1366.09.05
روزشمار جنگ سال 1366 1366.09.5 | |
---|---|
نامهای دیگر | پنج آذر |
تاریخ شمسی | 1366.09.05 |
تاریخ میلادی | 26 نوامبر 1987 |
تاریخ قمری | 4 ربیعالثانی 1408 |
گزارش- 110
فرمانده كل سپاه (برادر محسن رضايي) در جمع فرماندهان قرارگاه رمضان و نيروي زميني سپاه، رئوس خط مشي عملياتي، هدفهاي جنگ و راههاي دستيابي به آن را مورد تجزيه و تحليل قرار داد و بر لزوم توجه به صفبندي امريكا و متحدان آن در صحنه بينالمللي و خليج فارس و استفاده از فرصتها تأكيد كرد. وي با اصل دانستن مبارزه و طرح اين پرسش كه "در انقلاب و در ميان اقتصاد، سياست و فرهنگ كدام، اصل است؟" گفت: «از بيانات حضرت امام ميتوان فهميد كه مسئله اصلي مبارزه است. در مبارزه است كه فرهنگ و سياست و اقتصاد حاصل ميشود. توحيد يعني تنفر از مشركان و كفار، دوست داشتن خدا و دوستان او. مصداق برجسته تنفر از مشركان و كفار و مصداق عيني عدالت، طرفداري از مظلومان و مبارزه با ظالمين است. اصولاً توحيد بدون مبارزه، پياده شدني نيست. توحيد در درون انسان و در جامعه انساني، با مبارزه حاصل ميشود. عدالت و آزادي نيز با مبارزه بهدست ميآيند.»[۱] وي سپس در مورد هدفهاي جنگ گفت: «جنگ ما يك جنگ انقلابي است. هدف مبارزه ما، ايدئولوژيك و اعتقادي است. آزادي مردم عراق، سقوط حكومت بعث و تشكيل حكومت اسلامي و آزادي مذهب و اجراي قانون خدا هدفهاي مبارزه ما در جنگ است.» آقاي محسن رضايي راههاي نيل به اين هدفها را چنين برشمرد: «براي دستيابي به اين هدفها، سه راه كار در برابر ما وجود دارد: 1ـ عمليات نظامي. 2ـ فعاليت سياسي. 3ـ تلاش فرهنگي و اجتماعي. راهحل صرفاً سياسي يا صرفاً نظامي تأمينكننده هدفها نيست. فعاليت صرفاً نظامي با مانع مردم روبهرو است كه در ميان ما و ارتش عراق واقع شدهاند. بنابراين، نبرد ما يك نبرد همهجانبه است. هدف عمليات نظامي، انهدام ماشين جنگي و اقتصاد عراق است. در فعاليت اجتماعي، سازماندهي مردم عراق در جهت اسلام مورد نظر ميباشد و در بعد سياسي، سياست خارجي بايد فعال باشد. فعاليت نظامي و اجتماعي ـ فرهنگي 80 تا 90 درصد حجم و اهميت تلاش ما را شامل ميشود.»[۲] وي افزود: «قرارگاه رمضان در نبرد همهجانبه در هر سه ُبعد واجد نقش ميباشد. قرارگاه رمضان در عمليات جنگي قادر خواهد بود به هدفهاي اقتصادي و نظامي حمله كند. نفت، برق و جاده شمال، اصليترين هدفها ميباشند. از جنبه فرهنگي ـ اجتماعي نيز اين قرارگاه قادر به ايفاي نقش است. عمليات اصلي قرارگاه رمضان پارتيزاني است و در اين نوع عمليات ميتوان به عمليات اجتماعي كه قرارگاه رمضان نقش اول را در آن دارد، مبادرت ورزيد. در اين جنبه، گروههاي سياسي قديم وجديد عراق، مردم و اسراي اين كشور بايد مورد نظر قرارگاه باشند. اين اقدام موجب ميشود جمعيتهاي مختلف عراق با ورود به صحنه، بهتدريج اداره امور را به دست گيرند.»[۳] به نظر فرمانده سپاه، فرصتها در مقابله با صفبندي بلوك غرب به رهبري ايالات متحده محدود است، امريكا با نصب پرچم بر روي كشتيهاي كويتي و حل اختلاف اعراب و مصر و همچنين دادن نقش به عربستان، در صدد آوردن فشار بيشتر به جمهوري اسلامي است. لذا بايد از فرصتهاي موجود قبل از آن كه از دست برود استفاده كرد. دشمن برنامهريزي جديدي را شروع كرده و همچنان ادامه خواهد داد. هدف اصلي آنها ايجاد اجماع نظري بينالمللي درباره ممانعت از پيروزي جمهوري اسلامي در جنگ است.[۴] در شرايط كنوني، مسئله امريكا كمبود زمان و فرصت، و مشكل ايران اقدام توأم با قدرت ميباشد. امروز دادن زمان به دشمن به هر شكل آن، به نفع امريكاست. بايد با تلاش، همت و توكل بيشتر به خدا، از يافتن فرصت بيشتر دشمن ممانعت به عمل آورد.[۵]
گزارش- 111
امروز در منطقه عملياتي نصر8 دشمن به پاتكهاي خود ادامه داد. در حمله به ارتفاع گردهرش، گردان3 از تيپ74 جمعي لشكر24 عراق در ساعت يك بامداد اقدام به پاتك ديگري كرد كه قبل از رسيدن به خط دفاعي اصلي، با كمين رزمندگان خودي درگير شدند كه به كشته شدن تعدادي و اسارت دو تن از نيروهاي دشمن انجاميد. هوشياري نيروهاي كمين و نيز اجراي آتش، با وجود نزديكي قابل ملاحظه آنها به خط خودي، موجب شكست تلاش دشمن گرديد.[۶] خبرهاي رسيده از جبهه خليج فارس نيز حكايت از فعاليت نيروي هوايي عراق دارد. منطقه يكم دريايي در گزارشي به نيروي دريايي سپاه به نقل از سپاه بندر لنگه آورده است كه در ساعت 30:22 در حالي كه وضعيت عادي بود، هواپيماهاي عراقي به جزيره "لاوان" حمله كردند. در اين حمله يك مخزن نفت هدف قرار گرفت و يك موشك نيز به نقطه ديگر اصابت كرد. اين حمله تلفات جاني نداشت.[۷]
گزارش- 112
مسئول ستاد مركزي پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد سازندگي (مهندس داوود جعفري) فعاليتهاي جهاد را در سال 1365 برشمرد: «واحدهاي مهندسي رزمي جهاد سازندگي در سال 65 توانستند بيش از 4هزار كيلومتر جاده تداركاتي و ارتباطي و عملياتي نظامي و 15هزار سنگر انفرادي و اجتماعي و در حدود 1400 كيلومتر خاكريز احداث كنند. همچنين ساخت بيش از 500 مورد استحكامات مهندسي پدافندي و آفندي مانند اسكله، دژ، پل، كانال، ساحل، سايت، مواضع توپخانه و آتشبار، باند هليكوپتر، قرارگاههاي تاكتيكي و عملياتي، بيمارستانهاي جنگي و صحرايي، از جمله فعاليتهاي جهادگران در سال 1365 بوده است.»[۸]
گزارش- 113
راديو بي.بي.سي. درباره حمله آتي ايران گفت: «اينك كه ظاهراً تلاشهاي سازمان ملل براي دستيابي به يك راهحل صلحآميز به منظور پايان جنگ خليج فارس با بنبست مواجه شده است، به نظر ميرسد ايران خود را آماده يك عمليات گسترده نظامي براي پيروزي نهايي بر عراق ميسازد.»[۹] اين راديو در بخش انگليسي خود نيز گفت: «تمهيدات گسترده ايرانيان براي حمله زميني جديدي عليه عراق ظاهراً به نقطه اوج خود ميرسد. رهبران ايران در سراسر كشور براي كسب نيروهاي جديد و براي آنچه كه تهاجم نهايي ايران براي درهم شكستن عراق و كسب يك پيروزي اساسي درجنگ خليج (فارس) توصيف ميكنند، مشغول فعاليت ميباشند. امروز خبرگزاري ايران آغاز يك رشته از تجمعات تبليغاتي آمادگي براي مانورهاي نظامي را در نزديكي مرز، اعلام كرده است.»[۱۰] مجله "اكونوميست" نيز به محورهاي حمله آتي ايران پرداخته است. در اين نوشته ـ كه به نظر ميرسد مبني بر اطلاعات بهدست آمده از داخل ايران ميباشد ـ آمده است: «منابع ما پيشبيني مينمايند كه اين حمله شامل دو پيشروي ميباشد: يكي در قسمت شمالي به سمت سليمانيه با كمك چريكهاي كرد عراقي و ديگري به منظور محاصره و خشك نمودن درياچه ماهي در جنوب، نزديك بصره. تصور اين است كه حمله به سليمانيه و بصره باشد. سومين پيشروي، در جبهه مياني برنامهريزي شده است ولي جنبه نمايشي دارد و حيله جنگي خواهد بود. منابع ما فكر ميكنند در حمله جنوبي همچنين ايرانيان تلاش خواهند كرد از مواضعشان واقع در جزيره فاو به طرف بندر نظامي امالقصر در خليج [فارس] پيشروي نموده و دو سكوي البكر و الاميه [العميه] را تصرف نمايند.»[۱۱]
گزارش- 114
