1367.01.21
روزشمار جنگ سال 1367 1367.01.21 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و یک فروردین |
تاریخ شمسی | 1367.01.21 |
تاریخ میلادی | 10 آوريل 1988 |
تاریخ قمری | 22 شعبان 1408 |
گزارش - 546
لشكر28 پيادهي سنندج با كمك تيپ25 تكاور و تيپ55 هوابرد از يگانهاي نيروي زميني ارتش، از اولين ساعتهاي امروز، عمليات بيتالمقدس5 را در ارتفاعات منطقهي عمومي پنجوين آغاز كردند. عمليات از 3 محور اصلي طراحي شده بود. بدين ترتيب كه: در محور اول، تيپ1 لشكر سنندج با 3 گردان از سمت راست ارتفاع كلهقندي تا سمت راست ارتفاع سنگمعدن عمل ميكرد و وظيفهي تصرف ارتفاعات قولنجان و كلهقندي (زله) و كوريكوبله را بر عهده داشت. در محور دوم، تيپ2 لشكر سنندج با استفاده از 3 گردان زبدهي تكاور تصرف مهمترين هدف عمليات، يعني كوه شيخ عبدالكريم و ارتفاع سنگ معدن را عهدهدار شد. اجراي مأموريت در محور سوم به عهدهي تيپ3 لشكر سنندج سپرده شده بود و اين تيپ با 3 گردان وظيفهي تصرف و پاكسازي ارتفاع 1830 و يال سمت چپ آن را بر عهده داشت. به جز اين 9 گردان مانوري، 3 گردان از تيپ55 هوابرد در احتياط لشكر سنندج قرار داشت. پس از حركت نيروها، يكي از يگانهاي دشمن در ساعت 23 به وضع منطقه حساس شد كه با فرستادن گشتي رزمي تا ساعت 24:30 اعلام كرد كه خطري وجود ندارد. با اين اوصاف، در محور اول، نيروها با پيشروي در عمق منطقه در ساعت 2:30 صبح با دشمن درگير شده، پس از تصرف ارتفاع كلهقندي و تپهي ميلهمرزي، سازمان دشمن را در تپهي جنگلي منهدم كردند و بسياري از نظاميان دشمن را كشته، حدود 50 نفر از آنان را نيز اسير كردند. اما در ادامه، مقاومت دشمن روي ارتفاع كوريكوبله تا روشن شدن هوا ادامه يافت. لذا اين نيروها از تصرف اين ارتفاع بازمانده، ناچار تا روي ارتفاع كلهقندي عقب آمدند. در محور دوم، نيروها در ساعت 1:45 بامداد با دشمن درگير شدند و با تصرف قسمتهايي از ارتفاع سنگمعدن، با سرعت روي يالهاي آن پيشروي كردند. با توجه به ورزيدگي نيروهاي تكاور و ورود نيروها به كانالهاي دشمن، اهداف با قاطعيت تصرف شد. پس از تصرف ارتفاعات كلهقندي، سنگمعدن، ميلهمرزي و ساير ارتفاعات اطراف آن تا ساعت 4:30 صبح، رزمندگان تيپ1 و 2 با هم الحاق كردند، اما تصرف يالهاي غربي ارتفاع سنگ معدن و ارتفاع غربي آن، يعني ارتفاع كاني شوكت در روز اول انجام نشد. در محور تيپ3 هم نيروها در ساعت 2:25 بامداد با دشمن درگير شدند، اما به دليل هوشياري و مقاومت نيروهاي دشمن و پيشروي نامتوازن در محدودهي گروهانهاي گردان اول عملكننده، اين تيپ نتوانست اهداف را تصرف كند و با روشن شدن هوا در حالي كه تعدادي شهيد و مجروح داده بود، ساعت 6 صبح بنا به دستور عقبنشيني كرد. از ساعت 7 صبح ضد حملهي دشمن به مواضع نيروهاي ارتش آغاز شد كه با مقاومت رزمندگان شكست خورد. فشار دشمن به طور مداوم تا تاريكي هوا در روز اول عمليات ادامه يافت و نيروها نيز مقاومت كردند. آتش پرحجم توپخانهي خودي نيز روي عقبههاي دشمن به گونهيي مستمر انجام ميشد.(1) حدود ساعت 17 براي تقويت مواضع خودي و ادامهي عمليات بعد از تاريك شدن هوا، يك گردان تازهنفس براي تكميل تصرف ارتفاع سنگ معدن و كانيشوكت وارد منطقه شد، لكن فرمانده گردان و فرماندهان 3 گروهان آن كه براي توجيه شدن به منطقه، در خط آمده بودند، بر اثر انفجار يك گلولهي توپ كه در ميان آنها فرود آمد، شهيد شدند و اجراي اين مأموريت قبل از اقدام، متوقف ماند. از سوي ديگر، تلاش نيروهاي جهاد براي وصل كردن جادهي ارتباطي به منطقه نيز به دليل حجم آتش متوقف شده و منوط به بهبود اوضاع گرديد.(2) عراق امروز در ساعتهاي اوليهي عمليات از مهمات شيميايي استفاده كرد و حدود 30 گلولهي شيميايي توپ و 40 گلولهي خمپاره شيميايي به مواضع رزمندگان پرتاب كرد كه در نتيجه 176 نفر مصدوم شدند.(3) نيروي هوايي ارتش هم از ساعت 5:30 صبح با آغاز روشنايي هوا عمليات خود را آغاز كرد و تا ساعت 19 در مجموع، در 41 نوبت مواضع و نقاط تجمع نيروهاي عراقي را بمبباران كرد. در طول امروز، هواپيماهاي عراقي فقط در 3 نوبت قادر به اجراي عمليات شدند. هوانيروز هم امروز بسيار فعال وارد عمل شد و علاوه بر تدارك نيروها، با استفاده از تيم بالگردهاي كبري، در چند نوبت عمليات تهاجمي عليه مواضع دشمن انجام داد. (4)
گزارش - 547
هواپيماهاي عراقي امروز چند روستاي مرزي در استان كردستان را بمبباران كردند كه در نتيجهي آن چند نفر شهيد و عدهيي مجروح شدند. به گزارش ادارهي كل اطلاعات استان كردستان، در حملهي هواپيماهاي عراقي به روستاي سردوش از توابع مريوان، يك نفر شهيد و يك نفر مجروح شد. مقر جهاد سازندگي اراك در 4 كيلومتري مريوان نيز بمبباران شد كه چند جهادگر شهيد يا مجروح شدند.(5) در حملهي ديگري، اطراف روستاي كانيسانان بمبباران شد كه به شهادت يا مجروح شدن چند نفر از اهالي انجاميد.(6) هواپيماهاي دشمن روستاي دره تفي در 12 كيلومتري غرب شهرستان مريوان را هم بمبباران كردند كه در نتيجه يك نفر از اهالي روستا و 3 نفر از كاركنان ارتش شهيد و 4 نفر نيز مجروح شدند.(7) علاوه بر آن، عصر امروز يك گلولهي شيميايي به مريوان شليك شد كه به جنب جهاد سازندگي دامغان اصابت كرد كه نيروهاي واحد پدافند شيميايي به موقع وارد عمل شدند و آن را خنثي كردند.(8)
گزارش - 548
امروز صدام حسين در يك منطقهي نظامي عمومي در شمال منطقهي زبير، جلسهيي با همهي فرماندهان سپاهها، لشكرها، تيپها و سپاه گارد جمهوري مستقر در جبههي جنوب از جمله ماهر عبدالرشيد فرمانده سپاه هفتم و سامي غانم فرمانده لشكر11 پياده برگزار كرد. موضوع اصلي جلسه آزادسازي مناطق از دست رفتهي عراق در جنوب بود و صدام حسين در اين جلسه خطاب به فرماندهان عراقي گفت: بايد هر چه زودتر همهي سرزمينهاي از دست رفتهي عراق از نيروهاي ايراني در تمام مناطق مرزي بازپس گرفته شود و نبايد يك وجب از سرزمينهاي عراق در دست سربازان ايراني باشد.(9) علاوه بر اين، بر اساس گزارشهاي اطلاعاتي، امروز تحركات ارتش عراق در منطقهي عمومي فاو به گونهيي محسوس افزايش يافته است. در گزارش واحدهاي اطلاعاتي تحت امر قرارگاه نوح مستقر در منطقهي فاو با اشاره به فعاليت چشمگير يگانهاي عراقي و تردد روي جادهي استراتژيك (جاده بصره ـ فاو) و جادهي كنار خور عبدالله نتيجه گرفته شده است كه همهي حركات، نقل و انتقالات، فعاليتهاي مهندسي، كنترل نيروهاي دشمن در ميادين مين و موانع، تقويت و ترميم سنگرها و خاكريزها، احداث كانالها و اجراي آتش سنگين روي نقاط حساس خط دفاعي رزمندگان نشاندهندهي افزايش حساسيت روزافزون منطقه و احتمال اقدام از سوي دشمن ميباشد.(10) در همين حال، فرماندهي منطقهي سوم دريايي امام حسين(ع) امروز در گزارشي به فرماندهي نيروي دريايي اعلام كرد: فعاليتهاي مهندسي نيروهاي كويتي در جزيرهي بوبيان بهشدت افزايش يافته است. در چندين كيلومتر از ساحل بوبيان در خور عبدالله خاكريز احداث شده و رفت و آمد خودروهاي سنگين به طور محسوسي افزايش يافته، همچنان ادامه دارد و كويتيها اقدام به تقويت نيرو و ايجاد پاسگاه جديد كردهاند.(11)
گزارش - 549
