1361.06.06
روزشمار جنگ سال 1361 1361.06.06 | |
---|---|
نامهای دیگر | شش شهریور |
تاریخ شمسی | 1361.06.06 |
تاریخ میلادی | 28 اوت 1982 |
تاریخ قمری | 8 ذیقعده 1402 |
گزارش- 84
گلولهباران شهرهای مرزی ایران به دست ارتش عراق که باعث کشته و زخمی شدن مردم غیرنظامی میشود، استراتژی تعقیب متجاوز را برای ایران الزامآور کرده است. در پی گلولهباران شهر مهران بهوسیلة توپخانههای ارتش عراق، فرماندار مهران از رزمندگان اسلام خواست تا برای خاموش کردن آتش توپخانۀ ارتش عراق، نیروهای دشمن را داخل خاک این کشور نابود کنند. حائری فرماندار مهران در مصاحبهای اعلام کرد که نیروهای عراقی از ارتفاعات مرزی 343 و 363، کنجانچم و بهرامآباد در خاک ایران و از شهرهای بدره و زرباطیه در خاک عراق، همهروزه با انواع سلاحهای سبک و سنگین شهر مهران را گلولهباران میکنند. به گفته حائری، برای خاموش کردن آتش دشمن بر روی شهر مهران، رزمندگان اسلام چارهای جز رفتن به داخل خاک عراق و راندن نیروهای دشمن در شهرهای بدره و زرباطیه را نخواهند داشت.[۱] علاوهبراین، توپخانۀ سنگین ارتش عراق امروز نیز شهر آبادان را گلولهباران کرد که براثر آن، 14 تن از مردم مجروح شدند، 8 منزل مسکونی و 2 مغازه هم ویران شد.[۲]
گزارش- 85
در پی شکستهای متعدد ارتش عراق در جبهههای جنگ، بهویژه پس از عملیات رمضان، موج پناهندگی نیروهای نظامی و مردم عراق به ایران افزایش یافت. ستاد منطقۀ هفت سپاه پاسداران مستقر در کرمانشاه اعلام کردکه از 25 مرداد 1361 تا 6 شهریور 1361، هر روز بهطور متوسط بین 10 تا 20 نفر از مردم مسلمان عراق از طریق نقطۀ مرزی دروله (30 کیلومتری غرب پاوه) وارد ایران شدهاند و درخواست پناهندگی کردهاند.[۳] علاوهبراین، دو تن از نیروهای نظامی عراق نیز با عبور از مرزهای شمال غرب ایران، خود را به نیروهای ایرانی مستقر در این مناطق تسلیم و تقاضای پناهندگی کردند.[۴] همچنین دو عراقی دیگر که یکی از آنها نظامی است پس از عبور از منطقۀ مرزی دشتآزادگان، خود را به نیروهای ایرانی تسلیم کردند.[۵]
گزارش- 86
امروز 78 تریلر حامل اسلحه، مهمات و سایر محمولههای مورد نیاز ارتش عراق از بندر "شعیبۀ" کویت به مقصد مندلی عراق حرکت کردند. گفته میشود یک تاجر ارمنی ـ عراقی نیز هشت تن گاز سمی از ایتالیا خریده و به کشور عراق فرستاده است.[۶]
گزارش- 87
امروز اقدامات گروههای مسلح غیرقانونی در شمال غرب کشور ادامه داشت و یکی از فرماندهان ارشد سپاه در استان کردستان در محور سرشت ـ پیرانشهر بهشهادت رسید. در مهاباد یک تن از پاسداران بومی شهر که درحال انجام وظیفه بود، از ناحیه سر هدف گلولة عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و به بیمارستان انتقال یافت. همچنین مسئول عملیات بخش عشایری سپاه مهاباد توسط عناصر مسلح غیرقانونی به شهادت رسید. در اقدامی دیگر، یکی از عناصر گروههای شورشی به یکی از پایگاههای نیروهای خودی در حومة مهاباد نفوذ کرد و نگهبان پایگاه را به شهادت رساند.[۷] اسفبارترین ضایعه اما شهادت ناصر کاظمی فرماندة سپاه پاسداران استان کردستان بود. وی که محبوبیت خاصی در میان مردم منطقه داشت و عملیاتهای متعددی را علیه نیروهای شورشی و ضدانقلاب طراحی، اجرا و فرماندهی کرده بود، در حین اجرای مأموریت برای طرحریزی عملیات قرارگاه حمزه در محور پیرانشهر ـ سردشت بهشهادت رسید.[۸]
گزارش- 88
در عملیات پاکسازی غرب شهرستان ارومیه 21 تن از افراد گروههای مسلح غیر قانونی کشته و 10 تن دیگر نیز زخمی شدند. فرماندهی قرارگاه حمزه، پس از عملیات یکم شهریور 1361 که در غرب ارومیه انجام شد، امروز نیز عملیاتی را با نام "آیتالله کاشانی" و با هدف پاکسازی شماری دیگر از روستاهای غرب ارومیه طرحریزی و اجرا کرد. نیروهای خودی، متشکل از سپاهی و ارتشی موفق شدند روستاهای "کورانه"، "اوجیتپه" و "خیران" را پاکسازی کنند. در این عملیات 21 تن از نیروهای ضد انقلاب که در این روستاها مستقر بودند کشته و 10 تن نیز زخمی شدند. در این عملیات 2 تن از نیروهای خودی نیز زخمی شدند.[۹] در بخش تکاب نیز نیروهای خودی با هدایت قرارگاه حمزۀ سیدالشهدا(ع)، روستاهای "گلتپه" و "چراغ ابدال" را از دست نیروهای حزب دمکرات و سازمان کومهله خارج و پاکسازی کردند. در این عملیات 12 تن از نیروهای مسلح غیرقانونی کشته، 5 تن زخمی و 20 تن دستگیر و 3 تن از نیروهای خودی نیز شهید یا زخمی شدند. همچنین بیش از 100 قبضه انواع اسلحه، مقدار فراوانی مواد منفجره، 2 دستگاه آمبولانس و یک جیپ نظامی که قبلاً به سرقت رفته بود، به دست نیروهای خودی افتاد. درمقابل، نیروهای شورشی و جداییطلب به یک مینیبوس حامل افراد محلی حمله کردند که براثر آن 3 تن از مردم روستا شهید و 6 تن نیز زخمی شدند.[۱۰]
گزارش- 89
درگیری میان نیروهای سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف کشور ادامه دارد و اعضای این گروه بر اساس استراتژی سازمان که توسط مسعود رجوی اعلام شده است، خط ترور پاسداران و مردم هوادار نظام را دنبال میکنند. 1ـ امروز در خیابانهای هدایت و طالقانی تهران دو تن از پاسداران انقلاب به دست عناصر سازمان مجاهدین خلق شهید شدند.[۱۱] 2ـ در یک درگیری چهار ساعته نیز یک خانۀ تیمی متعلق به سازمان مجاهدین خلق کشف شد. در این روز همچنین نیروهای سازمان مجاهدین خلق یکی از اعضای بسیج منطقۀ یک تهران را ربودند.[۱۲] 3ـ. عباس محلوجی از نویسندگان نشریۀ "صالحان سازنده" (ارگان کارگران حزب جمهوری اسلامی)، امروز به دست عناصر سازمان مجاهدین خلق شهید شد.[۱۳] 4ـ در جنگلهای "سرولات" جواهرده شهر رامسر نیروهای سپاه پاسداران، با یک گروه 9 نفری از اعضای سازمان مجاهدین خلق درگیر شدند. در این درگیری تمامی این افراد کشته شدند و از آنها مقادیری اسلحه و اسناد درونگروهی به دست آمد. 5ـ امروز در شهر رودسر، دکتر "محمدرضا جوشن املشی" نامزد چریکهای فدایی خلق برای مجلس خبرگان، دستگیر شد.