1364.04.17
روزشمار جنگ سال 1364 1364.04.17 | |
---|---|
نامهای دیگر | هفده تیر |
تاریخ شمسی | 1364.04.17 |
تاریخ میلادی | 8 ژوئیه 1985 |
تاریخ قمری | 19 شوال 1405 |
گزارش- 241
ساعت يك بامداد امروز، دشمن در منطقة سومار به ارتفاع "گيسكه" - كه مربوط به تيپ40 سراب ميباشد - حمله كرد. در اين حمله چند تن از سربازان خودي شهيد و به گزارش پست شنود تيپ، حدود چهار تن اسير و تعدادي مفقود شدند. در بعدازظهر همين روز تيپ40 سراب به مواضع از دست داده پاتك كرد، اما موفق به بازپسگيري آن نشد و در حدود دويست تا سيصد متري مواضع جديد دشمن، مستقر شد.[۱] استعداد دشمن در اين تك حدود يك گردان بود.[۲] اطلاعية نظامي ارتش عراق دربارة اين حمله حاكي است كه نيروهاي مهاجم (كه از آنها بهعنوان "نيروهاي شجاع بدرالكبري" ياد شده) از تيپ46 ارتش عراق بودهاند و توانستهاند 50 تن از نيروهاي مدافع را بكشند يا مجروح كنند![۳] با توجه به اغراق مرسوم در همة اطلاعيههاي نظامي عراق - كه شمار تلفات رزمندگان ايران را چند برابر مينمايد - آمار اين اطلاعيه نيز نشان از تلفات اندك نيروهاي خودي دارد.
گزارش- 242
وزيران امورخارجة شش كشور حوزة خليجفارس كه در "شواري همكاري خليج" عضويت دارند، امروز دربارة مسائل امنيتي خليجفارس در شهر " ابهاء" واقع در جنوب غربي عربستان سعودي به بحث و تبادل نظر پرداختند. "راشد عبدالعزيز راشد" وزير مشاور در امور خارجي كويت، در اجلاس افتتاحية شوراي وزيران شش كشور گفت: «جنگ ايران و عراق مهمترين موضوعي است كه در برابر كشورهاي منطقه قرار دارد.»[۴] وي با ابراز نگراني عميق از عواقب جدي ناشي از ادامة جنگ ايران و عراق، اعلام كرد كه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس هماهنگ با ديگر محافل در جهت دستيابي به يك راهحل جهت پاياندادن به جنگ، ميكوشند.[۵]
گزارش- 243
"شريفالدين پيرزاده" دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي، در مصاحبهاي گفت كه كميتة صلح وابسته به اين سازمان براي متوقف كردن جنگ ايران و عراق و حل و فصل منازعات دو كشور از راههاي مسالمتآميز، در ماه سپتامبر آينده در جده تشكيل جلسه خواهد داد تا دربارة امكانات جديد براي حل منازعات، گفتوگو كند. وي تأكيد كرد كه به تلاشهاي شخصي خود در اين خصوص ادامه خواهد داد.[۶]
گزارش- 244
در پي تحركات اخير تركيه در قبال صلح و ميانجيگري، " اوزال" نخستوزير اين كشور گفت كه كشورش صلاحيت ميانجيگري بين اين دو كشور در حال جنگ (ايران و عراق) و پايان دادن به نزاع ميان آن دو را دارد، زيرا روابط خوبي با آنها دارد. وي در عين حال مواضع مثبت عراق را در قبال ابتكار عملهاي صلحجويانه جهت پايان دادن به جنگ، ستود.[۷]
گزارش- 245
روزنامة اطلاعات امروز در گزارشي از سفر رئيسجمهور و همراهان به استان چهارمحال بختياري نوشته است: «حجتالاسلام و المسلمين "سيدعلي خامنهاي" رئيسجمهور و رئيس شوراي عالي دفاع، در ديدار و گفتوگو با عشاير و مردم چهارمحال بختياري در جمع خانوادههاي شهدا، اسرا، معلولين و مفقودين حضور يافت و با بيان اين موضوع كه استكبار جهاني و ابرقدرتهاي شرق و غرب از روي خشم و از روي بيچارگي هر كاري از دستشان برميآيد، به انقلاب اسلامي ما روا ميدارند، تأكيد نمود: "عربدهكشيهاي استكبار جهاني از روي قدرت نيست، از روي آسيبپذيري و ضرباتي است كه ملت شجاع ما در طول انقلاب بر او وارد آورده است و در دنيا او را به خواري و ذلت كشانيده است." وي افزود: "در مورد جنگ تحميلي، ما بارها تأكيد كردهايم تنها در صورتي در منطقه صلح برقرار ميشود و عربدهكشيهاي زمامداران ديوانهاي مانند صدام پايان مييابد و دو ملت ايران و عراق در صلح و صفا زندگي ميكنند كه جنگ تا پيروزي رزمندگان اسلام ادامه يابد." رئيسجمهوري تأكيد كرد: "مردم با شعارهايشان در راهپيماييهاي عظيم روز جهاني قدس و شركت در نمازهاي جمعه، بر ادامة جنگ تا سرنگوني صدام تأكيد كردند و ما هم هرچه را كه مردم مصلحت بدانند و بخواهند و اراده كنند، ميپذيريم چون ملت سرنوشت خود را خودشان تعيين ميكنند و ما