1361.11.18: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
سطر ۲۰: | سطر ۲۰: | ||
<div class="bootstrap-btn">[[1365.11.18]]</div> | <div class="bootstrap-btn">[[1365.11.18]]</div> | ||
<div class="bootstrap-btn">[[1366.11.18]]</div> | <div class="bootstrap-btn">[[1366.11.18]]</div> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۲
روزشمار جنگ سال 1361 1361.11.18 | |
---|---|
نامهای دیگر | هیجده بهمن |
تاریخ شمسی | 1361.11.18 |
تاریخ میلادی | 7 فوریه 1983 |
تاریخ قمری | 23 ربيعالثاني 1403 |
گزارش - 531
نيروهاي خودي كه نيمهشب گذشته موفق به عبور از اولين كانال خطوط عراقي شده بودند، در غرب اين كانال با ردههاي گوناگون موانع شامل ميدانهاي مختلف مين و انواع سيمخاردار مواجه شدند و شروع به پاكسازي كردند. مواجه شدن با اين موانع موجب كاهش سرعت پيشروي نيروها شد. دشمن كه به نظر ميرسيد تا آن زمان متوجه مسير اصلي هجوم نشده، بيشترين حساسيت را در منطقهي زبيدات به خرج داده و بر اساس اطلاعات رسيده، به نيروها و توپخانههاي آن منطقه آمادهباش داده بود، اما پس از حدود 3 ساعت از آغاز عمليات، عراقيها متوجه محور اصلي تك شدند و در اولين اقدام براي پرهيز از دادن تلفات به يگانهاي در خط خود دستور عقبنشيني تا جادهي آسفالت غرب مرز و تشكيل يك خط در اين منطقه را دادند.* با عبور نيروها از كانال دوم (بين مرز و جادهي آسفالت غرب مرز) و نزديك شدن به جادهي آسفالت، به دليل حضور دشمن و شدت يافتن درگيريها پيشروي نيروها كند و به مرور متوقف شد. اين وضعيت تا حدود ساعت 3 صبح ادامه داشت. بدين ترتيب عبور يگانها از موانع پيچيده و پرحجم دشمن و عبور از دو كانال اوليهي عراقيها بيش از 4 ساعت طول كشيد. موقعيت يگانها در ساعت 3 بامداد چنين بود: نيروهاي دو يگان جناح چپ عمليات (تيپ35 امام حسن(ع)* و لشكر نجف اشرف) با عبور از كانال دوم و پاكسازي جناحين خود به جادهي آسفالت مرزي (عراق) رسيده، اما به دليل تجمع نيروهاي عراقي در اين نقطه و شدت يافتن درگيري موفق به عبور از جاده نشدند. بنابراين در صدد آماده و وارد كردن گردانهاي بعدي براي پاكسازي دشمن و عبور از جاده شدند. تيپ1 لشكر عاشورا پس از پاكسازي سنگرهاي كمين عراقيها، زمان زيادي را در پاكسازي موانع متعدد و پيچيدهي دشمن از دست داد و به سختي توانست از اين موانع عبور كرده و خود را به كانال اول برساند، اما در ميدانهاي مين بين كانال اول و دوم گير كرد. در قسمت مياني، تيپ عمار (از لشكر27 حضرت رسول(ص)) بخشي از نيروهاي خود (در حد يك گردان منها) را از كانال دوم عبور داد و اين نيروها بدون الحاق با يگانهاي چپ و راست به طرف جادهي آسفالت پيشروي كردند، ولي بيشتر نيروهاي اين تيپ در پشت ميدان مين قبل از كانال دوم متوقف شده و با وجود تلاش فراوان موفق به باز كردن معبر نشدند و به همين دليل از يگان همجوار سمت چپ خود (لشكر نجف) خواستند كه با متمايل كردن نيروهايش به سمت راست و باز كردن ميدان مين مقابل خود به اين يگان كمك كند.* بنابراين، در محور مياني كندي حركت محسوس بود. در شماليترين محور عمليات نيز تيپ جوادالائمه(ع) (از لشكر5 نصر) پس از عبور از كمينهاي اوليه و انهدام آنها، براي تأمين جناح راست عمليات اقدام به احداث خاكريز در حد فاصل تپههاي رملي تا كانال اول كرد.** كندي پيشروي يگانها تا حدود ساعت 3 بامداد وضعيتي را پيش آورد كه رسيدن به هدف اين مرحله از عمليات يعني (كانال كشاورزي) را با ترديد مواجه ساخت، زيرا اين هدف در محدودهي برخي يگانها به ويژه در جناح مياني و راست عمليات از جادهي آسفالت غرب مرز حدود 6 كيلومتر فاصله داشت، لذا با تدبير فرماندهي مقرر شد كه منطقهي تصرفشده (تا جادهي آسفالت) تثبيت شود. محسن رضايي در اين باره به رحيم صفوي گفت: «از ساعت 3 [صبح] به بعد همه بايد به فكر الحاق و زدن خاكريز باشند.» با ابلاغ كردن نظر فرمانده كل سپاه به يگانها، رسيدن به جادهي آسفالت غرب مرز و احداث خاكريز و پدافند در آنجا، محور تلاش يگانها قرار گرفت. اين تلاش تا ساعت 6 صبح ادامه يافت. در اين مدت لشكر8 نجف كه ساعت 3:30 بامداد دستگاههاي مهندسي خود را وارد منطقه كرده بود، اقدام به احداث خاكريز كرد. اين يگان حدود 5/1 كيلومتر خاكريز در شرق جادهي آسفالت مرزي (بين كانال اول و جادهي آسفالت مرزي عراق) و يك كيلومتر خاكريز نيز در غرب جادهي آسفالت (در حد فاصل جاده و كانال دوم) احداث كرد، اما در جنوب منطقهي عمليات به دليل پاكسازي نشدن منطقه از پاسگاه صفريه به سمت جنوب، موفق به احداث خاكريز نشد. كل منطقهيي كه لشكر نجف و تيپ امام حسن(ع) در آن پشت جاده مستقر شدند 6 كيلومتر بود. در همين حال، جناح راست لشكر8 نجف به دليل حضور نداشتن تيپ عمار چندان تأمين نبود. در جبههي مياني نيز به دليل پيشروي نكردن نيروهاي تيپ1 لشكر31 عاشورا و عقب ماندن نيروهاي تيپ عمار كه تلاش آنان با وجود درخواست كمك از نيروهاي لشكر8 نجف بينتيجه مانده بود، نيروهاي اين تيپ پس از الحاق با نيروهاي لشكر عاشورا، پشت جادهي شني شرق كانال اقدام به احداث خاكريز كردند و جناح راست را هم تيپ جوادالائمه با تكميل خاكريز تأمين كرد. پاتكهاي دشمن از حدود ساعت 6 صبح، تحركات نيروهاي عراقي با هدف اجراي پاتك آغاز شد. نيروهاي دشمن در جناح راست از فكه به سمت جنوب و در محدودهي عمليات لشكر عاشورا، تيپ عمار و تيپ جوادالائمه(ع) فشار آوردند و با اجراي آتش پرحجم و آرايش دادن به يك گردان تانك در مقابل نيروهاي لشكر31 عاشورا و تيپ عمار پاتك سنگيني را اجرا كردند. بر اثر تداوم فشار، الحاق بين نيروهاي لشكر عاشورا و تيپ عمار از بين رفته و اين نيروها موفق به تكميل خاكريز در مقابل نيروهاي خود نشدند، ضمن آنكه تيپ جوادالائمه نيز امكان تشكيل يك خط پدافندي مستحكم در جناح راست را با استفاده از خاكريز احداثي پيدا نكرد. بنابراين، نيروهاي تيپ جواد الائمه(ع) به ناچار چند كيلومتر عقبتر (به طرف شرق) رفته و با استقرار روي تپههاي رملي شرق رشيده ـ طاوسيه، جناح راست پدافند را چومو قرار دادند. در جناح چپ عمليات در محدودهي استقرار نيروهاي تيپ امام حسن(ع) و لشكر8 نجف نيز دشمن آتش سنگيني اجرا