1361.11.17

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۸ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.11.17
نام‌های دیگر هفده بهمن
تاریخ شمسی 1361.11.17
تاریخ میلادی 6 فوریه 1983
تاریخ قمری 22 ربيع‌الثاني 1403



گزارش - 519

نيروهاي يگان‌هاي عمل‌كننده در شب اول عمليات بر اساس وضعيت زمين و مسافت، از محل استقرار تا خط اول دشمن در مناطقي كه از قبل شناسايي كرده بودند، مستقر شدند؛ از جمله نيروهاي تحت امر سپاه هفتم (تيپ امام حسن (ع) و لشكر8 نجف) از شب قبل در پشت تپه‌هاي رملي غرب جنگل امقر (حدود 4 كيلومتر جلوتر از جنگل به سمت مرز) موضع گرفته و مستقر‌ شده بودند. ساير يگان‌ها نيز با آغاز تاريكي هوا بر مبناي مسافت رسيدن به خط و ساعت اعلام‌شده از سوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص)، براي شروع عمليات از محل‌هاي استقرار خود (نقطه‌‌ي رهايي) حركت به سمت خطوط دشمن را آغاز كردند.[۱] بر اساس طرح مانور، مقرر ‌شده بود كه مجموعاً 5 تيپ در شب اول به ترتيب از جنوب منطقه به سمت شمال به اين نحو وارد عمل شوند: الف) دو تيپ جمعي سپاه هفتم شامل تيپ امام حسن(ع) در جنوبي‌ترين منطقه‌ي عمليات از محور پاسگاه صفريه و در سمت راست آن يك تيپ از لشكر8 نجف اشرف از محور جنوب، پاسگاه رشيده را تصرف نمايند. ب) در قسمت شمالي منطقه‌ي عمليات، سپاه 11 قدر با 3 تيپ شامل: يك تيپ از لشكر31 عاشورا از محور خال (جنوب پاسگاه طاوسيه) و در سمت راست (شمال) آن تيپ عمار از لشكر27 حضرت رسول(ص) از محور شمال پاسگاه مرزي رشيده (به نام تپه دوقلو) و در سمت شمالي‌تر آن نيز تيپ جوادالائمه(ع) (از لشكر مستقل 5 نصر) از محور چومو به عنوان يگان عمل‌كننده در جناح راست عمليات وارد عمل ‌شده و اهداف مرحله‌ي اول عمليات را تصرف و تأمين كنند. ساعت 21:30 در حالي كه افراد حاضر* در سنگر عمومي قرارگاه مركزي خاتم‌الانبيا(ص) در حال خواندن زيارت عاشورا بودند، محسن رضايي و سرهنگ علي صياد شيرازي رمز عمليات والفجر** را به قرارگاه‌هاي نجف و كربلا اعلام كردند.*** در برخي محورها نيروها پيش از اعلام رمز عمليات موفق به عبور از كمين دشمن شده و منتظر بودند كه نيروهاي ديگر محورها هم به كمين‌هاي مقابل خط عراقي‌ها برسند. از حدود ساعت 22، همه‌ي يگان‌هاي در خط با نيروهاي عراقي درگير شدند و فقط تيپ 35 امام حسن(ع) در دقايق اوليه‌ي عمليات اعلام كرد كه به ميدان مين برخورد كرده و موفق به عبور نشده است. در حالي كه در همه‌ي محورها درگيري با يگان‌هاي دشمن آغاز ‌شده بود، نيروهاي تيپ امام حسن(ع) كه معبرشان را به دو جناح چپ و راست تقسيم كرده بودند، با تلاش بسيار موفق شدند پس از نيم ساعت نيروهاي جناح راست خود را از ميدان مين عبور دهند. نيروهاي لشكر8 نجف كه كمين‌ها و مقداري از موانع مقابل خود را پاك‌سازي كرده و براي پيشروي هماهنگ با نيروهاي تيپ امام حسن(ع) به انتظار نشسته بودند، پس از رسيدن اين نيروها و هماهنگي‌هاي اوليه به طور هم‌زمان به پيشروي ادامه دادند. درگيري نيروهاي خط‌شكن با كمين‌هاي عراق تا حدودي طول كشيد، شمار كمين‌هاي دشمن در حدي بود كه نيروهاي خودي تصور مي‌كردند با يك خط ممتد از نيروهاي دشمن درگير هستند و در گزارش به فرماندهان نيز از درگيري با خط اول خبر مي‌دادند. استقرار كمين‌هاي پيوسته جلوتر از موانع، تاكتيك جديدي بود كه دشمن تا كنون از آن استفاده نكرده بود و اولين بار بود كه نيروهاي خودي با آن مواجه مي‌شدند. پس از مدتي درگيري با كمين‌هاي عراق و عبور از موانع اوليه* كه به نسبت با دشواري انجام و موجب كندي حركت آنان نيز شد، يك گردان از تيپ عمار (لشكر27 حضرت رسول(ص)) و نيروهاي تيپ35 امام حسن(ع) نخستين يگان‌هايي بودند كه حدود ساعت 23 خود را به اولين كانال خطوط دفاعي عراق رساندند و پس از نيم‌ساعت، موفق به عبور از كانال اول شدند و به دنبال آن نيز تا ساعت 24 امروز، به ترتيب نيروهاي لشكر8 نجف، 2 گردان ديگر تيپ عمار و لشكر31 عاشورا به اين كانال رسيده و از آن عبور كردند. تا آخرين دقايق ساعت 24، همه‌ي نيروهاي عمل‌كننده از كانال اول عبور كردند. در اين فاصله واكنش چنداني به جز مقاومت در خط از سوي دشمن گزارش نشده بود.[۲]

