1366.07.28
روزشمار جنگ سال 1366 1366.07.28 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و هشت مهر |
تاریخ شمسی | 1366.07.28 |
تاریخ میلادی | 20 اکتبر 1987 |
تاریخ قمری | 26 صفر 1408 |
گزارش- 493
در پي تعويق دوبارة عملياتِ غرب منطقه ماووت در شب گذشته، طي بررسيهاي طولاني كه از صبح امروز صورت گرفت، به دلايلي از جمله هشياري دشمن، مشكلات پشتيباني، كاهش توان نيروهاي عملكننده و مشكلات عبور از رودخانه، بار ديگر عمليات چهار روز به تعويق افتاد. از ساعت 7 صبح با حضور فرمانده نيروي زميني سپاه و جانشين وي، مسئول معاونت عمليات نيروي زميني سپاه (مصطفي ايزدي)، مسئول معاونت اطلاعات نيروي زميني سپاه (محمد باقري) و جانشين وي (محمد پيشبهار)، فرمانده قرارگاه نجف (نورعلي شوشتري)، فرمانده قرارگاه رمضان (محمدباقر ذوالقدر)، فرمانده توپخانه نيروي زميني سپاه (يعقوب زهطي) و چند تن ديگر از مسئولان نيروي زميني سپاه براي بررسي چگونگي اجراي عمليات در غرب منطقه ماووت جلسهاي تشكيل شد كه تا ساعت 21 ادامه يافت و در مراحل مختلف فرماندهان يگانهاي عملكننده نيز به اين جلسه اضافه شدند. در ابتداي جلسه محمد باقري گفت دشمن از تصميم ما براي اجراي عمليات در اين منطقه آگاه شده است و دلايل آن را چنين برشمرد: 1- 80 درصد محل استقرار يگانهاي خودي از منطقه "سرگلو" به جلو زير ديد نيروهايي از دشمن كه در ارتفاعات "برده هوش" و "گامو" مستقر هستند، ميباشد. در حالي كه اوايل شهريور ميزان تردد خودي به اين منطقه روزانه 10 دستگاه خودرو بوده است، از 15 شهريور به 350 خودروي سبك و سنگين در روز رسيده و از 17 مهر به روزانه 2200 دستگاه رسيده است. 2- افزايش تردد نيروهاي خودي به ديدگاههاي منطقه. 3- نيروهاي شناسايي 5 بار به تله منور و مين برخورد كردهاند، از جمله در دشت باساوا، كه بعد از آن دشمن با استقرار سگ محافظت خطوط خود را بيشتر كرده است 4- فركانسهاي مخابراتي افزايش يافته و يگانها به شبكه قبلي خودشان شبكه ديگري اضافه كردهاند. 5 - ثبت تير قرار بوده از بيستم مهرماه شروع بشود، ولي لشكر57 ابوالفضل(ع) از چهارم شروع كرده است. 6 - خبرنگاران بدون هماهنگي فرماندهي به منطقه آمدهاند. 7- شناساييهاي خودي از 8/7/1366 به بعد با هشياري دشمن توأم بودهاست. 8 - دشمن با استفاده از هواپيماي با سرنشين و بدون سرنشين منطقه را شناسايي كردهاست. 9- دشمن نيروي نفوذي براي شناسايي به منطقة ما فرستاده است. 10- دشمن در تنگه دولبشك با سيمخاردار مانعگذاري كرده است و در دشت باساوا سيمخاردارهايش را از يك رديف به شش رديف افزايش داده است. 11- در روز 21/7/1366 دشمن نيروهاي خود در ارتفاعات قميش را تعويض و نيروي كماندويي مستقر كرده است. 12- در 21/7/1366 ثبت تير دشمن به اوج رسيد. 13- يك ستون 200 خودرويي دشمن به منطقه آمده است. 14- دشمن روي ارتفاعات گردهرش، گامو و قميش رادار رازيت مستقر كرده است. 15- دشمن با گرفتن اسير از ديگر محورهاي عملياتي، به اين نتيجه رسيده كه عمليات ما در اين منطقه است. 16- پلي را كه جهاد ميخواست روي رودخانه بزند آب برده، و همچنين چند تن از نيروهاي لشكر32 انصارالحسين(ع) را آب برده است. 17- نيروي عراقي كه ديشب پناهنده شد، ميگفت كه يك هفته قبل دشمن آمادهباش خود را با 30 درصد شروع كرده و از سه شب قبل آمادهباش صددرصد شده است. اين پناهنده ميگفت سه تيپ از گارد جمهوري عراق به منطقه آمده است. 18- ديدهبان عراقي از ستونكشيهاي ما احتمال حمله به خطوط منطقه ماووت را اعلام كرده است. به هر صورت، دشمن صددرصد محور عملياتي ما را متوجه شده است ولي زمان دقيق آن را نميداند؛ هر چند زمان حمله را همين روزها پيشبيني ميكند.[۱] رحيم صفوي نيز درباره هشياري دشمن گفت: «عبور ما از محور تپه منافقين، به خصوص با قاطرهاي قاچاقچيها، از جمله عوامل ديگر هشياري دشمن است. دشمن بسيار موذيانه برخورد كرد و خيلي كنترل شده عمل كرد براي اينكه ما را غافلگير كند. يعني ميدانست و خودش را به ناداني ميزد.»[۲] موضوع پشتيباني عمليات در ادامه جلسه مورد بررسي قرار گرفت. مهمترين مشكل پشتيباني نبودن جاده و ناممكن بودن تردد خودرو به محورهاي اهداف عمليات است. هر چند پيشبيني شده است كه ظرف 48 ساعت بعد از شروع عمليات با تلاش يگانهاي مهندسي جاده ژاژيله به قميش كشيده شود ولي در صورت بروز مشكلاتي از جمله آتش گسترده دشمن در محور احداث جاده، يگانهاي عملكننده با مشكل جدي مواجه خواهند شد. از سوي ديگر با تغييراتي كه در طرح مانور عمليات به دليل كمبود نيرو مطرح است و پيشنهاد حذف بخشي از اهداف عمليات (ارتفاعات قميش)، امكان موفقيت در دستيابي به بقيه اهداف عمليات و نيز امكان احداث جاده مورد ترديد قرار گرفت. مصطفي ايزدي موضوع را چنين مطرح كرد: اميدواري ما قبلاً اين بود كه با اتصال جاده از دشت، گردهرش و قميش را تدارك كنيم. ولي اگر تنها گردهرش مورد نظر باشد بايد ببينيم كه 1- با توجه به اينكه نيروهاي مأمور در محور گردهرش كم تجربه هستند تا چه حد توان گرفتن هدف را دارند. 2- تدارك نيروها پس از طي مسير طولاني آن هم با قاطر تا چه اندازه ميسّر است. 3- تجربه ثابت كرده كه در كوهستان با هشياري دشمن موفقيتي به دست نميآيد.» علي شمخاني نيز اضافه كرد: «ما با از دست دادن زمان (تأخير در عمليات) محدوديت مانور و غافلگيري را حل ميكنيم ولي مسئله جوّي (سرما و بارندگي) در پيش خواهيم داشت. ثانياً بدون عملياتِ يگانهاي قرارگاه رمضان، قادر به تصرف دشت نيستيم. ثالثاً با اين روندي كه از نظر امكانات داريم معلوم نيست كه بتوانيم آماده بشويم، مشكل پل هم كه داريم.» رحيم صفوي نيزپيشنهاد كرد: «به جاي فكر كردن روي تأخير زمان، روي تغيير مانور هم فكر كنيم، يعني گردهرش و دشت را رها كنيم؛ برويم روي ارتفاعات قميش، يال دولبشك و محدودة الاغلو.» علي شمخاني در اينباره گفت: «بعد از يك تأخير ميتوانيم دولبشك و الاغلو را عمل كنيم يا همين مانور را اجرا كنيم.» مصطفي ايزدي: «عمليات را به تأخير بيندازيم بعد برويم گردهرش، قميش، دولبشك و شاخآمدين را بگيريم.»[۳] در ادامة جلسه با حضور فرماندهان يگانها درباره امكان اجراي عمليات در همين امشب بحث شد و وضعيت يگانهايي كه روز گذشته قرار شده بود براي عمليات امشب آماده شوند بررسي گرديد. علي شمخاني گفت: «عمليات امشب بستگي به آمادگي قرارگاه رمضان و قرارگاه نجف دارد و حذف محور قميش تضمين موفقيت عمليات را كمتر ميكند.» محمدباقر ذوالقدر هم اضافه كرد كه: «آب رودخانه گلاس ديشب بالا آمده طوري كه نيروها نتوانستهاند عبور كنند.» همچنين مطرح شد كه اگر قرار است عمليات شود، حداكثر امشب بايد اجرا شود، چون يگانهاي قرارگاه رمضان امكان توقف بيش از اين را در منطقه دشمن ندارند. فرمانده قرارگاه نجف و فرمانده لشكر21 امام رضا(ع) نيز با توجه به حذف محور قميش، اجراي عمليات در ارتفاعات گردهرش و دشت باساوا را خيلي مشكل ميدانند. همچنين گفته شد كه حتي در صورت تصرف گردهرش، نبودن عقبه مناسب موجب از دست رفتن اين ارتفاع بر اثر فشار دشمن ميشود. در وضعيت كنوني، چند مسئله تصميمگيري را بسيار مشكل كرده است: 1- ضرورت اجراي عمليات و فشار آوردن بر دشمن. 2- مشكلات موجود بر سر راه اجراي عمليات كه موفقيت آن را كاهش ميدهد. 3- مشكلاتي كه تأخير در اجراي عمليات ايجاد ميكند، از جمله تشديد اوضاع نامناسب جوّي و همچنين افزايش روشنايي ماه. با وجود آمادگي چند يگان براي اجراي عمليات در امشب و همچنين ابلاغ فرمانده نيروي زميني در ساعت13 به فرماندهان اين يگانها براي اجراي عمليات روي ارتفاعات گردهرش و يال باساوا در همين امشب، ترديد در موفقيت عمليات، باز هم اجراي عمليات را دچار ترديد ميكند تا اينكه پس از مشورت فرماندهان نيروي زميني و قرارگاهها، سرانجام جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه در ساعت14 در حضور همه فرماندهان قرارگاهها و يگانها گفت: «اساسيترين مسئلهاي كه در عمليات به دنبالش هستيم موفقيت عمليات است. در حال حاضر در شرايطي نيستيم كه عمليات ناموفق انجام بدهيم. آنچه كه تدبير نظامي و شرايط و تجربه جنگ است بايد حاصل بكنيم و عوامل عقلي و مادي را براي اجراي عمليات پاي كار بياوريم و سپس به خدا بسپاريم. از هيچ كدام از فرماندهان يگانها نشنيديم كه با اطمينان كامل از تصرف هدف خود سخن بگويد، در حالي كه هشياري و آمادگي كامل دشمن را ميبينيم. اگر نتوانيم در منطقه كوهستاني يگانها را پشتيباني كنيم، مشكلات خواهيم داشت. مانور اين عمليات هم يك مانور پيچيدهاي است كه بايد نيروهاي منظم و نامنظم با هماهنگي كامل وارد عمل بشوند. آنچه از شما شنيديم و آنچه كه خود ميدانيم اين است كه امشب را براي اجراي عمليات مناسب نميبينيم. چهار روز فاصله ايجاد ميكنيم تا انشاءالله در طول اين چهار روز شرايط مناسب حاصل شود و مشكلات پشتيباني حل شود تا در محور قميش و محور بردههوش اجراي عمليات كنيم. قرارگاه رمضان نيز همان هدف قبلي را انجام دهد. برادران به طور كامل مسئله عبور از رودخانه را بررسي و در حد مقدورات خود حل كنند. خود شما شرايط جامعه، جمهوري اسلامي و فشارهايي كه امريكا، صدام و آل سعود به ما وارد كرده و ميكنند در نظر بگيريد. عراق در يك روز 9 كشتي ما را زد. شرايط سياسي و … جمهوري اسلامي را در نظر بگيريد، مدت زيادي است كه عمليات نكردهايم. آيا غير از اجراي عمليات راه ديگري داريم؟ در كل عمليات نكردن يا تأخير در آن به ضرر ماست. در مدت چهار روز برادران ارتباط خود را حفظ كنند، اگر شناساييها ناقص است كامل كنند.»[۴] در ادامه جلسه فرماندهان نيروي زميني و قرارگاهها به بررسي طرح مانور عمليات و سازمان رزم آن پرداختند و پس از آن منطقه عملياتي شمال غرب و محورهاي مناسب براي اجراي عمليات گسترده در استان سليمانيه عراق و توان لازم براي هر محور را بررسي كردند.[۵]
