1366.08.09
روزشمار جنگ سال 1366 1366.08.09 | |
---|---|
نامهای دیگر | نه آبان |
تاریخ شمسی | 1366.08.09 |
تاریخ میلادی | 1 اکتبر 1987 |
تاریخ قمری | 7 ربيعالاول 1408 |
گزارش - 681
موضوع استراتژي عملياتي جمهوري اسلامي كه روز 7/8/1366، در جلسه قرارگاه خاتمالانبيا(قرارگاه مركزي سپاه) طرح و بررسي شده بود، امروز نيز در جلسهاي با حضور فرمانده كل سپاه، فرمانده نيروي زميني سپاه و جانشين وي، معاونين عملياتي و اطلاعاتي فرمانده كل و فرماندهان قرارگاهها، بحث درباره اين موضوع ادامه يافت. عمليات گسترده در شمال غرب به شيوههاي منظم و نامنظم، و ميزان امكان غافلگيري در جبهه شمال و جبهه جنوب از جمله مباحث اين جلسه بود. قبل از ورود به بحث اصلي، محسن رضايي درباره ضرورت افزايش كيفيت و توانايي نيروهاي رزمنده نكاتي را مطرح كرد. وي گفت: «نيروها بايد سه ماه آموزش ببينند و سه ماه هم تمرين كنند تا به بهترين وجه بتوانند از سلاحهاي مختلف استفاده كنند.» وي براي استفاده بهينه از نيروي داوطلب و نيروي وظيفه گفت: در جنگ منظم از نيروي داوطلب به عنوان كادر و فرمانده استفاده ميشود و نيروي وظيفه تحت نظر او عمل ميكند. پس از آن عزيز جعفري گفت: شما قبلاً گفته بوديدكه به محور بانه بياييم، به دنبال آن همه يگانها عقبههاي خود را از سردشت به بانه انتقال دادند، اما در جلسه پريشب دوباره سردشت مطرح گرديد و اين موجب شد كه فرمانده لشكر5 نصر و فرمانده لشكر10 سيدالشهدا(ع) بگويند كه در غرب قرار نيست بجنگيم. محسن رضايي در اينباره توضيح داد كه تا اربيل و كركوك و دربنديخان خط كشيديم (براي عمليات) و اين قدم بعدي ماست. وي افزود ما بايد جايي عمليات كنيم كه موفق شويم. محسن رضايي درباره عمليات گسترده در شمال غرب گفت: «ما در دو صورت در قلعهديزه عمل ميكنيم، يكي اينكه در محور الاغلو و دولبشك نتوانيم پيشروي كنيم. دوم اينكه اگر اينجا پيشروي كرديم، بايد قلعهديزه را عمل كنيم و به تنگه پشت سر قلعهديزه برسيم. يعني ما بايستي عمل كنيم و به سورقلات برسيم و آنجا را ببنديم و حتي از آنجا به سمت سدّ دربنديخان برويم.» در اين جلسه بحث درباره محورها و راهكارهاي اين طرح ادامه يافت و پس از آن فرماندهان قرارگاهها موضوع ضرورت واگذاري امكانات و استحكامات لازم و ايجاد عقبه براي يگانها را مطرح كردند. همچنين گفته شد كه به دو دليل يگانها باور نميكنند كه عمليات اصلي در شمال غرب اجرا شود: يكي اينكه يگانهايي كه آمادگي و توانايي بيشتري دارند، در جنوب هستند. دوم اينكه در شمال غرب به يگانها امكانات استقراري داده نميشود. يكي از برادران نيز اضافه كرد كه يكي هم خودِ فرماندهان قرارگاه هستند. محسن رضايي در جواب گفت: نه، اتفاقاً جعفري و شوشتري از جنوب نااميدند.[۱] تجزيه و تحليل زمين مناطق عملياتي به عنوان يكي از عناصر مهم تصميمگيري و اتخاذ استراتژي عملياتي، بحثِ اصلي جلسه بود كه محسن رضايي به آن پرداخت: ما اينجا زمين را به صورت كلي تجزيه و تحليل ميكنيم. مثلاً اينكه اينجا كوهستاني است. اين كوهستان مسلح نشده و دشمن رده به رده خط پدافندي ندارد. دشمن اگر بخواهد در تمام اين منطقه بجنگد، مطمئناً بايد دوسوم قواي پيادهاش را از خطهاي پدافندي و احتياط اينجا (شمال غرب) بياورد. در اينجا از امكانات زرهياش نميتواند استفاده كند. از طرف ديگر، چون ما پدافندكننده هستيم، اين منطقه متكي به چند نقطه است كه ما اگر اين نقاط را از دست دشمن در بياوريم، ميتوانيم با نيروي كمي در اينجا پدافند كنيم. شمال غرب اربيل دو تنگه هست كه كليد منطقه است. ديگري سد دوكان است كه مانع بزرگي است براي دشمن، با گرفتن اينها، زمين بزرگي سالم به دست ما فتح خواهد شد. ارتفاعاتي نيز كه در اينجا هست ]احتمالاً شمال غرب سليمانيه[ به خاطر جنس زمين و حضور نيروهاي معارض، همين طور است و اگر ما اين تنگهها را بگيريم دشمن فقط در چهار نقطه ميتواند با ما بجنگد؛ كه اگر ما در هر نقطه چهار پنج لشكر داشته باشيم به خوبي ميتوانيم دفاع كنيم. مخصوصاً اگر همزمان بتوانيم در جنوب عمليات كنيم و در اين عقبههاي دشمن عمليات نامنظم بكنيم، دشمن در ترس و وحشت فرو ميرود. با گرفتن چهار تنگه پدافندي، زمين بسيار وسيعي آزاد ميشود. بنابراين بايد يك بار تا سورقلات، دوكان و دربنديخان بياييم. عقبهتان نزديك ميشود و از اين جاده ميتوانيد رفت و آمد كنيد. ... حالا براي گرفتن اين تنگهها ميتوانيم به دو شيوه عمل كنيم، يك روش قبلي كه مثلاً با 500 تا 1000 گردان ميتوان گرفت. ديگر اينكه از روش جديد استفاده كنيم و هر يك از اين تنگهها را به يك لشكر بدهيم. فرمانده گردانها و گروهانها بروند داخل شناسايي كنند، آذوقه و سوخت و مهمات انبار كنند و در اولين فرصت، مثلاً از پشت، روي دولبشك و الاغلو بروند و آنجا را بگيرند. به اين صورت بررسي كنيم ببينيم از چه روشي استفاده كنيم تا ما را در صرفهجويي قوا كمك كند. فرمانده كل سپاه تأكيد كرد كه اين كلياتي است كه بايد روي جزئيات آن بررسي شود تا ما بتوانيم به شيوهاي ]ابتكاري[ در زميني كه دشمن قبلاً آن را پيشبيني نكرده است، عمل كنيم. شبيه فاو كه چند سال دست نيروي دريايي عراق بود و اكثر فرماندهان عراقي براي آن طرح و فكري نداشتند. وي اضافه كرد كه قلعهديزه جايي است كه حتماً بايد به آن توجه كنيم و به عنوان كليدي است كه اگر به آن دست پيدا كنيم به سرعت ميتوانيم در چپ و راست آن گسترش پيدا كنيم.