گزارش - 520

نيروهاي سپاه و ارتش موفق به تصرف تپه‌ي 654 در منطقه‌ي سرپل ذهاب شدند. همچنين بر اثر حمله‌ي نيروهاي عراقي به مقر نيروهاي خوي، چند پاسدار به شهادت رسيدند. در يك عمليات محدود كه نيروهاي سپاه و ارتش براي تصرف تپه‌ي 654 در منطقه‌ي قراويز سرپل ذهاب اجرا كردند، توانستند در اولين ساعات عمليات اين تپه را به تصرف درآورده، بر روي آن مستقر شوند. در اين عمليات كه با غافل‌گيري كامل دشمن هم‌راه بود، 35 تن از نيروهاي عراقي كشته و 2 نفر نيز اسير شدند همچنين غنائم فراواني به دست نيروهاي خودي افتاد.[۳] از سوي ديگر در منطقه‌ي گره‌شير چنگوله نيروهاي عراقي با حمايت آتش شديد توپ‌ها به محل استقرار نيروهاي خودي حمله كردند كه در چند ساعت درگيري 7 تن از نيروهاي سپاه به شهادت رسيدند.[۴]

گزارش - 521

حمله به پايگاه نيروهاي خودي در شمال اروميه؛ تيراندازي به خودروها در حوالي نقده و به شهادت رساندن استوار بايرام‌زاده‌ از اقدامات امروز گروه‌هاي مسلح غير قانوني است. امروز در منطقه‌ي سنجي در شمال اروميه، نيروهاي حزب دمكرات به پايگاه خورخور حمله كردند كه با هوشياري‌ و مقاومت نيروهاي خودي مهاجمان مجبور به عقب‌نشيني شدند. در اين اقدام يك تن از مهاجمان كشته و 3 نفر زخمي شدند، از افراد خودي نيز يك سرباز به شهادت رسيد.[۵] در همين منطقه نيروهاي مسلح غير قانوني به پايگاه ربط حمله كردند كه بر اثر آن، يك سرباز زخمي شد.[۶] در حوالي قريه‌ي محمديار در شرق نقده نيز نيروهاي مسلح غير قانوني به سمت خودروهاي عبوري در جاده، تيراندازي كردند كه سرنشين يكي از خودروها بر اثر اصابت گلوله به سرش، به شهادت رسيد. با رسيدن نيروهاي نظامي به محل حادثه مهاجمان گريختند.[۷] حزب دمكرات امروز استوار بايرام‌زاده‌ را كه چندي پيش به گروگان گرفته بود به شهادت رساند و پيكر وي را در اطراف روستاي كهريز در شمال اروميه، رها كرد. چهار نفر از اهالي اين روستا پيكر استوار بايرام‌زاده را به پايگاه كردوان تحويل دادند.[۸]

گزارش - 522

در حالي كه هيچ كدام از منابع نظامي، انتظامي و امنيتي وقوع حمله‌يي را در پايگاه بناويله در جنوب شرقي سردشت و اطراف آن گزارش نكرده‌اند، امروز سازمان مجاهدين خلق اطلاعيه‌يي را مبني بر اجراي عمليات در اين پايگاه منتشر كرد. در اين بيانيه كه بيش‌تر جنبه‌ي تبليغاتي داشت، سازمان مدعي ‌شده كه در يك عمليات عليه پايگاه بناويله 40 تن از نيروهاي خودي را به شهادت رسانده است. راديو بغداد به نقل از اين اطلاعيه، اعلام كرد: «در نيمه‌شب يك‌شنبه هفدهم بهمن‌ماه، پايگاه بزرگ پاسداران ضد خلقي در منطقه‌ي بناويله در سردشت، مورد تهاجم سنگين پيش‌مرگ‌هاي مجاهد خلق قرار گرفته و شديداً درهم كوبيده مي‌شود. تيم‌هاي واحد پارتيزاني پيش‌مرگ مجاهد شهيد حسن محمد روحي كاك محمد‌ از گردان عملياتي پيش‌مرگ مجاهد كاك محمود، پايگاه را با خمپاره، موشك‌هاي آر.پي.جي. نارنجك‌انداز و آتش بي‌امان مسلسل‌هاي خود مورد حمله قرار مي‌دهند و از همه سو آن را درهم مي‌كوبند. پايگاه بناويله يكي از مهم‌ترين پايگاه‌هاي نظامي در منطقه‌ي سردشت مجهز به انواع سلاح‌هاي سنگين و من‌جمله پدافند و توپ ضد هوايي بوده است. در اين تهاجم دلاورانه توپ ضد هوايي، توپ 106 ميلي‌متري، 3 قبضه خمپاره و يك قبضه كاليبر50 و زاغه‌‌ي مهمات پايگاه در همان لحظات اول با آتش موشك‌هاي آر.پي.جي. منفجر و منهدم مي‌گردد، به طوري‌كه صداي انفجارات ناشي از آن تا مدتي بعد در تمام منطقه طنين‌انداز بوده است. همچنين سنگر فرماندهي، دو سنگر بزرگ، يك سنگر اجتماعي و تعدادي سنگرهاي كوچك با آتش بي‌امان خمپاره، آر.پي.جي. نارنجك‌انداز و رگبار مسلسل‌هاي رزمندگان مجاهد به طور كامل درهم كوبيده و ويران مي‌گردند. در جريان اين تهاجم انقلابي بيش از 40 پاسدار به سزاي اعمال ضد خلقي خويش رسيده و كشته مي‌شوند. شدت ضربات وارده بر دشمن به حدي بوده است كه پس از پايان تهاجم، دشمن توان هيچ گونه عكس‌العملي را نداشت و پيش‌مرگ‌هاي مجاهد با آرامش و انضباط كامل به سلامت منطقه‌ي نبرد را ترك مي‌گويند.»[۹] خبرگزاري رويتر نيز در اين باره گزارش داد: «دفتر مجاهدين در پاريس تلفني به خبرگزاري رويتر گفت چريك‌هاي آن سازمان به يك پاسگاه پاسداران در نزديكي شهرك مرزي سردشت در روز 7 فوريه [18 بهمن‌ماه] حمله كرده و 40 پاسدار را كشته و ساختمان اصلي و يك انبار مهمات را منهدم ساختند.»[۱۰]

