1359.09.24: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « {{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1359 |نام = 1359.09.24 |نام دیگر=بیست و چهار آذر |روز=24 آذر 1359 |تاریخ شمسی= 1359.09.24 |تاریخ میلادی= 15 دسامبر 1980 |تاریخ قمری= 7 صفر 1401 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.09.24</div> <div class="bootstrap-btn"...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
سطر ۲۸: سطر ۲۸:


<div style="text-align:justify">
<div style="text-align:justify">
==گزارش - 590==
واحد اطلاعات عمليات سپاه اهواز گزارش داد : پل جديدي كه در حيانيه (بين شويش و
سميده) روي كرخه كور احداث شده بود، با كار گذاشتن مواد منفجره توسط نيروهاي خودي
تخريب گرديد كه 30 نفر از نيروهاي عراقي كشته و 9 نفر زخمي شدند و يك دستگاه خودروي
دشمن نيز منهدم شد. <ref>سند شماره 002227 مركز مطالعات و
تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه
اهواز ، 25/9/1359. </ref> علاوه بر آن در اين محور نيروهاي سپاه و بسيج با حمله به مواضع
دشمن خسارتهاي مهمي را به آنها وارد كردند كه طي عملياتهاي صورت گرفته، 55 نفر از
نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند. <ref>روزنامه انقلاب اسلامي ، 25 و
26/9/1359 ، خبرگزاري پارس. </ref> فرماندهي نظامي عراق گزارش داد كه نيروهاي عراق
حمله تانك‌هاي ايراني را براي شكستن محاصره سوسنگرد دفع كرده‌اند. <ref>خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه
275 ، 28/9/1359 ، آسوشيتدپرس ، بيروت ،
27/9/1359. </ref> طبق گزارشي،
نيروهاي دشمن در منطقه سوسنگرد تقويت شده، و از روحيه‌اي تهاجمي برخوردارند. <ref>سند شماره 002224 مركز مطالعات و
تحقيقات جنگ : دفتر سياسي انتظامي
استانداري خوزستان ، 24/9/1359. </ref>
گزارشي ديگر حاكي است : دشمن در قسمت شرقي سوسنگرد حدود 30 تانك و تعدادي نفربر
مستقر كرده است. <ref>سند شماره 002217 مركز مطالعات و
تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات سپاه
سوسنگرد ، 24/9/1359. </ref>
==گزارش - 591==
فرماندهان سپاه خوزستان امروز در يك مصاحبه مطبوعاتي شركت كردند. فرمانده سپاه
خوزستان (علي شمخاني)، در مورد شرايط فعلي جنگ و نحوه عمليات نيروهاي خودي گفت :
برادران ارتشي و سپاهي جنگ‌هاي پراكنده‌اي عليه نيروهاي متجاوز عراق آغاز كرده‌اند، زيرا
عراق تمامي طرحهاي نظامي‌اش به بن بست رسيده و فعلاً فاقد تحرك در جبهه‌هاست، اما
نيروهاي خودي با توپخانه و پشتيباني وسيعي كه توده‌هاي مسلمان از جنگ كردند و با توجه به
آمادگي كه بعد از جنگ حاصل شد، در وضعيت
بسيار خوبي بسر مي‌برند و مي‌توانند عمليات
تهاجمي خود را آغاز كنند و اين شايد براي من
يك سئوال است كه چرا عمليات آغاز
نمي‌شود ؟ ولي قطعاً آغاز خواهد شد.
فرمانده سپاه سوسنگرد (اسماعيل
دقايقي)، در مورد عمليات سوسنگرد گفت :
هنگامي كه شهر محاصره شد، از ترس اينكه
سوسنگرد به خونين شهر تبديل نشود، دست به
دامان امام و مراجع عظام سراسر كشور شديم و
با تلفن متعدد آنها را وادار كرديم تا فشار بياورند.
بحمدالله در مورد سوسنگرد سريع عمل شد و
به كمك برادران ارتشي و پاسدار، پس از 3 روز
شهر را از محاصره خارج ساختيم و در آن،
نزديك به 150 شهيد داشتيم. (ضميمه دارد)
فرمانده سپاه آبادان نيز ضمن تشريح
حملات عراقي‌ها در آبادان گفت : از همان
روزهاي اول نيروهاي نظامي كه در آبادان بودند،
واحدها و نيروهاي منظم كمتر بودند و متاسفانه
به علت نبودن بعضي از نيروها و واحدهاي
منظم، يكي پس از ديگري جاده‌هايي كه به
