1361.07.12
روزشمار جنگ سال 1361 1361.07.12 | |
---|---|
نامهای دیگر | دوازده مهر |
تاریخ شمسی | 1361.07.12 |
تاریخ میلادی | 4 اکتبر 1982 |
تاریخ قمری | 16 ذیالحجه 1402 |
گزارش- 684
پاتکهای ارتش عراق در منطقۀ عملیاتی مسلمبن عقیل ـ که گفته میشود به فرماندهی صدام اجرا شد ـ شکست خورد و نیروهای عراقی با دادن تلفات سنگین، به مواضع خود عقبنشینی کردند. دشمن برای بازپسگیری بخش میانی سلسله ارتفاعات مشرف بر مندلی و توسعۀ آن در جناحین، روی ارتفاعات کهنهریگ و امتداد آن (قلعهمین در جناح راست میانتنگ و گیسکه در جناح چپ میانتنگ) پاتکهایی را با پشتیبانی سنگین توپخانهها و هواپیماهای خود سازمان داد. در این پاتکها که ظاهراً شخص صدام حسین در مقام فرمانده عملیات در شهر مندلی حضور داشت، نیروهای دشمن موفقیتی کسب نکردند. در جناح راست تنگۀ میانتنگ محور سانواپا ـ قلعهمین، علیرغم تعداد بسیار نیروهای دشمن و سماجت آنها در تصرف اهداف موردنظر، با مقاومت نیروهای خودی و پشتیبانی توپخانه و هوانیروز از طرف قرارگاه ظفر 1 شامل تیپهای محمد رسولالله(ص) و 55 هوابرد شیراز، مانع دستیابی دشمن به اهداف خود شدند و در درگیری سنگینی که انجام شد، 135 نفر از نیروهای دشمن اسیر و 300 نفر نیز کشته و زخمی شدند. در این درگیری 5 تانک تی ـ 72 دشمن منهدم و 2 تانک از همین نوع نیز به غنیمت نیروهای خودی درآمد. در پاتکهای جناح چپ میانتنگ (گیسکه) نیز بهدلیل حضور و مقاومت نیروهای خودی از قرارگاه ظفر 2 متشکل از تیپ عاشورا و تیپ 4 از لشکر 81 زرهی باختران، هجوم نیروهای بیشمار دشمن و آتش منظم توپخانه و پشتیبانی هوایی آنان مؤثر واقع نشد. در پاتکهای این جناح نیروهای دشمن در برخی محورها تا داخل مواضع خودی نیز پیشروی کردند و رویارویی بین نیروهای خودی و دشمنبه صورت تنبهتن و پرتاب نارنجک درآمد، ولی مقاومت نیروهای خودی آنها را عقب راند.[۱] در این محور نیز 400 نفر از نیروهای دشمن کشته و 60 نفر زخمی شدند. همچنین 4 تانک آنان نیز منهدم شد.[۲] بنابر اعلام وضعیت منطقۀ عملیاتی مسلمبن عقیل از سوی قرارگاه عملیاتی ظفر، هنوز ارتفاع سلمانکشته در دست دشمن است و از این راه، جناح راست محورهای سانواپا و وارولین تهدید میشود. همچنین پاسگاههای میانتنگ و کومهسنگ نیز در دست دشمن باقی است.[۳] در پی پاتکهای ارتش عراق، هواپیماهای دشمن امروز بیش از هشتبار به منطقۀ عملیاتی مسلمبن عقیل حمله کردند. این حملات در سه محور از منطقۀ عملیاتی، شدت بیشتری داشت، طوریکه بیش از 230 نفر از نیروهای خودی شهید و بیش از 320 نفر دیگر زخمی شدند.[۴]
گزارش- 685
خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی امروز از محل نگهداری اسرا بازدید و با چند تن از آنان گفتوگو کرد. اسرای عراقی دربارۀ نحوۀ اعزام به منطقه و اسارت خود و همچنین وضعیت داخلی شهرهای عراق توضیحاتی دادند که حاکی از غافلگیر شدن ارتش عراق در جبهههای جنگ و اوضاع بحرانی رژیم در داخل شهرهای عراق است. بر اساس این گزارش سرگرد "فؤاد عبدالستار" در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: «رژیم صدام بهدلیل کمبود نیرو و ناتوانی برای مقابله با قوای اسلام، نیروهای مستقر در خانقین از جمله گروهان تحت فرماندهی من را عصر دیروز (11/7/1361) به نواحی اطراف شهر مندلی منتقل کرد.» وی افزود: «در خط مقدم جبهه درحالیکه قوای عراق از نظر مهمات در مضیقه قرار داشتند، کاتیوشاهای عراق نیز آنان را اشتباهاً هدف قرار دادند.» وی همچنین با اشاره به اوضاع بحرانی رژیم عراق گفت: «بسیار واضح است که فقط فشار و تهدید علیه مردم و کمکهای قدرتهای خارجی صدام را سرپا نگهداشته است.» ستوان یکم، ابراهیم علوی حسین نیز در این مصاحبه گفت که از واحد 140 نفری او 45 نفر اسیر شدند. وی ادامه داد: «هنگامی که افراد گردان ما در حال تسلیم شدن بودند، افراد بعثی آنها را به رگبار بستند و سپس متواری شدند.» عبدالزهره علی ازغیر بیسیمچی گردان 2 تیپ 19 لشکر 7 نیز گفت: «پس از ضدحملۀ دو روز پیش (10/7/1361) علیه قوای اسلام درحالیکه تلفات ما بسیار زیاد بود، توپخانۀ ارتش عراق آنچنان دچار وحشت شده بود که اشتباهاً چندین بار نیروهای خودی را زیر آتش گرفت.» سرباز احتیاط جاسم علی اسماعیل در پاسخ به سؤال خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که پرسید: «به چه دلیل اهالی شهر مندلی ـ که در چند کیلومتری ارتفاعات تحت تسلط قوای اسلام واقع شده است ـ شبها چراغهای خود را کامل روشن میگذارند؟» گفت: «مردم مندلی مطمئن هستند توپخانۀ ایران هرگز شهر آنها را هدف قرار نمیدهد.»[۵]
گزارش- 686
راوی قرارگاه ظفر بر اساس اسناد این قرارگاه، نتایج عملیات مسلمبن عقیل از شروع تا به امروز را چنین اعلام کرد: آزاد کردن بیش از 150 کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران؛ کشته و زخمی شدن بیش از 4000 نفر از نیروهای دشمن؛ انهدام دو پاسگاه عراقی به نامهای دولهشریف و کومهسنگ؛ گشودن جبههای جدید در محور مندلی ـ بغداد و تهدید پایتخت این کشور؛ انهدام 79 دستگاه تانک و نفربر که تعدادی از تانکها تی ـ 72 بودند؛ انهدام 20 دستگاه خودرو و 3 دستگاه لودر و بولدوزر و انهدام دو قبضه کاتیوشا و 8 انبار مهمات. همچنین موارد زیر به غنیمنت نیروهای خودی درآمده است: 6 دستگاه تانک؛ 6 دستگاه نفربر؛ 30 دستگاه خودرو؛ یک دستگاه رادار و یک دستگاه ردیاب صوتی توپخانه؛ سه دستگاه لودر و بولدوزر دی ـ 8؛ 3 قبضه توپ 100 مم دوربیندار و یک قبضه توپ 122مم؛ 4 قبضه ضدهوایی 4 لول؛ سه قبضه ضدهوایی 57 مم؛ 4 قبضه تفنگ 106 مم؛ یک دستگاه کمپرسور سنگرکنی؛ 50 دستگاه بیسیم بُرد بلند و کوتاه مدرن؛ 600 دستگاه تلفن صحرایی؛ 8 دستگاه دوربین تلسکوپی؛ 3 دستگاه موشک میلان با مهمات؛ تعدادی خمپارهانداز 60 مم و 82 مم با مهمات؛ تعداد قابل توجهی سلاح سبک و آر.پی.جی ـ 7؛ 4000 مین ضدتانک و 170000 مین ضدنفر؛ مقدار زیادی مهمات و 9 قبضه مسلسل دوشکا؛ همچنین در این عملیات تا امروز 275 نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند.[۶] میزان انهدام یگانهای عملیاتی دشمن نیز به این شرح است: تیپ 421 از لشکر 12، 80 درصد منهدم شده است؛ گردانهای اول و دوم تیپ 14 مأمور در لشکر 9 بهکلی منهدم شدهاند؛ دو گردان از تیپ 418 از لشکر 8 که زیر امر لشکر 7 بودند، 70 درصد منهدم شدهاند؛ تیپ 19 از لشکر 7 (با دو گردان 1 و 2) بهکلی منهدم شد؛ سه گردان کماندو از لشکر 7 منهدم شده است؛ گردان 155 از تیپ 3 نیز 70 درصد منهدم شد؛ دو گردان از تیپ 39 به میزان 20 درصد منهدم شده است، (20 درصد کشته، اسیر، زخمی و بقیه متواری شدهاند) و یک گروهان کماندو از لشکر 8 نیز منهدم شده است.[۷]
گزارش- 687
شهرهای گیلانغرب، آبادان و مناطق اطراف نوسود امروز نیز هدف بمباران و گلولهباران هواپیماها و توپخانههای ارتش عراق قرار گرفت. سه فروند از هواپیماهای دشمن با تجاوز به حریم هوایی گیلانغرب مناطق مسکونی و ساختمان یک مهد کودک را ـ که روبهروی ساختمان اعزام نیرو در این شهر بود ـ را بمباران کردند که در نتیجۀ آن 2 کودک شهید و 15 نفر از مردم غیرنظامی مجروح شدند.[۸] شهر آبادان نیز هدف آتش سنگین توپخانههای دشمن قرار گرفت که چند ساختمان مسکونی و یک اتومبیل خسارتهایی وارد شد.[۹] همچنین مواضع نیروهای خودی در محور قله شمشی نوسود و نقاط مسکونی در شمال شرقی نوسود بهشدت زیر آتش سنگین دشمن قرار داشت که بر اثر آن یک غیرنظامی شهید و چند نفر زخمی شدند. گفتنی است که گلولهباران این مناطق شبانه و در هوای بارانی انجام شده و از شروع عملیات مسلمبن عقیل ادامه داشته است.[۱۰]
گزارش- 688
امروز هواپیمای حمل و نقل سی ـ 130 هرکولس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که با 79 سرنشین در مسیر تهران به بندرعباس ربوده شده بود در دبی فرود آمد و سپس برای سوختگیری به فرودگاه شارجه عزیمت کرد. ربایندگان هواپیمای ایرانی پس از توقف در فرودگاه بینالمللی شارجه درخواست پناهندگی خود را که قبلاً در فرودگاه دبی با مقامات این کشور مطرح کرده بودند، دوباره از مقامات امارات متحدۀ عربی درخواست کردند که مقامات امارات متحدۀ عربی از پاسخ به درخواست آنها خودداری کردند.[۱۱] پس از مخالفت مقامات امارات با درخواست آنها، هواپیماربایان خلبان را وادار کردند که به عربستان سعودی پرواز کند، اما مقامات کشور عربستان نیز به هواپیما اجازه فرود ندادند. در این لحظه هواپیماربایان، خلبان را مجبور به فرود در یکی از جادههای عربستان کردند. سپس هواپیماربایان شامل دو افسر جزء و همسر و فرزند یکی از آنان، از هواپیما پیاده شدند و هواپیما باردیگر بهسوی بندرعباس حرکت کرد و ساعت 14:30 در فرودگاه این شهر به زمین نشست. هنوز از سرنوشت ربایندگان هواپیما اطلاعی در دست نیست.[۱۲]
گزارش- 689
عناصر مسلح غیرقانونی در برخی مناطق کردنشین دست به تحرکاتی زدند که خسارتهایی جزئی به نیروهای خودی وارد شد. 1ـ امروز یک خودرو متعلق به نیروهای خودی براثر برخورد با مینی که توسط عناصر ضدانقلاب کار گذاشته شده بود، در حوالی یکی از پاسگاههای اطراف پیرانشهر منفجر شد که در نتیجۀ آن دو نفر از نیروهای خودی شهید و چهار نفر دیگر مجروح شدند.[۱۳] 2ـ نیروهای تجزیهطلب مسلح، با حمله به نیروهای جهاد سازندگی در یکی از پایگاههای سلماس، یک راننده بلدوزر را شهید و دو جهادگر دیگر را زخمی کردند.[۱۴] همچنین عدهای از چتههای حزب دمکرات با هجوم به روستای مهماندار از توابع نقده، ملامحمد رئوف حسینزاده روحانی اهل تسنن این روستا را همراه فرزند 28 سالهاش از خانهشان ربودند و با تیرباران آن دو خارج از روستا، آنها را به شهادت رساندند.[۱۵] 3ـ در اطراف سردشت عناصر مسلح در دو اقدام جداگانه، به نیروهای خودی در پایگاه دارساوین و سیدصارم حمله کردند که دو نفر از نیروهای خودی مجروح شدند.[۱۶] 4ـ عناصر مسلح غیرقانونی با خمپارهانداز به پایگاه "تپهغولان" حمله کردند و مانع ورود هلیکوپتری شدند که برای انتقال مجروحین به این پایگاه اعزام شده بود. بر اثر این حمله سه سرباز زخمی شدند و هلیکوپتر نیز مجبور به بازگشت شد.[۱۷] 5ـ امروز در ادامه تسلیم شدن عناصر گروهکهای غیرقانونی پنج تن از اعضای حزب دمکرات همراه با چند اسلحه ژـ3 و برنو خود را به سپاه پاسداران سنندج معرفی و تقاضای امان نامه کردند.[۱۸]
