1360.07.03: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1360 |نام = 1360.07.03 |نام دیگر= سه مهر |روز=03 مهر 1360 |تاریخ شمسی= 1360.07.03 |تاریخ میلادی=25 سپتامبر 1981 |تاریخ قمری= 26 ذیقعده 1401 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.07.03</div> <div class="bootstrap-btn">1361.07...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
سطر ۲۷: | سطر ۲۷: | ||
== گزارش- 910 == | == گزارش- 910 == | ||
درحالیکه دو روز تا آغاز عملیات ثامنالائمه(ع) باقی مانده است، همه فرماندهان تا رده دسته به منطقه عملیات و مأموریتهایشان کاملاً توجیه شده و درباره زمین منطقه شناخت نسبتاً کاملی پیدا کردهاند. | |||
باتوجهبه تأثیر مثبت توجیهشدن نیروها در اجرای موفقیتآمیز عملیات، علاوهبر توجیه فرماندهان به منطقة عملیات از روی عکس هوایی و نقشه، همه آنها تا پایان امروز، گردان به گردان تا رده فرمانده دسته به منطقه آمده و از روی خاکریزهای اول خودی، به منطقه توجیه شدند و محور عملیاتی مربوط به خود را شناسایی کردند. حسن باقری* (غلامحسین افشردی) در تبیین وضعیت توجیه نیروها در محور دارخوین (یکی از محورهای اصلی عملیات) گفت: «با تجربیاتی که از حملات قبلی داشتیم و برخلاف روشی که عراق نسبت به نیروهایش عمل میکند و آنها را در بیخبری کامل میگذارد، سعی ما بر این است که [برای] طراحی و نکاتی را که حمله، ما به آنها رسیدیم برای همه فرماندهان تا رده 22 نفر توضیح داده و آنها را توجیه کنیم، در سطح محور دارخوین تعداد فرماندهان به بیش از 50 نفر میرسید و سعی ما در این بود که همه آنها از جزئیات طرح اطلاع داشته باشند و اظهارنظر بکنند و بدانند زمانیکه حمله میکنند، کاملاً آگاهانه عمل میکنند، و بهوسیله عکسهای هوایی که تهیه شده بود کالکهای 1/(12000 ) به تعداد زیاد تهیه شده و حتی چون ممکن بود در حین عملیات در صحنه، یکی از فرماندهان شهید و یا خداینکرده اسیر بشود به برادران تذکر داده بودیم که از نقشهها حفاظت کامل به عمل بیاورند و درعینحال بتوانند در حین عملیات از نقشهها استفاده کنند.»**<ref>سند شماره 21761 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش طرح عملیاتی، 5/7/1360، آبادان، دارخوین، ماهشهر، 7/7/1360، صص 3 و 4.</ref> | |||
== گزارش- 911 == | |||
امروز در جلسهای با حضور تیمسار قاسمعلی ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی ارتش، رحیم صفوی مسئول ستاد عملیات سپاه در جنوب، حسن باقری مسئول اطلاعات ستاد عملیات جنوب و فرماندهان تیپهای عملکننده در عملیات ثامنالائمه(ع)، زمان اجرای عملیات ثامنالائمه(ع) برای آزادسازی مناطق اشغالشده در شرق رودخانه کارون ساعت 1 بامداد روز 5 مهر 1360 تعیین شد.<ref>سند شماره 169483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات جنوب به فرماندهی سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 49256 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به فرمانده سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سید یعقوب حسینی و محمد جوادیپور، ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، جلد3، تهران: سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص263.</ref> | |||
فرماندهان سپاه با تجربیاتی که در یک سال گذشته در عملیاتهای محدود کسب کرده بودند و نیز با بررسی عملیاتهای یگانهای ارتش در این مدت، بر عملیات شبانه تأکید داشتند؛ اما فرماندهان ارتش بااینکه عملیاتهای متعدد و ناموفقی را در روز پشت سر گذاشته بودند، با این استدلال که در تاریکی، نیروها نمیتوانند خودی را از دشمن تشخیص دهند و یکدیگر را میزنند و بین آنها فاصله میافتد، پیشنهاد شروع عملیات در شب را نمیپذیرفتند. علاوهبراین آنها چون در نبردهای کلاسیک چنین شیوهای را تجربه نکرده بودند، عملیات منظم در شب را نامناسب میدانستند و فقط با شبیخون به دشمن، آن هم با نیرویی محدود درحد یکی، دو دسته موافق بودند. از سوی دیگر فرماندهان سپاه نیز با بیان دلایل متعدد و نمونههای موفق عملیات محدود که در شب اجرا شده بود، بر آغاز هجوم به دشمن در شب پافشاری میکردند. سرانجام پس از جلسات متعدد و بحث و بررسیهای طولانی، فرماندهان ارتش اجرای عملیات در شب را پذیرفتند.<ref>سند شماره 169483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات جنوب به فرماندهی سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 49256 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به فرمانده سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سید یعقوب حسینی و محمد جوادیپور، ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، جلد3، تهران: سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص263.</ref> دلیل اصرار فرماندهان سپاه بر اجرای عملیات در تاریکی شب، علاوهبر تأکید بر مسائلی همچون غافلگیرکردن دشمن، وضعیت خاص زمین منطقه بود؛ چون منطقه عملیاتی ثامنالائمه(ع) دشت همواری است که حوزه دید بسیار وسیع دارد، ازاینرو اختفای تحرکات نظامی در طول روز و حتی در شبهای مهتابی و نیمهمهتابی در آن میسر نیست.<ref>سند شماره 21761 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش طرح عملیاتی، 5/7/1360، آبادان، دارخوین، ماهشهر، 7/7/1360، صص 3 و 4.</ref> | |||
== گزارش- 912 == | |||
حسن باقری در نامهای دستنویس خطاب به احمد غلامپور و معینیان (مسئول اطلاعات سپاه خوزستان) ضمن تأکید بر انجام آخرین هماهنگیهای لازم در آستانه عملیات، حساسیت فرماندهان ارشد درمورد ضرورت رعایت مسائل حفاظتی عملیات را یادآور شد. متن این نامه که بیانگر بخشی از مسائل مربوط به عملیات ثامنالائمه(ع)، دو روز قبل از آغاز آن، میباشد، چنین است: | |||
«برادر معینیان - غلامپور | |||
سلام علیکم | |||
بحمدالله کارها تاحدودی انجام شده، البته عمده مهمات [خمپاره] 81 و 60 میلیمتری و آر.پی.جی7 واگذار نشده است. درمورد طرح [عملیات در محور شمالی] هم حدود 450 نفر به خاکریز اول و دوم عراق [در محور جنوب روستای محمدیه] حمله میکنند و حدود 700 نفر به خاکریز صلاحالدین [در محور نهر شادگان] حمله میکنند. ازلحاظ تدارکات نیز ترتیباتی داده شده که هم پشتیبانی تدارکاتی شود و هم حمل نفرات. ساعت حمله در جلسهای که با فرماندهان تیپها و [تیمسار] ظهیرنژاد و برادر رحیم [صفوی] و من بود، یک نیمهشب 5/7/1360 تعیین شد. گروه بازجویی اسرا را اگر صلاح میدانی فردا بفرست و اگر [صلاح] نمیدانی پسفردا [بفرست]. صددرصد مسئله باید مخفی بماند، حتی در بین بچههای [پادگان] گلف، فقط خودتان چند نفر بدانید. یعنی کاملاً باید مخفی بماند، اگر [حتی] یک نفر از کادر اداری سپاه اینجا بیاید شما مسئول هستید. | |||
مسئله آتشزدن کارون را خصوصی پیگیری کنید.* به غلامپور بگویید که فقط پیک بفرستد سوسنگرد برای دکترها، ولی سعی شود قضیه لو نرود. | |||
برادر مجتبی صبح برود ماهشهر، نقشه 1/(12000 ) خاکریزهای منطقه آبادان را بگیرد و برای تکثیر به آبادان ببرد و پس از تکثیر با نظر رحیم به فرماندهان بدهد. به مجتبی بگو برود و تا پایان عملیات با رحیم باشد و تیم بازجویی [از اسرای عراقی] را هم خودش کنترل کند. البته نظر من این است که تیم بازجویی را پسفردا خبر کنی، ولی طوریکه دیر نشود. درمورد بیسیم آن را فقط به شخص مسئول بیسیم بده و بگو که با مشکلترین رمز به تهران بدهد و حفاظت را صددرصد رعایت کند و بقیه بیسیمچیها هم نفهمند. | |||
باز میگویم روی ساعت حمله حساسیت داشته باش، خیلی عادی رفتار کنید چون مطلب خیلی پخش شده به هیچکسی در سپاه نگویید. فقط احمدپور از جریان با اطلاع است و قرار شده فقط به شخص [علی] شمخانی** بگوید. هیچکسی دیگر خبر ندارد رادیو و تلویزیون را هم خودت یک طوری خبر کن که حساسیت ایجاد نشود.»<ref>همان، ص295.</ref> | |||
== گزارش- 913 == | |||
در آستانه عملیات ثامنالائمه(ع) و درپی کسب اخباری ازطریق شنود مبنیبر نفوذ یک گروه گشتی - شناسایی دشمن از محور نهر شادگان برای بهدستآوردن اطلاعات، نیروهای خودی با اجرای کمین در مسیر تردد این گروه موفق شدند افراد دشمن را به هلاکت رسانده و یک افسر اطلاعاتی عراقی را اسیر کنند. | |||
نیروهای خودی پس از کسب اطلاع دقیق از جزئیات مسیر تردد و زمان ورود گروه گشتی - شناسایی عراق به منطقه، بهگونهای کمین خود را برپا کردند که تمامی 11 نفر نیروهای دشمن درون کمین قرار گرفتند و همه آنان بجز افسر اطلاعاتیِ همراه گروه براثر اصابت تیر کشته شدند. تنها مجروح این حادثه بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و پس از درمان اولیه مورد بازجویی قرار گرفت. از اطلاعات بهدستآمده از این افسر اطلاعاتی در جریان عملیات استفاده شد.***<ref>تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی (منتشرنشده)، 10/3/1391.</ref> | |||
== گزارش- 914 == | |||
ارتش عراق مناطق مسکونی شهر آبادان را گلولهباران کرد. امروز همچنین یک کشتی باربری یونانی هدف اصابت یک موشک عراقی قرار گرفت. | |||
