1360.06.29
روزشمار جنگ سال 1360 1360.06.29 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و نه شهریور |
تاریخ شمسی | 1360.06.29 |
تاریخ میلادی | 20 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 21 ذیقعده 1401 |
گزارش- 830
آیتالله سید جلالالدین طاهری نماینده امام و امامجمعه اصفهان، در گفتوگو با خبرگزاری پارس به تشریح برخی مسائل مربوط به وقوع جنگ و بهویژه عملکرد بنیصدر در زمان تصدی مسئولیت فرماندهی کل قوا پرداخت. وی با بیان اینکه بنیصدر از چند ماه قبل از آغاز جنگ، از حمله عراق به ایران اطلاع داشته است، ناهماهنگی بین ارتش و سپاه و تجهیزنشدن نیروهای مردمی و سپاه به دستور بنیصدر را از مهمترین مسائل دوران مسئولیت وی دانست. امامجمعه اصفهان دراینخصوص به خبرگزاری پارس گفت: «البته ما در آغاز جنگ مسائلی داشتیم ازجمله اینکه بنیصدر از حمله عراق اطلاع داشت، ولی جلوی آن را نگرفت و دراینرابطه سه ماه قبل از جنگ، نقلوانتقالات مرزی انجام میشد و سپاه و ارتش آن را به او اطلاع داده بودند، ولی او جلوگیری نکرده بود و ما در ملاقاتی که به فرمان امام با بنیصدر داشتیم که امام فرموده بودند بروید ایشان را ببینید و محکم هم صحبت کنید در معیت حضرت آیتالله منتظری رفتیم و سؤال کردم که مگر به شما اطلاع نداده بودند که این نقلوانتقالات میشود، گفت فرض کنید داده بودند و در پاسخ این سؤال که بهعنوان فرمانده کل چرا اقدام به پیشگیری نکردید که به قول خودتان 80 تا 90 کیلومتر در خاک ما وارد نشوند، گفت من نقشه جنگ را از یک سازمان جاسوسی به مبلغ دویست هزار دلار خریدم و پیش امام بردم. امام فرمودند هیچ غلطی نمیتوانند بکنند و چون این مسئله را با امام در میان گذاشتیم، فرمودند این دروغ محض است و چنین چیزی نبوده است و همین نشاندهنده این است که خیانتی ازطرف بنیصدر در مسئله جنگ بوده است. از دیگر مسائل زمان فرماندهی کل قوای ایشان عدم هماهنگی بین ارتش و سپاه بود که با عزل ایشان از فرماندهی کل قوا ازطرف امام خمینی مدظله، الحمدلله اوضاع بهکلی تغییر کرد و هماکنون در تمامی جبههها وحدت و هماهنگی حکمفرماست. دراینزمینه، در زمان فرماندهی بنیصدر برادران سپاهی به ما میگفتند که ما میرفتیم مهمات مطالبه میکردیم میگفتند صریحاً دستور آمده که ما به شما مهمات ندهیم، زیرا میگویند که شما مرد جنگ نیستید، رموز جنگی را بلد نیستید و از ما حتی یک فشنگ دریغ میداشتند و ما هم این مسائل را به امام منتقل میکردیم و امام هم متعاقب این اخباری که ما منتقل میکردیم و اخباری که آقایان دیگر منتقل میکردند دستورات میدادند، اما چون بههرحال یک عنصر خائن در رأس کار بود، آنطورکه شایدوباید کارها اجرا نمیشد.»[۱]
گزارش- 831
کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم شهرهای گوناگون به جبهههای غرب و جنوب امروز نیز ادامه داشت. همچنین یک تیم پزشکی و یک گروه از اعضای بسیج به مناطق جنگی اعزام شدند. امروز ازطرف کارکنان نواحی چهارگانه و ادارههای مناطق بیستگانه آموزشوپرورش اصفهان و کانون بازنشستگان این استان، مبلغ 83.076.000 ریال به حساب مربوط به جبهههای جنگ واریز شد. همچنین 40 تخته پتو، مقداری آبلیمو، کمپوت، حبوبات و برنج به جبههها ارسال شد.[۲] علاوهبراین، نیروهای بسیج و سپاه میبد نیز یک کامیون حامل 3 تن رب انار، 30 کارتن انار، 400 کیلو قند، 200 کیلو نان خشک، 150 کیلو برنج و 3 کارتن پودر لباسشویی و مقداری لباس را برای کمک به رزمندگان به جبهه آبادان فرستادند.[۳] از بابل هم یک تریلی حامل کمکهای مردمی شامل 8498 کیلو برنج و مقداری نی و چوب برای پوشش سنگر نیروهای خودی به جبهههای ایلام ارسال شد.[۴] یک کاروان از هدایای مردم مشهد نیز برای توزیع بین رزمندگان جبهههای کردستان به سردشت، بانه و سقز فرستاده شد.[۵] علاوهبر کمکهای نقدی و جنسی مردم، امروز گروهی از اعضای بسیج و سپاه پاسداران بجستان در استان خراسان پس از گذراندن دوره رزمی راهی جبههها شدند. همچنین از سازمان منطقهای بهداری استان یزد نیز یک گروه پزشکی شامل جراح عمومی، متخصص بیهوشی و تکنسین اتاق عمل به خوزستان اعزام گردیدند.[۶]
