1361.10.12: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1361 |نام = 1361.10.12 |نام دیگر= دوازده دی |روز=12 دی 1361 |تاریخ شمسی= 1361.10.12 |تاریخ میلادی= 2 ژانویه 1982 |تاریخ قمری= 17 ربیع الاول 1403 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.10.12</div> <div class="bootstrap-btn...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
|روز=12 دی 1361 | |روز=12 دی 1361 | ||
|تاریخ شمسی= 1361.10.12 | |تاریخ شمسی= 1361.10.12 | ||
|تاریخ میلادی= 2 ژانویه | |تاریخ میلادی= 2 ژانویه 1983 | ||
|تاریخ قمری= 17 ربیع الاول 1403 | |تاریخ قمری= 17 ربیع الاول 1403 | ||
|اسامی عملیات= | |اسامی عملیات= | ||
سطر ۲۰: | سطر ۲۰: | ||
<div class="bootstrap-btn">[[1365.10.12]]</div> | <div class="bootstrap-btn">[[1365.10.12]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[1366.10.12]]</div> | <div class="bootstrap-btn">[[1366.10.12]]</div> | ||
<div style="text-align:justify"> | <div style="text-align:justify"> | ||
==گزارش - | ==گزارش - 115== | ||
==گزارش - | ساعت 11:30 امروز در حالي كه يك كاروان متشكل از 8 كشتي تجاري از بوشهر عازم بندر امام خميني بود، در دهانهي خور موسي هدف حملهي موشكها و هليكوپترهاي عراقي قرار گرفت كه تنها يك موشك به كشتي سنگاپوري "ايسترن هانتر" اصابت كرد و اين كشتي از قسمت دماغه دچار آتشسوزي شد كه پس از مدتي آتش آن خاموش شد. در اين حادثه 5 نفر از خدمهي كشتي كه 2 نفر از آنان ايراني و 3 نفر ديگر پاكستاني بودند، كشته؛ 4 نفر زخمي و 5 نفر نيز مفقود شدند. 36 خدمهي ديگر كشتي تخليه شدند. موتور و محمولهي كشتي نيز سالم است و امكان انتقال آن به مناطق امنتر وجود دارد. | ||
==گزارش - | يك ساعت بعد، موشك ديگري به طرف اين كاروان شليك شد كه به كشتي ليبريايي "ارتيت هورايزن" اصابت كرد، ولي خسارت چنداني به آن وارد نكرد و سرنشينان آن نيز آسيبي نديدند. اين كشتي در حال بازگشت به بندر بوشهر است. | ||
==گزارش - | برخي منابع نوع موشك را سطح به سطح و از نوع اگزوست فرانسوي ذكر كردهاند.<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 289، 13/10/1361، ص 2، اهواز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/10/1361؛ و ـ سند شماره 089343 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي) به فرمانده منطقه9، شماره 12، 20/10/1361، ص 18؛ و ـ سند شماره 43468 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه8 (مركز فرماندهي) به مركز فرماندهي ستاد مركزي، شماره 4877، 16/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 79867 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 287، 13/10/1361، ص 4؛ و ـ سند شماره 43603 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه8 ر ا ط به ستاد مركزي ر ا ط، 19/10/1361، سند تكبرگي.</ref> | ||
==گزارش - | راديو بغداد در اقدامي تبليغاتي دفعات حمله را 4 بار و به 4 كشتي اعلام و ميزان خسارتهاي واردشده را نيز انهدام كامل كشتيها بيان كرد، در خبر اين راديو آمده است: «در منطقهي خور موسي چند فروند كشتي متجاوز كه پيش از ظهر امروز قصد ورود به بندر امام خميني را داشتند كشف و مورد هجوم برقآساي نيروهاي دريايي ما قرار گرفتند كه در اثر آن 4 فروند كشتي در اوقات زير منهدم گرديدند: | ||
==گزارش - | نخستين كشتي در ساعت 12:04 دقيقه و دومين كشتي در ساعت 12:50 دقيقه و سومين كشتي در ساعت 13:52 دقيقه؛ چهارمين كشتي در ساعت 14:56 دقيقه. سپس، تمام واحدهاي دريايي پرتوان ما پس از، انجام مأموريتهاي موفقيتآميز خود به پايگاههاي خود سالم و پيروزمند بازگشتند.<ref>واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 12/10/1361، ص 1، راديو بغداد، 12/10/1361.</ref> | ||
==گزارش - | همچنين، به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، آتشسوزي نفتكش 30 هزار تني اسكايمون كه 27 آذرماه در نزديكي خور موسي هدف موشكهاي عراقي قرار گرفته بود، همچنان ادامه دارد.<ref>مأخذ 1، بخش اول، ص 4.</ref> | ||
==گزارش - | ==گزارش - 116== | ||
افراد مسلح گروههاي مخالف نظام، شماري از مردم مناطق كردنشين شمال غرب و غرب كشور را گروگان گرفتند و يك تن را نيز به شهادت رساندند. تعدادي از اين افراد نيز به محاصرهي نيروهاي خودي درآمدند و تعدادي از آنان كشته شدند. عدهيي از افراد وابسته به حزب دمكرات و كومهله هم تسليم نيروهاي سپاه مريوان شدند. | |||
نيروهاي حزب دمكرات كردستان، 16 نفر از جوانمردان (همكاران بومي ژاندارمري) را كه براي مرخصي به روستاهاي چمان، دربند، خوشاكو و انبي (در جنوب غربي اروميه) رفته بودند به گروگان گرفتند.<ref>مأخذ 1، بخش اول، ص 4.</ref> | |||
==گزارش - | نيروهاي كومهله نيز در محور سقز ـ بوكان كمين كردند و 2 دانشآموز غير بومي را به گروگان بردند.<ref>سند شماره 349646 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات كردستان به اطلاعات قرارگاه حمزه، شماره 165، 18/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 5، بخش دوم.</ref> | ||
در محور سنندج مريوان در نزديكي آبادي شويشه نيز نيروهاي مسلح ضد انقلاب 2 تن از سرنشينان بومي يك دستگاه وانت بار را دستگير كردند و با خود بردند.<ref>سند شماره 43564 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 288، 14/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 301052 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، از لشكر28 (ركن2) به استانداري استان كردستان (مشاور سياسي نظامي)، شماره 295، 13/10/1361، سند تكبرگي.</ref> | |||
==گزارش - | در سنندج هم افرادي كه در خيابان گلشن اين شهر كمين كرده بودند، فردي به نام سيفالله اويسي را ترور كردند و به قتل رساندند. | ||
افراد كومهله چندي پيش اين فرد را گروگان گرفته بودند كه پس از مدتي از زندان اين سازمان فرار كرده بود.<ref>سند شماره 103838 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، مركز فرماندهي سپاه پاسداران، شماره 222، 28/10/1361، ص 5؛ و ـ سند شماره 349814 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانه، قرارگاه مركزي حمزه سيدالشهدا(ع) (اطلاعات)، 19/10/1361، ص 7.</ref> | |||
در محور پسوه ـ جلديان نيز نيروهاي مسلح ضد انقلاب قصد داشتند عمليات كمين اجرا كنند كه با اطلاع به موقع افراد بومي در آگاه كردن نيروهاي خودي و اقدام سريع آنان، اين افراد به محاصره افتادند و در طول يك درگيري تعدادي از آنان كشته شدند* و تعدادي سلاح و مقاديري مهمات به دست نيروهاي خودي افتاد.<ref>مأخذ 4، بخش دوم؛ و ـ مأخذ 6، بخش اول.</ref> | |||
شش تن از افراد وابسته به حزب دمكرات و كومهله با تسليم خود به سپاه مريوان درخواست اماننامه كردند. اين افراد 6 قبضه سلاح فردي خود را نيز تحويل سپاه مريوان دادند.<ref>سند شماره 349654 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات كردستان به قرارگاه حمزه، شماره 2627، 14/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ روزنامهي اطلاعات، 14/10/1361، ص 1، سنندج.</ref> | |||
