1366.08.06

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۴ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.08.06
نام‌های دیگر شش آبان
تاریخ شمسی 1366.08.06
تاریخ میلادی 28 اکتبر 1987
تاریخ قمری 4 ربيع‌الاول 1408




گزارش- 639

امروز جلسات متعددي در قرارگاه مركزي سپاه با حضور فرماندهان و مسئولان سپاه دربارة موضوعات مختلف جنگ، در پايگاه منتظران شهادت (گلف - اهواز) تشكيل شد. در اولين جلسه كه پيش از ظهر امروز با حضور برادران محسن‌ رضايي، رحيم‌ صفوي، علي‌ شمخاني، غلامعلي ‌رشيد، مصطفي ‌ايزدي، محمد باقري، محمدعلي‌ جعفري، احمد غلامپور، حسن‌ دانايي، عليرضا‌ عندليب و نورعلي ‌شوشتري برگزارشد، فرمانده كل سپاه به بحث درباره مسائل كلان جنگ، استراتژي و ابعاد مختلف جنگ و سياست‌گذاري جنگ پرداخت. محسن‌ رضايي گفت: بازنگري در مناطق و تصميمات يك امر كاملاً طبيعي است. ما مواجه با تغييراتي هستيم كه متناسب با آن بايد در خودمان تغيير بدهيم. توان رزمي ما، توان رزمي دشمن، تصميمات و تاكتيك‌هاي جديد دشمن، اعمال فشارهاي جديد جزء تغييرات محسوب مي‌شود. در شرايطي كه دشمن دست به تغييرات مي‌زند، نمي‌شود ما هيچ تغييري در خودمان ندهيم. البته تغييرات دو نوع است: استراتژيكي و تاكتيكي. جمع تغييرات تاكتيكي نيز در استراتژي مؤثرند. از طرف ديگر، اطلاعات، فهم و آگاهي‌هاي ما مرتب در تغيير است. بنابراين طبيعي است كه ما مراحل استراتژيك‌مان را هر چند وقت يك بار تعيين كنيم و بين اين مراحل هم تفاوت‌هايي باشد. پس مثلاً جايي كه امسال مي‌جنگيم با جاي سال گذشته طبيعي است كه تغييرات داشته باشد. البته يك سري اصول حاكم هست؛ مثلاً اينكه كركوك، موصل، بغداد، بصره، و تأسيسات نفت و برق و اينها جزء اهداف‌اند كه در رسيدن به اين اهداف تاكتيك‌ها و توان‌هاي مختلف به كار گرفته مي‌شود. اين طور نيست كه اگر در اهداف ثبات باشد، در روش‌ها، برخوردها و سازمان‌دهي‌ها هم يك ثباتي باشد. مخصوصاً اينكه عامل تصميم گيرنده كه خود ما هستيم، چه بخواهيم و چه نخواهيم تغيير پيدا مي‌كنيم؛ در فهم، اطلاعات و … بنابراين چطور مي‌شود با تغيير در دشمن، تغيير در توان، تغيير در فهم و اطلاعات، تغيير نداشته باشيم؟ اصلاً بدون تغيير ما نمي‌توانيم زندگي كنيم و به اهدافمان برسيم. حال بحث اين است كه با يك نگاهي به سال گذشته، ببينيم امسال و سال آينده چه مي‌خواهيم بكنيم. كلاً مأموريت‌هايي كه در قبال جنگ مي‌خواهيم داشته باشيم چه تغييراتي نسبت به قبل داشته باشيم. ما جنگ را چگونه مي‌خواهيم به پايان ببريم؟ آيا با يك برخورد نظامي كور مي‌خواهيم همه چيز را خراب كنيم تا به بغداد برسيم و روي ويرانه‌هاي بغداد يك نظام درست كنيم؟ آيا با يك حركت سياسي ذلت‌بار جلو برويم. گفتيم كه ما در جنگ با عراق بايد از سه پارامتر مهم نظامي، سياسي و اجتماعي استفاده كنيم. در بُعد نظامي هدف ما ماشين جنگي و اقتصاد عراق است. در بُعد سياسي از دوستان دشمن بكاهيم و بر دوستان خودمان بيفزايم. در بعد اجتماعي هم گام به گام حاكميت اجتماعي رژيم عراق را از صحنه عراق حذف كنيم. اين سه بُعد را بايد با هم پيش ببريم. البته به قول نويسندة "هنر جنگ" بهترين فرمانده آن است كه طرف مقابل را سالم ببلعد؛ يعني كلاً همه حكومت و تشكيلات حريف را در اختيار بگيرد نه اينكه منهدم كند. منتها اگر نتوانستيم از روي اجبار و كراهت، با انهدام از دست دشمن خارج مي‌كنيم. مثلاً از اين پنجاه، شصت هزار اسير عراقي، بيست هزار دارند ثبت نام مي‌كنند براي جنگ عليه رژيم عراق. هرماه 300 تا 400 نفر عضوگيري مي‌شوند. يا در بُعد سياسي مثلاً از كنفرانس غيرمتعهدها براي فشار به دشمن استفاده كنيم. آقاي فيدل كاسترو گفته شوروي‌ها مشكلات دارند، زياد با شما همكاري نمي‌كنند، به آنها فشار نياوريد ولي قول داده كه از كنفرانس غيرمتعهدها به نفع ما و عليه امريكا استفاده كند. در بُعد اجتماعي هم با كمك و همكاري با مردم عراق و حل مشكلاتشان، تلاش كنيم حاكميت اجتماعي رژيم عراق از بين برود و حاكميت اجتماعي اسلام جايگزين بشود. اگر ما بتوانيم در اين سه بُعد پيش برويم، رژيم عراق سقوط مي‌كند. فرمانده كل سپاه در بُعد سياسي جنگ نمونه ديگري مثال زد: امسال امريكا مي‌خواست از يك نقطه وحدتي كه در دنيا عليه ما بود كه ايران نبايد در عراق پيروز شود استفاده كند. البته تا اينجا را همه دنيا قبول داشتند كه ما نبايد پيروز شويم، اما از اينجا به بعد اكثراً اختلاف داشتند در اينكه ايران از بين برود، امريكا بيايد در منطقه. امريكايي‌ها سياست زيركانه‌اي به كار بردند. قطعنامه‌اي عليه ايران صادر كردند ]قطعنامه598[ و از همه امضا گرفتند و گفتند اگر ايران قبول كرد كه خب؛ اگر قبول نكند مجبور است با همه درگير شود و مي‌خواستند از همين درگيري براي از بين بردن ما استفاده كنند. ما در قبال اين قطعنامه موضع صريحي نگرفتيم، و شروع به كار سياسي كرديم. آقاي لاريجاني رفت با تك تك اعضاي شوراي امنيت صحبت كرد كه اين قطعنامه 17 اشكال دارد، مثلاً مرز بين‌المللي كه در آن آمده، مشخص نيست. مرز بين‌المللي از نظر كي؟ طبق قرارداد الجزاير؟ آن را كه عراق قبول ندارد. … كه بعضي قبول نكردند و گفتند شما سفسطه مي‌كنيد. بعضي هم مثل آلمان، شوروي و چين گفتند شايد اينها درست مي‌گويند و به اين صورت وحدت آنها عليه ما از بين رفت. اين يك كار سياسي بود. حالا اگر ما در ابتدا شمشير مي‌كشيديم كه نه، ما تا بغداد مي‌رويم. برويم چه كنيم؟ ما روابط انساني، روابط سياست خارجي‌مان اينهاست. يك حركت كور نظامي بكنيم برويم تا بغداد يا ... ؟ با اين كار گيج شده‌اند كه چرا نتوانسته‌اند با ما كاري بكنند. در ادامه جلسه چند تن از برادران عنوان كردند كه طرح مسائل سياسي، در توان نظامي اثر مي‌گذارد. وقتي صحبت از صلح و سازش مي‌شود، مردم بچه‌هايشان را به جبهه نمي‌فرستند، مسئولان شُل مي‌شوند، در مردم ترديد ايجاد مي‌شود. مسئولان كشور اين هفته در نماز جمعه مي‌گويند صلح مي‌كنيم، هفته ديگر مي‌گويند نمي‌كنيم. محسن رضايي در پاسخ اين موضوع گفت: اين به خاطر بي‌اعتمادي خود ماست، يعني به خاطر همين تفكري است كه الان در ما هست. چرا نمي‌گويند اين حرف‌هايي كه مسئولين مي‌زنند ممكن است براي فريب دنيا باشد؟ فعاليت سياسي مكمل فعاليت نظامي است. كِشت ما كار نظامي است و ميوه‌اش در ميدان سياست به دست مي‌آيد. اگر كِشت نكنيم دست ما خالي است، كسي ما را تحويل نمي‌گيرد. ما تا زماني كه قدرتمند نشويم سياست ما، اقتصاد ما، حتي نظام ديني ما شكل نخواهد گرفت. حضرت امام هم همين را مي‌گويند، مي‌گويند كه "جهاد در رأس احكام است." در سه بُعد نظامي، سياسي، اجتماعي، در تقدم اول جهاد يعني عمليات نظامي است؛ بُعد سياسي و اجتماعي، ثمرة بُعد نظامي است، عمليات منظم و نامنظم. موقعي بايد به كار سياسي بپردازيم كه دستمان پُر باشد و اگر اين تقدم و هماهنگي نباشد ممكن است بهره نگيريم يا به انحراف كشيده شويم، يا ضعيف‌تر شويم. در ادامه جلسه، بحث "تغييرات" كه در ابتدا مطرح شده بود، دنبال شد. فرمانده كل سپاه گفت: درحال‌حاضر حدود يك پنجم توانمان در عمليات نامنظم صرف مي‌شود، اولين تغيير اين باشد كه اين را افزايش دهيم و به دو پنجم برسانيم. دومين تغيير اين است كه بايد در جنگ منظم به يك روش غافل‌گيري صددرصد مطمئن برسيم. سومين تغيير اينكه به مرور در جبهه جنوب توان زرهي، مكانيزه، آتش و اين نوع مسائل را بالا ببريم و در جبهه شمال غرب، هلي‌كوپتر و نيروهاي پياده را افزايش دهيم. غلامعلي رشيد نيز افزود كه بايد قدرت اطلاعاتي‌مان را افزايش دهيم و رحيم صفوي هم بر افزايش تعداد جبهه‌ها، مثلاً به پنج جبهه، تأكيد كرد تا بتوان قوا و توان دشمن را تجزيه كرد. محسن ‌رضايي ضمن تأييد اين موضوع، گفت كه اين هميشه در خواسته‌هايمان بوده ولي تحقق نيافته است كه شايد با تقويت قرارگاه رمضان، تحقق يابد. محسن ‌رضايي اضافه كرد: تغيير ديگر، بُعد اجتماعي است كه كمك به مردم عراق از جنبه‌هاي مختلف مثلاً در شمال عراق كارِ دارو و درمان بكنيم. در زمينه كشاورزي به آنها مشاوره بدهيم. روابط اجتماعي‌مان را با مردم شمال عراق تقويت كنيم. با تقويت امكانات راديويي و تلويزيوني اختناق داخل عراق را بشكنيم. چنان كار رواني در عراق و روي سربازان عراقي صورت گرفته كه هنوز فكر مي‌كنند به محض اينكه اسير شوند، سرشان را مي‌بُريم. محسن رضايي در پايان اين بحث تأكيد كرد: به هر صورت، دو مسئله مهم و ريشه‌اي كه بايد روي آن فكر كنيم؛ يكي روش غافل‌گيري و تضمين در غافل‌گيري در جنوب است، از انتخاب زمين گرفته تا مسائل مختلف ديگر، و يكي مسئله تقويت قرارگاه رمضان است.[۱]

