1361.10.04

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.10.04
نام‌های دیگر چهار دی
تاریخ شمسی 1361.10.04
تاریخ میلادی 25 دسامبر 1982
تاریخ قمری 9 ربیع الاول 1403



گزارش - 38

بر اثر اصابت توپ‌هاي عراقي به شهرهاي آبادان و خرمشهر 3 منزل مسكوني و قسمتي از بيمارستان شركت نفت تخريب شد، يك نفر به شهادت رسيد و 8 نفر زخمي شدند.[۱]

گزارش - 39

گروهي از نيروهاي داوطلب مردمي (بسيجي) شهرستان قائم‌شهر با بدرقه‌ي گرم مردم اين شهر راهي جبهه‌هاي جنگ شدند.[۲] همچنين، 60 نفر از نيروهاي فني استان مازندران شامل راننده‌ي پايه 1؛ مكانيك ماشين‌آلات سبك و سنگين؛ راننده‌ي لودر و بلدوزر و آشپز به هم‌راه 3 كمپرسي از طريق ستاد پشتيباني مناطق جنگي جهاد سازندگي اين استان راهي جبهه‌هاي جنگ شدند.[۳] دفتر امام‌جمعه‌ي فريدون‌كنار نيز هداياي مردمي از قبيل 4 تن برنج؛ 108 كارتن خرما؛ 10 سطل انواع مربا و... را به جبهه‌هاي جنگ ارسال كرد.[۴] صندوق قرض‌الحسنه‌ي حضرت ولي عصر(عج) بابل هم اعلام كرد از آغاز سال جاري تا كنون 246 ميليون و 767 هزار و 419 ريال كمك‌هاي نقدي مردمي بابل را به منظور بازسازي سوسنگرد به مبادي ذي‌ربط ارسال كرده است.[۵] شوراي مركزي سينماهاي ايران نيز اعلام كرد هم‌جهت با ساير صفوف براي كمك به جبهه‌هاي جنگ، سينماهاي بخش خصوصي عضو اين شورا هزينه‌ي يك روز فروش بليط خود را كه مبلغ 563,897,1 ريال مي‌باشد، به منظور كمك به هم‌وطنان جنگ‌زده‌ي خرمشهر به حساب نخست‌وزيري بانك صادرات واريز كرده‌اند.[۶]

گزارش - 40

اقدامات نيروهاي مسلح مخالف در شمال اروميه با كمك تسليحاتي عراق به گروه‌هاي غير قانوني و تسليم شدن 2 نفر از گروه كومه‌له موضوع گزارش زير است. در منطقه‌ي اروميه، نيروهاي مسلح غير قانوني به يك خودرو پايگاه ژاندارمري در جلقران در شمال اروميه حمله كردند كه در نتيجه 4 نفر از نيروهاي ژاندارمري شهيد و 2 تن نيز به گروگان برده شدند.[۷] در منطقه‌ي سرو در شمال اروميه نيز نيروهاي مهاجم به 2 بلدوزر وزارت راه كه مشغول برف‌روبي بودند حمله كردند و ضمن از بين بردن اين 2 بلدوزر راننده و كمك راننده‌ي آن‌ها را گروگان گرفتند.[۸] دولت عراق مقدار 9 تن مهمات و اسلحه شامل انواع خمپاره‌ي آر.پي.‌جي؛ كاليبر 50 و انواع مين را در آبادي بِلِكه در جنوب غربي بانه به نيروهاي حزب دمكرات تحويل داد. عراق اين اقلام را از طريق منطقه‌ي ناسپاريز و گرمك به اين منطقه وارد كرده بود.[۹] امروز يك نفر از افراد وابسته به گروه كومه‌له نيز خود را تسليم نيروهاي خودي در بانه كرد و يك اسلحه‌ي كلاشينكف تحويل داد.[۱۰]

گزارش - 41

چهار خانه‌ي تيمي سازمان مجاهدين خلق در شهرهاي رامسر، كلاچاي رودسر، هشتپر طوالش و بندرانزلي كشف شد و در درگيري‌هاي به عمل آمده، 10 تن از افراد سازمان كشته و 6 تن نيز دست‌گير شدند.* سه تن از افراد دست‌گيرشده اقدام به خوردن قرص سيانور كرده بودند كه با اقدام به موقع نيروهاي خودي از مرگ نجات يافتند. از اين خانه‌ها تعداد زيادي اسلحه و مقادير فراواني مهمات و اسناد و مدارك درون‌گروهي به دست آمد. يكي از مسئولان سپاه گيلان اعلام كرد كه يكي از كادرهاي مهم تشكيلاتي استان گيلان از جمله افراد دست‌گيرشده در اين روز است.[۱۱]

