1366.07.17

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.07.17
نام‌های دیگر هفده مهر
تاریخ شمسی 1366.07.17
تاریخ میلادی 9 اکتبر 1987
تاریخ قمری 15 صفر 1408




گزارش- 289

امروز بر خلاف روزهاي گذشته، از حملات هوايي عراق به مراكز صنعتي - كارگري و خطوط كشتي‌راني در خليج فارس خبري نبود و در جبهه‌ها نيز آرامش نسبي برقرار بود، با اين حال هواپيماهاي عراقي به حريم هوايي اسلام‌آباد غرب، باختران و سنندج تجاوز كردند و ديوار صوتي را بر فراز اين شهرها شكستند. خبرگزاري جمهوري اسلامي گزارش داد: «يك هواپيماي عراقي در حريم هوايي شهر‌هاي اسلام‌آباد غرب و باختران، ديوار صوتي را شكست كه با آتش پدافند اين دو شهر مواجه شد. اين هواپيما كه از نوع ميراژ بود هنگام فرار در منطقه خان‌ليلي بمب‌هاي خود را فرو ريخت. در اين بمباران به رزمندگان اسلام آسيبي وارد نشد.[۱] در سنندج نيز در ساعت 11:25 لحظاتي پس از اعلام وضعيت قرمز، صداي شكسته شدن ديوار صوتي به وسيله هواپيماهاي متجاوز عراقي به گوش رسيد و متعاقب آن واحدهاي پدافند هوايي به مدت سه دقيقه اقدام به شليك كردند اما هواپيمايي مشاهده نشد.»[۲]

گزارش- 290

پل رودخانه گردلان سرو‌آباد بر اثر انفجار بمب آسيب ديد. عناصر گروه ضدانقلابي رزگاري سه بمب دستي را زير پل گردلان قرار دادند كه با انفجار يكي از آنها به قسمتي از پل آسيب رسيد، دو بمب ديگر را نيروهاي سپاه قبل از انفجار خنثي كردند.[۳] در منطقه سقز مسئول محور شهيد اكبري به همراه پاسداري ديگر در جاده قشلاق به تموته واقع در جنوب غربي سقز با موتور خود به كمين عناصر ضد انقلاب افتادند كه هر دو شهيد شدند و موتورشان نيز به آتش كشيده شد.[۴] در منطقه مريوان در ارتفاعات كره‌مريم و سيروس نيز عناصر حزب دمكرات با نيروهاي خودي درگيرشدند و با تحمل يك كشته از منطقه فرار كردند.[۵]

گزارش- 291

به منظور بزرگداشت خاطره حماسه‌آفرينان عمليات كربلاي‌5 و نمايش توان و تاكتيك رزمي واحدهاي زرهي، عصر امروز مانور يگان‌هاي زرهي نيروي زميني سپاه با استفاده از تانك‌‌‌هاي پيشرفته و غنيمتي از جمله تانك‌هاي تي - 72 در نزديكي تهران برگزار شد. در اين مانور ابتدا واحدهاي زرهي با يك آرايش ويژه رزمي، خود را آماده اجراي مانور كردند. آنگاه تانك‌ها در يك ستون به صورت دسته‌هاي تهاجمي در آمده و به شكل مثلثي روي دشمن فرضي آتش گشودند. نيروهاي مانور كننده همراه با تانك‌هاي پيشرفته غنيمتي پس از اجراي مانور در ميان ابراز احساسات و تكبير مردم، از جلوِ آنها رژه رفتند.[۶]

گزارش- 292

ناوگان امريكا در خليج فارس پس از حمله شب گذشته‌ هلي‌كوپترهاي امريكايي به پنج قايق ايراني، منطقه را به محاصره خود درآورده‌اند، طوري كه صبح امروز يك هلي‌كوپتر نيروي دريايي ايران كه براي شناسايي منطقه از بوشهر عازم جزيره فارسي شد، از 45 مايلي اين جزيره، ناوگان امريكا به خلبان هلي‌كوپتر اخطار كرد كه به منطقه نزديك نشود.[۷] از سوي ديگر، يك افسر ارشد پايگاه دريايي بوشهر اعلام كرد كه امروز يك هلي‌كوپتر امريكايي قصد نزديك شدن به يك سكوي نفتي ايران در خليج فارس را داشت كه با آتش به موقع نيروهاي اسلام قبل از هرگونه اقدامي ناگزير به ترك منطقه شد.[۸] منابع امريكايي نيز اعلام كردند كه در ساعت15:30 به سوي يكي از هلي‌كوپترهاي امريكايي - كه مشغول عمليات‌هاي مراقبتي بر فراز آب‌هاي بين‌المللي در نزديكي سكوي نفتي تحت كنترل ايران بود - آتش گشوده شد كه نيروهاي امريكايي به آن پاسخي ندادند.[۹]

گزارش- 293

در گزارش درگيري هلي‌كوپترهاي امريكايي با قايق‌هاي ايراني در روزشمار قبل (16/7/1366) آمد كه قايق‌هاي خودي هنگامي كه شب گذشته در غرب جزيرة فارسي مشغول گشت‌زني بودند زير آتش هلي‌كوپترها و ناوچه‌هاي امريكايي قرار گرفتند چند تن از سرنشينان قايق‌ها شهيد شدند و چند تن مجروح گرديدند كه به دست امريكايي‌ها اسير شدند. در اين درگيري يك هلي‌كوپتر امريكايي هدف موشك استينگر قرار گرفت و سرنگون شد. آسوشيتدپرس از اين درگيري چنين گزارش داد: «منابع پنتاگون (وزارت دفاع امريكا) گفتند هلي‌كوپترهاي نظامي امريكا در خليج فارس چند قايق گشت‌زني ايران را پس از آنكه اين قايق‌ها شروع به تير‌اندازي به سوي آنها كردند، مورد حمله قرار دادند و از كار انداختند. به گفته اين منابع، هلي‌كوپترهاي امريكايي هنگامي كه به وسيله قايق‌هاي توپدار ايراني مورد حمله قرار گرفتند، در خارج از محل گشت‌زني مراقبتي عادي خود پرواز مي‌كردند.»[۱۰] يونايتدپرس نيز در اين‌باره گزارش داد: « "فرد هافمن" سخنگوي پنتاگون، حمله چهار قايق ايراني به هلي‌كوپترهاي امريكايي را يك "اقدام خصومت‌آميز روشن" توصيف كرد و افزود كه امريكايي‌ها در اين درگيري هيچ‌گونه تلفات و ضايعاتي نداشته‌اند و به هلي‌كوپتر امريكايي نيز آسيبي نرسيده است. هافمن گفت كه حداقل شش ايراني كه از حمله امريكايي‌ها به قايق‌هاي توپدار ايراني جان سالم بدر بردند، به وسيله قايق امريكا از آب گرفته شدند كه حال سه تن از آنها به شدت وخيم است.»[۱۱] به گزارش خبر‌گزاري فرانسه واينبرگر (وزير دفاع امريكا) نيز در گزارش بعدي از اين حادثه تصريح كرد كه نيروهاي امريكايي تنها يك قايق ايراني ساخت سوئد را غرق كرده‌اند و دو قايق ديگر را كه در جريان درگيري به شدت خسارت ديده‌اند در اختيار خود درآورده‌اند. وي افزود: چهارمين قايق ايراني كه يك ناوچه 50 متري بوده، موفق شده است در آغاز شليك‌ها از محل بگريزد.[۱۲]

