1359.06.27

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.06.27
نام‌های دیگر بیست و هفت شهریور
تاریخ شمسی 1359.06.27
تاریخ میلادی 18 سپتامبر 1980
تاریخ قمری 8 ذی‌القعده 1400

گزارش - 664

با لغو یک‌جانبه قرارداد 1975 الجزایر در شامگاه گذشته ازسوی صدام حسین، فعالیت‌ها و تحرکات سیاسی و دیپلماتیک عراق در منطقه عربی، که پیش از این رویداد مهم نیز درخور توجه بود، بازهم شدت بیشتری یافته است. دراین‌مورد خبرگزاری عراق اعلام کرد که امروز هیئت‌های دیپلماتیک کشورهای عربی خلیج‌فارس به وزارت امور خارجه عراق فراخوانده شدند. این خبرگزاری اضافه کرد: به سفیران عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و سلطان‌نشین عمان اطلاع داده شد رژیم ایران دربرابر اعمال خود درمورد هواپیماهای عراقی که میان عراق و این کشورها پرواز می‌کنند، هیچ‌گونه مسئولیتی به‌ عهده نمی‌گیرد.[۱] همچنین، «نورالفیصل، وزیر اوقاف عراق و فرستاده ویژه صدام حسین، شامگاه امروز پس از یک دیدار کوتاه‌مدت از تونس که طی آن پیامی را ازجانب رئیس‌جمهور عراق به حبیب بورقیبه، رئیس‌جمهور تونس، تسلیم محمد مظالی، نخست‌وزیر تونس، کرد، این کشور را ترک و راهی عراق شد.» بنا به این گزارش، فرستاده ویژه صدام آخرین تحولات نبردهای مرزی میان ایران و عراق و حاکمیت این کشور بر شط‌العرب را به اطلاع نخست‌وزیر تونس رساند. به گفته فرستاده صدام، در این دیدار، نخست‌وزیر تونس حمایت بورقیبه، دولت و ملت تونس از حقوق اعراب و استرداد هر وجب از سرزمین‌های اشغالی اعراب را اعلام کرده است.[۲] وی امروز پیش از تونس، سفر کوتاهی به الجزایر داشت و پیام مشابهی را به شاذلی‌بن‌جدید رئیس‌جمهور این کشور رساند. عراق همچنین امروز یک فرستاده دیگر به نام «برهان‌الدین عبدالرحمن را با مأموریتی مشابه عازم موریتانی و مغرب کرد تا پیام صدام حسین پیرامون اوضاع منطقه و تشریح تصمیم شورای فرماندهی عراق درمورد لغو قرارداد 6 مارس 1975 و اعاده حاکمیت عراق بر سرزمین‌های غصب‌شده و شط‌العرب را به اطلاع ملک حسن دوم پادشاه مغرب و سرهنگ دوم محمد خونا ولدهیدالا، رئیس کمیته نجات ملی موریتانی، برساند.»[۳] از سوی دیگر، نامه روز چاپ پاریس، در شماره امروز خود خبر داد که «ملک حسین، پادشاه اردن، در یک تماس تلفنی با رئیس‌جمهور عراق قول داده است که از او در مبارزه‌اش علیه جمهوری اسلامی حمایت کند. در این پیام، وی موضع اردن را در پشتیبانی از عراق اعلام کرده است.»[۴]

گزارش - 665

لغو یک‌جانبه قرارداد مرزی 1975 میان ایران و عراق ازسوی صدام حسین در شب گذشته و بررسی اجمالی بازتاب بسیار وسیع آن در رسانه‌های گروهی جهان، می‌تواند تاحدودی پرده از نیات رهبری رژیم بعث عراق درباره جنگ با جمهوری اسلامی ایران بردارد. دراین‌باره، بخش عربی رادیو قاهره در برنامه امروز عصر خود گفت: «یکی از همکاران ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهوری ایران، تأکید کرد تصمیم صدام حسین، رئیس‌جمهوری عراق، درمورد لغو قرارداد ایران و عراق درمورد شط‌العرب به‌عنوان اعلام جنگ علیه ایران تلقی می‌شود.» به گفته این رادیو، «هنوز ایران هیچ‌گونه عکس‌العمل رسمی دربرابر تصمیم عراق دایر بر تسلط کامل بر شط‌العرب نشان نداده است. ...»[۵] همچنین، خبرگزاری «یونایتدپرس از بیروت خبر داد ارتش‌های ایران و عراق عملاً در آستانه جنگ وسیعی قرار گرفته‌اند. این وضع خطرناک به‌دنبال سخنان دیشب پرزیدنت صدام حسین ایجاد شده که قرارداد 1975 الجزایر را به‌طور یک‌جانبه باطل ساخت. به گزارش یونایتدپرس، رادیو دولتی ایران امروز طی تفسیری گفت: پرزیدنت صدام حسین با این سخنان عملاً گور خود را کنده است. ...»[۶] رادیو کلن آلمان‏غربی نیز در تفسیری با اشاره به لغو این قرارداد ازسوی عراق گفت: «ریاست‌جمهوری عراق، صدام حسین، تجاوزهای دائمی ایران به مرز کشور خود را علت اتخاذ تصمیم مذکور نامید. یک چنین تجزیه‏وتحلیلی به این خاطر شگفت‌انگیز است که: این نیروهای مسلح عراق هستند که خاک ایران را طی هفته‌های اخیر اشغال کرده‌اند. به‌زعم دولت عراق، این اقدامی است که به‌منظور جبران اشتباهات گذشته صورت می‌گیرد، زیرا بغداد حدود پانصد کیلومترمربع از خاک زین‌القوس که در جوار منطقه نفتی ایران، خوزستان قرار دارد، ادعای ارضی داشت. ادعاهای ارضی بغداد همچنین شامل این منطقه که عراقی‌ها آن را خوزستان عربی می‌نامند، می‌گردد که درواقع هدف اصلی دولت عراق را تشکیل می‌دهد. ...» در بخش دیگری از این تفسیر با اشاره به مناقشات سیاسی و مرزی ایران و عراق از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به زمینه‌سازی‌های سیاسی عراق اشاره شده و آمده است: «عراق می‌خواست نخست این اطمینان را به‌ دست آورد که از حمایت کشورهای سلطنتی عرب و در رأس آنها عربستان سعودی برخوردار خواهد شد تا بعداً بتواند ایران را مورد حمله قرار دهد. عراق که خود را قدرت رهبری خلیج‌فارس می‌نامد می‌بایستی ناگزیر دیر یا زود به اثبات می‌رساند که آیا از عهده چنین نقشی برخواهد آمد؟ ...»[۷] بخش فارسی رادیو لندن نیز در برنامه شامگاهی خود علاوه‌بر تفسیر مبسوطی درباره سابقه اختلافات مرزی ایران و عراق و چگونگی عقد قرارداد 1975 الجزایر، با اشاره به عواقب لغو این قرارداد ازسوی صدام حسین اذعان کرد: «... اینک پرزیدنت صدام حسین رسماً اعلام کرده است که قرارداد سال 1975 الجزایر توسط پارلمان عراق لغو شده است. ...»[۸] دراین‌حال، روزنامه انگلیسی‌زبان تایمز به قلم میشلاوی از بیروت با اشاره به لغو یک‌جانبه قرارداد مزبور ازسوی عراق، درباره زمینه‌سازی سیاسی این مسئله چنین نوشته است: «... صدام که از فقدان حمایت آشکار کشورهای خلیج‌فارس از عراق در جنگ با ایران ناراحت است، ظاهراً درصدد کسب حمایت آنها به‌ویژه عربستان سعودی برآمده است. درگیری در مرز ایران ـ عراق ادامه دارد، عراقی‌ها دربرابر دستور ضدحمله بنی‌صدر و رجایی مقاومت می‌کنند. این دستور پس از بازدید این مقامات از محدوده ناآرام مرزی صادر شد.»[۹] روزنامه نیویورک‌تایمز نیز با اشاره به درگیری‌های شدید چند روز گذشته ایران و عراق درباره سابقه ادعاهای ارضی عراق نوشته است: «در فوریه گذشته، صدام خواستار بازنگری در این قرارداد شد تا آنچه را که او حقوق ارضی می‌نامید، به‌ دست آورد. ... صادق قطب‌زاده، وزیر امور خارجه ایران، گفت: "عراق از پذیرش این قرارداد سر باز می‌زند." بنا به گفته خبرگزاری پارس، این قرارداد به نکاتی راجع به بازگرداندن هرگونه منطقه‌ای از ایران به عراق اشاره نمی‌کند. او افزود: "عراق فریب‌کار است."» براساس همین گزارش: «منابع دیپلماتیک عرب وجود 50000 نیروی عراقی را تخمین زده‌اند که در امتداد مرز ایران متمرکز شده‌اند. آنان گفتند تمرکز اصلی این نیروها به‌سمت خوزستان است که اقلیت بزرگ قومی عرب را دارا می‌باشد. ...»[۱۰] روزنامه واشنگتن‌پست نیز ضمن اشاره به لغو یک‌جانبه قرارداد الجزایر توسط عراق، نوشته است: «... عراق به‏شکل فزاینده‌ای دررابطه‌با مسئله مرزی در خلال سال گذشته مدعی شده است و ظاهراً از موضع ضعف ایران نهایت بهره را می‌برد. پس از گذشت 18 ماه از وقوع انقلاب و به‌دنبال پاک‌سازی‌ها و قطع رابطه کامل با امریکا که تأمین‌کننده‌ سلاح‌های ایران قبل از سقوط شاه بود، معمولاً [عموماً] تصور این است که نیروهای مسلح ایران در یک حالت بی‌ثباتی به سر می‌برند. ...»[۱۱] نشریه انگلیسی‌زبان کریستین ساینس مانیتور نیز در شماره امروز ضمن بررسی تأثیرات جنگ ایران و عراق بر بی‌ثباتی منطقه و بهای نفت، نوشت: «عراق درحال بهانه‌تراشی در خصومت خود علیه ایران است. اگرچه حرکت اخیر عراق علیه ایران [زنده‌کردن نزاع مرزی با ایران] می‌تواند با جلوگیری از افزایش کلی قیمت نفت درحال‌حاضر به نفع غرب باشد، ولی می‌تواند خطر بروز "جنگی نامعقول" را نیز افزایش دهد. ...»[۱۲]

گزارش - 666

درحالی‌که دامنه درگیری‌های مرزی میان قوای مسلح ایران و نیروهای عراقی از غرب تا دهانه اروندرود، رو به گسترش است، در مناطق مرزی ایلام و کرمانشاه نیروهای مدافع جمهوری اسلامی همچنان دربرابر قوای مهاجم عراق به‌شدت مقاومت می‌کنند. بااین‌حال، مضمون گزارش‌های متعدد حاکی‏از تقویت بیشتر قوای عراق در مرزهای این دو استان و احتمال حملات زمینی و هوایی ارتش عراق در روزهای 29 و 30 شهریور 1359 به مناطق هلاله ـ سومار ـ خسروی تا کرمانشاه است.[۱۳] اما امروز نیز گروهان سومار برای چندمین‏بار متوالی خبر از اوضاع وخیم پاسگاه‌های تابع خود داد و بازهم درخواست کمک کرد. در این گزارش آمده است: «از تاریخ 21/6/59، ارتش مزدور عراق از سه طرف پاسگاه بازرگان را زیر آتش شدید توپخانه قرار داده است و خودِ پاسگاه را به‌طورکلی منهدم و آثاری از آن باقی نمانده و طعمه حریق شده و درگیری تا این لحظه ادامه دارد و افراد پاسگاه با سلاح‌های سبک ازقبیل خمپاره قادر به سرکوبی توپخانه عراق نمی‌باشند و به‌طوری‌که افراد آن پاسگاه فرسوده گردیده و حتی در روز جاری اکیپی از مخابرات هنگ قصرشیرین جهت برقراری ارتباط و نصب بی‌سیم به پاسگاه فوق اعزام ولی دراثر شدت آتش توپخانه موفق نگردیده‌اند به بازرگان بروند و ارتباط برقرار نمایند و مراجعت می‌نمایند. درحال‌حاضر اطلاعی از پرسنل پاسگاه موصوف در دست نیست و چندین بار چه کتبی و چه شفاهی به ارتش مستقر در سومار اعلام گردیده که تعدادی تانک به نزدیکی پاسگاه اعزام، ولی هیچ‌گونه کمکی و پشتیبانی به ‌عمل نیامده. با عرض مراتب فوق مقرر فرمایید تا پاسگاه بازرگان به تصرف نیروی دشمن در نیامده، چگونگی علت عدم پشتیبانی ارتش و وضع پاسگاه تلخاب ازطریق مقتضی بررسی گردد.»[۱۴] لازم به ذکر است که پاسگاه بازرگان که در بالای پاسگاه تلخاب قرار دارد، در ساعت 50 دقیقه بامداد امروز، توسط نیروهای عراق از سه طرف با آتش توپخانه منهدم گردیده است.[۱۵] این درحالی است که فرمانده گروهان سومار همراه 20 نفر از نیروهای خود برای بازپس‌گیری پاسگاه تلخاب پیاده عازم آن سمت شده و پشتیبانی زمینی برای گروهان مزبور مقدور نیست و تقاضای پشتیبانی با دو فروند بالگرد کرده‌اند.[۱۶] گزارش بعدی گروهان ژاندارمری سومار حاکی است: «ارتش بعث عراق در ساعت 19:50 دقیقه امروز، آبادی‌های اطراف سومار را زیر آتش شدید قرار داده و هم‌زمان پاسگاه‌های میان‌تنگ، سانواپا، گیسکه و سلمان‌کشته درگیر و زیر آتش شدید قرار گرفته‌اند. ازطرفی پاسگاه‌های بازرگان و کانی‌شیخ گروهان مزبور مدام زیر آتش و [درحال] درگیری می‌باشند. درگیری درحال‌حاضر ادامه دارد و همه‌جانبه گردیده است و اکثر پاسگاه‌ها زیر آتش می‌باشند.» در پایان این گزارش بازهم برای گروهان سومار و پاسگاه‌های تابع آن، به‌خصوص پاسگاه بازرگان که درحال‌سقوط است، درخواست کمک و پشتیبانی فوری شده است.[۱۷] از منطقه خسروی نیز خبر می‌رسد که این پاسگاه ازسمت نی‌کنه عراق شدیداً زیر آتش توپخانه قرار گرفته و تقاضای حمایت آتشباری دارد.[۱۸] و آخرین وضعیت منطقه عمومی قصرشیرین حاکی‏از درگیری پراکنده و آتشباری عراق از ساعت 12 شب تا صبح روز بعد بر روی مواضع ایران در مناطق تیله‌کوه، تنگ‏هوان و تنگ ترشابه و تنگاب‌نو است که با آتش متقابل نیروهای پاسدار و ارتشی مستقر در این مناطق، تلفاتی بر ارتش عراق وارد شد.[۱۹] از سوی دیگر، گزارش‌های متعددی از تقویت نیروهای عراقی در این منطقه و پشتیبانی عراق و نیز دولت شوروی از ارتشیان فراری ایرانی در مناطق هم‌جوار مرزی حکایت دارد. دراین‌زمینه، یک گزارش با ارزیابی "صحت دارد" حاکی‏از آماده‌باش و تقویت نیروهای عراقی در پنجوین توسط تیپ116 گارد مرزی است که در این منطقه استقرار یافته است.[۲۰] و بنا به یک گزارش مشابه دیگر: «اخیراً دولت شوروی تعدادی اسلحه مدرن سنگین که به 160 تیری معروف است به فراریان من‌جمله افسران و درجه‌داران فراری داده است و عده‌ای از فراریان مسلح به منطقه هوان و محمودقجر آمده‌اند.»[۲۱]