گزارش - 42

وزير دفاع، مسئولان دايره‌هاي سياسي ايدئولوژيك و نيروهاي گروه تحقيقات صنعتي و دفاعي وزارت دفاع امروز با امام خميني ديدار كردند. امام خميني در اين ديدار اقدام در جهت افزايش توان دفاعي كشور را عبادتي بزرگ ناميد. محورهاي اصلي سخنان امام تأكيد بر ارزش استقلال؛ مقابله با ستم‌گران به تأسي از پيامبر اسلام و ائمه‌ي معصومين؛ يادآوري ارزش‌هاي انساني و انفاق در اين مبارزه‌ي استقلال‌طلبانه بود. ايشان فرمودند: «بزرگ‌ترين خيانتي كه كردند همين بود كه نگذاشتند جوان‌ها و ارتش ما رشد كنند. اگر از اول ارتش ما يك ارتش اسلامي بود و آن تعهدات اسلامي را داشت و به آن عمل مي‌كرد، حالا وضع ما غير از اين بود. معذلك خداوند تبارك و تعالي سايه‌ عنايتش را بر سر اين ملت انداخت كه در بين راه جلوي مفاسد را بگيريم، البته باز هم در بين راه هستيم و من اميدوارم كه آقايان با دلگرمي به كار خود ادامه دهند و توجه داشته باشند به اين‌كه خداوند به آنها اجر خواهد داد و همين كارهاي شما هم از عبادات بزرگ است و علاوه بر اينكه در دنيا و در همه جا ثبت مي‌شود، در نامه عمل شما هم ثبت خواهد شد. ما در عين حال كه در اين جنگ عزيزاني را از دست داده‌ايم و آن همه جنايت بر اين كشور وارد ‌شده است و اخيراً جنايت بزرگ دزفول را متحمل ‌شده‌ايم كه من در اين‌جا به خانواده‌هاي مصيبت‌ديدگان اين حادثه تسليت گفته و براي مصدومين آنها نيز از خداوند شفا مي‌خواهم، اما چيزي كه كشور ما دريافت كرده است بسيار ارزشمندتر و عزيزتر از اينهاست. البته ما صدمات به افراد را نمي‌توانيم جبران كنيم، لكن اميد است كه بعدها اشخاص ديگري بيايند جبران كنند. آن‌هايي كه بدبين هستند و در گوشه‌‌اي نشسته‌اند و روي نقطه‌ضعف‌ها انگشت مي‌گذارند كه چرا ما كشته داديم، چرا وضع فلان است و از اين چراها و چراها، هيچ ‌گاه آن طرفش را در نظر نمي‌گيرند كه ما چه دريافت كرده‌ايم. و البته اين را ما و همه مي‌دانيم كه چقدر از ما كشته و معلول و مصدوم شدند ولي ما ابتدا به جنگ نكرديم. اگر آقايان مي‌گويند كه چرا شما با آمريكا درافتاديد كه اين جنگ واقع شود، كه ما هم از اول مي‌دانستيم كه درافتادن با آمريكا و همه‌ قدرت‌ها اين توابع را دارد، ولي اين اشكالي است كه اين آقايان بايد به خود پيغمبر بكنند كه چرا با ابوسفيان‌ها در افتاديد تا عمويت و افراد بزرگي از اسلام كشته شوند و مي‌بايست تسليم مي‌شدي و در گوشه خانه‌ات مي‌نشستي. و در اين صورت به اميرالمؤمنين هم اين اشكال وارد است كه همه گفتند بگذار معاويه و اشعث در حكومت شام باقي باشد و همين مطلب اسباب اين شد كه اشخاصي مثل عمار و چندين هزار جمعيت كشته شوند و با اين تفكر، اشكال به حضرت سيدالشهدا هم وارد است كه چرا از مدينه آرام برخاست و با يك جمعيت كم به راه افتاد و در مقابل يك حكومت جبار ايستاد. پس اگر بنا باشد همه‌ اينها و همه انبيا در تاريخ اشتباه كرده باشند و مي‌بايست با منطق اين آقايان با قلدرها بسازند، ما هم اشتباه كرده‌ايم و به آن اعتراف مي‌كنيم و اگر مسأله اين نيست، بلكه مسأله، مسأله‌ انسانيت و ارزش‌هاي انساني است. مسأله جلوگيري از اين جناياتي است كه قلدرها به بشريت و انسانيت مي‌كنند، مسأله‌ تباهي افراد ارزشمند است، پس ما نمي‌توانستيم داخل خانه نشسته باشيم و آمريكا هم بيايد در داخل اين كشور حكمفرمائي كند و همه دست به سينه در برابر آمريكا بايستند و چاپلوسي كنند تا اين‌كه نان