==گزارش - 117== | |||
به مناسبت ولادت حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع)، سران سه قوه؛ عدهيي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي؛ اعضاي هيئت دولت و شركتكنندگان در كنگرهي جهاني ائمهي جمعه با امام خميني ديدار كردند. | |||
اصليترين محور سخنان امام خميني در اين ديدار عبارت بود از: معطوف كردن توجه مسلمانان به سرچشمهي گرفتاريهاي جهان اسلام؛ نقش برخي شخصيتهاي كشورهاي اسلامي در ترويج اسلام بيمحتوا و هموار كردن راه سلطهي بيگانگان بر كشورهاي اسلامي؛ تأكيد بر آميختگي دين و سياست و اشاره به الگوي رفتاري حضرت رسول(ص) در تشكيل حكومت اسلامي و ادامهي آن در زمان خلفاي صدر اسلام؛ محكوميت دخالت امريكا در كشورهاي اسلامي و زير سؤال بردن منافع امريكا در مناطق مسلماننشين؛ تشويق مخاطبان به ريشهيابي ضعف مسلمانان و دليل تسلط قدرتهاي شرق و غرب بر منابع و سرزمينهاي اسلامي. | |||
امام خميني فرمودند: | |||
«مبارك وقتي است كه تبريك عظيم در وقتي است كه مسلمين توجه بكنند به گرفتاريهايي كه دارند و توجه بكنند به اينكه از كجا اين گرفتاريها آمده است و علل آمدن اين گرفتاريها چيست و راه نجات از آن چيست. ائمه جمعه كه در اين هفته در اين كشور ستمديده و انقلابي آمدند و انشاءالله در فرصتهاي ديگر هم اين نحو اجتماعات خواهد بود. بايد بررسي بكنند از علل انحطاط افكار مسلمين و بررسي بكنند از اينكه آن چيزي كه استعمار را بر مسلمين استيلا داد و آن عللي كه باعث شد كه استعمار بر همه مقدرات كشورهاي اسلامي و همه مستضعفين جهان حكمفرما باشد، آن ارزيابي را كنند در اين سمينارها و مجالس مهمشان و راه را، علل را، كيفيت سلطه آنها را بيابند. و راه علاج را، چه بايد كرد، چه شده است و چه بايد كرد. البته بسياري از آقايان ميدانند كه استكبار جهاني از چه راهي وارد شد در اين كشورها، به دست خود اشخاصي كه از اين ملتها بودند، با طرحهاي خود دولتها عقبمانده و دولتهاي بيتوجه به مصالح مسلمين و آنهايي كه متعلق به اين دولتها بودند، از نويسندگان و گويندگان و خطبا و احياناً ائمه جمعه و جماعات، آنها با تبليغاتي كه الهام ميگرفتند به حسب ظاهر از قدرتهاي خارجي، درصدد اين برآمدند كه آن چيزي كه از همه قدرتها بالاتر ميتواند در مقابل اجانب و قدرتهاي اجنبي بايستد اسلام است و اين با بررسيهاي دانشمندان كشورهاي خارجي بررسي دقيق شده است و تنها راه نجات خودشان را اين ميدانند كه اسلام در اين كشورها يا نباشد يا محتوا نداشته باشد يا نباشد را خيلي ميدانند، موفقيت پيدا نميكنند، لكن محتوا نداشتن را موفق شدهاند و اميد توفيق هم دارند و اگر مسلمين بيدار نشوند و توجه نكنند، اين امر و اين برنامه دنبال ميشود. | |||
يكي از امور مهمي كه همه، بسياري از آقايان ميدانند، قضيه (كه براي سلطه آنهاست) انزواي روحانيت از جامعههاست و براي اين امر نقشههاي مختلف است از آن جمله جدايي سياست از ديانت كه معالاسف اين نقشه بسيار مؤثر بوده است و گرفته است و گرفتاريهاي مسلمين اكثراً، بلكه همه از اين راه بيشتر بوده است تا راههاي ديگر. الان هم بوقهاي استعماري و آنهايي كه سرسپرده استعمار هستند اين فرياد را ميزنند و اسلام را از سياست جدا ميدانند و براي مسلمان جايز نميدانند كه در سياست دخالت كند و دامن ميزند به اين حرف، به اين مطلب، روحانيوني كه وابسته به دولتها هستند و درباري هستند آنها دامن ميزنند به اين مطلب، خصوصاً در اين عصر و آقايان ائمه جمعه و جماعات و همه خطباي كشورهاي اسلامي بايد اين مطلب را به مردم برسانند كه بنا بر منطق اين طايفه كه ميگويند «بايد مسلمان در سياست دخالت نكند» و او را طرد ميكنند و لعن شايد بكنند بايد رسولالله را طرد كنند. | |||
رسولالله پايه سياست را در ديانت گذاشته است. رسولالله صليالله عليه و آله و سلم تشكيل حكومت داده است، تشكيل مراكز سياست داده است و ساير خلفاي اسلام تا آنجايي كه به انحراف كشيده نشده بود در صدر اسلام، بايد همه آنها را نفي كنند، بايد آنها را اين آخوندهاي درباري و اين سلاطين و نوكرمآب بايد پيغمبر اكرم و خلفاي اسلام را طرد كنند و بگويند كه آنها مسلم نبودند، براي اينكه آنها دخالت در سياست ميكردند. سياستي كه در صدر اسلام بود، يك سياست جهاني بود. پيغمبر اسلام دستش را دراز كرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت ميكرد به اسلام و دعوت ميكرد به سياست اسلامي و حكومت تشكيل داد و خلفاي بعد حكومت تشكيل دادند. در صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آن وقتي كه انحراف در كار نبود، سياست و ديانت توأم بودند، اين آخوندهاي درباري و اين به اصطلاح سلاطين امريكايي يا شوروي يا بايد پيغمبر و پيغمبران را و خلفاي پيغمبر و پيغمبران را تخطئه كنند يا بايد خود و حكومتهاي خود را تخطئه كنند. امر داير بين اين دو است و از اين خارج نيست. نميشود منطقي كه در مكه از سياست ما را تخطئه ميكند. اي ائمه جمعه بلاد اسلامي و كشورهاي اسلامي! بايد چه كرد؟ چرا ما به اين روز نشانده شديم كه امريكا از آن ور دنيا بيايد و مقدرات كشورهاي ما را تعيين كند و مقدرات علماي اسلام را تعيين كند ولو با دست ديگران و به صراحت بگويد كه من منفعت دارم در منطقه و دخالت آشكار در منطقه بكند و مسلمين نشسته باشند و ناظر باشند؟ اي ائمه جمعه همه بلاد اسلامي! مردم را آگاه كنيد، اين چرا را بين مردم بگوييد، اين چرا هم به غرب وارد است و هم به شرق وارد است. و چرا شوروي در ممالك اسلامي دخالت ميكند، دخالت نظامي. امريكا هم همه جور دخالت ميكند در همه كشورهايي كه تحت سلطه او هستند يا ميخواهد تحت سلطه ببرد، هم دخالت نظامي ميكند، هم دخالت سياسي ميكند و همه جور دخالت. خوب، اين چرا ندارد در دنيا؟ اين يك ميليارد جمعيت نبايد بگويند چرا؟ از اين يك ميليارد جمعيت اگر نصفشان فرياد بزنند كه چرا، امريكا كنار ميرود. امريكا با دست خود دولتهاي وابسته، با دست خود نويسندگان خبيث و گويندگان فاسد مقاصد خودش را پيش ميبرد و مسلمين نشستهاند و اين نويسندگان مينويسند و اين گويندگان ميگويند و اين درباريها و روحانيون درباري كمك ميكنند به اين قدرتهاي بزرگ و مردم نشستهاند و گوش ميدهند و ميبينند. تكليف نيست؟ مسلمين ديگر در اين اصل تكليفي ندارند؟مسلمين تنها هستند؟ما نبايد از تاريخ رسول الله(ص) عبرت بگيريم؟يك نفر آدم پا شد و همچو كارهايي كرد، ما نبايد از تاريخ عالم عبرت بگيريم كه يك نفر موسي پا شد و با فرعون چه كرد، ما بايد عبرت بگيريم. آقا آن روز پيغمبر اكرم عدهاي همراهش نبود، خودش بود و خودش با همه دشمنها، حتي عشيره خودش دشمنش بودند، لكن اتكال به خدا، توجه به او، فناي در او كار را پيش برد. نميشود كه انسان هم خودپرست باشد و هم خداپرست، نميشود كه انسان هم منافع خودش را ملاحظه كند و هم منافع اسلام. بايد يكي از اين دو تا باشد، يا بايد الهي باشد يا شيطاني، اين دو راه است. شما علاج بكنيد مردم را به اينكه از اين هواهاي نفساني بيرون بروند. اگر حكومتهايي كه در اسلام به طور غير قانوني دارند حكومت ميكنند، از اين هواهاي نفساني بيرون بروند و توجه بكنند به عزت اسلام، به ارزشهاي اسلام و براي يك پارك و يك ـ نميدانم ـ باغ و يك ملك و يك چه، اسلام را زير پا نگذارند، مسائل اسلام حل است. | |||
