1364.04.22

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان = روزشمار جنگ سال 1364 |نام = 1364.04.22 |نام دیگر= بیست و دو تیر |روز= 22 تیر 1364 |تاریخ شمسی= 1364.04.22 |تاریخ میلادی= 13 ژوئیه 1985 |تاریخ قمری= 24 شوال 1405 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.04.22</div> <div class="bootstrap-btn">1...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.04.22
نام‌های دیگر بیست و دو تیر
تاریخ شمسی 1364.04.22
تاریخ میلادی 13 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 24 شوال 1405



گزارش- 292

در جلسة امروز عصر فرماندهان عمليات منطقه سيدكان، سرهنگ "صياد شيرازي" فرمانده نيروي زميني ارتش و فرمانده عمليات، به فرماندهان عمليات اعلام كرد كه چون يگان‌ها هنوز آمادگي لازم را كسب نكرده‌اند، زمان شروع عمليات 24 ساعت به تعويق مي‌افتد.[۱] يادآوري مي‌شود كه طبق تصميمات اعلام شدة قبلي، امروز (22/4/1364) به‌عنوان روز "ر" و ساعت17:30 به‌عنوان ساعت "س" (شروع عمليات) ابلاغ شده‏بود كه ساعت شروع به دليل اين‏كه بسياري يگان‌ها از آغاز حركت در روشنايي روز در ديد دشمن قرار خواهند گرفت، به ساعت22:30 تغيير كرد و روز عمليات نيز يك روز به تعويق افتاد كه دليل آن، عدم آمادگي يگان‌ها ذكر شد. علاوه بر يگان‌هاي عملياتي، واحدهاي پشتيباني نيز آمادگي لازم را احراز نكرده‏اند؛ در اين‏باره گزارش شده‏است: «هنوز كار مهندسي تمام نشده؛ كف بيمارستان سيمان نشده؛ جاده‌كشي‌ها تكميل نشده؛ توپخانه‌ها هنوز آماده نيستند و همة آن‏ها به منطقه نيامده‏اند و هنوز در پادگان مراغه هستند؛ قرارگاه فرماندهي هنوز آماده نيست و ....»[۲] در هرحال، عمليات در منطقة سيدكان، فردا شب در ساعت22:30 شروع خواهد شد و همة يگان‌ها و واحدهاي درگير، تا آن زمان، فرصت آمادگي دارند. در جلسة عصر امروز فرماندهان، تأكيد شد كه اين آخرين زمان ممكن است و همة يگان‌ها و واحدها بايد خودشان را آماده كنند.[۳]

گزارش- 293

امروز در قرارگاه خاتم جلسه‌اي برگزار شد كه در آن، مسائل مربوط به اجراي يك عمليات محدود در منطقة "زيد" (واقع در شرق بصره) مورد بحث و بررسي قرار گرفت. وقتي مسائل مربوطه از جمله: وضعيت شناسايي‌ها، عبور از آب، مشكل جناحين، پاك‏سازي منطقه و جاده‌كشي‌هاي ضروري، دقيقاً بررسي شد، مشخص گرديد كه اين عمليات در صورتي يك عمليات مفيد و پيروز مي‏شود كه عملياتي گسترده باشد. به اين ترتيب، محور بحث به عمليات‏هاي محدود و ساير مسائل جنگ تغيير كرد و اجراي عمليات در زيد، منتفي گرديد. يادآوري مي‌شود كه در پي دعوت فرماندهي كل سپاه از فرماندهان يگان‏ها در مورخ 23/2/1364 جهت ارائه طرح‌هاي عمليات، اين طرح عملياتي در مورخ 10/4/1364 به‏وسيلة برادر "سرخيلي" فرمانده تيپ72 محرم، پيشنهاد شد و مورد موافقت قرارگاه خاتم‌ قرارگرفت. دو روز قبل نيز در جلسة خاتم برادر "محسن رضايي" فرمانده كل سپاه، جوانب اين عمليات را چنين دنبال كرده‏بود:«در زيد بايد عمل كنيم تا كانال پرورش ماهي را پاك‏سازي نماييم و به سمت شمال[منطقة عمليات] بدر پشت كانال آب، پدافند كنيم و در ضمن، پاسگاه بوبيان بايد تصرف شود.»[۴]