و اسلحه به آنها بدهد و يا اين‌كه مهماتي را در اينجا انبار كند كه هر وقت جنگي واقع شد براي خودش استفاده كند و براي خودش پايگاه بسازد كه خداوند مرحمت فرمود و آن پايگاه‌هايي كه آمريكا براي خودش درست كرده بود، به دست ما افتاد كه همه‌اش غنيمت است، غنيمت جنگي. در هر صورت ما بايد فكر كنيم و اين دو مطلب را در ترازو بگذاريم كه چه از دست داده‌ايم و چه به دست آورده‌ايم. آنچه ما به دست آورده‌ايم اين است كه اسلام را زنده كرديم. در حالي كه از اسلام اسمي بيش نمانده بود و با ادعاي اسلام مي‌خواستند اسلام‌زدائي كنند.»[۱۲] امام خميني همچنين در جمع وزير،‌ معاونان، مديران كل وزارت امور خارجه و گروهي از سفيران و كارداران جمهوري اسلامي سخن‌راني كردند محورهاي سخنان امام خميني در اين عبارت بود از: كاركرد مهم وزارت امور خارجه در استقلال كشور و توصيه به اصلاح اين وزارت‌خانه براي حفظ حيثيت ايران؛ يادآوري عزم مردم براي اصلاح امور كشور و به دست آمدن پيروزي بزرگ انقلاب اسلامي و ياري خداوند به ملت براي پايداري بيش‌تر؛ توصيه‌ي اكيد به حفظ استقلال كشور و فاصله گرفتن از مناسبات سلطه‌پذيري و توجه به وابسته نشدن در روابط خارجي و خودكفايي در اقتصاد. ايشان فرمودند: «شما مي‌دانيد كه وزارت ‌خارجه تنها وزارت‌خانه‌اي است كه با اسلامي شدنش بيشتر از ساير وزارت‌خانه‌ها مي‌تواند موجوديت اسلامي ما را به خارج نشان دهد و به عكس، صدماتي كه بر اين كشور ممكن است وارد آيد و در سابق از ناحيه‌ سفارتخانه‌هاي خارجي در اينجا و سفارتخانه‌هاي ما در خارج، بر كشور وارد ‌شده، بيشتر از ديگران است. چون وزارت‌ خارجه با همه‌ دنيا و با افكار و ايده‌هاي مختلف و برنامه‌هاي گوناگون روابط دارد و من مي‌دانم كه براي اصلاح آن و ساير وزارتخانه‌ها و همه‌ ارگان‌هاي دولتي و امثال آن، وقت لازم است لكن وقتي بنا بر اين شد كه ما بايد خودمان باشيم و وابسته به غير نباشيم وخودمان حيثيت خودمان را حفظ كنيم و اين احساس در ما پيدا شد، همين امر ان‌شاء‌الله منتهي مي‌شود كه همه چيز ما اصلاح بشود. در همين قضيه‌ پيروزي ملت بر رژيم منحط سابق، تصور اين معنا كه ملتي كه هيچ چيزي در دستش نيست و رژيم همه چيز دارد. چگونه پيروز مي‌شود، مشكل بود. آنهايي كه اين تصور در آنها قوي بوده سفارش مي‌كردند كه وارد نشويد، لكن وقتي كه ملت بنا گذاشت كه كاري بكند و در ميدان وارد بشود، به آخر رسيد و كاري كرد كه ما نمي‌توانيم درست حجمش را توجه كنيم. و هر قدمي كه ما و شما برداشتيم، خداوند به يك قدم ديگر ما را هدايت فرمود. چراغ را خود خداي تبارك و تعالي جلو گرفته و تاريك‌ها را روشن كرد و هيچ وقت نگذاشت كه ملت سست شود. اين براي آن بود كه ملت راهش را پيدا كرد و به صراط مستقيم رسيد. سعي شود كه سفارتخانه‌ها تحت سلطه‌ ديگران نباشند و تصرفاتي در آنها از ناحيه‌ ديگران نباشد. هر قدمي كه برمي‌دارند به فكر اين باشند كه آيا رو به وابستگي مي‌رويم، يا به طرف رهايي و آزادي. و رابطه با كشورهاي خارجي كه نمي‌خواهند ما را ببلعند بايد باشد. به آنها كه مي‌خواهند از طريق روابط ما را وابسته بكنند، هيچ لزومي ندارد و بايد با احتياط با آنها برخورد شود. ما بايد به سمتي حركت كنيم كه مي‌خواهيم با كفايت خودمان خودكفا باشيم. نه گندم از خارج بياوريم و نه خوردني و پوشاك و ساير وسايل ديگر كه بعضي از اين امور، درازمدت و بعضي در كوتاه مدت بايد انجام بگيرد.»[۱۳]

