1366.12.30

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.12.30
نام‌های دیگر سی اسفند
تاریخ شمسی 1366.12.30
تاریخ میلادی 20 مارس 1988
تاریخ قمری 1 شعبان 1408




گزارش - 135

ضد حمله عراق به مواضع قرارگاه قدس در تپه ريشن؛ تدابير قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) سپاه پاسداران براي تحكيم خطوط دفاعي رزمندگان؛ استقرار قبضه‌هاي پدافند هوايي و ادامه‌ي فعاليت‌ براي انتقال اهالي دشت زور به اردوگاه‌هاي داخل خاك ايران از جمله اقدامات انجام‌شده امروز در منطقه‌ي عملياتي والفجر10 است. ساعت 5:20 صبح، عراق پس از متمركز كردن نيروهاي پياده و 3 ساعت اجراي آتش سنگين توپ‌خانه، به مواضع نيروهاي قرارگاه قدس در تپه ريشن حمله كرد و بعد از يك ساعت در نقطه‌يي بين تپه ريشن و يال ميرسور كه خالي از نيرو بود استقرار يافته، با رزمندگان مستقر روي تپه ريشن درگير شد. پس از اين حمله‌ي دشمن، با هماهنگي قرارگاه قدس، لشكر19 فجر يك گردان براي دفع ضد حمله‌ي دشمن وارد منطقه كرد و رزمندگان اين گردان با كمك نيروهاي لشكر17 علي ‌بن ‌ابي‌طالب(ع) و پس از حدود يك ساعت درگيري، در نهايت، ساعت 7:30 دشمن را عقب راندند. در اين ضد حمله بالغ بر 300 نفر از عناصر دشمن كشته و زخمي شدند و 16نفر نيز به اسارت درآمدند.[۱] امروز همچنين براي تثبيت منطقه‌ي تصرف‌شده و تسهيل ارتباط جاده‌يي دشت زور با عقبه‌ي شهر مرزي نوسود ايران، چند تصميم اتخاذ شد؛ از جمله مقرر شد براي تقويت پدافند هوايي منطقه، چند قبضه موشك‌انداز سهند و توپ ضد هوايي 57 ميلي‌متري در منطقه مستقر شود. محل استقرار قبضه‌هاي سهند در اطراف روستاي باباكوچك در جنوب شهر حلبچه تعيين شد. همچنين مأموريت احداث خاكريز با هدف مستحكم كردن خط پدافندي در حاشيه‌ي شرقي درياچه‌ي دربنديخان به جهادهاي كربلا و نجف واگذار شد. جهاد گيلان نيز مسئوليت تكميل جاده‌ي دگاگاه در جنوب رودخانه‌ي مرزي آب سيروان را بر عهده گرفت. علاوه بر اين، براي سهولت در تردد خودروهاي سنگين به طرف شهر مرزي نوسود، تعريض و تسطيح 7 كيلومتر از جاده‌ي طويله ـ نوسود كه داراي عرض كمي ‌است، در دستور كار قرار گرفت.[۲] هم‌زمان با فعاليت‌هايي كه براي تحكيم مواضع و تثبيت منطقه‌ي عملياتي والفجر10 انجام مي‌شود، نيروي زميني سپاه پاسداران امور مربوط به آماده‌سازي و فراهم كردن مقدمات اجراي عمليات بيت‌المقدس4 در ارتفاعات جنوب درياچه‌ي دربنديخان را نيز پي‌گيري مي‌كند. قرار است رزمندگان لشكرهاي27 محمد رسول‌الله(ص)، 10 سيدالشهدا(ع)، 57 ابوالفضل(ع) و 55 ويژه‌ي شهدا وارد منطقه شوند. صبح امروز، 600 چادر گروهي براي اسكان نيروهاي اين چهار لشكر سپاه شركت‌كننده در عمليات بيت‌المقدس4 با هماهنگي هلال احمر و چند استان به منطقه رسيد. قرار است نيروها تا قبل از اجراي عمليات در چادرها مستقر شوند.[۳]

گزارش - 136

جمع‌آوري و انتقال آخرين گروه‌ها از مردم حلبچه كه در نقاط مختلف منطقه‌ي دشت زور و ارتفاعات اطراف پراكنده شده‌اند؛ تدفين جنازه‌هاي بر زمين مانده و سامان‌دهي به اوضاع نسبتاً آشفته‌ي منطقه‌ي حلبچه همچنان ادامه دارد. براي اطلاع از آخرين وضعيت، بعد از ظهر امروز فرمانده كل سپاه با فرماندهان قرارگاه رمضان از جمله محمدباقر ذوالقدر فرمانده قرارگاه رمضان، موحدي يكي از فرماندهان قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) و محمد مقدم فرمانده تيپ75 ظفر گفت و گو كرد. در اين جلسه آخرين وضعيت انتقال مصدومان و مردم و تدفين جنازه‌هاي بر زمين مانده‌ي بمب‌باران شيميايي كه در سطح منطقه پراكنده هستند، بررسي و پي‌گيري شد. همچنين مقرر گرديد پشتيباني نيروهاي برقراركننده‌ي تأمين شهر حلبچه را سپاه ناحيه‌ي خراسان و نيروهاي مستقر در دوجيله و خرمال را سپاه ناحيه‌ي باختران عهده‌دار شوند و استانداري‌ها و ساير ارگان‌هاي اين استان‌ها براي خدمات‌رساني و ساير پشتيباني‌ها با هماهنگي فرماندهي سپاه هشتم، وارد منطقه‌ي دشت زور شوند. در اين جلسه، محمد مقدم فرمانده تيپ75 ظفر نيز اعلام كرد انتقال مردم همچنان ادامه دارد و اين كار تا فردا به پايان خواهد رسيد و پس از آن نيروهاي اين تيپ داخل شهر مستقر شده، كنترل اوضاع را به دست خواهند گرفت. امروز چند خبر پراكنده‌ي ديگر در خصوص پناه‌جويان كرد منطقه‌ي حلبچه به قرارگاه رسيد كه جنبه‌هاي ديگري از اين موضوع را نشان مي‌دهد. (ضميمه دارد) علاوه بر اردوگاه‌هاي استان باختران دو اردوگاه ديگر در استان كرمان و خراسان آماده‌ي پذيرش مهاجران شده است. راديو نيز اعلام كرد كه تا كنون 700 كرد عراقي وارد شهر اراك شده و با استقبال مردم مواجه شده‌اند. برادر مهدي مبلغ از مسئولان مهندسي سپاه نيز خبر مي‌آورد كه كودكان خردسال منطقه‌ي دشت زور حدود 3000 پستانك نياز دارند. همچنين از بيمارستان عقبه‌ي منطقه اعلام مي‌كنند 6 زن از اهالي حلبچه كه باردار هستند زمان وضع حمل آنان فرارسيده؛ لذا تصميم گرفته مي‌شود در قسمتي جداگانه بستري شوند. همچنين امروز احمد وحيدي مسئول اطلاعات كل سپاه، آمار نظاميان اسير عراقي را كه تا كنون از منطقه تخليه شده‌اند 3600 نفر اعلام كرد. محمد شعباني فرمانده سپاه چهارم بعثت باختران نيز اعلام كرد فرماندار و رئيس شهرباني حلبچه و بخشدار خرمال در بين اسرا هستند.[۴]

گزارش - 137

با محاصره‌ي كامل دشت زور و تصرف نقاط مهم اين منطقه از جمله شهرهاي حلبچه، دوجيله و خرمال و همچنين تسخير چند پادگان نظامي، عملاً اهداف اصلي عمليات والفجر10 به جز ارتفاعات شاخ شميران و شاخ سورمر در جنوب درياچه‌ي دربنديخان حاصل شد و تجهيزات نظامي فراواني از دشمن منهدم يا به غنيمت گرفته شده است. چند ويژگي بارز در اين عمليات سبب دست‌رسي سريع به اهداف و موفقيت كامل آن شد. 1. فريب و غافل‌گيري: از آن‌جايي كه دشمن گمان مي‌كرد سمت اصلي عمليات ايران سد دربنديخان در محور جنوبي منطقه است، در برابر اقدام قرارگاه قدس در ارتفاعات سورن اقدامي درخور انجام نداد و هنگامي به خود آمد كه رزمندگان جاده‌ي اصلي دشمن را در پل گردكو تصرف و تأمين كردند و ارتباط شمال ـ جنوب دشمن قطع شد و همه‌ي نيروهاي عراقي در دشت زور در محاصره قرار گرفتند. 2. مانور احاطه‌يي: مانور عمليات به تعبير كلاسيك از نوع مانوري احاطه‌يي بود و با اجراي اين مانور، دشمن به طور كامل به محاصره درآمد. چنين مانوري كه در حقيقت وضعيت زمين آن را ديكته مي‌كرد، از جمله نادرترين مانورها در طول عمليات‌هاي گذشته بود. 3. سرعت: بر خلاف تصور فرماندهان، عمليات والفجر10 با سرعت زياد به نتيجه و اتمام رسيد. سرعت عمليات موجب گرديد تا نيرو و امكانات زيادي از دشمن در محاصره قرار گيرد و قبل از تحرك جدي نظاميان عراقي، با ايجاد خط پدافندي، كل دستاوردهاي عمليات تثبيت شود. 4. وضعيت طبيعي منطقه: با وجود وسعت جبهه به هنگام عمليات، عرض خط دفاعي صرفاً در تنگه‌ي خرمال به عرض 10 كيلومتر محدود مي‌شد و بقيه‌ي جبهه‌هاي فتح‌شده در كنار درياچه‌ي دربنديخان قرار داشت و با نيروي كمي نگه‌داري و دفاع مي‌شد.