گزارش- 294

گزارش‌هاي امروز از كمين‌هاي متعدد در جاده‌هاي كردستان و آذربايجان غربي حكايت دارد كه بعضاً تلفات و خساراتي به نيروهاي خودي تحميل كرده‏است. از جمله: «در نتيجة دو مورد كمين ضدانقلاب در منطقة پيرانشهر، چهار تن از نيروهاي خودي به شهادت رسيدند. همچنين چهار تن از نيروهاي جندالله در اطراف نقده به كمين عوامل دمكرات افتادند و شهيد شدند.» در يك بولتن داخلي سپاه كه اين خبرها را آورده، همچنين آمده‏است: «فرمانده سپاه "كورزان" (استان باختران) به همراه چهار نفر ديگر به كمين يك گروه از اشرار و گروه‌هاي ضدانقلاب افتادند كه در نتيجه، دو بسيجي به شهادت رسيده و نام‏برده به همراه دو تن از برادران سپاه مجروح مي‌گردند. [خودرو] تويوتاي حامل اين برادران نيز مورد اصابت آر.پي‌.جي - 7 دشمن قرار گرفته‏است.»[۵]

گزارش- 295

در پي انفجار دو بمب در 20/4/1364 در دو رستوران ساحلي كويت، ايران و اكثر قريب به اتفاق كشورهاي عربي و منطقه‌اي و بعضاً اروپايي ضمن اظهار هم‏دردي با اميركويت، رسماً اين انفجارات را محكوم كرده‏اند: كاردار سفارت جمهوري‌اسلامي ايران در كويت، در ديداري با معاون وزير خارجة اين كشور در تاريخ 22/4/1364، اعمال تروريستي و اقدامات جنايت‏كارانه در كويت را محكوم كرده و آمادگي ايران را نيز در حمايت از مبارزه كشورهاي منطقه با تروريسم تا رفع فتنه، اعلام كرده‏است.[۶] وزير امورخارجة عربستان سعودي نيز كه با پيام تسليتي از شاه فهد براي اميركويت به اين كشور رفته، گفته‏است كه: چنين حوادثي موجب افزايش همكاري در ميان شش كشور عضو شوراي همكاري خليج‌فارس خواهد شد.[۷] دربارة اين انفجار، به‏ خصوص با توجه به بودن چند افسر عالي‌رتبة وزارت كشور كويت در ميان كشتگان و نيز نوع مكان‌هايي كه جهت انفجار در نظر گرفته شده‏است (عمومي) - كه حاكي از تعمد در ايجاد نوعي رعب و وحشت در ميان مردم است - برخي ديپلمات‌هاي كويت گفته‏اند كه امكان دارد اين انفجارها با درخواست اخير پارلمان اين كشور در مورد قطع كمك به كشورهاي هم‏مرز با اسرائيل، در ارتباط باشد. به‏گفتة آنان، به عهده گرفتن مسئوليت اين انفجارها به ‏وسيلة "اتحاديه بريگادهاي انقلابي عرب"، ممكن است انگيزة اين اقدام را آشكار سازد.[۸] به گزارش خبرگزاري آلمان غربي، در اجلاس امروز پارلمان كويت قرار بود درخواست وزارت كشور مبني‏‏بر اختصاص پانزده ميليون دلار ديگر براي هزينة ضد تروريزم، همچنين پيشنهاد برخي نمايندگان جهت تعليق كمك 341 ميليون دلاري سالانه (تقويت اعراب) به سوريه، اردن و سازمان آزادي‌بخش فلسطين، مورد بررسي قرار‏گيرد. امّا در عمل، با توجه به بمب‌گذاري اخير، اين جلسه، محرمانه برگزار شد و خبري از آن منتشر نگرديد، به جز اين‏كه شيخ "صباح‌الاحمد" قائم‌مقام نخست‌وزير كويت، در سخناني كوتاه گفت: «تروريزم نخواهد توانست به سياست‌هاي مستقل كويت، لطمه بزند.» "رشيدالراشد" وزير كشور نيز گزارشي از انفجارها ارائه داد.[۹]

