1366.01.19

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.01.19
نام‌های دیگر نوزده فروردین
تاریخ شمسی 1366.01.19
تاریخ میلادی 8 آوریل 1987
تاریخ قمری 9 شعبان 1407



گزارش- 483

مرحله دوم عمليات كربلاي8 با تدابير جديد انجام شد. هدف از مرحله دوم، همان اهداف مرحله اول بود، بر اين مبنا كه لشكر33 مي‌بايست با عبور از لشكر25 مجدداً اهداف خود و اهداف لشكر25 را تصرف مي‌كرد و لشكر10 نيز به تكميل اهداف مرحله اول خود مي‌پرداخت. به لشكر27 نيز ابلاغ شده‌بود كه در صورت موفقيت لشكر10، از آن عبور كند و پيش برود، اما در صورت توقف حركت لشكر10، به تكميل اهداف اين لشكر بپردازد. بدين ترتيب مرحله دوم عمليات كربلاي8 در شب دوم آغاز شد. لشكر33 اين‌بار چه در تصرف هدف و چه در كار مهندسي موفق بود، لكن دشمن دو بار به نيروهاي اين لشكر پاتك زد و در پاتك دوم كه در ساعت 10 تا 11 صبح انجام شد، نيروهاي لشكر33 ناچار عقب‌نشيني كردند، لذا در اين مرحله نيز جناح چپ عمليات تأمين نشد. لشكر10 نيز با يك گردان وارد عمل شد ولي تا صبح به‌سبب درگيري با نيروهايي از دشمن كه در مسير بودند، موفق به تصرف هدف مورد نظر (خط بم) نگرديد. صبح عمليات، لشكر27 مأموريت ادامه كار و تصرف اين هدف را عهده‌دار شد. در ساعت 7 صبح به فرمانده لشكر27 ابلاغ شد كه طبق تصميمات قبلي، كار ناقص لشكر10 را تكميل كند. در ساعت 10:45 اولين گردان اين لشكر به خط رسيد، اما در اين هنگام پاتك‌هاي دشمن از دو محور شروع شد و نيروهاي لشكر27 به‌جاي اجراي مأموريت تعيين شده، ناگزير به دفع پاتك‌ها پرداختند و تا غروب شش پاتك را خنثي كردند. بدين ترتيب در اين مرحله تغييري در وضعيت داده نشد و پيشروي صورت نگرفت، زيرا نيروي به كار گرفته شده، صرف خنثي كردن اقدامات دشمن شد.[۱] به‌طور كلي در اين مرحله از عمليات، دشمن 14 بار پاتك كرد[۲] و 2500 تن از نيروهايش كشته يا مجروح شدند و جمعي از آنان نيز به اسارت درآمدند. در بين اسيران اين عمليات، سرهنگ دوم "چياد احمد" فرمانده يكي از گردان‌هاي تيپ29 - كه جانشين فرمانده اين تيپ نيز است - ديده مي‌شد. همچنين در جريان اين عمليات - كه با پشتيباني آتش پرحجم و دقيق نيروهاي اسلام انجام گرفت - يك گردان از تيپ27 مكانيزه و باقي‌مانده تيپ‌هاي 106 و 117 و 29 ارتش بعثي عراق به ميزان 100% منهدم شدند.[۳] بقاياي تيپ421 پياده و تيپ2 كماندويي ستاد كل ارتش عراق نيز به ميزان 50% نابود شدند. همچنين تيپ‌هاي 45 و 428 پياده دشمن كه پس از شكست‌هاي متعدد قبلي مجدداً بازسازي و به منطقه عملياتي اعزام شده‌بودند، به ميزان 30 تا 60% منهدم شدند و شمار بسياري از نيروهاي آن‌ها كشته يا زخمي شدند و يا به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند كه تاكنون بيش از 55 تن از آنان به پشت جبهه منتقل شده‌اند. تيپ‌هاي 27 كماندويي و 27 زرهي دشمن نيز به‌ميزان 70% منهدم شدند.[۴]

گزارش- 484

يكي از فرماندهان عملياتي نيروهاي خودي در مصاحبه‌اي با خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي دست‌آوردهاي عمليات كربلاي8 را تشريح كرد. وي گفت: «عمليات كربلاي8 ضربه برق‌آسا و سخت ديگري بود كه بر پيكر ارتش بعث عراق وارد آمد. . . . رژيم عراق از سپاه‌هاي دوم و چهارم خود نيز نيروهاي تقويتي به منطقه گسيل داشته‌بود، اما با يورش دلاورانه فرزندان اين مرز و بوم علاوه بر انهدام نيروهاي مستقر دشمن در منطقه عملياتي، يگان‌هاي اعزامي به منطقه را تار و مار كردند.» وي افزود: «دشمن سه‌شنبه شب گذشته با جمع‌آوري نفرات خود تلاش كرد به مواضع رزمندگان اسلام نفوذ كند، اما مقاومت و پاي‌مردي رزمندگان ما امكان هرگونه موفقيت را از دشمن سلب كرد و يگان‌هاي عمل‌كننده عراقي با تحمل ضايعات و تلفات قابل توجهي مجبور به عقب‌نشيني به مواضع قبلي خود شدند.»[۵] خبرگزاري فرانسه در گزارشي دليل انتخاب اين منطقه را براي عمليات، چنين اعلام كرده است: «ايران بدون شك اين بخش جنوبي را براي حمله انتخاب كرده تا مانع از تحكيم خطوط دشمن در آن منطقه شود.» روزنامه انگليسي "اينديپندنت" نيز درباره اهميت كربلاي8 نوشته‌است: «نام‌گذاري عمليات تازه ايران كه به‌دنبال عمليات قبلي به‌منظور تصرف شهر بصره و يا قطع ارتباط آن با ساير نقاط عراق صورت گرفته، حاكي از اهميت آن است.» همچنين در روزنامه "تايمز مالي" با اشاره به هم‌زماني عمليات كربلاي8 با سالگرد تأسيس حزب بعث و حضور صدام در موصل، آمده‌است: «تحليل‌گران احتمال مي‌دهند ايران براي امتحان خطوط دفاعي عراق دست به اين حمله زده است و يا اين كه حملات مداومي در ادامه عمليات كربلاي5 عليه شهر بصره را آغاز كرده‌باشد.»[۶]