گزارش - 667

تمایل آشکار و قابل‌توجه حملات مرزی عراق به‌سمت استان خوزستان، باعث شد تا منطقه مرزی ایلام نسبت به روزهای قبل، روز آرام‌تری را داشته باشد؛ بااین‌حال، تحرکات عراق در مناطق هم‌جوار این استان در قالب تقویت و جابه‌جایی نیرو، تجهیزات مکانیزه و زرهی و نیز آرایش و پیشروی به‌سمت نقاط مشرف، چشمگیر بوده است. یک گزارش از منابع اطلاعاتی سپاه پاسداران غرب کشور حاکی‏از آماده‌شدن ارتش عراق برای حملات زمینی و هوایی شدید به مناطق مهران، دهلران، ایلام و سومار در روزهای 28 و 29 شهریور می‌باشد.[۲۲] دراین‌میان، جنگنده‌های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران نیز که صبح امروز برای سرکوب خطوط مواصلاتی و تجهیزات دشمن، از پایگاه چهارم شکاری دزفول به پرواز درآمده بودند، موفق شدند بخشی از تجهیزات زرهی ـ مکانیزه عراق را نابود سازند، اما به‌دلیل نامعلومی، یک فروند هواپیمای اف5 ایران در خاک عراق سقوط کرد و خلبان آن اسیر عراقی‌ها شد.[۲۳] اما مشاهدات امروز صبح مرزبانی مهران حاکی است که «دشمن از انتهای ارتفاعات الجبل و کانی‌سخت عراق به‌طرف پاسگاه پلکانه و تک‌تک ‌مشکی و چک‌سرخ [و] به‌طرف [پاسگاه‌های] شوروشیرین و سرنی [ایران] درحال پیشروی هستند.»[۲۴] گزارش‌های متعدد دیگر نیز گویای اقدامات عراق درزمینه تقویت نیرو، ایجاد استحکامات و جاده‌سازی در مناطق اشغال‌شده در روزهای گذشته است، ازجمله: تقویت نیرو و تجهیزات در مناطق پاسگاه زالوآب عراق روبه‌روی پاسگاه سالاری ایران؛[۲۵] ایجاد استحکامات دریک کیلومتری جنوب‌غربی رودخانه چنگوله؛[۲۶] جاده‌سازی در خط مرز از میله‌های 26 تا 29[۲۷] و جاده‌سازی در مناطق بین باغسای عراق و پاسگاه عین‌عبد.[۲۸] عراق همچنین امروز گردان3 تیپ2 را به‏همراه یگان‌های پشتیبانی‌کننده و توپخانه صحرایی به منطقه خانقین اعزام کرده است.[۲۹] مشاهدات یک اکیپ شناسایی از گروهان ژاندارمری صالح‌آباد نیز حاکی است که نیروهای عراقی در اطراف تپه شینو و پاسگاه انجیره ایران، که آن را در روزهای قبل به تصرف خود درآورده‌اند، نیروها و سلاح‌های سبک و سنگین فراوانی ازقبیل خمپاره‌اندازهای 120 م.م و تانک‌‌ها و نفربرهای زیادی مستقر و موضع‌گیری کرده‌اند.[۳۰] دراین‌حال، گزارش رادار دهلران و رادار دزفول حکایت از عدم پرواز هواپیماهای عراقی در این روز در مناطق ایلام و خوزستان دارد که باتوجه‌به گزارش‌های متعدد نیروهای خودی، احتمال آماده‌شدن نیروی هوایی عراق برای حملات شدید هوایی در روزهای آتی خیلی زیاد خواهد بود.[۳۱] برعکس، امروز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران روز نسبتاً فعالی در مناطق غرب و جنوب‌غربی کشور داشت و با اعزام 6 فروند هواپیمای جنگنده اف5 در دو نوبت صبح و بعدازظهر از پایگاه چهارم شکاری دزفول، توانست پشتیبانی نسبتاً مفیدی از واحدهای زمینی درگیر در دو استان ایلام و خوزستان داشته باشد.[۳۲]

گزارش - 668

در ادامه اعزام نیرو و اعلام آمادگی سازمان‌ها و مردم مناطق هم‌جوار با استان‌های درگیر جنگ با عراق، برای اعزام به جبهه و یا ارسال کمک‌های جنسی و دارویی و پزشکی، دیروز و امروز علاوه‌بر اعلام آمادگی مجدد مردم استان لرستان و عشایر عرب و نیز مردم و عشایر بختیاری شهرستان رامهرمز خوزستان برای شرکت در جنگ علیه نیروهای مهاجم عراق،[۳۳] از اسدآباد نیز خبر می‌رسد که روز گذشته «کمیته انقلاب اسلامی اسدآباد به‌منظور کمک به مرزداران غیور قصرشیرین، 2 کامیون نان و داروهای ضروری و مواد غذایی و همچنین مبلغی پول نقد ازطرف مردم مسلمان و متعهد اسدآباد و روستاهای اطراف آن جمع‌آوری شده است و با 7 کامیون به قصرشیرین فرستاد.» بنا به این گزارش، «این دومین سری کمک‌های مردم اسدآباد به قصرشیرین است.»[۳۴] دیروز همچنین، «ازسوی فرمانداری سنقر 4 کامیون آذوقه شامل نان و سیب‌زمینی و برنج و روغن به قصرشیرین فرستاده شد.» براساس این گزارش، «مردم اسلام‌آباد غرب نیز در یک اجتماع باشکوه در این شهر برای اسکان تعداد بیشتری از مهاجرین قصرشیرین و ارسال کمک‌های بیشتر به این عده و اعزام نیروی داوطلب به نوار مرزی اعلام آمادگی کردند.»[۳۵] امروز نیز از خرم‌آباد، اکیپ پزشکی آیت‌الله طالقانی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان لرستان همراه گروه پزشکی جهاد سازندگی لرستان به مناطق غرب کشور عزیمت کردند. به گفته سخنگوی جهاد سازندگی استان لرستان در خرم‌آباد، این اکیپ با داروی کافی و آمبولانس جهت کمک به مجروحان و مصدومان درگیری‌های غرب کشور به این منطقه عزیمت کرده است.[۳۶] امروز همچنین اعلام شد که «سه تیم جراحی از اصفهان، کرمانشاه و تهران جهت تقویت کادر پزشکی بیمارستان مهدی رضائی قصرشیرین به این شهر اعزام شدند.» دکتر کاظمی مدیرعامل بهداری استان کرمانشاهان، دراین‌مورد گفت: «به‏موازات تقویت کادر پزشکی بیمارستان، یک بیمارستان بزرگ صحرایی نیز در شهر قصرشیرین احداث می‌شود.» وی افزود: «10 تکنسین اورژانس و 4 دستگاه آمبولانس نیز به قصرشیرین فرستاده شده است.»[۳۷]

گزارش - 669

لغو یک‌جانبه قرارداد مرزی میان ایران و عراق ازسوی صدام حسین و ادعای عراق مبنی‏بر حق استیلای کامل این کشور بر اروندرود، نگرانی‌هایی را در میان مسئولان نظامی و انتظامی استان خوزستان برانگیخته و آنها را وادار به اندیشیدن تمهیدات تازه و استمداد و درخواست چاره‌اندیشی بیشتر و جدی‌تر از مسئولان کشوری و لشکری کرده است. دراین‌زمینه، امروز ستاد لشکر92 زرهی اهواز، ناحیه ژاندارمری استان خوزستان و مرزبانی خرمشهر در گزارش‌های جداگانه و تقریباً مشابهی، با اشاره به اعلام رسمی لغو قرارداد 1975 ازسوی عراق در شب گذشته، به مناطق مورد ادعای عراق پرداخته‌ و نگرانی‌های خود را بیان داشته‌اند. لشکر92 زرهی اهواز در گزارش خود با اشاره به سخنرانی شب گذشته صدام حسین، ادعاهای ارضی عراق را در استان خوزستان چنین برشمرده است: «[1. صدام] فقط قرارداد 1916 را قبول دارد و سایر قراردادها باطل است. 2. [عراق مدعی است] شط‌العرب تماماً آب‌های ساحلی عراق می‌باشد. 3. قرارداد الجزایر را مردود اعلام کرده است. 4. گفته است که آنچه که به‏موجب قرارداد الجزایر باید به ایران داده می‌شد نخواهیم داد و آنچه که باید از ایران می‌گرفتیم به‌زور خواهیم گرفت. توضیح اینکه نقاط موردنظر صدام حسین: پاسگاه صفریه ـ چاه شماره 60 ـ پاسگاه طلایه قدیم ـ طلایه جدید ـ پاسگاه کوشک در خوزستان [است]. لذا باتوجه‌به درگیری‌های چندروزه اخیر در مناطق حوزه استحفاظی لشکر و فشارهای شدید در مناطق یادشده فوق و ادعاهای بی‌مورد عراق، استدعا می‌شود موضوع را جدی تلقی کرده و این یگان را که با تمام وجود و مقدورات، با حملات نیروهای عراقی مقابله می‌کند و حتی در چندین مورد تلفاتی نیز به دشمن وارد آورده است و [تا] آخرین قطره خون نیز به دشمن اجازه تجاوز نخواهیم داد، پشتیبانی‌های لازم ازقبیل نیرو، یگان زرهی و توپخانه به‌ عمل آید و به‌خصوص پشتیبانی هوایی موردنیاز این یگان را تأمین فرمایید و موضوع را با مقامات مسئول کشوری نیز مطرح نمایید. ...»[۳۸] در گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان نیز باتوجه‌به الغای یک‌جانبه قرارداد الجزایر و اینکه در قرارداد 1916 شط‌العرب تماماً آب‌های ساحلی عراق قلمداد شده، آمده است: «... ازطرفی کشور دشمن ناوچه‌های جنگی خود را چند روز پیش از شط خارج و به خلیج‌فارس برده است، امکان دارد دهانه فاو را بسته و از ورود کشتی‌های ایرانی به شط‌العرب جلوگیری و حتی اسکله‌های موجود در شط‌العرب را به‏بهانه اینکه به آب‌های عراق تجاوز شده است مورد هجوم قرار دهد و منهدم کند، بنابراین، تا زمان باقی است به فکر چاره باشید.» در بخش دیگری از این گزارش ضمن اشاره به نقاط مورد ادعای عراق در استان خوزستان، به نقاط مورد ادعای این رژیم در استان‌های ایلام و کرمانشاه نیز اشاره شده و آمده است: «... ازجمله این نقاط پاسگاه هلاله و نی‌خزر در استان ایلام و تمام پاسگاه‌های خان‌لیلی در استان کرمانشاهان و ارتفاعات بازرگان از گروهان سومار و پاسگاه‌های سلمان‌کشته و چقاشیرگه و سان‌بابا [سانواپا] و سه‌تپان و تلخاب و گیل که از گروهان سومار و پاسگاه صالح‌آباد ایلام و پاسگاه هدایت از گروهان قصرشیرین می‌باشد. ...»[۳۹] مرزبانی خرمشهر نیز در اطلاعیه نسبتاً مشابهی آورده است: «... چون هم‌اکنون این قرارداد [قرارداد 1975 الجزایر] ملاک عمل مرزبانی خرمشهر می‌باشد، مستدعی است مقرر فرمایند نظریه وزارت امور خارجه را دراین‌مورد به مرزبانی خرمشهر ابلاغ فرمایند.»[۴۰]

گزارش - 670

لغو یک‌جانبه قرارداد مرزی 1975 ازسوی عراق و ادعای حاکمیت کامل این کشور بر اروندرود، نقطه آغازی برای مناقشه‌ها و درگیری‌های تازه‌ میان قوای زمینی و دریایی ایران و عراق در منطقه آبی اروندرود یا شط‌العرب و دهانه فاو و خلیج‌فارس است. دراین‌زمینه، رژیم عراق بازهم پیش‌قدم بوده است؛ چنان‏که امروز «خبرگزاری عراق اعلام کرد کشتی‌هایی که بر روی شط‌العرب رفت‌وآمد می‌کنند از این پس ملزم هستند پرچم عراق را بر بالای خود به اهتزاز درآورند. "ریاض محمود سامی"، رئیس بخش امور قانونی وزارت امور خارجه عراق، دراین‌زمینه اعلام کرد: لغو قرارداد 1975 الجزایر ازجانب عراق به این کشور اجازه می‌دهد که با قدرت تمام در شط‌العرب حکم کند. خبرگزاری عراق سپس به نقل از یک مسئول عراقی اضافه کرد کشتی‌هایی که بر روی شط‌العرب تردد می‌کنند باید از این پس حق عبور خود را به مقامات عراقی پرداخت کنند.»[۴۱] خبرگزاری عراق همچنین اعلام کرد: «به‌دنبال دستور دولت عراق مبنی‌بر لزوم عبور کشتی‌ها از شط‌العرب با پرچم عراق، امروز یک کشتی ژاپنی به‌عنوان نخستین کشتی خارجی از این دستور پیروی کرد. کشتی ژاپنی به‌هنگام عبور از شط‌العرب و ورود به بندر بصره، از پرچم عراق استفاده کرد.» این خبرگزاری افزود: «یک قایق گشتی ایرانی کشتی ژاپنی را متوقف کرده و دستور داد پرچم عراق را فرود آورد، اما زمانی‌که مأمور عراقی در این کشتی از اجرای دستور خودداری کرد، قایق ایرانی عقب‌نشینی کرد.»[۴۲] بااین‌حال، امروز یک سخنگوی نظامی وزارت دفاع عراق اعلام کرد که «در ساعت 8 صبح دیروز [26/6/1359]، یک نفتکش عراقی به نام الخالده در شط‌العرب مورد اصابت گلوله‌های سلاح‌های سبک منطقه محمره [خرمشهر] قرار گرفت.»[۴۳] در گزارش دیگری همچنین از قول سخنگوی مزبور عراقی آمده است: «در ساعت 19 همان روز [26/6/1359]، توپخانه دشمن جزیره ام‌الرصاص در بصره را گلوله‌باران کرد و نیروهای ما متقابلاً پاسخ دادند.»[۴۴] از سوی دیگر، بااینکه «سرگرد درگاهی، آجودان تیمسار فلاحی [جانشین] رئیس ستاد مشترک ارتش، عمل تلافی‌جویانه ایران را درمورد جلوگیری از ورود کشتی‌های تجارتی عراق به شط‌العرب شدیداً تکذیب کرد، یک مقام آگاه در فرمانداری خرمشهر اعلام کرد به‌دنبال اعلام لغو قرارداد 1975 الجزایر ازسوی صدام حسین، مرزداران دریایی عراق امروز از حرکت یک کشتی تجارتی ایران در دهانه شط‌العرب جلوگیری کردند. این مقام افزود: مزدوران عراقی به ناخدای کشتی اعلام کرده‌اند که کشتی‌های تجارتی ایران باید با پرچم عراق از دهانه خارج شوند. این مقام یادآور شد به‌دنبال این تصمیم، دولت جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک عمل تلافی‌جویانه متقابلاً از ورود کشتی‌های تجارتی عراق به شط‌العرب جلوگیری کردند. این مقام همچنین گفت: مراتب به اطلاع ریاست‏جمهوری و مقامات کشوری جمهوری اسلامی ایران رسید و قرار است در جلسه کمیسیون امنیت ملی رسیدگی شود.» بنا به این گزارش، «درحال‌حاضر، تنها ناوچه‌های نظامی ایران و عراق در شط‌العرب تردد می‌کنند.»[۴۵]

  دراین‌حال، گارد مرزی عراق ادعا کرد که «در ساعت 19:50 دقیقه 27/6/59 یک کشتی عراقی که روی آن پرچم عراق نصب بود در نزدیکی پاسگاه المعامر فاو مورد حمله ناوچه‌های ایرانی قرار گرفت و ارتش عراق دو فروند ناوچه جهت مقابله با ناوچه‌های ایرانی به محل حادثه اعزام نموده است.» بنا به همین گزارش: «یک فروند هواپیمای ایرانی در نوار مرزی خرمشهر سقوط کرده و ارتش ایران مشغول جست‌وجو می‌باشد.»[۴۶] خبر سقوط این جنگنده اف5 ایرانی که صبح امروز به‌دلیل نامعلومی اتفاق افتاد، ازسوی مقامات نظامی ایران نیز تأیید شده است.[۴۷] اخبار برون‌مرزی استانداری خوزستان نیز حاکی است امروز «... خمپاره‌هایی که ازطرف ایران شلیک گردید در چند متری پتروشیمی عراق منفجر گردید و 4 نفر از پرسنل ارتش عراق کشته شدند.»[۴۸] از سوی دیگر، به‌دنبال درگیری‌های دو روز گذشته در منطقه مرزی شلمچه، امروز نیز از ساعت 19:20 دقیقه، درگیری شدیدی بین قوای نظامی ایران و عراق در این نقطه روی داد. به گزارش خبرنگار کیهان، «یک مقام آگاه از سپاه پاسداران خرمشهر ضمن تأیید این خبر اظهار داشت: درگیری امروز با آتش‌های سنگین هر دو طرف آغاز شد و نظامیان و پاسداران به آتش‌های دشمن پاسخ دادند. در این درگیری، مزدوران بعث عراق تلفات سنگینی دادند.»[۴۹]