با فراخواني سپاه پاسداران، امروز تعداد زيادي از نيروهاي بسيجي تحت عنوان سپاهيان امام حسين(ع) از چند شهر كشور عازم جبهههاي نبرد شدند. در اين ميان، گروهي از رزمندگان اسلام تحت عنوان سپاهيان امام حسين(ع) از پلدختر به جبهه رفتند. همچنين جمعي از نيروهاي جهادگر و مردمي استان يزد با تخصصهاي گوناگون به دعوت پشتيباني جنگ جهاد سازندگي استان در قالب گردان انصار راهي جبهههاي نبرد حق عليه باطل شدند. از خرمآباد هم نيروهاي تازهنفس بسيجي و سپاهيان حضرت امام حسين(ع) استان لرستان در ميان بدرقهي گرم و ابراز احساسات مردم خرمآباد به سوي ميادين نبرد حركت كردند. از شهركرد نيز سومين كاروان سپاهيان حضرت امام حسنمجتبي(ع) متشكل از دو گردان از نيروهاي بسيجي رزمي و تخصصي از استان چهارمحال و بختياري عازم ميادين نبرد شدند. همچنين سه گردان از نيروهاي رزمي و تخصصي از استان چهارمحال و بختياري در قالب اولين كاروان سپاهيان حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) گرد آمده از شهرستانهاي شهركرد، بروجن، فارسان، لردگان و شهرهاي اردل، فرخشهر، بن و ديگر بخشها و روستاهاي تابعه عازم ميادين نبرد شدند.(12)
گزارش - 550
با هدف بحث و بررسي وضعيت نيروي انساني در سپاه پاسداران و توجيه فرماندهان در خصوص راهاندازي سپاههاي جديد، نيروي زميني سپاه امروز فرماندهان سپاههاي دوازدهگانهي كشوري و فرماندهان يگانهاي تحت امر را براي شركت در جلسهيي در قرارگاه تاكتيكي اين نيرو در غرب كشور مستقر در باختران در تاريخهاي 28 و 29/1/1367 دعوت كرد. يگانهايي كه فرماندهان آنها براي شركت در جلسه دعوت شدند، عبارتاند از: 1. لشكر14 امام حسين(ع) 2. لشكر8 نجف اشرف 3. لشكر25 كربلا 4. لشكر19 فجر 5. لشكر33 المهدي(عج) 1. تيپ44 قمر بنيهاشم(ع) 6. لشكر31 عاشورا 2. تيپ29 نبي اكرم(ص) 7. لشكر17 علي بن ابيطالب(ع) 3. تيپ82 صاحبالامر(عج) 8. لشكر41 ثارالله(ع) 4. تيپ31 انصارالمهدي(عج) 9. لشكر57 ابوالفضل(ع) 5. تيپ48 فتح 10. لشكر6 پاسداران 6. تيپ ويژهي هوابرد 11. لشكر55 ويژهي شهدا 7. تيپ75 ظفر 12. لشكر21 امام رضا(ع) 13. لشكر5 نصر 14. لشكر7 وليعصر(عج) 15. لشكر18 الغدير 16. لشكر52 قدس 17. لشكر27 حضرت رسول(ص) 18. لشكر32 انصارالحسين(ع) 19. لشكر10 سيدالشهدا(ع) 20. لشكر11 اميرالمؤمنين(ع) 21. لشكر9بدر(13)
گزارش - 551
امام خميني در پاسخ به پيام تبريك شيخ زايد بن سلطان آل نهيان رئيس دولت امارات متحدهي عربي ـ كه به مناسبت فرارسيدن ماه مبارك رمضان ارسال شده بود ـ از سكوت كشورهاي اسلامي در برابر حملهي شيميايي حلبچه انتقاد كرد. پيام رهبر انقلاب اسلامي ايران بدين شرح است: «تلگراف تبريك آن جناب به مناسبت حلول ماه مبارك رمضان واصل و موجب تشكر گرديد. اميد است ملل اسلامي از فيوضات اين ماه بزرگ الهي بهره بيشتري گرفته و با اتحاد و انسجام بهتر دست دشمنان اسلام را از كشورهاي خود كوتاه كنند و جلوي ستمهاي فراواني را كه بر مسلمانان محروم و بيدفاع ـ مانند مردم مظلوم و بيپناه حلبچه ـ رفت و آنچنان بيرحمانه قتلعام شدند، بگيرند و با كمال تأسف و برخلاف انتظاري كه ميرفت عموم كشورهاي اسلامي بيتفاوت از كنار اين جنايت هولناك گذشته چنانچه گويا خبر اين فاجعه كمنظير را هم نشنيدهاند. از خداي تعالي بيداري و استقلال كشورهاي اسلامي را مسئلت دارم.»(14)
گزارش - 552
آيتالله هاشمي رفسنجاني فرمانده عالي جنگ و نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع، امروز در مصاحبهيي اختصاصي با خبرنگار روزنامهي انگليسي آبزرور دربارهي موضوعات روز منطقهي خليج فارس؛ جنگ تحميلي؛ شرايط ايران براي پذيرش قطعنامهي598؛ يكپارچگي عراق؛ بمبباران شيميايي حلبچه؛ محاكمهي صدام حسين؛ آيندهي عراق و برخي موضوعات مرتبط، سخن گفت. تعدادي از سؤالات خبرنگار آبزرور و پاسخهاي هاشمي رفسنجاني به اين شرح است: سؤال: هشت سال است كه جنگ ادامه دارد. آيا گمان ميكنيد امكان بخشيدن صدام وجود داشته باشد؟ جواب: فكر نميكنم، چون ما به خودمان اين حق را نميدهيم. انقلاب ما يك انقلاب عميق فرهنگي اسلامي است كه به ما اجازهي صرف نظر كردن از ارزشهاي اصيل خود را نميدهد. حزب بعث عراق آن قدر جنايتكار است كه شما فقط گوشهيي از جنايات آنان را در حلبچه ديدهايد. چه طور يك انقلاب به خودش حق ميدهد كه اين طور آدمها را عفو كند؟ سؤال: رها شدن از دست صدام لزوماً به معني تغيير سيستم در عراق نيست. صدام فقط رهبر يك گروه است. چه تضميني وجود دارد كه اگر صدام برود اين گروهي كه مرتكب اين همه جنايت در عراق شده است با او خواهد رفت؟ جواب: اولاً كه ما بيشتر روي حزب بعث تكيه داريم. بيشتر ميگوييم كه آن حزب بايد حذف بشود. ما فكر ميكنيم با رفتن صدام، حزب بعث به دليل وابستگي به صدام نميتواند ادامهي زندگي بدهد، يعني مثل زمان شاه در ايران است. يا مثلاً وقتي كه هيتلر را مجازات كردند، همهي مردم آلمان را كه مجازات نكردند، عدهيي از سران جنگافروز را مجازات كردند. سؤال: آيا بعد از آن كه اين جنگ را به پايان رسانديد تصميم داريد عراق را به صورت شمالي و جنوبي يا شرقي و غربي تقسيم كنيد؟ جواب: نه. ما مايليم وحدت ارضي عراق حفظ شود و عراق به همين صورت باقي بماند. سؤال: بسياري از مردم غرب وقتي ميشنوند كه ايران ميگويد صدام بايد برود چنين برداشت ميكنند كه ايران ميخواهد حكومت عراق سرنگون شود و حكومتي در عراق روي كار بيايد كه نمونهيي از ايران باشد. اگر چنين بشود همين سرنوشت براي ديگر كشورهاي منطقه به وجود نخواهد آمد؟ جواب: ما هر چه را كه مردم عراق بخواهند، ميخواهيم. سؤال: بسياري ميپرسند اگر انقلاب ايران گسترش يابد، حكومتهايي مثل كويت يا عربستان را سرنگون ميكند. جناب عالي چه نظري داريد؟ جواب: ما فكر ميكنيم اگر عربستان و كويت سرنوشت خود را از عراق جدا كنند، چنين اتفاقي نميافتد. دليل هم ندارد كه چنين بشود. ولي اگر آنان بخواهند تا آخر با عراق باشند، وقتي كه عراق سقوط ميكند براي آنان هم بسيار مشكل خواهد بود. ما هميشه به آنان گفتهايم حاضريم روابط خود را با آنان حسنه نگه داريم. سؤال: بمبباران شيميايي حلبچه چه تأثيري در مذاكره با صدام خواهد گذاشت؟ جواب: ما هيچ وقت آماده نبودهايم كه با صدام مذاكره كنيم. طبعاً اين جنايت نشان داد كه مردم عراق با صدام نيستند. بيشتر با ما هستند اين فاجعه ما را جديتر كرد كه براي نجات مردم عراق بيشتر سرمايهگذاري كنيم. سؤال: هنگامي كه جنگ تمام شود، چه سرنوشتي در انتظار صدام خواهد بود؟ مثلاً يك دادگاه بينالمللي شبيه آن چيزي كه در مورد نازيها عمل كرد تشكيل خواهد شد؟ جواب: به هر حال نوعي از محكمه بايد باشد. ميتواند دادگاه بينالمللي باشد. دادگاه اسلامي باشد. ميتواند يك نوع داوري كه شكل آن را تعيين نكردهايم. ما هم رأي آن داوري را هر چه باشد ميپذيريم. سؤال: من چند سال گذشته شنيدم كه دولت سعودي 40 ميليارد دلار براي خاتمهي جنگ پيشنهاد كرده بود. چرا ايران نپذيرفت؟ جواب: اين مطلب صحيح نيست. سؤال: به نظر شما طبق حقوق بينالملل ميتوان به كشتيهاي بيطرف در خليج فارس حمله كرد؟ جواب: هيچ جا نميشود حمله كرد. سؤال: ولي ميبينيم كه كشتيهاي كرهيي و ژاپني مورد حمله قرار ميگيرند و فرض بر اين است كه ايران به آنها حمله ميكند. جواب: اين فرض را چه كسي گذاشته است؟ ما مسئوليت زدن هيچ كشتي را نميپذيريم. آنچه در خليج فارس اتفاق ميافتد، اين است كه عربستان و كويت به عنوان حاميان عراق شريك در جنگ محسوب ميشوند و ممكن است به كشتيهايي كه حامل نفت آنان باشد حمله بشود. شما اطلاع داريد كه روزانه حدود سيصد هزار بشكه نفت منطقهي بيطرف عربستان و كويت را به عراق ميدهند و از اين بندرها اسلحه وارد عراق ميگردد و پولهاي آنان نيز احياناً پرداخت ميشود. سؤال: به غير از كشتيهاي سعودي و كويتي آيا سياست ايران اين است كه به هيچ كشتي حمله نكند؟ جواب: بله. سؤال: بازسازي ايران را بعد از جنگ چگونه ميبينيد؟ جواب: بعد از جنگ خودمان ميسازيم. سؤال: آيا اصرار بر گرفتن غرامت جنگ از عراق داريد؟ جواب: بلي. سؤال: آيا مبلغ خاصي را در نظر گرفتهايد؟ جواب: اين موضوع را بايد يك گروه كارشناس بررسي كند، ولي اگر يك حكومت مردمي صالحي در عراق روي كار بيايد، ممكن است خيلي چيزها را ببخشيم.(15)