گزارش- 485

با شروع عمليات كربلاي8 و تلاش براي آغاز عملياتي ديگر در جبهه شمالي، نيروي هوايي دشمن بمباران مناطق نظامي، مسكوني و تأسيسات اقتصادي ايران را گسترش داده‌است. به‌گزارش راوي قرارگاه رمضان، در ساعت 10:25 صبح چند فروند هواپيماي عراقي مناطقي از ياغسمر و سرگلو را بمباران كردند. طبق اين گزارش، بمب‌ها از نوع خوشه‌اي بوده و از شيلي خريده شده‌است.[۷] كارخانجات فولاد اهواز نيز به‌وسيله 2 فروند از هواپيماهاي دشمن بمباران شد. در اين بمباران يك موشك به قسمت گندله‌سازي صنايع فولاد اصابت كرد كه خسارات جزئي به‌بار آورد و 5 تن را نيز مجروح كرد.[۸] علاوه بر اين، چند فروند هواپيماي عراقي حريم هوايي شهر خرم‌آباد را مورد تجاوز قرار دادند اما با آتش پدافند مستقر در منطقه مواجه شدند و پس از شكستن ديوار صوتي، گريختند.[۹] همچنين طبق اطلاعيه نظامي شماره 2800 ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران، در ساعت 14:45 روز جاري يك فروند هواپيماي متجاوز عراقي با آتش يگان پدافند هوايي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در حوالي بندر امام سرنگون گرديد.[۱۰] از سوي ديگر، در يك اطلاعيه نظامي عراق ادعا شده كه نيروهاي ايران شهر بصره را گلوله‌باران كرده‌اند و بر اثر آن، يك كودك و يك تن از اهالي اين شهر كشته و 11 تن نيز زخمي شده‌اند.[۱۱]

گزارش- 486

آينده جنگ و طرح‌ها و برنامه‌هاي لازم براي پيروزي را مسئولان نظام به مناسبت‌هاي مختلف تشريح مي‌كنند. مهندس "ميرحسين موسوي" نخست‌وزير، در پايان جلسه امروز هيئت وزيران با اشاره به عمليات كربلاي8 ، شركت هرچه بيش‌تر نيروهاي داوطلب مردمي را در اعزام سپاه صاحب‌الزمان(عج) به جبهه، خواستار شد: «در اين شرايط كه ضربات كوبنده رزمندگان ما پي‌درپي به ارتش شكست خورده صدامي وارد مي‌شود و زمينه مستعدي در منطقه عملياتي ايجاد شده‌است، سپاه صاحب‌الزمان با استقبال گرم نيروهاي داوطلب مردمي بايد هرچه سريع‌تر اعزام شود. از نيروهاي داوطلب مردمي انتظار داريم كه در ماه مبارك رمضان با الهام از معنويات ارزشمند ليالي قدر از فرصت‌هاي به‌دست آمده نهايت استفاده را براي رهايي ملت مسلمان عراق از ظلم و ستم رژيم جنگ‌افروز صدام بكنند.» نخست‌وزير در پايان خاطرنشان كرد: «تجارب گذشته جنگ نشان مي‌دهد حضور در جبهه‌ها در ايام ماه مبارك‌رمضان از ويژگي و ارزش خاصي برخورداراست كه اميدواريم به‌خوبي تحقق پيداكند.»[۱۲] مسئول بسيج مستضعفين حجت‌الاسلام "رحماني" نيز در مصاحبه با خبرنگار روزنامه اطلاعات در مورد بخشي از عمل‌كرد نيروهاي بسيج اعلام كرد: «بسيج مستضعفين از بدو تأسيس تاكنون موفق به ايجاد 16هزار پايگاه مقاومت شهري، روستايي و عشايري شده‌است.» وي برنامه‌هاي سال‌جاري اين ارگان را گسترش آموزش در رده‌هاي مقاومت و تداوم اعزام كاروان حضرت مهدي(عج) به جبهه‌ها ذكر كرد و افزود: «در سال‌جاري تعداد پايگاه‌هاي مقاومت به 20هزار پايگاه گسترش خواهد يافت و در هر محدوده 5 ‌هزار نفري يك پايگاه مقاومت ايجاد خواهد شد.» سرپرست بسيج مستضعفين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شمار نيروهايي را كه از آغاز جنگ تحميلي رهسپار ميدان‌هاي جنگ شده‌اند، بالغ بر 5/1 ميليون تن اعلام كرد و گفت: «از اين تعداد بيش از 500 هزار نفر در سال گذشته عازم جبهه‌هاي جنگ تحميلي شده‌اند.»[۱۳] وزير سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هم در نطقي در شهر اصفهان، در مورد آينده جنگ و موضع سپاه گفت: «ما پس از سقوط صدام نمي‌خواهيم بجنگيم، اما هر تجاوزي را به‌شدت پاسخ خواهيم داد.» وي سپس به تحميل جنگ بر ايران به‌وسيله حكومت عراق و با كمك قدرت‌هاي مستكبر جهان، اشاره كرد: «جنگ به‌وسيله عراق به كمك قدرت‌هاي جهاني به ما تحميل شده، ولي امروز پيروزي‌هاي ما به كابوسي براي همه قدرت‌ها تبديل شده‌است. ملل مسلمان امروز به ميادين جنگ اسلام و كفر نظر دارند و به همين سبب براي جلوگيري از پيشرفت رزمندگان اسلام و سد نمودن اسلام، شرق و غرب متحد شده‌اند.» وي سپس با اشاره به دستاوردهاي جمهوري اسلامي ايران در جنگ گفت: «در يك ساله 1365-1364 ديگر به صدام فرصت تجديد قوا داده نشد تا جايي كه ما با اسراي عراقي كه در هر حمله مي‌گيريم، اطلاعات جديدي نسبت به آنچه كه در موقع خود اعلام شده‌است از تلفات، خسارات و ضايعات دشمن در عمليات قبلي به‌دست مي‌آورديم.» آقاي "رفيق‌دوست" دست‌آوردهاي رزمندگان در عمليات سال 1365 را عالي توصيف كرد و افزود: «اكنون دنيا از صدام قطع اميد كرده‌است. سالي كه آن را آغاز كرديم بايد به ياري خدا محكم‌تر، سريع‌تر و نزديك‌تر عمل كنيم تا در اين سال به پيروزي نهايي برسيم.» وي دست‌يابي به اين هدف را در گرو همت امت اسلامي دانست و اعلام كرد: «امسال نياز به 1500 گردان داريم و سپاه آمادگي تجهيز اين تعداد را دارا مي‌باشد.»[۱۴]