كرد و در نتيجه به رغم مقاومت نيروها، به دليل افزايش حجم آتش و فشار زرهي و نيز عدم موفقيت نيروهاي اين دو يگان در احداث خاكريزهاي جناحين خود به طور كامل، اين يگانها براي جلوگيري از تلفات بيشتر تا جادهي شني ـ كه در شرق مرز و به موازات آن قرار داشت ـ (حد فاصل پاسگاه رشيده ـ پاسگاه صفريه) عقب آمدند و از ساعت 7 صبح در پشت اين جاده شروع به احداث خاكريز كردند و جناح چپ خود را به تپههاي رملي شرق پاسگاه صفريه دادند. اين در حالي بود كه جناح راست اين دو يگان به دليل الحاق نشدن با نيروهاي تيپ عمار همچنان تهديد ميشد. در اين ميان، نيروهاي لشكر8 نجف كوشيدند با احداث خاكريز هلاليشكل، سرپلي را در غرب كانالهاي اول و دوم حفظ كرده و مانع تشكيل خط در اين منطقه به وسيلهي نيروهاي عراقي شوند. بر اثر فشار پيوستهي عراق و پاتكهاي متعدد، ناگزير نيروها به داخل كانال دوم (شرق جادهي آسفالتِ غرب مرز) آمده و در داخل كانال مقاومت كردند. دشمن با پي بردن به محل اين نيروها از دو طرف وارد كانال شده و به آنان هجوم برد. مقاومت رزمندگان به حدي شديد و حماسي بود كه دشمن تصور كرد خط پدافندي نيروهاي ايراني درون كانال است* و در نهايت عراقيها با اجراي چند پاتك كه تلفات بسياري براي آنها در پي داشت، اين منطقه را تصرف كردند.** در محدودهي تيپ عمار (از لشكر27) نيز پس از ابلاغ تشكيل خط دفاعي، تعدادي از نيروهاي اين يگان كه از كانال دوم عبور كرده بودند در درون اين كانال مستقر شدند و با توجه به نبود امكان تخليهي مجروحان و نداشتن آب و غذا و در حالي كه تنها از طريق بيسيم با فرماندهي يگان ارتباط داشتند، همچنان سلحشورانه در مقابل فشار شديد و حجم بالاي آتش دشمن مقاومت ميكردند.* سرانجام خط پدافندي تشكيل شده و يگانها به اين شكل تأمين شدند: تيپ35 امام حسن(ع) و لشكر8 نجف: پشت جادهي شني در حد فاصل پاسگاه رشيده تا پاسگاه صفريه؛ تيپ1 لشكر31 عاشورا، تيپ عمار و تيپ جوادالائمه: از شمال پاسگاه رشيده و روي تپههاي شمالي اين پاسگاه (تپه دوقلو) و تپههاي خال و چومو و جناح راست نيز روي تپههاي چومو قرار داشت. بدين ترتيب با وجود تدبير فرماندهان و تلاش يگانهاي شركتكننده در عمليات، تنها بخشهايي از اهداف تعيينشده تصرف شد. در واقع تقريباً هيچ يك از يگانها به دلايل متعددي** موفق به تأمين هدفهاي خود در مرحلهي اول عمليات نشدند. با روشن شدن هوا، حفظ مناطق تصرفشده و اصلاح و تقويت خطوط پدافندي براي مقابله با پاتكهاي قريبالوقوع دشمن در رأس كار يگانها قرار گرفت.[۱]
گزارش - 532
با توجه به ضرورت بررسي دقيق آخرين وضعيت منطقه و چگونگي تداوم عمليات، فرماندهي عمليات تصميم گرفت تا در جلسهيي با حضور فرماندهان يگانهاي سپاه و ارتش در مورد ادامهي كار تصميمگيري شود. در اين جلسه كه ساعت 11 صبح در مقر سپاه سوم صاحبالزمان(عج) تشكيل شد، اين افراد حضور داشتند: محسن رضايي (فرمانده كل سپاه پاسداران)، احمد غلامپور، رحيم صفوي، مهدي زينالدين (فرمانده لشكر17 علي بن ابيطالب(ع))، غلامعلي رشيد، سرهنگ علي صياد شيرازي (فرمانده نيروي زميني ارتش)، احمد كاظمي (فرمانده سپاه هفتم و لشكر8 نجف)، سرهنگ حسني سعدي (جانشين نيروي زميني ارتش)، عزيز جعفري (فرمانده قرارگاه نجف اشرف)، سرهنگ قويدل (فرمانده ركن 3)، محمدابراهيم همت (فرمانده سپاه11 قدر)، سرهنگ شاهان، و مسئولان طرح و برنامه و توپخانهي قرارگاه (ص). فرماندهان حاضر به ترتيب عمليات نيروهاي تحت امر خود را تشريح و آخرين وضعيت خطوط پدافندي را روي نقشه مشخص كردند. همهي فرماندهان حاضر، بر عمق و پيچيدگي موانع و وسعت و تنوع ميدانهاي مين تأكيد داشتند. در اين خصوص احمد غلامپور گفت: «جنگ ديشب، جنگ با موانع بود و در طول جنگ بيسابقه بود.» محمدابراهيم همت نيز گفت: «علاوه بر ميدانهاي مين، دشمن در شيارها و حتي زير بوتهها را مين كار كرده بود و در بعضي قسمتها نيز مينهاي غير منظم كاشته بود كه كار نيروهاي تخريب را خيلي سخت كرد.» احمد كاظمي هم با اشاره به وضعيت موانع و سرعت عمل نيروهاي عراقي در ايجاد موانع جديد در چند روز گذشته ـ به گونهيي كه موجب تغيير وضعيت زمين در فاصلهي آخرين شناساييها تا شب عمليات شده بود ـ اظهار كرد: «بچهها بعد از عبور از معبر با مينهاي كاشتهشدهي جديد مواجه شدند و تعدادي از بچهها روي ميدان مين رفتند.» پس از اتمام گزارشها، فرمانده سپاه در جمعبندي از وقايع شب قبل با تأكيد بر پيچيدگي زمين از نظر وجود موانع، ردههاي پدافندي و استحكامات، اين عمليات را بيسابقه خواند و گفت: «ده كيلومتر پيادهروي در عمق منطقه، وجود استحكامات، كمينها و عبور از ميادين متعدد مين و عبور از كانالها باعث نگه داشتن نيروهاي ما شد.» وي دسترسي به بخشهايي از خطوط پدافندي عراق را به منزلهي تصرف جاپا دانست و افزود: «ما يك جاپا ميخواستيم و هدف از اين جاپا آن بود كه موانع و استحكامات را پشت سر بگذاريم كه اين هم شد. به زمين توجيه شديم، ميادين مين هم شناخته شدند.» پس از سخنان فرمانده سپاه، جلسهي فرماندهان يگانهاي تحت امر قرارگاههاي خاتمالانبيا(ص)، كربلا و نجف به طور جداگانه ادامه يافت و فرماندهان به بررسي جزئيتر و دقيقتر تحكيم خطوط پدافندي و چگونگي ادامهي عمليات پرداختند. اين گفت و گوها بيشتر حول محور نحوهي تكميل مرحلهي اول عمليات ادامه يافت؛ از جمله رحيم صفوي با تأكيد بر تصرف اهداف مرحلهي اول عمليات گفت: «[تيپ] امام حسن(ع) با بقيه نيروهاي آمادهاش و نيروهاي در خطش مأموريت خودش را ادامه بدهد و هيچ تغييري در مأموريتش به وجود نيايد. لشكر نجف هم 3 تا 4 گردان به آن اضافه شود و [طبق مانور قبلي] تا جادهي شني پس از كانال كشاورزي بيايند و خاكريز بزنند. جوادالائمه هم خاكريز جناح خود [جناح راست عمليات] را تكميل كند.» سرهنگ قويدل (رئيس ركن 3 نيروي زميني ارتش، طرح و عمليات) هم با تأكيد بر تصرف اهداف مرحلهي اول عمليات گفت: «هدف [از ادامهي عمليات] تكميل مرحلهي اول باشد، اما اگر امشب با همان نيروها[ي شب قبل] تك كنيم موفق نيستيم. [بايد] نيروهاي تازهنفس وارد عمل بشوند.» سرهنگ شاهان نيز با تأييد نظر سرهنگ قويدل به تصرف اهداف مرحلهي اول با استفاده از نيروي قويتر تأكيد كرد. در پايان جلسه، فرماندهي كل سپاه پاسداران و فرماندهي نيروي زميني ارتش پس از شنيدن نتايج گفت و گوها در مشورت با يكديگر به اين نتيجه رسيدند كه: «به علت از دست رفتن زمان براي انتقال نيروي تازهنفس، عمليات با يك شب تعويق و با هدف تأمين خط حد تعيينشده در مرحلهي اول عمليات [رسيدن به كانال كشاورزي]، در شب بعد انجام شود و در اين فرصت يگانهاي در خط، خاكريزهاي شرق جادهي شني [قبل از كانال اول] را تقويت نموده و مواضع دفاعي خود را مستحكم نمايند، و دو لشكر8 نجف و حضرت رسول(ص) الحاق با يكديگر را كامل نموده و آماده باشند تا اهداف مرحلهي اول عمليات را تأمين كنند.»[۲]