گزارش - 671

درحالی‌که هرروز بر شدت تحرکات و درگیری‌های ایذایی عراق در مناطق مرزی استان خوزستان افزوده می‌شود، به‌دنبال درگیری‌های چند روز گذشته در منطقه مرزی شلمچه و پاسگاه‌های مؤمنی و خین میان قوای ایران و عراق و اعتراض‌های رسمی مرزبانی خرمشهر به این تجاوزات، امروز مرزبان خرمشهر در گزارشی به مرزبانی کل کشور اعلام کرد: «الف) مرزبان بصره طی دو نامه ضمن رد ادعا و اعتراض ما اعلام داشته که مأمورین ایرانی با اسلحه مختلف پاسگاه البوارین و شلحه الاغوات را زیر آتش گرفتند و اضافه گردیده دلایل زیادی وجود دارد که مأمورین ایرانی مقررات و قوانین بین‌المللی را رعایت نمی‌کنند [و] ما از مأمورین خود خواسته‌ایم که صبر و شکیبایی پیشه کنند درحالی‌که عملیات مأمورین شما مخالف ساده‌ترین اصول بین‌المللی است؛ لذا شدیداً اعتراض کرده و خواسته‌اند مرزبانی خرمشهر شخصاً مداخله کرده، جلو این اعمال غیرانسانی گرفته شود و مسببین مجازات شوند. ب) در پاسخ، اعتراضیه‌ای به شرح زیر به مرزبان بصره منعکس گردیده است: بااینکه طی [نامه] شماره 10/142/50/401/12 مورخ 23/6/59 از آن همکار گرامی خواسته شده بود که پیرامون خاتمه عملیات تجاوزکارانه مأمورین عراقی دستورات قاطعی صادر بفرمایید مع‌الوصف گزارش می‌رسد که مأمورین مرزی شما بر شدت تیراندازی خود افزوده که درنتیجه پدر یک خانواده شهید و فرزندش به‌سختی مجروح می‌شود. علاوه‌بر 3 نفر سرباز، یکی از اهالی دهکده نیز به‌شدت زخمی می‌شود و دراثر ترکش خمپاره به پاسگاه خین خسارات کلی وارد گردیده است و 2 دستگاه موتورسیکلت نابود می‌شود. با اعلام مراتب فوق، تصدیق خواهید فرمود که عملیات مأمورین عراقی تا چه حد ناجوانمردانه و غیرانسانی است که دهکده محل سکونت مسلمانان [را] زیر آتش سلاح سنگین قرار داده‌اند. لذا ادعای شما به‌کلی مردود دانسته و به اعتراض خود پایدار بوده و مصراً خواستار خون‌بهای شهیدان و جبران خسارات وارده می‌باشیم. از همکار گرامی‌مان خواهشمندیم دراین‌مورد اقدام بایسته معمول داشته و بهره کار را به این مرزبانی اعلام فرمایند.»[۵۰]

گزارش - 672

تحرکات نظامی و حملات عراق در چند روز گذشته از یک‌سو و تشدید دیپلماسی عراق در میان کشورهای میانه‌رو عرب منطقه از دیگر سو، به‌ویژه تحولات دیروز و امروز که با لغو یک‌جانبه قرارداد مرزی الجزایر ازسوی عراق، اوضاع را در منطقه به‏شدت متشنج کرده است، همه حاکی‏از حمله همه‌جانبه و قریب‌الوقوع عراق به مناطق خوزستان و ایلام است؛ چنانچه در گزارش بولتن فرماندهی سپاه نیز بر این نکته به‌وضوح تأکید شده است: «طبق گزارش رسیده، ارتش عراق آماده شده در مرزهای مهران، دهلران، ایلام، اهواز، سومار در تاریخ 28/6 و 29/6 نبرد شدیدی را آغاز و حتی از هلیکوپتر و میگ روسی استفاده نمایند.»[۵۱] دراین‌زمینه، گزارش‌های متعدد و بسیاری وجود دارد که ازجمله به برخی از آنها که حاکی‏از حمله حتمی عراق به خوزستان است، اشاره می‌شود:* - تمرکز بیش از 000,50 نفر از نیروهای مسلح عراقی در امتداد مرز ایران و عراق، به‌ویژه با میل اصلی این تمرکز به‌سوی مرزهای خوزستان.[۵۲] - بسیج بیش از دو لشکر زرهی عراق در مقابل خوزستان.[۵۳] - تجمع مجدد حدود 100 دستگاه تانک زره‌پوش ارتش عراق در ساعت 10:15 دقیقه صبح امروز، در جلو سنگرهای پاسگاه طلائیه قدیم و قطعی‌بودن حمله عراق در این نقطه.[۵۴] همچنین، ایجاد استحکامات جدید به‏همراه انتقال نیروها و تجهیزات بیشتر در مقابل پاسگاه طلائیه جدید که با عنایت به مشاهدات اعلام‌شده، تردیدی در حمله نیروهای عراقی از این نقطه وجود ندارد.[۵۵] - آرایش جنگی مجدد تانک‌های عراقی روبه‌روی پاسگاه‌های گروهان بستان و قصد حمله تلافی‌جویانه در امروز.[۵۶] و نیز استقرار یگان‌هایی از ارتش عراق در کیلومتر 25 روبه‌روی محل استقرار و مأموریت تیپ1 لشکر92 زرهی اهواز و احداث استحکامات تازه ازسوی یگان‌های عراقی.[۵۷] - پیشروی 60 دستگاه تانک عراقی به‌طرف پاسگاه فکه ایران و تقاضای کمک فوری و پشتیبانی هوایی ازسوی این پاسگاه.[۵۸] - استقرار یک تیپ تقویت‌شده زرهی عراق در مقابل پاسگاه‌های دویرج و فکه و قصد حمله زمینی و هوایی به این پاسگاه‌ها جهت تصرف آنها. تقویت نیروهای ارتش عراق در این منطقه درحالی است که نیروهای مستقر در پاسگاه‌های مزبور حدود هشت ساعت است که به‌طور مستمر درحال جنگ و دفاع از این منطقه هستند.[۵۹] - استقرار 40 قایق موتوری حامل افراد مسلح ارتش عراق در محلی به نام فحل در مرز آبی هورالعظیم نزدیک میله مرزی در محل آبی سعیدیه برای حمله به ایران.[۶۰] - لغو مرخصی و احضار همه نیروهای گارد مرزی عراق در مناطق مختلف مجاور خوزستان.[۶۱] - استقرار ناوچه‌های جنگی جدید ازسوی عراق در پاسگاه ابوفلوس نزدیک پاسگاه شلحه به‏همراه یک کشتی غواصی. همچنین، استقرار تعدادی ناوچه جنگی در اسکله المعامر و افزایش گشتی‌های عراقی در اروندرود.[۶۲] - ایجاد مزاحمت در ساعت 17:30 دقیقه امروز ازسوی دو فروند ناوچه عراقی برای کشتی‌های ایرانی در اروندرود که با واکنش ناوچه گشتی ایران، ناوچه‌های عراقی ناپدید شدند.[۶۳] - استقرار یک فروند ناوچه عراقی با معرف P ـ R ـ G به‌طور شبانه‌روزی در روزهای اخیر در سواحل بندر خرمشهر و لنگرانداختن مقابل روستای تویجات و کمک و همکاری با جاسوسان عراقی و فراریان مخالف نظام در رفت‌وآمد به ایران و عراق در استان خوزستان.[۶۴] - ورود نیروها و تجهیزات بیشتر عراق به بندر فاو در مقابل آبادان؛ ازجمله ورود 80 قبضه توپ و خمپاره‌انداز82 میلی‌متری در امروز و استقرار و موضع‌گیری آنها در انتهای بندر فاو و مشرف بر شط‌العرب.[۶۵] - ادامه فعالیت‌های مهندسی و نقل‌وانتقال تجهیزات و نیرو در منطقه کوت‌زین عراق ازجمله تشدید فعالیت‌های احداث استحکامات در این منطقه در امروز[۶۶] و نیز ورود حدود 100 دستگاه خودرو ازنوع زیل و ایفا حامل تجهیزات کامل و توپ ضدهوایی و ساحلی که توسط کامیون‌های مزبور یدک کشیده می‌شد به منطقه فاو، سیبه، کوت‌زین و المطوعه، که همگی بدون استتار و به‌حالت آماده‌باش روبه‌روی آبادان و خرمشهر موضع گرفته‌اند.[۶۷] - شناسایی کلیه سلاح‌ها، تجهیزات و تانک‌های ارتش ایران توسط نیروهای اطلاعاتی عراق در روزهای اخیر، که پشت پایگاه دریایی خسروآباد و نخلستان‌های اطراف آن استتار شده‌اند.[۶۸] - اعلام حالت قرمز در خوزستان ازسوی نیروی زمینی و ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.[۶۹]

گزارش - 673

به‌دنبال افزایش تحرکات عراق و جابه‌جایی و تقویت بیشتر نیروهای پیاده ـ مکانیزه و ادوات توپخانه، زرهی و حتی واحدهای دریایی عراق در مناطق مرزی استان خوزستان، نبردهایی که در این مناطق از دو روز گذشته با حملات عراق آغاز شده بود، امروز شدت بیشتری یافت و به‌خصوص در پاسگاه‌های فکه و دویرج ایران، درگیری‌های خونینی گزارش شده است.[۷۰] دراین‌زمینه، گزارش گروهان ژاندارمری بستان حاکی است: «در ساعت 8 صبح امروز، حدود 60 دستگاه تانک دشمن با پشتیبانی توپخانه به پاسگاه‌های فکه و دویرج حمله نمودند که با آتش متقابل واحدهای مستقر در پاسگاه‌های فوق و آتش پشتیبانی هوایی مواجه [شده] و درنتیجه تلفات و خسارات سنگینی به دشمن وارد و مجبور به عقب‌نشینی شدند. این درگیری که تا ساعت 11:30 دقیقه بامداد، ادامه داشت، بدون اینکه تلفاتی به نیروهای خودی برسد، با انهدام سه دستگاه تانک دشمن به پایان رسید.» در این گزارش، تقاضای اعزام یک گروهان تقویت‏شده تانک شده است.[۷۱] یک گزارش دیگر درباره این درگیری، تعداد تانک‌های منهدم‌شده دشمن را 4 دستگاه برآورد کرده و متذکر شده که براثر آتش توپخانه ایران مستقر در فکه، چاه نفت صدام حسین به آتش کشیده شده است.[۷۲] در همین ‌ارتباط، همچنین «گزارش هنگ ژاندارمری سوسنگرد حاکی است که گروه رزمی مستقر در پاسگاه فکه امروز به‌دنبال درگیری با نیروهای عراقی موفق شد با کمک و پشتیبانی هوایی: انبار مهمات، سرتاسر جاده نظامی و اردوگاه و پالایشگاه و کارخانه خاک‌برداری [کارخانه گچ فکه عراق و تعدادی از ماشین‌های مستقر در این کارخانه ازجمله بلدوزر موجود در آن][۷۳] در حوالی پاسگاه صدام حسین و نوار مرزی بین فکه و دویرج عراق و بیمارستان شیروخورشید [هلال‌احمر] عراق را منهدم نماید.»[۷۴] در همین ساعت؛ یعنی در ساعت 8 صبح امروز، «یگان‌های زرهی دشمن با پشتیبانی توپخانه، پاسگاه سوبله و اطراف آن را زیر آتش قرار داده که توسط پرسنل نیروی زمینی، ژاندارمری و سپاه پاسداران به آتش آنان پاسخ داده شد. این درگیری [نیز] تا ساعت 12:30 دقیقه به‌شدت ادامه داشت، ولی در این ساعت اوضاع نسبتاً آرام و تیراندازی‌های پراکنده جریان یافت.» براساس این گزارش، درگیری پاسگاه سوبله، تلفات جانی نداشت، اما به‌دلیل اصابت گلوله خمپاره دشمن، به دیوار پاسگاه خسارت کلی وارد شد.[۷۵] همچنین برابر گزارش هنگ سوسنگرد، ساعت 21 دقیقه امروز، تیراندازی‌های پراکنده‌ای میان قوای ایران و عراق در پاسگاه سعیدیه رخ داد که طولی نکشید.[۷۶] در درگیری میان دو طرف در منطقه پاسگاه شیب عراق، توپخانه ایران تأسیسات نفتی منطقه شیب عراق را زیر آتش گرفت و تلفاتی بر دشمن وارد آمد، به‌طوری‌که عراق ناگزیر شد توپخانه 130 م.م خود را به عقب تغییر موضع دهد. همین گزارش حاکی است که «یونیت طرار عراق واقع در بند بازرگان نیز مورد اصابت گلوله‌های توپخانه ایران قرار گرفت و خساراتی به آن وارد شد.»[۷۷] بااین‌حال، شدت حملات عراق در روز جاری به‏حدی بوده که در طول روز و در ساعات پایانی امروز، هنگ سوسنگرد بارها استدعای کمک و تقویت مناطق درگیر در حوزه مرزی خود را کرده است.[۷۸] گزارش هنگ سوسنگرد درباره آخرین وضعیت منطقه حاکی است: «ساختمان پاسگاه‌های دویرج ـ صفریه ـ طاوسیه و سوبله ایران براثر اصابت گلوله‌های توپخانه دشمن منهدم گردیده است. مجروحین امروز نیز به تعداد 8 نفر رسیده‌اند.» بنا به همین گزارش، «پرسنل پاسگاه‌های صفریه ـ رشیدیه و طاوسیه به سایر پاسگاه‌های درگیر جهت تقویت گمارده شده‌اند.» ضمناً گزارش حاکی‏از آن است که در محل پاسگاه‌های مذکور، واحدهای زرهی تیپ3 دشت آزادگان به سرپرستی سرگرد صفوی و سرگرد ابراهیمی مستقر می‌باشد.[۷۹] دراین‌حال، گزارش ژاندارمری اهواز حاکی است که «امروز صبح و بعدازظهر هواپیماهای خودی ضربات سنگینی بر نیروهای دشمن در محور مقابل پاسگاه‌های فکه، رشیدیه، دویرج و صفریه وارد ساخته، آشیانه‌های توپخانه دشمن را هدف قرار دادند.» این گزارش متذکر شده است که «چون نیروی هوایی کشور هدف، فعالیت چشمگیری در این منطقه از خوزستان [نشان] نمی‌دهد امکان دارد برای حمله هوایی به پایگاه وحدتی دزفول طراحی نمایند. ...»[۸۰] خبرگزاری پارس نیز تعداد تانک‌های منهدم‌شده عراق را در درگیری‌های جنوب از روز 23/6/1359 تا امروز 50 دستگاه ذکر کرده است.[۸۱] اما باوجود حمایت جنگنده‌های اف5 نیروی هوایی ایران و انهدام یا عقب‌نشینی تانک‌های دشمن، در ساعت 20 امروز، مجدداً تعداد 15 دستگاه تانک عراقی در مقابل پاسگاه دویرج صف‌آرایی کردند که ستوان کاظمی، فرمانده گروهان بستان مستقر در پاسگاه مزبور، درخواست یک گروهان تقویت‌شده تانک را برای مقابله با زرهی دشمن داشته است.[۸۲]

