1362.09.15
روزشمار جنگ سال 1362 1362.09.15 | |
---|---|
نامهای دیگر | پانزده آذر |
تاریخ شمسی | 1362.09.15 |
تاریخ میلادی | 6 دسامبر 1983 |
تاریخ قمری | 1 ربیعالاول 1404 |
گزارش- 768
امروز هیئت ویژهای که ازسوی فرمانده کل سپاه مأمور بررسی مشکلات خانوادگی و معیشتی رزمندگانِ حاضر در جبهههای جنگ شده بود، گزارش مقدماتی خود را ارائه داد. هرچند هدف اصلی تشکیل این هیئت بررسی مشکلات رزمندگان و اقدام احتمالی برای رفع آنها بود،* ولی نکات مطرحشده در این گزارش بیانگر وضعیت عمومی زندگی کسانی است که در سطوح بالا و میانی فرماندهی در سپاه و بسیج بار اصلی جنگ را بر دوش میکشند.** در این گزارش به مشکلاتی همچون نداشتن مسکن، تخلیة منزل استیجاری توسط موجر بهعلت ناتوانی در پرداخت اجارهبها، فشارهای مالی و عاطفی و... اشاره شده است. نکتة قابلتوجه آن است که هیئت مذکور در ارائه راهحل برای رفع این مشکلات، به حداقلها اکتفا کرده است و پیشنهادهایی را مانند کمک به پرداخت اجارهبها، اسکان خانوادهها در کانکس، پرداخت وام 10 هزار تومانی و... مطرح کرده است. نمونههایی از مشکلاتی که در بخشهایی از این گزارش به آن اشاره شده، بدین شرح است: • برادری که از ابتدای جنگ در جبهه بوده است، بااینکه فرصت نداشت مسئله مسکن و مشکلات مبتلابه خانوادة خود را سامان بدهد، ولی جنگ را رها نکرده است، تا اینکه در عملیات والفجر4 به شهادت رسید. • برادرانی که مدتها در جبهه بودند، بهعلت درگیریهای فراوان و نپرداختن کرایة خانه، موجر اقدام به تخلیه منزل کرده و اسباب و اثاثیه آنها را بیرون ریخته است. ن برخی خانوادهها (همسر تنها، پدر و مادر پیر و تنها در دورترین نقاط کشور و روستاها) فقط یک نفر سرپرست داشتهاند که او نیز به جبهه رفته و آنها از حلوفصل مسائل و مشکلات خود عاجزند. این هیئت ویژه در ادامه اهم مشکلات رزمندگان را چنین برشمرده است: 1. کمبود مسکن 2. رسیدگی نکردن به خانوادة رزمندگان در پشت جبهه 3. حقوق و نیازهای مالی 4. مسئله عضویت و پرسنلی. در ادامه گزارش هیئت ویژه در تشریح مشکلات مذکور آمده است:
1. کمبود مسکن یکی از مسائل و مشکلاتی که کلیة مسئولان تیپها و لشکرها بهعنوان اولین و اصلیترین مشکل مطرح میکردند مشکل مسکن است بهطوریکه این مسئله حدود 60 تا 70 درصد مشکلات را به خود اختصاص داده و اگر مشکل مسکن رزمندگان حل شود شاید سایر مشکلات، در مقایسه با مشکل مسکن، جنبی و قابل حل و اغماض باشد. مشکلات مربوط به مسکن چنین است: الف) بعضی از برادران مسئول در کادر ثابت یگانها نیاز به مسکن در شهرهای عقبة محورهای عملیاتی دارند. ب) عدهای از برادران نه در منطقه جنگی و نه در شهر محل سکونت خود مسکن (حتی بهصورت استیجاری) ندارند. ج) عدهای از برادران قادر به پرداخت اجارهبهای سنگین که ازطرف موجرین درخواست میشود، نیستند. د) عدهای از برادران قادر به پرداخت مبلغی که بهعنوان پول پیش ازطرف موجر خواسته میشود نمیباشند و درنتیجه بدون مسکن ماندهاند.
2. رسیدگی نکردن به خانواده رزمندگان در پشت جبهه طبیعی است که در غیاب یک رزمنده (اعم از بسیجی و سپاهی) که عمدتاً سرپرستی یک خانواده یا بیشتر را به عهده دارد مشکلات متعددی برای خانوادة وی به وجود میآید که بهتنهایی قادر به حلوفصل این مشکلات نمیباشند. البته بخشی از این مشکلات در زمان جنگ اجتنابناپذیر است و فقط خود رزمنده قادر به حل آن است، ولی قسمت عمدة این مشکلات با یک برنامهریزی و سرمایهگذاری مادی و انسانی مختصر، توسط سپاه و ارگانهای ذیربط قابلحل است و باید برای حل اینگونه مشکلات خانوادههای رزمندگان چارهاندیشی شود. انواع مشکلاتی که اغلب خانوادههای رزمندگان با آن روبهرو هستند عبارتاند از: 1. امور درمانی خانوادهها 2. تأمین لوازم ضروری خانگی و ارزاق 3. امور فرهنگی خانوادهها 4. ارتباط خانواده با رزمنده 5. مسائل حقوقی (حل اختلافات) 6. امور مسکن (ازقبیل تعمیر خرابیها براثر بارندگی و...) یادآوری میشود اولاً همة خانوادهها مشکلات یادشده را ندارند و ثانیاً تعدادی از خانوادهها فقط با بعضی از این مشکلات روبهرو هستند. لذا برای حل این معضلات نیاز به تشکیلات گستردهای که نیازمند بودجة سنگین باشد، نیست.
3. حقوق و نیازهای مالی بعضی از برادران مسئول یگانها مسئله کمبود حقوق را مطرح میکردند و معتقد بودند که باید حقوق برادران بهخصوص افرادی که به جبهه اعزام میشوند (بهعلت هزینههایی که علاوهبر هزینههای معمولی و جاری در شهرها دارند) افزایش یابد. از مشکلات دیگری که برادران دراینرابطه مطرح میکردند مسئله نیازهای مالی و قرضهایی است که براثر اتفاقات غیرمنتظره و کمبود حقوق برایشان به وجود آمده است، که برادران برای پرداخت این قرضها بهشدت تحت فشار میباشند.
4. مسئله عضویت و پرسنلی عدهای از برادران که اکثراً از ابتدای جنگ تحمیلی در جبهه حضور دارند و افراد باتجربه و مؤثری در جنگ هستند، مسئله حقوق و عضویتشان حتی در بسیج مشخص نیست و مشکلاتی درزمینه دریافت حقوق و ادارة زندگی خود و خانوادهشان و همچنین پذیرش مسئولیت در سازمان رزمی دارند. زمانیکه اتفاقی برای این برادران میافتد (شهادت، اسارت، مفقود یا مجروحشدن) رسیدگی به خانوادة این برادران یا بهکلی فراموشی میشود یا اینکه بهصورت قانونی و جدی امکان رسیدگی به آن وجود ندارد. هیئت ویژه در بخش دیگری از گزارش خود پیشنهادهایی را برای حل مشکلات مذکور مطرح کرده است. این هیئت برای رفع مشکلات مسکن 3 راهکار کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت، توصیه کرده است؛ کمک به پرداخت اجارهبها و پیشپرداخت درخواستی موجر (ودیعه)، واگذاری برخی خانههای سازمانی خالی دولتی و نظامی به افراد، استفادة موقت از کانکسهای موجود یا قابلخرید برای اسکان خانواده رزمندگان در عقبة یگانها و ساخت مسکن بهصورت تعاونی یا با مشارکت وزارت سپاه ازجمله این راهکارها است. در بخش رسیدگی به امور رزمندگان، این هیئت بدون ارائه پیشنهاد کاربردی مشخصی توصیه کرده که تعاون ستاد مرکزی سپاه طرحی را بهعنوان "طرح امور رزمندگان" باتوجهبه تمامی جوانب و مشکلات موجود تهیه و برای تصویب به شورایعالی سپاه ارائه کند. پیشنهادهای هیئت مذکور در بخش مسائل حقوقی و مشکلات مالی نیز بدین شرح است: برای برطرفکردن نیازهای مالی برادران رزمنده که عمدتاً براثر اتفاقات غیرمنتظره به وجود میآید، در هر تیپ و لشکری صندوق قرضالحسنه ایجاد شود که با قسط کم، برای حل نیازهای فوری، به برادران وام بدهد و برای برادرانی که قادر به بازپرداخت وام نیستند بنا به تشخیص فرماندهی حداکثر تا مبلغ 10هزار تومان (100.000ریال) وام بلاعوض داده شود تا رزمنده هر زمان که توانایی داشت اقدام به پسدادن وام کند و اگر نتوانست، بودجه لازم از بودجه سرفرماندهی کل - که دراختیار فرمانده یگانها قرار میگیرد - و همچنین از محل کمکهای مردمی، ائمه جمعه و بازاریان خیر و مؤمن تأمین شود. در بخش عضویت و پرسنلی نیز پیشنهاد شده است که واحدهای پرسنلی ستاد مرکزی و قرارگاههای تابعه برای جذب برادرانی که نه عضو سپاه هستند و نه عضو بسیج و درحالحاضر در سازمان رزمی و در امور مؤثر جنگ مشغول فعالیتاند یا افرادی که عضو بسیج هستند و درخواست عضویت در سپاه را دارند تسریع کند و درصورت امکان گروهی در پرسنلی ستاد مرکزی و قرارگاهها بهصورت سیار و ضربتی اینگونه افراد را پذیرش کنند.[۱]
گزارش- 769
