1364.04.17: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''<big>روزشمار جنگ</big>'''
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364
|نام = 1364.04.17
|نام دیگر= هفده تیر
|روز= 17 تیر 1364
|تاریخ شمسی= 1364.04.17
|تاریخ میلادی= 8 ژوئیه 1985
|تاریخ قمری= 19 شوال 1405
|اسامی عملیات=
|اسامی شهدا=
|اسامی اسرا=
}}


'''<big>پنجشنبــــــه</big>'''
  <div class="bootstrap-btn">[[1360.04.17]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1361.04.17]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1362.04.17]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1363.04.17]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1365.04.17]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1366.04.17]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1367.04.17]]</div>


'''<big>16 آبان  1364</big>'''


'''<big>23 صفر    1406</big>'''
<div style="text-align:justify">


'''<big>7 نوامبر 1985</big>'''


== 1 ==
== گزارش- 241 ==
در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذاری شده است)، امروز در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران: رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه، غلامعلی رشید مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس سپاه، عباس محتاج فرمانده قرارگاه سلمان و فرمانده ناحیه 4 سپاه، احمد غلامپور (جانشين قرارگاه كربلا) و... تشکیل شد. در این جلسه مسئولان نیروی زمینی سپاه، باتوجه‌به مشکلات بسیاری که در سر راه عبور از اروندرود و اجرای عملیات در منطقه فاو وجود دارد، مخالفت جدی خود را با اجرای عملیات در این منطقه اعلام کردند و برای اجرای عملیات در مناطق دیگر پیشنهادهایی دادند.
[[رده:1]]
خلاصه‌ای از گزارش امروز راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه مرکزی سپاه، درباره دیدگاه‌های مسئولان نیروی زمینی سپاه چنین است:


پس از یک‌ روز وقفه در بررسی طرح‌‌های عملیاتی ـ که صرف پیگیری کار مهندسی در مناطق عملیاتی هور و فدک (منطقه عملیاتی فاو) گردید ـ از اوایل امروز بار دیگر مباحث اصلی عملیات آغاز شد. در طول روز مسئولان نیروی زمینی سپاه گفت‌وگو‌های بسیاری کردند و درباره مطالب متعددی ازجمله تأمین شرایط لازم برای اجرای عملیات تبادل‌نظر شد. به‌تدریج مباحث گسترده‌تر و موضوعات جدیدی مطرح شد تا جایی که غلامعلی رشید مسیر بحث را تغییر داد و گفت:
ساعت يك بامداد امروز، دشمن در منطقة سومار به ارتفاع "گيسكه" - كه مربوط به تيپ40 سراب مي‌باشد - حمله كرد. در اين حمله چند تن از سربازان خودي شهيد و به گزارش پست شنود تيپ، حدود چهار تن اسير و تعدادي مفقود شدند. در بعدازظهر همين روز تيپ40 سراب به مواضع از دست داده پاتك كرد، اما موفق به بازپس‌گيري آن نشد و در حدود دويست تا سيصد متري مواضع جديد دشمن، مستقر شد.<ref>سند شمارة 009510 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: طرح و عمليات قرارگاه سلمان، 20/4/1364.</ref> استعداد دشمن در اين تك حدود يك گردان بود.<ref>سند شمارة 009651 مركز مطالعات جنگ: گزارش نوبه‌اي شماره 0137، قرارگاه عملياتي خاتم‌الانبيا(ص).</ref>
اطلاعية نظامي ارتش عراق دربارة اين حمله حاكي است كه نيروهاي مهاجم (كه از آن‏ها به‌عنوان "نيروهاي شجاع بدرالكبري" ياد شده) از تيپ46 ارتش عراق بوده‌اند و توانسته‌اند 50 تن از نيروهاي مدافع را بكشند يا مجروح كنند!<ref>واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري‌اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 18/4/1364، ص1 راديو بغداد، اطلاعية نظامي شماره 1889، هشتم ژوئيه 1985 (7/4/1364).</ref>
با توجه به اغراق مرسوم در همة اطلاعيه‌هاي نظامي عراق - كه شمار تلفات رزمندگان ايران را چند برابر مي‏نمايد - آمار اين اطلاعيه نيز نشان از تلفات اندك نيروهاي خودي دارد.


«اصلاً بیاییم پیشنهاد بدهیم که امسال در جنوب، عملیات وسیع انجام ندهیم. تا عید 15 عملیات قدس [عملیات محدود] می‌توانیم انجام دهیم و در این فاصله دو الی سه منطقه را از هر نظر آماده کنیم و در سال آینده عملیات بزرگ انجام دهیم. امر غافلگیری برای ما مهم است. با نیرویی که حداکثر تا 70 گردان می‌رسد می‌توانیم در شمال‌غرب عملیاتی نسبتاً خوب انجام دهیم.»
==  گزارش- 242 ==


حاضران در جلسه با این پیشنهاد که پیش‌ازظهر و بدون حضور محسن رضایی مطرح شد، موافقت و هریک به‌نوعی آن را تصدیق ‌کردند. در ادامه بحث مزیت‌هایی برای این طرح پیشنهادی بیان شد:
وزيران امورخارجة شش كشور حوزة خليج‌فارس كه در "شواري همكاري خليج" عضويت دارند، امروز دربارة مسائل امنيتي خليج‌فارس در شهر " ابهاء" واقع در جنوب غربي عربستان سعودي به بحث و تبادل نظر پرداختند. "راشد عبدالعزيز راشد" وزير مشاور در امور خارجي كويت، در اجلاس افتتاحية شوراي وزيران شش كشور گفت: «جنگ ايران و عراق مهم‌ترين موضوعي است كه در برابر كشورهاي منطقه قرار دارد.»<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، "نشريه گزارش‏هاي ويژه" شماره 111 (18/4/1364)، ص13، شماره 111، راديو امريكا، 17/4/1364.</ref> وي با ابراز نگراني عميق از عواقب جدي ناشي از ادامة جنگ ايران و عراق، اعلام كرد كه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس هماهنگ با ديگر محافل در جهت دست‌يابي به يك راه‌حل جهت پايان‏دادن به جنگ، مي‏كوشند.<ref>همان، ص3.</ref>


1. رعایت غافلگیری.
==  گزارش- 243 ==


2. آماده‌کردن سه منطقه فدک (فاو)، حیدر (روطه ـ قرنه) در هور و شمال منطقه عملیاتی بدر.
"شريف‌الدين پيرزاده" دبيركل سازمان‌ كنفرانس اسلامي، در مصاحبه‌اي گفت كه كميتة صلح وابسته به اين سازمان براي متوقف كردن جنگ ايران و عراق و حل و فصل منازعات دو كشور از راه‌هاي مسالمت‌آميز، در ماه سپتامبر آينده در جده تشكيل جلسه خواهد داد تا دربارة امكانات جديد براي حل منازعات، گفت‌وگو كند. وي تأكيد كرد كه به تلاش‌هاي شخصي خود در اين خصوص ادامه خواهد داد.<ref>مأخذ 3، راديو بغداد، ص4.</ref>


3. آمادگی تجهیزات.
==  گزارش- 244 ==


4. امکان فراهم‌آوردن نیروی بیشتر برای جنوب در زمستان آینده.
در پي تحركات اخير تركيه در قبال صلح و ميانجي‌گري، " اوزال" نخست‌وزير اين كشور گفت كه كشورش صلاحيت ميانجي‌گري بين اين دو كشور در حال جنگ (ايران و عراق) و پايان دادن به نزاع ميان آن دو را دارد، زيرا روابط خوبي با آن‏ها دارد. وي در عين حال مواضع مثبت عراق را در قبال ابتكار عمل‌هاي صلح‌جويانه جهت پايان دادن به جنگ، ستود.<ref>مأخذ 3، راديو دوبي، ص5.</ref>


5. تکمیل و تثبیت تشکیلات نیروی زمینی سپاه تا سال آینده.
==  گزارش- 245 ==


در مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو نیز دلایل زیر برشمرده شد:
روزنامة اطلاعات امروز در گزارشي از سفر رئيس‌جمهور و همراهان به استان چهارمحال بختياري نوشته است: «حجت‌الاسلام و المسلمين "سيدعلي خامنه‌اي" رئيس‌جمهور و رئيس شوراي عالي دفاع، در ديدار و گفت‌وگو با عشاير و مردم چهارمحال بختياري در جمع خانواده‌هاي شهدا، اسرا، معلولين و مفقودين حضور يافت و با بيان اين موضوع كه استكبار جهاني و ابرقدرت‌هاي شرق و غرب از روي خشم و از روي بيچارگي هر كاري از دست‏شان برمي‌آيد، به انقلاب اسلامي ما روا مي‌دارند، تأكيد نمود: "عربده‏كشي‌هاي استكبار جهاني از روي قدرت نيست، از روي آسيب‌پذيري و ضرباتي است كه ملت شجاع ما در طول انقلاب بر او وارد آورده است و در دنيا او را به خواري و ذلت كشانيده است." وي افزود: "در مورد جنگ تحميلي، ما بارها تأكيد كرده‌ايم تنها در صورتي در منطقه صلح برقرار مي‌شود و عربده‏كشي‌هاي زمام‏داران ديوانه‌اي مانند صدام پايان مي‌يابد و دو ملت ايران و عراق در صلح و صفا زندگي مي‌كنند كه جنگ تا پيروزي رزمندگان اسلام ادامه يابد." رئيس‌جمهوري تأكيد كرد: "مردم با شعارهاي‏شان در راه‌پيمايي‌هاي عظيم روز جهاني قدس و شركت در نمازهاي جمعه، بر ادامة جنگ تا سرنگوني صدام تأكيد كردند و ما هم هرچه را كه مردم مصلحت بدانند و بخواهند و اراده كنند، مي‌پذيريم چون ملت سرنوشت خود را خودشان تعيين مي‌كنند و ما مسئولان اجرا كنندة خواست‌هاي بر حق آنان هستيم."
در اين گزارش همچنين آمده است: «حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعلي خامنه‌اي رئيس‌جمهور ... اظهار داشت: "انقلاب اسلامي ما، انقلاب انديشه‌هاي قرآني است كه از راه انبيا سرچشمه گرفته است و امروز انقلاب اسلامي ما با رهبري‌هاي پيامبرگونة امام امت مسيري را طي مي‌كند كه حضرت ابراهيم(ع) براي برقراري امنيت واقعي و حقيقي زير ساية عبوديت انحصاري الله طي كرده، به همين جهت رزمندگان ما امروز در يك دست سلاح و در دست ديگر قرآن را گرفته‌اند." آقاي خامنه‌اي در قسمت ديگري از بياناتش با اشاره به ميزان كثرت فقر و محروميت به ارث مانده از رژيم ستم‌شاهي در مناطق دورافتاده و محروم كشور، گفت: "غارت و چپاول و ظلمي كه رژيم طاغوت بر مردم ما روا داشته، يكي از ظلم‌هاي بزرگ تاريخ بشريت محسوب مي‌شود." وي افزود: "در حالي كه مردم مناطق محروم در فقر و محروميت شديد به سر مي‌برند، رژيم ستم‌شاهي فقط براي رنگ‌آميزي يك كاخ ميليون‌ها تومان پول بيت‌المال را هزينه مي‌كرد.»<ref>روزنامة اطلاعات، 18/4/1364، صص 3 و 4.</ref>


