1366.10.23
روزشمار جنگ سال 1366 1366.10.23 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و سه دی |
تاریخ شمسی | 1366.10.23 |
تاریخ میلادی | 13 ژانویه 1988 |
تاریخ قمری | 22 جمادیالاول 1408 |
گزارش- 674
در آستانه عمليات بيتالمقدس2, فرماندهان دربارة ميزان حساسيت دشمن و پيشبيني نحوه واكنش آن تبادلنظر كردند. برادر "محمد پيشبهار" جانشين واحد اطلاعات قرارگاه خاتم، در پاسخ به پرسش برادر "نورعلي شوشتري" فرمانده قرارگاه نجف, جمعبندي واحد اطلاعات را در خصوص حساسيتهاي دشمن بيان كرد: «جنگال (واحد شنود) هيچ خبري راجع به حساسيت دشمن نداشته. دشمن در منطقه تقويت نيرو نكرده و برعكس، حتي از كركوك نيرو تخليه كرده و به بغداد برده است. تقويت دشمن حدود يك گردان در غرب رودخانه قلعهچولان و حدود دو تيپ در شرق آن رودخانه در ارتفاعات جنوب قشن, بوده است.» وي افزود: «حساسيت دشمن به غرب رودخانه 20% و به شرق رودخانه 50% است.» به گفته آقاي پيشبهار, دشمن ميپندارد ايران عمليات خود را در منطقه عمومي چوارتا و از ارتفاع "وراز" به سمت سليمانيه اجرا خواهدكرد؛ دشمن گمان نميكند حمله از غرب رودخانه انجام شود. آقاي پيشبهار در پاسخ به پرسش مجدد فرمانده قرارگاه كه "آيا دشمن نيروي احتياط به منطقه آورده است؟" با استناد به اين كه واحد جنگال قادر است كوچكترين تحرك دشمن را تا كركوك ثبت و درك كند, گفت هيچ احتياطي مشاهده نشده است.[۱] "حسين اردستاني" راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ نيز از فرمانده كل سپاه پرسيد: «در صورتي كه تمام مناطق پيشبيني شده در اين عمليات تصرف شود و تا روي ارتفاعات "الاغلو" پيشروي كنيم، عكسالعمل دشمن چه خواهد بود؟» آقاي رضايي پاسخ داد: «دشمن به ترديد و ابهام ميافتد؛ اگر بخواهد نيروهاي جنوب را به شمال غرب بياورد، از حمله ما در جنوب ميترسد و از سوي ديگر, از درگير شدن در اين منطقه نيز كراهت دارد.» نتيجهگيري آقاي رضايي اين بود كه دشمن تا زماني كه از جنوب آسوده خيال نشود, به شمال غرب نخواهد آمد. وي افزود: «اما چنانچه پيشروي ما در اين منطقه ادامه پيدا كند, دو واكنش از سوي دشمن محتمل است: يا به اين جبهه ميآيد و يا با مشاهده عدم حضور ما در جنوب، در آن جبهه حمله ميكند.» در حالي كه آقاي "فخرالدين حجازي" نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي نيز ناظر اين گفتوگو بود, آقاي رضايي اطمينان داد: «اگر ما 200 گردان نيرو ميداشتيم, تا 15 اسفند به اندازه شش سال جنگ ميتوانستيم پيشروي كنيم.» آقاي حجازي پرسيد: «يعني شما 200 گردان نيرو نداريد؟! آقاي رضايي: «در شرايط كنوني در جبهة جنوب و شمال غرب، هفتاد هشتاد گردان نيرو داريم كه در شمال غرب كار اصلي را انجام ميدهند، اما نيروي بعدي لازم است كه پس از اين بروند مواضع مهم و خالي را پر كنند.»[۲] وي سپس با توجه به برتري كمّي عراق در عِدّه و عُدّه، تنها راه جبران كسري توان خودي را در جنگ، استفاده از روحيه انقلابي دانست و خطاب به آقاي فخرالدين حجازي گفت: «ما كُندي جنگمان را در جاهاي ديگر بايد جبران كنيم: در لبنان، فلسطين اشغالي و هر جاي ديگري كه امريكاييها پايگاه دارند.»[۳]
گزارش- 675
انگيزه و اعتقاد نيروهاي رزمنده عامل مهمي در برتري خودي بر دشمن محسوب ميشود, لذا فرماندهان براي نقش عنصر اعتقادي اهميت ويژهاي قائل هستند. اما گزارش جانشين فرمانده قرارگاه نجف به فرمانده كل سپاه حاكي از بيانگيزه بودن رزمندگان براي جنگ در جبهه شمالي است. آقاي "محمدباقر قاليباف" درباره روحيه نيروها و بيعلاقه بودن آنها به انجام دادن عمليات در شمال غرب, به نكتهاي اشاره كرد كه مهم بود. اين موضوع را وي يكبار ديگر نيز در جلسات روزهاي گذشته مطرح كرده بود. آقاي قاليباف خطاب به آقاي رضايي گفت: «تعدادي از بچههاي مشهد را ديدم، به من گفتند ما حاضريم داخل كانال جزيره (در هور) برويم ولي روي اين ارتفاعات بالا و پايين نرويم. در حالي كه كانال مذكور به "دالان مرگ" معروف است!» وي در پاسخ آقاي رضايي كه پرسيد "چرا اين طوري هستند؟" گفت: «خلق و خوي رزمندهها با اين سرزمين نميخواند؛ به جنوب عادت كردهاند.»[۴] فرمانده لشكر امام رضا(ع) در توجيه فرماندهان يگان خود، با توجه به دشواريهاي منطقه نبرد، ضرورت ادامه جنگ را تشريح كرد. به گزارش برادر "حاجي يوسفي" راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در لشكر21 امام رضا(ع)، در جلسه امروز فرمانده لشكر با فرماندهان گردانها و گروهانها، برادر "هادي سعادتي" جانشين فرمانده تيپ, خطاب به فرماندهان هشدار داد: «برادرها خودشان را براي يك جنگ سخت آماده كنند؛ ما نياز به همكاري جدي در كار داريم. اينجا مثل جنوب نيست؛ خيلي از مسائل مثل سرما در اين جبهه براي رزمندهها مشكل ايجاد ميكند. ما بايد تمام تلاش خود را بكنيم كه از رزمندگان پشتيباني خوب انجام شود تا دلگرم باشند. همچنين نيروها را نبايد به سرعت به كار گرفت و خسته كرد. بايد با برنامهريزي كار شود كه مثل "كربلاي5" نشود كه اون آخرها همه خسته بودند.»[۵] سعادتي همچنين به ريشهيابي كمبودها پرداخت: «در رابطه با امكانات و پشتيباني متأسفانه وضع خوبي نداريم. امريكا به ژاپن گفته: "حق نداري به ايران تويوتا بدهي. " بنابراين اگر امكانات ما از بين برود، ديگر جايگزين ندارد. در مورد ساير وسايل مانند كفش و لباس و اينها هم مشكل داريم.» وي علت كمبودها را تحريم اقتصادي چندين ساله عليه جمهوري اسلامي ايران دانست و در اين باره به مشكلات عمومي كشور اشاره كرد: «در شهر هم مردم از نظر امكانات مشكل دارند.»[۶] وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اوضاع سخت جنگ از نظر سياسي, گفت: «تصرف سرزمين دشمن به خاطر فشار و نابودي اوست. اگر ما تلاش نكنيم, او تلاش خواهد كرد. چون ما از نظر ايدئولوژي با عراق در تضاديم، هر زمان كه ما كوتاه بياييم, او بر ما غلبه خواهد كرد, زيرا جنگ، جنگ عقيده است و ما اگر شهيد ميدهيم, براي عقيده است نه زمين. بحث ايران و عراق مطرح نيست, بحث كفر و اسلام است؛ همة كفر تجهيز شده براي از بين بردن اسلام. الآن اين دست از آستين صدام بيرون آمده است. همه دنيا دست به دست هم دادهاند و تضادهايشان را كنار گذاشتهاند براي مقابله با انقلاب اسلامي.»[۷]
