1366.12.24

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.12.24
نام‌های دیگر بیست و چهار اسفند
تاریخ شمسی 1366.12.24
تاریخ میلادی 14 مارس 1988
تاریخ قمری 25 رجب 1408




گزارش- 18

در ادامه‌ي عمليات والفجر10 كه از روز گذشته در منطقه‌ي حلبچه شروع شد، امروز نيز يگان‌ها و قرارگاه‌ها براي تقويت و تثبيت مواضع تصرف‌شده، به فعاليت پرداختند. مهم‌ترين تلاش روز جاري فرماندهان قرارگاه‌ها و يگان‌ها به چگونگي اتصال جاده‌ها به منطقه‌ي عمليات در محورهاي عملياتي و آماده كردن گردان‌ها براي اجراي مرحله‌ي بعدي عمليات و دفع پاتك‌هاي دشمن در برخي محورها اختصاص داشت. در محور قرارگاه قدس، شمال منطقه‌ي عمليات، جاده از شيار وشكناو عبور كرده، ادامه‌ي احداث آن در دو جهت ادامه يافت. يك جاده به سمت ارتفاع هاني‌قل و يك جاده هم به سمت ارتفاع خورنوازان احداث شد.[۱] همچنين مقر قرارگاه قدس يك گام به جلو و به ارتفاع هاني‌قل انتقال يافت. اين اقدام سبب شد فرماندهان تسلط و ديد بهتري بر منطقه داشته باشند و تأثير آتش توپ‌خانه بر عقبه‌هاي دشمن افزايش يابد. آتشبارها نيز در محور قرارگاه قدس بر روي پل‌هاي ملاويسي، گردكو و جاده‌ي ارتباطي ميان اين دو تمركز يافت.[۲] همچنين در محور قرارگاه قدس، يگان‌هاي شركت‌كننده در مرحله‌ي دوم عمليات شامل لشكرهاي41 ثارالله(ع)، 19 فجر، 17 علي بن ابي‌طالب(ع)، 25 كربلا، 7 ولي‌عصر(عج) و 33 المهدي(عج) نيز كار انتقال 15 گردان به خط را كه از اوايل شب گذشته شروع كرده بودند، ادامه دادند.[۳] نيروهاي لشكرهاي 41، 17، 25 و 19 در شيار وشكناو مستقر شدند و لشكر7 گردان‌هاي خود را به ارتفاعات سرگت، رجا و شيار هاني‌نوه انتقال داد. نيروهاي لشكر33 نيز در تپه‌هاي مشرف بر شهر خرمال و شيار زلم استقرار يافتند.[۴] در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) در جنوب منطقه‌ي عمليات به دليل نبود پل ماشين‌رو روي رودخانه‌ي مرزي آب سيروان بين عقبه‌ي خودي و منطقه‌ي عمليات، چگونگي پشتيباني و تدارك نيروها از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فرماندهان بود. براي رفع اين مشكل، رحيم صفوي جانشين نيروي زميني سپاه از نيمه‌شب در ساحل اين رودخانه در محور كوه گوزيل حضور يافت و كار نظارت بر نصب پل روي رودخانه را انجام داد. اقدامات ديگري كه با پي‌گيري رحيم صفوي انجام شد، عبارت بودند از: فعال كردن هوانيروز براي تدارك نيروها؛ اسلينگ كردن خودرو جيپ و قبضه‌هاي ضد هوايي و از زمان روشنايي هوا، احداث حداقل 2 تا 3 پل نفررو روي اين رودخانه براي حل مشكل تدارك نيروها به دليل موفق نبودن عمليات نصب پل و سقوط آن در آب.[۵] در محور قرارگاه فتح هم اصلي‌ترين فعاليت‌ فرماندهان، پشتيباني از نيروهاي در خط بود. دستگاه‌هاي مهندسي جهاد سازندگي و لشكر8 نجف كه با استفاده از سطحه و از طريق آبراهه‌ي جنوب شرقي درياچه‌ي دربنديخان به منطقه‌ي عمليات منتقل شده بودند، ساعت 5 صبح موفق به اتصال اسكله‌ي لشكر نجف به جاده‌ي‌ كاني كروشكان شدند. با هموار شدن مسير، زمينه براي عبور دادن چند دستگاه تانك و نفربر به سمت كاني كروشكان براي مقابله با پاتك‌هاي دشمن فراهم شد.[۶] پس از روشن شدن هوا، دشمن با مشاهده‌ي عبور تانك‌ها، سعي كرد با اجراي آتش سنگين روي جاده‌ي تازه‌تأسيس، از عبور دستگاه‌ها جلوگيري كند. همچنين دشمن از صبح حدود 30 دستگاه ايفا حامل نيرو از شهر دوجيله به اسكله‌ي نلرش در ساحل شرقي درياچه‌ي دربنديخان آورد و آن‌ها را روي يال‌هاي بالامبوي كوچك و دارزين مستقر كرد. در اين روز حجم پاتك‌هاي دشمن در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) كاهش يافت و بيش‌تر متوجه محور عملياتي قرارگاه فتح كه نيروهايش به جاده‌ي آسفالت حلبچه و حاشيه‌ي درياچه‌ي دربنديخان رسيده بودند، شد. دشمن در اوايل صبح فشار مختصري به تيپ29 نبي اكرم(ص) در شيندروي وارد كرد كه با مقاومت نيروهاي اين تيپ خنثي شد.[۷] براي بررسي وضعيت منطقه و سامان‌دهي نيروهاي خودي و مقابله با فشارهاي دشمن، صبح امروز علي شمخاني فرمانده نيروي زميني سپاه به هم‌راه احمد كاظمي فرمانده قرارگاه فتح، احمد غلامپور فرمانده قرارگاه كربلا و تيمسار صياد شيرازي به دشت كاني كروشكان و روستاي هانسوره عزيمت كردند. با حضور فرماندهان در رده‌ي مقدم درگيري، كارها با سرعت بيش‌تري انجام شد. در همين فاصله تانك‌هاي لشكر8 نجف پس از استقرار روي تپه‌هاي مشرف بر شهر حلبچه به اجراي آتش روي مواضع دشمن پرداختند. در اين حال، به دليل عدم الحاق تيپ صاحب‌الامر(عج) با لشكر نجف، تعدادي از تانك‌هاي دشمن با استفاده از جاده‌هاي منتهي به ارتفاع بالامبو خود را تا روستاهاي پريسه‌سرو و طريفه، جلو كشيده، نيروهاي خودي را به آتش بستند. با توجه به وضعيت موجود و ضمن مشورت كوتاه فرماندهان حاضر در صحنه‌ي درگيري، قرار شد نيروهاي خودي تا يال‌هاي منتهي به شهر حلبچه پيشروي كرده، با استفاده از پشتيباني زرهي، اهداف خويش را تكميل كنند. به همين منظور، به دستور احمد كاظمي نيروهاي لشكر8 نجف با پشتيباني آتش زرهي و مكانيزه و حمايت آتش توپ‌خانه حركت خود را آغاز و ضمن درگيري با تانك‌هاي دشمن در 2 روستاي فوق، 2 دستگاه از آن‌ها را منهدم كرده، 2 دستگاه ديگر را به غنيمت گرفتند و خط پدافندي خود را روي تپه‌هاي مسلط به حلبچه، اصلاح و تقويت كردند.[۸] با توجه به موفقيت‌هاي به دست آمده و روحيه‌ي مناسب نيروها، يكي از فرماندهان گردان‌هاي لشكر8 نجف درخواست ادامه‌ي پيشروي و داخل شدن به شهر حلبچه را كرد، اما به دليل مشخص نبودن وضعيت شهر و متوقف شدن نيروهاي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) روي ارتفاعات مشرف به شهر به دليل مقاومت دشمن در اين محور، احمد كاظمي فرمانده قرارگاه فتح با اين درخواست موافقت نكرد. به دنبال آن، شمخاني در تماس با فرمانده تيپ82 صاحب‌الامر(عج)، ضمن اعلام حضور نيروهاي لشكر8 نجف روي يال‌هاي منتهي به شهر حلبچه و حضور نداشتن دشمن، خواست كه نيروهاي اين تيپ از يال‌هاي ارتفاع بالامبو پايين آمده، با نيروهاي لشكر نجف كه در منتهي‌اليه يال‌هاي اين ارتفاع مستقر بودند، الحاق كنند. فرمانده تيپ مذكور در پاسخ به اين درخواست اعلام كردكه به دليل نداشتن جاده‌ي تداركاتي، نيروها توان لازم را براي اجراي اين مأموريت ندارند و نيازمند مهمات، و غذا و... هستند. با توجه به وضعيت موجود، تيمسار صياد شيرازي كه براي آگاهي از وضعيت منطقه و يافتن مكان مناسب براي آوردن بال‌گرد، به اين سمت رودخانه آمده بود، قول داد كه هوانيروز براي نيروهاي تيپ صاحب‌الامر(عج) غذا و مهمات اسلينگ كند. با پي‌گيري‌هاي وي، عصر امروز براي نيروهاي تيپ82 صاحب‌الامر(عج) در 3 نوبت غذا و مهمات اسلينگ شد.[۹] هم‌زمان با پيشروي نيروها به سمت شهر حلبچه، بال‌گردهاي دشمن در منطقه ظاهر شدند و سعي كردند با اجرا آتش روي نيروهاي خودي جلو پيشروي آنان را بگيرند. در جريان اين حملات، 3 نفربر و يك تانك‌ خودي كه بيش از حد جلو رفته بودند، هدف موشك‌هاي دشمن قرار گرفتند. توپ‌خانه و تانك‌هاي دشمن هم كه پشت جاده‌ي حلبچه ـ دوجيله و پادگان‌هاي زمقي و اطراف شهر حلبچه قرار داشتند نيز به طور مستمر مواضع خودي را هدف قرار مي‌دادند و چندين نوبت منطقه به وسيله‌ي هواپيماهاي P.C.7 بمب‌باران شد. اسكله‌ي "كلور" در ساحل رودخانه‌ي ليله و شيخ‌صله در عمق منطقه‌ي خودي هم چند بار بمب‌باران شيميايي شد. در مجموع، دشمن كه كاملاً در موضع انفعال قرار گرفته بود، اقدام جدي و مؤثري در مقابل رزمندگان ايراني در محور قرارگاه فتح انجام نداد.[۱۰] در محور قرارگاه فرعي فتح1، براي عمليات مجدد روي ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شميران، تصميم به استفاده از لشكر57 ابوالفضل(ع) گرفته شد، اما به دليل آماده نبودن اين لشكر و عدم توانايي لشكر11 اميرالمؤمنين(ع) و تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع) كه در شب و روز اول در اين منطقه عمليات كرده بودند، نياز به آوردن يگان‌هاي جديد احساس شد. به همين منظور، به لشكرهاي10 سيدالشهدا(ع) و 27 حضرت رسول(ص) اعلام شد براي عمليات در اين منطقه آماده شوند.[۱۱] به موازات فعاليت قرارگاه‌ها و يگان‌ها براي تقويت و تثبيت مواضع تصرف‌شده، اقدامات ديگري براي تحقق اين مهم انجام شد؛ از جمله طي امروز، آتش توپ‌خانه‌ي خودي به طور مؤثري روي مواضع و محل‌هاي تجمع نيروهاي دشمن در همه‌ي جبهه‌ها اجرا شد و گزارش‌هاي دريافتي از واحد شنود از وضعيت بد و گلايه‌ي شديد نيروهاي عراقي از آتش پرحجم ايران حكايت مي‌كرد.[۱۲] همچنين با هدف برهم زدن انسجام يگان‌هاي عراقي كه براي اجراي ضد حمله قصد ورود به منطقه‌ي عمليات را داشتند، نيروهاي قرارگاه رمضان شامل تيپ75 ظفر به هم‌راه پيش‌مرگان كرد مسلمان عراقي (شاخه‌ي سليمانيه) چند عمليات چريكي و محدود را در شهر سيدصادق محل تجمع نيروهاي عراقي براي ورود به منطقه‌ي حلبچه و جاده‌ي سيدصادق ـ حلبچه انجام دادند كه در نتيجه چند خودرو نظامي عراقي منهدم گرديد و اختلالاتي در تحركات دشمن ايجاد شد.[۱۳]