براثر اصابت گلولههای خمپاره ارتش عراق به مناطق مسکونی شهر آبادان به 3 خانه و یک مغازه خسارتهایی وارد آمد و قسمتی از یک پمپ نفت در پالایشگاه این شهر نیز آتش گرفت که بلافاصله با تلاش مأموران آتشنشانی آبادان مهار شد.<ref>سند شماره 419390 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 4/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 005214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی آبادان، 10/7/1360، ص1.</ref> | |||
از سوی دیگر، امروز ارتش عراق یک کشتی باربری یونانی را که حامل غلات بود، در نزدیکی بندر امام خمینی با موشک هدف قرار داد. خبرگزاری فرانسه با اعلام این خبر افزود: به گفته مقامات رسمی دریایی یونان، فرمانده کشتی اگیس براوری در گزارشی به وزیر کشتیرانی تجاری این کشور ادعا کرده است که کشتیاش در نزدیکی بندر امام خمینی مورد اصابت یک اژدر قرار گرفته است، اما خسارات واردشده به آن ناچیز بوده و تلفات جانی در بر نداشته است. براساس این گزارش، کشتی نامبرده حاوی غلات بوده و بهطور عادی در مسیر خود حرکت میکرده است.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 189، 4/7/1360، ص14، آتن - خبرگزاری فرانسه، 3/7/1360.</ref> | |||
== گزارش- 915 == | |||
توپخانههای ایران پایگاه هوایی الخلیج عراق واقع در منطقه امالقصر در دهانه خلیجفارس را زیر آتش گرفتند. | |||
به گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان، در این اقدام به این پایگاه خسارات فراوانی وارد آمد و یک بالگرد، یک تانکر سوخت هواپیما و یک خودرو جیپ نظامی منهدم شد و یک بالگرد دیگر نیز خسارت دید. علاوهبراین، 7 تن از نظامیان عراقی کشته و تعدادی نیز زخمی شدند.<ref>سید یحیی صفوی و حسین اردستانی، عملیات ثامنالائمه مبدا تحول در استراتژی نظامی ایران، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول 1388، صص 308 و 309.</ref> | |||
== گزارش- 916 == | |||
در حملات امروز افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب به یک روستا در حوالی تکاب و پایگاه سپاه پاسداران در جنوبشرقی صائیندژ 2 تن شهید و 3 نفر مجروح شدند. از سوی دیگر نیروهای خودی نیز علاوهبر مینگذاری در مسیر تردد عناصر حزب دمکرات، دو روستا را در استان کردستان پاکسازی کردند. | |||
در حمله تعدادی از افراد حزب دمکرات کردستان به روستای یارمحمود در 4 کیلومتری شمال تکاب، 2 تن از روستائیان شهید و یک نفر مجروح شد. مهاجمان پس از بهآتشکشیدن علوفههای سالانه روستا متواری شدند.<ref>سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه7 (کرمانشاه) به تهران (فرماندهی)، 7/7/1360، سند تکبرگی؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 193، 8/7/1360، ص7، تهران - خبرگزاری پارس، 7/7/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 192، 7/7/1360، ص37، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.</ref> | |||
همچنین حمله افراد مسلح وابسته به گروههای ضدانقلاب به پایگاه سپاه پاسداران در روستای هولاسو در جنوبشرقی صائیندژ، با مقاومت و تیراندازی متقابل نیروهای مستقر در پایگاه دفع شد و مهاجمان مجبور به فرار شدند. در این درگیری 2 پاسدار مجروح شدند.<ref>روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص12.</ref> | |||
در مقابل، نیروهای جمهوری اسلامی نیز در دو عملیات جداگانه روستای نیاوران از توابع بخش دهگلان و روستای سلین از توابع اورامان واقع در شمالشرقی نودشه در استان کردستان را پاکسازی کردند.<ref>روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص12.</ref> | |||
همچنین نیروهای خودی در مسیر تردد عناصر حزب دمکرات کردستان در جاده بانه - سردشت، اقدام به مینگذاری کردند. با عبور افراد این حزب از این جاده مینها منفجر و 4 نفر از آنها بهشدت مجروح شدند.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص9، سنندج - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص15.</ref> | |||
== گزارش- 917 == | |||
درپی بهرهبرداری تبلیغاتی رسانههای غربی از انتشار خبر درگیری نیروهای مرزی ترکیه با تعدادی از اکراد عراقی که قصد ورود به خاک عراق برای اجرای عملیات علیه رژیم بعثی را داشتند،* آقای هاشمی رفسنجانی امروز در پایان جلسه شورایعالی دفاع در پاسخ به سؤال خبرنگاران درمورد چگونگی این حادثه گفت: «این مسئله در جلسه امشب مطرح شد و قرار شد که فرمانده منطقه را در شورایعالی دفاع بخواهیم و دراینباره توضیحات بیشتری داده شود.» رئیس مجلس در ادامه افزود: «این مسئله آنقدرها هم مهم نبوده و حرکتی در تعقیب اشرار بوده است و بعضیها از مرز ایران عبور کردهاند و درگیری پیش آمده و مسئله ریشهدار و حسابشدهای دررابطهبا ایران و ترکیه نبوده و صرفاً یک حادثه بوده است، ولی آن مسئله خودش البته خط خاصی بوده که جنبه نظامی و تصفیه داشته که ترکها فهمیدهاند مسئله به آنها مربوط نبوده و فکر نمیکنم مسئله مهمی بیافرینند.»<ref>خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 190، 4/7/1360، صص 1 و 2، تهران - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.</ref> | |||
== گزارش- 918 == | |||
در اقدامات تروریستی امروز افراد مسلح وابسته به گروههای ضدانقلاب 6 نفر در تهران و 2 نفر هم در زاهدان شهید و 6 نفر هم مجروح شدند. همچنین 3 تن از عاملان این ترورها کشته و 4 نفر دیگر دستگیر شدند. | |||
در منطقه کن واقع در شمالغرب تهران، 3 نفر از جوانان متعهد به نامهای عباس علیاکبری، رضا اللهداد و علیاکبر حسینبیگی که عضو بسیج این منطقه نیز بودند، هنگام عبور از بزرگراه آیتالله کاشانی هدف سوءقصد چند نفر از افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق قرار گرفته و به شهادت رسیدند. | |||
لحظاتی بعد، نیروهای انتظامی سر رسیده و با مهاجمان درگیر شدند که درنتیجه 3 نفر از ضاربان کشته و 4 نفر نیز دستگیر شدند.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص9، سنندج - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص15.</ref> | |||
در حادثه مشابهی در همین شهر یک پاسدار کمیته به نام امیر دربندی و یکی از همراهان وی به نام رضا رضایی که از اهالی متعهد منطقه شمیران بود، هنگام بازگشت از مراسم نمازجمعه در پارک وی هدف حمله چند فرد مسلح قرار گرفته، به شهادت رسیدند.<ref>روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص3؛ و - روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص4.</ref> | |||
در خیابان شریعتی تهران نیز سرنشینان مسلح یک خودرو، به 2 نفر از نیروهای بسیج تیراندازی و آنها را مجروح کردند. در این حادثه یک زن به نام مریم آهنی براثر اصابت گلوله شهید شد.<ref>روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص4.</ref> | |||
امروز همچنین در زاهدان، فردی مسلح عبدالعلی اکبری فرمانده سپاه پاسداران میرجاوه در سیستان و بلوچستان را که درحال اقامه نماز بود با اسلحه کلاشینکف به رگبار بست. در این حادثه اکبری و یکی از اعضای بسیج زاهدان شهید و 4 پاسدار هم مجروح شدند. | |||
خبرگزاری پارس، به نقل از یک مقام سپاه پاسداران گزارش داد که ضارب پس از ارتکاب این عمل به پاکستان گریخته و طبق گزارش اطلاعات سپاه تحت حمایت خوانین منطقه در مرز ایران و پاکستان قرار گرفته است.*<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 191، 6/7/1360، ص10، اصفهان - خبرگزاری پارس، 5/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص1.</ref> | |||
== گزارش- 919 == | |||
در گرگان، یکی از عناصر فعال سازمان مجاهدین خلق که مدارک مهمی درمورد تشکیلات و اقدامات سازمان در این شهر بههمراه داشت، شناسایی و دستگیر شد. این فرد در لحظه دستگیری قصد داشت با بلعیدن کپسول سیانور خودکشی کند، اما موفق به این کار نشد. درپی دستگیری این شخص، یکی دیگر از اعضای سازمان که با وی در ارتباط بود نیز شناسایی و دستگیر شد.<ref>سند شماره 49257 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ستاد منطقه3 (چالوس) به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، ص20، تهران - خبرگزاری پارس، 5/7/1360.</ref> | |||
== گزارش- 920 == | |||
براثر پرتاب 3 بمب دستساز و آتشزا در همدان و مشهد خساراتی به بار آمد. امروز همچنین یک بمب در کرمانشاه کشف و خنثی شد. | |||
امروز دو بمب دستساز به فاصله چند ساعت به محوطه هنرستان دیباجی شهر همدان پرتاب شد. براثر انفجار آنها شیشههای چند کلاس شکست و خسارتهایی به انبار هنرستان وارد آمد.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، صص 32 و 33، همدان - خبرگزاری پارس، 5/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص3.</ref> | |||