گزارش- 676
با نزديك شدن آغاز عمليات بيتالمقدس2، فرماندهان و مسئولان واحدها در همه ردهها ميكوشند از كاستيهاي موجود تا حد ممكن بكاهند. رفع نواقص مانور، بهبود بخشيدن هر چه بيشتر به وضع جادههاي منتهي به خط و توجيه هوانيروز در خصوص وظايفاش, در دست اجرا است. امروز فرمانده كل سپاه, آقاي "پايدار" خلبان نيروي هوايي سپاه را ـ كه در اين عمليات, رابط سپاه با هوانيروز است ـ توجيه كرد. آقاي رضايي مأموريتهاي هوانيروز را برشمرد تا برادر پايدار به وظايف خود در استفاده از هوانيروز مسلط شود.[۸] همچنين آقاي رضايي در جلسه كوتاهي با فرماندهان قرارگاه نجف، با اشاره به اهميت يالهاي شمالي كوه "گوجار" مشهور به "پنجهاي گوجار" به عنوان نقطه اصلي مانور اين قرارگاه, تأكيد كرد كه اين نقطه بايد از تيربار و سنگر كاملاً پاكسازي شود تا امكان عبور نيروها از دشت هرمدان به طرف جلو ميسر باشد.[۹] در سطح قرارگاهها نيز كوشش فرماندهان چشمگير است. فرمانده قرارگاه نجف، بعد از نماز صبح براي مشاهده وضعيت جاده گردهرش و تپههاي هرمدان عازم منطقه شد و اوضاع اين مناطق را از نزديك بررسي كرد. يادداشتهاي برادر "يدالله ايزدي" راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در قرارگاه نجف, نشان ميدهد كه جاده گردهرش نسبت به روز گذشته بهبود يافته به گونهاي كه خودروها بدون زنجير چرخ ميتوانند تردد كنند. به علاوه، جانشين قرارگاه از ديدگاه با دوربين منطقه را بررسي كرد, هر چند وجود مه و پوشيده بودن زمين از برف, مانع از مشاهده شفاف بود.[۱۰] راوي قرارگاه نجف همچنين درباره جاده و نحوه انتقال رزمندگان به جلو, نوشته است: «در حوالي پاسگاه پليس, يك ستون متشكل از حدود 10 دستگاه تويوتا كه پر از نيروي آمادة عمليات بود با تجهيزات كامل و بعضاً با داشتن پيشانيبند مخصوص, در حال حركت به سمت پل امام رضا بودند. آنها به اين نكته كه از روي ارتفاعات قميش و ويولان ديده ميشوند, توجهي نداشتند و ظاهراً نسبت به اهميت اين مسئله توجيه نشده بودند و بدين خاطر برادر "قاليباف" جانشين قرارگاه, از رفتن آنها به جلو ممانعت به عمل آورد. وي همچنين دستور داد كه به سرعت يك تيپ دژباني در موقعيت پاسگاه پليس مستقر شده و از انتقال نيروها به طرف گردهرش، در روز جلوگيري نمايد.»[۱۱] از سوي ديگر, تعويق زمان عمليات از امروز (23/10/1366) به فردا (24/10/1366) براي لشكر6 پاسداران ايجاد مشكل كرده است. ظاهراً فرمانده اين لشكر از تعويق زمان عمليات آگاه نشده و با تصور اينكه امروز عمليات آغاز ميشود، طبق برنامه قبلي 24 ساعت قبل از آغاز حمله, دو گردان با استعداد 650 تن را روي ارتفاع گردهرش مستقر كرده است. اين نيروها كه از شهرستان مهاباد به منطقه عملياتي منتقل شده بودند، بر اثر جابهجايي در زير برف و سرما, لباسهايشان خيس شده بود, لذا آقاي "صادق محصولي" فرمانده لشكر, با حضور در قرارگاه از آقاي شوشتري خواست كه حداقل پوشاك لازم را در اختيار فرمانده لشكر بگذارند تا لباس نيروها تعويض شود و آنان قادر به تحمّل وضعيت جوي در 24 ساعت آينده باشند. اين درخواست را قرارگاه نجف پذيرفت.[۱۲] فرمانده قرارگاه قدس نيز به سركشي يگانها، وضع عقبه و رتق و فتق مشكلات مربوط به خود پرداخت. برادر "محمدعلي (عزيز) جعفري" فرمانده قرارگاه قدس, به محل يگانها رفت و وضع آنها را از نزديك بررسي كرد. وي ابتدا به لشكر10 رفت و از آمادگي آنها پرسيد. فرمانده لشكر ـ آقاي علي فضلي ـ پاسخ داد كه گردانها وارد منطقه شدهاند. وي درباره برخي مشكلات يگانش گفت: «در حال حاضر جوراب، دستكش و پانچو, نياز مبرم نيروها است.»[۱۳] سپس از لشكر32 انصارالحسين بازديد شد. "شادماني" فرمانده لشكر ـ كه بايد درمحور آمدين (شرق رودخانه) يگان خود را وارد عمل كند و نسبت به ساير يگانها كار سختتري پيشرو دارد ـ ضمن بيان اين كه گردانها را به منطقه آورده و آنها را مستقر كرده است، بدون طرح هيچ گونه مشكلي, اعلام آمادگي كرد. آقاي جعفري سپس در محل لشكر31 عاشورا حاضرشد و آخرين آمادگي اين يگان را برادر "امين شريعتي" فرمانده لشكر, به اطلاع وي رساند.[۱۴] در قرارگاه قدس فقط لشكر7 وليعصر اعلام آمادگي نكرده است. برادر "عبدالمحمد رئوفي" فرمانده لشكر, در گزارش به فرمانده قرارگاه گفت كه اين يگان از قبل در منطقه نبوده و اخيراً مأموريت يافته وارد منطقه شود, لذا هيچ آمادگي قبلي به لحاظ عقبه و جا ندارد. به گفته رئوفي تا چهار روز ديگر هم نميتوانستند به منطقه بيايند. برادر عزيز جعفري, فرمانده قرارگاه نظرش اين بود كه مشكلات اين يگان و عدم آمادگياش بايد به فرمانده سپاه اعلام شود.[۱۵] واحد دژباني با تاريك شدن هوا از ورود خودروها به داخل منطقه جلوگيري ميكند و مطابق برنامه زمانبندي شده، به يگانها اعلام شده كه از ساعت 22:30 تا 24 جاده يك طرفه است و فقط در اين فاصله زماني مجازند نيرو و امكانات وارد منطقه كنند و از ساعت 24 به بعد جاده دوطرفه ميشود. اقدام ديگر واحد دژباني قرارگاه قدس، گلاندود كردن همة ماشينها هنگام عبور به طرف خط است؛ در اين كار، تأكيد بيشتر بر گلاندود كردن چراغهاي خودروها است.[۱۶]
گزارش- 677
در جبهه شمال غرب، عمليات "ظفر5" كه از ديروز به همت يگانهاي قرارگاه رمضان و پيشمرگان حزب دمكرات كردستان عراق آغاز شده، همچنان در جريان است. براساس اطلاعيه قرارگاه خاتمالانبيا, نتايج اين عمليات در استان دياله، كركوك و دهوك عراق اعلام شده است. در اين اطلاعيه ضمن اشاره به مرحله دوم عمليات و چگونگي اجراي آن, آمده است: «36 پايگاه حفاظتي دشمن بر فراز ارتفاعات صعبالعبور مشرف به شهر "ديرلوك" به همراه چهار گردان حفاظتي اين شهر منهدم شدند. در محور ديگر عمليات كه در استان دياله انجام شد, مراكز فرماندهي، ستاد ترابري، مهندسي و مخابرات دشمن مورد حمله قرار گرفت.» اين اطلاعيه، آمار اسيران تخليه شده به پشت جبهه را 348 تن [۱۷] و مجموع كشتهها و زخميهاي دشمن را 1580 تن اعلام كرده است. در خبر ديگري كه به نقل از اطلاعيه قرارگاه خاتم است، آمار اسيران به 460 تن رسيده است.[۱۸]
گزارش- 678
