1360.05.12

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1360 |نام = 1360.05.12 |نام دیگر= دوازده مرداد |روز=12 مرداد 1360 |تاریخ شمسی= 1360.05.12 |تاریخ میلادی=3 اوت 1981 |تاریخ قمری= 2 شوال 1401 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.05.12</div> <div class="bootstrap-btn">1361....» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.05.12
نام‌های دیگر دوازده مرداد
تاریخ شمسی 1360.05.12
تاریخ میلادی 3 اوت 1981
تاریخ قمری 2 شوال 1401





گزارش- 172

از اولین دقایق بامداد امروز، تیپ84 خرم‌آباد (ارتش) با 2 گروهان پیاده، یک گروهان سوار زرهی و یک گروهان تانک که با نیروهایی از سپاه پاسداران شامل 50 پاسدار از سپاه دزفول و 50 پاسدار از سپاه خرم‌آباد، ادغام شده بودند، عملیاتی را در غرب دزفول آغاز کردند. هدف این عملیات آزادسازی تپه‌ 350 (دهلیز) و ارتفاعات اطراف آن؛ ازجمله تپه‌ بلتا و تپه سی‌سی (واقع در 40 کیلومتری غرب دزفول و شمال جاده‌ دشت عباس) که بر جاده‌ تدارکاتی دشمن در این منطقه تسلط داشت، بود.[۱] براساس طرح مانور، قرار بود این نیروها از دو محور شرق و غرب، ارتفاع 350 (دهلیز) را محاصره و تصرف کنند و با ایجاد یک خط پدافندی مناسب در شیارهای بین ارتفاعات اطراف، مانع پاتک‌های احتمالی دشمن شوند.[۲] همچنین در دستور جزء‌به‌‌جزء عملیات، آغاز حرکت واحدهای عمل‌کننده از محل تجمع، ساعت 19:30 روز 11 مرداد 1360، تعیین و مقرر شده بود تا نیروها پس از ورود به منطقه عملیات، با استقرار نیروهای تأمین‌کننده استراحت کرده، در ساعت 2 بامداد 12 مرداد 1360، به‌قصد تصرف اهداف مورد نظر حرکت کنند.[۳] به‌دلیل ضعف پشتیبانی و دیررسیدن آب مورد نیاز رزمندگان، نیروها با 2 ساعت تأخیر از محل تجمع به‌طرف هدف حرکت کردند و 5/4 ساعت بعد؛ یعنی حدود ساعت 4 صبح، به نزدیکی هدف اصلی (تپه 350) رسیدند و در فاصله 2 کیلومتری این ارتفاع مستقر شدند. سپس، یک گروه شناسایی همراه با فرمانده ارتشی که هدایت نیروها را به عهده داشت، برای یافتن مسیری مناسب برای پیشروی نیروها، پیش رفتند، اما پس از نیم‌ساعت پیاده‌روی، موفق به یافتن مسیر نشدند و نزد نیروها برگشتند. فرمانده نیروهای در خط به‌دلیل روشن‌شدن هوا و برای جلوگیری از لورفتن عملیات تصمیم گرفت اجرای عملیات را به تعویق بیندازد تا امکان اجرای عملیات در شب‌های آینده وجود داشته باشد؛ بنابراین، عملیات را منتفی اعلام کرد و به نیروها دستور برگشت به عقب داد. با شروع برگشت نیروها (ساعت 4:40 بامداد)، سرهنگ بیرانوند* فرمانده تیپ84 ارتش - که ازطریق بی‌سیم در جریان امور قرار گرفته بود - با عقب‌آمدن نیروها مخالفت کرد و دستور داد تا آنها برگردند و عملیات را انجام دهند. لذا نیروهایی که مأموریت تصرف ارتفاع350 را داشتند و برای برگشت راه میان‌بر را انتخاب کرده بودند، پس از دستور مجدد اجرای عملیات، از دامنه یک تپه بالا رفتند، طوری‌که در خط‌الرأس قرار گرفتند. نیروها در چنین وضعیتی از فاصله حدود 100 متری به‌سمت ارتفاع350 تیراندازی کردند و بدین‌ترتیب درگیری نیروهای خودی با دشمن از فاصله‌ای نامناسب و غیر مؤثر آغاز شد.[۴] در همین حال، نیروهای عراقی مستقر در ارتفاع مسلط350 (دهلیز)، آتش انبوه خمپاره، تانک و تیربار را روی نیروهای خودی - که در آن لحظات جان‌پناه مناسبی نداشتند - اجرا کردند که تلفات بسیاری به نیروهای خودی تحمیل شد. در این زمان، بخشی از نیروها شامل گروهان تانک و 25 نفر از نیروهای سپاه دزفول - که عقب‌تر بودند، خود را به تپه‌ بلتا در شرق تپه350 - که بخشی از هدف عملیات بود و دشمن آنجا را موضع دیدبانی‌اش قرار داده بود - رساندند و تپه‌ بلتا را تصرف کردند، اما همچنان برتری با نیروهای عراقی مستقر در تپه350 بود. باتوجه‌به افزایش تلفات خودی و غیرممکن‌بودن تدارک نیروهای در خط، با دستور فرمانده عملیات، نیروهای مستقر روی تپه سی‌سی و دامنه‌ ارتفاع350 عقب آمدند و فقط موضع تپه‌ بلتا را تقویت کردند.[۵] پس از استقرار رزمندگان روی تپه‌ بلتا، عراقی‌ها در سه نوبت در ساعت‌های 11:30، 16 و 18، با نیرویی محدود اقدام به پاتک به‌سمت این تپه کردند، اما مقاومت رزمندگان و حمایت آتش توپخانه، آنان را درحالی‌که تلفاتی داده بودند، به عقب‌نشینی واداشت.[۶] در این عملیات، از نیروهای خودی 20 نفر شهید و حدود 40 نفر زخمی شدند و نیروهای عراقی نیز به‌ویژه در اجرای آتش متقابل متحمل حدود 250 نفر کشته یا زخمی شدند. 6 تانک، یک نفربر و 2 خودرو دشمن نیز منهدم شد.[۷] پس از این علمیات، ارتش عراق نیروهایش را در فاصله‌ 1500 متری جنوب این ارتفاع مستقر کرد و 500 متر عقب‌تر از آن نیز یک واحد زرهی را با 10 تانک مستقر کرد. بدین‌ترتیب، ارتش عراق به ازدست‌دادن تپه‌ بلتا رضایت داد.**[۸]

گزارش- 173

اجرای آتش روی مراکز تجمع و مواضع یگان‌های ارتش عراق مستقر در مقابل نوسود و منطقه رأس‌البیشه، از تحرکات امروز ارتش جمهوری اسلامی در جبهه‌های جنگ بود. از سوی دیگر، امروز چندین خودرو حامل سلاح و تجهیزات از اردن وارد عراق شد. رکن2 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: «توپخانه‌ ارتش در ساعت 23:30، مراکز تجمع و مواضع یگان‌های ارتش عراق مستقر در مقابل نوسود را با شلیک 194 گلوله توپ مورد حمله قرار داد.»[۹] مقامات نظامی عراقی با تأیید این خبر، از کشته‌شدن یک درجه‌دار و زخمی‌شدن 3 نفر دیگر خبر دادند.[۱۰] ستاد مشترک ارتش در خبر دیگری اعلام کرد که براثر آتش توپخانه ارتش ایران روی مواضع آتشبار گردان91 پدافند هوایی وابسته به فرماندهی پدافند هوایی و موشکی منطقه‌ 3 ارتش عراق مستقر در منطقه رأس‌البیشه (شمال فاو)، یک توپ پدافندی گردان91 ارتش عراق از کار افتاده است. گفتنی است که در ده روز گذشته، 6 توپ دیگر از این واحد از کار افتاده بود.[۱۱] همچنین به گزارش منابع اطلاعاتی سپاه پاسداران، امروز 17 خودرو حامل مهمات و تجهیزات نظامی از کشور اردن، ازطریق منطقه مرزی فلوجه به پادگان التاجی عراق ارسال شد.[۱۲]

گزارش- 174

گروه‌های مسلح غیرقانونی در مناطق غرب کشور، 2 تن از نیروهای خودی را شهید؛ 2 تن را زخمی و 15 تن دیگر را گروگان گرفتند. بنا به گزارشی، در سه‌راهی تکاب به دیواندره، عده‌ای از افراد وابسته به گروه‌های غیرقانونی، 12 نفر از نیروهای سپاه پاسداران بانه و 2 نفر از افراد لشکر28 کردستان را که از تهران به‌طرف سقز حرکت می‌کردند، به گروگان گرفتند.[۱۳] در سقز نیز براثر تیراندازی افراد ضدانقلاب به نیروهای سپاه پاسداران مستقر در محل مکتب قرآن شهر سقز، یک نفر شهید و یک نفر زخمی شد.[۱۴] همچنین در درگیری‌های پراکنده در اطراف سیلوی مرجان و تپه تلویزیون شهر مهاباد، یک نفر از نیروهای واحد فرهنگی سپاه پاسداران مهاباد شهید و یک نفر زخمی شد.[۱۵] به گزارش لشکر28 ارتش جمهوری اسلامی، در این شهر همچنین عده‌ای از افراد گروه‌های ضدانقلاب، یک آمبولانس سپاه را متوقف کردند و آمبولانس و یک نفر از نیروهای سپاه را با خود بردند.[۱۶]