مسئولان اجرا كنندة خواستهاي بر حق آنان هستيم." در اين گزارش همچنين آمده است: «حجتالاسلام والمسلمين سيدعلي خامنهاي رئيسجمهور ... اظهار داشت: "انقلاب اسلامي ما، انقلاب انديشههاي قرآني است كه از راه انبيا سرچشمه گرفته است و امروز انقلاب اسلامي ما با رهبريهاي پيامبرگونة امام امت مسيري را طي ميكند كه حضرت ابراهيم(ع) براي برقراري امنيت واقعي و حقيقي زير ساية عبوديت انحصاري الله طي كرده، به همين جهت رزمندگان ما امروز در يك دست سلاح و در دست ديگر قرآن را گرفتهاند." آقاي خامنهاي در قسمت ديگري از بياناتش با اشاره به ميزان كثرت فقر و محروميت به ارث مانده از رژيم ستمشاهي در مناطق دورافتاده و محروم كشور، گفت: "غارت و چپاول و ظلمي كه رژيم طاغوت بر مردم ما روا داشته، يكي از ظلمهاي بزرگ تاريخ بشريت محسوب ميشود." وي افزود: "در حالي كه مردم مناطق محروم در فقر و محروميت شديد به سر ميبرند، رژيم ستمشاهي فقط براي رنگآميزي يك كاخ ميليونها تومان پول بيتالمال را هزينه ميكرد.»[۸]
گزارش- 246
آقاي "ميرحسين موسوي" نخستوزير جمهورياسلامي ايران، در مصاحبهاي مطبوعاتي دربارة مسائل مهم داخلي و نظام بينالمللي و منطقهاي - از جمله نفت، توسعة روابط اقتصادي با شوروي، ربوده شدن هواپيماي امريكايي تي.دبليو.اي.، تأييد دولت در بيانات امام - به گفتوگو نشست. آقاي موسوي در مورد اين پرسش كه "آيا در اوپك توطئهاي وجود دارد تا كشورهاي صادركنندة نفت - كه عمدتاً جهان سومي هستند - نتوانند به آن حد كفايت مطلوب در توليد و قيمت فروش برسند؟" گفت: «مسئله اوپك ماجراي طولاني دارد، منتهي به نظر ميآيد در حال حاضر فشار براي اين كه عملاً انتظام امور از دست اوپك بيرون رود، بسيار شديد است. در حال حاضر سقف توليد نفت با مشكلاتي روبهروست. همچنين روشهاي گوناگون براي جلوگيري از تخلفات كشورهاي مختلف كه بيش از سهمية خود ميفروشند، مطرح است. البته آن چيزي كه كمتر مورد توجه قرار ميگيرد، ايجاد شرايط جهاني است كه قدرتهاي بزرگ در اين زمينه نقش اصلي را دارند. اگر به اين نكته در اين زمينة توجه نشود، معمولاً راهحلي به دست نميآيد. آنها تلاش ميكنند با جوسازي، ايجاد فشار، وارد كردن نفت از منابع ديگر بازار و يك نوع همدستي در آستانة تشكيل كنفرانس، وضعيت را متزلزل كنند و اگر بتوانند، قيمت نفت را پايين بكشند و احتمالاً اتفاق و اتحاد كشورهاي عضو اوپك را از بين ببرند تا به اين وسيله چرخهاي صنعتي خودشان را بهتر به جريان بيندازند.»[۹] وي همچنين در مورد تأثير كاهش قيمت نفت در اجراي پروژههاي عمراني كشور، به تلاش بيشتر دولت جهت تكيه بر ديگر منابع مالي كشور (مانند ماليات و درآمدهاي ديگر) اشاره كرد و با تأكيد بر اين كه صرفهجويي در هزينههاي دولت، مؤثر خواهد بود، افزود: «در درازمدت به نظر ميرسد كه مجبور شويم اقتصاد بدون تكيه بر نفت را ايجاد نماييم، گرچه مطلوبتر براي ما آن بود كه بتوانيم نفت بفروشيم و سرمايهگذاريهاي زيربنايي كشور را گسترده كنيم ولي شرايطي كه بر ما تحميل ميشود به لحاظ بازارهاي بد نفت جهاني، به نظر ميآيد ما را به اين مهم كه سريعتر به طرف خودكفايي حركت كنيم و چشم خودمان را از نفت بهعنوان تنها منبعي كه ميتوانيم از نظر اقتصادي خود را تغذيه كنيم، برداريم.» وي با ذكر اجتنابناپذير بودن تأثير كاهش درآمدهاي نفتي بر اجراي پروژههاي عمراني، به تجديد نظر در اين پروژهها اشاره كرد و تكيه بر كارهاي كوچكتر ولي با بازده سريعتر و ملموستر در مقابل پروژههاي بزرگ (كه به دليل نياز آنها به ارز و سرماية بيشتر و بازدهي ديرتر كه ميتوانند تورمزا باشند، اگرچه به يك معنا اشتغالزا هستند) را ضروري خواند ... نخستوزير سپس شايعة سفرش در آيندة نزديك به شوروي را تكذيب كرد و در مورد نزديكي به چين كه امكان دارد دوري از شوروي را به دنبال داشته باشد، گفت: «ما يك سياست مستقلي بر پاية مكتب و ارزشهاي برآمده از انقلاب اسلامي خودمان داريم و روابط خود با ساير كشورها را براساس اين معيارها تعيين ميكنيم و در مورد شوروي نيز دائماً مطرح كردهايم كه داراي مرزهاي طولاني با اين كشور ميباشيم، لذا ميتوانيم روابط سالمي را برقرار كنيم و طبيعي است كه اختلافات ريشهاي مثل مسئله افغانستان و نيز مسائل ديگري وجود دارد. براي حفظ حسن همجواري و توسعة روابط اقتصادي بايد برخورد مناسبتري ببينيم و سلاحهاي پيچيدة شوروي را در دست عراق نبينيم و يا تعطيلي نيروگاه اصفهان به بهانة جنگ و ترك كارشناسان روسي از اين منطقه و ... كه ميتواند در روابط ما اثر بگذارد.»