گزارش- 294

جمهوري اسلامي ايران، اقدام امريكا در حمله به قايق‌هاي ايران را تجاوزي آشكار به حق حاكميت جمهوري اسلامي و نقض قوانين بين‌المللي خواند و هشدار داد كه اين اقدامات منجر به آشوب كشيدن كل منطقه خواهد شد و آمادگي مردم ايران را براي مقابله با تجاوز بيگانگان يك اصل اعتقادي اعلام كرد. وزير امور خارجه جمهوري اسلامي امروز نامه‌اي به شرح زير براي دبيركل سازمان ملل متحد ارسال كرد: «هنوز چند روزي از آخرين تجاوز نيروهاي نظامي امريكا به حاكميت جمهوري اسلامي ايران در منطقه خليج فارس نگذشته كه بار ديگر سياست‌هاي آتش‌افروزانه دولت امريكا پنجشنبه شب با حملة هلي‌كوپترهاي نظامي به قايق‌هاي گشت‌زن سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اطراف جزيره فارسي عيان گرديد. تكرار اين وقايع نشان‌دهندة اهداف جنگ‌طلبانه سردمداران كاخ سفيد در منطقه است. چگونه مي‌توان با مشاهده اين نقض آشكار قوانين بين‌المللي و تجاوز به حق حاكميت جمهوري اسلامي ايران، ادعاي دولت امريكا را كه به بهانة صلح‌طلبي و ايجاد امنيت و در چارچوب اجراي قطعنامه شوراي امنيت، اقدام به اعزام ناوگان‌هاي تا دندان مسلح خود به منطقه نموده است، باور كرد. ‌تجاوز امريكا و تحريكات نظامي در منطقه روز به ‌روز ابعاد گسترده‌تري مي‌يابد و مجامع بين‌المللي همچنان در سكوت مرگبار خود فرورفته‌اند و جرأت دخالت و اعتراض براي خاتمه دادن به اين جسارت‌هاي قلدرانه را از دست داده‌اند، گويي منشور سازمان ملل هيچ‌گونه وظيفه‌اي در حفظ امنيت و جلوگيري از تجاوز به آنان تفويض نكرده است. فرزندان اين ملت شهيد‌پرور به‌هنگام انجام وظيفه مقدس حراست از آب و خاك جمهوري اسلامي ايران مورد هجوم وحشيانه نظاميان امريكا قرار گرفته و تني چند از آنان به لقاء‌الله پيوستند و تعدادي نيز به‌صورتي غيرقانوني ربوده شدند كه در اينجا لازم است اكيداً يادآور شود كه مسئوليت هرگونه اهمال در حفظ سلامت اسيران و بازگشت سريع آنان به عهده رژيم امريكا مي‌باشد. جنايت آشكار امريكا نه تنها از عزم راسخ ملت ايران در مبارزه‌اش عليه سلطه‌طلبي امريكا كم نخواهد كرد بلكه در ايمان خود نسبت به راهي كه منجر به شكست مفتضحانه امريكا در منطقه خواهد شد، پابرجا شده‌اند. تشديد چنگ و دندان نشان دادن امريكا در منطقه خليج فارس به روشني بيانگر آن است كه منطقه در آستانه يك ويتنام ديگر قرار گرفته و اين تجاوز نظامي نهايتاً كل منطقه را به آشوب خواهد كشاند و جنگ سال‌ها باقي خواهد ماند و صلح جهاني - آن چيزي كه لفظاً مورد احترام شوراي امنيت مي‌باشد - بدون شك توسط اين گونه اقدامات خودسرانه امريكا در منطقه خليج فارس به‌طور جدي به خطر خواهد افتاد. بدين وسيله اعلام مي‌دارم كه مسئوليت شروع يك جنگ تمام عيار و پيامدهاي بسيار خطر‌ناك نقض قوانين بين‌المللي در منطقه به عهده دولت امريكا است و تنها راه جلوگيري از گسترش تشنجات، خروج سريع نيروهاي كشورهاي خارجي از آب‌هاي خليج فارس مي‌باشد. اين‌جانب وظيفه دارم كه از طريق جناب‌عالي اعتراض شديد خود را از سياست‌هاي دولت امريكا در منطقه خليج فارس به اطلاع جهانيان و شوراي امنيت برسانم تا با ثبت اين تذكرات به‌عنوان سند در سازمان‌ ملل، مسئوليت همگان در مقابله با تجاوزات و رفع عوامل تشنج گوشزد شده باشد.»[۱۳] سخنگوي وزارت امور‌خارجه جمهوري اسلامي ايران نيز در اين‌باره گفت: «اين حمله ترديد باقي نمي‌گذارد كه امريكا با تجاوز به جمهوري اسلامي ايران قصد به آتش كشيدن منطقه را دارد و شهادت مظلومانه رزمندگان ما نشان مي‌دهد كه امريكا طبل‌هاي جنگ را نواخته است.» وي افزود: «دفاع از حيثيت و تماميت ارضي انقلاب اسلاميمان راهي جز مقابله با اين تجاوزات و تهديدات باقي نمي‌گذارد. جمهوري اسلامي ايران پاسخگويي به سياست‌‌‌هاي خصمانه امريكا در خليج فارس را - كه اكنون بيش از هر زمان مشخص شده كه هدف آن حمايت از رژيم عراق و اعمال سلطه بر منطقه است - غير‌قابل اجتناب مي‌داند و طبيعي است كه مسئوليت و عواقب آن متوجه كاخ سفيد خواهد بود.»[۱۴] نماينده دائمي ايران در سازمان ملل (رجايي خراساني) نيز در يك مصاحبه مطبوعاتي گفت:«حادثه تازه ميان ايران و امريكا در خليج فارس يك اعلام جنگ از جانب امريكا به ايران است. تصور مي‌كنم در حال حاضر با امريكا در جنگ هستيم. طي ماجراي حمله هلي‌كوپترهاي امريكايي به قايق‌هاي تند‌روي ايران، هلي‌كوپترهاي امريكايي آغازگر ماجرا بوده‌اند. طي اين ماجرا نيروهاي ايراني يك فروند از هلي‌كوپترها را سرنگون و به كشتي امريكا نيز آسيب رسانده‌اند. امريكا به نفع عراق وارد جنگ شده است و ايران به كارهاي خلاف مبادرت نمي‌ورزد. ما هرگز هيچ امريكايي را در كشورمان و يا در خليج فارس به قتل نرسانده‌‌ايم. درگيري خليج فارس روابط امريكا با سراسر جهان اسلام را به مخاطره انداخته است.»[۱۵] رجايي‌خراساني دربارة اين ادعاي امريكا كه ايران خليج فارس را مين‌گذاري كرده، گفت: «حتي اگر ايران مين‌ها را كار گذاشته باشد به امريكا مربوط نيست كه به پاك‌سازي خليج فارس بپردازد. امريكا وظيفه پليس بين‌المللي را بر عهده ندارد. از طرفي، اگر ثابت شود كه مين‌ها را ايران در آب‌‌هاي بين‌المللي كار گذاشته، اين وظيفه جامعه بين‌المللي است كه در اين زمينه اقدام كند نه امريكا.» وي خاطر‌نشان كرد كه همان قوانين بين‌المللي كه به موجب آن امريكا حق دخالت در منطقه را ندارد و بايد از منطقه خارج شود، حكم مي‌كند كه ايران در صورتي‌كه به نفع خود تشخيص دهد در آب‌هاي بين‌المللي مين كار گذارد. آنچه ايران با دشمنانش مي‌كند به ايران مربوط است نه به امريكا نه به هيچ كشور ديگري. رجايي‌خراساني افزود كه تاكنون هواپيماهاي امريكايي چندين‌بار به حريم هوايي ايران در منطقه چابهار تجاوز نموده و هواپيماهاي غير‌نظامي را وادار به تغيير مسير كرده‌اند.[۱۶] سخنگوي ستاد تبليغات جنگ نيز اقدام امريكا را يك اقدام آشكار جنگي عليه ايران دانست و گفت:«ادعاي امريكا مبني بر اينكه ابتدا قايق‌هاي ايراني به سوي هلي‌كوپتر امريكايي شليك كرده‌اند كذب محض مي‌باشد. امريكا از طرح مسئله تجمع قايق‌هاي تندرو ايران در اطراف جزيره خارك، زمينه‌سازي لازم براي دست زدن به حمله به قايق‌هاي ايران را شروع كرد. اين در حالي است كه قايق‌هاي ايراني در حال يك نقل و انتقال معمولي و روزانه در اطراف جزيره خارك بودند. امريكا عملاً خود را به ورطه جنگ انداخته است و دقيقاً در راهي گام نهاده كه رژيم عراق بدان تمايل دارد.» وي افزود: «امريكا موظف است ضمن حفظ جان شش تن از سر‌نشينان قايق‌هاي ايراني، آنان را هر چه سريع‌تر تحويل ايران دهد.»[۱۷]

گزارش- 295

آيت‌الله موسوي اردبيلي امام جمعه موقت تهران در خطبه‌هاي نماز جمعه امروز با اشاره به تناقض و تضاد موجود در ادعاها و عملكرد امريكا در خليج فارس گفت:«امريكا كه در ابتداي حضور در منطقه داعيه همراهي كشتي‌هاي كويتي به عنوان يك حركت اقتصادي را داشت پس از مدتي ادعاي نا‌امني منطقه را كرد و گفت: قصد دارد در منطقه تشنج‌زدايي كند. امريكا در پوشش اين ياوه‌گويي‌ها حضور نظامي گسترده‌اي در منطقه خليج فارس پيدا كرد و چندين فروند از ناوگان‌هاي جنگي خود را به منطقه اعزام نمود.» رئيس شوراي عالي قضايي افزود:« در حالي كه امريكا ايران را مورد خطاب قرار مي‌داد تا براي اجراي امنيت و صلح در منطقه قطعنامه 598 را بپذيرد، با حمله به كشتي ايران - اجر و به تازگي با هجوم به چند قايق ايراني، موج جديدي از ناامني را در منطقه خليج فارس به وجود آورد. اين اعمال امريكايي‌ها براي مقابله با تحقير شدن آنها در ماجرايي چون حمله به طبس، ماجراي مك‌فارلين و غيره و همچنين به دست آوردن مجدد آبروي از دست رفته خود در بين كشورهاي مرتجع منطقه صورت مي‌گيرد. حل مشكلات داخلي، حمايت از منافع نامشروع خود در منطقه، حفظ صدام به عنوان عاملي براي مقابله با انقلاب اسلامي، از ديگر دلايلي است كه امريكايي‌ها را وادار مي‌كند به شرارت و تهاجم دست بزنند.» وي در پايان تأكيد كرد كه مردم ايران مقابله با تهاجم بيگانگان را يك اصل اعتقادي و ديني مي‌‌دانند كه جهاد در راه خدا نام دارد و براي‌شان تفاوت نمي‌كند كه در برابر عراق بجنگند يا در مقابل امريكا، زيرا در نهايت هر دوي آنان دشمنان اسلام و ايران هستند.[۱۸]