گزارش- 175

بمب‌گذاری در سنندج و مین‌گذاری در جاده سنندج - مریوان کشف و خنثی شد. بمبی که امروز در دیوار منزل امام‌جمعه‌ سنندج کار گذاشته بود، کشف و به‌دست نیروهای سپاه پاسداران خنثی شد. هنگام خنثی‌کردن این بمب، انفجار خفیفی رخ داد که یکی از پاسداران به‌طور سطحی زخمی شد. درپی این بمب‌گذاری، دو مظنون دستگیر شدند.[۱۷] شخصی نیز به نیروهای مستقر در پاسگاه تیژتیژ در محور سنندج - مریوان، اطلاع داد که در 5 کیلومتری این پاسگاه در یکی از جاده‌های منطقه، مین‌گذاری شده است. نیروهای سپاه و ارتش، مهمات کار گذاشته‌شده را که شامل 2 گلوله‌ 155 میلی‌متری و یک دیگ زودپز حاوی مواد منفجره تی.ان.تی. و یک کپسول گاز کوچک بود، کشف و خنثی کردند. این اقدام چند ساعت قبل از عبور یک ستون بزرگ نظامی شامل مهمات و نفرات که عازم مریوان بود، انجام شد.[۱۸]

گزارش- 176

ساعت 15:10 امروز، یک بمب بسیار قوی در کنار ساختمان اداره پست و تلفن شهری کرمانشاه واقع در میدان آزادی این شهر، منفجر شد که براثر آن، 14 نفر شهید و 25 نفر مجروح شدند.*[۱۹] در این حادثه، 4 اتومبیل و یک گریدر نیز منهدم شد و به پاساژ کویتی‌های کرمانشاه در مجاورت محل انفجار، آسیب فراوانی وارد آمد.[۲۰] شدت انفجار به‌حدی بود که ترکش‌هایش بر دیوارهای طرف دیگر میدان - که حدود 300 متر با محل انفجار فاصله دارد - اثر گذاشت و شیشه‌های ساختمان‌های اطراف تا شعاع 500 متری فروریخت.[۲۱] لحظاتی پس از انفجار، مجروحان حادثه با کمک نیروهای امدادگر و مردم به بیمارستان‌های شهر منتقل شدند. از سوی دیگر، مأموران خنثی‌کننده‌ بمب متوجه یک بمب عمل‌نکرده‌ دیگر در محل شدند و بی‌درنگ اقدامات اولیه را برای خنثی‌کردن آن انجام دادند.[۲۲] پس از بررسی‌های اولیه‌ مأموران، مجید حداد عادل معاون سیاسی استانداری کرمانشاه، اعلام کرد: «به‌طورقطع و یقین، باتوجه‌به ضایعات و تلفات واردشده، بمب منفجرشده از نوع بسیار قوی تخریبی بوده که تا شعاع زیادی خسارات و صدمه وارد کرده و بررسی‌ها نشان می‌دهد که قطعاً عوامل خارجی در تهیه و به‌کاربردن آن دست داشته‌اند.»*[۲۳] آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی امام‌جمعه‌ کرمانشاه نیز از محل این انفجار دیدن کرد و سپس برای عیادت مجروحان حادثه به بیمارستان رفت و در این دیدار گفت: «باید این صحنه‌های مظلومیت را به دنیا نشان داد و این خرابکاران اگر با دولت مخالف هستند، پس با مردم بی‌گناه و زن و بچه‌ آنان چه ‌کار دارند.»[۲۴]

گزارش- 177

ساعت 16:30، بمبی قوی حاوی ماده‌ انفجاری تی.ان.تی. در خیابان پاستور تهران جنب انستیتو پاستور، منفجر شد که براثر آن یک رهگذر شهید شد و حدود 20 نفر، ازجمله 7 کودک که برای تزریق واکسن مراجعه کرده بودند، مجروح شدند. در این حادثه، 4 اتومبیل منفجر و به 2 منزل مسکونی و 8 خودرو دیگر خسارات بسیاری وارد شد. شیشه‌ منازل هم‌جوار نیز تا شعاع زیادی شکست. بخشی از تجهیزات و دستگاه‌های انستیتو پاستور نیز آسیب دید و مقدار زیادی واکسن و سرم نیز از بین رفت.[۲۵] خبرنگار روزنامه‌ کیهان در تشریح این حادثه نوشته است: «هرچه به محل انفجار نزدیک‌تر می‌شدیم، آثار خرابی بمب بیشتر نمایان می‌شد. در خیابان، شیشه‌ بسیاری از پنجره‌ها شکسته بود و روی زمین ریخته بود و خیابان حالت محلی را داشت که مورد بمباران و تخریب قرار گرفته باشد. سرانجام، ما به نزدیک محل انفجار رسیدیم. در این محل، مأموران آتش‌نشانی مشغول فعالیت و برادران پاسدار مراقب نظم بودند و مردم نیز برای کمک، هر کاری از دستشان برمی‌آمد می‌کردند. در محل انفجار، چند اتومبیل به‌کلی منهدم شده بود و شیشه و آهن‌پاره بر سطح خیابان ریخته بود. یکی از کمک‌کنندگان در خیابان پاستور، مشغول جمع‌آوری اعضای تکه‌تکه‌شده‌ کسی بود که در همان لحظه‌ انفجار کشته شده است [بود]. مغز این فرد به اطراف پاشیده بود، خونش خیابان و دیوار را در محل حادثه رنگین کرده بود و تکه‌های گوشت بدنش به اطراف پخش شده بود.» یکی از مجروحان که در بیمارستان انقلاب به‌‌طور سرپایی درمان شده بود، درباره انفجار به خبرنگار کیهان گفت: ساعت حدود چهار و نیم بعدازظهر بود و من بعد از ملاقات با یکی از بستگان مجروحم - که در جنگ مجروح شده است - از بیمارستان انقلاب، خارج شده بودم و داشتم در خیابان پاستور به‌طرف غرب، حرکت می‌کردم که ناگهان صدای مهیبی برخاست. به‌دنبال آن، من به زمین افتادم که جراحت زیادی برنداشتم، اما حالت بهت‌زده‌ها را پیدا کرده بودم و گوشم پر بود از صدا و گیج بودم و چشمانم را که باز کردم، دود و آتش و گردوخاک زیادی را دیدم که در این موقع یکی از پاسداران به کمک آمد و مرا به بیمارستان رساند.[۲۶]

گزارش- 178

در ترورهای امروز سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، سرپرست بنیاد شهید بهبهان و مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران اصفهان شهید شدند. در تهران هم 4 پاسدار شهید و 5 نفر مجروح شدند. در بهبهان، حجت‌الاسلام عبدالکریم بخردیان سرپرست بنیاد شهید این شهر، درحالی‌که از اقامه‌ نماز جماعت ظهر و عصر به منزل بازمی‌گشت، از پشت سر، هدف گلوله دو موتورسوار مسلح قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان براثر شدت جراحات به شهادت رسید. ضاربان نیز بی‌درنگ، متواری شدند. فرماندار شهر به مناسبت شهادت وی - که از روحانیان مبارز شهر بود - 3 روز عزای عمومی اعلام کرد.[۲۷] در اصفهان نیز، مهندس مهدی حنایی‌نژاد مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این شهر، درحال عبور از خیابان استانداری، از پشت سر، هدف سوءقصد دو موتورسوار قرار گرفت. ضاربان 3 گلوله به وی شلیک کردند که یکی از آنها به قلب وی اصابت کرد. وی پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.[۲۸] در تهران نیز چند حادثه ترور اتفاق افتاد: در ساعت 16:20، دو موتورسوار به‌سوی یکی از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی به نام مهدی نوروزی 3 گلوله شلیک کردند. وی پس از این حادثه، بی‌درنگ، به بیمارستان طرفه منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. در ساعت 18 نیز یکی از پاسداران کمیته‌ منطقه‌ 5 تهران به نام جلیل باقری، در محل کارش هدف سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید. پاسداران کمیته موفق شدند ضاربان را دستگیر کنند. ساعت 19:15 بعدازظهر هم سرنشینان یک خودرو که 2 سرنشین یک موتورسیکلت هوندا 1000 آنان را پشتیبانی می‌کردند به‌سوی 4 نفر از کارکنان سپاه در خیابان ستارخان مقابل برق آلستوم، شلیک کردند. در این حادثه، یک نفر از پاسداران به شهادت رسید و 3 نفر دیگر مجروح شدند.*[۲۹] در حادثه‌ دیگری در ساعت 19:30، سرنشینان یک اتومبیل ب. ام. و. 2 پاسدار را که با موتورسیکلت درحال عبور از فلکه‌ دوم آریاشهر بودند، هدف قرار دادند. مهاجمان با مسلسل یوزی آنان را به رگبار بستند و از محل حادثه گریختند. اهالی محل برای کمک به مجروحان و انتقال آنان به بیمارستان به‌سرعت وارد عمل شدند، اما آنان براثر خونریزی در مسیر به شهادت رسیدند.[۳۰] امروز همچنین یکی از اعضای کمیته‌ مرکز هنگام ورود به خانه‌اش هدف سوءقصد قرار گرفت و از ناحیه‌ دست چپ مجروح شد.[۳۱]

