1366.05.27: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « {{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1366 |نام = 1366.05.27 |نام دیگر=بیست و هفت مرداد |روز=27 مرداد 1366 |تاریخ شمسی= 1366.05.27 |تاریخ میلادی= 18 اوت 1987 |تاریخ قمری= 22 ذیحجه 1407 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.05.27</div> <div class="bootstrap-b...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
==گزارش -1== | == گزارش- 402 == | ||
امروز نيز چند مركز صنعتي و منطقه عملياتي هدف حملات هواپيماهاي عراقي قرار گرفت. هواپيماهاي مهاجم در ساعت 16، تأسيسات بهرهبرداري شماره دو و سه گچساران را بمباران كردند كه خسارتهاي فراواني به آن وارد آمد<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 153، 29/5/1366، صص4ـ3، ياسوج ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/5/1366.</ref> و فعاليت اين دو واحد صنعتي كه روزانه بالغ بر 440 هزار بشكه فرآوردهاي نفتي توليد ميكردند، متوقف شد. در اين حمله، چند تن از كاركنان اين واحدها نيز زخمي شدند. در همين ساعت، "نيروگاه برق رامين" اهواز نيز هدف دو فروند راكت هواپيماهاي دشمن قرار گرفت كه ترانس نيروگاه آسيب ديد و سه تن زخمي شدند.<ref>سند شماره 097379 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ژاجا ـ ركن سوم، به دفتر نخستوزير، 28/5/1366.</ref> همچنين در ساعت 16:30 يك فروند هواپيماي دشمن از نوع ميراژ، سه راكت به سوي تأسيسات گاز "ايران و ژاپن" در 25 كيلومتري شمال غربي"اميديه" پرتاب كرد كه بر اثر برخورد دو راكت به ايستگاه توربين، خساراتي به آن وارد گرديد.<ref>پيشين؛ و ـ سند شماره 026017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي، شماره 22، نزاجا ـ معاونت اطلاعات و عمليات، 3/6/1366، ص11.</ref> همزمان با اين حمله، دشمن تأسيسات نفتي كوره 30 را نيز بمباران كرد كه به بخشي از تأسيسات و توربينها آسيب رسيد.<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 153، 29/5/1366، صص4ـ3، ياسوج ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/5/1366.</ref> | |||
هواپيماهاي عراق امروز در حمله ديگري، قصد داشتند دكل برق سراسري را در منطقه "بادمك" در 30 كيلومتري مركز بخش "پلدختر" در استان لرستان منهدم كنند، اما راكتهاي شليكشده به كوه اصابت كرد و خسارتي در پي نداشت.<ref>سند شماره 97357 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نمايندگي حضرت امام در سپاه مركز، از دفتر حضرت امام در سپاه مركز، ناحيه لرستان، 27/5/1366.</ref> شهرهاي مهران، بستان، سوسنگرد و سردشت نيز مورد حمله جنگندههاي دشمن قرارگرفتند. در اين حملات شهر بستان سه بار بمباران شد و منطقه "چنگوله" و مهران، با بمبهاي آتشزا هدف قرارگرفتند كه بر اثر آن، مقاديري علوفه خشك آتش گرفت.<ref>سند شماره 226165 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 5/6/1366، صص8ـ7؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 152، ص6، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> هواپيماهاي دشمن همچنين اطراف سوسنگرد را در ساعت 10:10 و منطقه چزابه را در ساعات 13 و 18:30 مورد حمله قرار دادند.