[۱۴] 6ـ مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، در مصاحبهای با روزنامۀ لاکرووا چاپ پاریس، به تشریح اقدامات یکسالۀ این سازمان در ایران از جمله ترور دو هزار نفر از مردم، استراتژی آیندۀ سازمان برای مقابله با جمهوری اسلامی و چگونگی همکاری سازمان مجاهدین با گروههای مخالف ایران پرداخت. رجوی دربارۀ نتایج اقدامات یک سال گذشته سازمان مجاهدین خلق گفت: «در عرض یک سال ما موفق شدهایم رژیم [امام] خمینی را بی ثبات سازیم. این ما نبودیم که جنگ را شروع کردیم، بلکه جنگ به ما تحمیل شد. طی یک سال اخیر ثابت شد که امکان اینکه ما را از بین ببرند وجود ندارد و این در شرایطی ثابت شد که سرکوبی بی سابقهای بر ضد ما ادامه داشت.» وی درباره استراتژی آینده سازمان برای مقابله با جمهوری اسلامی گفت: «در حال حاضر ما وارد دومین مرحله استراتژیکی سقوط رژیم [امام] خمینی شدهایم. در مرحله اول فعالیت ما متوجه کادر رهبری رژیم بود و به اقرار خودشان 2 هزار نفر از کادر رهبری در عرض یک سال کشته شدند. در میان این عده، مسئولین سیاسی و مذهبی و رؤسای نظامی و رؤسای پلیس و مسئولین مستقیم سرکوبی رژیم وجود داشتند. ... مرحلة دوم عبارت خواهد بود از اقدامات و عملیاتی که عوامل مسئول سرکوبی رژیم را هدف قرار دهد. هدف، شکستن زنجیر سرکوب است تا اقدامات سیاسی و آزاد شدن قوای مردمی ممکن گردد. به این صورت تعداد زیادی از نمایندگان محلی[امام] خمینی از میان برداشته شدند، می توانیم از [آیت الله] صدوقی نماینده [امام] خمینی در مرکز کشور نام ببریم. ... بنابراین در حال حاضر مجریان سرکوب را هدف قرار میدهیم، یعنی سپاه پاسداران و عوامل محلی رژیم.» رجوی دربارۀ همکاری سازمان مجاهدین با گروههای مخالف حکومت ایران نیز گفت: «ما قبل از اینکه از ایران به فرانسه بیاییم، تشکیل شورای ملی مقاومت را اعلام کردیم و از آن موقع، اکثر قوای ملی و دمکراتیک به ما پیوستند که از میان آنها حزب دمکرات کردستان را میشود نام برد. به طوری که می شود گفت، شورای ملی مقاومت تقریباً نمایندگی اکثریت ملت ایران را به عهده دارد.» وی افزود: «در سطح بینالمللی نیز ما توسط 267 حزب و سندیکا و همچنین از جانب 1234 شخصیت در سطح عالی به رسمیت شناخته شدهایم که از میان احزاب میتوانیم از حزب کارگر انگلیس نام ببریم.»[۱۵]
گزارش- 90
به حکم دادگاه انقلاب اسلامی اسلامآباد، سه تن از اعضای چریکهای فدایی خلق (اقلیت) و سازمان مجاهدین خلق به جرم فعالیت در هستة نظامی، حملۀ مسلحانه به مراکز نظامی، شرکت در راهپیمایی مسلحانه و انتقال اسلحه و مهمات از باختران به تهران، به اعدام محکوم شدند.[۱۶]
گزارش- 91
آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس ایران، در دیدار با سفیر فلسطین (نمایندۀ سازمان آزادیبخش فلسطین در ایران) گفت، مبارزه با اسرئیل را تمام شده تلقی نمیکند. به گزارش روزنامۀ کیهان صلاح زواوی سفیر فلسطین در تهران، عصر امروز با حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، دیدار و گفتوگو کرد. در این دیدار در خصوص آیندۀ لبنان مشورت و تبادل نظر شد. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در این دیدار گفت: آنچه نبایستی در لبنان پیش آید، آمد. در این مرحله از توطئه، هرچند امپریالیسم، صهیونیسم و ارتجاع منطقه به آرمان فلسطین خیانت کردند، ولی نباید مأیوس شد و باید هرچه سریعتر حرکت جدیدی را آغاز کرد. رئیس مجلس سپس گفت: ما وظیفۀ مبارزه با اسرائیل را با یک عقبنشینی، تمامشده حساب نمیکنیم. ما نظرمان این بود که فلسطینیها در بیروت میماندند و مقاومت میکردند و همین مقاومت در پایان به نفع اسلام تمام میشد، ولی حالا مسئله لبنان مشکلتر شده است.[۱۷]
گزارش- 92
دکتر علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، پس از شرکت در سیزدهمین اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو کنفرانس اسلامی در نیجر، امروز به تهران بازگشت. وزیر خارجه در گفتوگویی با خبرنگار جمهوری اسلامی با اشاره به موفقیتآمیز بودن این سفر بر حضور ایران در مجامع بین المللی تأکید کرد. وی درباره نقش ایران در کنفرانس وزرای خارجه با اشاره به اصول پیشنهادی ایران به کنفرانس، لحاظ شدن مواردی نظیر تجدید نظر کشورهای اسلامی در روابط سیاسی با امریکا و طرح و بررسی نفوذ صهیونیسم و عوامل اسرائیل در قاره افریقا، در قطعنامه پایانی کنفرانس را از اثرات حضور هئیت ایرانی دانست. آقای ولایتی اظهار داشت: «اصول قابل ملاحظهای در زمینة مقابله با امریکا و اسرائیل، همبستگی اسلامی و مقابله با سازشکاریها و طرحهای ذلتبار، از سوی هیئت ایرانی به کنفرانس پیشنهاد شد که پس از طرح آنها در کمیتة سیاسی و سپس بررسی و تصویب این پیشنهادها و طرحهای سوریه و فلسطین در کمیتة فرعی، قسمت اعظم آنها در مجمع عمومی مرکب از وزرای خارجه و رؤسای هیئتهای نمایندگی نیز به تصویب رسید.» خبرگزاری جمهوری اسلامی در ادامة گزارش خود درباره دیدارهای دکتر ولایتی در سفر به گینه ـ در راه بازگشت به تهران ـ آورده است: «وزیر امور خارجه کشورمان و هیئت همراه طی اقامت خود در گینه با رئیسجمهوری، رئیس مجلس، وزیر خارجه و چند تن از وزرای این کشور دیدار و گفتوگو کرد. دراین دیدارها که توسعة روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت، دکتر ولایتی آمادگی همهجانبه جمهوری اسلامی ایران را جهت ارائه کمکهای فنی به ویژه در زمینه حفاری و صنعت نفت، مبادلات اقتصادی، پذیرش دانشجو در دانشگاه و حوزه علمیه و نیز اعزام مدرسین علوم اسلامی به گینه اعلام داشت. احمد سکوتوره رئیسجمهوری گینه در دیدار با دکتر ولایتی ضمن تشریح مبارزات مردم کشورش علیه استعمار فرانسه به تلاشهای سلطهجویانه استکبار جهانی در مقابله با مردم و انقلاب گینه اشاره کرد و به تعهد عمیق خود و ملتش به اسلام و سرنوشت مسلمانان تأکید نمود. وی همچنین اظهار امیدواری کرد تا جنگ عراق و ایران هرچه زودتر به پایان رسد.»[۱۸]