گزارش - 43

معاون سياسي اجتماعي وزارت كشور در مصاحبه‌ي راديو تلويزيوني با توجه به نتايج مجلس خبرگان در مناطق كردنشين بر لزوم اقدامات عمراني‌ و فرهنگي بيش‌تر در اين مناطق تأكيد كرد. عباس آخوندي گفت: «[در] انتخابات خبرگان در مناطق كردنشين جمع كل شركت‌كنندگان 579,326 نفر در آذربايجان غربي جمع كل آرا 504,691 نفر بودند. اين انتخابات تسلط دولت را بر آن مناطق و علاقه‌ي مردم آن‌جا را نسبت به جمهوري اسلامي نشان مي‌دهد. دولت در اين مناطق به ثبات لازم رسيده است. اكنون كه گروهك‌هاي ضد انقلاب در آنجا نابود ‌شده‌اند، بايد اقدامات عمراني‌ و فرهنگي بيش‌تري در آن‌جا صورت گيرد.»[۱۴]

گزارش - 44

سعدون حمادي وزير خارجه‌ي عراق در مصاحبه با مجله‌ي الحوادث چاپ لندن، درباره‌ي قرارداد الجزاير؛ رابطه‌ي عراق و امريكا و كشورهاي عرب و كمك‌هاي مصر به عراق مطالبي ايراد كرد. خبرنگار الحوادث به پاي‌بندي ايران به قطع‌نامه‌ي 1975 الجزاير اشاره كرد و گفت: «ايران يك سال قبل اعلام كرد كه قرارداد الجزاير همچنان به قوت خود باقي است و عراق در آن موقع قرارداد را ملغي اعلام كرد، آيا موافقت‌نامه‌ي الجزاير به قوت خود باقي است يا خير؟» حمادي به دروغ ادعا كرد: «ايران در بدو روي كارآمدن رژيم كنوني به طور يك طرفه قرارداد الجزاير را ملغي اعلام كرد و به رسميت نشناخت و ما نيز به نوبه‌ي خود مجبور شديم آن را لغو نماييم، بنابراين، اين قرارداد 1975 الجزاير در حال حاضر از لحاظ قانوني مردود است‌، چراكه اين موافقت‌نامه هم از نظر ايران و هم از نظر عراق ملغي اعلام ‌شده است. بعد از بروز جنگ بود كه ايران شروع به تشبث به موافقت‌نامه‌ي 1975 الجزاير كرد.»[۱۵] وي درباره‌ي ملاقاتش با مقامات امريكايي گفت: «در ملاقات با مقامات امريكا موضوع تجديد روابط ديپلماسي، مورد بحث و تبادل ‌نظر قرار نگرفت.» وي در عين حال خاطرنشان كرد: «چنانچه وزير خارجه‌ي امريكا‌ درخواست ملاقات و گفت و گو با من را بنمايد من به تقاضاي او پاسخ خواهم داد، اما روابط ديپلماتيك بين دو كشور در همان سطحي كه هست باقي خواهد بود.» حمادي در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله‌ي الحوادث در مورد درخواست عراق از كشورهاي عربي مبني بر مسئوليت دفاع مشترك و واكنش كشورهاي عربي در مقابل اين درخواست‌ها، آن را همچنان پابرجا دانست و ادعا كرد كه در زمان مناسب و هنگامي كه ضرورت پيش آيد براي اجراي اين تصميم با كشورهاي عربي به گفت و گو و مشورت خواهد پرداخت. حمادي بدون اشاره به اين واقعيت كه هيچ كدام از كشورهاي عربي به درخواست عراق در اين باره پاسخ مثبت نداده‌اند، در پاسخ به اين سؤال كه منظورتان از اقتضاي ضرورت چيست، گفت: «اين چيزي است كه به خود ما به عنوان كشور طرف موضوع بستگي دارد و اين ما هستيم كه تصميم مي‌گيريم كه اين تصميم چه وقت به مرحله‌ي عمل درآيد. اين تصميم وجود دارد و در هر موقع كه ما اراده كنيم به مرحله‌ي اجرا درخواهد آمد.» وي تأكيد كرد كه پشتيباني از عراق و مقاومت در برابر تجاوز بيگانه ممكن است نظامي، اقتصادي، سياسي يا ديپلماسي باشد. همچنين ممكن است همه‌ي اين موارد را شامل شود. وزير خارجه‌ي عراق در مورد موضع مصر و كمك‌هاي اين كشور به عراق گفت: «موضع مصر در مورد جنگ عراق با ايران تا به حال موضعي در پشتيباني و حمايت از عراق بوده است، اما در مورد كمك‌هاي نقدي مصر بايد بگويم مصر در وضعي نيست كه بتواند كمكي بنمايد. ما سلاح‌ها و تجهيزات نظامي را از كشور مصر خريداري كرديم و در مقابل آن پول نقد پرداخت كرده‌ايم.»[۱۶]