1. رعایت غافلگیری ناممکن است.
==  گزارش- 246 ==


2. شرایطی که فرماندهان برای اجرای عملیات مشخص کرده‌اند، تأمین نشده است.
آقاي "ميرحسين موسوي" نخست‌وزير جمهوري‌اسلامي ايران، در مصاحبه‏اي مطبوعاتي دربارة مسائل مهم داخلي و نظام بين‌المللي و منطقه‌اي - از جمله نفت، توسعة روابط اقتصادي با شوروي، ربوده شدن هواپيماي امريكايي تي‌.دبليو.اي.، تأييد دولت در بيانات
امام - به گفت‌وگو نشست.
آقاي موسوي در مورد اين پرسش كه "آيا در اوپك توطئه‌اي وجود دارد تا كشورهاي صادركنندة نفت - كه عمدتاً جهان سومي هستند - نتوانند به آن حد كفايت مطلوب در توليد و قيمت فروش برسند؟" گفت: «مسئله اوپك ماجراي طولاني دارد، منتهي به نظر مي‌آيد در حال حاضر فشار براي اين كه عملاً انتظام امور از دست اوپك بيرون رود، بسيار شديد است. در حال حاضر سقف توليد نفت با مشكلاتي روبه‏روست. همچنين روش‌هاي گوناگون براي جلوگيري از تخلفات كشورهاي مختلف كه بيش از سهمية خود مي‌فروشند، مطرح است. البته آن چيزي كه كم‏تر مورد توجه قرار مي‌گيرد، ايجاد شرايط جهاني است كه قدرت‌هاي بزرگ در اين زمينه نقش اصلي را دارند. اگر به اين نكته در اين زمينة توجه نشود، معمولاً راه‌حلي به دست نمي‌آيد. آن‏ها تلاش مي‌كنند با جوسازي، ايجاد فشار، وارد كردن نفت از منابع ديگر بازار و يك نوع هم‏دستي در آستانة تشكيل كنفرانس، وضعيت را متزلزل كنند و اگر بتوانند، قيمت نفت را پايين بكشند و احتمالاً اتفاق و اتحاد كشورهاي عضو اوپك را از بين ببرند تا به اين وسيله چرخ‌هاي صنعتي خودشان را بهتر به جريان بيندازند.»<ref>همان، ص2.</ref>
وي همچنين در مورد تأثير كاهش قيمت نفت در اجراي پروژه‌هاي عمراني كشور، به تلاش بيش‏تر دولت جهت تكيه بر ديگر منابع مالي كشور (مانند ماليات و درآمدهاي ديگر) اشاره كرد و با تأكيد بر اين كه صرفه‌جويي در هزينه‌هاي دولت، مؤثر خواهد بود، افزود: «در درازمدت به نظر مي‌رسد كه مجبور شويم اقتصاد بدون تكيه بر نفت را ايجاد نماييم، گرچه مطلوب‌تر براي ما آن بود كه بتوانيم نفت بفروشيم و سرمايه‌گذاري‌هاي زيربنايي كشور را گسترده كنيم ولي شرايطي كه بر ما تحميل مي‌شود به لحاظ بازارهاي بد نفت جهاني، به نظر مي‌آيد ما را به اين مهم كه سريع‌تر به طرف خودكفايي حركت كنيم و چشم خودمان را از نفت به‌عنوان تنها منبعي كه مي‌توانيم از نظر اقتصادي خود را تغذيه كنيم، برداريم.» وي با ذكر اجتناب‏ناپذير بودن تأثير كاهش درآمدهاي نفتي بر اجراي پروژه‌هاي عمراني، به تجديد نظر در اين پروژه‌ها اشاره كرد و تكيه بر كارهاي كوچك‏تر ولي با بازده سريع‌تر و ملموس‌تر در مقابل پروژه‌هاي بزرگ (كه به دليل نياز آن‏ها به ارز و سرماية بيش‏تر و بازدهي ديرتر كه مي‌توانند تورم‌زا باشند، اگرچه به يك معنا اشتغال‌زا هستند) را ضروري خواند ...
نخست‌وزير سپس شايعة سفرش در آيندة نزديك به شوروي را تكذيب كرد و در مورد نزديكي به چين كه امكان دارد دوري از شوروي را به دنبال داشته باشد، گفت: «ما يك سياست مستقلي بر پاية مكتب و ارزش‏هاي برآمده از انقلاب اسلامي خودمان داريم و روابط خود با ساير كشورها را براساس اين معيارها تعيين مي‌كنيم و در مورد شوروي نيز دائماً مطرح كرده‌ايم كه داراي مرزهاي طولاني با اين كشور مي‌باشيم، لذا مي‌توانيم روابط سالمي را برقرار كنيم و طبيعي است كه اختلافات ريشه‌اي مثل مسئله افغانستان و نيز مسائل ديگري وجود دارد. براي حفظ حسن هم‏جواري و توسعة روابط اقتصادي بايد برخورد مناسب‌تري ببينيم و سلاح‌هاي پيچيدة شوروي را در دست عراق نبينيم و يا تعطيلي نيروگاه اصفهان به بهانة جنگ و ترك كارشناسان روسي از اين منطقه و ... كه مي‌تواند در روابط ما اثر بگذارد.»<ref>همان، ص2.</ref>
موسوي در مورد دخالت ايران در خلاصي گروگان‌هاي امريكايي هواپيماي تي‌.دبليو.اي. و نيز اين ادعاي امريكا كه دلايلي داير بر دخالت ايران در خلاصي گروگان‌ها ندارد، گفت: «تصميم‌ها و اقدامات خود را براي اين منظور انجام نمي‌دهيم كه مورد تأييد امريكا قرار بگيرد و يا آن را تكذيب كند. موضع صريح نظام و دولت ما اين بوده‏است كه ريشة تروريسم و خراب‏كاري در خود امريكا و كشورهايي است كه بر پايه زور و جهان‏خواري تشكيل شده‌اند و اگر تعداد انسان‌هاي محروم و مستضعفي را كه زير دست و پاي اين جهان‏خواران كشته مي‌شوند در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه منشأ اين ناآرامي‌ها و ريشة تروريسم در كجاست. لبنان و تجاوز اسرائيل به اين كشور را در نظر بگيريد و سپس كانون تروريسم را در جهان جست‏وجو كنيد؛ آيا آن را جز در امريكا و اسرائيل و امثال اين نقاط مي‌توان يافت؟ ... ما بارها اعلام كرده‌ايم با هواپيماربايي مخالفيم آن هم به دليل ملاحظات انساني و يقيناً موضع ما در اين زمينه توانست در آزادي گروگان‌هاي امريكايي هواپيماي ربوده شدة امريكا مؤثر باشد. به هر حال، ما قبل از اين كه مخالفت خود را با هواپيماربايي در سطح منطقة خاورميانه و جهان اعلام كنيم، مخالفت خود را با تروريسم واقعي كه از سوي ابرقدرت‌ها به كشورهاي جهان سوم تحميل مي‌شود، اعلام مي‌كنيم.»
آقاي موسوي در قسمتي از مصاحبة مطبوعاتي خود دربارة حمايت امام از دولت وي، گفت: «امام هميشه مددكار دولت بوده‌اند و يقيناً هر دولتي كه در خدمت نظام جمهوري‌اسلامي ايران باشد، يقين دارم كه مورد حمايت امام خواهد بود... علي‌اي‏حال هر نوع حمايت از سوي رهبري، مسئوليت را بر ارگان‌ها سنگين‌تر مي‌كند.»<ref>همان، ص2.</ref>


3. زمان کافی برای آماده‌کردن زمین ازجنبه مهندسی دراختیار نیست.
==  گزارش- 247 ==


4. نیروی موردنیاز تأمین نشده است.
روزنامة اطلاعات نوشتة مفصلي از سيدمحمد موسوي خوئيني‌ها در دو شماره با عنوان "از امروز، آمادگي فرهنگي براي حج، كه فردا دير است" درج كرده‏است. در اين نوشته مطالبي با اين عناوين دسته‌بندي شده است:
اهميت مناسك حج؛ عبادت اجتماعي و دسته جمعي؛ فوايد اجتماع مسلمين در خانة خدا؛ اختلاف ما و حكومت عربستان؛ هم‏ديگر را شناختن؛ سخني با روحانيون كاروان‌ها؛ زبان بين‌المللي اسلامي؛ سخني با حجاج ايراني؛ آمادگي براي سفر حج؛ استطاعت فرهنگي؛<ref>روزنامة اطلاعات، 15/4/1364، صص 4 تا 8.</ref> تذكري به مسئولين كشور؛ سخني با وسايل ارتباط جمعي؛ عزاداري كنار بقيع؛ سخني با مديران كاروان‌ها؛ حجاج و خدمة كاروان‌ها؛ راه‏پيمايي‌هاي پارسال؛ عكس‌العمل‌ دولت عربستان؛ راه‏پيمايي برائت از مشركين؛ تأثير دعاي كميل؛ توطئه صدام؛ هجوم به ايرانيان و شهادت مرحوم فيضي؛ نتيجة حركت احمقانة عراق؛ خطر صدام براي عربستان و تماس عراقي‌ها با ما در ايام حج.
به گزارش روزنامة اطلاعات، آقاي خوئيني‌ها در مباحث مربوط به توطئه صدام؛ هجوم به ايرانيان؛ نتيجة حركت احمقانة عراق و خطر صدام براي عربستان، آورده است:
يكي از مسائلي كه پارسال با آن مواجه شديم، توطئه عراق بود. صدام متوجه شده بود كه جمهوري‌اسلامي ايران از امكانات عظيمي در ايام حج برخوردار است كه تمام تبليغات سوئي كه صدام و هواداران او عليه جمهوري‌اسلامي ايران به راه مي‌اندازند، خنثي مي‌شود و به عبارتي ديگر، صدام متوجه شده‏بود كه جمهوري‌اسلامي ايران در جبهة سياسي از امكانات عظيمي در حج برخوردار است كه عراق از اين جبهه سياسي محروم مي‌باشد و اگر در جبهة نظامي در خط تماس، يك طرف، نيروهاي رزمندة ايراني هستند و در طرف ديگر، نيروهاي عراقي، اما در جبهة سياسي حج، در اين خط تماس، نيروي عراقي وجود ندارد و دليل آن اين است كه براي عراق امكان چنين حركتي در حج نيست، حتي آن قدر در اين جبهه شكست خورده و بدون نيرو است كه در برابر حركت بسيار با ارزش اعزام خانواده‌هاي شهداي جمهوري‌اسلامي به حج، نمي‌تواند هزار خانواده از كشته‌هاي عراقي را اعزام كند. صدام فكر مي‌كند اكنون كه اين جبهة حج براي او قابل استفاده نيست، كاري كند كه تمام حجاج دنيا از اين فيض محروم بمانند، از اين روي، توطئه‌اي را طرح‌ريزي كرده‏بود كه وضعيتي در حج به وجود بيايد و آن قدر ماية تنفر و انزجار مسلمين قرار بگيرد كه در نتيجه تمام مسلمين را وادار كند به محكوم كردن هر حركت سياسي در حج.
طبق آمار دقيقي كه به دست آورديم، در ميان هشت هزار و هفتصد عراقي كه براي حج آمده بودند، سه هزار نيروي بعثي وجود داشت و بنابراين بود كه توسط اين سه‏هزار نفر، درگيري‌هايي بين آن‏ها و ايرانيان اتفاق بيفتد و طبيعي است كه در اين زد و خوردها تعدادي از طرفين كشته مي‌شوند و ممكن است دامنة درگيري‌ به قدري گسترش پيدا كند كه به ديگر ملت‌ها نيز سرايت نموده و در نتيجه، حركت انقلابي مسلمانان ايران را لوث كنند.
صدام با اين كه مي‌دانست جمعيت 150 هزار نفري ايرانيان اگر تكاني به خود بدهند، سه هزار بعثي در حج قتل عام مي‌شوند، ولي براي او مهم نبود كه سه هزار يا تمام عراقي‌ها كشته شوند، بلكه او مي‌خواست با چنين حادثه‌اي حج را آلوده كند و سوءاستفاده نمايد.
همة مردم دنيا مي‌دانند كه پرچم‏دار حركت‌هاي سياسي در ايام حج، جمهوري‌اسلامي ايران است و در صورت بروز چنين حادثة خطرناكي، با تبليغات وسيع، آن را در دنيا منعكس مي‌كردند و طبيعي بود كه انزجار عجيبي در سراسر دنياي اسلام پيش مي‌آمد.
تصور صدام بر اين بود كه در اثر برخورد با ايرانيان و درگيري دو گروه با هم، هيچ نتيجه‌اي كه نداشته باشد، آن چند هزار عراقي باورشان مي‌آيند كه ايرانيان با آن‏ها دشمن هستند و هنگامي كه به كشور خود برگردند، به همة مردم خبر بدهند كه ما مورد حملة ايرانيان قرار گرفتيم و شايد همين كار يك انگيزة ملي در آنان ايجاد كند كه در برخورد با جنگ فعال‌تر شوند.
وانگهي، اين توطئه آن‏چنان حركت سياسي را در حج آلوده مي‌سازد كه ديگر كسي جرأت نكند در آن‌جا حتي بحث سياسي نمايد.
حركتي كه بعثي‌ها در "مني" انجام دادند به قدري زمينة مساعد براي درگيري ايراني‌ها و عراقي‌ها بود كه اگر به موقع آن توطئه را سركوب نكرده بوديم، بدون شك به ملت‌هاي ديگر نيز سرايت مي‌كرد و فاجعه مي‌آفريد.
بعثي‌ها با خبث طينتي كه داشتند، با يك گروه صد نفري ناگهان به سي نفر از ايرانيان كه شايد پانزده نفر آن‏ها بانوان بودند، حمله‌ور شده و در چند لحظه بسياري از بانوان محترم را مورد ضرب و شتم قرار داده و به شدت مجروح كردند.
مرحوم فيضي كه از نيروهاي انتظامي بسيار خوب و مفيد ما بود و مردي جاافتاده و محترم كه سخنانش مورد قبول جوانان قرار مي‌گرفت، در حالي كه بيش از پنجاه سال داشت، با روحيه‌اي بسيار جوان، براي دفاع از زناني كه مورد حمله قرار گرفته بودند، ايستاد و مقاومت كرد.
البته ناگفته نماند كه پليس عربستان با كمال وقاحت اين منظره را تماشا كرده و كوچك‌ترين دخالتي نكرده! در هر صورت، آن پليدان به مرحوم فيضي حمله كرده و با چوب محكم به پيشاني او مي‌زنند و جمجمه‌اش آسيب‌ مي‌بيند و در بيمارستان به شهادت مي‌رسد. ايرانيان غيرت‏مند كه به هيچ وجه تحمل چنين حادثه‌اي را نداشتند، با كوچك‌ترين عكس‌العمل تمام هشت هزار عراقي را در چند لحظه مي‌توانستند از بين ببرند، ولي از آن‌جا كه پروردگار همواره ما را ياري داده، اين احساسات به طغيان كشيده‌اي كه هر لحظه مانند آتشفشان امكان انفجار داشت، به حمدالله مهار شد و عراقي‌ها كاملاً با شكست مواجه شدند.
و از آن طرف، اين حركت احمقانه باعث شد كه ما در مدينة بعد، راه‏پيمايي باشكوهي انجام دهيم و با اين‏كه در طول اين چند سال تقيه مي‌كرديم و در رابطه با جنگ و صدام شعار نمي‌داديم (چون معتقد بوديم مسئله جنگ ايران و عراق نيست بلكه مسئله اسلام و كفر است)، اين بار در تشييع جنازة مرحوم فيضي، مسئله جنگ را مطرح كرديم و جنايات صدام را برملا ساختيم و براي مسلمانان نيز باعث شد كه سازش با اين از خدا بي‌خبران ستم‏كار معني ندارد، زيرا ما در مدينه نه مركز جنگي داشتيم و نه به بعثي‌ها حمله كرده بوديم، تازه در مقابل حملة آن‏ها، براي خاطر اسلام، صبر كرديم و همچنين براي مردم ثابت كرديم كه صدام كافر و ملحد است و اين بعثي‌ها اعتقاد به خدا و اسلام ندارند و اين همه فيضي كه ما از شهادت مرحوم "فيضي" برديم، اگر چنين حادثه‌اي اتفاق نمي‌افتاد، براي ما ميسر نبود.
در اين جريان روشن شد كه خطر صدام براي عربستان و حكومت‌هاي عربي همسايه خيلي بيش‏تر از خطر او براي ايران است. در اين زمان كه صدام اين قدر ضعيف شده و همواره از كويت و عربستان گدايي مي‌كند، نسبت به عربستان آن قدر قلدري و خشونت دارد كه در داخل مدينه، جلو چشم پليس، مأمورين او يك نفر را به قتل مي‌رسانند (چه ايراني باشد و چه غيرايراني) و پليس عربستان جرأت دست‏گير كردن آنان را ندارد.
اين بزرگ‌ترين دليل است بر اين كه صدام براي عربستان خطر دارد، يعني عربستان بايد بفهمد صدام كه در حال ضعفش اين قدر قلدري مي‌كند، اگر از چنگ جمهوري‌اسلامي ايران خلاص شود و خيالش آسوده گردد، چه به روزگار حكومت‌هايي مانند عربستان خواهد آورد.
دولت عربستان بايد بداند كه اگر بخواهد اين گونه ضعيف عمل كند، ما ناگزير هستيم براي حفاظت از حجاج ايراني و جلوگيري از اين تعرضات، خودمان دست به كار شويم و در آن موقع طبيعي است كه پليس عربستان و همة دست‌اندركاران آن دولت، پشيمان خواهند شد.<ref>روزنامة اطلاعات، 17/4/1364، صص 8 تا 12.</ref>


