1359.06.29: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1359 |نام = 1359.06.29 |نام دیگر=بیست و نه شهریور |روز= 29 شهریور 1359 |تاریخ شمسی= 1359.06.29 |تاریخ میلادی= 20 سپتامبر 1980 |تاریخ قمری= 10 ذی‌القعده 1400 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.06.29</div> <div...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۲۳: سطر ۲۳:


==گزارش - 694==
==گزارش - 694==
بااینکه رژیم عراق ادعا می‌کند «که تنها کمتر از نصف آنچه را که طبق قرارداد 1975 الجزایر با توافق ایران به عراق تعلق می‌گرفت و نیز کنترل کامل شط‌العرب ـ آبراهی که دو کشور را از هم جدا می‌کند ـ به دست آورده است، صدام برای بهبود روابط با تهران پیشنهاداتی ارائه داده است؛ ازجمله: پس‌گرفتن جزایر ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ در دهانة خلیج‌فارس و نیز قول خودمختاری به اقلیت‌های کرد، عرب و بلوچ»<ref>پژوهشگاه علوم معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، ص327، فایننشال‌تایمز، راجر ماتیوس، 20/9/1980 (29/6/1359)، مترجم: مهدی رنجبران. </ref> این درحالی است که نیروی دریایی ایران نیز «هشدار داده که به‌زودی درگیری بر سر کنترل شط‌العرب تبدیل به نبرد دریایی می‌شود.»<ref>همان، ص328، تایمز (انگلیسی)، توفیق میشلاوی، بیروت، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه: مهدی رنجبران. </ref>
بدون‌ شک، پیشنهادهای تازة صدام در میان مقامات سیاسی و نظامی ایران نوعی مبارزه‌طلبی تلقی می‌شود و همین نگرانی برخی محافل سیاسی، انقلابی، عربی را برانگیخته و آنان را به تکاپو برای جست‌وجوی راه‌هایی جهت حل مخاصمه و جلوگیری از پیشرفت آن واداشته است. دراین‌زمینه از دمشق خبر می‌رسد که امروز «خبرگزاری قطر به نقل از منابع رسمی فلسطینی، گزارش داد یاسر عرفات، رئیس کمیتة اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، به‌زودی از تهران و طرابلس دیدار خواهد کرد. منابع فلسطینی گفتند عرفات در مدت اقامتش در تهران اوضاع مرزی ایران و عراق را با رهبران ایران بررسی خواهد کرد. ...»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص1؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص1؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص4، همگی به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری اسلامی از دمشق. </ref> دراین‌باره، یک گزارش دیگر حاکی است: «سازمان آزادی‌بخش فلسطین به تلاش‌های میانجیگرانة خود برای پایان‌دادن به اختلافات مرزی ایران و عراق افزوده است. ...» بنا به این گزارش، «دو تن از اعضای کمیتة مرکزی سازمان آزادی‌بخش فلسطین پس از انجام مذاکراتی با رهبران عراق در بغداد با ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهوری ایران، دیدار و گفت‌وگو کرده، پیامی ازطرف عرفات به وی تسلیم کردند.»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص14 و 15، به نقل از رادیو فارسی کلن، ساعت: 21، 29/6/1359. </ref>
از سوی دیگر، «درحالی‌که نبرد بین نیروهای ایران و عراق در حاشیة شط‌العرب ادامه دارد وزارت خارجة ایران علیه منهدم‌ساختن کشتی‌های نفتکش که عازم بنادر ایران هستند به عراق هشدار داده است.» گزارش خبرنگار رادیو صدای امریکا دراین‌باره چنین است: «وزارت خارجة ایران، عراق را به‌خاطر ملغی‌ساختن قرارداد مرزی 1975 محکوم کرده است. به‌موجب این قرارداد، آزادی عبور کشتی‌ها به مقصد هر دو کشور تضمین شده بود. در اعلامیة وزارت امور خارجة ایران به دولت عراق اخطار شده است که از مداخله در رفت‌وآمد کشتی‌هایی که عازم بنادر ایران هستند و یا از بنادر ایران خارج می‌شوند بپرهیزد و نیز مناطقی را که در حاشیة شط‌العرب اشغال کرده است تخلیه نماید. این مناطق براساس قرارداد مرزی 1975 به ایران واگذار شده بود.» تحلیل‌گر رادیو امریکا افزود: «اعلامیة منتشره ازسوی وزارت امور خارجه ایران و تلاش‌های سوریه و سازمان آزادی‌بخش فلسطین ازجمله اقدامات سیاسی برای پایان‌دادن به منازعات ایران و عراق می‌باشند. ...» بنا به این گزارش، «رادیو بغداد دیروز ادعا کرد که در آینده کنترل تمامی خلیج‌فارس به‌دست عراق خواهد افتاد. رادیو بغداد همچنین بر حاکمیت عراق بر سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی تأکید نموده است. ...»<ref>همان، به نقل از بخش فارسی رادیو صدای آمریکا، ساعت: 7 بامداد 29/6/1359. </ref>
==گزارش - 695==
در تبلیغات رسانه‌های عراق و نیز برخی رسانه‌های عربی، اعلام حمایت برخی کشورها، سازمان‌ها و رسانه‌های عربی منطقه‌ از رژیم عراق و اقدامات اخیر رهبری این کشور در حمله به خاک ایران و لغو یک‌جانبة قرارداد مرزی میان دو کشور، رفته‌رفته، آشکارا، پررنگ‌تر می‌شود.
رادیو صوت‌الجماهیر عراق گزارش داد که امروز «ملک حسین‌بن‌طلال، پادشاه اردن ‌هاشمی، مجدداً در یک تماس تلفنی با پرزیدنت صدام حسین اعلام کرد دولت و ملت اردن کنار عراق در مبارزة خود برای بازگرداندن حقوق کامل خود خواهد ایستاد.»<ref>همان، ص43، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، ساعت 16:30 دقیقه، 29/6/1359. </ref>
یک گزارش دیگر از رادیو بغداد حاکی است که امروز سرهنگ "محمد خانا ولد یدانا"، رئیس‌جمهور موریتانی، که شب گذشته نامة صدام حسین را از سفیر ویژة وی، برهان‌الدین عبدالرحمن، دریافت کرده بود، ضمن حمایت از موضع عراق تأکید کرد که موریتانی آماده است از کلیة اقدامات عراق پشتیبانی کند.<ref>همان، ص43، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، ساعت 13:30 دقیقه، 29/6/1359. </ref>
خبرگزاری عراق نیز در گزارشی اعلام کرد: «شازلی کلیبی [شاذلی قُلَیبی] دبیرکل اتحادیة عرب، حمایت خود را دررابطه‌با درگیری‌های مرزی این کشور با ایران ابراز داشته و گفته است که در برخوردهای کنونی ایران و عراق باید از عراق که خواستار به‌دست‌آوردن سرزمین‌های خود می‌باشد حمایت کرد. ...» خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از همین خبرگزاری، اعلام کرد قلیبی امروز با سعدون حمادی، وزیر امور خارجة عراق، ملاقات کرده است. گفت‌وگوهای این دو عمدتاً دربارة اوضاع مرزی ایران و عراق بوده است.<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص12؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری رویتر از بغداد به نقل از خبرگزاری عراق. </ref>
دراین‌مورد امروز رسانه‌های کویتی گوی سبقت را از دیگر کشورهای عربی ربوده‌اند. ازجمله، «روزنامة کویتی الرأی‌العام به نقل از منابع سیاسی در بغداد، نوشت کشورهای خلیج (فارس) مراتب پشتیبانی خود را از لغو پیمان ایران و عراق توسط صدام حسین به اطلاع سفرای ویژة رئیس‌جمهوری عراق رسانیده‌اند.» بنا به این گزارش، «صدام حسین هم‌زمان با اعلام لغو پیمان، سفرایی به قطر، کویت، عربستان سعودی، امارات عربی متحده و بحرین اعزام داشت.»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص14 و 15، به نقل از رادیو فارسی کلن، ساعت: 21، 29/6/1359. </ref> روزنامة کویتی الانباء نیز در یک حرکت تبلیغاتی تهدید‌آمیز «امروز هشدار داد ایران به‏تلافی اقدام اخیر دولت عراق مبنی‌بر زیرپاگذاردن مفاد پیمانی که اجازه می‌دهد بنادر نفتی ایران به آب‌های خلیج‌فارس دسترسی داشته باشند، احتمالاً مبادرت به بستن تنگة استراتژیک هرمز خواهد کرد.» بنا به این گزارش، «روزنامة الانباء این مطلب را از قول منابع دیپلماتیک ناشناس نوشته است. الانباء می‌نویسد: چنانچه مقامات ایران این راه آبی را ببندند به‌طور اجتناب‌ناپذیری درگیری مرزی خود با عراق را دامن زده، یک جنگ واقعی در این منطقه به‌ راه خواهد انداخت.»<ref>همان، ص4، کویت ـ خبرگزاری یونایتدپرس، 29/6/1359. </ref> مجلة کویتی معات‌الامه نیز خبر داد: «کشور عراق هنگامی که در معرض تجاوزات رژیم ضدخلقی [آیت‏الله] خمینی قرار گیرد، از حقوق ملی و ناسیونالیستی و قانونی دفاع می‌کند که افراط و تفریط به آن، خیانت به ‌شمار می‌رود.» مجلة مزبور «به ضرورت رجوع به موافقت‌نامة قسطنطنیه که مرزهای میان عراق و ایران و خطوط آن را تعیین کرده، دعوت نمود. این مجله کویتی از حکمرانان ایران دعوت کرد تا از ادعاها و رؤیاهای فاسد خود صرف‌نظر کنند و به عقل بازگردند.»<ref>همان، ص36، بخش فارسی رادیو بغداد، ساعت 12، 29/6/1359. </ref>
==گزارش - 696==
درحالی‌که نبردهای سنگین میان ایران و عراق در مرزهای غرب و جنوب‌غربی کشور ابعاد وسیع‌تری به خود گرفته است، موضوع توازن قوای نظامی و ظرفیت‌های ملی دو کشور، در کنار ریشه‌یابی علل و عوامل شروع درگیری‌های مرزی و تشدید آن و لغو قرارداد مرزی ازسوی دولت عراق، یکی از موضوعات مهم مورد بحث امروز محافل مطالعاتی بین‌المللی و تحلیل‌گران رسانه‌ای جهان، بوده است. دراین‌زمینه، «براساس گزارش آژانس بین‌المللی مطالعات استراتژیک در سال 80 [19]، درخصوص توازن نظامی، ارتش عراق متشکل از 242250 نیرو می‌باشد که درنتیجه بزرگ‌ترین ارتش در منطقة خلیج [فارس] به ‌شمار می‌رود. این آژانس که یک سازمان غیردولتی است و شامل کارشناسانی از 50 کشور است، بیان می‌کند، ارتش این کشور شامل 4 لشکر زرهی، 4 لشکر مکانیزه، 4 لشکر پیاده کوهستانی، یک تیپ زرهی گارد جمهوری و نیز 2 لشکر از نیروهای مخصوص می‌باشد. عراق دارای 2750 تانک روسی و 100 تانک MX فرانسوی است. نیروی هوایی عراق، 332 جنگندة روسی و 15 فروند هواپیمای شکاری قدیمی از نوع ‌هانتر ساخت انگلیس و بالگرد‌های مدرن 47 از نوع "الیوت" 111 و 10 فروند بالگرد "سوپرفرلون" و 40 فروند بالگرد "غزال" ساخت فرانسه و نیز 3 فروند هواپیمای "بوماس" ساخت فرانسه و انگلیس را دارا می‌باشد. همچنین نیروی هوایی این کشور درخواست خرید 150 فروند هواپیمای میگ 23، 25، 27 و 60 فروند میراژ "اف سی 1" و 76 فروند بالگرد دیگر را در برنامة خود دارد.»<ref>پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، صص322 و 323، الشرق‌الاوسط (انگلستان)، خبرگزاری فرانسه ـ لندن، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهتاب فضلی. </ref>
دیوید آدامسون، تحلیل‌گر روزنامة نیویورک‌تایمز نیز دراین‌مورد چنین نوشته است: «... ارتش عراق به میزان قابل‌ملاحظه‌ای برتر از نیروهای ایران است، اما در درازمدت جنگ عراق با ایران برای عراق خطرناک خواهد بود. دلیل این مطلب سه برابر بودن جمعیت ایران نسبت به جمعیت عراق و برتری نیروی دریایی ایران است.»<ref>همان، ج1، ص324، نیویورک‌تایمز، دیوید آدامسون، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران. </ref> این تحلیل‌گر امریکایی در ادامة این بحث افزوده است: «در یک سخنرانی طولانی در روز چهارشنبه صدام گفت که شرایط توافقنامه را تنها به‌خاطر آن پذیرفته بود که شوروی عراق را در جنگ با کردهای شورشیِ مورد حمایت ایران، ازلحاظ مهمات و تسلیحات در مضیقه قرار داده بود.» آدامسون سپس دربارة حمایت علنی ایران از گروه‌های معارض عراقی مخالف رژیم صدام نوشت: «ایران علناً از حزب‌الدعوه، جنبش شیعی عراق، حمایت می‌کند. تصور می‌شود این جنبش مسئولیت حمله به سفارت انگلیس در بغداد را در ماه ژوئن به‌ عهده داشته است. شیعیان اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، آنها در بغداد به‌لحاظ سیاسی دارای نفوذ نیستند، در آنجا سنی‌ها قدرت را در دست دارند. صدام در سخنرانی خود توجه ویژه‌ای نسبت به وحدت اعراب در مواجهه با "نژادپرستی ایرانی‌ها و خشم پنهان" آنها نشان داد.»<ref>همان، ج1، صص325 و 326، دیلی‌تلگراف، دیوید آدامسون، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران. </ref>
همچنین، ورنر ویسکاری، یکی دیگر از تحلیل‌گران نشریة نیویورک‌تایمز نوشت: «دیپلمات‌های عرب دیروز در بیروت گفتند عراق با استفاده از 1000 نیرو و با فسخ قرارداد خود با ایران به اهداف خود در درگیری‌های اخیر دست یافته و آمادة دفع هرگونه ضدحملة ایرانی‌ها می‌باشد.» وی با اشاره به آمارهای طرفین درگیری از خسارات واردشده به دیگری، به نقل از دیپلمات‌های عرب افزود: «عراق طرح‌ریزی حملات مرزی خود علیه ایران را 6 ماه پیش آغاز کرده، تقریباً 000,50 تن از نیروهای 000,200 نفری خود را حرکت داده، اما تاکنون فقط از تعداد 10000 نیرو استفاده کرده است. اما مقامات اطلاعاتی واشنگتن گفتند که عراقی‌ها ظاهراً بیش از 5000 نیرو مستقر نکرده‌اند و تعداد سربازان ایرانی بسیار کمتر از این می‌باشد.»<ref>همان، ج1، صص323 و 324، نیویورک‌تایمز، ورنر ویسکاری، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران. </ref>
==گزارش - 697==
به‌دنبال حملات عراق در مناطق مرزی بستان و سوسنگرد، امروز نیز در این نواحی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مقابل قوای زرهی، مکانیزه و پیادة عراق مقاومت کردند. دراین‌زمینه دو گزارش از هنگ ژاندارمری سوسنگرد حاکی‏از ادامه و شدت درگیری در پاسگاه‌های سوبله و دویرج است: «[گزارش] پاسگاه دویرج حاکی است در ساعت 10:30 دقیقة بامداد امروز [در ادامة درگیری‌های روز قبل] در پاسخ به حملات توپخانه دشمن، یک دستگاه خودرو زیل دشمن دراثر آتش سلاح‌های خودی منهدم و خساراتی به پاسگاه دویرج عراق وارد و درگیری به‌صورت پراکنده [تا غروب روز جاری] ادامه داشته است.»<ref>سند شماره 290874 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز (رکن3)، 29/6/1359، بنا به گزارش پاسگاه دویرج. </ref> همچنین: «از ساعت 10:40 دقیقة بامداد امروز، [مجدداً] درگیری شدید بین مأمورین پاسگاه سوبله گروهان بستان با عراقی‌ها شروع شده که تقاضای پشتیبانی هوایی شده است.»<ref>سند شماره 65172 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ ژاندارمری سوسنگرد؛ و ـ سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره 15، 30/6/1359، ص2، از ناحیه ژاندارمری خوزستان، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ سوسنگرد. </ref>
این درحالی است که ارتش عراق بازهم دست به تحرکات و نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات بیشتر به منطقة هم‌جوار هویزه زده است؛ چنان‏که برابر گزارش ستاد مشترک ارتش، «عصر امروز، قرارگاه لشکر12 ارتش عراق با یکی از تیپ‌های تابعه که هویت آنها نامشخص می‌باشد از شمال عراق به منطقة هویزه حرکت نموده‌اند.»<ref>سند شماره 71358 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 30/6/1359. </ref>
از طرف دیگر، امروز نیز همچون دو روز گذشته نیروی هوایی عراق در منطقة خوزستان و ایلام، هیچ تحرکی نداشت که این امر مشکوک به نظر می‌رسد، «طبق گزارش افسر شیفت رادار دزفول هیچ‌گونه تجاوز هوایی که در دید رادار قرار گرفته باشد، صورت نگرفته است.»<ref>سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره سریال 16، صص3 و 4، از مرکز پشتیبانی هوایی مستقر در لشکر92 زرهی اهواز، 29/6/1359. </ref>
در همین حال، بنی‌صدر به‌عنوان رئیس‌جمهور و فرمانده کل نیروهای مسلح، از صبح امروز در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران حاضر شده تا شخصاً بر عملیات نیروهای مسلح انقلاب در غرب و جنوب کشور نظارت کند.<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، صص1 و 2. </ref>
==گزارش - 698==
به‌دنبال لغو یک‌جانبة قرارداد مرزی میان ایران و عراق ازطرف دولت بعث حاکم بر عراق، درگیری نه‌تنها در پاسگاه‌های شلمچه ـ که از چند روز قبل از آن درحال دفاع در مقابل حملات آتشباری عراق بودند ـ شدت بیشتری یافته، بلکه این درگیری‌ها امروز به رودخانة اروند و دهانة خلیج‌فارس نیز کشیده شده است.
درزمینة وضعیت کشتیرانی در اروندرود در اوضاع کنونی، امروز «یک مقام آگاه در ادارة بنادر و کشتیرانی آبادان اعلام کرد که از روز گذشته تاکنون [پیش‌ازظهر]، هیچ‌گونه کشتی تجارتی ازطریق شط‌العرب وارد بنادر آبادان و خرمشهر نشده است. این مقام آگاه افزود: شب گذشته تنها 9 فروند موتورلنج حامل کالا وارد بندر آبادان شده و در اسکله‌ها پهلو گرفته‌اند.» بنا به این گزارش، «مقامات بنادر و کشتیرانی خرمشهر نیز اظهار کردند که تا ساعت 13 امروز، هیچ‌گونه کشتی تجارتی وارد بندر خرمشهر نشده لیکن 3 کشتی لایروبی متعلق به سازمان بنادر و کشتیرانی با پایلوت و پرچم ایرانی ازطرف بنادر و کشتیرانی خرمشهر به‌طرف دهانة شط‌العرب حرکت کردند. این مقام آگاه همچنین افزود: ازسوی وزارت امور خارجه و مقامات انتظامی کشور دراین‌خصوص دستورالعمل خاصی صادر شده، ضمناً ازسوی فرماندار خرمشهر به اداره بنادر و کشتیرانی خرمشهر دستور داده شده که فردا کارکنان این بنادر سرِ کار خود حاضر شوند.»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص3، اهواز ـ خبرگزاری پارس، 29/6/1359. </ref>
اما اوضاع اروندرود و دهانة آن به‌سمت خلیج‌فارس، باتوجه‌به تردد کشتی‌های مختلف وابسته به ایران، از اولین ساعات بامداد امروز تهدیدآمیز به نظر می‌رسید؛ چراکه براساس یک گزارش با ارزیابی "صحت دارد" منابع عراقی می‌دانند که «قرار است سه فروند کشتی تجارتی روسی، یوگسلاوی و ایرانی در ساعت 15 امروز با اسکورت ناوچه‌های نیروی دریایی از بندر خرمشهر جدا و به‌طرف دریا عزیمت نمایند.» بنا به این گزارش، «سربازان و پرسنل ارتش عراق با اسلحه و مهمات در مقابل نیروی دریایی مستقر شده‌اند که با چشم دیده می‌شوند.»<ref>سند شماره 50730 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نداجا، 29/6/1359، براساس شنود از ارتش عراق. </ref>
دراین‌حال، «در ساعت 18 امروز، مزدوران بعث عراق با سلاح‌های سنگین و شلیک آر.پی.جی7 پاسگاه ترمینال نظامی بندر خرمشهر را به گلوله بستند.»<ref>سند شماره 292558 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان به استانداری محترم خوزستان، 30/6/1359، برابر اعلام شهربانی خرمشهر، 29/6/1359؛ و ـ سند شماره 34491 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 30/6/1359، برابر اعلام شهربانی خرمشهر، 29/6/1359. </ref> و «درپی آن، قوای نظامی ایران با آتش سلاح‌های سنگین، دو ناوچة عراقی را در آب‌های عراق به آتش کشیدند. طی این درگیری‌ها که در سراسر نوار مرزی خرمشهر صورت گرفت، 15 تن از نظامیان ایران زخمی شدند که 2 تن از آنان در بیمارستان‌های خرمشهر به درجة شهادت نائل آمدند.» بنا به این گزارش، «به‌دنبال درگیری‌های شدید امروز، قوای نظامی ایران کلیه مرزها را در منطقه جنوب و جنوب‌غربی ایران زیر کنترل شدید گرفت و شلمچة خرمشهر [از پل نو به‌طرف بالا]<ref>سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره 15، 30/6/1359، ص2، از ستاد عملیاتی جنوب، 29/6/1359. </ref> خالی از سکنه شد. [همچنین] درپی درگیری‌های امروز گروه کثیری از مردم از روحانیون و مسئولان خواستند که به آنان اجازه داده شود به کمک قوای مستقر در مرزها بشتابند.»<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از آبادان. </ref> دراین‌حال، به‌دنبال غرق‌شدن دو ناوچة عراقی توسط قوای ایران، عراقی‌ها به‌سوی یک یدک‌کش ایرانی به نام "بابک" شلیک کردند که سرنشینان آن بلافاصله به آب زدند و همگی نجات یافتند، اما یدک‌کش بابک به آتش کشیده شد.<ref>سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره سریال 16، صص4و 5، از گارد ساحلی، 29/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از آبادان. </ref>
درگیری در منطقة مرزی خیّن در ساعت 12:30 دقیقة امروز، با آتشباری عراق بر روی این ناحیه آغاز شد،<ref>سند شماره 50719 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، 29/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان. </ref> که ازطریق هنگ ژاندارمری آبادان، نیروی کمکی به این منطقه اعزام شد.<ref>سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره 15، 30/6/1359، ص1، از ناحیه ژندارمری خوزستان، 29/6/1359، برابر ستاد عملیات و هماهنگی ژاندارمری آبادان. </ref> در گزارش ستاد لشکر92 زرهی اهواز، ضمن اشاره به ساعت این درگیری (12:50) دربارة ادامة درگیری‌های امروز آمده است: «این درگیری در بعدازظهر شدت پیدا کرد که درنتیجه پاسگاه خیّن دچار حریق شد و یک فروند ناوچه عراقی [در ساعت 16:54 الی 17]<ref>سند شماره 290879 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر92 زرهی (رکن3) به ت ـ ف نزاجا (مدیریت عملیات)، 29/6/1359، برابر اعلام فرمانده عملیات جنوب؛ و ـ سند شماره 290881 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن3) به تهران (مرکز عملیات)، 29/6/1359. </ref> براثر اصابت گلوله آر.پی.جی7 دچار آتش‌سوزی گردید. ضمناً 2 نفر شهید و یک نفر زخمی گردید. [همچنین] 3 فروند [کشتی] لایروب به دهانه اعزام گردید که بدون درگیری از کانال خارج شدند. در ساعت 14:30 دقیقة امروز، 3 فروند کشتی توسط راهنمایان اداره بندر به صوب دهانه حرکت [کردند] که کشتی بدر مجبور به برگشت شده و به‌طرف آبادان در حرکت است و هنوز به آن تیراندازی سبک می‌شود. در ساعت 18:30 به‌طرف پایگاه دریایی تیراندازی گردید که هیچ‌گونه خساراتی تاکنون نبوده و 3 عدد خمپاره عمل ‌نکرده که خنثی گردید. در درگیری بین کشتی‌های تجارتی و ناوچه‌های عراقی یک فروند قایق ژاندارمری مورد اصابت گلوله قرار گرفت که ناوچة مزبور از کنترل خارج که پرسنل با شنا به ساحل ایران برگشتند. ...»<ref>سند شماره 290873 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 29/6/1359. </ref>
