1361.11.10

روزشمار جنگ سال 1361 1361.11.10
نام‌های دیگر	ده بهمن
تاریخ شمسی	1361.11.10
تاریخ میلادی	30 ژانویه 1983
تاریخ قمری	15 ربيع‌الثاني 1403

1359.11.10

1360.11.10

1362.11.10

1363.11.10

1364.11.10

1365.11.10

1366.11.10

1367.11.10

گزارش - 430

حمله‌ي ارتش عراق به منطقه‌ي عملياتي محرم ناكام ماند. همچنين دو هواپيماي دشمن در اسكله‌ي البكر و الاميه سرنگون شدند. نيروهاي عراقي با به كارگيري نيروهاي زرهي در منطقه‌ي عملياتي محرم در دو مرحله دست به عمليات زدند، اما با هوشياري‌ و پدافند به موقع نيروهاي خودي و پشتيباني آتش‌توپ‌خانه پس از چندين ساعت مهاجمان مجبور به عقب‌نشيني شدند. از تلفات نيروهاي دشمن آمار دقيقي در دست نيست. بنا بر اطلاعيه‌ي 1199 ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران، جنگنده‌هاي نيروي هوايي در ساعت 11:45 و 11:46 امروز، 2 فروند هواپيماي عراقي را در منطقه‌ي اسكله‌ي البكر و الاميه* هدف قرار داده و سرنگون كردند و سپس اقدام به بمب‌باران اين دو اسكله كردند كه بر اثر آن خسارت‌هاي فراواني به آن‌ها وارد شد.(1)

گزارش - 431

اقدامات افراد مسلح وابسته به گروه‌ها در غرب كشور از جمله اجراي عمليات كمين؛ حمله به خودرو سپاه و گروگان‌گيري تلفات و خساراتي به بار آورد. امروز همچنين 2 تن از افراد حزب دمكرات دست‌گیر شدند. 1. ساعت 14، دو خودرو تويوتاي سپاه در محور سنندج ـ ديواندره بعد از تونل دوم در حوالي روستاي عباس‌آباد، به كمين نيروهاي مسلح گروه‌هاي ضد انقلاب افتادند. پس از شروع درگيري، پيش‌قراولان يك ستون ارتش، كه از سقز عازم سنندج بودند، به محل حادثه رسيدند، آن‌ها نيز به كمين افتادند. با رسيدن اين نيروها (ستون ارتش) و شدت گرفتن درگيري‌ها، مهاجمان كه متحمل تلفاتي ‌شده بودند مجبور به عقب‌نشيني شدند. در اين حادثه 2 تويوتاي سپاه آتش گرفت و 3 تن از سرنشينان آن به شهادت رسيدند، از نيروهاي ارتش نيز يك سرباز شهيد و 2 تن زخمي شدند.(2) 2. بر اساس گزارش ژاندارمري، يك خودرو سپاه در منطقه‌ي شيخ سله در شمال غربي جوانرود، با آر.پي.‌جي. هدف حمله قرار گرفته و منهدم شد و 4 تن از سرنشينان آن شهيد و 4 تن نيز زخمي شدند.(3) 3. در محور سردشت ـ پيرانشهر بين ساوان و منطقه‌ي آلواتان، نيروهاي مسلح غير قانوني 3 نفر را به گروگان گرفتند كه يكي از آن‌ها از اعضاي ستاد پشتيباني جهاد سازندگي بود.(4) 4. يك گروه جوله (گشت) از جندالله سنندج كه براي گشت‌زني به محور سنندج ـ كامياران اعزام ‌شده بودند، در كمين نيروهاي مسلح غير قانوني افتادند كه يك تن از آن‌ها شهيد و يك تن نيز زخمي شد.(5) نيروهاي سپاه كامياران 2 تن از وابستگان حزب دمكرات را دست‌گير كردند و يك تن از افراد اين حزب نيز خود را تسليم و درخواست امان‌نامه كرد.(6)

