1364.08.27: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
سطر ۱۶۸: سطر ۱۶۸:
وی درباره روابط با فرانسه گفت: «ما به دوستی فرانسه افتخار می‌کنیم و فرانسه درقبال عراق موضع برجستة سیاسی و نظامی در شرایط جنگ از خود نشان داده است و ما این موضع را در چارچوب قدردانی شایسته قرار می‌دهیم، چون کسی که موضع مثبت سیاسی و نظامی درقبال عراق داشته باشد و بداند که عراق از عزیزترین چیز خود دفاع می‌کند؛ یعنی حاکمیت، حیثیت، شرافت و امنیت، به‌هیچ‌وجه این موضع از خاطر عراق زدوده نخواهد شد. تنها موضع بد فرانسه آن است که تاکنون با ساختن مجدد نیروگاه "تموز" ـ که به‌وسیله اسرائیل منهدم گردیده ـ موافقت نکرده است و ما از این امر ناراحت هستیم. [...] و ما تاکنون نمی‌دانیم که فرانسه چگونه پذیرفته که در تاریخ خود این‌گونه موضع‌گیری ثبت شود، درحالی‌که مواضع آن در سایر میدان‌ها ممتاز است. [...]  
وی درباره روابط با فرانسه گفت: «ما به دوستی فرانسه افتخار می‌کنیم و فرانسه درقبال عراق موضع برجستة سیاسی و نظامی در شرایط جنگ از خود نشان داده است و ما این موضع را در چارچوب قدردانی شایسته قرار می‌دهیم، چون کسی که موضع مثبت سیاسی و نظامی درقبال عراق داشته باشد و بداند که عراق از عزیزترین چیز خود دفاع می‌کند؛ یعنی حاکمیت، حیثیت، شرافت و امنیت، به‌هیچ‌وجه این موضع از خاطر عراق زدوده نخواهد شد. تنها موضع بد فرانسه آن است که تاکنون با ساختن مجدد نیروگاه "تموز" ـ که به‌وسیله اسرائیل منهدم گردیده ـ موافقت نکرده است و ما از این امر ناراحت هستیم. [...] و ما تاکنون نمی‌دانیم که فرانسه چگونه پذیرفته که در تاریخ خود این‌گونه موضع‌گیری ثبت شود، درحالی‌که مواضع آن در سایر میدان‌ها ممتاز است. [...]  
فرانسه از عراق طرف‌داری نمی‌کند، بلکه موضعی همگام با قوانین بین‌المللی و ناشی از استراتژی ویژه و منافع خود در پیش گرفته، چون عراق علیه هیچ‌کس تجاوز نکرد، بلکه خواهان صلح است و عراق به هرگونه ابتکار صلح‌آمیز که بتواند به جنگ خاتمه دهد و به حاکمیت عراق و ایران در خاک خود و همچنین امنیت آنها تحقق بخشد، تبریک می‌گوید. [...] در چارچوب این مفاهیم است که فرانسه بی‌طرف به حساب می‌آید، چون هر کشوری که اسلحه دراختیار قرار دهد و از سیاستی از موضع آن دفاع کند، طرف‌دار عراق نمی‌باشد، بلکه طرف‌دار اصول اعتقادی درج‌شده در منشور ملل متحد و اصول حاکمیت و آزادی مورد اعتقاد همه، می‌باشد.»
فرانسه از عراق طرف‌داری نمی‌کند، بلکه موضعی همگام با قوانین بین‌المللی و ناشی از استراتژی ویژه و منافع خود در پیش گرفته، چون عراق علیه هیچ‌کس تجاوز نکرد، بلکه خواهان صلح است و عراق به هرگونه ابتکار صلح‌آمیز که بتواند به جنگ خاتمه دهد و به حاکمیت عراق و ایران در خاک خود و همچنین امنیت آنها تحقق بخشد، تبریک می‌گوید. [...] در چارچوب این مفاهیم است که فرانسه بی‌طرف به حساب می‌آید، چون هر کشوری که اسلحه دراختیار قرار دهد و از سیاستی از موضع آن دفاع کند، طرف‌دار عراق نمی‌باشد، بلکه طرف‌دار اصول اعتقادی درج‌شده در منشور ملل متحد و اصول حاکمیت و آزادی مورد اعتقاد همه، می‌باشد.»
صدام حسین در این مصاحبه درباره روابط با کشورهای عربی گفت: «درمورد روابط ما با برادران خود در "خلیج عربی" [خلیج‌فارس] جنگ برای آنها فرصتی بود تا به حقیقت عراق بیش از پیش واقف شوند و ما اطمینان داریم که تمامی خیرخواهان و آگاهان در خلیج پی برده‌اند که عراق زره اصلی آنها دربرابر خطرات است و عراق مطامعی در خلیج ندارد و طرف‌های دشمن عراق و اعراب ازجمله سه طرف اصلی، یعنی صهیونیسم از راه بنیاد خود اسرائیل، رژیم سوریه و رژیم لیبی شایع می‌کنند که عراق در منطقة خلیج مطامعی دارد. خلیجی‌ها چه چیزی را کشف کردند، اگر عراق وجود نداشت چگونه امنیت و حاکمیت خود را حفظ می‌کردند. آنها پی بردند که عراق یک برادر و یک زره است و این امر را در طول شش سال جنگ به اثبات رسانده است و شرایط جنگ فرصتی فراهم ساخت تا عراق به‌صورت بهتری شناخته شود و در روابط ما با برادران خود خوب باقی مانده است.»<ref>سند شماره 010898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای، شماره 8، 30/8/1364، گزیده اسناد جلد4، صص 39 ـ 34.</ref>  
صدام حسین در این مصاحبه درباره روابط با کشورهای عربی گفت: «درمورد روابط ما با برادران خود در "خلیج عربی" [خلیج‌فارس] جنگ برای آنها فرصتی بود تا به حقیقت عراق بیش از پیش واقف شوند و ما اطمینان داریم که تمامی خیرخواهان و آگاهان در خلیج پی برده‌اند که عراق زره اصلی آنها دربرابر خطرات است و عراق مطامعی در خلیج ندارد و طرف‌های دشمن عراق و اعراب ازجمله سه طرف اصلی، یعنی صهیونیسم از راه بنیاد خود اسرائیل، رژیم سوریه و رژیم لیبی شایع می‌کنند که عراق در منطقة خلیج مطامعی دارد. خلیجی‌ها چه چیزی را کشف کردند، اگر عراق وجود نداشت چگونه امنیت و حاکمیت خود را حفظ می‌کردند. آنها پی بردند که عراق یک برادر و یک زره است و این امر را در طول شش سال جنگ به اثبات رسانده است و شرایط جنگ فرصتی فراهم ساخت تا عراق به‌صورت بهتری شناخته شود و در روابط ما با برادران خود خوب باقی مانده است.»<ref>سند شماره 010898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای، شماره 8، 30/8/1364، گزیده اسناد جلد4، صص 39 ـ 34.</ref>  
وی افزود: «درمورد برقراری تماس میان عراق و سوریه و یا میان عراق و لیبی با ما تماس گرفتند و یک موضع دلخواه و یا شخصی نسبت به لیبی یا سوریه نداریم، بلکه یک موضع اصولی مبتنی‌بر حقایق سوءرفتار این دو رژیم در مسائل سرنوشتی و خطرناک عربی و در رأس آنها مسئله جنگ می‌باشد. خلاصه موضع آنها این است که در کنار ایران به ‌بهانه‌ای پوچ و بی‌اساس قرار گرفتند و در کلیه زمینه‌ها به ایران کمک کردند و با اعلان رسمی جنگ علیه عراق مرتکب اشتباه شنیع شدند. [...]  
وی افزود: «درمورد برقراری تماس میان عراق و سوریه و یا میان عراق و لیبی با ما تماس گرفتند و یک موضع دلخواه و یا شخصی نسبت به لیبی یا سوریه نداریم، بلکه یک موضع اصولی مبتنی‌بر حقایق سوءرفتار این دو رژیم در مسائل سرنوشتی و خطرناک عربی و در رأس آنها مسئله جنگ می‌باشد. خلاصه موضع آنها این است که در کنار ایران به ‌بهانه‌ای پوچ و بی‌اساس قرار گرفتند و در کلیه زمینه‌ها به ایران کمک کردند و با اعلان رسمی جنگ علیه عراق مرتکب اشتباه شنیع شدند. [...]  
به‌هرصورت، ما با برقراری این تماس‌ها موافقت کردیم و میان ما و سوریه یک ملاقات مقدماتی در مرزها صورت گرفت و میان ما و لیبی برای ملاقات در مغرب در سطح یکی از رهبری‌ها دعوت شدیم و به آن پاسخ مثبت داده‌ایم. اگر آنها به‌طور بنیادی در مواضع خود نسبت به مسائل سرنوشت اعراب و در رأس آنها مسئله جنگ تجدیدنظر کنند، پس از آن دشمنی شخصی وجود ندارد.»<ref>همان، صص 20 ـ 21.</ref>  
به‌هرصورت، ما با برقراری این تماس‌ها موافقت کردیم و میان ما و سوریه یک ملاقات مقدماتی در مرزها صورت گرفت و میان ما و لیبی برای ملاقات در مغرب در سطح یکی از رهبری‌ها دعوت شدیم و به آن پاسخ مثبت داده‌ایم. اگر آنها به‌طور بنیادی در مواضع خود نسبت به مسائل سرنوشت اعراب و در رأس آنها مسئله جنگ تجدیدنظر کنند، پس از آن دشمنی شخصی وجود ندارد.»<ref>همان، صص 20 ـ 21.</ref>  
صدام در ادامه این مصاحبه درباره رابطه عراق با امریکا و شوروی گفت: «ما روابط را با آنها (امریکا) تجدید کردیم و به توسعه آن بر پایه‌های برابر که امریکایی‌ها حاکمیت و حقوق و دیدگاه ما را محترم شمارند و همچنین ما آنها را بر همین مبنا محترم شماریم، تمایل نشان دادیم، ولی به نظر می‌رسد و از خلال این تجربه طولانی که هرجا منافع اسرائیل در صحنه روابط عربی امریکایی مطرح گردد، امریکا به‌طور مستقیم از اسرائیل به زیان اعراب طرف‌داری کرده است و این مشکلی است که در روابط عربی ـ امریکایی ازجمله روابط امریکا با عراق باقی خواهد ماند. اما در سطح اتحاد جماهیر شوروی باید گفت که شوروی یک دوست قدیمی اعراب است و به‌موجب تحلیل ما در شرایط عربی و جهانی معتقدیم اعراب همواره سعی کنند دوستان شوروی‌ها باشند و روابط را با آن براساس احترام متقابل توسعه دهند. روابط ما با شوروی بر این مبانی استوار است و روابط خوبی می‌باشد. درمورد گروه اروپایی نیز روابط دوجانبه‌‌ای با آن داریم و به‌طور عموم می‌توانیم بگوییم میان خوب، حسنه و یا طبیعی متفاوت است.»<ref>همان، صص 26 ـ 27.</ref>  
صدام در ادامه این مصاحبه درباره رابطه عراق با امریکا و شوروی گفت: «ما روابط را با آنها (امریکا) تجدید کردیم و به توسعه آن بر پایه‌های برابر که امریکایی‌ها حاکمیت و حقوق و دیدگاه ما را محترم شمارند و همچنین ما آنها را بر همین مبنا محترم شماریم، تمایل نشان دادیم، ولی به نظر می‌رسد و از خلال این تجربه طولانی که هرجا منافع اسرائیل در صحنه روابط عربی امریکایی مطرح گردد، امریکا به‌طور مستقیم از اسرائیل به زیان اعراب طرف‌داری کرده است و این مشکلی است که در روابط عربی ـ امریکایی ازجمله روابط امریکا با عراق باقی خواهد ماند. اما در سطح اتحاد جماهیر شوروی باید گفت که شوروی یک دوست قدیمی اعراب است و به‌موجب تحلیل ما در شرایط عربی و جهانی معتقدیم اعراب همواره سعی کنند دوستان شوروی‌ها باشند و روابط را با آن براساس احترام متقابل توسعه دهند. روابط ما با شوروی بر این مبانی استوار است و روابط خوبی می‌باشد. درمورد گروه اروپایی نیز روابط دوجانبه‌‌ای با آن داریم و به‌طور عموم می‌توانیم بگوییم میان خوب، حسنه و یا طبیعی متفاوت است.»<ref>همان، صص 26 ـ 27.</ref>  
خبرگزاری فرانسه در بازتاب این مصاحبه صدام گزارش داد: «صدام حسین رئیس‌جمهوری عراق، ضمن تمجید از روش پاریس درقبال عراق در جنگ این کشور با ایران، اظهار تأسف کرد که فرانسه هنوز پاسخ موافق به درخواست بغداد جهت بازسازی مرکز هسته‌‌ای "تموز" ـ که در ژوئن 1981 توسط اسرائیل منهدم شده ـ نداده است. [...] صدام حسین اظهار عقیده کرد که عدم رضایت پاریس از درخواست عراق، تنها روش بد فرانسه درقبال عراق است. از سوی دیگر، رئیس کشور عراق شدیداً به سوریه و لیبی حمله کرد. وی گفت: آنها علیه عراق اعلام جنگ کرده و همه گونه کمک به‌ویژه نظامی به ایران می‌کنند. وی دراین‌مورد بار دیگر تأکید کرد که هرگونه عادی‌شدن احتمالی روابط میان عراق از یک‌سو و سوریه و لیبی از سوی دیگر، تابع تجدیدنظر ریشه‌ای روش‌های خود توسط این دو کشور درقبال آرمان‌های اعراب و به‌ویژه جنگ ایران و عراق است. رئیس‌جمهوری عراق بازهم تأیید کرد که یک تماس آماده‌سازی میان عراق و سوریه اخیراً در مرز بین دو کشور انجام گرفته است. درمورد روابط بغداد با کشورهای خلیج‌فارس، صدام حسین اظهار عقیده کرد که جنگ ایران و عراق به رهبران این کشورها این فرصت را داده است که درک کنند عراق سپر اصلی آنها درمقابل خطرات است و این کشور در این منطقه جاه‌طلبی ندارد.»<ref>مأخذ 5، ص 30 ـ 29، پاریس ـ خبرگزاری فرانسه، 27/8/1364.</ref>  
خبرگزاری فرانسه در بازتاب این مصاحبه صدام گزارش داد: «صدام حسین رئیس‌جمهوری عراق، ضمن تمجید از روش پاریس درقبال عراق در جنگ این کشور با ایران، اظهار تأسف کرد که فرانسه هنوز پاسخ موافق به درخواست بغداد جهت بازسازی مرکز هسته‌‌ای "تموز" ـ که در ژوئن 1981 توسط اسرائیل منهدم شده ـ نداده است. [...] صدام حسین اظهار عقیده کرد که عدم رضایت پاریس از درخواست عراق، تنها روش بد فرانسه درقبال عراق است. از سوی دیگر، رئیس کشور عراق شدیداً به سوریه و لیبی حمله کرد. وی گفت: آنها علیه عراق اعلام جنگ کرده و همه گونه کمک به‌ویژه نظامی به ایران می‌کنند. وی دراین‌مورد بار دیگر تأکید کرد که هرگونه عادی‌شدن احتمالی روابط میان عراق از یک‌سو و سوریه و لیبی از سوی دیگر، تابع تجدیدنظر ریشه‌ای روش‌های خود توسط این دو کشور درقبال آرمان‌های اعراب و به‌ویژه جنگ ایران و عراق است. رئیس‌جمهوری عراق بازهم تأیید کرد که یک تماس آماده‌سازی میان عراق و سوریه اخیراً در مرز بین دو کشور انجام گرفته است. درمورد روابط بغداد با کشورهای خلیج‌فارس، صدام حسین اظهار عقیده کرد که جنگ ایران و عراق به رهبران این کشورها این فرصت را داده است که درک کنند عراق سپر اصلی آنها درمقابل خطرات است و این کشور در این منطقه جاه‌طلبی ندارد.»<ref>مأخذ 5، ص 30 ـ 29، پاریس ـ خبرگزاری فرانسه، 27/8/1364.</ref>


== گزارش ـ 263 ==
== گزارش ـ 263 ==

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۰

روزشمار جنگ سال 1364
1364.08.27
نام‌های دیگر بیست و هفت آبان
تاریخ شمسی 1364.08.27
تاریخ میلادی 18 نوامبر 1985
تاریخ قمری 5 ربیع‌الاول 1406