ناوچه‌های عراقی همچنین در ساعت 15:30 دقیقة امروز، در داخل اروندرود یک کشتی ایرانی به نام "فرنال" را که حامل خواربار و از آبادان عازم خارک بوده، متوقف و ناخدای کشتی ایرانی را مجبور کردند پرچم ایران را پایین آورده و پرچم عراق را روی کشتی ایرانی بالا ببرد. «این مسئله باعث ناراحتی شدید مأمورین گارد ساحلی شده و هر آن بیم درگیری وجود دارد و تقاضا کرده‌اند اجازه داده شود عکس‌العمل نشان دهند ولو اروندرود بسته شود.»<ref>سند شماره 343518 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان به استانداری، 29/6/1359، برابر اعلام تلفنی هنگ ژندارمری آبادان؛ و ـ سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره 15، ص1، از ناحیه ژندارمری خوزستان. </ref> در همین ساعت (15:30 دقیقه)، نیروهای خودی اطلاع یافتند که عراق یک فروند ناوچة جنگی خود را با تمام تجهیزات ازسمت خرمشهر به‌طرف آبادان حرکت داده است. بنا به همین گزارش، یک کشتی عراقی حامل مهمات نیز از منطقة بصره به منطقة درگیری (نزدیک دهانة اروند) حرکت کرده است.<ref>سند شماره 50727 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (132م) به نزاجا، 29/6/1359، برابر شنود از یگان‌های عراقی. </ref>
در مقابله با حملات آتشبارها و تیراندازی‌های عراق در این مناطق، امروز ارتش ایران یک قبضه توپ در منطقة روبه‌روی پاسگاه ابوالخصیب عراق مستقر کرد و نیروهای ایرانی محل توقف قایق‌های گشتی عراقی را در جزیرة ام‌الرصاص با خمپاره هدف قرار دادند. همچنین، در ساعت 16:15 دقیقه، توپخانة سنگین ایران پاسگاه شط‌القوات عراق را زیر آتش گرفته و درگیری تاکنون ادامه دارد و عراقی‌ها تا ساعت 16:30 دقیقه یک کشته داده‌اند. بنا به همین گزارش، عراق تعداد بیشتری از ناوچه‌های خود را از ابوفلوس عازم جزیره ام‌الرصاص کرد تا این پایگاه دریایی را تقویت کند.<ref>سند شماره 50725 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اطلاع شنود ارتش از یگان‌های عراقی. </ref> یک گزارش مشابه دیگر حاکی است: «نیروهای رزمندة ایران به‌وسیلة آتش توپخانه، مهمات و پاسگاه عراقی روبه‌روی خیّن را منهدم نمودند. [همچنین] ناوچه‌های عراقی که از منطقة ابوفلوس عازم جزیرة ام‌الرصاص می‌باشند، به ناوچه‌های ایرانی تیراندازی می‌کنند.»<ref>سند شماره 50728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر شنود از یگان‌های عراقی. </ref> عراق همچنین، اعلام کرد که «ناوچه شماره 4 آنها در جزیره ام‌الرصاص توسط توپخانه ایران منهدم شده است.» براساس همین گزارش، «یک قایق جنگی دیگر عراق نیز توسط ناوچه‌های ایرانی در جزیره ام‌الرصاص منهدم شده است.»<ref>سند شماره 50724 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر شنود از نیروی دریایی عراق. </ref> طبق ادعای مقامات عراقی، «ناوچه‌های عراقی در ساعت 17 امروز، یک کشتی روسی را با پرچم عراق از بصره تا خلیج‌فارس عبور داده‌اند.»<ref>سند شماره 495 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 30/6/1359، برابر شنود از مقامات عراقی. </ref> «در ساعت 17:30 دقیقه امروز نیز توسط توپخانه عراق مستقر در منطقة رأس‌تنومه یک قایق ایرانی به‌علت نداشتن پرچم عراق غرق شده است.»<ref>سند شماره 50729 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اعلام شنود از یگان‌های عراقی. </ref> گزارش ناحیة ژاندارمری خوزستان نیز دربارة این درگیری حاکی است که درحدود همین وقت، «یک فروند ناوچة جمعی گارد ساحلی ژاندارمری که در دهانة فاو حدفاصل بین پاسگاه‌های علی‌شیر و ابطر، لنگر انداخته بود از خشکی هدف گلولة مزدوران عراقی واقع و درحال غرق‌شدن است و احتمالاً یک نفر از سرنشینان آن مجروح گردیده است.»<ref>سند شماره 50718 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، وزارت کشور، سماجا، 29/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان. </ref> همچنین، «در ساعت 18:30 دقیقة امروز، 3 فروند کشتی تجارتی با پرچم ایران از خرمشهر به‌سمت خلیج‌فارس در حرکت بوده، در محلی به نام "دهانه" وسیله 3 فروند ناوچة جنگی عراقی به آنها تیراندازی و خواسته می‌شود که پرچم ایران را پایین بیاورند و پرچم عراق را بالا ببرند. در این موقع یک فروند ناوچة گارد ساحلی با پرسنل مربوطه به محل مزبور وارد [اما سه ناوچه عراقی] ناوچة ژاندارمری را محاصره می‌کنند. پرسنل ناوچه ژاجا با نهایت قدرت 3 فروند ناوچة عراقی را زیر آتش قرار می‌دهند و یکی از ناوچه‌های عراقی به‌شدت آسیب می‌بیند. متعاقب آن، نیروهای عراقی ازطریق خشکی با جنگ‌افزارهای سنگین به ناوچة ژاجا و پاسگاه "دهانه" تیراندازی می‌نمایند که ناخدای ناوچه ژاندارمری و 3 تن دیگر از درجه‌داران زخمی شده و به بیمارستان شرکت نفت اعزام می‌گردند.»<ref>سند شماره 34500 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ عملیات) به دفتر ریاست‏جمهوری، وزارت کشور، سماجا، عملیات گارد ساحلی ژاجا، 31/6/1359، پیرو گزارش گارد ساحلی ژاجا، 29/6/1359. </ref> به‌هرحال، امروز «3 فروند کشتی لایروبی و 2 فروند کشتی‌های خارجی [توانستند] با پرچم ایران از کانال [دهانة اروند] خارج و وارد خلیج‌فارس گردند.»<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، صص1 و 2، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران. </ref>
در ادامة این درگیری‌های پراکنده، «گروه ضربت دریایی دادستانی انقلاب آبادان در ساعت 20:50 دقیقة امروز، در مقابل دادسرای انقلاب واقع در بوارده جنوبی با ناوچه‌های عراقی درگیر و درنتیجه یک فروند قایق از اکیپ ضربت دادستانی غرق و 3 نفر از برادران پاسدار زخمی و درگیری تا چند ساعت ادامه داشته است.»<ref>سند شماره 290887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 29/6/1359، برابر گزارش منطقه سوم دریایی خرمشهر؛ و ـ سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره سریال: 16، ص2، از ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران ـ مرکز فرماندهی. </ref> یک گزارش دیگر، از هنگ ژاندارمری آبادان حاکی است که در این درگیری، یک پاسدار و یک درجه‌دار که از گارد ساحلی به گروه ضربت دادسرای آبادان مأمور شده بود، به شهادت رسیده و 4 نفر دیگر زخمی شده‌اند.<ref>سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، ص3، از ناحیه ژندارمری خوزستان (رکن3 ـ عملیات)، 30/6/1359، برابر گزارش هنگ ژندارمری آبادان برابر اطلاع حجت‌الاسلام وهابی از دادسرای انقلاب اسلامی آبادان. </ref>
==گزارش - 699==
درحالی‌که امروز حملات و تحرکات ارتش عراق در منطقة عمومی خرمشهر و آبادان شدت یافته و به‌سمت اروندرود و دهانة خلیج‌فارس کشیده شده است، نیروهای ارتش عراق در این مناطق بازهم دست به تقویت بیشتر زدند. چنان‏که از گزارش‌های دیدبان‏های خودی برمی‌آید، امروز یک واحد زرهی ارتش عراق روبه‌روی پاسگاه مرزی علی‌شیر ایران در خاک عراق مستقر شد. همین گزارش حاکی است: «پاسگاه مرزی المطوّعه عراق روبه‌روی پاسگاه مرزی دیریفارم ایران ازلحاظ پرسنل و اسلحه تقویت شده است و یک دستگاه تانک و 2 قبضه خمپاره‌انداز در آن محل استتار شده و ضمناً یک دستگاه دوربین با سه‌پایه در ساحل اروندرود مستقر و مشغول دیدبانی از ساحل ایران می‌باشد.»<ref>سند شماره 50722 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 29/6/1359، ساعت 20:10، برابر اعلام سماجا2 مستند به گزارش ژاجا و مرزبانی خرمشهر. </ref> بنا به یک گزارش مشابه و صحیح دیگر، «در کوت‌زین و مطوعه [عراق] حدود 50 قبضه توپ‌های دورزن در زمین‌های باز موضع گرفته‌اند. همچنین در کوت‌زین و القطعه تعدادی تانک و نفربر در نخلستان‌ها استقرار یافته و اکثر نفربرها تی.بی.آر.* روسی و تعدادی هم فرانسوی می‌باشد. کلیة این نیروها در آماده‌باش (ج) بوده و شبانه‌روز به حفر سنگر مشغول‌اند.»<ref>سند شماره 343525 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 29/6/1359، برابر گزارش پایگاه 4. </ref>
از سوی دیگر تحرکات دیگر عراق در منطقة ام‌الرصاص نشان می‌دهد که عراق قصد تعرض از این منطقه را دارد، آن‏طورکه در گزارش ستاد لشکر92 زرهی اهواز آمده است: «ساکنان ام‌الرصاص منازل خود را ترک نموده و به جاهای دیگر نقل‌مکان نموده‌اند. ... چون منطقة ام‌الرصاص مقابل پایگاه دریایی خرمشهر می‌باشد، تخلیة منازل نشانة داشتن هدف‌های تعرضی در این قسمت می‌باشد.»<ref>سند شماره 290877 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، برابر اعلام پایگاه آبادان و نظریه رکن2 لشکر92 زرهی. </ref> دراین‌حال، بنا به اعلام پاسگاه هرته تابع هنگ آبادان، «در ساعت 15:40 دقیقة امروز، یک فروند ناوچة جنگی عراقی ازسمت آبادان به‌طرف خرمشهر حرکت و در مقابل پایگاه دریایی به داخل جزیرة واقع بین رود خیّن و اروندرود عزیمت [کرد].» براساس این گزارش، همچنین «روبه‌روی گمرک و پایگاه دریایی ایران در ساحل کشور عراق فعل‌وانفعالاتی در جریان است.»<ref>سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره 15، ص4، برابر اعلام کتبی هنگ ژندارمری آبادان مستند به اعلام پاسگاه هرته، 29/6/1359. </ref> نیروی دریایی عراق امروز همچنین «2 فروند ناوچة موشک‌انداز و 2 فروند ناوچه را در دهانة فاو مستقر نموده‌ است.»<ref>روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران. </ref>
==گزارش - 700==
با بالاگرفتن درگیری‌ها در منطقة مرزی خرمشهر، بخشی از نیروهای اعزامی به این منطقه فرستاده شده‌اند. ازجمله «ساعت 12 امروز، ازطرف ستاد فدائیان امام خمینی یک اکیپ 10 نفره شامل یک گروه رزمی و یک گروه امداد متشکل از دکتر و خواهر بهیار عازم جبهة شلمچه شدند.»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از آبادان. </ref>
==گزارش - 701==
درگیری‌های مرزی و حملات عراق به مرزهای استان کرمانشاه که از ساعت 12 دیشب شدت یافته بود، امروز نیز ادامه داشت و از ساعت 9 صبح امروز این درگیری‌ها در منطقة سومار و نفت‌شهر بالا گرفت و تا ساعت 12 ظهر با مقابلة شدید نیروهای مسلح خودی پایان یافت.<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین. </ref> در ساعت 12:30 دقیقه، دو فروند میگ عراقی چهار مرتبه به حریم هوایی ایران در منطقة سومار تجاوز کردند و با انداختن راکت، خساراتی به پاسگاه گیسکة سومار وارد آوردند. هم‌زمان با حملة این میگ‌ها، 4 بالگرد عراق نیز قصد ورود به نفت‌شهر را داشتند که با تیراندازی نیروهای سپاه و نفربر ژاندارمری مستقر در شهر، مجبور به عقب‌نشینی شدند.<ref>سند شماره 32644 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز بررسی مناطق ایران (منطقه7)، 31/6/1359، آخرین اخبار واصله از مرکز اطلاعات غرب کشور، 29/6/1359. </ref> بنا به گزارش منابع مرزی ژاندارمری، یکی از میگ‌های عراقی بر فراز پاسگاه گیسکه هدف آتشبارهای ضدهوایی ایران قرار گرفت و در منطقة پاسگاه مندلیج عراق سقوط کرد.<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 187، تاریخ 31/6/1359، ص11، کرمانشاه ـ خبرگزاری پارس، 30/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین. </ref> گزارش گروهان سومار نیز حاکی‏از وخامت اوضاع در کلیة پاسگاه‌های مرزی این منطقه است. بنا به این گزارش، «کلیة پاسگاه‌های مرزی در خطر می‌باشد و پاسگاه بازرگان فاقد پشتیبانی آتش است و هرلحظه امکان دارد دراثر عدم پشتیبانی ارتش سقوط نمایند و پاسگاه‌های بازرگان، شهر نفت، گمرک و سه‌تپان ارتباطشان قطع می‌باشد. ...»<ref>سند شماره 276867 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران ـ ژاجا (رکن3 ـ عملیات)، 29/6/1359، برابر گزارش گروهان سومار. </ref>
در‌این‌حال، «با‌توجه‌به درگیری بین پاسگاه هدایت و مأمورین سپاه با نیروهای عراقی که [از غروب روز گذشته و تمام طول شب ادامه داشت] و واحدهای ارتش خودی پاسگاه مزبور را پشتیبانی می‌کردند، متعاقب آن، در ساعت 35 دقیقه گذشته از نیمه‌شبِ امروز، واحدهای ارتش بعث عراق اطراف هنگ ژاندارمری قصرشیرین را [مجدداً] زیر آتش شدید توپخانه قرار داده و درگیری متناوباً تا چند ساعت ادامه داشته است.»<ref>سند شماره 276875 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (ژاجا3)، 29/6/1359. </ref> همچنین، «در ساعت 23:45 دقیقة شب گذشته، نیروهای عراقی مستقر در ارتفاعات بالای رودخانه [مشرف به پاسگاه هدایت] به‌مدت سه ساعت با سلاح‌های سنگین پاسگاه هدایت را زیر آتش شدید قرار دادند که درنتیجه پاسگاه به‌کلی منهدم شد و تعدادی از سلاح‌های سبک نفرات در اسلحه‌خانه به‌علت ریزش دیوار پاسگاه شکسته و قابل‌استفاده نیست، ولی تلفات جانی به پرسنل وارد نیامده [است].»<ref>سند شماره 283797 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 05 (رکن3) به فرماندهی عملیات مشترک غرب کشور، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ ژندارمری قصرشیرین. </ref>
در ساعات پایانی شب نیز از «ساعت 9 تا 12، ارتش عراق مستقر در بابااسماعیل، اطراف شهر قصرشیرین را مجدداً زیر آتش سنگین توپخانة خود قرار داد که با مقاومت آتشباری نیروهای خودی، آتش دشمن در این منطقه خاموش شد. این درگیری تنها منجر به زخمی‌شدن یک کارگر به نام علی‌اکبر نادری شد که در یکی از باغ‌های قصرشیرین بود.»<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین. </ref>
از سوی دیگر، دیدبان‌های مرزی ایران خبر می‌دهند که ارتش بعث عراق امروز نیز دست به نقل‌وانتقالات جدیدی زده است و نیروهای زرهی بیشتری مرکب از سلاح‌های سنگین و تانک به‌سوی مناطق مرزی ایران در نزدیکی‌های پاسگاه‌های خسروی، تنگاب‌نو و ولدکشته حرکت داده است. این نیروها ارتش عراق را در این مناطق تقویت خواهند کرد و بدین‌ترتیب از شواهد امر برمی‌آید که حملات جدیدی ازسوی عراق در این مناطق در شرف وقوع است. این گزارش حاکی است که اخبار مربوط به این تحرکات مورد تأیید تیمسار فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش نیز قرار گرفته است.<ref>همان. </ref>
==گزارش - 702==
بخش‌هایی از مناطق مرزی استان ایلام در چند روز گذشته به تصرف ارتش عراق درآمده و این مناطق، بارها میان قوای دو طرف دست به دست شده است. نیروهای مسلح خودی همچنان به‌دنبال راهکارهایی برای بازپس‌گیری مناطق ازدست‌رفته هستند. دراین‌خصوص، گروه شناسایی ژاندارمری، گزارش شناسایی خود را از نقل‌وانتقالات عراق و وضعیت تپه شینو و پاسگاه انجیره که فعلاً به تصرف عراق درآمده چنین بیان کرده است: «تقریباً 5 تانک در اطراف تپة مزبور مستقر و افراد زیادی از دشمن با سلاح‌های سبک و سنگین در سنگرها مستقر و تانک‌ها به‌طور منظم استقرار داشته و در داخل پاسگاه انجیره، 8 دستگاه تانک با چند خودرو و افراد در سنگرهای خود مستقر و در خط‌الرأس اطراف پاسگاه تانک مشاهده گردید.» بنا به این گزارش، «از سرنوشت اکیپی که به‌منظور تصرف مجدد پاسگاه تلخاب عزیمت نموده بود، اطلاعی در دست نیست.»<ref>سند شماره 50693 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اعلام ژاجا، مستند به گزارش ستوان آژند (سرپرست اکیپ شناسایی از تپه شینو و اطراف پاسگاه انجیره). </ref> همچنین، «2 نفر از درجه‌داران پاسگاه نی‌خزر که مفقودالاثر شده بودند، امروز با وضع وخیمی خود را به گردان صالح‌آباد معرفی نموده و اظهار داشته‌اند که زیر کانال و در داخل دل دشمن بوده‌اند که موفق به فرار گردیده‌اند. ...»<ref>سند شماره 141629 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به مرکز فرماندهی غرب، 29/6/1359، برابر اعلام ژاجا؛ و ـ سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1. </ref>
همچنین، براساس گزارش دیگری از نیروهای خودی، «در ساعت 15:45 دقیقه امروز، تعداد 30 دستگاه خودرو ایفا حامل مهمات از پادگان ابوغریب ازطریق کوت جهت تقویت بیشتر یگان‌های مستقر در نوار مرزی عراق اعزام گردیده‌اند.»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص14 و 15، به نقل از رادیو فارسی کلن، ساعت: 21، 29/6/1359. </ref> گزارش مشترک پاسگاه‌های بهرام‌آباد، فرخ‌آباد و گمرک یگان تابع هنگ ایلام نیز حاکی است: «در ساعت 23 امروز، یک ستون ارتش عراقی که تقریباً 20 دستگاه خودرو و تانک بوده ازطریق شهر زرباطیه به‌طرف پاسگاه دراجی به [طرف] ارتفاع 303 در حرکت بوده است.»<ref>سند شماره 298343 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی مهران به تهران ـ مرزبانی کشور، 29/6/1359. </ref>
==گزارش - 703==
هم‌زمان با اوج‌گیری تحرکات و حملات ارتش عراق به مرزهای غرب و جنوب‌غربی ایران، عوامل داخلی وابسته به این رژیم نیز بر فعالیت‌های خود افزوده‌اند و با کمک دولت عراق، در برخی مناطق مشرف به استان‌های کرمانشاه، ایلام و خوزستان درحال فراگیری دوره‌های نظامی و تخریب هستند.
دراین‌زمینه، یک گزارش نیروهای اطلاعاتی ارتش با ارزیابی "صحت دارد" حاکی است: «مأمورین دولت عراق همچنان با تلاش زیاد مشغول انتخاب و مسلح‌نمودن ایرانیان متواری که در اردوگاه‌های دربندیخان، پیواز، شهرزور، سلیمانیه، کرکوک و خانقین به‌عنوان پناهندة ایرانی اسکان داده شده‌اند، می‌باشد. این افراد را مأمورین ادارة مخابرات [استخبارات= سازمان اطلاعات ارتش عراق] شمال به ریاست سرتیپ خزعل اجرا می‌نماید. افرادی که بدین‌ترتیب مسلح و به‌عنوان چریک روانة نقاط مرزی ایران می‌گردند مبلغ صد دینار بابت هزینة راه دریافت می‌نمایند.»<ref>سند شماره 50715 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref> در گزارش دیگری از غرب کشور آمده است: «رژیم مزدور عراق به پناهندگان ایرانی در عراق پیشنهاد کرده است که یا با خانواده‌های خود به ایران برگردند یا اسلحه به دست گرفته و علیه جمهوری اسلامی وارد عمل شوند. براساس گزارش روابط عمومی سپاه پاسداران، تمام بمب‌گذاری‌ها در سطح کشور به‌وسیلة مزدوران بعثی عراق بوده که در عراق آموزش دیده‌اند.»<ref>روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین. </ref>
در همین حال، در مناطق مرزی استان خوزستان نیز عوامل داخلی وابسته به عراق، به شیوه‌های مختلف ازجمله تبلیغات برای جذب نیرو برای عراق، شایعه‌پراکنی، خرید و فروش سلاح و جمع‌آوری اطلاعات برای ارتش عراق مشغول‌اند. دراین‌زمینه، نیروهای اطلاعاتی خودی در این مناطق، که اغلب از نیروهای بومی و عرب منطقه هستند، گزارش داده‌اند که «شخصی به نام سیدخلف فرزند سیدطاهر ساکن سوبله (بستان) جهت دیدن دورة خرابکاری، از مردم دعوت به‌ عمل آورده و خودش هم هر 20 روز یک بار، به‌صورت غیرمجاز به عراق مسافرت می‌نماید.»<ref>سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص2. </ref> یک خبر دیگر از همین منطقه حاکی است: «اخیراً عوامل بعث در ناحیة رفیع‌کاویان و جراحیه از حوزة هوزگان، شایع کرده‌اند که دولت ایران با کمک ارتش و سپاه می‌خواهد سلاح‌های این منطقه را که غیرمجاز به ایران وارد شده، جمع کند و پیشنهاد خرید به مردم داده که چند مورد هم دیده شده است.»<ref>همان، ص1. </ref>
==گزارش - 704==
در استان کردستان و در جنوب آن (نواحی شمالی استان کرمانشاه) تحرکات و فعالیت‌ها و گاه درگیری‌های ضدنظام ادامه دارد و این به‌خصوص در مریوان چشمگیرتر است؛ تحرکاتی که بعضاً همکاری مستقیم عراق در آن مشهود است ازجمله:
مطابق اطلاعیة ارتش: «در درگیری‌های امروز سپاه پاسداران و ضدانقلابیون در گردنة صلوات‌آباد* و محور دهگلان، تلفات قابل‌ملاحظه‌ای به ضدانقلابیون وارد گردید و از نیروهای پاسدار یک تن شهید و 3 نفر مجروح گردیدند.»<ref>روزنامة انقلاب اسلامی، 31/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران. </ref> دراین‌حال، گزارش هنگ قصرشیرین حاکی است: «عده‌ای از مهاجمین که مسلح به انواع سلاح‌های سنگین و مختلف می‌باشند قصد دارند در ظرف چند روز آینده ـ تاریخ دقیق نامعلوم ـ به واحدهای ژاندارمری مستقر در شرکت زراعی قره‌بلاغ* حمله نمایند. ...»<ref>سند شماره 276874 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه 05 (رکن3)، 29/6/1359؛ و ـ سند شماره 276866 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه 05 (رکن3) به فرماندهی عملیات مشترک غرب کشور، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ قصرشیرین. </ref>
