1359.06.12

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.06.12
نام‌های دیگر دوازده شهریور
تاریخ شمسی 1359.06.12
تاریخ میلادی 3 سپتامبر 1980
تاریخ قمری 23 شوال 1400



گزارش - 461

باتوجه‌به افزایش چشمگیر تحرکات و نقل‌وانتقالات نیرو و تجهیزات زرهی، توپخانه و پدافند هوایی عراق که از اوایل شهریورماه جاری، به‌ویژه در دو روز گذشته در مناطق مرزی غرب و جنوب‌غربی کشور صورت گرفته است، برای ارتش جمهوری اسلامی ایران مسجل شد که عراق به‌راستی قصد تعرض به خاک ایران را دارد؛ ازاین‌رو، امروز ستاد مشترک ارتش با ارائة بررسی ستادی خود از آخرین وضعیت عراق در 5 استان هم‌جوار مرزی، معبرهای احتمالی نفوذ نیروهای عراقی را برشمرد و به نیروی زمینی دستور داد تا ضمن انجام‌دادن احتیاطات تأمینی و آمادگی و مراقبت شدید و در سطح وسیع برای جلوگیری از تعرض غافلگیرانه، آخرین تغییرات نیروهای دشمن را، به‌دقت و بلافاصله، در مرزهای هم‌جوار گزارش کند. متن کامل ابلاغیة امروز ستاد مشترک ارتش که با عنوان "بررسی ستادی از آخرین وضعیت عراق" به نیروی زمینی و رونوشت آن جهت آگاهی و اقدام مقتضی به ژاجا، نهاجا، نداجا، سماجا3 (مرکز فرماندهی) و سپاه پاسداران ارسال شد، به شرح زیر است: «در آخرین بررسی که روی گسترش یگان‌های عراقی در مرز به عمل آمد، قرائن تعرض ارتش عراق در مناطق یادشدة زیرین مشهود است. محتمل‌ترین معبر تعرضی ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران عبارت‌اند از: 1. عماره ـ بستان ـ دوصلق ـ جسر نادری ـ اندیمشک و دزفول. عماره ـ بستان ـ سوسنگرد ـ اهواز به استعداد یک لشکر، 2 تیپ مکانیزه و یک تیپ زرهی. کوت ـ موسیان ـ عین‌خوش ـ اندیمشک ـ دزفول به استعداد یک لشکر. 2. بصره ـ تنومه ـ شلمچه ـ خرمشهر. بصره ـ تنومه ـ کوشک ـ اهواز به استعداد یک لشکر، 2 تیپ پیادة مکانیزه و یک تیپ زرهی. عملیات بصره ـ خرمشهر به‌وسیله عناصر نیروهای ویژه با عبور از سیبه به آبادان و کوت‌زین به خرمشهر پشتیبانی می‌شود. ضمناً عملیات عبور از رودخانه [اروند] به‌وسیلة آتش توپخانه از ساحل دور حمایت می‌گردد. 3. معبر بعقوبه ـ المنصور ـ جلولا ـ خانقین با یک لشکر زرهی و یک لشکر پیاده مکانیزه به‌اضافة یک تیپ پیادة مکانیزه برای هدف‌های خسروی ـ قصرشیرین و سرپل‌ذهاب. همین تعرض احتمالاً از معبر مندلی ـ سومار ـ گیلان‌غرب ـ قلاجه و اسلام‌آباد. 4. نیروهای عراقی مستقر در حلبچه ـ چناره ـ پنجوین ـ چوارتا ـ قلعه‌دیزه و مرگه‌سور، تعرض را به‌صورت تک پشتیبانی با فریب و یا نمایش نیرو و یا تظاهر به‌منظور تثبیت نیروهای ایران در منطقة کردستان و آذربایجان‌غربی اجرا خواهند کرد. 5. احتیاطات تأمینی و آمادگی و مراقبت برای خنثی‌کردن یک تعرض غافلگیرانه در جبهة وسیع را برابر طرح‌های مصوبه داشته باشید. 6. جابه‌جایی نیروهای عراقی را در مناطق بلافصل مرز و یا تقویت‌های احتمالی را تاحدّ امکان اعلام دارند. جانشین ستاد مشترک ـ سرتیپ فلاحی ازطرف سرهنگ ستاد هاشمی‌روان»[۱]

گزارش - 462

تحرکات عراق در قالب موارد تأمینی و نیز ایجاد استحکامات و سنگرهای تازه در مرز خوزستان، به‌ویژه خرمشهر، امروز نیز قابل‌توجه است. در یک گزارش واصله به استانداری خوزستان با اشاره به علائمی که امروز مشاهده شده از احتمال آمادگی عراق برای حمله سخن رفته است. متن گزارش چنین است: «برابر گزارش گروهان ژاندارمری هوزگان مستند به اعلام پاسگاه طلائیة قدیم، در ساعت 22:45 روز 12/6/59، چراغ‌های کشورِ مقابل واقع در غرب پاسگاه...* خاموش‌ شده و علت خاموش‌شدن چراغ‌ها به نظر می‌رسد استتار تأسیسات نفتی عراق واقع در نوار مرز باشد. این عمل ممکن است طرح یک حمله یا ترس از حملة ایران باشد.»[۲] در منطقة مرزی خرمشهر نیز گزارش ژاندارمری خوزستان حاکی‌از ایجاد استحکامات تازه ازجمله سیم‌خاردار و فعالیت بلدوزرهای عراقی برای احداث سنگرهای بزرگ در فاصلة 4 کیلومتری پاسگاه کیلومتر 25 شلمچه است. طبق همین گزارش، تا ساعت 17 امروز، تعداد 20 سنگر بزرگ آماده شده و حدود 25 الی 30 سرباز عراقی در منطقه پیاده شده و حفر کانال و سنگر در طول نوار مرز از جنوب به شمال به‌وسیلة بلدوزرها ادامه دارد. همچنین نیروهای عراقی، پاسگاه مقابل پاسگاه مؤمنی را در همین منطقه تقویت کرده‌اند. در پایان این گزارش، پاسگاه کیلومتر 25 شمال شلمچه از اقدامات پیگیر و جدی عراق برای ایجاد جاده در سراسر مرز مزبور خبر داده و افزوده است: ماشین‌های مهندسی عراق به‌سختی مشغول ایجاد جاده‌های مرزی هستند.[۳] دراین‌حال، امروز مقامات نظامی عراق در یک حرکت تشکیلاتی و تبلیغاتی و «در یک گردهمایی حزبی در بصره به افراد ارتش خلقی [جیش‌الشعبی] هشدار داده‌اند که ایران قصد حمله به عراق را دارد؛ بنابراین آماده باشید که هرلحظه به جبهة جنگ اعزام شوید و هرکس از انجام مأموریت از خود سستی نشان دهد بلادرنگ اعدام خواهد شد.» بنا به همین گزارش، «ارتش ملی عراق درحال‌حاضر در آماده‌باش جیم به سر می‌برد.»[۴] ازطرفی، در ادامة مقابله با فعالیت‌های تخریبی عوامل داخلی وابسته به عراق در خوزستان، «هنگ ژاندارمری دشت آزادگان اعلام کرد که در هفتة گذشته، بمبی در نزدیکی یکی از نیروهای [نیروگاه‌های] برق این منطقه کار گذاشته شده بود که توسط مأمورین ژاندارمری دشت آزادگان کشف و خنثی گردید.»[۵]