آبادان منتهي مي‌شد، تحت اشغال نيروهاي
عراقي درآمد. در دو يا سه حمله‌اي كه به قواي
عراقي با تهاجم كامل صورت گرفت، تلفات
زيادي به دشمن وارد آمد، اما به علت نبودن
وسايل، تجهيزات و امكانات مشابهي كه ارتش
عراق به كار گرفته بود، نتوانستيم استفاده
فرمانده سپاه خوزستان (علي شمخاني)
فرمانده سپاه سوسنگرد (اسماعيل دقايقي « شهيد »)
مطلوبي از موفقيت‌هاي به دست آمده بكنيم. <ref>. روزنامه اطلاعات ، 24/9/1359. </ref>
نماينده امام در پايگاه وحدتي دزفول (حجت ‌الاسلام منتجب ‌نيا)، طي سخناني كه
خطاب اصلي آن، بني‌صدر بود، گفت : اكنون كه انسجام كافي بين نيروهاي مسلح حاصل شده،
ما از شما سئوال مي‌كنيم كه دشمن را در جبهه دزفول چند قدم به عقب رانده‌ايد و در چنين
جبهه‌اي چرا ارتش اسلام حالت تهاجمي به خود نمي‌گيرد تا لااقل دشمن را عقب براند ؟ تا
شهرهاي مجاور از جمله شهر دزفول از تيررس توپخانه دشمن خارج شود ؟ چرا بعضي مسئولين
از موقعيت جنگ، سوءاستفاده كرده، كليه احكام صادره از سوي دادگاههاي انقلاب و كميته
پاكسازي را لغو و كان لم يكن كرده‌اند و تصفيه شدگان ارتش را كه يا در كودتاي نافرجام شركت
داشتند يا از فرماندهان خائن رژيم گذشته بوده‌اند، به جبهه جنگ آورده‌اند و به بعضي از آنان
پست‌هاي حساس هم واگذار كرده‌اند ؟ <ref>خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه
272 ، 25/9/1359. </ref>
==گزارش - 592==
در پي اجتماع عده‌اي از هواداران رئيس جمهور در جلو راديو تلويزيون اصفهان و پخش
صحنه‌هايي از آن توسط تلويزيون اصفهان، كه طي آن هواداران مزبور ضمن توهين به مقامات
مملكتي به خانمي كه حامل عكس امام بود، حمله‌ور شدند و ضمن پاره كردن عكس امام وي را
با چاقو مضروب ساختند ؛ آيت‌ا… طاهري (امام جمعة اصفهان) با صدور بيانيه‌اي به عنوان
اعتراض به اين امر، اقدام به ترك اصفهان نمود. روزنامه جمهوري اسلامي در اين باره مي‌نويسد :
آيت‌ا… سيد جلال‌الدين طاهري (امام جمعه اصفهان) با صدور اطلاعيه‌اي به نشانة اعتراض به
اسائه ادب و بي‌حرمتي نسبت به مقام شامخ ولايت فقيه از اصفهان مهاجرت كرد. وي در
بخشي از اين اطلاعيه ضمن اعتراض به صدا و سيماي جمهوري اسلامي مركز اصفهان كه چنين
مراسمي را پخش كرده بود، خواستار تعقيب جريان از سوي دادگاه انقلاب شد. <ref>روزنامه جمهوري اسلامي ، 25/9/1359. </ref> همچنين به
حمايت از آيت‌ا… طاهري نهادهاي انقلابي اصفهان طي صدور اطلاعيه‌اي به نشانه اعتراض كار
خود را مدت 3 روز تعطيل كردند. <ref>سند شماره 002227 مركز مطالعات و
تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه
اهواز ، 25/9/1359. </ref>
==گزارش - 593==
سعدون حماوي (وزيرخارجه عراق) براي توجيه برخي كشورها و جلب حمايت آنها،
به چندكشور در آسياي جنوب ‌شرقي مسافرت كرد. وي هنگام ترك نپال به قصد تايلند، در يك
مصاحبه شركت كرد و در زمينه ترك مخاصمه بين دو كشور ايران و عراق گفت : به نظر مي‌رسد
جنگ فعلي ميان كشورش و ايران در آينده نزديك پايان يابد .... جنگ زماني پايان مي‌گيرد كه
ايران با آتش‌ ‌بس موافقت كند و حاضر شود مذاكراتي پيرامون همة مسايل انجام دهد و اين امر
نياز به وقت دارد. <ref>ماخذ شماره 7 ، بخش عربي راديو رياض ،
24/9/1359. </ref>
اين خبر توسط راديو رياض پخش شد و رويتر نيز مطلب مذكور را بصورت زير مخابره
كرد : جنگ زماني پايان خواهد يافت كه ايران تصميم بگيرد منطقي باشد و آتش ‌بس را بپذيرد و.
درباره كليه مسايل مهم مذاكره كند، البته اين مدتي وقت لازم دارد. <ref>ماخذ شماره 7 ، رويتر ، كاتماندو ،
25/9/1359. </ref>
==گزارش - 594==
