1366.05.12
روزشمار جنگ سال 1366 1366.05.12 | |
---|---|
نامهای دیگر | دوازده مرداد |
تاریخ شمسی | 1366.05.12 |
تاریخ میلادی | 2 اوت 1987 |
تاریخ قمری | 7 ذیحجه 1407 |
گزارش- 189
فرماندهان سپاه با حضور جانشين نيروي زميني سپاه برادر "رحيم صفوي" براي بررسي اقدامات انجام شده و مشكلات اجراي عمليات نصر7، در قرارگاه قدس تشكيل جلسه دادند. فرماندهان يگانهاي عملكننده در گزارشي اقدامات چند روز گذشته خود را در زمينه شناسايي منطقه، استعداد دشمن، تداركات اوليه، تجهيز نيرو، مهندسي و بهداري شرح دادند، سپس با ارائه آمار كمبود نيرو و مهمات، بر رفع آنها تأكيد كردند.[۱] برادر رحيم صفوي در سخناني موقعيت نظامي منطقه را تشريح كرد و گفت: «از نظر من سه نقطه؛ ظفر (ارتفاع سمت راست قله اصلي دوپازا) هدف لشكر 27 (قله دوپازا) و جاده عراقي منتهي به ارتفاع بلفت (2120) از نقاط بسيار مهم و حساس منطقه هستند كه بايد در شب اول [عمليات] سقوط كنند. من معتقدم دشمن در شب اول از اين جاده جهت پاتك استفاده خواهد نمود. از طرفي در صورتي كه نتوانستيد الحاق كنيد، نگران گردانهاي همجوارتان نشده و با استقامت و مقاومت به پيكارتان ادامه دهيد.» جانشين نيروي زميني سپاه در پايان بر استفاده نيروها از وسايل و تجهيزات فردي براي حفاظت از خود تأكيد كرد.[۲]
گزارش- 190
عراق با تقويت نيروهاي خود در منطقه ميمك، در اولين ساعات امروز با استفاده از يك گردان تكاور در ميمك جنوبي اقدام به پاتك كرد كه با مقاومت نيروهاي خودي و آتش شديد توپخانه دفع شد. براساس گزارش نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، هليكوپترهاي عراق پيش از آغاز اين پاتك، دو بار و هر بار دو فروند از آنها پاسگاه "سنگي حلاله" را هدف قرار دادند، در حاليكه دو فروند ديگر منطقه را شناسايي ميكردند.[۳] يكي از نيروهاي عراقي به اسارت درآمده در منطقه عملياتي، در مورد هدف عراق از تحركات اخير خود در ميمك، گفت: «فرمانده لشكر 22 عراق در جلسهاي كه فرماندهان يگانهاي شركتكننده در عمليات نيز حضور داشتند، گفته است كه هدف عراق از اين عمليات اولاً گرفتن اراضي عراق از ايران و ثانياً در پي مذاكراتي كه در سازمان ملل درباره صلح بين ايران و عراق صورت گرفتهاست، عراق دست به اين حملات زده تا از موضع قدرت برخوردكند.»[۴]
گزارش- 191
امروز چند درگيري بين نيروهاي خودي و ضدانقلاب در مناطق مختلف كردستان روي داد. ساعت 6 بعد از ظهر در جاده بانه ـ سقز در حوالي روستاي "كيلهشين" چند تن از برادران سپاه و بسيج با چند دستگاه خودرو در كمين چتههاي دمكرات از هيز "اربابا" و "مالبند2" گرفتار شدند كه بر اثر آن، 10 تن از نيروهاي خودي شهيد، شش تن زخمي شدند و چهار دستگاه خودرو نظامي به آتش كشيده شد و تعدادي از چتههاي دمكرات نيز به هلاكت رسيدند.[۵] عناصر ضدانقلاب علاوه بر اجراي اين كمين، قهوهخانه روستاي "كيله شين" را با خمپاره هدف قراردادند كه يازده تن از روستاييان زخمي شدند.[۶] در منطقه مريوان نيز گروهك "زرگاري" طي كميني، يكي از نيروهاي تأمين جاده "كماله" را خلع سلاح كردند و هنگامي كه قصد داشتند وي را با خود ببرند، مردم مانع اين كار شدند. در همين حال، نيروهاي گشت خودي با ورود به اين روستا با افراد زرگاري درگير شدند كه در نتيجه آن، يك تن از افراد ضدانقلاب كشته و پنج تن از جمله فرمانده گروه ضدانقلاب به اسارت درآمدند.[۷]
گزارش- 192
امروز افراد سازمان مجاهدين خلق در منطقه "كاني شيخ" با پشتيباني آتش توپخانه عراق عليه مواضع ايران دست به اقداماتي زدند كه بر اثر هوشياري نيروهاي خودي از نفوذ آنها جلوگيري شد. در اين درگيري سه تن از منافقين با ورود به ميدان مين زخمي شدند و يك تن از آنها كشته شد. عناصر منافقين، مجروحان را تخليه و جنازه نفر كشته شده را به عقب انتقال دادند.[۸]
گزارش- 193
ژاندارمري جمهوري اسلامي درباره احتمال استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي در برخي از مناطق جنگي گزارش داد: «ارتش رژيم بعث عراق به دفتر سياسي حزب منحله دمكرات و افراد مستقر در عراق اعلام كرده است كه قصد بمباران شيميايي شهرها مرزي اشنويه، پيرانشهر، سردشت، مهاباد را دارد؛ از اين رو حزب دمكرات تعدادي ماسك ضدگاز و آمپولهاي ضدشيميايي به افراد خود در منطقه تحويل داده و تصميم دارند آنها را جهت آموزش كافي به خاك عراق فراخوانند.»[۹] در همين حال، خبرگزاري رويتر در مورد تلاش جديد سازمانملل در مورد قربانيان بمباران شيميايي سردشت از نيويورك گزارش داد: «سازمان ملل متحد امروز بنابه درخواست ايران، يك سري اسناد شامل 20 صفحه عكس مربوط به زنان و كودكان مجروح بمباران شيميايي سردشت را منتشر ساخت. در نامهاي كه همراه اين عكسها از سوي رجائي خراساني (نماينده دائمي ايران در سازمان ملل) انتشار يافت، گفته شده است كساني كه عكسهاي آنان منتشر شده، از ميان بيش از دو هزار قرباني حملات هوايي عراق در اواخر ماه ژوئن (7/4/1366) عليه سردشت، انتخاب شدهاند.» وي افزود: «از آن زمان تاكنون بيش از 60 تن از مجروحين فوت كردهاند.»[۱۰]
