1366.08.02
روزشمار جنگ سال 1366 1366.08.02 | |
---|---|
نامهای دیگر | دو آبان |
تاریخ شمسی | 1366.08.02 |
تاریخ میلادی | 24 اکتبر 1987 |
تاریخ قمری | 30 صفر 1408 |
گزارش- 560
در پي تعويق عمليات در منطقه ماووت تا اواخر آبانماه، قرارگاه نجف كه مسئوليت اين منطقه را به عهده دارد، برنامههايي را براي تكميل اقدامات آمادهسازي منطقه عملياتي، تكميل شناساييها، جلوگيري از نفوذ و پيشروي قواي دشمن در خطوط خودي و همچنين پس گرفتن ارتفاع "بردههوش" آغاز كرد. به همين منظور صبح امروز فرمانده قرارگاه نجف به فرمانده تيپ توپخانه61 محرم گفت: «براي عمليات بردههوش آماده شويد و روي تپه دوقلو و … آتش تنظيم كنيد. از ظهر امروز و فردا در محل عمليات اجراي آتش كنيد و سه قلّة اصلي گردهرش و قميش را بزنيد تا جلوي گسترش دشمن با آتش شما و آتش تانكها گرفته شود. فردا شب جنگ بيسيمي داريم. براي فردا شب روي منطقه عمليات آتش ميخواهيم، كاتيوشا را هم براي بردههوش بگذاريد.» برادر شوشتري افزود: «در اين مدتِ تعويقِ عمليات اصلي، زاغهسازي و سنگرسازي كنيد و براي نيروهايتان مرخصي تنظيم كنيد. براي اين منطقه برنامهريزي درازمدت كنيد، تا مدتها اينجا هستيد. دشمن ده دوازده يگان به منطقه آورده است، اگر ما اقدامي نكنيم، او عمل ميكند.»[۱] همچنين به منظور هماهنگي براي اجراي عمليات در محور بردههوش - كه قرار است فردا شب صورت گيرد - امروز فرمانده قرارگاه نجف و فرمانده لشكر انصارالحسين(ع) در بررسي اين موضوع به توافق رسيدند كه: 1- همزمان با اجراي عمليات، عمليات بيسيمي براي فريب دشمن انجام شود. 2- آتش شديد توپخانه اجرا شود. 3- آتش ادوات اجرا شود. 4- دو دستگاه تانك عمليات را پشتيباني كند. 5- در عمليات دو گردان مانوري و يك گردان پدافندي (در مجموع 5 گروهان) شركت كنند.[۲] اطلاعات رسيده به قرارگاه نجف حاكي از هشياري و آماده بودن دشمن در منطقه عملياتي ماووت است. از جمله گزارش فرمانده لشكر11 اميرالمؤمنين(ع) و گزارش فرمانده تيپ48 فتح، حاكي است كه نيروهاي شناسايي اين دو يگان كه شب گذشته براي بررسي معابر رفتهاند، اطلاع دادهاند كه نيروهاي دشمن در تمام معابر كاملاً هشيار و آمادهاند و اقدام به پرتاب نارنجك نيز كردهاند.[۳]
گزارش- 561
امروز در جلسهاي با حضور فرمانده قرارگاه تاكتيكي فتح و مسئولان اتحاديه ميهني كردستان عراق، موضوعات متعددي بررسي شد؛ از جمله: 1) عملياتي كه قرار بود در منطقه ماووت اجرا شود و به تعويق افتاد و هماهنگيهايي كه در اين زمينه با مسئولان اتحاديه صورت گرفت، تا عمليات در زمان مقرر با همكاري نيروهاي اتحاديه اجرا شود. 2) اجراي عمليات روي سد دوكان و در شهر دوكان، امكانات لازم و نيروي لازم براي اين عمليات و پيامدهاي آن بررسي شد. در اين زمينه اتحاديه ميهني براي اجراي عمليات روي سد دوكان و باز شدن سد و تخريب در بخشهايي از آن كه ترميم آن به سادگي ميسّر نشود، اصرار بسياري داشت، تا رژيم عراق مدتي سرگرم آن شود و از جنبه سياسي و تبليغاتي نيز داراي اهميت بود. در اين جلسه گفته شد كه سد دوكان و سد دربنديخان علاوه بر نيروهاي حفاظتي، هر كدام يك گردان نيروي اضافي براي حفاظت دارند. فرمانده قرارگاه فتح ضمن تأكيد بر اهميت عمليات در منطقه دوكان، گفت كه قرار است نيروهاي متخصص، چگونگي عمليات روي سد و انهدام و از كار انداختن تأسيسات آن را بررسي كنند. در اين جلسه همچنين اجراي عمليات عليه تأسيسات مهم در شمال عراق بررسي شد. علاوه بر اين، درباره عمليات گستردهاي كه قرار است امسال در منطقه شمال عراق اجرا شود و چگونگي همكاري اتحاديه ميهني و امكانات لازم از جمله سلاح براي نيروهاي اتحاديه در اين جلسه گفتوگو شد. با توجه به اينكه نفت در اقتصاد عراق نقش اصلي را ايفا ميكند، مسئولان اتحاديه تأكيد داشتند كه در كركوك عمليات شود.[۴] همچنين مسئولان قرارگاه تاكتيكي فتح و فرمانده لشكر9 بدر و جانشين فرمانده تيپ ويژه پاسداران، امروز در جلسه ديگري در ياغسمر، به بررسي مشكلاتي كه جهت آمادگي براي عمليات با آن روبهرو شدند و همچنين چگونگي اقامت در خاك عراق تا زمان اجراي عمليات، نيازهاي نيروها و محل مناسب براي استقرار آنها پرداختند. برادر فتاح از اينكه مأموريت تيپ ويژه خيلي دير ابلاغ شده و فرصتي براي طرحريزي و شناسايي نبوده است، گلهمند بود. وي طي نامهاي اجناس ضروري براي اقامت 250 نيروي اين يگان براي مدت 50 روز را به قرارگاه رعد اعلام كرد. همچنين فرمانده لشكر9 بدر از برخي رفتارهاي مسئولان اتحاديه گلهمند بود. برادر شمس در تماسي با فرمانده قرارگاه رمضان پيشنهاد كرد كه نيروهاي اين يگان به قرهداغ بروند.[۵]
گزارش- 562
با توجه به تحركات نيروهاي خودي در منطقه ماووت و شمال عراق، بعدها (در اسفند 1366) سندي از مقر قواي عراقي به دست آمد كه حاكي از هشياري دشمن در اين منطقه و پيشبيني اجراي عمليات خودي در آن و همچنين پيشبيني اجراي عمليات در شرق بصره پس از اين عمليات ميباشد. در اين سند كه با امضاي فرمانده تيپ39 پياده، سعدالله احمد، ميباشد و در تاريخ 12/8/1366 صادر شده است، بخشي از موضوعات مطرح شده در جلسه روز 2/8/1366 فرماندهي كل نيروهاي مسلح عراق درج شده است. ترجمة سند به شرح زير است: «موضوع: جلسه فرماندهي كل نيروهاي مسلح قرارگاه تيپ 39 پياده عمليات عراق - شماره 11- 208 (تاريخ 12/8/1366) نامة فرماندهي سپاه يكم مورخه 8/8/1366 بدين شرح است: در جلسه فرماندهي كل نيروهاي مسلح به تاريخ 2/8/1366 نكات زير درباره وضعيت منطقه عمليات سپاه يكم و منطقه عمليات جنوب به تصويب رسيد: 1- با توجه به هماهنگي بين دشمن ايراني و عناصر خرابكار (مخالفين) و تمركز گسترده مخالفين در مناطق سرگلو و بيرگلو، دشمن عمليات خود را در مناطق ماووت و قلعهديزه مؤكداً آغاز خواهد كرد. 2- با توجه به آمادگيهاي گسترده دشمن در منطقه عمليات جنوب به ويژه روبهروي مناطق عملياتي سپاه سوم و سپاه هفتم (ابوالخصيب، شلمچه، شرق بصره) بايد بيداري و آمادهباش كامل براي دفع هرگونه تك دشمن داشته باشيد و از غافلگيري جلوگيري نماييد. 3- به منظور خنثي نمودن مقاصد دشمن براي انهدام سيلبند (سّد) دوكان، فعاليتهاي حفاظتي از اين سيلبند اجرا شود. 4- موانع و مواضع پدافندي در منطقه ماووت قوي و محكم بوده و حفاظت از آن ضروري است. 5 - آماده ساختن خمپارهاندازها براي كوبيدن ستونهاي پيشروي دشمن. بهتر است سمت آتش به سوي محور قاشان (قشن) - كنجرين باشد. 6 - تسلط كامل بر شكاف قاميشن(قميش) و محور قاشان (قشن) - كنجرين - سورقلات داشته باشيد و از رخنه دشمن به سمت جنوب منطقه جلوگيري شود. همچنين حفاظت از ارتفاعات 1418 شمالي، 1494، 1418 جنوبي و كاريزه تأمين گردد. 7- آماده ساختن نيروها و فراهم كردن تجهيزات شيميايي تا اينكه با استفاده از عوامل شيميايي، دشمن نتواند نيروهاي ما را غافلگير كند. 8 - عمليات دشمن در منطقه عمليات شمال مدت 7 تا 10 روز ادامه خواهد داشت، و پس از مدت كوتاهي، هنگام برگزار شدن كنفرانس آتي (كنفراس اتحاديه عرب)، عمليات خود را در منطقه جنوب آغاز خواهد كرد. 9- دستورات زير مورد توجه قرار گيرد: الف) خنثي نمودن مقاصد دشمنانه دشمن و عوامل آن و تلاش براي سركوب حملات آينده آن. ب) هم اكنون تلاشهاي مداوم در احداث استحكامات و بررسي طرحهاي پدافندي مبذول گردد. ج) برنامه فعلي مبني بر مقابله با دشمن، اجراي آتش متقابل و سرگرم نمودن تلاشهاي مهندسي او بهوسيله كليه سلاحهاي دوربرد اجرا شود. سرتيپ نيروهاي ويژه ستاد فدعم سعدالله احمد ، ف تي 39 پ»[۶]