گزارش - 553
وزير امور خارجهي ايران براي تسليم پيام آيتالله خامنهاي رئيسجمهور؛ تشريح مواضع جمهوري اسلامي ايران در خصوص با تحولات جنگ تحميلي و قطعنامهي598 و گفت و گو دربارهي كشورهاي حاشيهي خليج فارس در مسقط پايتخت عمان، جداگانه با سلطان قابوس پادشاه عمان، يوسف العلوي وزير خارجه و فهد بن محمود معاون نخستوزير اين كشور در امور حقوقي ديدار و گفت و گو كرد. علياكبر ولايتي در ديدار با سلطان قابوس با ابلاغ پيام شفاهي رياستجمهوري اسلامي ايران، تحولات جديد جبهههاي جنگ را روي نقشه تشريح كرد و ضمن توضيح مواضع ايران در خصوص قطعنامهي598، بر اينكه اولين گام بايد معرفي متجاوز باشد، تأكيد كرد. سپس پادشاه عمان دربارهي مواضع كشورش گفت: «در چند روز اخير نمايندگاني از چين و شوروي اينجا بودند و من به ايشان گفتم كه سازمان ملل بايد متجاوز را معرفي كند. من معتقدم كه طرف ديگر از سلاح شيميايي استفاده كرده است و شما با حركتهاي خود آن طرف را منزوي نموديد و جامعهي بينالمللي عصباني است و وضعيت در حال تغيير است و شما هم با دقت و سياست و با مهارت موضوع را پيگيري كرديد و من مطمئن هستم كه جهان را مجبور به قبول ميكنيد. من معتقدم كه طرف ديگر جنگ شهرها را شروع كرد و جهان هم آن را محكوم نمود.» وي دربارهي روابط عمان و شوروي افزود: «رابطهي ما با شوروي خيلي جديد است و من سياست جديدشان را بسيار جاذب ديدم. به نظر ميرسد كه آنها ميخواهند راه صحيح را بروند و نهايت آرزوي ما همكاري بين ما و شما و ديگران در منطقه ميباشد و ما آمادهي هر گونه همكاري هستيم.» يوسف العلوي وزير خارجهي عمان نيز دربارهي تلاش كشورش براي بهبود بخشيدن رابطهي ايران با كشورهاي حاشيهي خليج فارس و همچنين با انگلستان اظهار كرد: «ما نقطهنظرات مشابه زيادي داريم، كميسيون مشترك و موافقتنامهي اقتصادي فيمابين كه مطرح شده، در كابينه مورد گفت و گو قرار گرفته و در حال بررسي آن هستيم. اخيراً صحبتهايي در شوراي همكاري خليج فارس داشتهايم كه بسيار مثبت بود و كاري كردهايم كه نقطهنظرات ايران را به شورا بفهمانيم و انتخاب امارات از سوي شما براي گفت و گو با شورا يك قدم مثبت بوده است.» گفت و گو با معاون نخستوزير عمان نيز حاوي مطالب مهمي بود. در اين ديدار ديدگاه ايران دربارهي قطعنامهي598 و تلاش عمان براي نزديك كردن ديدگاههاي كشورهاي عرب حاشيهي خليج فارس مطرح شد و فهد بن محمود گفت: «ما اميدواريم كه اين جنگ هرچه زودتر تمام شود و ما هم از طرق گوناگون منطقهيي و بينالمللي سعي در حل آن كردهايم و حتي در مواقعي مورد انتقاد قرار گرفتهايم. در مورد روابط جمهوري اسلامي ايران با شوراي همكاري نيز موفق شدهايم كه به شورا بفهمانيم كه بايد آيندهنگر باشيم و در اين وضعيت منطقه ضرر ميبيند و به آنها گفتهايم كه اگر قرار است اين جنگ تمام شود بايد براي هميشه تمام شود و اين براي ما خيلي مهم است كه نقطهنظرات شما را هميشه بدانيم كه در صحبت با ديگران بتوانيم آنها را بيان كنيم، زيرا بعضي كه شناخت صحيحي ندارند سوء برداشتهايي پيدا ميكنند. آنها ميخواهند بدانند كه پس از قدم اوليه در جنگ توسط سازمان ملل آيا اصرار داريد كه متجاوز مجازات شود؟» آقاي ولايتي اظهار كرد: «ما ميخواهيم مراحل اقدام سازمان ملل به اين ترتيب باشد: "معرفي متجاوز"؛ "آتشبس"؛ "مطرح شدن موضوع جهت تعيين مجازات متجاوز به يك دادگاه". همچنين اصرار داريم كه بايد متجاوز معرفي شود و اين كار را يك دادگاه بينالمللي انجام دهد.» معاون نخستوزير عمان در اين ملاقات گفت: «ما از فشار خود بر كويتيها و عربستان استفاده ميكنيم. امارات هم كم و بيش بي طرف است و ما مخصوصاً از سوي كويتيها مورد سرزنش قرار گرفتهايم. ما به آنها گفتهايم كه شما به ايران نشان دهيد كه بيطرف هستيد و ايران قصد آزردن شما را ندارد، اما آنها در موقعيت بدي هستند و زير فشار عراق نيز هستند و اين مشكل را هم دارند. اما در رابطه با عربستان شخص فهد در جريان هر اقدامي كه عليه ايران بخواهد انجام شود، قرار دارد [اما] دربارهي ديگران نميدانم. ما معتقديم كه از اقدام عليه مصر تجربهي بدي داريم و نبايد كاري بر عليه ايران بكنيم و نبايد همه چيز را با جنگ مخلوط كرد. ما به كويت و عربستان گفتهايم كه نبايد اين احساس را در مردم ايران به وجود آوريد كه بر عليه آنان هستند. عراق با اين گفت و گوها مخالف است و ميگويد شماها داريد نرم ميشويد، ولي ما سعي در كاهش تنشها داشتهايم. در مورد كويت شيخ صباح سياستي را كه در پيش گرفت، دولتش را به موقعيت بدي كشاند، ولي اين به معناي همهي حكومت كويت و يا مردم كويت نيست و به نظر ميرسد كه ديگران نميخواهند بر عليه ايران باشند و ما به آنها گفتهايم كه نبايد موضعگيري داشته باشند. شما در هر زمينهيي كه احساس ميكنيد كاري از دست ما برميآيد در هر سطحي كه باشد با ما تماس بگيريد. ما با توجه به مسئلهيي كه در كنار ما عليه دشمنان ما در گذشته بودهايد شما را فراموش نميكنيم و مردم ما هم شما را فراموش نميكنند.»(16)
گزارش - 554
اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي امروز در كويت آغاز به كار كرد. ضرورت پايان دادن به جنگ ايران و عراق از جمله موضوعات مورد تأكيد سخنرانان در اين اجلاس بود. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، امير كويت در سخنان افتتاحيهي خود تشديد جنگ خليج فارس را تقبيح و از ايران تقاضا كرد كه به تلاشهاي صلحي كه سازمان ملل يا سازمان كنفرانس اسلامي انجام ميدهند، پاسخ دهد. امير كويت ايران را به پذيرش آشتي فراخواند و گفت كه اين امر بهترين راه حل است. وي گفت: هرچند ايران هيئت آخرين اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي را در سال 1987 نپذيرفت، ما اميدواريم كه اين كشور سرانجام به درخواست آشتي ما پاسخ مساعد دهد. وي آن گاه دربارهي مباحثات رياض و تهران در مورد تعداد حجاج ايراني براي مراسم حج امسال گفت كه عربستان به عنوان حافظ مشروع اماكن مقدس اسلامي حق دارد اصول شركت زائران مكه را تعيين كند.(17) به گزارش خبرگزاريها، اين كنفرانس قرار است در مورد اجراي تصميمات اتخاذشده در اجلاس سال 1987 سران اسلامي در خصوص جنگ ايران و عراق، فلسطين و افغانستان گزارش دهد. اجلاس 1987 در كويت برگزار شد و امير كويت تا سال 1989 رياست سازمان كنفرانس اسلامي را عهدهدار است.(18)
گزارش - 555
پاپ ژان پل دوم رهبر كاتوليكهاي جهان كه امروز در مراسم نيايش موسوم به آنجلوس در برابر حدود 25 هزار زائر در ميدان سنت پير رم سخنراني ميكرد، اعلام كرد كه درخواستهايي را براي پايان دادن به جنگ، به مسئولان كشورهاي ايران و عراق و نيز خاوير پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل، ارسال كرده است. به گزارش خبرگزاري فرانسه از واتيكان، وي گفت: ياد صحنههاي جنگ وحشتناك ميان ايران و عراق بهويژه اين روزها، وي را آزرده ميكند و لذا او فراخواني را به مسئول اين دو كشور و به دبيركل سازمان ملل كه سرگرم انجام دادن اقداماتي براي متاركه ميباشد، ارسال كرده است.(19) پاپ افزود: هر روز كه ميگذرد اخبار وحشتناكتري انتشار مييابد. اهالي غير نظامي نه تنها هدف بمبباران هوايي هستند، بلكه در برخي نواحي در معرض استفادهي وسيع از تسليحات مرگبار بهويژه عوامل شيميايي قرار دارند. وي كاربرد عوامل شيميايي را يك اقدام ضد بشري ناميد و يادآور شد كه اين امر با كنوانسيونهاي بينالمللي مغايرت دارد. پاپ در اين سخنراني از ذكر نام عراق به عنوان عامل كشتار غير نظاميان در حلبچه خودداري كرد.(20)