گزارش - 523

تعدادي از افراد وابسته به سازمان‌هاي مجاهدين خلق و چريك‌هاي فدايي خلق در تهران، سمنان، نور و گنبد دست‌گير شدند. يكي از افراد وابسته به سازمان مجاهدين خلق در تهران دست‌گير شد. به گزارش فرماندهي منطقه‌ي 10 سپاه، از اين فرد اسناد و مداركي به دست آمد كه حاكي از قصد سازمان مجاهدين خلق براي ترور و ايجاد انفجار در روز 22 بهمن بود.[۱۱] در سمنان نيز يكي از افراد رده بالا و فعال سازمان دست‌گير شد.[۱۲] يكي از افراد چريك‌هاي فدايي خلق (گروه اشرف دهقان‌) نيز در شهرستان نور دست‌گير شد. وي 2 قبضه اسلحه و 3 عدد بي‌سيم به هم‌راه داشت.[۱۳] در گنبد نيز با دست‌گيري يكي از افراد وابسته به ستاد خلق تركمن وابسته به چريك‌هاي فدايي خلق (اقليت)، 2 اسلحه‌ي ژ3، يك كلاشينكف، 2 كلت، يك مسلسل، 2 نارنجك و تعدادي فشنگ به دست آمد.[۱۴] همچنين در مشهد، دو نفر از وابستگان به سازمان مجاهدين خلق بمب دست‌سازي را به يك مغازه‌ي رنگ‌فروشي پرتاب كردند كه اين بمب عمل نكرد.[۱۵]

گزارش - 524

آيت‌الله خامنه‌اي رئيس‌جمهور با وزير دفاع و معاونان اين وزارت‌خانه ديدار كرد. شركت همه‌جانبه‌ي نيروها در عرصه‌هاي دفاع و تأثير اين هم‌كاري ملي در تحكيم پايه‌هاي نظام جمهوري اسلامي و سياست ايران در اعلام تنبيه متجاوز به منظور برقراري صلح در منطقه، از موضوعات اصلي سخنان رئيس‌جمهور در اين ديدار بود. آقاي خامنه‌اي در بخشي از سخنان خود گفت: «با شروع جنگ تحميلي همه‌ي نيروهاي انساني‌ ما در كنار هم به حركت درآمدند و رزمندگان در جبهه‌ها و نيروهاي سازنده در جنگ درك كردند كه تنها راه مبارزه با متجاوزان اتكا به نيروهاي ذاتي‌شان و مدد الهي است.» رئیس‌جمهور افزود: «امروز حركت همه‌جانبه‌ي ملت باعث استحكام پايه‌هاي نظام جمهوري اسلامي‌ شده است و هر روز به استحكام بيش‌تري پيش مي‌رود و اين مسئله را دشمن نيز احساس كرده و لذا بايستي منتظر تدابير پيچيده‌ي او عليه اين جمهوري باشيم و اين مسئله، هشياري پيوسته و دائمي ما را ايجاب مي‌كند. تلاش دشمن يا در جهت خاموش كردن روحيه‌ي انقلابي ما و يا در جهت از بين بردن حسن ابتكار و حركات سازنده‌ي ما خواهد بود.» رئيس جمهور در پايان ضمن تأكيد بر اين‌كه جمهوري اسلامي ايران همواره خواهان يك زندگي عادلانه‌ي توأم با صلح و صفا در منطقه بوده است، گفت: «ما مي‌خواهيم به دولت‌هايي كه در منطقه دست به تجاوز مي‌زنند ثابت كنيم كه زورمندي به معناي تعرض كردن نيست، لذا به خاطر اين هدف بزرگ انساني از شرط مجازات صدام نمي‌گذريم زيرا اگر شرايط ديگر ما به سود ملت ايران و در جهت مصالح آن‌ها است، شرط مجازات صدام به سود تمام ملت‌ها و در جهت صلح و صفاي منطقه است.»[۱۶]