گزارش- 640

در بخش دوم از اولين جلسه امروز فرماندهان سپاه در قرارگاه مركزي سپاه‌پاسداران، موضوع استراتژي عملياتي جمهوري اسلامي مطرح شد كه پس از طرح كليات اين استراتژي، به بررسي استان كركوك عراق و اهميت آن در اين استراتژي پرداخته شد. مصطفي ايزدي در پي تأكيد محسن‌ رضايي بر ضرورت تضمين غافل‌گيري در جنوب، پرسيد: سياست عملياتي جمهوري اسلامي در عمليات زميني چيست؟ اگر اين مشخص بشود، خيلي از تدابير، بسيج منابع و … مشخص مي‌شود. محسن رضايي دراين‌باره گفت كه ما چهار هدف مهم داريم كه هم انهدام دشمن هست و هم بُعد اقتصادي دارد: بصره، بغداد، كركوك و موصل. ايده‌آل اين است كه طوري برنامه‌ريزي كنيم كه شهرها را زودتر و سالم‌تر به دست بياوريم ... ولي چون توان نداريم، انهدامي عمل مي‌كنيم. در ادامه جلسه محسن رضايي ضرورت توجه به واقعيت‌ها و محدوديت‌ها را مطرح كرد و گفت: برنامه‌ريزي‌هاي ما بايد متناسب با واقعيات باشد. يعني عملياتي كه طرح‌ريزي مي‌كنيم بايد شرط موفقيت را براي آن لحاظ كنيم و براي اينكه موفق شويم، ببينيم كه مانورمان چگونه باشد، چطور انتخاب كنيم، چطور غافل‌گيري كنيم و متناسب با آن سرمايه‌گذاري كنيم. ما در زمينه‌هاي مختلف محدوديت داريم، متناسب با واقعيات برنامه‌ريزي كنيم. مصطفي ‌ايزدي در اين باره گفت: واقعيت اين است كه ما در جبهه بصره با دشمنِ تا دندان مسلحي كه كاملاً آماده است و هدف ما را هم پيدا كرده، مواجه شده‌ايم و واقعيت اين است كه در جبهه‌اي مثل كركوك با توجه به توان و امكاناتمان، امكان پيشروي زيادي نداريم. محسن‌ رضايي در پاسخ گفت اين طور نيست كه در جنوب همه را‌ه‌ها به بن‌بست رسيده باشد. ... ما نبايد تلاش بصره را به اين سادگي از دست بدهيم مگر اينكه بفهميم عملياتمان لو رفته يا بفهميم نمي‌شود جنگيد يا مگر اينكه زديم و نگرفت كه در آن شرايط ما بايد فكر و آمادگي داشته باشيم. احمد غلامپور نيز درباره كركوك گفت كه چقدر ما بايد زمان صرف كنيم كه كركوك تازه موقعيتي مثل بصره پيدا كند. دو سال، سه‌سال ، چقدر زمان بايد از دست بدهيم تا به اطراف كركوك برسيم؛ بتوانيم در آن توپ بزنيم. بتوانيم از آن بهره‌برداري سياسي بكنيم؟ محسن رضايي: شمال غرب مزايايي دارد؛ در شمال غرب دو سه نقطه هست كه اگر به دست ما بيفتد، تمام است، اكثر شمال آزاد مي‌شود. غلامعلي ‌رشيد در رد اين نظريه گفت: اصلاً اين طور نيست ... ما ديروز مي‌گفتيم كه اگر برويم "نشوه" و اين را بگيريم تمام است. در ادامه جلسه محسن رضايي بحث زمين در جبهه شمال غرب را مطرح كرد و اينكه دو تنگه هست كه اگر بسته شود به مناطق وسيعي دسترسي پيدا مي‌شود و اين منطقه مثل جنوب نيست كه دشمن بتواند همه جاي آن جاده بزند و قوايش را وارد عمل كند. ولي غلامعلي رشيد معتقد بود با توجه به توان و امكاناتي كه دشمن دارد، همه جا مي‌تواند بجنگد و به سرعت در كوهستان‌ها هم جاده مي‌زند. همان طور كه تصور نمي‌شد دشمن در منطقه هور بتواند كاري كند، ولي يك ساله تغييرات زيادي داد. وي تأكيد كرد كه هر چند جنگ در كوهستان مشكل‌تر از دشت است، ولي به هر حال امكان حركات نظامي در آن هست. غلامعلي رشيد مي‌گفت درست است كه الان در كوهستان‌ها دشمن رده‌هاي پدافندي متعدد ندارد ولي وقتي به كركوك نزديك شويم، آنجا هم مثل منطقه شلمچه مي‌شود ارتش عراق و موانع و رده‌هاي پدافندي متعدد ايجاد مي‌كند. محسن رضايي با اشاره به نقطه‌اي آن را كليد منطقه مي‌داند كه اگر تصرف شود، گسترش بسياري در آن امكان‌پذير مي‌شود. وي معتقد است كه در اينجا مي‌توان عمليات فتح‌المبين ديگري راه انداخت. احمد غلامپور: در اين استراتژي نكته مهم سرعت است. شمال غرب الان وضعيتي مثل قبل از فتح‌المبين و بيت‌المقدس در جنوب دارد. يعني قبل ازاينكه دشمن خودش را پيدا كند، بايد اقدام كنيم. محسن ‌رضايي: اين كار توان و سرمايه‌گذاري مي‌خواهد. احمد غلامپور: اگر قرار است اينجا عمليات شود با همه توان بايد بشود. مصطفي ايزدي: اينجا يك‌باره بايد برويم، اگر خرده خرده برويم اشتباه بزرگي است. محسن‌ رضايي: مهم‌ترين تاكتيك اين است كه آيا ما مي‌توانيم يك لشكر را الان ببريم، منطقه را آماده كند و قبل از عمليات هم سه لشكر ديگر ببريم. اگر اين سه لشكر را بتوانيم از عقب به دشمن بزنيم خيلي مسائل حل مي‌شود. فرماندهان در اين‌باره مي‌گويند كه لشكرهاي ما براي اين كار بايد تغيير سيستم و تغيير سازمان داده شوند و در وضعيت كنوني اين اقدام ميسّر نيست.[۲] اوضاع جوّي جبهه شمال غرب در ادامه جلسه مطرح مي‌شود كه محمد باقري توضيح مي‌دهد كه ارتفاعات بلند مرزي همه برفگير هستند و حدود 7 ماه از سال يعني از اول مهر تا آخر فروردين در اين منطقه بارندگي است كه 5 ماه آن يعني از حدود 15 آبان تا حدود 15 اسفند برف مي‌بارد. از جمله ارتفاعات گوجار و آسوس، پيرمگرون، ژيلوان، دوپازا، بلفت و قره‌داغ برفگير هستند و هر چه از قره‌داغ به سمت پايين و به داخل عراق برويم هوا گرم‌تر مي‌شود. در ادامة جلسه جنس زمين و كوهستان‌هاي منطقه بررسي مي‌شود تا مسيرهايي كه خاكي يا كم‌تر سنگلاخ است و امكان جاده‌سازي روي آن وجود دارد، مشخص شود. همچنين طول مسيرهاي مختلف براي رسيدن به كركوك محاسبه و بررسي مي‌شود. محسن‌ رضايي در پايان اين بحث شرايط موفقيت در اين منطقه را چنين ذكر كرد: ما بايد از سه محور هم‌زمان شروع به پيشروي كنيم و مرتب در حال پيشروي باشيم كه تداوم داشته باشد، يا اينكه يك حمله ناگهاني و سراسري به همه منطقه بكنيم. اگر اين دو شرط باشد، دشمن با مشكلات زياد مواجه مي‌شود. ولي اگر بخواهيم ]فقط[ از يك منطقه آن هم با كندي پيش برويم، دشمن براي ما مشكل درست مي‌كند. نمونه‌اش ماووت بود، جايي كه دشمن آمادگي نداشت و اصلاً كار نكرده بود.[۳]

