1360.06.31

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۸ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1360 |نام = 1360.06.31 |نام دیگر= سی و یک شهریور |روز=31 شهریور 1360 |تاریخ شمسی= 1360.06.31 |تاریخ میلادی=22 سپتامبر 1981 |تاریخ قمری= 23 ذیقعده 1401 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.06.31</div> <div class="boot...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.06.31
نام‌های دیگر سی و یک شهریور
تاریخ شمسی 1360.06.31
تاریخ میلادی 22 سپتامبر 1981
تاریخ قمری 23 ذیقعده 1401





گزارش- 860

ارتش عراق امروز شهرهای اهواز، آبادان و پاوه را هدف حملات هوایی و توپخانه‌ای خود قرار داد. چهار جنگنده‌ عراقی در ساعت 10 و سه هواپیمای دیگر در ساعت 11 صبح، حوالی اهواز را بمباران کردند که تلفات و خساراتی به بار نیاورد.[۱] همچنین توپخانه‌ سنگین ارتش عراق صبح و بعدازظهر امروز در چند نوبت، شهر اهواز را گلوله‌باران کرد. براثر این حملات 4 نفر از اهالی شهر شهید و 12 نفر هم مجروح شدند. علاوه‌براین، یک محله‌ عرب‌نشین در حوالی کوت عبدالله در حومه‌ اهواز نیز هدف گلوله‌های توپ ارتش عراق قرار گرفت و درنتیجه تعدادی از خانه‌های مردم تخریب شد و یک دختربچه‌ ده‌ساله به نام حبیبه بیت لفته نیز به شهادت رسید.[۲] از سوی دیگر امروز آبادان هم زیر آتش توپخانه‌های ارتش عراق قرار داشت. براثر اصابت گلوله‌های توپ، چند نقطه‌ شهر دچار آتش‌سوزی شد و به 2 منزل در خیابان احمدآباد و یک منزل در خیابان زابل خسارت‌هایی وارد آمد، همچنین یک نفر به شهادت رسید و چند نفر مجروح شدند.[۳] در جبهه غرب نیز پاوه هدف گلوله‌باران‌ توپ‌های دوربرد دشمن قرار گرفت. اصابت 7 گلوله توپ به این شهر موجب تخریب یک منزل مسکونی شد، اما تلفات جانی درپی نداشت.[۴]

گزارش- 861

امکان ملاقات خانواده‌ اسیران عراقی با آنان در ایران فراهم شد. فرمانده کل سپاه پاسداران با اعلام این خبر گفت: «براساس هماهنگی‌هایی که با وزارت امور خارجه انجام شده مقدمات و امکاناتی فراهم شده [که] خانواده‌های اسیران عراقی بتوانند با آنان دیدار کنند تا ببینند با اسرای آنها در ایران چگونه رفتار می‌شود و بعد هم از اسرای ما در عراق دیدن کنند و ببینند دولت عراق چگونه اسرای ما را زیر شکنجه و کتک وادار به دراختیارگذاشتن اطلاعات کرده است.» محسن رضایی افزود: «البته ممکن است دولت عراق با این درخواست مخالفت کند، ولی خانواده‌های اسرا باید بر درخواستشان پافشاری کنند تا بتوانند با آنان ملاقات نمایند.»[۵] از سوی دیگر، امروز 130 نفر از اسیران عراقی که در روزهای 28 و 29 شهریور در جبهه‌های سوسنگرد و هویزه‌، به اسارت درآمده‌اند، با قطار وارد تهران شدند و به محل اقامت خود انتقال یافتند. نماینده‌ ستاد مشترک ارتش در ایستگاه راه‌آهن خطاب به این افراد گفت: «شما از هم‌اکنون به‌عنوان برادران ما به شمار می‌آیید و ما این اطمینان را به خانواده‌هایتان می‌دهیم که شما در زیر سایه‌ اسلام و در پناه جمهوری اسلامی ایران قرار خواهید گرفت.»[۶]

گزارش- 862

رژیم عراق حدود 500 نفر از عراقی‌های ایرانی‌الاصل را، که عموماً از اکراد هستند، ازطریق منطقه مرزی جوانرود از این کشور اخراج کرد. خبرگزاری پارس دراین‌باره گزارش داد: این خانواده‌ها که با کمپرسی تا نزدیکی مرز انتقال یافتند و سپس در این منطقه رها شدند، پس از حدود 24 ساعت راه‌پیمایی خود را به مرز رساندند و نیروهای سپاه پاسداران با کمک اهالی منطقه‌ مرزی جوانرود آنان را به داخل ایران آوردند و اسکان دادند. گفتنی است چند کودک خردسال در راه‌پیمایی 24 ساعته‌ این افراد تا مرز، جان خود را از دست دادند.[۷]

گزارش- 863

هم‌زمان با افزایش تعداد پرواز هواپیماهای نظامی عراق، مسئولان عراقی چندین فروند بالگرد مجهز به موشک‌های ضدتانک از ایتالیا خریداری کردند. معاون فرمانده نیروی هوایی ارتش عراق ادعا کرد تعداد پرواز هواپیماهای نظامی و خلبانان عراق نسبت به گذشته افزایش یافته و این نیرو می‌تواند بر همه‌ جبهه‌های ایران مسلط باشد. خبرگزاری عراق نیز مدعی شد در چند روز اخیر هواپیماهای عراقی با فروریختن 1000 بمب در آبادان، سوسنگرد و سرپل ذهاب هزاران نفر از نیروهای ایرانی را کشته‌اند.[۸] در همین ‌حال ستاد مشترک ارتش در گزارشی اعلام کرد: تعداد هواپیماهای نظامی عراق حتی پروازهای شبانه نسبت به گذشته افزایش یافته است. ساعت 11 امروز، یکی از چهار جنگنده‌ عراقی که درحال گشت‌زنی در آسمان عراق بود، به‌اشتباه مواضع تیپ49 و برج‌های دیدبانی عراق در غرب اروند را هدف قرار داد و خساراتی را به بار آورد. این هواپیما با آتش سلاح‌های پدافند ضدهوایی عراق مواجه شد و ناچار منطقه را ترک کرد.[۹] گزارش دیگری از ستاد مشترک ارتش حاکی است: ارتش عراق پس از خرید تعدادی بالگرد سیکورسکی از کشور ایتالیا، 120 تن از خلبانان خود را برای گذراندن دوره‌ آموزشی کار با این نوع بالگرد، که مجهز به 12 موشک ضدتانک می‌باشد، به ایتالیا اعزام کرده است.[۱۰]

گزارش- 864

ارتش عراق متولدین سال 1955 احتیاط رزمی را برای خدمت در واحدهای زرهی به خدمت فراخواند. به ‌گزارش منابع اطلاعاتی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تاریخ اعزام این افراد 10 آبان 1360 اعلام شده بود، اما به‌دلیل کمبود نیرو در رسته‌های زرهی ارتش عراق اعزام این افراد جلو افتاد.[۱۱] درحالی‌که مسئله کمبود نیرو یکی از معضلات پیش‌ روی ارتش عراق است، سیر پناهندگی نظامیان عراق به ایران همچنان ادامه دارد، در این راستا امروز هم یک سرباز عراقی با عبور از خط مقدم خود را به نیروهای سپاه در جبهه‌ کرخه‌کور معرفی کرد و پناهنده شد.[۱۲]

