1362.01.22
روزشمار جنگ سال 1362 1362.01.22 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و دو فروردین |
تاریخ شمسی | 1362.01.22 |
تاریخ میلادی | 11 آوریل 1983 |
تاریخ قمری | 27 جمادیالثانی 1403 |
گزارش - 629
از نخستین ساعات امروز، نیروهای موج اول همه یگانهای شرکتکننده در مرحله اول عملیات والفجر1 با دشمن درگیر شدهاند. عملیات گردانها بهترتیب آرایش یگانها از شمال منطقه عملیات بهطرف جنوب* از آغاز درگیری با نیروهای دشمن تا بروز اولین بحرانها و تصمیمات فرماندهان قرارگاهها بدین شرح است: الف) قرارگاه کربلا (حدفاصل زبیدات تا شمال شیار بجلیه) قرارگاه کربلای4 (لشکر14 امام حسین(ع) + تیپ2 لشکر77 خراسان): گردان لشکر14 امام حسین(ع) ارتفاع135 را تصرف و تا ارتفاع139 پیشروی کرده و یک پاسگاه فرماندهی دشمن را نیز منهدم کردند، اما تاریکی هوا و پاکسازی نشدن کامل منطقه باعث شد از الحاق با نیروهای لشکر41 ثارالله در سمت چپ (جنوب) باز بمانند.[۱] ورود گردان چهارم (تلفیقی) نیز این مشکل را حل نکرد. از سوی دیگر، عرض کم معبر مانع ورود دستگاههای مهندسی (لودر و بولدوزر) برای احداث خاکریز در جناح راست (شمال) عملیات شد و این مشکل تا ساعت 5 صبح، کماکان باقی بود.[۲] قرارگاه کربلای1 (لشکر41 ثارالله + تیپ1 لشکر21 حمزه): نیروهای این قرارگاه بهرغم پیشروی لشکر41 ثارالله تا ارتفاع139، بهعلت پاکسازی نشدن مناطق تصرفشده و آتش شدید دشمن از تصرف اهداف بازماندند.[۳] تاریکی مطلق هوا و مشکل در الحاق با یگانهای سمت راست (لشکر14 امام حسین(ع)) و چپ (لشکر7 ولیعصر(عج)) نیز مزید بر علت شد[۴] و ورود گردانهای بعدی نیز نتوانست تا ساعت 4:30 صبح، گره از کار بگشاید.[۵] قرارگاه کربلای2 (لشکر7 ولیعصر(عج) + تیپ2 لشکر21 حمزه): بهدنبال ناکامی لشکر7 ولیعصر(عج) در تصرف ارتفاع175، 2 گردان ادغامی بهترتیب وارد منطقه شدند، اما بهدلیل تاریکی هوا و ضعف در کنترل مناسب گردانهای ادغامی، نیروها در اجرای مأموریت ناکام ماندند.[۶] درهمینحال، قرارگرفتن در زیر آتش دشمن تلفات گردانها را افزایش داد. باوجود تلاش قرارگاه کربلا برای نگهداشتن نیروها، 2 گردان تیپ2 لشکر حمزه بهسمت عقب حرکت کردند[۷] و درنتیجه سازمان رزمی گردانها به هم ریخت و نیروهایی که روی قسمتی از ارتفاع175 مستقر بودند در خطر محاصرهشدن قرار گرفتند.[۸] اوضاع بحرانی در محدوده قرارگاه کربلای2 باعث شد تا احمد کاظمی فرمانده قرارگاه کربلا، دراینباره از قرارگاه خاتم کسب تکلیف کند. * قرارگاه کربلای3: (تیپ33 المهدی(عج) + تیپ3 لشکر21 حمزه): بازنشدن یکی از معبرهای پیشبینیشده باعث شد تا نیروهای 4 گردان فقط از یک معبر برای نفوذ در عمق استفاده کنند. هرچند نفوذ و پیشروی نیروهای تیپ المهدی(عج) و تیپ3 لشکر حمزه نسبتاً موفق بود، اما تجمع این حجم نیرو در یک معبر، مطلعشدن عراقیها از حضور آنها در دامنه ارتفاع178 و اجرای آتش پرحجم دشمن موجب افزایش تلفات شد. از سوی دیگر، نبود دید کافی هم مانع دستیابی نیروها به اهدافشان شده بود؛ این یگانها نمیتوانستند موقعیت خود را بهطور دقیق به فرماندهی قرارگاه کربلا اعلام کنند و آنان نیز از هدایت نیروها باز مانده بودند.[۹] باتوجهبه فشار نیروهای عراقی ازسمت راست ارتفاع178، احتمال دسترسی دشمن به معبر ورودی این 4 گردان و محاصره نیروها وجود داشت. فرمانده تیپ المهدی(عج) وضعیت این نیروها را در ساعت 3:45 صبح، به فرمانده قرارگاه کربلا اینگونه اعلام کرد: «وضعیت نیروهای ما خیلی خراب است و از چپ و راست ما را زیر آتش میگیرند و تا حالا 2 گردان ادغامی و 2 گردان مستقل داخل منطقه رفتهاند و از هرطرف فشار زیادی روی آنها است.» فرمانده قرارگاه کربلا نیز گفت تا مشخصشدن تکلیف، از واردکردن گردانهای دیگر به منطقه خودداری کنند.[۱۰] قرارگاه کربلای5 (لشکر8 نجف + لشکر19 فجر): دو گردان لشکر نجف پس از منهدمکردن کمینهای متعدد عراق و 2 کیلومتر پیشروی در عمق منطقه، در پشت میدان مین دشمن در شمال ارتفاع165 متوقف شدند.[۱۱] اشتباه نیروهای تخریب در بازکردن میدان مین از طول آن باعث شد که 2 گردان و یک گروهان ویژه موفق به پیداکردن مسیر اصلی خود در شمال شیار بجلیه نشوند.[۱۲] حضور احمد کاظمی در محل قرارگاه کربلای5 و درخواست کمک ازطرف جنوب شیار بجلیه (در حد قرارگاه نجف) نیز کارگشا نبود.[۱۳] وی پس از بررسی وضعیت در تماسی به غلامعلی رشید گفت: «اینها از سهراهی رفتند و پس از گذشتن از کمین قرار بود به شیار بجلیه بروند، ولی آن را گم کردند و آتش هم رویشان شدید است.»[۱۴]
ب) قرارگاه نجف در محدوده قرارگاه نجف نیز نیروها در اکثر محورها با عناصر کمین دشمن درگیر شده بودند. عملکرد قرارگاههای فرعی نجف از شمال به جنوب (از جنوب شیار بجلیه تا پیچانگیزه) به این شرح است: قرارگاه نجف1 (لشکر31 عاشورا + تیپ55 هوابرد): سه گردان لشکر31 عاشورا پس از سرکوب کمینهای دشمن و پاکسازی منطقه تا سمت چپ (جنوب) ارتفاع143 پیشروی کردند و در آنجا مشغول پدافند شدند.[۱۵] گردان چهارم و پنجم خط اول دشمن را شکسته، تا زیر ارتفاع145 پیشروی کردند، اما بهعلت آتش پرحجم دشمن و تلفات زیاد موفق به اجرای مأموریت خود (تأمین شمال ارتفاع145) نشدند.[۱۶] گردان ششم (ادغامی) پس از ورود، بهعلت شهادت فرمانده گردان و مجروحشدن مسئول محور و دادن تلفات زیاد بهصورت پراکنده به خط رسیدند و در منطقه هدف گسترش مناسبی پیدا نکردند.[۱۷] قرارگاه نجف2 (لشکر27 حضرت رسول + تیپ84 خرمآباد): سه گردان لشکر27 که مأموریت تصرف ارتفاعات103، 110 و 112 در منتهیالیه جنوبی سلسلهجبال حمرین را برعهده داشتند موفق به تصرف دو ارتفاع 103 و 110 شدند، اما بهعلت وجود میدان مین وسیع (به عمق 300 متر و مینهای تلهشده به سیمخاردار) نتوانستند ارتفاع112 را تصرف کنند و درنتیجه به تحکیم دو هدف قبلی پرداختند.[۱۸] درخواست کمک از قرارگاه نجف4 (تیپ سیدالشهدا(ع)) نیز ثمری نداشت و نیروها موفق به عبور از موانع دشمن نشدند. فاصله کم گردان سوم با دشمن (حدود 200 متر)، وجود برخی کمینهای پاکسازی نشده و نیز آتش شدید دشمن، آنها را زمینگیر کرد[۱۹] و ناچار گردان چهارم به منطقه فراخوانده شد. بهدلیل دوری محل استقرار این گردان تا خط (حدود 7 کیلومتر)، نیروها ساعت 5 صبح، به منطقه درگیری رسیده و خود را به زیر ارتفاع مهم 146 رساندند.[۲۰] قرارگاه نجف4 (تیپ10 سیدالشهدا + تیپ37 زرهی شیراز): برخلاف درگیریهای سخت و شدید سایر قرارگاههای عملیاتی فرعی، سه گردان تیپ10 سیدالشهدا(ع) با رعایت غافلگیری کامل به عمق منطقه، که جناح جنوبی کل عملیات محسوب میشد، نفوذ کردند و از ساعت 1 تا 2 بامداد با تصرف خاکریزهای دشمن، تا پیچانگیزه را پاکسازی و در ساعت 2:15 صبح، با یکدیگر الحاق کردند.[۲۱] سپس منطقهای به عرض 8 کیلومتر و عمق تقریبی 9 کیلومتر را پاکسازی و تأمین کردند.[۲۲] براساس آنچه گذشت، تا قبل از روشنشدن هوا، روند امور در محدوده قرارگاه نجف نسبتاً خوب بود. هرچند سه قرارگاه عملیاتی نجف1، 2 و 4 به تمامی اهداف پیشبینیشده دست نیافته بودند و فشار روی آنها بسیار زیاد بود، اما تثبیت مناطق تصرفشده محتمل به نظر میرسید. از سوی دیگر، وضعیت کلی عملیات در محدوده قرارگاه کربلا چندان مناسب نبود. اظهارات فرمانده قرارگاه کربلا (احمد کاظمی) در تماس با رحیم صفوی در ساعت 2 بامداد، حاکیاز بروز مشکل بود. وی گفت: «وضعیت کربلاها، وضعیت دلخواهی نیست و من معتقدم که خبرها ضدونقیض است و بعضی از آنها به خط (اصلی) دشمن نرسیدهاند. مثلاً رئوفی [لشکر7 ولیعصر(عج) از قرارگاه کربلای2] میگوید من روی 175 هستم و اسدی [تیپ33 المهدی(عج) از قرارگاه کربلای3] میگوید من روی 178 هستم. احتمالاً اشتباه میکنند.»[۲۳] با ادامهیافتن مشکلات در منطقه عملیاتی قرارگاه کربلا، بهویژه در محدوده قرارگاههای کربلای2، 3 و 5، احمد کاظمی مجدداً از جانشین خود (مصطفی ربیعی) خواست که وضعیت یگانهای قرارگاه کربلا را به اطلاع فرماندهان قرارگاه خاتم(ص) برساند. ربیعی نیز پس از انجام این کار به وی گفت: «به [غلامعلی] رشید گفتهام و قرار شد ما یک جمعبندی دیگری به خاتم(ص) بدهیم تا آنها تصمیم نهایی را بگیرند.»[۲۴] در تماس مجدد قرارگاه کربلا با قرارگاه خاتم(ص)، غلامعلی رشید دلیل نبود انسجام در بین نیروها و بهنتیجهنرسیدن تلاشها را تاریکی مطلق هوا دانست و ربیعی هم آن را تأیید کرد و گفت: «چون نیروها خودشان در تاریکی راه را پیدا نمیکنند، نمیتوانند ادامه حرکت بدهند.»