1361.10.22
روزشمار جنگ سال 1361 1361.10.22 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و دو دی |
تاریخ شمسی | 1361.10.22 |
تاریخ میلادی | 12 ژانویه 1983 |
تاریخ قمری | 27 ربیع الاول 1403 |
گزارش - 219
ساعت 9:30 صبح امروز جلسهيي با حضور فرماندهان سپاه و ارتش از جمله علي شمخاني، رحيم صفوي، غلامعلي رشيد، حسن باقري، مجيد بقايي، احمد غلامپور، حسين خرازي، احمد كاظمي، عزيز جعفري، محمدابراهيم همت، بزرگزاده، بشردوست، جوادي (مهندسي قرارگاه كربلا) و عليآبادي (مهندسي قرارگاه نجف) از سپاه و سرهنگ علي صياد شيرازي، سرهنگ قويدل، سرهنگ شاهان، سرهنگ دژكام، سرهنگ محمدي، سرهنگ حسني سعدي، سرهنگ ذاكري و سرگرد جانگداز از ارتش تشكيل شد. در اين جلسه پس از بيان مشكلات مانور و كمبود امكانات در محدودهي عملياتي قرارگاههاي نجف و كربلا،* سرهنگ صياد شيرازي نظر فرماندهان ارتش را كه پيش از اين بر اجراي عمليات روي ارتفاعات فوقي بود بدين ترتيب اصلاح كرد: «براي اينكه عمليات زودتر آغاز شود ما در بررسي به اين (نتيجه) رسيديم كه حتماً از فكه تا چزابه (به العماره) تك كنيم.» بر اساس اين سخنان، در واقع فرماندهان ارتش پس از يك دورهي نسبتاً طولاني بحث و گفت و گو و اصرار بر اجراي عمليات در فوقي، نظر فرماندهان سپاه پاسداران را كه اجراي عمليات در حد فاصل فكه ـ چزابه (با هدف تصرف العماره) بود، پذيرفتند. در پي اعلام نظر فرماندهان ارتش، چند تن از فرماندهان سپاه از جمله عزيز جعفري نيز تأكيد كردند كه در صورت داشتن نيروي بيشتر ترجيح ميدادند در بخشي از ارتفاعات فوقي كه مورد نظر ارتش بود عمل كنند. پس از اين كه غلامعلي رشيد به برخي مشكلات قرارگاه نجف* اشاره كرد، جلسه با شركت فرماندهان عالي ارتش و سپاه (در حد قرارگاه) ادامه يافت.** سرهنگ صياد شيرازي در توضيح بيشتر نظر فرماندهان ارتش گفت: «مانوري كه تا به حال طراحي شده تا اينجا قطعي شود و بر اين اساس بايد: • عكس هوايي را پيگيري كنيم. • عمليات در محور جبل فوقي به دليل مشكلات زياد آن حذف شود. • عمليات فريب در چيلات 48 ساعت زودتر از عمليات اصلي انجام شود.*** • آن دسته از يگانهاي درگير از ارتش كه مكانيزهي خود را در اختيار قرارگاه مركزي قرار ميدهند بايد خودشان در عمليات شركت داشته باشند. • يگانهايي ( از ارتش) كه خارج از منطقهي عمليات هستند، 50 درصد امكانات (نفربر و مهماتبر) خود را براي عمليات در نظر بگيرند و يگانهاي غير درگير، 70 تا 80 درصد امكانات خود را به يگانهاي عملياتي مأمور كنند. • بايد حداقل 130 دستگاه نفربر به قرارگاه نجف واگذار شود. البته، از كمپرسي هم ميتوان استفاده كرد. • ارتش 17 دستگاه مهندسي به صورت مركزي در اختيار قرارگاه نجف قرار دهد. • از واحدهاي ديگر غير فعال ارتش، 20 دستگاه مهندسي براي عمليات اختصاص يابد. • ارتش مهمات مورد نياز سپاه را امروز تحويل دهد. • ارتش در حد مقدورات، پلاك، يخچال حمل شهدا و بيسيم تحويل تداركات سپاه بدهد. • هماهنگي در مورد تقسيم توپخانه و طرح آتش انجام شود. در پايان جلسه، مقرر گرديد تاريخ اعلام آمادگي سپاه و ارتش روز 26 دي 1361 باشد و در اين تاريخ جلسهيي براي آخرين هماهنگيها در قرارگاه نجف برگزار شود.[۱]
گزارش - 220
امروز نيز شهر آبادان زير آتش متناوب سلاحهاي دوربرد عراقي قرار گرفت و 2 منزل مسكوني تخريب و به 2 منزل نيز خسارتهايي وارد شد.[۲]
گزارش - 221
در اقدامات امروز گروههاي مخالف در غرب و شمال غرب كشور، 2 نفر به شهادت رسيدند؛ چند تن مجروح شدند و يك تانكر سوخت به سرقت برده شد. همچنين، افراد حزب دمكرات در اروميه و سنندج و مشمولان خدمت سربازي اعلام كردند بايد دورهي خدمتشان را در پايگاههاي حزب بگذرانند. 1. گروه كومهله 2 نفر از اهالي منطقهي سرشيو مريوان به نامهاي فتحالله كريمي و محمد پروين را كه 6 ماه پيش به جرم همكاري با نيروهاي جمهوري اسلامي دستگير كرده بود، امروز تيرباران كرد. افراد كومهله پيكر اين 2 تن را پس از تيرباران در جادهي چناره رها كرده كردند.[۳] 2. در نزديكي شهرستان نقده، افراد مسلح غير قانوني به سمت يك خودرو جيپ تيراندازي كردند كه به زخمي شدن يكي از سرنشينان خودرو انجاميد. مهاجمان پس از اين اقدام گريختند.[۴] 3. در حوالي اروميه يك سرباز از گروه تأمين پايگاه خوشالان با مين برخورد كرد و مجروح شد.[۵] 4. در حومهي بوكان، نيروهاي حزب دمكرات كه 2 تانكر سوخت را به سرقت برده بودند، خواستار 500 هزار تومان در ازاي برگرداندن تانكرها شدند.[۶] 5. حزب دمكرات با پخش اطلاعيهيي در برخي آباديهاي اروميه و سنندج اعلام كردند كه هر كس به سربازي نرفته است بايد براي گذراندن دورهي خدمت، خود را به پايگاههاي حزب دمكرات معرفي كند. در اين اطلاعيه تأكيد شده است كه اگر افراد مشمول به اين دستورالعمل توجه نكنند، حزب دمكرات به زور متوسل خواهد شد.[۷]
گزارش - 222
دفتر سازمان مجاهدين خلق مستقر در پاريس اطلاعيهيي دربارهي عملياتي كه مدعي شده است نيروهاي اين سازمان در منطقهي سردشت انجام دادهاند منتشر كرد. طبق اين اطلاعيه، نيروهاي سازمان مجاهدين در حمله به يك پايگاه سپاه، 12 تن از نيروهاي سپاه را به شهادت رساندهاند. خبرگزاري يونايتدپرس، صداي امريكا و راديو سلطنتطلب صداي آزاد ايران نيز اين خبر را پخش كردند.*[۸] سه تن از افراد وابسته به گروه كومهله نيز به همراه 3 اسلحه؛ 360 فشنگ و تعدادي نارنجك خود را به پايگاه شوشيه در غرب سنندج تسليم كردند و خواهان دريافت اماننامه شدند.[۹]
گزارش - 223
قرارگاه حمزه اعلام كرد كه كاوه شيخ لطيف خفيهزاده نوهي شيخ معروف ملك كرد از سادات برزنيجهي سليمانيه، با 24 نفر از همراهانش كه قصد پناهنده شدن به ايران را داشتند چند روز قبل در گردنه خان به دليل كولاك و برف شديد از شدت سرما كشته شدند. اين قرارگاه اعلام كرد كه وي رابطهي خوبي با سازمان دمكرات كردستان عراق (بارزانيها) داشته است.**[۱۰]