گزارش - 533
گلولهباران شهرهاي آبادان و خرمشهر امروز هم ادامه يافت. بر اثر اين حملات يك منزل و يك مدرسه در آبادان تخريب شد.[۳] در ادامهي كمكهاي نظامي و مالي كشورهاي عربي به عراق، عربستان و قطر 100 دستگاه نفربر پي.ام.پي. و 50 تانك تي54 را از طريق مرزهاي كويت به عراق ارسال كردند، اين محمولهها در پادگان الشعيبهي بصره تخليه شدند.[۴]
گزارش - 534
به دنبال حملهي نيروهاي كومهله به پايگاه درمان و سقوط اين پايگاه، نيروهاي خودي متشكل از 2 گردان فتح و فجر از مهاباد و يك گروهان از ارتش براي بازپسگيري پايگاه به منطقه اعزام شدند. به دليل بارش سنگين برف و مسدود بودن جاده، نيروهاي خودي از ساعت 7 صبح به وسيلهي يك بلدوزر مشغول بازگشايي جاده شدند و تا نزديكي ظهر 1500 متر از جادهي اصلي را گشودند. پس از آن، گردان12 فجر براي تصرف ارتفاعات سمت راست و يك گروهان از گردان 7 فتح نيز براي تصرف ارتفاعات سمت چپ و روستاي سرقلات و 2 گروهان گردان فتح به همراه يك گردان ارتش نيز براي بازگشايي و پيشروي در جاده و گردنهي درمان حركت خود را آغاز كردند و با نيروهاي كومهله و دمكرات درگير شدند، اما وجود مه شديد در منطقه از يك سو و اشراف كامل نيروهاي كومهله و دمكرات بر بلنديهاي اطراف از سوي ديگر موجب شد* به رغم درگيري شديد، هيچ كدام از محورها به اهداف خود دست نيابند، سرانجام نيروهاي خودي ساعت 15 ناچار به عقبنشيني شدند. در اين عمليات 25 تن از افراد گروه كومهله و حزب دمکرات كشته و 30 تن زخمي شدند. از افراد خودي نيز 19 تن شهيد، 35 تن زخمي و 2 نفر مفقود شدند.*[۵] امروز عزالدين حسيني پيام تبريكي را به مناسبت تصرف پايگاه درمان، به رهبري (فرماندهي)، نيروهاي گروه كومهله ارسال كرد.[۶]
گزارش - 535
اقدامات افراد مسلح غير قانوني در مناطق كردنشين تلفات و خساراتي در پي داشت. همچنين يكي از افراد كومهله در سنندج خود را تسليم كرد. 1. در محور سنندج ـ قروه در منطقهي صلواتآباد، در حالي كه نيروهاي ژاندارمري در حال استقرار براي تأمين جاده بودند، افراد مسلح غير قانوني با استفاده از مهآلود بودن هوا به نيروهاي خودي نزديك شده و به آنها حمله كردند. اين درگيري كه تا ساعت 14 ادامه داشت با اعزام نيروهاي كمكي و فرار مهاجمان از منطقه پايان يافت. به دليل وجود مه و نبود ديد كافي تعقيب اين افراد مقدور نشد. در اين درگيري، 11 تن از نيروهاي ژاندارمري و يك تن از افراد سپاه شهيد شدند و 7 تن نيز زخمي شدند؛ يك وانت ژاندارمري در آتش سوخت و به يك تانكر نيز خسارت وارد شد. از تلفات مهاجمان آماري در دست نيست.[۷] 2. نيروهاي مسلح غير قانوني در محور مهاباد ـ مياندوآب ميني را كار گذاشتند كه يك خودرو حامل نيروهاي تأمين جاده به آن برخورد كرد و بر اثر انفجار ايجادشده 3 تن از اين نيروها زخمي شدند.[۸] 3. در منطقهي سردشت، نيروهاي مسلح غير قانوني به سوي پايگاه مسافري تيراندازي كردند كه موجب شهادت يكي از نيروهاي بومي پايگاه شد.[۹] در سنندج نيز يكي از افراد گروه كمونيستي كومهله خود را به يكي از پاسگاههاي نظامي معرفي و درخواست اماننامه كرد. وي يك قبضه كلت نيز به نيروهاي پايگاه تحويل داد.[۱۰]
گزارش - 536
تعدادي از افراد وابسته به سازمان مجاهدين خلق در شهرهاي مختلف كشور دستگيرشدند. در اصفهان دو موتورسوار از وابستگان به سازمان مجاهدين خلق كه قصد ترور نيروهاي گشت سپاه را داشتند به دليل هوشياري پاسداران موفق به اجراي نقشهي خود نشده و دستگير شدند. در اين حادثه يكي از آنها زخمي شد.[۱۱] در رودبار، سه نفر از افراد اين سازمان كه طراح و مجري ترور يكي از افراد اين شهر بودند، دستگير شدند.[۱۲] در تايباد نيز 3 تن از افراد وابسته به سازمان مجاهدين خلق كه از افغانستان براي اين سازمان اسلحه تهيه ميكردند دستگير شدند.[۱۳] همچنين در جادهي همدان ـ باختران، 3 تن از افراد سازمان كه تحت تعقيب بودند، در حالي كه 10 ميليون ريال و 2 اسلحه به همراه داشتند، دستگير شدند.[۱۴] در بابل نيز يكي از افراد وابسته به سازمان كمونيستي چريكهاي فدايي خلق (اقليت) به اعدام محكوم و حكم دربارهي وي به اجرا درآمد.[۱۵]
گزارش - 537
خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي به ذكر نمونهي ديگري از همكاري مردمي در جبهههاي جنگ پرداخته است؛ در اين گزارش آمده است: «به مناسبت دههي فجر نمايشگاهي شامل 120 نوع قطعات يدكي تانكهاي ام60 و ام47 و نفربر ام113 كه توسط كاركنان كارخانجات تانكسازي مسجدسليمان و دانشآموزان هنرستان فني ارتش اين شهر كه براي اولين بار در ايران ساخته شده، در پاركينگ بازار اصلي مسجدسليمان به معرض نمايش گذاشته شده است. لازم به تذكر است كه 30 درصد از قطعات يدكي موتور و 60 درصد از بدنهي تانكهاي مختلف و 100 درصد بدنهي نفربر در اين كارخانجات و هنرستان ساخته ميشود.» بر اساس اين گزارش، موتورهاي خارج از ردهي شارژ باطري تانك، با همت كاركنان اين كارخانجات به موتور آب با فشار 2 اينچ تبديل شده است. سرپرست جهاد كارخانجات تانكسازي ارتش در مسجدسليمان در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: «تا كنون 1700 نوع قطعهي يدكي تانكهاي مختلف و نفربر در اين كارخانه به وسيلهي كاركنان و دانشآموزان هنرستان فني ارتش ساخته شده كه تعدادي از اين قطعات براي نمايش به تهران ارسال شده است.»[۱۶]
گزارش - 538
