1360.07.07

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.07.07
نام‌های دیگر هفت مهر
تاریخ شمسی 1360.07.07
تاریخ میلادی 29 سپتامبر 1981
تاریخ قمری 30 ذیقعده 1401




گزارش- 975

هواپیمای نظامی سی130‌ که حامل 40 سرنشین ازجمله 5 فرمانده ارشد نظامی سپاه و ارتش،* 27 نفر از مجروحان عملیات ثامن‌الائمه(ع) و پیکر 32 تن از شهیدان این عملیات بود در مسیر پرواز اهواز - تهران در منطقه کهریزک در جنوب تهران سقوط کرد.[۱] در این حادثه که ساعت 19:59 امروز در 17 مایلی فرودگاه مهرآباد و در جنوب‌غربی کهریزک اتفاق افتاد، یکباره هر 4 موتور هواپیما به‌دلیل نامشخص و مشکوک** خاموش شدند.[۲] خلبان کوشید هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخ‌های هواپیما به‌وسیله دستگیره دستی باز شد و هواپیما در زمین ناهموار فرود آمد، اما پس از طی مسافتی حدود 270 متر، به‌دلیل ناهمواری زمین، نداشتن تعادل و برخورد بال چپ به زمین، هواپیما متلاشی شد و آتش گرفت. در این سانحه، تیمسار سرتیپ ولی‌الله فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرهنگ موسی نامجو وزیر دفاع و نماینده امام در شورای‌عالی دفاع، سرهنگ جواد فکوری مشاور ستاد مشترک ارتش و فرمانده پیشین نیروی هوایی ارتش، یوسف کلاهدوز قائم‌مقام فرمانده کل سپاه پاسداران و محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر و تعدادی دیگر از سرنشینان هواپیما شهید شدند و 27 نفر از آنان با کمک‌ اهالی محل و مأموران نجات یافتند.*[۳]

گزارش- 976

ارتش عراق یک روز پس از شکست کامل در شرق رودخانه کارون، امروز تلاش اصلی خود را به تقویت خط پدافندی در غرب کارون و آوردن یگان‌های جدید به این منطقه معطوف کرد. حجم آتش توپخانه خودی تا حدی این اقدام عراق را با اخلال مواجه ساخت و تلفات بسیاری را به تجهیزات یگان‌های عراقی به‌ویژه گردان تانک خالد - که به‌دلیل جابه‌جایی سنگر نداشتند - وارد کرد.[۴] علاوه‌براین تا بعدازظهر امروز نیز تعدادی از نظامیان عراق که به‌طور پراکنده در نخلستان‌ها و بعضی سنگرها مخفی شده بودند به اسارت درآمدند و براساس آخرین آمارها تعداد اسیران به 1693 نفر رسید. از این تعداد 1643 نفر که سالم بودند به تهران انتقال یافتند و بقیه نیز در بیمارستان‌های استان خوزستان بستری شدند.[۵] پس از تأمین منطقه شرق کارون ، خط جدید پدافندی در ساحل شرقی رودخانه کارون از روستاهای سلمانیه و محمدیه تا 2 کیلومتری شمال نهر شادگان به سپاه پاسداران و از این نقطه تا شمال پل حفار به تیپ3 لشکر77 و از آنجا به‌سمت آبادان، به تیپ2 لشکر77 واگذار شد.[۶]

گزارش- 977

فرماندهان سپاه پاسداران حاضر در عملیات ثامن‌الائمه(ع)** امروز در جلسه‌ای که به‌منظور ارائه گزارش و جمع‌بندی این عملیات در آبادان تشکیل شد، شرکت کردند. پس از توضیحات مقدماتی رحیم صفوی فرمانده ستاد عملیات جنوب سپاه پاسداران و گزارش معینیان مسئول اطلاعات - عملیات سپاه خوزستان درمورد استعداد نیروهای عراقی در زمین‌های اشغالی شرق کارون قبل از آغاز عملیات، فرماندهان 4 محور عملیاتی (حسین خرازی و حسن باقری از محور دارخوین؛ اسحاق عساکره از محور جاده آبادان - ماهشهر؛ غلامعلی رشید از ایستگاه7 و بنادری از ایستگاه 12 در محور ذوالفقاری و رحیم صفوی از محور فیاضیه) به شرح وقایع عملیات پرداختند. رحیم صفوی علاوه‌بر بیان برخی نقاط ضعف بر اهمیت تقویت سیستم مخابرات در عملیات، بالابردن سطح آموزش نیروها و تقویت مانور توأمان واحدهای زرهی و پیاده تأکید کرد و ضرورت تربیت نیروی انسانی در سطح فرمانده گروهان را در سپاه پاسداران یادآور شد. وی سپس برخی نتایج عملیات را این‌گونه بیان کرد: «1. تحقق فرمان امام دررابطه‌با شکستن محاصره آبادان تا ثابت کنیم دستوری که امام به ملت بدهند عملی و اجرایی است. 2. پاک‌سازی کامل شرق رودخانه کارون. 3. بازشدن جاده‌های اهواز - آبادان و ماهشهر - آبادان. 4. تصرف دو سرپل نظامی عراق. 5. با این حمله بیش از 25% نیروهای دشمن در منطقه خوزستان نابود گردید و یکی از محورهای اصلی را که عمده‌ترین محور حمله عراق در منطقه خوزستان بود [و آن را] به‌عنوان یک برگ برنده دراختیار داشت، شکسته و امیدواریم با پاک‌سازی غرب رودخانه کارون و کرخه به مرزهای بین‌المللی خود برسیم.»[۷] غلامعلی رشید در یادداشتی چند ویژگی عملیات ثامن‌الائمه(ع) را که در شکست ارتش عراق تأثیرگذار بود و درعین‌حال قوت عملیات نیز به شمار می‌رفت، چنین برشمرده است: «حُسن اول، عملیات در محور جاده آبادان - ماهشهر که شبیه تک فریبنده بود و خداوند جورش کرد، این بود که نیروی عساکره (فرمانده محور جاده آبادان - ماهشهر) قبل از کشف حملات تیپ 2 و 3 وارد عمل شد و حتی اسیر نیز گرفت. حُسن دوم، این بود که از تمامی محورها وارد عملیات شدیم و این امر باعث شد که بیش‌ازپیش رعب و هراس در دل دشمن بیفتد و سیستم‌ فرماندهی [عراق] نتوانست [امور را] کنترل کند و ظاهراً همه‌جا پشت بی‌سیم، نیروها را امر به مقاومت می‌کرده و به دروغ نوید رسیدن نیروی مخصوص را می‌داده است. حُسن سوم، تک شبانه بود که چندین خاصیت داشت: 1. حمله نیروی پیاده ما به‌راحتی صورت می‌گرفت و به‌سرعت پیشروی داشتند. 2. نیروی زرهی دشمن در شب کور است و بدون جهت تیراندازی می‌کردند. 3. سازماندهی و تدارک مقابله با حمله و پاتک در شب بی‌اندازه مشکل است. حُسن چهارم، انهدام پل قصبه و پل حفار غربی بود که اتکای دشمن به این پل‌ها بود.» وی در ادامه، ضمن مقایسه عملیات ثامن‌الائمه(ع) با عملیات‌های محدود گذشته، نتیجه‌گیری کرده است: «به‌لحاظ زمان و هم به جهت دستاوردها باید به‌جای انجام عملیات‌های کوچک و محدود به‌سمت اجرای عملیات‌های گسترده رفت. البته، انگیزه مطرح‌شدن این طرح‌های گسترده آن است که به تجربه می‌توان دریافت که در طی 10 حمله محدود در طول 6 ماه (از 26 اسفندماه 1359 تا 26 شهریور1360)، یعنی به‌طور متوسط در هر 18 روز، یک حمله انجام شد، ولی باتوجه‌به پیروزی جنگ (در حمله آبادان) روشن شد که حملات گسترده بسیار برای ما با ارزش‌تر و با اهمیت‌تر است.» غلامعلی رشید در پایان، برای هریک از عملیات‌های محدود و گسترده ویژگی‌هایی را به شرح زیر ذکر کرده است: طرح محدود 1. انهدام قسمت کوچکی از دشمن. 2. وجود پاتک‌های متوالی. 3. تلفات زیاد نسبت به محدوده طرح. 4. ازدست‌رفتن عامل زمان و اجازه‌دادن به دشمن برای تثبیت و تحکیم و به‌رکودکشیدن جنگ. طرح گسترده 1. انهدام قسمت بزرگی از دشمن. 2. نداشتن پاتک. 3. تلفات کمتر نسبت به گستردگی عملیات. 4. ازدست‌نرفتن عامل زمان و ... .[۸]