گزارش- 93
سیدمحمد غرضی وزیر نفت ایران که برای رایزنی دربارة لغو نشست وزیران خارجۀ کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در بغداد و نیز برای برخی موضوعات مربوط به نفت، به دوازده کشور افریقایی رفته بود، امروز پس از بازگشت به کشور، در مصاحبهای مطبوعاتی نتایج دیدارهای خود را بیان کرد. مهمترین موضوعهایی که در این مصاحبه مطرح شد، عبارتند از: بیاعتمادی مردم عراق به حکومت صدام، ناامنی در بغداد و در نتیجه، نامناسب بودن این شهر برای میزبانی از نشست وزیران خارجۀ کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، تلاش موفق ایران برای تداوم صدور نفت از خارک، سرپیچی عربستان، کویت و ونزوئلا از مصوبات اوپک، تکاپوی عربستان برای رهبری سازمان اوپک، تلاش ناموفق عربستان برای جذب خریداران نفت ایران. به گزارش روزنامه کیهان وزیر نفت دربارة اهداف این سفر گفت: «پیامهایی که از سوی رئیسجمهور برای سران کشورهای افریقایی ارسال شده بود، به آنها تسلیم شد. همچنین با اکثر شخصیتهای بزرگ افریقایی ملاقات و برای آنها تشریح شد که بهدلیل بیاعتمادی در مردم عراق و عدم کفایت در رهبری صدام، کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهدها در بغداد تشکیل نخواهد شد.» وی همچنین گفت: «وزرای خارجۀ این کشورها نیز در بغداد جمع نخواهند شد و این شکست بزرگی برای رژیم بعثی عراق است.» غرضی افزود: «در این سفر، عکسالعمل جمهوری اسلامی نسبت به سیاست غرب نشان داده شد و ما با حضور خود در اینگونه کشورها اعلام کردیم که دیگر اجازه نخواهیم داد تا صدام بهعنوان نمایندۀ عراق در صحنۀ سیاست حضور پیدا کند.» مهندس غرضی دربارۀ حفظ تولید نفت و صادرات آن در حین حملات دشمن نیز گفت: «وقتی جنگ بین ایران و عراق شروع شد، ابتدا این کمپانیهای نفتی بودند که میخواستند از مسئلۀ جنگ و منطقۀ جنگی بهرهبرداری کنند. دو سال است که جنگ تحمیلی علیه ایران ادامه دارد و همۀ هدف صدام این بود که به تأسیسات نفتی ایران خسارت وارد کند. بحمدالله در ایران قدرت تولید و مجموعۀ استعدادهای تولید توانستهاند کلیۀ مشکلات را برطرف نمایند. بهترین دلیل ما این است که بعد از پیروزی انقلاب، هیجده هزار مستشار امریکایی از صنعت نفت بیرون انداخته شده است و ما توانستهایم با ارادۀ خودمان چرخهای عظیم این صنعت را به حرکت درآوریم. بنابراین، جنگ نتوانسته برای ما مسئلهساز باشد و به خواست خدا تا به امروز هرجا مشکلی پیدا شده است نیروهای داخلی ما بلافاصله درصدد رفع آن برآمدهاند.» وزیر نفت سپس دربارة ایستادگی برخی اعضای سازمان اوپک دربرابر این سازمان افزود: «کشورهای پادشاهی همچون عربستان و شیخنشینهایی همچون کویت و تا حدودی ونزوئلا، در مقابل اوپک ایستادهاند و بهطورکلی به مصوبات اوپک تن نمیدهند. عربستان سعی دارد بازار اوپک را بهدنبال خود بکشاند و ما امیدواریم اوپک و سیاست آن کاملاًبه دست اعضای آن داده شود و انشاءالله صددرصد از سلطۀ غرب بیرون خواهد آمد.» وی در خصوص برنامه های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: «تمام سعی جمهوری اسلامی ایران در مسائل اقتصادی این بوده که از [کشوری] با صادرات تکمحصولی به [کشوری با] صادرات پرمحصولی تبدیل شود. در این صورت است که ما میتوانیم از تولیدات داخلی مملکت، ارز مورد نیاز کشورمان را تأمین کنیم و اگر چنانچه بنابه ضرورت و همچنین سیاست دولت بر این مبنا باشد که برای اجرای پروژهها از نفت بهره بگیرد، مسلماً اقدام خواهیم کرد.» وزیر نفت دربارۀ تهدیدهای عراق علیه ایران و اینکه صدام اعلام کرده است، جزیرۀ خارک را بمباران خواهد کرد، گفت: «این قبیل شانتاژها از سوی صدام تازه شروع نشده است. بنابراین، تمام این حرفها پوچ است و جواب صدام زمانی است که به فرمودۀ امام او باید راه انتحار را در پیش گیرد.» غرضی دربارۀ بازار نفت ایران گفت: «امریکا توسط عربستان سعودی مشتریان ایران را جذب کرد و دیدیم که بعد از مدتی مشتریان ایران دوباره جمع شدند و بهطورکلی وقتی که مجموعۀ انقلاب توانست از نظر نظامی جواب صدام را بدهد مشتریان ایران مجدداً برگشتند. مشکل اصلی این است که جنگ به چه صورت انجام شود. ما خوشبختانه مشکل بارگیری نداریم.» وی افزود: «چیزی که میتوانیم بگوییم این است که تمام تأسیسات اسلحهسازی فرانسه در اختیار عراق است و تمام کوشش محققین فرانسه مصروف تهیۀ سلاح برای عراق میشود، ولی با وجود این، تا کنون عراق موفقیت چندانی نداشته است. خداوند این امکان را به ما داده است که با دست خالی تجهیزات خود را دوباره بسازیم.»[۱۹] خبرگزاری فرانسه نیز گزارشی از مصاحبۀ مطبوعاتی وزیر نفت منتشر کرد که بیشتر شامل بخشهایی از گفتههای او دربارۀ حمله هوایی عراق به جزیره خارک و همکاری دولت فرانسه با عراق در انهدام این جزیره است که در منابع داخلی کمتر به آن اشاره شده است. در گزارش این خبرگزاری آمده است: «محمد غرضی وزیر نفت ایران، امروز اعتراف کرد که ترمینال نفتی جزیرۀ خارک بهوسیله هواپیماهای عراقی بمباران شده است. وی سپس فرانسه را متهم کرد که سلاحهای لازم برای این حمله را در اختیار عراق گذارده است. ... غرضی سپس افزود: فرانسه سلاحهای پیشرفته را در اختیار عراق قرار میدهد تا این کشور خارک را بمباران کند. فرانسه به عراق موشک میدهد؛ زیرا میداند چنانچه عراق صدام شکست بخورد، تمام سرمایهگذاریهای فرانسه در عراق بهوسیلۀ جمهوری اسلامی عراق مصادره خواهد شد. آنچه ما میتوانیم بگوییم این است که با اینکه تلاشهای کارشناسان فرانسوی بر روی بمباران خارک متمرکز شده است و با اینکه آنها از بعضی مخزنهای مشتعل نفت فیلمبرداری کردهاند، ولی تا کنون موفق نشدهاند. وزیر نفت ایران سپس اظهار عقیده کرد: تهدیدهای عراق چیز تازهای نیست و از آغاز جنگ شروع شده بود. وی همچنین بارگیری و صدور نفت خام ایران را از نقطۀ دیگری از جزیرة خارک ذکر کرد و افزود: ایران امکانات وسیعی در زمینۀ تولید و بارگیری در اختیار دارد.وی گفت: خارک یک وسیلۀ صدور نفت است و ما نفت خود را صادر میکنیم. بر اساس اظهارات مقامات عراق، جزیرة خارک دو بار در تاریخهای 18 و 25 اوت [27 مرداد و 3 شهریور] توسط عراق بمباران شد، اما محافل نفتی و صلاحیتدار لندن اعلام کردند صدور نفت ادامه داشته و تأسیسات خارک خسارات کلی و سنگین ندیدهاند. محمد غرضی از دادن توضیح و اطلاعات در زمینة میزان صدور نفت ایران یا بهای آن به دلایل جنگی خودداری کرد. وی همچنین از دادن پاسخ به سؤالی در مورد احتمال مسدود شدن تنگۀ هرمز توسط ایران به عنوان انتقام از عراق بر روی ناوگانهایی که به کشورهای منطقه میآیند، خودداری ورزید.»[۲۰]