در جبهه جنوب، عمليات فاو و وضعيت دشمن, موضوع گفتوگوي فرماندهان قرارگاه نيروي زميني و قرارگاه كربلا بود. دلايل انتخاب منطقه فاو, هنوز پرسش برخي فرماندهان بود. آقاي "احمد غلامپور" فرمانده قرارگاه كربلا، در پاسخ, چند دليل را برشمرد: كاهش استعداد يگانهاي خودي، حساسيت دشمن به مناطق شلمچه و هور و هدف تاكتيكي تحميل خط دفاعي طولانيتر در فاو به ارتش عراق. همچنين از نظر آقاي غلامپور، پوشش ضعفهاي خط دفاعي خودي در فاو و افزايش تضمين حفظ آن, از جمله اهداف اين عمليات ميباشد.[۱۹] از منظر وي, محدود بودن منطقه عمليات، يكي از موضوعاتي است كه عراق را دچار سردرگمي ميكند, زيرا از سويي تصور نميكند كه حمله امسال ايران تنها با پنجاه شصت گردان در جنوب انجام شود و از سوي ديگر, هنوز صدام نپذيرفته كه ايران در شمال غرب سرمايهگذاري اساسي كرده است,[۲۰] از اين رو حساسيت عراق به جبهه جنوب همچنان در اوج است و كوچكترين كمتوجهي در اين منطقه مشاهده نشده و بر عكس روز به روز به توان ارتش عراق در اين جبهه افزوده ميشود. به گفته برادر "محرابي" مسئول اطلاعات قرارگاه كربلا, از لشكر گارد فقط بخش كمتري در بغداد و بقيه آن در جنوب مستقر است, ضمن آن كه لشكرهاي گارد امسال زودتر از موعد وارد جنوب شدهاند.[۲۱] علاوه بر اين، مطابق خبر آقاي "صفوي" جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه، ارتش عراق براي هر يك از محورهايي كه احتمال ميداده ايران از آنجا حمله كند, سه لشكر احتياط مستقر كرده است.[۲۲] با اين حال، همين فرمانده معتقد است به دليل آمادگي لشكرها و يگان توپخانه، جبهه خودي نسبت به آنچه در نظر گرفته شده، از زمان جلو ميباشد.[۲۳] امروز و فردا از نظر برادر رحيم صفوي حساس خواهد بود. وي روز گذشته گفت: «48 ساعت آينده تعيين كننده است و چنانچه دشمن تقويت عمدهاي به فاو نفرستد و يا به بمباران مبادرت نورزد، جاي اميدواري خواهد بود كه بتوان به عمليات اقدام كرد و با شروع عمليات نيز مجبور است سراسيمه دست به يك سري اقدامات تعجيلي بزند.»[۲۴] اما بنا به برخي گزارشهاي رسيده, دشمن به قصد ايران براي حمله در شبهجزيره فاو, پي برده است. امروز مسئولان حفاظت اطلاعات قرارگاه مركزي و نيروي زميني به نقل از راديو سازمان مجاهدين خلق (منافقين) گفتند كه عمليات لو رفته و اين راديو حتي درباره محور عمليات نيز اظهار نظر كرده و گفته است كه حمله ايران از محور جاده البحار خواهد بود.[۲۵] در عين حال, حملات امروز هواپيماهاي عراق, شامل منطقه فاو نبود و فقط ايستگاه حسينيه و تعدادي از پادگانها را در جنوب بمباران كردند.[۲۶] از مباحث ديگر در قرارگاه جنوب, موضوع احتمال حمله دشمن به فاو است كه به طور مداوم به عنوان يك خبر متواتر به نقل از اسيران عراقي و يا تحليل اطلاعاتي, بيان ميشود. آقاي "محرابي" مسئول اطلاعات قرارگاه كربلا, در اين باره گفت: «هر پناهندهاي كه ميآمد، ميگفت ما نيرو آزاد كردهايم براي حمله به فاو.» وي افزود: «اما رفتار ارتش عراق در خط, نشان نميدهد كه عراق قصد حمله دارد.»[۲۷]
گزارش- 679
هواپيماهاي عراقي مقارن ساعت 3 بعدازظهر با تجاوز به حريم هوايي شهرستان سردشت, يك روستا در اين منطقه را بمباران كردند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي, فرمانداري سردشت با تأييد اين خبر افزوده كه در جريان حمله هواپيماهاي متجاوز عراقي به روستاي كانيزرده ـ كه در 30 كيلومتري سردشت واقع شده ـ دو تن از اهالي اين روستا شهيد شدند و به تعدادي از منازل مسكوني و احشام روستاييان نيز خسارات وارد آمد.[۲۸]
گزارش- 680
دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي در آخرين بولتن خود ـ كه به تعداد معدود توزيع ميشود ـ در گزارشي با عنوان "شوراي امنيت، دبيركل، جنگ تحميلي" آخرين وضعيت پيشرفت گفتوگو و مذاكره ديپلماتهاي ايراني با دبيركل سازمانملل و برخي اعضاي شوراي امنيت درباره قطعنامه 598 را تشريح كرده است. در اين گزارش, طرح دبيركل, نقطه اتكاي ايران در پيشبرد مذاكرات براي اجرايي شدن قطعنامه 598 دانسته شده است. همچنين اين نشريه انتقادات شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي، آخرين واكنش ايران در قبال آخرين تحولات منطقه و تحركات دبيركل سازمان ملل و اعضاي ثابت و غيردائم شوراي امنيت در داخل و خارج اين شورا و نگراني عراق از توافق ايران با طرح دبيركل را بررسي و تحليل كرده است.[۲۹] ( ضميمه دارد). از سوي ديگر, به گزارش رويتر, فشار امريكا، فرانسه و انگلستان در شوراي امنيت در مورد صدور قطعنامه جديد عليه ايران، شوروي را در موضع انفعال قرار داده است. طبق اين گزارش, مقامهاي شوروي تصويب قطعنامه جديد را عليه امنيت ملي خود قلمداد ميكنند, زيرا اين قطعنامه به امريكا فرصت ميدهد كه با توان نظامي بيشتري در خليجفارس (در نزديكي مرزهاي شوروي) مستقر شود و تسلط خود را بر اين منطقه استراتژيك بيفزايد؛ از اين رو, شوروي به سياست "كجدار و مريز" خود ادامه ميدهد. رويتر افزوده است كه "الكساندر بلونوگف" نماينده شوروي در سازمانملل, گفت: «تصويب قطعنامه در شوراي امنيت جهت اعمال تحريمي تسليحاتي عليه ايران, ممكن است لازم شود.» در عين حال وي تأكيد كرد "خاوير پرزدكوئيار" دبيركل سازمانملل, ابتدا بايد مذاكرات بيشتري با ايران و عراق داشته باشد. وي گفت اين مشورتها جوابهاي لازم را به دست خواهد داد.[۳۰] اما غرب افكار عمومي را عليه ايران بسيج ميكند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي, كشورهايي همچون آلمان كه عضو شوراي امنيت نيستند نيز خواهان اجراي تحريم ذيل تصويب يك قطعنامه جديد ميباشند. "هانسديتريشگنشر" وزير خارجه آلمان غربي, در مصاحبه با خبرگزاري اين كشور در اين باره گفت اكنون با گذشت شش ماه از درخواست ناموفق آتشبس شوراي امنيت سازمانملل از ايران و عراق, وقت آن است كه شورا قطعنامه خود را در مورد اين مناقشه اعمال نمايد.[۳۱] اما گزارش خبرگزاري فرانسه حكايت از ناموفق ماندن تلاش جديد پنج كشور عضو دائمي شوراي امنيت سازمانملل متحد در روز گذشته دارد و همچنان شوروي و چين مواضع خود را حفظ كردهاند.