گزارش- 563
مسئول واحد مهندسي رزمي قرارگاه نجف، مهندس سليميان، امروز در مصاحبه با راوي مركز مطالعات در قرارگاه نجف، نادر نوروزشاد، در مجموع بيش از 40 مورد از اقدامات مهندسي كه طي چهار ماه گذشته در منطقه عملياتي ماووت صورت گرفته، از جمله: جادهسازي و ترميم جادهها، احداث خاكريز، ايجاد استحكامات، احداث پل، توسعه بيمارستان صحرايي و … را برشمرد (ضميمه دارد). وي در ادامه درباره مشكلات واحدهاي مهندسي جنگ گفت: «1- از نيرو و امكانات مهندسي سپاه به نحو احسن استفاده نميشود. نيرو و توان و امكانات تخصصي مهندسي بايد به طور متمركز به كار گرفته شود. 2- پشتيباني تخصصي مهندسي بايد به عهده خود مهندسي باشد و مهندسي با تشكيل مراكزي در غرب و جنوب، تعميرات و ساخت وسايل لازم را خودش انجام دهد تا به موقع بتواند پاسخگوي نياز جنگ باشد. 3- واحدهاي مهندسي يگانها، امكانات و نيروي انساني بسياري دارند ولي استفاده مناسب از آنها نميشود. اگر مهندسي قرارگاه تقويت شود و به مهندسي يگانها سركشي شود، در عملياتها براي كارهاي اساسي مثل احداث جاده و … بهتر ميتوان از آنها استفاده كرد. اينها امكانات جمهوري اسلامي است.» وي همچنين خواستار همكاري بيشتر مهندسي قرارگاه خاتم و مهندسي نيروي زميني سپاه شد.[۷]
گزارش- 564
صبح امروز جلسه قرارگاه خاتمالانبيا براي بررسي مسائل خليج فارس و چگونگي پدافند از جزاير و سواحل جمهوري اسلامي در اين منطقه، با حضور حجتالاسلام حسن روحاني، سيدعلي حسينيتاش، علي فدوي، اصغر كاظمي، ابراهيم سنجقي، دريادار ملكزادگان، سرهنگ صيادشيرازي، مسجدي و پيرايش تشكيل شد. در اين جلسه موضوعات متعددي بررسي شد: چگونگي پدافند جزاير قشم، لارك و هنگام، اقدامات مهندسي لازم براي احداث اسكله يا ترميم اسكلههاي موجود تا امكان پهلوگيري شناورهاي مناسب فراهم گردد، برآورد نيرو، امكانات، تسليحات، تجهيزات و چگونگي پشتيباني از جزاير در هنگام درگيري، چگونگي مقابله با هليبرن و بمباران دشمن و تجهيزات مورد نياز براي آن، بررسي امكانات مهندسي مورد نياز براي احداث يا ترميم جادههاي ساحلي. در اين جلسه همچنين با توجه به پيدا شدن يك موشك سالم در خارك4 و احتمال اينكه ممكن است اين موشك از يك شناور به سوي اين جزيره شليك شده باشد، مقرر شد اين موضوع بررسي شود كه با توجه به اينكه براي شليك موشك، شناور بايد وارد محدودة فلات قاره ايران شود، آيا ممكن است شناورهاي عراقي يا كويتي وارد اين محدوده شده باشند.[۸] شب هنگام نيز در جلسهاي با حضور معاونت عمليات فرمانده كل سپاه (غلامعلي رشيد) و مسئولان نيروي دريايي سپاه (سيدعلي حسينيتاش، علي فدوي، اصغر كاظمي، مسجدي) ضمن بررسي مسائل خليج فارس و مأموريتهاي نيروي دريايي سپاه، درباره مسائل زير بحث و بررسي شد: «استعداد منظور شده براي جزاير تحت مسئوليت سپاه و چگونگي تأمين نيروي مورد نياز اين جزاير، سلاحها و شناورهاي مورد نياز و چگونگي پشتيباني نيروهاي مستقر در جزاير، بررسي استعداد گردانهاي پدافند كنندة جزاير و سلاحهاي مورد نياز آنها، بررسي استعداد يك گروهان شناور و سلاحها و تجهيزات مورد نياز آن، بررسي ساحلهاي مهم و حساس و نيروي مورد نياز براي پدافند آن، بررسي تأثيراتي كه مأموريتهاي دريايي سپاه در مأموريتهاي زميني سپاه به جا خواهد گذاشت.»[۹]
گزارش- 565
به دنبال تجاوزات مكرر هواپيماهاي امريكايي به قلمرو هوايي جمهوري اسلامي ايران در مناطق جنوب شرقي ايران و بحرانيتر شدن اوضاع خليج فارس، ستاد سپاهپاسداران ناحيه مستقل نبي اكرم(ص)، مستقر در مناطق جنوب و جنوب شرقي ايران، خواستار پيشبيني و تدارك اقدامات دفاعي لازم در اين مناطق شد. ستاد فوق در نامهاي به ستاد مركزي سپاه نوشت: «با توجه به وضعيت خاص مناطق جنوبي كشور خصوصاً شهرستان چاهبهار و به احتمال قوي درگيري و هجوم هوايي و دريايي به شهرهاي ساحلي استان سيستان و بلوچستان، براي مقاومت در مقابل تهاجمات هوايي دشمن لازم است سنگرهاي بتوني دستهجمعي و گروهي احداث گردد.»[۱۰]
گزارش- 566
اعزام نيروهاي رزمنده و نيروهاي فني - تخصصي به جبهههاي جنگ و اعلام آمادگي اقشار مختلف براي مقابله با تجاوزات امريكا در خليج فارس همچنان ادامه دارد. امروز نيروهاي تازهنفس مردمي از شهرهاي ساري، پلدختر، مسجد سليمان، رامهرمز، كرمان، سمنان و شاهرود به سوي جبهههاي جنگ عزيمت كردند. اين نيروها كه در قالب كاروانهاي حماسهسازان عاشورا سازماندهي شده بودند، با بدرقه مردم و خانوادههاي خود به جبهههاي نبرد اعزام شدند. كمكهاي مردمي استان گيلان نيز با 1200 كاميون طي مراسمي از رشت عازم جبهههاي جنگ شد و دانشجويان دانشگاههاي گيلان هم با برپايي راهپيمايي در رشت، ضمن اعلام آمادگي براي حضور در جبهههاي جنگ تحميلي، حضور ناوگان امريكا در خليج فارس و تجاوزات اين كشور به قلمرو جمهوري اسلامي ايران را محكوم كردند.[۱۱] نيروهاي بسيجي استان سمنان نيز با اجراي مانور آبي - خاكي "انصار المهدي" آمادگي خود را براي مقابله با تهديدات امريكا و اجراي عمليات در جبهههاي جنگ اعلام كردند.[۱۲]
گزارش- 567
رئيس مجلس نمايندگان هند كه در رأس يك هيئت بلندپايه پارلماني در ايران به سر ميبرد، امروز با رئيسجمهور و نخستوزير ديدار كرد. روزنامه رسالت در گزارشي نوشت: «حجتالاسلام و المسلمين سيدعلي خامنهاي در اين ديدار حضور تجاوزكارانه نيروهاي امريكايي را موجب ناامني در خليج فارس و اقيانوس هند دانست و اظهار داشت: حملات نظامي و تجاوزاتي كه امريكا تاكنون در منطقه داشته است به ظاهر عليه جمهوري اسلامي بوده ولي در واقع عليه امنيت كل كشورهاي منطقه ميباشد. همه دولتهايي كه مايل هستند خليج فارس و اقيانوس هند در صلح و آرامش به سر بَرَد در قبال اين تجاوزات مسئول بوده و بايد عكسالعمل را نشان دهند. وي افزود: كشورهاي منطقه نبايد در مقابل اين حضور نظامي قدرتها بيتفاوت بمانند؛ زيرا حضور قدرتها بهانه و مقدمه اعمال قدرت نظامي آنها است. همچنين رئيس مجلس هند در ديدار با مهندس ميرحسين موسوي از حضور نيروهاي بيگانه در منطقه ابراز نگراني كرده و بر گسترش مناسبات دو كشور تأكيد نمود.»[۱۳]
رئيسجمهور اسلامي ايران در ديدار رئيس مجلس نمايندگان هند، حضور نيروهاي امريكايي را موجب ناامني در خليج فارس و اقيانوس هند اعلام كرد.