گزارش - 674

امروز نیز تحرکات عوامل داخلی وابسته به عراق و نیز فعالیت جاسوسان عراقی در مناطق و شهرهای هم‌جوار مرزی همچون روزهای پیش چشمگیر بوده است. گزارش عوامل اطلاعاتی ستاد مشترک ارتش حاکی است که «سازمان اطلاعات عراق قرار است 6 تن از جاسوسان زبده خود را که دوره‌های خرابکاری و تخریب را طی کرده‌اند ازطریق مناطق جنوبی کشور به ایران نفوذ دهد.» اسامی این افراد در گزارش مخبر این ستاد ذکر شده است.[۸۳] گزارش مجدد رکن دوم لشکر92 زرهی اهواز بازهم از قول ماهیگیران ایرانی ساکن حاشیه هورالعظیم، از فعالیت عوامل جاسوس عراقی در این منطقه و نیز جمع‌آوری عشایر هورنشین عراقی توسط مأموران عراقی و مسلح‌ساختن آنان برای حمله آتی به ایران خبر می‌دهد.[۸۴] یک گزارش برون‌مرزی دیگر با ارزیابی "صحت دارد" حاکی است: «اخیراً جبهه‌های خرابکاری عراق واقع در استان عماره، ایرانیانی را که جهت دیدن دوره‌های خرابکاری به عراق بروند بیمه کرده و هنگام برگشتن به ایران حدود 150 دینار نیز به آنان پرداخت می‌نماید.»[۸۵] دراین‌حال، یکی از تحرکات قابل‌توجه عوامل داخلی وابسته به عراق باتوجه‌به درگیری‌های اخیر مرزی در استان خوزستان، رواج شایعات در شهرهای نزدیک به مرز است. دراین‌باره، گزارش شهربانی استان خوزستان حاکی است: «به‌وسیله اهالی عرب‌نشین لشکرآباد* که به زبان عربی نیز تکلم می‌نمایند، شنیده شده که دولت بعث عراق به‌وسیله ایادی خود به عشایر عرب‌نشین نوار مرزی اعلام داشته چون در نظر دارد بعضی از محل‌ها را بمباران نمایند، محل سکونت خود را ترک [کنند]، که [این] موضوع باعث ناراحتی عشایر گردیده است.»[۸۶] از آبادان نیز خبر می‌رسد که امروز «عوامل دست‌نشانده داخلی حکومت بعث عراق در جزیره مینو از توابع آبادان، به یک اتومبیل گشت حامل مأموران ژاندارمری حمله کردند. در این حمله یکی از سربازان ژاندارمری به شهادت رسید.»[۸۷]

گزارش - 675

علاوه‌بر اینکه از غرب تا جنوب‌غربی، جبهه‌های وسیعی توسط ارتش عراق به روی مدافعان مسلح جمهوری اسلامی ایران گشوده شده است، در جبهه وسیعی از مناطق کردنشین نیز مقابله با گروه‌های مسلح معاند با نظام، بخش اعظمی از توان نیروهای مسلح خودی را گرفته است. در بعضی از این مناطق نیز عناصر ضدانقلاب از حمایت و پشتیبانی همه‌جانبه عراق برخوردارند. دراین‌زمینه، ازجمله گزارش امروز صبح خبرگزاری پارس به نقل از آگاهان منطقه اورامانات، حاکی است: «گروه‌هایی از عوامل بعث عراق تحت‏عنوان‌های یاره، اکبر ولایی و محمدطاهربیک از مزدوران بعث عراق با دو گروه دیگر از دمکرات‌ها تحت‌عنوان دسته‌های زردویی و "صابر برار مصطفی شهید" به همدیگر پیوسته و قصد عملیات جدیدی را در منطقه دارند.»[۸۸] دراین‌میان، منطقه باینگان نیز همچنان صحنه نبردهای شدیدی بین قوای خودی و گروه‌های مسلح غیرقانونی بوده است. دراین‌باره، روابط عمومی عملیات ستاد مشترک غرب کشور ساعت 11:45 دقیقه صبح امروز، در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «به‌دنبال درگیری‌های چند روز اخیر بخش باینگان در منطقه نوسود، نیروهای رزمنده جمهوری اسلامی متشکل از سپاه پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد موفق شدند در یک درگیری بیست‏وچهار ساعته با دمکرات‌ها و عوامل مزدور بعثی عراق، کوه‌های "سردانی" و "وزه‌پوچ" را که قبلاً در تصرف و کنترل مهاجمین بود، تصرف کنند.» ستاد عملیات مشترک غرب کشور همچنین در اطلاعیه جداگانه‌ای خطاب به کلیه افراد مسلح در بخش باینگان اخطار کرد که تمام منطقه زیر نظر نیروهای انقلاب اسلامی است و کوچک‌ترین حرکت مشکوک به‌شدت سرکوب خواهد شد. در این اطلاعیه از گروه‌های مسلح غیرقانونی خواسته شده که سلاح‌های خود را ظرف 24 ساعت آینده تحویل مقامات نظامی و انتظامی دهند.[۸۹] امروز همچنین درارتباط‌با همکاری افراد و گروه‌های مسلح ضدانقلاب با عوامل اطلاعاتی رژیم عراق، 3 تن از اهالی پشت‌تنگ قلخانی به‏اتهام جاسوسی برای رژیم عراق دستگیر شدند.[۹۰]

گزارش - 676

در درگیری‌های امروز مناطق کردنشین، مربع مهاباد، بوکان، سقز، سردشت، در ناآرامی به سر می‌برد. این ناآرامی‌ها همچنین در شرق این مربع، تا شاهین‌دژ و تکاب و در جنوب‌شرقی آن، تا دیواندره و سنندج ادامه داشت. مهاباد* امروز روز نسبتاً سختی را پشت سر گذاشت. دراین‌زمینه، گزارش‌ها حاکی است که از «ساعت 10 صبح امروز، درگیری و تیراندازی در شهر بین نیروهای لشکر64 ارومیه، سپاه پاسداران و ژاندارمری از یک‌سو و افراد مسلح حزب دمکرات، کومه‌له و گروه‌های سیاسی [ضدانقلاب] از دیگر سو به‌شدت آغاز شد که در وحله [وهله] اول تا ساعت 23 امروز به طول انجامید. بنا به گزارش‌ها، افراد احزاب از داخل منازل شهر با اسلحه‌های کالیبر کوچک به‌طرف قرارگاه‌های سپاه تیراندازی می‌کنند. سپاه مراکز مهم شهر ازجمله رادیو تلویزیون مهاباد، فرمانداری، گمرک، تربیت بدنی و شهربانی را اشغال کرده است. در این درگیری تا ساعت 23 امروز، 5 نفر از پاسداران براثر واژگونی خودرو و یک نفر براثر اصابت گلوله زخمی و 2 نفر نیز از نیروهای پاسدار و ارتشی شهید و 28 الی 30 نفر از مهاجمین نیز کشته و 33 نفر از آنها زخمی شدند. دشمن از اواخر شب با خمپاره و توپ 105 م.م به سپاه و داخل پادگان حمله کرد که تا ساعت پایانی امروز از آمار تلفات احتمالی اطلاعی در دست نیست.»[۹۱] دراین‌میان، معاون سیاسی استاندار آذربایجان‏غربی ضمن تأیید این درگیری، افزود: «نیروهای مدافع انقلاب اسلامی در شهر مهاباد مستقر شدند.»[۹۲] ازطرف دیگر، ستون اعزامی از بوکان تقریباً به سردشت رسیده، اما اوضاع بی‌ثبات شهر، کار نیروهای نظامی و انتظامی خودی را با مشکل مواجه ساخته است. دراین‌باره در گزارش ستاد مشترک ارتش آمده است: «پادگان و شهر سردشت به‌علت عدم وجود سپاه پاسدار [ان] و ضعیف‌بودن شهربانی (بدون اسلحه) در مضیقه می‌باشد و تقاضا نموده هرچه ‌سریع‌تر مقر سپاه پاسداران در سردشت تشکیل تا بتوان ضدانقلابیون را که وارد شهر می‌گردند شناسایی و دستگیر و محاکمه انقلابی نمایند.»[۹۳] از سقز نیز خبر می‌رسد بااینکه این شهر در دست نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است، اما اوضاع آن همچنان ناامن است. دراین‌زمینه، فرماندار سقز اعلام کرد: «ضدانقلابیون مسلح اکنون از همه سو در شهر بوکان گرد آمده‌اند، راه‌های منطقه بی‌نهایت مخاطره‌آمیز است، اغلب شب‌ها با سلاح‌های سبک و سنگین به محل استقرار نیروهای ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران حمله می‌شود، لیکن شهر ظاهراً پاک‌سازی شده است و عملاً فرد مسلحی در شهر رفت‌وآمد نمی‌کند، اما حومه شهر و راه‌های خروجی معمولاً در معرض تهاجم افراد مسلح ضدانقلاب قرار دارد.»[۹۴] دیواندره نیز وضعیتی مشابه سقز دارد. به گفته بخشدار دیواندره، چهار روز پیش، 3 تن از علمای روحانی اهل سنت که به‌دست گروه‌های مسلح معارض با نظام به گروگان گرفته شده بودند، بعد از دو روز که در بازداشت افراد مزبور بودند، آزاد شدند.[۹۵] از سوی دیگر، یک گزارش حاکی است که در ادامه پاک‌سازی منطقه دیواندره، که طی آن در شب گذشته 2 تن شهید و 3 نفر از نیروهای انقلاب زخمی شدند، تمام مدت امروز نیز درگیری در این منطقه ادامه داشته و نیروهای مسلح خودی همچنان درحال پیشروی در منطقه دیواندره هستند.[۹۶] درگیری مزبور در منطقه الله‌دره دیواندره از عصر روز 25/6/1359 آغاز شده و بنا به گزارش نیروی زمینی، نیروهای سپاه پاسداران بدون هماهنگی با گردان مستقر در دیواندره و لشکر28 جهت پاک‌سازی منطقه اقدام کرده و با کمین دشمن مواجه شده‌اند و این درگیری همچنان ادامه یافته است،[۹۷] به همین دلیل، امروز مرکز فرماندهی سپاه پاسداران به کلیه واحدهای سپاه در غرب کشور دستور داد که صرفاً زیر نظر ستاد عملیات مشترک غرب کشور عمل کنند و تمامی مأموریت‌ها و اجرای عملیات نظامی با مسئولیت این ستاد می‌باشد.[۹۸] یک گزارش نیز بیانگر این است که در اطراف سنندج، «در روستای آویهنگ گروه‌ زیادی از افراد مسلح مخالف نظام ضمن تجمع، مشغول فراگیری [شیوه کار با] یک نوع جنگ‌افزار روسی هستند.»[۹۹] دراین‌حال، در شرق مربع یادشده (مهاباد، بوکان، سقز و سردشت) درگیری در شاهین‌دژ قابل‌ذکر است. معاون سیاسی استاندار آذربایجان‏غربی، درباره این درگیری گفت: «در روستاهای احمدآباد، نیکی‌آباد چیچکلو و نیکی‌اصل و حسین‌آباد از توابع شاهین‌دژ نیز درگیری‌هایی بین پیشمرگان مسلمان کرد و سپاه پاسداران با مهاجمین مسلح روی داد که به‌دنبال آن مهاجمین متواری شدند.»[۱۰۰] از منطقه تکاب نیز خبر می‌رسد که «بعدازظهر امروز، دراثر برخورد یک خودرو ارتشی با مین که توسط ضدانقلاب در نزدیک روستای چوبلو از توابع تکاب کار گذاشته شده بود، 4 نفر از سرنشینان آن شهید و یک نفر مجروح شد.» بنا به این گزارش، اسامی شهدا عبارت‌اند از: سرگرد احمد ترابی‌فر، سرگرد پورمهر، غلامرضا شبرنگی و ستوان ‌دوم نادر عظیمی.[۱۰۱]

گزارش - 677

از نقده تا شمالی‌ترین قسمت‌های آذربایجان‏غربی، امروز با ناآرامی‌هایی همراه بود. بنا به اطلاعیه ستاد مشترک ارتش: «در بعدازظهر روز 27 شهریورماه، ازسوی ضدانقلاب با سلاح‌های سبک و سنگین به‌سوی ستون نظامی ژاندارمری که به‌منظور گشت‌زنی و تأمین جاده در نزدیکی کوسه‌کهریز در حرکت بود، در مراجعت به‌سوی محمدیار نقده تیراندازی شد که با مقاومت شدید نیروهای نظامی روبه‌رو گردید، که با اجرای آتش متقابل نیروهای پادگان، مواضع ضدانقلابیون منهدم و درهم کوبیده شد. در این درگیری یک جوانمرد ژاندارمری نیز مجروح شد.»[۱۰۲] در ارومیه نیز مهاجمان مسلح ضدانقلاب با آر.پی.جی7 و دیگر سلاح‌های سبک به کمیته کارخانه قند این شهر حمله کردند که افراد کمیته نیز به مقابله برخاستند و بخشی از دیوار کمیته براثر اصابت گلوله آر.پی.جی. صدمه دید. این درگیری که از ساعت 2 نیمه‌شب، شروع شده بود یک ساعت ادامه داشت و با رسیدن کمک از کمیته مرکزی ارومیه، مهاجمان ضدانقلاب مجبور به فرار شدند.[۱۰۳] هم‌زمان با این حمله، به پاسگاه ژاندارمری در امام‌کندی بالاتر از کارخانه قند نیز تیراندازی شد که تا 4 بامداد ادامه داشت و با مقابله شدید نیروهای ژاندارمری، مهاجمان ضدانقلاب مجبور به فرار شدند. در این درگیری فقط خسارت جزئی به دیوار پاسگاه وارد آمده است.[۱۰۴] در منطقه ماکو نیز در ساعت 10:45 دقیقه شامگاه امروز، عناصر مسلح وابسته به گروه‌های غیرقانونی که تعداد آنها در حدود 100 نفر بود، با مسدودکردن جاده ماکو ـ بازرگان (در سر راه باغچه‌جوق واقع در 5 کیلومتری ماکو) و ایجاد مزاحمت و متوقف‌ساختن خودروهای اشخاص، دو دستگاه خودروی گمرک (یک کامیون تانکر و یک مینی‌بوس) را به آتش کشیدند و یک‌صد نفر از سرنشینان اتومبیل‌های مختلف را نیز به گروگان گرفتند، ولی یک ساعت و نیم بعد کلیه گروگان‌ها را آزاد کرده و خود متواری شدند.»[۱۰۵] مشخص است که هدف عوامل وابسته به گروه‏های مسلح غیرقانونی در این مناطق خرابکاری و ایجاد رعب و وحشت بیشتر در میان اهالی است. دراین‌باره، یک گزارش مستقل دیگر حاکی است: «در ایستگاه گمرک بازرگان عده‌ای جمع شده و قصد تخریباتی داشته تا بتوانند راه‌های ارتباطی زمینی ایران و ترکیه را قطع نمایند.»[۱۰۶] دراین‌حال، «درپی انتشار خبری درزمینه بازبودن قسمتی از مرز شوروی و ایران در منطقه ماکو (توسط روزنامه انقلاب اسلامی)[۱۰۷] آقای طاهری، استاندار آذربایجان‏غربی، گفت: از چندی قبل در جریان پاک‌سازی منطقه قطور ـ خوی، شخصی به نام حسن حسن‌زاده با 15 نفر مسلح به مرز ایران و شوروی در منطقه ماکو فرار کرده و در کنار مرز مستقر و تهدید کرده‌اند "درصورت نزدیک‌شدن نظامیان ایرانی، به‌طرف شوروی تیراندازی خواهند کرد." باتوجه‌به اینکه علی‌رغم لغو قرارداد 1921 مشترک ایران و شوروی ازسوی ایران، هنوز شوروی این قرارداد را لغو نکرده است، احتمال دخالت نظامی شوروی در این منطقه وجود دارد؛ به همین علت ما نمی‌توانستیم به ضدانقلابیون مستقر در مرز نزدیک شویم. حزب دمکرات کردستان نیز پس از اطلاع از این وضعیت، 400 نفر مسلح را برای کمک به این 15 ضدانقلاب به مرز فرستاد. همچنین مأمورین مرزی شوروی قسمتی از سیم‌های خاردار مرز خود را برداشته و تابلویی به این مضمون که "ناراضیان از حکومت مرکزی ایران به کشور ما خوش آمدید" نصب کرده‌اند و رفت‌وآمد از مرز در آن منطقه آزاد است. ...»[۱۰۸]