گزارش- 690
تحرکات تروریستی سازمان مجاهدین خلق در سطح تهران، با هوشیاری نیروهای امنیتی ناکام ماند. امروز عناصر سازمان مجاهدین خلق در خیابانهای افریقا، تهرانپارس و اتوبان افسریه به سمت نیروهای پایگاه بسیج تیراندازی کردند. در این عملیاتها تنها یکی از عابران از ناحیۀ پا هدف اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد.[۱۹] در خیابان قزوین نیز عناصری از سازمان مجاهدین خلق به طرف خانه یکی از افراد بسیج نارنجکی پرتاب کردند و گریختند. در این حادثه به کسی آسیب نرسید.[۲۰]
گزارش- 691
در پی موفقیتهای ایران در عملیات مسلمبن عقیل، شورای امنیت سازمان ملل متحد در جلسۀ دو هزار و سیصد و نود و نهم خود ـ که به ریاست دورهای نمایندة اردن تشکیل شد ـ به اتفاق آرا قطعنامۀ 522 را دربارۀ جنگ ایران و عراق تصویب کرد. در این قطعنامه از ایران و عراق درخواست شده است که بیدرنگ با برقراری آتشبس، هرگونه عملیات نظامی را متوقف کنند و نیروهای خود را به مرزهای بینالمللی بازگردانند. جلسۀ شورای امنیت در حالی برگزار شد که نمایندۀ ایران از شرکت در این جلسه خودداری کرده بود، بااینحال شورای امنیت با پانزده عضو خود، به اتفاق آرا از تلاشهای میانجیگرانه و اعزام ناظران سازمان ملل برای نظارت بر آتشبس و عقبنشینی نیروها حمایت کرد. متن این قطعنامه (قطعنامه 522)، از طرف اردن ـ که از اول ماه اکتبر (9 مهر) ریاست شورای امنیت را بهعهده دارد ـ تهیه شده و قبل از این در یک جلسۀ کوتاه مشورتی به درخواست عراق، تصویب شده بود. این قطعنامه شامل همان مواردی است که 12 ژوئیه (21 تیر 1361) در قطعنامۀ 514 به تصویب شورای امنیت رسید، ولی اجرا نشد.[۲۱] سعدون حمادی وزیر خارجۀ عراق در سخنانی در جلسۀ شورای امنیت گفت: رد ابتکارات صلح عراق و قطعنامههای شورا از سوی ایران و نیز پافشاری این کشور که سربازان عراقی هنوز سرزمین ایران را در اشغال دارند، بهانههایی جهت ادامۀ جنگ میباشد. با وجود این، عراق بهدنبال راهحل عادلانه و آبرومندانه میباشد که جهت دستیابی به آن متعهد شده است که با شورا کاملاً همکاری کند. جهت جلوگیری از تهدیدات بیشتر صلح و امنیت، شورا میبایست اقدامات مؤثری را علیه طرفی که صلح را رد مینماید، اتخاذ کند.[۲۲] محمد بوستا وزیر امور خارجۀ مراکش نیز که بدون حق رأی در جلسه شورا شرکت کرده بود، با جانبداری از عراق و با تشکر از تلاشهای میانجیگرانۀ دبیرکل، نمایندۀ ویژۀ وی، نهضت عدم تعهد و کمیتۀ صلح سازمان کنفرانس اسلامی بار دیگر بر درخواست گروه کشورهای عربی تأکید کرد و از طرفین درگیر خواست که به این تلاشها با "حسن نیت" پاسخ گویند. بوستا گفت که این اختلاف از راه دیپلماسی حل شدنی است، به شرط آنکه طرفین حسن نیت، و تمایل به صلح داشته باشند. وزیر امور خارجۀ مراکش در ادامۀ سخنرانی خود با تمجید از اقدامات اخیر رژیم عراق تأکید کرد که اعلام آتشبس یکجانبه از طرف عراق، نشانۀ عملی شجاعانه، مسئولانه و همکاری با ارزشی در جهت کوششهای بینالمللی برای صلح است. وی معتقد است که شورا باید ایران را به همکاری با شورا برای اعادۀ صلح ترغیب کند.[۲۳]
شورای امنیت بدون توجه به حقوق ایران قطعنامه 522 را به درخواست عراق تصویب کرد. بهدنبال اعلام رأی شورای امنیت، خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل به شورا گفت: استقرار نیروهای ناظر سازمان ملل، موکول به تأیید دو کشور ایران و عراق است. وی تأکید کرد که اگر چنین موافقتی را دریافت دارد، ظرف 48 ساعت نیروهای ناظر را به منطقه اعزام میکند. دبیرکل سازمان ملل گفت که برای یافتن راهحل سیاسی این مشکل، به تلاشهای خود ادامه خواهد داد.[۲۴] پیش از تشکیل جلسه شورای امنیت، از آنجا که نتیجۀ آن از قبل مشخص بود، وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران اطلاعیهای صادر کرد. در این اطلاعیه، به ریاست کشور اردن در شورای امنیت ـ که یکی از متحدان اصلی عراق در جنگ با ایران است ـ و به سکوت چند ماهة این شورا در برابر تجاوز عراق و اشغال سرزمینهای ایران اعتراض شده است. متن این اطلاعیه چنین است: «در آستانۀ تشکیل اجلاس شورای امنیت سازمان ملل متحد برای رسیدگی به مسئلۀ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تلاش های تازه از سوی کشورهای مرتجع در جهت حمایت از رژیم بعث عراق، وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران یادآوری و تأکید بر نکات زیر را ضروری میداند: 1ـ شورای امنیت بهدلیل ریاست نمایندۀ شاهحسین اردنی، شریک صدام حسین در تجاوز به خاک جمهوری اسلامی و همچنین بهدلیل بیتوجهی به فریادهای حقطلبانۀ ملت مظلوم و تحت تجاوز ایران در جریان دو سال جنگ تحمیلی، فاقد صلاحیت لازم برای قضاوت دربارۀ این امر میباشد. 2ـ ملت مسلمان ایران هیچ تصمیمی را در رابطه با این جنگ مگر آنچه را که با شرایط عادلانۀ جمهوری اسلامی ایران برای خاتمۀ جنگ و تأمین صلحی شرافتمندانه و انسانی تطابق داشته باشد، نخواهد پذیرفت. به اعتقاد دولت جمهوری اسلامی ایران، تا زمانیکه متجاوز همچنان در خاک ایران بوده و خسارات جنگ تحمیلی توسط رژیم عراق تأمین نشده باشد، خاتمۀ جنگ درعینحال که صلح و آرامش واقعی را به منطقه بازنمیگرداند، بهمنزلة پاداش برای متجاوز خواهد بود. 3ـ جمهوری اسلامی ایران درعینحال که همواره به کوششهای اصیل و حقطلبانۀ بینالمللی در جهت تأمین صلح واقعی ارج نهاده است، تلاشهای پارهای کشورهای مرتجع را در جهت حمایت از صدام محکوم کرده و معتقد است که ثمرۀ تلاشها جز استمرار جنگ و ادامۀ تشنج در منطقه نخواهد بود. 4ـ توجه به ماهیت رژیمهای مرتجعی که علیرغم سکوت خود در برابر تهاجمات امپریالیسم و صهیونیسم به سرزمینهای اسلامی، منابع مادی و انسانی خود را برای مقابله با انقلاب اسلامی در اختیار رژیم عراق میگذارند، نشاندهندۀ ماهیت جنگی است که به دستور امپریالیسم امریکا و به دست صدام به جمهوری اسلامی تحمیل شده است. امت رزمندۀ ایران علیرغم حمایتهای رژیمهای مرتجع که از آغاز جنگ تحمیلی همچنان استمرار داشته است، عملیات تدافعی خود را تا قطع کامل تجاوز و خاموش شدن آتش دشمن متجاوز و احقاق حقوق حقۀ خود ادامه خواهد داد.»[۲۵]
گزارش- 692
به دنبال جلسه شورای امنیت و اعلام رأی آن، نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل در اعتراض به چگونگی تشکیل جلسۀ شورای امنیت، جانبداری سیاسی این شورا از عراق و نیز دربارۀ شرایط ایران برای همکاری با شورای امنیت، بیانیهای را خطاب به دبیرکل سازمان ملل صادر کرد. متن این بیانیه که به عنوان سند 15448\S شورای امنیت منتشر شده چنین است: «نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل ضمن تشکر از دبیرکل سازمان ملل، احتراماً متن پیوست را در توضیح موضع دولت جمهوری اسلامی ایران دربارة جلسه شورای امنیت جهت بررسی موضوع تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران ارسال میدارد. از آنجایی که این نمایندگی حقانیت ریاست نمایندگی اردن را در این مباحثات به دلیل مشارکت فعال اردن در جنگ تحمیلی نمیپذیرد، نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران بیانیه پیوست را خطاب به جناب عالی ارسال میدارد.» در این بیانیه خطاب به دبیرکل سازمان ملل آمده است: «نمایندگی دائمی عراق در یادداشت مورخ 1 اکتبر 1982 خود که طی سند S/15443 منتشر شد، درخواست اجلاس فوری شورای امنیت جهت مورد ملاحظه قرار دادن مناقشه میان ایران و عراق را نمود و اظهار داشت: نیروهای ایرانی حملات نظامی بزرگی را در ساعت 1 (به وقت محلی) روز جمعه 1 اکتبر 1982 در بخش سومار آغاز و تلاش کردند که از مرز بینالمللی در مجاورت شهرستان مندلی عراق عبور کنند. در آغاز، لازم به ذکر است که منطقه سومار که نام برده شده در داخل سرزمینهای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و این نمایندگی مفتخر است که به اطلاع جامعه بینالمللی برساند که با کمک خدا و فداکاریهای رزمندگان مسلمان خود در این مرحله از عملیاتهای دفاعی علیه ارتش متجاوز کاملاً موفق شده است که سه تپه مهم در داخل سرزمینهای خود ـ که متجاوزان عراقی با استفاده از آنها پس از عقبنشینی نیروهایشان اقدام به بمباران شهرهای ما مینمودند ـ اکنون آزاد نماید. این عملیات حائز اهمیت میباشد از آن جهت که نه تنها بخشهایی از سرزمین ما بازپس گرفته شد، بلکه غیرنظامیان ما از بمباران ناجوانمردانه روزانه متجاوزان عراقی نجات یافتند. به علاوه، این عملیات به جامعه بینالمللی ماهیت فریبکارانه تبلیغات عراق را درباره عقبنشینی کامل نشان داده است. ما مجدداً دشمن را وادار خواهیم کرد که از سرزمین اسلامی ما عقب نشینی کند. جنابعالی از اشغال غیر قانونی 20 شهر و 1200 روستا و بمباران ناجوانمردانه مناطق مسکونی، بیمارستانها، مدارس و اماکن مقدس اطلاع دارید که به شهادت هزاران غیر نظامی بیدفاع منجر شده و این بیتوجهی کامل به حقوق بینالمللی و اصول اخلاقی است که مزدوران بعثی صدام حسین طی دو سال گذشته انجام دادهاند و هرگز شورای امنیت آن را تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب نکرده است. بنابراین هیچ ضرورتی جهت مباحثات رسمی درباره موضوع یا محکومیت متجاوز با توجه به ابزارهای موجود در فصل هفتم منشور سازمان ملل وجود ندارد. به هر حال (عراق) آزادسازی سه تپه در داخل خاک ایران را که با توجه به کلیه استانداردهای مقررات بینالمللی و منشور، از حقوق لاینفک مردم مسلمان ایران و اقدامی جهت دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت محسوب میشود به عنوان تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بینالمللی مورد ملاحظه قرار داده و درخواست اجلاس فوری از طرف شورای امنیت نموده است. آقای دبیرکل اجازه دهید سؤال کنم آیا این روش نشاندهنده یک وضعیت معمولی در شورای امنیت است؟ آیا نسبت به بیطرفی و هدفدار بودن این سازمان مهم که با گذشت بیش از 20 ماه از اشغال سرزمینهای ایران، همچنان سکوت کرده، تردیدی وجود دارد و قابل توجیه میباشد؟ تنها پس از اینکه جمهوری اسلامی ایران موفق شد متجاوزان را به زور وادار به عقبنشینی کند به چارهاندیشی افتادهاید؟ عالیجناب، سازمان ملل، با کلیه مسائلی که در گزارش سالیانه جنابعالی ذکر شد، باید آرزو کنید که همه اعضای جهان سوم الگویی را که ملت مسلمان ایران ارائه دادهاند و قهرمانانه از تمامیت ارضی خود دفاع کردند دارا باشند و به متجاوزان فهماند که نقض مهمترین اصول منشور سازمان ملل به شدت توسط مردم مصمم جهان سوم مورد تنبیه واقع میشود. عزم ملل جهان سوم ایستادگی در برابر اقدامات تجاوزگرانه قدرتهای امپریالیستی جهان و نوکران آنها میباشد که بهترین حافظ منشور سازمان ملل و مطمئنترین ضمانت برای صلح و امنیت بینالمللی به شمار میرود. اگر شورای امنیت، امر مهم حفظ صلح و امنیت بینالمللی را با حفظ اصول حقوق و عدالت بینالمللی مدنظر قرار دهد و با اعمال نفوذ امپریالست به مخاطره نیفتد و اعضای شجاع بتوانند در مذاکرات خصوصی افکار خود را صادقانه در برابر پیشنهادهای جنایتکارانه نمایندگی ایالات متحده ـ که بیصبرانه در انتظار اعزام نیروی امپریالیستی دیگر به منطقه جهت کمک در دفاع از متحدین بعثی خود میباشد ـ سخن گویند، نتایج کم اهمیتی نخواهد داشت و قطعنامههای بیهودهای از قبیل قطعنامه 479 (1980)، 514 (1982) و 522 (1982) که مغایر با متن و روح منشور به طور کلی و ماده 30 به طور خاص میباشد و به طور ضمنی در قطعنامههای 479 و 514 و نیز به طور صریح در پاراگراف 3 قطعنامه 522 از متجاوز حمایت شده، تصویب نخواهد کرد. آقای دبیرکل، شورای امنیت به قدری عجولانه قطعنامهای را بهمنظور جلوگیری از سقوط رژیم صدام تصویب کرده است که حتی پاراگراف 3 ماده 27 منشور را نادیده گرفته است که لازم است نمایندگان اردن و مصر از رأی دادن خودداری ورزند به طوری که این دو کشور عراق را پشتیبانی نظامی نموده و از طرفی مشارکتی فعال در جنگ تحمیلی تجاوزگرانه عراق علیه جمهوری اسلامی ایران داشتهاند. آنها به اتفاق آرا قطعنامه تصویب کردند و نفهمیدند که نقض قانونی دیگری مرتکب شدهاند که قطعنامه خود را بیاعتبار میسازند و تلاشهای نمایندگان مشخص اردن، ایالات متحده و عراق بیهوده بوده است. از جلسه شورای امنیت به ریاست پادشاهی اردن چیزی بهتر از این نمیتوان پیشبینی کرد. به هر حال صادقانه انتظار داریم که از اقتدار خود به صورتی که در ماده 99 منشور ذکر شده استفاده کنید و به رئیس شورا اهمیت کار خود را یادآور شوید به دلیل اینکه برخی از ملاحظات شخصی کم اهمیتی را در جلسه شورای امنیت مدنظر قرار داده است. ما همچنین از برخی از اعضای شورا انتظار داشتیم که بدون تعارف در برابر این قبیل اعمال رذیلانه در این قدرتمندترین ارگان سازمان ملل موضعگیری نموده و از رسوایی بیشتر آن جلوگیری کنند. در این باره مایلم توجه جناب عالی را به نکات ذیل جلب نمایم: 1ـ نیروهای اردن نقش فعالی در تجاوزات عراق علیه جمهوری اسلامی ایران داشتهاند. مردم مسلمان ایران در صفحات تلویزیون خود شاهد بودند که حسین پادشاه اردن از مزدورانش در سرزمینهای اشغالی ایران سان میدید. همچنین شاهد بودند که وی گلولهای را شلیک میکند که به تخریب خانه، بیمارستان یا مدرسهای در دزفول منجر میشود. پس چگونه میتواند نماینده پادشاه اردن ریاست مذاکراتی را عهدهدار شود و به اصطلاح به دنبال راهحل صلحجویانه در جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران باشد؟ آیا شما هنوز از مردم ایران و سایر ملل مظلوم جهان انتظار دارید که به این شورا اعتماد داشته باشند؟ به علاوه با چه زمینههای اخلاقی این سازمان بینالمللی از نمایندگی ما انتظار دارد در چنین مذاکراتی شرکت کنند در حالی که مردم مظلوم دزفول و سایر مناطق جنگزده، خانهها، بیمارستانها، مدارس و اماکن مقدس زیر بمباران قرار داشته و پدران، مادران، برادران و خواهران و کودکانشان در بمباران وحشیانه مزدوران عراقی و اردنی شهید میشوند. 2ـ مایلم تکرار کنم که ارتفاعات آزاد شده در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران قرار داشته و آزادی آنها باعث خوشحالی و مشارکت جهت حفظ صلح و امنیت بینالمللی و نیز منشور سازمان ملل گردیده است. عملیات اخیر تنها به منظور آزادی سرزمینهای اشغال شدۀ ایران به دست نیروهای عراقی در ابتدای جنگ، صورت گرفته است. دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که عملیات به صورتی طراحی شده که با بازپسگیری موفقیتآمیز ارتفاعات مذکور در منطقه سومار ایران پایان پذیرد. لازم به ذکر است که این عملیات تنها به صورتی که نمایندگان عراق و اردن در جلسه شورای امنیت در نخستین روزهای ریاست اردن مطرح کرده و نیز وزیر خارجه عراق در نیویورک توجیه کرده، نیست. عدم وجود مباحثات جدی در این مهم ثابتکننده این موضوع میباشد. بنابراین ما اعلام میداریم که جلسه شورای امنیت نه تنها مبارزه مستقیم با حقوق غیر قابل انکار مردم ایران در دفاع از خود میباشد بلکه توطئهای است که اردن، عراق و اربابان امپریالیستی آنان در کسب برخی از اعتبارات بینالمللی برای رژیم مفلوک صدام، طراحی کردهاند. 3ـ در نتیجه این حادثه تأسفبار از سوی شورای امنیت مایلم با خوشبینی یادآور شوم که شورای امنیت تنها در انجام وظایف به صورتی که در منشور آمده است، میتواند اعتماد مردم مسلمان ایران و دولت جمهوری اسلامی ایران را در مورد اقتدار و حقانیت خود جلب نماید. در این مورد لازم است که: الف) اشغال غیرقانونی سرزمینهای جمهوری اسلامی ایران به دست ارتش متجاوز عراق و همپیمانانش محکوم شود و نیز بیتوجهی کامل آن در مورد حقوق و اخلاق بینالمللی در بمباران ناجوانمردانه اهداف غیرنظامی محکوم شود. ب) مقرر شود که دولت عراق در پرداخت خساراتی که در جنگ تحمیلی علیه مردم مظلوم ایران موجب گردیده، مسئول است. ج) بر لزوم بازگشت عراقیهایی که با سیاستها و اعمال نژادپرستانه رژیم بعثی عراق مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند، تأکید میشود. عالیجناب، تا وقتی که شورای امنیت این گامهای مهم را برندارد، مشارکت نمایندگی ما در مباحثات و مشورتها درباره جنگ تجاوزگرانه عراق از نظر مردم ایران امری بیهوده است. در ضمن مادامی که شورا آمادگی ندارد که به وظایف خود عمل نماید و مردم مسلمان ایران بیش از دو سال است که فداکاری نموده و دهها هزار شهید دادهاند و موفق شدهاند با زور اشغالگران را عقب برانند، دلیلی وجود ندارد که در جلسات بیهدف شرکت جویند. همچنین اعلام میکنیم که قطعنامهها، فاقد هرگونه اعتبار قانونی و اخلاقی است و بنابراین هیچ الزامی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت. در پایان متذکر میگردد که شرایط ما برای صلح به صورتی که در پاسخ رئیسجمهور ما خطاب به نامه جناب عالی ابراز شده، هنوز دارای اعتبار است. ما همیشه و هنوز برای صلح عادلانه، شرافتمندانه و پایدار آمادگی داریم.»[۲۶] دکتر سعید رجایی خراسانی نماینده دائم ایران در سازمان ملل نیز هنگام تشکیل جلسه شورای امنیت، با شرکت در یک مصاحبه مطبوعاتی به ریاست اردن در این جلسه اعتراض کرد. وی در این مصاحبه به موارد متعددی اشاره کرد که نشانۀ طرفداری شورای امنیت از عراق میکرد. نمایندۀ دائمی ایران در سازمان ملل، ضمن رد قطعنامه 522 بر برآورده شدن خواستههای قانونی ایران از راه دیپلماتیک و در صورت برآورده نشدن، بر ادامۀ مبارزه پافشاری کرد. رجایی خراسانی تعیین و تنبیه متجاوز، پرداخت غرامت به ایران و تضمین کافی برای تکرار نشدن تجاوز عراق را از شرایط ایران برای برقراری صلح دانست. رجایی خراسانی با اشاره به تقاضای عراق برای تشکیل جلسۀ اضطراری شورای امنیت دربارۀ توقعات دادخواهانۀ ایران از شورای امنیت گفت: «همانطوری که میدانید ریاست شورای امنیت ماهبهماه تغییر مییابد و این ماه نمایندۀ اردن ریاست این شورا را عهدهدار شده است که وی در اولین روز ریاست خود در این شورا، تصمیم به اظهار محبت و انجام وظایف نسبت به رژیم صدام گرفت و بلافاصله به بهانۀ تهاجم اخیری که از جانب ایران انجام شده است، جلسۀ فوری تشکیل داد.» وی سپس با اشاره به گفتوگوهایش با نمایندۀ اردن، قبل از تشکیل جلسۀ شورای امنیت و اطمینان دادن وی دربارۀ صادرنشدن قطعنامهای در این شورا و همچنین ارسال بیانیۀ جمهوری اسلامی ایران در قالب مواضع این کشور دربارۀ جنگ تحمیلی گفت: «شرکت کردن ما در جلسه شورا کاملاً بیفایده بود و چیزی را تغییر