1361.10.30
روزشمار جنگ سال 1361 1361.10.30 | |
---|---|
نامهای دیگر | سی دی |
تاریخ شمسی | 1361.10.30 |
تاریخ میلادی | 20 ژانویه 1983 |
تاریخ قمری | 5 ربيعالثاني 1403 |
گزارش - 311
در گلولهباران امروز شهر آبادان چند نقطه از شهر تخريب يا دچار آتشسوزي شد.[۱]
گزارش - 312
به دنبال حملهي روز گذشتهي نيروهاي گروه كمونيستي كومهله به پايگاه روستاي يازيبلاغي سقز، در اولين ساعات امروز، عدهيي از نيروهاي خودي بدون هماهنگيهاي لازم به تعقيب آنان پرداختند و در بارش شديد برف و در حالي كه مه غليظي منطقه را فراگرفته بود، در نزديكي روستاي آخكند در شرق روستاي يازيبلاغي به كمين نيروهاي كومهله افتادند و چند نفر از جمله بيسيمچي گروه به شهادت رسيد. وي قبل از شهادت براي آنكه رمز مكالمات بيسيم به دست نيروهاي كومهله نيفتد، كاغذ كد رمز بيسيم را بلعيده بود، ولي نيروهاي كومهله شكم بيسيمچي را شكافته و كد رمز را بيرون آوردند و با فريب دادن افراد خودي خواستار نيروهاي كمكي شدند و براي بار دوم، نيروهاي خودي در كمين آنان گرفتار شدند، ولي اين بار با پي بردن به نيرنگ نيروهاي كومهله با هوشياري و با تحمل كمترين تلفات خود را از مهلكه نجات دادند. با فرارسيدن نيروهاي كمكي، مهاجمان منطقهي عمليات را ترك كرده، به كوههاي اطراف عقبنشيني كردند. در اين درگيريها در مجموع، 39 نفر شهيد شدند كه 12 نفر از سربازان ژاندارمري؛ 10 نفر از نيروهاي ارتش؛ 2 نفر از سپاه؛ 10 نفر از پيشمرگان كرد مسلمان و 5 نفر از نيروهاي بومي روستاي يازيبلاغي بودند. از تلفات واردشده بر نيروهاي كومهله گزارشي ارسال نشده است. فرمانده سپاه ناحيهي كردستان در نامهيي به فرماندهي قرارگاه حمزه، كمبود شديد نيروي بسيجي در گروههاي جندالله كه به منظور تعقيب مهاجمان اعزام شده بودند و نبود پشتيباني هوايي در مرحلهي بعدي عمليات را از جمله ضعفهاي عمدهي نيروهاي خودي عنوان كرده است.[۲]
گزارش - 313
اقدامات افراد وابسته به حزب دمكرات و گروه كومهله در غرب و شمال كشور، شهادت روحاني روستاي آبگرم سلماس را در پي داشت و مقابلهي نيروهاي خودي با افراد مسلح غير قانوني در اين بخشها، اسارت چند تن از افراد حزب دمكرات؛ آزادي گروگانها و به دست آمدن تعدادي سلاح و مقداري مهمات را. 1. نيروهاي حزب دمكرات كردستان با نفوذ به روستاي آبگرم در 20 كيلومتري جنوب سلماس، روحاني روستا به نام ملاعزيز جنگلي را از منزلش ربودند و پس از شكنجه، با شليك 3 گلوله به سرش به شهادت رساندند. ملاعزيز جنگلي از روحانيان سني و متعهد سلماس بود و در مسابقات حفظ و قرائت قرآن در سطح استان و سطح كشور مقامهاي اول و سوم را كسب كرده بود.[۳] 2. در سنندج، نيروهاي حزب دمكرات به قصد ترور يكي از روحانيان اين شهر به منزل وي مراجعه كردند كه وي در منزل حضور نداشت. افراد حزب هم با به رگبار بستن منزل اين روحاني ـ كه از سال 1332 داراي سوابق مبارزاتي بود ـ آنجا را ترك كردند. اين افراد همچنين به سمت يك خودرو گشت شهرباني تيراندازي كردند كه زخمي شدن يكي از اهالي شهر را در پي داشت.[۴] 3. در شمال ديواندره، نيروهاي كومهله با نفوذ به روستاي زرينه اقدام به بمبگذاري در محل تجمع خودروهاي وزارت راه كردند كه يكي از بمبها در ساعت 8 عمل كرد و به يك بولدوزر آسيب رساند، ولي بقيهي بمبها قبل از انفجار به دست نيروهاي سپاه خنثي شد.