1359.10.22

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.10.22
نام‌های دیگر بیست و دو دی
تاریخ شمسی 1359.10.22
تاریخ میلادی 12 ژانویه 1981
تاریخ قمری 6 ربیع‌الاول 1401



گزارش - 858

روز گذشته در پي محاصره هويزه، با وجود دستور تخليه شهر و دستور انتقال نيروهاي مستقر در آن به سوسنگرد، پاسداران مستقر در هويزه، كه در محاصره نيروهاي عراقي بودند، امروز هم در شهر ماندند و اواخر شب (حدود ساعت 23) هويزه را به سمت سوسنگرد ترك كردند.[۱] اميدواري به رسيدن نيروي كمكي و نيز انجام اقدامات ايذايي عليه دشمن، در شهر تخليه شده، دو عامل اصلي باقي ماندن اين نيروها در هويزه بود. محمد نهاوندي يكي از نيروهاي مقاومت كه تا آخرين لحظات ياد شده در هويزه حضور داشته، در مورد چگونگي ترك هويزه اظهار داشت : « ما با چند نفر از برادران رفتيم در جاده سوسنگرد، داخل كانال، كه ديديم تانكهاي عراقي تقريباً در دو كيلومتري سمت چپ هويزه مستقر شده‌اند ؛ از آن طرف هم تانكهاي عراق سمت شرطه آمدند ؛ پس از مشاهده اين وضع، با فرمانده سپاه هويزه (علي زحمتكش) صحبت كرديم كه تكليف چيست ؟ گفت : ما بي‌سيم زديم، بنا بود كه چهار بعدازظهر روز گذشته مقاومت بكنيم كه براي ما نيرو بفرستند ولي متأسفانه الان 24 ساعت از اين مهلت گدشته و هنوز از نيروي كمكي ارتش خبري نشده است.» محمد نهاوندي ادامه مي‌دهد : « وقتي عراقي‌ها محاصره را تنگ كردند، ما كه حدود 300 نفر بوديم، مجبور به عقب‌نشيني شديم و از هويزه، از كنار رودخانه در حدود 28 ـ 27 كيلومتر پياده آمده‌ايم.وي درباره آخرين اقدامات قبل از ترك شهر مي‌گويد : « تمام مهماتي را كه آنجا داشتيم تله كار گذاشتيم.دور هويزه، يك دستگاه پي ام پي را هم تله كار گذاشتيم و از هويزه بيرون آمديم.» [۲] اكبر دهقان از برادران بسيجي نيز كه روز 22 دي براي بردن خودروي حامل مهمات كه در گل مانده، در منطقه عملياتي حاضر شده است.با يادآوري درگيريهاي چند روزه، مي‌گويد : تانكهاي عراقي مي‌رفتند بستان كه پل بزنند تا هويزه را محاصره كنند؛ دو سه روز با آنها درگير بوديم ؛ روز اول سه نفر كازروني شهيد داديم و دو نفر خرم‌آبادي.يك خبرنگار تهراني هم با ما بود (اين خبرنگار روز بعد توسط عراقي‌ها اسير شد .)، همينجور كه ما با آنها درگير بوديم، سه چهار تانك و پي ام پي عراقي را زديم.همينطور دو شبانه‌روز با آنها درگير بوديم؛ عصر روز سوم بود كه به ما دستور عقب‌نشيني دادند، گفتند بياييد عقب، ساريه.ما كنار رودخانه آمديم ؛ شب بود، باران هم شديد مي‌باريد، از آن بارانهاي بي‌سابقه، در باران عقب‌نشيني كرديم.پنج ماشين پر از مهمات داشتيم كه حدود يك كيلومتر مانده به ساريه ماشينها توي گل فرو رفتند، نمي‌توانستيم آنها را استتار كنيم، چون باران دوباره مي‌شست، خلاصه ماشينها را رها كرديم و به ساريه آمديم؛ شب آمديم و با همان لباسهاي خيس توي سنگر خوابيديم، صبح به مالكيه و ظهر به سوسنگرد رفتيم.ساعت 12 با يك تويوتا براي آوردن ماشينها حركت كرديم ؛ از فاصله يك كيلومتري ما، عراقي‌ها روي جاده بودند و ما را كنار رودخانه نديدند ؛ خلاصه به هر زحمتي بود ماشينها را بيرون كشيديم و به سوسنگرد رسانديم.[۳] با در نظر گرفتن روحيه رزمندگان است كه محمد نهاوندي (سابق الذكر) در ادامه صحبتهاي قبلي با حسرت مي‌گويد : « اگر نيروي ارتش و نيروي كمكي به ما مي‌رسيد، ما هويزه و پيروزي را از دست نمي‌داديم ؛ نيرو داشتيم و روحيه‌ها هم خيلي خوب بود ولي پشتيباني آتش نداشتيم، نه توپخانه، نه خمپاره و نه تانك، هيچ نداشتيم، در نتيجه مجبور به عقب‌نشيني شديم و هويزه را مفت از دست داديم.» [۴]