همزمان با تشكيل كنفرانس كشورهاي صادر كننده نفت (اوپك) در اندونزي، جمهوري
اسلامي خواستار آن شد تا مسألة تهاجم عراق و به اسارت گرفته شدن وزير نفت (تندگويان) در
دستور كار قرار گيرد. بخش فارسي راديو لندن در اينباره گفت : وزراء نفت كشورهاي صادر كننده
نفت كه در جزيرة بالي اندونزي كنفرانس تشكيل داده‌اند، هم اكنون در مورد محتواي برنامه
كنفرانس به توافق رسيده‌اند. وزير نفت ونزوئلا گفت : « موضوعي كه در برنامه كنفرانس گنجاده
شده، جنگ ايران و عراق است ». امّا با تلاش عراق و كشورهاي حامي وي، با وجود برنامه‌ريزي
قبلي، مسأله بررسي جنگ تحميلي منتفي شد. در اين باره همين راديو در بخشي از برنامه‌هاي
خود ضمن تشريح درگيري‌هايي كه بر سرگنجاندن موضوع پيشنهادي جمهوري اسلامي
صورت گرفت اظهار داشت : مهمترين و عمده‌ترين كشورهاي صادر كننده نفت عضو اوپك،
كنفرانس خويش را در جزيره بالي (در اندونزي) با اندكي تاخير بر سر برنامه كار اين كنفرانس
آغاز كردند. مسأله جنگ جاري ايران و عراق، مذاكرات مقدماتي اين كنفرانس را تحت‌ الشعاع
خود قرار داد، طوري كه نمايندگان دو كشور در نخستين جلسه كنفرانس، برخوردهاي تند لفظي
داشتند و موضوع به اسارت گرفتن آقاي محمدجواد تندگويان، وزير نفت ايران و همراهانش از
سوي عراق، ساير مسايل اين جلسه را تحت تاثير خود قرار داد. صندلي آقاي تندگويان در سالن
كنفرانس خالي است و يك قطعه عكس بزرگ از وي روي صندلي قرار گرفته است. نماينده عراق
با بحث و بررسي مساله جنگ جاري كشورش با ايران در اين كنفرانس بشدت مخالفت كرد و
اكثر نمايندگان شركت كننده، با برنامه كار كنفرانس كه در آن اشاره‌اي به جنگ ايران و عراق نشده
است، موافقت كردند. سخنگوي كنفرانس گفت : ايران بهتر ديده است كه در اين باره بيانيه‌اي
انتشار دهد. <ref>ماخذ شماره 7 ، راديو لندن ، 24/9/1359. </ref>
==گزارش - 595==
بار ديگر مسأله سه جزيره ايراني، در محافل سياسي كشورهاي منطقه مطرح شد. به
نوشته روزنامه كويتي الراي‌ العام، به نقل از منابع موثق، براي حمايت از پيشنهاد جديد امارات
عربي متحده مبني بر بازپس‌ گرفتن سه جزيره كوچك خليج فارس، در ميان تمامي كشورهاي
عربي نفت ‌خيز حوزه خليج فارس، تماس‌هايي جريان دارد. مطابق اين نوشته، امارات قصد دارد
از دولت ايران بخواهد كه در مذاكراتي مستقيم دربارة درخواست اين كشور مبني بر بازپس دادن
سه جزيرهابوموسي، تنب ‌بزرگ و تنب‌ كوچك به امارات شركت كند. مذاكرات مذكور احتمال
دارد در سازمان ملل انجام گيرد. آسوشيتدپرس ضمن مخابره اين خبر مي‌افزايد : يكي از عللي كه
عراق براي آغاز جنگ عليه ايران ارائه كرده، بازپس گرفتن اين جزاير و برگرداندن آنها به امارات
عربي بوده است. ايران درخواست‌هاي كشورهاي مختلف عربي را براي باز‌پس دادن اين جزاير
براي استقرار روابط مستحكم بين رژيم اسلامي آيت‌ا… خميني و كشورهاي محافظه‌كار عرب رد
كرده است. <ref>ماخذ شماره 7 ، آسوشيتدپرس ، بيروت ،
24/9/1359. </ref>
روزنامه السياسه، چاپ كويت نيز در زمينه مشابهي نوشت : زمان، نتيجه جنگ عراق و
ايران را تعيين مي‌كند، اما از نتايج حاصله پيداست كه عراق مواضع جغرافيايي مهمي به دست
آورده كه مي‌تواند روي آن تكيه كند و نه فقط حقوق خود بلكه خواستة ملي و قوميت عربي را كه
مشتمل بر بازپس گرفتن سه جزيره غصب شده است، به دست آورد. <ref>ماخذ شماره 7 ، روزنامه السياسه ،
24/9/1359. </ref>
ضميمه خبر شماره 591 :
شهيد اسماعيل دقايقي از اولين روزهاي تشكيل سپاه وارد اين نهاد شد و در سال 58
به سمت فرماندهي سپاه آغاجاري منصوب گرديد. همزمان با شروع جنگ تحميلي، در
كشمكش تلاش دشمن براي تصرف سوسنگرد، فرماندهي سپاه اين شهر را بر عهده داشت و