گزارش- 568
وزير كشور از سياست برخي از مسئولان نظامي در قبال حضور نيروهاي امريكايي در خليج فارس انتقاد كرد. حجتالاسلام محتشمي كه در سمينار آموزشي اداره عقيدتي - سياسي ژاندارمري صحبت ميكرد، گفت: «متأسفانه بعضي از مسئولين نظامي سياست غلط ضربه در مقابل ضربه را در محاسبههاي خود مطرح كردهاند. يعني اگر امريكا با ما كار نداشت ما هم با او كاري نداريم و اگر ضربه زد ما از خود دفاع ميكنيم. آيا نبايد در مقابل تجاوز امريكا دفاع كرد و آيا بايد حضور امريكا را در خليج فارس پذيرفت؟ نفس حضور نيروهاي ناتو در خليج فارس بزرگترين ضربه براي انقلاب اسلامي محسوب ميشود و ديگر ضربة بالاتري متصور نيست. مردم ما منتظر ضربه امريكا نميمانند تا پاسخ آن را بدهند.» وي افزود: «فاجعهآميزتر از بمباران سكوهاي نفتي و كشتيهاي ما، حضور امريكا در آبهاي خليج فارس است و زمزمههاي صلح و آتشبس براي ما غيرقابل تحمل است. اگر به بيانات امام توجه داشتيم سياست ضربه در مقابل ضربه را مطرح نميكرديم . ما بايد تمام توان خود را جمع كرده و با عزم راسخ، خود را براي يك مبارزه طولاني با امريكا آماده كنيم. اگر به نظرهاي اوليه امام عمل ميشد، ما امروز شاهد نيروهاي ناتو در خليج فارس نبوديم و اگر اولين ناوگان امريكا را به محض ورود به خليج فارس ميزديم، ديگر شاهد اين وضع نبوديم.»[۱۴]
گزارش- 569
دفتر هواپيمايي پان امريكن در مركز كويت بر اثر انفجار يك بمب قوي منهدم شد. در اين انفجار كه در ساعت 14:45 صورت گرفت، شيشههاي اين دفتر و ساختمانهاي اطراف فرو ريخت ولي تلفات جاني نداشت. محل انفجار با دفتر كار امير كويت فقط 200 متر فاصله دارد.[۱۵] راديو بي.بي.سي با اشاره به اينكه هيچ گروهي مسئوليت انفجار را به عهده نگرفته است گفت: «اما اين واقعيت كه بمب در يك دفتر فروش امريكايي در كويت كار گذاشته شده، نمايانگر آن است كه به احتمال قوي دولت ايران و يا عناصر طرفدار اين دولت عامل آن بودهاند.»[۱۶] روزنامههاي كويت نيز در سرمقالههاي خود ايران را عامل انفجار معرفي كردند. روزنامه الانباء ضمن درخواست از شوراي همكاري خليج فارس براي مقابله با ايران، نوشت: «ستون پنجم كه عوامل ايران در داخل كويت به شمار ميروند مجدداً اقدام به بمبگذاري كردهاند. ايران جنگ غيرعلني خود عليه كويت را از حمله توسط موشك، به عمليات انفجاري و خرابكاري در داخل منتقل كرده است.» اين روزنامه ادعا كرد كه كويت قادر است با تقويت نيروهاي نظامي خود و سركوب مخالفان داخلي، حملات موشكي عليه آب و خاك كويت و موج بمبگذاريها را دفع و خنثي كند. روزنامه الانباء در پايان سرمقاله خود نوشت: «براي عوامل ستون پنجم در داخل اقدامي جز قلع و قمع و ريشهكن كردن آنان خوشايند نيست.»[۱۷] در همين حال خبرگزاري جمهوري اسلامي گزارش داد: «در كويت فعاليت شديد براي احداث سنگر و ايجاد پناهگاه در خيابانها و منازل مسكوني آغاز شده است.[۱۸] يك نشريه داخلي سپاه با اشاره به سخنان و مقالات تهديدآميز مقامها و مطبوعات كويت و اجلاس شوراي همكاري خليج فارس نوشت: «برخورد با ايران و عدم اعتماد به سياستهاي امريكا در منطقه، امكان يك تصميم تند عليه جمهوري اسلامي را از آنان سلب كرده است و ممكن است فقط به يك بيانيه تند و محكوم نمودن ايران منجر گردد كه اين هم نميتواند وضعيت كويت را بهبود بخشد. عدم حمايت نظامي اعضاي شوراي همكاري خليج فارس از كويت و اعلام امريكا مبني بر اينكه امريكا حمله به كويت را تلافي نخواهد كرد، باعث شده است كه كويت بر سر دوراهي انتخاب قرار گيرد. از آنجا كه حكام مرتجع منطقه فقط زبان قدرت را مي فهمند و در مقابل قدرت قويتر از خود مطيع و رام ميشوند. لازم است جمهوري اسلامي فشار بيشتري بر آنها وارد نمايد و به آنها بفهماند كه اگر امروز به پشتيباني امريكا در مقابل جمهوري اسلامي كه قدرتمندترين كشور منطقه است، ايستادهاند، اين حمايت ناپايدار است و اگر منافع امريكا ايجاب كند همه كشورهاي منطقه را فداي مصالح و منافع خود خواهد كرد.»[۱۹]
گزارش- 570
وزير دفاع امريكا خواهان اعمال تحريم تسليحاتي به منظور خشكاندن ريشه موجوديت ملت ايران شد. به گزارش راديو امريكا، واينبرگر در كميته روابط خارجي سناي امريكا گفت: «يكي از اهداف امريكا در خليج فارس حمايت از كشورهاي عرب ميانهرو در برابر ايران است.» وي افزود: «احتمالاً هدف ايران از حمله به يك كشتي حامل پرچم امريكا در آبهاي كويت، آزمودن حدود و ثغور سياست امريكا در خليج فارس بوده است. حمله موشك كرم ابريشم به يك كشتي حامل پرچم امريكا در آبهاي ساحلي كويت رخ داد، يعني در محلي كه حفاظت از ما بر خلاف موازيني كه در آبهاي بينالمللي جاري است، بر عهده دولت كويت است. من فكر مي كنم كه منظور از حمله ايجاد نوعي سرگرداني در جريان تصميمگيري ما بود. ولي اين مسئله بايد براي ايران روشن باشد كه چنين حملاتي غيرقانوني و بدون مجوز عليه كشتيهاي ما صرف نظر از اينكه در چه محلي صورت گيرد، بدون پاسخ نخواهد ماند و چنين شيوهاي از ابتداي تاريخ ما به عنوان يك ملت مستقل جزء سياست ما بوده است.» واينبرگردر ادامه گفت: «بهترين راه پايان دادن به ستيزهجويي ايران، اجراي برنامه تحريم سازمان ملل در مورد واردات ايران است. در صورتي كه قطعنامة تحريم اجرا شود، در آن صورت ريشه توانايي ايران براي ادامه جنگ به سرعت خشك ميشود و در واقع ريشه موجوديت ايران نيز به صورت يك ملت به خشكي ميگرايد.» راديو امريكا در ادامه گزارش خود آورده است: «آقاي واينبرگر اندكي بعد به توضيح و تشريح بيشتر بيانات خود پرداخت و گفت: ايالات متحده امريكا فقط مايل است پايان خصومت ايران را ببيند ولي الزاماً درصدد نابودي ايران نيست. از سوي ديگر، وزير دفاع امريكا گفت: ايالات متحده نيروي دريايي خود را در خليج فارس تا هنگام بازگشت ثبات به منطقه نگه خواهد داشت. وي گفت ممكن است كشتيهاي نيروي دريايي امريكا علاوه بر يازده نفتكش كويتي حامل پرچم امريكا، از كشتيهاي ديگر نيز حفاظت كند. واينبرگر افزود: اقدام امريكا در گلولـهباران دو سكوي نفتي غيرفعال ايران پاسخ مناسبي بود. وي هشدار داد كه ايران و جهان نبايد نسبت به توانايي امريكا در انجام اقدامات سختتري در صورتي كه اوضاع ايجاب كند، ترديدي به خود راه دهند.»[۲۰]
گزارش- 571
راديو امريكا در بخش فارسي خود گفت: «معاون وزير امور خارجه امريكا به ايران اخطار كرد كه هرگونه افزايش دامنه خشونت در خليج فارس با واكنش شديدتر امريكا روبهرو خواهد شد. در مقابله با تهديداتي كه از طرف سازمانهاي تروريستي وابسته به جمهوري اسلامي به عمل آمده و وعده داده شده كه بمبگذاران جوخههاي خودكشي منافع امريكا را هدف قرار خواهند داد، معاون وزارت امور خارجه امريكا گفت كه اگر شواهدي به دست آيد كه ثابت كند گروههاي تروريستي به دستور ايران وارد عمليات شدهاند، در اين صورت امريكا جمهوري اسلامي ايران را مسئول خواهد دانست.»[۲۱] گفتني است كه دو روز قبل (30/7/1366) بيانيهاي از طرف گروه جهاد اسلامي به دفتر يك خبرگزاري غربي در بيروت ارسال شد كه در آن گفته شده كه هزاران نفر از افراد آماده شهادت ما در حال حاضر در خليج فارس در انتظار لحظة مناسب براي به وجود آوردن افتخاري جديد براي اسلام و مسلمين هستند…. روزهاي آينده مقياس قدرت واقعي امريكا براي مقابله با مسلمين آشكار خواهد شد.[۲۲]
گزارش- 572