شما الآن غريب هستيد اينجا ولو منزل خودتان هست، لكن تازه در اين مجلس تشريف آورديد و نميدانيد در ايران چه بود و چه شد و چه گذشت. ايران چه حالي بود، خيابانهاي ايران به چه حالي بود. ميكدهها از كتابخانهها بسيار بيشتر بود و عشرتكدهها هم و مراكز فساد هم و روزنامه و مجلات و سينماها و تئاترها و دانشمندان و همهشان، همهشان با هم مخلوط شده بودند و يك كشور شيطاني درست كرده بودند، طاغوتي درست كرده بودند و اسلام عنايتش را، لطفش را به اين ملت مظلوم، در طول تاريخ عنايتش را، پرتو عنايتش را افكند بر اينها و اينها متحول شدند، انسان عشرتكدهاي متحول شد به انسان مجاهد اسلامي، انسان شهوتران متحول شد به انسان عاشق موت و اين عشق به موت است كه تمام مسائل اسلام را دارد حل ميكند. اگر نبود[ند] اين جوانها و اين رزمندههايي كه همه عشق به موت دارند، از همه قشرهايي كه هستند، از ارتش و سپاه و بسيج و سايرين و عشاير و ساير مردم كه همه با هم هستند، اگر اين تحول نبود، ما باز در زندانهاي شاهنشاهي بايد باشيم. مردم را متحول كنيد. علاج اين است كه مردم را آگاه كنيد و متحول كنيد، دعوت كنيد به تقوا، دعوت كنيد به ارزشهاي انساني.»<ref>سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفهي نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني)، جلد 17، تهران: انتشارات شركت سهامي چاپخانهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهمن 1364، صص 137، 138، 142 و 143.</ref> | |||
==گزارش - 118== | |||
در پي سخنان وزيرخارجهي الجزاير مبني بر تلاش مجدد براي ميانجيگري، امروز احمد طالب ابراهيمي به منظور ديدار رسمي دوستانهيي با مقامات ايران كه 3 روز طول خواهد كشيد، وارد ايران شد و اولين دور مذاكراتش را با آقاي ولايتي وزير امور خارجهي ايران آغاز كرد. روزنامهي كيهان در اين باره نوشته است: | |||
«وزير امور خارجهي كشورمان و وزير امور خارجهي الجزاير پيرامون روابط دو جانبه؛ اوضاع كنوني كشورهاي اسلامي و جهان سوم و اوضاع بينالمللي به بحث و گفت و گو پرداختند. | |||
در زمينهي روابط دو جانبه، طرفين با توجه به ضرورت توسعهي اين روابط در تمام زمينهها توافق كردند تا كميتهيي جهت گسترش روابط اقتصادي دو كشور تشكيل گردد تا زمينههاي عملي همكاريهاي مشترك دو كشور را گسترش دهد. دكتر ولايتي در اين ملاقات با تشريح اوضاع كنوني جهان، گسترش روابط بين كشورهاي اسلامي و جهان سوم را زمينهساز جلوگيري از توطئههاي استكبار جهاني دانسته و ضرورت آن را يادآور شد. مسائل مربوط به جنبش عدم تعهد و تقويت مباني اين جنبش و قارهي افريقا و شكست كنفرانس سازمان وحدت افريقا از ديگر موضوعاتي بود كه در ديدار ديروز ولايتي و احمد طالب ابراهيمي مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.»<ref>روزنامهي كيهان، 13/10/1361، ص 3.</ref> | |||
خبرگزاري فرانسه نيز ضمن اعلام سفر احمد طالب ابراهيمي به تهران، دربارهي پيشنيهي اقدام دولت الجزاير براي ميانجيگري بين ايران و عراق گزارش داد: | |||
«اقدامات دولت الجزاير براي پايان دادن جنگ ايران و عراق توسط محمد بن يحيي وزير امور خارجهي پيشين الجزاير كه در جريان يك سانحهي هوايي در مرز ايران و عراق جان خود را از دست داد، آغاز شده بود، چگونگي سقوط هواپيماي نامبرده همچنين اسرارآميز باقي مانده است.»<ref>مأخذ 1، بخش اول، ص 2، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/10/1361، به نقل از خبرگزاري فرانسه از الجزاير.</ref> | |||
روزنامهي الرياض چاپ عربستان نيز از تلاشهاي هيئت صلح كنفرانس اسلامي ـ هر چند كه به نظر ميرسد مقامات عربستاني بيشتر بر جنبهي سياسي و تبليغاتي آن نظر دارند ـ خبر داد: | |||
«به گزارش رويتر: "هيئت صلح اسلامي كه درصدد پايان دادن به جنگ ايران و عراق است، با اعضاي خود پيرامون پيشنهاد تازهيي براي پايان دادن به اين جنگ 28 ماهه در حال شور است." به گزارش رويتر از بحرين: "حبيب شطي دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي به روزنامهي الرياض چاپ پادشاهي سعودي، گفته است كه كميتهي صلح بدون در نظر گرفتن نتايج آن به تلاشهاي خود ادامه خواهد داد." | |||
رويتر همچنين دربارهي اقدامات قبلي كنفرانس اسلامي يادآور شد: "آخرين تلاش سازمان كنفرانس اسلامي در مهرماه گذشته همزمان با تهاجم جديد با شكست رو به رو شد. عراق پيشنهادهاي سازمان كنفرانس اسلامي را كه در آنها عقبنشيني به مرزهاي تعيينشده در قرارداد 1975 الجزاير تصريح شده، پذيرفته است، ولي ايران تلاشهاي صلح اين سازمان را الهامگرفته از امريكا دانست، ايران سال گذشته به كنفرانس صلح اسلامي گفت [كه] هيچ هيئتي به ايران نفرستيد مگر اينكه حامل پيشنهادهاي تازه و قابل قبول باشد."»<ref>مأخذ 1، بخش اول، ص 3، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/10/1361، به نقل از رويتر از بحرين به نقل از روزنامهي الرياض چاپ عربستان.</ref> | |||
==گزارش - 119== | |||
صدام حسين سوم شهريورماه گذشته در ديدار با استفان سولارز به موضوعاتي اشاره كرد كه دولت عراق بنا به مصالحي انتشار آن را در اين زمان مفيد تشخيص داد، از جمله: لزوم امنيت براي اسرائيل؛ ايجاد رابطهي سياسي با امريكا؛ فايدهي حضور امريكا در منطقهي خليج فارس براي عراق و ادعاي فروش اسلحه از جانب چند كشور عضو ناتو به ايران. | |||
گزارش رويتر از اين ملاقات به اين شرح است: | |||
«عراق متن گفت و گوهاي بين صدام حسين و يك نمايندهي كنگرهي امريكا را كه در آن رئيسجمهور عراق به طوري كه نقل شده است ظاهراً براي اولين بار نياز رژيم صهيونيستي به امنيت را پذيرفته است، منتشر كرد. | |||
گفت و گو بين صدام و استفان سولارز كه بيش از 4 ماه [پيش]، يعني سوم شهريور ماه انجام شد، اكنون منتشر شده است. هنگام گفت و گو صدام حسين گفت [كه] معتقد به وجود يك كشور مستقل فلسطيني مورد قبول فلسطينيها است و اضافه كرد همچنين امنيت براي رژيم اشغالگر قدس ضروري است. | |||
وي به سولارز گفت: "اكنون هيچ مقام عرب در خط مشي خود اصطلاح نابودي اسرائيل يا محو كردن آن از صفحهي روزگار را به كار نميبرد، اما يك عرب هم پيدا نميشود كه معتقد به همزيستي مسالمتآميز با يك كشور متجاوز و توسعهطلب باشد." عراق مدتها يكي از كينهتوزترين دشمنان رژيم صهيونيستي بوده و ديپلماتها نميتوانستند تصور كنند كه رهبران آن چنين اظهاراتي كه امروز انتشار يافت، كرده باشند.<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 290، 14/10/1361، ص 8، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از رويتر از بغداد، 13/10/1361.</ref> | |||