گزارش- 832
نیروهای خودی با اجرای سه عملیات موفقیتآمیز توانستند 3 روستا از توابع اشنویه، منطقه درهخان در محور ارومیه به اشنویه و روستایی در شرق دیواندره را پاکسازی کنند. امروز همچنین در سنندج یک پیشمرگ مسلمان کرد ترور و یک فرد حامل بمب دستگیر شد. در ادامه پاکسازی منطقه اشنویه در استان آذربایجانغربی، امروز نیز سه روستای آرنا (در 5/9 کیلومتری شمالغربی نقده)، گرجی و سهگردکان از توابع شهرستان اشنویه پاکسازی شدند. پس از آزادسازی این مناطق، درحالیکه یکی از نیروهای سپاه پاسداران مشغول سخنرانی برای اهالی یکی از این روستاها بود، افراد ضدانقلاب از تپههای اطراف یک خمپاره بهسمت روستا شلیک کردند. در این حادثه، 5 نفر از نیروهای سپاه و 4 تن از اهالی روستا زخمی شدند. نیروهای خودی بلافاصله به تعقیب مهاجمان پرداختند و در درگیری ایجادشده یکی از خودروهای افراد ضدانقلاب منهدم شد و چند نفر هم کشته یا مجروح شدند.[۷] امروز همچنین در یک عملیات ازپیش طراحیشده، منطقه دره خان منشعب از دره قاسملو در محور ارومیه به اشنویه - که یکی از مراکز حزب دمکرات به شمار میرفت - پاکسازی شد. در این عملیات دوساعته، 6 نفر از افراد این حزب کشته شدند و بقیه آنها با بهجاگذاشتن چند اسلحه و مقداری مهمات ازجمله 2 کلت، یک اسلحه برنو، 2500 نوع فشنگ و... گریختند. در این عملیات به نیروهای خودی آسیب نرسید.[۸] روستای قلعه ریحانه در 8 کیلومتری شرق دیواندره نیز با همکاری نیروهای سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد پاکسازی شد و چند نفر از افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب دستگیر شدند.[۹] در همین حال امروز یکی از پیشمرگان مسلمان کرد در خیابان 17 شهریور شهر سنندج، هدف گلوله افراد مسلح وابسته به گروههای غیرقانونی منطقه کردستان قرار گرفت و از ناحیه فک مجروح شد. ضاربان پس از ربودن اسلحه این فرد، گریختند.[۱۰] در حادثه دیگری در این شهر، یکی از اعضای گروههای مسلح ضدانقلاب که درحال حمل یک بمب بود، با هشیاری نیروهای سپاه شناسایی و دستگیر شد.[۱۱]
گزارش- 833
در اولین دقایق بامداد امروز، گروهی از افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به ساختمان واحد بسیج سپاه پاسداران قائمشهر که در خیابان ساری، در نزدیکی و در حدفاصل ساختمان کمیته و شهربانی قرار داشت، حمله کردند.* در این حادثه، 6 نفر از نیروهای پایگاه به شهادت رسیدند و تعدادی مجروح شدند. در این اقدام ازپیش طراحیشده، مهاجمان با همکاری نگهبان و یکی دیگر از عوامل نفوذی سازمان در بسیج، بهآرامی وارد ساختمان شدند و با شلیک چند گلوله معاون مسئول بسیج و چند نفر دیگر از اعضای شورای مرکزی بسیج را به شهادت رساندند. این افراد سپس یک نارنجک به داخل خوابگاه ساختمان بسیج پرتاب کردند که براثر انفجار آن، چند تن دیگر از نیروهای بسیج به شهادت رسیدند و تعدادی نیز مجروح شدند.* پس از این اقدام، مهاجمان که 6 نفر بودند، بههمراه 2 فرد نفوذی گریختند. در این حادثه علی رضایی فرمانده عملیات سپاه پلسفید، منصور کرزین از سپاه پاسداران و معاون بسیج، جعفر نوروزیان از سپاه پاسداران و سرپرست بسیج، روحالله مولایی از سپاه پاسداران، علی علیپور و مصطفی داداشی عضو بسیج به شهادت رسیدند. همزمان با این عملیات و در اقدامی هماهنگشده، گروه دیگری از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق بهسمت ساختمان کمیته انقلاب اسلامی شهر که در 300 متری ساختمان بسیج قرار داشت، تیراندازی کردند تا توجه نیروهای کمیته را به خود جلب کنند و مهاجمان فرصت کافی برای حمله به ساختمان بسیج را داشته باشند. درپی این حادثه، فرمانداری قائمشهر سه روز عزای عمومی اعلام کرد و شهر امروز تعطیل بود.