گزارش - 678

درحالی‌که هرروز بیش از پیش بر وخامت اوضاع در غرب و جنوب‌غربی کشور افزوده می‌شود، در دیگر نقاط کشور از جنوب تا شمال و شرق، ادامه وضعیت دوگانه نهادی ـ انقلابی از یک‌سو و تشدید تحرکات گروه‌های سیاسی و غیرسیاسی مسلح معاند با نظام در این مناطق، با بهره‌برداری فرصت‌طلبانه از وضعیت مذکور، به اوضاع ناامن و متشنج کشور دامن می‌زند و همین، تأمین امنیت و تثبیت اوضاع کشور را برای مسئولان نظامی، انتظامی و سیاسی کشور مشکل‌تر ساخته است. مروری بر حوادث دو روز گذشته و امروز، که ادامه وضعیت مشابه در روزها و هفته‌ها و حتی ماه‌های گذشته است، فضای حاکم بر کشور را آشکارتر می‌سازد. دراین‌زمینه، به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: ـ «محکومیت دو تن از عوامل اخلالگر و آشوب‌طلب کارخانه پوشش توسط دادگاه انقلاب اسلامی رشت در روز سه‌شنبه گذشته.» بنا به گزارش خبرگزاری پارس: این دو تن به‏اتهام تحریک کارگران به تعطیل کارخانه و حمایت از کارگران اخراجی و به‌استهزاگرفتن مقامات اسلامی و پرتاب سنگ به‌طرف پاسداران مجرم شناخته شده و یکی از آن دو به 5 سال زندان و 50 ضربه شلاق و دیگری به 2 سال زندان و 25 ضربه شلاق محکوم شد.[۱۰۹] ـ حمله گروهی که بنا به گزارش خبرگزاری پارس، «هویت آنها مشخص نبود» در سحرگاه روز گذشته به کتاب‌فروشی طالقانی وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) واقع در خیابان مطهری اصفهان و شکستن در و به‌آتش‌کشیدن کتاب‌فروشی مزبور با انداختن بطری آتش‌زا به داخل آن.[۱۱۰] - «حمله عده‌ای در روزهای گذشته، ازجمله ساعت 11:30 دقیقه دیروز به ساختمان جاما (جنبش انقلابی مردم ایران) توسط 30 نفر از افرادی که خود را نماینده مردم می‌دانستند و محکومیت این عمل ازسوی نماینده دادستان»[۱۱۱] و اطلاعیه امروز جاما درمورد این موضوع و «درخواست از مسئولان امر به‌خصوص [آیت‌الله] خامنه‌ای، امام‌جمعه تهران، که در خطبه نمازجمعه هفته قبل اعلام کرد که باید تکلیف چماق و چماق‌داری و حمله به سازمان‌ها و گروه‌ها در این مملکت روشن شود، که ازطریق مهاجمان دستگیرشده سرنخ چماق‌داری و چماق‌داران را پیدا کنند.»[۱۱۲] - ممنوعیت فعالیت گروه‌های سیاسی در دو شهر زنجان و بابل ازسوی دادگاه انقلاب اسلامی این دو شهر تا تعیین‌تکلیف نحوه فعالیت گروه‌های مزبور توسط مجلس شورای اسلامی.[۱۱۳] - اطلاعیه روز گذشته دفتر ریاست‌جمهوری مبنی‌بر اینکه «کسانی که به نام ریاست‌جمهور یا این دفتر دست به اقداماتی خودسرانه بزنند مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.» بنا به این اطلاعیه: «عناصری فرصت‌طلب در استان آذربایجان‏شرقی... به نام ریاست‌جمهوری دست به اقداماتی زده‌اند؛ ازجمله با نصب پارچه‌هایی دربرابر ساختمان‌ها اعلام داشته‌اند که ساختمان‌های مذکور به حکم ریاست‌جمهوری مصادره شده است. دفتر ریاست‌جمهوری ضمن تکذیب این‌گونه اعمال، مرتکبین آن را که بدون مجوز قانونی دست به این اقدامات آلوده‌اند، مورد پیگرد قانونی قرار خواهد داد. ...»[۱۱۴] - تلگرام خانواده‌های زندانیان وقایع دانشگاه اهواز به رئیس‌جمهور که در آن آمده است: «با گذشت 5 ماه از مراجعات مکرر به مقامات مسئول من‌جمله مذاکرات شفاهی و کتبی با جناب‌عالی و علی‌رغم وعده‌های مساعد، متأسفانه فرزندان ما همچنان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می‌برند.» و درخواست ترتیب رسیدگی و فراهم‌آوردن آزادی فرزندانشان، از وی.[۱۱۵] - «دستگیری 5 مهره خطرناک رژیم پهلوی ازجمله پرویز آموزگار، عامل اصلی کودتای اخیر و درگیری‌های کردستان و گنبد و از عوامل فاجعه سینما رکس آبادان، در هفته‌های اخیر توسط پاسداران کمیته‌ انقلاب اسلامی منطقه 12 تهران.»[۱۱۶] - گزارش محرمانه سپاه مرکز درباره «قصد حمله و اغتشاش در زندان‌ها توسط عوامل ضدانقلاب با هدایت امپریالیست‌های خارجی»[۱۱۷]

گزارش - 679

با نزدیک‏شدن به روز 29 شهریورماه که ازسوی دادگاه انقلاب اسلامی مرکز زمان محاکمه محمدرضا سعادتی اعلام شده است، در چند روز گذشته و به‌ویژه امروز، تبلیغات و عملیات روانی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و هواداران آن در داخل و خارج از کشور طوری شدت یافته که برخی سازمان‌های حقوقی و سیاسی را در خارج از کشور به واکنش و طرف‌داری از سعادتی برانگیخته است. امروز نوری البلا، دبیرکل انجمن دوستی و همبستگی فرانسه با خلق ایران، درارتباط‌با محاکمه محمدرضا سعادتی اطلاعیه‌ای انتشار داد که در آن ضمن تجلیل از مبارزات سعادتی و زندانی‌بودن وی به مدت 7 سال در رژیم گذشته و اشاره به فعالیت‌های مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در آن دوران، آمده است: «در چنین شرایطی یک محاکمه نیمه‌مخفی و محکومیت سعادتی، ضربه و خنجری است بر کسانی که خواستار پیروزی انقلاب ایران هستند. ...»[۱۱۸] همچنین، «گروه سیاسی "فیل" در شهر "گیسن" آلمان در تلگرام‌های جداگانه‌ای که به دفتر ریاست‌جمهوری، دادستان کل انقلاب و وزارت دادگستری ارسال داشت، اعلام کرد که این گروه خواستار علنی‌بودن دادگاه محمدرضا سعادتی با حضور خبرنگاران بین‌المللی است.» در این تلگرام همچنین آمده است که نامبرده باید از حق قانونی استفاده از وکیل مدافع نیز برخوردار باشد.[۱۱۹] در اطلاعیه شماره یک هواداران مجاهدین خلق (منافقین)، موسوم به «کمیته دفاع برای آزادی سعادتی» که امروز در نیویورک منتشر شد، آمده است: «متحداً به دفاع از مجاهد اسیر سعادتی برخیزیم. ...» بخش دیگری از این اطلاعیه ضمن اشاره به دستگیری وی توسط «کمیته غیرقانونی مستقر در لانه جاسوسی امریکا به‏اتهام واهی جاسوسی برای بیگانه» و بازداشت طولانی سعادتی در زندان اوین و ادعای شکنجه وی توسط افراد کمیته مزبور، خواستار علنی‌بودن محاکمه سعادتی، شرکت نماینده سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در جریان محاکمه، رعایت موازین قانونی لازم برای دفاع از سعادتی، شرکت همه مطبوعات و رسانه‌های داخلی و خارجی در جلسه محاکمه و تعقیب عاملان دستگیری، شکنجه و زندان سعادتی شده است.[۱۲۰] در همین حال، صبح امروز اطلاعیه‌ای ازسوی روابط عمومی دادستانی کل انقلاب درباره پرونده جاسوسی محمدرضا سعادتی منتشر شد که در آن، «"اکبر طریقی"، سارق پرونده "مقربی" جاسوس معروف روسیه که به‌نحوی به پرونده سعادتی مربوط می‌شود، برای ادای توضیح درباره مفقودشدن اوراق اصلی پرونده مقربی، در ساعت 8 صبح روز 29 شهریور، به دادستانی کل انقلاب دعوت شده است.»[۱۲۱] امروز همچنین «آقای محمد کچوئی، رئیس زندان اوین، در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرد و درباره وضعیت رفاهی، تعداد زندانیان و اعدام‌شدگان و نحوه ملاقات‌ها و نیز تبلیغات مسمومی که بعضی گروه‌ها علیه این ارگان به راه می‌اندازند توضیحاتی برای خبرنگاران عنوان کرد و آن‌گاه خبرنگاران به‌منظور آشنایی با نحوه عملکرد این ارگان، به قسمت‌های مختلف زندان رفتند.»* کچویی آن‌گاه با اشاره به تاریخچه زندان اوین از اوایل انقلاب و تحولاتی که برای رفاه حال زندانیان در آن صورت گرفته، درباره جوسازی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) برای محمدتقی شهرام و مشابه آن برای محمدرضا سعادتی اظهار کرد: «... ولی بعضی اوقات ما شاهد آن هستیم که تبلیغات این اقلیتی که منافعشان به خطر افتاده بر جامعه حاکم می‌شود؛ مخصوصاً سازمان مجاهدین خلق [منافقین] به‌عنوان ‌مثال از چند روز قبل از محاکمه تقی شهرام شروع به جوسازی کردند و چقدر اطلاعیه پخش کردند و یا حتی ستاد تقی شهرام تشکیل دادند. ...» وی سپس با اشاره به قهرمان‌سازی‌هایی که در بیرون از زندان درباره محمدتقی شهرام توسط خانواده، هواداران سازمان و خود سازمان مجاهدین خلق (منافقین) انجام شد، گفت: «وقتی جلو جوخه اعدام می‌ایستد از ترس سکته می‌کند. بعد بیرون چه قهرمان‌سازی‌هایی می‌کنند! حالا هم همین جوسازی درمورد محاکمه سعادتی ازطرف سازمان مجاهدین درست شده و شروع کردند به اعلامیه‌دادن و ویژه‌نامه درست‌کردن، که تمام آنها دروغ است. در اطلاعیه خود نوشتند که چرا فقط مجاهدین را می‌گیرند. مسئله به سازمان مجاهدین [منافقین] ربط ندارد، مسئله این است که افرادی را که کارهای ضدانقلابی انجام بدهند دستگیر می‌کنند و به اینجا می‌آورند؛ حالا می‌خواهد این افراد عضو سازمان مجاهدین یا عضو چریک‌های فدایی، یا فلان آیت‌الله‌زاده و آیت‌الله باشد. ...» رئیس زندان اوین آن‌گاه در پاسخ به اتهامات مجاهدین خلق (منافقین) گفت: «درباره وضعیت سعادتی در ویژه‌نامه‌ای که به‌منظور محاکمه وی منتشر کرده‌اند نوشته‌اند که ازطرف زندان به وی ملاقات نمی‌دهند و یا نامه‌هایی می‌نویسند که 16 ماه است در یک سلول نمور و تاریک زندانی است. درصورتی‌که وی از صبح تا شب در باغ زندان است و در این جای خوش آب‌وهوا دائم درحال استراحت و ورزش‌کردن و کتاب‌خواندن است و حتی از بعضی از امکانات که خانواده‌های معمولی در شهر از آن برخوردار نیستند، او برخوردار است. ...»[۱۲۲]

گزارش - 680

صبح امروز مجلس شورای اسلامی تشکیل جلسه داد و به ادامه بحث درباره مسئله گروگان‌های امریکایی پرداخت، اما در میانه‌ بحث، کار به انتقاد از دولت موقت و رفتار نرم آن با سردمداران امریکا کشیده شد و نمایندگان مجلس به رد و تکذیب سخنان یکدیگر پرداختند. گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از این جلسه به قرار زیر است: ابتدا رئیس مجلس نامه بیست تن از نمایندگان مجلس را قرائت کرد که در آن پیشنهاد شده که پیش از انتخاب کمیسیون ویژه جهت بررسی گروگان‌ها، چهار نکته در نظر گرفته شود: 1. موضع انقلاب اسلامی ایران درباره امریکا چگونه است؟ 2. آیا گروگان‌گیری اساساً یک عمل انقلابی بوده است؟ 3. آیا محاصره سیاسی و اقتصادی دولت امریکا فقط به‌دلیل گروگان‌گیری بوده است یا ماهیت تجاوزکارانه آن دولت است؟ 4. آیا همان‌طورکه بعضی معتقدند این گروگان‌گیری، انقلاب اسلامی ما را به انزوا کشانده است؟ پس از قرائت این نامه، برخی نمایندگان در پاسخ به پرسش‌های چهارگانه مذکور به ایراد سخنانی پرداختند. ازجمله، دکتر علی‌اکبر ولایتی، نماینده تهران، دراین‌مورد ضمن اشاره به ماهیت و طبیعت تجاوزکارانه حکومت و سیستم امریکا، به انتقاد از عملکرد سازش‌کارانه و ملایم دولت موقت و وزارت خارجه وقت این دولت با امریکا، پرداخت و در پایان سخنانش گفت: «کسانی باید به عضویت کمیسیون ویژه انتخاب شوند که اصولاً به اصالت تصرف لانه جاسوسی اعتقاد داشته باشند و معتقد باشند که این اقدام یعنی تصرف لانه جاسوسی بزرگ‌تر از انقلاب اول بود و باعث صدور انقلاب اسلامی ما شده است.» به‌دنبال اظهارات دکتر ولایتی، دکتر ابراهیم یزدی، دیگر نماینده تهران، به‏عنوان اعتراض به سخنان وی، با استفاده از اخطار آئین‌نامه‌ای، در پاسخ به سخنان ولایتی گفت: «چندین بار تاکنون اتهامات واهی به ما زده شده، شماها بزرگ‌ترین ظلم را درباره ما انجام داده‌اید.» دکتر یزدی آن‌گاه در دفاع از اتهامات وارده، گفت: «من از نمایندگان می‌پرسم که کجای قرآن می‌گوید با نمایندگان خصم صحبت نکنید؟ اگر تا آن زمان امام صراحتاً دستور فرموده بودند، بله. شما انحصارطلب هستید، شما حق دارید سؤال کنید که در آن مذاکره چه گفته شد. هر مذاکره‌ای سازش نیست. موقع برگشتن از الجزایر تمام جزئیات را به اطلاع مردم رسانده‌ایم. حال اگر رسانه‌های گروهی در سانسور بودند، ما چه گناهی داریم. در آنجا اولین مطلبی که برژینسکی گفت این بود که ما به خدا معتقدیم و شما هم همچنین. سؤال کردیم در این 27 سال این خدای شما کجا بود؟ وقتی بمب‌افکن‌های شما ویتنام را بمباران می‌کردند خدای شما کجا بود؟ آقای بازرگان در آنجا گفتند که از 28 مرداد 32 تمام جنایاتی را که در ایران انجام شد شما کردید.» یزدی افزود: «اما خط ‌مشی سیاست خارجی را شورای انقلاب معین می‌کرد. شورای انقلاب چرا آن ‌موقع این رهنمود را نداد؟ یک قلم موجودی دولت ایران در ارتش امریکا به نام حساب تنخواه‌گردان 21 میلیارد دلار بود. چه کسی باید حساب آنها را برسد؟ اگر رهنمودی بود که قطع رابطه مثل مصر شود، این کارِ شورای انقلاب بود. مسئله استرداد مجرمینی که به امریکا پناهنده شده بودند، بله ما راجع به اینها صحبت کردیم. وقتی که شاه می‌خواست به امریکا بروند ما به آقایان گفته بودیم و اینها آمدند. ما ساده‌لوحانه عمل کردیم، ولی کسانی که در مقام وزارت نبودند به چه مجوزی با هنری پرکت ملاقات کردند. ... بعد از اینکه شاه به امریکا رفت در مقام دولت به امریکا اخطار کردیم و خواهان استرداد شاه شدیم. اما آن زمان کوچک‌ترین رهنمودی به ما داده نشد. خودِ امام گفته بود با امریکا کج‌دار و مریز رفتار کنید، به همین دلیل گفتیم که باید بحث آزاد گذاشت تا این مسائل روشن شود.» یزدی در ادامه افزود: «بعد از مسئله گروگان‌گیری، اولین کسی که آن را تأیید کرد من بودم، خودم با آقای موسوی خوئینی‌ها تماس گرفتم. ازطرف وزیر امور خارجه امریکا دراین‌مورد می‌خواستند با ما صحبت کنند که ما گفتیم دیگر مسئولیتی نداریم.» روزنامه جمهوری اسلامی در ادامه نوشته است: «متعاقب سخنان دکتر یزدی، [آیت‌الله] خامنه‌ای دررابطه‌با اظهارات ایشان متذکر شد که: اول اینکه شورای انقلاب کی و طی چه حکمی گفته بود که با امریکا کج‌دار و مریز رفتار کنید؟ دوم اینکه شورای انقلاب از ملاقات خبر نداشته است. سوم راجع به نطق ایشان در سازمان ملل و سانسور رسانه‌های گروهی که امروز هم مورد حمله هستند، باید بگویم ایشان خیلی رندانه می‌خواهند این حملات را به حساب امروز بگذارند. رسانه‌های گروهی در آن زمان در اختیار صادق قطب‌زاده بود که عضو نهضت آزادی است.» سپس مهندس بازرگان هم دراین‌باره تذکراتی داد و گفت: «در آغاز خواهش می‌کنم حتی اگر منکر وجود خدا شدم سخنان مرا قطع نکنید. اولاً اول مقامی که شخصاً علیه پناه‌دادن شاه به امریکا اعتراض کرد، دولت موقت بوده و وزارت خارجه؛ پیش از آنکه در هیچ اعلامیه یا راه‌پیمایی این مسئله مطرح شود. ثانیاً، سیاست خارجی دولت در شورای انقلاب طی دو یا سه جلسه با حضور وزیر خارجه و پیش از طرح آن، در هیئت دولت مشخص شده بود. در آنجا آقایان دررابطه‌با ابرقدرت‌ها نظرات و نکاتی بیان داشتند ولی بیشتر روی روابط با کشورهای هم‌جوار تأکید می‌شد. سیاست ما با ابرقدرت‌ها براساس موازنه منفی بود. اما علاوه‌بر شورای انقلاب، رئوس مسائل اعم از اقتصادی و سیاسی و... با امام مطرح می‌شد، اما جزئیات را طرح نمی‌کردیم. سه دفعه به‌خصوص راجع به امریکا خدمت رسیدم، یک یا دو بار با وزیر دفاع وقت و با حضور آقای یزدی راجع به روابط با امریکا و یک بار یا بیشتر روی سفارش لوازم و قطعات یدکی به امام گفتم: آیا ما به‌کلی وسایل را کنار بگذاریم یا راجع به قطعاتی که قبلاً خریداری شده صحبت کنیم؟ فرمودند که: "نه، فعلاً احتیاج هست و این کار را بکنید ولی باید افکار عمومی را هم برای ادامه روابط در این وضع محدود و فرضی آماده بکنید." حالا ممکن است بعضی‌ها بگویند دروغ می‌گویی و امام این را نفرموده‌اند. این صحبت با حضور وزیر دفاع و دیگران بوده و ما از ایشان کسب اجازه کرده بودیم. ...» در اینجا سیدحسین ‌پور میرغفاری (موسوی تبریزی)، حاکم شرع دادگاه تبریز و نماینده تبریز، اظهار کرد: «روز اول آقای بازرگان اگر یادتان باشد اینجا آمد و به همه آقایان گفت که امام اجازه دادند که حتی اگر نیم وزراء بی‌نماز هم باشند و اگر در دولت‌های قبلی هم شرکت داشته باشند، عیب ندارد. من عین این جمله را خدا شاهد است از خودِ امام پرسیدم که آیا شما چنین حرفی فرموده‌اید؟ امام به این لفظ فرمودند: "دروغ می‌گوید."»[۱۲۳]

