1361.10.09
روزشمار جنگ سال 1361 1361.10.09 | |
---|---|
نامهای دیگر | نه دی |
تاریخ شمسی | 1361.10.09 |
تاریخ میلادی | 30 دسامبر 1982 |
تاریخ قمری | 14 ربیع الاول 1403 |
گزارش - 91
با گذشت حدود يك هفته از ابلاغ طرح عملياتي كربلا11، قرارگاههاي كربلا و نجف به يگانهاي تابعه در استان ميسان عراق با هدف تصرف العماره و در پي آن برگزاري جلسات متعدد در مورد چگونگي اجراي مانور، امروز جلسهيي به منظور نهايي كردن طرح مانور با حضور فرماندهان سپاه در محل قرارگاه سپاه7 در تنگهي ذليجان برگزار شد. فرماندهان حاضر در اين جلسه عبارت بودند از: غلامعلي رشيد؛ (جانشين طرح و عمليات ستاد مركز) حسن باقري؛ (مسئول اطلاعات و عمليات قرارگاه مركزي خاتم(ص)) مجيد بقايي؛ (فرمانده قرارگاه كربلا)، احمد غلامپور (معاون قرارگاه كربلا)، بشردوست (مسئول طرح و عمليات قرارگاه نجف)، محمدابراهيم همت (فرمانده سپاه 11 قدر)، مرتضي قرباني (معاونت سپاه7 و فرمانده لشكر 25 كربلا) و مرتضي صفاري (مسئول طرح و برنامه قرارگاه كربلا).* در ابتداي جلسه، غلامعلي رشيد جمعبندي نظرهاي فرماندهان سپاه را تا اين مقطع چنين بيان كرد: «بعد از عمليات بيتالمقدس ما برخورد كرديم به عمق هدف و نيروي پيادهي ما بيشتر از 20 الي 25 كيلومتر بيشتر نميتواند پيشروي كند و اين مقدار هم به شرطي است كه بعد از طي اين مسافت به مواضع پدافندي خوبي برسند وگرنه مشكل خواهند داشت. مسئلهي ديگر اين است كه فاصلهي خط ما با دشمن در اين منطقه حدود 10 كيلومتر است و ضمناً عمق اين جبهه بسيار زياد است (حدود 70 كيلومتر) و امكانات ما از نظر مكانيزه بسيار ضعيف است، در حالي كه در اين زمين، حداقل 2 تيپ مكانيزه (براي سرعت دادن به پيشروي) مورد نياز است. لذا، برادران 2 تلاش عمده را در نظر بگيرند: 1. پل غزيله و تأمين حلفائيه (به عنوان عمق هدف) 2. غرب جادهي آسفالت در قسمت شمالي هورالسناف و رودخانهي دويرج (به عنوان تأمين جناح راست عمليات).» با اين مقدمه فرماندهان به بررسي نقاط قوت و ضعف اجراي يك مرحلهيي يا دو مرحلهيي مانور عمليات پرداختند، تعدادي از فرماندهان از جمله مرتضي قرباني؛ مجيد بقايي؛ حبيباللهي (مسئول طرح و برنامهي سپاه سوم) و حسين خرازي (فرمانده سپاه سوم) با صراحت از اجراي دو مرحلهيي عمليات دفاع كردند و دلايلي را براي آن برشمردند. استدلال اين فرماندهان در دفاع از اجراي انجام عمليات در دو مرحله چنين بود: 1. به دليل محدوديت توان نيروهاي خودي در پيشروي به عمق منطقهي دشمن، احتمال موفقيت در عمليات بيشتر خواهد بود. 2. بعد از اجراي عمليات در مرحلهي اول، امكان بهرهبرداري از جادههاي متعدد، به منزلهي عقبهي نزديك عمليات فراهم خواهد شد. 3. در عمليات دو مرحلهيي امكان بهرهبرداري از فرماندهي متمركز، نيروها و امكانات بيشتر خواهد بود. ضمن آنكه به دليل وجود موانع متعدد، عملاً امكان حركت سريع در عمق منطقهي عمليات و اجراي عمليات در يك مرحله چندان فراهم نيست. البته، تعدادي از اين فرماندهان براي عمليات يك مرحلهيي نيز برتريهايي قائل بودند، اما به دليل مشكلاتي از جمله عمق زياد منطقهي عمليات؛ محدوديت نيرو و وجود موانع بسيار، اجراي آن را عملي نميدانستند. شماري از فرماندهان از جمله غلامعلي رشيد، حسن باقري، و مرتضي صفاري با بيان دلايلي از اجراي عمليات در يك مرحله دفاع كردند كه مهمترين آنها عبارت بود از: 1. دستيابي سريع نيروهاي خودي به عقبه و قرارگاههاي تيپ و توپخانههاي دشمن. 2. استفاده از اصل غافلگيري. 3. تضمين بيشتر براي گرفتن سرپل غزيله (چون عراق به محض آگاه شدن از مسير عمليات، پل غزيله را مستحكم و يا منفجر خواهد كرد). 4. به هم خوردن تمركز دشمن در هدايت نيروهاي خود. 5. كاهش تلفات خودي به دليل بر هم خوردن سيستم فرماندهي دشمن. علاوه بر ذكر محاسن هر كدام از طرحها (يك مرحلهيي و دو مرحلهيي) فرماندهان به معايب آنها نيز توجه داشتند و تعدادي از فرماندهان در كنار دفاع از طرح مانور مورد نظر خود، ايرادها و محدوديتهاي آن را نيز بيان كردند. از جمله غلامعلي رشيد پيشنهاد خود را براي جبران ضعف توان نيروهاي خودي براي حركت در عمق دشمن مطرح كرد و گفت: «ما ميخواهيم در اين عمليات با رعايت اصل غافلگيري عمل كنيم و در [عمليات] دو مرحله[يي] غافلگيري نيست.» وي اين اقدامات را براي حل مشكل پيشنهاد داد: «1. استفاده از تكورهاي موتورسوار براي رسيدن (سريع) به قرارگاههاي لشكري و مقر توپخانهي دشمن. 2. استفاه از نيروي مكانيزه به شكل تمركزي براي رسيدن سريع به عمق منطقه. 