گزارش- 194
امام خميني در پاسخ به پيام حجتالاسلام والمسلمين كروبي درباره كشتار حجاج ايراني بهدست نيروهاي امنيتي سعودي، اين اقدام را ناشي از بيخردي دولت سعودي و به شهادت رساندن زوار ايراني را خط افتراق بين اسلام امريكايي و اسلام راستين خواندند. حضرت امام در اين پيام حكومت سعودي را تأمينكننده منافع امريكا و اسرائيل معرفي كردند و شهادت حجاج ايراني را بهاي استقلال، آزادي و اسلامخواهي ملت ايران دانستند و سپس افزودند: «خداوند بزرگ را سپاس ميگذاريم كه دشمنان ما و مخالفين سياست اسلامي ما را از كم عقلان و بيخردان قرار داده است، چرا كه خودشان هم درك نميكنند كه حركتهاي كورشان سبب قوت و تبليغ انقلاب ما و معرف مظلوميت ملت ما گرديده است و در هر مرحلهاي سبب ارتقاء مكتب و كشورمان را فراهم كردهاند كه اگر از صدها وسيله تبليغاتي استفاده ميكرديم و اگر هزاران مبلغ و روحاني را به اقطار عالم ميفرستاديم تا مرز واقعي بين اسلام راستين و اسلام امريكايي و فرق بين حكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعي حمايت از اسلام را مشخص كنيم، به صورتي چنين زيبا نميتوانستيم و اگر ميخواستيم پرده از چهره كريه دستنشاندگان امريكا برداريم و ثابت كنيم كه فرقي بين محمدرضاخان و صدام امريكايي و سران حكومت مرتجع عربستان در اسلامزدايي و مخالفتشان با قران نيست و همه نوكر امريكا هستند و مأمور خراب كردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فرياد حقطلبانه ملتها، باز به اين زيبايي ميسر نميگرديد، و همچنين اگر ميخواستيم به جهان اسلام ثابت كنيم كه كليدداران كنوني كعبه لياقت ميزباني سربازان و ميهمانان خدا را ندارند و جز تأمين [منافع] امريكا و اسرائيل و تقديم منافع كشورشان به آنان كاري از دستشان برنميآيد، بدين خوبي نميتوانستيم بيان كنيم. اگر ميخواستيم به دنيا ثابت كنيم كه حكومت آلسعود ـ اين وهابيهاي پست بيخبر از خدا ـ بسان خنجرند كه هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفتهاند، به اين اندازه كه كارگزاران ناشي و بياراده حاكميت سعودي در اين قساوت و بيرحمي عمل كردهاند، موفق نميشديد و حقاً كه اين وارثان ابيسفيان و ابيلهب و اين رهروان راه يزيد روي آنان و اسلاف خويش را سفيد كردهاند.» امام امت آنگاه با اشاره به حمايت كشورهاي مرتجع از حكومت سعودي نوشتند: «چه بهتر كه بلافاصله و در حالي كه اجساد عزيزان ما بر زمين افتادهاند، صدام و حسين اردني و حسن مراكشي به حمايت از جنايت آلسعود اعلام همبستگي نمايند. گويي عربستان سنگر بزرگي را فتح كرده است و در كشتن صدها زن و مرد بيدفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روي اجساد مطهر آنان به پيروزي نظامي بزرگي نايل آمده است كه به يكديگر تبريك ميگويند! حكومت سعودي مطمئن باشد كه امريكا لكه ننگي بر دامنش نهاده است كه تا قيام قيامت هم با آب زمزم و كوثر پاك نميشود و خوني كه از دل اقيانوس بزرگ ملت ما بر زمين حجاز جاري شده است، زمزم هدايتي براي تشنگان سياست ناب اسلام گرديده است كه ملتها و نسلهاي آينده از آن سيراب و ستمكاران در آن غرق و هلاك ميشوند و ما همه اين جنايتها را به حساب امريكا گذاشتهايم و به ياري خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهيم رسيد و انتقام فرزندان ابراهيم را از نمرودها و شياطين و قارونها خواهيم گرفت و مجدداً تأكيد ميكنم كه اينها بهاي گران حاكميت نه شرقي و نه غربي و استقلال و آزادي و اسلامخواهي ماست.» امام سپس آلسعود را مصداق آيه "و الله لايهدي القوم الظالمين" خواند و افزودند: «آيا ستمكاري بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آلسعود با كعبه و حرم امن الهي و با زائران مجاهد آن كه همه چيز و همه كس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقديم كردند، ميتوان تصور كرد؟ آيا جرم اين مجاهدان كه به فرمان خداوند تعالي نداي برائت از مشركين را انجام دادهاند، جز برائت از خدايان آلسعود و سعوديهاي عصر حاضر و شاه حسين و شاه حسن و مبارك و نامبارك و صدام عفلقي است؟ آيا سكوت در مقابل اين ستمگريها كه در طول تاريخ سابقه نداشته است، چيزي جز رضاي به اين جرم و شركت در ظلم و ستم ظالمين و ستمگران است؟ و در هر صورت آلسعود براي تصدي امور كعبه و حج لياقت نداشت و علما و مسلمانان و روشنفكران بايد چارهاي بينديشند. زائران شريف ايراني امسال پيام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان اسلام و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقديم شهداي بزرگ به پيشگاه مقدس حق، از سازندگان و بانيان سياست نه شرقي، نه غربي كعبه خداوند گشتهاند و ملت بزرگ ايران نيز با تجليل گسترده خود از شهدا و شركت ميليوني خود در راهپيمايي و اعلان برائت از كفر، خصوصاً آلسعود، به وظيفه انقلابي و الهي خود عمل نمودهاند كه در اينجا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار خواهران و برادران تشكر كنم.»[۱۱] راديو بي.بي.سي. در گزارش ويژهاي در مورد پيام امام گفت: «آيتالله خميني در اولين واكنش خود در مورد واقعه كشتهشدن زائران ايراني در مكه، گفتهاست كه عربستان سعودي قابليت سرپرستي مراسم حج و اماكن مقدس مسلمانان را ندارد. ايشان از زائران خواست تا پيام شهيدان ايراني را به خانه خدا منتقل كنند و با هر مانعي كه امريكا و عربستان سعودي بر سر راهشان ميگذارند، به نيت مبارزه در راه خداوند به ستيز برخيزند.»[۱۲]
گزارش- 195
همزمان با آشكار شدن رويارويي ايران و امريكا و افزايش جو ضد امريكايي در ايران و به منظور بالا بردن آمادگي نيروي دريايي سپاه، مانور بزرگ دريايي "شهادت" در سراسر نوار ساحلي جمهوري اسلامي ايران در خليجفارس و درياي عمان در آخرين ساعات امروز آغاز شد. ستاد كل سپاه پاسداران با انتشار اطلاعيهاي به كليه كشتيها و هواپيماهاي نظامي و مسافربري ابلاغ كرد كه از ساعت 24 امشب برابر با ساعت 20:30 دقيقه بهوقت "گرينويچ" به مدت سه روز از تردد هوايي و دريايي در منطقه آبهاي ايران در خليجفارس و درياي عمان جداً خودداري كنند.[۱۳] براساس طرح مانور، حدود بيست هزار نيرو در مانور دريايي شركت خواهند كرد ولي به گفته يكي از فرماندهان نيروي دريايي سپاه، به علت كمبود تجهيزات و امكانات، تنها حدود نه هزار تن در اين مانور سه روزه حضور فعال خواهند داشت. منطقه اين مانور از درياي عمان تا "خور عبدالله" است و در آن، دو گردان از ناو تيپ كوثر، دو گردان از ناو تيپ اميرالمؤمنين و يك گردان از نيروي زميني وارد عمل ميشوند.[۱۴] برادر "علايي" فرمانده نيروي دريايي سپاه در توضيح عملياتهاي طراحي شده در طول مانور گفت: «مانور شهادت شامل برنامههاي عملي زير ميباشد: 1) رژه انواع شناورها؛ 2) اتصال مين توسط غواص به قايقهاي فرضي دشمن؛ 3) انجام عمليات چتربازي نيروهاي سپاه از هليكوپتر؛ 4) عمليات تجسس و نجات در داخل آب توسط هليكوپتر؛ 5) حمله به مواضع دشمن فرضي در جزيره لارك و اشغال آن مواضع؛ 6) دفع دشمن فرضي از سواحل تصرف شده؛ 7) مينريزي در دريا؛ 8) شليك موشك ساحل به دريا.»[۱۵]
گزارش- 196
مانور شهادت پس از اعلام نيروي دريايي سپاه پاسداران با واكنشهاي متعددي روبهرو شد. "مارلين فيتز واتر" سخنگوي كاخ سفيد، امروز با بيان اين مطلب كه ايالات متحده قصد مقابله با هشدارهاي ايران را ندارد گفت: «حق مسلم ايران است كه در منطقه به مانورهاي نظامي دست بزند.»[۱۶] "فيتز واتر" افرود: «روند قراردادن نفتكشهاي كويتي زير پرچم امريكا و اسكورت آنها توسط نيروي دريايي ايالات متحده به رغم تهديدهاي رژيم اسلامي و قصد ايران به انجام مانورهاي نظامي در خليجفارس و تنگه هرمز، ادامه خواهد يافت.» سخنگوي كاخسفيد با اشاره به اين مطلب كه ايران حق دارد مانور نظامي انجام دهد گفت: «ايران هميشه تهديد ميكند و ايالات متحده نيز تمام تهديدها را جدي ميگيرد.»[۱۷] "چارلز ردمن" سخنگوي وزارت خارجه امريكا نيز مانور شهادت را تهديدي عليه كشورهاي منطقه دانست و گفت: «برگزاري مانور دريايي (مانور شهادت) ميتواند نمونه ديگري از چيزي باشد كه من بهعنوان تلاش مداوم جهت افزايش بحران در منطقه، تلاش براي تهديد كشتيراني بينالمللي و بهخصوص تلاش براي تهديد كشورهاي منطقه به آن اشاره كردهام. به نظر ميرسد كه هدف ايران از آخرين تهديدات خود، داشتن منافع سياسي در ايجاد هيجان در مردم خود و شدت بخشيدن بر تلاش جهت ايجاد بحران، تهديد و بيثباتي در خليجفارس باشد.» وي افزود: «اين تهديدات امريكا را بر آن نخواهد داشت تا در تعهد خود نسبت به خليجفارس تغييري ايجاد كند و بايد گفت كه امريكا احتياط مقتضي را براي حفظ منافعش در سرتاسر دنيا اتخاذ ميكند.»[۱۸] سخنگوي وزارتجنگ انگليس نيز سياست كشورش را در برابر مانور شهادت تشريحكرد و در پاسخ به اين پرسش كه "آيا ناوگان جديد انگليس (سه فروند كشتي جنگي) از تأكيد جمهوري اسلامي مبنيبر وارد نشدن به آبهاي ايران در طي مانور، نگران است يا خير؟" گفت: «ناوگانگشت "ارميلاي" انگليسي در هر حال در آبهاي ايران فعاليت نميكند و حضور آن تنها براي اطميناندادن به كشتيهاي تجاري انگليسي ميباشد.» وي افزود: «اگر تهران مشتاق انجام فعاليتهايي در آبهاي خود ميباشد، در اين زمينه كاملاً حق دارد.»[۱۹]