گزارش ـ 252

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امروز دستور‌العمل طرح عملیاتی فدک (فاو) را به یگان‌های تابع قرارگاه کربلا ابلاغ کرد. «موضوع: دستورالعمل طرح فدک فرستنده: فرماندهی کل گیرنده: یگان‌های تابعه قرارگاه کربلا درپی نشست حضوری با فرماندهان عزیز و تشریح چگونگی پیشبرد مراحل مختلف عملیات فدک، بدین‌وسیله به قرارگاه کربلا مأموریت داده می‌شود تا با استفاده از یگان‌های تحت‌امر آماده باشند که در روز "ر" ساعت "س" اهداف مربوطه را تصرف نموده و تأمین نمایند. امید است که فرماندهان محترم در لبیک به ندای"هل من ناصر ینصرنی" و در ظل توجهات خاصه حضرت بقیةالله‌الأعظم ارواحنا له الفداء، با نیاتی خالص و اراده‌ای استوار، برمبنای تکلیف شرعی و یاری‌رساندن به دین خدا و به مصداق آیه شریفه "واعدوا لهم ما استطعتم من قوه"، تمام توجه، وقت و همت خویش را برای اجرای موفقیت بیشتر عملیات و حداکثر استفاده از تمامی توان ممکن به کار گیرند. فرماندهی قرارگاه کربلا و فرماندهان عمل‌کننده تحت‌امر موظف‌اند که موارد مشروحه زیر را در تمامی مراحل آماده‌سازی و طرح‌ریزی‌های عملیاتی عمیقاً و موشکافانه موردتوجه و اقدام جدی قرار دهند: 1. پوشش و اختفا دشمن برای کشف فعالیت‌های ما اهمیت بسیار زیادی قائل است و در جزوات آموزشی خود گفته است که" اگر ما نتوانیم فعالیت‌های نیروهای ایرانی را در ساحل دور (زمین ایران) تشخیص بدهیم، کارمان بسیار سنگین است." دشمن معمولاً فعالیت‌های خود را ازطریق دید‌بانی، رازیت، هواپیماهای شناسایی و منابع جاسوسی به دست می‌آورد و لذا لازم است که کلیه حرکت‌ها و جا‌به‌جایی‌ها، به‌ویژه در محل‌های نزدیک خط، در نهایت پوشش و اختفا صورت گرفته و سعی شود که عقبه نیروها حتی‌المقدور در جنوبی‌ترین نقطه منطقه عملیات و در خارج از دید دشمن قرار گیرد و از حرکت در روز یا فعالیت‌های غیرمفید در نزدیکی خط تاحدممکن اجتناب گردد. فراموش نشود که پست‌های شنود دشمن نیز دائماً درحال ردیابی و ضبط مکالمات بی‌سیم خودی است. 2. عبور از رودخانه عبور از رودخانه ازجمله مسائلی است که برای فرماندهان ما کاملاً تازگی دارد. جریان آب، جزرومد، شدت جزرومد در روزهای مختلف ماه، وضعیت ساحل و آبراه‌ها از عواملی است که بایستی دقیقاً موردمطالعه قرار گرفته و برای هریک پیش‌بینی‌ها و تدبیر لازم اتخاذ گردد. ضروری است که فرماندهان محترم مدتی را شخصاً در منطقه عملیات سپری نموده تا از نزدیک جو منطقه را کاملاً لمس نمایند. 3. شکستن خط دشمن در این منطقه برخلاف مناطق دیگر، نیروهای اصلی خود را در خط می‌چیند. تلاش او این است که با تحکیم و تقویت هرچه بیشتر خط، ما را از نفوذ به عمق مواضعش بازدارد؛ زیراکه درصورت شکسته‌شدن خط، مقابله با نیروهای ما برایش بسیار دشوار می‌گردد. و لذا باید عمیقاً روی شکستن خط فکر کرد و تدابیر لازم را از قبل و برمبنای شناسایی‌های انجام‌شده و نیز پیش‌بینی احتمالات گوناگون اتخاذ نمود. توجه به عواملی ازقبیل کیفیت زمین در ساحل دشمن، نحوه پیاده‌کردن نیروها و چگونگی فعالیت گروه‌های پیشرو و گروهان‌های خط‌شکن از اهمیت زیادی برخوردار است. 4. پاک‌سازی پاک‌سازی یکی از ویژگی‌های بارز این عملیات است. چنانچه عملیات پاک‌سازی به حول و قوه الهی با موفقیت انجام شود تأثیر زیادی را در موفقیت کلی عملیات به ‌جای خواهد گذارد. باید توجه داشت که پاک‌سازی نخلستان‌ها، حاشیه آبراه‌ها و جاده‌های مواصلاتی و مناطق شهری نوعی سازماندهی مخصوص عملیات نامنظم را نیاز دارد و لذا لازم است که روی دسته‌ها و یا گروهان‌های پاک‌سازی‌کننده و بالابردن آموزش آنان و برقراری ارتباطات قوی باسیم (برای شروع کار) و بی‌سیم (پس از تسلط بر منطقه) و نیز چگونگی حل مشکل الحاق نیروها به‌شدت کار شود و از هرگونه تلاشی به‌منظور توجیه‌نمودن آنان با استفاده از نقشه‌ها و کالک‌های دقیق و طرح مانور جزء به جزء فروگذار نگردد. دشمن از تجربه زیادی برای جنگ در نخلستان برخوردار نیست و بالابردن سطح آموزش‌ها و آمادگی‌های ما دراین‌زمینه می‌تواند به‌عنوان یک عامل قوی در پیشبرد عملیات مؤثر باشد. 5. پدافند اهمیت موضوع پدافند به‌خوبی برای فرماندهان ما روشن است. مسائلی ازقبیل کشاندن به‌موقع وسایل مهندسی به جلو، احداث سریع خاکریز، تقویت سیل‌بندها، سنگرسازی، آب‌انداختن به جلو خاکریزها و استفاده مؤثر از ابزار و وسایل ضدزره ازجمله موضوعاتی است که باید روی تک‌تک آن حساب جداگانه‌ای گشود. شکی نیست که موضوع پدافند به‌عنوان آخرین مرحله عملیات نقش حساس و کلیدی را در کل عملیات ایفا می‌کند و هرگونه تلاش برای نیل به ابتکارات جدید در این امر درصد موفقیت عملیات را بالا خواهد برد. 6. ادوات ادوات در این عملیات می‌تواند نقش چشمگیری را برای" دفع پاتک‌های دشمن" و نیز" انهدام تجهیزات و نفرات" آن ایفا نماید. استفاده مؤثر از ابزارهایی مانند تفنگ106، مینی‌کاتیوشا و خمپاره120 در حاشیه 500 متری ساحل خودی (بدون عبور از رودخانه) می‌تواند دشمن را زیر آتش پرحجم خود قرار داده و به‌نوبه‌خود پاتک‌هایش را دفع نماید. 7. آموزش، توجیه و مانور به‌منظور هم‌جهت‌نمودن برنامه‌های آموزشی تکمیلی یگان‌های رزمی با نیازمندی‌های خاص منطقه عملیات و برای حصول اطمینان از موفقیت عملیات در مراحل آماده‌سازی، عبور از رودخانه، شکستن خط، پاک‌سازی و پدافند، ضروری است که مانور کاملی در محلی مشابه منطقه عملیات برای هر لشکر طرح‌ریزی گردد و فرماندهی لشکر شخصاً تمرینات مانوری لشکری را زیرنظر گرفته و با مشخص‌نمودن نقاط ضعف و برطرف‌نمودن آن، فرماندهان تیپ، گردان، گروهان و حتی دسته را نسبت به چگونگی اجرای عملیات در منطقه مانوری توجیه نمایند. یقیناً هر تلاشی به‌منظور انجام هرچه بهتر مانور، امر هدایت و اداره نیروها را در صحنه عملیات برای فرماندهی لشکر آسان‌تر خواهد نمود. 8. عملیات محدود پرداختن به عملیات محدود و کوچک، گذشته از اینکه فواید بسیاری را در تقویت نیروهای خودی و تضعیف دشمن در بر دارد، خود یکی از بهترین طرح‌های فریب برای عملیات آتی است. عملیات محدود در شش ماه گذشته تجربه موفقی بود که باید در آینده نیز به‌موازات پرداختن به عملیات‌های مهم، بی‌وقفه نسبت به ادامه آن همت گماشت. بدیهی است که عملیات محدود در سطح لشکرهای خط‌شکن بایستی به‌گونه‌ای طرح‌ریزی گردد که لطمه چندانی به پیشرفت عملیات مهم وارد نیاورد. در خاتمه، سلامتی و طول عمر حضرت امام، موفقیت شما فرماندهان ارجمند و پیروزی رزمندگان جان‌برکف اسلام را از خداوند متعال مسئلت می‌نماییم. والسلام علیکم و رحمت‌الله فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسن رضایی ـ 27/8/1364»[۱]

گزارش ـ 253

"راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران در جنگ" موضوع مهمی است که فرمانده کل سپاه پاسداران در "گردهمایی مسئولان آموزش نظامی سپاه" به آن پرداخت. محسن رضایی در سخنان خود بر ضرورت تغییر راهبرد جنگ، به راهبرد جنگ درازمدت تأکید کرد. متن این سخنان را امروز ستاد مرکزی سپاه پاسداران به تعداد محدودی تکثیر کرد و دراختیار تعدادی از فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران قرار داد. در بخش اول سخنان محسن رضایی چنین آمده است: «ما امروزه در جنگ نسبت به گذشته تغییراتی داده‌ایم، یعنی مسائلی را به ابعاد گذشته جنگ اضافه کردیم و اولاً برای خودمان به‌صورت مسلم پذیرفتیم که جنگ درازمدت داریم. قبل از این، به‌هیچ‌وجه روی جنگ درازمدت کار نکرده بودیم، فکر می‌کردیم و شعار کوتاه‌مدت می‌دادیم، اما برنامه‌ریزی درازمدت نداشتیم، آینده‌نگری نداشتیم. البته کسانی هستند که هنوز فکر می‌کنند ما زیر این تحمیل نرویم و خودمان با دست خودمان یک فشار عظیم اقتصادی را بر خودمان تحمیل نکنیم که تا حالا هم هدف همین بوده که ما در یک مدت کوتاهی به مسئله جنگ پایان دهیم و به آنجاها کشیده نشویم که یک بارِ اقتصادی بزرگی به ما تحمیل شود. الآن باید انتخاب کنیم، اگر باز زمان را از دست بدهیم، دو سال، سه سال چهار سال دیگر مجبوریم این انتخاب جنگ درازمدت را ازنظر برنامه‌ریزی (نه در شعار و سخنرانی) بپذیریم و الحمدلله سپاه پاسداران این را پذیرفته و برنامه‌ریزی کرده و برنامه‌هایش را هم به مسئولین ارائه داده و به یاری خداوند زیر بار مسئولیتش هم می‌ماند و عمل می‌کند و جنگ را هم ادامه می‌دهد. ثانیاً، دررابطه‌با ادامه جنگ ازنظر تاکتیک و شیوه‌های عمل متناسب با همین تغییر در مبنا، مسائلی در جنگ اضافه کردیم. ازنظر تاکتیک در جنگ دو نوع عملیات دیگر را به عملیات‌های قبلی اضافه کرده‌ایم: عملیات‌های "نفوذی" و "گشتی رزمی" را به عملیات‌های سابق که فقط عملیات‌های محدود و مهم بود، اضافه کردیم؛ البته، عملیات گسترده را هم در طرح‌ریزی‌های آینده داریم که تمام این حرکات در راستای حرکت استراتژی قبلی ماست، ولی پرداختن به عملیات گسترده را به‌عنوان تئوری، درحال طرح‌ریزی هستیم.»[۲] فرمانده کل سپاه پاسداران در ادامه بحث به تشریح انواع عملیات‌ها و اهداف آنها و تغییراتی که در ادامه کار جنگ و عملیات‌ها لازم است، پرداخت.*

گزارش ـ 254

واحد اطلاعات نظامی قرارگاه کربلای2 (سپاه پاسداران) جمع‌بندی فعالیت‌های دشمن در دوره 19 آبان 1364 تا 27 آبان 1364 را در منطقه تحت‌نظر این قرارگاه (منطقه فاو)، به این شرح اعلام کرد: «تحکیم و ترمیم خطوط پدافندی؛ احداث و ترمیم جاده؛ فعالیت نخل‌کنی؛ تخریب شهر جهت بهره‌برداری از خاک آن و ایجاد خاکریز؛ اجرای آتش توپخانه به‌طور متناوب؛ ایجاد سنگر نگهبانی مجهز به دوربین؛ فعالیت سنگر‌سازی؛ تردد زرهی؛ بهره‌گیری از توان بالایی از تجهیزات مهندسی و... ازجمله اقدامات دشمن در این دوره می‌باشد.» بنا بر این گزارش، در طول این دوره زمانی، دشمن هیچ‌گونه تردد ادوات مهندسی روی جاده تازه‌تأسیس واقع در پشت سیل‌بند ساحل غربی اروند نداشته است؛ احتمال داده می‌شود که تردد ادوات مهندسی عراق در امتداد جاده پشت سیل‌بند، روی جاده میان نخلستان ـ که آسفالت نیز می‌باشد ـ انجام می‌شود تا از دید نیروهای خودی پنهان باشد و به فعالیت مهندسی و حفاظت فیزیکی سرعت بخشد. دشمن در طول این دوره، بیش از 650 خودرو سبک، نیمه‌سنگین و سنگین استفاده کرده است. بنا بر این گزارش، فعالیت‌های هوایی دشمن در منطقه عمومی فاو، خور عبدالله و... بیشتر عکس‌برداری، شناسایی و شکستن دیوار صوتی بوده است.[۳]

گزارش ـ 255

هواپیماهای ارتش جمهوری اسلامی ایران صبح امروز یک محل تجمع نیرو و یک واحد صنعتی دشمن را بمباران کردند. همچنین، ادعای عراق درباره ساقط‌کردن یکی از جنگنده‌های ایرانی، تکذیب شد. ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، در اطلاعیه شماره 2293 خود اعلام کرد: «نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با چند فروند از شکاری بمب‌افکن‌های خود، یک واحد صنعتی و یک محل تجمع نیروهای بعثی عراق را در استان میسان بمباران کردند. در این حمله ـ که خسارات سنگینی به دشمن وارد آمد ـ خلبانان ما سالم به پایگاه‌های خود مراجعت کردند.»[۴] از سوی دیگر، ارتش عراق با صدور اطلاعیه نظامی شماره 2026 ادعا کرد: «دو فروند هواپیمای دشمن اقدام به نفوذ به مرزهای بین‌المللی نمودند و هدف آنها مناطق غیرنظامی در منطقه میسان بود که مردان شجاع پدافند هوایی ما با آنها مقابله و در ساعت 6:37 صبح امروز توانستند یکی از آنها از نوع اف5 را سرنگون سازند که آتش‌گرفتن و سقوط آن دربرابر واحدهای ما در داخل خاک دشمن در نزدیکی مرزهای بین‌المللی ما با دید غیرمسلح مشاهده شده است، درحالی‌که دومین هواپیما متواری گردیده است و دو هواپیمای مذکور نتوانستند به هدف‌هایشان برسند.»[۵] سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ درباره این ادعای عراق گفت: «پس از این عملیات موفقیت‌آمیز، خلبانان شجاع ما همگی سالم به پایگاه‌های خود مراجعت کردند و ادعای رژیم عراق مبنی‌بر سقوط یک فروند جنگنده ایران، کذب محض است.»[۶] وی افزود: «برخلاف ادعای رژیم عراق که در اطلاعیه شماره 2025 خود مطرح کرده است که خلبانان ایرانی قصد داشتند مناطق مسکونی شهر سلیمانیه را بمباران کنند، خلبانان شجاع نیروی هوایی با قدرت تمام بر فراز اهداف ازپیش تعیین‌شده در سی کیلومتری غرب سلیمانیه به پرواز درآمدند و دو واحد صنعتی ـ نظامی عراق را در این منطقه به‌طور دقیق، شدیداً بمباران و خسارات سنگینی به دشمن بعثی وارد کردند.» سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ توضیح داد: «درحالی‌که دیروز ایران رسماً اعلام کرد که خلبانان ایرانی دو واحد صنعتی ـ نظامی را در غرب سلیمانیه بمباران کردند، حکومت عراق با انتشار اطلاعیه‌ای مدعی شده است که حمله هوایی علیه کارخانه‌های جنوب سلیمانیه کذب محض است، زیرا هیچ‌گونه کارخانه‌ای در جنوب سلیمانیه وجود ندارد. لیکن حکومت عراق در اطلاعیه نظامی شماره 2025 خود، دیگر ذکری از جنوب سلیمانیه به میان نیاورد و به دروغ مدعی شد خلبانان ایرانی برای بمباران مناطق مسکونی سلیمانیه تلاش کرده‌اند.» وی تناقض‌گویی حکومت عراق را نشانه سنگین‌بودن ضربه واردشده، در روز شنبه دانست و ادعای دشمن مبنی‌بر گلوله‌باران اطراف شهر بصره و ناحیه شهابی به‌دست رزمندگان اسلام را رد کرد.[۷] برخی رسانه‌ها ازجمله خبرگزاری فرانسه و رادیو اسرائیل گزارش‌ها و اطلاعیه‌های ایران و عراق را دراین‌باره نقل کرده‌اند.[۸]