یک گزارش از منابع اطلاعاتی خودی از استقرار و آمادگی گروه‌های مسلح معاند با نظام در منطقة نوسود برای درگیری با قوای دولتی خبر می‌دهد. بنا به این گزارش، «برابر نقشة قبلی قصد دارند اجازه دهند نیروهای نظامی و سپاه پاسدار [ان] به‏طرف نوسود حرکت و راه سرابیان** را تخلیه نمایند تا در نزدیکی شهر نوسود که رسیدند آنان را محاصره و با پشتیبانی ارتش عراق و افراد مهاجم وابسته به عراق، از چند سو به آنان حمله و با توپ‌های دورزنی که در کوه‌های این مناطق مستقر نموده‌اند، آنان را بکوبند.»<ref>سند شماره 477 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص275، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref>
یک خبر مشابه دیگر از همین منطقه حاکی است: «مسئولین نگهداری از تعداد 500 نفر از افراد ارتش و سپاه پاسداران و پیشمرگان وحدت [اسلامی] که [به] وسیلة گروه‌های سیاسی [مسلح غیرقانونی] مخالف تحت ‌مسئولیت افرادی نظیر صدیق کمانگر و یوسف اردلان نگهداری می‌شوند به‌تازگی تلگرافی به دفتر سیاسی حزب کومه‌له اطلاع داده‌اند چون به‌احتمال [زیاد]، نیروهای ارتش و سپاه پاسداران به این مناطق حمله خواهند نمود، نگهداری این عده مشکل خواهد بود و کسب تکلیف نموده‌اند، دفتر حزب به آنان دستور داد گروگان‌ها را [به] وسیلة یک گروه مسلح به کوه پیزل واقع در پشت طُوَیلَه و حلبچه عراق انتقال دهند.»<ref>سند شماره 50709 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص276، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref>
اما تحرکات سپاه رزگاری نیز با پشتیبانی دولت عراق در منطقة مریوان افزایش یافته است: «اخیراً 20 دستگاه کامیون حامل سلاح و مهمات و ارزاق ازطرف سرتیپ خزعل رئیس مخابرات [استخبارات] شمال عراق، برای دکتر مادح نقشبندی فرزند شیخ عثمان که سرپرستی سپاه رزگاری را عهده‌دار می‌باشد، ارسال گردیده است. رزگاری‌ها وسایل و اشیای ارسال‌شده را به منطقة اورامانات تخت مریوان برده‌اند.»<ref>سند شماره 50716 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص199، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref> همچنین، «به‌تازگی 500 نفر از افراد عراقی از اهالی مناطق دهوک و رواندوز عراق ازطرف مخابرات [استخبارات] سلیمانیه به اسلحه‌های مختلف من‌جمله آر.پی.جی11 مجهز و توسط سپاه رزگاری به کوه برده‌‌رسه [برده‌رش] مریوان برده و مستقر کرده‌اند.»<ref>سند شماره 50706 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص200، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref>
یک گزارش دیگر دربارة تحرکات ارتش عراق از منطقة مریوان حاکی است: «[اخیراً] یک گردان زرهی ارتش عراق از "خانم‌شیخان"*** گذشته و بلدوزرهای آنها مشغول جاده‌سازی در منطقه برای تانک‌ها می‌باشند. [این گردان زرهی] از "سردیش" [سردوش]* گذشته و با نیروهای پیاده تا پشت ارتفاعات سردوش (5 کیلومتر در خاک ایران) رسیده‌اند.» در این گزارش، ازسوی سپاه پاسداران درخواست شده که «هرچه ‌سریع‌تر باید منطقة خانم‌شیخان بمباران شود.»<ref>سند شماره 50684 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی غرب به مرکز فرماندهی سپاه، 29/6/1359، برابر خبر واصله از مریوان؛ و ـ سند شماره 50644 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359. </ref>
از سوی دیگر، با افزایش درگیری‌های موضعی بین افراد دو حزب سیاسی مسلح کومه‌له و دمکرات در دو سه ماه گذشته، امروز اعلام شد که «اخیراً بین پیشمرگان حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومه‌له در کوه گاران (بین مریوان و سنندج) زدوخوردی روی داد که منجر به زخمی و کشته‌شدن چند تن از طرفین گردیده است. ... علت درگیری بر سر مسئلة دخالت این دو حزب در امور مربوط به کشاورزان و عشایر روستاهای منطقه بوده است.»<ref>سند شماره 50712 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص201، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref>
از طرف دیگر، رهبر حزب دمکرات، عبدالرحمن قاسملو، برای جذب دوبارة خرده‌مالکین و فئودال‌های مناطق کردنشین، از آنها خواسته است که به مناطق مسکونی خویش مراجعت کنند و آنها را دعوت به همکاری علیه جمهوری اسلامی کرده است. دفتر حزب دمکرات در اعلامیة مشابهی از پیشمرگان وحدت اسلامی نیز که کرد هستند، همین درخواست را کرده است.**<ref>سند شماره 50710 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین، کردستان، ج1، ص335، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref>
دراین‌حال، مجموعة درگیری‌ها، ایجاد ناامنی و فشار بر مردم ازسوی گروه‌های مسلح ضدانقلاب، گاه مردم مسلمان کردستان را به تنگ آورده و آنها را به روش‌های مختلف وادار به واکنش در مقابل اعمال و رفتار گروه‌ها و احزاب مزبور و حمایت و پشتیبانی از نظام و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی می‌کند. ازجمله «بنا به گزارش اطلاعات سپاه کردستان، در روزهای 28 و 29/6/59 توسط مردم روستاهای اورامانات، درکی، دزلی، اورامان تخت و کماله از توابع شهرستان مریوان، تظاهراتی صورت گرفت. مردم در این تظاهرات گفته‌اند که ما دولت عراق را نمی‌خواهیم و تابع جمهوری اسلامی هستیم. گروهک رزگاری در همین رابطه، اقدام به بازداشت 150 نفر از اهالی منطقه کرده است.»<ref>مصطفی ایزدی، تاریخ بیست‌ساله پاسداری از انقلاب اسلامی (ضدانقلاب و ضدانقلابیون)، تهران: دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده فرماندهی و ستاد، 1386، ج3، ص81. </ref>
بنا به گزارش دیگری، «پایگاه چهارکلاه [عراق] از وجود ایرانیان متواری که به‌طور مسلح در اختیار سردار جاف بوده‌اند تخلیه شده است. افراد مسلح مورد بحث دو دسته شده‌اند: دسته‌ای برابر دستور سردار جاف به مرز استان کردستان و آذربایجان‏غربی (مهاباد، بانه و سردشت) برای پیوستن به افراد ایرانی اعزام گردیده‌اند تا با کمک آنها دولت ایران را وادار به دادن خودمختاری نمایند. دستة دیگر حاضر به قبول دستور سردار جاف نشده و اسلحه‌های خود را تحویل و به اردوگاه‌های پناهندگان [در عراق] نزد عائلة خویش رفته‌اند. گروه دیگر از ایرانیان مسلح در کوه‌های دالاهو سنگر گرفته و گهگاه به شهرها و نقاط اطراف یورش می‌برند و عملیاتی را انجام می‌دهند؛ کمااینکه چند روز قبل در ذهاب، 3 نفر را دستگیر و به عراق برده و این قبیل دستگیرشدگان را نیز سوزانده‌اند. یک نفر از دستگیرشدگان فرزند خان خدامراد از اهالی سرپل ‌ذهاب می‌باشد.»<ref>سند شماره 50704 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص226، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359. </ref>
==گزارش - 705==
در استان آذربایجان‏غربی، مهاباد همچنان محور اصلی درگیری‌هاست، ولی در نقاط دیگر نظیر ارومیه و حوالی آن، بوکان، تکاب و میاندوآب نیز درگیری‌هایی جریان دارد.
در مهاباد، با پایان‌یافتن مهلت نیروهای مسلح خودی به مهاجمان مسلح معاند با نظام برای تحویل سلاح‌هایشان تا ساعت 10 صبح امروز، درگیری‌های شدیدی در این شهر آغاز شده بود که تا بعدازظهر همین روز ادامه یافت.* دراین‌مورد گزارش خبرنگار کیهان از ارومیه حاکی است: «مسئولان کشوری و لشکری استان آذربایجان‏غربی تا ساعت 10 بامداد شنبه، به گروه‌های مسلح غیرقانونی در مهاباد مهلت داده بودند که اسلحه و گروگان‌های تحت اختیار خود را به نزدیک‌ترین پادگان و پایگاه نظامی تحویل دهند. ساعت 10 صبح امروز، با پایان‌گرفتن مهلت مقرر برای استرداد گروگان‌ها و جنگ‌افزار و مهمات ازطرف افراد مسلح در مهاباد به نیروهای مستقر در منطقه، پاک‌سازی و خلع‌سلاح در شهر مهاباد آغاز شد. به موازات این اقدام، درگیری‌هایی نیز بین قوای مستقر در مهاباد با افراد مسلح پیش آمد. این خبر به‌وسیلة مهندس حسین طاهری، استاندار آذربایجان‏غربی، اعلام شد. وی افزود: این درگیری‌ها تا پاک‌سازی منطقه از وجود ضدانقلاب و خلع‌سلاح کامل با قاطعیت ادامه خواهد یافت.» به گزارش خبرنگار کیهان: «درگیری‌های شدید امروز مهاباد تا 10 شب، بین نیروهای جمهوری اسلامی مستقر در مهاباد با افراد مسلح در جریان بود که درنتیجة این نبرد، 5 نفر از پرسنل نیروهای جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند و 6 نفر دیگر مجروح شدند. هاشمی، معاون سیاسی استانداری آذربایجان‏غربی، ضمن اعلام این خبر از درگیری‌های دیگری در مهاباد خبر داد که بین قوای مستقر جمهوری اسلامی ایران با افراد مسلح ضدانقلاب، بعد از نیمه‌شب نیز به‌طور پراکنده جریان داشته است.<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص2. </ref>
همچنین در درگیری دیگری که در سه‌راهی ارومیه و مهاباد و محمدیار بین جوانمردان ژاندارمری با افراد مسلح معاند با نظام رخ داد یک جوانمرد زخمی شد که به بیمارستان نقده منتقل گردید.<ref>همان. </ref> این درحالی است که درگیری‌های شهری و برخوردهای تن‌به‌تن بیشتر به‏عهدة سپاه، پیشمرگان مسلمان کرد و افراد ژاندارمری می‌باشد؛ ازاین‌رو، سپاه برای درگیری‌های روزهای آینده به نیروهای بیشتری احتیاج دارد. این موضوع در گزارش سپاه آمده است: «برای پاک‌سازی مهاباد احتیاج فوری به 300 نفر نیروی ورزیده برای مدت 15 روز و همچنین احتیاج به 5 قبضه کالیبر50 و 10 قبضه تیربار ژ3 می‌باشد. ...»<ref>سند شماره 71363 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه کرمانشاه به فرمانده سپاه مرکز، 29/6/1359، ساعت 15:30. </ref>‌ علاوه‌براین، در درخواست دیگری تعداد 400 گلوله خمپاره 120 م.م با خرج موشکی، 200 جعبه فشنگ برنو و 500 عدد مین ضدتانک درخواست شده است که البته این مهمات تنها برای مهاباد نیست بلکه برای پاک‌سازی غرب کشور و مقابله با مهاجمان مسلح ضدانقلاب است.<ref>سند شماره 409241 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص336، از مرکز پشتیبانی عملیات غرب کشور به پشتیبانی منطقه یک سپاه، 29/6/1359. </ref>
دراین‌حال، گروه‌های مسلح معارض با نظام برای کم‌کردن فشار بر شهر مهاباد و مشغول‌کردن نیروهای خودی در مناطق اطراف، حملاتی را به شهرها و نقاط مهم اطراف مهاباد ترتیب می‌دهند. ازجمله برای دومین شب متوالی به ارومیه و کارخانه قند این شهر حمله کردند. «این حمله در ساعت 3 بامداد با آتشباری مهاجمین با سلاح‌های خمپاره 81 م.م و بازوکای 5/3 اینچی و آر.پی.جی7 به پادگان و شهر ارومیه آغاز شد که هیچ خسارت جانی به ‌بار نیامد و دراثر آتش متقابل لشکر64 ارومیه، حملة مهاجمین قطع گردیده و براثر تیراندازی اسلحة کالیبر کوچک به گشتی‌های داخل پادگان، 3 نفر زخمی شدند.»<ref>سند شماره 50675 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به مرکز فرماندهی، 29/6/1359، ساعت 22؛ و ـ سند شماره 50632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359، ساعت 22:55. </ref> در این درگیری به چند خانه و ساختمان ازجمله اداره ریشه‌کنی مالاریا نیز خساراتی وارد شد و مخزن نفتِ ‌شهر نیز آتش گرفت.<ref>مصطفی ایزدی، تاریخ بیست‌ساله پاسداری از انقلاب اسلامی (ضدانقلاب و ضدانقلابیون)، تهران: دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده فرماندهی و ستاد، 1386، ج3، ص81. </ref> همچنین، «از ساعت 18 امروز، بین سه‌راه بوکان ـ سقز میان برادران پاسدار و افراد مسلح غیرقانونی درگیری رخ داد که طی آن یک پیشمرگ مسلمان به نام علی درخشان شهید و 3 نفر از مهاجمین کشته شدند.»<ref>سند شماره 56889 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بوکان)، ص74، از مرکز فرماندهی غرب به سپاه (مرکز فرماندهی)، 31/6/1359؛ و ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 189، تاریخ 2/7/1359، ص4، سنندج ـ خبرگزاری پارس، 1/7/1359. </ref> دربارة پاک‌سازی جادة بوکان به نوروزمهر نیز روابط عمومی سپاه ارومیه بعدازظهر امروز اعلام کرد: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی قسمت اعظم کنترل این جاده را به ‌دست گرفتند. بنا به همین گزارش: «کنترل جادة بوکان به نوروزمهر قبلاً در اختیار گروه‌های مسلح غیرقانونی بود و از بامداد امروز پاک‌سازی این جاده و روستاهای اطراف به‌وسیلة نیروهای مشترک ارتش و سپاه پاسداران آغاز شده است. در این عملیات تاکنون برخورد مهمی روی نداده و تعداد قابل‌توجهی اسلحه از انواع مختلف به ‌دست نیروهای جمهوری اسلامی افتاده است.»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه. </ref>
از منطقة تکاب نیز خبر می‌رسد که «امروز افراد حزب دمکرات در آبادی [های]‌ تکاب با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مستقر در منطقه، درگیری ایجاد کردند که درنتیجه 10 نفر از ضدانقلابیون به هلاکت رسیدند. در این درگیری، ضدانقلابیون 11 نفر از اهالی آبادی‌های اطراف را به گروگان می‌گیرند.»<ref>روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران. </ref> دراین‌ارتباط، بنا به یک گزارش دیگر: «عوامل حزب دمکرات پس از شکست و [دادن] 10 کشته، [و پس از آنکه] تعداد 11 نفر از اهالی را به گروگان گرفتند، تأکید نمودند "تا جنازه‌ها را ندهند، گروگان‌ها را آزاد نخواهند کرد"، ولی بازهم پس از تحویل جنازه‌ها از تحویل‌گرفتن جنازه‌ها و آزادی گروگان‌ها خودداری نمودند.»<ref>سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص338، بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1. </ref>
از منطقة میاندوآب نیز گزارش ستون عملیاتی ارتش در مراغه حاکی است: «در ساعت 4 صبح، افراد کمیتة میاندوآب بدون هماهنگی با ارتش و سپاه، جهت پاک‌سازی به اطراف میاندوآب رفته که با مهاجمین درگیر شد [ند] و به محاصره آنها افتادند. نیروهای کمیته، با اعزام یک گروه از افراد سپاه در ساعت 14:10 دقیقه و یک گروه رزمی از ارتش در ساعت 6 بعدازظهر، تنها با دادن یک زخمی از محاصره دشمن خارج شدند و به مقر خود بازگشتند.»<ref>سند شماره 50670 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین، ص81، از سماجا (مرکز فرماندهی) به سپاه (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359، برابر اعلام نزاجا مستند به گزارش ستون عملیاتی مراغه. </ref>
==گزارش - 706==
نامة مردم، ارگان مرکزی حزب توده، در شمارة امروز خود همچون روزهای پیش مطالبی درمورد مسائل، روابط و سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشت و بازهم مثل گذشته، در محکومیت امریکا و عراق به‌عنوان عامل امپریالیسم، تحلیل نوشت و نیز تلاش وافری در ترغیب مسئولان نظام برای نزدیک‌شدن هرچه ‌بیشتر به کشور شوروی و اقمار آن تحت‌عنوان کشورهای جبهة پایداری و افغانستان معطوف داشت. این درحالی‌ است که در یک مقالة مستقل دیگر، این بار به‌طرزی آشکار از ضدانقلابیون مسلح زیر عنوان "انقلابیون کمونیست" دفاع کرده، بازهم دادگاه انقلاب اسلامی سنندج را برای محکوم‌کردن انقلابیون کمونیست، محکوم و نکوهش کرده است.<ref>نامه مردم، شماره 337، 29/6/1359، ص8. </ref>
نامة مردم در اولین مقاله‌، باعنوان "جنگ فرسایشی عراق علیه ایران، برای براندازی جمهوری اسلامی ایران است" ضمن اشاره به درگیری‌های اخیر مرزی و شدت‌یافتن آن، تحرکات عراق را چیزی فراتر از یک درگیری مرزی صرف دانسته و هدف این کشور را به‌عنوان عامل امپریالیسم امریکا در منطقه، سرنگونی جمهوری اسلامی ایران می‌داند؛ سپس به‌اختصار به ریشه‌یابی این درگیری‌ها می‌پردازد.<ref>همان، ص1. </ref>
مقالة دوم نامة مردم با عنوان "تقویت و گسترش همکاری با کشورهای عضو جبهة پایداری، به نفع انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است"، ضمن ابراز خرسندی از اتحاد سوریه و لیبی که درجهت تقویت جبهة پایداری در مقابل رژیم اشغالگر قدس صورت گرفته است، از اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران از این اتحاد استقبال و حمایت کرده‌اند، ابراز خوشبختی کرده و آن را ناشی از درک واقع‌بینانه از آرایش نیروهای استقلال‌طلب و ضدامپریالیستی دربرابر رژیم‌های دست‌نشاندة هوادار امپریالیسم در منطقه دانسته است. در این مقاله همچنین آمده است: «امپریالیسم امریکا، که درنتیجة پیروزی انقلاب ایران بزرگ‌ترین پایگاه و مهم‌ترین مواضع سیاسی و نظامی و اقتصادی خود را در منطقه از دست داد و پس از آنکه توطئه‌ها و نقشه‌های تجاوز مستقیم و غیرمستقیم نظامی آن علیه جمهوری دمکراتیک افغانستان و طرح‌های توطئه‌ها و تجاوز نظامی آن علیه جمهوری اسلامی ایران، یکی پس از دیگری با شکست‌های مفتضحانه و ناکامی روبه‌رو شد، برنامة تبدیل کشورهای وابسته در منطقه را به پایگاه نظامی و سرپل تجاوز به مورد اجرا گذارد و تمام تلاش خود را به کار برده و می‌برد که با تقویت تسلیحاتی و نظامی این کشورها و گسترش روابط و همکاری‌های سیاسی و نظامی میان آنها، جمهوری اسلامی ایران، جمهوری دمکراتیک افغانستان و کشورهای عضو جبهة پایداری و سازمان آزادی‌بخش فلسطین را در حلقة محاصرة رژیم‌های ضدخلقی و وابسته به خود قرار دهد. فعالیت‌های سیاسی و نظامی و گسترش روابط کشورهای مصر، اسرائیل، عربستان سعودی، دولت بعثی عراق، عمان، پاکستان، امارات عربی، تشدید حملات نظامی اسرائیل در جنوب لبنان با هدف سرکوب و نابودی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، تمرکز واحدهای نظامی مصر در مرزهای لیبی و گسترش دامنة جنگ فرسایشی و عملیات مسلحانة تعرضی دولت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، همة این اقدامات طبق برنامة مشخص و تدوین‌شده ازجانب امپریالیسم امریکا انجام می‌گیرد. کودتای نظامی امریکایی در ترکیه نیز طبق همین برنامه اجرا گردید. پس دربرابر چنین وضعی، منافع مشترک همة نیروهای انقلابی و کشورهای مستقل ملی این منطقه؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران، کشورهای عضو جبهة پایداری: لیبی، سوریه، الجزایر، جمهوری دمکراتیک خلق یمن و سازمان آزادی‌بخش فلسطین و نیز جمهوری دمکراتیک افغانستان که به حکم مواضع امپریالیستی و دفاع از آزادی و استقلال خود، آماج توطئه‌ها و طرح‌های تجاوزی دشمن مشترک؛ یعنی امپریالیسم، به سرکردگی امپریالیسم امریکا و رژیم‌های دست‌نشاندة وابسته به آن در منطقه قرار دارند، ایجاب می‌کند که روابط و همکاری‌های همه‌جانبه میان خود را گسترش دهند و از این راه، به‌خاطر دفاع از دستاوردهای انقلاب و حفظ امنیت و استقلال خود، جبهة متحد ضدامپریالیستی در منطقه را تقویت کنند. منافع انقلاب و مصالح جمهوری اسلامی ایران نیز ایجاب می‌کند که در شرایط کنونی، گسترش روابط و همکاری‌های همه‌جانبة جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مستقل ملی و ضدامپریالیستی در منطقه، به‌عنوان یکی از هدف‌های بنیادی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شود و در راه تحقق آن، تدابیر مشخص اتخاذ گردد و اقدامات عملی انجام گیرد.»<ref>همان، صص1 و 7. </ref>
==گزارش - 707==
در ادامۀ تحریکات و تحرکات سازمان‌یافتۀ سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه‌های چپ که به‌طور روزمره در برخی نقاط کشور رخ می‌دهد، از صبح امروز تا پاسی از شبْ گذشته، اوضاع شهرستان قائم‌شهر به‌دلیل درگیری میان هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و دیگر گروه‌های چپ با گروهی از جوانان مذهبی، به‌شدت متشنج و مغازه‌ها تعطیل شده بود. در این درگیری که با پرتاب چوب و سنگ ازسوی طرفین به یکدیگر به اوج خود رسید، شهربانی و ژاندارمری هیچ دخالتی نکردند.<ref>سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1. </ref> گزارش خبرنگار کیهان از قائم‌شهر دراین‌مورد چنین است: «این درگیری از محل چهارشنبه‌بازار قدیم آغاز گردید و گفته می‌شود که علت آن دستگیری فروشندة یک نشریه بوده است. این درگیری به خیابان‌های اصلی شهر کشیده شد و گروه‌ها در مقابل هم به صف‌آرایی پرداختند. این درگیری در ساعات اولیة بعدازظهر شدت یافت که منجر به دخالت مأمورین انتظامی و شلیک تیرهای هوایی گردید. از این ساعت جنگ‌وگریز در دیگر خیابان‌های شهر آغاز شد و در این گیرودار یک نوجوان پانزده‏ساله کشته شد و چگونگی کشته‌شدن آن دقیقاً معلوم نگردید. در این درگیری‌ها شیشه‌های چندین ساختمان مسیر شکسته و به صاحبان آنان خساراتی وارد آمد. این درگیری نزدیکی عصر به محل پل هوایی مجاور محله کشیده شد. گروهی بر بالای پل و گروهی دیگر جلوی بیمارستان هلال‌احمر به مقابله با یکدیگر پرداختند و با سنگ و پاره‌های آجر به این درگیری ادامه دادند که در این ناحیه ده‌ها نفر مجروح و مصدوم شدند و به‌وسیلة چندین آمبولانس به بیمارستان‌های شهر و بابل و ساری انتقال یافتند. ... این حملات تا پاسی از شب ادامه داشت که در این موقع با شلیک گاز اشک‌آور، گروه‌ها متفرق شدند و پس از آن درگیری‌ها در محل‌های مجاور محله، کبریت‌محله و حوالی تونل راه‌آهن شدت یافت و عده‌ای از افراد مشکوک در این محل دستگیر شدند.»<ref>روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص2. </ref> دراین‌باره، روزنامة جمهوری اسلامی نیز به نقل از خبرگزاری پارس، نوشته است: «در جریان پاک‌سازی خیابان‌های قائم‌شهر از پوسترهای تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق [منافقین] امروز بین هواداران این سازمان و مردم درگیری شد که طی آن یک نفر به نام محمدحسین صادقی کشته و درحدود 100 نفر دیگر مجروح شدند، که یکی از آنها حالش وخیم است.»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص5. </ref>