گزارش- 19

با توجه به موفقيت مرحله‌ي اول عمليات والفجر10 در دو شب و روز گذشته و پيشرفت احداث جاده در محور قرارگاه قدس به‌ويژه اتصال جاده تا ارتفاعات هاني‌قل و خورنوازان، تصميم گرفته شد مرحله‌ي دوم عمليات، امشب انجام شود.** به همين منظور، بعد از ظهر امروز فرماندهي قرارگاه خاتم(ص) به محور جنوبي عمليات اعلام كرد كه قرارگاه قدس در شب جاري عمليات خواهد كرد. پس از دريافت اين خبر، فرماندهان قرارگاه‌هاي ثامن‌الائمه(ع) و فتح، اجراي مرحله‌ي دوم عمليات را به يگان‌هاي تحت امر ابلاغ كردند.[۱۴] بر اساس طرح مانور، قرارگاه قدس مي‌بايست با تصرف پل گردكو، تنگه‌ي خرمال را مسدود مي‌كرد؛ قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) با تكميل تصرف ارتفاع شيندروي و سرازير شدن از اين ارتفاع، پس از پاك‌سازي ارتفاعات پنج قله و توانير، با لشكر7 ولي‌عصر(عج) از قرارگاه قدس كه عمل روي ارتفاع شنام را عهده‌دار بود، الحاق و جاده‌ي بياره ـ نوسود را كه از اهداف مهم اين قرارگاه و عقبه‌ي مراحل بعدي عمليات محسوب مي‌شد، آزاد مي‌كرد. همچنين قرارگاه فتح بايستي با ادامه‌ي پيشروي به طرف حاشيه‌ي غربي درياچه‌ي دربنديخان در حوالي شهر دوجيله با يگان‌هاي قرارگاه قدس الحاق مي‌كرد تا بدين‌ترتيب زمينه براي محاصره‌ي كامل دشمن در دشت حلبچه فراهم مي‌شد.[۱۵] همچنين در گفت ‌و گو‌هاي فشرده‌يي كه در قرارگاه‌هاي قدس، ثامن‌الائمه(ع) و فتح انجام شد، مانور يگان‌هاي شركت‌كننده در مرحله‌ي دوم عمليات مرور شد و مانور يگان‌ها به‌ترتيب از شمال منطقه‌ي عملياتي به طرف جنوب به شكل زير، نهايي گرديد: در محور قرارگاه قدس، 6 يگان جمعاً با به‌كارگيري 15 گردان عملياتي و 7 گردان احتياط مأموريت يافتند اهداف زير را تأمين كنند. - لشكر7 ولي‌عصر(عج) با 4 گردان مأموريت تصرف ارتفاع شنام و يال‌هاي منتهي به دشت حلبچه را در غرب اين ارتفاع بر عهده گرفت. - لشكر33 المهدي(عج) با استعداد 3 گردان (كه 2 گردان آن در مرحله‌ي اول نيز وارد عمل شده بودند) استقرار روي جاده‌ي گردكو به دوجيله را عهده‌دار شد. نيروهاي اين يگان مي‌بايست از سمت راست، در سه راهي گردكو با لشكر25 كربلا الحاق مي‌كردند و به طور مشترك روي جاده‌ي گردكو گسترش مي‌يافتند و بنا به دستور براي الحاق با قرارگاه فتح در شهر دوجيله حركت مي‌كردند. - لشكر25 كربلا با به‌كارگيري 4 گردان مي‌بايست پايگاه‌هاي دشمن در جاده‌ي خرمال به گردكو را منهدم و تا پل گردكو پيشروي مي‌كرد. همچنين تپه‌ي گيلك واقع در شرق رودخانه‌ي آوي‌زلم را تصرف و از سمت چپ و راست خود با لشكر33 المهدي(عج) و 17 علي بن ابي‌طالب(ع) الحاق مي‌كرد. - لشكر17 علي بن ابي‌طالب(ع) با استعداد 2 گردان مأموريت پوشاندن حد فاصل تپه‌ي گيلك تا تپه‌ي شيرمر را بر عهده گرفت. اين يگان بايستي از سمت چپ با لشكر25 كربلا و در سمت راست با لشكر41 ثارالله(ع) الحاق مي‌كرد. - لشكر41 با يك گردان مسئوليت تصرف تپه‌ي شيرمر را عهده‌دار شد. اين يگان مي‌بايست از سمت چپ با لشكر17 علي بن ابي‌طالب(ع) و در سمت راست با لشكر19 فجر الحاق مي‌كرد. - لشكر19 فجر نيز بايد در سمت راست خط حد عمليات قرارگاه قدس با به‌كارگيري يك گردان، يال بانشيار و يال آموره را در ارتفاع سورن تصرف كرده، از سمت چپ با لشكر41 ثارالله(ع) الحاق مي‌كرد. زمان شروع درگيري براي لشكر‌هاي 33 المهدي(عج)، 25 كربلا، 17 علي بن ابي‌طالب(ع)، 41 ثارالله(ع) و 19 فجر ساعت 23 در نظر گرفته شد. اين زمان براي لشكر7 ولي‌عصر(عج) به دليل بُعد مسافت از نقطه‌ي رها شدن نيروها تا هدف، ساعت 2 بامداد (روز 25/12/1366) تعيين شد.[۱۶] در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) قرار شد يگان‌ها با طرح مانور تعيين‌شده‌ي قبلي، عمليات خود را ادامه دهند، بدين ترتيب كه: - تيپ29 نبي اكرم(ص)، يال‌هاي شمالي، شرقي و غربي ارتفاع شيندروي را تصرف كرده، جاده‌ي روستاي انب به شهر حلبچه را مسدود كند. - تيپ36 انصارالمهدي(عج)، يال جنوبي تنگه‌ي روستاي دالامار را تثبيت و يال‌هاي غربي و شرقي تنگه‌ي دالامار را تصرف و تأمين و با لشكر9 بدر الحاق كند. - لشكر9 بدر ضمن تثبيت مواضع تصرف‌شده‌ي قبلي با تيپ‌هاي 36 انصارالمهدي(عج) و 82 صاحب‌الامر(عج) الحاق كند. - همه‌ي يگان‌ها طي شب جاري حداقل در حد يك دسته اقدام به تك ايذايي كنند. همچنين تصرف روستاي بابا كوچك در جنوب شهر حلبچه به تيپ75 ظفر واگذار شد و سه تيپ ميثم، حمزه(ع) و نبوت نيز مأموريت تصرف و پاك‌سازي ارتفاعات مسلط به جاده‌ي نوسود ـ طويله و باز كردن اين جاده را بر عهده گرفتند. بدين ترتيب، در اين مرحله‌ي مأموريت قرارگاه ثامن‌الائمه(ع)، تكميل تصرف ارتفاع شيندروي و يال‌هاي شرقي ارتفاع بالامبو؛ سرازير شدن از اين ارتفاعات با هدف باز كردن جاده‌ي نوسود ـ طويله؛ الحاق باقرارگاه‌هاي فتح و قدس و تشكيل خط پدافندي احاطه‌يي به دور شهر حلبچه تعيين شد.[۱۷] در محور قرارگاه فتح قرار شد لشكر14 امام حسين(ع) ضمن تصرف ادامه‌ي يال ارتفاعات بالامبوي كوچك و دارزين، سرپل نلرش و ساحل شرقي درياچه‌ي دربنديخان در غرب شهر حلبچه را تأمين كند. لشكر8 نجف نيز يك گام به سمت شمال برداشته، پس از عبور از غرب شهر حلبچه با استفاده از يك گردان، مقر توپ‌خانه‌ي دشمن در روستاي بكراوه را تصرف كند. همچنين مقرر شد، يگان‌هاي سپاه پاسداران از ورود به شهر حلبچه خودداري كرده، تركيبي از نيروهاي معارض عراقي متشكل از نيروهاي لشكر9 بدر و اكراد عراقي وارد شهر شوند و كنترل نظم آن را بر عهده بگيرند.[۱۸] مجموع وقايع روز جاري و همچنين تصميمات جديد، هم‌‌زمان به اطلاع حجت‌الاسلام ‌هاشمي رفسنجاني كه در قرارگاه شهيد مطهري در مريوان حضور داشت، رسيد. همچنين مهم‌ترين اخبار جاري با ارسال يك كالك رمزدار به جماران به اطلاع آقاي محمدعلي انصاري در بيت امام رسانده ‌شد.[۱۹] ساعت 19:15، آقاي ‌هاشمي رفسنجاني فرمانده ‌عالي جنگ و حجت‌الاسلام دكتر حسن روحاني و هم‌راهان از مريوان به قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در ارتفاعات سورن آمدند و تا ساعت 22:10 در اين مكان بودند. در گفت ‌و گوهاي انجام‌شده ميان فرماندهان قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) و آقاي‌ هاشمي‌، نام عمليات، والفجر10 تعيين شد. اين در حالي بود كه فرماندهان سپاه معتقد بودند تا اجراي موفق عمليات امشب و تصرف عقبه‌ي عراق در پل گردكو حداقل تا عصر روز بعد از اعلام نام و منطقه‌ي عمليات خودداري شود، اما آقاي ‌هاشمي با اطمينان معتقد بود كه يگان‌هاي سپاه قادر به تصرف و نگه‌داري اين منطقه هستند؛ و در نهايت نظر سپاه پذيرفته شد.[۲۰]

گزارش- 20

پس از كسب آمادگي‌هاي اوليه، نيروهاي يگان‌هاي سه قرارگاه قدس، ثامن‌الائمه(ع) و فتح، از غروب آفتاب حركت خود را از نقطه‌ي رهايي به سمت اهداف مورد اشاره براي اجراي مرحله‌ي دوم عمليات والفجر10 آغاز كردند. عمليات يگان‌هاي قرارگاه‌ها تا ساعت 24 شب جاري به شرح زير بود: در محور قرارگاه قدس، آغاز درگيري ساعت 22 تعيين شده بود. بر اين اساس در ساعت مورد نظر، گردان‌هاي لشكر33 المهدي(عج) و 25 كربلا به منظور تصرف پل گردكو؛ لشكر41 ثارالله(ع) براي تصرف شيرمر و لشكر19 فجر براي تسخير بانشيار حركت خود را آغاز كردند.[۲۱] ساعت 23:30 نيروهاي لشكر41 ثارالله(ع) روي تپه‌ي شيرمر با دشمن درگير شده، پس از نيم ساعت موفق به انهدام گروهان عراقي مستقر روي اين تپه شدند و 20 نفر از نيروهاي دشمن را اسير كردند. نيروهاي اين لشكر از درهم‌ريختگي سازمان دشمن استفاده كرده، بلافاصله خود را به تپه سبز واقع در غرب اين تپه رساندند.[۲۲] هم‌زمان با اين اقدام، در ساعت 24، نيروهاي لشكر19 فجر بدون هيچ ‌گونه درگيري خود را به يال‌هاي بانشيار و آموره رساندند و روي آن‌ها مستقر شدند. حدود 30 نفر از نيروهاي عراقي كه در اين دو نقطه حضور داشتند با ديدن رزمندگان فرار كردند. اين در حالي بود كه نيروهاي لشكر33 المهدي(عج) پس از عبور از روستاي احمدآوا كه دشمن آن را خالي كرده بود، مقارن نيمه‌شب شهر خرمال را دور زده، پيشروي خود را ضمن حفظ هماهنگي و تماس با لشكر25 كربلا براي دست‌رسي به‌ پل گردكو و بستن عقبه‌ي دشت حلبچه همچنان ادامه مي‌دادند و نيروهاي لشكر7 ولي‌عصر(عج) نيز در حال پيشروي به سمت هدف خود بودند و تنها 2 تا 3 كيلومتر با آن فاصله داشتند.[۲۳] در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) نيز يگان‌هاي تحت امر اين قرارگاه شامل دو تيپ ميثم و حمزه(ع) با 2 گردان براي پاك‌سازي قسمت‌هايي از جاده‌ي نوسود ـ طويله در ساعت 4 بعد از ظهر؛ تيپ29 نبي اكرم(ص) با هدف تكميل تصرف ارتفاع شيندروي و تيپ77 نبوت براي آزادسازي جاده‌ي بياره ـ نوسود و الحاق با لشكر7 ولي‌عصر(عج) از قرارگاه قدس قبل از تاريك شدن هوا حركت خود را به سمت اهداف تعيين‌شده آغاز كردند. نيروهاي تيپ نبي اكرم(ص)، ساعت 21 از يال‌هاي شمالي ارتفاع شيندروي به طرف پايين سرازير شدند و در مسير خود دو كمين دشمن را منهدم و پايگاه‌هاي اول و دوم عراقي‌ها ـ هر كدام به استعداد يك دسته ـ را تصرف كردند و براي تصرف پايگاه سوم، دومين گردان اين تيپ وارد صحنه‌ي نبرد شد. اين در حالي بود كه ساير يگان‌هاي اين قرارگاه تا نيمه‌شب به اهداف خود نرسيده‌ بودند. تيپ77 نبوت كه به سمت محور جاده‌ي نوسود ـ طويله و ارتفاعات پنج قله پيشروي مي‌كرد، با مناطقي مواجه شد كه دشمن در آن‌جا حضور نداشت و مقاومت چنداني در مقابل خود نمي‌ديد. دشمن با توان ضعيفي در حد 15 نفر نظامي عراقي و حدود يك‌صد نفر از عناصر حزب دمكرات كردستان ايران در اين منطقه باقي مانده بود.[۲۴] در محور قرارگاه فتح، حدود غروب آفتاب، گردان‌هاي لشكر14 امام حسين(ع) و لشكر8 نجف حركت خود را از يال‌هاي مشرف بر روستاي چورستانه به سمت يال بالامبوي كوچك، دارزين، ساحل شرقي درياچه‌ي دربنديخان و مقر توپ‌خانه‌ي دشمن در روستاي بكراوه آغاز كردند. نيروهاي لشكر امام حسين(ع) ساعت 20 با دشمن درگير شدند و پس از يك درگيري نسبتاً سخت موفق شدند در محدوده‌ي اسكله‌ي نلرش در ساحل غربي درياچه‌ي دربنديخان حضور يافته، تعدادي از عناصر دشمن را اسير كنند. آنان همچنين 7 قايق مسلح به تيربار را در ساحل درياچه، به غنيمت گرفتند. اما نيروهاي لشكر8 نجف با وجود پيشروي در عمق منطقه به دليل اين‌كه روستاي بكراوه را كه توپ‌خانه‌ي عراق در اطراف آن مستقر بود ـ به طور كامل شناسايي نكرده بودند، وارد آن نشدند. گزارش‌هاي دريافتي در ساعت‌هاي اوليه پس از شروع عمليات، در مجموع از سرعت مناسب و روحيه‌ي بالاي نيروها در اجراي مرحله‌ي دوم عمليات و ازهم‌گسيختگي و ناتواني دشمن در مقابله با يگان‌هاي خودي حكايت مي‌كرد و اين وضعيت تا آخرين دقايق منتهي به نيمه‌شب ادامه داشت.[۲۵]