[۳۲] اين در حالي است كه حضور ناوگانهاي امريكا در خليجفارس پرهزينه است و كنگره اين كشور ميكوشد كه هزينه عمليات خود را از ساير كشورها دريافت كند. در اين خصوص تاكنون از كويت و ژاپن نام برده شده است. روزنامه "واشنگتن تايمز" نوشته است: «عدم مشاركت ژاپن در طرح حفاظت از كشتيهايش در خليجفارس ـ منطقهاي كه هفتاد درصد نفت مورد نياز غول اقتصاد آسيا را تأمين ميكند ـ انتقاد و اعتراض پارهاي از اعضاي كنگره ايالات متحده را برانگيخته است.» در عين حال اين روزنامه از كمكهاي نظامي و مستقيم ژاپن به عمليات نظامي در خليجفارس پرده برداشته است. براساس اين گزارش, ژاپن متقبل شده است ده ميليون دلار براي ارائه يك سيستم جهتيابي دريايي دقيق كه قرار است در سال ميلادي جاري مورد استفاده قرار گيرد, بپردازد. وزير دفاع ژاپن ماه اكتبر گذشته در ديدار از واشنگتن گفته است كه سيستم جهتيابي جديد شامل هفت ايستگاه زميني مستقر در شش كشور حوزه خليجفارس خواهد بود كه نقش يك فانوس دريايي الكترونيكي را براي كمك به كشتيها در جهتيابي در دريا ايفا ميكنند. همچنين ژاپن پذيرفته است كه كمك به نيروهاي امريكا مستقر در ژاپن را بيفزايد. به گزارش واشنگتنتايمز, "فرانك كارلوچي" وزير دفاع امريكا, در ديدارش با وزير امور خارجه ژاپن, پيشرفتهاي اخير را در عمليات استقرار هفت ايستگاه زميني دستگاههاي جهتيابي در خليجفارس به اطلاع او رسانيده و ژاپن را به دليل افزايش بودجه دفاعياش به ميزان 2/5 درصد در سال ميلادي جاري و كمك هشت درصد به نيروهاي امريكايي مستقر در ژاپن, ستود.[۳۳]
گزارش- 681
"سيف سعيد ساعد" مسئول امور شوراي همكاري كشورهاي خليج فارس در وزارت خارجه امارات متحده عربي ـ كه از تهران به ابوظبي بازگشته است ـ درباره مذاكرات ميان ايران و شوراي همكاري خليجفارس گفت كه بايد منتظر بود تا ايران پذيرش رسمي مذاكرات پيشنهادي و محل برگزاري آن را اعلام كند. راديو بي.بي.سي. در ادامه اين خبر افزود كه امروز ناظران آگاه در حوزه خليجفارس گفتهاند اينكه ايران تاكنون در برابر حملات تازة عراق خودداري نشان داده, تعجبآور است. به گفته اين راديو, ايران از اول سال ميلادي جاري برخلاف شيوه معمول خود در برابر حملات عراق, بلافاصله به حملات تلافيجويانه اقدام نكرده است.[۳۴] در همين حال, اعضاي هيئت كنگره "امريكا" ـ كه در "كويت" به سرميبرند ـ در ديدار با "سعود محمدالعصيمي" وزير مشاور در امور خارجي كويت, علاوه بر روابط دو جانبه بين امريكا و كويت، رويدادهاي منطقه و خطرهاي ادامه جنگ ايران و عراق را مورد بحث و بررسي قرار دادند.[۳۵] همچنين در ملاقات سران مصر و عمان در "مسقط", "سلطانقابوس" پادشاه عمان با "حسنيمبارك" رئيس حكومت مصر ـ كه ظهر چهارشنبه براي يك ديدار رسمي چند ساعته وارد مسقط شده ـ درباره جنگ بحث كردند.[۳۶] به گزارش راديو امريكا, رئيسجمهور مصر به خبرنگاران گفته است: «من از برادران ايراني خود خواستهام كه به نداي صلح گوش فرا دهند, زيرا كه وضع جاري به ضرر و زيان هم ايران و هم كشورهاي عرب است.»[۳۷]
گزارش- 682
به گزارش راديو امريكا, ايران موشك ضد كشتي از چين تحويل گرفته است. اين راديو به نقل از يك مقام دولت امريكا گفت: «يك كشتي باري ايران ده روز پيش با محمولههايي از موشكهاي موسوم به "كرم ابريشم" و موشكهاي داراي بُرد كوتاهتر, آبهاي كره شمالي را ترك كرد.» طبق اين گزارش, شبكه تلويزيوني اي.بي.سي. امريكا اظهارات منابع اطلاعاتي اين كشور را نقل كرده است كه ميگويند كار تخليه محمولهها در بندرهاي ايران اكنون جريان دارد. راديو امريكا افزود: «جمهوري اسلامي ايران گويا دوباره از جمهوري خلق چين موشكهاي "سيلك ورم" يا به اصطلاح "كرم ابريشم" دريافت كرده است.» اين خبر را فرستنده تلويزيوني سي.بي.اس. امريكا با استناد به گزارش محافل ضدجاسوسي اين كشور منتشر ساخته است. طبق اين خبر, هواپيماهاي اكتشافي ايالات متحده امريكا يك كشتي باري را ديدهاند كه با حمايت نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي اين موشكها را به بندرعباس انتقال داده است. به گفته راديو امريكا, همراه با اين موشكها براي اولين بار سيستمهايي به جمهوري اسلامي تحويل داده شده است كه بدان وسيله ميتوان موشكها را از عرشة كشتي نيز شليك كرد.[۳۸] اما چين با تكذيب اين خبر, اعلام كرد كه بههيچوجه چنين سلاح قدرتمندي را در اختيار ايران قرار نداده است. وزارت خارجه چين امروز با انتشار بيانيهاي يك سطري, اعلام كرد: «ما از مدتها پيش تدابير جدي به كار گرفتهايم تا از سرازير شدن موشكهاي ساخت چين به ايران از طريق بازار بينالمللي، جلوگيري به عمل آوريم.»[۳۹] خبر ديگري از منابع امريكايي ناظر براين معناست كه يكي از سه كشتي تجاري كه گفته ميشود حامل سلاحهاي ساخت چين براي ايران ميباشند, عازم عراق شده است. يونايتدپرس در اينباره گزارش داده است: «تحليلگران امور جاسوسي و اطلاعاتي امريكا گفتند كه كشتي تجاري چيني كه در اواخر ماه دسامبر (اوايل ديماه) بندر شانگهاي را ترك كرده هفته گذشته در عربستان سعودي لنگر انداخت و منابع اطلاعاتي در حال حاضر معتقدند كه سلاحها به عراق ارسال شده است. يكي از مقامات ميگويد تخليه سلاحها در عربستان سعودي به اين معني است كه سلاحها مسلماً در حال انتقال به عراق ميباشد. وي گفت كشتي چيني در بندر "القادسيه" واقع در شمال جده در عربستان سعودي و جايي كه سلاحها از آنجا و از طريق زمين به عراق ارسال شد, لنگر انداخت ... چين در طول جنگ هفت ساله, سلاحهايي براي ايران و عراق تأمين كرده است.»[۴۰] فرانسه كشور ديگري است كه عنوان شده درصدد است به ايران سلاح بفروشد. روزنامه انگليسي "اينديپندنت" امروز در صفحه اول خود مدعي شد: «فرانسه قرار است بهزودي در چارچوب يك توافقنامه محرمانه كه سال گذشته به منظور آزادي "ژانلويينرماندن" و "روژهاوك" ميان پاريس و تهران منعقد شده است، "تجهيزات نظامي پيشرفته" شامل موشك جهت مدرنيزه كردن قايقهاي تندرو رزمي ايراني به اين كشور تحويل دهد.» به نوشته اين روزنامه, دو كشور يك توافق اصولي منعقد كردهاند كه در آن, تحويل موشكهاي اگزوسه به تهران به منظور تجهيز قايقهاي تندرو نوع "كمان" ايران پيشبيني شده است. اينديپندنت به نقل از منابع ديپلماتيك در خاورميانه, تصريح كرده كه كارشناسان نظامي فرانسوي و ايراني در ماه دسامبر 1987 در رم، بن و نيكوزيا ديدار كردهاند و دربارة شرايط اجرايي اين توافق ـ از جمله تغييرات تكنيكي كه بايد در موشكهاي اگزوسه پيش از تجهيز ناوگان ايران, صورت گيرد ـ بحث كردهاند. گفتني است كه چندي پيش رئيسجمهور فرانسه صريحاً اعلام كرد كه فرانسه هيچگاه به ايران سلاح نميفروشد.[۴۱]
