1365.11.11

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1365
1365.10.11
نام‌های دیگر یازده دی
تاریخ شمسی 1365.10.11
تاریخ میلادی 1 ژانویه 1987
تاریخ قمری 29 ربیع الثانی 1407



گزارش - 1

1. مناطقی از ایران امروز هدف حملات هواپیماهای جنگی عراقی قرار گرفت. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از باختران جنگندههای عراق در ساعت ۱۲:۱۰ با وارد شدن به حریم هوایی شهر گیلانغرب اطراف محل استقرار فرمانداری این شهرستان در فاصله ۵۰۰ متری اردوگاههای مهاجرین جنگ را بمباران کردند.[۱] منطقه گیلانغرب در ساعات ۱۳:۵۵، ۱۴:۴۰ و ۱۵:۳۰ نیز هدف حمله هواپیماهای مهاجم عراق قرار گرفت که طی این حملات ۲ روستایی شهید و ۸ تن دیگر مجروح شدند.[۲] ارتش عراق در اطلاعیه امروز خود مدعی شد هواپیماهای این کشور در دو نوبت تأسیسات یک پادگان نظامی و یک محل نگهداری مهمات جنگی در جنوب و جنوبشرقی گیلانغرب را بمباران کردند.[۳] به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از اهواز «چهار فروند هواپیمای عراقی در ساعت ۱۴:۳۰ حریم هوایی مسجدسلیمان را مورد هجوم خود قرار داده و به پرتاب بمبهای خوشهای بر روی پایگاه هوانیروز و باند استقرار هلیکوپترهای هوانیروز در فرودگاه مسجدسلیمان اقدام کردند. در این حمله ۷ نظامی شهید و ۱۷ غیرنظامی مجروح شدند.»[۴] بنا بر اعلام هنگ ژاندارمری اهواز «از جمله شهدای حمله امروز به فرودگاه مسجدسلیمان، نصرتالله آسیایی فرمانده گروه رزمی پایگاه هوانیروز و علیاصغر داوطلبی معاون وی میباشند.»*[۵] جنگندههای عراقی همچنین در ساعت ۱۵ امروز یونیت شماره ۳ تأسیسات نفت و گاز گچساران را مورد حمله قرار دادند که منجر به خسارات و نیز آتشسوزی شد، اما تلفات جانی دربرنداشت.[۶] بر پایه گزارش دیگری «حدود ساعت ۱۴:۲۰ یک راکت توسط یک فروند هواپیمای مهاجم عراق به سوی پل ارتباطی جاده اهواز - اندیمشک پرتاب شد که خوشبختانه عمل نکرد و متعاقب حمله توسط مأمورین خنثی گردید.»[۷] گزارشهای دیگری از هجوم جنگندههای عراقی به آسمان شهرهای مختلف کشور حکایت دارد از جمله: از عصر دیروز تا ساعت ۱۵:۱۲ امروز طی هفت نوبت حریم هوایی باختران بهوسیله هواپیماهای مهاجم نقض شد.[۸] هواپیماهای عراقی در ساعات ۱۰:۴۵ و ۱۱:۰۵ روز جاری نیز با ورود به حریم هوایی خرمآباد اقدام به شکستن دیوار صوتی کردند.[۹] به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از همدان حریم هوایی شهرهای استان همدان پیش از ظهر امروز مورد تجاوز جنگندههای عراقی قرار گرفت. هواپیماهای مهاجم در حمله به شهر همدان با آتش واحدهای پدافند مواجه و قبل از انجام هر گونه اقدام تخریبی آسمان این شهر را ترک کردند. بر پایه این گزارش هواپیماهای عراق روز گذشته نیز دوبار حریم هوایی این استان را مورد تجاوز قرار دادند.[۱۰]