گزارش- 296

دربارة حادثة بمب‌گذاري اخير كويت، اظهار نظرهاي مختلف و متفاوتي در كويت، عراق و ايران ابراز مي‌گردد، از جمله در كويت يكي از نمايندگان پارلمان اين كشور در سخناني - كه امروز در روزنامة كويتي " الوطن" منتشر شد - مسئوليت اوضاع امنيتي در كويت را بر دوش كساني انداخته كه وي آنان را ستون پنجم و گروه‌هاي طايفه‌اي خوانده و افزوده است: «فعاليت افراد ستون پنجم و گروه‌هاي طايفه‌اي كه توانستند بعداً تابعيت كويتي بگيرند، پس از به قدرت رسيدن خميني به طور آشكار گسترش پيدا كرده‏است. فعاليت‌هاي اين افراد پس از تشكيل پيمان مشكوك سه كشور سوريه، ليبي و ايران، بيش‏تر شده‏است.»[۱۰] روزنامة الوطن همچنين در سرمقالة امروز خود نوشته است: «هدف بمب‌‌گذاري در كويت، از بين بردن اعتماد مردم و بر هم زدن توازن جامعة كويت به منظور متزلزل ساختن جبهه داخلي مي‌باشد.»[۱۱] امّا برخي مطبوعات كويت نيز به طور غيرمستقيم دوستان عرب اين كشور را مسئول انفجار در كويت دانسته‏ اند. روزنامة " القبس" با اشاره به كمك‌هاي مالي و معنوي كويت به كشورهاي عربي، از هدف قرار گرفتن كويت اظهار تعجب كرده و نوشته است: «چرا آنان كويت را به جاي رژيم صهيونيستي در فلسطين اشغالي، مورد هدف قرار داده‌اند ... ما از كيد دشمنان و محبت برادران كه ما را يك گاو شيرده مي‌شمارند، تحمل زيادي كرديم.» القبس سپس با اشاره به اين كه نظام دمكراسي كويت هدف اين انفجارها است، به ‏دوستان كويت حمله كرده‏است: «روز به روز عقيده ما در اين جهت عميق‌تر مي‌شود كه تيرهايي كه ناجوان‏مردانه مواضع كويت را هدف قرار مي‌دهند، در حقيقت نظام دمكراسي بي‌نظير و همبستگي ميان دولت و پارلمان و ملت را هدف گرفته‏است... جامعه و نظام متكامل كويت مورد حسادت و كينه‌توزي دوستان قبل از دشمنان‌مان قرار گرفته‏است.» اين روزنامه تأكيد كرده كه "حجم توطئه و مصدر اهداف آن، براي ملت كويت پوشيده نيست.»[۱۲] دولت عراق نيز امروز با محكوم كردن انفجارهاي اخير كويت، ايران را به دست داشتن در موج خشونت‏ها در كويت، متهم كرده‏است. روزنامة " الثوره" ارگان حزب بعث عراق، در اين‌باره نوشته كه ايران در صدد اجراي يك سلسله حركات خشونت‌آميز در كويت بوده‏است.[۱۳] هفته‏نامة عربي " الدستور" (طرف‏دار عراق) چاپ لندن، نيز در اين باره آورده است: «دو بمب در نزديكي دوكافه رستوران در سواحل كويت منفجر گرديد كه بيش از صد نفر اهالي بي‏گناه و بي‏دفاع را كشته يا زخمي ساخت و به موازات آن، شورش مسلحانه‌اي از جانب شيعيان افغاني مقيم "كويته" در پاكستان روي داد و در هر دو مورد، دوباره نام حكومت اسلامي ايران در ارتباط با ترور و بمب‌گذاري و اغتشاش بر سرزبان‌ها افتاد.»[۱۴] از سوي ديگر، در ايران، روزنامة كيهان در شماره امروز خود نوشت: «دولت بحرين سفير رژيم عراق در منامه را از اين كشور اخراج كرد. اين اقدام دولت بحرين در پي كشف هفده صندوق اسلحه در خردادماه گذشته در سفارت عراق و نيز كشف يك گروه زيرزميني عراقي در ارتش بحرين در ارديبهشت ماه گذشته، انجام گرفت.»[۱۵] خبرگزاري جمهوري‌اسلامي نيز نوشت: «اين احتمال وجود دارد كه رژيم عراق اين انفجارات را براي باج‌خواهي بيش‏تر انجام داده‏است و روند حركت و ارعاب و تهديد خود را اين بار به ميان مردم بي‌گناه كشانده است. به هر رو، پس از كسب اطلاع دقيق‌تر، تلاش براي افشاي اين ماجرا با بياني كه خارج از هر گونه سوء استفاده احتمالي از سوي دشمن باشد، ضروري به نظر مي‌رسد.»[۱۶] اين خبرگزاري بعد از ترسيم فضاي تشديد روند اخراج ايرانيان كويت و عراقي و عربي شدن بيش‏تر اين كشور، به اين ضرورت توجه مي‌دهد كه مي‏بايد سياست ايران در اين موارد وسيع‌تر از تمركز روي عراق باشد و پيشنهاد مي‌كند كه نظير محكوم كردن اعمال منافقين در داخل ايران و با همان شيوه، اين‌گونه اعمال در كويت محكوم و مذموم اعلام شود. خبرگزاري جمهوري اسلامي سپس افزوده است: «اگر اين كار به تكرار و با ظرافت مورد توجه و تأكيد انجام شود، مي‌تواند موقعيت مطبوعات وابستة كويت را تضعيف كند و در عين حال براي جلوگيري از حملات مجدد آن‏ها به ايران و انقلاب اسلامي، به همسايه‌اي كه براي حفظ استقلالش نيازمند ياري‏ است، پيشنهاد كمك و همكاري داده شود. براي يك شروع خوب مي‌توان به ظرافت گفت ايران دشمني‌هاي انجام گرفته با انقلاب را فراموش مي‌كند و برادرانه به همسايگاني كه به كمك‌ها و همكاري با ايران، نيازمند باشند، ياري خواهد نمود. تأكيد مداوم بر مذموم بودن ترور و توسل به ترور در اسلام، مي‌تواند در موفق بودن اين سياست مؤثر باشد و استناد به توانايي‌هاي اطلاعاتي و عملياتي ايران در مقابله با تروريزم، مي‌تواند رد پيشنهاد ايران از سوي مقامات كويت را با مقاومت‌هايي حتي جزئي روبه‌رو سازد. همچنين مسئله عدم چشم‏داشت ارضي و سياسي ايران نسبت به كويت و توجه به اين كه جامعة كويت يك جامعة اسلامي و مسلمان‌نشين است و ما دفاع از امت‌هاي اسلامي را جزو وظايف خودمان مي‌دانيم و نيز تا همكاري وسيع افراد صالح در منطقه نباشد، اين گونه خطرات (اعمال تروريستي) ادامه خواهد يافت، مي‌تواند در راستاي محور سياست جديد در قبال همساية جنوبي خودمان كويت، مؤثر واقع شود.»[۱۷]

