1361.06.15
روزشمار جنگ سال 1361 1361.06.15 | |
---|---|
نامهای دیگر | پانزده شهریور |
تاریخ شمسی | 1361.06.15 |
تاریخ میلادی | 6 سپتامبر 1982 |
تاریخ قمری | 17 ذیقعده 1402 |
گزارش- 216
در حال حاضر، حمله به مناطق مسکونی و تأسیسات نفتی ایران، اصلیترین هدف ارتش عراق در جنگ با ایران است. مسؤلان و فرماندهان عراقی با آگاهی از ناکارآمدی ارتش این کشور در جبهههای زمینی، تجاوز به مناطق مسکونی و اقتصادی ایران را در دستور کار ارتش این کشور قرار دادهاند. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، عراق امروز یک موشک به سوی جزیره خارک شلیک کرد که در آبهای ساحلی این جزیره فرود آمد و خسارتی به بار نیاورد.[۱] در نتیجۀ گلولهباران مناطق مسکونی شهرهای آبادان و خرمشهر به وسیلۀ توپخانۀ سنگین ارتش عراق، سه منزل مسکونی ویران شد و 25 تن از مردم شهید و مجروح شدند.[۲] در یک درگیری سه ساعته که بین نیروهای گشتی عراق و نیروهای خودی در حوالی فرخآباد، در جنوب غربی شهر مهران رخ داد، تعدادی از نیروهای عراقی کشته و مجروح و بقیۀ آنان متواری شدند.[۳]
گزارش- 217
به گزارش خبرگزاری فرانسه، "جنبش مجاهدین عراقی" با انتشار بیانیهای در پاریس، تهدید کرد که به مؤسسات و شرکتهایی که به نوعی با رژیم عراق قرارداد و همکاری دارند حمله خواهد کرد. بر اساس این بیانیه، پس از این اخطار همۀ مراکز حیاتی رژیم عراق و نیز مؤسساتی که به این رژیم کمک میکنند هدف حمله قرار خواهد گرفت.[۴]
گزارش- 218
در عملیات مشترک نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق (بارزانیها) که برای پاکسازی اطراف شهر "اشنویه" از عناصر مسلح غیرقانونی انجام شد، 24 تن از این عناصر کشته شدند. از نیروهای بارزانی نیز 7 تن کشته شدند.[۵] در اطراف شهر سلماس، بر اثر برخورد یک دستگاه کمپرسی با مینی که گروههای تجزیهطلب کار گذاشته بودند، کمپرسی منهدم و 2 تن از سرنشینان آن کشته شدند و یک تن دیگر مجروح شد.[۶] در پی پیروزیهای نیروهای خودی در عملیات پاکسازی روستاهای اطراف سردشت، نیروهای حزب دموکرات کردستان در ساعت 16 با شلیک گلولههای توپ بهسوی مناطق مسکونی سردشت تعدادی از اهالی این شهر را شهید و مجروح کردند. در این اقدام، چند منزل مسکونی نیز ویران شد.[۷] همچنین در این روز، سپاه بناب یک گروه نُه نفری وابسته به سازمان کومهله را دستگیر کرد.[۸]
گزارش- 219
عملیات کشتار و قتل عام مردم ایران به دست نیروهای سازمان مجاهدین خلق، امروز با شدت بیشتری ادامه یافت. گزارش خلاصهای از اقدامات این سازمان که سپاه و منابع انتظامی از سطح تهران تهیه کردهاند، چنین است. 1ـ یک تیم دونفره از این سازمان، با سرقت خودرویی در خیابان هدایت، صاحب یک گرمابه را در خیابان سعدی هدف قرار دادند و شهید کردند.[۹] 2ـ دو تن از عناصر سازمان مجاهدین خلق، شورلتی را در خیابان جویبار نارمک سرقت کردند و دقایقی بعد، خواربار فروشی را هدف گلوله قرار داده و شهید کردند.[۱۰] 3ـ در میدان صادقیه، هنگامی که مردم پس از برگزاری نماز جماعت، در حال ترک مسجد امام جعفر صادق(ع) بودند، یک تیم عملیاتی سازمان با استفاده از خودرویی که لحظاتی قبل آن را ربوده بودند، نارنجکی را به داخل مسجد پرتاب کردند که خوشبختانه عمل نکرد. با پیش آمدن این وضع، افراد این تیم با اسلحه به سمت مردم تیراندازی کردند. تیرهای شلیک شده از طرف تروریستها به یکی از نمازگزاران ـ که پارچهفروش محل بود ـ اصابت کرد و وی به شهادت رسید.[۱۱] 4ـ دو نفر از عناصر سازمان مجاهدین خلق با تهدید اسلحه یک موتورسیکلت هوندای 125 قرمز رنگ را از صاحبش در خیابان اقبال لاهوری (حوالی میدان امام حسین(ع)) ربودند و متواری شدند.