1366.04.30: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
}} | }} | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1360.04.30]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1361.04.30]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1362.04.30]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1363.04.30]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1364.04.30]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1365.04.30]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[ | <div class="bootstrap-btn">[[1367.04.30]]</div> | ||
<div style="text-align:justify"> | <div style="text-align:justify"> |
نسخهٔ کنونی تا ۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۳
روزشمار جنگ سال 1366 1366.04.30 | |
---|---|
نامهای دیگر | سی تیر |
تاریخ شمسی | 1366.04.30 |
تاریخ میلادی | 21 ژوئیه 1987 |
تاریخ قمری | 24 ذیقعده 1407 |
گزارش -1
شب گذشته اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل به منظور برقراري آتشبس در جنگ ايران و عراق، قطعنامه 598 را به اتفاق آراء تصويب كردند. اين قطعنامه ـ كه در آن اشارهاي به كشور آغازگر جنگ نشده است ـ در چارچوب فصل هفت منشور ملل متحد تنظيم شده و اهميت ويژهاي دارد. (ضميمه دارد) فشارهاي ديپلماتيك امريكا و سپس انگليس مؤثرترين عوامل در تصويب قطعنامه 598 بوده است؛ نظارت، اقدامات و مواضع مقامات اين دو كشور نقش محوري آنها را در اين زمينه نشان ميدهد. رونالد ريگان رئيس جمهور امريكا، ضمن يادآوري تعهدات اين كشور در مورد امنيت و ثبات كشورهاي دوست خود در منطقه، در مورد قطعنامه اخير شوراي امنيت گفت: «شوراي امنيت امروز گامي تاريخي در جهت پايان بخشيدن به جنگ فزاينده و مخاطرهآميز ايران و عراق برداشته است. من از تمامي اعضاي سازمان ملل متحد درخواست ميكنم كه در جهت استفاده از نفوذ خود به منظور ترغيب دو كشور متخاصم در پايان دادن به نبرد تأسفبار، خود همگام شوند …»[۱] "جورج شولتز” وزير خارجه امريكا نيز با اعلام پشتيباني كشورش از اجراي قطعنامه 598 گفت: «در اين قطعنامه بيطرفي دقيقاً رعايت شده[۲] و امريكا مصمم است كه نگذارد درخواست شوراي امنيت در مورد توقف جنگ ايران و عراق به يك "ژست توخالي" تبديل شود. وي همچنين به بهبود احتمالي مناسبات تهران و واشنگتن اشاره كرد[۳] و افزود: «ايالات متحده آماده است كه تحت شرايط مناسب، با دولت انقلابي ايران گفتوگو كند.» شولتز سپس گفت: «پاسخ مثبت ايران به قطعنامه سازمان ملل و پايان دادن به اقدامات تهاجمي عليه ديگر كشورها، به از سرگيري روابط كمك زيادي ميكند.»[۴] در همين حال وي ـ كه خطابش غيرمستقيم به ايران بود ـ تهديد كرد: «واشنگتن روشن ساخته كه خواستار قطعنامه ديگري است تا تحريم اسلحه را عليه هريك از طرفين كه تقاضاي شورا را نپذيرد، اعمال كند.» شولتز: آنگاه به اتهامات امريكا در مورد حمايت ايران از تروريسم اشاره كرد و افزود: «تهران قصد دارد كه انقلاب اسلامي بنيادگراي خود را صادر كند.» [۵] "مارلين فيتز واتر" سخنگوي كاخ سفيد، درباره پاسخ احتمالاً منفي ايران به قطعنامه و واكنش امريكا به آن، گفت: «در صورت عدم توجه به اين قطعنامه(598)، امريكا آماده است تا ظرف مدت نسبتاً كوتاهي در مورد [تهيه و تصويب] قطعنامه دوم تلاش نمايد.»[۶] "سرجفري هاو" وزير خارجه انگلستان نيز در يك گفتار آمرانه ضمن تهديد دو كشور به تحريم تسليحاتي ـ در صورت نپذيرفتن قطعنامه ـ گفت: «ايران و عراق هر دو بايد سريعاً از قطعنامه سازمان ملل كه خواستار پايان دادن به جنگ هفت ساله است اطاعت كنند و گرنه، با تحريم بينالمللي ارسال اسلحه روبهرو خواهند شد.»[۷] خبرگزاري يونايتدپرس اين سخنان را پاسخي به اظهارات "آخوندزاده" كاردار ايران در لندن عنوان كرد و گزارش داد كه وزير خارجه انگليس به ايران و عراق اخطار كرد تا درباره رأي سازمان ملل كه خواستار پايان جنگ هفت ساله است، كاملاً و به دقت فكر كنند. به گزارش اين خبرگزاري، وزير خارجه انگليس گفته است كه كشورش آماده است در صورت لزوم از طرح تحريم ارسال اسلحه پشتيباني كند.[۸]
گزارش -2
شوروي كه در تصويب قطعنامه 598 و اعمال فشار بر ايران، در شوراي امنيت با امريكا همكاري ميكند، با حضور فزاينده نيروهاي غربي در خليجفارس مواجه شده و مخالف آن است. اين كشور ترجيح ميدهد كه در گفتوگوهاي دوجانبه با امريكا جنگ ايران و عراق را حلوفصل كند، بر همين اساس است كه "آندره گروميكو" رييس جمهوري شوروي ضمن سخناني درباره قطعنامه 598 آمادگي خود را براي گفتوگو با امريكا جهت پايان دادن به جنگ ايران و عراق اعلام كرد: «همه منتظر تصميم بوده و اميد زيادي به آن بستهايم… و چنين به نظر ميرسد كه چيزي به پايان جنگ نماندهاست.[۹] شوروي حاضر است تا درباره روشهاي خاتمه دادن به جنگ، با امريكا مستقيماً وارد مذاكره شود.»[۱۰] سخنگوي وزارت خارجه اين كشور نيز در اين باره گفت: «ضرورتها و زمينههاي مساعدي براي وحدت عمل دو كشور در شوراي امنيت وجود دارد تا بتوانند از طريق سياسي هرچه زودتر به رفع اختلافات بپردازند.» وي با اشاره به علاقهمندي بعضي از نمايندگان دولت امريكا به اين موضوع افزود: «اتحاد جماهير شوروري آماده است اين مسئله را بهطور مشروح و در ابعاد مناسب با ريگان رئيس جمهور امريكا مورد بحث و بررسي قرار دهد.»[۱۱] اينگونه مواضع كه قبلاً نيز در پيشنهادهاي رهبر شوروي "ميخائيل گورباچف" در نامهاي به ريگان اعلام شده بود، با مخالفت امريكا روبهرو شد. "مارلين فيتز واتر" سخنگوي كاخ سفيد، درباره رد پيشنهاد شوروي جهت گفتوگو ميان دو كشور براي پايان دادن جنگ ايران و عراق، گفت: «دولت امريكا بر اين باور است كه شوراي امنيت سازمان ملل مجمع مناسبي براي پرداختن به مسئله درگيري در خليجفارس به شمار ميرود.[۱۲] در اين حال گزارشهاي راديو مسكو در مورد اقدامات دولت امريكا در خليجفارس، حاكي از نارضايتي روسها از روند جاري با ابتكار عمل امريكا است. در اين گزارشها آمده است كه دولت امريكا تصميم دارد در زمينه آغاز عمليات نظامي با ابعاد گسترده ـ كه عمدتاً طرف مقابل را به انجام دادن اقدامات متقابل تحريك ميكند ـ اقدام كند. راديو مسكو اعلام كرد: «اگر امريكا مستقيماً به جنگ كشيده شود، از قطعنامه شوراي امنيت چه چيز باقي ميماند؟»[۱۳]