گزارش- 179

اقدامات عناصر گروه‌های غیرقانونی در شهرهای کرمانشاه، شاهرود، مشهد و برازجان، با هوشیاری نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ناکام ماند. در کرمانشاه، دو موتورسوار در مقابل سینما شهر فرنگ این شهر، قصد ترور افرادِ تیم گشتی سپاه پاسداران را داشتند که نیروهای سپاه با آنان درگیر شدند. در این درگیری مسلحانه که حدود 10 دقیقه طول کشید، یکی از مهاجمان کشته شد و اسلحه‌ وی به ‌دست پاسداران افتاد و نفر دوم نیز متواری گردید. از نیروهای سپاه هم 2 نفر مجروح شدند.[۳۲] در شاهرود نیز نیروهای سپاه پاسداران یکی از عناصر وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را که قصد ترور فرماندار شهر را داشت، شناسایی و دستگیر کردند. از وی یک سلاح یوزی و یک نارنجک به‌ دست آمد.[۳۳] در مشهد، افراد گشتی سپاه پاسداران 3 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق را که با جاسازی ماهرانه درحال جابه‌جایی مقداری مواد منفجره و کپسول انفجاری بودند شناسایی و دستگیر کردند.[۳۴] در برازجان نیز یکی از اعضای فعال گروه آرمان مستضعفان که از مدتی قبل تحت تعقیب بود شناسایی و دستگیر شد.[۳۵]

گزارش- 180

عناصر گروه‌های غیرقانونی با پرتاب انواع بمب دست‌ساز و آتش‌زا به منازل و اماکن متعلق به مردم، مساجد، نهادهای انقلاب و مراکز فرهنگی در 8 شهر، خسارت‌هایی به بار آوردند. چندین خرمن نیز در توابع اراک به‌دست این افراد به آتش کشیده شد. در مشهد، مغازه‌ پلاستیک‌فروشی در خیابان ضد (خیابان امام رضا(ع)) این شهر - که قبلاً نیز عوامل گروه‌های مسلح غیرقانونی آن را به آتش کشیده بودند - با پرتاب بمب آتش‌زا آتش گرفت و حدود نیم ‌میلیون ‌تومان خسارت به آن وارد شد. در حادثه‌ دیگری در همین شهر، یک بمب آتش‌زا به‌ داخل مغازه‌ لوازم یدکی یکی از افراد طرف‌دار انقلاب در خیابان گاراژدارهای مشهد پرتاب شد که با انفجار بمب، آتش‌سوزی رخ داد و خسارت‌هایی به مغازه وارد شد.[۳۶] در شیراز، در دو حادثه‌ جداگانه، یک مغازه‌ موکت‌فروشی در خیابان توحید و یک مغازه‌ تابلوسازی در خیابان گلستان، براثر پرتاب بمب آتش‌زا طعمه‌ حریق شد و به‌کلی سوخت. یک بمب دست‌ساز نیز به‌طرف مغازه‌ لوکس‌فروشی پرتاب شد که با انفجار آن، شیشه‌های مغازه خرد شد. این مغازه‌ها به افراد متدین و متعهد شهر شیراز تعلق داشتند.[۳۷] در اصفهان، 2 موتورسوار درحال حرکت، یک نارنجک به‌سوی مسجد انقلاب واقع در خیابان مطهری این شهر، پرتاب کردند که براثر انفجار آن، شیشه‌های مسجد شکست و خسارت‌هایی وارد شد. کسی در این حادثه آسیب ندید.[۳۸] در بروجرد نیز یک بمب دست‌ساز به‌ داخل منزل فرماندار شهر پرتاب شد که با انفجار آن تعدادی از شیشه‌های منزل شکست، اما به کسی آسیب نرسید.[۳۹] همچنین یک بمب دست‌ساز به‌طرف ساختمان بسیج شهر گرگان پرتاب شد، اما کسی آسیب ندید.[۴۰] در برازجان هم یک بمب دست‌ساز به منزل یکی از بانوان متعهد شهر پرتاب شد که خسارت‌های جزئی به بار آورد.[۴۱] امروز همچنین تعدادی از عناصر وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به منزل یکی از نیروهای سپاه پاسداران رامسر در حاشیه‌ جنگل حمله کردند. این حمله تلفاتی نداشت.[۴۲] در حادثه دیگری، دو موتورسوار، یک بمب آتش‌زا به ‌داخل یک کتاب‌فروشی در خیابان اعتمادیه‌ شهر زنجان - که عرضه‌کننده‌ کتاب‌های مذهبی است - پرتاب کردند. بسیاری از کتاب‌های این کتاب‌فروشی ازجمله قرآن در آتش سوختند. با کمک مردم آتش‌سوزی مهار و از سرایت آن به سایر مغازه‌های هم‌جوار جلوگیری شد.[۴۳] در منطقه‌ نارمک تهران هم یک بمب صوتی در یک کیسه زباله در کنار یک کتاب‌فروشی عرضه‌کننده‌ کتاب‌های مذهبی کشف و خنثی شد.[۴۴] علاوه‌براین، در چند روز گذشته، افراد وابسته به گروه‌های غیرقانونی، خرمن‌های کشاورزان روستاهای ازنا، اسکان، شراگوار و عقیل‌آباد از توابع شهرستان اراک را به آتش کشیدند.[۴۵]

گزارش- 181

مراسم تحلیف رئیس‌جمهور صبح امروز در مجلس شورای اسلامی برگزار شد.* در آغاز این مراسم که ساعت 11:25 برگزار شد، پس از حضور رئیس‌جمهور، اعضای هیئت دولت، رئیس دیوان‌عالی کشور و اعضای شورای نگهبان، هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی سخنرانی کوتاهی درباره‌ انتخابات ریاست‌جمهوری انجام داد. پس از آن، محمدعلی رجایی پشت تریبون مجلس قرار گرفت و درحالی‌که سید عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس دیوان‌عالی کشور، در کنار وی بود، متن سوگندنامه‌ مندرج در قانون اساسی را قرائت کرد. بدین‌ترتیب، محمدعلی رجایی از ظهر امروز، کار خود را در مقام رئیس‌جمهور ایران به‌طور رسمی آغاز کرد.[۴۶]


گزارش- 182

با انتشار خبر سفر آتی اعضای کمیته‌ منتخب وزیران امور خارجه‌ کشورهای غیرمتعهد به تهران و دیدار آنان با محمدعلی رجایی رئیس‌جمهور، وی در پایان جلسه‌ امروز شورای‌عالی دفاع درباره‌ موضع ایران درخصوص جنگ و حضور این هیئت در تهران سخنانی ایراد کرد. وی گفت: «موضع ما هیچ تغییری پیدا نکرده است و اعضای غیرمتعهدها را نیز می‌پذیریم و همان‌طوری‌که قبلاً گفته‌ایم برای‌ اینکه نشان دهیم جایی که گوش شنوا وجود داشته باشد، ما حرف حقمان را حاضر هستیم بگوییم. و اما این مسئله به‌هیچ‌وجه به‌معنای صلح با رژیم عراق نیست.» رجایی در ادامه افزود: «مذاکره‌ واقعی در جبهه‌ها صورت می‌گیرد و برادران رزمنده‌ ما با گلوله‌های آتشین و خون‌های رنگین خود، دارند مذاکره می‌کنند و خوشبختانه پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای نیز حاصل شده است.»*[۴۷] علوی طباطبایی سخنگوی وزارت امور خارجه‌ جمهوری اسلامی ایران نیز دراین‌باره گفت: «اعضای هیئت غیرمتعهدها صبح پنجشنبه‌ این هفته، به‌منظور بررسی آخرین تغییر و تحولات جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وارد تهران می‌شوند.» وی خاطرنشان کرد: «این هیئت در دیدار با محمدعلی رجایی رئیس‌جمهوری ایران، احتمالاً پیشنهاد مطرح‌شده در آخرین جلسه‌ خود در لوزاکا پایتخت زامبیا را پیرامون نحوه‌ پایان‌دادن به جنگ عراق و ایران به اطلاع رئیس‌جمهور خواهند رساند.»**[۴۸]