گزارش - 2

2. مخالفت اغلب فرماندهان سپاه با طرح عملیات زود هنگام در منطقه شلمچه موجب شد فرمانده عالی جنگ که بر اجرای سریع این عملیات اصرار دارد، عملیات در منطقه عمومی نفتشهر و سومار را به عنوان اولویت دوم مطرح و تصمیمگیری قطعی در این خصوص را به پس از جلسه مشورتی فرماندهان سپاه موکول کند. در ادامه جلسات فرمانده عالی جنگ با فرماندهان سپاه که از بعدازظهر روز گذشته برای انتخاب قطعی منطقه عملیات بعدی تشکیل شد، صبح امروز سومین جلسه در ساعت ۰۸:۰۰ در ستاد فرماندهی نیروی زمینی سپاه در جنوب (مجموعه گلف شهر اهواز) آغاز شد.** در ابتدای این جلسه، بار دیگر منطقه شلمچه برای اجرای عملیات بعدی به بحث گذاشته شد و پس از اینکه محمدکاظم میرحسینی فرمانده تیپ مستقل ۱۸ الغدیر در گزارش خود گفت: «اگر بناست در شلمچه عمل شود، باید در جناح راست آن هم عمل شود»، درباره اهمیت این جناح که میتوانست عقبه کل عملیات در مراحل اولیه و نیز عقبه یگانهای عبور کننده از کانال پرورش ماهی را تأمین کند، گفتوگو شد. در ادامه، قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله با بیان اینکه «هدفی که فعلاً به ما واگذار کردند، تصرف پد بوبیان است و گرفتن سرپل در جنوب کانال ماهیگیری؛ راستمان تیپ الغدیر و چپمان هم لشکر۳۱ عاشوراست»، بر تسریع در اقدامات مهندسی برای جادهسازی و عقبهسازی و نیز پشتیبانی و تدارک نیروهای عملکننده پس از شکستن خط مقدم دشمن تأکید و اضافه کرد: «مشکل ما نبود عقبه مطمئن است.» احمد غلامپور فرمانده قرارگاه (سپاه یکم) کربلا نیز در تکمیل سخنان قاسم سلیمانی گفت: «مشکلی که توی عملیاتها داریم، مسئله شکستن خط [دشمن] نیست. در همه عملیاتها حتی در بدر و خیبر و همین کربلای۴ [عملیاتهایی که نتیجه مورد نظر حاصل نشد] خط را شکستیم و داخل رفتیم؛ ولی به دلیل عدم توانایی در پشتیبانی و تداوم بیرون آمدیم؛ و لذا اگر اینجا [شلمچه] انشاءالله عمل کنیم... مهم تداوم در پشتیبانی است.» عزیز جعفری فرمانده قرارگاه (سپاه سوم) قدس درباره اهمیت جناح راست و نامناسب بودن زمین شلمچه برای تردد گفت: «چون ورود ما به این آبگرفتگی [بوبیان] متکی است، یعنی از این زمین آبگرفتگی میخواهیم توی شلمچه برویم، باید جناح راست تأمین بشود.» وی اضافه کرد: «باتلاقی بودن زمین و وضعیت خراب جادهها؛ اگر این جادهها درست بشود، میشود تردد ۱۰ یگان را برقرار کرد.» جعفری با تأکید بر اینکه در عملیات آینده باید ۱۰ تا ۱۵ یگان وارد منطقه شوند، همچنین گفت: «این، جاده [دژ] خوبی نیست و کشش ندارد. این جاده نهایتش برای یک لشکر، دو لشکر کشش دارد.» طرح بحثهای تاکتیکی و فقدان پاسخ روشن به سؤالات تا آنجا پیش رفت که دیدگاه مخالف با انجام عملیات در شلمچه به صورت جدیتر مطرح شد: احمد کاظمی فرمانده لشکر۸ نجف: «این نیروهایی که الآن داریم و وارد عمل میکنیم، هر کدام از واحدها ۱۰، ۱۵ هزار آدم، گردان و گروهان و نفربر و ماشین دارند که باید توی زمینی بجنگند که در اختیار خودشان باشد و یک عقبهای باشد که بتوانند سنگر بزنند، تعاون بیاورند، پرسنلی بیاورند، ادواتشان را بگذارند، توپشان را بگذارند، یک زمین وسعتداری میخواهند ... درست است ما میتوانیم عبور کنیم؛ ولی باید یک زمین فراخی داشته باشیم که بتوانیم امکاناتمان را توی آن پخش کنیم. این منطقه نه عقبه دارد و نه محل عبور. ما ممکن است که بتوانیم ۱۰ نفر، ۲۰ نفر یا یک گردان ببریم، و این یواش یواش میرود و همان جا میایستد.» هاشمی رفسنجانی: «اگر آن فرض را بخواهید در نظر بگیرید، شما باید بروید روی خشکی یک جنگ حسابی بکنید.» احمد کاظمی: «شما همه این عملیاتها را بررسی بفرمایید، ببینید ما از فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر مقدماتی، ... یک جنگ منطقی داشتیم. ما باید یک جایی بجنگیم که یک عقبهای داشته باشیم که لااقل بتوانیم از یک آتش محدودی هم که توی دستمان داریم، استفاده کنیم.» هاشمی رفسنجانی: «به نظر شما آنجا کجاست؟» احمد کاظمی: «حالا باید آن را بررسی کرد.» هاشمی رفسنجانی: «شما هفت سال است دارید میجنگید، مثل کف دستتان این مرز را میشناسید [و فوراً میتوانید بگویید].»[۱۱] پس از مدتی گفتوگوهای پراکنده، آقای هاشمی رفسنجانی خطاب به حاضران در جلسه گفت: «قرارمان است نظرخواهی کنیم. هر چه آقایان، البته غیر از این ما انتظار نداریم [که چیزی را مخفی کنید]، آنچه عقیده شماست همان را بفرمایید که به نتیجه برسیم. از پایین [یگانهایی که به ترتیب از جنوب تا شمال شلمچه مأموریت دارند] شروع میکنیم از فرماندهان میپرسیم که ببینیم چقدر قبول دارند این مأموریتی که به آنها واگذار شده است؟ اول، لشکر امام رضا که دو مأموریت دارد: یکی بوارین است و یکی هم ادامه کار آقای قالیباف [لشکر۵ نصر پس از پیشروی از جنوب منطقه پنج ضلعی به طرف جاده شلمچه]. آقای قاآنی! شما چقدر به این [عملیات] امیدوار هستید؟» اسماعیل قاآنی فرمانده لشکر۲۱ امام رضا با مأموریت اول (پیشروی به سمت جزیره بوارین) موافق بود، اما مشروط بر اینکه ابتدا منطقه پنج ضلعی تصرف شود. محمدباقر قالیباف فرمانده لشکر۵ نصر در مخالفت با مأموریت واگذاری به این لشکر (پیشروی از ضلع جنوبی منطقه پنج ضلعی و تصرف جاده شلمچه) گفت: «ما این حرکت را به خاطر همان مسائلی که دیشب خدمتتان عرض کردیم، در مجموع یک حرکت مثبت و موفق نمیدانیم.» احمدی فرمانده تیپ مستقل۱۲ قائم اگر چه در ابتدا گفت «ما هم نظر آقای قالیباف را داریم»، اما پس از گفتوگویی مختصر با آقای هاشمی تغییر عقیده داد و بیان داشت: «اگر همه این تشکیلات بزنند و بروند [تلاش کنند و به سرعت وارد عمل شوند]، این جای خوبی است.» علی فضلی فرمانده لشکر۱۰ سیدالشهدا همانند فرمانده تیپ قائم بر تسریع در انجام عملیات تأکید داشت و گفت: «یا باید زمان خیلی سریع باشد، یا باید یک زمانی بگذاریم که دشمن تقریباً غافلگیر بشود.» محمدنبی رودکی فرمانده لشکر۱۹ فجر که معتقد بود هم اکنون دشمن کاملاً هوشیار است،[۱۲] گفت: «این جادهای که ما و لشکر۱۰ سیدالشهدا میخواهیم از رویش عبور کنیم، باتلاقی است که حداقل ۲۰ روز کار مهندسی دارد. ... دیگر اینکه هوشیاری دشمن اینجا کم بشود. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، دشمن معابر را میبندد. الآن تیربار گذاشته، [گروه] شناسایی که شب میرود با مشکلات مواجه میشود؛ ولی اگر زمان بگذرد، مشکلات شناسایی و عقبه حل میشود.» امین شریعتی فرمانده لشکر۳۱ عاشورا با نام بردن از مشکلاتی چون محدودیت جاده و عقبه، عدم امکان تردد قایق به علت عمق کم آب به ویژه در نزدیکی خطوط دشمن، هوشیاری و دید و تیر دشمن بر تمامی منطقه، عدم امکان سرعت عمل در پیشروی و پاکسازی منطقه به علت مواضع زیاد دشمن، گفت: «این منطقه، منطقهای نیست که ما بتوانیم در این شرایط از آن استفاده کنیم.» وی همانند احمد کاظمی طرح عملیات در سرپل تصرف شده در جنوب اروندرود (محور جزیره مینو) توسط قرارگاه نوح در عملیات کربلای۴ را پیشنهاد کرد. قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله با بیان اینکه منطقه شلمچه در خصوص حفاظت اطلاعات، پشتیبانی مناسب و پدافند مطمئن مشکل دارد، با طرح عملیات در این منطقه مخالفت کرد. وی که معتقد بود «ما هر جا که بخواهیم سریع عمل کنیم یک ماه زمان میبرد.» گفت: «الآن پیشنهادم این است که ما [در منطقه مهران] حداقل تا بدره برویم.» میرحسینی فرمانده تیپ مستقل ۱۸ الغدیر با اشاره به مشکلات جناح راست منطقه شلمچه (آبگرفتگی بوبیان) و فشارهای متعددی که دشمن از روی سیلبندهای مختلف وارد خواهد کرد، گفت: «الآن مخالف اینجا هستیم که عمل شود.» وی پیشنهاد کرد به منطقهای برویم که خشک باشد.