گزارش -3
علاوه بر امريكا و شوروي ساير كشورها نيز موضع خود را در مورد قطعنامه 598 اعلام كردند. "هانس ديتريش گنشر" وزير خارجه آلمان، معتقد است كه اين قطعنامه ميتواند آغاز مثبتي براي پايان جنگ باشد. به نظر وي نكته مثبت قطعنامه اين واقعيت است كه هيچ يك از دو كشور در حال جنگ بهطور يكجانبه محكوم نشدهاند و در عين حال بعضي از نظرها و خواستههاي دولت ايران مورد توجه قرار گرفته و سازمان ملل مقرر داشته است كه يك كميسيون ويژه جهت بررسي مسئله آغاز جنگ تشكيل شود. گنشر با بيان اين مطلب كه زمان فعلي مناسبترين زمان براي برقراري موفقيتآميز صلح است، گفت: «آلمان غربي فقط به قطعنامه شوراي امينت براي آتشبس بين ايران و عراق اكتفا نميكند بلكه همچنان فعالانه براي برقراري صلح بين دو كشور در تلاش است.» وي افزود: «اينك زمان آن رسيده است كه تلاشهاي ايجاد آتشبس بين دو كشور منجر به موفقيت شود.»[۱۴] خبرنگار صداي امريكا درباره اقدامات احتمالي آلمان گفت: «بن اميدوار است ضمن تماس با هر دو كشور، موجب برقراري آتشبس شود.»[۱۵] وزير خارجه ژاپن نيز در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «ژاپن به تلاش خود براي متقاعد ساختن ايران به پذيرش قطعنامه ادامه خواهد داد.» راديو كويت در اين باره گفت: «"تاواشي كورتاي" وزير خارجه ژاپن، از ايران خواست تا قطعنامه شوراي امنيت را كه از هر دو كشور درگير خواسته است به جنگ ميان خود فوراً پايان دهند، بپذيرد.»[۱۶] خبرگزاري فرانسه به نقل از آگاهان سياسي در سازمان ملل، گزارش داد كه ژاپن در جريان مذاكرات پنج عضو دائمي شوراي امنيت براي تنظيم قطعنامه، پافشاري كرد تا مادهاي در مورد ضرورت كوشش براي بازسازي بينالمللي پس از پايان جنگ، در قطعنامه گنجانده شود.[۱۷] دولتهاي هلند، ايتاليا، نروژ، تركيه، استراليا و اردن با صدور بيانيههايي ضمن مهم خواندن قطعنامه 598 و اعلام حمايت از آن، از طرفهاي درگير خواستند كه با پذيرش اين قطعنامه به جنگ پايان دهند.[۱۸] وزير مشاور در امور خارجه كانادا و وزير خارجه اتريش نيز جداگانه با انتشار بيانيههايي ضمن تأييد قطعنامه شوراي امنيت، پشتيباني كامل كشور خود را از آن اعلام كردند.[۱۹] "اسحاق رابين" وزير دفاع اسرائيل در واكنش به قطعنامه شوراي امينت گفت: «اسرائيل بايد قبل از پايان جنگ بين ايران و عراق، براي كشيدن كشور همسايه، اردن به جريان صلح به سرعت اقدام كند»[۲۰]
گزارش -4
كويت و بحرين نيز از اجراي قطعنامه 598 حمايت كردند. به گزارش خبرگزاري فرانسه، وليعهد كويت با اشاره به آمادگي عراق براي پذيرش طرح پيشنويس قطعنامه شوراي امنيت، در مورد پايان جنگ ايران و عراق، از ايران خواست تا به درخواست جهان در مورد پايان دادن به جنگ پاسخ مثبت دهد. [۲۱] وزير خارجه بحرين نيز گفت: «اگر تلاشهاي سازمان ملل مبنيبر تصويب قطعنامه 598 و اجراي آتشبس در جنگ ايران و عراق بينتيجه بماند، ما دچار هرج و مرج خواهيم شد.»[۲۲]
گزارش -5
عراق كه پيش از اين از امريكا و شوروي خواسته بود تا اختلافات خود را كنار گذاشته و براي پايان دادن به جنگ همكاري كنند،[۲۳] در نخستين واكنش به تصويب قطعنامه 598 آنرا مثبت ارزيابي كرد و راديو "صوتالجماهير" اين كشور گفت: «جلسه مشترك شوراي فرماندهي انقلاب براي مطالعه و بررسي قطعنامه 598 تشكيل شد.»[۲۴] يك سخنگوي رسمي عراق در بغداد گفت: «عراق تا پايان هفته موضع خود را در قبال قطعنامه شوراي امنيت كه در آن آتشبس فوري درجنگ خواسته شده است، اعلام خواهد كرد.» وي تصريح كرد: «موضع عراق به دنبال نشست فوقالعاده مجمع ملي ـ كه تشكيل آن توسط صدام حسين خواسته شده ـ اعلام خواهد گرديد.»[۲۵] يونايتدپرس در اين باره گزارش داد كه كارشناسان غربي پيشبيني ميكنند كه عراق قطعنامه را خواهد پذيرفت. اين خبرگزاري افزود: «صدام حسين رئيسجمهور عراق، چيزي كمتر از پايان كامل جنگ را نخواهد پذيرفت و قطعنامه بايد پنج اصلي را كه خبرگزاري عراق بهشرح زير اعلام كرده است، در برداشته باشد: 1ـ عقبنشيني نيروها به مرزهاي بينالمللي؛ 2ـ تبادل اسيران جنگي؛ 3ـ امضاي توافق صلح و عدم تعرض…؛ 4ـ توافق درباره اينكه هيچ يك از طرفين در امور داخلي كشور ديگر دخالت نخواهد كرد؛ 5ـ كوشش طرفين در جهت ثبات و امنيت منطقه.»[۲۶]
گزارش -6
جمهوري اسلامي ايران در واكنش به تصويب قطعنامه 598 در شوراي امنيت، آن را ناعادلانه و با كمترين اثر بازدارنده در جنگ تحميلي كه تحت فشار امريكا به تصويب رسيده است، دانست. رييس جمهور كشورمان، آيتالله خامنهاي كه در اجتماع مردم اردبيل سخنراني ميكرد، با بيان اين كه قطعنامه تحت نفوذ امريكا تهيه شده است، گفت: «ايران هرگز اين قطعنامه را كه با فشار و تحت نفوذ امريكا تهيه و تصويب شده است، قبول نخواهد كرد. اين به آن معنا نيست كه سازمان ملل را قبول نداريم؛ ما ميگوييم سازمان ملل بايد مستقل و به دور از اعمال نفوذ امريكا تصميمگيري كند و اين موضعي است كه از روز اول آنرا اعلام كردهايم.»