گزارش - 525

دكتر محسن نوربخش رئيس كل بانك مركزي‌ در مصاحبه‌يي از آزاد شدن ورود و خروج ارز از كشور خبر داد. وي در توضيح اين مطلب گفت: از اين پس ورود ارز به هر ميزان به كشور توسط اشخاص آزاد خواهد بود. در ضمن همين افراد مي‌توانند ارز وارداتي را دوباره از كشور خارج كنند. در گذشته، دارنده‌ي ارز، مي‌بايست هنگام ورود به كشور ارز خود را در اختيار بانك قرار مي‌داد و داشتن ارز توسط افراد، جرم و قاچاق محسوب مي‌شد، اما طبق مقررات جديد كه به تصويب مراجع قانوني رسيده، ورود ارز به هر ميزان به كشور آزاد است و خروج آن نيز به همين ترتيب، البته شرط اين كار درج ميزان ارز در گذرنامه يا فرم‌هايي است كه بانك مركزي در حال تهيه‌ي آن است. وجوه ارزي كه وارد كشور مي‌شود مي‌تواند به صورت حساب ارزي نيز در بانك‌ها افتتاح شود ضمن اين‌كه ارز را مي‌توان به خارج انتقال داد يا از طريق چك بانكي به فرد ديگري منتقل كرد، در مجموع مي‌توان گفت نقل و انتقال ارز از طريق سيستم بانكي آزاد خواهد بود و ميزان آن محدوديتي ندارد. اصولاً منابع ارزي كه حاصل فعاليت دولت است بر اساس برنامه و نياز دولت و بر پايه‌ي اولويت‌ها صرف مي‌شود، اما منابع ارزي غير دولتي (بخش خصوصي) مي‌تواند در اختيار خود بخش خصوصي باشد و طبق مقررات تنظيمي بانك مركزي، نيازي به واگذاري آن به دولت نيست.[۱۷]