[۱۲] حجتالاسلام موحدی مسئول کمیته انقلاب اسلامی قائمشهر در تبیین چگونگی وقوع این حادثه، تیراندازی افراد سازمان بهسمت کمیته را اقدامی ازپیش طراحیشده خواند و افزود افراد سازمان قصد داشتند با ایجاد یک درگیری ساختگی نیروهای کمیته و شهربانی را گمراه کنند. خبرگزاری پارس در گزارشی توضیحات مسئول کمیته انقلاب اسلامی قائمشهر را چنین منعکس کرد: «حجتالاسلام موحدی مسئول کمیته انقلاب اسلامی قائمشهر درباره چگونگی این ماجرا گفت: همزمان با انجام این عملیات ضدانسانی، کمیته ازسوی گروهی دیگر از تروریستها با نارنجک و تیراندازیهای مکرر مورد حمله واقع شد که بلاشک این عمل جهت سرگرمنمودن پاسداران کمیته بوده است. از طرف دیگر، لحظاتی پس از وقوع حادثه از فرمانداری با دفتر اطلاعات بسیج تماس تلفنی برقرار میشود که یک نفر از آنسوی بسیج میگوید افراد روابط عمومی سپاه پاسداران تیراندازی هوایی میکنند. مسئول کمیته قائمشهر افزود: زمانیکه پاسداران این کمیته بهقصد تعقیب مهاجمین سوار بر اتومبیل میشوند، اتومبیل بهعلت نقص فنی حرکت نمیکند. وی خرابی اتومبیل را نیز بخش دیگری از این عملیات دانست و گفت: از شما خبرنگار خبرگزاری میخواهم که قلمهایتان را تیزتر کرده و به گوش مسئولین برسانید در این جریانات دست عوامل نفوذی کاملاً مشهود است، ازاینرو لازم است که تصفیه در سطح وسیعی در ارگانهای اداری و نهادهای انقلابی انجام شود. وی افزود: درثانی، کملطفی افراد شهربانی قائمشهر باوجود تعداد پرسنل زیادی که دارد نسبت به این جریانات و دیگر مسائل انقلاب در وقوع این حوادث مشهود است. ثالثاً، کمیته از دارابودن امکانات کافی از همه نظر محروماند.» خبرگزاری پارس در ادامه این گزارش افزوده است: «مسئله دیگری که قابلتوجه میتواند باشد، شهیدان این ماجرا و مسئولیت و تعهد و نقش آنها در بسیج است، بهطوریکه شهید منصور کرزین که در اسلحهخانه خوابیده و در را از پشت قفل کرده بود، در خواب با شلیک 14 تیر از اسلحه کلاشینکف به شهادت میرسد.»*[۱۳]
گزارش- 834
اقدامات خرابکارانه امروز افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب در تهران 2 شهید و چند مجروح بر جای گذاشت. امروز همچنین اقدام چند فرد مسلح برای دستبرد به یکی از شعبههای بانک صادرات در خیابان نوبخت تهران ناکام ماند. در حمله مسلحانه سرنشینان یک خودرو به نمایشگاه عکسی که به مناسبت اولین سالگرد جنگ در خیابان مطهری تهران برپا شده بود یک پاسدار به نام غلامرضا یوسفیان به شهادت رسید. مهاجمان پس از این اقدام، به کوچه کنار نمایشگاه رفتند و در آنجا براثر تیراندازی متقابل آنان و نیروهای سپاه و بسیج، یکی دیگر از اعضای سپاه به نام مسعود عیسیوند شهید شد و چند پاسدار و عابر ازجمله یک پسربچه 12 ساله مجروح شدند. در این درگیری، یکی از مهاجمان دستگیر شد.[۱۴] در خیابان جیحون در غرب تهران نیز یک فرد مسلح وابسته به گروههای ضدانقلاب بهوسیله کلت بهسوی 2 نفر از افراد بسیج که مقابل در ورودی مسجد ایستاده بودند، تیراندازی و آنها را مجروح کرد. در تیراندازی متقابل، ضارب هدف قرار گرفت و کشته شد.[۱۵] ساعت یک بعدازظهر امروز، 3 سرنشین یک خودرو - که چند روز قبل در اقدامی مسلحانه ربوده شده بود - بهقصد سرقت وارد شعبه مذکور شدند و از مأمور محافظ بانک خواستند که اسلحه خود را روی زمین بگذارد، اما این مأمور با تیراندازی بهسمت سارقان، یک نفر از آنها را مجروح کرد. دراینمیان، یکی از کارمندان بانک به نام جهانگیر شیرانی اسلحه سارق مجروح را برداشت و به تعقیب مهاجمان که سوار بر خودرو درحال فرار بودند، پرداخت، اما هدف گلوله آنان قرار گرفت و به شهادت رسید. سارقان در هنگام فرار در فاصله کمی از بانک با یک خودرو دیگر تصادف کردند، ولی بلافاصله جلو یک تاکسی را گرفتند و بهوسیله آن از محل حادثه گریختند. در بازرسی از خودرو این افراد، یک کلت کمری، یک نارنجک و 3 خشاب پر به دست آمد.[۱۶]