<ref>سند شماره 029017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 22، نزاجا ـ معاونت اطلاعات و عمليات، 3/6/1366، ص11.</ref> همچنين به گزارش قرارگاه حمزه(ع) از جبهههاي شمال غرب، هواپيماهاي عراق با تجاوز به حريم هوايي سردشت، مناطق "زيرمرگ"، "بران"، "بردسپيان"، "سهتال"، سنجوه"، "رشكان" و "كوه لكلك" را بمباران كردند.<ref>سند شماره 226165 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 5/6/1366، صص8ـ7؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 152، ص6، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
هجوم عراق در منطقه "سورداش" و در استان سليمانيه، بار ديگر با پايداري نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق دفع شد. امروز نيروهاي عراق با استفاده از دو گردان توپخانه دو گردان پياده، يك تيپ از نيروهاي مخصوص، به مناطق سورداش، "عمرقوم"، "كاني شك"، "خوردهلو"، "استيل كو" و "قلعه پوشينه" در استان سليمانيه حمله كردند و توانستند در آغاز عمليات بخشي از اين مناطق را به تصرف در آورند، ولي بر اثر مقاومت نيروهاي مبارز كرد، واحدهاي عراقي با به جا گذاشتن بيش از يكصد كشته و زخمي، عقبنشيني كردند. در اين درگيري، يك دستگاه زرهپوش، دو دستگاه خودرو نظامي و دو دستگاه لودر عراق مهندم شد و سلاح و مهمات فراواني به غنيمت نيروهاي مبارز كرد عراقي در آمد.<ref>سند شماره 098951 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: روابط عمومي فرماندهي قرارگاه رمضان، 28/5/1366؛ و ـ سند شماره 0144647 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: آمار عملياتها، 11/8/1366.</ref> | |||
== گزارش- 403 == | |||
مبارزان كُرد عراقي با حمله به پايگاه جاشها و اجراي كمين در استان اربيل، تعددي از نيروهاي دشمن را هلاك يا زخمي كردند. در محور "شقلاوه" پيشمرگان حزب دمكرات عراق با حمله به چند پايگاه نيروهاي جاش، 40 تن از آنان را كشتند و 50 تن ديگر را زخمي كردند و مقاديري سلاح و مهمات به غنيمت گرفتند. در اين حمله، شش تن از پيشمرگان نيز به شهادت رسيدند.<ref>سند شماره 029015 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، معاونت اطلاعات سپاه پانزدهم رمضان، 3/6/1366، ص1.</ref> | |||
همچنين پيشمرگان كُرد در نزديكي بخش "باتوفه" (Batufuh) از همين استان، با كمين در مسير خودرو "زبير ريكاني"، بخشداري باتوفه، وي را به هلاكت رساندند.<ref>سند شماره 029221 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه رمضان ـ معاونت اطلاعات، 29/6/1366.</ref> | |||
== گزارش- 404 == | |||
نيروهاي خودي و ضدانقلاب در مناطقي از مهاباد، سنندج، نقده و مريوان با همديگر درگيرشدند. افراد ضدانقلاب در "جاده برآباد ـ قالو" در جنوب مهاباد، با كمين در مسير يك دستگاه تويوتاي گروه ضربت ژاندارمري، هشت تن از آنان را به شهادت رساندند، اما با مقاومت افراد باقيمانده و رسيدن نيروهاي كمكي، مهاجمان متواري شدند.<ref>سند شماره 097393 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء، 31/5/1366؛ و ـ سند شماره 029017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 22، نزاجا ـ معاونت اطلاعات و عمليات، 3/6/1366، ص13.