3. استفاده از نيروي مخصوص و شهادتطلب. 4. استفاده از هور (كه ميتوان حدود 600 نفر را به صورت تعجيلي از آن عبور داد). 5. انجام اقدامات توجيهي بيشتر با گردانها و توسط فرماندهان ردههاي بالا.» حسن باقري نيز در دفاع از اجراي انجام عمليات در يك مرحله گفت: «اگر حملهي اول را قوي انجام بدهيم، دشمن گيج شده و خيلي از نواقص جزيي ما پوشانده ميشود و اگر حملهي اول را ضعيف گرفتيم عراق بهتر از ما ميتواند واحدهايش را هدايت كند. ما بايد سعي كنيم فرماندهي دشمن را مختل كنيم. دشمن در عمق (منطقه) به خصوص در كنار غزيله سنگرهايي دارد كه دفاعي نيست. اگر ما عقبهي دشمن را تهديد كنيم، ديگر امكان حركت عمدهيي را ندارد. احتياطهاي دشمن بين جادههاي غزيله ـ فكه و غزيله ـ چزابه است و آنهايي كه در غرب جاده (عمق منطقه) است، واحدهاي اداري است و ما ميتوانيم با استفاده از زرهي به سرعت به عمق منطقه برويم.» همت (فرمانده سپاه11 قدر نيز محاسن طرح يك مرحلهيي را اينگونه برشمرد: «1. عمل، توأم با غافلگيري است. 2. تلفات خودي كم است. 3. در طرح يك مرحلهيي دو مرحله نهفته است. 4. در يك پيشروي سريع سيستم فرماندهي دشمن به هم ميخورد. 5. اگر به جادهي آسفالت غزيله ـ هورالسناف برسيم دشمن ديگر توان مقابله نخواهد داشت.» وي در انتها تأكيد كرد براي تضمين چنين اقدامي بايد به نيروي مكانيزه متكي بود. با ادامه يافتن جلسه، اظهار نظر فرماندهان يگانها از حمايت يكجانبه از عمليات يك يا دو مرحلهيي به سمت بررسي و مقايسهي اين دو نوع عمليات سوق پيدا كرد. بنايراين، حاضران در ادامه بيشتر به مقايسهي معايب و محاسن عمليات در يك يا دو مرحله پرداختند، چنان كه مرتضي قرباني و مجيد بقايي نيز مقايسه را مبناي سخن خود قرار دادند، اما اين صفبندي همچنان در جلسه وجود داشت و تا حدي مانع دست يافتن جمع به يك نتيجهي مشخص و واحد ميشد. مثلاً احمد كاظمي صرفاً از اجراي عمليات يك مرحلهيي دفاع ميكرد. وي برتريهاي عمليات يك مرحلهيي را چنين برشمرد: «درست است كه ما فاصلهي زيادي با خط دشمن داريم؛ زمان زيادي نيز نياز داريم، اما براي انجام اين كار [بايد] تعداد خودرو (زرهي و...) در اختيار يك واحد مشخص قرار دهيم و اين واحد پس از شروع عمليات براي حركت (در عمق) آماه باشد. لذا، غير ممكن است كه ما دو مرحلهيي عمل كنيم و بتوانيم از غزيله عبور كنيم. ما اگر شب اول تا هر جا كه رفتيم، رفتيم والاّ ديگر نميتوانيم.» اما طرفداران عمليات دو مرحلهيي، با تأكيد بر برتري داشتن عمليات يك مرحلهيي نسبت به عمليات دو مرحلهيي، به دليل ضعف توان و نيرو، اجراي عمليات در يك مرحله را بعيد ميدانستند. در نهايت با توجه به تكرار صحبتها، محمدابراهيم همت غلامعلي رشيد را كه فرمانده ارشد حاضر در جلسه بود خطاب قرار داد و به جمعبندي نظرهاي فرماندهان يگانها پرداخت و گفت: «كل بحث اين است كه ما به علت اينكه امكان عمليات را در دو مرحله نداريم، بايد برنامهيي ريخته شود كه اگر عمليات در يك مرحله موفق نشد جايي را به عنوان هدف تعيين كنيم كه در آنجا بمانيم و در مرحلهي بعد عمليات را از آنجا ادامه دهيم.» حسين خرازي و تعدادي ديگر از فرماندهان جمعبندي همت را تأييد كردند. كه نوعي توافق ضمني حاضران در جلسه را نشان ميداد. پس از آن، غلامعلي رشيد در مقام مسئول جلسه، در جمعبندي جلسه گفت: «جلسات (امروز)* مفيد بود و اگر ادامه پيدا كند به يك راهحل ميرسيم. كل برادراني كه ميگويند يك مرحله عمل كنيم يا دو مرحلهيي عمل كنيم هر دو يك چيز را ميگويند. در عمليات دو مرحلهيي وقتي ميگويند (در شب اول) تا يكجا برسيم و فردا شب (عمليات را) ادامه دهيم اين خود يك مرحله است. مرحله خيلي عظيمتر از اين حرفها است، به طوري كه صدام با يك مرحله كل جنگ را انجام داد. ما در صحبتهايمان بايد به اصول جنگ معتقد باشيم و (از آن) تخطي نكنيم و گرنه خطا كردهايم.» وي در ادامه بر اين موارد تأكيد كرد: «1. اصل غافلگيري را رعايت كنيم. 2. [از] اصل سرعت عمل بايد استفاده كنيم و رمز پيروزي ما در بيتالمقدس رعايت همين اصل بود. 3. اصل تمركز قوا را در نظر بگيريم. 4. براي قطع عقبهي دشمن (خط لجستيك و...) طرح داشته باشيم. 5. در طرحريزي، اصل سادگي را رعايت كنيم تا يگانها در حد تيپ دچار سردرگمي نشوند. 