گزارش- 865

در حمله‌ گروه‌های مسلح ضدانقلاب به نیروهای جمهوری اسلامی در محور میاندوآب - مهاباد و پیرانشهر 2 نفر شهید شدند و یک پاسدار نیز مجروح شد. همچنین 6 روستا در مناطق کردنشین پاک‌سازی و تعدادی اسلحه کشف و ضبط شد. در محور میاندوآب - مهاباد، نیروهای خودی در 10 کیلومتری میاندوآب هدف حمله‌ افراد گروه‌های مسلح غیرقانونی قرار گرفتند و با آنها درگیر شدند. در این درگیری دوساعته، یک افسر ارتش به نام ستوان ذوالفقاری به شهادت رسید.[۱۳] در پیرانشهر نیز عده‌ای‌ از افراد ضدانقلاب شبانه به نیروهای سپاه پاسداران حمله کردند، اما با واکنش و تیراندازی متقابل نیروهای خودی از محل گریختند. در این حادثه یک پاسدار به نام سید حسن حسینی به شهادت رسید و یک پاسدار نیز زخمی شد.[۱۴] از سوی دیگر، خبرگزاری پارس در گزارشی اعلام کرد: در چهار روز اخیر، 6 روستا در محورهای سنندج - کامیاران و سنندج - دهگلان و قروه با تلاش نیروهای سپاه پاک‌سازی شده است. در این روستاها 5 کلت، یک اسلحه برنو، یک قبضه اسلحه ام1 و 20 اسلحه‌ شکاری کشف و ضبط گردید.[۱۵]

گزارش- 866

درحالی‌که با تلاش نیروهای مشترک سپاه پاسداران، ارتش و پیشمرگان مسلمان کرد، بخش عمده‌ای از مناطق کردنشین غرب کشور در استان‌های کردستان و آذربایجان‌غربی از وجود گروه‌های مسلح غیرقانونی پاک‌سازی شده و امکان ارائه‌ خدمات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در اغلب این مناطق مانند سایر نقاط کشور فراهم شده است، دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان در آستانه‌ اول مهرماه و بازگشایی مدارس در سراسر کشور، در حرکتی کاملاً تبلیغاتی، نمایشی و درعین‌حال انفعالی با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که تصمیم به بازگشایی مدارس و فرستادن نوجوانان کرد به کلاس‌های درس گرفته است! حزب دمکرات در این اطلاعیه با بیان اینکه این حزب دمکرات است که مدارس را باز کرده است و مردم نیز باید فرزندان خود را به مدرسه بفرستند، مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران می‌کوشد به‌جای توسعه‌ بهداشت و افزایش آگاهی‌های مردم، آنها را در بی‌خبری و جهل نگه ‌دارد و از تأمین امکانات بهداشتی برایشان شانه خالی کند. این ادعاها درحالی مطرح می‌شود که دولت جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش‌وپرورش مسئولیت تأمین فضای آموزشی، کتاب‌های درسی، استخدام و به‌کارگیری کادر اداری و آموزشی را بر عهده دارند و تمهیدات لازم را برای بازگشایی مدارس به‌ویژه در مناطق کردنشین غرب کشور اندیشیده‌اند.[۱۶]

گزارش- 867

به‌دنبال درگیری سربازان ارتش ترکیه با تعدادی از اکراد عراقی در یکی از مناطق مرزی ترکیه و انعکاس این خبر در رسانه‌های غربی با عنوان درگیری سربازان ایران و ترکیه در مرز مشترک دو کشور، سخنگوی وزارت امور خارجه‌ ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری پارس اعلام کرد: به‌احتمال‌قوی این درگیری را عده‌ای از افراد ضدانقلاب در حین فرار به‌منظور خدشه واردکردن به روابط بین دو کشور جمهوری اسلامی ایران و ترکیه به راه انداخته‌اند. وی افزود: «ما هنوز مشغول تحقیق و بررسی این مسئله هستیم و به‌محض روشن‌شدن قضیه، جریان را به اطلاع دولت ترکیه و مردم ایران خواهیم رساند.»[۱۷]

گزارش- 868

در یک ترور در قائم‌شهر و 3 مورد درگیری بین پاسداران و عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و چریک‌های فدایی خلق در تبریز، لاهیجان و شیراز، یک معلم و یک پاسدار شهید و 4 نفر از مهاجمان کشته شدند. 5 تن از افراد مسلح وابسته به سازمان مجاهدین خلق یک معلم را ترور و به شهادت رساندند. ضاربان پس از این اقدام، به جنگل‌های اطراف گریختند، اما نیروهای سپاه آنها را دستگیر کردند.[۱۸] در درگیری مسلحانه میان افراد یک تیم عملیات نظامی سازمان مجاهدین خلق و نیروهای سپاه پاسداران در خیابان سرلک تبریز، یک پاسدار به نام کاظم رفیعی به شهادت رسید و 2 نفر از اعضای این سازمان کشته شدند. از این افراد 2 کلت کمری به دست آمد.[۱۹] در روستای لسمجان از توابع لاهیجان نیز درپی گزارش‌های مردمی، نیروهای سپاه پاسداران، برای دستگیری یکی از اعضای فعال سازمان چریک‌های فدایی خلق(اقلیت) به منزل این شخص مراجعه کردند، اما به‌محض رسیدن به آنجا، هدف حمله‌ و تیراندازی قرار گرفتند. در تیراندازی متقابل فرد مذکور کشته شد. از این شخص، یک مسلسل سبک با 2 خشاب پر، یک دوربین شکاری با آرم ژاندارمری، طرح حمله به پایگاه مقاومت بسیج روستا، چند طرح ترور، گزارش کار روزانه و تعدادی اسناد و مدارک سازمانی به دست آمد.[۲۰] در شیراز نیز 2 تن از افراد سازمان مجاهدین خلق به چادر نیروهای مقاومت بسیج مسجد شاه قیس، که به‌منظور جمع‌آوری هدایا و کمک‌های مردم به جبهه‌های جنگ برپا شده بود، حمله کردند. در این حادثه، اسلحه‌ یکی از مهاجمان پس از شلیک دو گلوله گیر کرد و وی درحالی‌که قصد فرار داشت، هدف گلوله‌ نیروهای بسیج قرار گرفت و کشته شد. نفر دوم نیز که سوار بر موتور بود، پس از پرتاب یک نارنجک به‌سمت نیروهای بسیج گریخت. در این درگیری به نیروهای بسیج آسیبی نرسید.[۲۱] گفتنی است در چند روز گذشته، هواداران سازمان مجاهدین خلق در شیراز با انتشار اعلامیه‌های دست‌نویس با عنوان "شورای ملی مقاومت" مسئولیت پرتاب چند بمب دستی و چند انفجار کوچک و بزرگ را بر عهده گرفتند. چند اعلامیه نیز ازطریق پست به سپاه پاسداران ارسال شد.[۲۲]

گزارش- 869

29 تن از اعضای فعال سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در شهرهای مختلف کشور شناسایی و دستگیر شدند. در بندر انزلی، 4 فرد مسلح که قصد ترور 2 پاسدار را داشتند با واکنش به‌موقع یک رهگذر در اجرای عملیات خود ناکام ماندند و با اتومبیل از محل دور شدند. با پیگیری نیروهای سپاه پاسداران و ژاندارمری هر 4 مهاجم در منطقه‌ حسن‌رود دستگیر شدند. از محل زندگی این افراد 2 سلاح ژ3، 400 فشنگ، 8 خشاب و 2 نارنجک به دست آمد.[۲۳] در حادثه‌ دیگری در همین شهر، 2 تن از افراد مؤثر سازمان مجاهدین خلق که رهبری عملیات‌های نظامی را در بندر انزلی به عهده داشتند، دستگیر شدند. از خانه‌ تیمی این افراد مقادیری مواد منفجره و نارنجک کشف شد.[۲۴] همچنین با اجرای عملیاتی برنامه‌ریزی‌شده، 15 تن از افراد فعال این سازمان در استان‌های گیلان و مازندران شناسایی و دستگیر شدند. 2 تن از آنان در ترور یکی از افراد متعهد منطقه به نام شهید یعقوب مشایخی و سایر آنها در عملیات‌های پرتاب بمب‌ دست‌ساز شرکت داشتند.[۲۵] علاوه‌براین امروز، 3 تن از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق در ایلام و 5 تن نیز در دره‌شهر شناسایی و دستگیر شدند. 2 تن از دستگیرشدگان در ایلام، از افراد اصلی سازمان در منطقه می‌باشند.[۲۶]