گزارش- 197
خبرگزاري آلمان در گزارشي از منامه، در مورد مانور دريايي شهادت نوشت: «روزنامهها و ايستگاههاي راديويي در خليجفارس مشغول پخش گزارشهايي هستند كه ايرانيها در پوشش مانور دريايي سهروزه در تدارك اقدامات نگرانكنندههستند. مانور ايران با عمليات قايقهاي تندرو سپاه پاسدارانـبازوري نظامي آيتالله خميني، رهبرمذهبي ـ چهره كاميكازه انتحاري خواهند گرفت. منابع كاملاً موثق ميگويند: «انقلاب اسلامي هشت ساله امام خميني با سختترين مبارزهاي كه تاكنون وجود داشته، روبهرو ميشود.»[۲۰] سه فروند كشتي جنگي انگليس از تنگه سوئز عبور كردند و در حال حركت بهسوي خليجفارس هستند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، اين سه كشتي ـ شامل يك فروند ناو، يك فروند ناوشكن و يك فروند كشتي تداركاتي در آينده نزديك، جايگزين سه كشتي جنگي ديگر انگليس كه هم اكنون در خليجفارس يا درياي عمان مستقرند، خواهند شد. سخنگوي وزارت جنگ انگليس در گفتوگويي با خبرگزاري جمهورياسلامي تاكيد كرد: «اين اقدامات هيچ ارتباطي با تحولات اخير در منطقه ندارد و انگليس قصد ندارد بحران موجود را تشديد كند.» گفتني است كه، با وجود اظهارات مقامهاي انگليسي مبنيبر اين كه اعزام سه ناو جنگي جديد به خليجفارس از مدتها پيش برنامهريزي شده بود، حركت آنها بهسوي منطقه با توجه به اوجگيري بحران در منطقه در پي فاجعه جمعه سياه، موجب سؤظن ناظران شده است.[۲۱] هفتهنامه "نيوزويك" نيز با اشاره به تهديدهاي امريكا عليه ايران، در مورد طرحهاي اين كشور در خليجفارس و ضعفهاي آن در مقايسه با اقدامات ايران نوشت: «اين نخستينبار است كه تمام مقامات اطلاعاتي امريكا متفقالقول هستند كه امريكا در آينده ضربهاي دريافت خواهد كرد. پنتاگون طرحهاي مشخص و جزئي براي پاسخگويي به اقدام ايران در دست دارد. يكي از طرحها به "واينبرگر" وزير جنگ آمريكا پيشنهاد ميكند كه حملهاي مقدم به حمله احتمالي ايران عليه موشكهاي موسوم به "كرم ابريشم" ايران كه در تنگه هرمز مستقر شدهاند، صورت گيرد. اقدامات تلافيجويانه ديگر شامل حمله به پايگاههاي ايران در بوشهر و بندرعباس است. حمله به جزيره فارسي نيز ميتواند جالب باشد، اما واشنگتن مصمم است كه با احتياط گام بردارد.» "نيوزويك" با اشاره به مبارزه غيرمستقيم ايران و مشكل تشخيص كشور مهاجم نوشت: «مقامات اطلاعاتي امريكا معتقدند اگر چه ايران ممكن است به عمليات مينگذاري در خليجفارس ادامه دهد امِا از هرگونه مواجهه مستقيم با ناوهاي جنگي امريكا خودداري خواهد كرد. در همين حال، اين مقامات تأكيد ميكنند كه اگر ايران تحريك شود، به آساني دست به اين قمار خواهد زد.[۲۲] فرمانده نيروي دريايي امريكا در خاورميانه (دريادار ونسن) گفت: «هركس ميتواند در هر لحظه حمله كند. ما اكنون بيشتر در معرض تهديد قرار داريم. نوع تهديدات در هر منطقه از خليجفارس تفاوت دارد: در برخي از نقاط خليجفارس مينها خطر اصلي هستند و در برخي نقاط قايقهاي انتحاري و در نزديكي تنگه هرمز نيز موشكهاي چيني "سيلك ورم" خطر واقعي بهشمار ميروند.»[۲۳] "هارولد براون" رييس مؤسسه خارجي امريكا و وزير جنگ سابق امريكا نيز گفت: «بهنظر من امريكا قبل از هرگونه پاسخ نظامي بايد بتواند نشان دهد كه ايران عليه امريكا اقدام نظامي انجام داده و اين موضوع را به ديگر نقاط جهان نشان دهد.» "براون" افزود: «اميد است كه چنين چيزي به وقوع نپيوند، اما من از اينكه اكنون يك امكان قوي وجود دارد كه دستكم پيكار نظامي بين ايالات متحده و ايران صورت گيرد، از يك هفته قبل نگرانتر هستم. امريكا به جاي نصب پرچم خود بر فراز نفتكشهاي كويتي بايد در جستوجوي راههاي ديگر، از جمله همكاري مشترك با متحدينش براي حراست از كشتيراني در خليجفارس باشد.» "براون" سپس گفت: «واشنگتن ممكن است از طرف متحدينش مقداري حمايت ديپلماتيك كسب كند، اما هرگونه اقدام نظامي، احتمالاً بهطور عمده بر عهده امريكا خواهد بود و من مطمئنم كه طرحهايي براي پاسخهاي نظامي احتمالي به حملات ايران در دست است.»[۲۴] روزنامه "اينديپندنت" چاپ لندن در مقالهاي خصمانه با عنوان "انقلاب اسلامي بايد كنترل شود" ضمن تأكيد بر انقلابي بودن و انعطاف ناپذيري انقلاب اسلامي، آن را پديدهاي غيرقابلقبول خواند. در اين مقاله سعي شده است زمينههاي رواني درگيري همهجانبه غرب و متحدان آنها در منطقه با جمهوري اسلامي فراهم شود. اين روزنامه نوشته است: «هرگونه تلاش براي گسترش انقلاب[اسلامي] بايد در هر زمان ممكن با تمام قدرت سركوب و با برنامهريزي دقيق و بهترين اقدام ممكن با ايران برخورد شود.» اينديپندنت افزود: «ضررهاي نگهداشتن كشتيهاي جنگي امريكايي در خليجفارس همچنان بيش از منافع آن است مگر آنكه قصد يك حمله پيشگيرانه عليه ايران داشته باشد. اين فكر وسوسهانگيز است امِا طرفداران آن بايد از قبل براي درازمدت هم فكر كنند.»[۲۵]