[۱۳] با پیشنهاد محسن رضایی قرار شد ادامه بحث درباره شلمچه به پس از ارائه گزارش مرتضی قربانی، احمد کاظمی و حسین خرازی فرماندهان لشکرهای ۲۵ کربلا، ۸ نجف و ۱۴ امام حسین از عملکرد یگان خود در عملیات کربلای۴ موکول شود. قربانی و کاظمی گزارش دادند و نوبت به خرازی رسید. هنگامی که وی در گزارش خود گفت امکان ادامه عملیات از جزیره بلجانیه وجود داشت و عدم پیشروی لشکر امام حسین بهدلیل عقب ماندن یگانهایی بود که در جناحینش قرار داشتند، این موضوع به مطرح شدن صریح برخی مباحث مربوط به فرماندهی عملیات در کربلای۴ منجر گردید:[۱۴] هاشمی رفسنجانی: «چیزی که برای من روشن نشده این است که وقتی [لشکر] امام حسین در بلجانیه رفت معلوم شد دشمن نبوده است ... باید فرماندهی تدبیری میاندیشید که به هر شکل، آتش انبوه یا ... آنجا پاکسازی میشد.» محسن رضایی: «از [جزیره] ماهی،*** ... ما کف دستمان را نخوانده بودیم.» هاشمی رفسنجانی: «یک روز کامل بر شما گذشت که شما در بوارین بودید، در امالرصاص بودید ...» محسن رضایی: «با چه وسیلهای ... باید بمب اتم داشتیم میزدیم آنجا؟» هاشمی رفسنجانی: «آقای رضایی!، ما با توانی که از شما بچهها سراغ داریم، سخت است قبول کنیم در یک تک جا در امالرصاص که شما بودید نتوانید آن را حل کنید. ما حرفمان این است در یک مقطعی از زمان [نشد]، فردا [تا پایان روز ۴/۱۰/۱۳۶۵] که امالرصاص را [در اختیار] داشتید، چرا حل نکردید؟. همه نیروها را میآوردید آنجا و تنگه را باز میکردید.» محسن رضایی: «ما لشکر۱۷ [علیبنابیطالب] را تنها برای سر بوارین گذاشته بودیم.» هاشمی رفسنجانی: «ما از کل جریان راضی نیستیم؛ چون شب عملیات اصلاً اطلاع نداشتیم تا اینکه شب شما به خط زدید، فهمیدیم.» محسن رضایی: «ما که گفتیم یک شب بیندازیم عقب؛ ولی شما با عجله از دزفول**** آمدید و گفتید امشب، اگر تمایل شما نبود، ما یک شب به عقب میانداختیم.» هاشمی رفسنجانی: «چرا حرف مرا عوض میکنید؟ من گفتم عبور از تنگه مشکوک است ... شما شب بعد به من نگفتید!؛ من از بوشهر آمدم شما به من نگفتید! من مرحله به مرحله هیچ اطلاعی نداشتم. ساعت ۱ نیمه شب گفتید بعضی جاها رد شدهایم و ... صبح، امّاها شروع شد. عصر آمدید گفتید میخواهیم ادامه بدهیم. شب دوم [۴/۱۰/۱۳۶۵] ما در این فکر بودیم که شما [از امالرصاص] ادامه میدهید.» محسن رضایی: «با تلفن نمیشد.» هاشمی رفسنجانی: «دشمن فهمیده بود، ما نفهمیم؟!» محسن رضایی: «تلفن را شنود میکنند. ما نمیتوانیم نتیجه عملیات را با تلفن به شما بگوییم.» هاشمی رفسنجانی: «اگر من هم مثل شما در میدان بودم، شاید نمیتوانستم تصمیم بگیریم؛ ولی از گزارش شما این طور میفهمم که باید یک راهکاری را باز میکردیم و مسئله حل میشد. ...» پس از این گفت و شنود، جلسه در ساعت ۱۲:۳۰ برای اقامه نماز و صرف ناهار متوقف شد. در این هنگام، راوی قرارگاه خاتمالانبیاء (محمد درودیان) واکنش برخی از اعضای این جلسه درباره این گفت و شنود را چنین ثبت کرده است: «امین شریعتی خطاب به حسن روحانی: ما میخواهیم کار کنیم؛ و اصلاً درست نبود که این جزئیات در جلسه مطرح شود. حسن روحانی: این نوع جلسات خوب است باشد. محمدباقر قالیباف خطاب به حسن روحانی: ما روی تنگه دو ماه بود ابهام داشتیم؛ ولی کسی چیزی نمیگفت تا عملیات. حالا هم در شلمچه ابهام داریم. حسن روحانی: آقای هاشمی که گفت با صراحت اگر نظری دارید بگویید. عزیز جعفری خطاب به حسین خرازی: درست نیست شما این سؤالات را در ذهن آقای هاشمی ایجاد میکنید. آقای هاشمی روی جزئیات تسلط ندارد. مرتضی قربانی: درست نبود این مسائل در جلسه عمومی مطرح شود.[۱۵] به هر حال، آنچه از گفت و شنود آقایان هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی استنباط میشود این است که اگر چه انتقاد آقای هاشمی از فرماندهی و هدایت عملیات کربلای۴ بود، اما این انتقاد و در پی آن واکنش تند محسن رضایی، ریشه در مسئلهای دیگر و مهمتر داشت؛ و آن بنبست موجود در جنگ بود. بنبستی که با شکست عملیات کربلای۴ سختتر و موجب شد فشار وارده بر این دو مقام مسئول در جنگ، چنین بروز کند. در ساعت ۱۴:۳۰، جلسه فرمانده عالی جنگ با فرماندهان سپاه پاسداران در حالی ادامه یافت که سرهنگ علیاصغر جمالی جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرهنگ عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش به جمع حاضران در این جلسه پیوستند. پس از تلاوت آیاتی از قرآن مجید، غلامرضا جعفری فرمانده لشکر۱۷ علیبنابیطالب و سپس مهدی کیانی فرمانده لشکر۳۲ انصارالحسین از عملکرد یگان خود در عملیات کربلای۴ گزارش دادند و در ادامه، همانند اغلب فرماندهانی که در جلسه صبح امروز با انجام عملیات در شلمچه مخالفت کردند، نظر منفی خود را در این خصوص اعلام و مناطقی دیگر را برای این منظور پیشنهاد کردند. عبدالمحمد رئوفی فرمانده لشکر۷ ولی عصر که با عملیات در شلمچه موافق بود، گفت: «ما اگر بخواهیم برویم سراغ جایی که حفاظت داشته باشد، عقبه داشته باشد؛ زمان میخواهد. ما نیاز به جایی داریم که هدف داشته باشد و الآن بهترین جا همین شلمچه است؛ ولی مشکلات دارد. غیر از اینجا فاو هم هست که میشود عملیات انهدامی کرد.»[۱۶] موضوع بعدی جلسه، بررسی عملیات در غرب کشور (نفتشهر و سومار) بود که با گزارش فرمانده قرارگاه (سپاه دوم) نجف مطرح شد. مصطفی ایزدی گفت: «ما به اتفاق برادرهای [فرماندهان یگانهای] مأمور به قرارگاه نجف رفتیم سه، چهار روز منطقه را بررسی کردیم ... برادرهای ارتش زحمت زیادی کشیدند؛ از لحاظ عقبه کار شده است، توپخانه قابل توجهی داخل منطقه آمده، زرهی مناسب توی این منطقه آمده ... کاملاً منطقه لو رفته و حتی میگفتند هلیکوپترهای عراقی با بلندگو آمدند و اینجا صحبت میکردند و میگفتند ما میدانیم شما میخواهید عملیات کنید؛ بیایید تسلیم بشوید. از این حرفها میزدند و تضعیف روحیه میکردند. اگر بناست اینجا کاری بشود، حتماً باید منطقه یک حالت قرنطینه پیدا کند و اصلاً همه از منطقه خارج شوند و امکانات پای کار باشد. همه که از منطقه خارج شدند و یک مدتی منطقه ساکت شد، به دشمن هم خبر زود میرسد. بعد، اینجا از نیروهای بومی هم تخلیه بشود و بعد با حساب و کتاب انشاءالله مجموعه توی منطقه کار کند.» این اظهارات حکایت از آن داشت که حتی اگر سپاه بخواهد در قسمتی از این منطقه اجرای مأموریت کند، اقداماتی چون نقل و انتقال، عقبهسازی، هماهنگی با ارتش و ... به زمانی زیاد نیاز دارد که قاعدتاً با تعجیل مورد نظر فرمانده عالی جنگ (هاشمی رفسنجانی) همخوانی نداشت و به همین جهت به عنوان اولویت دوم - بعد از طرح عملیات در شلمچه - مطرح بود.[۱۷] آقای هاشمی رفسنجانی نیز که به نظر میرسید پس از گزارش فرمانده قرارگاه نجف به نتیجه مورد نیاز رسیده بود، گفت: «اگر [در عملیات جبهه غرب] ما به [ارتفاعات] حمرین برسیم، بغداد تحت فشار قرار میگیرد و این مهم است و اگر ما بتوانیم موشک لونا تهیه کنیم که دور از دسترس هم نیست و قرارداد هم بستهایم، میشود فشار زیادی روی بغداد وارد ساخت. از نظر حیاتی هم خانقین هدف مهمی است؛ هدف خیلی با ارزش است؛ ۳۰۰ گردان هم برای اینجا میارزد. ما قبلاً آن را مطرح کردیم؛ ولی آقا رحیم [صفوی] آن را نپسندید، ما هم جدی نشدیم.» علی شمخانی: «برادران کار کردند، به دلایلی آن را عملی ندانستند و منتفی شد.» هاشمی رفسنجانی: «الآن میتواند این عملیات جدی شود؛ به این صورت که اگر [طرح عملیات] شلمچه تصویب شد، انجام میشود. هور، کار مهندسیاش به شدت دنبال میشود؛ ولی از نظر زمانی نمیرسد. باید بقیه نیروهایی که نمیخواهند در شلمچه بجنگند و میگفتند برویم مهران، اینها را بفرستید بروند کار کنند. اگر با ارتش تفاهم کنید، ما حرفی نداریم که منطقه [غرب] را خلوت کنید. ما عملیات شلمچه را انجام میدهیم و عملیات بعدی ما، نه در فاصله زیادی، در غرب انجام میشود. سیاست جنگی ما این باشد که یک عملیات در جنوب - اگر شلمچه تصویب شد؛ چون باید بحث کرد ولی ما باید عملیات داشته باشیم - و بعد یک عملیات در غرب.» پس از سخنان آقای هاشمی و از آنجا که هنوز برای انجام عملیات در شلمچه تصمیم قطعی گرفته نشده بود؛ و نیز طرح عملیات منطقه غرب به دلیل فاصله زیاد زمانی انجام آن خیلی امیدوار کننده نبود، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پیشنهاد کرد فرصتی داده شود تا فرماندهان سپاه بار دیگر در این خصوص با هم مشورت کنند. آقای هاشمی این پیشنهاد را پذیرفت و گفت: «یک ساعت وقت میگذاریم برای نماز [مغرب و عشا] و کمی استراحت و بحثی که شما دارید. بعد از نماز روی دو موضوع بحث خواهیم کرد: اول، تکلیف شلمچه را مشخص کنیم. بعد، روی طرح وسیع غرب بحث کنیم. اگر به نتیجه رسید، میتوانیم تکلیف همه یگانها را در همین اجتماع که داریم مشخص کنیم.»[۱۸]