گزارش - 556
با گذشت يك ماه پس از آغاز چهارمين دورهي جنگ شهرها، سفارتخانههاي كشورهاي خارجي در تهران باز هستند، اما امور اداري و كنسولي اين سفارتخانهها روال عادي ندارند. وزارت اطلاعات در خبرنامهي خبري ـ تحليلي امروز خود با نوشتن مطلب فوق، وضعيت كاري تعدادي از وزارتخانههاي كشورهاي خارجي را به شرح ذيل اعلام كرده است: 1. سفارت سوئيس باز بوده و ساعت كار خود را 5/3 ساعت كم كرده است و فقط يك نفر از جمع 7 نفري ديپلماتها كشور را ترك كردهاند. 2. دفتر حافظ منافع امريكا باز بوده و 5/3 ساعت، ساعات كاري خود را تقليل داده و 2 نفر از جمع 3 نفر ديپلمات سوئيسي آن، ايران را ترك كردهاند. 3. سفارت يونان باز است و سفير يونان كه هنگام سفر دكتر ولايتي به آن كشور عزيمت كرده بود، هفتهي آينده به ايران بازخواهد گشت. 4. سفارت فرانسه باز است و ديپلماتهاي آن نيز در تهران حضور دارند. 5. سفارت ايتاليا باز است و كار عادي روزانه را ادامه ميدهد و اكثر ديپلماتهاي آن كشور در تهران به سر ميبرند. 6. سفارت استراليا تا آخر هفتهي جاري تعطيل است و رسيدگي به امور جاري سفارت در منزل سفير انجام ميشود. در ضمن، 3 نفر از 8 ديپلمات استراليايي در ايران هستند. 7. سفارت سوئد در روز فقط دو ساعت باز ميباشد و 5 نفر از جمع 9 نفري ديپلماتهاي سوئدي در تهران هستند. 8. سفارت زلاندنو تا اطلاع ثانوي تعطيل ميباشد، لكن سفير و رايزن سفارت در ايران به سر ميبرند. 9. سفارت ايرلند در طول حملات موشكي باز بوده است و در غياب كاردار اين سفارت كارمندان محلي در سر كار خود حاضر ميشوند و كاردار سفارت براي مدت دو هفته به ايرلند سفر كرده است. 10. سفارت آرژانتين تعطيل است و سفير و وابستهي بازرگاني جهت مرخصي 45 روزه ايران را ترك كردهاند و كاردار آن كشور نيز قصد عزيمت به تركيه را دارد. 11. سفارت ونزوئلا باز ميباشد و سفير در خارج از كشور به سر ميبرد. كاردار نيز شبها را در كرج سپري كرده و استثنائاً پنجشنبه را به دليل حملات موشكي تعطيل كردهاند. 12. سفارت برزيل باز است و سفير آن كشور نيز در ايران به سر ميبرد و معمولاً شبها در شمشك ميباشد. 13. سفارتخانههاي دانمارك و بخش حافظ منافع كانادا در تهران تا اطلاع ثانوي تعطيل ميباشند. 14. سفارت اسپانيا نيز باز است و سفير آن كشور كه فعلاً در اسپانيا به سر ميبرد قصد دارد در هفتهي آينده به تهران بازگردد. 15. سفارت بلژيك باز ميباشد و دبير بازرگاني و وابستهي اداري آن كشور ايران را ترك كردهاند، لكن سفير و دبير اول در تهران به سر ميبرند. 16. سفارت انگلستان به كارمندان محلي ابلاغ كرده تا اطلاع ثانوي سفارت تعطيل ميباشد و مسئول حافظ منافع در محل سكونت خود در قلهك به سر ميبرد. 17. سفارت آلمان تعطيل است و امور جاري سفارت در منزل سفير آن كشور در تهران انجام ميشود. نيمي از ديپلماتها نيز تهران را ترك كردهاند.(21)
گزارش - 557
رئيس حزب سبزهاي اسپانيا امروز در ديدار با آقاي كمال خرازي سرپرست ستاد تبليغات جنگ، حكومت عراق را به دليل استفاده از سلاحهاي شيميايي محكوم كرد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، آقاي خوزه لوئيس بارسلو رئيس حزب سبزهاي اسپانيا، در اين ملاقات با اشاره به كشتار جمع كثيري از اهالي شهر حلبچه با گازهاي سمي و شيميايي گفت: حزب سبزهاي اسپانيا آمادهي هر گونه همكاري براي در اختيار قرار دادن امكانات خود براي افشاي اين توطئهي قرن حاضر است. وي با بيان اين مطلب كه عراق تا كنون به دفعات از سلاحهاي شيميايي در جبههها و مناطق غير نظامي استفاده كرده است، گفت: اگر در مقابل استفادهي حكومت عراق از سلاحهاي شيميايي همان ابتدا يك حركت وسيع بازدارنده براي محكوميت عراق انجام ميشد، اكنون شاهد قتل عام مردم و فاجعهي خونين حلبچه نميبوديم. دكتر خرازي ضمن تشكر از موضع حزب سبزهاي اسپانيا گفت: حادثهي خونين حلبچه ناقوس مرگ بيصداي همهي مردم جهان خواهد بود و اگر ملتها و دولتها براي جلوگيري از كاربرد سلاحهاي شيميايي همت نكنند، خطر بسيار جدي جامعهي انساني را فراخواهد گرفت؛ خطري كه تصور آن آسان نيست. در پايان اين ملاقات، بيانيهي حزب سبزها كه در كميتهي اجرايي اين حزب به تصويب رسيده است تحويل سرپرست ستاد تبليغات جنگ شد. در اين بيانيه ضمن محكوميت عراق به دليل استفاده از سلاحهاي شيميايي، اين كشور آغازگر جنگ و متجاوز معرفي شده است.(22)
گزارش - 558
توقف جنگ شهرها بين ايران و عراق براي سومين روز متوالي، مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. خبرگزاري فرانسه دليل خودداري عراق در حمله به شهرهاي ايران را آغاز مذاكرات فرستادهي عراق با دبيركل سازمان ملل دانست. به گزارش خبرگزاري فرانسه، در آستانهي مذاكرات يك فرستادهي عراقي با خاوير پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل متحد، امروز براي سومين روز پياپي، آتشبس جنگ شهرها ميان عراق و ايران رعايت شد. ستاد مشترك عراق در اين روز از شليك موشك و حملات هوايي عليه شهرهاي ايران هيچ گونه گزارشي نداد و بدين ترتيب تعليق فعاليتهاي نظامي عراق كه از روز جمعه آغاز شده، ادامه دارد. به عقيدهي ناظران، در بغداد حفظ آتشبس ميتواند به دليل مذاكرات روز دوشنبهي وسام الزهاوي معاون وزير امور خارجهي عراق با دكوئيار باشد.(23) خبرگزاري فرانسه در خبر ديگري اعلام كرد: عراق روز جمعه به مناسبت انتخابات مجلس ايران در جنگ شهرها تصميم به توقف جنگ شهرها گرفت و هيچ گونه بمبباراني را عليه شهرهاي ايران اعلام نكرد. تهران نيز به نوبهي خود از روز شنبه هيچ حملهيي را عليه اهداف در عراق اعلام نكرده است.(24) راديو مونت كارلو، راديو امريكا، راديو بيبيسي و راديو كلن نيز اين خبر را منعكس و در عين حال تأكيد كردند كه ايران تهديد كرده است كه در صورتي كه عراق حملات به شهرهاي ايران را از سر گيرد با پاسخ شديدي مواجه خواهد شد. (25)
گزارش - 559
امروز چند گروه از پزشكان و متخصصان خارجي مصدومان شيميايي حلبچه را در تهران مورد معاينه قرار داده و از اردوگاههاي پناهندگان عراقي در ايران بازديد كردند. به گزارش جرايد، 5 تن از پزشكان ايتاليايي به همراه 3 تن از خبرنگاران راديو و تلويزيون اين كشور جهت بازديد از مصدومان و مجروحان شيميايي فاجعهي حلبچه بامداد امروز وارد تهران شدند. اين هيئت كه سرپرستي آن را پروفسور لينوبوزينكو استاد رشتهي آسيبشناسي دانشگاه رم به عهده دارد، به همراه جمعي ديگر از پزشكان و متخصصان بلژيكي عصر امروز در يك بيمارستان تهران از مجروحان جنايت حكومت بعث عراق در بمبباران شيميايي حلبچه بازديد و در مورد وضعيت آنها گزارش تهيه كردند. (26) پروفسور لينوبوزينكو دربارهي علت اينكه سازمانهاي بينالمللي و كشورهاي جهان استفادهكنندگان سلاحهاي شيميايي را بهصراحت محكوم نميكنند، گفت: دولتها به دلايل سياسي موضعگيري قاطع و صريح نميكنند، در حالي كه بهكارگيري اين سلاحها خلاف همهي قوانين بينالمللي و انساني است. در همين خصوص گروه پزشكي ايتاليا در ديدار با پزشكان و مسئولان بيمارستان، آمادگي خود را براي هرگونه كمكرساني پزشكي و دارويي جهت مداواي مصدومان شيميايي اعلام كرد.(27) همچنين عصر امروز هيئتي از كميتهي بينالمللي صليب سرخ جهاني به سرپرستي دكتر دانيل دوفور پزشك اعزامي از ژنو به اتفاق نمايندگان وزارت امور خارجه و وزارت كشور به منظور بازديد از اردوگاههاي پناهندگان كرد عراقي كه در زمان اجراي عمليات والفجر10 به جمهوري اسلامي ايران پناهنده شدهاند، وارد استان باختران شد و از اردوگاههاي پناهندگان و چگونگي اسكان آنان بازديد كرد. در اين ديدار، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل مستقر در ايران در گفت و گويي با خبرنگاران از تلاشهاي جمهوري اسلامي ايران در امر اسكان دهها هزار نفر از پناهندگان در ظرف مدت كم و فراهم آوردن تسهيلات و ارائهي خدمات رفاهي براي پناهندگان تشكر و قدرداني كرد. دكتر دانيل دوفور همچنين در جلسهي مشتركي با مسئولان امور پناهندگان استان شركت كرد و در اين جلسه با چند تن از پناهندگان كرد عراقي و شماري از مجروحان شيميايي شهر حلبچه در خصوص چگونگي بمببارانهاي شيميايي اين شهر به گفت و گو پرداخت.(28)