گزارش- 683
روزنامه واشنگتنتايمز در گزارشي از منامه با عنوان "تب خطلوله" نوشته است: «جنگ نفتكشها در خليجفارس, تب خطلوله را در منطقه اشاعه داده و كشورهاي توليدكننده نفت در تلاشاند با احداث خطلولههاي زميني, از وابستگي عمدهترين منبع درآمد خويش به نفتكشها بكاهند. كشورهاي ساحلي خليجفارس مالك 58 درصد ذخاير ثابت شده نفت جهاناند و روزانه در حدود شش ميليون بشكه ـ يك هشتم توليد نفت كشورهاي غيركمونيست ـ از گذرگاه آبي هرمز در دهانه خليجفارس ميگذرد، اما جنگ ايران و عراق كه خليجفارس را به خطرناكترين راهآبي جهان تبديل كرده, خطر قطع جريان نفت از اين آبراه را نيز امكانپذير ساخته است. از سال 1981 كه دامنه جنگ به خليجفارس كشيده شد، بيش از 440 شناور ـ كه اغلب نفتكش بودهاند ـ هدف حمله دو كشور درگير در جنگ قرار گرفتهاند. در نتيجه اين تحولات, هم اكنون عربستان سعودي روزانه 9 ميليون و دويستهزار بشكه نفت را از يك خط لوله 780 مايلي صادر ميكند كه با عبور از صحراي عربستان سعودي, نفت حوزههاي نفتي خليجفارس را به بندر "ينبوع" در درياي سرخ ميرساند. عراق نيز روزانه يك ميليون و پانصدهزار بشكه نفت را از طريق يك خط لوله 625 مايلي از راه تركيه به درياي مديترانه ميرساند و با استفاده از خط لوله عربستان سعودي نيز روزانه پانصد هزار بشكه نفت به بندر ينبوع ميفرستد. كويت ـ كه نيمي از نفتكشهايش زير پرچم امريكا در رفت و آمداند و بدين ترتيب از حمايت نيروي دريايي امريكا برخوردارند ـ سرگرم بررسي طرحي براي احداث خط لوله 600 مايلي از طريق عربستان سعودي به درياي سرخ است. بغداد با هزينهاي برابر يك ميليارد و چهارصد ميليون دلار سرگرم احداث خط لولهاي با ظرفيت يك ميليون و 650 هزار بشكه در روز است كه از خاك عربستان سعودي ميگذرد و در سال 1989 قابل بهرهبرداري خواهد بود. يك خط لوله ديگر با ظرفيت حمل هفتادهزار بشكه در روز از ميدانهاي نفتي شمال عراق به شهر پالايشگاهي "باتمن" در تركيه كشيده شده و به گفته منابع وزارت انرژي تركيه, عراق براي احداث يك خط لوله ديگر به باتمن به گنجايش روزانه سيصدهزار بشكه, سرگرم مذاكره با مقامات تركيه است. تهران نيز اخيراً در جستوجوي يافتن راهي امنتر براي صدور نفت خويش است. به گفته منابع صنعت نفت, يك هيئت ايراني در گفتوگو با مقامات تركيه, احداث يك خط لوله با گنجايش روزانه پانصدهزار تا يك ميليون بشكه را بررسي ميكند.»[۴۲]
گزارش- 684
گزارشهاي مربوط به اقتصاد نفت، مسئله خريد و فروش و نيز رعايت و يا تخطي اعضاي اوپك از سهميه و قيمت تعيين شده را مورد توجه قرار دادهاند. در خصوص سهميه كشورها, خبرگزاري آسوشيتدپرس گزارش داده است كه "عصام عبدالرحيم الجلبي" وزير نفت عراق, ايران را به خاطر اعطاي تخفيف در بهاي رسمي نفت به مشتريان خود كه موجب تضعيف بازار نفت ميشود متهم كرد. وي همچنين گفته كه ايران موجب خرابشدن وضع بازار شده است. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي, ميزان صادرات فعلي نفت ايران 4/1 ميليون بشكه در روز برآورد شده است, در حالي كه اوپك سهميه توليد آن را 37/2 ميليون بشكه در روز تعيين كرده است. به گزارش آسوشيتدپرس, عراق اخيراً حدود 4/2 ميليون بشكه نفت در روز صادر ميكرده, در حالي كه سهميه توليد آن, 45/1 ميليون بشكه در روز ميباشد. اين خبرگزاري افزوده است: «عراق پيمان سهميهبندي اوپك را امضا نكرد و خواستار سهميهاي برابر با سهميه توليد نفت ايران شده است.» از سوي ديگر, نشريه "ميدل ايستاكونوميك سروي" چاپ قبرس, نوشته است كه عربستان سعودي ـ بزرگترين توليد كننده نفت جهان ـ هم نفت خام خود را به بهاي بازار يعني كمتر از بهاي رسمي اوپك, ميفروشد.[۴۳] درباره مشتريان نفتي, فروش نفت ايران به فرانسه, مورد توجه قرار گرفته است. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، وزارت خارجه فرانسه هرگونه واردات نفت ايران به فرانسه را از ششم اوت 1987 (15 مرداد ماه) را تكذيب كرده است. يك سخنگوي وزارت خارجه فرانسه در پاسخ به سؤال خبرنگاران در مورد اظهارات شب گذشته "ميشل نوار" وزير بازرگاني خارجي فرانسه كه گفته بود "اين كشور هرگونه واردات نفت خود از ايران را قطع نكرده است، گفت: «هيچ نوع واردات نفت ايران ـ نه بهصورت نفت خام نه فراوردههاي نفتي و نه نفت غليظ شده ـ در آمار ماههاي سپتامبر و اكتبر فرانسه ثبت نشده است.» وي افزود: «دولت فرانسه روز 15 مرداد ماه گذشته به كمپانيهاي نفتي فرانسه و خارجي كه در فرانسه فعاليت ميكنند دستور داد واردات نفت خود از ايران به فرانسه را قطع كنند. اين تصميم خيلي جدي به اجرا درآمد.»[۴۴] وزير تجارت خارجي فرانسه تصريح كرد كه كشورش خريد نفت از ايران را در سال گذشته به طور محسوس كاسته است. خبرگزاري فرانسه افزوده كه "الن مادلن" وزير صنايع فرانسه, در ششم اوت گذشته پس از قطع روابط ديپلماتيك ميان فرانسه و ايران, رسماً از شركتهاي نفتي عمل كننده در فرانسه خواسته بود كه واردات نفت از ايران را متوقف سازند. در آن زمان شركتها تصريح كردند كه تصميم دولت به مورد اجرا گذاشته خواهد شد. اين خبرگزاري سپس نوشته است: «به گفته كميته حرفهاي نفت فرانسه, در ماههاي سپتامبر، اكتبر و نوامبر گذشته فرانسه يك قطره نفت ايران را وارد نكرده است.»[۴۵]
گزارش- 685