نوع ميزان انهدام ميزان غنيمت تانك و نفربر 270 دستگاه 90 دستگاه اسلحه انفرادي و آر.پي.‌جي 750 قبضه 6100 قبضه توپ ضد هوايي 20 قبضه 20 قبضه خمپاره‌انداز 40 قبضه 20 قبضه توپ‌خانه‌ي صحرايي 60 قبضه 100 قبضه وسايل مهندسي 13 قبضه 15دستگاه خودرو 230 دستگاه 800 دستگاه

5. تلفات كم: به‌ رغم وسعت بيش از 1000 كيلومتر مربعي منطقه‌ي عمليات و منطقه‌ي مورد هجوم رزمندگان، آمار تلفات نيروهاي خودي پايين بوده است. 6. ضد انقلاب: دست‌يابي به مقادير زيادي از اسناد و مدارك مربوط به فعاليت‌هاي ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه و همچنين وارد آوردن ضربه‌يي قوي به گروه‌هاي ضد انقلاب دمكرات، كومه‌له و رزگاري از ويژگي‌هاي عمليات محسوب مي‌شود. 7. برد سياسي: با توجه به اهميت منطقه از نظر سياسي و همچنين وجود شهرهاي حلبچه، دوجيله، خرمال، بياره، طويله و آزادسازي شهر مرزي نوسود (ايران) عمليات والفجر10 آثار سياسي خوبي داشت. محافل جهاني نيز در اوج جنگ شهرها، اين عمليات را يك پيروزي سياسي ـ نظامي قلمداد كردند. 8. اسرا و غنائم: عمليات والفجر10 از نظر كيفي و كمي اسراي بسياري داشت. حجم غنائم به دست آمده نيز از جمله نكات مهم اين عمليات محسوب مي‌شود.[۵] در اين عمليات يك لشكر و 28 تيپ ارتش عراق از 50 تا صد در صد خسارت ديدند (ضميمه دارد) و در ميان 5040 اسير نظامي عراقي، 189 افسر از جمله فرمانده لشكر43 عراق با درجه‌ي سرلشكري؛ 2 سرتيپ و 26 افسر ارشد؛ 160 افسر جزء؛ 4659 درجه‌دار و سرباز و حدود 400 نفر از عناصر گروه‌هاي مسلح ديده مي‌شدند. علاوه بر موارد ذكرشده، بخش عمده‌يي از تجهيزات و تسليحات دشمن به شرح زير منهدم شد يا به غنيمت درآمد:[۶]

گزارش - 138

حضور چند استاندار براي سامان‌دهي به اسكان مردم عراقي آواره در دشت زور و كمك به امر تدارك و پشتيباني رزمندگان در حلبچه از نتايج حضور نخست‌وزير جمهوري اسلامي در منطقه‌ي عملياتي والفجر10 است. امروز صبح ميرحسين موسوي در قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) سپاه پاسداران حضور يافت و در ابتدا خواستار رفتن به حلبچه و شهر مرزي نوسود ايران شد كه براي رعايت مسائل حفاظتي با نظر فرمانده كل سپاه قرار شد وي با دو خودرو وانت و استيشن فقط تا روستاي انب، سپس نوسود و در ادامه تا پاوه برود و از آن‌جا با هلي‌كوپتر منطقه‌ي عمومي حلبچه را ببينند. در حين بازديد، هواپيماهاي عراقي منطقه را بمب‌باران كردند و خودرو حامل نخست‌وزير مورد اصابت تركش بمب قرار گرفت، اما به سرنشينان آسيبي وارد نشد.[۷] پس از بازديد منطقه، نخست‌وزير بار ديگر در سنگر فرماندهي كل سپاه حاضر شد و در گفت و گو با فرماندهان در جريان چگونگي اجراي عمليات والفجر10 و ادامه‌ي عمليات قرار گرفت[۸] (ضميمه دارد). در اين جلسه، آقاي موسوي با اشاره به مشاهده‌ي صحنه‌هاي رقت‌بار قتل عام وحشيانه‌ي اهالي منطقه‌ي حلبچه، بر ناباوري مسئولان سياسي كشور درباره‌ي احتمال اين اقدام دشمن تأكيد كرد و گفت: «ما سستي كرديم، ما بايد حقوق بشري‌ها را به اين‌جا مي‌كشانديم». وي سپس يكي از صحنه‌هايي را كه مشاهده كرده بود اين طور توصيف كرد: «يك كاميوني بود كه 30، 40 نفر توي آن مرده بودند و تعدادي از جنازه‌هاي بچه‌هاي خردسال نيز از آن آويزان بودند و تعدادي هم روي زمين افتاده بودند كه معلوم است مي‌خواستند از ماشين پياده شوند، ولي به خاطر شدت مسموميت شديد نتوانسته بودند و در همين حال شهيد شده‌اند.» نخست‌وزير همچنين درباره‌ي پي‌گيري‌هاي امام خميني در خصوص وضعيت مردم حلبچه گفت: «همان لحظه‌ي اول كه خبر بمب‌باران شيميايي به تهران رسيد، امام گفتند كه به اين‌ها رسيدگي كنيد و سپس شب پي‌گيري كردند كه چه طور شد؟» وي همچنين ضرورت حضور خبرنگاران خارجي را يادآور شد و اعلام كرد: خبرنگاران رسانه‌هاي خارجي در حال آمدن به منطقه‌ِ عملياتي والفجر10 هستند كه فرمانده كل سپاه گفت: «از كارشناسان نظامي هم بيايند خوب است چون ممكن است بگويند نظر خبرنگاران به دليل اين‌كه نظامي نيستند قبول نيست. ما اگر نتوانيم مثل مردم خودمان به اهالي دشت زور رسيدگي كنيم انعكاس سياسي بدي خواهد گذاشت.»[۹] نخست‌وزير در پايان جلسه، آقاي رحماني استاندار سابق باختران را مأمور رسيدگي به امور پناهندگان و مردم حلبچه كرد و مقرر شد اين مأموريت با هم‌كاري استاندار باختران و استاندار خراسان كه با درخواست فرمانده كل سپاه به منطقه آمده‌اند، انجام شود.[۱۰] امروز همچنين با هماهنگي ستاد تبليغات جبهه و جنگ و وزارت ارشاد اسلامي ‌گروهي از خبرنگاران و فيلم‌برداران خارجي از مناطق عملياتي والفجر10 و تعدادي از مجروحان شيميايي حلبچه كه در يكي از نقاهتگاه‌ها در داخل خاك ايران بستري هستند، بازديد كردند.[۱۱]

گزارش - 139

با اجراي عمليات‌هاي والفجر10 و بيت‌المقدس3 در استان سليمانيه‌ي عراق و خارج شدن استعداد قابل توجهي از نيروهاي به كار گرفته شده در عمليات، برخي مناطق سپاه پاسداران كشوري، نيروهاي بسيجي و نيروهاي در اختيار را براي اعزام به يگان‌ها فراخواندند. به گزارش معاونت نيرو و آموزش مقدم غرب، در پايان اسفند، تعداد 3285 نفر نيرو از اين معاونت به سپاه‌هاي غرب كشور اعزام شدند. اختصاص اين نيروها به سپاه‌هاي گوناگون به‌تفكيك به شرح زير است:[۱۲]

قرارگاه نجف 536 سپاه11 587 سپاه8 خراسان 358 سپاه5 باقرالعلوم آذربايجان شرقي 311 سپاه4 بعثت باختران (كرمانشاه) 768 نيروي زميني سپاه 17 سپاه3 قدس (كردستان) 209 مركز آموزش سپاه 71 معاونت نيروي جنوب 428

همچنين 701 بسيجي به نام كاروان ويژه‌ي نوروزي از سپاه ناحيه‌ي مازندران براي پيوستن به لشكر25 كربلا، تيپ75 ظفر و تيپ58 مالك اشتر امروز راهي مناطق عملياتي شدند.[۱۳] علاوه بر اين، امروز 218 نفر از واحد بسيج سپاه ششم خوزستان به يگان‌هاي سازماني اين سپاه اعزام شدند.[۱۴]

گزارش - 140

امروز فهرست اجناس اهدايي و وجوهات نقدي پرداخت‌شده در اسفندماه سال جاري از سوي ستاد جذب و هدايت كمك‌هاي مردمي شهرستان دزفول اعلام شد. در اين فهرست كه مبلغ آن 000,177,107 ريال اعلام شده است، اقلام متنوعي از اجناس مورد نياز رزمندگان ديده مي‌شود. برخي از اين اجناس عبارت‌اند از: تايد، مايع ظرف‌شويي، پلاستيك، قند، چاي، كلوچه، ترشي، رب گوجه، لباس گرم، فانوس، كفش كتاني، ژاكت، كلاه، حوله، كش، صابون، پيراهن كار، اوركت، زيرپيراهن، شال، جوراب، كمربند، پوتين، پنير، روغن، شامپو، كبريت، كنسرو، انواع مختلف عرقيات، پنبه، گوني سنگري، نمك، راديو ضبط، مربا، دمپايي، ژيلت، فانوس، لامپ، شورت، ليف حمام، دستكش، خرما، خمير دندان، كمپوت، حبوبات، بيسكوئيت، ميوه، آجيل، نقل، ارده، عطر و... علاوه بر اقلام فوق، مبلغ 000,500,3 ريال از كمك‌هاي نقدي مردم نيز براي رفع برخي نياز‌ها به حساب يگان‌ها واريز شده است.[۱۵]

گزارش - 141

فعاليت‌هاي ارتش عراق در طول جبهه‌هاي جنوب همچنان حكايت از تحرك عادي دشمن در اين مناطق با هدف استحكام مواضع و اعزام ستون‌هاي نيرو و تجهيزات به سمت منطقه‌ي عملياتي والفجر10 در استان سليمانيه‌ي عراق دارد. در قسمت‌هايي از گزارش نوبه‌يي امروز معاونت اطلاعات قرارگاه كربلا كه مربوط به فعاليت‌هاي ارتش عراق در فاصله‌ي روزهاي 24 اسفند تا پايان اسفندماه 1366 مي‌باشد، آمده است: در منطقه‌ي شرق العماره تحركات و ادوات زرهي به صورت جا به‌ جايي و ستوني به منظور خارج كردن از منطقه از اقدامات دشمن مي‌باشد. تحركات و نقل و انتقالات دشمن روي جاده‌ي اتوبان بصره ـ العماره از شروع عمليات والفجر10 تا آخر دوره به صورت ستوني شامل ادوات زرهي مكانيزه خودروهاي حامل نيرو و همچنين تريلرهاي كمرشكن حامل توپ و مهمات است. با توجه به گزارش‌هاي دريافت شده‌ي اخير از منطقه‌ي شرق دجله، دشمن از جاده‌ي دوم به موازات جاده‌ي اتوبان تردد مي‌كند. در منطقه‌ي غرب اروند تمركز فعاليت‌هاي دشمن معطوف به كارخانه‌ي نمك با اجراي آتش هم‌راه است. تحركات ادوات زرهي و پياده حاكي از خروج از منطقه بوده است. با شمارش و براورد خروج‌ها، دشمن در مجموع يك لشكر پياده و 2 تيپ زرهي و 2 گردان توپ‌خانه به مقصد منطقه‌ي عملياتي شمال غرب برداشت كرده است. تحركات و جا به ‌جايي‌هاي دشمن بعثي همچنان در جهت تدارك نيروهاي خودي بوده است. در همين زمينه اكثر تحركات و ستون‌كشي‌هاي در طول دوره متوجه منطقه‌ي شرق دجله بوده كه با شروع عمليات نيروهاي اسلام شدت بيش‌تري يافته است كه اين ستون‌كشي‌ها روي جاده‌ي اتوبان به سمت شمال بوده‌اند. در مناطق شرق العماره و شرق بصره ستون‌كشي‌هايي به سمت شمال (منطقه‌ي عملياتي والفجر10) انجام شده است. در پايان اين گزارش، تحركات ارتش عراق اين طور نتيجه‌گيري شده است: 1. جابه‌جايي و ستون‌كشي ادوات زرهي از مناطق جنوب به منطقه‌ي عملياتي والفجر10 و اجراي آتش تير مستقيم در حاشيه‌ي اروند (شرق بصره) و كارخانه‌ي نمك. 2. اجراي آتش توپ‌خانه‌ در مناطق كارخانه‌ي نمك در منطقه‌ي عملياتي كربلاي 5 و نهر عنبر و ميمه نسبت به مناطق ديگر شدت بيش‌تري دارد و دشمن اقدام به برداشت ادوات توپ‌خانه از جنوب به مقصد منطقه‌ي عملياتي در شمال غرب كرده است. 3. نقل و انتقالات خودرويي و ستون‌كشي‌هاي متعدد به وسيله تريلرهاي كمرشكن حامل تانك و توپ‌خانه و ادوات به منطقه عملياتي والفجر10 كه از تاريخ 24/12/1366 تا پايان دوره ادامه داشته است، به همين ترتيب ادامه دارد.[۱۶]