[۱۲] در پی این اقدام، ساعتی بعد در خیابان آذربایجان، خیابان پیروز دو تن از افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق سوار بر موتور سیکلت هوندا 125 قرمز رنگ به فردی حزباللهی (مبل فروش) حمله کردند و وی را هدف گلوله قرار دادند و از صحنه گریختند. در این اقدام فرد مذکور مجروح شد.[۱۳] 5ـ در خیابان آذربایجان، صاحب یک مغازة مرغفروشی ساعت 11:20، هدف تیراندازی یک تیم عملیاتی سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت و زخمی شد.[۱۴] 6ـ در ساعت 7:50 دو تن از عناصر سازمان مجاهدین خلق، نارنجکی را به داخل فروشگاه تعاونی مسجد حضرت علی اکبر(ع) واقع در خیابان جیحون پرتاب کردند که در نتیجۀ آن، یک تن از مردم عادی شهید شد و 2 تن دیگر نیز زخمی شدند. افراد سازمان پس از این اقدام، با تیراندازی هوایی، محل را ترک کردند.[۱۵] 7ـ تروریستهای سازمان مجاهدین خلق، در اقدامی دیگر، بمب دستسازی را به داخل مغازهای در خیابان کارون پرتاب کردند که به شهادت یک مرد پنجاه ساله و جراحت دو نفر از مردم انجامید. پس از این اقدام، پاسداران کمیتۀ انقلاب اسلامی بیدرنگ در محل حادثه حاضر و با تروریستها درگیر شدند. در این درگیری، یک نفر از عناصر سازمان مجروح شد.[۱۶] 8ـ تیم عملیاتی سازمان مجاهدین خلق، در خیابان سلیمانی، بمبی آتشزا را به داخل یک کارگاه رنگکاری میز و مبل پرتاب کردند که آتشسوزی ناشی از انفجار بمب، در حدود سیصد هزار تومان خسارت مالی به بار آورد.[۱۷]
گزارش- 220
انفجار بمبی مهیب در ناحیه مرکزی تهران بیش از دویست نفر از مردم عادی تهران را به خاک و خون کشید. بنابر اعلام سپاه پاسداران منطقه 10 (تهران) این بمب، در ساعت 19:30 و در خیابان خیام مقابل ساختمان صنایع و معادن منفجر شد و بر اثر آن 22 نفر شهید و 187 نفر زخمی شدند. همچنین خسارتهایی به ساختمانها و مغازههای اطراف از جمله وزارت صنایع و معادن، دادگستری تهران، سازمان قند و شکر، پزشکی قانونی، ساختمان صدای جمهوری اسلامی ایران و بانک ملی شعبة پانزده خرداد وارد شد. این بمب از نوع الکترونیکی و با قدرت تخریبی 6 پوند (حدود 27 کیلوگرم) تی.ان.تی و در یک خودرو جاسازی شده بود.[۱۸]
انفجار بمب در خیابان خیام 22 شهید و 187 مجروح بر جای گذاشت. خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز گزارش داد: شدت انفجار به حدی بوده که شیشههای ساختمانهای اطراف تا ضلع شمالی پارک شهر خرد شده است، تا فاصله صدمتری محل انفجار ساختمانها آسیب دیده است و درها و پنجرهها از جا کنده شدهاند. بنابر گزارش خبرنگار این خبرگزاری محل انفجار زیر پل پارکینگ وزارت صنایع بوده است.[۱۹] روزنامه جمهوری اسلامی نیز در این باره نوشت: «هنگامی که خیابان خیام و اطراف آن مملو از جمعیتی بود که در ایستگاههای اتوبوس صف کشیده بودند، بمبی که در زیر یک پل این خیابان کار گذاشته شده بود، منفجر و بر اثر آن دهها نفر جزغاله و دهها نفر به شدت زخمی شدند. ... در جریان این انفجار بیش از 17 اتومبیل به آهنپاره تبدیل شدند و یک اتوبوس دوطبقه نیز که در حال حرکت و مملو از جمعیت بود به آتش کشیده شد. ... در محلی که بمب در آنجا منفجر شد گودالی به عمق یک و نیم متر و با وسعت 25 مترمربع تشکیل شده است.»[۲۰] روزنامه اطلاعات نیز نوشت: «در آستانه سالروز 17 شهریور ... همزمان با برگزاری کنفرانس فاس بار دیگر عوامل مزدور امریکایی در یک بمبگذاری در خیابان خیام دست به جنایت هولناک دیگری زدند. در این جنایت ... عدهای از هموطنان کارگر، پیشهور و مستضعف، مظلومانه و بیگناه به خاک و خون کشیده شدند. بر اثر این انفجار، چند دستگاه اتومبیل از جمله یک کامیون، یک اتوبوس شرکت واحد خط 15 میدان شوش حامل مسافر، یک دستگاه اتومبیل شخصی و یک دستگاه مینیبوس حامل مسافر متلاشی شد. همچنین بر اثر انفجار این بمب چندین مغازه و کارگاه کوچک و محلهای کسب مردم خسارات کلی دید. ... این جنایت هنگامی رخ داد که مردم جنوب شهر با اتوبوسهای شرکت واحد و اتومبیلهای شخصی و عمومی عازم منزلشان بودند و عدهای نیز در ایستگاه به انتظار رسیدن اتوبوس در صف ایستاده بودند. ... پس از انفجار، اتومبیلهایی که در حال عبور از مقابل وزارت دادگستری و خیابان جنوب پارک شهر بودند آتش گرفتند و سرنشینان اتومبیلها سوختند. یکی از اتوبوسهای دو طبقه شرکت واحد که در نزدیکی محل حادثه بود با انفجار تی.