گزارش - 560
بازتاب فاجعهي حلبچه به عنوان مهمترين و فجيعترين رويداد قرن بيستم پس از جنگ جهاني دوم و جنگ امريكا در ويتنام، پاياني ندارد و هر روز مطلبي در خصوص اين حادثه در نشريههاي مختلف چاپ ميشود. خبرنگاران و نويسندگان اين رسانهها تنها بخشي از اين واقعهي بزرگ را براي مردم كشورهايشان ترسيم كرده، افكار عمومي جوامع خود را با ظلمي كه بر مردم كرد استان سليمانيه عراق وارد شده، آشنا ميكنند. هفتهنامهي انگليسي آبزرور در شمارهي امروز خود مطلبي به نام "طعم شيرين احتضار كودكان" چاپ كرده و روزها و ساعتهاي سخت و تلخ بمبباران شيميايي را از زبان زني جوان از اهالي حلبچه ترسيم كرده است. قسمتهايي از مطلب بدين شرح است: «براي يك دختر 14 ساله به نام "رنگين"، بويي مانند بوي گلها و ميوهها يادآور دقايقي است كه ناخنهاي او كبوده شده، چشمهايش قادر به ديدن چيزي نبوده و به سختي ميتوانسته نفس بكشد. ... او يكي از شش قرباني سلاحهاي شيميايي عراق است كه در يك بيمارستان خصوصي تحت مداوا قرار دارند و بدنهاي سوخته و تاولزدهي آنها پوزخندي است به تكذيب عراق در مورد عدم استفاده از سلاحهاي شيميايي. پزشكان معتقدند كه مجروحين در اثر گازهاي اعصاب و خردل مجروح شدهاند. ... رنگين افزود كه بويي مانند بوي تخم مرغ چيزي است كه پوست را ميكند و بويي مانند بوي سير در انسان ايجاد تشنج و استفراغ و مرگ ميكند. 6 نفر از جمله 3 زن، 2 مرد و رنگين كه هزينهي مداواي آنها توسط ايران پرداخت ميشود، بخشي از يك گروه 37 نفره هستند كه عمدتاً از غير نظاميان كرد [عراقي] ميباشند كه 11 روز قبل به علت عدم امكانات درماني در تهران، به اروپا و امريكا اعزام شدند. ... يكي از آنها كه يك زن دانشجوي 22 ساله به نام كوچار ميباشد، گفت كه چگونه بمبهاي گازي پس از سه روز آتش سنگين توپخانه و بمببارانهاي هوايي بر سر آنها ريخته شده است. وي گفت: "هنگامي كه بمببارانها تمام شد ما از پناهگاه خودمان بيرون آمده و شروع به رفتن به سوي مرز ايران كرديم، وليكن هواپيماها ما را تعقيب و همچنان ما را مورد حمله قرار دادند. ما بهناچار تا شب در زير پلي پناه گرفتيم. سپس شخصي كاميوني آورد تا ما را به مرز برساند. من به اتفاق 30 تن ديگر جزء يك گروه بوديم. همان طور كه در حركت بوديم گاهي بوي عجيبي به مشاممان ميرسد و اشخاص بسياري در جاده بودند كه زخمي شده بودند و از شدت درد فرياد ميزدند. ما ايستاديم و يك زن و يك بچه كوچك پنج ساله را كه سخت بيمار بود به داخل كاميون آورديم و من بچه را كه استفراغ ميكرد در بغل گرفتم. سپس در بازويم احساس سوزش كردم و فكر كردم پوستم دارد تاول ميزند و بعد يكباره تمام پوستم تاول زد."» در ادامهي گزارش آبزرور دربارهي توصيف وضعيت جسماني اين دختر كرد عراقي با اشاره به اينكه گوشت دستش تا استخوان از بين رفته؛ يك پايش تاول زده و پوست قسمتهايي از بدنش متورم شده، به نقل از وي آمده است: «ديگران نيز در كاميون همين احساس را داشتند و من احساس درد بسياري كردم. پس از سه ساعت ما به دهكدهيي رسيديم و بچهيي را كه من در بغل داشتم، مادرش فوت كرده بود. من مردن بچه را حس كرده بودم. ما بايد توقف ميكرديم، زيرا عراقيها در بالاي سر ما حمله ميكردند و جاده پر از اجساد مردم بود. سرانجام ما ايرانيان را ديديم و آنها ما را به ايران آوردند. پزشكي به من آمپول زد و من براي مدتي احساس آرامش كردم. من نميدانم والدين، خواهر و برادرم در كجا به سر ميبرند. من موقعي كه حلبچه را ترك كردم آنها را گم كردم و آنها فكر ميكنند كه من مردهام.» نويسنده، مطلب را با اين جمله به پايان برده است: «ماجرا از اين قرار بود، باور كنيد اين عين ماجرا بود و ما بايد جهان را از آن آگاه نماييم.»(29)
گزارش - 561
وضعيت پناهجويان كرد عراقي در اردوگاه شهرهاي هرسين و كنگاور (در استان باختران) و سنقر(در استان كردستان)، موضوع گزارش نيروي زميني سپاه پاسداران است كه تا حدي نشاندهندهي فضاي حاكم بر اين اردوگاهها و مشكلات ساكنان آن است. در قسمتي از اين گزارش دربارهي وضعيت آوارگان اين اردوگاهها آمده است: 1. اردوگاه هرسين: اين اردوگاه 8 هزار نفر جمعيت دارد كه 4 هزار نفر از آنان در چادرها و 4 هزار نفر به طور پراكنده در آموزشگاهها و مدارس شهر مستقر ميباشند كه اكثراً از شهر حلبچه و تعدادي از شهرهاي خرمال و دوجيله ميباشند. 2. اردوگاه سُنقر: اين اردوگاه داراي 15 هزار نفر جمعيت است كه همهي آنان به طور پراكنده در 36 مكان از اماكن دولتي مانند مدارس مستقر ميباشند. 3. اردوگاه كنگاور: در اين اردوگاه 5 هزار نفر اسكان داده شدهاند كه 4 هزار نفر در چادر و بقيه در شهر مستقرند. حفاظت اردوگاهها بر عهدهي سپاههاي ميزبان و ژاندارمري و سپاه چهارم بعثت است و تأمين تداركات و كمكهاي رفاهي آنان به وسيلهي استانداري، فرمانداري، بخشداري و هلال احمر منطقه انجام ميشود. مشكلاتي كه در اردوگاه به چشم ميخورد و انتظاراتي كه مردم مهاجر از انقلاب دارند و لازم است سريعتر پيگيري و برطرف گردند عبارتاند از: 1. متفرق شدن و جدا بودن خانوادههاي مهاجران از همديگر و پراكنده بودن آنان در اردوگاهها طوري كه بيشتر افراد خانوادهها از هم جدا شده و در اردوگاههاي متفاوت به سر ميبرند. تقاضاي آنان اين است كه خانوادهها به همديگر ملحق شوند. 2. هنگام مهاجرت به ايران مردم اكثر وسايل و لوازم زندگي خود از قبيل ماشين و لوازم خانگي را رها كرده و به ايران آمدهاند. خواستهي مهاجران اين است كه وسايل آنان آورده شود يا به آنان براي رفتن به حلبچه جهت آوردن وسايل خود اجازه داده شود. 3. به دليل محصور بودن در يك مكان ثابت و عادت نداشتن به اين وضعيت، بيشتر افراد اجازه ميخواهند كه به خارج از اردوگاه تردد كنند و وضع محصور كنوني را مطلوب ندانسته، آن را شبيه وضعيت اسرا ميدانند. 4. نبود پزشك و امكانات دارويي و بهداشتي. مردم به دليل مسموميت و سختي راه و وجود سالخوردگان و افراد مريض احتياج به پزشك و دارو دارند. 5. كمبود ارزاق و مواد خوراكي در بعضي از موارد به چشم ميخورد. 6. نبود حمام. 7. بيشتر افراد وسايل و حتي پول، لباس و پوشاك خود را نياوردهاند و تقاضا دارند كه در زمينهي مالي، لباس، كفش و ديگر لوازم مورد نياز شخصي به آنان كمك شود. 8. با توجه به سرد بودن منطقه، كمبود مواد سوختي وجود دارد. 9. انتقال بعضي از مهاجران به كرمان با اعتراض مواجه شد و آنان حاضر نبودند به مكان ديگري منتقل شوند. 10. فراهم نبودن زمينه براي انجام دادن فعاليتهاي فرهنگي و تبليغي.(30) همچنين ستاد امور مهاجران و پناهندگان عراقي در نامهيي به آقايان امير عابديني، طاهري، نجفي علمي، مرعشي و حاجي، استانداران استانهاي خراسان، تهران، فارس، كرمان و مازندران از آنان خواست هر استان 50 دستگاه كمپرسي براي انتقال اموال و وسايل زندگي مردم حلبچه به شهرستان پاوه در استان باختران اعزام كنند.(31)