گزارش - 526

صدام حسين در مصاحبه‌يي با خبرگزاري عراق ـ كه بيش‌تر به سخن‌راني شبيه بود ـ به اظهار نظر درباره‌ي جنگ ايران و عراق پرداخت. بخش عمده‌يي از سخنان وي حاوي مطالب توهين‌آميز درباره‌ي مقامات ايراني، شعارهاي سياسي و بديهي‌گويي‌هاي معمول بود، اما قسمت‌هايي از سخنان وي كه تحليل دلايل ضعف نيروهاي عراقي به هنگام حضورشان در خاك ايران و اشغال آن بود، مطالب قابل اعتنايي را در بر دارد كه به نظر مي‌رسد حاصل جمع‌بندي مقامات رده بالاي نظامي عراق يا مستشاران نظامي كشورهاي خارجي باشد. صدام حسين كه در سخنان خود اشاره‌يي به دلايل هجوم نظامي عراق به ايران و اشغال بخش‌هاي وسيعي از خاك اين كشور نكرد، بي‌آن‌كه لازم بداند درباره‌ي دليل تخريب شهرهاي مسكوني ايران يا هدف قرار دادن گاه به گاه دزفول با موشك‌هاي دوربرد توضيح دهد، ايران را به حمله به اهداف غير نظامي متهم كرد. گزيده‌يي از سخنان صدام به اين شرح است: «ما از همان آغاز جنگ سعي مي‌كرديم تا آن‌جا كه امكان دارد از اهداف غير نظامي دوري جوييم، پيش از اين‌كه نيروهاي اپوزيسيون ايراني از ما خواستند كه از پاسخ دادن مستقيم خودداري كنيم توسل ما به اين اصل محكم‌تر گرديد و در واقع ما اين درخواست را پذيرفتيم، چون ما نيز به علل اصولي خواهان آنيم، ولي رهبري ايران به ملت خود علاقه‌مند نمي‌باشد بلكه با هدف قرار دادن مراكز غير نظامي كشورمان مي‌خواهد ما را به اين وادارد تا به اقدام متقابل دست بزنيم تا به دنبال آن، خلق‌هاي ايران را به سوي طمع‌ورزي‌هاي شرورانه و مقاصد تجاوزكارانه‌ي خود بكشاند، مع‌هذا ما اين قدرت را دارا مي‌باشيم كه هر وقت بخواهيم با نيروي هوايي و موشك‌هاي خود عمده‌ترين شهرهاي ايران را ويران كنيم، ولي ما بايد بگذاريم آن‌ها اعصاب و صبر خود را از دست بدهند تا مرتكب اقدامات اشتباه‌آميز ديگري شوند و آنان را به جايي بكشانيم تا بتوانيم نيروهاي عمده‌شان را متلاشي نماييم. وضع نظامي در حال حاضر عمدتاً به نفع ما تغيير پيدا كرده است اين بهبودي وضع كه در واقع پس از بازگشت به خطوط مرزي بين‌المللي ما آغاز گرديد و علل آن از اين قرار مي‌باشد: اولاً خطوط ارتباطي‌مان طولاني بود كه چنين وضعي نتايج زير را به بار مي‌آورد: 1. دشواري مانور با نيروها از بخشي به بخش ديگر از بخش‌هاي عمليات با در نظر گرفتن محدوديت‌هايي كه بر ما تحميل ‌شده بود چه دست زدن به مانور به اين واحدها مستلزم اين بود كه در خاك دشمن صورت گيرد آن هم در شرايطي كه از وسايل پدافندي كشور خود محروم باشيم، لذا ايجاب مي‌گرديد كه نيروها را شبانه در خارج از بخش‌هاي خويش به حركت درآوريم، برعكس كه آنچه اكنون در داخل سرزمين‌هاي ما رخ مي‌دهد چه حركت نيروها هم در روز و هم در شب‌هنگام، بر حسب مقتضيات اوضاع صورت مي‌گيرد. 2. واحدهاي ما هنگامي‌كه در خاك دشمن بودند به استحكامات و فراهم كردن موضع‌هاي دفاعي خود آن طور كه اكنون صورت مي‌گيرد، چندان اهميتي نمي‌دادند. چه اين نيروها مي‌دانند كه بقاي آن‌ها در خاك ايران موقتي است. 3. و هنگامي‌كه خطوط ارتباطي ارتش در درون خاك دشمن بسيار طولاني باشد و براي جنگي درازمدت، حتماً چون باري بر دوش ارتش سنگيني خواهد كرد، خواه از لحاظ امنيت واحدها و خواه از لحاظ امنيت خطوط ارتباطي؛ چه امنيت واحدها به سود دشمن مختل مي‌گردد، زيرا مقر فرماندهي و نقاط كارهاي صحرايي و طرق ارتباطات آن‌ها قطعاً در معرض تهديد قرار مي‌گيرند. همچنين واحدها در چنين حالتي در معرض جداشدگي و محاصره شدن قرار مي‌گيرد، به ويژه هنگامي‌كه دشمن به شيوه‌ي تعرض غير مستقيم دست زند. دشمن روي اين شكاف‌ها به نحوي تكيه كرد كه ما را مجبور ساخت كه واحدهاي بيش‌تري را به اين‌گونه امور اختصاص دهيم تا از اين رخنه‌گري‌هاي دشمن جلوگيري كنيم و اين امر به زيان واحدهايي صورت مي‌گرفت كه براي دفاع از خطوط مقدم جبهه لازم بوده است، ولي با وجود اين، شكاف‌ها جبران نمي‌شدند و با وجود چنين وضعي غير ممكن بود جبران شوند. منظورم شيوه‌ي دفاع آرام است در عمق خاك دشمن. به ويژه هنگامي كه واحدها [به چنين كاري] موكول ‌شده باشند [ و چنين وظيفه‌يي به آنان محول ‌شده باشد] كه غالباً وظيفه‌ي نيروي احتياط است كه خود نوعي از تشكيلات جنگي است كه جزء نظام نبرد ارتش پيش از جنگ نبوده است؛ لذا واحدهاي احتياط نيز به باري سنگين بر دوش ارتش تحميل ‌شده است چه آمادگي كاملي نداشتند تا به نيروي جنگنده‌ي قوي تبديل شوند، اما در حال حاضر تمام موجبات لازم را براي ايجاد يك نيروي دفاعي در خطوط مقدم جبهه فراهم كرده‌ايم و اكنون اين نيروها داراي خبره و تجربه‌ي بسيار خوبي براي جنگيدن ‌شده‌اند، اكنون عواملي را بايد گوشزد كنيم كه داراي تأثير بسزايي در بهبود ميزان قوا به سود ما مي‌باشند. اين سواي خطوط ارتباطي طولاني است كه درباره‌ي آن صحبت كرديم. ثانياً، احساس سرباز عراقي در دفاع از خاك خود [و] به تعبير[ي] از احساس او در دفاع از خطوط خويش در عمق هشت كيلومتري خاك دشمن است. حال هم كه حقايق در مورد شرايط و عللي كه نيروهاي ما را واداشت كه نيروهاي دشمن را تا اين عمق دنبال كنند روشن سازيم. از علل عمده‌يي كه در ميزان قوا به سود ما اثر داشت اين بود كه ايراني‌ها در خاك خود مي‌جنگيدند و تمام جزئيات آن را مي‌دانستند و احياناً از آب‌هاي كرخه و شاخه‌هاي آن و نيز از كارون در پاره‌يي از امور تاكتيكي عليه نظامي‌هاي ما استفاده مي‌كردند. همچنين اتباع و مزدوران آن‌ها كه دورادور يگان‌ها و چه در پشت جبهه حضور داشت[ند] اطلاعات دقيقي از ارتش ما در مواضع تمركز به آن‌ها مي‌دادند، اما اكنون مسئله‌ بسيار فرق مي‌كند و هنگامي‌كه در هر اقدام نظامي از مرزهاي ما عبور كنند آن‌ها چه از حيث زمين و چه از حيث انسان با امور غير منتظره‌يي رو به رو خواهند شد و آن‌ها را غافل‌گير كرده و نيروهاي ما براي وارد ساختن بزرگ‌ترين خسارات به آن‌ها از اين شرايط استفاده خواهند كرد و اين چنين بود وضع آن‌ها هنگامي‌كه تلاش كردند از مرزهاي ما در شرق بصره و شرق مندلي و شرق ميسان عبور كنند و وضع‌شان درآينده از اين بدتر خواهد شد. رابعاً [ثالثاً] جنگ درازمدت خبرگي متراكمي را براي فرماندهان به وجود آورد. همچنين جنگ پدافندي درازمدت ما اين فرماندهان را براي فراهم ساختن مستلزمات و شرايط پيروزي در جنگ پدافندي به عالي‌ترين درجه از خبرگي ارتقا داد. بنابراين، اكنون آن‌ها در اجراي وظايف و مسئوليت‌هاي خود بسيار داناتر از يك سال پيش هستند. به دلايلي كه ذكر شد و به چند دليل ديگر از جمله اين‌كه دشمن داراي وسايل تكنيكي بوده، اطلاعات خوبي را از واحدهاي ما كسب مي‌كرد در حالي كه ما همچنين وسايلي را در اوايل جنگ در اختيار نداشتيم؛ براي نمونه دشمن هواپيماهاي عكس‌برداري را در اختيار داشت كه ما به علل شناخته‌شده اين گونه هواپيماها را نداشتيم و اكنون كه دستگاه‌هاي اطلاعات ما در اين زمينه ورزيده ‌شده و تجارب عميق به دست آورده و امكانات تكنيكي براي آسان كردن كسب اطلاعات كافي در اختيار داريم، لذا ديگر دشمن مانند گذشته در ميدان كسب اطلاعات به هيچ وجه پيشي و تفوق ندارد، بلكه اكنون در اين زمينه‌ي ميدان از دشمن پيشي گرفته‌ايم. ما مدت زيادي است كه وضع برتري [در] ميدان كسب اطلاعات را به دست آورده‌ايم كه برمي‌گردد به زماني‌كه دشمن كوشش‌هاي نافرجام خود را براي عبور از مرزهاي ما انجام داد. بنابراين، ديگر دشمن به هيچ وجه نمي‌تواند ما را غافل‌گير كرده و يا آن‌كه بتواند اوضاع و احوال جبهه و اطلاعات مهم خود را از ما مخفي نگه‌دارد. در واقع [پس از ايجاد] روابط مثبت ميان ما (از خلق‌هاي ايران و مخالفان رژيم) مخصوصاً پس از عقب‌نشيني‌ نيروهاي ما به مرزهاي بين‌المللي، اين روابط نقش بسيار جدي را در روشن نمودن ما از منويات دشمن به عهده گرفتند، چراكه وضع جديد يك هدف مشتركي را ميان ما و خلق‌هاي به ستوه آمده‌ي ايران و مخالفان رژيم ايران به وجود آورده و آن هدف عبارت است از آن‌كه همه مي‌خواهند كه جنگ متوقف شود و صلح و صفا ميان عراق و ايران برقرار گردد.»[۱۸]