ان.تی صدمة فراوان دید و مسافران آن به سختی مجروح شدند. بر اثر موج انفجار، اتومبیلهای شخصی هر یک به سویی پرتاب شدند و چند نفر نیز بر اثر پرتاب قطعات جدا شده اتومبیلها به شهادت رسیدند.»[۲۱] بنابه گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، اجساد شهدا ـ که اکثر آنها سوخته بودند ـ به همراه مجروحان این حادثه به بیمارستانهای سینا، نجمیه، لقمانالدوله و دکتر معیری انتقال یافتند.[۲۲] گفتنی است، برخی منابع خبری معتقدند که این انفجار را عناصر وابسته به سردار جافانجام دادهاند. وی از جمله افرادی است که در اینگونه موارد با سرویس اطلاعاتی عراق همکاری میکند.[۲۳]
گزارش- 221
آیتالله خامنهای رئیس جمهور ایران، امروز در سخنانی با اشاره به برگزاری کنفرانس سران عرب در فاس مراکش و تأکید بر اسلامی بودن موضوع فلسطین، گفت: آیا سران عرب که برای تصمیمگیری دربارۀ مسئلۀ فلسطین گرد آمدهاند، این شهامت را دارند که برای یک بار هم که شده، بهطور جدی و قاطع اعلام کنند که دربارۀ حقوق مردم فلسطین از سیاست قدرتهای بزرگ پیروی نخواهند کرد. رئیس جمهور تأکید کرد: مسئلۀ فلسطین یک مسئلة اسلامی است و مسلمین واقعی عالم باید دربارۀ این مسئله تصمیم بگیرند، نه قدرتهای بزرگ و نه امریکا و نه کسانی که میخواهند منافع امریکا در منطقه را تأمین کنند.[۲۴] حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در سخنانی با اشاره به کنفرانس سران عرب در فاس مراکش گفت: «اگر کنفرانس فاس امروز تشکیل شود و در آن طرح ریگان و فهد را به تصویب برسانند و طرح کمپ دیوید را تثبیت کنند، من ابعاد این جنایت را خیلی وسیع میدانم.» وی افزود: «اگر اینها [سران دول عربی] در کنفرانس فاس به اهداف امریکا جامۀ عمل بپوشانند و اسرائیل را به رسمیت بشناسند، مرحلۀ جدیدی در مبارزات ما آغاز میشود و ما تلاش میکنیم که این توطئۀ خطرناک را در هم بشکنیم.»[۲۵] همچنین وزارت خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای شدیداللحن، ضمن تقبیح این کنفرانس، دربارۀ عواقب شناسایی اسرائیل از طرف کشورهای عرب هشدار داد. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران، ضمن محکوم نمودن طرحهای خائنانۀ کمپ دیویدی و هر طرح سازشکارانۀ دیگری که بهنحوی از انحا متضمن شناسایی رژیم صهیونیستی باشد، اعلام میدارد که قرار گرفتن این طرحهای امریکایی در دستور کار کنفرانس سران عرب در فاس، انحرافی بزرگ از آرمان مقدس فلسطین و مبارزات تاریخی امت مسلمان و عرب منطقه بوده و پیروزی بزرگی برای استکبار جهانی به سرکردگی امریکا میباشد. جمهوری اسلامی ایران یک بار دیگر ضمن تذکر به سران مرتجع که ممکن است از سرنوشت سادات معدوم عبرت نگرفته و هنوز در پی شناسایی اسرائیل غاصب باشند، سخنان امام امت، خمینی بزرگ را تکرار میکند که آنها [که] میخواهند اسرائیل را به رسمیت بشناسند، بترسند از روزی که ملت ما ارتش و سپاه ما برای تأدیبشان احساس تکلیف کنند.»[۲۶]
گزارش- 222