[۱۰] موسوي در مورد دخالت ايران در خلاصي گروگانهاي امريكايي هواپيماي تي.دبليو.اي. و نيز اين ادعاي امريكا كه دلايلي داير بر دخالت ايران در خلاصي گروگانها ندارد، گفت: «تصميمها و اقدامات خود را براي اين منظور انجام نميدهيم كه مورد تأييد امريكا قرار بگيرد و يا آن را تكذيب كند. موضع صريح نظام و دولت ما اين بودهاست كه ريشة تروريسم و خرابكاري در خود امريكا و كشورهايي است كه بر پايه زور و جهانخواري تشكيل شدهاند و اگر تعداد انسانهاي محروم و مستضعفي را كه زير دست و پاي اين جهانخواران كشته ميشوند در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه منشأ اين ناآراميها و ريشة تروريسم در كجاست. لبنان و تجاوز اسرائيل به اين كشور را در نظر بگيريد و سپس كانون تروريسم را در جهان جستوجو كنيد؛ آيا آن را جز در امريكا و اسرائيل و امثال اين نقاط ميتوان يافت؟ ... ما بارها اعلام كردهايم با هواپيماربايي مخالفيم آن هم به دليل ملاحظات انساني و يقيناً موضع ما در اين زمينه توانست در آزادي گروگانهاي امريكايي هواپيماي ربوده شدة امريكا مؤثر باشد. به هر حال، ما قبل از اين كه مخالفت خود را با هواپيماربايي در سطح منطقة خاورميانه و جهان اعلام كنيم، مخالفت خود را با تروريسم واقعي كه از سوي ابرقدرتها به كشورهاي جهان سوم تحميل ميشود، اعلام ميكنيم.» آقاي موسوي در قسمتي از مصاحبة مطبوعاتي خود دربارة حمايت امام از دولت وي، گفت: «امام هميشه مددكار دولت بودهاند و يقيناً هر دولتي كه در خدمت نظام جمهورياسلامي ايران باشد، يقين دارم كه مورد حمايت امام خواهد بود... عليايحال هر نوع حمايت از سوي رهبري، مسئوليت را بر ارگانها سنگينتر ميكند.»[۱۱]
گزارش- 247
روزنامة اطلاعات نوشتة مفصلي از سيدمحمد موسوي خوئينيها در دو شماره با عنوان "از امروز، آمادگي فرهنگي براي حج، كه فردا دير است" درج كردهاست. در اين نوشته مطالبي با اين عناوين دستهبندي شده است: اهميت مناسك حج؛ عبادت اجتماعي و دسته جمعي؛ فوايد اجتماع مسلمين در خانة خدا؛ اختلاف ما و حكومت عربستان؛ همديگر را شناختن؛ سخني با روحانيون كاروانها؛ زبان بينالمللي اسلامي؛ سخني با حجاج ايراني؛ آمادگي براي سفر حج؛ استطاعت فرهنگي؛[۱۲] تذكري به مسئولين كشور؛ سخني با وسايل ارتباط جمعي؛ عزاداري كنار بقيع؛ سخني با مديران كاروانها؛ حجاج و خدمة كاروانها؛ راهپيماييهاي پارسال؛ عكسالعمل دولت عربستان؛ راهپيمايي برائت از مشركين؛ تأثير دعاي كميل؛ توطئه صدام؛ هجوم به ايرانيان و شهادت مرحوم فيضي؛ نتيجة حركت احمقانة عراق؛ خطر صدام براي عربستان و تماس عراقيها با ما در ايام حج. به گزارش روزنامة اطلاعات، آقاي خوئينيها در مباحث مربوط به توطئه صدام؛ هجوم به ايرانيان؛ نتيجة حركت احمقانة عراق و خطر صدام براي عربستان، آورده است: يكي از مسائلي كه پارسال با آن مواجه شديم، توطئه عراق بود. صدام متوجه شده بود كه جمهورياسلامي ايران از امكانات عظيمي در ايام حج برخوردار است كه تمام تبليغات سوئي كه صدام و هواداران او عليه جمهورياسلامي ايران به راه مياندازند، خنثي ميشود و به عبارتي ديگر، صدام متوجه شدهبود كه جمهورياسلامي ايران در جبهة سياسي از امكانات عظيمي در حج برخوردار است كه عراق از اين جبهه سياسي محروم ميباشد و اگر در جبهة نظامي در خط تماس، يك طرف، نيروهاي رزمندة ايراني هستند و در طرف ديگر، نيروهاي عراقي، اما در جبهة سياسي حج، در اين خط تماس، نيروي عراقي وجود ندارد و دليل آن اين است كه براي عراق امكان چنين حركتي در حج نيست، حتي آن قدر در اين جبهه شكست خورده و بدون نيرو است كه در برابر حركت بسيار با ارزش