گزارش- 21

48 ساعت پس از شروع عمليات والفجر10، عكس‌العمل ضعيف دشمن همچنان سؤال و ابهام باقي‌مانده در ذهن فرماندهان بود. با توجه به تجربه‌ي گذشته، به خصوص سابقه‌ي مقاومت سرسختانه و طولاني ارتش عراق در منطقه‌ي عملياتي بيت‌المقدس2 در منطقه‌ي عمومي ماووت، پيش‌بيني مي‌شد كه دشمن به محض پي بردن به اصلي بودن عمليات جمهوري اسلامي ‌در منطقه‌ي ‌حلبچه، هم‌زمان با استفاده از يگان‌هاي احتياط نزديك، در مقياس وسيعي اقدام به آوردن يگان‌هاي جديد از مناطق جنوب كند و به مقابله‌ي جدي با رزمندگان ايراني بپردازد، اما پس از گذشت بيش از دو روز از آغاز عمليات، هنوز اقدام درخور انتظاري از ارتش عراق مشاهده نشده است و تحركات دشمن قوت چنداني ندارد. عدم تحرك جدي دشمن خود بر ابهامات موجود از رفتار دشمن افزوده است.[۲۶] بر اين اساس، امروز نيز فرماندهان سپاه در قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص)، به بحث و گفت ‌و گو درباره‌ي نوع رفتار دشمن پرداختند. بيم آن مي‌رود كه هدف واكنش ضعيف دشمن اجراي عمليات در منطقه‌ي ديگري باشد و در اين ميان حساسيت منطقه‌ي فاو بيش از ساير نقاط است.[۲۷] داود رنجبر راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در يادداشت‌هاي خود جمع‌بندي سؤالات و ابهامات موجود را به روايت غلامعلي رشيد به شرح زير يادداشت كرده است: «1. وضعيت كلي دشمن براي ما پر از ابهام و مشكوك است. 2. چرا دشمن در اين 48 ساعت گذشته حركت جدي عليه مواضع ما در محور جنوبي منطقه عمليات، يعني در محور قرارگاه‌هاي فتح و ثامن‌الائمه(ع) انجام نداده است؟ 3. مانور ما به گونه‌يي است كه اگر دشمن حركت جدي نداشته باشد، فردا صاحب 3 شهر حلبچه، دوجيله و خرمال و دو بخش طويله و بياره مي‌شويم. عراق با اين مسئله‌ي سياسي چگونه برخورد خواهد كرد و اين مسئله‌ي ساده‌ي نيست؟ 4. چرا حداقل در حاشيه‌ي غربي درياچه‌ي دربنديخان حضور فعال و پر ازدحامي ‌از دشمن ديده نمي‌شود؟ 5. چرا به مردم شهر حلبچه دستور تخليه نمي‌دهد؟ 6. چرا با كاتيوشا و توپ‌خانه‌ي اتريشي كه از مسافت دور قابل شليك است، آتش نمي‌كند؟ 7. آيا دشمن قصد حمله به نقطه‌يي ديگر براي خنثي كردن عمليات ما را ندارد؟ 8. آيا دشمن دامي براي ما چيده است؟ ما حتي اطلاعات كاملي از دشمن در زمين محصور بين شهرهاي حلبچه، خرمال، دوجيله و ارتفاع شيندروي به مساحت 150 كيلومتر مربع نداريم در حالي كه تجربه به ما مي‌گويد دشمن به اندازه‌ي كافي لشكر احتياط پياده و مكانيزه دارد و نتيجه اين‌كه به هر حال موضع دشمن مشكوك است.»[۲۸] آقاي ‌هاشمي ‌رفسنجاني جانشين فرمانده كل قوا و فرمانده عالي جنگ كه عصر امروز از مريوان به قرارگاه مقدم خاتم‌الانبيا(ص) در ارتفاعات سورن آمده بود، در يادداشت‌هاي امروز خود در كتاب كارنامه و خاطرات سال 1366، در اين باره نوشته است: «عصر با هم‌راهان به سوي قرارگاه مقدم رفتيم... مغرب به اوج قله‌ي سورن رسيديم. قرارگاه آقاي (محسن) رضايي آن‌جا است. از بالاي كوه منظره‌ي دشت زور را ديديم. در قرارگاه شرح عمليات را دادند. همگي از پيروزي‌هاي به دست آمده و رو به توسعه خوشحال بودند و لحظه به لحظه خبر پيشرفت جديد مي‌رسد... نيروها دارند به پيش مي‌روند. عراقي‌ها مقاومتي ندارند و باعث تعجب فرماندهان است. مي‌ترسند مكري در كار باشد.»[۲۹]

گزارش- 22

هم‌زمان با عمليات والفجر10 در منطقه‌ي حلبچه، عمليات بيت‌المقدس3 در منطقه‌ي ماووت استان سليمانيه‌ي عراق روي ارتفاعات گوجار در حال انجام است. يگان‌هاي تحت امر قرارگاه نجف سپاه پاسداران، شامل لشكر5 نصر، لشكر31 عاشورا، تيپ12 قائم(عج) و تيپ35 امام حسن(ع) كه از غروب روز قبل، عمليات خود را آغاز كرده و به سمت اهداف در حال پيشروي بودند، در دقايق اوليه‌ي نيمه‌شب خود را به ارتفاع گوجار رساندند.[۳۰] 30 دقيقه‌ي بامداد، هر دو گردان تيپ12 قائم(عج) آمادگي خود را براي اجراي عمليات اعلام كردند و فرماندهي تيپ در تماس با قرارگاه نجف، خواهان تسريع در شروع درگيري شد،[۳۱] اما به دليل تأخير نيروهاي ديگر، به‌خصوص لشكر5 نصر، با اين درخواست موافقت نشد و نيروهاي تيپ35 امام حسن(ع) نيز به دنبال نيروهاي لشكر5 نصر در حال ادامه‌ي مسير بودند.[۳۲] با اين حال، نيروهاي يك محور تيپ12 قائم(عج)، 6 دقيقه قبل از موعد مقرر (ساعت 1 بامداد) با عناصر دشمن در يال اول گوجار درگير شدند، اما از وضعيت نيروهاي محور دوم خبري در دست نبود.[۳۳] لشكر5 نصر نيز براي درگيري همچنان خواهان فرصت بيش‌تري بود. در اين دقايق، به قبضه‌هاي توپ‌خانه و ادوات براي اجراي آتش به‌ويژه روي روستاي الاغلو و پايين قله‌ي الاغلو تا تنگه‌ي گوجار آماده‌باش داده شد، اما شليك قبضه‌هاي توپ منوط به درگير شدن همه‌ي يگان‌ها بود، فقط در صورت اجراي آتش به وسيله‌ي توپ‌خانه‌ي دشمن، واحد توپ‌خانه اجازه داشت عمليات ضد آتشبار را اجرا كند.[۳۴] با وجود فشار پي ‌در پي قرارگاه، نيروهاي تيپ35 امام حسن(ع) و لشكر5 نصر تا يك ساعت پس از درگير شدن نيروهاي محور اول تيپ12 قائم(عج)، نتوانستند درگيري را شروع كنند. مواجه شدن با يك صخره در مسير نيروهاي لشكر5؛ وجود مه بسيار غليظ در محدوده‌ي نيروهاي محور2 تيپ12 قائم(عج) در مسير رسيدن به قله اصلي گوجار و فاصله 15 دقيقه‌يي نيروهاي تيپ امام حسن(ع) در پشت سر نيروهاي محور 2 تيپ12 قائم(عج) و پاك‌سازي ميدان مين در مقابل نيروهاي لشكر31 عاشورا، درگير شدن اين نيروها با دشمن را تا ساعت 2 بامداد به تأخير انداخت.[۳۵] اين در حالي بود كه نيروهاي محور اول تيپ12 قائم(عج) با تصرف و پاك‌سازي يال اول گوجار مأموريت خود را به انجام رسانده بودند. دقايقي پس از ساعت 2 بامداد، نيروهاي محور 2 تيپ12 قائم(عج) براي تصرف قله‌ي اصلي گوجار با دشمن درگير شدند و با گرفتن يك اسير براي پيدا كردن موقعيت و مسير (كه كاملاً يخ زده بود) و رسيدن به نيروهاي دشمن تلاش كردند. لحظاتي بعد، لشكر31 درگيري خود را آغاز كرد و با استفاده از ديد‌بان ادوات، آتش پرحجم و متمركزي را روي قله‌ي ارتفاع الاغلو روانه كرد و تا ساعت 2:20 بامداد با تصرف تپه‌ي جلو ارتفاع الاغلو به پاك‌سازي و پيشروي ادامه داد و هم‌زمان نيروهاي تخريب اين يگان به پاك‌سازي ميادين مين موجود در جاده‌ي ارتفاع گوجار به ارتفاع الاغلو پرداختند.[۳۶] در همين زمان، نيروهاي تيپ35 امام حسن(ع) نيز خود را به يال اصلي گوجار رسانده، پس از تصرف اولين پايگاه دشمن و گرفتن چند اسير در ابتداي يال2 قرار گرفتند و به دليل درگير نشدن نيروهاي لشكر5 نصر، توقف كردند و منتظر دريافت دستور هماهنگي از قرارگاه شدند.[۳۷] در اين ميان، فقط نيروهاي لشكر5 نصر نتوانسته بودند با دشمن در قله‌ي گرده هلكان درگير شوند. با دستور قرارگاه، نيرو‌هاي تيپ امام حسن(ع) در ساعت 2:40 بامداد پيشروي خود را روي يال2 گوجار آغاز كردند و لحظاتي بعد نيروهاي لشكر نصر هم در يال صخره‌يي در سمت چپ يال1 با دشمن درگير شدند.[۳۸] در ساعت 3:10 نيز لشكر31 عاشورا اعلام كرد هدف‌هاي واگذارشده را كاملاً تصرف كرده است. با اين كه نيروهاي خودي در يال اصلي قله‌ي گوجار و يال دوم مشكل چنداني نداشتند و عمليات لشكر31 عاشورا در ابتداي ارتفاع الاغلو نيز با موفقيت انجام شد، ولي قله‌ي اصلي گوجار و قله‌ي گرده هلكان و صخره‌يي تصرف نشد و اين نقاط همچنان در اختيار دشمن قرار داشت.[۳۹] حدود ساعت 4 صبح، لشكر5 نصر اعلام كرد قله‌ي گرده هلكان را تصرف كرده است و درگيري در يال صخره‌يي در سمت چپ يال1 ادامه دارد و در ادامه خواهان اقدام تيپ12 قائم(عج) براي رفتن به سمت قله‌ي گرده هلكان و پاك‌سازي يال1 (حد فاصل يال اصلي تا قله‌ي گرده هلكان) شد. اما تيپ12 كه درگير تصرف قله‌ي اصلي گوجار بود، از انجام دادن اين مسئوليت جديد بازماند و تيپ35 نيز اعلام كرد توان چنين كاري را ندارد. در اين اثنا، عده‌يي از افراد دشمن كه بين نيروهاي تيپ35 مستقر در ابتداي اتصال يال اصلي گوجار منتهي به يال 1و 2 و لشكر5 نصر مستقر در قله‌ي گرده هلكان، تقريباً در محاصره قرار داشتند، چون از سوي نيروهاي تيپ35 امام حسن(ع) تهديد نمي‌شدند به نيروهاي اندك و خسته‌ي لشكر5 نصر كه از يگان‌هاي چپ و راست خود جدا افتاده بودند، فشار آوردند و تا ساعت 5:30 صبح آنان را از گرده هلكان عقب راندند. نيروهاي تيپ35 امام حسن(ع) خبر اين عقب‌نشيني را ساعت 6:30 به اطلاع قرارگاه نجف رساندند. تلاش قرارگاه نجف براي استفاده از آتش متمركز ادوات روي گرده هلكان و صخره‌يي به دليل نداشتن ثبت تير و وجود مه غليظ در ارتفاعات نيز بي‌ثمر ماند. پس از روشن شدن هوا و رقيق شدن مه، نيروها تا حد زيادي نسبت به موقعيت خود و اهداف، هوشيارتر شدند؛ بنابراين، از ساعت 7:40 بامداد، نيروهاي محور دوم تيپ12 قائم(عج) موقعيت قله‌ي گوجار را پيدا كرده، بلافاصله به آن حمله كردند و با تصرف يك سنگر دوشيكا، شروع به پاك‌سازي و پيشروي به سمت قله‌ي گوجار كردند و برخلاف انتظار قرارگاه، به‌سرعت خود را به قله‌ي گوجار رساندند و در اين مكان با نگهباناني رو به رو شدند كه از شدت سرما يخ زده و خشك شده بودند. از اين رو، اين هدف در ساعت 8 صبح تصرف و پاك‌سازي شد.[۴۰] در ادامه، نيروهاي تيپ12 قائم(عج) كه به دليل موفقيت‌هاي كسب‌شده در تصرف يال اصلي و قله‌ي گوجار وضعيت روحي مناسبي داشتند از روي يال اصلي به سمت جنوب پيشروي كرده، پس از درهم شكستن مقاومت‌هاي ضعيف دشمن روي اين يال، مواضع جديدي را تصرف كردند و از مقابل گرده هلكان (روي يال ديگر گوجار) نيز گذشتند.[۴۱] بدين ترتيب، در عمليات شب و روز اول، به غير از تصرف قله‌ي گرده هلكان و يال صخره‌يي با تلاش لشكر5 نصر و قسمتي از جناح راست آن، ساير اهداف تعيين‌شده نيز تأمين شد.[۴۲] با وجود تأمين حدود 70 درصد اهداف عمليات در ارتفاع گوجار و اطراف آن و حساسيتي كه دشمن قبل از عمليات به حفظ اين ارتفاع نشان مي‌داد، در مجموع، فعاليت دشمن براي بازپس‌گيري مناطق از دست داده، ضعيف بود و چند حركت دشمن از دهكده‌ي الاغلو و ارتفاع صخره‌يي به سمت نيروهاي لشكر31 عاشورا سركوب شد.[۴۳] در طول روز جاري، آتش دشمن در منطقه كم‌تر از حد انتظار بود، اما در پايان روز و پس از تاريك شدن هوا، حجم زيادي از آتش به‌ويژه روي مواضع تيپ35 امام حسن(ع) روي ارتفاع گوجار و لشكر31 عاشورا در مقابل ارتفاع الاغلو، سرازير شد. علاوه بر اين، كمك‌رساني به نيروهاي لشكر عاشورا از سوي لشكر5 نصر با ارسال 2 دستگاه خشايار انجام شد، اما امكان كمك به نيروهاي تيپ35 با توجه به مشكل تردد و وجود برف و يخ، چندان فراهم نشد.[۴۴]