[۲۷] دكتر ولايتي وزير امورخارجه نيز با تشريح مواضع جمهوري اسلامي در مورد قطعنامه 598 شوراي امنيت، ضمن برشمردن اشكالات، تناقضات و تضادهاي آن گفت: «در تصويب اين قطعنامه با جمهوري اسلامي ايران ـ بهعنوان طرف اصلي قضيه ـ به هيچوجه مشورتي صورت نگرفته است. همچنين در قطعنامه به خليجفارس و آتش افروزيهايي كه در اين منطقه بسيار حساس توسط عراق صورت گرفته و در حقيقت صلح جهاني را به خطر انداخته، عنايتي نشده است.» وي در مورد سومين اشكال قطعنامه شوراي امنيت گفت: «اين شورا حتي از اين كه به نام عراق به عنوان متجاوز اشاره كند، امتناع كردهاست كه نشاندهنده خط مشي غيرعادلانه و يكطرفه شوراي امنيت است.» دكتر ولايتي در ادامه به اقدامات متناقض برخي امضاكنندگان و حاميان قطعنامه پرداخت و با اشاره به تضاد حضور نيروهاي امريكا در خليجفارس با بند پنجم قطعنامه گفت: «در بند پنج از تمامي كشورها خواسته شده است كه بيشترين خويشتنداري را بهكاربرند و از هرگونه اقدامي كه ممكن است به تشديد و گسترش بيشتر درگيري منجر شود، احتراز كنند. بنابراين اگر حضور روزافزون نظامي امريكاييها در خليجفارس كمك به تشنج در منطقه نيست، پس چيست؟!» وزير خارجه جمهوري اسلامي با طرح موضع ايران افزود: «اگر مسيري كه سازمان ملل متحد طي ميكند عادلانه باشد، مورد قبول ماست ولي اگر قرار باشد اين سازمانهاي بينالمللي راهي براي تحميل عقايد ناعادلانه و غيرمنصفانه باشند، ما دليلي نميبينيم كه آنرا بپذيريم.» وي در پايان تصريح كرد: «قطعنامه شوراي امنيت مورد قبول ما نيست.»[۲۸]
گزارش -7
امروز وزارت امور خارجه ايران درباره قطعنامه 598 بيانيهاي منتشر كرد. در بخشهايي از اين بيانيه ضمن ناعادلانه خواندن اين قطعنامه، به تناقض بندهاي آن و خودداري از معرفي آغازگر جنگ و لشكركشي امريكا در خليجفارس اشاره شده است: «در پايان هفتمين سالي كه از شروع تجاوز وسيع و همهجانبه عراق به جمهوري اسلامي ميگذرد، شوراي امنيت سازمان ملل بار ديگر با تصويب قطعنامهاي غيرعادلانه از ايفاي مهمترين وظيفه خود در حفظ صلح و امنيت بينالمللي عدول كرد. شوراي امنيت قطعاً نميتواند خطاي خود را در ناديده گرفتن مواد فصل هفتم منشور ملل متحد كه ناظر بر اقدامات عملي شورا عليه هر نوع تجاوز و نقض صلح در آغاز تجاوز عراق ميباشد، انكار نمايد. اشاره به مواد 39 و 40 از فصل هفتم منشور كه مبناي بندهاي اجرايي اخير قرار گرفته نه تنها خطاي گذشته را جبران نكرد بلكه در واقع مسئوليت عراق در كاربرد زور و شروع جنگ را نيز لوث نموده است. به همين جهت قطعنامههاي اخير كمترين اثر بازدارنده يا تخفيفدهندهاي بر جنگ تحميلي ـ كه مسئوليت آن صرفاً به عهده رژيم متجاوز عراق است ـ نخواهد داشت… قطعنامه 598 در نامساعدترين وضعيت و تحت فشار انگيزههاي غيراصولي و غيرمنطبق با روح منشور ملل متحد به تصويب رسيده است. قطعنامه در حالي تقاضاي تشكيل كميته بررسي مسئول شروع جنگ را نمود كه نتايج اين بررسي منشأ كمترين اثري در ساير تصميمات اجرايي شورا در مورد خاتمه جنگ نخواهد بود.» در اين بيانيه سپس به نقض قطعنامه اشاره شده است: «اين قطعنامه در شرايطي به تصويب رسيد كه امريكا با اعلام تصميم خود مبنيبر اعزام ناوهاي جنگي به منطقه، بند اجرايي پنجم قطعنامه را كه درخواست عدم دخالت ساير كشورها در جهت تشديد و گسترش آتش جنگ دارد، از قبل نقض نموده است. دخالت نيروهاي امريكايي در خليجفارس و افزايش حضور تجاوزكارانه كشتيهاي جنگي اين كشور در خليجفارس، نقض آشكار قطعنامه اخير شوراي امنيت بوده و بياعتباري اين قطعنامه را مسجل خواهد ساخت.»[۲۹](ضميمه دارد).
گزارش -8
نمايندگان ايران در خارج از كشور نيز نظر جمهوري اسلامي درباره قطعنامه و دلايل نپذيرفتن آن را تشريح كردند. كاردار ايران در انگليس "محمد مهدي آخوندزاده"، در مصاحبه با تلويزيون I.T.N انگليس در اين مورد گفت: «نحوه برخورد شوراي امنيت با مسئله جنگ، كاملاً غيرعادلانه است، زيرا اين عراق بود كه جنگ را آغاز كرد و علاوه بر به شهادت رساندن تعداد بيشماري از مردم ايران، سلاح شيميايي بهكار گرفت و شهرهاي ما را بمباران كرد.» وي افزود: «كمترين انتظاري كه مردم ايران از اين مجامع بينالمللي دارند، اين است كه متجاوز را با صراحت معرفي كند، اما اين نكته در قطعنامه شوراي امنيت وجود ندارد.»[۳۰] سفير ايران در ژاپن "محمد حسين عادلي" نيز در يك مصاحبه مطبوعاتي و راديو تلوزيوني گفت: «قطعنامه مذكور برخورد جامعي با جنگ ندارد و مسئول جنگ را معرفي نكرده و طرح و تضميني براي عدم تكرار آن نداده است.»[۳۱]
گزارش -9
در حالي كه اصليترين موضوع مورد بحث محافل سياسي تصويب قطعنامه 598 در شوراي امنيت سازمان ملل است، امروز اعلام شد كه نفتكشهاي كويتي با حفاظت ناوگان امريكايي، خود را براي آغاز سفر دريايي به سوي كويت آماده ميكنند.(ضميمه دارد) خبرگزاري رويتر در گزارشي اعلام كرد: «روند رسمي نصب پرچم كه نفتكشهاي كويتي را تحت حفاظت نيروي دريايي امريكا قرار ميدهد امروز با به اهتزاز درآوردن پرچم اين كشور(امريكا) بر روي نفتكشهاي كويتي به اتمام رسيد. منابع كشتيراني پيشبيني ميكنند كه نفتكشهاي كويتي امشب به همراه كارواني از رزمناوهاي امريكايي وارد تنگه هرمز در دهانه خليجفارس شوند و يك سفر 550 مايلي (880 كيلومتري) را به سوي كويت، در انتهاي ديگر گذرگاه آبي انجام دهند.»[۳۲] روزنامه ديلي تلگراف در اين باره نوشت: «در نيروي دريايي امريكا مقدمات نهايي براي اسكورت نفتكشهاي كويتي انجام شده و اين كشتيها توسط دو نوع جت جنگنده و هواپيماهاي مختلكننده ارتباطات و هواپيماهاي "اف ـ14" حمايت ميشوند.» اين روزنامه افزود: «ناوگان امريكا در پي انتقال نيروي هوايي ايران به اين منطقه، تا به حال سه تمرين اسكورتي انجام داده است.»[۳۳] خبرگزاري فرانسه به نقل از يك منبع امريكايي ـ كه نامش را فاش نكرد ـ گزارش داد: «نيروي دريايي امريكا به منظور حفاظت از اين كشتيها در مقابل حملات ايران، كارواني متشكل از هشت كشتي جنگي بهعلاوه ناو فرماندهي "لاسال" تشكيل داده است كه دربرگيرنده سه رزمناو، يك ناوشكن و چهار ناوچه ميباشد. ناو هواپيمابر "كانستليشن" (Constelation) و هفت ناو اسكورت، كمي دورتر از تنگه هرمز مستقر شدهاند و آماده هرگونه رويارويي خواهند بود.»[۳۴](ضميمه دارد).