گزارش - 142

بر اثر اصابت يك فروند موشك به تهران و حمله‌ي هواپيماهاي عراقي به شهرستان بروجرد، 27 نفر شهيد و 56 نفر مجروح شدند و بمب‌باران شهرستان‌هاي باختران، همدان و كبودرآهنگ نيز تلفاتي نداشت. در عمليات مقابله به مثل، ايران نيز دو موشك به سوي بغداد شليك كرد. در حمله به تهران، يك فروند موشك عراقي به محله‌ي فرمانيه در شمال شهر اصابت كرد كه به شهادت 9 نفر و مجروح شدن 16 نفر انجاميد. در اين حادثه، دو ساختمان مسكوني سه طبقه در اواسط خيابان پانزدهم منشعب از خيابان شهيد عظيمي به طور كامل تخريب شد و به منازل اطراف نيز خسارت وارد آمد.[۱۷] سنگين‌ترين حمله‌ي هوايي امروز عراق به شهر بروجرد انجام شد، بدين ترتيب كه ساعت 14:12، چند فروند هواپيماي عراقي به بروجرد حمله كردند و 3 نقطه‌ي شهر را هدف اصابت 8 بمب و راكت قرار دادند كه در نتيجه 25 نفر شهيد و 46 نفر مجروح شدند. در اين حملات 20 منزل مسكوني نيز ويران شد و به 60 منزل ديگر خسارت وارد آمد.[۱۸] همچنين ساعت 8:45، هواپيماهاي عراقي چند نقطه از اطراف شهر باختران و اطراف پادگان صالح‌آباد در حومه‌ي شهر را به وسيله‌ي موشك‌هاي هوا به زمين هدف قرار دادند كه خسارت جاني و مالي در بر نداشت.[۱۹] ساعت 13:45 نيز هواپيماهاي عراقي پس از ورود به آسمان همدان 8 بمب در 2 نقطه‌ي حومه‌ي شهر رها كردند كه 7 بمب به بيابان‌هاي اطراف شهر و يك بمب به محوطه‌ي ساختمان صنايع واقع در جاده‌ي تهران اصابت كرد كه هيچ ‌گونه خسارتي در پي نداشت.[۲۰] هواپيماهاي عراقي همچنين ساعت 8:52 با تجاوز به آسمان سنندج ديوار صوتي را بر فراز شهر شكستند.[۲۱] ارتش عراق با صدور اطلاعيه‌ي 3089 حمله به شهرهاي ايران را تأييد كرد.[۲۲] يگان موشكي سپاه پاسداران نيز در ساعت‌هاي 00:55 و 00:57 دقيقه‌ي بامداد، 2 فروند موشك زمين به زمين به سوي دو مركز نظامي در شهر بغداد شليك كرد.[۲۳] همچنين يازده فروند موشك با برد كوتاه به پالايشگاه مخازن نفت و تأسيسات صنعتي و نظامي شهر بصره هدف‌گيري و شليك شد.[۲۴] در همين خصوص، راديو بغداد به نقل از سخن‌گوي نظامي ارتش عراق ضمن اعلام شليك يك فروند موشك به تهران، فقط به اصابت يك موشك ايران به بغداد اشاره كرد.[۲۵] ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ‌با صدور اطلاعيه‌ي شماره 3184 اعلام كرد يك فروند هواپيماي ميگ25 عراق كه به آسمان ايران تجاوز كرده بود، به وسيله‌ي پدافند هوايي نيروي هوايي ارتش در منطقه‌ي غرب كشور هدف قرار گرفت و سرنگون شد.

گزارش - 143

جنگ شهرها ميان ايران و عراق ممكن است در آينده‌ي نزديك به حملات شيميايي گسترده عليه مناطق مسكوني كشيده شود. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، روزنامه‌ي كويتي الانباء كه منعكس‌كننده‌ي ديدگاه‌هاي حاكمان عراق است، در شماره‌ي امروز خود هشدار اخير عدنان خيرالله وزير دفاع عراق را در مورد استفاده‌ي احتمالي اين كشور از سلاح‌هاي مرگ‌بارتر عليه ايران با سخنان سفير شوروي در كويت كه گفته بود جنگ شهرها ممكن است به جنگ شيميايي كشيده شود، مرتبط دانست. اين روزنامه در بخشي از مطلب خود آورده است: هشدار وزير دفاع عراق در مورد سرنوشت نامعلوم ايران و استفاده‌ي مترقبه‌ي عراق از سلاح‌هاي مرگ‌بارتر عليه شهرهاي ايران با اخطار مقامات شوروي در مورد احتمال كاربرد سلاح‌هاي شيميايي در جنگ شهرها ميان ايران و عراق ارتباط دارد. الانباء در ادامه نوشته است: ايجاد تسهيلات از سوي مقامات ايران براي ساكنان تهران جهت تخليه‌ي اين شهر و همچنين فراخواندن ديپلمات‌هاي خارجي از تهران به كشورهاي‌شان با هشدارهاي اعلام‌شده در مورد تبديل جنگ شهرها به يك جنگ شيميايي گسترده ميان دو كشور ارتباط دارد.[۲۶]


گزارش - 144

در پي تهديد حكومت عراق مبني بر استفاده از سلاح‌هاي شيميايي عليه مناطق مسكوني ايران در جنگ شهرها و بمب‌باران چند منطقه‌ي مسكوني مرزي و متعاقب آن ابلاغيه‌ي دولت جمهوري اسلامي ايران به استان‌ها به منظور كسب آمادگي براي مقابله با حمله‌ي احتمالي دشمن به شهرها، ستادهاي دفاع شيميايي در استان‌ها تشكيل شد. از جمله تدابير اين ستادها برگزاري مانورهاي مقابله با حملات شيميايي احتمالي است. در جلسات متعدد و منظمي كه ستادهاي استان‌ها و شهرستان‌ها پس از ابلاغيه‌ي دولت برگزار كردند، آماده‌باش كامل نيروهاي امدادي و دستگاه‌هاي مرتبط به‌ويژه در ايام نوروز؛ تداوم آموزش نيروها و ايجاد آمادگي در مردم براي مواجه شدن با حملات احتمالي شيميايي از طريق نمايش فيلم‌هاي آموزشي در تلويزيون و جلسات نيروهاي درماني و امدادي؛ احداث حمام، دوش صحرايي و نقاهتگاه و تجهيز آن‌ها و در اختيار قرار دادن داروهاي مورد نياز مورد تأكيد و تصويب قرار گرفت.[۲۷] همچنين با هماهنگي دستگاه‌هاي ذي‌ربط از جمله سپاه پاسداران و حضور گسترده‌ي مردم در چند شهر استان لرستان و استان فارس، مانور مقابله با حملات شيميايي دشمن برگزار شد.[۲۸]

گزارش - 145

صدام حسين امروز با تعدادي از فرماندهان ارشد نظامي عراق در بغداد ديدار و درباره‌ي آخرين وضعيت جبهه‌هاي جنگ با آنان گفت و گو كرد. به گزارش راديو صوت‌الجماهير، در اين ملاقات ارتشبد عدنان خيرالله وزير دفاع، سپهبد ستاد عبدالجبار شنشل وزير مشاور در امور نظامي، لطيف نظيف جاسم وزير فرهنگ و اطلاعات، تعدادي از فرماندهان نظامي، سرهنگ حسين كامل مديرعامل هيئت صنايع نظامي و همچنين منشي صدام حضور داشتند.[۲۹] پس از آغاز عمليات والفجر10 در روز 23/12/1366، اين دومين جلسه‌ي فرماندهان ارشد ارتش عراق است كه با حضور صدام در بغداد برگزار مي‌‌شود. به نظر مي‌رسد برخي اقدامات ارتش عراق از جمله تشديد جنگ شهرها؛ عمليات عليه اكراد معارض عراقي در منطقه‌ي دوكان در شمال استان سليمانيه در چند روز اخير كه به بازپس‌گيري بخش‌هايي از اين مناطق انجاميد؛ بمب‌باران شيميايي منطقه‌ي دشت زور و آغاز تحركات جديد در برخي جبهه‌هاي جنوب از جمله تصميمات اتخاذشده در اين جلسات است. همچنين به گزارش خبرگزاري عراق، طه ياسين رمضان عضو شوراي فرماندهي حزب بعث و معاون اول نخست‌وزير عراق اعلام كرد تا زماني كه ايران صلح را نپذيرد نيروهاي موشكي و هوايي عراق به منهدم كردن تأسيسات اين كشور ادامه خواهند داد. وي در ديدار با رئيس شوراي اداره‌ي مركز مطالعات عربي در لندن مدعي شد، نيروهاي ارتش عراق بر همه‌ي محور‌هاي عمليات تسلط دارند و در هر حمله‌ي ايرانيان، خسارت سنگيني به آنان وارد مي‌كنند.[۳۰]

گزارش - 146

وزير امور خارجه‌ي شوروي با اعلام موافقت اصولي اين كشور با قطع‌نامه‌ي598، خواستار آن شد كه ابتدا جنگ شهرها بين ايران و عراق متوقف شود، سپس كشورهاي عضو شوراي امنيت راه‌هاي اجرايي قطع‌نامه‌ي598 از جمله تحريم تسليحاتي ايران را بررسي كنند. روزنامه‌ي كويتي القبس در شماره‌ي امروز خود، درباره‌ي موضع شوروي و چين در برابر تحريم تسليحاتي ايران و اعلام مخالفت شوروي با تحريم تسليحاتي ايران پيش از برقراري آتش‌بس در جنگ شهرها نوشت: شاذلي قليبي دبيركل اتحاديه‌ي عرب در مذاكرات خصوصي خود با ادوارد شوارد نادزه وزير خارجه‌ي شوروي ـ كه در مسكو انجام شد ـ از اين كشور خواست تا با شوراي امنيت سازمان ملل براي صدور قطع‌نامه‌ي دومي ‌در زمينه‌ي تحريم تسليحاتي ايران هم‌كاري جدي كند، اما وزير خارجه‌ي شوروي با اشاره به موافقت اصولي شوروي با قطع‌نامه‌ي598، به دبيركل اتحاديه‌ي عرب اطلاع داده كه مسكو معتقد است ابتدا بايد جنگ شهرها ميان ايران و عراق به طور كامل متوقف شود، سپس كشورهاي عضو شوراي امنيت راه‌هاي اجراي قطع‌نامه‌ي598 از جمله تحريم تسليحاتي ايران را بررسي كنند. روزنامه‌ي القبس همچنين درباره‌ي موضع چين در اين ‌باره نوشت: مذاكرات مشابهي براي تشويق دولت چين جهت تحريم تسليحاتي ايران ميان دبيركل اتحاديه‌ي عرب و شوچيان وزير خارجه‌ي چين در سفر شاذلي قليبي به پكن انجام شده است و وزير خارجه‌ي چين در اين مذاكرات ضمن اعلام آمادگي كشورش براي موافقت با هرگونه قطع‌نامه‌ي جديد عليه ايران متذكر شده است كه چين هرگز به ايران سلاح نخواهد فروخت.[۳۱]