گزارش- 296

نماينده امريكا در سازمان ملل، در نامه‌اي به دبيركل اين سازمان، اقدام هلي‌كوپترهاي امريكايي را دفاعي قانوني اعلام كرد و ديگر مقام‌هاي امريكايي از اين اقدام حمايت كردند. نمايندگان كنگره امريكا نيز ضمن حمايت از اين اقدام، مسئلة اختيارات رئيس‌جمهور را در زمان جنگ طرح نمودند. نامه امروز نماينده امريكا در سازمان ملل (ورنون والتر) به دبيركل دربارة اين موضوع چنين است:« بنا به اطلاع دولت متبوعم و بر طبق ماده 51 منشور سازمان ملل به اطلاع مي‌رسانم كه نيروهاي جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس بدون هيچ تحريكي به سوي هلي‌كوپتر‌هاي امريكا در حريم فضايي بين‌المللي حمله كردند و ايالات متحده با اتخاذ موضع دفاعي و قانوني بين‌الملليِ حقِ دفاعِ مشروع، به اين اقدام ايران پاسخ داد. تقريباً در ساعت 50 :2بعد از ظهر مورخ 8 اكتبر، گشت دريايي ايران به سوي هلي‌كوپتر‌هاي امريكا در آب‌هاي بين‌المللي خليج فارس آتش گشودند كه هلي‌كوپترهاي امريكا به آتش آنها پاسخ دادند كه در نتيجه آن يكي از آنها غرق گرديد. قايق‌هاي گشت امريكا شش ملوان ايراني را از آب گرفتند كه دو نفر از آنها بر اثر جراحات وارده در طي درگيري جان خود را از دست داده بودند. ايالات متحده قصد دارد كه ملوانان ايران را از طريق كشور ثالث با مساعدت سازمان‌هاي بشردوستانه ذي‌صلاح، در صورت فراهم شدن اين امكان، در اسرع وقت به كشور خود بازگرداند. همچنين تقريباً در ساعت 3:30 بعدازظهر يكي ديگر از هلي‌كوپترها كه مشغول عمليات‌هاي مراقبتي صلح‌آميزي بر فراز آب‌هاي بين‌المللي در نزديكي سكوي نفتي تحت كنترل ايران در پرواز بود، ‌از سوي منبعي نامشخص به سوي آن آتش گشوده شد كه نيروهاي امريكايي به آن پاسخ ندادند. دولت ايالات متحده قبلاً به دولت ايران اطلاع داده بود كه در برابر اقدامات خصمانه، واكنش تدافعي مناسبي اتخاذ خواهد كرد.»[۱۹] خبرگزاري رويتر نيز به نقل از وزارت خارجه امريكا گزارش داد كه امريكا چهار ملوان اسير ايراني را در صورت تمايل آنها به رفتن به كشورشان باز مي‌گرداند اما به تهران هشدار داد كه نيروهايش در صورت ضرورت براي حفاظت از خود در خليج[فارس]، مجدداً شليك خواهند كرد.[۲۰] با وجود حمله ديروز هلي‌كوپترهاي امريكايي به قايق‌هاي ايراني، واينبرگر، وزير دفاع امريكا، بار ديگر ادعا كرد:«حضور نظامي امريكا در خليج فارس براي جنگ نيست، ما براي كسب اطمينان از عبور و مرور محموله‌هاي حياتي در آب‌هاي بين‌المللي حضور داريم و اين مسئله براي امريكا و ديگر كشورها هم حياتي است و با حضور خود در منطقه مانع حملات ايراني‌ها هستيم و در جست‌وجوي گسترش درگيري نيستيم.» وي افزود:«در جايي كه حضور نظامي ما نتواند صلح را برقرار كند آنگاه وارد عمل مي‌شويم و از مردم و كشتي‌هاي خود نيز محافظت مي‌كنيم.»[۲۱] از سوي ديگر، نمايندگان كنگره امريكا ضمن حمايت از اقدام نيروهاي امريكايي در خليج فارس، بار ديگر مسئله اختيارات رئيس‌جمهور در زمان جنگ را مطرح كردند و خواستار كاهش اختيارات نظامي رئيس‌جمهور شدند. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از لندن درباره موضع‌گيري دو گانه نمايندگان كنگره امريكا نوشت:« علت اين امر بيش‌تر ناشي از تمايل كلي امريكايي‌ها به مقابله با ايران و تمامي اقدامات تحقيرآميز جمهوري اسلامي ايران و حاميان آن در لبنان مي‌باشد. "رابرت دورنان" يكي از اعضاي كميته امور خارجه مجلس نمايندگان امريكا گفت: امريكا ابر‌قدرت است و اگر يك رژيم تروريستي مانند رژيم ايران دائم به امريكا ضربه بزند واشنگتن بالاخره پاسخ محكمي خواهد داد.» در ادامه گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي آمده است:«با وجود پشتيباني قوي افرادي نظير دورنان از اقدامات جنگ‌افروزانه امريكا، ‌تعدادي از نمايندگان كنگره اصرار دارند كه كاخ سفيد خليج فارس را منطقه خطرناك اعلام كند و در اين صورت كنگره آن را ناگزير خواهد كرد كه دستور خروج نيروهاي امريكايي از منطقه را در ظرف مدتي معين صادر كند. سناتور آلن‌يكون عضو كميسيون نيروهاي مسلح مجلس سنا در اين باره گفت: درگيري پنجشنبه شب خطرهاي موجود در منطقه را به شدت افزايش داده است.»[۲۲] خبرگزاري فرانسه نيز از واشنگتن گزارش داد:« درست همانند مورد كشتي ايران - اجر كه ماه پيش هدف حمله قرار گرفت، پنجشنبه شب بسياري از نمايندگان با‌ نفوذ پارلمان امريكا صداي خود را بلند كرده و از رئيس‌جمهوري خواستند تا به قانون امريكا در خصوص اختيارات جنگي كه در سال 1973 اتخاذ شده است احترام بگذارد. اين قانون رئيس‌جمهور امريكا را موظف مي‌كند كه 48 ساعت پس از اعزام نيرو به منطقه‌اي كه به صورت احتمالي يا حتمي منطقه جنگي شناخته شده است، گزارش خود را به كنگره عرضه كند و چنانچه كنگره اين اقدام را نپذيرد، تا حداكثر 60 روز نيروها را از آن منطقه خارج كند.»[۲۳]

گزارش- 297

استفادة قايق‌هاي ايران از موشك استينگر در دفاع از خود، در حمله شب گذشته عليه هلي‌كوپترهاي امريكا، ناظران نظامي را متعجب كرده است. منابع پنتاگون اعلام كردند:«در بازرسي از يكي از دو قايق توقيف شده ايراني(در درگيري پنجشنبه شب گذشته) قطعات مربوط به موشك‌هاي پيشرفته ضد هوايي استينگر به دست آمده است. كارشناسان نظامي امريكا از وجود اين قطعات در قايق متعجب شده‌اند. زيرا نه موشك‌ها و نه ابزار شليك آنها در درون قايق‌ها يافته نشد.[۲۴] سخنگوي وزارت خارجه امريكا نيز در اين باره گفت:« امريكا نمي‌داند كه ايران چگونه به اين موشك‌‌ها دست يافته است و در حال بررسي اين قضيه است.»[۲۵] همچنين خبرگزاري فرانسه گزارش داد:«كاسپار واينبرگر وزير دفاع امريكا براي نخستين بار ضمن اعتراف به اين مطلب كه ايران مي‌تواند از اين نوع موشك در اختيار داشته باشد، گفت لوازمي كه مي‌تواند با سيستم موشك‌هاي ضدهوايي امريكا از نوع استينگر مرتبط باشد از داخل دو قايق ايراني به دست آمده است.»[۲۶] خبرگزاري ايتاليا (انسا) نيز به نقل از يكي از متخصصان مسائل تسليحاتي نشريه جينز ديفنس گزارش داد: «تاكنون هيچ اطلاعي در مورد چنين موشكي در ايران موجود نبود.» وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا موشك‌هاي استينگر نمي‌توانند در مقابل آزادي گروگان‌ها به ايران تحويل شده باشند، گفت:« استينگر در بازار سياه بين‌المللي قابل خريداري است و ايرانيان مي‌توانند با پرداخت بهاي زياد آن را به دست آورده باشند.»[۲۷] روزنامه اينديپندنت نيز به نقل از يك منبع افغاني نوشت: «اين موشك‌ها را گروه‌هاي مخالف رژيم افغانستان به ايران فروخته‌اند و ايران اين موشك‌ها را به پنج برابر قيمت اصلي خريداري كرده است. خبرگزاري جمهوري اسلامي با مخابره مطلب فوق خاطر‌نشان كرد اين سلاح كه بر شانه حمل مي‌شود، جزو پيشرفته‌ترين سلاح هاي ضد هوايي امريكا است، طوري كه تلاش دولت ريگان براي فروش آنها به عربستان با مخالفت كنگره روبه‌رو شده است.[۲۸]

گزارش- 298

دولت‌هاي انگلستان، فرانسه و ايتاليا با حمايت از حمله هلي‌كوپتر‌هاي امريكا به قايق‌هاي ايراني، آن‌ را يك اقدام دفاعي قانوني عنوان كردند. وزير خارجه انگلستان "سر جفري‌هاو" گفت: «امريكاييان از خود دفاع كرده‌اند. آنچه كه به هيچ وجه ايجاد شك و ترديد نمي‌كند اين است كه امريكاييان هميشه از خود دفاع كرده‌اند و هدف از حضور آنها در خليج فارس نيز براي اين است كه آزادي كشتي‌راني در اين منطقه محترم شمرده شود.» جرج يانگر وزير دفاع انگليس نيز اظهار عقيده كرد كه حادثه مسلحانه امريكا - ايران هيچ گونه تغييري در موضع كشتي‌هاي نيروي سلطنتي انگليس در خليج فارس نداده است. انگليس يازده ناو جنگي در خليج فارس دارد كه كشتي‌هاي بازرگاني تحت پرچم انگليس را محافظت مي‌كند.[۲۹] فرانسوا ميتران، رئيس‌جمهور فرانسه، حمله امريكا به قايق‌هاي ايراني را يك دفاع قانوني و طبيعي در آب‌هاي بين‌المللي توصيف كرد و گفت: «در صورت لزوم فرانسه نيز به يك چنين اقدامي دست خواهد زد. من توضيحات امريكا را شنيدم به نظرم حق با امريكا است. از طرفي من خبري از ايران را خواندم‌كه مغاير آن است. آنچه كه حقيقت دارد اين است كه در آب‌هاي بين‌المللي به محض احساس تهديد و يا تجاوز، كاملاً طبيعي است كه از روش‌هاي دفاعي استفاده شود؛ زيرا اين يك دفاع قانوني است. اين مطلب در مورد فرانسه نيز صادق است.»[۳۰] نخست‌وزير ايتاليا نيز گفت:« چنين حادثه‌اي بيش از پيش لزوم محدود ماندن مأموريت ناوهاي ايتاليايي در خليج فارس به اسكورت كشتي‌هاي تجاري اين كشور و انجام احتمالي عمليات مين‌روبي را روشن مي‌سازد. كشتي‌هاي تجاري ايتاليا تنها در صورت محدود بودن مأموريت ناوهاي جنگي، مي‌توانند به امنيت خود اطمينان يابند.»[۳۱]