گزارش- 835
یکی از خانههای امن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تهران که محل تسلیح تیمهای ترور سازمان در سطح شهر بود، کشف شد و علاوهبر دستگیری عدهای از اعضای این سازمان تعداد زیادی اسلحه و مهمات از این مکان به دست آمد. گزارش روزنامه اطلاعات دراینباره چنین است: «گروه ضربت کمیته ستاد یک منطقه 11 تهران درپی تعقیب و مراقبت از یک خانه تیمی واقع در خیابان مولوی، خیابان تهران شرق موفق شدند 3 نفر از اعضای تروریستی شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق را هنگام حمل اسلحه و فشنگ به خانه تیمی، بدون هیچگونه تیراندازی و درگیری دستگیر کنند. بهدنبال دستگیری این 3 تن، پاسداران برای بازرسی وارد منزل مزبور شدند و از داخل خانه، 33 قبضه اسلحه ژ3 و مقادیر زیادی فشنگ ژ3 که درحدود 3 هزار فشنگ نواری و بستهبندیشده بود، به دست پاسداران افتاد. پاسداران بعد از انتقال دستگیرشدگان به کمیته، متوجه دو نفر دیگر شدند. این افراد که قصد داشتند وارد خانه تیمی شوند با پاسداران مواجه گشتند و بهسوی پاسداران تیراندازی کردند و پاسداران نیز متقابلاً بهسوی آنها تیراندازی کردند. این دو نفر پس از ساعتی تیراندازی از منطقه متواری شدند و پاسداران برای دستگیری آنها به تلاش و تعقیب پرداختند و موفق شدند آنها را در حوالی خیابان تهراننو دستگیر کنند. در بازجویی اولیه دستگیرشدگان اعتراف کردند که روز پنجشنبه 2/7/1360 قصد داشتند با استفاده از یک اتومبیل تویوتا حجتالاسلام گلپایگانی امامجماعت مسجد یوسفآباد را ترور کنند. پاسداران بهدنبال آدرس داده شده، اتومبیل تویوتای مزبور را نیز در خیابان عباسآباد کشف کردند و از داخل آن 3 قبضه اسلحه ژ3 به دست آوردند. همچنین بهدنبال اعتراف این عده از داخل صندوق عقب یک اتومبیل پیکانِ پارکشده در خیابان تهرانپارس، حدود 15 قبضه اسلحه ژ3 و مقادیر زیادی فشنگ و خشاب پر مربوط به اسلحه ژ3 و تعدادی نمره اتومبیل دستساز و جعلی کشف کردند. دراینرابطه نیز 2 نفر دیگر از اعضای کادر مرکزی شاخه نظامی سازمان دستگیر شدند. همچنین متهمین اعتراف کردند که به دستور سازمان در تدارک یک عملیات وسیع شامل تخریب و ترور و بمبگذاری در اماکن اخذ رأی در روز انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی در سطح شهر تهران بودند.»[۱۷]
گزارش- 836
یکی از کارکنان ارتش در شیراز ترور و مجروح شد. همچنین دو اقدام به ترور در کرمان و بندر دیلم ناکام ماند. در شیراز یکی از اعضای دایره سیاسی - عقیدتی تیپ55 هوابرد ارتش هنگامیکه از منزل عازم محل کار خود بود، در بین فلکه هنگ و چهارراه هوابرد هدف حمله یک فرد مسلح قرار گرفت و براثر اصابت گلوله به پهلویش مجروح شد. ضارب نیز گریخت.[۱۸] در کرمان نیز سرنشینان مسلح یک خودرو و یک موتورسیکلت بهسوی منزل امامجمعه این شهر تیراندازی کردند. با واکنش محافظان، مهاجمان متواری شدند. در این تیراندازی به کسی آسیب نرسید.[۱۹] در بندر دیلم هم یک پاسدار هدف حمله 2 فرد مسلح قرار گرفت، اما با واکنش سریع این پاسدار هیچیک از گلولهها به وی اصابت نکرد. مهاجمان بیدرنگ محل حادثه را ترک کردند.[۲۰]
گزارش- 837