==گزارش - 708==
محاکمة محمدرضا سعادتی، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، به‏اتهام جاسوسی برای کشور شوروی، که بنا به اطلاعیة قبلی دادستانی انقلاب قرار بود امروز شنبه آغاز گردد، باتوجه‌به فشار تبلیغاتی هواداران این سازمان در تهران و شهرهای مختلف و بهره‌برداری‌های تبلیغاتی و نیز تجمع امروز گروه زیادی از آنها در مقابل زندان اوین، مجدداً به تعویق افتاد.* گزارش خبرگزاری پارس دراین‌زمینه حاکی است: «در آستانة محاکمة محمدرضا سعادتی، سازمان مجاهدین خلق [منافقین] مبادرت ‌به انتشار چهار شماره ویژه‌نامة محاکمة سعادتی کرده است. محاکمة محمدرضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق [منافقین] که قرار بود صبح امروز (شنبه) آغاز شود با صدور اعلامیه‌ای که دادستانی کل انقلاب دراین‌رابطه انتشار داد با ذکر دلایلی، این محاکمه را تا روز سه‌شنبه اول مهرماه 59 به تأخیر انداخت. دلایلی که در این اطلاعیه ذکر شده است بدین قرار است: به‌علت عدم حضور موسی خیابانی، مسئول مستقیم سعادتی که قبلاً حضور ایشان در دادگاه ازطرف دادسرا تأکید شده بود و نیز به‌دلیل حفظ مسائل امنیتی و جلوگیری از هرگونه درگیری احتمالی، دادگاه تصمیم گرفت که محاکمه محمدرضا سعادتی تنها با حضور خبرنگاران جراید و رادیو تلویزیون در روز سه‌شنبه اول مهرماه ساعت 4 بعدازظهر، تشکیل گردد. درپی این اطلاعیه، هواداران سازمان مجاهدین خلق با گردآمدن در جلو دانشگاه تهران و چهارراه‌های خیابان‌های اطراف دانشگاه، مبادرت ‌به نصب و حمل پلاکاردها و پوسترهایی درباره محاکمه سعادتی نمودند. ... دررابطه‌با این اجتماع هواداران مجاهدین خلق هم‌زمان با آغاز محاکمة سعادتی، عده‌ای از مردم به مخالفت با این اقدام مجاهدین پرداخته و با ذکر این مطلب که امام مجاهدین خلق را منافق می‌داند، به اجتماع آنها معترض بودند، اما جز چند درگیری کوچک بین طرفین، امروز (شنبه) واقعة مهمی رخ نداد.»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص 7 ـ 5، تهران ـ خبرگزاری پارس، 29/6/1359. </ref>
این درحالی است که «از نخستین ساعات صبح امروز گروه‌های زیادی در مقابل درب ورودی زندان اوین اجتماع کرده و خواستار شرکت در جلسه محاکمه سیدمحمدرضا سعادتی، عضو سازمان مجاهدین خلق [منافقین]، شدند که به‌علت ازدهام [ازدحام] بیش از حد، پاسداران انقلاب که انتظامات اوین را به عهده گرفته‌اند، مجبور به شلیک تیر هوایی شدند.»<ref>روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص2، خبرنگار شهری کیهان. </ref> دراین‌حال، «گروهی از زنان طرف‌دار سازمان مجاهدین خلق [منافقین] با تحریکات سازمان‌یافته در خارج از زندان دست به اغتشاش زده و به پاسداران فحاشی کردند. ضمناً درپی عدم حضور موسی خیابانی برای آخرین بار به وی اخطار شد که غیاباً محاکمه می‌شود.»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص14؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص3، خبرنگار کیهان از تهران؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص3. </ref>
==گزارش - 709==
امروز نیز گزارش‌های متعدد حاکی‏از ادامة وضعیت ناامنی و ناآرامی‏ها در کشور است؛ ازجمله:
- شوروی در مرز ایران و افغانستان مشغول نقشه‌برداری جهت تشکیل یک پایگاه نظامی می‌باشد.<ref>سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1. </ref>
- پرواز یک هواپیمای بدون مشخصات و مشکوک ازسمت زاهدان به‌طرف بم.<ref>همان. </ref>
- ورود 1100 تا 1300 فرد مسلح ازطریق بندر گواتر و دشتیاری به خاک ایران به‌منظور برهم‌زدن نظم منطقه و ایجاد ناامنی.<ref>همان. </ref>
- تحرکات تازة شوروی و نقل‌وانتقال زرهی و تجهیزات دیگر نظامی در نزدیکی مرز جلفا در ساعت 14:30 دقیقه روز گذشته.<ref>همان. </ref>
- اعلام فرار دریادار دکتر سیداحمد مدنی، وزیر دفاع دولت موقت و نامزد سابق ریاست‌جمهوری و نمایندة رد صلاحیت‌شده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی، در محافل تبعیدیان و فراریان ایرانی در اروپا.<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص10، پاریس ـ خبرگزاری آسوشیتدپرس، 29/6/1359؛ و ـ همان، ص12، بخش فارسی رادیو کلن، ساعت 21، 29/6/1359. </ref>
- دستگیری یک افسر نیروی زمینی مرتبط با تیمسار باقری، فرمانده سابق نیروی هوایی، که با بختیار نیز در ارتباط بوده و تحت‏تعقیب قرار داشته، توسط کمیتة منطقه 9 انقلاب اسلامی در خانه‌اش واقع در حوالی پارک شهر. وی هنگام دستگیری، قصد فرار داشته است.<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص2. </ref>
- تبلیغات وسیع و درخواست رادیو صدای آزاد ایران برای تعطیلی مدارس و اعتصاب سراسری در روز اول مهر به‌عنوان اعتراض به نظام جمهوری اسلامی<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص27، رادیو صدای آزاد ایران، ساعت 7:30، 29/6/1359. </ref> و هشدار حزب توده و نامة مردم دراین‌مورد.<ref>نامه مردم، شماره 337، 29/6/1359، ص6. </ref>
==گزارش - 710==
درحالی‌که وضعیت امنیت و ثبات ایران در مرزهای غربی، جنوبی، شرقی و شمالی و حتی در بدنه و لایه‌های داخلی نظام با بحران‌های روزافزون دست‌به‌گریبان است، تحرکات سیاسی مهمی نیز به رهبری امریکا و با حضور قدرت‌های مطرح اروپای غربی در جریان است؛ چنان‏که وزارت امور خارجة امریکا اعلام کرد یک هیئت عالی‌رتبة امریکایی دربارة بحران ایران با مقامات اروپایی بحث و تبادل‏نظر کرد؛ این هیئت شب گذشته به کار خود پایان داد. گزارش رادیو صدای امریکا دراین‌زمینه حاکی است: «یک هیئت عالی‌رتبة امریکایی مرکب از کارشناسان امور مختلف مربوط به ایران پس از دیدار با بعضی از رهبران کشورهای اروپای باختری ازجمله والری ژیسکاردستن، رئیس‌جمهور فرانسه، هلموت اشمیت، صدراعظم جمهوری فدرال آلمان و مارگارت تاچر نخست‌وزیر انگلستان، به واشنگتن بازگشت. وزارت امور خارجة امریکا اعلام کرد که وارن کریستوفر، معاون این وزارتخانه، ریاست این گروه را به عهده داشته است و مسئلة ایران ازجمله مسائل مهم مورد بحث طرفین بوده است. ...»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص6، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 7 بامداد، 29/6/1359. </ref> دراین‌مورد همچنین «منابع نزدیک به وزارت خارجة امریکا گفتند هیئت عالی‌رتبة دولت امریکا این هفته چند جلسة خیلی محرمانه دربارة ایران با سران کشورهای اروپایی داشته است. مأموریت این هیئت هم‌زمان با تأیید وزیر خارجة امریکا درمورد تهیة یک گزارش مفصل دربارة روابط ایران و امریکا اعلام شد.»<ref>روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص1؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص16، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن. </ref>
==گزارش - 711==
سردی در روابط ایران و شوروی همچنان ادامه دارد، گرچه برای رفع مشکلات فیمابین، رایزنی‌ها و تماس‌هایی نه‌چندان مستحکم و قابل‏اعتماد در جریان است. دراین‌ارتباط، کنسولگری شوروی در رشت دیروز با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که طبق تصمیم دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، کنسولگری این کشور در رشت از تاریخ 29 شهریور سال1359، تعطیل خواهد شد. به گفتة سخنگوی وزارت خارجة جمهوری اسلامی ایران، کنسولگری شوروی در رشت امروز نیز با صدور اطلاعیه‌ای تعطیلی این سفارتخانه را اعلام کرد.<ref>روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص17؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از رشت. </ref> «این اقدام به‌دنبال خودداری شوروی از دادن اجازه به ایران انجام گرفته است. ایران درخواست کرده بود که در شهر دوشنبه پایتخت ایالت تاجیکستان که نزدیک‌ترین جمهوری شوروی به افغانستان است، کنسولگری باز کند.»<ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، ساعت 20:45، 29/6/1359. </ref>
از سوی دیگر، باتوجه‌به کاهش شدید حجم مبادلات تجاری میان ایران و شوروی و حل‌نشدن اختلافات این دو کشور بر سر قیمت گاز ارسالی از ایران به شوروی، مسئولان اتاق بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی شرکت کردند و دربارة روابط تجاری دو کشور مطالبی را بیان کردند. دراین‌ارتباط، وابستة بازرگانی روسیه شوروی با اشاره به صدور گاز ایران به شوروی گفت: «حجم گاز صادراتی ایران به روسیه شوروی در سال‌های 80 ـ 1979 به‏نحو چشمگیری کاهش یافت و این کاهش دراثر اختلاف‌نظر در قیمت گاز صادراتی ایران بود و متعاقب این اختلاف‌نظر، صدور گاز به شوروی قطع شد.» وی سپس به میزان تجارت بین دو کشور اشاره کرد و گفت: «حوادث داخلی ایران و قطع گاز، حجم مبادلة کالا بین دو کشور را به 270 میلیون دلار رساند که این رقم نسبت به سال 1977، 42 درصد کاهش نشان می‌دهد و امسال نیز حجم مبادلات در سطح سال گذشته است.» وابسته بازرگانی روسیه شوروی در ایران گفت: «ما هر زمان آماده هستیم تا روابط اقتصادی بین دو کشور را گسترش دهیم.» بنا به این گزارش: «مسئول غرفة [اتاق بازرگانی] شوروی نیز در این مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشت: "فردا هیئتی از مقامات شوروی به ریاست معاون تجارت خارجی آن کشور وارد تهران خواهد شد. این هیئت با مقامات ایرانی دیدار و گفت‌وگوهایی انجام خواهند داد." وی افزود: "هم‌اکنون معاون وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی ایران در مسکو است و درمورد حمل‌ونقل کالاهای ترانزیتی روسیه شوروی با مقامات کرملین گفت‌وگو می‌کند و قرار است قراردادی دراین‌زمینه بسته شود".»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص9؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران. </ref>
ضمیمه گزارش705: خلاصة گزارش عملیات مهاباد از تاریخ 24/6/1359 تا ساعت 10 شب 29/6/1359، به روایت فرمانده سپاه ارومیه
«در تاریخ 24/6/59 همراه ستون ارتش به‌طرف مهاباد جهت شروع عملیات حرکت [کردیم]. در طرح قرار بر این بود که ارتش تمام تپه‌های اطراف شهر را گرفته و راه‌های ورود و خروج شهر را کنترل کند. تمام راه‌های اصلی گرفته شده بود به‌غیر از یک راه فرعی که به‌طرف بوکان می‌رود و از همان روز ورود به مهاباد جهت کنترل و اشغال تپة مشرف به آن جاده، هرچه فشار بود به ارتش وارد آوردیم [ولی] متأسفانه تا این تاریخ، 29/6/1359 (ساعت 10 شب) اقدامی نگردیده و ضدانقلاب از آنجا رفت‌وآمد دارد. و در این طرح سپاه قرار بود مواضعی را در شهر اشغال و نسبت به پاک‌سازی اقدام کند، که از روز اول نسبت به این کار اقدام شد و پس از تصرف چند نقطه در شهر با همکاری ژاندارمری نسبت به پاک‌سازی بعضی نقاط اقدام گردید و چون مقاومت در شهر دیده می‌شد مجبور به پاسخ‌گویی شدید بودیم؛... ولی از ارتش تا ساعت 10 شب روز 29/6/59 حرکتی دیده نشده [است. ] باتوجه‌به اینکه شب 28/6/59 با آر.پی.جی، 3 دستگاه نفربر ارتش را منهدم و 6 نفر را شهید و 6 نفر را زخمی کرده‌اند، مراتب جهت بررسی و اقدام لازم گزارش می‌گردد. فرمانده سپاه ارومیه، 29/6/59.»<ref>سند شماره 50676 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص128، از سماجا (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اعلام ژاجا مستند به گزارش ناحیه ژندارمری آذربایجان‏غربی؛ و ـ سند شماره 425724 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به سپاه تهران (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359. </ref>
ضمیمه گزارش708: در حاشیة محاکمة سعادتی؛ گزارش و تفسیر مبسوط روزنامة جمهوری اسلامی از جریان دستگیری محمدرضا سعادتی و جوسازی‌های مکرری که از بدو دستگیری وی ازسوی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سطح شهر تهران و سایر شهرها انجام گرفته است
«محاکمة سعادتی بسیار به طول انجامید در این مدت دادسرای انقلاب بارها ازسوی گروه‌های گوناگون سیاسی مورد سؤال قرار گرفته است و امیدواریم شروع این محاکمه بتواند بسیاری از نکات مبهم ازجمله علت این تأخیر را روشن نماید. دررابطه‌با این محاکمه، سازمان مجاهدین خلق [منافقین] با تبلیغات زیاد دست به فعالیت‌هایی زده است. تذکر نکات زیر دراین‌زمینه مفید به نظر می‌رسد:
1. سازمان مجاهدین خلق از همان اوان دستگیری سعادتی سخت از او دفاع کرده است و این بدین معناست که عمل سعادتی خواه خوب و خواه بد، جاسوسی و یا عدم جاسوسی، خیانت و یا خدمت، به پای سازمان نیز نوشته خواهد شد. (بگذریم از اینکه سعادتی با اقرار خود دررابطه‌با سازمان عمل کرده است، نه منفرد) در چنین شرایطی قضاوت دادگاه انقلاب درحقیقت قضاوتی دربارة سازمان مجاهدین خلق نیز خواهد بود. به‌عبارتی روشن، این تنها سعادتی نیست که به‌اتهام ارتباط با یک جاسوس شوروی محاکمه می‌شود، بلکه این سازمان مجاهدین خلق است که به‏خاطر سیاست متمایل به شوروی و ارتباط با این ابرقدرت محاکمه می‌گردد.
2. در اوایل دستگیری آقای سعادتی، مجاهدین از قول پدر طالقانی عنوان می‌کردند که چرا همیشه در ایران جاسوس روس می‌گیرند و جاسوس امریکایی نمی‌گیرند. این کلام که در آن تاریخ می‌توانست دررابطه‌با فضای سیاسی روز و حضور دولت موقت (دولتی متمایل به غرب) معنایی عمیق داشته باشد این روزها به شکل ریاکارانه‌ای ازسوی مجاهدین خلق [منافقین] به کار گرفته شده است و تمامی این تبلیغات در شرایطی است که 52 جاسوس امریکایی در دستان پرقدرت ملت اسیرند و به‌دنبال اشغال لانة جاسوسی امریکا، امریکازدایی شدید در صحنة سیاسی و فرهنگی کشورمان انجام پذیرفته و از سوی دیگر دستگیری صدها کودتاچی و مفسد مرتبط با امریکا و نیز توقیف امیرانتظام و امثالهم تبلیغاتی از این قبیل را بی‌اعتبار ساخته است. امروز در کشور ما هم جاسوس روس و هم امریکا باهم گرفته می‌شوند و باهم به پای محاکمه کشانده می‌شوند، گرچه دادگاه‌های ما و نیز دولت ما در مقابل ابرقدرت شوروی تساهل بیشتری را نشان داده‌اند. که مسلماً درصورت گسترش فعالیت‌های جاسوسی شوروی این تساهل جای خود را به سختگیری بیشتری خواهد داد. 18 ماه مبارزه و رنج و مقابله با ابرقدرت‌های غرب و شرق به‌خوبی نشان داده است که ملت ما عمیقاً به شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی باور دارد و هرروز که می‌گذرد برای عینیت‏بخشیدن به این شعار بیشتر مصر می‌گردد.
3. مجاهدین خلق [منافقین] بسیار کوشیده‌اند که با ادخال مسئلة دستگیری سعادتی توسط کمیتة مشکوک در لانة جاسوسی با اصل موضوع (یعنی اتهام جاسوسی) حقیقت را بپوشانند. برای روشن‌ساختن این مسئله باید توجه کنیم: الف) اگر کمیتة لانة جاسوسی در دستگیری سعادتی دخیل است، این مسئله آقای سعادتی و نیز سازمان مجاهدین خلق [منافقین] را تطهیر نخواهد ساخت. چراکه درمورد سعادتی مسئلة اصلی ارتباط ایشان با جاسوس روسی است. ب) درمورد کمیتة مشکوک مذکور و نحوة تشکیل آن سؤال‌های بسیاری مطرح است و می‌دانیم که این کمیته در اوان تشکیل دولت موقت فعالیت خود را آغاز کرده و می‌توان تصور نمود که جاسوسان امریکایی با نفوذی که در دولت موقت داشته‌اند (ازطریق دولتمردانی چون امیرانتظام و...) اگر با مخالفت دولت روبه‌رو می‌گشته و یا خود با این امر مخالف بود، سریعاً به حیات این کمیته خاتمه داده می‌شد. در اینجا باید به استقلال این کمیته از کمیته‌های دیگر و کمیتة مرکزی باید اشاره گردد و لذا جا دارد که دادگاه در عین تفکیک اصل اتهام، به ابهاماتی که درمورد کمیتة مذکور وجود دارد پایان بخشد و دراین‌زمینه هم به داوری بنشیند. باتوجه‌به واقعیت‌های فوق باید صریحاً گفت که محاکمة سعادتی محاکمة سازمان مجاهدین خلق [منافقین] نیز هست و اگر نفس ارتباط با شوروی و جاسوسی می‌تواند جرم محسوب گردد تمام کسانی که سعادتی را به‌عنوان یک مهره بدین کار واداشته‌اند، شریک جرم محسوب می‌گردند. در اینجا باید به یک ترفند سازمان مجاهدین خلق اشاره بکنیم و آن اینکه حضرات بعد از مصاحبة رکنی (افسر کودتاگر) فریاد برداشته‌اند که بین ادعاهای رکنی و جاسوسی برای شوروی تناقض وجود دارد؛ یعنی نمی‌شود هم برای شوروی جاسوسی کرده و هم در خط امریکا بود. ولی نگاهی به خیانت‌های حزب توده در زمان دولت دکتر مصدق و شیوة عمل گروه‌های چپ در برهة کنونی، نمونه‌های زیادی در دسترس ما قرار خواهد داد که قبول کنیم می‌شود هم جاسوسی برای شوروی کرد و هم خدمت به امریکا. مگر نه آنکه تمام گروهک‌های چپ که ادعای وابستگی به بلوک شرق دارند نوکران بی‌جیره و مواجب و گاه با جیره و مواجب امریکا نیز هستند. آیا لازم است با اتکا به جراید فرنگی و نیز آثار عملی فعالیت‌های این گروهک‌ها نشان دهیم که چگونه اینان در خدمت امپریالیسم امریکا گام برمی‌دارند. ما لحن دوستانة رادیوی عراق و رادیوی امریکایی را درمورد مجاهدین خلق [منافقین] تصادفی و یا از روی جهل و ناآگاهی و حماقت نمی‌دانیم و بلکه باور داریم که اینان خوب فهمیده‌اند که چه کسانی را باید در مقابل دولت جمهوری اسلامی ایران تقویت نمایند. دراین‌میان، تذکر این معنا را مفید می‌دانیم که دادگاه اسلامی نباید تحت‌تأثیر تبلیغات این گروه یا آن گروه دست به قضاوت بزند و دراین‌میان، دادگاه عدل اسلامی باید آن شجاعت و روحیه را داشته باشد که اگر درمورد بازداشت طولانی آقای سعادتی اشتباه کرده، بدین اشتباه اعتراف نماید و از آثار سیاسی و اجتماعی این اعتراف نهراسد. در مقام قضاوت ابراز حق، خود بالاترین مصلحت‌هاست و برعکس اگر دادگاه به این نتیجه رسید که سعادتی و به تبع آن، سازمان مجاهدین خلق [منافقین] دراین‌میان مجرم بوده‌اند، حکم اسلامی خود را دراین‌زمینه صادر نماید. مسلماً با اطمینانی که خلق مسلمان و دلیر و آگاه ما به دادگاه‌های انقلاب دارد هر حکمی ازسوی دادگاه (خواه حکم بر برائت و یا مجرمیت سعادتی) مورد تأیید و پشتیبانی ملت بزرگ ایران قرار خواهد گرفت. در خاتمة مقاله، نامه‌ای که درمورد محاکمة سعادتی به آقای رجایی نوشته شده و رونوشتی از آن به دفتر روزنامه ارسال گردیده است می‌آوریم. آقای علی‌بابایی، نویسندة نامه، در قسمتی از این نامه عنوان کرده است که "در تمام دنیا رسم است گاه مصلحت‌های اساسی، قوانین متعارف را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد." ما با احترام به نویسنده و عقایدشان، اعتقاد داریم در برهة کنونی کشورمان احترام به قوانین متعارف، عین مصلحت‌های اساسی ماست. دادگاهی که به‌خاطر ارعاب و جوسازی این گروه یا آن گروه از قضاوت باز بماند دیگر قادر نخواهد بود که پسوند انقلاب اسلامی را یدک بکشد، این دادگاه به درد شرایط حاد و انقلاب کشور ما نمی‌خورد و چنین دادگاهی با امتناع از قضاوت در مواردی اینچنین، درحقیقت حکم مرگ خود را عنوان کرده است.
متن نامة علی‌بابایی دربارة محاکمة سعادتی به آقای رجایی: «جناب آقای رجایی، نخست‌وزیر، رونوشت جناب آقای اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب تهران ـ اوین، محمدرضا سعادتی هر گناهی مرتکب شده باشد سزاوار یک سال و نیم کشمکش و بلاتکلیفی و کشور را دستخوش تشنجات گوناگون کردن نیست. او روزهایی به جاسوسی متهم شد که برای مملکت اسراری دیگر باقی نبود! در تمام دنیا رسم است گاه مصلحت‌هایی اساسی، قوانین متعارف را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، صلاح نیست درحالی‌که کشور به انحای گرفتاری‌ها دست‌‌به‌گریبان است مسئلة جدید و جنجال نوی برایش به‌ وجود آید. هر مصلحتی که رسیدگی به‏جرم کوچکی را دادگاه انقلاب یک سال و نیم به تأخیر انداخته امروز بیشتر و بیشتر همچنان وجود دارد. روزهای بزرگداشت مرحوم طالقانی است. او راضی نبود این مسئله را شما این‌قدر بزرگ کنید. او بارها برای انصراف و چشم‌پوشی از این امر به شماها توصیه کرد. شما می‌دانید من نه دیروز عاشق سینه‌چاک آنها بودم، نه امروز دشمن خونی آنها؛ ولی از گفتن این حقیقت که مدیریت مملکت در این شرایط بحرانی باید با وسعت نظر و درک مسئولیت عظیم و همه‌جانبه همراه باشد ناگزیرم. با احترام احمد علی‌بابایی.»<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، صص1 و 2. </ref>‌





نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۶

روزشمار جنگ سال 1359
1359.06.29
نام‌های دیگر بیست و نه شهریور
تاریخ شمسی 1359.06.29
تاریخ میلادی 20 سپتامبر 1980
تاریخ قمری 10 ذی‌القعده 1400

گزارش - 694

بااینکه رژیم عراق ادعا می‌کند «که تنها کمتر از نصف آنچه را که طبق قرارداد 1975 الجزایر با توافق ایران به عراق تعلق می‌گرفت و نیز کنترل کامل شط‌العرب ـ آبراهی که دو کشور را از هم جدا می‌کند ـ به دست آورده است، صدام برای بهبود روابط با تهران پیشنهاداتی ارائه داده است؛ ازجمله: پس‌گرفتن جزایر ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ در دهانة خلیج‌فارس و نیز قول خودمختاری به اقلیت‌های کرد، عرب و بلوچ»[۱] این درحالی است که نیروی دریایی ایران نیز «هشدار داده که به‌زودی درگیری بر سر کنترل شط‌العرب تبدیل به نبرد دریایی می‌شود.»[۲] بدون‌ شک، پیشنهادهای تازة صدام در میان مقامات سیاسی و نظامی ایران نوعی مبارزه‌طلبی تلقی می‌شود و همین نگرانی برخی محافل سیاسی، انقلابی، عربی را برانگیخته و آنان را به تکاپو برای جست‌وجوی راه‌هایی جهت حل مخاصمه و جلوگیری از پیشرفت آن واداشته است. دراین‌زمینه از دمشق خبر می‌رسد که امروز «خبرگزاری قطر به نقل از منابع رسمی فلسطینی، گزارش داد یاسر عرفات، رئیس کمیتة اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، به‌زودی از تهران و طرابلس دیدار خواهد کرد. منابع فلسطینی گفتند عرفات در مدت اقامتش در تهران اوضاع مرزی ایران و عراق را با رهبران ایران بررسی خواهد کرد. ...»[۳] دراین‌باره، یک گزارش دیگر حاکی است: «سازمان آزادی‌بخش فلسطین به تلاش‌های میانجیگرانة خود برای پایان‌دادن به اختلافات مرزی ایران و عراق افزوده است. ...» بنا به این گزارش، «دو تن از اعضای کمیتة مرکزی سازمان آزادی‌بخش فلسطین پس از انجام مذاکراتی با رهبران عراق در بغداد با ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهوری ایران، دیدار و گفت‌وگو کرده، پیامی ازطرف عرفات به وی تسلیم کردند.»[۴] از سوی دیگر، «درحالی‌که نبرد بین نیروهای ایران و عراق در حاشیة شط‌العرب ادامه دارد وزارت خارجة ایران علیه منهدم‌ساختن کشتی‌های نفتکش که عازم بنادر ایران هستند به عراق هشدار داده است.» گزارش خبرنگار رادیو صدای امریکا دراین‌باره چنین است: «وزارت خارجة ایران، عراق را به‌خاطر ملغی‌ساختن قرارداد مرزی 1975 محکوم کرده است. به‌موجب این قرارداد، آزادی عبور کشتی‌ها به مقصد هر دو کشور تضمین شده بود. در اعلامیة وزارت امور خارجة ایران به دولت عراق اخطار شده است که از مداخله در رفت‌وآمد کشتی‌هایی که عازم بنادر ایران هستند و یا از بنادر ایران خارج می‌شوند بپرهیزد و نیز مناطقی را که در حاشیة شط‌العرب اشغال کرده است تخلیه نماید. این مناطق براساس قرارداد مرزی 1975 به ایران واگذار شده بود.» تحلیل‌گر رادیو امریکا افزود: «اعلامیة منتشره ازسوی وزارت امور خارجه ایران و تلاش‌های سوریه و سازمان آزادی‌بخش فلسطین ازجمله اقدامات سیاسی برای پایان‌دادن به منازعات ایران و عراق می‌باشند. ...» بنا به این گزارش، «رادیو بغداد دیروز ادعا کرد که در آینده کنترل تمامی خلیج‌فارس به‌دست عراق خواهد افتاد. رادیو بغداد همچنین بر حاکمیت عراق بر سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی تأکید نموده است. ...»[۵]

گزارش - 695

در تبلیغات رسانه‌های عراق و نیز برخی رسانه‌های عربی، اعلام حمایت برخی کشورها، سازمان‌ها و رسانه‌های عربی منطقه‌ از رژیم عراق و اقدامات اخیر رهبری این کشور در حمله به خاک ایران و لغو یک‌جانبة قرارداد مرزی میان دو کشور، رفته‌رفته، آشکارا، پررنگ‌تر می‌شود. رادیو صوت‌الجماهیر عراق گزارش داد که امروز «ملک حسین‌بن‌طلال، پادشاه اردن ‌هاشمی، مجدداً در یک تماس تلفنی با پرزیدنت صدام حسین اعلام کرد دولت و ملت اردن کنار عراق در مبارزة خود برای بازگرداندن حقوق کامل خود خواهد ایستاد.»[۶] یک گزارش دیگر از رادیو بغداد حاکی است که امروز سرهنگ "محمد خانا ولد یدانا"، رئیس‌جمهور موریتانی، که شب گذشته نامة صدام حسین را از سفیر ویژة وی، برهان‌الدین عبدالرحمن، دریافت کرده بود، ضمن حمایت از موضع عراق تأکید کرد که موریتانی آماده است از کلیة اقدامات عراق پشتیبانی کند.[۷] خبرگزاری عراق نیز در گزارشی اعلام کرد: «شازلی کلیبی [شاذلی قُلَیبی] دبیرکل اتحادیة عرب، حمایت خود را دررابطه‌با درگیری‌های مرزی این کشور با ایران ابراز داشته و گفته است که در برخوردهای کنونی ایران و عراق باید از عراق که خواستار به‌دست‌آوردن سرزمین‌های خود می‌باشد حمایت کرد. ...» خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از همین خبرگزاری، اعلام کرد قلیبی امروز با سعدون حمادی، وزیر امور خارجة عراق، ملاقات کرده است. گفت‌وگوهای این دو عمدتاً دربارة اوضاع مرزی ایران و عراق بوده است.[۸] دراین‌مورد امروز رسانه‌های کویتی گوی سبقت را از دیگر کشورهای عربی ربوده‌اند. ازجمله، «روزنامة کویتی الرأی‌العام به نقل از منابع سیاسی در بغداد، نوشت کشورهای خلیج (فارس) مراتب پشتیبانی خود را از لغو پیمان ایران و عراق توسط صدام حسین به اطلاع سفرای ویژة رئیس‌جمهوری عراق رسانیده‌اند.» بنا به این گزارش، «صدام حسین هم‌زمان با اعلام لغو پیمان، سفرایی به قطر، کویت، عربستان سعودی، امارات عربی متحده و بحرین اعزام داشت.»[۹] روزنامة کویتی الانباء نیز در یک حرکت تبلیغاتی تهدید‌آمیز «امروز هشدار داد ایران به‏تلافی اقدام اخیر دولت عراق مبنی‌بر زیرپاگذاردن مفاد پیمانی که اجازه می‌دهد بنادر نفتی ایران به آب‌های خلیج‌فارس دسترسی داشته باشند، احتمالاً مبادرت به بستن تنگة استراتژیک هرمز خواهد کرد.» بنا به این گزارش، «روزنامة الانباء این مطلب را از قول منابع دیپلماتیک ناشناس نوشته است. الانباء می‌نویسد: چنانچه مقامات ایران این راه آبی را ببندند به‌طور اجتناب‌ناپذیری درگیری مرزی خود با عراق را دامن زده، یک جنگ واقعی در این منطقه به‌ راه خواهد انداخت.»[۱۰] مجلة کویتی معات‌الامه نیز خبر داد: «کشور عراق هنگامی که در معرض تجاوزات رژیم ضدخلقی [آیت‏الله] خمینی قرار گیرد، از حقوق ملی و ناسیونالیستی و قانونی دفاع می‌کند که افراط و تفریط به آن، خیانت به ‌شمار می‌رود.» مجلة مزبور «به ضرورت رجوع به موافقت‌نامة قسطنطنیه که مرزهای میان عراق و ایران و خطوط آن را تعیین کرده، دعوت نمود. این مجله کویتی از حکمرانان ایران دعوت کرد تا از ادعاها و رؤیاهای فاسد خود صرف‌نظر کنند و به عقل بازگردند.»[۱۱]

گزارش - 696

درحالی‌که نبردهای سنگین میان ایران و عراق در مرزهای غرب و جنوب‌غربی کشور ابعاد وسیع‌تری به خود گرفته است، موضوع توازن قوای نظامی و ظرفیت‌های ملی دو کشور، در کنار ریشه‌یابی علل و عوامل شروع درگیری‌های مرزی و تشدید آن و لغو قرارداد مرزی ازسوی دولت عراق، یکی از موضوعات مهم مورد بحث امروز محافل مطالعاتی بین‌المللی و تحلیل‌گران رسانه‌ای جهان، بوده است. دراین‌زمینه، «براساس گزارش آژانس بین‌المللی مطالعات استراتژیک در سال 80 [19]، درخصوص توازن نظامی، ارتش عراق متشکل از 242250 نیرو می‌باشد که درنتیجه بزرگ‌ترین ارتش در منطقة خلیج [فارس] به ‌شمار می‌رود. این آژانس که یک سازمان غیردولتی است و شامل کارشناسانی از 50 کشور است، بیان می‌کند، ارتش این کشور شامل 4 لشکر زرهی، 4 لشکر مکانیزه، 4 لشکر پیاده کوهستانی، یک تیپ زرهی گارد جمهوری و نیز 2 لشکر از نیروهای مخصوص می‌باشد. عراق دارای 2750 تانک روسی و 100 تانک MX فرانسوی است. نیروی هوایی عراق، 332 جنگندة روسی و 15 فروند هواپیمای شکاری قدیمی از نوع ‌هانتر ساخت انگلیس و بالگرد‌های مدرن 47 از نوع "الیوت" 111 و 10 فروند بالگرد "سوپرفرلون" و 40 فروند بالگرد "غزال" ساخت فرانسه و نیز 3 فروند هواپیمای "بوماس" ساخت فرانسه و انگلیس را دارا می‌باشد. همچنین نیروی هوایی این کشور درخواست خرید 150 فروند هواپیمای میگ 23، 25، 27 و 60 فروند میراژ "اف سی 1" و 76 فروند بالگرد دیگر را در برنامة خود دارد.»[۱۲] دیوید آدامسون، تحلیل‌گر روزنامة نیویورک‌تایمز نیز دراین‌مورد چنین نوشته است: «... ارتش عراق به میزان قابل‌ملاحظه‌ای برتر از نیروهای ایران است، اما در درازمدت جنگ عراق با ایران برای عراق خطرناک خواهد بود. دلیل این مطلب سه برابر بودن جمعیت ایران نسبت به جمعیت عراق و برتری نیروی دریایی ایران است.»[۱۳] این تحلیل‌گر امریکایی در ادامة این بحث افزوده است: «در یک سخنرانی طولانی در روز چهارشنبه صدام گفت که شرایط توافقنامه را تنها به‌خاطر آن پذیرفته بود که شوروی عراق را در جنگ با کردهای شورشیِ مورد حمایت ایران، ازلحاظ مهمات و تسلیحات در مضیقه قرار داده بود.» آدامسون سپس دربارة حمایت علنی ایران از گروه‌های معارض عراقی مخالف رژیم صدام نوشت: «ایران علناً از حزب‌الدعوه، جنبش شیعی عراق، حمایت می‌کند. تصور می‌شود این جنبش مسئولیت حمله به سفارت انگلیس در بغداد را در ماه ژوئن به‌ عهده داشته است. شیعیان اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، آنها در بغداد به‌لحاظ سیاسی دارای نفوذ نیستند، در آنجا سنی‌ها قدرت را در دست دارند. صدام در سخنرانی خود توجه ویژه‌ای نسبت به وحدت اعراب در مواجهه با "نژادپرستی ایرانی‌ها و خشم پنهان" آنها نشان داد.»[۱۴] همچنین، ورنر ویسکاری، یکی دیگر از تحلیل‌گران نشریة نیویورک‌تایمز نوشت: «دیپلمات‌های عرب دیروز در بیروت گفتند عراق با استفاده از 1000 نیرو و با فسخ قرارداد خود با ایران به اهداف خود در درگیری‌های اخیر دست یافته و آمادة دفع هرگونه ضدحملة ایرانی‌ها می‌باشد.» وی با اشاره به آمارهای طرفین درگیری از خسارات واردشده به دیگری، به نقل از دیپلمات‌های عرب افزود: «عراق طرح‌ریزی حملات مرزی خود علیه ایران را 6 ماه پیش آغاز کرده، تقریباً 000,50 تن از نیروهای 000,200 نفری خود را حرکت داده، اما تاکنون فقط از تعداد 10000 نیرو استفاده کرده است. اما مقامات اطلاعاتی واشنگتن گفتند که عراقی‌ها ظاهراً بیش از 5000 نیرو مستقر نکرده‌اند و تعداد سربازان ایرانی بسیار کمتر از این می‌باشد.»[۱۵]

گزارش - 697

به‌دنبال حملات عراق در مناطق مرزی بستان و سوسنگرد، امروز نیز در این نواحی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مقابل قوای زرهی، مکانیزه و پیادة عراق مقاومت کردند. دراین‌زمینه دو گزارش از هنگ ژاندارمری سوسنگرد حاکی‏از ادامه و شدت درگیری در پاسگاه‌های سوبله و دویرج است: «[گزارش] پاسگاه دویرج حاکی است در ساعت 10:30 دقیقة بامداد امروز [در ادامة درگیری‌های روز قبل] در پاسخ به حملات توپخانه دشمن، یک دستگاه خودرو زیل دشمن دراثر آتش سلاح‌های خودی منهدم و خساراتی به پاسگاه دویرج عراق وارد و درگیری به‌صورت پراکنده [تا غروب روز جاری] ادامه داشته است.»[۱۶] همچنین: «از ساعت 10:40 دقیقة بامداد امروز، [مجدداً] درگیری شدید بین مأمورین پاسگاه سوبله گروهان بستان با عراقی‌ها شروع شده که تقاضای پشتیبانی هوایی شده است.»[۱۷] این درحالی است که ارتش عراق بازهم دست به تحرکات و نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات بیشتر به منطقة هم‌جوار هویزه زده است؛ چنان‏که برابر گزارش ستاد مشترک ارتش، «عصر امروز، قرارگاه لشکر12 ارتش عراق با یکی از تیپ‌های تابعه که هویت آنها نامشخص می‌باشد از شمال عراق به منطقة هویزه حرکت نموده‌اند.»[۱۸] از طرف دیگر، امروز نیز همچون دو روز گذشته نیروی هوایی عراق در منطقة خوزستان و ایلام، هیچ تحرکی نداشت که این امر مشکوک به نظر می‌رسد، «طبق گزارش افسر شیفت رادار دزفول هیچ‌گونه تجاوز هوایی که در دید رادار قرار گرفته باشد، صورت نگرفته است.»[۱۹] در همین حال، بنی‌صدر به‌عنوان رئیس‌جمهور و فرمانده کل نیروهای مسلح، از صبح امروز در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران حاضر شده تا شخصاً بر عملیات نیروهای مسلح انقلاب در غرب و جنوب کشور نظارت کند.[۲۰]

گزارش - 698

به‌دنبال لغو یک‌جانبة قرارداد مرزی میان ایران و عراق ازطرف دولت بعث حاکم بر عراق، درگیری نه‌تنها در پاسگاه‌های شلمچه ـ که از چند روز قبل از آن درحال دفاع در مقابل حملات آتشباری عراق بودند ـ شدت بیشتری یافته، بلکه این درگیری‌ها امروز به رودخانة اروند و دهانة خلیج‌فارس نیز کشیده شده است. درزمینة وضعیت کشتیرانی در اروندرود در اوضاع کنونی، امروز «یک مقام آگاه در ادارة بنادر و کشتیرانی آبادان اعلام کرد که از روز گذشته تاکنون [پیش‌ازظهر]، هیچ‌گونه کشتی تجارتی ازطریق شط‌العرب وارد بنادر آبادان و خرمشهر نشده است. این مقام آگاه افزود: شب گذشته تنها 9 فروند موتورلنج حامل کالا وارد بندر آبادان شده و در اسکله‌ها پهلو گرفته‌اند.» بنا به این گزارش، «مقامات بنادر و کشتیرانی خرمشهر نیز اظهار کردند که تا ساعت 13 امروز، هیچ‌گونه کشتی تجارتی وارد بندر خرمشهر نشده لیکن 3 کشتی لایروبی متعلق به سازمان بنادر و کشتیرانی با پایلوت و پرچم ایرانی ازطرف بنادر و کشتیرانی خرمشهر به‌طرف دهانة شط‌العرب حرکت کردند. این مقام آگاه همچنین افزود: ازسوی وزارت امور خارجه و مقامات انتظامی کشور دراین‌خصوص دستورالعمل خاصی صادر شده، ضمناً ازسوی فرماندار خرمشهر به اداره بنادر و کشتیرانی خرمشهر دستور داده شده که فردا کارکنان این بنادر سرِ کار خود حاضر شوند.»[۲۱] اما اوضاع اروندرود و دهانة آن به‌سمت خلیج‌فارس، باتوجه‌به تردد کشتی‌های مختلف وابسته به ایران، از اولین ساعات بامداد امروز تهدیدآمیز به نظر می‌رسید؛ چراکه براساس یک گزارش با ارزیابی "صحت دارد" منابع عراقی می‌دانند که «قرار است سه فروند کشتی تجارتی روسی، یوگسلاوی و ایرانی در ساعت 15 امروز با اسکورت ناوچه‌های نیروی دریایی از بندر خرمشهر جدا و به‌طرف دریا عزیمت نمایند.» بنا به این گزارش، «سربازان و پرسنل ارتش عراق با اسلحه و مهمات در مقابل نیروی دریایی مستقر شده‌اند که با چشم دیده می‌شوند.»[۲۲] دراین‌حال، «در ساعت 18 امروز، مزدوران بعث عراق با سلاح‌های سنگین و شلیک آر.پی.جی7 پاسگاه ترمینال نظامی بندر خرمشهر را به گلوله بستند.»[۲۳] و «درپی آن، قوای نظامی ایران با آتش سلاح‌های سنگین، دو ناوچة عراقی را در آب‌های عراق به آتش کشیدند. طی این درگیری‌ها که در سراسر نوار مرزی خرمشهر صورت گرفت، 15 تن از نظامیان ایران زخمی شدند که 2 تن از آنان در بیمارستان‌های خرمشهر به درجة شهادت نائل آمدند.» بنا به این گزارش، «به‌دنبال درگیری‌های شدید امروز، قوای نظامی ایران کلیه مرزها را در منطقه جنوب و جنوب‌غربی ایران زیر کنترل شدید گرفت و شلمچة خرمشهر [از پل نو به‌طرف بالا][۲۴] خالی از سکنه شد. [همچنین] درپی درگیری‌های امروز گروه کثیری از مردم از روحانیون و مسئولان خواستند که به آنان اجازه داده شود به کمک قوای مستقر در مرزها بشتابند.»[۲۵] دراین‌حال، به‌دنبال غرق‌شدن دو ناوچة عراقی توسط قوای ایران، عراقی‌ها به‌سوی یک یدک‌کش ایرانی به نام "بابک" شلیک کردند که سرنشینان آن بلافاصله به آب زدند و همگی نجات یافتند، اما یدک‌کش بابک به آتش کشیده شد.[۲۶] درگیری در منطقة مرزی خیّن در ساعت 12:30 دقیقة امروز، با آتشباری عراق بر روی این ناحیه آغاز شد،[۲۷] که ازطریق هنگ ژاندارمری آبادان، نیروی کمکی به این منطقه اعزام شد.[۲۸] در گزارش ستاد لشکر92 زرهی اهواز، ضمن اشاره به ساعت این درگیری (12:50) دربارة ادامة درگیری‌های امروز آمده است: «این درگیری در بعدازظهر شدت پیدا کرد که درنتیجه پاسگاه خیّن دچار حریق شد و یک فروند ناوچه عراقی [در ساعت 16:54 الی 17][۲۹] براثر اصابت گلوله آر.پی.جی7 دچار آتش‌سوزی گردید. ضمناً 2 نفر شهید و یک نفر زخمی گردید. [همچنین] 3 فروند [کشتی] لایروب به دهانه اعزام گردید که بدون درگیری از کانال خارج شدند. در ساعت 14:30 دقیقة امروز، 3 فروند کشتی توسط راهنمایان اداره بندر به صوب دهانه حرکت [کردند] که کشتی بدر مجبور به برگشت شده و به‌طرف آبادان در حرکت است و هنوز به آن تیراندازی سبک می‌شود. در ساعت 18:30 به‌طرف پایگاه دریایی تیراندازی گردید که هیچ‌گونه خساراتی تاکنون نبوده و 3 عدد خمپاره عمل ‌نکرده که خنثی گردید. در درگیری بین کشتی‌های تجارتی و ناوچه‌های عراقی یک فروند قایق ژاندارمری مورد اصابت گلوله قرار گرفت که ناوچة مزبور از کنترل خارج که پرسنل با شنا به ساحل ایران برگشتند. ...»[۳۰] ناوچه‌های عراقی همچنین در ساعت 15:30 دقیقة امروز، در داخل اروندرود یک کشتی ایرانی به نام "فرنال" را که حامل خواربار و از آبادان عازم خارک بوده، متوقف و ناخدای کشتی ایرانی را مجبور کردند پرچم ایران را پایین آورده و پرچم عراق را روی کشتی ایرانی بالا ببرد. «این مسئله باعث ناراحتی شدید مأمورین گارد ساحلی شده و هر آن بیم درگیری وجود دارد و تقاضا کرده‌اند اجازه داده شود عکس‌العمل نشان دهند ولو اروندرود بسته شود.»[۳۱] در همین ساعت (15:30 دقیقه)، نیروهای خودی اطلاع یافتند که عراق یک فروند ناوچة جنگی خود را با تمام تجهیزات ازسمت خرمشهر به‌طرف آبادان حرکت داده است. بنا به همین گزارش، یک کشتی عراقی حامل مهمات نیز از منطقة بصره به منطقة درگیری (نزدیک دهانة اروند) حرکت کرده است.[۳۲] در مقابله با حملات آتشبارها و تیراندازی‌های عراق در این مناطق، امروز ارتش ایران یک قبضه توپ در منطقة روبه‌روی پاسگاه ابوالخصیب عراق مستقر کرد و نیروهای ایرانی محل توقف قایق‌های گشتی عراقی را در جزیرة ام‌الرصاص با خمپاره هدف قرار دادند. همچنین، در ساعت 16:15 دقیقه، توپخانة سنگین ایران پاسگاه شط‌القوات عراق را زیر آتش گرفته و درگیری تاکنون ادامه دارد و عراقی‌ها تا ساعت 16:30 دقیقه یک کشته داده‌اند. بنا به همین گزارش، عراق تعداد بیشتری از ناوچه‌های خود را از ابوفلوس عازم جزیره ام‌الرصاص کرد تا این پایگاه دریایی را تقویت کند.[۳۳] یک گزارش مشابه دیگر حاکی است: «نیروهای رزمندة ایران به‌وسیلة آتش توپخانه، مهمات و پاسگاه عراقی روبه‌روی خیّن را منهدم نمودند. [همچنین] ناوچه‌های عراقی که از منطقة ابوفلوس عازم جزیرة ام‌الرصاص می‌باشند، به ناوچه‌های ایرانی تیراندازی می‌کنند.»[۳۴] عراق همچنین، اعلام کرد که «ناوچه شماره 4 آنها در جزیره ام‌الرصاص توسط توپخانه ایران منهدم شده است.» براساس همین گزارش، «یک قایق جنگی دیگر عراق نیز توسط ناوچه‌های ایرانی در جزیره ام‌الرصاص منهدم شده است.»[۳۵] طبق ادعای مقامات عراقی، «ناوچه‌های عراقی در ساعت 17 امروز، یک کشتی روسی را با پرچم عراق از بصره تا خلیج‌فارس عبور داده‌اند.»[۳۶] «در ساعت 17:30 دقیقه امروز نیز توسط توپخانه عراق مستقر در منطقة رأس‌تنومه یک قایق ایرانی به‌علت نداشتن پرچم عراق غرق شده است.»[۳۷] گزارش ناحیة ژاندارمری خوزستان نیز دربارة این درگیری حاکی است که درحدود همین وقت، «یک فروند ناوچة جمعی گارد ساحلی ژاندارمری که در دهانة فاو حدفاصل بین پاسگاه‌های علی‌شیر و ابطر، لنگر انداخته بود از خشکی هدف گلولة مزدوران عراقی واقع و درحال غرق‌شدن است و احتمالاً یک نفر از سرنشینان آن مجروح گردیده است.»[۳۸] همچنین، «در ساعت 18:30 دقیقة امروز، 3 فروند کشتی تجارتی با پرچم ایران از خرمشهر به‌سمت خلیج‌فارس در حرکت بوده، در محلی به نام "دهانه" وسیله 3 فروند ناوچة جنگی عراقی به آنها تیراندازی و خواسته می‌شود که پرچم ایران را پایین بیاورند و پرچم عراق را بالا ببرند. در این موقع یک فروند ناوچة گارد ساحلی با پرسنل مربوطه به محل مزبور وارد [اما سه ناوچه عراقی] ناوچة ژاندارمری را محاصره می‌کنند. پرسنل ناوچه ژاجا با نهایت قدرت 3 فروند ناوچة عراقی را زیر آتش قرار می‌دهند و یکی از ناوچه‌های عراقی به‌شدت آسیب می‌بیند. متعاقب آن، نیروهای عراقی ازطریق خشکی با جنگ‌افزارهای سنگین به ناوچة ژاجا و پاسگاه "دهانه" تیراندازی می‌نمایند که ناخدای ناوچه ژاندارمری و 3 تن دیگر از درجه‌داران زخمی شده و به بیمارستان شرکت نفت اعزام می‌گردند.»[۳۹] به‌هرحال، امروز «3 فروند کشتی لایروبی و 2 فروند کشتی‌های خارجی [توانستند] با پرچم ایران از کانال [دهانة اروند] خارج و وارد خلیج‌فارس گردند.»[۴۰] در ادامة این درگیری‌های پراکنده، «گروه ضربت دریایی دادستانی انقلاب آبادان در ساعت 20:50 دقیقة امروز، در مقابل دادسرای انقلاب واقع در بوارده جنوبی با ناوچه‌های عراقی درگیر و درنتیجه یک فروند قایق از اکیپ ضربت دادستانی غرق و 3 نفر از برادران پاسدار زخمی و درگیری تا چند ساعت ادامه داشته است.»[۴۱] یک گزارش دیگر، از هنگ ژاندارمری آبادان حاکی است که در این درگیری، یک پاسدار و یک درجه‌دار که از گارد ساحلی به گروه ضربت دادسرای آبادان مأمور شده بود، به شهادت رسیده و 4 نفر دیگر زخمی شده‌اند.[۴۲]