اعزام خانوادههاي شهداي جمهورياسلامي به حج، نميتواند هزار خانواده از كشتههاي عراقي را اعزام كند. صدام فكر ميكند اكنون كه اين جبهة حج براي او قابل استفاده نيست، كاري كند كه تمام حجاج دنيا از اين فيض محروم بمانند، از اين روي، توطئهاي را طرحريزي كردهبود كه وضعيتي در حج به وجود بيايد و آن قدر ماية تنفر و انزجار مسلمين قرار بگيرد كه در نتيجه تمام مسلمين را وادار كند به محكوم كردن هر حركت سياسي در حج. طبق آمار دقيقي كه به دست آورديم، در ميان هشت هزار و هفتصد عراقي كه براي حج آمده بودند، سه هزار نيروي بعثي وجود داشت و بنابراين بود كه توسط اين سههزار نفر، درگيريهايي بين آنها و ايرانيان اتفاق بيفتد و طبيعي است كه در اين زد و خوردها تعدادي از طرفين كشته ميشوند و ممكن است دامنة درگيري به قدري گسترش پيدا كند كه به ديگر ملتها نيز سرايت نموده و در نتيجه، حركت انقلابي مسلمانان ايران را لوث كنند. صدام با اين كه ميدانست جمعيت 150 هزار نفري ايرانيان اگر تكاني به خود بدهند، سه هزار بعثي در حج قتل عام ميشوند، ولي براي او مهم نبود كه سه هزار يا تمام عراقيها كشته شوند، بلكه او ميخواست با چنين حادثهاي حج را آلوده كند و سوءاستفاده نمايد. همة مردم دنيا ميدانند كه پرچمدار حركتهاي سياسي در ايام حج، جمهورياسلامي ايران است و در صورت بروز چنين حادثة خطرناكي، با تبليغات وسيع، آن را در دنيا منعكس ميكردند و طبيعي بود كه انزجار عجيبي در سراسر دنياي اسلام پيش ميآمد. تصور صدام بر اين بود كه در اثر برخورد با ايرانيان و درگيري دو گروه با هم، هيچ نتيجهاي كه نداشته باشد، آن چند هزار عراقي باورشان ميآيند كه ايرانيان با آنها دشمن هستند و هنگامي كه به كشور خود برگردند، به همة مردم خبر بدهند كه ما مورد حملة ايرانيان قرار گرفتيم و شايد همين كار يك انگيزة ملي در آنان ايجاد كند كه در برخورد با جنگ فعالتر شوند. وانگهي، اين توطئه آنچنان حركت سياسي را در حج آلوده ميسازد كه ديگر كسي جرأت نكند در آنجا حتي بحث سياسي نمايد. حركتي كه بعثيها در "مني" انجام دادند به قدري زمينة مساعد براي درگيري ايرانيها و عراقيها بود كه اگر به موقع آن توطئه را سركوب نكرده بوديم، بدون شك به ملتهاي ديگر نيز سرايت ميكرد و فاجعه ميآفريد. بعثيها با خبث طينتي كه داشتند، با يك گروه صد نفري ناگهان به سي نفر از ايرانيان كه شايد پانزده نفر آنها بانوان بودند، حملهور شده و در چند لحظه بسياري از بانوان محترم را مورد ضرب و شتم قرار داده و به شدت مجروح كردند. مرحوم فيضي كه از نيروهاي انتظامي بسيار خوب و مفيد ما بود و مردي جاافتاده و محترم كه سخنانش مورد قبول جوانان قرار ميگرفت، در حالي كه بيش از پنجاه سال داشت، با روحيهاي بسيار جوان، براي دفاع از زناني كه مورد حمله قرار گرفته بودند، ايستاد و مقاومت كرد. البته ناگفته نماند كه پليس عربستان با كمال وقاحت اين منظره را تماشا كرده و كوچكترين دخالتي نكرده! در هر صورت، آن پليدان به مرحوم فيضي حمله كرده و با چوب محكم به پيشاني او ميزنند و جمجمهاش آسيب ميبيند و در بيمارستان به شهادت ميرسد. ايرانيان غيرتمند كه به هيچ وجه تحمل چنين حادثهاي را نداشتند، با كوچكترين عكسالعمل تمام هشت هزار عراقي را در چند لحظه ميتوانستند از بين ببرند، ولي از آنجا كه پروردگار همواره ما را ياري داده، اين احساسات به طغيان كشيدهاي كه هر لحظه مانند آتشفشان امكان انفجار داشت، به حمدالله مهار شد و عراقيها كاملاً با شكست مواجه شدند. و از آن طرف، اين حركت احمقانه باعث شد كه ما در مدينة بعد، راهپيمايي باشكوهي انجام دهيم و با اينكه در طول اين چند سال تقيه ميكرديم و در رابطه با جنگ و صدام شعار نميداديم (چون معتقد بوديم مسئله جنگ ايران و عراق نيست بلكه مسئله اسلام و كفر است)، اين بار در تشييع جنازة مرحوم فيضي، مسئله جنگ را مطرح كرديم و جنايات صدام را برملا ساختيم و براي مسلمانان نيز باعث شد كه سازش با اين از خدا بيخبران ستمكار معني ندارد، زيرا ما در مدينه نه مركز جنگي داشتيم و نه به بعثيها حمله كرده بوديم، تازه در