اقدامات گروههای مسلح غیرقانونی امروز نسبت به روزهای گذشته افزایش داشت بهگونهای که در 6 عملیاتی که افراد وابسته به این گروهها در جنوبغربی بوکان، اطراف نقده، شهر سنندج، جنوبغربی تکاب، غرب پیرانشهر و شهر مهاباد اجرا کردند، 27 تن از افراد خودی شهید یا زخمی شدند و خسارتهایی نیز به مردم وارد شد. در همین حال، در سلماس 10 تن از افراد حزب دمکرات کردستان خود را تسلیم کردند. در جنوبغربی بوکان، 12 تن از افراد پایگاه ژاندارمری کردیگلان هنگام بازگشت از مرخصی ساعتی از سقز به پایگاه خود، در ساعت 16 در حوالی روستای کهریز در کمین افراد مسلح غیرقانونی گرفتار شدند. در این حادثه 10 تن از این افراد (2 درجهدار و 8 سرباز) شهید و 2 نفر دیگر زخمی شدند. همچنین 6 قبضه اسلحه و مهمات آنها نیز به دست مهاجمان افتاد.[۲] در منطقه عمومی نقده، عناصر مسلح ضدانقلاب با اجرای کمین بر سر راه یک واحد از نیروهای پایگاه حلبی که برای عملیات گشت و کمین به شمالغربی این شهر رفته بودند، 6 تن از نیروهای این پایگاه را شهید و 2 تن را زخمی کردند و سپس اسلحه و مهمات آنان را به غارت بردند.[۳] در شهر سنندج نیز 3 نفر از افراد سپاه که برای خرید به بازار رفته بودند، در ساعت 8:40 هدف حمله افراد مسلح قرار گرفتند و 2 تن از آنان (یک سرباز و یک پاسدار) به شهادت رسیدند و یک تن دیگر نیز زخمی شد. هویت عاملان ترور مشخص نیست.[۴] در حادثه مشابهی در جنوبغربی تکاب، افراد مسلح ضدانقلاب در ساعت 10 به یک خودروی سپاه در نزدیکی روستای گور باباعلی حمله کردند. در این حادثه 2 تن از افراد خودی شهید شدند و مهاجمان خودروی حامل آنها را نیز به آتش کشیدند.[۵] افراد حزب دمکرات کردستان ایران در حوالی روستای خرابه در غرب پیرانشهر به نیروهای خودی که درحال بازگشت از مأموریت گشتی بودند، حمله کردند. با مقابله نیروهای خودی و آتش پشتیبانی ارتش مهاجمان متواری شدند و نیروهای خودی همگی به پایگاه بازگشتند. در این درگیری یک تن از افراد خودی زخمی شد.[۶] افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی همچنین در ساعت 19:40، با نفوذ به شهر مهاباد ضمن بهآتشکشیدن پمپ بنزین شهر با انواع سلاح شروع به تیراندازی بیهدف کردند که براثر آن یک دختربچه از اهالی شهر به شهادت رسید.[۷] از سوی دیگر، در منطقة عمومی سلماس، درپی تسلیمشدن تعدادی از افراد وابسته به حزب دمکرات کردستان، امروز نیز 10 تن از افراد این حزب خود را به سپاه سلماس تسلیم و ضمن تحویل 10 قبضه سلاح و مهمات مربوط و سایر تجهیزات نظامی خود درخواست اماننامه کردند. معاون سابق هیز حاتم، یک فرمانده نظامی، فرمانده یک گروهان و یک فرمانده پل (دسته) هیز حاتم ازجمله این افراد بودند.[۸]
گزارش- 770
بولتن محرمانه ویژه مناطق کردنشین که توسط دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری منتشر میشود براساس اخبار و اطلاعاتی که از نهادهای مختلف به این دفتر ارسال میشود، آماری را از تعداد شهدا، مجروحان، مفقودان و گروگانها (اعم از نیروهای خودی و افراد بومی) و همچنین تلفات گروههای مسلح محارب از تاریخ 6/9/1362 تا 15/9/1362، در مناطق کردنشین آذربایجانغربی و کردستان منتشر کرده است. طبق این آمار، در مدت یادشده، 33 نفر از افراد خودی در جریان درگیری با افراد ضدانقلاب شهید، 24 نفر زخمی و 29 نفر نیز مفقودالاثر یا گروگان گرفته شدهاند. علاوهبراین گروههای ضدانقلاب 35 تن از افراد بومی را نیز به گروگان گرفتهاند. در این مدت 27 تن از افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی کشته شده و 22 تن از آنان هم خود را به نیروهای نظامی و انتظامی تسلیم و درخواست اماننامه کردهاند.[۹]
گزارش- 771
اجلاس وزرای کشور دولتهای عرب که از دیروز در بغداد تشکیل شده، بررسی یک "طرح امنیتی راهبردی" را در دستور کار قرار داده است. خبرگزاری کویت از بغداد ضمن اعلام این مطلب افزود وزرای شرکتکننده در این اجلاس همچنین به موضوعات دیگری «شامل همکاری وسیعتر دررابطهبا مسائل جنایی و حمایت از نظم و قانون و نیز وضع فلسطینیها در کشورهای عرب» رسیدگی خواهند کرد.[۱۰] به گزارش خبرگزاری امارات از بغداد، «وزرای عرب حاضر در این اجلاس در اصول با تعیین یک هیئت عربی برای حفاظت و دفاع غیرنظامی موافقت کرده و از دبیرخانه درخواست کردند که مطالعات مربوطه دراینزمینه را به پایان برساند.» همچنین وزیر مشاور در امور داخلی امارات عربی متحده، که ریاست هیئت امارات در اجلاس وزرای کشور دولتهای عرب در بغداد را به عهده دارد، امروز در گفتوگو با روزنامه الجمهوریه گفت: «ملت عرب که مواجه با انواع تهاجمات خارجی است، نیاز فوری به حفظ و تحکیم ثبات داخلی خود دارد.» وی افزود: «هر کوششی با هدف حفظ امنیت و ثبات در کشورهای عرب یک وجه لازم برای مقابله با خطرات و تهدیدات خارجی است.» وزیر اماراتی ضمن بیان اینکه «دشمنان ملت عرب میکوشند که جبهه داخلی را تضعیف کرده و به اهداف خود دست یابند»، از طرح تهیه یک راهبرد مشترک امنیتی اعراب برای نیل به ثبات و حفظ امنیت کشورهای عربی پشتیبانی کرد.[۱۱]
گزارش- 772
رئیس مجلس شورای اسلامی خواستار استفاده از "حربه نفت" در واکنش به حمله دو روز پیش هواپیماهای امریکایی به مواضع نیروهای سوریه در لبنان شد. حجتالاسلاموالمسلمین هاشمی رفسنجانی در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: «حادثه حمله هواپیماهای امریکایی و به روایتی حمله مشترک امریکاییها، فرانسویها و اسرائیلیها به ارتفاعات مرکزی لبنان مظلوم و نیروهای مبارز و مقاوم سوری میتواند یک مسئله بسیار مهمی در سطح بینالمللی باشد و میتواند یک ماجراجویی خطرناکی به حساب آید. این یک اتحاد اعلامنشدهای است که دشمنان اسلام در خاک اسلامی از خود نشان میدهند و اعلام خطر بسیار جدی است نسبت به آینده جهان اسلام بهخصوص دنیای عرب. ما این خطر را جدی میگیریم و به این گستاخی که ازطرف امریکا، این میهمان ناخوانده در منطقه بروز کرده است نمیتوانیم بیتفاوت بنگریم.» وی با اشاره به درپیش بودن اجلاس وزاری نفت کشورهای عضو اوپک گفت: «انتظارمان از دولتها و ملتهای اسلامی این است که برای اولینبار از حربه نفت استفاده شود و بر گرده امریکاییها و متفقینش فشار بیاید که دست از حمایت بیشرمانه از اسرائیل بردارند. این دهنکجی که امروز دارد به دنیای اسلام میشود که وزرای جنگ امریکا و فرانسه رسماً اعلام همکاری با اسرائیل میکنند و بعد از ملاقاتهای مرموز واشنگتن صحبت از اتحاد غیررسمی میشود و بهدنبال آن به نیروهای یک کشور مسلمان در لبنان حمله میشود به این صورت مفتضحی که ما دیدیم اینها چیزی نیست که بشود از آن گذشت. این، دلیل ضعف و تفرقه بیحدی است که امروز در جامعه عرب و اسلام دیده میشود و اینها میتواند دلیل این گستاخیها باشد.» رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین افزود: «بااینکه بهترین حربه را ما داریم ما معتقدیم از همین امروز حالا که این خطر دیده شده باید مطرح کرد که امریکا و اعوانش باید آبهای منطقه را چه در اقیانوس هند و چه در دریای مدیترانه ترک کنند و حضور اینها برای این منطقه احتمال خطر آتش سوزندهای در سراسر منطقه است و تأسف ما این است که مسلمانان و کشورهای بهظاهر اسلامی با این حادثه تلخ نهتنها برخورد مناسبی نکردهاند بلکه با حالت رضایت و بهعنوان حامی خودشان به امریکا در این حادثه نگاه میکنند.» وی تأکید کرد: «این روزها کنفرانس اسلامی وزرای خارجه کشورهای اسلامی در بنگلادش، کنفرانس اسلامی دیگری در پاکستان و کنفرانس وزرای نفت و سایر مجامع اسلامی بینالمللی که اکنون وجود دارد باید روی این مسئله دقت کنند و فشار بیاورند که انشاءالله ما در آینده از شر این خطر بزرگ ابرقدرتها در منطقه راحت بشویم.»[۱۲]
گزارش- 773
دبیرکل اتحادیه عرب امروز در بغداد با رئیسجمهور عراق درباره جنگ ایران و عراق و اجلاس آینده سران عرب گفتوگو کرد. به گزارش رادیو بغداد، شاذلی قلیبی که برای شرکت در اجلاس وزرای کشور دولتهای عرب به بغداد سفر کرده است با صدام حسین رئیسجمهور عراق، دیدار و پس از شرح تماسهای خود با کشورهای عرب، درمورد جنگ ایران و عراق و تشکیل اجلاس آینده سران عرب گفتوگو کرد.[۱۳] خبرگزاری فرانسه نیز ضمن انتشار خبری مشابه به نقل از خبرگزاری خلیج یادآور شد: «کنفرانس سران عرب که قرار بود 20 نوامبر [29 آبان] در عربستان سعودی برگزار گردد بنا به درخواست برخی کشورهای عربی به تعویق افتاد.»[۱۴]
گزارش- 774
در اولین روز اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی در داکا پایتخت بنگلادش، رئیسجمهور این کشور خواستار تلاشی قاطع برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق شد. ژنرال ارشاد رئیسجمهور بنگلادش، در جلسه افتتاحیه این اجلاس همچنین گفت: «شخصاً هر کاری را برای پایاندادن به این جنگ انجام میدهم و از همگی میخواهم که در این تلاش به من بپیوندند.»[۱۵] خبرگزاری جمهوری اسلامی از داکا نیز گزارش داد: امین الرحمان شمس الدوحا وزیر امور خارجه بنگلادش، در سخنانی ضمن تأکید بر فوریت حل مسئله جنگ، از کشورهای اسلامی درخواست کرد تلاش خود را برای دستیابی به راهحلی برای پایاندادن به آنچه وی «جنگ خونین میان دو ملت برادر»، خواند همچنان ادامه دهند.[۱۶] یادآور میگردد روز قبل بهدنبال ملاقات 41 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد که برنامه کار چهاردهمین نشست وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی شامل مسائلی چون «خاورمیانه، فلسطین، قدس، جنگ خلیجفارس و دیگر مسائل اسلامی میباشد.» این نشست قرار است مقدمات اجلاس آتی سران کشورهای اسلامی در مراکش را آماده سازد.