احمد عزیزی قائم مقام وزیر امور خارجه که در رأس هیئتی به سوریه رفته بود به تهران بازگشت. وی در گفتوگویی دربارۀ نتایج سفرش به سوریه گفت: در این سفر با رئیسجمهوری، وزیر امور خارجه و معاون نخستوزیر سوریه و چند تن از رهبران فلسطین ملاقات کردیم و شرایط خطرناک منطقه و پیامدهای تجاوز صهیونیستها مورد بررسی قرار گرفت. وی افزود: ما ضمن تشریح نقطهنظرات جمهوری اسلامی ایران، تأکید کردیم که اسرائیل از تهاجم باز نخواهد ایستاد و راهحل سیاسی و امتیاز دادن به اسرائیل، نتیجهای جز شکست مبارزات و گستاخی صهیونیستها نخواهد داشت. آقای عزیزی در مورد مواضع سوریه و رهبران گروههای فلسطینی درباره تداوم مبارزه با اسرائیل گفت: درمقابل، برادران سوری همانگونه که ما انتظار داشتیم، از ثبات در مواضع خود و تداوم مبارزه بر علیه اسرائیل، ما را مطمئن کردند. برادران فلسطینی نیز اعلام کردند که علیرغم همۀ ظلمهایی که اخیراً به آنان شده است، در عزم و اعتقادشان برای مبارزه با اسرائیل راسختر شدهاند و تأکید کردند که به مبارزات قهرآمیز خود با اسرائیل با تمام توان ادامه خواهند داد.[۲۷]
گزارش- 223
امروز دوازدهمین کنفرانس سران کشورهای عربی در شهر فاسِ مراکش تشکیل شد.[۲۸] عمدهترین موضوعی که در دستور کار کنفرانس سران کشورهای عرب قرار دارد، طرح جدید ریگان برای خاورمیانه است که در آن به رسمیت شناختن عمومی اسرائیل از طرف اعراب پیشبینی شده است. شامگاه امروز صدامحسین که ـ اعلام شده بود در کنفرانس شرکت نمیکند ـ بهطور غیرمنتظره وارد فاس شد و حسن، شاه مراکش از او استقبال کرد.[۲۹] عراق قبلاً اعلام کرده بود که صدام در این کنفرانس شرکت نخواهد کرد و یک هیئت به ریاست طه یاسین رمضان معاون صدام، عازم فاس خواهد شد.[۳۰] خبرگزاری آسوشیتدپرس که این خبر را اعلام کرد به نقل از برخی منابع شرکتکننده در کنفرانس گزارش داد که جنگ عراق علیه ایران یکی از موضوعات مورد بحث کنفرانس خواهد بود و انتظار میرود صدام در جریان کنفرانس از دیگر کشورهای عربی تقاضای کمکهای نظامی و مالی کند.[۳۱] خبرگزاری عراق پیش از این گزارش داده بود که طه یاسین رمضان عضو شورای فرماندهی انقلاب عراق و معاون نخستوزیر این کشور که ریاست هیئت کارشناسی عراق در کنفرانس فاس را به عهده دارد، جداگانه با شاه اردن، رئیسجمهور یمن شمالی، امیر کویت و رئیس امارات متحدۀ عربی دیدار و با آنان دربارۀ موضوعات مورد علاقه گفتوگو کرده است. در این دیدارها طارق عزیز عضو شورای فرماندهی انقلاب عراق و معاون نخست وزیر، نعیم حداد رئیس مجلس و سعدون حمادی وزیر امور خارجه ـ که طه یاسین رمضان را در این کنفرانس همراهی میکنند ـ نیز شرکت داشتند.[۳۲]
گزارش- 224
به گزارش خبرگزاری فرانسه از ابوظبی، امروز طالب ابراهیمی وزیر امور خارجۀ الجزایر، پس از سفر به تهران به امارات رفت و با شیخ خلیفهبن زاید ولیعهد امارات متحدۀ عربی دیدار و تلاشهای الجزایر برای پایان دادن به جنگ عراق و ایران را برای وی تشریح کرد. در این دیدار استقرار صلح و ثبات در منطقۀ خلیج (فارس) نیز بررسی شد.[۳۳]
گزارش- 225
امروز دادگاه رسیدگی به شش تن از همدستان صادق قطبزاده به جرم توطئۀ براندازی نظام جمهوری اسلامی و اقدام برای ترور امام خمینی، در دادگاه انقلاب ارتش به ریاست حجتالاسلام محمدی ریشهری برگزار شد. در این جلسه ابتدا دادستان به متهمان، سرهنگ سیدقاسم حسینی، سرهنگ جواد نجفی، سرهنگ بازنشسته محمود زرینخامه، مسعود ریاضی، مهدی زارع و شاپور پژوهنده، تفهیم اتهام کرد و سپس مهدی زارع با افشای برخی فعالیتهای گروه برانداز، اتهام شرکت در توطئه را پذیرفت. با پایان یافتن وقت دادرسی، ادامۀ برگزاری دادگاه به جلسۀ بعد (17/6/1361) موکول شد.[۳۴]