گزارش- 299

رهبر ليبي حمله امريكا به قايق‌هاي ايران را محكوم كرد و كشورهاي حاشيه خليج فارس واكنش رضايت‌آميزي ابراز كردند. معمر قذافي رهبر ليبي در پيامي به گورباچف اقدام امريكا را محكوم كرد و از شوروي خواست در مقابل اقدامات امريكا سكوت نكند. در اين پيام آمده است: «تجاوز نظامي امريكا به ايران كه از فاصله هزاران مايل از مرزهاي امريكا صورت گرفته، ناچيز شمردن حق ديگران در زندگي آزاد و توأم با صلح به شمار مي‌رود. امريكا براي منافع خود حد و مرزي نمي‌شناسد. ملت‌هاي جهان نمي‌پذيرند كه شوروي به عنوان ابرقدرت در قبال سياست‌هاي خطرناك امريكا كه صلح و زندگي ملت‌ها را تهديد مي‌كند دست روي دست بگذارد. شوروي لازم است سياست بازدارنده‌اي در پيش گيرد و از هر گونه چشم‌‌‌پوشي در قبال سياست جور و ستم امريكا و سهل‌انگاري در برقراري صلح جهاني و انجام دادن وظايف بسيار حساس بين‌المللي خودداري كند. ملت‌هاي جهان براي مبارزه با جور و ستم نازيسم جديد ناگزيرند در يك جبهه جهاني متحد شوند تا بشر در امنيت زندگي كند.»[۳۲] از سوي ديگر، خبرگزاري فرانسه در گزارشي از منامه به نقل از يك مقام بلندپايه عرب ضمن تأكيد بر اينكه عمليات پاسداران انقلاب ايران عليه كشتي‌راني ديگر قابل تحمل نيست، نوشت: «اقدام امريكا ضروري بود؛ زيرا قايق‌هاي ايراني ديگر نبايد به ميل خود عمل كنند و در خليج‌[فارس] ناامني ايجاد كنند … امريكايي‌ها ايران را تحريك نمي‌كنند، آنها براي كار خود و براي تأمين امنيت كشتي‌راني در آب‌هاي بين‌المللي خليج[فارس] در آنجا هستند ولي به علت عدم وجود راه‌حل براي جنگ عراق و ايران، حضور ناوگان خارجي در آب‌هاي بين‌المللي تنها راه است.» وي خاطر‌نشان كرد: «هر كشور ذي‌نفع بايد در خليج[فارس] احساس مسئوليت كند؛ زيرا اگر خوب و بد به ايراني‌ها واگذار شود، وضع دخالت امريكايي‌ها عليه قايق‌هاي ايراني نيز بدتر خواهد شد.»[۳۳] مقامات رسمي كويت از اظهار نظر درباره حادثه ديشب خودداري كردند و تنها روزنامه‌هاي كويتي با انعكاس وسيع آن، از اقدام امريكا به طور تلويحي حمايت نمودند. روزنامه‌هاي كويت صدر صفحات اول امروز خود را به اين خبر اختصاص دادند و اقدام امريكا را تحسين كردند. آنها نوشتند: حمله هلي‌كوپترهاي امريكايي به قايق‌هاي ايران در نزديكي جزيره فارسي، اولين برخورد مسلحانه ميان امريكا و ايران در آب‌هاي خليج فارس به شمار مي‌رود.[۳۴]

گزارش- 300

رسانه‌هاي جهان خبر حمله هلي‌كوپترهاي امريكايي به پنج قايق ايراني را در سطح وسيعي منتشر كردند و به تفسير و تحليل آن پرداختند. روزنامه‌ها و شبكه‌هاي راديو و تلويزيون امريكا عمدتاً تلاش مي‌كنند كه اقدام امريكا را يك امر دفاعي در قبال حمله قايق‌هاي ايران عنوان كرده و آن‌ را قانوني جلوه دهند. آنها سعي دارند با طرح حوادث ديگر خليج فارس، ادعاي خود را منطقي نشان دهند. شبكه تلويزيوني ان.بي.سي امريكا به نقل از منابع وزارت دفاع اين كشور گفت:« كشتي‌ها و هلي‌كوپترهاي امريكايي اخيراً بر تلاش‌هاي خود جهت غافل‌گير ساختن قايق‌هاي تهاجمي تندرو ايراني در حين شليك به كشتي‌ها در آب‌هاي بين‌المللي افزوده‌اند.» شبكه سي.بي.اس امريكا هم ادعا كرد كه قبل از وقوع حادثة ديشب، يكي از قايق‌هاي مسلح ايران به يك كشتي ژاپني حمله كرده و سه خدمة آن را مجروح كرده بود.[ر.ك 16/7/1366] اين شبكه همچنين خبر داد كه كشتي‌هاي مين‌ياب فرانسوي دو مين ديگر در آب‌هاي بيرون محل ورود به خليج فارس يافته‌اند. در همين حال رسانه‌هاي گروهي امريكا براي ايجاد آرامش در داخل امريكا خاطرنشان كردند كه احتمال حملات ايران به نيروهاي امريكايي ضعيف است و در صورت حمله با پاسخ شديد امريكا رو به رو خواهد شد. گزارشگر اي.بي.سي امريكا نيز گفت: «انتظار پنتاگون و به عقيده من تمام دولت ريگان اين است كه ايران در ريسك يك درگيري با امريكا، بسيار محتاط خواهد بود و در صورت تشديد درگيري‌ها در هر سطحي، امريكا قادر به كاربرد قدرت برتر خود مي‌باشد. ايران داراي تأسيسات پر ارزشي است كه مايل به از بين رفتن آنها نيست. آنها نمي‌خواهند تعداد بيش‌تري از قايق‌هاي جنگي خود در جزيره فارسي را از دست بدهند و به وضوح مايل نيستند تأسيسات عظيم نفتي خود در جزيره خارك را نيز از دست بدهند.»[۳۵] برخلاف رسانه‌‌هاي امريكا، مطبوعات اروپايي بيش‌تر بر تأثير حادثه اخير بر افزايش بحران و احتمال درگيري ايران و امريكا تأكيد دارند. آنها با استفاده از اصطلاحاتي چون جنگ تمام عيار، جنگي بي‌پرده و سكوتي شكننده، اوضاع حاكم بر خليج فارس را تشريح كرده‌اند. روزنامه تايمز مالي چاپ انگلستان در شماره امروز خود نوشته است:« اين برخورد خطرناك‌ترين درگيري بين نيروهاي دو كشور بود و ظاهراً احتمال بروز يك برخورد تمام عيار در منطقه را زيادتر كرده است. اين درگيري ديپلمات‌ها و ناظران كشتي‌راني در منطقه را متعجب ساخت؛ زيرا اغلب آنها بر اين عقيده بودند كه ايران به رغم شعارهاي خود سعي زيادي خواهد كرد كه با امريكايي‌ها برخورد نداشته باشد.»[۳۶] خبرگزاري رويتر هم گزارش داد: «غرق سه قايق توپدار ايران به وسيله امريكا، در انتظار پاسخي از تهران در ميان هراس از جنگي بي‌پرده بين دو كشور است. ولي ديپلمات‌هاي مقيم خليج فارس گفتند: سكوتي شكننده و فرار محتمل‌تر مي‌باشد. لفاظي‌هاي شديد ايران به ندرت پيگيري مي‌شود و بسياري فكر مي‌كنند كه ايران در حمله به نيروهاي امريكايي در خليج فارس تأمل خواهد كرد. آنها همچنين انتظار حمله‌اي بي‌دليل توسط نيروهاي امريكايي به مواضع ايران را نيز ندارند. يك ديپلمات آسيايي گفت كه اقدام اخير امريكا مي‌تواند اثري بر تهران داشته باشد. وي گفت پيام اين بوده كه حتي قايق‌هاي تندروي شما نيز ايمن نيستند.»[۳۷] ديلي تلگراف و تايمز با اشاره به محدوديت‌هاي موجود براي دولت امريكا در آغاز جنگي گسترده، نوشتند كه دولت ريگان اكنون به وسيله نمايندگان كنگره در مورد اجراي قانون اختيارات جنگي تحت فشار بيش‌تري قرار خواهد گرفت. بر اساس اين قانون رئيس جمهوري بايد كنگره را از خطر درگيري نظامي قريب‌الوقوع نيروهاي امريكايي مطلع سازد. در اين صورت هرگونه عمليات نظامي امريكا بدون تصويب كنگره ممنوع خواهد بود و نيروهاي اين كشور بايد ظرف 60 روز از منطقة خطر خارج شوند. با اين حال ريگان تاكنون به درخواست نمايندگان كنگره اعتنايي نكرده و گفته است كه ايران و امريكا در آستانه جنگ نيستند. وي بار ديگر پس از حمله شب گذشتة نيروهاي اين كشور به قايق‌هاي تندرو ايراني احتمال وقوع جنگ با ايران را رد كرد.[۳۸] روزنامه‌هاي فايننشال تايمز و اينديپندنت هم با اشاره به سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني اين رويداد را جدي‌ترين درگيري ايران و امريكا از زمان آغاز اسكورت نفتكش‌ها خوانده و آغاز جنگ ميان ايران و ايالات متحده را ممكن اعلام كردند.[۳۹] خبرگزاري يونايتدپرس به نقل از تحليل‌گران خليج فارس نوشت: «ادعاي ايران مبني بر سرنگون ساختن اين هلي‌كوپتر به خوبي نشان مي‌دهد كه رهبران ايران به دليل دومين عمليات موفقيت‌آميز امريكا عليه آنها ظرف مدتي كمتر از سه هفته، احساس سرافكندگي مي‌كنند. آنها واقعاً براي كسب يك پيروزي بي‌تاب هستند، ليكن قدرت اجراي عمليات سري نيز از آنان سلب شده است.»[۴۰] خبرگزاري تانيوگ تحليل متفاوتي دارد: «با توجه به خودداري ايران از تكرار تهديدات هميشگي مبني بر گرفتن انتقام، مي‌توان نتيجه گرفت كه تهران تمايل به برخورد در آب‌هاي خليج فارس ندارد.»[۴۱] به نوشته روزنامه اتريشي "نويار‌آرماتيه‌زايتونگ"، احتمال برخورد سنگين بين ايران و امريكا بسيار كم است. بسياري تشنه آنند كه به ايران درس بياموزند ولي تهران دومين تأمين كننده نفت ايالات متحده به شمار مي‌رود. علاوه بر اين، جنگ ايران و امريكا به‌ ناچار ايران را به اتحاد شوروي نزديك‌تر خواهد كرد. اين روزنامه نتيجه مي‌گيرد كه به رغم تهديدهاي لفظي، ايران مصمم است كه از برخوردهاي مسلحانه با امريكا دوري كند.[۴۲] لوموند چاپ پاريس با اشاره به اينكه اين بار برخلاف حادثه قبلي(ايران - اجر) امريكا احتمالا با مشكلات بيش‌تري براي اثبات مسئوليت ايران در بروز حادثه مواجه خواهد بود، نوشته است: «ماجراجويي در منطقة داغي چون خليج فارس بدون خطر نيست و امريكا شايد در فاصله نه چندان دور به ناچار بهاي آن‌ را بپردازد. آيا ريگان رئيس‌جمهوري امريكا در چنين صورتي خواهد توانست با عكس‌العمل قابل پيش‌بيني افكار عمومي (امريكا) و به ويژه كنگره مقابله كند.»[۴۳]