200 تن از راندهشدگان عراقي در اردوگاه ميثم ملاوي لرستان اسكان يافتند. جعفر كرمي سرپرست جمعيت هلالاحمر لرستان، با اعلام اين خبر گفت: «روز گذشته، 200 تن از برادران و خواهران راندهشدهي عراقي توسط عوامل رژيم بعثي صهيونيستي عراق در سرماي طاقتفرسا از طريق غرب كشور وارد خاك ما شدند كه در بين آنها اكثراً افراد سالخورده به چشم ميخورد كه بنا به اظهار اين عده خانوادههاي آنها در زندانهاي عراقي به سر ميبرند.»[۱۷]
گزارش - 539
امام خميني در جمع مسئولان و حاكمان شرع دادگاهها و دادسراهاي انقلاب اسلامي مركز، بر ادامهي فعاليت حاضران و بيتوجهي به مواضع كشورها و رسانههاي خارجي تأكيد كرد. در اين ديدار امام خميني به برخي شايعاتي كه محافل غربي دربارهي ايشان مطرح كرده بودند، پاسخ داد. گفتني است اين سخنان، از جمله موارد نادري است كه امام خميني در آن به نحوي دربارهي شخصيت خود، مطالبي را بيان كرده است. ايشان فرمودند: «ما بايد اين راهي كه در آن واقع شديم ببريمش تا آخر. مأيوس نبايد بشويم و شما هم دنبال اين نباشيد، يعني خيال اين را نكنيد كه به شما يا به ايرانيها، خارجيها تبريك ميگويند. آنها تا آخر هم با ما سروكارشان، سروكار دشمني است و ما هم بايد اعتنايي به اين دشمنيها نكنيم. آنها همه چيز دارند، ما خدا داريم، يعني همه چيز ما داريم، آنها هيچ چيز ندارند و تا حالا هم كه خداي تبارك و تعالي به ما لطف فرموده، عنايت فرموده حالا هر كس، هر چيزي ميخواهد بگويد بگويد، به ما چه ربطي دارد براي ما همه ميگويند، براي شما هم بگويند مثلاً براي من ميگويند كه، از اين خارجيها يك وقتي نوشته بودند، چه كردند كه خودش ديگر كاري از او نميآيد اين اطرافيها دارند اداره ميكنند او را، آن اطرافيها را من تا حالا نشناختهام كه او هي دارد به من ميگويد ـ عرض ميكنم كه ـ يا فلان آدم يا فلان آدم در او تأثير دارد، حال آنكه اگر مرا آنهايي كه شناختهاند ميدانند كه من آني كه بايد انجام بدهم تحت تأثير واقع نميشوم، انجام ميدهم. اگر من بنا بود كه تحت تأثير واقع شده بودم از اول بنا بود نبايد اصلاً وارد بشوم در كار، با اينكه آنقدر به من خيرخواهي كردند الي ماشاءالله، خوب، من در پاريس هم كه بودم خيرخواهي زياد ميشد كه كشته ميشود، چه ميشود، شلوغ ميشود، چه ميشود، پيش هم نميرود، از اينها، لكن ما ديديم كه خوب، يك تكليفي است ما ادا ميكنيم، توانستيم كه بحمدالله حالا هم توانستيم كار را انجام بدهيم.»[۱۸]
گزارش - 540
در جلسهي امروز مجلس شوراي اسلامي، آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس و نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع، به مناسبت شروع عمليات والفجر سخنراني كرد. نويد پيروزي در عمليات والفجر و پيامد مثبت پيروزي در آن براي مردم عراق و هشدار به كشورهاي عربي منطقه براي پرهيز از همكاري بيشتر با عراق، از موضوعات اصلي سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني بود. وي گفت: «بعد از انتظار طولاني مردم، ديشب حملهي سرنوشتساز رزمندگان اسلام به دشمن بعثي عفلقي آغاز شد و خوشبختانه با اسمي كه گذاشتهاند عمليات فجر و با الهامي كه از نام قرارگاه ميگيريم، انتظار داريم كه اين آخرين عمليات رزمي ما باشد و سرنوشت نهايي منطقه را تعيين كند. در دو سه ماه گذشته، ما با هر زباني كه ميسر بود اخطارها و نصيحتها و ابلاغها را كرديم، به مردم عراق نويدها را داديم و به ارتش عراق اخطار كرديم، به بعثيهاي عراق اخطار كرديم، به حاميان عراق اخطار كرديم، از همهي تريبونها و امكانات تبليغيمان به دنيا گفتيم و اتمام حجت كرديم و حقوقمان را مشخص نموديم و صبر كرديم و مهلت داديم. متأسفانه حتي در اظهارات ديروز صدام ميبينيم كه اخطارهاي ما جدي گرفته نشده و حمل بر ضعف يا چيز ديگري شده است. به هر حال ما در پيشگاه خداوند و مردم منطقه و مسلمانان همهي درهاي عذر را بر روي دشمنان متجاوز بستيم و امروز به ناچار دست به آخرين تلاشمان براي احقاق حقمان و براي احقاق حق مردم عراق زديم.» رئيس مجلس افزود: «در اين مرحلهي حساس و نقطه7 عطف نظامي و سياسي، لازم است كه باز به مردم عراق نويد بدهيم كه خودشان را آماده بكنند براي زندگي بهتري بدون بعث ملحد عراق و حكومت عفلقيها و به دولتهاي منطقه مخصوصاً دولتهاي جنوب خليج فارس، باز دوستانه اخطار ميكنيم كه الآن پاي خودشان را از ماجراها بيرون بكشند و بيش از اين آلوده نكند و مطمئن باشند كه ما در مورد آنها اين مقدار حوصله را به خرج ميدهيم كه از خطاهاي گذشتهشان بگذريم و در صدد انتقام عداوتهاي آنها نباشيم. به آوارگان و مظلومان عراق نويد ميدهيم كه خودشان را آماده كنند براي برگشتن به كشورشان و ما هم به عنوان حامي آنها، حامي كه هيچ چشمي به منافع و مصالح آنها نداريم جز خدمت كردن به آنها و هيچ نظري به خاك و امكانات مردم عراق نداريم جز حفظ آنها و اميدواريم كه دنيا هم اين حرف را درست بفهمد و باعث نشوند كه در اين مرحلهي حساس كه ما را مجبور كردند حقمان را به زور بگيريم و با قدرت عمل بكنيم دوباره وضعي را به وجود نياورند كه جنگ طولاني بشود. و به رزمندگان هم توجه ميدهيم كه سعي كنند اين عمليات تداوم داشته باشد و تمام نشود تا آنجا كه جنگ زودتر خاتمه پيدا كند و مردم منطقه از شر اين جنگي كه به منطقه تحميل شد و از شر ابرقدرتها كه مرموزانه به اين جنگ دامن ميزنند و رياكارانه مدعي صلحطلبي [ميشوند] و دعوت به صلح ميكنند[رها شوند].»[۱۹] هاشمي رفسنجاني همچنين در ديدار با مهمانان خارجي كه به مناسبت دههي فجر به ايران آمدهاند، دربارهي جنگ تحميلي، دلايل شروع و پيامدهاي آن گفت: «ماهيت جنگ يك ماهيت كاملاً امپرياليستي است كه براي سركوب اسلام در منطقه و حفظ منافع ابرقدرتها به ويژه امريكاي جنايتكار و ايجاد تفرقهي بيشتر در دنياي اسلام بر جمهوري اسلامي ايران تحميل شد. وقتي كه انقلاب ما جريان ليبراليست را سركوب كرد و تودهي انقلابي به عنوان خط امام، حكومت را به دست گرفت، دشمنان انقلاب و اسلام تصميم گرفتند جلو جريان جديد را ـ كه خط امام و اسلام راستين بود ـ بگيرند و در اين مورد برنامههاي زيادي از قبيل كودتا، تجزيهي استانهاي ايران، ترور و جنگ داشتند كه مهمترين آنها جنگ بود كه از طريق يكي از كشورهاي همسايه، جنگ را بر انقلاب نوپا تحميل كند و اين كشور جز عراق نميتوانست باشد. زيرا همسايگان ما از لحاظ شرايط داخلي و امكانات در وضعي نبودند