1360.07.01
روزشمار جنگ سال 1360 1360.07.01 | |
---|---|
نامهای دیگر | یک مهر |
تاریخ شمسی | 1360.07.01 |
تاریخ میلادی | 23 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 24 ذیقعده 1401 |
گزارش- 879
محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در گفتوگویی اختصاصی با روزنامه کیهان، درباره جنگ یکساله عراق و ایران، هدف عراق از حمله به ایران، وضعیت جبههها و آینده جنگ توضیحاتی داد. اظهارات فرمانده کل سپاه درواقع ترسیمی از آخرین وضعیت جبهههای جنگ در جنوب و شمالغرب کشور و وضعیت نیروهای دوطرف میباشد. فرمانده کل سپاه پس از طرح مباحثی درمورد نقش امریکا و کشورهای غربی در ترغیب عراق برای حمله نظامی به ایران، به اهداف عراق از راهاندازی جنگ و واکنش سایر کشورها دربرابر آن اشاره کرد و گفت: «هدف این بود که صدام خوزستان را ظرف سه روز بگیرد، زیرا عراق با 14 لشکر (شامل 12 لشکر نیروی زمینی؛ یک لشکر گارد ریاستجمهوری و یک لشکر مخصوص)، نیروی دریایی و نیروی هوایی خود بزرگترین قدرت نظامی منطقه خاورمیانه [غرب آسیا] بعد از انقلاب اسلامی محسوب میشد. امریکاییها با این نیرو میخواستند در یک مدت کوتاه، خوزستان، یعنی گلوگاه اقتصادی ایران را بگیرند. جریان آنقدر تمامشده بود که حتی روسیه شوروی - بااینکه عامل اصلی این جنگ امریکا بود - وقتی دید کار تمامشده است مجبور به سکوت شد، یعنی تمام قدرتها فکر میکردند کار ایران تمام است، حتی آنهایی که مخالف ذهنی هم بودند، سکوت کرده بودند تا بفهمند که عاقبت جنگ چیست، زیراکه با برآورد نیروهای کلاسیک احتمال قوی میدادند که این جنگ نابرابری است و پشت سر عراق نیروهای بسیار زیادی خوابیده و این بود که حدس میزدند کار ایران تمامشده است. هدف هم این بود که در مدت سه روز خوزستان به تصرف دربیاید و بعد سعی کنند که ایران را سر میز مذاکره بنشانند و با برگ برندهای که دارند، یعنی اشغال خوزستان، ایران را از موضع ضعف به سازش بکشند تا ایران به صدور انقلابش نپردازد، مجبور به سازش با ابرقدرتها بشود و مجبور بشود از این سیلی محکمی که به قول امام به گوش غرب و امریکا زده، عقبنشینی کند و مواضع لیبرالی و میانهروی که استراتژی امریکا هم همین بود، برود.» محسن رضایی در ادامه، جنگ یکساله را به سه مرحلة حمله عراق به ایران، مرحله توقف و مرحله حملات ایران برای آزادسازی زمینهای اشغالی تقسیم کرد و افزود: «جنگ از زمانیکه شروع شد، سه مرحله را پشت سر گذراند. مرحله اول زمانی بود که عراق تهاجم خود را آغاز کرده بود و ما قصد متوقفکردن عراق را داشتیم. این مرحله از ابتدای جنگ تا چند ماه طول کشید. در این مرحله عراق مرتب تهاجم میکرد و ما سعی داشتیم که عراق را متوقف کنیم. مرحله بعد از توقف، پیشروی عراق شروع شد. در این مرحله ما به فکر تهاجم افتادیم، تهاجم را در یک وهله با برتری وضعیت کلاسیک شروع کردیم؛ یعنی آمدیم تانکها، توپخانه و لشکرهایمان را به کار گرفتیم و علیه عراق وارد صحنه شدیم. این تجربه را کردیم، ولی دیدیم که نابرابری بسیار زیاد است و عراق با نیروهای کلاسیکی که دارد خواستهاش این است که ما با این شیوه با او بجنگیم و دیدیم که ما نمیتوانیم در بُعد صرفاً کلاسیک تجربه موفقی داشته باشیم. این مرحله هم طول کشید و حملات که ما کردیم گرچه در ابتدا حملات موفقی بود، اما در آخر دیدیم که نتوانست ما را به یک پیروزی چشمگیری برساند. از این به بعد، ما وارد یک مرحله جدیدی شدیم و آن تکیه بر نیروهای مردمی درپیوند با تجارب کلاسیک بود. در این مرحله ما ترکیبی از مردم، بسیج، پاسداران، عشایر، نیروهای ارتش و ژاندارمری درست کردیم. این تجربه جدید تجربه بسیار بدیعی در کل دنیا بود و سابقه نداشت در جنگی که دشمن با قدرت کلاسیک وارد صحنه شده، ما فقط با مردممان و با تکیه بر نیروهای کلاسیک وارد صحنه شویم. همین شیوه باعث شد عراق در مراحلی چند کاملاً با شکست مواجه شود.» وی همچنین درمورد جو ملتهب جامعه و برداشتهای عمومی پس از حمله عراق و تأثیر سخنان امام در روحیهبخشی به رزمندگان و مردم و اصلاح نگرش برخی مسئولان نظامی کشور خاطرنشان کرد: «در مرحله اول جنگ، ابتدا ما فکر میکردیم تهاجم خیلی وسیع است. اردن، مصر و کشورهای خلیج [فارس] هم پشت سر حمله بودند. لحظات اول به فکر ما رسیده بود که اگر نتوانیم در مقابل تهاجم دفاع کنیم به کوههای خوزستان پناهنده بشویم و از آنجا بتوانیم جنگ را پیش ببریم، اما پیام امام در این موقعیت رهنمود بسیار توانبخشی بود که صادر شد. امام فرمودند که یک دزدی به مملکت رسولالله حمله کرده و این دزد را باید از بین برد. علیرغم آنکه آمادگیهای سیستماتیک و کلاسیک نداشتیم، برادران سپاه، ارتش و بسیجی وارد جنگهای پارتیزانی با عراق شدند. من به یاد میآورم که در خوزستان برادری بود به نام شهید غیور اصلی که مسئول آموزش سپاه خوزستان بود، ایشان توانستند با 150 نفر، نیروهای عراقی را که با دورزدن سوسنگرد و بستان تا حمیدیه آمده بودند، ازطریق شبیخونهایی که زدند تا 70 کیلومتر به عقب برانند. این آغازی بود برای اینکه ما وارد جنگهای پارتیزانی و چریکی علیه عراق بشویم و عراق را متوقف کنیم و عراق به این ترتیب زمینگیر شد و ما در حقیقت با ایثارها و خونهایی که دادیم عراق را متوقف کردیم، یعنی به تعبیری خون شهدا باعث سدشدن راه عراق شد و هیچ چیزی دیگر در مرحله اول جنگ مفهوم نداشت. درحقیقت، پیام امام و خون شهدا باعث شد که ما در مرحله اول جنگ بتوانیم عراق را زمینگیر بکنیم.» محسن رضایی درمورد نسبت اندیشه جنگ کلاسیک و جنگ مردمی هم اظهار کرد: «مرحله دوم جنگ که مرحله جنگ کلاسیک بود، طبق آمادگیهایی که در چندماهه اول جنگ به دست آورده بودیم، امید داشتیم که ازطریق جنگ کلاسیک بتوانیم مسئله تجاوز عراق را حل کنیم، اما در این مرحله هم دیدیم که از این راه هم نمیتوانیم مسئله را حل کرد و بهدنبال آن جنگ جدیدی را آغاز کردیم و آن عبارت بود از جنگهای پارتیزانی مخلوطشده با جنگهای کلاسیک که هماکنون ارتش عراق دراینمورد کاملاً درمانده شده است. اسرایی که بازداشت کردیم دقیقاً به این مسئله اعتراف کردند که ژنرالهای عراقی وقتی در اتاق جنگ هستند همیشه میگویند که طبق این تبصره باید به فلانجا حمله کرد، طبق آن تبصره جنگی باید به فلانجا حمله کرد و تمام فکروذکر نیروهای رزمی عراق درحالحاضر، معیارهای جنگ کلاسیک است و در این مسئله ماندهاند که نیروهای ایرانی در چه ساعتی از روز حمله میکنند. این مسئله برای عراقیها اصلاً قابلتبیین و پیشبینی نیست که نیروهای ایرانی چطور میآیند و به کجا حمله میکنند. مثلاً یک عراقی در تانک خود نشسته است و میبیند که موتورسواری سریع به او نزدیک میشود و با آر.