گزارش - 147

در آخرين روز از سال 1366 شمسي، خبرگزاري جمهوري اسلامي بازتاب اخبار پخش‌شده در رسانه‌هاي بين‌المللي درباره‌ي تحولات جنگ ايران و عراق و ادامه‌ي جنگ شهرها را جمع‌بندي كرده است. در اين گزارش كه گزيده‌يي از اخبار اعلام‌شده در راديوهاي امريكا، لندن، مسكو، مونت كارلو، بي‌بي‌سي و همچنين مطبوعات انگلستان، پاكستان و امارات متحده‌ي عربي آمده است، عموماً به گوشه‌هايي از عمليات والفجر10؛ بمب‌باران شيميايي حلبچه؛ حمله‌ي هواپيماهاي عراقي به پايانه‌ي نفتي جزيره‌ي خارك و تفسيرهاي مرتبط به جنگ شهرها اشاره شده است. در قسمتي از اين گزارش مفصل، راديو امريكا پس از مرور اخبار طرفين جنگ با اشاره به حمله‌ي هوايي عراق به خارك و شليك متقابل يك موشك به تهران و بغداد اعلام كرد: اين حملات، يك روز پس از آن روي داد كه دبيركل سازمان ملل متحد از ايران و عراق دعوت كرد با هدف پايان بخشيدن به جنگ، نمايندگان بلندپايه‌يي را به نيويورك بفرستند تا بار ديگر به گفت و گو بپردازند. راديو امريكا افزود: سازمان ملل متحد همچنين دو كشور را به خودداري از دست زدن به عمليات نظامي بيش‌تر فراخوانده است. راديو امريكا گزارش منطقه‌يي امروز خود را نيز به جنگ ايران و عراق اختصاص داد و به نقل از منابع ديپلماتيك يادآور شد كه هدف عراق از تجديد جنگ شهرها در واقع مجازات ايران است. در اين گزارش آمده است: اين كشور قصد دارد از توانايي تازه‌ي موشك‌هاي استراتژيك خود نه تنها براي منصرف كردن ايران از تكرار حمله‌هاي موشكي گذشته به بغداد، بلكه براي تغيير قوانين درگيري در جنگ ايران و عراق استفاده كند. عراق بر آن است كه تمام مراكز جمعيتي غير نظامي را زير پوشش حملات موشكي، هوايي يا توپ‌خانه قرار دهد. به گفته‌ي سفير هند در بغداد، يك مقام ارشد ايراني چند روز پيش در تهران گفت ايران گلوله‌باران نواحي مرزي را به عنوان يك اقدام عادي جنگي خواهد پذيرفت، اما حمله‌هاي موشكي به تهران، اصفهان و شيراز را تلافي خواهد كرد. عراقي‌ها از ناتواني خويش در برابر سه سال موشك‌اندازي به بغداد و 8 سال گلوله‌باران مراكز جمعيتي كلافه شده‌اند. به نظر مي‌رسد كه آن‌ها بر آن شده‌اند تهران را به‌سختي بكوبند تا دل‌گرم شوند. آن‌ها معتقدند حمله عليه تهران تأثير آشكار و مؤثر بر روحيه‌ي ساكنان شهر دارد. عراقي‌ها آشكارا گزارش دهم مارس (19 اسفند 1366) تركيه كه در آن گفته مي‌شد ايران آماده است آتش‌بس را بدون هيچ ‌گونه شرطي بپذيرد دال بر استيصال ايران دانسته‌اند، اما به گفته‌ي ديپلمات‌ها مشكل اين است كه امكان دارد ايران به موشك‌ها عادت كند و با گذشت زمان تأثير موشك‌ها به عنوان يك سلاح رواني كاهش يابد.[۳۲] در گزارش ديگري در بخش فارسي اين راديو به حمله‌ي قايق‌هاي تندرو به يك نفت‌كش ليبريايي؛ حمله‌ي هوايي عراق به پايانه‌ي نفتي جزيره‌ي خارك و اصابت يك موشك زمين به زمين به تهران و متقابلاً شليك دو موشك به سوي بغداد و 11 موشك برد كوتاه به بصره اشاره شده است. در پايان گزارش، درباره‌ي نامه وزير امور خارجه‌ي ايران به دبيركل سازمان ملل آمده است: علي‌اكبر ولايتي وزير امور خارجه‌ي ايران، با ارسال نامه‌ي اعتراض‌آميز به دبيركل سازمان ملل متحد، عراق را متهم كرد كه عليه نيروهاي ايراني از سلاح‌هاي شيميايي استفاده مي‌كند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، ولايتي در نامه‌ي خود، شوراي امنيت سازمان ملل متحد را متهم كرده است كه هيچ اقدامي به منظور پيش‌گيري از حملات شيميايي عراق انجام نداده است.[۳۳] بخش فارسي راديو لندن نيز در جمع‌بندي فشرده‌يي از آخرين تحولات جنگ به بمب‌باران خارك و پرتاب يك موشك به تهران و يك موشك به بغداد اشاره كرده، اما درباره‌ي حملات شيميايي عراق و اعتراضات ايران و عدم واكنش سازمان ملل تا امروز هيچ نكته‌يي بيان نكرده است. خبرگزاري رويتر نيز فقط به شليك موشك به تهران و بغداد اشاره كرده و گزارش داده است: عراق هم‌زمان با فرا رسيدن جشن‌هاي سال جديد به حملات هوايي خود عليه شهرهاي ايران شدت بخشيده و بدين وسيله گردهمايي سنتي خانوادگي ايراني‌ها را مختل كرده است. خبرگزاري رويتر در گزارش ديگري به نقل از منابع عراقي از نفوذ يك اسكادران بزرگ از جت‌هاي عراقي به خطوط دفاعي اطراف جزيره‌ي خارك خبر داد و همچنين به اعتراف عراق به از دست دادن حلبچه و از سوي ديگر تصرف مقر طالباني‌ها در شمال استان سليمانيه و حمله‌ي هوايي عراق به چند شهر ايران اشاره كرد. راديو مونت كارلو هم پرتاب يك‌صدمين موشك عراقي به تهران و پاسخ متقابل ايران و همچنين تأكيد مقامات اين كشور به ادامه‌ي حملات موشكي به ايران را ذكر كرده و به نقل از خارجيان مقيم تهران به خلوت شدن خيابان‌هاي تهران اشاره كرده است. راديو مسكو هم در بخش فارسي با عنوان كردن پرتاب يك فروند موشك به بغداد گزارش داد: پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل متحد، از رؤساي جمهوري دو كشور ايران و عراق خواست كه بار ديگر نمايندگان خود را براي مشورت به مقر سازمان ملل متحد بفرستند. بخش فارسي راديو بي‌بي‌سي ضمن اعلام ادامه يافتن بمب‌باران و شليك موشك به شهرها و حمله‌ي قايق‌هاي توپ‌دار به يك نفت‌كش در شمال خليج ‌فارس اعلام كرد: دكتر علي‌اكبر ولايتي عراق را متهم كرد كه هفته‌ي گذشته در شمال عراق، هزاران كرد عراقي را با سلاح‌هاي شيميايي كشته است. در ادامه‌ي گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي به مطالب برخي مطبوعات كشورها نيز اشاره شده است؛ از جمله گزارش روزنامه‌هاي انگليسي ايندي‌پندنت و تايمز مالي به ادامه يافتن حملات موشكي و تأثير منفي آن بر مردم تهران متمركز شده‌اند و روزنامه‌ي ايندي‌پندنت در بررسي صحنه‌هاي نبرد با اشاره به دستاوردهاي عمليات والفجر10 از جمله آزاد شدن شهر ايراني نوسود نوشته است: ايران در حال تدارك ديدن عمليات بزرگي براي جدا كردن شهر سليمانيه مي‌باشد. روزنامه‌ي تايمز مالي نيز بر موضوع حمله به نفت‌كش‌ها تأكيد كرده و از خطر ادامه يافتن حملات به كشتي‌ها ابراز نگراني كرده است. بعضي مطبوعات پاكستان نيز در سرمقاله‌هاي خود خواستار خاتمه‌ي جنگ شده‌اند و برخي اخبار نظامي را نقل كرده و از گسترش استفاده از سلاح‌هاي شيميايي ابراز تأسف كرده‌اند. بر اساس اين گزارش روزنامه‌ي نواي وقت در سرمقاله‌ي امروز خود با عنوان "جنگ شيميايي عراق و ايران؛ صد افسوس" مي‌نويسد: دكتر ولايتي در نامه‌يي به سازمان صليب سرخ جهاني گفته است كه در جريان حملات شيميايي عراق 4000 تن كشته شده‌اند. در مقابل، عراق نيز ادعا كرده كه ايران مرتكب اين حملات شيميايي شده است. اين سؤال مهم است كه چه كسي حملات شيميايي را آغاز كرده است ولي بايد به اين فكر بود كه كشته‌شدگان مسلمان هستند و اسلام درس صلح، محبت، برادري و آشتي مي‌دهد. روزنامه‌ي نواي وقت با اشاره به اين‌كه پيمان‌هاي منع استفاده از سلاح‌هاي شيميايي فقط كاغذهاي بي‌ارزشي شده‌اند، مي‌افزايد: در جنگ ايران و عراق، شوروي، امريكا، فرانسه، اسرائيل و ديگران پول هنگفتي از فروش سلاح به دست آورده‌اند. تمامي مطبوعات پاكستان اخباري در خصوص اعزام يك فروند هواپيماي پاكستاني براي بازگرداندن كاركنان سفارت اين كشور در تهران درج كرده‌اند. در گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي همچنين به سكوت مطبوعات امارات عربي متحده در برابر حمله‌ي شيميايي عراق به حلبچه؛ دستاوردهاي عمليات والفجر10؛ اكتفا كردن به اعترافات راديو عراق و از سوي ديگر پخش مكرر خرابي‌هاي شهر بصره با تأكيد بر گلوله‌باران شهرهاي مرزي عراق از تلويزيون‌هاي امارات اشاره شده است.[۳۴]

گزارش - 148

"منابع تأمين‌كننده‌ي اسلحه ايران و عراق" موضوع گزارش امروز خبرگزاري فرانسه است. خبرگزاري فرانسه در بررسي جايگاه چين در تأمين تسليحات نظامي ايران و عراق نوشته است: به گفته‌ي سرويس‌هاي مخفي امريكايي، چين در حال حاضر پنجمين صادركننده‌ي ادوات نظامي در جهان و عمده‌ترين تأمين‌كننده‌ي تسليحات عراق و ايران در جنگ است. مبلغ كل فروش‌هاي تسليحاتي چين در سال گذشته فقط براي ايران به بيش از يك ميليارد دلار رسيد. امريكا اخيراً به چين فشار آورده و اين كشور را به دليل فروش ادوات نظامي به ايران به‌ويژه موشك‌هاي كرم ابريشم نكوهش كرده است. فروش سلاح‌هاي چيني به ايران در اوايل سال 1980 و هم‌زمان با آغاز جنگ خليج ‌فارس در سپتامبر همان سال (شهريور ـ مهر 1359)، شروع شد. پكن كه رسماً در جنگ اعلام بي‌طرفي كرده است فروش مستقيم سلاح به متخاصمان را تكذيب كرده و افزوده است كه سلاح‌هاي چيني كه در اختيار عراق و ايران قرار دارد، احتمالاً مي‌تواند به وسيله‌ي واسطه‌هاي بين‌المللي به دست آن‌ها رسيده باشد.[۳۵]