[۲۵] ساعت 4:30 صبح، غلامعلی رشید با قرارگاه کربلا تماس گرفت و احمد کاظمی ضمن گزارش آخرین وضعیت، به وی اطلاع داد که: «چون [ارتفاع] 178 دست دشمن است بچهها [کربلای2 و 3] نمیتوانند بمانند.»[۲۶] بااینحال، کاظمی در تماس با یگانها میکوشید نیروها را در منطقه نگه داشته و مانع عقبآمدن آنها شود. وی در ساعت 4:40، در تماس با فرمانده یکی از محورها که گفته بود: «وضع ما خیلی خراب است»، پاسخ داد: «ما هیچ چارهای نداریم و باید بجنگیم و هیچ دستور عقبنشینی ندادهاند و باید همه کشته شویم و عقب برنگردیم، اما هیچ مجروح و شهیدی در منطقه جا نماند.» تأکید احمد کاظمی به عقبآوردن شهدا و مجروحان درواقع از امکان صدور دستور عقبنشینی ازجانب قرارگاه خاتمالانبیا(ص) حکایت میکرد.[۲۷] پیچیدهشدن وضعیت و امکانپذیر نبودن تثبیت مناطق تصرفشده، نگرانکننده شده بود و احتمال داشت بخشی از نیروهای قرارگاههای کربلای2 و 3 و 5 محاصره شوند. لذا وقتی قرارگاه کربلای2 در ساعت 4:55 بامداد، اعلام کرد که دشمن درحال دورزدن بچهها است، احمد کاظمی به جانشین خود گفت: «از خاتمالانبیا(ص) دستور بگیر که چه باید کرد.» و بلافاصله به این یگان دستور داد تا با استفاده از تانک و تیربار پیشروی دشمن را سد کنند. وی همچنین دقایقی بعد، در تماس با قرارگاه خاتم(ص) از غلامعلی رشید پرسید: «برادر رشید ما چه کار کنیم همه بچههایمان ماندهاند، صبح شد، چرا تصمیم نمیگیرید.» و پس از قطع ارتباط بیسیم با قرارگاه خاتمالانبیا(ص) بیدرنگ به ربیعی دستور داد: «به کربلاهای 2، 3 و 5 بگویید عقب بیایند بدون اینکه وسیلهای جا بگذارند، هرچه دارند عقب بیاورند و در پشت بیسیم هم داد و فریاد راه نیندازند.» کاظمی در ساعت 5:05، در تماس با فرمانده کل سپاه گفت: «برادر محسن [رضایی] شما تصمیم بگیرید. دارد صبح میشود.» و محسن رضایی دستور عقبنشینی را صادر کرد و گفت: «بگویید [قرارگاههای کربلای2، 3 و 5] عقب بیایند.»[۲۸] احمد کاظمی با اشاره به وضعیت مشابه قرارگاههای کربلای1 و 4 درمورد عقبنشینی این دو قرارگاه هم کسب تکلیف کرد که: فرماندهی کل سپاه تصمیمگیری دراینمورد را به خود وی محول کرد.*[۲۹] پس از ابلاغ دستور عقبنشینی در محدوده قرارگاه کربلا، عمده تدبیر و تلاش فرماندهی این قرارگاه معطوف به ساماندهی نیروها درحین عقبآمدن و در اولویت قراردادن انتقال پیکر شهدا و مجروحان عملیات شد. احمد کاظمی در ساعت 5:10 نیز با بررسی وضعیت قرارگاه کربلای4 به ابوشهاب فرمانده لشکر14 امام حسین(ع)، دستور عقبنشینی داد.[۳۰] وی همچنین به فرماندهی قرارگاه کربلای1 دستور داد نیروهایش را عقب بیاورد.[۳۱] بنابراین درمجموع، درباره نتایج عملیات والفجر1 در شب اول میتوان گفت عملیات در محدوده قرارگاه کربلا با موفقیت همراه نبود و همه یگانهای شرکتکننده در عملیات به دلایلی که بدانها اشاره شد به مواضع اولیه خود بازگشتند. درعینحال، در محدوده عملیاتی قرارگاه نجف وضعیت بهگونه دیگری بود و تثبیت مناطق تصرفشده امکانپذیر مینمود. به همین دلیل، فرماندهی قرارگاه نجف باتوجهبه اینکه تمامی اهداف قرارگاه عملیاتی نجف4 و بخشهایی از اهداف قرارگاههای نجف1 و 2 به تصرف درآمده بود، اقدام به واردکردن نیروهای جدید برای تثبیت مناطق تصرفشده کرد و به یگانهای عملیاتی دستور داده شد در روز به مقاومت خود ادامه داده و این مناطق را حفظ کنند. گفتنی است، فشار دشمن در محدوده قرارگاه نجف بسیار زیاد بود و حجم بالای آتش امکان تحرک نیروهای خودی را برای تحکیم مواضع پدافندی بسیار محدود کرده بود، علاوهبراین، نبود جاده تدارکاتی مناسب، ضعف مهندسی و عرض کم معابر بازشده نیز بر محدودیتها میافزود. بااینحال، در محدوده قرارگاه نجف2، دو گردان (حنین و خندق) از تیپ2 سلمان لشکر27 حضرت رسول(ص) بهترتیب در ساعتهای 10 و 13 امروز، برای تثبیت خط (ارتفاعات 143 تا 142) و تصرف مواضع جلو ارتفاع112 وارد منطقه شدند. گردان حنین در دفاع در مقابل پاتک دشمن به تپه 143، حضور فعالی داشت و بخش زیادی از قوای دشمن را منهدم کرد و گردان خندق نیز در کنار گردان مالک در پایین ارتفاع112 به پدافند از منطقه پرداخت. در محدوده قرارگاه نجف1، لشکر عاشورا نیز گردان فجر را برای حفظ ارتفاع135 به کار گرفت.*[۳۲]
گزارش - 630
درپی اجرای عملیات شب گذشته و امروز و دستنیافتن به اهداف در محدوده قرارگاه کربلا و کسب موفقیتهای نسبی در خط حد قرارگاه نجف، فرماندهان سپاه و ارتش برای بررسی آخرین وضعیت و چارهاندیشی برای برونرفت از وضع موجود، امروز چهار جلسه بهترتیب در ساعتهای 13:35 و 14:30 در محل قرارگاه تاکتیکی خاتمالانبیا(ص)، ساعت16:30 در محل قرارگاه تاکتیکی کربلا و ساعت 21 در محل قرارگاه تاکتیکی نجف تشکیل دادند. در این جلسات پس از بررسی نتایج عملیات شب گذشته و روز جاری، درمورد چگونگی ادامه عملیات در شبهای بعد گفتوگو و تصمیمگیری شد.[۳۳] براساس مباحث مطرحشده در این جلسات مقرر گردید یگانهای قرارگاه کربلا به تثبیت وضعیت خط پدافندی، بازسازی نیروها، حفظ معابر ایجادشده و جمعآوری پیکر شهدا و مجروحان پرداخته و منتظر دریافت دستورات بعدی باشند. همچنین قرارگاه عملیاتی کربلای4 خط خود را در جناح راست (شمال) عملیات به قرارگاه کربلای1 تحویل داده و برای مأموریت بعدی کماکان تحت امر قرارگاه کربلا باشد. ضمناً قرارگاه عملیاتی کربلای6 (تیپ فاطمةالزهرا(س) + تیپ امام سجاد + تیپ4 زرهی از لشکر21 حمزه) از تحت امر قرارگاه کربلا آزاد شده و فقط تیپ4 زرهی لشکر21 حمزه بهعنوان احتیاط تحت امر قرارگاه کربلا باشد.[۳۴] در محدوده قرارگاه نجف نیز تدابیری با هدف تثبیت و توسعه مناطق تصرفشده به این ترتیب لحاظ شد: 1. قرارگاه نجف1 با استفاده از باقیمانده نیروهایش و نیروهای تیپ جوادالائمه(ع) از لشکر5 نصر (با استعداد 3 گردان)[۳۵] دو ارتفاع سمت چپ (جنوب) را تصرف کند درحدیکه ارتفاع165 از سمت راست (شمال) تهدید نشود.[۳۶] 2. قرارگاه نجف2 (تیپ2 سلمان از لشکر27 حضرت رسول و تیپ84 خرمآباد) به استعداد 3 گردان. ارتفاع146 را که هدف عملیات این یگان در شب اول بود، تصرف کند و تلاش دیگری را نیز گردان خندق برای انهدام مواضع دشمن روی یال چپ ارتفاع112، که آخرین ارتفاع حمرین بود، انجام دهد. علت این تصمیم آن بود که دشمن در این نقطه فشار زیادی به نیروهای تیپ1 لشکر27، که در شب اول بخشهایی از این ارتفاع را تصرف کرده بودند، وارد نمیکرد.[۳۷] 3. قرارگاه نجف4 که در شب اول موفق عمل کرده بود، دو اقدام انجام دهد: الف) سمت چپ (جنوب) ارتفاع112 را با استفاده از یک گردان بپوشاند و خط پدافندی را تکمیل کند. ب) از زیر ارتفاع112 تا آخرین حد از پیچانگیزه که در شب اول تصرف کرده بود، یک خاکریز بهشکل مایل (اریب) برای ایجاد یک خط پدافندی مطمئن بهمنظور دفاع از جناح چپ (جنوب) عملیات احداث کند.[۳۸] براساس تصمیمات روز جاری قرارگاه خاتمالانبیا(ص)، عملیات شب دوم به خط حد قرارگاه نجف در جنوب شیار بجلیه و در محدوده قرارگاههای عملیاتی نجف1، 2 و 4 محدود شد. مأموریتهای محولشده به این سه قرارگاه عملیاتی فرعی چنین بود: قرارگاه نجف1 حدود ساعت 4 بعدازظهر، به تیپ جوادالائمه(ع) اعلام شد که شب جاری باید در محدوده قرارگاه نجف1 عملیات کند.* این درحالی بود که از نیروهای این تیپ یک گردان در نزدیکی قرارگاه تاکتیکی لشکر عاشورا و گردان دوم در شیارهای اطراف نقطه رهایی لشکر عاشورا (دیدگاه شهید شجری) مستقر بودند، ولی سه گردان دیگر تیپ در قرارگاه شهید حمامی (در جاده شهید پارسا در فاصله حدود 60 کیلومتری از خط) استقرار داشتند. لذا گردان اول و دوم (گردان عبدالله و سیفالله) که در منطقه بودند، تا ساعت 22، خود را به نقطه رهایی لشکر عاشورا رساندند و منتظر رسیدن سه گردان دیگر تیپ جوادالائمه(ع) ماندند. و برمبنای فاصله این سه گردان و وضعیت منطقه، ساعت شروع عملیات این تیپ، 3 بامداد تعیین شد. قرارگاه نجف2 نیروهای تیپ2 لشکر27 نیز آماده اجرای مأموریت خود شدند، اما از آنجا که مأموریت قرارگاه نجف1 پس از نیمهشب آغاز میشد، عملیات در محور قرارگاه نجف2 نیز موکول به هماهنگی با قرارگاه نجف1 شد. بنابراین نیروهای این تیپ قبل از نیمهشب وارد عمل نشدند. قرارگاه نجف4 نیروهای تیپ سیدالشهدا(ع) نیز مانند نیروهای قرارگاههای عملیاتی نجف1 و 2 منتظر فرارسیدن زمان آغاز عملیات مهندسی در جناح چپ بودند تا پس از نیمهشب، اقدامات خود را انجام دهند.