گزارش - 3

3. فرماندهان ارشد سپاه در آخرین جلسه مشورتی خود درباره طرح عملیات در منطقه شلمچه به این نتیجه رسیدند که موافقت مشروط خود را برای اجرای این طرح به فرمانده عالی جنگ اعلام کنند. پس از توقف جلسه فرماندهان سپاه با فرمانده عالی جنگ، بیدرنگ جلسهای دیگر در ساعت ۱۸:۱۵ در ساختمان مجموعه گلف اهواز (پایگاه منتظران شهادت) تشکیل شد.***** در ابتدای این جلسه، فرمانده کل سپاه درباره ضرورت انجام عملیات در شلمچه گفت: «انقلاب ما صاحبی دارد و این خانه اسلام سرپرستی دارد که قطعاً بیشتر از ما این سرپرست به فکر خانه خودش است و او بیشتر از ما برای اسلام و زحمات پیامبر دلسوز است؛ و او بیشتر از ما به فکر این است که آبروی مسلمین حفظ شود. این طور نیست که ما فقط به فکر اسلام هستیم. خود صاحب بیت و صاحب این انقلاب و سرپرست این بچههای مظلومی که عاشقانه برای او میجنگند، بیشتر از ما به فکر است. ما باید امیدمان به او قطع نشود. اگر از همه چیز امیدمان قطع بشود، هیچ مسئلهای نیست، اشکال ندارد، شاید هم حسن باشد، شاید هم مقدمهای باشد. مهم این است که ما امیدمان به او قطع نشود و در مرحله اول از او بصیرت میخواهیم و هدایت، نه امکانات. خداوند همیشه میفرمایند که شما را کمک میکنیم، نصرت میدهیم و معمولاً میفرماید که ما هدایتتان میکنیم. ما اگر چشمهایمان به ضعفهای دشمن باز بشود و اگر روشنایی پیدا کنیم که در کجا به دشمن باید حمله کنیم، این از هر نوع امکانات و وسیله و ابزاری برای ما مهمتر است. ما در عملیات کربلای۴ که میشود گفت یک [عملیات] شناسایی با رزم بود، از اینکه دشمن از فاو [عملیات والفجر۸ در بهمن ۱۳۶۴] تا حالا چه کاری کرده است و چه تاکتیکهایی از ما پیدا کرده و توانسته خودش را برای آن تاکتیکها آماده کند؛ در چه زمینههایی مسلح شده و در کجاها خودش را علیه این شیوههای شناخته شده ما بسیج کرده است؟ قطعاً باید بپذیریم این یک رحمتی بود و تا قبل از اینکه همه امکاناتمان منهدم بشود، همان ابتدای کار توانستیم بفهمیم که دشمن از ما چی یاد گرفته است ... باید بدانیم که دشمن چه تاکتیکهایی را علیه ما به کار میگیرد و ما چه تاکتیکهایی باید علیه او به کار بگیریم. بعضاً میشود دید که شما با برتری روشها و با برتری تاکتیکها علیه دشمن خلأ و کمبود بسیاری از آتشهایتان را میتوانید رفع کنید و همان طور که باید دید دشمن چقدر گردان دارد، چقدر زرهی دارد، چقدر امکانات دارد. ما باید این را بدانیم که دشمن از ما چه چیزهایی را فهمیده است و چه تواناییهای ما برای دشمن شناخته شده بوده و او میتواند و توانسته بعد از شناسایی، خودش را علیه تاکتیکهای ما آماده کند و تواناییهای مقابله را پیدا کند. درک چنین واقعیتهایی است که مانور ما را اصلاح میکند و ما را قادر میکند چه طور مانور بدهیم.» محسن رضایی با اشاره به گزارش تعدادی از فرماندهان شرکت کننده در عملیات کربلای۴ اضافه کرد: «در این عملیات ما به دو نکته بسیار مهم دست یافتیم؛ یکی اینکه برای ما ثابت شد دشمن بسیار متزلزل است [...] نکته دوم این است که دشمن فهمیده ما با غواص و قایق حمله میکنیم و او باید روی آب، نهرها و عقبهها آتش مداوم داشته باشد.» وی لازمه تکرار هرگونه عملیات عبور از اروندرود را بهکارگیری تاکتیکهای جدید، که فعلاً مقدور نیست، دانست و سپس گفت: «اگر ما نخواهیم در منطقه بصره بجنگیم، باید کلاً از منطقه جنوب دست برداریم و به سمت غرب برویم، که خب! فصلهای زمستان که ما در قسمت سد دربندیخان به بالا که نمیتوانیم کاری کنیم. زمستانها باید در همین جبهه میانی و عمدتاً هم روبهروی محور بغداد، زرباتیه [زرباطیه]، بدره، مندلی، خانقین و نفتشهر همین هدف نزدیکی که برد سیاسی هم دارد، کار کنیم. الآن هم اگر نتوانیم در جنوب کاری بکنیم، تا نیمه اسفندماه باید وقتمان را بگذاریم در جبهه میانی روبهروی سپاه دوم عراق و در آنجا کار کنیم و زمینهای آنجا را آماده کنیم، که به هر حال این را هم باید آماده بشویم، یعنی چه در جنوب بجنگیم و چه نجنگیم باید آنجا را آماده کنیم ... ما باید قرارگاه نجف را در آنجا فعال کنیم؛ حتی اگر لازم است یک یگان و حداکثر دو یگان دیگر هم به آن بدهیم و زمینهای آنجا را به سرعت آماده کنیم.» فرمانده کل سپاه که معتقد بود شلمچه آخرین منطقه در جبهه جنوب برای عملیات است، اضافه کرد: «منطقه شلمچه را میشود مشروط کار بکنیم و ناامید از اینجا نشویم. یکی، جناحین این عملیات است، یا بوارین را عمل کنیم یا زید را. ... شرط دوم مسئله پشتیبانی است. ... و همچنین کار مهندسی در خط را اگر بتوانیم به سرعت انجام دهیم.» محسن رضایی نتیجه عملیات را به شرط حل مسائل ذکر شده موفقیتآمیز خواند و گفت: «به نظر میرسد به دلیل عمق کم آب در منطقه آبگرفتگی، دشمن تصور نمیکند ما بتوانیم در اینجا حرکت کنیم.» وی همچنین تأکید کرد: «به هر حال شلمچه به عنوان آخرین راهکار و آخرین تجربه جنگ در منطقه جنوب است؛ با توجه به اینکه ما در کوتاهمدت تاکتیک دیگری نداریم ... و باید روی این منطقه سرمایهگذاری کنیم.» فرمانده کل سپاه درباره طرح عملیات در منطقه هورالعظیم نیز گفت: «هور را الآن نمیشود ما قاطع رویش نظر بدهیم؛ ولی باید سرمایهگذاری کنیم که اگر عملیات شلمچه نشد و عملیات غرب هم با توجه به حساسیتی که دشمن پیدا کرده و عقب افتاد، در هور یک جای پایی داشته باشیم.» وی با بیان اینکه «اگر بخواهیم در جنوب بجنگیم، باید حتماً در تاکتیکها و روشهایمان تغییراتی بدهیم» بر تبعیت از استراتژی امام خمینی «که هر جا میخواهید، بجنگید؛ اما به دشمن زمان ندهید» تأکید و اضافه کرد: «باید از آقای هاشمی یا از حضرت امام سؤال کنیم و ببینیم که ما مجاز هستیم به اینکه به خاطر هدفهای بزرگ و ایدهآل هجومهای پیدرپیمان به دشمن را از دست بدهیم؟ ... اگر ما در شلمچه یا هور به این نتیجه نرسیم که یک عملیات وسیع و ایدهآلی انجام بدهیم، ولی یک حداقل موفقیت از جمله اینکه هزار اسیر بگیریم یا دو هزار نفر از دشمن را بکشیم و یک منطقهای هم بگیریم که بتوانیم حفظ بکنیم، همین اندازه هم بتوانیم در جنوب کار کنیم، به نظر میرسد طبق خط مشی امام ما موظفیم که عمل کنیم.» محسن رضایی آنگاه درباره حضور آقای هاشمی در منطقه و گفتوگوهایی که با وی شده است، چنین توضیح داد: «... سیاست ما این بود که کار را شروع کنیم، در همه جاهایی که میتوانیم و احتمالش هست؛ که هم به نظرات مشخصی و روشنی برای ارائه برسیم و هم بعد بحثها را انجام بدهیم. با آمدن آقای هاشمی که خودمان اصرار کردیم ایشان بیاید و با مسائل جبهه و جنگ بیشتر نزدیک بشود و توی بحثها قرار بگیرد و صحبتها را ببینند و بشوند ... شاید لازم بود قبلش خودمان جلساتی میگذاشتیم و بعد به آقای هاشمی میگفتیم؛ منتها ما تعمداً این کار را کردیم؛ چون جزء سازمان رزم خودمان است که آقای هاشمی در جریان قرار بگیرند. به نظر ما هم خیلی مؤثر بود اینکه بچهها عملیاتها را توضیح دادند. با اینکه ایشان این قدر در جزئیات قرار گرفتند، باز در دو، سه منطقه ابهام دارند که آیا میشد پیش برویم یا نمیشد؟ شما مطمئن باشید که این ابهامات هر چه توی ذهن مسئولین باشد، در انسجام نبرد مسئله بهوجود میآورد و این بهخاطر فاصله برادرها [مسئولین] از میدان نبرد است. لذا باید ما از آمدن برادرها توی این میدان جنگ استقبال کنیم؛ و اینکه بیایند در جزئیات قرار بگیرند و آشنا بشوند، مشکلات را تشخیص بدهند؛ کجا پیش رفته، کجا چه میخواست؟ کجا چه امکاناتی میخواهد؟ توپخانه برای چیست؟ و اینها مسائل بسیار مهمی است که ما باید از آن استقبال کنیم.» در ادامه جلسه، علی شمخانی فرمانده نیروی زمینی سپاه درباره تهیه جمعبندی مباحث این جلسه برای ارائه به آقای هاشمی گفت: «با توجه به اینکه ما توان آمادهسازی عملیاتمان بیشتر یک توان مهندسی بالایی میخواهد، ما همین الآن خط فاو را داریم، میخواهیم شلمچه هم کار کنیم. بعد، هور را هم آماده کنیم. عملیات با ارتش [در غرب] را هم آماده بکنیم. اینها قابل جمع نیست. ضمن اینکه زمان هم یک چهره دیگری را به ما نشان میدهد. ما بالاتر در شمالغرب یک عملیات داریم، که این در ارتباط با گسترش کارهای داخلی علیه عراق هم معنا پیدا میکند، که آن عملیات سلیمانیه است. این هم اگر قرار است آمادهسازی بشود، از حالا باید شروع به کار کنیم. ما طرحریزی آن را داریم. نیازمندی مهندسی ما مشخص است. با همه این احوال ما چنین توانی نداریم که روی همه اینها کار کنیم. توان قرارگاهی و نظارتی داریم؛ ولی توان کار مهندسی نداریم. با توجه به این وضعیت، ما در پیشنهادی که ارائه میکنیم، آیا عملیات شلمچه باشد یا نباشد؟» محسن رضایی: «به نظرم باشد.» علی شمخانی: «چون همه فرماندهان یگانها این [طرح عملیات شلمچه] را نفی کردهاند.» محسن رضایی: «نه، فرماندهان یگانها که مسئلهای ندارند. در میان سؤالات آنها سؤالات خود ما هم هست. ما به هر حال، باید پشتیبانی را حل کنیم. نمیشود که بدون پشتیبانی جلو برویم. ما اگر پشتیبانی را برای خودمان حل کنیم، برای آنها هم میتوانیم حل کنیم. این، مسئلهای ندارد. مسئله یگانها قابل حل است.» احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا با اشاره به اینکه فرماندهان یگانها باور ندارند که در چند روز آینده بتوان در شلمچه عملیات کرد، گفت: «واقعیت امر هم این است که آماده کردن شلمچه با عجله نمیشود. اینجا یک جبههای است که باید با حوصله کار کرد، بررسی کرد، مشکلاتش و وسایل و امکانات آن را پای کار آورد. اگر روی این وضعیت یک مقدار زمان بگذاریم و به بچهها [فرماندهان یگانها] بگوییم برای نیرویتان صحبت کنید، به مرخصی بفرستند و بعد برگردند، شناسایی کنید، به آنها [نفربر] خشایار بدهیم و پای کار بیاورند، کم کم باورشان میشود.» محسن رضایی: «اگر این مسئله پشتیبانی، مهندسی و جناحین حل شود، این قابل حل است. ما زمان را نباید کم یا زیاد بگیریم. همین طور که پیش میرویم، پیشرفت کارها را باید یک به یک از نظر خودمان تأیید بکنیم. باید تمام این سازماندهی خشایار راه بیفتد، چک بشود و مانورش را ببینیم. ممکن است یک هفته یا دو هفته دیگر بشود، نمیدانیم عملیات چه زمانی است.» علی شمخانی: «با در نظر گرفتن وضع فعلی نیروها؟!» محسن رضایی: «اینها بیشتر نیروهای عملکننده هستند، میشود برای آنها فکری کرد.» در این هنگام، محسن رضایی برای گفتوگو با آقای هاشمی اتاق جلسه را ترک کرد و این جلسه با مدیریت علی شمخانی ادامه یافت. سپس، شمخانی درباره جمعبندی مباحث این جلسه برای ارائه به فرمانده عالی جنگ (هاشمی) گفت: «... پس ما مجموع عملیاتهایی را که توی زمانهای مختلف داریم، تیتر بکنیم و بر مبنای این عملیاتها، حالا هر قرارگاه هر پیشنهادی دارد صحبت کند، جمعبندی این بحثها را پیش آقای هاشمی میبریم و اما آنچه را که ... مینویسیم این است که ما هیچ عملیاتی را تضمین نمیکنیم پیروز بشویم، هیچ عملیاتی را تضمین نمیکنیم که لو نرود.» پس از این سخن علی شمخانی، حاضران در جلسه به مباحث خود ادامه دادند و در پایان، رحیم صفوی که همچنان با تعجیل در اجرای طرح عملیات شلمچه مخالف بود، گفت: «الآن دشمن در اینجا قبراق و هوشیار است. اینجا زمین مسلح است، یعنی تکه به تکه. باور کنید من شناختی که از این زمین دارم، یک زمین بسیار پیچیده و مسلح است. من مطمئنم اینجا اصلاً رده به رده مینگذاری کرده و سیمخاردار دارد. باید توجه کنیم که الآن دشمن اینجا هوشیار است. ما اگر به دشمن هوشیار بزنیم، شکست میخوریم.» وی آنگاه پیشنهاد کرد: «۱- باید شرایطی را فراهم کنیم که دشمن یک مقدار از اینجا غافل بشود. ۲- برای جنگ در این زمین یگانهایی را انتخاب کنیم که تا رده دسته ریزهکاری و مانور داشته باشد. ۳- همزمان در دو منطقه پنج ضلعی و پشت (شرق) کانال زوجی بجنگیم.» رحیم صفوی در پایان سخن خود اضافه کرد: «نکته آخر هم اینکه ما باید قبول کنیم یک تلفات سنگین اینجا میدهیم. باید این را قبول کنیم ... و برویم توی این میدان وارد عمل بشویم. باید تمام آن چیزهایی که پیشبینی میشود، آماده باشد؛ یعنی این جادهها، این وسایل و خشایارها، مهندسیها و همه اینها باید پای کار باشد. تا اینها پای کار نباشد، رفتن توی این زمین و جنگیدن درست نیست.» به این ترتیب، آنچه که در آخرین جلسه مشورتی فرماندهان ارشد سپاه پاسداران قبل از تصمیمگیری نهایی برای طرح عملیات در منطقه شلمچه حاصل شد، این بود که سپاه با اجرای این طرح موافق است مشروط بر اینکه نه تنها مشکلات پشتیبانی، مهندسی و ... آن رفع شود، بلکه محدودیت زمان برای آن در نظر گرفته نشود. با این نتیجه، فرماندهان سپاه حدود ساعت ۱۹:۰۰ به جلسه خود پایان دادند و سریعاً به محل جلسه با آقای هاشمی رفسنجانی رفتند.[۱۹]