نمیداد. چون کلیۀ اعضای آن بدون در نظر گرفتن شرایط و رعایت عدالت، فقط دوست دارند به صلح و آتشبس رأی دهند و این دقیقاً چیزی است که عراق میخواهد. بنابراین ما در این جلسه شرکت نکردیم.» رجایی خراسانی ادامه داد: «شورای امنیت از عهدۀ اجرای وظایفی که منشور سازمان ملل متحد به آن واگذار کرده، برنیامده است. در خلال دو سال گذشته هنگامیکه 20 شهر و 1200 دهکدۀ ایران در اشغال نظامی ارتش عراق بود و اماکن مسکونی، مدارس، بیمارستانها و مساجد ما زیر آتش توپها و بمباران هوایی عراق قرار داشت، شورای امنیت هیچ اقدامی نکرد و به سکوت اکتفا کرد. این شورا حتی آوارگی دو میلیون نفر از مردم مسلمان و بیدفاع ما و به شهادت رسیدن هزاران تن دیگر را نیازمند تشکیل جلسهای ندانست.» نماینده دائم ایران در سازمان ملل افزود: «قطعنامههای بیتفاوت این شورا که جنایتکار و مظلوم را با هم و با یک لحن نصیحت میکنند، حاکی از این حقیقت است که شورای امنیت فاقد توانایی اتخاذ یک موضع سازنده برای استقرار عدالت و احیای حقوق مردمی است که با اینهمه فداکاری برای آزادسازی اراضی اشغالی وطن خود، مبارزه میکنند.» نمایندۀ ایران همچنین با اشاره به خبر آزادسازی ارتفاعات استراتژیک غرب ایران از تصرف قوای عراقی گفت: «دفاع مشروع و قانونی ما، اینک در شورای امنیت بهعنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی مورد بحث قرار گرفته و این در حالی است که وقتی صلح و امنیت بینالمللی با حمله و تجاوز عراق به خطر افتاد، شورای امنیت بهجای اینکه عراق را بهخاطر توسل به زور محکوم کند و از او بخواهد قوایش را از ایران خارج نماید، همچنان تماشاگر بیتفاوت صحنه باقی ماند و تنها خواستار برقراری آتشبس بدون خروج نیروهای اشغالگر شد. ازاینرو، ما فکر میکنیم که شورای امنیت بهویژه هنگامیکه به ریاست نمایندۀ اردن، کشوری که فعالانه در جنگ تجاوزکارانۀ عراق علیه ما شرکت دارد، تشکیل شود، پایگاهی نیست که بتواند از عهدۀ استقرار عدالت برآید.» رجایی خراسانی در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنیبر اینکه آیا ایران بعد از پس گرفتن همۀ خاک خود، آتشبس را قبول خواهد کرد، گفت: «شما خود را جای ما بگذارید، اگر کشورتان مورد تجاوز قرار گرفته و اشغال شده بود، پس از آنکه طی دو سال فداکاری و جانبازی دشمن را از خاک خود بیرون راندید، آیا آنگاه با تشکر خداحافظی میکردید؟ خیر، قطعاً شما مسائل زیادی دارید که باید با متجاوز حل کنید و اگر نتوانستید آنها را از طریق مسالمتآمیز حل کنید، به مبارزۀ خود ادامه میدهید تا حقوق حقۀ خود را به دست آورید. خسارتهایی که عراق بر ما وارد آورده، باید پرداخت شود. همچنین باید تضمینی وجود داشته باشد که پس از چند سال دیگر که دشمن نیروی نظامی خود را دوباره بازسازی کرد، به ما حمله نکند. از سوی دیگر، حدود 120 هزار عراقی که از سرزمین خود رانده شدهاند و هماکنون ما از آنها میزبانی میکنیم، باید حق برگشت به خانۀ خود را داشته باشند.» وی دربارۀ خسارتهای ایران در دوران جنگ تحمیلی و میزان آن گفت: «شما خود باید به صحنه بروید و از نزدیک با فجایع و جنایتهای رژیم عراق آشنا شوید. خرمشهر یکی از شهرهای بسیار مهم و پرجمعیت کشور ما بهکلی با خاک یکسان شده است. حال ببینید ویران شدن 20 شهر، 1200 دهکده، بزرگترین پالایشگاه جهان، تعداد زیادی بیمارستان، مدرسه و اماکن صنعتی و مسکونی دیگر و بهویژه شهادت بسیاری از عزیزانمان، چه ضایعۀ بزرگی است. فقط بدانید که خسارت خیلی سنگینتر از آن است که شما فکر میکنید.» وی تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران برای استقرار عدالت و دفاع از حقوق مشروع خود مبارزه میکند و درمقابل، ارتش کافر عراق، همواره سعی کرده برای ادامۀ تجاوز خود از همۀ شیوههای غیراسلامی و باطل استفاده کند. عراق اینک نیز بهدنبال شکستهای پیدرپی خود از لشکر اسلام، سعی دارد تا با دادن شعار عربیت، اعراب را بهطرف خود جلب کند که این امر نیز مشابه موضع نژادپرستانۀ رژیم صهیونیستی است.» وی همچنین تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران از هرگونه کوشش جهت ایجاد یک صلح عادلانه استقبال میکند.» وی در پاسخ به سؤال دیگری دربارۀ تصمیم دولت سودان مبنیبر اعزام نیرو برای کمک به عراق گفت: «به نظر ما این اقدام جدیدی نیست. سودان در واقع، قبلاً نیز برای صدام نیرو میفرستاد، منتهی اینبار سودان میخواسته کمی رسمیتر این کار را بکند که این اقدام هم، به استحکام وضع رژیم عراق کمکی نخواهد کرد. چون وقتی سربازان عراقی که وطنشان عراق است و عضو رسمی ارتش عراق هستند، حاضر نباشند از صدام دفاع کنند، چنانکه تا حال هم حاضر نبودند و فوجفوج پناهندگی سیاسی میگیرند و یا خود را تسلیم جمهوری اسلامی میکنند، کمترین دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم ارتش سودان قادر به نجات رژیم عراق باشد و بتواند کاری برای آن انجام دهد.» دکتر رجایی در پاسخ به این سوال که نظرتان دربارۀ تهدید رژیم سعودی مبنیبر اعلام جنگ با ایران چیست و شما بازتاب مانور نظامی امریکا در آیندۀ نزدیک در عمان را چگونه میبینید، گفت: «به نظر ما تصمیم امریکا مبنیبر مانور نظامی در عمان به نفع اسلام در منطقه است و مردم منطقه عملاً بیداری بیشتری کسب میکنند و خود علیه نیروهای امریکایی دستبهکار میشوند.» دکتر رجایی در پایان دربارۀ قطعنامۀ اخیر شورای امنیت دربارۀ جنگ تحمیلی گفت: «این قطعنامه عیناً مانند قطعنامۀ قبلی آنها در شورای امنیت است و جمهوری اسلامی نیز مانند پیش آن را بیاعتبار میداند.»[۲۷]
گزارش- 693
امام خمینی در پاسخ به پیام تبریک احمد سکوتوره رئیسجمهور گینه به مناسبت عید سعید قربان پیامی صادر کردند. ایشان در این پیام خاطر نشان کردند: «ما بارها اعلام کردهایم که خواهان پایان جنگ و طالب صلحی هستیم که متجاوز را تنبیه و خسارت جنگ را بپردازند و این همه انسان بیگناه را که از خانه و زندگی خود آواره کردهاند به شهر و دیار خود بازگردانند.» در پیام رهبر انقلاب اسلامی ایران آمده است: «حضرت آقاى احمد سکوتوره، رئیس جمهور مردمى و انقلابى کشور گینه پیام تبریک شما به مناسبت حلول عید سعید قربان واصل و موجب تشکر گردید. متقابلاً این عید سعید را به جنابعالى و ملت برادر و مسلمان کشورتان تبریک مىگویم؛ و از خداى تعالى مىخواهم مسلمانان را از این اختلاف و تشتت و از این ضعف و زبونى که معلول بىکفایتى و خودخواهى و بلکه خودفروختگى بسیارى از سران آنها است، نجات بخشد. نتیجه این خودفروختگیها و خودخواهیها فاجعه لبنان و قتل عام هزاران مسلمان و هتک حرمت صدها زن و دختر به دست جلادان صهیونیست و خونخواران کشور امریکاى جهانخوار و مزدوران اسرائیلى آنها بود. و نتیجه دیگر آن، تجاوز عراق به کشور مسلمان ایران و ویران کردن صدها شهر و روستا و آواره ساختن میلیونها انسان بىپناه به دست جلادان و کافران بعثى عراق در ایران بود که خود شما شاهد آنها بوده و دیدهاید. و آنچه مایه کمال تأسف است آنکه پس از گذشت دو سال از این تجاوز وحشیانه، اکنون که رزمندگان ما دشمن را به عقب رانده و خواستار تنبیه متجاوز و دریافت خسارت شدهاند، فریاد صلحطلبى این خودفروختگان مزدور از هر سو بلند شده و در صدد تبرئه متجاوز و پایمال کردن خون هزاران انسان مسلمان گردیدهاند که در راه دفاع از اسلام و میهن اسلامى خود جان باختهاند. ما بارها اعلام کردهایم که خواهان پایان جنگ و طالب صلحى هستیم که متجاوز را تنبیه و خسارات جنگ را بپردازند و این همه انسان بیگناه را که از خانه و زندگى خود آواره کردهاند به شهر و دیار خود بازگردانند.»[۲۸]
گزارش- 694
امروز ملک حسین پادشاه اردن به طور غیرمنتظره وارد بغداد شد. در این سفر، نخستوزیر و فرمانده نیروهای مسلح این کشور وی را همراهی کردند. رادیو اسرائیل دربارة سفر وی به عراق اعلام کرد: پادشاه اردن دیشب گفت، دفاع از خاک عراق برای وی، همانند دفاع از وطن خویش میباشد.[۲۹]دربارة اهداف و علت سفر ملک حسین به عراق رادیو بی.بی.سی گزارش داد: «در بغداد، ملک حسین پادشاه اردن، مذاکراتی با صدام حسین پیرامون جنگ ایران و عراق انجام داد. یکی از خبرنگاران بی.بی.سی در خاورمیانه مینویسد: پیشبینی میشود ملک حسین قصد اعزام سربازان اردنی را جهت نبرد دوشادوش عراقیها با سربازان ایرانی داشته باشد.»[۳۰] روزنامۀ کیهان نیز در شمارۀ امروز به نقل از رادیو لندن دربارة کمکهای دولت سودان به عراق نوشت: دولت سودان اعلام کرد که تصمیم گرفته است، نیروهای خود را برای کمک به عراق در جنگ با ایران بفرستد. خبرگزاری سودان می گوید، این تصمیم در ملاقاتی بین جعفر نُمیری رئیسجمهوری سودان و فرماندهان نظامی سودان گرفته شد و مطابق با اصول قطعنامهای است که در دیدار ماه گذشتۀ سران عرب در فاس به تصویب رسیده است. در ادامة این گزارش آمده است: خبرگزاری سودان از زمان اعزام این نیروها و تعداد آنها گزارشی منتشر نکرده است. سودان دومین کشور عربی است که پس از اردن ـ که در اوایل سال جاری برای کمک به عراق نیروی داوطلب تشکیل داد ـ به کمک عراق میشتابد.[۳۱]
گزارش- 695