ضمیمۀ گزارش 225 متن گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از دادگاه امروز به این شرح است: «دادگاه شش تن دیگر از همکاران صادق قطبزاده که متهم به توطئه جهت براندازی جمهوری اسلامی و ترور امام امت میباشند، صبح امروز به ریاست حجتالاسلام محمدی ریشهری حاکم شرع و رییس دادگاههای انقلاب ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز به کار کرد. جلسه در ساعت 10 بامداد، با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید رسمیت یافت و آنگاه دادستان انقلاب ارتش، متن کیفرخواست متهمان به اسامی سرهنگ سیدقاسم حسینی ، سرهنگ جواد نجفی، سرهنگ بازنشسته محمود زرینخامه، مسعود ریاضی، مهدی زارع و شاپور پژوهنده را قرائت کرد. متن کیفرخواست متهمین [به این شرح است:] ملت قهرمان و شهیدپرور ایران که دعوت الهی امام امت را لبیک گفته و در راه تحقق بخشیدن به مقاصد اسلامی و انسانی رهبر عظیمالشأن خویش، آمادۀ هرگونه فداکاری و جانبازی است، از تجربیات گذشته درس آموزندهای گرفته و پس از پیروزی نهضت مقدس اسلامی خویش، در پرتو عنایات ربّانی، هرگونه توطئهای را نقش بر آب ساخته و به کسانی که بخواهند نیات خود را بر ارادۀ او تحمیل کنند، مهلت نخواهد داد. در پی کشف توطئۀ براندازی نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای به شهادت رسانیدن رهبر بزرگوار و تسلیمناپذیر انقلاب، معلوم شد که نامبردگان هریک، بهنحوی در این طرح خائنانه دخالت داشتهاند که اقدام به بازداشت مشارالیهم گردید. اتهامات و میزان شرکت هریک به شرح زیر است: اتهامات سرهنگ سیدقاسم حسینی الف) شرکت در توطئۀ براندازی بهعنوان درست کردن اوضاع و بازگرداندن متخصصها. ب) وارد کردن مهدی زارع در گروه و معرفی وی بهعنوان رابط گروه نظامی با قطبزاده. لازم به یادآوری است که مشارالیه خود را نمایندۀ یک گروه نظامی معرفی کرده است. ج) درخواست و دریافت کوپن و یک میلیون ریال پول بهوسیلۀ زارع از قطبزاده. د) دعوت و معرفی سرهنگ زرینخامه بهعنوان نمایندۀ گروه نظامی خود به قطبزاده. ﻫ) شرکت در جلسات متعدد و گفتوگو راجع به جزئیات طرح براندازی و تماس با رئیس شبکۀ نظامی قطبزاده در دفتر اداری خود. و) ارتباط با آریانا توسط مسعود مشایخی (به استناد 20 برگ از اوراق پرونده). اتهامات سرهنگ جواد نجفی الف) شرکت در توطئۀ براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران. ب) شرکت در جلسات متعدد با حضور حسینی، زارع و قطبزاده در دفتر کار حسینی. ج) خروج غیرقانونی ارز از کشور و تهیۀ شمش طلا از راه غیرمجاز. اتهامات سرهنگ بازنشسته محمود زرینخامه الف) شرکت در توطئه و حضور در جلسات متعدد گروه. ب) مسئول هماهنگکنندۀ طرح براندازی با دو گروه نظامی. ج) قصد تخریب و انفجار مراکز مهم از قبیل رادیو تلویزیون، پادگانها، کمیتهها، فرودگاه و استفاده از نیروی متخصص در این جهت. ضمناً مشارٌالیه از نام مستعار محمودی استفاده میکرده است. اتهامات مسعود ریاضی الف) شرکت در جلسهای با قطبزاده و صحبت پیرامون پیاده نمودن جمهوری اسلامی واقعی و تأیید نظریات قطبزاده. ب) جلب سرهنگ قاسم حسینی به گروه جهت همکاری. ج) آگاهی از تماسها و روابط سرهنگ قاسم حسینی با قطبزاده و تا حدودی با دیگر اعضا و اینکه قطبزاده نیز آنها را در جریان کامل براندازی گذارده است. اتهامات مهدی زارع الف) شرکت در توطئه. ب) معرفی گروه نظامی به قطبزاده. ج) مطرح نمودن جزئیات طرح برای سرهنگ حسینی و ایفای نقش رابط بین قطبزاده و گروه سرهنگ حسینی و پرداخت یک میلیون ریال مأخوذه از قطبزاده به سرهنگ حسینی. د) شرکت متعدد در جلسات در مکانهای مختلف. ﻫ) برقراری رابطه با آریانا به وسیلۀ مسعود مشایخی. و) داشتن رابطه با شبکۀ براندازی رضازاده به وسیلۀ عبدالله ملکپور. اتهامات شاپور پژوهنده الف) کمک به طرح براندازی. ب) قرار دادن شرکت خود در اختیار کودتاچیان، جهت برگزاری جلسات گروه و دادن اجازۀ استفاده از تلفن شرکت جهت تماسهای گروه. ج) ارتباط با آریانا به وسیلۀ مسعود مشایخی. د) کمک مالی به مسعود مشایخی جهت فعالیتهای ضدانقلابی. دفاعیات مهدی زارع بر اساس همین گزارش، پس از