عامل عمدة ناكامي دشمن در اين محور بود. بعد از عمليات بيت‌المقدس، با افت نسبي
درگيري جبهه‌هاي جنگ، به قم رفت و همراه با خواندن دروس حوزه، معاونت يگان حفاظت
اين شهر و استان مركزي را برعهده گرفت. در سال 62 در پي تأكيد حضرت امام ‌خميني
بر حضور افراد در جبهه‌هاي جنگ، بار ديگر به جبهه‌هاي جنگ بازگشت. شهيد دقايقي در
نامه‌اي كه به عنوان درخواست حضور در جبهه، براي فرمانده كل سپاه، برادر محسن رضائي،
فرستاد، مي‌نويسد : اكنون كه تصميم به خدمت فعال در سپاه گرفته‌ام و در اين مدت هم از
پذيرفتن مسئوليت‌ها امتناع ننموده‌ام، بنظرم آمد كه خداوند متعال فرصتي به اين بنده داده
است تا توفيق خدمت در جبهه را داشته باشيم. وي در قسمت ديگري از نامه‌اش دغدغة اصلي
فكري خود را به اين صورت بازگو مي‌كند : اوائل بهمن61 كه بعلت شهادت شهيد بقائي به
خوزستان رفتم و در آنجا بعلت شهادت بعضي از افراد فاميل چند هفته در خوزستان بودم و تا
مدتي هم كه آمدم حواسم متوجه به جبهه‌ها بود. وي در انتهاي نامة خود آورده است : حال كه
مسئلة اصلي سپاه و طبعاً كشور، جنگ است، آيا ماندن (در قم) و عدم همكاري با سپاه در
جنگ نوعي راحت‌طلبي نيست ؟ !
وي در اولين قدم به پيشنهاد فرمانده كل سپاه (محسن رضائي) مأمور تشكيل اولين
دورة فرماندهي گردان بنام « دورة عالي مالك اشتر » شد و با راه‌اندازي اين دور، خود نيز در آن
به عنوان يكي از افراد، به فراگيري فنون نظامي پرداخت. در اواسط اين دوره با پيش آمدن
« خيبر »، مسئوليت فرماندهي يكي از گردانهاي عمل كننده را پذيرفت و در اين عمليات
شركت كرد. وي پس از اتمام دوره، در كنار شهيد زين‌الدين، فرماندة تيپ 17 قم، در اين‌ يگان
حضور يافت. در سال 63 از طرف فرماندهي سپاه به فرماندهي تيپ 9 بدر منصوب شد و
هدايت اين تيپ را در عملياتهاي قدس 4 و عاشوراي 4 بر عهده گرفت. وي با تدابير و
فعاليتهاي قابل توجه توانست تيپ را از سطح يك يگان دفاعي (پدافندي) به سطح يك تيپ
تهاجمي (آفندي) ارتقاء دهد.
در ادامة همين روند و همزمان با گسترش سازمان رزم سپاه، اين تيپ نيز به يك لشكر
آفندي ارتقاء يافت و در رديف يگانهاي اصلي سپاه قرار گرفت. از سوي ديگر، اين يگان كه
متأثر از انواع جريانهاي سياسي ـ مبارزاتي عراق بود، بيشتر حال و هواي سياسي داشت كه با
تلاشهاي شهيد دقايقي، از حوزة تصميمات سياسي گروههاي مختلف عراقي مستقل شد و
هويت نظامي يافت. شهيد دقايقي در سمت فرماندهي لشكر 9 بدر در عمليات كربلاي 4
مأموريت حساس و ويژه‌اي را بر عهده داشت و در آخرين مأموريت خود در حين فراهم
ساختن مقدمات عمليات كربلاي 5، توسط راكت هواپيماهاي دشمن به شهادت رسيد.
دربارة خصائص اخلاقي وي مطالب فراواني گفته شده است كه به ذكر نمونه‌اي از
زبان يك مجاهد عراقي كه در لشكر 9 بدر انجام وظيفه مي‌كرد، اكتفا مي‌شود. وي مي‌گويد :
« من شهيد دقايقي را نمي‌شناختم ؛ هر روز مي‌ديدم شخصي مي‌‌آيد و چادرها و آبگيرها را
تميز مي‌كند ؛ من فكر مي‌كردم كه اين شخص، وظيفه‌اش همين است ؛ تا اينكه يك روز ايشان
براي نظافت چادرها و آبگيرها نيامد، لذا من به سراغش رفتم و از او پرسيدم : « چرا امروز
براي تميز كردن چادرها و آبگيرها نيامدي ؟ » ايشان به من گفتند : « چشم الان مي‌آيم. »
مجاهديني كه دور آن شخص بودند، سخت ناراحت شدند و به من گفتند : « تو چه مي‌گويي ؟
ايشان فرماندة لشكر هستند ! » من بسيار از اين جهت احساس شرمندگي كردم و درصدد
عذرخواهي برآمدم كه ايشان با متانت گفتند اشكال ندارد و با خنده از كنار قضيه گذشتند.
(برگرفته از كتاب « خورشيد بدر »، نوشتة مصطفي سعيدي،
واحـــد تبليغـــات و انتشـــارات سپاه پاسداران، 1369)