رادیو بی.بی.سی و روزنامۀ نیویورک تایمز، ضمن تحلیلی از جنگ ایران و عراق، کمکهای کشورهای عربی به صدام را ارزیابی کردند و این کمکها را در نتیجۀ جنگ، بیاثر دانستند. رادیو بی.بی.سی. در تفسیری، بهرهبرداریهای سیاسی عراق از حملۀ اخیر ایران و تأثیر کمکهای نظامی و اقتصادی کشورهای عربی و منطقهای به عراق را بررسی کرد. این رادیو گقت: «به نظر میرسد که درخواست عراق از سازمان ملل چندان برای کمک در روز گرفتاری نبوده است، بلکه قسمتی از کوششهایی است که عراق بهمنظور بهرهبرداری سیاسی از حملۀ ایران انجام میدهد. صدام حسین بهوضوح احساس میکند که از قطعنامۀ کنفرانس فاس میتوان نتیجۀ مثبتی گرفت. وی اخیراً در مصاحبهای با خبرنگار بی.بی.سی. گفته بود که در کنفرانس فاس به او اطمینان زیادی داده شده است که اگر نیروهای ایران به گذشتن از مرز ادامه دهند، همۀ کشورهای عربی از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی همدوش عراق خواهند ایستاد. اکنون هم، ملک حسین به بغداد رفته است تا دربارۀ جنگ با صدام حسین گفتوگو کند. وی دیروز در جلسۀ کابینۀ اردن گفت: اردن و سایر کشورهای عربی، اکنون با آزمایش واقعی اعتبارشان روبهرو هستند تا در راه به انجام رسانیدن مفاد ذکر شده در قطعنامۀ کنفرانس فاس با تجاوز ایران مقابله کنند و عراق را در دفاع از هر وجب از خاکش یاری دهند. مصر، اگرچه از جرگۀ کشورهای جامعۀ عرب بیرون رانده شده است، اما در دادن اسلحه به عراق نقش عمدهای داشته است و کشورهای عربی خلیج فارس، با کمک اقتصادی عراق را یاری دادهاند. با این همه، تا کنون این کمکها نتیجهای به بار نیاورده، جز آنکه در جنگ دوسالۀ ایران و عراق رکود به وجود آمده است. به نظر میرسد که آخرین حملۀ ایران فرصتی است که عراق منتظر آن بود تا از آن طریق، برای نیروهایش پشتگرمی فراهم آورد و همزمان با آن برای کوششهایی که جهت پدید آوردن صلح از طریق مذاکره انجام میدهد، پشتیبانی وسیعتری کسب کند.»[۳۲] مفسر نظامی روزنامۀ نیویورک تایمز در مقالهای ضمن اشاره به تصمیم دولت سودان دربارة اعزام نیرو برای کمک به عراق و اینکه این اقدام، امکان اقدام مشابه را برای سایر دول عربی خلیج فارس فراهم کرده است، مینویسد: «به نظر مفسرین غربی با وجود اعلام تصمیم دولت سودان مبنیبر اعزام نیرو به جبهۀ عراق، جامۀ عمل پوشانیدن به این نیت و انتقال نیرو به جبهۀ عراق نیاز به زمان خواهد داشت. ... هنوز نمیتوان موقعیت عراق را رهایییافته و دور از خطر دانست، چون دولت پرزیدنت صدام حسین، بعد از تحمل خسارات جنگ و از دست دادن قسمت عمدهای از کارآزمودهترین نیروهای خود، به کمکهای خارجی [از جمله] بیش از 25 میلیارد دلار کمک مالی که تا کنون از دولت عربستان سعودی دریافت کرده، نیازمند است.» این مفسر نظامی همچنین نوشت: «با وجود آنکه کمکهای مالی به عراق میتواند امکانات خرید تسلیحات جنگی را برای این کشور فراهم آورد، ولی فقط اعزام سریع نیرو توسط سودان است که میتواند مواضع و قدرت دفاعی نیروهای عراق را در اطراف بصره و بغداد تقویت کند. حتی اعزام دو تیپ از هفت تیپ نیروهای نظامی منظم و تعلیم دیدۀ پنجاه و سه هزار نفری سودان میتواند در کمک به عراق، بسیار مؤثر باشد. ... به گفتۀ یکی از کارشناسان نظامی امریکا، هماکنون بعضی از کشورهای عربی از جمله مراکش، تونس، مصر و اردن به حمایت از عراق، داوطلب به جبهههای جنگ ایران و عراق اعزام کردهاند که از میان آنها فقط دولت اردن بهطور رسمی و آشکار از مردم اردن خواستار داوطلب جنگ شده است، ولی با وجود 20000 نفر داوطلب اعزامی از کشورهای مختلف عربی، این داوطلبان قادر به انجام وظایف و ایفای نقش مؤثر سربازان تعلیمدیده نخواهند بود. بنابراین، نیاز دولت عراق به دریافت سربازان تعلیمدیدۀ سودان و قدرت نظامی آنها را میتوان یک نیاز ضروری و حیاتی توصیف کرد. ... به عقیدۀ کارشناسان نظامی انگلیس، عراق با تحمل تلفات جنگ ناچار به زیر پرچم خواندن کلیۀ نیروهای ذخیرۀ 75000 نفری خود شده است.»[۳۳]
گزارش- 696
عملیات مسلمبن عقیل در دو کشور کویت و امارات متحدۀ عربی بازتاب وسیعی داشت. مطبوعات کویت در مطالبی جانبدارانه، جنگ تحمیلی را تجاوز فارسها به عربها دانستند و نشریات امارات با موضعی متعادلتر خواستار پایان جنگ و بسیج امکانات دو کشور برای مقابله با اسرائیل شدند. روزنامۀ الوطن چاپ کویت در مقالهای با عنوان "جنگی که پیروز ندارد،" ضمن اشاره به رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن مشترک مسلمانان و با چشمپوشی از تجاوزگری عراق مینویسد: «در اوایل جنگ ایران و عراق گفته شد که در این جنگ جز تحلیل نیروهای دو کشور نتیجهای به دست نخواهد آمد و بزرگترین زیان آن بر ملل عرب و اسلام وارد میشود، زیرا قسمت اعظم اسلحۀ دو کشور به سینۀ سربازانی غیر از سربازان دشمن مشترک، یعنی اسرائیل فرومیرود.» الوطن میافزاید:«در پی پیروزی انقلاب ایران، این امید که مخالفت با اسرائیل تا قلب ایران کشانده شده ما را خوشحال کرد، ولی امیدهای ما به باد رفت و این نیروی آزادشده به خنجری علیه امت عرب تبدیل شد. اکنون بار دیگر میگوییم که کسی از ایران نمیپذیرد که وارد خاک عراق شود، زیرا خاک عراق بهمثابه خاک اعراب است و تجاوزگر نیز از هر ملیتی که باشد فرقی نمیکند.»[۳۴] روزنامۀ الانبا نیز با اشاره به کنفرانس فاس نوشت:«همانگونه که انتظار میرفت ایران بار دیگر حملهای را علیه اعراب آغاز کرد و نمیدانیم که کشورهای عرب این تجاوز خارجی علیه کشور، خاک و ارتش عربی را چگونه جواب خواهند گفت. ما باید به تعهدات خود پایبند باشیم و به عراق ثابت کنیم که هرگز او را تنها نخواهیم گذاشت و سرنوشت ما [اعراب] یکی است.»[۳۵] مطبوعات امارات نیز با بینتیجه دانستن جنگ ایران و عراق و یادآوری این نکته که امریکا و اسرائیل دشمن مشترک کشورهای عربی و اسلامی هستند، خواستار پایان جنگ شدند. روزنامۀ الوحده ضمن تقاضا از کشورهای عربی و مسلمان برای انجام یک تلاش فوری برای خاتمه جنگ مینویسد: «اکنون یک میانجی پاک مورد نیاز است.» الوحده با متهم کردن امریکا به تلاش برای گسترش جنگ، نوشت:«صلح بین عراق و ایران یک مشکل سیاسی [است و] محتاج به یک راهحل عادلانه برای هر دو طرف است. واشنگتن هم علیه عراق و هم علیه ایران عمل میکند و هدف غایی امریکا خنثی کردن دستاوردهای منطقه است.»[۳۶] روزنامۀ الاتحاد نیز از ایران و عراق خواست با تجدیدنظر در مواضع خود برای نجات منابع دو ملت به جنگ پایان دهند. این روزنامه نوشت: «هیچیک از دو کشور ایران و عراق از این جنگ بهرهای نخواهند برد، درحالیکه ملت عرب و مسلمان به عملِ یکپارچه در مقابله با تهدیدات فعلی اسرائیل نیازمند است.» این روزنامه در ادامه هشدار داد که سایههای این جنگ انعکاسهای خطرناکی به وجود خواهد آورد و باب تازهای برای مبارزان بینالمللی در منطقه خواهد گشود.[۳۷]
گزارش- 697
بررسی عملیات اخیر ایران در مندلی، قدرت دو کشور ایران و عراق، ضعف توان هوایی ایران، ناتوانی عراق در بهکارگیری امکانات فراوان نیروی هوایی خود، اقدامات دیپلماتیک عراق پس از عملیات مسلمبن عقیل و پشتیبانی کشورهای عربی از عراق، محورهای اصلی تفسیر رادیو اسرائیل است: «حمله و ضدحمله در محور سومار ـ مندلی نشان میدهد که ارتشهای ایران و عراق هر دو به مرز توانایی خویش رسیدهاند، درحالیکه ایران هنگام هجوم به بصره در حدود صد هزار سرباز به میدان فرستاد و پیشرویهای کوتاه و زودگذر فقط به کمک امواج انسانی امکانپذیر شد. به گزارش منابع اطلاعاتی در هجوم مندلی، تنها پنجاه هزار سرباز ایرانی شرکت دارند و از آنجا که عراق از دو ماه پیش، از وقوع این حمله آگاهی داشت خود را برای دفع آن بهخوبی آماده کرده بود. درصورتیکه ایران از این حمله واقعاً قصد پیشروی بهسوی بغداد را دارد،[ باید در نظر داشته باشد که] چنین پیشروی، بدون برخورداری از چتر حفاظت نیروی هوایی امکانپذیر نخواهد بود.[این درحالی است که] تنها تعداد بسیار معدودی هلیکوپتر و هواپیمای قادر به پرواز برای نیروی هوایی ایران باقی مانده که آنها نیز در هفتههای اخیر و بهویژه در جریان هجوم به مندلی در صحنه ظاهر نشدند. عراق نیز با وجود همۀ میراژهایی که از فرانسه دریافت کرده و همۀ میگهای ساخت شوروی که در اختیار دارد، نتوانسته به نیروی مهاجم ایران چنان ضربات قاطعی وارد سازد که هجوم را در نخستین ساعات آن متوقف کند. خلبانان عراقی که شاید از شهامت و کارایی لازم بیبهره باشند، بهجای حمله به نقاط متمرکز نیروهای مهاجم ایران به بمباران گیلانغرب و روستاهای غیرنظامی پرداختند. عراق با تکیه بر قدرت هوایی خود، قصد داشت با بمباران کردن ترمینال نفتی خارک و بندر شاهپور (بندر [امام] خمینی) صدور نفت ایران را فلج سازد و واردات کالاهای مصرفی را مختل کند، ولی با همۀ گزافهگوییهای سرفرماندهی ارتش عراق، عملیات نیروی هوایی آن کشور علیه این هدفهای سوق الجیشی بههیچوجه چشمگیر نبود. هواپیماهای عراقی حتی نتوانستند خود را به بندرعباس برسانند و این نقطه را که بهتدریج بهعنوان دروازۀ اصلی جنوب ایران برای واردات کالا درآمده است، هدف قرار دهند. ... با آغاز هجوم ایران به مندلی، عراق نهتنها نیروی نظامی آمادۀ خود را به کار انداخت، بلکه اقدامات سیاسی گستردهای را در صحنۀ بینالمللی و بین اعراب آغاز کرد. صدام حسین از یک سو به شورای امنیت شکایت کرد تا حکومت اسلامی ایران را در صحنۀ سیاست بینالمللی بیشازپیش منزوی سازد و سران آن کشور را جنگطلب، متجاوز و آشتیناپذیر معرفی کند و از سوی دیگر به سران کشورهای عرب، تعهداتی را یادآور شد که در کنفرانس عالی فاس به عهده گرفته بودند. در کنفرانس فاس، سران کشورهای عربی متعهد شده بودند که اگر عراق هدف حمله یک کشور غیرعرب [ایران] قرار گیرد، دیگر ممالک عرب وظیفه دارند، کمکهای نظامی و اقتصادی در اختیار عراق قرار دهند، ولی با همۀ اضطرابی که در نخستین ساعات آغاز هجوم ایران به مندلی در میان کشورهای عرب به وجود آمد، تا کنون، سودان تنها کشوری است که تصمیم به اعزام سرباز به عراق گرفته و جانبداری کشورهای دیگری چون عربستان سعودی، مراکش و یمن شمالی فقط جنبۀ شفاهی داشته است.»[۳۸]