گزارش- 23

ساعاتي پس از شروع عمليات بيت‌المقدس3 و بعد از روشن شدن هوا، تلاش يگان‌ها معطوف موضوع تدارك نيروهاي مستقر روي ارتفاع گوجار و عقب آوردن پيكر شهدا و مجروحان شد.[۴۵] فرماندهان تيپ35 امام حسن(ع) و تيپ12 قائم(عج) طبق برنامه‌ريزي و هماهنگي قبلي، خواهان حضور بال‌گرد براي تخليه‌ي مجروحان و اسلينگ تداركات و مهمات روي ارتفاع گوجار شدند، اما به دليل آماده نبودن هوانيروز و تور اسلينگ براي حمل بار و مهمات اين كار انجام نشد. از آغاز عمليات تا بعد از ظهر امروز هيچ امكاني براي انتقال مجروحان به عقب فراهم نشد. بعد مسافت، وجود برف و يخ و صعب‌العبور بودن مسير امكان انتقال مجروحان را از راه زمين غير ممكن كرده بود. چشم اميد يگان‌ها و نيروها فقط به هوانيروز و بال‌گردها بود، اما محدوديت شديد و آماده بودن تنها يك فروند بال‌گرد، موضوع انتقال را به يك معضل تبديل كرده بود. تعدادي از مجروحان كه قادر به سُر خوردن روي برف بودند با استفاده از شيب تند شيارها و ارتفاع بلند برف خود را تا نزديكي جاده رساندند، اما اوضاع در اين نقطه نيز رضايت‌بخش نبود و كمبود آمبولانس وجود داشت. در اين ميان بيش‌ترين گلايه‌ي تيپ12 قائم(عج) و 35 امام حسن از تخليه مجروحان بود.[۴۶] برف فراوان و ناهمواري مسير نيز بر مشكلات انتقال مجروحان افزوده بود. عبدالرسول استوار فرمانده تيپ امام حسن(ع)، در گزارشي به قرارگاه در مورد سختي انتقال مجروحان به وسيله‌ي افراد پياده گفت: «تخليه‌ي شهيد و مجروح امكان ندارد. يك مجروح را داشتند مي‌آوردند ناگهان نفر جلو برانكارد گم شد و برانكارد سر خورد، معلوم شد كه نفر جلويي تا 10 سانت بالاي سرش در برف فرو رفته، چون بعد از ظهرها برف گرم و نرم مي‌شود.»[۴۷] مشكل تدارك و تخليه‌ي مجروحان با گذشت زمان نمايان‌تر ‌شد. اورژانس پر از مجروحاني بود كه با سخت‌‌ترين شيوه خود را به عقب رسانده بودند، در حالي كه بهداري قادر به تخليه‌ي آنان به طرف بانه نبود. 100 تا 150 مجروح روي زمين مانده بودند. با اين‌كه مجروحان بدحال نسبتاً كم بودند، اما قرار گرفتن مجروحان در گِل كه كف اورژانس را پوشانده بودند، صحنه‌ي نامناسبي به وجود آورده بود. هوانيروز تا ساعت 11 موفق به تعمير بال‌گردها نشد و بنا به درخواست، دو فروند بال‌گرد214 از بانه راهي منطقه گرديد. خاني قائم‌مقام تيپ12 قائم(عج)، ساعت 12:25 در تماس با قرارگاه گفت: «ما در مسير عبور نيروها يك پد هلي‌كوپتر درست كرده‌ايم. چهار پنج مجروح سخت داريم كه اگر با هلي‌كوپتر نبريم شهيد مي‌شوند، زودتر براي هلي‌كوپتر اقدام كنيد.»[۴۸] سرهنگ بلادي مسئول اكيپ هوانيروز كه روز گذشته نيز در جلسه‌ي هماهنگي با قرارگاه شركت داشت، در ساعت 14:15 به قرارگاه نجف آمد و امكان پشتيباني عملياتي روي گوجار را منتفي دانست. وي مشكل ديد خلبان روي برف؛ تسلط ديد و تير دشمن از روي قله‌ي الاغلو و به هوا برخاستن برف زير بال‌گرد در هنگام فرود را از دلايل آن عنوان كرد.[۴۹] پس از مطرح شدن مشكلات هوانيروز براي تدارك نيروها و تخليه‌ي مجروحان از ارتفاع گوجار، در نهايت يك فروند بال‌گرد206 سپاه به خلباني "سهيلي" به صورت آزمايشي روي پدي كه در يال گوجار به طور اضطراري ايجاد شده بود، فرود آمد و منطقه را براي پرواز و فرود بال‌گرد امن اعلام كرد. بنابراين، قرار شد يك فروند بال‌گرد214 هوانيروز به ‌طور آزمايشي در منطقه پرواز كرده، در صورت موفقيت، تعدادي از مجروحان را به عقب منتقل كند. پس از ساعتي اين پرواز انجام گرفت و امكان استفاده از بال‌گرد روي گوجار تأييد شد. نزديك غروب و هم‌زمان با شروع فعاليت هوانيروز، پروازهاي دشمن با بال‌گردهاي توپ‌دار و هواپيماهاي P.C.7 شدت يافت. بال‌گردهاي عراق در ارتفاع بالا به طور مرتب و نوبت به نوبت به شليك روي ارتفاع گوجار به‌خصوص در ابتداي يال‌هاي1 و 2 پرداختند. هواپيماهاي P.C.7 هم ارتفاع گوجار را از ابتدا تا انتها هدف قرار مي‌دادند. در ساعت 17:20 در حالي‌كه بال‌گردها بيش از 5 سورتي پرواز انجام نداده بودند، يك بال‌گرد214 هوانيروز پس از اندكي با مقداري اوج گرفتن از خط‌الرأس ارتفاع گوجار، هدف گلوله‌ي هواپيماي P.C.7 دشمن قرار گرفت و روي خط‌الرأس نظامي به زمين نشست. در اين حادثه، خلبان بال‌گرد به شهادت رسيد و كمك‌خلبان آن مجروح شد. پس از اين ماجرا پرواز روي ارتفاع گوجار به‌كلي قطع و تيم هوانيروز راهي بانه شد، در حالي كه صدها زخمي و مجروح در بيمارستان فاطمةالزهرا(س) و مطهري با توجه به باتلاقي و خراب بودن جاده‌ها در انتظار آمدن بال‌گردها به سر مي‌بردند.[۵۰] در پايان امروز فرماندهان تيپ35 امام حسن(ع) و 12 قائم(عج) با اين استدلال كه نيروهاي‌شان خسته‌اند و رمقي براي پدافند روي گوجار ندارند، بر تعويض نيروهاي‌شان از خط اصرار داشتند، لكن فرماندهان قرارگاه نجف به دليل كمبود نيرو با اين درخواست مخالفت كردند.[۵۱] با توجه به نتايج به دست آمده در اين عمليات، با تصميم فرمانده كل سپاه در اطلاعيه‌يي با امضاي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) دستاوردهاي مرحله‌ي اول عمليات از طريق رسانه‌ها اعلام شد. در قسمتي از اين اطلاعيه آمده است: ساعت يك بامداد امروز ـ دوشنبه ـ مرحله‌ي اول عمليات بيت‌المقدس3 با رمز يا موسي ‌بن ‌جعفر(ع) در شمال شهر سليمانيه در عمق 65 كيلومتري خاك عراق و به طرف جنوب انجام شده است. رزمندگان تحت امر قرارگاه نجف نيروي زميني سپاه پاسداران موفق شدند با عبور از موانع ايذايي دشمن و گذشتن از ارتفاعات صعب‌العبور منطقه، مواضع دشمن را در ارتفاعات...، از سلسله ارتفاعات استراتژيك گوجار هدف حملات سنگين خود قرار داده و بر اين ارتفاعات مسلط شوند. نبرد قهرمانانه‌ي سپاه اسلام در 20 كيلومتري شهر سليمانيه و از شمال به طرف جنوب در حال حاضر به‌شدت ادامه دارد. در اين عمليات، تيپ604 پياده از سپاه يكم دشمن به طور كامل منهدم شد. شمار نفرات به هلاكت رسيده يا زخمي دشمن در اولين مرحله از عمليات بيت‌المقدس3 به بيش از يك هزار نفر و تعداد اسراي تخليه‌شده به پشت جبهه به 60 نفر رسيده است.[۵۲]

گزارش- 24

در پي نتايج به دست آمده از مرحله‌ي اول عمليات بيت‌المقدس3 در ارتفاع گوجار و ضرورت تصرف كامل اين ارتفاع، عصر امروز، فرماندهان قرارگاه نجف براي بازديد منطقه، روي دامنه‌ي ارتفاع قميش حاضر شدند و پس از ديدن قسمت‌هايي از ارتفاع گوجار به‌ويژه قله‌ي گرده هلكان كه در اختيار دشمن بود، به مشورت پرداختند و بر اساس وضعيت منطقه تصميم گرفتند امشب بخش باقي‌مانده‌ي ارتفاع گوجار به وسيله‌ي 2 گروهان از تيپ امام حسن(ع) و يك گردان از لشكر5 نصر تصرف شود.[۵۳] عمليات شب دوم را نمي‌توان مرحله‌ي جديد قلمداد كرد، ليكن با توجه به نتايج عمليات شب گذشته و تأمين 70 درصد اهداف، قرار شد براي تكميل عمليات، تيپ35 امام حسن(ع) كه روي يال اصلي در محل جدا شدن يال1 و 2 مستقر بود، پس از سرازير شدن به طرف چپ، تا نزديك قله‌ي گرده هلكان (از قله‌هاي ارتفاع گوجار) را تصرف و پاك‌سازي كند و در صورت مساعد بودن اوضاع و داشتن توان، خود را به قله‌ي گرده هلكان برساند. لشكر5 نصر نيز با استفاده از موقعيت تيپ امام حسن(ع) پيشروي خود را از آخرين حد تصرف‌شده به وسيله‌ي اين تيپ به سمت چپ ادامه دهد و در نهايت با گذشتن از قله‌ي گرده هلكان، به سمت يال صخره‌يي تغيير مسير داده، خود را به لشكر31 برساند و با آن لشكر در پايين يال صخره‌يي الحاق كند. بر اساس برنامه‌ريزي انجام‌شده، ساعت 21 امشب، 2 گروهان از تيپ35 امام حسن(ع) از خط خودي، واقع در ابتداي يال1 به طرف خط دشمن كه روي دو تپه‌ي قبل از قله‌ي گرده هلكان بود، آماده‌ي حركت شدند. فلش حركت اين دو گروهان از چپ و راست يال بود. در ساعت 22:30، نيروهاي اين تيپ با گروهي از افراد دشمن كه ظاهراً قصد پاتك داشتند و از مواضع خود به سمت نيروهاي ايراني خارج شده بودند، برخورد كردند و درگيري شديدي رخ داد كه تا ساعت 24 طول كشيد. پس از صرف توان زياد در مقابله با دشمن، نيروهاي تيپ امام حسن(ع) به مواضع اوليه عقب‌نشيني كردند. در اين درگيري فرمانده گردان تيپ امام حسن(ع) به شهادت رسيد و لشكر5 نصر پس از نيمه‌شب وارد عمل شد.[۵۴]

گزارش- 25

با فرارسيدن زمان ترخيص نيروهاي بسيجي كه به طور معمول بلافاصله پس از پايان هر عمليات انجام مي‌شود، سپاه پاسداران تصميماتي را براي حفظ سقف سازماني و حفظ آمادگي عملياتي يگان‌هاي رزمي اتخاذ كرد. فرمانده كل سپاه پاسداران امروز در نامه‌يي خواستار حفظ سقف سازماني يگان‌هاي رزمي سپاه شد.[۵۵] در قسمتي از نامه‌ي ستاد مركزي سپاه پاسداران به فرماندهان مناطق و نواحي سپاه براي تأمين نيروي يگان‌هاي عملياتي با اشاره به آغاز مرحله‌ي اول عمليات والفجر10 در منطقه‌ي عمومي حلبچه و پيش رو بودن تعطيلات نوروزي آمده است: «فرماندهان محترم نواحي و مناطق ترتيبي اتخاذ نمايند تا سقف سازماني يگان‌هاي رزم همواره تأمين باشد. همچنين با توجه به ايام تعطيلي، كليه‌ي عناصري كه بايستي در امر فوق فعاليت نمايند به طور نوبه‌يي سازمان‌دهي شده و در محل كار خود حضور داشته باشند. ... ضمناً متذكر مي‌شويم با توجه به حساسيت كنوني عمليات لازم است مسئولين شب مناطق و نواحي، كاملاً فعال بوده و ضمن حل مسائل و مشكلات بتوانند در هر لحظه با فرماندهي و رئيس ستاد مربوطه تماس حاصل نمايند.»[۵۶] فرمانده كل سپاه پاسداران در نامه‌ي ديگري تشكيل و تقويت 2 تيپ پدافندي با استفاده از گردان‌هاي قائم(عج) با مأموريت دفاع از مناطق مرزي در حد فاصل اشنويه تا رودخانه‌ي مرزي گلاس (در جنوب غربي سردشت) را به سپاه دوازدهم آذربايجان غربي ابلاغ و فرماندهي اين ناحيه را موظف كرد اين دو تيپ را تا تاريخ 10 فروردين 1367، آماده‌ي پذيرفتن مأموريت كند.[۵۷]

گزارش- 26

تعدادي از نيروهاي حزب دمكرات كردستان عراق با اجراي كمين در جاده‌ي دهوك ـ زاخو در مسير ترانزيتي تركيه به عراق به چند تريلر خارجي حامل كالا براي دولت عراق حمله كرده، 4 دستگاه كاميون را به آتش كشيدند و به چند دستگاه ديگر آسيب وارد آوردند.[۵۸] به گزارش قرارگاه رمضان، نيروهاي اين حزب همچنين در عمليات ديگري به دو پايگاه ارتش عراق در كاني‌اسپي كه محل استقرار گردان محافظ بزرگ‌راه فوق بود، حمله كردند و پس از انهدام يك دستگاه تانك تعدادي از نيروهاي مستقر در اين مكان را كشته يا زخمي كردند.[۵۹]