گزارش - 699

درحالی‌که امروز حملات و تحرکات ارتش عراق در منطقة عمومی خرمشهر و آبادان شدت یافته و به‌سمت اروندرود و دهانة خلیج‌فارس کشیده شده است، نیروهای ارتش عراق در این مناطق بازهم دست به تقویت بیشتر زدند. چنان‏که از گزارش‌های دیدبان‏های خودی برمی‌آید، امروز یک واحد زرهی ارتش عراق روبه‌روی پاسگاه مرزی علی‌شیر ایران در خاک عراق مستقر شد. همین گزارش حاکی است: «پاسگاه مرزی المطوّعه عراق روبه‌روی پاسگاه مرزی دیریفارم ایران ازلحاظ پرسنل و اسلحه تقویت شده است و یک دستگاه تانک و 2 قبضه خمپاره‌انداز در آن محل استتار شده و ضمناً یک دستگاه دوربین با سه‌پایه در ساحل اروندرود مستقر و مشغول دیدبانی از ساحل ایران می‌باشد.»[۴۳] بنا به یک گزارش مشابه و صحیح دیگر، «در کوت‌زین و مطوعه [عراق] حدود 50 قبضه توپ‌های دورزن در زمین‌های باز موضع گرفته‌اند. همچنین در کوت‌زین و القطعه تعدادی تانک و نفربر در نخلستان‌ها استقرار یافته و اکثر نفربرها تی.بی.آر.* روسی و تعدادی هم فرانسوی می‌باشد. کلیة این نیروها در آماده‌باش (ج) بوده و شبانه‌روز به حفر سنگر مشغول‌اند.»[۴۴] از سوی دیگر تحرکات دیگر عراق در منطقة ام‌الرصاص نشان می‌دهد که عراق قصد تعرض از این منطقه را دارد، آن‏طورکه در گزارش ستاد لشکر92 زرهی اهواز آمده است: «ساکنان ام‌الرصاص منازل خود را ترک نموده و به جاهای دیگر نقل‌مکان نموده‌اند. ... چون منطقة ام‌الرصاص مقابل پایگاه دریایی خرمشهر می‌باشد، تخلیة منازل نشانة داشتن هدف‌های تعرضی در این قسمت می‌باشد.»[۴۵] دراین‌حال، بنا به اعلام پاسگاه هرته تابع هنگ آبادان، «در ساعت 15:40 دقیقة امروز، یک فروند ناوچة جنگی عراقی ازسمت آبادان به‌طرف خرمشهر حرکت و در مقابل پایگاه دریایی به داخل جزیرة واقع بین رود خیّن و اروندرود عزیمت [کرد].» براساس این گزارش، همچنین «روبه‌روی گمرک و پایگاه دریایی ایران در ساحل کشور عراق فعل‌وانفعالاتی در جریان است.»[۴۶] نیروی دریایی عراق امروز همچنین «2 فروند ناوچة موشک‌انداز و 2 فروند ناوچه را در دهانة فاو مستقر نموده‌ است.»[۴۷]

گزارش - 700

با بالاگرفتن درگیری‌ها در منطقة مرزی خرمشهر، بخشی از نیروهای اعزامی به این منطقه فرستاده شده‌اند. ازجمله «ساعت 12 امروز، ازطرف ستاد فدائیان امام خمینی یک اکیپ 10 نفره شامل یک گروه رزمی و یک گروه امداد متشکل از دکتر و خواهر بهیار عازم جبهة شلمچه شدند.»[۴۸]

گزارش - 701

درگیری‌های مرزی و حملات عراق به مرزهای استان کرمانشاه که از ساعت 12 دیشب شدت یافته بود، امروز نیز ادامه داشت و از ساعت 9 صبح امروز این درگیری‌ها در منطقة سومار و نفت‌شهر بالا گرفت و تا ساعت 12 ظهر با مقابلة شدید نیروهای مسلح خودی پایان یافت.[۴۹] در ساعت 12:30 دقیقه، دو فروند میگ عراقی چهار مرتبه به حریم هوایی ایران در منطقة سومار تجاوز کردند و با انداختن راکت، خساراتی به پاسگاه گیسکة سومار وارد آوردند. هم‌زمان با حملة این میگ‌ها، 4 بالگرد عراق نیز قصد ورود به نفت‌شهر را داشتند که با تیراندازی نیروهای سپاه و نفربر ژاندارمری مستقر در شهر، مجبور به عقب‌نشینی شدند.[۵۰] بنا به گزارش منابع مرزی ژاندارمری، یکی از میگ‌های عراقی بر فراز پاسگاه گیسکه هدف آتشبارهای ضدهوایی ایران قرار گرفت و در منطقة پاسگاه مندلیج عراق سقوط کرد.[۵۱] گزارش گروهان سومار نیز حاکی‏از وخامت اوضاع در کلیة پاسگاه‌های مرزی این منطقه است. بنا به این گزارش، «کلیة پاسگاه‌های مرزی در خطر می‌باشد و پاسگاه بازرگان فاقد پشتیبانی آتش است و هرلحظه امکان دارد دراثر عدم پشتیبانی ارتش سقوط نمایند و پاسگاه‌های بازرگان، شهر نفت، گمرک و سه‌تپان ارتباطشان قطع می‌باشد. ...»[۵۲] در‌این‌حال، «با‌توجه‌به درگیری بین پاسگاه هدایت و مأمورین سپاه با نیروهای عراقی که [از غروب روز گذشته و تمام طول شب ادامه داشت] و واحدهای ارتش خودی پاسگاه مزبور را پشتیبانی می‌کردند، متعاقب آن، در ساعت 35 دقیقه گذشته از نیمه‌شبِ امروز، واحدهای ارتش بعث عراق اطراف هنگ ژاندارمری قصرشیرین را [مجدداً] زیر آتش شدید توپخانه قرار داده و درگیری متناوباً تا چند ساعت ادامه داشته است.»[۵۳] همچنین، «در ساعت 23:45 دقیقة شب گذشته، نیروهای عراقی مستقر در ارتفاعات بالای رودخانه [مشرف به پاسگاه هدایت] به‌مدت سه ساعت با سلاح‌های سنگین پاسگاه هدایت را زیر آتش شدید قرار دادند که درنتیجه پاسگاه به‌کلی منهدم شد و تعدادی از سلاح‌های سبک نفرات در اسلحه‌خانه به‌علت ریزش دیوار پاسگاه شکسته و قابل‌استفاده نیست، ولی تلفات جانی به پرسنل وارد نیامده [است].»[۵۴] در ساعات پایانی شب نیز از «ساعت 9 تا 12، ارتش عراق مستقر در بابااسماعیل، اطراف شهر قصرشیرین را مجدداً زیر آتش سنگین توپخانة خود قرار داد که با مقاومت آتشباری نیروهای خودی، آتش دشمن در این منطقه خاموش شد. این درگیری تنها منجر به زخمی‌شدن یک کارگر به نام علی‌اکبر نادری شد که در یکی از باغ‌های قصرشیرین بود.»[۵۵] از سوی دیگر، دیدبان‌های مرزی ایران خبر می‌دهند که ارتش بعث عراق امروز نیز دست به نقل‌وانتقالات جدیدی زده است و نیروهای زرهی بیشتری مرکب از سلاح‌های سنگین و تانک به‌سوی مناطق مرزی ایران در نزدیکی‌های پاسگاه‌های خسروی، تنگاب‌نو و ولدکشته حرکت داده است. این نیروها ارتش عراق را در این مناطق تقویت خواهند کرد و بدین‌ترتیب از شواهد امر برمی‌آید که حملات جدیدی ازسوی عراق در این مناطق در شرف وقوع است. این گزارش حاکی است که اخبار مربوط به این تحرکات مورد تأیید تیمسار فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش نیز قرار گرفته است.[۵۶]

گزارش - 702

بخش‌هایی از مناطق مرزی استان ایلام در چند روز گذشته به تصرف ارتش عراق درآمده و این مناطق، بارها میان قوای دو طرف دست به دست شده است. نیروهای مسلح خودی همچنان به‌دنبال راهکارهایی برای بازپس‌گیری مناطق ازدست‌رفته هستند. دراین‌خصوص، گروه شناسایی ژاندارمری، گزارش شناسایی خود را از نقل‌وانتقالات عراق و وضعیت تپه شینو و پاسگاه انجیره که فعلاً به تصرف عراق درآمده چنین بیان کرده است: «تقریباً 5 تانک در اطراف تپة مزبور مستقر و افراد زیادی از دشمن با سلاح‌های سبک و سنگین در سنگرها مستقر و تانک‌ها به‌طور منظم استقرار داشته و در داخل پاسگاه انجیره، 8 دستگاه تانک با چند خودرو و افراد در سنگرهای خود مستقر و در خط‌الرأس اطراف پاسگاه تانک مشاهده گردید.» بنا به این گزارش، «از سرنوشت اکیپی که به‌منظور تصرف مجدد پاسگاه تلخاب عزیمت نموده بود، اطلاعی در دست نیست.»[۵۷] همچنین، «2 نفر از درجه‌داران پاسگاه نی‌خزر که مفقودالاثر شده بودند، امروز با وضع وخیمی خود را به گردان صالح‌آباد معرفی نموده و اظهار داشته‌اند که زیر کانال و در داخل دل دشمن بوده‌اند که موفق به فرار گردیده‌اند. ...»[۵۸] همچنین، براساس گزارش دیگری از نیروهای خودی، «در ساعت 15:45 دقیقه امروز، تعداد 30 دستگاه خودرو ایفا حامل مهمات از پادگان ابوغریب ازطریق کوت جهت تقویت بیشتر یگان‌های مستقر در نوار مرزی عراق اعزام گردیده‌اند.»[۵۹] گزارش مشترک پاسگاه‌های بهرام‌آباد، فرخ‌آباد و گمرک یگان تابع هنگ ایلام نیز حاکی است: «در ساعت 23 امروز، یک ستون ارتش عراقی که تقریباً 20 دستگاه خودرو و تانک بوده ازطریق شهر زرباطیه به‌طرف پاسگاه دراجی به [طرف] ارتفاع 303 در حرکت بوده است.»[۶۰]

گزارش - 703

هم‌زمان با اوج‌گیری تحرکات و حملات ارتش عراق به مرزهای غرب و جنوب‌غربی ایران، عوامل داخلی وابسته به این رژیم نیز بر فعالیت‌های خود افزوده‌اند و با کمک دولت عراق، در برخی مناطق مشرف به استان‌های کرمانشاه، ایلام و خوزستان درحال فراگیری دوره‌های نظامی و تخریب هستند. دراین‌زمینه، یک گزارش نیروهای اطلاعاتی ارتش با ارزیابی "صحت دارد" حاکی است: «مأمورین دولت عراق همچنان با تلاش زیاد مشغول انتخاب و مسلح‌نمودن ایرانیان متواری که در اردوگاه‌های دربندیخان، پیواز، شهرزور، سلیمانیه، کرکوک و خانقین به‌عنوان پناهندة ایرانی اسکان داده شده‌اند، می‌باشد. این افراد را مأمورین ادارة مخابرات [استخبارات= سازمان اطلاعات ارتش عراق] شمال به ریاست سرتیپ خزعل اجرا می‌نماید. افرادی که بدین‌ترتیب مسلح و به‌عنوان چریک روانة نقاط مرزی ایران می‌گردند مبلغ صد دینار بابت هزینة راه دریافت می‌نمایند.»[۶۱] در گزارش دیگری از غرب کشور آمده است: «رژیم مزدور عراق به پناهندگان ایرانی در عراق پیشنهاد کرده است که یا با خانواده‌های خود به ایران برگردند یا اسلحه به دست گرفته و علیه جمهوری اسلامی وارد عمل شوند. براساس گزارش روابط عمومی سپاه پاسداران، تمام بمب‌گذاری‌ها در سطح کشور به‌وسیلة مزدوران بعثی عراق بوده که در عراق آموزش دیده‌اند.»[۶۲] در همین حال، در مناطق مرزی استان خوزستان نیز عوامل داخلی وابسته به عراق، به شیوه‌های مختلف ازجمله تبلیغات برای جذب نیرو برای عراق، شایعه‌پراکنی، خرید و فروش سلاح و جمع‌آوری اطلاعات برای ارتش عراق مشغول‌اند. دراین‌زمینه، نیروهای اطلاعاتی خودی در این مناطق، که اغلب از نیروهای بومی و عرب منطقه هستند، گزارش داده‌اند که «شخصی به نام سیدخلف فرزند سیدطاهر ساکن سوبله (بستان) جهت دیدن دورة خرابکاری، از مردم دعوت به‌ عمل آورده و خودش هم هر 20 روز یک بار، به‌صورت غیرمجاز به عراق مسافرت می‌نماید.»[۶۳] یک خبر دیگر از همین منطقه حاکی است: «اخیراً عوامل بعث در ناحیة رفیع‌کاویان و جراحیه از حوزة هوزگان، شایع کرده‌اند که دولت ایران با کمک ارتش و سپاه می‌خواهد سلاح‌های این منطقه را که غیرمجاز به ایران وارد شده، جمع کند و پیشنهاد خرید به مردم داده که چند مورد هم دیده شده است.»[۶۴]

گزارش - 704

در استان کردستان و در جنوب آن (نواحی شمالی استان کرمانشاه) تحرکات و فعالیت‌ها و گاه درگیری‌های ضدنظام ادامه دارد و این به‌خصوص در مریوان چشمگیرتر است؛ تحرکاتی که بعضاً همکاری مستقیم عراق در آن مشهود است ازجمله: مطابق اطلاعیة ارتش: «در درگیری‌های امروز سپاه پاسداران و ضدانقلابیون در گردنة صلوات‌آباد* و محور دهگلان، تلفات قابل‌ملاحظه‌ای به ضدانقلابیون وارد گردید و از نیروهای پاسدار یک تن شهید و 3 نفر مجروح گردیدند.»[۶۵] دراین‌حال، گزارش هنگ قصرشیرین حاکی است: «عده‌ای از مهاجمین که مسلح به انواع سلاح‌های سنگین و مختلف می‌باشند قصد دارند در ظرف چند روز آینده ـ تاریخ دقیق نامعلوم ـ به واحدهای ژاندارمری مستقر در شرکت زراعی قره‌بلاغ* حمله نمایند. ...»[۶۶] یک گزارش از منابع اطلاعاتی خودی از استقرار و آمادگی گروه‌های مسلح معاند با نظام در منطقة نوسود برای درگیری با قوای دولتی خبر می‌دهد. بنا به این گزارش، «برابر نقشة قبلی قصد دارند اجازه دهند نیروهای نظامی و سپاه پاسدار [ان] به‏طرف نوسود حرکت و راه سرابیان** را تخلیه نمایند تا در نزدیکی شهر نوسود که رسیدند آنان را محاصره و با پشتیبانی ارتش عراق و افراد مهاجم وابسته به عراق، از چند سو به آنان حمله و با توپ‌های دورزنی که در کوه‌های این مناطق مستقر نموده‌اند، آنان را بکوبند.»[۶۷] یک خبر مشابه دیگر از همین منطقه حاکی است: «مسئولین نگهداری از تعداد 500 نفر از افراد ارتش و سپاه پاسداران و پیشمرگان وحدت [اسلامی] که [به] وسیلة گروه‌های سیاسی [مسلح غیرقانونی] مخالف تحت ‌مسئولیت افرادی نظیر صدیق کمانگر و یوسف اردلان نگهداری می‌شوند به‌تازگی تلگرافی به دفتر سیاسی حزب کومه‌له اطلاع داده‌اند چون به‌احتمال [زیاد]، نیروهای ارتش و سپاه پاسداران به این مناطق حمله خواهند نمود، نگهداری این عده مشکل خواهد بود و کسب تکلیف نموده‌اند، دفتر حزب به آنان دستور داد گروگان‌ها را [به] وسیلة یک گروه مسلح به کوه پیزل واقع در پشت طُوَیلَه و حلبچه عراق انتقال دهند.»[۶۸] اما تحرکات سپاه رزگاری نیز با پشتیبانی دولت عراق در منطقة مریوان افزایش یافته است: «اخیراً 20 دستگاه کامیون حامل سلاح و مهمات و ارزاق ازطرف سرتیپ خزعل رئیس مخابرات [استخبارات] شمال عراق، برای دکتر مادح نقشبندی فرزند شیخ عثمان که سرپرستی سپاه رزگاری را عهده‌دار می‌باشد، ارسال گردیده است. رزگاری‌ها وسایل و اشیای ارسال‌شده را به منطقة اورامانات تخت مریوان برده‌اند.»[۶۹] همچنین، «به‌تازگی 500 نفر از افراد عراقی از اهالی مناطق دهوک و رواندوز عراق ازطرف مخابرات [استخبارات] سلیمانیه به اسلحه‌های مختلف من‌جمله آر.پی.جی11 مجهز و توسط سپاه رزگاری به کوه برده‌‌رسه [برده‌رش] مریوان برده و مستقر کرده‌اند.»[۷۰] یک گزارش دیگر دربارة تحرکات ارتش عراق از منطقة مریوان حاکی است: «[اخیراً] یک گردان زرهی ارتش عراق از "خانم‌شیخان"*** گذشته و بلدوزرهای آنها مشغول جاده‌سازی در منطقه برای تانک‌ها می‌باشند. [این گردان زرهی] از "سردیش" [سردوش]* گذشته و با نیروهای پیاده تا پشت ارتفاعات سردوش (5 کیلومتر در خاک ایران) رسیده‌اند.» در این گزارش، ازسوی سپاه پاسداران درخواست شده که «هرچه ‌سریع‌تر باید منطقة خانم‌شیخان بمباران شود.»[۷۱] از سوی دیگر، با افزایش درگیری‌های موضعی بین افراد دو حزب سیاسی مسلح کومه‌له و دمکرات در دو سه ماه گذشته، امروز اعلام شد که «اخیراً بین پیشمرگان حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومه‌له در کوه گاران (بین مریوان و سنندج) زدوخوردی روی داد که منجر به زخمی و کشته‌شدن چند تن از طرفین گردیده است. ... علت درگیری بر سر مسئلة دخالت این دو حزب در امور مربوط به کشاورزان و عشایر روستاهای منطقه بوده است.»[۷۲] از طرف دیگر، رهبر حزب دمکرات، عبدالرحمن قاسملو، برای جذب دوبارة خرده‌مالکین و فئودال‌های مناطق کردنشین، از آنها خواسته است که به مناطق مسکونی خویش مراجعت کنند و آنها را دعوت به همکاری علیه جمهوری اسلامی کرده است. دفتر حزب دمکرات در اعلامیة مشابهی از پیشمرگان وحدت اسلامی نیز که کرد هستند، همین درخواست را کرده است.**[۷۳] دراین‌حال، مجموعة درگیری‌ها، ایجاد ناامنی و فشار بر مردم ازسوی گروه‌های مسلح ضدانقلاب، گاه مردم مسلمان کردستان را به تنگ آورده و آنها را به روش‌های مختلف وادار به واکنش در مقابل اعمال و رفتار گروه‌ها و احزاب مزبور و حمایت و پشتیبانی از نظام و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی می‌کند. ازجمله «بنا به گزارش اطلاعات سپاه کردستان، در روزهای 28 و 29/6/59 توسط مردم روستاهای اورامانات، درکی، دزلی، اورامان تخت و کماله از توابع شهرستان مریوان، تظاهراتی صورت گرفت. مردم در این تظاهرات گفته‌اند که ما دولت عراق را نمی‌خواهیم و تابع جمهوری اسلامی هستیم. گروهک رزگاری در همین رابطه، اقدام به بازداشت 150 نفر از اهالی منطقه کرده است.»[۷۴] بنا به گزارش دیگری، «پایگاه چهارکلاه [عراق] از وجود ایرانیان متواری که به‌طور مسلح در اختیار سردار جاف بوده‌اند تخلیه شده است. افراد مسلح مورد بحث دو دسته شده‌اند: دسته‌ای برابر دستور سردار جاف به مرز استان کردستان و آذربایجان‏غربی (مهاباد، بانه و سردشت) برای پیوستن به افراد ایرانی اعزام گردیده‌اند تا با کمک آنها دولت ایران را وادار به دادن خودمختاری نمایند. دستة دیگر حاضر به قبول دستور سردار جاف نشده و اسلحه‌های خود را تحویل و به اردوگاه‌های پناهندگان [در عراق] نزد عائلة خویش رفته‌اند. گروه دیگر از ایرانیان مسلح در کوه‌های دالاهو سنگر گرفته و گهگاه به شهرها و نقاط اطراف یورش می‌برند و عملیاتی را انجام می‌دهند؛ کمااینکه چند روز قبل در ذهاب، 3 نفر را دستگیر و به عراق برده و این قبیل دستگیرشدگان را نیز سوزانده‌اند. یک نفر از دستگیرشدگان فرزند خان خدامراد از اهالی سرپل ‌ذهاب می‌باشد.»[۷۵]