گزارش - 432

با تلاش نيروهاي خودي يكي از افراد سازمان مجاهدین خلق دست‌گیر شد. همچنين حكم دادگاه انقلاب اسلامی ايلام درباره‌ي 5 نفر از اعضاي اين سازمان اعلام شد. يكي از اعضاي تشكيلاتي و فعال سازمان مجاهدين خلق در ساري شناسايي و دست‌گير شد. وي قبلاً به جرم مشابهي دست‌گير ‌شده بود، ولي به دليل اظهار ندامت از اعمال گذشته‌ي خود و هم‌كاري با نيروهاي سپاه و دادستاني بخشوده ‌شده بود.(7) با حكم دادگاه انقلاب اسلامي ايلام 5 تن از افراد اين سازمان به يك تا 10 سال زندان محكوم شدند.(8)

گزارش - 433

امروز نمايندگان اصناف و بازاريان تهران با امام خميني ديدار كردند: امام خميني در اين ديدار ضمن اشاره به نقش بازار در مبارزات ضد استعماري در برهه‌هاي مختلف تاريخ معاصر و به ويژه پيروزي انقلاب اسلامي، سلامت مسئولان نظام را تأييد و بر تعهد، سابقه و عزم آن‌ها براي خدمت به كشور تأكيد كردند. ايشان همچنين لزوم توجه به وضعيت جنگي و بحران فعلي كشور و مشكلاتي كه در صورت پيروزي ارتش عراق براي كشور به وجود مي‌آمد را يادآور شدند. گله‌مندي از برخي افراد دست‌اندركار داد و ستد؛ برشماري وظيفه‌ي حاد و حياتي دولت در اين دوره‌ي بحراني و توقع منطقي از آحاد ملت به خصوص اصناف و بازاريان براي ياري دولت از ديگر محورهاي سخنان امام در اين ديدار بود. بخشي از بيانات امام خميني چنين است: «متشكرم از اين‌كه امروز مواجه هستم با قشر متعهد اسلامي نمايندگان سراسر كشور از اصناف و بازرگانان و من امروز بايد يك مقدار راجع به بازار صحبت كنم، يك مقدار هم راجع به دولت. آنكه راجع به بازار است، همه مي‌دانيم، مي‌دانيد كه بازار يكي از قشرهاي عظيم متعهد به اسلام و در هر غائله‌اي كه براي اسلام پيش آمده است، اين بازار است كه پيشقدم است. در قضيه تنباكو و حكم مرحوم ميرزاي شيرازي‌ اعلي‌الله‌مقامه اين بازار بود كه هم‌راهي كرد و منتهي به قيام شد. بعضي از بازرگانان اصفهان، از قراري كه نقل ‌شده است يكي از بازرگان‌هاي معتبر بوده است، تمام تنباكوهايي كه داشته است و آن‌وقت تاجر تنباكو هم گفته مي‌شود بوده است ـ پس از حكم ميرزا، آورد در ميدان شاه و آتش زد و مشابه او بازارهاي ديگر در تائيد حكم ميرزا در آنوقت قيام كردند، حتي شهيد هم دادند و پس از آن، در طول مشروطيت و استبداد به صورت مشروطيت، باز در هر زمينه، اين بازار است كه پيشقدم است و هم‌راه با ساير قشرهاي ملت از كارگران و كشاورزان و امثال اينها، مجاهده كرده است و مشكلات را تحمل كرده است و در پيشبرد مقاصد اسلام آنچه كه توان داشته است، عمل كرده است و در اين پنجاه سال سياه كه تاريخ ايران را سياه كرد، سياه‌تر از رژيم‌هاي سابق كرد، فشار بر بازار بسيار بود و بيشتر بود و از بازار آنها خيلي وحشت داشتند و لهذا يك وقت هم بناي بر اين گذاشتند كه اين سقف‌ها را خراب كنند، از زير اين سقف‌ها خوف داشتند، لكن موفق نشدند. و در اين نهضت، بازار يك حظ وافر در امور داشت از تعطيلي‌هايي كه كرد، از اعتصاباتي كه كرد، البته ساير قشرها هم سهيم بودند، لكن بازار هم يك قشر عظيم سهيم در اين امر بود و در اين جنگ هم، بازار هم در جبهه فرستاد و هم در پشت جبهه خدمت كرد. الان هم باز، بازار است كه خدمت مي‌كند و از اسلام عزيز و از جمهوري اسلامي نگهداري مي‌كند. همين نهضت