گزارش - 562
شهر كرمان در جريان جنگ شهرها به دليل دور بودن از تيررس هواپيماها و موشكهاي عراقي و امن بودن، پذيراي مردم ساير نقاط كشور بوده و همچنين بيش از 6 هزار پناهجوي كرد حلبچه را در خود جاي داده است. خبرگزاري جمهوري اسلامي وضعيت يك ماههي گذشتهي استان كرمان را اين گونه تشريح كرده است: «در اثر شدت يافتن حملات موشكي رژيم بعثي عراق به شهرهاي كشورمان، شهر كرمان در يك ماههي گذشته ميزبان جمعي از هموطنان مهاجر بود. در اين مدت، ستاد تسهيلات نوروزي كرمان خدمات لازم را به مهاجران ارائه داد و 10 مدرسه در ايام تعطيلات نوروزي در اختيار مسافران قرار گرفت و بيش از 300 خانوار در اين مدارس اسكان يافتند. همچنين به 1100 خانوار نيز مواد غذايي و مواد سوختني داده شد. با باز شدن مدارس نيز تعدادي از هموطنان تهراني در كرمان مقيم شدند و نسبت به ثبتنام يك هزار نفر از فرزندان آنان در مدارس كرمان اقدام شد، به طوري كه جهت تحصيل اين گونه دانشآموزان ادارهي آموزش و پرورش كرمان اقدام به دو وقته نمودن بعضي از مدارس ابتدايي نمود كه در ساعات صبح دانشآموزان مهاجر و بعد از ظهر دانشآموزان كرماني تحصيل ميكنند. همچنين معلمان مهاجر در مدارس كرمان مشغول تدريس شدند. در خصوص تأمين مسكن مهاجراني كه توانايي مالي ندارند و جذب خانوادههاي كرماني نشدهاند، در حال حاضر مقدمات اسكان چند خانوار از آنان در يكي از مدارس شهر كرمان فراهم شده است. پس از عمليات والفجر10 و آزادسازي شهرهاي شمالي عراق از جمله حلبچه، بيش از 6 هزار مهاجر كرد عراقي به كرمان انتقال يافتهاند و در اردوگاه بردسير واقع در 50 كيلومتري كرمان كه قبلاً محل اسكان 10 هزار مهاجر افغاني بود، اسكان داده شدند. در اين رابطه از سوي استانداري، فرمانداري، هلالاحمر، سازمان بهزيستي و ساير سازمانها اقدامات لازم در جهت رفاه حال آنان فراهم شده است. مهاجران افغاني نيز بر اساس برنامههاي تنظيمي به اردوگاه "آب حيات كهنوج" انتقال يافتهاند.»(32)
گزارش - 563
وزارت امور خارجهي تركيه به ايران و عراق هشدار داد به هواپيماهايي كه به حريم هوايي اين كشور تجاوز كنند، حمله خواهد كرد. روزنامهي حريت چاپ تركيه با اعلام اين خبر نوشت كه آنكارا حريم هوايي جنوب شرقي تركيه را خطرناك خوانده و هشدار داده است هواپيماهايي كه به آن تجاوز كنند، هدف حملهي نيروي هوايي تركيه قرار خواهند گرفت.(33) خبرگزاري رويتر نيز در اين خصوص از آمادگي نيروي هوايي ارتش تركيه خبر داد و گفت: منابع هوانوردي تركيه امروز اعلام كردند كه تركيه در پي هشدار خود مبني بر تيراندازي به سوي هر هواپيماي متجاوز در حريم هوايي اين كشور گشتهاي هوايي خود را در نزديكي مرز مشترك با ايران و عراق تشديد كرده است. يك مقام وزارت خارجهي تركيه گفت: تركيه روز جمعه با انتشار يك اطلاعيهي رسمي براي خلبانان، يك نوار مرزي مثلثيشكل در امتداد مرز مشترك تركيه با ايران و عراق در جنوب شرقي كشور را منطقهي خطرناك پرواز خواند. منابع مزبور افزودند: عمليات گشتزني تركيه بر فراز منطقهي مرزي با جنگندههاي اف4 فانتوم و اف14 ـ كه عمدتاً در پايگاه هوايي دياربكر در جنوب شرقي تركيه مستقر هستند ـ انجام ميشود و اين پايگاه رادارهاي دوربرد دارد.* (34)
گزارش - 564
ماجراي ربودن يك هواپيماي كويتي و بردن آن به فرودگاه مشهد و سپس قبرس امروز با كشته شدن يك افسر نظامي كويت توسط ربايندگان وارد مرحلهي تازهيي شد. هرچند اين حادثه در فرودگاه لارناكا در قبرس اتفاق افتاده است، لكن بخشي از اخبار و تحليلهاي منتشرشده در رسانهها معطوف به القاي وجود رابطه بين جمهوري اسلامي ايران با هواپيماربايان است. اغلب روزنامههاي امروز كويت در واكنش شديد و با لحن تند مدعي شدهاند كه ايران با ربايندگان هواپيما همكاري گستردهيي داشته و حتي روزنامهي القبس بدون هيچ گونه استنادي نوشته است: سه تن از مجموع ربايندگان هواپيماي كويتي در فرودگاه مشهد به آنان ملحق شدند. اين روزنامهها در سرمقالههاي خود ايران را مسئول عواقب و پيامدهاي هواپيماربايي دانسته و نوشتهاند: اگر هواپيما هنوز در فرودگاه مشهد بود هواپيماربايان جرئت نميكردند اقدام به كشتن مسافران كنند.(35) برخي مطبوعات انگليس نيز موضعگيري مشابهيي داشتهاند. هفتهنامهي آبزرور نوشته است: اگرچه هواپيما ديگر در حيطهي مسئوليت ايران نيست اين سوءظن همچنان وجود دارد كه ممكن است هواپيماربايان كويتي در تباني با ايران يا حداقل تباني با برخي جناحهاي تندرو ايران، اين هواپيما را ربوده باشند.(36) در اين ميان به گزارش راديو بيبيسي، آنتي پارسونز سفير سابق انگليس در ايران، با بيان تحليلي متفاوت ميگويد: براي ايران بسيار ناراحتكننده بود كه درست در اوج انتخابات پارلماني و در زماني كه توانسته بود با موفقيت عراق را متهم به استفاده از سلاحهاي شيميايي كند، اين هواپيماي ربودهشده در خاك آن كشور فرود آيد.(37) اين موضعگيريها در حالي انجام شد كه رئيس مجلس شوراي اسلامي در مصاحبهي اختصاصي با روزنامهي آبزرور كه در شمارهي امروز اين نشريه منتشر شد، اين اقدام را محكوم كرد. به گزارش خبرگزاري رويتر، روزنامهي انگليسي آبزرور اعلام كرد: هاشمي رفسنجاني در مصاحبهيي اختصاصي با اين روزنامه موضع درست تهران را در بارهي اين هواپيماربايي مشخص كرده و گفته است: اين مردان هواپيماربا چون افراد بيگناه را در بدترين شرايط قرار دادهاند، مرتكب اقدام ناپسندي شدهاند. اين روزنامه از رفسنجاني نقل كرده كه ايران خواستار طولاني شدن مذاكرات با هواپيماربايان در مشهد بوده است و از قول وي نوشته است: ما به كويتيها گفته بوديم اگر آنها به هواپيماربايان قول دهند كه در آينده ممكن است كاري براي دوستان هواپيماربايان انجام دهند، احتمالاً اميدي براي پيشرفت وجود خواهد داشت. ما پيشنهاد خاصي براي مطرح نكردن نداشتيم. گفت و گوهاي ما فقط تاكتيكي براي جريان داشتن مذاكرات و قطع نشدن آن بود.(38) موضوع هواپيماي كويتي در اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي در كويت نيز بازتاب يافت. ضياءالحق رئيسجمهور پاكستان در سخنان خود با محكوم كردن كشته شدن يك مسافر كويتي كه يك نظامي است، گفت: من به نيابت از كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي همبستگي خود را با مقامات كويت اعلام ميكنم.(39) وليعهد و نخستوزير كويت هم در اين كنفرانس بر تغييرناپذيري موضع كويت در اين باره تأكيد كرد.(40)
گزارش - 565