صدام فاش ساخت كه قبل از آغاز جنگ عراق و ايران، رهبران عراق آغاز روابط ديپلماتيك با امريكا را مورد بحث و تبادل نظر قرار داده بودند (روابط دو كشور در سال 1967 همزمان با جنگ خاورميانه قطع شده بود). وي اضافه كرد به خاطر اينكه ما نميخواهيم مردم تصور كنند ايجاد روابط به دليل احتياج به امريكاست، اين ايده را معوق گذارديم. صدام افزود: "عراق دربارهي خط مشي امريكا در منطقه احساس ناامني ميكرد، اما همزمان ما دريافتيم اگر يك قدرت بزرگ خارجي ديگر در منطقه وجود داشته باشد بهتر است و به نفع ماست كه امريكا هم حضور داشته باشد."رئيسجمهور عراق به آقاي سولارز گفت: "شما بايد آنچه را كه سبب شد فكر كنيد ما تا سه يا چهار سال قبل قسمتي از استراتژي شوروي بوديم دوباره مورد مطالعه قرار دهيد. شما ميگوييد رژيم عراق تغيير كرده، اما من پانزده سال قسمتي از اين رژيم بودهام و از يك شخص طرفدار شوروي به يك فرد عراقي تغيير نكردهام." | |||
صدام چندين كشور متحد امريكا از جمله اعضاي ناتو را متهم كرد به ايران سلاح و تجهيزات ميدهند. آنها نه ايران را دوست دارند و نه مخالف اعراب هستند، اما تجزيه و تحليل اين است كه آنها از امريكا چراغ سبز گرفتهاند تا اين كشور (امريكا) روابط خود را با ايران حفظ كند. | |||
صدام افزود: "بدون توصيهي مستقيم به اعراب مبني بر اعادهي روابط با مصر ـ كه در سال 1979 به دنبال قرارداد كمپديويد تيره شد ـ اعراب و همزمان مصر ميتوانند در جهت روابط اقتصادي و تجاري بهره بگيرند." صدام در پايان اضافه كرد: "مصر بدون اعراب، كمونيست خواهد شد، زيرا شما (امريكاييها) نميتوانيد غربيها را تغذيه كنيد و كمپانيهاي شما به هر حال دنبال منافع و سود خود هستند."»<ref>همان، ص 9.</ref> | |||
==گزارش - 120== | |||
صدام حسين رئيسجمهور عراق در پايان بازديد سه روزه از منطقهي العماره براي شماري از افسران و سربازان مأمور در آن منطقه سخنراني كرد. | |||
سخنان وي بيشتر تبليغاتي بود و جنبهي روحيهبخشي داشت و بخش نظامي آن نيز به توصيههاي يك فرمانده گردان شبيه بود تا فرمانده كل قواي يك كشور. | |||
وي در سخنانش گفت: | |||
«الآن كه سه سال از جنگ ميگذرد روحيهي ملت عراق نسبت به اوايل بيشتر شده است. حالا اگر كسي در آرژانتين يا در سنگاپور هم باشد از روحيهي بسيار عالي شما آگاه است، مثلاً [طبق] اطلاعاتي كه من صدام حسين دارم، خواهند گفت مردم عراق در اين جنگ صلابتي قويتر از آهن از خودشان دارند، زيرا اگر آهن بود تا كنون 40% از مقاومت خود را از دست داده بود، اما مردم عراق كه من آنها را ميشناسم نهتنها 5% از مقاومتشان را از دست ندادند، بلكه بيشتر هم شده است. | |||
من حالا از شما ميپرسم كه آيا قدرت جنگي شما اكنون بيشتر است يا سال قبل؟ من از جانب شما جواب ميدهم كه الآن بيشتر است و شما نيز پاسختان همين است. در قسمتي از سخنان خودم به فرماندهان گفتم كه هميشه آماده باشيد تا هيچ وقت غافلگير نشويد و ميدان مين كم نداشته باشيد. بنا به گزارش مخابرات، در دو سال در هيچ زمينهيي غافلگير نشديم، حتي در تمركز دشمن [نيروهاي اسلام]. ما همه چيز را دربارهي دشمن ميدانيم و اطلاع داريم از كدام منطقه و چه وقت ميخواهد حمله كند. | |||
بنابراين، دقت كافي براي منتقل كردن ديگر نيروهايمان به آن منطقه داريم، حتي موقعي كه نقشهي دشمن عوض ميشود و ميخواهد در منطقهي ديگر مانور بدهد ما نيز نيروهايمان را در آن منطقه جمع و در مقابل دشمن مانور ميدهيم. | |||
وقتي چگونگي حمله را ميدانيم و قبل از 24 ساعت يا حداكثر 70 ساعت و حداقل 12 ساعت قبل از حمله اطلاعات آن را ميدانيم، در آن فرصت همه چيز در جاي خود قرار ميگيرد و نگهبانان بايد با دقت انجام وظيفه بنمايند تا ديگر نيروها بتوانند استراحت كنند تا موقع حمله سر حال باشند و با دشمن با شجاعت رو به رو شوند و بايد فرمانده از سيمخاردارها و مواضع مين و ديگر استحكامات مطمئن باشد و گشت در آمادهباش بايد باشد. اين يعني آمادهباش. فرماندهان بايد حالات حملهي دشمن را بدانند كه دشمن ممكن است در شب حمله كند نه در روز. در نيمهي دوم شب حمله كند نه نيمهي اول شب. | |||
پس بايد توازن دلخواه ميان دو نكته ايجاد شود و بيداري مطلوب و فراهمشدنش در حالات عملي انجام گيرد تا غافلگير نشويد. ميان اين نكته، اين وظيفهي فرماندهان است كه نگذارند جنگجويان يك شب، دو شب... شش شب بيخوابي بكشند و [اگر] دشمن هم شب هفتم حمله نمايد، آن موقع جنگجويان خسته و بيرمق ميباشند و نظر من اين است كه به اين نكته بيشتر اهميت بدهيد.»<ref>سند شماره 197918 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش رسيده از شنود سپاه سوم، 12/10/1361، صص 1 و 2.</ref> | |||
==گزارش - 121== | |||
بنابر اطلاعاتي كه به ژاندارمري خوزستان رسيده است، سران ارتش عراق به واحدهاي خود كه در غرب استان عماره مستقر هستند تأكيد نمودهاند ايران در چند روز آينده قصد حمله به مناطق فكه و چزابه را دارد و دستور دادهاند، سرنوشت ممكلت و ملت عراق بستگي به حملهي ايران دارد و با تمام تجهيزات و سلاحهايي كه در اختيار دارند در مقابل نيروهاي ايران ايستادگي كنند.<ref>سند شماره 17840 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي اطلاعاتي، شماره 267، 12/10/1361، ص 2.</ref> | |||
==گزارش - 122== | |||
در حالي كه منابع متعددي از اعزام افراد اندكي از سودان به عراق خبر دادهاند، راديو بيبيسي از قول خبرگزاري سودان يك خبر تبليغاتي را كه حاكي از استقبال گستردهي مردم سودان براي اعزام به عراق به منظور شركت در جنگ عليه ايران، است پخش كرد. هر چند كه بيبيسي در قسمتي از خبر اعتراف ميكند كه تعداد سربازان اعزامشدهي سوداني مشخص نيست، به گفتهي بيبيسي، خبرگزاري سودان خبر ميدهد كه يك گروه از سربازان اين كشور هفتهي گذشته براي كمك به عراق در جنگ با ايران وارد عراق شدند. در اين گزارش تعداد سربازان سوداني قيد نشده است، اما گفته ميشود واحدهاي سربازان سوداني بيدرنگ پس از ورود به يك پايگاه عراقي وظايف خود را آغاز كردهاند. | |||
گفتني است كه دولت سودان در ماه اكتبر گذشته اعلام كرده بود كه به عراق سرباز اعزام خواهد كرد و چندي بعد گزارش شد كه هزاران نفر از مردم سودان داوطلب رفتن به عراق شدهاند.<ref>مأخذ 2، ص 7، راديو بيبيسي، لندن، 12/10/1361، به نقل از خبرگزاري سودان.</ref> | |||
خبرگزاري رسمي سنگال نيز اعلام كرد كه اين كشور واحدهاي جنگجوي ارتش خود را به عراق اعزام كرده است. اين خبرگزاري از تعداد نيروهاي اعزامشده آماري منتشر نكرده است.<ref>مأخذ 14، ص 26، راديو كلن (عربي)، 13/10/1361، به نقل از خبرگزاري رسمي سنگال.</ref> | |||
==گزارش - 123== | |||
در طول 2 روز اخير، نيروهاي معارض عراق 2 عمليات در مناطق كردنشين اين كشور انجام دادند. در عمليات "گاميش تپه" در جادهي حلبچه ـ سليمانيه، نيروهاي معارض يك جادهي نظامي را مينگذاري كردند كه با عبور يك ستون از اين جاده، 4 نفر از نيروهاي عراقي كشته شدند. همزمان با انفجار مينها، نيروهاي معارض با نظاميان عراق درگير شدند كه چند نفر از نظاميان عراقي كشته و شماري از آنان اسير شدند و اسلحه و مهمات فراواني نيز به دست نيروهاي معارض كرد افتاد.<ref>سند شماره 350043 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي، از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن2) به فرماندهي نزاجا معاونت عمليات و اطلاعات (شعبه طرح و عمليات) غير نظاميان، شماره 196، 17/12/1361، ص 1.</ref> در منطقهي سيدصادق نيز نيروهاي مجاهد عراقي به يك پايگاه نظاميان عراقي حمله كردند كه در طول آن، 4 تن از سربازان عراقي كشته شدند و 4 اسلحه نيز به غنيمت نيروهاي مجاهد درآمد.<ref>روزنامهي جمهوري اسلامي، 14/10/1361، ص 2، سنندج.</ref> | |||