[۱۷] در همین حال رادیو بیبیسی در تفسیری درباره شرایط برگزاری این اجلاس به نقل از ریچارد اوپن هایمر گفت: «تشکیل جلسه سالانه این کنفرانس در شهر داکا در نامناسبترین زمان ممکن صورت میگیرد. هنوز ژنرال ارشاد سرگرم آن است که کنترل اوضاع پس از تظاهرات خشونتبار هفته پیش که علیه دولت نظامی ژنرال ارشاد صورت گرفت را در دست گیرد. در سطح بینالمللی کشورهای اسلامی مشغول جاروجنجال بر سر آینده لبنان و جنگ خونین اخیری هستند که میان جناحهای مختلف در سازمان آزادیبخش فلسطین درگیر است. دیگر اینکه جنگ ایران و عراق اکنون وارد چهارمین سال خود شده است و اشغال افغانستان ازطرف شوروی پنجمین سال خود را آغاز کرده است. تنها بر سر یک مسئله است که کشورهای عضو کنفرانس اسلامی متحد به نظر میآیند و آن مخالفت با اسرائیل است، اما حتی دراینزمینه نیز درجه مخالفت کشورهای گوناگون اسلامی متفاوت است.» بیبیسی در ادامه اعلام استقلال قبرس شمالی ازسوی قبرسیهای ترکیه و عضویت مجدد مصر در این سازمان را از دیگر مسائل گریبانگیر چهاردهمین اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی ذکر کرد و با اشاره به عواملی که توان سازمان کنفرانس اسلامی را در سطح بینالمللی برای رویارویی با این مسائل تحتتأثیر قرار داده است، افزود: «تنزل قیمت نفت و بحران اقتصادی جهانی قدرتی را که این سازمان در سالهای دهه 1970 ازجانب اعضای صادرکننده نفت اوپک کسب نمود، تضعیف نمودهاند. دیگر اینکه شکست سازمان کنفرانس اسلامی درزمینه کنترل اوضاع در خاورمیانه و آسیای غربی و ناتوانی آن در خاتمهدادن به جنگ ایران و عراق ضربههای دیگری بوده است بر پیکر کنفرانس. ایران و عراق هر دو در جلسه کنفرانس اسلامی نیز نماینده دارند و امنیت خلیجفارس نیز بیش از هر زمان دیگر بهخاطر جنگ ایران و عراق در خطر است. اینها ازجمله مسائلی است که زمینه برگزاری کنفرانس اسلامی در داکا را تشکیل میدهد بااینهمه، مشکلات کشورهای اسلامی تنها به این کشورها مربوط نمیشود بلکه به تمام دنیا ارتباط دارد.»[۱۸]
گزارش- 775
یک نشریه لبنانی از قرارداد فروش 79 فروند بالگرد و هواپیمای جنگی ساخت فرانسه به عراق خبر داد. به گزارش رادیو اسرائیل، هفتهنامه لبنانی القاصد با استناد به یک گزارش نظامی فرانسوی نوشت: «عراق علاوهبر 5 فروند هواپیمای پرقدرت سوپراتاندارد که به موشکهای اگزوست مجهز میباشد، سلاحهای پیشرفته دیگری نیز از فرانسه خریداری کرده است. بنا بر این گزارش، عراق 29 فروند هواپیمای جنگی از نوع میراژ اف یک و 50 فروند هلیکوپتر گازل به فرانسه سفارش داده که تا پایان سال میلادی آینده آنها را بهتدریج دریافت خواهد کرد.» هفتهنامه مذکور در ادامه گزارش خود یادآور شد: «عراق از آغاز جنگ با ایران بیش از پنج میلیارد دلار اسلحه از فرانسه خریداری کرده و بهموازات آن درحدود 25 میلیارد دلار کمک مالی از کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و بهویژه عربستان سعودی دریافت نموده است.» القاصد همچنین افزود: «بهدنبال کاهش بهای نفت و تقلیل درآمد کشورهای نفتخیز عرب، سران آنها به عراق اطلاع دادهاند که قادر به اعطای کمک مالی بیشتر به آن کشور نیستند و فقط میتوانند در تأمین هزینه خرید اسلحه به عراق کمک کنند.»[۱۹]
گزارش- 776
روزنامه واشنگتن پست در شماره اخیر خود نوشت: «در پشت درهای بسته، مشاوران ریگان دررابطهبا سیاست امریکا در جنگ سهساله ایران و عراق بهسختی اختلاف دارند.» این روزنامه در یادداشتی به قلم جک اندرسون با پرداختن به تقابل دیدگاههای موافقان و مخالفان بیطرفی امریکا در جنگ ایران و عراق در درون هیئت حاکمه آن کشور، نوشته است: «این موضوع، دولت امریکا را از سیاست بیطرفی خود در خلیجفارس خارج میسازد، آتشی که میتواند نواحی نفتی را که روزانه 8 میلیون بشکه نفت میدهد، روشن نماید.» واشنگتن پست همچنین افزود: «درحالحاضر، نیروهای هوادار عراق در وزارت خارجه امریکا در این بحث مخفی درحال پیروزیاند، اما مخالفت سختی در کنگره و در میان دولت دررابطهبا هرگونه جدایی از سیاست رسمی موسوم به "هر دو خانه بیمارزده است" وجود دارد. آنهایی که تمایل به جانبداری از عراق دارند باتوجهبه سوءظن و شک قوی مبنیبر اینکه آیتالله روحالله خمینی در پشت جریان کشتار تفنگداران امریکایی در بیروت بوده است، بر حرارت احساسات ضدایرانی نیز افزودهاند و حامیانی برای خود دستوپا کردهاند. تمام مقامات رسمی بهاستثنای ریگان، مسلمانان شیعه را که مورد حمایت [امام] خمینی هستند مسئول کشتار میدانند. عدهای از مشاوران سرسخت ریگان مانند واینبرگر وزیر جنگ، از سیاست جانبداری از عراق، بهعنوان تلافی بمبگذاری بیروت حمایت میکنند، اما بیطرفها و واقعگراها استدلال میکنند که هیجانزدگی برای یک تصمیمگیری درمورد سیاست ملی اشتباه است و تأکید مینمایند که باتوجهبه اهمیت استراتژی ایران، وزنه تغییر موضع درباره آن کشور [ایران] بر وزنه حالات رهبریت انقلابیاش و تمایل به انتقام میچربد.» روزنامه مذکور در ادامه ضمن اشاره به اینکه درحالحاضر تا حدی سیاست امریکا بهسمت جانبداری از عراق متمایل است، یادآور شد: «در بهار سال 1982، وزارت خارجه امریکا، نام عراق را از لیست کشورهای پشتیبان تروریسم حذف کرد. این موضوع فروش اسلحه به عراق را آسان میسازد.» این روزنامه افزود: «دسامبر گذشته [آذر ماه 1362]، بدون رعایت مراحلی ازقبیل کسب اجازه از وزارت خارجه امریکا، به عراق اجازه داده شد که 60 هلیکوپتر هوگوس خریداری نماید. از آن زمان گزارشات اطلاعاتی حاکیاز آن است که ممکن است در هلیکوپترهای مزبور برای استفادههای نظامی تغییراتی داده شده باشد.» به نوشته واشنگتن پست همچنین «یکی از حالات جانبداری از عراق میتواند بدون آنکه علنی شود قطع فروش اسلحه و لوازم یدکی به ایران باشد. لوازم یدکی که مورد نیاز سلاحهای امریکایی زمان شاه است، توسط همپیمانان امریکا مانند انگلیس و آلمان به تهران فروخته میشود. ایرانیها همچنین توانستهاند که وسایل یدکی را از بازار سیاه نیز خریداری نمایند و حتی بعضی را از کمپانیهای امریکایی خریدهاند، درحالیکه دولت امریکا رویش را به طرفی دیگر برگردانده بوده است [این مسئله را نادیده گرفته است]. اعضای کنگره از اینکه هواداران ایران شناخته شوند بهنحو قابل درکی محافظهکار هستند، اما سناتور دیکسون از ایالت ایلی نویز درحال طرح اصلی برای لایحه سیاست صادرات دولت است که براساس آن ایران و عراق در لیست کشورهای حامی تروریست آورده میشوند. هواداران جانبداری از عراق که برای پاکساختن چهره صدام کوششها کرده بودند، قدرت متوقفساختن پیشنهاد دیکسون را ندارند.»[۲۰]
گزارش- 777
اولین جلسه محاکمه سه عضو تشکیلات مخفی حزب توده بهاتهام اقدام علیه امنیت کشور، عضویت در تشکیلات مخفی، جاسوسی و تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش به ریاست حجتالاسلام محمدی ریشهری تشکیل شد. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، محاکمهشوندگان عبارتاند از: ناخدا بهرام افضلی فرمانده سابق نیروی دریایی، سرهنگ هوشنگ عطاریان فرمانده سابق منطقه عملیاتی غرب و سرهنگ بیژن کبیری فرمانده سابق یگانهای کماندویی ویژه. در این جلسه حجتالاسلام ریشهری در سخنانی گفت: «ما در این دادگاه کادر مرکزی و اعضای یک حزب را محاکمه محاکمه نمیکنیم بلکه عدهای جاسوس را محاکمه میکنیم.» همچنین پس از قرائت متن کیفرخواست توسط دادستان انقلاب ارتش، حجتالاسلام ریشهری رئیس دادگاه از محمدمهدی پرتوی بهعنوان مسئول سازمان مخفی و نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده خواست درباره این سازمان، طرز کار و هدف آن توضیح دهند. آنگاه مسئول سازمان مخفی حزب توده ضمن تشریح سیاست حزب در گسترش فعالیت این سازمان به درون ارتش تصریح کرد: هدف نهایی ایجاد وضعی شبیه به افغانستان بود که این وضع با یک ضربه احتمالی در یک شرایط بحرانی به وجود میآمد و سپس با کمک شوروی تثبیت میشد. در ادامه جلسه دادگاه، کیانوری دبیرکل حزب توده گفت: «من اطلاعی درباره سازمان مخفی بیش از آنچه که گفتند ندارم، ولی درباره اهداف این سازمان مخفی و افسران، من فقط باید این را اضافه کنم که آنچه که در مغز من و سایر افراد رهبری میگذشت احتمال یک توطئه براندازی در ایران علیه جمهوری اسلامی واقعاً وجود نداشت. این احتمال به این معنی وجود نداشت. فقط به این فرض که اگر درنتیجه تحولات بزرگ و غیرقابل دید، بحران اجتماعی در ایران اتفاق بیفتد آنوقت حزب نیرو داشته باشد که بتواند در این جریانات یک عملی را انجام بدهد.» کیانوری در عینحال تأکید کرد حزب توده درگیر فعالیت جاسوسی به نفع اتحاد شوروی بوده است. سپس بهرام افضلی فرمانده سابق نیروی دریایی ارتش بهعنوان متهم ردیف اول در مقام دفاع از خود گفت با سازمان مخفی حزب توده ارتباط و همکاری داشته ولی اطلاعات نظامی که قابل بهرهبرداری در امر جاسوسی یا براندازی باشد دراختیار این حزب قرار نداده است. افضلی درعینحال تأیید کرد که وی برخی اطلاعات طبقهبندیشده ازجمله درباره محیط دریایی خلیجفارس و موشکهای خریداریشده برای نیروی دریایی ایران را باوجود احتمال ارائه به شوروی دراختیار مسئولان حزبی قرار داده است.