[۲] در ادامه محسن رضايي تشريح كرد كه با يك چنين عملياتي علاوه بر اينكه ما بر زمين گستردهاي مسلط ميشويم، قواي زيادي را از دست دشمن خارج ميكنيم. به اين صورت كه اگر در اين منطقه 100هزار نيروي جاش باشد، با اين عمليات، حداقل 80 هزار نفر آنها به ما ميپيوندند و اگر ما خوب عمل كنيم، نزديك 30 تا 40هزار نفر هم از ارتش عراق اسير ميگيريم، حدود 40هزار نفر هم كشته يا مجروح ميشوند و به اين ترتيب حدود 200هزار نيروي دشمن از خط خارج ميشود. پس از آن حدود 150هزار نفر جلوي ما نيرو ميچيند كه ما جلو نرويم و با 150هزار نفر هم اقدام به بازپسگيري ميكند. يعني در مجموع حدود 500 هزار نيرو ميشود و اين مواقع است كه دشمن با يك بحران استراتژيك روبهرو ميشود. در يك حمله عادي اگر شما 20هزار، 30هزار نيرو از او بگيريد، اين يك بحران استراتژيك نيست، ولي اگر شما يك مرتبه 300هزار نفر نيرو را از دستش خارج كنيد با بحران استراتژيك مواجه ميشود. ما بايد يا ارتش عراق را از دستش خارج كنيم يا اقتصادش را در عملياتهايمان نابود كنيم. ما با اجراي يكي از عملياتهاي اين چنيني ميتوانيم 500 هزار نيرو را از دستش خارج كنيم و او را زمينگير كنيم. ما هر چه سريعتر و گستردهتر بتوانيم خودمان را به اين گرهها برسانيم، دشمن با بحران بيشتري مواجه ميشود. در شمال غرب خاصيتي وجود دارد كه ميشود اين كار را كرد. چرا ما در جنوب نميتوانيم اين كار را بكنيم؛ چون زمين مسلح است و امكان غافلگيري نيست. ما ميگوييم (دشمن) در شلمچه (كربلاي5) و فاو (والفجر8) غافلگير شده، اما اينها واقعاً عمليات غافلگيري نيستند. غافلگيري يعني اينكه شما تا قرارگاه سپاه دشمن برويد و او براي چنين عملياتي آمادگي نداشته باشد. از قلعهديزه تا پيرانشهر جايي است كه كم كار كردهايم، بياييم اينجا هم كار كنيم. ولي به هر حال مواضعي كه دشمن درست كرده، بخشي از غافلگيري را از بين برده است. دشمن در شمال 30 درصد از غافلگيري را از بين برده، ما بايد براي كسب 70درصد غافلگيري تلاش كنيم. در جنوب هم 50درصد اصلاً غافلگيري نيست و ما بايد براي كسب 50درصد بقيه تلاش كنيم. اما اگر در اينجا (عقبههاي دشمن در شمال غرب) ظاهر شويم، اين غافلگيري 100درصد است. چرا در جنوب نميتوانيم اين طور ظاهر شويم، چون در عقبههاي دشمن حضور نداريم، بايد قدم به قدم و خاكريز به خاكريز بجنگيم. با اين كار مثلاً ما ممكن است در شلمچه 500 هزار نفر به كار بگيريم، اما فقط 20 كيلومتر جلو برويم اما 300هزار نفر در اينجا ]منطقه پيشنهادي در شمال غرب[، چون از عقب به طرف جلو حركت ميكنيم، مخصوصاً اگر لشكرهايمان در تنگههايي كه عمل ميكنند مراكز لجستيك دشمن باشد و به قرارگاه و توپخانه دشمن بزنند و سر توپهاي ارتش عراق را به طرف دشمن برگردانند، دشمن حداقل يك هفته وقت ميخواهد تا دوباره آرايش بگيرد. اگر شما خط دشمن را بگيريد، 24 ساعته ترميم ميشود، اما اگر قرارگاه دشمن را گرفتيد حداقل يك هفته وقت ميخواهد. ... در شيوة عمليات در روبهرو و از جلو به سمت عقب دشمن، پشتيباني نيروها آسانتر اما كسب پيروزي مشكل است. در شيوة عمليات زدن به عقب دشمن مشكل پشتيباني داريم، اما پيروزي سريع به دست آيد. ... اين يك ايده است، بايد جزئيات آن بررسي شود تا واقعيات به دست آيد. در ادامه جلسه جزئيات طرح، شيوة پشتيباني، چگونگي انتقال نيرو به داخل عراق و ميزان آن، تهيه آذوقه و سوخت، نقاطي كه بايد مقر ايجاد شود، نياز به كادرهاي ورزيده، ايجاد جاده، تجهيزات مناسب با زمين منطقه و اوضاع جوّي آن و چگونگي همكاري و هماهنگي با اتحاديه ميهني كردستان عراق مرور شد.[۳] سپس به بررسي راهكارها، ارتفاعات مختلف و مسيرهاي دستيابي به تنگههاي اصلي منطقه شمال غرب پرداخته شد. در پاسخ سؤال فرمانده نيروي زميني كه عمليات براي چه زماني بايد آماده شود، فرمانده كل سپاه گفت كه در ديماه عمليات جنوب را تمام كنيم و در اسفند ماه يا حداكثر بهار در شمال شروع كنيم. فرمانده قرارگاه قدس نيز گفت پس در اين صورت يگانها از هم اكنون بايد شروع كنند به داخل عراق بروند، ليكن برايش مبهم بود كه بروند در آنجا چه كنند. محسن رضايي جواب داد كه از هر لشكر 20، 30 نفر از كادرهاي ستادي و اطلاعاتي بروند، وظايف آنها: 1- شناسايي و توجيه 2- پيدا كردن مكان براي عقبه لشكر در داخل عراق 3- تهيه و انبار كردن اسلحه، مهمات و آذوقه. وظيفه نيروهايي از لشكرها هم كه در منطقه خودي هستند، آموزشهاي كوهستاني و انتقال مهمات و اسلحه و آذوقه به داخل عراق ميباشد. در ادامة بحث، فرمانده قرارگاه كربلا چگونگي كنترل، حفاظت و هدايت نيروهايي را كه به داخل عراق ميروند مطرح كرد، فرمانده كل سپاه در جواب گفت كه از هر قرارگاهي يك تيم پيشرو به داخل عراق ميرود كه كنترل و هدايت تيمهاي پيشرو يگانها را به عهده ميگيرد. همچنين نيروي زميني يك تيم پيشرو ميفرستد كه كار هماهنگي تيمهاي پيشرو قرارگاهها و همچنين هماهنگي اين تيمها با قرارگاه رمضان را به عهده ميگيرد. بايد براي اين كار آييننامهاي تهيه شود. مصطفي ايزدي ضمن بيان اينكه امكان خريد آذوقه در داخل عراق هست، پيشنهاد ميكند كه لجستيك كل سپاه براي اين منظور در سردشت بُنهاي ايجاد كند و امكانات لازم را در آنجا فراهم كند. رحيم صفوي نيز اضافه ميكند كه به واحدهاي پشتيباني نظير لجستيك، مهندسي، مخابرات و … مأموريت مشخصي داده شود كه همه آنها هم در اين زمينه كمك كنند. محسن رضايي نيز تأييد ميكند كه وظايف نيروي زميني در سه زمينة طرحريزي كامل عمليات، تهيه امكانات تخصصي، نظارت و هدايت انتقال امكانات به داخل عراق، همراه با زمانبندي آن مشخص گردد. وي افزود نيروهايي كه ميخواهند به داخل عراق بروند، بايد آموزش توجيهي، آموزش شناخت گروهها، فرهنگ و اخلاقيات آنها، آموزش حفاظت، آشنايي با زمين و آب و هوا به آنها داده شود. اهداف، اولويتها و محورهاي عمليات در ادامه جلسه بحث شد. قلعهديزه و دوكان را فرمانده سپاه به عنوان هدف اول مطرح كرد، ولي رحيم صفوي و عزيز جعفري پيشنهاد كردند كه از گسترش عرضي پرهيز كنيم و بيشتر به سمت عمق برويم، مثلاً به ترتيب سليمانيه، كركوك و اربيل را هدف فرض كنيم. پس از آن محسن رضايي به فرماندهان قرارگاه قدس و قرارگاه نجف گفت كه مشتركاً در مورد عمليات در محور سورقلات و ادامه آن به سمت چپ و راست جاده سليمانيه - كركوك بررسي كنند.[۴]
گزارش- 682