پی.جی7 تانک او را از بین میبرد. موتورسوارهای ما که الآن با آر.پی.جی. شکار تانک میکنند، آن قوتی را که در دل عراقیها نسبت به نیروهای تانک و زرهی خودشان بود از بین برده و الآن نیروهای عراقی کاملاً در یأس به سر میبرند. در این مراحلی که تا اینجا بوده، نقش مردم ابعاد بسیار بالایی دارد. این نقش مردم چه در بعد شهادت و چه در بعد پشتیبانی از جبههها نشانگر این مسئله است که تا زمانیکه مردم با قدرت در جبهه هستند و همانطورکه امام به ملت دستور داد که سرلوحه مسائل آنان جنگ باشد، ما هیچ نگرانی از مسئله جنگ نداریم.» فرمانده کل سپاه در بخش دیگری از این گفتوگو به ترسیم آخرین وضعیت مناطق جنگی از شمالغرب تا مناطق جنوبی خوزستان پرداخت و یادآوری کرد: «از بالای مریوان تا نوسود منطقهای است که ما در خاک عراق پیشرفت کردیم و در آنجا توانستیم زمینهایی را از عراق بگیریم و نیروهایی را در آن مستقر کنیم و راههای تدارکاتی عراق را زیر آتش توپخانه و حملات پارتیزانی قرار بدهیم. در منطقه نوسود تا شمال قیطول، عراق در خاک ایران حضور ندارد. از شمال ازگله و باویسی تا سومار، به عمق 15 تا 20 کیلومتر [دشمن] در خاک ایران حضور دارد.» وی افزود: «عراقیها که در اوایل جنگ تا حمیدیه آمده بودند، با مقاومت پاسداران و کمک هوانیروز تا منطقه طراح عقب نشستند. در منطقه غرب، عراقیها به قسمت سرپل ذهاب، چم امام حسن و کورهموش آمدند که پس از درگیری با نیروهای رزمنده به منطقه قراویز و بازیدراز عقبنشینی کردند و هماکنون در جنوب نیز تپههای اللهاکبر، دب حردان و طراح را ما از دست آنها گرفتیم. سومار در دست دشمن بود که ما بازپس گرفتیم. اشنویه که در دست ضدانقلاب بود و امید بزرگی برای عراق محسوب میشد، تسخیر شد و به دست نیروهای اسلام افتاد. در جبهه دزفول که دشمن به نزدیکیهای دزفول رسیده بود، به دوسلک، کوتکاپن و رقابیه عقب رانده شده. مهران در دست عراق است، بستان، نفتشهر، قصرشیرین و خرمشهر هم در دست دشمن است. درمجموع، وضعیت نیروهای ما از زمانیکه عراق مرتباً تهاجم میکرد و بعد مرحلهای که ما خود را تثبیت کردیم، از مرحله تثبیت به این طرف، مرتباً مناطقی را که عراق از ما گرفته بود، پس گرفتیم.»[۱] 2 همزمان با حملات توپخانهای ارتش عراق به شهرها و مناطق مسکونی ایران، محمولههای کمکهای تسلیحاتی و نظامی ازطریق کشورهای عرب منطقه بهسوی عراق ارسال میشود. ساعت 11 صبح امروز، دو نقطه از مناطق مسکونی شهر اهواز هدف اصابت توپهای ارتش عراق قرار گرفت و درنتیجه به چند واحد مسکونی، یک دبیرستان (دبیرستان منوچهری) و یک اتومبیل خساراتی وارد شد. در این حمله 6 نفر ازجمله یک نوزاد 22 روزه و یک پیرمرد که مشغول ماهیگیری در کنار رودخانه کارون بود، به شهادت رسیدند.[۲] از سوی دیگر در ادامه کمکهای تسلیحاتی به عراق، امروز 27 خودرو و 14 کامیون نظامی حامل مهمات و تجهیزات نظامی از اردن وارد خاک عراق و راهی پادگان التاجی بغداد شدند.[۳] سه روز پیش نیز، 29 خودرو چندین محموله از تجهیزات و قطعات نظامی را ازطریق عربستان به عراق منتقل کردند. همزمان با ارسال این محموله، 19 کامیون حامل لاستیک خودروهای نظامی نیز از کشور اردن به پایگاه التاجی در بغداد فرستاده شد.[۴] امروز همچنین 6 نفر از نظامیان عراقی ازجمله یک ستوانیار جمعی گردان تانک المثنی از تیپ30 زرهی در دهلاویه در شمالغربی سوسنگرد؛[۵] یک درجهدار و 2 سرباز در سردشت؛[۶] یک سرباز در جبهه عباسیه[۷] و یک سرباز جمعی گردان328 از تیپ419 پیاده در منطقه کرخهکور خود را به نیروهای ایرانی تسلیم کردند.[۸] 3 نیروهای سپاه پاسداران با عبور از مرز در مریوان و نفوذ در عمق خاک عراق، با بستن راههای مواصلاتی، پایگاه نظامی کلوس را در شمال شهر حلبچه (در استان سلیمانیه عراق) محاصره کردند. در درگیری میان نیروهای دو طرف شمار فراوانی از نیروهای عراقی کشته و عدهای زخمی شدند. در این عملیات تعداد زیادی سلاح و مهمات به غنیمت گرفته شد.[۹] در بخش دیگری از این عملیات، نیروهای سپاه به شهربانی شهر شاندری* و یک پایگاه نظامی حمله کردند. در این حملات 8 نفر کشته و 3 نفر اسیر شدند و براثر آتش توپخانه خودی خساراتی به پادگان این شهر وارد شد.[۱۰] روزنامه زود دویچه زایتونگ (چاپ آلمانغربی) به نقل از خبرگزاری آلمان در آنکارا خبر این عملیات را منتشر کرد.[۱۱] 4 روزنامه فرانسوی لوموند به مناسبت اولین سالگرد هجوم عراق به ایران، درمقالهای به بررسی دلایل عراق برای حمله به ایران؛ میزان پیشروی ارتش عراق در مرزهای شمالی، میانی و جنوبی؛ دستنیافتن عراق به پیروزی نظامی و سیاسی که در آغاز حمله وعده داده بود؛ دلایل ملایمشدن مواضع اخیر صدام درباره گفتوگوهای احتمالی صلح و شرط ایران در عقبنشینی عراق از سرزمینهای اشغالشده قبل از هرگونه مذاکره پرداخت. این روزنامه در شماره اخیر خود نوشت: «یک سال پیش در 22 سپتامبر (31 شهریور)، عراق بهدنبال انتقاد از قرارداد الجزایر که خط مرزی با ایران را تصریح میکرد، این کشور را مورد حمله قرار داد. در آن هنگام بغداد تهران را متهم کرد که با نقض قرارداد الجزایر و مطالبه حاکمیت شطالعرب [آبراهی که بنادر بصره و آبادان را به خلیجفارس مربوط میسازد]، دست به تحریک نظامی برعلیه این کشور زده است.» لوموند در بخش دیگری از این مطلب آورده است: «جنگی که عراق در 22 سپتامبر گذشته برعلیه ایران آغاز کرد، درابتدا، بهعنوان یک رفتوآمد ساده نظامی تلقی میشد، ولی از ماه نوامبر همان سال تبدیل