گزارش ـ 256

هواپیماهای عراقی صبح امروز به یک نفتکش و تأسیسات نفتی جزیره خارک و تأسیسات نفتی بندر گناوه حمله کردند. این حملات تلفات جانی نداشت و فقط نفتکش خسارت دید. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، نفتکش نروژی "گوستور" که چندی است در لنگرگاه خارک منتظر بارگیری است، ساعت 6:20 صبح امروز در قسمت جلو موتورخانه هدف یک بمب قرار گرفت و دچار آتش‌سوزی شد. این حمله تلفاتی نداشت و آتش آن مهار شد.[۹] نفتکش گوستور 70 هزار تن نفت خام در خارک بارگیری کرده بود تا به جزیره سیری منتقل کند و خسارت واردشده به آن جزئی است.[۱۰] خبرگزاری جمهوری اسلامی همچنین از بوشهر گزارش داد: «ساعت 8:45 صبح امروز، یک هواپیمای میگ25 عراقی تأسیسات جزیره خارک را هدف قرار داد؛ بمب‌های این هواپیما در اطراف مخازن نفتی فرو‌افتادند که هیچ‌گونه تلفات جانی و خسارت مالی به بار نیاوردند.»[۱۱] این خبرگزاری در ادامه افزود که هم‌زمان با اعلام وضعیت قرمز در استان بوشهر، هواپیماهای عراقی با تجاوز به بندر گناوه، قصد حمله به تأسیسات نفتی "والفوز" را در این بندر داشتند که با مقابله آتش ضدهوایی رزمندگان، قبل از هر اقدامی متواری شدند. در 30 روز گذشته، این بار سوم است که هواپیماهای عراقی به منطقه تأسیسات والفوز حمله می‌کنند.[۱۲] ارتش عراق درباره این حملات در اطلاعیه شماره 2026 خود اعلام کرد: «در ساعت 5:45 صبح امروز، هواپیماهای نیروی هوایی عظیم ما دست به حمله موفقیت‌آمیزی علیه یک هدف بزرگ دریایی در نزدیکی سواحل ایران زدند و آن را به‌طور دقیق و مؤثر مورد اصابت قرار دادند و سالم به میهن بازگشتند.»[۱۳] در این اطلاعیه همچنین آمده است: «در ساعت 8:10 صبح امروز، عقاب‌های ما دست به حمله موفقیت‌آمیزی علیه جزیره خارک زدند و هدف‌های موردنظر را بمباران کردند و به آتش کشیدند و سپس سالم به میهن بازگشتند.»[۱۴] خبرگزاری فرانسه نیز از بغداد گزارش داد: «سخنگوی نظامی عراق اعلام کرد که نیروی هوایی عراق امروز دو حمله علیه جزیره خارک و یک هدف مهم دریایی در نزدیکی سواحل ایران انجام داد.»[۱۵] رادیو اسرائیل نیز دراین‌باره گفت: «سرفرماندهی ارتش عراق اعلام کرد که هواپیماهای این کشور برای چهلمین‏بار در ماه‌های اخیر، تأسیسات نفتی جزیره خارک را بمباران و خسارت‌های سنگینی به آن وارد کردند. گزارش‌های قبلی حاکی‌از آن بود که صادرات نفت ایران بدون وقفه ادامه دارد. به گزارش منابع آگاه لندن، گرچه اسکله‌های بزرگ خارک نابود شده است، ولی اسکله‌های کوچک هنوز به کار ادامه می‌دهند.»[۱۶] رادیو بی‌بی‌سی نیز اعلام کرد: «نفتکش نروژی که با موشک هدف قرار گرفته است، همه سرنشینان آن سالم هستند و کشتی بعد از تعمیراتی خواهد توانست جزیره خارک را ترک کند.»[۱۷]

گزارش ـ 257

"طرح ایران برای کشیدن خط لوله‌ای جهت صدور نفت از محلی غیر از جزیره خارک" عنوان مقاله‌ای در شماره امروز نشریه وال استریت ژورنال است. در این مقاله آمده است: «ایران در نظر دارد با کشیدن یک خط لوله زمینی، نفت خام خود را از محلی غیر از ترمینال نفتی آسیب‌پذیر جزیره خارک در خلیج [فارس] صادر نماید. هدف از انجام [دادن] این کار انتقال نفت به مسافتی حدود 200 مایلی [320 کیلومتری] پایین ساحل خلیج‌فارس (تسهیلات بندری موقتی که دور از برد جنگنده‌های عراقی که از ماه اوت تاکنون خارک را موردحمله قرار داده‌اند) می‌باشد. با اجرای این طرح ـ که چند هفته قبل، به تصویب دولت آیت‌الله خمینی رسید ـ ایران سومین کشور بزرگ تولیدکننده نفت است که صدور نفت خود ازطریق خلیج‌فارس را کاهش می‌دهد. جنگ پنج‌ساله ایران و عراق این روند را تشدید کرده و اهمیت استراتژیک این آبراه را از بین برده است. عراق و عربستان سعودی قبلاً خط لوله‌هایی احداث کرده‌اند که روزانه بیش از 3 میلیون بشکه نفت را دور از خلیج‌فارس به کنار دریای مدیترانه و دریای سرخ انتقال می‌دهند.» این نشریه به نقل از مجله مید چاپ لندن، افزوده است: «این پروژه به‌عنوان ارجحیت جنگی با جدیت دنبال می‌شود و ایران از 11 کمپانی انگلیسی، ایتالیایی، آلمان‌غربی، ژاپنی و کره جنوبی دعوت کرده که پیشنهاد‌های خود را درباره ساختمان و تدارکات این پروژه ارائه دهند. با اجرای این پروژه، روزانه 5/1 میلیون بشکه نفت از گوس که ایستگاه پمپی تأمین‌کننده نفت موردنیاز خارک است، به بنادر بوشهر و عسلویه در جنوب خارک انتقال داده می‌شود. نفتکش‌ها می‌توانند با استفاده از ترمینال‌های موقت که به اسکله‌های شناور معروف‌اند و می‌توان سریع آنها را نصب کرد و از خطر حمله هوایی نیز تاحدی مصون هستند، از این بنادر بارگیری کنند. ایران از کمپانی‌های پیشنهاددهنده می‌خواهد مرحله اول را که به بوشهر مربوط می‌شود تا اواسط سال آتی تکمیل کند. سرعت کار دراین‌مورد حائز اهمیت است، زیرا 90 درصد از درآمد خارجی ایران متکی به نفت است. یکی از منابع صنعت نفت ایران در یک مصاحبه تلفنی گفت: حملات عراق می‌تواند سرانجام صادرات نفت از جزیره خارک را متوقف سازد. وی افزود: اگر حتی چنین چیزی اتفاق نیفتد، ایران از ظرفیت صادراتی اضافی این خط لوله درجهت تسخیر مجدد بازار نفت ـ که در ماه‌های اخیر عربستان و عراق آن را دراختیار گرفته‌اند ـ بهره می‌جوید. این منبع اعلام کرد: باوجودی‌که 60 حمله بزرگ به خارک انجام شده، ایران همچنان از دو لنگرگاه باقیمانده نفت صادر می‌کند، 12 لنگرگاه از کار افتاده‌اند. از آنجایی که ظرفیت ترمینال خارک معادل 6 میلیون بشکه در روز می‌باشد، ایران به‌راحتی می‌تواند باوجود خسارات وارده همانند گذشته حدود 5/1 میلیون بشکه در روز نفت صادر نماید. وی در ادامه افزود: ایران اطمینان دارد تا تکمیل خط لوله جدید، می‌تواند میزان صادرات نفت خود را در سطح فعلی حفظ کند.»[۱۸]

گزارش ـ 258

خبرگزاری جمهوری اسلامی در بررسی رسانه‌های خارجی درباره پیش‌بینی عملیات آتی ایران و میزان هشیاری عراق، چنین گزارش داده است: «رادیو بین‌المللی میدی آن متعلق به رژیم مراکش، در آخرین بخش خبری امروز خود اعلام کرد: هم‌اکنون جوی از هشیاری و احتیاط بر نیروهای عراق نسبت به حمله گسترده‌ای که ممکن است نیروهای ایران آغاز کنند، حاکم می‌باشد. این رادیو افزود: این جو به‌دنبال تمرکز نیروهای ایران در محورهای مختلف جبهه و بمباران دو هدف صنعتی عراق در شهر میسان توسط جنگنده‌های ایران به وجود آمده است.[۱۹] خبرگزاری رویتر نیز از بغداد گزارش داد: عراق چشم‌انتظار تهاجمی عمده ازسوی ایران است و دست به تجهیز و تقویت نیروهای خود در منطقه میسان زده و دیدار روزنامه‏نگاران از این جبهه نیز ممنوع شده است.»[۲۰]

گزارش ـ 259

فرماندهی کل سپاه پاسداران امروز دستورالعمل اصلاحی و تکمیلی نیروهای اعزامی به جبهه‌ها در قالب کاروان‌های راهیان کربلا را به قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص)، قرارگاه حمزه سید‌الشهدا(ع) و مناطق پنج‌گانه سپاه پاسداران ابلاغ کرد. در این دستورالعمل به سیاست‌های اجرایی در حرکت کاروان‌های کربلا؛ زمان‌بندی حرکت؛ اقدامات و شیوه‌های تبلیغی؛ فراخوانی و ثبت‌نام؛ سازماندهی در گردان‌های احتیاط؛ تاریخ اعزام نیرو؛ دستور‌العمل توجیهی واحدهای بسیج و مراکز پذیرش رده‌های مقاومت؛ دستور‌العمل تدارکات (تغذیه، تجهیزات انفرادی، ترابری) و نیز دستور‌العمل بهداری و... پرداخته شده است.[۲۱] از سوی دیگر، گروهی از اسیران ایرانی که از اسارت حکومت بعثی عراق آزاد شده‌اند، در اطلاعیه‌ای ضمن اعلام آمادگی کامل خویش برای حضور مجدد در جبهه‌های نبرد نور با ظلمت و پشتیبانی کامل از کاروان راهیان کربلا، از همه اقشار مردم دعوت کردند تا همچون گذشته ضمن پیروی از فرامین و رهنمودهای فرمانده کل قوا امام خمینی، مبنی‌بر اصلی‌بودن مسئله جنگ، با حضور در جبهه‌های نبرد، پشتیبانی از فرزندان ایثارگر و رزمنده خویش را ادامه دهند.[۲۲]

گزارش ـ 260

امروز در مناطق کردنشین یکی از پایگاه‌های خودی با حمله گروه کومه‌له سقوط کرد و در یکی از روستاهای کامیاران درگیری رخ داد. همچنین چندتن از افراد ضدانقلاب دستگیر یا تسلیم شدند. 1. گروه کومه‌له امروز به پایگاه گل‌چیدر مریوان حمله کرد. در این حمله که 200 تن از عناصر کومه‌له شرکت داشتند، بعد از حدود یک ساعت درگیری، پایگاه گل‌چیدر سقوط کرد. در این درگیری، 4 تن از مدافعان پایگاه شهید، 4 تن مجروح و 6 تن به اسارت گرفته شدند. فرمانده این پایگاه نیز که مجروح شده بود، به‌دست عناصر کومه‌له اعدام شد.[۲۳] ستاد سپاه پاسداران ناحیه کردستان تعداد رزمندگان اسیر امروز در منطقه مریوان را 11 تن اعلام کرده است.[۲۴] 2. رادیو بی‌بی‌سی درباره حمله امروز کومه‌له گزارش داد: «کومه‌له، گروه کمونیستی کردستان، می‌گوید که چریک‌هایش امروز در کردستان به پایگاهی دولتی در روستای گل‌چیدر واقع در جاده سنندج ـ مریوان، حمله کردند و آنجا را به تصرف درآوردند. برطبق گزارشی که از دفتر کومه‌له در پاریس انتشار یافته، این حمله بیش از یک ساعت به طول انجامید و ضمن آن 16 تن از مأموران امنیتی، ازجمله فرمانده پایگاه دستگیر شدند.»[۲۵] 2. نیروهای خودی امروز در یکی از روستاهای کامیاران با عناصر ضدانقلاب درگیر شدند که با فرار این عناصر، درگیری خاتمه یافت.[۲۶] 3. براثر انفجار مین در محل تأمین بناوه در منطقه سردشت، یک نیروی خودی شهید شد.[۲۷] در جاده آلان ـ قلعه‌رش نیز یک خودرو شخصی به مین ضدانقلاب برخورد که تلفات جانی نداشت.[۲۸] از سوی دیگر، با تلاش نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، مسئول تشکیلات شهری حزب دمکرات در نقده و چند نفر دیگر دستگیر شدند.[۲۹] همچنین یکی از اعضای کومه‌له اهل سنندج که چهار سال در این گروه فعالیت داشت و 2 نفر از افراد حزب دمکرات که یکی از آنها شش سال در این حزب فعالیت داشتند، تسلیم اداره اطلاعات شهرستان پیرانشهر شدند.[۳۰] نیز مسئول تشکیلات سیاسی حزب دمکرات در منطقه بوکان (ابوبکر غفوری)، خود را به سپاه پاسداران بوکان معرفی کرد[۳۱] و 2 نفر از چته‌های حزب دمکرات در تکاب تسلیم رزمندگان اسلام شدند.[۳۲]