گزارش- 183

وزیر مشاور در امور اجرایی و سخنگوی دولت، صبح امروز، در مصاحبه‌ای مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی موضع دولت جمهوری اسلامی را درباره‌ موضوعات گوناگون کشور؛ ازجمله رابطه با فرانسه، نیروی هوایی ارتش و بنی‌صدر، مطرح کرد. بهزاد نبوی درباره سخنان برخی ائمه‌ جماعات و نمایندگان مجلس که دولت را در ماجرای فرار بنی‌صدر و رجوی مقصر دانسته‌اند*** گفت: «چون دیوار دولت از همه‌ دیوارها کوتاه‌تر است، عده‌ای دولت را دراین‌رابطه مقصر می‌دانند، حال آنکه به‌طور اخص، دولت دراین‌مورد هیچ مسئولیتی نداشته و وظیفه‌ حفاظت از پایگاه یکم شکاری به‌عهده‌ ارتش و نیروهای نظامی بوده است. وی افزود: «تحقیقات دراین‌مورد به‌شدت دنبال می‌شود و این مسئله که بنی‌صدر و رجوی بتوانند از یک پایگاه نظامی ایران در تهران سوار یک هواپیمای ارتشی شوند و از ایران خارج گردند، در کل نقطه‌ضعفی برای جمهوری ‌اسلامی ایران محسوب می‌شود که خودمان نیز بدان معترفیم و باید تلاش کنیم تا این نقطه‌ضعف به نقطه‌ قوت تبدیل شود.» بهزاد نبوی درباره رابطه‌ ایران و فرانسه پس از فرار بنی‌صدر و رجوی و موضع‌گیری‌های اخیر دولت فرانسه در مقابل جمهوری ‌اسلامی ایران، افزود: «ارتباط ما با فرانسه دقیقاً به موضع‌گیری‌های این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد و اگر فرانسه بخواهد مرکز و کانون اجتماع ضدانقلاب شود، حتماً در روابط ما اثر خواهد گذاشت. واکنش مردم در قبال موضع‌گیری‌های دولت فرانسه کاملاً مشخص است و دولت نیز این مسئله را مسئله‌ مهمی می‌داند. موضع‌گیری‌های غیردوستانه‌ اخیر فرانسه بسیار عجیب و غریب بوده و دولت فرانسه باید جواب‌گوی آنها باشد، زیرا در غیر این ‌صورت، ایران ناچار است در روابط خود با این کشور تجدیدنظر کند. سخنگوی دولت سپس به نمونه‌ای از موضع‌گیری‌های غیردوستانه‌ دولت فرانسه اشاره کرد و گفت: «مثلاً همان‌طورکه اعلام شد، 4 تن از خدمه‌ هواپیمای ربوده‌شده به فرانسه، تقاضای بازگشت به ایران را رد کرده بودند، اما دولت فرانسه اجازه‌ تماس و ملاقات آنها را با اعضای سفارت جمهوری‌ اسلامی در فرانسه نمی‌داد، تا اینکه 2 تن از آنها به‌زحمت توانستند خود را از حلقه محاصره آنها خارج کرده و با سفارت تماس حاصل کنند.» وی افزود: «این 2 نفر به‌‌زودی به ایران باز خواهند گشت، اما درمورد 2 نفر دیگر نیز سفارت ایران به‌زحمت توانست موافقت دولت فرانسه را برای ملاقات با آنها بگیرد و جالب اینکه فرانسه به‌شرطی موافقت کرده بود که یک مترجم مورد اطمینان آنها در این ملاقات حضور داشته باشد و می‌دانید چه کسی مترجم مورد اطمینان آنها بود؟ این شخص کاظم رجوی بود.»* بهزاد نبوی سپس به برخی زوایای پنهان عملکرد بنی‌صدر پس از شکست حمله‌ امریکا به طبس و اقدامات او پس از کشف کودتای نافرجام نقاب اشاره کرد و به واکاری و تحلیل عملکرد وی در مقام فرماندهی کل قوا پرداخت و گفت: «اولین حرکت وی ماجرای طبس و بمباران هلیکوپترها بود که باعث شهادت یکی از فرزندان مؤمن (محمد منتظرقائم) گردید که مسببین این جریان می‌بایست بلافاصله دستگیر و اعدام می‌شدند که فرمانده نیروی هوایی وقت به فرمان بنی‌صدر آنها را بمباران کرد تا اسناد وابستگی وی به امریکا افشا نگردد و آقای بنی‌صدر که فهمید امکان دارد بهمن باقری فرمانده نیروی هوایی وقت، دستگیر شود و مچ وی باز شود، مسئولیت آن را خود قبول کرد و زمانی‌که که باقری را از سرپرستی نیروی ‌هوایی کنار گذاشتند، بنی‌صدر بلافاصله او را به سرپرستی هواپیمایی کشوری منصوب کرد. همچنین در زمان شروع جنگ - که بنی‌صدر به‌هیچ‌عنوان آمادگی آن را نداشت، شروع به مهره‌چینی در ارتش کرد؛ چنان‌که اطلاع داریم اطلاعیه‌ای منتشر ساخت که تمامی امرای بازنشسته‌ ارتش باید به سر کار خود بازگردند که با فشار دولت اجازه‌ پخش مجدد آن داده نشد. بنی‌صدر پس از این ماجرا، بلافاصله، تحلیلی از کودتای نوژه [نقاب] را مطرح کرد تا اذهان عمومی را منحرف سازد و آنها را زیر سؤال قرار دهد و دراین‌رابطه گفت کودتای نوژه توطئه‌ امریکا بود تا متخصصین را از ارتش کنار بگذارند، درحالی‌که ما می‌دانیم کودتا واقعی بود و دراین‌رابطه هم عده‌ای دستگیر شدند. او می‌خواست نشان دهد کسانی که کودتا را کشف کرده‌اند، امریکایی هستند و درواقع او سعی داشت زمینه را برای بازگشت دستگیرشدگان ارتش هموار سازد.» وی افزود: «بنی‌صدر با استفاده از فرماندهی کل‌ قوا آن‌چنان جو تبلیغاتی در ارتش به‌وجود آورده بود که اکثر خلبانان ارتش مسئله را به شکل دیگری برداشت کرده بودند؛ چنان‌که مسئله‌ عرب و عجم را در رأس قرار داده بودند که از اصل این جریان انحرافی بود. ... روزنامه‌ انقلاب اسلامی و میزان با هواپیماهای نظامی در ساعت 2 بعد از نیمه‌شب، به پادگان‌ها و مراکز نظامی برده می‌شد، درحالی‌که از ورود روزنامه‌های خط امام به مراکز نظامی جلوگیری می‌شد. این جوسازی بنی‌صدر باعث شد که پاک‌ترین افسران ارتش را به‌عنوان مسامحه و سهل‌انگاری از رده خارج کنند.» وی سپس خطاب به برادران ارتشی گفت: «من از آنان می‌خواهم که هوشیارانه با مسائل برخورد کنند و بدانند که بزرگ‌ترین خیانت را بنی‌صدر به ارتش کرد. او می‌گفت: "من" که این من همان امریکاست و این برادران باید ببینند آن شعارهای توخالی بنی‌صدر کجا رفته و چرا بنی‌صدر به فرانسه پناهنده شده و چه کسانی را بر ارتش تحمیل کرده، باقری‌ها، فریورها، (کسی که فاجعه‌ 56 میلیون دلار را به بار آورد) خیرخواه‌ها و معزی‌ها اینها لکه‌های ننگی بود که بنی‌صدر در ارتش به ‌وجود آورد و البته طبیعی است که رژیم جمهوری‌اسلامی در مقابل هر خطایی در ارتش با قاطعیت عمل خواهد کرد.» وی در بخش دیگری از سخنانش درباره‌ فرار بنی‌صدر و رجوی گفت: «این فرار ماهیت آنها را مشخص کرد که در کنار چه کسانی قرار گرفته‌اند؛ بختیار و اویسی. از طرفی دیگر، محتوای توخالی شعارهایی که بنی‌صدر می‌داد، نشان داده‌اند، کسی که می‌گفت:"کسی [که] حاضر است در شنزارهای گرم خوزستان بمیرد، از سلول‌ها‌ی زندان اوین نمی‌ترسد" که البته این شنزارهای خوزستان قصر باشکوه وی در دزفول بوده. بنی‌صدر خیلی زبون و بزدل‌تر از آن بود که بماند. ایشان به ما گفتند که رادیو تلویزیون پنج ساعت دراختیار من باشد به‌شرطی که مرزها را ببندید و ما به او گفتیم که البته برای طرف‌داران شما هم مرزها را خواهیم بست.» نبوی افزود: «مهم‌تر، مرگِ جریان بنی‌صدر بود که انجام شد و ما دیگر چیزی به نام جریان بنی‌صدر نخواهیم داشت و ان‌شاءالله قادر خواهیم بود جریان‌های انحرافی دیگر را سرکوب کنیم و درکل، باید گفت که فرار اینها نقطه‌ضعفی برای رژیم جمهوری ‌اسلامی است که ما باید این نقطه‌ضعف را به نقطه‌ قوت تبدیل کنیم و باید به این حقیقت اعتراف کنیم.» وی همچنین یادآور شد: «مسئله‌ مهمی که شایع است، این است که ضدانقلاب از این مسئله به‌عنوان قدرت بنی‌صدر استفاده کرده که به‌هیچ‌عنوان چنین چیزی نیست. بنی‌صدر زمانی‌که فرمانده کل‌ قوا شد، یک استراتژی خاصی را درجهت حاکمیت‌دادن ضدانقلاب در ارتش و کنارگذاشتن عناصر مؤمن به انقلاب پیاده کرد.» در پایان، بهزاد نبوی درباره‌ سخنان بنی‌صدر درخصوص لقب سرهنگ معزی با عنوان "برادر مجاهد" گفت: «بنی‌صدر درمورد سرهنگ معزی با امیر طاهری سردبیر سابق کیهان - که هم‌اکنون در مجله‌ ساندی ‌تایمز لندن فعالیت می‌کند و از فراماسون‌های معروف می‌باشد - گفت‌وگویی انجام داده و از سرهنگ معزی تقدیر و ستایش به ‌عمل آورده است. او گفته است که گرچه سرهنگ معزی شاه را از تهران به تبعیدگاهش برده است، اما درحقیقت یک عمل انقلابی را انجام داده و این اقدام شرم‌آور نمی‌باشد و ایشان تلویحاً این‌چنین وانمود کرده‌اند که آقای معزی کار شایسته‌ای انجام داده‌اند.» سخنگوی دولت درمورد استرداد بنی‌صدر و همراهانش نیز گفت: «مدارک قضایی که در دست ماست، دولت فرانسه را مقید می‌کند آنها را مسترد دارد و ازنظر حقوق بین‌الملل به‌نحوی است که درصورت عدم استرداد، دولت فرانسه محکوم خواهد بود.»[۴۹]