به یک جنگ خونین و خطرناک با ضدحملههای محدود در پهنهای به وسعت 500 کیلومتر گشت. در این جنگ 8 لشکر عراق در مرزی به طول 5 تا 50 کیلومتر مستقر شدند. پس از یک سال نبرد، اوضاع جبههها را به ترتیب زیر میتوان بررسی کرد: در شمال شهر مریوان، عراقیها قسمتی از خاک ایران را که درواقع یکی از مراکز استراتژیکی مشرف بر عملیات کردستان بود، به تصرف خود درآوردند و از آنجا به حمایت از مبارزین کردی که برعلیه حکومت تهران میجنگیدند، برخاستند. در قصرشیرین که در همان ساعات اولیه آغاز نبرد سقوط کرد، عملاً هیچگونه تغییری حاصل نشده است. عراقیها این منطقه را که گذرگاهی بهسوی بغداد میباشد، تبدیل به پایگاهی غیرقابلنفوذ نمودهاند. اوضاع شهر مهران نیز که همزمان با قصرشیرین به اشغال درآمده به همین منوال است. در خوزستان، هرگونه تلاشی برای تصرف پایگاه استراتژیکی [هوایی] دزفول، عقیم مانده است. در منطقه سوسنگرد که در پاییز گذشته، مجدداً به دست نیروهای ایرانی افتاد، حدود 4 کیلومتر بهسوی شهر بستان پیشروی شد، بهنحویکه تا مرز عراق تنها 20 کیلومتر باقی مانده است. در حوضه نفتخیز خوزستان، عراقیها خرمشهر اشغالی را شدیداً تحت کنترل خود دارند، درحالیکه با وجود محاصره آبادان، از سه طرف سعی نکردهاند این شهر را به تصرف خود درآورند.* آبادان که بیش از نیمی از آن بهکلی ویران شده و از 500 هزار سکنه، تنها 30 هزار نفر باقی ماندهاند، یکی از استحکامات شدید ایرانیان میباشد و به همین مناسبت نیز در روز بارها هدف توپخانه عراق قرار میگیرد. اهواز پایتخت خوزستان علیرغم بمبارانهای مداوم، خرابیهای جزئی داشته است. جادهای که اهواز را به آبادان متصل میسازد، توسط سربازان عراقی کنترل میشود، ولی بااینحال، ایرانیان توانستهاند در چندماهه اخیر از همین مسیر و با عبور از پل نظامی که بر روی رودخانه بهمنشیر مستقر میباشد، تجهیزات نظامی به آبادان ارسال نمایند. به این ترتیب، پس از یک سال جنگ مداوم و لاینقطع که با حمله و عقبنشینی طرفین همراه بود، هیچیک از دو جناح نتوانستند به یک پیروزی قطعی دست یابند. عراقیها قادر نبودند از پیروزیهای غافلگیرکنندهای که معمولاً یک کشور تجاوزگر به دست میآورد، بهرهبرداری نمایند و ایرانیها نیز بااینکه در مقابل حملات عراق شدیداً مقاومت میکردند، در شرایطی به سر میبردند که نمیتوانستند دشمن را از خاک خود بیرون رانند. انتخاب یکی از این دو بهعنوان برنده نبردی که عملاً به دست فراموشی سپرده شده، بسیار دشوار است. برخلاف ویژگی ظاهری این نیرو، بیلان تلفات بسیار جدی و سنگین میباشد. کاهش تولیدات نفتی هر دو کشور بهدنبال بمباران تأسیسات نفتی و از سوی دیگر، افزایش هزینههای خرید تسلیحات نظامی، مشکلات لاینحلی را برای طرفین ایجاد نموده است. عراق ازطریق دریافت کمکهای عربستان سعودی و اردن بر این مشکلات فائق آمده است، درحالیکه ایران بهعلت منزویشدن در منطقه و عرصه بینالمللی، جز اتکا به منابع اولیه خود جهت تغذیه مالی این جنگ و برپایی اقتصاد آشفتهاش چاره دیگری نخواهد داشت. معهذا، شکست بغداد درزمینه سیاسی ناگوار و غیرمترقبه میباشد، زیرا پرزیدنت صدام حسین نهتنها با عملیات 22 سپتامبر نتوانست رژیم [امام] خمینی را سرنگون سازد، بلکه از یکسو نیروهای ارتشیاش در شنزارهای خوزستان سرگردان شدند و از سوی دیگر، نیروی هواییاش با تحمل خسارات فراوانی از همان ابتدای جنگ عملاً از صحنه نبرد خارج گردید. صدام حسین که در ابتدای جنگ با افزایش ادعاهایش نسبت به حکومت تهران، شرایط صلح را پیچیدهتر ساخته بود، اخیراً ضمن اتخاذ موضع ملایمتری اعلام نموده، درصورتیکه [ایران] حاضر به مذاکره باشد، کشورش از تحکیم مواضع قبلی خود دست برخواهد داشت، وی علاوهبر شطالعرب [اروندرود] ادعاهای ارضی غیرقابلقبول دیگری را ارائه کرده بود. به نظر نمیرسد که حتی امام خمینی نیز عجلهای در بیرونکشیدن صدام از منجلابی چون خوزستان داشته باشد. معالوصف، بهدنبال میانجیگریهای فراوان دبیرکل سازمان ملل، کشورهای اسلامی و کشورهای غیرمتعهد، از پیشنهاد خود مبنیبر لزوم تنبیه تجاوزگر قبل از هرگونه مذاکره صرفنظر کرده است. امام همچنین خواستار عقبنشینی کامل نیروهای عراقی از سراسر خاک ایران قبل از انجام هرگونه مذاکره درزمینه صلح میباشد؛ پیشنهادی که قطعاً صدام آن را نخواهد پذیرفت مگر اینکه به شکست خود اعتراف نماید.»[۱۲] 5 براثر برخورد یک دستگاه مینیبوس شخصی با مین ضدتانک در اطراف نقده، 8 نفر از سرنشینان آن که از اهالی روستایی در اطراف نقده بودند، مجروح شدند. به گزارش سپاه پاسداران نقده، افراد گروههای مسلح غیرقانونی این مین را در نزدیکی روستای حسن نوران در محور نقده - اشنویه کار گذاشته بودند که براثر برخورد مینیبوس با آن منفجر شد.[۱۳] 6 سپاه پاسداران منطقه 7 کشوری در گزارشی از درگیری تعدادی از نیروهای کومهله در روستای شاهینی (واقع در24 کیلومتری شمالغربی کامیاران) با شماری از افراد حزب دمکرات خبر داد. این درگیری باوجود توافقات قبلی و درپی محاصره منزل فرمانده یکی از گروههای حزب دمکرات ازجانب عوامل کومهله به وقوع پیوست، اما افراد کومهله موفق به دستگیری او نشدند. براساس توافق قبلی قرار بود در روستای شاهینی و روستاهای اطراف آن در شمال محور کامیاران - مریوان، افراد کومهله و در روستاهای کوره دره بالا، کوره دره پایین و تخته زنگی در جنوب این محور، عناصر حزب دمکرات مستقر شوند. درگیری این دو گروه به چند روستای منطقه ازجمله فارسآباد و گازرخانی در توابع کامیاران هم کشیده شد.[۱۴] 7 بهدنبال پاکسازی اشنویه و مناطق اطراف آن، بخشداری این شهر در اطلاعیهای از همه کارمندان و کارگران بهویژه کارکنان بخشداری و شهرداری خواست برای ارائه خدمات اداری و رفاهی به شهروندان، خود را به فرمانداری نقده معرفی کنند. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: «هماکنون نیروهای دولت جمهوری اسلامی که شما کارکنان نیز جزئی از آن میباشید، به کار خود جهت انجام خدمات و برآوردن نیازها و رفع مایحتاج ضروری مردم بیگناه و ستمدیده قبل و بعد از دوران آن توطئههای شوم همت گمارید. لذا از کلیه برادران و خواهران مسلمان کارمند و کارگر اشنویه خواهشمند است دراسرعوقت و تا حداکثر 8 مهر سال جاری خود را به فرمانداری (نقده) معرفی نمایند.»