گزارش- 94
نمایندگان هلال احمر سوریه و جمهوری عربی صحرا که به دعوت جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران و برای بازدید از خسارتهای جنگ عراق علیه ایران و نحوة رفتار ایران با اسیران عراقی، به ایران سفر کردهاند، امروز با دکتر "فیروزآبادی" سرپرست جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، ملاقات و گفتوگو کردند. دکتر فیروزآبادی دراین دیار با اشاره به پایبندی جمهوری اسلامی ایران به قوانین اسلام و حقوق بینالمللی در جنگ و رفتار با اسیران، به اقدامات عراق درنقض این موارد اشاره کرد و گفت: رژیم عراق با انهدام بیمارستانها، مراکز پزشکی، آمبولانسها و هلیکوپترهای امدادی هلال احمر، بهشهادترساندن امدادگران، بهاسارتگرفتن افراد غیرنظامی ـ ازجمله زنان، دختران و پیرمردان ـ و عدم ثبتنام از اسرا، آشکارا کنوانسیونهای ژنو ربارة رفتار با غیرنظامیان و اسرا را نادیده گرفته و برخلاف آنها عمل کردهاست و این درحالیاست که ایران در همة موارد مشابه، رفتاری اسلامی را برگزیدهاست. دراین دیدار نمایندة جمعیت هلال احمر سوریه ـ که روز گذشته نیز از کمپ اسیران عراقی در تهران بازید کرده و از نزدیک با آنان به گفتوگو پرداخته است ـ دربارة نحوة رفتار جمهوری اسلامی ایران با اسیران عراق گفت: «ما اسم این اردوگاهها را "اردوگاه اسرا" نمیگذاریم، بلکه این مکانها را مهمانخانه نامگذاری کرده و حاضر هستیم درمقابل تمامی جمعیتها ایستاده و بگوییم که هیچ دولت و جمعیتی نتوانستهاست با اسرا چنین رفتار خوبی داشتهباشد و صلیب سرخ جهانی حتماً باید این حقایق را بهگوش جهانیان برساند.» وی همچنین خواستار نظارت بر وضعیت اسیران ایرانی در عراق شد.[۲۱]
گزارش- 95
طه یاسین رمضان معاون نخستوزیر عراق، در مصاحبهای با روزنامۀ مصری الاخبار بدون اشاره به دلیل هجوم سراسری ارتش عراق به ایران و عملیاتهای بزرگ و پیروزمند ایران در بیرون راندن ارتش عراق از ایران، عقبنشینی نیروهای عراق از مناطق اشغالی ایران را به دلیل طمع نداشتن مقامات عراق به خاک ایران! عنوان کرد. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از خبرگزاری قطر، طه یاسین رمضان در این مصاحبه گفت: «عقبنشینی نیروهای عراقی از خاک ایران در اجرای آنچه که عراق در ابتدای جنگ مبنیبر عدم طمع به خاک ایران اعلام کرده بود، صورت گرفته است. وی تأکید کرد که تصمیم به عقبنشینی از خاک ایران، وحدت ملت عراق و اصرار آن به فداکاری را افزایش داده است. این اقدام تأثیر بسزایی در پشتیبانی افکار عمومی جهان از عراق داشته است.» رمضان سپس مدعی شد: «حملات اخیر ایران به مرز عراق، مانع از اتخاذ یک موضع مثبت از سوی عراق در مقابله با اشغال لبنان توسط اسرائیل شد.» وی از موضع دولت و ملت مصر در برابر عراق نیز ابراز رضایت کرد و افزود: «ملت مصر با داوطلب شدن در حقوق نیروهای عراقی، همبستگی خود را با عراق نشان داد.» طارق عزیز معاون نخستوزیر عراق نیز درمصاحبه با همین روزنامه گفت: «هدف ایران در جنگ علیه عراق، تقسیم عراق به چند کشور کوچک است، همچنانکه استعمار و اسرائیل آن را در جهان عرب به کار گرفتند.»[۲۲]
گزارش- 96
مالمیرکا وزیر خارجۀ کوبا که از دو روز پیش در بغداد بهسر میبرد، امروز با صدام دیدار کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، مالمیرکا در این دیدار پیام فیدل کاسترو رئیس کنونی جنبش عدم تعهد را به صدام تحویل داد. خبرگزاری فرانسه به نقل از خبرگزاری عراق با اعلام خبر این ملاقات، جملۀ کوتاهی از صدام حسین آورد که نتیجۀ جلسۀ وزیر خارجۀ کوبا را به تلویح بیان می کند. به گزارش خبرگزاری عراق، صدام حسین گفته است، عراق برای حفظ وحدت جنبش عدم تعهد و خدمت به منافع آن تلاش میکند.[۲۳]
گزارش- 97
امروز صبح محاکمۀ چهار تن دیگر از اعضای "شبکۀ براندازی" قطبزاده (نجات انقلاب اسلامی) در دادگاه انقلاب ارتش شروع شد. در این محاکمه، سیدمهدی مهدوی، جواد مناقبی، سیدعبدالرضا حجازی و احمد عباسی (داماد آقای شریعتمداری) در برابر اتهام همدستی با قطبزاده برای براندازی جمهوری اسلامی، به دفاع از خود پرداختند. در پایان دادگاه، متهمان تقاضای عفو کردند و دادگاه پس از شنیدن دفاعیات آنها، وارد شور شد. [۲۴] رادیو بی.بی.سی، در بررسی این دادرسی در بخش عربی خود گفت: محاکمۀ چهار تن از همدستان قطبزاده، امروز در تهران آغاز شد. این عده متهم هستند که در جریان توطئۀ براندازی رژیم جمهوری اسلامی با قطبزاده همکاری داشتهاند، مهدی مهدوی از نزدیکان آقای شریعتمداری، امروز در جلسۀ دادگاه با اعتراف به همدستی با قطبزاده، گفت که وی [خود مهدوی] مسئول تهیۀ پول مورد نیاز اجرای این توطئه از عربستان سعودی بوده است. عبدالرضا حجازی، جواد مناقبی و احمد عباسی (داماد آقای شریعتمداری) دیگر متهمین امروز بودند که به همدستی خود با صادق قطبزاده اعتراف کردند. قطبزاده که به همراه 44 تن از همدستانش در آوریل گذشته (فروردین و اردیبهشت 1361) دستگیر شده است در جلسۀ محاکمهاش که هفتۀ گذشته برگزار شد، اعتراف کرد که قصد داشته است با انفجار منزل آیتالله (امام) خمینی، رژیم ایران را سرنگون کند. رادیو بی.بی.سی سپس دربارۀ رابطۀ آقای شریعتمداری با سران این توطئه گفت: آیتالله شریعتمداری قبلاً اعتراف کرده است که از توطئه بااطلاع بوده است ولی موافقت خود را با اجرای این توطئه تکذیب کرد.[۲۵]