گزارش- 870

دو بمب در مشهد کشف و خنثی شد. همچنین در اقدامات خرابکارانه‌ افراد مسلح در همدان، یک نفر زخمی شد و خساراتی به بار آمد. از یک خانه‌ تیمی در تهران نیز مقداری مهمات به دست آمد. در مشهد، 2 نارنجک جنگی که در خیابان امام رضا(ع) به‌صورت تله تعبیه ‌شده بود، کشف و با تلاش پاسداران کمیته خنثی شد. همچنین با اطلاع‌رسانی مردم یک بمب دست‌ساز که در یکی از کوچه‌های منتهی به میدان عدل خمینی این شهر کار گذاشته شده بود، کشف و خنثی گردید.[۲۷] براثر پرتاب یک بمب آتش‌زا به‌سوی چادر جمع‌آوری کمک برای جنگ‌زدگان متعلق به کمیته‌ امداد امام خمینی همدان، یک عابر به‌طور سطحی زخمی شد و چادر مذکور آتش گرفت. نیروهای گشت شهربانی، پرتاب‌کننده‌ این بمب را که یک دختر از وابستگان سازمان مجاهدین خلق بود، دستگیر کردند.[۲۸] در حادثه‌ دیگری در همین شهر، فردی ناشناس یک بمب دست‌ساز را به‌سوی کتاب‌فروشی 15 خرداد (عرضه‌کننده‌ کتاب‌های مذهبی)، واقع در میدان دانشگاه پرتاب کرد. براثر انفجار بمب شیشه‌های کتاب‌فروشی شکست، عامل حادثه نیز گریخت.[۲۹] در تهران نیز پس از کشف یک خانه‌ تیمی در خیابان نظام‌آباد، نیروهای کمیته این مکان را محاصره کردند. اما هنگامی‌که مأموران قصد بازرسی این خانه را داشتند، فرد حاضر در این مکان به‌سمت پاسداران تیراندازی کرد و دو طرف با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری، فرد مذکور گریخت و منزل به تصرف درآمد. از این مکان تعداد فراوانی فشنگ کلت و ژ3 به دست آمد.[۳۰]

گزارش- 871

هم‌زمان با فرارسیدن سال تحصیلی جدید و بازگشایی مدارس کشور، امام خمینی درپیامی خطاب به دانش‌آموزان، معلمان و خانواده‌ها به موضوع اهمیت و نقش مدارس در تعلیم‌وتربیت نسل‌های آینده پرداختند و خواستار توجه همه‌ آحاد جامعه به مقوله‌ تربیت شدند. رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این پیام ضمن تأکید بر "نقش فرهنگ مستقل و غیروابسته در موجودیت و هویت جامعه" و یادآوری تلاش عده‌ای برای وابسته ساختن جامعه‌ فرهنگی و دانشگاهی ایران به غرب یا شرق، به‌ویژه در دهه‌های گذشته، به نقش دانش‌آموزان، دانشجویان و همچنین معلمان و اساتید برای جلوگیری از‌ نفوذ افراد منحرف و منافقین در محیط‌های آموزشی (مدارس و دانشگاه‌ها) اشاره کردند. ایشان همچنین خانواده‌ها را به هشیاری درمورد فرزندانشان، به‌ویژه در محیط مدارس فراخوانده و افزودند: «... امروز باید پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خویش باشند که درصورت مشاهده‌ حرکات غیرعادی آنان را نصیحت نمایند تا گول منافقین و منحرفین را نخورند؛ که دراین‌صورت سعادت دنیوی و اخروی آنان تباه می‌گردد. مادران و پدران باید توجه داشته باشند که سنین دانش‌آموزی و دانشگاهی سال‌های شور و هیجان فرزندانشان می‌باشد و [با] اندک شعاری جذب گروه‌ها و منحرفین می‌شوند. و نیز جوانان دبیرستانی با هوشیاری کامل توجه داشته باشند که عمال اجنبی آنان را، حتی با اسم اسلام راستین به دام شرق و غرب نیندازند و توجه کنند آنان که از اسلام راستین دم می‌زنند خودشان از اسلام چه می‌دانند و از قوانین و احکام اسلام چه اطلاعی دارند و به اوامر و نواهی قرآن کریم و اسلام بزرگ تا چه اندازه پایبند هستند. جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروه‌ها که می‌خواهند با اسم اسلام پایه‌های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج‌البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط نمی‌شود اسلام‌شناس شد. اینان با تفسیر انحرافی چند جمله و چند آیه، آیات و جملات صریح را که مخالفت واضح با مرام انحرافی و التقاطی آنان دارد انکار می‌نمایند.»[۳۱]

گزارش- 872

سخنگوی دولت و وزیر مشاور در امور اجرایی در مصاحبه با روزنامه‌ اطلاعات درباره‌ پیشروی سریع ارتش عراق در قسمت‌هایی از خاک ایران و مشکلات نیروهای مسلح در عقب‌راندن گام‌به‌گام آنان، وضعیت اقتصادی کشور قبل و بعد از جنگ، تصمیمات دولت برای بهبود وضعیت اقتصادی و ضرورت کنترل بازار در زمان جنگ ازطریق سهمیه‌بندی کالاهای اساسی مطالبی بیان کرد. بهزاد نبوی ابتدا درباره‌ پیروزی‌های اخیر ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی در جبهه‌ها گفت: «ما در همین چند هفته‌ اخیر پیروزی‌های زیادی به دست آورده‌ایم. در آغاز جنگ، دشمن تا 60 کیلومتر در خاک ما پیشروی داشته است، درحالی‌که ما او را در جبهه‌ها هربار 2 تا 4 کیلومتر عقب می‌رانیم. این مسئله به‌نظر برخی نشانه‌ سکون و رکود در جبهه‌ها است درحالی‌که پیشروی تدریجی است.» وی درمورد اقتصاد کشور پس از جنگ اظهار کرد: «ما درواقع پیش از جنگ هم کمبود ذخایر ارزی داشتیم. در شش‌ماهه‌ اول سال گذشته، به‌طور متوسط صادرات نفت از روزی 800 هزار بشکه کمتر بود، درحالی‌که قبلاً روزی 2 میلیون بشکه نفت صادر می‌کردیم. مشکل دیگر ادامه‌ توقیف ذخایر ارزی کشور بود.» وزیر مشاور در امور اجرایی در ادامه با اشاره به اصلی‌ترین مشکلات اقتصادی قبل و بعد از جنگ افزود: «مردم باید بدانند دولت در مقابل این مشکلات ظرف یک سال اخیر چه کرده و چگونه موفق به مقابله با آنها شده است. این مسئله یک تلاش حماسی بود و ما توانستیم میزان صدور نفتمان را در چند ماه پایان سال گذشته از مرز یک میلیون بشکه در روز عبور دهیم. 4 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود در امریکا را به حساب دولت ایران منتقل کردیم، تولیدات صنعتی بالا رفت، سوخت منظم شد و وضع تولید گندم، برنج و پنبه بهبود در سطح عالی یافت، ما مشکلات وارداتی و بنادر را حل کردیم، درمورد سوخت به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کردیم و در پاره‌ای موارد سوخت جانشین به کار بردیم. مثلاً در آموزش‌وپرورش آذربایجان‌غربی از بخاری ذغال‌سنگی و در کردستان از بخاری ذغالی استفاده شد.» سخنگوی دولت همچنین درخصوص سهمیه‌بندی برخی کالاهای اساسی خاطرنشان کرد: «ما توانستیم در شرایط جنگی نان، گوشت، مرغ، تخم‌مرغ، قند و شکر، برنج، مواد پاک‌کننده و بسیاری کالاهای اساسی دیگر را سهمیه‌بندی کنیم و کنترل توزیع آن را به عهده بگیریم. در مقابل این موفقیت، حمله‌هایی به ما شد؛ مثلاً گفتند این یک کار کمونیستی است و می‌گفتند کوپونیسم یعنی همان کمونیسم! آنها می‌خواستند با این تبلیغات اقتصاد ما را نابود کنند تا ما نتوانیم به‌موقع با تورم مقابله کنیم. علت اینکه بعضاً برعلیه ستاد بسیج اقتصادی موضع‌گیری می‌شود، همین مسئله قطع دست واسطه‌ها و سودجویان است. درواقع واسطه‌ها روی دو قلم گندم و برنج حدود 5/23 میلیارد تومان از دست داده‌اند. با این اقدامات توانستیم نرخ تورم در سال 59 را در سطح 5/23 درصد نگاه داریم و در تیرماه 60 نرخ تورمی معادل 23 درصد نسبت به سال گذشته داشتیم که این برای یک کشور درحال جنگ معجزه است.»[۳۲]