و در همين قضايايي كه همه شاهد بوديد و شاهد بوديم، باز، بازار است كه تعطيلات طولاني كرد و با تعطيلات طولاني و تظاهرات و اعتصابات و چيزهاي ديگر از اين نهضت پشتيباني كرد. البته ساير قشرها هم همه بودند و خداوند همه را تأييد كند. اين بازار است كه از اول، پشتوانه احكام اسلام بوده است و حالا هم هست و انشاءالله بعدها هم خواهد بود و اميدوارم كه دولت توجه عميق خاص بكند به بازار و آنچه كه از دست او برمي‌آيد به اين قشر متعهد خدمت بكند. آن شناختي كه من از اين متصديان امور دارم كه بعضي از آنها سال‌هاي طولاني با آنها بوده‌ام و از نزديك ملاقاتشان مي‌كرده‌ام و بعضي ديگر هم كه در طول اين خدمتي كه مشغول بودند با آنها آشنا شدم. ما يكي، يكي از اين‌ها را، البته به طور اجمال كه مزاحم شما نشوم، به شما عرض مي‌كنم. شما اگر گمان بكنيد كه در تمام دنيا، رئيس‌جمهورها و سلاطين و امثال اين‌ها، يك نفر را مثل آقاي خامنه‌اي پيدا بكنيد كه متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بناي قلبي‌اش بر اين باشد كه به اين ملت خدمت كند، پيدا نمي‌كنيد. ايشان را من سال‌هاي طولاني مي‌شناسم و در آن زماني كه اول نهضت بود ايشان وارد بود و به اطراف براي رساندن پيام‌ها تشريف مي‌بردند و بعد از اين هم كه اين انقلاب به اوج خودش رسيد، ايشان حاضر واقعه بود همه‌جا، تا آخر و حالا هم هست. يك نعمتي خدا به ما، اين است كه داده. مجلس‌مان را شما ملاحظه كنيد، بسياري از آنها را من از نزديك مي‌شناسم، يعني سابقه طولاني دارند مثل رئيس مجلس و بسياري از آقايان ديگر، و آنها را با تعهد و تعهد به اسلام و خدمتگزاري و هر چه توان دارند، آنها را مي‌شناسم و در اين طول مدتي كه مجلس برپاست مي‌دانم كه همه اينها خدمتگزارند، در بين آنها من نمي‌توانم يكي را پيدا كنم كه بتوانم بگويم كه اين، تعهد به اسلام ندارد. البته اختلاف سليقه، اختلاف ديد، اختلاف اجتهاد در هر قشري هست، در علما هم هست، در مجتهدين هم هست، در شما آقايان هم هست كه اختلاف سليقه داريد، اختلاف ديد داريد لكن مشتركند در اينكه خدمتگزارند و همه مي‌خواهند خدمتگزار باشند و در بين آنها من حتي يك نفر را نمي‌توانم بگويم كه اين يك نفر به اسلام خيلي علاقه ندارد، همه‌شان علاقه‌مندند با اختلاف سليقه‌اي كه دارند. و شوراي نگهبان، اين فقهايي كه در آنجا هستند تمامشان را من از نزديك سال‌هاي طولاني مي‌شناسم كه بايد بگويم اينها را من بزرگ كرده‌ام آنها هم كه حالشان معلوم است. و اما دولت آنها را هم بعضي از آنها كه سال‌هاي طولاني من با آنها آشنا بودم، بعضي از وزراء و بعضي از آنها را در اين مدتي كه متصدي خدمت بودند، با آنها آشنا شدم و آنها را شناختم، اينها هم همه‌شان مي‌خواهند خدمت بكنند. شما گمان نكنيد كه در بين آنها، يكي پيدا بشود كه نخواهد خدمت بكند و آنچه كه توان دارند اين‌ها، هم توان خودشان را انجام مي‌دهند و آنقدر كه قدرت دارند عمل مي‌كنند. قوه قضائيه هم كه معلوم است اشخاصش، من از اول آشنا بودم به بسياريشان و الان هم اشخاص معتبري در آنجا هستند، متعهدي هستند، لكن من تفصيل ديگر نمي‌خواهم بدهم. من مي‌خواهم حالا به شما آقايان گرفتاري، بعضي گرفتاريهاي اينها را، نه همه را، بعضي گرفتاري‌هايي كه دولت الان با آن مواجه هست عرض كنم تا ببينيد كه با اين گرفتاري‌ها الان هم بسياري از كارها را انجام داده‌اند و در سرتاسر كشور خدمت‌هايي كرده‌اند كه در اين پنجاه سال نشده است. اين آيا سزاوار اين نيست كه ما تقدير كنيم از آنها و تشكر؟ يك قضيه‌ي الان قضيه جنگ است. شما شايد بعضي‌تان بدانند كه جنگ در هر روز چقدر خرج دارد، چقدر مهمات مي‌خواهد، چقدر مخارج روزانه است براي جنگ. دولت هست كه متكفل اين امور هست و مسئول اين امور هست، هر روز مواجه با يك مشكلات عظيم است. مي‌خواهد كه كاميون براي جنگ بفرستد راجع به خواربار كه بايد از اينجا به آنجا ببرند گرفتار است، بخواهد خواربار را بفرستد راجع به جنگ گرفتار است، معذلك با تمام قوا جنگ را مقدم مي‌دارد. الان گرفتاري دولت به قدري است كه اين بودجه‌هايي كه ملاحظه مي‌كنيد اينها نمي‌تواند كار دولت را درست كند، اين ملت است كه بايد درست كند. اميرالمؤمنين با اين كشوري كه در معرض خطر است چه مي‌كرد؟ همه افراد را مي‌فرستاد جنگ با فشار، اموال اشخاصي كه ثروتمند بودند و اينها را مي‌گرفت و مي‌فرستاد و اگر نمي‌رسيد عباي خودش را مي‌داد، عباي من را هم مي‌داد، كلاه شما را هم مي‌داد براي حفظ كشور اسلام، براي حفظ نواميس خود اين مردم. شما مي‌دانيد كه اگر خداي نخواسته صدام يك وقت دستش به تهران برسد چه خواهد كرد؟ براي شما اموال مي‌گذارد؟ براي شما اعراض مي‌گذارد؟ براي شما نفوس مي‌گذارد؟ مي‌دانيد چه خواهد كرد؟ مي‌دانيد كه خطر دارد الان؟ خطر، صدام قابل آدم نيست، اما صدام و آنهايي كه پشتوانه او هستند، دولت‌هايي كه پشتوانه او هستند، آنهايي كه كمك مي‌كنند به آنها، قدرت‌هاي بزرگي كه اسلحه مي‌دهند، قدرت‌هاي بعد از او كه آدم مي‌فرستند، تجهيزات مي‌فرستند و افراد مي‌فرستند، خوب، يك همچو خطري الان براي ايران هست. آيا در يك همچو خطري كه همه متوجه همه است، نه متوجه يك قشري، خطر خوزستان متوجه همه جاي ايران است، خطر خرمشهر و آبادان و ـ عرض مي‌كنم كه ـ آنجاهايي را كه آنها آنوقت در تصرف داشتند و آن كردند كه مغول نكرده بود در طول تاريخ، اين متوجه به همه است. انصاف است كه در يك همچو وقتي احتكار بشود، اين ملت را در مضيقه بگذارند؟ انصاف است كه در يك همچو وقتي گرانفروشي بشود كه دولت به جان بيايد و نتواند درستش بكند، يا بايد كمك كرد به اين دولت؟ تكليف نداريم ما كه كمك مي‌كنيم؟ تكليف شرعي، اين اصناف محترم، اين بازاري‌هاي محترم، اينها مي‌توانند مبارزه كنند با گرانفروشي، با اينكه اجناس را به قيمت ارزانتر بفروشند، آن مقدار كه گيرشان آمده، اگر اجناس را به قيمت ارزان بفروشند، محتكرين كنار مي‌روند، نمي‌توانند نگه دارند، يا محتكرين را بروند خود اصناف بروند آنجا، به آنها بگويند آقا چرا اين كار را مي‌كنيد در يك همچو وقتي كه همه چيز ما در معرض خطر است، ما حق داريم كه بنشينيم هي گله كنيم از اين‌كه مثلاً فلان چيز كم است، فلان چيز زياد است؟ خوب نمي‌توانيم. مسأله بالاتر از اين معنايي است كه من و شما خيال مي‌كنيم، مسأله، مسأله‌ي آمريكا است نه مسأله‌ي صدام. مسأله فرانسه هست، مسأله شوروي است. خوب، ما بايد، اين ملت ما تا حالا مقاومت كرده و خداوند انشاءالله حفظ‌شان كند و از اين به بعد هم مقاومت كرده است و مي‌كند و بايد هم زيادتر مقاومت كند. شما بسياريتان يادتان هست اين جنگ دوم را، ما كه داخل جنگ نبوديم، طرف جنگ نبوديم و لكن وقتي كه اينها ريختند به ايران و ايران هم هيچ نتوانست كاري بكند و آن ارتش شاهنشاهي و آن حرف‌هايي كه رضاخان‌ مي‌گفت، معلوم شد همه‌اش پوچ بود، اينها وقتي وارد شدند، با اينكه آنها هم كاري به مردم نداشتند، همين وارد شدند، اما ديديد كه ارزاق چه جور بود؟ ديديد كه هيچ ناني پيدا نمي‌شد؟ ديديد برنج نبود؟ هيچ نبود، جيره‌بندي بود، آن هم با آن قيمت گران در بعضي اجناس. ما امروز در جنگ هستيم آقا، ما، شوخي نيست. مسأله جنگ شوخي نيست، خرج جنگ شوخي نيست، مقاومت در مقابل جنگ شوخي نيست، يك لشكر را يا چندين لشكر را تجهيز كردن براي مقابله، اينها يك اموري است كه دولت گرفتارش هست و دارد خدمت مي‌كند. ما اين دولتي كه خدمت مي‌كند بايد تقديرش بكنيم، كمكش بكنيم. چهار نفري كه توجه ندارند، يك چهار نفر ديگري هم كه منافق هستند مي‌آيند هي به او يك چيزي مي‌گويند، به آنها يك چيزي مي‌گويند، ناراحتي ايجاد مي‌كنند در مردم. خدا مي‌داند كه با اين جنگ و با اين وضعي كه الان براي ايران هست و آن محاصره اقتصادي كه هست و آن كمك‌ها و كارشكني‌هايي كه هست و آن تبليغات سوئي كه بر ضد شما و بر ضد اسلام هست، معذلك دولت ايستاده است و دارد خدمت مي‌كند، اين اعجاز است. بايد ما كمكش بكنيم، زير بغلش را بگيريم تا بتواند كار بكند. بايد اشكالاتي كه حتماً مي‌دانند، خود آنها هم مي‌دانند كه اشكال زياد است، اما چه بكنند؟ بگويند كه رها، هر كس هر كار مي‌خواهد بكند؟ خوب، يك عده‌اي هستند كه وارد مي‌كنند و به قيمت‌هاي چندين مقابل مي‌فروشند، يك عده‌اي هستند كه احتكار مي‌كنند، يك عده هست نمي‌كنند خوب، اين بيچاره دولت چه بكند؟ جنگ را رهايش كند مي‌شود؟ آوارگان را رهايش كند، مي‌شود؟ مستضعفان را رها كند، مي‌شود؟ وقتي اعراض نفوس مسلمين در معرض خطر است، براي همه ما واجب است كه اگر به اندازه كافي ندارند آنها جمعيت، پاشيم برويم، آن كه مي‌تواند بايد پا بشود برود، براي همه واجب است كه حالايي كه يك عده‌اي داوطلب شدند و بحمدالله زياد هم هستند و رفتند تو جبهه‌ها هم الآن، الحمدلله خوب است، لكن پشت جبهه مشغول باشند به تأييد دولت، مشغول باشند به اينكه دولتي كه در هر ماه چند ميليون خرج جنگ فقط مي‌كند، هر روز هر روز چند صد ميليون خرج جنگ را دارد دولت، از آن طرف هم عايدي دولت مهمش نفت بود كه نفت را حالا نمي‌گذارند ما استخراج كنيم زياد. نمي‌شود هم نفتي كه مال نسل‌هاي آينده است همه‌اش را دربياورند و حالا خرج كنند و چهار روز ديگر زندگي نتوانند بكنند. باقي‌اش اين است كه خوب مردم كمك كنند، خيرخواه‌ها كمك كنند، ما نصيحت مي‌كنيم، استدعا مي‌كنيم از آنها كه كمك كنيد به اين دولتي كه مشغول گرفتاريش هست و آن همه گرفتار دارد. دولت هم بايد به شما كمك كند، طرفيني است قضيه، يك طرف را نبايد حساب كرد. از آن طرف دولت كه مي‌تواند بايد خدمت كند آنقدري كه توان دارد بايد خدمت كند به بازار و به مستمندان و به ديگران، از آن طرف هم آقايان همه بايد خدمت بكنند. منتها اينكه حالا من دارم مي‌گويم، به گوش يك عده زياد اما كم‌مايه، كم‌سرمايه، به گوش آنها مي‌رود، اما يك عده‌اي هم هستند كه سرمايه‌هاي هنگفت دارند، آنها اين حرف‌ها را خيلي گوش نمي‌دهند حساب آنها با خداي تبارك و تعالي است.»(9)