گزارش- 27

در دومين روز از آغاز مجدد جنگ شهرها كه پس از يك وقفه‌ي 72 ساعته، از روز گذشته با شليك يك موشك از جانب عراق از سر گرفته شد، 7 فروند موشك به سوي تهران شليك شد و 7 شهر ديگر نيز هدف حمله‌ي هواپيماهاي عراقي قرار گرفتند كه بر اثر اين حملات، 68 نفر شهيد و 307 نفر مجروح شدند و خسارت مادي عمده‌يي نيز به بار آمد. اولين موشك شليك‌شده به تهران در ساعت 3:43 بامداد، در آسمان منفجر شد. موشك بعدي ساعت 4:15 بامداد، به خانه‌هاي سازماني دژبان متعلق به لشكر21 حمزه‌ي(ع) ارتش در لويزان اصابت كرد و سبب وارد آمدن خسارت به بلوك مسكوني شماره 4 اين مجتمع گرديد كه به دليل استحكام ساختمان آوار ايجاد نشد، ولي بر اثر انفجار موشك 70 نفر مجروح شدند و 30 دستگاه خودرو منهدم شد.[۶۰] سومين و چهارمين موشك دشمن در ساعت 6:10 و 6:45 صبح در آسمان تهران منفجر شد و خساراتي به بار نياورد.[۶۱] ساعت 7:01، پنجمين موشك نيز در آسمان منفجر شد و قطعات آن روي دو اتومبيل كه در حياط محل سابق دفتر حزب جمهوري اسلامي ‌در محله‌ي سرچشمه پارك شده بودند، افتاد و خساراتي وارد كرد.[۶۲] موشك بعدي در ساعت 8:30 بامداد در محوطه‌ي چمن ضلع جنوبي پارك شهر در نزديكي ساختمان پزشكي‌‌قانوني فرود آمد و بر اثر انفجار آن حفره‌يي به عمق 3 و قطر 6 متر ايجاد شد و شيشه‌هاي ساختمان‌هاي خيابان بهشت تا شعاع 200 متري شكست. اين حمله‌ي موشكي 15 شهيد و 65 مجروح بر جاي گذاشت.[۶۳] آخرين موشك عراق در ساعت 12:05 به چند خانه‌ي مسكوني در خيابان 15 متري دستغيب در خيابان استاد معين منشعب از خيابان آزادي اصابت كرد و بر اثر انفجار آن حداقل 10 خانه‌ي مسكوني كاملاً منهدم شده و به 6 خانه در اطراف محل انفجار خسارات عمده‌يي وارد گرديد. تا شعاع 500 متري نيز همه‌ي شيشه‌ها شكست. در اين حادثه 6 نفر شهيد و 15 نفر از مردم مجروح شدند. همچنين 4 اتومبيل منهدم شد و چند دستگاه ديگر نيز آسيب ديدند.[۶۴] در پي اين اقدام، حكومت عراق با صدور اطلاعيه‌يي اعلام كرد: «تا زمان قبول قطع‌نامه‌ي598 از سوي ايران و تا زماني كه ايران به مرزهاي بين‌المللي عراق حمله مي‌كند، حملات به شهرهاي ايران تداوم خواهد داشت.»[۶۵] در حمله‌ي هواپيماهاي عراقي به استان ايلام، ساعت 8:30 صبح، 4 نقطه‌ي مسكوني بخش آبدانان از توابع دره شهر به وسيله‌ي 3 فروند هواپيما بمب‌باران شد كه در نتيجه 40 نفر از مردم شهيد و 142 نفر كه اكثر آنان زن و كودك بودند، مجروح شدند.[۶۶] همچنين در حمله به شهر ايلام، چند ساختمان مسكوني و تجاري و يك دستگاه خودرو نيز آسيب ديدند. در ساعت 18:10 نيز 4 فروند هواپيماي نظامي دشمن 3 منطقه‌ي مسكوني شهرستان شوشتر در استان خوزستان را بمب‌باران كردند كه بر اثر آن 6 نفر شهيد و 10 نفر مجروح شدند و به 10 منزل مسكوني هم خساراتي وارد آمد. همچنين در بمب‌باران روستاي ابوعظام از توابع اين شهر يك نفر شهيد و يك نفر مجروح شد. شهر دزفول نيز در ساعت 22:30 هدف حملات هوايي قرار گرفت كه در نتيجه‌ي اصابت بمب به چند نقطه‌ي شهر 4 نفر مجروح شدند.[۶۷] همچنين ساعت 18:30، يك فروند هواپيماي عراقي با تجاوز به حريم هوايي باختران (كرمانشاه) اقدام به بمب‌باران اطراف شهر كرد. هواپيماي مهاجم كه با آتش شديد پدافند مستقر در منطقه مواجه شده بود، حين فرار بمب‌هاي خود را در كوه‌هاي اطراف شهر فروريخت كه تلفات و خساراتي نداشت. اما حمله به سرپل ذهاب در اين استان سبب وارد آمدن خسارت به چند ساختمان مسكوني شد.[۶۸] متقابلاً در پاسخ به حمله‌ي موشكي روز گذشته‌ي عراق به مناطق مسكوني تهران و شكستن آتش‌بس موقت در جريان جنگ شهرها، ايران نيز امروز، 2 فروند موشك زمين به زمين به سوي دو مركز نظامي ‌بغداد شليك كرد. ستاد تبليغات جنگ در اطلاعيه‌يي اعلام كرد: «سپاهيان اسلام به نشانه‌ي آغاز عمليات مقابله به مثل خود در ساعت‌هاي 12:20 و 12:25، دو فروند موشك زمين به زمين به سوي بغداد شليك كردند.»[۶۹]

گزارش- 28

در پي ازسرگيري جنگ شهرها و حملات موشكي و هوايي عراق به تهران و استان‌هاي مختلف كشور در آستانه‌ي سال جديد، مدارس و مراكز آموزشي و برخي ادارات و سازمان‌ها زودتر از موعد مقرر تعطيل شدند و در نتيجه مردم براي خروج از تهران و برخي شهرها به يك‌باره هجوم آوردند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، ‌در تهران و برخي شهرهاي كشور، مدارس عملاً تعطيل شد و امتحانات دانش‌آموزان به پس از تعطيلات عيد نوروز موكول شد و در پي آن حجم ترددها به خارج از شهرها افزايش يافت.[۷۰] ازدحام خودروها در مقابل جايگاه‌هاي بنزين و ايجاد راه‌بندان‌هاي طولاني در خروجي‌هاي برخي شهرها از جمله تهران و اصفهان و هجوم به شهرهاي شمالي كشور و برخي استان‌هاي دور از دست‌رس موشك‌ها و هواپيماهاي دشمن مانند يزد و ايجاد ترافيك سنگين در مبادي ورودي استان گيلان و مازندران از جمله پيامدهاي اين حملات بود.[۷۱] خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي، وضعيت جاده‌ي خروجي تهران را اين‌گونه ترسيم كرده است: «عده‌يي از خودروها اصولاً نقطه‌يي را به عنوان مقصد در نظر ندارند و نسبت قابل توجهي از مهاجرين تهراني قصد دارند به هر صورت ممكن با اقامت در مسير جاده‌هاي غربي و شمال‌ ‌غربي تهران از خود و خانواده‌ي خود رفع خطر كنند. پدر خانواده‌يي كه با يك دستگاه اتومبيل معيوب و قديمي با هفت تن از بستگان خود به سوي بزرگ‌راه كرج در حال حركت بود، مي‌گفت نمي‌داند به كجا مي‌رود و افزود هر كاري بقيه مي‌كنند ما هم مي‌كنيم. به هر حال، از موشك خوردن بهتر است. به گفته‌ي يك افسر پليس راه در محل اخذ عوارض بزرگ‌راه كرج، حوادث رانندگي در طول راه و در محل اقامت اين مردم گاه فاجعه‌آفرين است. وجود تعداد كثيري خودرو متوقف‌شده در دو سوي جاده‌هاي كرج ـ چالوس، كرج ـ قزوين و قزوين ـ رشت و تجمع تعداد كثيري از افراد پياده در دو سوي جاده حوادث ناگواري را به بار مي‌آورد. در بيش‌تر موارد، مردم با تمامي تجهيزات، وسايل و خوراك مورد نياز خود سفر مي‌كنند. داخل اتومبيل‌ها پلاستيك‌هاي پر از نان، كارتن‌هاي ميوه، بسته‌هاي رختخواب، لوازم فوري زندگي و گاهي ظرف‌هاي بنزين، نشان‌دهنده‌ي ترس مردم از احتياجاتي است كه نمي‌توانند در مقصد براورده سازند. متأسفانه در طول جاده‌ها به غير از عبور يا حضور گاه‌گاه اتومبيل‌هاي پليس راه و گشتي‌هاي كميته‌ي انقلاب اسلامي، ‌از تسهيلات و كمك‌هايي كه قبلاً اعلام شده بود، هيچ نشاني ديده نمي‌شود. ... مهاجرين از تهران در عين حال در پشت سر خود نگراني‌هايي هم دارند؛ از جمله شايعه‌ي سرقت از خانه‌ها، مردم را در خروج از تهران نگران ساخته است. به علاوه، نگراني مسافران از تأمين نان، خوراك و سوخت در مقصد سفر قابل ذكر است. به نظر مي‌رسد مسئولان مربوط در اين شرايط مي‌توانند مردم گريخته از موشك را در شهرهاي شمالي و ديگر شهرها زير نظارت خود قرار دهند. نگراني ديگري كه در بسياري از مردم مشاهده مي‌شد اين عامل بود كه آيا گريز آنان از تهران كاري است مثبت يا بايد پديده‌يي موافق با كارهاي ضد‌ انقلابي تلقي شود. به هر حال، گروهي اين دلواپسي را داشتند كه فرار آنان از تهران آنان را در مظان اتهام ترس قرار دهد، زيرا دولت و مسئولان اصولاً هيچ اشاره‌يي به قبح يا پسنديده بودن اين كار نكرده‌اند.»[۷۲] خبرگزاري جمهوري اسلامي ‌همچنين وضعيت جاده‌ها و شهرهاي شمالي به‌ويژه استان گيلان را در 24 ساعت گذشته با عبارات زير تشريح كرده است: بر اساس آخرين گزارش‌هاي رسيده، تنها در 24 ساعت گذشته 000,80 دستگاه اتومبيل حامل مسافر از اتوبان كرج به سمت شهرهاي شمالي كشور سرازير شدند. سيل مسافران در مبادي ورودي استان گيلان در مناطق لوشان و امامزاده ‌هاشم به حدي بود كه ترافيك سنگين امكان هرگونه تردد وسايط نقليه را ساعت‌ها با مشكل مواجه ساخته بود. ورود انبوه مسافران به استان گيلان كه هر روز بر تعداد آنان در شهرهاي اين استان اضافه مي‌شود سبب كمبود مواد غذايي شده و مشكلاتي را براي مسئولان استان گيلان پديد آورده است. هم‌زماني بروز اين رويدادها باعث شده تا توزيع و تأمين كالاهاي ضروري و مورد نياز در اين منطقه با اخلال رو به رو گشته و از هم‌اكنون مسئولان به فكر چاره‌انديشي جهت حل معضلات و نارسايي‌ها هستند. در حال حاضر عمده مشكلات در زمينه‌ي تأمين نان، شير خشك، مواد غذايي، انواع ميوه، سوخت و نيز مسكن براي مسافران به چشم مي‌خورد. هجوم انبوه مسافر به منطقه موجب افزايش نرخ برخي از كالاها، كرايه‌ي وسايط نقليه‌ي عمومي ‌و همچنين مسكن شده است.[۷۳]

گزارش- 29

ادامه‌ي حملات موشكي عراق به شهرها و بمب‌باران مناطق مسكوني ايران، در برخي رسانه‌هاي غربي بازتاب داشت. راديو بي‌بي‌سي با انعكاس آغاز عمليات ظفر7 و بيت‌المقدس3 در استان سليمانيه‌ي عراق، درباره‌ي آغاز مجدد جنگ شهرها گزارش داد: «عراق از ديروز 7 موشك به طرف تهران پرتاب كرده و ايران هم امروز 2 موشك به بغداد زده است.»[۷۴] به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي خبرنگار اين راديو در گزارش ديگري درباره‌ي اين‌كه چه كسي از جنگ شهرها سود مي‌برد گفت: «بسيار غير محتمل است كه ايران خواسته باشد دور جديدي از جنگ شهرها را آغاز كند. عراق در اين‌گونه جنگ [شهرها] نسبت به ايران برتري دارد، زيرا هم نيروي هوايي آن برتر است و هم ظاهراً تعداد بيش‌تري از موشك‌هاي ساخت شوروي را در اختيار دارد. عراق در جنگ موشكي اخير دو برابر ايران موشك به شهرهاي اين كشور پرتاب كرد و به اين دلايل ايران علاقه‌ي بسيار اندكي به ازسرگيري جنگ شهرها دارد. ... به نظر مي‌رسد اثر جنگ شهرها روي بغداد كم‌تر بوده است. برخي از موشك‌هاي ايران به نواحي اطراف شهر اصابت كرده است. بنابراين، اثر جنگ شهرها روي ايران بيش‌تر از عراق بوده است.» راديو امريكا نيز در گزارشي درباره‌ي اين موضوع اعلام كرد: «آتش‌بس غير رسمي دو طرف كه بعد از ظهر روز جمعه [21/12/1366] آغاز شده بود با حمله‌ي موشكي عراق به تهران شكسته شد. در حالي كه عراق مدعي است ايران با بمب‌باران شهرها و دهكده‌هاي مرزي عراق آتش‌بس را نقض كرده است، ايران اين اتهام را رد كرده و مي‌گويد عراق براي از سر گرفتن جنگ شهرها صرفاً بهانه‌جويي مي‌كند.»[۷۵] اين راديو در اخبار ساعت 20:30 خود گزارش نشريه‌ي امريكايي كريستين ساينس مانيتور را درباره‌ي جنگ شهرها منعكس كرد. در قسمتي از اين گزارش آمده است: «چنين مي‌نمايد كه عراق با از سر گرفتن حمله‌ي موشكي به ايران توافق سست دو كشور براي قطع جنگ شهرها را درهم شكسته است. ... ايران همچنان مصمم است كه راه پيروزي كامل در جبهه‌ي جنگ را پي‌گيري كند و عراق قصد دارد كه فشار بر اقتصاد ايران را مداومت بخشد. يك رشته حملات انجام‌شده در دو روز گذشته نشان از آن دارد كه هم ايران و هم عراق بر شتاب خود براي تدارك دور تازه‌يي از پيكار هم بر زمين و هم در خليج ‌فارس افزوده‌اند. جنگ شهرها روز جمعه‌ي گذشته پس از فروريختن 11 موشك عراقي در تهران و قم مدت كوتاهي قطع شد.» روزنامه‌ي كريستين ساينس مانيتور همچنين از قول يك ديپلمات عراقي نوشت: «اكنون عراق بر حملات خود به تأسيسات اقتصادي ايران از جمله نفت‌كش‌هاي ايران خواهد افزود. به گفته‌ي وي اين ‌گونه حملات به منظور بازداشتن ايران از تأمين مالي عمليات جنگي و تنبيه كردن ايران براي بي‌ميلي‌اش به پذيرش تلاش‌هاي صلح سازمان ملل متحد انجام مي‌گيرد. ... در اين حال، مقامات ايران با اشاره‌ي ضمني به امكان ادامه متاركه‌ي جنگ شهرها، حق تلافي كردن حملات عراق را در صورت عملي شدن تهديد عراق در مورد افزايش دامنه‌ي حملات به هدف‌هاي اقتصادي ايران براي خود محفوظ مي‌داند.»[۷۶]