گزارش- 641

در بخش ديگري از اولين جلسه امروز قرارگاه مركزي سپاه‌پاسداران، بحث روز گذشته دربارة محورهاي عملياتي در جبهه جنوب، ادامه يافت. در اين بحث مجدداً محورهاي مختلف منطقه شرق بصره و محاسن و معايب هر محور و ارزش و اهميت آن از دو جنبه سياسي و نظامي و همچنين جنبه‌هاي تاكتيكي هر محور بررسي شد. همچنين محورهايي كه به جنوب بصره (ابوالخصيب) و زبير منتهي مي‌شد و نيز محورهاي پيشروي به سوي شمال بصره از طريق هور كه به شهر القرنه مي‌رسيد و امكان عمليات در هر محور و اهميت آن مرور شد. البته بيش‌ترين مباحث درباره منطقه شرق بصره و منطقه عملياتي كربلاي5 از جمله محور بوبيان، شمال و جنوب كانال پرورش ماهي و كانال زوجي انجام شد. ادامه اين مباحث به طرح موضوع غافل‌گيري دشمن و ضرورت رعايت اين اصل براي موفقيت هر عملياتي منجر گرديد. درباره غافل‌گيري نيز بحثي طولاني انجام گرفت كه نتايج و جمع‌بندي اين بحث در جلسه بعدي امروز كه با حضور حضار اين جلسه و فرماندهان يگان‌هاي سپاه تشكيل گرديد، ارائه شد.(ضميمه دارد.)[۴]

گزارش- 642

شامگاه امروز جلسه‌اي براي بررسي اقدامات يگان‌هاي مأمور آماده‌سازي منطقه شرق بصره براي عمليات با حضور فرمانده و مسئولان عمليات و اطلاعات نيروي زميني سپاه (علي ‌شمخاني، مصطفي ‌ايزدي، محمد باقري) و فرمانده و مسئولان اطلاعات و عمليات قرارگاه كربلا (احمد غلامپور، غلامرضا محرابي، احمد صياف‌زاده)، عليرضا عندليب، حسين ‌نجات و فرماندهان لشكرهاي8 نجف (احمد كاظمي) 14 امام‌حسين(ع) (علي ‌زاهدي) 17 علي‌بن‌ابي‌طالب(ع) (غلامرضا جعفري)، 25 كربلا (مرتضي قرباني)، 31 عاشورا (امين ‌شريعتي)، 33 المهدي (جعفر اسدي)، 41 ثارالله (قاسم‌ سليماني) تشكيل شد. يگان‌هايي كه مأمور آماده‌سازي منطقه شلمچه براي عمليات شده‌اند عبارتند از لشكرهاي 17، 25، 31 و 41 سپاه‌پاسداران. در ابتدا فرمانده لشكر41 در گزارشي از وضعيت خط و اقدامات انجام شده گفت: فاصله كمين خودي و كمين دشمن خيلي نزديك و حدود 18 متر است. تاكنون هيچ كاري هم در خط نشده است. خاكريز خيلي كوتاه است. بايد سنگر بتوني بزنيم. برآورد كرده‌ايم كه چقدر سنگر بتوني و چقدر بلوك مي‌خواهد. ما لودر و بلدوزر داريم، نيرو هم براي كار داريم، ولي امكانات (سنگر بتوني و …) دست ما نيست. هر چه بيش‌تر امكانات بدهند ما با سرعت بيش‌تري كارها را انجام مي‌دهيم طرح داريم، كمين بتوني درست مي‌كنيم، پيشروي مي‌كنيم، جلوتر مي‌بريم. اگر بخواهيم اينجا عمل كنيم بايد سرتاسر خط نيرو بچينيم، در كمين‌ها نيرو بگذاريم و هر 15 روز يك گردان عوض كنيم و براي عمليات آمادگي ايجاد كنيم. … دشمن جلوي خطش مين دارد و تا 200 متري سيم‌خاردار دارد. فرمانده لشكر25 كربلا نيز گفت: «ما از قبل شناسايي داريم. هنوز به اين منطقه نرفته‌ايم و قرار است شنبه برويم، ولي امكانات نداريم. تاكنون كاري نكرده‌ايم. ... به خدا ما در عمليات ترديد نداريم. در جابه جايي يگان‌ها و قطعي شدن عمليات ترديد داريم.» پس از آن فرمانده لشكر31 عاشورا از اقدامات مهندسي و فعاليت‌هايي كه براي ترميم خط و سنگرها انجام شده، گزارش داد و از كمبود امكاناتي نظير گوني، تراورز، سيمان و ... كه براي ايجاد استحكامات و مواضع مورد نياز است، شِكوِه داشت.[۵] فرمانده لشكر17 علي‌بن‌ابي‌طالب(ع) نيز گزارشي از اقدامات آماده‌سازي در شمال كانال پرورش ماهي و احداث خاكريز و شروع كار شناسايي ارائه داد. در ادامه جلسه راه‌كارهاي اجراي عمليات در منطقه شلمچه بررسي شد. فرمانده نيروي زميني سپاه از فرماندهان يگان‌ها نظرخواهي كرد كه با حدود 100 تا 150 گردان كجا عمليات كنيم كه امكان پيشروي و تثبيت باشد. شمال كانال ماهي مناسب‌تر است يا جنوب آن؟ يكي از فرماندهان جنوب كانال ماهي را مناسب توصيف كرد كه گفته شد توان‌مان كم است. درباره شمال كانال ماهي هم گفته شد كه هدفِ مناسب و مهم ندارد.[۶]

گزارش- 643

در منطقه شمال عراق (ياغسمر) امروز نيز تلاش‌هايي براي هماهنگي و آماده‌سازي زمينه عمليات نامنظم و عمليات مشترك (منظم و نامنظم) در جلسات فرماندهان يگان‌هاي خودي و نيز فرماندهان خودي با مسئولان اتحاديه ميهني كردستان عراق انجام گرفت. راوي مركز مطالعات در قرارگاه رمضان در گزارشي از اين اقدامات آورده است: صبح امروز فرماندهان لشكر بدر و تيپ ويژه پاسداران در صحبت با فرمانده قرارگاه فتح به نامشخص بودن وضعيت عملياتي كه قرار بود با يگان‌هاي قرارگاه نجف به طور مشترك اجرا شود و به تعويق افتاد و همچنين بلاتكليفي نيروهايشان در داخل عراق معترض بودند، به ويژه اينكه شنيده بودند يگان‌هاي قرارگاه نجف كه براي اجراي عمليات به پاي كار آمده بودند، منطقه را خالي كرده و رفته‌اند. فرمانده لشكر بدر گفت: «ما نيروهايمان را براي دو روز آورديم. تعدادي از اينها دو ماه است مرخصي نرفته‌اند و امكان ماندن ندارند.» فرمانده قرارگاه فتح هم گفت: «به برادر ذوالقدر گفتم كه ما دو روز تقبل كرديم ولي الان 15 روز شده است. ببينيد ما چه وضعي براي تدارك و آذوقة اين همه نيرو داريم. برادر ذوالقدر جواب داد كه در حال پيگيري است.» در جلسه‌اي كه ظهر امروز با حضور فرمانده قرارگاه فتح، فرمانده لشكر بدر و چند تن از مسئولان اين لشكر و جلال طالباني در ياغسمر تشكيل شد، برادر شمس به تشريح فعاليت‌ها و عمليات‌هاي منظم و نامنظم نيروهاي لشكر بدر در جبهه‌ها و داخل عراق پرداخت و اينكه در حال حاضر اين يگان يكي از يگان‌هاي منظم و توانمند و داراي تجهيزات سبك و سنگين و 9 گردان رزمي است و اگر زمينه كار فراهم شود و امكان انتقال به داخل عراق ايجاد گردد، ضربات بزرگي به رژيم عراق خواهد زد. در پي آن جلال طالباني ضمن تأييد اهميت اين تلاش‌ها، اقدامات رژيم‌ عراق براي مقابله با شيعيان و كردهاي عراق و جلوگيري از وحدت آنها را تشريح كرد و افزود: «كار مشترك، موجب وحدت است و اين وحدت هم براي روحيه مردم و مبارزين خوب است و هم دشمن به هراس مي‌افتد. ... يك تأثير سياسي بزرگي نيز در آينده عراق خواهد داشت و اين مبارزه مشترك براي كردها خوب است كه بفهمند تنها نيستند و برادران عرب هم در مبارزه وارد شده‌اند. براي روحيه مردم جنوب و براي جمهوري اسلامي هم خوب است كه مي‌خواهد همه را بر عليه صدام بسيج كند و در معادلات بين‌المللي هم ثأثير دارد.» فرمانده لشكر بدر نيز گفت: «برادرها (نيروهاي لشكر بدر) اهل مبارزه و جهاد هستند و تشكيلات سياسي ندارند و آدم‌هاي نظامي دارند و مهمان شما هستند. افراد شهادت‌طلب داريم كه آمادة عمليات هستند.» جلال طالباني: «ما هر چه داريم براي برادران شماست. خانه، خانة شماست. ترغيب مي‌كنيم كه بيش‌تر به اين منطقه بيايند. هر چه بخواهند مي‌دهيم. اسلحه، دارو و هر چه بخواهند مضايقه نمي‌كنيم. حتي نان خودمان را تقسيم مي‌كنيم.» شمس: «به جاي نان به آنها مهمات بدهيد.» جلال: «چشم مي‌دهيم. به مالبند‌ها تلگراف زده‌ايم كه بخرند و جمع كنند و به برادرها مي‌دهيم. اين دفعه هر چه تقاضا كنيد به شما مي‌دهيم.» در جلسه‌اي ديگر كه عصر امروز با حضور فرمانده قرارگاه فتح (جعفري) چند تن از مسئولان اتحاديه برگزار شد، چگونگي جلب نظر و همكاري مردم شمال عراق با نيروهاي خودي بررسي شد. از جمله قرار شد بخشي از مايحتاج مردم اين مناطق از طريق ايران تأمين شود. مسئولان تيپ ويژه پاسداران مستقر در عراق نيز امروز پيامي براي فرمانده اين تيپ در ايران ارسال كردند و درباره عمليات كركوك، عمليات مشترك، اوضاع جوّي و آذوقه گزارش دادند. صادق محصولي فرمانده تيپ ويژه پاسداران عمليات مشترك (منظم و نامنظم) را منتفي اعلام كرد و خواست كه وضعيت سريع‌تر روشن شود.[۷]