گزارش - 434

آقاي هاشمي رفسنجاني نماينده‌ي امام در شوراي عالي دفاع، در جلسه‌ي امروز مجلس شوراي اسلامي درباره‌ي شهادت 5 نفر از فرماندهان سپاه پاسداران گفت: «با درود به ارواح پاك همه‌ي شهداي راه حق، شهادت چند تن از مسئولان و فرماندهان سپاه پاسداران را در ميدان نبرد به خانواده‌ي ارجمندشان و امت شهيدپرور مخصوصاً امام امت تبريك و تسليت عرض مي‌كنيم و مطمئنيم رزمندگان ما پيام شهادت و خون اين عزيزان را فراموش نمي‌كنند.» رئيس مجلس افزود: «رشادت‌هاي بزرگ‌مرداني كه با تلاش‌هايشان قسمت اعظم كشور را از اشغال رژيم بعثي عراق درآوردند و جنگ را در آستانه‌ي پيروزي قرار دادند، ما به ياد خواهيم داشت كه ارواح آن‌ها به زودي شاهد پياده شدن پيام‌شان خواهند بود كه عبارت است از كيفر دادن به مجرم متجاوز و آزادي مردم عراق از شر بعثي‌هاي عفلقي.»(10)

گزارش - 435

حجت‌الاسلام مقتدايي عضو شوراي عالي قضايي كه براي شركت در سمينار مشترك حكام شرع، دادستان‌ها و مسئولان دفاتر نمايندگي امام و مسئولان سپاه منطقه‌ي 2 به اصفهان سفر كرده است، درباره‌ي دگرگوني‌هاي اخير در دادگاه‌هاي انقلاب و محدوده‌ي وظايف اين دادگاه‌ها پس از صدور فرمان 8 ماده‌يي امام خميني گفت: «به موجب تصميمات تازه‌ي شوراي عالي قضايي در مورد محدوده‌ي كار دادگاه‌ها و دادسراهاي انقلاب كه به تصويب رسيده دادگاه‌هاي انقلاب استاني مي‌شود و دادگستري نيز هر چه زودتر اسلامي مي‌شود كه در حال حاضر در چهار استان تكميل ‌شده و در پنج استان ديگر به تصويب خواهد رسيد.» وي افزود: «دادگاه‌هاي انقلاب فقط به پرونده‌هايي كه در محدوده‌ي ضد انقلاب، توطئه عليه نظام جمهوري اسلامي و گروهك‌ها باشد، رسيدگي مي‌كنند و دادگاه‌هاي انقلاب به حد كافي و مورد نياز در مراكز استان‌ها ابقا ‌شده و بقيه‌ي شعب آن در شهرستان‌هاي تابعه تعطيل مي‌شوند.» حجت‌الاسلام محلاتي نماينده‌ي امام در سپاه نيز درباره‌ي تأثير فرمان 8 ماده‌يي امام در سپاه و اقدامات اين نهاد براي اجراي آن گفت: «به دنبال انتشار فرمان امام، از سراسر سپاه مكرر سؤال مي‌كردند تكليف شرعي ما چه هست و شبهه مي‌كردند در بعضي از وظايف قانوني خودشان و بلافاصله فرمان امام را توضيح داديم و 41 مورد بيان شد راجع به تخلفاتي كه احياناً گزارش مي‌شد و براي پياده كردن فرمان امام اين 41 مورد به آن‌ها ابلاغ شد و براي توضيح فرمان امام و پياده شدن آن در سپاه، فرماندهان سپاه سراسر كشور در تهران، سميناري تشكيل دادند و براي اجراي فرمان امام از طرفي چون لازم بود كه براي اجراي دقيق فرمان امام هماهنگي لازم با دستگاه قضايي انجام گيرد و رسيدگي به تخلفات سپاه از وظايف دستگاه قضايي است و از طرف ديگر در خود سپاه به عنوان ضابط قوه‌ي قضايي لازم بود هماهنگي كامل به وجود بيايد و پيام امام توجيه و هماهنگ شود كه براي اين هماهنگي جلسات و سمينارهايي در مناطق مختلف تشكيل شد و در اصفهان منطقه‌ي 2 سپاه نيز براي روشن شدن فرمان امام و انجام هماهنگي‌هاي لازم سميناري با شركت مسئولين دفاتر نمايندگي امام در منطقه، تعداد زيادي از حكام شرع، دادستان‌ها و مسئولين سپاه، مسئولين اطلاعات سپاه، بسياري از برادران مسئول ديگر و عده‌يي از ائمه‌ي جمعه برگزار شد.» وي در ادامه افزود: «بعد از فرمان تاريخي امام امت تا اين لحظه گزارشي در مورد تخلف از فرمان امام از سپاه دريافت نشده و با اين‌كه اكثر شكايات از سپاه به اين دفتر فرستاده مي‌شد، ولي پس از صدور فرمان امام هيچ شكايتي به عنوان تخلف از فرمان امام نرسيده است و ان‌شاءالله شكايتي هم دريافت نكنيم.»(11)