گزارش- 978

در ادامه حملات هوایی و زمینی ارتش عراق به شهر آبادان امروز نیز جنگنده‌های عراقی از ارتفاع بالا اقدام به فروریختن بمب‌های خوشه‌ای بر روی این شهر کردند. براثر این بمباران 4 نفر از اهالی شهر مجروح شدند و خسارت‌هایی نیز به بار آمد.[۹] همچنین در ادامه کمک برخی کشورهای عربی به رژیم بعث عراق امروز خبرگزاری پارس به نقل از منابع موثق داخل عراق گزارش داد که 600 سرباز اردنی و مصری برای کمک به ارتش عراق در جنگ علیه ایران وارد این کشور شده و در منطقه‌ای به نام چهارکلا استقرار یافته‌اند.[۱۰]

گزارش- 979

به‌دنبال آزادسازی شرق کارون و شکسته‌شدن محاصره آبادان، بنیاد امور جنگ‌زدگان از مهاجران جنگی خواست از بازگشت به مناطق آزادشده خودداری کنند. به گزارش خبرگزاری پارس، این بنیاد با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: بازگشت مهاجران جنگی منوط به پاک‌سازی کامل این مناطق و فراهم‌شدن شرایط مناسب برای زندگی می‌باشد.[۱۱]

گزارش- 980

بازتاب خبری عملیات ثامن‌الائمه(ع) امروز در رسانه‌های خارجی با محوریت اعتراف رژیم عراق به شکست در این عملیات ادامه یافت. خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس با اشاره به خبر خبرگزاری عراق اعلام کرد: «سرانجام پس از دو روز، رژیم عراق اعلام کرد که نیروهای ارتش این کشور از مواضع شرقی رود کارون که حدود یک سال در تصرف آنان بوده است، عقب نشسته‌اند.»[۱۲] رادیو بی‌بی‌سی نیز در تفسیر خبری خود با عنوان "عراق تصدیق می‌کند که محاصره آبادان شکسته شده است" به بررسی این موضوع پرداخت. در قسمتی از این گزارش آمده است: «اقرار عراق به اینکه نیروهایش به غرب رود کارون عقب‌نشینی کرده‌اند و محاصره آبادان شکسته شده است، برای صدام حسین یک شکست است؛ هرچند که عراق گفته است نیروهایش هروقت بخواهند به مواضعشان بازخواهند گشت. پیروزی ایران برای صدام حسین نه‌تنها یک عقب‌نشینی نظامی است، بلکه عقب‌نشینی سیاسی نیز به حساب می‌آید. آبادان یکی از هدف‌های اولین عراقی‌ها در جنگ بود و اگرچه بمباران سنگین اولیه پالایشگاه و قسمت اعظم این شهر را خراب کرد، اما مقاومت سرسختانه ایرانیان سبب شد که آبادان به دست عراقی‌ها نیفتد.»[۱۳] در همین حال، رادیو کلن (آلمان‌غربی) در بازتاب عقب‌نشینی عراق فقط به اعلام خبر صدور بیانیه نظامی عراق مبنی‌بر دستور عقب‌نشینی به‌دلیل آسیب‌دیدن پل‌های ارتباطی رودخانه کارون اکتفا کرد.[۱۴] روزنامه فرانکفورتر الگماینه (چاپ آلمان) هم با درج مطلبی با عنوان "ایران به پیروزی‌های بزرگی در آبادان دست یافته است" به انعکاس این خبر پرداخته و با استناد به اطلاعیه‌های نظامی ایران از تلفات سنگین ارتش عراق و آزادشدن دو جاده منتهی به آبادان خبر داد.[۱۵] خبرگزاری تانیوگ یوگسلاوی نیز در خبری مبهم بدون اشاره به اسارت حدود 1700 نظامی عراقی، عقب‌نشینی ارتش این کشور را از شرق کارون یک راهبرد موقت و برای جلوگیری از محاصره‌ واحدهای نظامی عراق اعلام کرد.[۱۶] همچنین رادیو مونت کارلو با اشاره به اعتراف عراق به عقب‌نشینی گفت: «عراق به عقب‌نشینی به غرب رودخانه کارون اعتراف کرده و گفته این عقب‌نشینی ناشی‌از استراتژی نظامی عراق است، چون استراتژی عراق مبتنی‌بر حفظ زمین با بهای سنگین نیست.»[۱۷]