همزمان با حركت نفتكش كويتي "ميدل تاون" در حمايت ناوگان امريكا از دوبي به طرف بنادر كويت،[۲۳] يك كشتي پانامايي در نزديكي سواحل امارات متحده عربي هدف حمله قرار گرفت و آسيب ديد. كشتي "پراسپر ونچر"(Prosper Venture) حامل گاز عربستان سعودي به استراليا بود كه در 5 كيلومتري ساحل "دوبي" با مسلسل هدف حمله قرار گرفت. اين حمله تلفات جاني نداشت.[۲۴] بر اساس گزارش كميته نجاتهاي دريايي، خسارت وارده بر اين كشتي جزئي بوده و حمله به تلافي حمله عراق به يك نفتكش ايراني صورت گرفته است.[۲۵] آسوشيتدپرس در گزارشي از اين حمله آورده است كه به هنگام حمله قايق توپدار ايراني به نفتكش يوناني ثبت شده در پاناما، هيچ ناوگان امريكايي در آن اطراف حضور نداشته است.[۲۶] راديو بي.بي.سي با اعلام خبر حمله قايقهاي تندرو به كشتي پراسپر ونچر گفت: «اين حمله از خود تلفاتي به جاي نگذاشت، اما به نظر ميرسد ايران درصدد است كه بيشتر حضور خود را با تحت فشار گذاشتن اعراب تثبيت كند تا آن كه بخواهد واقعاً خطرهاي موجود در منطقه را افزايش دهد.»[۲۷]
گزارش- 573
امريكا و شوروي به بهانه افزايش تشنج در منطقه نيروهاي بيشتري به خليج فارس اعزام ميكنند. مقامهاي مصري در كانال سوئز از عزيمت چندين كشتي جنگي جديد امريكايي و روسي خبر دادند. مسئولان بندر "پورت سعيد" اعلام كردند: «امروز دو كشتي جنگي شوروي وارد بندر پورت سعيد شدند تا در اولين فرصت از كانال سوئز گذشته و به ناوگان شوروي در خليج فارس بپيوندند. هر دو كشتي روسي از نوع كشتيهاي تداركاتي نظامي ميباشند. شوروي تا به حال شش كشتي جنگي در خليج فارس مستقر كرده است كه سه فروند آن مين جمعكن، دو فروند ناوچه جنگي و يك كشتي نيز به عنوان پايگاه جمعآوري اطلاعات نظامي مورد استفاده قرار ميگيرد.[۲۸] هفته گذشته نيز مقامهاي بندر پورت سعيد اعلام كردند كه چهار كشتي جنگي امريكا وارد اين بندر شدهاند و قرار است پس از عبور از كانال سوئز به ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس بپيوندند.[۲۹]
گزارش- 574
در پي حضور نظامي امريكا در خليج فارس، حمله به كشتيها افزايش يافته است. سخنگوي ستاد تبليغات جنگ گفت: «بر اساس آمار و اطلاعات جمعآوري شده از ابتداي جنگ تحميلي تاكنون، يعني در 7 سال گذشته، در مجموع 397 كشتي تجاري و نفتكش در خليج فارس هدف قرارگرفته است كه 76 مورد حمله به كشتيها بعد از حضور نظامي امريكا در خليج فارس يعني، در 5 ماه گذشته، صورت گرفته است.»[۳۰] خبرگزاري رويتر نيز در گزارشي از خليج فارس به بررسي حمله به كشتيها طي سه ماه گذشته و از آغاز عمليات اسكورت نفتكشهاي كويتي به وسيله امريكا پرداخته و نوشته است: «از 21 ژوئيه (30/4/1366) تاكنون 49 حمله عليه كشتيها صورت گرفته كه نسبت به 14 هفته قبل از آغاز اسكورتها، افزايش 30 درصدي را نشان ميدهد. امريكا همچنين طي اين مدت بهبهانه مقابله با مينگذاري و حملات ديگر ايران عليه نيروهاي امريكايي، حضور نظامي خود در خليج فارس را از يك اسكادران كوچك دريايي به 30 ناو جنگي و 20هزار نيرو كه شامل يك رزمناو و يك ناو هواپيمابر نيز ميشود افزايش داده است.»[۳۱]
گزارش- 575
اجلاس وزيران خارجه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس براي بررسي مسائل منطقه و اتخاذ مواضع مشترك در قبال جمهوري اسلامي ايران، در "رياض" آغاز به كار كرد. خبرگزاري خليج در گزارشي اعلام كرد: «وزيران خارجه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج در نظر دارند توصيههايي را مبني بر قطع هرگونه تماس و ارتباط ميان مقامهاي مسئول عرب و مقام هاي ايراني به اجلاس آتي سران عرب در "امان" پيشنهاد كنند.[۳۲] خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي از اين اجلاس نوشت: "راشد عبدالله" وزير مشاور در امور خارجي امارات متحده عربي و رئيس كنفرانس رياض حملات ايران عليه كويت را به عنوان تجاوز شرمآور عليه يك كشور غير درگير در جنگ ايران و عراق محكوم كرد و تأكيد نمود اين رفتار غيرمسئولانه ايران ممكن است پيامدهاي وخيمي در مورد ديگر كشورهاي نفتخيز منطقه داشته باشد. وي گفت: «شوراي همكاري خليج حملات ايران را به شدت محكوم و تقبيح كرده و از كويت حمايت ميكند زيرا امنيت اعضاي شوراي همكاري خليج به صورتي است كه قابل تفكيك نيست.»[۳۳] راديو بي.بي.سي در تفسيري از برگزاري اجلاس وزيران خارجه كشورهاي عضو شوراي همكاري در رياض، به انتظارات كويت از اجلاس و ناتواني اعراب در عمل اشاره كرد و گفت: «كويت اميدوار است محكوميت لفظي ايران در سراسر جهان مانع حملات آينده اين كشور شود.» اين راديو به نقل از مقاله واحه پتروسيان در مجله ميدلايست اكونوميكدايجست گفت: «كشورهاي عربي در تئوري بسيار متحد هستند و هرگونه تهاجم ايران به عراق را محكوم كردهاند ولي در عمل مشكلاتي وجود دارد. بسياري از كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس با ايران مبادلات تجاري دارند. در مورد امارات متحده عربي و به ويژه عمان بايد گفت كه اين كشورها رفت و آمدهاي ديپلماتيك قابل توجهي با ايران دارند. بنابراين وقتي در مقابل ايران پاي عمل به ميان ميآيد دستيابي به اتفاق نظر در ميان اعراب بسيار دشوار ميشود. در اجلاس وزيران شوراي همكاري خليج فارس يكي از راههايي كه شركتكنندگان در مقابل خود دارند آن است كه بكوشند عراق را متقاعد سازند تا از حملات خود به هدفهاي ايراني در خليج فارس بكاهد و بدين ترتيب از تحريك ايران براي حمله متقابل به كشتيها جلوگيري شود. ولي من فكر نميكنم در حال حاضر شوراي همكاري خليج فارس به اين راه متوسل شود. براي شورا مسئله مهم آن است كه قبل از اجلاس سران كه قرار است تا دو هفته ديگر در امان تشكيل شود، به نوعي اتفاق نظر دست يابد.»[۳۴] در همين حال احمد طالبابراهيمي وزير خارجه الجزاير در مصاحبه با هفتهنامه التضامن گفت: «بهتر است كه كشورهاي عربي از فرصت خوب روابط كنوني ميان واشنگتن و مسكو استفاده كرده و اقدامي براي پايان دادن به جنگ عراق و ايران انجام دهند.» وي تأكيد كرد: «لازم است كه كشورهاي عربي قبل از تشكيل كنفرانس سران عرب در امان چگونگي تأثير گذاشتن بر اعضاي دائمي شوراي امنيت را به منظور ايجاد راهحل مسالمتآميز براي پايان دادن به اين جنگ بررسي كنند.»[۳۵]
گزارش- 576
كيسينجر، كردزمن و برژينسكي از كارشناسان امور استراتژيك و سياسي و نظامي امريكا حضور نيروهاي امريكايي در خليج فارس را از جنبههاي مختلف مورد تجزيه و تحليل قرار دادند. هنريكيسينجر وزير خارجه اسبق امريكا، در تحليلي از سياست امريكا در منطقه گفت: «از طريق ارسال 41 فروند كشتي جنگي و 24 هزار سرباز به منطقه كه به منظور حمايت از 10 فروند نفتكش صورت گرفت، عملاً پاي امريكا به جنگ كشيده شده است. من با بحثهاي كنگره كه بايد هر چه زودتر از منطقه خارج شويم، مخالفم، اما اگر حضور ما در منطقه طولاني شود و با انتخابات آينده رياست جمهوري همزمان گردد، ايرانيها همانگونه كه در بيروت عمل شد، عليه ما وارد عمل خواهند شد. اين در حقيقت يك خطر تاكتيك مستقيم به شمار ميرود. ما در درازمدت با مشكلات مختلفي روبهرو هستيم؛ زيرا اگر ايران بتواند دركوتاه مدت پيروزي به دست آورد فاجعه آن شامل حال همه خواهد شد. اگر آنها تلاش كنند راههاي خليج فارس را ببندند بايد مقابله كنيم اما ايرانيها تاكنون تلاشي در اين زمينه به عمل نياوردهاند. ما به وضعيتي در خليج فارس كشيده شدهايم كه از ديدگاه من به طور مطلق غيرعادلانه است. حضور امريكا در خليج فارس به رغم آنكه ثمربخش بوده است اگر ادامه پيدا كند مشكلات بزرگتري براي امريكا بروز خواهد كرد.» كيسينجر افزود: «اگر منطق به ذهن ايران راه يابد، دير يا زود ايرانيها به سمت غرب گرايش خواهند يافت. امريكا نبايد به اقدامات غيرضروري دست بزند كه در نتيجه ايران به اتحاد شوروي گرايش پيدا كند.»[۳۶] "آنتونيكردزمن" رئيس اسبق سازمان اطلاعات دفاعي امريكا و "رابرت هنكس" فرمانده سابق نيروي دريايي امريكا در خاورميانه نيز در مصاحبه با شبكه سي.بي.