گزارش- 494
در پي منتفي شدن مأموريت يگانهايي كه به غرب رودخانه قلاچولان رفته بودند و نيز تعويق مأموريت ساير يگانها در شب گذشته، و اقدام يگانها براي برگشت به شرق رودخانه و مشكلاتي كه به علت افزايش آب رودخانه ايجاد شده بود و همچنين افزايش تردد ساير يگانها و نيز افزايش مكالمات بيسيمي و رعايت نكردن دستورات حفاظتي، واحد شنود قرارگاه نجف گزارش داد:«1- حجم مكالمات خودي صد برابر مكالمات دشمن است. 2- اكثر مكالمات خودي به صورت كشف و يا نيمه كشف و بدون استفاده از كد و رمز است. 3- چند تن از فرماندهان يگانها مستقيماً از بيسيم استفاده و صحبت كردهاند. 4- پس از اينكه ديدگاه دشمن خبر از بازگشت نيروهاي خودي به عقب داد، به توپخانههاي دشمن دستور داده شده كه: "حالا كه دارند بر ميگردند، پس بزنيد."»[۶] بازگشت نيروهاي لشكر57 ابوالفضل(ع) به شرق رودخانه قلاچولان كه از شب گذشته آغاز شده بود، با تلاش مسئولان لشكر و پيگيري فرمانده لشكر، سرانجام در ساعت 4:30 بامداد امروز پايان يافت و پس از 5/10 ساعت كه از آغاز بازگشت آنها ميگذشت، همگي از رودخانه عبور كردند و پس از يك كيلومتر پيادهروي به پشت ارتفاعات ژاژيله رسيدند و از آنجا با تويوتا وانت به عقب منتقل شدند.[۷] نيروهاي لشكر32 انصارالحسين(ع) كه به علت شكسته شدن پلِ اين لشكر بر اثر افزايش سرعت آب با مشكلات بيشتري مواجه بودند، به جز 45 نفر، بقيه از رودخانه عبور كردند. به علت آغاز روشنايي هوا انتقال نيروها متوقف شد و در حالي كه هوا صاف شده بود و نيروهاي عبور كننده در معرض ديد دشمن قرار ميگرفتند، اين 45 نفر امروز در غرب رودخانه باقي ماندند و پس از تاريكي هوا، شب هنگام به شرق رودخانه بازگشتند. نيروها پس از عبور از رودخانه تا پاي ارتفاعات گلان را پيادهروي كردند و از آنجا با كمپرسي به روستاي بوالحسن و سپس به سقز بازگشتند تا پس از استراحت، استحمام و تجديد قوا براي عمليات آماده شوند.[۸]
گزارش- 495
حضور چند روزة يگانهاي قرارگاه رمضان در داخل خاك عراق و تعويق عمليات، نيروهاي اين يگانها را تهديد ميكند، به خصوص اينكه از امروز هوا صاف شده و امكان پرواز و شناسايي و بمباران براي هواپيماهاي دشمن فراهم شده است. براي همين مسئولان قرارگاه رمضان، اتحاديه ميهني كردستان عراق و فرماندهان لشكر9 بدر و تيپ ويژه پاسداران در تلاشند كه وضعيت نيروها سريعتر مشخص شود. در اين خصوص جلال طالباني، رهبر اتحاديه ميهني كردستان عراق، امروز پيامي براي فرمانده قرارگاه رمضان ارسال كرد: «پيشنهاد ميكنيم امشب يا فردا شب كار را انجام دهيم، اگر تغييراتي در نقشه يا در حمله به وجود آمده است مرا در جريان قرار دهيد؛ چون دشمن در قرهداغ حمله ميكند و ما به نيروهاي خودمان احتياج داريم، نميتوانيم تا مدت زياد در اين منطقه همه اين نيروها را جمع كنيم. همه شاد و پيروز باشيد.20/10/1987 مصادف با 28/7/1366»[۹] فرمانده قرارگاه رمضان به پيام فوق، چنين پاسخ داد: «باران موجب بالا آمدن آب قلاچولان شده است و عبور يگانهاي رزمي در امشب مقدور نيست. لذا مأموريت امشب انجام نميشود. لطفاً نيروها را از درگيري منع كنيد. 28/7/1366»[۱۰] فرمانده لشكر بدر پس از مشورت با جانشين فرمانده تيپ ويژه پاسداران، در ساعت 12:45 امروز دربارة زمان و نحوة عمليات طي پيامي به فرمانده قرارگاه رمضان، چنين پيشنهاد كرد: «شنبه شب (2/8/1366) لشكر بدر و تيپ پاسداران روي ارتفاع گلاله عمل كنند مشروط بر اينكه 1- راهنماهاي محلي تا هدف اول (قلّة گلاله) نيروهاي ما را ببرند. 2- اتحاديه روي ويولان عمل نمايد. 3- قطعي شدن تصميم شما تا عصر امروز، كه بتوانيم خودمان را آماده كنيم. در صورت ترديد نميتوانيم اينجا زياد بمانيم، زودتر بگوييد. انشاءالله در صورت وجود مهمات، ميتوانيم تا 15 روز ديگر در منطقه دربنديخان يا هدفهاي ديگر گرميان عمل كنيم.»[۱۱] همچنين بعد از ظهر امروز فرماندهان مستقر در خاك عراق، برادران: جعفري، دهقان، شمس و فتاح طي جلسهاي در منطقه سيروان (داخل خاك عراق) درصدد چارهانديشي برآمدند. برادر جعفري گفت: «به احتمال قوي تا 15 روز آينده در اين منطقه عمليات نميشود و بايد براي بردن نيرو تدبير كرد؛ چون با توجه به وضعيت منطقه و استراتژي جمهوري اسلامي كه در صورتي كه در جنوب با مشكل روبهرو شوند، تنها اين معبر ]براي عمليات[ وجود دارد. از طرف ديگر، "كانيتو" نزديك به "قلعه ديزه" است و تردد روستاييان به شهر زياد است، لذا دشمن با هواپيما منطقه را زير و رو ميكند و صلاح نيست نيروها در اين منطقه بمانند بايد تا فردا عصر آنها را به دشت اربيل يا قرهداغ يا … بفرستيد.» با توجه به وضعيت پيش آمده و احتمال منتفي شدن عمليات، فرمانده لشكر بدر و جانشين فرمانده تيپ ويژه پاسداران پيشنهاد كردند كه در اين منطقه چند عمليات چريكي عليه پايگاههاي دشمن اجرا كنند. برادر جعفري پاسخ داد كه اين اقدامات نياز به هماهنگي با اتحاديه دارد كه اتحاديه هم بنا به ملاحظاتي موافقت نميكند.[۱۲] از سوي ديگر، نيروهاي اتحاديه ميهني نيز به دليل سرما و باران، شب و روز گذشته براي عمليات آمادگي نداشتند و به گفته كاك مصطفي و شيخ دارا (از فرماندهان نظامي اتحاديه)، 40 تن از پيشمرگان اتحاديه كه براي عمليات روي ارتفاع زرون رفته بودند از شدت سرما بيهوش شدند. لذا اعلام كردند كه نياز به بازسازي دارند و تا يك هفته ديگر براي عمليات آمادگي ندارند. ليكن شب هنگام كاك شيردل (از مسئولان اتحاديه) گفت كه جلال طالباني تلگراف زده كه بايد براي فردا شب آمادة عمليات شويد. وي با تعجب از اين دستور، گمان ميكرد كه جلال به دنبال درخواست ايران چنين دستوري داده است، ولي برادر جعفري به او يادآور شد كه هنوز موفق به تماس با ايران نشده و قرارگاه رمضان منتظر است تا ما نظر خود را به آنها اعلام كنيم. گفتني است كه از حدود ظهر امروز براي برقراري تماس با ايران براي هماهنگي و مشخص شدن وضعيت و مأموريت نيروها، تلاش بسياري شد ولي تماس تا روز بعد ميسّر نشد. مسئولان نظامي اتحاديه بعد از جلسه مشورتي خود كه تا نيمه شب طول كشيد به برادر جعفري اعلام كردند كه فردا شب (29/7/1366) آمادة عمليات هستند. به نوشته راوي مركز مطالعات كه در منطقه حضور دارد و از نزديك شاهد اوضاع هست، اين اعلام آمادگي فقط به دليل دستور جلال طالباني به نيروهايش بود و گرنه در عمل آمادگي نداشتند و مسئولان نظامي اتحاديه با اينكه برادر جعفري موضوع درخواست ايران براي عمليات را رد كرد، هنوز هم اين دستور را ناشي از درخواست ايران ميدانستند. نيروهاي خودي كه در خاك عراق حضور داشتند، امروز براي استتار در باغهاي اطراف "كانيتو" به سر بردند و عصر هنگام عازم مقرهاي پيشمرگان اتحاديه در كانيتو شدند و شام را آنجا صرف كردند. قرار شد نيروهاي تيپ ويژه در همين مقرها باقيبمانند و نيروهاي لشكر بدر عازم سيروان شوند و در مقرهاي اتحاديه در اين روستا مستقر شوند.[۱۳]
گزارش- 496
هواپيماهاي عراق امروز ضمن تجاوز به حريم هوايي شهرهاي اصفهان، اهواز، سنندج، مريوان، باختران، ايلام، مهران و دهلران؛ پالايشگاه "بيدبلند" و روستاي "دولتو" را بمباران كردند. در حمله هوايي دشمن به پالايشگاه "بيدبلند" كه در ساعت 9:50 در وضعيت سفيد صورت گرفت، 9 بمب از نوع چتري و آتشزا به آن اصابت كرد و 23 نفر از كاركنان آن مجروح شدند. در اين بمباران كارگاه مركزي، انبار مازاد كالا، انبار بزرگ كالا و يك واحد چهار تني پالايشگاه خسارت ديد.[۱۴] همچنين در حمله هواپيماهاي دشمن به روستاي "دولتو" واقع در شمال غربي سردشت 2 تن شهيد و 3 تن مجروح شدند.[۱۵] از سوي ديگر، سخنگوي نظامي عراق ادعا كرد كه جنگندههاي عراقي در ساعت 22 به يك هدف بزرگ دريايي حمله كردهاند. وي اين حمله را در چارچوب برنامه محروم ساختن ايران از درآمدهاي نفتي كه به ادعاي او براي اهداف تجاوزكارانه عليه عراق به كار ميروند، خواند.[۱۶]
گزارش- 497