گزارش - 224
سپاه پاسداران با انتشار اطلاعيهيي از نيروهاي داوطلب مردمي شهرستان كرج و حومه كه قبلاً به جبهه اعزام شدهاند درخواست كرد تا براي شركت در چهارمين گردهمايي نيروهاي بسيج و اعزام مجدد به جبهههاي نبرد، روز 23 ديماه در مسجد جامع شهرستان كرج حضور يابند.[۱۱] نيروهاي داوطلب مردمي امروز نيز از نقاط گوناگون كشور عازم جبهههاي جنگ شدند. بنا به اعلام مسئول اعزام نيروهاي پادگان شهيد بركتي رامسر، صدها تن از نيروهاي بسيجي استانهاي گيلان و مازنداران از اين پادگان عازم جبهههاي جنگ شدند. از كرمان نيز حجتالاسلام شوشتري امامجمعهي شهرستان زرند و گروهي از نيروهاي داوطلب مردمي به همراه كارواني از هداياي مردمي اين شهر در ميان بدرقهي پرشور مردم راهي جبهههاي جنگ شدند. شماري از نيروهاي داوطلب بسيجي نيز از شهرهاي كاشان، خمينيشهر، جيرفت، شهر بابك، ارسنجان، شيراز، جهرم، لارستان و دهبيد براي مقابله با نيروهاي دشمن عازم جبهههاي جنگ شدند.[۱۲]
گزارش - 225
سرهنگ خليل اكبر رئيس شهرباني استان اصفهان، با اشاره به تحولات ايجادشده در شهرباني بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، اعلام كرد: «از آغاز جنگ تحميلي تا كنون، 524 تن از نيروهاي آموزشديدهي شهرباني اصفهان به جبهههاي نبرد حق عليه باطل شتافتند كه از اين تعداد 13 تن شهيد و 19 تن ديگر در راه دفاع از ميهن اسلامي مجروح و معلول شدهاند.»[۱۳]
گزارش - 226
مديركل ادارهي كشاورزي عمران روستايي استان ايلام در گفت و گو با خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران دربارهي بازسازي زمينهاي كشاورزي مناطق آزادشده؛ تسهيلات اختصاص يافته به كشاورزان و... گفت: «در پي آزادسازي منطقهي دشت عباس از لوث وجود صداميان، ادارهي كشاورزي ايلام بازسازي اراضي مزروعي دشت عباس را آغاز كرد كه در اين منطقه متجاوز از 6 هزار سنگر تانك و نفرات و 45 كيلومتر خاكريز مزدوران بعثي را تسطيح كرده و تعداد 200 دستگاه تراكتور در اختيار كشاورزان مناطق جنگي استان قرار داده است و با توزيع 1300 تن بذر جو و گندم بين كشاورزان دشت عباس، جهادهاي سازندگي مستقر در منطقه و اكيپ اعزامي كشت و صنعت شيروان، تا كنون دستكم 13 هزار هكتار از اراضي منطقهي دشت عباس زير كشت رفته است.» وي آنگاه بازسازي پارك جنگلي دهلران و احداث نهالستان گرمسيري در بخش صالحآباد به منظور احياي برنامههاي درختكاري در مناطق مهران و دهلران؛ كشت علوفه در منطقهي مهران در سطح 30 هكتار و احداث ايستگاه ازدياد بذر و توليد علوفه در منطقهي كلات مور موري از توابع دهلران به مساحت 500 هكتار را از اقدامات سرجنگلداري كل استان ايلام در مناطق جنگلي استان ذكر كرد.[۱۴]
گزارش - 227
آخرين جلسهي رسيدگي به اتهامات 30 تن از اعضاي سازمان اتحاديهي كمونيستهاي ايران (سربداران) صبح و بعد از ظهر امروز در شعبهي اول دادگاه انقلاب اسلامي مركز برگزار شد. جرم اين افراد قيام مسلحانه و كشتار مردم آمل در سال 1360 بود. در اين جلسه به جرايم 6 تن ديگر از متهمان رسيدگي شد. سپس متهمان به دفاع از خود پرداختند و در سخنانشان به اين مطالب اشاره كردند: اقرار به اشتباه بودن مبارزهي مسلحانه؛ اعتراف به ناتواني و داشتن اطلاعات غلط از مردم و تفكرات آنان؛ افشاي جزئيات اقدامات سازماني و انفرادي در جريان حادثهي حمله به شهر آمل و...*[۱۵] 10 دادستان انقلاب اسلامي شيراز و بندرعباس در گزارشي در خصوص از عملكرد نيروهاي سپاه و دادستاني در كشف 47 خانهي تيمي چريكهاي فدايي خلق (گروه موسوم به اشرف دهقان) در استانهاي هرمزگان، كرمان، سيستان و بلوچستان و آذربايجان غربي توضيحاتي داد. به گفتهي حجتالاسلام سيدضياء ميرعماد، در اقدامات هماهنگي كه با نام "عمليات شهيد قلمبُر" انجام شد، با دستگيري يكي از اعضاي تشكيلاتي گروهك اشرف دهقان (چريكهاي فدايي خلق) در بندرعباس و لو رفتن خطوط ارتباطي آنان عمليات آغاز شد و سپس با تلاش برادران سپاه بندرعباس و كرمان تشكيلات اين گروهك در كرمان و زاهدان به كلي متلاشي شد و در بندرعباس تعدادي از اعضا و هواداران اين گروهك دستگير شدند و از خانههاي تيمي آنان 2 اسلحهي برنو و مقادير فراواني مهمات و وسايل تداركاتي به دست آمد. در ادامه، نيروهاي سپاه اروميه و بندرعباس با هماهنگي كامل در يك عمليات، 2 لانهي تيمي گروهك اشرف دهقان را در اروميه به محاصرهي كامل خود درآوردند و پس از به هلاكت رساندن 5 تن از اعضاي مركزيت اين گروهك، يك تن را دستگير كردند. در جريان كشف اين خانههاي تيمي تعداد زيادي اسلحهي كلاشينكف، يوزي و كلت؛ تعدادي نارنجك؛ مقاديري مهمات و مواد منفجره؛ بمبهاي دستساز؛ مدارك درونگروهي؛ اسناد جعلي و بيش از 3 ميليون ريال وجه نقد از بيتالمال مسلمانان كه به سرقت رفته بود، به دست آمد. ميرعمادي اسامي تعدادي از افرادي را كه در اين عمليات به هلاكت رسيدند به اين شرح اعلام كرد: «1. معدوم حسن كرده معروف به داش حسن با نام مستعار محمدحسين، مسئول كل تشكيلات هرمزگان، سيستان و بلوچستان، تهران، كردستان، اروميه و كرمان كه تمام حركتهاي كور اين گروهك امريكايي عليه نظام جمهوري اسلامي به وسيلهي اين معدوم طراحي ميشده است. 2. معدوم ناصر اسكندري با نام مستعار حامد، مسئول تشكيلات اروميه و معاون حسن كرده. 3. معدوم حسين هاشمي با نام مستعار مناف و كرامت، مسئول انتشارات هرمزگان عضو هستههاي نظامي كردستان و اروميه. 4. معدوم غلامعلي علمشاه، عضو هستههاي نظامي هرمزگان، تهران، كردستان، اروميه. 5. معدوم زن جواني با نام مستعار فاطمه همسر تشكيلاتي حسن كرده.» دادستان انقلاب اسلامي شيراز و بندرعباس سپس اسامي تعدادي از دستگيرشدگان را به اين شرح اعلام كرد: «1. عبدالله حسيني با نامهاي مستعار صلاح و منصور. 