گزارش - 4

4. در پایان جلسات پیدرپی فرمانده عالی جنگ با فرماندهان سپاه که از بعدازظهر روز گذشته تا شامگاه امروز ادامه داشت، سرانجام مقرر شد سپاه پاسداران تا یک هفته دیگر علیه مواضع ارتش بعث عراق در منطقه شلمچه وارد عمل شود. فرماندهان ارشد سپاه که در آخرین مباحث خود درباره طرح عملیات شلمچه به این نتیجه رسیده بودند که اجرای مشروط آن را بپذیرند، برای اعلام این نتیجه هنگامی (حدود ساعت ۱۹:۰۰) به دیدار فرمانده عالی جنگ رفتند که فرمانده کل سپاه با وی در حال گفتوگو بود. محسن رضایی: «... مسئله مهندسی و مسئله جناحین و مسئله پشتیبانی را ما باید بحث کنیم و دنبال حلش برویم و امید داریم که حل شود، حالا اگر یک وقتی حل نشده خب! آن بحث دیگری است و به ناچار ما مجبور به ترک اینجا [شلمچه] خواهیم بود.» هاشمی رفسنجانی: «شما در مجموع نظرتان مثبت است؛ چون قبلاً هم به طور خلاصه به من گفتید. شما با توضیحاتی که دادید، نظرتان در مجموع مثبت است؟» محسن رضایی با پرهیز از اعلام صریح موافقت خود با اجرای عملیات در شلمچه: «انشاءالله مثبت میشود!، یعنی ما ناامید نیستیم.» هاشمی رفسنجانی: «ما حالا نمیتوانیم به امید شما بنشینیم! شرایط جنگ الآن به گونهای است که باید از اینجا با تصمیم برویم؛ یعنی من باید اینجا تصمیم بگیرم بگویم. ضمناً برادران بدانند که امام [خمینی] قاطعانه از تأخیر عملیات راضی نیستند. پیش از اینکه عملیات [کربلای۴] شروع بشود. ایشان یک جملهای را به من گفتند که من حالا زود میدانم آن جمله را به شما بگویم؛ بعداً میگویم. من تلخی آن جمله را تا به حال در رابطه با رزمندهها و جنگ از امام نشنیده بودم و چیز خوبی نبود. بعدش هم خودشان مایل نبودند که این مطلب را نقل کنم. در جمعی هم بودیم، من تنها نبودم که این جمله را ایشان گفتند. ایشان در این تأخیرها ناراضیاند و شاید در تحلیل ایشان یکی از عوامل ناموفقیت عملیات گذشته تأخیر یک ماهه گذشته بوده است، از حرفهای ایشان من این جور میفهمم.» محسن رضایی: «ایشان چه گفتند؟» هاشمی رفسنجانی: «تعبیری که ایشان داشتند مضمون به اینکه اینها جایی میروند داسی پیدا بکنند، یک شمشیری را از دست میدهند ... توی این جلسه آقایان همه بحث کردید و از بحثهای شما استفاده کردم؛ ولی دو، سه رأی موافق توی همه فرماندهان نبود؛ یعنی ما دو فرمانده نداشتیم اینجا یک حرف بزنند. یک عده از آقایان میگفتند عبور کنیم و برگردیم عملیات قبل [کربلای۴] را بکنیم. یک عده میگفتند از [جزیره] مینو پایین برویم. یک عده میگفتند همین شلمچه باشد، یک عده میگفتند مهلت ندهیم و همین یک هفته عملیات شود. یک عده میگفتند مهندسی را تجهیز نکنیم، نمیشود عملیات کرد. یک عده میگفتند زید [در شمال شلمچه] اضافه کنیم. یک عده میگفتند بوارین را اضافه کنیم. یک عده گفتند هور خوب است. یک عده گفتند هور بد است! ... شما صاحبنظر هستید، ولی نظر متحد ندارید. بنابراین، معلوم است که فرماندهی نمیتواند صبر کند تا نظرات همه متفق بشود ... عملیاتی مثل مهران را ما داریم که نوعاً شما مخالف بودید؛ یعنی وقتی که برادرها تهران آمدند اکثراً میگفتند اگر امر است عمل میکنیم؛ یعنی قبول نداشتند که آنجا میشود پیش برویم، که آخرش ما مجبور شدیم گفتیم بله امر است.»****** علی شمخانی: «بحث اینجا فرق میکند.» هاشمی رفسنجانی: «نه، اجازه بدهید، من میخواهم بگویم جمع کردن نظرات شما مشکل است و توقع نداشته باشید که فرماندهی همه شما را راضی کند ... بعد از مشورت [اشاره به جلسه قبل فرماندهان سپاه]، شما چیزی الآن ندادید؛ یعنی از مجموعه این مشورتی که وصول شد، یک چیز روشن ندیدیم.» محسن رضایی: «ما نقطه نظرات برادرها را میگوییم ... اصلاً سیاست این نیست که نفرات حرف بزنند. ما هیچ وقت تا حالا توی جنگ این طور نکردیم. برادرها پیشنهاد میدهند؛ روی این کار میکنند. مثلاً این پشتیبانی که میگویند، خب! ما باید برای این یک فکری بکنیم. ما باید بنشینیم با هم بحث بکنیم که مشکل پشتیبانی چه طور حل بشود؟ پیشنهادات مختلف میآید و به هر حال ما به یک راهکار میرسیم ... بعد که وحدت نظر شد، آن موقع هر کسی صحبت میکند. انسان فکر میکند که اینها تبانی کردهاند که این طور حرف میزنند. درست هم هست؛ چون ما باید قبلش [قبل از جلسه با آقای هاشمی] در بحثها به یک وحدت نظر میرسیدیم و بعد صحبت میکردیم. منتها ما خواستیم برای اینکه خود شما کاملاً درگیر کل جزئیات بشوید و کل مسائل به شما منتقل بشود - قبل از اینکه ما خودمان آن جلسات را بگذاریم - گفتیم حضرتعالی تشریف بیاورید. خب، الآن پیشنهاد ما روشن است. پیشنهاد اول برادرها اینجاست [شلمچه] که بجنگند؛ و برویم دنبال اینکه مشکلاتش را حل کنیم. منتها اگر شما نظر میخواهید که این یک عملیاتی است که صد در صد موفق میشویم؟! خب ...» هاشمی رفسنجانی: «صد درصد که، این طور نیست.» محسن رضایی: «با این مسائلی که میفرمایید، اگر منظورتان این باشد، این را نمیشود الآن جواب داد. ما باید ببینیم چقدر درصد پشتیبانیمان قابل حل است. بعد، میتوانیم بگوییم انشاءالله مثلاً ما این قدر درصد میتوانیم روی موفقیت حساب کنیم؛ ولی اینکه نظر ما باشد، این فرماندهان لشکرها نظر بدهند.» هاشمی رفسنجانی: «نه، من میگویم باید عمل کنیم، باید نتیجه بگیریم و باید اینجا عمل کنید.» رحیم صفوی: «خب! مشکلاتش را باید حل کنیم یا نه؟! بدون اینکه مشکلاتش را حل کنیم، برویم عمل کنیم؟!» هاشمی رفسنجانی: «بروید حل کنید، مشکلات اینجا لاینحل نیست.» محسن رضایی: «همه برادرها میگفتند که اگر اینجا تکلیف است، ما دنبال حلش میرویم.» هاشمی رفسنجانی: «بله، تکلیف است.» محسن رضایی: «چون شما خودتان میفرمودید که بگویید موافقید یا مخالف؟ اینها میگفتند نظر ما این است که در چپ و راستمان مشکلات داریم؛ ولی باید روی این مشکلات بحث نظامی بشود و باید راه چاره پیدا بشود، به هر حال تدبیر بشود. حالا این طور نیست که کسی ناامید شده باشد که اینجا [شلمچه] قابل عمل نیست ... در عملیات قبلی [کربلای۴] میخواستیم یک منطقه را در اینجا [شلمچه] بگیریم. اصلاً بحث اینکه حالا بیاییم از فضای بیشتری استفاده کنیم یا تمام نیرو و قدرتمان را اینجا متمرکز کنیم، بحثی نبود ... با این توضیحات جدید تغییراتی شد که باید با برادرها روی این بحث بشود. به هر حال من از طرف برادرها میگویم که اینها همه تکلیف را انجام میدهند، عاشقانه هم انجام میدهند. البته این هم که خودشان اول خط قرار میگیرند - از فرمانده قرارگاه تا فرمانده لشکر - این بیانگر این است که واقعاً تمایل دارند و آماده هم هستند. منتها شما اجازه بفرمایید ما برای بالا بردن موفقیت مشکلاتمان را به هر تدبیری شده، حل کنیم و حتی اینجا [عملیات کربلای۴] واقعاً همه در ذهنشان این بود که یک روز عقب بیفتد؛ منتها چون احساس میشد ممکن است منطقه لو برود و ما تمایل حضرتعالی را میدانیم برای اینکه سرعت بدهیم، ما یک روز زودتر شروع میکنیم؛ یعنی همان روزی که در ذهن حضرتعالی بود و ما هم همان روز را انتخاب کردیم. الآن اینجا هم همین طور است، هیچ فرقی ندارد.» هاشمی رفسنجانی: «تمایل ما که یک ماه قبلش بود.» محسن رضایی: «یک ماه قبل که طرح ما بود؛ یعنی طرح سپاه این بود که آخر شهریور ماه عمل بشود. بعد، امکانات نرسید. حالا دیگه باید پشت دستمان را داغ کنیم؛ باید بیاعتماد بشویم؛ البته باید فشار بیاوریم و حتی اگر با اسلحه هم شده از یک جا امکاناتی جمع کنیم، بیاوریم.» هاشمی رفسنجانی: «الآن در همه عملیاتهایی که وارد میشوید، چندین برابر زمانهای قبل امکانات دارید. الآن هر لشکر، سپاه قدیم است. هر لشکرتان این قدر امکانات دارد.» محسن رضایی: «خب! طرحمان توسعهطلبانه بود.» هاشمی رفسنجانی: «خب! طرح را کوچکتر میکردید.» محسن رضایی: «ما باید با بدبینی برخورد میکردیم و یک جای پا میگرفتیم و همان را ادامه میدادیم و این طرح توسعهطلبانه هم به خاطر این بود که خب! فکر میکردیم با یک حرکت جنگ تمام میشود.» هاشمی رفسنجانی: «خب! حالا عین همین بحث دارد میشود. شما الآن میگویید [عملیات شلمچه] پشتیبانی میخواهد و پشتیبانی یک چیزی است که از ۵۰ دستگاه [نفربر] خشایار شروع میشود تا ۲۰۰ خشایار. همین جادهای که میگویید. شما ممکن است آن قدر سر این جاده معطل کنید و دشمن دقیقاً بفهمد که شما اینجا دارید چه کار میکنید و بیاید مقابل شما بایستد. اگر بناست این جور بشود، باز عین مسائل قبلی [عملیات کربلای۴] است. شما اینجا [شلمچه] قبلاً وارد عمل شدید و خط دشمن را شکستید. حالا یک مقدار واحدهایتان را قویتر کنید، یک مقدار آتش توپخانهتان را بیشتر کنید. آن چیزهایی که میگویید اگر بالا آن طرف جناحتان ضعیف بود، یک جناح قویتر بگذارید. اگر آنجا پیشبینی نکرده بودید، باید سریعتر اینها را چفت کنید. نمیشود دوباره بمانید، یک مدتی بنشینید و سر این مسائل بحث کنید و الآن هم در واقع این نیست که حالا نیروهایی که هم دستشان روی ماشه تفنگ است، شما رهایشان کنید و مرخص شوند. دیروز [هواپیماهای عراقی] آمدند ریختند آنجا [در منطقه سومار] ۴۰۰، ۵۰۰ نفر را شیمیایی کردند. همین امروز رفتند [پایگاه هوانیروز] مسجد سلیمان را خراب کردند و یک مقدار امکانات شما را گرفتند. یک روز هاکتان [سامانه پدافند هوایی] را میگیرند، فردا دیگر هاک ندارید که بردارید بیاورید. جو این است دیگر؛ یعنی شما هر روزی یک چیزی به دست میآورید، در حالی که چیز زیادی از دست میدهید ... امروز ۹ خلبان [هوانیروز] ما را شهید کردند، و این ۹ خلبان همینهایی بودند که میخواستند شما را پشتیبانی کنند. فردا یک جای دیگر را میزنند و زمان دارد از دست میرود. ما یک منبع مناسبی نداریم که خودمان را تقویت کنیم. هر روزی که دارد میگذرد، همین امکانات ما دارد کمتر میشود. این عنصر توکل را قوی کنید. خداوند این همه نیرو به شما داده، این همه نیرو دارید، این همه آشنایی با منطقه دارید.» محسن رضایی: «عقبههایمان پای کار آماده هستند.» هاشمی رفسنجانی: «خیلی خب! اگر پای کار هستند، اینها عواملی باشند که دیگر سرد نشوید.» محسن رضایی: «اتفاقاً از نظر زمانی نزدیکترین و زودترین جایی که میتوانیم عمل کنیم، اینجا [شلمچه] است.» هاشمی رفسنجانی: «همین زودترِ شما میتواند تا سه هفته دیگر هم طول بکشد. ما اگر بخواهیم صبر کنیم که نمیشود. این همه نیرو توی جبههها هستند. ما باید الآن با این نیروهایی که توی جبهه داریم، هر روز یک بلایی بر سر دشمن بیاوریم. الآن هر روز در جبههها ما داریم ضربه میخوریم؛ یعنی صبح که بیدار میشویم یک جایی یا یک بیمارستانمان خراب شده یا شهرمان خراب شده یا نیروگاهمان خراب شده؛ و ما مرتب داریم ضربه میخوریم؛ یعنی ما آماده جنگیم و هیچی هم به دست نمیآوریم. الآن شش، هفت ماه است که معطل این عملیات هستیم و هر روز هم ضربه خوردیم. شما اگر نگاه کنید، یا از ما کشتی زدند، یا پل زدند، یا قطار زدند، یا کارخانه زدند، یا شهر زدند. در تمام این مدت ما تحلیل رفتیم، که همه آن هم مربوط به جنگ است. آن هفته که من پیش شما بودم و شما میگفتید داریم این قدر خمپاره میسازیم، کارخانههای برق ما الآن نصفه کار میکنند. خب! آقای رفیقدوست [وزیر سپاه پاسداران] میخواهد برای شما هم قایق بسازد. من که آنجا بودم، برق نبود؛ یعنی برق قطع میشود و دیگر نمیتواند بسازد. یا اینکه سه هفته پیش این طوری نبود و تمام کارخانهها کار میکردند. فردا ممکن است کارخانه نداشته باشید و شاید فردا بیایند اراک را بزنند و ما کارخانه نداشته باشیم برای شما خمپاره بسازیم. ما نمیتوانیم این طور خیال کنیم که چیزی به دست میآوریم. تأخیرها برای ما شکننده است. الآن برای ما آفت است. روحیههایمان را تهدید میکند. خیلی داریم ضرر میکنیم. تصمیم بگیرید و توکل بر خدا کنید؛ در حد معقول هم امکانات دارد.» آقای هاشمی که موضوع عملیات در شلمچه را پایان یافته میدانست، در این هنگام زمان انجام آن را چنین تعیین کرد: «من اینجا را یک هفته دیگر حداکثر منطقی میدانم. از همین امروز حداکثر یک هفته به شما بتوانیم وقت بدهیم. عملیات دوم هم که بناست [در غرب] انجام شود، حداکثر تا آخر این برج این باید انجام شود. ارتش آنجا آماده است و بقیه آقایان آنجا بروند. آنهایی که میخواهند آنجا بروند کار کنند، ارتش [برای رفع حساسیت دشمن] بیرون بیاید و مهندسی را آنجا تقویت کنید. این جوری باید عملیات پشت سر هم انجام شود.» وی بار دیگر بر زمان تعیین شده تأکید میکند و میگوید: «من یک هفته میگویم؛ یعنی با سیاست گذشتهای که حاکم بود بر جبههها، مخالف آن هستم؛ یعنی اگر آقایان فرماندهی را قبول دارند و فکر میکنند، البته این جور نیست که بگویم امام گفتند یک هفته؛ ولی امام با تأخیرها مخالفاند و آن را آفت میدانند. شما یادتان است؟ خودتان آنجا بودید. امام به شما گفتند هر روز یک [عملیات] ایذایی بکنید، نگفتند؟» محسن رضایی: « بله.» هاشمی رفسنجانی: «خب این سیاست کجا اجرا شد؟» محسن رضایی: «به خاطر اینکه ما لقمه را بزرگ میگیریم.» هاشمی رفسنجانی: «خب! این درست نیست.» محسن رضایی: «این را شما تعیین کنید، ما در اختیار شما هستیم.» هاشمی رفسنجانی: «من الآن دارم تعیین میکنم.» محسن رضایی: «اگر بخواهیم آن سیاست را عمل کنیم، میشود سریع و پشت سر هم عمل کنیم، لقمهها را کوچک بگیریم و پشت سر هم ضربه بزنیم.» هاشمی رفسنجانی: «خب! کوچک بگیرید.» محسن رضایی: «اگر شد گسترش بدهیم که گسترش میدهیم. اگر هم نشد یک چیز حداقلی به دست آورده باشیم.» هاشمی رفسنجانی: «دائماً باید بجنگیم، اگر شما میتوانید توی فاو طرف پل امالقصر بروید ... چزابه یک طرحی داشتیم؛ انجام بدهید. دیگر مهلت ندهید. این جوری که جنگ را راکد کردیم، ملت ما هم بندههای خدا، شما بروید صفهای بنزین را ببینید. مردم جنس ندارند. خب! آنها پدر و مادر شما هستند. الآن تهران با هوای سرد شبها برق قطع میشود. مردم سه، چهار ساعت توی خانهشان برق ندارند. همه به امید جبهه صبر میکنند؛ ولی ما همین طور با خیال راحت بنشینیم فکر کنیم.» احمد کاظمی فرمانده لشکر۸ نجف: «... ما میخواهیم از یک جایی برویم که بتوانیم لااقل دشمن را منهدم کنیم، پنج شش هزار اسیر بگیریم و دشمن را منهدم بکنیم، یک زمینی بگیریم و بتوانیم توی آن بجنگیم. ما این را میخواهیم. حالا اینکه الآن شما میفرمایید که یک هفته دیگر باشد، این را دو، سه روز وقت بدهید که برادرها بنشینند فکر کنند، یک زمینی را که بتوانند این امر را تویش تحقق بدهند، بیایند خدمت شما ارائه بدهند و بعد شما تصمیم بگیرید و بگویید که خیلی خب، یک هفته زمان دارید. ما نمیخواهیم دیگر آشپزخانه بزنیم و بیمارستان بزنیم، میخواهیم در یک زمینی که بتوانیم چپ و راست بشویم، عمل کنیم.» هاشمی رفسنجانی: «خیلی خب، شما اگر جای بهتری پیدا کنید. ما حرفی نداریم. ما الآن نشستیم برای اینکه جای بهتری پیدا کنیم.» محسن رضایی: «این را دیگر به عهده ما بگذارید. ما فرمانده اینها هستیم. ما به شما گفتیم اینجا پای کار میرویم که عمل کنیم. شما هم که مرتب در جریانات ما هستید و در حقیقت جنگ الآن به عهده شماست، مسئولش شما هستید. یک هفته دیگر ما قرارمان اینجا باشد. شما بیایید و مثلاً ۴۸ ساعت اضافه کنید و ۹ روز بشود. که یک هفته دیگر شما بیایید که اگر همان موقع آماده بودند، یعنی خود شما دیگر میتوانید تشخیص بدهید که این واقعاً با این گزارشات و پیشرفت شناساییها و طرح مانورها و آمادگیهایی که قطعاً در این مدت سرعت خیلی بیشتری هم خواهد گرفت، آن موقع ما انشاءالله عمل کنیم و جلو برویم.»[۲۰] شایان ذکر است که آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات امروز خود درباره فرآیند تصمیمگیری امروز برای انجام عملیات در منطقه شلمچه نیز چنین نقل کرده است: «با فرماندهان لشکرها و قرارگاههای سپاه از ساعت هشت و نیم تا دوازده و نیم جلسه داشتیم. عدهای از آنها عملکرد خودشان در عملیات گذشته و مأموریتشان را در عملیات آینده و نظرشان را درباره آن گفتند. بعد از نماز و ناهار و استراحت از ساعت دو و نیم بعدازظهر تا مغرب، جلسه به همین وضع ادامه یافت و شب نیز از ساعت هفت جلسه را ادامه دادیم. از نظرات فرماندهان درباره عملیات مورد نظر به جایی نرسیدیم و سرانجام با اتکا به اظهارات آنها و به ناچار خودم تصمیم گرفتم و دستور انجام عملیات را دادم و برای دو عملیات بزرگ زمان تعیین کردم. با اینکه قبلاً حرف داشتند، پس از صدور حکم، معمولاً از برخورد قاطع و بریده شدن قضیه خوشحال شدند. اگر به نظر خودشان واگذار شده بود، امکان تصمیمگیری نبود.»[۲۱]