گزارش- 981

کویت نزدیک به 6 میلیارد دلار به‌عنوان "سهم این کشور برای حمله به جمهوری اسلامی ایران"، به صدام حسین پرداخته است. 2 میلیارد دلار از این مبلغ با تصویب پارلمان کویت تأمین شده و بقیه آن را خاندان الصباح پرداخت کرده است. نشریه کانادایی کرسنت اینترنشنال در مقاله‌ای ضمن اعلام این خبر، موضوع درگیرشدن برخی کشورهای عربی در جنگ عراق علیه ایران را مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله علاوه‌بر تهدیدهای صریح عراق علیه کویت با هدف درگیرکردن این کشور در جنگ به برخی موضوعات درون حاکمیت کویت و ناخشنودی و بیم مقامات کویتی از آینده روابط با عراق نیز اشاره شده و آمده است: «برای اجابت تقاضای روزافزون صدام، کویت مانند بندرگاهی برای ارسال وسایل نظامی و دیگر احتیاجات جنگی به عراق عمل می‌نماید. نزدیک به نیمی از وسایل بندرهای کویت تنها در خالی‌کردن کالاهایی که قرار است به عراق برسد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. ایران اخیراً اعلام کرده محموله یک کشتی دانمارکی را که مهمات بود، توقیف نموده است. این محموله قرار بود ازطریق کویت به عراق حمل شود.* بنا به گزارش شهود عینی، روزانه نزدیک به یک‌صد و پنجاه کامیون پر از کالا، کویت را به قصد عراق ترک می‌کنند، درحالی‌که پول بخش عمده‌ای از این کالاها توسط کویت پرداخت می‌شود. اکنون مدت‌هاست که صدام درصدد بازگشایی ترمینال‌های نفتی خود در البکر فاو در جنوب شط‌العرب [اروندرود] می‌باشد، اما هوشیاری نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران همه این تلاش‌ها را خنثی کرده است. از سوی دیگر، صدام به این نتیجه رسیده است که تنها راه نجاتش استفاده از جزایر کویتی در منطقه‌‌ است. ازاین‌رو سعی در درگیری هرچه بیشتر کویت در این جنگ داشته است و کویتی‌ها نیز باتوجه‌به این شیوه‌های سیاسی او در قبل، از افتادن در این چاه تاکنون اکراه ورزیده‌اند. بااین‌حال، برای مجبورکردن کویتی‌ها، صدام تبلیغاتی را در دستگاه‌های ارتباطی کویت آغاز نموده و از آنها خواسته است که همچنان‌که او در سال 1977، 1980 و امسال، عراقی‌های ایرانی‌الاصل را اخراج کرده، آنها نیز کویتی‌های ایرانی‌الاصل را از کویت اخراج کنند و برای اجرای این منظور ترتیبی داده تا چند بمب در نقاط مختلف شهر [های] کویت کار گذارده شود و گفته می‌شود تروریست‌هایی که این بمب‌ها را کار گذاردند، فلسطینی‌های طرف‌دار صدام بودند که 2 تن از آنها پس از کارگذاری بمب‌ها به عراق گریختند و صدام از استرداد آنها به دولت کویت سر باز زد. بدیهی است هدف این بوده که گناه این انفجارها به گردن کویتی‌های ایرانی‌الاصل افتد، ولی این نقشه شکست خورد و دست عراق برای کویتی‌ها خوانده شد. همین گزارش حاکی است، صدام در مصاحبه‌ای با روزنامه الانباء با همان شعارهای آشنای عربی مبنی‌بر اینکه کویت باید به همسایه عرب خود بیشتر کمک کند، اشاره نموده و به‌طور غیرمستقیم به موقعیت رسمی عراق که مرز آن از مرکز شهر کویت می‌گذرد اشاره کرد. او گفت که وی قصد ندارد مانند عبدالکریم قاسم [رهبر اسبق عراق] عمل کند. قاسم زمانی تصمیم به تسخیر کویت گرفت و توسط انگلیسی‌ها سرنگون شد. صدام گفت: وی در عوض به اجاره 99 ساله جزیره کویت راضی خواهد بود. ... مسافرینی که هر روز از عراق به کویت می‌آیند، خبر از تضعیف روحیه ارتش عراق و افزایش روحیه ایرانیان می‌دهند و این گزارش‌ها اندام کویت را به لرزه می‌اندازد؛ چه آنها می‌دانند که درخواست برای شرکت‌ عملی در جنگ بسیار شدید خواهد بود. یکی از افراد عالی‌مقام کویتی اخیراً گفته است:"حوصله‌مان از دست بعثی‌ها به سر آمده است."»[۱۸]

گزارش- 982

در اقدامات امروز افراد وابسته به گروه‌های ضدانقلاب در غرب کشور 3 نفر شهید و 5 تن مجروح شدند. یک خودرو سپاه پاسداران در جاده برده‌رش در شمال دریاچه مریوان به کمین افراد گروه‌های مسلح ضدانقلاب برخورد کرد و درنتیجه 2 نفر از سرنشینان آن مجروح شدند.[۱۹] در محور بیجار - تکاب، هم افراد گروه‌های مسلح غیرقانونی با بستن راه بر یک اتومبیل، یکی از سرنشینان آن را به شهادت رساندند. 2 سرنشین دیگر موفق به فرار از این منطقه شدند.[۲۰] همچنین در دو حادثه دیگر در دو روستا به نیروهای خودی حمله شد. در یکی از این حملات 2 بسیجی به شهادت رسیدند و در حادثه دیگر، 3 نفر از افراد بومی سپاه مجروح شدند.*[۲۱]

گزارش- 983

سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و دبیر حزب جمهوری اسلامی مشهد، که از مبارزان قبل از انقلاب بود، به‌دست یکی از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شد و به شهادت رسید.** امروز هنگامی‌که حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد پس از پایان جلسه پرسش و پاسخ درحال خارج‌شدن از ساختمان حزب بود، فرد مذکور* به وی نزدیک شد و با کشیدن ضامن نارنجک او را به شهادت رساند.[۲۲] براثر این انفجار، 2 نفر از همراهان هاشمی‌نژاد هم مجروح شدند. ضارب نیز زخمی و یک دست وی قطع شد، اما در حین انتقال به بیمارستان به‌دلیل شدت جراحات فوت کرد.**[۲۳] درپی این حادثه در استان خراسان سه روز عزای عمومی اعلام شد و به دعوت سپاه پاسداران مشهد، مردم شهر از میدان شهدا تا صحن امام راه‌پیمایی کردند و در صحن امام، سید احمد هاشمی‌نژاد برادر شهید، برای مردم سخنرانی کرد.[۲۴]