در مشهد نیز فردی از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بمبی آتشزا به داخل منزل یکی از افراد متعهد شهر در خیابان احمدآباد پرتاب کرد. انفجار این بمب موجب آتشسوزی شد، اما بلافاصله صاحبخانه به کمک همسایگان آتش را خاموش کردند. این حادثه خسارت اندکی درپی داشت و یک نفر نیز دراینخصوص دستگیر شد.<ref>روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص3؛ و - روزنامه خراسان، 5/7/1360، ص8.</ref> | |||
مأموران شهربانی کرمانشاه نیز یک بمب دستساز را که آماده انفجار بود در پشت دیوار استانداری کشف و خنثی کردند.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص9، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.</ref> | |||
== گزارش- 921 == | |||
در دو عملیات جداگانه یک انبار تدارکاتی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و یک مخفیگاه چریکهای فدایی خلق کشف شد. | |||
درپی یک اقدام اطلاعاتی و با دستگیری یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و اعترافات وی، یکی از انبارهای مهم تدارکاتی این سازمان در ساری کشف و ضبط شد. از این انبار اقلامی ازجمله 23 اسلحه از انواع مختلف، 46052 فشنگ مختلف، 2 بیسیم، تعداد زیادی بمبهای دستساز آماده و نیمهآماده و 12 دستگاه تایپ و تکثیر و تعداد فراوانی تجهیزات نظامی به دست آمد.<ref>سند شماره 49255 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ساری به تهران (فرماندهی)، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/7/1360، ص16؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، ص20، تهران - خبرگزاری پارس، 5/7/1360.</ref> | |||
در هشتپر طوالش نیز در عملیاتی یک مخفیگاه چریکهای فدایی خلق (اقلیت) در جنگلهای ماسال کشف شد. از این محل مقدار زیادی مهمات جنگی به دست آمد و یک نفر نیز دستگیر شد. با اعترافات این فرد چند نفر دیگر نیز شناسایی و دستگیر شدند.<ref>سند شماره 049280 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ستاد منطقه3 (چالوس) به ستاد مرکزی (فرماندهی)، 5/7/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، ص13، تهران - خبرگزاری پارس، 7/7/1360.</ref> | |||
== گزارش- 922 == | |||
دادستان کل انقلاب ضمن شرکت در نماز جمعه این هفته شهرستان تبریز، از دستگیری تعدادی از اعضای تیمهای نظامی سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروههای مسلح ضدانقلاب خبر داد. | |||
حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی در قسمتی از سخنانش گفت: «در هفته گذشته عده زیادی دستگیر شدهاند که تعدادی از آنها محاکمه ... شدند و عده دیگرشان نیز بهزودی محاکمه خواهند شد.» | |||
وی افزود: خوشبختانه در میان دستگیرشدگان قاتل شهید آیتالله قاضی طباطبایی (رضوانالله علیه) و مسببین توطئه به جان آیتالله حاج سیدعلی خامنهای امامجمعه تهران،* و آیتالله ربانی شیرازی و همچنین مسببین توطئه به جان آیتالله موسوی اردبیلی رئیس دیوانعالی کشور که چندی قبل مسیر اتومبیل وی را منفجر کرده بودند و نیز حملهکنندگان به مرکز سپاه پاسداران تهران هستند که انشاءالله بهزودی محاکمه و به جزای اعمالشان خواهند رسید.<ref>روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص15.</ref> | |||
== گزارش- 923 == | |||
براثر تیراندازی چند دیپلمات سفارت عراق در دهلینو بهسوی گروهی از دانشجویان ایرانی که مقابل ساختمان این سفارتخانه تحصن کرده بودند، 5 دانشجو و 3 پلیس هندی مجروح شدند.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 149، 5/7/1360، ص1، دهلینو - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 150، 6/7/1360، ص1، دهلینو - خبرگزاری یونایتدپرس، 5/7/1360.</ref> | |||
این دانشجویان به مناسبت هفته جنگ با مجوز رسمی و با حضور نیروهای پلیس در نزدیکی ساختمان سفارت عراق تجمع کرده بودند که ناگهان، یک خودرو با پلاک سیاسی متعلق به سفارت عراق به آنها نزدیک شد و چند فرد مسلح از آن خارج شده و پس از شلیک چند تیر هوایی بهسوی تحصنکنندگان تیراندازی کردند.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 189، 4/7/1360، صص 3 و 4، دهلینو - آسوشیتدپرس، 3/7/1360؛ و - همان، ص4، دهلینو - خبرگزاری پارس.</ref> | |||
درپی این اقدام، پلیس 4 نفر از مهاجمان را دستگیر کرد که از آنها 2 طپانچه و 2 خشاب به دست آمد. بقیه مهاجمان با خودرو سفارت از محل حادثه گریختند.<ref>همان، ص4 ضمیمه، رادیو لندن، 3/7/1360.</ref> به گزارش خبرگزاری فرانسه، پلیس هند، تحقیقاتی را درخصوص هویت مهاجمان و رابطة آنها با سفارت عراق آغاز کرده است. منابع بیمارستانی نیز گفتهاند 5 فرد ایرانی که با گلوله مجروح شدهاند در بیمارستان بستری شدهاند.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 148، 4/7/1360، ص15، دهلینو - خبرگزاری فرانسه، 3/7/1360.</ref> | |||
خبرگزاری یونایتدپرس نیز گزارش داد: درپی تحقیقات بهعملآمده، سخنگوی دولت هند به خبرنگاران گفت وزارت امور خارجه هند با احضار فاضل الزواری سفیر عراق در هندوستان، به وی تذکر داد که رفتار 5 دیپلمات سفارت عراق پذیرفتنی نیست. سخنگوی دولت هند یادآور شده است که این تذکر باید بهمنزله درخواستی برای فراخواندن این دیپلماتها به عراق به حساب آید. یونایتدپرس در پایان گزارش خود افزود: دیپلماتهای دستگیرشده عراقی پس از انجام تحقیقات آزاد شدند.<ref>روزنامه صبح آزادگان، 6/7/1360، ص3.</ref> | |||
وزارت امور خارجه ایران نیز با صدور اطلاعیهای ضمن محکومکردن اقدام دیپلماتهای عراقی، این حادثه را تبانی حکومت عراق و سازمان مجاهدین خلق برای تحت فشار قرار دادن دانشجویان مسلمان ایرانی و نمایندگیهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور دانست.<ref>خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 190، 4/7/1360، ص11، تهران - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص14.</ref> | |||
== گزارش- 924 == | |||
خبر حمله پلیس عربستان به زوار ایرانی در مدینه در رسانههای خارجی انعکاس یافت. | |||
خبرگزاری آسوشیتدپرس امروز با انتشار خبر برخورد پلیس عربستان با زائران ایرانی که در مسجدالنبی به دستگیری 2 تن از معلولان اعتراض کرده بودند، درمورد دلایل اصلی این رفتار دولت سعودی با زوار ایرانی گفت: «دولت پادشاهی سعودی بسیار تمایل دارد در جریان مراسم حج که در آن درحدود نیم میلیون نفر از مسلمانان سراسر جهان شرکت دارند، حتیالامکان از تداخل سیاست با مذهب جلوگیری به عمل آورد و به همین جهت، مأمورین خصوصاً مواظبت زیادی از زائران ایرانی به عمل میآورند. دولت پادشاهی سعودی به مانند دیگر کشورهای محافظهکار واقع در جنوب خلیجفارس با درنظرگرفتن احتمال صدور انقلاب مراقبت بیشتری نسبت به اوضاع خود به خرج میدهند. دو سال پیش از این در ایام زیارت، گروهی از مسلمانان متعصب و مسلح پس از اشغال صحن حرم مکه بهمدت دو هفته با سربازان سعودی جنگیدند. این عده تحت فرماندهی چند تبعه عربستان و متشکل از مسلمانان دستکم شش کشور عرب بودند. در جریان این درگیری 117 تن از آنان و 127 نفر از سربازان عربستان و 26 تن از زائران، کشته شدند. خانواده حاکمبر عربستان که وهابی مذهب است تا پیش از انقلاب ایران به رهبری آیتالله خمینی، به شیعیان مقیم عربستان وقعی نمینهادند، لکن پس از انقلاب ایران شاهد درگیری شیعیان مقیم عربستان در بسیاری از شهرهای شرق عربستان که منطقه نفتی آن کشور است، هستند.»<ref>خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 189، 4/7/1360، ص6، بیروت - آسوشیتدپرس، 3/7/1360.</ref> | |||
== گزارش- 925 == | |||
وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با مجله امریکایی نیوزویک به تبیین برخی موضوعات مربوط به روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران ازجمله "صدور انقلاب" و "رابطه با امریکا" پرداخت. | |||
بخشهایی از سخنان میرحسین موسوی که واحد مرکزی خبر خلاصهای از آن را به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس منتشر کرده، چنین است: «میرحسین موسوی در مصاحبه با نیوزویک گفت حکومت اسلامی شتاب خواهد گرفت. وی یادآور شد قانون اساسی ایران آشکارا میگوید ما حق مداخله در امور دیگران را نداریم و ما بر این اصل پایبند خواهیم بود، اما انقلاب ما تنها یک تجلی جنبش عمومی و یا یک رنسانس است که جهان اسلامی را در برگرفته است. | |||
وی در پاسخ مربوط به شرکت احتمالی [عوامل] خارجی در موج بمبگذاریها و سوءقصدها در ایران گفت ارتباط مشخص میان بنیصدر و رجوی رهبر مجاهدین خلق که مانند بنیصدر به حال پناهندگی سیاسی در فرانسه به سر میبرد وجود دارد. موسوی گفت تا زمانیکه تعادل قدرت میان ایران و امریکا به دست نیاید، روابط دیپلماتیک میان دو کشور برقرار نخواهد شد. | |||
وی به نقل از امام خمینی گفت روابط میان دو کشور روابط گرگ و میش است. روشن است که چه کسی در این رابطه بازنده است و تا زمانیکه تغییرات ریشهای در امریکا درجهت ازمیانبردن ماهیت تجاوزکارانه آن به وجود نیاید، روابطی میان دو کشور وجود نخواهد داشت. اما این بدان معنی نیست که ما با مردم امریکا مخالفیم.»<ref>روزنامه اطلاعات، 4/8/1360، ص2.</ref> | |||