مقابل حملة آنها، براي خاطر اسلام، صبر كرديم و همچنين براي مردم ثابت كرديم كه صدام كافر و ملحد است و اين بعثيها اعتقاد به خدا و اسلام ندارند و اين همه فيضي كه ما از شهادت مرحوم "فيضي" برديم، اگر چنين حادثهاي اتفاق نميافتاد، براي ما ميسر نبود. در اين جريان روشن شد كه خطر صدام براي عربستان و حكومتهاي عربي همسايه خيلي بيشتر از خطر او براي ايران است. در اين زمان كه صدام اين قدر ضعيف شده و همواره از كويت و عربستان گدايي ميكند، نسبت به عربستان آن قدر قلدري و خشونت دارد كه در داخل مدينه، جلو چشم پليس، مأمورين او يك نفر را به قتل ميرسانند (چه ايراني باشد و چه غيرايراني) و پليس عربستان جرأت دستگير كردن آنان را ندارد. اين بزرگترين دليل است بر اين كه صدام براي عربستان خطر دارد، يعني عربستان بايد بفهمد صدام كه در حال ضعفش اين قدر قلدري ميكند، اگر از چنگ جمهورياسلامي ايران خلاص شود و خيالش آسوده گردد، چه به روزگار حكومتهايي مانند عربستان خواهد آورد. دولت عربستان بايد بداند كه اگر بخواهد اين گونه ضعيف عمل كند، ما ناگزير هستيم براي حفاظت از حجاج ايراني و جلوگيري از اين تعرضات، خودمان دست به كار شويم و در آن موقع طبيعي است كه پليس عربستان و همة دستاندركاران آن دولت، پشيمان خواهند شد.[۱۳]
گزارش- 248
در پي تشديد اقدامات خصمانة مقامهاي دولت كويت عليه اتباع ايراني مقيم اين كشور و ضبط بيدليل اموال آنان بهوسيلة مأموران كويتي، سفارت جمهورياسلامي ايران در كويت با ارسال يادداشتي به وزارت خارجة آن كشور به اين امر اعتراض كرد. سفارت جمهورياسلامي در اين يادداشت ضمن يادآوري مقررات و قوانين بينالمللي در مورد رفتار با اتباع خارجي، بر لزوم رعايت اين مقررات در خصوص احترام به شرافت انساني و جلوگيري از تعدي به شخصيت و اموال اتباع كشورهاي بيگانه به ويژه برادران مسلمان و همسايه، تأكيد كرد. در اين يادداشت همچنين آمده است: «آزار و اذيت، شكنجه و بيخانمان كردن ايرانيان نجيبي كه ساليان دراز در عمران و آباداني كويت تلاش كردهاند، روز به روز شدت مييابد و اين در حالي است كه مزدوران حزب بعث عراق از هيچ اقدام تروريستي و خرابكارانه در ديگر كشورهاي حوزة خليجفارس فروگذار نميكنند و اقدام به ترور ناجوانمردانة امير كويت مينمايند.» سپس تأكيد شدهاست كه چنانچه دولت كويت به هر دليلي تصميم به لغو اقامت برخي ايرانيان گرفته است، اجراي اصول و مقررات شناخته شده در اين باره مورد توقع بوده و فرصتي داده شود تا اين گونه افراد به امور مالي و زندگي شخصي خود رسيدگي كنند.[۱۴] در اين حال، آسوشيتدپرس از نوعي واكنش "القيسي" يك نمايندة كويتي، در اين باره خبر داد. وي گفته است: «اگر وزارت كشور كويت براي جلوگيري از تروريسم، افراد مظنون را اخراج ميكند، بهتر است، طرفداران اسرائيل را بيرون كند، زيرا ما در حال جنگ با اسرائيل هستيم و ورود هر يهودي به كويت، تهديدي براي كشور (كويت) محسوب ميشود.»[۱۵]
گزارش- 249
به دنبال تهديدات امريكا مبنيبر تحريم فرودگاه بينالمللي بيروت و نيز اعمال فشار بر ديگر كشورهاي جهان براي اعلام همبستگي با اين تحريم، جمهورياسلامي ايران نيز در برابر اين تهديدات از خود واكنش نشان داد. در اين باره سخنگوي وزارت امورخارجه گفت: «اكنون كه امريكا از سياستهاي نظاميگري و ميليتاريستي خود در لبنان طرفي نبسته است و اعزام ناوگان جنگي و تفنگداران دريايي و هماهنگي كامل با رژيم صهيونيستي در كشتار و سركوب مردم مبارز لبنان و انفجار بمب در مساجد و خيابانها و قتلعام مردم بيگناه نتوانسته است مقاومت قهرمانانه و پرشكوه مسلمانان مبارز لبناني را در جهت مقابله با تجاوز دشمن صهيونيستي و حاميانش در هم شكند و در حالي كه امريكا انجام اين قبيل اقدامات تروريستي را همچنان در برنامة خود دارد، فشار سياسي جديدي را براي تحريم فرودگاه بينالمللي بيروت آغاز كردهاست و با درخواست از متحدين خويش براي قطع پرواز هواپيماهايشان به اين فرودگاه، سعي در بينالمللي كردن اين تحريم دارد.» سخنگوي وزارت خارجه، افزود: «جمهورياسلامي ايران ضمن محكوم