جنب و جوش گروههاي مختلف مردم و واكنش مثبت آنها به حضور در جبهه و حمايت از جنگ، امروز نيز در اقصي نقاط كشور به چشم ميخورد. مانور نيروهاي بسيجي شامل قشرهاي مختلف مردم شهرستان كرج در ميان بارش برف سنگين با حضور حجتالاسلام رفسنجاني نماينده امام و سخنگوي شوراي عالي دفاع، "شمخاني" فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران، نماينده وزير كشور، استاندار تهران و جمعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مسئولان كرج برگزار شد. حجتالاسلام هاشمي رفسنجاني در اين مانور در سخناني گفت: «ما بايد براي شرايط مختلف خود را آماده كنيم. شرايط كنوني كه دشمنان ما دنبالش هستند ايجاب ميكند كه ما نيروي بيشتري از لحاظ مالي و انساني به كار ببريم زيرا قدرتمندان دنيا با آوردن ناوهاي جنگي در جوار كشور ما به ما چنگ و دندان نشان ميدهند و ميبينيم كه كنفرانس سران مرتجع عرب در "امان" مواجهه با ايران را در اولويت قرار داد و حتي خطر اسرائيل را به فراموشي سپرد و ميبينيم كه كفار در همه جا زمزمه از خطر پيروزي اسلام و انقلابيون اسلام ميكنند. طبيعي است كه آنها هرچه در امكان داشته باشند به كار خواهند برد كه ما را از پيروزي باز دارند و ما بايد با تسلسل عمليات و پيگيري تهاجم در ميدانهاي نبرد و پشتيباني مداوم رزمندگانمان، فرصت را به آنها تنگ كنيم كه آنها زمان لازم براي توطئه جديد و تراكم نيروي جديد را پيدا نكنند.»[۱۲] بدون زير نويس در استان "كهكيلويه و بوير احمد" نيز مانور عظيم سپاهيان حضرت محمد(ص) با شركت هزاران تن از قشرهاي مختلف مردم و با حضور نخستوزير انجام شد. مهندس "ميرحسين موسوي" نخستوزير، در حالي كه لباس نظامي بر تن داشت در سخناني خطاب به حاضران گفت: «با برداشتي كه از فعاليتهاي مجامع بينالمللي داريم نبايد اجازه تجديد قوا به رژيم صدام داده شود و بايد به طور مداوم با اين رژيم جدال شود زيرا هرگونه توقف عمليات رزمي به سود رژيم بعثي خواهد بود.» نخستوزير افزود: «به دنبال ضربات سهمگين رزمندگان اسلام به رژيم بعث و وضعيت متزلزل اين رژيم، قدرتها احساس كردند كه عليرغم كمكهاي همهجانبه به صدام، پيروزي ايران اسلامي نزديك است و ملت ايران بدون تكيه به قدرتها، راسخ ايستاده است. امروز پرچمدار مقابله با اسلام، امريكا است و تا روزي كه ايران اسلامي پرچم مبارزه با استكبار را در دست دارد، امريكا با ما دوستي نميكند و طبيعي است كه ما نيز با سركردگان كفر جهاني برخورد خواهيم كرد.»[۱۳] همچنين در استان كردستان نيروهاي داوطلب، قدرت رزمي خود را در مانوري نمايش دادند. در اين مانور بسيجيان شهر و روستا، دانشآموزان، بازاريان و ديگر قشرهاي شهر سنندج شركت داشتند و استاندار كردستان سخنراني كرد. نظير اين مانور در شهرهاي قروه و بيجار و ديواندره نيز برگزار شد. در مهاباد، بوكان، پيرانشهر، اشنويه، صائيندژ و تكاب نيز مانور نيروهاي بسيجي انجام شد. به گزارش خبرنگار كيهان، در اروميه نيز مانوري با حضور نيروهاي بسيجي اين شهر و شهرهاي خوي، مالك، شورا، پلدشت، سيه چشمه و مياندوآب برگزار شد. در اين مانور حجتالاسلام "موسوي" نماينده امام در غرب كشور، سخنراني كرد. همچنين در شهر ري گردانهاي رزمي بسيج در خيابانها به اجراي مانور پرداختند. در اين مراسم نماينده امام در هلال احمر، امام جمعه و مسئولان ادارات و ارگانهاي شهر ري حضور داشتند و فرمانده لشكر10 سيدالشهدا برادر علي فضلي سخنراني كرد. در نطنز نيز بسيجيان اين شهر در قالب لشكر و گردان مانوري برگزار كردند و حجتالاسلام علي رسولي امام جمعه نطنز و ميرباقري فرماندار اين شهر براي آنان سخنراني كردند.[۱۴] در قم گروهي از نيروهاي بسيج و اعضاي ستاد جذب و هدايت كمكهاي مردمي به جبههها به همراه حجتالاسلام رحماني مسئول واحد بسيج مستضعفين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و طلاب حوزه علميه شهر ري به همراه حجتالاسلام "غيوري" و خانوادههاي شهدا، مفقودان، مسئولان و كاركنان صندوق قرضالحسنه ترمينالهاي تهران و كارخانه اطلسبافت با آيتالله منتظري ديدار كردند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، ايشان با اشاره به اهميت بسيج كه در كشور مطرح شده و جوانان به آموزش نظامي فرا خوانده شدهاند، گفت: «بسيج نظامي بايد همگاني شده و نبايد منحصر به عدهاي خاص شود. در اسلام يكي از حقوقي كه فرزندي به عهده پدر خود دارد، آموزش رزمي است و هر جواني بايد از طريق پدر و يا از طريق بسيج آموزشهاي نظامي را ياد بگيرد.»[۱۵]
گزارش- 115
روحانيان نيز همگام با مردم به جبههها ميروند. پس از بيانيه شوراي عالي پشتيباني جنگ، اولين كاروان از روحانيان حوزه علميه قم كه به مديريت دفتر تبليغات اسلامي متشكل شده بودند، با اجراي مراسم سينهزني و نوحهخواني راهي ميدانهاي نبرد شدند. روحانيان اعزامي هنگام عزيمت در حالي كه پلاكاردهايي مبني بر حضور دائمي در جبههها تا فتح آخرين سنگرهاي كليدي جهان و نابودي استكبار جهاني در دست داشتند و شعارهايي انقلابي همچون "خليج فارس ايران محل دفن ريگان", "مرگ بر امريكا" و "جنگ جنگ تا پيروزي" سر ميدادند، در ميان بدرقه گرم و پر شور مردم حزبالله و خانوادههاي خود جهت ادامه نبرد با دشمنان اسلام و قرآن عازم ميدان نبرد شدند.[۱۶] همچنين آيتالله "طاهري" نماينده امام و امامجمعه اصفهان، در نامهاي به امام امت با اعلام اين كه آماده است به عنوان يك رزمنده بسيجي در جبهههاي نبرد شركت كند، نوشته است: «اينجانب مقداري آموزشهاي نظامي را فراگرفته و در حال حاضر نيز مشغول فراگيري هستم.» امامجمعه اصفهان سپس افزوده است: «از نظر مالي فعلاً از خود چيزي ندارم، اما از آنچه مردم دادهاند هزينه يكصد رزمنده را براي مدت سه ماه عهدهدار ميشوم.»[۱۷] بنا به اهميت حضور روحانيان در ميان رزمندگان، آيتالله "جنتي" سرپرست سازمان تبليغات اسلامي و عضو ستاد شوراي عالي پشتيباني جنگ، در سمينار مسئولان دفاتر ستادهاي پشتيباني فرهنگي تبليغي جبههها وابسته به سازمان تبليغات اسلامي كه در تالار "انديشه" تهران تشكيل شد، با اشاره به نقش روحانيان در تشويق مردم جهت حضور در جبههها، گفت: «مسئله تبليغات از اهم مسائل در جنگ است كه متأسفانه بعضيها با آن مثل نياز ثانويه برخورد ميكنند. اما ما بايستي مُبَلّغ خوبي براي جبههها و اسلام باشيم و راه خودمان را بشناسيم و آن را انتخاب كنيم و اگر بنا بر كشته شدن در ميدان جنگ و دفاع از اسلام است، پس همه روحانيون هم بايد در جبههها حضور داشته باشند و هر زماني كه براي بسيج نيروها لازم است، در اين كار اهتمام داشته باشند چراكه مسئله دفاع در نزد علماي اهل سنت و تشيع هيچ گونه مشكل فقهي ندارد و همه معتقدند كه وقتي امام يا حاكم عادل دستوري ميدهد، آن دستور لازمالاجرا است.»[۱۸]
گزارش- 116