گزارش- 184

باوجود اعلام اعمال محدودیت در فعالیت‌های سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر ازسوی دولت فرانسه و ممنوعیت مصاحبه با خبرنگاران، امروز، خبر و متن مصاحبه‌ وی با نشریه‌ اشپیگل در رسانه‌ها منتشر شد. هرچند بنی‌صدر در این گفت‌وگو می‌کوشید سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را دارای توان بالا برای سرنگونی نظام جلوه دهد، اما اعلام نتایج انتخاب رجایی به سمت ریاست‌جمهوری و عادی‌سازی امور اجرایی کشور و از سوی دیگر، انتشار اخبار چند عملیات موفق نظامی در جبهه‌ها، سبب شده است که وی سخنان متفاوتی درباره ارتش و امور داخلی ایران بر زبان آورد. نکته‌ دیگری که در این مصاحبه مشهود است، پذیرش اقدامات خرابکارانه و ترور توسط سازمان ازسوی بنی‌صدر است؛ امری که وی پیش از این درباره‌ آن اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد. در ادامه بخش‌هایی از مصاحبه‌ بنی‌صدر با نشریه‌ آلمانی اشپیگل و بازتاب‌های آن آمده است. «سؤال: بهشتی رئیس حزب جمهوری ‌اسلامی و رئیس دیوان‌عالی کشور و روحانی قدرتمندی بود که در پشت پرده‌، رهبری امور را به عهده داشت. شما مایل به همکاری با وی نبودید؟ جواب: من از این عمل امتناع ورزیدم؛ برای من القابی چون رئیس‌جمهور و یا فرمانده کل ‌قوا ارزشی ندارد. چیزی ‌که برای من مهم است، عهده‌داری امور و جنگیدن به‌خاطر آزادی و استقلال است. اما امروز از استقلال ایران چه چیزی مانده است؟ ما درحال جنگ هستیم و اقتصاد ما به‌مراتب از زمان شاه وابسته‌تر گردید. همچنین، درزمینه‌ تکنیک نیز ما از گذشته وابسته‌تر شده‌ایم. همچنین، درمورد آزادی نیز وضع ما از زمان شاه بدتر شده است. مطبوعات و آزادی عقیده وجود ندارد و اعدام‌های خشونت‌بار و زندان و شکنجه جزء کارهای روزمره شده‌اند. سؤال: تمام این وقایع در زمانی‌که شما رئیس‌جمهور ایران بودید اتفاق افتاده. جواب: من در چنین شرایطی نمی‌توانستم آرزوی ریاست‌جمهور بودن را بنمایم و یک روز مطلع شدم که [امام] خمینی مرا از مقام ریاست‌جمهوری و فرماندهی کل ‌قوا معزول کرده است. سؤال: اما شما نخواستید به‌سادگی این موضوع را بپذیرید؟ جواب: من تصمیم گرفته بودم کاری انجام ندهم. بنابراین به خانه نزد همسرم رفتم، که یک قربانی بی‌گناه بودم. در خانه، همسرم و دوستانم از من سؤال کردند که اکنون چه می‌خواهم بکنم؟ من در جواب گفتم که به سرنوشتم تن درمی‌دهم، می‌دانستم که این یک کودتا است، پس از آن، مجلس به عدم صلاحیت من رأی داده و سپس اعدام خواهم شد. اما همسرم به من گفت تو مقاومت خواهی کرد و دراین‌مورد اصرار ورزید. من به نصیحت او گوش دادم. تا آن لحظه، من اصلاً به مقاومت نیندیشیده بودم و بدون هیچ‌گونه آمادگی به مخفیگاه رفتم. سؤال: آیا شما در انفجار بمبی که براثر آن 72 نفر کشته شدند و در بین آنها 21 نماینده‌ مجلس و دشمن خونی شما بهشتی وجود داشت، دست داشتید؟ جواب: در روز انفجار من تصادفاً در آن نزدیکی بودم و صدای انفجار آن را شنیدم. یک‌ نفر مرا صدا زده و گفت که در مقر اصلی حزب جمهوری ‌اسلامی انفجاری صورت گرفته است. من تا امروز مطلع نشده‌ام که چه کسی مسئول آن واقعه است و فقط می‌توانم تصور کنم که کار خود بهشتی بود. سؤال: خودکشی روحانیون؟ جواب: نمی‌شود چنین عنوان کرد. جریان خیلی ساده است. هنگامی‌که انسان مرتباً افراد دیگر را تحت فشار قرار دهد و کلیه‌ حقوق را از بین ببرد، نتیجه‌اش را هم خواهد دید. هنگامی‌که یک رئیس‌جمهور که ملت او را انتخاب کرده است را معزول می‌کنند، نباید تعجب کرد که جواب آن یک انفجار باشد. سؤال: چه کسی می‌تواند امروز واقعاً کشور را سازمان بدهد؟ جواب: من. سؤال: از پاریس؟ جواب: خیر، خیر؛ من در چند ماه آینده به ایران باز خواهم گشت. شهروندانی که در آخرین انتخابات ریاست‌جمهوری از دادن رأی خودداری ورزیده‌اند، طرف‌داران من هستند. نیروهای مسلح نیز از من جانب‌داری می‌کنند. همچنین، بیشتر روشنفکران نیز دنباله‌رو من خواهند بود. سؤال: بنابراین، شما می‌خواهید [امام] خمینی را از کار بیندازید؟ جواب: بله. سؤال: [امام] خمینی که تنها نیست. جواب: 15% مردم طرف‌دار وی هستند و همین عده کافی است تا بر سر قدرت باقی باشد؛ البته با استفاده از روش‌های اعمال فشار. اگر توده‌های مردم در پشت ‌سر وی قرار داشتند، او دیگر احتیاجی نداشت که به روش‌های اعمال فشار روی بیاورد. سؤال: شما گفتید که ارتش در پشت ‌سر شما قرار دارد، پس چرا از نظامیان استفاده نکردید؟ جواب: به‌کرات از من خواسته شد، اما نظر من این است که انسان موقعی کودتا می‌کند که به نیروی ملت اعتقادی نداشته باشد. ثانیاً من نمی‌خواهم یک دیکتاتوری را جانشین دیکتاتوری دیگر بنمایم. سؤال: پس دیگر چه راهی برایتان باقی می‌ماند؟ آیا می‌خواهید مانند [امام] خمینی مقاومت در ایران را ازطریق ارسال قاچاقی نوار کاست با نطق‌های خودتان آغاز نمایید؟ جواب: این ‌کار را هم می‌شود کرد، اما کافی نیست. هنگامی‌که من در تهران در مخفیگاه بودم، دقیقاً همین کار را انجام دادم و از نوار کاست در جنگ سیاسی استفاده کردم، زیرا بسیار مهم است که اذهان عمومی را آگاه کرد و آنها را فعال‌تر نمود. در تمامی ایران جنگ داخلی در جریان است و شدت نیز خواهد یافت. در شب انتخابات ریاست‌جمهوری، مجاهدین خلق 120 فقره عملیات نظامی علیه دولت انجام دادند.»[۵۰] روزنامه‌ لوکوتیدین دوپاری (چاپ فرانسه) نیز با درج خبر این مصاحبه به بخش‌هایی از این گفت‌و‌گو اشاره کرده و نوشته است: «بنی‌صدر سپس افزوده است تنها نیروی عمده‌ای که دراختیار وی می‌باشد مجاهدین خلق [است]، که رهبر آن مسعود رجوی، با وی وارد پاریس شده است. رجوی نیز به‌نوبه‌ خود درحال سازمان‌دادن شورای ملی مقاومت است. او نمی‌خواهد که بر مسئولیت‌های گذشته‌ رئیس‌جمهور اسبق [سابق] پافشاری کند. بنی‌صدر در خاتمه خاطرنشان ساخته است که ارتش و یا لااقل آنچه از ارتش باقی مانده، با اوست و افزوده است که فرار وی به لطف همدستی ارتش بوده است. باوجوداین، بنی‌صدر گفته است از ارتش زمان شاه اکنون به‌سختی 20 درصد از نیروی هوایی؛ 10 درصد نیروی دریایی و شاید صفر درصد از نیروی زمینی باقی مانده است.»[۵۱] ناامیدی بنی‌صدر از جریان امور در ایران، در بازتاب این مصاحبه در مجله‌ اتریش پروفایل مشهود است. این نشریه، گفت‌و‌گوی بنی‌صدر با نشریه‌ اشپیگل را بدین‌ترتیب آورده است: «بنی‌صدر گفت: "من تسلیم سرنوشت شدم، چراکه این یک کودتا بود. بعد از برکنار شدن، مجلس این امر را تصویب می‌کرد و سپس اعدام در کار بود، ولی همسرم اصرار داشت که باید مقاومت کنی و من نصحیت او را پذیرفتم." بنی‌صدر در این مصاحبه خاطرنشان کرده است که مردم ایران، ارتش و روشنفکران به‌‌نحو وسیعی طرف‌دار او هستند، درحالی‌که آیت‌الله روح‌الله‌ خمینی رهبر انقلاب تنها از حمایت 15‌ درصد از جمعیت ایران برخوردار است. رئیس‌جمهور سابق ایران گفته است که آیت‌الله خمینی مرد ضعیفی است که تحت‌تأثیر گروه‌های مختلف فشار، عقیده‌ خود را تغییر می‌دهد. بنی‌صدر درمورد جانشین خود محمدعلی رجایی گفت:"رجایی مرد ضعیفی است که از داشتن عنوان ریاست‌جمهوری خوشحال است و خمینی خوب او را توصیف کرده است. رجایی مرد بی‌سواد، ولی عاقلی است." بنی‌صدر در خاتمه گفته است:"من بسیار افسرده هستم و هنوز امیدوارم که خمینی به اشتباه خود پی ببرد."»[۵۲] رادیو بی‌بی‌سی که تمایل بسیاری در پرداختن به تحولات ایران دارد، درباره‌ سخنان امروز بنی‌صدر در تفسیر امروز خود آورده است: «آقای بنی‌صدر به‌همراهی آقای مسعود رجوی رهبر سازمان چریکی و چپ‌گرای مجاهدین خلق به پاریس رفته است و این اقدام، مجاهدین خلق را که از داشتن رهبری در کشور خود محروم ساخته، تاحدودی موجب شگفتی گردیده است. آقای رجوی گفته است که به‌زودی به ایران مراجعت خواهد کرد تا رهبری سازمان خود را مجدداً در دست گیرد، ولی امکان تحقق‌یافتن این امر مورد تردید است؛ ازاین‌رو، رجوی در پاریس اظهار داشت که پیش‌نویس قانون اساسی جدید تنظیم شده و مورد تأیید رئیس‌جمهور سابق قرار گرفته است. وی تأکید نمود که مجاهدین خلق و طرف‌داران آقای بنی‌صدر ازطرف سایر گروه‌های مخالف در ایران، نماینده‌ 75% از مردم ایران می‌باشند. اگر آقای بنی‌صدر و آقای رجوی قصد داشته باشند که در خارج به فعالیت سیاسی بپردازند، دراین‌صورت با وظیفه‌ دشوار دیگری نیز روبه‌رو خواهند بود و آن بسیج مخالفان رژیم [آیت‌الله] خمینی در داخل ایران است و باتوجه‌به عدم رضایت دولت فرانسه از فعالیت‌های آقای بنی‌صدر از هنگام ورود به پاریس این کاری بس دشوار خواهد بود. از سویی دیگر، این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که آیت‌الله خمینی هنوز مورد احترام بخش بزرگی از مردم ایران است و باآنکه بدون شک این گفته‌ آقای بنی‌صدر که "ایران تحت حکومت آیت‌الله خمینی از دولت با کفایتی برخوردار نیست"، مطابقت با واقعیت است، بااین‌حال، اساسی محکم و قابل‌اعتماد برای برکناری رژیم کاری بس دشوار است. شکاکان که بسا به این نکته اشاره می‌کنند، هنگامی‌که آقای بنی‌صدر در ایران اقامت داشت، مخالف چندان مؤثری علیه آیت‌الله خمینی نبود و امکان اینکه در خارج از ایران بتواند مؤثرتر عمل کند به مراتب کمتر است.»[۵۳]