گزارش ـ 261

آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با نشریه العالم به مسائل مهم جنگ، دنیا و کشور پرداخت؛ ازجمله: مسائل خلیج‌فارس؛ حملات عراق به خارک؛ بستن تنگه هرمز؛ روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج‌فارس؛ تغییر مواضع شوروی؛ اروپای غربی؛ تحولات منطقه عربی و اسلامی؛ اوضاع فلسطین؛ لبنان؛ نظام اقتصادی کشور و نیز دولت مهندس موسوی. روزنامه اطلاعات این مصاحبه را به نقل از نشریه العالم در شماره امروز خود درج کرده است که با اندکی تلخیص به این شرح است: «العالم در مقدمه گزارش خود چنین آورده است: حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع و نایب‌رئیس مجلس خبرگان است... عده‌ای او را پس از امام خمینی مرد شماره یک جریان‌های متعدد درون میدان سیاسی ـ مذهبی در ایران می‌شناسند و برخی دیگر او را با مواضعی که می‌گیرد به کسی تشبیه می‌کنند که عصا را از وسط گرفته است. حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی نخستین کسی بود که درباره فلسطین به نگارش و ترجمه پرداخت و به‌سبب نگارش کتاب مشهوری* درمورد این مسئله اساسی اسلام، به زندان افتاد. وی مرد زندان‌ها و حوزه‌ها و فعالیت‌هاست. چراکه از شهری به شهر دیگر و از کانون حزبی به کانونی دیگر و از حوزه‌ای به حوزه دیگر می‌رفت بدون اینکه در محوری یا نزد گروهی درجا بزند و به‌دلیل همین جنب‌وجوش است که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی چندین بار مورد سوءقصد قرار گرفت. العالم: جناب حجت‌الاسلام هاشمی، شما به‌عنوان نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع و سخنگوی رسمی این شورا، توجه اخیر عراق به جزیره خارک را چگونه تحلیل می‌کنید و مقدار تأثیری که حمله‌های هوایی عراق بر صادرات نفت ایران دارد چه اندازه‌ای است و آیا این عمل به بستن تنگه هرمز منجر خواهد شد و اثرات این امر بر اوضاع منطقه چگونه است؟ آقای هاشمی: ... درواقع، هدف از تحرک اخیر و آفریدن تشنج تازه، در چارچوب عمل برای نجات صدام است، زیرا آنها فکر می‌کنند چنانچه ما را ازنظر اقتصادی تضعیف کنند نخواهیم توانست به جنگ ادامه بدهیم و واضح است وقتی ما در اوضاع طبیعی بر منبع نفت تکیه می‌کنیم آنها نیز تلاش می‌کنند صدور نفت ما را قطع کنند. ما با مشاهده سلاح و تبلیغاتی که به کار می‌برند و نیز موضع‌گیری‌هایی که برخی کشورهای منطقه می‌کنند به این نتیجه می‌رسیم که عراق به‌تنهایی دست به این کار نمی‌زند، بلکه برنامه‌های متعددی وجود دارد که پشت پرده طرح‌ریزی و بر آن توافق شده است و مأموریت و نقش عراق نیز در آن معین شده و اکنون فقط دستورات را اجرا می‌کند... اما اینکه تأثیر این عمل بر صدور نفت ما تا چه اندازه است، شاید صدور نفت را یکی دو روز متوقف کند یا حداکثر در برخی موارد از مقدار آن بکاهد؛ اما ما معتقدیم که این عمل به چند علت به قطع کلی صدور نفت منجر نخواهد شد: نخست، برای اینکه امکانات متعدد و شیوه‌های آماده‌ای در دست داریم که می‌توانیم نفت را به‌واسطه آن از همین جزیره خارک صادر کنیم که بسیاری از این راه‌ها به دور از خطرند. دوم، در داخل جزیره خارک علاوه‌بر تجهیزات دفاعی، راه‌های متعددی برای صدور نفت داریم و با وسعت زیاد جزیره بعید است که صدور نفت کاملاً قطع شود. سوم، ما می‌توانیم ترمینال‌های نفت را از مناطق استخراج و ذخیره، به‌سوی شرق خلیج‌فارس امتداد بدهیم و حتی می‌توانیم این لوله‌ها را تا تنگه هرمز و آن‌طرف دریای عمان برسانیم؛ البته، این کار به وقت نیاز دارد. می‌توانیم بگوییم حتی اگر این بمباران‌ها ادامه پیدا کند بازهم به قطع کلی صدور نفت ما منجر نخواهد شد. بنابراین، احتمال بستن تنگه هرمز در اوضاع فعلی بعید است، زیرا ما گفته‌ایم اگر نتوانیم از خلیج‌فارس استفاده کنیم آن را به روی دیگران هم می‌بندیم. [...] باید بگویم سیاست ما دررابطه‌با امنیت خلیج‌فارس و تنگه هرمز درواقع ارتباط مستقیمی با مقدار استفاده ما از آن دو دارد و منطق ما هم بر این پایه استوار است که مادامی که عراق از خلیج‌فارس به‌طور غیرمستقیم و توسط کشورهایی مانند کویت و عربستان سعودی ـ که ازنظر مالی و لجستیکی و تبلیغاتی به آن کمک می‌کنند ـ استفاده می‌کند، اگر قرار باشد ما از آن محروم شویم، پاسخ عادلانه این کار محروم‌کردن عراق توسط ماست و این جز با محروم‌کردن کسانی که به عراق کمک می‌کنند، میسر نمی‌شود. [...] بازرسی یا بازداشت کشتی‌ها و پاسخ همانند ما در مسئله نفتکش‌ها و امثال آن درست همان اندازه‌ای است که ازطرف مقابل بر ما وارد می‌شود، اما اگر کار به جایی برسد که راه کمک‌های ما به‌کلی قطع شود، ما نیز راه کمک‌های آنها را به‌کلی قطع خواهیم کرد. [...] ما حساب چنین روزهایی را کرده بودیم و می‌دانستیم مادامی که تصمیم گرفته‌ایم جنگ را تا پیروزی نهایی ادامه دهیم و تا جایی که [جلو] ضرر و زیانی که به ما رسیده، نگیریم و متجاوز را طبق قوانین اسلامی محاکمه نکنیم، از پای نخواهیم نشست، لذا انتظار چنین مرحله مهمی را داشتیم و خود را برای روزی که به‌کلی بی‌نفت زندگی کنیم آماده کرده‌ایم و برنامه‌ای نیز برای آن روز تدارک دیده‌ایم. [...] البته، این برنامه به‌عنوان ریاضت روحی و روانی برای ما خواهد بود و به‌موقع به اجرا درخواهد آمد. مثلاً بسیاری از نیروی انسانی ما که اکنون درزمینه‌های اقتصادی و صنعتی مشغول هستند، ممکن است در آن هنگام به‌طور موقت به زمینه نظامی کشیده شوند. همچنین، بسیاری از صنایع ما که اکنون نقش رفاه عمومی را دارند به برنامه‌های نظامی ما وارد شوند. ما همه با هم، با امکاناتی قوی و گسترده که در دسترس داریم به جنگی مردمی وارد خواهیم شد که پشتیبان آن میلیون‌ها انسان آموزش‌دیده و بسیج‌شده برای ایثار و فداکاری خواهد بود. طبیعی است که ما به یک جنگ مردمی همه‌جانبه وارد خواهیم شد. [...] هرچند ما سعی می‌کنیم خود، شرایط آن مقطع را به وجود نیاوریم، اما چنانچه به وجود آمد، از آن استقبال خواهیم کرد. اما دررابطه‌با رفت‌وآمد کشتی‌ها و آب‌های خلیج‌فارس ما برنامه‌های جایگزینی تدارک دیده‌ایم که به ما امکان می‌دهد آب‌ها را دراختیار داشته باشیم و آنها را کلاً از دریا محروم کنیم. العالم: آیا درست است که ایران روابط خود با کشورهای منطقه به‌ویژه کشورهای عرب خلیج [فارس] [را] براساس موضع آنها دربرابر جنگ برنامه‌ریزی می‌کند؟ اگر این گفته درست باشد، پس روابط حسنه‌ای که شما می‌خواهید با آنها برقرار کنید چه وقت به اجرا درخواهد آمد و باوجود بحران فعلی چگونه می‌توانید به کشورهای خلیج [فارس] اطمینان بدهید و آنها را به دوستی متقابل وادارید؟ آقای هاشمی: درواقع سیاست ما برپایه همکاری با این کشورها استوار است. مسلماً کشورهای حوزه جنوبی خلیج‌فارس به طبیعت خود نمی‌توانند دشمن باشند یا آنکه بخواهند دیدگاه‌های خود را بر کشورهای دیگر تحمیل کنند. چیزی که هست این کشورها فقط می‌خواهند به بقا و وضع موجود خود، بدون مزاحمت ادامه بدهند. ما دراین‌زمینه آماده‌ایم با آنها همکاری کنیم، اما سیاست خارجی ما همواره توسط سیاست‌های استکبار مورد طعن و تحریف قرار می‌گیرد. نیروهای استکبار کشورهای مزبور را به دام جنگ کشانده‌اند و حمایت و درگیر‌شدن این کشورها در جنگ مسلماً بی‌پاسخ نخواهد ماند. اما علی‌رغم این، ما هنوز هم آرامش اعصاب خود را از دست نداده‌ایم و با آنها به شیوه مسامحه و نادیده گرفتن لغزش‌ها روبه‌رو شده‌ایم. [...] اینها هنوز هم فکر می‌کنند چون صدام وابسته است، پس می‌تواند ماندگار شود. بر همین مبناست که ما می‌بینیم آنها در شعله‌ور‌شدن آتش مشارکت می‌کنند. [...] العالم: جهان امروز شاهد تحولات بسیاری درزمینه معادلات موجود در منطقه عربی و اسلامی ازجمله ایران است و به نظر می‌رسد کشورهایی مانند شوروی و اروپای غربی به‌طورکلی و اخیراً فرانسه در موضع خود درقبال شما تغییری خواهند داد. به نظر شما انگیزه این تغییر موضع چیست و این تحولات عملاً به کجا رسیده است و در معادلات آینده منطقه چه آثاری خواهد داشت؟ آقای هاشمی: شما می‌گویید احتمال دارد کشورهای بزرگ در موضع خود درقبال جمهوری اسلامی تجدیدنظر کنند. من می‌گویم در این باب اشاره‌هایی هست، اما به نظر من هنوز زود است قضاوت شود. با استناد به اظهارات ظاهری آنها، می‌توان گفت آنها نتیجه گرفته‌اند که حساب‌های سابقشان اشتباه بوده است، زیرا تا چند وقت پیش تصور می‌کردند که جمهوری اسلامی با نظام فعلی نمی‌تواند به زندگی ادامه بدهد و دربرابر مشکلات اقتصادی، نظامی و فرهنگی جامعه از پای درخواهد آمد. آنها برای جایگزین‌کردن نظام دلخواهشان آماده می‌شدند و طبیعتاً دراین‌راستا کوشش می‌کردند هرچه زودتر نظام حاکم را ساقط کنند. در این کار، هرکدام از آنها شیوه و ابزار بخصوص خود را داشتند، اما مقاومت دلیرانه و اقتداری که ملت ما دربرابر جهانیان دارد، احتمالاً آنها را وادار کرده یا لااقل به شک انداخته است که معادلات سابق آنها اشتباه بوده است. [...] از سوی دیگر، با تحکیم انقلاب اسلامی، آنها ابزارآلات و جاسوس و نوکرهای خود را در داخل کشور از دست داده‌اند و سازماندهی‌شان متلاشی گردید و برای همین است که قدرت ارزیابی دقیق و تصور صحیح را از دست داده‌اند. [...] اما اگر بگوییم آنها درک تازه‌ای یافته‌اند یا اینکه به نتایج جدیدی رسیده‌اند، در چنین حالتی ما با این امر جدی‌تر رفتار خواهیم کرد، لیکن هنوز برای من روشن نشده است که آنها به نتایج تازه‌ای دست یافته باشند یا اینکه بخواهند خود را با اوضاع فعلی منطبق نمایند. [...] زمانی‌که اینها حقیقت را دریابند و بدانند که جمهوری اسلامی نیرویی پایدار است و باید به اسلام به‌عنوان قدرتی در جهان نگاه کنند، در آن‌موقع، قطب‌بندی کنونی جهان و همان‌که جهان را به دو قطب تقسیم نموده است از بین خواهد رفت و جهان برای قدرت سوم حساب‌هایی باز خواهد کرد. زیرا این قدرت با جناح عدم‌تعهد یا دیگری که ضمانت بقا ندارد و همواره موردتهدید نیروهای بزرگ واقع شده و از انجام نقش خود بازمانده است، مختلف و متمایز خواهد بود. این جناح سوم که با نیروی مردمی اسلامی مستقل برپا شده است و به جهان‌بینی اسلامی تکیه می‌کند و محور آن جمهوری اسلامی است، امروزه با تمام نیرو در این جهان مطرح است. طبیعی است که این امر یک بار بسیار گران برای هر دو ابرقدرت شرق و غرب شده باشد. [...] و این نیروی جدید مشروعیت آنها را به زیر سؤال کشیده است و جهان به این ابرقدرت‌ها به دید دشمنی می‌نگرد که فاقد جهان‌بینی صحیح است. ابرقدرت‌ها طعم این نیرو را چشیده‌اند و ممکن است ناگزیر به واقعیت تن دردهند، اما درهرحال، عقب‌نشینی آنها به این آسانی نخواهد بود. من معتقدم که باید آماده باشیم برای مدتی طولانی خود را حفظ کنیم و حتی در آن زمان که قدم خود را راسخ‌تر می‌کنیم فصل جدیدی از رویارویی خواهیم داشت و مواضع را توسط جهان‌بینی خود فتح خواهیم کرد. [...] العالم: جناب‌عالی شخصاً رابطه تاریخی ویژه‌ای با مسئله فلسطین و فلسطینیان دارید. آیا صحت دارد که این رابطه ویژه باعث گردید تا رابطه دولت اسلامی با "سازمان آزادی‌بخش فلسطین" به‌رغم اختلافات بسیاری که وجود دارد، همچنان ادامه یابد. ازسویی، چرا ایران برای حل این اختلافات و دستیابی به خطوط مشترکی به سود فلسطین به مذاکره با رهبری این سازمان نمی‌پردازد؟ آقای هاشمی: دررابطه‌با آنچه که مربوط به مسئله فلسطین و سازمان آزادی‌بخش فلسطین است مایلم بگویم: بله، من شخصاً از موقعی که وارد میدان سیاست و مبارزه شدم مسئله فلسطین برایم اهمیت ویژه‌ای یافت؛ حتی مسئله محوری در مبارزات شد. [...] و تا هنگامی‌که فلسطین غصب‌شده باشد و دارای چنین وضعیتی باشد، مسلمانان تا ابد در حالتی از ضعف شخصیت و احساس ناکامی باقی خواهند ماند. این حق طبیعی و حتمی ملت فلسطین است که در سرزمین خود باشند و کسانی که بخواهند با این ملت زندگی کنند باید از فلسطین اجازه بگیرند و رضایتش را جلب کنند... از سوی دیگر، معتقدم که سازمان آزادی‌بخش فلسطین نقش بارزی را در گذشته در راه مبارزه داشته است و نقش تاریخی خوبی در مبارزات منطقه ایفا کرده است و جایز نیست از آن غفلت و یا چشم‌پوشی شود. [...] هنوز بسیاری از کادرهای ممتاز در صفوف این سازمان وجود دارند و من با تصفیه این سازمان موافق نیستم، بلکه ضروری می‌بینم که تلاش گردد تا از خط انحرافی خارج شوند. به عقیده من، یک اشتباه اساسی وجود دارد که دو سه سال اخیر میان مسئولان فلسطینی بروز کرده است که به‌علت اینکه حسب‌الظاهر نسبت به نظریه امکان دستیابی به حقشان ازطریق جنگ و مبارزات مسلحانه جدی، دچار یأس شده‌اند، شرط‌بندی بر خط سازش را آغاز کرده‌اند. آنان تصور می‌کنند دستیابی به حقوقشان یا بخشی از آن، ازطریق بعضی کشورهای عربی امکان‌پذیر است. این‌طور پیداست که این رهبران نسبت به حقیقت آنچه که در اعماق وجود کسانی‌که بر آنها شرط‌بندی می‌کنند واقف نیستند، زیرا با یک محاسبه ساده و سطحی می‌توان نتیجه گرفت که این شرط‌‌بندی هیچ نتیجه‌ای را به‌همراه ندارد. [...] اما اینکه چرا ما برای بازگرداندن اینان به راه صحیح اقدام نمی‌کنیم، باید بگویم که اولاً ما چنین تلاشی را مبذول می‌داریم ولیکن یکی از مشکلات ما این است که مشغول مسئله جنگ هستیم و خصوصاً اینان در این مسئله بی‌طرف نمانده‌اند، بلکه معمولاً به عراق می‌روند و اظهار دوستی می‌کنند. درواقع، آقای عرفات و دوستانش از آغاز جنگ به ایران رفت‌وآمد داشتند و اغلب پیشنهاداتشان به سود حزب بعث بود. [...] درمجموع، می‌بینید که آنان در کنار جبهة سازش قرار دارند که هم‌اکنون عراق و اردن و مصر محور آن را تشکیل می‌دهند، به‌طوری‌که همکاری فزاینده‌ای درحال‌حاضر با این محور صورت می‌پذیرد. لذا آسان نیست که ما ازسوی خود، دست به اصلاح امور با آنان بزنیم، بلکه اگر آنان عملاً خواستار اصلاح وضعیت هستند، باید به‌طورکلی مواضع خود را تغییر دهند و از این محور خارج شوند و دررابطه‌با مسئله فلسطین موضع غیرسازشکارانه‌ای اتخاذ کنند و روابط خود را با ارتجاع عرب قطع نموده و با کشورهای عربی پایدار، بیش از دیگر کشورها همکاری کنند. البته ما نمی‌گوییم که آنان باید با اکثریت جهان عرب که هم‌اکنون خط سازش را دنبال می‌کنند دشمنی کرده و خطوط ارتباطی را قطع کنند، بلکه به عقیده ما این کشورها مجبورند به آنان کمک کنند. [...] به اعتقاد من [یاسر عرفات و دوستانش]، درنتیجه فشارها و رنج‌های بسیار سخت، راهی را برگزیده‌اند که اشتباه می‌باشد و گمان می‌کنند ازطریق گفت‌وگو و مثلاً به‌رسمیت شناخته‌شدن آنان ازسوی امریکا، می‌توانند مسئله فلسطین را حل کنند. ما می‌گوییم اگر آنان واقعاً مواضع تحلیل‌های گذشته خود را قبول دارند، مبنی‌بر اینکه ایالات متحده، اسرائیل را ایالتی وابسته به خود می‌داند و منافع حیاتی امریکا مرتبط به وجود اسرائیل است، دراین‌صورت جایز نیست تصور کنیم که لبخند ریگان و یا کیسینجر بتواند مسئله فلسطین را به این سهولت و سادگی حل کند. به‌طورقطع، در چنین سازشی امریکاییان بیش از فلسطینیان سود خواهند برد. همان‌طورکه شاهد وضعیت مصر در پنج شش سال گذشته بوده‌ایم. [...] العالم: آینده اوضاع لبنان را چگونه می‌بینید و درمورد درگیری‌های مدام میان احزاب دست چپی و ملی از یک‏سو و نیرو و جریان‌های اسلامی ازسویی دیگر، نظرتان چیست؟ آقای هاشمی: درخصوص لبنان من نسبتاً نگران هستم، زیرا از مشکلات بسیاری رنج می‌برد. مشکلات آن چند علت دارد: نخست، به‌علت چشمداشت ابرقدرت‌ها به این کشور است که اینها به‌آسانی دست از لبنان برنخواهند داشت و دوم، به‌دلیل مجاورت با اسرائیل است که همواره کانون خطر را تشکیل داده است. سوم، به‌دلیل وجود گروه‌های متعدد حزبی در داخل لبنان است که این گروه‌ها دارای جهان‌بینی‌ها و خط مشی و وابستگی و روابط متضاد و مختلف با یکدیگر هستند. به‌ویژه که بیشتر این گروه‌ها دارای نیروهای شبه‌نظامی بوده و به‌دنبال منافع خود و همدستان خود هستند. [...] عموماً لبنان به میدانی برای ستیز میان نیروهای مختلف جهان تبدیل شده است و طبعاً دراین‌میان، ملت لبنان است که رنج‌ها را بر دوش می‌کشد و به‌علت عدم وجود امنیت و جنگ مردمی درازمدت، انسان نمی‌تواند امیدی به استقرار آرامش و بهبود عمومی اوضاع در آن بیابد. اما درمقابل، یک نکته مثبت نیز وجود دارد که می‌توان به آن چشم امید داشت و همانا اکثریت مسلمان ملت لبنان است که اکنون آگاه و سیاست‌دان شده است. این نقطه روشن این نوید را می‌دهد که چنانچه اکثریت طرف‌های موجود به این نتیجه برسند که باید حاکمیت برقرارشود، آن‌موقع امنیت خوبی خواهند داشت، زیرا حکومت به اکثریت خواهد رسید یعنی به ملت مسلمانی که برای ایجاد لبنان بیدار که در خود مایه لبنان آزاد را نگه می‌دارد، تلاش می‌کند. [...] به نظر من، راهی برای نجات لبنان بجز تکیه و اعتماد به اکثریت وجود ندارد، چراکه بازگشت به تقسیمات گذشته که پست‌ها میان مسیحیان و اهل تسنن و شیعه‌ها تقسیم می‌شد، اکنون قابل‌قبول نیست و نمی‌توان به آن بازگشت، نه مردم آن را می‌پذیرند و نه سودمند است و نه قابل‌اجرا؛ مسیحیان که سابق‌براین زمام امور را در دست داشتند، اکنون در اقلیت به سر می‌برند و طبیعی است که زمانی قدرت را به دست داشتند و اکنون به‌آسانی تسلیم حکومت مسلمانان نخواهند شد و این یکی از عوامل ادامه بحران در لبنان است. چپی‌ها در لبنان می‌توانند با مسلمانان هماهنگی خوبی داشته باشند و این بر‌می‌گردد به شعار‌هایی که معمولاً می‌دهند؛ چراکه اسلام برای حمایت از محرومین آمده است و بایستی این ویژگی اسلامی به‌خصوص در لبنان به کار بسته شود. اگر مسلمانان آن سامان به این ویژگی که دفاع از ستم‌دیدگان و محرومان است، اولویت بدهند و از جریان‌های منحرفی که اسلام را حامی و مدافع سرمایه‌دار جلوه می‌دهند، جلوگیری کنند، سلاح چپی‌ها خودبه‌خود از دستشان گرفته می‌شود و زیر پایشان خالی می‌شود و شعار‌هایی که می‌دهند در میان ملت تهی و بی‌تأثیر خواهد بود. العالم: گفته می‌شود موضع شما به‌عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی درزمینه اقتصاد و آینده نظام اقتصادی کشور، یک نقش ویژه خواهد بود، اما همه می‌پرسند این مسئله چه ازنظر مجلس و چه ازنظر پیاده‌شدن آن در جامعه به کجا رسیده است و مسائل مورد اختلاف دیگری مانند بازرگانی خارجی و زمین چه سرانجامی یافته است؟ آقای هاشمی: نخست باید بگویم درمورد نقش ویژه من، آن‌طوری نیست که شما گفتید. نقش من بی‌تأثیر نیست، اما نقش تعیین‌کننده هم نیست. زیرا مجلس و شورای نگهبان و دولت و ریاست‌جمهوری و دیگر مراکز مهم مانند شورای عالی قضایی و غیره همه می‌توانند با هم کار کنند. ما در همین شرایط کنونی به بازسازی اقتصاد پرداختیم و در این راه گام‌های مؤثری برداشتیم و نتایج خوبی هم گرفتیم، اما مسلماً به همه اهداف خود نرسیده‌ایم. میان علمای اسلام کشور ما، دررابطه‌با اقتصاد دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد و این امر نسبتاً از سرعت‌عمل ما می‌کاهد، اما اگر فضای باز و آزاد حاکم بر نظام علوم دینی را در نظر بیاوریم، می‌بینیم که باوجود محیط طبیعی و عدم محدودیت این نوع دروس، مسلماً دیدگاه‌های گوناگونی پیدا می‌شود و ما با درنظرگرفتن واجب شرعی خود ناگزیریم وضع را بپذیریم، اما درنهایت این اختلاف‌نظرها باید یک روزی حل شود و راه‌‌حل آن نیز در دست است؛ مثلاً شورای نگهبان درمورد مسائل اساسی اقتصاد حق دارد رد (وتو) کند. درمورد لوایحی که در پرسشتان مطرح نمودید، همان‌طورکه خودتان شاهد هستید، مجلس شورا آن را تصویب کرده است و تاکنون در شورای نگهبان معلق مانده است. این نوع اختلاف‌ها در همه دنیا و همه نظام‌ها وجود دارد. [...] عموماً باید گفت: در طول تاریخ جهان اسلام، هرجا که باب اجتهاد باز بوده، اختلاف‌هایی به این شکل نیز وجود داشته است و گشودن گره آن با کمی پس‌وپیش ممکن بوده است، علی‌رغم کندی عمل، اما حل آن حساب‌شده و عمیق است. [...] برای مثال، موضوعاتی مانند بازرگانی خارجی و زمین و مسائلی ازاین‌قبیل به بحث و بررسی و مقداری تجربه نیاز دارد، چراکه بخشی از آن"موضوع" به حساب می‌آید و نه" حکم" و بر ماست که مشخص کنیم کدام راه برای رسیدن به هدف صحیح است و انتخاب هرکدام از راه‌ها چه نتایج عملی در بر خواهد داشت، زیرا احکام اسلام و کلیات آن قابل‌بررسی است و فقط برخی اختلاف‌ها گاهی در"موضوع" و گاهی از استنباط"حکم" به وجود می‌آید، اما می‌توان گفت: توجه عمومی ما به یافتن و اجرا‌کردن احکام اسلام است و روزبه‌روز اوضاع بهتر از گذشته می‌شود. العالم: آیا به نظر شما مسئله انتخاب نخست‌وزیر در چارچوب یافتن راه‌‌حل مسائل مورد اختلاف دیگر، حل خواهد شد و اگر چنین نیست پس مسئله اختلاف شدید موجود، چه در مجلس و چه در مراکز سیاسی دیگر دررابطه‌با این مسئله، را چگونه تحلیل می‌کنید و دست آخر ارزیابی شما از دولت میرحسین موسوی چیست و کاندیدای موردعلاقه شما برای پست نخست‌وزیری چه کسی است؟ آقای هاشمی: مسئله انتخاب نخست‌وزیر الحمدلله حل شد و پیش از رسیدن به مجلس تصمیم گرفته شد و در همین روزها به مجلس ارائه می‌گردد [این مصاحبه قبل از تأیید دولت موسوی ازجانب مجلس به عمل آمده است]. به نظر من برای تعیین این انتخاب در مجلس اکثریت وجود دارد، به‌خصوص که امام موضع خود را اعلام داشت و مجلس و ریاست‌جمهوری بااینکه امام آنها را در انتخاب آزاد گذاشته است، اما مایل نیستند موضعی برخلاف موضع ایشان اتخاذ نمایند، زیرا از گذشته ما به اطاعت از امام معتقد شده‌ایم و این اطاعت همواره برای ما مفید واقع شده است و معتقد هستیم که دیدگاه وی همیشه کلیدی برای روشنایی راه و حل اختلاف ما بوده است. درمورد دولت مهندس موسوی، سابق بر این نیز گفته بودم که حکومت وی در سایه اوضاعی که داشتیم حکومت خوب و موفقی بوده است؛ به‌ویژه که اگر ما مسئله جنگ و موضع‌گیری دشمنان اسلام دربرابر خود را در نظر داشته باشیم، می‌توان گفت عمل دولت نتیجه قابل‌قبول و خوبی داشته است. دولت در رویارویی مشکلات تلاش بسیاری نموده و کسی نمی‌تواند بگوید اگر فلان کس رئیس دولت بود یا اینکه فلان برنامه را پیاده می‌کرد وضع از حالا بهتر بود. [...] در سایه اوضاع فعلی، من جز میرحسین موسوی کسی را به‌عنوان الگوی مطلوب نمی‌شناسم و اوضاع جامعه کنونی ما هم یارای تغییر نخست‌وزیر را ندارد، چراکه ما در حالت جنگ به سر می‌بریم و تغییر دولت، ناگزیر در دوره انتقالی بر اوضاع ما تأثیر می‌گذارد و شاید هم اشکال برای ما به وجود بیاورد و در این مقطع چنین ریسکی جایز نیست. [...] پس اکنون زمان محک و آزمایش نیست و عقیده ما درمورد عدم صلاح تعویض حکومت درحال‌حاضر عین منطق است و من هم جز این عقیده دیگری ندارم.»[۳۳]