اس. استراتژي امريكا در خليج فارس و حملات ايران را بررسي كردند. كردزمن با تأكيد بر اينكه امريكا بايد در مقابل هرگونه واكنش ايران دست به يك تهاجم عمده عليه منافع ايران بزند، بندرعباس، جزيره خارك و 18 كشتي بزرگ حامل ذخاير نفتي ايران را از اهداف حياتي ايران عنوان كرد و گفت: «در صورت منهدم شدن اين اهداف، ايران نه راهي براي صدور نفت و نه محصولات تصفيه شده براي مصارف داخلي خواهد داشت و زمستان هم در ايران كه داراي سرماي سخت ميباشد، نزديك است. ما داراي منافع عظيمي در خليج فارس ميباشيم؛ بدون خليج فارس ما نميتوانيم يك ابرقدرت باقي بمانيم و حيثيت و موقعيت بينالمللي ما اجازه نميدهد ما خليج فارس را تخليه كنيم. خليج فارس با ويتنام قابل مقايسه نيست؛ زيرا اين منطقه براي ما كاملاً حياتي است و ما به هيچ وجه نميتوانيم دست از خليج فارس برداريم. ما بايد حداكثر تا يك ماه ديگر براي به نتيجه رسيدن اقدامات دبيركل صبر كنيم و در غير اين صورت بايد در خليج فارس دخالت نموده و در صورت لزوم به زور جنگ را به پايان برسانيم. ما بايد نشان بدهيم كه بعد از ويتنام و لبنان مصمم عمل خواهيم كرد تا ثابت كنيم كه واقعاً يك ابرقدرت هستيم.» "هنكس" نيز ضمن تأييد سخنان كردزمن، گفت: «به احتمال قوي دولت ريگان تا به حال تصميم تشديد جنگ و نابود كردن تأسيسات حياتي ايران را اتخاذ نموده است و به اجرا درآوردن آنها تنها بستگي به نوع عكسالعمل و حركت تحريكآميز ايران دارد.» وي پيشبيني كرد كه 50 درصد احتمال ميرود كه امريكا طي دو ماه آينده جزيره خارك يا بندرعباس را منهدم سازد.[۳۷] "برژينسكي" مشاور امنيت ملي سابق كاخ سفيد در مقالهاي ضمن تأكيد بر اهميت استراتژيك خليج فارس از ريگان خواست تا صد هزار نظامي امريكا را از پايگاههاي اين كشور در اروپاي غربي فرا خواند و آنها را به آبهاي خليج فارس و درياي عمان گسيل دارد. وي نوشت: «نزاع بينالمللي بر سر دستيابي به منابع ذخيره نفتي است كه يك سوم منابع كشف شده نفت در سراسر جهان را شامل ميشود و پيشبيني ميشود كشورهاي غربي و ژاپن تا سال 1995، 50 درصد نيازهاي نفتي خود را از منطقه خليج فارس تأمين كنند، بنابراين در مقابل امريكا هيچراه ديگري جز تجديد نظر در پراكندگي نيروهاي "ناتو" و كشاندن آنها به آبهاي خليج فارس وجود ندارد.»[۳۸]
گزارش- 577
كميته روابط خارجي سناي امريكا، گزارشي از اوضاع خليج فارس و جنگ ايران و عراق منتشر كرد. اين گزارش را سه تن از سناتورهاي امريكا پس از بازديد از عراق و كشورهاي عرب حوزه خليج فارس تهيه كردهاند. در اين گزارش اهميت خليج فارس و احتمال و تأثير بسته شدن آن بررسي شده است. همچنين پس از تشريح سابقه جنگ عراق عليه ايران، موقعيت نظامي عراق در طول جبهه و در داخل عراق و نظرهاي مختلف درباره اين جنگ بيان شده است. در قسمت ديگر اين گزارش نقش امريكا در خليج فارس از ابعاد گوناگون بررسي شده است. در اين گزارش آمده است كه اعزام ناوگان امريكا به منطقه به عنوان حمايت امريكا از عراق تلقي ميشود؛ زيرا چون عراق نميتواند در جنگ برنده شود، پس بايد از شكست آن جلوگيري كرد. اين گزارش ميافزايد خطر عمده براي عراق از جانب جنگ نفتكشها در خليج فارس نيست، بلكه از اوضاع نا به هنجار مرزهاي زمينياش با ايران بهخصوص در شمال و مركز آن كشور ناشي ميشود و همين باعث شكست آن در جبهة جنوبي خواهد شد. در بخش ديگري از اين گزارش آمده است: پيروزي ايران براي منافع غرب فاجعهبار است و امريكا نيز در اينباره كار چنداني نميتواند انجام دهد… واشنگتن در صورت شكست عراق، برخلاف تمايل خويش بايد به ايران اجازه دهد كه سلطه خود را بر منافع نفتي غرب در خليج فارس اعمال نمايد يا كه مستقيماً دخالت نظامي كند. در اين گزارش اضافه شده است كه 70 درصد حملات عليه كشتيها در خليج فارس تاكنون كار عراق بوده و هر چه عراقيها بيشتر به كشتيهاي ايران حمله كنند، ايرانيها عمليات تلافيجويانه را عليه امريكا اعمال خواهند كرد. در پايان اين گزارش به سرگرداني دولتمردان امريكا در تعيين اهداف واقعي استراتژي امريكا در خليج فارس اشاره شده است (ضميمه دارد).[۳۹]
گزارش- 578
خبرگزاري كويت به نقل از روزنامه اينديپندنت ادعا كرد: «شوروي در اصول با عرضه تسليحات پيشرفته شامل موشكهاي زمينبه زمين "اسكاد - بي" به ايران موافقت كرده است. اين روزنامه به نقل از منابعي در تهران و دمشق گزارش داد: «ميرحسين موسوي نخستوزير ايران در دمشق با "يولي ورنتسف" معاون وزير خارجه شوروي براي بحث درباره موقعيت خليج فارس ملاقات و درباره امكان عرضه تسليحات مدرن به ايران مذاكره كرده است. اين روزنامه مدعي است شوروي به توصيه ورنتسف سياست جديدي در خاورميانه و منطقه خليج فارس در پيش گرفته كه بر اساس پشتيباني تقريباً كامل از ايران ميباشد.»[۴۰] اين روزنامه يادآور ميشود ايران و شوروي دو هفته قبل موافقتنامه وسيعي براي همكاري در چند زمينه از جمله شركت نخستينبار شوروي در اكتشاف و استخراج نفت در جنوب درياي مازنداران امضا كردند.[۴۱]
گزارش- 579
مجله امريكايي "اخبار امريكا و گزارشهاي جهان" در مقالهاي اوضاع اقتصادي و اجتماعي عراق و موقعيت رژيم صدامحسين را بررسي كرده و نوشته است: «عراق در قرضي 55 ميليارد دلاري فرو رفته است و بالاتر از همه جنگي است كه عراق پس از گذشت 7 سال از آن و نيم ميليون كشته، اين احساس را دارد كه نميتواند در اين جنگ پيروز شود. صدام با آگاهي از اين، بايد كاري انجام دهد تا هم وامدهندگان راضي شوند هم موقعيتش استحكام يابد. وي سعي دارد با روغنكاري اقتصاد عراق تصوير منزهي از خود ارائه دهد. پول نقدي كه عراق از افزايش فروش نفتش به دست ميآورد دقيقاً محاسبه و براي پرداخت تسليحات به كار گرفته ميشود، ولي به وامدهندگان خارجي گفته ميشود كه براي دريافت پولشان بايد صبر پيشه كنند. واردات غيرجنگي عراق كه اكثر مواد خوراكي است، در نيمه اول سال 1987 به مبلغ بيسابقه 304 ميليون دلار رسيد. بسياري از تجار امريكا حرف مالك يك شركت نفتي تگزاس را تكرار ميكنند كه گفته است عراق پس از جنگ بار ديگر به يك بازار 20 ميليارد دلاري مبدل خواهد شد. در حال حاضر با وجود ادامه جنگ در زمين و هوا، چنين معاملاتي يك خواب و خيالند. در بين مردم هم لبخندي ديده نميشود.» اين مجله درباره تلفات انساني عراق نوشته است: «در ملت 14 ميليوني عراق كه 800 هزار سرباز در خطوط مقدم دارد، اكثر خانوادهها شاهد بودهاند كه فرزندان، برادرزادگان يا عموزادگان از منطقه جنگي يا در تابوت باز ميگردند يا روي صندلي چرخدار. تعداد كمي باور دارند كه جنگ به رغم تلاشهاي سازمان ملل براي ايجاد آتشبس يا تحريم تسليحاتي ايران، به زودي پايان يابد. در اوائل جنگ، صدام تعداد زيادي از رهبران مذهبي شيعيان را كه از حوادث ايران با گرمي زياد استقبال كرده بودند، اعدام كرد و بعد از آن ميليونها دلار براي نوسازي اماكن مقدسه شيعيان خرج كرد و در آخر عكسهاي بزرگ خود را كه در آنها زانو زده و در حال نيايش است در تمامي آنها تعبيه نمود تا خود را مذهبي جلوه دهد. سالها پس از آغاز جنگ اكنون تنها اين مساجد نيستند كه عكسهاي صدامحسين را به نمايش گذاشتهاند، امروز عكسهاي رئيسجمهور با چشماني سرد و بدون خوشطبعي در سردر مغازهها، ادارات، در روستاها و شهرها از شماليترين نقطه در مرز با تركيه تا جنوبيترين نقطه در بصره خودنمايي ميكنند. صدام بيش از هركس ديگر در عراقي كه در تاريخ پرتلاطمش پس از استقلال در سال 1930 با بيش از 40 كودتا يا انقلاب روبهرو بوده است، حكومت كرده است. راز قدرت صدامحسين در بيرحمي و شقاوت زيركانه و دست و دلبازياش نهفته است. به قول يك ديپلمات غربي اين رژيم كريهترين رژيم ممكن در تمامي جهان است و در آن هيچگونه حجب و حياي حقوقي وجود ندارد. "شكنجه و اعدام" ادوات اصلي قانون و نظم در عراق است. عراقيها پشت درهاي بسته به صورت زير لب جنگ را "جنگ صدام" لقب دادهاند. در اين حال علائم شورشهاي داخلي در حال رشد هستند. در سالهاي اوليه جنگ، صدامحسين با سياست اقتصادي "كره همراه با تفنگ" روحيه مردم را بالا نگه ميداشت و اين باعث شد كه بغداد مبدل به شهري كاملاً مصرفي گردد. خاويار روسي به همراه قارچ فرانسوي در رستورانهاي زيبا توسط گارسونهاي زن با لباسهاي عالي استخدام شده از جنوب شرقي آسيا ارائه ميشد، اما روزهاي خوش سپري شدهاند. مغازهها خالي شدهاند . نزاع بر سر تخم مرغ در بازار سياه رواج دارد و از آنجايي كه وضع اقتصادي موجب شده است سودانيها و مصريها كه در عراق به كار رفتگري مشغول بودند به كشورهايشان بازگردانده شوند، اكنون زباله در خيابانهاي بغداد روي هم انباشته ميشود. يك شركت ساختماني آلماني كه سرگرم ايجاد يك خط زميني سريع بين بغداد و بصره براي بهرهبرداريهاي نظامي بود، كار خود را به سبب بروز اختلافات مالي با رژيم عراق تعطيل كرد. رژيم عراق به تعهد خود مبني بر پرداخت يك ميليارد و دويست هزار مارك آلماني به شركت مذكور عمل نكرده و اين امر به تعطيلي پروژه و شكايت شركت مذكور از رژيم عراق نزد دولت آلمان منجر شده است.»[۴۲]