گزارش - 527

روزنامه‌ي كويتي الرأي العام كه گرايش‌هاي حمايت‌گرانه‌ي شديدي از دولت عراق دارد، در مقاله‌يي با چشم‌پوشي از هجوم سراسري عراق به خاك ايران، اوضاع منطقه را خطرناك دانسته و كشورهاي بزرگ و كشورهاي عربي را به خاموش كردن آتش جنگ ايران و عراق فراخواند. راديو بغداد بخش‌هايي از اين مقاله را چنين نقل كرد: «خطري كه متوجه منطقه است يك خطر عمومي است و جنگ عراق و ايران بيست و هشتمين ماه خود را پشت سر گذارده و هيچ طرف جهاني سعي ننموده اين جنگ ويران‌كننده را متوقف و توپ‌ها را خاموش سازد و حتي كشورهاي عربي حداقل روش جدي براي خاموش ساختن آتش اين جنگ را در پيش نگرفته‌اند. الراي العام اين پرسش را مطرح ساخته كه چرا نقش فعال و واقعي هيچ طرف از طرف‌هاي جهاني قدرتمند را مشاهده نمي‌كنيم كه سعي كند جنگ را متوقف سازد؟ اين روزنامه افزوده است: ما هيچ پاسخي پيدا نمي‌كنيم مگر اين‌كه بگوييم كه اين جنگ يك توطئه‌ي مداوم عليه امت عرب و عراق است. الراي العام اضافه مي‌كند آنچه كه اكنون خواسته مي‌شود آن است كه راه به روي قدرت‌هاي استفاده‌كننده از اين جنگ كه آتش‌بيار معركه هستند بسته و روش واحد عربي كه تضمين‌كننده‌ي راه‌حل‌هاي مناسب ناشي از تعهد قومي كه مبناي كنفرانس سران عرب در فاس بوده، اتخاذ شود.»[۱۹] محمد حسنين هيكل نويسنده‌ي برجسته‌ي مصري نيز با ناديده گرفتن تجاوز عراق به ايران و اهداف اين تجاوز در سخناني، تضعيف جمهوري اسلامي و تضعيف صدام حسين را(!) به نفع دولت‌هاي شوروي و امريكا دانست. خبرگزاري جمهوري اسلامي از توكيو، نيز گزارش داد: «محمد حسنين هيكل پيش‌بيني كرد كه جنگ عراق و ايران در ابعادي كوچك‌تر از جنگ ادامه خواهد داشت. سردبير سابق روزنامه‌ي مصري الاهرام گفت: "جنگ ايران و عراق اولين جنگي است كه هم امريكا و هم شوروي نسبت به آن با بي‌تفاوتي برخورد مي‌كنند، در حالي كه نظر به اهميت موقعيت جغرافيايي آن براي شوروي و وجود منابع عظيم نفتي در منطقه از نظر امريكا، اين جنگ نمي‌بايست از نظر آن‌ها بي‌اهميت باشد." هيكل كه در مصاحبه‌يي با روزنامه‌ي ژاپني يوميوري نظرات خود را درباره‌ي خاورميانه بيان مي‌كرد، در مورد بي‌تفاوتي امريكا و شوروي اضافه كرد كه هر دو قدرت در ادامه‌ي اين جنگ منافعي دارند. به نظر هيكل انتظار تضعيف حركت اسلامي در ايران و تضعيف رژيم "مبتني بر برتري فرداي (عرب)"* در عراق منفعت مشترك امريكا و شوروي است.»[۲۰]