==گزارش - 124== | |||
امروز 9 تن ديگر از مردم عراق با عبور از مرزهاي غربي به جمهوري اسلامي پناهنده شدند.<ref>مأخذ 9.</ref> | |||
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۳
روزشمار جنگ سال 1361 1361.10.12 | |
---|---|
نامهای دیگر | دوازده دی |
تاریخ شمسی | 1361.10.12 |
تاریخ میلادی | 2 ژانویه 1983 |
تاریخ قمری | 17 ربیع الاول 1403 |
گزارش - 115
ساعت 11:30 امروز در حالي كه يك كاروان متشكل از 8 كشتي تجاري از بوشهر عازم بندر امام خميني بود، در دهانهي خور موسي هدف حملهي موشكها و هليكوپترهاي عراقي قرار گرفت كه تنها يك موشك به كشتي سنگاپوري "ايسترن هانتر" اصابت كرد و اين كشتي از قسمت دماغه دچار آتشسوزي شد كه پس از مدتي آتش آن خاموش شد. در اين حادثه 5 نفر از خدمهي كشتي كه 2 نفر از آنان ايراني و 3 نفر ديگر پاكستاني بودند، كشته؛ 4 نفر زخمي و 5 نفر نيز مفقود شدند. 36 خدمهي ديگر كشتي تخليه شدند. موتور و محمولهي كشتي نيز سالم است و امكان انتقال آن به مناطق امنتر وجود دارد. يك ساعت بعد، موشك ديگري به طرف اين كاروان شليك شد كه به كشتي ليبريايي "ارتيت هورايزن" اصابت كرد، ولي خسارت چنداني به آن وارد نكرد و سرنشينان آن نيز آسيبي نديدند. اين كشتي در حال بازگشت به بندر بوشهر است. برخي منابع نوع موشك را سطح به سطح و از نوع اگزوست فرانسوي ذكر كردهاند.[۱] راديو بغداد در اقدامي تبليغاتي دفعات حمله را 4 بار و به 4 كشتي اعلام و ميزان خسارتهاي واردشده را نيز انهدام كامل كشتيها بيان كرد، در خبر اين راديو آمده است: «در منطقهي خور موسي چند فروند كشتي متجاوز كه پيش از ظهر امروز قصد ورود به بندر امام خميني را داشتند كشف و مورد هجوم برقآساي نيروهاي دريايي ما قرار گرفتند كه در اثر آن 4 فروند كشتي در اوقات زير منهدم گرديدند: نخستين كشتي در ساعت 12:04 دقيقه و دومين كشتي در ساعت 12:50 دقيقه و سومين كشتي در ساعت 13:52 دقيقه؛ چهارمين كشتي در ساعت 14:56 دقيقه. سپس، تمام واحدهاي دريايي پرتوان ما پس از، انجام مأموريتهاي موفقيتآميز خود به پايگاههاي خود سالم و پيروزمند بازگشتند.[۲] همچنين، به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، آتشسوزي نفتكش 30 هزار تني اسكايمون كه 27 آذرماه در نزديكي خور موسي هدف موشكهاي عراقي قرار گرفته بود، همچنان ادامه دارد.[۳]
گزارش - 116
افراد مسلح گروههاي مخالف نظام، شماري از مردم مناطق كردنشين شمال غرب و غرب كشور را گروگان گرفتند و يك تن را نيز به شهادت رساندند. تعدادي از اين افراد نيز به محاصرهي نيروهاي خودي درآمدند و تعدادي از آنان كشته شدند. عدهيي از افراد وابسته به حزب دمكرات و كومهله هم تسليم نيروهاي سپاه مريوان شدند. نيروهاي حزب دمكرات كردستان، 16 نفر از جوانمردان (همكاران بومي ژاندارمري) را كه براي مرخصي به روستاهاي چمان، دربند، خوشاكو و انبي (در جنوب غربي اروميه) رفته بودند به گروگان گرفتند.[۴] نيروهاي كومهله نيز در محور سقز ـ بوكان كمين كردند و 2 دانشآموز غير بومي را به گروگان بردند.[۵] در محور سنندج مريوان در نزديكي آبادي شويشه نيز نيروهاي مسلح ضد انقلاب 2 تن از سرنشينان بومي يك دستگاه وانت بار را دستگير كردند و با خود بردند.[۶] در سنندج هم افرادي كه در خيابان گلشن اين شهر كمين كرده بودند، فردي به نام سيفالله اويسي را ترور كردند و به قتل رساندند. افراد كومهله چندي پيش اين فرد را گروگان گرفته بودند كه پس از مدتي از زندان اين سازمان فرار كرده بود.[۷] در محور پسوه ـ جلديان نيز نيروهاي مسلح ضد انقلاب قصد داشتند عمليات كمين اجرا كنند كه با اطلاع به موقع افراد بومي در آگاه كردن نيروهاي خودي و اقدام سريع آنان، اين افراد به محاصره افتادند و در طول يك درگيري تعدادي از آنان كشته شدند* و تعدادي سلاح و مقاديري مهمات به دست نيروهاي خودي افتاد.[۸] شش تن از افراد وابسته به حزب دمكرات و كومهله با تسليم خود به سپاه مريوان درخواست اماننامه كردند. اين افراد 6 قبضه سلاح فردي خود را نيز تحويل سپاه مريوان دادند.[۹]
گزارش - 117
به مناسبت ولادت حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع)، سران سه قوه؛ عدهيي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي؛ اعضاي هيئت دولت و شركتكنندگان در كنگرهي جهاني ائمهي جمعه با امام خميني ديدار كردند. اصليترين محور سخنان امام خميني در اين ديدار عبارت بود از: معطوف كردن توجه مسلمانان به سرچشمهي گرفتاريهاي جهان اسلام؛ نقش برخي شخصيتهاي كشورهاي اسلامي در ترويج اسلام بيمحتوا و هموار كردن راه سلطهي بيگانگان بر كشورهاي اسلامي؛ تأكيد بر آميختگي دين و سياست و اشاره به الگوي رفتاري حضرت رسول(ص) در تشكيل حكومت اسلامي و ادامهي آن در زمان خلفاي صدر اسلام؛ محكوميت دخالت امريكا در كشورهاي اسلامي و زير سؤال بردن منافع امريكا در مناطق مسلماننشين؛ تشويق مخاطبان به ريشهيابي ضعف مسلمانان و دليل تسلط قدرتهاي شرق و غرب بر منابع و سرزمينهاي اسلامي. امام خميني فرمودند: «مبارك وقتي است كه تبريك عظيم در وقتي است كه مسلمين توجه بكنند به گرفتاريهايي كه دارند و توجه بكنند به اينكه از كجا اين گرفتاريها آمده است و علل آمدن اين گرفتاريها چيست و راه نجات از آن چيست. ائمه جمعه كه در اين هفته در اين كشور ستمديده و انقلابي آمدند و انشاءالله در فرصتهاي ديگر هم اين نحو اجتماعات خواهد بود. بايد بررسي بكنند از علل انحطاط افكار مسلمين و بررسي بكنند از اينكه آن چيزي كه استعمار را بر مسلمين استيلا داد و آن عللي كه باعث شد كه استعمار بر همه مقدرات كشورهاي اسلامي و همه مستضعفين جهان حكمفرما باشد، آن ارزيابي را كنند در اين سمينارها و مجالس مهمشان و راه را، علل را، كيفيت سلطه آنها را بيابند. و راه علاج را، چه بايد كرد، چه شده است و چه بايد كرد. البته بسياري از آقايان ميدانند كه استكبار جهاني از چه راهي وارد شد در اين كشورها، به دست خود اشخاصي كه از اين ملتها بودند، با طرحهاي خود دولتها عقبمانده و دولتهاي بيتوجه به مصالح مسلمين و آنهايي كه متعلق به اين دولتها بودند، از نويسندگان و گويندگان و خطبا و احياناً ائمه جمعه و جماعات، آنها با تبليغاتي كه الهام ميگرفتند به حسب ظاهر از قدرتهاي خارجي، درصدد اين برآمدند كه آن چيزي كه از همه قدرتها بالاتر ميتواند در مقابل اجانب و قدرتهاي اجنبي بايستد اسلام است و اين با بررسيهاي دانشمندان كشورهاي خارجي بررسي دقيق شده است و تنها راه نجات خودشان را اين ميدانند كه اسلام در اين كشورها يا نباشد يا محتوا نداشته باشد يا نباشد را خيلي