گزارش- 297

با وجود اخبار متعدد مبني‏بر نبودن اسناد و مداركي دال بر دخالت جمهوري‌اسلامي ايران در انفجارات كويت، برخي رسانه‌هاي همگاني با انتشار اخبار مشكوك و كلي‏گويي‌هايي در تحليل اين واقعه، كوشيده‏اند آن را به نحوي از انحا به جمهوري‌اسلامي ايران منتسب كنند، از جمله: روزنامة فرانسوي " لوكوتيدين دوپاري" اين اقدام را در چارچوب يك استراتژي كه از تهران هدايت و رهبري مي‌شود، معرفي كرده‏است.[۱۸] روزنامة " لوموند" نيز سازمان جهاد اسلامي را كه با بعضي از محافل رهبري در تهران مرتبط دانسته، مسئول سوءقصد‌هاي كويت - كه 11 كشته و 89 زخمي به جاي گذاشت - معرفي كرده‏است.[۱۹]‏ نشرية " اكونوميست" نيز شيعيان را مركز توجه قرار داده و با برشمردن حوادثي كه مورد توجه جهانيان واقع شده، همچون انقلاب ايران، كودتاي نافرجام بحرين، گروگان‌گيري امريكاييان نخست در ايران سپس در لبنان، ناآرامي در بسياري از كشورهايي كه شيعيان در آن سكونت دارند، نتيجه‌گرفته كه همة شورش‌هاي شيعيان عليه ساير حكومت‌ها ظاهراً برخاسته از انقلاب اسلامي ايران مي‌باشد.[۲۰] اين نشريه در مقالة ديگري با عنوان "در جست‏وجوي شيعة شناخته نشده" نيز به‏ چنين نتيجه‏گيري‏هايي پرداخته است.[۲۱]