براثر دو مورد پرتاب بمب در مشهد و فومن، خساراتی به بار آمد و یک انبار برنج آتش گرفت. 2 بمب نیز در مشهد کشف و خنثی شد. دو دختر از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یک بمب دستساز را بهسوی مغازه یکی از افراد متعهد مشهد واقع در خیابان امام رضا(ع) پرتاب کردند. براثر انفجار این بمب، چند شیشه مغازه شکست و خسارت اندکی به بار آمد. مردم که شاهد این اقدام بودند، مهاجمان را دستگیر کردند و به نیروهای کمیته تحویل دادند.[۲۱] علاوهبراین، در این شهر 2 بمب مجهز به چاشنی الکتریکی مقابل ساختمان بخش فرهنگی سپاه پاسداران کار گذاشته شده بود که با هشیاری مردم کشف و توسط مأموران خنثی شد.[۲۲] در خَرفَه کل بخش شفت شهرستان فومن نیز افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب با پرتاب یک بمب قوی دستساز، انبار برنجی را به آتش کشیدند که خسارات عمدهای به بار آورد. دراینخصوص 5 نفر دستگیر شدند.[۲۳]
گزارش- 838
تاکتیک جدید سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مبنیبر کشاندن هواداران خود به خیابانها و تلاش برای جلب نظر مردم و پیوستن آنان به این سازمان که با سردادن شعار علیه مسئولان نظام، تیراندازی و آتشزدن لاستیک و اتوبوس همراه بود و در دو هفته گذشته در نقاطی از تهران اجرا شده بود، اینبار در مقیاسی کوچکتر در شهرهای گرگان، بابل و بندر انزلی به اجرا درآمد. بعدازظهر امروز، حدود 20 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق در خیابان شالیکوبی شهر گرگان تجمع کردند و علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شعار سر دادند. این افراد پس از نزدیکشدن یک خودروِ فرمانداری، یک گلوله گاز اشکآور بهسمت آن شلیک کردند و متواری شدند. با حضور نیروهای سپاه پاسداران در محل و همکاری بسیار مؤثر مردم، پس از یک عملیات تعقیبوگریز، 15 نفر از این افراد دستگیر شدند و از آنان یک اسلحه ژ3 با 3 خشاب و یک اسلحه یوزی با خشاب پر کشف و ضبط شد.[۲۴] در حادثه مشابهی در بابل، 5 نفر از افراد سازمان در یکی از خیابانهای این شهر تجمع و راهپیمایی کردند. این افراد دو پلاکارد در دست داشتند و مردم را به پیوستن به سازمان و قیام علیه جمهوری اسلامی دعوت میکردند. در همان دقایق نخست، مردم 4 تن از این افراد را دستگیر کردند و به نیروهای سپاه و کمیته تحویل دادند، اما نفر پنجم گریخت. از دستگیرشدگان، 10 بمب آتشزا و ظرفهای یک لیتری بنزین به دست آمد.[۲۵] در بندر انزلی هم 4 تن از عناصر سازمان دقایقی در یکی از خیابانهای شهر حضور یافتند و پس از شلیک تیر هوایی و ایجاد رعب و وحشت متواری شدند. ساعاتی بعد واحد عملیات سپاه هر 4 نفر را که مردم شناساییشان کرده بودند، دستگیر کردند. از این افراد 2 اسلحه ژ3، 480 فشنگ و 2 نارنجک به دست آمد.[۲۶]
گزارش- 839
در دو عملیات تعقیبوگریز در تهران و تبریز یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) کشته شد و 3 نفر مجروح و سپس دستگیر شدند. نیروهای گشت کمیته انقلاب اسلامی تهران پس از آنکه به 3 سرنشین یک اتومبیل فیات مشکوک شدند، به آنان فرمان ایست دادند، اما این افراد بهسرعت فرار کردند. نیروهای کمیته به تعقیب آنان پرداختند و در خیابان منوچهری با پنچرکردن لاستیک خودرو، آن را متوقف کردند. سرنشینان اتومبیل بلافاصله از خودرو پیاده شدند و با تیراندازی بهسمت نیروهای کمیته قصد فرار داشتند، اما براثر تیراندازی متقابل مأموران هر 3 نفر مجروح و دستگیر شدند. از این افراد 3 اسلحه ژ3، 6 خشاب، 24 فشنگ و 2 بمب دستساز کشف و ضبط شد.[۲۷] در تبریز نیز ساعت 7 بامداد، نیروهای گشت کمیته مرکزی، مسئول روابط اجتماعی و امور مالی سازمان مجاهدین خلق در این شهر را که درحال رانندگی بود، شناسایی و تعقیب کردند. وی که متوجه موضوع شده بود، اقدام به فرار و تیراندازی بهسوی پاسداران کرد، اما در تیراندازی متقابل کشته شد. از این فرد یک کلت کمری به دست آمد.[۲۸]