</ref> در منطقه "ساوان" در ارتفاعات "سلطان" از توابع سنندج نيز بين نيروهاي خودي و چتههاي كومهله درگيري رويداد كه بر اثر آن، دو تن از چتههاي كومهله كشته و هشت تن ديگر زخمي شدند و 9 تن از نيروهاي خودي نيز به اسارت كومهله درآمدند.<ref>سند شماره 046084 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش روزانه"، از قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) ـ اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه پاسداران ـ اطلاعات، 5/6/1366؛ و ـ سند شماره 046088 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 5/6/1366. و ـ سند شماره 097500 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر نمايندگي امام در سپاه 11 امام حسن عسگري (ع) ـ دفتر سياسي، به دفتر نمايندگي امام در ستاد مركزي ـ دفتر سياسي، 19/6/1366.</ref> در زدوخورد ميان نيروهاي خودي و ضدانقلاب در نقده، پشت پادگان "پسوه" دو تن از افرادي خودي شهيد و دو تن ديگر زخمي شدند؛ از افراد ضدانقلاب نيز دو تن به هلاكت رسيدند.<ref>سند شماره 097400 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء، به فرمانده محترم نيروي زميني سپاه، 1/6/1366؛ و ـ سند 097374 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهداء، به نيروي زميني سپاه، 28/5/1366.</ref> همچنين افراد حزب كومهله علاوه بر اين درگيريها، با ورود به روستاي "سروآباد" از توابع مريوان، پـزشك هندي و داروهاي درمانگاه اين روستا را به همرا سه تن از اهالي و 87 رأس گوسفنـد با خود بردند.<ref>سند شماره 09740 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه (ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 1/6/1366.</ref> | |||
== گزارش- 405 == | |||
آيتالله سيدعلي خامنهاي رياست جمهوري، در مشهد در ديدار با گروهي از پاسداران منطقه هشت ثامنالائمه(ع) استان خراسان، در سخناني به بررسي عملكرد دولت عربستان سعودي در مورد جمهوري اسلامي ايران پرداختند، سپس ضمن تشريح وضعيت خليجفارس، به حركات مخفيانه ناوگان امريكا در خليجفارس اشاره كردند و افزودند: «براساس شواهد موجود، لشكركشي امريكا به خليجفارس ناموفق بوده و تاكنون فقط جنجال به همراه داشته است. آنها سعي كردند نفتكشهاي كويتي را زير سايه ناو خود حركت دهند تا تير غيب الهي به آنها اصابت نكند، اما معتقديم تير غيب پرچم نميشناسد، مگر اينكه نفتكشهاي ايراني مورد تهديد قرار نگيرند… امريكاييها عاقلانه رفتاركردهاند و براساس اعلام ما، به عراق فشار آوردند تا كشتيها را نزند. ما قوياً اعلام ميكنيم، اگر هنگام اسكورت كشتي كويت، نفتكش ما مورد تعرض قرار گيرد، بلاشك برخورد جدي با قضيه خواهد شد.»<ref>روزنامه اطلاعات، 27/5/1366، ص1.</ref> | |||
محسن رضايي فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در ديدار با دانشجويان رزمنده، ضمن تحليل رويارويي جبهه مستكبران با انقلاب اسلامي، اقدامات آنها و نقطه قوت نيروهاي خودي در اين مبارزه، گفت: «دنيا امروز احساس كرده كه سنگر فرسوده صدام عليرغم تمام امكانات، در حال فرو ريختن است. از طرف ديگر، جنگ چند روزه عراق عليه ايران به يك جنگ درازمدت و جنگ مقاومت ملت ايران تبديل شده كه بلندگوي انقلاب نيز محسوب ميشود. اين جنگ حتي دشمنان ما را به تمجيد و تعريف از رزمندگان اسلام واداشته است.» وي افزود: «دنياي استكبار با اين