[۳۹] دستنیافتن نیروهای خودی به اهداف ازپیش تعیینشده و پیشروینکردن مطلوب نیروها در عملیات - که در همین روز اول بهنحوی مشخص شد - از یکسو و تبلیغات عراق در ترسیم شکست کامل عملیات از سوی دیگر، تصمیمگیران را بر آن داشت تا به دور از تبلیغات مرسوم، نتایج شب اول عملیات را باوجود تثبیتنشدن کامل یا نسبی دستاوردها، اعلام کنند. آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود دراینباره نوشته است: «صبح زود، پاسدارها اطلاع دادند که نیمهشب، [سرهنگ صیاد شیرازی] فرمانده نیروی زمینی [ارتش] از جبهه تلفن کرده است. با قرارگاه تماس گرفتم. معلوم شد دیشب مرحله اول عملیات والفجر [یک] را با رمز "یاالله" شروع کردهاند. در محور قرارگاه نجف پیشروی کردهاند و در محور قرارگاه کربلا به مانع برخورده و عقبنشینی کردهاند. چون نتیجه روشن نیست، اعلان نکردهاند. با استفاده از تجربههای گذشته، قرار شد قبل از روشنشدن وضع، اعلان نکنیم. ساعت 10 با آقای محسن رضایی تماس گرفتم. گفت قرارگاه نجف، 40 درصد اهدافش را تأمین کرده و کربلا هیچ؛ حدود 150 اسیر گرفتهایم و تلفات ما هم کم بوده است. پیشازظهر، احمدآقا آمد و پیشنهاد داشت که بهعلت سروصدای عراقیها، لازم است که ظهر خبر را بگوییم. با [آیتالله] آقای خامنهای هم مشورت شد. قرار شد گفته شود. دکتر ولایتی هم برای مطلعبودن در سفر سوریه، تلفنی اطلاعات بیشتری میخواست. ظهر - با تأخیر - در وسط اخبار، اطلاعیه سپاه و ارتش خوانده شد.»[۴۰] در اطلاعیه مشترک ارتش و سپاه نیز بدون اشاره به مأموریت قرارگاه کربلا و ناکامی این قرارگاه، صرفاً به پیروزیهای بهدستآمده در محدوده قرارگاه نجف؛ یعنی آزادسازی بخشی از نوار مرزی در شمال فکه و تصرف چند ارتفاع در منطقه مرزی حمرین همچون ارتفاع 112، 143 و 145 اشاره شده است.*[۴۱]
گزارش - 631
درپی تداوم گلولهباران مناطق مسکونی و تأسیسات صنعتی آبادان در سه روز اخیر، 9 نفر از اهالی این شهر زخمی شدند و به اماکن مسکونی و تأسیسات شهری نیز خسارات قابلملاحظهای وارد شد. در گلولهباران امروز شهر آبادان که نسبت به روزهای قبل شدت بیشتری داشت، نواحی مسکونی و تأسیسات صنعتی شهر هدف اصابت گلولههای دوربرد توپهای عراقی قرار گرفت که براثر آن ساختمانها و انبارهای مراکز نفت تخریب شد و یک اسکله نفتی آتش گرفت. در این حملات همچنین یکی از اهالی شهر مجروح شد. ویرانی 5 منزل مسکونی و آتشسوزی در برخی نخلستانهای اطراف شهر از دیگر خساراتی بود که درپی این تهاجم به بار آمد.[۴۲] گفتنی است در دو روز گذشته هم شهر آبادان زیر آتش سلاحهای سنگین دشمن قرار داشت. براساس گزارشهای رسیده، براثر حملات عراق در روز گذشته، 8 تن از اهالی شهر زخمی شدند و 3 مغازه و 2 منزل مسکونی نیز ویران شد.روزنامه جمهوری اسلامی، 22/1/1362، ص2.</ روز شنبه نیز نیروهای عراقی بار دیگر تأسیسات بندری و محوطه گمرگ آبادان را زیر آتش سنگین خود قرار دادند که بخشی از ساختمان گمرگ تخریب و بخشی نیز دچار آتشسوزی شد.خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 22، 22/1/1623، ص4، اهواز، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 21/1/1362.</
گزارش - 632
اعزام نیروهای رزمی و فنی به جبهههای جنگ، از نقاط مختلف کشور همچنان ادامه دارد. امروز نیز گروههایی از نیروهای داوطلب بسیجی از شهرهای مبارکه اصفهان، بندر گناوه، شاهرود، دامغان، دروده، کازرون، فسا، داراب، استهبان، نیریز، فیروزآباد، قیر و کارزین، لامرد، اردبیل، تنکابن، عباسآباد، رامسر، گنبد، گرگان، نوشهر، کلاردشت، بابل، سوادکوه، ساری، بهشهر و رودسر راهی جبهههای جنگ شدند.[۴۳] همچنین 5 گروه کامل جراحی و تعدادی پزشک عمومی، بهیار، امدادگر و راننده از شهر اصفهان؛ یک گروه فنی متشکل از جوشکار، نگهبان، راننده لودر، آشپز، امدادگر، مکانیک، راننده پایه یک، باطریساز، بنا، صافکار، نقاش، کشاورز و تراشکار از ستاد پشتیبانی و یاریرسانی رزمندگان استان سمنان و یک گروه 24 نفره از شرکت نکاچوب و صنایع کاغذ شهرستان ساری متشکل از راننده لودر و بولدوزر، راننده وسائط نقلیه سنگین، آهنگر و... عازم مناطق جنگی شدند.[۴۴] علاوهبراین، گروهی از صنوف مختلف نانوا، آهنگر، مکانیک باطریساز و تراشکار از شهرستان اردکان و یک گروه فنی شامل نیروهای جوشکار، راننده، مکانیک، آهنگر و بنا از ستاد پشتیبانی مناطق جنگی جهاد بهشهر به جبهههای جنگ عزیمت کردند.[۴۵] برای بازسازی شهر سوسنگرد نیز گروههایی متشکل از نیروهای فنی و مهندسی از شهرهای رامسر و نور عازم این شهر شدند.[۴۶]
گزارش - 633
اقلام و کالاهای اهدایی مردم از مناطق مختلف کشور برای کمک به رزمندگان به جبهههای جنگ ارسال شد. به گزارش روابط عمومی ستاد مرکزی کمیته انقلاب اسلامی، بخشی از کمکهای مردمی که بههمت ستاد کمکرسانی کمیته منطقه4 جمعآوری و به جبهههای نبرد ارسال شده به این شرح است: قرآن و مفاتیح بیش از 100 جلد، وانت نیسان 42 دستگاه، موتورسیکلت 60 دستگاه رنجر، انواع دارو 30 جعبه، پنبه 56 کارتن، انواع سرم و سرنگ خون 89 کارتن، باند و گاز 60 کارتن، کیف کمکهای اولیه 1300 عدد، چسب زخم 600,10 عدد، چادر برزنتی بزرگ 168 عدد، گونی 100,11 عدد، قمقمه 1030 عدد، فانسقه یک کارتن، تنظیف 200,11 عدد، کفش 99 کارتن، پتو 1400 عدد، چکمه لاستیکی 440,20 جفت، کپسول گاز نیمکیلویی یک کارتن و تعداد زیادی وسایل و مایحتاج عمومی و 1000 کیلو میوهجات و حبوبات.[۴۷] روزنامه جمهوری اسلامی نیز دراینباره گزارش داد: «در ادامه کمکهای مردم استان سمنان به جبههها، طرفداران حزب جمهوری اسلامی در سمنان مبلغ 000,80 ریال، انجمن اسلامی کارکنان پست سمنان 000,50 ریال، کارکنان ادارات و نهادهای انقلابی دامغان در اسفندماه سال گذشته مبلغ 550,42 ریال، مردم روستاهای امیرآباد دامغان 000,130 ریال، روستای چارده 300,91 ریال، روستای سیرم 000,190 ریال، حسینآباد دامنکوه 000,50 ریال، امروان 500,31 ریال، مشمولین طرح شهید رجائی 000,74 ریال، برادران بسیج سپاه 000,750 ریال، به جبهههای جنگ اهدا کردند. همچنین در سنگر نمازجمعه دامغان 000,300,1 ریال، برادران رزمنده از جبهههای نبرد 000,70 ریال، خانواده شهدا 000,250 ریال، همسر یکی از شهدا یک حلقه طلا و یک پسربچه مبلغ 5000 ریال از عیدی خود را جمعآوری و به حسابهای مخصوص کمکرسانی جهت جبهههای جنگ و بازسازی مناطق جنگی واریز کردند.»[۴۸] علاوهبراین، کمکهای مردمی شرکتکنندگان در نمازجمعه شهر بابل به مبلغ یک میلیون و 710 هزار ریال وجه نقد و 7 حلقه النگو و انگشتری طلا جهت بازسازی سوسنگرد به مبادی ذیربط تحویل داده شد.[۴۹]
گزارش - 634
خبرگزاری آلمان به نقل از روزنامه رسمی الاهرام (چاپ مصر)، درباره اقدام دولت عراق در اعزام کارگران مصری مقیم آن کشور به جبهههای جنگ گزارش داد: «عراق با تطمیع و حتی تهدید کارگران مصری شاغل در عراق آنها را به شرکت در جنگ با ایران مجبور میسازد. این روزنامه نوشته است: وزارت امور خارجه مصر اطلاعاتی در دست دارد که نشان میدهد درحدود 000,17 مصری، که اکثر آنان قبلاً بهنحوی آموزش نظامی دیدهاند، تاکنون با فشار حزب بعث عراق به ارتش این کشور یا سایر گروههای شبهنظامی عراق پیوستهاند. نمایندگان حزب بعث برخی مواقع این کارگران مصری را با وعدههای دستمزد عالی برای داوطلبشدن جهت شرکت در جنگ فریب میدهند، لکن اغلب برای وادارساختن آنها به پیوستن به نیروهای مسلح به تهدید آشکار متوسل میشوند. الاهرام افزوده است: عدهای از کارگران مصری مقیم عراق بهخاطر ترس از انجام خدمت نظامی در ارتش عراق به اردن گریختهاند.»[۵۰]
گزارش - 635
بهدنبال بازدید نمایندگان صلیبسرخ جهانی از اسرای مجروح و معلول عراقی، دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که بهصورت یکجانبه اسرای معلول را تحویل رژیم عراق خواهد داد. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، 32 تن از اسیرانی که در عملیاتهای مختلف اسیر شده و عضو یا اعضایی از بدن آنان آسیب دیده است پس از دیدار با مسئولان صلیبسرخ جهانی در یکی از مراکز استقرار اسرا، از طرز برخورد مسئولان کمپهای اسرا و نحوه مراقبت و مداوای آنان کاملاً ابراز رضایت کردند و افزودند از اینکه ممکن است رژیم عراق همچون همیشه برخلاف ادعاهایش عمل کند و حاضر به قبول آنان نشود، نگران هستند. لازم به یادآوری است که این اسرا پس از انتقال به پشت جبهه در بیمارستان تحت درمان قرار گرفتهاند و پس از بهبود نسبی، در آسایشگاههای ویژهای در یکی از مراکز استقرار اسرای عراقی تحتنظر قرار گرفتهاند و هنوز گروهی از اسرای مجروح و معلول در بیمارستان تحتنظر پزشک هستند. یکی از مسئولان اردوگاه اسرای عراقی در گفتوگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد: بهمحض اینکه عراق آمادگی خود را جهت قبول اسرا اعلام کند آنان توسط صلیبسرخ جهانی به عراق تحویل داده خواهند شد.[۵۱]