گزارش- 873

درپی اقدام دولت امریکا مبنی‌بر مسدودکردن بخشی از حساب بانکی دولت ایران در آن کشور، به‌بهانه‌ پس‌گرفتن اموال خود در تهران (لانه‌ جاسوسی)، وزارت امور خارجه‌ جمهوری اسلامی ایران با صدور اطلاعیه‌ای ضمن رد ادعاهای مسئولان امریکایی، یادآور شد موارد مورد ادعای امریکا در بیانیه‌ الجزایر پیش‌بینی نشده است و این اقدام نقض آشکار تعهدات دولت امریکا است. قسمتی از بیانیه‌ وزارت امور خارجه چنین است: «امریکا به‌دنبال بهانه‌جویی‌ها و اشکال‌تراشی‌های متعدد برای استرداد بیش از 2 میلیارد دلار از سپرده‌های توقیف‌شده‌ ایران که براساس بیانیه‌ الجزایر قرار بود ظرف 6 ماه از امضای بیانیه صورت پذیرد و درنتیجه با بیش از چند هفته تأخیر انجام پذیرفت، اکنون نیر علی‌رغم نص صریح بیانیه‌ الجزایر و تعهد آشکار امریکا مبنی‌بر تضمین تحرک و انتقال آزاد کلیه‌ دارایی‌های ایران، رأساً دست به انسداد موجودی‌های دفتر حفاظت منافع ایران مستقر در سفارت الجزایر و نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد زده است. این عمل به‌بهانه‌ ظاهری عدم تحویل لانه‌ جاسوسی به سفارت سوئیس حافظ منافع امریکا در ایران و ادعاهای واهی مسدودبودن سپرده‌های لانه‌ جاسوسی در ایران انجام گرفته. درحالی‌که هیچ‌یک از این دو مورد در بیانیه پیش‌بینی‌نشده و درنتیجه نقض آشکار تعهد این دولت می‌باشد.»[۳۳] رادیو اسرائیل در گزارشی درخصوص مسدودشدن دارایی‌های ایران در امریکا اعلام کرد: «وکیل مدافع ایران در واشنگتن به این اقدام دولت امریکا به‌شدت اعتراض کرد و آن را نقض عهدنامه‌ دو کشور درمورد آزادی 52 گروگان امریکایی [براساس قرارداد الجزایر] لقب داد، ولی یک سخنگوی رسمی امریکایی با رد این اتهامات گفت امریکا بیش از 9 میلیارد دلار سپرده‌های مسدودشده‌ ایران را آزاد ساخته و نگهداری 2 میلیون دلار و ساختمان سفارت ایران در واشنگتن در مقابل عدم تخلیه و تحویل سفارت امریکا در تهران می‌باشد.»[۳۴] رادیو صدای امریکا نیز به نقل از سخنگوی وزارت امور خارجه‌ امریکا گفت: این اقدام دولت امریکا برخلاف مفاد قرارداد الجزایر نیست، بلکه عملی دربرابر تصمیم ایران مبنی‌بر تبدیل سفارت امریکا به موزه است. در قسمتی از گزارش این رادیو آمده است: «هفته‌ گذشته هنگامی‌که دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در سفارت الجزایر می‌خواست از حساب بانکی خود در واشنگتن که پیش از ماجرای گروگان‌گیری به بانک سپرده شده بود، برداشت کند، بانک از دادن پول خودداری کرد. آلن روبنگ سخنگوی وزارت امور خارجه‌ امریکا، دراین‌مورد توضیح داد که قرارداد الجزایر در دی‌ماه گذشته که به آزادی گروگان‌ها منجر شد به مسئله امتناع ایران از پس‌دادن اموال سفارت امریکا در تهران ازجمله حساب‌های بانکی سفارت به امریکا ازطریق سفارت سوئیس در تهران ربطی ندارد. امریکا به‌عنوان یک عمل متقابل دربرابر ایران، اموال سفارت ایران ازجمله حساب‌های سفارت را به‌ویژه در وضعیتی که در اردیبهشت 1359 قرارداشت مسدود می‌کند؛ زیرا ایران هم با امریکا همین عمل را کرده است. روبنگ گفت امریکا با این اقدام نقض قول نکرده و سوءنیت نشان نداده است، زیرا یک ماه پیش، متجاوز از 200 میلیون دلار از دارایی ایران را به دولت ایران بازگرداند.»[۳۵]