ضمیمه گزارش912: توضیحاتی درخصوص طرح آتشزدن کارون در صبح روز اول عملیات ثامنالائمه(ع) | |||
ازجمله تدابیر فرماندهان در طرح مانور عملیات ثامنالائمه(ع)، انتقال حجم زیادی نفت سیاه به رودخانه کارون و آتشزدن آن در محدوده تحت کنترل عراقیها در صبح روز اول عملیات بود. هدف از اجرای این طرح ایجاد اختلال در پشتیبانی نیروهای دشمن ازطریق دو پل قصبه و حفار و قطع ارتباط بین نیروهای عراقی در غرب و شرق رودخانه کارون بود. براساس این تدبیر، مقرر شد با همکاری شرکت نفت و دیگر ارگانهای ذیربط از اوایل شب از چند کیلومتر بالاتر در شمال منطقه عملیات با استفاده از لولههای انتقال نفت، حجم زیادی نفت سیاه به رودخانه کارون سرازیر شود و ساعت 5 صبح این نفتها آتش زده شود. آتش و دود پرحجمی که با این کار در زیر و اطراف دو پل قصبه و حفار ایجاد میشد، علاوهبر قطع راه تدارکاتی دشمن، موجب میشد آنها با مشکل دیدبانی مواجه شده و نتوانند صبح روز عملیات نیروهای ایرانی در اینسوی رودخانه را زیر آتش بگیرند. بهاینمنظور، با احداث لوله، نفت سیاه به300 متری حاشیه رودخانه منتقل و سپس با حفر کانال در فاصله میان لولهها تا رودخانه امکان سرازیرشدن آن به داخل رودخانه فراهم شد.<ref>سند شماره 21761 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.</ref> | |||
علی اسحاقی مسئول اطلاعات محور دارخوین جزئیات این طرح را اینگونه شرح داده است: | |||
«یک مأموریت این بود که سطح کارون همزمان با شب عملیات آغشته به نفت شود و آتش بگیرد. این هم یک طرح ویژهای بود که به عهده سپاه دارخوین و انجام آن با تخریب کار مهندسی و رساندن لوله نفت به منطقه با بچههای شرکت نفت بود. حسن باقری هماهنگ کرده بود و خودش هم مسئول پیگیری زمان و شرایط استفاده از آن بود. نیروهای شرکت نفت حفاری کردند لوله عظیمی را آماده کردند و یک شب قبل از عملیات این نفت روی کارون آزاد بود، یک لایه نفت کاملاً روی کارون را تا نزدیکهای آبادان گرفته بود. لوله از محمدیه میرفت و محمدیه تا جاده نزدیکترین جا به رودخانه بود. از جایی که نفت وارد رودخانه میشد، تا پل حدود 3 کیلومتر فاصله بود. این مأموریت همزمان با عملیات انجام شد. ما درضمن اینکه درحین عملیات کار میکردیم اطلاعات و اخبار آنطرف کارون را هم شنود میکردیم. ازجمله آتشگرفتن رودخانه، [وقتی نفت روی آب آتش گرفت]* عراقیها میگفتند که رودخانه آتش گرفته، اما فرماندهانشان میگفتند یعنی چی؟ مگر امکان دارد که رودخانه آتش بگیرد؟ مگر دیوانه شدهاید؟ و اینطرف [شرق کارون] میگفتند شما بیایید ببینید اینجا چه خبر است؟ خیلی از عراقیها هم در آب پریدند. اینها فکر میکردند مثلاً از زیر آب میتوانند از آتش عبور کنند ولی نتوانستند چون سطح آب گرم و دما زیاد بود، آتش میگرفتند این عملیات ویژه اطلاعاتی را هم ما انجام دادیم.»<ref>تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی، (منتشرنشده)، 10/3/1391.</ref> | |||
همچنین جعفر اسدی از فرماندهان صحنه نبرد عملیات ثامنالائمه(ع) دراینباره میگوید: نفتی که در رودخانه کارون جاری شد از پالایشگاه آبادان پمپاژ شد و یکی از نیروهای شرکت نفت رفت توی تانکفارم و در نفت شنا کرد، آنجا شیرهایی که باید نفت را پمپاژ میکردند را باز کرد.<ref>تاریخ شفاهی سردار سرلشکر دکتر محسن رضایی (منتشرنشده)، 20/9/1391.</ref> | |||
ضمیمه گزارش913: مشروح عملیات کمین نیروهای خودی در مسیر تردد گروه گشتی شناسایی عراق به روایت علی اسحاقی (مسئول اطلاعات محور دارخوین) | |||
علی اسحاقی مسئول اطلاعات محور دارخوین در زمان اجرای عملیات ثامنالائمه(ع) درمورد چگونگی این ماجرا میگوید: «در حین اینکه بچهها کار شنود انجام میدادند، متوجه شدیم که یک واحد نظامی از عراقیها وارد منطقه شده و درحال نزدیکشدن به واحدهای نظامی ما است. تعقیب کردیم متوجه شدیم از چه منطقهای دارد وارد میشود. خود من آمدم، رفتم آن منطقه را شناسایی کردم، چیزی حدود 8، 9 کیلومتر ما تو عمق هور [شادگان] میرفتیم تا نزدیک میشدیم به این محلی که عراقیها میآمدند. یعنی ما تا سینه داخل باتلاق حرکت میکردیم، میرفتیم این منطقه را دور میزدیم، میرسیدیم به یک کانال خشکی بود که این کانال خشک به خط عراقیها منتهی میشد. عراقیها از خط خودشان که بالا میآمدند، وارد این کانال خشک میشدند و میرسیدند به جایی که از آنجا ما را مراقبت میکردند. ما چون عملیات خاکبرداری و خاکریز و سنگر درستکردن و موضع درستکردن برای تانک و تقویت منطقه انجام میدادیم، عراقیها حساس شده بودند. اینها هم مراقبتهای ویژه خودشان را گذاشته بودند و منطقه را شناسایی میکردند. | |||
گزارش پیشرفت آن واحد عراقیها که میآمد جلو را من بردم به پایگاه منتظران شهادت در گلف و آخرین وضعیت اطلاعاتی منطقه را هم گزارش کردم. دو شب دیگر تا عملیات فاصله زمانی نداشتیم یعنی پسفردا باید عملیات ثامنالائمه(ع) انجام میگرفت. آقای [رحیم] صفوی و [حسن] باقری گفتند؛ آقای اسحاقی کاری که شما با شنود و هم با بچههای اطلاعاتتان انجام دادید، کار بسیار خوبی است و با این اطلاعات، ما هم اقناع میشویم. اما برای اینکه این اطلاعات صددرصد بشود برای ما، ای کاش ما یک اسیر داشتیم. گفتم خب اگر خدا بخواهد ما فردا شاید یک اسیر برای شما بیاوریم. گفت: چهجوری میآورید؟ گفتم اگر خدا کمک کند انشاءالله میآوریم. با شتاب برگشتیم منطقه. شهید [دکتر] بهشتی (رضوانالله علیه) آمده بودند در انرژی اتمی داشتند برای واحدهای عملیاتی سخنرانی میکردند و نیروها را برای عملیات تحریض میکردند. آمدیم آنجا با آقای خرازی صحبت کردم گفتم حاج حسین من میخواهم یک کاری امشب انجام بدهم که [موفقیت آن] به همت و تلاش شما بستگی دارد که چقدر ما را پشتیبانی بکنید. گفتم امشب میخواهم اسیر بیاورم. یک لحظهای مکث کرد گفت آقای اسحاقی فردا عملیات است؛ یعنی فرداشب باید عملیات انجام بدهیم، شما امشب میخواهی اسیر بیاوری؟ اگر یک وقت خدای نکرده اسیر دادی چی؟ گفتم این فضل و کرم خداست ما توکل میکنیم به خدا. ما شناساییهایمان را انجام دادهایم، کارهایمان را انجام دادهایم، فقط شما اجازه دهید ادوات ما را پشتیبانی آتش بکند و یک واحدی هم احتیاط باشد که اگر خدایناکرده ما درگیر شدیم آن واحد وارد شود که ما یک وقت اسیر ندهیم. گفتم من با آقا رحیم و آقای حسن باقری هماهنگ کردم و آنها در جریان هستند که من میخواهم این کار را انجام بدهم [قبول کرد و] گفت، باشد. ما آمدیم تیم اطلاعات - عملیات ویژهمان را در همان محوری که عراقیها برای شناسایی میآمدند و دیدبانی میکردند [وارد کردیم]. یک نهر بود خیلی عمق نداشت، یعنی اگر در آن تمامقد راه میرفتیم تا نیمتنه دیده میشدیم. در این نهر عراقیها شب میآمدند، تا صبح میماندند و طلوع صبح به خاکریز خودشان برمیگشتند. چون بچهها منطقه را قبلاً رفته بودند و آنجا را خوب بلد بودند ما هماهنگ کردیم و بچهها را بردیم و تمام اینها را در دشت باز با بوته استتار کردیم و بهصورت زیگزاگ در نزدیک نهر خواباندیم. این واحد عراقی که میآمد اینجا، 800 متر با خاکریزشان فاصله داشتند. ما طول ستون عراقیها که 11 نفر بودند و طول کمین خودمان را بهنحوی محاسبه کردیم که آخرین نفر عراقی که وارد کمین شد، آن موقع همه یکباره اجرای آتش کنیم که حتی یک نفر اینها نتواند عکسالعمل نشان بدهد و گفته بودم که تا آخرین نفر آنها وارد کمین نشده، تیراندازی نشود. خود من سرتیم مستقر بودم و دستور اجرای آتش را من میدادم. هماهنگی ادوات را هم انجام داده بودیم. تعدادی از بچههای اطلاعات و نیروهای عملیات در یک فاصله حدود 500 متری از منطقه محل این مأموریت، لابهلای کانالها با [ماشین] جیپ مستقر کرده بودیم که اگر درگیری شد و ادامه پیدا کرد و ما احتیاج به کمک داشتیم، اینها سریع بیایند و بریزند در منطقه. یعنی ریسک قبول نکرده بودیم. به فضل و کرم خدا این مأموریت انجام گرفت این [عراقیها] آمدند داخل کمین تیراندازی را شروع کردیم، رگبار سلاح روی اینها بلند شد، حتی دوتایشان که آر.پی.جی. حمل کرده بودند، آر.پی.جیها به خودشان منفجر شد. به بچهها گفته بودم آن نفر جلوی ستون دشمن حرکت میکند و نفرات اول را نزنید. کار محاسبه و درگیرشدن و تیراندازی کار خیلی سختی بود. علت اینکه گفته بودیم نفرات اول ستون را نزنید، نتیجه کار شنودمان بود. در شنود ما فهمیده بودیم که آن شب این [عراقی] ها افسر اطلاعاتشان را برای دیدبانی به منطقه میآورند. البته به دو نفر [اول و دوم] هم تیر خورد، ولی همان یکی که افسر اطلاعات [بود]، زنده ماند، تیر به شکمش خورده بود بقیه کشته شدند. در کمتر از 2 دقیقه کشتهها را بهاضافه بچههای خودمان جمع کردیم. ما در این عملیات یک نفر زخمی دادیم. کشتههای عراقی را انداختیم روی جیپها بهاضافه افسر اطلاعاتی اسیر به انرژی اتمی آوردیم. بچهها همه جمع بودند، سخنرانی آقای بهشتی تمام شده بود. ولوله و انرژی بسیار عجیبی بین بچههایی که میخواستند عملیات انجام دهند، ایجاد شد. این اسیر را سریع از منطقه به اهواز، دفتر قرارگاه بردیم. آقا رحیم دستور دادند سریع به بیمارستان ببرید. آنقدر این اسیر اطلاعاتی برای حسن باقری و آقا رحیم مهم بود که خودشان به بیمارستان آمدند. رئیس بیمارستان را احضار کردند گفتند هرکاری میتوانید بکنید که این اسیر زنده بماند. بالاخره زنده ماند و اطلاعاتی را که لازم بود، از او گرفتند. این کار فوقالعاده ویژه در [دو] شب قبل از عملیات ثامنالائمه(ع) بود که توسط برادرهای اطلاعات و ابتکارعمل شنود انجام شد.»<ref>تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی، (منتشرنشده)، 10/3/1391.</ref> | |||