5. هماهنگی در فعالیت‌هایی که برای تأمین امکانات می‌شود وجود ندارد.
==  گزارش- 248 ==


6. اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو میسر نیست.
در پي تشديد اقدامات خصمانة مقام‏هاي دولت كويت عليه اتباع ايراني مقيم اين كشور و ضبط بي‌دليل اموال آنان به‏وسيلة مأموران كويتي، سفارت جمهوري‌اسلامي ايران در كويت با ارسال يادداشتي به وزارت خارجة آن كشور به اين امر اعتراض كرد.
سفارت جمهوري‌اسلامي در اين يادداشت ضمن يادآوري مقررات و قوانين بين‌المللي در مورد رفتار با اتباع خارجي، بر لزوم رعايت اين مقررات در خصوص احترام به شرافت انساني و جلوگيري از تعدي به شخصيت و اموال اتباع كشورهاي بيگانه به ويژه برادران مسلمان و همسايه، تأكيد كرد.
در اين يادداشت همچنين آمده است: «آزار و اذيت، شكنجه و بي‌خانمان كردن ايرانيان نجيبي كه ساليان دراز در عمران و آباداني كويت تلاش كرده‌اند، روز به روز شدت مي‌يابد و اين در حالي‏ است كه مزدوران حزب بعث عراق از هيچ اقدام تروريستي و خراب‏كارانه در ديگر كشورهاي حوزة خليج‌فارس فروگذار نمي‌كنند و اقدام به ترور ناجوان‏مردانة امير كويت مي‌نمايند.»
سپس تأكيد شده‏است كه چنانچه دولت كويت به هر دليلي تصميم به لغو اقامت برخي ايرانيان گرفته است، اجراي اصول و مقررات شناخته شده در اين باره مورد توقع بوده و فرصتي داده شود تا اين گونه افراد به امور مالي و زندگي شخصي خود رسيدگي كنند.<ref>همان، ص 2.</ref>
در اين حال، آسوشيتدپرس از نوعي واكنش "القيسي" يك نمايندة كويتي، در اين باره خبر داد. وي گفته است: «اگر وزارت كشور كويت براي جلوگيري از تروريسم، افراد مظنون را اخراج مي‌كند، بهتر است، طرف‏داران اسرائيل را بيرون كند، زيرا ما در حال جنگ با اسرائيل هستيم و ورود هر يهودي به كويت، تهديدي براي كشور (كويت) محسوب مي‌شود.»<ref>روزنامة كيهان، 17/4/1364، كويت - آسوشيتدپرس، "القيسي" نمايندة كويتي.</ref>


درمجموع هرچه مباحث عمیق‌تر می‌شد، انگیزه اصلی و دلیل انتخاب منطقه عملیاتی فاو با ابهام بیشتر مواجه و حتی گفته می‌شد که منطقه فاو براثر فشارهای سیاسی برای عملیات انتخاب شده است.
==  گزارش- 249 ==


درنهایت رحیم‌ صفوی، غلامعلی ‌رشید، عزیز جعفری، احمد ‌غلامپور و... برای دادن پیشنهادهای جدید و مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو به نتیجه قطعی رسیدند و قرار شد در جلسه‌ای با فرمانده کل سپاه دراین‌باره به بحث بپردازند.<ref>سند شماره 0634/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: انتخاب منطقه عملیاتی فدک (فاو)، گزارش راوی قرارگاه خاتم، در عملیات والفجر8، داوود رنجبر، صص 92 ـ 91.</ref>
به دنبال تهديدات امريكا مبني‏بر تحريم فرودگاه بين‌المللي بيروت و نيز اعمال فشار بر ديگر كشورهاي جهان براي اعلام همبستگي با اين تحريم، جمهوري‌اسلامي ايران نيز در برابر اين تهديدات از خود واكنش نشان داد. در اين باره سخن‏گوي وزارت امورخارجه گفت: «اكنون كه امريكا از سياست‌هاي نظامي‌گري و ميليتاريستي خود در لبنان طرفي نبسته است و اعزام ناوگان جنگي و تفنگ‏داران دريايي و هماهنگي كامل با رژيم صهيونيستي در كشتار و سركوب مردم مبارز لبنان و انفجار بمب در مساجد و خيابان‌ها و قتل‌عام مردم بي‌گناه نتوانسته است مقاومت قهرمانانه و پرشكوه مسلمانان مبارز لبناني را در جهت مقابله با تجاوز دشمن صهيونيستي و حاميانش در هم شكند و در حالي كه امريكا انجام اين قبيل اقدامات تروريستي را همچنان در برنامة خود دارد، فشار سياسي جديدي را براي تحريم فرودگاه بين‌المللي بيروت آغاز كرده‏است و با درخواست از متحدين خويش براي قطع پرواز هواپيماهاي‏شان به اين فرودگاه، سعي در بين‌المللي كردن اين تحريم دارد.»
سخن‏گوي وزارت خارجه، افزود: «جمهوري‌اسلامي ايران ضمن محكوم كردن شيوة جديد اعمال فشار بر ملت مظلوم لبنان، از كشورهاي اسلامي و عربي مي‌خواهد در مقابل زورگويي جديد امريكا و بي‌اثر كردن اين اقدام غيرقانوني - كه بهايي است كه لبنان مظلوم به خاطر مبارزه با اسرائيل و شكست آن مي‌پردازد - واكنش نشان دهند و در صورت عملي شدن تحريم امريكا و هر كشور ديگري، فرودگاه‌ها و فضاي خويش را بر پروازهاي اين كشورها مسدود نمايند.»
سخن‏گوي وزارت خارجه در پايان گفت: «تهديد اخير امريكا، بار ديگر ثابت مي‌كند كه عقب‌نشيني بعضي از كشورهاي مرتجع عرب در مقابل امريكا و پيوستن به خط سازش با اسرائيل، نه تنها تغييري در سياست‌هاي امريكا ايجاد نكرده‏است، بلكه رژيم صهيونيستي و حامي اصلي آن، امريكا را بيش از پيش در اجراي سياست‌هاي تجاوزكارانه در منطقه جري نموده‏است.»<ref>مأخذ 13، ص3.</ref>


== 2 ==
== گزارش- 250 ==
[[رده:2]]
در ادامه بحث درباره طراحی عملیات در منطقه فاو، بعدازظهر امروز جلسه‌ای با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، و برادرانی که در جلسه صبح حضور داشتند. در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران تشکیل شد. نخست رحیم صفوی شروع به صحبت کرد:


برادران حاضر در این جلسه از ابتدای جنگ، در جنگ بوده‌اند و فلسفه وجودی‌شان در جنگ یک فلسفه محکم زیربنایی و عقیدتی است و براساس پایبندی به مقام ولایت آمدند در جنگ و با اعتقاد به اینکه این جنگ، جنگ بین حق و باطل است و جبهه حسینی‌ها علیه یزید‌ی‌هاست و اینکه هر زمانی هم که امام تکلیف کند، حاضر به ریختن خونشان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند... .
"رونالد ريگان" رئيس‌جمهوري امريكا، امروز در جمع " انجمن وكلاي امريكا" دربارة تروريسم و عوامل و تبعات آن و واكنش امريكا در قبال آن، سخنان بسيار مهمي ايراد كرد. به گزارش يونايتدپرس از واشنگتن، ريگان كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي، كوبا و نيكاراگوئه را متهم كرده كه يك تركيب تازة جنايي در سطح جهان تشكيل داده‌اند و در ابراز تنفر تعصب‌آميز از امريكا، همسو هستند. وي تأكيد كرده كه روابط نزديك شوروي با تقريباً همة كشورهاي تروريستي نيز نبايد ناديده گرفته شود. ريگان خاطرنشان كرده كه هدف واقعي تروريست‌ها، بيرون راندن امريكا از عرصة جهان است.
در گزارش يونايتدپرس آمده‏است كه ريگان در سخنان خود اشاره‌اي به بحران گروگان‌گيري در بيروت نكرده و در اين خصوص پيشنهادي را جهت حل بحران ارائه نداده و از سوريه به‌عنوان يكي از كشورهاي دردسرآفرين، نام برده است. در ادامة گزارش آمده‏است:
«ريگان از حقوق‌دانان امريكايي خواست كه در رابطه با دست‌يابي به يك چارچوب تازه در امريكا و همچنين در سطح بين‌المللي جهت مقابله با تروريسم، تلاش كنند. وي گفت كه "هدف‌ استراتژيكي كه در پشت تروريسمِ برخوردار از حمايت كشورهاي غيرقانوني نهفته است، كاملاً مشخص است و آن بر هم زدن نظام امريكا، آشفته كردن و يا تغيير سياست خارجي آن و ايجاد تفرقه بين صفوف داخلي امريكا و هم‏پيمانان آن و همچنين ترساندن آن دسته از كشورهاي جهان سوم كه در رابطه با حل و فصل مسالمت‌آميز درگيري‌هاي محلي با ما همكاري مي‌كنند، مي‌باشد." وي اضافه كرد: "به طور خلاصه آن‏ها مي‌خواهند ما را مجبور به عقب‌نشيني و تغيير مواضع كرده و ما را به امريكايي قلعه‌نشين تبديل كنند؛ بله هدف واقعي آن‏ها بيرون راندن امريكا از صحنة جهان است."
وي در اين ارتباط از كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي، كوبا و نيكاراگوئه نام برد و گفت كه اين كشورها اگرچه ده‌ها هزار مايل از يك‏ديگر فاصله دارند، اما تمامي آن‏ها داراي اهداف و مقاصد مشتركي هستند. ريگان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: " اغلب تروريست‌هايي كه در ربودن و يا قتل اتباع امريكايي شركت داشتند و يا تأسيسات امريكايي را مورد حمله قرار مي‌دهند، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم توسط گروه مشخصي از دولت‌هاي افراطي و ديكتاتوري كه باند جديدي از جنايت‏كاران بين‌المللي را تشكيل مي‌دهند، آموزش ديده و حمايت مالي مي‌شوند. تمامي اين دولت‌ها در يك پديدة سادة جنايت‌گونه شريك هستند و آن، تنفر تعصب‌گونة آن‏ها نسبت به امريكا، به مردم آن و راه و رسم زندگي امريكايي و موقعيت بين‌المللي امريكاست."
وي گفت كه "با توجه به درصد فعلي، انتظار مي‌رود در حدود يك هزار عمل تروريستي در سال 1985 به وقوع بپيوندد و اين چيزي است كه ما با آن مواجه خواهيم شد، مگر اين كه تمامي كشورهاي متمدن جهان در جهت پايان بخشيدن به اين حمله عليه بشريت، با هم متحد شوند."
وي گفت: "تنها در سال 1983، سازمان اطلاعات مركزي امريكا (سيا) دخالت ايران در 57 فقره حملات تروريستي را يا به طور قطع و يقين تأييد كرده و يا مداركي بسيار قوي دال بر دخالت ايران به دست آورده است. اكثر اين حملات در لبنان صورت گرفت، اما فعاليت تروريستي توسط كساني كه هوادار ايران هستند، در سراسر اروپا افزايش يافته است."
ريگان گفت: "ما شواهدي در دست داريم كه حاكي از ارتباط عوامل ليبيايي با حداقل 25 حادثه در سال گذشته است." وي گفت: "هتك حرمت از سوي سرهنگ قذافي عليه افراد متمدن البته به رسوايي اعمالي است كه از سوي آيت‌الله خميني سرزده است." ريگان برخلاف اظهارات پيشين منابع دولتي امريكا، از سوريه در زمرة كشورهاي حامي تروريسم نام نبرد. "حافظ اسد" رئيس‌جمهور سوريه، در آزادسازي 39 گروگان امريكايي كه در جريان هواپيماربايي، هفده روز به حال گروگان به سر بردند، نقش ياري دهنده‌اي داشت. اسد كه در خاورميانه فردي مورد احترام محسوب مي‌شود، در مذاكرات ميان شبه‏نظاميان امل - كه مسافرين هواپيما را در گروگان داشتند - و دولت امريكا نقش كليدي به عهده داشت. ريگان در حال حاضر اميدوار است كه بار ديگر از ياري حافظ اسد در آزادسازي هفت امريكايي ديگر كه كماكان در بيروت در بازداشت به سر مي‌برند، برخوردار شود.
گمان مي‌رود اين هفت تن كه سال گذشته در بيروت ربوده شدند، در دست گروه مسلمانان "افراطي حزب‌الله" باشند. رئيس‌جمهور امريكا در اين سخن‏راني به هفت امريكايي مزبور اشاره‌اي نكرد، اما گفت كشورهاي نام‏برده ضرورتاً تنها كشورهاي حامي تروريسم بر عليه امريكا و متحدانش نيستند.
وي گفت: "هيچ قدرت خارجي نبايد عدم توافق در امريكا را با عدم وحدت، اشتباه كند." و افزود: "تاريخ، آلوده به بقاياي رژيم‌هايي است كه به اشتباه، قدرت و ارادة مردم امريكا را كم‏تر از واقعيت آن ارزيابي كرده‏است و بنابراين، مردم امريكا حاضر نيستند و تكرار مي‌كنم حاضر نيستند كه ارعاب ترور و اقدامات صريح جنگي بر عليه اين كشور و مردمش را تحمل كنند و ما به‏ويژه اين تهاجمات از سوي كشورهاي قانون‌شكن را كه از زمان ظهور رايش سوم در آلمان، تحت حاكميت مجموعه‌اي افراد ناجور و احمق و جنايت‏كاران ناپاك قرار گرفته، تحمل نخواهيم كرد."
وي همچنين تفاسير شوروي دربارة بحران اخير و گروگان‌گيري را كه در آن، امريكا متهم به يافتن بهانه براي تهاجم شده، مورد سرزنش قرار داد. وي رژيم كمونيست نيكاراگوئه را متهم كرد كه به جمع كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي و كوبا در يك فعاليت بين‌المللي تروريستي پيوسته است. ريگان گفت: "دولت ساندنيست‌ها در نيكاراگوئه حامي ترور در السالوادر، كاستاريكا و هندوراس است و به يك نقطة مركزي در شبكة تروريستي تبديل شده‏است." وي گفت: " اين كشورهاي تروريستي در حال حاضر درگير جنگ بر عليه دولت و مردم امريكا هستند و بر طبق قانون بين‌المللي، هر كشوري كه قرباني اقدامات جنگي است، حق دارد از خود دفاع كند."<ref>مأخذ 6، صص 6 و 7، واشنگتن - خبرگزاري يونايتدپرس، 17/4/1364.</ref>