ضمیمه گزارش 87 ناصر کاظمی متولد 1335 در شهر تهران، در سال 1356 به جرم فعالیتهای سیاسی و آتش زدن پرچم امریکا دستگیر شد و همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی و براثر فشارهای داخلی به رژیم پهلوی، با بسیاری از زندانیان دیگر آزاد شد. در سال 1358، به عضویت سپاه درآمد و در اولین مأموریت سازمانی، برای فرونشاندن آشوبهای فرقهگرایانۀ خوزستان که با پشتیبانی و حمایت سازمان اطلاعات عراق، انجام میشد به آن استان اعزام شد و پس از پایان آن آشوبها، در خوزستان ماند. وی سپس به پیشنهاد شهید محمد بروجردی در 17 دی 1358 به پاوه رفت. در این زمان شهر پاوه با فعالیتهای گروههای تجزیهطلب مسلح، از جمله حزب دمکرات و کومهله، روزهای پرآشوبی را سپری میکرد، اوضاع شرایط امنیتی شهر و جادههای مواصلاتی پاوه به نحوی بود که غیر از هلیکوپتر، امکان ورود به شهر برای دیگر وسائل نقلیه میسر نبود. وی در آن روزهای بحرانی همزمان با تصدی مسئولیت روابط عمومی سپاه پاسداران، به سمت فرمانداری شهر منصوب شد و فعالیت خود را آغاز کرد و پس از مدت اندکی، فرماندۀ سپاه پاوه شد. او در مدت فعالیت خود موفق به سازماندهی نیروهای بومی و مردمی و پاکسازی راههای مواصلاتی جنوب پاوه و مناطق نوربان و قشلاق شد و در ادامه فعالیتهایش نیز موفق شد با طرحریزی و فرماندهی عملیاتهای متهورانه و با استفاده از افراد سازماندهی شدۀ محلی، منطقۀ باینگان در جنوب غرب پاوه را پاکسازی کند. کاظمی در خرداد 1359 مجروح شد و دو ماه دور از صحنههای عملیاتی بود. وی در بازگشت دوباره، با فرماندهی هوشمندانه، دقیق و حساب شده، موفق به پاکسازی مناطق نوسود، نودشه، نروی، نیسانه، کلهچنار و شمشی در نوار مرزی شد. موفقیتهای چشمگیر وی سبب شد تا پس از یکسال و نیم به فرماندهی سپاه کردستان در سنندج برگزیده شود و در زمان تصدی این مسئولیت نیز عملیاتهای موفق و مؤثرتری را برای پاکسازی مناطق حساسی همچون جادۀ بانه به سردشت، کامیاران به مریوان، تکاب به صائیندژ و آزادسازی شهر و سدّ بوکان انجام داد. وی به دلیل صبر و شکیبایی، مدارا و دوستی با مردم، عملیاتهای موفق علیه ضدانقلاب و رهانیدن مردم از قید و سلطۀ گروههای کومهله، دمکرات و... از چنان محبوبیتی در میان مردم کردستان برخوردار بود که بسیاری از مردم، نام ناصر را برای نوزادان خود انتخاب میکردند. دوستان و همرزمانش از او به عنوان فردی هوشمند، بصیر، شجاع، جدی، قاطع و دوستداشتنی یاد میکنند.[۲۶] ضمیمۀ گزارش 97 صبح امروز جلسۀ محاکمة چهارتن از همراهان صادق قطبزاده که متهم به شرکت در "شبکه براندازی" قطبزاده میباشند، در محل دادگاه انقلاب ارتش و به ریاست حجتالاسلام محمدی ریشهری تشکیل شد. متهمان پس از آنکه دادستان انقلاب ارتش متن کیفرخواست را خواند، به دفاع از خود پرداختند. سپس دادگاه با شنیدن آخرین دفاع متهمان، برای صدور رأی نهایی، وارد شور شد. جلسۀ دادگاه از ساعت 9 بامداد با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید آغاز شد. نخست دادستان ارتش متن کیفرخواست متهمان را به اسامی سیدمهدی مهدوی، جواد مناقبی، سیدعبدالرضا حجازی و احمد عباسی خواند. به گزارش روزنامه کیهان بر اساس این کیفرخواست، موارد اتهام هریک از متهمان چنین است: «الف. متهم ردیف اول، سیدمهدی مهدوی، فرزند سیدعبدالرسول، دارندۀ شناسنامۀ شمارة 13494، صادره از نجف. ب. متهم ردیف دوم، جواد مناقبی نوانی، فرزند محمد، دارندۀ شناسنامۀ شمارۀ 439، صادره از تهران. ج. متهم ردیف سوم، سید عبدالرضا حجازی، فرزند محمدطاهر، دارندۀ شناسنامۀ شمارۀ 662، صادره از شهرضا. د. متهم ردیف چهارم، احمد عباسی، فرزند موسی، دارندۀ شناسنامۀ شمارۀ 102، صادره از قم. موضوع اتهامات: اصلیترین اتهام متهمان این دادگاه اقدام علیه امنیت کشور و توطئه براندازی نظام تازهتأسیس جمهوری اسلامی ایران است. ازآنجاکه انقلاب شکوهمند اسلامی ملت مسلمان و شهیدپرور ایران، در برابر دیدگان حیرتزدۀ مزدوران شرق و غرب به پیش رفته و امدادهای غیبی حضرت حق، پیوسته این ملت از همه چیز گذشته را یاری میدهد و ازآنجاکه هدایت این نهضت عظیم که الحق پیامآور نجات تمام انسانهای روی زمین است، با روحانیت آگاه و مبارز و رهبری امام خمینی ـ مدظلهالعالی ـ است، خصم پلید در مقام مقابله با اسلام برآمده و از این رهگذر چند روحانینما را وسیلۀ حصول به اهداف خویش قرار داده است. اتهامات متهم ردیف اول، سیدمهدی مهدوی سیدمهدی مهدوی یکی از عوامل طرح توطئۀ خائنانهای است که غرض آن براندازی حکومت اسلامی منتخب ملت مسلمان ایران بوده است. آنچه که از ناحیۀ وی واقع شده بدین شرح میباشد: 1ـ مهدوی در توطئۀ براندازی شرکت داشته و به استناد اعترافات صریح خود او، بین قطبزاده و شریعتمداری بهعنوان رابط عمل میکرده است. 2ـ مشارالیه طی ملاقاتها و مذاکراتی چند با اعضای جامعۀ سوسیالیستها و سرمایهداران آلمان غربی، دربارۀ اوضاع ایران و نقش قطبزاده، اقدام به جلب کمکهای مادی از دشمنان اسلام کرده و در قسمتهای مختلف پرونده، اعترافات مشروحی دارد که در صورت نیاز عیناً در دادگاه قرائت خواهد شد. در این رابطه، با استناد به بخشهای دیگری از پرونده، وی با "ویل آلون" و "بورگه" اعضای حزب سوسیالیست آلمان نیز ملاقاتهایی داشته است. 3ـ مهدوی با حریری نمایندۀ مدنی در آلمان غربی، ملاقات کرده و ـ به زعم خود ـ پیرامون پیاده کردن جمهوری اسلامی واقعی در ایران گفتوگوهایی انجام داده است که مفاد پرونده گویای این مطلب است. 4ـ متهم بهمنظور تأمین بودجۀ مورد نیاز برای براندازی و دریافت میلیونها مارک از عربستان سعودی به آن کشور مسافرت کرده و به استناد اعترافات و اظهارات صریحش در دادگاه قطبزاده، قرار بر این میشود که ده میلیون مارک دریافتی از عربستان را برای اجرای عملیات براندازی