[۵] نيروهاي خودي نيز براي مقابله با نيروهاي مسلح غير قانوني اقداماتي را انجام دادند: 1. در شهر مهاباد، نيروهاي سپاه موفق شدند 5 نفر از اعضاي رده بالاي كادر شهري حزب دمكرات را دستگير كنند. اين افراد به طور مخفيانه در شهر فعاليت ميكردند.[۶] 2. در شمال شرقي سنندج نيروهاي سپاه در يك عمليات گشتزني وارد روستاي دولبندي شده، با چتههاي حزب دمكرات درگير شدند. در اين درگيري يك تن از افراد حزب اسير شد و 4 تن از نيروهاي جهاد سازندگي كه در اسارت نيروهاي حزب دمكرات بودند، آزاد شدند. در اين عمليات همچنين 2 دستگاه بيسيم پي.آر.سي77؛ يك قبضه سلاح؛ 3 هزار فشنگ؛ 50 نارنجك؛ يك گوني ديناميت، فتيله و چاشني و... به دست آمد.[۷] 3. در محور سنندج ـ كامياران نيروهاي خودي به منظور پاكسازي روستاي نران وارد اين روستا شده، ضمن فراري دادن نيروهاي حزب دمكرات موفق شدند 2 تن از افراد بومي را كه به دست افراد حزب دمكرات اسير شده بودند، آزاد كنند.[۸] همچنين به نوشتهي خبرنامهي روابط عمومي ستاد مركزي، با استناد به گزارش قرارگاه حمزه، نيروهاي اين قرارگاه در چند مرحله عمليات كه آخرين مرحلهي آن امروز اجرا شد، 10 روستا از توابع تكاب را پاكسازي كردند. در اين عملياتها، 25 تن از نيروهاي مسلح غير قانوني كشته يا زخمي شدند.[۹]
گزارش - 314
حجتالاسلام ناصري حاكم شرع و رئيس دادگاه انقلاب اسلامي استان يزد، دربارهي اقدامات امنيتي انجامشده براي انهدام گروههاي مسلح غير قانوني به خصوص گروه كمونيستي سهند در اين استان گفت: «بعد از شهادت سومين شهيد محراب حضرت آيتالله صدوقي قدسسره در سراسر كشور، مشخصاً فعاليت در جهت دستگيري و خنثي نمودن توطئههاي گروهك محارب بوده است و در استان يزد هم ما موفق بودهايم تا حدود زيادي اين مادهي فساد را ريشهكن كنيم. بعد از شهادت آيتالله صدوقي ما يك ريشهها و شاخههايي را در اطراف يزد كشف نموده و با تلاش پيگير برادران، اعضاي اين شاخهها دستگير شدهاند و بعضي كه كمتر مجرم بودهاند پس از مدتي با تضمين آزاد شدهاند و بعضي هم جهت تكميل پرونده و محاكمه در حبس ماندهاند. اخيراً گروه اتحاديهي مبارزهي كمونيستي معروف به "سهند" كه در مرحلهي تدارك و تبليغات و نيز در تلاش براي جمعآوري اسلحه و مهمات بودهاند و شاخهي مفصلي در يزد و اصفهان داشتهاند، شاخهي آنها در يزد به كلي متلاشي و ريشهكن شده و افراد آن در حال حاضر تحت محاكمه و بازداشت به سر ميبرند. در اصفهان هم بحمدالله اعضاي آن دستگير شدهاند و در حال حاضر از نظر گروهكها با هوشياري برادران سپاه و ياري سازمان اطلاعاتي 36 ميليوني كه بيدار و مراقب قضايا هستند [مشكلي وجود ندارد].[۱۰]
گزارش - 315
آيتالله خامنهاي رئيسجمهور در ديدار با گروهي از نيروهاي بسيج دربارهي اقداماتي كه به تازگي براي بازگرداندن مجدد مصر به جمع كشورهاي عربي انجام ميشود، گفت: «بيشتر كساني كه اين تلاش را ميكنند دلشان به حال مصر نسوخته، بلكه ميخواهند راه مذاكرهي خود با صهيونيستها را هموار كنند و چون رژيم مصر اولين خائن انجامدهندهي مذاكرات كمپديويد است و دور ماندن او از دنياي عرب سازگار با اين موضوع نيست، لذا سعي در بازگشت مصر به جهان عرب دارند كه مسلماً موفق نخواهند بود، زيرا