ميدانند، موفقيت پيدا نميكنند، لكن محتوا نداشتن را موفق شدهاند و اميد توفيق هم دارند و اگر مسلمين بيدار نشوند و توجه نكنند، اين امر و اين برنامه دنبال ميشود. يكي از امور مهمي كه همه، بسياري از آقايان ميدانند، قضيه (كه براي سلطه آنهاست) انزواي روحانيت از جامعههاست و براي اين امر نقشههاي مختلف است از آن جمله جدايي سياست از ديانت كه معالاسف اين نقشه بسيار مؤثر بوده است و گرفته است و گرفتاريهاي مسلمين اكثراً، بلكه همه از اين راه بيشتر بوده است تا راههاي ديگر. الان هم بوقهاي استعماري و آنهايي كه سرسپرده استعمار هستند اين فرياد را ميزنند و اسلام را از سياست جدا ميدانند و براي مسلمان جايز نميدانند كه در سياست دخالت كند و دامن ميزند به اين حرف، به اين مطلب، روحانيوني كه وابسته به دولتها هستند و درباري هستند آنها دامن ميزنند به اين مطلب، خصوصاً در اين عصر و آقايان ائمه جمعه و جماعات و همه خطباي كشورهاي اسلامي بايد اين مطلب را به مردم برسانند كه بنا بر منطق اين طايفه كه ميگويند «بايد مسلمان در سياست دخالت نكند» و او را طرد ميكنند و لعن شايد بكنند بايد رسولالله را طرد كنند. رسولالله پايه سياست را در ديانت گذاشته است. رسولالله صليالله عليه و آله و سلم تشكيل حكومت داده است، تشكيل مراكز سياست داده است و ساير خلفاي اسلام تا آنجايي كه به انحراف كشيده نشده بود در صدر اسلام، بايد همه آنها را نفي كنند، بايد آنها را اين آخوندهاي درباري و اين سلاطين و نوكرمآب بايد پيغمبر اكرم و خلفاي اسلام را طرد كنند و بگويند كه آنها مسلم نبودند، براي اينكه آنها دخالت در سياست ميكردند. سياستي كه در صدر اسلام بود، يك سياست جهاني بود. پيغمبر اسلام دستش را دراز كرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت ميكرد به اسلام و دعوت ميكرد به سياست اسلامي و حكومت تشكيل داد و خلفاي بعد حكومت تشكيل دادند. در صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آن وقتي كه انحراف در كار نبود، سياست و ديانت توأم بودند، اين آخوندهاي درباري و اين به اصطلاح سلاطين امريكايي يا شوروي يا بايد پيغمبر و پيغمبران را و خلفاي پيغمبر و پيغمبران را تخطئه كنند يا بايد خود و حكومتهاي خود را تخطئه كنند. امر داير بين اين دو است و از اين خارج نيست. نميشود منطقي كه در مكه از سياست ما را تخطئه ميكند. اي ائمه جمعه بلاد اسلامي و كشورهاي اسلامي! بايد چه كرد؟ چرا ما به اين روز نشانده شديم كه امريكا از آن ور دنيا بيايد و مقدرات كشورهاي ما را تعيين كند و مقدرات علماي اسلام را تعيين كند ولو با دست ديگران و به صراحت بگويد كه من منفعت دارم در منطقه و دخالت آشكار در منطقه بكند و مسلمين نشسته باشند و ناظر باشند؟ اي ائمه جمعه همه بلاد اسلامي! مردم را آگاه كنيد، اين چرا را بين مردم بگوييد، اين چرا هم به غرب وارد است و هم به شرق وارد است. و چرا شوروي در ممالك اسلامي دخالت ميكند، دخالت نظامي. امريكا هم همه جور دخالت ميكند در همه كشورهايي كه تحت سلطه او هستند يا ميخواهد تحت سلطه ببرد، هم دخالت نظامي ميكند، هم دخالت سياسي ميكند و همه جور دخالت. خوب، اين چرا ندارد در دنيا؟ اين يك ميليارد جمعيت نبايد بگويند چرا؟ از اين يك ميليارد جمعيت اگر نصفشان فرياد بزنند كه چرا، امريكا كنار ميرود. امريكا با دست خود دولتهاي وابسته، با دست خود نويسندگان خبيث و گويندگان فاسد مقاصد خودش را پيش ميبرد و مسلمين نشستهاند و اين نويسندگان مينويسند و اين گويندگان ميگويند و اين درباريها و روحانيون درباري كمك ميكنند به اين قدرتهاي بزرگ و مردم نشستهاند و گوش ميدهند و ميبينند. تكليف نيست؟ مسلمين ديگر در اين اصل تكليفي ندارند؟مسلمين تنها هستند؟ما نبايد از تاريخ رسول الله(ص) عبرت بگيريم؟يك نفر آدم پا شد و همچو كارهايي كرد، ما نبايد از تاريخ عالم عبرت بگيريم كه يك نفر موسي پا شد و با فرعون چه كرد، ما بايد عبرت بگيريم. آقا آن روز پيغمبر اكرم عدهاي همراهش نبود، خودش بود و خودش با همه دشمنها، حتي عشيره خودش دشمنش بودند، لكن اتكال به خدا، توجه به او، فناي در او كار را پيش برد. نميشود كه انسان هم خودپرست باشد و هم خداپرست، نميشود كه انسان هم منافع خودش را ملاحظه كند و هم منافع اسلام. بايد يكي از اين دو تا باشد، يا بايد الهي باشد يا شيطاني، اين دو راه است. شما علاج بكنيد مردم را به اينكه از اين هواهاي نفساني بيرون بروند. اگر حكومتهايي كه در اسلام به طور غير قانوني دارند حكومت ميكنند، از اين هواهاي نفساني بيرون بروند و توجه بكنند به عزت اسلام، به ارزشهاي اسلام و براي يك پارك و يك ـ نميدانم ـ باغ و يك ملك و يك چه، اسلام را زير پا نگذارند، مسائل اسلام حل است. شما الآن غريب هستيد اينجا ولو منزل خودتان هست، لكن تازه در اين مجلس تشريف آورديد و نميدانيد در ايران چه بود و چه شد و چه گذشت. ايران چه حالي بود، خيابانهاي ايران به چه حالي بود. ميكدهها از كتابخانهها بسيار بيشتر بود و عشرتكدهها هم و مراكز فساد هم و روزنامه و مجلات و سينماها و تئاترها و دانشمندان و همهشان، همهشان با هم مخلوط شده بودند و يك كشور شيطاني درست كرده بودند، طاغوتي درست كرده بودند و اسلام عنايتش را، لطفش را به اين ملت مظلوم، در طول تاريخ عنايتش را، پرتو عنايتش را افكند بر اينها و اينها متحول شدند، انسان عشرتكدهاي متحول شد به انسان مجاهد اسلامي، انسان شهوتران متحول شد به انسان عاشق موت و اين عشق به موت است كه تمام مسائل اسلام را دارد حل ميكند. اگر نبود[ند] اين جوانها و اين رزمندههايي كه همه عشق به موت دارند، از همه قشرهايي كه هستند، از ارتش و سپاه و بسيج و سايرين و عشاير و ساير مردم كه همه با هم هستند، اگر اين تحول نبود، ما باز در زندانهاي شاهنشاهي بايد باشيم. مردم را متحول كنيد. علاج اين است كه مردم را آگاه كنيد و متحول كنيد، دعوت كنيد به تقوا، دعوت كنيد به ارزشهاي انساني.»[۱۰]
گزارش - 118
در پي سخنان وزيرخارجهي الجزاير مبني بر تلاش مجدد براي ميانجيگري، امروز احمد طالب ابراهيمي به منظور ديدار رسمي دوستانهيي با مقامات ايران كه 3 روز طول خواهد كشيد، وارد ايران شد و اولين دور مذاكراتش را با آقاي ولايتي وزير امور خارجهي ايران آغاز كرد. روزنامهي كيهان در اين باره نوشته است: «وزير امور خارجهي كشورمان و وزير امور خارجهي الجزاير پيرامون روابط دو جانبه؛ اوضاع كنوني كشورهاي اسلامي و جهان سوم و اوضاع بينالمللي به بحث و گفت و گو پرداختند. در زمينهي روابط دو جانبه، طرفين با توجه به ضرورت توسعهي اين روابط در تمام زمينهها توافق كردند تا كميتهيي جهت گسترش روابط اقتصادي دو كشور تشكيل گردد تا زمينههاي عملي همكاريهاي مشترك دو كشور را گسترش دهد. دكتر ولايتي در اين ملاقات با تشريح اوضاع كنوني جهان، گسترش روابط بين كشورهاي اسلامي و جهان سوم را زمينهساز جلوگيري از توطئههاي استكبار جهاني دانسته و ضرورت آن را يادآور شد. مسائل مربوط به جنبش عدم تعهد و تقويت مباني اين جنبش و قارهي افريقا و شكست كنفرانس سازمان وحدت افريقا از ديگر موضوعاتي بود كه در ديدار ديروز ولايتي و احمد طالب ابراهيمي مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.»