گزارش - 636
حملات عناصر حزب دمکرات امروز شدیدتر و گستردهتر از روزهای قبل بود بهطوریکه افراد این حزب در 4 عملیات، 47 تن از نیروهای خودی و افراد محلی را شهید یا زخمی کردند و 10 تن را نیز به اسارت بردند. در این درگیریها20 تن از مهاجمان نیز کشته یا زخمی شدند. علاوهبراین، انفجار مین در شمالغربی بانه و شرق اشنویه نیز تلفاتی را درپی داشت. در این روز همچنین، 17 تن از افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی خود را تسلیم و تقاضای اماننامه کردند. عوامل حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در عملیات مشترکی بهقصد تصرف پایگاه کاکوسان در جنوب سردشت به آنجا حمله کردند، اما پس از آنکه با مقاومت نیروهای پایگاه موفق به تصرف آنجا نشدند، پایگاه را به محاصره درآوردند. درپی این حادثه، گروهی از نیروهای خودی برای شکستن محاصره به محل اعزام شدند، اما در راه به کمین مهاجمان افتادند و 5 نفر از آنها شهید و 3 نفر هم زخمی شدند. نیروهای خودی برای بار دوم با سازماندهی بهتر و پشتیبانی بالگرد عملیات دیگری را آغاز کردند و توانستند در ساعت 15:20 با واردکردن تلفاتی به مهاجمان حلقه محاصره را بشکنند و آنان را فراری دهند. در این مرحله از عملیات نیز 3 تن از افراد خودی شهید و 6 تن زخمی شدند. افراد ضدانقلاب نیز متحمل تلفات فراوانی (ازجمله 8 کشته و 12 زخمی براثر آتش بالگرد) شدند یک تن از آنان نیز دستگیر شد. حزب دمکرات کردستان در اطلاعیهای که از رادیو صدای کردستان پخش شد، ادعا کرد که در این عملیات 20 تن از نیروهای نظامی و پاسدار کشته یا زخمی شدهاند. در این اطلاعیه تعداد تلفات افراد حزب دمکرات یک کشته و 8 زخمی اعلام شده است.[۵۲] در درگیری دیگری که بین نیروهای خودی و افراد حزب دمکرات در شمالشرق کامیاران رخ داد، 23 تن از افراد خودی شهید و 10 تن اسیر شدند. حادثه به این صورت بود که روز گذشته عوامل حزب دمکرات در یک عملیات کمین در منطقه کشکمیر (شمالشرقی کامیاران) 4 تن از افراد خودی را به شهادت رساندند. افراد سپاه کامیاران با اطلاع از این امر، به تعقیب آنان پرداختند، اما مجدداً در کمین مهاجمان افتاده و 19 تن دیگر از نیروهای خودی شهید شدند. افراد این حزب همچنین یکی از زنان بومی را بهعلت همکاری نکردن و ندادن آذوقه به آنها، اعدام کردند. در این ماجرا که امروز پایان یافت، چند تن از افراد حزب دمکرات نیز کشته یا زخمی شدند، اما آماری دراینباره اعلام نشده است. رادیو بغداد به نقل از اطلاعیه حزب دمکرات کردستان، تعداد کشتههای نیروهای خودی را 50 تن و گروگانها را 20 تن اعلام کرد.[۵۳] در جنوب پیرانشهر نیز افراد حزب دمکرات در روستای بادینآباد به یک پایگاه سپاه حمله کردند؛ در حین درگیری یک گلوله آر.پی.جی7 مهاجمان به یک منزل مسکونی اصابت کرد. در این حادثه منزل مذکور ویران و صاحبخانه شهید و همسرش زخمی شد. تعدادی احشام نیز تلف شدند.[۵۴] در حادثه دیگری در جنوبشرقی نقده، عوامل حزب دمکرات بهمنظور خلع سلاح نیروهای بسیج مردمی به روستای شیخمعروف حمله کردند که با مقاومت اهالی روستا روبهرو و مجبور به عقبنشینی شدند. در این درگیری که دو ساعت طول کشید، 2 تن از روستاییان زخمی و تعدادی از مهاجمان نیز کشته یا مجروح شدند.[۵۵] در روستای زروار در 15 کیلومتری شمالغربی بانه نیز نیروهای خودی به مینی که عناصر مسلح غیرقانونی کار گذاشته بودند برخورد کردند و 2 تن از آنان شهید و 2 تن دیگر زخمی شدند.[۵۶] در روستای سیدآباد در 9 کیلومتری شرق اشنویه، یک خودرو تویوتای گروه کومهله روی مین رفت و منهدم گردید. راننده آن نیز بهشدت زخمی شد.[۵۷] بهدنبال عملیات نیروهای خودی در شمالغربی ارومیه و پاکسازی روستاهای ممکان، مستکان و لیدان درتاریخ 19/1/1362، امروز 14 تن از وابستگان به گروههای مسلح ضدانقلاب با تحویلدادن 14 قبضه اسلحه، خود را به پایگاه ژاندارمری ممکان معرفی و درخواست اماننامه کردند.[۵۸] در مریوان نیز 3 تن از افراد وابسته به کومهله ضمن معرفی خود به سپاه، اطلاعاتی را درباره مناطق عملیاتی آتی این گروه دراختیار نیروهای سپاه گذاشتند.[۵۹]
گزارش - 637
در شهر تهران، سه نفر از افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با حکم جعلی وارد یک فروشگاه لوازم صوتی تصویری در خیابان ولیعصر(عج) شده و تعدادی از لوازم مغازه را به سرقت بردند.[۶۰] در خیابان ایران نیز یکی از افراد ردهبالای این سازمان دستگیر شد. در بازرسی از منزل وی شماری از اسناد و مدارک سازمانی به دست آمد.[۶۱] همچنین در رشت، یکی از اعضای این سازمان که قبلاً بهجرم همکاری با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بهمدت 6 ماه، در زندان بود، بار دیگر بهدلیل ادامه همکاری با سازمان مذکور دستگیر شد.[۶۲]
گزارش - 638
درپی مشاهده لکههای نفتی در سواحل شرقی عربستان، فهد پادشاه این کشور، دستور داد تا کارخانه آب شیرینکن منطقه شرمالجبار که در این منطقه قرار دارد تعطیل شود. خبرگزاری فرانسه با اعلام این خبر افزود: «این تعطیل موقت، اولین اقدام ازاینقبیل است که توسط یک کشور ناحیه خلیجفارس انجام میشود. آژانس خبری سعودی به نقل از عبدالرحمن الشیخ وزیر آب و کشاورزی عربستان، گزارش داد از آنجا که این کارخانه آب شیرینکن مقدار نسبتاً کمی از آب این منطقه را تأمین میکرد به منابع آب این منطقه لطمهای نخواهد زد. وی گفت شاه فهد همچنین از ماهیگیران خواسته است که بهخاطر آلودگی آب، ماهیگیری در آبهای خلیجفارس را متوقف سازند.» این خبرگزاری اضافه کرد: «کارخانههای آب شیرینکن خلیجفارس، که در کشوری مانند قطر صددرصد آب آشامیدنی این کشور را تأمین میکنند، براثر آلودگی ناشی از نشت نفت در معرض تهدید مستقیم قرار گرفتهاند. در بحرین، مدیر کارخانه آب شیرینکن سیترا که یکدهم مصرف آب این کشور را تأمین میکند، اعلام کرد: برای محافظت این کارخانه از آلودگی، سدهای شناور نصب شده است.»[۶۳]
گزارش - 639
روزنامه امریکایی واشنگتن پست در مقالهای به مرور روابط اقتصادی ایران و امریکا پرداخت. بررسی مکانیزمهای صادرات کالاهای امریکایی به ایران و دلایل بیمیلی شرکتهای امریکایی به معامله با ایران از مباحث اصلی این مقاله است. رادیو امریکا بهنقل از این روزنامه گزارش داد: «روزنامه واشنگتن پست در صفحات مالی و اقتصادی خود مطلبی به قلم همیلتون و توماس ویتمن درباره بهبود تدریجی روابط اقتصادی ایران و امریکا منتشر کرده است. در این گزارش آمده است که تماسها و توافقهای تجاری و اقتصادی بین ایران و امریکا بهآهستگی از سرگرفته شده است. دیپلماتها، مقامات بازرگانی و کارشناسان که در ایران تماسهایی دارند میگویند درپی آشوبهای انقلابی در ایران نشانههایی از مصلحتجویی مشاهده کردهاند و ایرانیها امیدوارند که بعد از درگذشت [امام] خمینی، روابط بازرگانی خود را با امریکا از سر بگیرند. به گزارش واشنگتن پست، صادرات مستقیم امریکا به ایران در سال گذشته از حدود 200 میلیون دلار تجاوز نکرد. این رقم در مقابل رقم مبادلات بازرگانی ایران و امریکا در سالهای گذشته، بسیار ناچیز است و بیشتر بابت گندم و برنج بود، ولی پروانههای صادراتی که اخیراً وزارت بازرگانی امریکا به صادرکنندگان امریکایی داده است نشان میدهد که ایران اکنون مقداری لوازم الکترونیک و علمی نیز از امریکا میخرد. واردات فعلی امریکا از ایران به تعداد کمی فرش محدود و منحصر است، اما رقم واقعی صادرات امریکا به ایران بهآسانی معلوم نمیشود، زیرا بسیاری از محصولات امریکایی ازطریق سازندگان و کارگزاران اروپایی به ایران فروخته میشود. در دو ماه آخر سال میلادی گذشته و ماه اول سال مالی، وزارت بازرگانی امریکا 12 پروانه صادراتی برای صدور کالاهایی که سابقاً فروش آن به ایران ممنوع بود صادر کرده است که یا مستقیماً یا ازطریق اروپا به ایران فروخته شود. روزنامه واشنگتن پست در دنباله گزارش خود مینویسد باوجود تمایل روزافزون ایرانیها به معاملهکردن با شرکتهای امریکایی، بسیاری از مؤسسات امریکایی حاضر به برقراری روابط اقتصادی جدید با ایران نیستند و بهویژه دولت امریکا از فروش اسلحه به ایران امتناع میورزد. امتناع برخی از شرکتهای امریکایی از معامله با ایران به این سبب است که نمیخواهند کشورهای عرب را که خواهان پیروزی احتمالی ایران در جنگ علیه عراق نیستند، از خود برنجانند.»[۶۴]