*[۲۱] درپی تشکیل اولین جلسه دادگاه اعضای سازمان مخفی حزب توده، خبرگزاریهای رویتر و فرانسه در تهران به انتشار گزارشی دراینمورد به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی پرداختند.[۲۲] رادیو مسکو نیز در گزارشی گفت: «امروز در تهران محاکمه رهبران بازداشتشده حزب توده ایران آغاز شد. به خبرنگاران خارجی اجازه داده نشد در تالار محاکمه حضور یابند.» این رادیو سپس مدعی شد: «جراید کشورهای مختلف جهان اطلاع میدهند که بهاصطلاح اعترافات از راه شکنجهدادن رهبران حزب توده از آنها گرفته شد.»[۲۳] همچنین رادیو بیبیسی در تفسیری از "ویلیام ریو" مفسر بخش شرقی این رادیو گفت: «تقریباً 10 ماه قبل بود که نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده همراه با عدهای دیگر از رهبران این حزب دستگیر شد. تا پیش از آن، حزب توده مدتی تنها حزب غیراسلامی بود که رهبران جمهوری اسلامی فعالیتش را ممنوع نکرده بود، اما بازداشت کیانوری آغاز جریان محو حزب توده از صحنه سیاست فعلی ایران بود.» این رادیو ضمن اشاره به وخامت روابط ایران و شوروی درپی دستگیری رهبران حزب توده و پخش اعترافات آنان به جاسوسی برای شوروی از تلویزیون افزود: «تدارک مقدمات محاکمه اعضای حزب توده مدت نسبتاً زیادی طول کشیده است و هنوز معلوم نیست که اصل محاکمه چه مدت به طول خواهد انجامید.»[۲۴]
گزارش- 778
احتمال رویارویی رژیم صهیونیستی و سوریه درپی حملات اخیر هواپیماهای اسرائیلی و امریکایی علیه مواضعی در خاک لبنان، بحران این کشور را در کمسابقهترین حالت خود قرار داده است. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، محمد العدسانی رئیس مجلس کویت، امروز گفت: «حملات هوایی امریکا علیه مواضع سوریها در لبنان تمام تلاشهای صلح در خاورمیانه [غرب آسیا] را به تباهی کشانده است و از دولتهای غرب خواست تا با تمایلات اسرائیلی امریکا مقابله کنند.» وی همچنین افزود: «قرارداد اخیر امریکا و اسرائیل درزمینه همکاریهای نظامی و تحویل تسلیحات امریکایی به این کشور، دلیل تمایلات ضدعرب میباشد.»[۲۵] همچنین حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی که در اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی در داکا سخنرانی میکرد، ضمن محکومکردن سیاست امریکا در منطقه غرب آسیا گفت: «امریکا، سوریه را تحریک کرده و تحت فشار قرار داده است.» به گزارش رادیو بیبیسی وی افزود: «طرح صلح پرزیدنت ریگان برای خاورمیانه، دول عرب مسلمان را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد.»[۲۶] از سوی دیگر، خبرگزاری سوریه از قول یک منبع رسمی سوری اعلام کرد: «درپی توافق همکاری اخیر امریکا - اسرائیل، سوریه سرگرم مطالعه درباره راههای تصحیح توازن قوا در خاورمیانه است.» منبع مذکور منظور از «تصحیح توازن قوا» را مشخص نکرد. در همین حال اسحاق شامیر نخستوزیر رژیم صهیونیستی، مدعی شد: «سوریه خود را برای یک رویارویی مسلحانۀ تعیینکننده علیه اسرائیل آماده میکند.» دراینزمینه روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری فرانسه از تلآویو گزارش داد: روزنامه دولتی معاریو به نقل از شامیر نوشت: «دمشق شمار لشکرهای خود را افزایش داده و بهطور مرتب مقادیر مهمی سلاح از شوروی دریافت میکند.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی درعینحال اظهار امیدواری کرد که «سوریه خود را درگیر ماجرایی که نتایجش به زیان این کشور است نکند.» بر پایه همین گزارش، نووستی خبرگزاری شوروی امروز درمورد هرگونه اقدامی که «بهمنزله بازی با سوریه بهعنوان یک نارنجک باشد» به امریکا و رژیم صهیونیستی هشدار داد و یادآور شد که سوریه مورد حمایت شوروی است. نووستی در تفسیری درباره حمله روز یکشنبه امریکا علیه مواضع سوریه در لبنان هشدار داد «کسانی که به استقلال سوریه لطمه میزنند با نتایجی غیرقابل پیشبینی روبهرو میشوند.» همچنین خبرگزاری فرانسه نیز از سرنگونی دو هواپیمای جاسوسی بدون خلبان رژیم صهیونیستی بر فراز دره بقاع خبر داد. رادیو دولتی لبنان هم اعلام کرد نیروهای سوریه امروز بعدازظهر یک فروند هواپیمای جت متعلق به رژیم اشغالگر قدس را بر فراز دره بقاع سرنگون کرده و خلبان آن را به اسارت گرفتند، اما این گزارش هنوز تأیید نشده است. یک سخنگوی نظامی این رژیم سقوط یک فروند هواپیمای شناسایی بدون خلبان اسرائیلی را تأیید کرد. از سوی دیگر مصطفی طلاس وزیر دفاع سوریه، هشدار داد: «هر هواپیمایی که بر فراز مواضع نیروهای مسلح سوریه به پرواز درآید مورد حمله ضدهوایی آن کشور قرار خواهد گرفت و آتش نیروهای سوریه بهسوی هواپیماهای امریکایی نیز حق مشروع آنها در دفاع از خود بوده است.» براساس همین گزارش، امروز روزنامه لبنانی النهار با استناد به اظهارات منابع آگاه شیعی نوشت: «جنبش امل به فرماندهی نیروهای امریکایی در لبنان هشدار داده است که مسئولیت هرگونه حمله یا تجاوزی که برعلیه حومه جنوبی بیروت انجام گیرد برعهده این نیروها خواهد بود.» همچنین به گفته منابع مذکور، امل اطلاعاتی در دست دارد که اسرائیلیها طرحی برای حمله به حومه جنوبی بیروت تدارک میبینند و برایناساس این سازمان «به واشنگتن هشدار داد که درصورت انجام این حمله مسئولیت کامل و عواقب وخیم آن برعهده امریکاست.»[۲۷]
گزارش- 779
درپی انفجار یک بمب در داخل یک اتوبوس نظامی در بیتالمقدس که سازمان آزادیبخش فلسطین مسئولیت آن را به عهده گرفت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی تهدید به تلافی کرد. در همین حال یک هیئت سیاسی ازسوی وزارت امور خارجه ایران برای پیگیری مسائل مربوط به مناقشه جناحهای فلسطینی عازم دمشق شد. روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری فلسطین وفا در طرابلس نوشت: چریکهای وابسته به سازمان آزادیبخش فلسطین بمبی را در یک اتوبوس نظامی در بیتالمقدس منفجر کردند. به گفته منابع اسرائیلی در این حادثه تاکنون 4 تن کشته و 46 تن دیگر زخمی شدهاند. درعینحال خبرگزاری فرانسه از پاریس گزارش داد: "جنبش فلسطینی شورای انقلابی الفتح" که مخالف یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، است مسئولیت انفجار اتوبوس در بیتالمقدس را برعهده گرفت. بهدنبال این انفجار اسحاق شامیر نخستوزیر رژیم صهیونیستی در بیانیهای ضمن تهدید به تلافی این حادثه اعلام کرد سرویسهای امنیتی این رژیم اقداماتی را برای شناسایی عاملان انفجار آغاز کردهاند. این گزارش حاکی است مأموران اسرائیلی 41 فرد عرب را دستگیر کردهاند. از سوی دیگر، گزارشها از طرابلس در شمال لبنان حاکیاز ادامه گلولهباران مناطقی است که طرفداران عرفات در آن استقرار دارند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از پایان هفته گذشته، گلولهباران این مناطق بهطور روزانه ادامه داشته است. در همین حال، خبرگزاری لیبی به نقل از سرهنگ معمر قذافی رهبر این کشور، اعلام کرد جنگ فعلی در طرابلس بهمحض خروج عرفات خاتمه مییابد. قذافی گفت: «درنتیجه تماسهای فشرده با کلیه طرفهای ذینفع میتوانم تضمین کنم که طرابلس بعد از خروج عرفات مورد تهاجم قرار نخواهد گرفت.» خبرگزاری لیبی همچنین افزود: قذافی پیشنهاد خود را برای دادن پناهندگی به عرفات و یارانش در لیبی تجدید کرد. براساس این گزارش «به نظر میرسد ترتیبات برای خروج عرفات و قریب 4 هزار هوادارش از طرابلس در مرحله پیشرفت باشد.»[۲۸] از سوی دیگر روزنامه لبنانی اللوا در شماره امروز خود نوشت: یک هیئت بلندپایه سوری امروز با یاسر عرفات در طرابلس دیدار و گفتوگو کرد. برنامه این دیدار توسط شخصیتهای عرب بهویژه وزیر امور خارجه عربستان ترتیب داده شده است. در جریان این ملاقات «پیامی از رهبران سوری که در آن اختلافنظرهای موجود میان دو طرف درگیر و نیز راههای بهبود روابط میان سوریه و فلسطینیها مطرح شده بود به عرفات تسلیم گردید.»[۲۹] همچنین به گزارش روزنامه اطلاعات یک هیئت سیاسی از وزارت امور خارجه ایران به سرپرستی لواسانی مدیرکل افریقا و آسیای این وزارتخانه امروز برای پیگیری مسائل مربوط به طرابلس رهسپار دمشق شد. لواسانی در این سفر پیام کتبی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را به عبدالحلیم خدام وزیر امور خارجه سوریه تسلیم خواهد کرد.[۳۰] رادیو اسرائیل در گزارشی ضمن اشاره به اعزام این هیئت گفت: «به گفته رادیوی دولتی ایران هدف این مسافرت، پیگیری نبردهای خونین تریپولی بین شورشیان الفتح و طرفداران یاسر عرفات میباشد، ولی ناظران سیاسی میگویند بعید نیست این مسافرت دوباره، دررابطهبا شدتگرفتن درگیریهای سوریه و ارتش ایالات متحده در لبنان صورت گیرد.»[۳۱]