در اوج حملات موشكي و بمبباران شهرها توسط عراق و همزمان با فشارهاي جهاني به جمهوري اسلامي براي پذيرش بدون قيد و شرط قطعنامهي598 شوراي امنيت سازمان ملل متحد، جمعيت دفاع از آزادي و حاكميت ملت ايران با انتشار نامهيي سرگشاده از امام خميني خواست آتشبس در جنگ را بپذيرد. جمعيت در اين نامه كه شمارهي امروز نشريهي وزارت اطلاعات آن را درج كرده است، بدون هيچ اشارهيي به تجاوزگري حكومت عراق و توجه نكردن مجامع بينالمللي و كانونهاي قدرت جهاني به مطالبات جمهوري اسلامي، درخواست خود را از امام در پايان دادن به جنگ اين گونه مطرح ميكند: «از آنجا كه همهي مسئولان خود را مجري منويات و در مواردي مقلد و فرمانبردار و حتي متعبد به آن مقام(!) ميدانند بر آن شديم تا در اين موقعيت خطير از عمر كشور و موشكپراني بيوقفه بر سر مردم بيگناه به آن مقام رجوع كرده جداً و مصراً درخواست نماييم در سياست تداوم جنگ تجديد نظر شود. آيا تجربهي اين هشت سال جنگ يا انتظار روزي كه صدام از بين برود و ميبينيم كه چنين نشده و مرتباً گستاختر و جريتر ميگردد، ما را به فكر نمياندازد كه تجديد نظري در سياست جنگي كنيم؟ به نظر ميرسد كه تصور تحليل قواي نظامي و اقتصادي صدام و انتحار وي، سرابي است كه جز تشنگي براي ما ثمر ندارد.» در قسمت ديگري از اين نامه، ادامهي جنگ به سود دلالان اسلحه و اسرائيل عنوان شده و آمده است: «آيا باز هم بايد غافل بود و همچنان به تداوم جنگ پرداخت. جان مردم به لب رسيده؛ خاندانها متلاشي گرديده؛ نيروي جوان و فعال كشور تحليل رفته و بنيهي مالي و اقتصادي ملت در چند قدمي استيصال قرار گرفته است. تداوم جنگ شهرها بيش از اين جايز نيست. مقتضي است هر چه زودتر اعلام آمادگي براي پذيرش آتشبس بيقيد و شرط گرديده به عمليات مقابله به مثل و اين مسابقهي كشتار خاتمه داده شود.» در قسمتي از تحليل خبرنامهي وزارت اطلاعات دربارهي اين موضع جمعيت آمده است: «جمعيت كه در نتيجهي تحركات و تلاش نهضت آزادي در به ميدان مبارزه كشاندن ديگر مخالفان خاموش از اتحاد و تلفيق سران و اعضاي اصلي جبههي ملي تشكيل شده است، در حال حاضر بر اين باورند كه در نتيجهي فعاليتهاي سياسي گذشته، زمينه براي مبارزهي تنگاتنگ و پنجه در پنجه با نظام فراهم گرديده است و به همين دليل، ديگر در اعلاميهها هيچ گونه ملاحظات و محدوديتي براي خود قائل نيستند. در پايان اعلاميههاي جمعيت رهنمود زير را مشاهده ميكنيم: هموطن، اگر به آزادي عشق ميورزي، اگر به امنيت اجتماع پايبند و از هرج و مرج گريزان و اگر از راديوهاي بيگانه خسته شده و به اين نتيجه رسيدهاي كه مشكلاتمان در ايران است و حل آن نيز در اينجاست، مهر سكوت را بشكن و به تلاش در راهي كه هموار شده است، همت گمار.»(41)
گزارش - 566
در پي اعلام انشعاب در كادر رهبري حزب دمكرات كردستان ايران و پيوستن بسياري از افراد و عناصر سازماني حزب به انشعابيون، آثار و پيامدهاي اين رخداد مورد توجه محافل سياسي و امنيتي كشور و بعضاً رسانههاي بينالمللي قرار گرفته است. استانداري كردستان امروز در دو نامه به فرمانده كل سپاه پاسداران آخرين وضعيت انشعابكنندگان و بازتاب اين اقدام در بين ساير گروههاي مسلح مخالف جمهوري اسلامي و همچنين واكنش حزب در مقابل شكاف ايجادشده را تحليل كرده است. در قسمتي از نامهي اول استانداري كردستان آمده است: انشعاب 15 تن از اعضاي كميتهي مركزي حزب دمكرات كردستان در اول فروردين ماه سال 1367 ـ كه خود را "حزب دمكرات كردستان ـ رهبري انقلاب" ميخوانند ـ از اين تشكيلات بازتاب نسبتاً وسيعي به دنبال داشته است. تقريباً نيروهاي هيز پيشوا به طور كامل به آنان پيوستهاند، بيش از نيمي از نيروهاي هيز آربابا همراه با تجهيزات و امكاناتي كه در اختيار دارند، حمايت خود را از آنان اعلام كرده و از نيروهاي قنديل نيز 105 نفر حمايت خود را از منشعبين اعلام كرده و به آنان پيوستهاند. از كميتهي شهرستان سردشت نيز 16 نفر از كادرها و مسئولان منطقه پس از محكوم كردن قاسملو و همفكرانش به گروه منشعب پيوسته و از ديگر همفكران خود نيز درخواست كردهاند تا صف خود را از قاسملو و شرفكندي جدا سازند. در حال حاضر نيز سير پيوستن به منشعبين همچنان ادامه دارد. به دنبال انشعاب اين گروه از حزب دمكرات و اختلافات وسيعي كه دامنگير حزب شده است، دفتر سياسي حزب دمكرات، دكتر سعيد شرفكندي را مأمور مذاكره و تبادل نظر با همهي مسئولان نيروها و كميتههاي شهرستانها ميكند كه شرفكندي با همهي نيروهاي حزب جلسهيي تشكيل داده و رسماً به مخالفين اخطار ميكند كه اسلحههاي خود را زمين گذاشته و صفوف حزب را ترك كنند. در حال حاضر، مخالفان حزب دو پايگاه اصلي در شهرهاي رانيه و سنگر عراق در استان سليمانيه دارند و بيش از 300 الي 350 نفر پيشمرگ در اختيار آنان است. و روز به روز بر تعداد آنها افزوده ميشود. تعدادي از مسئولان و افراد جبههي متحد دمكرات كردستان ايران ـ كه در سال گذشته توسط مخالفان قاسملو در اروپا ايجاد شده بود ـ با منشعبين از حزب ائتلاف كرده و پيرو اين موضوع، سران اين گروه با آن دسته از پيروان كنگرهي چهارم كه هنوز به طور جداگانه به فعاليت ادامه ميدهند، تماس گرفتهاند. در ضمن، در دو هفتهي گذشته، سران اين گروه پلنومي* در شهر رانيهي عراق برگزار و يك كميتهي موقت رهبري متشكل از 25 نفر انتخاب كردند.** از نظر ارتباطات، اين گروه علاوه بر منافقين و كومهله با اتحاديهي ميهني كردستان و حزب دمكرات كردستان عراق نيز رابطه دارد و گويا تا به حال در چند مورد با سران حزب دمكرات كردستان عراق رابطه برقرار كرده و همچنين از طريق حزب كمونيست عراق نيز با ارسال نامهيي از حزب توده درخواست كردهاند كه به طور مشترك جبههي متحدي عليه جمهوري اسلامي تشكيل دهند، هرچند در حال حاضر حزب دمكرات جناح قاسملو، سران اين گروه را متهم به وابستگي و همكاري نزديك به منافقين ميكند و حتي آنان را جاش مجاهد مينامد. هدف اصلي اين گروه از ايجاد ارتباط با حزب توده و درخواست جبههي متحد، عمدتاً براي اين منظور است كه در صحنهي سياسي كردستان، حزب دمكرات جناح قاسملو را منزوي كند. در مورد ارتباط منشعبين با حكومت بعثي عراق، گفته ميشود استخبارات عراق همانند ساير گروهكها به اين گروه نيز توجه كرده و امكانات مالي و تبليغاتي نسبتاً زيادي در اختيار آن قرار داده است. در برنامه، عمل و فعاليتهاي سياسي اين گروه، مبارزهي مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي يكي از تاكتيكهاي اصلي دانسته شده است.(42) در دومين نامهي استانداري كردستان، بحران فزاينده در رهبري و تشكيلات حزب دمكرات بر اساس اخبار يك ماههي گذشته تحليل و در آن به عواملي كه در اين موضوع نقش دارند اشاره شده است؛ از جمله "بحران تشكيلاتي ـ ايدئولوژيك"؛ "اعلام مواضع انشعابيون"؛ "علل و عوامل انشعاب" و "تأثير عمليات والفجر10 بر روند بحرانهاي موجود در حزب". در پايان نيز برخي پيشبينيها دربارهي اقدامات حزب دمكرات در سال 1367 بررسي شده است. بخشهايي از مضامين نامهي دوم در ضميمه آمده است.(43) (ضميمه دارد)
گزارش - 567
امروز نيروهاي ادارهي اطلاعات استان كردستان با همكاري سپاه پاسداران، 27 نفر از عناصر گروه كومهله را در شهرهاي گوناگون استان شناسايي و دستگير كردند.(44) همچنين 6 نفر ديگر از افراد اين گروه در سنندج و يك نفر از حزب دمكرات در بانه خود را تسليم كردند.(45) امروز يك انبار مهمات حزب دمكرات شامل حدود 8 هزار گلولهي اسلحههاي مختلف و چند گلولهي آر.پي.جي. در روستاي حسينآباد از توابع بوكان كشف و ضبط شد. تردد عوامل كومهله و دمكرات نيز در روستاهاي مريوان، ديواندره، سنندج و سقز گزارش شده است.(46)