گزارش -10
"واينبرگر" وزير دفاع امريكا، درباره آمادگي براي حفاظت از كشتيهاي كويتي گفت: «امريكا آماده است به هر حمله ايرانيان عليه نفتكشهاي كويتي پاسخ دهد. ما معتقديم كه توانايي اين كار را در دريا و هوا داريم و مطمئناً براي حفاظت از كشتيراني از اين تواناييها استفاده خواهيم كرد.»[۳۵] "مارلين فيتز واتر" سخنگوي كاخ سفيد نيز اعلام كرد: «نيروهاي امريكايي پيش از موعد، عليه موشكهاي كرم ابريشم ساخت چين كه ايرانيان در نزديكي تنگه هرمز مستقر كردهاند دست به حمله نخواهند زد.» وي افزود: «نيروهاي اين كشور، تنها زماني كه موشكهاي ايران آماده شليك باشند، وارد عمل خواهند شد.»[۳۶] سفير سوييس در تهران كه كشورش حافظ منافع امريكا در ايران است در يك ديدار رسمي با مقامهاي وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران پيام امريكاييها را در مورد حفاظت از نفتكشهاي كويتي «كشتيهاي كويتي در بنادر بيطرف رفتوآمد ميكنند و حامل كالاهاي غيرقانوني نخواهند بود و امريكا به دنبال هيچگونه حادثهاي در خليجفارس نيست و ميخواهد روابط تجاري را در منطقه، در كنار جنگ حفظ كند و ملت ايران بايد بهطور كامل آگاه باشند كه امريكاييها اقدامات لازم را براي حمايت و دفاع از كشتيهاي با پرچم امريكا در مقابل حمله موشكهاي كرم ابريشم و يا هر سلاح ديگر بهعمل خواهند آورد و در مقابل حمله، حق دفاع داشته و در صورت بروز هر حادثهاي اقدامي متقابل انجام ميدهند كه بار ديگر اين حادثه اتفاق نيفتد.» [۳۷] از سوي ديگر، به گزارش خبرگزاري فرانسه، امريكا نه تنها به ايران بلكه به عراق نيز اطلاع داده است كه قصد دارد نفتكشهاي كويتي را با پرچم خود در خليجفارس همراهي كند و از دو كشور درگير جنگ خواسته است كه از حمله به اين كشتيها خودداري كنند.[۳۸] روزنامه كويتي القبس نيز گزارش داد: عراق در پاسخ به درخواست امريكا اطلاع داده است كه فقط نفتكشهاي ايراني، از اهداف جنگي عراق محسوب ميشوند. به نوشته القبس، مقامات امريكايي بهطور جدي معتقدند در صورتي كه عراق از حمله به نفتكشها در آبهاي خليجفارس دست بردارد، ايران نيز به نفتكشها حمله نخواهد كرد. [۳۹]
گزارش -11
"شيخ سعد عبدالله السالم الصباح" وليعهد كويت همزمان با متهم كردن ايران به مينگذاري در پايانه نفتي "الاحمدي" كويت و در جهت درخواست قبلي كويت از امريكا براي حفاظت از نفتكشهاي كشورش، اعلام كرد كه در صورت لزوم ارتش كويت امكانات معيني را در اختيار امريكا قرار خواهد داد. راديو بي.بي.سي. به نقل از وليعهد كويت افزود كه اين كمكها شامل حضور نظامي امريكا در خاك كويت نخواهد شد.[۴۰]وليعهد كويت سپس گفته است: «دولت چين سرگرم بررسي درخواست كويت براي اجاره نفتكشهاي چيني است. شوروي نيز متعهد شده است كه علاوهبر سه فروند نفتكشي كه قبلاً به كويت اجاره داده است، نفتكشهاي ديگري نيز در اختيار كويت قرار دهد، اما اين اقدام حدود يك ماه بعد از تقاضاي كويت طول خواهد كشيد. دولت فرانسه نيز سرگرم بررسي درخواست كويت براي ثبت مجدد نفتكشهاي كويت در فرانسه است.»[۴۱] در اين حال، سفير فرانسه در كويت گفت: «پرچم فرانسه ميتواند بر روي نفتكشهاي كويتي نصب شود، اما نصب پرچم، اسكورت كشتيها را ايجاب ميكند.» [۴۲]
گزارش -12
آيتالله خامنهاي، رييس جمهور و رئيس شوراي عالي دفاع در بياناتي با تأكيد بر اينكه ناامني كشتيها در خليجفارس ريشه در شرارتهاي عراق دارد، مواضع ايران را در مورد حفاظت امريكا از كشتيهاي كويتي تشريح كردند. رييس جمهور فرمودند: «من به دنيا اعلام ميكنم كه در مقابل حركت مشترك امريكا ـ كويت قاطعانه خواهيم ايستاد. اگر آنها ميخواهند درگيري بهوجود نيايد، يك راه بيشتر ندارند و آن اين است كه به رژيم عراق فشار بياورند تا از شرارتهاي خود دست بردارد.» ايشان در مورد اقدامات كويت جهت نصب پرچم امريكا بر روي نفتكشهاي خود و دعوت از ايران براي مذاكره گفتند: «آنها ميخواستند با ما مذاكره كنند، ما گفتيم اگر راست ميگوييد دعوت از امريكا را پس بگيرند. ولي مگر ميتوانند. البته آنهايي كه امريكا را به منطقه دعوت كردهاند، امروز پشيمان هستند.»[۴۳]آيتالله خامنهاي با بيان احتمال عمليات شهادتطلبانه در خليجفارس، توانايي جمهوري اسلامي را در اين باره خاطرنشان كردند و افزودند: «جنگ خليجفارس، جنگ ناوگانهاي مدرن نيست؛ براي اين جنگ يك شگرد و تاكتيك نظامي لازم است و آن، عمليات انتحاري است كه ابرقدرتها نيز به خوبي ميدانند در منطقه تنها جمهوري اسلامي است كه مجهز به اين تاكتيك و شگرد ميباشد.»[۴۴]
گزارش -13
با آماده شدن امريكا براي حفاظت از نفتكشهاي كويتي، ايران نيز بازرسي كشتيهاي بازرگاني را در تنگه هرمز افزايش داده است. خبرگزاري رويتر به نقل از منابع كشتيراني در دوبي، با تأييد اين مطلب گزارش داد: «اگرچه ايران طي هفته گذشته به هيچ كشتي حمله نكرده، ولي نيروي دريايي ايران با چهار ناو از بندرعباس عمليات بازرسي را رهبري ميكند. ايران در يك پيام راديويي تهديدكرد به سوي كشتيهايي كه به ايست ناوگان نيروي دريايي توجه نكرده و توقف نكنند، آتش خواهد گشود. اگر ايران سعي كند همين كار را با دو نفتكش كويتي كه قرار است با پرچم امريكا حركت كنند انجام دهد، بر تشنج در خليجفارس خواهد افزود.»[۴۵]
گزارش -14
دولتهاي ژاپن، انگلستان و فرانسه با توجه به وضعيت حضور خود در خليجفارس و منافعي كه در آن دارند، در مورد اوضاع جاري واكنش نشان دادند. ژاپن به شركتهاي نفتي اين كشور توصيه كردهاست كه وابستگي خود را به نفت ايران كاهش دهند و در صدد يافتن كشور جايگزين باشند تا در صورت بروز هرگونه قطع صدور نفت از ايران، آمادگي لازم را داشته باشند. خبرگزاري جمهوري اسلامي ضمن اعلام اين خبر افزود كه ممكن است يكي از دلايل اصلي نگراني دولت ژاپن اين باشد كه احتمالاً آنها از طرح يك حمله تلافيجويانه امريكا به منابع نفتي و تشكيلات حساس صدور نفت ايران آگاه شدهاند و از هماكنون در صدد پيشگيري از عوارض وقوع آن هستند.» [۴۶] انگلستان نيز به نيروهاي خود دستور داده است كه در صورت حمله به كشتيهاي اين كشور در خليجفارس، به حمله متقابل بپردازند. راديو بي.بي.سي. در اين باره گفت: «دولت بريتانيا به ناوهاي نيروي دريايي خود دستور لازم را داده كه توسل به هرگونه واكنش نظامي تا حد ممكن خودداري كنند مگر اين كه انجام چنين عملياتي براي دفاع از خود و يا حفظ ايمني كشتيهاي بازرگاني تحت حمايت و محافظت آنها ضروري باشد.»[۴۷] راديو صداي امريكا نيز در مورد تصميم فرانسه به حفاظت نظامي از برخي كشتيهاي بازرگاني در خليجفارس، گفت: «دو نفتكش فرانسوي كه قرار است در هفته جاري وارد آبهاي خليجفارس شوند، از سوي كشتيهاي نيروي دريايي فرانسه اسكورت خواهند شد. بنابر اظهار وزير امور دريايي فرانسه، اين تصميم با توجه به دو امر اتخاذ شده است: يكي به دليل حراست از منافع اقتصادي فرانسه در منطقه و ديگري تضمين امنيت كشتيراني تجاري در خليجفارس.»[۴۸]
گزارش -15