گزارش- 487

رئيس‌جمهور و رئيس مجلس شوراي اسلامي امروز در دو مصاحبه جداگانه با كيهان هوايي چگونگي پايان جنگ، رابطه با امريكا خريدهاي تسليحاتي ايران و ماجراي "مك فارلين" را تشريح كردند. آيت‌الله خامنه‌اي درخصوص وضعيت آينده جنگ ايران و عراق گفت: «آنچه كه براي دنيا شايد اهميت داشته‌باشد اين است كه شكست عراق به‌عنوان يك پيروزي نظامي براي جمهوري اسلامي ايران تلقي نشود. اين اساسي‌ترين ركن حركت‌هاي اخير آن‌هاست. آن‌ها مي‌توانند تغييراتي در داخل عراق به‌وجود بياورند كه نيازي به ادامه جنگ نباشد، در آن صورت يكي از خواسته‌هاي ما كه سقوط حزب بعث است، تحقق پيدا مي‌كند و بعداً هم در مورد خسارات، مجاهدين و آوارگان عراقي بحث خواهد شد. الآن در اين مسئله غرب و شرق داراي مسئله‌اند چون شخص صدام هم به غرب باج مي‌دهد و هم به شرق. پيدا كردن كسي به‌جاي صدام كه هم به شرق باج بدهد و هم به غرب، كار آساني نيست، طبيعي است كه هريك از آن‌ها براي اين كه بتوانند در آينده به‌جاي صدام مهره مناسبي براي خودشان داشته‌باشند، تلاش مي‌كنند. امريكا اگر بتواند نفوذ شوروي را قطع بكند، يك پيروزي به‌دست آورده‌است و شوروي هم اگر بتواند مانع بند شدن پاي امريكا در عراق شود، يك پيروزي كسب كرده‌است. به هر حال، آن‌ها فكر مي‌كنند خواسته‌هاي ما را با مهره‌اي كه در جهت موافق آن‌ها باشد، تأمين كنند؛ طبعاً همه فكر مي‌كنند كه صدام ديگر نمي‌تواند باشد.»[۱۵] رئيس‌جمهور درباره روابط با امريكا و "گزارش تاور" گفت: «قضيه "ايران گيت" نقاط ضعف امريكايي‌ها را روشن ساخت، عدم انسجام در حاكميت آن‌ها واضح شد و مشكلات حاكميت امريكا روشن شد و نيز نياز امريكا به انقلاب اسلامي ايران روشن شد. همچنين ضعف امريكا در لبنان خوب روشن شد؛ شعارشان كه سال‌هاست تكرار مي‌كنند، اين بود كه "حاضر نيستيم در مسائل گروگان‌گيري باج بدهيم." معلوم شد كه دروغ مي‌گويند و باج داده‌اند. اين‌ها كه به فرانسه و انگليس و ديگران مي‌گفتند "شما باج ندهيد." خودشان باج دادند! البته قبلاً هم باج داده‌بودند، در رابطه با هواپيماي "تي.دبليو.اي." آن‌ها حدود هزار نفر را آزاد كردند كه خودم آن‌جا دخالت كرده‌بودم. در مقابل، منطق ما خيلي روشن است: ما مي‌گوييم اگر شما توقع داريد كه ما كمك كنيم، خيلي شما هم كار زشتي عليه ما مي‌كنيد، اموال ما را با اين‌كه پولش را گرفته‌ايد، حبس نموده‌ايد، پس بدهيد؛ اين كه خريد و فروش نيست، چيزي است كه پولش را دريافت كرديد و غاصبانه جلو انتقالش به ايران را گرفتيد.» رئيس‌جمهور سپس به تشريح سياست خارجي ايران پرداخت: «سياست انقلاب از اول تا به حال هميشه توجه به ملت‌ها داشته‌است؛ اين چيزي بود كه ما مطرح كرديم و مي‌كنيم و روي آن هم ايستاده‌ايم. يعني اگر در كشوري دولتش با ملتش درگير باشد، ما حاضر نيستيم با آن دولت صميمي باشيم يا هم‌كاري نزديك داشته باشيم. اين اصل به‌قول ما استثناناپذير است. البته با دولت صرفاً رابطه داشتن يا آمد و رفت سطحي كردن به‌معناي هم‌كاري نيست. بالاخره ما كه با سازمان‌هاي جهاني و با دولت‌ها برخورد داريم بايد در بعضي مسائل بحث كنيم، نظر بگيريم و نظر خودمان را مطرح سازيم، اين مسائل وجود دارد. به‌علاوه مسائلي نظير داد و ستدها و تجارت، هيچ كشوري در دنيا نيست كه همه چيزش را خودش داشته‌باشد، ما هم به‌خاطر وابستگي كه از گذشته داريم، بيش‌تر از خيلي كشورها به اين ارتباطات نياز داريم. البته ما اصل ارتباط با دولت‌ها را هيچ وقت نفي نمي‌كنيم و نكرديم، مگر چند دولت مثل اسرائيل و آفريقاي جنوبي كه ماهيتشان غصبي است، با دولت‌هاي ديگر ما مي‌توانيم رابطه داشته‌باشيم حتي در مورد ارتباط با امريكا ما يك قيد گذاشتيم - كه البته مشكل است - گفتيم كه شيطان نباشد و شيطنت نكند. از آن‌جا كه آن قدرتي است كه در گذشته در ايران خيلي نفوذ داشته و حالا هم مزاحم است و باز هم اگر بخواهيم رابطه داشته‌باشيم، خطر دارد، ما پرهيز مي‌كنيم. وقتي كه ما مطمئن باشيم امريكا اصل انقلاب را تهديد نمي‌كند، مي‌توانيم رابطه معمولي داشته باشيم، پس اگر صرف رابطه مدنظر باشد، ما هيچ وقت نفي نمي‌كنيم.»[۱۶] رئيس مجلس شوراي اسلامي نيز در مورد سفر "مك فارلين" به ايران، رابطه با امريكا و چگونگي تهيه سلاح مورد نياز كشور به خبرنگار "كيهان هوايي" گفت: «اولاً ما در اين كار موفق شديم بخشي از نيازهاي خودمان را كه قبلاً از دلال‌هاي اسلحه مي‌گرفتيم، تأمين نماييم و اين هم چيزي نبود كه براي ما مايه بي‌آبرويي باشد. از همان روزهاي اول، همه دنيا مي‌دانست كه سيستم نظامي ما غربي و امريكايي است، هواپيماها، رادارها، موشك‌ها، توپ‌ها و خيلي از تانك‌هاي‌مان غربي است و هم مي‌دانند كه كشوري كه از نظر سطح ترقي مثل ما است، قدرت اين كه اين امكانات را خودش تهيه كند و نيز جايگزين‌كردن يك سيستم نظامي براي كشوري مثل ما كه با هر دو ابرقدرت درگير هستيم، مقدور نيست لذا براي ما كاملاً طبيعي است كه سعي كنيم سيستم نظامي موجود را حفظ كرده و آن را تدارك كنيم، يعني هيچ‌كس نمي‌تواند بگويد كه شما چرا قطعات اف-14 يا موشك "هاگ" يا رادارهاي "دي اسپورت" و امثال اين‌ها را كه در هر مورد در كشور ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري شده‌است و نياز دفاعي ما است، از آن خريداري كرديد. ما از هر رژيمي كه شده، بايد آن‌ها را بخريم؛ منطق حكم مي‌كند و موقعيت انقلاب و دفاع از آن هم همين را مي‌طلبد. بنابراين ما اين را انكار نمي‌كنيم. شما شايد ده، بيست بار از مسئولين كشور شنيديد كه ما به هر حال از جيب همين غربي‌ها، دلال‌ها، كمپاني‌هاي غربي آن‌ها را بيرون مي‌آوريم، با واسطه يا بي‌واسطه گران‌تر و گاهي ارزان‌تر. ما روال خودمان را رفتيم، همان روالي كه قبلاً مي‌رفتيم.» وي در مورد تلاش امريكا براي باز كردن دست اسرائيل در اين معاملات، گفت: «آن‌ها خيلي دزدانه دست اسرائيل را در اين معامله بند كردند تا بعداً بگويند كه ما با اسرائيل رابطه داريم. اين‌ها 4 يا 5 سال است كه زحمت مي‌كشند بگويند ايران از اسرائيل اسلحه مي‌خرد. هيچ‌جا نتوانستند يك مورد پيدا كنند، اين‌جا شيطنتي كردند تا آن را ثابت كنند، البته ما در اين‌جا ضرر كرديم ولي دنيا فهميده كه ما نمي‌دانستيم، اين امر از گزارش‌هاي خود امريكايي‌ها، از گفته‌ها و حرف‌هاي‌شان و از جاهاي ديگر روشن است. موشك‌هاي "تاو" را از امريكا برمي‌دارند و مي‌آورند اسرائيل و از آن‌جا به ايران مي‌آورند. اولاً مي‌توانستند مستقيم بياورند؛ ثانياً مي‌توانستند مثلاً اسپانيا يا پرتغال يا ايرلند - همان‌طور كه هواپيماهاي اخير از ايرلند آمده‌بود - به عمان يا مصر يا تركيه بياورند، چرا كه در همه اين كشورها پايگاه و حضور دارند؛ ثالثاً مي‌توانستند اين سلاح‌ها را از جاهايي مثل تركيه يا اسپانيا يا آلمان و غيره بگيرند و به ما بدهند و بعد به آن كشورها پس بدهند. البته يك‌بار متوجه شديم به‌نوعي در اين جريان اسرائيل دخالت دارد، جلو تخليه سلاح‌ها را از فرودگاه گرفتيم و دستور داديم آن محموله‌ها را برگردانند. اين‌كه مخفيانه دست اسرائيل را داخل كار كردند به‌دليل شيطنت آن‌ها بوده، اين را دنيا فهميده است، حالا اگر كسي گوشش را مي‌بندد كه اين حرف‌ها را نشنود، اين ديگر تقصير خودش است.»[۱۷]