گزارش- 984

اقدام تعدادی از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) برای تظاهرات در گرگان با دخالت مردم ناکام ماند و در یک درگیری در آمل، 2 نفر از اعضای سازمان کشته و چند نفر از آنان دستگیر شدند. در گرگان، 2 فرد مسلح پس از سرقت یک اتومبیل وارد خیابان امام خمینی شده و به جمع تعدادی از هواداران و افراد سازمان که منتظر آنان بودند، پیوستند. این افراد با آتش‌زدن لاستیک از مردم خواستند به آنان پیوسته و با سردادن شعار علیه مقامات و نظام جمهوری اسلامی ایران به تظاهرات بپردازند، اما مردم مقاومت کردند و عده‌ای نیز به‌سمت این افراد هجوم بردند. یکی از تظاهرکنندگان برای عقب‌راندن مردم یک بمب‌ دست‌ساز به‌سوی آنان پرتاب کرد که عمل نکرد، پس از آن افراد مسلح سازمان با مسلسل و کلت به‌سمت مردم تیراندازی کردند که درنتیجه، 2 زن و یک مرد به نام‌های بتول باهوشی، مهناز صحرانورد و سید محمد نظری شهید و چند تن نیز مجروح شدند. همچنین، براثر اصابت تیر مهاجمان به یکی از هواداران سازمان، وی نیز کشته شد. 2 نفر از مهاجمان مسلح هم که 2 بمب دست‌ساز قوی به‌همراه داشتند، با کمک مردم دستگیر و بقیه متواری شدند.[۲۵] در حادثه دیگری، در آمل، هنگامی‌که نیروهای کمیته انقلاب اسلامی درحال کنترل و بازرسی چند اتومبیل در منطقه امامزاده قاسم این شهر بودند، 2 نفر از افراد سازمان مجاهدین خلق از داخل یک خودرو به‌سمت آنان تیراندازی کردند. در جریان درگیری پاسداران با این افراد، 2 نفر از مهاجمان کشته و چند نفر دستگیر شدند و یک پاسدار هم زخمی شد. از افراد دستگیرشده یک مسلسل یوزی با 5 خشاب پر و یک بمب دست‌ساز قوی آماده انفجار به دست آمد.[۲۶]

گزارش- 985

ترور، تیراندازی و بمب‌گذاری ازجمله اقدامات امروز افراد ضدانقلاب در شهرهای بروجرد، بابل و اندیمشک بود. دو موتورسوار مسلح وابسته به گروه‌های ضدانقلاب با مراجعه به منزل ستوان دوم احمد تن‌کار افسر دایره سیاسی ایدئولوژیک پادگان مهندسی بروجرد، در خیابان سعدی این شهر، وی را هدف سوءقصد قرار دادند و به شهادت رساندند. ضاربان پس از این اقدام با به‌جاگذاشتن موتورسیکلت خود متواری شدند.[۲۷] همچنین در بابل چند فرد مسلح وابسته به سازمان مجاهدین خلق به‌سوی تاکسی یکی از افراد متعهد شهر در محله حیدرکلا تیراندازی کردند که به سرنشینان آن آسیبی نرسید. نیم‌ساعت بعد نیز به‌سوی یک خودرو در مقابل ساختمان جهاد سازندگی این شهر تیراندازی شد، در این حادثه هم به کسی آسیبی نرسید.[۲۸] در اندیمشک هم یک بمب مقابل اداره آموزش‌وپرورش منفجر شد و خسارت‌هایی به بار آورد، اما کسی آسیب ندید.[۲۹]

گزارش- 986

به‌دنبال دستگیری برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در کرمانشاه در روزهای اخیر، امروز، مسئول تشکیلات استان کردستان به‌همراه 3 نفر از عناصر نظامی سازمان در این استان دستگیر شدند. به گزارش سپاه پاسداران منطقه 7 کشوری، با دستگیری افراد اصلی سازمان در این منطقه در هفته جاری، کل تشکیلات کردستان متحمل ضربات شدیدی شد.[۳۰] در سبزوار نیز یکی از اعضای شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق به‌سوی یک پاسدار شلیک کرد. این فرد بااینکه تیر به وی اصابت نکرده بود خود را به زمین انداخت و ضارب را که به‌قصد زدن تیر خلاص به او نزدیک شده بود دستگیر کرد. به گزارش خبرگزاری پارس، این فرد قبلاً نیز به‌اتهام پرتاب بمب آتش‌زا به‌سوی اتومبیل نیروهای سپاه به‌مدت 15 روز بازداشت و سپس آزاد شده بود.[۳۱]

گزارش- 987

آیت‌الله ربانی املشی دادستان کل کشور، شرایط محاکم قضایی کشور را برای پذیرش هواداران نادم گروه‌های مسلح معارض، اعلام کرد. دادستان کل کشور دراین‌باره گفت: «امت مسلمان از آنهایی که نادم و پشیمان شده و توبه کنند و به وظایف توبه سیاسی هم عمل کنند و به آغوش اسلام عزیز بازگردند استقبال خواهد کرد. اینها ممکن است 3 الی 4 روز زندانی شوند و به‌محض اینکه توبه سیاسی‌شان توسط مسئولین پذیرفته شد، آزاد خواهند شد. این افراد می‌توانند به دادسراهای انقلاب، کمیته‌های سپاه، مسئولین قضایی، حکام شرع و ائمه جماعات در سراسر کشور مراجعه و درصورتی‌که توبه سیاسی آنان با صداقت توأم باشد و مقامات قضایی و حکام شرع توبه را تأیید کنند، با نهایت برادری با آنها رفتار خواهد شد و برطبق موازین قرآن هیچ مقامی نمی‌تواند متعرض آنها شود، چون آنها افرادی هستند که به آغوش اسلام بازگشته‌اند. خداوند توبه‌کنندگان را دوست دارد و اما در مقابل افرادی که اصلاح‌پذیر نیستند، قاطعانه خواهیم ایستاد و مقاومت خواهیم کرد.»[۳۲]