2. محمد رمضانپور با نام مستعار پرويز و پاشا. 3. علي احمد، معروف به علي كوچكه با نام مستعار محمدتقي. 4. حسين روحاني با نام مستعار محمد. 5. يدالله سالاري با نام مستعار عبدالله. 6. كوروش يوسفي با نام مستعار مسعود. 7. موسي پيشداد با نام مستعار علي. 8. راج احمد شاهي با نام مستعار نصرالله. 9. رضا ريگي با نام مستعار صمد. 10. عباس برخوردارزاد با نام مستعار مهرداد. 11. عبدالغفور ريگي با نام مستعار سليم. 12. محمود فولادخاني با نام مستعار مراد. 13. منصور دستغيب با نام مستعار ابراهيم. 14. جهانآقا (خالد) اهل افغانستان.»[۱۶] 11 روابط عمومي كميتهي انقلاب اسلامي نيز در اطلاعيهيي از نتايج اقدامات انجامشده در طرح مالك و مستأجر اين نهاد را به اين شرح اعلام كرد: «الف) دستگيري بيش از 120 نفر از تروريستهاي مسلح وابسته به گروهك امريكايي منافقين كه در ترور افراد بيدفاع حزباللهي و پاسدار نقش اساسي داشتهاند. از اين دستگيرشدگان مدارك مهم و اسلحه و مهمات قابل توجهي به دست آمده است. ب) در جريان 7 مورد درگيري متقابل خياباني بين برادران پاسدار كميته و منافقين، 7 نفر از اين مزدوران به هلاكت رسيدند و چندين نفر نيز دستگير گرديدند كه از آنان مقاديري اسلحه، مهمات و اسناد درونسازماني به دست آمد. ج) كشف و انهدام 23 لانهي فساد تيمي كه در طي انهدام اين لانههاي فساد 30 تن از مزدوران كشته و يا دستگير گرديدند كه تعدادي از دستگيرشدگان از اعضاي حزب منحلهي دمكرات و كومهله ميباشند. در جريان فتح خانههاي تيمي كه بعضاً در ارتباط با شهرستانهاي مختلف بودند، يك شبكهي نظامي مهم منافقين كشف و متلاشي شد كه 4 نفر از اعضاي مهم اين شبكهي نظامي كه جزء مركزيت سازمان و شوراي نظامي نهاد بودهاند، از دستگيرشدگان فوق ميباشند. لازم به يادآوري است كه مدارك دستنويس گروهكها و اسناد شناسايي به دست آمده از اين خانههاي فساد تيمي نشانگر توطئهي عظيمي بوده است كه بحمدالله با دستگيري و هلاكت مزدوران در نطفه خفه شده است. اين توطئههاي نقش برآب شده عبارتاند از: 1. طرح ترور بسياري از وزيران، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مسئولين روحاني و غير روحاني كميتههاي انقلاب اسلامي. 2. طرح حمله و انهدام واحدهاي گشتي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي. در اينجا اسامي تعدادي از اين منافقين كه بعضاً به هلاكت رسيدهاند را به اطلاع ميرسانيم: 1. مصطفي معدنپيشه با نام مستعار رحمان عامل شكنجهي 3 پاسدار قهرمان و مقاوم كميته و فرمانده واحدهاي عملياتي. 2. نبي ضيايينژاد با نام مستعار حسن عامل ربودن 3 پاسدار قهرمان كميتهي انقلاب اسلامي. 3. ابوطالب قنبري عضو سازمان و از مسئولين تهيه و انبار سلاح. 4. علي سليماني با نام مستعار عباس؛ سيدمحسن كاظمي با نام مستعار مالك؛ سيدمحمد كلانتري با نام مستعار منوچهر؛ محمدرضا نادري با نام مستعار حسين، فرماندههاي واحدهاي عملياتي سازمان. 5. مهران عسگري با نام مستعار جواد و محمدرضا ادريسي با نام مستعار حسن، عامل ترور بيش از 10 نفر حزباللهي. ضمناً در اين خانههاي تيمي مقادير فراواني اسلحه و مهمات شامل: ژ3، كلاشينكف، يوزي، ام.پي.فايو، انواع مختلف كلت كمري و صدها فشنگ مربوطه، نارنجكهاي جنگي و دستساز، انواع شكمبندها و... به دست آمده است.»[۱۷]
گزارش - 228
راديو بيبيسي از برگزاري دادگاهي به منظور محاكمهي اعضاي سازمان مجاهدين خلق در تركيه خبر داد. اتهام افراد دستگيرشده حمله به كنسولگري ايران بود. اين دادگاه از نظر چگونگي تشريفات دادرسي بيسابقه و به قول خبرنگار اين راديو عجيب بود.* به گزارش بيبيسي: «نام متهمين مذكور كه در دادگاه نظامي استانبول حاضر شدند اعلام نشده و عجيبتر آنكه به متهمين اجازه داده شد با صورتهاي پوشيده در دادگاه حاضر شده و به طور دستهجمعي معرفي شوند. اتهام كلي عليه اعضاي مجاهدين خلق ايران تشكيل غير قانوني سازمان زير زميني در تركيه است و ظاهراً اتهام دقيقتري كه عليه اين گروه اقامه شده است، حمله به كنسولگري ايران در استانبول در سال 1981 است. ديويد بارچاد در اين باره ميگويد: "در سالهاي اخير گروههاي متعددي از اعضاي مجاهدين خلق ايران در تركيه بازداشت شدهاند و يكي ديگر از اين موارد دستگيري بيش از 20 تن از اعضاي اين سازمان در تابستان سال 1981 در هنگام برگزاري انتخابات رياستجمهوري در ايران بود كه براي مدتي كوتاه كنسولگري ايران در آنكارا را اشغال كردند. گروه مذكور ظاهراً بدون آنكه اتهامي عليهشان وارد شود آزاد شدند و در آن هنگام واضح بود كه رفتار پليس آنكارا با مجاهدين خلق ايران خيلي ملايمتر از مقابلهشان با مخالفين آنان بود كه گروهي افراطي از طرفداران آيتالله خميني بودند." به هر حال، جلسهي امروز محاكمهي اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در استانبول به علت عدم حضور مترجم رسمي تا اطلاع ثانوي به تعويق افتاد، اگرچه مقامات رسمي در استانبول ميگويند احتمال نميرود احكام صادره از سوي اين دادگاه شديد باشد.»[۱۸]
گزارش - 229