گزارش- 298

در پي هدف قرار گرفتن دومين سوپر نفت‏كش تركيه به‏وسيلة جنگنده‏هاي عراق، امروز اعلام شد كه تركيه در حال حاضر جنبه‌هاي قانوني اوضاع ناشي از بمباران اخير دو نفت‌كش خود در آب‌هاي خليج‌فارس را تحت مطالعه و بررسي دارد. به‏نوشتة مفسر خبرگزاري فرانسه، نتيجة اين تحقيقات ممكن است به اعتراض آنكارا به عراق بينجامد، اما اين اعتراض نمي‌تواند وارد باشد مگر ثابت شود كه دو نفت‏كش خارج از آن منطقه در حوالي ترمينال خارك كه عراق ممنوع اعلام كرده، بمباران شده‏اند. اين خبرگزاري افزوده: «سال گذشته پس از بمباران دو فروند ديگر از نفت‌كش‌هاي تركيه در ماه مارس و ژوئن 1984 (اسفند و خرداد) - كه در جريان آن پنج نفر نيز كشته شدند - آنكارا اظهار تأسف كرد ولي اعتراضي به عمل نياورد.»[۲۲]

گزارش- 299

آن گونه كه امريكايي‌ها مدعي هستند و در گزارشي با نام " تاور" به عنوان نتيجة تحقيقات ماجراي معروف به " ايران گيت" ارائه داده‌اند، امروز فرستاده‌اي از سوي نخست‌وزير اسرائيل براي بار دوم نظر يك دلال اسلحة مرتبط با اسرائيل به نام "منوچهر قرباني‌فر" را به رابرت مك‌فارلين مشاور امنيت ملي و فرستادة ويژة ريگان، تسليم كرد. به گفتة قرباني‌فر و يك ايراني ديگر همراه وي، آن‏ها با كساني در ايران مرتبط‏اند كه مي‌توانند آزادي هفت امريكايي گروگان در بيروت را به دست آورند، ولي در مقابل، يك صد موشك " تاو" مي‏خواهند. اين مي‌توانست بخشي از پيشنهاد بزرگ‌تر "آغاز گفت‌وگوي خصوصي دربارة مناسبات ايران و امريكا" باشد. مك‌فارلين بلافاصله به اتفاق "دونالد ريگان" رئيس كاركنان كاخ سفيد، با رئيس‌جمهور - كه چند روز از عمل جراحي سرطان وي مي‌گذرد - در بيمارستان ملاقات و حدود 20 تا 25 دقيقه در اين مورد با او صحبت كرده، سپس رئيس‌جمهور امريكا بعد از سؤالاتي در اين باره، گفته‏است: «خوب ادامه بدهيد و اين راه را باز كنيد.»[۲۳]