نسخهٔ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶

روزشمار جنگ سال 1359
1359.09.24
نام‌های دیگر بیست و چهار آذر
تاریخ شمسی 1359.09.24
تاریخ میلادی 15 دسامبر 1980
تاریخ قمری 7 صفر 1401




گزارش - 590

واحد اطلاعات عمليات سپاه اهواز گزارش داد : پل جديدي كه در حيانيه (بين شويش و سميده) روي كرخه كور احداث شده بود، با كار گذاشتن مواد منفجره توسط نيروهاي خودي تخريب گرديد كه 30 نفر از نيروهاي عراقي كشته و 9 نفر زخمي شدند و يك دستگاه خودروي دشمن نيز منهدم شد. [۱] علاوه بر آن در اين محور نيروهاي سپاه و بسيج با حمله به مواضع دشمن خسارتهاي مهمي را به آنها وارد كردند كه طي عملياتهاي صورت گرفته، 55 نفر از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند. [۲] فرماندهي نظامي عراق گزارش داد كه نيروهاي عراق حمله تانك‌هاي ايراني را براي شكستن محاصره سوسنگرد دفع كرده‌اند. [۳] طبق گزارشي، نيروهاي دشمن در منطقه سوسنگرد تقويت شده، و از روحيه‌اي تهاجمي برخوردارند. [۴] گزارشي ديگر حاكي است : دشمن در قسمت شرقي سوسنگرد حدود 30 تانك و تعدادي نفربر مستقر كرده است. [۵]

گزارش - 591

فرماندهان سپاه خوزستان امروز در يك مصاحبه مطبوعاتي شركت كردند. فرمانده سپاه خوزستان (علي شمخاني)، در مورد شرايط فعلي جنگ و نحوه عمليات نيروهاي خودي گفت : برادران ارتشي و سپاهي جنگ‌هاي پراكنده‌اي عليه نيروهاي متجاوز عراق آغاز كرده‌اند، زيرا عراق تمامي طرحهاي نظامي‌اش به بن بست رسيده و فعلاً فاقد تحرك در جبهه‌هاست، اما نيروهاي خودي با توپخانه و پشتيباني وسيعي كه توده‌هاي مسلمان از جنگ كردند و با توجه به   آمادگي كه بعد از جنگ حاصل شد، در وضعيت بسيار خوبي بسر مي‌برند و مي‌توانند عمليات تهاجمي خود را آغاز كنند و اين شايد براي من يك سئوال است كه چرا عمليات آغاز نمي‌شود ؟ ولي قطعاً آغاز خواهد شد. فرمانده سپاه سوسنگرد (اسماعيل دقايقي)، در مورد عمليات سوسنگرد گفت : هنگامي كه شهر محاصره شد، از ترس اينكه سوسنگرد به خونين شهر تبديل نشود، دست به دامان امام و مراجع عظام سراسر كشور شديم و با تلفن متعدد آنها را وادار كرديم تا فشار بياورند. بحمدالله در مورد سوسنگرد سريع عمل شد و به كمك برادران ارتشي و پاسدار، پس از 3 روز شهر را از محاصره خارج ساختيم و در آن، نزديك به 150 شهيد داشتيم. (ضميمه دارد) فرمانده سپاه آبادان نيز ضمن تشريح حملات عراقي‌ها در آبادان گفت : از همان روزهاي اول نيروهاي نظامي كه در آبادان بودند، واحدها و نيروهاي منظم كمتر بودند و متاسفانه به علت نبودن بعضي از نيروها و واحدهاي منظم، يكي پس از ديگري جاده‌هايي كه به آبادان منتهي مي‌شد، تحت اشغال نيروهاي عراقي درآمد. در دو يا سه حمله‌اي كه به قواي عراقي با تهاجم كامل صورت گرفت، تلفات زيادي به دشمن وارد آمد، اما به علت نبودن وسايل، تجهيزات و امكانات مشابهي كه ارتش عراق به كار گرفته بود، نتوانستيم استفاده فرمانده سپاه خوزستان (علي شمخاني) فرمانده سپاه سوسنگرد (اسماعيل دقايقي « شهيد »)