گزارش- 698
آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، امروز در اولین جلسۀ علنی مجلس شورای اسلامی ـ که پس از تعطیلات تابستانی تشکیل شد ـ دربارۀ تشکیل جلسۀ شورای امنیت و تلاش حامیان صدام برای جلوگیری از شکست رژیم بعث عراق و حادثۀ انفجار خیابان ناصرخسرو، مطالبی را بیان کرد. وی گفت: «حرکت موفقیتآمیز رزمندگان ما در تصرف مندلی موجب شد که صدام حیلة تازهای را آغاز کند و بگوید که این عمل رزمندگان اسلام ناموفق بوده است. اما ساعتی بعد ما اعلام کردیم که تصرف نقاط استراتژیک غرب سومار هدف کامل این حمله بوده که همهاش تأمین شده است. اما عکسالعمل عراقیها متناقض بود. آنها وحشت شدیدی همراه با هیاهوی جهانی به راه انداختند و از مجامع بینالمللی، مانند غیرمتعهدها، سازمان ملل، و کنفرانس اسلامی و اعراب تقاضای پشتیبانی کردند. حرکت زشت باند صدام، ضدانقلاب، منافقین، ملیگراهای محارب و عوامل صدام که هماهنگ کار میکنند در خیابان ناصرخسرو، ماهیت اینها را نشان داد. وقتی که فریادشان از مثلاً تجاوز ایران بلند بود، بدترین عمل غیرانسانی و ناجوانمردانه را [انجام دادند] که به شهادت بیش از 70 نفر، مجروح شدن 700 نفر و تخریب اماکن کاری یک عدهای محروم ـ کاری که به هیچ معنایی نمیتواند ارزش نظامی و سیاسی داشته باشد ـ انجامید.» رئیس مجلس در ادامۀ سخنان خود گفت: «ما در اینجا به سازمان ملل تذکر میدهیم و امروز شورای امنیت توجه کند. شما همان سازمانی هستید که در مدت دو سالی که تجاوز صدام در خاک کشور ما ادامه داشت، به فکر خاتمه جنگ نیفتادید و [زمانیکه] صدام 90 کیلومتر در عمق کشور ما وارد شد و 10 شهر و 1200 روستای ما را تخریب کرد، شما کجا بودید؟! از شما دعوت شد که بیایید شهرهای، هویزه، سوسنگرد، اندیمشک، مهران، دهلران، سومار، خرمشهر، آبادان و دزفول را که به دست صدامیان تخریب شده و بیش از هزار کارخانه و کارگاه و هزاران پل، جاده و راهآهن، بندر، اسکله و تأسیسات نفتی را ببینید، چرا نیامدید؟! چرا اینها را محکوم نکردید؟! چرا [هنگامیکه] صدام تظاهرات مردم همدان را در روز قدس به آتش و خون کشید، سازمان ملل حرکتی نکرد؟! امروز چه شده است، وقتیکه ایران در خاک خودش [و برای آزادسازی خاک خودش] حمله کرده و ما میگوییم هدف کامل ما به دست آوردن مناطق استراتژیک خودمان بوده،[شما وارد عمل میشوید؟!] با چه تجاوزی مواجه هستید که امروز به شورای امنیت سازمان ملل مراجعه میکنید؟ نگذارید بیش از این آبروی سازمان ملل در دنیا برود، گرچه آبروی شما رفته است. این سؤال دو سال پیش باید مطرح میشد که صدام به خاک کشور ما تجاوز کرد. آیا در آن موقع خطر و بحران در دنیا وجود نداشت؟!» رئیس مجلس ادامه داد: «ما به دنیای عرب اخطار میکنیم، حمایت شما از صدام، جنگ را به اتمام نمیرساند و اشتباه میکنید. هدف شما تقویت صدام است که جنگ را ادامه دهد. در اینجا باید بگویم، راه پیدا شدن صلح، همین است که ما انتخاب کردیم. برای برقراری صلح، باید شّر صدام از منطقه کنده شود. مسلّم بدانید، ایران بیش از همۀ کشورهای منطقه به صلح فکر میکند، اما صلحی که توأم با حقیقت باشد و منافع مسلمین را حفظ کند.»[۳۹]
گزارش- 699
روزنامۀ کیهان امروز در قسمت "یادداشت روز" خود با اشاره به تبلیغات دولت عراق دربارۀ نتایج عملیات مسلمبن عقیل و دست به دامن سازمان ملل شدن رژیم عراق پس از این عملیات مینویسد: «بهدنبال پیروزی بزرگ عملیات "مسلمبن عقیل،" رژیم صدام اعلام کرد ادعای ایران مبنیبر کسب پیروزی در جبهۀ غرب یک خیال محض است و نیروهای عراقی توانستهاند تهاجم نیروهای ایران را درهم بکوبند. اما در این میان ناگهان خبر رسید که رژیم عراق ضمن ارسال یادداشت فوری به دبیرکل سازمان ملل، از وی خواسته است تا بهمنظور رسیدگی به "تجاوز ایران" به مرزهای بینالمللی، تشکیل جلسه دهد و سازمان ملل با این تقاضای رژیم صدام موافقت کرده و قرار است امروز جلسهای به همین منظور تشکیل دهد. ... اخیراً و بهدنبال پیروزی نیروهای رزمندۀ مسلمان در جبهههای غرب، رژیم صدام دست به مظلومنمایی زده است تا بدین وسیله بتواند امپریالیسم جهانی را به حمایت هرچه بیشتر از موانع رشد انقلاب اسلامی ترغیب نماید، البته امپریالیسم جهانی تا آنجا که ممکن بود رژیم صدام را یاری داده است. ... رژیم صدام با داشتن این همه پشتوانههای بینالمللی باز هم دست به دامان سازمان ملل شده است. علت این مسئله هم معلوم است، رژیم صدام اکنون در شرایط بسیار خطرناک قرار گرفته است. در روزها و هفتههای آتی، بغداد در تیررس آتش نیروهای رزمندۀ مسلمان قرار میگیرد. رژیم صدام نمیتواند از این خطر جان سالم به در ببرد. این یک وضعیت بسیار خطرناک برای مرتجعین منطقه و رژیم صهیونیستی است.»[۴۰]
گزارش- 700
در پی عملیات موفق مسلمبن عقیل، وزیران خارجۀ کشورهای عضو جنبش عدم تعهد پس از ماهها بلاتکلیفی، امروز در نشستی در حاشیۀ مجمع عمومی سازمان ملل تصمیم گرفتند تا اجلاس آتی سران این جنبش را در دهلینو برگزار کنند. خبرگزاری آسوشیتدپرس با اشاره به این خبر اعلام کرد: «یکی از اعضای جنبش عدم تعهد اعلام کرد، کشورهای عضو جنبش موافقت کردند که هفتمین دیدار سران از یکم تا یازدهم ماه مارس (دهم تا بیستم اسفند) در دهلینو برگزار شود.» این خبرگزاری گزارش داد: «برنامۀ مربوط به برگزاری کنفرانس در بغداد بهعلت ادامۀ جنگ میان ایران و عراق باعث بروز اختلاف میان اعضا شده بود و برخی کشورها اعلام کرده بودند در صورت برگزاری کنفرانس در بغداد، از حضور در آن خودداری خواهند کرد.»[۴۱] پس از این تصمیم، ناراشیمو رائو وزیر امور خارجۀ هند بهطور رسمی از همۀ اعضای جنبش عدم تعهد دعوت کرد تا کنفرانسی در سطح سران کشورهای عضو این سازمان، در ماه مارس آینده (اسفندماه 1361) در دهلینو تشکیل دهند. گفته میشود دعوت وزیر امور خارجۀ هند در گردهمایی وزیران امور خارجۀ کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک انجام شد و پیش بینی میشود اعضای سازمان این دعوت را بپذیرند.[۴۲] سعدون حمادی وزیر خارجۀ عراق در این جلسه، دربارۀ دلیل موافقت عراق با تغییر محل اجلاس سران غیرمتعهدها گفت: «صدام بهخاطر حفظ وحدت جنبش، حاضر به تغییر محل کنفرانس سران شد.» وی سپس با اشاره به جنگ عراق و ایران گفت «عراق به درخواست کنفرانس اسلامی پاسخ مثبت داد و ضمن عقبنشینی یکطرفه، آمادگی کامل خود را برای قبول آتشبس و حل اختلافات از طریق مذاکرۀ مسالمتآمیز اعلام کرد، ولی ایران حاضر به همکاری نبوده و متوالیاً به عراق حمله میکند.» پس از سخنان سعدون حمادی، رجایی خراسانی نمایندۀ ایران در سازمان ملل متحد با استفاده از حق پاسخگویی، مطالبی را دربارة شروع جنگ و آغاز تجاوز عراق، دلیل تصرف سرزمینهای ایران در دو سال گذشته، شرایط ایران برای صلح، تجربیاتی که عراق در دو سال گذشته کسب کرده و دلیل قبول نکردن پیشنهادهای آتشبس بیان کرد. وی گفت: «توسل به زور در موازین بینالمللی در تمام نظامهای اخلاقی و مذهبی محکوم است. اگر این اصل مورد قبول نمایندۀ عراق است، چرا عراق به کشور ما حمله کرد؟ مهم نیست که عراق چه بهانهها و دلایلی برای کار خود داشت، مهم این است که هرگونه اختلاف و بهانهای که داشته، حملۀ نظامی به جمهوری اسلامی ایران را ابداً توجیه نمیکند. عراق چرا به اشغال غیرقانونی قسمت مهمی از وطن اسلامی ما برای دو سال ادامه داد؟ این لحن صلحطلبانه و منافقانهای که امروز در این مجمع به گوش میرسد، دو سال پیش و در خلال این دو سال کجا بوده است؟! آیا وقتیکه از زمین، دریا و هوا به وطن ما حمله کردند، این سخنان نرم را فراموش کرده بودند؟ ما در ابتدای جنگ گفتیم که تنها شرط ما برای مذاکرۀ مسالمتآمیز، عقبنشینی کامل نیروهای عراق به مواضع قبل از جنگ است. چرا عراق نپذیرفت؟ بعد اعلام کردیم که رژیم عراق مسئول تمام خرابیها، کشتارها و جنایتها است. عراق به تخریب و کشتار خود هرچه بیشتر ادامه داد و بارش سنگینتر شد. شرایط ما برای صلح از آغاز جنگ تا به امروز یکنواخت و عادلانه بوده، ... عراق میگوید که ما [ایران] حمله کردهایم و حمله میکنیم، کاملاً درست است. مسلّم است که ما 20 شهر و 1200دهکده را با تعارف پس نگرفتیم. ما دو سال است حمله میکنیم و از این پس هم تا گرفتن آخرین وجب از سرزمینمان به حملات خود ادامه خواهیم داد. دفاع حق قانونی و شرعی ما است. ما افتخار میکنیم که اعلام کنیم در حملۀ اخیر سه تپۀ بسیار مهم استراتژیکی سرزمینمان را پس از دو سال پس گرفتیم. این تپهها علاوهبر اعتبار ارضی، محل آتش نیروهای عراقی بر اماکن غیرنظامی مجاور آنها بود. ... عراق میگوید قصد تصرف اراضی ایران را ندارد، خیلی خوشحالم که به این نتیجه رسیدهاند. تجربیات گذشته به عراقیها آموخته است که نباید رؤیای ادعای اراضی و قصد تصرف سرزمینهای ما را داشته باشند. بهتر است که مسئولین عراقی به این درس خیلی متعهد باشند، چون میدانند که تصرف اراضی ایران، کار خیلی خطرناکی است و اصلاً به صلاح آنها نیست که غیر از این فکر کنند، که البته الآن اظهار داشتند. در مورد آتشبس درست میگویند. ما هرگز حاضر نبودیم و نیستیم که با دشمن در خانۀ خودمان سر میز مذاکره بنشینیم. آتشبس را قبول نکردیم و از اول شرط کردیم که هرگونه مذاکره، پس از عقبنشینی کامل از تمام اراضی ما است، اما عقبنشینی یکطرفهای که فرمودند، چیز تازهای نیست. عراق قریب دو سال است که مرتب عقبنشینی تاکتیکی و یکطرفه میکند. ما اسم این کار را عقبنشینی نمیگذاریم، کلمه مناسب دیگری را باید به کار برد که همۀ شما میدانید چیست. اتفاقاً همین تپههایی که اخیراً آزاد کردیم به ادعای عراق قبلاً از آنها عقبنشینی کرده بود، اما ملاحظه میفرمایید که چگونه دوباره مجبور شد، عقبنشینی کند.»[۴۳]