حساب، سنگرهاي ديگري را بهطور غير مستقيم در كنار سنگر صدام عليه ما آرايش داد كه مسئله خليجفارس از آن جمله است. امريكاييها، فرانسويها و ديگر اقمار تجاوزگران از محدود بودن امكانات ما مطلع بودند، اما آنها از يك چيز اطلاع نداشتند و آن، ايمان، اخلاص، خلاقيت و ابتكار رزمندگان ما بود. رزمندگان ما خيلي سريع به فضل الهي و با امدادهاي غيبي در دريا جوشيدند و چنان با افتخار حضور پيدا كردند كه غيرقابل توصيف است. امريكاييان با حضور نيروهاي اسلامي، وارد شدن به خليجفارس را به تأخير انداختند و وقتي هم كه وارد خليجفارس شدند با وحشت جلوآمدند. آنها با تبليغات وسيع از تنگه هرمز گذشتند و به دنيا نيز اعلام كردند كه ما خط دفاعي جمهوري اسلامي را شكستيم و داريم به كويت نزديك ميشويم. در اينجا رزمندگان دلير ما عليرغم طوفاني بودن دريا، در حاليكه سوار بر قايق بودند و به جلو ميرفتند، كارشان را انجامدادند.» سپس آقاي رضايي گفت: «درحال حاضر با اصابت مين به كشتي "بريجتون" امريكا سنگر تهاجمي خود را تبديل به سنگر تدافعي كرده است.»<ref>روزنامه كيهان، 28/5/1366، صص3ـ1.</ref> | |||
== گزارش- 406 == | |||
امروز بعد از ظهر يك فروند نفتكش "نروژي" با پرچم "ليبريا" در درياي عمان مورد حمله قرار گرفت. اين نفتكش كه "اوسكو سيرا" نام دارد، حامل مواد شيمياي بود كه مورد حمله دو قايق توپدار قرار گرفت و در بدنه آن سوراخ كوچكي ايجاد شد. حمله امروز كه نخستين تهاجم عليه كشتيها در درياي عمان و در دهانه خليجفارس بهشمار ميرود، با واكنش تند كشورها روبهرو شد. جمهوري اسلامي ايران اين حمله را تقبيح كرد و سخنگوي ستاد تبليغات جنگ آن را اقدامي تشنجآفرين خواند و افزود: «جمهوري اسلامي ايران ماداميكه عراق از حمله به كشتيها خودداري كند، از اقدامات مقابله به مثل پرهيز خواهد كرد.»<ref>روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص3.</ref> | |||
گفتني است كه غربيها اين حمله را به ايران نسبت دادند؛<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 153، 29/5/1366، ص24، راديو لندن. </ref> ازجمله، سخنگوي وزارت خارجه امريكا ادعا كرد كه حمله به كشتي نروژي در تنگه هرمز را نيروهاي ايراني انجام دادهاند.<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 154،30/5/1366، ص14، واشنگتن ـ خبرگزاري فرانسه، 29/5/1366.</ref> خبرگزاري رويتر اين حادثه را يك تغيير جهت و نشان وخيمتر شدن اوضاع دانست و به نقل از منابع كشتيراني گزارش داد: «قايقهاي گشتي ايران معمولاً در دهانه خليجفارس براي بازرسي كشتيهاي خارجي حامل ابزار جنگي براي عراق، به فعاليت مشغول هستند.<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 152، 28/5/1366، ص23، بحرين ـ خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.</ref> | |||
رسانههاي همگاني منطقه، حمله به اين كشتي را مقدمهاي بر شروع احتمالي درگيري در خليجفارس بين ايران و امريكا دانستند. اين حمله در مطبوعات كشورهاي حاشيه خليجفارس بازتاب گستردهاي داشت و آنها نيز همانند غربيها، جمهوري اسلامي ايران را مسئول اين حمله معرفي كردند. برخي روزنامههاي امارات متحده عربي نيز بهطور مستقيم و يا به نقل از بيمه لويدز لندن، جمهوري اسلامي ايران را عامل اين حمله معرفي كردند.<ref>مأخذ 19، صص27ـ26، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 407 == | |||