كمكهاي مالي مردم همچنان ادامه دارد و حجم آن افزايش چشمگيري يافته است. امروز سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و بيش از 60 شركت و كارخانه هزينه 2500 رزمنده را تقبل كردند.[۱۹] همچنين اعضاي شوراي عالي قضايي با تقديم چكي به مبلغ سه ميليون ريال به حساب شماره 55 جهاد مالي بانك ملي، هزينه 15 نفر رزمنده را عهدهدار شدند.[۲۰] در ديدار آيتالله خامنهاي رئيسجمهوري از شهرستان كاشان نيز مردم اين شهر و بخشها و روستاهاي آن ضمن ملاقات با ايشان، با اعلام آمادگي براي عزيمت به جبهه، مبلغ 175 ميليون ريال براي تقويت جبهههاي جنگ تقديم رئيس شوراي عالي دفاع كردند.[۲۱] همچنين گفته ميشود بر اثر شايعاتي، در برخي شهرها، بانكها دچار مشكل شدهاند. در استان خراسان اخيراً درباره بيانيه شورايعالي پشتيباني جنگ شايع شده است كه پولهاي پسانداز مردم در بانكها به اجبار به حساب كمك به رزمندگان اختصاص مييابد.[۲۲] يك نشريه داخلي در تأييد اين شايعات نوشته است كه طبق برخي گزارشها، بر اثر خارج كردن سرمايهها به وسيله مشتريان، ذخائر پولي در بانكها به حداقل خود رسيده است.[۲۳] خبرگزاري جمهوري اسلامي نيز در اين باره نوشته است: «در بانكهاي ملي استان چهارمحال بختياري پول موجود نيست و براي دريافت پول در بانكها صفهاي زيادي تشكيل شده است. رئيس بانك ملي مركزي اين استان در گفتوگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي ضمن تأييد اين مطلب گفت: «از يك هفته قبل تاكنون شعب اين بانك با كسري نقدينگي مواجه هستند و ما امروز مجبور شديم تا حدودي مسئله را به مردم بگوييم و از افراد سرشناس بخواهيم كه از صدور چك براي بانك ملي خودداري كنند.» وي افزوده است كه از زمان اعلام جهاد مالي تاكنون مردم به سرعت پولهاي خود را از بانكها خارج ميكنند و پولهاي خارج شده، ديگر جايگزين نداشته است.[۲۴]
گزارش- 117
در خليج فارس به يك كشتي رومانيايي به نام "داسيا" حمله شد. به گفته منابع خبري، اين حمله در آبهاي جنوبي خليج فارس به وسيله يك رزمناو ايراني انجام شده است.[۲۵] واحدهاي اطلاعاتي شركت بيمه لويدز لندن اعلام كردهاند كه "داسيا" از روتردام به سوي كويت ميرفته است.[۲۶] به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس ناخداي كشتي 86940 تني "داسيا" هنگام حمله، از طريق بيسيم خود فرياد ميكشيده است «تمام كشتيها توجه كنند، من هدف يك كشتي جنگي ايران قرار گرفتهام و احتياج به كمك فوري دارم.» "مايكل امري" يك استاد امريكايي روزنامهنگاري در دانشگاه ايالتي كاليفرنيا، كه در دوبي مكالمات راديويي اين نفتكش و ناو جنگي "اوكيناوا" و ناوچه ايراني "سهند "را شنيده، گفته است: «كشتي داسيا از اوايل صبح روز پنجشنبه تحت كنترل سهند قرار داشته و در همان حال ناو جنگي امريكايي اوكيناوا ـ كه از نوع آبي خاكي تهاجمي است ـ در آن حوالي به سر ميبرده است.» مقامهاي كشتيراني در خليج فارس نيز گفتهاند به همراه اوكيناوا ناوچه موشكانداز "مك لاسكي" و ناوشكن موشكانداز "چالندلر" حركت ميكردهاند. اين كاروان يك كشتي اجارهاي نيروي دريايي امريكا را نيز ـ كه احتمالاً يك نفتكش بوده ـ شامل ميشده است. به گفته واحد اطلاعاتي بيمه لويدز، داسيا در 16 كيلومتري دوبي هدف قرارگرفته است. لويدز همچنين به نقل از ناخدا اعلام كرده است كه گلولههاي ايراني هفت سوراخ در قسمت پهلوي كشتي ايجاد كرده و پنج سوراخ نيز در بخش استراحتگاه خدمه مشاهده شده است.[۲۷] خبرگزاري رويتر نيز به نقل از منابع كشتيراني منطقهاي گزارش داده كه داسيا در نزديكي چهار كشتي جنگي امريكايي هدف حمله قرار گرفته است. خبرگزاري رويتر با اشاره به اين كه كشتيهاي جنگي امريكايي مأموريت حفاظت از كشتيهاي كويتي را به عهده دارند، اعلام كرده است: «نفتكش مذكور [داسيا] از چهار كشتي جنگي امريكايي تقاضاي كمك كرد ليكن ناو هليكوپتر بر اوكيناوا، رزمناو اركانزاس، ناوشكن چالندلر و كشتي جنگي گالري جوابي ندادند. روز دوشنبه 2/9/1366 نيز هنگامي كه كشتي رومانيايي فوندوليا مورد حمله يك قايق ايراني در تنگه هرمز قرار گرفت، چهار واحد جنگي دريايي امريكا از جمله ناو هليكوپتر بر اوكيناوا در فاصله 30 مايلي قرار داشتند.»[۲۸] گفتني است كه كشتي موسوم به "داسيا" متعلق به كويت ميباشد و اين كشور به منظور مصون ماندن از حملات قايقهاي تندرو، آن را با نام "داسيا" كه يك نام رومانيايي شناخته شده ميباشد، معرفي كرده است. روماني از كويت به دليل سوء استفاده از اين نام، شكايت كرده است. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از لندن، شركت كشتيراني روماني در شكايت خود ـ كه وكيل اين شركت در لندن آن را پيگيري ميكند ـ اعلام كرده است: «مقامات شركت از اين سوء استفاده و تقلب آشكار كمترين اطلاعي نداشتهاند ومعتقدند درنتيجه برملا شدن اقدام خلاف كويت، اينك جان كشتيرانان رومانيايي در خليج فارس به خطر افتاده است و احتمال زيادي وجود دارد كه كشتيهاي اين شركت از اين به بعد به هنگام عبور در خليج فارس با خطرات جديدي مواجه شوند.»[۲۹] روزنامه جمهوري اسلامي در اين باره در سرمقالهاي با عنوان "كويت از همه طرف به بنبست رسيده است" نوشته: «ماجراي كشتي "ام الجثايل" و رسوايي كويت در نامگذاري اين كشتي متعلق به خطوط دريايي اين كشور بهنام "داسيا"، يك رويداد شگفتانگيز است. منابع كشتيراني منطقه در تشريح چگونگي ماجرا ميگويند كه اين كشتي عصر روز پنجشنبه در حالي كه در 12 مايلي بندر دوبي در حال حركت بود مورد شناسايي ناوچههاي ايراني قرار گرفت و براي بررسي محموله آن دستور توقف دريافت نمود اما بلافاصله از يك ناو جنگي امريكا درخواست كمك نمود و خود را به عنوان كشتي داسيا متعلق به كشور روماني معرفي كرد. رزمناو امريكايي "گالري" با وجود آن كه در فاصله يك كيلومتري اين كشتي قرارداشت، به محض دريافت اخطار نيروهاي ايراني، از منطقه گريخت و سعي كرد خود را به محل امني برساند. كشتي مورد نظر آن گاه از يك ناو جنگي شوروي استمداد كرد و يك بار ديگر هويت خود را داسيا متعلق به كشور روماني اعلام نمود، ليكن مورد بيتوجهي ناو جنگي شوروي قرار گرفت. منابع كشتيراني منطقه ميگويند كه تمرد كشتي مورد نظر باعث شد كه ناوچههاي ايراني به حمله عليه آن بپردازند و آسيب جدّي به آن وارد كنند. ماجرا زماني بر ملا شد كه مقامات كويتي با در دست داشتن اسناد مالكيت كشتي امالجثائل براي برآورد خسارات وارده و دريافت آن به شركت بيمه لويدز مراجعه كردند ولي شركت لويدز با مشاهده نيرنگ كويتيها در اين ماجرا، از پرداخت ميزان خسارات وارده طفره ميرود و حيثيت دولت كويت را نيز بر باد داده است.»[۳۰]
گزارش- 118
نيروي دريايي امريكا كه هدف اصلياش از حضور در خليج فارس، تأثيرگذاري بر جنگ ايران و عراق و پايان بخشيدن به آن ميباشد، مُصّر است بدون درگيري نظامي به اين هدف دست يابد. از اين رو علاوه بر جمعآوري اطلاعات، از نزديك با حساسيت بر فعاليتهاي واحدهاي نظامي ايران در مقابل فعاليت هواپيماهاي عراق نيز نظارت ميكند و مواظب تحركات آنها ميباشد به خصوص كه حمله هواپيماهاي عراقي به ناو "استارك" به اين حساسيت افزوده است. در اين باره آسوشيتدپرس از عرشه رزم ناو امريكايي ريچموند ترنر گزارش داد: «اين كشتي جنگي امريكايي روز پنجشنبه در شمال خليج فارس در آستانه شليك موشك به سمت سه هواپيماي عراقي كه در يك تركيب تهاجمي به آن نزديك ميشدند، قرارگرفت. فرمانده اين كشتي در مورد جتهاي عراقي گفت آنها در تركيب تهاجمي به كشتي و در ارتفاع پايين پرواز ميكردند و براي اين كه در صفحه رادار مشاهده نشوند، از سرعت زيادي برخوردار بودند. افسران عرشه كشتي كه در حال گشتزني در شمال خليجفارس ميباشند، گفتند: جتهاي عراقي موجب اعلام دو يا سه بار اعلام در هر روز ميشوند. "لوك" يكي از فرماندهان امريكايي گفت: حوادثي كه تا حد حادثه روز پنجشنبه جدي تلقي شوند. قبلاً پنج شش بار روي داده است. وي همچنين گفت اين مانور ظاهراً چندين كشتي جنگي امريكا در منطقه از جمله دو مين جمعكن در نزديكي جزيره فارسي را تهديد كرده است. كشتيهاي جنگي امريكا به دنبال تهاجم ظاهراً تصادفي 17 ماه مه (27 ارديبهشت 1366) از جانب عراقيها كه منجر به مرگ 37 ملوان بر روي ناوچه موشكانداز "استارك" شد، نگران اين نوع حركات هستند. لوك گفت بايد اين مطلب را به ياد داشت كه قصد آنها هميشه اين نيست كه به يك كشتي امريكايي شليك كنند اما همواره امكان اين حادثه وجود دارد.»