گزارش ـ 262

صدام حسین رئیس‌جمهوری عراق، در مصاحبه‌ای با مجله الوطن العربی، درباره روابط با فرانسه و کشورهای منطقه‌؛ حفاظت عراق از کشورهای منطقه؛ روابط با سوریه و لیبی؛ تجدید رابطه با امریکا و رابطه با شوروی سخن گفت. صدام در این مصاحبه ـ که امروز از بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر پخش شد ـ نخست گفت: «از ملک حسین تشکر می‌کنیم و ما از اینکه او در شرایط جنگ چند بار به دیدار ما آمده احساس شرمندگی می‌کنیم و تمامی این دیدارها ما را در یک موضع برادرانه قرار می‌دهد و همواره مفید است.» وی درباره روابط با فرانسه گفت: «ما به دوستی فرانسه افتخار می‌کنیم و فرانسه درقبال عراق موضع برجستة سیاسی و نظامی در شرایط جنگ از خود نشان داده است و ما این موضع را در چارچوب قدردانی شایسته قرار می‌دهیم، چون کسی که موضع مثبت سیاسی و نظامی درقبال عراق داشته باشد و بداند که عراق از عزیزترین چیز خود دفاع می‌کند؛ یعنی حاکمیت، حیثیت، شرافت و امنیت، به‌هیچ‌وجه این موضع از خاطر عراق زدوده نخواهد شد. تنها موضع بد فرانسه آن است که تاکنون با ساختن مجدد نیروگاه "تموز" ـ که به‌وسیله اسرائیل منهدم گردیده ـ موافقت نکرده است و ما از این امر ناراحت هستیم. [...] و ما تاکنون نمی‌دانیم که فرانسه چگونه پذیرفته که در تاریخ خود این‌گونه موضع‌گیری ثبت شود، درحالی‌که مواضع آن در سایر میدان‌ها ممتاز است. [...] فرانسه از عراق طرف‌داری نمی‌کند، بلکه موضعی همگام با قوانین بین‌المللی و ناشی از استراتژی ویژه و منافع خود در پیش گرفته، چون عراق علیه هیچ‌کس تجاوز نکرد، بلکه خواهان صلح است و عراق به هرگونه ابتکار صلح‌آمیز که بتواند به جنگ خاتمه دهد و به حاکمیت عراق و ایران در خاک خود و همچنین امنیت آنها تحقق بخشد، تبریک می‌گوید. [...] در چارچوب این مفاهیم است که فرانسه بی‌طرف به حساب می‌آید، چون هر کشوری که اسلحه دراختیار قرار دهد و از سیاستی از موضع آن دفاع کند، طرف‌دار عراق نمی‌باشد، بلکه طرف‌دار اصول اعتقادی درج‌شده در منشور ملل متحد و اصول حاکمیت و آزادی مورد اعتقاد همه، می‌باشد.» صدام حسین در این مصاحبه درباره روابط با کشورهای عربی گفت: «درمورد روابط ما با برادران خود در "خلیج عربی" [خلیج‌فارس] جنگ برای آنها فرصتی بود تا به حقیقت عراق بیش از پیش واقف شوند و ما اطمینان داریم که تمامی خیرخواهان و آگاهان در خلیج پی برده‌اند که عراق زره اصلی آنها دربرابر خطرات است و عراق مطامعی در خلیج ندارد و طرف‌های دشمن عراق و اعراب ازجمله سه طرف اصلی، یعنی صهیونیسم از راه بنیاد خود اسرائیل، رژیم سوریه و رژیم لیبی شایع می‌کنند که عراق در منطقة خلیج مطامعی دارد. خلیجی‌ها چه چیزی را کشف کردند، اگر عراق وجود نداشت چگونه امنیت و حاکمیت خود را حفظ می‌کردند. آنها پی بردند که عراق یک برادر و یک زره است و این امر را در طول شش سال جنگ به اثبات رسانده است و شرایط جنگ فرصتی فراهم ساخت تا عراق به‌صورت بهتری شناخته شود و در روابط ما با برادران خود خوب باقی مانده است.»[۳۴] وی افزود: «درمورد برقراری تماس میان عراق و سوریه و یا میان عراق و لیبی با ما تماس گرفتند و یک موضع دلخواه و یا شخصی نسبت به لیبی یا سوریه نداریم، بلکه یک موضع اصولی مبتنی‌بر حقایق سوءرفتار این دو رژیم در مسائل سرنوشتی و خطرناک عربی و در رأس آنها مسئله جنگ می‌باشد. خلاصه موضع آنها این است که در کنار ایران به ‌بهانه‌ای پوچ و بی‌اساس قرار گرفتند و در کلیه زمینه‌ها به ایران کمک کردند و با اعلان رسمی جنگ علیه عراق مرتکب اشتباه شنیع شدند. [...] به‌هرصورت، ما با برقراری این تماس‌ها موافقت کردیم و میان ما و سوریه یک ملاقات مقدماتی در مرزها صورت گرفت و میان ما و لیبی برای ملاقات در مغرب در سطح یکی از رهبری‌ها دعوت شدیم و به آن پاسخ مثبت داده‌ایم. اگر آنها به‌طور بنیادی در مواضع خود نسبت به مسائل سرنوشت اعراب و در رأس آنها مسئله جنگ تجدیدنظر کنند، پس از آن دشمنی شخصی وجود ندارد.»[۳۵] صدام در ادامه این مصاحبه درباره رابطه عراق با امریکا و شوروی گفت: «ما روابط را با آنها (امریکا) تجدید کردیم و به توسعه آن بر پایه‌های برابر که امریکایی‌ها حاکمیت و حقوق و دیدگاه ما را محترم شمارند و همچنین ما آنها را بر همین مبنا محترم شماریم، تمایل نشان دادیم، ولی به نظر می‌رسد و از خلال این تجربه طولانی که هرجا منافع اسرائیل در صحنه روابط عربی امریکایی مطرح گردد، امریکا به‌طور مستقیم از اسرائیل به زیان اعراب طرف‌داری کرده است و این مشکلی است که در روابط عربی ـ امریکایی ازجمله روابط امریکا با عراق باقی خواهد ماند. اما در سطح اتحاد جماهیر شوروی باید گفت که شوروی یک دوست قدیمی اعراب است و به‌موجب تحلیل ما در شرایط عربی و جهانی معتقدیم اعراب همواره سعی کنند دوستان شوروی‌ها باشند و روابط را با آن براساس احترام متقابل توسعه دهند. روابط ما با شوروی بر این مبانی استوار است و روابط خوبی می‌باشد. درمورد گروه اروپایی نیز روابط دوجانبه‌‌ای با آن داریم و به‌طور عموم می‌توانیم بگوییم میان خوب، حسنه و یا طبیعی متفاوت است.»[۳۶] خبرگزاری فرانسه در بازتاب این مصاحبه صدام گزارش داد: «صدام حسین رئیس‌جمهوری عراق، ضمن تمجید از روش پاریس درقبال عراق در جنگ این کشور با ایران، اظهار تأسف کرد که فرانسه هنوز پاسخ موافق به درخواست بغداد جهت بازسازی مرکز هسته‌‌ای "تموز" ـ که در ژوئن 1981 توسط اسرائیل منهدم شده ـ نداده است. [...] صدام حسین اظهار عقیده کرد که عدم رضایت پاریس از درخواست عراق، تنها روش بد فرانسه درقبال عراق است. از سوی دیگر، رئیس کشور عراق شدیداً به سوریه و لیبی حمله کرد. وی گفت: آنها علیه عراق اعلام جنگ کرده و همه گونه کمک به‌ویژه نظامی به ایران می‌کنند. وی دراین‌مورد بار دیگر تأکید کرد که هرگونه عادی‌شدن احتمالی روابط میان عراق از یک‌سو و سوریه و لیبی از سوی دیگر، تابع تجدیدنظر ریشه‌ای روش‌های خود توسط این دو کشور درقبال آرمان‌های اعراب و به‌ویژه جنگ ایران و عراق است. رئیس‌جمهوری عراق بازهم تأیید کرد که یک تماس آماده‌سازی میان عراق و سوریه اخیراً در مرز بین دو کشور انجام گرفته است. درمورد روابط بغداد با کشورهای خلیج‌فارس، صدام حسین اظهار عقیده کرد که جنگ ایران و عراق به رهبران این کشورها این فرصت را داده است که درک کنند عراق سپر اصلی آنها درمقابل خطرات است و این کشور در این منطقه جاه‌طلبی ندارد.»[۳۷]