گزارش- 644

با حضور مسئولان نيروي دريايي سپاه پاسداران، امروز موضوع تأمين امنيت كاروان‌هاي نفتكش‌هاي خودي، مقابله با اقدامات دشمن، تشكيل قرارگاه مشترك، وضعيت صنايع دريايي و تأثير تحريم‌ها بر آن بررسي شد. راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در قرارگاه نيروي دريايي سپاه (سعيد سرمدي) در يادداشت‌هاي خود از جلسات امروز نوشته است: قائم‌مقام فرمانده نيروي دريايي سپاه و معاون اطلاعات اين نيرو، يكي از راه‌هاي كاهش خسارات حملات دشمن به نفتكش‌هاي حامل نفت ايران را فريب دشمن دانستند كه يك راه‌كار استفاده از مسيرهاي بين‌المللي يعني مسير تردد نفتكش‌هاي كويت و عربستان ذكر شد تا هواپيماهاي عراقي نتوانند هدف را تشخيص دهند. همچنين راه‌هاي مقابله به مثل و مقابله با نيروي دريايي امريكا در خليج فارس بررسي شد. در اين نشست همچنين درباره چگونگي تشكيل قرارگاه مشترك نيروي دريايي سپاه و نيروي دريايي ارتش و سازمان و فرماندهي آن بحث شد. بعدازظهر امروز نيز جلسه‌اي با حضور قائم‌مقام فرمانده نيروي دريايي سپاه و مسئولان صنايع دريايي اين نيرو برگزار شد. در اين جلسه ثأثير تحريم‌هاي اخير اروپا عليه ايران بررسي گرديد؛ از جمله گفته شد كه تحريم‌ها به ويژه در مورد تجهيزات دريايي اِعمال مي‌شود، حتي قرار شده است كه كپسول غواصي به ايران نفروشند. همچنين وزارت خارجه ژاپن به شركت‌هاي ژاپني ابلاغ كرده است كه تجهيزات دريايي به خصوص تجهيزات نظامي، به ايران فروخته نشود. در اين جلسه همچنين درباره چگونگي خريد لندي‌كرافت و هاوركرافت و ساخت انواع قايق كوچك و بزرگ و نيز طراحي و ساخت شناورهاي پر سرعت بررسي شد و گزارشي از شناورهاي در دست ساخت و آمار آن ارائه گرديد.[۸]

گزارش- 645

نيروي هوايي ارتش عراق امروز حملات خود را عليه مراكز صنعتي و خطوط كشتي‌راني، براي ايجاد اخلال در تأمين فرآورده‌هاي سوختي ايران و ضربه بيش‌تر به اقتصاد كشور، با حمله به پالايشگاه و مجتمع پتروشيمي شيراز آغاز كرد. چهار هواپيماي عراق در ساعت 11 پالايشگاه و پتروشيمي شيراز را شديداً بمباران كردند. در اين حمله 22 تن از كاركنان اين دو واحد صنعتي - كارگري شهيد و بيش از 225 تن مجروح شدند و دو نقطه بسيار حساس پالايشگاه شيراز، برج تقطير و اتاق كنترل، هدف قرار گرفت و آتش‌سوزي مهيبي رخ داد كه با تلاش مأموران پس از سه ساعت مهار شد. در حمله امروز هواپيماهاي ارتش عراق به مجتمع پتروشيمي شيراز به دو واحد انبار و نقاط جنبي خسارت وارد شد و واحدهاي اصلي آسيب نديدند. از اين مجتمع 4 تن شهيد و 58 تن مجروح شدند. در لحظات اوليه آتش‌سوزي در اين مجتمع گاز بدبويي در فضا پخش شد. به گفته منابع آگاه چنانچه بمب‌ها به تأسيسات اصلي و طرح گسترش اصابت مي‌كرد، منطقه مرودشت و قسمتي از حومه شيراز كه با كارخانه فاصله كمي دارند، بر اثر نشت آمونياك منجمد مي‌شد. آتش‌سوزي مجتمع پتروشيمي شيراز در ساعت 16 مهار شد كه به هنگام تلاش امدادگران دوباره وضعيت قرمز اعلام گرديد و در يك مورد پدافند منطقه شروع به شليك كرد ولي حمله‌اي صورت نگرفت و ظاهراً هواپيماهاي دشمن براي عكس‌برداري مجدداً به منطقه آمده بودند.[۹] در اين حملات خسارات بسياري به اين دو واحد صنعتي وارد شد. يك مقام مطلع در وزارت نفت با اشاره به اينكه حمله هوايي در شرايط عادي انجام شد. بر اتخاذ تدابير امنيتي قوي‌تر تأكيد كرد و گفت: «تكرار حمله به مناطق نفتي كشور به خصوص پالايشگاه‌ها و عدم تقويت به موقع نقاط حساس موجب خواهد شد كه تأمين فرآوردهاي سوختي به ويژه در فصل زمستان با مشكلاتي مواجه شود.[۱۰] خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از اين حملات آورده است: «گفته مي‌شود دو هواپيماي ميگ 25 عراق در وضعيت قرمز حدود 45 دقيقه برفراز شيراز پرواز مي‌كردند و سپس چهار جنگنده ديگر در صفحه رادار مشاهده شدند كه كاري انجام ندادند و با رفتن آنها وضعيت سفيد اعلام شد؛ امّا لحظاتي بعد چهار هواپيماي دشمن اين دو مجتمع صنعتي را هدف قرار دادند كه پس از آن وضعيت قرمز اعلام شد.»[۱۱] عراق امروز همانند روز گذشته ادعا كرد كه هواپيماهاي جنگنده اين كشور طي دو حمله موفقيت‌آميز دو هدف دريايي را كه يكي از آنها بسيار بزرگ بود، در نزديكي سواحل ايران، هدف حمله قرار داده و سالم به پايگاه‌هاي خود بازگشته‌اند. سخنگوي نظامي عراق گفت: «در ساعت 5:10 بامداد امروز جنگنده‌هاي عراقي يك هدف بسيار بزرگ دريايي را به طور دقيق مورد حمله قرار دادند و در ساعت يك بامداد هم يك هدف دريايي بزرگ ديگر مورد حمله هواپيماهاي جنگنده عراق قرار گرفت.» سخنگوي نظامي عراق در توجيه آغاز مجدد حملات هوايي و حمله به مراكز صنعتي - كارگري ايران، آن را به پافشاري ايران بر ادامه جنگ و ممانعت از قبول صلح ربط داد و گفت: «هدف از اين حملات محروم ساختن ايران از منابع نفتي مورد استفاده براي تجاوز بوده است.»[۱۲] رژيم عراق امروز با ارسال نامه‌اي به دبيركل سازمان ملل متحد ادعا كرد كه بر اثر گلولـه‌باران شهرهاي بصره و سليمانيه به وسيله توپخانه ايران، در روزهاي اخير دو تن كشته و شش تن مجروح شده‌اند.[۱۳]

گزارش- 646

جمهوري اسلامي ايران در پاسخ به حملات هوايي ارتش عراق، اقدامات بازدارنده خود را از سر خواهد گرفت. ستاد تبليغات جنگ با صدور اطلاعيه‌اي اعلام كرد: «به دنبال حمله ديروز و امروز رژيم عراق به مناطق غيرنظامي ايران در استان‌هاي خوزستان و فارس، رزمندگان اسلام اقدامات تلافي‌جويانه و بازدارنده خود را از سر خواهند گرفت و تا قطع شرارت‌هاي دشمن عمليات مقابله به مثل با شدت تمام ادامه خواهد يافت. در پايان اين اطلاعيه از مردم عراق خواسته شده است هر چه سريع‌تر اطراف تأسيسات نظامي - اقتصادي و صنعتي شهرهاي عراق به جز چهار شهر امن را ترك كنند.[۱۴] راديو بي.بي.سي در گزارشي از شروع مجدد حملات هوايي عراق به مراكز صنعتي و خطوط كشتي‌راني ايران، پيش‌بيني كرد كه احتمالاً ايران با حمله موشكي به بغداد به آن پاسخ دهد. اين راديو گفت: «مدت 23 روز بود كه عراق به كشتي‌ها و نفتكش‌هاي ايران حمله نكرده بود. حمله قبلي عراق باعث شد كه ايران چهار بار با موشك بغداد را بزند. هجوم ديشب عراق خبر بدي است كه خبر از خشونت و خون‌ريزي بيش‌تر در اين جنگ مي‌دهد. عراق مي‌خواهد شاهرگ حياتي اقتصادي ايران را قطع كند و نفت را بخشكاند. گرچه عراق به پيروزي مطلق نمي‌رسد، اما مي‌تواند تلاش جنگي ايران را كُند كند. ايران در جواب حملات عراق، كه گويا در مناطق مسكوني قربانياني داشته، از مردم عراق كه در اطراف پادگان‌هاي نظامي، تأسيساتي، اقتصادي و صنعتي عراق سكونت مي‌كنند، خواسته است از خانه‌هاي خود خارج شوند تا از حملات متقابل ايران در امان باشند.»[۱۵]