قرائت کیفرخواست، مهدی زارع به دفاع از خود پرداخت. وی در آغاز گفت: علیرغم تصوراتی که من قبل از دستگیری داشتم، زندان برایم یک دانشگاه بود و رفتار مسئولین زندان با زندانیها همچون رفتار یک برادر روحانی است. من در زندان جملهای از امام دیدم که ایشان فرموده بودند، زندان باید دانشگاه باشد و برای من به حق چنین بود. زارع سپس در رابطه با اتهامات خود گفت: مدتها پیش یک شب من به اتفاق دیگر اعضای خانوادهام برای صرف شام به یک رستوران رفته بودیم که در آنجا شهریار ملکی را که زمانی کارمند من بود، دیدم و او مرا برای فردای آنروز به دفتر کار خود دعوت کرد. من از او پرسیدم که جریان چیست؟ وی پاسخ داد که ما برای آقای قطبزاده فعالیت انتخاباتی میکنیم و شما هم بیایید از نزدیک آشنا شوید. این خواهش او بهصورتی بود که من نتوانستم رد کنم. یک روز من به دفتر شهریار ملکی رفتم و مشایخی را در آنجا دیدم و بدینشکل با صادق قطبزاده آشنا شدم. بعد از تمام شدن انتخابات نیز گذشته از دو یا سه جلسۀ دیگر، با ایشان برخوردی نداشتم. این جریانات گذشت، تا اینکه روزی، صبح زود بود که سرهنگ قاسم حسینی به من تلفن کرد و از من خواستند که به محل کارشان بروم، به مجرد اینکه در دفتر کار او حاضر شدم، به من گفت: قطبزاده به قدرت میرسد و تو مرا با او آشنا کن. من پاسخ دادم که سالهاست که قطبزاده را ندیدهام و هیچ آدرس و شمارۀ تلفنی هم از او ندارم. در دفتر سرهنگ قاسم حسینی بودیم که ایشان تلفن قطبزاده را از یکی از آشنایان خود به نام ریاضی گرفتند و به من دادند، من به آقای قطبزاده تلفن کردم و گفتم که میخواهم با شما ملاقات کنم. چند روز بعد به منزل آقای قطبزاده رفتم و جریان را برای او تعریف کردم. در این ملاقات آقای قطبزاده ضمن صحبتهای خود، ایرادهایی به مسائل مملکتی گرفتند و مطالبی در مورد به خطر افتادن جان امام گفتند. من بلافاصله پرسیدم که در این مورد چه میکنید؟ که او پاسخ داد در یکی از کاخها از ایشان محافظت میکنیم. در مورد ملاقات با سرهنگ قاسم حسینی نیز ایشان گفتند که اشکالی ندارد و پس از این مجدداً به محل کار سرهنگ حسینی رفتم و گفتم که آقای قطبزاده موافقت کردهاند که شما با او ملاقات کنید و بعدازظهر آن روز به اتفاق سرهنگ نجفی و سرهنگ حسینی به منزل آقای قطبزاده رفتیم. در آنجا صحبتهایی شد که خیلی علمی بود و از سطح فهم من خیلی بالاتر بود. قرار شد که سرهنگ حسینی در مورد قبول، یا ردّ برنامه (اصلاح انقلاب) بعداً به ایشان پاسخ دهند. پس از این جریانات، یک روز در دفتر آقای پژوهنده بودیم که سرهنگ حسینی، سرهنگ زرینخامه را به نام آقای محمودی به من معرفی کردند و گفتند ایشان را ببرید تا با نمایندۀ نظامی آقای قطبزاده ملاقات کند. فردای آن روز به اتفاق آقای سرهنگ زرینخامه به منزل قطبزاده رفتیم و در آنجا آقایی که به نام تقی معرفی شد، حضور داشت. آقای تقی در این ملاقات از تخصص سرهنگ زرینخامه تعریف و تحسین کرد و شمارۀ تلفن او را نیز اخذ کرد و قرار شد که تقی عصر آن روز به دفتر آقای پژوهنده آمده و با سرهنگ حسینی تماس بگیرد. فردای آن روز بود که سرهنگ حسینی به من گفت که این جریانات خرج دارد و من پاسخ دادم که موضوع را به قطبزاده خواهم گفت، بعداً من به قطبزاده تلفن کردم و مسئله را با او در میان گذاشتم. ... که قرار شد من به آنجا بروم. بعد از مراجعه به منزل، آقای قطبزاده مبلغ 500 هزار تومان به من داد و فردای آن روز به سرهنگ حسینی تلفن کردم و گفتم که امانتی شما حاضر است. فردای روز بعد، طبق قرار به دفتر پژوهنده رفتم و از آنجا با سرهنگ حسینی رفتیم بیرون و در راه من خواستم پول را به او بدهم که گفت 100 هزار تومان کافی است، در ضمن سه دسته کوپن بنزین هم قطبزاده داده بود که همان شب به آقایان دادم. من 100 هزار