گزارش- 840
وزارت کشور با صدور اطلاعیهای، اسامی 5 کاندیدی که شورای نگهبان صلاحیت آنها را برای رقابت در سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران تأیید کرده است، اعلام کرد. اسامی این افراد که از میان 45 داوطلب برگزیده شدهاند، چنین است: 1. آیتالله سید علی خامنهای 2. سید علیاکبر پرورش 3. سید رضا زوارهای 4. حسن غفوریفرد 5. محمدرضا مهدویکنی طبق این اطلاعیه، مقرر شد افراد واجد شرایط رأیدادن روز جمعه، 10 مهر 1360، با مراجعه به نزدیکترین شعبه اخذ رأی محل سکونت خود به نامزد مورد نظر خود رأی دهند.[۲۹]
گزارش- 841
اعظم طالقانی با چاپ مقالهای با عنوان "دیدگاههای آیتالله طالقانی درمورد سازمان مجاهدین خلق" در نشریه هاجر (ارگان خبری - تبلیغاتی جامعه زنان انقلاب اسلامی) مواضع پدرش را درباره سازمان مجاهدین خلق و اعضای کادر مرکزی آن در دو دوره پیش و پس از انقلاب، اعلام کرد. روزنامه کیهان با درج این خبر به نقل از خبرگزاری پارس، مقاله اعظم طالقانی فرزند آیتالله طالقانی و مدیرمسئول نشریه هاجر را چنین منعکس کرده است: «بارها بهصورت شفاهی و کتبی در سخنرانیها و بهصورت نامه تاکنون راجع به سازمان مجاهدین خلق سؤال نمودید و اینجانب هم تا آنجا که توانستم پاسخ گفتهام و هماکنون چند روزی است که نظر پدر و اینجانب را راجع به مجاهدین خلق بیش از گذشته سؤال میکنند. اینبار لازم دیدم که به مناسبت سالگرد رحلت پدر آنچه را که به خاطر دارم و مشاهده نمودهام، بهطور خلاصه بیان کنم. آخرین روزی که از زندان آزاد شدم در حین خداحافظی پدر گفت که به مجاهدین بگو من کتابها و جزوات شما را خواندهام، مطالبی دارد که اسلامی نیست و نمیتوانم بپذیرم و نمیتوانم شما را تأیید کنم. پس از آزادشدن پدر از زندان بار دیگر سؤال نمودم که نظر شما راجع به مجاهدین چیست؟ پاسخ داد که نمیتوانم تأیید کنم و در هر دو بار روی نوشتهها و جزوات تأکید کرد، بهطور مثال میگفت در اسلام مالکیت فردی محترم است و اینها مالکیت را رد میکنند. اینها اقتصاد را زیربنا میدانند و در اسلام معرفت و آگاهی پایه و اساس است و همچنین در [کتاب] "شناخت"،* تئوریهای مارکس را با اسلام آمیخته است، بعد نیز ساعتها با کادر مرکزی درباره طرز تفکرشان بحث میکرد و تلاش داشت که آنها را از انحراف باز دارد. موضعگیریهای بعد از انقلاب آنها در مقابل نظام جمهوری اسلامی او را نگران کرده بود. روزی بهتنهایی قدم میزد و ناراحت بود علت را سؤال کردم، گفت: آخر اینها که با کمونیست[ها] ائتلاف دارند. گفتم: منظور کیست؟ گفت: مجاهدین. در شبی که قرار بود ساختمان مجاهدین در خیابان مصدق [ولیعصر] گرفته شود، یکی از این افراد کادر مرکزی نزد او آمد و او با پرخاش در حضور عدهای گفت: با کمونیستها ائتلاف کردید، نتیجهاش را ببینید و آنها اصرار داشتند پیامی بدهد، ولی او نپذیرفت. درمجموع پدر تلاش میکرد که اینها را به راه بیاورد و جلوِ انحراف و موضعگیری انحرافی را بگیرد و این مطلب را چند بار به ما گفته بود و میگفت کادر مرکزی صداقت را از دست دادهاند و با نفاق برخورد میکنند. در حضور من میگویند هرچه شما بگویید و در خفا کار خودشان را میکنند. درمورد سعادتی** میگفت: غوره نشده مویز شدند. خیال کردند میتوانند از دشمن اطلاعات بگیرند و عملی کردند که بههیچوجه قابلتوجیه نیست. اینها قبل از اینکه خودشان بفهمند، میخواهند سر سفیر شوروی را کلاه بگذارند و اطلاعات راجع به امریکا بگیرند، درصورتیکه آنها زرنگتر از آن هستند که اینها بتوانند سر آنها را کلاه بگذارند.»[۳۰]
گزارش- 842