ضمیمه گزارش768: توضیحاتی درباره زمینه شکلگیری هیئت ویژه ازسوی فرماندهی کل سپاه و واحدهای تشکیلدهنده آن این هیئت متشکل از نمایندگان وزارت سپاه پاسداران، قسمت تعاون واحد پرسنلی ستاد مرکزی، نماینده دفتر تحقیق و بازرسی فرماندهی کل سپاه و تدارکات ستاد مرکزی بود که درپی نامه مورخ 28/7/1362 فرماندهی کل سپاه خطاب به دفتر تحقیق و بازرسی قرارگاه خاتم با موضوع چارهاندیشی برای رفع مشکلات مسئولان و سازمان رزم واحدها و تشکیلات عملیاتی زمینه شکلگیری آن فراهم شد. در این نامه آمده است: از آنجایی که مسئولان سازمان رزم مدت مدیدی است در جبههها مشتاقانه و بیوقفه به امر جنگ پرداختهاند و عدهای از آنان بهعلت مشغلة زیاد و... نتوانستهاند به مشکلات خانوادگی خود آنگونه که باید، رسیدگی کنند و این امر گاهی موجب تشویشخاطر آنها شده و ممکن است در خدمات مشتاقانة آنان خللی وارد آورد لذا لازم است دراسرعوقت هیئتی مرکب از نمایندة تعاون، نمایندة تدارکات و نمایندة وزارت سپاه برای بررسی و دریافت مشکلات موجود تشکیل شود و ضمن ارائه این گزارشها به فرماندهی کل راهحل مناسب جهت مشکلات را پیشنهاد بدهند.[۳۲]
ضمیمه گزارش777: مشروح اولین جلسه دادگاه اعضای سازمان مخفی حزب توده گزارش روزنامه کیهان حاکی است: «اولین جلسه محاکمه سران حزب منحله توده صبح دیروز [امروز] در محل دادگاه انقلاب ارتش جمهوری اسلامی ایران به ریاست حجتالاسلام محمدی ریشهری حاکم شرع دادگاههای انقلاب ارتش تشکیل شد. در این جلسه که برای رسیدگی به اتهامات اعضای سازمان مخفی حزب توده تشکیل شد، 3 تن از نظامیان وابسته به این حزب منحله محاکمه میشوند که عبارتاند از: ناخدا یکم بهرام افضلی خشکبیجاری، فرمانده سابق نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، سرهنگ هوشنگ عطاریان و سرهنگ بیژن کبیری، از اعضای نظامی سازمان مخفی حزب توده که در جلسه اول ناخدا یکم بهرام افضلی متهم ردیف اول به اتفاق 4 تن دیگر از سران سازمان مخفی حزب شرکت داشتند که عبارت بودند از: نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده، شاهرخ جهانگیری مسئول بخش تشکیلات مخفی حزب، محمدمهدی پرتوی عضو هیئت سیاسی و مسئول اول تشکیلات مخفی حزب، محمد معزز از اعضای منشعب از سازمان چریکهای فدایی و مسئول بخش تشکیلات مخفی حزب. سرهنگ اتابکی دادستان انقلاب ارتش، پیرامون شرکت سران سازمان مخفی حزب در این جلسه دادگاه اظهار داشت: مسئله شرکت سران سازمان مخفی حزب بهخاطر روشنشدن بیشتر نقش سازمان مخفی حزب و چگونگی عملکرد آن و ارتباطات با بیگانگان (شوروی) و روشنشدن دیگر مسائل این قسمت از حزب بوده است و کیانوری و دیگر سران حزب انشاءالله بهزودی محاکمه خواهند شد. ساعت 10:30 صبح دیروز [امروز] اولین جلسه محاکمه اعضا و سران سازمان مخفی حزب در دادگاه انقلاب ارتش آغاز شد. پس از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید، حجتالاسلام محمدی ریشهری حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب ارتش در سخنانی گفت: ... دستگیری سران این حزب نشان داد مسئله، تحقق شعار نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی ایران بود. ... پس از سخنان حجتالاسلام ریشهری رسمیت جلسه اعلام شد و سرهنگ اتابکی دادستان انقلاب ارتش به قرائت متن کیفرخواست پرداخت. ... متهم ردیف یک (بهرام افضلی خشکبیجاری): مشارالیه در سالهای 1332 و 1333 با مسائل سیاسی آشنا و فعالیت خود را دررابطهبا سازمان جوانان حزب توده شروع میکند. بعد از مدتی در حین نوشتن شعار دستگیر و پس از چندی آزاد میشود. بعد از آزادی فعالیت سیاسی خود را قطع و در پایان تحصیلات دوران متوسطه وارد ارتش میگردد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حزب توده تماس مجدد گرفته و به عضویت تشکیلات درآمده دررابطهبا شبکه مخفی نظامی شروع میکند. فعالیتهای نامبرده عبارت بوده است از: الف) فعالیت در شبکه مخفی نظامی تشکیلات با نام مستعار آرش تحت مسئولیت جوادی و خسرو (به شرح مندرج در صفحات 10، 13، 136 و 139 پرونده). ب) اجرای قرار و ترتیبدادن جلسات تشکیلاتی در منزل خود و منزل یکی از افراد تشکیلات مخفی همراه مسئولین تشکیلاتی خود و یک بار دیدار با نورالدین کیانوری (صفحات 10، 17، 21 و 137 پرونده). ج) دادن اطلاعات بسیار دررابطهبا مسائل مختلف چه ازلحاظ مسائل سیاسی محرمانه و سری و چه [اطلاعاتی که] ازطریق تماس با مقامات به دست میآورده (صفحات 11 و 12 و 18 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 38 و 53 و 55 و 56 و 57 و63 الی 68 و 71 الی 82 و 86 و 87 و 104 الی 108). د) دادن اخبار و اطلاعات مختلف با علم به اینکه این اطلاعات به جاسوسان شوروی مستقر در ایران رد میشده است. (صفحات 146 و 147). هـ) پرداخت حق عضویت بهطور ماهانه به مبلغ 2000 تومان و پرداخت کمک مالی به مبلغ 20000 تومان و دادن کوپن نفت و بنزین به تشکیلات فوق ( صفحات 27 و 34 و 138). ... سپس حجتالاسلام محمدی ریشهری رئیس دادگاه از متهمین حاضر در جلسه دادگاه خواست تا خود را به ترتیب معرفی کنند و آنها به ترتیب زیر به معرفی خود پرداختند: نورالدین کیانوری: دبیرکل حزب توده؛ محمدمهدی پرتوی: عضو هیئت سیاسی و مسئول تشکیلات مخفی حزب منحله توده؛ محمد معزز: مسئول بخشی از تشکیلات مخفی؛ شاهرخ جهانگیری: مسئول بخشی از تشکیلات مخفی؛ بهرام افضلی خشکبیجاری: یک عضو ساده و مبتدی سازمان مخفی حزب. رئیس دادگاه: قبل از اینکه آقای افضلی از خودشان دفاع کنند از آقای پرتوی که مسئول سازمان مخفی حزب بودند تقاضا میکنم توضیح دهند که اصولاً سازمان مخفی حزب چه بوده و چه موقع تشکیل شده و اصولاً کار و هدفش چه بوده است تا بعد بتوانیم با بصیرت بیشتری از آقای افضلی مسائلی که لازم است سؤال کنیم؟ [محمد] مهدی پرتوی: ... سابقه تشکیلات مخفی حزب به سالهای قبل از پیروزی انقلاب برمیگردد. از سال 1352، من به اتفاق چند نفر که از زندان شاه آزاد شده بودیم در جستوجوی راه مبارزه علیه رژیم شاه با خط مشی حزب ازطریق رادیو پیک ایران آشنا شدیم و درجهت شعارها و روشهایی که حزب ازطریق رادیو پیشنهاد میکرد، ما عمل کردیم و بهتدریج گروهی به وجود آمد و در سالهای قبل از انقلاب گسترش پیدا کرد و به نام سازمان نوید معروف شد که مهمترین عرصه کارش انتشار نشریه مخفی به نام نوید بود. این فعالیتها در داخل کشور بود و ارتباط محدودی در آن موقع با خارج از کشور وجود داشت با مرکز رهبری حزب و عمدتاً این ارتباط با خارج از کشور درجهت گرفتن رهنمودهای سیاسی و اسناد و نشریات حزبی بود و در داخل کشور با همیاری و کمک اعضای تشکیلات این فعالیتها ادامه پیدا کرد و تا زمان پیروزی انقلاب ادامه داشت. بعد از پیروزی انقلاب و بازگشت رهبری حزب به داخل کشور، رهبر حزب آقای کیانوری به ما (یعنی به مسئولین تشکیلات مخفی) اعلام کرد که پلنوم شانزدهم که در روزهای پس از پیروزی انقلاب در خارج از کشور تشکیل شده بود تصمیم گرفته که تشکیلات نوید همچنان مخفی باقی بماند. ... بعد از پیروزی انقلاب تشکیلات مخفی (نوید) تا زمان دستگیری ما ادامه پیدا کرد. اعضای تازه گرفت و هدف و کار عمده آن عبارت بود از کسب خبر از همهجا، نفوذ در ارگانها و نهادهای مختلف برای کسب خبر بهطور مرحلهای و تدارک برای ادامه کار حزب در شرایطی که احتمالاً حزب زیر ضربه قرار بگیرد، مثلاً ایجاد چاپخانه مخفی و ازجمله دستور رهبری حزب برای جمعآوری سلاحهایی که در سطح اعضای تشکیلات مخفی بود که در روزهای انقلاب در جنبش انقلابی مردم شرکت کرده بودند و از پادگانها به دست آورده بودند و اینها جمعآوری شد و در انبار مخفی ماند تا هنگامیکه ما دستگیر شدیم. موارد دیگری نظیر تدارک راههای خروج از مرز برای فرار احتمالی رهبران حزب در شرایط دشوار و یا مسئله ایجاد خانههای مطمئن برای نگهداری و مخفیکردن رهبران حزب در شرایط دشوار که مورد تعقیب واقع بشوند و ازجمله مسائلی که به تشکیلات مخفی سپرده شد، مسئله ارتباط و سازماندهی اعضای ارتشی حزب