گزارش- 647

هدف غرب از اعزام ناوهاي جنگي به خليج فارس "تهديد بالقوه ايران"، كمك به عراق براي كاهش صادرات نفت ايران و ايجاد زمينه‌هاي لازم براي مداخله گسترده در آينده است. ادوارد لودواكر، مشاور نظامي ريگان، با بيان اين مطلب گفت: «دلايلي كه كشورهاي غربي را به اعزام ناو تشويق كرده، متفاوت هستند، ليكن هدف واقعي آنها مشابه است. هدف واقعي بر هم زدن تعادل فعلي جنگ ايران و عراق است. حضور ناوگان خارجي، حملات عراق عليه ايران را تسهيل مي‌كند و مانع حملات ايران عليه كشورهاي پشتيبان عراق مي‌گردد. عراق بايد به كشتي‌ها حمله كند تا تحولات جنگ محدود شود.»[۱۶]

رزم‌ناو امريكايي ميسوري مشاور نظامي ريگان: حضور ناوگان خارجي، حملات عراق عليه ايران را تسهيل مي‌كند و مانع حملات ايران عليه كشورهاي پشتيبان عراق مي‌شود.

گزارش- 648

رسانه‌هاي غربي از موافقت ايران با اجراي كامل قطعنامه 598 شوراي امنيت خبر دادند. دكتر محمدجواد لاريجاني، معاون وزارت امور خارجه ايران امروز در بلژيك با وزير امور خارجه بلژيك ديدار و درباره اوضاع خليج فارس، مسائل بين‌المللي و روابط دوجانبه با وي گفت‌وگو كرد.[۱۷] خبرگزاري فرانسه در گزارشي از بلژيك نوشت: «ايران در بروكسل نسبت به اجراي قطعنامه 598 شوراي امنيت موافقت نشان داد. … آقاي لاريجاني با رد پيشنهاد "تيندمان" وزير روابط خارجي بلژيك درباره تشكيل يك صندوق ويژه بين‌المللي براي پرداخت خسارت جنگ گفت: «ما گدا نيستيم و تنها انتظار داريم مجرمان معرفي و مجازات شوند.» خبرگزاري رويتر نيز به نقل از منابع وزارت امور خارجه بلژيك گزارش داد: تيندمان طي مذاكره با لاريجاني از تصميم بلژيك در مورد پيوستن به چهار كشور ديگر غربي براي اعزام كشتي‌هاي مين‌روب به خليج فارس و كمك به بازنگهداشتن راه‌هاي دريايي براي كشتي‌هاي تجاري دفاع كرده است. اين منابع گفتند كه تيندمان خاطرنشان كرده كه بلژيك براي تأمين 17 درصد از نفت مصرفي خود و بر اساس اصول آزادي كشتي‌راني در منطقه به خليج فارس آمده است. در اين حال معاون وزير خارجه ايران تأسف خود را از پيوستن بلژيك به نيروي دريايي امريكا به وزير امور خارجه بلژيك ابراز داشته است.[۱۸] روزنامه كريستن ساينس مانيتور نيز در گزارشي اعلام كرد كه ايران خواهان اجراي كامل و سريع قطعنامه 598 است و موضع جديد ايران از ملاقات لاريجاني با وزير خارجه بلژيك اعلام شده است. اين روزنامه خاطرنشان كرد كه ايران قبلاً قطعنامه مذكور را رد نكرده بود، اما فقط خواهان تغييراتي در آن بود. بر اساس اين گزارش لاريجاني پس از ملاقاتش با مقام بلژيكي در گفت‌وگويي با گروه كوچكي از خبرنگاران اعلام كرد كه ايران از ايده خود مبني بر لزوم تغيير تركيب مفاد قطعنامه 598 شوراي امنيت چشم‌پوشي كرده است و گفته كه ما قطعنامه را به طور كامل مي‌پذيريم. اين روزنامه به نقل از ديپلمات‌هاي اروپايي نوشت: «ديگر مقامات ايران همواره خواهان بركناري صدام حسين به عنوان شرط گشايش مذاكرات صلح مي‌باشند.»[۱۹] از سوي ديگر، سفير جديد ژاپن در ايران "فوجيموتو" در ديدار با دكتر كمال خرازي سخنگوي ستاد تبليغات جنگ، درباره تلاش‌هاي ديپلماتيك براي پايان دادن به جنگ گفت: «پاسخ جمهوري اسلامي به قطعنامه 598 عملاً ايران را به آتش‌بس نزديك‌تر كرده و اين مسئله خود ايران را در مرحله بالاتري نسبت به عراق قرار داده است. در اين امر كه عراق جنگ را آغاز كرد، هيچ ترديدي نيست، اما به هر صورت سازمان‌هاي بين‌المللي بايد موازنه را رعايت كنند. براساس قطعنامه شوراي امنيت گروهي بي‌طرف بايد تعيين شوند كه مسئوليت جنگ را مشخص كنند (مسئول و نه آغازگر جنگ) كه در اين صورت عراق به خاطر آغازگري جنگ مورد خطاب قرار گرفته و به هر صورت ايران نيز مسئوليتي در ادامه جنگ داشته است.» خبرگزاري جمهوري اسلامي در ادامه اين گزارش افزوده است: «در اين ديدار بر غيرقابل قبول بودن چنين نتيجه‌گيري از سوي كميته پيشنهادي دبيركل و ضرورت تعيين متجاوز و تنبيه آن قبل از هر اقدام ديگر تأكيد شد و اين نكته تذكر داده شد كه جمهوري اسلامي ايران به تضمين‌هايي احتياج دارد كه قبل از هرگونه اقدامي شرايطش محقق شده باشد.»[۲۰]