... برادران با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ فکر و کار کنند. ما دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر به یک چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و در زمان لازم امکان فراهم‌شدن آن نیست توجه نکنیم، این یک دید غیرواقع‌بینانه است. من اساس تردید را عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانم؛ اگر کسی واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود، در او هیچ تردیدی نیست.
==  گزارش- 251 ==


ما از عملیات‌های رمضان تا والفجرها و حتی خیبر و بدر به این نتیجه قطعی رسیده‌ایم که با مقدورات و امکانات موجود نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم. البته عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست ولی در توان سپاه پاسداران نیست. الآن هیچ‌کدام از شرایط اجرای عملیات حاصل نیست. شما از شرایط اجرای عملیات را "حفظ غافلگیری" اعلام کرده‌اید. خوب ما چشممان را ببندیم و بگوییم دشمن نفهمیده؟ این‌همه اقدامات مهندسی شده، این‌همه جاسوس‌های دشمن در منطقه‌ هست. شما گفته بودید که از شرایط اجرای عملیات این است که "ما 150 گردان نیرو" داشته باشیم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای عالی سپاه می‌گوید این نیرو حاصل نمی‌شود و از 76 هزار بسیجی که باید داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر موجود داریم، یعنی یک‌سوم؛ این دوسوم نیروی دیگری که به‌صورت بسیجی باید بیاید، با این مسائلی که الآن هست و باتوجه‌به زمان و آموزش و... نمی‌آیند. ما می‌گوییم وقتی نیرو آمد 55 الی 60 روز وقت لازم است تا برای عملیات آماده بشوند.
مجلة امريكايي "نيوزويك" - كه خبرنگار آن همراه با تعدادي ديگر از خبرنگاران غربي اخيراً به ايران آمده و از جبهه‌ها و شهرهاي بمباران شده، بازديد كرده‏بود - امروز در گزارش مفصّلي نوشته است:
«سه ماه پيش در جريان يك تهاجم فاجعه‌آميز در مناطق باتلاقي هويزه در شرق رود دجله [منظور عمليات بدر است]، ايرانيان شديدترين شكست خود را در طول اين جنگ متحمل شدند ... عراق، تهران و ديگر شهرهاي عمدة ايران را هدف يك سري حملات هوايي خود قرار داد، لكن علي‏رغم اين تلفات سنگين، اين كشور همچنان از انسجام و وحدت برخوردار است. براي اثبات اين موضوع، رهبران ايران اخيراً به يك گروه از خبرنگاران غربي اجازة ورود به تهران را داده و از برخي از آن‏ها نيز دعوت به عمل آورده كه از نزديك از يك صحنة پيروزي‌هاي ايران ديدن نمايند. "رالف ژوزف" خبرنگار نيوزويك، يكي از همين گزارش‏گران مي‌باشد كه از مشاهدات خود مي‌گويد:
"در مقايسه با برخي از نبردهاي گسترده‌اي كه پيش‌تر از اين در جنگ رخ داده‏است، اين نبرد [اشاره به عمليات "قدس1" در هورالهويزه است] به نظر مي‌رسد كه يك نبرد جزئي بوده‏است؛ هدف، يك پست فرماندهي عراق در " ابوذكار" و يك‏سري قرارگاه‌هاي كوچك‌تر در نزديكي باتلاق‌هاي هويزه واقع در ده مايلي رود دجله بوده‏است. عراق ظاهراً انتظار يكي ديگر از حملات موج نيروهاي انساني ايران را داشته‏است. عراقي‌ها يك سري خندق پر از بمب‌هاي ناپالم در اطراف پايگاه مرزي اين جزيره ايجاد كرده بودند تا در صورت يك تهاجم، منفجر گردد. اين انفجار، ديواري از شعله‌هاي آتش را بر روي آب به وجود مي‌آورد كه احتمال داشت حتي متعصب‌ترين ايرانيان را نيز به فكر كردن مجدد در مورد تمايل‌شان براي شهيد شدن، مجبور سازد لكن ايرانيان با اتخاذ تاكتيك‌هايي جديد موفق شدند اين استراتژي را با شكست روبه‏رو سازند.
آن طوري كه راه‏نماي من گفت، ايرانيان به جاي پيشروي به صورت گروه‌هاي بزرگ، اكثراً در گروه‌هايي دوتايي و يا سه تايي سوار بر قايق‌هاي كوچك از نيزارها پيش رفتند تا آن‏كه موفق شدند به مواضع عراق دست يابند. آن طوري كه گفته مي‌شود، آن‏ها بمب‌هاي ناپالم را در اين خندق‌ها با كمك مردان قورباغه‌اي خنثي كردند و سپس بر روي يك هزار سرباز عراقي كه از پاسگاه‌ها محافظت مي‌كردند، آتش گشودند و به هنگام آغاز اين حمله، اكثر سربازان عراقي موفق به فرار شدند."
نيوزويك سپس از قول خبرنگار خود به تهران و آثار جنگ شهرها پرداخته است: «علي‏رغم حملات هوايي اخير عراق، تهران به صورت يك شهر بمباران شده به نظر نمي‌رسد و چنين احساسي در تهران وجود ندارد؛ زندگي در تهران به طرز قابل توجهي طبيعي به نظر مي‌رسد. در يك بازديد كه بدون همراه صورت گرفت، متوجه شدم كه در سوپرماركت‌ها به حدكافي تخم‌مرغ، گوشت، نان، شير و پودر رخت‏شويي براي عرضه به مردم وجود دارد و حداقل در ظاهر چنين به نظر مي‌رسد كه وضع اقتصاد ايران رو به بهبود است.
در مورد بهاي كالاها ناراحتي ابراز مي‌شود، ولي تورم از حدي كه قابل كنترل نباشد، خيلي فاصله دارد. يك ديپلمات مقيم تهران در اين رابطه اظهار داشت بسيار تعجب‌آور است كه آن‏ها مي‌توانند هم‏زمان هم به جنگ و هم به گردش امور اقتصاد خود ادامه دهند.
چنين به نظر مي‌رسد كه رژيم سياست‌هاي سركوب‌گرانة خود را تخفيف داده است؛ جوخه‌هاي اخلاق [گشت منكرات] مربوط به پاسداران انقلاب كه در خيابان‌ها در تردد هستند، ديگر سعي ندارند كلية زن‌ها را مجبور سازند تمامي تارهاي موي خود را بپوشانند و مانع هرگونه آرايش كردن زن‌ها شوند. انتقاد از رژيم به طرز شگفت‌آوري در اماكن عمومي به صورت صادقانه به عمل مي‌آيد ... در سراسر تهران مي‌توان پاسداران انقلابي اخمو و بسيجي‌هاي مسلسل به دست را مشاهده كرد. آن‏ها از همه چيز، از وزارت‌خانة خودشان [وزارت سپاه پاسداران] در ميدان فردوسي گرفته تا يك محوطة اسرارآميز در نزديكي دانشگاه تهران - كه حتي پياده‌روهاي اطراف ديوار آن را طناب كشي كرده‌اند - پاسداري مي‌كنند. در سفارت‌خانة سابق امريكا در تهران، بر روي ديوار، يك پاسدار انقلابي مسلح مستقر مي‌باشد. درهاي سفارت با صفحات ضخيم فولادي پوشانيده شده و بر روي ديوارهاي سفارت سخناني كه توسط آيت‌الله خميني ايراد شده است، به تازگي نوشته شده‏است.»<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية"گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 113 (20/4/1364)، صص 7 تا 11. </ref>


می‌گوییم مهمات‌ در وضع بسیار بدی است، ما حدود یک‌چهارم، یک‌پنجم، مهمات لازم را داریم و این چیزی نیست که در یک‌ ماه یا دو ماه آینده دست ما برسد. آمار برخی از اقلام مهمات یک‌دهم و یک‌ششم تعداد لازم است. ما اگر بخواهیم اینها را نادیده بگیریم که همان عملیات بدر می‌شود. آن مقدار تجهیزات موردنیاز که برآورد شده برای عملیات، برخی تا شش ماه و یک سال دیگر قابل‌تهیه‌شدن نیست. ...


برای این عملیات‌ها ما قرارگاه‌ها و لشکرهایمان هنوز هیچ شکلی نگرفته است.


مسئله‌مان الآن عملیات گسترده آینده است؛ بیشتر فرماندهان از آقای مرتضی قربانی و احمد کاظمی تا دیگر برادران به ما اعتراض می‌کنند که اینجا نمی‌توانیم عمل کنیم.


از شرایط دیگر برای عملیات این بود که در جزیره مینو تک پشتیبانی انجام بگیرد که 50 درصد موفقیت در این است؛ این شرط هم آماده نیست.