وضعيت جبهههاي جنگ ايران و عراق، نقاط قوت و ضعف طرفين و آمادگي براي حملات گسترده از موضوعات مورد توجه امروز رسانههاي جهان است. خبرگزاري آسوشيتدپرس در اينباره گزارش داد: «با كاهش گرماي تابستان دو طرف سرگرم تقويت كارايي خود براي حملات زميني بيشتر هستند. عراقيها - كه زرادخانه آنها طي تابستان با جنگنده بمب افكنها و تانكهاي ساخت شوروي مجدداً پر شده است - آماده براي تهاجمي جديد در بخش جنوبي جبهههاي جنگ هستند.[۱۷] … تنها راهي كه ايرانيها ميتوانند به عراق صدمه بزنند اين است كه در يك جنگ فرسايشي ارتش اين كشور را در هم كوبند … ايرانيان در ماههاي اخير تسليحات جديدي از چين و كرهشمالي دريافت كردهاند كه معمولاً از نمودار شدن تهاجمي ديگر حكايت ميكند. ايرانيان همچنين با برخوردار بودن از همكاري چريكهاي كرد مسلحي كه در شمال عراق عليه دولت بغداد ميجنگند، جبهه دومي را گشودهاند كه همين امر باعث شده عراق 35000 تن از نيروهايش را براي نبرد عليه شورشيان به اين منطقه اعزام نمايد.»[۱۸] روزنامه كويتي القبس در مقالهاي با اشاره به حملات احتمالي ايران در يكي دو ماه آينده، عراق را به بمباران شهرهاي ايران تشويق كرد. اين روزنامه نوشته است.«ايران با استقرار حدود 250هزار سرباز در جبهههاي بصره در نظر دارد در ماه اكتبر جاري و يا ماه آينده حمله گستردهاي را عليه شهر بصره از سه محور شمال، مشرق و جنوب انجام دهد. عراق براي مقابله با هرگونه تحرك جدي ايران در شرق بصره، اخيراً سپاههاي سوم و چهارم خود را تقويت كرده است و نيروهايي از گارد رياست جمهوري و نيروهاي مخصوص خود را به منطقه گسيل داشته است. با برتري نيروي هوايي عراق بر نيروهاي ايران، بغداد قادر است با به كار بردن قدرت هوايي خود به طور گسترده، كار جنگ را يكسره كند. در جريان عمليات گسترده بمباران شهرهاي ايران، مهم نيست تعدادي از غيرنظاميان از بين بروند بلكه مهم اين است كه جنگ خاتمه پيدا كند و از خونريزي بيشتر جلوگيري شود. عراق تلاش ميكند با استفاده از برتري نيروي هوايي خود، زمان جنگ را كوتاه كند و همچون روزهاي آخر جنگ جهاني دوم، به عمليات گسترده هوايي خود براي پايان بخشيدن به جنگ شتاب بيشتري دهد.»[۱۹]
گزارش- 498
تلاش براي تقويت جزاير، سواحل، مناطق و تأسيسات جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس كه مورد تهديد بيشتري هستند و همچنين چگونگي مقابله با تهاجم دشمن در اين منطقه و نحوة هماهنگي نيروها؛ در پي هجوم روز گذشته ناوهاي امريكايي به ميدان نفتي رشادت، امروز در سه جلسه نيروي دريايي سپاه، جلسه ستاد فرعي قرارگاه خاتم و جلسه نيروي دريايي سپاه با آقاي هاشميرفسنجاني بررسي شد. در اولين جلسه كه صبح امروز با حضور چند تن از مسئولان نيروي دريايي سپاه از جمله سيدعلي حسينيتاش (جانشين فرمانده نيروي دريايي سپاه) و علي فدوي (مسئول اطلاعات نيروي دريايي) در ستاد نيروي دريايي تشكيل گرديد، چگونگي اجراي مصوبات ستاد قرارگاه خاتم در روزهاي 25 و 26 مهرماه و جلسه شب گذشته نيروي دريايي سپاه بررسي شد. از جمله درباره نحوة تقويت دفاعي جزاير ابوموسي و فارسي، تعداد سلاحهاي موجود و مورد نياز و مشكلات مهندسي در اين جزاير و چگونگي پاسخ به حمله امريكا گفتوگو شد. همچنين موضوع استفاده از توپخانه در جزاير و مخالفت ستاد خاتم با آن به دليل اينكه وسعت زياد منطقه خليج فارس، ديد محدود در دريا و همچنين خطاي ديد بسيار آن توپخانههاي صحرايي را در دريا ناكارآمد ميكند، مطرح گرديد.[۲۰] جلسه ستاد فرعي قرارگاه خاتم نيز بعدازظهر امروز با حضور آقايان روحاني، صيادشيرازي، سنجقي، حسينيتاش، فدوي، جمالي، قبادي، سارنگ و پيرايش در محل مجلس شوراي اسلامي تشكيل گرديد. در اين جلسه اهميت جزيرة سيري و خطرهايي كه آن را تهديد ميكند و چگونگي تأمين آن بررسي شد و مقرر گرديد با اعزام يك گروهان از سپاه و يك گروهان از ارتش اين جزيره تقويت شود. همچنين وضعيت زمين جزيره تنب بزرگ، مشكلات آن و تجهيزات و مهمات مورد نياز آن بررسي شد و مقرر گرديد تا يك هفته ديگر يك گروهان از ارتش و يك گروهان از سپاه به اين جزيره اعزام شود.[۲۱] عصر امروز نيز جلسهاي با حضور آقايان هاشميرفسنجاني، سنجقي، حسينيتاش و فدوي تشكيل شد كه در آن ضمن بررسي اقدامات امريكا در خليج فارس، درباره چگونگي پاسخ به حملة ناوهاي امريكايي به ميدان نفتي رشادت، نحوة همكاري نيروهاي دريايي سپاه و ارتش براي دفاع از جزاير و سواحل جمهوري اسلامي در خليج فارس، ضرورت برپايي قرارگاه مشترك اين دو نيرو، وضعيت شناورهاي خودي و مشكلات نيروي دريايي سپاه در اين زمينه، مسئله موشكهاي دريايي، موضوع تأمين اعتبارات ارزي براي خريد تجهيزات دريايي از خارج و … بحث و بررسي شد.[۲۲]
گزارش- 499
در پي حمله روز گذشته ناوهاي امريكايي به سكوهاي ميدان نفتي رشادت و انهدام و آتشسوزي دو سكوي مورد هدف، به دليل ادامه حضور ناوهاي مهاجم در منطقه و جلوگيري آنها از نزديك شدن شناورهاي خودي، اين سكوها از بعدازظهر روز گذشته در حال سوختن بود تا اينكه ناوهاي جنگي امريكا پس از حدود 19 ساعت، در ساعت9:35 امروز منطقه را ترك كردند كه در پي آن كشتيهاي خودي به سوي سكوهاي در حال اشتعال به حركت درآمدند. كشتيهاي ايراني در ساعت 12:25 امروز موفق شدند حريق محل زيست سكوي آرـ4 را مهار و خاموش كنند.[۲۳] يك مقام نظامي در تماسي با خبرگزاري جمهوري اسلامي درباره خسارات وارده به سكوهاي ايراني گفت: «سكوي آرـ7 از حوزه نفتي رشادت كلاً از سه شاخه تشكيل شده كه به يكديگر متصل هستند. قسمت وسط را پيش از اين عراق منهدم كرده بود. در حمله امريكا يك قسمت كه به محل زيست و حفاري مربوط بود، منهدم شده و در حال حاضر آتشسوزي در آن ادامه دارد. قسمت ديگر آن سالم است و خسارت چنداني به آن وارد نيامده است.»[۲۴] غلامرضا آقازاده وزير نفت درباره وضعيت سكوي رشادت به هنگام حمله امريكا گفت: «توليد اين سكو در زمان بهرهبرداري 20 الي 25 هزار بشكه در روز بود اما در شرايط فعلي از اين سكوها بهرهبرداري نميشد و به علت حملات رژيم بعثي عراق در حال بازسازي اين سكوها بوديم. در اين مورد عليه امريكا اقامه دعوا و ادعاي خسارت خواهيم كرد.»[۲۵] در همين حال با شدت يافتن احتمال حمله گسترده امريكا به تأسيسات اقتصادي و نفتي ايران در جنوب كشور، استانداري هرمزگان اعلام كرد كه اين استان براي ساخت سنگر نياز شديد و فوري به گوني داشته و مسئله كمبود آن، ذهن مسئولان استان هرمزگان را به خود مشغول كرده است.[۲۶]
گزارش- 500
امريكا پس از حمله به سكوهاي ايراني ميدان نفتي رشادت در خليج فارس در پيامهايي به توجيه اقدام تجاوزكارانه خود پرداخته است. دولت امريكا در پيام خود به ايران - كه سفارت سوئيس در تهران آن را طي يك تماس تلفني ابلاغ كرد - علت اصلي حمله به پايانه نفتي رشادت را حمله به هليكوپتر امريكايي و كشته شدن دو خلبان آن ذكر كرد.[۲۷] ]ر. ك به روزشمار 16/7/1366[. امريكا در پيامي ديگر به سوريه، دلايل حمله به سكوهاي ايراني را تعهد به حمايت از كشتيهاي تحت پرچم امريكا و عمليات تحريكآميز ايران در هفتههاي اخير برشمرد و اعلام كرد كه امريكا درباره عواقب عملياتي چون آتش گشودن به سوي كشتيهاي حامل پرچم امريكا و هواپيماها، پرتاب موشك و يا وسايل ديگر و همچنين كاشتن مين در آبهاي بينالمللي، طي پيامهاي متعددي به حكومت ايران هشدار داده است. امريكا در اين پيام اقدام خود را عملي عاقلانه و در عين حال خويشتندارانه اعلام كرد و بيتوجه به منطق افزايش يابنده اقدامات نظامي و نقض ماده 5 قطعنامه 598 با عملكرد خود، افزوده است: «امريكا هيچ علاقهاي به افزايش مقابله نظامي با ايران ندارد و به همين دليل است كه ما كوششهايمان را براي پايان رساندن جنگ ايران و عراق و براي پياده كردن كامل قطعنامه 598 شوراي امنيت اختصاص دادهايم.» دولت امريكا در پايان پيام خود از سوريه خواسته است كه روح پيام را به ايران منتقل كنند.[۲۸] از سوي ديگر وزير دفاع امريكا، "كاسپار واينبرگر" ايران را به حملات بيشتري تهديد كرد و گفت ممكن است براي پايان دادن به حملات بدون دليل و بدون تبعيض ايران به كشتيراني غيرمتخاصم، اقدامات ديگري لازم باشد. اگر ايرانيها به اين كار ادامه دهند پاسخهاي بيشتري دريافت خواهند كرد كه اميدواريم سرانجام اين پيام را به آنها برساند كه امريكا تنها موقعي نيروهاي خود را در خليج] فارس[ كاهش خواهد داد كه رفتار ايران تغيير كند يا هنگامي كه ديگر كشورهاي جهان براي از بين بردن توانايي ايران جهت دريافت تجهيزات لازم در رابطه با انجام اين حملات بدون تبعيض، اقدامات لازم را انجام دهند.[۲۹]
گزارش- 501
در پاسخ به پيام امريكا، نخستوزير ايران گفت كه ما هيچ ضربهاي را بيپاسخ نخواهيم گذاشت. مهندس ميرحسين موسوي كه پس از ديداري سه روزه با مقامهاي سوريه، امروز به تهران بازگشت، در مصاحبهاي مطبوعاتي گفت: «امريكا از طريق سوريه پيامي به اين مضمون داده بود كه اگر ايران ]به حمله نظامي امريكا به سكوهاي نفتي رشادت[جوابي ندهد و اقدامي نكند ما هم حركتهايمان را متوقف خواهيم كرد. در پيام آنها همان مسئله قطعنامه598، مسئله حفاظت از آبراهها و مفادي از ماده 51 منشور سازمان ملل نهفته بود و ما جوابي كه داديم خيلي صريح و روشن بود؛ به اين مضمون كه ما هيچ ضربهاي را بيپاسخ نميگذاريم. هر نوع سازشي غيرممكن است و به حركات امريكا پاسخ خواهيم داد. ما هم بعد از اينكه ضربه تلافيجويانهمان را وارد كرديم، ميگوييم كه اين ضربه آخر است، اما كسي كه تشنج را شروع كرده بايد به اين كارزار پايان دهد و ما تأكيد داريم كه با توجه به ماهيت استكباري ابرقدرتها كوچكترين امتيازي به آنها نخواهيم داد. ما عمري با توطئههاي امريكا برخورد كردهايم و با اين توطئهها آشنايي داريم. امريكا فكر كرده با اين پيشنهاد ميتواند ملت ما را خام كند؛ ملت ما يك ملت قوي و مصمم است.»[۳۰] نخستوزير درباره امنيت خليج فارس گفت:«ما نظر خود را به صراحت ميگوييم كه به هيچ وجه اجازه نخواهيم داد كه از فروش نفت در خليج فارس محروم شويم. امنيت يا براي همه است و يا براي هيچكس. سياست ما در قبال نيروهاي سازمانملل يا قدرتهاي ديگر اين است كه تأمين امنيت در خليج فارس بايد براي همه كشورهاي منطقه باشد و اين امنيت تقسيمناپذير است. در عين حال موضع ما همان حفظ امنيت و تشنجزدايي در منطقه خليج فارس بوده و هست.»