گزارش- 301

راديو مسكو در تفسيري از حمله هلي‌كوپترهاي امريكايي به قايق‌هاي ايراني، آن را اقدامي خود‌سرانه خواند كه دور‌نماي خطرناكي دارد. مفسر راديو مسكو با اشاره به ادعاي امريكا مبني بر دفاع از خود، گفت: «واشنگتن اظهار مي‌كند اين حمله كه به هلاكت عده‌اي از افراد و انهدام سه شناور منجر شد، در حكم يك عمل تدافعي و جوابي به عمليات شناورهايي بود كه گويا هلي‌كوپترهاي امريكايي را زير آتش گرفته بودند، تعيين صحت چنين اظهاراتي كاري مشكل و حتي امكان‌ناپذير است. آنچه كه به حادثه مربوط است بايد گفت كه هيچ برگه جرمي وجود ندارد؛ زيرا تمام شناورهاي ايراني غرق شده‌اند و در اين مورد فقط توضيحات يك‌جانبه ارائه شده كه به هيچ وجه اساس‌مند نيست.» اين راديو افزود: «صرف نظر از اينكه چه حوادثي در ‌واقع روي داده است، اين حمله در حكم يك دليل قانع‌كننده براي تشديد وخامت اوضاع در منطقه خليج فارس و خطرناك بودن آن است. در حال حاضر كاخ سفيد تلاش مي‌كند تأثيرات ناگوار اين حادثه را از بين ببرد. سخنگوي رسمي واشنگتن گفت: وقايعي كه روز هشتم اكتبر در خليج فارس روي داده بود چيزي جز يك حادثه جداگانه نيست و نمي‌تواند عواقب جدي را به همراه داشته باشد. اما اين سؤال به ميان مي‌آيد كه چه كسي مي‌تواند بين مسير حوادث جداگانه و يك رويارويي نظامي وسيع، حد و مرز دقيقي معين سازد و چه كسي مي‌تواند ضمانت بدهد كه اوضاع در منطقه خليج فارس كه بعضي اوقات آن ‌را به عنوان يك جنگ نامفهوم تشريح مي‌كنند به جنگي داراي ابعاد گسترده تبديل نشود. اقدامات خودسرانه‌اي كه امريكا انجام مي‌دهد بر تلاش‌هاي اين كشور براي به دست آوردن حق سركوب‌گري به‌دلخواه خود آشكارا زماني را نزديك مي‌كند كه اين دورنماهاي خطرناك ممكن است جامه عمل بپوشد.»[۴۴] از سوي ديگر گورباچف، رهبر شوروي، بدون اشاره به حوادث امروز خليج فارس، پشتيباني كامل خود را از تمام مواد قطعنامه 598 اعلام كرد و پتروفسكي معاون وزارت خارجه شوروي در مصاحبه با روزنامه الخليج چاپ شارجه گردهمايي مسئولان نظامي پنج كشور عضو دائمي شوراي امنيت را ضروري دانست. وي گفت: در اين گردهمايي دولت‌هاي بزرگ بايد اطمينان دهند كه در خليج فارس خويشتن‌داري به خرج داده و به تلاش ديپلماتيك سازمان ملل متحد براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق كمك خواهند كرد. يك چنين خويشتن‌داري براي اجتناب از تشديد بحران(اشاره به حضور نظامي امريكا) در منطقه ضروري است.[۴۵]

گزارش- 302

آيا درگيري هلي‌كوپترهاي امريكايي با قايق‌هاي ايران، به تشديد بحران خليج فارس منجر خواهد شد؟ تحليل چند رسانه خارجي و داخلي در اين باره چنين است: راديو بي.بي.سي با ارائه گزارشي از حادثه و مواضع طرفين در پي پاسخ به اين سؤال است: «ايران مي‌گويد اين حمله امريكا را تلافي خواهد كرد و اضافه مي‌كند كه ايالات متحده قرباني نهايي تشديد تازه تشنج در خليج فارس خواهد بود. اما در خليج فارس تصور بر اين است كه ايران آزادي عمل چنداني ندارد و اغلب ناظران معتقدند كه اين ايران است كه در هفته‌هاي اخير به شدت سعي داشته است كه از برخورد نظامي با امريكا احتراز كند. با اين حال رژيم ايران حتي اگر براي حفظ اعتبار در داخل ايران هم كه شده، چاره‌اي جز يافتن راهي براي پاسخگويي نه فقط به حملات امريكا بلكه به ادامه حملات هوايي عراق عليه تأسيسات صدور نفت ايران و كشتي‌هاي متعلق به ايران ندارد.» بي.بي.سي در ادامة تحليل خود گفت: «چنانچه اكنون هر دو كشور تصميم بگيرند كه پرونده اين حادثه را ببندند احتمال مي‌‌رود كه بحران فروكش كند. متأسفانه در حال حاضر احتمال عملي شدن اين فرضيه بسيار ضعيف است. از نظر امريكا مي‌توان گفت كه غرق كردن سه قايق ايراني با استقبال بسياري از امريكايي‌ها رو به ‌رو شده و پيروزي بر مردمي كه ريگان آنها را ايراني‌هاي بربر خطاب كرده است، سبب تقويت روحيه مردم امريكا شده است. از طرف ديگر، از نظر رژيم ايران، پس از وقوع اين حادثه عده زيادي عقيده دارند كه ايران بايد در مقابل حادثه اخير واكنش شديدي نشان دهد‌.» راديو بي.بي.سي افزود: «هر اندازه درگيري‌هاي امريكا با ايران در خليج فارس گسترش يابد به همان ميزان جناح‌هاي تندرو در داخل كادر رهبري ايران از قدرت بيش‌تري برخوردار خواهند شد و خواهند توانست حرف خود را به كرسي بنشانند. يك چنين سناريويي به‌ منزله زنگ خطري نه تنها براي ايران و مردم اين كشور بلكه براي تمام منطقه خليج فارس تعبير مي‌شود. هم‌اكنون علي‌اكبر ولايتي وزير خارجه ايران صحبت از جنگ ميان ايران و امريكا مي‌كند كه ممكن است براي سال‌ها در جريان بوده و تمام منطقه را در شعله خود بسوزاند. ... تنها نكته اميدوار كننده اين است كه فعاليت‌هاي ديپلماتيك سازمان ملل در مورد جنگ ايران و عراق هنوز ادامه دارد، ولي چنانچه ايران مايل باشد روند تلاش‌هاي كنوني سازمان ملل را حفظ كرده و از امكان اعمال تحريم اسلحه در امان بماند، بايد به جاي جوّ موجود، محيط مساعدي براي فعاليت‌هاي ديپلماتيك ايجاد شود.»[۴۶] نشريه "گزارش" از انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم نيز در تحليلي از رويدادهاي خليج فارس، نگراني هيئت حاكم امريكا را از تشديد بحران در خليج فارس ناشي از مسائل زير عنوان كرد: 1- نزديكي بيش از حد مناسبات ايران و شوروي و در نتيجه برهم خوردن كامل موازنه قوا به نفع شوروي؛ اين ديدگاه كه طرفداران پر قدرتي در امريكا دارد، معتقد است روند روابط ايران و شوروي به خصوص با توجه به شرايط خاص ايران، از لحاظ داخلي و بين‌المللي خطرناك و به ضرر منافع غرب مي‌باشد. 2- ابهام در فرامين حملات انتقامي عليه امريكا: حملات ايران عليه نيروهاي نظامي و منافع غرب در خليج فارس اگر با مقابله جدي ايالات متحده مواجه شود، چنين انتظار مي‌رود كه ايران با امكانات بالنسبه مطلوب و پشتوانه مردمي خود، عليه منافع غرب در تمام جهان اقدام كند و در محدوده خليج فارس نيز با عمليات انتحاري و حملات عليه ناوهاي امريكايي و غيره، عرصه را بر ناتو تنگ نمايد.[۴۷] هفته‌نامه آبزرور نيز در مقاله‌اي با عنوان "ابرقدرت‌ها پا از حريم بي‌طرفي بيرون مي‌گذارند" نوشته است: «بي‌طرفي اتحاد شوروي و امريكا در جنگ ايران و عراق پايان يافته است. در حالي كه روابط شوروي با عراق به پايين‌ترين درجه خود در ده سال گذشته رسيده است، اتحاد شوروي و ايران به هم نزديك‌تر مي‌شوند و خصومت امريكا در مورد ايران به صورت برخوردهاي مسلحانه بروز مي‌كند در حالي‌كه روابط امريكا با عراق هرگز به اين نزديكي نبوده است. آنچه براي شوروي اولويت دارد خارج شدن نيروهاي نظامي امريكا از خليج فارس است، اما تلاش شوروي براي جلب نظر ايران هم با نگراني آن كشور براي بيرون كشيدن خود از تنگناي افغانستان ارتباط دارد.»[۴۸]