گزارش - 149

"اوضاع داخلي ايران"، "قيام مردم فلسطين" و "فعاليت شوراي امنيت سازمان ملل متحد" سه دليل عمده‌ي آغاز حملات موشكي عراق به ايران به شمار مي‌رود كه در خبرنامه‌ي نوروزي جمعيت دفاع از آزادي و حاكميت مردم ايران بدان‌ها اشاره و در آن ايران به ادامه دادن جنگ شهرها متهم شده است. در قسمتي از اين خبرنامه ـ كه به مناسبت نوروز انتشار يافته و در نشريه‌ي داخلي يكي از نهادهاي اطلاعاتي گزيده‌هايي از آن درج شده ـ درباره‌ي اين دلايل سه‌گانه توضيحاتي داده شده است؛ از جمله در بررسي اوضاع داخلي ايران با طرح ادعاهايي از جمله بالا گرفتن جنگ قدرت در ميان جناح‌هاي حاكميت؛ نبود آزادي براي گروه‌هاي مخالف؛ ازدياد فشار اقتصادي و گسترش نارضايتي در ميان مردم چنين نتيجه‌گيري شده است: «شايد از نظر عراق جنگ شهرها در چنين وضعيتي، ممكن است در كنار ساير عوامل موجب اتخاذ سياست نرمش از جانب حكام ايران شود.» در مورد قيام مردم فلسطين نيز آمده است: «اوج‌گيري و ادامه‌ي قيام مردم فلسطين در شرايط تشديد فشار بر اسرائيل براي تشكيل كنفرانس صلح، اسرائيل را در وضعيت آسيب‌پذير خاصي قرار داده است. افكار عمومي جهان عليه اسرائيل تحريك شده است ... اسرائيل براي سركوب اين قيام نيازمند به انصراف و انحراف افكار عمومي از مناطق اشغالي به ساير نقاط جهان مي‌باشد تا در يك فرصت ولو كوتاه بتواند آن را با سركوب شديد متوقف سازد ... در چنين شرايطي موافقت اسرائيل با استفاده‌ي عراق از اين موشك‌ها طبيعي به نظر مي رسد.» اين نشريه درباره‌ي شوراي امنيت هم آورده است: «جنگ شهرها و به‌كارگيري موشك‌هاي دوربرد ممكن است تأمين‌كننده‌ي نظرات اعضاي شوراي امنيت و قبول قطع‌نامه‌ي598 توسط ايران باشد.» در ادامه‌ي اين مطلب دو دليل ديگر براي شروع مجدد جنگ شهرها برشمرده شده است؛ از جمله: نمايش قدرت عراق در مقابل روابط رو به بهبود ايران با عربستان سعودي و كويت زير پوشش شوراي هم‌كاري خليج‌ ‌فارس و استفاده‌ي عراق از موشك‌هاي روسي به عنوان واكنش غير مستقيم دولت شوروي در برابر ايران به دليل مواضعي كه اين كشور در قبال افغانستان اتخاذ كرده است. در پايان، مطلب با عبارات زير جمع‌بندي شده است: «جنگ جديد شهرها به هر دليل و با هر نيتي آغاز شده باشد براي مردمي كه عزيزان و هستي خود را از دست مي‌دهند تفاوتي نمي‌كند. چه موشك‌هايي كه عراق بر سر مردم مي‌ريزد و چه موشك‌هايي كه ايران به سوي عراق پرتاب مي‌كند؛ هر دو قتل است و جنايت. هيچ بهانه و دليلي اين كشتار مردم بي‌دفاع و بي‌گناه را توجيه نمي‌كند. ادامه‌ي اين جنگ شهرها به ضرر مردم بي‌گناه هر دو كشور است و بايستي بي‌درنگ قطع گردد. از اين رو، خواست عمومي مردم آتش‌بس و قطع جنگ شهرها مي‌باشد.» در واكنش به انتشار اين مطلب، منابع اطلاعاتي، مواضع جمعيت دفاع از آزادي و حاكميت مردم ايران را در نشريه‌ي داخلي خود ـ كه داراي طبقه‌بندي است ـ اين گونه تحليل كرده‌اند: 1. همان ‌گونه كه در برشماري علل شروع حملات موشكي در متن خبرنامه آمده است، جمعيت طبيعتاً بايد توجه داشته باشد كه عامل شروع جنگ شهرها عراق است و ايران هيچ هدفي در آغاز و نفعي در ادامه‌ي جنگ شهرها نمي‌تواند داشته باشد و اين عراق است كه اهداف متعددي در آغاز جنگ شهرها داشته است و اصرار بر ادامه‌ي آن دارد، اما نه تنها در جمع‌بندي انتهايي آن‌ها چنين واقع‌بيني‌هايي به چشم نمي‌خورد، بلكه به شكل موذيانه‌يي مطرح شده است كه گويا ايران در قطع حملات يا ادامه‌ي آن دخالت داشته و امكان خاتمه‌ي آن را دارد. همچنين در اين مقاله، تحليلي در مورد چگونگي آغاز مجدد جنگ شهرها طوري مطرح شده است كه گويا ابتدا عراق منابع اقتصادي ايران را هدف قرار داده و ايران با حمله به مناطق مسكوني آن را پاسخ داده و به اين ترتيب جنگ شهرها آغاز شده و به زبان ساده اين‌كه ايران حمله به مناطق مسكوني را آغاز كرده است. در اين مقاله همچنين ادعا شده در حالي كه فعاليت‌هاي ديپلماتيك چشمگيري براي برقراري آتش‌بس و يافتن راه حل پايان جنگ ايران و عراق در حال انجام بوده، ناگهان با بمب‌باران يا موشك‌باران مراكز اقتصادي ايران نظير پالايشگاه‌هاي نفت توسط عراق و سپس با پرتاب موشك‌هاي تلافي‌جويانه‌ي ايران به بغداد، جنگ شهرها بار ديگر آغاز شده است. 2. وضعيت و مشكلات داخلي ايران در حال حاضر تفاوت چنداني با ماه‌هاي قبل نداشته است و فقط جوسازي و شايعه‌سازي و تلاش ضد انقلاب داخلي در بحراني جلوه دادن وضع موجود با تصور اين‌كه "سد اختناق شكسته شده"، تشديد شده است و جملاتي كه در تحليل فوق در تشريح اوضاع داخل ايران مي‌بينيم، بارها و بارها در تحليل‌ها و بيانيه‌ها و نشريات نهضت آزادي و جمعيت دفاع و در جلسات سخن‌راني‌ها و پرسش و پاسخ‌هاي آن‌ها ديده مي‌شود و اكنون اين گروه‌ها خودشان اعتراف مي‌كنند كه به همين دليل، يعني به دليل ترسيم‌هاي آنان از وضعيت حكومت عراق و ارسال آن‌ها به سفارت‌خانه‌هاي خارجي، عراق جنگ شهرها را آغاز كرده است.[۳۶] علاوه بر اين، چندي پيش، نهضت آزادي اطلاعيه‌يي رسمي مبني بر لزوم جلوگيري از تداوم جنگ شهرها صادر كرد و تلگرامي نيز در اين‌ باره به دبيركل سازمان ملل تسليم كرد.[۳۷]

گزارش - 150

ساير خبرهاي امروز عبارت‌اند از: 1. به گزارش ستاد مشترك ارتش، واحد‌هايي از ارتش با اجراي عملياتي در منطقه‌ي عمومي ‌قصرشيرين، گردان يكم تيپ423 از لشكر21 عراق را به طور كامل منهدم كردند. در اين عمليات حدود 800 تن از نيروهاي عراقي به هلاكت رسيده يا مجروح شدند و 22 نفر نيز اسير شدند.[۳۸] 2. به گفته‌ي منابع خبري، ساعت 13 امروز چند فروند قايق تندرو به يك نفت‌كش در 10 مايلي شمال شرقي شارجه در بخش جنوبي خليج حمله و چند راكت به سوي آن شليك كردند.[۳۹] نفت‌كش ليبريايي آتلانتيك پيس با ظرفيت 043/43 تن كه بدون محموله عازم دوبي بود، پس از اصابت 12 راكت دچار حريق شد، اما خدمه‌ي آن موفق به مهار آتش‌سوزي شدند.[۴۰] بيمه‌ي لويدز لندن حمله به اين كشتي را تأييد، اما اشاره‌يي به ميزان خسارات و تلفات آن نكرد.[۴۱] خبرگزاري رويتر اعلام كرد: اين حمله به تلافي حملات عراق به ترمينال نفتي ايران در جزيره‌ي خارك انجام شده است.[۴۲] 3. به گزارش راديو مسقط، فيليپ حبيب فرستاده‌ي شخصي ريگان، در مصر با حسني مبارك ديدار و درباره‌ي تحولات جاري در جهان عرب به‌ويژه جنگ ايران و عراق و تلاش‌هاي جاري به منظور پايان دادن به آن و نيز اقدامات امريكا براي برقراري صلح در خاورميانه گفت و گو كرد.[۴۳]

ضميمه‌ي گزارش136: آثار اجتماعي درازمدت فاجعه‌ي بمب‌باران شيميايي حلبچه فاجعه‌ي بمب‌باران شيميايي حلبچه علاوه بر آن‌كه سبب كشته شدن و مصدوميت چند هزار نفر و آواره شدن چند ده هزار نفر از ساكنان اين منطقه شد، آثار و نتايج منفي درازمدتي نيز داشت كه از آن جمله پراكنده شدن و جدا افتادن بسياري از افراد خانواده‌ها از يك‌ديگر بود كه تا مدت‌ها ادامه پيدا كرد تا جايي كه تعدادي از آنان سال‌ها بعد از حادثه از سرنوشت يك‌ديگر مطلع نشدند. پيام منتشرشده در رسانه‌هاي ايران در سال 1390 با عنوان "پيامي ‌از طرف پدران و مادران حلبچه براي مردم ايران" كه در آن جمعي از اهالي اين منطقه با اعلام شماره تلفن و ايميل خواستار كمك از مردم ايران براي شناسايي بستگان خود شدند، يك بار ديگر آثار و نتايج تمام‌ناشدني اين حادثه را پس از حدود 23 سال نشان داد. در قسمتي از پيام مردم حلبچه آمده است: حلبچه يكي از شهرهاي كردستان عراق است كه در سال 1988 ميلادي به دست رژيم بعث عراق بمب‌باران شيمايي شد و در جريان آن 5 هزار نفر از مردم بي‌دفاع، شهيد و 10 هزار نفر مجروح شدند. در اين فاجعه‌ي عظيم، مردم آواره و بي‌پناه به سوي مرزهاي ايران گريختند كه خوش‌بختانه مورد استقبال مردم و دولت جمهوري اسلامي ‌ايران واقع شدند و طي آن چندين اردوگاه براي حفاظت از جان‌مان برپا شد و مجروحان شيميايي هم به بيمارستان‌ها انتقال داده شدند و تحت معالجه و درمان قرار گرفتند و كساني كه در آن‌جا جان سپردند و شهيد شدند، در بهشت زهرا در كنار مزار شهيدان فجر در آرامگاه ابدي به خاك سپرده شدند. ما هرگز حركت انسان‌دوستانه‌يي كه مردم ايران در حق ما روا داشتند را از ياد نبرده و نخواهيم برد و تاريخ خود گواهي بر آن است. در جريان اين نسل‌كشي به وسيله‌ي بمب‌باران شيميايي شهر حلبچه، بسياري از مادران از فرزندان خود جدا شده و آن‌ها را گم كردند و بسياري از كودكان هم از خانواده و والدين خود جدا شدند و هرگز آن‌ها را پيدا نكردند و با گذشت 23 سال از اين فاجعه‌ي عظيم، اين پدران و مادران همچنان چشم به راه بازگشت دوباره‌ي فرزندان خود هستند و هر لحظه منتظرند تا خبري يا نشاني از آن‌ها بيابند و كودكاني هم هستند كه منتظرند تا به آغوش گرم خانواده بازگردند. ما همچون جمعي از پدران، مادران، برادران و خواهران داغ‌ديده از تمام ايرانيان انسان‌دوست مي‌خواهيم اگر خبري يا نشاني از زنده بودن فرزندان‌مان دارند ما را در جريان بگذارند و پدران و مادران داغ‌ديده را از چشم‌انتظاري درآورند. با اين كار نه تنها وظيفه‌ي شرعي و ديني خود را به جاي مي‌آوريد، بلكه با اين حركت انسان‌دوستانه در حافظه‌ي تاريخي يك ملت باقي خواهيد ماند. از تمامي ‌رسانه‌ها اعم از كانال‌هاي تلويزيوني، روزنامه‌ها و سايت‌هاي خبري و... مي‌خواهيم در اين راه ما را ياري كنند تا بتوانيم با هم‌كاري هم، بار ديگر فرزندان گم‌شده‌ي شهر حلبچه را كه تا كنون از طرف انسان‌هاي خيرخواه تحت سرپرستي قرارگرفته‌اند به آغوش گرم خانواده‌هاي چشم‌انتظار بازگردانيم.[۴۴]