امروز در جلسه ديگر با حضور فرمانده كل سپاه و فرمانده نيروي زميني سپاه و قائم مقام وي و فرماندهان دو قرارگاه نجف و قدس موضوع عمليات محدود در منطقه عمومي ماووت كه قرار بود در اواخر مهرماه اجرا شود و به تأخير افتاد، بررسي شد و با توجه به اينكه يگانهاي مأمور به قرارگاه نجف نيروي كمي در اختيار داشتند، مأموريت يگانها چنين تعيين شد: لشكر21 امامرضا(ع) سمت راست تنگه دولبشك، لشكر7 وليعصر(عج) سمت چپ تنگه دولبشك، لشكر52 قدس انتهاي دولبشك، لشكر5 نصر ارتفاع الاغلو، لشكر57 ابوالفضل(ع) ارتفاع آمدين و تيپهاي35 امامحسن(ع)، 12قائم(عج) و 48 فتح پاكسازي قلههاي گردهرش و قاميش.[۵]
گزارش- 683
طرح عملياتي غدير، در جبهه جنوب موضوع ديگري بود كه با حضور فرماندهان سپاه در قرارگاه مركزي سپاه و در محل پايگاه منتظران شهادت (گلف - اهواز)، از ابعاد مختلف از جمله امكانات مورد نياز، به خصوص امكانات تخصصي، اقدامات مهندسي، مشكلات سر راه اجراي عمليات، نيروي مورد نياز و آموزش آن، پيامدهاي سياسي و نظامي اجراي اين عمليات، اقدامات شناسايي دشمن، زمين، موانع و مواضع آن بررسي گرديد و تأكيد شد كه يگانها در مناطق مشابه نيروهايشان را آموزش بدهند. در اين جلسه همچنين ديگر طرحهاي عملياتي جبهه جنوب از جمله شلمچه به صورت كوتاه مطرح گرديد و تأكيد شد كه وجود طرحهاي متعدد در مناطق مختلف جبهه جنوب و مأموريت دادن به يگانها براي آمادهسازي آن، خود نوعي فريب دشمن است و ميزان غافلگيري دشمن را نسبت به طرح اصلي افزايش ميدهد.[۶]
گزارش- 684
تلاشهاي قرارگاه رمضان براي اجراي عمليات نامنظم در داخل عراق و هماهنگي با اتحاديه ميهني كردستان، امروز نيز ادامه يافت. راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در قرارگاه رمضان، مسعود سرمدي، كه فرمانده قرارگاه فتح (تحت امر قرارگاه رمضان) را در داخل مناطق زير نفوذ اتحاديه ميهني كردستان در عراق، همراهي ميكند، در يادداشتهاي امروز خود آورده است: «ظهر امروز برادر ذوالقدر در تماسي با برادر جعفري اطلاع داد كه عمليات مشترك (با اتحاديه) در منطقه ماووت با اهداف قبلي منتفي شده است و در موعد اعلام شده (21 يا 22 آبان) عمليات روي ارتفاعات گناو و آمدين انجام خواهد شد و در صورت موفقيت، عمليات به سمت وراز و زرون و ويسي ادامه خواهد يافت. برادر ذوالقدر افزود كه نيازي به عمليات اتحاديه روي زرون و ويسي نيست.» در مذاكراتي كه عصر امروز فرمانده قرارگاه فتح (بردار جعفري) با جلال طالباني داشت، موضوع منتفي شدن عمليات قبلي و تصميم به عمليات روي گناو و آمدين را مطرح كرد كه جلال طالباني گفت اين نظر خود من بوده، حتماً شما اين نظر را به ايران منتقل كردهايد. وي افزود كه عبور از آب در حال حاضر خودكشي است. برادر جعفري سه دليل براي اين عمليات ذكر كرد: كاستن از حساسيت دشمن به گردهرش، بازكردن راه به منطقه آزاد شده، منهدم كردن نيروي دشمن در منطقه. جلال طالباني نيز گفت: اگر آمدين گرفته شود، به طرف وراز برويم و اصلاً در جايي كه آب است حمله نكنيم. برادر جعفري همچنين زمان عمليات نامنظم در منطقه دوكان را سهشنبه 13/8/66 اعلام كرد. طالباني درباره اين عمليات گفت: «اگر در دوكان پيروز شديم، مرحله دوم را عمل كنيم و عقب نياييم. اگر قرهسرد (قرهسرت) را گرفتيم نيز يك جنگ سختي با دشمن ميكنيم كه مجبور ميشود نيرو را از اينجا به دوكان ببرد.» راوي مركز مطالعات در ادامه گزارشهاي امروز خود نوشته است كه توپخانه 61 محرم امروز 12 توپ با هدف انهدام تأسيسات دوكان به سمت آنجا شليك كرد كه همه توپها به داخل تأسيسات اصابت كرد. وي به نقل از برادراني كه شب هنگام به ياغسمر رسيدند، نوشته است كه تعدادي از برادران لشكر ويژه پاسداران و لشكر بدر در حال عبور از رودخانه زاب بودهاند كه دشمن متوجه آنها شده، آنها را با خمپاره، تيربار و آر.پي.جي. هدف ميگيرد كه در اين جريان عدهاي نجات مييابند، ليكن حدود 17 تن از رزمندگان مفقود ميشوند.[۷]
گزارش- 685
وضعيت دفاعي سواحل و جزاير ايران در خليج فارس و مشكلات و كمبودهاي آن بعدازظهر امروز در جلسه مسئولان نيروي دريايي سپاهپاسداران، در ستاد اين نيرو در تهران، بررسي شد. در اين جلسه علي فدوي مسئول معاونت اطلاعات نيروي دريايي گزارشي از وضعيت خليج فارس از جمله حضور 5 تا 6 مينروب امريكايي در خليج فارس و جابهجايي ناوهاي امريكايي داد. همچنين نقاط مختلف براي پيدا كردن محل مناسب جهت استقرار تجهيزات دفاعي در منطقه بررسي شد. سپس گزارشي از اقدامات انجام شده براي دفاع از جزاير و سواحل اصلي جمهوري اسلامي از جمله تقويت و استقرار نيرو در جزاير كيش، سيري و ابوموسي و پيشبيني استقرار نيرو در جزاير لارك، هنگام، هرمز و قشم ارائه گرديد و مشكلات و كمبود امكانات، به ويژه در خصوص شناور، خودرو، تجهيزات و سلاح و سوخت بيان شد.[۸] شب هنگام نيز در جلسهاي با حضور مسئولان نيروي دريايي سپاهپاسداران و مسئولان ستاد كل سپاه نيازهاي اين نيرو و چگونگي هماهنگي نيروهاي دريايي سپاه و ارتش براي مقابله با تجاوزات دشمن بررسي شد. چگونگي استفاده نيروي دريايي سپاه از امكانات آموزشي، راداري، ترابري و تعميراتي نيروي دريايي ارتش؛ و طرح ايجاد قرارگاه مشترك نيروهاي دريايي ارتش و سپاه در مناطق دريايي و سازمان اين قرارگاه مشترك و مأموريتهاي آن از موضوعات اصلي جلسه بود كه درباره آن بحث شد. موضوع ديگر، بررسي سازمان و تشكيلات پدافند جزاير و سواحل و امكانات مورد نياز براي هر سازمان بود كه مقرر شد براي هر جزيره به تفكيك نيرو و امكانات مورد نياز مشخص شود. محمد فروزنده رئيس ستاد كل سپاه نيز تأكيد كرد كه سازمان گردانهاي مورد نياز به صورت جزئي و با وظايف مشخص براي هر فرد و نيازهاي آن مشخص گردد. اكبر غمخوار مسئول لجستيك ستاد كل سپاه نيز اضافه كرد با توجه به امكانات بسياري كه براي اين يگانها مورد نياز است، تأمين آن امكانپذير نيست. در اين جلسه همچنين بر ضرورت همكاري سازمانهاي ديگر از جمله وزارت نفت براي تأمين بخشي از امكانات مورد نياز و … تأكيد شد. موضوع ديگر اين جلسه واگذاري مأموريت دفاع از هر يك از جزاير و سواحل ايران در خليج فارس به يكي از مناطق سپاهپاسداران و بحث در اينباره بود. در ادامه جلسه درباره تجهيزات تخصصي مورد نياز نيروي دريايي، از جمله شناور، موتور شناور و سلاحهاي قابل استفاده در دريا كه غالباً بايد از خارج كشور خريداري شود و چگونگي تأمين بودجه ارزي براي آن بحث شد. اين جلسه حدود ساعت 24 پايان يافت.[۹]