سيدمحمد غرضي وزير نفت، در جمع مردم دامغان در مسجد جامع اين شهر، با اشاره به دستاوردهاي ارزشمند معنوي انقلاب اسلامي و نقش آنها در جنگ تحميلي گفت: «بر اثر آيات قرآن كريم صنايع و توليدات كافر نميتواند براي هميشه سلطه داشته باشد. هر چه كفار درست كنند عليه خودشان بهكارگرفته ميشود. تمام سلاحهاي جنگي طاغوتيان مستقر در عربستان سعودي، مصر، عراق و دولتهاي وابسته در زماني كوتاه عليه خودشان بهكارگرفته خواهد شد و وعدهي خداوند خلاف نيست و انقلابيون مسلمان در دنيا اعم از افغانستان، روسيه، تركيه، سوريه، لبنان، مصر و برادران شيعه در قفقاز بايد بدانند كه همهي اين چيزهايي كه غرب ساخته كه با آنها حكومت كند به دست مسلمانان خواهد افتاد و [مسلمانان اين سلاحها را] عليه آنها بهكارخواهند برد و مستضعفين و مسلمانان جهان را نجات خواهند داد و براي نمونه بايد بگويم سه ماه بعد از حملهي متجاوزانهي عراق به ايران، روزي بنيصدر، فلاحي و شهيد مظلوم بهشتي در دزفول نشسته بودند. منِ كمترين هم حضور داشتم. فلاحي كه با شهادتش عاقبت به خير شد، صورتي ارائه داد و گفت: "اگر ما ميخواهيم بجنگيم 400 هواپيما؛ 2 هزار هليكوپتر و 2 هزار تانك كه 48 ميليارد دلار ارزش دارد، احتياج داريم." بنيصدر معلون هم با استدلال تأييد ميكرد و ميگفت 48 ميليارد دلار، يعني 2 سال فروش نفت. حالا اين مبلغ كلان را داشته باشيم چه كسي در دنيا به ما ميفروشد و تحويل ميدهد؟ يا بايد باج سياسي به شرق بدهيم و يا نوكر غرب بشويم" اما امام بر اساس منبع فكر خودش ارتش ميسازد، نه زير بار 48 ميليارد دلار براي خريد جنس ميرود و نه زير بار شرق و غرب، بلكه همهي تجهيزات آنها را نابود ميكند و يا به غنيمت ميگيرد. بنابراين، آنكه ميتواند در دنيا آن قدر قدرت سربازگيري داشته باشد كه 450 هزار نفر را به جبهه اعزام كرده و 2 ميليون و 500 هزار نفر را تعليم داده به ميدان جنگ بفرستد و از 5 هزار دستگاه تانك صدام، 2 هزار دستگاهش را از بين ببرند و 1300 تانك به غنيمت ميگيرند، شوخي نيست. اينها مباني فكري و عقلي دارد؛ تكيهگاههاي بزرگ عقيدتي دارد؛ اين راه جديد بشرهاي غير مادي است.» وي همچنين دربارهي تأثير پيروزيهاي نظامي در حل مشكلات اقتصادي به خصوص تحول به وجود آمده در اوپك و جايگاه جديد ايران در اين سازمان گفت: «بيش از يك سال است كه مسئوليت اين وزارتخانه را به عهده دارم، چند بار به اوپك رفتم؛ سال گذشته از ما نفت نميخريدند؛ محاصره بوديم؛ وضع نابساماني داشتيم و روزي كمتر از 300 هزار بشكه فروش داشتيم. همين كه ميرفتيم در اوپك، همه كه اطراف زكي يماني بودند، كسي با وزير نفت ايران كاري نداشت؛ براي اينكه در بازار نفت، ما موقعيت سفت و سختي را نداشتيم. همين طور كه قدم به قدم اين جبههها شكافته شد، صدام در اين مراحل مجبور به عقبنشيني شد، موقعيت ما هم در سازمان اوپك جلو رفت: فروش بهتر شد و اينها جمع شدند و سهميهي ايران را گذشته يك ميليون و 200 هزار بشكه تعيين كردند، در حالي كه سهميهمان در گذشته به مراتب از اين بيشتر بود. تقاضاي ما آن موقع 2/3 ميليون دلار بود كه بايستي از سهميهي عربستان كم ميشد. عربستان كه قبلاً، يعني قبل از انقلاب ما روزي 5 ميليون بشكه توليد ميكرد، بعد از انقلاب، توليد خود را به 11 ميليون بشكه رسانيد و سهم بازار ايران را گرفت.» وي افزود: «اوايل اسفند، فروش نفت ما به 5/1 ميليون بشكه رسيد. در 29 اسفند سال گذشته در كنفرانس اوپك، به وزير نفت عربستان گفته شد كه شما دو تا جنگ را بر عليه ايران راه انداختيد: يكي جنگ مرزي كه به صدام پول ميدهيد؛ يكي جنگ نفت كه مانع فروش نفت هستيد. با تفضل الهي در جنگ مرز بازنده شدند و در جنگ نفت هم كه زمان زيادي از آن كنفرانس نميگذرد، در روزنامههاي اروپا نوشتند كه تا ايران چيزي را توافق نكند امكان ندارد كه در اوپك شكل بگيرد. توافق ايران است كه ميتواند سازمان اوپك را به صورت خودش نگهدارد، تقاضاي ما هم 2/3 ميليون بشكه بود. به شرط اينكه سهميهي عربستان كه الآن 7 ميليون بشكه هست كسر شود. دليل ما هم ساده بود؛ ما ميگفتيم كه اين عربستان نفت را ميفروشد پولش را ميدهد به عراق اسلحه ميخرد. البته، ما از زكي يماني تشكر كرديم كه پولهاي نفت را براي خريد اسلحه به صدام ميدهد و حزبالله ما ميروند اسلحهها را برميدارند، چون ما نه ميتوانيم نفت بفروشيم، نه كسي در دنيا به ما اسلحه ميفروشد. ما در شرايط فعلي دچار گرفتاريهاي وسيعي به عنوان مشكلات ناشي از تحميل قدرتها و ابرقدرتها هستيم. مشكلات جنگ داريم، مشكلات سازماندهي ارتش داريم. فعلاً 5/2 ميليون بشكه نفت ميفروشيم، خرج حزبالله و نان و پنيرش درميآيد، به اميد روزي كه اين منابع حياتي بزرگي كه در زير سرزمينها به خصوص شيخنشينها در شمال عربستان سعودي، در عراق، در كويت و در ديگر جاهاست ولايتش انشاءالله به دست امام بيفتد تا بتوانيم با اين ابزار بزرگ مسلمانان را نجات بدهيم.»[۱۹]
گزارش - 230
به رغم تلاش برخي كشورها از جمله مصر، زئير و سنگاپور براي حذف قسمتهايي از قطعنامهي نهايي پيشنهادشده به اجلاس فوقالعادهي وزيران امور خارجهي كشورهاي عضو عدم تعهد در ماناگوا پايتخت نيكاراگوئه كه در آن برخي اقدامات امريكا محكوم شده بود، هيئت نمايندگي جمهوري اسلامي ايران ضمن شركت فعال در بررسي پيشنويس اين قطعنامه، به افشاي اقدامات مداخلهجويانه در امريكاي جنوبي پرداخت. به گزارش كيهان: «هيئت ايراني يادآور شد كه مايهي تأسف است كه برخي هيئتهاي نمايندگي به اصطلاح غير متعهد در قبال كشتار مردم امريكاي لاتين به خصوص نيكاراگوئهي انقلابي تا اين حد بيتفاوتاند كه حتي حاضر نيستند در بحث سياسي، اعمال امريكا با صراحت مورد مخالفت قرار گيرد. هيئت ايراني سؤال كرد كه چرا بعضي از اعضا در دفاع از مواضع عدم تعهد آنچنان ناصواب عمل ميكنند كه موجب تضعيف مباني عدم تعهد ميشوند؟ بنا بر همين گزارش، نمايندهي سنگاپور مصرانه درخواست اجتناب از محكوميت صريح امريكا را داشت، ولي نمايندهي ايران ضمن مخالفت شديد با وي اظهار داشت اگر سازمان ملل متحد كارايي داشت، احتياجي به تشكيل جنبش عدم تعهد نبود و لزومي ندارد كه سنن نادرست سازمان ملل را به جنبش عدم تعهد منتقل كنيم.»[۲۰]
گزارش - 231