كه با ما وارد جنگ شوند، اما عراق و حزب بعث عفلقي از مدتها پيش با شعار سوسياليزم چپروي و به اسم جنگ با اسرائيل امكانات كشور را در ارتش خلاصه كرده بود و ميخواست به خيال خودش طي يك هفته، خوزستان را از ايران جدا كند تا جمهوري اسلامي نتواند ادامهي حيات دهد. همچنين جزاير ايراني خليج فارس را نيز بين كشورهاي كوچك حوزهي خليج فارس تقسيم نمايد.» رئيس مجلس سپس با يادآوري اينكه ارتش ايران به دليل صدمه ديدن و تصفيه شدن در جريان انقلاب اسلامي، آماده براي دفاع نظامي آماده نبود، گفت: «روزهاي اول جنگ، عراق ظاهراً پيروز بود، ولي هنگامي كه به دستور امام فرمان بسيج عمومي داده شد مقاومت و دفاع مردم و نيروهاي نظامي ما شروع گرديد و پس از مدتي كه نيروهاي رزمندهي ما آماده و منسجم شدند حركت دفاعي ما تبديل به تهاجم گرديد و قدم به قدم عراق را عقب رانديم.» حجتالاسلام رفسنجاني افزود: «ما از همان روزهاي اول حرفمان را براي صلح و ادامهي جنگ زديم و امروز نيز پس از گذشت دو سال، همان حرف را ميزنيم كه آن بيرون رفتن عراق از خاك ميهن اسلامي، پرداخت غرامت و مجازات متجاوز بود، ولي آنها با فرستادن ايادي خودشان به اسم ميانجيگري ميخواستند ضمن در اشغال داشتن خاك كشور ما امتياز بگيرند و روحيهي مردم ما را خراب كنند، اما چون آنها به شرايط ما جواب مثبتي ندادند ما ميجنگيم تا حقوقمان را بگيريم و متجاوز را مجازات نماييم.»[۲۰]
گزارش - 541
ميرحسين موسوي نخستوزير، در مصاحبه با خبرگزاري جمهوري اسلامي دربارهي نتايج عمليات والفجر گفت: «اين حمله و پيروزي رزمندگان طبيعتاً نيروهايي را در داخل جنبش غير متعهدها متوجه خواهد ساخت كه تا چه اندازه سخن ما جدي است. سخني كه ملت ما ميگويد نه دولتمردان، به همين دليل اگر جنبش غير متعهدها به معناي واقعي غير متعهد است و طالب صلح و آرامش در منطقه است، بايد موضع خود را صريحتر در مقابل توطئههاي قدرتهاي بزرگ روشن كند و يك موضع صريح در كنار مظلومين و در مقابل ظالمين بگيرد.» نخستوزير همچنين ضمن ابراز اطمينان از آثار افشاگرانه و مثبت اين حمله بر غير متعهدها، به رفتار دولت فرانسه در حمايت از حكومت عراق اعتراض كرد و گفت: «هماكنون فرانسه تمام پلهاي پشت سر خود را در منطقه ويران كرده و در مقابل اين جناياتي كه رژيم صدام انجام ميدهد، فرانسه هم سهيم است و با توجه به سقوط حتمي صدام در منطقه، فرانسه كه سرنوشت خود را با اين رژيم پيوند زده است ضربهيي خردكننده خواهد خورد. ضربهيي كه مقابل هر نوع رخنهي آيندهي اين كشور به منطقه را خواهد گرفت و زمينهي از بين بردن تمام منافع فرانسه را ايجاد خواهد كرد و ما از اين مسئله خوشحاليم.»[۲۱]
گزارش - 542
آقاي علياكبر ناطق نوري وزير كشور و سرپرست كميتههاي انقلاب اسلامي، در مراسم بزرگداشت شهدايي كه در اقدامات تروريستي سازمان مجاهدين خلق به شهادت رسيدهاند، كار اين سازمان را تمامشده خواند. وي همچنين در اين سخنراني براي اولين بار به طور رسمي از دستگيري سران حزب توده و نورالدين كيانوري دبيركل اين حزب خبر داد. به گزارش روزنامهي كيهان، وزير كشور در مقايسهي دههي فجر امسال با سال گذشته و عملكرد منافقين گفت: «سال گذشته منافقين با ايجاد رعب و وحشت كه نهايتاً هدف جدايي مسئولين از مردم را دنبال ميكرد، سعي در ترور مردم سادهي حزبالله و متعهدمان كردند و حال آنكه امسال ما با تلاش برادران سپاه، كميته و نيروهاي انتظامي اين حركت مذبوحانهي منافقين را در سطح كشور بسيار ناچيز و در سطح تهران به صفر رساندهايم.» وزير كشور در ادامهي سخنان خود خبر دستگيري اعضاي حزب توده را تأييد كرد و گفت: «نورالدين كيانوري و بسياري ديگر از اعضا و سران حزب به اصطلاح توده به علت جاسوسي، جعل و اعمال خلاف بازداشت شدند.»[۲۲] راديو امريكا در اين باره گفت: «حجتالاسلام ناطق نوري وزير كشور ايران، اين گزارش را تأييد كرد كه از جمله بازداشتشدگان، احسان طبري است كه تئوريسين و فرضيهپرداز عمدهي حزب كمونيست ايران محسوب ميشود. بنا به گفتهي مقامات جمهوري اسلامي، رهبران حزب توده به اتهام جاسوسي، جعل اسناد و فعاليتهاي غير قانوني بازداشت شدهاند. ديپلماتهاي غربي بر اين اعتقاد هستند كه در پي تبليغات خصمانهي روزافزون ميان ايران و شوروي، ماجراي بازداشت رهبران حزب تودهي ايران نمايانگر تيرگي بيشتر در روابط دو كشور تلقي ميشود.» راديو امريكا ميافزايد: «نورالدين كيانوري از آغاز، حمايت كامل خود را از سياستهاي آيتالله خميني اعلام داشته بود، ولي جناح محافظهكار رهبران مذهبي ايران همچنان با نفوذ كمونيستها در كشور مبارزه ميكردند. از سوي ديگر گزارش ميشود كه اتحاد جماهير شوروي فروش تسليحات را به عراق در جنگ با ايران از سرگرفته است. مقامات رژيم جمهوري اسلامي مسكو را متهم ساختهاند كه موشكهاي دوربرد در اختيار عراق قرار دادهاند.»[۲۳]
گزارش - 543
دكتر علياكبر ولايتي وزير امور خارجه، در ادامهي ديدار با مقامات كرهي شمالي، امروز در پيونگ يانگ پايتخت كرهي شمالي با معاون وزير بازرگاني خارجي و جمعي از مسئولان وزارت خارجهي كره به تفصيل در خصوص روابط دو كشور، اوضاع بينالمللي، جنبش عدم تعهد و اجلاس سران در دهلينو، گفت و گو كرد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، دو طرف با تأكيد بر لزوم گسترش روابط سياسي و تجاري دوجانبه، دربارهي صدور نفت به كره و اجراي پروتكلهاي منعقدشده ميان دو كشور به مذاكره پرداختهاند. افزايش همكاريهاي صنعتي ايران و كرهي شمالي به ويژه در مورد احداث كارخانههاي جديد ذوب سرب و روي و افزايش توليد ذغال سنگ براي صنايع فولاد ايران از موضوعات ديگري بود كه در اين ديدار مورد بحث قرار گرفت. اين خبرگزاري افزود: «لازم به تذكر است كه مواضع مشترك دو كشور در مورد هفتمين اجلاس عدم تعهد به ويژه طرح پيشنهادي حجتالاسلام خامنهاي رياستجمهوري اسلامي ايران در ايجاد صندوق مشترك به منظور جلوگيري از تحميل نظر استكبار جهاني در مجامع بينالمللي نيز مطرح و مورد استقبال واقع گرديد. در اين ملاقات، دكتر ولايتي حمايت ايران را از داوطلبي كرهي شمالي براي برگزاري هشتمين كنفرانس سران عدم تعهد در سال 1986 اعلام كرد، ضمناً حمايت دو كشور از حركتهاي رهاييبخش و لزوم مقابله با تحريكات امپرياليسم و صهيونيسم در خاورميانه، امريكاي لاتين و خاور دور و برچيده شدن پايگاههاي نظامي بيگانه از اين كشورها مورد تأكيد طرفين قرار گرفت.»[۲۴]