گزارش - 463

پس از چند ساعت آرامش، بار دیگر درگیری مرزی با آتشباری عراق روی شهر قصرشیرین از ساعت 12:10 دقیقة امروز، آغاز شد که با آتش متقابل نیروهای خودی مواجه گردید.[۶] «عراقی‌ها شهر قصرشیرین را از منطقة پله‌چفت زیر آتشباری گرفتند و چندین گلولة توپ خمسه خمسه* در اطراف شهر، به‌خصوص حوالی سپاه پاسداران، هنگ ژاندارمری و کوره‌های گچ به زمین اصابت کرد و منفجر شد.»[۷] در تبلیغات روزنامه‌های داخل دربارة تبعات این حمله از آتش متقابل نیروهای خودی سخن رفته است که باعث شد: «پایگاه میه‌خاص عراق مستقر در نوار مرزی قصرشیرین و خسروی به‌کلی منهدم شود. در این آتشباری که تا ساعت 6 بعدازظهر امروز ادامه داشت، به نیروهای خودی آسیبی وارد نشد، اما 2 مقر ارتش عراق مستقر در ده براربرار نابود گردید و نیروهای بعث عراق با تحمل تلفات سنگین تا روستای امام عباس عقب‌نشینی کردند.»[۸] شهربانی قصرشیرین گزارش داد که درگیری‌ها مجدداً از ساعت 22 امروز، با آتشباری سلاح‌های سنگین عراق روی پاسگاه‌های نوار مرزی باباهادی، دارخور، پرویز، هدایت و مجیدخان از سر گرفته شد که با آتش متقابل نیروهای خودی مواجه گشت.[۹] دراین‌حال، گزارش‌های منابع اطلاعاتی خودی از اخبار برون‌مرزی حاکی است: «اخیراً دولت عراق پاسگاه‌های مرزی خود را تقویت نموده و در هر پاسگاه چندین تانک دورزن مستقر نموده است.»[۱۰] و نیز: «اخیراً در قلعه قره‌جغ کشور عراق در نزدیکی شهر مندلی و روبه‌روی منطقة سومار ایران، 2 گردان نظامی با تجهیزات کافی مستقر شده‌اند.» بنا به همین گزارش: «شهر مندلی عراق نیز از سکنه خالی شده و حدود یک تیپ نظامی مجهز به آتشبارهای 130 میلی‌متری در تمام نقاط شهر مستقر می‌باشند.» این گزارش دربارة تبلیغات روزنامه‌های عراقی آورده است: «در جراید و روزنامه‌های عراق دربارة تورم، بیکاری و نارضایتی در ایران تبلیغات زیادی انجام می‌گیرد.»[۱۱]

گزارش - 464

همکاری عراق با گروه‌های مسلح ضدانقلاب، همچنان ادامه دارد. یک گزارش دراین‌زمینه حاکی است: «هلیکوپترهای عراقی از پیررستم (حول‌وحوش سنندج) که در روی کوهی فرودگاه ایجاد کرده‌اند، پی‌در‌پی اسلحه به سنندج وارد می‌کنند.»[۱۲] روابط عمومی سپاه پاسداران غرب نیز گزارش داد: «ازطرف دولت بعث عراق به اهالی روستای دزلی که با گروه‌های رزگاری و دمکرات در رابطه هستند، کمک‌های زیادی داده می‌شود.»[۱۳] نیروی هوایی جمهوری اسلامی نیز اعلام کرد در گشت هوایی در ساعت 10 امروز از اشنویه تا بانه، نقل‌وانتقال‌هایی در اطراف سیاه‌گل* مشاهده شده است.[۱۴] در همین ‌حال، نوع ارتباطات گروه‌های مسلح معارض با نظام جمهوری اسلامی با معارضین دولت عراق نیز به‌گونه‌ای است که وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. طبق یک گزارش، در منطقة مرزی مریوان، در دو کیلومتری مرز ایران و عراق، یکی از اهالی روستای ساوِجی، 200 نفر از افراد جلال طالبانی و کومه‌له را به این روستا آورده تا پاسداران را سرکوب کنند. همین گزارش می‌افزاید در شامگاه امروز، سرپرست پیشمرگ‌های جلال طالبانی با برخی سران محلی در روستای ساوِجی جلسه داشته‌اند.[۱۵] همچنین در ادامة تحرکات گروه‌های مسلح معاند با نظام و همکاری ارتشیان فراری و نیز برخی از کارکنان محلی با آنها، یک گزارش تکان‌دهنده از رکن دوم ارتش جمهوری اسلامی ایران حاکی است: «درحدود 300 نفر از پرسنل فراری ارتش نزدیک پایگاه حبانیه (40 کیلومتری جنوب‌غربی بغداد) مستقر می‌باشند که ارتباط آنان با ایران از دو راه زمینی به مرز تمرچین منتهی می‌شود و در خاک ایران با شخصی به نام کسروی که از اعضای حزب دمکرات شاخة قاسملو و از معتمدین پیرانشهر می‌باشد، صورت می‌گیرد.» در ادامة این گزارش با قید "خبر قابل‌تحقیق و بررسی است" آمده است: «پرسنل ارتش (با گرفتن مرخصی) و [نیز] ضدانقلابیون ازطریق بوکان ـ سردشت و یا پیرانشهر به عراق رفته و با عناصر بختیار تماس و گزارشات خود را تحویل آنان داده و برگشت می‌نمایند.»[۱۶] ازسوی دیگر خبرهای متفاوتی نیز وجود دارد ازجمله: «مقامات امنیتی و انتظامی لشکر7 پیاده عراق نیز مدعی‌اند که در ساعت 15:30 دقیقه امروز، یک گروه 45 نفری از اکراد شورشی وابسته به حزب جبهة ملی عراق وارد قریة چیارا از توابع مریوان ایران شده و قصد دارند در فرصت‌های مناسب ازطریق چوارتا اقدام به خرابکاری نمایند.»[۱۷]