گزارش - 859

با توجه به تخليه هويزه از سوي نيروهاي مقاومت كه روز گذشته آغاز شده، از طرف مسئولين امر، اين شهر از دست رفته تلقي مي‌شود، ولي نحوه پيشروي عراق در اين منطقه، نشان مي‌دهد كه دشمن با توجه به تجارب گذشته و مقاومت رزمندگان در سوسنگرد، خرمشهر و … چنان تصوري نداشت و مي‌خواست با پيشروي گام بهگام و محتاطانه محاصره شهر را از چهار سمت كامل كند سپس در شرايطي كه شهر كاملاً تخليه شده و ديگر مقاومتي وجود ندارد وارد هويزه شود، كه اين كار، چند روز طول كشيد.بنابراين، روز 22/10/59 هر‌چند هويزه « بالقوه » از دست رفته بود اما اشغال شهر توسط دشمن 5 روز بعد تحقق و فعليت يافت.روند وقايع براساس گزارشهاي رسيده به قرار زير است : در روز 22 دي، دشمن براي فشار بيشتر جهت تخليه هويزه، آنجا را زير آتش شديد توپخانه و كاتيوشا قرار داد.[۵] روز بعد نيروهاي ديگري در حد يك گردان تانك و يك گردان پياده در فاصله 1500 متري سمت شرقي هويزه موضع گرفتند .[۶] از سوي ديگر، نيروهاي عراقي حاضر در شمال شرقي هويزه كه از روز بيست و يكم دي ماه در 500 متري جاده سوسنگرد ـ هويزه در مقابل روستاي ساريه موضع گرفته بودند، در روز بيست و سوم به سمت جاده پيشروي كرده، آن را به طور كامل قطع كردند.شاهد خودي، عبور 37 تانك از جاده را گزارش كرد.[۷]

گزارش - 860

واحد تحقيقات سپاه دشت آزادگان، در ساعت 30/12 روز 25 دي ماه گزارش داد : نيروهاي زرهي دشمن، هويزه را كاملاً تحت پوشش خود قرار داده‌اند.[۸] در ساعت 21 همين روز، يك گردان نيروي پياده عراقي از سمت جنوب هويزه به سمت شمال حركت كرده، خود را به روستاي ساريه رساند و در منازل اين روستا مستقر شد.[۹] همچنين 20 تانك عراق نيز از جنوب هويزه به سمت شمال غربي حركت كرده، در نزديكي بخش « يزدنو » موضع گرفتند.[۱۰] برخي از عوامل ستون پنجم دشمن شروع به دستگيري روستائيان در اين منطقه كردند.[۱۱]