سركوب و خفقان داخل عراق,گاهگاهي مورد توجه برخي سازمانهاي بينالمللي و منابع خبري قرار ميگيرد؛ از جمله سازمان "عفو بينالملل" اخيراً موضوع سر به نيست كردن كُردهاي عراقي مخالف دولت اين كشور را مورد توجه قرار داده است. راديو بي.بي.سي گزارش اين سازمان را چنين نقل كرده است: «عفو بينالملل از دولت عراق خواسته است كه نسبت به صحت يا سقم اين گزارش كه نيروهاي امنيتي عراق به قصد از بين بردن ناراضيان كرد، سعي در خوراندن مرگ موش به آنها كردهاند, تحقيق و بررسي كند. عفو بينالملل سه تن از مسمومين را براي معالجات فوري به لندن منتقل كرده است. در گزارش سازمان عفو بينالملل ـ كه امروز انتشار يافت ـ آمده است كه ظرف يكسال گذشته, چهل تن از اكراد مخالف دولت عراق مسموم شدهاند. سه تن از آنان در اثر مسموميت جان خود را از دست دادهاند و پس از معاينه سه نفر ديگر كه براي معالجه به بريتانيا آورده شدهاند, معلوم شده است كه از مسموميت ناشي از "تاليوم" كه نوعي مرگ موش است, رنج ميبرند.» بي.بي.سي سپس به چگونگي اين عمل پرداخته است: «گزارش سازمان عفو بينالملل به ميهماني شام عجيب و غريبي اشاره ميكند كه در آن زني از مأموران امنيتي دولت عراق در دوغ ميهمانهاي كُرد سم ميريزد و باعث مسموميت ده تن از آنان ميشود كه سه نفر از آنها به هلاكت ميرسند. سازمان عفو بينالملل مينويسد اين حادثه نوامبر گذشته در دهكدهاي مجاور شهر شمالي "مرگه" روي داده است. سازمان عفو بينالملل همچنين ميگويد كه كشتار چريكهاي كرد و ساير كساني كه گمان ميرود از مخالفان دولت عراقاند, يكي از مسائل نگران كننده حقوق بشر در عراق است ... ظرف سه سال گذشته, اين سازمان بارها خواستار تحقيق پيرامون گزارشهايي شده است كه در مورد كشتار مخالفان سياسي دولت عراق به دست مأموران امنيتي اين كشور انتشار مييابد. اين كشتارها بهصورت اعدام، تيرباران، سرزدن و خونريزي تا پاي مرگ و مسموميت انجام ميگيرد. اما به گفته سازمانعفو بينالملل, تا به حال به درخواستهاي اين سازمان هيچگونه ترتيب اثري داده نشده است.»[۴۶]
ضميمه گزارش 680 دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي در آخرين بولتن خود ـ كه به تعداد معدود توزيع ميشود ـ در نوشتاري با عنوان "شوراي امنيت، دبيركل، جنگ تحميلي" آخرين وضعيت پيشرفت چانهزني و مذاكره با دبيركل سازمانملل و برخي اعضاي شوراي امنيت دربارة قطعنامه 598 را مورد توجه قرار داده است. متن نوشتار كه جمعبندي روند مذاكرات بعد از طرح دبيركل ميباشد, بدين شرح است: پس از آخرين دور مذاكرات دبيركل با جمهوري اسلامي و عراق در نيويورك بر مبناي طرح دبيركل كه در مرحله اول متضمن دو قدم همزمان يعني اعلام عراق به عنوان متجاوز و اجراي آتشبس بوده است، دبيركل جمعبندي مذاكرات را كه چكيده آن در نكات زير خلاصه ميگردد, به شورا گزارش داد: مذاكرات به بنبست عملي رسيده و علل اصلي آن اين است كه 1ـ جمهوري اسلامي ايران به خاطر طرح مسئله غرامت و مرتبط كردن آن با مسئله عقبنشيني, از چهارچوب قطعنامه 598 خارج شده. 2ـ عراق به خاطر اعلام لزوم اجراي متوالي و بيوقفه آتشبس، عقبنشيني و مبادله كامل اُسرا و يا لااقل انفكاكناپذير بودن آتشبس و عقبنشيني, از طرح اجرايي دبيركل فاصله گرفته است. (طرح دبيركل كه شامل اكثر بندهاي قطعنامه 598 ميباشد, نسبت به اين قطعنامه داراي دو ويژگي مهم زمانبندي كردن بندهاي قطعنامه به نحوي كه موجب جابهجايي برخي از بندها شده و همچنين تفكيك كامل آتشبس و عقبنشيني به دو بند مستقل با زمانهاي اجرايي متفاوت ميباشد، در قطعنامه 598 اين دو تحت يك بند آمده است.) پس از گزارش دبيركل، فشار امريكا، انگليس و فرانسه (گروه غرب), شوراي امنيت را در اين جهت سوق داد كه طي بيانيه 24 دسامبر روي سه نكته اصلي تأكيد ورزد: 1ـ مبناي كار و دستورالعمل دبيركل براي ادامه تبادلنظرهايش با دو كشور، قطعنامه 598 باشد يعني تأكيد مجدد بر قطعنامه در قبال طرح دبيركل. 2ـ لزوم ادامه تلاشهاي دبيركل بهعنوان كاري اساسي. 3ـ اعلام تصميم قاطع مبني بر ملحوظ داشتن قدمهاي بعدي از جانب شورا بنا به بند 10 قطعنامه و در جهت اجراي قطعنامه (بند ده قطعنامه 598 اشاره به اقداماتي دارد كه گر چه به طور غيرمشخص بيان شده ولي در نظر اكثر اعضاي شورا در مرحله اول به مسئله تحريم نظامي بهويژه عليه جمهوري اسلامي ايران عنايت دارد). در جريان تصويب اين بيانيه كه در زمان رياست شوروي بر شوراي امنيت, انجام گرفت, فرانسه فعاليت وسيعي كرد تا بند ديگري متضمن اشاره به يكي از دو طرف متخاصم كه قطعنامه را نپذيرد و فراتر از قطعنامه ملاحظاتي را مطرح كند، نيز در متن بيانيه گنجانيده شود، كه اصرار ناموفق فرانسه بر اين اقدام, سبب شد تا تصويب بيانيه يك روز به تعويق بيفتد. امريكا و تا حدودي انگليس نيز اصرار به اشاره به بند ده قطعنامه داشتند كه مرادشان فراهم آوردن زمينه و مقدمات طرح قطعنامه تحريم نظامي بود. شوروي به عنوان رئيس شورا گرچه ابتدا پيشنويس نسبتاً متعادلي را پيشنهاد كرد ولي بعداً بر اثر فشار شديد گروه غرب و همچنين بنا به ملاحظه توافقات كلي با امريكا در رابطه با برخي از مسائل بينالمللي به نفع فشارهاي فوق، از خود به اين نحو انعطاف نشان داد كه بنا به گفته صريح سفير شوروي در سازمانملل, ديگر به عنوان مخالف اصلي سد راه نظر اكثريت شورا قرار نگيرد. به علاوه چين نيز به سبب جا خالي دادن شوروي و فشار گروه غرب, موضع منفعل اتخاذ كرد و امارات به عنوان هماهنگ كننده گروه غيرمتعهدها در شورا نيز اجازه نداد مواضع نسبتاً مثبتتر كنگو، غنا و تا حدودي آرژانتين اثر بخش گردد. در بخش ديگري از نوشتة بولتن وزارت خارجه جمهوري اسلامي, انتقادات اصلي شورا و دبيركل عليه جمهوري اسلامي ايران چنين فهرست شده است: 1ـ نپذيرفتن قطعنامه 598 در شرايطي كه عراق رسماً آن را پذيرفته است (اين اشكال هم اكنون به صورت بهانه عمده در جهت تصويب قطعنامه تحريم درآمده است). 2ـ طرح مسئله غرامت. 3ـ مشروط ساختن عقبنشيني به غرامت. 4ـ تدارك و تهديد براي يك حمله نظامي وسيع و عمدة ديگر عليه عراق كه مغاير با جو مذاكره با دبيركل ميباشد. به نوشته اين بولتن, جمهوري اسلامي به اين انتقادات, چنين پاسخ داد: 1ـ پذيرفتن طرح دبيركل از جانب جمهوري اسلامي ايران در واقع گامي فراتر از مسئله پذيرش قطعنامه است, در حالي كه قطعنامه از ضعفهاي اصولي برخوردار است. جمهوري اسلامي ايران طرح دبيركل را به لحاظ انعطاف منطقيتري كه از نظر زمانبندي و ترتيب بندها دارد, قابل اجرا ميداند. 2ـ مسئله غرامت, تنها يكي از منابع تضمين شده تأمين مالي تلاشهاي بازسازي است كه در بند هفتم قطعنامه به صورت كلي مورد اشاره قرار گرفته و از آنجا كه بند هفتم نسبت به منابع مالي بازسازي ساكت است, مسئله غرامت تضادي با مفاد قطعنامه ندارد. 3ـ از آنجا كه همزماني كار "كميته اعلام عراق به عنوان متجاوز" و رعايت آتشبس, از نظر دبيركل و همچنين اعضاي شوراي امنيت قبلاً مورد قبول واقع شده، طرح ارتباطهاي منطقي مشابه بين ساير بندها از نظر زماني، تضادي با قطعنامه ندارد. 