بود. سابقه این جریان به اوائل سال 1358 برمیگردد که بهدنبال گشایش دفتر حزب بعضی از افراد ارتشی که تحتتأثیر تبلیغات و شعارهای حزب قرار گرفته و هوادار حزب بودند، به دفتر مراجعه کرده و یا ازطریق اعضای حزب که با آنها آشنا بودند تقاضای عضویت در حزب را کرده بودند. آقای کیانوری در سال 1358 تعدادی از قرارهای ارتباط این افراد ارتشی را به من دادند که من هم دراختیار بعضی از مسئولین تشکیلات مخفی که زیر دستم بودند قرار دادم. با آنها ارتباط گرفته شد که آقای افضلی ازجمله آنها است. این ارتباط در سال 1358 محدود بود و درعینحال در داخل تشکیلات مخفی توسط مسئولین مختلف تشکیلات پراکنده بود و در این ارتباطات با ارتشیها، افسران، درجهداران و همافران و نیروهای ژاندارمری و شهربانی بودند. در اوایل سال 1359، به دستور آقای کیانوری قرار بر این شد که تشکیلات ارتش که بهتدریج افراد ارتشی داشت زیاد میشد درواقع یک تشکیلات جداگانهای پیدا بکند. این جهتش این بود که کار مخفیتر شود و درواقع ضمانت بیشتری برای حفظ این افراد وجود داشته باشد. به این ترتیب از آغاز سال 1359 بعضی از کادرهای باسابقه تشکیلات مخفی که قبل از انقلاب فعالیت میکردند از تشکیلات مخفی جدا شدند و در یک یا دو شاخه مجزا افراد ارتشی زیر نظر آنها قرار گرفتند و این ترکیب یعنی ترکیب دو شاخه مجزای ارتش که با مسئولیت عدهای از کادرهای غیرارتشی تشکیلات مخفی تا زمان دستگیری ما به همین صورت ادامه پیدا کرد. ... برای حفظ تشکیلات و اعضای آن رهنمودهای امنیتی خاصی داده میشد. ارتباطات همه انفرادی بود. هر عضو ارتشی زیر نظر یکی از مسئولین غیر ارتشی کادرهای حزبی بود و رهنمودهایی داده میشد و برای اینکه آنها باید چطور عقایدشان را بپوشانند و حتی منافقانه تظاهر به اسلام بکنند و به این ترتیب بتوانند در محل شغلی خودشان موقعیتشان را تثبیت کنند و حتی موقعیتهای تازهای به دست بیاورند. پس اهداف مرحلهای تشکیلات این بود که درواقع یک کار اطلاعاتی منظم انجام بدهد. از درون ارتش همان محلهای شغلی یا ازطریق تماس با افراد ارتشی و یا مقامات سیاسی کشور که بعضی از افراد نظامی امکان تماس با آنها را داشتند، اطلاعاتی جمعآوری میشد. این اخبار توسط من به آقای کیانوری داده میشد. غیر از این البته یکسری اطلاعات نظامی خاصی هم بود که مستقیماً شورویها از حزب خواسته بودند و آقای کیانوری دستور داده بود که من تهیه کنم که آنها هم در چندین مرحله تهیه شد و به شوروی داده شد. ... سیاست حزب در گسترش فعالیتش در داخل ارتش و کوشش آن برای اینکه یک سازمان مخفی و قدرتمند به وجود بیاورد بیشک این بوده که در درازمدت در لحظه مناسبی که البته چه زمانی برای من مشخص نبود، بتواند با واردکردن ضربه خاصی قدرت را به دست بگیرد که بیشک هدف نهایی حزب همین بوده است و وضعی میشود گفت نظیر افغانستان که الآن جلوی چشم ماست میتوانست به وجود آید. ... قصد این بوده است که وضعی شبیه افغانستان به وجود آید و با یک ضربت احتمالی در یک شرایط خاصی مثلاً بحرانی که در کشور باشد بشود این ضربت را وارد کرد و بعد با کمک نیروهای خارجی و شوروی درواقع بشود وضع جدیدی را در ایران تثبیت کرد. ... بهطورکلی تاریخچه این است و اگر سؤالاتی باشد من پاسخ میدهم. ... رئیس دادگاه: آقای پرتوی توضیح بدهید که مسئولین شاخههای نظامی چه کسانی بودند؟ پرتوی: در آغاز سال 1359 دو شاخه مجزای نظامی به وجود آمد که مسئول یکی از آنها آقای شاهرخ جهانگیری بودند که این شاخه افراد ارتشی در نیروی هوایی و نیروی دریایی را در خودش متمرکز کرد و شاخه دوم به مسئولیت آقای معزز بود که بخش نیروی زمینی، شهربانی و ژاندارمری را در خودش متمرکز میکرد و البته غیر از آقایان که مسئول هرکدام از این شاخهها بودند چند نفری هم از کادرهای باسابقه تشکیلات زیر مسئولیت آقایان فعالیت میکردند. رئیس دادگاه: حالا توضیح دهید که آقای افضلی از کی با شما رابطه پیدا کرد و چه نوع فعالیتهایی را با شما داشت؟ پرتوی: بار اول، ارتباط آقای افضلی را تقریباً در اواسط سال 1358 آقای کیانوری به من دادند و من به آقای معزز دادم که ایشان با او شخصاً تماس گرفتند و تا اوایل سال 1359 ایشان مستقیماً تماس داشتند با آقای افضلی. ... بعد از اوایل سال 1359، من مستقیماً با آقای افضلی چند ماهی تماس داشتم که این تماس با دستگیری من برای چند ماه قطع شد و بعداً درحدود دیماه سال 1359 بود که من مجدداً با آقای افضلی ارتباط گرفتم. در این مدتی که من ارتباط نداشتم آقای معزز این ارتباط را همچنان حفظ میکردند که این شکل تماس تا زمان دستگیری ما ادامه داشت. ... در جلساتی که با ایشان داشتیم راجع به اطلاعات یا خبرهای مختلفی که در طول هفته (چون اغلب هفتهای یک بار ما دیدار داشتیم) به دست میآوردند صحبت میکردند و البته شفاهی بود کتباً چیزی نمیدادند و ما هم نمیخواستیم کتبی باشد و این صحبتهای شفاهی درمورد مسائل مختلفی بود ازجمله درمورد مسائل کار خود ایشان، فعالیتهایشان، مشکلات کارشان، اطلاعاتی که در محیط نیروی دریایی و در مسائل مربوط به خلیجفارس و مشکلاتی که آنجا پیدا میشد، عبور کشتیها، مسائلی که بهاصطلاح حکومت صدام آنجا به وجود میآورد و نظیر این چیزها و مسائل دیگری از قبیل ارتباطاتی که ایشان با مقامات مختلف بالای جمهوری اسلامی به مقتضای کارشان داشتند و گفتوگوهایی که آنجا انجام میشد. این گفتوگوها خب بیشتر جنبه سیاسی داشت درواقع تاحدودی مشخصکننده نقطهنظرهای آن مقامات بود که برای حزب اهمیت داشت اینها مطرح میشد و گاهی اطلاعاتی مثلاً از بولتنهای مختلف ادارات مربوطه بود که آنها را بیان میکردند و نظیر اینها که البته مفصل آنها در پرونده هست. ... این مسئله مطرح بود که برای تثبیت موقعیت خودشان هم میبایست که خوب کار بکنند تا بتوانند درواقع خودشان را تثبیت کنند و احیاناً بتوانند موقعیت بهتری به دست آورند و این هم در برنامه درازمدت حزب مطرح میشد. البته نقش فعالی هم میبایست در تماسگیری با افراد مختلف و برخورد با شخصیتها و غیر اینها داشته باشند برای اینکه بتوانند ازنظر کسب خبر برای حزب فعال باشند. این، بهطورکلی وظایفی بود که برای همه ارتشیها مطرح بود و البته بهطور اختصاصی باتوجهبه موقعیت آقای افضلی برای ایشان مطرح بود و اینکه ما جاهایی که به نظرمان میرسید در همان موارد جاری که در طول هفته وجود داشت و ایشان مطرح میکرد راهنمایی میکردیم و البته اطلاعاتی که ایشان میداد رئوسش را من یادداشت میکردم و درواقع در قراردادهای هفتگی که من با آقای کیانوری داشتم که آنهم در خیابان انجام میشد اینها را شفاهاً به اطلاع آقای کیانوری میرساندم. ... رئیس دادگاه: آقای افضلی شما ابتدا آغاز ارتباط خودتان را با حزب و بعد از آن نحوه فعالیتهای خودتان را توضیح دهید و آیا این مسائلی که آقایان مطرح کردند مورد قبول شما هست یا نه؟ افضلی: ... آنچه را که آقایان درمورد تماس من پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با سازمان حزب توده بیان کردند صحیح است. دراینمیان آنچه را که انگیزه اصلی برای پیوستن من به سازمان یاد شده میتوانم عرض کنم، این است که بنده ... چنین تحلیل میکردم که برای فائقآمدن بر مشکلات و برای اینکه جامعه بهطرف یک تعادل، بهطرف یک قسط پیش برود لزوم یک حزب چپ که نیازی حتی نیست که مارکسیستی باشد، بلکه انگیزههای خدمات اجتماعی یکسان برای افراد جامعه را داشته باشد برای مملکت ما ضروری است تا با مطرحکردن شعارهای مردمی و با اعلام نقطهضعفها با ارائه راهحلها خدماتی را بتواند به جامعه انجام دهد. ... محصل سال اول و دوم دوره دبیرستان بودم ... بهتدریج به سازمان جوانان حزب توده گرایش پیدا کردم و جزو سمپاتهای حزب شدم. ... چند روز قبل از 30 تیر 1333، در حین نوشتن شعار بر روی دیوار دستگیر شدم. ... با آقای اکبر خطیب ... بنده و ایشان را گرفتند و مرا چند روزی در بازداشتگاه نگه داشتند بعد با وساطت اقوام و خویشانم مرا آزاد کردند که بعد پدرم ... دبیرستان مرا هم عوض کرد ... بهطورکلی تماس من با افرادی که در آنموقع این گرایش را داشتند از همان لحظه قطع شد ... تا اینکه پیروزی انقلاب اسلامی ایران پیش آمد. اکبر خطیب با من صحبت کرد گفت فلانی (و من اکبر خطیب را پس از آن روزی که ما را بازداشت کردند تا این روزی که صحبتش را میکنم شاید مثلاً بیست و چند سال گذشته بود اصلاً ندیده بودم و در منزل یکی از آشنایانم برحسب اتفاق من ایشان را دیدم) ایشان اول یک صحبتهایی درباره تیمسار مدنی کرد آن موضوع گذشت و چند ماه دیگر من منزل رفته بودم و او را دیدم