گزارش- 303

واينبرگر، وزير دفاع امريكا، در اسكورت نفتكش‌هاي كويتي درست بر خلاف شرايطي كه خود براي اعزام نيرو به خارج در سال 1984 اعلام كرده بود، عمل كرد (ضميمه دارد). روزنامه نيويورك تايمز در يك گزارش خبري درباره تغيير روش وزير دفاع امريكا در مورد عمليات نظامي اين كشور در خليج فارس و دلايل اين تغيير روش نوشت:« سؤالي كه ذهن برخي را در ايالات متحده به خود مشغول كرده، تغيير روش آقاي واينبرگر در مورد استفاده از نيروهاي امريكايي در خارج از خاك ايالات متحده است. وي تقريباً به مدت هفت سال در دولت ريگان در استفاده از نيروهاي نظامي امريكا در خارج، جانب حزم و احتياط را گرفته بود و شخصاً با اعزام تفنگداران امريكايي به لبنان در سال 1982مخالف بود. پس از فرستادن تفنگداران به بيروت نيز براي باز گردانيدن آنها دولت ريگان را زير فشار گذاشت. يك سال بعد تفنگداران امريكايي در پي حمله تروريستي به مقرشان از بيروت فراخوانده شدند. وي ملاك‌هايي كه فرستادن نيروهاي امريكايي براي عمليات نظامي در خارج را موجه مي‌ساخت طرح‌ريزي و مشخص كرد، اما هنگامي‌كه ايالات متحده در بهار گذشته موافقت كرد كه براي حفاظت از نفتكش‌هاي كويتي در خليج فارس به آنها اجازه بدهد كه پرچم ايالات متحده را بر فراز عرشه خود نصب كنند، آقاي واينبرگر ناگهان روش متعارف خود را تغيير داد و شديداً از اقدام نظامي براي حفظ و حراست نفتكش‌هاي كويتي جانبداري كرد. مقامات ارشد پنتاگون تغيير روش واينبرگر و در پيش گرفتن خط‌مشي سرسختانه او را با عدم اطمينان وي از شوروي‌ها در ارتباط مي‌دانند. ... يك مقام وزارت دفاع مي‌گويد وزير دفاع بر اين باور بود كه اگر ايالات متحده به كويت كمك نكند، آن كشور را به شوروي‌ها واگذار كرده است و مردم امريكا تنها دولت ريگان را به سبب از دست دادن خليج فارس و واگذاري آن به اتحاد شوروي شماتت خواهند كرد. به اعتقاد مقام‌هاي پنتاگون سخت‌گيري ايران در جنگ با عراق و هياهوي ايران كنترا ]ماجراي مك‌فارلين[ در نظرهاي آقاي واينبرگر در زمينه خليج فارس مؤثر بوده است. واينبرگرِ محتاط به اين نتيجه رسيد كه ايرانيان براي رسيدن به صلح با عراق پشت ميز مذاكره نخواهد نشست و مصمم‌اند كه رژيم‌هاي عرب را در ساحل غربي خليج فارس با توسل به تروريزم و تحركات گوناگون از پاي در آورند.»[۴۹]

گزارش- 304

بلوك شرق نگران گسترش حضور و نفود غرب در خليج فارس است. راديو مسكو در تحليلي از مواضع و عملكرد اقتصادي - نظامي آلمان فدرال در قبال جمهوري اسلامي ايران و بحران خليج فارس، آن را هماهنگ با فشارهاي امريكا بر ايران ارزيابي كرد و گفت: «تصميم دولت آلمان در اعزام نيروي دريايي خود به مديترانه براي جانشيني ناوهاي جنگي ايالات متحده، موجب خشم و انزجار مطبوعات ايران شد. در نزديكي شهر باتولشه آلمان غربي سربازخانه نيروهاي اس‌.اس سابق براي استقرار يگان‌هاي سپاه دلتاي امريكا واگذار شده‌اند. مجله اشترن چاپ آلمان غربي اطلاع داد كه اين يگان‌هاي دستچين شده ارتش امريكا كه براي هجوم به ايران در نظر گرفته شده‌اند، مشق و تمرين مي‌كنند و آماده مي‌شوند. ... بيش از هشتاد فروند ناو جنگي دولت‌هاي عضو پيمان ناتو در خليج فارس متمركز شده‌اند. يگان‌هاي كماندويي ارتش امريكا كه از آلمان غربي به آنجا فرستاده مي‌شوند در عرشه ناو هواپيمابر "رنجر" كه در خليج فارس شناور است جا مي‌گيرند.» راديو مسكو افزود: «مجله "مسائل نظامي" ارگان رسمي پنتاگون تأكيد كرد كه يگان‌هاي امريكا در جمهوري فدرال آلمان تمرين كرده و تعليم ديده و آماده شده‌اند. جمهوري فدرال آلمان در تدارك ماجراجوييِ امريكا در خليج فارس و در وارد آوردن فشار اقتصادي به ايران هم شركت مي‌كند.»[۵۰] از سوي ديگر، وزير خارجه بلغارستان در ديدار سفير جمهوري اسلامي ايران در اين كشور، تأكيد كرد: ما چون ساير كشورهاي سوسياليستي بلوك شرق، مخالف مداخله و حضور امريكا در خليج فارس هستيم و يقين داريم كه حضور امريكا و ايادي غربي آن در منطقه، بر خلاف تبليغات آنان موجب ناامني و گسترش تشنج در منطقه است.[۵۱]

گزارش- 305

بهبودي آشكار روابط ايران و شوروي و گسترش آن كه نگراني غرب را برانگيخته، دلايل و آثار متعددي دارد. راديو بي.بي.سي طي تفسيري در اين باره گفت:«دولت ايران به دليل اينكه بنادرش در خليج فارس در محاصره شديد قراردارد، بيش از پيش ضرورت يافتن كانال‌هاي ديگري براي معاملات بازرگاني‌اش را حس مي‌كند. راه جديد ارتباط هوايي و زميني با همسايه ابرقدرت شمالي ايران كه روز 15/7/1366 اعلام شد، قدمي به سوي اين هدف و نشانة ديگري از بهبود روابط ايران و شوروي است كه از چندي پيش رو به گسترش بوده است. از آنجا كه ايران و شوروي در ماه‌هاي اخير هر دو به حضور نيروهاي دريايي خارجي در خليج فارس اعتراض كرده‌اند، به نظر مي‌رسد كه منافع مشترك دو كشور در حال گسترش است. البته دولت شوروي دلايل متعدد ديگري نيز براي حفظ روابط دوستانه با كشور بحران‌زده همسايه خود كه داراي 2500 كيلومتر مرز مشترك با آن است، دارد. همچنين صدور 700هزار بشكه نفت كه از ايران به مقصد شوروي مطرح شده، خود تلاشي است كه مي‌تواند از فشاري كه دولت ايران براي تأمين هزينه جنگي خود هم‌اكنون با آن رو به رو است، بكاهد.»[۵۲] راديو بي.بي.سي همچنين اين موضوع را با "فرد هاليدي" استاد دانشگاه لندن به بحث گذاشت. وي گفت: «تا آنجا كه به ايران مربوط مي‌شود اين است كه اين كشور نگران حضور نيروي دريايي ايالات متحده در خليج فارس و امكان حمله مستقيم نظامي امريكا عليه ايران است. ايران همچنين در تلاش است تا با حفظ روابط با شوروي، از اقدامات بيش‌تر شوراي امنيت سازمان ملل عليه خود جلوگيري كند، اما هيچ كشوري بهتر از شوروي از اين نكته آگاه نيست كه در دراز‌مدت اظهارات و نشانه‌هاي ديگري از نرمش مستقيم ايران در رابطه با شوروي ظاهر خواهد شد، امّا با توجه به ماهيت ايران، اينها اقداماتي است تاكتيكي و رژيم جمهوري اسلامي ايران همچنان به شدت ضد كمونيست باقي‌مانده است. از طرف ديگر شوروي نيز نگران چگونگي بهره‌برداري ايالات متحده از قطعنامه 598 شوراي امنيت و استقرار نيروهاي امريكايي در خليج فارس است. شوروي سياست‌هاي خود را در قبال ايران در حال حاضر در سه زمينه مختلف پيش مي‌برد؛ همكاري‌هاي اقتصادي يكي از اين زمينه‌هاست. طبق قراردادي كه ماه ژوئن گذشته بين دو طرف به امضا رسيد ايران قرار بود كه خط لولـه انتقال گاز آيگس 1 را به خط لولـه انتقال نفت باگنجايش روزانه 700 هزار بشكه يعني يك سوم حجم فعلي صادرات نفت ايران تبديل كند. چنين تغيير و تبديلي بر اساس گزارش‌هاي منتشر شده دست كم به سه سال وقت نياز دارد. در همين حال كار روي پروژه مشترك همكاري‌هاي ايران و شوروي به منظور اكتشاف و استخراج نفت در درياي خزر احتمالاً به زودي آغاز مي‌شود. رهبران شوروي اميدوارند كه اين توافق‌ها بين دو كشور گذشته از منافع اقتصادي‌اش براي ايران، از يك طرف شوروي را در موقعيتي قرار دهد تا بتواند حضور سياسي خود را در ايران افزايش دهد و از طرف ديگر به ايران در مورد مقاصد شوروي اطمينان بيش‌تري دهد. زمينه دوم سياست‌هاي شوروي در قبال ايران، حفظ روابط و گفت‌وگوهاي ديپلماتيك با رژيم ايران و به خصوص با اكبر هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس ايران است. رهبران شوروي در گفت‌وگوهاي خود با مقامات ايران بر ضرورت احتراز از برخورد نظامي با ايالات متحده در خليج فارس تأكيد كرده‌اند و قاعدتاً از مقامات ايران به طور خصوصي اطمينان گرفته‌اند كه عوامل تندرو داخل رژيم ايران كه خواهان صدور انقلاب هستند، سركوب خواهند شد. رهبران شوروي معتقدند كه گفت‌وگوهاي دو طرف به تدريج ايران را متقاعد خواهد كرد كه پيشنهاد سازش و صلح سازمان ملل را بپذيرد. شوروي‌ها در همين حال خط سومي را نيز دنبال مي‌كنند و آن گفت‌وگو با ساير اعضاي شوراي امنيت درباره قطعنامه‌هاي آينده شورا و احتمال تحريم فروش اسلحه به ايران است و رهبران شوروي در گفت‌وگوهاي خود با مقامات ايران تلاش داشته‌اند كه ايران در مورد نظر شوروي مبني بر آنكه اين جنگ بي‌معني بايد فوراً خاتمه يابد، هيچ ترديدي نداشته باشد. از اينجاست كه معلوم مي‌شود كه در روابط ايران و شوروي اين تفاهم تازه بين دو كشور حد وحدودي مشخص دارد.»[۵۳]