به قطبزاده کمک کند. 5ـ مهدوی در راه حصول به هدف شوم و نامبارک توطئهگران، ابتدا مطرح میکند که با "ویلی برانت" و "اشمیت" ملاقات داشته و سپس ملاقات با برانت را دروغ اعلام و تأیید میکند که با اشمیت ملاقات داشته است. اعترافات وی در پروندهاش و اظهارات عباسی (متهم ردیف چهارم) ـ که فتوکپی آن در سه برگ ضمیمۀ پرونده میباشد ـ مستند این مطلب است. صفحات 40 و 69 پرونده حاکی است که چه قول و قرارهایی در ارتباط با چگونگی اجرای طرح و عملکرد شریعتمداری در این رابطه با وی گذاشته شده است. 6ـ متهم در پروندۀ خود صریحاً اعتراف کرده است که نیم میلیون تومان از شریعتمداری گرفته و به قطبزاده داده است. اظهارات قطبزاده و عباسی نیز در پروندههایشان با اعترافات وی موضوعاً هماهنگ است. اتهامات متهم ردیف دوم، جواد مناقبی سوابق بهدستآمده از سفارت امریکا در تهران نشان میدهد که متهم مزبور در جریان اوجگیری انقلاب شکوهمند ملت ایران، با دو امریکایی در مورد مسائل مربوط به انقلاب بحث و تبادل نظرهایی داشته است که بایستی در دادگاه عدل اسلامی به این موضوع دقیقاً رسیدگی شود. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که در رابطه با توطئۀ براندازی اخیر، مناقبی، به شرحی که ذیلاً به آن اشاره میشود شرکت داشته است: الف. شرکت در جلساتی با قطبزاده و مهدوی و بحث و مشورت پیرامون طرح قطبزاده و معرفی مهدوی به شریعتمداری به استناد صفحات مختلف پرونده. ب. شرکت در جلساتی با شریعتمداری و مهدوی و بحث پیرامون براندازی با استناد به صفحات مختلف پرونده. ج . اطلاع کامل از مسافرتهای مهدوی و اینکه به چه منظوری مسافرت میکند. به استناد صفحات مختلف پرونده. اتهامات متهم ردیف سوم، عبدالرضا حجازی در تعقیب توطئۀ قطبزاده معلوم شد که عبدالرضا حجازی نیز در آن شرکت داشته است و محرز گردید که اعمال ارتکابی وی به شرح زیر در دادگاه انقلاب اسلامی قابل طرح است: الف. سوابق موجود نشان میدهد که حجازی هنگام تحمل کیفر در رژیم طاغوت، برای رهایی از زندان، کتباً قول همکاری با ساواک را داده است. همچنین وی از براندازی آگاهی داشته و بهعنوان رابط بین قطبزاده و شریعتمداری عمل میکرده است. حجازی در روند اجرای توطئه کار را به جایی رسانده که با گرفتن استخاره و عنوان کردن اینکه آیۀ "انا فتحنا لک فتحا مبینا" آمده، در مقام تهییج و تحریک توطئهگران به انجام عمل ضداسلامیشان برآمده است. اظهارات قطبزاده دراینباره روشن و صریح میباشد، در صورت نیاز عین اوراق بازجویی در دادگاه قرائت خواهد شد. ب. تحقیقاتی که تا کنون در مورد نامبرده صورت گرفته و در اختیار دادگاه میباشد، نشان میدهد که وی از نظر اخلاقی نهتنها شایستگی پوشیدن لباس روحانیت را ندارد، بلکه به لحاظ شرعی باید به برخی از کارهای وی رسیدگی شود. اتهامات متهم ردیف چهارم، احمد عباسی در پی کشف توطئۀ براندازی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، معلوم شد که احمد عباسی در آن شرکت داشته که به همین دلیل، وی بازداشت شد و اتهاماتی به شرح زیر بر وی وارد است. الف. آگاهی کامل عباسی از جریان توطئه و شرکت در جلساتی با حضور مهدوی و مناقبی، به استناد اعترافات مشروح وی در پرونده. ب. اقدام و مشاوره جهت پیدا کردن منزلی برای شریعتمداری، سه روز قبل از اجرای طرح براندازی جهت حفاظت از او. ج. دریافت مبلغ نیم میلیون تومان از شریعتمداری و دادن آن به مهدوی. طبق اعترافات مهدوی و قطبزاده، مهدوی این مبلغ را به قطبزاده داده و مشارالیه در راه براندازی خرج کرده است. ریاست محترم دادگاه، با عنایت به اتهامات متهمان ردیف اول تا چهارم، تقاضا دارم به این اتهامات رسیدگی فرموده و حکم شرعی مورد تقاضا را دربارۀ هریک صادر فرمایید.» در ادامۀ گزارش روزنامه کیهان آمده که پس از قرائت متن کیفر خواست، متهمان ضمن پاسخگویی به پرسشهای حاکم شرع، از خود دفاع کردندکه گزیدههای مهم این بخش از محاکمه چنین است: «سیدمهدی مهدوی در پاسخ به اولین سؤال آقای ریشهری مبنی بر اینکه آیا شما مفاد کیفرخواست را قبول دارید یا نه؟ گفت: آنچه قطبزاده به من گفته بود، با آنچه بعد از دستگیری بنده مطرح شد، قابل قیاس نیست و به این کیفیت که آقای دادستان مسائل را مطرح کردند، من قبول ندارم. آنچه را که آقای قطبزاده مطرح کرده بود و من در رابطه با آن دو بار با آقای شریعتمداری صحبت کردم، هیچگاه باور نمیکردم. اینکه آقای دادستان فرمودند، اطلاع از براندازی، هیچ اینطور نیست. در مورد مسئلۀ رابط بودن بین آقای قطبزاده و شریعتمداری، من دو بار در ارتباط با آنچه که قطبزاده گفته بود با آقای شریعتمداری ملاقات کردم. دربارۀ ملاقات با اعضای سوسیالیستها من چنین چیزی مطرح نکردهام. در مورد مسئلۀ بورگه و ویل آلون بنده روز آخری که از آلمان میخواستم به بیروت بروم، با بورگه که قبلاً نیز منزل آقای قطبزاده وی را دیده بودم، ملاقات کردم و ویل آلون را نیز برای اولین بار دیدم و با ایشان ملاقات کردم. در مورد نمایندۀ مدنی، من نوشتهام، وقتی که با هوشمند برگشتیم به منزل او، شخصی به نام حریری را دیدم، در آنجا بود که او به من گفت که آن شخص از دوستان مدنی است و اضافه کرد: آیا مایل هستی که با مدنی ملاقات کنی؟ من پاسخ دادم: خیر. در مورد تأمین بودجه برای براندازی، همانگونه که در جلسۀ قبل گفتم، در صحبت بورگه و ویل آلون آنها میگفتند که باید کمکی به آقای قطبزاده بشود و مسئلۀ براندازی مطرح نبود. در مورد سفر به عربستان درست است و من به آنجا سفر کردهام. اینکه آقای دادستان فرمودند: من با ویلی برانت و اشمیت ملاقات کردهام، باید بگویم که با آقای هوشمند ـ از دوستان قطبزاده ـ به ملاقات اشمیت ـ که گویا یکی از ثروتمندان آلمان ـ است رفتیم که در آنجا صحبتهایی شد و در مورد ملاقات با ویلی برانت، من هنگام گفتوگو با شریعتمداری به ایشان گفتم که با برانت ملاقات کردهام، ولی این مطلب خلاف بوده و من از روی حب نفس این حرف را زده بودم.