گزارش- 300

راديو امريكا در گفتاري دربارة اقتصاد ايران، مقاله‌اي از روزنامة "كريستين ساينس مانيتور" را مورد اشاره قرار داد كه در آن نتيجه‌گيري شده كه " از نظر مالي ايران قادر است جنگ با عراق را تحمل كند." در اين مقاله آمده‏است: «كارشناسان امور اقتصادي يك بانك، هزينة جنگ ايران را سالانه سه تا چهار ميليارد دلار تخمين مي‌زنند. در حال حاضر درآمد ايران از طريق فروش نفت، ماهانه يك ميليارد دلار است؛ اگر بهاي نفت شديداً سقوط نكند، ايران حتي با كاهش بهاي نفت نيز قادر خواهد بود تا زماني كه بخواهد، جنگ را ادامه دهد، البته ادامة جنگ و مخارج نظامي، برنامه‌هاي عمراني و واردات كالا را قرباني خود مي‌كند. دليل عمدة پايين بودن هزينه‌هاي جنگ براي ايرانيان، خودداري غرب از فروش سلاح‌هاي پيشرفته و گران‌بها به آن كشور است. در مقام مقايسه هزينة جنگ با ارزش ريال در داخل كشور، مي‌توان گفت كه هزينة جنگ براي ايرانيان بسيار سنگين است. ظاهراً ايران قادر به تحمل تلفات جنگي نيز هست؛ تشويق جوانان به ازدواج در سنين پايين از جانب ملايان انقلابي، سبب شده تا ميزان زاد و ولد به بيش از سه درصد برسد. با وجود جنگ و نوسانات موجود در قيمت نفت و انقلاب شش ساله، اقتصاد ايران هر چند كه نابه‏سامان است ولي مقاومت و پايداري قابل توجهي از خود نشان داده‏است.» كريستين ساينس مانيتور سپس به نقل از كارشناسان بين‌المللي، اقتصاد ايران را به طور خلاصه بررسي كرده است: «از زمان انقلاب تاكنون بسياري از بدهي‌هاي خارجي آن كشور باز پس داده شده. تا سال گذشته ايران دو ميليارد دلار به بانك‌هاي خارجي بده‏كار بود كه در مقايسه با ميزان بدهي ديگر كشورها، رقم كوچكي است‏. در نظر ايران، نداشتن بدهي به ديگران نشانة استقلال ملي است كه از نفوذ امريكا و شوروي و بريتانيا كاسته است. ذخاير ارزي ايران ناچيز است و بنابراين، ايران پشتوانة چنداني در صورت سقوط بهاي نفت نخواهد داشت و مجبور خواهد شد از وارداتش بكاهد. دولت انقلابي ايران در امر كاهش وابستگي اقتصاد كشور به درآمد حاصله از فروش نفت، موفق نبوده‏است. دولت ايران در طول سال گذشته بين پانزده تا شانزده ميليارد دلار درآمد نفتي داشته و به طور متوسط روزانه دو ميليون و دويست هزار بشكه نفت به فروش رسانده است.» اين روزنامه افزوده است: «در دو ماه گذشته ايران با كاهش فروش نفت مواجه بوده است و اين به آغاز جنگ قيمت‌ها با عربستان سعودي نيز مربوط مي‌شود؛ جنگي كه در آن شانس پيروزي عربستان بر ايران بيش‏تر است.»[۲۴]  ضميمة گزارش 292: وضعيت آمادگي يگان‏هاي عمل‏كننده در عمليات قادر در اين ضميمه توضيح داده مي‌شود كه با وجود تأخير 24 ساعته، اوضاع به‌گونه‌اي نبود كه اين فرصت، احراز آمادگي مطلوب يا حتي آمادگي لازم را تحقق بخشد. دربارة ميزان آمادگي نيروهاي خودي در آستانة عمليات در منطقه سيدكان كه به‌نام "قادر" خوانده شد، گزارش راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ چنين است: برادر غلامرضا صالحي در مورد عدم آمادگي يگان‌ها چنين مي‌گويد: «از بس به برادرمان "شيرازي"، گفتيم كه يگان‌ها آماده نيستند و مورد قبول واقع نشد، برادر كاوه را ديدم و به او گفتم "تو، هم خودت آماده نيستي هم يگان‌هاي ديگر‌؛ تأكيد كن كه ما نمي‌توانيم در اين زمان آماده بشويم." برادر كاوه چنين كرد و ايشان [سرهنگ شيرازي] 24 ساعت عمليات را عقب انداخت و به ما گفت به يگان‌هاي ديگر نگوييم. با اين وجود بازهم يگان‌ها آماده نبودند. اصلاً هرچه به ايشان مي‌گفتيم كه هيچ‌چيز آماده نيست، توپخانه آماده نيست، نيروها هنوز در منطقه نيستند و ... [مفيد واقع نمي‌شد].» در هرحال با وجود عقب افتادن عمليات به مدت 24 ساعت، باز هم يگان‌ها آمادگي لازم را كسب نكرده بودند، زيرا اين عدم آمادگي چيزي نبود كه با 24 ساعت حل شود و نهايتاً نيز اين امر يكي از علل عدم موفقيت در عمليات گرديد. برادر صالحي مي‌گويد: «بعد از اين كه با برادر كاوه صحبت كرديم و قرار شد عمليات 24 ساعت عقب بيفتد، در جلسه‌اي كه با فرماندهان يگان‌ها داشتيم، جناب سرهنگ به فرماندهان نگفت كه عمليات 24 ساعت عقب افتاده؛ ايشان تأكيد كرد كه فرداشب بايد آماده باشيد كه عمليات است. فردا عصر دوباره فرماندهان را خواست و گفت: "به علت اين‌كه يگان‌ها هنوز نتوانستند خودشان را آماده كنند، عمليات را 24 ساعت عقب مي‌اندازيم ولي اين ديگر آخرين زماني است كه براي يگان‌ها اعلام مي‌شود، بايد همه خودشان را آماده كنند." باز هم در همان جلسه همه گفتند: "ما تازه مي‌خواهيم نيروهايمان را بياوريم." هنوز هيچ‌كدام از يگان‌ها نيروي‏شان در منطقه نبود، در صورتي كه مي‌خواستند همان شب جلسه، عمل كنند!» عدم آمادگي واحدهاي پشتيباني در عمليات نيز به وضوح ديده مي‌شد؛ برخي يگان‌ها هنوز اورژانس‌هاي‏شان را نزده بودند، حتي يك تيپ از لشكر23 از لزوم چنين اقدامي (ايجاد پست امداد) اظهار بي‌اطلاعي مي‌كرد! تيپ ويژه نيز هنوز اورژانس نزده بود. دويست قاطر پيش‌بيني شده‏بود كه تا زمان شروع عمليات به لشكر23 و تيپ شهدا هركدام ده قاطر تحويل داده شد. همچنين از 300 دستگاه كمپرسي كه قرار بود براي آوردن مهمات توپخانه و نيرو، در منطقه آماده شود، در روز عمليات 35 الي 40 دستگاه بيش‏تر حاضر نبود و هنوز مهمات توپخانه به منطقه منتقل نشده‏بود. در اين مورد جناب سرهنگ هاشمي مي‌گويد: «آخر ما هيچ‌چيز آماده نكرده‌ايم؛ الآن نه مهمات‏مان در منطقه است، نه جاده‌هاي مهندسي‌مان تمام شده، حتي بيمارستان هنوز آماده نشده، هنوز كارهاي بهداري نشده، يگان‌ها هنوز عقب‌اند و به منطقه نيامده‌اند، مهمات‏شان را نياورده‌ايم، هيچ‌كاري نكرده‌ايم و 48 ساعت بعد هم مي‌خواهيم وارد عمل بشويم!» در‌بارة اين وضعيت كه تا شب عمليات نيز ادامه داشت، برادر "صالحي" مسئول محور عمليات گلازرده، مي‌گويد: «من ساعت6 بعدازظهر رفتم توي منطقه، اول رفتم خدمت سرهنگ " ايراني‏" فرمانده تيپ لشكر77، گفتم چه خبر؟ گفت: "ما هنوز گردان‏مان حركت نكرده." پس از يك سركشي، برگشتم پيش برادرها[ي سپاه در تيپ ويژة شهدا] و گفتم چي شد؟ گردان‏تان رسيد؟ گفتند: "تازه حركت كرده." يعني ساعت9 شب و قرار بود ساعت10:30 عمليات شود و 5 ساعت هم بايد راه مي‌رفتند!»[۲۵]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/22