گزارش- 649

اتحاد جماهير شوروي براي پايان دادن به جنگ، تلاش ديپلماتيك جديدي را آغاز كرده است. معاون اول وزارت خارجه شوروي، ورنتسف، براي سفري پنج روزه به عراق، كويت و ايران امروز عازم بغداد شد تا سياست شوروي درباره جنگ عراق عليه ايران را با مقامات اين سه كشور مطرح سازد. سخنگوي وزارت خارجه شوروي در گفت‌وگو با خبرنگاران با اشاره به گسترش حضور نظامي امريكا در خليج فارس گفت: «اوضاع خليج فارس در روزهاي اخير به طور محسوس وخيم شده و هدف از سفر معاون اول وزارت خارجه به منطقه اين است كه بر ضرورت بهره‌گيري از هر امكاني جهت اجراي قطعنامه 598 قبل از دست زدن به اقدامات ديگر تأكيد شود.»[۲۱] كميته وزارت خارجه كشورهاي عضو پيمان ورشو نيز در پراگ چكسلواكي با انتشار اعلاميه‌اي بر اجراي قطعنامه 598 و عقب‌نشيني نيروهاي دريايي خارجي از خليج فارس و حراست از آزادي دريانوردي در منطقه تأكيد كرد.[۲۲] سفر ورنتسف به منطقه، موضع و نقش شوروي در خليج فارس و روابط آن با ايران مورد توجه تحليل‌گران و صاحب نظران مي‌باشد. راديو بي.بي.سي در تفسيري از سفر ورنتسف گفت: «دولت شوروي تنها ابرقدرتي است كه هم با عراق و هم با ايران داراي روابط دوستانه است و از اينكه تلاش‌هايش براي پايان دادن به جنگ هفت ساله دو كشور با شكست روبه‌رو شده است به وضوح احساس نگراني مي‌كند. كشورهاي محافظه‌كار عرب صبرشان در مقابل سياست مبهم شوروي نسبت به تحريم تسليحاتي ايران پايان يافته است. نگراني آنان اين است كه شوروي ايران را به منزله پاداش واقعي استراتژيكي در خليج فارس تلقي كند. ... اكنون اين احتمال مي‌رود كه ديدار آقاي ورنتسف از كويت و عراق به منظور متقاعد كردن كشورهاي حوزه خليج فارس به اين امر باشد كه شوروي واقعاً مايل به پايان يافتن جنگ است و سعيش اين است كه ايران را وادار به همكاري بيش‌تر با سازمان ملل متحد نمايد. مأموريت كنوني او به نظر مشكل‌تر مي‌رسد؛ زيرا چنانچه بخواهد انتظارات ايران و اعراب هر دو را برآورده سازد بايد نقش مشكل بي‌طرفي و ايجاد توازن را با مهارت بازي كند. محاسبه شوروي حتماً اين بوده است كه چنانچه مأموريت آقاي ورنتسف شكست بخورد، دبيركل سازمان ملل هم نتواند به پيشرفتي دست يابد، در اين صورت فشاري كه به شوروي براي حمايت از تحريم اسلحه وارد خواهد آمد، ممكن است بيش از آن افزايش يابد كه اين كشور بتواند در مقابل آن ايستادگي كند.»[۲۳] راديو بي.بي.سي در سرويس جهاني خود نيز خواستار همكاري نزديك‌تر و مشترك ابرقدرت‌ها براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق شد. مفسر اين راديو تأكيد كرد ايران را با دادن رشوه و زورگويي نمي‌توان به صلح با عراق وادار كرد و اعمال يك‌جانبه هر يك از ابرقدرت‌ها بي‌ثمر خواهد بود. آنچه مي‌توان عنوان كرد اين است كه تنها اميد خاتمه دادن به اين جنگ مرگبار و خطرناك پيدا كردن تركيب درست اقدامات قانع كننده و فشار آورنده از طريق همكاري مشترك اعضاي شوراي امنيت مي‌باشد.» خبرگزاري جمهوري اسلامي با مخابره اين تفسير، افزود: «در تفسير بي.بي.سي بي‌ميلي شوروي و چين نسبت به اجراي تحريم فروش اسلحه به ايران به طور غيرمستقيم مورد انتقاد قرار گرفت و به مسكو هشدار داده شد اگر براي خاتمه جنگ همكاري نشان ندهد جنگ ايران و عراق سال‌ها ادامه خواهد يافت. امريكا و شوروي هيچ كدام مايل نيستند ايران در جنگ پيروز شود و هر دو از قطعنامه 598 كه به اتفاق آرا در شوراي امنيت به تصويب رسيد، حمايت كردند. اين راديو در تفسير خود پيشنهاد كرد كه براي جلب همكاري بيش‌تر شوروي با غرب در شوراي امنيت منافع مسكو همانند منافع غرب در خليج فارس مشروع قلمداد گردد و به اين ترتيب آن كشور در تلاش‌هاي صلح در منطقه شريك كامل غرب باشد.»[۲۴] خبرگزاري فرانسه در تحليلي از روابط ايران و شوروي نوشت: «به عقيده ناظران سياست ايران براي نزديكي به مسكو كه با بحران در خليج فارس آغاز شده تاكنون اين امكان را براي تهران به وجود آورده است كه شوروي از اتخاذ تصميم فوري مجازات عليه ايران جلوگيري به عمل آورد و در مقابل توافق جمعي را براي ادامه تلاش‌هاي دبيركل سازمان ملل جلب نمايد. به موازات اين اقدامات همكاري اقتصادي ميان دو كشور نتايج عمده‌اي در بر نداشته است. ازسرگيري پروازها از شوروي به ايران، تحقيقات نفتي مشترك در درياي خزر يا از سرگيري عبور و مرور دريايي از جمله اين نتايج است. يك ديپلمات كارشناس در امور مربوط به منطقه خاطرنشان كرد كه چنانچه "رفسنجاني"، باني تلاش جهت گفت‌وگو با واشنگتن، كه به ماجراي "ايران گيت" انجاميد، سفري به شوروي انجام دهد، محكي براي نزديكي ميان ايران و شوروي خواهد بود… كشورهاي عربي حوزه خليج فارس از جمله عراق كه 80% سلاح‌هاي آن از شوروي تأمين مي‌شود با نگراني اين تحول ديپلماتيك ميان دو كشور را پيگيري مي كنند.»[۲۵] روزنامه اليوم چاپ عربستان نيز در سرمقاله خود شوروي را مسئول اجراي مفاد قطعنامه598 شوراي امنيت براي پايان يافتن جنگ ايران و عراق دانست و خواستار همكاري اين كشور براي اجراي اين قطعنامه شد. اين نشريه از موضع شوروي در قبال جنگ ايران و عراق انتقاد كرد و آن را موضع خصمانه مسكو در قبال عراق خواند. اليوم افزود: «شوروي با حمايت از قهرمانان تهران، درصدد بهره‌جويي از سياست خويش در منطقه است.»[۲۶]

گزارش- 650

دو روز پيش دولت ريگان دستور تحريم صادرات كالا به ايران و واردات از ايران را امضا كرد. ]ر.ك. به روزشمار 4/8/1366[ در اينكه تحريم اقتصادي چگونه و در چه وضعيتي بر اقتصاد ايران تأثير مي‌گذارد، نظرهاي متفاوتي وجود دارد. جورج شولتز، وزير خارجه امريكا معتقد است اگر كشورهاي غربي به اين تحريم نپيوندند هيچ تأثيري نخواهد داشت. اين كشور متحدانش را در سازمان توسعه و همكاري اقتصادي تحت فشار قرار مي‌دهد تا از اين تحريم حمايت كنند، اما امريكا مطمئن نيست هيچ يك از آنها به اين تحريم بپيوندند.[۲۷] خبرگزاري رويتر نيز در گزارشي به نقل از كارشناسان و تحليل‌گران خاورميانه اين اقدام را بيش‌تر براساس ملاحظات داخلي امريكا عنوان كرد و نوشت: «متحدان امريكا كه تمايلي به تيره كردن روابط خود با تهران ندارند و بعضي از آنها خريداران عمده نفت ايران هستند، روز چهارشنبه به درخواست امريكا براي پيوستن به تحريم واشنگتن در مورد خريد كالا از ايران عكس‌العمل سردي نشان دادند.»[۲۸] روزنامه لوموند نيز طي مقاله‌اي در شماره امروز خود خاطرنشان كرد: «محافل نفتي در يك مورد هم‌عقيده‌اند و آن اينكه تدبير واشنگتن براي خودداري از خريد نفت ايران حتي اگر به تصميم مشابه فرانسه - كه در پنجم ماه اوت گذشته گرفته شد - افزوده گردد، تقريباً هيچ تأثيري در صادرات نفتي ايران نخواهد داشت؛ زيرا مجموع صادرات نفتي ايران در سال گذشته 52 ميليون تن بوده است و از اين مقدار امريكا و فرانسه به ترتيب 4 و 2/3 ميليون تن يعني روي‌هم‌رفته اندكي كم‌تر از 14 درصد كل صادرات نفت ايران را خريداري كرده‌اند. وانگهي ايران طي شش ماهه اول سال‌جاري مسيحي تعداد بسياري قرارداد درازمدت با كمپاني‌هاي نفتي غربي و عمده‌فروشان به ويژه ژاپني امضا كرده است و اطمينان دارد بدين وسيله خواهد توانست بيش از نيمي از صادرات خود يعني حدود سي ميليون تن از پنجاه ميليون تن نفت پيش‌بيني شده براي سال جاري مسيحي را به فروش برساند.» لوموند ادامه مي‌دهد: «همين كمپاني‌ها به آساني مي‌توانند نفت حاصله از اين قراردادها را پس از تصفيه دوباره در ديگر نقاط بفروشند. … اگر همه كشورهاي اروپايي و ژاپن خريد نفت از ايران را تحريم كنند وضع كاملاً متفاوتي به وجود خواهد آمد. ژاپن به تنهايي يك پنجم نفت صادراتي ايران و اروپا حدود 48 درصد آن را جذب مي‌كند در نتيجه با هماهنگي ژاپن و اروپا با امريكا سه چهارم نفت ايران بي‌مشتري خواهد ماند. لوموند نتيجه‌گيري مي‌كند بدين‌سان منع خريد نفت ايران توسط غرب هر چند از درآمدهاي ارزي ايران كاملاً جلوگيري نخواهد كرد ولي اين كشور را تقريباً از يك ميليارد دلار درآمد يعني از يك ششم درآمد‌هاي نفتي‌اش محروم خواهد كرد چرا كه تخفيف يك دلار در هر بشكه نفت معادل نيم ميليارد دلار در سال براي ايران تمام خواهد شد.» لوموند در پايان تأكيد كرد: «البته چنين وضعي هنوز بعيد به نظر مي‌رسد چون نه تنها ژاپن حاضر به پيروي از سياست امريكا نيست بلكه اغلب كشورهاي ديگر اروپايي به ويژه مهم‌ترين خريداران نفت ايران همانند ايتاليا (13 درصد)، هلند (8 درصد)، اسپانيا (3/6 درصد) و آلمان غربي (4 درصد) مايل نيستند از رويه فرانسوي‌ها و امريكايي‌ها تقليد كنند.»[۲۹] روزنامه آساهي ژاپن نيز ضمن بي‌ثأثير خواندن اقدام امريكا، خواستار احتياط بيش‌تر دولت ژاپن شد. اين روزنامه نوشت: «آقاي ريگان به اعمال محاصره اقتصادي عليه ايران تصميم قطعي گرفت. اين اقدام جهت اعمال فشار بر ايران مي‌باشد. ولي با توجه به روند حوادث در گذشته و سياست‌هايي كه تاكنون از سوي رژيم ريگان اعمال شده (در زمينه محاصره اقتصادي) مي‌توان گفت كه ابداً مؤثر نبوده است. اميدواريم دولت ژاپن در مورد همكاري در اين گونه سياست‌ها احتياط لازم را بنمايد. تاكنون نتيجه محاصره اقتصادي جز افزون شدن مشكلات و به بن‌بست رسيدن راه‌حل‌ها چيز ديگري نبوده است. ما احساس مي‌كنيم خط‌مشي رژيم ريگان در برابر ايران موجب از بين بردن امكان ايجاد طرحي صحيح در درازمدت خواهد شد. ما تلاش امريكا براي حفظ امنيت آبراه خليج فارس را انكار نمي‌كنيم، ولي سرگردان ساختن اعضاي شوراي امنيت به خاطر سياست واشنگتن در مورد خاورميانه امري ناراحت كننده مي‌باشد. در حال حاضر ميزان واردات نفت ژاپن از ايران 7 تا 8 درصد نيازهاي كشور مي‌باشد. بنابراين بلافاصله پس از قطع اين واردات مشكلاتي به وجود نخواهد آمد. ژاپن در زمينه ديپلماتيك و براي حفظ منافع خويش در درازمدت، تاكنون روابط خود با ايران و عراق را حفظ كرده است. به همين لحاظ شركت در محاصره اقتصادي نتيجه مطلوبي نخواهد داشت. لازم است كه دولت ژاپن درباره مسئله شركت در محاصره اقتصادي عليه ايران و هماهنگي با امريكا، در اين زمينه جانب احتياط را كاملاً رعايت كند.»[۳۰] ناظران آگاه در ژاپن درباره درخواست امريكا مبني بر تحريم اقتصادي عليه ايران معتقدند كه در صورت پاسخ مثبت ژاپن به درخواست امريكا، نمي‌توان انتظار داشت كه ژاپن درخواست مزبور را كاملاً به اجرا گذارد. آنها مي‌گويند امكان سخت‌گيري كامل ژاپن براي صدور كالا به ايران و يا خريد محصولات آن كشور وجود ندارد و ژاپن احتمالاً به تحريم اقتصادي محدودي بر عليه ايران دست بزند تا بدين وسيله به روابط سياسي دوستانه جاري ميان دو كشور لطمه‌اي وارد نيايد.[۳۱]