كردن شيوة جديد اعمال فشار بر ملت مظلوم لبنان، از كشورهاي اسلامي و عربي ميخواهد در مقابل زورگويي جديد امريكا و بياثر كردن اين اقدام غيرقانوني - كه بهايي است كه لبنان مظلوم به خاطر مبارزه با اسرائيل و شكست آن ميپردازد - واكنش نشان دهند و در صورت عملي شدن تحريم امريكا و هر كشور ديگري، فرودگاهها و فضاي خويش را بر پروازهاي اين كشورها مسدود نمايند.» سخنگوي وزارت خارجه در پايان گفت: «تهديد اخير امريكا، بار ديگر ثابت ميكند كه عقبنشيني بعضي از كشورهاي مرتجع عرب در مقابل امريكا و پيوستن به خط سازش با اسرائيل، نه تنها تغييري در سياستهاي امريكا ايجاد نكردهاست، بلكه رژيم صهيونيستي و حامي اصلي آن، امريكا را بيش از پيش در اجراي سياستهاي تجاوزكارانه در منطقه جري نمودهاست.»[۱۶]
گزارش- 250
"رونالد ريگان" رئيسجمهوري امريكا، امروز در جمع " انجمن وكلاي امريكا" دربارة تروريسم و عوامل و تبعات آن و واكنش امريكا در قبال آن، سخنان بسيار مهمي ايراد كرد. به گزارش يونايتدپرس از واشنگتن، ريگان كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي، كوبا و نيكاراگوئه را متهم كرده كه يك تركيب تازة جنايي در سطح جهان تشكيل دادهاند و در ابراز تنفر تعصبآميز از امريكا، همسو هستند. وي تأكيد كرده كه روابط نزديك شوروي با تقريباً همة كشورهاي تروريستي نيز نبايد ناديده گرفته شود. ريگان خاطرنشان كرده كه هدف واقعي تروريستها، بيرون راندن امريكا از عرصة جهان است. در گزارش يونايتدپرس آمدهاست كه ريگان در سخنان خود اشارهاي به بحران گروگانگيري در بيروت نكرده و در اين خصوص پيشنهادي را جهت حل بحران ارائه نداده و از سوريه بهعنوان يكي از كشورهاي دردسرآفرين، نام برده است. در ادامة گزارش آمدهاست: «ريگان از حقوقدانان امريكايي خواست كه در رابطه با دستيابي به يك چارچوب تازه در امريكا و همچنين در سطح بينالمللي جهت مقابله با تروريسم، تلاش كنند. وي گفت كه "هدف استراتژيكي كه در پشت تروريسمِ برخوردار از حمايت كشورهاي غيرقانوني نهفته است، كاملاً مشخص است و آن بر هم زدن نظام امريكا، آشفته كردن و يا تغيير سياست خارجي آن و ايجاد تفرقه بين صفوف داخلي امريكا و همپيمانان آن و همچنين ترساندن آن دسته از كشورهاي جهان سوم كه در رابطه با حل و فصل مسالمتآميز درگيريهاي محلي با ما همكاري ميكنند، ميباشد." وي اضافه كرد: "به طور خلاصه آنها ميخواهند ما را مجبور به عقبنشيني و تغيير مواضع كرده و ما را به امريكايي قلعهنشين تبديل كنند؛ بله هدف واقعي آنها بيرون راندن امريكا از صحنة جهان است." وي در اين ارتباط از كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي، كوبا و نيكاراگوئه نام برد و گفت كه اين كشورها اگرچه دهها هزار مايل از يكديگر فاصله دارند، اما تمامي آنها داراي اهداف و مقاصد مشتركي هستند. ريگان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: " اغلب تروريستهايي كه در ربودن و يا قتل اتباع امريكايي شركت داشتند و يا تأسيسات امريكايي را مورد حمله قرار ميدهند، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم توسط گروه مشخصي از دولتهاي افراطي و ديكتاتوري كه باند جديدي از جنايتكاران بينالمللي را تشكيل ميدهند، آموزش ديده و حمايت مالي ميشوند. تمامي اين دولتها در يك پديدة سادة جنايتگونه شريك هستند و آن، تنفر تعصبگونة آنها نسبت به امريكا، به مردم آن و راه و رسم زندگي امريكايي و موقعيت بينالمللي امريكاست." وي گفت كه "با توجه به درصد فعلي، انتظار ميرود در حدود يك هزار عمل تروريستي در سال 1985 به وقوع بپيوندد و اين چيزي است كه ما با آن مواجه خواهيم شد، مگر اين كه تمامي كشورهاي متمدن جهان در جهت پايان بخشيدن به اين حمله عليه بشريت، با هم متحد شوند." وي گفت: "تنها در سال 1983، سازمان اطلاعات مركزي امريكا (سيا) دخالت ايران در 57 فقره حملات تروريستي را يا به طور قطع و يقين تأييد كرده و يا مداركي بسيار قوي دال بر دخالت ايران به دست آورده است. اكثر اين حملات در لبنان صورت گرفت، اما فعاليت تروريستي توسط كساني كه