[۳۱] خبرگزاري رويتر نيز به نقل از منابع كشتيراني گزارش داد كه ناو هليكوپتر بر "اوكيناوا" امروز در حالي كه چند ناو ديگر آن را همراهي ميكردند وارد خليجفارس شد. به گفته اين منابع، هنگام ورود ناوگان امريكايي به خليجفارس، يك رزمناو ايراني هويت آنها را پرسيده است كه در پاسخ گفتهاند ناوهاي جنگي متعلق به امريكا هستند و سرگرم انجام دادن يك مأموريت عادي در آبهاي بينالمللي ميباشند.[۳۲]
گزارش- 119
خبرگزاري فرانسه اعلام كرد كه يك ملوان فيليپيني از ايران به دادگاه فدرال ميامي شكايت كرده است. گفته ميشود اين ملوان فيليپيني در پي حمله موشكي ايران به كشتياش بينايي خود را از دست داده است. وكلاي وي اعلام كردهاند كه اين ملوان عليه ايران و چند شركت ذينفع در خليجفارس اعلام جرم كرده است. در گزارش خبرگزاري فرانسه در اين باره آمده است: «"ويكتورينو كنزاگا" يكي از خدمه نفتكش "سي ايل سيتي" بوده است كه در اواسط ماه اكتبر (مهر ماه) هدف حمله يك موشك "سيلك ورم"[كرم ابريشم] شليك شده از سوي ايران قرار گرفت. اين نفتكش كه كويتي بود با پرچم امريكا حركت ميكرده است. "كنزاگا" كه در جريان اين حمله از ناحيه دو چشم به شدت دچار جراحت شده بود، يك ماه بعد از اين واقعه نابينا گرديد. ملوان مذكور علاوه بر ايران عليه شركتهاي ذينفع از فعاليتهاي اين نفتكش يعني "چاپيك شيپينگ"، "كويت اويل تانكر" "كويتر پترولوكو" و"گلن ايگل شيپ مانجمنت" به دادگاه فدرال ميامي واقع در ايالت "فلوريدا" شكايت كرده و خواستار غرامت شده است. وي در شكايت خود تأكيد كرده است كه شركتهاي نامبرده بدون اين كه امنيت كاري را تضمين كنند، "سي ايل سيتي" را براي به دست آوردن منافع به آبهاي خليج [فارس] اعزام داشتهاند.»[۳۳] اما روزنامه واشنگتنپست اعلام كرده كه اين حادثه بر اثر حمله هواپيماهاي عراقي با موشك اگزوست روي داده و اين ملوان فيليپين نيز مدتي را در ايران تحت معالجه بوده است.[۳۴]
گزارش- 120
در پي اعلام يك خبر مبني بر درگيري ناو جنگي ايتاليا با ناوچه ايراني، سخنگوي وزارت دفاع ايتاليا با تكذيب اين درگيري، از بزرگنمايي چنين خبري به وسيله رسانههاي همگاني، ابراز تعجب كرده است. وي گفته است كه روزنامهها اين مسئله را به طرز اغراقآميزي بزرگ جلوه دادهاند و تأكيد كرد كه هيچ برخورد خشونتآميزي ميان واحدهاي جنگي ايران و ايتاليا رخ نداده است.[۳۵] وزير امور پارلماني دولت اسپانيا، گزارش روز گذشته روزنامه "ال پائيس" را در مورد قطع روابط سياسي اسپانيا با كشوري كه از اين پس به كشتيهاي اسپانيايي حمله كند، تكذيب كرده است. در توضيح اين سخنان، سخنگوي وزارت امور خارجه اسپانيا در مصاحبه با خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: «در صورتي كه به يك كشتي اسپانيايي در آبهاي بينالمللي حمله شود و مشخص گردد كه حمله از طرف ايران يا عراق صورت گرفته است، اين اقدام غيردوستانه تلقي شده و بلافاصله بر روابط بين اسپانيا و كشور مهاجم تأثير خواهد گذاشت.»[۳۶]
گزارش- 121
سود و زيان حضور نيروهاي نظامي امريكا و اروپا در خليج فارس، يكي از مسائل مطروحه در ميان رسانههاي همگاني و صاحبنظران امريكا و كشورهاي اروپايي بوده است، از جمله "مركز اطلاعات دفاعي" مستقر در واشنگتن، در گزارشي هزينه عمليات دريايي امريكا در خليج فارس را مورد سؤال قرارداده و نوشته است: «مسئله هزينه عمليات دريايي امريكا در خليج فارس درمصاحبه مطبوعاتي پنتاگون (وزارت دفاع امريكا) در 8 سپتامبر مطرح شد. "ويليام تافت" معاون وزارت دفاع امريكا، در پاسخ به اين مسئله گفت هزينه عادي براي نيروي دريايي خاورميانهاي امريكا كه عموماً از 6 تا 8 كشتي و يك واحد اداري كوچك مستقر در مسائل بحرين تشكيل ميشود، با هزينه بسيار سنگين ناوگان عظيمي كه هم اكنون در خليج فارس، خليج عمان، درياي عرب مشغول فعاليت است، تفاوت دارد. بر اساس اظهارات تافت، هزينه بالاي اين عمليات از اواسط ماه مه (ارديبهشت) كه ناو "استارك" امريكا بر اثر يك حمله موشكي اتفاقي عراق آسيب ديد، تا اول اكتبر (مهر) حدود 70 ميليون دلار است. وي اضافه كرد كه اين برآورد ظاهراً هزينه پرسنل نظامي امريكا كه جهت پشتيباني از فعاليتها و عمليات ناوگانهاي امريكا و نيز جهت گردآوري اطلاعات در عربستان، كويت، بحرين، عمان و ديگر مناطق مشغول فعاليت هستند را دربر نميگيرد.» بر اساس اطلاعات و گزارشهاي اين مركز اطلاعات دفاعي، زماني كه همه هزينهها جمع شوند، روشن ميشود كه امريكا از اواسط مه بالغ بر 400 ميليون دلار براي عمليات در خليج فارس هزينه كرده است. برآوردهاي فوق حاكي از اين است كه در دوره مذكور، نفتكشهاي تحت پرچم امريكا كه به وسيله نيروي دريايي امريكا اسكورت ميشوند، به ارزش 121 ميليون دلار نفت خام و فرآوردههاي نفت و گاز حمل كردهاند. نتيجهگيري مركز اطلاعات دفاعي نشان ميدهد كه امريكا براي هر يك دلار مواد نفتي كويت، 3 دلار هزينه كرده است. اين مركز همچنين برآورد كرده است كه هزينه ماهانه عمليات و پشتيباني براي ناوگاني با 32 كشتي، به 4/77 ميليون دلار بالغ ميشود و نيز هزينه عمليات ناو هواپيما بر، هليكوپترهاي مين جمعكن و غيره 1/18 ميليون دلار است و هزينه افراد در استخدام نيروي دريايي ـ امريكا كه 2000 تن هستند (به عنوان هزينه مخابرات) ـ در سطح 1/3 ميليون دلار است. حال با جمع اين ارقام كل هزينه عمليات دريايي امريكا در هر ماه 6/98 ميليون دلار است. به عبارت ديگر، كل هزينه اين عمليات در اين 5 ماه (از زمان حادثه استارك تا كنون)، از مرز 400 ميليون دلار تجاوز كرده است. علاوه بر اين رقم، 50 ميليون دلار جهت انجام دادن تعميرات ناو استارك و 30 ميليون دلار براي اعزام هليكوپترهاي مينروب به خليج فارس را بايد بر هزينهها افزود. با اين محاسبات، مركز دفاعي واشنگتن كل هزينهها را تا اول اكتبر بالغ بر 490 ميليون دلار برآورد كرده است.[۳۷]
گزارش- 122
سفير چين در وين اعلام كرد: «حضور امريكا در منطقه [خليجفارس] نه تنها موجب برقراري امنيت نگرديده، بلكه دخالت اين كشور باعث تشنج جديد در منطقه شده است و كاملاً مخالف دخالت امريكا در منطقه هستيم.»[۳۸]
گزارش- 123