صحنهای از دادگاه متهمان پرونده قطبزاده در دادگاه انقلاب ارتش به ریاست آقای ریشهری (نفر اول از سمت راست: صادق قطبزاده و نفر چهارم: سیدمهدی مهدوی است.) در مورد پرداخت نیم میلیون تومان به قطبزاده، مسئلهاینطور بوده است که آقای شریعتمداری توسط آقای عباسی پانصد هزار تومان برای خرید خانه برای من فرستادند که من به کیفیتی آن را به قطبزاده دادم. پس از دفاعیات مهدوی، دادستان انقلاب ارتش با اشاره به مطلب مندرج در پروندۀ مهدوی، از وی پرسید: شما در ملاقات با سیدکاظم شریعتمداری پیرامون چه مسائلی با ایشان صحبت کردید و میخواستید که وی چه حرکتی را تأیید کند؟ مهدوی پاسخ داد: مسئله اینطور با من مطرح شده بود که عدهای از مسئولین مملکتی دستگیر میشوند و مسئولین را تعویض میکنند و سپس شریعتمداری این تعویض و مسئولین جدید را تأیید بکند. مهدوی در پایان افزود: من هیچوقت حرفهای قطبزاده را باور نمیکردم و آنها را بلوف میدانستم. آنگاه حجتالاسلام ریشهری از قطبزاده سؤال پرسید: شما مهدوی را تا چه اندازه در جریان گذاشته بودید؟ قطبزاده پاسخ داد: این آقایان که با من در ارتباط بودهاند، حدود اطلاعاتشان از مسائل تا همین حد بوده که آقای مهدوی گفت. آنها از جزئیات برنامه و یا آن چیزی که من در نظر داشتم، اطلاعی نداشتند و من فقط کلیات را به آنها گفته بودم. مسئله به این صورت بود که من اعتقاد داشتم این جمهوری، جمهوری اسلامی واقعی نیست و باید تغییر کند. سپس حاکم شرع از مهدوی پرسید: آیا اظهارات آقای قطبزاده مورد قبول شما هست؟ مهدوی گفت: کل حرفهای ایشان را باور نمیکردم و آنها را بلوف میدانستم و در مورد مسئلۀ آقای شریعتمداری باید بگویم، من به ایشان گفتم: مسئله به این شکل است که میخواهند مسئولین را عوض کنند و شما باید بعداً تلگرامی بزنید که طی آن بخواهید تا به کسی آسیب نرسد؛ و به ایشان گفتم که شما باید سه روز قبل منزلتان را عوض کنید که آقای شریعتمداری مسئله را تأیید کرد. سپس آقای اتابکی (دادستان) گفت: تدارک نیروی مردمی، تدارک مالی، فتوای مجاز بودن عمل از طرف شریعتمداری، برکناری سران حکومت، استراحت کردن امام و کار به کار چیزی نداشتن، که در اعترافات شما موجود است، همه دال بر این میباشد که حرکت شما براندازی بوده است. آنگاه حجتالاسلام ریشهری از متهم پرسید: شما گفتید که با شریعتمداری رابطهای نداشتید، اما آیا امکان دارد کسی که با شما ارتباط ندارد، پانصد هزار تومان پول برای خرید منزل به شما بدهد؟ مهدوی پاسخ داد: لابد از خوشحالی این قضیه بوده، یا مثلاً میخواسته محبتی بکند. بههرحال این را باید از ایشان سؤال کرد. حاکم شرع سؤال پرسید: غیر از این پانصد هزار تومان، آیا وی مبلغ ده هزار تومان "عیدی" به شما و مناقبی داد یا خیر؟ مهدوی پاسخ داد: در ایام نوروز بود، پس از جلسه بهعنوان عیدی این مبلغ را دادند. آنگاه دادستان پرسید: آیا پرداخت این مبلغ به عنوان عیدی در گذشته نیز سابقه داشته؟ مهدوی پاسخ داد: خیر، سابقه نداشته. حجتالاسلام ریشهری در قسمتی دیگر از محاکمه از مهدوی پرسید: مسئلۀ گرفتن کمک مالی از عربستان چگونه مطرح شد؟ مهدوی پاسخ داد: مسئلۀ گرفتن کمک مالی از یکی از دوستان آقای قطبزاده که از امرای عربستان است بدین صورت بود که آقای شیبانی و آقای ویل آلون و بورگه به بیروت بیایند و به اتفاق به آنجا برویم. حاکم شرع پرسید: آیا شما به ویل آلون گفته بودید قطبزاده احتیاج به پول دارد؟ مهدوی گفت: آقای بورگه گفت که امیری هست که از دوستان آقای قطبزاده میباشد، برویم به عربستان از این آقا که اسمش امیر عبدالله است کمکی برای قطبزاده بگیریم! بعداً هم کشف شد که این آقای امیر عبدالله از مسئولین عربستان بوده است. پس از پایان دفاعیات سیدمهدی مهدوی، جواد مناقبی به دفاع از خود پرداخت. وی در آغاز گفت: مطالبی دربارة ارتباط من با لانة جاسوسی آمده که واقع آن بدین صورت است، بنده دوستی قدیمی دارم که ایشان روزی بیمار شده بودند و من به منظور عیادت از ایشان به منزلش رفتم. در آنجا دو جوان امریکایی که بهعنوان خبرنگار معرفی شدند نیز حضور داشتند. در آن جلسه آن دو شخص امریکایی از من سؤالاتی کردند که من نیز پاسخ دادم. البته مسئله به هیچ عنوان یک مصاحبه رسمی نبود. بنابراین، قضیه تنها یک گفتوگو بود و نه چیز دیگری. در مورد مسائل دیگر نیز آقای مهدوی به بنده مطالب مشخصی نگفتند و من هیچ رابطهای نداشتهام. حجتالاسلام ریشهری خطاب به مناقبی گفت: شما در پروندهتان به نقل از مهدوی گفتهاید که وی پس از بازگشت از سفر، آن را موفقیتآمیز خوانده و افزودهاید که طرحهای خارجی از اعتبار افتاده و اوضاع باید از داخل اصلاح شود و همه جا نسبت به شریعتمداری ابراز علاقه میکنند. در این مورد توضیح دهید. مناقبی در پاسخ گفت: من الآن تعبیرات ایشان را بهصورت کامل در خاطر ندارم، اما فکر میکنم مطلب ایشان در مجموع به نفع انقلاب بوده است. حجتالاسلام ریشهری گفت: شما در مورد ارتباط این مسائل با طرحهای باند بنیصدر و رجوی در خارج چه میفهمید؟ آیا این مطالب به نفع انقلاب بوده؟ مناقبی پاسخ داد: از این مسئله طور دیگری نیز میتوان استفاده کرد، اما منظور من همان بود که عرض کردم. حجتالاسلام ریشهری افزود: شما ارتباط این مسائل را با هم در نظر بگیرید، سفر به خارج، موفقیت این سفر؛ طرحهای خارج از کشور در رابطه با براندازی؛ نقش سلطنتطلبها، رجوی و بنیصدر؛ از اعتبار افتادن این طرحها؛ اصلاح اوضاع از داخل؛ همه جا نسبت به شریعتمداری ابراز علاقه کردن؛ از این مسائل چه استفادهای میشود؟ مناقبی پاسخ داد: مقصودمان براندازی نبوده و مطلب به همان نوعی است که قبلاً گفتم. پس از دفاعیات جواد مناقبی، عبدالرضا حجازی به دفاع از خود پرداخت. وی در مورد اتهام ذکر شده در کیفرخواست مبنی بر دادن قول کتبی به ساواک برای همکاری، گفت: من با رژیم طاغوت مدتها مبارزه داشتهام و این مورد که به من نسبت داده شده، به دور از حقیقت است. در مورد ارتباط با شریعتمداری نیز من آخرینبار که وی را دیدم در هفتۀ وحدت سال گذشته بود که در آن جلسه صحبت از آقای قطبزاده نیز به میان آمد. در آنجا گفته شد که وی علناً ابراز مخالفت میکند و من به شریعتمداری گفتم که تا به حال هیچ مورد خلاف شرعی از وی ندیدهام. همچنین به شریعتمداری گفتم که وی مایل به ملاقات با شماست، اما من از طرف شما به وی پاسخ دادهام که شما با افراد سیاسی ملاقاتی نمیکنید، که ایشان حرف مرا مورد تأیید قرار دادند. من از روزی که خود را معرفی کردم تا به حال، برای اولینبار است که کلمۀ براندازی به گوشم میرسد. آنگاه حجتالاسلام ریشهری با اشاره به بیان مواردی که عبدالرضا حجازی در سخنان خود بهصورت متناقض ذکر کرده است، از وی پرسید: آیا شما قبول دارید که آقای قطبزاده مسئله را با شما مطرح کرده بود؟ عبدالرضا حجازی پاسخ داد: خیر، من اطلاعی نداشتهام. پس از دفاعیات عبدالرضا حجازی احمد عباسی (داماد سیدکاظم شریعتمداری) درباره موارد اتهامی خود، گفت: بند اول اتهاماتی که در مورد من ذکر شده است، بیشتر مربوط میشود به ملاقات آقای مهدوی با سیدکاظم شریعتمداری. در اینباره باید بگویم در آن ملاقات، من کراراً برای امور مختلف از اتاق خارج میشدم، ولی تا آنجا که اطلاع دارم در آن جلسه مطلبی تحت عنوان کودتا یا براندازی مطرح نشده است. در مورد پیدا کردن منزل جدید برای آقای شریعتمداری، عنوان شده که ایشان سه روز قبل از ماجرا میبایستی به آنجا بروند، من در آن جلسه [محاکمه قطبزاده] گفتم، کسی که مرجع است معقول نیست از منزل خود خارج شود و همچنین در مورد دادن پول به مهدوی، آقای شریعتمداری به من گفتند، مهدوی خانه ندارد و از من خواسته شده که به او کمک کنم تا وی مسکن برای خود تهیه کند، ایشان پولی به من دادند که من در تهران و در منزل آقای مناقبی، پول را به وی دادم و مهدوی نیز تشکر کرد و چیزی هم به من نگفت. رییس دادگاه از احمد عباسی خواست که آن قسمتهایی از کیفرخواست را که مورد موافقتش نیست، بیان کند. عباسی اظهار داشت: در مورد اطلاع کامل از جریان، باید بگویم، چیزی تحت عنوان کودتا یا براندازی مطرح نبوده و در مورد تهیۀ منزل برای آقای شریعتمداری باید بگویم در هیچ کجا مسئلهای مبنیبر تغییر مکان ایشان را اظهار نداشتهام. آنگاه دادستان با اشاره به پروندۀ عباسی گفت: شما خودتان در پرونده، مسئله براندازی را مطرح کردهاید. عباسی در آخرین دفاع خود، فقط گفت: من بههیچوجه خود را در این قضیه مقصر نمیدانم. عبدالرضا حجازی نیز آخرین دفاع خود گفت: با سوابقی که من دارم و با آن افکار و اندیشههایی که مشخص است، چگونه میتوانم در چنین کاری دخالت داشته باشم؟! من هیچ کجا و با هیچکس در این مورد صحبتی نکردهام و تقاضای عفو دارم. جواد مناقبی در آخرین دفاع خود گفت: من از این ماجراها اطلاعی نداشتهام و تقاضای برائت خود را دارم. دادگاه در ساعت 14 با تکبیر حاضران به کار خود پایان داد و برای صدور رأی نهایی وارد شور شد.»[۲۷]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/06/06
- ↑ روزنامه کیهان، 7/6/1361، ص 18.
- ↑ سند شماره 16796، گزارش نوبهای اطلاعاتی نزاجا، شماره 584، 6/6/1361، ص1؛ وـ روزنامه جمهوری اسلامی، 7/6/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 16799 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی از ستاد منطقه 7 واحد طرح و برنامه عملیات، شماره 1، 6/6/1361، ص 3.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 7/6/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 72118 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات منطقه 8، به اطلاعات مرکز، 12/6/1361.
- ↑ سند شماره 16946 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، قرارگاه عملیاتی قدس (رکن 2)، شماره 687، 21/6/1361، ص 2؛ وـ سند شماره 141692 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، قرارگاه عملیاتی قدس (رکن 2)، شماره 676، 20/6/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 72056 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه 5 (تبریز)، به فرماندهی کل، 7/6/1361.
- ↑ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه، "رویدادها و تحلیل"، نشریه شماره 44، ص 19.
- ↑ سند شماره 72059 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه 5، به فرماندهی کل، 8/6/1361؛ وـ سند شماره 121027 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن اطلاعاتی هفتگی طرح و برنامه ستاد مرکزی سپاه، شماره 34، 15/6/1361، ص 5.
- ↑ مأخذ 1، ص 17.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه"، شماره 163، 8/6/1361، ص 6، تهران ـ کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، 7/6/1361.
- ↑ همان، ص 6، کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، 7/6/1361؛ وـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه"، شماره 162، 7/6/1361، ص5، کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، 6/6/1361.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 8/6/1361، ص 9.
- ↑ سند شماره 72035 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روابط عمومی (مرکز خبری)، مرکز فرماندهی، 6/6/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه"، شماره 162 7/6/1361، صص 8 ـ 6، پاریس ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 6/6/1361.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/6/1361، ص 14.
- ↑ مأخذ 1، ص 17.
- ↑ مأخذ 4، ص 10، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ مأخذ 1، ص 19.
- ↑ مأخذ 15، ص 18، خبرگزاری فرانسه، 6/6/1361.
- ↑ مأخذ 4.
- ↑ مأخذ 15، ص 14، تهران ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی 6/6/1361.
- ↑ مأخذ 1، ص 20، منامه ـ خبرگزاری فرانسه.
- ↑ مأخذ 1، ص 18.
- ↑ مأخذ 15، ص 23، بخش عربی رادیو لندن، 6/6/1361.
- ↑ حوزه نمایندگی ولیفقیه در سپاه پاسداران، "نشریه رهیافتگان وصال"، 1373، صص 168 ـ 165.
- ↑ مأخذ 1، ص 18.