گزارش- 686
با وجود اوضاع نسبتاً آرام جبهه جنوب، فعاليتهاي ارتش عراق در محورهاي اصلي اين جبهه حاكي از اقدام دشمن براي تقويت قواي خود در جبهه جنوب است. بنابر گزارش گردان اطلاعات ثارالله، در دورة 5/8/1366 تا 9/8/1366، در منطقه شرق بصره، فعاليت ادوات زرهي دشمن براي جابهجايي و اجراي آتش توپخانه روي مواضع نيروهاي اسلام و مواضع توپخانه و جادهها و عقبههاي خودي افزايش داشته است. همچنين عمده فعاليت هوايي و هوانيروز دشمن به وسيله هليكوپتر و براي شناسايي انجام شده است و افزايش هماهنگ فعاليتها، به ويژه فعاليت زرهي و حركات خودرويي در شب و وارد شدن خودروهاي حامل نيرو، نشانة تقويت يگانهاي دشمن در اين منطقه است. گزارش گردان ثارالله درباره منطقه عمومي فاو و غرب اروند نيز حاكي است كه فعاليت مهندسي دشمن در اين دوره افزايش زيادي داشته كه بيشتر در زمينه حفر كانال، ترميم و احداث جاده و خاكبرداري بوده است. همچنين انتقالات خودرويي دشمن در جهت تدارك خطوط و جابهجايي نيرو و انتقال تانك و توپ كه بيشتر به سمت خارج از منطقه بوده، ادامه داشته است.[۱۰] از سوي ديگر، ستاد مشترك ارتش گزارش داد: «ارتش عراق در 35 كيلومتري شهر بصره بمبهاي شيميايي جديدي انبار كرده است. بمبهاي جديد "تريل" نام دارد و به صورت كپسولهاي 8 كيلويي ذخيره شدهاند. از اين بمبها به دو صورت استفاده ميشود. 1) با سلاحهاي پرتاب موشك كه 3 كيلومتر بُرد دارد. 2) بمباران هوايي توسط هواپيما.»[۱۱]
گزارش- 687
امروز بين نيروهاي خودي و عناصر ضدانقلاب در مريوان، مهاباد، بيجار و سردشت چندين درگيري رخ داد. در منطقه مرزي مريوان رزمندگان با تعدادي از عناصر حزب دمكرات به هنگام خروج از منطقه مرزي درگير شدند كه در آن 15 تن از افراد ضدانقلاب كشته شدند.[۱۲] نيروهاي گردان نبياكرم(ص) مهاباد نيز در روستاي شيخان با چتههاي دمكرات درگير شدند. در اين درگيري 3 نيروي خودي شهيد و 3 تن ديگر زخمي شدند. يكي از عناصر ضدانقلاب هم كشتهشد.[۱۳] علاوه بر اين، گروه ضربت سهراه حزبالله در ساعت 6 صبح با گروهك رزگاري در حوالي "بندول" از توابع سروآباد، در جنوب مريوان درگير شد كه درگيري تا ساعت 8 ادامه داشت. در اين درگيري تعدادي از عناصر ضدانقلاب زخمي شدند.[۱۴] در منطقه سردشت دو تن از افراد حزب دمكرات كه تسليم نيروهاي خودي شده بودند، فردي به نام "خضر ابراهيمي" را كه با نيروهاي خودي همكاري ميكرد، كشته و به ضدانقلاب پيوستند.[۱۵] يك نشريه داخلي سپاه در اين باره نوشت: متأسفانه بعد از تسليم شدن افراد ضدانقلاب برنامهاي براي كنترل آنها وجود ندارد. آنها تنها پس از مدت كوتاهي كنترل و پس از تخليه اطلاعاتي به امان خدا رها ميشوند. لذا بسياري از افراد تسليم شدة گروهكها پس از روي آوردن به جمهوري اسلامي، مجدداً به طريقي مورد سوء استفاده گروههاي ضدانقلاب قرار ميگيرند.[۱۶] از سوي ديگر، با اعتراف يكي از عناصر كومهله كه خود را تسليم نيروهاي جمهوري اسلامي كرده بود، از مخفيگاه عناصر اين گروه مقاديري سلاح و مهمات در منطقه مريوان كشف شد.[۱۷]
گزارش- 688
سكوي نفت آرـ7 (R-7) از ميدان نفتي رشادت در خليج فارس كه 13 روز پيش هدف هجوم ناوهاي جنگي امريكا قرار گرفت]ر.ك. به روزشمار 27/7/1366[ امروز مجدداً شعلهور شد. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي نوشت: «اين اتفاق زماني روي داد كه يدككشهاي آتشخوار مشغول اطفاء باقيمانده حريق شده بودند. طوفان شديد و مداوم موجب گرديد تا نيروهاي امدادگر براي جلوگيري از صدمه ديدن آتشخوارها بر اثر اصابت به سكو، مقداري از محل فاصله بگيرند. در اين وضعيت شدت باد و طوفان در محل موجب شد دو چاه از شش چاه نفت منتهي به سكوي شماره هفت كه صدمه نديده بودند، نيز آتش گرفته و حجم آتش بيشتر از روزهاي اول حمله امريكا شود. اكنون علاوه بر آتشسوزي، روزانه حدود 10 هزار بشكه نفت نيز به داخل خليج فارس نشت كرده و محيط دريايي منطقه را آلوده ميسازد.[۱۸]
ميدان نفتي رشادت ـ 9/8/1366 تلاش يدككش آتشخوار براي اطفاء باقيمانده حريقي كه بر اثر هجوم ناوهاي جنگي امريكا در تاريخ 27/7/1366 به سكوهاي نفتي ايران بروز كرد. از سوي ديگر، آسوشيتدپرس به نقل از مقامات نظامي امريكا اعلام كرد كه چهاردهمين كاروان كشتيهاي كويتي تحت پرچم امريكا و كشتيهاي جنگي اين كشور، امروز از تنگه هرمز گذشت و وارد درياي عمان شد. اين كاروان از يك كشتي گازبر 46 هزارتني به نام گاز پرنس و از يك ناوچه موشكانداز به نام يو.اس.اس. فورد تشكيل شده است.[۱۹]
گزارش- 689
يك مجله امريكايي فاش كرد كه هواپيماهاي عراقي در حمله به مراكز نفتي ايران در خليج فارس، از پايگاههاي عربستان استفاده ميكنند. مجله اخبار امريكا و گزارشهاي جهان نوشت: «جتهاي عراقي اخيراً پس از حمله به اهداف ايراني در جنوب خليج فارس با كمبود سوخت مواجه شدند. هواپيماهاي عراقي در يك پايگاه هوايي عربستانسعودي پس از سوختگيري، آزادانه به طرف پايگاههاي خود پرواز كردند. طبق قوانين بينالمللي عربستانسعودي كه خود را در جنگ ايران و عراق رسماً بيطرف اعلام كرده است، بايد جتهاي عراقي و خلبانان آنها را توقيف ميكرد. در عين حال عربستان به عنوان پشتيبان شماره يك عراق، درگير يك كشمكش در اين جنگ شده است.» اين مجله افزود: «عربستانسعودي كه سال گذشته هر ماه به ميزان 200 ميليون دلار به خزانه جنگي عراق كمك ميكرد، حجم كمكش را به ميزان يكسوم تقليل داده است.»[۲۰]