گزارش - 5

5. پس از قطعی شدن اجرای طرح عملیات در منطقه شلمچه و تعیین یک هفته فرصت برای کسب آمادگی، بدیهی بود که فعالیتهای قرارگاهها و یگانهای رزم سپاه در این مدت محدود و با انبوه مشکلات میبایست چنان فشرده باشد که در زمان موعود یک آمادگی نسبی برای انجام این عملیات فراهم آید. از این رو، فرمانده کل سپاه پس از پایان جلسه با فرمانده عالی جنگ بیدرنگ با تمامی فرماندهان عملیاتی و مسئولان ستادی سپاه تشکیل جلسه داد تا برای فراهم آوردن مقدمات این عملیات از قبیل تهیه طرح مانور و سازمان رزم قرارگاههای عملیاتی اقدام کند. در ابتدای این جلسه که از ساعت ۲۱:۱۰ آغاز شد،******* فرمانده کل سپاه در سخنانی پس از تأکید بر ادامه نبرد و فرصت ندادن به دشمن گفت: «برادران عزیز! الآن با این دو، سه روزی که جلسات بوده، نظرتان را بفرمایید ببینیم که ما باید چه کار کنیم؟ بنا را هم بگذارید بر اینکه حتماً عملیات بشود با همین مقدوراتی که داریم؛ حتی شده کوچک و محدود و آماده بشویم. این منطقهای که در اینجاست بیایم واقعاً فکر کنیم ببینیم که این مسائل آن را حل کنیم و عقبههای اینجا را و راهکارهایی که هست ببینیم چطوری میتوانیم حل کنیم و پیش ببریم و انشاءالله بتوانیم هر چه سریعتر از این نیروها استفاده کنیم و وقفهای در جنگ پیدا نشود.» وی سپس درباره اولین موضوعی که باید در این جلسه بررسی شود، گفت: «حالا ما اول روی مسئله عقبهها و پشتیبانی در این عملیات صحبت بکنیم، ببینیم چه راهکارهایی میتوانیم پیدا کنیم؟» به این ترتیب و با طرح اولین موضوع جلسه، بحثهای اولیه فرماندهان در چارچوب این محورها آغاز شد: - تعیین عقبهها و معبرهای وصولی برای تعدادی از یگانهای قرارگاه کربلا به عنوان قرارگاه پیشرو. - بررسی نحوه بهکارگیری غواص و قایق. - بررسی امکان انتقال نیروی پیاده از درون منطقه آبگرفتگی شمال شلمچه با قایق لاور یا پلهای شناور با توجه به متفاوت بودن عمق آب در این منطقه. - بررسی امکان انتقال وسایل سنگین با سطحههای شناور و نفربرهای آبی - خاکی خشایار. - بررسی زمانبندی ترابری نیروها و تجهیزات. در ادامه جلسه، محسن رضایی درباره اهمیت تصرف جای پای اولیه در منطقه پنج ضلعی و غرب کانال پرورش ماهی گفت: «برادرها! توجه کنید انشاءالله ما برای عملیات در اینجا احتیاج داریم که کلیه امکاناتمان را برای گرفتن جای پای اول - همه چیز توی این جای پای اول نهفته است - و انشاءالله همه پای کار برویم که همه فکر و امکاناتمان را متمرکز کنیم. در این صورت میتوانیم پیشروی کنیم (حاضران: انشاءالله) و پراکندگی به وجود نیاید. واقعاً لشکری که جلو میخواهد حمله کند، اگر میشود به او ۲۰۰، ۳۰۰ لاور بدهیم؛ یعنی کاری کنیم که هر چه دارد سوار آنها کند، هر چه نیرو و امکانات دارد. تا میتوانیم این لشکرهایی که میخواهند خطشکن باشند و بیایند تا این سر پل [غرب کانال پرورش ماهی] را بگیرند، دست اینها را با امکانات پر کنیم. از طرف دیگر ما الآن مجموعاً ۱۵۰ [نفربر آبی - خاکی] خشایار داریم، بیاییم اولاً همه اینها را سازماندهی کنیم و همه را بسیج کنیم و روی همه هم یک [تیربار] دوشکا بگذاریم.» از آنجا که پذیرش مسئولیت و مأموریت در عملیات آتی شلمچه - با وجود تردیدی که همچنان درباره این عملیات وجود داشت - در پیشرفت کارها و نتیجه عملیات مؤثر بود، فرمانده کل سپاه در بخشی دیگر از سخنانش واگذاری برخی مأموریتها را چنین مطرح کرد: «آقای قاسم [سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله] و آقای شریعتی [فرمانده لشکر۳۱ عاشورا] آمادگی خودشان را بگویند و برادرانی که داوطلبانه میتوانند به کمک این برادرها بیایند و دنبال پشتیبانشان هم باشند، اینها آمادگی خودشان را اعلام کنند. آقای مرتضی! [قربانی فرمانده لشکر۲۵ کربلا] شما با کی میروید؟» مرتضی قربانی: «ما با آقای قاسم سلیمانی میرویم.» رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه: «تکبیر!» (حاضران در جلسه: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر.») پذیرش داوطلبانه مأموریت دنبال پشتیبان توسط فرمانده لشکر کربلا که ناشی از شور و شعف حاکم بر فضای جلسه بود، به برخی دیگر از فرماندهان نیز چنین تسری یافت: محسن رضایی: «با کاروان آقای قاسم و مرتضی کی داوطلب میشود؟» احمد کاظمی فرمانده لشکر۸ نجف: «آقای حسین خرازی [فرمانده لشکر۱۴ امام حسین] و آقای احمد کاظمی هم انشاءالله میآیند.» (خنده حاضران) مصطفی ایزدی فرمانده قرارگاه نجف: «صدای هل من ناصر ینصرنی میآید!» غلامرضا جعفری فرمانده لشکر۱۷ علیبنابیطالب: «ما عقبهمان با لشکر۵ [نصر] یکی است، با هم بگذارید.» به این ترتیب و با واگذاری بخشی از مأموریتهای مورد نظر در اولین گام از عملیات شلمچه به تعدادی از یگانها و نیز بررسی نحوه همکاری آنها با یکدیگر،[۲۲] بحثهای اولیه در خصوص موارد زیر انجام شد: - آخرین وضعیت زمین واگذار شده به قرارگاه کربلا (آبگرفتگی بوبیان و پنج ضلعی) - طرح مانور و خط حد قرارگاهها و یگانها - مشکلات عبور از یگان - خط حدها در مراحل اول و دوم عملیات در نتیجه، از آنجا که زمین پنج ضلعی با جناح راست منطقه و نیز سرپلگیری در غرب کانال پرورش ماهی و آزادسازی جاده شلمچه مجموعاً یک مأموریت واحد را تشکیل میداد، چنین تدبیر شد که قرارگاه کربلا جای پای اولیه را تصرف کند و سپس قرارگاههای قدس و نجف مأموریت عبور و تعمیق عملیات را عهدهدار شوند. سازمان رزم عملیات نیز به این شکل تعریف شد: - قرارگاه کربلا: لشکرهای ۲۵ کربلا، ۴۱ ثارالله، ۱۹ فجر، ۱۰ سیدالشهدا، ۳۱ عاشورا، ۳۳ المهدی و تیپهای مستقل ۱۸ الغدیر و ۴۸ فتح. - قرارگاه قدس: لشکرهای ۷ ولی عصر، ۸ نجف، ۲۷ محمد رسولالله، ۱۴ امام حسین، ۳۲ انصارالحسین و تیپ مستقل ۴۴ قمربنیهاشم. - قرارگاه نجف: لشکرهای ۱۷ علیبنابیطالب، ۵ نصر، ۱۰۵ قدس، ۲۱ امام رضا، ۱۵۵ ویژه شهدا و تیپهای مستقل ۵۷ ابوالفضل، ۱۲ قائم و ۲۹ نبیاکرم. همچنین در بخش پایانی جلسه مواردی از قبیل لزوم حفاظت اطلاعات، لزوم تظاهر به ادامه فعالیت در منطقه عملیاتی کربلای۴ و ... بررسی و تصمیماتی در این خصوص اتخاذ شد. به این ترتیب، در این جلسه مسئولیت و مأموریت قرارگاهها و یگانها برای عملیات در منطقه شلمچه تعیین شد و فرماندهان مأموریت یافتند تا حداکثر یک هفته دیگر مقدمات اجرای عملیات را فراهم کنند.[۲۳]

گزارش - 6

6. ارتش عراق اگر چه در حال تقویت مواضع دفاعیاش در منطقه شلمچه است، اما با تصور رفع تهدید از سوی قوای ایران - در پی ناکامی عملیات کربلای۴ - از واحدهای زیر امر خود خواسته است به نیروهایشان مرخصی دهند. معاونت اطلاعات سپاه یکم (قرارگاه) کربلا در گزارشی از وضعیت امروز منطقه شلمچه اعلام کرد که ارتش عراق ضمن شناسایی هوایی (با هواپیما و هلیکوپتر) مواضع نیروهای ایران، این مواضع را به طور مداوم زیر آتش توپخانه قرار میدهد. عراقیها همچنین در حال انتقال نیرو از تنومه به منطقه پنج ضلعی و نیز احداث سنگر روی سیلبند پاسگاه کوت سواری (شمال پنج ضلعی هستند.)[۲۴] در همین حال، یگان جنگ الکترونیک سپاه نیز در گزارش امروز خود آورده است که به دستور سپاه هفتم عراق، لشکر۶ زرهی مستقر در محور جزیره امالرصاص از تیپهای زیر امر خود خواسته است تا به نیروهایشان مرخصی دهند.[۲۵]

گزارش - 7

7. یک خلبان عراقی فاش کرد عراق برای حمله به کشتیها و سواحل ایران از فضای کویت استفاده میکند. به گزارش روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی ستوان حسونمحمد احمد خلبان اسیر عراقی امروز در جمع خبرنگاران ضمن اشاره به همکاری نظامی عراق و کویت گفت: «فضای جزیره بوبیان از جمله مناطق کویت است که خلبانهای عراقی از آنجا عبور کرده و وارد خلیج فارس میشوند.» این خلبان که در تاریخ ۲۶ شهریور گذشته در مأموریتی از پایگاه هوایی الشعیبیه عراق به منطقه امالقصر هدف راکت جنگندههای نیروی هوایی ایران قرار گرفت عضو هشتمین گروه از خلبانهای عراقی است که برای کسب تخصصهای لازم در پرواز با هواپیمای میراژ به فرانسه اعزام شده است. خلبان یادشده همچنین گفت: «کارشناسان نظامی شوروی، فرانسه و مصر در عراق حضور دارند و کار آموزش نظامیان عراقی را به عهده دارند.»[۲۶]

گزارش - 8

8. روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور ضمن گزارشی درباره سیاست ایران برای نزدیک شدن به کشورهای عرب منطقه خلیج فارس به نقل از منابع اطلاعاتی غربی نوشت: «علیرغم نزدیکی و همکاریهای بیشتر ایران و اعراب منطقه، این کشورها هنوز به حسن نیت ایران درمورد منطقه پس از سقوط صدام متقاعد نگشته و همچنان به کمکهای مالی خود به عراق ادامه میدهند.» به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از واشنگتن این روزنامه میافزاید: «روش جدید ایران به گفته منابع ایرانی و غربی، برانگیخته از تمایل ایران جهت کاهش انزوای خود در میان کشورهای عرب منطقه و درنتیجه کاستهشدن حمایت اعراب از رژیم عراق و نیز لطمهزدن به روحیه نظامیان عراق بدون افزایش میزان تلفات و ضایعات انسانی و اقتصادی که تابهحال ایران متحمل گشته است، میباشد.» کریستین ساینس مانیتور با اشاره به تحرک نظامی اخیر ایران که به نوشته این روزنامه از آماده شدن برای یک تهاجم نهایی علیه عراق خبر میدهد افزود: «طی درگیری هفته پیش نخستوزیر ایران سعی نمود که ترس سران اعراب از اینکه آنها هدف بعدی ایران خواهند بود را تقلیل دهد.» این روزنامه مینویسد: «علامت دیگر حالت سازشکارانه ایران در قبال کشورهای عرب دیدار وزیر خارجه ایران با رهبر یک گروه مقاومت افغانی تحتحمایت عربستان سعودی بود. به گفته دیپلماتهای خارجی در تهران این ملاقات حاکیاز آمادگی ایران جهت همدستی با عربستان سعودی در متحدکردن تمام گروههای مقاومت افغانی است.» کریستین ساینس مانیتور ادامه میدهد: «ایران برخلاف گذشته همچنین سعی دارد تمام سران مخالف عراق و حتی آنهایی که دارای نظرات غیرمذهبی میباشند را تحترهبریت خود متحد سازد. اجلاسی با شرکت حدود ۴۰۰ تن از مخالفین عراقی در تهران هفته پیش بیانیهای منتشر ساخت که در آن آمده است رژیم آینده عراق مطابق میل مردم عراق خواهد بود.» این روزنامه افزود: «گزارشها حاکی است که ایرانیها همچنین معتقدند تا هنگام ادامه حمایت کشورهای خلیج (فارس) از عراق، برانداختن صدام بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین تهران با اطمیناندادن به کشورهای خلیجفارس درمورد اهداف ایران در منطقه تلاش دارد آنها را متقاعد سازد که موضع بیطرفانهتری را در قبال جنگ اتخاذ نمایند.» روزنامه امریکایی یادشده همچنین ضمن اشاره به همکاری ایران و کشورهای خلیج فارس در قیمتگذاری و تعیین سهمیه تولید نفتی اوپک، نتایج سیاسی سازش تهران و دوستان عرب عراق را همچنان نامعلوم دانسته و مینویسد: «بهنظر نمیرسد عربستان سعودی و کویت درمورد حسن نیت ایران کاملاً متقاعد شده باشند و همچنان از اقدامات جنگی عراق حمایت مالی میکنند. به گفته یک منبع جاسوسی غربی کشورهای خلیجفارس برای نیروی هوایی عراق کمک فنی فراهم مینمایند.» روزنامه مذکور نشانه این همکاری را سوختگیری جنگندههای عراقی در حمله به جزیره نفتی خارک در یک پایگاه نظامی در قطر عنوان کرده و افزود: «در بازگشت نیز جتهای عراقی در یک فرودگاه عربستان سعودی سوختگیری نمودند.»[۲۷]

گزارش - 9

9. در یک برنامه رادیویی مواضع سیاست خارجی ایران جمهوری اسلامی در مورد اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی، ماجرای مکفارلین، روابط سیاسی ایران و فرانسه و جنگ اردوگاهها در لبنان تشریح شد. به گزارش روزنامه اطلاعات به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه و تنی چند از مسئولین وزارت امور خارجه امروز با شرکت در برنامه رادیویی همراه با مردم و همگام با مسئولان به سؤالات تلفنی درباره مواضع سیاسی و روابط دیپلماتیک و کنسولی جمهوری اسلامی پاسخ گفتند. ولایتی با اشاره به درخواست ایران مبنیبر تغییر مکان پنجمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی گفت: «کویت بهدلیل مواضع سیاسی خود و عدم توانایی تأمین امنیت این اجلاس، صلاحیت برگزاری آن را ندارد.» وی تأکید کرد: «انتخاب محل جدیدی برای این اجلاس، باید ازسوی همه کشورهای عضو مورد توافق قرار گیرد.» در این برنامه مرتضی سرمدی سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در زمینه مواضع جمهوری اسلامی ایران دررابطهبا لبنان و مسئله جنگ اردوگاهها در این کشور گفت: «ما همواره دست صهیونیسم را در پشت این درگیریها میبینیم و درگیریهای اردوگاهها در لبنان که منجر به کشتهشدن برادران لبنانی و فلسطینی از دو طرف گردیده است مورد قبول جمهوری اسلامی نمیباشد و جمهوری اسلامی ایران با اعزام هیئتی به این کشور و استقرار این هیئت در دمشق در صدد خاموشکردن این جنگ و فتنه بین مسلمانان است.» سرمدی با اشاره به تبلیغات زیاد رسانههای غربی در مورد سفر مک فارلین به تهران و انتقال پول قطعات خریداری شده ازسوی ایران به شورشیان نیکاراگوئه تأکید کرد: «مسئله اسلحه در این قضیه بههیچوجه مسئله اصلی نیست و مسئله اصلی عمدتاً شکست سفر یک مقام عالیرتبه دولت امریکا برای تجدید رابطه با جمهوری اسلامی ایران است و تلاش رسانههای غربی برای طرح مسئله بیاساس ارتباط اسرائیل با ایران، صرفاً حرکتی جهت تحتالشعاع قراردادن این شکست امریکا و ایجاد شبهه در افکار ملتهای مستضعف جهان که از خطمشی انقلاب اسلامی ایده میگیرند، میباشد.» همچنین معاون امور اقتصادی و بینالمللی وزارت امور خارجه با اشاره به فراز و نشیبهای پیشآمده در روابط ایران و فرانسه و اشتباهات فرانسه در سیاست خارجی خود از جمله در مورد حمایت از عراق و ضدانقلابیون ایرانی در فرانسه خاطرنشان کرد: «این روزها یک بیداری در سطح برخی از دولتمردان فرانسه مشاهده میشود که برای تجدید و گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران اولویت زیادی قائل هستند.»[۲۸]