آنها سعي ميكنند به رژيمي در جهان عرب حيثيت دهند كه در داخل كشور خود حيثيت ندارد. آنها سعي دارند كه دشمني ملتها و دولتهاي مترقي با رژيم خائن مصر را كاهش دهند، غافل از اينكه دشمنيهاي انقلابي ملت مصر با آن رژيم روزافزون است و آنها بايد بدانند هر رژيمي كه در جهان عرب با صهيونيستها سازش كند، پايان عمرش نزديك شده و محكوم به نابودي است.» رئيسجمهور همچنين دربارهي پرهيز از وابستگي و اتكا به خواست الهي در پيروزي مردم فلسطين گفت: «اگر مدعيان دفاع از فلسطين به خداوند متعال متكي شوند، مطمئناً فلسطين آزاد خواهد شد. كساني كه نام فلسطين را يدك ميكشيدند، براي روز مبادا به شرق و غرب متوسل شدند و بالاخره ابرقدرتها همان كاري را با آنان كردند كه فلسطين هرگز چنين آزمايشي به خود نديده بود. تنها به شرط مقاومت در برابر فشارهاي جهاني است كه خواهند توانست همهي اين ضعفها، غربتها و تنهاييها را به قدرت بدل كنند.»[۱۱]
گزارش - 316
ميرحسين موسوي نخستوزير، دربارهي تحركات سياسي اخير در سطح منطقه با اشاره به توان نظامي ايران گفت: «تنها چيزي كه تمام اين توطئهها را ميتواند خنثي كند ارادهي منسجم و آهنين ملت ماست كه دشمنان را دچار خسران و يأس كرده است.» نخستوزير افزود: «همان طور كه رياست محترم مجلس اعلام كردهاند، خليج فارس شيشهي عمر بسياري از قدرتهاست و اين شيشه در دست نظام ما قرار دارد و خود اين مسئله به صورت يك عامل بازدارنده مطرح است، اما ما فكر نميكنيم كه آن قدر اين رژيمهاي ارتجاعي دچار كمعقلي بشوند كه دست از پا خطا كنند. ما به اين كشورها توصيه ميكنيم به جاي اين مسافرتهاي بيهوده و تبليغات عليه انقلاب اسلامي در منطقه گوشهاي خود را بازكنند و به مطالبي كه به صورت منطقي براي همهي وجدانهاي بشري قابل درك و پذيرش است، توجه نمايند.»[۱۲]
گزارش - 317
راديو بيبيسي همچنان به انعكاس ديدار مسعود رجوي با طارق عزيز ميپردازد. گزارش راديو بيبيسي كه به نظر ميرسد تلاشي براي عادي جلوه دادن اينگونه داد و ستدهاي سياسي باشد در اين محورها تنظيم شده است: حمايت سابقهدار دو كشور ايران و عراق از تشكلها و گروههاي مخالف يكديگر؛ آلوده بودن مخالفان ملاقات رجوي و طارق عزيز به رابطه با عراق و دريافت كمكهاي مالي از آن كشور؛ اعتراض تلويحي بنيصدر به اين ديدار و... ديدار دو هفتهي پيش طارق عزيز نخستوزير عراق با مسعود رجوي رهبر سازمان مجاهدين خلق و مسئول شوراي ملي مقاومت، در ميان گروهها و شخصيتهاي سياسي ايراني در خارج واكنشهاي شديدي را در پي داشته است. باقر معين دربارهي روابط عراق با مخالفان دولت ايران چنين ميگويد: «دو كشور ايران و عراق لزوماً نسبت به مخالفان داخلي طرف ديگر توجه خاصي مبذول ميداشتند. كمك به كردها از سوي ايران و عدم كمك و شكست ملامصطفي پس از انعقاد قرارداد الجزيره در سال 1975 ميان دو كشور، نمونهي فاجعهبار اين روابط است. نمونههاي ديگر آن پس از انقلاب به ويژه كه آيتالله خميني سالهاي درازي در عراق در تبعيد به سر برد، بسيار است. مثل حمايت ايران از كردهاي عراقي و به خصوص حمايت ايران از شيعيان عراقي كه در اكثريتاند و فاقد قدرت سياسي. يا حمايت عراق از كردهاي ايراني و برخي از گروههاي خوزستاني و مخصوصاً دادن كمك مالي و ايستگاههاي راديو به مخالفان رژيم