[۱۱] خبرگزاري فرانسه نيز ضمن اعلام سفر احمد طالب ابراهيمي به تهران، دربارهي پيشنيهي اقدام دولت الجزاير براي ميانجيگري بين ايران و عراق گزارش داد: «اقدامات دولت الجزاير براي پايان دادن جنگ ايران و عراق توسط محمد بن يحيي وزير امور خارجهي پيشين الجزاير كه در جريان يك سانحهي هوايي در مرز ايران و عراق جان خود را از دست داد، آغاز شده بود، چگونگي سقوط هواپيماي نامبرده همچنين اسرارآميز باقي مانده است.»[۱۲] روزنامهي الرياض چاپ عربستان نيز از تلاشهاي هيئت صلح كنفرانس اسلامي ـ هر چند كه به نظر ميرسد مقامات عربستاني بيشتر بر جنبهي سياسي و تبليغاتي آن نظر دارند ـ خبر داد: «به گزارش رويتر: "هيئت صلح اسلامي كه درصدد پايان دادن به جنگ ايران و عراق است، با اعضاي خود پيرامون پيشنهاد تازهيي براي پايان دادن به اين جنگ 28 ماهه در حال شور است." به گزارش رويتر از بحرين: "حبيب شطي دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي به روزنامهي الرياض چاپ پادشاهي سعودي، گفته است كه كميتهي صلح بدون در نظر گرفتن نتايج آن به تلاشهاي خود ادامه خواهد داد." رويتر همچنين دربارهي اقدامات قبلي كنفرانس اسلامي يادآور شد: "آخرين تلاش سازمان كنفرانس اسلامي در مهرماه گذشته همزمان با تهاجم جديد با شكست رو به رو شد. عراق پيشنهادهاي سازمان كنفرانس اسلامي را كه در آنها عقبنشيني به مرزهاي تعيينشده در قرارداد 1975 الجزاير تصريح شده، پذيرفته است، ولي ايران تلاشهاي صلح اين سازمان را الهامگرفته از امريكا دانست، ايران سال گذشته به كنفرانس صلح اسلامي گفت [كه] هيچ هيئتي به ايران نفرستيد مگر اينكه حامل پيشنهادهاي تازه و قابل قبول باشد."»[۱۳]
گزارش - 119
صدام حسين سوم شهريورماه گذشته در ديدار با استفان سولارز به موضوعاتي اشاره كرد كه دولت عراق بنا به مصالحي انتشار آن را در اين زمان مفيد تشخيص داد، از جمله: لزوم امنيت براي اسرائيل؛ ايجاد رابطهي سياسي با امريكا؛ فايدهي حضور امريكا در منطقهي خليج فارس براي عراق و ادعاي فروش اسلحه از جانب چند كشور عضو ناتو به ايران. گزارش رويتر از اين ملاقات به اين شرح است: «عراق متن گفت و گوهاي بين صدام حسين و يك نمايندهي كنگرهي امريكا را كه در آن رئيسجمهور عراق به طوري كه نقل شده است ظاهراً براي اولين بار نياز رژيم صهيونيستي به امنيت را پذيرفته است، منتشر كرد. گفت و گو بين صدام و استفان سولارز كه بيش از 4 ماه [پيش]، يعني سوم شهريور ماه انجام شد، اكنون منتشر شده است. هنگام گفت و گو صدام حسين گفت [كه] معتقد به وجود يك كشور مستقل فلسطيني مورد قبول فلسطينيها است و اضافه كرد همچنين امنيت براي رژيم اشغالگر قدس ضروري است. وي به سولارز گفت: "اكنون هيچ مقام عرب در خط مشي خود اصطلاح نابودي اسرائيل يا محو كردن آن از صفحهي روزگار را به كار نميبرد، اما يك عرب هم پيدا نميشود كه معتقد به همزيستي مسالمتآميز با يك كشور متجاوز و توسعهطلب باشد." عراق مدتها يكي از كينهتوزترين دشمنان رژيم صهيونيستي بوده و ديپلماتها نميتوانستند تصور كنند كه رهبران آن چنين اظهاراتي كه امروز انتشار يافت، كرده باشند.[۱۴] صدام فاش ساخت كه قبل از آغاز جنگ عراق و ايران، رهبران عراق آغاز روابط ديپلماتيك با امريكا را مورد بحث و تبادل نظر قرار داده بودند (روابط دو كشور در سال 1967 همزمان با جنگ خاورميانه قطع شده بود). وي اضافه كرد به خاطر اينكه ما نميخواهيم مردم تصور كنند ايجاد روابط به دليل احتياج به امريكاست، اين ايده را معوق گذارديم. صدام افزود: "عراق دربارهي خط مشي امريكا در منطقه احساس ناامني ميكرد، اما همزمان ما دريافتيم اگر يك قدرت بزرگ خارجي ديگر در منطقه وجود داشته باشد بهتر است و به نفع ماست كه امريكا هم حضور داشته باشد."رئيسجمهور عراق به آقاي سولارز گفت: "شما بايد آنچه را كه سبب شد فكر كنيد ما تا سه يا چهار سال قبل قسمتي از استراتژي شوروي بوديم دوباره مورد مطالعه قرار دهيد. شما ميگوييد رژيم عراق تغيير كرده، اما من پانزده سال قسمتي از اين رژيم بودهام و از يك شخص طرفدار شوروي به يك فرد عراقي تغيير نكردهام." صدام چندين كشور متحد امريكا از جمله اعضاي ناتو را متهم كرد به ايران سلاح و تجهيزات ميدهند. آنها نه ايران را دوست دارند و نه مخالف اعراب هستند، اما تجزيه و تحليل اين است كه آنها از امريكا چراغ سبز گرفتهاند تا اين كشور (امريكا) روابط خود را با ايران حفظ كند. صدام افزود: "بدون توصيهي مستقيم به اعراب مبني بر اعادهي روابط با مصر ـ كه در سال 1979 به دنبال قرارداد كمپديويد تيره شد ـ اعراب و همزمان مصر ميتوانند در جهت روابط اقتصادي و تجاري بهره بگيرند." صدام در پايان اضافه كرد: "مصر بدون اعراب، كمونيست خواهد شد، زيرا شما (امريكاييها) نميتوانيد غربيها را تغذيه كنيد و كمپانيهاي شما به هر حال دنبال منافع و سود خود هستند."»[۱۵]
گزارش - 120
صدام حسين رئيسجمهور عراق در پايان بازديد سه روزه از منطقهي العماره براي شماري از افسران و سربازان مأمور در آن منطقه سخنراني كرد. سخنان وي بيشتر تبليغاتي بود و جنبهي روحيهبخشي داشت و بخش نظامي آن نيز به توصيههاي يك فرمانده گردان شبيه بود تا فرمانده كل قواي يك كشور. وي در سخنانش گفت: «الآن كه سه سال از جنگ ميگذرد روحيهي ملت عراق نسبت به اوايل بيشتر شده است. حالا اگر كسي در آرژانتين يا در سنگاپور هم باشد از روحيهي بسيار عالي شما آگاه است، مثلاً [طبق] اطلاعاتي كه من صدام حسين دارم، خواهند گفت مردم عراق در اين جنگ صلابتي قويتر از آهن از خودشان دارند، زيرا اگر آهن بود تا كنون 40% از مقاومت خود را از دست داده بود، اما مردم عراق كه من آنها را ميشناسم نهتنها 5% از مقاومتشان را از دست ندادند، بلكه بيشتر هم شده است. من حالا از شما ميپرسم كه آيا قدرت جنگي شما اكنون بيشتر است يا سال قبل؟ من از جانب شما جواب ميدهم كه الآن بيشتر است و شما نيز پاسختان همين است. در قسمتي از سخنان خودم به فرماندهان گفتم كه هميشه آماده باشيد تا هيچ وقت غافلگير نشويد و ميدان مين كم نداشته باشيد. بنا به گزارش مخابرات، در دو سال در هيچ زمينهيي غافلگير نشديم، حتي در تمركز دشمن [نيروهاي اسلام]. ما همه چيز را دربارهي دشمن ميدانيم و اطلاع داريم از كدام منطقه و چه وقت ميخواهد حمله كند. بنابراين، دقت كافي براي منتقل كردن ديگر نيروهايمان به آن منطقه داريم، حتي موقعي كه نقشهي دشمن عوض ميشود و ميخواهد در منطقهي ديگر مانور بدهد ما نيز نيروهايمان را در آن منطقه جمع و در مقابل دشمن مانور ميدهيم. وقتي چگونگي حمله را ميدانيم و قبل از 24 ساعت يا حداكثر 70 ساعت و حداقل 12 ساعت قبل از حمله اطلاعات آن را ميدانيم، در آن فرصت همه چيز در جاي خود قرار ميگيرد و نگهبانان بايد با دقت انجام وظيفه بنمايند تا ديگر نيروها بتوانند استراحت كنند تا موقع حمله سر حال باشند و با دشمن با شجاعت رو به رو شوند و بايد فرمانده از سيمخاردارها و مواضع مين و ديگر استحكامات مطمئن باشد و گشت در آمادهباش بايد باشد. اين يعني آمادهباش. فرماندهان بايد حالات حملهي دشمن را بدانند كه دشمن ممكن است در شب حمله كند نه در روز. در نيمهي دوم شب حمله كند نه نيمهي اول شب. پس بايد توازن دلخواه ميان دو نكته ايجاد شود و بيداري مطلوب و فراهمشدنش در حالات عملي انجام گيرد تا غافلگير نشويد. ميان اين نكته، اين وظيفهي فرماندهان است كه نگذارند جنگجويان يك شب، دو شب... شش شب بيخوابي بكشند و [اگر] دشمن هم شب هفتم حمله نمايد، آن موقع جنگجويان خسته و بيرمق ميباشند و نظر من اين است كه به اين نكته بيشتر اهميت بدهيد.»[۱۶]