گزارش - 528

بسياري از اخباري كه در رسانه‌هاي غربي در خصوص حضور رزمندگان در جبهه‌هاي جنگ منتشر مي‌شود به وضوح نشان‌دهنده‌ي آن است كه محافل مخالف جمهوري اسلامي ايران قادر به درك انگيزه‌ي واقعي نيروهاي جمهوري اسلامي از انجام دادن اقدامات فداكارانه در مقابل نيروهاي عراقي نيستند.* ادعاي راديو ايران سخن‌گوي گروه‌هاي سلطنت‌طلب، نمونه ديگري از اين سردرگمي، ناتواني و عجز است. اين راديو اعلام كرد: «گفته مي‌شود كه حكومت اسلامي 5/1 ميليون مارك آلمان قرص دوتيب از بازارهاي دارويي آلمان خريداري و وارد ايران كرده است. دوتيب نوعي قرص هيجان‌زا و محرك است كه قواي مصرف‌كننده را به نحو كاذب تحريك مي‌كند و اغلب در مسابقات بكس و ورزش‌هاي حرفه‌يي به طور غير قانوني مورد استفاده قرار مي‌گيرد و استعمال آن اغلب منجر به هيجان‌هاي مرگ‌زا مي‌شود. هدف مقامات ايران آن است كه در حملات آينده‌ي جنوب، پاسداران و بسيجي‌ها و احتمالاً سربازان را با خوراندن اين قرص‌ها به حالتي تهاجمي و پرشور و سرشار از نيرو دچار كنند كه بدون احساس‌ ترس از مرگ و تهور كاذب به نيروهاي عراق حمله كنند.»[۲۱]

گزارش - 529

امروز 19 تشكل، حزب، سازمان و گروه مخالف حكومت عراق كه به نحوي تحت حمايت دولت ليبي قرار دارند، در طرابلس گرد هم آمدند و در قطع‌نامه‌يي خواستار هماهنگي بيش‌تر جنبش‌هاي مخالف حكومت عراق و سازمان‌دهي مردم آن كشور براي سرنگوني دولت عراق شدند. به گزارش راديو ليبي، شركت‌كنندگان در اين تجمع بيانيه‌يي را در 5 بند به اين شرح تنظيم و منتشر كردند: «نيروهاي ملي، قومي و انقلابي عراق در ادامه‌ي نشست‌هاي خود، در تاريخ 6/2/1983 [17 بهمن 1361] در شهر طرابلس گرد آمدند و تصميمات زير را اتخاذ كردند: 1. اتخاذ تصميم نهايي براي وحدت كامل تحت لواي جبهه‌ي‌ گسترده ملي كه بر روي نيروهاي اسلامي انقلابي و شخصيت‌هاي ملي مخالف امپرياليسم، صهيونيسم، ارتجاع و امريكا باز است. 2. توافق پيرامون خط مشي سياسي جبهه كه شامل بندهاي ذيل مي‌باشد: الف) سرنگوني رژيم سرسپرده و فاشيستي حاكم در عراق. ب) برپايي حكومت دمكراتيك خلق و متحد. ج) پس از سرنگوني رژيم سرسپرده و فاشيستي، ياري و نصرت ملت عراق در انتخاب نظام جديد با اراده‌ي آزاد. د) اعطاي خودمختاري حقيقي به كردستان عراق و تضمين حقوق اقليت‌هاي ديگر. 3. جلسه‌يي براي تهيه و تدوين برنامه‌ي جبهه و آيين‌نامه‌ي داخلي آن در مورخ 25/2/1983 [6 اسفند 1361] تشكيل مي‌شود. 4. تحكيم وحدت امنيتي فيمابين به مدت يك ماه از تاريخ صدور اين قطع‌نامه. 5. در جلسه‌ي مورخ 6/2/1983 كميته تصميم گرفته شد: الف) تبليغات عليه يك‌ديگر متوقف شود. ب) برخوردهاي مسلحانه ميان گروه‌ها متوقف گردد. گروه‌هاي 19‌گانه‌ي عراقي معارض شركت‌كننده در اين مجمع عبارت بودند از: 1. جنبش سوسياليستي كارگران. 2. حزب سوسياليست عراق. 3. حزب سوسياليست كردستان عراق. 4. حزب سوسياليست بعث عراق. 5. سازمان ارتش خلقي عراق. 6. حزب دمكرات كردستان. 7. اتحاديه‌ي دمكرات‌هاي سوسياليست. 8. اتحاديه‌ي دمكراتيك كردستان. 9. كنگره‌ي خلق عراق. 10. حزب كمونيست عراق. 11. حزب خلق دمكرات كردستان. 12. حركت پيشتازان (طلبيعه) دمكرات عراق. 13. كنگره‌ي ناسيوناليستي سوسياليست‌ها. 14. گروه‌هاي انقلاب عراق. 15. آزادگان دمكرات. 16. حزب اتحاد ملي كردستان. 17. جنبش متحدين آزاد. 18. سازمان مليون دمكرات. 19. حزب سوسياليست عربي‌كار.»[۲۲]

گزارش - 530

نشريه‌ي انگليسي‌زبان الدعوه كرونيكل چاپ لندن، اخباري را از اوضاع داخلي برخي شهرهاي عراق و عملياتي كه مخالفان حكومت عراق انجام داده‌اند، درج كرده است. به گزارش اين نشريه، در پي تظاهراتي كه در شهر اربيل در شمال عراق، عليه رژيم صدام بر پا ‌شده بود، مأموران صدامي عده‌ي فراواني از مردم را كه خواهان حكومت اسلامي و اجراي احكام قرآن كريم در عراق بودند، دست‌گير كرده‌اند. در حال حاضر هيچ گونه اطلاعي از سرنوشت دست‌گيرشدگان در دست نيست. كرونيكل افزوده است: «در تظاهرات و راه‌پيمايي مشابهي كه در 40 كيلومتري شمال بغداد، صورت گرفت، نيروهاي عراقي بر روي مردم آتش گشودند كه منجر به شهادت 8 تن از راه‌پيمايان و مجروح شدن 12 تن ديگر از آن‌ها شد.» اين نشريه درباره‌ي اقدامات حكومت عراق نيز آورده است: در عمليات نظامي مجاهدين انقلاب اسلامي عراق، 12 افسر بعثي در شهر حلبچه‌ي عراق به اسارت مجاهدين درآمدند. همچنين در حمله‌ي مجاهدين به مقر فرمانده بعثي مستقر در اين شهر، 2 افسر بعثي معدوم و 4 تن ديگر زخمي شدند. در منطقه‌ي سيدصادق عراق نيز به دنبال حمله‌ي مجاهدين به يك پايگاه ارتش بعثي 3 نظامي بعثي به هلاكت رسيدند.[۲۳] همچنين به گزارش برخي منابع اطلاعاتي، در عملياتي كه نيروهاي معارض در شهرهاي جوارتا و حلبچه عليه نيروهاي نظامي اجرا كرده‌اند، 3 نفر از آن‌ها كشته، يك نفر زخمي و 2 نفر به دست نيروهاي عراقي اسير ‌شده‌اند.[۲۴]