گزارش- 580
"مولانا فضل الرحمن" دبيركل جماعت علماي اسلامي پاكستان كه از چهرههاي برجسته مخالف دولت پاكستان است، طي سخناني از ايران درخواست كرد كه درباره جنگ تجديد نظر نمايد و يك آتشبس فوري را قبول كند. خبرگزاري كويت نوشت: «فضلالرحمن كه در كراچي و پس از بازگشت از يك سفر خارجي با خبرنگاران سخن ميگفت، تأكيد كرد كه چنانچه يك آتشبس فوري در جنگ برقرار نشود، امريكا در جنگ دخالت خواهد كرد. وي گفت در جريان ديدار از بغداد و گفتوگو با مقامهاي عراقي از جمله وزير اوقاف اين كشور، اطمينان يافته كه عراق آمادة پذيرش آتشبس است. وي اضافه كرد: در جريان ديدار با معمر قذافي رهبر ليبي، نيز به اين نتيجه رسيده كه رهبر ليبي از ادامه جنگ نگران بوده و بر اين تصور است كه عدم توقف جنگ ممكن است يك فرصت مناسب براي امريكا جهت مداخله در امور جهان اسلام فراهم آورد.»[۴۳]
گزارش- 581
ده تن از عناصر جنبش مجاهدين بلوچستان در حوزه لگان از توابع ايرانشهر، با هماهنگي و تلاش سپاه به مراجع قضايي مراجعه و ضمن تحويل دادن سلاحهاي خود، اماننامه دريافت كردند. اين گروه - كه از خوانين، اشرار و عناصر ناراضي و مسلح بلوچستان تشكيل شده بودند - فعاليت خود را از سال 1363 آغاز كرده بودند و عناصر وابسته به عراق و كنسولگري اين كشور در كراچي آنها را تغذيه و هدايت ميكردند. فعاليت اين گروه از يك ماه قبل و به دنبال به هلاكت رسيدن آسا بامري، غلامحسين بامري، محمد سجادي، كاهش يافته و روحيه افراد آن شديداً تضعيف شده است كه تسليم تعدادي از عناصر آن، اين وضع را تشديد خواهد كرد.[۴۴] در همين حال تعدادي از عناصر اين گروه براي اجراي عمليات مشترك عليه نيروهاي دولتي جمهوري اسلامي ايران، وارد منطقه خاش شدهاند كه ستاد سپاه ناحيه مستقل دهم نبياكرم(ص) گروهها و استعداد آنها را به شرح زير اعلام كرد: 1) گروه"حسنتاگزي شهنوازي" فرزند شهور معروف به حسن شهور به سرپرستي برادرش "يارمحمد شهنوازي" به استعداد 15 تا 20 نفر. 2) گروه "نيكبخت" يا احمد زهي معروف به خانمحمد شهنوازي به سرپرستي ديوك شهنوازي به استعداد 12 تا 17 نفر. 3) گروه "مراد شهنوازي" معروف به مراد لنگ به استعداد 7 تا 10 نفر. 4) "مراد شهنوازي" فرزند گزابيك به اتفاق 4 نفر. علاوه بر نيروهاي مسلح فوق افرادي نيز در منطقه مسلح بوده و با اشرار مذكور مساعدت و همكاري دارند.[۴۵]
ضميمه گزارش 563: اقدامات مهندسي در منطقه ماووت طي چهار ماه گذشته مسئول مهندسي رزمي قرارگاه نجف (مهندس سليميان) در مصاحبه با راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در قرارگاه نجف (نادر نوروزشاد)، اقدامات مهندسي را كه بعد از عمليات نصر4 (31/3/1366) تا اول آبان 1366 با همت يگانهاي مهندسي جهادسازندگي و همچنين مهندسي قرارگاه نجف و يگانهاي مهندسي سپاه و واحدهاي مهندسي يگانهاي رزمي در منطقه ماووت انجام گرفته است، چنين برشمرد:
1- احداث جاده ماووت از روي قشن (اسپيدار - قشن - ماووت) | جهاد فارس و لشكر43 امامعلي(ع) |
2- احداث جاده از تپه جنگلي تا تپه دوقلو و بالوكاوه | جهاد فارس و لشكر43 امامعلي(ع) |
3- احداث جاده از بردههوش به طرف ميراوه | جهاد فارس و لشكر43 امامعلي(ع) |
4- تكميل سه خاكريز در خط مقدم رو بهروي بالوسه و تشكيل خط دوم و سوم با خاكريز دو جداره | جهاد فارس و لشكر43 امامعلي(ع) |
5 - احداث جاده از طرف ماووت (انتهاي ژاژيله تا بالوسه) | جهاد اصفهان |
6 - احداث جاده از قشن به طرف انتهاي قشن | مهندسي يگانها و جهاد همدان |
7- احداث خاكريز در حاشيه پاسگاه پليس به ژاژيله | تيپ امامحسن(ع) و جهاد مازندران |
8 - احداث خاكريز از ماووت و جاده آسفالت تا خط مقدم. | |
9- تعريض و ابنيه فني و پلسازي جاده زلي - سهراه حزبالله - بقيهالله - جاده پاسگاه پليس | جهاد همدان و جهاد اصفهان. |
10- احداث پل رودخانه چولان | جهاد زنجان |
11- احداث پل شكسته (در دست اقدام) | جهاد زنجان |
12- احداث پل قادري (45 تن) روي رودخانه گلاس | جهاد سمنان |
13- تعريض و تغيير مسير جاده سهراه حزبالله - برگلو - شوشو | |
14- احداث جاده و ابنيه فني آن از طرف شهيد يحيي به طرف شهيد رضوي (در حال اجرا) | لشكر43 مهندسي |
15- تعريض، پلسازي، ابنيه فني جاده شهيد يحيي به طرف شهيد رضوي | در حال اجرا |
16- حدود 10 كيلومتر آسفالت از قرارگاه شهيد بروجردي به طرف زلي | اداره راه قدس |
17- حدود 20 كيلومتر شنريزي |
مهندس سليميان اقدامات مهندسي براي آمادهسازي زمينه اجراي اين عمليات (عمليات نصر8 كه به تعويق افتاد) را چنين ذكر كرد: 1- توسعه بيمارستان حضرت فاطمهزهرا(س)، اورژانس، داروخانه، بانك خون. 2- شنريزي و محوطه سازي بيمارستان و اورژانس گلان. 3- برآورد 540 متر سوله براي عمليات كه 24 متر واگذار شد. 4- براي بيمارستان 40 رينگ بتوني و براي تيپ12 قائم(عج) 10 رينگ گرفته شد. 5- به 9 يگان 15 سوله كوچك (20متر) داده شد. 6- استحكامات (گوني، پليت، تراورز، سوله) 40 درصد. 7- دو پل بيلي هر كدام 50 متر، 100 متر پل لولـهاي تعجيلي (عرض6 متر)، سه معبر پل نفر رو (هر كدام 18 متر). 8- احداث مواضع توپخانه (50 درصد)، احداث سه سكوي تانك. 9- تكميل اورژانس ش.م.ه. در بوالحسن زلي. 10- احداث دو سوله براي نيروهاي جنگ رواني، 12 متر سوله براي تعاون، 12 متر سوله براي دژباني، و 18 متر سوله در قرارگاه جابر در گلان (قرارگاه تاكتيكي نجف) اقدامات پيشبيني شده براي حين و بعد از عمليات: 1- احداث جاده از پاسگاه پليس به طرف تنگه ژاژيله و وصل به جاده عراق در تنگه هرمدان لشكر43 امامعلي(ع) و جهاد اصفهان 2- احداث جاده از پاسگاه پليس به طرف گردهرش و دامنه گردهرش از مسير رودخانه زاب صغير جهاد زنجان و واحد مهندسي لشكر11. 3- احداث2 پل بيلي روي رودخانه قلاچولان لشكر43 مهندسي امامعلي(ع) 4- احداث 2 پل لولـهاي تعجيلي روي رودخانه قلاچولان جهاد زنجان، جهاد همدان 5- احداث 5 پل نفررو مهندسي يگانها 6- احداث جاده از تنگه هرمدان به ارتفاع قميش جهاد همدان 7- بازسازي جادههاي عراق در منطقه عملياتي جهاد خوزستان 8- احداث موانع و خاكريزهاي لازم در تنگه هرمدان جهاد خوزستان 9- بازكردن معابر در جادههاي احداثي و پاكسازي ميادين مين در تنگه ژاژيله و بين ژاژيله كوچك و بزرگ واحد تخريب قرارگاه نجف 10- بازكردن معابر و ميادين مين دشمن 11- انفجارات در مسير جادههاي احداثي واحد تخريب قرارگاه 12- تعريض و ابنيه فني و تسطيح خاكريز جاده پاسگاه پليس - ماووت تيپ مهندسي امام هادي(ع) [۴۶]