[۱۵] 8 درپی اقدام گروههای مسلح ضدانقلاب به اجرای عملیات کمین در برخی محورهای اصلی مناطق غرب و شمالغرب کشور، که به اسارت شماری از نیروهای ارتش، سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد انجامید، لشکر28 کردستان در نامهای خطاب به استانداری کردستان خواستار رعایت ساعات مجاز تردد در جادههای استان ازسوی بنگاههای مسافربری استان شد.* در این نامه آمده است: «باتوجهبه گزارشات عدیده و تذکرات مکرر به پلیس راه سنندج و ستاد کامیاران و سایر یگانهای مستقر در محورهای استان، باز گزارشاتی از مسئولین محورها مبنیبر عدم مراعات ساعت عبورومرور اتوکارهای مسافربری میرسد و مشاهده میگردد که اتوبوسهای مسافربری ساعات حرکت خود را با ساعات عبور آزاد محورها هماهنگ نکرده و در ساعات منع عبورومرور حرکت مینمایند، درنتیجه، با حوادث درگیری و گروگانگیری مواجه میشوند و ارتش دراینزمینه تاکنون متحمل ضایعات و خسارات انسانی زیادی شده است. لذا، بهمنظور خاتمهدادن به این رویه و جلوگیری از گروگانگیری گروههای مسلح غیرقانونی در محورهای استان کردستان، مقرر فرمایند شرکتهای اتوبوسرانی منطقه را بهنحو مقتضی به تمکین از دستورات و تذکرات صادره لشکر وادار بنمایند و ترتیبی اتخاذ شود مراتب زیر دقیقاً مراعات شده و از وزارت کشور نیز خواسته شود که شرکتهای مسافربری ساعات تردد خود را در محورهای استان کردستان با ساعات مجاز لشکر [بدینترتیب] هماهنگ نمایند: 1. ساعات حرکت اتوکارهای مسافربری شب [را] طوری تنظیم نمایند که بعد از ساعت 6 صبح به کامیاران برسند. 2. اتوکارهای روزرو طوری از مبدأ حرکت نمایند که قبل از ساعت 5 بعدازظهر درحالحاضر و در فصل زمستان قبل از ساعت 4 بعدازظهر، به سنندج وارد شوند. 3. اتوکارهای مسافربری از سنندج طوری حرکت نمایند که قبل از ساعت 5 بعد ازظهر درحالحاضر در فصل زمستان، قبل از ساعت 4 بعدازظهر، از منطقه کامیاران خارج شده باشند. 4. به شرکتهای مسافربری ابلاغ گردد از دستورات صادره و تذکرات مسئولین محور تمکین نموده و درصورت تخلف و دادن گروگان، خودرو بهمدت حداقل یک ماه توقیف و راننده و سایر خدمه خودرو تحویل مقامات قضایی داده شوند.»[۱۶] گفتنی است استانداری کردستان نیز متن نامه را با امضای استاندار به بنگاههای مسافربری استان ابلاغ کرد.[۱۷] 9 پرداخت مبلغ 10 میلیون و 985 هزار ریال برای تأمین هزینههای مربوط به سفر، اسکان، امور فرهنگی و کمکهای بلاعوض، بخشی از خدمات مالی و رفاهی بنیاد امور جنگزدگان استان تهران به مردم مناطق جنگزده در سهماهه گذشته میباشد. به گزارش روزنامه کیهان، روابط عمومی کمیته اجرایی بنیاد امور جنگزدگان استان تهران با اعلام این خبر آمار فعالیتها و اقدامات این کمیته را به این شرح اعلام کرد: «طی این مدت تعداد 846 مورد معرفینامه کمیته امداد امام؛ 6549 مورد معرفینامه جهت اسکان در شهرستان؛ 462 مورد معرفینامه جهت اسکان موقت در تهران و همچنین 1190 معرفینامه جهت معرفی مصدومین و مجروحین مهاجر جنگی به بیمارستان، ازسوی کمیته اجرایی استان تهران صادر شده است.» این روزنامه در ادامه گزارش خود آورده است: «کمیته اجرایی استان تهران در سهماهه تیر، مرداد و شهریور سال جاری، بهمنظور تأمین احتیاجات مالی هموطنان جنگزده، مبلغ 7595781 ریال وجه نقد به 3614 نفر از مهاجران جنگی پرداخت کرده است. همچنین، در طول این مدت، به 1662نفر از جنگزدگانی که اتومبیل شخصی دارند، 51567 لیتر بنزین کوپن تحویل داده شده و برای کمکرسانی به جنگزدگان نیز به 414 اتومبیل، 40219 لیتر بنزین کوپن تحویل داده شده است. در طول این مدت نیز 17375 نفر از هموطنان مهاجر به دلایل گوناگون برای انجامدادن کارهایشان به کمیته اجرایی استان تهران مراجعه کردهاند که از این تعداد 6549 نفر از آنان به شهرستانهای گوناگون کشور معرفی شدهاند. گفتنی است که در سهماهه تیر، مرداد و شهریور، کمیته اجرایی مبلغ 10 میلیون و 985 هزار ریال پرداختی داشته است.»[۱۸] 10 دو تن از نیروهای گروه مقاومت بسیج مسجد الجواد در میدان هفتتیر تهران، که درحال گشتزنی در خیابانهای اطراف مسجد بودند، هدف سوءقصد قرار گرفتند. این دو نفر در کوچه تابنده بهدلیل خرابی موتور توقف کرده بودند که یک خودرو به آنان نزدیک شد و یکی از سرنشینان مسلح خودرو آنان را به رگبار بست. در این حادثه یکی از نیروهای بسیج به نام جعفر کلهر شهید و دیگری مجروح شد. ضاربان نیز بلافاصله از محل حادثه گریختند.[۱۹] 11 در چند مورد تیراندازی و پرتاب بمب دستساز و آتشزا در شهرهای مختلف کشور 2 نفر مجروح شدند و خساراتی به بار آمد. 2 بمب نیز در مشهد کشف و خنثی شد. امروز همچنین با کشف یک خانه تیمی در بجنورد تعدادی اسلحه و مهمات کشف شد، 7 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) نیز دستگیر شدند. در نیشابور، 2 نفر از افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب، با مسلسل بخش فرهنگی ساختمان سپاه پاسداران را به رگبار بستند و گریختند. در این حادثه یکی از اعضای بسیج مجروح شد.[۲۰] در قوچان، 5 نفر از عناصر سازمان مجاهدین خلق که 2 نفر از آنان دختر بودند، با بمب دستساز به ساختمان انجمن اسلامی معلمان این شهر حمله و سپس اقدام به تیراندازی کردند که درنتیجه یک عابر مجروح شد. این افراد قبل از رسیدن مأموران انتظامی متواری شدند.[۲۱] در مشهد، چند نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق، مخزن سوخت موتورخانه سیستم حرارتی شهرک دکتر بهشتی (محل اسکان خانواده شهدا و جنگزدگان) را به آتش کشیدند.[۲۲] در همدان، براثر پرتاب بمب دستساز به مغازه یکی از افراد متعهد شهر در خیابان تختی، خساراتی به در و شیشههای مغازه وارد آمد.[۲۳] در بروجرد و تبریز نیز در دو حادثه مشابه براثر پرتاب بمب خسارت اندکی به منازل 2 تن از اهالی این شهرها وارد شد.