گزارش - 544
حسين شيخالاسلام معاون سياسي وزارت امور خارجه كه به يمن جنوبي سفر كرده است، در عدن پايتخت اين كشور، با عبدالعزيز الوالي وزير خارجهي جمهوري دمكراتيك خلق يمن ديدار و گفت و گو كرد. در اين ديدار كه قائممقام وزير خارجهي يمن و سفير جمهوري اسلامي ايران در عدن نيز حضور داشتند، در خصوص مسائل سياسي منطقه و كنفرانس آيندهي سران كشورهاي غير متعهد و ساير مسائل مورد علاقهي دو كشور بحث و گفت و گو شد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، وزير امور خارجهي يمن در اين ديدار بر لزوم تقويت جبههي پايداري و فعالتر كردن آن تأكيد و مواضع كشورش را دربارهي مسائل مختلف جهاني تشريح كرده است. همچنين دو طرف دربارهي مسئلهي فلسطين و نيز گسترش مبارزه عليه امريكا و صهيونيسم گفت و گو كردند. معاون سياسي وزارت امور خارجه در اين ملاقات مواضع جمهوري اسلامي ايران دربارهي جنگ تحميلي عراق عليه ايران را تشريح كرد. وي همچنين دعوتنامهي رسمي دكتر ولايتي از وزير خارجهي جمهوري دمكراتيك خلق يمن جهت بازديد از ايران را به وي تسليم كرد.[۲۵] خبرگزاري يوگسلاوي در گزارشي با عنوان "تهاجم ديپلماتيك ايران" تحركات سياسي اخير ايران را مورد توجه قرار داده و آورده است: «به دنبال انزواي نسبي و كوتاهمدت ايران در بين ديگر كشورهاي جهان ـ مدت زماني كه نخستوزير ايران از آن به عنوان تثبيت اوضاع داخلي ياد ميكند ـ ايران هماكنون مبادرت به يك تهاجم ديپلماتيك وسيع كرده است. تهاجم ديپلماتيك ايران در اين نقطه سه هدف فوري را دنبال ميكند: معرفي انقلاب اسلامي و تقويت و تحكيم وحدت ميان تمامي مسلمانان جهان، كسب اطمينان از حمايت سياسي از ايران در جنگ با عراق و تعديل و تطبيق مواضع با كشورهاي مترقي جنبش عدم تعهد براي شركت در هفتمين اجلاس غير متعهدها در دهلينو.» خبرگزاري تاينوگ ميافزايد: «ديدارهاي جاري ولايتي وزير خارجهي ايران از جمهوري دمكراتيك مردمي كره و همچنين مذاكرات اخير وي در دمشق و سفر جاري احمد عزيزي قائممقام وزير خارجهي [ايران] به كوبا، الجزاير و ليبي، همه در رابطه با اهداف يادشده است. 6 هيئت نيز تا كنون براي ديدار از 14 كشور افريقايي و آسيايي تهران را ترك كردهاند.»[۲۶]
گزارش - 545
به دنبال درخواست ايران از كميسيون حقوق بشر سازمان ملل براي رسيدگي به سرنوشت 9400 تن از ساكنان مناطق جنگي كه پس از هجوم عراق و اشغال خاك ايران مفقود شدهاند، كشورهاي حامي عراق تلاش خود را براي مسكوت گذاشتن اين درخواست آغاز كردهاند، ولي اين تلاشها با موانعي رو به رو است. يك مقام آگاه در وزارت امور خارجه در ژنو اعلام كرد: «در حال حاضر كميسيون حقوق بشر در برابر يك مشكل بزرگ قرار گرفته است، زيرا چنانچه تسليم فشارهاي سياسي امريكا و ديگر حاميان صدام شده، درخواست ايران را رد كند و برخلاف اساسنامهي كميسيون عمل كند، اين امر ضربهي شديدي به اعتبار اين كميسيون وارد ميسازد. عراق بلافاصله از اينكه از طرح مسئلهي مفقود شدن 9400 نفر در كميسيون حقوق بشر، مطلع شد با رئيس گروه كار مربوطه تماس و به شدت وي را براي مخفي نگهداشتن قضيه تحت فشار قرار داده است. رئيس گروه كار ضمن تماس (با نمايندگي ما) مراتب فوق را اعلام و اظهار داشت، حتيالمقدور سعي دارد مسئله را به نحوي كه نتيجهبخش باشد حل نمايد، ولي از طرفي نظر دولت عراق نيز مطرح است. از شواهد امر چنان برميآيد كه كميسيون به شدت در محظور قرار گرفته و سعي دارد به نحوي از مسئله فرار كند. به نظر ميرسد در صورتي كه بخواهند مسئله را لوث نمايند فرصت خوبي به دست ميآيد كه جهتگيري سياسي در كميسيون افشا و محكوم گردد.»[۲۷]
گزارش - 546
در پي انتشار اعلاميهي مشترك سه كشور ايران، سوريه و ليبي، در تاريخ 13 بهمن 1361 كه در آن مواضع ايران در جنگ مورد تأييد قرار گرفته بود، امروز خبرگزاري آسوشيتدپرس به نقل از روزنامهي كويتي الانباء، از واكنش كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس به اين بيانيه خبر داده و آورده است: «كشورهاي نفتخيز خليج فارس از سفراي خود خواستهاند تا نگراني عميق خود را از بيانيهي مشترك سوريه، ليبي، ايران كه عليه عراق منتشر شده بود به دولت سوريه ابلاغ كنند. روزنامهي كويتي الانباء در اين باره نوشت: چندي پيش سفراي عربستان، كويت، امارات، بحرين، قطر، عمان با عبدالحليم خدام وزير خارجهي سوريه ملاقات كرده و اين نارضايتي را به وي اطلاع دادند و بيانيهي مشترك را خيانت به سنن اعراب و اتحاديهي عرب توصيف كردند. كشورهاي معترض اعضاي شوراي همكاري خليج فارس هستند. در همين حال عبدالعزيز حسين وزير مشاور در امور كابينهي كويت، اعلام كرد كه صدام حسين پيامي در مورد بيانيهي مشترك به شيخ جابر الاحمد حاكم كويت فرستاده است.»[۲۸]
گزارش - 547
همزمان با آغاز عمليات والفجر، سيد محمدباقر حكيم سخنگوي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، مردم اين كشور را به قيام عليه حكومت عراق و نظاميان آن كشور را به پيوستن به نيروهاي ايراني فراخواند و تأكيد كرد كه نيروهاي ايراني نيروهاي آزاديبخش هستند و براي رهايي مردم عراق آمدهاند. وي خطاب به ارتشيان عراق اعلام كرد: صدام مايل است كه شما عليه اسرائيل بسيج نشويد و اينك فرصت خوبي براي باطل كردن اين برنامهي صهيونيستي صدام در دست داريد و مردم نيز بايد در اين لحظات حساس مسئوليت سنگين خود را به عهده گرفته، بر تلاش خود بيفزايند و آخرين ضربه را به رژيم صدام وارد سازند تا از اين طريق جمهوري اسلامي عراق را برقرار و راه آيتالله شهيد صدر را تداوم بخشند. حجتالاسلام حكيم آنگاه با اشاره به بازديدش از جبهههاي جنگ تحميلي، ضمن ستودن روحيهي بسيار عالي رزمندگان اسلام گفت: «سپاه قرآن اينك براي آزادسازي اراضي اسلامي آماده است كه اقدام كند.» وي افزود: «از مجموعه دلايل موجود چنين برميآيد كه مردم عراق مخالف رژيم صدام هستند و ما پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به خاطر شوق بيشتر مردم براي استقرار حكومت اسلامي در عراق بيش از هفت هزار شهيد و صد هزار زنداني داشتهايم و به همين دليل نيز مبارزين مسلمان عراقي در جبهههاي نبرد براي مبارزه با رژيم صدام حاضر ميشوند و مردم عراق هم به خوبي ميدانند كه رزمندگان اسلام براي آزادي آنها به خاك عراق وارد ميشوند و انشاءالله مردم مستضعف اين كشور اسلامي به زودي از ورود نيروهاي اسلام به خاك عراق استقبال خواهند كرد.»[۲۹]