گزارش - 465

پیشروی نیروهای مسلح انقلاب در مناطق شمال‌غرب کشور با درگیری‌های شدید و گاهی پراکنده همراه است، اما پاک‌سازی‌ها نیز با تلاش افراد سپاه پاسداران، ارتش و پیشمرگان مسلمان کرد و نیروهای کمیته‌ها ادامه دارد. دراین‌زمینه، گزارش لشکر64 پیادة ارومیه حاکی است: «در ساعت 19 امروز، پیشمرگان کرد مسلمان در ارتفاعات داشت‌کرسن و مستان‌آباد شاهین‌دژ با مهاجمین درگیر شده‌ و با تحمل 2 نفر زخمی به‌طرف بوکان درحال پیشروی هستند و زدوخورد تا آخرین ساعت امشب همچنان ادامه داشته است.»[۱۸] «در این درگیری‌ها یک پاسدار شهید و 2 پیشمرگ مسلمان کرد و 2 غیرنظامی مجروح شدند. از مهاجمین حزب دمکرات نیز 12 تن به هلاکت رسیدند.» بنا به همین گزارش، فرماندار میاندوآب درمورد این عملیات گفته است: «براساس گزارش‌های رسیده از پاسگاه ژاندارمری بوکان و بخشداری شاهین‌دژ، پیشمرگان مسلمان کرد در محور شاهین‌دژ ـ بوکان درحال پیشروی هستند و در جریان حمله به شاهین‌دژ براثر اصابت چند گلولة خمپاره به مرکز این بخش، به چند واحد مسکونی آسیب‌هایی وارد شده است.» در ادامة این گزارش آمده است: «روابط عمومی سپاه ارومیه درمورد آخرین اخبار از شاهین‌دژ اعلام کرد: در درگیری‌هایی که بین مهاجمین [ضدانقلاب] و افراد کمیتة شاهین‌دژ در کنار پیشمرگان مسلمان کرد روی داده، 12 نفر از مهاجمین کشته شدند که اجساد آنها در اختیار پیشمرگان مسلمان کرد است.» همین گزارش حاکی است: «در درگیری شدیدی که بین سپاه پاسداران و مهاجمین مسلح غیرقانونی در منطقة تکاب روی داد، یکی از برادران پاسدار به شهادت رسید. همچنین در درگیری دیگری که بین مهاجمین [ضدانقلاب] در حوالی قریة چولوب به وقوع پیوست، تلفات جانی و مالی نداشته است، ولی تلفات سنگینی به مهاجمین وارد شد.»[۱۹] ازسوی دیگر، در ادامة پاک‌سازی مناطق مختلف کردنشین آذربایجان‌غربی، امروز اطلاعیه‌ای ازسوی استاندار این استان در پاسخ به تلگرام مردم اشنویه صادر شد. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: «چنانچه اهالی محترم اشنویه خواهان آرامش و امنیت می‌باشد، باید بدانند که خود به‌عنوان اولین تأمین‌‌کنندة این امنیت و آرامش باید گروه‌های ضدانقلاب را از خود رانده و اسلحه و مهمات افراد غیرمسئول را جمع‌آوری و بدون هیچ قیدوشرطی تحویل نیروهای انتظامی مستقر در منطقه نموده و جلو افراد خرابکار و ضدانقلاب را که قصد مین‌گذاری در جاده‌ها را دارند بگیرند و نیز بدین‌منظور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اشنویه اعزام و ارتش نسبت به تأمین امنیت و آسایش اقدام خواهد نمود. بدیهی است هرگونه همکاری با ضدانقلابیون و پناه‌دادن به آنان به‌منزلة جنگ مسلحانه برعلیه جمهوری اسلامی ایران تلقی خواهد شد.»[۲۰] درزمینة تدارکات و اقدامات گروه‌های مسلح ضدانقلاب در یک گزارش آمده است: «برابر اطلاع [از منابع خودی] از روستای شاهینی [شاهنی] (دهی در پایین کامیاران)، کلیة نیروهای دشمن دمکرات، کومه‌له، فدایی، رزگاری در آبادی‌های نجف‌آباد، گل‌حصار، فرجی، به‌ویژه گل‌حصار و آفریان علیا مستقر می‌باشند و قصد حمله دارند و نیروهای رزگاری در شاه‌آباد، گازرخانی، بَزوَش، [و] زمان‌‌گریوه متحرک [بوده] و قصد حمله دارند.»[۲۱] دراین‌حال، در ادامة اقدامات ایذایی گروه‌های مسلح معارض با نظام در قالب مین‌گذاری و نیز ترور رزمندگان انقلابی، «سازمان پیشمرگان مسلمان کرد اعلام کرد که امروز [در حومة سنندج] براثر برخورد یکی از پیشمرگان مسلمان کرد و یک برادر خردسال همراه وی، با مین، هر دو کشته شدند.»[۲۲] همچنین بنا به گزارش ستاد مشترک ارتش: «امروز در منطقة سقز یکی از پیشمرگان مسلمان کرد که درحال مرخصی بود، به‌دست ضدانقلاب به درجة شهادت رسیده است.» بنا به این گزارش: «دراین‌رابطه 4 نفر از افراد مشکوک بازداشت شده‌اند.»[۲۳] مقابله با مین‌گذاری عوامل مسلح وابسته به گروه‌های غیرقانونی در جاده‌ها که اغلب خاکی هستند، ادامه دارد. ازجمله امروز یک مین در 5 کیلومتری نقده در راه دیزج به نقده، کشف و خنثی شد.[۲۴]

گزارش - 466

اختلافات میان احزاب و گروه‌های مسلح معارض با نظام در مناطق کردنشین علاوه‌بر اینکه اغلب به شکل تبلیغات و درج تحلیل‌ها و افشاگری‌ها علیه یکدیگر در نشریات وابسته به آنها ظاهر می‌شود، گاهی نیز به زدوخوردهای خونین میان طرفین می‌انجامد. ازجملة این موارد دو گزارش خبرگزاری پارس از سنندج است: «طبق اخبار واصله، بین حزب کومه‌له و دمکرات در بوکان، اختلاف شدیدی وجود دارد که از کم‌وکیف آن اطلاع دقیقی در دست نیست.»[۲۵] این خبرگزاری همچنین در گزارش دیگری، از قول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سنندج آورده است: «در جریان درگیری روز دوازدهم شهریور بین دمکرات‌ها و افراد سپاه رزگاری در روستاهای اطراف مریوان، 4 تن از افراد رزگاری کشته و یک تن زخمی شد. در این درگیری 2 تن از افراد حزب دمکرات نیز زخمی شدند. ناظران عینی اظهار می‌دارند در این درگیری‌ها تلفات دمکرات‌ها بیشتر بوده است.»[۲۶]

گزارش - 467

انشعاب خردادماه گذشته در حزب دمکرات کردستان ایران که با عنوان "کنگرة چهارمی‌ها" مشخص شده است و نیز تقریباً همین نوع انشعاب در سازمان چریک‌های فدایی خلق که با عنوان اکثریت و اقلیت معروف گردید، اهمیت بسیاری دارد؛ اما پاره‌ای نیروهای هوادار نظام علاوه‌برآنکه آن را تاکتیکی ازسوی این گروه‌ها بنا به تصمیم حزب توده و شوروی برای فرار از شکست و نیز خطری برای نظام دانسته‌اند، درصدد برآمدند تا اثرات تبلیغاتی و روانی آن را خنثی کنند. ازجمله امروز در مقالة مفصلی در روزنامة کیهان به قلم مستعار "کاک رسول" با عنوان "انشعاب، به‌مثابة تاکتیک مارکسیستی گریز از شکست!" انشعاب حزب دمکرات با همین رویکرد، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نویسنده آن را زیر نفوذ سیاست خارجی شوروی و حزب توده دانسته است. در بخشی از این مقاله آمده است: «با استقرار نهاد‌های اساسی حکومت جمهوری اسلامی به‌خصوص مجلس جمهوری اسلامی، باز شاهد توطئة جدیدی ازطرف مارکسیست‌های مدافع خلق! می‌گردیم که آن استفاده از تاکتیک کهنة "انشعاب" است تا به این وسیله، مانع مرگ تدریجی خود شده و بتوانند با جان‌گرفتن دوباره به نوکری اربابان خود ادامه بدهند. رهبری این تاکتیک را تاکنون حزب خائن توده عهده‌دار بوده و توانسته است با شیوه‌های خاصی، ابتدا در سازمان چریک‌های فدایی و سپس در حزب دمکرات کردستان علی‌الظاهر انشعاب ایجاد نماید؛ یعنی انشعاب در منفور‌ترین گروه‌های سیاسی... آن‌هم دو گروهی که دراثر عملکرد‌های جنایت‌آمیزشان رفته‌رفته در شرف نابودی بوده‌اند. در این بررسی، انشعاب در حزب دمکرات کردستان و نقش منافقانه و سالوس‌مآبانة حزب توده و چریک‌های فدایی را مورد بررسی قرار داده‌ایم. حزب دمکرات کردستان، یکی از احزاب مارکسیست و وابسته بوده که در منطقة کردستان ایران از سال‌ها قبل با فرازونشیب‌های زیادی فعالیت کرده و خود را در منطقه تحمیل نموده است. بررسی مواد تصویبی کنگره‌های مختلف این حزب و نیز عملکرد و سابقة گردانندگان آن چون عبدالرحمن قاسملو و غنی بلوریان و... بیانگر مارکسیست و وابسته‌بودن کامل این حزب و رهبران آن می‌باشد. با اوج‌گیری انقلاب ایران، از آنجا که بسیاری از سردمداران این حزب در خارج، به‌خصوص در کشور عراق بودند، مانند دیگر فرصت‌طلبان مارکسیست نظیر گردانندگان حزب توده، منتظر نتیجة انقلاب شکوهمند مردم مسلمان ایران بودند... حرکت و جان‌فشانی مردم مسلمان سرانجام به پیروزی رسید و پایه‌های طاغوت فروریخت و فرصت‌طلبان با برنامه‌های تعیین‌شده ازطرف اربابان خود به ایران سرازیر می‌گردند و فعالیت علنی حزب را در منطقه اعلام نموده و باتوجه‌به سابقة خود در محل، می‌توانند در آن شرایط حساس و بحرانی بعد از انقلاب، مردم مبارز و مسلمان کرد را بار دیگر به خود جلب نمایند. ... مشاهده می‌کنیم در شرایطی که دولت اسلامی نخستین ماه‌های عمر خود را می‌گذراند و ارتش و تمام قوای نظامی و انتظامی با پشتیبانی کامل مشغول کار می‌باشند، به تحریک مهره‌های وابسته داخلی چون گردانندگان مزدور حزب دمکرات، مردم فریب ‌خورده و به پادگان مهاباد حمله‌ور می‌شوند و تمام مهمات و وسایل پادگان را به غارت می‌برند. همین عمل سرآغاز تمام درگیری‌های بعد از انقلاب می‌باشد و همین حرکت سبب شد تا تمام گروه‌های ضد‌خلقی که با یکدیگر تضاد اساسی در ابعاد مختلف ایدئولوژی ـ تاکتیک و... داشتند، دست در دست یکدیگر به‌طور آشکار و پنهان مردم مسلمان کرد را سپر بلای خود نموده و با پوشاندن چهرة مارکسیست خود، انواع و اقسام جنایات را مرتکب گردند. ...» در ادامة مقاله به برخی جنایات حزب دمکرات در مناطق کردنشین اشاره شده است: «1. حمله به پادگان مهاباد. 2. حمله به پادگان سنندج. 3. ایجاد جنگ برادرکشی در نقده. 4. طرح توطئة عظیم پاوه و کشتار بی‌رحمانه برادران پاسدار. 5. حمله‌های ناجوانمردانه مرتب به ستون‌های ارتشی و سپاه پاسداران و اعضای جهاد سازندگی به طرق مختلف. 6. ایجاد جو ترور و وحشت به‌اصطلاح خلقی در منطقه. 8. آواره‌نمودن ساکنان بسیاری از شهرها جهت پیاده‌نمودن اهداف پلید خود. 9. همکاری وسیع با دولت مزدور بعث عراق و اسرائیل، امریکا، مصر، روسیه و... 10. تبلیغات وسیع برعلیه تمام ارگان‌های مملکتی در منطقه و ایجاد جو شدید سانسور. 11. شرکت در هیئت نمایندگی خلق کرد متشکل از کومه‌له، چریک‌های فدایی، و عزالدین حسینی. 12. غارت کامیون‌های آذوقه و دارو. 13. همکاری وسیع با تمام ضدانقلابیون، ساواکی‌ها، فراریان رژیم طاغوت، فئودال‌ها، مجاهدین خلق و حزب توده و... 14. سپر بلا قراردادن مردم بی‌گناه جهت برآورده‌شدن خواست‌های پلید خود. 15. ممانعت از حرکت ستون‌های ارتشی به‌سوی مرز برای مقابله با رژیم وابسته و مزدور عراق و...»*[۲۷]