در پي خبر روز گذشتهي راديو بيبيسي دربارهي ارسال اسلحه از شوروي به عراق، اين راديو امروز درصدد تعديل برآمد و آن خبر را در حد يك نقل قول از منابع مستقل عربي اعلام كرد، اما اين موضوع را نيز مطرح كرد كه ممكن است اين اقدام شوروي سياست جديد اين كشور براي نفوذ در ايران و عراق باشد. در گزارش بيبيسي آمده است: «مقامات بريتانيا قادر به تأييد گزارشات مربوط به تجديد ارسال اسلحهي روسي به عراق نشدند. اين گزارشات از منابع عربي و منابع مستقل غربي به دست رسيده است. به نظر مقامات بريتانيا، چنانچه اين گزارشات واقعيت داشته باشد، نشاني از تغيير [رويهي] شوروي است كه حاضر به اعطاي اعتبار به عوض دريافت وجوه اسلحه شده است. از سوي ديگر، مبين آمادگي شوروي در پيش گرفتن سياستي است كه ديگر توازن معمولي را در جنگ ايران و عراق نداشته باشد. با اين حال، مقامات بريتانيا اظهار ميدارند كه امكان دارد شوروي در برابر حمل اسلحه به عراق خواهان خروج اين كشور از مواضعي از سر حد ايران شود. چنين تعهدي باعث تقويت موقعيت شوروي در ايران خواهد شد، چون به استناد آن، ادعا ميشود شوروي قادر به حصول امتيازاتي براي ايران شده است.»[۲۱] روزنامهي انگليسي ديليتلگراف نيز در همين خصوص نوشته است: «مسكو تسليحات و موشك به عراق ارسال داشته است. دولت اندروپف در ازاي اين تسليحات كه بعد از 12 ماه دوباره از سر گرفته شده است، تصميم دارد تا پيشنهادات صلحي را براي پايان بخشيدن به اين جنگ كه 2 سال به طول انجاميده است تسليم نمايد.»[۲۲]
گزارش - 232
در هشتمين اجلاس كميسيون مشترك عراق و هند، وزير انرژي اين كشور از احمد تقي وزير نفت عراق و رئيس هيئت عراقي خواست تا با حل و فصل دعاوي شركتهاي هندي فعال در عراق از وخيم شدن اوضاع مالي آن شركتها جلوگيري كنند. وي تأكيد كرد كه همهي شركتهاي هندي به رغم جريان داشتن جنگ در عراق باقي ماندهاند. خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران نيز در اين باره گزارش داد: «دولت هند ضمن ابراز نگراني از عدم پرداخت بدهيهاي رژيم عراق به شركتهاي هندي كه در آن كشور فعاليت ميكنند از رژيم حاكم بر بغداد خواست عليرغم اوضاع بد مالي و عدم توانايي در صدور نفت، به دليل جنگ با ايران، نسبت به تسريع پرداخت بدهيهاي خود اقدام كند.» اين خبرگزاري ميافزايد: «به گزارش خبرگزاري هندي پي.تي.آي، وزير انرژي هند، شيوشانكار، ضمن تذكر اين مطلب به وزير نفت رژيم بغداد در كميسيون مشترك دو كشور در دهلي گفت: "در حالي كه هندوستان به اين نكته واقف است كه عراق در نتيجهي ادامهي جنگ دو سال و نيمهي خود با ايران و بسته شدن خط نفتي صادراتي خود از سوريه در وضع مالي بدي به سر ميبرد، اما عدم پرداخت بدهيهاي دولت عراق خسارات مالي به شركتهاي هندي وارد كرده و آنها را در وضعيت نامطلوبي قرار داده است." وي افزود: "چندين شركت ساختماني هند كه در عراق فعاليت ميكنند در چند ماه گذشته اجرت خود را از دولت عراق دريافت نكردهاند." وزير انرژي هند افزود: "كارهاي اجرايي بخش صنعتي شركتهاي هندي در عراق به علت ادامهي جنگ متوقف شده است." [وي] يادآور ميشود كه در حال حاضر، 60 شركت با در حدود 000,60 كارگر و متخصص هندي در عراق مشغول به كار هستند.»[۲۳] خبرگزاري آلمان نيز دربارهي نوع و حجم معادلات دو كشور هند و عراق اعلام كرد: «هند سهم قابل ملاحظهيي از نفت وارداتي خود را از عراق تأمين ميكند و حجم تجارت دو كشور حدود 7000 ميليون روپيه (حدود 72 ميليون دلار) اعلام شده است.»[۲۴]
ضميمهي گزارش 227 دادگاه انقلاب اسلامي مركز صبح و بعد از ظهر ديروز براي رسيدگي به اتهامات 30 تن از متهمين كشتار مردم آمل تشكيل جلسه داد و پس از استماع آخرين دفاعيات بقيهي متهمين، وارد شور شد. در نهمين جلسهي محاكمهي عناصر مركزيت و اعضاي گروهك اتحاديهي كمونيستهاي ايران، آيتالله محمدي گيلاني رياست دادگاه، 4 تن ديگر از متهمين را براي دفاع از اتهامات وارده به جايگاه متهمين احضار كرد. در اين جلسه كه خانوادهي معظم شهدا و گروهي از زندانيان زندان اوين و جمعي از خانوادههاي متهمين نيز حضور داشتند، ساعت 8:30 دقيقهي بامداد با تلاوت آياتي از كلامالله مجيد جلسهي علني دادگاه رسميت يافت. سپس، فرجالله لساني فرزند خليل با نام مستعار ميرزا عضو فعال و سخنگوي تشكيلات الحادي اتحاديهي كمونيستها در جايگاه متهمين قرار گرفت و در برابر موارد اتهامات مندرج در متن كيفرخواست دادستان به دفاع از خود پرداخت. وي در دفاعيات خود ضمن اداي توضيحاتي در تشريح جناياتي كه مرتكب شده است، در پاسخ سؤالات رياست دادگاه، اتهامات واردهي خود را مطابق كيفرخواست قرائتشده بدين شرح پذيرفت: • عضو فعال تشكيلات الحادي اتحاديهي كمونيستهاي ايران. • از اعضاي اصلي كميتهي انتشارات و تحت مسئوليت مستقيم يكي از اعضاي مركزيت با نام مستعار احسان. • سخنگوي تشكيلات الحادي اتحاديهي كمونيستها كه از سوي سازمان مسئول انجام بيش از 100 سخنراني در دانشگاهها و نقاط مختلف تهران، اصفهان، تبريز، ساري، آمل، سنندج، بوكان و مهاباد بوده است. • مسئول قسمت (تحقيق روي شوروي) كميتهي انتشارات كه در اين قسمت مسئوليت چند عضو هوادار را به عهده داشته است. • يكي از اعضاي فعال جمع (دانشجويان مبارز) مجمع گروهكهاي محارب كه در اين قسمت نقش عمده و تلاش وسيعي جهت جذب نيرو به سازمان داشته است. • يكي از اعضاي مؤثر و تصميمگيرنده در كنگرههاي دوم و سوم سازمان. • كتمان حقايق و اطلاعات سازماني تا مدتها پس از دستگيري. • توضيح اينكه: وي نزديك به سه ماه قبل از حمله به آمل دستگير شده كه از مسائل جنگل و تز (قيام فوري) مطلع بوده و با عدم همكاري خود نقش مؤثري در به وقوع پيوستن فجايع جنگل و آمل داشته است. در پايان دفاعيات فرجالله لساني، متهم ديگر دادگاه فريد سريعالقلم فرزند حبيبالله با نام مستعار احسان، احضار شد و پس از استماع موارد اتهام قرائتشده توسط دادستان انقلاب اسلامي مركز به دفاع از خود پرداخت. وي در قسمتي از دفاعياتش ضمن پذيرفتن كليهي موارد اتهامات وارده اعتراف كرد: "اتحاديهي كمونيستها از نظر ظاهري با خط مشي سازمان منافقين مخالف بود، ولي باطناً با يكديگر همكاري و هماهنگي داشتند و مذبوحانه تلاش ميكردند كه با همكاري يكديگر عليه نظام جمهوري اسلامي ايران كودتا كنند." متهم افزود: "در ابتداي