گزارش - 705

در استان آذربایجان‏غربی، مهاباد همچنان محور اصلی درگیری‌هاست، ولی در نقاط دیگر نظیر ارومیه و حوالی آن، بوکان، تکاب و میاندوآب نیز درگیری‌هایی جریان دارد. در مهاباد، با پایان‌یافتن مهلت نیروهای مسلح خودی به مهاجمان مسلح معاند با نظام برای تحویل سلاح‌هایشان تا ساعت 10 صبح امروز، درگیری‌های شدیدی در این شهر آغاز شده بود که تا بعدازظهر همین روز ادامه یافت.* دراین‌مورد گزارش خبرنگار کیهان از ارومیه حاکی است: «مسئولان کشوری و لشکری استان آذربایجان‏غربی تا ساعت 10 بامداد شنبه، به گروه‌های مسلح غیرقانونی در مهاباد مهلت داده بودند که اسلحه و گروگان‌های تحت اختیار خود را به نزدیک‌ترین پادگان و پایگاه نظامی تحویل دهند. ساعت 10 صبح امروز، با پایان‌گرفتن مهلت مقرر برای استرداد گروگان‌ها و جنگ‌افزار و مهمات ازطرف افراد مسلح در مهاباد به نیروهای مستقر در منطقه، پاک‌سازی و خلع‌سلاح در شهر مهاباد آغاز شد. به موازات این اقدام، درگیری‌هایی نیز بین قوای مستقر در مهاباد با افراد مسلح پیش آمد. این خبر به‌وسیلة مهندس حسین طاهری، استاندار آذربایجان‏غربی، اعلام شد. وی افزود: این درگیری‌ها تا پاک‌سازی منطقه از وجود ضدانقلاب و خلع‌سلاح کامل با قاطعیت ادامه خواهد یافت.» به گزارش خبرنگار کیهان: «درگیری‌های شدید امروز مهاباد تا 10 شب، بین نیروهای جمهوری اسلامی مستقر در مهاباد با افراد مسلح در جریان بود که درنتیجة این نبرد، 5 نفر از پرسنل نیروهای جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند و 6 نفر دیگر مجروح شدند. هاشمی، معاون سیاسی استانداری آذربایجان‏غربی، ضمن اعلام این خبر از درگیری‌های دیگری در مهاباد خبر داد که بین قوای مستقر جمهوری اسلامی ایران با افراد مسلح ضدانقلاب، بعد از نیمه‌شب نیز به‌طور پراکنده جریان داشته است.[۷۶] همچنین در درگیری دیگری که در سه‌راهی ارومیه و مهاباد و محمدیار بین جوانمردان ژاندارمری با افراد مسلح معاند با نظام رخ داد یک جوانمرد زخمی شد که به بیمارستان نقده منتقل گردید.[۷۷] این درحالی است که درگیری‌های شهری و برخوردهای تن‌به‌تن بیشتر به‏عهدة سپاه، پیشمرگان مسلمان کرد و افراد ژاندارمری می‌باشد؛ ازاین‌رو، سپاه برای درگیری‌های روزهای آینده به نیروهای بیشتری احتیاج دارد. این موضوع در گزارش سپاه آمده است: «برای پاک‌سازی مهاباد احتیاج فوری به 300 نفر نیروی ورزیده برای مدت 15 روز و همچنین احتیاج به 5 قبضه کالیبر50 و 10 قبضه تیربار ژ3 می‌باشد. ...»[۷۸]‌ علاوه‌براین، در درخواست دیگری تعداد 400 گلوله خمپاره 120 م.م با خرج موشکی، 200 جعبه فشنگ برنو و 500 عدد مین ضدتانک درخواست شده است که البته این مهمات تنها برای مهاباد نیست بلکه برای پاک‌سازی غرب کشور و مقابله با مهاجمان مسلح ضدانقلاب است.[۷۹] دراین‌حال، گروه‌های مسلح معارض با نظام برای کم‌کردن فشار بر شهر مهاباد و مشغول‌کردن نیروهای خودی در مناطق اطراف، حملاتی را به شهرها و نقاط مهم اطراف مهاباد ترتیب می‌دهند. ازجمله برای دومین شب متوالی به ارومیه و کارخانه قند این شهر حمله کردند. «این حمله در ساعت 3 بامداد با آتشباری مهاجمین با سلاح‌های خمپاره 81 م.م و بازوکای 5/3 اینچی و آر.پی.جی7 به پادگان و شهر ارومیه آغاز شد که هیچ خسارت جانی به ‌بار نیامد و دراثر آتش متقابل لشکر64 ارومیه، حملة مهاجمین قطع گردیده و براثر تیراندازی اسلحة کالیبر کوچک به گشتی‌های داخل پادگان، 3 نفر زخمی شدند.»[۸۰] در این درگیری به چند خانه و ساختمان ازجمله اداره ریشه‌کنی مالاریا نیز خساراتی وارد شد و مخزن نفتِ ‌شهر نیز آتش گرفت.[۸۱] همچنین، «از ساعت 18 امروز، بین سه‌راه بوکان ـ سقز میان برادران پاسدار و افراد مسلح غیرقانونی درگیری رخ داد که طی آن یک پیشمرگ مسلمان به نام علی درخشان شهید و 3 نفر از مهاجمین کشته شدند.»[۸۲] دربارة پاک‌سازی جادة بوکان به نوروزمهر نیز روابط عمومی سپاه ارومیه بعدازظهر امروز اعلام کرد: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی قسمت اعظم کنترل این جاده را به ‌دست گرفتند. بنا به همین گزارش: «کنترل جادة بوکان به نوروزمهر قبلاً در اختیار گروه‌های مسلح غیرقانونی بود و از بامداد امروز پاک‌سازی این جاده و روستاهای اطراف به‌وسیلة نیروهای مشترک ارتش و سپاه پاسداران آغاز شده است. در این عملیات تاکنون برخورد مهمی روی نداده و تعداد قابل‌توجهی اسلحه از انواع مختلف به ‌دست نیروهای جمهوری اسلامی افتاده است.»[۸۳] از منطقة تکاب نیز خبر می‌رسد که «امروز افراد حزب دمکرات در آبادی [های]‌ تکاب با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مستقر در منطقه، درگیری ایجاد کردند که درنتیجه 10 نفر از ضدانقلابیون به هلاکت رسیدند. در این درگیری، ضدانقلابیون 11 نفر از اهالی آبادی‌های اطراف را به گروگان می‌گیرند.»[۸۴] دراین‌ارتباط، بنا به یک گزارش دیگر: «عوامل حزب دمکرات پس از شکست و [دادن] 10 کشته، [و پس از آنکه] تعداد 11 نفر از اهالی را به گروگان گرفتند، تأکید نمودند "تا جنازه‌ها را ندهند، گروگان‌ها را آزاد نخواهند کرد"، ولی بازهم پس از تحویل جنازه‌ها از تحویل‌گرفتن جنازه‌ها و آزادی گروگان‌ها خودداری نمودند.»[۸۵] از منطقة میاندوآب نیز گزارش ستون عملیاتی ارتش در مراغه حاکی است: «در ساعت 4 صبح، افراد کمیتة میاندوآب بدون هماهنگی با ارتش و سپاه، جهت پاک‌سازی به اطراف میاندوآب رفته که با مهاجمین درگیر شد [ند] و به محاصره آنها افتادند. نیروهای کمیته، با اعزام یک گروه از افراد سپاه در ساعت 14:10 دقیقه و یک گروه رزمی از ارتش در ساعت 6 بعدازظهر، تنها با دادن یک زخمی از محاصره دشمن خارج شدند و به مقر خود بازگشتند.»[۸۶]

گزارش - 706

نامة مردم، ارگان مرکزی حزب توده، در شمارة امروز خود همچون روزهای پیش مطالبی درمورد مسائل، روابط و سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشت و بازهم مثل گذشته، در محکومیت امریکا و عراق به‌عنوان عامل امپریالیسم، تحلیل نوشت و نیز تلاش وافری در ترغیب مسئولان نظام برای نزدیک‌شدن هرچه ‌بیشتر به کشور شوروی و اقمار آن تحت‌عنوان کشورهای جبهة پایداری و افغانستان معطوف داشت. این درحالی‌ است که در یک مقالة مستقل دیگر، این بار به‌طرزی آشکار از ضدانقلابیون مسلح زیر عنوان "انقلابیون کمونیست" دفاع کرده، بازهم دادگاه انقلاب اسلامی سنندج را برای محکوم‌کردن انقلابیون کمونیست، محکوم و نکوهش کرده است.[۸۷] نامة مردم در اولین مقاله‌، باعنوان "جنگ فرسایشی عراق علیه ایران، برای براندازی جمهوری اسلامی ایران است" ضمن اشاره به درگیری‌های اخیر مرزی و شدت‌یافتن آن، تحرکات عراق را چیزی فراتر از یک درگیری مرزی صرف دانسته و هدف این کشور را به‌عنوان عامل امپریالیسم امریکا در منطقه، سرنگونی جمهوری اسلامی ایران می‌داند؛ سپس به‌اختصار به ریشه‌یابی این درگیری‌ها می‌پردازد.[۸۸] مقالة دوم نامة مردم با عنوان "تقویت و گسترش همکاری با کشورهای عضو جبهة پایداری، به نفع انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است"، ضمن ابراز خرسندی از اتحاد سوریه و لیبی که درجهت تقویت جبهة پایداری در مقابل رژیم اشغالگر قدس صورت گرفته است، از اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران از این اتحاد استقبال و حمایت کرده‌اند، ابراز خوشبختی کرده و آن را ناشی از درک واقع‌بینانه از آرایش نیروهای استقلال‌طلب و ضدامپریالیستی دربرابر رژیم‌های دست‌نشاندة هوادار امپریالیسم در منطقه دانسته است. در این مقاله همچنین آمده است: «امپریالیسم امریکا، که درنتیجة پیروزی انقلاب ایران بزرگ‌ترین پایگاه و مهم‌ترین مواضع سیاسی و نظامی و اقتصادی خود را در منطقه از دست داد و پس از آنکه توطئه‌ها و نقشه‌های تجاوز مستقیم و غیرمستقیم نظامی آن علیه جمهوری دمکراتیک افغانستان و طرح‌های توطئه‌ها و تجاوز نظامی آن علیه جمهوری اسلامی ایران، یکی پس از دیگری با شکست‌های مفتضحانه و ناکامی روبه‌رو شد، برنامة تبدیل کشورهای وابسته در منطقه را به پایگاه نظامی و سرپل تجاوز به مورد اجرا گذارد و تمام تلاش خود را به کار برده و می‌برد که با تقویت تسلیحاتی و نظامی این کشورها و گسترش روابط و همکاری‌های سیاسی و نظامی میان آنها، جمهوری اسلامی ایران، جمهوری دمکراتیک افغانستان و کشورهای عضو جبهة پایداری و سازمان آزادی‌بخش فلسطین را در حلقة محاصرة رژیم‌های ضدخلقی و وابسته به خود قرار دهد. فعالیت‌های سیاسی و نظامی و گسترش روابط کشورهای مصر، اسرائیل، عربستان سعودی، دولت بعثی عراق، عمان، پاکستان، امارات عربی، تشدید حملات نظامی اسرائیل در جنوب لبنان با هدف سرکوب و نابودی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، تمرکز واحدهای نظامی مصر در مرزهای لیبی و گسترش دامنة جنگ فرسایشی و عملیات مسلحانة تعرضی دولت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، همة این اقدامات طبق برنامة مشخص و تدوین‌شده ازجانب امپریالیسم امریکا انجام می‌گیرد. کودتای نظامی امریکایی در ترکیه نیز طبق همین برنامه اجرا گردید. پس دربرابر چنین وضعی، منافع مشترک همة نیروهای انقلابی و کشورهای مستقل ملی این منطقه؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران، کشورهای عضو جبهة پایداری: لیبی، سوریه، الجزایر، جمهوری دمکراتیک خلق یمن و سازمان آزادی‌بخش فلسطین و نیز جمهوری دمکراتیک افغانستان که به حکم مواضع امپریالیستی و دفاع از آزادی و استقلال خود، آماج توطئه‌ها و طرح‌های تجاوزی دشمن مشترک؛ یعنی امپریالیسم، به سرکردگی امپریالیسم امریکا و رژیم‌های دست‌نشاندة وابسته به آن در منطقه قرار دارند، ایجاب می‌کند که روابط و همکاری‌های همه‌جانبه میان خود را گسترش دهند و از این راه، به‌خاطر دفاع از دستاوردهای انقلاب و حفظ امنیت و استقلال خود، جبهة متحد ضدامپریالیستی در منطقه را تقویت کنند. منافع انقلاب و مصالح جمهوری اسلامی ایران نیز ایجاب می‌کند که در شرایط کنونی، گسترش روابط و همکاری‌های همه‌جانبة جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مستقل ملی و ضدامپریالیستی در منطقه، به‌عنوان یکی از هدف‌های بنیادی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شود و در راه تحقق آن، تدابیر مشخص اتخاذ گردد و اقدامات عملی انجام گیرد.»[۸۹]

گزارش - 707

در ادامۀ تحریکات و تحرکات سازمان‌یافتۀ سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه‌های چپ که به‌طور روزمره در برخی نقاط کشور رخ می‌دهد، از صبح امروز تا پاسی از شبْ گذشته، اوضاع شهرستان قائم‌شهر به‌دلیل درگیری میان هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و دیگر گروه‌های چپ با گروهی از جوانان مذهبی، به‌شدت متشنج و مغازه‌ها تعطیل شده بود. در این درگیری که با پرتاب چوب و سنگ ازسوی طرفین به یکدیگر به اوج خود رسید، شهربانی و ژاندارمری هیچ دخالتی نکردند.[۹۰] گزارش خبرنگار کیهان از قائم‌شهر دراین‌مورد چنین است: «این درگیری از محل چهارشنبه‌بازار قدیم آغاز گردید و گفته می‌شود که علت آن دستگیری فروشندة یک نشریه بوده است. این درگیری به خیابان‌های اصلی شهر کشیده شد و گروه‌ها در مقابل هم به صف‌آرایی پرداختند. این درگیری در ساعات اولیة بعدازظهر شدت یافت که منجر به دخالت مأمورین انتظامی و شلیک تیرهای هوایی گردید. از این ساعت جنگ‌وگریز در دیگر خیابان‌های شهر آغاز شد و در این گیرودار یک نوجوان پانزده‏ساله کشته شد و چگونگی کشته‌شدن آن دقیقاً معلوم نگردید. در این درگیری‌ها شیشه‌های چندین ساختمان مسیر شکسته و به صاحبان آنان خساراتی وارد آمد. این درگیری نزدیکی عصر به محل پل هوایی مجاور محله کشیده شد. گروهی بر بالای پل و گروهی دیگر جلوی بیمارستان هلال‌احمر به مقابله با یکدیگر پرداختند و با سنگ و پاره‌های آجر به این درگیری ادامه دادند که در این ناحیه ده‌ها نفر مجروح و مصدوم شدند و به‌وسیلة چندین آمبولانس به بیمارستان‌های شهر و بابل و ساری انتقال یافتند. ... این حملات تا پاسی از شب ادامه داشت که در این موقع با شلیک گاز اشک‌آور، گروه‌ها متفرق شدند و پس از آن درگیری‌ها در محل‌های مجاور محله، کبریت‌محله و حوالی تونل راه‌آهن شدت یافت و عده‌ای از افراد مشکوک در این محل دستگیر شدند.»[۹۱] دراین‌باره، روزنامة جمهوری اسلامی نیز به نقل از خبرگزاری پارس، نوشته است: «در جریان پاک‌سازی خیابان‌های قائم‌شهر از پوسترهای تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق [منافقین] امروز بین هواداران این سازمان و مردم درگیری شد که طی آن یک نفر به نام محمدحسین صادقی کشته و درحدود 100 نفر دیگر مجروح شدند، که یکی از آنها حالش وخیم است.»[۹۲]

گزارش - 708

محاکمة محمدرضا سعادتی، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، به‏اتهام جاسوسی برای کشور شوروی، که بنا به اطلاعیة قبلی دادستانی انقلاب قرار بود امروز شنبه آغاز گردد، باتوجه‌به فشار تبلیغاتی هواداران این سازمان در تهران و شهرهای مختلف و بهره‌برداری‌های تبلیغاتی و نیز تجمع امروز گروه زیادی از آنها در مقابل زندان اوین، مجدداً به تعویق افتاد.* گزارش خبرگزاری پارس دراین‌زمینه حاکی است: «در آستانة محاکمة محمدرضا سعادتی، سازمان مجاهدین خلق [منافقین] مبادرت ‌به انتشار چهار شماره ویژه‌نامة محاکمة سعادتی کرده است. محاکمة محمدرضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق [منافقین] که قرار بود صبح امروز (شنبه) آغاز شود با صدور اعلامیه‌ای که دادستانی کل انقلاب دراین‌رابطه انتشار داد با ذکر دلایلی، این محاکمه را تا روز سه‌شنبه اول مهرماه 59 به تأخیر انداخت. دلایلی که در این اطلاعیه ذکر شده است بدین قرار است: به‌علت عدم حضور موسی خیابانی، مسئول مستقیم سعادتی که قبلاً حضور ایشان در دادگاه ازطرف دادسرا تأکید شده بود و نیز به‌دلیل حفظ مسائل امنیتی و جلوگیری از هرگونه درگیری احتمالی، دادگاه تصمیم گرفت که محاکمه محمدرضا سعادتی تنها با حضور خبرنگاران جراید و رادیو تلویزیون در روز سه‌شنبه اول مهرماه ساعت 4 بعدازظهر، تشکیل گردد. درپی این اطلاعیه، هواداران سازمان مجاهدین خلق با گردآمدن در جلو دانشگاه تهران و چهارراه‌های خیابان‌های اطراف دانشگاه، مبادرت ‌به نصب و حمل پلاکاردها و پوسترهایی درباره محاکمه سعادتی نمودند. ... دررابطه‌با این اجتماع هواداران مجاهدین خلق هم‌زمان با آغاز محاکمة سعادتی، عده‌ای از مردم به مخالفت با این اقدام مجاهدین پرداخته و با ذکر این مطلب که امام مجاهدین خلق را منافق می‌داند، به اجتماع آنها معترض بودند، اما جز چند درگیری کوچک بین طرفین، امروز (شنبه) واقعة مهمی رخ نداد.»[۹۳] این درحالی است که «از نخستین ساعات صبح امروز گروه‌های زیادی در مقابل درب ورودی زندان اوین اجتماع کرده و خواستار شرکت در جلسه محاکمه سیدمحمدرضا سعادتی، عضو سازمان مجاهدین خلق [منافقین]، شدند که به‌علت ازدهام [ازدحام] بیش از حد، پاسداران انقلاب که انتظامات اوین را به عهده گرفته‌اند، مجبور به شلیک تیر هوایی شدند.»[۹۴] دراین‌حال، «گروهی از زنان طرف‌دار سازمان مجاهدین خلق [منافقین] با تحریکات سازمان‌یافته در خارج از زندان دست به اغتشاش زده و به پاسداران فحاشی کردند. ضمناً درپی عدم حضور موسی خیابانی برای آخرین بار به وی اخطار شد که غیاباً محاکمه می‌شود.»[۹۵]

گزارش - 709

امروز نیز گزارش‌های متعدد حاکی‏از ادامة وضعیت ناامنی و ناآرامی‏ها در کشور است؛ ازجمله: - شوروی در مرز ایران و افغانستان مشغول نقشه‌برداری جهت تشکیل یک پایگاه نظامی می‌باشد.[۹۶] - پرواز یک هواپیمای بدون مشخصات و مشکوک ازسمت زاهدان به‌طرف بم.[۹۷] - ورود 1100 تا 1300 فرد مسلح ازطریق بندر گواتر و دشتیاری به خاک ایران به‌منظور برهم‌زدن نظم منطقه و ایجاد ناامنی.[۹۸] - تحرکات تازة شوروی و نقل‌وانتقال زرهی و تجهیزات دیگر نظامی در نزدیکی مرز جلفا در ساعت 14:30 دقیقه روز گذشته.[۹۹] - اعلام فرار دریادار دکتر سیداحمد مدنی، وزیر دفاع دولت موقت و نامزد سابق ریاست‌جمهوری و نمایندة رد صلاحیت‌شده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی، در محافل تبعیدیان و فراریان ایرانی در اروپا.[۱۰۰] - دستگیری یک افسر نیروی زمینی مرتبط با تیمسار باقری، فرمانده سابق نیروی هوایی، که با بختیار نیز در ارتباط بوده و تحت‏تعقیب قرار داشته، توسط کمیتة منطقه 9 انقلاب اسلامی در خانه‌اش واقع در حوالی پارک شهر. وی هنگام دستگیری، قصد فرار داشته است.[۱۰۱] - تبلیغات وسیع و درخواست رادیو صدای آزاد ایران برای تعطیلی مدارس و اعتصاب سراسری در روز اول مهر به‌عنوان اعتراض به نظام جمهوری اسلامی[۱۰۲] و هشدار حزب توده و نامة مردم دراین‌مورد.[۱۰۳]

گزارش - 710

درحالی‌که وضعیت امنیت و ثبات ایران در مرزهای غربی، جنوبی، شرقی و شمالی و حتی در بدنه و لایه‌های داخلی نظام با بحران‌های روزافزون دست‌به‌گریبان است، تحرکات سیاسی مهمی نیز به رهبری امریکا و با حضور قدرت‌های مطرح اروپای غربی در جریان است؛ چنان‏که وزارت امور خارجة امریکا اعلام کرد یک هیئت عالی‌رتبة امریکایی دربارة بحران ایران با مقامات اروپایی بحث و تبادل‏نظر کرد؛ این هیئت شب گذشته به کار خود پایان داد. گزارش رادیو صدای امریکا دراین‌زمینه حاکی است: «یک هیئت عالی‌رتبة امریکایی مرکب از کارشناسان امور مختلف مربوط به ایران پس از دیدار با بعضی از رهبران کشورهای اروپای باختری ازجمله والری ژیسکاردستن، رئیس‌جمهور فرانسه، هلموت اشمیت، صدراعظم جمهوری فدرال آلمان و مارگارت تاچر نخست‌وزیر انگلستان، به واشنگتن بازگشت. وزارت امور خارجة امریکا اعلام کرد که وارن کریستوفر، معاون این وزارتخانه، ریاست این گروه را به عهده داشته است و مسئلة ایران ازجمله مسائل مهم مورد بحث طرفین بوده است. ...»[۱۰۴] دراین‌مورد همچنین «منابع نزدیک به وزارت خارجة امریکا گفتند هیئت عالی‌رتبة دولت امریکا این هفته چند جلسة خیلی محرمانه دربارة ایران با سران کشورهای اروپایی داشته است. مأموریت این هیئت هم‌زمان با تأیید وزیر خارجة امریکا درمورد تهیة یک گزارش مفصل دربارة روابط ایران و امریکا اعلام شد.»[۱۰۵]

گزارش - 711

سردی در روابط ایران و شوروی همچنان ادامه دارد، گرچه برای رفع مشکلات فیمابین، رایزنی‌ها و تماس‌هایی نه‌چندان مستحکم و قابل‏اعتماد در جریان است. دراین‌ارتباط، کنسولگری شوروی در رشت دیروز با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که طبق تصمیم دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، کنسولگری این کشور در رشت از تاریخ 29 شهریور سال1359، تعطیل خواهد شد. به گفتة سخنگوی وزارت خارجة جمهوری اسلامی ایران، کنسولگری شوروی در رشت امروز نیز با صدور اطلاعیه‌ای تعطیلی این سفارتخانه را اعلام کرد.[۱۰۶] «این اقدام به‌دنبال خودداری شوروی از دادن اجازه به ایران انجام گرفته است. ایران درخواست کرده بود که در شهر دوشنبه پایتخت ایالت تاجیکستان که نزدیک‌ترین جمهوری شوروی به افغانستان است، کنسولگری باز کند.»[۱۰۷] از سوی دیگر، باتوجه‌به کاهش شدید حجم مبادلات تجاری میان ایران و شوروی و حل‌نشدن اختلافات این دو کشور بر سر قیمت گاز ارسالی از ایران به شوروی، مسئولان اتاق بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی شرکت کردند و دربارة روابط تجاری دو کشور مطالبی را بیان کردند. دراین‌ارتباط، وابستة بازرگانی روسیه شوروی با اشاره به صدور گاز ایران به شوروی گفت: «حجم گاز صادراتی ایران به روسیه شوروی در سال‌های 80 ـ 1979 به‏نحو چشمگیری کاهش یافت و این کاهش دراثر اختلاف‌نظر در قیمت گاز صادراتی ایران بود و متعاقب این اختلاف‌نظر، صدور گاز به شوروی قطع شد.» وی سپس به میزان تجارت بین دو کشور اشاره کرد و گفت: «حوادث داخلی ایران و قطع گاز، حجم مبادلة کالا بین دو کشور را به 270 میلیون دلار رساند که این رقم نسبت به سال 1977، 42 درصد کاهش نشان می‌دهد و امسال نیز حجم مبادلات در سطح سال گذشته است.» وابسته بازرگانی روسیه شوروی در ایران گفت: «ما هر زمان آماده هستیم تا روابط اقتصادی بین دو کشور را گسترش دهیم.» بنا به این گزارش: «مسئول غرفة [اتاق بازرگانی] شوروی نیز در این مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشت: "فردا هیئتی از مقامات شوروی به ریاست معاون تجارت خارجی آن کشور وارد تهران خواهد شد. این هیئت با مقامات ایرانی دیدار و گفت‌وگوهایی انجام خواهند داد." وی افزود: "هم‌اکنون معاون وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی ایران در مسکو است و درمورد حمل‌ونقل کالاهای ترانزیتی روسیه شوروی با مقامات کرملین گفت‌وگو می‌کند و قرار است قراردادی دراین‌زمینه بسته شود".»[۱۰۸]