در ادامه عمليات مينروبي ايران ـ كه امارات متحده عربي آنرا عملياتي خطرناك اعلام كردهاست ـ ناوگان نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به جستوجو در آبهاي اطراف بندر فجيره پرداخت. در اينحال، ساعت 5 بعد از ظهر چند فروند ناو هواپيمابر امريكايي و فرانسوي قصد داشتند به ناوگان ايران نزديك شوند و دو فروند هواپيماي "سوپر اتاندارد" فرانسوي نيز در ارتفاع بالا و با سرعت بسيار از فراز منطقه عملياتي نيروي دريايي ايران عبور كردند كه هر دو مورد با اخطار شديد ناوگان ايران روبهرو شد. يك فروند هواپيماي شناسايي امريكايي از نوع "پي ـ تري" نيز در ارتفاع بسيار بالا، منطقه عملياتي يگان مينروب نيروي دريايي ايران را دور زد.<ref>روزنامه اطلاعات، 28/5/1366، ص2، خبرگزاري جمهوري اسلامي.</ref> در اين حال، يك فروند هليكوپتر غيرنظامي امريكايي، حامل تعدادي خبرنگار خارجي، بهوسيله مدار بييالمللي از ناوگان ايران اجازه خواست تا با پرواز بر فراز ناوگان ايران، از عمليات مينروبي گزارش تهيه كند، اما فرمانده ناوگان، ضمن رد اين درخواست، هليكوپتر امريكايي را با اخطار شديد از فراز منطقه عملياتي بيرون راند.<ref>روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص3.</ref> | |||
== گزارش- 408 == | |||
ناو 18 هزار تني "گوادال كانال"، مهمترين ناو امريكا در عمليات مينروبي، ديشب با حركت در نقاط مختلف خليجفارس و ايجاد اختلال در رادار كشتيهاي حاضر در منطقه، مأموريت خود را در مينروبي و حفاظت از كاروان نفتكشهاي كويتي زير پرچم امريكا، آغاز كرد. خبرگزاري فرانسه در اين باره گزارش دارد: «ناو گوادال كانال با هشت هليكوپتر "سي استاليون" ويژه، شب گذشته حركت كرده و امروز در شصت كيلومتري شرق بحرين در مركز خليجفارس قرار داشت.<ref>مأخذ 21، ص14، منامه ـ خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.</ref> اين ناو قرار است به شمال خليجفارس حركت كرده و پس از رسيدن به بندر "الاحمدي" كويت، كاروان جديد نفتكشهاي كويتي را كه از سه فروند نفتكش كويتي با پرچم امريكا تشكيل شده است، تا آبهاي اقيانوس هند، در خارج از خليجفارس، همراهي و محافظت كند.» | |||
خبرنگار راديو بي.بي.سي. نيز در گزارشي از اقدامات و برنامههاي آتي اين ناو، گفت: «رزمناو گوادال كانال شبانه از ساحل بحرين لنگر كشيد و صبح امروز در حوالي 45 كيلومتري دوبي، واقع در انتهاي جنوبي خليجفارس، ديده شد. چند ساعت بعد، رزمناو گوادال كانال به سوي شمال و سپس غرب خليجفارس، يعني پهنترين بخش از آبراههاي آن منطقه، حركت كرد. گوادال كانال كه خود را در پيامهاي راديويي رزمناو "صفر هفت" معرفي كرده است، به هليكوپترهاي حامل خبرنگاران و فيلمبرداران تلويزيوني هشدار داد كه محوطه اطراف اين كشتي را تخليه كنند تا اين رزمناو عمليات گسترده هوايي خود را شروع كند. اين هشدار ميتواند حاكي از آن باشد كه هليكوپترهاي مينياب اين رزمناو آماده شروع جدي عمليات خود شدهاند. در صورت صحت اين احتمال، هليكوپترهاي مذكور ممكن است عمليات مينيابي را از جنوب به شمال خليجفارس آغاز كنند، تا هنگامي كه كاروان نفتكشها از كويت به آن منطقه برسد، آبراههاي آن منطقه يكبار مينروبي شده باشد. ايران با اين هشدار صريح، به حضور رزمناو گوادال كانال در خليجفارس واكنش نشان داد و گفت: «هرگونه حمله امريكا به كشتي يا بنادر ايران با تلافي كوبندهاي پاسخ داده خواهد شد…» ايران مجدداً يادآور شدهاست كه اگر عراق به كشتيهاي ايران حمله نكند، ايران نيز از حمله به كشتيراني در منطقه خودداري خواهد كرد.»