گزارش- 488

وزير امورخارجه "علي‌اكبر ولايتي" امروز در رأس هيئتي سياسي جهت شركت در كنفرانس "خلع سلاح" در سازمان ملل عازم شهر ژنو در سوئيس شد. وي قبل از عزيمت، در فرودگاه مهرآباد در گفت‌وگويي درباره اهداف اين سفر، استفاده عراق از سلاح شيميايي عليه مردم و نيروهاي نظامي ايران را بدعتي بسيار خطرناك توصيف كرد و با اشاره به محكوميت اين عمل در بسياري از مجامع و كشورهاي جهان، دنبال‌كردن جدي اين امر و افشاء هرچه بيش‌تر جنايات حكومت عراق عليه انسانيت را از اهداف سفر اين هيئت برشمرد.[۱۸]

گزارش- 489

روزنامه سوئدي "داگنز نيهتر" در شماره امروز خود درباره ارسال توپ‌هاي سوئدي به ايران ادعا كرد كه بزرگ‌ترين شركت اسلحه‌سازي سوئد به نام "بفرس" ده‌ها قبضه توپ به‌وسيله كاميون‌هاي غول پيكر فجر با سردخانه به ايران منتقل ساخته است. بنا به اين گزارش، توپ‌هاي بزرگ در اين كاميون‌ها جا داده شده و رانندگان آن را به دانمارك هدايت كرده و خود به سوئد بازگشته‌اند. سپس در دانمارك در قسمت جلو سردخانه كاميون‌ها جعبه‌هاي تخم مرغ نهاده شده و رانندگان جديد، كاميون‌ها را از راه زميني به ايران انتقال داده‌اند. به‌نوشته اين روزنامه، رانندگان اطمينان داشتند كه فرآورده‌هاي كشاورزي به ايران حمل مي‌كنند.[۱۹] همچنين درخصوص ارسال بمب خوشه‌اي از شيلي به ايران، خبرگزاري جمهوري اسلامي به‌نقل از يك هفته‌نامه چاپ "سانتياگو" پايتخت شيلي، گزارش داد كه دولت شيلي 500 بمب خوشه‌اي براي استفاده در جنگ با عراق، به ايران فروخته است. اين نشريه سپس افزوده‌است: «نيروي هوايي ايران اين بمب‌ها را از شركت "فرمار" خريداري نموده‌است كه شركت مذكور رقيب شركت "مجارديون" تأمين‌كننده بمب‌هاي خوشه‌اي براي عراق، مي‌باشد. ارسال بمب‌هاي خوشه‌اي از طريق نيجريه صورت گرفته و ايالات متحده در جريان فروش آن به جمهوري اسلامي ايران قرار داشته‌است.»[۲۰]

گزارش- 490

ايتاليا در آموزش خلبان هواپيما به عراق كمك مي‌كند. خبرگزاري ايتاليايي "انسا" در گزارشي اعلام كرد: «خلبانان عراقي به‌منظور آزمايش هواپيماهاي "پيلاتوس پي.سي7- اس" و "توربو پي.سي9- اس" ساخت سوئيس كه مناسب براي جنگ‌هاي چريكي و حمل و نقل مي‌باشند، از يك فرودگاه ايتاليا استفاده مي‌كنند. اين خلبانان در سكوتي مطلق در فرودگاه "كلمنت پانرو" در "ويلانو والينگا" در حال آموزش هستند و در هتلي در "كاسيسو" اقامت دارند.» اين خبرگزاري به اين موضوع كه چه تعداد خلبان در حال انجام دادن پروازهاي آزمايشي هستند و يا به زمان ورود آن‌ها به ايتاليا، اشاره‌اي نكرد. هواپيماهاي يادشده مي‌توانند حداكثر تا سرعت 50 كيلومتر در ساعت حركت كنند و محموله‌اي حدود يك تن را حمل كنند. اين هواپيماها مجهز به مسلسل خودكار 62/7 ميليمتري هستند كه روي بال‌هاي آن‌ها سوار مي‌شود. "پيلاتوس" علاوه بر مناسب بودن براي جنگ‌هاي چريكي، براي بمباران‌هاي كوچك، پليس شهري، حمل و نقل و آموزش نيز قابل استفاده هستند. به‌گزارش "انسا"، هواپيماهاي "پي.سي7- اس" و "پي.سي9- اس" از قبل در خدمت عراق و ايران در جنگ خليج‌فارس بوده‌است و عراق 52 فروند و ايران 32 فروند از آن‌ها را در اختيار دارد.[۲۱]