ضمیمه گزارش705: خلاصة گزارش عملیات مهاباد از تاریخ 24/6/1359 تا ساعت 10 شب 29/6/1359، به روایت فرمانده سپاه ارومیه «در تاریخ 24/6/59 همراه ستون ارتش به‌طرف مهاباد جهت شروع عملیات حرکت [کردیم]. در طرح قرار بر این بود که ارتش تمام تپه‌های اطراف شهر را گرفته و راه‌های ورود و خروج شهر را کنترل کند. تمام راه‌های اصلی گرفته شده بود به‌غیر از یک راه فرعی که به‌طرف بوکان می‌رود و از همان روز ورود به مهاباد جهت کنترل و اشغال تپة مشرف به آن جاده، هرچه فشار بود به ارتش وارد آوردیم [ولی] متأسفانه تا این تاریخ، 29/6/1359 (ساعت 10 شب) اقدامی نگردیده و ضدانقلاب از آنجا رفت‌وآمد دارد. و در این طرح سپاه قرار بود مواضعی را در شهر اشغال و نسبت به پاک‌سازی اقدام کند، که از روز اول نسبت به این کار اقدام شد و پس از تصرف چند نقطه در شهر با همکاری ژاندارمری نسبت به پاک‌سازی بعضی نقاط اقدام گردید و چون مقاومت در شهر دیده می‌شد مجبور به پاسخ‌گویی شدید بودیم؛... ولی از ارتش تا ساعت 10 شب روز 29/6/59 حرکتی دیده نشده [است. ] باتوجه‌به اینکه شب 28/6/59 با آر.پی.جی، 3 دستگاه نفربر ارتش را منهدم و 6 نفر را شهید و 6 نفر را زخمی کرده‌اند، مراتب جهت بررسی و اقدام لازم گزارش می‌گردد. فرمانده سپاه ارومیه، 29/6/59.»[۱۰۹]

ضمیمه گزارش708: در حاشیة محاکمة سعادتی؛ گزارش و تفسیر مبسوط روزنامة جمهوری اسلامی از جریان دستگیری محمدرضا سعادتی و جوسازی‌های مکرری که از بدو دستگیری وی ازسوی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سطح شهر تهران و سایر شهرها انجام گرفته است «محاکمة سعادتی بسیار به طول انجامید در این مدت دادسرای انقلاب بارها ازسوی گروه‌های گوناگون سیاسی مورد سؤال قرار گرفته است و امیدواریم شروع این محاکمه بتواند بسیاری از نکات مبهم ازجمله علت این تأخیر را روشن نماید. دررابطه‌با این محاکمه، سازمان مجاهدین خلق [منافقین] با تبلیغات زیاد دست به فعالیت‌هایی زده است. تذکر نکات زیر دراین‌زمینه مفید به نظر می‌رسد: 1. سازمان مجاهدین خلق از همان اوان دستگیری سعادتی سخت از او دفاع کرده است و این بدین معناست که عمل سعادتی خواه خوب و خواه بد، جاسوسی و یا عدم جاسوسی، خیانت و یا خدمت، به پای سازمان نیز نوشته خواهد شد. (بگذریم از اینکه سعادتی با اقرار خود دررابطه‌با سازمان عمل کرده است، نه منفرد) در چنین شرایطی قضاوت دادگاه انقلاب درحقیقت قضاوتی دربارة سازمان مجاهدین خلق نیز خواهد بود. به‌عبارتی روشن، این تنها سعادتی نیست که به‌اتهام ارتباط با یک جاسوس شوروی محاکمه می‌شود، بلکه این سازمان مجاهدین خلق است که به‏خاطر سیاست متمایل به شوروی و ارتباط با این ابرقدرت محاکمه می‌گردد. 2. در اوایل دستگیری آقای سعادتی، مجاهدین از قول پدر طالقانی عنوان می‌کردند که چرا همیشه در ایران جاسوس روس می‌گیرند و جاسوس امریکایی نمی‌گیرند. این کلام که در آن تاریخ می‌توانست دررابطه‌با فضای سیاسی روز و حضور دولت موقت (دولتی متمایل به غرب) معنایی عمیق داشته باشد این روزها به شکل ریاکارانه‌ای ازسوی مجاهدین خلق [منافقین] به کار گرفته شده است و تمامی این تبلیغات در شرایطی است که 52 جاسوس امریکایی در دستان پرقدرت ملت اسیرند و به‌دنبال اشغال لانة جاسوسی امریکا، امریکازدایی شدید در صحنة سیاسی و فرهنگی کشورمان انجام پذیرفته و از سوی دیگر دستگیری صدها کودتاچی و مفسد مرتبط با امریکا و نیز توقیف امیرانتظام و امثالهم تبلیغاتی از این قبیل را بی‌اعتبار ساخته است. امروز در کشور ما هم جاسوس روس و هم امریکا باهم گرفته می‌شوند و باهم به پای محاکمه کشانده می‌شوند، گرچه دادگاه‌های ما و نیز دولت ما در مقابل ابرقدرت شوروی تساهل بیشتری را نشان داده‌اند. که مسلماً درصورت گسترش فعالیت‌های جاسوسی شوروی این تساهل جای خود را به سختگیری بیشتری خواهد داد. 18 ماه مبارزه و رنج و مقابله با ابرقدرت‌های غرب و شرق به‌خوبی نشان داده است که ملت ما عمیقاً به شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی باور دارد و هرروز که می‌گذرد برای عینیت‏بخشیدن به این شعار بیشتر مصر می‌گردد. 3. مجاهدین خلق [منافقین] بسیار کوشیده‌اند که با ادخال مسئلة دستگیری سعادتی توسط کمیتة مشکوک در لانة جاسوسی با اصل موضوع (یعنی اتهام جاسوسی) حقیقت را بپوشانند. برای روشن‌ساختن این مسئله باید توجه کنیم: الف) اگر کمیتة لانة جاسوسی در دستگیری سعادتی دخیل است، این مسئله آقای سعادتی و نیز سازمان مجاهدین خلق [منافقین] را تطهیر نخواهد ساخت. چراکه درمورد سعادتی مسئلة اصلی ارتباط ایشان با جاسوس روسی است. ب) درمورد کمیتة مشکوک مذکور و نحوة تشکیل آن سؤال‌های بسیاری مطرح است و می‌دانیم که این کمیته در اوان تشکیل دولت موقت فعالیت خود را آغاز کرده و می‌توان تصور نمود که جاسوسان امریکایی با نفوذی که در دولت موقت داشته‌اند (ازطریق دولتمردانی چون امیرانتظام و...) اگر با مخالفت دولت روبه‌رو می‌گشته و یا خود با این امر مخالف بود، سریعاً به حیات این کمیته خاتمه داده می‌شد. در اینجا باید به استقلال این کمیته از کمیته‌های دیگر و کمیتة مرکزی باید اشاره گردد و لذا جا دارد که دادگاه در عین تفکیک اصل اتهام، به ابهاماتی که درمورد کمیتة مذکور وجود دارد پایان بخشد و دراین‌زمینه هم به داوری بنشیند. باتوجه‌به واقعیت‌های فوق باید صریحاً گفت که محاکمة سعادتی محاکمة سازمان مجاهدین خلق [منافقین] نیز هست و اگر نفس ارتباط با شوروی و جاسوسی می‌تواند جرم محسوب گردد تمام کسانی که سعادتی را به‌عنوان یک مهره بدین کار واداشته‌اند، شریک جرم محسوب می‌گردند. در اینجا باید به یک ترفند سازمان مجاهدین خلق اشاره بکنیم و آن اینکه حضرات بعد از مصاحبة رکنی (افسر کودتاگر) فریاد برداشته‌اند که بین ادعاهای رکنی و جاسوسی برای شوروی تناقض وجود دارد؛ یعنی نمی‌شود هم برای شوروی جاسوسی کرده و هم در خط امریکا بود. ولی نگاهی به خیانت‌های حزب توده در زمان دولت دکتر مصدق و شیوة عمل گروه‌های چپ در برهة کنونی، نمونه‌های زیادی در دسترس ما قرار خواهد داد که قبول کنیم می‌شود هم جاسوسی برای شوروی کرد و هم خدمت به امریکا. مگر نه آنکه تمام گروهک‌های چپ که ادعای وابستگی به بلوک شرق دارند نوکران بی‌جیره و مواجب و گاه با جیره و مواجب امریکا نیز هستند. آیا لازم است با اتکا به جراید فرنگی و نیز آثار عملی فعالیت‌های این گروهک‌ها نشان دهیم که چگونه اینان در خدمت امپریالیسم امریکا گام برمی‌دارند. ما لحن دوستانة رادیوی عراق و رادیوی امریکایی را درمورد مجاهدین خلق [منافقین] تصادفی و یا از روی جهل و ناآگاهی و حماقت نمی‌دانیم و بلکه باور داریم که اینان خوب فهمیده‌اند که چه کسانی را باید در مقابل دولت جمهوری اسلامی ایران تقویت نمایند. دراین‌میان، تذکر این معنا را مفید می‌دانیم که دادگاه اسلامی نباید تحت‌تأثیر تبلیغات این گروه یا آن گروه دست به قضاوت بزند و دراین‌میان، دادگاه عدل اسلامی باید آن شجاعت و روحیه را داشته باشد که اگر درمورد بازداشت طولانی آقای سعادتی اشتباه کرده، بدین اشتباه اعتراف نماید و از آثار سیاسی و اجتماعی این اعتراف نهراسد. در مقام قضاوت ابراز حق، خود بالاترین مصلحت‌هاست و برعکس اگر دادگاه به این نتیجه رسید که سعادتی و به تبع آن، سازمان مجاهدین خلق [منافقین] دراین‌میان مجرم بوده‌اند، حکم اسلامی خود را دراین‌زمینه صادر نماید. مسلماً با اطمینانی که خلق مسلمان و دلیر و آگاه ما به دادگاه‌های انقلاب دارد هر حکمی ازسوی دادگاه (خواه حکم بر برائت و یا مجرمیت سعادتی) مورد تأیید و پشتیبانی ملت بزرگ ایران قرار خواهد گرفت. در خاتمة مقاله، نامه‌ای که درمورد محاکمة سعادتی به آقای رجایی نوشته شده و رونوشتی از آن به دفتر روزنامه ارسال گردیده است می‌آوریم. آقای علی‌بابایی، نویسندة نامه، در قسمتی از این نامه عنوان کرده است که "در تمام دنیا رسم است گاه مصلحت‌های اساسی، قوانین متعارف را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد." ما با احترام به نویسنده و عقایدشان، اعتقاد داریم در برهة کنونی کشورمان احترام به قوانین متعارف، عین مصلحت‌های اساسی ماست. دادگاهی که به‌خاطر ارعاب و جوسازی این گروه یا آن گروه از قضاوت باز بماند دیگر قادر نخواهد بود که پسوند انقلاب اسلامی را یدک بکشد، این دادگاه به درد شرایط حاد و انقلاب کشور ما نمی‌خورد و چنین دادگاهی با امتناع از قضاوت در مواردی اینچنین، درحقیقت حکم مرگ خود را عنوان کرده است. متن نامة علی‌بابایی دربارة محاکمة سعادتی به آقای رجایی: «جناب آقای رجایی، نخست‌وزیر، رونوشت جناب آقای اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب تهران ـ اوین، محمدرضا سعادتی هر گناهی مرتکب شده باشد سزاوار یک سال و نیم کشمکش و بلاتکلیفی و کشور را دستخوش تشنجات گوناگون کردن نیست. او روزهایی به جاسوسی متهم شد که برای مملکت اسراری دیگر باقی نبود! در تمام دنیا رسم است گاه مصلحت‌هایی اساسی، قوانین متعارف را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، صلاح نیست درحالی‌که کشور به انحای گرفتاری‌ها دست‌‌به‌گریبان است مسئلة جدید و جنجال نوی برایش به‌ وجود آید. هر مصلحتی که رسیدگی به‏جرم کوچکی را دادگاه انقلاب یک سال و نیم به تأخیر انداخته امروز بیشتر و بیشتر همچنان وجود دارد. روزهای بزرگداشت مرحوم طالقانی است. او راضی نبود این مسئله را شما این‌قدر بزرگ کنید. او بارها برای انصراف و چشم‌پوشی از این امر به شماها توصیه کرد. شما می‌دانید من نه دیروز عاشق سینه‌چاک آنها بودم، نه امروز دشمن خونی آنها؛ ولی از گفتن این حقیقت که مدیریت مملکت در این شرایط بحرانی باید با وسعت نظر و درک مسئولیت عظیم و همه‌جانبه همراه باشد ناگزیرم. با احترام احمد علی‌بابایی.»[۱۱۰]



منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/29

  1. پژوهشگاه علوم معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، ص327، فایننشال‌تایمز، راجر ماتیوس، 20/9/1980 (29/6/1359)، مترجم: مهدی رنجبران.
  2. همان، ص328، تایمز (انگلیسی)، توفیق میشلاوی، بیروت، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه: مهدی رنجبران.
  3. روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص1؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص1؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص4، همگی به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری اسلامی از دمشق.
  4. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص14 و 15، به نقل از رادیو فارسی کلن، ساعت: 21، 29/6/1359.
  5. همان، به نقل از بخش فارسی رادیو صدای آمریکا، ساعت: 7 بامداد 29/6/1359.
  6. همان، ص43، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، ساعت 16:30 دقیقه، 29/6/1359.
  7. همان، ص43، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد، ساعت 13:30 دقیقه، 29/6/1359.
  8. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص12؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری رویتر از بغداد به نقل از خبرگزاری عراق.
  9. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص14 و 15، به نقل از رادیو فارسی کلن، ساعت: 21، 29/6/1359.
  10. همان، ص4، کویت ـ خبرگزاری یونایتدپرس، 29/6/1359.
  11. همان، ص36، بخش فارسی رادیو بغداد، ساعت 12، 29/6/1359.
  12. پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، صص322 و 323، الشرق‌الاوسط (انگلستان)، خبرگزاری فرانسه ـ لندن، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهتاب فضلی.
  13. همان، ج1، ص324، نیویورک‌تایمز، دیوید آدامسون، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران.
  14. همان، ج1، صص325 و 326، دیلی‌تلگراف، دیوید آدامسون، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران.
  15. همان، ج1، صص323 و 324، نیویورک‌تایمز، ورنر ویسکاری، 20/9/1980 (29/6/1359)، ترجمه مهدی رنجبران.
  16. سند شماره 290874 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز (رکن3)، 29/6/1359، بنا به گزارش پاسگاه دویرج.
  17. سند شماره 65172 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ ژاندارمری سوسنگرد؛ و ـ سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره 15، 30/6/1359، ص2، از ناحیه ژاندارمری خوزستان، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ سوسنگرد.
  18. سند شماره 71358 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 30/6/1359.
  19. سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره سریال 16، صص3 و 4، از مرکز پشتیبانی هوایی مستقر در لشکر92 زرهی اهواز، 29/6/1359.
  20. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 29/6/1359، صص1 و 2.
  21. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص3، اهواز ـ خبرگزاری پارس، 29/6/1359.
  22. سند شماره 50730 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نداجا، 29/6/1359، براساس شنود از ارتش عراق.
  23. سند شماره 292558 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان به استانداری محترم خوزستان، 30/6/1359، برابر اعلام شهربانی خرمشهر، 29/6/1359؛ و ـ سند شماره 34491 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 30/6/1359، برابر اعلام شهربانی خرمشهر، 29/6/1359.
  24. سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره 15، 30/6/1359، ص2، از ستاد عملیاتی جنوب، 29/6/1359.
  25. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از آبادان.
  26. سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره سریال 16، صص4و 5، از گارد ساحلی، 29/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از آبادان.
  27. سند شماره 50719 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، 29/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان.
  28. سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره 15، 30/6/1359، ص1، از ناحیه ژندارمری خوزستان، 29/6/1359، برابر ستاد عملیات و هماهنگی ژاندارمری آبادان.
  29. سند شماره 290879 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر92 زرهی (رکن3) به ت ـ ف نزاجا (مدیریت عملیات)، 29/6/1359، برابر اعلام فرمانده عملیات جنوب؛ و ـ سند شماره 290881 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 (رکن3) به تهران (مرکز عملیات)، 29/6/1359.
  30. سند شماره 290873 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 29/6/1359.
  31. سند شماره 343518 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان به استانداری، 29/6/1359، برابر اعلام تلفنی هنگ ژندارمری آبادان؛ و ـ سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره 15، ص1، از ناحیه ژندارمری خوزستان.
  32. سند شماره 50727 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (132م) به نزاجا، 29/6/1359، برابر شنود از یگان‌های عراقی.
  33. سند شماره 50725 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اطلاع شنود ارتش از یگان‌های عراقی.
  34. سند شماره 50728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر شنود از یگان‌های عراقی.
  35. سند شماره 50724 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر شنود از نیروی دریایی عراق.
  36. سند شماره 495 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 30/6/1359، برابر شنود از مقامات عراقی.
  37. سند شماره 50729 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اعلام شنود از یگان‌های عراقی.
  38. سند شماره 50718 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری، وزارت کشور، سماجا، 29/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان.
  39. سند شماره 34500 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ عملیات) به دفتر ریاست‏جمهوری، وزارت کشور، سماجا، عملیات گارد ساحلی ژاجا، 31/6/1359، پیرو گزارش گارد ساحلی ژاجا، 29/6/1359.
  40. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، صص1 و 2، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  41. سند شماره 290887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 29/6/1359، برابر گزارش منطقه سوم دریایی خرمشهر؛ و ـ سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره سریال: 16، ص2، از ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران ـ مرکز فرماندهی.
  42. سند شماره 486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، ص3، از ناحیه ژندارمری خوزستان (رکن3 ـ عملیات)، 30/6/1359، برابر گزارش هنگ ژندارمری آبادان برابر اطلاع حجت‌الاسلام وهابی از دادسرای انقلاب اسلامی آبادان.
  43. سند شماره 50722 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 29/6/1359، ساعت 20:10، برابر اعلام سماجا2 مستند به گزارش ژاجا و مرزبانی خرمشهر.
  44. سند شماره 343525 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 29/6/1359، برابر گزارش پایگاه 4.
  45. سند شماره 290877 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، برابر اعلام پایگاه آبادان و نظریه رکن2 لشکر92 زرهی.
  46. سند شماره 409326 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 30/6/1359، شماره 15، ص4، برابر اعلام کتبی هنگ ژندارمری آبادان مستند به اعلام پاسگاه هرته، 29/6/1359.
  47. روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  48. روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از آبادان.
  49. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  50. سند شماره 32644 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز بررسی مناطق ایران (منطقه7)، 31/6/1359، آخرین اخبار واصله از مرکز اطلاعات غرب کشور، 29/6/1359.
  51. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 187، تاریخ 31/6/1359، ص11، کرمانشاه ـ خبرگزاری پارس، 30/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  52. سند شماره 276867 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران ـ ژاجا (رکن3 ـ عملیات)، 29/6/1359، برابر گزارش گروهان سومار.
  53. سند شماره 276875 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (ژاجا3)، 29/6/1359.
  54. سند شماره 283797 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 05 (رکن3) به فرماندهی عملیات مشترک غرب کشور، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ ژندارمری قصرشیرین.
  55. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  56. همان.
  57. سند شماره 50693 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اعلام ژاجا، مستند به گزارش ستوان آژند (سرپرست اکیپ شناسایی از تپه شینو و اطراف پاسگاه انجیره).
  58. سند شماره 141629 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به مرکز فرماندهی غرب، 29/6/1359، برابر اعلام ژاجا؛ و ـ سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1.
  59. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص14 و 15، به نقل از رادیو فارسی کلن، ساعت: 21، 29/6/1359.
  60. سند شماره 298343 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی مهران به تهران ـ مرزبانی کشور، 29/6/1359.
  61. سند شماره 50715 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  62. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  63. سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص2.
  64. همان، ص1.
  65. روزنامة انقلاب اسلامی، 31/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  66. سند شماره 276874 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه 05 (رکن3)، 29/6/1359؛ و ـ سند شماره 276866 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه 05 (رکن3) به فرماندهی عملیات مشترک غرب کشور، 29/6/1359، برابر گزارش هنگ قصرشیرین.
  67. سند شماره 477 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص275، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  68. سند شماره 50709 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص276، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  69. سند شماره 50716 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص199، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  70. سند شماره 50706 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص200، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  71. سند شماره 50684 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی غرب به مرکز فرماندهی سپاه، 29/6/1359، برابر خبر واصله از مریوان؛ و ـ سند شماره 50644 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359.
  72. سند شماره 50712 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص201، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  73. سند شماره 50710 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین، کردستان، ج1، ص335، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  74. مصطفی ایزدی، تاریخ بیست‌ساله پاسداری از انقلاب اسلامی (ضدانقلاب و ضدانقلابیون)، تهران: دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده فرماندهی و ستاد، 1386، ج3، ص81.
  75. سند شماره 50704 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص226، از ستاد مشترک (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به ستاد عملیات غرب، 29/6/1359.
  76. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص2.
  77. همان.
  78. سند شماره 71363 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه کرمانشاه به فرمانده سپاه مرکز، 29/6/1359، ساعت 15:30.
  79. سند شماره 409241 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص336، از مرکز پشتیبانی عملیات غرب کشور به پشتیبانی منطقه یک سپاه، 29/6/1359.
  80. سند شماره 50675 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به مرکز فرماندهی، 29/6/1359، ساعت 22؛ و ـ سند شماره 50632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359، ساعت 22:55.
  81. مصطفی ایزدی، تاریخ بیست‌ساله پاسداری از انقلاب اسلامی (ضدانقلاب و ضدانقلابیون)، تهران: دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده فرماندهی و ستاد، 1386، ج3، ص81.
  82. سند شماره 56889 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بوکان)، ص74، از مرکز فرماندهی غرب به سپاه (مرکز فرماندهی)، 31/6/1359؛ و ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 189، تاریخ 2/7/1359، ص4، سنندج ـ خبرگزاری پارس، 1/7/1359.
  83. روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه.
  84. روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص‌آخر، هر دو به نقل از اطلاعیه شماره 8 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  85. سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص338، بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1.
  86. سند شماره 50670 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین، ص81، از سماجا (مرکز فرماندهی) به سپاه (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359، برابر اعلام نزاجا مستند به گزارش ستون عملیاتی مراغه.
  87. نامه مردم، شماره 337، 29/6/1359، ص8.
  88. همان، ص1.
  89. همان، صص1 و 7.
  90. سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1.
  91. روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص2.
  92. روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص5.
  93. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، صص 7 ـ 5، تهران ـ خبرگزاری پارس، 29/6/1359.
  94. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص2، خبرنگار شهری کیهان.
  95. روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص14؛ و ـ روزنامه کیهان، 31/6/1359، ص3، خبرنگار کیهان از تهران؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص3.
  96. سند شماره 21428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 29/6/1359، ص1.
  97. همان.
  98. همان.
  99. همان.
  100. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص10، پاریس ـ خبرگزاری آسوشیتدپرس، 29/6/1359؛ و ـ همان، ص12، بخش فارسی رادیو کلن، ساعت 21، 29/6/1359.
  101. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص2.
  102. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص27، رادیو صدای آزاد ایران، ساعت 7:30، 29/6/1359.
  103. نامه مردم، شماره 337، 29/6/1359، ص6.
  104. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص6، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 7 بامداد، 29/6/1359.
  105. روزنامه انقلاب اسلامی، 31/6/1359، ص1؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص16، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن.
  106. روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص17؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 31/6/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از رشت.
  107. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 186، تاریخ 30/6/1359، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، ساعت 20:45، 29/6/1359.
  108. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، ص9؛ و ـ روزنامه کیهان، 29/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  109. سند شماره 50676 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص128، از سماجا (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 29/6/1359، برابر اعلام ژاجا مستند به گزارش ناحیه ژندارمری آذربایجان‏غربی؛ و ـ سند شماره 425724 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به سپاه تهران (مرکز فرماندهی)، 29/6/1359.
  110. روزنامه جمهوری اسلامی، 29/6/1359، صص1 و 2.