گزارش- 701
خبرگزاری کیودو ژاپن دربارۀ پروژۀ پتروشیمی بندر امام ایران با اشاره به اینکه مذاکرات اخیر رئیس کمپانی میتسویی ـ شریک عمدۀ ایران در پروژۀ مذکور ـ با تهران دربارۀ سرمایهگذاری اضافی برای ادامۀ طرح به جایی نرسیده است، گزارش داد: «رئیس کمپانی میتسویی در این زمینه تأکید میکند تا زمانیکه ایران تمام مخارج اضافی طرح را تأمین نکند و همچنین جنگ عراق و ایران به پایان نرسد، ازسرگیری عملی پروژۀ مذکور آغاز نخواهد شد. رئیس میتسویی درعینحال، از ایران بهدلیل پذیرفتن هزینههای مربوط به کارهای مقدماتی آمادهسازی طرح و نیز پرداخت 13 میلیارد ین بدهیهای پرداختنشده به کمپانیهای ژاپنی، قدردانی کرد.» این خبرگزاری در ادامه افزود: «در مذاکرات تهران توافق شده است تا یک هیئت ده نفره از متخصصین ژاپنی برای آمادهسازی مقدمات طرح مذکور به ایران بیایند، اگرچه هنوز، فاصلۀ بسیاری بین نظرات طرفین در مورد چگونگی تأمین مخارج اضافی پروژه وجود دارد.»[۴۴]
گزارش- 702
گروه تحقیق واحد مرکزی خبر، در گزارشی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی جنگ در عراق را بررسی کرده و ابعاد مختلف خسارتهای وارد شده بر اقتصاد عراق را برشمرده است. گزیدهای از این مقاله که در روزنامه جمهوری اسلامی درج شده چنین است: «جنگ در ابعاد اقتصادی خساراتی جبرانناپذیر بر دولت عراق وارد کرد. کاهش صادرات نفت بهدلیل بروز جنگ، سبب گردید تا دولت عراق با مشکلات فراوانی روبهرو شود. قبل از جنگ و بعد از قطع نفت ایران، برای پرکردن خلأ نفتی برای امپریالیستها، عراق با عربستان توافق کرد که نفت امریکا و اروپا را تأمین کند. به این ترتیب، عراق با حجم تولید 5/3 میلیون بشکه در بین کشورهای صادرکنندۀ نفت در خلیج فارس، بعد از عربستان در مرحلۀ دوم قرار گرفت. این افزایش تولید میتوانست درآمدهای عراق را سالیانه تا 38 میلیارد دلار افزایش دهد. [پس از شروع جنگ] در نتیجۀ کاهش صادرات نفت از 5/3 میلیون بشکه به یک میلیون بشکه در روز، عراق ناگزیر از دریافت قرض از دیگر همسایههای تولیدکنندۀ نفت شد. ... طبق برآورد کارشناسان اقتصادی، تنها در همان هفتههای نخستین جنگ، خسارات عراق بیش از 4500 میلیون دلار بوده است که بیشترین خرابیها مربوط به مراکز و تأسیسات نفتی و شبکههای تولید برقرسانی و دیگر مراکز تولیدی بوده است. عراق که قسمت مهم بودجهاش از تأسیسات نفتی تأمین میشد و در شمار کشورهای وامدهنده به حساب میآمد و طبق برآورد صندوق بینالمللی پول میزان ذخیره ارزیاش 25 میلیارد دلار بود، پس از جنگ به کشوری وامگیرنده مبدل شد و صدام هماکنون بیش از 24 میلیارد دلار، تنها به کشورهای منطقه به خاطر وامها و کمکها برای ادامه جنگ با ایران اسلامی بدهکار است. ... جنگی که صدام برای متوقف ساختن روند انقلاب اسلامی در منطقه به پا کرد، مایۀ تزلزل پایههای حکومت بعثی عراق شد. در این میان، رژیمهای وابسته به امریکا که حرکت انقلاب اسلامی وجودشان را با خطر روبهرو ساخته بود، کوشیدند تا از طریق کمکهای نظامی و مالی، صدام را از خطر نابودی برهانند. آنها سعی کردند کمبودهای درون جامعۀ عراق را با کمکهای مالی خود، صوری جلوه دهند. بیشترین کمک را کویت و عربستان سعودی به رژیم عراق کردند. میزان وام دریافتی عراق از کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس بالغبر 24 میلیارد دلار برآورد شده است. رژیم صدام گذشته از میلیاردها دلار کمک مالی، با دریافت اسلحه و مهمات از شوروی، امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چکسلواکی و [نیز با] استفاده از نیروی انسانی مصر، تونس و سودان، جنگ با ایران را تا مرحلۀ کنونی ادامه داده است و با این همه کمک، از لشکریان اسلام شکستهای پیدرپی خورده است. ... [وضعیت اجتماعی ـ سیاسی عراق از اقتصاد این کشور نیز آشفتهتر است.] هماکنون بیش از 50000 زندانی سیاسی در عراق وجود دارد و این در حالی است که بیش از 100 هزار نفر از مخالفان رژیم صدام توسط رژیم بعثی بغداد، از خانه و کشورشان رانده و آواره شدهاند.»[۴۵]
گزارش- 703
احمد حسن البکر رئیسجمهور سابق عراق، امروز در سن 68 سالگی بهطور مشکوکی مرد. روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری فرانسه با اعلام این مطلب گزارش داد که مرگ حسن البکر، لحظاتی پس از ورود شاه حسین به بغداد اعلام شد. حسن البکر یکی از عوامل مهم در به قدرت رسیدن صدام بود که مدتی بعد براثر اختلافات شخصی، صدام وی را گوشهنشین کرد. ناظران سیاسی دربارۀ مرگ حسن البکر در وضعیتی که حکومت این کشور متزلزل است، ابراز شک و تردید میکنند. قبل از مرگ حسن البکر خبر از بیماری وی داده میشد، ولی در ماههای اخیر وی کاملاً محصور بود و هرگونه رابطۀ وی با خارج قطع شده بود.[۴۶]
گزارش- 704
دیوید لانگ رئیس بخش خاور نزدیک ادارۀ اطلاعات و مطالعات وزارت خارجۀ امریکا، در سی و ششمین اجلاس سالانۀ سازمان خاورمیانه که در واشنگتن تشکیل شد، موضوعاتی چون وضعیت منطقه از نظر موازنۀ قدرت، تأثیر جنگ ایران و عراق بر این توازن و رابطة عراق با امریکا را ارزیابی کرد. گزیدهای از سخنان وی به نقل از گزارش امروز دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در واشنگتن، به این شرح است: «[به نظر من] تغییرات سیاسی چندانی در خلیج فارس صورت نگرفته و البته این بدان معنا نیست که نگران اوضاع نباشیم. وقایع زیادی در خفا در جریان است و دورۀ حاضر دورۀ انتظار قبل از بحران و یا به عبارتی آرامش قبل از طوفان میباشد. ممکن است که این دوره ماهها و شاید سالها طول بکشد. زمانی توازن بین محافظهکاران، یعنی عربستان و ایران از یک طرف و شوروی و عراق و دیگر هم پیمانان آنها از طرف دیگر، وجود داشت، ولی این همپیمانی و موازنه حالا دیگر موجود نیست. پیش از این، من به خلأ قدرت معتقد نبودم، ولی اکنون رسماً اعلام میکنم که خلأ قدرت در منطقه موجود است و با سقوط شاه آغاز شده است. چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، اوضاع عوض شده و هیچکس نمیداند که در آینده چه خواهد شد. ما حتی نمیدانیم که آیا دولت فعلی ایران را رادیکال بنامیم و یا محافظهکار؟ ولی هرچه هست چیزی است که باید از او بترسیم و این خود دلیل خلأ قدرت است که عراق نیز طرف دیگر این قضیه است. ... عراق سالهاست که با امریکا روابط دیپلماتیک ندارد و حال بهآهستگی در حال سرکوب شدن است. علت عدم قدرت ما در عکسالعمل نسبت به وقایع جاری این است که تحولات به آهستگی پیش میرود. از جهتی جنگ ایران و عراق هم بد نبوده است، تا زمانیکه این دو کشور در حال جنگ بوده و به سراغ دیگر کشورها نرفتهاند، خطری موجود نیست، ولی از طرفی تا زمانی که جنگ ادامه دارد، احتمال شیوع و سرایت آن به دیگر کشورها نیز وجود دارد.»[۴۷]
گزارش- 705
گروهی از نویسندگان و مفسران مجله نیوزویک چاپ اروپا در مقالهای تظاهرات اسرائیلیها در روز شنبه (10/7/1361) و سخنان نخستوزیر رژیم صهیونیستی را دربارۀ کشتار آوارگان صبرا و شتیلا تحلیل و ارزیابی کردند. در این مقاله آمده است: «شنبه شب در تلآویو 10 درصد کل جمعیت اسرائیل جملگی دچار غم و اندوه شدند. جمعیتی قریب به 400 هزار نفر به میدان "کینگزآو" اسرائیل ریختند تا عظیمترین تظاهرات صلح تاریخ این کشور را به راه اندازند. از قرار معلوم آنها آمده بودند تا برای فلسطینیها، قربانیان قتل عام غرب بیروت، به سوگواری بپردازند و با فریادهای خود، خواهان برکناری مناخیم بگین نخستوزیرشان شوند. ... اما ظاهراً تنبیهی در مورد بگین به عمل نیامد. نخستوزیر اسرائیل به تلاش برای حفظ حیات سیاسیاش پرداخت و اظهاراتش جدلی خودبینانه و جسورانه بود. او مسئولیت کشتار وحشتناک آوارگان فلسطینی را توسط همپیمانان مسیحی لبنانی خود رد کرد. وی انتقاد از خود را بهعنوان حملهای به اسرائیل تلقی نمود. بگین به کابینهاش گفت: "ملتی ملت دیگر را میکشد و آنها میخواهند یهودیان را بهخاطر آن به دار آویزند." هنگامیکه مخالفان از بگین خواستند که آریل شارون وزیر دفاع را بهخاطر دادن اجازۀ قتل عام، از کار برکنار کند، بگین مزیت بیشتر را در تعصب دید. وی اظهار داشت: "انسان نمیتواند بدون وفادار بودن به دوستان خود، حزب یا کشوری را اداره کند." هنگامیکه یک رهبر امریکایی به وی گوشزد کرد که یهودیان امریکا از سیاستهای [وی] ناخشنود میباشند، چنین پاسخ داد که "اگر یهودیان امریکا طرفدار ما نیستند، بدون آنها به کار خود ادامه میدهیم."... هیچگاه در گذشته، یک نخستوزیر اسرائیل روابط خاص کشور خود را با ایالات متحده چنین به مخاطره نینداخته است.» نیوزویک در ادامه میافزاید: «نقش اسرائیل را در این قتل عام، میتوان در رابطه با اغتشاش و بیعاطفگی دانست، اما نه در رابطه با طرح جنایتآمیز. در هر صورت بگین اسرائیل نیست و هیچکس نیز نمیخواهد یهودیان را به تلافی، به دار آویزد. با وجود این، به نوشتۀ روزنامۀ هاآرتص بسیاری از اسرائیلیها عقیده دارند که داغ ننگ صبرا و شتیلا بر ما زده شده و ما نخواهیم توانست آن را بزداییم.» در پایان مقاله آمده است: با ادامۀ پاکسازی دهشتناک در صبرا و شتیلا، اکثراً تعداد کشتهشدگان را 1000 تن تخمین زدند، هرچند آمار دقیق آنان هیچگاه معلوم نخواهد شد.»[۴۸]