گزارش- 30

در پي شليك يك فروند موشك زمين به زمين به تهران در روز گذشته و آغاز دور جديد جنگ شهرها، ميرحسين موسوي نخست‌وزير دولت جمهوري اسلامي با صدور بيانيه‌يي در خصوص آغاز مجدد جنگ شهرها از جانب عراق و گسترش دامنه‌ي جنگ به شهرها و خليج ‌فارس هشدار داد و بر پايداري مردم و دولت ايران در همه‌ي عرصه‌هاي جنگ تأكيد كرد. در قسمتي از اين بيانيه كه در جرايد امروز منتشر شد، آمده است: «موضع انسان‌دوستانه‌ي دولت جمهوري اسلامي ‌ايران در احتراز از جنگ شهرها گويا باند جنايت‌كار حاكم بر عراق را به نتايج نادرستي سوق داده است. آن‌ها كه حمله به مناطق مسكوني ما را آغاز كرده و با پشتيباني تسليحاتي و حمايت سياسي استكبار جهاني و اذنابش شرايط را براي وارد ساختن چنين جراحت عظيمي ‌بر وجدان انسانيت آماده نموده‌اند، مي‌پندارند كه مي‌توانند يك ملت خداپرست و سربلند را با به خاك و خون كشيدن زنان و فرزندان‌شان به ركوع در مقابل خود واداشته و او را از مبارزه در راه احقاق حقوق خود و دفاع از آزادي و عزت خويش منصرف كنند. ... دولت جمهوري اسلامي ايران به تأسي از ملت قهرمان، عزم خلل‌ناپذير خويش را در ادامه‌ي اين دفاع عادلانه مجدداً اعلام مي‌كند. ما اگر لازم باشد 20 سال در صحنه‌ي جنگ مقاومت كنيم، خواهيم ايستاد و از طولاني شدن نبردي كه سرنوشت دهه‌ها و قرن‌هاي اين ملت مظلوم بدان وابسته است، نمي‌هراسيم. ... ما مجدداً بدون اندك ابهامي ‌اعلام مي‌كنيم كه تنها راه صلح راه اجراي عدالت، يعني معرفي متجاوز و تصميم‌گيري در مورد مجازات شايسته‌ي اوست. ... آن‌ها كه ما را تهديد به محاصره‌ي تسليحاتي و اقتصادي مي‌كنند، تنها جهل خويش را نسبت به قدرت و عظمت اين مردم آشكار مي‌سازند و بر روسياهي خويش در نزد اين ملت روسفيد مي‌افزايند. ... ما به اربابان صدام به‌ويژه در مورد گسترش جنگ خليج ‌فارس به ديگر نقاط منطقه هشدار مي‌دهيم و اعلام مي‌كنيم كه هرگونه‌ تحركي در اين زمينه‌ سبب گسترش دامنه‌ي آتشي است كه افروخته مي‌شود و سراسر منطقه را در بر خواهد گرفت.»[۷۷] سخن‌گوي تبليغات جنگ نيز اعلام كرد: رزمندگان اسلام حمله‌ي موشكي شب گذشته‌ي عراق را با شدت تلافي خواهند كرد. به گزارش روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، ‌وي درباره‌ي حمله موشكي عراق به تهران اظهار كرد: «رژيم عراق با صدور اطلاعيه‌يي ادعا كرد كه رزمندگان اسلام شهرهاي حلبچه و دربنديخان را گلوله‌باران كرده‌اند و عراق به تلافي اين اقدام دست به حمله‌ي موشكي عليه تهران خواهد زد. اما ادعاي گلوله‌باران اين دو شهر كذب محض است. رزمندگان اسلام تنها در جبهه‌هاي نبرد به قواي دشمن يورش برده و با آغاز عمليات ظفر7  ضربات سنگين و هولناكي به قواي عراقي وارد كرده‌اند و هيچ ‌گونه آتش‌باري بر روي شهرهاي عراق نداشته‌اند.»[۷۸]

گزارش- 31

ازسرگيري مجدد جنگ شهرها، موجب شده است به درخواست شوروي نمايندگان 5 كشور عضو دائمي ‌شوراي امنيت سازمان ملل براي بررسي اين موضوع امروز در مقر اين سازمان جلسه‌ي محرمانه تشكيل دهند. اين نشست نتوانست به راه حل فوري كه بتواند به جنگ شهرها خاتمه دهد، دست يابد، اما اعضا موافقت كردند كه رئيس شورا با يك بيانيه، به طور جدي خواستار توقف فوري حملات موشكي به مراكز غير نظامي شود. خبرگزاري كويت با اعلام خبر فوق در اين ‌باره افزود: «ديپلمات‌هاي سازمان ملل در پي اجلاس شوراي امنيت گفتند پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل، در ادامه‌ي تلاش‌هايش براي اجراي قطع‌نامه‌ي598 به اعضاي دائمي ‌شوراي امنيت پيشنهاد كرد كه از وزير خارجه و يا ديگر مقامات بلندپايه‌ي عراق و ايران براي حضور در نيويورك دعوت به عمل آيد. در پيش‌نويس بيانيه‌ي پيشنهادي شوروي كه در اختيار خبرگزاري كويت قرار گرفت، تشديد خصومت‌ها و حمله عليه اهداف غير نظامي تقبيح شده است. در اين بيانيه از ايران و عراق خواسته شده است كه از خود شديداً خويشتن‌داري نشان داده و به كليه‌ي حملات كه مي‌تواند منجر به تشديد جنگ شده و تلاش‌هاي شوراي امنيت جهت اجراي قطع‌نامه‌ي598 را با دشواري مواجه سازد، خاتمه دهند. در بيانيه‌ي پيشنهادي، از طرح دبيركل سازمان ملل براي دعوت از نمايندگان بلندپايه از هر دو كشور به نيويورك جانب‌داري شده و از دبيركل خواسته‌ شده است كه نتايج اين مذاكرات را ظرف دو هفته‌ي آينده به شوراي امنيت گزارش كند. همچنين دبيركل سازمان ملل به اطلاع شوراي امنيت رساند كه آماده است از منطقه ديدار كند و اين در صورتي است كه حضور وي بتواند مثمر ثمر واقع گردد.» در عين حال، نماينده‌ي امريكا در سازمان ملل، از پيشنهاد شوروي براي تشكيل جلسه‌ي جداگانه به منظور بررسي جنگ شهرها انتقاد و بر ضرورت اجراي قطع‌نامه‌ي598 تأكيد كرد. وي اذعان كرد كه پيشنهاد شوروي در مورد برگزاري جلسه‌يي جداگانه در شوراي امنيت براي بررسي جنگ شهرها حمايت اعضا را در پي نداشته است. سفير امريكا گفت: «در شوراي امنيت اين احساس وجود دارد كه نبايد كاغذبازي كرد و ما [شوراي امنيت] قطع‌نامه‌يي ـ 598 ـ را تصويب كرده‌ايم و در شرف اجراي آن مي‌باشيم.» هربرت اوگون خاطرنشان كرد كه در اواخر هفته‌ي جاري، شوراي امنيت بار ديگر يك جلسه‌ي كامل خواهد داشت. وي همچنين افزود: «تشديد اخير جنگ شهرها ضرورت خاتمه‌ي كلي جنگ در كليه‌ي صحنه‌ها را به اثبات رسانيد.»[۷۹] اين اخبار در حالي منتشر شد كه روزنامه‌ي واشنگتن پست در تفسير امروز خود درباره‌ي لزوم تفكر جديد امريكا و شوروي براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق ضرورت هم‌كاري با مسكو را به دولت‌مردان امريكا گوشزد كرده، تأكيد مي‌كند مسكو و واشنگتن بايد قبل از تحقق عمليات بزرگ ايران در آينده‌ي نزديك براي پايان دادن به جنگ فكر تازه‌يي بكنند. مفسر اين نشريه همچنين تصريح كرد كه امريكا نمي‌تواند قدرت نفوذ شوروي را در اين جنگ ناديده بگيرد و براي پايان دادن به آن بايد با مسكو هم‌كاري كند.[۸۰]

گزارش- 32

جمهوري اسلامي ‌ايران امروز از طريق كاردار موقت هيئت نمايندگي دائمي ‌خود در سازمان ملل متحد، 5 نامه‌ي جداگانه درباره‌ي نقض حقوق بين‌المللي از سوي نيروهاي نظامي ‌امريكا در خليج ‌فارس؛ حملات موشكي عراق به تهران و اصفهان و بمب‌باران يكي از روستاهاي حومه‌ي باختران در روزهاي گذشته، تسليم اين سازمان كرد. بر اساس مندرجات اولين نامه كه دبيرخانه‌ي شوراي امنيت آن را به عنوان سند شماره S/19613 منتشر كرده است، در 6 مورد ناوهاي امريكايي به خلبانان هواپيماهاي گشت دريايي ايران هشدار داده‌اند كه در نزديكي آن‌ها پرواز نكنند و در يك مورد نيز دو هواپيماي اف18 امريكايي، يك هواپيماي گشت دريايي ايران را براي مدت 5 دقيقه ره‌گيري كرده‌اند. دومين نامه مربوط به اصابت موشك عراقي به تهران و اصفهان در روز سه‌شنبه 18 اسفند 1366 است كه سبب شهادت 20 تن و مجروح شدن 40 نفر از اهالي اين دو شهر شد. در نامه‌ي سوم و چهارم به حمله‌ي هوايي عراق به روستاي گرماب در حومه‌ي باختران در روز 21 اسفند كه شهادت 2 نفر و مجروح شدن 5 نفر از اهالي اين منطقه را در پي داشت و نيز به حمله‌ي موشكي عراق در روزهاي 23 و 24 اسفند و تأكيد مقامات عراقي مبني بر ادامه دادن به جنگ شهرها، اشاره شده است. در قسمتي از متن يكي از نامه‌هاي ايران كه شوراي امنيت آن را با شماره S/19615 منتشر كرده، آمده است: «در ادامه‌ي جنايات جنگي بي‌شمار و بي‌رحمانه‌ي عراق، اين رژيم روستاي گرماب در حومه‌ي باختران در ايران را روز شنبه 12 مارس 1988 [22 اسفند 1366]، بمب‌باران كرد. به علاوه، در روز يكشنبه 13 مارس [23 اسفند 1366] در ساعت 21:48، تهران زير حملات موشكي قرار گرفت. در روز 14 مارس 1988 [24 اسفند 1366] در ساعت 3:43، 4:09، 6:10، 7:10، 8:30، 12:05، تهران هدف موشك‌هاي عراق واقع شد كه به مناطق مسكوني اصابت كرد. جديدترين حملات باعث شهيد و مجروح شدن صدها غير نظامي گرديد. يك مقام عراقي در نيويورك از طرف دولت متبوعش اظهار كرد كه رژيم عراق به هدف قرار دادن تهران با موشك ادامه خواهد تا اين‌كه ذخاير موشكي‌اش تمام شود. چنين اظهاراتي در واقع نشان‌دهنده‌ي نگرش‌هاي ضد انساني رژيم بغداد است كه براي جان انسان‌ها هيچ ارزشي قائل نيست. رژيم عراق در ضمن به حملاتش عليه كشتي‌ها در خليج ‌فارس كه خودش آغازگر اين حملات است، ادامه مي‌دهد.» آخرين نامه‌ي امروز نماينده‌ي ايران در سازمان ملل مربوط به انعكاس متن نامه‌ي آقاي علي‌اكبر ولايتي وزير خارجه‌ي ايران خطاب به دبيركل سازمان ملل است** كه در آن با اشاره به شروع مجدد جنگ شهرها؛ ادامه‌ي حملات عراق عليه كشتي‌راني بي‌طرف در خليج ‌فارس و به‌كارگيري تسليحات شيميايي عليه غير نظاميان در روستاي گرماب باختران و حملات موشكي به تهران، مسئوليت سازمان ملل در برابر اين اقدامات گوشزد گرديده و حق اقدام تلافي‌جويانه، مؤثر و مناسب جمهوري اسلامي ‌يادآوري شده است. از سوي ديگر، نماينده‌ي دائمي عراق در سازمان ملل متن نامه‌ي طارق عزيز معاون نخست‌وزير و وزير امور خارجه‌ي عراق را كه در آن ادعا شده ايران به مناطق مسكوني عراق حمله كرده است، تسليم مقامات اين سازمان كرد. در نامه، با اشاره به موشك‌هايي كه ايران به بغداد پرتاب كرده و بي‌آن‌كه به عمليات نظامي ايران عليه مواضع ارتش عراق در استان سليمانيه اشاره شود، ادعا شده، ايران چند شهر عراق را گلوله‌باران كرده كه سبب وارد آمدن تلفاتي به مردم عادي شده است.[۸۱]