تومان از پولها را به سرهنگ حسینی دادم و 100 هزار تومان آن را برای خود نگه داشتم و بقیه را در منزل گذاشتم. در اینجا حجتالاسلام ریشهری از متهم خواست مواردی از کیفرخواست را که مورد قبولش نیست، بیان کند و زارع در پاسخ گفت: من امروز اتهام شرکت در توطئه را قبول دارم، ولی در مورد داشتن رابطه با آریانا کلاً مسئله را رد میکنم. سپس حجتالاسلام ریشهری خطاب به متهم گفت: مسائلی که شما در پرونده مطرح کردهاید، دلالت بر این میکند که شما قبلاً هم به شرکت داشتن در این توطئه اعتراف کردهاید، برای نمونه شما به نقل از آقای قطبزاده گفتهاید که با پول هم که باشد، باید افسران را آماده کرد که از بذل جانشان برای مقابله با مخالفین دریغ نکنند. در قسمتی دیگر از پرونده باز به نقل از قطبزاده گفتهاید، شورایی به نام شورای اصلاح انقلاب درخواست خواهیم کرد که مسیر انقلاب را دوباره به اول آن برگردانیم و کشورهای خارج مثل امریکا نیز با ما موافقت خواهند کرد، چون نمایندگانش بهطور مستقیم و غیرمستقیم با ما تماس گرفته و آمادگی خود را اعلام داشتهاند.
مهدی زارع در توضیح مسئله فوقالذکر اظهار داشت: ایشان (قطبزاده) نهتنها امریکا را عنوان کردند، بلکه گفتند که من اگر بخواهم، مخارج جنگ را با گردنکلفتی از تمام شیخنشینها خواهم گرفت و حتی میگفت، من لبنان را نیز خواهم گرفت. از موضع قدرت میگفتند که امریکا نیز مرا قبول دارد. در مورد تماسهای مستقیم و غیرمستقیم با امریکا نیز مسئله گویا به این صورت بود که دو روزنامهنگار که برای بازدید از جنگ آمده بودند، با آقای قطبزاده هم تماسهایی گرفتند.
آنگاه صادق قطبزاده در مورد این مسئله گفت: دو خبرنگار که یکی از آنها امریکایی و یک تن دیگر انگلیسی بود، به ملاقات من آمدند، ولی من کلامی در مورد نماینده نگفتهام. پس از صحبت صادق قطبزاده، برادر ریشهری بار دیگر قسمتهایی از پروندۀ زارع را قرائت کرد که بر طبق آنها وی از قول قطبزاده گفته است، امریکا نیز با ما موافقت خواهد داشت، چون نمایندگانش بهطور مستقیم و غیرمستقیم با من تماس گرفته و آمادگی خود را به من اعلام داشتهاند و من به مجرد اینکه به قدرت رسیدم با کشور شوروی قطع رابطه خواهم کرد و به امریکا هم گفتهام که من به مدت چهارماه با شما روابط دیپلماسی و دوستانه برقرار نخواهم کرد. آنگاه متهم در این مورد گفت: ممکن است که من در این مورد اشتباه کرده و روزنامهنگار را نماینده نوشته باشم. در اینجا حجتالاسلام ریشهری گفت: شما نوشتهاید که آمادگی خود را اعلام کردند، روزنامهنگار که نمیتواند آمادگی اعلام کند. در صفحۀ دیگری از پرونده نیز مطرح کردهاید که ... سرهنگ حسینی پرسید: تضمین خارجی دارید؟ و ایشان (قطبزاده) گفت: بله، همه نوع تضمین داریم. متهم گفت: سرهنگ حسینی از قطبزاده سؤال کرد که شما میخواهید نقش محلل را بازی کنید که قطبزاده شدیداً عصبانی شد و مسئله را رد کرد. برادر ریشهری گفت: شما در پرونده گفتهاید: ... قطبزاده عصبانی شد و گفت جداً از این شوخیها خوشم نمیآید، شما فکر میکنید که امریکا قدرتی است و من امریکا را مجبور کردهام که نمایندگانش را نزد من بفرستد. برادر ریشهری اضافه کرد: شما همچنین در پرونده به نقل از صادق قطبزاده گفتهاید که اگر رضا پهلوی ثروتها را برگرداند، میتواند به ایران برگردد. در این مورد توضیح دهید. متهم پاسخ داد: آقای قطبزاده گفت که حتی اگر رضا پهلوی هم اموال پدرش را بازگرداند، میتواند به اینجا آمده و فعالیت سیاسی بکند. حجتالاسلام ریشهری آنگاه از زارع خواست، در مورد ارتباط خود با گروه رضازاده و اعلامیههایی که سرهنگ عبدالملکپور به شما داد توضیح دهید. متهم گفت: عبدالملکپور با من نسبت خانوادگی داشت. او چندبار اعلامیههایی که مربوط به ارتش ملی ایران بود را برای من آورد، ولی من به