ضميمه‌ي1 گزارش137: دلايل غافل‌گير شدن ارتش عراق در حلبچه به روايت سرلشكر ستاد علي حسين عويدالعقاوي فرمانده لشكر43 پياده‌ي عراق فرمانده لشكر43 پياده‌ي عراق پس از اسير شدن درباره‌ي اطلاع فرماندهان عراقي مستقر در منطقه‌ي دشت زور از احتمال حمله‌ي‌ِ ايران در اين منطقه مطالبي را بيان كرد كه در عين حالي كه از آگاهي عراقي‌ها از تحركات نظامي ايران در اين منطقه خبر مي‌دهد، نشان‌دهنده‌ي غافل‌گيري كامل آنان از فلش اصلي عمليات (محور قرارگاه قدس براي بستن تنگه‌ي بين رودخانه آوي‌زلم تا درياچه‌ي دربنديخان) مي‌باشد. همين امر سبب محاصره‌ي نظاميان عراقي در منطقه عمومي حلبچه و فروريختن سازمان يگان‌هاي عراقي در اين منطقه شد. قسمت‌هايي از سخنان اين فرمانده در جريان بازجويي‌اش كه توسط حفاظت اطلاعات نيروي زميني سپاه پاسداران استخراج شده است، به اين شرح مي باشد: - دو هفته‌ي قبل فرمانده سپاه يكم تلفني به من گفت كه به حلبچه بروم. (كل محور تحت امر يگان من بود، ولي مقر قرارگاه جاي ديگري بود.) او به من گفت كه شواهد امر غيرطبيعي است و احتمال حمله به آن محور مي‌رود. - حدود يك ماه قبل خبري از سوي سپاه يكم آمد كه طبق خبر واصله از استخبارات حلبچه، ايران با 40 هزار نفر پاسدار و جماعت كرد، حزب‌الله و بارزاني‌ها قصد حمله به ارتفاعات بالامبو و سازان را دارد و فعلاً در منطقه‌ي پاوه مستقر هستند و 10 روز بعد خبر ديگري آمد كه ايران با 10 هزار پاسدار و كردها قصد عمليات دارد و فعلاً در پاوه و شيخان مستقر هستند. - بيش‌تر از 45 روز كار مهندسي بر روي جاده‌ها و ارتفاعات رودخانه‌ي آوي‌زلم و ارتفاع دالاني و ارتفاع گزيل صورت مي‌گرفت كه ما روزانه از طريق ديدگاه گزارش دريافت مي‌كرديم. - حدود 45 روز قبل از عمليات ديديم كه شما در حال كشيدن جاده به طرف رودخانه‌ي آب سيروان مي‌باشيد و ما فهميديم كه شما قصد زدن يك پل بر روي رودخانه و ادامه‌ي جاده را داريد. - بر روي ارتفاعات دالاني صداي انفجار سنگ‌ها را مي‌شنيديم و گزارش مي‌دادند كه در حال باز كردن مسير جاده هستند. - 20 روز قبل از عمليات يك گروه گشت اطلاعاتي به منطقه‌ي دشت سازان اعزام كرديم تا موضوع احداث پل‌ها را چك كنند كه بعد از شناسايي گزارش دادند كه جاده تا آب تقريباً رسيده بود، ولي اثري از پل نبود، ولي امكان احداث پل بود. - روز عمليات حدود ساعت 10 شب، قرارگاه سپاه يكم يك تماس بيسيمي را كشف كرده بود كه در اين تماس 2 نفر با هم تماس برقرار كرده و چنين مطرح كرده بودند كه در حال بالا رفتن هستند. محل كشف‌شده‌ي آن‌ها رو به روي خط حد لشكر36 و ارتفاعات شاخ شميران بوده است. در همان وقت تحليل من اين بود كه برنامه‌ي در حال اجرا روي خط حد لشكر36 است و به طرف ما نيست. - حدود 10 روز قبل از عمليات روي جاده‌ي نوسود (از جاده‌ي شيخان ـ نوسود ـ دروله) تردد خودرو بعد از غروب آفتاب و حدود ساعت 10 شب به بعد زياد مي‌شد. فرمانده گردان19، پنج روز قبل از عمليات به من گفت كه حدود 500 خودرو امشب تردد كرده‌اند. من فكر مي‌كردم كه غلو مي‌كند. - يك ماه قبل از عمليات عكس هوايي از سپاه يكم براي ما رسيد كه در آن تعدادي چادر و كانتينر در ارتفاعات باني‌بنوك و در منطقه‌ي دزلي هم چادرها و كانتينرهايي به طور پراكنده مشاهده مي‌شد. در نوسود هم حدود يك تيپ چادر و كانتينر در عكس هوايي مشهود بود. در باني‌بنوك تجمع در حد 2 تيپ بود. در مجموع، ما تجمع اين نيروها را به طرف حلبچه نمي‌ديديم، بلكه فكر مي‌كرديم كه ايران به طرف شمال قصد عمليات دارد. - در نوسود تجمع نيرو به استعداد يك گردان بود و موقعي كه بيش‌تر حساس شديم در پشت رودخانه‌ي آب‌سيروان و در منطقه‌ي دروله يك گردان مشاهده شد. در منطقه‌ي آب سيروان مشاهده كرديم كه مقرهاي توپ‌خانه هم وجود دارد. - در مجموع، تحليل ما اين بود كه عمليات در شمال يعني در باني‌بنوك خواهد بود. در پايين، يعني ارتفاع بالامبو عمليات محدود خواهد بود و در عكس هوايي نيز تجمع نيروي شما در برابر لشكر27 بود و به همين دليل لشكر27 تقويت شد و امكانات به اين لشكر دادند. - سه روز قبل از عمليات، يك نفر مشمول از محور دروله (مقابل بالامبو) به ما پناهنده شد. وي از گردان توپ‌خانه‌ي سپاه پاسداران بود و گفته بود كه سه روز پيش از شلمچه آمده و قرار است كه بقيه‌ي توپ‌خانه هم به غرب بيايد. وي از جنگ ناراضي و برادرش نيز اعدام شده بود. درخواست كرد كه وي را به نزد منافقين ببريم. وي اهل گيلان بود. از وي سؤال شد كه آيا يگان جديدي به منطقه آمده است كه منافق اظهار بي‌اطلاعي مي‌كند. - هنوز هم در تعجب هستم كه چرا با وجود عمليات بزرگ ايران فرماندهان رده‌هاي بالاتر ما را تقويت نكردند. - بصره به دليل داشتن زمين باز و دشت و ارتباط آن با خليج‌ ‌فارس و كشورهاي عربي و خانقين هم به دليل نزديكي به بغداد از حساسيت‌هاي خاصي برخوردارند، ولي كردستان عراق وضعيت خاصي دارد و با جنوب فرق مي‌كند. با توجه به حضور بارزاني‌ها و طالباني‌ها و ارتباط آن‌ها با ايران اهميت خاصي براي عراق ندارد، چون كه خطري كه كردستان را تهديد مي‌كند كم‌تر از خطري است كه در جنوب و خانقين براي عراق وجود دارد. البته اين امر طبيعي است كه اگر شما سرمايه‌گذاري‌تان را در شمال بكنيد عراق توان نظامي‌اش را در شمال مستقر خواهد كرد. موضوع ديگر اين‌كه كردستان عراق در آينده براي ايران مسئله‌دار خواهد بود. - من هنوز هم معتقدم كه اين عمليات (والفجر10) عمليات اصلي شما نيست، بلكه عمليات شما در جنوب خواهد بود. تحليل اين است كه كليد هر كشوري در ارتباطات آبي آن است. شما با حركات‌تان ما را قانع كرديد كه عمليات اصلي‌تان در جنوب است و اين ما را غافل‌گير كرد و شما پيروز شديد، ولي با توجه به اين‌كه منطقه‌يي را در شمال گرفته‌ايد و پيروزي داشتيد بايستي حركات بيش‌تري انجام دهيد تا عراق را قانع كنيد كه در غرب هم اهداف اصلي مثل جنوب را دنبال مي‌كنيد. - اين عمليات والفجر10 بسيار مهم است و چيزي نيست كه مهم نباشد و اهميت آن هم همين درياچه‌ي دربنديخان است كه من مسئول اين منطقه بودم و اهميت اين منطقه را مي‌دانم. مسئولان و امراي ارتش عراق اين را نمي‌دانند. - قبلاً ايران در هواي گرم جنوب عمليات نمي‌كرد و در غرب هم عكس آن. در اين عمليات ما را غافل‌گير كرديد. با توجه به موضوع فوق، احتمال عمليات شما را در شمال نمي‌داديم و الآن با اين وضعيت اين شيوه تغيير خواهد يافت و عراق شمال و جنوب را تقويت خواهد كرد. مثلاً در گوجار جاش مستقر كرده بود و آن‌ها حتي ارتباط بيسيمي هم ندارند، ولي ارتش آن‌ها را تعويض كرد و تعدادي از افراد مسن را گذاشت و شما عمليات كرديد. - الآن وضعيتي پيش آمده كه شما مي‌توانيد در همه حال عمليات كنيد. اين نظريه‌ي خودم نيست، بلكه نظريه‌ي كلي اين است. - ايران قوي است و اين موضوع موجب فتوحات ايران و تضعيف روحيه‌ي سربازان و نيروهاي نظامي عراق است و اين ضعف ما و ناتواني در روحيه‌ي نيروهاي نظامي بي‌تأثير نيست. به همين دليل، ما نمي‌توانيم روي شما تك كنيم. - قبل از عمليات، مخالفان ايران از كردها و گروهك منافقين، قرارگاه‌هاي خود را از منطقه‌ي مقابل نوسود و منطقه‌ي بياره به عقب كشيدند، زيرا اين‌ها فكر مي‌كردند كه عمليات محدود خواهد بود، ولي چون عمليات وسيع بود، گروه‌ها در اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. - به نظر من، هدف اصلي ايران از اين عمليات اين است كه ارتش عراق را وادار كند كه نيروهاي خود را در اين منطقه به كار گيرد، ولي اين پيروزي كه به دست آمد ممكن است عقيده‌ي ايراني‌ها را تغيير داده، آن را به عنوان عمليات اصلي بدانند. - من شخصاً فكر مي‌كردم كه ايراني‌ها هدف‌شان حلبچه بوده، ولي پس از آغاز عمليات (مرحله‌ي اول) در تماسي كه با فرمانده سپاه يكم داشتم به او گفتم كه هدف اين‌ها حلبچه است و عمليات اصلي است كه فرمانده سپاه به من گفت كه نه، اين عمليات محدود است، ولي پس از آغاز مرحله‌ي دوم، فرمانده سپاه يكم حرف مرا تأييد كرد.[۴۵]