گزارش - 468

به‌دنبال درگیری‌هایی که در چند روز گذشته، میان هواداران گروه‌های سیاسی چپ و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه‌هایی از مردم مؤمن به انقلاب در برخی شهرها ازجمله بوشهر و بابلسر رخ داد، سپاه پاسداران بوشهر در یک افشاگری کوشید تلویحاً نشان دهد که برخی طرف‌داران سازمان‌های درگیر، سابقة هواداری از رژیم گذشته را دارند و صرفاً برای مخالفت با نظام اسلامی، در قالب انقلابی‌گری از نوع چپ فرو رفته‌اند. در اعلامیة روابط عمومی سپاه بوشهر آمده است: «ساعت 23 امروز واحد تحقیقات سپاه بوشهر در بازدید از خانة مشکوکی که متعلق به یکی از پرسنل شهربانی بوشهر می‌باشد، مقداری وسایل ازقبیل تعداد 11 عدد کوله‌پشتی، ده‌ها عدد رنگ فشاری، مقادیری دارو و پلاکاردهای مختلف تبلیغاتی مجاهدین خلق [منافقین] و تعداد زیادی نوار و نشریه و پوسترهای متعلق به این سازمان و نیز اعلامیه‌های چریک‌های فدایی خلق و کتاب‌ها و مجلات مصور و عکس‌های زیادی از خاندان منفور پهلوی و نیز مدارکی دال بر جانبازی ایشان برای شاه مخلوع قبل و بعد از انقلاب به دست آمده است و دراین‌رابطه فرزند ایشان بازداشت گردید.»[۲۸] دراین‌حال، درپی درگیری‌های چند روز گذشته در بابل و بابلسر که به ممنوعیت فعالیت گروه‌های سیاسی ـ که پا را از فعالیت‌های صرفاً سیاسی فراتر گذاشته‌اند ـ تا تعیین تکلیف فعالیت قانونی این گروه‌ها ازسوی مجلس شورای اسلامی انجامید، به ‌حکم دادگاه انقلاب اسلامی بابل، 24 تن از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین)به‌اتهام برهم‌زدن نظم عمومی در بابلسر به یک تا شش ماه حبس تأدیبی محکوم شدند.[۲۹] همچنین، گزارش امروز روزنامة جمهوری اسلامی دربارة مراسم چهلم تقی شهرام حاکی است: «اعضای گروهک کمونیستی پیکار در راه آزادی طبقة کارگر، گروه‌های کمونیستی خط سوم که مابین گرایشات روسی (حزب توده) و چینی (مائوئیست‌ها) به سر می‌برند و همچنین از گروه‌های منشعب از مجاهدین خلق [منافقین] به رهبری رجوی و خیابانی می‌باشند، برای یکی از اعضای سابق معدوم گروهک مجاهدین خلق در بهشت زهرا عزاداری کردند. عزاداری فوق برای چهلم آدمکش معدوم محمدتقی شهرام عضو سابق مجاهدین خلق بود که به‌جرم شرکت در قتل و سوزاندن اجساد مجید شریف‌واقفی، صمدیه لباف و ده‌ها مسلمان دیگر، در دادگاه انقلاب اسلامی ایران به اعدام محکوم شده بود. ...» در پایان این گزارش آمده است: «درضمن، گروه کثیری از مردم شهرری و روستاهای اطراف با شعارهایی چون مرگ بر پیکاری، ساواکی دیروزی، مرگ بر کمونیست، اسلام پیروز است، چپ و راست نابود است، به عزاداری پیکاری‌ها و چریک‌های فدایی برای عضو سابق و معدوم مجاهدین خلق معترض بودند.»[۳۰] از سوی دیگر، به‌دنبال نامة افشاگرانه و شدیداللحن سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به مجلس شورای اسلامی، که با واکنش شدید بنی‌صدر در روزنامة انقلاب اسلامی مواجه شد و نیز در آن افشا شده بود که هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه‌های سیاسی دیگر در شهرهای مختلف علیه رجایی به شعارنویسی می‌پردازند، سخنگوی مجاهدین خلق (منافقین) به همان شیوۀ مظلوم‌نمایانۀ معمول خود، اعلام داشت: «اخیراً یک گروه فاشیستی ـ ارتجاعی که در جنگ‌افروزی و فتنه‌انگیزی ید طولایی دارد، ضمن نوشته‌ای تحت‌عنوان "ضرورت افشای مواضع استقرار کابینة خط امام"، مجاهدین خلق [منافقین] را متهم به شعارنویسی علیه آقای رجایی کرده [است]. مجاهدین خلق ضمن محکوم‌کردن این دروغ‌پردازی‌ها اعلام می‌دارد که تاکنون هیچ موضعی در قبال آقای رجایی و کابینه ایشان نگرفته‌اند.»[۳۱]