عراق با طرح ايران براي اجراي قطعنامه 598 مخالفت كرده است. سفير عراق در امريكا طي مصاحبهاي با روزنامه "الاتحاد" چاپ امارات گفته است: «عراق از كنفرانس آينده سران امريكا و شوروي در واشنگتن انتظار دارد بر سر اجراي قطعنامه 598 شوراي امنيت و صدور قطعنامه جديدي به منظور تحريم اقتصادي و نظامي عليه ايران به عنوان كشوري كه پيشنهادهاي بينالمللي را رد ميكند، به توافق برسند.»[۳۹] وي تأكيد كرده است كه آتشبس و عقبنشيني در جنگ بايد همزمان صورت گيرد و حتي يك روز هم بين اين دو فاصله نباشد. وي همچنين تشكيل هيئت نظارت و تعيين آغازگر جنگ را قبل از برقراري آتشبس و عقبنشيني و تبادل اسيران مردود دانست.[۴۰] از سوي ديگر، دبيركل سازمان ملل ميكوشد كه از ايجاد بنبست سياسي ميان بغداد و تهران جلوگيري كند. راديو بي.بي.سي. در اين باره در گزارشي گفت: «دبيركل سازمان ملل از مقامهاي عاليرتبه ايران و عراق خواسته بود كه راههاي اجراي قطعنامه آتشبس سازمان ملل را مورد بحث قرار دهند. اين قطعنامه چهار ماه پيش به تصويب رسيده است. بنابر جزئيات طرح آتشبس ـ كه هم اكنون در اختيار دبيركل است ـ آتشبس ميتواند مقارن باشد با شروع كار هيئت بيطرفي كه نتيجه بررسي او مسئول آغازگر جنگ را شناسايي خواهد كرد. به نظر ميرسد كه عكسالعملهاي اوليه ايران و عراق نسبت به نكات تفصيلي طرح سازمان ملل مبين اتخاذ مواضع سختتر از طرف دو كشور است. عراق بار ديگر اصرار ميورزد كه قطعنامه ميبايد طبق مرحلهبندي دقيق اجرا شود. ايران حتي پا را فراتر از گذشته گذاشته و اعلام كرد: تخليه مناطق اشغالي از نيروها، منوط به پرداخت مخارج آن از طرف عراق ميباشد.»[۴۱]
گزارش- 124
بعد از تصويب قطعنامه 598 در شوراي امنيت سازمان ملل، پايان دادن به جنگ عراق و ايران مهمترين مسئله در سطح منطقه و يكي از برجستهترين موضوعات در سطح بينالمللي به شمار ميرود؛ از اين رو در اين دو سطح مورد اهتمام و موضعگيري كشورهاي متعددي واقع شده است. در سطح بينالمللي امريكا سخت ميكوشد كه به بهانه مقابله با شرط و شروط جمهوري اسلامي ايران در مورد بندهاي قطعنامه 598، قطعنامه ديگري مبني بر تحريم تسليحاتي ايران به تصويب شوراي امنيت برساند. خانم "اوكلي" سخنگوي وزارت امورخارجه امريكا، در اينباره گفته است: «"جورج شولتز" وزير امورخارجه امريكا، در ژنو اعلام داشته است كه زمان آن فرا رسيده كه شوراي امنيت سازمان ملل متحد توجه خود را به تصويب قطعنامه ديگري كه خواهان برقراري تحريمهاي اجباري عليه ايران خواهد بود معطوف دارد.» خانم اوكلي توضيح داده است كه واشنگتن معتقد است در صورتي كه "خاوير پرز دكوئيار" دبيركل سازمان ملل متحد، بنا باشد در مأموريت خود براي واداشتن ايران و عراق به نشستن پاي ميز مذاكره موفق شود، تصويب قطعنامه ديگري كه خواهان برقراري تحريمهاي اجباري است به دبيركل سازمان قدرت و نفوذ بيشتري خواهد بخشيد. همچنين "جورج شولتز" گفته است كه به نظر نميرسد اتحاد شوروي آماده باشد براي تصويب قطعنامه تحريم اجباري اسلحه عليه ايران، به ايالات متحده بپيوندد. شولتز افزوده است: «با همه اينها ايالات متحده براي تصويب چنين قطعنامهاي در هر حال پافشاري خواهد كرد.»[۴۲] سفير مسكو در امارات متحده عربي گفت: «شوروي علائم مثبتي از عراق و ايران درباره اجراي قطعنامه آتشبس شوراي امنيت دريافت كرده است، اما افشاي جزئيات آن در حال حاضر امكانپذير نيست.» خبرگزاري امارات به نقل از اين سفير (فيليكس نيكلاويچ فروتوف) نوشته است: «ايران و عراق مواضع خود را در جريان ديدار يك هيئت نمايندگي شوروي از پايتختهاي دو كشور، ابراز كردهاند. "فروتوف" از امريكا به سبب بيصبري و جستوجوي يك راه حل تحميلي براي جنگ هفت ساله عراق و ايران انتقاد كرد. او همچنين خواستار خروج تمام ناوگانهاي خارجي از خليج فارس به نفع يك نيروي ويژه سازمان ملل است.» به گزارش اين خبرگزاري، فروتوف اين موضوع را كه شوروي در اجراي قطعنامه 598 شوراي امنيت تأخير ميكند، رد كرده و افزوده است: «ما بايد صبور باشيم و در غير اين صورت، نتايج آن ممكن است براي تمام منطقه فاجعهآميز باشد.» او همچنين گفته است كه شوروي عقيده دارد تحريمي كه امريكا خواهان اجراي آن عليه ايران است، ممكن است عملاً بيفايده باشد. به نوشته خبرگزاري امارات، اين موضع شوروي با انتقاد كشورهاي اروپايي مواجه شده است.[۴۳] "ملور" معاون وزير خارجه بريتانيا با اشاره به نقش شوروي در عدم تصويب قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران گفت كه به اعتقاد او جنگ ايران و عراق به اين زوديها خاتمه نمييابد.[۴۴] در پي نقل قولهاي متفاوت از اظهارات وزير خارجه ژاپن در ديدار با دكتر ولايتي وزير خارجه ايران در توكيو در خصوص موضع ژاپن در برابر تحريم تسليحاتي عليه ايران، راديو بي.بي.سي. درباره اظهار نظر تازة مقامهاي ژاپن گفت: «دولت ژاپن به دكتر ولايتي نگفته است كه موضوع اعمال تحريمها عليه ايران را مورد بررسي قرار ميدهد، اما ژاپن متوجه اين واقعيت شده است كه ساير اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد رفتار ايران را تاكتيك وقتگذراني ميدانند و اين رويهاي است كه به قول سخنگوي وزارت خارجه ژاپن، ميتواند به اجراي مرحله دوم اقدامات مندرج در قطعنامه منجر شود. سخنگوي مذكور گفت در چنين صورتي ممكن است ژاپن ناگزير شود كه از ساير اعضاي شوراي امنيت پيروي كند. ژاپن مايل است موضع بيطرفانه خود را حفظ كند اما بايد دانست كه صبر و شكيبايي ژاپن هم بالاخره روزي به آخر ميرسد.»[۴۵]
گزارش- 125
مقامهاي كشورهاي خاورميانه و خليج فارس بدون توجه به حقوق ايران، خواهان پايان جنگ شدهاند. "محمود متيري" وزير امورخارجه تونس، در اين باره گفت: «ما از هيچ كوششي براي وادار كردن ايران به قبول قطعنامه 598 و پايان دادن به تجاوزاتش عليه كشورهاي همسايه و همچنين توقف صدور انقلاب اسلامي، فروگذار نخواهيم كرد.»[۴۶] وي افزود: «تونس هر چند ايران را يك دشمن تلقي نميكند ولي سياست اين كشور نه تنها با منافع تمامي اعراب بلكه مغاير با منافع خود ايران است. انقلاب ايران در واقع باعث بروز تفرقه بين مسلمانان شده است. به اعتقاد ما ايران ميتواند در نزديكي كشورهاي اسلامي نقش مهمي ايفا كند و بدين ترتيب اعتباري را كه تمدن اسلاميمان داشته و دارد، به آن باز گرداند.»[۴۷] همچنين شيخ "زايد بن سلطان آل نهيان" رئيس امارات عربي متحده، خواستار اتخاذ موضع متحد اعراب براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق شد. او گفته است كه جنگ ايران و عراق تنها به نفع دشمن امت عرب و امت مسلمان است. وي خواستار اتخاذ موضعي متحد و يكپارچه براي پايان دادن به جنگ خليجفارس شده و افزوده است كه قدرت اعراب در وحدت و همبستگي آنها نهفته است.[۴۸] عبدالعزيز الدالي وزير خارجه يمن جنوبي نيز كه كشورش در صفبندي كشورهاي منطقه جزو كشورهاي جناح چپ و جبهه پايداري شناخته ميشود، در ديدار با سفير ايران در عدن گفت: «ما خواهان پايان جنگ هستيم. آن را به صلاح منطقه نميدانيم.» اين مقام يمني در عين حال به سفير ايران گفت: «ما در كنفرانس "امان" بسيار تلاش كرديم كه قطع روابط اعراب و ايران مطرح نشود و به برخي از بندهايي كه در محكوميت ايران بود، رأي ندهيم.»[۴۹] در مورد پايان جنگ، سفير تركيه در تهران نيز در مصاحبه با روزنامه رسالت گفت: «بايستي قدمي براي اجراي قطعنامه 598 شوراي امنيت برداشته شود و تمام كشورهاي درگير در اين رابطه بايد از خود خويشتنداري نشان بدهند و براي انجام مذاكرات حاضر بشوند تا از تشنجات خليج فارس كاسته شود. ما به عنوان يك كشور كه به طور فعال دستاندركار هستيم كه بين كشورهاي خليج فارس و ايران مذاكرات دو جانبه صورت بگيرد، اعتقادمان براين است كه بيشتر مسائلي كه الآن وجود دارد، به خاطر اين است كه مذاكره دو جانبه وجود ندارد.» وي مدعي شد: «با توجه به اين كه ما يك كشور بي طرف در جنگ ميباشيم، به دنبال اين هستيم كه يك پاياني بر اساس عدالت شرافتمندانه براي جنگ پيدا كنيم و مناسبات بين كشورهاي خليجفارس و ايران را بهبود بخشيم. ما آمادهايم كه در اختيار كشورهاي منطقه باشيم و وقتي كه از ما درخواست بكنند، اين كار را برايشان انجام دهيم.»[۵۰]