گزارش- 690
انگلستان خواستار قطع حملات عراق به خطوط كشتيراني در خليج فارس شد. جفريهاو، وزيرخارجه انگلستان كه از مصر ديدن ميكند، از حسني مبارك، رئيسجمهور مصر خواست تا از نفوذ خويش نزد صدامحسين بهره گرفته و از وي بخواهد كه حملات خود به كشتيهاي تجاري در خليج فارس را متوقف سازد. اين خبر را گاردين منتشر كرد، اما وزارت خارجه انگلستان آن را تأييد نكرده است. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از لندن نوشت: «اين درخواست در ملاقات جفريهاو با مبارك رئيس رژيم مصر در روز شنبه مطرح گرديد و ظاهراً مبارك در پاسخگويي احتياط به خرج داده است. وزارت خارجه انگليس اين خبر و همچنين درخواست شاهحسين در روز دوشنبه را تأييد نكرد. دولت انگليس در ماه ژوئيه فاش كرد رژيم عراق را تحت فشار قرار داده تا حملات خود به كشتيراني و تأسيسات نفتي ايران را كه ميتواند اقدامات سازمان ملل براي استقرار آتشبس را به مخاطره اندازد، از سرنگيرد. امريكا و همپيمانان عرب آن نيز از بغداد خواستار خويشتنداري شدهاند، ليكن به دنبال تجديد حملات عراق به كشتيراني در اوايل شهريور، ظاهراً كاخ سفيد موضعگيري خود را تغيير داده و از اقدام صدام دفاع كرد. برخي ناظرين توقف كنوني در حملات عراق به كشتيراني را با تجديد فشار غرب با توجه به موقعيت مخاطرهآميز نيروهاي امريكا در خليج فارس مرتبط ميدانند.[۲۱] اسپانيا به خاطر اعزام نكردن مينياب به خليج فارس مورد انتقاد كشورهاي اروپايي قرار گرفت. روزنامه ال پائيس در اين باره نوشت: «برخي از دول اروپايي ناراحتي و آزردگي خود را به خاطر تصميم اسپانيا مبني بر عدم اعزام مينياب به خليج فارس ابراز داشتهاند. آنها ميگويند تصميم اسپانيا برخلاف پيشبينيهاي جامعه كشورهاي اروپايي است.»[۲۲]
گزارش- 691
يولي ورنتسف، معاون وزارت خارجه شوروي، در چارچوب سفر منطقهاي خود به سه كشور عراق، كويت و ايران، در آخرين مرحله اين سفر امروز وارد تهران شد. ورنتسف در پايان ديدار خود از كويت سياست يكهتازي امريكا در منطقه را مورد تمسخر قرار داد و گفت: «فقط اقدام هماهنگ سازمان ملل متحد و از جمله در صورت لزوم تحريم اسلحه ميتواند جنگ ايران و عراق را متوقف سازد.» وي قبل از حركت به طرف تهران در يك كنفرانس مطبوعاتي گفت: «فكر ميكنم ما خواهيم توانست ايرانيان را راضي كنيم. بياييد با ايرانيها به طرز هماهنگ و نه به طور جداگانه صحبت كنيم. ميدانيد كه برخي وقتها تمايل سياست امريكا - كه نوعي سياست يكهتازي است - چنين است كه امريكا اين موضوع را بررسي خواهد كرد. اما عمليات يكجانبه امريكا ممكن است مؤثر نباشد.» وي درباره تلاشهاي دبيركل سازمان ملل گفت: «در صورتي كه در مرحله اول مساعي دبيركل سازمان ملل نتيجه مطلوب را به بار نياورد، روشهايي مانند تحريم اسلحه وجود دارد كه بايد به كار برده شود.» خبرگزاري يونايتدپرس با اعلام اين مطلب افزود: «كويت با شوروي و امريكا روابط خوبي دارد اما گفته ميشود كه برخي مقامات كويتي از اينكه شوروي براي ايجاد روابط خوب با تهران بيش از موضوع پايان دادن به جنگ هفت ساله خليج فارس توجه دارد، نگران هستند.»[۲۳] روزنامه الانباء چاپ كويت نيز امروز در مقالهاي با عنوان "به رفيق ورنتسف با احترام" نوشته است: «مسكو با ريسك خود ممكن است دوستي كويت را از دست بدهد. … امريكا پيشنهاد تشكيل يك نيروي سازمان ملل براي حفاظت از كشتيراني در خليج را رد نكرده است. واشنگتن عقيده دارد تشكيل چنين نيرويي كار پيچيدهاي است، اما مسكو با اين نظر موافق نيست. مقامات كويتي به اين طرح كه با تشكيل يك ناوگان سازمان ملل آغاز خواهد شد و بالاخره پس از آن يك نيروي زميني سازمان ملل براي نظارت بر آتشبس به موجب قطعنامه 598 تشكيل خواهد شد، علاقهمند هستند.»[۲۴] شيخ صباح الاحمد الصباح، وزير امور خارجه كويت، پس از گفتوگو با يولي ورنتسف اعلام كرد كه براي جلوگيري از هرگونه تجاوز جديد ايران عليه كويت، تماسهايي ميان اتحاد شوروي و ايران در جريان است. ما اميدواريم كه توقف تجاوزات ايرانيان عليه كويت بيشتر ثمره يك تصميم مستدل، منطقي و مبتني بر اصل حسن همجواري باشد تا نتيجه ميانجيگري شوروي. وي همچنين تأكيد كرد كه اين اشتباه است كه گفته ميشود اتحاد شوروي مايل به تعويق اجراي قطعنامه 598 شوراي امنيت، كه در آن آتشبس فوري ميان ايران و عراق خواسته شده، ميباشد. شيخ صباح وجود هرگونه طرح تازه شوروي براي برقراري آتشبس بين ايران و عراق را تكذيب كرد و گفت: «هيچ طرحي به جز طرح موجود در قطعنامه 598 وجود ندارد.»[۲۵]
گزارش- 692
سفر فرستاده شوروي به منطقه انعكاس وسيعي در رسانههاي جهان داشته است و تحليلگران به بررسي و تجزيه و تحليل آن ميپردازند. بخش انگليسي راديو بي.بي.سي دراين باره به نقل از مصاحبه با "راجرهاردي" كارشناس بخش عربي اين راديو گفت: «ما بايد در نظر داشته باشيم كه ورنتسف در كويت به مذاكره پرداخته و از نظر اعراب اطلاع يافته است و فكر ميكنم كه به شدت كوشيده است كه به اعراب اطمينان بدهد كه اتحاد شوروي آنها را ترك نكرده و به جانب ايران روي نياورده است. روسها به نوعي بازي دوگانه در خليج فارس پرداختهاند، فشار نه تنها از جانب اعراب و نه در واقع از جانب امريكاييها است، بلكه امروز ما شاهد هستيم كه فشار بر بريتانيا نيز بر آنها اضافه گرديده است؛ چنانكه "سرجفري هاو" در مصر گفته است كه به روسها بنگرند كه خود را در مسئله تحريم تسليحاتي در شوراي امنيت سازمان ملل عقب كشيدند. البته آنها هرگز به تحريم تسليحاتي نه نگفتهاند، آنچه كه آنها ميگويند اين است كه هنوز زمان مناسب فرا نرسيده، اما تصور نميكنم كه آنها پيش از اين چنين توازني را ادامه بدهند. تصور ميكنم كه در پشت پرده آقاي ورنتسف خيلي مؤدبانه ولي با صراحت به ايرانيها خواهد گفت كه مواظب باشيد وقت دارد دير ميشود و اگر شما همكاري بيشتري با كوششهاي دبيركل سازمان ملل براي آتشبس ننماييد، فشارهاي امريكا و غرب براي تحريم اسلحه شرايط دشواري را براي مقاومت روسها پيش خواهد آورد و به نظر من اين يك ترفند نيز نميباشد؛ زيرا به عقيده من حالا روسها مجبورند كه به حمايت از تحريم بپردازند و آنها هم اكنون كه تشنجزدايي در بين ابرقدرتها وجود دارد و دوران جديدي را آقاي گورباچف در اين زمينه ايجاد كرده است نميخواهند طرف مخالف باشند و مايلند كه به جامعه جهاني بپيوندند و نقشي سازنده داشته باشند و به جاي آنكه [به تشنج] دامن بزنند، نقشي صلحآميز را ايفا نمايند.»