4ـ در زماني كه سازمانملل و شوراي امنيت نسبت به راهحل عادلانه سياسي جنگ تحميلي توافق نكنند, راه اقدام نظامي همواره به عنوان تنها راه چارة باقيمانده مورد عنايت است. به علاوه پس از تصويب قطعنامه 598، اولين اقدام عمدة نظامي در جنگ توسط عراق و به صورت از سرگيري حملات به كشتيهاي تجاري در خليجفارس صورت گرفت. 5ـ بنا به بند پنجم طرح دبيركل، مرزهاي زميني و آبي هر دو، مورد اختلاف طرفين است. بديهي است بند مربوط به عقبنشيني, از نظر زماني و به طور منطقي بعد از اجراي بند پنجم و تعيين مرزهاي بينالمللي قابل اجراست. 6ـ عراق با اصرار بر اجراي متوالي سه قدم آتشبس، عقبنشيني و تبادل كل اسرا, ميخواهد يك جا و بدون دادن امتياز، كليه امتيازات محوري را از طرف مقابل بگيرد و بديهي است اين شيوه نه با حقوق بينالمللي مطابقت دارد و نه با عقل سليم. 7ـ مبناي تحريم به عنوان قدم بعدي از جانب شورا نميتواند خارج از سه نكته ذيل باشد: الف ـ صرف اتخاذ مواضع رسمي دو كشور نسبت به قطعنامه در گذشته. ب ـ عملكرد گذشته دو كشور نسبت به قطعنامه. ج ـ عملكرد آتي دو كشور در قبال اجراي طرح دبيركل. لااقل در مورد دوم و سوم جمهوري اسلامي ايران قطعاً موضع برتر دارد. از نظر جمهوري اسلامي ايران با توجه به اينكه مجموعه تحولات پس از قطعنامه, وضعيت ويژهاي را ايجاب كرده كه قطعاً از شرايط زمان تصويب قطعنامه متمايز است، مبناي سوم يعني رفتار آينده دو كشور نسبت به طرح دبيركل بايد ملاك كار بعدي شورا باشد. ما مطمئنيم كه صرفنظر از ادعا، اين عراق است كه عليه موفقيت طرح دبيركل كارشكني خواهد كرد. پس از صدور بيانيه با تماسهايي كه توسط نمايندگي نيويورك با كليه اعضاي شورا و دبيركل گرفته شد، آخرين عكسالعملها در قبال آخرين تحولات منطقه و تحركات موجود در داخل و خارج از شوراي امنيت از جانب اعضاي دائم و غيردائم و دبيركل به صورت ذيل روشن گرديد: انگليس رئيس فعلي شورا: بر اين نظر است كه موضع عراق مبني بر لزوم اجراي بندهاي قطعنامه 598 بههمان ترتيبي كه در قطعنامه مندرج است, مورد قبول نميباشد. در عين حال: 1ـ عدم قبول رسمي قطعنامه 598 از جانب جمهوري اسلامي ايران هنوز مشكل اصلي تلقي ميشود. 2ـ در مورد ملاك اقدامات بعدي شورا، مبناي اول مورد قبول است. 3ـ ما به عنوان رئيس به موازات تحركات دبيركل جهت اقدامات ديگر (مقدمات تحريم) تلاش ميكنيم. در صورتيكه دبيركل از نتيجه مذاكرات دور بعدي خود گزارش مثبتي بدهد، لزومي به ادامه كار موازي در شورا نميبينيم. امريكا: لزوم صدور قطعنامه تحريم نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران در اسرع وقت. فرانسه: لزوم صدور قطعنامه تحريم نظامي. شوروي: ما سر راه نظر اكثريت نميايستيم و اگر نظر اكثريت بنا به تحريم بود, قبول ميكنيم (البته قبلاً سفير شوروي به عنوان رئيس شورا در ماه گذشته گفته بود مبناي تحريم, مبناي سوم است.) نماينده شوروي بر اين نظر است كه جمهوري اسلامي بايد روي اعضاي جديد شورا مركب از سنگال، برزيل، الجزاير، يوگسلاوي و نپال كار كند. همچنين نزديك شدن قابل ملاحظه نظرات جمهوري اسلامي ايران با نظر دبيركل را به كليه اعضا تفهيم كند. چين: قبول قطعنامه 598 از جانب ايران, تحول مثبت بزرگ ايجاد ميكند. به علاوه, چين نسبت به حمله نظامي قريبالوقوع از جانب جمهوري اسلامي ايران و اين كه اين حمله ممكناست شورا را به جهت نامطلوب عليه ايران بكشاند، اظهار نگراني ميكند. آلمان: لازماست راجع به عقبنشيني پس از آتشبس حتماً موضع مثبتي بگيريد حتي اگر بعداً عملاً آن را اجرا نكنيد. ايتاليا: موضع انفعال. ونزوئلا: تأكيد شديد روي لزوم قبول قطعنامه 598 از جانب جمهوري اسلامي ايران. ژاپن: چرخش به نفع موضع امريكا در شورا. امارت: تبعيت از فشارهاي شديد گروه غرب. غنا: در مقايسه با مواضع گذشته، منفعل. كنگو: اظهار همراهي در چارچوب مذاكرات دو جانبه. دبيركل: قبول نظر جمهوري اسلامي ايران با طرح من مغايرتي ندارد. ولي بدون جلب موافقت عراق, عملاً تلاشهايم با بنبست مواجه ميشوند. روي مسئله عقبنشيني به من كمك كنيد و يك حرفي بزنيد. حركت بعدي من, تعيين روز D [روز آتشبس] خواهد بود. دوره بعدي مذاكرات بايد معرف تعيين تاريخ اقدامات شود. با توجه به اهميت امر، من مسئله جنگ و تا حدودي فلسطين را به عنوان اولويتهاي درجه اول و دوم در برنامه اين دو ماه آينده قرار دادهام و به همين جهت سفر مقرر خود به آفريقا را نيز لغو كردهام. در اين نوشته همچنين تحت عنوان "ملاحظات جانبي", به چند موضوع ديگر نيز اشاره شده است؛ از جمله, به نقش سوريه در نزديك كردن شوراي همكاري و ايران و مطرح بودن آن در شورا و همچنين نگراني عراق از طرح مسئله فلسطين در شوراي همكاري كه مورد توجه اعراب قرار گرفته, به شدت اشاره شده است. درباره موضوع اخير آمده است: عراق فكر ميكرد كه بعد از قطعنامة امان, همه توجه اعراب معطوف جنگ به عنوان مسئله اول خواهد بود كه اين طور نشد و مسئله سرزمينهاي اشغالي به شدت كشورهاي عربي و شوراي امنيت را مشغول ساخت. فشار در داخل امريكا و به ويژه در كنگره عليه حضور نيروهاي امريكا به شدت افزايش پيدا كرده. آمارها نشاندهندة اين است كه تعداد زدن كشتيها و همچنين مجموع كشته شدگان بعد از حضور نيروهاي امريكا, درست دو برابر شده و اين بحث شديداً عليه ريگان به كار ميرود. در عين حال امريكا ميخواهد حفظ ظاهر كند و بدش نميآيد با گرفتن يك امتياز، پس از تقويت عراق, جاي خود را با نيروهاي سازمانملل در خليجفارس عوض كند, بههمين جهت در واكنش در برابر نظر شوروي, مخالفت قاطع نكرد. شوروي ميتواند به عنوان مهمترين مانع تحريم در شورا عمل كند. در عين حال كه معتقد است تحريم اثر عملي چنداني ندارد. نويسندة نوشته مذكور، در آخر، ذيل عنوان نظريه، چنين پيشبيني كرده است: 1ـ احساس عراق اين است كه با قريبالوقوع ديدن توافق جمهوري اسلامي ايران و دبيركل و اينكه جمهوري اسلامي ايران حربه صلحخواهي عراق در سازمانملل و در جوّ بينالمللي را به طور كلي از دست وي خارج كرده و خود ابتكار عمل را در دست گرفته و از طرف ديگر با قريبالوقوع بودن حمله جمهوري اسلامي ايران, ميخواهد يا جلو حمله را بگيرد يا وجاهت بينالمللي جمهوري اسلامي ايران را در برخورد با شورا و دبيركل, مخدوش كند. 2ـ از طرف ديگر, آنچه تصور امريكاست, اين است كه آتشبس بنا به شرايط مطلوب جمهوري اسلامي ايران و اعلام عراق به عنوان متجاوز موجب سقوط صدام شده و با توجه به سرمايهگذاري شديد امريكا در خليجفارس, بيشتر از يك وضعيت معمولي موجب آبروريزي براي امريكا و از دست دادن اعتبار سياسياش در منطقه ميشود، از طرف ديگر, مايل به خروج از خليجفارس است, بنابراين, تنها راه چاره, نقطهاي است كه نظرات امريكا و عراق اتفاقاً به هم برسند. 