ضميمهي 1 گزارش 530 (گزارش راوي لشكر8 نجف از عمليات اين يگان) راوي لشكر8 نجف در گزارش عمليات اين يگان، ماجرا را چنين شرح داده است: «هنگامي [حدود ساعت 5:30 تا 6 صبح] كه نيروها به جادهي آسفالت مرزي رسيدند، برادر محمدي فرمانده تيپ و برادر قديري مسئول محور از احمد كاظمي فرمانده سپاه هفتم و فرمانده لشكر8 نجف در مورد وضعيت يگانهاي چپ و راست خود سؤال كردند، ولي برادر احمد جواب مشخصي نداد و در بررسيها مشخص شد كه يگانهاي چپ و راست اين تيپ موفق عمل نكردهاند و جناحين تأمين نيست. اين نيروها تا ساعت 7 صبح در كنار جادهي آسفالت [مرزي] مستقر بودند و فرمانده تيپ براي دفع پاتكهاي احتمالي دشمن درخواست كمك نيرو كرد، ولي عليرغم جواب مساعد احمد كاظمي، ارسال كمك مقدور نشد. ساعت 7:30، برادر شرويي فرمانده گردان ثارالله اعلام ميكند كه از طرف دشمن در حال تهديد شدن هستيم و به نظر ميرسد دشمن قصد دور زدن و محاصرهي ما را دارد و فرمانده تيپ نيز دستور عقبنشيني صادر ميكند. متأسفانه اين اقدام قدري دير انجام شد، در حدي كه تانكهاي عراقي به نيروهاي ما نزديك شده بودند و به سمت اين نيروها شليك كردند كه تعدادي از آنها شهيد و مجروح شدند و چند نفر نيز از جمله برادر قديري مسئول محور و حدود 60 تا 70 نفر در آنجا مفقود شدند. در اين شرايط مهندسي لشكر حدود 200 متر جلوتر از كانال دوم غرب مرز، يك خاكريز به طول 200 متر احداث نمود و نيروها خود را به پشت خاكريز رسانده و در آنجا به دفاع پرداختند و يك تانك، 2 دستگاه تفنگ 106 و چند نفربر و چند قبضه خمپاره به خط برده شد و اين نيروها تا ساعت 12 ظهر در آنجا مقاومت سلحشورانهيي كردند. ساعت 12، همزمان با پخش غذا بين نيروها، عراق با بهرهبرداري از تعداد قابل توجهي تانك و اجراي آتش پرحجم، پاتك بسيار سنگيني را عليه اين نيروها آغاز كرد كه به دليل محدود بودن طول خاكريز و تراكم بالاي آتش توپخانه، ادوات و تانكهاي دشمن، در همان لحظات اوليه تانك و يكي از قبضههاي [تفنگ] 106 در خط منهدم شد و نيروهاي پشت خاكريز نيز مقاومت سرسختانهيي انجام دادند و تعداد كمي از آنها موفق شدند تا پشت جادهي شني مرز عقب بيايند، ولي تعدادي از شهدا و مجروحين در منطقه باقي ماندند.»[۳۰]
ضميمهي 2 گزارش 530
از عوامل مهم ناكامي نيروها در دستيابي به هدفهاي عمليات در شب اول ميتوان اين موارد را برشمرد: • موانع متعدد و پيچيده كه در برخي محورها بالغ بر 18 رديف ميشد و به گفتهي فرماندهان در طول جنگ، تا آن زمان، بيسابقه بود. درگيري نيروها با موانع در عمل موجب شد تا نيروها نتوانند قبل از آغاز روشني هوا پيشروي مورد انتظار را داشته باشند. در واقع به دليل وجود استحكامات و موانع فراوان نيروها پس از عبور از كمينهاي اوليهي دشمن تا نيمهشب درگير عبور از موانع بودند. براي مثال در يك مورد نيروهاي تيپ عمار (از لشكر حضرت رسول(ص)) بيش از دو ساعت پشت يك ميدان مين بين كانال اول و دوم معطل ماندند. فراواني موانع در چند مورد نيز موجب از دست رفتن زمان شد و علاوه بر اين مسير عبور نيروها را به كلي سد كرد، در حدي كه آنها مجبور به استفاده از معابر يگانهاي همجوار شدند. • تاريكي مطلق هوا نيز در كيفيت كار نيروها در عبور از موانع، پاكسازي سنگرهاي دشمن، پيدا كردن مسير و معابر تأثير عمدهيي داشت، از جمله در يك مورد نيروهاي تيپ امام حسن(ع) حدود يك ساعت از وقت حساس خود را در جست و جوي پل دشمن روي كانال اول، از دست داد. بنابراين، مسائلي مانند گم كردن مسير؛ تشخيص ندادن موانع و عوارض؛ برخورد خودروها؛ زرهي و وسايل موتوري با يكديگر در معابر؛ افتادن در كانالها؛ رفتن روي مين؛ كامل نشدن پاكسازيها و پنهان شدن نيروهاي پراكندهي دشمن در سنگرها هم مزيد بر علت شده بود. • محدود بودن تعداد و عرض معابر و جادههاي عقبه موجب درهم تنيده شدن و انبوهي نيروها و ترافيك بسيار شديد خوردها در اين نقاط و در نتيجه بالا رفتن تعداد تصادفات شده بود. افزون بر اين، حجم آتش دشمن نيز تلفات و ضايعات يگانهاي خودي را افزايش ميداد. علاوه بر موارد يادشده، پارهيي تدابير دشمن در مواجهه با نيروهاي خودي كه با بهرهگيري از تجارب عملياتهاي گذشته صورت پذيرفت، مشكلات را تشديد كرد. در بخشي از گزارش شنود قرارگاه خاتم)ص) در بررسي عمليات در شب اول آمده است: «دشمن در عمليات والفجر به نكات زير توجه داشت: • در ساعت اوليهي درگيري به نيروهاي زرهي خود دستور عقبنشيني داد و پس از مشخص شدن فلش حملهي نيروهاي ايراني، با آرايش دادن به تانكهاي خود از ساعت 6 صبح پاتكهاي خود را آغاز كرد. • با درك درست از نحوهي عمل زرهي ايران به نيروهاي زرهي خود گفته بود كه از تانكهاي ايراني نترسيد چون آنها نميتوانند خوب مانور كنند. • عقبههاي خود را از دسترس ما دور نگهداشته است. • به جاي احداث خاكريز (كه بعداً ما از آن به عنوان پدافند استفاده خواهيم كرد) بيشتر از كانال استفاده كرده بود، زيرا تجربه به او ثابت كرده كه بهترين مواضع پدافندي براي ما خاكريز است. • تجارب ضد پيادهي خود را از طريق ايجاد موانع عميق و گسترده؛ استقرار تيربارهاي زياد در مواضع اوليه و استقرار و بهكارگيري نيروهاي تأمين و كمين در جلوتر از خط اصلي بالا برده است. ضمناً مواردي مانند ضعف در هماهنگي بين يگانهاي همجوار در حين پيشروي كه موجب تفاوت در سرعت پيشروي يگانها از يكديگر و در نتيجه، خالي ماندن جناحين يگانها ميشد؛ عدم استفادهي صحيح از زرهي؛ نبود طرح مانور مشخص زرهي كه شايد ناشي از كمي تجربه در بهرهبرداري از زرهي به ويژه در شب ميشد؛ كشف صحبت كردن در بيسيم خصوصاً پس از برخورد با مشكل تشديد ميشد و در عمل باعث بهرهبرداري دشمن در شناخت محور هجوم و وضعيت نيروهاي ايراني ميشد و... مجموعاً در عدم موفقيت نيروها در شب اول تأثيرگذار بود.»[۳۱]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/11/18