ضميمه گزارش 577: خلاصه گزارش كميته روابط خارجي سناي امريكا دربارة اوضاع خليج فارس و جنگ ايران و عراق در اين گزارش كه سه تن از سناتورهاي امريكا پس از بازديد از عراق و كشورهاي عرب حوزه خليج فارس آن را تهيه كردهاند، ابتدا به اهميت خليج فارس به عنوان محل ذخائر نفت و آبراه مهم پرداخته شده و اهميت اين آبراه براي واردات نفتي غرب و ژاپن بررسي شده است. همچنين سابقه جنگ بيان شده و از موقعيت نظامي عراق با دلسردي ياد شده است. اين گزارش با اطمينان ميگويد كه عراق در شرف باختن در جنگي است كه خود برافروخته است. كميته روابط خارجي سناي امريكا در اين گزارش نميتواند حيرت خود را از عمليات پيروز كربلاي5 پنهان كند. در اين گزارش از سياست امريكا و طرح استراتژيك ريگان براي ايران و سناريوهايي كه در صورت وخيمتر شدن بحران محتمل است، ياد شده است. همچنين ژئوپليتيك كشورهاي منطقه بررسي و بر آسيبپذيري آنها تأكيد شده است. در اين گزارش آمده است كه ايران در صورت پيروزي، ابرقدرت منطقه خواهد شد و تأكيد گرديده كه امريكا براي جلوگيري از شكست عراق كاري نميتواند بكند. گزارش با اين جمله آغاز شده است: «ايالات متحده امريكا بهگونهاي جدي با خطر وارد شدن به جنگ خليج فارس روبه روست.» در اين گزارش با اشاره به اينكه هم ايران و هم اعراب معتقدند امريكا جانب عراق را گرفته، آمده است: خطر عمده براي عراق جنگ نفتكشها نيست بلكه از اوضاع ناهنجار مرزهاي زمينياش با ايران بهخصوص در شمال و مركز آن كشور ناشي ميشود و همين به شكست آن در جبهه جنوبي خواهد انجاميد. پيروزي ايران براي منافع غرب فاجعهبار است و متأسفانه امريكا نيز در اين زمينه كار چنداني نميتواند انجام بدهد. … واشنگتن در صورت شكست عراق، برخلاف تمايلش يا بايد به ايران اجازه دهد كه سلطه خود را بر منافع غرب در خليج فارس اعمال كند يا اينكه مستقيماً دخالت نظامي كند. 70 درصد حملات عليه كشتيها در خليج فارس تاكنون كار رژيم عراق بوده و هر چه عراقيها بيشتر كشتيهاي ايراني را مورد حمله قرار دهند، ايرانيها عمليات تلافيجويانه را عليه امريكا اعمال خواهند كرد.[۴۷] در اين گزارش درباره اقدامات عراق در شمال اين كشور نوشته شده است: صدها دهكده كردنشين عراقي با خاك يكسان و به يك بيابان تبديل شده است طوري كه گويا هرگز موجود زندهاي در آنجا زندگي نميكرده است… رژيم عراق سياست تبعيد اكراد به ارودگاهها را يك "پيروزي شهري" لقب داده است و بدينوسيله كينه و نفرت خود را در دل 20 درصد از جمعيت عراق نشانده است.[۴۸] درباره درآمدهاي دو كشور عراق و ايران و تأثير بحران خليج فارس روي درآمدها، در اين گزارش آمده است: درآمد عراق از محل صادرات نفت از طريق خط لولـه و كمكهاي سخاوتمندانه اعراب كه صدام را در جايگزيني سلاحهاي منهدم شده كمك ميكنند، تأمين ميشود و حتي به اين كشور امكان ميدهد كه زرادخانه خود را گسترش دهد. برخلاف آن، فعاليتهاي جنگي ايران تقريباً بهطور كامل متكي بر درآمد صادرات نفت از طريق دريا ميباشد. نفت 90 درصد از كل ارز خارجي ايران را تأمين ميكند. از آنجا كه بهاي نفت طي چهار سال گذشته كاهش يافته، ايران كوشيده است توليد و صادرات نفت خود را براي جبران اين كاهش درآمد، افزايش دهد. منافع ايران در تداوم كشتيراني در خليج فارس روشن و آشكار است. تنها در صورت موفقيت كامل عراق در انهدام تواناييهاي ايران در زمينه صادرات نفت، ايران انگيزهاي منطقي براي بستن خليج فارس به روي كليه كشتيها را پيدا خواهد كرد؛ البته حضور ناوگانهاي نيروي دريايي بينالمللي كه دقيقاً براي جلوگيري از چنين اقدامي در خليج فارس ازدحام كردهاند، توانايي ايران براي بستن خليج فارس را محدود كرده است. هر چند دستيابي به موشك "كرم ابريشم" ايران را به بستن تنگه هرمز دستكم براي مدتي كوتاه توانا ميسازد و غرق كشتيها توسط اين موشكها ميتواند به صورت يك پيروزي براي ايران درآيد.[۴۹] اهداف اصلي عراق از شروع اين جنگ توسعهطلبانه و براي تغيير مرز بينالمللي به كرانه شرقي شطالعرب و سرنگوني رژيم ايران بوده است. اما امروز عراق فقط در پي حفظ تماميت ارضي و سياسي خود ميباشد. عراق خاطرنشان ساخته است كه آماده است خط مياني شطالعرب را به عنوان مرز بين دو كشور بپذيرد. با اين حال، اهداف جنگي ايران همانهاست كه در آغاز جنگ بوده است. ايران خواستار آن است كه عراق به عنوان متجاوز شناخته شود و صدام سرنگون و مجازات گردد و غرامت خسارات ناشي از حمله عراق به ايران پرداخته شود.[۵۰] در بخش ديگري از اين گزارش آمده است: صنايع عراق، تأسيسات نفتي بنادر، بشكههاي حمل و نقل و مراكز جمعيت اين كشور تقريباً همگي در بخش شرقي عراق يعني نزديك به مرز ايران قرار دارد. فاصله بغداد با خطوط نيروهاي ايراني هشتاد مايل (124 كيلومتر است) و بصره دومين شهر بزرگ عراق، در جبهه جنگ قرار دارد. از همان آغاز نبرد، ايران توانست عراق را از دستيابي به خليج فارس محروم سازد. برخلاف عراق، جمعيت و صنايع ايران بهطور عمده از مرز بدورند. فاصله مرز دو كشور با تهران 560 كيلومتر، با اصفهان 360 كيلومتر و با قم 416 كيلومتر ميباشد. در حاليكه هواپيما و موشكهاي عراقي ميتوانند به شهرها، بنادر و تأسيسات ايران برسد، ايران هيچگونه بيمي از حملات عراق ندارد. تاكنون عراق توانسته است كه كمبودهاي نيروي انساني و بنيه استراتژيك اقتصادي خود را با حفظ برتري در زمينه "تجهيزات نظامي" در زمين و هوا حفظ كند. از جنبة لجستيكي محمولههاي نظامي شوروي تكيهگاه اصلي بنية دفاعي عراق بوده است. با اين حال ساير كشورها نيز نقش مهمي در حمايت از عراق داشتهاند كه از ميان آنان فرانسه از همه مهمتر ميباشد. فرانسه هواپيماهايي كه داراي عملكرد بالايي ميباشند (جنگندههاي ميراژ و بمبافكنهاي سوپراتاندارد) و ساير سلاحهايي كه داراي تكنولوژي پيشرفتهاي است، به عراق فروخته است. برخلاف آن، ارتش ايران بهطور عمده مسلح به تجهيزات ساخت امريكاست كه براي آنها به جز برنامه ريگان در مورد اسلحه در قبال گروگانها، دستيابي به قطعات يدكي و جايگزيني آن دشوار بوده است. ايران همچنين توانسته است صنايع تسليحاتي بومي حائز اهميتي بهوجود آورد. گلولـههايي كه بر استحكامات عراق فرو ميريزد ساخت داخل كشور است.[۵۱] در گزارش كميته روابط خارجي سناي امريكا درباره عملكرد امريكا در قبال جنگ آمده است: پس از آنكه ايران نيروهاي عراق را از سرزمين خود در سال 1982 بيرون راند، سياست امريكا رو به تغيير گذاشت، نگراني دوباره از پيروزي احتمالي ايران، دولت ريگان را بر آن داشت كه جانب عراق را بگيرد. با فرا رسيدن سال 1984 اين گرايش عبارت بود از: 1- توقف عمليات، تلاش فعال ديپلماتيك امريكا براي شناسايي و متوقف ساختن محمولات تسليحاتي به سوي ايران. 2- ارائه اعتبار جنسي، اعتبار بازرگاني براي كشاورزي و ساير خريدها در امريكا به عراق. 3- محكوم شمردن لفظي ايران در سازمان ملل و در ساير محافل. 4- بر طبق گزارشهاي مطبوعاتي بعدي، ارائه اطلاعات نظامي به عراق در سال 1984، كه اين گرايش با برقراري روابط كامل ديپلماتيك بين امريكا و عراق پس از يك وقفة هفده ساله، به اوج خود رسيد. دولت ريگان كمي بعد از برقراري روابط ديپلماتيك با عراق، شديداً تغيير جهت داد و طرح استراتژيك را در قبال ايران آغاز كرد. مقامات عراق مكرراً تأكيد كردند كه اين طرح به آنها ضربه بسياري وارد آورده است. ناظرين ديپلماتيك در بغداد با اين نظريه موافقند.