ايران. با توجه به اين سوابق است كه بايد ديدار طارق عزيز و مسعود رجوي را در نظر گرفت. كردها و مجاهدين كه هر دو عضو شوراي ملي مقاومتاند، عليرغم عقبنشينيهاي فراوان، هنوز در داخل ايران داراي سازمان هستند و مسلحانه با حكومت ايران ميجنگند. از اينرو، طارق عزيز به ديدن مسعود رجوي رفت كه مسئول شوراي ملي مقاومت است، اما پيش از اين ديدار، طارق عزيز در مصاحبهيي به لوموند از اهميتي كه عراق براي كردها و مجاهدين قائل است سخن گفت و افزود كه با ديگر جناحهاي مخالف نيز داراي روابط عالي است. وي افزود: "ترجيح ميدهم كه در اين موضوع وارد جزئيات اينكه ما به آنها كمك مادي ميدهيم يا نه، نشوم؛ چه اين امر مايهي ناراحتي و يا شرمساري آنها را فراهم خواهد آورد" و در واقع، آقاي طارق عزيز با اين سخنان همين كار را هم كرد، چون بسياري از گروهها بلافاصله تكذيبنامه صادر كردند و برخي گفتند نه از عراق كمكي گرفتهاند و نه با عراق متجاوز به تفاهمي رسيدهاند و آنگاه به ديدار مسعود رجوي با طارق عزيز حمله كردند. البته، برخي از اين حملات خالي از حس رقابت و حسادت نيست، اما آنچه كه شايد نشاندهندهي نگراني از تأثير سوء اين ملاقات بر مردم ايران باشد، بيانيهي آقاي بنيصدر رئيس شورا است كه لزوم صدور بيانيهيي را در اين مورد حس كرد. آقاي بنيصدر گفت كه آمدن طارق عزيز را بايد به منزلهي اعتراف به شكست از سوي يك متجاوز به نمايندگان مقاومت ملت ايران تلقي كرد. البته، همكاران آقاي بنيصدر در روزنامهي انقلاب اسلامي كه در پاريس منتشر ميشود، از اين هم فراتر رفته و نوشتند: "گروههايي كه در مصاحبهي طارق عزيز با لوموند آمده كه از عراق كمكهاي مالي و غير مالي دريافت ميكنند، بايد وضعيت خود را هر چه زودتر روشن بگردانند." گرچه در بيانيهي مشترك طارق عزيز و مسعود رجوي آمده كه اين روابط بر مبناي تفاهم متقابل سياسي است و نه بر مبناي حمايتهاي نوع ديگر، با اين حال، يكي از ناظران ايراني كه براي دفاع از آزادي و عدالت با رژيم گذشته و كنوني ايران مبارزه كرده، دربارهي اين ديدار چنين گفت: "تجاوز عراق به خاك ايران، مايهي خسارات جاني و مالي فراوان در ايران شد. از اين گذشته، رژيم عراق هيچ گونه بنياد اخلاقي ندارد و لذا مذاكره با يك چنين رژيمي نهتنها خطاي سياسي بزرگي است، بلكه گناهي است نابخشودني. در هر حال، مجاهدين و رهبرشان مسعود رجوي نظر ديگري دارند. آنها معتقدند كه اين ديدار گامي است در راه صلح و آزادي ايران. از رژيم كنوني و از اين گذشته شايد با توجه به عقبنشينيهايي كه در داخل ايران مجاهدين گذاشتهاند، رهبري مجاهدين در پاريس احساس ميكند كه بايد وانمود كند كه مشغول فعاليت است.»[۱۳]
گزارش - 318
خبرگزاري جمهوري اسلامي در يك جمعبندي از مواضع رسانههاي كويت از تغيير لحن مطبوعات و رسانههاي كويت در برابر ايران خبر داد. خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران با يادآوري نامهي صدام حسين به امير كويت و جواب وي به صدام به گونهيي درصدد ارتباط اين نامهنگاريها و تحولات اخير در رسانههاي كويتي است. در گزارش اين خبرگزاري آمده است: «هر چند متن نامههايي كه طي هفتهي گذشته ميان امير كويت و صدام تبادل شد فاش نشده است، ولي طي هفتهي جاري، ارگانهاي رسمي كويت و رسانههاي گروهي اين كشور