گزارش- 491

اعضاي دائمي شوراي امنيت تلاش‌ها و مذاكرات گسترده‌اي را براي يافتن يك راه‌حل مشترك جهت پايان دادن به جنگ ايران و عراق آغاز كرده‌اند. روزنامه فرانسوي زبان "لوموند" در گزارشي از اجلاس محرمانه پنج كشور عضو دائمي شوراي امنيت براي يافتن راهي جهت خاتمه دادن به جنگ ايران و عراق، نوشته‌است: «رازداري دواي دست‌وپا بستگي سازمان ملل نيست. بعد از 13 جلسه سري طي سه ماه، پنج عضو دائمي شوراي امنيت يعني ايالات متحده، روسيه، انگلستان، فرانسه و چين نتوانستند نظرات خود را درباره تحميل صلح به ايران به يكديگر نزديك كنند. شگفت آن كه عدم توافق ميان سه كشور غربي و به‌خصوص انگلستان و فرانسه سبب اين ناتواني شده‌است. دبيركل سازمان ملل در اواسط ماه ژانويه بود كه پيشنهاد كرد وزراي خارجه كشورهاي عضو شوراي امنيت گرد آيند و منحصراً به جنگ ايران و عراق بپردازند. اين پيشنهاد با استقبال روبه‌رو شد. مقامات اين كشورها مي‌گفتند از هر اقدامي براي خاتمه جنگ بايد حمايت كرد. پنج كشور براي اين كه آسوده از عوام‌فريبي‌هاي مرسوم در محيط سازمان ملل كار كنند، با پيشنهاد انگلستان موافقت كردند [كه] جلسات خود را به‌طور سري تشكيل دهند تا شايد به راه‌حل مورد قبولي برسند. پنج جلسه با حضور دبيركل سازمان ملل و هشت جلسه در غياب وي تشكيل دادند. جلسات گاه در محل اقامت هيئت انگليسي و گاه در محل هيئت‌هاي امريكايي و فرانسوي تشكيل مي‌شد. پيشنهاد اول كه مطرح شد از انگليسي‌ها بود. اين پيشنهاد خواستار برقراري آتش‌بس در مواضع كنوني مي‌شد؛ يعني هر دو ارتش در مواضعي كه اينك در دست دارند، بمانند. بنابراين پيشنهاد، هريك از طرفين جنگ كه از اجراي دستور آتش‌بس خودداري كند، بر طبق فصل هفتم منشور سازمان ملل در حقش مجازات‌هاي اقتصادي و نظامي به كار برده مي‌شود، البته اين مجازات‌ها در عمل به منع صدور سلاح به كشور نافرمان محدود مي‌شود و انگلستان منطق خويش را دنبال كرد و از ايران خواست نرمش نشان دهد. اين تصميم اگر اتخاذ شود، مشابه تصميم شوراي امنيت در آغاز جنگ، وقتي كه ارتش عراق بخشي از خوزستان را به‌تصرف خود درآورده بود، است. 15 روز پيش از اين قرار بود وزير خارجه ايران نيز به نيويورك برود، اما اين مسافرت انجام نشد زيرا تاكتيك انگلستان با مخالفت بي‌صداي امريكا نيز روبه‌رو شد. امريكا مي‌خواست كشورهاي عرب داستان رنج‌آور هم‌دستي امريكا و اسرائيل را در فروش اسلحه به ايران فراموش كنند و مطمئن گردند كه قصد امريكا اين نبود كه ايران در جنگ با عراق بر يك كشور عرب پيروز شود.»[۲۲] خبرگزاري جمهوري اسلامي نيز در گزارشي از پاريس به‌نقل از روزنامه "لوموند" آورده است: «با توجه به اين‌كه تحريم صدور اسلحه به‌ويژه عراق را كه مشتري شناخته شده پاريس و مسكو مي‌باشد، مورد آسيب قرار مي‌دهد، پاريس پيشنهاد مزبور را نپذيرفت و در همان حال خاطرنشان كرد تا وقتي كه انگلستان با مجازات‌هاي اقتصادي عليه آفريقاي جنوبي مخالفت ورزد، گزينش راه‌حل مناسبي در جنگ خليج‌فارس موردي ندارد. در همين حال به نظر مي‌رسد كارشناسان ديپلماسي امريكا مي‌خواهند از پيدايش اين امر به‌عنوان سابقه و نمونه تصميم مشترك پنج عضو دائمي شوراي امنيت، جلوگيري كنند تا آن‌جا كه برخي از ديپلمات‌ها درباره انگيزه‌هاي واقعي وزارت خارجه امريكا سؤالاتي مطرح مي‌كنند كه آيا شيوه جلسات پنج‌گانه كه به‌علت ضديت تقريباً هميشگي امريكا و شوروي تاكنون ناشناخته مانده بود، راه را براي تدارك كنفرانس به‌مراتب مهم‌تر يعني درباره صلح در خاورميانه، خواهد گشود؟» "لوموند" سپس نتيجه گرفته‌است: «به‌نظر مي‌رسد "پرزدكوئيار" به هر حال موافق چنين راه‌حلي باشد و سكوت احتياط‌آميز شوروي هم به گفته برخي‌ها مي‌تواند گواهي بر بدگماني واشنگتن باشد، زيرا شوروي با چنين كنفرانسي نظر موافق دارد در حالي‌كه واشنگتن همواره در اين انديشه بوده كه سازمان ملل را از مناقشات خاورميانه به دور نگاه دارد.»[۲۳]