[۳۱] گفتني است كه در سفر نخستوزير ايران به سوريه، حافظ اسد در ديدار مهندس موسوي ضمن حمايت از موضع جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس و تداوم فعاليت حزبالله در لبنان، قاطعانه گفت كه قصد دارد در كنفرانس سران عرب به برادران عرب خود بگويد كه ممكن نيست روي تبديل شدن جنگ ايران و عراق به جنگ عرب و فارس اتفاق كنيم. در اين سفر مقامهاي سوريه پيامهايي از امريكا، فرانسه و عربستان را به هيئت ايراني دادند.[۳۲] يك نشريه داخلي سپاه با درج گزارشي از سفر نخستوزير به سوريه و نتايج مثبت آن نوشت: «به نظر ميرسد كه برخورد دور از انتظار حافظ اسد در اين سفر، در مسائل اخير خليج فارس و برخورد ايران از موضع بالا و مخصوصاً نزديكي روابط ايران و شوروي در شرايط فعلي بيتأثير نبوده باشد.»[۳۳] راديو بي.بي.سي در تحليلي از سفر هيئت ايراني به سوريه گفت: «ايران بسيار مشتاق است كه نزديكي با سوريه را كماكان حفظ كند؛ چون انتظار ميرود كه در اجلاس ماه آينده سران كشورهاي عربي در امان، سوريه مجدداً از طرف كشورهاي عرب براي قطع رابطه با تهران تحت فشار قرار گيرد.» اين راديو با اشاره به مصاحبه مطبوعاتي نخستوزير درباره موضع سوريه گفت: «رئيسجمهوري سوريه در اين امر توفيق پيدا كرده است كه دستور جلسه كنفراس ماه آينده اعراب وسيعتر شود و علاوه بر جنگ ايران و عراق، اختلاف اعراب و اسرائيل را هم در برگيرد. ظاهراً اين اطمينان به مقامهاي ايران داده شده كه حافظ اسد از ايران فاصله نخواهد گرفت. در واقع شايد حمله روز دوشنبة امريكا، اتحاد سوريه و ايران را دست كم براي كوتاه مدت تقويت كرده باشد. اين حمله موجب شده است كه هر دو طرف اين ادعاي خود را تكرار كنند كه در مبارزه خود عليه اسرائيل و امريكا متحد هستند. البته اختلاف نظرهاي جدي بين ايران و سوريه به جاي خود باقي است كه از موارد عمدة آن ادامه عمليات گروه افراطي حزبالله در لبنان است. اين گروه طرفدار ايران در عمليات خود در لبنان براي سوريه دشواري ايجاد ميكند. اما جدايي سوريه و ايران كه در گذشته اغلب پيشبيني ميشده است و شايد قائدتاً اجتنابناپذير باشد، موضوعي است كه در حال حاضر مطرح نيست.»[۳۴]
گزارش- 502
آقاي هاشميرفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي، حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران را تأييد مجدد اين نظر دانست كه سياست ماجراجويانه و دخالتگرايانه امريكا در خليج فارس براي نجات حزب بعث عراق و سركوب انقلاب اسلامي ايران است و از مشكلات داخلي امريكا و وحشت از حركت عظيم اسلامي در دنيا ناشي ميشود. وي سياست كاخسفيد را سياست سردرگم تعبير كرد و گفت: «سياست سردرگم به اين دليل كه ادعاها با عمل اصلاً تطبيق نميكند. ادعايشان اين است كه براي حفظ صلح و آرامش و تأمين امنيت كشتيراني در خليج فارس آمدهاند اما ميبينيم كه اينها هر روز يك ضربه به صلح و امنيت ميزنند و حتي جريان دارد از منطقه فراتر ميرود و از ديروز و امروز به خصوص، در مراكز اقتصادي دنيا بدترين بحران را به وجود آورده كه به تعبير خودشان از سال 1929 تا امروز بيسابقه بوده و حتي سقوط بورسها از سال 1929 هم شدت بيشتري پيدا كرده است. سردرگم به اين دليل كه دو روز پيش امريكا رسماً اعلام كرد كه تير غيبي به كشتيها در منطقه كويت خورده و ربطي به امريكا ندارد. ولي با گذشت 48 ساعت اينها اعلانهاي رسميشان را فراموش كردند و به عنوان تلافي تيرهاي غيب (كه هميشه در منطقه حضور خواهد داشت) به يك منطقه نفتي جمهوري اسلامي ايران گستاخانه حمله كردند. تعبيري كه رياست جمهوري سابق امريكا از سياست آقاي ريگان كرد در نظر بسياري از ناظران بيطرف دنيا يك حقيقت است، يعني يك سياست ابلهانه و واقعاً بيمعنا! امريكا به طور رسمي در دو بار گذشته، بهانه دفاع را مطرح كرد، اما اين بار حمله را به صورت اعزام چند كشتي و ناو و با پوشش هوايي انجام داد. يك عمليات نظامي رسمي عليه يك سكوي نفتي در عمق دريا، كاري كه نه با آن چهره ابرقدرتي، نه با ادعاي امنيت و نه با عقل و خرد سازگار است.» آقاي هاشمي با تأكيد بر اينكه ما اقدام امريكا را بيپاسخ نخواهيم گذاشت گفت: «اينها بارها و بارها ديدهاند و تجربه كردهاند كه جمهوري اسلامي ايران روي حرفش ميايستد. اينكه گفتيم هر تجاوزي را جواب ميدهيم يك ادعاي تهديد و ارعاب نيست، يك واقعيت است و در عمل هم ثابت كردهايم و روي اين سياستمان ايستادهايم و اين را يك اصل اسلامي ميدانيم و اين قدرت را هم براي خود سراغ داريم و ميبينيم.» رئيس مجلس با اشاره به وحشت سردمداران امريكا از حركت عظيم اسلامي افزود « ملت ما پيشتاز اين حركت اسلامي است و خود را آماده كرده است با جان و مال در اين راه پيش برود و از راهي كه انتخاب كرده و دست غيبي و نصرت الهي را همه جا به همراه خود ميبيند بر نخواهد گشت.» [۳۵] چند تن از مسئولان جمهوري اسلامي نيز نظر خود را درباره درگيري با امريكا و احتمال وقوع جنگ تمام عيار بين ايران و امريكا در گفتوگو با روزنامه كيهان بيان كردند. محمود مروي سماورچي رئيس كميسيون سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي گفت: «ما از لحظه ورود امريكا به خليج فارس اعلام كرديم كه رو در رويي با امريكا شيرينتر است و تصور ما از اوضاع اين نيست كه امريكا تحمل يك جنگ وسيع را داشته باشد.» مصطفي خاكسار فرمانده سپاه پاسداران لبنان و سوريه نيز تأكيد كرد: «امريكا از وارد شدن به يك جنگ تمام عيار كه در آن قطعاً بازنده خواهد بود، پرهيز ميكند ولي از طرف ديگر براي حفظ حيثيت خود مجبور به ماندن در خليج فارس است.» حسين علايي فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران درباره تواناييهاي جمهوري اسلامي براي مقابله با اقدامات امريكا گفت: «ايران قويترين قدرت موشكي ساحل به دريا در خليج فارس محسوب ميشود و ابتكار عمل را در دست دارد. جغرافياي نظامي منطقه هم به نفع جمهوري اسلامي است و ما ميتوانيم در طول 1500 كيلومتر به دشمن حمله كنيم در حالي كه آنها تنها در يك محدوده مشخص ميتوانند وارد عمل شوند. ما از درگيري هيچ واهمهاي نداريم و آماده مبارزه با امريكا در خليج فارس و تنگههرمز هستيم. راه خاتمه دادن به حضور امريكا در منطقه و وارد آوردن ضربه نهايي به شيطان بزرگ حل مسئله رژيم عراق ميباشد. امريكا نيز به علت شكستهاي پياپي همين رژيم وارد منطقه شده است.» سرتيپ سهرابي رئيس ستاد مشترك ارتش نيز گفت: «تهديدي از جانب جمهوري اسلامي ايران متوجه كويت نبوده بلكه خواستة ما قطع مشاركت گسترده اين كشور در پشتيباني از رژيم جنگافروز عراق و اعلام بيطرفي در جنگ است. اين واقعيت محرز است كه امريكا اسكورت نفتكشهاي كويتي را بهانهاي براي توجيه افزايش حضور نظامي خود در منطقه قرار داده و در حقيقت از اين راستا اهداف نامشروع ديگري را دنبال مينمايد. … از روند رويدادها ميتوان مقاصد مورد نظر امريكا را به ترتيب اولويت جلوگيري از پيروزي نهايي جمهوري اسلامي ايران در جنگ تحميلي، تلاش در جهت اعاده حيثيت برباد رفته خود، تثبيت و تحكيم مجدد نفوذ خود در منطقه و ابراز وجود و نمايش قدرت در جهت دلگرم كردن و ترغيب ارتجاع ]حكام منطقه[ به اقدامات خصمانه عليه جمهوري اسلامي ايران برشمرد.»[۳۶]
گزارش- 503
در پي تجاوزات اخير نيروهاي امريكايي در خليج فارس و اقدامات آنها عليه جمهوري اسلامي، نمايندگي ايران در سازمان ملل امروز دو نامه، نامة وزير امورخارجه ايران و نامة نمايندة ايران در سازمان ملل را براي دبيركل اين سازمان ارسال كرد. نامة وزير امورخارجه ايران به شرح زير است: «در 19 اكتبر 1987 نيروهاي دريايي ايالات متحده بهطور غيرقانوني درخليج فارس مستقر شده و به دو سكوي نفتي ايران بهنامهاي رسالت و رشادت حمله كردند كه بر اثر آن تعداد زيادي از كارمندان فني غيرنظامي مجروح شده و خسارات سنگيني را متحمل شدند. سكوي مذكور صرفاً داراي تأسيسات اقتصادي بوده و وزارت نفت جمهوري اسلامي ايران آن را اداره ميكرد. اين جديدترين اقدام تجاوزگرانه ايالات متحده عليه جمهوري اسلامي ايران، نشاندهنده توسل به زور غيرقانوني عليه حاكميت و تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران ميباشد و يك بار ديگر نشاندهنده نيات تجاوزگرانه حضور ناوگان دريايي امريكا در خليج فارس ميباشد. چنين حضوري تنها ميتواند تنش را در منطقه افزايش دهد. دولت ايالات متحده سلسله اقدامات تجاوزگرانهاي را طي ماه گذشته عليه جمهوري اسلامي ايران مرتكب شده است كه از جمله آن حمله نامربوطاش به كشتي غيرنظامي "ايران - اجر"، و انهدام آن، تجاوزاتش عليه قايقهاي گشتي ايران كه مدافع آبهاي سرزميني ايران هستند و نيز جديدترين تجاوزات اخيرش عليه خاك ايران، قابل توجيه نميباشد. ترديدي وجود ندارد كه ارتكاب اينگونه اقدامات تجاوزگرانه نشاندهنده مشاركت فعالانه ايالات متحده درجنگ تحميلي بهنفع گروهي متجاوز حاكم بر عراق ميباشد. اين حقيقت ايالات متحده را از هرگونه حقانيت جهت مشاركت در تلاشهاي ديپلماتيك چند جانبه درباره اين مسئله محروم ميسازد. متأسفانه يادآور ميشوم وقتي كه