[۲۴] امروز همچنین یک بمب الکترونیکی و یک بمب دستساز که افراد گروههای مسلح غیرقانونی در مقابل منزل 2 تن از روحانیون مشهد کار گذاشته بودند، کشف و خنثی شد.[۲۵] از سوی دیگر با کشف یک خانه مرتبط با گروههای مسلح ضدانقلاب در بجنورد، چند قبضه اسلحه و مهمات ازجمله 4 کلاشینکف، 7 برنو و تعدادی فشنگ از انواع گوناگون کشف شد و 2 نفر نیز دستگیر شدند.[۲۶] علاوهبراین 7 نفر از اعضای فعال سازمان مجاهدین خلق در لاهیجان و آستانه اشرفیه دستگیر شدند.[۲۷] 12 نشریه المجله (چاپ لندن) به نقل از زکییمانی وزیر نفت عربستان سعودی، از موافقت این کشور با پیشنهاد عراق برای احداث خط لوله انتقال نفت به دریای سرخ ازطریق خاک عربستان خبر داد. این مطلب بازتاب گستردهای در محافل سیاسی و رسانهای جهان داشت. رسانههای غربی بهدلیل اهمیت اقتصادی این خبر، تبلیغات بسیاری برای آن کردند. درصورت تحقق این طرح، عراق با بهرهبرداری از این خط لوله نفتی، از تنگنای صادرات نفت از مسیر خلیجفارس خارج میشود و خلیجفارس و تنگه هرمز، که شاهرگ حیاتی صادرات نفت محسوب میشوند، اهمیتشان را نزد این کشور از دست میدهند.[۲۸] رادیو صدای امریکا با انعکاس این خبر اعلام کرد: «احداث این خط لوله نفتی دومین اقدام درزمینه تغییر مسیر صدور نفت از مسیر خلیجفارس است. عربستان سعودی دو ماه پیش بهرهبرداری از خط لوله جدیدی را آغاز کرده است که روزانه 1850000 بشکه نفت این کشور را به دریای سرخ منتقل میکند و ظرفیت آن تا 7/3 میلیون بشکه قابلافزایش است.» در ادامه این گزارش آمده است: «به گفته منابع آگاه، تغییر مسیر صدور نفت خلیجفارس باعث خواهد شد که کانال سوئز از اهمیت و رونق ویژهای برخوردار گردد، زیرا عراق و عربستان برای صدور نفت خود به دریای مدیترانه و سپس بازارهای مصرف ناگزیر از این کانال استفاده بیشتری به عمل خواهند آورد.»[۲۹] نشریه امریکایی وال استریت ژورنال نیز این تصمیم عربستان را ازنظر راهبردی برای غرب بسیار مهم ارزیابی کرد و یادآور شد که اجرای این تصمیم به تقویت روابط عراق با عربستان و مصر کمک خواهد کرد و دراینمیان مصر که متحد امریکا محسوب میشود، جایگاه ویژهای خواهد یافت.[۳۰] 13 محسن نوربخش رئیسکل بانک مرکزی، در مصاحبهای کنترل تورم، ثابت نگهداشتن ذخایر ارزی کشور، تشکیل بسیج اقتصادی و اتخاذ سیاستهای اقتصادی خاص زمان جنگ را ازجمله اقدامات دولت برای ازبینبردن شوک اقتصادی و کاهش عوارض جنگ برشمرد. وی در این مصاحبه درخصوص وضعیت اقتصادی ایران در آغاز جنگ گفت: «درپی شرایطی [که] جنگ شروع شد، شوک اولیهای که به سیستم اقتصادی ما وارد شد قابلملاحظه بود. همچنین بهعلت عدم آمادگی دولت طبقهای که تا حدی از انقلاب بیگانه بود، با هجوم خود به فروشگاهها و احتکار کالاهای مصرفی و غیره، شوک اولیه را تشدید کرد و چون ما در حالتی بودیم که هیچگونه امکان ذخیرهسازی نداشتیم، صفهای طویل مقابل واحدهای توزیع مایحتاج عمومی به وجود آمد و این در شرایطی بود که دولت شهید رجایی تازه تشکیل شده بود؛ وزیر بازرگانی نداشتیم؛ بنیصدر از پذیرفتن وزیر اقتصاد و دارایی خودداری میکرد و من بهعنوان نماینده شهید رجایی در وزارت اقتصاد و دارایی مسئولیت داشتم.» نوربخش افزود: «در این مرحله بود که استقامت و روحیه انقلابی مردم به حد اعلا ظاهر شد. مردم انقلابی ما ایستادن در صفها را تحریم کردند. اولین اقدام ما درزمینه مهار اقتصاد تشکیل بسیج اقتصادی بود. در چنین شرایطی اخبار جنگ هم اخبار مطلوبی نبود. بندر خرمشهر بهعنوان یک بندر فعال کشور از دست ما خارج شد. پالایشگاه آبادان بهعنوان فعالترین واحد نفتی کشور از دست رفت. بندر امام خمینی در معرض تهدید قرار داشت و کمپانیهای بینالمللی بیمه از دریافت حق بیمه عادی برای بیمهکردن کشتیها خودداری میکردند. اضافه بر این مسئله، بلوکهشدن ذخایر ارزی ما و خرید تجهیزات نظامی نیز از مسائل حادی بود که گریبانگیر ما شده بود. بودجه دولت 340 میلیارد ریال کسری داشت و فروش فرآوردههای نفتی تقریباً متوقف شده بود.» وی سپس به دستاوردهای دولت در دوره یکساله جنگ اشاره و اظهار کرد: «باتوجهبه شرایطی که ذکر شد، اهمیت یک سال مقاومت بدون دریافت کمک مالی و نظامی از قدرتهای خارجی و به معنای واقعی روی پای خود ایستادن بیشازپیش آشکار میشود. در چنین شرایطی ما در کشورمان موفق شدهایم تورم را مهار کنیم. در این ماه نرخ تورم رقمی درحدود 23 درصد میباشد. تولیدات کشاورزی رشد قابلتوجهی داشته است، بهطوریکه تاحدود زیادی از خرید گندم خارجی کاسته شده و درمورد تولید پنبه به خودکفایی رسیدهایم. تولید برنج نیز از مرز یک میلیون تن گذشته است. این موفقیتها هنگامی به دست میآید که ما هم از خارج توسط کشورهای وابسته به امریکا مورد هجوم قرار گرفتهایم و هم از داخل توسط گروهکهای وابسته به امریکا، که سعی در بهآشوبکشاندن مملکت دارند، مورد تهدید قرار گرفتهایم و این ثابت میکند که علیرغم این تهدیدات، روزبهروز ثبات کشور پایدارتر میشود.» رئیسکل بانک مرکزی اضافه کرد: «درزمینه پولی و ارزی، ما بیش از شش ماه است که حجم پول در گردش را ثابت نگه داشتهایم، درصورتیکه این حجم در ششماهه دوم سال 59، روند صعودی داشته است. درزمینه ارزی باوجود اینکه میزان درآمد ارزی ما نسبت به قبل از انقلاب، که حدود 6 میلیون بشکه در روز تولید نفت داشتهایم، افزایش نداشته، ولیکن با اجرای سیاست دقیق بازرگانی و کنترل هزینههای ارزی و حذف واردات غیرضروری، توانستهایم هزینههای ارزی را با درآمدهای ارزی متناسب کنیم و به این طریق ذخایر ارزیمان را ثابت نگه داریم. ازنظر کسری بودجه دولت، سعی خواهد شد که میزان پیشبینیشده در بودجه سال 1360 حفظ شود بهعلاوه دولت با تشکیل کمیسیونهای مختلف اقتصادی برنامههای اصولی را به مرحله اجرا خواهد گذاشت تا بتوانیم پابهپای رزمآوران اسلام در صحنههای اقتصادی نیز پیروزیهای متمادی را به دست آوریم.» نوربخش در پایان یادآور شد: «اقتصاد جنگی ما تا سرنگونی رژیم مزدور عراق منابع لازم را دراختیار مسئولین خواهد گذاشت و ازلحاظ مادی پشتوانه محکمی برای ادامه جنگ خواهد بود.»