6. در كنار 5 اصل بالا از اصل پوشش فريب استفاده كنيم (اگر اين اصل را داشته باشيم از اصل غافلگيري بيشتر استفاده كردهايم.) و دشمن تلاش اصلي ما را متوجه نشود. ضعف ما اين است كه راه را باز ميكنيم و بعد ميايستيم كه اگر اين طور باشد كه بايستيم و بعد حركت كنيم اين حداقل يك هفته طول ميكشد.» وي كه ميكوشيد نظرهاي مدافعان اجراي عمليات در يك و دو مرحله را به يكديگر نزديك كند، در پايان افزود: «چون فاصلهي بين مرحلهي اول و دوم زياد نيست، مرحله حساب نميشود و اگر كسي تضمين كند كه ما بعد از گرفتن "جاپا" حداكثر با فاصلهي 11 ساعت حركت را ادامه دهيم، احتمالاً اين كار را انجام ميدهيم.» راوي قرارگاه خاتم(ص) (تقي رضواني) دربارهي نتيجهي اين گفت و گوها نوشته است. «آنچه كه از جلسهي امروز برداشت شد، ولي به صراحت بيان نشد آن بود كه عمليات در يك مرحله انجام خواهد شد. در جناح چپ، سپاه هفتم و در جناح راست، سپاه 11 قدر به اجراي مأموريت خواهد پرداخت و سپاه سوم در احتياط خواهد بود.[۱]
گزارش - 92
در اقدامات نيروهاي غير قانوني در مناطق كردنشين شمال غرب و غرب كشور، عدهيي شهيد يا مجروح شدند و چند تن نيز به گروگان برده شدند. شماري از افراد حزب دمکرات نيز در درگيري با نيروهاي خودي به هلاكت رسيدند. 1. ساعت 6 صبح، نيروهاي حزب دمكرات با نفوذ به پيرانشهر به سمت مقر نيروهاي سپاه تيراندازي كردند كه با پاسخ متقابل نيروهاي سپاه، مهاجمان مجبور به ترك شهر شدند. در اين حادثه 2 تن از نيروهاي سپاه و يك كودك شهيد شدند.[۲] 2. در روستاي ارمرده در جنوب غربي بانه، نيروهاي مسلح ضد انقلاب به پايگاه ژاندارمري حمله كردند و يك تن را به شهادت رساندند.[۳] 3. در روستاي جعفرآباد مهاباد، بر اثر انفجار مين يك نفر از نيروهاي خودي شهيد و يك تن زخمي شد.[۴] 4. در محور نقده ـ پسوه در حوالي روستاي كلوان، نيروهاي خودي كه متوجه عبور نيروهاي حزب دمكرات شده بودند با آنان درگير شدند و در نتيجه 2 تن از افراد حزب به هلاكت رسيدند و بقيه گريختند.[۵] 5. در روستاي ابراهيمآباد از توابع سنندج، افراد مسلح كومهله بر سر راه عدهيي از مردم كمين گذاشته بودند كه به غير از 2 نفر كه گروگان گرفته شدند، بقيه موفق به فرار شدند. يكي از گروگانها دانشآموز و ديگري عضو شوراي ده بود.[۶] 6. در حوالي روستاي كوله در جنوب ديواندره، نيروهاي مسلح ضد انقلاب با بستن جاده و متوقف كردن خودروها، شناسنامهي مسافران را اخذ كردند و از هر كسي كه در انتخابات مجلس خبرگان شركت كرده بود مبالغي را به عنوان جريمه گرفتند و سپس گريختند.[۷] 7. افراد حزب دمكرات جادهي بوكان ـ مياندوآب را مسدود كردند و يك خاور را به همراه راننده و كمكراننده* با خود بردند.[۸] طبق اطلاعات لشكر28 كردستان، در آبادي بِلِكِه در 25 كيلومتري جنوب شرقي مهاباد، 2 زندان حزب دمكرات كردستان و گروه كومهله وجود دارد كه در هر كدام از زندانها 20 نفر از نيروهاي خودي نگهداري ميشوند.[۹] 8. دو نفر از اعضاي نيروهاي مسلح ضد انقلاب شامگاه امروز يك نارنجك را به مقر سپاه پاسداران سنندج پرتاب كردند كه تلفات و خساراتي در پي نداشت.[۱۰]
گزارش - 93
راديو بيبيسي در يك مقالهي راديويي با استناد به بيانيهي حزب دمكرات و اطلاعاتي كه از آنان به دست آورده تحولات اخير در مناطق درگيري بين نيروهاي نظامي جمهوري اسلامي و مخالفان تجزيهطلب را بررسي كرده است. در اين مقاله گزارش به گونهيي به برتري رو به افزايش نيروهاي ايراني در مناطق درگيري اشاره شده و چنين آمده است: «چنين به نظر ميرسد كه عليرغم شرايط سخت زمستان در كردستان ايران، ميان نيروهاي دولتي و چريكهاي كرد درگيري ادامه دارد. بر مبناي گزارشهاي ضد و نقيضي كه از اين منطقه رسيده است. گزارش ذيل تهيه شده است: بنا به گزارشهاي راديو ايران و منابع كرد، طي چند هفتهي اخير زدوخورد در كردستان ايران همچنان ادامه داشته است، اما كسب اطلاعات موثق از وضع اين منطقه هنوز هم دشوار است. با آغاز فصل زمستان و ريزش برف سنگيني كه كليهي ارتفاعات غرب ايران را پوشانده است، چريكهاي كرد نيز ظاهراً عمليات خود را تشديد كردهاند تا از موقعيت دشوار سربازان دولتي در استفاده از هليكوپتر و اعزام نيروهاي تقويتي بهرهبرداري كنند. دو روز پيش يكي از سخنگويان دفتر حزب دمكرات كردستان ايران در پاريس گفت كه هماكنون