ضميمهي گزارش566: متن نامهي استانداري كردستان به فرمانده كل سپاه دربارهي حزب دمكرات در نامهي استانداري كردستان به فرمانده كل سپاه پاسداران، انشعاب در كادر رهبري حزب و پيامدهاي آن در بدنهي تشكيلات و ساير گروههاي مخالف بررسي شده كه بخشهايي از اين نامه و پيوست آن به اين شرح است: «در آستانهي سال 1367 حزب دمكرات كردستان ايران با يكي از شديدترين بحرانهاي سياسي ـ ايدئولوژيكي و تشكيلاتي خود مواجه گرديد كه در اثر اين بحران كه ريشه در گذشتههاي بعد از انقلاب حزب داشت، حزب منشعب گرديده و 15 نفر از سران حزب ضمن نوشتن نظريات خود و اعلام آن رسماً جدايي خود را از باند قاسملو اعلام داشتند. اين عده كه خود را حزب دمكرات كردستان (رهبري انقلابي) ناميدهاند، قاسملو را عامل اصلي تمامي انحرافات در حزب معرفي كرده و او را متهم كردهاند كه در راه تشكيل جبههي متحد با ديگر گروههاي مخالف ايران كارشكني كرده؛ مانع برقراري رابطهي دوستان حزب با كشورهاي سوسياليستي گرديده؛ حزب را در ميان اپوزيسيون انقلابي ايران منزوي كرده؛ به زد و بند جهت سازش با جمهوري اسلامي پرداخته؛ اموال حزب را حيف و ميل كرده؛ در كنفرانسهاي منطقهيي جهت انتخابات نمايندگان كنگرهي هشتم دست به زد و بند و تعيين عوامل خود زده؛ شبكههاي جاسوسي در حزب به وجود آورده و بالاخره كيش شخصيت در حزب مانع شكوفايي استعداد ديگران شده است. … اين انشعاب عمدهترين انشعاب در تاريخ حزب بعد از انقلاب ميباشد. در اين انشعاب علاوه بر اينكه اكثريت رهبران منتخب كنگرهي هفتم شركت دارند و بسياري از مخالفين سابق قاسملو نيز به منشعبين پيوستهاند، چند هيز و بخشهايي از چندين ارگان حزبي نيز از منشعبين حمايت به عمل آوردند. همچنين سازمان منافقين و كومهله نيز علناً در تبليغاتهاي راديويي خود از منشعبين حمايت كرده و امكانات فراواني در اختيار آنان قرار دادهاند. هرچند منشعبين از حزب در جزوهي حاوي اعلام نظريات خود به علل و عوامل بحران در حزب اشاره كردهاند، اما آنچه ميتواند حقيقت داشته باشد، اين است كه تنگناهايي كه از نظر سياسي و نظامي در كردستان عراق براي حزب به وجود آمده از يك سو ناشي از اين است كه نيروهاي جمهوري اسلامي در كردستان عراق و در نواحي تحت امر ضد انقلابيون دست به پيشرويهايي زدهاند و از سوي ديگر با ادامهي همكاري با گروههاي كرد عراقي هر چه بيشتر زمينهي نفوذ خود را در كردستان عراق فراهم آوردهاند. ... اكنون با اينكه انشعاب مخالفان قاسملو ـ شرفكندي، در مجموع ضربهيي بر پيكر حزب بوده و بخشي از نيروهاي آن را از حزب گرفته و عرصهي عمل آن را محدود كرده است ... از سوي ديگر حزب دمكرات براي اينكه در ضمن افشاگري عليه منشعبين، منافقين را به اتهام اينكه در توطئهي انشعاب در حزب محكوم و منفور نمايد، منشعبين را "جاش مجاهد" خطاب ميكند ... در هر حال، سال 1367، براي حزب دمكرات يك سال كاملاً بحرانزا بوده و حزب دمكرات از هر نظر تحت فشار قرار دارد. با توجه به همين فشارها است كه رهبري قاسملو در حزب دمكرات كردستان ايران ناچار است در عرصههاي مختلفي دست به فعاليت بزند. از يك سو، براي حفظ موقعيت خود در كردستان عراق و ادامهي بقاي نظامي خويش در نواحي كردنشين تلاش خواهد كرد با همهي گروههاي كرد عراقي بهويژه با اتحاديهي ميهني كردستان همچنان مناسبات خود را گرم نگه دارد و از طرف ديگر بكوشد تا در ميان مخالفان خود در كردستان ايران، متحدين جديدي به دست آورد و از نظر سياسي هر چه بيشتر مواضع خود را به گروههاي چپ در ايران مانند حزب توده، فدائيان اكثريت، راه كارگر و... نزديك نمايد. به هر حال، آنچه كه در ارتباط با اقدامات حزب در سال 1367 در كردستان ايران قابل پيشبيني است، اين است كه حزب دمكرات همچنان به فعاليتهاي نظامي خود ادامه خواهد داد، زيرا امروزه فعاليت نظامي براي تمامي گروههاي كرد به علتالعلل موجوديت سياسي آنان بدل شده است.» در پيوست نامه نيز عواملي تحليل شده كه خلاصهي آن بدين شرح است: الف) بحران تشكيلاتي ـ ايدئولوژيك: در اين بخش اشاره شده كه رهبران حزب پس از انقلاب و از سال 1358 با زد و بند با رژيم عراق خود را براي يك مبارزهي همهجانبه عليه جمهوري آماده كرد و اين خود باعث بروز شكاف و انشعاباتي در درون حزب تا سال 1362 گرديد. از آن زمان تا كنون جريان غالب هيچ گاه نتوانست يك ايدئولوژي واحدي را در حزب حاكم كند. همپيماني با عراق؛ انتقاد از شوروي و متمايل شدن به كشورهاي غربي باعث اخراج بعضي از كاردهاي اصلي حزب و انشعاب در درون تشكيلات طي چند دوره شد و به بحرانهاي درون حزب دامن زد. ب) اعلام مواضع انشعابيون (مخالفان عبدالرحمن قاسملو): در نخستين روز از سال 1367 جزوهيي از سوي 15 نفر از اعضاي كميتهي مركزي منتخب كنگرهي هفتم منتشر شد كه در اين جزوه ضمن برشمردن خيانتهاي قاسملو در خلال 9 سال گذشته، وي را عامل تمامي انحرافات در حزب ذكر كرده بودند ... در جزوهي حاوي اعلام مواضع اين افراد، از حزب دمكرات جناح قاسملو به عنوان فراكسيون قاسملو ياد شده و قاسملو متهم گرديده كه با محافل امپرياليستي زد و بند داشته؛ در راه برقراري مناسبات حزب با كشورهاي سوسياليستي كارشكني كرده؛ حزب را در بين نيروهاي اپوزيسيون انقلابي به انزوا كشانده؛ تلاش كرده با جمهوري اسلامي مذاكره كند ... همچنين منافقين به خاطر تضادشان با قاسملو سخت از اين دسته حمايت به عمل ميآورند ... كومهله نيز از اين مخالفان حزب حمايت ميكند. اين مسئله بدون شك در تشديد روابط خصمانه بين دمكرات و كومهله تأثير بيشتري خواهد گذاشت. ج) تأثير عمليات والفجر10 بر روند بحرانهاي موجود در حزب دمكرات: كردستان عراق به عنوان پايگاهي مطمئن يكي از نقطه اميدهاي ضد انقلاب در مبارزه عليه جمهوري اسلامي بود و حزب دمكرات از اين بخش از كردستان به عنوان پشت جبهه و قرارگاه اصلي خود استفاده ميكرد، اما عمليات پيروزمند والفجر10 و پيشروي نيروهاي اسلام در نواحي شرق استان سليمانيه، پايگاه مطمئن ضد انقلاب را ناامن و پرمخاطره كرد ... تا پيش از شروع عمليات والفجر10، بيشتر استحكامات تبليغاتي ـ نظامي و سياسي حزب دمكرات در استان سليمانيه قرار داشت، اما بعد از اجراي موفقيتآميز اين عمليات، حزب دمكرات ناچار گشت همهي قرارگاهها و نيروهاي خود را از استان سليمانيه به محور قلعهديزه ـ رواندوز منتقل نموده و دفتر سياسي خود را در محلي به نام (دولي باليان) مستقر نمايد. [با وجود] تنگناهايي كه به دنبال اين عمليات براي حزب به وجود آمدند، با توجه به استقرار منظم نيروهاي اسلام در مرزهاي كردنشين ايران ـ عراق و مسدود كردن بيشتر راههايي كه نواحي دو كشور را به هم وصل ميكنند، پيشمرگان حزب ديگر فرصت نخواهند داشت بعد از اينكه در داخل خاك كردستان ايران دست به يك عمليات نظامي بزنند بهآساني به خاك كردستان عراق عقبنشيني نمايند. به علاوه، نفوذ نيروهاي نامنظم قرارگاه رمضان در كردستان عراق، آنان را در يك حالت كاملاً نگرانكننده قرار خواهد داد و حزب را ناچار خواهد كرد به جاي توجه بيشتر به مبارزه در داخل ايران در كردستان عراق از خود حراست نمايد ... به طور كلي، عمليات والفجر10 در كردستان عراق و ساير عملياتهاي منظم و نامنظم نيروهاي جمهوري اسلامي در اين منطقه بر روند فعاليتهاي ضد انقلاب بهويژه از نظر نظامي تأثير بسزايي داشته و بحرانهاي موجود در داخل تشكيلاتها و سازمانهاي آن را نيز شدت خواهد بخشيد.» در پايان اين تحليل، "احتمال تصفيههاي گستردهي جديد"؛ "ادامهي مبارزهي مسلحانه و اقدامات نظامي براي حفظ حيات سياسي و بقاي حزب و مقابله با توسعهي رقباي حزب در كردستان"؛ "بازسازي و تجديد نظر در تشكيلات حزب"؛ "تلاش براي جذب مجدد افرادي كه در گذشته از حزب جدا شده و بعضاً به جمهوري اسلامي پيوستهاند"؛ "تلاش براي تقويت رابطهي دوستانه با گروههاي كرد عراقي و همچنين كاستن از شدت ضربات وارده از ناحيهي نيروهاي ايراني" و "افزايش فعاليتهاي سياسي براي نزديك شدن به ساير گروههاي چپ مانند توده و چريكهاي فدايي خلق" از اهم اقدامات حزب در سال 1367 پيشبيني شده است.(47)
منابع و مآخذ روزشمار 1367/01/21