- ↑ سند شماره 162/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر)، 17/11/1361 تا 6/1/1362، صص 17 ـ 12؛ و ـ سند شماره 79/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر)، 17/11/1361، صص 54 ـ 49.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 45.
- ↑ سند شماره 67040 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 20/11/1361، ص 4.
- ↑ سند شماره 18415 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي 24 ساعته، از طرح و برنامهي عملياتي منطقه8 به طرح و برنامه مركز، 30/11/1361، ص آخر.
- ↑ سند شماره 353526 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مهاباد (فرماندهي) به قرارگاه بعثت (فرماندهي)، 18/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 66979 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 19/11/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 353528 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) به قرارگاه بعثت، 18/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 353449 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه بعثت به قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 18/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 2/512566/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش از محمود شاعري فرمانده گردان7 الفتح مهاباد عمليات بازپسگيري پايگاه درمان گزارش، از 28/7/1387، صص 4 ـ 2.
- ↑ سند شماره 232116 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اخبار مناطق كردنشين، از دفتر نخستوزيري، شماره 84، 4/12/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 353312 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن3) به فرماندهي نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات)، 18/11/1361، ص 4؛ و ـ سند شماره 341050 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ناحيهي ژاندارمري كردستان (ركن3) به مقام استانداري استان كردستان، 19/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 5، بخش دوم، ص 2؛ و ـ سند شماره 344873 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از شهرباني استان كردستان به استاندار محترم استان كردستان، 19/11/1361، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 353314 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) به فرماندهي نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 19/11/1361، ص 3؛ و ـ سند شماره 232117 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اخبار مناطق كردنشين، از دفتر نخستوزيري، شماره 83، 26/11/1361، ص 2.
- ↑ مأخذ 5، بخش دوم؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم.
- ↑ مأخذ 3، ص 2.
- ↑ سند شماره 089326 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اخبار مناطق يازدهگانه، مركز اخبار و رسانهها ارتباطات تبليغات و انتشارات ستاد مركزي سپاه، 16/11/1361 الي 28/11/1361، ص 1، گزارشي از ستاد منطقه3 سپاه؛ و ـ سند شماره 089312 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبرنامه، ارتباطات روابط عمومي ستاد مركزي سپاه پاسداران، شماره 45، 28/11/1361، ص 8، به نقل از گزارش ستاد منطقه2 سپاه پاسداران.
- ↑ سند شماره 66845 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 18/11/1361، ص 4.
- ↑ سند شماره 55250 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اخبار هفتگي، از ستاد منطقه4 (فرماندهي) به ستاد مركزي (فرماندهي)، 25/11/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 67006 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه 7 (اطلاعات) به ستاد مركزي اطلاعات، 20/11/1361، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 66881 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه3 (فرماندهي) به ستاد مركزي فرماندهي، 18/11/1361، سند تكبرگي.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 325، 19/11/1361، صص 6 و 5، اهواز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي ـ 18/11/1361.
- ↑ روزنامهي كيهان، 19/11/1361، ص 7، خرمآباد.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفهي نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني)، جلد 17، تهران: انتشارات شركت سهامي چاپخانهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهمن 1364، ص 181.
- ↑ روزنامهي كيهان، 18/11/1361، ص 2.
- ↑ مأخذ 17، ص 2.
- ↑ مأخذ 17، ص 22.
- ↑ مأخذ 17، ص 2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 326، 20/11/1361، ص 15، راديو صداي امريكا، 19/11/1361، به نقل از رژيم جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 19، ص 4، به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 17، ص 31، به نقل از گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 16، ص 11، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 18/11/1361، گزارشي از خبرگزاري يوگسلاوي از تهران.
- ↑ سند شماره 213700 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبرها و نظرها (اطلاعاتي، سياسي، خارجي)، دفتر مطالعات و پژوهشهاي وزارت امور خارجه، 21/11/1361، ص 6.
- ↑ مأخذ 16، ص 10، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از آسوشيتدپرس از كويت، 18/11/1361.
- ↑ روزنامهي جمهوري اسلامي، 19/11/1361، ص 3، به نقل از قرارگاه خاتمالانبيا(ص) به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ سند شماره 100/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راويان عمليات لشكر 8 نجف در عمليات والفجر مقدماتي (دياني و سهرابي)، صص 69 ـ 67.
- ↑ مأخذ 1، بخش دوم، صص 71 ـ 65؛ و ـ سند شماره 18394 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از واحد شنود اطلاعات عمليات، 27/11/1361، صص 2، 3 و 6.