گزارش- 988

درپی تظاهرات هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تهران که موجب شهادت و مجروح‌شدن تعدادی از مردم شد، حجت‌الاسلام سید حسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب، از دادگاه‌های انقلاب خواست که در مقابل این‌گونه افراد قاطعیت بیشتری به خرج دهند. وی با اشاره به حمله این افراد به اماکن عمومی و مردم، درباره حکم صادرشده درباره آنان گفت: «ما جز رعایت قوانین اسلامی چیزی نباید اجرا کنیم که اینها محارب و قاتل و تروریست هستند و اموال بیت‌المال مسلمین را به آتش می‌کشند و حکمشان در اسلام اعدام است و اگر ثابت شود اینها مسلحانه مبارزه کرده‌اند حکمشان جز اعدام چیزی دیگر نخواهد بود و موضع در مقابل آنها همین است مگر اینکه دست از این کارهایشان بردارند.» دادستان کل انقلاب درباره احتمال انجام حرکت‌های مشابه‌ در روز انتخابات سومین دوره ریاست‌جمهوری افزود: «اگر کسی در روز انتخابات اغتشاش کند او در ردیف محاربین و اعضای گروهک‌های محارب می‌باشد و دراین‌زمینه ازسوی وزارت کشور و دادستانی تصمیماتی اتخاذ شده است.» موسوی تبریزی درعین‌حال از تدابیر ویژه محاکم قضایی و دادستانی برای ارشاد و جذب افراد بازداشت‌شده گروه‌ها خبر داد و اعلام کرد: «بااینکه مردم از دادگاه‌های انقلاب انتظار قاطعیت دارند، اما دادگاه‌ها حتی مجرمینی را که در ترورها دست داشته‌اند نصحیت کرده و تا آخرین لحظات از آنان می‌خواهند که توبه کرده و به آغوش ملت به راه اسلام بازگردند و ترویج افکار اسلام در میان زندانیان مانند تحویل کتاب و روزنامه و فرستادن معلم مسلط به مسائل اسلامی برای ارشاد آنان همچنان اعمال می‌شود.» وی همچنین خاطرنشان کرد: «مجازات اسلامی یک بعد قضیه است و بعد دیگر آن ارشاد مردم است و مجازات برای کسانی است که ارشاد نمی‌شوند.»[۳۳] دادستان کل انقلاب در بخشی از سخنانش با اشاره به تبلیغات رسانه‌های خارجی و ادعاهای افراد فراری سازمان مجاهدین خلق درمورد اعدام افراد خردسال گفت: «به دستور امام حتی به آنها اجازه داده می‌شود که حضوراً با خانواده‌هایشان ملاقات کنند. بچه‌هایی که کمتر از 16 سال دارند چون مکلف نیستند، لذا مجازات هم نمی‌شوند، مگر اینکه در عملیات تخریب و انفجار شرکت کنند که دراین‌صورت تا رسیدن به رشد فکری صحیح و خارج‌شدن از حالت ضعف و کسالت روحی در دارالتأدیب نگهداری خواهند شد تا بالاخره به آغوش گرم خانواده‌های خود بازگردند و دراین‌باره خبرگزاری‌های ضد اسلام تبلیغ می‌کنند که دادگاه‌های انقلاب ایران بچه‌ها را می‌کشند، درحالی‌که دراین‌مورد حتی یک نفر هم اعدام نشده‌اند.»[۳۴]

گزارش- 989

در سالروز شهادت امام جواد(ع)، امام خمینی در اجتماع قشرهای گوناگون مردم، به موضوعات جاری کشور ازجمله شهادت هاشمی‌نژاد؛ انتخابات ریاست‌جمهوری و تظاهرات هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تهران اشاره کردند. رهبر انقلاب اسلامی درباره شهادت هاشمی‌نژاد فرمودند: «در روز شهادت امام جواد - سلام‌الله‌علیه - یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید؛ شهید هاشمی‌نژاد که من از نزدیک با آن آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن بر اشخاصی که او را می‌شناسند پوشیده نیست. امروز در روز شهادت سلف صالح، این خلف صالح و متعهد از دست ما گرفته شد و من نمی‌دانم که انگیزه این شرارت‌ها که مشغول‌اند این گروهک‌های ضعیف نادان و عمال قدرت‌های بزرگ خصوصاً امریکا چیست و آنان چه می‌خواهند و چه انگیزه دارند؟ اینها انگیزه این را دارند که 36 میلیون جمعیت ایران و میلیون‌ها جمعیت‌های مسلم و مستضعف جهان را - که همه پشتیبان این جمهوری هستند - از بین ببرند؛ می‌خواهند با ترور بعضی شخصیت‌ها، اینها را از این راهی که راه اسلام است، منحرف کنند. اینها نمی‌فهمند که این توده‌های عظیم - که چون سیل خروشان در تمام کشور در مقابل قدرت‌های بزرگ ایستاده‌اند - با ترور اشخاص ولو هرچه بزرگ و ارجمند باشند، اینها به خودشان سستی و فتور راه نمی‌دهند، بلکه منسجم‌تر می‌شوند.» امام خمینی با اشاره به تشابه رفتارهای اعضای سازمان مجاهدین خلق و اقدامات حاکمان عراق برای جلوگیری از حضور مردم در سومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری خاطرنشان کردند: «... اینها می‌خواهند با کشتن یکی از اولاد رسول‌الله(ص)، نگذارند صدام شکست بخورد. این خیال باطلی است. صدام شکست خورده است و شرف و حیثیت نداشته است و اگر داشته است از دست داده است. اینها می‌خواهند که مردم را در رأی ریاست‌جمهوری سست کنند. با کشتن یک فرد ولو اینکه هرچه بزرگ باشد و متعهد، مردم ما از رأی‌دادن به ریاست‌جمهوری و از حاضرشدن پای صندوق‌ها برای کمک به اسلام و جمهوری اسلامی، خیال کردند سست می‌شوند! این هم یک خیال باطل است.» ایشان درمورد تظاهرات 5 مهر هواداران سازمان مجاهدین در تهران نیز گفتند: «از این ترورها و از این شرارت‌هایی که دو روز قبل در تهران شد و مع‌الاسف، بچه‌ها و جوان‌ها را کشیدند به توی خیابان‌ها و به شرارت هدایت کردند، باید بسیار انسان متأسف باشد که جوان‌ها و کودک‌های ما این‌طور بازی خوردند از اینها که می‌آیند در خیابان‌ها و آتش می‌زنند چیزهایی [را] که مال مردم است، مال عموم است، مثل شرکت واحد و اتومبیل‌های شرکت واحد که مال مستضعفین است یا محلی که اصلاً برای مستضعفین است، به آتش می‌کشند. اینها فکر نمی‌کنند که این مدعی‌های مجاهدت برای خلق و برای مستضعفین، آن چیزی را که وجهه قرار دادند و هدف قرار دادند، ضررزدن به همین چیزهایی [است] که مال مستضعفین است؛ چیزهایی که برای مستضعفین جمع شده است، برای معلولین جمع شده، برای جنگ‌زده‌ها جمع شده است. اینها هدفشان این است که آنها را آتش بزنند. شما از این شکست‌خورده‌ها هیچ هراسی نداشته باشید که اینها نفس‌های آخر را می‌کشند و ملت شریف ایران با کمال قدرت، ایستاده است در مقابل آنها و همین‌طور قوای نظامی و انتظامی و پاسداران و بسیج و سایر قوای مسلح که از خود مردم هستند هم در جنگ با کفار ایستاده‌اند و هم در مقابله با این اشخاصی که همان‌طور هستند و برای آنها خدمت می‌کنند و قوای پاسدار ما و همین‌طور قوای انتظامی در این امر جدیت خواهند کرد و همه اینها را به دست خواهند آورد و به جزای اعمال خودشان در دادگاه‌ها خواهند رسید.»[۳۵]