حاصل‌نشدن این شرایط، برابر است با شکست و این شکست هم دیگر شکست بدر و خیبر نیست، شکستی است که هم فرماندهان ما روحیه‌شان خرد و شکسته می‌شود و هم نسبت به رده‌های بالاتر اصلاً بی‌اعتقاد می‌شوند. الآن بسیجی‌های کاظمی [لشکر8 نجف] به فرمانده‌شان ایرادی ندارند، به مسئولین جنگ و مملکت اعتراض دارند. می‌گویند اینها چه مسئولینی هستندکه نمی‌آیند ببینند چه شده؟ در عملیات قادر چه گذشته؟ یعنی یک اعتراض عمومی را خواهیم داشت، الآن فرمانده لشکرها به قرارگاه‌ها بی‌اعتمادند، این بی‌اعتمادی اوج می‌گیرد.[[پرونده:Rahim-safavi-1.jpg|بندانگشتی|رحيم صفوي فرمانده نيروي زميني سپاه، اجراي عمليات محدود در سال 1364 و آمادگي براي عمليات گسترده در سال 1365 را پيشنهاد مي‌كند.]]رحیم صفوی در ادامه، پیشنهاد خود و دیگر مسئولان نیروی زمینی سپاه را چنین مطرح می‌کند:


«با این نیرو‌هایی که دارند می‌آیند، تا اوایل سال آینده 10 الی 15 عملیات محدود و موفق انجام بدهیم و هم‌زمان با این عملیات‌ها، خودمان را آماده کنیم و برای اوایل سال آینده در منطقه شمال‌غرب بجنگیم و هم‌زمان با آنها منطقه فدک و منطقه حیدر و حتی منطقه بالاتر را یعنی شمال منطقه عملیات بدر را آماده کنیم. یعنی تمام کارهایش آماده بشود و در این سه منطقه بعد از عملیات‌های شمال‌غرب عملیات کنیم. عملیات‌های شمال‌غرب را با نیرویی به‌اندازه 60 تا 70 گردان عمل کنیم، ولی عملیات‌های جنوب را که ارزش و اهمیتش کاملاً روشن است احتیاج به غافلگیری، آماده‌کردن منطقه و آمادگی تجهیزات، وسایل و امکانات دارد، آماده بشوند تا عملیات را جلو ببریم. ما شرایط خودمان را با [عملیات‌های] خیبر و بدر بسنجیم، اگر موفقیتی نمی‌بینیم دست به عملی نزنیم که باعث ناراحتی بشود. برویم محکم به مسئولین بگوییم ما عملیات‌های محدود را ادامه می‌دهیم تا چندین ماه دیگر، بعد هم در شمال‌غرب می‌جنگیم و بعد از آن در جنوب.»<ref>همان، صص 94 ـ 92.</ref>[[پرونده:Mohsen-rezaii-1.jpg|بندانگشتی|فرمانده كل سپاه محسن رضايي، در جلسه قرارگاه مركزي سپاه با اشاره به اهميت اجراي عمليات آتي (فاو)، اين جلسه را تلخ‌ترين جلسه در طول دوران فرماندهي‌اش ناميد.]]پس از سخنان رحیم صفوی، محسن رضایی درحالی‌که ناراحتی در چهره‌اش نمایان بود، پس از چند دقیقه تأمل شروع به صحبت کرد که بخش‌هایی از آن چنین است: «متأسفانه این جلسه برای ما تلخ‌ترین جلسه‌ای است که در تاریخ عمر جنگ دارم. تازه می‌فهمم که عمق ترمزی که الآن در آن پایین و عمق سدی که در بالای ما ایجاد شده، از پایین داریم ترمز می‌کنیم و از بالا یک سدی شده هم آن سد و هم ترمز شما، درست آن بن‌بستی که در جنگ پیدا شده، الآن پیدا کرده است. شما در بدر آمدید گفتید که بیاییم عملیات شماره 2 را، اول انجام بدهیم، گفتیم برادران این حرف را نزنید اگر یک ماه به شما فرصت دادیم، رفتید روی عملیات شماره 2 کار کردید، شاید وسط کار دوباره گفتید که نباید انجام بدهیم... چقدر استدلال شما یا برادرمان رشید آوردید که چرا نباید عملیات شماره 2 را انجام بدهیم؟... الآن تنها راه ما "فاو" است، فاو مهم است. حالا می‌گوییم فاو، اول می‌گویید القرنه بعد از القرنه می‌آیید می‌گویید نخیر، شمال‌غرب. خدا وکیلی همه‌تان می‌توانید بزنید روی قرآن که اگر یک ‌ماه دیگر رفتید روی شمال‌غرب فکر کردید، دوباره نیایید بگویید که نمی‌شود و... زمان دارد می‌گذرد و این دو ضعف که ضعف اساسی است و مبنای ترمز را تشکیل داده از پایین داریم ترمز می‌کنیم، از بالا هم که سد راه رشد توان رزمی و رشد قوه رزمی پیدا شده، حالا این وسط چه باید کرد؟ ما باید بفهمیم می‌خواهیم بجنگیم ولو با 2 نفر، حتی با یک‌گروهان می‌شود جنگید و می‌شود از دشمن تلفات گرفت. با 2 نفر هم می‌شود جنگید. ضعف سومی که هست این است که شما می‌گویید که توان جمهوری اسلامی می‌رسد، توان جمهوری اسلامی می‌رسد یعنی ضعف سوم. این ترمز و آن سد، جنگ را به بن‌بست رساندند، کی می‌گوید توان جمهوری اسلامی می‌رسد جمهوری اسلامی معجونی است از دستاورد انقلاب و رژیم سابق که دست ما مانده، شما صحبت از یک توان بالقوه‌ای می‌کنید که می‌گویید ما می‌توانیم این را به فعل در بیاوریم... مگر توان یک چیز ساده‌ای است، فهم توان پنج سال وقت می‌خواهد شما تا پنج سال دیگر نمی‌توانید بفهمانید. الآن 100 تا کمپرسی در جنگ می‌خواهید. همین الآن اگر بگویید 100 تا کمپرسی، می‌گویند ببینید اینها بهانه آوردند که می‌خواهند نجنگند که 100 کمپرسی را گفتند. چه کسی این را می‌گوید، جز افراد بالای شما این را می‌گویند، چرا؟ با شما لج دارند؟ اینها غیرانقلابی‌اند؟ نه، طبیعی است، ما هم به‌جای آنها بودیم همین حرف را می‌زدیم، برای اینکه در جنگ نیستند ما چه انتظاری داریم؟ چهار سال است خواستیم اینها را در جنگ بیاوریم، اما ورود ناقص اینها در جنگ کار را بدتر کرد. پس این توانی که از جمهوری اسلامی می‌گویید، شما خودتان را دارید بازی می‌دهید، یک ذهنیتی را درست می‌کنید که عذاب وجدانتان را حل کنید بعد آن را می‌گویید نه ما اگر این حرف را می‌زنیم خوب دلیل داریم. می‌گویید توان جمهوری اسلامی باید بیاید جلو، کدام توان؟ کدام کار؟ پس این هم ضعف سوم شما. جمهوری اسلامی یعنی در کل دولت 100 نفر آدم، تازه این 100 نفر که حزب‌اللهی و انقلابی هستند نمی‌دانند جنگ چیست چهار سال و پنج سال دیگر می‌فهمند. باوجوداین باید پیش برویم، پس این توان که می‌گویید، این است. من یک‌مرتبه نسبت به برخورد شما غافلگیر شدم، فکر نمی‌کردم، حالا بعد فکر می‌کنم که چه ضعف‌های دیگری ما داریم باید این ضعف‌ها را در‌آوریم و آنها را حل کنیم. ...» سخنان رحیم صفوی و محسن رضایی در این جلسه آغازی بود برای ادامه بحث: رحیم صفوی: ما می‌گوییم با این توان، نه می‌شود در القرنه بجنگیم و نه در فاو. حال شما هی می‌خواهید فشار بیاورید... اگر شما می‌فرمایید که متناسب با توانمان منطقه تعیین کنیم، الآن این منطقه تناسبی با توانمان ندارد، اگر برویم شکست می‌خوریم. سپاه با این توان قادر به اجرای عملیات گسترده نیست، باید توان بالاتری به دست بیاورد تا بتواند بجنگد. محسن رضایی: این کلی است، این را چه کسی از شما قبول می‌کند؟ شما با استدلال ثابت کنید که اینجا چند گردان می‌خواهد و چند گردان تابه‌حال رسیده. این بحث‌های نارس شما، کار شما را سد کرده و وقتی که این کار سد بشود معلوم است که نمی‌توانید آماده بشوید». در ادامه جلسه یکی دیگر از مسئولان نیروی زمینی سپاه، وارد بحث می‌شود. غلامعلی رشید: ما این‌را به‌وضوح می‌بینیم که اگر 50، 60 گردان نیروی بسیجی بدون امکانات و تجهیزات لازم فراهم شود، دستور عملیات صادر می‌شود؛ چشم‌پوشی می‌شود از غافلگیری؛ چشم‌پوشی می‌شود از برآورد مهمات و... ما می‌گوییم ما یک تاجر ورشکسته هستیم، نمی‌توانیم یک معامله بزرگ انجام دهیم. این خیالی است که ما قبلاً می‌کردیم. ما در فتح‌المبین یک تاجر خوب بودیم، می‌توانستیم معامله کنیم. الآن دیگر قادر نیستیم آن معامله بزرگ را بکنیم. ما می‌گوییم با یک‌ نفر هم می‌شود جنگید، اما یک‌ نفر وقتی بجنگد، سه نفر عراقی را بکشد و خودش هم شهید بشود، این پیروزی است، اما مجموعه عملیات‌های بدر و خیبر می‌شود شکست؛ پیروزی نیست. قضیه عاشورا پیروزی است، 72 نفر بودند به 30 هزار نفر. می‌شود جنگید، اما تا یک‌ ماه دیگر این 50، 60 گردان می‌شود قوی‌ترین عامل فشار. رضایی: صحیح است که شما می‌خواهید از من اعتراف بگیرید که اگر همه توان فراهم نشد نجنگید؟ کجای مردانگی این‌طور است؟ غلامعلی رشید: ما نسبت به فرماندهی خودمان اعتمادمان کم نشده، تردید نداریم. ما عقل شما و علم و تدبیر شما را عالی‌ترین تدبیر برای خودمان می‌شناسیم. ما بی‌اعتمادیم به اینکه امکانات نمی‌رسد، این تردید در بچه‌ها به وجود می‌آورد. یکی از علت تردیدها این است که بی‌اعتمادند به امکانات، بی‌اعتمادند به این نیرویی که باید فراهم شود، ... و دیدند هم این فراهم نشده و نیرو می‌آید پای‌کار و بعد می‌گویند عمل کنید و عمل هم کردند. ما می‌گوییم جلوگیری کنیم از این‌کار. ما اگر هم یک مقدار پارسال منطقه 2 را پیشنهاد می‌دادیم، می‌دیدیم که آن‌موقع پذیرای این نیست که بگوییم عملیات گسترده، در جنوب نمی‌توانیم انجام دهیم. ولی الآن به این نتیجه رسیدیم که واقعیات را ببینیم. در این جنوب هدف‌های بسیار ارزشمندی هست که زیر زبان همه مزه می‌کند. تا گفتیم فاو، گفتند: به‌به، چه چیز خوبی است و... اینجا هدف‌هایش ارزشمند است و امکانات و نیرو می‌خواهد و ما سه سال است که در اینجا تلاش می‌کنیم، نتوانستیم یک گام قوی برداریم، ما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌گوییم که: تا پایان سال عملیات محدود انجام دهیم، 15تا عملیات محدود انجام می‌دهیم، بعد برویم شمال‌غرب؛ آنجا می‌شود با 50، 60 گردان جنگ کرد، بعد به جنوب برگردیم. در این فاصله کار مهندسی بکنیم که بشود غافلگیری را رعایت کرد. الآن تمام یگان‌های ما در سرزمین جنوب هستند. غافلگیری از بین رفته است، دیگر معنی و مفهوم ندارد. کار مهندسی که ما می‌کنیم فردایش می‌خواهیم عمل کنیم. شما کار مهندسی جزیره آبادان را انجام دهید و یک ‌سال بعد عملیات کنید. این معنای دیگری پیدا می‌کند. غافلگیری، آب حیات ماست.
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/17 </big> ==


<references />
{{پانویس}}
 
<references/>
 
 
 
 
 
</div>
 
 
 
 
{{#css:/bootstrap.css}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۶

روزشمار جنگ سال 1364
1364.04.17
نام‌های دیگر هفده تیر
تاریخ شمسی 1364.04.17
تاریخ میلادی 8 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 19 شوال 1405



گزارش- 241

ساعت يك بامداد امروز، دشمن در منطقة سومار به ارتفاع "گيسكه" - كه مربوط به تيپ40 سراب مي‌باشد - حمله كرد. در اين حمله چند تن از سربازان خودي شهيد و به گزارش پست شنود تيپ، حدود چهار تن اسير و تعدادي مفقود شدند. در بعدازظهر همين روز تيپ40 سراب به مواضع از دست داده پاتك كرد، اما موفق به بازپس‌گيري آن نشد و در حدود دويست تا سيصد متري مواضع جديد دشمن، مستقر شد.[۱] استعداد دشمن در اين تك حدود يك گردان بود.[۲] اطلاعية نظامي ارتش عراق دربارة اين حمله حاكي است كه نيروهاي مهاجم (كه از آن‏ها به‌عنوان "نيروهاي شجاع بدرالكبري" ياد شده) از تيپ46 ارتش عراق بوده‌اند و توانسته‌اند 50 تن از نيروهاي مدافع را بكشند يا مجروح كنند![۳] با توجه به اغراق مرسوم در همة اطلاعيه‌هاي نظامي عراق - كه شمار تلفات رزمندگان ايران را چند برابر مي‏نمايد - آمار اين اطلاعيه نيز نشان از تلفات اندك نيروهاي خودي دارد.