گزارش - 436

خبرگزاري يونايتدپرس از اقدام سياسي ـ اقتصادي عربستان سعودي براي افتتاح يك خط لوله‌ي انتقال نفت خبر داد. به گزارش اين خبرگزاري، فهد شاه سعودي يك خط لوله‌ي انتقال نفت را كه چاه‌هاي نفتي استان‌هاي شرقي عربستان را به بندر ينبوع در بحر احمر متصل مي‌سازد، افتتاح كرد. از طريق اين خط لوله‌ي 1200 كيلومتري روزانه امكان انتقال حدود 4/1 ميليون بشكه نفت به بندر ينبوع فراهم ‌شده است. همچنين اين خط لوله قادر است با ظرفيت كامل، روزانه تا 5/8 ميليون بشكه نفت را منتقل كند. ترمينال اين خط لوله 11 مخزن نگه‌داري نفت هر يك به ظرفيت يك ميليون بشكه را دارد. يونايتدپرس افزود: خط لوله‌ي ياد‌شده داراي اهميت استراتژيكي مي‌باشد و از اهميت تنگه‌ي استراتژيك هرمز در خليج فارس تا حدي مي‌كاهد.(12) احمد زكي يماني وزير نفت عربستان، در مراسم افتتاح اين پروژه‌ي 6/1 ميليارد دلاري، آن را از اين نظر كه از تنگه‌ي هرمز دور است داراي "اهميتي عظيم" براي پادشاهي سعودي و جهان دانست.(13) در اين حال، يك منبع موثق سياسي در امارات ظرفيت واقعي اين خط لوله را 500 هزار بشكه در روز عنوان و اعلام كرد: اين خط لوله بيش‌تر جنبه‌ي سياسي دارد و از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست.(14)