گزارش- 492

در پي تشديد درگيري‌ها در جبهه‌هاي جنگ و اعزام نيروي دريايي امريكا به خليج‌فارس، تلاش ديپلماتيك شوروي نيز در منطقه افزايش يافته‌است. به‌گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، معاون اول صدر هيئت رئيسه اتحاد جماهير شوروي كه حامل پيام گورباچف براي صدام است، در رأس يك هيئت رسمي وارد بغداد شد و مورد استقبال "محي‌الدين معروف" معاون رئيس جمهوري عراق، قرار گرفت. "تاس" خبرگزاري رسمي شوروي، اعلام كرد كه "بيوتز دميچف" در جشن‌هاي پانزدهمين سال‌گرد پيمان دوستي و هم‌كاري ميان شوروي و عراق شركت مي‌كنند.[۲۴] براساس اعلام منابع رسمي در بغداد، صدام حسين با وي ملاقات و گفت‌وگو كرده‌است. در اين ديدار "دميچف" پيام شفاهي "ميخائيل گورباچف" مرد شماره يك شوروي را به اطلاع صدام رساند. در اين باره "اينا" خبرگزاري عراق، گزارش داده‌است: «پيام گورباچف نشان‌دهنده تحكيم پيوندهاي دوستي ميان عراق و اتحاد شوروي است.» اين خبرگزاري همچنين اعلام كرده كه شوروي مصمم است تقويت و تحكيم مناسبات ميان مسكو و بغداد بر طبق پيمان هم‌كاري منعقده ميان دو كشور، دنبال شود. در اين پيام مرد شماره يك شوروي تأكيد كرده كه كشورش سخت تمايل دارد تلاش‌هايي براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق به‌عمل آورد و صلح در منطقه برقرار شود. همچنين معاون وزير امورخارجه شوروي كه عازم ديدار از چند كشور حوزه خليج‌فارس نظير اردن و عراق است، در يك كنفرانس مطبوعاتي هدف خود از اين سفر و موضع شوروي در مورد مسائل خليج‌فارس را اعلام كرد. وي گفت كه هدف از اين ديدار براي ديپلماسي شوروي، بررسي مسائل مربوط به حل و فصل منازعات در خاورميانه و امكانات متوقف ساختن جنگ ايران و عراق است. وي افزود: «اتحاد شوروي از پايان دادن به مناقشه ايران و عراق و حل مسائل مورد اختلاف از راه گفت‌وگو و بر طبق احكام و قوانين بين‌المللي و همچنين حفظ حاكميت و تماميت ارضي دو كشور جانبداري مي‌كند.» وي تأكيد كرد كه كشورش از همه كوشش‌هاي شرافت‌مندانه و سازنده از جمله كوشش‌هاي جاري در چارچوب سازمان ملل براي قرار دادن مناقشات مذكور در جريان راه‌حل‌هاي صلح‌آميز حمايت كرده و مي‌كند و در آينده نيز اين روش را دنبال خواهد كرد. اين گزارش حاكي است كه معاون وزير امورخارجه شوروي از اين‌كه اكثريت قريب به اتفاق كشورها به استثناي امريكا و اسرائيل از پيشنهاد شوروي مبني بر برپايي يك كميته مقدماتي جهت برگزاري يك كنفرانس بين‌المللي درخصوص حل‌و‌فصل جنگ‌اعراب و اسرائيل، حمايت‌مي‌كنند، ابراز خرسندي‌كرد.[۲۵] راديو بي.بي.سي. نيز درخصوص ورود هيئت شوروي به بغداد و موضع اين كشور در برابر جنگ ايران و عراق، گفت: «ديدار هيئت بلندپايه شوروي از عراق بار ديگر نمايش‌گر گرايشي است كه طي جنگ 5/6 ساله عراق با ايران، مسكو به‌طور مداوم به سمت عراق از خود نشان داده‌است. در قسمت اعظم دوران جنگ، شوروي با دقت سعي داشته كه موضع بي‌طرفانه در قبال دو كشور بگيرد و گرچه همواره يكي از كشورهايي بوده‌است كه عمدتاً سلاح عراق را تأمين كرده و از فروش اسلحه به ايران از جانب كشورهاي متحد خود نظير "ليبي"، "سوريه"، "كره شمالي" و يا ساير اعضاي بلوك شرق هيچ‌گاه جلوگيري به‌عمل نياورده است، اما در ماه ژانويه سال جاري (دي‌ماه 1365) شوروي ضمن يك بيانيه رسمي پيرامون جنگ ايران و عراق، امريكا را به گسترش دامنه جنگ از طريق فروش اسلحه به ايران متهم ساخته و استفاده از روش‌هاي نظامي براي پايان دادن به جنگ را رد كرد. اين بيانيه با خواسته ايران كه خواهان ادامه جنگ تا پيروزي مطلق است، تضاد شديدي دارد. نماينده شوروي در سازمان ملل، ايران را به‌عنوان كشوري متجاوز توصيف كرد و خواست كه از فروش اسلحه به ايران جلوگيري شود. نماينده شوروي اين موضوع را پذيرفت كه روابط ايران و شوروي به وخامت گراييده است.»[۲۶]

گزارش- 493

"معمر قذافي" رهبر ليبي، در يك نطق تلويزيوني ضمن حمايت از انقلاب اسلامي، جنگ ايران و عراق را يك جنگ امپرياليستي اعلام كرد و خواستار پايان يافتن آن شد. وي گفت: «براي اين‌كه با ارتجاع عرب، امريكا و صهيونيسم مقابله كنيم، رابطه انقلاب ليبي با انقلاب اسلامي ايران بايد تثبيت شود. اتحاد ما به اين معني نيست كه ما با دولت ايران عليه ملت برادر عراق هم‌پيمان شده‌ايم، مي‌گوييم كه جبهه ارتش عراق، آبادان و خرمشهر و دزفول نيست، بلكه جبهه واقعي ارتش عراق فلسطين و بلندي‌هاي اشغالي "جولان" و "بيت‌المقدس" و رويارويي با امپرياليسم امريكاست. ما با ايران در تمامي نبردها در داخل و خارج از ايران همراه هستيم. هنگامي كه ما مي‌گوييم ما با ملت و ارتش عراق هستيم، بدين معني نيست كه ما ضدانقلاب ايران هستيم، ما به انقلاب ايران خيانت نمي‌ورزيم. در صورتي كه در عراق و ايران انقلابي باشد، امكان ندارد كه ميان آن‌ها جنگي صورت بگيرد، امكان ندارد كه انقلاب با انقلاب بجنگد، انقلابيون هم‌پيمان يكديگرند.» وي افزود: «علي‌رغم حضور ستون پنجم بار ديگر تأكيد مي‌كنيم به تلاش براي قانع ساختن دو طرف جهت پايان دادن به اين جنگ بازنده، ادامه خواهيم داد. و اين جنگ توطئه‌اي است عليه انقلاب ايران و انقلاب عراق و ارتش عراق و دو ملت عراق و ايران. در ايران ارتشي وجود ندارد بلكه ملتي هست كه صدها هزار نفر از آنان در جنگ كشته مي‌شوند و در عراق ارتشي وجود دارد كه توسط ملت تغذيه مي‌شود.» رهبر ليبي به موضوع ارسال تسليحات از امريكا به ايران، اشاره كرد و گفت: «اين جنگ را امريكا تغذيه مي‌كند. امريكا براي آنچه كه آن را جريان ميانه‌رو در ايران مي‌نامد، سلاح فرستاد و كلمه ميانه‌رو در فرهنگ امريكا به‌معناي ارتجاع است و امريكا اين سلاح‌ها را براي طولاني‌تر شدن جنگ فرستاد. چرا فرانسه به‌صورت تاجر اسلحه در اين جنگ درآمده است؟ زيرا كه با فروش سلاح به اين بازار داغ، سود مي‌برد. فرانسه و امريكا خواهان ادامه جنگ و نابودي دو ملت عراق و ايران و مخالف صلح هستند و تنها ما هستيم كه صادقانه خواهان پايان جنگ هستيم.»[۲۷]