گزارش - 469

درحالی‌که امروز در شهر اهواز، حکم اعدام 4 نظامی دیگر از لشکر92 زرهی به‌جرم مشارکت در کودتای نافرجام تیرماه گذشته به اجرا درآمد،[۳۲] هنوز هم گزارش‌های متناوبی از دستگیری افراد وابسته به این شبکه وسیع کودتا و نیز رفتارهای مشکوک مرتبط با آن مشاهده می‌شود. دادستان انقلاب اسلامی آمل اعلام کرد که یکی دیگر از عوامل کودتای نافرجام اخیر که یک گروهبان ‌یکم و مسئول مهمات پایگاه هشتم شکاری اصفهان و مأمور بمب‌گذاری در هواپیماهای پایگاه مذکور بوده است، هنگام فرار در یکی از روستاهای آمل دستگیر شد.[۳۳] از سوی دیگر، باتوجه‌به این نکته که شبکة متلاشی‌شدة کودتای اخیر، هنوز هم افرادی را در گوشه‌وکنار کشور دارد که درحال‌حاضر مخفی شده یا به فعالیت‌های سیاسی درارتباط‌با شبکة مزبور مشغول‌اند، گاه گزارش‌های مشکوکی نیز مشاهده می‌شود که در قالب همین فعالیت‌ها قابل‌توجیه است. ازجمله، خبرگزاری پارس اعلام کرد: «حدود ساعت 21:15 دقیقة چهارشنبه شب، هنگام پخش اخبار از صدای جمهوری اسلامی ایران، بین سه تا پنج دقیقه پیامی از رادیو پخش شد که ضمن آن مردم برای قیام علیه انقلاب دعوت می‌شدند. گویندة پیام که اخبار صدای جمهوری اسلامی ایران را قطع کرده بود، ضمن توهین به امام خمینی از مردم می‌خواست که علیه سلطه دیکتاتوری که به کمک ساواما ایجاد شده است اقدام کنند. ...»[۳۴]

گزارش - 470

اختلاف دو جناح حاکم بر نظام بر سر تبیین نتایج و دستاوردهای گروگان‌گیری؛ ازجمله مصاحبه‌های اخیر بنی‌صدر و قطب‌زاده با رسانه‌های خارجی و نیز نامة اخیر وزیر امور خارجه به مجلس شورای اسلامی و درخواست محاکمه‌نشدن گروگان‌ها، در کنار مسئلة اختلاف بر سر تعیین وزیران کابینة جدید میان دو جناح مزبور، جزء موضوعات بحث‌انگیز این روزهاست. مصاحبة رادیو تلویزیونی امروز آیت‌الله دکتر بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، نمودی است از آنچه ذکر شد. وی در این مصاحبه دیدگاه‌های خود را درمورد مسائل مختلف ازجمله اشغال سفارت امریکا و کابینة رجایی بیان کرد. بهشتی در پاسخ به این سؤال که «نظر شما راجع به استرداد ثروت‌های شاه مخلوع و نگهداری گروگان‌های جاسوس امریکا چیست؟ باتوجه‌به اینکه یکی از روزنامه‌ها از قول شما نوشته بود "گروگان‌گیری به نفع ایران نیست"؟» چنین گفت: «این عبارت که "گروگان‌گیری به نفع ایران نیست"، عبارت من نبوده است. من گفته‌ام ما در گروگان‌گیری دنبال سود و نفع اقتصادی نبوده‌ایم. مسئلة اشغال لانة جاسوسی و نگهداری کسانی که در آنجا بوده‌اند دررابطه‌با سرعت‌بخشیدن به سیاست قطع کامل وابستگی سیاسی اقتصادی، نظامی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در غرب و شرق صورت گرفته است. بنابراین، آن عبارتی که نقل کردید اصولاً در حرف‌های من نبوده و نمی‌دانم در ترجمة فارسی متن انگلیسی چه نقصی بوده که چنین استنباطی را به وجود آورده است. به نظر من، مسئلة انقلاب برای ما مسئله اساسی است [و] همة مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دیگر باید دررابطه‌با حفظ انقلاب و حفظ استقلال کامل ما و حفظ هویت کامل اسلامی انقلاب مورد بررسی و تصمیم‌گیری قرار گیرد.» دکتر بهشتی در بخش دیگری از این مصاحبه دربارة کابینة رجایی چنین گفت: «درجمع، آن را یک کابینة مناسب با آرمان انقلاب می‌بینم. هرچند عدة زیادی از آنها سابقة وزارت ندارند تا بتوانیم دربارة کاربرد قطعی آنها از حالا نظر بدهیم و طبیعی است که در هر انقلابی چنین است. کسانی که به‌عنوان وزیر، رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، نمایندة مجلس، مسئولیت قضایی، شورای نگهبان سر کار می‌آیند هیچ‌کدامشان سابقة کار در این میدان‌ها را نداشته‌اند؛ این طبیعت انقلاب است.» وی همچنین باتوجه‌به بیانیة اخیر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در آن به عوامل اخلال در تشکیل کابینة رجایی اشاره شده، دراین‌باره اظهار کرد: «من این بیانیه را خواندم و پاسخ آقای بنی‌صدر را خواندم؛ به‌هرحال، اصل مسئله این است که رئیس‌جمهور، مجلس، احزاب و سازمان‌ها، روحانیت متعهد و مبارز، انجمن‌ها و کانون‌های اسلامی متعهد و همة ملت باید در حفظ ایجاد زمینه‌ای برای همکاری بیشتر مسئولان تلاش کنند و بهتر است همة این بحث‌ها به‌سمت روشن‌کردن دقیق مسائل و مشکلات از یک‌سو و گشودن راه برای هماهنگی بیشتر ازسوی دیگر به‌ کار افتد.» دکتر بهشتی همچنین دربارة همسویی برخی مطبوعات داخلی با رسانه‌های خارجی در حمله به دولت نوپای رجایی، فقط گفت: «باید به مطبوعات داخلی سفارش کنید که با دشمن هم‌صدا نشوند.» وی درمورد تصویب‏نشدن کابینه توسط رئیس‌جمهور و اینکه اقدام نخست‌وزیر در معرفی آن به مجلس شورای اسلامی کار درستی بوده یا نه؟ گفت: «شما می‌دانید که در هفتة پیش نخست‌وزیر گزارش کابینة خود را به مجلس داده است. این به این معنی نیست که این معرفی رسمی بوده است. به‌علاوه، آقای بنی‌صدر نامه‌ای نوشته‌اند درارتباط‌با همین موضوع. در این نامه نوشته شده که او تنها درمورد دو وزیر کشور و دفاع تصمیم خواهد گرفت. شاید مجلس فکر می‌کرده است که باتوجه‌به این نامه، مقدمات معرفی کابینه کافی به نظر می‌رسد.» وی در پایان دربارة نقش حزب جمهوری اسلامی در تعیین کابینه گفت: «همان‌طوری‌که حزب بارها اعلام کرده است، هیچ دخالتی در تعیین کابینه نداشته است، ولی وقتی نخست‌وزیر عده‌ای از افراد را دعوت می‌کند آنها هم می‌پذیرند، حزب آمادة همکاری و حمایت از نخست‌وزیر است؛ به این دلیل که گرچه او عضو حزب نیست، ولی دارای شایستگی‌های مورد توجه حزب است.»[۳۵]