گزارش - 640
برخلاف پیشبینیهای اولیه، جنگ ایران و عراق برای اقتصاد جهانی و تجارت بینالمللی نفت چندان خطرناک نیست. روزنامة واشنگتنپست با درج این مطلب در مقالهای به بررسی تأثیرات سیاسی جنگ در منطقه و محدودشدن انقلاب ایران در چارچوب مرزهای جغرافیایی پرداخت. در گزارش رادیو امریکا از این مقاله آمده است: «مطلبی که روزنامه واشنگتن پست به قلم جیم هوبلن دستیار سردبیر اخبار خارجی این روزنامه زیر عنوان "جنگ عقربوار ایران و عراق" نوشته نه به رویدادهای این جنگ بلکه به بررسی تحولاتی که در این جنگ رخ نداده پرداخته است. هوبلن مینویسد: جنگ دو سال و نیم ایران و عراق برخلاف تصوری که چند سال پیش وجود داشت ثابت کرد که ناحیه خلیجفارس انفجارپذیرترین بشکه باروت در جهان نیست و غرقشدن احتمالی یک کشتی باری در این خلیج جریان نفت را بهسوی باختر زمین قطع نمیکند و خطر درگیری بزرگی بین امریکا و شوروی به وجود نمیآورد و برعکس، دو ابرقدرت درمورد ایران روش بیاعتنایی درپیش گرفتهاند. درواقع جنگ ایران و عراق به تجارت بینالمللی نفت چندان خللی وارد نساخته و امریکا و شوروی را هم چندان باهم سرشاخ نکرده و کشورهای همسایه ایران و عراق را که خود را در معرض خطر گسترش نوع قشری اسلام مارک [امام] خمینی حس میکردند، بیثبات نساخته است.» روزنامه واشنگتن پست میافزاید: «اخیراً عدهای از کارشناسان مسائل خاورمیانه و ناظران روابط امریکا و شوروی کنفرانسی در انگلستان تشکیل دادند و درباره نتایج جنگ ایران و عراق و تجاربی که از آن میتوان آموخت بحث کردند. این کارشناسان نتیجه گرفتند که شوروی در جریان جنگ ایران و عراق بازنده شده، درحالیکه امریکا هنوز نفت خود را دریافت میکند و دو رژیم ضدامریکایی در خلیجفارس: یعنی رژیم ایران و عراق، به جان هم افتادهاند و وضعیت سوقالجیشی امریکا دستکم موقتاً به محکمی سالهای پیش از 1973، شده است. خطر گسترش آشوبهای مذهبی به تقلید از انقلاب اسلامی ایران کاهش یافته و مسلمانان کشورهای عرب چندان تمایلی به برقراری رژیمی شبیه رژیم [امام] خمینی در کشورشان ندارند.»[۶۵]
ضمیمه گزارش629: مشروح عملیات یگانهای تحت امر قرارگاههای کربلا و نجف در روز اول عملیات مشروح عملیات 8 قرارگاه فرعی تحت امر قرارگاه کربلا (5 قرارگاه) و قرارگاه نجف (3 قرارگاه) بهترتیب از شمال بهسمت جنوب منطقه عملیات به این شرح است:
الف) قرارگاه کربلا قرارگاه کربلای4 نیروهای گردان حضرت رسول(ص) از لشکر14 امام حسین(ع) که در اولین دقایق پس از نیمهشب با نیروهای دشمن درگیر شده بودند، با شکستن خط اقدام به پاکسازی خط اول دشمن کرده، تا قبل از ساعت یک بامداد، مأموریت خود را به اتمام رساندند و فرماندهی به گردان بعدی اعلام کرد از معبر عبور کند. سپس گردان امیرالمؤمنین(ع) از همین لشکر که در نزدیکی خط مستقر شده بود، بنا به دستور بلافاصله وارد عمل شد و پس از عبور از معبر بهسمت چپ و راست گسترش یافت، اما بهدلیل شلیک تیربارهای دشمن ازسمت راست، برخلاف مانور پیشبینیشده، بیشتر بهسمت جنوب تمایل پیدا کرد. دراینمیان تعدادی از نیروهای این گردان مسیر حرکت خود را گم کرده و بهسمت (چپ) ارتفاع135 متمایل شدند.*[۶۶] پس از آن، گردان امام حسن مجتبی(ع) از لشکر14 امام حسین(ع) نیز بهدنبال گردان امیرالمؤمنین(ع) از معبر عبور و مستقیماً بهسمت ارتفاع135 که هدف اصلی این گردان بود پیشروی کرد. نیروهای این گردان پس از هماهنگی با یک خیز، نهایتاً موفق شدند خود را به ارتفاع135 برسانند و تعدادی از نیروهای این گردان تا ارتفاع139 (خط پیروزی) نیز پیشروی کردند و یک پاسگاه فرماندهی دشمن را در آنجا منهدم ساختند.[۶۷] باوجود موفقیت بهدستآمده در این محور، مهمترین مشکل دو گردان امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) الحاق با نیروهای یگان سمت چپ (جنوب)؛ یعنی لشکر41 ثارالله بود. تاریکی مطلق هوا، پاکسازی نشدن کامل منطقه از عناصر دشمن و وضعیت زمین و وجود شیارهای متعدد که امکان مخفیشدن نیروهای عراقی را فراهم کرده بود، مانع از تصرف کامل منطقه و الحاق نیروهای این دو گردان با نیروهای لشکر41 روی ارتفاع135 و قبل از آن شد. از اولین ساعات امروز، احمد کاظمی فرمانده قرارگاه کربلا بر الحاق نیروها تأکید داشت،* اما این مشکل تا ساعت 1:30 بامداد، حل نشد. بنابراین دو تدبیر برای حل این مسئله اندیشیده شد: اول، تلاش نیروهای در خط برای الحاق با یکدیگر و دوم واردشدن یک گردان (تلفیقی سپاه و ارتش)** برای پرکردن فاصله نیروهای قرارگاه کربلای4 و کربلای1. این گردان ساعت 1:40 صبح، وارد منطقه شد، اما بهدلیل تاریکی هوا و گمشدن در داخل کانالهای پس از خط، تا دو ساعت بعد نیز نتوانست مأموریت خود را اجرا کند. ساعت 4 بامداد، عرب (فرمانده تیپ2 لشکر14 امام حسین(ع)) برای ساماندهی و هدایت این گردان به خط رفت. در ساعت 5 بامداد، تلاش برای کشاندن نیروهای دو گردان امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) بهسمت چپ و پرکردن فاصله بین قرارگاههای کربلای4 و کربلای1 با استفاده از گردان تلفیقی به نتیجه روشن و مطلوب نرسید.***[۶۸] درهمینحال، بهدلیل کمبودن عرض معابر پاکسازیشده، دستگاههای لودر و بلدوزر (درحد 3 دسته) نتوانستند از آن عبور کرده و در جناح راست منطقه عملیات قرارگاه کربلای4 (در حاشیه جاده آسفالت چمسری - زبیدات) خاکریز احداث کنند. حتی بهعلت حجم زیاد آتش دشمن چند تن از رانندگان این دستگاهها زخمی شدند، لذا این مأموریت مهندسی تا ساعت 5 صبح، اجرا نشد.[۶۹]
قرارگاه کربلای1 در منطقه این قرارگاه، گردان فتح از لشکر41 ثارالله پس از بروز مشکل برای گردان اول (گردان امام جعفر صادق(ع)) بلافاصله وارد منطقه شد و حدود 10 دقیقه بعد به گردان اول رسید، ولی از آنجا که مسیر عبور این گردان بهخوبی از نیروهای دشمن و موانع پاکسازی نشده بود، بخشی از توان آن صرف پاکسازی منطقه مأموریت گردان اول شد.[۷۰] گردان فتح پس از عبور از خط اول، با موانع دیگری نیز برخورد کرد که پاکسازی آن موجب ازدسترفتن زمان بیشتری شد. بااینحال، یک گروهان از این گردان در ساعت 1:10 بامداد، به ارتفاع139 رسید، اما تصرف کامل ارتفاع، پاکسازی و الحاق با یگانهای همجوار در این نقطه بهخوبی انجام نشد، زیرا آتش دشمن نیز روی این نیروها شدید بود. این وضعیت تا ساعت 2:30 بامداد، ادامه داشت. در این ساعت اعلام شد گردان دوم در تصرف کامل ارتفاع139 به مشکل برخورده است.[۷۱] گفتنی است که نیروهای قرارگاه کربلای1 در جناحین خود در شمال با نیروهای قرارگاه کربلای4 و در جنوب با نیروهای قرارگاه کربلای2 مشکل الحاق در خط اول و در عمق منطقه را داشتند که با احداث خاکریز در جناح شمال خود تاحدی مشکل الحاق در خط اول خود را حل کردند.[۷۲] درپی ناکامی دو گردان قبلی، از ساعت 2:30 بامداد، گردان قدس برای کمک به کاملکردن تصرف ارتفاع139 و تثبیت آن وارد منطقه شد، ولی بهدلیل عدم الحاق با جناحین و بازبودن هر دو طرف، حجم بسیار بالای آتش دشمن و حضور و مقاومت عناصر پراکنده دشمن که بهعلت پاکسازی ناقص گردانهای قبلی در منطقه باقی مانده بودند، این گردان نیز در اجرای مأموریت موفقیتی کسب نکرد. تاریکی هوا نیز تاحدی نیروها را سردرگم کرده بود و تلاش مسئولان قرارگاه کربلای1 برای ایجاد نظم و انسجام بین نیروها و الحاق آنان روی دو ارتفاع135 (با نیروهای قرارگاه کربلای4) در سمت راست و 139 (با نیروهای قرارگاه کربلای2) در سمت چپ (جنوب) به نتیجه مشخص نرسید. تدابیر مسئولان قرارگاه کربلا برای حل این معضل ازطریق تماس بیسیمی با مسئولان قرارگاه کربلای1 نیز ثمربخش نبود، لذا احمد کاظمی ساعت 4:30 صبح، در تماسی با غلامعلی رشید، اعلام کرد که قصد دارد برای بررسی دقیقتر وضعیت به قرارگاههای کربلای 1 و 2* برود.[۷۳]