گزارش- 198
"يولي ورنتسف" معاون وزارتخارجه شوروي كه روز گذشته وارد تهران شده بود، امروز با مسئولان بلندپايه جمهوري اسلامي ايران ديدار و گفتوگو كرد. نماينده شوروي كه براي ايجاد زمينههاي مساعد براي اجراي قطعنامه 598 به منطقه سفر كرده است، پيش از اين از عراق و سوريه نيز ديدن كرده بود. رييس جمهوري آيتالله خامنهاي در ديدار با نماينده شوروي ضمن اظهار رضايت از موضعگيري اخير شوروي در مورد بحران خليجفارس گفت: «ما براي ايجاد تشنج در خليجفارس پيشقدم نخواهيم شد امِا اگر امريكا بخواهد آتشافروزي كند، ما مصمم هستيم كه با قاطعيت پاسخ او را بدهيم.»[۲۶] آقاي "ورنتسف" نيز با اشاره به مسائل جنگ و مواضع عراق و امريكا در خليجفارس، بر راههاي مشترك سياسي جهت خروج امريكا از منطقه تاكيد كرد و گفت: «عراقيها حداقل در اين مقطع خواستار حضور امريكا در منطقه و تصويب مرحله دوم قطعنامه شوراي امنيت مبنيبر تحريم تسليحاتي هستند كه ما با آن مخالفيم و معتقديم كه دبيركل بايد فعاليتهاي خود را بر اساس مرحله اول مصوبه شوراي امنيت پيگيري نمايد.» رييسجمهور در پاسخ با تأكيد بر ادامه جنگ تا سرنگوني رژيم صدام، گفتند: «قطعنامه شوراي امنيت نميتواند اساسي براي حل مسائل منطقه و جنگ باشد و اساساً جنگ از مسائل خليجفارس جداست.»[۲۷] "دكتر ولايتي" وزير امورخارجه نيز در ديدار با ورنتسف در تشريح مواضع جمهوري اسلامي در مورد پايان جنگ گفت: «چارهاي جز سقوط رژيم صدام نيست و فطعنامه شوراي امنيت(598) نيز نميتواند سرنوشت صدام را تغيير دهد.»[۲۸] "يولي ورنتسف" هم با محكوم كردن حضور نظامي امريكا در خليجفارس گفت: «موضع قاطع مسكو در خليجفارس، خارج شدن تمام كشتيهاي جنگي بيگانه از منطقه است و بر اين سياست همچنان اصرار ورزيده و معتقد هستيم كه هيچ دليلي براي حضور نيروهاي نظامي خارجي در خليجفارس وجود ندارد.»[۲۹] معاون وزارت خارجه شوروي در مورد تلاشهاي دبيركل در چارچوب قطعنامه شوراي امنيت گفت: «دكوئيار خود را موظف ميداند كه از تهران ديدن كند.» دكتر ولايتي نيز در پاسخ گفت: «آقاي دكوئيار را فرد مثبتي ارزيابي ميكنيم و يكباره هم از ايشان در تهران استقبال نموديم. چنانچه شما اصرار داشته باشيد ميتوانيد بگوييد كه اينجا بيايند.»[۳۰] قائممقام وزارت خارجه شوروي در ديدار با مهندس موسوي نخستوزير، با طرح مسائل و همكاريهاي اقتصادي و فني دوجانبه، گسترش آنرا به پايان جنگ مشروط كرد و گفت: «به هرحال هر جنگي پاياني دارد و پس از پايان جنگ امكانات همكاريهاي ما و شما بسيار افزايش خواهد يافت.»[۳۱] راديو مسكو در تفسيري از ديدار ورنتسف از بغداد و تهران گفت: «هدف مأموريت يولي ورنتسف ايجاد زمينه مساعد براي اجراي قطعنامه اخير شوراي امنيت سازمان ملل متحد درباره پايان دادن به درگيري ايران و عراق است. طرفين در جريان مذاكرات خود در تهران از گسترش دامنه حضور نظامي امريكا در خليجفارس ابراز نگراني نمودند. سيدعلي خامنهاي تأكيد كرد واشنگتن سعي دارد مسائل مورد اختلاف اين منطقه را از طريق نظامي حل كند. اين منطق درست نيست. وي مشي شوروي را مبنيبر عادي كردن اوضاع خليجفارس از راه بيرون كشيدن ناوهاي جنگي تمام كشورهاي غيرساحلي از اين منطقه، يك نظر مثبت تلقي نمود. در اين ديدار مسائل مربوط به ادامه جنگ ايران و عراق در زمينه قطعنامه اخير شوراي امنيت (598) به تفصيل بررسي شد. طرف شوروي موضع اصولي و مستمر خود را پايان هر چه زودتر جنگ ايران و عراق حل و فصل عادلانه اختلاف از طريق سياسي، تشريحكرد.»[۳۲]
گزارش- 199