ابتكار عمل در دست كردهاست. به گفتهي وي طي هفتهي گذشته، نيروهاي دولتي و چريكهاي كرد 3 بار با يكديگر زدوخورد كردند و طي اين نبردها 150 سرباز از جمله فرمانده سپاه پاسداران انقلاب شهر سنندج كشته شدهاند. سخنگوي حزب دمکرات کردستان همچنين گفت كه نيروهاي دولتي با استفاده از تانك، توپخانهي سنگين و هليكوپترهاي مجهز به توپ در چند ناحيه پيشروي كردند. از طرف ديگر، دولت ايران نيز به عمليات پاكسازي در دهكدههاي كردستان و به خصوص در امتداد محور بين شهرهاي سنندج و كامياران اشاره كرده است. در عين حال، طرفداران كومهله (گروه چپگراي كرد) در بعضي شهرهاي استان كردستان بازداشت شدهاند. سپاه پاسداران اعلام كرده است كه كليهي اعضاي كادر سازمان مركزي كومهله در تهران دستگير شده و مقاديري اسلحه، مهمات و وسايل دستگاههاي چاپ نيز توقيف شده است، اما كميتهي مركزي گروه كومهله ميگويد كه فقط برخي از اعضاي كومهله دستگير شدهاند و به دولت پيشنهاد كرده است كه در مقابل رهايي زندانيان اين سازمان اسراي خود را آزاد نمايد. از نبردهاي چند هفتهي اخير در كردستان چنين برميآيد كه عمليات نيروهاي دولتي عليه چريكهاي كرد كه 4 ماه پيش آغاز شد، در فصل زمستان كاملاً از شدت نيفتاده است. چنين به نظر ميرسد كه اخيراً هيچ يك از طرفين موفقيت قابل ملاحظهيي به دست نياوردهاند. نيروهاي، دولتي در شهرهاي بزرگ و بسياري از شهرهاي كوچك و عمده مستقرند، اما از شواهد چنين برميآيد كه كنترل دهكدهها گاه در دست چريكها و گاه در دست نيروهاي دولتي است. دكتر عبدالرحمان قاسملو رهبر دمكرات كردستان ايران، 3 هفتهي پيش اعلام كرد كه طي حملهي نيروهاي دولتي، بيش از 6 هزار نفر از سربازان دولتي كشته و 8 هزار تن نيز زخمي شدهاند، اما نشانههايي در دست است حاكي از آنكه احتمالاً تعداد تلفات نيروهاي دولتي از چريكها بيشتر بوده است، اما در عين حال، طي اين عملياتها چريكها اجباراً در موقعيت دفاعي قرار گرفتهاند. همچنين، بر اساس برخي گزارشها، نيروهاي دولتي در حملات خود از كردهايي استفاده ميكنند كه اين ناحيه را به خوبي ميشناسند و همين امر چريكهاي ضد دولتي را دچار مشكلاتي ساخته است.»[۱۱]
گزارش - 94
در آبادان، يك خانهي تيمي متعلق به يكي از هواداران فعال سازمان مجاهدين خلق كشف شد و 2 نفر دستگير شدند. از اين خانه مقاديري نارنجك، فشنگ، موشكانداز آر.پي.جي7 و اسناد و مدارك سازماني به دست آمد.[۱۲] در هشتپر طواش نيز نيروهاي سپاه در عملياتي موفق به كشف يك خانهي تيمي ديگر سازمان مجاهدين خلق شدند. از نتايج عمليات گزارشي مخابره نشده است.[۱۳]
گزارش - 95
در جلسهي امروز مجلس شوراي اسلامي كليات طرح "حمايت از حركتهاي اسلامي و نهضتهاي آزاديبخش" كه در كميسيونهاي امور خارجه، ارشاد و امور دفاعي به تصويب رسيده بود، در صحن علني مجلس به رأي گذاشته شد و نمايندگان با اكثريت قاطع به آن رأي مثبت دادند. شاهچراغي نمايندهي سمنان و مخبر كميسيون امور خارجه، دربارهي سابقه و ابعاد گوناگون اين طرح گفت: «پس از پيروزي انقلاب، يك هيجاني در ميان مردم ما و مسئولين به وجود آمده بود براي حمايت از نهضتهاي آزاديبخش كه در گوشه و كنار دنيا مبارزه ميكنند، به خصوص براي حمايت از حركتهاي اسلامي كه در منطقه و در سرزمينهاي اسلامي وجود داشت. اين عشق و علاقه باعث شده بود كه نهادهاي مختلف، ارگانهاي مختلف و حتي گاهي بعضي از شخصيتهاي روحاني و غير روحاني به اين فكر بيفتند كه در اين زمينه اقداماتي را انجام بدهند و عمل بكنند. در نتيجه، باعث شده بود كه يك ناهماهنگي در كليهي اين كارها به وجود بيايد و احياناً گاهي اختلالاتي در وضع سياست خارجي ما به وجود بيايد. اعمالي صورت بگيرد، كارهايي صورت بگيرد كه با سياست كلي دولت جمهوري اسلامي در تضاد بود. كميسيون خارجهي مجلس شوراي اسلامي با توجه به اطلاعاتي كه در اين زمينه به دستش ميرسيد و همچنين كميسيون امور دفاعي، يعني اعضاي اين دو كميسيون، به اين فكر افتادند كه جلسهيي را مشتركاً تشكيل بدهند و در اين جلسه با دعوت از مسئوليني كه دستاندركار اين امور هستند، اين مسئله را بررسي كنند. نتيجهي اين جلسهي مشترك كميسيون امور دفاعي و امور خارجه طرحي شد كه اين طرح در خدمت برادران هست. در اين پيشنويس، شورايي پيشبيني شده بود از وزير امور خارجه؛ وزير ارشاد؛ فرمانده كل سپاه پاسداران؛ مسئول امنيت، يعني مسئول آن سازمان