گزارش - 10

10. قائم مقام وزارت امور خارجه اعلام کرد در صورت تغییر مکان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی، ایران حاضر است در بالاترین سطح در آن شرکت کند. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی علیمحمد بشارتی امروز در جمع سفرا و کارداران کشورهای اسلامی مقیم تهران همچنین افزود: «به اعتقاد ما مانعی ندارد که برای انتخاب یک محل مناسب، اجلاس سران کشورهای اسلامی یکی دو ماه به تعویق بیفتد.» بشارتی با اظهار اینکه کویت کمکهای خود به عراق برای تداوم جنگ را تخفیف نداده است گفت: «ما در شرایطی به کویت فرصت تصحیح مواضع دادیم که درست دو ماه قبل، این کشور به همراه برخی دیگر از کشورهای حامی عراق، شورای امنیت سازمان ملل را به اتخاذ مواضع غیراصولی علیه جمهوری اسلامی ایران ترغیب نمودند.» قائممقام وزارت امور خارجه همچنین تلاشهای ایران برای ایجاد روابط بهتر با کشورهای منطقه را مورد اشاره قرار داد و گفت: «جمهوری اسلامی ایران در ماه می گذشته طرح جدیدی را در جهت تشنجزدایی در منطقه تسلیم دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی کرد که توجه به آن میتوانست از جهت دیگری زمینهساز یک جو تفاهم برای برگزاری کنفرانس باشد.» وی افزود: «این حرکت گرچه مورد استقبال برخی از کشورهای منطقه قرار گرفت اما باز عامدانه مورد حسن استفاده کویت واقع نگردید.» بشارتی خاطرنشان کرد: «علیرغم همه تلاشهای ما، وضعیت منطقه برای رفع تشنج مطلوب نیست و سیاستهای گسترش جنگ به سایر قسمتهای منطقه با شدت از جانب عراق دنبال میشود و حمله اخیر عراق به ابوالبوخوش در آبهای امارات، خود نشاندهنده این تلاش رژیم جنگافروز عراق است.»[۲۹] در همین حال یک روزنامه مراکشی پیشنهاد کرد اجلاس سران کنفرانس اسلامی در کویت بهدلیل جنگ ایران و عراق و اختلافات میان اعراب به تعویق افتد. به گزارش خبرگزاری رویتر از رباط روزنامه مارکوسوار که زیر نظر وزیر کشور مراکش اداره میشود افزود: «ایران درحالحاضر نسبت به برگزاری اجلاس کنفرانس اسلامی در کویت بهدلیل حمایت این کشور از عراق مخالف است.» مارکوسوار همچنین مینویسد: «وجود اختلافات میان اعراب ممکن است در جریان کنفرانس، علنی و آشکار گردد و در زمانی که دنیای عرب و جامعه اسلامی بیش از هر زمان دیگر احتیاج به وحدتنظر و اتفاقآرا دارد مانع روند مذاکرات گردد.»[۳۰]

گزارش - 11

11. انجمن دوستی هند و عرب از دولت هند خواست در جایگاه یکی از رهبران جنبش عدم تعهد تلاش دیگری را بهمنظور پایاندادن به جنگ ایران و عراق آغاز کند. خبرگزاری جمهوری اسلامی از دهلی نو به نقل از روزنامه هندوستان تایمز گزارش داد خانم اوشا مالوتر رئیس انجمن دوستی هند و عرب در بیانیهای ضمن این درخواست، ادامه جنگ خلیج (فارس) را به نفع امپریالیسم و صهیونیزم در منطقه خواند و افزود: «اکنون زمان نشستن کشورهای درگیر بر سر میز مذاکره و یافتن راهحلی پایدار برای پایانبخشیدن به جنگ ۷ ساله فرا رسیده است.»[۳۱]

گزارش - 12

12. دهها گردان رزمی - تخصصی از بیش از ۳۰ شهر کشور عازم جبهههای جنگ شدند. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در ادامه عزیمت نیروهای سازماندهی شده تحت عنوان گردانهای سپاه محمد(ص) به مناطق جنگی، طی چند روز گذشته حدود ۴۰ گردان دیگر شامل نیروهای مردمی، اداری و جهادگر از شهرهای مختلف کشور و در میان بدرقه پرشور مردم راهی میادین نبرد شدند. این شهرها عبارتند از: شهریار، مرودشت، گرمسار، میاندوآب، فیروزآباد فارس، شاهرود، یزد، برازجان، ارسنجان، آباده، شیراز، اصفهان، آمل، شیرگاه، فریدونکنار، نیریز، کازرون، سمنان، قادرآباد، ساری، خمین، بناب، ملکان، کرج، ساوه، قم، دامغان، دماوند، فیروزکوه، اراک، محلات، سربند، کوار فارس، شفت و رباط کریم.[۳۲]

گزارش - 13

13. رادیو بیبیسی امروز وقایع جنگ در یکسال گذشته میلادی را با دو تن از صاحبنظران مسائل ایران مورد بحث قرار داد. بیبیسی در مقدمه این گفتوگو با طرح این دیدگاه که به نظر نمیرسد جنگ به پایان آن نزدیکتر شده باشد گفت: «اگر خواسته باشیم فهرست پیروزیها و ناکامیهای ایران را بررسی کنیم شاید به این صورت بشود اینها را خلاصه کنیم: ایران سال گذشته در عملیات فاو موفق بود، در دفع حمله عراق به مهران موفق بود و توانست سلاحهای بیشتری به دست بیاورد و همین طور تماسهای دیپلماتیکاش را با حامیان عراق مخصوصاً در جهان عرب و غرب گسترش بدهد. موقعیت ایران در گردآوردن گروههای مخالف دولت عراق که تا این اواخر با همدیگر در جنگ بودند خودش یک موفقیت دیگری بود که اخیراً در تهران کنفرانسی داشتند و بالاخره ایران تا حدی توانسته روحیه عراقیها را تضعیف بکند. از طرف دیگر عملیات والفجر۹ در کردستان چندان موفق نبود و عملیات کربلای۲ در حاجعمران همینطور، نیروهای عراق در فکه قدری پیشروی کردند و عملیات مشترک ایران و کردها که تا حدی موفقیتآمیز به نظر میآمد باید گفت که مبالغهآمیز بود. از سوی دیگر ناکامی ایران در جلوگیری از حملات عراق به تأسیسات نفت ایران ضررهای بسیاری به هدفهای اقتصادی و صنعتی ایران زد و خارک، گناوه حتی سیری و لاوان و لارک نیز از حملات عراقیها مصون نماند. از آن گذشته حملات موفق عراقیها به نیروگاههای برق ایران بسیاری از شهرهای ایران را در ساعات زیادی از شبانهروز به تاریکی کشانده (است).» جهانگیر بهروز در پاسخ به سؤال بیبیسی در مورد تأثیر وقایع یکسال اخیر جنگ بر اوضاع ایران، ضمن اشاره به اینکه روحیه مردم در ایران برای به دست آوردن پیروزی در جنگ ضعیف نشده گفت: «توجهی که به تجهیز عمومی که در همین ماههای اخیر شده نشان میدهد که مردم همچنان پشتیبان دولت هستند برای به دست آوردن پیروزی در جنگی که در یک زمانی بر آنها تحمیل شده. در مورد پیروزیهایی که شما شمردید برای دشمن، من تأیید میکنم که آنها با تجهیزات کاملتری که دارند با نیروی هوایی مجهزی که دارند توانستند موفقیتهایی به دست بیاورند. در این تردیدی نیست ولی من فکر نمیکنم که سرنوشت جنگ با حملات هوایی یا با نیروی هوایی تعیین بشود. حملات هوایی میتواند فقط ضربههایی بزند و دشمن معمولاً از این نیروی هوایی فقط به خاطر مقاصد جنگی استفاده نمیکند. اطلاعاتی که من دارم در بعضی شهرها واقعاً هواپیماها از ارتفاع کم مردم را به مسلسل بستند و مردمی که اساساً در جنگ شرکت نداشتند. این استفاده از نیروی هوایی را نمیشود پیروزی برای دشمن شمرد. اما به طور کلی من نظرم این است که سال گذشته سال موفقی بوده برای ایران در جنگ.» در این گفتوگو همچنین عبدالکریم لاهیجی در پاسخ به سؤالی درباره امکان مذاکره با طرفی که پیمان الجزیره را پاره کرده است گفت: «به عقیده من پس از فتح خرمشهر بهترین زمان برای شروع مذاکره بود. ما میدانیم حکمیتها و داوریهای متعدد به ایران پیشنهاد شد. مذاکره با دشمن هم امکانپذیر هست و تاریخ دنیا نشان داده که نه فقط امکانپذیر است بلکه باید مذاکره بشود.» در مورد این دیدگاه جهانگیر بهروز گفت: «آیا هر تهاجمی که مهاجمش بعد از شکست عذرخواهی بکند و پیشنهاد صلح بکند باید قبول بشود. واقعاً بدون هیچ مجازاتی و بدون هیچ پیشگیری برای تهاجم بعدی، و سؤال دیگر من هم این است که اگر این فداکاریهای ملت ایران، چه قوای مسلحه و چه خود افراد ملت نبود آیا واقعاً کسی تا این حد که میبینید عراق را متجاوز میشناخت؟.» سپس لاهیجی پاسخ داد: «هیچکس منکر فداکاری مردم ایران، منکر اینکه این فداکاری بود که تمامیت و استقلال ارضی ایران را برای ما به ارمغان آورده نیست. من هم به عنوان یک ایرانی نسبت به این فداکاریها سر تعظیم فرود میآورم. ولی مسئله دومی که آقای بهروز میگویند که خب با متجاوز باید چه کار کرد، ببینید ما یک وقت هست که مناسبات و چارچوب قواعد بینالمللی و حقوق بینالملل را قبول داریم، یک وقت هست که خودمان را فراتر از اینها میدانیم. اگر قبول داریم در کادر این مناسبات چیزی به غیر از پرداخت غرامت پیشبینی نشده (است).» در ادامه این گفتوگو، تحولات سیاست خارجی ایران از گسترش تماسها با کشورهای جهان سوم، تحکیم روابط با شوروی، بهبود روابط با فرانسه تا تماسهای صورت گرفته میان ایران و امریکا مورد بحث قرار گرفت. جهانگیر بهروز ضمن موفق ارزیابی کردن روابط خارجی ایران در سال گذشته (میلادی)، در مورد تماسهای ایران و امریکا در ماجرای مکفارلین گفت: «دولت امریکا که در ظاهر دم از مخالفت با ایران میزد و میخواست این رژیم را از بین ببرد و ظاهراً یک همچنین چیزی، و ایران را متهم به تروریست میکرد، (متهم) به پشتیبانی از تروریسم میکرد خودش ناچار شد که مذاکراتی را با ایران شروع بکند.» وی افزود: «اگر اینطور که ایران خبر میدهد و از مقامات ایرانی شنیدیم یک هیئت امریکایی با پاسپورتهای دیگری وارد شدند و ناگهان گفتند که مکفارلین و نماینده رئیس جمهور (امریکا) هستند و پیشنهاداتی دادند و در دورانی که توقف داشتند هیچگونه مذاکرات رودررویی با مقامات ایرانی انجام ندادند این کجاش عیب دارد؟.» در مقابل لاهیجی ضمن انتقاد از عملکرد جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل و مجامع جهانی، عدم مذاکره با امریکا در سیاست خارجی ایران را دستاویزی برای از میدان بیرون کردن رقبای سیاسی در داخل عنوان و در عین حال اضافه کرد: «در یک مناسبات بینالمللی درست بدون اینکه روابط استثماری یا استعماری بر این مناسبات حکومت بکند، ایران باید با تمام کشورها، روابط صحیح و سالم دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی داشته باشد منجمله امریکا.»[۳۳]

گزارش - 14

14. یک روزنامه امریکایی در تفسیری ایران را در معرض تهدید برنامههای درازمدت شوروی ارزیابی کرد. به گزارش رادیو امریکا روزنامه کریستین ساینس مانیتور امروز در مقالهای با عنوان برنامههای درازمدت اتحاد جماهیر شوروی در ایران ضمن اشاره به اینکه مسئلهای به نام ایران پس از تجربه کوبا پراهمیتترین شکست ژئوپلتیک امریکا بود نوشت: «موقعیت جغرافیایی ایران با توجه به همسایگی با اتحاد شوروی، ترکیه، افغانستان، پاکستان و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه همراه با منابع انسانی، ارزی و نفتی آن کشور، ایران را به یک شریک ضروری و غیرقابل تعویض برای ایالات متحده تبدیل کرده است.» کریستین ساینس مانیتور با اشاره به زنجیرهای از حوادث منطقهای و بینالمللی به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، اشغال سفارت امریکا و سپس تهاجم شوروی به افغانستان دو ماه پس از به گروگان گرفته شدن اعضای سفارت امریکا در ایران نوشت: «حتی عراق نیز جسارت بیشتری یافت هر چند دقت محاسبه در آن از اقدام شوروی کمتر بود. عراق چنین پنداشته بود که هرج و مرج سیاسی و تلاش نیروهای مسلح که به شاه وفادار بودند قدرت مقاومت در ایران را از میان برده است و از این رو بر سر آن شد که اختلافات ارضی دو کشور را با توسل به یک جنگ سریع حل کند.» روزنامه مزبور با بیان این مطلب که در سال میلادی گذشته روابط ایران و شوروی وارد مرحله جدیدی شد، افزایش شمار نیروهای مسلح شوروی در امتداد مرزهای ایران را مورد اشاره قرار داده و نوشت: «میخائیل گورباچف در سفر اخیرش به شرق دور به کرات و به صراحت اعلام کرد که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تنها یک کشور اروپایی نیست بلکه یک سرزمین آسیایی نیز هست و منافع استراتژیک آن در آسیا از اهمیت ویژهای برخوردار است.» کریستین ساینس مانیتور بر این اساس هشدار میدهد: «هفت سال قبل ایالات متحده ایران را از دست داد و حال این احتمال وجود دارد که برای دومین بار ایران را به اتحاد شوروی ببازد که این به معنای باخت اول و آخر خواهد بود.»[۳۴]