مفسر راديو بي.بي.سي. (موريس جنت)، با اشاره به نگرانيهاي شوروي از ايدئولوژي نظام جمهوري اسلامي و اعلام مواضع بيطرفانه شوروي در جنگ ايران و عراق، سفر ورنتسف را حساس و با اهميت خواند و گفت: «اين مسئله كاملاً واضح است كه شوروي ميخواهد رابطه خود را با ايران حفظ كند و تا جاييكه ممكن است در اين مورد از خود احتياط نشان ميدهد. مطمئناً شوروي نميخواهد كه دامنه جنگ تا جايي گسترش يابد كه ايران در مقابل ساير دول ناحيه خليجفارس نظير كويت و عربستان سعودي قرارگيرد. مشكل ديگر شوروي، عراق است كه شوروي را براي حمايت ديپلماتيك بيشتر تحت فشار قرار داده است. عراق ميگويد در صورتي حاضر به برقراري آتشبس است كه ايران نيز حاضر به انجام اينكار باشد. اما ايران به شدت قطعنامه را رد ميكند و ميگويد كه در آن از عراق بهعنوان آغازگر جنگ در سال 1980 (1359) نام برده نشده است.»[۳۳] يك نشريه داخلي سپاه نيز با درج اهم مطالب طرح شده در سفر ورنتسف به تهران و ديدار با مسئولان، استراتژي شوروي را در خليجفارس مبتنيبر سه محور كاستن از تنشها در منطقه، جلوگيري از نفوذ امريكا و بهبود روابط سياسي ـ اقتصادي مسكو با كشورهاي غرب حوزه خليجفارس و ايران ارزيابي كرد.[۳۴] كتاب "گذر از بحران 67" سفر ورنتسف را در جهت حفظ روابط شوروي با كشورهاي پشتيبان عراق ـ كه به گسترش روابط شوروي با ايران بسيار حساس هستند ـ ارزيابي كرده است. در اين كتاب تحت عنوان "مشكلات سياست شوروي در خليجفارس" آمده است: «مانور سياسي شوروي در برابر ايران، ابهامات ميان مرتجعين عرب منطقه را وسعت بخشيد، لذا اتحاديه عرب در صدد وارد آوردن فشار به شوروي و گوشزد كردن اين مطلب است كه توسعه بيشتر مناسبات با ايران و عدم پاسخگويي به تلاشهاي سياسي امريكا در زمينه جنگ، كاهش سطح روابط اقتصادي كشورهاي عربي با مسكو را به دنبال خواهد داشت.» نويسنده كتاب با اشاره به وسواس شوروي در مسئله صدور و ارسال نفت ايران از خاك شوروي به اروپا، آن را تلاش شوروي در جهت حفظ روابط با طرفهاي درگير ارزيابي كرده و نوشته است: «داشتن مناسبات گسترده با دو طرف درگير در بحران خليجفارس، اين كشور را بهعنوان پايهاي در چارچوب تفاهمات بينالمللي و منطقهاي در آورده است.»[۳۵]
گزارش- 200
اعضاي دائمي شوراي امنيت به منظور انجام دادن اقدامات لازم در مورد جنگ ايران و عراق و احتمالاً تصويب قطعنامهاي جديد براي تحريم تسليحاتي ايران، جلسه مشورتي خود را آغاز كردند. به گزارش خبرگزاري فرانسه، "ورنون والترز" نماينده امريكا در سازمان ملل متحد در گفتوگو با مطبوعات در مورد رفتار احتمالي شوروي و چين در صورت ضرورت اعمال مجازات به دليل اوضاع خليجفارس، ابراز خوشبيني كرد. اين گزارش افزوده است: «اين اولين بار است كه نماينده يكي از پنج قدرت، علناً جريان مشورت براي تضمين اجراي قطعنامه 598 شوراي امنيت را تاييد ميكند. اين قطعنامه يك دوره نظارت را در نظر گرفته كه موجب تعابير مختلف شده است. بهعقيده "والترز" اين مدت بين 30 الي 45 روز خواهد بود و پس از آن، شوراي امينت ميتواند تشكيل جلسه دهد و مجازاتها را تعيين كند. نماينده امريكا تأكيد كرد كه طرفين متخاصم بايد به سازمان ملل پاسخ دهند. عراق رسماً آنرا پذيرفته در حاليكه ايران آنرا شديداً مورد انتقاد بسيار قرار داده ولي از رد كردن رسمي آن اجتناب كرده است.» هفته گذشته درپي ديدار "تاچر" از پاريس انگليس و فرانسه، به توافق رسيدند كه تا وقتي كه تلاشهاي ميانجيگري "خاوير پرز دكوئيار" (دبيركل سازمان ملل) به بنبست نرسيده است، تشكيل جلسه شوراي امنيت لازم نيست. ناظران معتقدند كه براي رسيدن به مرحله اعمال مجازات، امريكا بيش از ديگر اعضاي دائمي شوراي امنيت عجله دارد. در اين حال، وقتيكه موضوع طرح تهديد مجازات مطرح است، چين چندان علاقهمند به نظر نميرسد.[۳۶] امريكا در حال حاضر تلاش ميكند تا سازمان ملل متحد قطعنامه ديگري صادر كند كه در آن احتمالاً در صورت عدم رعايت آتشبس از جانب ايران و عراق، تحريم تسليحاتي دو كشور در نظر گرفته شود. اما عراق خواهان آن است كه ابرقدرتها تنها از تحريم اسلحه عليه ايران حمايت كنند. اما اگر شوروي از چنين قطعنامهاي كه آشكارا جانب عراق را ميگيرد، حمايت كند، ديگر نميتواند اميدي به حفظ اعتبار و نفوذ در ايران داشته باشد.[۳۷]
گزارش- 201
علل و پيآمدهاي فاجعه خونين مكه و تأثير آن بر بحران خليجفارس و روابط ايران و عربستان، يكي از موضوعات اساسي امروز رسانهها و مطبوعات جهان بود. مطبوعات كويت پس از حادثه مكه، تبليغات خود را عليه ايران افزايش داده و خواستار اتحاد و اقدام كشورهاي عربي در برابر ايران شدهاند. روزنامه "الانباء" نوشت: «ايران پس از تحميل هفت سال جنگ عليه عراق، تلاش ميكند جنگ را به عربستان و كويت بكشاند.» الانباء با دعوت از كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس به ايجاد زمينههاي مشترك جهت رويارويي همه جانبه با ايران، افزود: «بياييد شاخه زيتون را كه ساليان دراز آنرا برداشتهايم، بر زمين بيفكنيم و رؤياهاي برقراري صلح با ايران را از مخيله خود بزدائيم و دست در دست يكديگر بگذاريم. ما بايد شمشير اسلام را برداريم و بر قوم ظالمين بتازيم.»[۳۸] از سوي ديگر، در پي كشتار زائران خانه خدا به دست پليس رژيم آلسعود، جبهه محافظهكار عرب براي در انزوا گذاشتن ايران تلاشهاي جديدي را آغاز كرد. "صلاح خلف" معروف به "ابواياد" مرد شماره دو جنبش "الفتح"، پيشنهاد كرد كه سران عرب براي اتخاذ موضعي متحد در برابر تهديدهاي خطرناك ايران عليه امنيت كويت، بيدرنگ تشكيل جلسه دهند، در غير اين صورت بايد جلسهاي از شوراي دفاع مشترك عرب تشكيل شود. وي راهپيمايي زائران خانه خدا را براي برائت از مشركين، شورش ايرانيان عنوان كرد و گفت: «شورشهاي برخي زائران ايراني مكه در روز جمعه، گواهي بر سياستهاي تجاوزكارانه تهران نسبت به كشورهاي عرب منطقه خليجفارس است.»[۳۹]