گزارش - 45

در پي سفر يك هيئت عالي‌رتبه‌ي نظامي عراقي به مصر براي تأمين تسليحات مورد نياز ارتش عراق به سرپرستي عدنان خيرالله وزير دفاع اين كشور، امروز يك هيئت نظامي مصري وارد عراق شد. منابع نظامي داخلي نقل كرده‌اند، اين هيئت تسليحات فراواني از جمله 16 هواپيماي جنگنده‌ي چيني‌ليوشا با خود به عراق آورده است.[۱۷]

گزارش - 46

هفته‌نامه‌ي عربي الجهاد از نابساماني اوضاع ارتش عراق و تلاش مسئولان ارتش براي كنترل اوضاع خبر داد. به نوشته‌ي الجهاد، حكومت بغداد به تازگي حكمي صادر كرده است كه طبق آن همه‌ي فراريان ارتش به اعدام و مصادره‌ي اموال محكوم مي‌شوند. طبق اين حكم كسي كه بيش از 5 روز در ارتش بعثي عراق غيبت كند، فراري شناخته ‌شده، محكوم به اعدام مي‌شود. در اين حكم از فرماندهان خواسته ‌شده است چنانچه غيبت افراد فراري موجه است تا 15 روز غيبت آنان ناديده گرفته شود. از سوي ديگر، حاضر نشدن نيروهاي ارتش در محل‌هاي خدمت به دلايل پزشكي شدت يافته و مقامات بعثي دريافته‌اند بيش‌تر افرادي كه به دلايل پزشكي از خدمت كنار رفته‌اند، مجوز پزشكي را با دادن رشوه دريافت كرده‌اند. اين امر سبب شد تا مقامات بعثي در نامه‌يي محرمانه از همه‌ي مسئولان نظام وظيفه بخواهند اسامي همه‌ي كساني را كه در طول 10 سال اخير از ارتش خارج ‌شده‌اند در اختيار آنان قرار دهند. پس از گذشت 48 ساعت از صدور اين نامه، 7‌ تن از افسران پزشك ارتش به اتهام فراري دادن عده‌ي بي‌شماري از ارتشيان اعدام شدند. اين هفته‌نامه همچنين نوشته است: «صدام براي موجه جلوه دادن شكست‌هاي فاحش پي ‌در پي ارتش در برابر حملات ايران اعلام كرد كه وزير دفاع دچار ديسك كمر ‌شده و به اين ترتيب مي‌خواهد دليل اين شكست‌ها را ديسك كمر وزير دفاع اعلام كند(!) صدام در مصاحبه با نشريه‌ي المجله گفته است، عدنان خيرالله وزير دفاع و پسردايي وي، دچار بيماري ديسك كمر ‌شده و براي درمان او پزشكاني از امريكا، انگليس،‌ فرانسه، شوروي، آلمان ‌غربي، آلمان ‌شرقي، چكسلواكي و كوبا به عراق فراخوانده ‌شده‌اند(!)» هفته‌نامه‌ي الجهاد در گزارش ديگري آورده است: «سعدي عياش عريم وزير حكومت مجلس محلي صدام، اخيراً از سمت خويش بر كنار گرديد و طبق معمول مأموران رژيم به تعقيب و دست‌گيري نزديكان و خويشاوندان وي پرداختند. گفته مي‌شود علت بركناري اين وزير محلي شورش و ناآرامي در شهرهاي شمالي عراق و عدم توانايي فرد مزبور در جمع كردن افراد داوطلب براي جنگ با ايران بوده است.»[۱۸] روزنامه‌ي جمهوري اسلامي نيز در اين باره نوشته است: «26 نفر از افراد جيش‌الشعبي كه از جور و ستم رژيم بعثي به تنگ آمده بودند در منطقه‌ي كلار در استان سليمانيه و خانقين با اسلحه و مهمات به مجاهدين مسلمان عراقي پيوستند.»[۱۹]