باوجود عملیاتهای موفقیتآمیز اخیر نیروهای ایران در جبهههای جنوبی*** که موجب عقبراندن گامبهگام ارتش عراق از بخشی از سرزمینهای اشغالی ایران شد، روزنامه واشنگتن پست (از نشریات تأثیرگذار و نزدیک به محافل سیاسی قدرتمند امریکا) در مقالهای جنگ را فاقد هرگونه دستاورد و صرفاً یک زدوخورد سیاسی بین امام خمینی و صدام دانست. در قسمتهایی از این مقاله که رادیو امریکا آن را نقل کرده، آمده است: «جنگ دو ملت اکنون آشکارا به زدوخورد سیاسی میان دو نفر یعنی آیتالله خمینی و پرزیدنت صدام حسین مبدل شده است و میان ارتشهای دو کشور چندان برخوردی وجود ندارد. مسئولان دستگاههای تبلیغات ایران و عراق چنان در گزارشهای خود غلو میکنند و به آنها آبوتاب میدهند که شنونده یا خواننده خیال میکند جنگ بسیار شدید است، درحالیکه اینطور نیست. اخیراً در یک روز عادی، ایران از یک پیروزی بزرگ در نزدیکی سوسنگرد دم زد و درست در همان زمان خبرگزاری عراق گزارش کرد که صدام حسین از صف مقدم جبهه نیروهای عراق در حوالی سرپل [ذهاب] دیدن کرد و ضمناً رادیو بغداد از پیروزیهای عراقیها در کلیه جبههها صحبت کرد. ... صدام حسین فکر میکرد با تصرف خرمشهر و آبادان فوراً بر شطالعرب [اروندرود] مسلط میشود و ایران مجبور میشود معاهده سال 1354 را که شاه نیرومند ایران به عراق قبولانده بود، لغو کند اما این حساب غلط از آب درآمد و عراق توانست خرمشهر را بگیرد و آبادان سقوط نکرد. هرچند که آبادان ویرانه شد و آسمان آن هنوز از دود سیاه ناشیاز آتشسوزیهای پالایشگاه نفت پوشیده است. زیان مالی که به دو کشور وارد شده بسیار سنگین است و جمعاً صد هزار میلیون دلار شده است که این رقم تقریباً معادل 10 سال بودجه کشور ایران است که نیمی از این زیان به ایران و تقریباً نیمی از آن به عراق وارد شده است. این زیانها و خسارات بهصورت ویرانی تأسیسات نفت، کاهش شدید صادرات نفت، تهکشیدن ذخایر ارز خارجی و انهدام تجهیزات نظامی است. تازه خسارات دیگری که به خانه و زندگی مردم و تأسیسات عمومی وارد شده، به حساب نیامده است. صدام حسین جنگ ایران و عراق را به جنگ قادسیه تشبیه کرده است که در آن جنگ، اعراب برای صدور اسلام به ایران در قرن هفتم میلادی به ایران حمله کردند و بر آن قسمت از ایران که عراق امروز را تشکیل میداد مسلط شدند. اکنون صدام حسین نمیتواند اعتراف کند که اعراب دیگر نمیتوانند با یک قادسیه دیگر ایرانیان را شکست بدهند و اگر نیروهای عراق عقبنشینی کنند، حکومت صدام حسین به پایان میرسد. [آیتالله] خمینی و جمهوری اسلامی هم که مرگ و شهادت را برای شیعیان مهمترین هدف میدانند نمیتوانند، درحالیکه نیروهای عراق بخش بزرگی از خاک ایران را اشغال کردهاند با عراق صلح کنند. عراقیها که از کمک مالی اعراب برخوردارند و وضع داخلی آنها خراب نیست منتظرند که با سقوط رژیم [آیتالله] خمینی جنگ به پایان برسد. اما تحلیلگران میگویند که جنگ ایران و عراق یک جنگ شرقی است و نمیتوان با معیارها و مقیاسها و ضوابط غربی این جنگ را تجزیهوتحلیل کرد. سرنوشت جنگ ایران را عوامل اقتصادی و نظامی تعیین نمیکند، سرسختی و دوام زعمای دو قوم نیز به همان اندازه در سرنوشت جنگ این دو همسایه اثر خواهد گذاشت.»[۳۱]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/29
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، ص11، اصفهان - خبرگزاری پارس، 29/6/1360.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 30/6/1360، ص4.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 30/6/1360، ص4.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 30/6/1360، ص4.