[۳۱] 14 در حمله مأموران پلیس عربستان سعودی به زائران ایرانی در مسجدالنبی، 20 نفر مجروح شدند که 12 تن از آنان بهدلیل شدت جراحات بستری گردیدند. خبرگزاری پارس دراینباره گزارش داد: «این حمله هنگامی صورت گرفت که زائران ایرانی بهعنوان اعتراض به دستگیری دو تن از معلولین انقلاب در مسجدالنبی شروع به دادن تکبیر و شعار کردند. این مسئله مأمورین پادشاهی سعودی را به وحشت انداخت، بهطوریکه به زائران ایرانی حمله کرده و با ضربوشتم آنان عکسالعمل شدیدی از خود نشان دادند. یکی از مسئولین هلالاحمر مدینه ضمن ابراز تأسف از این واقعه گفت این نخستینباری است که در مسجدالنبی بهطور وحشیانهای با زائران خانه خدا رفتار میشود. وی افزود بحمدالله، حال مجروحین رضایتبخش بوده و جای نگرانی نیست.»[۳۲] خبرنگار روزنامه کیهان نیز در گزارشی از این درگیری نوشت: «مقارن ساعت 5/1 بعد از نیمهشب، هنگامیکه یکی از زائران زن ایرانی درحال بوسیدن ضریح مطهر حضرت محمد(ص) بود، توسط یکی از مأموران پلیس مسجدالنبی مورد ضربوشتم قرار میگیرد و بهدنبال آن شوهر این زن وارد معرکه شده و در درگیری که میان او و مأمور پلیس روی میدهد این مأمور مجروح میشود. لحظاتی پس از این درگیری، دهها مأمور پلیس وارد حرم مطهر شده و زمانیکه میخواهند این زائر ایرانی را دستگیر کنند، با اعتراض دیگر زوار روبهرو میشوند. در این هنگام، زائران ایرانی حاضر در حرم شعارهای اللهاکبر سر میدهند و بنا به توصیه عدهای از زوار، از جمعیت خواسته میشود تا آرامش خود را حفظ کرده و بر روی زمین بنشینند. هنوز چند لحظهای از وقوع این حادثه نگذشته بود که یک مأمور پلیس به یکی از معلولان انقلاب که در کنار ستون حرم ایستاده بود حملهور شده و وی را به گوشهای پرتاب میکند و ایرانیانی که تا آن لحظه سعی داشتند از ادامه درگیری جلوگیری نمایند، با دیدن این صحنه به پلیس مذکور اعتراض کرده و زدوخورد در سطح وسیعی میان زوار و پلیس درمیگیرد. بنا بر این گزارش، درگیری همچنان ادامه مییابد تا اینکه پلیس ناگهان عقبنشینی کرده و در کنار دربهای مسجدالنبی مستقر میشود و ایرانیان سعی میکنند از مسجد خارج شوند، ولی زمانیکه به بیرون حرم و محوطه جلو مسجد میرسند، ناگاه با حمله صدها پلیس مواجه شده و از هر سو مورد شدیدترین ضربات پلیس واقع میشوند.»[۳۳] 15 روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال در مقالهای با عنوان "توطئهگران"، وضعیت گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور را بررسی کرده است. این نشریه که جایگاه نسبتاً معتبری در محافل سرمایهداری امریکا دارد، با قلمی طنزگونه به بررسی سه گروه مخالف نظام جمهوری اسلامی ازجمله "نهضت ملی شاهپور بختیار"، "گروه ایران آزاد طرفدار سلطنت" به رهبری آزاده شفیق دختر اشرف پهلوی و "سازمان مجاهدین خلق" پرداخته، و در پایان قابلیتهای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) را بیشتر از دو گروه دیگر دانسته است.[۳۴] در ابتدای این مقاله مفصل آمده است: «نزدیک به شصت گروه مخالف ایرانی در سرتاسر اروپا و نیز در ایالات متحده امریکا به فعالیت مشغولاند، اما فرانسه - پناهگاه سنتی و آشنای تبعیدیان ایران - بزرگترین و پرنفوذترین این گروهها را در آغوش خود جای داده است. همه ضدانقلابیون در نارضایتی از جمهوری اسلامی آیتالله خمینی اتفاقنظر دارند و همگی امیدوارند که در براندازی رژیم وی نقشی داشته باشند. نفوذ گروههای تبعیدی در داخل ایران درحالحاضر محدود است. آنها در روزنامههای کوچکی که به زبان فارسی منتشر میسازند، به تجارت کلمات مطنطن و بیمعنایی چون "انتقام"، "فریاد آزادی" و ترانه پیروزی" میپردازند و از تهدیدات نیروهای طرفدار [آیتالله] خمینی باد در غبغب خود میاندازند. سه نهضت مهم از خمره تبعیدیان تراوش کرده است که عبارتاند از مجاهدین خلق، میانهروهای طرفدار بختیار و متحدان سلطنتطلب و نظامی تیمسار آریانا. هرکدام از این سه گروه خود را ناجی ایران میداند و هرچند که امکان دارد درنهایت نتوانند ماشین کاملاً سازمانیافته و سیاسی حزب حاکم جمهوری اسلامی را از صحنه حذف کنند، اما لااقل خوراک خوبی برای مطبوعات غربی فراهم آوردهاند.» در ادامه، نویسنده به بررسی عملکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخته و درضمن آن به ادعاهای رجوی درباره عبور از دوره ترور به مرحله اعتصابات و تظاهراتهای خیابانی و فراهمشدن زمینه برای سقوط نظام و پایان جنگ با عراق اشاره کرده و نوشته است: «رجوی از ماه ژوئیه تا به امروز بیش از دویست بار با خبرنگاران خارجی مصاحبه کرده و دلیل اینهمه پرچانگی نیز روشن است. رهبر مجاهدین خلق امیدوار است که بتواند آیتالله خمینی را از سر راه بردارد. آیتالله خمینی در سال 1979 و درپی هدایت مبارزه عمومی مردم ایران از ستاد تبعیدی خود در پاریس، تمام حکومت ایران را در دست گرفت. ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور مخلوع و غمگین ایران، با چهرهای جغدآسا و هیکلی پنگوئنمانند، همراه با رجوی در خانه کوچکی زندگی میکند و به نظر نمیرسد که شایستگی رهبریت ضدانقلاب ایران را داشته باشد. بنیصدر در حاشیه مصاحبههای روزانه خود با روزنامهنگاران، کتابی را به رشته نگارش درآورده است و انتظار روزی را میکشد که [آیتالله] خمینی از عملکردهای خود پشیمان گردد و او را بار دیگر به ریاستجمهوری کشور دعوت کند. سازمان مجاهدین خلق، به احتمالی مهمترین قدرتی است که با هدایت از خارج کشور میتواند فردای ایران را تحتالشعاع قرار دهد. مسعود رجوی که سیوچهار سال از عمرش میگذرد، ادعا میکند که بیش از صد هزار رزمنده فعال و حداقل ده میلیون هوادار را در داخل ایران رهبری میکند. این ادعاها، بیتردید با اغراق و گزافهگویی درآمیختهاند، اما به نظر میرسد که رژیم، نگرانی قابلملاحظهای از ناحیه مجاهدین خلق احساس میکند. علی فاطمی یک امریکایی ایرانیالاصل که سرپرستی مرکز اسناد و مدارک ایران را در پاریس برعهده دارد، میگوید مجاهدین خلق در براندازی [آیتالله] خمینی نسبت به گروههای دیگر شانس بیشتری دارند، اما بهدلیل ترکیب جوان و ناآزموده