گزارش- 990

امروز شماری از تظاهرکنندگان ایرانی با تعدادی از امریکایی‌های محله منهتن نیویورک درگیر شدند که با مداخله پلیس، 8 تن از مأموران پلیس زخمی و 2 نفر دستگیر شدند. به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس، سخنگوی پلیس نیویورک دراین‌باره گفت: «تظاهرکنندگان درحدود 300 مرد و زن بودند و درحالی‌که عکس‌هایی از آیت‌الله خمینی در دست داشتند، دربرابر سازمان ملل دست به تظاهرات زدند. این گروه سپس مبادرت به راه‌پیمایی کرده و کارکنان دفاتر که برای ناهار تعطیل شده بودند، آنها را هو کردند. بدین‌ترتیب، برخورد میان طرفین گسترش یافت و پلیس سعی می‌کرد تا ایرانی‌ها را به‌سوی سازمان ملل بازگرداند.»[۳۶] وی افزود: «از نیروهای پلیس که قصد داشتند طرفین را از یکدیگر جدا کنند، 8 پلیس به‌شدت مجروح شدند، ازجمله یکی از آنها به زیر دست و پای اسب پلیس افتاد. 2 نفر از تظاهرکنندگان نیز دستگیر شدند. ... به نظر می‌رسد که دستگیرشدگان، ایرانی باشند، لیکن آنها از معرفی [خود] خودداری می‌کنند. یکی از آنها به‌اتهام پرتاب سنگ به‌سوی پلیس و درگیری و حمله به مأمور پلیس دستگیر شده است.»[۳۷]

گزارش- 991

عراق برای برگزاری هرچه بهتر اجلاس غیرمتعهدها در بغداد، تمهیدات ویژه‌ای را اتخاذ کرده است. به گزارش خبرگزاری پارس از بلگراد، در قراردادی که بین عراق و یوگسلاوی منعقد شده، مواردی نظیر آماده‌سازی لوازم پیش‌ساخته برای ساخت چندین ساختمان و آموزش نیرو برای برگزاری این اجلاس پیش‌بینی شده است. در قسمتی از این گزارش آمده است: «طبق قرارداد جدیدی که بین یکی از کارخانه‌های یوگسلاوی و عراق منعقد گردید، کارخانه مزبور لوازم ساختمانی پیش‌ساخته جهت ساختمان191 خانه مسکونی، 6 رستوان، 5 بنای اداری، 9 دستگاه مهمانسرای عراق را تهیه و ظرف مدت 7 ماه ارسال خواهد کرد.» ارزش کامل این قرارداد 10 میلیون دلار است. همچنین، بنا به گفته یک منبع آگاه از بلگراد، براساس قراردادی بین این دو کشور، حدود 200 عراقی برای گذراندن یک دوره آموزشی کوتاه‌مدت به‌منظور برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها در بغداد وارد بلگراد شدند. براساس همین قرارداد، یوگسلاوی کار نظارت بر امور مربوط به تبلیغات و روابط عمومی این اجلاس را در مدت برگزاری آن برعهده گرفته است.[۳۸] ضمیمه گزارش975: خلاصه‌ای از زندگینامه 5 فرمانده ارشد ارتش و سپاه که در حادثه سقوط هواپیمای نظامی به شهادت رسیدند. درپی شهادت چند تن از فرماندهان ارشد نظامی در حادثه سقوط هواپیمای سی130 در جنوب تهران، خبرگزاری پارس زندگینامه 3 تن از آنان شامل سرلشکر فلاحی، سرتیپ فکوری و سرتیپ نامجو را به اختصار و بدین‌ترتیب منتشر کرد: «سرلشکر ولی فلاحی در سال 1310 در طالقان متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در طالقان و تهران گذراند و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان نظام وارد دانشکده افسری شد و با درجه ستوان دومی از این دانشکده فارغ‌التحصیل گردید. سرتیپ فلاحی خدمت خود را در نیروی زمینی از فرماندهی دسته شروع کرد و به‌علت شایستگی که از خود نشان داد مدارج خود را تا درجه سرتیپی طی نمود و موفق به گذراندن دوره دانشکده فرماندهی و ستاد گردید، ولی با این وصف از سال 1330 تا 1352، به‌علت فعالیت علیه رژیم سابق 4 بار به زندان افتاد. فلاحی پس از پیروزی انقلاب به سمت فرماندهی نیروی زمینی جمهوری اسلامی ایران و سپس جانشینی رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و پس از برکناری بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا در تاریخ 21 خرداد 1360 با حکم امام با حفظ سمت به جانشینی رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی، به‌نوعی به سرپرستی جانشینی فرماندهی نیروهای مسلح انتخاب شد. متن حکم امام به صورت زیر بود: بسم‌الله الرحمن الرحیم "تیمسار ولی فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران تا تعیین تکلیف جانشین فرماندهی نیروهای مسلح ستاد مشترک مجاز است با استفاده از اختیارات مقام رهبری مأموریت‌ها ‍[و] وظایف محوله را انجام دهید. روح‌الله ‌الموسوی‌الخمینی 21/3/1360" فلاحی از آغاز جنگ تحمیلی رژیم مزدور عراق علیه ایران در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشت و ضمن نظارت بر عملیات رزمندگان اسلام و تشویق و قدردانی از سربازان، درجه‌داران و افسران، پاسداران و افراد بسیج و جنگ‌های نامنظم، همواره موجب دل‌گرمی آنها می‌گردید. از سرلشکر فلاحی 4 فرزند باقی مانده است. سرتیپ شهید جواد فکوری در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده خلبانی شد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. او همچنین دوره‌های تکمیلی خلبانی، مقدماتی مدیریت خلبانی اف4، فرماندهی گردان هوایی و فرماندهی ستاد را با موفقیت طی کرد. سرهنگ فکوری در تمامی دوران خدمتش در ارتش به‌عنوان فردی مذهبی و قاطع شناخته می‌شد و به همین سبب پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشاغل زیر را به عهده داشت: فرمانده پشتیبانی پایگاه دوم شکاری، فرمانده پایگاه دوم شکاری، فرمانده پایگاه یکم شکاری، معاون عملیاتی نیروی هوایی و فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران. او سپس با حفظ سمت به‌عنوان وزیر دفاع به کابینه شهید محمدعلی رجایی راه یافت. شهید فکوری پس از انتصاب سرهنگ معین‌پور به‌عنوان فرمانده نیروی هوایی، به‌خاطر خدماتی که طی مدت فرماندهی خویش انجام داده بود مورد تشویق و قدردانی قرار گرفت و به سمت مشاور رئیس ستاد مشترک ارتش انتخاب شد. سرتیپ شهید نامجو در سال 1317 در بندر انزلی به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشکده افسری راه یافت و این دوره را با موفقیت به پایان رساند و سپس وارد دانشکده نقشه‌برداری گردید و با درجه مهندسی در رشته نقشه‌برداری فارغ‌التحصیل شد. شهید نامجو با زبان‌های فرانسه و انگلیسی آشنایی داشت. پس از پیروزی انقلاب عضو هیئت علمی دانشکده افسری بود و سپس به سمت فرماندهی دانشکده افسری منصوب شد. نامبرده پس از شهادت دکتر مصطفی چمران ازسوی امام خمینی به‌عنوان نماینده ایشان در شورای‌عالی دفاع انتخاب شد. نامجو سپس به‌عنوان وزیر دفاع کابینه شهید دکتر محمدجواد باهنر راه یافت و اخیراً همراه با حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به کشورهای کره شمالی و مالزی سفر کرد.»[۳۹] روابط عمومی سپاه پاسداران نیز در اطلاعیه‌ای شرح حال محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر را به این شرح منتشر کرد: «برادر محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خونین‌شهر، به جوار رحمت حق‌تعالی پیوست. برادر جهان‌آرا مجاهد خستگی‌ناپذیری [بود] که در آن سال‌های خفقان به مبارزه با رژیم دست‌نشانده طاغوت برخاسته بود و سال‌ها به مجاهدات پیگیر خویش ادامه داد. وی در سال 1353، زندگی مخفی خود را آغاز کرد و بارها از چنگ دژخیمان رژیم منحوس پهلوی گریخت. در سال‌های 1356 و 1357، با اوج‌گیری انقلاب اسلامی به فعالیت‌های مسلحانه در تهران و خوزستان روی آورد و بارها با عوامل ساواک درگیر شد. برادر جهان‌آرا پس از پیروزی انقلاب اسلامی همکاری خود را با سپاه پاسداران آغاز کرد و با برعهده‌گرفتن مسئولیت سپاه خونین‌شهر در ریشه‌کن نمودن عناصر ضدخلق وابسته به صدام و خنثی‌سازی توطئه‌های تخریب و انفجار صدامیان نقش مؤثری ایفا کرد و پس از آغاز جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه ایران اسلامی نیز سنگربه‌سنگر با قوای کفر جنگید و افتخار آفرید و عاقبت در سانحه هوایی به دیگر پاسداران و یاران شهیدش پیوست.»[۴۰] روزنامه اطلاعات نیز به اختصار زندگینامه شهید یوسف کلاهدوز را منتشر کرد. در مطلب این روزنامه آمده است: «برادر کلاهدوز در تاریخ اول دی‌ماه 1325، در شهرستان قوچان متولد شد. وی دوره دبستان و دبیرستان را در قوچان به اتمام رسانید و پس از اخذ دیپلم به دانشکده افسری راه یافت و به‌مدت 7 سال در لشکر شیراز مشغول خدمت شد و ضمن اعتمادی که به دست آورده بود، اقداماتی درجهت تحقیق و به‌ثمررسیدن انقلاب اسلامی انجام داد. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در جلسات سری با دست‌اندرکاران انقلاب اسلامی شرکت فعالانه داشته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزو بنیان‌گذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و تاکنون در رده‌های مختلف فعالیت داشته و آخرین سمت وی قائم‌مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. کلاهدوز فردی معتقد و مثمرثمر در تلفیق ارتش و سپاه و نزدیکی و به‌هم‌پیوستگی این دو بود. صفا و صمیمیت وی قابل‌توجه تمام همکاران، دوستان و آشنایانش بوده است. شهید کلاهدوز در جلسه‌ای که براثر بمب‌گذاری منجر به شهادت رجایی و باهنر شد شرکت داشته که از آنجا به سلامت گذشته و آسیبی ندید. ضمناً شهید کلاهدوز دارای همسر و 2 فرزند بود.»[۴۱]