گزارش- 33

برخي رسانه‌ها همچنان به انعكاس سفر هفته‌ي گذشته‌ي وزير خارجه‌ي چين به واشنگتن و ابراز خشنودي مقامات دولت ريگان از نتايج مطلوب اين سفر مي‌پردازند. به گزارش خبرگزاري‌ها، كسب اطمينان امريكا از چين مبني بر عدم ارسال موشك‌هاي ضد كشتي "كرم ابريشم" به ايران و تعهد مشروط چين درباره‌ي حمايت از تحريم تسليحاتي عليه ايران در صورت كسب آراي قاطع براي آن در سازمان ملل متحد از جمله نتايج اين سفر است.** متقابلاً امريكا نيز متعهد شد تحريم صادرات لوازم و كالاهاي پيچيده‌ي الكترونيكي و كامپيوتري خود عليه چين را كه به دنبال ادعاي دولت ريگان مبني بر ادامه‌ي فروش موشك‌هاي كرم ابريشم به ايران درباره‌ي آن كشور اعمال شده بود، لغو كند.[۸۲] روزنامه ي واشنگتن پست در شماره‌ي امروز خود در اين باره آورده است: «يكي از عوامل عمده‌ي برداشتن تحريم صادرات لوازم فوق مدرن كامپيوتر و لوازم ارتباطات مخابراتي عليه چين، تشويق اين كشور به تحميل يك تحريم جهاني تسليحاتي عليه ايران از طريق شوراي امنيت سازمان ملل بوده است. ... چين يكي از پنج عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل متحد بوده و قادر به وتو كردن قطع‌نامه‌هاي مورد نظر آن مي‌باشد. از اين رو، جلب حمايت چين براي طرح پيشنهادي مبني بر تحميل تحريم تسليحاتي عليه جمهوري اسلامي ‌براي دولت امريكا بسيار مهم است.»[۸۳] به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي ‌از واشنگتن، روزنامه‌ي نيويورك تايمز نيز درباره‌ي اين سفر با اعلام موافقت چين با قطع ارسال موشك‌هاي كرم ابريشم به ايران، موضوع احتمال فروش جنگنده‌هاي چيني اف7 را كه معادل هواپيماهاي جنگي ميگ21 ساخت شوروي است مطرح و نگراني مقامات امريكايي از اين موضوع را ابراز كرد. نيويورك تايمز همچنين مدعي شد مقامات چيني مايل به افشاي جزئيات اين قرارداد با ايران نيستند و در اين خصوص اخيراً تعدادي از خلبانان ايراني از چين ديدار كرده‌اند. نيويورك تايمز در ادامه آورده است: نيروي هوايي ايران كه به هواپيماهاي جنگي امريكايي مجهز است به دليل كمبود موشك و قطعات يدكي فعاليت چنداني ندارد و فروش جنگنده‌هاي چيني به اين كشور حيات تازه‌يي خواهد بخشيد.[۸۴] از سوي ديگر، نشريه‌ي واشنگتن تايمز نيز در حاشيه‌ي اخبار مربوط به اين سفر، با ابراز ترديد از متقاعد شدن چيني‌ها براي ارسال نكردن تجهيزات نظامي به ايران و با اعلام احتمال فروش جنگنده‌هاي ميگ21 چيني به ايران ادعا كرد: «از جمله ديگر تسليحات عمده‌يي كه چين قادر است براي ايران فراهم آورد، موشك‌هاي ضد هوايي و موشك‌هاي ضد كشتي مشابه كرم ابريشم كه قابل استقرار در داخل كشتي است، مي‌باشد. اين مقامات مي‌گويند تا كنون چين محموله‌ي نسبتاً كوچك از موشك‌هاي ضد هوايي به ايران ارسال كرده است.» بر اساس اين گزارش، موشك‌هاي ضد هوايي سي.اس.اي1 چيني كه از نوع موشك سام2 روسي مي‌باشد، در پايگاه عظيم ‌هوايي و دريايي بندر عباس، ترمينال نفتي جزيره‌ي خارك و مناطق تمركز نيروهاي زميني ايران از جمله حوالي بصره مستقر شده‌اند. اين نشريه همچنين در گزارش ديگري حمايت چين از تحريم تسليحاتي عليه ايران را دور از انتظار خواند و با اشاره به تلاش و تبليغات ناموفق امريكا براي جلب حمايت چين و شوروي از اين تحريم، دورنماي تصويب آن را رو به ناپديد شدن توصيف كرد.[۸۵]

گزارش- 34

به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي در آستانه‌ي هشتمين ماه پس از تصويب قطع‌نامه‌ي598 شوراي امنيت سازمان ملل متحد، منابع ديپلماتيك سازمان ملل اعلام كردند اعضاي دائمي شوراي امنيت درباره‌ي چگونگي اجراي قطع‌نامه‌ي598 اين شورا در خصوص جنگ ايران و عراق اختلاف ‌نظر دارند، اما همگي آن‌ها با اين موضوع موافق هستند كه نخست جناح‌هاي درگير در جنگ بايد اين قطع‌نامه را بپذيرند. اين منابع گفتند پنج عضو دائمي ‌شوراي امنيت كه از حق "وتو" برخوردارند، به منظور بررسي راه‌هاي اتخاذ تصميماتي براي اجراي قطعي قطع‌نامه‌ي598 دست كم هفته‌يي يك بار تشكيل جلسه مي‌دهند. اختلاف ‌نظر اعضاي دائمي شوراي امنيت بيش‌تر درباره‌ي اجراي ده بند اين قطع‌نامه است. از زمان تصويب قطع‌نامه‌ي598 تا كنون، موضع ايران و عراق در برابر آن تغيير نكرده است، با وجود اين، منابع سازمان ملل آخرين تلاش‌هاي دو كشور و موضع‌گيري آن‌ها را در برابر اين قطع‌نامه بسيار مهم مي‌پندارند، چراكه اين كشورها مي‌دانند فشاري در اين باره بر آن‌ها وارد مي‌شود. خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران ‌خاطرنشان كرد كه مقامات مسئول جمهوري اسلامي ‌ايران بارها در اظهار نظرهاي متعدد درباره‌ي قطع‌نامه‌ي598 شوراي امنيت تصريح كرده‌اند كه جمهوري اسلامي ‌ايران هرگز اين قطع‌نامه را رد نكرده، بلكه خواستار تغيير ترتيب توالي بندهاي آن است.[۸۶] (ضميمه دارد)

گزارش- 35

ياسر عرفات رئيس كميته‌ي اجرايي سازمان آزادي‌بخش فلسطين در يك مصاحبه‌ي مطبوعاتي در الجزيره اعلام كرد: پيام مهمي ‌را براي بزرگان حوزه‌ي علميه‌ي قم ارسال كرده و آنان را به كوشش فراوان به منظور متوقف كردن جنگ دعوت كرده است. خبرگزاري جمهوري اسلامي با اعلام اين خبر افزود: عرفات كه سرگرم ديدار از الجزاير است، در اين ‌باره گفت: امروز پيام مهمي ‌را براي بزرگان حوزه‌ي علميه‌ي قم كه مركز تصميم‌گيري ديني شيعه‌ها در ايران است، ارسال داشتم و فكر مي‌كنم ظرف فردا (سه‌شنبه) به دست‌شان برسد كه در آن از آنان خواستم تلاش فوق العاده‌يي به كار گيرند تا جنگ عراق و ايران را متوقف كنند. چون اين جنگ ضد ملت‌هاي عراق و ايران و كشورهاي عربي و اسلامي و ملت‌هاي جهان سوم مي‌باشد و استفاده‌كنندگان از اين جنگ تنها امريكا و اسرائيل هستند. ياسر عرفات در مصاحبه‌ي خود ضمن ابراز تأسف از شدت گرفتن جنگ افزود: چند روز پيش پيامي ‌براي رهبران ايران ارسال داشتم و آنان را به قبول قطع‌نامه‌ي شماره‌ي 598 سازمان ملل و تمامي ابتكارهاي بين‌المللي براي پايان دادن به جنگ مانند ابتكارهاي جنبش غيرمتعهدها و كشورهاي اسلامي دعوت كردم.[۸۷]

گزارش- 36

هفته‌نامه‌ي ميدل ايست اكونوميست سروي** (بررسي اقتصادي خاورميانه) در شماره‌ي امروز خود اعلام كرد، ايران اخيراً مجبور شده است واردات فراورده‌هاي نفتي خود از جمله نفت و سوخت هواپيماهاي جت را افزايش دهد. به گزارش خبرگزاري رويتر، اين هفته‌نامه‌ي معتبر كه يك خبرنامه در حوزه‌ي صنعت نفت است، در توضيح اين خبر آورده است: «شركت آلماني لاريپاكس اخيراً به منظور حمل 8/1 ميليون بشكه نفت گاز از بندر روتردام به بندرعباس، يك سوپر نفت‌كش ليبريايي موسوم به پاتريا را اجاره كرده است. اوايل ماه جاري دو محموله‌ي نفتي معادل 900 هزار بشكه نفت گاز به ايران تحويل شده است. اين خبرنامه خاطر نشان كرد: پالايشگاه بزرگي كه در حومه‌ي جنوبي تهران قرار دارد بر اثر حمله‌ي هوايي عراق در تاريخ 27 فوريه [8 اسفند 1366]، شديداً آسيب ديده و كار توليد آن كه تصفيه‌ي 000,220 بشكه نفت در روز بود، قطع گرديده است. يك پالايشگاه ديگر ايران در شمال ‌غربي تبريز نيز اكنون با نصف ظرفيت واقعي خود كه 80 هزار بشكه در روز است، كار مي‌كند. طبق براورد منابع صنعت نفت، پالايشگاه بزرگ آبادان كه از ظرفيتي برابر با 625 هزار بشكه در روز برخوردار بود، در اوايل تجاوز عراق به خاك ايران و ورود آن‌ها به استان نفت‌خيز خوزستان به‌كلي از كار افتاده است. پالايشگاه تهران تا قبل از بمب‌باران اخير جنگنده‌هاي عراقي مدت‌ها بود كه تنها با 60 درصد ظرفيت واقعي خود كار مي‌كرد. علي‌رغم اين حملات عراق، ايران در حال حاضر روزانه 9/1 ميليون بشكه نفت توليد و 5/1 ميليون بشكه را از طريق خليج ‌فارس صادر مي‌كند. به گفته‌ي منابع صنعت نفت، ايرانيان اكنون در نظر دارند ظرفيت پالايش نفت خود را افزايش دهند. ظرفيت پالايشگاه اصفهان اكنون به 280 هزار بشكه در روز افزايش يافته است. ايرانيان همچنين مي‌كوشند تا يك پالايشگاه دست دوم خريداري كنند و نيز طرح‌هايي براي تأسيس پالايشگاه در اراك و بندر عباس در ساحل خليج ‌فارس در دست دارند. اين دو پالايشگاه‌ها مجموعاً از ظرفيت تصفيه‌ي 250 هزار بشكه نفت در روز برخوردار خواهند بود و اين (راه‌اندازي دو پالايشگاه جديد) ايران را به خودكفايي خواهد رساند. مصرف داخلي ايران روزانه حدود 700 هزار بشكه نفت براورد مي‌شود.»[۸۸]

گزارش- 37

ساير خبرهاي امروز عبارت‌اند از: خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از وضعيت استان يزد در اسفند 1366، به موارد متعددي اشاره كرده است. در اين گزارش درباره‌ي مهاجرت تعدادي از ساكنان شهرهاي بمب‌باران‌شده به اين استان آمده است: به دنبال حملات موشكي و هوايي رژيم جنگ‌افروز عراق به مناطق مسكوني كشورمان، حضور تعداد قابل توجهي از ساكنان مناطق بمب‌باران‌شده به‌ويژه خانواده‌هاي تهراني در يزد مشهود است. در اين وضعيت، تعدادي از كساني كه در استان يزد بستگان يا آشناياني دارند، اقدام به مسافرت به اين استان كرده‌اند كه اين افزايش جمعيت تا حدي بر تأمين مايحتاج عمومي تأثير گذاشته است.[۸۹]