گزارش- 651

در درگيري امروز گروه ضربت حزب‌الله مريوان با چته‌هاي كومه‌له تعدادي از عناصر ضدانقلاب كشته و زخمي شدند. 5 تن از نيروهاي خودي كه براي ضربه‌زدن به گروهك كومه‌له به روستاي "چور" رفته بودند، با تعدادي از چته‌هاي كومه‌له درگير شدند، كه مدت نيم ساعت ادامه داشت. در اين درگيري دو تن از افراد ضدانقلاب كه يكي از آنها زن بود كشته و دو تن ديگر زخمي شدند. اين درگيري، بدون اينكه صدمه‌اي به نيروهاي خودي وارد شود، با فرار ضدانقلاب پايان يافت.[۳۲]

گزارش- 652

سازمان مجاهدين خلق (منافقين) با همكاري رژيم عراق يك اردوگاه نظامي در دو كيلومتري شمال شهر نجف احداث كرده است. در اين اردوگاه حدود دو هزار تن از نيروهاي منافقين زير نظر يك سرهنگ عراقي به نام "طاهر عبدالله قادر" مشغول آموزش نظامي هستند.[۳۳]

گزارش- 653

اعلام آمادگي اقشار مختلف جامعه به خصوص دانشجويان و اساتيد مراكز آموزش عالي و كارگران براي مقابله با اقدامات امريكا در خليج فارس ادامه دارد. دانشجويان و كاركنان دانشگاها در شهرهاي تبريز، بيرجند، رشت، قزوين و قم با اقدام به راه‌پيمايي، شيطنت‌هاي امريكا در خليج فارس را محكوم كردند و تصميم ريگان در تحريم اقتصادي ايران را تمسخرآميز و فاقد هرگونه ارزش دانستند. در راه‌پيمايي دانشجويان شعارهايي زير فرياد مي‌شد: «اين سخن ملت ايران بُوَد، خليج فارس مدفن ريگان بُوَد»؛ «ما از خليج فارس خود با خون حمايت مي‌كنيم.»؛ «امريكا امريكا حريف تو بسيج است، گور تفنگداران خليج است.»؛ «تير غيب جواب ناوگان است، تفنگداران دريايي خوراك ماهيان است.» همچنين كاركنان واحدهاي تحت پوشش بنياد مستضعفان با امضاي طومار و كارگران استان فارس با راه‌پيمايي در خيابان‌هاي شيراز حضور امريكا و هم‌پيمانانش در خليج فارس را محكوم كردند.[۳۴]

ضميمه گزارش 641: غافل‌گيري دشمن در جلسه‌اي كه امروز درباره موضوع غافل‌گيري با حضور فرماندهان سپاه در پايگاه منتظران شهادت (گلف اهواز) برگزار شد، ابتدا محسن رضايي گفت: «تجربه ثابت كرده كه ما تاكنون در جايي موفق شديم كه غافل‌گيري را رعايت كرديم و هر جا نتوانستيم غافل‌گيري را رعايت كنيم، موفق نشديم. منتها چون بحث غافل‌گيري مقداري پيچيده است و ممكن است در تعريف غافل‌گيري بين برادران اختلاف نظر باشد، مي‌خواهيم مقداري روي اين بحث كنيم كه نظرها به هم نزديك‌تر شود و برداشت صحيحي از غافل‌گيري داشته باشيم. بعد هم مقداري در روش كار صحبت كنيم. يادآوري كنم كه اگر دشمن مي‌دانست ما مي‌خواهيم توي فاو بجنگيم، مطمئناً نمي‌گذاشت ما موفق شويم. يا اگر دشمن در عمليات كربلاي5 مي‌دانست ما اينجا جنگ داريم، اگر سمت حمله ما را فهميده بود، به احتمال قوي جلوي ما را مي‌گرفت، مخصوصاً اگر به دشمن زمان مي‌داديم. يا اينكه در كربلاي4 با اينكه تا 24 ساعت قبل از عمليات هيچ نيروي جديدي از دشمن به منطقه نمي‌آيد - غير از همان‌هايي كه در خط بودند - ولي دشمن فقط با هشياري كه توي خط داشت و سلاح‌ها را روي نهرها و عقبه‌هاي ما تنظيم كرده بود، جلوي ما را گرفت. وقتي غافل‌گيري نباشد هر چه كيفيت را بالا ببريم، هر چه دقت را بالا ببريم، هر چه به آتش‌مان اضافه كنيم، سازمان‌مان به هم مي‌پيچد، همان وهلة اول هم وقتي سازمان‌مان به هم بپيچد، ديگر پيشرفتي نداريم، اصلاً رشدي نداريم. حالا بياييد ببينيم چه كار بايد بكنيم؟ … تجربه ثابت كرده اين نوع توصيه‌ها به لشكرها براي رعايت غافل‌گيري، كارايي خودش را از دست داده است. شما تمام تلاشتان را به كار مي‌گيريد، اما به زمين دست مي‌زنيد و امكانات پاي كار مي‌بريد و همين به هشياري دشمن منجر مي‌شود.» در ادامه بحث غلامعلي رشيد، معاون عمليات فرمانده كل سپاه، به تشريح غافل‌گيري از جنبه تئوري و تجربي پرداخت: «هر موقع درباره غافل‌گيري بحث شده است برادران هر كدام يك نظري را اعلام كرده‌اند، اما هيچ‌كس تصور جامع و كاملي از غافل‌گيري نداشته است. براي يك فرمانده كه مي‌خواهد غافل‌گيري را رعايت كند، بايد تصور كامل و جامعي در ذهنش باشد كه اگر اين اعمال را ما از بالا تا پايين انجام بدهيم، اين مي‌شود غافل‌گيري. تعريف غافل‌گيري اين است كه ما اقداماتي را بكنيم كه دشمن از زمان حمله، مكان حمله و تواني كه ما در آن به كار مي‌گيريم، اطلاع نداشته باشد، اين مي‌شود غافل‌گيري. اگر دشمن از زمان و مكان و توان حمله بي‌اطلاع بماند، غافل‌گير مي‌شود. تعريف كلاسيك غافل‌گيري نيز چنين است: به كارگيري ابتكارآميز نيروها و امكانات در يك عمليات به منظور قرار گرفتن در وضعيت تاكتيكي برتر، بدون اينكه دشمن عكس‌العمل مؤثري از خود نشان بدهد. براي رعايت اصل غافل‌گيري، كه دشمن در يك عمليات غافل‌گير شود بايد سه كار عمده بكنيم: تأمين، فريب و ابتكار عمل. كه خود اينها سه اصل از اصول جنگ است. "تأمين" همان اصطلاحي است كه ما به آن حفاظت مي‌گوييم. حفاظت پرسنل، حفاظت اخبار، حفاظت مخابرات، حفاظت در حركات نظامي، حفاظت در تردد، حفاظت در كار مهندسي و حتي كسب اطلاعات دقيق از دشمن كه بدانيم دشمن چه اطلاعاتي دارد و چه فكري مي‌كند. "فريب" هر نوع خدعه و نيرنگي است كه قبل از عمليات براي فريب دشمن به كار مي‌بريم. "ابتكار عمل" انتخاب زمين، تاكتيك و تكنيك مناسب مي‌باشد. وقتي بحث غافل‌گيري مي‌شود بايد تمام اين موارد را در نظر بگيريم، نه تنها يكي را. غلامعلي رشيد عمليات‌هاي خيبر و والفجر8 را دو نمونه از عمليات‌هايي اعلام كرد كه اصل غافل‌گيري در آنها به بهترين وجه رعايت شده بود. در ادامة بررسي موضوع غافل‌گيري، فرماندهان ديگر نيز به طرح ديدگاه‌هاي خود در اين باره پرداختند. علي ‌شمخاني از جمله نكاتي را كه به آن بي‌توجهي مي‌شود رعايت نكردن موضوع "تأمين" در ارتباطات و تماس‌هاي مخابراتي، اعلام كرد و اينكه به جاي استفاده از "كد و رمز" از اصطلاحات شناخته شده‌اي مثلِ عساكره (ادوات) و عندليب (وسايل مهندسي) و ... كه براي دشمن كاملاً مفهوم است استفاده مي‌شود. محمدباقر قاليباف ثابت ماندن برخي شيوه‌هاي جنگ را از جمله علل هشياري دشمن دانست. وي نمونه آن را شيوه ثابت اعزام‌ها و زمان آن و اينكه عمليات‌هاي اصلي ما منحصر شده به ماه‌هاي دي و بهمن و اسفند در جنوب اعلام كرد. محسن ‌رضايي ضمن تأييد اين موضوع كه چون توان كاملاً در اختيار ما نيست، انتخاب زمان براي ما مشكل است، گفت كه بايد به سمتي برويم كه هميشه آماده باشيم تا هر وقت مناسب بود وارد عمل شويم، نه اينكه زمان به ما تحميل شود. قاسم سليماني نيز گفت كه آموزش‌هاي ما به نيروهاي اعزامي، برمَلا كننده نوع مانور ماست. ما بايد به نيروها انواع آموزش‌ها را بدهيم طوري كه كسي متوجه نشود مانور ما چيست و منطقه عمليات ما كجاست. مرتضي قرباني از جمله راه‌هاي غافل‌گير كردن دشمن را، استقرار يگان‌ها و قرارگاه‌ها در سراسر خط پدافندي و آماده‌سازي مناطق متعدد براي عمليات ذكر كرد تا دشمن نتواند پي ببرد در كدام منطقه عمليات خواهد شد. عزيز جعفري انتخاب زميني براي عمليات كه دشمن احتمال حمله ما را در آنجا ندهد، از جمله شيوه‌هاي غافل‌گيري اعلام كرد. محمدكوثري آماده‌سازي چند منطقه براي عمليات و نيز كاهش تعداد يگان‌هاي عمل‌كننده در عين افزايش كيفيت و كميت و سرعت عمل را از عوامل مهم براي غافل‌گيري دشمن ذكر كرد. غلامعلي ‌رشيد بسياري از موارد بيان شده را جزئي از تاكتيك عمليات عنوان كرد و گفت: تاكتيك يك لفظ كلي است، به كارگيري صحيح و منطقي ابزار، پرسنل و امكانات و استفاده از راه‌كارهاي مناسب "تاكتيك" مي‌شود. وي افزود كه بيش‌ترين سيستم‌هايي كه مي‌تواند فرمانده را در رعايت غافل‌گيري كمك كند سيستم اطلاعات، سيستم جنگال و سيستم شنود است. سيستم اطلاعات بايد بسيار فعال باشد و بگويد دشمن الان در چه وضعيتي است، آرايش دشمن، گسترش دشمن، ترددهايش و … اگر اطلاعات قوي باشد مي‌تواند مشخص كند كه مثلاً اين عمليات اصلاً از اساس لو رفته است. امين شريعتي شيوه كنوني توجيه نيروها به منطقه عملياتي و عبدالمحمد رئوفي شيوه كنوني اعزام‌ها و تبليغاتي را كه براي جذب و اعزام نيرو مي‌شود از عوامل هشياري دشمن اعلام كردند. شادماني نيز خودداري يگان‌ها از تغيير وضعيت زمينِ مناطقي را كه به آن مأمور مي‌شوند از جمله شيوه‌هاي غافل‌گيري دشمن برشمرد. احمد كاظمي سؤال مهمي درباره غافل‌گيري كرد و آن اينكه چگونه مشخص مي‌شود كه دشمن در مورد يك عمليات هشيار است يا در غفلت به سر مي‌برد. غلامعلي رشيد در اين‌باره گفت كه قرار بود بعد از بحث غافل‌گيري روي دو نكته بحث شود: 1ـ علائم و نشانه‌هاي از بين رفتن غافل‌گيري، كه اگر بتوانيم قبل از عمليات اين را تشخيص بدهيم، خيلي مي‌تواند ما را كمك كند. چه بسا اصلاً وارد عمليات نشويم يا تغييراتي بدهيم. 2ـ چگونه بفهميم و تعيين كنيم كه دشمن هشيار نشده و در غفلت است. محسن‌رضايي در پايان ضمن جمع‌بندي مطالب گفت: «اينها كه گفته شد علم به مسئله است، معلومات است؛ مهم اين است كه آيا مي‌توانيم يا نمي‌توانيم غافل‌گيري را رعايت كنيم؟ ظرفيت هر منطقه براي اينكه بتوانيم غافل‌گيري را رعايت كنيم چند يگان است؟ چند تا خودرو است؟ آيا لشكر ما مي‌تواند تمام امكاناتش را توي منطقه ببرد و تأمين را هم رعايت كند؟ يا بايد مثلاً 30 درصد لشكر را به منطقه ببريم تا بتوانيم تأمينش را رعايت كنيم. ثانياً به اندازه كافي كه مطمئن هستيد نيرو و امكانات پاي كار ببريد يا مثلاً من 5 گردان را مي‌توانم اداره كنم و بيش از آن نمي‌توانم ... كه اينها بحث‌هاي اجرايي است كه بايد در قرارگاه بحث شود.»[۳۵]