3ـ واداشتن دبيركل به عقبنشيني از طرح خود و يا بهانهجويي ديگري كه بنا به آن, شورا به اقدام فوري، صرفنظر از تلاشهاي دبيركل, وادار شود. بنابراين, سناريوي مشترك عراق و امريكا عبارت است از: 1ـ نگذارند مذاكرات دور بعد انجام شود ولو به قيمت واداشتن دبيركل به عقبنشيني از طرح خود و حتي به اين بهانه، قطعنامه تحريم را صادر كنند. 2ـ به محض حمله جمهوري اسلامي ايران در جبهه, با آمادگيهايي كه در شورا ايجاد كردهاند, قطعنامه تحريم را صرفنظر از چگونگي پيشرفت كار دبيركل, صادر كنند. قطعنامه تحريم براي امريكا و عراق داراي دو جنبه مثبت است: الف ـ سازمانملل از حالت بيطرفي خارج شده و بنابراين با تعويض نيروهاي امريكا با نيروهاي سازمانملل، نيروهاي سازمانملل بيشتر به عنوان نيروهاي بازدارنده عليه ايران به كار خواهد رفت. ب ـ اين يك ضربه اعتباري به حيثيت جمهوري اسلامي ايران خواهد بود كه بعداً حتي در صورت اعلام عراق به عنوان متجاوز, اثر آن را در جهت جلوگيري از سقوط صدام كاهش خواهد داد. اين نوشته نتيجهگيري كرده است كه دبيركل در عين حال جهت حفظ وجاهت شخصي, ناچار طرح را دنبال خواهد كرد و نميخواهد به تعويق افتادن مذاكرات بهگردن او بيفتد. وي در آخرين ملاقاتش با نماينده جمهوري اسلامي ايران در سازمانملل, خاطرنشان كرد كه ظرف هفتههاي آينده روي طرح خود به ويژه از نظر زمانبندي كار خواهد كرد. وي بارها در مذاكرات رسمي با توجه به جوّ شورا, متذكر شده است كه تحت فشار نفوذ امريكا نيست و در عين حال ناچار است از دستورهاي شورا تبعيت كند. مزيد بر اين، بر اثر تحركات سياسي جمهوري اسلامي ايران, عراق به نحو بيسابقهاي ناچار از عقبنشيني از مواضع صلحخواهي در سازمانملل گرديده و بديهي است نتيجه سياسي اين روند به نفع جمهوري اسلامي ايران است و حملات نظامي را در اذهان بينالملل بهتر توجيه ميكند.[۴۷]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/10/23
- ↑ سند شماره 1585 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف اشرف در عملياتهاي بيتالمقدس 1 و 2 (يدالله ايزدي), 23/10/1366 تا 26/10/1366, صص 6, 8, 1/9 و 10 شماره نوار 27353.
- ↑ سند شماره 1565 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم در عمليات بيتالمقدس2 (حسين اردستاني), صص 46 و 47.
- ↑ همان, ص 48.
- ↑ همان, ص 41.
- ↑ سند شماره 1589 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي لشكر21 امام رضا(ع) در عمليات بيتالمقدس2 (حاجي يوسفي), ص 37.
- ↑ همان, صص 20 و 21.
- ↑ همان, صص 20 و 21.
- ↑ مأخذ 2, ص 44.
- ↑ مأخذ 2, ص 40.
- ↑ مأخذ1, ص1, مشاهدات.
- ↑ مأخذ1, صص 11 و 12, شنيدهها.
- ↑ مأخذ2, ص 42.
- ↑ سند شماره 1571 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات بيتالمقدس2, ص 132.
- ↑ همان,ص 136.
- ↑ همان, ص 145.
- ↑ همان, صص 145 تا 147.
- ↑ روزنامه اطلاعات, 24/10/1366, ص 18.
- ↑ همان, ص 2, تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ سند شماره 1617 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه كربلا در عمليات منتفي فاو (فرهاد درويشي), ص 114.
- ↑ همان, صص 111 و 112.
- ↑ سند شماره 1578 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني (مجيد مختاري) ص 93.
- ↑ سند شماره 1615 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم1 قرارگاه مقدم نيروي زميني در جنوب (جواد زمانزاده) ص 26.
- ↑ همان, ص 30.
- ↑ سند شماره 1614 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم 1 (جواد زمانزاده) ص 139.
- ↑ مأخذ 21, ص 95.
- ↑ مأخذ 21, ص 94.
- ↑ مأخذ 19, صص 95 و 96.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي, نشريه "گزارشهاي ويژه", شماره 301 (25/10/1366), ص4, اروميه - خبرگزاري جمهوري اسلامي, 24/10/1366.
- ↑ سند شماره 212764 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي داخلي, 23/10/1366, صص 1 تا 8 ضميمه.
- ↑ مأخذ 28, صص 11 و 12, نيويورك - خبرگزاري فرانسه, 24/10/1366.
- ↑ مأخذ 28, ص 10, تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي, 24/10/1366.
- ↑ مأخذ 28, صص 11 و 12, نيويورك - خبرگزاري فرانسه, 24/10/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران, بولتن "راديوهاي بيگانه", 24/10/1366, صص 3 و 4, راديو امريكا, 23/10/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي, نشريه "گزارشهاي ويژه", شماره 300 (24/10/1366), ص 10, راديو بي.بي.سي., 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 17, ص 20, تهران - واحد مركزي خبر.
- ↑ مأخذ 17, ص 20.
- ↑ مأخذ 33, ص 3 راديو امريكا, 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 33, ص 7, راديو امريكا, 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 28, ص33, پكن - خبرگزاري رويتر, 24/10/1366.
- ↑ مأخذ 34, ص 26, تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي, 23/10/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي, نشريه "گزارشهاي ويژه", شماره 299 (23/10/1366), ص 28, لندن - خبرگزاري فرانسه, 22/10/1366.
- ↑ مأخذ 34, ص 29, راديو امريكا, 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 34, ص 22, بغداد - خبرگزاري آسوشيتدپرس, 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 34, ص 32, تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي, 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 34, صص 23 و 24, پاريس - خبرگزاري فرانسه, 20/10/1366.
- ↑ مأخذ 33, صص 18 تا 20, راديو بي.بي.سي., 23/10/1366.
- ↑ مأخذ 29.