قرارگاه کربلای2 عدم موفقیت گردان اول (مسلم) در تصرف ارتفاع175 و شهادت تعدادی از کادر گردان و گروهانهای آن باعث شد گردان ادغامی سیدالشهدا(ع) که مأموریت پوشاندن سمت راست گردان اول را داشت، ساعت 30 دقیقه بامداد، وارد منطقه درگیری شود، اما بهدلایلی ازجمله تاریکی هوا، حجم زیاد آتش و عدم کنترل مناسب گردان ادغامی،** مأموریت این گردان هم به نتیجه نرسید. در پیگیری وضعیت نیروهای قرارگاه کربلای2، فرمانده لشکر7 ولیعصر(عج) (براساس اطلاعات اشتباه واصله از نیروهای در خط***) اعلام کرد که گردان اول ارتفاع175 را تصرف کرده است، اما از همهطرف بهسوی این نیروها تیراندازی میشود. وی همچنین از سرگردانی گردان ادغامی (دوم) در پیداکردن گردان اول خبر داد.[۷۴] چنین وضعیتی تا ساعت 2:30، ادامه داشت و با گذشت زمان تلفات نیروهای این گردان هم افزایش مییافت. ورود گردان سوم (ادغامی) نیز نهتنها مشکلی را حل نکرد، موجب تلفات بیشتر نیز شد. مجروحشدن مسئول محور هم بر گره کار افزود و از این پس، فرد مسلطی برای هدایت نیروهای در خط حضور نداشت، لذا نیروهای دو گردان لشکر21 حمزه بهمرور اقدام به عقبآمدن از خط کردند. خبر خلوتشدن خط و عقبنشینی تدریجی نیروهای گردان تلفیقی در ساعت 2:30، به قرارگاه کربلا و پس از آن به قرارگاه خاتم(ص) رسید. از این پس، قرارگاه کربلا تلاش کرد با صدور دستور گسترش نیروهای لشکر41 ثارالله(ع) (قرارگاه کربلای1) بهسمت راست (جنوب) و آوردن حداقل 3 گردان (2 گردان از لشکر14 امام حسین(ع) و یک گردان از لشکر41 ثارالله(ع)) به تصرف اهداف قرارگاه عملیاتی کربلای2 بهویژه ارتفاع175 کمک کند.[۷۵] بااینحال، بهرغم همه تلاشها و تأکید مکرر سرهنگ سلیمانجاه به فرمانده تیپ2 لشکر21 حمزه، مبنیبر مقاومت و عقبنشینی نکردن نیروهای دو گردان این تیپ،[۷۶] بههمخوردن سازمان این دو گردان ادغامی و دادن تلفات زیاد، وضعیتی را به وجود آورد که قرارگاه کربلا دستور داد واحد تعاون با تمام توان اقدام به عقبآوردن پیکر شهدا و مجروحان کند. احمد کاظمی هم هرچند از وضعیت نابسامان نیروهای قرارگاه کربلای2 خبر داشت و بر تخلیه پیکر شهدا و مجروحان تأکید میکرد، ... تصریح کرد که نیروها حق عقبنشینی ندارند. تسلط نیروهای عراقی روی قله ارتفاع175 که مانع حضور نیروهای گردان مسلم در تمام ارتفاع میشد و ناکامی دو گردان ادغامی در رسیدن به این ارتفاع، احتمال محاصرهشدن نیروهای گردان مسلم را - که در بخشی از ارتفاع175 مستقر بودند - تشدید کرده بود[۷۷] با ادامهیافتن این وضعیت و اعلام این خبر ازسوی قرارگاه کربلای2 که عراقیها درحال محاصرة نیروهای گردان مسلم در ارتفاع175 هستند، احمد کاظمی از جانشین خود مصطفی ربیعی، خواست که در تماس با قرارگاه خاتمالانبیا(ص)درمورد نیروهای این محور کسب تکلیف کند.
قرارگاه کربلای3 در منطقه عملیاتی قرارگاه کربلای3 که محل اجرای مأموریت تیپ33 المهدی(عج) سپاه با 3 گردان مستقل و تیپ3 لشکر21 حمزه ارتش با 3 گردان ادغامی با تیپ33 المهدی(عج) بود، در سمت راست ارتفاع178، بلافاصله پس از بازشدن معبر، گردان دوم (ادغامی) عبور و در دامنه ارتفاع شروع به پیشروی کرد. اما در معبر سمت چپ ارتفاع، دو گردان فجر و 9041 که موفق به بازکردن معبر نشده بودند، بهدلیل هوشیارشدن نیروهای دشمن و اجرای آتش پرحجم روی نیروها و نیز محتملنبودن بازشدن معبر، از جعفر اسدی فرماندهی تیپ33 المهدی(عج)، درخواست استفاده از معبر سمت راست را کردند. وی ابتدا با این درخواست مخالفت کرد، ولی با ادامه این وضعیت (بازنشدن معبر) ناگزیر آن را پذیرفت. معنی این اقدام آن بود که همه نیروهای قرارگاه عملیاتی کربلای3 از یک معبر نفوذ و در عمق منطقه پیشروی کنند. دقایقی پس از نیمهشب، به دو گردان ادغامی (گردان 9052 سپاه + گردان 171 ارتش) و (گردان 9040 سپاه + گردان 174 ارتش) دستور داده شد که از تنها معبر بازشده در سمت راست به ارتفاع178 نفوذ کنند. فرمانده گردان 9041 نیز پس از کسب اجازه برای استفاده از معبر سمت راست، ظرف 45 دقیقه نیروهای خود را جمعآوری کرد و ساعت 1:30 بامداد، با دو گردان ادغامی به معبر رسیده وارد منطقه شدند. هرچند نفوذ و پیشروی نیروهای تیپ33 المهدی(عج) و تیپ3 لشکر21 حمزه در منطقه خوب بود، اما تجمع این حجم نیرو (حداقل 4 گردان) در یک معبر، مطلعشدن دشمن از حضور این نیروها در دامنه ارتفاع178 و اجرای آتش پرحجم روی آنان تلفات فراوانی درپی داشت. از طرف دیگر، نبود دید کافی براثر تاریکی مطلق هوا هم مانع دستیابی کامل این نیروها به هدفهایشان شده بود، لذا آنان نمیتوانستند وضعیت خود را بهطور دقیق برای فرماندهی ترسیم کنند و فرماندهی نیز از هدایت مؤثر نیروها بازمانده بود.[۷۸] از حدود ساعت 1:45 بامداد، بهتدریج فشار دشمن به نیروهای خودی ازسمت راست ارتفاع178 زیاد شد، بهحدی که احتمال دسترسی دشمن به معبر ورودی این 4 گردان و محاصرهشدن آنها میرفت.[۷۹] باتوجهبه حضور نیروهای عراقی در قسمتهای بالایی ارتفاع178 و مسلطبودن تیربارهای عراقی و آتش منحنی دشمن، وضعیت کاملاً به نفع نیروهای عراقی بود و با گذشت زمان، به تعداد شهدا و مجروحان نیروهای خودی اضافه میشد. فرمانده تیپ33 المهدی(عج) وضعیت این نیروها را در ساعت 3:45 صبح، به قرارگاه کربلا اینگونه گزارش کرد: «وضعیت نیروهای ما خیلی خراب است و از چپ و راست ما را زیر آتش میگیرند و تا حالا 2 گردان ادغامی و 2 گردان مستقل داخل منطقه رفتهاند و از هر طرف فشار زیادی روی آنها است.» فرماندهی قرارگاه کربلا نیز باتوجهبه وضعیت کلی عملیات از وی خواست از واردکردن گردان دیگر خودداری کند تا قرارگاه کربلا تصمیم بگیرد.[۸۰] ناکامی نیروهای این قرارگاه در تصرف و تثبیت ارتفاع178 تا حدود ساعت 4 بامداد، ادامه یافت و فرماندهی تیپ33 المهدی(عج) در تماس مجدد با قرارگاه کربلا، ماندن این نیروها را در دامنه ارتفاع178، بهدلیل حضور و تسلط دشمن بر این ارتفاع، غیرمنطقی و موجب تلفات بیشتر توصیف کرد.[۸۱] در ساعت 4:30 بامداد، احمد کاظمی در تماسی با قرارگاه خاتم(ص) درمورد وضعیت قرارگاه کربلای3 گفت: «اسدی [کربلای3] رفته جایی که معلوم نیست کجاست و به گفته خودش بجز یک گردان همه [گردانهایش] را خرج کرده و سمت راست او هم صعبالعبور است و یک اسیر [اسیرشده بهوسیله نیروهای این تیپ] گفته که بیابان آن منطقه [راست ارتفاع178 و عمق هدف این قرارگاه] سیمخاردار است و من میترسم که روی ارتفاعاتی که هستند میدان مین باشد.»[۸۲]
قرارگاه کربلای5 در منطقه عملیاتی قرارگاه کربلای5 که محل اجرای مأموریت دو لشکر8 نجف و 19 فجر از سپاه پاسداران در منتهیالیه خط حد قرارگاه کربلا و شامل چند قله در شمال شیار بجلیه بود، پس از ناکامی گردان اول (فتح از لشکر8 نجف) در اجرای کامل مأموریت خود، گردان دوم (علیبنابیطالب(ع)) در ساعت 10 دقیقه بامداد، از معبر عبور کرد و در مسیر پیشروی خود مانند گردان اول با نیروهای کمینهای پاکسازینشده دشمن درگیر شد. نیروهای این گردان، حداقل 3 سنگر کمین دشمن را که آتش مؤثری روی نیروهای خودی اجرا میکردند، منهدم ساختند و پس از حدود 2 کیلومتر پیشروی، خود را به نیروهای گردان اول که در پشت یک میدان مین در عمق منطقه متوقف شده بودند، رساندند. تجمع و معطلماندن نیروهای این دو گردان درحالی بود که نیروهای تخریب بهجای بازکردن معبر بهسمت عمق (عرض) درحال بازکردن معبر در طول میدان بودند و باوجود تلاش فراوان توفیقی در اتمام آن نداشتند و این خود موجب تلفات زیاد در زیر آتش دشمن شد. به دستور فرمانده گردان، نیروها برای جلوگیری از افزایش تلفات در شیارهای اطراف پخش شدند. استمرار این وضعیت در خط حد قرارگاه کربلای5 نیز تبدیل به یکی دیگر از مشکلات قرارگاه کربلا شد.[۸۳] بدینترتیب، کل نیروهای قرارگاه کربلای5 از زمان حرکت تا توقف، یا با نیروهای کمین دشمن درگیری داشتند یا درحال بازکردن میدانهای مین بودند. این نیروها به هر طرف شیارها که میرفتند به مین برمیخوردند. درنهایت آنان در سمت راست (شمال) مقابل ارتفاع165 متوقف شدند، یعنی پس از عبور از موانع اولیه به خط اول دشمن نرسیدند. این درحالی بود که تیربارهای اطراف پاسگاه بجلیه بهشدت روی نیروها اجرای آتش میکردند.[۸۴] فرماندهی قرارگاه کربلا ساعت 3:30 بامداد، برای بررسی دقیقتر وضعیت این نیروها به محل قرارگاه کربلای5 رفت.[۸۵] احمد کاظمی پس از بررسی وضعیت در گزارشی به غلامعلی رشید در قرارگاه خاتم(ص) گفت: «اینها از سهراهی رفتند جلو و پس از گذشتن از کمین قرار بود به شیار بجلیه بروند ولی آن را گم کردند و آتش هم رویشان خیلی شدید است.»[۸۶] وی همچنین برای محمدابراهیم همت فرمانده قرارگاه نجف، وضعیت را اینطور ترسیم کرد: «شما کسانی را بفرست تا مشکل کربلای5 را حل کنند. دشمن هنوز روی ارتفاعات هست و بچهها در منطقه گم شدهاند و صبح نزدیک است.»[۸۷] اما مجموعه این تدابیر و تلاشها به نتیجه مورد نظر نرسید.