گزارش- 202
تبليغات و اقدامات منفي كشورهاي اسلامي عليه جمهوري اسلامي ايران پس از ماجراي كشتار مكه، در يكي از نشريههاي داخلي سپاه مورد توجه قرار گرفته است. اين نشريه با بررسي نقش عربستان در حادثه خونين مكه نوشتهاست: «مبارك خواستار تشكيل جلسه فوقالعاده در سطح سران سازمان كنفرانس اسلامي شد تا حادثه اخير مكه معظمه را مورد بررسي قرار دهد. علاوه بر اين، مطبوعات تركيه، امارات متحده عربي، يوگسلاوي، انگليس، فرانسه، آلمان، اسپانيا و بنگلادش هماهنگ با وهابيهاي سعودي كوشيدند تا جمهوري اسلامي ايران را مسئول آنچه در مكه مكرمه صورت گرفته، قلمداد كنند و بعضاً حجاج ايراني را متهم به تلاش جهت تصرف بيتالله الحرام نمودند. همچنين بهدنبال حمايت "ضياءالحق" از "شاه فهد"، صدها تن از هواداران سعودي درخيابانهاي پايتحت پاكستان با شعارهايي نظير "پاكستان، پاكستان، گورستان شيعيان" به تظاهرات پرداخته و از كشورهاي اسلامي خواستند تا روابط خود را با ايران قطع كنند.» اين نشريه در ادامه افزوده است: «بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، عربستان كه با رهبري كردن ارتجاع منطقه در قالب شوراي همكاري خليجفارس، كنفرانس اسلامي و… به اهرم قابل اتكايي براي امريكا در آمد، بهترين و بيشترين فرصت را از ايران براي ايفاي نقش برتر گرفت. اكنون ما با كشوري روبهرو هستيم كه با استفاده از منابع سرشار نفت، اقدامات فرهنگي گستردهاي را در سراسر جهان اسلام، حتي در ميان اقليتهاي مسلمان كشورهاي مختلف، بهعمل آورده است. در زمينههاي سياسي نيز شيوخي كه زماني هيچ جايگاهي در معادلات سياسي نداشته و بيشتر از نظر اقتصادي مورد توجه بودهاند، اكنون موفقيتهايي را كسب كردهاند تا آنجا كه موضع سياسي جمهوري اسلامي مبنيبر بيتوجهي سياسي كامل نسبت به شوراي همكاري خليجفارس در سالهاي بعد، به شركت نماينده ايران در جلسه افتتاحيه يكي از نشستهاي آن تغيير مييابد. امروز ماجراي درگيري عربستان با جمهوري اسلامي ايران و حمايتهاي بهظاهر اسلامي از سعوديها دقيقاً مبتنيبر همان دستآوردهاي حاصله از اين فرصت صورت ميپذيرد، كاري كه در اوايل پيروزي انقلاب بهدليل ترس از بازتابهاي مردمي آن در داخل كشورهايشان، جرأت ارتكاب آنرا نداشتند.»[۴۰]
گزارش- 203
آغاز مانور شهادت، افزايش حضور ناوگان خارجي در منطقه و قتلعام حجاج ايراني موجب افزايش بهاي نفت در بازارهاي جهاني شده است. راديو امريكا گفت: «بهاي نفت بر اثر احتمال وقفهاي در جريان نفت خليجفارس كه ناشي از تنشهاي كنوني بين ايران و عربستان سعودي است، افزايش يافت و كارشناسان امور نفتي به فوريت هشدار دادند كه تحمل و پذيرش افزايش بها ميتواند اثراتي ويرانگر بر بازارهاي جهاني نفت كه با مشقت بسيار تثبيت شدهاند، داشته باشد. بهاي نفت در بازار نيويورك با حدود هشتاد سنت افزايش به بشكهاي حدود 22 دلار رسيد.[۴۱]
گزارش- 204
وزيران كشور و بازرگاني عراق به دستور صدام از كار بركنار شدند.[۴۲] در بيانيهاي كه در مورد بركناري آنها از تلويزيون بغداد پخش شد، دليل بركناري اين دو وزير، دادن فرصت بيشتر به آنها براي فعاليتهاي حزبي عنوان شده است. به گفته آگاهان سياسي، ناتواني استانداران و فرمانداران انتصابي وزير كشور عراق، در كنترل و رويارويي با مخالفتهاي مردمي در بيشتر شهرها و مناطق عراق ـ كه از چندي پيش روند روزافزوني داشته است ـ منجر به بركناري وزير كشور حكومت صدام شده است. به گفته اين منابع، اوضاع نابسامان اقتصاد و عدم توانايي وزارت بازرگاني حكومت بعث در كنترل اقتصاد كشور نيز دليل اصلي حذف وزير بازرگاني بوده است.[۴۳]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/05/12
- ↑ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، عمليات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 تا 24/5/1366، صص 25ـ22، شماره نوار 25998؛ وـ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، عمليات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 ص30 ـ 27 شماره نوار 25999.