گزارش ـ 263

حکام عرب و مقام‌های غربی بدون اینکه توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران در تجاوز ارتش عراق داشته باشند و بدون ارائه پیشنهادی برای اعاده حقوق ایران، با فشارهای گوناگون سیاسی بر ایران، خواستار آتش‌بس و خاتمه جنگ هستند. به گزارش رادیو کویت، سلطان قابوس حاکم عمان، ایران و عراق را به متوقف‌کردن جنگ و قبول میانجیگری‌هایی که با هدف جلوگیری از ادامه این جنگ انجام می‌شود، دعوت کرد. وی گفت: ادامه این جنگ علاوه‌براینکه تهدیدی برای امنیت و سلامت کشتیرانی در منطقه است، احتمالات خطرناکی را نیز برای صلح جهانی به‌اضافه به‌هدررفتن خون جوانان دو کشور در بر دارد.[۳۸] شیخ صباح الاحمد معاون نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه کویت نیز در بیانیه‌ای مطبوعاتی تأکید کرد: در هر جلسه‌ای که شورای همکاری خلیج [فارس] برگزار می‌کند، کوشش‌های میانجیگرانه و مسئله پایان‌دادن به این جنگ ویرانگر، اگر در آغاز گفت‌وگوها نباشد، در مرکز آن قرار دارد. شیخ صباح افزود: یوسف العلوی وزیر مشاور در امور خارجی عمان، هنوز در انتظار تصمیم دولت ایران برای دیدار از تهران و ادامه بحث و بررسی این مسئله‌ می‌باشد.[۳۹] ژاک شیراک شهردار پاریس و رهبر حزب مجمع جمهوری‌خواهان گلیست‌ها و نخست‌وزیر سابق فرانسه نیز خواستار پاسخ‌گویی ایران به تلاش‌های میانجیگرانه شورای همکاری خلیج‌فارس شد. به گزارش رادیو قطر، آقای شیراک در مصاحبه با تلویزیون این کشور، نگرانی عمیق خود را از ادامه جنگ عراق و ایران ابراز کرده و از تلاش‌های کشورهای شورای همکاری درجهت یافتن راه‌‌حلی برای این جنگ و برقراری صلح در منطقه ستایش نموده است. وی از ایران نیز خواستار پاسخ‌گویی به این تلاش‌ها شده است.[۴۰] از سوی دیگر، هفته‌نامه الوطن العربی چاپ پاریس، به نقل از جیمز بلاکس معاون وزارت خارجه امریکا در امور کشورهای خلیج‌فارس، نوشته است: «پس از شش سال جنگ در خلیج‌فارس، اگر قرار بود یکی از دو طرف متخاصم با راه‌‌حل نظامی موفق شود، تاکنون کشتار پایان گرفته بود. این مقام بلندپایه امریکایی افزود: به‌رغم تمایلات جمهوری اسلامی، امریکا هرگز اجازه نمی‌دهد این جنگ پرکشتار به دیگر کشورهای منطقه خلیج‌فارس سرایت کند.» معاون وزارت خارجه امریکا خاطرنشان کرد که جمهوری اسلامی قدرت بستن تنگه هرمز یا توسعه جنگ و تجاوز به کشورهای دیگر منطقه خلیج‌فارس را نخواهد داشت و اگر می‌توانست تاکنون به چنین عملی دست زده بود.[۴۱]

گزارش ـ 264

از مهم‌ترین موضوعات اجلاس آتی سران دو ابرقدرت، خاتمه‌دادن به جنگ ایران و عراق است که حکام عرب و حکومت عراق نیز اصرار بسیاری بر یافتن راه‌‌حلی برای پایان‌دادن به جنگ، در این اجلاس دارند، درحالی‌که ایران تصمیمات چنین جلساتی را به زیان کشورهای جهان سوم می‌داند. رادیو امریکا در گزارشی دراین‌باره گفت: «نیویورک‌ تایمز به نقل از مقام‌های دولت امریکا می‌نویسد: "دولت ریگان تصمیم گرفته است در کنفرانس عالی ژنو به شوروی پیشنهاد کند که دو کشور، نفوذ خود را درجهت کوشش برای پایان‌دادن به جنگ ایران و عراق به کار گیرند." هم‌زمان با حرکت پرزیدنت ریگان به‌سوی ژنو، مقام‌های دولتی گفتند به گمان آنها جنگ خلیج‌فارس یک موضوع منطقه‌ای است که مسکو و واشنگتن عقاید مشترکی در متوقف‌ساختن آن دارند. گزارشگر نیویورک‌ تایمز به نقل از یک مقام دولتی می‌نویسد: "کشورهای عربی امریکا و شوروی را زیر فشار گذاشته‌اند که برای پایان‌بخشیدن به جنگ خلیج‌فارس به کوشش‌های مشترکی دست بزنند. برخی از کشورهای عربی از مسکو و واشنگتن خواسته‌اند مشترکاً قطعنامه‌ای را درمورد پایان‌دادن به جنگ به سازمان ملل متحد ارائه دهند، اما امریکا این نظر را نپذیرفت، زیرا احساس می‌کند که تأثیری بر ایران نخواهد داشت. ایران سازمان ملل را در تسلط کسانی می‌داند که با او مخالف‌اند." گزارشگر نیویورک‌ تایمز می‌افزاید: "باتوجه‌به خود‌داری ایران از بررسی هر قراردادی که متضمن استعفای صدام حسین نباشد، خوش‌بینی چندانی نسبت به امکان کارگر‌شدن نظر امریکا و شوروی وجود ندارد. اما یک مقام دولتی گفت: کسانی که در ایران خواستار پایان‌گرفتن جنگ هستند ممکن است در بیان نقطه‌نظر خود به این حقیقت اشاره کنند که مسکو و واشنگتن با نیاز به متوقف‌ساختن جنگ موافق‌اند."» رادیو امریکا افزود: «رادیو اسرائیل در همین رابطه چنین گفت: "نخست‌وزیر حکومت اسلامی آقای میرحسین موسوی، کنفرانس عالی ریگان و گورباچف را موردحمله قرار داد و برگزاری آن را برای مصالح کشورهای جهان سوم زیان‌بخش توصیف کرد. گزارش قبلی حاکی‌از آن بود که جنگ ایران و عراق ازجمله مطالبی است که در کنفرانس عالی سران دو ابرقدرت جهان مطرح خواهد گردید. به‌موجب این گزارش، احتمال دارد که ریگان و گورباچف پیرامون پایان‌بخشیدن به این جنگ به توافق برسند." روزنامه نیویورک ‌تایمز نیز در گزارش امروز خود نوشت: "کشورهای عرب از مدت‌ها پیش بر شوروی و ایالات متحده فشار می‌آورند که برای اتمام جنگ اقدام کنند."»[۴۲] از سوی دیگر، رادیو بغداد گزارش داد: «یک هیئت از کمیته پیگیری بین‌المللی منشعب از کنفرانس بغداد پیرامون آثار جنگ خلیج [فارس] علیه امنیت و صلح بین‌المللی به ریاست دبیرکل آن آقای سعد قاسم حمودی با سفیر اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا، در بغداد ملاقات نمود. هیئت مزبور یادداشتی را برای میخائیل گورباچف و رونالد ریگان به مناسبت کنفرانس سران در ژنو تسلیم دو سفیر شوروی و امریکا نمود. یادداشت مزبور از دو رئیس‌جمهور شوروی و امریکا دعوت نمود تا به‌طور فعال برای پایان‌دادن جنگ عراق و ایران سهیم باشند.»[۴۳]

گزارش ـ 265

جمهوری اسلامی ایران هرگونه مذاکره درباره سرنوشت کشورهای جهان را در اجلاس سران دو ابرقدرت، برخلاف کنوانسیون‌های بین‌المللی خواند و آن را محکوم کرد. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، روابط عمومی وزارت امور خارجه، نظر سخنگوی این وزارتخانه را درباره مذاکرات سران امریکا و شوروی که از فردا به‌مدت دو روز ادامه خواهد داشت، بدین‌شرح اعلام کرد: «ظاهراً آنچه که همواره به‌عنوان مبنای اصلی این مذاکرات مطرح بوده، گفت‌وگوهای امریکا و شوروی جهت کنترل مسابقه خطرناک تسلیحات اتمی استراتژیک و فضایی بوده است و شکی نیست که اگر کوششی در این جهت ـ که کل حیات بشر را در کره زمین به خطر انداخته ـ به عمل آید، نمی‌تواند بی‌ثمر تلقی گردد. اما اخیراً محافل امریکایی و مرتجعین منطقه دست به تلاش‌هایی زده‌اند که نشان می‌دهد آنها مصرانه می‌خواهند مسائل مربوط به دیگر ملل و کشورهای جهان سوم نیز در این مذاکرات طرح و درمورد آنها تصمیم‌گیری شود. جمهوری اسلامی ایران از یک‌سو بررسی مسائل دیگر کشورها را در گفت‌وگو‌های سران شرق و غرب محکوم کرده و آن را دخالت صریح ابرقدرت‌ها در امور دیگر کشورها و ملل و نقض حاکمیت و استقلال این کشورها تلقی می‌کند و آن را نمونه بارزی از نقض علنی کنوانسیون‌های بین‌المللی که تصریح در احترام و رعایت حق حاکمیت و استقلال کشورها را دارد می‌داند و از سوی دیگر، اظهار چنین نقطه‌نظرات تسلیم‌طلبانه‌ای ازسوی بعضی افراد و سران مرتجع را نمایانگر نهایت وابستگی این افراد و رژیم‌ها به ابرقدرت‌ها و خدشه‌دار‌کردن حق مسلم ملت‌ها در تعیین سرنوشت خودشان می‌داند که درواقع رسماً حرکتی علیه حاکمیت و استقلال این کشورها انجام داده و از این جهت می‌بایست به‌سختی با آنان برخورد شود. البته، این طبیعی است چنین تصمیماتی درمورد جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای انقلابی باتوجه‌به اتخاذ سیاست مستقل و غیروابسته آنان بی‌اثر خواهد بود و ملت‌های انقلابی جهان سوم با هوشیاری کامل و مقاومت سرسختانه سرنوشتشان را خود رقم خواهند زد.»[۴۴]

گزارش ـ 266

مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره نشست آتی سران امریکا و شوروی در ژنو، امروز در یک نشریه آلمانی و نیز رادیو اسرائیل منعکس شد. به نوشته نشریه فرانکفورتر آلگمانیه چاپ آلمان: «ایران به‌هیچ‌وجه انتظار یک نتیجه خوب از ملاقات قریب‌الوقوع ریگان و گورباچف را ندارد و بدین‌مناسبت هم ایالات متحده و هم شوروی به‌عنوان قدرت‌های شیطانی خوانده می‌شوند.»[۴۵] رادیو اسرائیل نیز دراین‌باره گفت: «ریگان و گورباچف فردا در ژنو کنفرانس عالی خویش را آغاز می‌کنند و چشمان جهانیان به این گفت‌وگو‌ها دوخته شده و ناظران و مفسران و کارشناسان می‌کوشند پیامدهای آن را ارزیابی کنند. تردیدی نیست که در مذاکرات دوروزه سران دو ابرقدرت جهان در کنار مسائل کلی و خطیری چون جنگ ستارگان؛ استقرار موشک‌های کروز در اروپا و انتشار اسلحه اتمی در جهان، یک سلسله مسائل منطقه‌ای چون نیکاراگوئه؛ افغانستان؛ نزاع اعراب و اسرائیل و جنگ ایران و عراق نیز موردبحث و بررسی قرار خواهد گرفت. ایرانیان که از دخالت ابرقدرت‌ها در امور داخلی کشور خویش خاطراتی بس تلخ دارند، بیش از دیگران کنفرانس عالی ژنو را با دقت و حساسیت دنبال می‌کنند. آنان توافق سال 1906 روس و انگلیس درمورد تقسیم ایران را از یاد نبرده‌اند. رویدادهای جنگ جهانی دوم و حمله نیروهای متفقین به ایران و برکناری رضاشاه فقید هنوز از خاطرها فراموش نشده است. [...] دررابطه‌با جنگ ایران و عراق از آنجا که آیت‌الله خمینی قاطعانه با پایان جنگ، پیش از سقوط صدام و روی‌کارآمدن یک حکومت مذهبی، مخالفت می‌ورزد و باز به استناد به آنکه ادامه جنگ به هیچ‌یک از منافع اساسی دو ابرقدرت زیانی وارد نساخته و حتی حدودی هم درجهت تأمین مصالح آنان بوده، بعید می‌نماید که ریگان و گورباچف علی‌رغم فشار اعراب، تصمیم بگیرند برای اتمام جنگ به تلاشی مشترک بپردازند و آنچه که می‌توان انتظار داشت آن است که طرفین موافقت کنند از دامن‌زدن به آتش جنگ خودداری ورزیده، از کشانده‌شدن آن به نقاط دیگر منطقه جلوگیری نمایند و آن را همچنان محدود نگاه دارند و در پایان، آنانی که تصور می‌کنند ریگان و گورباچف در نشست دوروزه خویش در ژنو سرنوشت جهان و آینده رژیم‌ها را تعیین خواهند کرد، در ارزیابی قدرت ابرقدرت‌ها راه افراط می‌پیمایند. آینده رژیم‌ها در درجه اول به خواست ملت‌ها و به اراده خلل‌ناپذیر آنان بستگی دارد و در تاریخ معاصر موارد بسیاری دیده شده که اراده ملت‌ها، توطئه ابرقدرتی را خنثی کرده و یا با عزم جزم، یک ملت ابرقدرت‌ها را به‌دنبال خویش کشانده و نه‌تنها مرعوب آنها نشده، بلکه آنان را در راه تأمین منافع ملی خویش به کار گرفته است.»[۴۶]

گزارش ـ 267

دکتر ولایتی وزیر امور خارجه که در رأس هیئتی به لیبی سفر کرده است، امروز به‌مدت سه ساعت با سرگرد جلود عضو شورای فرماندهی انقلاب لیبی، دیدار و گفت‌وگو کرد. در این دیدار جنگ ایران و عراق و حمایت لیبی از مواضع جمهوری اسلامی؛ وضعیت منطقه و شمال افریقا؛ خطر پیمان‌های منطقه‌ای کشورهای غیرمترقی در منطقه و... بررسی شد. در این ملاقات، وزیر خارجه کشورمان گفت: «شرایط فعلی منطقه‌ای که ما و شما در آن زندگی می‌کنیم بسیار حساس است و با همبستگی ما و شما و دیگر کشورهای پیشرو و اسلامی می‌توانیم توطئه‌های امپریالیسم را خنثی نموده، حرکت‌های انقلابی و اسلامی اصیلی که در جهان اسلام اوج گرفته را قوت و توان بیشتری بخشیم و درمقابل حضور و سلطه امپریالیسم امریکا دژ محکم و استواری ایجاد نماییم.» آقای ولایتی افزود: «شکی نیست که ما در مصاف با امپریالیسم و ارتجاع به پیروزی خواهیم رسید و برای رسیدن به این پیروزی نباید تردیدی به خود راه دهیم.» وی در ادامه این مذاکرات ضمن تشریح وضعیت جنگ تحمیلی تأکید کرد: «ما براساس اصولمان این جنگ و دفاع مقدس را ادامه خواهیم داد و در این راه کمترین تردیدی به خود راه نخواهیم داد و شکی نداریم که در این جنگ پیروز خواهیم شد.» آقای ولایتی تحرکات ارتجاع و توطئه‌های امپریالیسم را برای نابودی نیروهای مترقی نگران‌کننده خواند و گفت: «وضعیتی که در شمال افریقا پیش آمده، باعث شده است نیروهای ارتجاع از این موقعیت سود ببرند و این امر غیرقابل تحمل است و جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته از هرگونه تلاشی درجهت برقراری تفاهم و هماهنگی میان نیروهای ترقی‌خواه منطقه پشتیبانی می‌نماید.» در ادامه این دیدار، سرگرد عبدالسلام جلود ضمن تمجید از انقلاب اسلامی ایران و رهبری قاطع آن گفت: «ما از تلاش‌هایی که درجهت هماهنگی نیروهای مترقی و ضدامپریالیست منطقه صورت گیرد، پشتیبانی می‌کنیم و اکنون محور امان ـ قاهره ـ عرفات و صدام است که به‌صورت هم‌پیمان درآمده‌اند و این محور با هم‌پیمانی خود، خواهان متلاشی‌شدن نیروهای مترقی منطقه و تعرض به این نیروها هستند.» آقای جلود ضمن تأکید بر موضع ثابت و استوار لیبی درمورد جمهوری اسلامی ایران، افزود: «ما نسبت به موضع قاطع شما درمورد سقوط صدام شک و تردید نداریم. [...] جنگ با امریکا و صدام، جنگ انقلاب و ضدانقلاب است و هیچ راهی جز مقابله با صدام و ادامه این مقابله تا سقوط صدام وجود ندارد.» وی در پایان تأکید کرد: «هرگونه راه‌‌حل میانه‌ای با صدام نباید صورت گیرد و نباید از هدف اعلام‌شده که استمرار مبارزه تا سقوط صدام است، عقب‌نشینی گردد.»[۴۷] خبرگزاری رویتر در گزارشی از این دیدار آورده است: «دیدار وزیر خارجه حکومت اسلامی هنگامی صورت می‌گیرد که جهان عرب برای آشتی بین رژیم سرهنگ قذافی و دولت صدام حسین تلاش گسترده‌ای را آغاز کرده است.»[۴۸]