<ref>مأخذ 19، صص23ـ21، راديو بي.بي.سي.</ref> روزنامه "تايمز لندن" نيز با اشاره به امكانات امريكا در پاكسازي خليجفارس از مين، نوشت: «هليكوپترهاي سي استاليون امريكايي قادر به يافتن مين در منطقه نيستند.» اين روزنامه افزود: «نيروي مينياب امريكا در 24 ساعت اول عمليات، به زحمت 10 مايل را طي كرد. خدمه هليكوپترهاي مينياب گوادال كانال در عمليات مينيابي، فاقد تعليمات و آموزش كافي هستند و در نتيجه، قسمت اعظم امروز را به تمرين پرواز پرداختهاند و تاكنون نتوانستهاند ميني بيابند.»<ref>مأخذ 19، صص27ـ26، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 409 == | |||
خبرگزاري يونايتدپرس در گزارشي، قراردادهاي نظامي امريكا با كشورهاي حاشيه جنوب خليجفارس و پيآمدهاي سياسي اين نوع همكاري را در منطقه، مورد بررسي قرارداد و اعلام كرد:«به موجب توافقهاي اعلام شده، هواپيماهاي نظامي امريكا در جريان عمليات اسكورت نفتكشهاي كويتي در خليجفارس، اجازه دارند كه جهت انجام تعميرات و سوختگيري اضطراري، در فرودگاههاي نظامي كويت و عربستان فرود آيند. يك مقام امريكايي در اين رابطه گفته است لفظ اضطراري چندان مفهومي ندارد. و پنتاگون حتي هيئتهايي به بحرين، كويت و عمان اعزام داشته است تا جهت تدارك طرحهاي ضربتي نيروي هوايي امريكا، اجازه استفاده از پايگاههاي دائمي را از اين كشورها كسب كنند. وي تأكيد كردهاست تنها در صورت درخواست عربستان و كليه كشورهاي حوزه خليجفارس، نيروي هوايي اجازه انجام عملياتي تهاجمي را از پايگاههاي اين كشورها خواهد داشت.» | |||
يونايتدپرس سپس افزود: «منابع كنگره با اشاره به اين نكته كه آشكار شدن روابط نظامي عربستان و امريكا موجب بياعتباري عربستان خواهد شد، گفتند دولت ريگان كميتههاي مجلس سنا و نمايندگان را از ميزان توسعه همكاريهاي نظامي امريكا با كشورهاي عربي حوزه خليجفارس كه باعث گسترش حضور امريكا در منطقه شده و خطرات جاني براي پرسنل نظامي امريكا در بردارد، آگاه نكرده است. مقامات دولت امريكا معتقدند چنانچه اطلاعات بيشتري در زمينه همكاريهاي نظامي عربستان و امريكا در اختيار كنگره قرار گيرد، "فهد" پادشاه سعودي، بيش از پيش در مظان اين اتهام خواهد بود كه عروسك خيمهشببازي و آلت دست امريكا است. بدينترتيب امريكا تلاش دارد همكاريهاي خود را بهصورت پنهاني گسترش دهد. يك مقام امريكايي در مورد تلاشهاي امريكا ميگويد جهت هموار نمودن راه گسترش حضور نظامي امريكا در كشورهاي خليجفارس، "ريچارد آرميتاژ" معاون وزارت جنگ، و ديگر مقامات پنتاگون از ماه آوريل (فروردين ـ ارديبهشت) گذشته تاكنون 50 بار به اردن، مصر، پاكستان و ديگر كشورهاي منطقه سفر كردهاند. شايد بتوان گفت كه ميزان همكاريهاي نظامي كويت و عربستان با امريكا تاكنون تا اين حد سابقه نداشته است.»<ref>روزنامه رسالت، 27/5/1366، ص12، واشنگتن ـ خبرگزاري يونايتدپرس.</ref> | |||
== گزارش- 410 == | |||