- ↑ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، علميات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 تا 24/5/1366، صص 36ـ34، شماره نوار 26000.
- ↑ سند شماره 028858 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي و اطلاعاتي شماره 20، نيروي ارتش جمهوري اسلامي، معاونت عمليات و اطلاعات، 9/5/1366 تا 16/5/1366، ص14.
- ↑ سند شماره 028833 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش واحد اطلاعات نظامي سپاه، 12/5/1366، ص2.
- ↑ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، عمليات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 تا 24/5/1366، صص 25ـ22، شماره نوار 25998؛ وـ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، عمليات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 ص30 ـ 27 شماره نوار 25999.
- ↑ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، علميات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 تا 24/5/1366، صص 36ـ34، شماره نوار 26000.
- ↑ سند شماره 069947 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه(ع) ـ اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه اطلاعات، 19/5/1366؛ وـ سند شماره 069507 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي شماره 253، سپاه امام حسن عسگري ـ اطلاعات، 14/5/1366.
- ↑ سند شماره 028858 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 20، نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ معاونت عمليات و اطلاعات، 9/5/1366 تا 16/5/1366 ص17.
- ↑ سند شماره 069482 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ژاجا ـ ركن2 ـ گروه اطلاعات، به مقام محترم وزارت، 12/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/5/1366، ص14، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام(ره)، جلد 20، تهران: سروش 1369، صص 136ـ 134.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه 138، 14/5/1366، ص22، تهران ـ خبرگزاري جمهورياسلامي، به نقل از راديو دولتي لندن، 13/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/5/1366، ص16.
- ↑ سند شماره 1514، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني، راوي: برادر اسدالله احمدي، از تاريخ 22/6/1366 تا 31/6/1366 ص8.ـ7.
- ↑ پيشين، ص4.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 137، 13/5/1366، ص9، تهران ـ خبرگزاري جمهورياسلامي، 12/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 138، 14/5/1366 ص5، راديو امريكا، 12/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 138، 14/5/1366 ص4، تهران ـ خبرگزاري جمهورياسلامي 12/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/5/1366، ص16، لندن ـ خبرگزاري جمهورياسلامي.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 137، 13/5/1366، ص7، منامه ـ خبرگزاري آلمان، 12/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/5/1366، ص16، لندن ـ خبرگزاري جمهورياسلامي.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 147، 23/5/1366، ص17، تهران خبرگزاري جمهورياسلامي، 22/5/1366، هفتهنامه نيوزويك.
- ↑ روزنامه جمهورياسلامي، 12/5/1366، ص3، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/5/1366، ص16، واشنگتنن ـ خبرگزاري رويتر.
- ↑ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، عمليات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 تا 24/5/1366، صص 25ـ22، شماره نوار 25998؛ وـ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، عمليات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 ص30 ـ 27 شماره نوار 25999.
- ↑ روزنامه جمهورياسلامي، 13/5/1366، ص12، خبرگزاري جمهورياسلامي.
- ↑ سند شماره 226164، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 29/5/1366، ص6.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/5/1366، ص3، تهران ـ خبرگزاري جمهورياسلامي.
- ↑ روزنامه جمهورياسلامي، 13/5/1366، ص13، به نقل از خبرگزاري جمهورياسلامي.
- ↑ سند شماره 226164، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 29/5/1366، ص5.
- ↑ سند شماره 226164، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 29/5/1366، ص6.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 138، 14/5/1366، ص18، تهران ـ به نقل از راديو مسكو، 13/5/1366.
- ↑ ـ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 138، 14/5/1366، ص20ـ19، تهران ـ به نقل از راديو بي.بي.سي، 13/5/1366.
- ↑ سند شماره 226164، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 29/5/1366، ص26.
- ↑ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، گذر از بحران 67 (تحليلي بر هشتمين سال جنگ تحميلي رژيم عراق عليه ايران)، تهران: 1368، ص43ـ42.
- ↑ سند شماره 1508 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر ثبت جنگ راوي، قرارگاه قدس، علميات نصر7، راوي: برادر مژدهي، از تاريخ 9/5/1366 تا 24/5/1366، صص 36ـ34، شماره نوار 26000.
- ↑ ـ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه 138، 14/5/1366، ص20، به نقل از راديو بي.بي.سي، 13/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه 137، 13/5/1366، ص26، كويت ـ خبرگزاري جمهورياسلامي، 12/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه 137، 13/5/1366، ص3، تونس ـ خبرگزاري كويت، 12/5/1366.
- ↑ سند شماره 226164، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 29/5/1366، صص36ـ 35.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه 139، 15/5/1366، ص48، راديو امريكا، 13/5/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 12/5/1366، ص12، تهران ـ خبرگزاري جمهورياسلامي.
- ↑ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، گذر از بحران 67 (تحليلي بر هشتمين سال جنگ تحميلي رژيم عراق عليه ايران)، تهران: 1368، ص43ـ42.