خبر محافظت نيروي دريايي فرانسه از نفتكشها زماني اعلام شده است كه بحران ديپلماتيك ميان فرانسه و ايران همچنان ادامه دارد و مورد بحث محافل سياسي و خبري است. معاون وزير خارجه آلمانغربي در اين باره گفت: «كشور متبوعش در جريان ديدار بين ولايتي و گنشر در خصوص مناقشه ايران و فرانسه در مورد سفارتخانهها، از پاريس حمايت خواهد كرد.» وي در عين حال تأكيد كرد: «هيچ لزومي ندارد، آلمان غربي در تبعيت از فرانسه با ايران قطع رابطه كند.»[۴۹] روزنامه "وال استريت ژورنال" طي مقالهاي درباره جنگ سفارتخانهها نوشت: «قطع روابط ديپلماتيك فرانسه با ايران يك قمار سياسي است و ممكن است در عمل ثابت شود كه اين حركت متهورانهاي براي رهاكردن فرانسه از بند، يك مسئله حساس باشد و يا ميتواند اقدامي باشد كه فرانسه را در مرداب خاورميانه بيشتر فرو ببرد. دولت "ژاك شيراك" كوشيده است براي رهايي گروگانهاي فرانسوي در لبنان با رژيم اسلامي ايران معامله كند و عموماً گفته ميشود نه تنها به عراق بلكه به حكومت ايران هم اسلحه فروخته است. اما ژاك شيراك قصد دارد 10 ماه ديگر در انتخابات فرانسه نامزد رياست جمهوري فرانسه شود و بزرگترين موفقيت سياسي خود را در سركوبكردن اخير تروريستها بهدست آورد.»[۵۰]
گزارش -16
خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي از خريدهاي تسليحاتي عراق و ايران اعلام كرد: «رژيم عراق در رأس واردكنندگان جنگ افزار جهان قرار دارد. اين كشور تنها در سال 1984 ميلادي معادل 7/7 ميليارد دلار بودجه صرف واردات تجهيزات نظامي كرده است. در همين مدت، خريد تجهيزات نظامي ايران به 2/2 ميليارد دلار بوده است.»[۵۱]
گزارش -17
نيروهاي بسيجي ضمن اعلام آمادگي جهت انجام دادن عمليات "شهادتطلبانه" عليه متجاوزان در خليجفارس، از فردا حركت خود را در قالب كاروان "مدافعان خليجفارس" به سوي جبهه آغاز خواهند كرد. مسئول واحد بسيج سپاه پاسداران، "حجتالاسلام رحماني"، اعلام كرد: «كاروان مدافعان خليجفارس استانهاي مركزي و يزد 31 تيرماه، اصفهان يكم مرداد، آذربايجان شرقي 4 مرداد، سيستان و بلوچستان 5 مرداد، همدان 10 مرداد، ايلام 11 مرداد، لرستان 14 مرداد و فارس 17 مرداد راهي جبهههاي جنگ حق عليه باطل خواهند شد. از سوي ديگر، 85 لشكر، تيپ مستقل و احتياط مقاومت بسيج استان خراسان نيز آمادگي خود را جهت عمليات شهادتطلبانه عليه متجاوزان در خليجفارس، اعلام كردند.»[۵۲]
گزارش -18
امروز در منطقه عملياتي فاو حدفاصل كارخانه نمك تا جاده امالقصر يك گروهان از نيروهاي عراق با پشتيباني آتش سنگين توپخانه، به تك محدودي دست زدند. نيروهاي دشمن ـ كه روز گذشته وارد منطقه شده بودند ـ حمله خود را در ساعت 3:30 دقيقه صبح آغاز كردند ولي با مقاومت شديد نيروهاي خودي روبهرو شدند. دشمن پس از نيم ساعت تلاش در ساعت 4 صبح اقدام به تك شيميايي كرد ولي با اين حال يك ساعت بعد، تك دشمن بهطور كامل دفع شد. در اين حمله نزديك به هشتاد تن از نيروهاي عراقي كشته يا زخمي شدند.[۵۳] روزنامههاي امروز آمار اسيران را بيست و پنج تن اعلام كردند كه در ميان آنها چند افسر و درجهدار نيز بودهاند.[۵۴]
گزارش -19
حزب دمكرات در يك عمليات كمين در منطقه "هرميده" از توابع سقز، 12 تن از افراد سپاه را شهيد كرد كه فرمانده عمليات سپاه سقز(حسن ذهتاب) و معاون گردان شهيد قديريان نيز جزو شهدا بودند. علاوه بر اين، 13 تن از افراد سپاه زخمي شدند و مقداري سلاح و مهمات به دست عناصر حزب دمكرات افتاد.[۵۵] در محور پيرانشهر نيز افراد ضدانقلاب در حمله به نيروهاي ژاندارمري، چهار سرباز را شهيد كردند و خودرو آنها را به آتش كشيدند.[۵۶]از سوي ديگر، نيروهاي سپاه بانه با چتههاي كومهله مهاباد و بوكان در اطراف بانه درگير شدند. و سه تن از افراد ضدانقلاب را به هلاكت رساندند.[۵۷] در منطقه "كامياران" نيز سه تن از نيروهاي حزب دمكرات به كمين نيروهاي خودي افتادند و دستگير شدند.[۵۸] همچنين يك تن از گروهك كومهله و يك تن از نيروهاي مجاهدين خلق در محور اشنويه تسليم نيروهاي خودي شدند.[۵۹] ضميمه گزارش1: متن كامل قطعنامه 598 شوراي امنيت با تأييد مجدد قطعنامه (1986) 582 خود؛ با ابراز نگراني عميق از اينكه عليرغم درخواستهايش براي آتشبس، منازعه بين ايران و عراق به شدت سابق با تلفات شديد انساني و تخريب مادي ادامه دارد؛ با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنين با ابراز تأسف از بمباران مراكز صرفاً مسكوني غيرنظامي، حملات به كشتيراني بيطرف يا هواپيماهاي كشوري، نقض قوانين بينالمللي انساندوستانه و ديگر قوانين ناظر بر درگيري مسلحانه، بهويژه كاربرد سلاحهاي شيميايي برخلاف الزامات پروتكل 1925 ژنو؛ با ابراز نگراني عميق نسبت به احتمال تشديد و گسترش بيشتر منازعه، مصمم گرديد به تمامي اقدامات نظامي بين ايران و عراق خاتمه بخشد. معتقد گرديد كه بايد يك راهحل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پايدار بين ايران و عراق به دست آيد؛ با يادآوري مفاد منشور ملل متحد، بهويژه تعهد همه دول عضو به حل اختلافات بينالمللي خود از راههاي مسالمتآميز به نحوي كه صلح و امنيت بينالمللي و عدالت به مخاطره نيفتد؛ با حكم به اينكه در منازعه بين ايران و عراق نقض صلح حادث شده است؛ با اقدام بر اساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد، 1ـ خواستار آن است كه بهعنوان قدم اوليه جهت حل و فصل(مناقشه) از راه مذاكره، ايران و عراق يك آتشبس فوري را رعايت كرده، به تمام عمليات نظامي در زمين، دريا و هوا خاتمه داده و تمام نيروهاي خود را بدون درنگ به مرزهاي شناخته شده بينالمللي بازگردانند. 2ـ از دبيركل درخواست ميكند كه يك تيم ناظر ملل متحد براي بررسي، تأييد و نظارت بر آتشبس و عقبنشيني نيروها اعزام نمايد و همچنين از دبيركل درخواست مينمايد با مشورت طرفين درگير، تدابير لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شوراي امنيت ارائه نمايد. 3ـ مصرانه ميخواهد اسراي جنگي آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال كنوني، براساس كنوانسيون سوم ژنو در 12 اوت 1949، بدون تأخير به كشور خود باز گردانده شوند. 4ـ از ايران و عراق ميخواهد با دبيركل در اجراي قطعنامه و در تلاشهاي ميانجيگرايانه براي حصول يك راهحل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همكاري نمايند. 5ـ از تمام كشورهاي ديگر ميخواهد كه حداكثر خويشتنداري را مبذول دارند و از هرگونه اقدامي كه ميتواند منجر به تشديد و گسترش بيشتر منازعه گردد، احتراز كنند و بدين ترتيب اجراي قطعنامه را تسهيل نمايند. 6ـ از دبيركل درخواست مينمايد كه با مشورت با ايران و عراق، مسئله تفويض اختيار به هيئتي بيطرف براي تحقيق راجع به مسئوليت منارعه را بررسينموده، دراسرع وقت به شورايامنيت گزارشدهد. 7ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نياز به تلاشهاي بازسازي با كمكهاي مناسب بينالمللي پس از خاتمة درگيري تصديق ميگردد و در اين خصوص از دبيركل درخواست ميكند كه يك هئيت كارشناسان را براي مطالعة موضوع بازسازي و گزارش به شوراي امنيت، تعيين نمايد. 8ـ همچنين از دبيركل درخواست ميكند كه با مشورت با ايران و عراق و ديگر كشورهاي منطقه، راههاي افزايش امنيت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد. 9ـ از دبيركل درخواست ميكند كه شوراي امنيت را در مورد اجراي اين قطعنامه مطلع نمايد. 10ـ مصمم است براي بررسي اقدامات بيشتر جهت رعايت و اجراي اين قطعنامه، در صورت ضرورت جلسات ديگري مجدداً تشكيل دهد.