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۷
روزشمار جنگ سال 1360 1360.07.03 | |
---|---|
نامهای دیگر | سه مهر |
تاریخ شمسی | 1360.07.03 |
تاریخ میلادی | 25 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 26 ذیقعده 1401 |
گزارش- 910
درحالیکه دو روز تا آغاز عملیات ثامنالائمه(ع) باقی مانده است، همه فرماندهان تا رده دسته به منطقه عملیات و مأموریتهایشان کاملاً توجیه شده و درباره زمین منطقه شناخت نسبتاً کاملی پیدا کردهاند. باتوجهبه تأثیر مثبت توجیهشدن نیروها در اجرای موفقیتآمیز عملیات، علاوهبر توجیه فرماندهان به منطقة عملیات از روی عکس هوایی و نقشه، همه آنها تا پایان امروز، گردان به گردان تا رده فرمانده دسته به منطقه آمده و از روی خاکریزهای اول خودی، به منطقه توجیه شدند و محور عملیاتی مربوط به خود را شناسایی کردند. حسن باقری* (غلامحسین افشردی) در تبیین وضعیت توجیه نیروها در محور دارخوین (یکی از محورهای اصلی عملیات) گفت: «با تجربیاتی که از حملات قبلی داشتیم و برخلاف روشی که عراق نسبت به نیروهایش عمل میکند و آنها را در بیخبری کامل میگذارد، سعی ما بر این است که [برای] طراحی و نکاتی را که حمله، ما به آنها رسیدیم برای همه فرماندهان تا رده 22 نفر توضیح داده و آنها را توجیه کنیم، در سطح محور دارخوین تعداد فرماندهان به بیش از 50 نفر میرسید و سعی ما در این بود که همه آنها از جزئیات طرح اطلاع داشته باشند و اظهارنظر بکنند و بدانند زمانیکه حمله میکنند، کاملاً آگاهانه عمل میکنند، و بهوسیله عکسهای هوایی که تهیه شده بود کالکهای 1/(12000 ) به تعداد زیاد تهیه شده و حتی چون ممکن بود در حین عملیات در صحنه، یکی از فرماندهان شهید و یا خداینکرده اسیر بشود به برادران تذکر داده بودیم که از نقشهها حفاظت کامل به عمل بیاورند و درعینحال بتوانند در حین عملیات از نقشهها استفاده کنند.»**[۱]
گزارش- 911
امروز در جلسهای با حضور تیمسار قاسمعلی ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی ارتش، رحیم صفوی مسئول ستاد عملیات سپاه در جنوب، حسن باقری مسئول اطلاعات ستاد عملیات جنوب و فرماندهان تیپهای عملکننده در عملیات ثامنالائمه(ع)، زمان اجرای عملیات ثامنالائمه(ع) برای آزادسازی مناطق اشغالشده در شرق رودخانه کارون ساعت 1 بامداد روز 5 مهر 1360 تعیین شد.[۲] فرماندهان سپاه با تجربیاتی که در یک سال گذشته در عملیاتهای محدود کسب کرده بودند و نیز با بررسی عملیاتهای یگانهای ارتش در این مدت، بر عملیات شبانه تأکید داشتند؛ اما فرماندهان ارتش بااینکه عملیاتهای متعدد و ناموفقی را در روز پشت سر گذاشته بودند، با این استدلال که در تاریکی، نیروها نمیتوانند خودی را از دشمن تشخیص دهند و یکدیگر را میزنند و بین آنها فاصله میافتد، پیشنهاد شروع عملیات در شب را نمیپذیرفتند. علاوهبراین آنها چون در نبردهای کلاسیک چنین شیوهای را تجربه نکرده بودند، عملیات منظم در شب را نامناسب میدانستند و فقط با شبیخون به دشمن، آن هم با نیرویی محدود درحد یکی، دو دسته موافق بودند. از سوی دیگر فرماندهان سپاه نیز با بیان دلایل متعدد و نمونههای موفق عملیات محدود که در شب اجرا شده بود، بر آغاز هجوم به دشمن در شب پافشاری میکردند. سرانجام پس از جلسات متعدد و بحث و بررسیهای طولانی، فرماندهان ارتش اجرای عملیات در شب را پذیرفتند.[۳] دلیل اصرار فرماندهان سپاه بر اجرای عملیات در تاریکی شب، علاوهبر تأکید بر مسائلی همچون غافلگیرکردن دشمن، وضعیت خاص زمین منطقه بود؛ چون منطقه عملیاتی ثامنالائمه(ع) دشت همواری است که حوزه دید بسیار وسیع دارد، ازاینرو اختفای تحرکات نظامی در طول روز و حتی در شبهای مهتابی و نیمهمهتابی در آن میسر نیست.[۴]
گزارش- 912
حسن باقری در نامهای دستنویس خطاب به احمد غلامپور و معینیان (مسئول اطلاعات سپاه خوزستان) ضمن تأکید بر انجام آخرین هماهنگیهای لازم در آستانه عملیات، حساسیت فرماندهان ارشد درمورد ضرورت رعایت مسائل حفاظتی عملیات را یادآور شد. متن این نامه که بیانگر بخشی از مسائل مربوط به عملیات ثامنالائمه(ع)، دو روز قبل از آغاز آن، میباشد، چنین است: «برادر معینیان - غلامپور سلام علیکم بحمدالله کارها تاحدودی انجام شده، البته عمده مهمات [خمپاره] 81 و 60 میلیمتری و آر.پی.جی7 واگذار نشده است. درمورد طرح [عملیات در محور شمالی] هم حدود 450 نفر به خاکریز اول و دوم عراق [در محور جنوب روستای محمدیه] حمله میکنند و حدود 700 نفر به خاکریز صلاحالدین [در محور نهر شادگان] حمله میکنند. ازلحاظ تدارکات نیز ترتیباتی داده شده که هم پشتیبانی تدارکاتی شود و هم حمل نفرات. ساعت حمله در جلسهای که با فرماندهان تیپها و [تیمسار] ظهیرنژاد و برادر رحیم [صفوی] و من بود، یک نیمهشب 5/7/1360 تعیین شد. گروه بازجویی اسرا را اگر صلاح میدانی فردا بفرست و اگر [صلاح] نمیدانی پسفردا [بفرست]. صددرصد مسئله باید مخفی بماند، حتی در بین بچههای [پادگان] گلف، فقط خودتان چند نفر بدانید. یعنی کاملاً باید مخفی بماند، اگر [حتی] یک نفر از کادر اداری سپاه اینجا بیاید شما مسئول هستید. مسئله آتشزدن کارون را خصوصی پیگیری کنید.* به غلامپور بگویید که فقط پیک بفرستد سوسنگرد برای دکترها، ولی سعی شود قضیه لو نرود. برادر مجتبی صبح برود ماهشهر، نقشه 1/(12000 ) خاکریزهای منطقه آبادان را بگیرد و برای تکثیر به آبادان ببرد و پس از تکثیر با نظر رحیم به فرماندهان بدهد. به مجتبی بگو برود و تا پایان عملیات با رحیم باشد و تیم بازجویی [از اسرای عراقی] را هم خودش کنترل کند. البته نظر من این است که تیم بازجویی را پسفردا خبر کنی، ولی طوریکه دیر نشود. درمورد بیسیم آن را فقط به شخص مسئول بیسیم بده و بگو که با مشکلترین رمز به تهران بدهد و حفاظت را صددرصد رعایت کند و بقیه بیسیمچیها هم نفهمند. باز میگویم روی ساعت حمله حساسیت داشته باش، خیلی عادی رفتار کنید چون مطلب خیلی پخش شده به هیچکسی در سپاه نگویید. فقط احمدپور از جریان با اطلاع است و قرار شده فقط به شخص [علی] شمخانی** بگوید. هیچکسی دیگر خبر ندارد رادیو و تلویزیون را هم خودت یک طوری خبر کن که حساسیت ایجاد نشود.»[۵]
گزارش- 913
در آستانه عملیات ثامنالائمه(ع) و درپی کسب اخباری ازطریق شنود مبنیبر نفوذ یک گروه گشتی - شناسایی دشمن از محور نهر شادگان برای بهدستآوردن اطلاعات، نیروهای خودی با اجرای کمین در مسیر تردد این گروه موفق شدند افراد دشمن را به هلاکت رسانده و یک افسر اطلاعاتی عراقی را اسیر کنند. نیروهای خودی پس از کسب اطلاع دقیق از جزئیات مسیر تردد و زمان ورود گروه گشتی - شناسایی عراق به منطقه، بهگونهای کمین خود را برپا کردند که تمامی 11 نفر نیروهای دشمن درون کمین قرار گرفتند و همه آنان بجز افسر اطلاعاتیِ همراه گروه براثر اصابت تیر کشته شدند. تنها مجروح این حادثه بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و پس از درمان اولیه مورد بازجویی قرار گرفت. از اطلاعات بهدستآمده از این افسر اطلاعاتی در جریان عملیات استفاده شد.***[۶]
گزارش- 914
ارتش عراق مناطق مسکونی شهر آبادان را گلولهباران کرد. امروز همچنین یک کشتی باربری یونانی هدف اصابت یک موشک عراقی قرار گرفت. براثر اصابت گلولههای خمپاره ارتش عراق به مناطق مسکونی شهر آبادان به 3 خانه و یک مغازه خسارتهایی وارد آمد و قسمتی از یک پمپ نفت در پالایشگاه این شهر نیز آتش گرفت که بلافاصله با تلاش مأموران آتشنشانی آبادان مهار شد.[۷] از سوی دیگر، امروز ارتش عراق یک کشتی باربری یونانی را که حامل غلات بود، در نزدیکی بندر امام خمینی با موشک هدف قرار داد. خبرگزاری فرانسه با اعلام این خبر افزود: به گفته مقامات رسمی دریایی یونان، فرمانده کشتی اگیس براوری در گزارشی به وزیر کشتیرانی تجاری این کشور ادعا کرده است که کشتیاش در نزدیکی بندر امام خمینی مورد اصابت یک اژدر قرار گرفته است، اما خسارات واردشده به آن ناچیز بوده و تلفات جانی در بر نداشته است. براساس این گزارش، کشتی نامبرده حاوی غلات بوده و بهطور عادی در مسیر خود حرکت میکرده است.[۸]
گزارش- 915
توپخانههای ایران پایگاه هوایی الخلیج عراق واقع در منطقه امالقصر در دهانه خلیجفارس را زیر آتش گرفتند. به گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان، در این اقدام به این پایگاه خسارات فراوانی وارد آمد و یک بالگرد، یک تانکر سوخت هواپیما و یک خودرو جیپ نظامی منهدم شد و یک بالگرد دیگر نیز خسارت دید. علاوهبراین، 7 تن از نظامیان عراقی کشته و تعدادی نیز زخمی شدند.[۹]