همكاري اعضاي اتحاديه با عناصر گروهك منافقين، اعضاي اتحاديهي كمونيستهاي ايران در مقابل مخالفت منافقين معتقد بودند كه براي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران بايد يك اقدام فوري انجام داد." بر اساس اين گزارش، سپس سهيلا مباركه سنگ همسر وحيد سريعالقلم و مهين خالص همسر فريد سريعالقلم، 2 تن از متهمين دادگاه به عنوان شاهد براي اداي توضيحات لازم جهت اثبات موارد اتهامات همسرانشان به دادگاه احضار شدند و در افشاي ماهيت امريكايي حركت گروهك اتحاديهي كمونيستهاي ايران مطالبي بيان داشتند. سهيلا مباركه سنگ همسر وحيد سريعالقلم، اعتراف كرد: "رهبران مركزيت اين گروهك در خارج از كشور تحت عنوان مبارزهي ايدئولوژيك پرتاب چند گوجهفرنگي به سوي جايگاه ساواكيهاي محافظ شاه [را] ـ كه در آن موقع به امريكا رفته بود ـ در [زمرهي] افتخارات مبارزاتي خود در خارج از كشور به حساب ميآوردند، در حالي كه سالها در امريكا بودند و هيچ كاري براي مردم تحت ستم ايران در زماني كه جنايات شاه در ايران بيداد ميكرد، نكردند." فريد سريعالقلم در پايان دفاعيات خود عضويت در مركزيت اتحاديهي كمونيستها؛ مسئول كميتهي انتشارات؛ نگارش مقالات ضد انقلابي در نشريهي به اصطلاح حقيقت؛ مسئول سازماندهي تيمهاي تبليغاتي اتحاديه و ساير موارد اتهامات مندرج در كيفر خواست را پذيرفت. به گزارش خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي، در ادامهي جلسهي صبح ديروز دادگاه، كيفرخواست محمدرضا وثوقي فرزند نجمالدين با نام مستعار محمود گيلان قرائت شد كه در قسمتي از دادخواست دربارهي اتهامات نامبرده آمده است: • عضو مركزيت تشكيلات الحادي و كفرآميز اتحاديهي كمونيستهاي ايران تحت مسئوليت مستقيم (مركزيت)؛ مسئول مستقيم"چاپ" مركزيت سازمان و رفع نيازهاي مالي و تداركاتي بخش مربوطه. • ارتباط مستقيم با بخش "جعل" سازمان كه جعليات اين بخش شامل مهر شناسنامهي معافي پايان خدمت و... بوده است. • مسئول تشكيلات (گيلان) كه شامل شهرهاي رشت و بندرانزلي بوده است. اقدامات عملي اين منطقه كه توسط متهم انجام ميشد به شرح زير ميباشد: الف) ايجاد ارتباط مداوم بين تهران و گيلان؛ ب) تشكيل جلسات نشست سازماني در منزل يكي از اعضاي سازمان در رشت؛ ج) چاپ و توزيع اعلاميههاي اتحاديه در رابطه با مسئلهي تبليغات سازمان در استان گيلان [را بر عهده داشته است]. • گرفتن يك قبضه اسلحهي يوزي از يكي از اعضاي سازمان به نام عبدي و انتقال آن به يك مغازهي پوشش سازماني. • شركت در كنگرهي موسوم اتحاديه به عنوان مسئول تشكيلات گيلان. • همكاري و مشاورت در خريد چاپخانهي علني سازمان. • توضيح اينكه: از اين چاپخانه جهت تقويت بنيهي مالي تشكيلات استفاده ميشده است. • مسئول و رابط يك مغازهي سازماني و تحت پوشش تابلوسازي. • دريافت يك محموله (مهمات) از سازمان و نگهداري آن در مغازهي تابلوسازي و سپس انتقال اين محموله به يك عضو تشكيلات به نام كامران. وي در دفاعيات خود اعتراف كرد كه اغلب ردههاي بالاي تشكيلات اتحاديهي كمونيستها در مقابل مسئولين تشكيلاتي بالاتر خود نسبت به خط مشي سازمان با انتقاد و عكسالعملهاي مختلف، اظهار عدم تمايل به ادامهي فعاليت ميكردند، ولي در برخورد با ردههاي پايينتر از همان انتقادها دفاع ميكردند و سعي داشتند آنها را توجيه كنند تا مخالفتهاي اعضا كه هر روز بيشتر ميشد، باعث انهدام تشكيلات اتحاديه نشود. محمد نوروزي فرزند خداداد با نامهاي مستعار مالك و فتحالله، متهم رديف25 دادگاه نيز در جلسهي صبح امروز در دفاع از موارد اتهامات مندرج در كيفرخواست، در حضور خانوادهي شهدا مجدداً به بازگو كردن چگونگي حملهي عناصر مركزي و اعضاي اتحاديهي كمونيستهاي ايران به شهر آمل و كشتار مردم حزباللهي شهر پرداخت و بخشي از جناياتي را كه عناصر مسلح اتحاديه مرتكب شده بودند اعتراف كرد. وي در دفاعيات خود ضمن پذيرفتن اتهامات عضو تشكيلات اتحاديهي كمونيستهاي ايران؛ شركت مستقيم در درگيريهاي خونين روز 18 و 22 آبانماه سال 1360؛ مسدود كردن جادهي تهران ـ آمل با انفجار بمب و پرتاب كوكتل مولوتف در وسط جاده؛ تيراندازيهاي مكرر و پخش بيانيهي شماره يك گروهك در جاده؛ شركت در درگيري "دزكه" و "گزناسرا" و شركت مستقيم و مسلحانه در فاجعهي 6 بهمن سال 1360 در حمله به شهر آمل؛ شركت مستقيم در آخرين درگيري جنگل و ساير فعاليتهاي ضد انقلابي خود از جمله ترويج و اشاعهي خط و موضع اتحاديهي كمونيستها به طور فعالانه در شهر آغاجاري؛ فعاليت در بخش انتشارات و پخش نشريهي اين گروهك؛ در اختيار گذاشتن قسمتي از خانهاش براي امور چاپ و نشر نشريات اتحاديهي كمونيستها، [به] 9 ماه اقامت در جنگلهاي آمل و شركت در بيش از 70 درگيري مسلحانه [نيز اعتراف كرد]. بر اساس اين گزارش، متهم به بيان آخرين دفاعيات خود [پرداخت و] گفت: "تمام دفاعياتي را كه در دادگاه از خود كردم به هيچ وجه جبرانكنندهي جناياتي را كه مرتكب شدهام نميدانم." وي در همين رابطه به خاطر جناياتي كه عليه امت مسلمان ايران مرتكب شده است از حضور خانوادهي معظم شهداي آمل تقاضاي بخشش كرد. در جريان جلسهي صبح ديروز دادگاه، سيداسدالله لاجوردي دادستان انقلاب اسلامي مركز، با اشاره به ترفندهاي متهمين در پوشش جنايات خود، دستگيري عناصر مركزيت و اعضاي اتحاديهي كمونيستهاي ايران را از نتايج ثمربخش طرح مالك و مستأجر دانست و به خاطر مشكلاتي كه مردم مسلمان و انقلابي تهران در اين رابطه متحمل شدهاند از آنان قدرداني كرد. بر اساس اين گزارش، مقارن ظهر ديروز با پايان يافتن وقت دادرسي، نهمين جلسهي محاكمهي عاملين كشتار مردم آمل به عنوان تنفس تعطيل اعلام شد. تشكيل جلسهي بعدي به ساعت 14 موكول شد. در جلسهي پاياني اين دادگاه كه به رياست آيتالله محمدي گيلاني حاكم شرع دادگاه انقلاب اسلامي مركز تشكيل شد، علاوه بر خانوادهي شهداي