[۶۰] ضميمه گزارش7: قطعنامههاي مصوب شوراي امنيت درباره جنگ عراق و ايران يكي از مشكلات و موانع موجود در سر راه اقدامات سازمان ملل در جنگ ايران و عراق، خودداري شوراي امنيت از تعيين متجاور و نيز موضعگيريهاي متعدد به نفع عراق بوده است. هنگامي كه نيروهاي عراقي در 31 شهريور 1359 از مرزهاي بينالمللي تجاوز كردند، ايران از سازمان ملل خواست كه اين تهاجم را محكوم كند، ولي رييس شوراي امنيت تنها با صدور بيانيهاي (نه قطعنامه) نگراني خود را در مورد بروز درگيري ابراز كرد و از ايران و عراق خواست كه اختلاف خود را از راه مسالمتآميز حلوفصل كنند. نكته مهم در اين بيانيه آن بود كه هر دو طرف (ايران و عراق) بهصورت يكسان مورد خطاب قرار گرفته بودند و اشارهاي به متجاوز و محكوم كردن آن نشده بود. نخستين قطعنامه سازمان ملل متحد(749) در مورد جنگ ايران و عراق در 6 مهر 1359، يعني شش روز پس از آغاز تهاجم گسترده عراق و در شرايطي كه نيروهاي عراق بخش بزرگي از خاك ايران را در اشغال داشتند، تصويب شد. اين قطعنامه بدون اشاره به آغازگز جنگ و با ناديده گرفتن اصل "ممنوعيت كسب زمين با توسل به زور"، از دو طرف ميخواست كه از توسل بيشتر به زور خودداري كرده، اختلافات خود را از راه مسالمتآميز حلوفصل كنند. عراق قطعنامه را مشروط به اين كه ايران آنرا بهطور كامل رعايت كند، پذيرفت، امِا جمهوري اسلامي به اين دليل كه در قطعنامه از عراق به عنوان متجاوز نام برده نشده است و نيروهاي عراقي هنوز بخشي از خاك ايران را در اشغال خود دارند، از پذيرش آن خودداري كرد. تا 21 تير 1361 شوراي امنيت ديگر هيچ قطعنامهاي را تصويب نكرد. در حالي كه نيروهاي ايران با اجراي موفقيتآميز عمليات بيتالمقدس دشمن را از خاك جمهوري اسلامي بيرون كرده بودند و با سازماندهي نيروهاي خودي آماده عمليات براي تعقيب و تنبيه متجاوز در داخل خاك عراق ميشدند (عمليات رمضان 22/4/1361)، شوراي امنيت قطعنامه جديدي را تصويب كرد كه نسبت به قطعنامه قبلي قويتر و خواستار آتشبس، عقبنشيني فوري تمام نيروها به مرزهاي شناخته شده بينالمللي، اعزام ناظران سازمان ملل متحد براي نظارت بر آتشبس و وساطت دبيركل اين سازمان بود. قطعنامه مشابهي نيز در مهمرماه 1362 به تصويب رسيد. قطعنامه چهارم كه در مهرماه 1363 به تصويب رسيد، با حملات يكجانبه عراق به خطوط كشتيراني بينالمللي در خليجفارس همزمان بود. شوراي امنيت اين بار هم بدون اشاره به عراق بهعنوان ناقض حقوق بينالمللي در حمله به كشتيها، تنها حق آزادي كشتيراني و تجارت در منطقه خليجفارس را مورد تأييد قرارداد و از دو طرف درگير خواست كه به مخاصمات خود در خليجفارس و آبراههاي آن پايان دهند. در اين باره قطعنامه مشابهي نيز در خرداد 1363 تصويب شد. پس از استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي در جبههها و طرح اعتراض جمهوري اسلامي در سازمان ملل متحد، رييس شوراي امنيت در اسفند 1362 بيانيهاي صادر و در آن تأييد كرد كه اين سلاحها مورد استفاده قرار گرفته و بدون ذكر نام عراق، كاربرد اين گونه سلاحها را محكوم دانست. بيانيه مشابهي كه به استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه نيروهاي ايراني اشاره ميكرد، در فروردين 1364 صادر شد ولي اين بار نيز از عراق بهعنوان كشوري كه از سلاحهاي شيميايي استفاده كرده است نامي به ميان نيامد! با عبور نيروهاي ايراني از رودخانه اروند و فتح شبه جزيره استراتژيك فاو، شوراي امنيت سازمان ملل در پنجم اسفند 1364 قطعنامه 582 را به اتفاق آرا ـ كه مشابه دو قطعنامه نخست بود ـ تصويب كرد. لكن در اين قطعنامه علاوهبر مفاد دو قطعنامه پيشين، به زمينههاي آغاز جنگ اشاره شده بود و در مورد اقداماتي كه موجب شروع درگيري بودند، ابراز تاسف شده بود. اين قطعنامه بار ديگر در مهر 1365 مورد تأييد قرار گرفت. به اين ترتيب تا زمان تصويب قطعنامه 598 در 29 تيرماه 1366، شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي شناسايي، اعلام و تنبيه متجاوز و جبران خسارتهاي ناشي از تجاوز، تلاشي انجام نداد. براي نخستين بار پس از هفت سال از شروع جنگ و استفاده گسترده از سلاحهاي شيميايي در جبههها، كشتار مردم غيرنظامي و حملات فراوان به مراكز مسكوني، شوراي امنيت تأييد كرد كه صلح در ارتباط با جنگ ايران و عراق نقض شده و خواستار تحقيق در مورد تعيين متجاوز شد. با توجه به اهميتي كه اين موضوع در تعيين كشور متجاوز، انجام دادن اقدامات لازم و در نهايت حفظ و اعاده صلح داشت، تأخير شوراي امنيت براي جمهوري اسلامي غير قابل توجيه و نشاندهندة حمايت اين شورا از متجاوز بود. اين مواضع ناعادلانة شوراي امنيت، سازمان ملل را در انجام دادن اقدامي مؤثر براي حفظ صلح و امنيت بينالمللي ناتوان كرد و اگر عملكرد شوراي امنيت از روي قطعنامههاي صادره مورد بررسي قرار گيرد، نشان ميدهد كه اين شورا تا تصويب قطعنامه 598، از اراده لازم براي پايان دادن جنگ برخوردار نبوده است. به هر حال در قطعنامه 598، شوراي امنيت ارادة خود را در پايان دادن به جنگ نشان داد و به همين دليل، اين قطعنامه با كليه قطعنامهها و بيانيههاي قبلي اين شورا تفاوت دارد. تفاوتهاي مهم اين قطعنامه با قطعنامههاي پيشين را ميتوان چنين برشمرد: 1) قطعنامه 598 برخلاف قطعنامههاي قبلي شوراي امنيت، در چارچوب فصل هفتم منشور قرار دارد كه به آن بار سياسي ـ حقوقي ويژهاي داده است. 2) عنوان قطعنامه 598 مانند قطعنامههاي پيشين "وضعيت بين ايران و عراق" نيست، بلكه برخاسته از قصد شوراي امنيت است كه با واژههاي "مصمم"، "خواستار" "مصرانه" عنوان شده است. 3) از نظر حجم و تعداد كلمات بهكار رفته، قطعنامه 598 مفصلترين قطعنامه شوراي امنيت در مورد جنگ ايران و عراق است. 4) در قطعنامه 598، شوراي امنيت براي نخستينبار نقض صلح را به موجب ماده 39 منشور سازمان ملل احراز كرد و براي محدود كردن درگيري، قطعنامه خود را در قالب فصل هفتم منشور قرارداد تا عزم شوراي را براي دخالت عملي و انجام دادن نقش فعال در ختم جنگ و خارج از توصيههاي متداول براي حلوفصل اختلافات به طريق سياسي، نشان دهد. شوراي امنيت براي رسيدن به هدف خود در استقرار صلح و امنيت در منطقه خليجفارس، برخلاف قطعنامههاي قبلي نشان داد كه عزم راسخي در استفاده از هر دو اهرم ترغيب و تشويق و نيز تهديد و اجبار در سطح گسترده دارد.[۶۱] ضميمه اول گزارش9: كويت و اسكورت نفتكشهايش كويت يكي از كشورهاي كوچك شبهجزيره عربستان است كه در جنوب عراق و شمالغربي خليجفارس قرار دارد. اين كشور در طول تاريخ معاصر زير سلطه استعمار انگلستان بود و بعد از جنگ جهاني دوم بهصورت كشوري مستقل اعلام موجوديت كرد. كويت، حيات و استقلال خود را در برابر همسايگان قدرتمندش، مديون پشتيباني نظامي خارجي بهويژه انگلستان ميداند. وابستگي كويت به قدرتهاي بزرگ خارج از منطقه، اساس سياست خارجي اين كشور را در مورد مسائل امنيتي تشكيل ميدهد. پيمان دفاعي كويت با انگلستان، پس از خروج نيروهاي اين كشور از خاورميانه در سال 1971 ميلادي تضعيف شد تا اين كه در نهايت امريكا بر جاي انگلستان در معادلههاي دفاعي كويت نشست. نفت كويت براي كشورهاي صنعتي غرب اهميت ويژهاي دارد. استقلال كويت براي غرب از دو جهت اهميت دارد: اولاً كويت با ذخاير عظيم نفتي خود اگر در اختيار قدرتهاي ديگر منطقه قرارگيرد، آن كشور را به يك غول عظيم نفتي تبديل ميكند كه بر جريان آرام نفت تأثير خواهد گذاشت و يك كشور را به بازيگري غالب در سازمان اوپك تبديل ميكند. ثانياً كويت سمبل استقلال براي كشورهاي كوچكتر حاشيه خليجفارس و دليل "اعتبار" يا "بياعتباري" حاميان اين كشورها به شمار ميرود، بنابراين براي غرب بهخصوص امريكا هرگونه اقدامي در جهت تهديد كويت و يا اعمال نفوذ در