گزارش - 861

روز 26 دي در همين محور، نيروهاي عراقي علاوه بر « يزدنو » در اطراف روستاي « زين‌العابدين » در روي جاده « رفيع » هم مستقر شدند ؛ به اين ترتيب، هويزه علاوه بر شرق و جنوب، از سمت شمال و غرب نيز محاصره شد.با پيش آمدن اين موقعيت، نيروهاي خودي مستقر در پاسگاههاي تبور، شط‌علي و جراحيه نيز به مخاطره افتادند.[۱۲] با توجه به اين وضعيت، واحد اطلاعات عمليات سپاه خوزستان، با يادآوري مجموعه اخبار هويزه در يك تحليل نظامي، وضعيت موجود را تهديدي براي جبهه سوسنگرد و ارتفاعات الله‌اكبر دانست و طي گزارشي هشدار داد : براساس اطلاعات فوق، در صورتي كه دشمن روي شط نيسان پل بزند، خط ارتباطي نيروهاي دشمن از بستان تا خونين شهر برقرار خواهد شد ؛ اين مسئله خطر بزرگي براي سوسنگرد و تپه‌هاي الله‌اكبر بوجود خواهد آورد.[۱۳] آخرين وضعيت منطقه و نيروهاي دشمن در 26 دي به صورت زير بوده است : دشمن كه با نيروي زرهي از طرف شرق هويزه پيشروي كرده بود، اكنون در سمت شمال غربي هويزه، در نزديكي رودخانه نيسان، نيروي ديگري مستقر كرده است و لودر آنها به سرعت مشغول كندن سنگر مي‌باشد و احتمال بيشتري مي‌رود كه روي رودخانه نيسان (كرخه)، پل نصب كنند و به نيروي مستقر در آن سوي رودخانه نيسان ملحق شوند و تا تقويت بشوند. به هر حال، اخبار دريافت شده نشان مي‌دهد كه هنوز نيروي دشمن وارد هويزه نشده است، فقط در اطراف هويزه مستقر مي‌باشد و نيروي زرهي در نزديكي اتابيه ـ هويزه، هنوز در جاي خود قرار دارد كه توپخانه خودي شديداً مواضع آنها را زير آتش گرفته است.در چند كيلومتري جنوب سوسنگرد نيز 70 ـ 60 نفر از نيروي پياده دشمن با نفربر وارد روستاي آلبوعفري شمالي و حاجيه شدند كه نيروهاي خودي مستقر (در مالكيه وسطي) در دو سوي رودخانه با آنها به نبرد پرداختند.[۱۴] در طول اين درگيري تعدادي از افراد دشمن كشته و زخمي شدند و 4 تن نيز به اسارت نيروهاي خودي درآمدند.[۱۵]