ب) قرارگاه نجف در خط حد قرارگاه نجف نیز نیروها در اکثر محورها با عناصر کمین دشمن درگیر شده بودند. یگانهای تحت امر این قرارگاه بهترتیب از شمال به جنوب شامل قرارگاههای نجف1، نجف2 و نجف4 بودند.
قرارگاه نجف1 نیروهای گردان دوم حر از لشکر31 عاشورا از معبر دوم وارد منطقه شده و بدون درگیری پیش رفته بودند. این گردان که بهدلیل تجمع بیش از حد نیروهایش در زیر آتش دشمن متحمل تلفات شده بود، در ساعت 30 دقیقه بامداد، با عناصر دشمن درگیر شد[۸۸] و پس از پاکسازی بخشی از منطقه محوله در ساعت 1 بامداد، از کانال دوم مقابل خود عبور کرد. گردان حر سپس درخواست کرد گردان بعدی وارد عملیات شود، لذا گردان سوم (جندالله)، وارد عمل شد. نیروهای این گردان موفق شدند تا سمت چپ (جنوب) ارتفاع143 پیشروی کرده و ضمن پاکسازی منطقه تصرفشده در این منطقه پدافند کنند. پس از آن، گردان چهارم (مسلم) نیز وارد عمل شد. فرمانده گردان مسلم برای اجرای مأموریت نیروهای تحت امر خود، 2 گروهان از نیروهای گردان پنجم (گردان بقیهالله(عج)) را که دنبال پشتیبان این گردان بودند، همراه برد. درحالیکه قرار بود این دو گروهان بنا به دستور مسئول محور و فرمانده لشکر عاشورا وارد عمل شوند. این اقدام از یکسو باعث تراکم و تجمع نیروها و درنتیجه افزایش تلفات شد[۸۹] و از سوی دیگر موجب شد توان این دو گروهان همراه با بخشی از نیروهای گردان مسلم صرف شکستن خط شود* و آنها نتوانند مأموریت اصلی خود را (تأمین حدود 800 متر سمت راست (شمال) ارتفاع145) انجام دهند. ولی درنهایت گردان مسلم موفق شد در ساعت 2:25 بامداد، به زیر ارتفاع145 برسد.[۹۰] پس از آن، گردان ششم ادغامی (گردان قدس + گردان146 از تیپ55 هوابرد) وارد منطقه شد، اما بهدلیل شهادت فرمانده گردان و زخمیشدن مسئول محور و تلفات زیاد نیروها، همچنین ناتوانی معاونان گردان در هدایت افراد، هماهنگی بین نیروها بسیار ضعیف شده و افراد این گردان بهصورت پراکنده به خط رسیدند و درنتیجه در منطقه هدف گسترش مناسبی پیدا نکردند.[۹۱]
قرارگاه نجف2 نیروهای قرارگاه نجف2 بین دو قرارگاه نجف1 و 4 مأموریت تصرف و تأمین سه ارتفاع (103، 110 و 112) در منتهیالیه جنوبی سلسلهجبال حمرین را برعهده داشتند. اولین گردان (مالک از لشکر27 حضرت رسول) که درگیر بازکردن موانع مقابل خط اول بود، پس از گشودن معبر مقارن نیمهشب وارد منطقه درگیری شد. براساس مانور، یک گروهان از این گردان ابتدا تپه103 را تصرف و پاکسازی کرد و بقیه نیروها حرکت خود را بهسمت ارتفاع112 ادامه دادند، اما در مسیر با موانع (سیمخاردار به عمق 300 متر و مینهای تلهشده به سیمخاردار) مواجه شدند،[۹۲] لذا گردان مالک پس از یک درگیری شدید، بهسختی از موانع عبور کرد** و موفق شد یک کانال سراسری را در یال ارتفاع110 تصرف و پاکسازی کند. پسازآن، گروهان سوم خود را تا قبل از ارتفاع112 گسترش داد و در ابتدای ارتفاع112 برای الحاق با گردانهای همجوار و ادامه مأموریت (رفتن روی ارتفاع112) منتظر ماند. علت توقف این گردان تأخیر در حرکت گردان بعدی (گردان علیاصغر(ع)، جمعی تیپ10 سیدالشهدا(ع)) و ازطرفی وجود موانع و سیمخاردار در زیر ارتفاع112 بود.[۹۳] گردان مالک که در سمت چپ گردان کمیل و پشت سر آن روانه شده بود، در ادامه بهعلت حرکت کند گردان کمیل از زمانبندی پیشبینیشده عقب افتاد و با دو ساعت تأخیر به دشمن زد و موفق شد تا جاده خاکی مقابل خود (تک کانال) پیشروی کند و در این قسمت ازسمت چپ (جنوب) با گردان کمیل الحاق کرد، اما ازسمت راست (شمال) بهدلیل عدم پیشروی و موفقنبودن گردان سوم سمت راست (گردان مقداد) موفق به الحاق با این گردان نشده و از ادامه پیشروی و تصرف ارتفاعات 140 و 143 هم بازماند. این گردان ازسمت راست خود که فاصله کمی با دشمن داشت، براثر آتش زیاد نیروهای عراقی بهشدت تحت فشار بود.[۹۴] حرکت نیروهای گردان سوم (مقداد) پس از ردکردن کانال اول بهعلت درگیری با کمینهای دشمن کند شد. این گردان پس از پاکسازی کمینها از ساعت 1 تا 4:30 بامداد، پشت سیمخاردارهای قوی و میدان مین عراقیها معطل ماند و از قرارگاه نجف2 درخواست کمک کرد. باوجود تلاشی که این گردان انجام داد حتی با استفاده از اژدر بنگال موفق به گشودن معبر برای نیروها نشد. لذا این گردان به هیچکدام از اهداف خود دست نیافت و عملیات در محدوده این گردان بهاصطلاح گره خورد.[۹۵] یادآوری میشود فاصله این گردان با نیروهای دشمن حدود 200 متر بود و نیروهای اطلاعات عملیات گردان در این منطقه از دشمن اسیر گرفته و با راهنمایی وی معبر نیروهای عراقی را نیز پیدا کرده بودند، اما مقاومت دشمن و تیراندازی از چند سنگر کمین پاکسازینشده در پشت سر نیروهای گردان و تاریکی مطلق هوا موجب زمینگیرشدن نیروها شد.[۹۶] پس از آنکه مشخص شد گردان سوم (مقداد) قادر به بازکردن معبر و تصرف اهداف خود نشده است، ساعت 2 صبح، به گردان حمزه (گردان احتیاط) آمادهباش داده شد تا از معبر ارتفاع143 در محدوده یگان همجوار (قرارگاه نجف1) از خط عبور کرده و به گردان مقداد در تصرف اهدافش کمک کند. اما بهدلیل دوری محل استقرار این گردان تا خط (7 کیلومتر) نیروها با تأخیری سهساعته، حدود ساعت 5 صبح به منطقه درگیری رسیدند و در زیر آتش شدید دشمن بهسمت خط رها شدند. نیروهای این گردان درحالیکه نماز صبح را حین حرکت بهسوی هدف میخواندند خود را به زیر ارتفاع مهم 146 رساندند.[۹۷]
قرارگاه نجف4 برخلاف وضعیت عمومی پیشآمده در خط حد عملیات اغلب یگانهای 7 قرارگاه عملیاتی که شرح آنها آمد، نفوذ گردانهای خطشکن این قرارگاه (تیپ10 سیدالشهدا(ع)) به عمق منطقه که جناح جنوبی کل عملیات نیز محسوب میشد با غافلگیری کامل نیروهای عراقی در این منطقه انجام شد. با شروع درگیری نیروهای تیپ سیدالشهدا(ع) که مقارن نیمهشب انجام شد،* گردان حضرت قاسم(ع) در ساعت یک بامداد، گردان قمر بنیهاشم(ع) ساعت 1:40 و گردان زهیر ساعت 2 بامداد، اولین خاکریزهای دشمن را به تصرف درآورده و منطقه مقابل خود بهطرف پیچانگیزه را پاکسازی کردند. نیروهای این 3 گردان ساعت 2:15 بامداد، با یکدیگر الحاق کردند. شیوه اجرای مانور نیروهای تیپ سیدالشهدا(ع) بهنحوی بود که عدم درگیری اولیه و نفوذ به عمق منطقه تاحدی موجب نگرانی محمدابراهیم همت (فرمانده قرارگاه نجف) شده بود، لذا وی در تماسی با رستگار (فرمانده تیپ10 سیدالشهدا(ع)) خواهان درگیر شدن با نیروهای دشمن شد.[۹۸] همت دراینمورد به فرماندهان قرارگاه خاتم گفت: «وقتی از رستگار پرسیدم چه کار میکنی؟ گفت من بچهها را پشت دشمن چیدم و آنها یکباره با نارنجک از پشت حمله را شروع کردند و سپس الحاق را کامل کردند.»[۹۹] پس از الحاق دو گردان حضرت قاسم(ع)، و قمر بنیهاشم(ع) نیروها مشغول پاکسازی پاسگاه پیچانگیزه و محدوده اطراف منطقه پیچانگیزه شدند و در ساعت 2:25 بامداد، روی جاده پیچانگیزه مستقر شدند. گردان زهیر نیز مواضع دشمن در سمت چپ (جنوب) پیچانگیزه را به عمق 4 کیلومتر پاکسازی کرد. کل منطقهای که تیپ10 سیدالشهدا(ع) در آن عملیات اجرا کرد منطقهای به عرض 8 کیلومتر و عمق تقریبی 9 کیلومتر و کمی بیشتر از محدوده پیشبینیشده در طرح مانور بود و بنابراین عملیات این تیپ با موفقیت 100 درصد انجام شد.[۱۰۰]
ضمیمه گزارش630: متن اولین اطلاعیه مشترک سپاه و ارتش درباره اجرای عملیات والفجر1 و نتایج بهدستآمده در شب اول «امت دلاور اسلام، ملت شهیدپرور ایران، رزمندگان اسلام در ادامه عملیات پیروزمندانه والفجر که مرحله اول آن شب گذشته (21/1/1362) در ساعت 23:10 دقیقه با کلمه رمز "یاالله، یاالله، یاالله" تحت فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیا(ص) مرکز عملیات مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است، موفق شدند با آزادسازی بخشی از نوار مرزی در شمال منطقه فکه، چندین ارتفاع مهم و استراتژیک ازجمله ارتفاعات 112، 143 و 145 در منطقه مرزی حمرین و چندین روستا در حاشیه رودخانه دویرج و نیز پاسگاه مرزی پیچانگیزه را تحت سلطه کامل خود درآورده و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را در این مناطق به اهتزاز درآورند. در این عملیات پیروزمندانه تاکنون بیش از 150 کیلومتر مربع به تصرف رزمندگان لشکر قرآن درآمده است و جانبرکفان پیروز اسلام متشکل از دلاوران ارتش جمهوری اسلامی ایران و رزمندگان پاسدار و بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری ایثارگرانه برادران خستگیناپذیر جهاد سازندگی در اولین ساعات حمله، با پشتسرگذاشتن میادین مین هریک به عمق بیش از 500 متر چندین کانال هرکدام به عرض 8 متر و انواع سیمهای خاردار حلقوی و انفجاری در تمامی طول منطقه عملیاتی به خطوط نیروهای متجاوز بعثی صهیونیستی عراق رسیده و با انهدام بخش عظیمی از تجهیزات زرهی و مکانیزه دشمن موفق شدند بیش از 4500 تن از آنان را به هلاکت رسانده و یا زخمی کنند که در میان آنان تعدادی از فرماندهان نیروهای متجاوز صدام صهیونیست نیز دیده میشوند. همچنین دلاوران لشکر اسلام در این عملیات توانستند با انهدام بخش عمدهای از تیپهای 419 و 501 پیاده و تیپهای 51 و 60 زرهی عراق بیش از 350 تن از نفرات دشمن را به اسارت خود درآورند و غنائم قابلتوجهی را نصیب سپاه پیروزمند اسلام نمایند. گزارشهای تکمیلی عملیات ظفرمندانه رزمآوران اسلام که تحت عنایات خاصه خداوند قهار و به فرماندهی رهبر عزیز انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا امام خمینی، انجام میپذیرد متعاقباً به آگاهی امت شهیدپرور خواهد رسید، و ما النصر الا من عند الله. ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.»[۱۰۱]
پاورقیها
منابع و مآخذ روزشمار 1362/01/22
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راویان لشکر14 امام حسین(ع) از عملیات والفجر1 (طالقانی و اسحاقی)، 21/1/1362، صص 15 - 14.