آن از هر طريق و از سوي هر كشوري زيانبار است. براين اساس، امريكا به سياست شوروي در خليجفارس بهشدت حساس است و حاضر به قبول حضور ناوگان اين قدرت در كويت نيست. اين ملاحظات، واكنش پرشتاب امريكا را در برابر درخواست كويت از قدرتها براي حفاظت از نفتكشهايش، توجيه ميكند. اهداف گستردهتر امريكا با توجه به جنگ ايران و عراق و تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي با اجراي حملات هوايي عراق به مناطق و مراكز نفتي ايران، حمايت از كويت و عربستان در فروش نفت به نفع عراق با استفاده از منطقه بيطرف "خفجي"، فشارهاي نظامي مستقيم بعدي و گشودن يك جبهه جديد در خليجفارس عليه جمهوري اسلامي، مسائل و موضوعات مهمتري هستند كه در اين كتاب به تفصيل به آن توجه شده است و در اينجا تنها به ذكر تاريخچة كوتاهي دربارة حفاظت ناوگان امريكا و ديگر كشورها از نفتكشهاي كويتي اكتفا ميكنيم. در سال 1365 تعداد كشتيهايي كه در خليجفارس مورد حمله قرار گرفتند نسبت به سال قبل دو برابر افزايش يافت. عراق براي بينالمللي كردن جنگ و كشاندن ديگر كشورها به ميدان نبرد، حملات گستردهاي را به خطوط كشتيراني انجام داد. در مقابل، جمهورياسلامي با اعلام سياست مقابله به مثل و حمله به كشتيهاي كشورهاي طرفدار عراق، به دفاع از نفتكشهايش در برابر حملات عراق برخاست و بدين ترتيب جنگ در خليجفارس با شدت بيشتر ادامه يافت. در شهريور 1365 كويت به فكر استفاده از پرچم امريكا و شوروي افتاد و با اين كشورها تماس گرفت. شوروي پس از مدت كوتاهي با نصب پرچم خود بر سه نفتكش كويتي عمليات حفاظت از آنها را در خليجفارس آغاز كرد. امريكا نيز كه از رقيب خود عقب مانده بود، شتابان به درخواست كويت پاسخ مثبت داده و يازده فروند نفتكش كويتي را در امريكا به ثبت رساند و پرچم خود را بر فراز آنها افراشت. امريكا با اعزام نيروهاي جديد و كشتي جنگي بيشتر به منطقه، عمليات حفاظت از نفتكشها را پس از حدود هشت ماه آغاز كرد. [۶۲] ضميمه دوم گزارش 9: ناو هواپيمابر كانستليشن ناو هواپيمابر "كانستليشن" (Constelation) با شماره بدنه 64 از ناوهاي هواپيمابر سنگين و تهاجمي به شمار ميرود كه در تحريكات دريايي ارتش امريكا نقش عمدهاي را داشته است. اين ناو با طول 5/318 متر و عرض 6/39 متر و آبخور 3/11 متر و طول باند پرواز 80 متري، با ظرفيت بيش از 80 هزار تْن ـ با هواپيماي مستقر در آن ـ در ميان ناوهاي هواپيمابر در كلاسهاي مختلف و نيز در ساير كلاسهاي نوع خود، همچون "كيتي هاوك" و "جان اف كندي"، سنگينترين وزن را داراست. در اين ناو، حدود 90 فروند جنگنده از نوع شكاريهاي رهگير "F – 18" و "F – 14" يا بمبافكن "A6 Prowler" و هواپيماهاي جنگ الكترونيك "7 ¬¬_-A " و هشدار هوايي "53 – Viking" و … مستقر هستند. چهار فلاخن مخصوص پرتاب هواپيماي جنگنده نيز بخشي ديگر از تجهيزات پيشرفته آبي ناو هستند كه آن را در رديف ناوهاي هواپيمابر چند منظوره قرار داده است. اين ناو همچنين داراي حداقل سه سكوي پرتاب موشك با سيستم دفاعي پيچي "B -Pd – MS” و نيز موشك "سي اسپارو" (Sea sparow) ميباشد. سه سيستم توپهاي پيشرفته ضد موشكي "فالانكس"(phalanx) كه قادر به ايجاد ديوارة آتش در مقابل موشك مهاجم، با نواخت حدود شش هزار تير در دقيقه ميباشند، از جمله تجهيزات ديگر ناو به شمار ميروند. سرعت 30 گره دريايي در ساعت و 5641 تن خدمه كه 2480 تن از آنها را خدمه يگان پروازي تشكيل ميدهند، اين ناو هواپيمابر را بهصورت يك جزيرة متحرك نظامي درآورده است.[۶۳] ضميمه گزارش15: روابط فرانسه و ايران روابط جمهوري اسلامي ايران و فرانسه با احضار "وحيد گرجي" يكي از اعضاي سفارت ايران در پاريس به دادگاه، به شدت تيره و در نهايت قطع شد. روابط دو كشور پس از پيروزي انقلاب اسلامي با وجود خوشبينيهاي موجود اوليه، چندان حسنه نبود و فرانسه از باز پرداخت وام يك ميليارد دلاري ايران خودداري ميكرد. از سوي ديگر، فرانسه در طول جنگ، روابط سياسي اقتصادي خود را با عراق افزايش داد و سيل تسليحات خود را به سوي بغداد سرازير كرد. پاريس با تحويل سلاحهاي پيشرفته نظامي از قبيل موشكهاي "اگزوسه" و هواپيماهاي "سوپر اتاندارد" نقشي اساسي در تسليح و تجهيز عراق ايفا كرد و اين كشور را قادر ساخت تا با استفاده از فنآوري پيشرفته فرانسوي، مراكز مهم نفتي ـ صنعتي ايران را در مناطق دور دست هدف قرار دهد. همچنين فرانسه با اعطاي پناهندگي به سران سازمان مجاهدين خلق و حمايت از آزادي فعاليتهاي اين گروه تــروريستــي، گـام ديگـــري در جهت تيرگي روابط خود با ايران برداشت. سال گذشته (1365) پس از يك رشته مذاكرات سياسي، هر دو كشور در حلّ برخي مسائل مورد اختلاف به نتيجه رسيدند. براساس گزارش روزنامه "نوول آبزرواتور" به نقل از يك نظام ارشد وزارت خارجه فرانسه، پنج گروگان فرانسوي در لبنان در پي اين مذاكرات آزاد شدند و فرانسه هم در مقابل، "مسعود رجوي" را از فرانسه اخراج و 330 ميليون دلار از بدهي خود را به جمهوري اسلامي پرداخت كرد. پليس فرانسه كه بْعد ناخوشايند قضيه را ميديد، پس از كشف به اصطلاح يك شبكه تروريستي ادعا كرد كه "وحيد گرجي" با اين گروه ارتباط داشته است. بازپرس قضايي پاريس بر خلاف مصونيتهاي سياسي، وحيد گرجي را به دادگاه احضار كرد. وحيد گرجي با ردّ ادعاهاي پليس فرانسه، با توجه به مصونيت ديپلماتيك و براساس معاهده 1969 وين، دادگاه فرانسه را فاقد صلاحيت رسيدگي به موضوع دانست و از سفارت خارج نشد. اين مسئله روند عادي شدن روابط دو كشور را ـ كه از 11 ماه قبل شروع شده بود ـ بار ديگر دچار تشنج كرد. روزنامه جمهوري اسلامي ايران در 16 فروردين 1366 در سرمقاله خود با اشاره به كمكهاي تسليحاتي فرانسه به عراق و نقل جملهاي از "ميتران" مبنيبر اين كه "فرانسه براي جلوگيري از گسترش نهضت جهاني اسلام، كمكهايش را به رژيم عراق ادامه ميدهد"، نوشت: «… اين كه آيا فرانسويان نيازمند هشدار جديدي ميباشند يا خير، هنوز جاي ترديد دارد، امِا آنچه در اين خصوص اهميت دارد و پاريس بايد به درستي دربارة آن بينديشد اين است كه ملتهاي مسلمان و بهويژه ملت سلحشور ايران، فرانسه را بهعنوان شريك جرم رژم بغداد در تمامي جنايات جنگي ارتش بعث ميشناسد و طبعاً در موقع مقتضي و به نحو مناسبي كه براي آقاي ميتران قابل درك باشد، واكنش خود را نشان خواهد داد. فرانسه با ايجاد موج جديدي از بازجويي مسلمانان در پاريس، جنگ تبليغاتي خود را گسترش داد و سفارتخانه ايران در پاريس را به محاصره خود در آورد و يك ناو هواپيمابر جنگي را روانه خليجفارس كرد. ايران نيز در مقابل ساختمان سفارت فرانسه را در تهران به محاصره درآورد. "ژاك شيراك" در نهم ژوئيه (18/4/1366) از دولت ايران خواست كه مترجم ايراني سفارت را تسليم كند و در صورت رد اين درخواست، فرانسه روابط خود با ايران را قطع خواهد كرد. ميتران نيز از چهاردهم ژوئيه (23/4/1366) موضع مشابهي اتخاذ كرد و ايران در پاسخ [به اين موضعگيريها] قطع صدور اسلحه به عراق را يادآور شد. سه روز بعد روابط بين دو كشور قطع شد و ديپلماتهاي دو كشور در واقع زنداني شدند.[۶۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/04/30
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 31/4/1366، ص13، به نقل از راديو امريكا، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص11، سازمان ملل ـ خبرگزاري فرانسه، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص12، سازمان ملل ـ به نقل از خبرگزاري رويتر، 30/4/1366.