گزارش- 306

پس از ملاقات امروز دبيركل سازمان ملل با اعضاي دائمي شوراي امنيت و بررسي استراتژي اين شورا درباره قطعنامه 598[۵۴]، اعلام شد كه دكوئيار بايد بار ديگر به تهران و بغداد سفر كند.[۵۵] خبرگزاري فرانسه به نقل از منابع رسمي سازمان ملل متحد در نيويورك گزارش داد: «امريكا، شوروي، چين، فرانسه و انگلستان درباره دستور‌العمل جديد به دبيركل سازمان ملل متحد براي آنكه بتواند جنگ ايران و عراق را متوقف كند، به توافق رسيدند. ... اطلاعات نادري كه به خارج درز كرده حاكي است كه در دستور كار جديد زيربناي هر نوع راه‌حل، همان قطعنامه 598 شوراي امنيت است، اما اختيارات بيش‌تري براي مذاكره با طرفين جنگ به دبيركل داده شده است. طبق اين دستور‌العمل دبيركل مي‌تواند از هم اكنون درباره تشكيل يك كميسيون تحقيق و تعيين آغازكننده جنگ، مذاكره كند بي‌آنكه حتي آتش‌بس اعلام شده باشد. ايران اهميت خاصي براي تشكيل اين كميسيون قائل است. منابع آگاه مي‌‌گويند مشكلات عمده براي صدور دستور كار جديد به دبيركل سازمان ملل متحد از ناحيه شوروي بوده است. منابع ياد شده كه در جريان اين مذاكرات قرار داشتند مي‌افزايند: مسكو اكنون موضع خود را در مورد جنگ 180 درجه تغييرداده است و بيش از پيش مواضع خود را با ايران هماهنگ مي‌سازد.»[۵۶] (ضميمه دارد.)

گزارش- 307

كشورهاي عرب حوزه خليج فارس با وجود عوامل بر هم زننده ثبات سياسي در سال جاري، شاهد تحولاتي اميدوار‌كننده بوده‌اند. روزنامه تايمز مالي درباره تحولات و مواضع كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس در قبال جنگ نوشته است:«يكي از اين تحولات عمده، ثبات دوباره بازار جهاني نفت است. نكته اميدواركنندة ديگر آن است كه به بن‌بست رسيدن جنگ ايران و عراق در جبهه‌هاي زميني مي‌تواند حاكي از آن باشد كه ايران در حال حاضر توانايي يك پيشروي قاطع را ندارد و اين مي‌تواند به نوبه خود تا حدي باعث آرامش‌ِ خاطر كشورهاي عرب حوزه خليج فارس شود و نكته مهم ديگر آن است كه جامعه بين‌المللي هم به طور روز‌افزون خواستار به پايان رسيدن اين جنگ است.» اين روزنامه كشورهاي عرب حوزه خليج فارس را به دو دسته تقسيم كرده است: «گروه نخست كشورهايي هستند كه در جنوب خليج فارس واقع‌اند و باطناً از تصميم كويت كه سبب كشيده شدن پاي نيروي دريايي امريكا به خليج فارس شده است، انتقاد مي‌كنند. گروه دوم كشورهايي نظير كويت، بحرين و عربستان سعودي كه بر خلاف موضع ظاهري خود، با نيروهاي ايالات متحده همكاري مي‌كنند. كشورهاي عرب بخش شمالي خليج فارس خشونت خود در مورد ايران را بيش از كشورهاي واقع در جنوب آن منطقه نشان مي‌دهند، چرا كه كشورهاي بخش جنوبي خليج فارس متوجه درصد بالاي شيعيان كشورهاي خود هستند و به خوبي بر اين مسئله واقفند كه پس از پايان جنگ نيز بايد در جوار ايران به سر برند. جمعيت شيعيان كويت نيز زياد است، ولي به علت نزديكي جغرافيايي آن كشور به منطقه جنگ، كويت چاره‌اي جز حمايت از عراق ندارد.»[۵۷]

گزارش- 308

عراق و كشورهاي حامي آن در تشديد فشار عليه ايران، تنها منبع عمده در‌آمد ارزي ايران، نفت را هدف گرفته‌اند. حملات هوايي عراق به مراكز نفتي و نفتكش‌ها در خليج فارس، طرح‌‌هاي امريكا در مسدود كردن بنادر ايران در خليج فارس، تحريم بازرگاني، موضع جديد عربستان در نپذيرفتن ايفاي نقش كنترل‌كننده حجم نفت صادراتي اوپك و بالاخره فشار عراق بر سازمان اوپك براي داشتن سهميه‌اي برابر با ايران، از اقدامات جديد به شمار مي‌آيند. رئيس كنفرانس اوپك گفت:« يكي از مشكلات اوپك مربوط به عراق است. سهيمه توليد نفت عراق روزانه 54/1 ميليون بشكه تعيين شده در حالي‌كه اين كشور خواستار سهيمه توليدي معادل ايران يعني37/2ميليون بشكه در روز است.»[۵۸] آسوشيتدپرس نيز به نقل از مقام‌هاي عراقي اعلام كرد:« بغداد در نظر ندارد هيچ‌گونه سيستم سهميه‌بندي توليد از طرف اوپك را رعايت كند مگر آنكه مجاز به توليد به ميزان مشابه ايران باشد. طه‌ياسين رمضان معاون اول نخست‌وزير عراق خطاب به اعضاي كميته نظارت بر توليد اوپك گفت: بغداد كه به دليل جنگ با ايران مجبور به كاهش توليد و در نتيجه كاهش در‌آمد نفتي شده، كوتاه نخواهد آمد و از تصميم خود عدول نخواهد كرد.» درگزارش آسوشيتدپرس آمده است: «در اجراي مفاد موافقت‌نامه اوپك در ژنو در دسامبر گذشته كه به موجب آن 13 كشور عضو به استثناي عراق توليد خود را براي بالا بردن قيمت‌ها (پس از كاهش فاحش آن در سال 1986) كاهش دادند، سهميه‌اي حدود 4/2 ميليون بشكه در روز به ايران اختصاص داده شد. ايران در ماه اوت8/2 ميليون بشكه در روز نفت توليد مي‌كرد، ولي بعد از بمباران خط لولـه حياتي نفتي ايران، توليد آن به 2/2 ميليون بشكه در روز كاهش يافت. سهميه تعيين شده در اوپك براي عراق 5/1 ميليون بشكه در روز است، ولي با تكميل سه خط لولـه نفتي از طريق عربستان سعودي و تركيه و برنامه‌ريزي براي احداث چهارمين خط، عراق توليد خود را از ايران بيش‌تر كرده است. جمهوري اسلامي ايران پس از عربستان سعودي دومين كشور بزرگ توليدكننده نفت در سازمان اوپك به شمار مي‌رود.» آسوشيتدپرس به نقل از تجار نفتي در منطقه افزود: «عراق در حال حاضر 4/2 تا 5/2 ميليون بشكه در روز نفت توليد مي‌كند و به گفته مقام‌هاي عراقي انتظار مي‌رود كل توليد روزانه نفت آن كشور تا سال آينده به 3 ميليون بشكه برسد.» به گزارش آسوشيتدپرس راديو دولتي بغداد هم اعلام كرد: «رمضان به هيئت اوپكي در بغداد گفته است گرچه عراق از تصميمات سازمان حمايت مي‌كند ولي همچنان بر موضع خود يعني درخواست سهميه‌اي مساوي ايران استوار است. هدف اين هيئت اوپك، ترغيب عراق در رعايت مفاد پيمان توليد است تا بتواند توليد را كنترل و قيمت‌ها را ثبات بخشد. اين كميته در بغداد با صدام حسين رئيس رژيم عراق ديدار داشته، ولي رسانه‌هاي عراقي مطلبي درباره اينكه آيا صدام با هيئت در مورد سهميه‌هاي توليد صحبت كرده، ذكر نكردند. ضمناً اين هيئت سه نفره به همراهي فاضل الحلبي معاون دبيركل اوپك با وزير نفت عراق ديدار و گفت‌وگو كردند ولي مقام‌هاي مسئول از افشاي مطالب مورد بحث آنها خودداري كرده‌اند.»[۵۹]

گزارش- 309

يك مأمور عراقي را سپاه پاسداران استان سيستان و بلوچستان در نوار مرزي دستگيركرد. اين مأمور عراقي ضمن اعتراف به همكاري با اشرار و ضد انقلاب در بلوچستان ايران، گفت كه تاكنون در جهت تسليح، تجهيز و در اختيار گذاشتن سلاح‌هاي سبك و نيمه‌سنگين از جمله تيربار دوشكا، مين و آرپي‌جي7 اقدامات بسياري انجام داده است.[۶۰]