گزارش- 126
چگونگي عملكرد شوروي در خصوص پذيرش قطعنامه 598 به وسيله ايران و نيز سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني درباره پيمان دفاعي با همسايه شمالي جمهوري اسلامي ايران از جمله مباحث اين روزهاي محافل سياسي و رسانههاي گروهي جهان است. به رغم فشار شديد بلوك غرب بر شوروي به منظور سهيم شدن اين ابرقدرت در افزايش تنگناهاي موجود عليه ايران، براي شوروي حفظ رابطه با ايران اهميت دارد. "الك پرسيكين" رئيس آكادمي ديپلماسي وزارت امورخارجه شوروي، در اين باره گفت: «روابط اتحاد شوروي و ايران داراي تاريخ ديرينهاي است. در اتحاد شوروي روابط حسنه با ايران را گرامي ميدارند بنابراين نبايد واقعيت را از نظر دور داشت كه ايران همسايه اتحاد شوروي است به همين جهت هم طبيعي است كه عليرغم وجود يك سلسله لحظات منفي در سياست ايران در مورد برخي از مهمترين مسائل بينالمللي و منطقهاي، از نظر اتحاد شوروي، مسكو قصد دارد روابط حسنه را با ايران از طريق مذاكره حفظ كند. مسكو مايل است گرههايي را كه در اين روابط وجود دارد، بگشايد و آن مسائل بغرنجي كه روابط شوروي و ايران را پيچيده ساخته، حل نمايد. در مجموع در روابط شوروي و ايران تماسهاي اقتصادي، [نقش] اساسي را [ايفا] ميكند. در تهران مسئله كشيدن لوله نفت از ايران به بنادر شوروي در درياي سياه، از سرگرفتن تحويل گاز به اتحاد شوروي از طريق لوله گاز ـ كه از چند سال پيش بنا به ابتكار ايران قطع گرديد ـ و امكان سازماندهي خطآهن بين ايران، آسياي ميانه و شوروي مطرح است. اما در غرب ميخواهند از همه اينها براي مسموم ساختن جو تفاهم متقابل و همكاري در حال استحكام ميان اتحاد شوروي و كشورهاي عربي ساحل خليج فارس، استفاده كنند.»[۵۱] طرح موضوع پيمان دفاعي ميان ايران و شوروي كه در مصاحبه آقاي هاشمي با روزنامه ژاپني "آساهي" مطرح شد، كم و بيش هنوز هم در رسانهها مورد توجه است. راديو بي.بي.سي. در اينباره به مصاحبه با "فردهاليدي" متخصص و استاد رشته علوم سياسي در لندن، پرداخته و نظر وي را چنين منعكس ساخته است: «اكنون به دليل تغييراتي كه در اوضاع ديپلماتيك منطقه به وجود آمده، بحث راجع به پيمانهاي ايران و شوروي دوباره آغاز گرديده است. دولت شوروي در رابطه با ايران چندين هدف مهم را در نظر دارد. آنها مايلاند پشتيباني ايران را در حل مسالمتآميز مسئله افغانستان بهدست آورند. همچنين خواهان پايان يافتن جنگ ايران و عراق بدون آن كه تغيير عمدهاي در رژيم عراق حاصل شود، هستند. شوروي علاوه بر اين درصدد است روابط خود با ايران را در سطحي حفظ كند كه در نتيجه آن، امريكا نتواند نفوذي در اين كشور داشته باشد. شوروي همچنين خواستار عقد قراردادهاي اقتصادي بين دو كشور است و به خصوص در نظر دارد خط آهني را كه از تركمنستان شوروي شروع شده و از طريق مشهد و بلوچستان ايران به اقيانوس هند متصل، ميشود، احداث كند. تمام هدفهاي عمده استراتژيكي و سياسي ذكر شده، دلايلي هستند كه به نياز امضاي يك پيمان جديد كمك ميكند. اما از نقطه نظر ايران، رهبري ايران مايل است كه خود را سرگرم مذاكره با شوروي به منظور امضاي قرارداد نشان دهد ولو اين كه اين مذاكرات نهايتاً منجر به عقد قرارداد نشود. ايران علاوه بر اين مايل است از وجود شوروي براي كاهش انزواي سياسي خود استفاده كند و در صورت امكان، تحويل اسلحه از جانب شوروي به عراق را تقليل دهد.»[۵۲] اين راديو همچنين گفته است: «به نظر ميرسد دستگاه رهبري ايران به اين جهت در اين لحظه به خصوص براي امضاي پيمان جديدي با شوروي به گفتوگو پرداخته است كه امريكاييان را در موضع رويارويي با ايران در منطقه خليج فارس بيشتر نگران سازند.»[۵۳] همچنين روزنامه كويتي "الرايالعام" در يك مقاله كه در آن به شدت به سياستهاي شوروي حمله كرده، اين كشور را مسئول شكستهاي اعراب در صحنههاي سياسي و نظامي و بينالمللي دانسته است. اين روزنامه با ادعاي اين كه شوروي سلاح به ايران ميفروشد و به تهران كمكهاي فني ميكند، نوشته است: «روسها ظاهراً در معامله خليج فارس، جانب ايران را گرفتهاند.» "الرايالعام" همچنين از اعراب خواسته تا به سياستهاي شوروي در جهان عرب اعتراض كنند و افزوده است: «جنگ ايران و عراق نقاب را از چهره شوروي برانداخت و ثابت كرد روسها تنها سخن ميگويند و عمل نميكنند.»[۵۴]
گزارش- 127
همزمان با تلاش برخي كشورها به رهبري امريكا براي تصويب تحريم تسليحاتي ايران در شوراي امنيت بعضي از رسانههاي گروهي جهان در مورد خريدهاي تسليحاتي ايران گزارشهايي ميدهند. مجله "جينز ديفنس" تحريم تسليحاتي ايران به وسيله سازمان ملل را بياثر دانسته و افزوده است: «تهران موفق شده قطعات يدكي براي هواپيماهاي "اف ـ 4" خود خريداري كند ولي بزرگترين خريد، ابتياع موشكهاي "تاو"، قطعات يدكي براي هاوك و هواپيماهاي شكاري "اف ـ 4" از امريكاست.» اين نشريه خاطرنشان كرده است: «امروز تهران، به ويژه سلاحهاي سبك، قطعات توپخانه، لوازم يدكي براي هواپيما و مهمات ميسازد و حتي برخي اخبار اخيراً به توانايي اين كشور به ساخت زير دريايي كوچك، موشك راكتانداز اشاره دارند.»[۵۵] در اوايل آبان ماه، هفتهنامه "لوپوان" چاپ پاريس نيز با استناد به گزارشي كه بازرسي كل وزارت دفاع فرانسه تهيه كرده، مدعي شد كه بين سالهاي 1983 تا 1986 يك كارخانه خصوصي تسليحات بهنام "لوشر" 450هزار گلوله خمپاره به جمهوري اسلامي ايران فروخته است. به نوشته لوپوان، اين عمل با موافقت "شارل هرنو" وزير دفاع دولت سوسياليست فرانسه، انجام شده و حزب سوسياليست فرانسه، در رابطه با فروش خمپارههاي فرانسوي، 3 تا 5 درصد حق كميسيون دريافت كرده است. در گزارش وزارت دفاع فرانسه ـ كه به درخواست "آندره ژيرو" وزير دفاع فعلي فرانسه، تهيه شده ـ آمده است كه مسئولان بلندپايه فرانسه از جمله "فرانسوا ميتران" از فروش اين خمپارهها آگاهي داشتهاند.