"ديويد ملور" معاون وزير خارجه انگلستان، با شركت در يك برنامه ويژه راديويي، از تصميم انگلستان در اعزام مينروب به خليجفارس دفاع كرد و در طول برنامه بارها مدعي شد كه دولت انگلستان در اين تصميمگيري تسليم فشارهاي واشنگتن نشده است، تنها بهدليل خطر جدي مينها در خليجفارس، اين تصميم را گرفته است. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از لندن به نقل از وي افزود: «ما بهطور كامل از اقدام واشنگتن حمايت ميكنيم، اما اين نظر كه انگليس به دام برنامههاي امريكا افتاده باشد، حتي ارزش بررسي كردن هم ندارد. ملور در پاسخ به اين پرسش كه آيا انگلستان با متهم كردن ايران به مينگذاري، بهطور ضمني در جنگ از عراق جانبداري نميكند؟» گفت: «جز اعتقاد محكم دولت، هيچ دليل مستدل مثبتي براي اثبات اينكه تهران در اين جريان دست دارد، وجود، ندارد.» از ملور در مورد اينكه انگليس تاكنون از عمان و امارات خواستار تسهيلات پايگاهي شده و اكنون از قطر و بحرين چنين تقاضايي كرده، سوال شد كه وي در پاسخ گفت: «اين كشورها، كشورهاي كوچكي هستند كه در اين آبراه نسبتاً باريك، با يك قدرت منطقهاي مثل ايران مواجه هستند و مجبورند در انجام هرگونه اقدامي محتاط باشند.»<ref>روزنامه اطلاعات، 28/5/1366، ص16، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.</ref> | |||
در ايتاليا نيز يك سياستمدار بلندپايه اين كشور از دولت خواست از امتناع خود دست بردارد و به خليجفارس كشتي مينجمعكن بفرستد. "دليو حياكومتي" رييس كميته نظامي سناي ايتاليا و عضو حزب حاكم دمكرات مسيحي، به خبرگزاري رويتر گفت: «با توجه به اينكه انگليس و فرانسه اقدام به فرستادن كشتي مينروب كردهاند، بهعقيده من، ايتاليا نيز اكنون بايد چنين كاري بكند. اروپا وظيفه دارد در آبهايي كه نفت آن كشور از آنجا ميآيد، صلح برقرار نمايد.<ref>مأخذ 21، ص21، رم ـ خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.</ref> | |||
فرانسه به ناوگان خود در خليجفارس دستور داده است كه اگر قايقهاي حامل نيروهاي شهادتطلب ايراني براي آنها خطري ايجاد كردند، بهطرف اين قايقها تيراندازي كنند. روزنامه "الاتحاد" چاپ امارات متحده عربي، با اعلام اين خبر نوشت: «وزارت دفاع فرانسه به ناوگان خود كه در خليجفارس و درياي عمان عمل ميكنند، دستور دادهاست تا هر قايق انتحاري ايراني را كه سلامت آنها را تهديد ميكند، متوقف و هدف قرار دهند.» براساس اين گزارش، اين دستور به منظور پيشگيري از خطرهاي احتمالي صادر شده است.<ref>مأخذ 21، ص15، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 411 == | |||
"طارق عزيز" وزير خارجه عراق، با ارسال نامهاي به دبيركل سازمان ملل متحد خواستار تصويب قطعنامه جديد عليه جمهوري اسلامي ايران، در چارچوب فصل هفت منشور ملل متحد شد. خبرگزاري عراق صبح امروز متن كامل نامه وزير خارجه عراق به دبيركل را كه به ضميمه آن، آمار و ارقامي بود درباره عمليات نظامي ايران در جبههها و يا حملاتي كه ادعا شده ايران عليه مناطق مسكوني عراق انجام داده است، منتشر ساخت. طارق عزيز با اشاره به طبيعت الزامآور قطعنامه 598 شوراي امنيت، خواستار پاسخ مثبت و بيقيد و شرط دو طرف به آن شد و هرگونه برداشت استنباطي از قطعنامه را ردكرد. در نامه طارق عزيز آمده است: «مايلم اعلام كنم كه عراق شيوه نه رد و نه قبول را قاطعانه رد ميكند. ما نه تنها اين شيوه را مخالف طبيعت الزامآور اين قطعنامه ميدانيم، بلكه مخالف آراي مجمع عمومي ميدانيم، تلاشهاي جاري براي مهلت دادن به ايران نه تنها با واقعيت موضع رژيم ايران كه مخالف قطعنامه است، هيچ توجيه قانوني و منطقي ندارد، بلكه در حقيقت رژيم ايران را به لجاجت و اصرار بيشتر بر ادامه تجاوز و گسترش تروريسم و خرابكاري در منطقه تشويق ميكند.»<ref>مأخذ 21، صص8ـ7، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