ايالات متحده با اعزام غيرمنتظره ناوگان دريايي خود به خليج فارس به سياست ايجاد تنش مبادرت نمود و وقتي كه نيات تجاوزگرانه واقعياش را با حمله به كشتيها و خاك ايران نشان داد، جامعه بينالمللي بهويژه سازمان ملل و شوراي امنيت سكوت كردند. سياست غيرقانوني توسل بهزور امريكا مستقيماً متوجه تماميت ارضي و حق حاكميت يك كشور عضو سازمان ملل محسوب ميشود، بهعلاوه شوراي امنيت جهت برخورد با شديدترين نقض قطعنامه 598 خود توسط يكي از اعضاي دائمياش كوتاهي كرده است. دولت جمهوري اسلامي ايران مايل نيست تسلط ايالات متحده را بر سازمانهاي بينالمللي كه تاكنون شديد و ملموس بوده است، بپذيرد. اين اقدامات جدي و خطرناك تجاوزگرانه ايالات متحده با عدم توجه شوراي امنيت همراه بوده است! بيانيه 16 اكتبر 1987 رئيس شوراي امنيت كه فاقد درخواست از غيرمتخاصمين و نيز متخاصمين است، مغاير با پاراگراف 5 قطعنامه 598 خود شورا است كه جديدترين نشانه از اين روند تأسفبار است. در واقع اين يك مبارزه جدي با اعتبار، صداقت و ارتباط شورا و سازمان ملل بهطوركلي است كه فوراً ميبايست جبران شود. جمهوري اسلامي ايران ضمن تأكيد بر موضع خود، حضور نيروهاي خارجي در خليج فارس و ادامه اقدامات تجاوزگرانه امريكا را جديترين منشأ تنش و خطرناكترين تهديدات عليه صلح و امنيت بينالمللي ميداند و اعلام ميدارد كه به اتخاذ اقدامات لازم و مؤثر طبق ماده 51 منشور سازمان ملل جهت دفاع از تماميت ارضي و حق حاكميت خود عليه سياست تجاوزگرانه و تهديدآميز امريكا از جمله جديدترين آنها كه حمله نظامي غيرقانوني ميباشد، ادامه خواهد داد. بديهي است مسئوليت كامل پيامدهاي آتشافروزي كه از ابتدا برانگيختهاند متوجه ايالات متحده و همپيمانانش ميباشد. علياكبر ولايتي - وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران»[۳۷] در نامة دوم، سعيد رجاييخراساني نمايندة ايران در سازمان ملل، به موارد ديگري از تجاوزات امريكا اشاره كرده است: در 5 اكتبر 1987، حدود ساعت 11 پنج جنگنده امريكا حريم فضايي چاهبهار را نقض كردند. همچنين در 19 اكتبر 1987 دوبار پنج جنگنده امريكايي در ساعت 17 و دو جنگندة امريكايي حدود ساعت 19 حريم فضايي اين شهر را مجدداً نقض كردند. اين تخلفات تحريكآميز كه ابالات متحده در اهداف غيرمشروعش تعقيب ميكند، نقض قوانين حقوق بينالمللي و بند 5 قطعنامه598 و نيز نقض تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران ميباشد. با اين قبيل اقدامات تجاوزگرانه آشكار، ايالات متحده همه مشروعيت خود را نه تنها در شوراي امنيت بلكه در مورد هرگونه مشاركت در مباحث جنگ تحميلي از دست داده است. از جنابعالي و جامعه بينالمللي درخواست ميكنيم كه كليه تلاشهايش را به كار گيرد تا از اقدامات تجاوزگرانه بيشتر امريكا در منطقه جلوگيري كند كه ميتواند پيامدهاي ناگواري داشته باشد.[۳۸]
گزارش- 504
بلوك شرق در واكنش به حمله امريكا عليه سكوهاي نفتي ايران، اين اقدام را نقض حقوق بينالمللي خواند و مجدداً خواستار خروج نيروهاي بيگانه از منطقه و جايگزين شدن آن با نيروهاي تحت پرچم سازمان ملل متحد شد. گنادي گراسيمف، سخنگوي ارشد وزارت دفاع شوروي، گفت: «حمله امريكا عليه سكوهاي نفتي ايران علاوه بر تشديد دامنه جنگ ايران و عراق، گسترش دامنه حضور نظامي امريكا و مداخله اين كشور در امور منطقه را به دنبال خواهد داشت. اقدامات امريكا از نظر قوانين بينالمللي، سياسي و اخلاقي پذيرفتني نيست و نقض آشكار قوانين بينالملل است. شوروي تنها به انتقاد كردن از اقدامات ديگران اكتفا نميكند، شوروي خواهان خروج ناوگانهاي خارجي از خليج فارس و جايگزين شدن نيروي دريايي سازمان ملل در اين آبراه است. براي اجراي اين پيشنهاد هنوز فرصت باقي است. ما بار ديگر عقيده خود مبني بر ضرورت كامل اجراي قطعنامه 598 را مورد تأكيد قرار داده و ميخواهيم تا كليه كمكهاي لازم براي دست يافتن به اين مقصود در اختيار دبيركل سازمان ملل متحد قرارگيرد.»[۳۹] سخنگوي وزارت خارجه شوروي درباره پيام امريكا به شوروي گفت: «ايالات متحده درست پس از آنكه حمله به سكوي نفتي ايران انجام شد و در رسانهها پخش گرديد، شوروي را در جريان حمله قرار داد.»[۴۰] روزنامه پراودا (ارگان رسمي حزب كمونيست شوروي) نيز در مقالهاي با عنوان "اميداواري به زور قدرت" حمله امريكا را غيرقابل توجيه خواند و از حمله موشكي ايران كه قبلاً صورت گرفته بود، انتقاد كرد. اين روزنامه نوشت: «رويدادهاي خليج فارس بار ديگر نشان داد كه براي احياي ثبات در اين منطقه تدابير و اقدامات سياسي لازم است نه اقدامات نظامي. اتحاد شوروي قاطعانه طرفدار يك چنين برخوردي است و عقيده دارد كه يگانه راه معقولانه و مؤثر به سوي تشنجزدايي در اين منطقه و قطع جنگ ايران و عراق تشديد مساعي سياسي دسته جمعي بر اساس اجراي كامل و بيدرنگ قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل متحد و مساعدت به سياست دبيركل سازمان ملل متحد در اين زمينه است.»[۴۱] قائم مقام وزارت خارجه آلمان شرقي، كرليكوفسكي، بهترين اقدام را براي بازگشت آرامش به منطقه خروج كليه كشتيهاي نظامي خارجي از خليج فارس دانست و گفت: «ما به همراه شوروي و ساير كشورهاي سوسياليستي اعتقاد داريم نيروهاي خارجي ميبايست از خليج فارس خارج شوند. ما از طرفين ميخواهيم كه از خود خويشتنداري لازم را نشان دهند و علاقهمنديم از گسترش تشنج در خليج فارس جلوگيري شود.»[۴۲]
گزارش- 505
ژاپن و فرانسه به طور تلويحي و برخي كشورهاي اروپايي به صراحت از حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران حمايت كردند. سخنگوي وزارت خارجه ژاپن در بيانيهاي اعلام كرد كه ژاپن از تهديدهاي فزاينده عليه كشتيهايي كه در آبراه خليج فارس تردد ميكنند، به شدت نگران است و موقعيتي را كه موجب شده امريكا به حملات موشكي به يك نفتكش با پرچم امريكا پاسخ دهد به خوبي درك ميكند. خبرگزاري فرانسه كه اين خبر را مخابره كرده افزوده است: «در بيانيه ژاپن مليت حمله كنندگان به نفتكش اعلام نشده و علناً واضح است كه توكيو نخواسته است تهران را كه روابط حسنهاي با ژاپن دارد از خود برنجاند.»[۴۳] وزارت امور خارجه فرانسه نيز در واكنش به حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران، بيانيهاي منتشر كرد كه در آن آمده است: «هر كشوري حق دارد براي متوقف كردن حملاتي نظير آنچه كه عليه يك نفتكش حامل پرچم امريكا صورت گرفت، ضمن احترام به حقوق بينالملل و منشور سازمان ملل، اقدام نمايد.»[۴۴] خبرگزاري آلمان نيز خبر داد كه متحدان امريكا در ناتو به طور گسترده از حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران در خليج فارس حمايت كرده و موضع دفاعي امريكا را در منطقه تقويت كردند. سخنگوي دولت آلمان غربي نيز گفت: «دولت آلمان در مورد حمله امريكا حُسن ظن دارد.»[۴۵]
گزارش- 506
حمله امريكا به سكوهاي نفتي رشادت و تشديد بحران خليج فارس انعكاس وسيعي در رسانههاي جهان داشته است. بيشتر رسانههاي غربي (اروپايي و امريكايي) از حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران حمايت كرده و به تجزيه و تحليل دلايل حمله محدود امريكا، زمينههاي واقعه و نقش اعراب، اهداف امريكا و احتمال اقدام متقابل ايران پرداختند. روزنامه لوكوتيدين دوپاري حمله امريكا را يك حمله محدود و احتياطآميز عنوان كرده و نوشته است: «كاخ سفيد در صحنه خارجي اميدوار است در مورد قطعنامه آتشبس شوراي امنيت سازمان ملل متحد (قطعنامه598) با شوروي به توافق برسد و در زمينه داخلي ريگان ميخواهد به هر قيمتي كه شده نگذارد كنگره امريكا از راه قانونِ مربوط به "اختيارات جنگي"، سياست او و فعاليتهاي نظامي امريكا در منطقه خليج فارس را تحت كنترل گسترده خود قرار دهد.»[۴۶] روزنامه زوددويچه سايتونگ دليل حمله محدود امريكا را در عواقب سياسي آن ميداند. اين روزنامه بدون ارائه دليل مبني بر اينكه چه فرقي بين حمله محدود و گسترده در نقض بيطرفي دول بيطرف وجود دارد، مينويسد: «در حمله گسترده اولاً ديگر امريكا نميتواند بگويد در جنگ ايران و عراق بيطرف است. ثانياً سايه شوروي در خليج فارس را هم نبايد فراموش كرد و شوروي در چنين حالي از تمايل خود مبني بر روي آوردن به ايران سر باز نخواهد زد و چنين اتحادي هميشه يك تصور مخوف در سياست امريكا بوده است.»[۴۷] روزنامه كويتي السياسه با اعلام اين خبر كه شوروي در نيمه اول ماه سپتامبر (شهريور) و اوايل ماه جاري دو اخطار به امريكا فرستاد و واشنگتن را از هرگونه حمله عليه خاك ايران بر حذر داشته است، آنها را دليل ضعف عمليات امريكا عليه سكوهاي نفتي ايران اعلام كرد.[۴۸] روزنامه اينديپندنت به ريشههاي درگيري و نقش و انتظار كشورهاي عربي حوزه خليج فارس و حمايت امريكا از عراق پرداخت و با اشاره به وحشت كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس از انقلاب اسلامي، حمايت مالي و نظامي آنها را از عراق در جنگ تشريح كرد و دعوت كويت از امريكا را اشتباه فاحش ديگر كويت ذكر كرد كه حملات موشكي به اين كشور را سبب شده است.