ضميمه‌ي2 گزارش137: ميزان خسارات واردشده به يگان‌هاي ارتش عراق ميزان خسارت واردشده به يگان‌هاي ارتش عراق در منطقه‌ي عملياتي والفجر10 به تفكيك يگان به شرح زير مي‌باشد:[۴۶]

لشكر43 پياده 100%
تيپ يك كماندويي سپاه چهارم 100%
تيپ422 پياده 70%
تيپ46 مكانيزه‌ي لشكر12 70%
تيپ17 زرهي لشكر10 50%
تيپ24 مكانيزه‌ي لشكر10 50%
تيپ27 مكانيزه‌ي لشكر1 70%
تيپ702 پياده 70%
تيپ707 پياده 70%
تيپ80 زرهي لشكر17 80%
تيپ95 پياده 80%
تيپ606 پياده 90%
تيپ يك كماندويي سپاه سوم 80%
تيپ2 كماندويي سپاه يك 80%
تيپ39 پياده‌ي لشكر7 70%
تيپ14 پياده 70%
تيپ402 پياده 70%
تيپ420 پياده 80%
تيپ42 زرهي لشكر10 ـ
تيپ96 پياده 80%
تيپ65 نيروي مخصوص 90%
تيپ68 نيروي مخصوص 100%
تيپ66 نيروي مخصوص 80%
تيپ2 كماندويي سپاه سوم 80%
تيپ72 پياده 60%
تيپ50 زرهي لشكر12 80%
تيپ506 پياده 100%
تيپ602 پياده 100%
تيپ238 پياده 60%
تيپ443 پياده 100%
تيپ1 كماندويي سپاه4 100%
فرماندهي نيروهاي دفاع الوطني8 100%
فرماندهي نيروهاي الوطني5 100%


ضميمه‌ي گزارش138: گزارش فرمانده كل سپاه از عمليات والفجر10 به نخست‌وزير پس از حضور ميرحسين موسوي نخست‌وزير جمهوري اسلامي در قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص)، فرمانده سپاه پاسداران كليات نحوه‌ي اجراي عمليات والفجر10 را تشريح كرد و درباره‌ي چگونگي ادامه‌ي عمليات؛ ضرورت حضور نماينده‌ي رسانه‌ها و ابعاد فاجعه‌ي بمب‌باران شيميايي حلبچه مشورت‌هايي انجام شد. قسمت‌هايي از اين گفت و گو به شرح زير است: محسن رضايي: قرارگاه قدس اين‌جا [در شمال منطقه‌ي عمليات] است، قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) را هم در قسمت وسط داشتيم كه فرماندهش برادرمان آقاي حميدي‌نيا بود و برادر رحيم صفوي بالا سرشان اشراف داشت. قرارگاه فتح و قرارگاه تاكتيكي فتح يك هم اين‌جا در جنوب منطقه بود. در حقيقت ما يك تلاش محدود فتح 1 و سه تلاش اصلي داشتيم. هدف‌مان هم اين بود كه بياييم و خودمان را به پشت درياچه‌ي دربنديخان وصل كنيم. با توجه به وجود آب درياچه ما مي‌توانستيم برداشت نيرو و صرفه‌جويي در قوا بكنيم. در ضمن، اهداف ارزشمندي را به دست مي‌آورديم و كم‌تر زمين‌گير مي‌شديم و [مي‌توانستيم] توان آفندي‌مان [را] هم براي تداوم عمليات حفظ كنيم كه الآن هم همين‌طور است، چون اين درياچه يك مانع طبيعي هست. ما حداقل نيرو را اين‌جا براي پدافند مي‌گذاريم و عمده قواي‌مان دوباره آزاد شده و قدرت آفندي‌مان حفظ مي‌شود. دشمن تك اصلي ما و كلاً عمليات را بيش‌تر به سمت سد دربنديخان حدس مي‌زد تا به سمت حلبچه، لذا يكي از دلايل غافل‌گيري هم اين شد، محور قرارگاه قدس را هم كه اصلاً كشف نكرده بود و كاملاً غافل‌گير ماند. وقتي هم آمديم ارتفاعات مرزي را گرفتيم به همين دليل بود و اطمينان داشتيم كه دشمن غافل‌گير شده است. فرمانده لشكر43 عراق ـ كه در حلبچه بود ـ مي‌گفت كه ما فكر كرديم ارتفاعات سورن را گرفتند. گفتيم اين‌كه مهم نيست. ما مي‌رويم حساب محور جنوب را مي‌رسيم بعد هم مي‌آييم محور سورن. الحمدلله تاكتيك تبليغاتي ما خيلي موفق بود. با اين‌كه گروه‌هاي معارض عراقي اصلاً هيچ نقشي در محور قرارگاه قدس ندارند، ولي عمليات را به اسم آن‌ها اعلام كرديم؛ گفتيم طالباني‌ها و بارزاني‌ها و سوسياليست‌ها و لشكر قرآن اين‌جا را گرفتند. اسمش را هم ظفر7 گذاشتيم. در صورتي كه لشكر25 كربلا، لشكر33 المهدي(عج) و لشكر41 ثارالله(ع) عمل كردند. چون قسمت اصلي عمليات در محدوده‌ي قرارگاه قدس بود، اين مي‌بايست جاده‌ي مواصلاتي عراق به حلبچه را مي‌بست. لذا، تا آن‌جايي كه ممكن بود موضوع را در خفا نگه داشتيم. دو سه تيپ عراقي داخل آمد و به‌شدت جلو محور به سمت شمال را سد كرد كه اين‌جا جنگ خيلي سختي شد. ما از همان روز اول هم چون ديد كامل به جاده‌ي سيدصادق ـ حلبچه داشتيم و قبلاً ثبتي‌هاي‌مان را گرفته بوديم، اين توپ‌ها يكي يكي، دوتا دوتا آمده بودند. مثلاً هر آتشبار چهار قبضه‌يي، يك قبضه آمده بود. 3 قبضه‌ي ديگرش بيرون بود، براي اين‌كه لو نرود، منتها همين يك قبضه ثبت تير را گرفته بود، آن 3 قبضه هم شب عمليات پيش آن يكي مي‌آمد و همه با هم همان ثبت تير را اجرا مي‌كردند و به‌موقع به هدف مي‌زدند. در محور قرارگاه فتح عبور از اين رودخانه‌ي سيروان است گاهي كه طغيان مي‌كند آب 7 متر بالا مي‌آيد. هر نوع پلي هم كه بزنند به هر حال آب به پل مي‌رسد. 2 ـ 3 جاده اين‌جا كشيدند و خوبي كار اين بود كه دشمن كاملاً به هم پيچيد، يعني آمد در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) مقاومت كند، از قرارگاه فتح خورد. آمد در محور فتح مقاومت كند، از قرارگاه قدس جاده‌ي عقبه بسته شد. اين سر كيسه را كه بچه‌ها بستند ـ شما اين‌جا نبوديد كه از ديدگاه ببينيد ـ همين جور تانك و نفربر و آدم ستون كشيده بود كه مي‌خواستند فرار كنند كه ديدند اين پل گردكو محكم است. عراقي‌ها از دو طرف به پل گردكو حمله كردند، بچه‌ها سر اين پل مي‌جنگيدند تانك آمده بود تيراندازي مي‌كرد. مي‌خواست اين پل را باز كنند تا نيروهاي محاصره‌شده‌اش را بيرون ببرند. 48 ساعت نبرد خيلي سختي اين‌جا شده بود. 3 دستگاه بلدوزر فرستاديم كه لااقل خاكريز بزنند و يك جان‌پناه بگيرند كه نتوانستند و دشمن 3 دستگاه را با تانك زدند، بعد از 48 ساعت توانستند اين خاكريز را بزنند. وقتي عراقي‌هاي محاصره‌شده نااميد شدند، به آب درياچه زدند. شايد دويست سيصد جنازه روي آب درياچه است. قايق‌ها و هلي‌كوپتر‌ها مي‌آمدند. استاندار سليمانيه همين جا در حلبچه بوده كه نمي‌دانيم چه شده است. عمده درگيري ما هم الآن در تپه ريشن است از ديروز تا حالا هم پاتك‌هاي خيلي سنگيني شد، ولي تپه ريشن و يال ميرسور حفظ شده است، چون گرفتن يال ميرسور بيش‌تر براي حفظ دشت حلبچه است، منتها با گرفتن تپه ريشن و يال ميرسور، ما تأمين دشت سيدصادق را هم به هم زديم. البته، از درياچه هم بعضي وقت‌ها با چند فروند قايق مي‌آيد، اين‌جا در ساحل شرقي پياده مي‌شود. روز اول و دوم كه مانعي نبوده، رزمندگان بيست كيلومتر جنگيده و رفته بودند و شهيد هم نداده بودند. فقط زخمي ‌داده بودند. بيش‌تر تلفات ما در اين چهار پنج روز اخير است كه در بمب‌باران و شيميايي بوده است. سايت موشك ‌هاوگ را در سمت نوسود مستقر كرديم، با اين‌كه هواپيما خيلي بالا مي‌آيد مدعي است كه رادار همدان به من نمي‌گويد، رادار همدان هم مي‌گويد كه اين ارتفاع، جلو ديد من را مي‌گيرد. حالا قرار است يك رادار بيايد در دشت ‌سازان مستقر بشود كه ان‌شاءالله بتواند هم مردم را هم وضعيت جبهه را پشتيباني كنند. ميرحسين موسوي: شما الآن از نظر پاتك دشمن مشكلي نداريد؟ محسن رضايي: ديگر زمين يك طوري است كه اگر ما همين الآن يك نيروي كم هم بگذاريم به صدام بگوييم بيايد، ديگر حاضر نيست كه ريسك تلفات سنگيني را بپذيرد. اصلاً قواره‌ي زمين فقط براي انهدام دشمن است. آن هم به خاطر تسلط ما است. شب اول كه عمل كرديم پل گردكو را گرفتيم. هر كس مي‌خواست بيايد از اين پل برود، پشتش كه بسته مي‌شد ديگر ترمز مي‌كشيد. عراق پانصد تا ششصد فروند قايق آورد، ولي خيلي دير رسيدند. موقعي قايق‌ها از جنوب براي دشمن رسيد كه ما ديگر اين‌جا را بسته و در ساحل شرقي و جنوبي درياچه‌ي دربنديخان هم اسكله زده بوديم و تقريباً سيصد چهارصد قايق از هر نوع قايق داشتيم كه ترابري مي‌شد و اين‌جا پياده مي‌شدند. در ادامه‌ي گزارش، فرمانده كل سپاه به بمب‌باران شيميايي حلبچه، دوجيله و روستاهاي اطراف اشاره كرد و گفت: جنايتي بزرگ صورت گرفت و مردم را به‌شدت در خيابان‌ها و كوچه‌ها بمب‌باران كردند. ميرحسين موسوي: يك جايي ما را گرداندند كه 2 ـ 3 بمب را انداخته بود، مردم چها تا چهارتا، پنج تا پنج تا، مرده بودند. هلي‌كوپتر همه جا را گشت، خرمال و حلبچه را هم دور زد. تمام منطقه را ديديم. عراق خيلي بمب ريخته بود. رحيم صفوي: هواپيماهاي توپولف عراقي براي بمب‌باران آمدند. مهدي مبلغ: اين هواپيماها مشابه B52 امريكايي هستند. رحيم صفوي: كشته‌ها بيش از اين‌هاست. محسن رضايي: جنايت خيلي بزرگي است. احمد غلامپور: جنايت بزرگي است، 4 ـ 5 هزار [نفر از] مردم همين‌جور افتاده و شهيد شده‌اند. محسن رضايي: بايد نماينده‌ي سازمان ملل و هلال احمر بيايند اين‌ها را ثبت كنند و يك كارشناس سازمان ملل بيايد بمب‌هاي شيميايي را شناسايي و ثبت كند كه عراقي‌ها عامل آن بودند. اين‌ها بيايند اين جنازه‌ها را ثبت كنند، فردا زيرش نزنند. الآن موقع خيلي خوبي است كه اين‌ها بيايند، چون الآن مدارك و اسنادش موجود است. همه‌ي مردم روستاي انب از بين رفتند. اين روستاي انب را كه بمب‌باران كرد احتمال قوي گاز اعصاب يا خون بوده كه همه درجا مردند، مادر بچه‌اش در بغلش بوده همين ‌طور افتاده، از برادرهاي خود ما در شهر بودند، تا آمدند ماسك بزنند افتادند، همين ‌طور با ماسك روي زمين افتادند. كيفيت گاز شيميايي و بمب شيميايي‌شان نسبت به عمليات سال گذشته بالا رفته است، معلوم است كه پيشرفت كردند. الحمدلله الآن برادرها در جنوب درياچه دارند آماده مي‌شوند كه عمليات‌شان را انجام بدهند، ولي ما بايد جاده‌ها را تا لب ساحل بكشيم و قايق‌هايمان را افزايش بدهيم. يگان‌هاي جديد آمدند آن‌هايي كه در والفجر10 عمل كردند. ديگر نمي‌توانند ادامه بدهند، آن‌ها. يك مقدار طول مي‌كشد، ولي سعي مي‌كنيم خيلي سريع قبل از اين‌كه دشمن منطقه را پر كند باز ادامه بدهيم. ميرحسين موسوي: ضروري است كه سد دربنديخان را هم بگيريم. محسن رضايي: ان‌شاءالله حالا مي‌رويم ببينيم خدا چه مي‌خواهد. ميرحسين موسوي: خيلي مهم است. محسن رضايي: پس الحمدلله عمليات روي مردم اثر مثبت داشته است؟ ميرحسين موسوي: خيلي، خبر هم خوب داده شد. اعلام خبرهاي والفجر10 در سطح جهاني از پريروز شروع شد. اول يك خبر آمد، از ديروز كمي زيادتر شده. احتمال دارد يك مقدار بيش‌تر بشود. محسن رضايي: آن‌ها هم، همه غافل‌گير شدند. ميرحسين موسوي: بله، خبرنگارهاي خارجي، امروز مي‌آيند، ولي به هر حال معلوم شد كه فشار هست كه خبر منتشر نشود. به هر حال عيدي بزرگي براي مردم بود، امام به پيام‌هاي شما جواب قوي دادند. يك تأثير سياسي بزرگي هم داشت، يعني فشار شوراي امنيت و سازمان ملل و جوسازي‌هاي سازمان ملل همه را شكست.[۴۷]