گزارش - 15

15. مذاکرات هیئتهای نمایندگی ایران و امریکا در لاهه بدون حصول توافق نهایی پایان یافت. سرپرست هیئت ایرانی در این مذاکرات، امریکا را متهم به شانه خالی کردن از مسئولیتهایش کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از لاهه در پی مذاکرات بدون نتیجه نمایندگان ایران و امریکا در لاهه برای بازپرداخت حدود نیممیلیارد دلار دارایی ایران که در بانکهای نیویورک مسدود شده است، اسدالله نوری******** سرپرست هیئت نمایندگی ایران در مذاکرات لاهه در گفتوگو با این خبرگزاری گفت: «مذاکرات روزهای دوشنبه و چهارشنبه، به یک (مرحله نهایی) رسیده بود، اما طرف امریکایی (بهگونه غیرمترقبهای) آن را به دستور واشنگتن متوقف کرد.» وی افزود: «طرف مذاکره گفته است در آینده نزدیکی مذاکرات را از سر خواهد گرفت، اما تاریخ دقیقی ارائه نداد.» نماینده ایران در این مذاکرات خاطرنشان کرد: «جمهوری اسلامی حق اتخاذ هر نوع تصمیم مناسب را برای خود محفوظ میداند.» به گفته سرپرست هیئت ایران در مذاکرات لاهه «اختلاف درمورد طلب ۶۲ میلیون دلاری امریکا است که امریکا مایل است قبل از آزادساختن مبلغ فوق آن را دریافت کند.» نوری دراینخصوص گفت: «ایران پذیرفته است که مبلغ ۶۲ میلیون دلار از ۵۰۷ میلیون دلار برداشت شود و بقیه فوری به ایران پرداخت شود تا بعداً مسئله بستانکاری رسیدگی شود.» وی سایر داراییهای ایران را ۶/۳ میلیارد دلار اعلام کرد که پس از سقوط شاه ازسوی بانکهای امریکا مسدود شد تا بدهیهای دوران شاه از آن برداشت شود. این گزارش همچنین حاکی است: «نماینده ایران شایعات مبنیبر اینکه مذاکرات پیرامون سفارش اسلحه یا وضعیت گروگانهای امریکایی در لبنان است را تکذیب نمود.»[۳۵] در پی این اظهارات، خبرگزاری آسوشیتدپرس از واشنگتن گزارش داد «سخنگوی وزارت خارجه امریکا امروز از توضیح درباره اتهامات ایران دائر بر آنکه امریکا در مذاکرات مربوط به داراییهای مسدودشده ایران در آن کشور حسن نیت نشان نداده است، خودداری ورزید.» اوکلی سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا گفت: «مذاکرهکنندگان امریکایی برای مشورت درجهت تدارک اجلاس آینده به امریکا بازگشتهاند.» وی افزود: «ما احساس میکنیم که پیشرفتی حاصل شده است و حصول هیچ توافقی نیز انتظار نمیرفته است.»[۳۶] رادیو بیبیسی نیز در گزارشی از سام میلر یکی از مفسرین این رادیو درباره پایان این دور از مذاکرات ایران و امریکا در هلند با طرح این گمان که نمایندگان ایران همچنان بر پادرمیانی برای آزادی گروگانهای امریکایی در لبنان در صورت رفع توقیف داراییهای ایران در امریکا اصرار میورزند گفت: «با آنکه امریکا بهشدت خواهان آزادی گروگانهاست (اما) مایل نیست که بهطور علنی چنین نشان دهد که بر سر آزادی گروگانها دست به معاملهای زده است. حصول توافق بین دو کشور بر سر رفع توقیف از این پول محتمل بهنظر میرسد. درواقع امریکا در ماه اوت گذشته، در اصل با رفع توقیف از این پول موافقت کرده بود، اما درحالحاضر چنین بهنظر میرسد که رهبران ایران میخواهند از این پیشامد بهعنوان فرصت دیگری برای در محصور قراردادن امریکا استفاده کنند و با آزادی گروگانها درصورتیکه از عهده برآیند چنین وانمود کنند که امریکا مجدداً قرارهای محرمانهای با ایران گذاشته است.»[۳۷]

________________________________________

  • سرتیپ خلبان نصرتالله آسیایی در سال ۱۳۵۹ به اسارت یکی از گروههای مسلح غیرقانونی در کردستان درآمد که با بهرهگیری از یک فریب نظامی موفق به فرار خود و نجات ۱۳ تن دیگر از اسارت شده بود. وی در طول جنگ نیز رشادتهای بسیاری از خود نشان داد.
    • حاضران در این جلسه عبارت بودند از: حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی (فرمانده عالی جنگ و قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا)، محسن رضایی (فرمانده کل سپاه)، علی شمخانی و رحیم صفوی (فرمانده و جانشین نیروی زمینی سپاه)، غلامعلی رشید (معاون عملیاتی فرمانده سپاه)، حسن روحانی (رئیس ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء و ستاد کل پدافند کشور)، احمد غلامپور، محمدعلی جعفری و مصطفی ایزدی (فرماندهان قرارگاههای عملیاتی کربلا، قدس و نجف)، سرهنگ لطفی و سرهنگ ترابی (افسران ارشد ارتش) و نیز تعدادی از فرماندهان یگانهای رزمی و مسئولان ستادی نیروی زمینی و قرارگاههای عملیاتی سپاه پاسداران.
      • جزیره ماهی یا فیاض که به موازات جزیره بوارین و در جنوب آن قرار دارد. با شروع عملیات کربلای۴ تنگه آبی میان جزایر امالرصاص، بوارین و ماهی با آتش مستقیم دشمن بسته شد.
        • برای جلوگیری از حساس شدن دشمن، آقای هاشمی رفسنجانی در آستانه عملیات کربلای۴ در بوشهر مستقر بود.
          • اعضای جلسه عبارت بودند از: محسن رضایی (فرمانده کل سپاه)، علی شمخانی و رحیم صفوی (فرمانده و جانشین نیروی زمینی سپاه)، غلامعلی رشید (معاون عملیاتی فرمانده سپاه)، احمد غلامپور، محمدعلی جعفری، مصطفی ایزدی و حسین علایی (فرماندهان قرارگاههای عملیاتی کربلا، قدس، نجف و نوح) و جمعی دیگر از فرماندهان عملیاتی و مسئولان ستادی نیروی زمینی و قرارگاههای عملیاتی سپاه پاسداران.
            • یعنی در شلمچه نیز با وجود مخالفت عمومی، من مجبور هستم دستور دهم.
              • حاضران در جلسه عبارت بودند از: محسن رضایی (فرمانده کل سپاه)، علی شمخانی و رحیم صفوی (فرمانده و جانشین نیروی زمینی سپاه)، غلامعلی رشید (معاون عملیاتی فرمانده سپاه)، احمد غلامپور، محمدعلی جعفری، مصطفی ایزدی و حسین علایی (فرماندهان قرارگاههای عملیاتی کربلا، قدس، نجف و نوح) و فرماندهان یگانهای رزمی و مسئولان ستادی نیروی زمینی و قرارگاههای عملیاتی سپاه.
                • در گزارش خبرگزاری فرانسه نام سرپرست هیئت نمایندگی ایران در مذاکرات لاهه اشتباهاً عبدالله نوری عنوان شده است.

خلبان نصرتالله آسیایی فرمانده گروه رزمی پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان

علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه

علیمحمد بشارتی قائم مقام وزارت امور خارجه



منابع و مآخذ روزشمار 1365/10/11

  1. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، ص۶، باختران - خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  2. سند شماره ۲۰۰۴۳۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه اخبار روزانه، شماره ۴۳۴، ص۵، ۱۵/۱۰/۱۳۶۵.
  3. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، ص۱، رادیو صوت‌الجماهیر، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  4. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۹۰، ۱۴/۱۰/۱۳۶۵، ص۴، اهواز - خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵.
  5. سند شماره ۳۹۵۷۵۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: هنگ ژاندارمری اهواز، نامه شماره ۴/۴۵۴/۰۱/ه، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  6. سند شماره ۲۰۰۴۳۳ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه اخبار روزانه، شماره ۴۳۳، ص۷، ۱۴/۱۰/۱۳۶۵.
  7. سند شماره ۲۰۰۴۳۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه اخبار روزانه، شماره ۴۳۴، صص ۵ و ۶، ۱۵/۱۰/۱۳۶۵.
  8. سند شماره ۱۳۴۲۹۵ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: قرارگاه نجف، نامه شماره ۵۱۲۳/۱۹/ب، ۱۰/۱۰/۱۳۶۵؛ و - سند شماره ۱۳۴۲۹۶ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: قرارگاه نجف، نامه شماره ۵۱۳۱/۱۹/۳/۲/ب، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵.
  9. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، ص۵، خرم‌آباد - خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  10. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، ص۵، همدان - خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  11. سند شماره ۱۸۱۸۹/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۱۷ - ۱.
  12. سند شماره ۱۸۱۹۰/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، نوار شماره ۲۲۶۹۹، صص ۳۶ - ۲۹.
  13. سند شماره ۱۸۲۰۸/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، نوار شماره ۲۲۷۰۰، صص ۱۰ - ۱.
  14. سند شماره ۱۸۲۰۸/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، نوار شماره ۲۲۷۰۰، صص ۲۷ - ۱۱؛ و - سند شماره ۲۲۷۰۱ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم در عملیات کربلای۵، نوار شماره ۲۲۷۰۱، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵؛ و - سند شماره ۱۳۴۳/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم در عملیات کربلای۵، محمد درودیان، صص ۲۸ - ۲۲.
  15. سند شماره ۱۳۴۳/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، محمد درودیان، صص ۳۳ - ۲۸؛ و - سند شماره ۲۲۷۰۱ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، نوار شماره ۲۲۷۰۱، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  16. سند شماره ۱۳۴۳/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، محمد درودیان، صص ۳۷ - ۳۴؛ و - سند شماره ۱۵۸۸۰/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۷ - ۱.
  17. سند شماره ۱۸۲۱۰/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، نوار شماره ۲۲۷۰۳، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۳۴ - ۳۲.
  18. سند شماره ۱۳۴۳/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، محمد درودیان، صص ۴۷ - ۴۲؛ و - سند شماره ۱۸۲۱۱/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۱۴ - ۱.
  19. سند شماره ۱۸۲۲۷/پ ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۳۰ - ۱.
  20. سند شماره ۱۸۲۲۸/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، نوار شماره ۲۲۷۰۶، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۱۵ - ۱.
  21. اکبر هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع (کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۵)، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، صص ۴۰۶ و ۴۰۴.
  22. سند شماره ۱۸۲۲۹/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، نوار شماره ۲۲۷۰۷، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۳۱ - ۱.
  23. سند شماره ۱۸۲۳۰/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم‌الانبیا در عملیات کربلای۵، نوار شماره ۲۲۷۰۸، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، صص ۳۶ - ۱.
  24. سند شماره ۱۵۳۷۱۵ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: معاونت اطلاعات سپاه یکم کربلا، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، صص ۱ و ۲.
  25. سند شماره ۲۵۴۷۳ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: یگان جنگال سپاه، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، ص۱.
  26. روزنامه کیهان، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، ص۳.
  27. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، صص ۱۱ - ۸، واشنگتن - خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  28. روزنامه اطلاعات، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، ص۳.
  29. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، ص۱۲.
  30. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۹، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، صص ۲۰ - ۱۹، رباط - خبرگزاری رویتر،۱۲/۱۰/۱۳۶۵.
  31. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، ص۱۱، دهلی‌نو - خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  32. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵، ص۱۲؛ و - روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، ص۲.
  33. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، صص ۲۳ - ۱۴، رادیو بی‌بی‌سی، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  34. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، ۱۳/۱۰/۱۳۶۵، صص ۳۲ - ۲۹، رادیو امریکا، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  35. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، صص ۳۱ - ۳۰، لاهه - خبرگزاری فرانسه، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  36. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، ص۲۹، واشنگتن - خبرگزاری آسوشیتدپرس، ۱۱/۱۰/۱۳۶۵.
  37. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۸۸، ۱۲/۱۰/۱۳۶۵، صص ۲۶ - ۲۵، تهران - خبرگزاری جمهوری اسلامی،۱۱/۱۰/۱۳۶۵.