و ایشان بیمقدمه گفت: فلانی تو حاضری بیایی با این حزب همکاری بکنی، بنده از ایشان یک مقدار فرجه خواستم بعد از یک مدتی فرجه روی آن اصل و انگیزهای که خدمتتان عرض کردم جواب مساعد به ایشان دادم و هدف من فقط خدمت بود و فکر میکردم که به این طریق میتوانم به مملکت، انقلاب و به مردم ایران خدمت بکنم. از وقایعی که در داخل حزب از سازماندهی حزب میگذشت و گذشته از اینکه اطلاع کلی که نداشتم هیچ، که شاید اطلاعات جزئی هم بسیار کم بود و پس از بازداشتم که چیزهایی را که در حین بازجویی مطرح شد بنده از آن مطلع شدم. مثلاً جناب خسرو که الآن اسمشان را فرمودند مهدی پرتوی تا روزی که تلویزیون مصاحبه ایشان را پخش کرد نمیدانستم شغلشان چیست. فکر میکردم که ایشان هم یک فرد ساده حزبی است مثل من. من فکر میکردم که اعضاء بایستی سابقه خیلی طولانی داشته باشند و جناب جوادی را هم - که اسم ایشان را پس از بازداشت متوجه شدم که آقای محمد معزز است - و در دوران فعالیتم آن چیزی را که من دنبال میکردم بیشتر این بود که بتوانم یک اطلاعاتی را به حزب بدهم که از روی آن یک تحلیل سیاسی صحیح به وجود بیاید که آن اشتباهی را که منافقین کردند درمورد حزب به وجود نیاید که از هر طرف، خب ازطرف جمهوری اسلامی تعداد زیادی شهید و ازطرف آنها تعداد زیادی کشته و بالاخره جوانان این مملکت بودند. از مسئله جاسوسی که حضرتعالی سؤال فرمودید و جزو کیفرخواست برضد بنده نوشتید، بنده تا تقریباً نزدیکیهای عید 1361 فکری را که ممکن است چنین چیزی باشد و در نظر خودم باور نمیکردم یکی دو سه تا سؤال مطرح شد که این دو سه تا سؤال مرا به شک وادار کرد و پس از بازداشت رهبران حزب بیشتر در من این مسئله به وجود آمد که ممکن است که از حسننیت و شاید از چیزهایی که ما پیش خودمان و در درون خودمان ساخته بودیم که بله ما یک آمالهای بسیار خوبی داریم، انسانی است، میخواهیم خدمت بکنیم سوءاستفاده شده و از آن استفادههای نامشروع به عمل آمده است. به همین خاطر، در سفری که حضرت ریاستجمهوری به بندرعباس در فروردینماه 1362 انجام دادند که بنده هم همراه ایشان بودم در حین بازدید از کارخانجات بندرعباس در کنار حوض خشک (جایی است که کشتیها را تعمیر میکنند) بنده از ایشان استدعا کردم که بنده خسته شدم اگر اجازه بفرمایید بازنشست شوم و از خدمت در ارتش مرخص شوم. بههرحال آن چیزی را که من ازلحاظ نظامی ممکن است به حزب داده باشم بیشترش چیزهایی است که پس از وقوع بوده است. دو موضوع مهم را در تمام این دوران دو سالی که بنده با آقایان بودم از بنده سؤال کردند که این دو تا موضوع را همانطورکه در پرونده منعکس است به یک طریق خاصی از دادن جواب خودداری کردم، منتها بدون اینکه بگویم نمیدهم یا نیست البته من از ذکر این نام دو موضوع باتوجهبه اینکه ممکن است اشکالاتی برای مملکت پدید بیاورد بهطور علنی خودداری میکنم و استدعا میکنم در یک جلسه خصوصی این دو موضوع را خدمت شما عرض بکنم. غیر از این، من در طول فعالیتم در سازمان حزب اطلاعاتی نظامی را که قابل استفاده و بهرهبرداری در امر جاسوسی یا در امر براندازی باشد به حزب ندادم. به این صورت است که بنده نه پادگانی و نقشهای و نه طرحی چه عملیاتی و چه لجستیکی چیزی را به حزب ندادم، آن چیزهایی را که بیشتر در جلسات مطرح میشد بیشتر جنبههای کلی تحلیلی ازنظر مسائل سیاسی داشت و همانطورکه خدمتتان عرض کردم و رهنمود حزب هم در حداقل یک سال آخر بیشتر به بنده این بود که شما با زعمای قم بیشتر تماس بگیر که در سطح بالای مملکت چه تغییر و تحولاتی در جریان است. بیشتر منظور این بود که آیا گرایش راست در ایران میچربد یا جمهوری اسلامی همین طور که شعار نه شرقی، نه غربی خودش را داده است، نه شرقی و نه غربی باقی بماند. مثلاً صحبت سر نخستوزیری آقای عسگراولادی بود که اغلب آقایان در جریان هستند و در آن رابطه اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران چه تصمیمی درمورد حزب توده دارد. آیا فعالیت علنی حزب را اجازه خواهد داد؟ آیا اجازه نخواهد داد؟ که درمورد این دو موضوع چیز قابلارزشی بنده نتوانستم کسب بکنم. این است که بنده خودم را باتوجهبه اینکه ملعبه دست و یا مورد سوءاستفاده قرار گرفتم حالا مقصر میدانم. ... رئیس دادگاه: شما فرمودید که اطلاعات شما جنبة سری نداشته؟ افضلی: جنبة نظامی را که قابل ارزش باشد نداشته است. مثلاً شما در نظر بگیرید در ارتش برای طبقهبندی مکاتبات با موضوعات روشی هست ولی هرکسی به میل و سلیقه خودش اینها را میگذارد. ... رئیس دادگاه: ... آیا این اطلاعاتی که به ایشان میدادید همهاش سری بود یا بعضی سری و بعضی غیرسری بود؟ افضلی: همان چیزهایی که خدمتتان گفتم همین موضوع کشتیها، خارک و غیره بود ولی طرح عملیاتی از نیروی دریایی را خیر. رئیس دادگاه: پس بههرحال شما اطلاعات سری به ایشان میدادید یا نمیدادید؟ افضلی: من تا آنجا که الآن یادم هست چیزی سری ندادم. حداکثر همین چیزی بوده که عرض کردم در ردة خیلی محرمانه باید باشد. رئیس دادگاه: پس حداقلش سری بوده است. افضلی: اگر موضوع مطرح بشود شاید بشود موضوع را شکافت. رئیس دادگاه: شما آقای پرتوی نظرتان راجع به اطلاعاتی که ایشان میداد چیست؟ پرتوی: من از اینجا شروع بکنم که آنچه ایشان گفتند درمورد اطلاعاتی که راجع به حزب داشتند تقریباً درست است به این ترتیب که ارتباط ما با ایشان یکطرفه بوده، ایشان نه من و نه آقای معزز را به اسم و مشخصات اصلی نمیشناختند و مسئولیت حزبی ما را نمیدانستند و فقط میدانستند که بالاخره در این فضا کار میکنیم، به معنی فضای مخفی در حزب ... درمورد اطلاعاتی که ایشان میدادند، این اطلاعات متنوع بود و بعضی اطلاعات سیاسی و بعضی نظامی بود اطلاعات نظامی که ایشان میدادند همین طور که گفتم اکثراً اطلاعاتی بود که بعد از جریانی که اتفاق میافتاد ایشان خبر میدادند که فلان اتفاق افتاده فیالمثال بهخصوص کار ایشان درمورد مسائلی بود که در خلیجفارس میگذشت و دررابطهبا جنگ و اقدامات درواقع تجاوزکارانه و تخریبی عراق بود که ایشان میدادند البته من درمورد آن ردهبندی سری یا غیرسری که در ارتش معمول است چون من اطلاعات ندارم، وارد نمیشوم ولی آنچه که گمان میکنم این است که اطلاعاتی که ایشان میدادند سری به معنای اینکه امنیت کشور را به خطر بیندازد، نبود، طبقهبندی ازنظر معمول ارتشی سری هم طبقهبندی بشود از طرف دیگر این را هم فرض کنیم اطلاعاتی که ایشان از ارتش میدادند اطلاعاتی که به کار براندازی بیاید مطلقاً نبود، به معنی اینکه مسئله براندازی اصلاً مطرح نبود یک مسئله درازمدت در آینده بود. بنابراین، این مسئله مطرح نبود ولی اطلاعاتی که احیاناً یکی دو مورد اطلاعات خاصی که ایشان گفتند، اگر لازم است در جلسه خصوصی گفته بشود که درواقع مورد درخواست شوروی بوده و ما از او خواستیم. البته به او نگفتیم شوروی میخواهد. ولی درواقع مشخص بود که این اطلاعات به درد حزب نمیخورد و تنها به درد شوروی میخورد این مشخص بود که از ایشان خواستیم که ایشان هم پاسخهایی دادند. آن هم اگر لازم بشود گفته میشود و در سایر مسائل سایر اطلاعاتی که ایشان میدادند اطلاعات روز بود در ارتش یا خارج از ارتش درواقع در سطح بالای کشور که من شخصاً همیشه تأکید داشتم و این تأکید را آقای کیانوری به من میکردند که اطلاعاتی را که در واقع حزب احتیاج داشت که به بینش سیاسی حزب کمک کند تجزیهوتحلیل درست بکند هم از اوضاع کشور و هم از موضعگیریها و گرایشهای شخصیتهای طراز اول کشور (البته اینکه بعد از اینگونه اطلاعات، تحلیلهای حزبی که براساس این اطلاعات استوار میشد به شوروی داده میشده این مسئله جداگانهای است) و آقای کیانوری در جریانش بوده و این مسئله را دیگر آقای افضلی هیچگونه اطلاعی نداشته است. رئیس دادگاه: بهطورکلی اطلاعاتی که ایشان میداد اطلاعاتی بود که اگر حالا به درد براندازی نمیخورد به درد روسها که میخورد؟ پرتوی: عرض کردم در دو سه مورد خاص، مطلقاً آنها از حزب خواسته بودند و ما از ایشان خواستیم بدون اینکه بگوییم آنها خواستند ولی مشخص بود یعنی ایشان که این را دریافت میکردند (درخواست را) میتوانستند تشخیص بدهند که این به درد حزب نمیخورد و حتماً به درد شوروی میخورد و موارد دیگر اطلاعات قطعاً اینطور نیست که من این را بگویم که از اینکه چه اطلاعاتی به شوروی داده میشود اطلاع نداشتم. اینها را بعد از دستگیری متوجه شدم چون اینگونه اطلاعات را به آقای کیانوری میدادند و بعد ایشان که مجموعه اطلاعات از تشکیلات مخفی غیر ارتشی، ارتشی، با شبکه علنی حزب از هر کجا که میآمد پیش ایشان، خودشان تصمیم میگرفتند که کدام اطلاعات را دراختیار شورویها قرار دهند. بدینترتیب ایشان اطلاع نداشتند که این اطلاعات را ما برای حزب میخواهیم یا نه، چون اطلاعات سیاسی و درواقع سیاسی نظامی بود به این ترتیب که یک حزب را در جریان مسائل مختلف جاری کشور قرار میداد و به این ترتیب اگر حزب واقعاً یک حزبی بود که به شوروی وابسته نبود (حالا جدا از اینکه نمیشد چنین چیزی باشد) وی میخواست که رأساً گرداننده امور خودش باشد. باز هم این اطلاعات، اطلاعاتی بود که به دردش ازنظر سیاسی میخورد. رئیس دادگاه: آقای افضلی بفرمایید که مسائلی که از بولتنهای اداره دوم میآمد و برای ایشان میگفتید اینها جنبه سری داشت یا نداشت؟ افضلی: نخیر، خیلی محرمانه نبود. عرض کردم در اداره دوم بیشتر چند مورد بود که یکی دو سه دفعه درمورد. ... رئیس دادگاه: بولتنهای اداره دوم سری نیست؟ افضلی: سری بود. رئیس دادگاه: آن جریانی که شما گفتید بروید به روسها و افغانها بگویید چه بود؟ افضلی: به صورتی مطرح شده که البته جای دیگر باید گفته میشد. رئیس دادگاه: خب آقای پرتوی توضیح بدهید. پرتوی: من وظیفه خود میدانم در اینجا که نه مسئله دفاع از آقای افضلی و نه خودم و نه حزبی که حزب شاید اصلاً دفاع ندارد مسئله این هست که حقیقت روشن شود و درحقیقت دفاع ما از نظام جمهوری اسلامی باشد. بنابراین من سعی میکنم آنطورکه واقعاً هست مطرح کنم مسئله اینطور که ایشان درمورد خاصی که شما فرمودید آمدند گفتند که در بولتن اداره دوم یک سری اطلاعاتی است درمورد افغانستان که باید به اطلاع شوروی رسانده شود. رئیس دادگاه: باید برای دادگاه مشخص شود این مسائلی که شما از یک طرف میگویید که من میخواستم با آمدنم در حزب خدمت کنم و از یک طرف شما اطلاعاتی را میدادید و میدانید که اطلاعات به شوروی میرود و حتی به این آقایان میگویید بروید این مورد را به شوروی بگویید که اگر این چیزها هست استفاده کنند حالا سؤال ما این است که جاسوسیکردن برای شوروی خدمت به انقلاب است؟ افضلی: شما مسئله را طوری مطرح فرمودید که اینطوری میشود از آن نتیجه گرفت که بنده میدانستم آقایان جاسوساند و تماسهایی اینطوری دارند که این درست نیست و این مسائل، مسائلی هست که در این اواخر نزدیک عید و در زمستان اتفاق افتاده که خدمتتان گفتم. رئیس دادگاه: من عرض نمیکنم که شما میدانستید من آن عبارت خودتان را که از آن استفاده میشود که شما نهتنها میدانستید اینها جاسوس شوروی هستند، بلکه میدانستید خودتان هم دارید جاسوسی میکنید این از عبارت خودتان بیرون میآید. افضلی: بنده وقتی این سؤال را کردم حدس این را زدم که از این اطلاعات ممکن است سوءاستفاده بشود و این است که بهجای اینکه جواب بدهم و اطلاعاتی را رسمی رد بکنم، آنطوری گفتم. رئیس دادگاه: پس شما خودتان میدانستید اینها جاسوس هستند و هم میدانستید خودتان دارید اطلاعات به آنها میدهید؟ افضلی: اواخر سال 1361، کمی قبل از بازداشت بنده این سؤالها بود که بنده را به این تفکراتی که عرض کردم واداشت. رئیس دادگاه: بالاخره قبول دارید که شما میدانستید که این اطلاعات برای شوروی است؟ افضلی: نمیدانستم، اما حدس میزدم ولی درمورد اینکه چه اطلاعاتی را و چگونه به شوروی میدهند اطلاع نداشتم و بنده بهعنوان یک عضو ساده حزبی این گمان را میبردم که حزب بالاخره با یک طریق در تماس هست بالاخره نمیشود که ازنظر اطلاعاتی که در جامعه هست یک حزب کمونیست، یک حزب توده کمونیستی، ازنظر سیاسی باهم ارتباط نداشته باشند، یک چیزی است، که تقریباً همه بهصورت یک چیز عیان میدانند و نمیشود کتمان کرد مثل این است که بگوییم، به فرض حزب کمونیست ایتالیا با حزب کمونیست شوروی در تماس نیستند، حتماً تماسهای سیاسی باهم دارند و این یک چیز طبیعی است و هرکس کتمان بکند یک دروغ بزرگ گفته. رئیس دادگاه: شما وقتی که حدس زدید که این کار شما جاسوسی میباشد چرا این کار را کردید؟ افضلی: من درحقیقت میخواستم به طریقی جواب سؤال را نداده باشم، یعنی اینکه اطلاعاتی نداده باشم. به گزارش خبرنگار ما جلسه دادگاه در ساعت 12 خاتمه یافت و ادامة آن به جلسه صبح امروز [16/9/1361] موکول گردید.»[۳۳]
پاورقیها
منابع و مآخذ روزشمار 1362/09/15
- ↑ سند شماره 147634 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش هیئت ویژه بررسی مشکلات مسئولین سازمان رزم، 15/9/1362.
- ↑ سند شماره 147634 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش هیئت ویژه بررسی مشکلات مسئولین سازمان رزم، 15/9/1362.
- ↑ سند شماره 400945 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه نقده به ستاد قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) (واحد اطلاعات و عملیات)، 15/9/1362؛ و- سند شماره 337486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه نقده به فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)، 15/9/1362؛ و- سند شماره 95496 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری، 17/9/1362.
- ↑ سند شماره 339546 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کردستان به استانداری کردستان، 18/9/1362؛ و- سند شماره 356759 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 265، 19/9/1362، ص6.
- ↑ سند شماره 342935 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کردستان (رکن3) به استانداری کردستان، 16/9/1362؛ و- سند شماره 68893 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد منطقه11 سپاه به عملیات ستاد مرکزی، 25/9/1362.
- ↑ سند شماره 339546 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کردستان به استانداری کردستان، 18/9/1362؛ و- سند شماره 356759 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 265، 19/9/1362، ص6.
- ↑ سند شماره 113145 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن ویژه مناطق کردنشین، شماره 146، 27/9/1362، ص4؛ و- سند شماره 68893 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ سند شماره 357083 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه سلماس به اطلاعات قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)، 16/9/1362.
- ↑ سند شماره 113145 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 262، 16/9/1362، ص7، بغداد - خبرگزاری کویت، 15/9/1362.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 263، 17/9/1362، صص 3 و 4، بغداد - خبرگزاری امارات، 16/9/1362.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 16/9/1362، ص11.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 16/9/1362، ص3، رادیو بغداد، 15/9/1362.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 262، 16/9/1362، ص2، منامه - خبرگزاری فرانسه، 15/9/1362.
- ↑ همان، صص 7 و 8، داکا - خبرگزاری یونایتدپرس، 15/9/1362.
- ↑ همان، ص2، داکا - خبرگزاری جمهوری اسلامی، 15/9/1362.
- ↑ روزنامه کیهان، 15/9/1362، ص20.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 262، 16/9/1362، صص 18 و 19، رادیو بیبیسی، 15/9/1362.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 16/9/1362، صص 10 و 11، رادیو اسرائیل، 15/9/1362.
- ↑ روزنامه کیهان، 15/9/1362، ص20.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 16/9/1362، صص 5 و 10.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 262، 16/9/1362، ص10، 15/9/1362.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 16/9/1362، ص7، رادیو مسکو، 15/9/1362.
- ↑ همان، ص16، رادیو بیبیسی، 15/9/1362.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 262، 16/9/1362، ص6، کویت - خبرگزاری آسوشیتدپرس، 15/9/1362.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 16/9/1362، ص6، رادیو بیبیسی، 15/9/1362.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/9/1362، ص20.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه کیهان، 17/9/1362، ص28.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 16/9/1362، ص2.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 16/9/1362، ص9، رادیو اسرائیل، 15/9/1362.
- ↑ سند شماره 147634 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی کل سپاه به دفتر تحقیق و بازرسی ستاد خاتمالانبیا(ص)، 28/7/1362.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/9/1362، صص 17 و 18 مکرر.