[۲۶] هرالدتريبون نيز در مقالهاي سياست شوروي را در قبال ايران و اعراب فرصتطلبانه خواند و نوشت: «در منطقه خليج فارس اتحاد شوروي از وجود بيم و هراس كشورهاي عربي از آيتالله خميني ماهرانه به نفع خود استفاده كرده است، هرچند كه هنوز به نتايج چشمگيري دست نيافته است. شوروي تأمينكننده عمده اسلحه عراق و نمونه يك تأمينكننده تسليحاتي قابل اعتماد است؛ اعتباري كه امريكا حائز آن نيست. اكثر منافع شوروي نيز در جانبداري از اعراب حاصل ميشود و در اين زمينه سياستش با امريكا همگام است. در عين حال مسكو دقت داشته است كه حتيالامكان راههايي را در مقابل تهران گشوده نگه دارد، به ويژه در زمينه قراردادهاي بازرگاني و پروژههاي اقتصادي. شورويها در خليج فارس فرصتطلبانه رفتار كردهاند. آنان كوشيدهاند از اشتباهات امريكا با افراطكاريهايش نظير تعويض پرچم نفتكشهاي كويتي به نفع خود عمل كنند.»[۲۷]
گزارش- 693
جوليو آندرئوتي، وزيرخارجه ايتاليا همزمان با پايان دوره رياست يك ماهه اين كشور بر شوراي امنيت سازمان ملل، عراق را آغازگر جنگ معرفي كرد و در مورد پايان جنگ ايران و عراق اظهار خوشبيني نمود. وي پاسخ كتبي ايران و عراق به دبيركل سازمان ملل متحد درباره قطعنامه 598 و طرح دبيركل را اميدوار كننده خواند و ضمن خودداري از افشاي مفاد اين نامهها، گفت: سازمان ملل متحد ميتواند ظرف چند روز آينده به نتايج جديدي دست يابد. وي افزود: در پاسخ هر دو كشور عوامل مثبتي براي رسيدن به يك راه حل مسالمتآميز وجود دارد.[۲۸] وزيرخارجه ايتاليا در ادامه صحبتهايش با موجه خواندن بدبيني ايران به شوراي امنيت، گفت: «ايرانيها در آغاز با اصل فعاليتهاي شوراي امنيت مخالف بودند و از اين بابت بايد به آنها حق داد. آنها تأكيد دارند زماني كه قسمتي از قلمرو ايران در اشغال بود، شوراي امنيت اقدامي مشابه صدور قطعنامه598 انجام نداد. ايرانيها مايلند يك كميسيون بينالمللي قبل از مرحله بازگشت به مرزهاي بينالمللي، آغازگر جنگ را معرفي كند. در اينجا مسئله به دو بخش تقسيم ميشود چرا كه براي شناسايي متجاوز كافي است جرايد سپتامبر1980 (شهريور 1359) مرور شوند و هيچ ترديدي باقي نميماند كه اولين حمله از سوي عراقيها انجام شده است. در چنين شرايطي تلاش همگان ميبايست بر متقاعد كردن طرفين جنگ به اين مكانيزم پيچيده استوار باشد.» وي بيتفاوتي طولاني افكار عمومي به مرگ انسانها در چنين جنگي را خجالتآور توصيف كرد و گفت: «اين واقعيت كه تحولات جنگ تنها زماني كه صدور نفت به مخاطره افتاد مورد توجه افكار عمومي قرار گرفت، براي دنياي امروز ننگ است.»[۲۹] روزنامه پر تيراژ لارپوبليكا چاپ ايتاليا به نقل از آندرئوتي درباره فعاليت يك ماهه ايتاليا به عنوان رياست شوراي امنيت نوشت: «عوامل اصلي فعاليتهاي ديپلماتيك ايتاليا را پافشاري زياد براي ادامه مذاكرات، اهميت دادن به ابتكارات دبيركل و حفظ ارتباط مستقيم با طرفين درگير در جنگ ذكر كرد و اظهار اميدواري نمود كه بدبينيهاي گذشته از ميان بروند.»[۳۰]
گزارش- 694
اسرائيل بايد حمايت سياسي و نظامي خود را از رژيم عراق افزايش دهد و آن را آشكار سازد. راديو امريكا در گزارشي از مواضع محافل اسرائيلي در قبال جنگ ايران و عراق، به نقل از يك فرد دانشگاهي گفت: «اگر كسي خطر پيروز شدن ايران در جنگ با عراق را بپذيرد، بايد خطر محو موجوديت اسرائيل را نيز قبول كند. نيويوركتايمز نيز نوشت: گروه رو به افزايشي از سياستمداران اسرائيل و طراحان سياستهاي درازمدت آن كشور به تدريج به اين نتيجه رسيدهاند كه اسرائيل بايد پشتيباني خود از عراق را علني سازد. اين سياستمداران فروش تسليحات به عراق را پيشنهاد ميكنند و معتقدند اگر قرار باشد تحولات جنگ ايران و عراق به سود ايران ادامه يابد، بايد به گونهاي عمل شود كه يا جلوي نيروي انقلاب اسلامي آيتالله خميني را بگيرد و يا اينكه آن را محدود و متوقف سازد.»[۳۱]
گزارش- 695
روزنامه فرانسوي فيگارو در مقالهاي در شماره امروز خود تلاشهاي كنوني غرب در منطقه خليج فارس براي ايجاد آرامش و جلوگيري از گسترش جنگ را تلاشهاي مذبوحانه خواند و خواهان راهحلي قاطعانه در اين مورد شد. فيگارو همه دولتهاي جهان آزاد را به همبستگي در اجراي تصميماتي عليه حكومت ايران تشويق نموده است و طرحهاي زير را به آنان پيشنهاد ميكند: «1- مغازههاي تروريستها، يعني سفارتخانههاي ايران در سراسر اروپا تعطيل گردد. 2- از خريد حتي قطرهاي نفت از ايران خودداري به عمل آيد. 3- هرگونه روابط مالي و بازرگاني با تهران قطع گردد. 4- ايران محاصره دريايي شود. 5- برخي از مراكز اقتصادي و نظامي در خاك ايران، نظير لولـههاي نفت، پايانههاي نفتي، پايگاههاي موشكي و مراكز تجمع پاسداران هدف حمله نظامي واقع شود. 6- از نهضتهاي سياسي مخالف حكومت در داخل ايران، حمايتهاي مالي و تسليحاتي به عمل آيد و بالاخره با برخي از رهبران ارتش ايران كه در مواقع مقتضي حاضر به پشتيباني از يك شورش ملي باشند، تماس حاصل شود.»[۳۲]
گزارش- 696