مطلوبي از موفقيت‌هاي به دست آمده بكنيم. [۶] نماينده امام در پايگاه وحدتي دزفول (حجت ‌الاسلام منتجب ‌نيا)، طي سخناني كه خطاب اصلي آن، بني‌صدر بود، گفت : اكنون كه انسجام كافي بين نيروهاي مسلح حاصل شده، ما از شما سئوال مي‌كنيم كه دشمن را در جبهه دزفول چند قدم به عقب رانده‌ايد و در چنين جبهه‌اي چرا ارتش اسلام حالت تهاجمي به خود نمي‌گيرد تا لااقل دشمن را عقب براند ؟ تا شهرهاي مجاور از جمله شهر دزفول از تيررس توپخانه دشمن خارج شود ؟ چرا بعضي مسئولين از موقعيت جنگ، سوءاستفاده كرده، كليه احكام صادره از سوي دادگاههاي انقلاب و كميته پاكسازي را لغو و كان لم يكن كرده‌اند و تصفيه شدگان ارتش را كه يا در كودتاي نافرجام شركت داشتند يا از فرماندهان خائن رژيم گذشته بوده‌اند، به جبهه جنگ آورده‌اند و به بعضي از آنان پست‌هاي حساس هم واگذار كرده‌اند ؟ [۷]

گزارش - 592

در پي اجتماع عده‌اي از هواداران رئيس جمهور در جلو راديو تلويزيون اصفهان و پخش صحنه‌هايي از آن توسط تلويزيون اصفهان، كه طي آن هواداران مزبور ضمن توهين به مقامات مملكتي به خانمي كه حامل عكس امام بود، حمله‌ور شدند و ضمن پاره كردن عكس امام وي را با چاقو مضروب ساختند ؛ آيت‌ا… طاهري (امام جمعة اصفهان) با صدور بيانيه‌اي به عنوان اعتراض به اين امر، اقدام به ترك اصفهان نمود. روزنامه جمهوري اسلامي در اين باره مي‌نويسد : آيت‌ا… سيد جلال‌الدين طاهري (امام جمعه اصفهان) با صدور اطلاعيه‌اي به نشانة اعتراض به اسائه ادب و بي‌حرمتي نسبت به مقام شامخ ولايت فقيه از اصفهان مهاجرت كرد. وي در بخشي از اين اطلاعيه ضمن اعتراض به صدا و سيماي جمهوري اسلامي مركز اصفهان كه چنين مراسمي را پخش كرده بود، خواستار تعقيب جريان از سوي دادگاه انقلاب شد. [۸] همچنين به حمايت از آيت‌ا… طاهري نهادهاي انقلابي اصفهان طي صدور اطلاعيه‌اي به نشانه اعتراض كار خود را مدت 3 روز تعطيل كردند. [۹]

گزارش - 593

سعدون حماوي (وزيرخارجه عراق) براي توجيه برخي كشورها و جلب حمايت آنها، به چندكشور در آسياي جنوب ‌شرقي مسافرت كرد. وي هنگام ترك نپال به قصد تايلند، در يك مصاحبه شركت كرد و در زمينه ترك مخاصمه بين دو كشور ايران و عراق گفت : به نظر مي‌رسد جنگ فعلي ميان كشورش و ايران در آينده نزديك پايان يابد .... جنگ زماني پايان مي‌گيرد كه

ايران با آتش‌ ‌بس موافقت كند و حاضر شود مذاكراتي پيرامون همة مسايل انجام دهد و اين امر نياز به وقت دارد. [۱۰] اين خبر توسط راديو رياض پخش شد و رويتر نيز مطلب مذكور را بصورت زير مخابره كرد : جنگ زماني پايان خواهد يافت كه ايران تصميم بگيرد منطقي باشد و آتش ‌بس را بپذيرد و. درباره كليه مسايل مهم مذاكره كند، البته اين مدتي وقت لازم دارد. [۱۱]

گزارش - 594

همزمان با تشكيل كنفرانس كشورهاي صادر كننده نفت (اوپك) در اندونزي، جمهوري اسلامي خواستار آن شد تا مسألة تهاجم عراق و به اسارت گرفته شدن وزير نفت (تندگويان) در دستور كار قرار گيرد. بخش فارسي راديو لندن در اينباره گفت : وزراء نفت كشورهاي صادر كننده نفت كه در جزيرة بالي اندونزي كنفرانس تشكيل داده‌اند، هم اكنون در مورد محتواي برنامه كنفرانس به توافق رسيده‌اند. وزير نفت ونزوئلا گفت : « موضوعي كه در برنامه كنفرانس گنجاده شده، جنگ ايران و عراق است ». امّا با تلاش عراق و كشورهاي حامي وي، با وجود برنامه‌ريزي قبلي، مسأله بررسي جنگ تحميلي منتفي شد. در اين باره همين راديو در بخشي از برنامه‌هاي خود ضمن تشريح درگيري‌هايي كه بر سرگنجاندن موضوع پيشنهادي جمهوري اسلامي صورت گرفت اظهار داشت : مهمترين و عمده‌ترين كشورهاي صادر كننده نفت عضو اوپك، كنفرانس خويش را در جزيره بالي (در اندونزي) با اندكي تاخير بر سر برنامه كار اين كنفرانس آغاز كردند. مسأله جنگ جاري ايران و عراق، مذاكرات مقدماتي اين كنفرانس را تحت‌ الشعاع خود قرار داد، طوري كه نمايندگان دو كشور در نخستين جلسه كنفرانس، برخوردهاي تند لفظي داشتند و موضوع به اسارت گرفتن آقاي محمدجواد تندگويان، وزير نفت ايران و همراهانش از سوي عراق، ساير مسايل اين جلسه را تحت تاثير خود قرار داد. صندلي آقاي تندگويان در سالن كنفرانس خالي است و يك قطعه عكس بزرگ از وي روي صندلي قرار گرفته است. نماينده عراق با بحث و بررسي مساله جنگ جاري كشورش با ايران در اين كنفرانس بشدت مخالفت كرد و اكثر نمايندگان شركت كننده، با برنامه كار كنفرانس كه در آن اشاره‌اي به جنگ ايران و عراق نشده است، موافقت كردند. سخنگوي كنفرانس گفت : ايران بهتر ديده است كه در اين باره بيانيه‌اي انتشار دهد. [۱۲]