گزارش- 916
در حملات امروز افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب به یک روستا در حوالی تکاب و پایگاه سپاه پاسداران در جنوبشرقی صائیندژ 2 تن شهید و 3 نفر مجروح شدند. از سوی دیگر نیروهای خودی نیز علاوهبر مینگذاری در مسیر تردد عناصر حزب دمکرات، دو روستا را در استان کردستان پاکسازی کردند. در حمله تعدادی از افراد حزب دمکرات کردستان به روستای یارمحمود در 4 کیلومتری شمال تکاب، 2 تن از روستائیان شهید و یک نفر مجروح شد. مهاجمان پس از بهآتشکشیدن علوفههای سالانه روستا متواری شدند.[۱۰] همچنین حمله افراد مسلح وابسته به گروههای ضدانقلاب به پایگاه سپاه پاسداران در روستای هولاسو در جنوبشرقی صائیندژ، با مقاومت و تیراندازی متقابل نیروهای مستقر در پایگاه دفع شد و مهاجمان مجبور به فرار شدند. در این درگیری 2 پاسدار مجروح شدند.[۱۱] در مقابل، نیروهای جمهوری اسلامی نیز در دو عملیات جداگانه روستای نیاوران از توابع بخش دهگلان و روستای سلین از توابع اورامان واقع در شمالشرقی نودشه در استان کردستان را پاکسازی کردند.[۱۲] همچنین نیروهای خودی در مسیر تردد عناصر حزب دمکرات کردستان در جاده بانه - سردشت، اقدام به مینگذاری کردند. با عبور افراد این حزب از این جاده مینها منفجر و 4 نفر از آنها بهشدت مجروح شدند.[۱۳]
گزارش- 917
درپی بهرهبرداری تبلیغاتی رسانههای غربی از انتشار خبر درگیری نیروهای مرزی ترکیه با تعدادی از اکراد عراقی که قصد ورود به خاک عراق برای اجرای عملیات علیه رژیم بعثی را داشتند،* آقای هاشمی رفسنجانی امروز در پایان جلسه شورایعالی دفاع در پاسخ به سؤال خبرنگاران درمورد چگونگی این حادثه گفت: «این مسئله در جلسه امشب مطرح شد و قرار شد که فرمانده منطقه را در شورایعالی دفاع بخواهیم و دراینباره توضیحات بیشتری داده شود.» رئیس مجلس در ادامه افزود: «این مسئله آنقدرها هم مهم نبوده و حرکتی در تعقیب اشرار بوده است و بعضیها از مرز ایران عبور کردهاند و درگیری پیش آمده و مسئله ریشهدار و حسابشدهای دررابطهبا ایران و ترکیه نبوده و صرفاً یک حادثه بوده است، ولی آن مسئله خودش البته خط خاصی بوده که جنبه نظامی و تصفیه داشته که ترکها فهمیدهاند مسئله به آنها مربوط نبوده و فکر نمیکنم مسئله مهمی بیافرینند.»[۱۴]
گزارش- 918
در اقدامات تروریستی امروز افراد مسلح وابسته به گروههای ضدانقلاب 6 نفر در تهران و 2 نفر هم در زاهدان شهید و 6 نفر هم مجروح شدند. همچنین 3 تن از عاملان این ترورها کشته و 4 نفر دیگر دستگیر شدند. در منطقه کن واقع در شمالغرب تهران، 3 نفر از جوانان متعهد به نامهای عباس علیاکبری، رضا اللهداد و علیاکبر حسینبیگی که عضو بسیج این منطقه نیز بودند، هنگام عبور از بزرگراه آیتالله کاشانی هدف سوءقصد چند نفر از افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق قرار گرفته و به شهادت رسیدند. لحظاتی بعد، نیروهای انتظامی سر رسیده و با مهاجمان درگیر شدند که درنتیجه 3 نفر از ضاربان کشته و 4 نفر نیز دستگیر شدند.[۱۵] در حادثه مشابهی در همین شهر یک پاسدار کمیته به نام امیر دربندی و یکی از همراهان وی به نام رضا رضایی که از اهالی متعهد منطقه شمیران بود، هنگام بازگشت از مراسم نمازجمعه در پارک وی هدف حمله چند فرد مسلح قرار گرفته، به شهادت رسیدند.[۱۶] در خیابان شریعتی تهران نیز سرنشینان مسلح یک خودرو، به 2 نفر از نیروهای بسیج تیراندازی و آنها را مجروح کردند. در این حادثه یک زن به نام مریم آهنی براثر اصابت گلوله شهید شد.[۱۷] امروز همچنین در زاهدان، فردی مسلح عبدالعلی اکبری فرمانده سپاه پاسداران میرجاوه در سیستان و بلوچستان را که درحال اقامه نماز بود با اسلحه کلاشینکف به رگبار بست. در این حادثه اکبری و یکی از اعضای بسیج زاهدان شهید و 4 پاسدار هم مجروح شدند. خبرگزاری پارس، به نقل از یک مقام سپاه پاسداران گزارش داد که ضارب پس از ارتکاب این عمل به پاکستان گریخته و طبق گزارش اطلاعات سپاه تحت حمایت خوانین منطقه در مرز ایران و پاکستان قرار گرفته است.*[۱۸]
گزارش- 919
در گرگان، یکی از عناصر فعال سازمان مجاهدین خلق که مدارک مهمی درمورد تشکیلات و اقدامات سازمان در این شهر بههمراه داشت، شناسایی و دستگیر شد. این فرد در لحظه دستگیری قصد داشت با بلعیدن کپسول سیانور خودکشی کند، اما موفق به این کار نشد. درپی دستگیری این شخص، یکی دیگر از اعضای سازمان که با وی در ارتباط بود نیز شناسایی و دستگیر شد.[۱۹]
گزارش- 920
براثر پرتاب 3 بمب دستساز و آتشزا در همدان و مشهد خساراتی به بار آمد. امروز همچنین یک بمب در کرمانشاه کشف و خنثی شد. امروز دو بمب دستساز به فاصله چند ساعت به محوطه هنرستان دیباجی شهر همدان پرتاب شد. براثر انفجار آنها شیشههای چند کلاس شکست و خسارتهایی به انبار هنرستان وارد آمد.[۲۰] در مشهد نیز فردی از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بمبی آتشزا به داخل منزل یکی از افراد متعهد شهر در خیابان احمدآباد پرتاب کرد. انفجار این بمب موجب آتشسوزی شد، اما بلافاصله صاحبخانه به کمک همسایگان آتش را خاموش کردند. این حادثه خسارت اندکی درپی داشت و یک نفر نیز دراینخصوص دستگیر شد.[۲۱] مأموران شهربانی کرمانشاه نیز یک بمب دستساز را که آماده انفجار بود در پشت دیوار استانداری کشف و خنثی کردند.[۲۲]
گزارش- 921
در دو عملیات جداگانه یک انبار تدارکاتی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و یک مخفیگاه چریکهای فدایی خلق کشف شد. درپی یک اقدام اطلاعاتی و با دستگیری یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و اعترافات وی، یکی از انبارهای مهم تدارکاتی این سازمان در ساری کشف و ضبط شد. از این انبار اقلامی ازجمله 23 اسلحه از انواع مختلف، 46052 فشنگ مختلف، 2 بیسیم، تعداد زیادی بمبهای دستساز آماده و نیمهآماده و 12 دستگاه تایپ و تکثیر و تعداد فراوانی تجهیزات نظامی به دست آمد.[۲۳] در هشتپر طوالش نیز در عملیاتی یک مخفیگاه چریکهای فدایی خلق (اقلیت) در جنگلهای ماسال کشف شد. از این محل مقدار زیادی مهمات جنگی به دست آمد و یک نفر نیز دستگیر شد. با اعترافات این فرد چند نفر دیگر نیز شناسایی و دستگیر شدند.[۲۴]
گزارش- 922
دادستان کل انقلاب ضمن شرکت در نماز جمعه این هفته شهرستان تبریز، از دستگیری تعدادی از اعضای تیمهای نظامی سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروههای مسلح ضدانقلاب خبر داد. حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی در قسمتی از سخنانش گفت: «در هفته گذشته عده زیادی دستگیر شدهاند که تعدادی از آنها محاکمه ... شدند و عده دیگرشان نیز بهزودی محاکمه خواهند شد.» وی افزود: خوشبختانه در میان دستگیرشدگان قاتل شهید آیتالله قاضی طباطبایی (رضوانالله علیه) و مسببین توطئه به جان آیتالله حاج سیدعلی خامنهای امامجمعه تهران،* و آیتالله ربانی شیرازی و همچنین مسببین توطئه به جان آیتالله موسوی اردبیلی رئیس دیوانعالی کشور که چندی قبل مسیر اتومبیل وی را منفجر کرده بودند و نیز حملهکنندگان به مرکز سپاه پاسداران تهران هستند که انشاءالله بهزودی محاکمه و به جزای اعمالشان خواهند رسید.[۲۵]
گزارش- 923
براثر تیراندازی چند دیپلمات سفارت عراق در دهلینو بهسوی گروهی از دانشجویان ایرانی که مقابل ساختمان این سفارتخانه تحصن کرده بودند، 5 دانشجو و 3 پلیس هندی مجروح شدند.[۲۶] این دانشجویان به مناسبت هفته جنگ با مجوز رسمی و با حضور نیروهای پلیس در نزدیکی ساختمان سفارت عراق تجمع کرده بودند که ناگهان، یک خودرو با پلاک سیاسی متعلق به سفارت عراق به آنها نزدیک شد و چند فرد مسلح از آن خارج شده و پس از شلیک چند تیر هوایی بهسوی تحصنکنندگان تیراندازی کردند.[۲۷] درپی این اقدام، پلیس 4 نفر از مهاجمان را دستگیر کرد که از آنها 2 طپانچه و 2 خشاب به دست آمد. بقیه مهاجمان با خودرو سفارت از محل حادثه گریختند.[۲۸] به گزارش خبرگزاری فرانسه، پلیس هند، تحقیقاتی را درخصوص هویت مهاجمان و رابطة آنها با سفارت عراق آغاز کرده است. منابع بیمارستانی نیز گفتهاند 5 فرد ایرانی که با گلوله مجروح شدهاند در بیمارستان بستری شدهاند.[۲۹] خبرگزاری یونایتدپرس نیز گزارش داد: درپی تحقیقات بهعملآمده، سخنگوی دولت هند به خبرنگاران گفت وزارت امور خارجه هند با احضار فاضل الزواری سفیر عراق در هندوستان، به وی تذکر داد که رفتار 5 دیپلمات سفارت عراق پذیرفتنی نیست. سخنگوی دولت هند یادآور شده است که این تذکر باید بهمنزله درخواستی برای فراخواندن این دیپلماتها به عراق به حساب آید. یونایتدپرس در پایان گزارش خود افزود: دیپلماتهای دستگیرشده عراقی پس از انجام تحقیقات آزاد شدند.[۳۰] وزارت امور خارجه ایران نیز با صدور اطلاعیهای ضمن محکومکردن اقدام دیپلماتهای عراقی، این حادثه را تبانی حکومت عراق و سازمان مجاهدین خلق برای تحت فشار قرار دادن دانشجویان مسلمان ایرانی و نمایندگیهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور دانست.[۳۱]