گزارش- 242

وزيران امورخارجة شش كشور حوزة خليج‌فارس كه در "شواري همكاري خليج" عضويت دارند، امروز دربارة مسائل امنيتي خليج‌فارس در شهر " ابهاء" واقع در جنوب غربي عربستان سعودي به بحث و تبادل نظر پرداختند. "راشد عبدالعزيز راشد" وزير مشاور در امور خارجي كويت، در اجلاس افتتاحية شوراي وزيران شش كشور گفت: «جنگ ايران و عراق مهم‌ترين موضوعي است كه در برابر كشورهاي منطقه قرار دارد.»[۴] وي با ابراز نگراني عميق از عواقب جدي ناشي از ادامة جنگ ايران و عراق، اعلام كرد كه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس هماهنگ با ديگر محافل در جهت دست‌يابي به يك راه‌حل جهت پايان‏دادن به جنگ، مي‏كوشند.[۵]

گزارش- 243

"شريف‌الدين پيرزاده" دبيركل سازمان‌ كنفرانس اسلامي، در مصاحبه‌اي گفت كه كميتة صلح وابسته به اين سازمان براي متوقف كردن جنگ ايران و عراق و حل و فصل منازعات دو كشور از راه‌هاي مسالمت‌آميز، در ماه سپتامبر آينده در جده تشكيل جلسه خواهد داد تا دربارة امكانات جديد براي حل منازعات، گفت‌وگو كند. وي تأكيد كرد كه به تلاش‌هاي شخصي خود در اين خصوص ادامه خواهد داد.[۶]

گزارش- 244

در پي تحركات اخير تركيه در قبال صلح و ميانجي‌گري، " اوزال" نخست‌وزير اين كشور گفت كه كشورش صلاحيت ميانجي‌گري بين اين دو كشور در حال جنگ (ايران و عراق) و پايان دادن به نزاع ميان آن دو را دارد، زيرا روابط خوبي با آن‏ها دارد. وي در عين حال مواضع مثبت عراق را در قبال ابتكار عمل‌هاي صلح‌جويانه جهت پايان دادن به جنگ، ستود.[۷]

گزارش- 245

روزنامة اطلاعات امروز در گزارشي از سفر رئيس‌جمهور و همراهان به استان چهارمحال بختياري نوشته است: «حجت‌الاسلام و المسلمين "سيدعلي خامنه‌اي" رئيس‌جمهور و رئيس شوراي عالي دفاع، در ديدار و گفت‌وگو با عشاير و مردم چهارمحال بختياري در جمع خانواده‌هاي شهدا، اسرا، معلولين و مفقودين حضور يافت و با بيان اين موضوع كه استكبار جهاني و ابرقدرت‌هاي شرق و غرب از روي خشم و از روي بيچارگي هر كاري از دست‏شان برمي‌آيد، به انقلاب اسلامي ما روا مي‌دارند، تأكيد نمود: "عربده‏كشي‌هاي استكبار جهاني از روي قدرت نيست، از روي آسيب‌پذيري و ضرباتي است كه ملت شجاع ما در طول انقلاب بر او وارد آورده است و در دنيا او را به خواري و ذلت كشانيده است." وي افزود: "در مورد جنگ تحميلي، ما بارها تأكيد كرده‌ايم تنها در صورتي در منطقه صلح برقرار مي‌شود و عربده‏كشي‌هاي زمام‏داران ديوانه‌اي مانند صدام پايان مي‌يابد و دو ملت ايران و عراق در صلح و صفا زندگي مي‌كنند كه جنگ تا پيروزي رزمندگان اسلام ادامه يابد." رئيس‌جمهوري تأكيد كرد: "مردم با شعارهاي‏شان در راه‌پيمايي‌هاي عظيم روز جهاني قدس و شركت در نمازهاي جمعه، بر ادامة جنگ تا سرنگوني صدام تأكيد كردند و ما هم هرچه را كه مردم مصلحت بدانند و بخواهند و اراده كنند، مي‌پذيريم چون ملت سرنوشت خود را خودشان تعيين مي‌كنند و ما مسئولان اجرا كنندة خواست‌هاي بر حق آنان هستيم." در اين گزارش همچنين آمده است: «حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعلي خامنه‌اي رئيس‌جمهور ... اظهار داشت: "انقلاب اسلامي ما، انقلاب انديشه‌هاي قرآني است كه از راه انبيا سرچشمه گرفته است و امروز انقلاب اسلامي ما با رهبري‌هاي پيامبرگونة امام امت مسيري را طي مي‌كند كه حضرت ابراهيم(ع) براي برقراري امنيت واقعي و حقيقي زير ساية عبوديت انحصاري الله طي كرده، به همين جهت رزمندگان ما امروز در يك دست سلاح و در دست ديگر قرآن را گرفته‌اند." آقاي خامنه‌اي در قسمت ديگري از بياناتش با اشاره به ميزان كثرت فقر و محروميت به ارث مانده از رژيم ستم‌شاهي در مناطق دورافتاده و محروم كشور، گفت: "غارت و چپاول و ظلمي كه رژيم طاغوت بر مردم ما روا داشته، يكي از ظلم‌هاي بزرگ تاريخ بشريت محسوب مي‌شود." وي افزود: "در حالي كه مردم مناطق محروم در فقر و محروميت شديد به سر مي‌برند، رژيم ستم‌شاهي فقط براي رنگ‌آميزي يك كاخ ميليون‌ها تومان پول بيت‌المال را هزينه مي‌كرد.»[۸]

گزارش- 246

آقاي "ميرحسين موسوي" نخست‌وزير جمهوري‌اسلامي ايران، در مصاحبه‏اي مطبوعاتي دربارة مسائل مهم داخلي و نظام بين‌المللي و منطقه‌اي - از جمله نفت، توسعة روابط اقتصادي با شوروي، ربوده شدن هواپيماي امريكايي تي‌.دبليو.اي.، تأييد دولت در بيانات امام - به گفت‌وگو نشست. آقاي موسوي در مورد اين پرسش كه "آيا در اوپك توطئه‌اي وجود دارد تا كشورهاي صادركنندة نفت - كه عمدتاً جهان سومي هستند - نتوانند به آن حد كفايت مطلوب در توليد و قيمت فروش برسند؟" گفت: «مسئله اوپك ماجراي طولاني دارد، منتهي به نظر مي‌آيد در حال حاضر فشار براي اين كه عملاً انتظام امور از دست اوپك بيرون رود، بسيار شديد است. در حال حاضر سقف توليد نفت با مشكلاتي روبه‏روست. همچنين روش‌هاي گوناگون براي جلوگيري از تخلفات كشورهاي مختلف كه بيش از سهمية خود مي‌فروشند، مطرح است. البته آن چيزي كه كم‏تر مورد توجه قرار مي‌گيرد، ايجاد شرايط جهاني است كه قدرت‌هاي بزرگ در اين زمينه نقش اصلي را دارند. اگر به اين نكته در اين زمينة توجه نشود، معمولاً راه‌حلي به دست نمي‌آيد. آن‏ها تلاش مي‌كنند با جوسازي، ايجاد فشار، وارد كردن نفت از منابع ديگر بازار و يك نوع هم‏دستي در آستانة تشكيل كنفرانس، وضعيت را متزلزل كنند و اگر بتوانند، قيمت نفت را پايين بكشند و احتمالاً اتفاق و اتحاد كشورهاي عضو اوپك را از بين ببرند تا به اين وسيله چرخ‌هاي صنعتي خودشان را بهتر به جريان بيندازند.»[۹] وي همچنين در مورد تأثير كاهش قيمت نفت در اجراي پروژه‌هاي عمراني كشور، به تلاش بيش‏تر دولت جهت تكيه بر ديگر منابع مالي كشور (مانند ماليات و درآمدهاي ديگر) اشاره كرد و با تأكيد بر اين كه صرفه‌جويي در هزينه‌هاي دولت، مؤثر خواهد بود، افزود: «در درازمدت به نظر مي‌رسد كه مجبور شويم اقتصاد بدون تكيه بر نفت را ايجاد نماييم، گرچه مطلوب‌تر براي ما آن بود كه بتوانيم نفت بفروشيم و سرمايه‌گذاري‌هاي زيربنايي كشور را گسترده كنيم ولي شرايطي كه بر ما تحميل مي‌شود به لحاظ بازارهاي بد نفت جهاني، به نظر مي‌آيد ما را به اين مهم كه سريع‌تر به طرف خودكفايي حركت كنيم و چشم خودمان را از نفت به‌عنوان تنها منبعي كه مي‌توانيم از نظر اقتصادي خود را تغذيه كنيم، برداريم.» وي با ذكر اجتناب‏ناپذير بودن تأثير كاهش درآمدهاي نفتي بر اجراي پروژه‌هاي عمراني، به تجديد نظر در اين پروژه‌ها اشاره كرد و تكيه بر كارهاي كوچك‏تر ولي با بازده سريع‌تر و ملموس‌تر در مقابل پروژه‌هاي بزرگ (كه به دليل نياز آن‏ها به ارز و سرماية بيش‏تر و بازدهي ديرتر كه مي‌توانند تورم‌زا باشند، اگرچه به يك معنا اشتغال‌زا هستند) را ضروري خواند ... نخست‌وزير سپس شايعة سفرش در آيندة نزديك به شوروي را تكذيب كرد و در مورد نزديكي به چين كه امكان دارد دوري از شوروي را به دنبال داشته باشد، گفت: «ما يك سياست مستقلي بر پاية مكتب و ارزش‏هاي برآمده از انقلاب اسلامي خودمان داريم و روابط خود با ساير كشورها را براساس اين معيارها تعيين مي‌كنيم و در مورد شوروي نيز دائماً مطرح كرده‌ايم كه داراي مرزهاي طولاني با اين كشور مي‌باشيم، لذا مي‌توانيم روابط سالمي را برقرار كنيم و طبيعي است كه اختلافات ريشه‌اي مثل مسئله افغانستان و نيز مسائل ديگري وجود دارد. براي حفظ حسن هم‏جواري و توسعة روابط اقتصادي بايد برخورد مناسب‌تري ببينيم و سلاح‌هاي پيچيدة شوروي را در دست عراق نبينيم و يا تعطيلي نيروگاه اصفهان به بهانة جنگ و ترك كارشناسان روسي از اين منطقه و ... كه مي‌تواند در روابط ما اثر بگذارد.»[۱۰] موسوي در مورد دخالت ايران در خلاصي گروگان‌هاي امريكايي هواپيماي تي‌.دبليو.اي. و نيز اين ادعاي امريكا كه دلايلي داير بر دخالت ايران در خلاصي گروگان‌ها ندارد، گفت: «تصميم‌ها و اقدامات خود را براي اين منظور انجام نمي‌دهيم كه مورد تأييد امريكا قرار بگيرد و يا آن را تكذيب كند. موضع صريح نظام و دولت ما اين بوده‏است كه ريشة تروريسم و خراب‏كاري در خود امريكا و كشورهايي است كه بر پايه زور و جهان‏خواري تشكيل شده‌اند و اگر تعداد انسان‌هاي محروم و مستضعفي را كه زير دست و پاي اين جهان‏خواران كشته مي‌شوند در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه منشأ اين ناآرامي‌ها و ريشة تروريسم در كجاست. لبنان و تجاوز اسرائيل به اين كشور را در نظر بگيريد و سپس كانون تروريسم را در جهان جست‏وجو كنيد؛ آيا آن را جز در امريكا و اسرائيل و امثال اين نقاط مي‌توان يافت؟ ... ما بارها اعلام كرده‌ايم با هواپيماربايي مخالفيم آن هم به دليل ملاحظات انساني و يقيناً موضع ما در اين زمينه توانست در آزادي گروگان‌هاي امريكايي هواپيماي ربوده شدة امريكا مؤثر باشد. به هر حال، ما قبل از اين كه مخالفت خود را با هواپيماربايي در سطح منطقة خاورميانه و جهان اعلام كنيم، مخالفت خود را با تروريسم واقعي كه از سوي ابرقدرت‌ها به كشورهاي جهان سوم تحميل مي‌شود، اعلام مي‌كنيم.» آقاي موسوي در قسمتي از مصاحبة مطبوعاتي خود دربارة حمايت امام از دولت وي، گفت: «امام هميشه مددكار دولت بوده‌اند و يقيناً هر دولتي كه در خدمت نظام جمهوري‌اسلامي ايران باشد، يقين دارم كه مورد حمايت امام خواهد بود... علي‌اي‏حال هر نوع حمايت از سوي رهبري، مسئوليت را بر ارگان‌ها سنگين‌تر مي‌كند.»[۱۱]