- ↑ معاونت سياسي ستادكل، بولتن بررسي، شماره 15، 9/5/1366، صص5 ـ 4، به نقل از راديو امريكا.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره، 124، 31/4/1366، ص12، سازمان ملل ـ خبرگزاري رويتر، 30/4/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/4/1366، ص16، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 31/4/1366، ص20، لندن ـ خبرگزاري يونايتدپرس.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص18، لندن ـ خبرگزاري يونايتدپرس، 30/4/1366.
- ↑ معاونت سياسي ستاد كل، بولتن بررسي، شماره 15، 9/5/1366، ص5، به نقل از راديو مسكو.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 1/5/1366، ص2، به نقل از راديو بي.بي.سي، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص31، به نقل از راديو مسكو، 30/4/1366؛ وـ روزنامه كيهان، 31/4/1366، ص20.
- ↑ روزنامه كيهان، 31/4/1366، ص20، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 31/4/1366، صص 12 ـ 11، به نقل از راديو مسكو، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، صص20 ـ 19، بْن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 31/4/1366، ص4، به نقل از راديو امريكا، 30/4/1366.
- ↑ واحد مركز خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 31/4/1366، ص16، به نقل از راديو كويت، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص19، توكيو ـ خبرگزاري فرانسه، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص17، كانبرا ـ خبرگزاري يونايتدپرس، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 125، 1/5/1366، ص10، وين ـ خبرگزاري كويت، 5/4/1366؛ وـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 125، 1/5/1366، ص11، اوتاوا ـ خبرگزاري فرانسه، 31/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص38، بيتالمقدس ـ خبرگزاري آسوشيدپرس، 30/4/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/4/1366، ص3، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/4/1366، ص16.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/4/1366، ص16، كويت ـ خبرگزاري آسوشيتدپرس، به نقل از سرمقاله روزنامه الثوره.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص32، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1366، به نقل از راديو صوتالجماهير.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص14، بغداد ـ خبرگزاري فرانسه، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص13، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1366، به نقل از خبرگزاري يونايدپرس.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 31/4/1366، ص3.
- ↑ روزنامه رسالت، 31/4/1366، ص12، واحد مركزي خبر.
- ↑ روزنامه كيهان، 30/4/1366، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 31/4/1366، ص2، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 31/4/1366، ص2، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص3، خبرگزاري رويتر، 30/4/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 30/4/1366، ص12، به نقل از روزنامه ديلي تلگراف.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/4/1366، ص16، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ روزنامه رسالت، 31/4/1366، ص12، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/4/1366، ص16، واشنگتن ـ خبرگزاري فرانسه.
- ↑ سند شماره 212678، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 30/4/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/4/1366، ص16، واشنگتن ـ خبرگزاري فرانسه.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص6، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 1/5/1366، ص22، به نقل از راديو بي.بي.سي، 30/4/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/4/1366، ص3، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ روزنامه كيهان، 30/4/1366، ص20، خبرگزاري رويتر، به نقل از روزنامه كويتي الانباء.
- ↑ روزنامه كيهان، 31/4/1366، ص1.
- ↑ روزنامه كيهان، 30/4/1366، ص2.
- ↑ روزنامه كيهان، 30/4/1366، ص3، واحد مركزي خبر، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص4، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 1/5/1366، ص21، به نقل از راديو بي.بي.سي، 30/4/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 31/4/1366، صص24ـ23، به نقل از راديو امريكا، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص68، بن ـ خبرگزاري رويتر، 30/4/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، صص 58 ـ 57، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1366، به نقل از وال استريت ژورنال.
- ↑ روزنامه كيهان، 30/4/1366، ص6، واشنگتن ـ خبرگزاري آسوشيتدپرس.
- ↑ روزنامه كيهان، 30/4/1366، ص3.
- ↑ سند شماره 028850 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي قرارگاه كربلا، شماره 43، 15/5/1366، ص3؛ وـ سند شماره 028786 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي و اطلاعاتي، شماره 61، معاونت اطلاعات نيروي زميني سپاه، 6/5/1366، ص1.
- ↑ روزنامه رسالت، 31/4/1366، ص2، اهواز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ سند شماره 088265 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهدا، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 6/5/1366، ص3؛ وـ سند شماره 069394 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه(ع)، به ستاد مركزي سپاه پاسداران ـ اطلاعات، 7/5/1366.
- ↑ سند شماره 88204 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد قرارگاه حمزه(ع) اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه ـ معاونت اطلاعات، 3/5/1366؛ وـ سند شماره 28754 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت عمليات و اطلاعات(مديريت اطلاعات) نيروي زميني ارتش، 1/5/1366.
- ↑ سند شماره 088265 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 6/5/1366، ص4.
- ↑ سند شماره 088265 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 6/5/1366، ص6.
- ↑ سند شماره 088265 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 6/5/1366، ص1.
- ↑ U.N. Res 598 (1987).
- ↑ See U.N. Docs SC 14190: 479(1980); 14203; 14206; 514(1982); 522(1982); 540(1983); 552(1984); 18454; 17130; 582(1986); 588(1986); 598(1987);وـ ر.ك. به: عباس هدايتيخميني، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران؛ دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، چاپ دوم، 1373، صص158ـ69.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/4/1366، ص3، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ سند شماره 208834، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ؛ اگر من بودم ميزدم، ص20.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1366، ص68، بْن ـ خبرگزاري رويتر، 30/4/1366.