- ↑ همان، صص 16 - 14.
- ↑ سند شماره 107/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر14 ثارالله(ع) از عملیات والفجر1 (حسین سعادتی)، 11/2/1362، ص13.
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راویان لشکر14 امام حسین(ع) از عملیات والفجر1 (طالقانی و اسحاقی)، 21/1/1362، صص 15 - 14.
- ↑ همان، ص24.
- ↑ همان، ص19.
- ↑ همان، ص20.
- ↑ همان، ص25.
- ↑ همان، ص19.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 23 - 22.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص21؛ و- سند شماره 110/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر19 فجر از عملیات والفجر1 (دیانی)، 20/1/1362، ص20.
- ↑ سند شماره 110/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص21.
- ↑ سند شماره 107/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر14 ثارالله(ع) از عملیات والفجر1 (حسین سعادتی)، 11/2/1362، ص13.
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راویان لشکر14 امام حسین(ع) از عملیات والفجر1 (طالقانی و اسحاقی)، 21/1/1362، صص 15 - 14.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی قرارگاه نجف از عملیات والفجر1 (معرفتجو)، 22/1/1362، ص62.
- ↑ سند شماره 109/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر31 عاشورا از عملیات والفجر1 (نعمتی)، 8/3/1362، ص32؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص63.
- ↑ همان، صص 20 - 19؛ و- سند شماره 106/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی تیپ33 المهدی(عج) از عملیات والفجر1 (چراغی)، 12/2/1362، ص17.
- ↑ سند شماره 19245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 26/1/1362، ص84؛ و- سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر27 محمدرسولالله(ص) از عملیات والفجر1 (خرمی و شاهرودی)، 25/2/1362، صص 44 - 42؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص60.
- ↑ همان، ص19.
- ↑ همان، ص20.
- ↑ سند شماره 110/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص21.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه هفتم حدید، 22/1/1362، ص22.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص23.
- ↑ همان، ص24.
- ↑ همان، ص25.
- ↑ همان، ص161.
- ↑ همان، ص163.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص25.
- ↑ سند شماره 219/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم(ص) در عملیات والفجر1 (زمانزاده)، 7/1/1362 تا 25/1/1362، ص258.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص26؛ و- سند شماره 227/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه کربلا در عملیات والفجر1 (رخصتطلب)، 22/1/1362 تا 11/2/1362، ص8.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص26.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص54.
- ↑ سند شماره 109/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص33.
- ↑ سند شماره 19200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه عملیاتی کربلا، 22/1/1362، صص 32 - 31.
- ↑ سند شماره 219/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص289.
- ↑ سند شماره 113/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راویان لشکر5 نصر از عملیات والفجر1 (ابوالفضل موسوی و جعفر ربیعی)، 21/1/1362، ص16.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص56.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص54.
- ↑ سند شماره 113/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص19.
- ↑ کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، (آرامش و چالش)، 1362، بهاهتمام مهدی هاشمی رفسنجانی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، 1386، ص45.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 23/1/1362، ص3.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 24، 24/1/1362، ص3، اهواز، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 23/1/1362.
- ↑ کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، (آرامش و چالش)، 1362، بهاهتمام مهدی هاشمی رفسنجانی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، 1386، ص45.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 089461 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1؛ و- روزنامه اطلاعات، 22/1/1362، صص 1 و 4.
- ↑ سند شماره 108/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی تیپ سیدالشهدا(ع) از عملیات والفجر1 (کمال موسوی)، 15/2/1362، ص7؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص48.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 22/1/1362، ص2.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 226/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه کربلا در عملیات والفجر1 (رخصتطلب)، 4/1/1362 تا 22/1/1362، ص152.
- ↑ همان، ص3.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص54.
- ↑ سند شماره 218080 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: خبرنامه سیاسی و اطلاعاتی، واحد اطلاعات و تحقیقات کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، شماره 26، 10/2/1362، ص22؛ و- سند شماره 64802 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به نخستوزیری (دفتر اطلاعات و تحقیقات)، 22/1/1362، سند تکبرگی؛ و- سند شماره 346214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی (رکن3 عملیات)، 20/1/1362، سند تکبرگی؛ و- واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 4/2/1362، ص3، رادیو بغداد، 3/2/1362؛ و- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 23، 23/1/1362، ص13، سنندج، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/1/1362؛ و- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 22، 22/1/1362، ص4، سنندج، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 21/1/1362؛ و- سند شماره 113233 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی ستاد مرکزی سپاه پاسداران (واحد اطلاعات)، ویژه قرارگاه حمزه سیدالشهدا منطقه11، شماره 1، 4/2/1362، ص1؛ و- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 24، 24/1/1362، ص6، سنندج، خبرگزاری جمهوری اسلامی 23/1/1362؛ و- سند شماره 64818 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به نخستوزیری (دفتر اطلاعات و تحقیقات)، 23/1/1362، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص56.
- ↑ سند شماره 218080 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص18؛ و- سند شماره 317965 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه نقده به اطلاعات قرارگاه حمزه، 23/1/1362، سند تکبرگی؛ و- سند شماره 354256 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه نقده، به اطلاعات قرارگاه حمزه، 23/1/1362، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 219/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم(ص) در عملیات والفجر1 (زمانزاده)، 7/1/1362 تا 25/1/1362، ص258.
- ↑ سند شماره 67467 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص5.
- ↑ سند شماره 19245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 26/1/1362، ص84؛ و- سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر27 محمدرسولالله(ص) از عملیات والفجر1 (خرمی و شاهرودی)، 25/2/1362، صص 44 - 42؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص60.
- ↑ سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص45؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص61.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی قرارگاه نجف از عملیات والفجر1 (معرفتجو)، 22/1/1362، ص62.
- ↑ سند شماره 109/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی لشکر31 عاشورا از عملیات والفجر1 (نعمتی)، 8/3/1362، ص32؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص63.
- ↑ سند شماره 113251 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی ستاد مرکزی سپاه پاسداران (واحد اطلاعات)، شماره 67، 5/2/1361، ص4.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 24، 24/1/1362، ص18، منامه - خبرگزاری فرانسه، 22/1/1362، آژانس خبری سعودی.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 23، 23/1/1362، ص21، رادیو امریکا، 22/1/1362، به نقل از روزنامه واشنگتن پست.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 23/1/1362، صص 13، 14 و 15، صدای امریکا، 22/1/1362، به نقل از روزنامه واشنگتن پست.
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 15 - 14.
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص14.
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 16 - 15.
- ↑ سند شماره 105/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص16.
- ↑ همان، صص 173 - 172.
- ↑ همان، ص173.
- ↑ سند شماره 107/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 14 - 13.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص13؛ و- سند شماره 107/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص13.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص19.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص20.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص21.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص25.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 19 - 18؛ و- سند شماره 106/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص17.
- ↑ سند شماره 106/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 8 - 7.
- ↑ سند شماره 19245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 26/1/1362، ص82.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص23.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص24.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص21؛ و- سند شماره 110/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص20.
- ↑ سند شماره 110/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص21.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص23.
- ↑ سند شماره 019202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص24.
- ↑ سند شماره 219/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص289.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص62.
- ↑ سند شماره 109/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص32.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص63.
- ↑ سند شماره 109/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص33.
- ↑ سند شماره 19245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص84.
- ↑ سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 44 - 42.
- ↑ سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 44 - 43؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص60.
- ↑ سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص44؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص60.
- ↑ سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص60.
- ↑ سند شماره 111/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص45، و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص61.
- ↑ سند شماره 19245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص82.
- ↑ سند شماره 220/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راویان قرارگاه خاتم(ص) در عملیات والفجر1 (زمانزاده و رخصتطلب)، 25/1/1362 تا 31/1/1362، ص79.
- ↑ سند شماره 108/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و- سند شماره 103/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص48.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 23/1/1362، ص3.