گزارش- 494

يكي از كارشناسان مؤسسه بين‌المللي تحقيقات استراتژيك لندن در مقاله‌اي مواضع و عمل‌كرد امريكا و شوروي در حمايت از عراق را مورد بررسي قرار داده و با تشريح فرايند تحول عمل‌كرد آن‌ها، دلايل اتخاذ موضع واحد در برابر ايران را تبيين كرده‌است. آقاي "رالف كينگ" در مورد موضع امريكا نوشته‌است: «موضع اين كشور علي‌رغم اعلام بي‌طرفي رسمي، يك‌طرفه بوده و عراق را مورد حمايت خود قرار داده‌است. امريكا علي‌رغم اين كه رسماً موضع بي‌طرفانه‌اي در اين جنگ اتخاذ كرده‌است، همانند شوروي و فرانسه و كشورهاي منطقه به عراق كمك‌هاي زيادي كرده‌است. امريكا نشان داد كه مايل و قادر است عراق را از جنبه‌هاي گوناگون ياري رساند. در سال 1983 واشنگتن كشورهاي دوست خود را به ارسال سلاح براي عراق تشويق كرد و فروشندگان سلاح به ايران را تحت فشار قرار داد همچنين از دوستان عرب عراق مصرانه خواست تا كمك‌هاي مالي خود به عراق را ادامه دهند. همچنين به اعتراف صدام در اوايل سال 1984 ميلادي (1363) و براساس گزارش‌هاي بعدي، امريكا اطلاعات نظامي در اختيار ارتش عراق گذاشته‌است.»[۲۸] كارشناس مؤسسه بين‌المللي تحقيقات استراتژيك لندن در مورد مواضع و عمل‌كرد شوروي نيز نوشته‌است: «اولاً مسكو مي‌داند بركناري حكومت صدام - كه جزو اقمار آن كشور مي‌باشد - رسوايي جهاني براي آن كشور به بار خواهد آورد. ثانياً پيروزي ايران به احتمال زياد باعث به هم خوردن تعادل قوا در منطقه و افزايش قابل توجه اسلام انقلابي در ميان توده‌هاي مسلمان خواهد شد و عواقب نامطلوبي در جمهوري‌هاي مسلمان نشين شوروي ايجاد خواهد كرد. ثالثاً ايران در مقابل شوروي موضع منفي داشته‌است.» آقاي "رالف كينگ" همچنين درباره اوضاع كلي جنگ ايران و عراق و آينده آن، چنين نوشته‌است: «قرائن موجود نشان مي‌دهد ادعاي ايران مبني بر وجود يك توطئه جهاني كه هدف آن نابودي انقلاب اسلامي است، صحت دارد. نيروهاي خارجي اغلب در درگيري‌هاي نظامي ما بين كشورهاي جهان سوم دخالت كرده‌اند، اما آنچه جنگ ايران و عراق را از ديگر جنگ‌ها متمايز مي‌سازد، وجود توافق اعلام نشده بين‌المللي براي حفاظت از وضع موجود منطقه است.» وي افزود: «اين كمك‌هاي خارجي است كه تاكنون مانع سقوط رژيم صدام شده و با وجود اين كه نمي‌توان گفت انقلاب اسلامي توسط جبهه بين‌المللي مذكور قرنطينه شده، ولي دفاع اين جبهه از عراق نتيجه مشابهي به همراه داشته‌است.»[۲۹]

گزارش- 495

راديو امريكا در تفسيري در مورد آينده عراق و راه‌هاي پايان جنگ، با اشاره به ماجراي مك فارلين گفت: «اين مذاكرات [با مسئولان ايران] را اگر دنبال بكنيم، مي‌بينيم در پي هر كدام از اين تماس‌ها دولت‌مردان جمهوري اسلامي به‌ويژه گروهي كه به باند رفسنجاني موسوم هستند، اين‌ها پيش‌بيني‌هاي خيلي دقيقي در مورد نزديك شدن سقوط صدام كرده‌اند و بعد هم اشاره كرده‌اند كه حالا حتماً هدف جمهوري اسلامي نبايد از طريق نظامي تحقق پيدا كند، بلكه ممكن است اين قضيه سياسي - نظامي باشد؛ يعني ما به‌قول معروف حركت نظامي آغاز مي‌كنيم ولي زمينه‌هاي سياسي جهاني و بين‌المللي كمك خواهد كرد كه هدف ما تضمين بشود. با اين هدف بود كه جمهوري اسلامي عمليات‌هاي كربلاي 4 و 5 را شروع كرد. هدف اين بود كه حداقل بصره در محاصره قرار بگيرد و ارتباط جنوب عراق با شمال قطع بشود و به‌محض متصرف شدن اين منطقه، در آن‌جا تشكيل حكومت عراق آزاد را بدهند و بلافاصله به كمك ما (غرب) و با كمك سعودي‌ها و غيره براي اين حكومت شناسايي صورت بگيرد و بتواند به هر حال وسايل سقوط صدام را فراهم بكند. شكست عمليات كربلاي5 در تحقق اين هدف باعث شد گروهي از دولت‌مردان جمهوري اسلامي و در رأس آن‌ها آقاي "خامنه‌اي" و شماري از فرماندهان ارتش به اين نتيجه برسند كه ادامه جنگ به‌صورت فرسايشي در نهايت به‌ضرر ايران تمام خواهد شد. آن‌ها شروع كردند اين تئوري و اين حرف را بقبولانند كه روزگار جنگ با شهامت و پيروزي به سر آمده و حالا روزگار صلح با شهامت و پيروزي فرا رسيده‌است. شماري از نمايندگان مجلس نامه‌اي فرستاده‌اند براي آيت‌الله خميني و سؤال كردند كه آيا تحقق هدف‌هاي ايران از راه يك صلح پيروزمندانه مخالف اسلام است؟ مخالف انديشه ماست؟ و آيت‌الله به‌طور تلويحي جواب داده بود كه اگر از راه صلح پيروزمندانه اين هدف تحقق پيدا كند، ما با آن مخالفتي نداريم. خب اين جواب تعبيرهاي مختلفي از آن شد: يكي گفت منظور آيت‌الله اين است كه زماني صلح كنيم كه صدام برود. و اين عقيده نيز از سوي بعضي از ديپلمات‌هاي عرب شنيده مي‌شد كه در عراق نيز خود دولت‌مردان عراقي اين حرف بين‌شان زمزمه شده‌بود كه گفته بودند ظاهراً حالا ايراني‌ها راضي شدند كه صلح بكنند، به‌محض اين كه ما اعلام بكنيم مثلاً صدام‌حسين از رهبري عراق كناره‌گيري كرد. و باز اين دو نظر در جمهوري اسلامي هست كه معتقد است هر نوع تحقق پيروزي سياسي بايد توأم با يك پيروزي نظامي باشد و در دو زمينه بايد كار كرد، يعني بايد هم جنگيد و هم امتياز گرفت. و نظريه ديگري معتقد است كه بايد جنگ را به هر شكل خواباند براي اين‌كه جنگ به بن‌بست رسيده‌است، جنگ به‌جايي رسيده كه ديگر نمي‌شود جلوتر برود.»[۳۰]