گزارش- 874

در آستانه اولین سالگرد جنگ تحمیلی، خبرگزاری پارس با استاندار آذربایجان‌غربی درباره‌ حمله‌ عراق به ایران و نتایج و آثار آن گفت‌وگو کرد. اصغر ابراهیمی در این مصاحبه ضمن اشاره به آثار اجتماعی و سیاسی جنگ، بعضی از اقدامات نیروهای عراقی قبل از حمله‌ عراق به ایران را که زمینه‌ساز آغاز یک هجوم نظامی وسیع به ایران بود، چنین برشمرد: خرابکاری‌های متعدد در مناطق مرزی و تأسیسات نفتی؛ آموزش فراریان سیاسی، نظامی و ساواکی برای اجرای عملیات و ضربه‌زدن به نظام جمهوری اسلامی؛ واردکردن مقدار معتنابهی اسلحه و مواد منفجره؛ احداث و بهسازی بعضی جاده‌های مواصلاتی در مناطق مرزی داخل عراق؛ اخراج افراد ایرانی‌الاصل و ایجاد درگیری‌های پراکنده‌ مرزی. وی که مدت‌ها در مناطق جنگی خوزستان حضور داشت، به خبرگزاری پارس گفت: «دولت بعثی عراق از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه‌ خونین‌شهر و جزیره‌ مینو، هویزه، بستان، سوسنگرد و دهلران، اقدام به توزیع سلاح و مهمات و مواد منفجره و پخش مقداری امکانات مادی جهت تطمیع فئودال‌ها و سران عشایر وابسته و به‌کارگرفتن عناصر وابسته به آنها درجهت انفجار دکل‌های مخابرات و دستگاه‌های رادار، پل‌ها، لوله‌های نفت، واحدهای بهره‌برداری نفت و نقاط حساس دیگر کرد. دراین‌رابطه، دولت عراق در اطراف هورالعظیم و نزدیکی خونین‌شهر و موسیان اقدام به ایجاد پایگاه‌هایی کرد که فراریان سیاسی نظامی و ساواکی‌ها عده‌ای از سران مزدور عشایر را در آنجا آموزش‌های نظامی می‌داد و درجهت ضربه‌زدن به انقلاب اسلامی آنها را پشتیبانی می‌کرد. در دوره‌ تصدی فرمانداری اهواز و فرمانداری دشت آزادگان به‌کمک برادران رزمنده‌ سپاه و کمیته‌ها بیش از 1500 قبضه سلاح کلاشینکف و انواع و اقسام مین و مواد انفجاری خمیری و غیره از دست مزدورانی که آموزش دیده بودند گرفته شد و عناصر زیادی دراین‌رابطه دستگیر شدند. به‌موازات این اقدامات، دولت بعثی عراق از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی اقدام به احداث جاده‌های آسفالته مرزی به‌موازات مرز ایران و عراق به عمق 10 تا 30 کیلومتر در خاک عراق نمود و از این جاده‌ها، جاده‌های فرعی به پاسگاه‌های مرزی و نقاط استراتژی کشیده شد و زیر پوشش ارائه‌ خدمات به روستاهای فقیر و محروم مرزی کشور عراق به‌بهانه‌ آب‌رسانی و برق‌رسانی استحکامات نظامی، زاغه‌ها، سنگر‌ها و کانال‌های عظیمی که گاهی اوقات از زرباطیه تا مرز ایران و یا از شهرک علی‌غربی تا نقاط مرزی حساس نزدیک به موسیان و جاهای دیگر بودند، حفاری کردند که تانک‌ها و وسایل سنگین تانک‌بر کاملاً از درون این کانال‌ها عبور می‌کردند و به نزدیک مرز می‌رسیدند بدون اینکه مشاهده شوند. ما از نزدیک شاهد حرکت‌های نظامی و تأسیساتی دولت بعثی عراق بودیم و مراتب را به دولت جمهوری اسلامی ایران و به‌خصوص به مسئولین ارتش در آن موقع گزارش کردیم. متأسفانه آنها این مسائل را جدی نگرفته و درنتیجه در اردیبهشت‌ماه سال 1359، دولت بعثی عراق اقدام به [اخراج] معاودین عراقی کرد که تعدادی حدود 40 هزار نفر از افراد مسلمان و متعهد را به‌جرم ایرانی‌الاصل بودن (تعداد زیادی از آنها تا چندین پشت در خاک عراق متولد شده بودند و اصلاً ایرانی نبودند) به وضع بسیار فجیعی با کمپرسی و با کامیون‌ها در مرزهای ایران رها کردند، به‌طوری‌که عده‌ای حتی از گرسنگی و تشنگی تلف شدند.» ابراهیمی در ادامه‌ گفت‌وگو با تشریح اولین حمله‌ عراق به شهر مهران و پایداری رزمندگان، به نبرد نیروهای خودی در ارتفاعات میمک و کنجان‌چم و کوه نیل اشاره کرد و گفت: «در هر گوشه‌ای از ارتفاعات مناطق مذکور خون یکی از رشیدترین و عزیزترین فرزندان اسلام دیده می‌شود.» وی ضمن تبیین صحنه‌هایی از جنگ در منطقه‌ موسیان خاطرنشان کرد: «برادران رزمنده‌ اسلام پیاده و با وانت‌بارها و اتومبیل‌های سواری به تعقیب تانک‌های دشمن پرداختند و خون سرخ خود را در راه اسلام فدا کردند و جنازه‌های این شهدا را از روی نفرتی که داشتند زیر تانک له کردند و با شعله‌افکن تانک سوزاندند، به‌طوری‌که شب بعد ما برای تخلیه‌ جنازه‌ها به منطقه رفتیم بسیاری از جنازه‌ها چنان در سنگ‌ها و زمین فرورفته بود که قابل‌جمع‌آوری نبود و شهر را با بمب‌های خوشه‌ای بمباران کردند و این مردم هم‌وطنان عرب‌زبان ما بودند و این درحالی بود که صدام فریاد می‌زد من به‌خاطر منافع عرب‌ها مبارزه می‌کنم و قصدم آزادکردن خوزستان برای اعراب است.» وی افزود: «در مدت نه ماه جنگ تحمیلی عراق به ایران در استان ایلام رزمندگان دلیر اسلام بیش از 32 فروند هواپیمای میگ 19، 21 و 23 و توپولف عراقی را سرنگون کردند و در حملات مختلف چندین هزار نفر از نیروهای عراقی را زخمی کردند و به هلاکت رساندند و دراین‌رابطه باید از نقش عشایر که در کنار برادران ارتشی و سپاهی جنگیدند تقدیر به عمل آورد.»[۳۶]

گزارش- 875

نماینده‌ مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی، بی‌توجهی بنی‌صدر و برخی فرماندهان نظامی به اخبار مربوط به تحرکات نظامی عراق در مناطق مرزی مشترک با ایران در ماه‌های منتهی به آغاز جنگ و انجام‌نشدن اقدامات نظامی ضروری مانند احداث سنگر و میدان مین در برخی مناطق مرزی را از عوامل پیشروی عمده‌ عراق در آغاز حمله به ایران اعلام کرد. فؤاد کریمی در مصاحبه با خبرگزاری پارس ضمن اشاره به این مطلب، از برخی نقایص در تصمیمات نظامی سخن گفت و خواستار پیگیری آنها ازجانب مسئولان مربوطه شد. گزارش خبرگزاری پارس دراین‌باره چنین است:* «[فؤاد کریمی گفت:] یک ‌سال قبل از شروع جنگ، نقل‌وانتقالاتی در مرز به‌وسیله‌ نیروهای عراقی صورت گرفت که جریان امر به اطلاع مسئولین می‌رسید. سه ماه قبل از شروع جنگ اطلاعات بسیار دقیقی ازطریق منابع مختلف اطلاعاتی به فرماندهی کل قوا که در آن زمان بنی‌صدر بود و نیز ستاد مشترک داده شد، اما بااین‌وجود، دو هفته قبل از شروع جنگ طی یک تلگراف محرمانه از لشکر92 زرهی خواسته می‌شود که به مرز عزیمت کنند و این امر صورت می‌گیرد و از طرف دیگر، عراق 8 لشکر به جنوب روانه کرد، که در اصول نظامی هر فرمانده می‌داند یک لشکر در مقابل 8 لشکر نمی‌تواند ایستادگی کند. ... علاوه‌برآن، هیچ‌گونه پیش‌بینی لازم ازقبیل مین‌گذاری مرزهای نفوذی ارتش عراق و سنگرکنی صورت نگرفت، که همه‌ این مسائل سؤال‌برانگیز است که آیا در ابتدای جنگ خیانتی در کار بوده یا نه. آنچه مسلم است در بعضی جبهه‌ها مستقیماً خیانت به چشم می‌خورد، یعنی بعضی از واحدها فرماندهانشان همان اول جنگ خودشان را تسلیم نیروهای عراق کردند و واحدهای خود را به امان خدا سپردند. البته در بعضی جاها هم اهمال‌کاری‌هایی وجود داشت که ما نمایندگان مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی دراین‌زمینه تذکراتی به بنی‌صدر، فلاحی و ظهیرنژاد دادیم و گفتیم چرا سنگرکنی و مین‌گذاری در مرزها نشد، اما در مقابل این سؤالات و تذکرات هیچ پاسخی نشنیدیم. ... این ضعف‌ها و اهمال‌کاری‌ها سبب شد تا نیروهای دشمن در مدت سه روز مقدار 80 تا 100 کیلومتر در خاک ما پیشروی کند که این امر با محاسبات نظامی نمی‌خورد. ... ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی به همه‌ واحدها در تمام جبهه‌ها دستور عقب‌نشینی داد و وقتی‌که من با ظهیرنژاد صحبت کردم که چرا دستور عقب‌نشینی آن هم با چنین فاصله‌ای دادید، در پاسخ گفت: "من نگفتم 80 کیلومتر بلکه گفتم یک متر عقب‌نشینی کنید، اما اینها 80 کیلومتر عقب‌نشینی کردند." ... بعداً ظهیرنژاد در یک جلسه‌ محرمانه‌ مجلس صریحاً گفت من عقب‌نشینی کردم و زمین دادم برای اینکه زمان بگیرم. آقای کریمی [درمورد راهبرد عراق در حمله به ایران] گفت: در مرحله‌ اول جنگ استراتژی تسخیر خوزستان بود، به‌طوری‌که در هفته‌های اول جنگ نیروهای صدامی بستان و سوسنگرد را می‌گیرند و پادگان حمیدیه را به محاصره درمی‌آورند و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی طبق دستور تا پشت صفحه‌های فولی‌آباد عقب‌نشینی می‌کنند و نیروهای مستقر در پادگان حمیدیه، پادگان را با تانک و انبار مهمات تخلیه می‌کنند و درعوض مردم به‌همراه سپاه پاسداران ضمن حفاظت از پادگان با ژ3 و آر.پی.جی7 به مقابله با نیروهای عراقی می‌پردازند و آنان را به‌طرف بستان فراری می‌دهند و چون فرماندهی نیروی زمینی، نیروی کمکی برای ما نفرستاد، نتیجتاً دشمن دوباره برگشت و خلاصه در همان هفته‌ اول جنگ، در عمق بسیار وسیعی قسمتی از میهن اسلامی ما را اشغال کرد و بعد هم طبق استراتژی، دشمن بایستی به دو محور حمله‌ور می‌شد: یک محور تهران - دزفول و دزفول - اهواز؛ یعنی می‌خواست خوزستان را با قطع این محور به محاصره درآورد، اما چون نتوانست به‌ناچار هدفش را عوض کرد و هدفش شد اشغال خرمشهر و آبادان تا با ایجاد استحکاماتی امتیازاتی بگیرد که دراین‌میان خرمشهر به‌سادگی اشغال شد، اما آبادان نشد. حال آنکه آبادان به‌لحاظ جزیره بودنش اگر به دست صدام می‌افتاد جز ازطریق مذاکره و مصالحه نمی‌شد، عمل کرد. باتوجه‌به این شرایط، آقای رشیدیان نماینده‌ آبادان، به‌اتفاق عده‌ دیگری خدمت امام رسیدند و حقایق را با ایشان در میان گذاشتند و امام هم ضمن فراخواندن فرماندهان نظامی دستور دادند که محاصره‌ آبادان شکسته شود. آقای کریمی در این گفت‌وگو درخصوص استراتژی بعدی صدام گفت: صدام به نیروهای خودش در جبهه‌ها دستور داد هر نقطه‌ای را که در اشغال دارند در آن استحکامات بنا کنند و از آنجا دفاع کنند و در این شرایط است که مشاهده می‌کنیم دشمن در خاک ما استحکامات بسیار قوی ایجاد کرد. وی اضافه کرد: بنی‌صدر چندین‌بار گفت که ازطریق نظامی نمی‌توانیم جنگ را خاتمه دهیم و باید شرایط صدام را پذیرفت. در مقابل تنها حرفی که مسئولان ما در آن شرایط می‌زدند این بود که ما براساس قرارداد الجزایر صلح می‌کنیم در اینجا باید این سؤال را از مسئولین کرد که چرا قبل از شروع جنگ در مصاحبه‌هایتان می‌گفتید که ما قرارداد الجزایر را قبول نداریم؟ باید بگویم طبق قرارداد الجزایر باید بلندی‌های میمک به عراق داده می‌شد که در زمان شاه داده نشد، پس بنابراین مسئولین حرف قبلی خود را نفی کرده‌اند و این اظهار ضعف باوجود این خون‌ها که داده‌شده، قابل‌قبول نیست. اگر شما می‌خواستید بلندی‌های میمک را به عراق بدهید چرا قبل از شروع جنگ ندادید و دادن بلندی‌های میمک به معنای تسلیم‌شدن به خواسته‌های صدام است.»[۳۷]