- ↑ روزنامه صبح آزادگان، 1/7/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص15؛ و - سند شماره 53865 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ارومیه به فرماندهی مرکز، 29/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 185، 31/6/1360، ص3، ارومیه - خبرگزاری پارس، 30/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/7/1360، ص3؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 186، 1/7/1360، ص12، تهران - خبرگزاری پارس، 31/6/1360؛ و - سند شماره 257616 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی ستاد مرکزی، 31/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 28/6/1360، ص11.
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص3؛ و - سند شماره 54743 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه قائمشهر به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 3/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 53842 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 30/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 54862 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه ساری به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 30/6/1360، صص 3 - 1؛ و - روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 186، 1/7/1360، صص 10- 8، ساری - خبرگزاری پارس، 31/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، ص8، تهران - خبرگزاری پارس، 29/6/1360؛ و - سند شماره 53845 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بیسیم ولیعصر به ستاد مرکزی (فرمانده)، 29/6/1360، سند تکبرگی؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 224، 31/6/1360، ص5.
- ↑ سند شماره 53845 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/6/1360، ص10.
- ↑ همان، ص4.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 186، 1/7/1360، ص8، شیراز - خبرگزاری پارس، 31/6/1360؛ و - روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص3؛ و - روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 185، 31/6/1360، ص5، کرمان - خبرگزاری پارس، 29/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 4/7/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 1/7/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 1/7/1360، ص4.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 30/6/1360، ص4.
- ↑ همان؛ و - روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 1/7/1360، ص4؛ و - سند شماره 53858 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه 3 (چالوس) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (فرماندهی)، 29/6/1360، ص1؛ و - روزنامه صبح آزادگان، 1/7/1360، ص11.
- ↑ روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 174485 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (فرماندهی)، 30/6/1360، صص 2 و 3؛ و - روزنامه اطلاعات، 1/7/1360، ص14؛ و - سند شماره 54863 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران منطقه3 به ستاد مرکزی (مرکز فرماندهی)، 30/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 174485 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 54863 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص2.
- ↑ همان، ص14؛ و - روزنامه اطلاعات، 31/6/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص14.
- ↑ روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص14.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، صص 3 - 1 (ضمیمه)، رادیو صدای امریکا، 29/6/1360.