ضمیمه گزارش983: زندگینامه حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد درپی شهادت شهید هاشمی‌نژاد، خبرگزاری پارس مطلبی را درخصوص زندگینامه وی منتشر کرد: «استاد شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد در سال 1312 در یک خانواده مذهبی در بهشهر متولد شد و از سن 14 سالگی در خدمت آیت‌الله کوهستانی به تحصیل علوم دینی پرداخت. حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد سپس در قم به محضر آیت‌الله ‌العظمی بروجردی و رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی راه یافت و باتوجه‌به نبوغ و هوش سرشاری که داشت به‌زودی در زمره شاگردان ممتاز ایشان درآمد. وی با درک علل استضعاف مردم ایران و ظلم و ستمی که ازسوی دستگاه جبار بر ملت مسلمان ما روا داشته می‌شد و نیز با بهره‌‌وری از محضر مبارک امام امت، هم‌گام با دیگر بزرگوارانی چون شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی، حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی رفسنجانی، حجت‌الاسلام‌والمسلمین طبسی، سیدالاعلام [آیت‌الله] خامنه‌ای و دیگر روحانیون روشن‌بین و متعهد، مبارزات خود را همراه در پرتو مبارزات رهبر انقلاب شروع کرد و پس از خرداد 1342، با استفاده از بیان شیوا و اطلاعات وسیع و احاطه بر علوم زمان، به ایراد خطابه‌ها و سخنرانی‌های پرشور و انقلابی پرداخت و تمام توان خویش را در نشر افکار انقلابی اسلام در بین توده‌های محروم به خدمت گرفت و به افشای ماهیت ضد مردمی و جنایتکارانه رژیم پلید طاغوت پرداخت و در همین رابطه نیز بارها به‌وسیله رژیم دستگیر و در زندان‌های ساواک مورد شکنجه قرار گرفت. حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد با اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران در انعکاس پیام‌های امام خمینی در خراسان و دیگر نقاط ایران و برنامه‌ریزی و ایجاد هماهنگی هرچه بیشتر بین مبارزین نقش بسزایی داشت. و دررابطه‌با ایدئولوژی گروه‌های سیاسی و درک واقعیت حرکت آنان از بینش قوی برخوردار بود.‍[وی] ازجمله اولین کسانی بود که به افشای ماهیت منافقانه و انحرافی مجاهدین خلق در قبل از پیروزی انقلاب پرداخت و دراین‌رابطه پس از آزادی از زندان رژیم روشنگری‌هایی را آغاز کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد با درک صحیح از سیر حرکت انحرافی خطوط وازده و تسلسل توطئه‌های قدرت‌های به‌خصوص امریکا برای ایجاد تشکل و سازماندهی نیروهای جوان، مسئولیت دبیری حزب جمهوری اسلامی استان خراسان را به عهده گرفت و تا زمان شهادت سنگر ایجاد وحدت و تشکل بین نیروهای اسلامی را عهده‌دار بود. شهید هاشمی‌نژاد با حضور در مجلس خبرگان در تدوین قانون اساسی و تصویب اصل الهی ولایت فقیه و بعد از آن در افشای خط منحرف بنی‌صدر خائن و دارودسته مفسده او نقش عمده‌ای به عهده داشت و در ادامه رسالت عظیم خویش صبح امروز درحالی شهید شد که تدریس در یک کلاس روشنگرانه تحت عنوان"پاسخ به سؤالات" را پایان داده بود. از استاد شهید هاشمی‌نژاد بنیان‌گذار کانون بحث و انتقاد دینی در مشهد که مطالعات و اطلاعات وسیعی دررابطه‌با مکاتب سیاسی و جهانی دارد، چندین کتاب به جای مانده که تعدادی از آنها قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در حد وسیع چاپ و نشر یافته است و از آن جمله مناظره دکتر و پیر؛ پاسخ به مشکلات جوانان؛ اصول پنج‌گانه اعتقادات؛ راه سوم بین کمونیسم و سرمایه‌داری؛ درس‌هایی از قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی و درسی که حسین به انسان‌ها آموخت را می‌توان نام برد.»[۴۲]