[۵۶] خبرگزاري يونايتدپرس درباره روابط تجاري و تسليحاتي ايران و آفريقاي جنوبي از قول منابع ديپلماتيك و اسناد بازرگاني در آتن، نوشته است: «محافل تجاري آفريقاي جنوبي بهطور مخفي تسليحات و اقلام نظامي از طريق يك كارخانه "فرونت" يوناني خريداري كرده و آن را با نفت ايران معاوضه ميكردهاند. محافل تجاري آفريقاي جنوبي با گريز از تحريم تسليحاتي سازمان ملل عليه دولت سفيد پوست در اين كشور، مخفيانه يك كارخانه مهماتسازي يونان را خريداري كرده و سپس اين كارخانه را جهت خريد تكنولوژي نظامي غرب و مواد منفجره قوي كه ارسال آنها قانوناً به هر دو كشور ايران و آفريقاي جنوبي ممنوع ميباشد، مورد استفاده قرارداده سپس اين سلاحها را با نفت ايران معاوضه ميكنند. ايران رسماً هرگونه تجارت با آفريقاي جنوبي را ممنوع اعلام كرده است، لكن اسناد مربوط به كشتيراني كه از سوي خبرگزاري يونايتدپرس مورد بررسي قرار گرفته نشان ميدهد كه سابقه تحويل نفت ايران به آفريقاي جنوبي به سال 1984 بازميگردد. ديپلماتها در آتن ميگويند آفريقاي جنوبي در قبال دريافت نفت، هليكوپترهاي امريكايي از نوع "بل" و قطعات يدكي در اختيار ايران قرار ميدهد. در سال جاري يك دلال اسلحه انگليسي بهنام "ميك رنجر" به روزنامه "آبزرور" لندن گفت آفريقاي جنوبيها از وي خواستهاند كه 2500 موشك ضد تانك "تاو" به ارزش 30 ميليون دلار در اختيارشان قرار دهم تا در معامله نفتي در مقابل اسلحه بين آفريقاي جنوبي و ايران مورد استفاده قرار گيرد.» يونايتدپرس همچنين افزوده است كه شركتهاي سوئدي به ايران تجهيزات نظامي ميفروشند: «به موجب يك پيام تلكس به تاريخ 2 ماه مه 1985 كه يونايتدپرس به آن دسترسي يافته، يك شركت كوچك توليدكننده اسلحه سوئدي بهنام "اسكانديناوين كوموديتي اف مالمو" از كمپاني "الويمك" خواسته بود كه با دريافت كميسيون، اسلحه در اختيار يك كشور نامشخص قرار دهد. در مطبوعات بلژيك و سوئد از كارل اريك اشميتز مدير اين كمپاني به عنوان همكار سازمان "سيا" جهت ارسال سلاحهاي بلژيكي به ايران، ياد شده است.» روزنامه "داگنز نيهتر" چاپ استكهلم مدعي است: «در 22 نوامبر گذشته "اشميتز" چندين محموله اسلحه با استفاده از خطوط هوايي "سنت لوچيا" ـ كه به گفته اين روزنامه متعلق به سازمان "سيا" است ـ براي ايران فرستاده است. به گفته دلالهاي اسلحه كمپاني الويمك كه متخصص در توليد انواع خمپارهانداز، مينهاي ضد نفر "اي ام ـ 20" و انواع مواد منفجره نظامي و صنعتي است براي تأمين نيازهاي ايران مدرنيزه شده است.»[۵۷] "شيمون پرز" وزير خارجه حكومت اشغالگر قدس، در مصاحبه با روزنامه فرانسوي "ليبراسيون" به مسئله فروش سلاح از اين كشور به جمهوري اسلامي و همچنين نتايج اجلاس "امان" براي اسرائيل، پاسخ داد. وي در مورد تحويل سلاح به ايران گفت: «ما هيچ سياستي براي تحويل سلاح به ايران نداريم. تصور فروش سلاح به ايران از جانب اسرائيل ابلهانه و ديوانگي است.» وي در مورد اجلاس امان نيزگفت: «در طول اين اجلاس به روشني مشخص شد كه از اين پس ايران چه از لحاظ نظامي و چه از لحاظ مذهبي براي اعراب مهمترين خطر و تهديد محسوب ميشود.» پرز كنفرانس سران عرب در امان را داراي پيشرفت محسوسي نسبت به كنفرانس "فاس" مراكش دانست و افزود: «در طرح "فاس" از تأسيس يك كشور فلسطيني به روشني و صراحت سخن رفته بود، حال آن كه در كنفرانس امان اگر چه سازمان آزادي بخش فلسطين مجدداً به عنوان تنها نماينده مردم فلسطين معرفي شد، اما ديگر از تأسيس يك كشور فلسطيني سخني به ميان نيامده است.»[۵۸] بر خلاف خبرهاي قبلي كه صحت آنها محل تأمل است، مطابق خبر مندرج در روزنامههاي كشور، خط توليد جيپ فرماندهي "كا ـ ام" صبح امروز با حضور سرتيپ "جلالي" وزير دفاع و مهندس "اكبر تركان" مديرعامل سازمان صنايع دفاع در صنايع خودروسازي، گشايش يافت. طرح ساخت جيپ فرماندهي "كا ـ ام" به مدت يك سال در سازمان صنايع دفاع به اجرا در آمده و هم اكنون نزديك به دو ماه است كه به توليد رسيده است.[۵۹]
گزارش- 128
مطبوعات كشورهاي غربي ايران را متهم كردهاند كه به دليل فروش نفت به قيمت پايينتر از قيمت تصويب شده، موجب تضعيف سازمان اوپك شده است. روزنامه "هرالد تريبون" در اينباره نوشته است: «وجود بيش از 20 ميليون بشكه نفت كه براي فروش روي دست ايران مانده و علاقه تهران به كسب حداكثر درآمد نفتي براي ادامه جنگ با عراق، باعث شده است كه ايران نفت خود را در بازار "تك" محموله اروپا با تخفيفي تا دو دلار براي هر بشكه عرضه كند.» اين روزنامه سپس به نقل قول گروهي از معاملهگران نفت در لندن و روتردام پرداخته كه گفتهاند: «اين تخفيفات اخير ايران ـ كه از هفته قبل همزمان با درخواست امريكا از ژاپن جهت تحريم نفت ايران و متعاقب آن دادن تخفيف يك دلاري ايران به شركتهاي ژاپني شروع شد ـ در آستانه برپايي اجلاس اوپك، صنعت بازار جهاني نفت را متزلزل كرده است.» اين روزنامه در مورد مسئله قيمت نفت كه در اجلاس آينده اوپك (آذرماه در وين) مطرح ميشود، نوشته است: «در حالي كه قطر،كويت و امارات از ايده عربستان داير بر ثابت ماندن بهاي نفت اوپك در سطح 18 دلار كنوني حمايت ميكنند، ايران علاقهمند به افزايش بهاي نفت اوپك به ميزان يك تا دو دلار در هر بشكه است.» هرالد تريبون در عين حال نوشته است: «تحليلگران نفتي معتقدند انتشار گزارشهاي مربوط به تخفيفات كلان ايران در بازار تك محموله اروپا، ميتواند در جهت تضعيف تلاش ايران براي افزايش بهاي نفت تلقي ميشود.» خبرگزاري جمهوري اسلامي در اينباره يادآوري كرده است: «با سقوط بهاي دلار، يك ماه قبل تحليلگران نفت در لندن پيشبيني كرده بودند اوپك بهاي نفت را در اجلاس 18 آذر ماه قطعاً افزايش خواهد داد. در محافل بانكي انگليس نيز اين نظر تأييد شده است و در گزارشي كه چهارشنبه (4/9/1366) از سوي بانك سلطنتي اسكاتلند منتشر شد، گفته شد عليرغم نظر شاه "فهد"، درخواست افزايش بهاي نفت اوپك در ميان اعضاي اين سازمان طرفداران زيادي دارد و پيشبيني ميشود اين افزايش تحقق يابد. اين در حالي است كه بهاي نفت درياي شمال نسبت به هفته قبل وضعيت بهتري دارد و عموماً در حال صعود بوده است. اين نفت امروز در لندن به بهاي 17 دلار و 85 سنت عرضه شد در حالي كه روز چهارشنبه 70/17 و سهشنبه 90/17 بوده است.»[۶۰]
گزارش- 129
كنگره جهاني "بررسي قداست و امنيت حرم" كه از چند روز پيش و با حضور بيش از 200 تن از متفكران و علماي اسلامي در تهران برگزار شده بود، امروز به پايان رسيد. بعد از كشتار حجاج ايراني در مراسم حج امسال، اين اولين نشست در اين خصوص است كه به گونهاي عدم صلاحيت سران حكومت حجاز براي تصدي خانه خدا و اعتراض به رفتارهاي ضداسلامي پادشاهي سعودي را به عنوان پيام اصلي خود در هدفهاي كنگره لحاظ كرده است. در جلسه اختتاميه اين كنگره حجتالاسلام والمسلمين "هاشمي رفسنجاني" رئيس مجلس شوراي اسلامي، سخنراني كرد. وي گفت: «ما براي اين كه كعبه را به يك مركز تصميمگيري براي امور مسلمين تبديل كنيم، حاضريم بجنگيم و از علماي اسلام نيز ميخواهيم كه آماده باشند تا روي اين امر و آزادي كعبه همكاري داشته باشند. هدف ما اين است كه اسلام تحقق پيدا كند و اگر ميبينيد در مقابل عراق با تمام قدرت پايداري ميكنيم، به خاطر همين امر است.»[۶۱] هاشمي رفسنجاني همچنين گفت: «ما خيال ميكنيم بايد روي مكه به اين عنوان كار كنيم كه در اين كنفرانس يك ماده بگنجانيد كه مقدمه تشكيل يك سازمان بينالمللي اسلامي باشد. مكه به احتمال قوي در تقويم اسلامي براي منظور فوق است، حال اگر بنا باشد چنين كاري انجام شود، چه وسايلي لازم دارد؟ آيا حكام آل سعود ميتوانند اين كار را انجام دهند؟ آيا مكه بايد يك شهر بينالمللي شود؟ آيا مصلحت خود عربستان هست كه متولي اين كار باشد؟ اين به دو صورت امكان دارد: اول آن كه يك دولت مستقل و مسلمان باشد و بخواهد احكام اسلام اجرا شود و از لحاظ مذهبي اگر تعصبي نسبت به خودش دارد، در اداره كعبه سعه صدر داشته باشد. اگر اين فرض عملي باشد، آيا حكومت فعلي عربستان ميتواند يك راه حل باشد؟ در شرايط فعلي چنين نيست. آل سعود بايد توجه كند يوغ امريكا را از گردن خودش بردارد و استقلال واقعي داشته باشد، كه اين عملي نيست و ماهيت و سابقه آل سعود با اين اوصاف منطبق نيست. راه دوم اين است كه كعبه يك شهر آزاد و بينالمللي باشد و راههاي ورود به آن طبق مقررات آزاد باشد و پارلمان كوچكي از نمايندگان جهان اسلام داشته باشد و يك شهرآزاد، آباد، تميز و فرهنگي كامل را به وجود آوريم. اگر بتوان حاكميت عربستان را از كعبه برداشت و حاكميت جهان اسلام را بر آنجا حاكم كرد و طبق قوانين و مقررات، اداره آن را به عهده مسلمانان بگذاريم به هدف خود رسيدهايم.» ايشان درباره كشتار حجاج ايراني خاطرنشان كرد: «عربستان سعودي 400 حاجي مهمان خدا را به خاطر امريكا شهيد كرد! از اين به بعد اسرائيل هم احتمالاً جزو منافع عربستان خواهد شد كه اگر در عربستان شعاري عليه اسرائيل مطرح شود، مسلمانان را سركوب كند!»[۶۲] همچنين علامه"سيد فضلالله" در اين كنگره دربارة مسئله اصلي مسلمانان در صحنه مبارزات كنوني جهان، با اشاره به سلب امنيت از مسلمانان به وسيله قدرتهاي بزرگ، گفت: «ايران اسلامي به ما درس داده است كه چگونه روحيه خود را در مقابل استكبار از دست ندهيم و در جهت تقويت و ارتقاي آن بكوشيم. اكنون راه، پيشاپيش شماست، اگر آغاز راه را يافتهايد، بايد تا پايان راه به حركت مستمرخود ادامه دهيد.»[۶۳] در قطعنامه كنگره نيز ـ كه 12 ماده دارد ـ آمده است: «جنگي كه از سوي امريكا و با همكاري مالي ارتجاع منطقه به ايران اسلامي تحميل شده، تقبيح ميشود و دفاع مقدس جمهوري اسلامي ايران در مقابل عراق و خروج نيروهاي بيگانه از خليج فارس، مورد تأكيد كنگره ميباشد.»[۶۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/09/05
- ↑ سند شماره 21392 پ. ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه رمضان (جلسه 5/9/1366، نوار 25745)، ص 89.
- ↑ همان، ص 28.
- ↑ سند شماره 21393 پ. ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه رمضان، ( 5/9/1366، نوار 25746)، ص 81. و مأخذ 1، ص71.
- ↑ مأخذ 1، ص64.
- ↑ مأخذ 1، ص70.
- ↑ سند شماره 1536 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف اشرف در عمليات نصر8 (يدالله ايزدي)، 1/9/1366 تا 6/9/1366، صص 66 و 67.
- ↑ سند شماره 76081 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: تلكس (تك برگ) از فرماندهي منطقه يكم دريايي سپاه (6/9/1366)، به فرمانده نيروي دريايي سپاه.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 5/9/1366، ص 17.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه گزارشهاي ويژه، شماره 252، (6/9/1366)، صص 7 و 8، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ همان، ص 9، راديو بي.بي.سي. (بخش انگليسي)، 5/9/1366.
- ↑ اداره كل مطبوعات و رسانههاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشريه "بررسي مطبوعات جهان"، شماره 1286 (22/9/1366)، ص 18، بولتن محرمانه "اكونوميست"، چاپ لندن، 5/9/1366.
- ↑ روزنامه كيهان، 7/9/1366، ص 3.
- ↑ مأخذ 8، ص 3.
- ↑ مأخذ 12.
- ↑ مأخذ 12، ص 2، خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ روزنامه جمهورياسلامي، 7/9/1366، ص2، به نقل از واحد مركزي خبر.
- ↑ مأخذ 8، ص 18.
- ↑ مأخذ 12، ص2، به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 4/9/1366، ص4.
- ↑ مأخذ 8، به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 8، ص3.
- ↑ سند شماره 200676 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 7/9/1366، ص 5.
- ↑ سند شماره 200675 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 5/9/1366، ص 5.
- ↑ مأخذ 9، ص 23، 6/9/1366، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 253، 7/9/1366، ص 4، راديو امريكا، 6/9/1366.
- ↑ همان، صص 4 و 6، منامه - آسوشيتدپرس، 5/9/1366.
- ↑ همان، ص 4.
- ↑ مأخذ 9، صص 4 و 5، دوبي - خبرگزاري رويتر، 5/9/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 8/9/1366، ص 3، خبرگزاري جمهوري اسلامي از لندن.
- ↑ همان، ص 1.
- ↑ مأخذ 25، صص 25 و 26، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 6/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 31، دوبي - خبرگزاري رويتر، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 26، خبرگزاري فرانسه, 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 26، راديو امريكا، به نقل از روزنامه "واشنگتن پست"، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 30، خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از سخنگوي وزارت دفاع ايتاليا، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص 30 و 31، مادريد - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 5/9/1366، ص 11.
- ↑ سند شماره 212743 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 14/9/1366، ص1.
- ↑ مأخذ 9، ص 11، ابوظبي - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 11، ابوظبي - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 6/9/1366، صص 5 و 6، راديو بي.بي.سي.، 5/9/1366.
- ↑ همان صص 7 و 8، راديو امريكا، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 12.
- ↑ مأخذ41, صص 4 و 5، راديو بي.بي.سي.، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص18و19، راديو بي.بي.سي.، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ9، ص13، سازمانملل - خبرگزاريكويت، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 13، سازمان ملل - خبرگزاري كويت، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 25، ص 8، رباط - خبرگزاري امارات، 6/9/1366.
- ↑ سند شماره 201734 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، ص 5.
- ↑ مأخذ 37، ص 3.
- ↑ مأخذ37، صص 10 و 11، راديو صلح و ترقي، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 41, صص 12 و13، راديو بي.بي.سي. 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 48، راديو بي.بي.سي.، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص 45 و 44، پاريس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص 13 و14، خبرگزاري فرانسه، 5/9/1366، به نقل از هفته نامه "جينز ديفنس".
- ↑ مأخذ 49، صص 2 و 4.
- ↑ مأخذ 9، صص 34 و 36، آتن - يونايتدپرس، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص 46 و 45، پاريس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ روزنامه كيهان، 5/9/1366، ص 2، سرويس سياسي.
- ↑ مأخذ 9، ص 49، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 5/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 2.
- ↑ مأخذ 59، ص 18، سرويس سياسي.
- ↑ مأخذ 8، ص 2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/9/1366، ص 2.