گزارش - 437

به دنبال ديدار اخير جرج براون وزير خارجه‌ي پيشين انگليس از عراق و ملاقات با مسئولان سياسي اين كشور، خبرگزاري سوريه اين ديدار را سرآغاز تحول فوري و بزرگ در جهت نجات حكومت عراق از بحران به وجود آمده در جنگ، خواند. خبرگزاري سوريه در مقاله‌يي به سوابق ديدارهاي جرج براون از عراق و تأثيرات شايان توجه و درخور تأمل بعدي اين ديدارها اشاره كرده است: «ناظران ديپلماتيك در بغداد حدوث تحولات فوري و بزرگ در جهت نجات رژيم عراق از بحراني كه بر اثر جنگ بر عليه انقلاب اسلامي ايران بدان مبتلا گشته است را پيش‌بيني مي‌كنند. اين ناظران در پيش‌بيني‌هاي خود به ديدارهاي سابق جرج براون وزير خارجه‌ي پيشين انگلستان در بغداد با صدام استناد مي‌كنند. علي‌رغم اين‌كه رسانه‌هاي گروهي رژيم عراق سعي دارند اين‌گونه ديدارها را به عنوان يك ديدار بازرگاني جلوه دهند، براون از آغاز دهه‌ي هفتاد هرگاه كه رژيم عراق با بحراني رو به رو بوده است، با دست‌پخت جديدي براي نجات آن رژيم وارد بغداد ‌شده است. اين منابع يادآور شدند كه جرج براون در اواخر دهه‌ي 60، هنگامي‌كه وزير خارجه (از حزب كارگر) انگليس بود، طرحي را تهيه كرد كه بر اثر آن انگليس از منطقه‌ي شرق كانال سوئز و منطقه‌ي خليج خارج شد و خود نيز برقراركننده‌ي طرح مثلث مشترك‌المنافعي است كه در آن محمدرضا شاه پهلوي، شاه حسين و صدام حسين شركت داشتند. ديپلمات‌ها براي نشان دادن فعاليت‌هاي براون براي نجات رژيم صدام كه طي ملاقات‌هاي كاملاً محرمانه با صدام حسين و طارق عزيز انجام مي‌شده است، مثال‌هايي ارائه مي‌دهند كه از آن جمله است: در بهار سال 1970، ديدار براون از بغداد منجر به صدور بيانيه‌ي 11 مارس براي حل مسئله‌ي كردهاي عراق شد، در همين ديدار نقش رژيم عراق هنگام بروز كشتار سپتامبر (سياه) در همان سال مشخص گرديد. ديدار بعدي براون از بغداد در تابستان 1972، انجام گرفت و منجر به واگذاري توليد نفت عراق از سوي شركت‌هاي نفتي به اداره‌ي محلي شد كه آن را ملي شدن نفت ناميدند. اين ديپلمات‌ها همچنين اضافه مي‌كنند كه دستور كار جلسه‌ي ملاقات شاه معدوم با صدام حسين كه منجر به امضاي قرارداد امنيتي 1975 شد توسط جرج براون تهيه ‌شده بود. در پي پيروزي انقلاب اسلامي و اخراج امپراتور پهلوي از تهران، جرج براون در مارس سال 1979 مجدداً براي يك ديدار محرمانه به بغداد بازگشت. وي در جلسات محرمانه‌ي خود با رئيس رژيم عراق كه بخش‌هايي از آن توسط غنانم عبدالجليل‌ مدير دفتر وي افشا شد (نام‌برده بعداً اعدام شد) دعوت‌ به بازگشت قرارداد لايار كه پيش از امضاي قرارداد ارض‌روم دوم در سال 1947 از سوي انگليس به دولت عثماني داده شد، كرد تا اين قرارداد پايه‌يي براي امضاي قرارداد جديد در مقابل اعلام لغو قرارداد الجزيره توسط صدام باشد، به نحوي كه با يك حمله‌ي غافل‌گيرانه و سريع عليه تاسيسات نفتي ايران، مقدمات آن فراهم شود. ناظران ابراز عقيده مي‌كنند كه اين ديدار از خطرناك‌ترين ديدارهاي براون از بغداد به شمار مي‌رود، چراكه منجر به بركناري يا استعفاي احمد حسن البكر و يكه‌تازي صدام در حكومت و اعدام تعدادي از اعضاي فرماندهي و خروج از منشور وحدت با سوريه و نيز اعلام جنگ عليه انقلاب اسلامي ايران شد. طي جنگ صدام عليه انقلاب اسلامي ايران، جرج براون سه بار از بغداد ديدار كرد و ديدار كنوني براون چهارمين ديدار در سلسله ديدارهاي مكرر وي به شمار مي‌رود و به علت اين‌كه ديدار اخيرش با حضور شاه حسين دومين ضلع طرح براون، صورت گرفت، انتظار مي‌رود نتايج خطرناكي در بر داشته باشد. ناظران سؤال مي‌كنند كه آيا در پس اين ديدار تغيير مهره‌ها در رژيم صدام يا سپتامبر سياه جديد يا طرحي به جاي مثلث مشترك‌المنافع كه فرزندان عراق با خون‌ها و ثروت‌هاي قومي خود بهاي آن را براي طرح‌هاي فراوان دادند، نهفته است؟ نتايج ديدار اخير براون از بغداد، ممكن است يك حالت انتظار شديدي در برداشته باشد و شايد نتايج آن پيش از تسلط نيروهاي انقلابي بر حكومت بغداد و پايان دادن به دوران خون‌خواري ظاهر نشود و در اين هنگام نه طرح انگليس و مشاورت‌هاي جديد مي‌تواند رژيم عراق را نجات دهد و نه وام‌هاي كلان.»(15)

منابع و مآخذ روزشمار 1361/11/10