خود، در بلندمدت توانایی اداره کشور را نخواهد داشت. آقای رجوی نشستهای گفتوشنود خود را در داخل یک چادر آبیرنگ تشکیل میدهد و این چادر با چادری که آیتالله خمینی در خلال اقامت خود در فرانسه برپا کرده بود، تفاوت چندانی ندارد. رهبر تبعیدی مجاهدین در جریان مصاحبههای خود کوشش میکند تا تصویری بنیادگرایانه و نیمه مارکسیستی از سازمان خود ارائه دهد و درضمن یک مصاحبه دوساعته مرحله جدید مبارزات مجاهدین خلق را چنین تشریح میکند:" پس از پایان تاکتیکهای بهاصطلاح تروریستی و آغاز نبردهای خیابانی، چریکها فضای تاریک و سیاه دیکتاتوری را در هم خواهند شکست و آنگاه به فاز اعتصابات، تظاهرات و راهپیمایی خواهند پرداخت و در عرض چند ماه، ملاها را از بین خواهند برد. با سقوط روحانیون، دولت جدید برای اتمام جنگ با عراق وارد مذاکره خواهد شد و انتخاباتی را برای تصویب قانون اساسی نوین و رئیسجمهور و پارلمان جدید برگزار خواهد کرد".» در بخش پایانی مقاله دو گروه بختیار و سلطنتطلب بررسی شدهاند. درباره بختیار و منابع مالی گروه او آمده است: «امروزه بختیار در رأس سازمانی قرار دارد که به نهضت ملی مقاومت ایران معروف است. نهضت بختیار به قول یکی از دستیاران او نه به سلطنتطلبان وابستگی دارد و نه به جمهوریخواهان. نهضت ملی مقاومت ایران با اندوختهای معادل بیست تا سیمیلیون دلار، در میان گروهبندیهای دیگر وضع مالی بسیار خوبی دارد. منابع تأمین این مبالغ در هالهای از راز و ابهام باقی مانده است. برخی از تبعیدیان اعتقاد دارند که بودجه سازمان آقای بختیار از عراق تأمین میشود و شماری دیگر خانواده شاه را منبع مالی نهضت ملی مقاومت عنوان میکنند. مدیر مالی بختیار هم هیچ گامی در داخل این معما برنمیدارد و تنها به ذکر این نکته اکتفا میکند که گروه مبالغ هنگفتی ازجانب ایرانیان ناشناس دریافت میکند. ستاد عملیاتی [نهضت بختیار] در یک محل پرشکوه واقع در بلوار راسپی استقرار یافته است. آنها اوقات خود را صرف برنامهریزیهای بیپایان و طرح پروژههای شهرسازی و ایجاد صنایع جدید و توسعه صنعت نفت برای ایران نو میکند.»[۳۵] این روزنامه درمورد سلطنتطلبان هم نوشته است: «آزاده خواهرزاده شاه که در سیامین سال عمر خود زندگی میکند، میگوید:"ارتش از ضروریات ایران است، چراکه مردم به ثبات احتیاج دارند". آزاده در سال 1979 و اندکی پس از سرنگونی داییاش محمدرضا پهلوی، یک گروه سلطنتطلب به نام "آزاد" پایهگذاری کرد. آزاده و سلطنتطلبان دیگر، در چهارچوب یک سازمان شبهنظامی موسوم به آزادگان و به رهبری ژنرال 69 ساله - بهرام آریانا - فعالیت میکنند. این روزها تیمسار آریانا در خارج از پاریس به سر میبرد. به گفته همکاران وی مشغول رتقوفتق امور مربوط به تأسیس ستاد نظامی آزادگان در استانهای دورافتاده ایران است. آنها مدعی هستند که بهزودی آریانا قیام عشایر، ارتشیان و هزاران تن از جیرهخواران ایرانی را رهبری خواهد کرد. آزادگان برخلاف دیگر گروههای راستگرا، با ربودن ناوچه (تبرزین) عملاً وارد خط نظامی شده است.»[۳۶] 16 در اولین سالگرد حمله ارتش عراق به ایران، تعداد زیادی از عراقیهای مقیم لندن بههمراه دانشجویان ایرانی و چند کشور مسلمان دیگر، در مقابل سفارت عراق در این شهر تظاهرات کردند و با سردادن شعارهایی اقدام حزب بعث در حمله نظامی به ایران و سرکوب مردم عراق را محکوم کردند. به گزارش خبرگزاری پارس، با گسترش تظاهرات، کارکنان سفارت عراق نیز در اقدامی متقابل دست به تظاهرات زدند، اما این حادثه به درگیری نینجامید.[۳۷] 17 پس از سفر بینتیجه اخیر هیئت حسننیت سازمان کنفرانس اسلامی به تهران و بغداد (18 - 15 مرداد 1360) و توقف مذاکرات گروههای میانجی، امروز برخی مقامات سیاسی و رسانهها، اظهارنظرهایی کردند که هرچند در جریان مذاکرات نیمهتمام چندان تأثیری نداشت، اما بیانگر دیدگاه یا مواضع آنان درخصوص جنگ ایران و عراق بود. ضیاءالحق رئیسجمهوری پاکستان، در نشستی خبری در کویته مرکز ایالت بلوچستان پاکستان گفت: «هیئت صلح کشورهای اسلامی در انتظار برقراری ثبات و صلح در ایران است تا بتواند اقدامات خود را برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق از سر بگیرد.» وی افزود: «هیئت مذکور جریان جنگ را پیگیری میکند و مصمم است این جنگ را پایان دهد.»[۳۸] این درحالی است که خبرگزاری فرانسه اعلام کرد: «آقاشاهی وزیر خارجه پاکستان، در مصاحبهای با روزنامه کویتی الوطن (که از حکومت عراق حمایت میکند) گفت: هیئت حسننیت اسلامی بهدلیل بنبست موجود در اختلاف بین عراق و ایران قصد ندارد درحالحاضر مأموریت خود را دنبال کند، اما برای برقراری صلح، پاکستان در هر جلسهای که در هر سطحی تشکیل شود شرکت خواهد کرد.»[۳۹] خبرگزاری تاس نیز خبر داد: «آندره گرومیکو وزیر خارجه شوروی، در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل، با تأکید به راههای سیاسی برای حلوفصل اوضاع خطرناک منطقه خلیجفارس گفت جنگ ایران و عراق باید ازطریق سیاسی حلوفصل شود.»[۴۰] مسئولان ایرانی نیز همچنان بر موضع جمهوری اسلامی ایران در خروج بدون قیدوشرط عراق از مناطق اشغالشده ایران قبل از هرگونه مذاکرهای تأکید کردند، اما درعینحال، از مذاکراتی منطقی که منافع ایران را مدنظر داشته باشد، استقبال کردند. خبرگزاری آسوشیتدپرس درخصوص این موضع ایران گفت: «محمدرضا [مهدوی] کنی نخستوزیر ایران، امروز، از ملل اسلامی خواست برای فیصله جنگ ایران و عراق تلاشهای میانجیگرانه خود را از سر بگیرند. نخستوزیر ایران همچنین هشدار داد که درصورت قطعنشدن تجاوز، ملت ایران تا آخرین نفس خواهد جنگید.»[۴۱] خبرگزاری یونایتدپرس هم اعلام کرد: «یک نماینده مجلس ایران به نام منوچهر متکی گفت جنگ میتوانست ازطریق مذاکرات حلوفصل شود، اما صدام خواستار مذاکره نبود، زیرا عقیده داشت پیروزی نزدیک است و میتواند انقلاب اسلامی را نابود کند.»[۴۲]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/07/01