آمل، تعدادي از زندانيان زندان اوين و خانوادهي متهمين، آقاي موسوي تبريزي دادستان كل انقلاب اسلامي نيز حضور داشت. در اين جلسه ابتدا اسدالله لاجوردي دادستان انقلاب اسلامي مركز، متن كيفرخواست فروهر فرجاد با نام مستعار فرخ متهم رديف27 را قرائت كرد كه به موجب آن عضويت در تشكيلات الحادي اتحاديهي كمونيستها و كانديداتوري اتحاديه؛ در اختيار گذاشتن دفتر محل كار و منزل مسكوني خود تحت پيشبرد اهداف اتحاديه؛ حفظ و نگهداري دستگاههاي پليكپي و فتواستنسيل جهت چاپ اعلاميه؛ مشاركت در چاپ نشريهي حقيقت؛ تشكيل هستههاي مطالعاتي؛ پرداخت مبلغ 120 هزار ريال وجه نقد براي خريد اسلحه؛ ارتباط تشكيلاتي با مسئول سياسي جنگل؛ مخفي كردن يكي از اعضاي مركزيت اتحاديه در منزل خود؛ عضويت در تشكيلات سربداران و شركت در درگيري 22 آبان در داخل جنگل كه در اين درگيري مسلح به كلت45 بود و عضويت در گروه تداركات و تهيهي آذوقه در جنگل از اتهامات وي است. پس از قرائت كيفرخواست، متهم در دفاع از خود كليهي موارد اتهام مندرج در كيفرخواست را پذيرفت و گفت: "من فردي بودم كه اتحاديه هر چه ميگفت انجام ميدادم و اتحاديه با تحريك احساسات من كه سرسپردگي زيادي داشتم، همه گونه سوء استفاده را از من كرد." وي افزود: "من براي درگيري به جنگل رفته بودم، ولي موردي پيش نيامد كه تيراندازي كنم اين را براي تبرئهي خود نميگويم، چون همين قدر كه قصد اين كار را داشتهام خود را مجرم ميدانم." وي از مادرش كه در دادگاه حضور داشت خواست كه سرنوشتش را براي فرزندش بازگو كند و به فرزندش بگويد كه هميشه براي پشيمان شدن فرصت نيست. سپس دادستان انقلاب اسلامي مركز، كيفرخواست مسعود اسدي با نام مستعار بابك، متهم رديف 28 را قرائت كرد و وي را به عضويت در تشكيلات الحادي اتحاديهي كمونيستها؛ مسئوليت چاپخانهي علني تشكيلات؛ مسئوليت چاپ و توزيع نشريات و اعلاميههاي اتحاديه براي شهرستانها و عضويت فعال در بخش چاپ كميتهي تهران متهم كرد. سپس، متهم طي سخناني به عنوان دفاعيه ضمن قبول كليهي اتهامات گفت: "چون قبل از جريانات آمل تصادف كرده بودم و در خارج به سر ميبردم، موقعي كه از امريكا برگشتم از جريان آمل اطلاعي نداشتم و نسبت به موضوع حالت بيتفاوتي پيدا كرده بودم و به خاطر ضعف جسمي مسئوليتهايي در جهت انتشار نشريه به عهده داشتهام." متهم گفت: " من به خاطر نداشتن اطلاعات كافي در مورد مردم در حالي كه قصد خدمت به آنها را داشتم، راه را اشتباه انتخاب كردم و در مقابل مردم قرار گرفتم و از روشنفكران جامعه ميخواهم از سرنوشت من عبرت بگيرند و راهي را انتخاب كنند كه در مقابل مردم قرار نگيرند. [پس از] اظهارات متهم رديف28، كيفرخواست كامبيز روحشهباز متهم رديف 29 توسط دادستاني قرائت شد. به موجب اين كيفرخواست اتهامات نامبرده عضويت در تشكيلات اتحاديهي كمونيستها؛ مسئوليت بخش چاپ تهران؛ مسئوليت يك جمع دانشجويي؛ مسئوليت يك جمع 10 نفره در بخش تبليغاتي؛ فروش كتب و نشريات اتحاديه؛ ارتباط مستقيم با مسئول كميته پيك جهت تحويل نشريات؛ مسئوليت حفظ و نگهداري 2 دستگاه فتوكپي، يك دستگاه فتواستنسيل، 4 دستگاه پليكپي، يك دستگاه تايپ، اي.بي.ام؛ حفظ و نگهداري و انتقال جعبههاي كتاب و نشريه در منزل خواهرش كه در يكي از جعبهها چندين قبضه اسلحهي كلت، تفنگ ژ3 و مقاديري مهمات وجود داشته؛ جمعآوري كمكهاي مالي وسيع چاپ نشريات حقيقت؛ دريافت 000,000,5/1 ريال وجه نقد از يكي از اعضاي مركزيت اتحاديه و پرداخت آن به يكي از هواداران به عنوان رشوه جهت فراري دادن متهمين از زندان؛ تشكيل و تنظيم جلسات اعضاي اتحاديه و فرار از كميتهي انقلاب است. كامبيز روحشهبازي نيز اتهامات وارده را پذيرفت و ضمن بيان چگونگي انجام جنايات گفت: "يكي از اعضاي سازمان چند جعبه كتاب را كه داخل بعضي از جعبهها مقداري اسلحه بود، به منزل خواهرم آورد و من آنها را در خانهي وي پنهان كردم، ولي تمام كتابها و سلاحها در يك آتشسوزي كه ناشي از احتكار بنزين بود از بين رفت." وي افزود: "مركزيت اتحاديه به من گفته بود كه يكي از هواداران در كميتهي مركز با بعضي افراد تماس دارد و ميتواند زندانيان را فراري دهد و در اين رابطه 150 هزار تومان پول از سازمان دريافت كردم و به شخص مذكور دادم، ولي او نتوانست زندانيان را فراري دهد. البته، اين موضوع مربوط به قبل از دستگيري من است." وي همچنين چگونگي سوء استفاده از صداقت پاسداران كميته و فرار از كميته را توضيح داد و از كار خود اظهار پشيماني كرد. پس از دفاعيات متهم، دادستان كيفرخواست علي عليزاده با نام مستعار علي ام ـ يك، متهم رديف 26 عضو به اصطلاح سربداران را قرائت و اتهامات وي را بدين شرح اعلام كرد: ارتباط با تشكيلات محارب و الحادي اتحاديهي كمونيستهاي ايران؛ مشاركت در درگيري هيجده آبان و مسلح بودن متهم در حين درگيري (وي كمك تيربارچي بوده است)؛ مشاركت در درگيري خونين 22 آبان در داخل جنگل كه در اين درگيري دهها تن از برادران ارتشي و پاسدار شهيد شدند؛ شركت مستقيم در حملهي معروف ششم بهمن سال 1360 به شهر آمل و مشاركت در درگيري مسلحانهي منطقهيي معروف به گزناسرا (اين درگيري 20 روز بعد از حمله به شهر آمل صورت گرفت). علي عليزاده چون ديگر متهمين همهي اتهامات را قبول كرد و در دفاع از خود سعي داشت عليرغم شركتش در درگيريها خود را از داشتن مسئوليت مستقيم در جنايات آمل تبرئه كند، ولي يكي از اعضاي خانوادهي شهدا در جايگاه شهود حاضر شد و ضمن نشان دادن عكس برادر شهيدش گفت كه برادرش در باغ رضوانيه به دست متهم به شهادت رسيده است. متهم در قسمتي از اظهارات خود گفت: "همهي كساني كه در جنگل حضور داشتند قصد درگيري داشتهاند و اينكه كسي تيراندازي كرده باشد يا نه در شدت جرم تأثيري نخواهد داشت." سپس، چند تن از اعضاي خانوادهي شهدا ضمن نشان دادن عكسهاي شهدا به رئيس دادگاه نحوهي شهادت هر كدام را توضيح دادند. آنگاه اسدالله لاجوردي خطاب به حسين رياحي و فرامرز طلوعي سمناني رهبران گروه، گفت: " همهي كمونيستها از هر دستهيي كه باشند در امريكا عضو اتحاديهي كمونيستها هستند و بين آنها اتحاد وجود دارد." وي سپس اين سؤال را مطرح كرد كه چرا تا شاه در ايران بود براي مبارزه با شاه به ايران نيامدند؟ دادستان انقلاب اسلامي مركز سپس در تشريح ماهيت كنفدراسيون، رابطهي كنفدراسيون با ساواك، حزب طوفان، جبههي ملي، شوروي و گروهكهاي وابسته را افشا كرد. در پايان محاكمه، مادر يكي از متهمين به نمايندگي از سوي خانوادههاي آنها از دادگاه تقاضاي تخفيف كرد، ولي يكي از متهمين با كسب اجازه از دادگاه خطاب به خانوادههاي متهمين گفت: " ما جسارت آن را نداريم كه از خانوادههاي شهدا طلب عفو كنيم. شما كه اينجا نشستهايد و فرزندان خود را اين گونه خوار و زبون ميبينيد به جاي اينكه به فكر عفو ما باشيد بايد از همان روزهاي اول ما را به راه اسلام هدايت ميكرديد. شما ما را از وجود خانوادههاي پرمحبت و مؤمني مثل خانوادههاي شهدايي كه اينجا حضور دارند محروم كرديد و از اين به بعد بايد به فكر اين باشيد كه اهداف اسلام اجرا شود و از زاويهي پدر و مادر بودن به مسئله نگاه نكنيد." وي افزود: "قبل از اينكه نگران آينده و سرنوشت ما باشيد بايد به فكر اين باشيد كه چگونه اسلام ميتواند پيشرفت كند و افرادي مثل ما كمتر رشد كنند و بايد ديد چه نوع كيفري براي ما به نفع اسلام خواهد بود." متهم همچنين گفت: "من از حضور خانوادههاي متهمين در دادگاه از اين نظر نگران بودم كه يك وقت بين خانوادههاي شهدا و خانوادهي متهمين برخوردي پيش ميآيد، ولي خوشبختانه خانوادههاي شهدا با آنچنان نجابتي با شما برخورد كردند كه من تصور آن را نميكردم. ما نميخواهيم در روزهاي آخر عمر منشأ تحريك براي خانوادههايمان باشيم و اين تحريك داغ بيشتري براي مردم ستمديده به جا بگذارد."[۲۵]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/10/22
- ↑ سند شماره 159/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم(ص) در عمليات والفجر مقدماتي، (تقي رضواني)، 17/10/1361 تا 4/11/1361، صص 80 ـ 71.
- ↑ سند شماره 298708 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانهي شهرباني، از شهرباني استان خوزستان به استانداري خوزستان، 22/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 43800 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 24/10/1361، ص 3.
- ↑ سند شماره 298708 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانهي شهرباني، از شهرباني استان خوزستان به استانداري خوزستان، 22/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 43800 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 24/10/1361، ص 3.
- ↑ مأخذ 2، بخش دوم، ص 1.
- ↑ سند شماره 438005 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 24/10/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 232118 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اخبار مناطق كردنشين، از دفتر نخستوزيري، شماره 79، 2/11/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 43716 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 به نزاجا معاونت عمليات و اطلاعات، 22/10/1361، ص 2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 304، 28/10/1361، ص 28، راديو صداي آزاد ايران، 27/10/1361؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 300، 24/10/1361، صص 9 و 10، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از يونايتدپرس از لندن، 23/10/1361؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 303، 27/10/1361، ص 14، راديو صداي امريكا، 26/10/1361.
- ↑ سند شماره 301017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از لشكر28 (ركن2) به استانداري استان كردستان (مشاور سياسي نظامي)، 24/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 348051 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ناحيهي ژاندارمري كردستان (ركن سوم) به مقام استانداري استان كردستان، 23/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 132612 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن2) به فرماندهي نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 22/10/1361، ص 1.
- ↑ روزنامهي اطلاعات، 22/10/1361، ص 3، به نقل از اطلاعيهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
- ↑ همان، ص 4.
- ↑ روزنامهي جمهوري اسلامي، 23/10/1361، ص 4.
- ↑ مأخذ 11، ص 10، گزارشي از خبرگزاري جمهوري اسلامي، استان ايلام.
- ↑ روزنامهي كيهان، 23/10/1361، ص 19.
- ↑ روزنامهي كيهان، 22/10/1361، ص 1.
- ↑ مأخذ 11، ص 2، اطلاعيهيي از طرف روابط عمومي كميتههاي انقلاب اسلامي مركز.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 22/10/1361، ص 5، راديو بيبيسي ـ جام جهاننماي اول؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 299، 23/10/1361، صص 20 و 21، راديو بيبيسي، 22/10/1361.
- ↑ روزنامهي كيهان، 23/10/1361، ص 19.
- ↑ مأخذ 15، ص 18.
- ↑ مأخذ 18، بخش دوم، صص 5 ـ 3، خبرگزاري جمهوري اسلامي، راديو بيبيسي، 22/10/1361، به نقل از مطبوعات انگليسي.
- ↑ مأخذ 18، صص 2 و 3، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از روزنامهي فرانسوي لوكوتيدين، 22/10/1361، به نقل از روزنامهي ديلي تلگراف.
- ↑ روزنامهي اطلاعات، 23/10/1361، ص آخر، واحد مركزي خبر به نقل از يونايتدپرس.
- ↑ مأخذ 18، بخش دوم، ص 11، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از خبر آلمان از دهلينو، 22/10/1361.
- ↑ مأخذ 15.