گزارش - 471

تلاش مقامات امریکایی ازطریق برخی کشورهای میانجی اسلامی و اروپایی مثل الجزایر و آلمان‌غربی گرچه با امید چندانی همراه نیست، همچنان برای رهایی گروگان‌های امریکایی ادامه دارد. دراین‌باره رادیو صدای امریکا به نقل از مصاحبة تلویزیونی امروز جیمی کارتر، رئیس‌جمهوری امریکا، دربارة گروگان‌ها اعلام کرد: «خبر خوب و قابل‌ذکری درمورد آزادی سریع گروگان‌ها که از نوامبر گذشته در اسارت افراطیون ایرانی هستند ندارد.» این رادیو افزود: «رئیس‌جمهوری امریکا چندین بار این نکته را تکرار کرد که کوشش‌هایی ازطریق مجاری عمومی، کانال‌های دیپلماتیک خصوصی و هیئت‌های غیردولتی برای حل این وضعیت در جریان است.» وی اشاره کرد که «مآلاً ممکن است امریکا با دولت ایران که اینک در مراحل تشکیل و تدوین است طرف معامله گردد.» رادیو امریکا از قول رئیس‌جمهور امریکا افزود: «ادموند ماسکی، وزیر امور خارجة امریکا، این هفته طرحی به تهران فرستاده که در آن ضمن ابراز امیدهای امریکا برای آزادی گروگان‌ها، شرایطی را که درصورت آزادی گروگان‌های امریکایی به همکاری با ایران رهنمون خواهد گردید، خاطرنشان شده است.»[۳۶] رادیو کلن نیز دربارة این مصاحبه گزارش داد: «کارتر، رئیس‌جمهوری ایالات متحدة امریکا، در موقعیت کنونی امید چندانی به آزادی 52 گروگان امریکایی ندارد. ... وی اظهار امیدواری کرد به‌وسیلة نخست‌وزیر جدید ایران و شروع کار پارلمان این کشور، پیشرفت‌هایی دراین‌زمینه حاصل گردد.» به گزارش رادیو کلن: «ضمناً در واشنگتن شنیده می‌شود که دولت امریکا سعی می‌کند احکام صادره به‌وسیلة دادگاه‌های امریکا برعلیه ایران را موقتاً به مورد اجرا نگذارد.»[۳۷] ازسوی دیگر، بنی‌صدر در کارنامة روزانه خود دربارة ملاقات امروزش با سفیر آلمان‌غربی در تهران، چنین آورده است: «صبح ساعت 8، سفیر آلمان آمد و چند مسئله داشت. ... و دست آخر نیز مسئلة گروگان‌ها را مطرح کرد و متنی را که امریکایی‌ها به او داده بودند به من داد، که آماده‌اند شرایطی را بپذیرند و گفت‌وگو چه ازطریق رسمی و چه ازطریق غیررسمی را خواهان‌اند. من گفتم باید صبر کنند تا تصمیم مجلس [دربارة رسیدگی به سرنوشت گروگان‌ها] مشخص بشود.»[۳۸]

گزارش - 472

سفارت ایران در مسکو امروز با صدور بیانیه‌ای بار دیگر از دولت شوروی خواست که با متوقف‌کردن ارسال اسلحه به عراق به تعهد خویش درمورد صلح خاورمیانه عمل کند. در بیانیة مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران گفته شده است ایران از اظهارات هفتة پیش لئونید برژنف، رهبر شوروی، درمورد رفع تشنجات و کاهش مسابقة تسلیحاتی در خاورمیانه و خاور نزدیک استقبال می‌کند. در بخشی از این بیانیه آمده: محمد مکری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو، بارها از شوروی خواسته است با تجدیدنظر در سیاست تحویل اسلحه به رژیم عراق تعهد خود را به صلح و ثبات در منطقه ثابت کند. سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو اعلام کرده است، ایران قصد ندارد نقش ژاندارم منطقه را به ‌عهده بگیرد و ایفای چنین نقشی به‌وسیلة کشورهای دیگر را هم نخواهد پذیرفت. در این بیانیه اضافه شده است ایران از تمام کشورهایی که خود را دوست این کشور می‌دانند انتظار دارد از تحویل اسلحه به رژیم‌های دست‌نشانده که رویای ژاندارمی منطقه را در سر می‌پرورند خودداری کنند.[۳۹] لازم به یادآوری است که «آقای مکری ماه گذشته افشا کرد شوروی که به‌وسیلة یک معاهدة دوستی با عراق پیوند دارد، پیشنهاد فروش اسلحه به ایران را نیز مطرح کرده است، ولی دولت جمهوری اسلامی ایران این پیشنهاد را رد کرده است.»[۴۰]