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص14.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/7/1360، ص3؛ و - سند شماره 419493 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان به استاندار خوزستان، 1/7/1360، سند تکبرگی؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 191، 5/7/1360، ص34، اهواز.
- ↑ سند شماره 138477 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی) 4/7/1360، سند تکبرگی ؛ و - سند شماره 145008 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، شماره 117، 30/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 138492 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 1/7/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص14.
- ↑ سند شماره 005171 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای 24 ساعته، واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان به اطلاعات عملیات مرکز، شماره 357، 4/7/1360، ص7.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 188، 3/7/1360، صص 4 و 5، ارومیه - خبرگزاری پارس، 3/7/1360.
- ↑ سند شماره 005171 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای 24 ساعته، واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان به اطلاعات عملیات مرکز، شماره 357، 4/7/1360، ص7.
- ↑ سند شماره 005171 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 188، 2/7/1360، صص 23 - 22، سنندج - خبرگزاری پارس، 2/7/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص4؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 189، 3/7/1360، ص21، سنندج.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 150، 6/7/1360، ص3، تهران - خبرگزاری پارس به نقل از روزنامه زود دویچه زایتونگ، 5/7/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص6، تهران - خبرگزاری پارس، 4/7/1360.
- ↑ ادارهکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 100، 3/8/1360، صص 30 - 27، روزنامه لوموند (فرانسه).
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص15، ارومیه.
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص14.
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص15.
- ↑ سند شماره 339480 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن2) به استانداری کردستان، 6/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 339479 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن3) به استانداری کردستان، 1/7/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 339482 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استاندار کردستان به بنگاههای کردستان، 7/7/1360، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 23/7/1360، ص14.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 188، 2/7/1360، ص14، تهران؛ و - روزنامه کیهان، 2/7/1360، ص16.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص3؛ و - روزنامه خراسان، 5/7/1360، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص3؛ و - روزنامه خراسان، 5/7/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص3.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 328440 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از معاون سیاسی و اداری استانداری لرستان به وزارت کشور (اداره کل سیاسی)، 2/7/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه کیهان، 2/7/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/7/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 049236 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه مشهد به ف سپاه مرکز، 1/7/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 174486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (مرکز فرماندهی)، 1/7/1360، ص1؛ و - سند شماره 174088 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (فرماندهی)، 8/7/1360، ص2.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 100، 3/8/1360، صص 33 - 31، والاستریت ژورنال (چاپ امریکا)؛ و - روزنامه صبح آزادگان، 1/7/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 187، 2/7/1360، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 1/7/1360.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 100، 3/8/1360، صص 33 - 31، والاستریت ژورنال (چاپ امریکا)؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 148، 4/7/1360، صص 8 - 6، تهران - خبرگزاری پارس، 3/7/1360.
- ↑ روزنامه صبح آزادگان، 1/7/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 187، 2/7/1360، ص3، جدّه - خبرگزاری پارس، 1/7/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/7/1360، ص16.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 187، 2/7/1360، صص 5 - 3 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 1/7/1360.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 96، 23/7/1360، صص 18 - 13، والاستریت ژورنال (چاپ امریکا).
- ↑ همان؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 154، 11/7/1360، صص 8 - 6، واشنگتن - خبرگزاری پارس، 10/7/1360، روزنامه والاستریت ژورنال (چاپ امریکا).
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 148، 4/7/1360، ص4، لندن - خبرگزاری پارس، 3/7/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 188، 3/7/1360، صص 3 و 4، اسلامآباد - خبرگزاری کویت، 2/7/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 187، 2/7/1360، ص4، کویت - خبرگزاری فرانسه، 1/7/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص16.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 186، 1/7/1360، ص6، بیروت - آسوشیتدپرس، 31/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 190، 5/7/1360، ص5، بیروت - خبرگزاری یونایتدپرس، 3/7/1360.