گزارش- 496

قيمت جهاني نفت تحت تأثير سياست نفتي ايران و وضعيت جنگي منطقه است. يك نشريه داخلي سپاه در گزارشي از سفر وزير نفت ايران به كشورهاي عضو اوپك نوشت: «توجه به سياست نفتي ايران (نفت از قرار بشكه‌اي 18 دلار و رعايت سهميه‌ها) و به‌گفته وزراي نفت ملاقات شونده، با ورود هيئت جمهوري اسلامي ايران به هر كشوري، حدود چند سنت به قيمت نفت افزوده مي‌شد كه البته زلزله "اكوادور" و از كار افتادن خط لوله نفتي عراق از طريق تركيه نيز در اين امر بي‌تأثير نبود. شركت‌هاي نفتي براي فشار آوردن بر اوپك از خريد نفت به قيمت رسمي 18 دلار براي هر بشكه خودداري كرده و روزانه تا حدود 5/3 ميليون بشكه در روز از ذخاير خود بهره‌برداري مي‌كنند كه در اين حال مقاومت و از خود گذشتگي اوپك در كنترل توليد، بدون شك قوي‌ترين نشانه همبستگي اين سازمان در تمامي عمر 25 ساله آن است.»[۳۱] گزارش ديگر حاكي است كه كمپاني‌هاي نفتي ژاپن به‌جاي خريد نفت از ايران، به بازار آزاد روي آورده‌اند و اين امر را به تجديد قراردادهاي خود با ايران ترجيح مي‌دهند. نشريه ميد (بررسي اقتصادي خاورميانه) چاپ لندن، در شماره اخير خود با اشاره به اين مطلب، نوشته‌است: «كمپاني‌هاي نفتي "شواشل" و "كوسومو" از ماه مارس اقدام به معامله نفت در بازار آزاد نمودند و كمپاني نفتي "ميتسوبيشي" و "ميتسوبوسان" از ماه آوريل اين اقدام را آغاز نموده‌اند. ضمناً كمپاني "ايد ميتسو كوزان" نيز در نظر دارد كه از قراردادهاي خود صرف‌نظر نمايد.»[۳۲]



منابع و مآخذ روزشمار 1366/01/19

  1. سند شماره 0681 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش "تداوم عمليات در شرق بصره تا كربلاي 8"، ص28؛ و- سند شماره 027657: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش عمليات كربلاي8.
  2. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نشريه "رويدادها و تحليل"، شماره 31 (22/2/1366)، ص12.
  3. روزنامه اطلاعات، 20/1/1366، ص3؛ و- خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "اخبار، گزارش‌ها و بازتاب جهاني سلسله عمليات كربلا"، عمليات كربلاي8، 21/1/1366، ص3.
  4. روزنامه اطلاعات 20/1/1366، ص3.
  5. روزنامه جمهوري اسلامي، 20/1/1366، ص2.
  6. سند شماره 226146 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه شماره 140 (26/1/1366)، ص2؛ و- مأخذ 3، بخش دوم، ص12، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 19/1/1366.
  7. سند شماره 1443 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه رمضان (محسن محمدي معين) 22/12/1365 تا 22/1/1366، ص141.
  8. سند شماره 027650 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، شماره 22، نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، 22/1/1366، ص3؛ و- سند شماره 027681 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، گزارش نوبه‌اي، شماره 3، نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، 24/1/1366، ص10؛ و- مأخذ 6 ، ص5؛ و- خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 19 (19/1/1366)، ص4.
  9. مأخذ 5؛ و- خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 20 (20/1/1366)، ص4، خرم‌آباد - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 19/1/1366.
  10. مأخذ 5.
  11. سند شماره 097179 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي - ركن 2، به ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي، 19/1/1366.
  12. روزنامه اطلاعات، 10/1/1366، ص2.
  13. روزنامه اطلاعات، 19/1/1366، ص14.
  14. مأخذ 4، ص4.
  15. سند شماره 226145 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه شماره 139 (19/1/1366)، ص3.
  16. نشريه كيهان هوايي، 19/1/1366، ص17.
  17. پيشين.
  18. نشريه كيهان هوايي، 26/1/1366، ص2.
  19. مأخذ 15، ص7، به‌نقل از روزنامه سوئدي "داگنز نيهتر".
  20. معاونت سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نشريه "بررسي"، شماره 7 (22/1/1366)، به‌نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي از بوينوس آيرس، ص18.
  21. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 21 (21/1/1366)، ص26، به‌نقل از خبرگزاري يونايتدپرس از النيگا (ايتاليا)؛ و- مأخذ 4، ص آخر.
  22. هفته‌نامه "انقلاب اسلامي در هجرت"، شماره 148، 22/1/1366، ص1.
  23. مأخذ 9، بخش دوم، ص15، به‌نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي از پاريس؛ و- مأخذ 9، بخش دوم، ص17، به‌نقل از راديو اسرائيل، 19/1/1366.
  24. مأخذ 9، بخش دوم، ص14،
  25. مأخذ 4، ص آخر.
  26. صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، "بولتن راديوهاي بيگانه"، 22/1/1366، ص28، راديو بي.بي.سي، 20/1/1366.
  27. مأخذ 9، بخش دوم، ص5 ، طرابلس، به‌نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 19/1/1366.
  28. مأخذ 13، ص25، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  29. مأخذ 13، ص3.
  30. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه، نشريه شماره 22 (22/1/1366)، ص16، به‌نقل از راديو امريكا، 19/1/1366.
  31. مأخذ 15، ص37.
  32. مأخذ 9، بخش دوم، ص23، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 19/1/1366.