منابع و مآخذ روزشمار 1361/11/17

  1. سند شماره 79/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه مركزي خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر)، 17/11/1361، ص 1.
  2. سند شماره 162/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر)، 17/11/1361 تا 6/1/1362، ص 5.
  3. سند شماره 66866 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي منطقه7 (باختران)‌ به فرماندهي كل ستاد مركزي، 18/11/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 18358 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه‌ي بولتن هفتگي،‌ ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (طرح و برنامه عمليات)، شماره 56، 25/11/1361، ص 2.
  4. سند شماره 087688 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي)‌ به مسئول دفتر فرماندهي، شماره 16، 25/11/1361، ص 10.
  5. سند شماره 66979 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات،‌ 19/11/1361، ص 1؛ و ـ‌ سند شماره 66947 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از مركز قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) به مركز فرماندهي ستاد مركزي، 9/11/1361،‌ سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 353439 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه بعثت به فرماندهي قرارگاه حمزه، 19/11/1361، سند تك‌برگي.
  6. سند شماره 353312 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن3) به فرماندهي نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات)، 18/11/1361، ص 3.
  7. همان،‌ صص 3 و 4.
  8. سند شماره 353531 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سلماس به فرماندهي قرارگاه بعثت،‌ 17/11/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 353440 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه بعثت به فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 19/11/1361، سند تك‌برگي.
  9. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 331، 25/11/1361، صص 29 و 30، راديو بغداد، 23/11/1361.
  10. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 330، 24/11/1361، ص 19، لندن ـ خبرگزاري رويتر، 23/11/1361.
  11. سند شماره 089347 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبرنامه، ارتباطات روابط عمومي ستاد مركزي سپاه پاسداران، شماره 39، 18/11/1361، صص 6 و 7، به نقل از گزارش ستاد منطقه10 سپاه پاسداران.
  12. سند شماره 55241 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌يي اطلاعاتي، از فرماندهي ستاد منطقه1 سپاه پاسداران به فرماندهي كل سپاه، 25/11/1361، ص 2.
  13. سند شماره 66775 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه3 (مركز فرماندهي) به ستاد مركزي (مركز فرماندهي)، 17/11/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 88267 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه‌ي بولتن هفتگي، دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (مركز فرماندهي)، شماره 17، 3/12/1361، ص 3، گزارش رسيده از منطقه3، نور.
  14. سند شماره 089326 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اخبار مناطق يازده‌گانه، مركز اخبار رسانه‌ها ارتباطات تبليغات و انتشارات ستاد مركزي سپاه، 16/11/1361 الي 28/11/1361، ص 3، به گزارش ستاد منطقه3 سپاه؛ و ـ سند شماره 55190 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري، از ستاد منطقه3 فرماندهي به ستاد مركزي فرماندهي، 25/11/1361، ص 1.
  15. سند شماره 55250 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اخبار هفتگي، از ستاد منطقه4 (فرماندهي) به ستاد مركزي (فرماندهي)، 25/11/1361، ص 1.
  16. روزنامه‌ي كيهان، 18/11/1361، ص 18.
  17. روزنامه‌ي اطلاعات، 18/11/1361، ص 22.
  18. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 17/11/1361، ص 10 ـ 2، راديو بغداد.
  19. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 294، 18/10/1361، صص 33 و 34، راديو صوت‌الجماهير، 17/10/1361، به نوشته‌ي روزنامه‌ي كويتي الراي‌العام.
  20. همان، ص 6، توكيو ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 17/11/1361، به نوشته‌ي روزنامه‌ي ژاپني يوميوري.
  21. سند شماره 227460 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه‌ي سپاه در رسانه‌هاي بيگانه، تبليغات و انتشارات ستاد مركزي سپاه پاسداران (ارتباطات)، شماره 13، بهمن 1361، ص 3، سپاه در راديوهاي بيگانه به نقل از راديو ايران، 17/11/1361.
  22. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 326، 20/11/1361، صص 32 و 33، راديو ليبي، 18/11/1361، قطع‌نامه‌يي به نقل از نيروهاي قومي و انقلابي عراق.
  23. مأخذ 17، ص آخر، گزارش از واحد مركزي خبر از لندن به نقل از نشريه‌ي انگليسي زبان الدعوه كرونيكل چاپ لندن.
  24. مأخذ3، بخش دوم، ص 3؛ و ـ سند شماره 353310 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن3) به فرماندهي نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات)، 21/11/1361، ص 3.