[۴۹] جان بولاك سردبير بخش خاورميانه اينديپندنت نيز نوشته است: «بسياري از كشورهاي عرب بيشتر مايل بودند امريكا به موشكهاي كرم ابريشم حمله كند تا از حملات بعدي به كويت جلوگيري شود. اينك آنها از اين بيم دارند كه حمله به سكوي نفتي ايران اين كشور را خشمگين و مايل به تلافيجويي خواهد كرد و امريكا نتوانسته كاري كند كه ايران قادر به عمليات نباشد. كويت هنوز آسيبپذير است و تمام كشتيهايي كه به اين كشور رفت و آمد ميكنند نيز در معرض حملات ايران قرار دارند. براي همين بسياري از مقامهاي كشورهاي عرب حمله اخير امريكا را اشتباه ميدانند و اينك به نظر ميرسد امريكا در كنار عراق قرار گرفته است. ممكن است امريكا اين حرف را قبول نداشته باشد ولي تاكنون هر كاري كه در خليج فارس كرده، عليه ايران بوده است. ... اگر چنانكه انتظار ميرود ايران با حمله به كويت يا كشتيهايي در محدوده بنادر كويت تلافيجويي كند، گمان ميرود امريكا به سكوهاي موشكي ايران كه در شبه جزيره فاو مستقر هستند، حمله كند. در چنين صورتي امريكا به عراق اجازه خواهد داد براي بازپس گرفتن فاو، كه طي 18 ماه گذشته بدون موفقيت براي آن تلاش كرده، بار ديگر بكوشد و وضع به همين ترتيب ادامه خواهد يافت. به نظر ميرسد امريكا هر هفته يك قدم جلوتر از هفته قبل ميرود.»[۵۰] و اين حضور به تعبير فرانكفورتر الگماينه ميتواند به سرعت به تله و دامي براي امريكا تبديل شود. الگماينه، موقعيت ايران را با ليبي مقايسه كرده و نوشته است: «ايران هنوز از حمايت طرفداران تندرو در جهان اسلام برخوردار است كه هميشه حاضرند عليه دشمنان جمهوري اسلامي به شدت وارد عمل شوند. رفتار بسيار آرام شوروي در منطقه بسيار جالب توجه است و شنيده ميشود كه كشتيهاي امريكايي و شوروي در خليج فارس اينك مبادرت به تبادل اطلاعات ميكنند كه اين به معني آمادگي دو ابرقدرت براي همكاري در اين منطقه است.»[۵۱] از ديدگاه روزنامه فيگارو جلوگيري از تقويت موضع راديكالها در تهران، جلوگيري از افزايش نفوذ شوروي در منطقه و جلوگيري از تروريسم در كشورهاي حوزه خليج فارس اهداف امريكا را تشكيل ميدهند كه با افزايش تنش و درگيري در تضاد ميباشند.[۵۲] بنابراين امريكا تلاش ميكند با اقدامات محدود به اهداف خود برسد ولي اينكه آيا ايران آن را بيپاسخ خواهد گذاشت، موضوع مورد توجه رسانههاي جهان است. روزنامه فرانسوي لوماتندوپاري درباره واكنش ايران نوشت: «اغلب ناظران غربي بعيد ميدانند رهبران تهران در پي يك برخورد عمومي و شعلهور كردن جنگ در حوزه خليج]فارس[ يا بستن تنگههرمز - كه براي اقتصاد جنگي آنها ضرورتي حياتي دارد - باشند. برخوردهاي كنوني در آبهاي خليج]فارس[ بهرغم اراده عراق براي وارد كردن امريكا در جنگ و رفتارهاي پرخطر افراطيون رژيم اسلامي ايران از محدوده خاصي تجاوز نخواهد كرد؛ به ويژه اينكه تهران ميتواند به جاي برخورد با ناوگان جنگي قدرتمندي چون ناوگان امريكا به طور مستقيم، به ويژه از راه تروريسم، آن كشور را مورد حمله و آسيب قرار دهد. واشنگتن نيز نميخواهد عليه ايران وارد جنگ شود، چرا كه به هر حال مهمترين كشور خاورميانه محسوب ميشود.»[۵۳] شهرام چوبين كارشناس جنگ خليج فارس در مؤسسه مطالعات بينالمللي ژنو، احتمال اقدام عملي ايران را ضعيف دانست و گفت: «من فكر نميكنم ايران مايل باشد به حملات خود به هدفهاي امريكايي ادامه دهد. ايران در موضعي است كه ميتواند حتي حملات غيرمستقيم و كوچك عليه طرفهاي ثالث انجام دهد. من فكر ميكنم ايران تلافي خود را به حملات لفظي محدود خواهد كرد و خواهد كوشيد از نظر سياسي از نفوذ و حضور امريكا در منطقه بكاهد. ايران بيشتر ميخواهد حملات خود را روي عراق متمركز سازد. هر چه ايران كشور خود را بيشتر درگير رويارويي با امريكا كند امريكا بيشتر در طرف عراق قرار ميگيرد و براي خارج شدن از اين جنگ چه به صورت پيروز و چه به صورت توأم با افتخار، دشوارتر خواهد شد. به عقيده من فشار زيادي به ايران وارد ميشود و اين كشور درك كرده است كه جنگ قابل پيروز شدن نيست.اگر واقعاً اين طور باشد، ايران ميكوشد از بهانه حضور قدرتهاي خارجي در خليج فارس استفاده كند تا وضع خود را توجيه كند و بگويد به خاطر وجود اين قدرتها در خليج فارس است كه ما نميتوانيم در جنگ پيروز شويم. اگر حداقل يك جناح در ايران به اين ترتيب فكر كند بايد يك بهانه موجه و معقول براي خارج كردن كشور از جنگ داشته باشد و نبايد اين جناح را با تحقير و شرايط تحقيرآميز رم داد. فكر ميكنم تا پايان ماه جاري اگر تعديلي در سياستهاي ايران به وجود آيد، در شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامه ديگري تصويب خواهد شد و شوروي بر اين صحه خواهد گذاشت.»[۵۴] در مقابل ديدگاه چوبين، نظر ديگري وجود دارد كه معتقد است ايران پاسخ شديدي به حمله امريكا خواهد داد. رابين رايت مشاور سابق امنيت ملي امريكا، در مصاحبهاي گفت: «فكر ميكنم امريكا به طور مسلم پاسخي از جانب ايران خواهد شنيد. من فكر ميكنم لحن شديدي در اعلاميهها و نشريات ايران كه طي ماه گذشته به خارج راه يافته است گوياي آن است كه آنان احتمالاً جبهه تازهاي خواهند گشود و فيالواقع منابع خود را به جبهه خليج فارس براي مقابله با علائق امريكا خواهند كشانيد.»[۵۵] نيويورك تايمز موفقيت اقدام ديروز امريكا را تصوري خام توصيف كرد و خواستار تشكيل جبههاي متحد به رهبري امريكا عليه ايران شد. اين روزنامه نوشت: «اين تصوري خام است كه تهاجم روز گذشته امريكا، به حملات نيروهاي ايران در خليج فارس پايان دهد. استراتژي ايران ايجاد تفرقه ميان مخالفينش از طريق ايجاد رعب و وحشت است. پاسخ مقتضي در اين زمينه، يك جبهه متحد به رهبري امريكا و تمركز فعاليتهايش در محدود سازي ايران است. اگر امريكا عقبنشيني كند عواقب آن ناگفتني است. ايران ممكن است عراق را درهم بكوبد؛ اين احتمال نيز وجود دارد كه ايرانِ پيروز حتي منافع حياتي امريكا در منطقه را بيش از پيش در معرض خطر قرار دهد.» نيويورك تايمز در پايان تأكيد كرد: «در حال حاضر از دو طريق يكي كسب حمايت كامل كشورهاي خليج فارس و كشورهاي متحد امريكا و ديگري تقسيم مسئوليت بين رئيسجمهوري و كنگره ميتوان به نحو بهتري در آينده با خطرها رو به رو شد.»[۵۶]
گزارش- 507
حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران اوضاع منطقه را بحرانيتر كرده و موجب سقوط قيمت سهام بازار بورس نيويورك و بحران در ديگر بازارهاي بورس شده است. در حالي كه دوازدهمين كاروان نفتكشهاي كويتي تحت پرچم امريكا ساعت 22 شب به وقت تهران آبهاي ساحلي كويت را به طرف تنگه هرمز ترك كردند،[۵۷] نرخ بيمه جنگي كشتيهاي عازم كويت به ميزان 100% افزايش يافت.[۵۸] دولت امريكا امروز به اتباع خود توصيه كرد كه از رفتن به ايران اجتناب ورزند. سخنگوي وزارت خارجه امريكا گفت: «نشانههايي از افزايش تهديد بالقوه عليه امريكاييها در ايران وجود دارد.»[۵۹] راديو بي.بي.سي نيز به نقل از مقامهاي وزارت خارجه امريكا اعلام كرد كه كليه سفارتخانههاي امريكا در سراسر جهان براي مقابله با حملات انتحاري ايران و طرفداران انقلاب اسلامي به حالت آمادهباش درآمدهاند.[۶۰] از سوي ديگر، اين حمله امريكا سبب شد سهام بازار بورس نيويورك به شدت سقوط كند. خبرنگار روزنامه اطلاعات در گزارشي از نيويورك نوشت: «همزمان با رويارويي مستقيم امريكا با ايران بزرگترين تحول در امريكا و دنيا يعني سقوط سهام بورس نيويورك به ميزان بيسابقهاي رخ داده كه ركوردي در تاريخ 104 ساله سهام بورسي نيويورك است كه به اندازه 508 واحد يعني 6/22 درصد تنزل كرد و تعداد 3/604 ميليارد سهام مبادله شد. اين تنزل تقريباً دو برابر بحران 28 اكتبر 1929 است كه به بحران اقتصادي بزرگ جهان منجر شد. هفته گذشته نمودار 108 واحد بيش از 400 درصد سقوط كرد كه خود ركوردي تاريخي بود. كاهش بهاي سهام در 19 اكتبر 1987 (27/7/1366) در تاريخ اقتصادي جهان ثبت خواهد شد و اهميت آن در اين است كه ارزش فعاليتهاي اقتصادي امريكا كه حدود 3 هزار ميليارد دلار بود، ديروز بيش از 500 ميليارد دلار (6/22 درصد) پايين آمد كه بيانگر كم شدن بيش از يك پنجم ثروت اين كشور طي يك روز بود. در پي بحران وال استريت، بازارهاي بورس توكيو، لندن، سيدني و هنگكنگ نيز دچار بحران شدند. بازار بورس هنگكنگ به مدت يك هفته تعطيل شده است. در اين حال براي مقابله با بحران فعلي دو بانك مهم امريكا نيم درصد بهره خود را كاهش دادند كه همراه با اعلام خزانهداري امريكا مبني بر وجود اعتبارات كافي جهت گردش پول تا حدي موجب ثبات نسبي بازار بورس نيويورك شد. معاون سابق وزير امورخارجه امريكا علت ركود فعلي بازارهاي بورس را انتشار اخبار ناشي از بيثباتي خليج فارس و كسري موازنه بازرگاني توصيف كرد و يك كارشناس اقتصادي نيز دليل اساسي اين بحران را كسري موازنه بازرگاني و كسري مزمن بودجه دولت امريكا دانست. معاون وزير خزانهداري امريكا نيز گفت كه اين ركود حاصل نهايي چندين مشكل به هم پيوسته است كه علت نهايي آن را بايد جوَّ رواني ناشي از بحران خليج فارس به حساب آورد. همچنين يكي از كارشناسان مؤسسه اقتصادي بينالمللي گفت: علاوه بر دلايل اقتصادي، بازار امريكا و جهان به لحاظ اوضاع خليج فارس و اينكه امريكا درگير يك جنگ ديگر در اين منطقه ميشود، دچار بحران شده است. از سوي ديگر، واينبرگر وزير دفاع امريكا در مصاحبه خود ضمن رد تأثير اوضاع خليج فارس بر بازار مالي امريكا گفت: «چطور دو حمله به كشتي و مينگذاري قايقهاي گشتي ايران روي بورس تأثير نگذاشت؟»[۶۱]