منابع و مآخذ روزشمار 1366/12/30

  1. سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، صص 148 ـ 147؛ و ـ سند شماره 68059 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان به فرماندهي نيروي زميني؛ و ـ سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر 10 (احمد نيك‌روش)، صص 26 ـ 25.
  2. سند شماره 1640/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني در عمليات والفجر10 (اسدالله احمدي)، 28/12/1366 تا 3/1/1367، صص 64 و 97 ـ 95.
  3. سند شماره 4827/پ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: (قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10، 30/12/1366، دست‌نويس نوار شماره 28293)، اسدالله احمدي، صص 18 ـ 17.
  4. مأخذ 2، صص 92 و 97.
  5. سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، صص 148 ـ 147؛ و ـ سند شماره 68059 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان به فرماندهي نيروي زميني؛ و ـ سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر 10 (احمد نيك‌روش)، صص 26 ـ 25.
  6. مأخذ 5، بخش دوم، صص 80 ـ 79؛ و ـ سند شماره 51715 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از نيروي زميني سپاه (معاونت اطلاعات) به فرماندهي كل سپاه، 20/1/1367، صص 6 ـ 5.
  7. سند شماره 4827/پ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: (قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10، 30/12/1366، دست‌نويس نوار شماره 28293)، اسدالله احمدي، صص 18 ـ 17.
  8. مأخذ 3، صص 16 ـ 10.
  9. مأخذ 2، صص 66 و 116.
  10. مأخذ 3، صص 16 ـ 10.
  11. روزنامه‌ي اطلاعات، 6/1/1367، ص 10.
  12. سند شماره 85950 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد قرارگاه مقدم غرب معاونت نيرو و آموزش (مركز مشمولين) به ستاد نيروي زميني معاونت نيرو و آموزش (مركز مشمولين)، 3/1/1367، سند تك‌برگي.
  13. سند شماره 86005 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه ناحيه مازندران (معاونت رزم) به فرماندهي كل سپاه، 1/1/1367، سند تك‌برگي.
  14. سند شماره 85696 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد سپاه ناحيه مستقل ششم خوزستان (واحد بسيج) برنامه‌ريزي به ستاد مركزي سپاه پاسداران (واحد بسيج)، 9/1/1367، سند تك‌برگي.
  15. سند شماره 255551 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد جذب و هدايت كمك‌هاي مردمي به جبهه‌ها، 15/1/1367، صص 5 ـ 1.
  16. مأخذ 2، صص 66 و 116.
  17. سند شماره 4827/پ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: (قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10، 30/12/1366، دست‌نويس نوار شماره 28293)، اسدالله احمدي، صص 18 ـ 17.
  18. مأخذ 5، بخش اول، ص 11، خرم‌آباد، 30/12/1366؛ و ـ سند شماره 333677 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از استانداري لرستان به نخست‌وزيري، 30/12/1366، سند تك‌برگي.
  19. مأخذ 5، بخش اول، ص 12، باختران، 30/12/1366.
  20. مأخذ 5، بخش اول، ص 10، همدان، 30/12/1366؛ و ـ سند شماره 86130 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه سوم قدس (اط) به ستاد مركزي سپاه (اط)، صص 2 ـ 1.
  21. مأخذ 5، بخش اول، ص 11، سنندج، 30/12/1366.
  22. مأخذ 5، بخش اول، صص 2 ـ 1، تهران، 30/12/1366.
  23. روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 6/1/1367، ص 7.
  24. مأخذ 11.
  25. سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، صص 148 ـ 147؛ و ـ سند شماره 68059 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان به فرماندهي نيروي زميني؛ و ـ سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر 10 (احمد نيك‌روش)، صص 26 ـ 25.
  26. مأخذ 5، بخش اول، صص 5 ـ 4، كويت، 30/12/1366.
  27. سند شماره 333625 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانداري شهرستان خرم‌آباد، 6/1/1367، ص 2؛ و ـ سند شماره 333353 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانداري اليگودرز به معاونت امور جنگ استان لرستان، 30/12/1366، صص 4 ـ 1؛ و ـ سند شماره 280566 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانداري شهرستان داراب به استانداري فارس، 9/1/1367، صص 3 ـ 1.
  28. سند شماره 333622 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندار شهرستان اليگودرز به معاونت سياسي و اداري استان لرستان، 5/1/1367، سند تك‌برگي.
  29. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 366، 30/12/1366، ص 8، تهران، 30/12/1366.
  30. مأخذ 5، بخش اول، ص 7، خبرگزاري عراق، 30/12/1366.
  31. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 10، 10/1/1367، ص 26، كويت، 9/1/1367.
  32. مأخذ 5، بخش اول، صص 27 ـ 25، تهران، 30/12/1366.
  33. مأخذ 5، بخش اول، ص 36، تهران، 30/12/1366.
  34. مأخذ 5، بخش اول، صص 36 ـ 25، تهران، 30/12/1366.
  35. مأخذ 17، ص 33، پكن ـ خبرگزاري فرانسه، 1/1/1367.
  36. سند شماره 200779 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، وزارت اطلاعات، شماره 801، 25/1/1367، صص 3 ـ 1.
  37. سند شماره 200763 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، وزارت اطلاعات، شماره 785، 25/12/1366، ص 4.
  38. مأخذ 23، ص 5.
  39. مأخذ 11، ص 11؛ و ـ سند شماره 157948 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده نيروي دريايي سپاه به فرمانده كل سپاه، 1/1/1367، سند تك‌برگي.
  40. مأخذ 5، بخش اول، ص 18، دوبي ـ خبرگزاري رويتر؛ و ـ سند شماره 158015 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه دوم دريايي سپاه به نيروي دريايي سپاه (مركز فرماندهي)، 30/12/1366، سند تك‌برگي.
  41. مأخذ 5، بخش اول، ص 19، لندن ـ خبرگزاري عراق، 30/12/1366؛ و ـ مأخذ 23، ص 3.
  42. مأخذ 5، بخش اول، ص 18، دوبي ـ خبرگزاري رويتر.
  43. مأخذ 5، بخش اول، صص 47 ـ 46، بخش عربي راديو مسقط، 30/12/1366.
  44. روزنامه‌ي اعتماد، 2/8/1390، ص 12.
  45. سند شماره 438732 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از حفاظت اطلاعات نيروي زميني به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 23/1/1367، صص 10 ـ 6.
  46. سند شماره 30384 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از نيروي زميني سپاه به فرماندهي كل سپاه، 18/1/1367، صص 7 ـ 1؛ و ـ مأخذ 5، بخش دوم، ص 79.
  47. مأخذ 3، صص 17 ـ 10.