گزارش- 185

طه عبدالکریم وزیر نفت عراق، که برای دیداری چندروزه به انگلستان رفته است، در مصاحبه‌ای با رادیو بی‌بی‌سی، با ادعای اینکه ایران جنگ را آغاز کرده و جنگ در محدودکردن صدور نفت عراق تأثیر داشته است، گفت: «این جنگ به‌سبب پیشرفته‌بودن سلاح‌هایی که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، آسیب‌هایی به تأسیسات نفتی ما توسط جنگنده‌های فارس‌های کینه‌توز و یا به‌وسیله گلوله‌های توپخانه‌ دورزن آنها وارد آورده است، ولی ما علی‌رغم واردشدن آسیب‌ها توانستیم قسمتی از این تأسیسات را تعمیر کنیم، ولی تعمیر قسمت‌های دیگر مانند تأسیسات نفتی در دو بندر عراق مشرف بر خلیج [فارس]؛ یعنی بندر البکر و بندر العمیه، به‌علت مواجه‌شدن با اشکالات و قرارگرفتن آنها در صحنه‌ نبرد میسر نشد.» وی افزود: «ما به‌علت استمرار جنگ ازطریق خلیج [فارس] قادر به صدور نفت خود به خارج نیستیم، زیرا عبور نفتکش‌هایی که به مقصد کشورمان هستند، از تنگه‌ خلیج [فارس] ممنوع است.» وی همچنین گفت: «تنها راهی که ما به‌وسیله‌ آن نفت به خارج صادر می‌نماییم دریای مدیترانه می‌باشد و آن‌هم به‌وسیله‌ خطوط لوله‌های نفت که از خاک‌های ترکیه و سوریه و لبنان عبور می‌کند، ولی باوجود این سه خط، ما تابه‌حال نتوانسته‌ایم به‌طور کامل از آنها استفاده کنیم و علت آن‌هم همان‌طورکه ذکر شد، وجود اشکالات فنی و همچنین وجود اشکالات سیاسی با کشور سوریه می‌باشد.» وی افزود: «از خطوط لوله‌های نفت عراق که از خاک ترکیه می‌گذرد، به‌طور کامل استفاده می‌شود.» وی در پایان ادعا کرد: «هم‌اکنون عراق به‌طور متوسط 2 میلیون بشکه نفت به خارج صادر می‌نماید و سوریه برای صدور نفت ما از کشورش اشکالاتی پیش می‌آورد که امیدواریم این اشکالات برطرف شود.»*[۵۴]

گزارش- 186

امروز، 30 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و دانشجویان وابسته به چریک‌های فدایی خلق (اقلیت)، بخش کنسولی سفارت جمهوری ‌اسلامی ایران را در بن اشغال کردند. با دخالت دیرهنگام پلیس تعدادی از این افراد بازداشت شدند. این عده که به‌زور وارد سفارت جمهوری اسلامی شده بودند، با پاشیدن رنگ و نوشتن شعار روی دیوارها به تخریب وسایل ساختمانی پرداختند و وسایل را پس از تخریب از پنجره به بیرون پرتاب کردند.[۵۵] پس از حضور این افراد در ساختمان سفارت و به صدا درآمدن آژیر خطر، پلیس آلمان با تأخیر در محل حضور یافت و پس از درخواست سفارت، این افراد را به خارج از ساختمان هدایت کرد که این کار 30 دقیقه طول کشید. حسن سرو سخنگوی سفارت ایران در بُن، به‌رغم ادعای وزارت امور خارجه‌ آلمان مبنی‌بر حضور پلیس در عرض 2 دقیقه در محل حادثه، درباره عملکرد پلیس آلمان گفت: «پلیس پس از 15 دقیقه، به محل سفارت رسید و تنها پس از درخواست وی مبادرت به دخالت کرد.» وی دولت آلمان را متهم کرد که به تقاضای مقامات مسئول ایرانی برای افزایش تدابیر امنیتی در اطراف سفارت ایران توجه نکرده‌ است. سخنگوی سفارت ایران همچنین افزود: «باتوجه‌به رفتار پلیس باید پرسید که آیا نیروهای امنیتی و پلیس با ضدانقلابیون همدست نشده‌اند؟» وی درباره‌ تعلل پلیس و بازگذاشتن دست مهاجمان برای تخریب ساختمان گفت: «درمورد واکنش پلیس آلمان شکایتی تسلیم این کشور کردیم و برای بررسی دقیق‌تر این مسئله سفیر آلمان در تهران به وزارت ‌خارجه احضار شده است»[۵۶] وزارت امور خارجه نیز در اعلامیه‌ای اعلام کرد که دراین‌باره سفیر آلمان‌غربی در تهران به این وزارتخانه احضار شده و قرار است پلیس آلمان یادداشتی مبنی‌بر معرفی افراد دستگیرشده به سفیر آلمان در تهران بدهد.[۵۷] همچنین سؤالاتی درباره تأخیر پلیس در محل کنسولگری و ناتوانی دولت و پلیس آلمان در حفظ امنیت سفارتخانه‌های خارجی و کارمندان در این کشور مطرح شد.[۵۸] درپی این اقدام، رادیو کلن اعلام کرد: «دادستان آلمان دستور توقیف 6 نفر ایرانی را که در اشغال سفارت ایران در بن شرکت داشتند، صادر نمود. دستور نامبرده به‌علت مقاومت در مقابل پلیس و تجاوز به حریم دیگران و ایجاد خسارت و ضرب‌وجرح بوده است و طبق اظهارات مقامات وزارت امور خارجه، قرار است تقاضای وزارت خارجه‌ ایران مبنی‌بر افشای نام اشغالگران سفارت ایران مورد بررسی قرار گیرد.» این رادیو همچنین افزود: «در جریان حمله به کنسولگری ایران 29 نفر دستگیر شده بودند که آزاد شدند.»*[۵۹] روابط عمومی وزارت امور ‌خارجه‌ ایران نیز با انتشار اطلاعیه‌ای، دولت آلمان را دراین‌باره مسئول دانست و خواستار اعلام اسامی دستگیرشدگان به ایران شد.[۶۰]