گزارش- 508
روزنامه الخليج چاپ امارات متحده عربي مفاد طرح جديد صلح را كه دبيركل سازمان ملل متحد ]ر.ك به 23/7/1366[ جهت پايان دادن به جنگ ايران و عراق پيشنهاد كرده است، فاش ساخت. اين طرح 9 مادهاي با برقراري يك آتشبس و اعزام ناظران بينالمللي جهت نظارت بر متاركه جنگ آغاز ميشود. طرح مزبور تقريباً ارتباطي بين آتشبس و تشكيل يك دادگاه بيطرف براي بررسي مسئوليت شروع جنگ ايجاد ميكند. به دو كشور متخاصم عراق و ايران دو هفته مهلت داده شده است تا به طرح دبيركل جواب بدهند. رئوس طرح يادشده چنين است: الف) تعيين يك تاريخ مشخص مورد توافق طرفين براي آتشبس. ب) در يك تاريخ مشخص پس از روز تعيين شده، بايد در مورد آغاز عقبنشيني تمامي نيروها به آن سوي مرزهاي بينالمللي توافق به عمل آيد. ج) در روز تعيين شده يك تيم از ناظران سازمان ملل جهت تأييد و همچنين نظارت بر صحت اجراي آتشبس و متعاقب آن عقبنشيني تمامي نيروها اعزام خواهد شد. د) در روز تعيين شده يا در يك تاريخ توافق شده، اسيران جنگي در چارچوب سومين كنوانسيون سال 1949 ژنو آزاد و يا مسترد خواهند شد. ﻫ) در تاريخ مشخص دبيركل به منظور دستيابي به حل و فصل جامع و عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول طرفين كه برطرف كننده كليه مسائل موجود خواهد بود، مذاكره با ايران و عراق را آغاز خواهد كرد.[۶۲]
گزارش- 509
احتمال دستيابي به صلح در جنگ ايران و عراق با تلاشهاي سازمان ملل متحد، نظر ايران و عراق درباره شوراي امنيت و نقش اين شورا و دبيركل سازمان ملل از ابتداي جنگ تاكنون و ديگر مسائل مربوط به جنگ را راديو بي.بي.سي از ديدگاه صاحبنظران بررسي كرده است."سر برايان اكهارت" يكي از مقامهاي بلندپايه سازمان ملل كه به تازگي بازنشسته شده است، به اين راديو گفت:«اين نكته روشن است كه عدم موفقيت شوراي امنيت در سال 1980 در جهت پاسخ مناسب و اصولي به يك تهاجم مرزي، باعث شده تا ايران به سادگي قطعنامه اخير شوراي امنيت را نپذيرد.» "محمد فهنون" نماينده الجزاير در سازمان ملل در سال 1980 كه اينك سفير اين كشور در امريكاست در اينباره گفت: «اين نخستين درگيري واقعي در جهان سوم است كه اين همه طول كشيده است. قطعنامه 479 شوراي امنيت يك عنصر مهم را كم داشت و آن درخواست بازگشت نيروهاي هر كشور به مرزهاي شناخته شده بينالمللي بود.» سرآنتوني پارسونز سفير سابق انگلستان در ايران كه در سال 1980 نماينده انگلستان در شوراي امنيت بود ميگويد: «در ماه اوت 1980 آشكار بود كه تشنج شديدي ميان ايران و عراق حكمفرماست و بروز جنگ واقعي امكانپذير است، ولي شوراي امنيت هيچ كاري در اين باره نكرد تا جنگ آغاز شد. براي اين كار البته دلايلي وجود داشت و جوّ بينالمللي مساعد نبود. شوروي چند ماه قبل افغانستان را تصرف كرده بود و روابط امريكا و شوروي در بدترين وضع بود. ايران چندين ماه امريكاييان را در تهران گروگان گرفته بود و شوراي امنيت در رابطه با ايران تمام ذهنش معطوف اين بحران گروگانگيري بود.» "رونالد مكهنري" نماينده امريكا در سال 1980 قضاوت ديگري دارد. وي كه طي بحران گروگانگيري تجاربي دشوار با دولت انقلابي ايران داشت، ميگويد: «من به شوراي امنيت اطلاع دادم در رابطه با ايران به هر حال مسئوليتي در قبال صلح و امنيت بينالمللي داريم. من به ايران نيز اطلاع دادم كه در عين حال كه مايل است از قوانين و مقررات جامعه بينالمللي استفاده كند، گروهي امريكايي را به گروگان گرفته است. بنابراين در سال 1980 علاوه بر عراق كه قوانين جهاني را نقض كرده بود، ايران نيز چنين كرده بود، همانگونه كه هميشه معمول بود.» "سر آنتوني پارسونز" در اين باره گفت: «عراق اين احساس را داشت كه ميتواند به ايران ضربه نهايي را بزند و به همين خاطر ميكوشيد حتي از تشكيل جلسه شوراي امنيت جلوگيري كند. در آن زمان اگر ايران به دليل بحران گروگانها نزد كشورهاي جهان منفور نبود، فكر نميكنم اعضاي دائمي شوراي امنيت در مقابل فشار عراق براي عدم تشكيل جلسه شورا تسليم ميشد. ايران در آن زمان در سازمان ملل با حالت بسيار منفي و متهمكننده ظاهر شد. نخستوزير اين كشور شوراي امنيت را به شدت به خاطر آنكه در مقابل تهاجم عراق به كشورش كاري نكرده بود، سرزنش كرد.» "گري سيك"كه در دولت كارتر و در شوراي امنيت ملي امريكا كارشناس امور خليج فارس بود، در اين باره ميگويد: «تعجبآور است كه چرا شوراي امنيت در آغاز جنگ ايران را اين قدر دست كم گرفته بود. البته در آن زمان اين امر شگفتآور نبود، ايران تازه انقلاب كرده بود، اكثر فرماندهان بلندپايه نظامي رفته بودند، نظام سياسي كشور دچار آشفتگي بود و تازه داشت رئيسجمهور انتخاب ميشد و ايران شديداً در مقابل حملات نظامي آسيبپذير به نظر ميرسيد. بنابراين تعجبآور نبود كه گمان رود عراق ميتواند بخشي از ايران را تصرف كند و آنچنان هرج و مرجي را در اين كشور به وجود آورد كه به سقوط آيتاللهها منجر شود. برخي قدرتهاي نظامي از اين دورنما استقبال ميكردند و شكايت ايران از ساير كشورهاي جهان در اين زمينه توجيهپذير است. عراق برخي اطلاعات درست درباره اوضاع ايران را از مقامهاي رژيم سابق دريافت كرده بود. اين افراد نظير همه تبعيديان سياسي ديگر درباره آشفتگي اوضاع ايران اغراق ميكردند. رژيم آيتالله خميني نشان داده كه توانايي فوقالعادهاي براي تحمل هرج و مرج دارد.» آنتوني پارسونز تأكيد كرد: «تهاجم، تهاجم است چه عليه كشورهاي خوب، چه عليه كشورهاي بد رفتار باشد. منشور سازمان ملل هيچ فرقي ميان اين دو دسته از كشورها نميگذارد ولي در مورد كشورهايي نظير ايران - كه به نظر ميرسد توجه چنداني به قوانين بينالمللي نشان نميدهند، - وضع فرق ميكند؛ در اين مورد بايد به ماهيت انقلاب توجه كرد.»[۶۳]
گزارش- 510
حدود 12 تن از عوامل ضد انقلاب شب گذشته با نفوذ به محلات غرب شهر اروميه، به دو پايگاه انتظامي و اطراف آنها با آر.پي.جي.7 و خمپاره حمله كردند. درگيري در ساعت 20:30 شروع شد و تا ساعت 21 ادامه داشت. طي آن دو گلولـه آر.پي.جي.7 به پاسگاه ژاندارمري و يك گلولـه به منازل سازماني پشت پاسگاه اصابت كرد و پايگاه ثارالله سپاه و يك مدرسه آسيب ديد. اين درگيري تلفات جاني نداشت و نيروهاي خودي پس از خنثي كردن حمله به تعقيب افراد ضدانقلاب پرداختند.[۶۴] به گزارش قرارگاه حمزه سيدالشهدا 14 تن از نيروهاي خودي كه در درگيري روستاي لنگرين در منطقه مريوان ]ر.ك به روزشمار 20/7/1366[ به اسارت افراد گردان شاهو از گروه كومهله درآمده بودند، اين گروه امروز آنها را آزاد كرد.[۶۵]
گزارش- 511
در پي اجبار رانندگان سقز به پرداخت مبلغي به حزب دمكرات به عنوان "يارمتي"، (كمك، كمك مردمي)، بين آنها و عناصر دمكرات درگيري به وجود آمد. هيز دوم ريبندان از تشكيلات نظامي حزب دمكرات به اهالي شهرستان سقز و حومه ابلاغ كرده است كه ماشينهاي مينيبوس و كاميون هر كدام بايد مبلغ 15 هزار تومان و صاحبان تراكتور و تويوتا از 10 تا 15 هزار تومان به عنوان كمك به حزب پرداخت نمايند. تعدادي از مردم كه از اين امر ناراحت بودند به تحريك حزب كومهله از پرداخت آن خودداري كردند.[۶۶] از سوي ديگر، به گزارش قرارگاه حمزه سيدالشهدا درگيري بين عناصر حزب دمكرات و كومهله در منطقه سقز كه از هفته قبل شروع شده، همچنان ادامه دارد.[۶۷] گزارش سپاه پانزدهم رمضان نيز حاكي است كه "هيز اربابا" (از تشكيلات حزب دمكرات) هم به شوراهاي اسلامي روستاي پهلويدژ و سوران اعلام كرده كه هر چه سريعتر بايد از اهالي روستا مبلغي را جمعآوري و به عنوان "يارمتي" در اختيار آنها بگذارند.[۶۸] همچنين در داخل تشكيلات گروه خبات به دليل سوء استفادههاي مالي شكاف جديدي ايجاد شده است. قرارگاه رمضان در گزارشي از داخل عراق نوشت: «به دنبال سوء استفادههاي مالي در تشكيلات گروهك خبات، گروهي به فرماندهي رحمان مراغاني از شاخه اقليت جدا شده و به شاخه اكثريت به رهبري جلال حسيني پيوستند كه تعداد اين افراد 10 نفر اعلام شده است.»[۶۹] حوزه سياسي استانداري كردستان در گزارش مفصلي از مسائل گروههاي ضدانقلاب، به نحوه تأمين مالي آنها پرداخته و منابع مالي زير را به خصوص براي حزب دمكرات ذكر ميكند: كمكهاي نقدي مردم كه گاهي با توسل به زور گرفته ميشود؛ كمكهاي غذايي و تداركاتي (غير تسليحاتي) از جانب مردم؛ دريافت حق عضويت از اشخاص علاقهمند؛ ايجاد بازار و اخذ ماليات در ازاي انجام هر معامله؛ فروش اسلحههاي اضافي؛ سرمايهگذاري و شراكت غيرمستقيم در وارد كردن كالاهاي تجملاتي، لوكس، وسايل صوتي و خياطي به ايران؛ باجگيري براي آزادي زندانيان؛ گرفتن زكات از خانوادههاي پيشمرگان(دمكرات)؛ بانك زني و حتي دزدي اموال دولتي؛ دريافت پول و تفنگ و مهمات از خارج و ... اين گزارش با اشاره به اقدامات جمهوري اسلامي در تنگتر كردن حلقه محاصره گروههاي ضدانقلاب و آگاهي دادن به مردم، ميافزايد در حال حاضر اين گروهها از نظر مالي دو راه در پيش روي دارند: 1- پافشاري بر ژست غير وابسته بودن به عراق و كتمان واقعيتهاي پشت پرده. 2- صرف نظر كردن از ژست ناوابستهاي و خزيدن آشكار به دامان حكومت بعث عراق. اين حزب مدتي است راه دوم را در پيش گرفته و از آن زمان ديگر نيازهاي مادي و تداركاتي آنان نه به وسيله مردم كردستان و نه از پساندازهاي بيوهزنان سالمند - كه حزب مدعي بود بودجهاش را حتي اينها تأمين ميكنند - بلكه از دستان تا به مفرق به خون صدام و حكومتهاي دستنشانده و مرتجع تأمين ميشود.[۷۰]