[۵۲] در حال حاضر اين نگراني عميق وجود دارد كه اگر عراق در جنگ شكست بخورد چه اتفاقي رخ ميدهد. اين امر هر دو كشور كويت و عربستان را بر آن داشته كه از نظر مالي به عراق كمك كنند و جريان تجهيزات نظامي به عراق را تسهيل نمايند. ليكن همين ترس از انقلاب ايران نيز اكثر كشورهاي حوزه خليج فارس را بر آن داشته كه دقيقاً از هرگونه درگيري مستقيم با ايران اجتناب كنند. خطري كه انقلاب ايران در برداشت، انگيزه اصلي در تصميم كشورهاي حوزه خليج فارس در سال 1981 براي ايجاد شوراي همكاري خليج فارس بود. كويت خواهان آن است كه تا حد امكان پرچمهاي خارجي بيشتري به دست آورد. استدلال كويت اين است كه وارد شدن ديگران به صحنه بين اين دو كشور و ايران سپر محافظي مهم و حساس ايجاد ميكند و احتمال حملات در دريا را نسبت به حمله عليه خاك كويت افزايش ميدهد. در ميان كشورهاي حوزه خليج فارس بحرين بيشتر از سايرين به امريكا و ديگر كشورهاي غربي نزديك است و به نيروهاي خاورميانهاي نيروي دريايي امريكا اجازه داده از بندر آن به عنوان پايگاه استفاده كنند. سپر حفاظتي ناشي از اين نزديكي براي بحرين حائز اهميت است. از نظر امارات عربي متحده ايران نيز يك خطر خارجي اوليه است. نظريهاي كه در نوامبر گذشته هنگامي كه يك جنگنده به مجتمع توليدي مركزي در حوزه نفتي "ابوالبخوش" حمله كرد، مورد تأكيد قرار گرفت. در نتيجه دولت امارات هم به فكر بهبود نيروهاي دفاعي خود افتاد. ميزان كنوني توانايي اين كشور در تابستان سال جاري كه در منطقه "فجيره" مينگذاري شد، آشكار گرديد. عمان برخلاف ديگر كشورهاي حوزه خليج فارس، ايران را به عنوان نيروي تهديد كنندة ويژه نميبيند. در واقع عمان كه با ايران مناسبات فرهنگي و بازرگاني نزديك دارد، خود را همانند يك واسطه بين ايران و سايرين ميبيند. ظاهراً عمان برخلاف ساير كشورهاي حوزه خليج فارس از فاش شدن ماجراي تلاش امريكا براي برقراري روابط با ايران، نگراني خاصي ندارد و آن را يك اقدام نامناسب و ناعاقلانه ميشمرد، نه يك اقدام غيراخلاقي. عمان كه استدلال ميكند عراق جنگ را آغاز كرده و "استارك" را مورد حمله قرار داده است، بيشتر مايل است خشم خود را متوجه عراق سازد. واضح است كه به كشورهاي خليج فارس براي خريد تسليحات جديد نظير هواپيماهاي جديد و موشكهاي "استينگر" بهويژه براي دفاع هوايي فشار وارد ميشود.[۵۳] در اين گزارش بهترين راه براي جلوگيري از شكست عراق، پايان دادن به جنگ اعلام شده و آمده است: اين امر در صورتي كه اصلاً اجرا شدني باشد، از طريق تلاشهاي هماهنگ جامعه جهاني امكانپذير است. به همين دليل، مؤثرترين شيوه براي امريكا در جهت دفاع از منافع حياتي خود، اقدام از طريق سازمان ملل ميباشد. راهكار سازمان ملل به دو دليل اميدواركننده است: نخست آنكه ايران با وجود بيانيههاي عمومي، بسيار به آراء بينالمللي اهميت ميدهد. ايران خود را به عنوان طرف آزرده در درگيري ميبيند و مايل است كه اين جامعه جهاني نيز آن را به همين صورت در نظر بگيرد. بنابراين بيانيههاي اين جامعه جهاني كه در شوراي امنيت و مجمع عمومي مطرح ميشوند، در تهران اثر دارند. دوم آنكه سازمان ملل تنها راه مؤثر و بدون اجراي عمليات نظامي را در اختيار امريكا قرار ميدهد تا ماشين جنگي ايران را محدود سازد. ايران براي ادامه جنگ به سلاح و حمايت لجستيكي نياز دارد. تحريم فروش سلاح به ايران و تحريم نفتي يكجانبة ايران از سوي امريكا، فقط آثار جنبي بر ايران دارند. نفت را به راحتي ميتوان به ديگر مصرفكنندگان فروخت و سلاحها را نيز ميتوان از بازار سياه و كشورهايي كه در تحريم شركت ندارند، تهيه كرد. يك تحريم تسليحاتي كه به وكالت سازمان ملل انجام شود، نيز احتمالاً كامل نخواهد بود، ليكن وسيعتر و معتبرتر از اجراي برنامه امريكا موسوم به "توقف عمليات" خواهد بود.[۵۴] گزارش كميسيون سناي خارجي امريكا با اينكه احتمال تشديد جنگ به وسيله بغداد براي متوقف كردن صادرات نفت ايران را عنوان كرده، ولي بر اين باور است كه عراق ديگر نميتواند در جنگ برنده شود، بلكه ميتواند بازنده باشد. اين گزارش در پايان نتيجه گرفته است كه نيروي دريايي امريكا اكنون گروگان بالقوه سياست جنگي عراق است.[۵۵]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/08/02
- ↑ سند شماره 1522/ د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات نصر8 انجام نشده (نادر نوروزشاد)، 27/7 تا 4/8/1366، ص56 و 57.
- ↑ همان، ص58.
- ↑ همان، ص59
- ↑ سند شماره 1547/ د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه رمضان (مسعود سرمدي)، 2/8 تا 17/8/1366، ص1 تا 21.
- ↑ - سند شماره 046383 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش "نوبهاي عملياتي"، ستاد كل سپاهپاسداران انقلاب اسلامي، 2/8/1366.
- ↑ - خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره220، 4/8/1366، ص24، راديو بي.بي.سي.
- ↑ مأخذ1، ص60 تا 68.
- ↑ - مأخذ14، ص22، اهواز - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 2/8/1366.
- ↑ همان، ص90 تا 95.
- ↑ سند شماره 046280 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: ستاد سپاه ناحيه مستقل نبياكرم(ص) 2/8/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 3/8/1366، ص2؛ و - روزنامه اطلاعات، 2/8/1366، ص14.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 2/8/1366، ص14.
- ↑ روزنامه رسالت، 3/8/1366، ص2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه" شماره 219، 3/8/1366، ص25.
- ↑ سند شماره 046383 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش "نوبهاي عملياتي"، ستاد كل سپاهپاسداران انقلاب اسلامي، 2/8/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره220، 4/8/1366، ص24، راديو بي.بي.سي.
- ↑ همان، ص15، كويت - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 3/8/1366، به نقل از روزنامه الانباء.
- ↑ مأخذ14، ص22، اهواز - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 2/8/1366.
- ↑ واحد اطلاعات سپاهپاسداران، بولتن "گزارش روزانه" شماره 267، 6/8/1366، ص4.
- ↑ مأخذ14، ص36 و 37
- ↑ مأخذ14، ص35.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 2/8/1366، ص3.
- ↑ روزنامه رسالت، 5/8/1366، ص12، تهران - واحد مركزي خبر، به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس؛ و - روزنامه اطلاعات، 5/8/1366، ص16، به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس.
- ↑ مأخذ 15؛ و
- ↑ روزنامه رسالت، 2/8/1366، ص12، به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس.
- ↑ مأخذ14، ص17، منامه - خبرگزاري آسوشيتدپرس، 2/8/1366.
- ↑ مأخذ16، ص24.
- ↑ روزنامه كيهان، 3/8/1366، ص20، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ روزنامه رسالت، 26/7/1366، صآخر، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 3/8/1366، ص14.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 3/8/1366، ص10، واحد مركزي خبر، به نقل از خبرگزاري رويتر.
- ↑ مأخذ14، ص20، ابوظبي - خبرگزاري خليج، 2/8/1366.
- ↑ مأخذ14، ص23، رياض - خبرگزاري آسوشيتدپرس، 2/8/1366.
- ↑ مأخذ14، ص34 و 35.
- ↑ مأخذ14، ص6، راديو رياض.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 4/8/1366، ص3؛ و - مأخذ28، صآخر.
- ↑ مأخذ14، ص32، واشنگتن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 2/8/1366.
- ↑ روزنامه كيهان، 4/8/1366، صآخر، مجله الشهيد.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 2/8/1366، ص16.
- ↑ واحد اطلاعات سپاهپاسداران انقلاب اسلامي، نشريه گزارش روزانه، شماره 267، 6/8/1366، ص3، خبرگزاري كويت، به نقل از روزنامه اينديپندنت.
- ↑ مأخذ14، ص44، لندن - خبرگزاري كويت، 2/8/1366، به نقل از روزنامه اينديپندنت.
- ↑ مأخذ28، ص3.
- ↑ مأخذ14، ص5، اسلامآباد - خبرگزاري كويت، 2/8/1366.
- ↑ سند شماره 046290 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: فرماندهي قرارگاه عمليات ثارالله - اطلاعات، 3/8/1366؛ و - سند شماره 046275 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: ستاد سپاه ناحيه مستقل نبياكرم(ص) - اطلاعات، 2/8/1366.
- ↑ همان، رديف دوم.
- ↑ مأخذ1، ص60 تا 70.
- ↑ مأخذ39، ص16.
- ↑ مأخذ39، ص16.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 4/8/1366، ص16.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 6/8/1366، ص16.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 10/8/1366، ص16.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/8/1366، ص16.
- ↑ روزنامه رسالت، 27/7/1366، ص12، به نقل از يونايندپرس.