گزارش - 595

بار ديگر مسأله سه جزيره ايراني، در محافل سياسي كشورهاي منطقه مطرح شد. به

نوشته روزنامه كويتي الراي‌ العام، به نقل از منابع موثق، براي حمايت از پيشنهاد جديد امارات عربي متحده مبني بر بازپس‌ گرفتن سه جزيره كوچك خليج فارس، در ميان تمامي كشورهاي عربي نفت ‌خيز حوزه خليج فارس، تماس‌هايي جريان دارد. مطابق اين نوشته، امارات قصد دارد از دولت ايران بخواهد كه در مذاكراتي مستقيم دربارة درخواست اين كشور مبني بر بازپس دادن سه جزيرهابوموسي، تنب ‌بزرگ و تنب‌ كوچك به امارات شركت كند. مذاكرات مذكور احتمال دارد در سازمان ملل انجام گيرد. آسوشيتدپرس ضمن مخابره اين خبر مي‌افزايد : يكي از عللي كه عراق براي آغاز جنگ عليه ايران ارائه كرده، بازپس گرفتن اين جزاير و برگرداندن آنها به امارات عربي بوده است. ايران درخواست‌هاي كشورهاي مختلف عربي را براي باز‌پس دادن اين جزاير براي استقرار روابط مستحكم بين رژيم اسلامي آيت‌ا… خميني و كشورهاي محافظه‌كار عرب رد كرده است. [۱۳] روزنامه السياسه، چاپ كويت نيز در زمينه مشابهي نوشت : زمان، نتيجه جنگ عراق و ايران را تعيين مي‌كند، اما از نتايج حاصله پيداست كه عراق مواضع جغرافيايي مهمي به دست آورده كه مي‌تواند روي آن تكيه كند و نه فقط حقوق خود بلكه خواستة ملي و قوميت عربي را كه مشتمل بر بازپس گرفتن سه جزيره غصب شده است، به دست آورد. [۱۴] ضميمه خبر شماره 591 : شهيد اسماعيل دقايقي از اولين روزهاي تشكيل سپاه وارد اين نهاد شد و در سال 58 به سمت فرماندهي سپاه آغاجاري منصوب گرديد. همزمان با شروع جنگ تحميلي، در كشمكش تلاش دشمن براي تصرف سوسنگرد، فرماندهي سپاه اين شهر را بر عهده داشت و عامل عمدة ناكامي دشمن در اين محور بود. بعد از عمليات بيت‌المقدس، با افت نسبي درگيري جبهه‌هاي جنگ، به قم رفت و همراه با خواندن دروس حوزه، معاونت يگان حفاظت اين شهر و استان مركزي را برعهده گرفت. در سال 62 در پي تأكيد حضرت امام ‌خميني بر حضور افراد در جبهه‌هاي جنگ، بار ديگر به جبهه‌هاي جنگ بازگشت. شهيد دقايقي در نامه‌اي كه به عنوان درخواست حضور در جبهه، براي فرمانده كل سپاه، برادر محسن رضائي، فرستاد، مي‌نويسد : اكنون كه تصميم به خدمت فعال در سپاه گرفته‌ام و در اين مدت هم از پذيرفتن مسئوليت‌ها امتناع ننموده‌ام، بنظرم آمد كه خداوند متعال فرصتي به اين بنده داده است تا توفيق خدمت در جبهه را داشته باشيم. وي در قسمت ديگري از نامه‌اش دغدغة اصلي