با تغيير نسبي در موضع خود نسبت به جمهوري اسلامي ايران لحن ملايمتري در پيش گرفتهاند. روزنامههاي الوطن، الانباء و الرأيالعام، طي هفتهي گذشته با احتياط عمل كرده و كمتر به مقالههاي توهينآميز و يا انتشار اخبار منفي پرداختهاند. همچنين، روزنامههاي الانباء و الوطن در شمارهي امروز خود خبر مربوط به بودجهي 4 ميليارد دلاري جنگ را چاپ كردهاند. روزنامههاي عرب تايمز و كويت تايمز كه به زبان انگليسي منتشر ميشوند، بيش از روزنامههاي عربزبان اين كشور تغيير موضع دادهاند و حتي براي اولينبار خبر بودجهي 4 ميليارد دلاري جنگ با عراق را با تيترهاي بزرگ در صفحهي اول خود چاپ كردهاند. اين روزنامهها، روز گذشته نيز خبري تحت عنوان "خشم ايران از اتلاف نفت جهان اسلام توسط رژيم طرفدار غرب سعودي به نفع غرب" منتشر كرده بودند. روزنامهي القبس نيز براي اولين بار در شمارهي پريروز خود متن قطعنامهي پنج سازمان فلسطيني در ليبي را كه در آن مادهيي مربوط به لزوم پشتيباني از انقلاب اسلامي ايران و قطع مناسبات با رژيم عراق وجود داشت، منتشر كرده و ديروز نيز با تيتر بزرگ در صفحهي اول خود طرحي به منظور نظرخواهي شامل 19 سؤال مطرح كرده و از اعراب و فلسطينيهاي مقيم كويت خواسته بود با جواب به اين سؤالها نظر خود را در مورد عرفات، 5 سازمان مخالف عرفات و طرح فاس به دفتر روزنامه ارسال كنند. جالب اين است كه در يكي از اين 19 سؤال، روزنامه از خوانندگان خود خواسته بود تا به اين مسئله كه (آيا در حال حاضر پشتيباني از ايران بر عليه عراق به نفع مسئلهي فلسطين است)، پاسخ دهند. روزنامهي السياسه نيز طي هفتهي گذشته اين خط را دنبال كرده و به دنبال سرمقالهي 3 روز قبل خود مبني بر لزوم گذشت از اشتباه عراق و احتياج به همكاري كشورهاي منطقه منجمله ايران، امروز نيز [در] سرمقالهيي به قلم احمد جارالله سردبير اين روزنامه تحت عنوان "پرداخت غرامت براي پايان دادن بلامانع است"، مينويسد: "ايران يك كشور پراهميت در منطقه است و با داشتن مناسبات صميمانه با كشورهاي همجوار خود ميتواند بسياري از فوايد حسن همجواري را كسب كند." وي ميافزايد: "ما اكنون دريافتهايم كه جنگهاي ميان ما جز به نفع ابرقدرتها نيست و اكنون نيز با احترام به قبول شرايط ايران از جانب عراق ميگوييم پرداخت اين پول به ايران بهتر از تبديل آن به اسلحه و كشتار ملت دو كشور است، ولي آيا اين غرامت ميتواند براي ايران ارزشي به اندازهي دوستي و محبت و همكاري و حسن همجواري با عراق و كليهي همسايگان آن در منطقه داشته باشد. از طرف ديگر، دولت كويت نيز طي يادداشتي كه امروز تسليم سفارت جمهوري اسلامي ايران در كويت كرد، ضمن اظهار تمايل به لزوم توسعهي مناسبات دوستانه ميان دو كشور، در مورد اهانت جرايد كويت به جمهوري اسلامي ايران نوشته است: "اين مطلب به جرايد كويتي تذكر داده شده، ولي مطبوعات جمهوري اسلامي ايران نيز از هيچ گونه جوسازي بر عليه كويت دريغ نكرده و حسن همجواري را رعايت ننمودهاند.»[۱۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/10/30
- ↑ روزنامهي كيهان، 2/11/1361، ص 18، اطلاعيهي ارتش ستاد مشترك.