نگرش غربيها به جنگ ايران و عراق، استراتژي نظامي - سياسي ايران، امكان پايان جنگ، بحران خليج فارس و روابط ايران با كشورهاي غربي و شوروي را دكتر نجاش استاد روابط بينالملل دانشگاه جرج ميسون در يك سخنراني بررسي كرد. دكتر نجاش با اشاره به دو نگرش متفاوت در غرب درباره جنگ ايران و عراق و تحولات منطقه كه يكي سياست خارجي ايران را پراگماتيو ميداند و ديگري آن را غيرمعقول، در خصوص استراتژي ايران گفت: «سياست جنگي ايران در چند سال اخير برخلاف نظر كلي بوده است و ديگر بر جنگهاي فرسايشي و حملات امواج انساني تأكيد نميگذارد. البته ايران ميخواهد با دست زدن به يك حمله بزرگ به يكي از اين هدفها برسد: احتمال سقوط رژيم صدامحسين و يا تصرف اراضي قابل توجه و مذاكره از موضع قدرت كه ظاهراً در دو سال اخير هدف رهبران حكومت اسلامي بوده است. رهبران ايران با وجود دست زدن به چند حمله بزرگ و تصرف نقاطي چون جزاير مجنون و شبه جزيره فاو، نتوانستند به هدفهاي دلخواه برسند. فكر ميكنم شواهدي وجود دارد كه حاكي از بروز ترديد در ميان رهبران ايران درباره كارآيي اين استراتژي است. تابستان گذشته رهبران دولت و روحانيون به ديدن آيتالله خميني رفتند و از وي خواستند تا يك راهحل غيرنظامي براي پايان دادن به جنگ پيدا كند. بازهم اوايل امسال رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در مورد امكانپذير بودن اين استراتژي سخنهايي گفت و آشكار ساخت كه از مردم ايران خواسته شده فداكاريهاي بسياري بكنند. ولي ديگر انصاف نيست كه از آنها خواسته شود تا اين حد همه چيز خود را فدا كنند.» دكتر نجاش با بيان اينكه جنگ بر اقتصاد ايران سنگيني ميكند و نارضايتي مردم در قبال آن افزايش يافته است، گفت: «ولي آيتالله خميني به طور كلي به جنگ پايبند است و نميتوان انتظار داشت كه وي نظرش را تغيير دهد. به علاوه، عناصر راديكال در حكومت ايران به ويژه در سپاهپاسداران و بسيج با صلح ميانهاي ندارند. وي ميگويد جنگ مردم را خسته كرده است ولي اين بدان معني نيست كه مردم ايران صلح را با هر قيمت پذيرا شوند. رژيم ايران نيز نميتواند بدون به دستآوردن امتياز به جنگ خاتمه دهد.» دكتر نجاش درباره خليج فارس گفت: «در چنين جوّي قرار دادن پرچم امريكا برفراز كشتيهاي كويت عملي شد. در نظر ايران تجديد ثبت نفتكشهاي كويتي در حكم حمايت از عراق تلقي شد كه يك سپر دفاعي و حفاظتي براي عراق فراهم ساخت و به عراق امكان داد با آساني به هدفهاي ايران حمله كند و به علاوه وضعيت متحدان خود را امنتر سازد.» دكتر نجاش افزود: «اظهاراتي از قبيل گفتههاي وزير دفاع امريكا مبني بر اينكه رژيم ايران بايد بركنار شود و غيره، اعتقاد زمامداران ايران را بر اينكه امريكا ميخواهد با حضور در منطقه به ايران ضربةكاري بزند، تقويت كرد. اين قبيل تحولات دست راديكالها را در تهران تقويت كرد، ولي حوادث مصيبتبار مكه و بر هم خوردن روابط سياسي تهران با لندن و پاريس و تضعيف روابط با سوريه، به تضعيف موضع تندروها منجر شد. ايران به زنده نگاهداشتن تلاشهاي صلحجويانه در سازمان ملل علاقه نشان ميدهد و هم اكنون درصدد تعمير و ترميم روابط با انگليس و فرانسه برآمده است. تمايل اخير تهران به جانب مسكو بدان خاطر است كه ايران ميخواهد به اروپا و امريكا هشدار بدهد تا از حمايت از عراق بكاهند. به علاوه، مسكو اينك حامي ديپلماتيك ايران شده است و در سازمان ملل متحد به حمايت از ايران سخن ميگويد. ايران همچنين مايل است حمايت مسكو از عراق كاسته شود، ولي روي هم رفته ايران با احتياط بسيار با شوروي وارد بازي شده است.»[۳۳]
گزارش- 697
دولت ژاپن در پاسخ به درخواست امريكا مبني بر تحريم اقتصادي ايران، ضمن حفظ روابط اقتصادي خود با ايران، در مورد صادرات و واردات برخي كالاها محدوديتهايي را اعمال خواهد كرد. دولت ژاپن اعلام كرد: 1ـ در ميزان واردات نفت خام از ايران تغييري داده نخواهد شد. 2ـ دولت ژاپن موظف است شركتهاي ژاپني را راهنمايي كند تا از فعاليت براي خريد نفت ايران پس از اجراي محاصره اقتصادي در بازار خودداري كنند. 3ـ از صدور 14 قلم كالا به ايران كه استفاده نظامي دارد، خودداري شود. در اين ميان 6 قلم كالايي كه ژاپن به ايران صادر ميكرد مجدداً بررسي خواهد شد. كالاهايي كه تاكنون از ژاپن به ايران صادر ميشده چنين است: پستهاي سيار مخابرات، كشتي، قايق موتوري بزرگ، موتورهاي كشتي، موتورهاي كوچك قابل حمل و نقل، دستگاههاي تحقيق ميكروويو. در اطلاعية دولتِ ژاپن افزوده شده است كه چون در اين زمينه بلوك غرب هيچگونه هماهنگي با امريكا انجام نداده است، لذا ما براي حفظ روابط دوستي خود با ايران و عراق از شركت در محاصره اقتصادي عليه ايران خودداري خواهيم كرد.[۳۴]
گزارش- 698
ميزان خودكشي در همدان طي 8 ماه گذشته افزايش يافته است. در اين مدت تعداد 63 تن در همدان دست به خودكشي زدهاند كه 17 تن آنها زن و 42 نفر مرد بودهاند. در همدان در طول سال گذشته 32 فقره خودكشي رخ داده بود كه 10 تن آنان زن و بقيه مرد بودند. جوانترين افرادي كه دست به خودكشي زدهاند يك دختر و يك پسر 12 ساله و مسنترين آنها يك زن 67 ساله بوده است. يك نشريه داخلي سپاه با انعكاس اين خبر نوشت: «در بررسيهاي اوليه، اعتياد و اختلاف خانوادگي به عنوان عوامل اين خودكشيها ذكر شده است. مطالعه و تحقيق درباره ريشه عوامل و زمينههاي تشديد اين ناهنجاري اجتماعي در شرايط فعلي كشور از ضروريات است.»[۳۵]
گزارش- 699
در ادامه اقدامات گسترده براي مبارزه با گرانفروشي و تشديد مجازات متخلفين، صاحبان 846 واحد صنعتي به علت گرانفروشي و احتكار در سراسر كشور به تعطيل محل كسب، قطع سهميه دولتي و جريمه نقدي محكوم شدند. اين واحدهاي صنفي از حوزههاي مختلف فروش كالاهاي كوپني تا توليدات كارخانهاي و احتكار پروفيل و آهن بودند. براي نمونه در اصفهان 4900 بخاري گازي، 5000 بند كاغذ و 60 تن ورق فلزي از سه انبار كشف و ضبط شد و در خرمآباد صاحبان 15 واحد خواربار فروشي به علت عدم نصب برچسب قيمت كالا و گرانفروشي جريمه نقدي شدند. كميسيون نظارت بر قيمتها كه با شركت اعضا و فرماندار شهرستان تشكيل ميشود، در خصوص كنترل قيمتها و تورم و همچنين احراز تخلف و چگونگي برخورد با آن تصميم ميگيرند.[۳۶]