فكري خود را به اين صورت بازگو مي‌كند : اوائل بهمن61 كه بعلت شهادت شهيد بقائي به خوزستان رفتم و در آنجا بعلت شهادت بعضي از افراد فاميل چند هفته در خوزستان بودم و تا مدتي هم كه آمدم حواسم متوجه به جبهه‌ها بود. وي در انتهاي نامة خود آورده است : حال كه مسئلة اصلي سپاه و طبعاً كشور، جنگ است، آيا ماندن (در قم) و عدم همكاري با سپاه در جنگ نوعي راحت‌طلبي نيست ؟ ! وي در اولين قدم به پيشنهاد فرمانده كل سپاه (محسن رضائي) مأمور تشكيل اولين دورة فرماندهي گردان بنام « دورة عالي مالك اشتر » شد و با راه‌اندازي اين دور، خود نيز در آن به عنوان يكي از افراد، به فراگيري فنون نظامي پرداخت. در اواسط اين دوره با پيش آمدن « خيبر »، مسئوليت فرماندهي يكي از گردانهاي عمل كننده را پذيرفت و در اين عمليات شركت كرد. وي پس از اتمام دوره، در كنار شهيد زين‌الدين، فرماندة تيپ 17 قم، در اين‌ يگان حضور يافت. در سال 63 از طرف فرماندهي سپاه به فرماندهي تيپ 9 بدر منصوب شد و هدايت اين تيپ را در عملياتهاي قدس 4 و عاشوراي 4 بر عهده گرفت. وي با تدابير و فعاليتهاي قابل توجه توانست تيپ را از سطح يك يگان دفاعي (پدافندي) به سطح يك تيپ تهاجمي (آفندي) ارتقاء دهد. در ادامة همين روند و همزمان با گسترش سازمان رزم سپاه، اين تيپ نيز به يك لشكر آفندي ارتقاء يافت و در رديف يگانهاي اصلي سپاه قرار گرفت. از سوي ديگر، اين يگان كه متأثر از انواع جريانهاي سياسي ـ مبارزاتي عراق بود، بيشتر حال و هواي سياسي داشت كه با تلاشهاي شهيد دقايقي، از حوزة تصميمات سياسي گروههاي مختلف عراقي مستقل شد و هويت نظامي يافت. شهيد دقايقي در سمت فرماندهي لشكر 9 بدر در عمليات كربلاي 4 مأموريت حساس و ويژه‌اي را بر عهده داشت و در آخرين مأموريت خود در حين فراهم ساختن مقدمات عمليات كربلاي 5، توسط راكت هواپيماهاي دشمن به شهادت رسيد. دربارة خصائص اخلاقي وي مطالب فراواني گفته شده است كه به ذكر نمونه‌اي از زبان يك مجاهد عراقي كه در لشكر 9 بدر انجام وظيفه مي‌كرد، اكتفا مي‌شود. وي مي‌گويد : « من شهيد دقايقي را نمي‌شناختم ؛ هر روز مي‌ديدم شخصي مي‌‌آيد و چادرها و آبگيرها را تميز مي‌كند ؛ من فكر مي‌كردم كه اين شخص، وظيفه‌اش همين است ؛ تا اينكه يك روز ايشان براي نظافت چادرها و آبگيرها نيامد، لذا من به سراغش رفتم و از او پرسيدم : « چرا امروز براي تميز كردن چادرها و آبگيرها نيامدي ؟ » ايشان به من گفتند : « چشم الان مي‌آيم. »

مجاهديني كه دور آن شخص بودند، سخت ناراحت شدند و به من گفتند : « تو چه مي‌گويي ؟ ايشان فرماندة لشكر هستند ! » من بسيار از اين جهت احساس شرمندگي كردم و درصدد عذرخواهي برآمدم كه ايشان با متانت گفتند اشكال ندارد و با خنده از كنار قضيه گذشتند. (برگرفته از كتاب « خورشيد بدر »، نوشتة مصطفي سعيدي، واحـــد تبليغـــات و انتشـــارات سپاه پاسداران، 1369)




پاورقی‌ها

منابع و مآخذ روزشمار 1359/09/24

  1. سند شماره 002227 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه اهواز ، 25/9/1359.
  2. روزنامه انقلاب اسلامي ، 25 و 26/9/1359 ، خبرگزاري پارس.
  3. خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه 275 ، 28/9/1359 ، آسوشيتدپرس ، بيروت ، 27/9/1359.
  4. سند شماره 002224 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : دفتر سياسي انتظامي استانداري خوزستان ، 24/9/1359.
  5. سند شماره 002217 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات سپاه سوسنگرد ، 24/9/1359.
  6. . روزنامه اطلاعات ، 24/9/1359.
  7. خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه 272 ، 25/9/1359.
  8. روزنامه جمهوري اسلامي ، 25/9/1359.
  9. سند شماره 002227 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : واحد اطلاعات عمليات سپاه اهواز ، 25/9/1359.
  10. ماخذ شماره 7 ، بخش عربي راديو رياض ، 24/9/1359.
  11. ماخذ شماره 7 ، رويتر ، كاتماندو ، 25/9/1359.
  12. ماخذ شماره 7 ، راديو لندن ، 24/9/1359.
  13. ماخذ شماره 7 ، آسوشيتدپرس ، بيروت ، 24/9/1359.
  14. ماخذ شماره 7 ، روزنامه السياسه ، 24/9/1359.