واسطۀ حرف یکی دیگر از دوستان به نام سرهنگ توکلی که گفته بود اینها با بختیار رابطه دارند، آنها را سوزاندم. من کوچکترین رابطهای با این گروه نداشتهام. سپس برادر ریشهری خطاب به متهم گفت: شما در پرونده به نقل از مشایخی مطرح کردهاید که تماسهای بینالمللی برقرار شده و از خارج قول همه نوع کمک و مساعدت داده شده است، اما باید از بازار داخل هم مقداری پول برای برنامه تهیه شود. متهم در توضیح مسئله گفت: مشایخی اخاذی میکرد و میگفت که تجار ایران هم باید به او کمک کنند. با تمام شدن دفاعیات مهدی زارع، دادگاه به کار خود پایان داد و جلسۀ بعدی به روز چهارشنبه موکول شد.»[۳۵]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/06/15
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه"، شماره 171، 16/6/1361، ص 2، اهواز ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 15/6/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/6/1361، ص 19.
- ↑ سند شماره 105549 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: "اطلاعات هفتگی"، بولتن ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اطلاعات عملیات، شماره 35، 22/6/1361، ص 3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 16/6/1361، ص 16، خبرگزاری جمهوری اسلامی؛ وـ مأخذ 2، ص20.
- ↑ سند شماره 72170 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه، به تهران فرماندهی، 16/6/1361.
- ↑ سند شماره 72176 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه 5، به فرماندهی کل، 16/6/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه" شماره 172، 17/6/1361، ص 17، ارومیه ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 16/6/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 17/6/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 38438 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: فرماندهی ستاد مرکزی، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منطقه 10، شماره 105، 15/6/1361، ص 3.
- ↑ همان.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه" شماره 173، 18/6/1361، ص 11، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 17/6/1361؛ وـ مأخذ 10، ص 5.
- ↑ مأخذ 10، ص 4.
- ↑ همان، ص 5.
- ↑ همان، ص 4.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه" شماره 173، 18/6/1361، ص 11، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 17/6/1361؛ وـ مأخذ 10، ص 6.
- ↑ مأخذ 10، ص 4.
- ↑ همان، ص 5.
- ↑ همان.
- ↑ مأخذ 1، صص 7 ـ 9، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 15/6/1361.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 16/6/1361، ص 8.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 16/6/1361، ص 14.
- ↑ مأخذ 1، صص 7 ـ 9، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 15/6/1361.
- ↑ سند شماره 113108 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه گزارشهای روزانه سپاه، 5/7/1361.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 17/6/1361، ص 12.
- ↑ مأخذ 20، ص 12.
- ↑ مأخذ 2، ص 18.
- ↑ مأخذ 20، ص 12.
- ↑ مأخذ 1، ص 6، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 15/6/1361.
- ↑ مأخذ 7، ص 34، فاس ـ خبرگزاری آسوشیتدپرس، 16/6/1361.
- ↑ مأخذ 24، ص 3؛ وـ مأخذ 2، ص 2؛ وـ مأخذ 21، ص 16.
- ↑ مأخذ 7، ص 34، فاس ـ خبرگزاری آسوشیتدپرس، 16/6/1361.
- ↑ مأخذ 1، ص 5، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 15/6/1361.
- ↑ مأخذ 1، صص 4 و 5، ابوظبی، 15/6/1361.
- ↑ مأخذ 21، ص 2.
- ↑ مأخذ 20، ص 11.