ضمیمه گزارش467: بخش‌های دیگری از گزارش انشعاب در حزب دمکرات کردستان و نقش حزب توده و شوروی در این انشعاب «... لازم به تذکر است که انشعابیون حزب دمکرات در اعترافات خود (صفحه 16 جزوة 28 صفحه‌ای) می‌نویسند:" از همان اوایل انقلاب و آغاز مبارزة مجدد حزب، تکیه بر سلاح، حزب ما را از مسیر اصولی کار تشکیلاتی و تبلیغاتی و آموزش سیاسی و ایدئولوژیکی منحرف ساخت و..."» در ادامه، نویسنده به مسئله انشعاب در حزب دمکرات کردستان می‌پردازد و می‌نویسد: «در تاریخ 25/3/59، شاهد یک گردش کامل در بخشی از کادر رهبری حزب دمکرات به سرکردگی غنی بلوریان، فرد دوم حزب، می‌شویم. گروه جدید با انتشار یک جزوه 28 صفحه‌ای به نام" نظریات و مواضع بخشی از کادر مرکزی، حزب دمکرات کردستان ایران دربارة وضع کنونی کشور و انقلاب ایران و مسئله کردستان" دست به افشای پاره‌ای از مطالب و حوادث می‌زنند که تا دیروز منکر سرسخت آنها بودند. در این جزوة مختصر، گناه تمام جنایات را به‌عهدة "کمیته مرکزی" حزب دمکرات کردستان دانسته و گروه خود را وفاداران به مشی انقلابی! حزب دمکرات کردستان ایران و به‌عنوان افراد صدیق! و انقلابی! قلمداد می‌نمایند و اعتراف می‌کنند که در افشای حقایق برای رفقا و توده‌های حزبی و هواداران کوتاهی کرده‌اند (صفحه 26) و چون کاسة صبرشان برای افشای حقایق لبریز گردیده و دیگر نمی‌توانند انحراف رهبری اعضای کمیتة مرکزی، به‌خصوص قاسملوی مزدور و به‌استثنای خود، را از مسیر تعیین‌شده در کنگره چهارم ببینند! لذا اعلام جدایی و انشعاب پس از گذشت یک سال و نیم از پیروزی انقلاب را می‌نمایند! این جزوه مدرک زنده و مستندی است مبنی‌بر اینکه حزب دمکرات کردستان، به‌همراه تمام ضدانقلابیون در خدمت مستقیم اربابان امریکایی و روسی و دولت‌های وابسته و مزدور بوده و عمل می‌نموده است. بیان پاره‌ای از فرازهای آن، روشنگر مطالب مهمی خواهد بود به‌خصوص که معتقدیم روند انقلاب اسلامی ما ضدانقلابیون را وادار به چنین اعترافات صریح و افشای هم‌پالگی‌های خود نموده است.» نویسندة گزارش کیهان، با انتخاب صفحاتی از بیانیه به ذکر مطالب و سپس نقد آن می‌پردازد و ازجمله چنین می‌نویسد: «در صفحة 4 و 5 جزوه، انشعابیون جبهة‌ نیروهایی که در کردستان می‌جنگند و نیز جبهة مقامات و نیروهای دولتی مقابل آنان را یکدست نمی‌داند و هریک را متشکل از دو جبهة متضاد معرفی می‌کند و می‌نویسد: "... در کردستان نیز بی‌کم‌و‌کاست همین دو جبهه وجود دارد؛ نخست جبهة سالم و انقلابی است که می‌داند و می‌فهمد که حفظ انقلاب ایران از خطر توطئه‌های امپریالیستی مقدم است و...! جبهه دوم از آنِ نیروهای ناسالم و ضدانقلابی است، بخشی از آنها آلت دست بختیارها و اویسی‌ها، پالیزبان‌ها و وابستگان سیا، بقایای ساواک و فرستادگان رژیم بعث عراق‌اند که اگرچه خود را در صفوف کردها جا زده‌اند و ادعای دفاع از خلق کرد را دارند، ولی یگانه هدف آنها استفاده از مسئله کردستان برای سرنگونی رژیم موجود و بازگرداندن سلطة امریکا به ایران است. مزدورانی چون سپاه رزگاری، شیخ عثمان [نقشبندی]، دارودسته حامدبیک و شیخ جلال حسینی و. ... از این قبیل‌اند. بخشی دیگر، محافل ناآگاه خلق کرد هستند که با حسن‌نیت و صداقت کامل در گرداب ناسیونالیسم کرد غرق شده‌اند و جز مسئلة ملی، مسئلة دیگری برایشان مطرح نیست. عدة دیگر چپ‌نمایانی هستند که... (ص6 و 7 جزوه) واقعاً معجون عجیبی است و جالب اینکه ضدانقلابیون بالا همگی خود را نیروهای انقلابی، صادق، مترقی و... می‌دانند. البته، باند غنی بلوریان فراموش نموده که از سلطة تجاوزگر روسیه در کنار امریکای جنایتکار نام ببرد زیرا باید احترام ارباب را به هر ترتیب نگاه داشت!» نویسنده در ادامه، صفحة دیگری را انتخاب و نقد می‌کند: «در صفحه 8 جزوه می‌خوانیم: "به‌طور قاطع و بی‌هیچ تردید باید گفت که این جنگ برادرکشی دست‌پخت نیروهای ناسالم و ضدخلقی و ضدانقلابی [است] که در هر دو سو، هم در جبهة دولت و هم در جبهة کردستان عمل می‌کنند. در حوادث نوروز پارسال سنندج، مردم به چشم خود شخصی را دیدند که در کنار میدان جنگ قایم شده و به‌نوبت تیری به پادگان و تیری به‌سوی کردها شلیک می‌کرد". باید پرسید آیا مردم کرد جز به‌وسیلة حزب دمکرات کردستان تحریک شده و ناآگاهانه به پادگان سنندج حمله‌ور گردیده بودند؟ و آیا حزب دمکرات کردستان به‌خاطر منافع مردم کرد دست به این توطئة شوم زده بود! آیا حزب که آن هنگام باند قاسملو ـ باند غنی بلوریان عهده‌دار رهبری آن بودند نمی‌خواستند که تجربة پادگان مهاباد را در سنندج و بعد در سایر پادگان‌های منطقه که درحال ‌دفاع بودند تکرار نمایند؟ درصورت موفقیت در توطئة پادگان سنندج آیا اکنون به چنین اعترافاتی متوسل می‌گشتند؟ یا اکنون به خیال خود مهمان‌نواز اربابان داخل و خارج می‌بودند. پس از گذشت یک سال و نیم از ماجرای پادگان سنندج اکنون از خواب بیدار شده‌اند!...» نویسنده در بخش دیگری از این گزارش، درباره تحولات پس از انشعاب چنین می‌نویسد: «بعد از اعلام انشعاب، همان‌طورکه انتظار می‌رفت، عده‌ای از سازمان‌های وابسته به حزب نظیر سازمان جوانان حزب دمکرات کردستان، بخشی از کادر سازمان زنان حزب دمکرات و... در شهرهای مختلف استان کردستان و نیز حزب توده به‌طورعلنی و پیوسته و چریک‌های فدایی خلق شاخة کردستان (اکثریت) با ژست خاصی ضمن صدور اعلامیه‌های جداگانه‌ای ازطریق بلندگوی روزنامة نامه مردم وابسته به حزب توده از انشعابیون اعلام پشتیبانی نمودند و متقابلاً گروه باقیمانده در حزب "گروه و دارودسته قاسملو" بیکار نبوده، ضمن اعلام اخراج باند غنی بلوریان از حزب، با حمله به دفاتر گروه جدید و ربودن طرف‌داران این گروه و سایر اقدامات تلافی‌جویانه کینة ظاهری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند.» نویسنده آن‌گاه به پشتیبانی چریک‌های فدایی از حزب دمکرات پرداخته و چنین ادامه می‌دهد: «پشتیبانی گروه اکثریت سازمان چریک‌های فدایی از حزب دمکرات جای تعجب نداشت، زیرا قبل از حزب دمکرات کردستان، این سازمان که پابه‌پای حزب دمکرات کردستان در اکثر جنایات کردستان و نیز در سایر نقاط ایران دست داشته، برای لوث‌نمودن جنایات و خیانت‌های سازمان و نیز جهت کسب قدرت روبه‌زوال با تحلیل‌ها و توجیهات آبکی به فکر انشعاب می‌افتد و عملاً جذب حزب توده می‌شود تا این‌بار خود را پیرو خط امام جا بزند! این سازمان در "خبر" شماره25 و روزنامة مردم شماره 265 بعد از انشعاب در حزب می‌نویسد: "... رابطة ما با حزب دمکرات و هر جریان دیگر در منطقه مربوط است به مواضع آن در قبال نیروهای وابسته به رژیم بعث و سایر ایادی امپریالیسم جنایتکار امریکا. برای ما هیچ‌گونه وابستگی به بعث و رابطه با عمال امپریالیسم نه‌تنها قابل‌پذیرش نیست، بلکه ما شدیداً با چنین روابطی مبارزه خواهیم کرد." گویی که قبلاً این حزب هیچ‌گونه وابستگی نداشته و یا برای آقایان مبهم است. و عجیب‌تر آنکه ایشان همان‌طور که در طول یک سال و نیم با وابستگی مبارزه نموده‌اند این‌بار نیز می‌خواهند مبارزه نمایند! و نیز اگر وابستگی به شرق تجاوزگر باشد اشکال نداشته و اقدامات بعدی قابل‌توجیه است. ...» نویسنده آن‌گاه به موضع حزب توده دربرابر انشعابیون پرداخته و می‌نویسد: «حزب توده نیز که همواره مواضعش با کلی‌گویی و ابهام همراه می‌باشد، تا قبل از انشعاب در حزب دمکرات از این حزب با آن ماهیت رسوا، حمایت می‌نمود، لیکن پس از کسب موفقیت در ایجاد انشعاب در حزب دمکرات کردستان، از یک‌طرف حامی سرسخت انشعابیون و سازمان‌هایی که اعلام پشتیبانی نموده‌اند گردیده و حرکت آنها را به‌عنوان یک قدم سازنده و انقلابی! تلقی می‌نماید؛ گویی که گروه هفت‌نفری همراه سایر رهبران حزب دمکرات اصلاً در جنایات کردستان دخالت نداشته‌اند و از طرف دیگر، چون در مقابل کادر باقیمانده نمی‌تواند موضعی نداشته باشد تنها فرد قاسملوی خیانتکار و وابسته را می‌کوبد تا ضمن بیان موضع خود در آیندة نزدیک یا دور در شرایط مناسب موفق شود به‌طور دربست حزب دمکرات را علناً تحت ‌کنترل خود درآورده و فرقه دمکرات دیگری آن‌هم در کردستان به خیال خود زنده نماید! حزب توده در نامه مردم، ارگان کمیتة مرکزی حزب، شماره 211، مورخ 26/1/59، در مقالة "تاکتیک انقلاب و ضدانقلاب در کردستان" می‌نویسد: "بختیار و پالیزبان در عراق، اویسی در رابطة نزدیک با این خائنین و سرهنگ علیار از عوامل رژیم سرنگون‌شدة ایران برای توطئه علیه انقلاب جلسات متعدد تشکیل داده و می‌دهند و عوامل رژیم بعث عراق چون شیخ عثمان [نقشبندی]، سیدجلال حسینی و گروهک مائوئیستی کومه‌له با تمام قوا می‌کوشند تا جهت اصلی مبارزه علیه امپریالیسم امریکا را منحرف سازند و... در کردستان نیز، نیروهای مترقی و انقلابی خلق کرد در مجموع خویش با شور فراوان دست اتحاد ضدامپریالیستی خلق‌های ایران را علیه امپریالیسم امریکا و رژیم بعث عراق فشردند و قاطعانه آن را محکوم کردند. ... نیروهای مترقی و انقلابی علی‌رغم کاستی‌هایی که در مذاکرات صلح کردستان پدید آمده... در این اتحاد و رزم ضدامپریالیستی شریک هستند و در سنندج به ‌مناسبت قطع رابطه با امریکا و دعوت وحدت ازجانب امام خمینی و... تظاهرات پرشوری به دعوت حزب دمکرات کردستان ایران، تشکیلات سنندج برگزار شد و... و آمادگی خود را جهت جانبازی در راه حفظ مرزهای ایران بیان کردند! (یکی از بندهای قطعنامه) بنابراین، حزب دمکرات کردستان ازنظر رهبران خائن حزب توده، قبل از انشعاب جزو نیروهای مترقی و انقلابی و ضدامپریالیسم امریکا می‌باشند! که آماده شده‌اند در حفظ مرزها جانبازی کنند! کمیتة مرکزی حزب توده در اظهاریة خود به تاریخ 13/3/59 (12 روز قبل از انشعاب در حزب دمکرات) ـ که در نامة مردم شماره 250 چاپ گردیده ـ در معرفی ضدانقلاب در کردستان از تمام گروه‌های ضدانقلاب جز خود و حزب دمکرات کردستان و بعضی منافقان دیگر نام می‌برد و حزب دمکرات را به‌عنوان نیروهای انقلابی هوادار راستین سوسیالیسم علمی "مارکسیستی"! و مبارزان اصیل نیروهای ضدامپریالیستی! معرفی نموده و... آقای کیانوری برخلاف افشاگری دوستانش در حزب دمکرات معتقد است که حزب دمکرات اولاً جزو نیروهای خرابکار، محرک و حادثه‌جو نبوده و ثانیاً به‌کشتن‌دادن بسیاری از مردم کرد با انواع تحریکات و حادثه‌جویی‌های حزب دمکرات و سایر هم‌پالگی‌هایش ازجمله حزب توده و مجاهدین خلق [منافقین] و نیز ایجاد روابط نزدیک با تمام عناصر ضدانقلابی و خائن به مردم کرد و... خیانت به خلق کرد محسوب نمی‌شود. ... حزب توده پس از اعلام انشعاب توسط گروه هفت‌نفری، به‌طرق مختلف، مدافع سرسخت این گروه می‌گردد و در مقابل باند قاسملو موضع گرفته، دست به افشاگری و تبلیغات می‌زند؛ گویی باند غنی بلوریان در طول بعد از انقلاب جز خدمت به مردم کرد و انقلاب اسلامی کاری و جنایت و خیانتی همراه سایر ضدانقلابیون مرتکب نشده‌اند. روزنامة مردم، ارگان مرکزی حزب توده، در مقاله‌ای تحت‌عنوان "قاسملو و همفکرانش در سراشیب انفراد و شکست" شماره 268 مورخ 5/4/59، مدعی است که هیچ‌گاه با جریانات و مسائل کردستان برخورد یک‌طرفه نداشته است! و در تحلیل‌های خود در یک سال اخیر، همواره همه عوامل ارتجاعی و ضدانقلابی را به‌طور یکسان افشا نموده است و گروه قاسملو و دیگر مدعیان ضدامپریالیستی را هیچ‌گاه به‌عنوان یک نیروی ضدامپریالیستی نشناخته و علی‌رغم ادعاهای مکرر آنها از "دفاع از حقوق حق خلق کرد" آنها را جزو نیروهای راستین مدافع حقوق این خلق محسوب نکرده است! معلوم نیست چگونه باید دروغ‌های شاخدار حزب توده را باور نمود. این حزب تا زمانی‌که حزب دمکرات به‌عنوان شاخه نظامی حزب توده فرمان‌بردار بوده و عمل می‌نماید، به‌عنوان نیروهای انقلاب هوادار راستین سوسیالیسم علمی و مبارزان اصیل نبرد ضدامپریالیستی خلق ایران و... معرفی و پشتیبانی می‌گردد، ولی در شرایط خاص سیاسی، منکر همه چیز می‌شود و این حرکت، یکی از خصوصیات منافقان است. ...»[۴۱]


منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/12

  1. سند شماره 43104 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از سماجا2 (مدیریت اطلاعات ـ 132 م) به نزاجا (معاونت عملیات ـ مد اطلاعات)، 12/6/1359.
  2. سند شماره 347693 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از هنگ ژاندارمری سوسنگرد به فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی، رکن2، دایره امنیت، 13/6/1359.
  3. سند شماره 141644 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از مرکز فرماندهی سپاه به مرکز فرماندهی غرب، 14/6/1359.
  4. سند شماره 409328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش استانداری خوزستان، 27/6/1359، ص4، از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2)، 12/6/1359، برابر خبر واصله.
  5. روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از اهواز.
  6. سند شماره 283221 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از 05 ـ رکن3 به فرماندهی ژاجا (رکن3 عملیات)، 13/6/1359، برابر گزارش هنگ قصرشیرین، 12/6/1359.
  7. روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  8. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از قصرشیرین.
  9. سند شماره 43104 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از سماجا2 (مدیریت اطلاعات ـ 132 م) به نزاجا (معاونت عملیات ـ مد اطلاعات)، 12/6/1359.
  10. سند شماره 141646 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از سپاه ـ مرکز فرماندهی به مرکز فرماندهی غرب، 13/6/1359، پیرو شماره 2688/05/29/1701/13، مورخ 12/6/1359.
  11. سند شماره 94573 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از وزارت کشور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 12/6/1359.
  12. سند شماره 141646 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از سپاه (مرکز فرماندهی) به مرکز فرماندهی غرب، 13/6/1359، پیرو تلفنگرام2567/01/29/14 مورخ 12/6/1359.
  13. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 169، 13/6/1359، ص6، خبرگزاری پارس از سنندج، 12/6/1359.
  14. سند شماره 43094 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین (اشنویه)، ص288، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 12/6/1359.
  15. سند شماره 907 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین (سردشت)، ص135، از سماجا2 (ح ـ ع) به ت ـ ف ـ ژاجا (رکن2)، 3/7/1359.
  16. سند شماره 349 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین، ص54، از سماجا2 (ح ـ ع) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد حفاظت اطلاعات)، 12/6/1359.
  17. سند شماره 42898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص192، از سماجا2 (م132) به نزاجا، 20/6/1359.
  18. سند شماره 43074 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین (بوکان) و شاهین‌دژ، ص52، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به شاجا، 13/6/1359.
  19. روزنامه کیهان، 16/6/1359، ص3، خبرنگار کیهان از ارومیه.
  20. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از ارومیه.
  21. سند شماره 43068 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین (کامیاران)، ص105، از مرکز فرماندهی سپاه به سپاه تبریز، 12/6/1359.
  22. روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری پارس از سنندج.
  23. سند شماره 109171 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص287، از سپاه (مرکز فرماندهی) به ستاد غرب ـ عملیات، 15/6/1359، برابر خبر واصله از سماجا.
  24. روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از ارومیه.
  25. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 169، 13/6/1359، از سنندج، 12/6/1359.
  26. روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/1359، ص5، به نقل از خبرگزاری پارس از سنندج.
  27. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص6.
  28. روزنامه انقلاب اسلامی، 13/6/1359، ص14، خبرنگار انقلاب اسلامی از بوشهر.
  29. روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص ‌آخر، به نقل از خبرگزاری پارس از ساری.
  30. روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص2.
  31. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 169، 13/6/1359، صص3 و 4، از تهران، 12/6/1359.
  32. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از اهواز.
  33. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص‌آخر، به نقل از خبرگزاری پارس از آمل.
  34. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌‌های ویژه، شماره169، 13/6/1359، صص1 و 2، از تهران، 12/6/1359.
  35. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/6/1359، ص32؛ و ـ روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص‌آخر.
  36. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره170، 14/6/1359، ص14، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 7 بامداد، 13/6/1359.
  37. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 170 (ضمیه)، 14/6/1359، ص21، رادیو کلن (فارسی)، ساعت 14:30 13/6/1359.
  38. روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، ص1، "روزها بر رئیس‌جمهور چه می‌گذرد؟"
  39. روزنامه انقلاب اسلامی، 13/6/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری رویتر از مسکو.
  40. روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص19، به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری رویتر از مسکو.
  41. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص6.