گزارش- 876

افزایش حجم ترانزیت کالا به عراق، بالارفتن تولید کارخانه‌های اردنی، وجود تعداد فراوانی هواپیما در فرودگاه امان برای پرواز به مقصد عراق و درانتظارماندن حدود یک‌صد کشتی باری برای تخلیه محموله‌هایشان در بندر عقبه‌ اردن، بخشی از آثار گسترش روابط عراق با اردن به‌عنوان یکی از حامیان اصلی رژیم بغداد پس از آغاز جنگ با ایران است. روزنامه‌ فرانسوی لوموند در مقاله‌ای به بررسی روابط اقتصادی عراق و اردن و آثار گسترش روابط این دو کشور پرداخت. به ‌نوشته این روزنامه: «طی شش ماه اول سال جاری مسیحی، صادرات اردن به عراق بالغ‌بر 78 میلیون دلار شده است؛ یعنی بیش از تمام صادرات سال گذشته‌ اردن به عراق، از سوی دیگر، در همین مدت سهمی که عراق به مراکز تجاری اردن واگذار کرده است، از 12 میلیون دلار به 30 میلیون دلار رسیده است. این عمل عامل تحرکی بود برای کارخانجات اردنی که قبل از جنگ با بیش از 40 درصد از قدرت تولید خود کار نمی‌کردند، اکنون کارخانجات اردنی با بیش از 70 درصد و گاهی تا 100 درصد قدرت تولید خود، مشغول به کار هستند. بندر عقبه تاحدودی جای بندر بصره، تنها بندر عراق که در زیر آتش نیروهای ایرانی قرار دارد، را گرفته است. طی هفت ماه اول سال جاری مسیحی، 3 میلیون تن کالا در بندر عقبه تخلیه شده است که یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تن آنها متعلق به عراق بوده است. از سوی دیگر، هزاران کامیون سنگین در مسیر این بندر اردنی و بغداد در رفت‌وآمد هستند، این امر نیز موجب سود شرکت‌های حمل‌ونقل اردنی است. یکی از شرکت‌های حمل‌ونقل معروف اردن در عرض یک سال، فعالیت خود را 200 درصد افزایش داده است. از سوی دیگر، بغداد در سرمایه‌گذاری در چندین طرح صنعتی اردن شرکت خواهد کرد و شرکت‌های اردنی امید دارند تا در بازسازی عراق سهیم شوند. علی‌رغم موارد فوق، نقاط تیره‌ای نیز مشاهده می‌شود. فرودگاه امان که تنها از آنجا به‌سوی بغداد پرواز وجود دارد، اشباع شده است. بندر عقبه نیز مملو از کشتی است، درحدود 100 فروند کشتی در اسکله‌ این بندر که معمولاً بیش از 15 کشتی را پذیرا نیست، در انتظار به سر می‌برند و تخلیه‌ آنها مدت زیادی طول می‌کشد. واردکنندگان اردنی نیز از این امر و همچنین مشکلات ترخیص کالا و کرایه‌ زیاد برای حمل آنها به بغداد، شکوه دارند. گذشته از این موارد، تقاضای عراق برای محصولات اردنی ممکن است برای آن کشور اثرات تورمی داشته باشد. ... مسئولین امان در تحکیم روابط اردن و عراق به‌دنبال شانسی برای رونق اقتصادی خود هستند که این امر طی اجلاس سران عرب در امان (نوامبر 1980) مورد حمایت هر دو کشور قرار گرفته بود.»[۳۸]

گزارش- 877

بنی‌صدر در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ کویتی الانباء* ضمن تهدید نظام جمهوری اسلامی به افزایش خشونت، گفت: «چون توسعه‌ جنگ داخلی خطر دخالت امریکا و شوروی را در بر دارد، لذا ما با ترور و انفجار، عکس‌العمل خود را دربرابر رژیم نشان می‌دهیم و این حاکی‌از آگاهی مردم است.» وی همچنین افزود: «درصورتی‌که [امام] خمینی سیاست خود را عوض نکند بر خشونت خود خواهیم افزود.» بنی‌صدر درمورد جنگ هم بدون هیچ اشاره‌ای به موفقیت‌های نیروهای مسلح ایران پس از برکناری خود از سمت فرماندهی کل قوا و ریاست‌جمهوری** مدعی شد: «از وقتی من ریاست [جمهوری] را ترک کردم جنگ به حالت رکود درآمده و عملاً جنگی در کار نیست و این حالت ادامه خواهد یافت، زیرا صدام بدون کسب موفقیت عقب‌نشینی نخواهد کرد و دراین‌صورت رژیم [امام] خمینی سقوط خواهد کرد.»[۳۹]