گزارش- 924
خبر حمله پلیس عربستان به زوار ایرانی در مدینه در رسانههای خارجی انعکاس یافت. خبرگزاری آسوشیتدپرس امروز با انتشار خبر برخورد پلیس عربستان با زائران ایرانی که در مسجدالنبی به دستگیری 2 تن از معلولان اعتراض کرده بودند، درمورد دلایل اصلی این رفتار دولت سعودی با زوار ایرانی گفت: «دولت پادشاهی سعودی بسیار تمایل دارد در جریان مراسم حج که در آن درحدود نیم میلیون نفر از مسلمانان سراسر جهان شرکت دارند، حتیالامکان از تداخل سیاست با مذهب جلوگیری به عمل آورد و به همین جهت، مأمورین خصوصاً مواظبت زیادی از زائران ایرانی به عمل میآورند. دولت پادشاهی سعودی به مانند دیگر کشورهای محافظهکار واقع در جنوب خلیجفارس با درنظرگرفتن احتمال صدور انقلاب مراقبت بیشتری نسبت به اوضاع خود به خرج میدهند. دو سال پیش از این در ایام زیارت، گروهی از مسلمانان متعصب و مسلح پس از اشغال صحن حرم مکه بهمدت دو هفته با سربازان سعودی جنگیدند. این عده تحت فرماندهی چند تبعه عربستان و متشکل از مسلمانان دستکم شش کشور عرب بودند. در جریان این درگیری 117 تن از آنان و 127 نفر از سربازان عربستان و 26 تن از زائران، کشته شدند. خانواده حاکمبر عربستان که وهابی مذهب است تا پیش از انقلاب ایران به رهبری آیتالله خمینی، به شیعیان مقیم عربستان وقعی نمینهادند، لکن پس از انقلاب ایران شاهد درگیری شیعیان مقیم عربستان در بسیاری از شهرهای شرق عربستان که منطقه نفتی آن کشور است، هستند.»[۳۲]
گزارش- 925
وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با مجله امریکایی نیوزویک به تبیین برخی موضوعات مربوط به روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران ازجمله "صدور انقلاب" و "رابطه با امریکا" پرداخت. بخشهایی از سخنان میرحسین موسوی که واحد مرکزی خبر خلاصهای از آن را به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس منتشر کرده، چنین است: «میرحسین موسوی در مصاحبه با نیوزویک گفت حکومت اسلامی شتاب خواهد گرفت. وی یادآور شد قانون اساسی ایران آشکارا میگوید ما حق مداخله در امور دیگران را نداریم و ما بر این اصل پایبند خواهیم بود، اما انقلاب ما تنها یک تجلی جنبش عمومی و یا یک رنسانس است که جهان اسلامی را در برگرفته است. وی در پاسخ مربوط به شرکت احتمالی [عوامل] خارجی در موج بمبگذاریها و سوءقصدها در ایران گفت ارتباط مشخص میان بنیصدر و رجوی رهبر مجاهدین خلق که مانند بنیصدر به حال پناهندگی سیاسی در فرانسه به سر میبرد وجود دارد. موسوی گفت تا زمانیکه تعادل قدرت میان ایران و امریکا به دست نیاید، روابط دیپلماتیک میان دو کشور برقرار نخواهد شد. وی به نقل از امام خمینی گفت روابط میان دو کشور روابط گرگ و میش است. روشن است که چه کسی در این رابطه بازنده است و تا زمانیکه تغییرات ریشهای در امریکا درجهت ازمیانبردن ماهیت تجاوزکارانه آن به وجود نیاید، روابطی میان دو کشور وجود نخواهد داشت. اما این بدان معنی نیست که ما با مردم امریکا مخالفیم.»[۳۳]
ضمیمه گزارش912: توضیحاتی درخصوص طرح آتشزدن کارون در صبح روز اول عملیات ثامنالائمه(ع) ازجمله تدابیر فرماندهان در طرح مانور عملیات ثامنالائمه(ع)، انتقال حجم زیادی نفت سیاه به رودخانه کارون و آتشزدن آن در محدوده تحت کنترل عراقیها در صبح روز اول عملیات بود. هدف از اجرای این طرح ایجاد اختلال در پشتیبانی نیروهای دشمن ازطریق دو پل قصبه و حفار و قطع ارتباط بین نیروهای عراقی در غرب و شرق رودخانه کارون بود. براساس این تدبیر، مقرر شد با همکاری شرکت نفت و دیگر ارگانهای ذیربط از اوایل شب از چند کیلومتر بالاتر در شمال منطقه عملیات با استفاده از لولههای انتقال نفت، حجم زیادی نفت سیاه به رودخانه کارون سرازیر شود و ساعت 5 صبح این نفتها آتش زده شود. آتش و دود پرحجمی که با این کار در زیر و اطراف دو پل قصبه و حفار ایجاد میشد، علاوهبر قطع راه تدارکاتی دشمن، موجب میشد آنها با مشکل دیدبانی مواجه شده و نتوانند صبح روز عملیات نیروهای ایرانی در اینسوی رودخانه را زیر آتش بگیرند. بهاینمنظور، با احداث لوله، نفت سیاه به300 متری حاشیه رودخانه منتقل و سپس با حفر کانال در فاصله میان لولهها تا رودخانه امکان سرازیرشدن آن به داخل رودخانه فراهم شد.[۳۴] علی اسحاقی مسئول اطلاعات محور دارخوین جزئیات این طرح را اینگونه شرح داده است: «یک مأموریت این بود که سطح کارون همزمان با شب عملیات آغشته به نفت شود و آتش بگیرد. این هم یک طرح ویژهای بود که به عهده سپاه دارخوین و انجام آن با تخریب کار مهندسی و رساندن لوله نفت به منطقه با بچههای شرکت نفت بود. حسن باقری هماهنگ کرده بود و خودش هم مسئول پیگیری زمان و شرایط استفاده از آن بود. نیروهای شرکت نفت حفاری کردند لوله عظیمی را آماده کردند و یک شب قبل از عملیات این نفت روی کارون آزاد بود، یک لایه نفت کاملاً روی کارون را تا نزدیکهای آبادان گرفته بود. لوله از محمدیه میرفت و محمدیه تا جاده نزدیکترین جا به رودخانه بود. از جایی که نفت وارد رودخانه میشد، تا پل حدود 3 کیلومتر فاصله بود. این مأموریت همزمان با عملیات انجام شد. ما درضمن اینکه درحین عملیات کار میکردیم اطلاعات و اخبار آنطرف کارون را هم شنود میکردیم. ازجمله آتشگرفتن رودخانه، [وقتی نفت روی آب آتش گرفت]* عراقیها میگفتند که رودخانه آتش گرفته، اما فرماندهانشان میگفتند یعنی چی؟ مگر امکان دارد که رودخانه آتش بگیرد؟ مگر دیوانه شدهاید؟ و اینطرف [شرق کارون] میگفتند شما بیایید ببینید اینجا چه خبر است؟ خیلی از عراقیها هم در آب پریدند. اینها فکر میکردند مثلاً از زیر آب میتوانند از آتش عبور کنند ولی نتوانستند چون سطح آب گرم و دما زیاد بود، آتش میگرفتند این عملیات ویژه اطلاعاتی را هم ما انجام دادیم.»[۳۵] همچنین جعفر اسدی از فرماندهان صحنه نبرد عملیات ثامنالائمه(ع) دراینباره میگوید: نفتی که در رودخانه کارون جاری شد از پالایشگاه آبادان پمپاژ شد و یکی از نیروهای شرکت نفت رفت توی تانکفارم و در نفت شنا کرد، آنجا شیرهایی که باید نفت را پمپاژ میکردند را باز کرد.[۳۶]
ضمیمه گزارش913: مشروح عملیات کمین نیروهای خودی در مسیر تردد گروه گشتی شناسایی عراق به روایت علی اسحاقی (مسئول اطلاعات محور دارخوین) علی اسحاقی مسئول اطلاعات محور دارخوین در زمان اجرای عملیات ثامنالائمه(ع) درمورد چگونگی این ماجرا میگوید: «در حین اینکه بچهها کار شنود انجام میدادند، متوجه شدیم که یک واحد نظامی از عراقیها وارد منطقه شده و درحال نزدیکشدن به واحدهای نظامی ما است. تعقیب کردیم متوجه شدیم از چه منطقهای دارد وارد میشود. خود من آمدم، رفتم آن منطقه را شناسایی کردم، چیزی حدود 8، 9 کیلومتر ما تو عمق هور [شادگان] میرفتیم تا نزدیک میشدیم به این محلی که عراقیها میآمدند. یعنی ما تا سینه داخل باتلاق حرکت میکردیم، میرفتیم این منطقه را دور میزدیم، میرسیدیم به یک کانال خشکی بود که این کانال خشک به خط عراقیها منتهی میشد. عراقیها از خط خودشان که بالا میآمدند، وارد این کانال خشک میشدند و میرسیدند به جایی که از آنجا ما را مراقبت میکردند. ما چون عملیات خاکبرداری و خاکریز و سنگر درستکردن و موضع درستکردن برای تانک و تقویت منطقه انجام میدادیم، عراقیها حساس شده بودند. اینها هم مراقبتهای ویژه خودشان را گذاشته بودند و منطقه را شناسایی میکردند. گزارش پیشرفت آن واحد عراقیها که میآمد جلو را من بردم به پایگاه منتظران شهادت در گلف و آخرین وضعیت اطلاعاتی منطقه را هم گزارش کردم. دو شب دیگر تا عملیات فاصله زمانی نداشتیم یعنی پسفردا باید عملیات ثامنالائمه(ع) انجام میگرفت. آقای [رحیم] صفوی و [حسن] باقری گفتند؛ آقای اسحاقی کاری که شما با شنود و هم با بچههای اطلاعاتتان انجام دادید، کار بسیار خوبی است و با این اطلاعات، ما هم اقناع میشویم. اما برای اینکه این اطلاعات صددرصد بشود برای ما، ای کاش ما یک اسیر داشتیم. گفتم خب اگر خدا بخواهد ما فردا شاید یک اسیر برای شما بیاوریم. گفت: چهجوری میآورید؟ گفتم اگر خدا کمک کند انشاءالله میآوریم. با شتاب برگشتیم منطقه. شهید [دکتر] بهشتی (رضوانالله علیه) آمده بودند در انرژی اتمی داشتند برای واحدهای عملیاتی سخنرانی میکردند و نیروها را برای عملیات تحریض میکردند. آمدیم آنجا با آقای خرازی صحبت کردم گفتم حاج حسین من میخواهم یک کاری امشب انجام بدهم که [موفقیت آن] به همت و تلاش شما بستگی دارد که چقدر ما را پشتیبانی بکنید. گفتم امشب میخواهم اسیر بیاورم. یک لحظهای مکث کرد گفت آقای اسحاقی فردا عملیات است؛ یعنی فرداشب باید عملیات انجام بدهیم، شما امشب میخواهی اسیر بیاوری؟ اگر یک وقت خدای نکرده اسیر دادی چی؟ گفتم این فضل و کرم خداست ما توکل میکنیم به خدا. ما شناساییهایمان را انجام دادهایم، کارهایمان را انجام دادهایم، فقط شما اجازه دهید ادوات ما را پشتیبانی آتش بکند و یک واحدی هم احتیاط باشد که اگر خدایناکرده ما درگیر شدیم آن واحد وارد شود که ما یک وقت اسیر ندهیم. گفتم من با آقا رحیم و آقای حسن باقری هماهنگ کردم و آنها در جریان هستند که من میخواهم این کار را انجام بدهم [قبول کرد و] گفت، باشد. ما آمدیم تیم اطلاعات - عملیات ویژهمان را در همان محوری که عراقیها برای شناسایی میآمدند و دیدبانی میکردند [وارد کردیم]. یک نهر بود خیلی عمق نداشت، یعنی اگر در آن تمامقد راه میرفتیم تا نیمتنه دیده میشدیم. در این نهر عراقیها شب میآمدند، تا صبح میماندند و طلوع صبح به خاکریز خودشان برمیگشتند. چون بچهها منطقه را قبلاً رفته بودند و آنجا را خوب بلد بودند ما هماهنگ کردیم و بچهها را بردیم و تمام اینها را در دشت باز با بوته استتار کردیم و بهصورت زیگزاگ در نزدیک نهر خواباندیم. این واحد عراقی که میآمد اینجا، 800 متر با خاکریزشان فاصله داشتند. ما طول ستون عراقیها که 11 نفر بودند و طول کمین خودمان را بهنحوی محاسبه کردیم که آخرین نفر عراقی که وارد کمین شد، آن موقع همه یکباره اجرای آتش کنیم که حتی یک نفر اینها نتواند عکسالعمل نشان بدهد و گفته بودم که تا آخرین نفر آنها وارد کمین نشده، تیراندازی نشود. خود من سرتیم مستقر بودم و دستور اجرای آتش را من میدادم. هماهنگی ادوات را هم انجام داده بودیم. تعدادی از بچههای اطلاعات و نیروهای عملیات در یک فاصله حدود 500 متری از منطقه محل این مأموریت، لابهلای کانالها با [ماشین] جیپ مستقر کرده بودیم که اگر درگیری شد و ادامه پیدا کرد و ما احتیاج به کمک داشتیم، اینها سریع بیایند و بریزند در منطقه. یعنی ریسک قبول نکرده بودیم. به فضل و کرم خدا این مأموریت انجام گرفت این [عراقیها] آمدند داخل کمین تیراندازی را شروع کردیم، رگبار سلاح روی اینها بلند شد، حتی دوتایشان که آر.پی.جی. حمل کرده بودند، آر.پی.جیها به خودشان منفجر شد. به بچهها گفته بودم آن نفر جلوی ستون دشمن حرکت میکند و نفرات اول را نزنید. کار محاسبه و درگیرشدن و تیراندازی کار خیلی سختی بود. علت اینکه گفته بودیم نفرات اول ستون را نزنید، نتیجه کار شنودمان بود. در شنود ما فهمیده بودیم که آن شب این [عراقی] ها افسر اطلاعاتشان را برای دیدبانی به منطقه میآورند. البته به دو نفر [اول و دوم] هم تیر خورد، ولی همان یکی که افسر اطلاعات [بود]، زنده ماند، تیر به شکمش خورده بود بقیه کشته شدند. در کمتر از 2 دقیقه کشتهها را بهاضافه بچههای خودمان جمع کردیم. ما در این عملیات یک نفر زخمی دادیم. کشتههای عراقی را انداختیم روی جیپها بهاضافه افسر اطلاعاتی اسیر به انرژی اتمی آوردیم. بچهها همه جمع بودند، سخنرانی آقای بهشتی تمام شده بود. ولوله و انرژی بسیار عجیبی بین بچههایی که میخواستند عملیات انجام دهند، ایجاد شد. این اسیر را سریع از منطقه به اهواز، دفتر قرارگاه بردیم. آقا رحیم دستور دادند سریع به بیمارستان ببرید. آنقدر این اسیر اطلاعاتی برای حسن باقری و آقا رحیم مهم بود که خودشان به بیمارستان آمدند. رئیس بیمارستان را احضار کردند گفتند هرکاری میتوانید بکنید که این اسیر زنده بماند. بالاخره زنده ماند و اطلاعاتی را که لازم بود، از او گرفتند. این کار فوقالعاده ویژه در [دو] شب قبل از عملیات ثامنالائمه(ع) بود که توسط برادرهای اطلاعات و ابتکارعمل شنود انجام شد.»[۳۷]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/07/03
- ↑ سند شماره 21761 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش طرح عملیاتی، 5/7/1360، آبادان، دارخوین، ماهشهر، 7/7/1360، صص 3 و 4.
- ↑ سند شماره 169483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات جنوب به فرماندهی سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 49256 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به فرمانده سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سید یعقوب حسینی و محمد جوادیپور، ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، جلد3، تهران: سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص263.
- ↑ سند شماره 169483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات جنوب به فرماندهی سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 49256 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به فرمانده سپاه مرکز، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سید یعقوب حسینی و محمد جوادیپور، ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، جلد3، تهران: سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص263.
- ↑ سند شماره 21761 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش طرح عملیاتی، 5/7/1360، آبادان، دارخوین، ماهشهر، 7/7/1360، صص 3 و 4.
- ↑ همان، ص295.
- ↑ تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی (منتشرنشده)، 10/3/1391.
- ↑ سند شماره 419390 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 4/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 005214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی آبادان، 10/7/1360، ص1.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 189، 4/7/1360، ص14، آتن - خبرگزاری فرانسه، 3/7/1360.
- ↑ سید یحیی صفوی و حسین اردستانی، عملیات ثامنالائمه مبدا تحول در استراتژی نظامی ایران، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول 1388، صص 308 و 309.
- ↑ سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه7 (کرمانشاه) به تهران (فرماندهی)، 7/7/1360، سند تکبرگی؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 193، 8/7/1360، ص7، تهران - خبرگزاری پارس، 7/7/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 192، 7/7/1360، ص37، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص12.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص12.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص9، سنندج - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص15.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 190، 4/7/1360، صص 1 و 2، تهران - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص9، سنندج - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص3؛ و - روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص4.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 191، 6/7/1360، ص10، اصفهان - خبرگزاری پارس، 5/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص1.
- ↑ سند شماره 49257 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ستاد منطقه3 (چالوس) به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، ص20، تهران - خبرگزاری پارس، 5/7/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، صص 32 و 33، همدان - خبرگزاری پارس، 5/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص3؛ و - روزنامه خراسان، 5/7/1360، ص8.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص9، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.
- ↑ سند شماره 49255 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ساری به تهران (فرماندهی)، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/7/1360، ص16؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، ص20، تهران - خبرگزاری پارس، 5/7/1360.
- ↑ سند شماره 049280 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ستاد منطقه3 (چالوس) به ستاد مرکزی (فرماندهی)، 5/7/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، ص13، تهران - خبرگزاری پارس، 7/7/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص15.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 149، 5/7/1360، ص1، دهلینو - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 150، 6/7/1360، ص1، دهلینو - خبرگزاری یونایتدپرس، 5/7/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 189، 4/7/1360، صص 3 و 4، دهلینو - آسوشیتدپرس، 3/7/1360؛ و - همان، ص4، دهلینو - خبرگزاری پارس.
- ↑ همان، ص4 ضمیمه، رادیو لندن، 3/7/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 148، 4/7/1360، ص15، دهلینو - خبرگزاری فرانسه، 3/7/1360.
- ↑ روزنامه صبح آزادگان، 6/7/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 190، 4/7/1360، ص11، تهران - خبرگزاری پارس، 4/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص14.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 189، 4/7/1360، ص6، بیروت - آسوشیتدپرس، 3/7/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 4/8/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 21761 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی، (منتشرنشده)، 10/3/1391.
- ↑ تاریخ شفاهی سردار سرلشکر دکتر محسن رضایی (منتشرنشده)، 20/9/1391.
- ↑ تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی، (منتشرنشده)، 10/3/1391.