- ↑ سند شماره 06426027 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي، از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) به مركز فرماندهي ستاد مركزي سپاه؛ شماره 305، 2/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 320607 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از استانداري كردستان به ارگانهاي نظامي و انتظامي، 7/11/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 341052 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، از ناحيهي ژاندارمري كردستان (ركن سوم) به مقام استانداري استان كردستان، شماره 137، 2/11/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 353500 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي كردستان به فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، شماره 2847، 2/11/1361، سند تكبرگي.
- ↑ روزنامهي كيهان، 3/11/1361، ص 23، اروميه؛ و ـ مأخذ 2، بخش اول.
- ↑ سند شماره 64234 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 306، 2/11/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 232118 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اخبار مناطق كردنشين، از دفتر نخستوزيري، شماره 79، 2/11/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 64281 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 307، 3/11/1361، ص 2؛ و ـ سند شماره 088064 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي) به دادستاني محترم سپاه برادر قمي، شماره 14، 11/11/1361، ص 19.
- ↑ مأخذ 2، بخش اول؛ و ـ سند شماره 088983 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اطلاعاتي هفتگي، از ستاد مركزي سپاه پاسداران (طرح و برنامه عمليات) اطلاعات و عمليات به قائممقام كل سپاه، شماره 54، 11/11/1361، ص 4؛ و ـ سند شماره 353282 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن2) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات شعبه طرح و عمليات (نزاجا معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات شعبه غير نظاميان، 8/11/1361، ص 2.
- ↑ مأخذ 2، بخش اول؛ و ـ سند شماره 353391 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي كردستان به فرماندهي قرارگاه حمزه، شماره 2844، 1/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 353501 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از روابط عمومي ناحيهي كردستان به روابط عمومي قرارگاه حمزه، شماره 2848، 2/11/1361، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 7، بخش دوم.
- ↑ سند شماره 64281 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 307، 3/11/1361، ص 2؛ و ـ سند شماره 088064 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي) به دادستاني محترم سپاه برادر قمي، شماره 14، 11/11/1361، ص 19.
- ↑ روزنامهي كيهان، 30/10/1361، ص 7.
- ↑ مأخذ 1.
- ↑ مأخذ 10، ص 2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 307، 1/11/1361، صص 16 و 17، راديو بيبيسي، 30/10/1361؛ و ـ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 1/11/1361، صص 14 و 15، راديو بيبيسي، جام جهاننماي اول.
- ↑ مأخذ 13، بخش اول، صص 4 و 5، كويت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/10/1361.