گزارش- 878

" تروریسم کور، دیدگاه‌ها و راه‌حل‌ها" عنوان سرمقاله‌ای است که روزنامه کیهان با درج آن به بررسی پدیده تروریسم و چگونگی مقابله اساسی با آن پرداخته است. در بخش اول این مقاله دو دیدگاه مطرح شده است؛ نخستین دیدگاه صرفاً راه‌حل سیاسی را برای مقابله با این پدیده پیشنهاد می‌کند و دومین دیدگاه معتقد به حل مسئله فقط ازطریق نظامی است. در ادامه این بخش محدودیت‌ها و نواقص هریک از دیدگاه‌های فوق نیز بیان شده است. در قسمت دوم مقاله نیز با بیان این نکته که رهبری اغلب ترورها و خرابکاری‌ها را سازمان مجاهدین خلق(منافقین) برعهده داشته، به بررسی 5 گروه و دسته در این سازمان (از کادر مرکزی تا هواداران) و نیز ویژگی هر گروه و نحوه مقابله با آن پرداخته شده است این مطالب تاحدی بیانگر حال‌وهوای حاکم بر افراد سازمان در سطوح مختلف می‌باشد.[۴۰] در این مطلب نتیجه درپیش‌گرفتن راه‌حل سیاسی، سازش‌کاری گام‌به‌گام با رهبران سازمان و اثر انتخاب راه‌حل نظامی محدودشدن راه جذب بخشی از هواداران سازمان که اسلحه به دست نگرفته‌اند، عنوان شده است. نویسنده مقاله معتقد است با افراد مختلف سازمان مجاهدین خلق باید براساس عملکرد آنان و جایگاهشان در طبقه‌بندی تشکیلاتی سازمان برخوردی متفاوت شود تا کسانی‌که مشی مسلحانه سازمان را قبول ندارند جذب شوند.*

ضمیمه گزارش878: مشروح مقاله روزنامه کیهان باعنوان "تروریسم کور، دیدگاه‌ها و راه‌حل‌ها" در بخشی از مطلب روزنامه‌ کیهان درباره‌ ترور و تروریسم چنین آمده است: «درباره‌ شیوه‌های برخورد با تروریسم دو نقطه‌نظر مطرح است: اول دیدگاهی که صرفاً راه‌حل سیاسی با این پدیده را پیشنهاد می‌کند که ورود به آن منجر به سازش‌کاری گام‌به‌گام [خواهد شد] و نهایتاً عجز و ناتوانی را درمورد همه‌ عوامل اصلی و پشتیبانی‌کننده‌ تروریسم درپی خواهد داشت.[۴۱] راه‌حل دوم برای مقابله با تروریسم، راه‌حل صرف نظامی را ارائه می‌دهد که آن هم به‌دلیل طیف وسیع معتقدان انقلاب و نظام در داخل و خارج کشور و از سوی دیگر هواداران این جریانات باعث محدودشدن راه جذب بخشی از آنان خواهد شد که دست به اسلحه نبرده‌اند. ضمن آنکه برخی از جنبه‌های حل بنیادین مسئله نیز مورد غفلت قرار خواهد گرفت.[۴۲] بنابراین برخورد با پدیده‌ تروریسم درحقیقت برخورد با کلیه‌ عوامل و جریانات فوق است، لذا هرگونه برخوردی که با عوامل مستقیم تروریسم صورت می‌گیرد به همان نسبت شاید هم بیشتر می‌بایست سایر عوامل پشتیبان را هدف قرار دهد تا امکان بروز مجدد آن را در شکل‌ها و تاکتیک‌های متفاوت خنثی کند.»[۴۳] در ادامه‌ مطلب این روزنامه، افراد سازمان مجاهدین خلق از بالاترین رده‌ تشکیلاتی تا هواداران عادی به 5 گروه تقسیم‌بندی شده‌اند که پس از معرفی هر گروه، نحوه‌ برخورد با آنان نیز بیان شده است. این پنج گروه عبارت‌اند از: «دسته‌ اول: رهبران سازمان که بخشی از آنان به خارج از کشور فرار کرده‌اند. دسته‌ دوم: اعضای فعال سازمان که تاکنون به رهبران سازمان وفادارند. این دسته رهبری شاخه‌های عملیاتی هواداران را عهده‌دار بوده و خود طبق اصول تشکیلاتی از برخورد مستقیم و ورود در صحنه‌ عملیاتی امتناع می‌ورزند. دسته‌ سوم: هوادارانی را تشکیل می‌دهد که درحال‌حاضر وظیفه‌ انجام عملیات ترور و انفجار را بر عهده دارد. این دسته از نیروهای سازمان، به‌لحاظ شناخت‌های ایدئولوژیک - سیاسی ضعیف‌ترین نیرویی است که تاریخ جریانات سیاسی جهان به خود دیده است. دانش‌آموزان کم‌سن‌وسال بیشترین نیروی این دسته سازمانی را تشکیل می‌دهند. دسته‌ چهارم: اعضا و هواداران فعال و باتجربه و پخته‌ سازمان هستند که از یک ‌سال و نیم پیش تاکنون به‌تدریج و بدون سروصدا از سازمان جدا شده و اکنون یا درحال گذراندن دوران بحران‌زدگی‌های ذهنی هستند یا اینکه در سایر جریانات سیاسی مشغول فعالیت می‌باشند. این دسته از نیروهای سازمان ازنظر کمی و کیفی به‌مراتب قوی‌تر از کوکتل‌به‌دستان سازمان است. دسته‌ پنجم: نیروهایی را تشکیل می‌دهد که در شرایط فعلی جنگ مسلحانه را رد کرده، اما به‌لحاظ مسائل روانی و عاطفی از معرفی خود به ارگان‌های انقلابی امتناع می‌ورزند. شیوه‌ برخورد با دسته‌های فوق هم می‌بایست متناسب با موقعیت تشکیلاتی - عملیاتی آنان باشد. به‌طور مشخص با دسته‌ اول یعنی رهبران خائن می‌بایست از موضع کاملاً انقلابی و منطبق با موازین اسلامی در باب قصاص برخورد شود، زیرا اگر اینها اکنون از چنگ عدالت بگریزند نه تاریخ آینده و نه نسل انقلابی آینده هیچ‌کدام خیانت آنها را نخواهد بخشید. دسته‌ دوم یعنی اعضای فعال سازمان و کسانی که هواداران کم‌سن‌وسال را با این تحلیل که حکومت امروز یا فردا سرنگون می‌شود، به خیابان‌ها سرازیر می‌کنند هم درصورت دستگیری و اثبات جرم ضدانقلابی مشمول سرنوشت دسته‌ اول‌اند.[۴۴] دسته‌ سوم از نیروهای مجاهدین خلق کسانی هستند که درحال‌حاضر، آتش‌زدن مغازه‌ها و خانه‌های مردم، ترور پاسداران به هر وسیله‌ ممکن، شناسایی خانه‌های مردم مسلمان و تعقیب افراد انقلابی را بر عهده داشته و ازسوی کادرهای اصلی سازمان رهبری می‌شوند. این دسته از نیروهای سازمان ازنظر شناخت‌های ایدئولوژیک - سیاسی ضعیف‌ترین و کم‌تجربه‌ترین نیرویی است که تاریخ جریانات سیاسی جهان به خود دیده است، چراکه می‌بینیم اینها (هواداران کم‌ سن‌وسال) حتی کتاب‌ها و جزوات ایدئولوژیک - سیاسی مجاهدین خلق را نیز تاکنون نخوانده‌اند و اگر هم یکی از آنها از مسئول شاخه‌ای بخواهد که ازنظر مسائل ایدئولوژیک او را تعلیم‌وتربیت دهد پاسخ می‌شنود که ایدئولوژی یعنی که تو شلوغش کنی و نگذاری ارتجاع پیروز شود! اگر هوادار کمی از خود گستاخی نشان داده و بر پیشنهاد قبلی‌اش اصرار بورزد، بریده، خصلتی و بالاخره خائن محسوب خواهد شد. به این دسته از نیروهای سازمان می‌گویند میلیشیای قهرمان. این دسته از نیروهای سازمان آن‌قدر ضعیف‌اند که به‌محض دستگیری و ورود در زندان و فاصله‌گرفتن از مدار مغناطیسی سازمان به خود آمده و به‌سرعت پشیمان می‌شوند. حتماً در چند شب پیش مصاحبه‌ تلویزیونی دختر 16 ساله مجاهدین را دیده‌اید، او صریحاً گفت: "من اواخر سال 1358 به‌دلیل اینکه یکی از بستگانم هوادار مجاهدین بود به این سازمان علاقه‌مند شدم ... اما هرچه از مسئولم خواستم که مسائل ایدئولوژیک را به من بیاموزد طفره می‌رفت و بیست روز قبل هم در تظاهراتی که ازسوی افراد مسلح سازمان هدایت می‌شد شرکت کردم اما حالا که دستگیر شدم و رفتار پاسداران زندان را می‌بینم به این نتیجه رسیدم که سازمان مرا گول زده و اکنون پشیمانم." دررابطه‌با چگونگی برخورد با این دسته از نیروهای سازمان مجاهدین خلق باید گفت که اینها بر دو بخش تقسیم می‌شوند: دسته‌ای که مستقیماً در ترورها و انفجارات منجر به قتل و کشتار دخالت دارند و دسته‌ای که قبل از انجام عملیات ماجراجویانه به‌دست مردم و نیروهای سپاه دستگیر می‌شوند. با کسانی که دستشان به خون مردم آلوده شده است باید برخوردی قاطع و منطبق با موازین اسلامی بشود. ... برخورد با بخش دوم هواداران مجاهدین خلق و سایر نیروها یعنی کسانی‌که قبل از انجام عمل ضدانقلابی منجر به قتل و کشتار دستگیر می‌شوند و کسانی که خود را به ارگان‌های انقلابی معرفی می‌کنند باید حالت ارشادی داشته باشد. این بخش از هواداران دراثر تبلیغات مسئولان شاخه‌ها که به آنها می‌گویند اگر خودتان را معرفی کنید بلافاصله اعدام می‌شوید، از معرفی خود به ارگان‌های انقلابی خودداری می‌کنند و ممکن است همین تبلیغات روی آنها اثر گذاشته و دست به عملیات ماجراجویانه بزنند. درهرحال، اگر اینها در ترورها و انفجارات هیچ‌گونه نقشی نداشته باشند و تنها به‌دلیل ترس ناشی‌از تبلیغات سازمان از معرفی خود امتناع ورزیده‌اند، باید مورد عطوفت لازم قرار گرفته و در پناه امنیت به تفکر و اصلاح خطاهای سیاسی - ایدئولوژیک سابق بپردازند.»[۴۵]





منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/31

  1. سند شماره 38493 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سپاه پاسداران، 1/7/1360، سند تک‌برگی.
  2. روزنامه‌ کیهان، 2/7/1360، ص2.
  3. همان؛ و - سند شماره 419494 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 1/7/1360، سند تک‌برگی؛ و - روزنامه‌ صبح آزادگان، 1/7/1360، ص4.
  4. همان؛ و - سند شماره 419494 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 1/7/1360، سند تک‌برگی؛ و - روزنامه‌ صبح آزادگان، 1/7/1360، ص4.
  5. روزنامه‌ کیهان، 1/7/1360، ص2.
  6. همان، ص14؛ و - روزنامه‌ جمهوری اسلامی، 1/7/1360، ص2.
  7. روزنامه‌ کیهان، 2/7/1360، ص14؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 188، 2/7/1360، ص23، کرمانشاه.
  8. سند شماره 138499 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 1/7/1360، سند تک‌برگی؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 182، 1/7/1360، ص7، بیروت - خبرگزاری فرانسه، 31/6/1360.
  9. سند شماره 138500 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 2/7/1360، سند تک‌برگی.
  10. سند شماره 138483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی) 31/6/1360، سند تک‌برگی.
  11. سند شماره 138419 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 27/6/1360؟، سند تک‌برگی.
  12. سند شماره 53855 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اهواز به تهران (اطلاعات و فرماندهی)، 31/6/1360، سند تک‌برگی.
  13. سند شماره 53848 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مهاباد به فرماندهی ستاد مرکز، 31/6/1360، سند تک‌برگی؛ و - روزنامه‌ کیهان، 4/7/1360، ص12.
  14. روزنامه‌ کیهان، 4/7/1360، ص12؛ و - روزنامه‌ کیهان، 5/7/1360، ص2.
  15. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 189، 3/7/1360، ص22، سنندج.
  16. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 186،‌ 1/7/1360، صص 9 و 10 ضمیمه، رادیو صدای کردستان ایران، 31/6/1360.
  17. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 187، 1/7/1360، ص7.
  18. سند شماره 54861 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد منطقه3 به فرماندهی ستاد مرکز، 31/6/1360، ص2.
  19. روزنامه‌ کیهان، 1/7/1360، ص14؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 186، 1/7/1360، ص36، 31/6/1360.
  20. سند شماره 436494 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (مرکز فرماندهی)، 1/7/1360، ص1.
  21. روزنامه‌ کیهان، 4/7/1360، ص3.
  22. مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشریه‌ خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، ص3.
  23. روزنامه‌ اطلاعات، 1/7/1360، ص4.
  24. سند شماره 54861 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  25. همان، صص 1 و 2؛ و - روزنامه‌ کیهان، 4/7/1360، ص3.
  26. روزنامه‌ اطلاعات، 1/7/1360، ص4.
  27. روزنامه‌ کیهان،‌ 6/7/1360، ص3.
  28. روزنامه‌ کیهان،‌ 1/7/1360، ص3.
  29. روزنامه‌ کیهان،‌ 2/7/1360، ص3.
  30. همان، ص14.
  31. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد 15، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 247 - 243.
  32. روزنامه‌ اطلاعات، 31/6/1360، ص2.
  33. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 188، 2/7/1360، صص 7 و 8.
  34. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 185، 31/6/1360، ص5 ضمیمه، رادیو اسرائیل، 30/6/1360.
  35. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 186، 1/7/1360، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 31/6/1360.
  36. روزنامه‌ صبح آزادگان، 1/7/1360، صص 9 و 10.
  37. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 186، 1/7/1360، صص 5 - 3، اهواز - خبرگزاری پارس، 31/6/1360.
  38. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 221، 6/8/1360، صص 11 - 9، تهران - خبرگزاری پارس، 5/8/1360.
  39. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 187، 2/7/1360، ص10، کویت - خبرگزاری پارس، 1/7/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 186، 1/7/1360، صص 18 و 19، کویت - آسوشیتدپرس، 31/6/1360.
  40. روزنامه‌ کیهان، 22/6/1360، صص 1 و 2؛ و - روزنامه‌ کیهان، 29/6/1360، صص 1 و 2؛ و - روزنامه‌ کیهان، 30/6/1360، صص 1 و 2؛ و - روزنامه‌ کیهان، 31/6/1360، صص 1 و 2.
  41. روزنامه‌ کیهان، 22/6/1360، صص 1 و 2.
  42. روزنامه‌ کیهان، 24/6/1360، صص 1 و 2.
  43. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد 15، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 247 - 243.
  44. روزنامه‌ کیهان، 30/6/1360، صص 1 و 2.
  45. روزنامه‌ کیهان، 31/6/1360، صص 1 و 2.