ضميمه گزارش 303: شرايط اعزام نيرو به خارج از نظر واينبرگر واينبرگر در كتاب خاطرات خود با اشاره به مقاله نيويورك تايمز، نوشته است:« من احكام لازمه جنگ را كه خود اعلام كرده بودم، زير پا گذاشتم. اين احكام را در يك سخنراني در نوامبر 1984 در يك نشست مطبوعاتي اعلام كرده بودم. در اين سخنراني شش موضوع را مطرح كردم و عقيده داشتم اين احكام لازمه اعزام نيرو است. شش موضوع مورد نظر به طور خلاصه عبارت بود از: 1 - منافع حياتي ما در خطر باشد. 2 - موضوع بايد آن قدر براي امريكا و هم‌پيمانان ما مهم باشد كه آماده اعزام نيروي كافي براي پيروزي باشيم. 3 - اهداف سياسي و نظامي كه مي‌‌بايد تأمين كنيم كاملاً مشخص باشد. 4 - براي دست‌يابي به اهداف خود نيروهايمان را معين كرده باشيم. 5 - حتي‌المقدور از حمايت مردم امريكا مطمئن باشيم. 6 - نيروهاي امريكا تنها به عنوان آخرين چاره وارد جنگ شوند.[۶۱]

ضميمه گزارش 306: ديدگاه گري سيك درباره مأموريت دبيركل سازمان ملل و جنگ ايران و عراق گري سيك، دستيار سابق كارتر، مأموريت دبيركل را بسيار مشكل اما امكان‌پذير دانست و درباره جنگ گفت: «علي‌رغم شعارها و تبليغاتي كه هر دو طرف سر مي‌دهند اينك عراق و ايران به اين نتيجه رسيده‌اند كه ادامه جنگ برخلاف منافع و مقاصدشان است و اينك هر دو طرف بدون آنكه آشكارا بپذيرند، خواستار پايان مخاصمه هستند. به ويژه ايران كه با توجه به موضع سياسي انقلابيش و اظهارات آيت‌الله خميني مبني بر ادامه جنگ، نمي‌تواند آشكارا و عملاً خواستار پايان جنگ باشد، تمايل به ترك مخاصمه دارد. ...» وي افزود: «8 تا10 ماه گذشته دوره بسيار مهمي براي ايران تلقي مي‌شود، زمستان سال گذشته ايران با هر آنچه كه در اختيار داشت به عراق و بصره حمله كرد و موفق به شكستن خطوط دفاعي آن نشد. بنابراين رهبران ايران هر چند كه در ظاهر آن ‌را نمي‌پذيرند ولي مي‌دانند كه به احتمال زياد يك حمله بزرگ ديگر چندان كارساز نخواهد بود. جنگ باعث شده تا تهديد مقابله ايران با ديگران افزايش يابد، سياست نفت را تحت تأثير قرار دهد و پيشرفت‌هاي داخلي و اقتصادي را با وقفه رو به رو سازد... در گذشته ادامه جنگ براي ايران از جنبه سياست داخلي و ديگر مسائل نقشي مثبت ايفا مي‌كرد ولي اينك با توجه به عواقب ناگوار ادامه جنگ، ديگر نمي‌توان گفت كه جنگ نكات مثبتي در بر دارد. من به طور كلي در مورد قطعنامه سازمان ملل متحد خوشبين هستم نه به خاطر آنكه قطعنامه كامل و بدون عيب است و به ترك مخاصمه فوري بين دو كشور منجر مي‌شود، بلكه به دليل آنكه هر دو كشور پيروي از قطعنامه را بهترين راه خروج از درگيري‌هاي كنوني مي‌دانند...» گري سيك درباره موضع عراق و ايران براي اجراي قطعنامه گفت: « عراق پافشاري مي‌كند كه بايد از جمله اول قطعنامه شروع و آن را به ترتيب اجرا كرد. ولي ايران كلاً اين مسئله را رد مي‌كند. فكر نمي‌كنم حل مسئله از نظر ديپلماتيك كاري غير‌ممكن باشد بلكه موضوع تنها يك هدف دشوار است و بايد در راه آن زحمت كشيد. در اين مرحله دخالت غير‌مستقيم دبيركل سازمان ملل متحد در جريان‌ها بسيار مهم است. وي تنها چهره و شخصيت بين‌المللي است كه در نظر ايران و عراق از اعتبار قابل توجهي برخوردار است. دبيركل سازمان ملل متحد بايد از موقعيت و موضع خود حداكثر بهره را برده و با طرفين متخاصم درباره اقدامات عملي به مذاكره بپردازد.»[۶۲]




منابع و مآخذ روزشمار 1366/07/17

  1. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه،" شماره 204، 18/7/1366، ص 3، ايلام - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 17/7/1366.
  2. همان، ص 3، سنندج - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 17/7/1366.
  3. سند شماره 097701 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه ‌سيد‌الشهدا(ع)، به قرارگاه مركزي نيروي زميني سپاه، 28/7/1366؛ و - سند شماره 141527 مركز مطالعات وتحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي اطلاعاتي شماره 29، از 12 تا 19/7/1366، ص 11.
  4. همان، رديف اول.
  5. همان، رديف اول.
  6. روزنامه اطلاعات، 18/7/1366، ص4.
  7. معاونت سياسي ستاد كل سپاه پاسداران، نشريه "بررسي جنگ" شماره 1، 24/7/1366، ص21، گزارشِ اجمالي از چگونگي درگيري شناورهاي سپاه با ناوگان امريكايي.
  8. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره205، 19/7/1366، ص 45.
  9. security cuncid S/19194, and Un year Book 1987, vol.41, p.228.
  10. مأخذ 1، ص 35.
  11. مأخذ 1، ص 36 و 37.
  12. مأخذ 8، ص 52 .
  13. سند شماره S/19192 شوراي امنيت سازمان ملل، 9 اكتبر 1987، ترجمة مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
  14. روزنامه جمهوري اسلامي، 18/7/1366، ص2.
  15. روزنامه كيهان، 18/7/1366، ص2، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از خبرگزاري فرانسه.
  16. مأخذ 8، ص 42 و 43. راديو امريكا، 17/7/1366.
  17. مأخذ 15، ص 19.
  18. مأخذ 6، ص2.
  19. سند شماره S/19194 شوراي امنيت سازمان ملل، 9 اكتبر 1987، ترجمة مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
  20. مأخذ 8، ص 26، واشنگتن - خبرگزاري رويتر، 18/7/1366.
  21. مأخذ 6، ص20.
  22. مأخذ 1، ص16 و 17.
  23. مأخذ 6، ص آخر.
  24. مأخذ 15، ص 19.
  25. مأخذ 8، ص 26، واشنگتن - خبرگزاري رويتر، 18/7/1366.
  26. مأخذ 8، ص 52.
  27. مأخذ 1، ص 22 و 23.
  28. مأخذ 8، ص 51 و 52، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  29. مأخذ 1، ص24، خبرگزاري فرانسه، 17/7/1366.
  30. مأخذ 1، ص 22، بوئنوس‌آيرس - خبرگزاري فرانسه، 17/7/1366.
  31. روزنامه رسالت، 18/7/1366، ص آخر، رم - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  32. مأخذ 15، ص 20.
  33. مأخذ 1، ص 17.
  34. مأخذ 1، ص 31، كويت - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 17/7/1366.
  35. مأخذ 1، ص 27 و 28، واشنگتن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 17/7/1366.
  36. مأخذ1، ص29 و 30، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  37. مأخذ 1، ص 39، دوبي - خبرگزاري رويتر، 17/7/1366.
  38. مأخذ 1، ص 29 و 30، روزنامه تايمز مالي(چاپ لندن).
  39. مأخذ 1، ص31 و 32، راديو بي.بي.سي، 17/7/1366.
  40. مأخذ8، ص 27، منامه - خبرگزاري يونايتدپرس، 18/7/1366.
  41. مأخذ8، ص 26، بلگراد - خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از خبرگزاري تانيوگ.
  42. مأخذ 8، ص 19، راديو امريكا، 18/7/1366.
  43. مأخذ 1، ص 33 و 34 ، پاريس - خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از روزنامه لوموند.
  44. مأخذ 1، ص 18، راديو مسكو، 17/7/1366.
  45. روزنامه اطلاعات، 18/7/1366، ص آخر، خبرگزاري فرانسه به نقل از روزنامه ‌الخليج.
  46. مأخذ 1، ص 19 و 20.
  47. واحد سياسي دفتر تبليغاتي اسلامي حوزه علميه قم، نشريه "گزارش"، شماره 58،24/7/1366، ص 6 و 7.
  48. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 206،20/7/1366، ص 21، راديو بي.بي.سي، 19/7/1366.
  49. مأخذ 1، ص 29، راديو امريكا، 17/7/1366، به نقل از نيويورك تايمز.
  50. مأخذ 1، ص 51، راديو مسكو، 17/7/1366.
  51. روزنامه اطلاعات، 19/7/1366، ص 3.
  52. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 203، 17/7/1366، ص 45، راديو بي.بي.سي، 16/7/1366.
  53. مأخذ 1، ص60 و 61، راديو بي.بي.سي، 17/7/1366.
  54. Chreno Lagy of united Nations Negotiations to End the Lran – Lraq War.
  55. روزنامه اطلاعات، 18/7/1366، ص2، واحد مركزي خبر به نقل از خبرگزاري رويتر.
  56. مأخذ 8، ص 10 و 11، نيويورك - خبرگزاري فرانسه، 18/7/1366.
  57. مأخذ شماره 1، ص 32، راديو بي.بي.سي، 17/7/1366، به نقل از روزنامه فايننشال تايمز.
  58. مأخذ 55، ص 4، كويت - خبرگزاري آسوشيتدپرس.
  59. مأخذ 48، ص 47 و 48، خبرگزاري آسوشيتدپرس، 19/7/1366.
  60. مأخذ 55، ص 13.
  61. مهران مفيدي طباطبايي، نبرد در خليج فارس (فصلي از كتاب خاطرات كاسپار واينبرگر)، تهران - نشرصرير، 1370، ص 23.
  62. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه" شماره 173، 18/6/1366، ص 8 تا 11، راديو امريكا، 17/6/1366.