گزارش ـ 268

جبهه حکام وابسته عرب (کمیته آشتی عرب)، علاوه‌بر حمایت بی‌دریغ مادی از عراق، در تلاش برای تقویت سیاسی حکومت عراق و تضعیف موقعیت ایران، می‌کوشد ضمن ایجاد شکاف میان سوریه و لیبی با ایران، فاصله این دو کشور را با دولت‌های وابسته عرب کم کند. درحالی‌که وزیر امور خارجه ایران امروز با مقامات لیبی دیدار کرد، تلاش عربستان برای نزدیک‌کردن سوریه و اردن ادامه یافت. یونایتدپرس دراین‌باره گزارش داد: «عبدالحلیم خدام معاون ریاست‌جمهوری سوریه ـ که دولت متبوع وی در مذاکرات آشتی با اردن با میانجیگری عربستان به پیشرفت‌های عمده‌ای دست یافته است، ـ امروز پس از ملاقات با فهد شاه عربستان، از ریاض بازگشت. خبرگزاری دولتی عربستان گزارش داد: در این ملاقات شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز معاون دوم نخست‌وزیر و وزیر دفاع و هواپیمایی و شاهزاده سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان ـ که به‌هنگام ورود خدام به پایتخت عربستان از وی استقبال کرده بودند ـ حضور داشتند. این خبرگزاری توضیح بیشتری دراین‌باره نداد. لکن این دیدار درپی مذاکرات هفته گذشته حافظ اسد رئیس‌جمهوری سوریه و زید‌الرفاعی نخست‌وزیر اردن با هدف کاستن از دامنه تیرگی روابط بین این دو کشور هم‌جوار عرب صورت می‌گیرد. دو کشور از پیشرفت‌های عمده‌ای در مذاکرات آشتی مجدد که با ابتکار عربستان سعودی آغاز شد، خبر می‌دهند. عربستان میزبان نخست‌وزیران اردن و سوریه در جریان دو ملاقات آنان بوده است.»[۴۹] از سوی دیگر، در شماره امروز نشریه الدستور چاپ انگلستان، آمده است: «هنگام بازگشت ملک حسین از پاریس، زیدالرفاعی نخست‌وزیر اردن، برای تکمیل مذاکرات خود با رئیس حکومت سوریه، به دمشق سفر نمود و در خلال دیدار، از رئیس‌جمهوری سوریه برای سفر به امان رسماً دعوت نمود. این موضوع نشان می‌دهد که ملک حسین به همان میزان که به ادامه سیاست خود درمورد مسئله فلسطین و جنگ عراق و ایران تمایل نشان می‌دهد، به همان اندازه نیز میل دارد روابط خود را با سوریه بهبود بخشد. این بدان معنی است که ملک حسین ازطریق نیل به توافقی با دولت سوریه، برای بهبود در روابط امان و دمشق، زیر پای مقامات ایرانی را از یک طرف و مخالفین عرفات را از طرف دیگر خالی خواهد کرد و بر همین اساس، هر قدر فاصله بین امان و دمشق کم باشد، به همان میزان شکاف روابط بین تهران و دمشق وسیع‌تر خواهد شد و این امر ایران را در شرایط کنونی بر آن داشته است تا به تحرکات گسترده‌ای درقبال کشورهای خلیج [فارس] خواه از خلال اظهارات و یا از خلال ابراز اهداف حسنه، دست بزند. [...] قدر مسلم این است که بهبود روابط اردن و سوریه تحولی جدید چه در اوضاع فلسطین، منطقه خلیج عربی [فارس] و یا آینده جنگ ایران و عراق به وجود خواهد آورد. به‌هرحال، بهبود روابط بین دمشق و امان به‌منزله، بازگشت امور به جریان طبیعی خود و پایان غربت طولانی سوریه خواهد بود که به‌علت هم‌پیمانی با تهران به وجود آمده بود و احتمال دارد این امر موجب رفع کدورت اعراب، زمینه‌ای برای بازگشت روابط دمشق و بغداد به روال طبیعی خود و آغاز ایجاد وحدت و همبستگی عربی گردد. چنانچه این غربت سوریه و هم‌پیمانی مقامات دمشق با تهران ادامه یابد، قطعاً نتایج پایان جنگ عراق و ایران به ضرر سوریه نیز خواهد شد، ولی چنانچه دولت سوریه با قطع روابطش با تهران گام نخست را در راه بهبود روابط با اردن براساس قومیت، نه براساس تاکتیک و شرایط زمانی بردارد، موقعیتش را تحکیم خواهد بخشید.»[۵۰]

گزارش ـ 269

هیئت اعزامی از سودان برای مذاکره درباره اسیران سودانی که در جنگ اسیر شده‌اند، امروز اولین دور گفت‌وگو با قائم‌مقام وزیر خارجه ایران را آغاز کرد. آقای مصطفی حسن احمد سرپرست هیئت سودانی، ابتدا پیام کتبی آقای احمد طه‌ ایوب وزیر امور خارجه سودان را به آقای بشارتی تقدیم کرد و از اقدام انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران برای آزاد‌کردن آن دسته از اتباع سودانی که تحت فشار حکومت نمیری به جبهه‌های جنگ تحمیلی اعزام شده و به اسارت نیروهای اسلام درآمده‌اند، تشکر کرد و گفت: «موضع دولت جدید سودان در جنگ، برخلاف رژیم سابق، حمایت از یکی از طرفین این جنگ نیست و با اتخاذ مشی بی‌طرفی در جنگ، تلاش خواهیم کرد که از حق دفاع نماییم.» وی افزود: «دولت جدید سودان از اشتباه شرم‌آور نمیری در اعزام برخی از جوانان سودانی به جنگ علیه انقلاب اسلامی ایران متأسف بوده و آن را محکوم می‌کند.» وی گفت: «حکومت جدید سودان تلاش می‌کند آثار تخریبی سیاست‌های رژیم سابق را از بین ببرد و برقراری روابط مجدد با جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای این تلاش‌ها می‌باشد.» سرپرست هیئت سودانی با اشاره به ضرورت توسعه هرچه بیشتر روابط دو کشور، از احساسات انسانی و عواطف اسلامی ملت مسلمان ایران درمورد آزادی فریب‌خوردگانی که در جنگ علیه ایران شرکت داشتند، تشکر کرد. آقای بشارتی قائم‌مقام وزارت امور خارجه ایران نیز با تشریح حقانیت جمهوری اسلامی ایران در جنگ، گفت: «پس از نهضت ملت مسلمان سودان و سرنگونی رژیم نمیری و اعلام موضع در جنگ تحمیلی و عدم حضور اتباع سودانی در جبهه‌های جنگ که منجر به تجدید روابط سیاسی دو کشور گردید، جمهوری اسلامی به درخواست رسمی دولت جدید سودان مبنی‌بر آزادی اسرای سودانی پاسخ مثبت داد.» وی باتوجه‌به این اقدام انسانی جمهوری اسلامی ایران گفت: «ملت ما از دولت جدید سودان انتظار دارد که در این جنگ ویرانگر که رژیم صدام علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته است، بی‌طرفی کامل را رعایت کرده و از حق حمایت کند.»[۵۱]

گزارش ـ 270

خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش داد: «آقای احمد عزیزی رئیس کمیسیون خارجی مجلس شورای اسلامی که در رأس یک هیئت چهارنفره از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به نیکاراگوئه سفر کرده است، امروز در توقف کوتاهی در مادرید با رئیس مجلس سنای اسپانیا ملاقات و گفت‌وگو کرد. در ملاقات هیئت مذکور با رئیس مجلس سنای اسپانیا مواضع جمهوری اسلامی ایران دررابطه‌با جنگ تحمیلی تشریح شد و آقای عزیزی ضمن دعوت از نمایندگان پارلمان اسپانیا جهت دیدار از ایران نسبت به توسعه روابط میان پارلمان‌های دو کشور اظهار تمایل کرد.»[۵۲]

گزارش ـ 271

درپی سفر شاه اردن به فرانسه و ملاقات با مسعود رجوی در پاریس، مجله الدستور چاپ انگلستان، نوشت: «موضع پاریس و امان درقبال جنگ عراق و ایران و خطرات این جنگ بر آرامش و امنیت منطقه خلیج عربی [فارس] موضع واحدی است. اصولاً اردن و فلسطین که از موضع عراق در این جنگ حمایت می‌کنند، بایستی پیرامون تحولات این جنگ با یکدیگر تبادل‌نظرهایی بنمایند، ولی به نظر نمی‌رسد فرانسه آمادگی ایفای نقش میانجیگری را جدا از کشورهای اروپایی داشته باشد. درحالی‌که ملک حسین ازجانب خود، موضع آشکار کشورش درقبال ایران و اهداف تجاوزکارانه این کشور درقبال کشورهای حوزه خلیج [فارس] را ابراز نموده و حتی ناظران، ملاقات او با مسعود رجوی (رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران) در خلال دیدارش از پاریس را به‌عنوان به رسمیت شناختن صریح مخالفین رژیم ایران موردتفسیر قرار داده‌اند. اردن اولین کشور عربی بعد از عراق است که سازمان مجاهدین خلق ایران را به این شکل به رسمیت می‌شناسد. اخیراً گفت‌وگوهایی بین رجوی و ملک حسین پیرامون اوضاع داخلی ایران، آثار جنگ و آینده صلح در منطقه خلیج [فارس] صورت گرفت. این ملاقات به‌هرحال گام مهمی است که اردن در مخالفت با رژیم ایران بر‌می‌دارد. همچنین از دیدگاه مقامات فرانسه این امر، توافقی در مواضع فرانسه و اردن درقبال اوضاع ایران و آینده این کشور تلقی می‌شود، با علم به اینکه مسعود رجوی از تأیید آشکار حزب سوسیالیست فرانسه برخوردار می‌باشد، به‌هرحال، نتایج دیدار ملک حسین از فرانسه، خواه درزمینه تحکیم روابط اردن و فلسطین و اهمیت کنفرانس بین‌المللی برای تمامی طرف‌های ذی‌ربط درمورد مسئله خاورمیانه یا ازجنبه ملاقات پادشاه اردن با رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران و ابراز عقیده صریح درمورد اوضاع ایران [باشد] تأثیری در مسئله رفع اختلافات عربی نخواهد داشت.»[۵۳]

گزارش ـ 272

تلاش گروه‌های ضدانقلاب در اقدام به انفجارهای آسان برای ایجاد رعب و ناامنی در کشور ادامه دارد: 1. امروز یک خودرو سواری اوپل سفید رنگ که مواد منفجره در آن جاسازی شده بود، به‌وسیله یکی از عوامل ضدانقلاب به تهران حمل شد که مأموران نیروهای انتظامی به آن مشکوک شدند. به همین دلیل، این فرد اتومبیل را در حوالی میدان آزادی پارک کرد و گریخت.[۵۴] 2. در ساعت 23 امروز، حدود یک پوند مواد منفجره دست‌ساز، که داخل اگزوز یک اتوبوس پارک‌شده در میدان ششم نارمک تهران جاسازی شده بود، منفجر شد که خسارت جانی نداشت.[۵۵] 3. امروز در شهر سلماس، برادران کمیته انقلاب اسلامی در بازرسی از یک وانت پیکان، حدود 50 بسته باروت با علامت کشور ترکیه، از این وانت کشف کردند.[۵۶] 22 حکومت عراق مواد و ترکیبات شیمیایی از تونس دریافت می‌کند. خبرگزاری جمهوری اسلامی در گزارشی از کویت آورده است: «به‌موجب قراردادی که میان عراق و تونس به امضا رسید، رژیم عراق مواد و ترکیبات شیمیایی از تونس دریافت می‌کند. به گزارش خبرگزاری دولتی کویت، پرداخت ارزش این قرارداد ازسوی یک مؤسسه بانکی عرب دربرابر خطرات سیاسی و بازرگانی تضمین شده است. برپایه این گزارش، ارزش اعتبار مذکور بالغ‌بر دو میلیون دلار می‌باشد و این رقم 60 درصد از کل ارزش قرارداد امضاشده میان تونس و رژیم عراق را تشکیل می‌دهد.»[۵۷]