ضميمه‌ي گزارش34: موضع ايران درباره‌ي قطع‌نامه‌ي598 هرچند اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد بدون توجه به نظرهاي ايران قطع‌نامه‌ي598 را براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق تصويب كردند، اما جمهوري اسلامي در 8 ماهه‌ي اخير هيچ‌ گاه آن را رد نكرد. نامه‌ي مورخ 28 فوريه 1987 (نهم اسفند 1366) وزير امور خارجه‌ي ايران به دبيركل سازمان ملل، صريح‌ترين موضع رسمي ايران درباره‌ي قطع‌نامه است. در قسمتي از اين نامه آمده است: «جمهوري اسلامي ايران از زمان تصويب قطع‌نامه‌ي598 انعطاف‌پذيري خود در مشاورت با جناب عالي را نشان داده است. واضح است كه با پذيرش اصولي طرح پيشنهادي دبيركل براي اجراي قطع‌نامه‌ي598 همچون برنامه‌ي اجراي آن، جمهوري اسلامي ايران سهم مثبت خود در پيشبرد اقدامات دبيركل و برطرف نمودن موانع ايجادشده از سوي مخالفين‌مان ايفا كرده است. ... بر اساس آخرين مواضع به ثبت رسيده‌ي عراق، همچنان كه در نامه‌ي مورخ 23 ژانويه‌ي 88[19] وزير خارجه‌ي عراق (S/19448) و نيز نامه‌ي مورخ 29 ژانويه‌ي 1988 جانشين نماينده‌ي دائم آن كشور آمده، عراق بر خواسته‌ها[ي] فراتر از قطع‌نامه‌ي598 از جمله اجراي متوالي پاراگراف‌هاي عملي قطع‌نامه ـ موضعي كه از سوي اكثريت اعضاي شوراي امنيت رد شده ـ پافشاري مي‌نمايد. اين اسناد به‌وضوح نشان مي‌دهد كه دولت عراق كاملاً طرح پيشنهادي جناب عالي و در واقع اقدامات دبيركل براي اجراي قطع‌نامه را ناديده گرفته است. عراق در حقيقت سعي نموده تفاهمات و پيشرفت‌هاي حاصله طي 8 ماهه گذشته را خراب نمايد. ... جمهوري اسلامي ايران با جناب عالي و بسياري از اعضاي شوراي امنيت موافق است كه اصلي‌ترين موضوع مرتبط، اجراي قطع‌نامه است كه براي آن طرحي از سوي دبيركل پيشنهاد شده و شوراي امنيت مكرراً بر آن صحه گذارده است. دولت هم بر اين عقيده بوده كه طرح دبيركل بر مبنا و جهت اجراي قطع‌نامه‌ي598 تنظيم شده است و بنابراين پذيرش آن (طرح اجرايي) مساوي پذيرش قطع‌نامه‌ي598 است. طرح پيشنهادي به عنوان تنها مسير در دست‌رس براي اجرا باقي مي‌ماند. در اين چارچوب، جمهوري اسلامي ايران همان ‌گونه كه در نامه‌ي 19 ژانويه 88 اين‌جانب اعلام شده، طرح اجرايي جناب عالي را در اصول پذيرفته و با دستورالعمل اجرايي جناب عالي همان ‌گونه كه در پاراگراف زير از مفاد دستورالعمل پيشنهادي شما خلاصه شده موافقت نموده است. برداشت اين جانب اين است كه بر مبناي طرح پيشنهادي همان ‌گونه كه مورد تأييد شوراي امنيت است، تعيين D-Day [روز آتش‌بس] بايد در ارتباط با شروع آتش‌بس و آغاز فعاليت كميته‌ي بي‌طرف و پي‌گيري بقيه‌ي موارد، علي‌الخصوص بازگشت به مرزها همان ‌گونه كه ارائه شده است باشد. جمهوري اسلامي موافقت دارد كه اصولي‌ترين قدم‌ها براي شروع و تسريع فرايند پروسه‌ي اجرا، تعيين مسئوليت متجاوز و آتش‌بس مي‌باشد. ... جمهوري اسلامي ايران بار ديگر خطوط هم‌كاري جمهوري اسلامي ايران را با دبيركل در چارچوب طرح پيشنهادي ادامه مي‌دهند. در عين حال، لازم به تأكيد مجدد است كه تلاش‌هايي كه در شوراي امنيت انجام مي‌گيرد اقدامات مؤثري غير قابل توجيه بوده كه نه تنها مغاير [با تلاش‌هاي دبيركل است]، بلكه تلاش‌هاي دبيركل را در صورت موفقيت مختل ساخته و رشد و پيشرفت در امر مشورت بين آن جناب و مقامات جمهوري اسلامي ايران را دچار مخاطره مي‌نمايد. هم‌كاري مشورتي كه جمهوري اسلامي ايران در رابطه با جناب عالي ارائه مي‌دهد، زاييده‌ي تعهد ما به موافقت‌نامه‌هاي بين‌المللي عادلانه و كنوانسيون‌هايي است كه اجراي دقيق آن‌ها به نفع انسانيت مي‌باشد. اگر سازمان ملل تحت فشارهاي زودگذر برخي از اعضا در جهت پافشاري و اجراي مفاد موافقت‌نامه‌هاي بين‌المللي ناكام بماند و مواضع غير منطقي اتخاذ نمايد [ترديدي نيست] كه آن سازمان بايد در نظر داشته باشد كه هم‌كاري موجود بين خود و جمهوري اسلامي ايران را از دست خواهد داد.»[۹۰] آقاي هاشمي رفسنجاني نيز در تاريخ 18/12/1366 در گفت و گو با واحد مركزي خبر گفت: «... ما قطع‌نامه‌ي598 را رد نمي‌كنيم و با دبيركل سازمان ملل توافق كرده‌ايم كه جاي بندهاي قطع‌نامه تغيير يابد و اول متجاوز مشخص گردد و عراق اين هماهنگي را نشان نداده است و شايد آن‌ها بخواهند ما اين قطع‌نامه را همان طور كه عراق و حاميانش مي‌خواهند بپذيريم و اين امر محال است.»[۹۱] سياست "نه رد، نه قبول قطع‌نامه" و پي‌گيري گفت ‌و گوها با دبيركل درباره‌ي طرح اجرايي ايشان، از سوي ايران در حالي دنبال مي‌شد كه عراق در اين دوره بر خواسته‌هايي فراتر از قطع‌نامه تأكيد كرده، در عين حال امريكا و بعضي اعضاي شورا را به صدور قطع‌نامه‌يي براي تحريم تسليحاتي ايران تشويق مي‌كرد.





منابع و مآخذ روزشمار 1366/12/24

  1. سند شماره 683/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راويان قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داوود رنجبر و غلامرضا ظريفيان شفيعي)، ص 94؛ و ـ سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366تا 30/12/1366، صص 7 ـ 6.
  2. مأخذ 1، بخش اول، ص 93؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، ص 74.
  3. مأخذ 1، بخش دوم، ص 72.
  4. مأخذ 1، بخش اول، ص 93؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، ص 74.
  5. سند شماره 1647/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) در عمليات والفجر10 (سيدعلي خاتمي)، 23/12/1366 تا 7/1/1367، صص 1 و 12 ـ 6.
  6. سند شماره 683/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راويان قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داوود رنجبر و غلامرضا ظريفيان شفيعي)، ص 94؛ و ـ سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366تا 30/12/1366، صص 7 ـ 6.
  7. مأخذ 1، بخش اول؛ و ـ سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، ص 7.
  8. مأخذ 6، صص 148 ـ 138؛ و ـ سند شماره 61754 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: به فرماندهي و معاونت اطلاعات نيروي زميني، 24/12/1366، سند تك‌برگي.
  9. مأخذ 6، صص 145 و 141؛ و ـ مأخذ 1، بخش اول، ص 51.
  10. مأخذ 1، بخش اول، صص 163 ـ 162؛ و ـ سند شماره 61753 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: به فرماندهي و معاونت اطلاعات نيروي زميني، 24/12/1366، سند تك‌برگي.
  11. مأخذ 1، بخش اول، ص164.
  12. سند شماره 30290 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: به معاونت اطلاعات نيروي زميني، 24/12/1366، صص 24 ـ 1.
  13. سند شماره 30303 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اسناد نظامي از اطلاعات كل به فرماندهي كل، 26/12/1366، ص 7.
  14. مأخذ 1، بخش اول، ص 130.
  15. مأخذ 1، بخش اول، ص 54 ؛ و ـ سند شماره 1635/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 23/12/1366 تا 25/12/1366، ص 76.
  16. مأخذ 1، بخش اول، صص 94 و 95؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، ص 74؛ و ـ مأخذ 4، بخش دوم، ص 8.
  17. مأخذ 1، بخش اول، صص 130 ـ 129.
  18. مأخذ 1، بخش اول، صص 56 و 164.
  19. مأخذ 15، بخش دوم، صص 40 و 41 و 72.
  20. مأخذ 15، بخش دوم، صص 85 ـ 90.
  21. مأخذ 15، بخش دوم، ص 93؛ و ـ مأخذ 1، بخش اول، ص 54.
  22. سند شماره 490/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر41 ثارالله(ع) در عمليات والفجر10 (نادري)، صص 43 ـ 40.
  23. سند شماره 821/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر33 المهدي(عج) در عمليات والفجر10 (حسين صباغ)، صص 5 و 7؛ و ـ مأخذ 1، بخش اول، صص 54 و 94؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، صص 78 و 77.
  24. مأخذ 1، بخش اول، صص 55 ـ 54 و 130.
  25. مأخذ 1، بخش اول، صص 54 و 164.
  26. مأخذ 1، بخش اول، صص 62 و 63.
  27. سند شماره 327433 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از گردان اطلاعات72 به معاونت بررسي‌هاي تيپ16 امام حسن عسگري(ع)، 26/12/1366؛ و ـ سند شماره 310094 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌يي معاونت اطلاعات نيروي زميني سپاه، شماره 77، 30/12/1366، صص 2 ـ 1.
  28. مأخذ 15، بخش دوم، صص 70 ـ 68.
  29. مأخذ 1، بخش اول، صص 130 ـ 129.
  30. مأخذ 1، بخش اول، ص 130.
  31. سند شماره 509/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي تيپ12 قائم(عج) در عمليات بيت‌المقدس3 (علي طاهري)، ص 22؛ و ـ مأخذ 30، بخش اول، صص 106 و 107.
  32. مأخذ 30، بخش اول، ص 106.
  33. مأخذ 31، بخش اول، ص 22.
  34. مأخذ 30، بخش اول، صص 106 و 108 و 110.
  35. سند شماره 674/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3 (نادر نوروزشاد)، ص 102.
  36. مأخذ 30، بخش اول، صص 116 ـ 112؛ و ـ مأخذ 35، ص 103.
  37. مأخذ 30، بخش اول، صص 116 ـ 117.
  38. مأخذ 35، ص 103.
  39. مأخذ 30، بخش اول، صص 120و 122.
  40. سند شماره 490/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر41 ثارالله(ع) در عمليات والفجر10 (نادري)، صص 43 ـ 40.
  41. سند شماره 1677/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3 (نادر نوروزشاد و جواد زمان‌زاده)، 24/12/1366 تا 29/12/1366، صص 9 ـ 7.
  42. سند شماره 1651/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه فتح در عمليات والفجر10 (عليرضا ايزدي)، 17/12/1366 تا 26/12/1366، صص 144 و 142.
  43. سند شماره 676/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر عاشورا در عمليات بيت‌المقدس3 (ابراهيم‌پور)، صص 15 ـ 13.
  44. مأخذ 35، ص 109.
  45. مأخذ 35، ص 110.
  46. مأخذ 30، بخش اول، صص 2/139 و 342.
  47. مأخذ 41، ص 6.
  48. مأخذ 30، بخش اول، صص 346 و 348.
  49. مأخذ 30، بخش اول، ص 350.
  50. مأخذ 30، بخش اول، ص 350.
  51. مأخذ 6، صص 145 و 141؛ و ـ مأخذ 1، بخش اول، ص 51.
  52. روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 25/12/1366، ص 2؛ و ـ مأخذ 15، بخش دوم، ص 31.
  53. مأخذ 41، صص 1، 4 و 6.
  54. مأخذ 15، بخش دوم، ص 93؛ و ـ مأخذ 1، بخش اول، ص 54.
  55. سند شماره 86254 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي كل سپاه به گيرندگان، 24/12/1366.
  56. سند شماره 173056 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از رئيس ستاد مركز به فرماندهان مناطق و نواحي، 24/12/1366، ص 2.
  57. سند شماره 378201 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر فرماندهي كل (فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 24/12/1366؛ و ـ سند شماره 406282 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر فرماندهي كل (فرماندهي سپاه دوازدهم)، 24/12/1366.
  58. سند شماره 451382 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از روابط عمومي فرماندهي به دفتر روابط عمومي نيروي زميني سپاه، 29/12/1366، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 173038 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از واحد اطلاعات قرارگاه رمضان، 30/12/1366، سند تك‌برگي.
  59. سند شماره 107494 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه پانزدهم رمضان (م اط) به نيروي زميني سپاه (م اط)، 25/12/1366؛ و ـ سند شماره 172918 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از نماينده‌ي حزب دمكرات كردستان عراق به فرمانده قرارگاه نصر رمضان، 26/12/1366، سند تك‌برگي.
  60. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 361، 25/12/1366، صص 14 ـ 13، تهران.
  61. سند شماره 421759 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد تبليغات جنگ به مسئولين كميته‌هاي تبليغات جنگ، 25/12/1366، ص 2.
  62. مأخذ 60، ص 15؛ و ـ سند شماره 86432 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، از مركز فرماندهي ستاد منطقه يك به فرماندهي سپاه پاسداران منطقه يك ثارالله(ع)، 25/12/1366، ص 2.
  63. مأخذ 1، بخش اول، صص 62 و 63.
  64. مأخذ 1، بخش اول، ص164.
  65. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 25/12/1366، صص 2 ـ 1، راديو عراق.
  66. سند شماره 86254 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي كل سپاه به گيرندگان، 24/12/1366.
  67. مأخذ 60، ص 17، اهواز؛ و ـ سند شماره 86433 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد سپاه ششم امام جعفر صادق(ع) به ستاد مركزي سپاه (واحد اطلاعات)، 25/12/1366.
  68. مأخذ 15، بخش دوم، صص 70 ـ 68.
  69. مأخذ 52.
  70. مأخذ 60، ص 38، اصفهان.
  71. مأخذ 60، صص 39 ـ 38، يزد، ؛ و ـ همان، ص 36، تهران.
  72. مأخذ 1، بخش دوم، ص 72.
  73. مأخذ 60، رشت، ص 37.
  74. مأخذ 1، بخش اول، ص 93؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، ص 74.
  75. مأخذ 60، تهران، صص 26 ـ 23.
  76. مأخذ 1، بخش اول، ص 54 ؛ و ـ سند شماره 1635/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 23/12/1366 تا 25/12/1366، ص 76.
  77. سند شماره 821/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر33 المهدي(عج) در عمليات والفجر10 (حسين صباغ)، صص 5 و 7؛ و ـ مأخذ 1، بخش اول، صص 54 و 94؛ و ـ مأخذ 1، بخش دوم، صص 78 و 77.
  78. روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 24/12/1366، ص 2.
  79. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 362، 26/12/1366، صص 35 ـ 34 و 29 ـ 26، خبرگزاري كويت.
  80. مأخذ 60، لندن، صص 35 ـ 34.
  81. مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمه‌ي محمدعلي خرمي، جلد 8، تهران: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، 1389، صص 110 ـ 105.
  82. معاونت اطلاعات سپاه پانزدهم رمضان، گزارش‌ها و تفاسير راديوهاي بيگانه و مطبوعات جهان، ص 3.
  83. مأخذ 79، صص 43 ـ 41، واشنگتن.
  84. مأخذ 60، صص 48 ـ 47، لندن.
  85. مأخذ 79، صص 45 ـ 41 واشنگتن.
  86. معاونت اطلاعات ستاد كل سپاه، بولتن نوبه‌يي عراق، 24/12/1366، صص 15 ـ 14.
  87. مأخذ 79، ص 21، الجزيره، 25/12/1366.
  88. مأخذ 60، صص 45 ـ 44، نيكوزيا.
  89. مأخذ 79، صص 39 ـ 38، يزد، 24/12/1366.
  90. مأخذ 15، بخش دوم، صص 85 ـ 90.
  91. سند شماره 213383 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن پيك سياسي، وزارت خارجه، شماره 1، 1/1/1367، ص 7.