و تشكيلات امنيتي كه در كشور به وجود ميآيد و هنوز به وجود نيامده است و مديرعامل صدا و سيماي جمهوري اسلامي. علت اينكه اين چند نفر و اين نهادها را در تصميمگيري در اين باره سهيم دانسته بودند، يكي ارتباط كار نهضتهاي آزاديبخش با سياست خارجي بود و يكي ارتباطي كه اين بار، امور تبليغاتي داشت و رابطهيي كه با رسانههاي گروهي داشت و آموزشهايي كه در اين زمينه بايد داده ميشد و احياناً آموزشهاي نظامي كه لازم بود. مدتي از ارائهي اين پيشنويس گذشت تا اين طرح به كميسيون امور خارجه به عنوان كميسيون اصلي آمد و كميسيون امور دفاعي و كميسيون ارشاد اسلامي. پيشنويسي كه تهيه شده بود در كميسيون امور دفاعي مورد بحث قرار گرفته بود و با اصلاحات جزئي همان تصويب شد. به نظر اعضاي كميسيون امور خارجهي مجلس شوراي اسلامی نهضتهاي آزاديبخش و حركتهاي اسلامي از دو بُعد اصلي و اساسي برخوردارند: بُعد سياسي؛ بُعد تبليغاتي. به همين خاطر، چون بُعد سياسي مهمي در اين كار وجود داشت، مجلس مسئول را وزير امور خارجه دانست و دخالت مستقيم دولت در اين كار و به لحاظ ارتباطش با كار تبليغاتي، وزارت ارشاد را از طرف دولت در اين جريان سهيم دانست. منتها براي اينكه از جهت شرعي و ديني و به لحاظ نفوذي كه شخص امام و رهبري انقلاب در ميان امتهاي مختلف و محرومين و مستضعفان دارد، نمايندهي امام را هم جزء شورا دانست و به اين نتيجه رسيد كه كافي است يك شورايي متشكل از وزيرخارجه، وزير ارشاد، و نمايندهي مقام رهبري تشكيل بشود. منتها، چون اينها احتياج به بودجه دارند، صرف بودجه ميكنند و به طور كلي كار يك كار سياسي است و مربوط به امور سياسي ميشود، اين شورا زير نظر نخستوزیر باشد و نخستوزير در برابر مجلس مسئول باشد. فكر اساسي كه من در اينجا بايد عرض بكنم اين است كه فلسفه و اساس كار در كميسيون خارجه اين بود كه بايد مسئلهي نهضتهاي آزاديبخش كه به اشكال مختلف و گوناگوني در طول سه چهار سال گذشته عمل ميشد و روي آن كار ميشده است و در گوشه و كنار دنيا هم انعكاساتي داشته است، به يك ساماني برسد.» بعد از سخنان موافقان و مخالفان، آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس، در حمايت از اين طرح و لزوم اجرايي شدن و حساسيتهاي سياسي آن توضيحاتي داد. وي گفت: «كل مطلب را آقايان قبول دارند. صحبت بر سر يك چيزهايي بود كه حالا من اشاره ميكنم. اگر قانون اساسي هم نبود، ما به عنوان يك وظيفهي اسلامي نميتوانستيم در مسائلي مثل فلسطين، لبنان ـ كه اگر بنا باشد اسرائيليها اشغالشان را در آنجا ادامه بدهند؛ افغانستان كه حالا كفر بر آن حاكم است ـ كشوري كه اكثريت نزديك به تمام آن مسلماناند و حالا در دست كفار است، [بيتفاوت باشيم] عراق كه اين طور مسلمانها را آواره كرده است و اين وضع را ميبينيد، دارد. اينها از لحاظ اسلامي، از لحاظ انساني جاهايي مثل افريقاي جنوبي [تسلط دارند] كه حتي ابرقدرتها هم شرم دارند كه از دولتشان حمايت كنند كه چند ميليون سفيدپوست بر بيش از بيست ميليون سياهپوست آن طور دارند ظالمانه حكومت ميكنند. ما كه نميتوانيم در مقابل اينگونه مسائل از لحاظ اسلامي بيتفاوت باشيم. پس اگر قانون اساسي هم نبود، قانون اساسي براي ما اسلام است كه به همين دليل روي قانون اساسي رفته است. تا اينجا هم من فكر نميكنم دوستان ما بحثي داشته باشند. ميرويم سر اينكه حالا موقعش هست يا نه؛ يا اين طرح كامل است يا نيست؟ آقايان بيشتر بحثهايشان اين است. اگر اين را قبول داريم، آيا ببينيم بدون قانون ميتوانيم اين كار را بكنيم يا نه؟ خوب، شما در مجلس هستيد، ميدانيد هيچ كاري در كشور بدون قانون نبايد بشود. بايد پول داد؛ بايد نيرو خرج كرد؛ بايد مسافرت كرد؛ بايد گذرنامه داد؛ بايد منزل داد؛ بايد مأوا داد؛ همهي اينها قانون لازم دارد. بعد از انقلاب در همان ماههاي اول، ما حمايتمان را از فلسطينيها اعلام كرديم؛ از مسلمانهاي داخل عراق كه تحت فشارند اعلام كرديم؛ از حركتهاي اسلامي خالص افغانستان اعلام كرديم و ميدانيد همين حالا هم كمك ميكنيم. بنابراين، اين دارد بيقانون انجام ميشود، ما راضي نباشيم كه كاري كه داريم ميكنيم و پول بيتالمال را بابت آن خرج ميكنيم، بدون قانون كاري انجام بدهيم. اين شش ماهي كه ميفرماييد تأخير نيفتد يا آقاي نوروزي كه ميفرمايند فصلش حالا نيست، شما ميتوانيد به فلسطين كمك نكنيد؟ اصلاً ما اجازه داريم شرعاً كمك نكنيم؟ اين مردم، يك ميليون و نيم افغاني كه اينجا آمدهاند، با اين وضعي كه گرفتار شدهاند، ما ميتوانيم به آنها كمك نكنيم؟ خوب يك قانوني بگذارنيم مسئول اين كمك را معين كنيم؛ بودجهاش را معين كنيم؛ روالش را معين كنيم؛ خط مشياش را معين كنيم؛ بدانيم چه كسي دارد كار ميكند و چرا دارد كار ميكند؟ يك بحث ديگر آقايان داشتند كه چرا اصلاً اين در مجلس مطرح بشود؟ دنيا خيال ميكند ما در امور داخلياش ميخواهيم دخالت كنيم، اتفاقاً همين مسئلهي مبهم ضرورتي بود كه ما اين را در مجلس مطرح كنيم. ما مسئلهي صدور انقلاب را مطرح كرديم. مسئلهي حمايت از نهضتها در قانونمان هست و همهي كشورها ميدانند، (حمايت از مستضعفان) يك چيز مبهمي درست كردند در دنيا كه دولت جمهوري اسلامي ايران ميخواهد تروريست صادر بكند؛ ميخواهد در كار ديگران دخالت بكند و حتي بعضي از آقايان ميگفتند جلسهي سري داشته باشيم. اگر سرّي همين حرفهايي را كه حالا داريم ميزنيم، ميزديم. فردا بلندگوهاي دنيا ميگفتند، نشستند، چه برنامههايي ريختند كه دنيا را خراب كنند و از اين حرفها. حالا بگذاريد همه بفهمند ما داريم چه ميگوييم. در قانون اساسي ما با صراحت آمده است در امور داخلي آنها دخالت نميكنيم. حمايت هم اينجا مشخص نشده است، حمايت مسلحانه، حمايت مالي يا حمايت تبليغي، هيچ چيزي مشخص نشده است. اين بسته بر شرايط است. اگر در اسرائيل آدم بخواهد دخالت بكند، البته به مسلمانهاي داخلي اسرائيل بايد اسلحه داد. يك جايي هست بايد راديو كمكشان كند؛ يك جايي فقط بايد پول بدهيم؛ يك جايي بايد براي فراريهايشان مأوي بدهيم؛ يك جا بايد به روزنامهمان اجازه بدهيم از آنها تبليغ بكنند. شيوههايشان فرق ميكند و آن شورا نشسته است آنجا شيوهها را تعيين ميكند و با حساب مشخص ميكند ما را از اين مخمصهي موجود درميآورد. الآن شرايطي است كه هر كس را ميخواهند با ما بد كنند، ميگويند اينها ميخواهند تروريست صادر بكنند، اينها ميخواهند پاسدار تربيت كنند براي شما بفرستند و قانون اساسيشان اين را ميگويد. اين قانوني كه شما ميگذاريد، هم حدود را مشخص ميكند و هم زبان ما را روشن ميكند و هم دشمن را خلع سلاح ميكند. يكي از كارهاي لازم بود كه بيايد در اين مجلس، از تريبون هم بحث بشود و همه بفهمند كه ما ميخواهيم چه بكنيم و چون ما نميخواهيم كاري به عنوان دخالت در امور ديگران بكنيم. البته عرض كردم مثل اسرائيل و اينها، آنها حساب ديگري دارند كه وضعشان روشن است.»[۱۴]
گزارش - 96
نمايندگي كميتهي بينالمللي صليب سرخ ضمن تأييد اسارت مردم غير نظامي ايران به دست نيروهاي عراقي، به عراق پيشنهاد داده است تا اسراي غير نظامي ايراني بازگردانده شوند. به گزارش روزنامهي كيهان، نمايندگي كميتهي بينالمللي صليب سرخ در تهران ضمن ارسال يادداشتي به وزارت خارجه اعلام كرد: «تعداد 74 نفر ايراني كه اسارتشان قبلاً توسط عراق به اطلاع مقامات دولت ايران رسيده است همگي از نظر كميتهي بينالمللي صليب سرخ غير نظامي به حساب ميآيند. نمايندگي صليب سرخ در تهران ضمن ابراز همدردي با مقامات ايراني، در مورد سرنوشت آن دسته از غير نظاميان كه در سنين كهولت هستند اعلام كرده كه نظر به اهميت بشردوستانهي اين مسئله، نمايندگي صليب سرخ در بغداد در اين مورد با مقامات عراقي مذاكره و پيشنهاد كرده است كه اسراي غير نظامي ايران به وطن بازگردانده شوند.»[۱۵]
گزارش - 97
با انتشار خبر سفر احمد طالب ابراهيمي وزير امور خارجهي الجزاير به ايران، محافل خبري دربارهي علت و اهداف اين سفر به رايزني پرداختند. خبرگزاري جمهوري اسلامي در نگاهي گذرا به 4 منبع خبري، اعلام كرد: «يونايتدپرس به نقل از مقامات رسمي در الجزاير گزارش داد: "احمد طالب ابراهيمي وزير امور خارجهي الجزاير يكشنبهي هفتهي آينده (12 ديماه) به منظور ميانجيگري در جنگ عراق و ايران براي دومين بار به تهران سفر ميكند. فهد در ديدار اخيرش از الجزاير مقامات اين كشور را ترغيب كرد تا طرفين درگير در جنگ را به پاي ميز مذاكره بكشاند. وزير خارجهي الجزاير مردادماه گذشته به ايران و سپس به عراق سفر كرد، ليكن هيچ گونه نتيجهيي از اين سفر نياورد." خبرگزاري كويت گزارش داد: "طالب ابراهيمي وزير امور خارجي الجزاير روز يكشنبهي آينده در جريان يك اقدام جديد براي پايان بخشيدن به جنگ 28 ماههي خليج به ايران سفر خواهد كرد." همچنين خبرگزاري آلمان