منابع و مآخذ روزشمار 1360/07/07

  1. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، ص2.
  2. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، ص2.
  3. سید یعقوب حسینی و محمد جوادی‌پور، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس (اشغال خرمشهر و شکستن حصر آبادان)، جلد3، تهران: سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص283؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، ص5.
  4. سند شماره 005202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه تاکتیکی لشکر77 (رکن2) به ت. ر سماجا2 (مدیریت عملیات، 7/7/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 005201 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه تاکتیکی لشکر77 (رکن2) به ت. ر سماجا2 (مدیریت اطلاعات)، 7/7/1360، صص 1 و 2.
  5. سید یعقوب حسینی و محمد جوادی‌پور، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس (اشغال خرمشهر و شکستن حصر آبادان)، جلد3، تهران: سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص283؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، ص5.
  6. سند شماره 49339 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات اهواز به طرح و برنامه مرکز، 9/7/1360، سند تک‌برگی.
  7. روزنامه اطلاعات، 9/7/1360، ص2؛ و - ابوالقاسم حبیبی، آبادان در جنگ (اطلس راهنما - 6)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1382، ص127.
  8. سند شماره 091291 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دست‌نوشته رشید علی‌نور، 7/7/1360.
  9. سند شماره 005220 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن ویژه خبری، شماره 8، 12/7/1360، ص2؛ و - سند شماره 005202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 195، 9/7/1360، ص19.
  10. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، صص 21 و 22، خبرگزاری پارس، 7/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص15.
  11. روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص14.
  12. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 152، 8/7/1360، صص 5 و 6، خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از خبرگزاری عراق.
  13. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 193، 8/7/1360، صص 2 و 3 ضمیمه، رادیو لندن، 7/7/1360.
  14. روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص14.
  15. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، صص 21 و 22، خبرگزاری پارس، 7/7/1360؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص15.
  16. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، ص13؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 195، 9/7/1360، ص16.
  17. همان، صص 19 و 20 ضمیمه، رادیو مونت کارلو، 8/7/1360.
  18. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (جهان در 24 ساعت گذشته)، شماره 152، 8/7/1360، صص 8 - 6.
  19. سند شماره 005220 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن ویژه خبری، شماره 8، 12/7/1360، ص2؛ و - سند شماره 005202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 195، 9/7/1360، ص19.
  20. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 195، 10/7/1360، ص3، سنندج - خبرگزاری پارس، 9/7/1360.
  21. سند شماره 054847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - سند شماره 049293 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  22. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 193، 8/7/1360، صص 4 و 5، خبرگزاری پارس، 7/7/1360.
  23. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، صص 36 و 37، مشهد؛ و‌ - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، ص36، مشهد.
  24. روزنامه کیهان،‌ 7/7/1360، ص1؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، صص 40 و 41، مشهد - خبرگزاری پارس، 7/7/1360.
  25. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 195، 9/7/1360، ص34، ساری - خبرگزاری پارس، 9/7/1360؛ و - سند شماره 174088 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه 3 (چالوس) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (فرماندهی)، 8/7/1360، ص1.
  26. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، ص34، آمل؛ و - سند شماره 174088 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
  27. روزنامه اطلاعات، 9/7/1360، ص2؛ و - ابوالقاسم حبیبی، آبادان در جنگ (اطلس راهنما - 6)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1382، ص127.
  28. سند شماره 049310 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد منطقه3 (فرماندهی) به ستاد مرکزی (مرکز فرماندهی)، 9/7/1360، صص 1 و 2.
  29. سند شماره 005214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی اندیمشک، 10/7/1360، ص2؛ و - سند شماره 419384 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان (اهواز) به استانداری خوزستان، 8/7/1360،سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 034831 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به مقام وزارت کشور، 7/7/1360، سند تک‌برگی.
  30. سند شماره 270439 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد سپاه پاسداران منطقه7 (فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه پاسداران (فرماندهی)، 5/8/1360، ص5.
  31. روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص13.
  32. همان، ص14.
  33. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، صص 18 - 16، تهران - خبرگزاری پارس، 7/7/1360.
  34. همان؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/7/1360، ص2.
  35. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد 15، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 262 - 257.
  36. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 193، 8/7/1360، ص9، نیویورک - خبرگزاری یونایتدپرس، 7/7/1360.
  37. همان؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 195، 10/7/1360، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 9/7/1360.
  38. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 193، 8/7/1360، ص13، بلگراد - خبرگزاری پارس، 7/7/1360.
  39. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 194، 8/7/1360، صص 6 و 7، خبرگزاری پارس، 8/7/1360.
  40. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 195، 9/7/1360، صص 8 و 9، خبرگزاری پارس، 9/7/1360.
  41. روزنامه اطلاعات، 9/7/1360، ص18.
  42. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 193، 7/7/1360، صص 38 و 39، خبرگزاری پارس، 7/7/1360.