هوادار ايران هستند، در سراسر اروپا افزايش يافته است." ريگان گفت: "ما شواهدي در دست داريم كه حاكي از ارتباط عوامل ليبيايي با حداقل 25 حادثه در سال گذشته است." وي گفت: "هتك حرمت از سوي سرهنگ قذافي عليه افراد متمدن البته به رسوايي اعمالي است كه از سوي آيتالله خميني سرزده است." ريگان برخلاف اظهارات پيشين منابع دولتي امريكا، از سوريه در زمرة كشورهاي حامي تروريسم نام نبرد. "حافظ اسد" رئيسجمهور سوريه، در آزادسازي 39 گروگان امريكايي كه در جريان هواپيماربايي، هفده روز به حال گروگان به سر بردند، نقش ياري دهندهاي داشت. اسد كه در خاورميانه فردي مورد احترام محسوب ميشود، در مذاكرات ميان شبهنظاميان امل - كه مسافرين هواپيما را در گروگان داشتند - و دولت امريكا نقش كليدي به عهده داشت. ريگان در حال حاضر اميدوار است كه بار ديگر از ياري حافظ اسد در آزادسازي هفت امريكايي ديگر كه كماكان در بيروت در بازداشت به سر ميبرند، برخوردار شود. گمان ميرود اين هفت تن كه سال گذشته در بيروت ربوده شدند، در دست گروه مسلمانان "افراطي حزبالله" باشند. رئيسجمهور امريكا در اين سخنراني به هفت امريكايي مزبور اشارهاي نكرد، اما گفت كشورهاي نامبرده ضرورتاً تنها كشورهاي حامي تروريسم بر عليه امريكا و متحدانش نيستند. وي گفت: "هيچ قدرت خارجي نبايد عدم توافق در امريكا را با عدم وحدت، اشتباه كند." و افزود: "تاريخ، آلوده به بقاياي رژيمهايي است كه به اشتباه، قدرت و ارادة مردم امريكا را كمتر از واقعيت آن ارزيابي كردهاست و بنابراين، مردم امريكا حاضر نيستند و تكرار ميكنم حاضر نيستند كه ارعاب ترور و اقدامات صريح جنگي بر عليه اين كشور و مردمش را تحمل كنند و ما بهويژه اين تهاجمات از سوي كشورهاي قانونشكن را كه از زمان ظهور رايش سوم در آلمان، تحت حاكميت مجموعهاي افراد ناجور و احمق و جنايتكاران ناپاك قرار گرفته، تحمل نخواهيم كرد." وي همچنين تفاسير شوروي دربارة بحران اخير و گروگانگيري را كه در آن، امريكا متهم به يافتن بهانه براي تهاجم شده، مورد سرزنش قرار داد. وي رژيم كمونيست نيكاراگوئه را متهم كرد كه به جمع كشورهاي ايران، ليبي، كره شمالي و كوبا در يك فعاليت بينالمللي تروريستي پيوسته است. ريگان گفت: "دولت ساندنيستها در نيكاراگوئه حامي ترور در السالوادر، كاستاريكا و هندوراس است و به يك نقطة مركزي در شبكة تروريستي تبديل شدهاست." وي گفت: " اين كشورهاي تروريستي در حال حاضر درگير جنگ بر عليه دولت و مردم امريكا هستند و بر طبق قانون بينالمللي، هر كشوري كه قرباني اقدامات جنگي است، حق دارد از خود دفاع كند."[۱۷]
گزارش- 251
مجلة امريكايي "نيوزويك" - كه خبرنگار آن همراه با تعدادي ديگر از خبرنگاران غربي اخيراً به ايران آمده و از جبههها و شهرهاي بمباران شده، بازديد كردهبود - امروز در گزارش مفصّلي نوشته است: «سه ماه پيش در جريان يك تهاجم فاجعهآميز در مناطق باتلاقي هويزه در شرق رود دجله [منظور عمليات بدر است]، ايرانيان شديدترين شكست خود را در طول اين جنگ متحمل شدند ... عراق، تهران و ديگر شهرهاي عمدة ايران را هدف يك سري حملات هوايي خود قرار داد، لكن عليرغم اين تلفات سنگين، اين كشور همچنان از انسجام و وحدت برخوردار است. براي اثبات اين موضوع، رهبران ايران اخيراً به يك گروه از خبرنگاران غربي اجازة ورود به تهران را داده و از برخي از آنها نيز دعوت به عمل آورده كه از نزديك از يك صحنة پيروزيهاي ايران ديدن نمايند. "رالف ژوزف" خبرنگار نيوزويك، يكي از همين گزارشگران ميباشد كه از مشاهدات خود ميگويد: "در مقايسه با برخي از نبردهاي گستردهاي كه پيشتر از اين در جنگ رخ دادهاست، اين نبرد [اشاره به عمليات "قدس1" در هورالهويزه است] به نظر ميرسد كه يك نبرد جزئي بودهاست؛ هدف، يك پست فرماندهي عراق در " ابوذكار" و يكسري قرارگاههاي كوچكتر در نزديكي باتلاقهاي هويزه واقع در ده مايلي رود دجله بودهاست. عراق ظاهراً انتظار يكي ديگر از حملات موج نيروهاي انساني ايران را داشتهاست. عراقيها يك سري خندق پر از بمبهاي ناپالم در اطراف پايگاه مرزي اين