ضمیمه گزارش182: ارزیابی رادیو لندن درباره تلاش‌های هیئت‌های صلح برای میانجیگری میان ایران و عراق رادیو لندن در تفسیری خبر آمدن هیئت صلح کشورهای غیرمتعهد به ایران، سابقه‌ حضور و وساطت هیئت‌ها را بررسی و نتیجه‌ تلاش آنان را ارزیابی کرد و باتوجه‌به مواضع اعلام‌شدة مسئولان جمهوری ‌اسلامی ایران، تحقق چنین امری را غیرمحتمل دانست. در این تفسیر آمده است: «هیئتی به نمایندگی ازطرف سازمان کشورهای غیرمتعهد در راه تهران است تا برای وساطت جهت خاتمه‌دادن به جنگ ایران و عراق، با رهبران ایران مذاکره کند. هیئت مذکور متشکل از وزیران خارجه‌ هندوستان، زامبیا، کوبا و نمایندگان سازمان آزادی‌بخش فلسطین است. این هیئت در ماه فوریه‌ گذشته، طی کنفرانسی در دهلی، تشکیل شد و این چهارمین‌بار است که به تهران و بغداد سفر می‌کند. تلاش‌های گذشته‌ این هیئت و نیز کوشش‌های سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی و همچنین‌ سعی سازمان ملل در خاتمه‌دادن به جنگ، تاکنون ناموفق مانده است. دیو براکو یکی از مفسران بی‌بی‌سی، دراین‌باره می‌گوید مأموریت قبلی جهت برقراری صلح توسط اولاف ‌پالمه نماینده‌ ویژه‌ سازمان ملل، طی دیدار وی از تهران و بغداد در اواخر ماه ژوئن انجام گرفت. اولاف‌ پالمه طرح کلی و افق را که بنا به ‌گفته‌ وی می‌توانست مبنایی برای مذاکرات بعدی باشد، ارائه داد. وی اصرار داشت که پیشنهادات وی براساس عدم مداخله‌ عراق و ایران در امور داخلی یکدیگر؛ احترام متقابل به حقوق و حاکمیت ارضی؛ ترک مخاصمه و خروج نیروهای عراق از ایران قرار دارد. بااین‌حال، اولاف ‌پالمه در خاتمه‌ مأموریت خود، هرگونه انتظار بیشترازحد درمورد برقراری فوری صلح‌جویانه‌ طرفین را بی‌مورد دانسته و اظهار داشت که اختلافات عمیق و ریشه‌دار میان دو کشور و موضع انعطاف‌ناپذیر آنها درزمینه‌ مسائل مهم و اساسی، پایان‌بخشیدن سریع به جنگ را دشوار می‌سازد. موضع عراق با پیشنهاد اخیر آن کشور مبنی‌بر برقراری آتش‌بس در طول ماه رمضان روشن‌تر گردید. طارق‌عزیز معاون نخست‌وزیر عراق، اعلام داشت که عراق حاضر به آغاز مذاکره با ایران است؛ مشروط بر آنکه ایران با اعاده‌ حاکمیت سراسر شط‌العرب [اروندرود] و قطعات کوچکی از اراضی واقع در امتداد مرز میان دو کشور، موافقت نمایند و دراین‌صورت، چنانچه مذاکرات به‌‌نحو رضایت‌بخشی جریان و خاتمه یابد، عراق نیروهای خود را از ایران خارج خواهد ساخت. دولت ایران نیز دربرابر پیشنهاد عراق مبنی‌بر برقراری آتش‌بس در ماه رمضان اعلام داشت که عراق خاک ایران را مورد تجاوز قرار داده و ازاین‌رو خروج نیروهای عراق از خاک ایران شرط اولیه‌ آغاز مذاکرات است. بدین‌ترتیب، روشن است که پذیرفتن شرایط هریک از طرفین توسط طرف مقابل به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف و شکست تلقی خواهد گردید و برقراری صلح براساس شرایط تعیین‌شده توسط عراق تنها پیروزی را که جنبه‌ نمایشی دارد، برای عراق به‌دنبال خواهد آورد، ولی رهبران عراق به‌سختی می‌توانند جنگ را بدون هیچ‌گونه دستاوردی ولو ظاهری به پایان آورند. از سویی دیگر، آیت‌الله خمینی جنگ ایران و عراق را به‌‌عنوان آزمایشی برای جمهوری ‌اسلامی ایران تلقی می‌نماید و ازاین‌رو، پایان‌بخشیدن به آن تحت شرایط پیشنهادی عراق بسیار غیرمحتمل به‌ نظر می‌رسد. بدین‌ترتیب، بعید به نظر می‌رسد که هیئت نمایندگی کشورهای غیرمتعهد در این مأموریت خود قادر به یافتن راه‌حلی شوند که بتوانند منافع هر دو کشور ایران و عراق را تأمین نموده و صلح را برقرار سازد.»[۶۱]

ضمیمه گزارش186: توضیحات سخنگوی سفارت ایران در بن، درباره سابقه اقدامات مخالفان جمهوری اسلامی علیه منافع ایران در آلمان. حسن سرو سخنگوی سفارت ایران در بن، درباره حمله عناصر وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به سفارت ایران در بُن، گفت: «مهاجمان روز قبل از حمله به سفارت ایران در بن، در این محل تجمع کرده بودند که با حضور دانشجویان مسلمان و اعضای سفارت موفق به هیچ‌گونه تعرضی نشدند، اما امروز، این افراد که تعداد آنها کمتر از 30 نفر است، با برنامه‌ریزی قبلی و با حمایت پلیس، درحالی‌که نمک، فلفل و رنگ برای درگیری در دست داشتند، وارد بخش کنسولی، که محل مراجعات عمومی است، شدند. هرچند باتوجه‌به سابقه‌ اقدام مشابه این افراد، پلیس آلمان در جریان امر بود و سفارت نیز از قبل، آنان را آگاه کرده و خواستار اقدامات امنیتی برای جلوگیری از خرابکاری‌های آنان شده بود، این افراد کارهایشان را در آرامش کامل و با اطمینان از تأخیر حضور عمدی پلیس آغاز کردند. مهاجمان ضمن پاشیدن رنگ و نوشتن شعار به دیوارها، به تخریب وسایل و امکانات سفارت پرداختند. این افراد که برای بهره‌برداری تبلیغاتی بعدی خود نتوانستند به بخش‌های اصلی سفارت وارد شوند و به اسناد و مدارک موجود در آن دست یابند، درصدد برآمدند تا با سفیر درگیر شوند و به وی آسیب برسانند، اما با تدبیر اعضای سفارت، سفیر از محل درگیری خارج شد و به ‌داخل سفارت رفت و با مقاومت آنان، مهاجمان نتوانستند وارد بخش اصلی سفارت شوند. حضور با تأخیر پلیس؛ 15 دقیقه پس از به صدا درآمدن آژیر اتوماتیک - که به‌معنای درخواست کمک از پلیس بود - و تعلل معنی‌دار آنان در خارج‌کردن این افراد از ساختمان که نیم‌ساعت طول کشید، از هماهنگی قبلی پلیس و مهاجمان حکایت می‌کرد.» ازطرفی، اقدامات خرابکارانه‌ این افراد سوژه‌ مناسبی برای شبکه‌ 3 تلویزیونی و برخی رسانه‌های آلمان شد. مسئولان این شبکه که وابسته به جریان چپ در آلمان و طرف‌دار گروه‌های چپ ایرانی هستند، در چند حادثه‌ گذشته در این کشور؛ ازجمله حمله‌ عده‌ای از عناصر وابسته به چریک‌های فدایی خلق (شاخه‌ اقلیت) به غرفه‌ ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، برای بزرگ‌نمایی این اقدام با هماهنگی کامل، خبر تهاجم را قبل و بعد از حادثه، پوشش تصویری داده بودند. این‌بار اعضای سفارت از قصد آنان آگاه بودند، به ‌همین دلیل، بعد از حمله‌ آنان، بی‌درنگ، آثار خرابی‌ها را مرمت و اصلاح کردند و سفارت در اول وقت اداری روز بعد، آماده‌ خدمات‌رسانی به مراجعان شد و درنتیجه شبکه‌ 3 تلویزیون آلمان نتوانست از صحنه‌های تخریب فیلم‌برداری کند. باوجود ناقص‌ماندن پروژه، رسانه‌های غربی در انعکاس خبر اغراق کردند؛ ازجمله خبرگزاری رویتر به نقل از پلیس فدرال آلمان تعداد مهاجمان را که براساس سخنان اعضای سفارت اندکی بیش از 30 نفر بودند، 150 نفر اعلام کرد و مدعی شد که در این جریان چند نفر زخمی شده‌اند که سفیر ایران نیز ازجمله آنان می‌باشد. این منبع همچنین ادعا کرده که پلیس 60 نفر را دستگیر کرده است، درحالی‌که رادیو کلن در خبرهای بعدی تعداد دستگیرشدگان را 29 نفر اعلام کرد.[۶۲]