ضمیمه گزارش 691 شماره سند شورای امنیت: S/RES/522 (1982) 4 اکتبر 1982(12 مهر 1361) قطعنامه 522 (1982) شورای امنیت در جلسه 2399 خود که تحت عنوان وضعیت ایران و عراق تشکیل شده بود، قطعنامه ذیل را تصویب کرد: ـ شورا از ادامه جنگ و تشدید مناقشه میان دو کشور که تلفات سنگین جانی و خسارتهای مالی بسیاری را موجب شده و صلح و امنیت منطقه را در معرض خطر قرار داده است، اظهار تأسف میکند. ـ شورا مجدداً تصریح کرد که اعاده صلح و امنیت در منطقه به جدیت کلیه دولتهای عضو در ملزم بودن به تعهداتشان تحت منشور سازمان ملل نیازمند است. ـ شورا مجدداٌ طرفین درگیر را به پذیرش و اجرای قطعنامه 479 که به اتفاق آرا در 28 سپتامبر 1980 تصویب شده و نیز به بیانیه مورخ 5 نوامبر 1980 (سند S/14244) دعوت کرد. ـ شورا همچنین طرفین درگیر را به پذیرش و اجرای قطعنامه 514 که به اتفاق آرا در 12 جولای 1982 تصویب شده و نیز بیانیه 15 جولای 1982 (سند S/15296) رئیس شورای امنیت فراخواند. شورا بر اساس گزارش 15 جولای 1982 (S/15293) دبیرکل، خواستار اجرای موارد ذیل میباشد: 1ـ شورا مصراً خواستار آتشبس فوری و پایان بخشیدن به کلیه عملیاتهای نظامی بوده و مجدداً این درخواست خود را تکرار میکند. 2ـ شورا مجدداً بر درخواست خود مبنی بر عقبنشینی نیروها به مرزهای شناختهشده بینالمللی تأکید میکند. 3ـ شورا از این حقیقت که یکی از طرفین درگیر قبلاً آمادگیاش را برای همکاری در اجرای قطعنامه 514 اعلام کرده، استقبال نموده و از طرف دیگر مناقشه درخواست مینماید که به همین صورت عمل نماید. 4ـ شورا بر لزوم اجرای بدون درنگ تصمیمات خود درباره اعزام ناظرانی جهت تأیید و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی تأکید مینماید. 5ـ شورا بر ضرورت و ادامه تلاشهای میانجیگرانه اخیر تأکید مینماید. 6ـ شورا بر درخواست خود از کلیه دولتها مبنی بر ممانعت از هرگونه اقدامی که به ادامه جنگ کمک نماید، تأکید نموده و خواستار کمک جهت تسهیل در اجرای قطعنامه اخیر میباشد. 7ـ شورا همچنین از دبیرکل خواست در مورد اجرای این قطعنامه طی 72 ساعت به شورا گزارش ارائه دهد.[۴۹]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/07/12
- ↑ سند شماره 2/139 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفتر راوی قرارگاه ظفر عملیات مسلمبن عقیل، راوی: امیر رزاقزاده، 29/7/1361، صص 258 تا 264؛ وـ سند شماره 54279 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه 7، به فرماندهی کل سپاه، 12/7/1361؛ وـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارش لحظه به لحظه عملیات مسلمبن عقیل و بازتاب جهانی آن" نشریه شماره 4، 13/7/1361، ص 1، قرارگاه نجف ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/7/1361؛ وـ روزنامه کیهان، 13/7/1361، ص 2؛ وـ سند شماره 96325 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی شماره 11، قرارگاه عملیاتی ظفر ـ رکن 3، 12/7/1361، صص 1 تا 3.
- ↑ سند شماره 32078 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش لحظه به لحظه عملیات مسلمبن عقیل، 12/7/1361، صص 5 و 6؛ وـ سند شماره 96325 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی شماره 11، قرارگاه عملیاتی ظفر ـ رکن 3، 12/7/1361، صص 1 تا 3.
- ↑ سند شماره 96325 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای شماره 11، قرارگاه عملیاتی ظفر ـ رکن 3، 12/7/1361، صص 1 و 2.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارش لحظه به لحظه عملیات مسلمبن عقیل و بازتاب جهانی آن"، نشریه شماره 4، 13/7/1361، ص 10، قرارگاه ظفر ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/7/1361؛ وـ سند شماره 113104 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش امنیتی مناطق دهگانه، از فرماندهی سپاه، به فرماندهی کل، 19/7/1361، منطقه 7، سومار، 12/7/1361؛ وـ سند شماره 96599 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تیپ محمد رسولالله(ص) فرماندهی، به قرارگاه ظفر، فرماندهی ـ 12/7/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 13/7/1361، ص 2؛ وـ روزنامه جمهوری اسلامی، 13/7/1361، ص 3.
- ↑ سند شماره 67 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی قراگاه ظفر، عملیات مسلمبن عقیل، راوی: امیر رزاقزاده، 24 آبان 1361، صص 59 تا 61.
- ↑ سند شماره 126908 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه نجف اشرف سپاه، به گیرندگان، 9/7/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 17217 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای شماره 24، از طرح و برنامه عملیات منطقه 7 ـ اطلاعات عملیات، به قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)، 18/7/1361، ص 2؛ وـ روزنامه اطلاعات، 13/7/1361، ص 19.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 13/7/1361، ص 10.
- ↑ سند شماره 54274 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات عملیات منطقه 7، به ستاد مرکزی سپاه، 12/7/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارشهای ویژه"، نشریه شماره 199، 13/7/1361، ص 6، ابوظبی ـ خبرگزاری رویتر ، 12/7/1361؛ وـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارشهای ویژه"، نشریه شماره 199، 13/7/1361، صص 6 و 7، منامه ـ خبرگزاری رویتر، 12/7/1361؛ وـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارشهای ویژه"، نشریه شماره 199، 13/7/1361، ص 7، ابوظبی ـ خبرگزاری فرانسه، 12/7/1361؛ وـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارشهای ویژه"، نشریه شماره 199، 13/7/1361، صص 10 و 11، ابوظبی ـ خبرگزاری یونایتدپرس، 12/7/1361.
- ↑ سند شماره 21364 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفتر مطالعات و پژوهشهای وزارت امورخارجه "خبرها و نظرها"، نشریه اطلاعاتی ـ سیاسی ـ خارجی، شماره 235، 24/7/1361، ص 9.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارشهای ویژه"، نشریه شماره 199، 13/7/1361، ص 9، ارومیه ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/7/1361.
- ↑ همان، ص 9، ارومیه ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/7/1361.
- ↑ سند شماره 402049 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه نقده، به فرماندهی قرارگاه بعثت، 19/7/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 350221 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)، واحد طرح و برنامه، 15/7/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 113104 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش امنیتی مناطق ده گانه، از مرکز فرماندهی سپاه به فرماندهی کل، 19/7/1361.
- ↑ سند شماره 144637 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، خبرنامه ، بولتن شماره 361، ارتباطات ـ روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه، 16/8/1361، ص3.
- ↑ سند شماره 93847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: "خبرنامه"، بولتن شماره 114، ارتباطات روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه، 15/7/1361، صص 2 و 3.
- ↑ همان، ص 2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/7/1361، ص 20، خبرگزاری فرانسه.
- ↑ U.N. year Book, 1982, P.358.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارش لحظه به لحظه عملیات مسلمبن عقیل و بازتاب جهانی آن"، نشریه شماره 5، 14/7/1361، صص 7 و 8، نیویورک ـ خبرگزاری فرانسه، 13/7/1361.
- ↑ مأخذ 21، ص 20، آسوشیتدپرس.
- ↑ همان، ص 3.
- ↑ جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمه محمدعلی خرمی، جلد اول، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (مرکز مطالعات و و تحقیقات جنگ)، چاپ اول، تهران: 1387، صص 154 ـ 158.
- ↑ روزنامه کیهان، 15/7/1361، ص 19.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، "صحیفه امام"، مجموعه آثار امام خمینی(س)، جلد 17، تهران: چاپ اول پاییز 1378، صص 31 و 32.
- ↑ روزنامه کیهان، 13/7/1361، ص 24؛ وـ مأخذ 21، ص 20.
- ↑ مأخذ 23، ص 15، رادیو بی.بی.سی، 13/7/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 12/7/1361، ص 16.
- ↑ واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی، بولتن "رادیوهای بیگانه"، 13/7/1361، صص 15 ـ 17، رادیو بی.بی.سی، 12/7/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، "گزارش لحظه به لحظه عملیات مسلمبن عقیل و بازتاب جهانی آن"، نشریه شماره 4، 13/7/1361، صص 39 و 40، رادیو امریکا، 12/7/1361.
- ↑ مأخذ 9، ص 12.
- ↑ همان، ص 12.
- ↑ مأخذ 33، ابوظبی ـ خبرگزاری کویت، 12/7/1361.
- ↑ همان، ص 23، ابوظبی ـ خبرگزاری کویت، 12/7/1361.
- ↑ همان، رادیو اسرائیل، 12/7/1361.
- ↑ مأخذ 31، ص 2؛ وـ مأخذ 21، ص 7.
- ↑ مأخذ 31، ص 1.
- ↑ مأخذ 21، ص 20، آسوشیتدپرس.
- ↑ روزنامه کیهان، 13/7/1361، ص 24، خبرگزاری فرانسه.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 14/7/1361، ص 3.
- ↑ مأخذ 13، ص 10، توکیو ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/7/1361.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 12/7/1361، ص 11.
- ↑ مأخذ 42، ص 24، خبرگزاری فرانسه.
- ↑ مأخذ 13، صص 2 ـ 4، واشنگتن ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/7/1361.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، "بررسی مطبوعات جهان"، نشریه شماره 248، 20/7/1361، صص 33 ـ 41، نیوزویک، چاپ اروپا، 12/7/1361.
- ↑ مأخذ 16، صص 154 ـ 153.