گزارش - 862

براساس خبرهاي رسيده در 27 دي، دشمن در اين روز با تكميل محاصره شهر و انجام اقدامات تأميني، وارد هويزه شد.واحد اطلاعات عمليات سپاه خوزستان در اين باره مي‌نويسد : دشمن چند تانك را جهت تأمين در داخل هويزه مستقر كرده است و افراد پيادة آنها، با اطمينان از نبودن نيروهاي مقاومت در شهر، شروع به غارت منازل مردم كردند.[۱۶] بدين سان، دشمن كه هراسناك از شهر خالي هويزه، 5 شبانه روز گرداگرد آن را گرفته بود، سرانجام وارد شهر شد.اين آخرين گامهاي ارتش اشغالگر بود. ضميمه روز 22/10/59 قائم‌ مقام فرماندهي كل و فرمانده نيروي زميني سپاه برادر علي شمخاني، بعدها، در سخناني پيرامون عمليات هويزه، دربارة نقش بني‌صدر در اين عمليات اظهار داشت : « من شخصاً بعضي از آنچه را كه به عنوان ماجراي هويزه نقل مي‌شود، قبول ندارم ؛ يعني هرگز هدف بني‌صدر شكست عمليات هويزه نبود.البته اين به معناي دفاع از بني‌صدر نيست.بني‌صدر خطاهاي عمده‌اي كرد كه جلوه‌دادن عمليات‌ هويزه مي‌تواند باعث پوشيده شدن خطاهاي بسيار بزرگ او بشود.بني‌صدر كه قصد حكومت بر اين كشور داشت هيچگاه عقل سليم اجازه نمي‌دهد چنين تصور شود كه هدف او از عمليات هويزه انهدام نيروهاي ما بوده است ؛ يعني اگر بني‌صدر در آن عمليات موفق مي‌شد مي‌توانست تمام دژهاي سياسي كشور را تصرف نمايد.او كسي بود كه با بدست آوردن يك پيروزي، مي‌توانست همة مخالفين خود را حذف نمايد و مسلم است كه هرگز حاضر نبود آگاهانه شكست در يك عمليات را بپذيرد.اين نهايت ساده‌انديشي است اگر اعلام شود عمليات هويزه، عملياتي بود كه بني‌صدر در آن خيانت كرده است.بني‌صدر تمام تدبير خود را به كار گرفت كه عمليات هويزه موفق شود.من خودم در اتاق جنگي كه بني‌صدر در آنجا بود حضور داشتم.عمليات هويزه در روزهاي اول موفق بود.بني‌صدر سازمان مي‌داد و همانطور كه تانك‌ها به سه‌راه جفير مي‌رفتند، او هم عناصر فكري خودش را به سمت شهرها مي‌فرستاد و زنگ مي‌زد كه آقاي فلاني دارد به آنجا مي‌آيد تا جنابعالي را توجيه كند.من خودم كنار تلفن بودم.يعني او مي‌خواست آبرو و حيثيتي براي خود كسب نمايد.لذا آنچه من بعنوان عمليات هويزه مي‌توانم بگويم اين است كه بني‌صدر خط فكري جنگي‌اش يك خط جنگي غلط بود كه حتي در صورت موفقيت، مي‌خواست تانك را مقابل تانك قرار دهد كه در آن صورت همان خط وابستگي را در عملياتهاي نظامي به ثبت مي‌رساند كه البته اين امر باعث وابستگي جمهوري اسلامي در تمام زمينه‌ها به قدرتهاي خارجي مي‌شد و اين خود بحث مفصلي دارد كه ما در آن وارد نمي‌شويم و در فرصت ديگري شايد اين مسائل را بتوانيم مشروح‌تر و مفصل‌تر بيان نمائيم.» (واحد تبليغات و انتشارات سپاه‌ پاسداران، « حــماسه هـــويــزه »، 1366، ص 12)




پاورقی‌ها

منابع و مآخذ روزشمار 1359/10/22

  1. سند شماره 002617 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : « بولتن خبري 24 ساعته » واحد اطلاعات سپاه خوزستان ، شماره 102 ، 22/10/1359
  2. سند شماره 308/پ . ن. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش محمد نهاوندي از عمليات هويزه ، 17/5/1360
  3. سند شماره 327/پ . ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش اكبر دهقان از عمليات هويزه .
  4. ماخذ شماره 2 .
  5. ماخذ شماره 1 .
  6. سند شماره 002635 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : " بولتن خبري 24 ساعته " واحد اطلاعات سپاه خوزستان ، شماره 103 ، 23/10/1359 .
  7. سند شماره 002665 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : معاونت اطلاعات عمليات نيروي زميني ارتش ، 24/10/1359 .
  8. سند شماره 002667 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد تحقيقات دشت آزادگان ، 25/10/1359 .
  9. . سند شماره 002700 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : « بولتن خبري 24 ساعته » واحد اطلاعات سپاه خوزستان ، شماره 107 ، 27/10/1359 .
  10. سند شماره 002668 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات سپاه سوسنگرد ، 25/10/1359 .
  11. سند شماره 002689 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه خوزستان ، 26/10/1359 .
  12. سند شماره 002690 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه خوزستان ، 26/10/1359 .
  13. سند شماره 047651مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه خوزستان ، 26/10/1359 .
  14. سند شماره 002684 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه سوسنگرد ، 26/10/1359 .
  15. ماخذ شماره 9 .
  16. پيشين .