غربي به نقل از مقامات الجزاير در منامه گزارش داد: "ابراهيمي در اين سفر پيشنهاد توافق ايران و عراق بر سر آتشبس پيش از مذاكرات مشترك با نظارت يك كشور ثالث را به همراه دارد." رويتر نيز در گزارشي به نقل از يك ديپلمات الجزاير در تونس خاطرنشان ساخت كه اين ديدار ظاهراً به تقاضاي كشورهاي عرب مايل به خاتمهي جنگ بين ايران و عراق صورت ميپذيرد. اين خبرگزاري نيز سفر ماه گذشتهي فهد شاه عربستان به الجزاير را مرتبط با اين اقدام تلقي كرده است و مينويسد: "كشورهاي حوزهي خليج نيز كه از عراق حمايت كردهاند نگران گسترش جنگ در اين منطقه هستند" به گزارش خبرگزاري آلمان غربي، وزير امور خارجهي الجزاير، پس از ديدار با ايران به عراق خواهد رفت. از سوي ديگر به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از الجزاير، خبرگزاري رسمي الجزاير هدف از اين سفر را گفت و گوي وزراي خارجهي دو كشور در مورد روابط في ما بين و مسائل مورد علاقهي دو طرف و اوضاع بينالمللي گزارش كرده است.»[۱۶]
گزارش - 98
محمد اسحاق امامجمعه و يكي از اعضاي انجمن حمايت از انقلاب اسلامي در سريلانكا كه به همراه چند تن از مبارزان اين كشور براي شركت در كنگرهي جهاني ائمهي جمعه و جماعات به تهران سفر كرده است، در مصاحبه با خبرگزاري جمهوري اسلامي دربارهي تأثيرات پيروزي ايران در عمليات بيتالمقدس (آزادسازي خرمشهر) در نگاه مسئولان سريلانكا به انجمن حمايت از انقلاب اسلامي و چگونگي نفوذ عراق در ساختار سياسي اين كشور مطالبي را بيان كرد. وي با اشاره به بازتاب پيروزيهاي رزمندگان اسلام در جبهههاي نبرد حق عليه باطل و اثر آن بر روي مقامات مسئول اين كشور گفت: «تا قبل از آزادي خرمشهر، مسئولين سريلانكا با انجمن حمايت از انقلاب اسلامي ايران روابط خوبي نداشتند، ولي بعد از پيروزيهاي چشمگير ايران در جنگ، مسئولين كشور سعي ميكنند با اين انجمن همكاري نزديك داشته باشند. همچنين، مطبوعات اين كشور كه تا قبل از پيروزيهاي ايران اخبار خود را به نفع رژيم صدام مينوشتند، بعد از هر پيروزي كه نصيب ايران ميشود حقايق را بيشتر مينويسند.» وي سپس با اشاره به تبليغات حكومت عراق در سريلانكا گفت: «رژيم بعثي عراق در اين كشور شهركي به نام شهرك صدام تأسيس كرده و در آن مسجد و مدرسه درست كرده است. همچنين، رؤساي شركتها، مؤسسات و احزاب هرگونه احتياجي داشته باشند از طرف عراق تأمين ميشود و كساني كه از اين كمكها بهرهمند ميشوند، در قبال، پيروزيهاي ايران يا عكسالعمل نشان نميدهند يا اينكه در مقابل ايران جبهه ميگيرند.» وي افزود: «عراقيها در سريلانكا آنقدر نفوذ كردهاند كه حتي رئيس پارلمان اين كشور، رئيس انجمن دوستي عراق و سريلانكا است. در اين كشور عربستان نيز فعاليت زيادي دارد و انجمن مسلمانان زير نظر اين كشور اداره ميشود و طبعاً تمايل زيادي به امريكا دارد.»[۱۷]
ضميمهي گزارش 91
رديف نامخانوادگي، نام عناوين 1 اسحاقي، علي مسئول جنگهاي الكترونيكي (جنگال) قرارگاه خاتم(ص) 2 باقري، حسن مسئول اطلاعات عمليات قرارگاه مركزي خاتم(ص) و عضو تيم طرحريزي عمليات 3 باقري، محمد مسئول اطلاعات قرارگاه كربلا بود. پس از شهادت حسن باقري در 9 دي 1361 با حفظ سمت مسئوليت اطلاعات قرارگاه خاتم(ص) نيز به وي واگذار شد. 4 بشردوست، غلامحسين طرح و عمليات قرارگاه نجف 5 بقايي، مجيد فرمانده قرارگاه كربلا 6 پالاش مسئول اطلاعات عمليات قرارگاه نجف 7 جعفري، عزيز فرمانده قرارگاه نجف سپاه رديف نامخانوادگي، نام عناوين 8 چراغي، محمد معاونت سپاه11 قدر 9 حبيباللهي، رضا مسئول عمليات سپاه و طرح و برنامهي سپاه سوم 10 حسنيسعدي، حسين فرمانده قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب 11 خرازي، حسين فرمانده سپاه سوم صاحبالزمان(عج) 12 دژكام فرمانده قرارگاه نجف ارتش 13 صفوي، يحيي (رحيم) مسئول طرح و عمليات ستاد مركزي سپاه و عضو تيم طرحريزي عمليات 14 رشيد، غلامعلي جانشين مسئول طرح و عمليات مركز و عضو تيم طرحريزي عمليات در حين عمليات، فرمانده قرارگاه مركزي كربلا پس از شهادت بقايي و باقري 15 رضايي، محسن فرمانده كل سپاه پاسداران 16 رضواني، تقي راوي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) 17 رفيقدوست، محسن وزير سپاه پاسداران 18 رمضاني، حميد مسئول اطلاعات تيپ43 نور و هورالهويزه 19 رئوفي، عبدالمجيد فرمانده لشكر7 وليعصر(عج) 20 