گزارش- 247

روزنامة اطلاعات نوشتة مفصلي از سيدمحمد موسوي خوئيني‌ها در دو شماره با عنوان "از امروز، آمادگي فرهنگي براي حج، كه فردا دير است" درج كرده‏است. در اين نوشته مطالبي با اين عناوين دسته‌بندي شده است: اهميت مناسك حج؛ عبادت اجتماعي و دسته جمعي؛ فوايد اجتماع مسلمين در خانة خدا؛ اختلاف ما و حكومت عربستان؛ هم‏ديگر را شناختن؛ سخني با روحانيون كاروان‌ها؛ زبان بين‌المللي اسلامي؛ سخني با حجاج ايراني؛ آمادگي براي سفر حج؛ استطاعت فرهنگي؛[۱۲] تذكري به مسئولين كشور؛ سخني با وسايل ارتباط جمعي؛ عزاداري كنار بقيع؛ سخني با مديران كاروان‌ها؛ حجاج و خدمة كاروان‌ها؛ راه‏پيمايي‌هاي پارسال؛ عكس‌العمل‌ دولت عربستان؛ راه‏پيمايي برائت از مشركين؛ تأثير دعاي كميل؛ توطئه صدام؛ هجوم به ايرانيان و شهادت مرحوم فيضي؛ نتيجة حركت احمقانة عراق؛ خطر صدام براي عربستان و تماس عراقي‌ها با ما در ايام حج. به گزارش روزنامة اطلاعات، آقاي خوئيني‌ها در مباحث مربوط به توطئه صدام؛ هجوم به ايرانيان؛ نتيجة حركت احمقانة عراق و خطر صدام براي عربستان، آورده است: يكي از مسائلي كه پارسال با آن مواجه شديم، توطئه عراق بود. صدام متوجه شده بود كه جمهوري‌اسلامي ايران از امكانات عظيمي در ايام حج برخوردار است كه تمام تبليغات سوئي كه صدام و هواداران او عليه جمهوري‌اسلامي ايران به راه مي‌اندازند، خنثي مي‌شود و به عبارتي ديگر، صدام متوجه شده‏بود كه جمهوري‌اسلامي ايران در جبهة سياسي از امكانات عظيمي در حج برخوردار است كه عراق از اين جبهه سياسي محروم مي‌باشد و اگر در جبهة نظامي در خط تماس، يك طرف، نيروهاي رزمندة ايراني هستند و در طرف ديگر، نيروهاي عراقي، اما در جبهة سياسي حج، در اين خط تماس، نيروي عراقي وجود ندارد و دليل آن اين است كه براي عراق امكان چنين حركتي در حج نيست، حتي آن قدر در اين جبهه شكست خورده و بدون نيرو است كه در برابر حركت بسيار با ارزش اعزام خانواده‌هاي شهداي جمهوري‌اسلامي به حج، نمي‌تواند هزار خانواده از كشته‌هاي عراقي را اعزام كند. صدام فكر مي‌كند اكنون كه اين جبهة حج براي او قابل استفاده نيست، كاري كند كه تمام حجاج دنيا از اين فيض محروم بمانند، از اين روي، توطئه‌اي را طرح‌ريزي كرده‏بود كه وضعيتي در حج به وجود بيايد و آن قدر ماية تنفر و انزجار مسلمين قرار بگيرد كه در نتيجه تمام مسلمين را وادار كند به محكوم كردن هر حركت سياسي در حج. طبق آمار دقيقي كه به دست آورديم، در ميان هشت هزار و هفتصد عراقي كه براي حج آمده بودند، سه هزار نيروي بعثي وجود داشت و بنابراين بود كه توسط اين سه‏هزار نفر، درگيري‌هايي بين آن‏ها و ايرانيان اتفاق بيفتد و طبيعي است كه در اين زد و خوردها تعدادي از طرفين كشته مي‌شوند و ممكن است دامنة درگيري‌ به قدري گسترش پيدا كند كه به ديگر ملت‌ها نيز سرايت نموده و در نتيجه، حركت انقلابي مسلمانان ايران را لوث كنند. صدام با اين كه مي‌دانست جمعيت 150 هزار نفري ايرانيان اگر تكاني به خود بدهند، سه هزار بعثي در حج قتل عام مي‌شوند، ولي براي او مهم نبود كه سه هزار يا تمام عراقي‌ها كشته شوند، بلكه او مي‌خواست با چنين حادثه‌اي حج را آلوده كند و سوءاستفاده نمايد. همة مردم دنيا مي‌دانند كه پرچم‏دار حركت‌هاي سياسي در ايام حج، جمهوري‌اسلامي ايران است و در صورت بروز چنين حادثة خطرناكي، با تبليغات وسيع، آن را در دنيا منعكس مي‌كردند و طبيعي بود كه انزجار عجيبي در سراسر دنياي اسلام پيش مي‌آمد. تصور صدام بر اين بود كه در اثر برخورد با ايرانيان و درگيري دو گروه با هم، هيچ نتيجه‌اي كه نداشته باشد، آن چند هزار عراقي باورشان مي‌آيند كه ايرانيان با آن‏ها دشمن هستند و هنگامي كه به كشور خود برگردند، به همة مردم خبر بدهند كه ما مورد حملة ايرانيان قرار گرفتيم و شايد همين كار يك انگيزة ملي در آنان ايجاد كند كه در برخورد با جنگ فعال‌تر شوند. وانگهي، اين توطئه آن‏چنان حركت سياسي را در حج آلوده مي‌سازد كه ديگر كسي جرأت نكند در آن‌جا حتي بحث سياسي نمايد. حركتي كه بعثي‌ها در "مني" انجام دادند به قدري زمينة مساعد براي درگيري ايراني‌ها و عراقي‌ها بود كه اگر به موقع آن توطئه را سركوب نكرده بوديم، بدون شك به ملت‌هاي ديگر نيز سرايت مي‌كرد و فاجعه مي‌آفريد. بعثي‌ها با خبث طينتي كه داشتند، با يك گروه صد نفري ناگهان به سي نفر از ايرانيان كه شايد پانزده نفر آن‏ها بانوان بودند، حمله‌ور شده و در چند لحظه بسياري از بانوان محترم را مورد ضرب و شتم قرار داده و به شدت مجروح كردند. مرحوم فيضي كه از نيروهاي انتظامي بسيار خوب و مفيد ما بود و مردي جاافتاده و محترم كه سخنانش مورد قبول جوانان قرار مي‌گرفت، در حالي كه بيش از پنجاه سال داشت، با روحيه‌اي بسيار جوان، براي دفاع از زناني كه مورد حمله قرار گرفته بودند، ايستاد و مقاومت كرد. البته ناگفته نماند كه پليس عربستان با كمال وقاحت اين منظره را تماشا كرده و كوچك‌ترين دخالتي نكرده! در هر صورت، آن پليدان به مرحوم فيضي حمله كرده و با چوب محكم به پيشاني او مي‌زنند و جمجمه‌اش آسيب‌ مي‌بيند و در بيمارستان به شهادت مي‌رسد. ايرانيان غيرت‏مند كه به هيچ وجه تحمل چنين حادثه‌اي را نداشتند، با كوچك‌ترين عكس‌العمل تمام هشت هزار عراقي را در چند لحظه مي‌توانستند از بين ببرند، ولي از آن‌جا كه پروردگار همواره ما را ياري داده، اين احساسات به طغيان كشيده‌اي كه هر لحظه مانند آتشفشان امكان انفجار داشت، به حمدالله مهار شد و عراقي‌ها كاملاً با شكست مواجه شدند. و از آن طرف، اين حركت احمقانه باعث شد كه ما در مدينة بعد، راه‏پيمايي باشكوهي انجام دهيم و با اين‏كه در طول اين چند سال تقيه مي‌كرديم و در رابطه با جنگ و صدام شعار نمي‌داديم (چون معتقد بوديم مسئله جنگ ايران و عراق نيست بلكه مسئله اسلام و كفر است)، اين بار در تشييع جنازة مرحوم فيضي، مسئله جنگ را مطرح كرديم و جنايات صدام را برملا ساختيم و براي مسلمانان نيز باعث شد كه سازش با اين از خدا بي‌خبران ستم‏كار معني ندارد، زيرا ما در مدينه نه مركز جنگي داشتيم و نه به بعثي‌ها حمله كرده بوديم، تازه در مقابل حملة آن‏ها، براي خاطر اسلام، صبر كرديم و همچنين براي مردم ثابت كرديم كه صدام كافر و ملحد است و اين بعثي‌ها اعتقاد به خدا و اسلام ندارند و اين همه فيضي كه ما از شهادت مرحوم "فيضي" برديم، اگر چنين حادثه‌اي اتفاق نمي‌افتاد، براي ما ميسر نبود. در اين جريان روشن شد كه خطر صدام براي عربستان و حكومت‌هاي عربي همسايه خيلي بيش‏تر از خطر او براي ايران است. در اين زمان كه صدام اين قدر ضعيف شده و همواره از كويت و عربستان گدايي مي‌كند، نسبت به عربستان آن قدر قلدري و خشونت دارد كه در داخل مدينه، جلو چشم پليس، مأمورين او يك نفر را به قتل مي‌رسانند (چه ايراني باشد و چه غيرايراني) و پليس عربستان جرأت دست‏گير كردن آنان را ندارد. اين بزرگ‌ترين دليل است بر اين كه صدام براي عربستان خطر دارد، يعني عربستان بايد بفهمد صدام كه در حال ضعفش اين قدر قلدري مي‌كند، اگر از چنگ جمهوري‌اسلامي ايران خلاص شود و خيالش آسوده گردد، چه به روزگار حكومت‌هايي مانند عربستان خواهد آورد. دولت عربستان بايد بداند كه اگر بخواهد اين گونه ضعيف عمل كند، ما ناگزير هستيم براي حفاظت از حجاج ايراني و جلوگيري از اين تعرضات، خودمان دست به كار شويم و در آن موقع طبيعي است كه پليس عربستان و همة دست‌اندركاران آن دولت، پشيمان خواهند شد.[۱۳]

گزارش- 248

در پي تشديد اقدامات خصمانة مقام‏هاي دولت كويت عليه اتباع ايراني مقيم اين كشور و ضبط بي‌دليل اموال آنان به‏وسيلة مأموران كويتي، سفارت جمهوري‌اسلامي ايران در كويت با ارسال يادداشتي به وزارت خارجة آن كشور به اين امر اعتراض كرد. سفارت جمهوري‌اسلامي در اين يادداشت ضمن يادآوري مقررات و قوانين بين‌المللي در مورد رفتار با اتباع خارجي، بر لزوم رعايت اين مقررات در خصوص احترام به شرافت انساني و جلوگيري از تعدي به شخصيت و اموال اتباع كشورهاي بيگانه به ويژه برادران مسلمان و همسايه، تأكيد كرد. در اين يادداشت همچنين آمده است: «آزار و اذيت، شكنجه و بي‌خانمان كردن ايرانيان نجيبي كه ساليان دراز در عمران و آباداني كويت تلاش كرده‌اند، روز به روز شدت مي‌يابد و اين در حالي‏ است كه مزدوران حزب بعث عراق از هيچ اقدام تروريستي و خراب‏كارانه در ديگر كشورهاي حوزة خليج‌فارس فروگذار نمي‌كنند و اقدام به ترور ناجوان‏مردانة امير كويت مي‌نمايند.» سپس تأكيد شده‏است كه چنانچه دولت كويت به هر دليلي تصميم به لغو اقامت برخي ايرانيان گرفته است، اجراي اصول و مقررات شناخته شده در اين باره مورد توقع بوده و فرصتي داده شود تا اين گونه افراد به امور مالي و زندگي شخصي خود رسيدگي كنند.[۱۴] در اين حال، آسوشيتدپرس از نوعي واكنش "القيسي" يك نمايندة كويتي، در اين باره خبر داد. وي گفته است: «اگر وزارت كشور كويت براي جلوگيري از تروريسم، افراد مظنون را اخراج مي‌كند، بهتر است، طرف‏داران اسرائيل را بيرون كند، زيرا ما در حال جنگ با اسرائيل هستيم و ورود هر يهودي به كويت، تهديدي براي كشور (كويت) محسوب مي‌شود.»[۱۵]

گزارش- 249

به دنبال تهديدات امريكا مبني‏بر تحريم فرودگاه بين‌المللي بيروت و نيز اعمال فشار بر ديگر كشورهاي جهان براي اعلام همبستگي با اين تحريم، جمهوري‌اسلامي ايران نيز در برابر اين تهديدات از خود واكنش نشان داد. در اين باره سخن‏گوي وزارت امورخارجه گفت: «اكنون كه امريكا از سياست‌هاي نظامي‌گري و ميليتاريستي خود در لبنان طرفي نبسته است و اعزام ناوگان جنگي و تفنگ‏داران دريايي و هماهنگي كامل با رژيم صهيونيستي در كشتار و سركوب مردم مبارز لبنان و انفجار بمب در مساجد و خيابان‌ها و قتل‌عام مردم بي‌گناه نتوانسته است مقاومت قهرمانانه و پرشكوه مسلمانان مبارز لبناني را در جهت مقابله با تجاوز دشمن صهيونيستي و حاميانش در هم شكند و در حالي كه امريكا انجام اين قبيل اقدامات تروريستي را همچنان در برنامة خود دارد، فشار سياسي جديدي را براي تحريم فرودگاه بين‌المللي بيروت آغاز كرده‏است و با درخواست از متحدين خويش براي قطع پرواز هواپيماهاي‏شان به اين فرودگاه، سعي در بين‌المللي كردن اين تحريم دارد.» سخن‏گوي وزارت خارجه، افزود: «جمهوري‌اسلامي ايران ضمن محكوم كردن شيوة جديد اعمال فشار بر ملت مظلوم لبنان، از كشورهاي اسلامي و عربي مي‌خواهد در مقابل زورگويي جديد امريكا و بي‌اثر كردن اين اقدام غيرقانوني - كه بهايي است كه لبنان مظلوم به خاطر مبارزه با اسرائيل و شكست آن مي‌پردازد - واكنش نشان دهند و در صورت عملي شدن تحريم امريكا و هر كشور ديگري، فرودگاه‌ها و فضاي خويش را بر پروازهاي اين كشورها مسدود نمايند.» سخن‏گوي وزارت خارجه در پايان گفت: «تهديد اخير امريكا، بار ديگر ثابت مي‌كند كه عقب‌نشيني بعضي از كشورهاي مرتجع عرب در مقابل امريكا و پيوستن به خط سازش با اسرائيل، نه تنها تغييري در سياست‌هاي امريكا ايجاد نكرده‏است، بلكه رژيم صهيونيستي و حامي اصلي آن، امريكا را بيش از پيش در اجراي سياست‌هاي تجاوزكارانه در منطقه جري نموده‏است.»[۱۶]