  1. سند شماره 7، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش "عمليات قادر"، گزارش راويان: مجيد نداف، شهيد علي فتحي، جواد زمان‏زاده و مجيد مختاري، نگارش 1364، ويرايش جديد بهمن 1380 ص42.
  2. همان.
  3. همان ص43.
  4. سند شماره 634/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "انتخاب منطقة عملياتي فدك (فاو)"، گزارش راوي قرارگاه خاتم (داود رنجبر)، ص 38.
  5. سند شماره 226059 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اسناد سياسي 1/5/1364، ص22.
  6. روزنامة اطلاعات، 24/4/1364، ص14.
  7. همان، ص2.
  8. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه"، شماره 116 (23/4/1364)، ص29.
  9. همان، صص 22 و 23.
  10. همان، ص14، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 22/4/1364.
  11. همان، صص 9 و10.
  12. همان، صص 9 و10.
  13. همان، ص 9.
  14. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري‌اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 24/4/1364، صص 20 و 21، راديو اسرائيل، 22/4/1364.
  15. روزنامة كيهان، 22/4/1364، تهران - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي.
  16. مأخذ8، ص6.
  17. مأخذ8، صص7 و 8.
  18. مأخذ8، ص17.
  19. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه"، شماره 115 (22/4/1364)، ص15.
  20. مأخذ8، ص35.
  21. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه"، شماره 117 (24/4/1364)، ص6.
  22. مأخذ 6، ص20، خبرگزاري فرانسه از آنكارا، 22/4/1364.
  23. سند شماره 00228 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش تاور"، 22/4/1364، صص 45 تا 47.
  24. مأخذ 8، صص 31 تا 33، راديو امريكا، 22/4/1364.
  25. مأخذ1، صص46 و 47.