جزيره ايجاد كرده بودند تا در صورت يك تهاجم، منفجر گردد. اين انفجار، ديواري از شعلههاي آتش را بر روي آب به وجود ميآورد كه احتمال داشت حتي متعصبترين ايرانيان را نيز به فكر كردن مجدد در مورد تمايلشان براي شهيد شدن، مجبور سازد لكن ايرانيان با اتخاذ تاكتيكهايي جديد موفق شدند اين استراتژي را با شكست روبهرو سازند. آن طوري كه راهنماي من گفت، ايرانيان به جاي پيشروي به صورت گروههاي بزرگ، اكثراً در گروههايي دوتايي و يا سه تايي سوار بر قايقهاي كوچك از نيزارها پيش رفتند تا آنكه موفق شدند به مواضع عراق دست يابند. آن طوري كه گفته ميشود، آنها بمبهاي ناپالم را در اين خندقها با كمك مردان قورباغهاي خنثي كردند و سپس بر روي يك هزار سرباز عراقي كه از پاسگاهها محافظت ميكردند، آتش گشودند و به هنگام آغاز اين حمله، اكثر سربازان عراقي موفق به فرار شدند." نيوزويك سپس از قول خبرنگار خود به تهران و آثار جنگ شهرها پرداخته است: «عليرغم حملات هوايي اخير عراق، تهران به صورت يك شهر بمباران شده به نظر نميرسد و چنين احساسي در تهران وجود ندارد؛ زندگي در تهران به طرز قابل توجهي طبيعي به نظر ميرسد. در يك بازديد كه بدون همراه صورت گرفت، متوجه شدم كه در سوپرماركتها به حدكافي تخممرغ، گوشت، نان، شير و پودر رختشويي براي عرضه به مردم وجود دارد و حداقل در ظاهر چنين به نظر ميرسد كه وضع اقتصاد ايران رو به بهبود است. در مورد بهاي كالاها ناراحتي ابراز ميشود، ولي تورم از حدي كه قابل كنترل نباشد، خيلي فاصله دارد. يك ديپلمات مقيم تهران در اين رابطه اظهار داشت بسيار تعجبآور است كه آنها ميتوانند همزمان هم به جنگ و هم به گردش امور اقتصاد خود ادامه دهند. چنين به نظر ميرسد كه رژيم سياستهاي سركوبگرانة خود را تخفيف داده است؛ جوخههاي اخلاق [گشت منكرات] مربوط به پاسداران انقلاب كه در خيابانها در تردد هستند، ديگر سعي ندارند كلية زنها را مجبور سازند تمامي تارهاي موي خود را بپوشانند و مانع هرگونه آرايش كردن زنها شوند. انتقاد از رژيم به طرز شگفتآوري در اماكن عمومي به صورت صادقانه به عمل ميآيد ... در سراسر تهران ميتوان پاسداران انقلابي اخمو و بسيجيهاي مسلسل به دست را مشاهده كرد. آنها از همه چيز، از وزارتخانة خودشان [وزارت سپاه پاسداران] در ميدان فردوسي گرفته تا يك محوطة اسرارآميز در نزديكي دانشگاه تهران - كه حتي پيادهروهاي اطراف ديوار آن را طناب كشي كردهاند - پاسداري ميكنند. در سفارتخانة سابق امريكا در تهران، بر روي ديوار، يك پاسدار انقلابي مسلح مستقر ميباشد. درهاي سفارت با صفحات ضخيم فولادي پوشانيده شده و بر روي ديوارهاي سفارت سخناني كه توسط آيتالله خميني ايراد شده است، به تازگي نوشته شدهاست.»[۱۸]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/17
- ↑ سند شمارة 009510 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: طرح و عمليات قرارگاه سلمان، 20/4/1364.
- ↑ سند شمارة 009651 مركز مطالعات جنگ: گزارش نوبهاي شماره 0137، قرارگاه عملياتي خاتمالانبيا(ص).
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهورياسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 18/4/1364، ص1 راديو بغداد، اطلاعية نظامي شماره 1889، هشتم ژوئيه 1985 (7/4/1364).
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، "نشريه گزارشهاي ويژه" شماره 111 (18/4/1364)، ص13، شماره 111، راديو امريكا، 17/4/1364.
- ↑ همان، ص3.
- ↑ مأخذ 3، راديو بغداد، ص4.
- ↑ مأخذ 3، راديو دوبي، ص5.
- ↑ روزنامة اطلاعات، 18/4/1364، صص 3 و 4.
- ↑ همان، ص2.
- ↑ همان، ص2.
- ↑ همان، ص2.
- ↑ روزنامة اطلاعات، 15/4/1364، صص 4 تا 8.
- ↑ روزنامة اطلاعات، 17/4/1364، صص 8 تا 12.
- ↑ همان، ص 2.
- ↑ روزنامة كيهان، 17/4/1364، كويت - آسوشيتدپرس، "القيسي" نمايندة كويتي.
- ↑ مأخذ 13، ص3.
- ↑ مأخذ 6، صص 6 و 7، واشنگتن - خبرگزاري يونايتدپرس، 17/4/1364.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية"گزارشهاي ويژه"، شمارة 113 (20/4/1364)، صص 7 تا 11.