منابع و مآخذ روزشمار 1360/05/12

  1. سند شماره 175873 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد جنوب (عملیات) به اطلاعات عملیات (طرح و برنامه عملیات)، 13/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 198633 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تیپ84 پیاده خرم‌آباد (رکن3) به برادر احسان رئیس سپاه پاسداران، 31/4/1360، سند تک‌برگی.
  2. سند شماره 198634 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گردان رزمی21 (رکن3) به کلیه یگان‌های زیر امر، 9/5/1360، صص 3 - 1.
  3. سند شماره 198635 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد گروه رزمی111 (رکن3) به یگان تابعه و زیر امر، 12/5/1360، صص 3 - 1.
  4. سند شماره 198610 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از جبهه دشت عباس به ستاد عملیات دزفول، 15/5/1360، صص 1 و 2.
  5. سند شماره 4685 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 14/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 4684 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 14/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 266349 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 15/5/1360، ص1.
  6. سند شماره 4672 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 12/5/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 4689 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 15/5/1360، صص 4 - 1؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 136، 13/5/1360، ص2، تهران - خبرگزاری پارس، 12/5/1360.
  7. سند شماره 51597 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات اهواز به طرح و برنامه عملیات و اطلاعات عملیات مرکز، 16/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 4673 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات دزفول به عملیات جنوب، 12/5/1360، صص 3 - 1؛ و - سند شماره 198609 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از جبهه دشت عباس به ستاد عملیات دزفول، 15/5/1360، صص 1 و 2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 141، 17/5/1360، صص 22 و 23، اهواز - خبرگزاری پارس، 17/5/1360.
  8. سند شماره 57404 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به طرح و برنامه عملیات و اطلاعات عملیات، 13/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 4682 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای 24 ساعته واحد اطلاعات عملیات سپاه پاسداران خوزستان به فرماندهی مرکز، شماره 305، 14/5/1360، ص1؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 139، 15/5/1360، ص26، ایلام - خبرگزاری پارس، 15/5/1360.
  9. سند شماره 162962 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 14/5/1360، سند تک‌برگی.
  10. سند شماره 162967 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 14/5/1360، سند تک‌برگی.
  11. سند شماره 162966 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 14/5/1360، سند تک‌برگی.
  12. سند شماره 168474 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای 48 ساعته ستاد اطلاعات عملیات مرکز، شماره 10، 27/5/1360، ص5.
  13. سند شماره 57830 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه کرمانشاه به فرماندهی سپاه مرکز، 31/5/1360، سند تک‌برگی.
  14. سند شماره 175927 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن2) به فرماندهی ستاد عملیات مخصوص غرب (کردستان) (رکن2)، 12/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 196410 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی، از لشکر28 پیاده کردستان (رکن2)، شماره 49، 15/5/1360، ص2.
  15. سند شماره 262862 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن2) به فرماندهی تیپ3 مریوان، 12/5/1360، سند تک‌برگی.
  16. همان.
  17. روزنامه اطلاعات، 14/5/1360، ص11؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 141، 17/5/1360، ص24، سنندج - خبرگزاری پارس، 17/5/1360.
  18. سند شماره 57831 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه کرمانشاه به فرماندهی سپاه مرکز، 31/5/1360، سند تک‌برگی.
  19. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص40، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 13/5/1360؛ و - سند شماره 175880 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی، از قرارگاه مقدم نزاجا (رکن2) کرمانشاه، شماره 103، 12/5/1360، ص4.
  20. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص36، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 13/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 13/5/1360، ص2.
  21. سند شماره 57399 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد غرب (مرکز فرماندهی) به ستاد مرکز (مرکز فرماندهی)، 12/5/1360، سند تک‌برگی.
  22. روزنامه‌ کیهان، 13/5/1360، ص3.
  23. روزنامه‌ کیهان، 14/5/1360، ص15.
  24. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 136، 12/5/1360، ص4، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 12/5/1360.
  25. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص20، تهران - خبرگزاری پارس، 13/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 13/5/1360، ص2.
  26. روزنامه‌ کیهان، 13/5/1360، ص2.
  27. همان، ص14؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 136، 12/5/1360، صص 20 و 21، تهران - خبرگزاری پارس، 12/5/1360؛ و - سند شماره 376824 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان به استاندار استان خوزستان، 12/5/1360، سند تک‌برگی.
  28. روزنامه کیهان، 13/5/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص34، اصفهان - خبرگزاری پارس، 13/5/1360؛ و - سند شماره 57416 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه اصفهان به فرماندهی سپاه مرکز، 13/5/1360، سند تک‌برگی.
  29. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 137، 14/5/1360، ص12، تهران - خبرگزاری پارس، 13/5/1360؛ و - روزنامه کیهان، 14/5/1360، ص2.
  30. روزنامه اطلاعات، 13/5/1360، ص4.
  31. روزنامه اطلاعات، 12/5/1360، ص12.
  32. همان، ص4.
  33. روزنامه‌ اطلاعات، 15/5/1360، ص4؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص34، سمنان - خبرگزاری پارس، 13/5/1360.
  34. روزنامه‌ کیهان، 14/5/1360، ص14.
  35. سند شماره 51580 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شیراز به تهران (فرماندهی سپاه)، 15/5/1360، سند تک‌برگی.
  36. روزنامه اطلاعات، 12/5/1360، ص4.
  37. همان.
  38. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص33، اصفهان - خبرگزاری پارس، 13/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 137، 14/5/1360، ص44، خبرگزاری پارس، 13/5/1360.
  39. سند شماره 328430 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از معاونت سیاسی و اداری استانداری لرستان به وزارت کشور (اداره کل سیاسی)، 15/5/1360، ص2.
  40. سند شماره 57398 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گرگان (ساری) به تهران (فرماندهی سپاه)، 12/5/1360، سند تک‌برگی.
  41. سند شماره 51580 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  42. سند شماره 57401 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه3 (مرکز فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 12/5/1360، سند تک‌برگی.
  43. سند شماره 57400 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه قزوین به مرکز فرماندهی، 12/5/1360، سند تک‌برگی.
  44. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 137، 14/5/1360، ص12، تهران - خبرگزاری پارس، 13/5/1360.
  45. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، ص43، اراک - خبرگزاری پارس، 13/5/1360.
  46. روزنامه اطلاعات، 12/5/1360، ص4؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 13/5/1360، ص13؛ و - روزنامه‌ کیهان، 13/5/1360، ص3.
  47. روزنامه کیهان، 13/5/1360، ص2.
  48. روزنامه‌ کیهان،‌ 12/5/1360، ص2.
  49. روزنامه‌ کیهان،‌ 13/5/1360، ص15.
  50. اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه‌ بررسی مطبوعات جهان، شماره 80، 17/6/1360، صص 20 - 16، اشپیگل آلمان (هامبورگ).
  51. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 136، 13/5/1360، صص 6 و 7، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 12/5/1360.
  52. همان، صص 5 و 6، وین - خبرگزاری رویتر، 12/5/1360.
  53. همان، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو لندن، 12/5/1360.
  54. همان، صص 16 و 17 ضمیمه، بخش عربی رادیو لندن، 12/5/1360.
  55. روزنامه‌ اطلاعات، 14/5/1360، ص12؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 137، 14/5/1360، صص 28 و 29، برلن - یونایتدپرس، 13/5/1360.
  56. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 136، 13/5/1360، ص18، بن - رویتر، 12/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 137، 14/5/1360، صص 29 و 30، 12/5/1360.
  57. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 137، 13/5/1360، صص 4 و 5، تهران - خبرگزاری پارس، 13/5/1360.
  58. روزنامه کیهان، 13/5/1360، ص14.
  59. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 139، 16/5/1360، ص10 ضمیمه، رادیو کلن، 15/5/1360.
  60. سند شماره 4672 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 12/5/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 4689 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 15/5/1360، صص 4 - 1؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 136، 13/5/1360، ص2، تهران - خبرگزاری پارس، 12/5/1360.
  61. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 139، 16/5/1360، صص 4 و 5 ضمیمه، رادیو لندن، 15/5/1360.
  62. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 136، 13/5/1360، ص18، بن - رویتر، 12/5/1360.