گزارش- 700
تعدادي از سربازان تركيه در روستاي ترسآباد قطور از مرز عبور كردند و در حالي كه قصد غارت گوسفندان اهالي را داشتند، با نيروهاي ايران درگير شدند. نيروهاي پاسگاه و پايگاه سپاه پس از اطلاع از قضيه به منطقه اعزام شدند و سربازان تركيه را مجبور به ترك منطقه كردند. اين درگيري بدون تلفات جانبي و خسارات مالي پايان يافت.[۳۷]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/08/09
- ↑ سند شماره 15776/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه فرماندهان سپاه درباره عمليات گسترده منظم و نامنظم در جبهه شمالغرب (9/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه، پادگان گلف اهواز، نوار 26756)، ص32 تا 52.
- ↑ همان، ص53 تا 60.
- ↑ همان ص1 تا 32.
- ↑ سند شماره 18891/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه فرماندهان سپاه براي بررسي راهكارها و اولويتهاي عملياتي در منطقه شمال غرب (9/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه - پادگان گلف اهواز، نوار 26757)، ص1 تا 113.
- ↑ سند شماره 1548 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه مركزي سپاه (علي لطفاللهزادگان)، 5/8 تا 10/8/1366، ص82؛ و - سند شماره 18893/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه بررسي عمليات در منطقه ماووت (10/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه - پادگان گلف اهواز، نوار 26760).
- ↑ همان، رديف اول، ص72 تا 81؛ و - سند شماره 15777/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه فرماندهان سپاه درباره طرح عملياتي غدير (9/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه نوار 26758)؛ و - سند شماره 18892/پ.ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه طرح عملياتي غدير (9/8/1366، قرارگاه مركزي سپاه نوار 26760).
- ↑ سند شماره 1547 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه رمضان (مسعود سرمدي)، 2/8 تا 17/8/1366، ص101 تا 103.
- ↑ سند شماره 1555 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي دريايي سپاه (سعيد سرمدي)، 29/7 تا 10/8/1366، ص209 تا 223.
- ↑ همان، ص224 تا 242.
- ↑ سند شماره 29546 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش نوبهاي و اطلاعاتي" شماره 71، گردان اطلاعات 72 ثارالله، 10/8/1366، ص1.
- ↑ سند شماره 097739 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: سماجا - ركن2، فرماندهي اطلاعات، 9/8/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 235، 19/8/1366، ص31، اروميه - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 18/8/1366.
- ↑ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، نشريه "رويدادها"، شماره 170، 21/8/1366، ص10؛ و - سند شماره 97770 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه حمزه سيدالشهدا، 12/8/1366.
- ↑ سند شماره 46211 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه يازدهم امام حسن عسكري(ع) (كردستان) - اطلاعات، به ستاد مركزي - معاونت اطلاعات، 18/8/1366.
- ↑ مأخذ 13، رديف دوم.
- ↑ مأخذ 13، رديف 1.
- ↑ مأخذ 12، ص31، اروميه - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 18/8/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 226، 10/8/1366، ص2 و 3.
- ↑ روزنامه رسالت، 10/8/1366، ص12، به نقل از آسوشيتدپرس.
- ↑ روزنامه رسالت، 11/8/1366، ص3، واشنگتن - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 228، 12/8/1366، ص34 و 35، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 11/8/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 225، 9/8/1366، ص30، مادريد - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از "الپائيس".
- ↑ مأخذ 18، ص6 و 7، كويت - خبرگزاري يونايتدپرس، 9/8/1366.
- ↑ سند شماره 227192 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: واحد معاونت اطلاعات كل سپاه پاسداران، "گزارش بولتن روزانه،" شماره 268، 11/8/1366، ص5 و6.
- ↑ مأخذ 18، ص6، كويت - خبرگزاري فرانسه، 9/8/1366.
- ↑ مأخذ 18، ص13 و 14، بخش انگليسي راديو بيبيسي، 9/8/1366.
- ↑ اداره كل مطبوعات و رسانههاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشريه "بررسي مطبوعات جهان"، شماره 1279، 25/8/1366، ص7، پاريس - از مجله هرالدتريبيون، 9 و 10 آبان 1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 227، 11/8/1366، ص15 و 16، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 10/8/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 10/8/1366، ص3، رم - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 28، ص15 و 16، رم - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 10/8/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 11/8/1366، ص3، روزنامه نيويوركتايمز، به نقل از راديو امريكا.
- ↑ مأخذ 18، ص34 و 35، پاريس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/8/1366، به نقل از روزنامه فيگارو.
- ↑ مأخذ 22، ص32 تا 34، راديو امريكا، 8/8/1366.
- ↑ اداره كل مطبوعات و رسانههاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشريه "بررسي مطبوعات جهان"، شماره 1280، 30/8/1366، ص17، روزنامه نيكي چاپ ژاپن، 9/8/1366.
- ↑ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، نشريه "رويدادها"، شماره 169، 14/8/1366، ص14.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 10/8/1366، ص2.
- ↑ سند شماره 097743 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه(ع)، به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 9/8/1366.