گزارش- 512
درگيري ميان رژيم بغداد و مردم مناطق كردنشين به طرق گوناگون ادامه دارد. در جنوب استان سليمانيه نيروهاي رژيم عراق به مناطق آزاد شده "قرهداغ" حمله كرده و درگيري ميان آنها و نيروهاي مبارز كرد در اين منطقه در جريان است.[۷۱] در همين منطقه و در اطراف شهر "زور" اين رژيم به كليه روستاهاي منطقه اعلام كرده است كه چون فرزندان شما پيشمرگ هستند و در ايران به سر ميبرند 10 روز فرصت داريد كه آنها را به عراق برگردانيد در غير اين صورت باقيمانده اهالي به اردوگاههايي در جنوب انتقال داده ميشوند.[۷۲]
گزارش- 513
سه نفر از نيروهاي ارتش افغانستان كه وارد ايران شده بودند، در ساعت 20 امروز به دست اهالي "بانجگان" دستگير شدند. يكي از دستگير شدگان به نام ميرزا محمد ولد 24 ساله افسر ارتش افغانستان و دو نفر ديگر سرباز هستند كه محل خدمت خود را پايگاه كاليارك افغانستان معرفي نمودهاند. در بازرسي بدني از افسر فوق يك قبضه سلاح كمري به همراه چهار عدد خشاب و 81 تير فشنگ و مبلغ 54570 روپيه افغاني كشف شد.[۷۳] بنابر اعلام دفتر سياسي سپاه منطقه8 ثامنالائمه، گروه چريكهاي فدايي خلق درصدد است با كمك نيروهاي مشترك روسي و افغاني به پاسگاههاي مرزي ايران در شرق كشور حمله كرده و مناطق شرقي را ناامن سازد. اين گروه پايگاهي در فرودگاه شيندند افغانستان تأسيس كرده و قصد دارد افراد فراري ضد انقلاب را در آنجا جمع كرده و آموزش دهد. اين گروه به كمك عوامل روسي چند پايگاه ديگر در نوار مرزي ايران تأسيس كرده و ميخواهند عليه پاسگاههاي مرزي ايران دست به اقدامات خرابكارانه بزنند. گروه چريكهاي فدايي خلق از اين پايگاهها براي ارسال مواد منفجره و مهمات به داخل ايران استفاده ميكند. در حال حاضر مقدمات تأسيس دو پايگاه در نوار مرزي سيستان و بلوچستان و خراسان فراهم شده است.[۷۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/07/28
- ↑ سند شماره 1517 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني سپاه (اسدالله احمدي)، 20/7 تا 28/7/1366، ص134 تا 139.
- ↑ همان، ص138 و 139.
- ↑ مأخذ1، ص139 تا 151.
- ↑ سند شماره 1518 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني سپاه (اسدالله احمدي)، 28/7 تا 1/8/1366، ص1 تا 16.
- ↑ همان، ص18 تا 23.
- ↑ سند شماره 1522 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات نصر8 انجام نشده (نادر نوروزشاد)، 27/7 تا 4/8/1366، ص36.
- ↑ سند شماره 442 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي عمليات انجام نشده نصر8، لشكر57 ابوالفضل(ع)، سيد كمال حسيني، آبان 1373، ص33.
- ↑ سند شماره 444 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر32 انصارالحسين(ع) (برادر تازيكي) از عمليات انجام نشده نصر8، ص41.
- ↑ سند شماره 1533 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه رمضان در عمليات نصر8 (مسعود سرمدي)، 23/7 تا 2/8/1366، ص1/57.
- ↑ همان، ص1/58.
- ↑ همان، ص58.
- ↑ همان، ص56 و 57.
- ↑ همان، ص59 تا 63.
- ↑ سند شماره 97710 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر فرماندهي سپاه ششم امام جعفر صادق(ع)، به مركزفرماندهي كل سپاه، 28/7/1366.
- ↑ سندهاي شماره 46213 و 46285 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 3/8/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 216، 30/7/1366، ص6.
- ↑ همان، ص51، نيكوزيا - آسوشيتدپرس، 28/7/1366.
- ↑ همان، ص52، نيكوزيا - آسوشيتدپرس، 28/7/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 215، 29/7/1366، ص7، كويت - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از روزنامه القبس، 28/7/1366.
- ↑ سند شماره 1554 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي دريايي سپاه (سعيد سرمدي)، 11/7 تا 29/7/1366، ص209 تا 219.
- ↑ همان، ص221 تا 235.
- ↑ همان، ص236 تا 247.
- ↑ مأخذ 16، ص4 و 5.
- ↑ مأخذ 19، ص3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 28/7/1366، ص2.
- ↑ مأخذ 19، ص3، بندرعباس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/7/1366.
- ↑ معاونت سياسي ستاد كل سپاه، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، نشريه بررسي جنگ"، شماره 2، 9/8/1366، ص27.
- ↑ معاونت سياسي ستاد كل سپاه، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه "بررسي جنگ"، شماره 3، 24/8/1366، ص30.
- ↑ مأخذ 19، ص10، واشنگتن - خبرگزاري آسوشيتدپرس، 28/7/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 29/7/1366، ص2.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 29/7/1366، ص11، به نقل از روزنامه الخليج.
- ↑ مأخذ 27، ص31 و 32.
- ↑ معاونت سياسي ستاد كل سپاه، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه "بررسي جنگ"، شماره 4، 9/9/1366، ص61 و 64.
- ↑ مأخذ 16، ص65، راديو بيبيسي، 29/7/1366.
- ↑ اداره كل تندنويسي مجلس شوراي اسلامي، مشروح مذاكرات علني مجلس، نشريه شماره 12443، دوره دوم، جلسه 460، 28/7/1366، ص20؛ و - روزنامه كيهان، 2/8/1366، ص18 و 19.
- ↑ روزنامه كيهان ص18 و 19.
- ↑ سند شماره S/19224 شوراي امنيت سازمان ملل، 21 اكتبر 1987، ترجمه مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
- ↑ سند شماره S/19225 شوراي امنيت سازمان ملل، 21 اكتبر 1987، ترجمه مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
- ↑ روزنامه كيهان، 29/7/1366، ص20، واحد مركزي خبر، به نقل از خبرگزاري تاس.
- ↑ همان، مسكو - خبرگزاري آسوشيتدپرس.
- ↑ مأخذ 19، ص55 و 56.
- ↑ مأخذ 30، ص3، بن - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه" شماره 215، 29/7/1366، ص29، توكيو - خبرگزاري فرانسه، 28/7/1366.
- ↑ همان، ص28.
- ↑ همان، ص29.
- ↑ همان، ص28، روزنامه فرانسوي لوكتيدين دوپاري.
- ↑ همان، ص14، بن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/7/1366، به نقل از روزنامه زوددويچه سايتونگ.
- ↑ همان، ص16، كويت - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/7/1366.
- ↑ همان، ص18.
- ↑ همان، ص34 و 35، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/7/1366، به نقل از نشريه اينديپندنت.
- ↑ همان، ص14، بن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/7/1366، به نقل از روزنامه فرانكفورتر الگماينه.
- ↑ همان، ص15، پاريس - خبرگزاري كويت، 28/7/1366.
- ↑ همان، ص27، پاريس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/7/1366، به نقل از روزنامه لوماتن دوپاري، 28/7/1366.
- ↑ مأخذ 16، ص48.
- ↑ مأخذ 30، صآخر.
- ↑ مأخذ 43، ص15 و 16، نيويورك - خبرگزاري يونايتدپرس، 28/7/1366، به نقل از روزنامه نيويوركتايمز.
- ↑ روزنامه رسالت، 29/7/1366، صآخر، تهران - واحد مركزي خبر، به نقل از خبرگزاري فرانسه.
- ↑ همان، ص11، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 30، ص20، واشنگتن - خبرگزاري فرانسه.
- ↑ مأخذ 57، ص12، راديو بيبيسي.
- ↑ مأخذ 30، ص17.
- ↑ مأخذ 16، ص8، شارجه - خبرگزاري امارات عربي متحده، 29/7/1366.
- ↑ مأخذ 16، ص15، تهران - راديو بيبيسي، 29/7/1366.
- ↑ سند شماره 097735 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع)، 30/7/1366؛ و - مأخذ 16، ص57، اروميه - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 29/7/1366؛ و - سند شماره 097706 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اداره اطلاعات ژاجا، به وزارت كشور، 28/7/1366.
- ↑ سند شماره 097701 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع)، به قرارگاه مركزي نيروي زميني سپاه پاسداران، 28/7/1366.
- ↑ سند شماره 029489 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه 15 رمضان - معاونت اطلاعات، به فرماندهي نيروي زميني سپاه - معاونت اطلاعات، 28/7/1366.
- ↑ سند شماره 102726 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهداء، به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 25/6/1366.
- ↑ مأخذ 66.
- ↑ مأخذ 66.
- ↑ سند شماره 028916 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد سپاه 15 رمضان - معاونت اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه - معاونت اطلاعات، 24/5/1366، ص1 تا 9.
- ↑ سند شماره 029501 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان - معاونت اطلاعات، به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 29/7/1366.
- ↑ سند شماره 097705 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان - معاونت اطلاعات، به فرماندهي نيروي زميني سپاه - معاونت اطلاعات، 28/7/1366.
- ↑ سند شماره 097721 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ژاجا ركن3 - مركز فرماندهي، به دفتر نخستوزير، 29/7/1366.
- ↑ سند شماره 097708 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر نمايندگي امام در سپاه منطقه 8 ثامنالائمه 28/7/1366.