گزارش- 250

"رونالد ريگان" رئيس‌جمهوري امريكا، امروز در جمع " انجمن وكلاي امريكا" دربارة تروريسم و عوامل و تبعات آن و واكنش امريكا در قبال آن، سخنان بسيار مهمي ايراد كرد. به گزارش يونايتدپرس از واشنگتن، ريگان كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي، كوبا و نيكاراگوئه را متهم كرده كه يك تركيب تازة جنايي در سطح جهان تشكيل داده‌اند و در ابراز تنفر تعصب‌آميز از امريكا، همسو هستند. وي تأكيد كرده كه روابط نزديك شوروي با تقريباً همة كشورهاي تروريستي نيز نبايد ناديده گرفته شود. ريگان خاطرنشان كرده كه هدف واقعي تروريست‌ها، بيرون راندن امريكا از عرصة جهان است. در گزارش يونايتدپرس آمده‏است كه ريگان در سخنان خود اشاره‌اي به بحران گروگان‌گيري در بيروت نكرده و در اين خصوص پيشنهادي را جهت حل بحران ارائه نداده و از سوريه به‌عنوان يكي از كشورهاي دردسرآفرين، نام برده است. در ادامة گزارش آمده‏است: «ريگان از حقوق‌دانان امريكايي خواست كه در رابطه با دست‌يابي به يك چارچوب تازه در امريكا و همچنين در سطح بين‌المللي جهت مقابله با تروريسم، تلاش كنند. وي گفت كه "هدف‌ استراتژيكي كه در پشت تروريسمِ برخوردار از حمايت كشورهاي غيرقانوني نهفته است، كاملاً مشخص است و آن بر هم زدن نظام امريكا، آشفته كردن و يا تغيير سياست خارجي آن و ايجاد تفرقه بين صفوف داخلي امريكا و هم‏پيمانان آن و همچنين ترساندن آن دسته از كشورهاي جهان سوم كه در رابطه با حل و فصل مسالمت‌آميز درگيري‌هاي محلي با ما همكاري مي‌كنند، مي‌باشد." وي اضافه كرد: "به طور خلاصه آن‏ها مي‌خواهند ما را مجبور به عقب‌نشيني و تغيير مواضع كرده و ما را به امريكايي قلعه‌نشين تبديل كنند؛ بله هدف واقعي آن‏ها بيرون راندن امريكا از صحنة جهان است." وي در اين ارتباط از كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي، كوبا و نيكاراگوئه نام برد و گفت كه اين كشورها اگرچه ده‌ها هزار مايل از يك‏ديگر فاصله دارند، اما تمامي آن‏ها داراي اهداف و مقاصد مشتركي هستند. ريگان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: " اغلب تروريست‌هايي كه در ربودن و يا قتل اتباع امريكايي شركت داشتند و يا تأسيسات امريكايي را مورد حمله قرار مي‌دهند، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم توسط گروه مشخصي از دولت‌هاي افراطي و ديكتاتوري كه باند جديدي از جنايت‏كاران بين‌المللي را تشكيل مي‌دهند، آموزش ديده و حمايت مالي مي‌شوند. تمامي اين دولت‌ها در يك پديدة سادة جنايت‌گونه شريك هستند و آن، تنفر تعصب‌گونة آن‏ها نسبت به امريكا، به مردم آن و راه و رسم زندگي امريكايي و موقعيت بين‌المللي امريكاست." وي گفت كه "با توجه به درصد فعلي، انتظار مي‌رود در حدود يك هزار عمل تروريستي در سال 1985 به وقوع بپيوندد و اين چيزي است كه ما با آن مواجه خواهيم شد، مگر اين كه تمامي كشورهاي متمدن جهان در جهت پايان بخشيدن به اين حمله عليه بشريت، با هم متحد شوند." وي گفت: "تنها در سال 1983، سازمان اطلاعات مركزي امريكا (سيا) دخالت ايران در 57 فقره حملات تروريستي را يا به طور قطع و يقين تأييد كرده و يا مداركي بسيار قوي دال بر دخالت ايران به دست آورده است. اكثر اين حملات در لبنان صورت گرفت، اما فعاليت تروريستي توسط كساني كه هوادار ايران هستند، در سراسر اروپا افزايش يافته است." ريگان گفت: "ما شواهدي در دست داريم كه حاكي از ارتباط عوامل ليبيايي با حداقل 25 حادثه در سال گذشته است." وي گفت: "هتك حرمت از سوي سرهنگ قذافي عليه افراد متمدن البته به رسوايي اعمالي است كه از سوي آيت‌الله خميني سرزده است." ريگان برخلاف اظهارات پيشين منابع دولتي امريكا، از سوريه در زمرة كشورهاي حامي تروريسم نام نبرد. "حافظ اسد" رئيس‌جمهور سوريه، در آزادسازي 39 گروگان امريكايي كه در جريان هواپيماربايي، هفده روز به حال گروگان به سر بردند، نقش ياري دهنده‌اي داشت. اسد كه در خاورميانه فردي مورد احترام محسوب مي‌شود، در مذاكرات ميان شبه‏نظاميان امل - كه مسافرين هواپيما را در گروگان داشتند - و دولت امريكا نقش كليدي به عهده داشت. ريگان در حال حاضر اميدوار است كه بار ديگر از ياري حافظ اسد در آزادسازي هفت امريكايي ديگر كه كماكان در بيروت در بازداشت به سر مي‌برند، برخوردار شود. گمان مي‌رود اين هفت تن كه سال گذشته در بيروت ربوده شدند، در دست گروه مسلمانان "افراطي حزب‌الله" باشند. رئيس‌جمهور امريكا در اين سخن‏راني به هفت امريكايي مزبور اشاره‌اي نكرد، اما گفت كشورهاي نام‏برده ضرورتاً تنها كشورهاي حامي تروريسم بر عليه امريكا و متحدانش نيستند. وي گفت: "هيچ قدرت خارجي نبايد عدم توافق در امريكا را با عدم وحدت، اشتباه كند." و افزود: "تاريخ، آلوده به بقاياي رژيم‌هايي است كه به اشتباه، قدرت و ارادة مردم امريكا را كم‏تر از واقعيت آن ارزيابي كرده‏است و بنابراين، مردم امريكا حاضر نيستند و تكرار مي‌كنم حاضر نيستند كه ارعاب ترور و اقدامات صريح جنگي بر عليه اين كشور و مردمش را تحمل كنند و ما به‏ويژه اين تهاجمات از سوي كشورهاي قانون‌شكن را كه از زمان ظهور رايش سوم در آلمان، تحت حاكميت مجموعه‌اي افراد ناجور و احمق و جنايت‏كاران ناپاك قرار گرفته، تحمل نخواهيم كرد." وي همچنين تفاسير شوروي دربارة بحران اخير و گروگان‌گيري را كه در آن، امريكا متهم به يافتن بهانه براي تهاجم شده، مورد سرزنش قرار داد. وي رژيم كمونيست نيكاراگوئه را متهم كرد كه به جمع كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي و كوبا در يك فعاليت بين‌المللي تروريستي پيوسته است. ريگان گفت: "دولت ساندنيست‌ها در نيكاراگوئه حامي ترور در السالوادر، كاستاريكا و هندوراس است و به يك نقطة مركزي در شبكة تروريستي تبديل شده‏است." وي گفت: " اين كشورهاي تروريستي در حال حاضر درگير جنگ بر عليه دولت و مردم امريكا هستند و بر طبق قانون بين‌المللي، هر كشوري كه قرباني اقدامات جنگي است، حق دارد از خود دفاع كند."[۱۷]

گزارش- 251

مجلة امريكايي "نيوزويك" - كه خبرنگار آن همراه با تعدادي ديگر از خبرنگاران غربي اخيراً به ايران آمده و از جبهه‌ها و شهرهاي بمباران شده، بازديد كرده‏بود - امروز در گزارش مفصّلي نوشته است: «سه ماه پيش در جريان يك تهاجم فاجعه‌آميز در مناطق باتلاقي هويزه در شرق رود دجله [منظور عمليات بدر است]، ايرانيان شديدترين شكست خود را در طول اين جنگ متحمل شدند ... عراق، تهران و ديگر شهرهاي عمدة ايران را هدف يك سري حملات هوايي خود قرار داد، لكن علي‏رغم اين تلفات سنگين، اين كشور همچنان از انسجام و وحدت برخوردار است. براي اثبات اين موضوع، رهبران ايران اخيراً به يك گروه از خبرنگاران غربي اجازة ورود به تهران را داده و از برخي از آن‏ها نيز دعوت به عمل آورده كه از نزديك از يك صحنة پيروزي‌هاي ايران ديدن نمايند. "رالف ژوزف" خبرنگار نيوزويك، يكي از همين گزارش‏گران مي‌باشد كه از مشاهدات خود مي‌گويد: "در مقايسه با برخي از نبردهاي گسترده‌اي كه پيش‌تر از اين در جنگ رخ داده‏است، اين نبرد [اشاره به عمليات "قدس1" در هورالهويزه است] به نظر مي‌رسد كه يك نبرد جزئي بوده‏است؛ هدف، يك پست فرماندهي عراق در " ابوذكار" و يك‏سري قرارگاه‌هاي كوچك‌تر در نزديكي باتلاق‌هاي هويزه واقع در ده مايلي رود دجله بوده‏است. عراق ظاهراً انتظار يكي ديگر از حملات موج نيروهاي انساني ايران را داشته‏است. عراقي‌ها يك سري خندق پر از بمب‌هاي ناپالم در اطراف پايگاه مرزي اين جزيره ايجاد كرده بودند تا در صورت يك تهاجم، منفجر گردد. اين انفجار، ديواري از شعله‌هاي آتش را بر روي آب به وجود مي‌آورد كه احتمال داشت حتي متعصب‌ترين ايرانيان را نيز به فكر كردن مجدد در مورد تمايل‌شان براي شهيد شدن، مجبور سازد لكن ايرانيان با اتخاذ تاكتيك‌هايي جديد موفق شدند اين استراتژي را با شكست روبه‏رو سازند. آن طوري كه راه‏نماي من گفت، ايرانيان به جاي پيشروي به صورت گروه‌هاي بزرگ، اكثراً در گروه‌هايي دوتايي و يا سه تايي سوار بر قايق‌هاي كوچك از نيزارها پيش رفتند تا آن‏كه موفق شدند به مواضع عراق دست يابند. آن طوري كه گفته مي‌شود، آن‏ها بمب‌هاي ناپالم را در اين خندق‌ها با كمك مردان قورباغه‌اي خنثي كردند و سپس بر روي يك هزار سرباز عراقي كه از پاسگاه‌ها محافظت مي‌كردند، آتش گشودند و به هنگام آغاز اين حمله، اكثر سربازان عراقي موفق به فرار شدند." نيوزويك سپس از قول خبرنگار خود به تهران و آثار جنگ شهرها پرداخته است: «علي‏رغم حملات هوايي اخير عراق، تهران به صورت يك شهر بمباران شده به نظر نمي‌رسد و چنين احساسي در تهران وجود ندارد؛ زندگي در تهران به طرز قابل توجهي طبيعي به نظر مي‌رسد. در يك بازديد كه بدون همراه صورت گرفت، متوجه شدم كه در سوپرماركت‌ها به حدكافي تخم‌مرغ، گوشت، نان، شير و پودر رخت‏شويي براي عرضه به مردم وجود دارد و حداقل در ظاهر چنين به نظر مي‌رسد كه وضع اقتصاد ايران رو به بهبود است. در مورد بهاي كالاها ناراحتي ابراز مي‌شود، ولي تورم از حدي كه قابل كنترل نباشد، خيلي فاصله دارد. يك ديپلمات مقيم تهران در اين رابطه اظهار داشت بسيار تعجب‌آور است كه آن‏ها مي‌توانند هم‏زمان هم به جنگ و هم به گردش امور اقتصاد خود ادامه دهند. چنين به نظر مي‌رسد كه رژيم سياست‌هاي سركوب‌گرانة خود را تخفيف داده است؛ جوخه‌هاي اخلاق [گشت منكرات] مربوط به پاسداران انقلاب كه در خيابان‌ها در تردد هستند، ديگر سعي ندارند كلية زن‌ها را مجبور سازند تمامي تارهاي موي خود را بپوشانند و مانع هرگونه آرايش كردن زن‌ها شوند. انتقاد از رژيم به طرز شگفت‌آوري در اماكن عمومي به صورت صادقانه به عمل مي‌آيد ... در سراسر تهران مي‌توان پاسداران انقلابي اخمو و بسيجي‌هاي مسلسل به دست را مشاهده كرد. آن‏ها از همه چيز، از وزارت‌خانة خودشان [وزارت سپاه پاسداران] در ميدان فردوسي گرفته تا يك محوطة اسرارآميز در نزديكي دانشگاه تهران - كه حتي پياده‌روهاي اطراف ديوار آن را طناب كشي كرده‌اند - پاسداري مي‌كنند. در سفارت‌خانة سابق امريكا در تهران، بر روي ديوار، يك پاسدار انقلابي مسلح مستقر مي‌باشد. درهاي سفارت با صفحات ضخيم فولادي پوشانيده شده و بر روي ديوارهاي سفارت سخناني كه توسط آيت‌الله خميني ايراد شده است، به تازگي نوشته شده‏است.»[۱۸]




منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/17

  1. سند شمارة 009510 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: طرح و عمليات قرارگاه سلمان، 20/4/1364.
  2. سند شمارة 009651 مركز مطالعات جنگ: گزارش نوبه‌اي شماره 0137، قرارگاه عملياتي خاتم‌الانبيا(ص).
  3. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري‌اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 18/4/1364، ص1 راديو بغداد، اطلاعية نظامي شماره 1889، هشتم ژوئيه 1985 (7/4/1364).
  4. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، "نشريه گزارش‏هاي ويژه" شماره 111 (18/4/1364)، ص13، شماره 111، راديو امريكا، 17/4/1364.
  5. همان، ص3.
  6. مأخذ 3، راديو بغداد، ص4.
  7. مأخذ 3، راديو دوبي، ص5.
  8. روزنامة اطلاعات، 18/4/1364، صص 3 و 4.
  9. همان، ص2.
  10. همان، ص2.
  11. همان، ص2.
  12. روزنامة اطلاعات، 15/4/1364، صص 4 تا 8.
  13. روزنامة اطلاعات، 17/4/1364، صص 8 تا 12.
  14. همان، ص 2.
  15. روزنامة كيهان، 17/4/1364، كويت - آسوشيتدپرس، "القيسي" نمايندة كويتي.
  16. مأخذ 13، ص3.
  17. مأخذ 6، صص 6 و 7، واشنگتن - خبرگزاري يونايتدپرس، 17/4/1364.
  18. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية"گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 113 (20/4/1364)، صص 7 تا 11.