گزارش - 681

درحالی‌که در روزهای جاری، مجلس شورای اسلامی در تب‌وتاب بحث درباره چگونگی رسیدگی به مسئله گروگان‌های امریکایی است، مقامات امریکایی هنوز هم امید چندانی به حل‌وفصل این ماجرا در آینده خیلی نزدیک ندارند. دراین‌زمینه، امروز جیمی کارتر، رئیس‌جمهور امریکا، در یک مصاحبه مطبوعاتی که از شبکه رادیو تلویزیون سراسری امریکا پخش می‌شد، گفت: «ایالات متحده امریکا به‌خاطر اقدامات گذشته خود در قبال ایران عذرخواهی نخواهد کرد.» وی افزود: «ما توجه خود را به تلاش‌های سخت و نسبتاً کند دیپلماتیک متمرکز کرده‌ایم تا موجبات آزادی گروگان‌های امریکایی را در ایران فراهم کنیم. من در موضع خود نسبت به احتمال آزادی گروگان‌ها تغییری نداده‌ام و حل این مسئله را در آینده بسیار نزدیکی پیش‌بینی نمی‌کنم؛ چراکه حل این بحران به‌تنهایی از دست من ساخته نیست و این موضوعی است که باید ازطریق گفت‌وگو با مقام‌های ایران حل‌وفصل شود و این به‌خاطر تصمیمات یک‌جانبه‌ای که ازسوی آنان اتخاذ می‌شود، کار آسانی نیست. یکی از بزرگ‌ترین موانع در گفت‌وگوهای گذشته، فقدان یک دولت معتبر در ایران بوده است. تنها در روزها و هفته‌های اخیر است که ایران صاحب مجلس شده و رئیس مجلسی دارد که ازجانب مجلس سخن می‌گوید و گو اینکه مدت‌هاست رئیس‌جمهوری دارند، اخیراً نخست‌وزیر خود را نیز انتخاب کرده‌اند. پرزیدنت بنی‌صدر همواره از آزادی گروگان‌ها جانب‌داری کرده است.» کارتر در ادامه، افزود: «حال که دولت ایران تشکیل شده و اینک که آیت‌الله خمینی طی بیانیه رسمی برای نخستین‏بار حدود شرایط موردنظر ایران را مشخص کرده است، در موقعیت گروگان‌ها نیز بهبود حاصل خواهد شد و اما موضع ما نیز همواره ثابت بوده است؛ ما دو هدف داریم که از نخستین روزهای گروگان‌گیری تاکنون تغییر نیافته است. یکی آنکه شرف و حرمت ملت خود را محفوظ بداریم و از مصالح و منافع آن پاسداری کنیم، دیگر اینکه کاری نکنیم که سلامت و امنیت گروگان‌ها را به مخاطره اندازد و در آزادی سریع آنان اختلال به‌وجود آورد. ...»[۱۲۴]

ضمیمه گزارش665: تفسیر رادیو بی‏بی‏سی درباره موقعیت شط‌العرب و اختلافات مرزی ایران و عراق و چگونگی عقد قرارداد 1975 الجزایر «شط‌العرب از رودخانه دجله و فرات سرچشمه می‌گیرد و تا دهانه خلیج‌فارس ادامه دارد. قسمت عمده شط‌العرب منتهی‌الیه مرز جنوبی میان عراق و ایران را تشکیل می‌دهد؛ مرزی که تاکنون بارها مورد اختلاف میان دو کشور و مورد میانجیگری بین‌المللی قرار داشته و اکنون یک بار دیگر بر سر آن اختلاف بروز کرده است. قبل از انعقاد موافقت‌نامه الجزایر در سال 1975 که اکنون توسط عراق ملغی شده است، حدفاصل مرزی در امتداد بخشی از شط‌العرب که متعلق به ایران بود قرار داشت، ولی تنها در قسمت کوتاهی واقع در آب‌های میان خرمشهر و آبادان عمیق‌ترین نقطه شط به‌عنوان حدفاصل تعیین شده بود. بدین‌ترتیب، عراق کنترل قسمت اعظم آب‌های قابل‏کشتیرانی شط‌العرب را در دست داشت و نارضایی ایران از این مسئله در برخوردهای متعددی که میان کشتی‌های ایرانی و مسئولان گمرکی عراق روی می‌داد به‌خوبی منعکس بود. ولی در سال 1975، سرانجام مسئله مورد اختلاف بدین‌ترتیب حل شد که دربرابر تعهد شاه سابق مبنی‌بر خاتمه‌دادن به حمایت از کردهای عراق که بلافاصله به شورش آنان تحت رهبری ملامصطفی بارزانی پایان بخشید، دولت عراق نیز تحت رهبری صدام حسین موافقت کرد که خط طولی میانه آب‌های قابل‏کشتیرانی شط‌العرب به‌عنوان حدفاصل مرزی تعیین گردد و بدین‌ترتیب، هر دو کشور به تساوی از حق حاکمیت در شط‌العرب برخوردار گردیدند. علت اصلی اهمیتی که هر دو کشور برای تعیین دقیق حدفاصل مرزی قائل می‌شوند، آن است که شط‌العرب وسیله دسترسی به بزرگ‌ترین بنادر و اسکله‌های حمل‌ونقل محمولات هر دو کشور را فراهم می‌سازد. بندر بصره درواقع تنها بندر عمده عراق و محل اصلی حمل واردات عراق به داخل کشور است. خرمشهر نیز به همین‏سان بزرگ‌ترین بندر تجاری ایران به‌ شمار می‌رود و باآنکه ایران در خلیج‌فارس دارای بنادر دیگری ازقبیل بندرعباس و بوشهر است، هیچ‌یک از بنادر مزبور ازلحاظ ظرفیت حمل‌ونقل کالا و داشتن جاده‌ها و خطوط ارتباطی به تهران و سایر شهرهای عمده، موقعیتی چون بندر خرمشهر ندارند. علاوه‌براین، بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت ایران در آبادان و در کناره شط‌العرب قرار دارد، بااین‌حال لوله‌های نفت برای حمل نفت تصفیه‌شده از آبادان، بدون عبور از شط‌العرب به بندر ماهشهر کشیده شده است. شط‌العرب درحال‌حاضر اهمیتی را که ازلحاظ ارسال صادرات نفت ایران و عراق در بر داشت، از دست داده است. قسمت اعظم نفت خام ایران اکنون از جزیره خارک واقع در خلیج‌فارس به خارج ارسال می‌شود و عراق لوله‌هایی برای صدور نفت از خور علیا واقع در کناره جنوبی شط‌العرب احداث کرده است. بااین‌حال، اهمیت شط‌العرب ازلحاظ حمل واردات، که هر دو کشور به آن متکی هستند، موجب می‌گردد که موقعیت مرزی شط‌العرب همچنان به‌عنوان مسئله اساسی و حیاتی خود را حفظ نماید. دولت عراق برای نخستین‏بار در سال گذشته قصد خود را مبنی‌بر ایجاد تغییراتی در موافقت‌نامه سال 1975 اعلام داشت، ولی الغای موافقت‌نامه در روز گذشته همراه با تشدید نبردهای مرزی در عرض چند هفته اخیر، یک بار دیگر مسئله شط‌العرب را در صدر مسائل مورد اختلاف شدید میان ایران و عراق قرار داده است.»[۱۲۵]

ضمیمه گزارش672: نظریه تخصصی فرماندهی ناحیه ژاندارمری خوزستان درباره شیوه جنگ عراق و حتمی‌بودن حمله به خوزستان «بررسی عملیات ارتش مزدور عراق در مرزهای غرب و عملیات چند روز گذشته مرزهای خوزستان برای من که یک افسر هستم مسائل زیر را دقیقاً روشن نموده است: 1. نیروهای زرهی عراق که از قبل در مقابل پاسگاه‌های بلادفاع ایران موضع گرفته‌اند به‌طور ناگهانی از مواضع استتارشده خود خارج و در پناه آتش سنگین توپخانه به خاک ایران تجاوز و پاسگاه‌های مرزی را محاصره، اسلحه و مهمات و تجهیزات پاسگاه را غارت و اگر بتوانند چند نفری را اسیر می‌کنند. همراه این گروه زرهی متجاوز، فیلم‌بردار و عکاس وجود دارد که به‌محض‌اینکه پاسگاه ایران در محاصره نیروی زرهی عراق قرار گرفت شروع به فیلم‌برداری کرده و با مأمورین اسیرشده مصاحبه می‌کند و بلافاصله از تلویزیون بغداد پخش می‌نماید. 2. پس از عملیات بند یکم، اگر با مقاومت روبه‌رو شدند به داخل خاک خود عقب‌نشینی و در مواضع بتنی که از ماه‌ها پیش مشغول تهیه آن هستند موضع گرفته، با نیروی تعقیب‌کننده ایرانی مبارزه می‌کنند و اگر با مقاومتی مواجه نشوند فوراً با استفاده از کیسه‌های شنی تحکیم هدف کرده و توپخانه خود را به جلو حرکت داده و برای یک دفاع جدی آماده می‌شوند، کمااینکه عملاً در عملیات غرب و عملیات چند روز گذشته خوزستان اتفاق افتاد. 3. در کنار کمتر پاسگاه ژاندارمری واحد ارتشی وجود دارد؛ بنابراین بیشتر پاسگاه‌های خوزستان می‌تواند مورد هجوم عراقی‌ها به شکل فوق قرار بگیرد. 4. عراق از تنظیم این برنامه هدف تبلیغاتی زیر را دارد: الف) روحیه مردم ایران و نیروهای مسلح را تضعیف و درعوض روحیه نیروهای مسلح و مردم عراق را بالا ببرد. ب) [به] مجاهدین عراقی که در داخل خاک عراق فعالیت می‌کنند عملاً اثبات کند مدافع آنان؛ یعنی ایران، هیچ قدرتی دربرابر عراق ندارد. پ) درصورت امکان قسمتی از سرزمین ایران را اشغال و با این ترتیب ایران را وادار به قبول پیشنهادات عراق نماید. 5. [با] توجه‌به موارد فوق و اینکه تاکتیک عراق دقیقاً روشن است، پیشنهادات زیر را مطرح می‌سازم: الف) در کنار تمام پاسگاه‌های مرزی نیروی زرهی و یا ضدزره مستقر گردد تا از سقوط آنها جلوگیری شود. ب) پاسگاه‌هایی که آسیب‌پذیر هستند جمع‌آوری و ساختمان آن وسیله خودِ ما منفجر شود و چند پاسگاه در یک پاسگاه که دارای ساختمان محکم‌تری است ادغام و در پشت آن نیروی زرهی مستقر گردد. پ) بدون فوت وقت نیروهای ایران حالت تهاجمی موضع گرفته، هرجا نقطه ضعیف پیدا می‌کنند وارد خاک عراق شده، ضرباتی بر پاسگاه‌ها و تأسیسات آنها وارد کرده و به خاک ایران با سرعت مراجعت کنند. چ) هیچ راهی نداریم جز با هلیکوپترهای کبری و موشک و هواپیما و ادوات ضدزره از زمین و هوا تمام نیروهای زرهی عراق را در داخل خاک آن کشور که هم‌اکنون در نزدیک مرزهای ایران موضع گرفته‌اند منهدم سازیم و الا به‌زودی عملیات دیگری روی پاسگاهی دیگر انجام داده و از تلویزیون بغداد پخش می‌کند و سقوط پاسگاه‌های ژاندارمری با شرایطی که اکنون دارند، قطعی است.»[۱۲۶]