منابع و مآخذ روزشمار 1361/10/04

  1. روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 5/10/1361، ص 2، به گزارش واحد مركزي خبر از آبادان؛ و ـ سند شماره 73442 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت اطلاعات و عمليات)، شماره 280، 6/10/1361، ص 3؛ و ـ سند شماره 300250 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانه، از شهرباني استان خوزستان (اطلاعات) به استانداري استان خوزستان، شماره 220، 5/10/1361، ص 1.
  2. مأخذ 1، بخش اول، ص 4.
  3. مأخذ 1، بخش اول، ص 4، ساري.
  4. مأخذ 1، بخش اول، ص 4.
  5. مأخذ 1، بخش اول، ص 4.
  6. روزنامه‌ي اطلاعات، 4/10/1361، ص 3.
  7. سند شماره 444429 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت اطلاعات و عمليات) مد عمليات، شماره 281، 7/10/1361، ص 1؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، ص 1.
  8. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 282، 6/10/1361، ص 9، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/10/1361.
  9. سند شماره 302003 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از لشكر28 (ركن2) به استانداري استان كردستان (مشاور سياسي نظامي)، شماره 291، 9/10/1361، سند تك‌برگي.
  10. سند شماره 55282 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 4/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 349625 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، از اطلاعات كردستان به اطلاعات قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، شماره 120، 8/10/1361، سند تك‌برگي.
  11. سند شماره 440101 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از فرماندهي منطقه3 به فرماندهي ستاد مركزي، شماره 922، 4/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 44379 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري، از ستاد منطقه3 (فرماندهي) به ستاد مركزي (فرماندهي)، 5/10/1361، ص 2 و صفحه‌ي آخر؛ و ـ سند شماره 44386 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 289، 5/10/1361، ص 4؛ و ـ مأخذ 8، ص 10، رشت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/10/1361.
  12. سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه‌ي نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني)، جلد 17، تهران: انتشارات شركت سهامي چاپ‌خانه‌ي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهمن 1364، صص 121 و 120.
  13. . سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه‌ي نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني)، جلد 17، تهران: انتشارات شركت سهامي چاپ‌خانه‌ي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1361، صص 123 و 124.
  14. مأخذ 1، بخش اول.
  15. مأخذ 8، ص 5، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/10/1361، به نقل از الحوادث چاپ لندن.
  16. مأخذ 8، صص 6 و 7، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/10/1361، به نقل از الحوادث چاپ لندن.
  17. سند شماره 125570 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌يي اطلاعاتي، دفتر فرماندهي (اطلاعات عمليات)، شماره 380، 4/11/1361، ص 2.
  18. مأخذ 6، ص 2، به نقل از هفته‌نامه‌ي عربي الجهاد.
  19. روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 7/10/1361، ص 2، سنندج.