گزارش - 121
بنابر اطلاعاتي كه به ژاندارمري خوزستان رسيده است، سران ارتش عراق به واحدهاي خود كه در غرب استان عماره مستقر هستند تأكيد نمودهاند ايران در چند روز آينده قصد حمله به مناطق فكه و چزابه را دارد و دستور دادهاند، سرنوشت ممكلت و ملت عراق بستگي به حملهي ايران دارد و با تمام تجهيزات و سلاحهايي كه در اختيار دارند در مقابل نيروهاي ايران ايستادگي كنند.[۱۷]
گزارش - 122
در حالي كه منابع متعددي از اعزام افراد اندكي از سودان به عراق خبر دادهاند، راديو بيبيسي از قول خبرگزاري سودان يك خبر تبليغاتي را كه حاكي از استقبال گستردهي مردم سودان براي اعزام به عراق به منظور شركت در جنگ عليه ايران، است پخش كرد. هر چند كه بيبيسي در قسمتي از خبر اعتراف ميكند كه تعداد سربازان اعزامشدهي سوداني مشخص نيست، به گفتهي بيبيسي، خبرگزاري سودان خبر ميدهد كه يك گروه از سربازان اين كشور هفتهي گذشته براي كمك به عراق در جنگ با ايران وارد عراق شدند. در اين گزارش تعداد سربازان سوداني قيد نشده است، اما گفته ميشود واحدهاي سربازان سوداني بيدرنگ پس از ورود به يك پايگاه عراقي وظايف خود را آغاز كردهاند. گفتني است كه دولت سودان در ماه اكتبر گذشته اعلام كرده بود كه به عراق سرباز اعزام خواهد كرد و چندي بعد گزارش شد كه هزاران نفر از مردم سودان داوطلب رفتن به عراق شدهاند.[۱۸] خبرگزاري رسمي سنگال نيز اعلام كرد كه اين كشور واحدهاي جنگجوي ارتش خود را به عراق اعزام كرده است. اين خبرگزاري از تعداد نيروهاي اعزامشده آماري منتشر نكرده است.[۱۹]
گزارش - 123
در طول 2 روز اخير، نيروهاي معارض عراق 2 عمليات در مناطق كردنشين اين كشور انجام دادند. در عمليات "گاميش تپه" در جادهي حلبچه ـ سليمانيه، نيروهاي معارض يك جادهي نظامي را مينگذاري كردند كه با عبور يك ستون از اين جاده، 4 نفر از نيروهاي عراقي كشته شدند. همزمان با انفجار مينها، نيروهاي معارض با نظاميان عراق درگير شدند كه چند نفر از نظاميان عراقي كشته و شماري از آنان اسير شدند و اسلحه و مهمات فراواني نيز به دست نيروهاي معارض كرد افتاد.[۲۰] در منطقهي سيدصادق نيز نيروهاي مجاهد عراقي به يك پايگاه نظاميان عراقي حمله كردند كه در طول آن، 4 تن از سربازان عراقي كشته شدند و 4 اسلحه نيز به غنيمت نيروهاي مجاهد درآمد.[۲۱]
گزارش - 124
امروز 9 تن ديگر از مردم عراق با عبور از مرزهاي غربي به جمهوري اسلامي پناهنده شدند.[۲۲]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/10/12
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 289، 13/10/1361، ص 2، اهواز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/10/1361؛ و ـ سند شماره 089343 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي) به فرمانده منطقه9، شماره 12، 20/10/1361، ص 18؛ و ـ سند شماره 43468 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه8 (مركز فرماندهي) به مركز فرماندهي ستاد مركزي، شماره 4877، 16/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 79867 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 287، 13/10/1361، ص 4؛ و ـ سند شماره 43603 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه8 ر ا ط به ستاد مركزي ر ا ط، 19/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 12/10/1361، ص 1، راديو بغداد، 12/10/1361.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 4.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 4.
- ↑ سند شماره 349646 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات كردستان به اطلاعات قرارگاه حمزه، شماره 165، 18/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 5، بخش دوم.
- ↑ سند شماره 43564 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 288، 14/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 301052 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، از لشكر28 (ركن2) به استانداري استان كردستان (مشاور سياسي نظامي)، شماره 295، 13/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 103838 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، مركز فرماندهي سپاه پاسداران، شماره 222، 28/10/1361، ص 5؛ و ـ سند شماره 349814 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانه، قرارگاه مركزي حمزه سيدالشهدا(ع) (اطلاعات)، 19/10/1361، ص 7.
- ↑ مأخذ 4، بخش دوم؛ و ـ مأخذ 6، بخش اول.
- ↑ سند شماره 349654 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات كردستان به قرارگاه حمزه، شماره 2627، 14/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ روزنامهي اطلاعات، 14/10/1361، ص 1، سنندج.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفهي نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني)، جلد 17، تهران: انتشارات شركت سهامي چاپخانهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهمن 1364، صص 137، 138، 142 و 143.
- ↑ روزنامهي كيهان، 13/10/1361، ص 3.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 2، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/10/1361، به نقل از خبرگزاري فرانسه از الجزاير.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 3، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/10/1361، به نقل از رويتر از بحرين به نقل از روزنامهي الرياض چاپ عربستان.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 290، 14/10/1361، ص 8، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از رويتر از بغداد، 13/10/1361.
- ↑ همان، ص 9.
- ↑ سند شماره 197918 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش رسيده از شنود سپاه سوم، 12/10/1361، صص 1 و 2.
- ↑ سند شماره 17840 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي اطلاعاتي، شماره 267، 12/10/1361، ص 2.
- ↑ مأخذ 2، ص 7، راديو بيبيسي، لندن، 12/10/1361، به نقل از خبرگزاري سودان.
- ↑ مأخذ 14، ص 26، راديو كلن (عربي)، 13/10/1361، به نقل از خبرگزاري رسمي سنگال.
- ↑ سند شماره 350043 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي، از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن2) به فرماندهي نزاجا معاونت عمليات و اطلاعات (شعبه طرح و عمليات) غير نظاميان، شماره 196، 17/12/1361، ص 1.
- ↑ روزنامهي جمهوري اسلامي، 14/10/1361، ص 2، سنندج.
- ↑ مأخذ 9.