زينالعابدين، مهدي فرمانده لشكر17 عليبنابيطالب(ع) 21 سليماني، قاسم فرمانده لشكر41 ثارالله 22 سرهنگ شاهان عضو تيم طرحريزي عمليات (از سوي ارتش) 23 شمخاني، علي قائممقام فرماندهي كل سپاه 24 صفار، مرتضي مسئول طرح و عمليات قرارگاه كربلا 25 صياد شيرازي، علي فرمانده نيروي زميني ارتش 26 عليزاده مسئول نيروي دريايي سپاه 27 غلامپور، احمد معاون قرارگاه كربلا 28 قرباني، مرتضي فرمانده لشكر25 كربلا 29 قلاوند عضو اطلاعات عمليات قرارگاه نجف 30 كاظمي، احمد فرمانده سپاه هفتم و لشكر8 نجف 31 كاظمي، اصغر ـــــ 32 كياني، مهدي فرمانده لشكر قدس 33 لطفي، سيروس فرمانده لشكر16 زرهي 34 محمدزاده ـــــــــ 35 مفيد، عبدالحسين مسئول اطلاعات نيروي زميني ارتش 36 موسويقويدل، سيداحمد مسئول عمليات نيروي زميني ارتش 37 مؤمنيان عضو طرح و عمليات قرارگاه كربلا 38 هاشمي، علي فرمانده سپاه سوسنگرد و تيپ43 نور 39 همت، محمدابراهيم فرمانده سپاه11 قدر و فرمانده لشكر27
منابع و مآخذ روزشمار 1361/10/09
- ↑ سند شماره 164/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه كربلا در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر و تقي رضواني)، 14/9/1361 تا 11/10/1361، صص 164 تا 195.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 286، 10/10/1361، ص 6، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 19/10/1361؛ و ـ سند شماره 349743 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه بعثت (فرماندهي) به قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (فرماندهي)، 26/10/1361، صص 3 ـ 1.
- ↑ سند شماره 79847 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 286، 12/10/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 79819 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، شماره 284، 10/10/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 349719 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه بعثت به قرارگاه حمزه، شماره 149، 14/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 395973 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (فرماندهي) به ستاد مركزي سپاه پاسداران (مركز فرماندهي)، 19/10/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 088991 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اطلاعاتي هفتگي، از ستاد مركزي سپاه پاسداران (طرح و برنامه عمليات) اطلاعات عمليات به قائممقام كل سپاه، شماره 52، 26/10/1361، ص 3.
- ↑ سند شماره 188363 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از استانداري كردستان به فرمانداري سنندج، 21/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 346954 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از لشكر28 (ركن2) به فرمانده ناحيه 4 (ركن2) فرمانده سپاه پاسداران كردستان (اطلاعات)، شماره 666، 14/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 5، بخش دوم.
- ↑ سند شماره 302003 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از لشكر28 (ركن2) به استانداري استان كردستان (مشاور سياسي نظامي)، شماره 283، 9/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 346823 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از شهرباني كردستان به استاندار استان كردستان، شماره 5879، 14/10/1361، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 2، بخش اول، ص 16، راديو بيبيسي، 9/10/1361.
- ↑ سند شماره 103838 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، مركز فرماندهي سپاه پاسداران، شماره 222، 28/10/1361، ص 1.
- ↑ سند شماره 104796 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، مركز فرماندهي سپاه پاسداران، شماره 213، 10/10/1361، ص 1.
- ↑ اداره كل تندنويسي مجلس شوراي اسلامي، روزنامهي رسمي، مشروح مذاكرات مجلس شوراي اسلامي، جلسه 399، 9/10/1361، صص 20 و 25.
- ↑ روزنامهي كيهان، 9/10/1361، ص 2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 287، 11/10/1361، ص 2، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 10/10/1361.
- ↑ همان، ص 3، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 10/10/1361.