ضمیمه گزارش253: تشریح انواع عملیات‌ها (گشتی ـ رزمی، نفوذی، محدود، مهم، گسترده) فرمانده کل سپاه پاسداران علاوه‌بر تشریح استراتژی عملیاتی سپاه پاسداران، در سخنانی که برای مسئولان آموزش نظامی سپاه پاسداران جنبه آموزشی داشت، انواع عملیات‌ها و آثار آنها و ضرورت گسترش عملیات‌های محدود و لزوم درگیر‌کردن قوای دشمن را این‌گونه بیان کرد: «عملیات گشتی رزمی یعنی عملیاتی که کمتر از سه گروهان وارد عمل می‌شوند؛ هدفش این است که از دشمن انهدام نیرو بگیرد و دشمن را منهدم کند و در رأس این کار مأموریتش نیز اسیرگرفتن و به عقب جبهه تخلیه‌کردن می‌باشد. نوع دوم، عملیات نفوذی است. در عملیات نفوذی هدف همچنان انهدام نیروی دشمن است، اگر احیاناً توانستیم در نقطه‌ای بمانیم و پدافند بکنیم در آن نقطه می‌مانیم و گرنه باز هدف اصلی همچنان انهدام نیروی دشمن است؛ فرقش این است که گسترده‌تر از قبل است، یعنی حداکثر به استعداد سه گردان نیرو وارد عمل می‌شود، مانند یکی دو تا از این عملیات‌ها‌ی اخیر به نام قدس که اینها نفوذی بودند. سوم، عملیات محدود، عملیاتی است که هدف، هم گرفتن زمین و یک عارضه حساس نظامی است، هم انهدام نیروی دشمن. چهارم، عملیات مهم که به عملیات‌های خیبر و بدر و فتح‌المبین و بیت‌المقدس اطلاق می‌شود. درنهایت، عملیات گسترده، عملیاتی است که از چندین محور (نه از یک نقطه) به دشمن تک کنیم و وارد خاک عراق بشویم که از اول جنگ تاکنون ما هنوز عملیات گسترده نداشته‌ایم، طراحی و برنامه‌ریزی هم نکرده بودیم. بیشترین عملیات‌هایی که تا حالا انجام داده‌ایم عملیات‌های محدود بوده و عملیات‌های مهم. مثلاً قبل از هر عملیات مهم ما چندتا عملیات محدود داشتیم؛ قبل از والفجر مقدماتی عملیات محرم و مسلم‌بن‌عقیل را در غرب عین‌خوش و غرب سومار داشتیم. بعد از والفجر مقدماتی و والفجر1 که دو عملیات مهم بودند، مجدداً عملیات‌های محدودی به نام والفجر2، والفجر3 و والفجر4 را داشتیم که هر سه تا عملیات محدود بودند. بعد از این عملیات‌های محدود به عملیات مهم پرداختیم چون خیبر، بعد از خیبر عملیات‌های محدود طراحی شد ازجمله عملیات میمک (به نام عاشورا) و بعد در پایان سال 1363، به عملیات مهم دیگری به نام بدر پرداختیم و البته قبل از بدر عملیاتی در سردشت بود که یگان‌ها و نیروهای عمل‌کننده تا پای کار رفتند که فرمانده لشکرمان زین‌الدین همان‌جا شهید شدند و دیگر یک هفته مانده به عملیات، سراسر جاده‌های ما را برف گرفت و نتوانستیم عملیات انجام بدهیم. چهار تا عملیات محدود بود که سه‌تا را نتوانستیم انجام دهیم؛ عملیات چهارم را به‌لحاظ مسائل حفاظتی ذکر نمی‌کنم. بعد از عملیات بدر، این تغییرات جدید به وجود آمد؛ بدین‌ترتیب که علاوه‌بر عملیات محدود عملیات گشتی رزمی و نفوذی را اضافه کردیم. الحمدلله عملیات‌هایی که در این دوره در طول 2 ماه انجام شد، قدس1، 2، 3 و 4 و عملیات‌های دیگر، عملیات‌های بسیار موفقی بودند. ما در عملیات قدس4 فقط 2 تا شهید داشتیم، 56 نفر از دشمن اسیر گرفتیم و 100 جنازه دشمن در اطراف صحنه عملیات افتاده بود، اما چرا عملیات گشتی رزمی و نفوذی را اضافه کردیم؟ این یک سیاست عمومی است که باید با قوت و با قدرت در سراسر جبهه پیاده بشود و اگر این ضرورت در اذهان فرماندهان دسته و گروهان و گردان و توده بچه‌های رزمنده به وجود نیاید، ما ممکن است به این طرح مطلوبمان دسترسی پیدا نکنیم. اولین دلیلش این است که ما دشمن را وادار به یک فشار نیرویی بکنیم. الآن دشمن که درمقابل ما هست همان‌طوری‌که در اول صحبت گفتیم بنا بر اصل تأمین، یعنی جلوگیری از غافل‌شدن، تمام یگان‌های سازمان‌یافته‌اش را از خط آزاد کرده و در سراسر خطوط پدافندی نیروهای غیرسازمانی‌اش را ـ به‌اصطلاح جیش‌الشعبی و ژاندارمری و شهربانی را که تیپ‌های سه رقمی هستند ـ در سراسر مرز گسترده است؛ به این دلیل که می‌داند، مطمئن است که هرجا ما می‌خواهیم حمله کنیم از یک نقطه حمله می‌کنیم، لذا دشمن با تمرکز قوای ذخیره‌اش و آتش فراوان در آن یک محور علیه ما آماده می‌شود. وقتی که ما این عملیات‌های محدود و نفوذی را در سراسر مرز انجام می‌دهیم، دشمن مجبور است در سراسر مرز دست به تقویت خطوط پدافندی ازنظر نیرو و امکانات بزند و وقتی که مجبور به این کار شد؛ یعنی مصرف نیرو و امکانات، قطعاً به برنامه‌ریزی اتخاذشده‌اش لطمه وارد می‌آید؛ یعنی به نیروی آزاد و احتیاطش که یکی از پایه‌های اصلی استراتژی دشمن است. یکی از اصول استراتژیک دشمن اصل صرفه‌جویی در قواست و تا حالا از ابتدای جنگ، یعنی از زمانی‌که در عملیات ثامن‌الائمه به دشمن حمله کردیم و بعد نیز در طریق‌القدس به دشمن حمله کردیم، از آن‌موقع تا حالا دشمن دارد نیرو صرفه‌جویی می‌کند. شاید تاکتیک شوروی‌ها هم همین باشد یا تاکتیک شرقی‌ها هم، چنین باشد؛ چون ارتش عراق یک ارتشی است که اصول و آموزش و فرهنگ تمام تشکیلاتش از آنجا بیشتر گرفته شده، با این عملیات‌های نفوذی و گشتی رزمی، ما دشمن را وادار می‌کنیم که از نیروهای سازمان‌یافته‌اش در خط استفاده کند و مقداری از آنها را مصرف کند و در سراسر خطوط پدافندی گسترش پیدا می‌کند. در عملیات والفجر4 ما وقتی حمله کردیم، یک ماه قبل از تک، دشمن آمد نیروهای در خط را آزاد کرد، تعویض کرد. نیروی سازمان‌یافته گذاشت. حتی در منطقه عملیاتی خیبر که این‌قدر غافلگیری رعایت شده بود، باز دشمن آمد نیروهای در خط را تعویض کرد. در بدر بااینکه دشمن در تردید کامل به سر می‌برد و نتوانست قبل از عملیات تمام نیرویش را آنجا متمرکز کند و ما به همین دلیل (تردید دشمن) سه روز اول عملیات بدر هیچ مشکل قابل‌توجهی نداشتیم و اگر آن کمبود نیرو درحد 20 الی 30 گردان مانوری را داشتیم، ما تنگه" العزیر" ـ که فقط پنج کیلومتر بیشتر با آن فاصله نداشتیم ـ را می‌توانستیم در این سه روز که هیچ خبری نبود، می‌توانستیم تأمین کنیم، اما بااینکه دشمن در عملیات بدر تردید داشت که آیا نیروی ما و حمله ما فقط و فقط به این جاده است؟ آیا از قسمت شلمچه و از قسمت سومار دیگر حمله نمی‌کنیم؟ دشمن در سه قسمت نیروهایش را تجزیه کرد: یک قسمت را در سومار گذاشته بود، یک قسمت را در جنوب عماره گذاشته بود و فکه و یک قسمت را هم در شملچه گذاشته بود. دشمن فکر می‌کرد که از این سه نقطه ما حمله بکنیم، اما نتوانسته بود تا سه روز اول عملیات بدر تشخیص بدهد که کدام نقطه تلاش اصلی ما است و جهت اصلی ما را تا سه روز اول بدر نتوانست بفهمد. از روز سوم [عملیات] بدر به بعد، دیگر دشمن کاملاً فهمید که ما یک جا بیشتر حمله نداریم و آن همین عملیات بدر است. بااینکه دشمن در تردید به سر می‌برد، غافلگیری را حداکثر ما رعایت کرده بودیم، ولی از قبل برای احتیاط آمده بود نیروهای در خطش را یعنی اولین اقدام تأمینی نیروهای در خطش را که نیروهای بسیار ضعیفی بودند، عوض کرده بود و نیروی تکاور گذاشته بود که همه فرماندهان ما می‌گفتند این روزها یک مشت آدم به‌اصطلاح کلاه‌سبز آمده مرتب در خطوط اول تاب می‌خورند. قبلی‌ها سرشان را از سنگر بیرون نمی‌آوردند و تحرکشان بسیار کم بود. نیروی جدید معلوم بود که آدم‌های تازه‌نفسی هستند. همه‌جا دشمن هرجا ما بخواهیم حمله کنیم، نیروی در خط را تعویض می‌کند، چرا؟ به این دلیل که نیروی در خط ضعیف است. حالا اگر در سراسر مرز ما فعالیت بکنیم، در سراسر مرز؛ ما به دشمن حمله بکنیم، به دشمن فشار می‌آید که باید از این نیروی احتیاط قوی و متحرکش که درست کرده این را ببرد در خط بگذارد. البته، دشمن در چند ماه گذشته از این کار پرهیز کرد؛ از یک تاکتیک جدید استفاده کرد؛ به‌جای اینکه برود پدافند کند، حمله کرد و در بعضی نقاط تعرض کرد و در اصطلاح نظامی دنیا بهترین پدافند، آفند است. به گیسکه در غرب سومار حمله کرد و به جزیره مجنون جنوبی حمله کرد. به جاده خندق در هورالهویزه حمله کرد. به چندین نقطه شروع کرد به حمله‌کردن تا بلکه این امر تحمیل نشود که نیروی سازمان‌یافته‌اش را ببرد در خط. ازطریق به‌هم‌زدن سازمان نیرویی که ما پیدا کردیم، دشمن در حملاتش فکرش این بود که نیرویی که ما آزاد کردیم نتیجتاً به‌ناچار باید بیاوریم آنجاهایی که ضعیف است بپوشانیم. آن‌موقع توان ادامه عملیات‌های نفوذی را از دست می‌دهیم و دشمن راحت می‌شود. این قدم اول را دشمن برداشت، اما به لطف الهی با ادامه عملیات‌های قدس و با موفقیت‌های پی‌درپی که (این عملیات‌ها) داشتند، دشمن الآن به تردید کشیده شده و دیر جنبیده است و مثل همیشه ابتکار در دست ماست. باز این عملیات‌ها ادامه پیدا می‌کند. یعنی حملاتی که انجام داد، یعنی عوارض حساس گیسکه را آمد گرفت که بعد از یک مدتی برادران ارتش حمله کردند که پس بگیرند. آمد تپه 175 را گرفت در ارتفاعات حمرین و شرهانی، باز برادران ارتش حمله کردند که موفق شدند پس‌بگیرند. خود این عملیات‌های قدس که سپاه انجام داده بود، دشمن حمله کرد، اما هیچ‌کدامش را نتوانست کاری بکند. ما سر موضعمان سرسختانه ماندیم و پدافند کردیم. الآن دشمن به فکر این افتاده که اگر این عملیات‌های نفوذی و حرکات جدید رزمندگان اسلام از این لحظه، از این زمان به بعد، یک ماه و دو ماه دیگر یا سه ماه دیگر بخواهد ادامه پیدا بکند، دشمن تصمیم خواهد گرفت که نیروی سازمان‌یافته احتیاطش را بیاورد و در خط بگذارد. پس ما اولین هدفی که از انجام این عملیات‌های نفوذی و گشتی رزمی داریم این است که احتیاط دشمن را تجزیه کنیم. قوای دشمن را تجزیه بکنیم و آن را از بهره‌مندی از اصل صرفه‌جویی در قوا بازداریم و نگذاریم که از اصل صرفه‌جویی در قوا استفاده بکند و نیروی سازمان‌یافته‌اش را بکشانیم و تجزیه کنیم. پس این یکی از اهداف عملیات‌های گشتی رزمی و نفوذی است که داریم انجام می‌دهیم. هدف دوم از انجام این عملیات‌ها این است که همواره ما در مردم یک روحیه رزمی و یک روحیه مثبت جنگی را به وجود بیاوریم و حفظ بکنیم و در سراسر کشور، مردم جنگ را احساس بکنند و وقفه در جنگ را وقفه در عملیات‌های مهم را، ما با این طریق پربکنیم. در شهریورماه سال 1363 که به خدمت امام رفتیم، امام به یک اصل مهم جنگی اشاره کردند و آن این بود که سرباز بسیجی و نیروهای رزمنده در دفاع همیشه حالت تعرضی خودشان را باید حفظ کنند والاّ روحیه رزمنده از بین می‌رود. لذا، براساس همین ایده الآن هرجا هر منطقه‌ای که رزمندگان عملیات می‌کنند ما از رادیو تلویزیون اعلام می‌کنیم که نیروهای سپاهی و بسیج مردمی استان فلان جا عمل کردند. بعد اسرا را می‌برند در همان استان با رزمندگان می‌گردانند. این به تجربه ثابت شد که تبلیغات حضوری اثر عمیق‌تری دارد. به‌عنوان مثال، توی کوچه‌های این کشور می‌بینید یک نفری پیدا می‌شود دیپلم است یا لیسانس است، چند تا کتاب کومه‌له خوانده، چند تا کتاب مائو خوانده، می‌نشیند کنار یک بسیجی شما، شروع می‌کند به تحریک‌کردن وی، شروع می‌کنند به ایجاد سؤال‌کردن. رادیو تلویزیون که نمی‌داند بر آن بسیجی چه مسائلی مطرح شده که جوابش را در تلویزیون بدهد. تبلیغات حضوری باید کرد. الآن راه‌‌حلی که ما برای بسیج و گسترده‌کردن بسیج پیش گرفتیم همین است. امروزه دیگر ما ارتباطمان با بسیج تنها ازطریق رادیو تلویزیون امکان‌پذیر نیست. اگر به این بسنده کنیم توان بسیج ما همین اندازه است که می‌بینید. مگر اینکه حضور پیدا بکنیم خودمان در بسیج، پاسداران ما حضور پیدا بکنند، فرماندهان ما حضور پیدا کنند، پایگاه‌های مقاومتمان را فعال کنیم، طرح لبیکمان را دوباره احیا بکنیم. حضور باشد، اگر حضور شد آن‌موقع بسیج ما یک قدم می‌آید بالاتر، یک قدم می‌آید رشد می‌کند اگر تا حالا 2 میلیون نیرو را بسیج کرده‌ایم، می‌توانیم با حضور فعال تا سقف 4 میلیون توان بسیج را افزایش دهیم. ... در مرحله بعد باید روی تقویت سازمان و تقویت برنامه‌ریزی کار کنیم تا مجدداً بازهم افزایش دهیم و قادر باشیم به‌جای 4 میلیون، مثلاً 5 میلیون را رشد بدهیم. لذا، هدف دوم این نوع عملیات این است که ما جنگ را در مردم حضور بدهیم. نکته سوم که الآن به درد این سمینار می‌خورد این است که بهترین زمان و جای تدوین جزوات آموزشی، عملیات‌های محدود است، چون در سطح مأموریت یک گروهان بحث می‌شود، مانور می‌شود؛ یعنی فرماندهان ما تأکید کردند و حتی قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) فرماندهان گروهان را نیز احضار می‌کند. خود فرمانده گروهان‌ها هم می‌آیند و مانورشان را می‌گویند بهترین موقع است که الآن ما بتوانیم جزوه تدوین بکنیم و این مسائل را ضبط و ثبت بکنیم و صحبت بکنند قبل از عملیات الآن فرمانده گردان می‌آید توضیح می‌دهد که من می‌خواهم بروم این‌طور مانور بکنم و فلان راهکار را انتخاب می‌کنم و بعد از عملیات باز می‌آید و دوباره این بررسی می‌شود، یعنی یک عملیات‌هایی است که می‌شود استفاده آموزشی بسیار خوبی کرد. عملیات‌های بزرگ به‌دلیل گستردگی و محدودیت زمان و اصلاً وضع گسترده‌ای که عملیات دارد کمتر قابل‌بررسی و تدوین و بحث کافی است، اما این نوع عملیات‌های کوچک، برعکس به‌دلیل حجم کم و زمان لازم برای بحث در جلسات آموزش می‌تواند به‌خوبی بهره‌برداری کند و ان‌شاءالله که آموزش ما استفاده خیلی خوبی از این فرصت بنماید.[۵۸]


پاورقی‌ها

منابع و مآخذ روزشمار 1364/08/27

  1. سند شماره 010728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزیده اسناد، جلد1، صص20 ـ 19، 27/8/1364.
  2. سند شماره 295815 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رئیس ستاد مرکزی، معاونت آموزشی، 27/8/1364.
  3. سند شماره 010898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای، شماره 8، 30/8/1364، گزیده اسناد جلد4، صص 39 ـ 34.
  4. سند شماره 010728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزیده اسناد، جلد1، صص20 ـ 19، 27/8/1364.
  5. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 244، 28/8/1364، ص1، رادیو صوت‌الجماهیر، 27/8/1364.
  6. مأخذ 4.
  7. مأخذ 4.
  8. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 28/8/1364، ص4، رادیو اسرائیل، 27/8/1364؛ و ـ مأخذ 5، ص 9، تهران ـ خبرگزاری فرانسه، 27/8/1364.
  9. مأخذ 5، ص 3، بوشهر ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 27/8/1364.
  10. sredhar kapil kaut Tanker war Aspect of Iraq - Iran war (1980 - 88) Delhi ABC pablishing House 1987.
  11. مأخذ 5، ص3، بوشهر، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 27/8/1364.
  12. همان.
  13. مأخذ 5.
  14. همان.
  15. مأخذ 5، ص4، بغداد ـ خبرگزاری فرانسه، 27/8/1364.
  16. مأخذ8، ردیف اول، ص3، رادیو اسرائیل، 27/8/1364.
  17. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 29/8/1364، ص2، رادیو بی‌بی‌سی، 28/8/1364.
  18. مأخذ 5، صص13 ـ 12، لندن ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 27/8/1364.
  19. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 245، 29/8/1364، ص4، الجزیره ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 28/8/1364.
  20. دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه، نشریه رویدادها، شماره 71، 5/9/1364، ص16.
  21. سند شماره 96392 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 27/8/1364، صص8 ـ 1.
  22. مأخذ 4، ص 18.
  23. سند شماره 200101 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه گزارش روزانه، شماره 101، 2/9/1364، ص2؛ و ـ مأخذ 20، صص 22 و 23.
  24. سند شماره 425452 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: سپاه پاسداران ناحیه کردستان، ب ـ تعاون به قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)، ب ـ تعاون، 3/9/1364.
  25. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 2/9/1364، ص29، رادیو بی‌بی‌سی، 30/8/1364.
  26. مأخذ 20، ص23.
  27. سند شماره 148608 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: سپاه ـ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه، رویدادها و تحلیل، شماره 14، 23/9/1364، ص 40.
  28. مأخذ 23، ردیف اول، ص3.
  29. همان.
  30. سند شماره 200100 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه گزارش روزانه، شماره 100، 30/8/1364، ص1.
  31. مأخذ 4.
  32. مأخذ 20، ص 25.
  33. روزنامه اطلاعات، 27/8/1364، صص 19 و 4.
  34. سند شماره 010898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای، شماره 8، 30/8/1364، گزیده اسناد جلد4، صص 39 ـ 34.
  35. همان، صص 20 ـ 21.
  36. همان، صص 26 ـ 27.
  37. مأخذ 5، ص 30 ـ 29، پاریس ـ خبرگزاری فرانسه، 27/8/1364.
  38. مأخذ 19، ص4، رادیو کویت، 28/8/1364.
  39. مأخذ 5، ص5، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 27/8/1364.
  40. سند شماره 148608 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: سپاه ـ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه، رویدادها و تحلیل، شماره 14، 23/9/1364، ص 40.
  41. مأخذ 8، ردیف اول، ص 6، رادیو نجات، 27/8/1364.
  42. مأخذ 5، ص 15 ـ 14، رادیو امریکا، 27/8/1364.
  43. مأخذ 8، ردیف اول، ص 13، رادیو بغداد، 27/8/1364.
  44. روزنامه جمهوری اسلامی، 28/8/1364، ص12.
  45. اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 987، 21/9/1364، ص27.
  46. مأخذ 5، صص 20 و 21 و 22 و 23 و 24، رادیو اسرائیل، 27/8/1364.
  47. مأخذ 4، ص3.
  48. مأخذ 5، ص 19، رادیو اسرائیل، 27/8/1364.
  49. مأخذ 4، ص 20.
  50. اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 979، 12/9/1364، ص 19.
  51. مأخذ 4، ص3.
  52. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 246، 3/8/1364، ص10، لندن ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 29/8/1364.
  53. مأخذ 50، ص19 ـ 17.
  54. سند شماره 96387 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مرکزی سپاه ـ یگان مرکزی حفاظت به فرماندهی منطقه1 ثارالله 27/8/1364.
  55. سند شماره 200098 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش روزانه، شماره 98، 28/8/1364، ص3.
  56. مأخذ 30، ص2.
  57. روزنامه ابرار 27/8/1364، ص14.
  58. مأخذ 5، صص 28 ـ 26، رادیو امریکا، 27/8/1364.