ضمیمه گزارش676: مرور درگیری‌های مهاباد به روایت یکی از مراکز سپاه «شهر مهاباد از مناطقی بود که از همان ابتدای بحران در محدود‌ه غرب و شمال‌غرب کشور به‌علت داشتن سابقه‌ای دیرین در امر خودمختاری و به‌عنوان شهر قاضی‌محمد به‌وسیله گروه‌های سیاسی مدعی دفاع از حقوق کرد اشغال و به آشوب کشیده شد. در این دوران، اکثر گروهک‌های ضدانقلاب و سران مرتجع آنها به‌خصوص حزب منحله دمکرات که خود را وارث جنبش قاضی می‌دانستند، حضور گسترده‌ای در شهر مهاباد، به‌عنوان پایتخت کردستان بزرگ و خودمختار نشان دادند. در دوران فترت نیز این شهر به‌عنوان محل انجام مذاکرات ازسوی طرفین برگزیده شده بود. اکثر جلسات هیئت اعزامی دولت با (به‌اصطلاح) نمایندگان سیاسی و مذهبی مردم کردستان در این شهر صورت می‌گرفت. در این مدت به‌ظاهر برای بهترشدن مذاکرات، در شهر اعلام آتش‌بس شده بود، لکن این امر فقط ازسوی نیروهای جمهوری اسلامی رعایت می‌شد و قتل، غارت، تجاوز، گروگان‌گیری، اعدام‌های بی‌دلیل با صدور حکم دادگاه‌های فرمایشی، حملات پی‌در‌پی و بی‌وقفه به پادگان شهر و محل حضور پاسداران همچنان ازسوی دشمن به قوّت خود باقی بود. در ادامه به ارائه بعضی از گزارش‌های مستند می‌پردازیم:  سرتاسر شب مورخه 1/8/58، زدوخورد بین نیروهای جمهوری اسلامی و گروه‌های ضدانقلاب در باغات شمالی مهاباد ادامه داشت. در این زمان کلیه راه‌های ورودی شهر (میاندوآب ـ مهاباد، سردشت ـ مهاباد و ارومیه ـ مهاباد) به‌شدت ازسوی گروهک‌ها کنترل می‌شد و کسی به‌راحتی قادر به ورود و یا خروج از شهر نبود.  مورخه 3/11/58، با تحریک گروه‌های غیرقانونی، عده‌ای از دانش‌آموزان دبیرستان‌ها و مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه مهاباد در پشتیبانی از خواسته‌های مردم سنندج و خروج پاسداران از شهرهای کردستان به‌خصوص مهاباد، دست به تحصن زدند. این عده درباره علت تحصن خود اعلام کردند: درحالی‌که 22 روز از تحصن مردم سنندج می‌گذرد، هنوز هیئت نمایندگی خلق کرد درباره خودمختاری کردستان تصمیمی نگرفته است، بنابراین ما تا رسیدن به خواسته‌های خود به تحصن در مدارس ادامه می‌دهیم.  در همین روز (3/11/58) دویست نفر از نیروهای آموزش‌وپرورش مهاباد که از پنج روز قبل در سالن فرمانداری شهر تحصن کرده بودند، خواسته‌های خود را در یک قطعنامه پنج ماده‌ای مبنی‌بر پرداخت هزینه ساعات اضافه‌کاری، تهیه مسکن، تقلیل سنوات ارتقاء گروه، تغییر سمت منتشر کردند.  به‌دنبال بالاگرفتن اعتراضات به حضور نیروهای سپاه در منطقه، مورخ 16/11/58، دشمن با تحریک و تهدید مردم و اعلام تعطیل عمومی، اقدام به برپایی راه‌پیمایی در سطح شهر و روستاهای اطراف آن نمود.  ساعت 21 روز جمعه شانزدهم اسفندماه 1358، براثر انفجار دینامیت، دیوار بیرونی مسجد جامع مهاباد ویران و شیشه‌های چند خانه مجاور آن شکسته شد.  مورخه 27/12/58، دیپلمه‌های بیکار مهاباد دست به یک راه‌پیمایی اعتراض‌آمیز زدند و با سردادن شعارهایی از مسئولین خواستار کار شدند.  در چهاردهمین روز از فروردین‌ماه 1359، درپی ناآرامی‌های چند ماه اخیر در مهاباد که به قسمت‌هایی از آن اشاره شد، حجت‌الاسلام شیخ حسین کرمانی، نماینده حضرت امام(ره) در منطقه غرب کشور، برای بررسی مشکلات، مسائل موجود و ملاقات و گفت‌وگو با (به‌اصطلاح) رهبران سیاسی و مذهبی کردستان وارد این شهر شد. این گفت‌وگوها نیز تأثیر چندانی در بهبودی اوضاع شهر نداشت؛ زیرا حملات دشمن به مراکز و تأسیسات نظامی و غیرنظامی دولتی به‌خصوص محل استقرار ارتش و سپاه در پادگان و کاخ جوانان همچنان ادامه داشت.

الف) شدت‏یافتن درگیری‌ها و حرکت نیروها به‌منظور پاک‌سازی شهر: اوضاع مهاباد هرروز وخیم‌تر می‌شد. شهر در اشغال مهاجمان مسلح بود و دولت درعمل، در آن کوچک‌ترین اختیاری نداشت. نیروهای ارتش در پادگان و پاسداران در کاخ جوانان محصور شده بودند. شهر که از سوم اردیبهشت‌ماه 1359 در محاصره قرار گرفته بود، ازنظر ارزاق عمومی با مشکلات زیادی مواجه بود. اکثر وسایط نقلیه، نانوایی‌ها و گرمابه‌ها به‌علت کمبود مواد سوختی از کار افتاده بود. دشمن هرروز به بهانه‌های مختلف به‌منظور برهم‌زدن هرچه ‌بیشتر اوضاع شهر، مردم را وادار به راه‌پیمایی، تظاهرات و تحصن می‌کرد. در هیجدهمین روز از مردادماه 1359، پادگان مهاباد طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که قصد دارد روز آینده پرسنل خود را با تجهیزات سازمانی جهت آموزش از داخل شهر عبور دهد. با حرکت ستون، حزب منحله دمکرات پس از واگذاری درگیری‌ها به هسته‌های مقاومت خود، شهر را ترک کرد. زیرا باتوجه‌به سوابق قبلی و موقعیت بسیار حساس شهر مهاباد، همچنین سخنان نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی‌بر اینکه ارتش باید شهرهای مهاباد، بوکان، سردشت و پیرانشهر را از وجود ضدانقلاب پاک‌سازی کند، حرکت نیروهای ارتش را به‌منزله استقرار در شهر تلقی نموده بود. مورخه 1/6/59، ستون ارتش (لشکر64 ارومیه)، سپاه و ژاندارمری مرکب از 110 دستگاه خودرو و 3 دستگاه تانک که به‌وسیله 4 فروند بالگرد حمایت می‌شد، به‌منظور آزادسازی و پاک‌سازی مهاباد از ارومیه عازم این شهر شد. ستون اعزامی در نزدیکی شرکت کشتارگاه مورد هجوم نیروهای کومه‌له، حزب منحله دمکرات و سایر گروهک‌ها قرار گرفت. براثر این حمله، ستون به دو قسمت تقسیم شد و از 110 دستگاه خودرو همراه آن چیزی درحدود 60 دستگاه وارد شهر شد و بقیه مجبور به بازگشت به ارومیه گردیدند. به این ترتیب مهاباد آماده پاک‌سازی توسط نیروهای جمهوری اسلامی قرار گرفت. گروه‌های ضدانقلاب که استعدادشان به هزاران نفر نیروی مسلح می‌رسید با ایجاد سنگر و مواضع در نقاط مختلف شهر، نیروهای دولتی را تهدید به مقابله جدی کردند. این تهدیدها در روند حرکت رزمندگان به‌منظور پاک‌سازی شهر و اعمال حاکمیت دولت در مهاباد، کوچک‌ترین خللی وارد نکرد. ستون اعزامی با ورود به مهاباد مشغول پاک‌سازی شهر از وجود ضدانقلاب گردید. در این زمان، شهر وضعیت مطلوبی نداشت. تمامی ادارات به‌علت عدم پرداخت حقوق کارمندان به‌حالت تعطیل درآمده بود. مدارس امتحانات شهریورماه خود را به تعویق انداخته بودند. فرماندار استعفا داده بود و امور شهر توسط شهردار، معاون فرماندار و یک شورای شهری اداره می‌شد. هیچ ترددی در سطح شهر دیده نمی‌شد. تمامی مغازه‌ها بسته بودند. جز خانواده‌های فقیری که در شهر باقی مانده بود، بقیه ساکنین مهاباد به تبریز، ارومیه و دیگر شهرهای اطراف مهاجرت کرده بودند. مورخه 26/6/59، پاک‌سازی شهر توسط ستون اعزامی از ارومیه همچنان ادامه داشت. واحدهای نظامی از زمان ورود به مهاباد چند نقطه مهم ازجمله ساختمان صداوسیما، استادیوم ورزشی، محل سابق گروهان ژاندارمری (یکی از دفاتر حزب منحله دمکرات)، سازمان پیشاهنگی و باشگاه افسران را از اشغال دشمن خارج نمود و خود در آنها مستقر شدند. پس از آن، نوبت پاک‌سازی سازمان‌های مهم شهر مانند آب و برق، فرمانداری، آموزش‌وپرورش و سیلو بود. در این زمان سپاهیان اسلام، علاوه‌بر اجرای عملیات پاک‌سازی شهر، با صدور اطلاعیه‌ها و اعلامیه‌هایی به گروه‌های ضدانقلاب اخطار کردند که هرچه ‌زودتر اسلحه‌های خود را تحویل دهند و تسلیم شوند، در غیر این صورت به‌شدت سرکوب خواهند شد. با استقرار نیروهای جمهوری اسلامی در مواضع متصرفه، کسب موفقیت در امر پاک‌سازی شهر و پیشروی به‌سوی مواضع جدید، دشمن با واردکردن نیروهای جنبش مقاومت خود در میدان نبرد، برای مقابله با آنها به‌سختی وارد عمل شد. درگیری میان ضدانقلابیون و رزمندگان اسلام در شهر به‌شدت ادامه داشت. حملات گروه‌ها برای بازپس‌گیری مواضع ازدست‌رفته بدون وقفه در جریان بود. با همت والا و عزم راسخ دلیرمردان سپاه اسلام، شهر مهاباد از وجود گروه‌های مسلح غیرقانونی پاک شد. دشمن شکست‌خورده به نقاط اطراف شهر متواری گردید و برای به‌تسلیم‌کشاندن رزمندگان اسلام، حملات خود را روی پادگان شهر متمرکز نمود. به همین دلیل، پاک‌سازی شهر به‌راحتی صورت نگرفت. هر دو هفته یک بار، ستونی از ارومیه برای برقراری آرامش و تثبیت امنیت به مهاباد اعزام می‌شد.

ب) عادی‌سازی اوضاع شهر پس از پاک‌سازی: پس از پاک‌سازی شهر، برقراری امنیت اهمیت ویژه‌ای یافت. جهت عادی‌سازی اوضاع شهر و اجرای طرح‌های عمرانی، ازسوی رزمندگان اسلامی اقداماتی پیش‌بینی و اجرا شد. در این راستا و در مرحله اول، طی اطلاعیه‌ای از کلیه مردم مسلمان و متعهد مهاباد دعوت شد تا برای برقراری انتظامات و جلوگیری از دزدی و تخریب اماکن دولتی، همکاری لازم را با نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی به عمل آورند. ارزاق و سوخت (به‌صورت رایگان) همچنین کمک‌های مردمی در میان اهالی شهر تقسیم شد. حقوق معوقه و مزایای کلیه کارمندان ادارات مهاباد توسط هیئت پاک‌سازی استان آذربایجان‏غربی مورد تأیید قرار گرفت و به آنها پرداخت گردید. با کمک پزشکان تیپ ارتش در مهاباد، یک واحد بهداری برای پاسخ‌گویی به نیازهای مردم در کنار پادگان تأسیس شد. سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی که به‌دلیل نفوذ ضدانقلابیون به‌حال تعطیل درآمده بود، با دعوت فرماندار فعالیت خود را از سر گرفتند. مسائل فرهنگی، ارشادی و تبلیغاتی در جلسه‌ای با حضور فرماندار و نمایندگان روحانیت شهرستان مهاباد، ارگان‌های انقلابی، نماینده دفتر تبلیغات حضرت امام(ره) اعزامی از قم و سرپرست صداوسیمای جمهوری اسلامی مرکز مهاباد مورد بحث و بررسی قرار گرفت. دراین‌رابطه، تعدادی کتاب و پوستر در شهر توضیح [توزیع] شد. (در این زمان چیزی درحدود 12 هزار جلد کتاب توسط مردم خریداری شد) با استقرار امنیت در شهر و آغاز روال عادی فعالیت‌های روزمره در مهاباد، آن عده از اهالی که به دیگر شهرها مهاجرت کرده بودند به موطن خود مراجعت نمودند. حرکت‌های اقتصادی و عمرانی با اجرای طرح‌های بزرگ و اساسی آغاز شد. رزمندگان اسلام در راستای ایجاد امنیت در منطقه و کنترل اوضاع، طرحی با نام طرح ایمن‌سازی والفتح اجرا نمودند که براساس آن 30 پایگاه در شهر مهاباد ایجاد گردید.»[۱۲۷]

ضمیمه گزارش679: بخش‌هایی از گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی در بازدید امروز خود از قسمت‌های مختلف زندان اوین «... مسئول زندان اوین در ادامه گفت: اصولاً زندان انقلاب ابتدا در مدرسه رفاه تشکیل شد که در آن زمان تمام دستگیری‌ها را مردم انجام می‌دادند و دادستان انقلابی در کار نبود. ... کچویی در بخش دیگری از سخنانش گفت: از بدو پیروزی انقلاب تاکنون یعنی تا تاریخ 24/6/59 که کارنامه زندان انقلاب را به شورای انقلاب دادیم، مجموعاً زندان انقلاب از آغاز؛ یعنی از مدرسه رفاه تا زندان اوین، 8415 نفر را پذیرایی کرده است که از این عده 326 نفر محکوم به اعدام شده‌اند، اعم از ضدانقلاب و کودتاچی؛ 397 نفر هم که دوران محکومیتشان را می‌گذرانند؛ 7045 نفر آزاد شده‌اند و 1040 نفر در بند هستند که مشغول رسیدگی به پرونده آنها می‌باشند. وی گفت: از اعدامی‌ها تعداد 65 نفر تا تاریخ 24/6/59 کودتاچی بوده‌اند، 19 نفر از اعضای گروه فرقان و بقیه هم از عوامل رژیم سابق و ضدانقلابیون، 2 نفر هم در زندان انقلاب دست به خودکشی زده‌اند. ...» در ادامه این گزارش، خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی درباره نحوه بازدید از قسمت‌های مختلف زندان چنین گزارش می‌دهد: «پس از پایان توضیحات مسئول زندان اوین، به‌اتفاق خبرنگاران به بازدید از زندان اوین و قسمت‌های مختلف زندان پرداختیم. ... در بین راه با محمدرضا سعادتی که به‌اتفاق دادستان انقلاب آقای لاجوردی به اتاق دادستانی انقلاب می‌رفتند تا با وکیل خود آقای لاهیجی ملاقات کنند. سعادتی در بین راه به سؤالات خبرنگاران پاسخ گفت. وی گفت در زمان دستگیری‌ام شکنجه شده‌ام، لیکن از زمانی‏که در زندان اوین هستم کوچک‌ترین شکنجه‌ای نشدم، اما به هر صورت زندان، زندان است، در سلول انفرادی و نمور و نمناک هستم. وی در پاسخ به سؤال خبرنگار ما که آیا شما می‌توانید از فضای حیاط استفاده کنید یا نه؟ گفت: بلی، آزاد هستم و می‌توانم از فضای حیاط استفاده کنم. وی در پاسخ به اینکه چرا در زندان انفرادی هست، گفت: البته می‌خواستند مرا به بند عمومی منتقل کنند، در بند عمومی هم چه کسانی هستند: ساواکی‌ها و ضدانقلابیون و من نمی‌توانستم این وضع را تحمل کنم. بنابراین ترجیح دادم که در سلول انفرادی باشم تا در بند عمومی. سعادتی درمورد وکیل خود گفت: البته آقای لاهیجی را سازمان معرفی کرده و چون سازمان معرفی کرده، من هم قبول دارم. [وی درباره] اینکه چرا درخواست کرده‌اید که موسی خیابانی در محاکمه شما حضور داشته باشد، گفت: موسی خیابانی به درخواست سازمان در این محاکمه شرکت می‌کند. سعادتی درمورد پرسش دیگر خبرنگاران گفت: همه مسائل را در دادگاه عنوان خواهم کرد. آن‌گاه به بند سلول‌های انفرادی زندان رفتیم و از سلول سعادتی دیدن کردیم؛ سلولی کوچک پر از کتاب‌های مختلف قرآن، کتاب‌های سازمان، پوسترهایی از آیت‌الله طالقانی و تلویزیون بود و سایر وسایل رفاهی در سلول انفرادی سعادتی موجود بود. ...»[۱۲۸]



منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/27

  1. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص8، بغداد ـ خبرگزاری فرانسه، 28/6/1359.
  2. همان، ص6، تونس ـ خبرگزاری فرانسه، 28/6/1359.
  3. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص40، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، ساعت 17:30، 27/6/1359.
  4. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص31، رادیو ایران، ساعت 8:30، 28/6/1359، به نقل از نامه روز چاپ پاریس، 27/6/1359.
  5. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص42، بخش عربی رادیو قاهره، ساعت: 16:45 دقیقه، 27/6/1359.
  6. همان، ص21، بخش فارسی رادیو اسرائیل، ساعت 20، 27/6/1359.
  7. همان، ص18، بخش فارسی رادیو کلن، ساعت 21، 27/6/1359.
  8. همان، ص13، بخش فارسی رادیو لندن، ساعت 21:45، 27/6/1359.
  9. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص8، بغداد ـ خبرگزاری فرانسه، 28/6/1359.
  10. همان، ص303، نیویورک‌تایمز (ویژه نیویورک‌تایمز) بیروت، 18/9/1980 (27/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران.
  11. همان، ص304، واشنگتن‌پست، دیوید بی. اوتاوی (سرویس خارجی)، 18/9/1980 (27/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران.
  12. همان، صص300 و 301، کریستین ساینس مانیتور، ند تمکو ـ استاف کرسپندنت، 18/9/1980 (27/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران.
  13. سند شماره 141633 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه غرب، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 21426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 27/6/1359، ص1.
  14. سند شماره 283817 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 05 (رکن3 ـ مرکز عملیات) به فرماندهی عملیات مشترک غرب کشور، 27/6/1359، برابر گزارش گروهان سومار.
  15. سند شماره 41945 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (معاونت عملیات اطلاعات)، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 21426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  16. سند شماره 277390 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه (رکن3) به فرماندهی منطقه عملیاتی غرب، 27/6/1359، بنا به اعلام هنگ قصرشیرین.
  17. سند شماره 283826 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران ـ ژاجا (رکن3 ـ دایره عملیات)، 27/6/1359.
  18. سند شماره 277367 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر81 (رکن3 ـ عملیات) به فرمانده تیپ3 زرهی، 27/6/1359.
  19. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از قصرشیرین.
  20. سند شماره 41931 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 27/6/1359، به‏استناد شنود از مخابرات تیپ116 گارد مرزی.
  21. سند شماره 41954 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به ژاجا، 27/6/1359.
  22. سند شماره 283830 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3) به ناحیه کرمانشاه، سنندج، ارومیه، اهواز، 27/6/1359، برابر اعلام سماجا مستند به اعلام سپاه پاسداران به استناد گزارش سپاه غرب کشور.
  23. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، ص2، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 3 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  24. سند شماره 283876 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 05 (رکن3) به ف ـ ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی)، 27/6/1359، برابر گزارش هنگ ایلام مستند به اعلام مرزبانی مهران.
  25. سند شماره 282903 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ژاندارمری ایلام به تهران فرماندهی ژاجا (رکن3 ـ دایره عملیات)، 27/6/1359، برابر گزارش گروهان مهران.
  26. سند شماره 282904 از هنگ ژاندارمری ایلام به فرماندهی ژاجا (رکن3 ـ دایره عملیات)، 27/6/1359، برابر گزارش گروهان مهران.
  27. سند شماره 283883 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی مهران به تهران ـ مرزبانی کشور، 25/6/1359، برابر گزارش پاسگاه آبزیادی تابع گروهان مهران.
  28. فیش سیاسی شماره 15 ـ 15 ـ 68 ـ 401 ـ 3 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به تهران فرماندهی ژاجا (رکن3 ـ عملیات)، 27/6/1359، برابر گزارش گروهان مهران.
  29. سند شماره 21429 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 30/6/1359، ص1، گزارش روز 27/6/1359.
  30. سند شماره 283272 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی مهران به کرمانشاه (فرماندهی ناحیه ـ رکن3)، 28/6/1359، برابر گزارش گروهان صالح‌آباد مستند به گزارش ستوان ‌دوم اژند، سرپرست اکیپ شناسایی به اطراف پاسگاه انجیره و تپه شینو، 27/6/1359.
  31. سند شماره 409328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 12، ص10، 27/6/1359، از مدیر دسک مستقر در لشکر92 زرهی اهواز، 27/6/1359.
  32. سند شماره 409321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 28/6/1359، ص10، از مرکز پشتیبانی هوایی مستقر در لشکر92 زرهی، 27/6/1359.
  33. روزنامه جمهوری اسلامی، 27/6/1359، ص4؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 26/6/1359، ص2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص19، به نقل از خبرگزاری پارس از اهواز.
  34. روزنامه انقلاب اسلامی، 27/6/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 27/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از اسدآباد؛ و ـ روزنامه کیهان، 27/6/1359، ص‌آخر.
  35. روزنامه کیهان، 27/6/1359، ص‌آخر، گزارش خبرنگار کیهان از کرمانشاه، 26/6/1359.
  36. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از خرم‌آباد.
  37. روزنامه کیهان، 27/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  38. سند شماره 290921 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 27/6/1359.
  39. سند شماره 2/432744 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان به فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 34479 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 409320 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 27/6/1359، ص7، از ناحیه ژاندارمری خوزستان، 27/6/1359.
  40. سند شماره 409320 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 27/6/1359، ص11، از مرزبانی خرمشهر، 27/6/1359.
  41. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص6، بغداد ـ خبرگزاری فرانسه، 28/6/1359، به نقل از خبرگزاری عراق، 27/6/1359.
  42. همان، ص1، به نقل از خبرگزاری فرانسه از بغداد، 28/6/1359، بغداد ـ خبرگزاری عراق؛ و ـ خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص40، بخش عربی رادیو لندن، ساعت 17:30، 28/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص18، به نقل از خبرگزاری فرانسه از بغداد.
  43. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص19، به نقل از رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، 27/6/1359.
  44. همان، ص40، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، ساعت 16:30، 27/6/1359.
  45. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، صص1 و 2، اهواز ـ خبرگزاری پارس، 28/6/1359.
  46. سند شماره 50667 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 28/6/1359، برابر شنود و ادعای گارد مرزی بصره، 27/6/1359.
  47. روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، ص2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، هر دو براساس اطلاعیه شماره 3 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  48. سند شماره 423580 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی خرمشهر به ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی استان خوزستان، 29/6/1359.
  49. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از خرمشهر.
  50. سند شماره 409328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 27/6/1359، شماره سریال 12، ص2، از مرزبانی خرمشهر، 27/6/1359.
  51. سند شماره 21426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  52. پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، ص304، روزنامه نیویورک‌تایمز (ویژه نیویورک‌تایمز) بیروت، به نقل از منابع دیپلماتیک عرب، 18/9/1980 (27/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران؛ و ـ همان، ص305.
  53. همان، ص300، روزنامه عربی‌زبان الشرق الاوسط، انگلستان، 18/9/1980 (27/6/1359)، ترجمه مهتاب افضلی، به نقل از فرانس پرس در مصاحبه با بنی‌صدر.
  54. سند شماره 290898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به فرمانده لشکر92 زرهی اهواز (رکن3)، 27/6/1359، برابر مشاهدات مرزی توسط گروهان هوزگان.
  55. سند شماره 290901 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به فرمانده لشکر92 زرهی اهواز (رکن3)، 27/6/1359، برابر گزارش گروهان ژاندارمری هوزگان.
  56. سند شماره 41953 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (معاونت اطلاعات و عملیات)، 27/6/1359، برابر اعلام نهاجا، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 65167 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی سپاه به سپاه اهواز، 27/6/1359.
  57. سند شماره 409328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 12، ص1، 27/6/1359، از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2)، برابر آگهی فرمانده تیپ1، 27/6/1359.
  58. سند شماره 290917 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن3) به فرمانده لشکر92 زرهی اهواز (رکن3)، 27/6/1359، برابر اعلام هنگ سوسنگرد.
  59. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص8، بغداد ـ خبرگزاری فرانسه، 28/6/1359.
  60. سند شماره 290915 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه دشت آزادگان به ستاد عملیات لشکر92 زرهی اهواز، 27/6/1359.
  61. سند شماره 41950 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به گیرندگان: نزاجا، ژاجا، سپاه پاسداران، 27/6/1359.
  62. سند شماره 124577 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (132م) به نزاجا، 27/6/1359، برابر شنود از گارد ساحلی عراق.
  63. سند شماره 409321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 28/6/1359، ص2، از ستاد مشترک جنوب، 27/6/1359.
  64. سند شماره 423534 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن2) به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز (رکن2)، 27/6/1359.
  65. سند شماره 409327 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2)، 27/6/1359، برابر گزارش پایگاه شماره 4؛ و ـ سند شماره 485 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 17، 31/6/1359، ص4، از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2)، 27/6/1359، برابر گزارش پایگاه شماره 4.
  66. سند شماره 423580 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  67. سند شماره 41951 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نهاجا، 27/6/1359، ساعت 13، برابر گزارش لشکر92 زرهی.
  68. سند شماره 41955 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 27/6/1359، برابر شنود از واحدهای فرماندهی عراق در منطقه.
  69. سند شماره 409321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 28/6/1359، ص2، از استانداری خوزستان، برابر دستور نزاجا و سماجا، 27/6/1359.
  70. سند شماره 290924 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن3) به تهران (مرکز فرماندهی ـ رکن3)، 27/6/1359، برابر اعلام تلفنی گروهان بستان؛ و ـ سند شماره 290923 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن3) به فرماندهی لشکر92 زرهی (رکن3)، 27/6/1359، برابر اعلام تلفنی گروهان بستان.
  71. سند شماره 290897 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به فرمانده لشکر92 زرهی اهواز، 27/6/1359، برابر گزارش گروهان ژاندارمری بستان.
  72. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4.
  73. سند شماره 409328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 27/6/1359، شماره سریال 12، ص4، از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2)، 27/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان.
  74. سند شماره 461 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن سوم ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، 28/6/1359، بنا به گزارش هنگ ژاندارمری سوسنگرد، 27/6/1359.
  75. سند شماره 290920 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد (رکن3) به ف 07 (رکن3)، 27/6/1359، برابر گزارش سرگرد افضلیان فرمانده هنگ سوسنگرد.
  76. سند شماره 409321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 28/6/1359، ص4، از ناحیه ژاندارمری خوزستان، 27/6/1359، برابر اعلام تلفنی هنگ سوسنگرد؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص1، اطلاعیه شماره 5 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  77. سند شماره 290926 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 27/6/1359، برابر گزارش یگان‌های در خط.
  78. سند شماره 290899 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن3) به فرماندهی لشکر92 زرهی، 27/6/1359.
  79. سند شماره 290902 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز (رکن3)، 27/6/1359، برابر گزارش سرگرد افضلیان.
  80. سند شماره 409320 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 27/6/1359، صص 8 و 9، از ناحیه ژاندارمری اهواز، 27/6/1359.
  81. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از اهواز.
  82. سند شماره 409328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 12، ص3، 27/6/1359، از هنگ سوسنگرد، 27/6/1359.، برابر گزارش ستوان کاظمی از محل.
  83. سند شماره 41954 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نداجا، 27/6/1359.
  84. سند شماره 290900 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ تی3 و ف تی2 و ف تی37، 27/6/1359، برابر اعلام نزاجا مستند به گزارش هنگ سوسنگرد.
  85. سند شماره 287515 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن2) به فرمانده هنگ ژاندارمری آبادان (رکن2)، 27/6/1359.
  86. سند شماره 409320 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 13، ص6، 27/6/1359، برابر گزارش شهربانی استان خوزستان (اهواز)، 27/6/1359.
  87. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری پارس از اهواز.
  88. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص4، خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  89. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  90. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  91. سند شماره 425462 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به ستاد فرماندهی غرب، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 41938 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 27/6/1359، برابر اعلام سماجا2؛ و ـ سند شماره 425461 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به مرکز فرماندهی سپاه تهران، 27/6/1359؛ و ـ سند شماره 50628 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه ارومیه به فرمانده و اطلاعات سپاه مرکز، 28/6/1359، ساعت 02:55 بامداد؛ و ـ سند شماره 21426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  92. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص10، ارومیه ـ خبرگزاری پارس، 27/6/1359؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه در مصاحبه با معاون سیاسی استاندار آذربایجان‏غربی، 27/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از ارومیه.
  93. سند شماره 41937 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به سپاه پاسداران، 27/6/1359، ساعت 13:25 دقیقه.
  94. روزنامه انقلاب اسلامی، 27/6/1359، صص1 و 14، در مصاحبه با خبرنگار انقلاب اسلامی در سقز.
  95. روزنامه جمهوری اسلامی، 26/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از سنندج.
  96. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  97. سند شماره 41944 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا (مرکز فرماندهی) به سپاه پاسداران، 27/6/1359، برابر اعلام نیروی زمینی ارتش.
  98. سند شماره 41928 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص331، از سپاه (مرکز فرماندهی) به کلیه واحدها، 27/6/1359.
  99. سند شماره 21426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص332، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 27/6/1359، ص1.
  100. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص10، ارومیه ـ خبرگزاری پارس، 27/6/1359؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه در مصاحبه با معاون سیاسی استاندار آذربایجان‏غربی، 27/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از ارومیه.
  101. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از تکاب.
  102. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از ارومیه؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، اطلاعیه شماره 5 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص1.
  103. سند شماره 425725 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه ارومیه، 28/6/1359، برابر اعلام نزاجا؛ و ـ سند شماره 50626 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص216، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (معاونت اطلاعات)، 28/6/1359، برابر اعلام ژاجا؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص4.
  104. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از ارومیه.
  105. سند شماره 425726 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ماکو)، ص36، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه ارومیه، 28/6/1359، بنا به گزارش مدیرکل گمرک بازرگان؛ و ـ سند شماره 425467 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ماکو)، ص38، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه ارومیه، 28/6/1359، برابر اعلام شاجا؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص4، بنا به گزارش خبرگزاری پارس از ارومیه در تماس با هاشمی معاون سیاسی استاندار آذربایجان‏غربی؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان در گفت‏وگوی تلفنی با داود ملکی سرپرست هیئت اعزامی نخست‏وزیری مستقر در مرز بازرگان.
  106. سند شماره 41922 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 27/6/1359، برابر اعلام سماجا2.
  107. روزنامه انقلاب اسلامی، 26/6/1359، صص 1 و 12.
  108. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص1، ارومیه ـ خبرگزاری پارس، 27/6/1359.
  109. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 181، تاریخ 25/6/1359، ص1، رشت ـ خبرگزاری پارس، 24/6/1359.
  110. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 183، تاریخ 27/6/1359، ص9، اصفهان ـ خبرگزاری، 26/6/1359.
  111. روزنامه کیهان، 27/6/1359، ص3، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  112. همان، ص‌آخر.
  113. روزنامه کیهان، 26/6/1359، ص3، به نقل از خبرگزاری پارس از زنجان؛ و ـ خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، ص9، ساری ـ خبرگزاری پارس، 27/6/1359.
  114. روزنامه انقلاب اسلامی، 27/6/1359، ص1.
  115. روزنامه انقلاب اسلامی، 26/6/1359، ص3.
  116. روزنامه جمهوری اسلامی، 27/6/1359، ص12.
  117. سند شماره 21426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  118. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359 ص5، تهران ـ خبرگزاری پارس، 27/6/1359.
  119. همان، ص9، تهران ـ خبرگزاری پارس از تهران، 27/6/1359.
  120. همان، صص 7 ـ 5، تهران ـ خبرگزاری پارس، 27/6/1359.
  121. روزنامه کیهان، 27/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از تهران؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص3.
  122. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص3.
  123. همان، صص3 و 6؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، ص3؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص3.
  124. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 185، تاریخ 29/6/1359، ص1، رادیو صدای امریکا (بخش فارسی)، ساعت 7:30، 28/6/1359.
  125. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 184، تاریخ 28/6/1359، صص 14 و 15، بخش فارسی رادیو لندن، ساعت 20:45، 27/6/1359.
  126. سند شماره 409320 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 13، 27/7/1359، صص2 و 3، از ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن3)، 27/6/1359.
  127. مصطفی ایزدی، تاریخ بیست‌ساله پاسداری از انقلاب اسلامی (ضدانقلاب و ضدانقلابیون)، تهران: دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده فرماندهی و ستاد، 1386، ج4، ص172، (آزادسازی مهاباد).
  128. روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، ص3، خبرنگار انقلاب اسلامی از تهران.