منابع و مآخذ روزشمار 1366/08/06

  1. سند شماره 18885/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه فرماندهان سپاه درباره استراتژي و سياست‌گذاري جنگ (6/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه - پادگان گلف اهواز، نوار 26750)، ص1 تا 75.
  2. همان، ص75 تا 133.
  3. سند شماره 18886/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه فرماندهان سپاه درباره جبهه شمال غرب و جايگاه آن در استراتژي عملياتي سپاه (6/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه - پادگان گلف اهواز، نوار 26751)، ص1 تا 27.
  4. همان، ص28 تا 156.
  5. سند شماره 18888/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه مسئولان و فرماندهان نيروي زميني و يگان‌هاي رزم درباره اقدامات آماده‌سازي در منطقه شرق بصره (6/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه - پادگان گلف اهواز، نوار 26753)، ص1 تا 42.
  6. سند شماره 1548 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه مركزي سپاه (علي لطف‌الله‌زادگان)، 5/8 تا 10/8/1366، ص47 و 48.
  7. سند شماره 1547 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه رمضان (مسعود سرمدي)، 2/8 تا 17/8/1366، ص87 تا 106.
  8. سند شماره 1555 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي دريايي سپاه (سعيد سرمدي)، 29/7 تا 10/8/1366، ص185 تا 197.
  9. دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، نشريه "رويدادها"، شماره 169، 14/8/1366، ص25 و 26؛ و - خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 223، 7/8/1366، ص3 و 4، شيراز - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 6/8/1366.
  10. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 224، 8/8/1366، ص2، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/8/1366.
  11. همان، ص3.
  12. سند شماره 029530 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: تلكس خبرگزاري جمهوري اسلامي، 6/8/1366، ص2، به نقل از خبرگزاري عراق؛ و - خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 223، 7/8/1366، ص5، بغداد - خبرگزاري عراق، 6/8/1366.
  13. سند شماره S/19239 شوراي امنيت سازمان ملل، 30 اكتبر 1987، ترجمه مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
  14. روزنامه كيهان، 6/8/1366، ص2، خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  15. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 223، 7/8/1366، ص18، راديو بي‌بي‌سي، 6/8/1366؛ و - ص16 و 17، راديو بي‌بي‌سي، 6/7/1366.
  16. روزنامه كيهان، 7/8/1366، ص16، نشريه لارپوبليكا؛ و - روزنامه اطلاعات، 6/8/1366، ص2.
  17. روزنامه اطلاعات، 6/8/1366، ص2.
  18. مأخذ 10، ص10 و 11.
  19. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 226، 10/8/1366، ص16، واشنگتن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/8/1366، به نقل از روزنامه كريستين ساينس مانيتور.
  20. مأخذ 15، ص10 و 11.
  21. مأخذ 15، ص14، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 6/8/1366.
  22. - U.N.Yearbook 1987, vol. 41, p. 225.
  23. مأخذ 15، ص65 و 66، بخش فارسي راديو بي‌بي‌سي، 6/8/1366.
  24. مأخذ 10، ص11 و 12، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از راديو بي‌بي‌سي، 6/8/1366.
  25. مأخذ 15، ص36 و 37، پاريس - خبرگزاري فرانسه، 6/8/1366.
  26. روزنامه كيهان، 7/8/1366، ص16، روزنامه اليوم چاپ حجاز.
  27. همان، ص17، خبرگزاري رويتر.
  28. روزنامه اطلاعات، 7/8/1366، ص20، پاريس - خبرگزاري رويتر.
  29. مأخذ 15، ص45 و 46، پاريس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از روزنامه لوموند، 6/8/1366.
  30. اداره كل مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي وزارت ارشاد
  31. روزنامه كيهان، 9/8/1366، ص19، توكيو - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از روزنامه ژاپن‌تايمز.
  32. سند شماره 97760 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه يازدهم امام حسن عسكري(ع) اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه پاسداران - معاونت اطلاعات، 10 و 11/8/1366.
  33. سند شماره 046344 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان - معاونت اطلاعات، به فرماندهي نيروي زميني سپاه - معاونت اطلاعات، 6/8/1366.
  34. روزنامه اطلاعات، 7/8/1366، ص18.
  35. سند شماره 18887/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه فرملاندهان سپاه درباره غافل‌گيري دشمن (6/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه - پادگان گلف اهواز، نوار 26752)، ص14 تا 102.