"روزنامه الثوره" ارگان رسمي حزب بعث عراق نيز در مقالهاي اجراي قطعنامه 598 را يك آزمون عملي براي سازمان ملل متحد دانست و تلويحاً از مواضع شوروي در مورد جمهوري اسلامي ايران، انتقاد كرد. الثوره نوشت: «پس از گذشت هفت سال جنگ و آشكار شدن مقاصد تجاوزكارانه و توسعهطلبانه و نژادپرستانه رژيم ايران، براي هيچكس موضعگيري توأم با شك و ترديد در قبال محكوميت اين رژيم و پايان دادن به اين جنگ و اجراي مفاد قطعنامه 598 از سوي برخي از طرفهاي بينالمللي، قابل قبول نيست و ديگر دوستي آنها با عراق و ديگر كشورهاي عربي معني ندارد و اين موضعگيري ناپايدار، به روابط و شهرت آنها در منطقه عربي وكشورهاي جهانسوم ضربه وارد ميكند.»<ref>مأخذ 21، ص11، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
خبرگزاري رويتر نيز به نقل از اين روزنامه در مورد واكنش عراق در برابر موضع شوروي اعلام كرد: «عراق شوروي را به خاطر انتشار يافتن گزارشهايي مبنيبر مخالفت اين كشور با اعمال مجازات عليه ايران به دليل عدم پذيرش مصوبه شوراي امنيت در قبال جنگ خليجفارس، مورد سرزنش قرار داد. روزنامه الثوره اين اقدام را بهعنوان سياستي كوتهبينانه و محاسبات بيارزش ابرقدرتي كه اعتبار كشور را تضعيف ميكند، مورد نكوهش قرار داده و نوشت: «كسانيكه سعي ميكنند با بهرهبرداري از جنگ به اهداف و ارزشهاي سياسي و مادي برسند ـ كه روشي مغاير با آرمان صلح و امنيت جهاني است ـ سخت در اشتباهاند»<ref>مأخذ 21، صص12ـ11، بغداد ـ خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 412 == | |||
هر چند هر يك از كشورهاي منطقه در خصوص ايران و عراق و بحران خليجفارس موضعگيريهاي متفاوتي دارند، ولي همانگونه كه خبرگزاري رويتر در گزارشي اعلام كردهاست: «همه كشورهاي عربي براي منزوي ساختن ايران و وادار كردن آن به قبول قطعنامه شوراي امنيت، تهاجمات ديپلماتيك عليه اين كشور را آغاز كرده و آن را شديداً تحت فشار قرار دادهاند.»<ref>مأخذ 21، ص20، بحرين ـ از خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.</ref> | |||
برداشت اردن از جنگ عراق و ايران تفاوتي با جنگ اعراب و اسرائيل ندارد. خبرگزاري فرانسه در گزارشي از امان به نقل از محافل سياسي اردن گزارش داد: «اين كشور با نگراني خاصي اوضاع خليجفارس را دنبال ميكند و در صدد است به كشورهاي عربي نسبت به خطر بينالمللي شدن جنگ خليجفارس كه آنها را تهديد ميكند، هشدار دهد.<ref>روزنامه اطلاعات، 28/5/1366، ص16.</ref> اردن به بهانه اجلاس شوراي وزيران امورخارجه كشورهاي عرب كه قرار است روز 23 اوت (اول شهريور) در تونس برگزار گردد، قصد دارد در تونس رابطهاي نيز ميان جنگ اعراب و اسرائيل و جنگ عراق و ايران برقرار سازد و مدعي گردد كه اين دو جنگ هر دو از تجاوز به اعراب سخن ميگويند، با اين فرق كه يكي بهنام امنيت مرزهايش و ديگري بهنام مذهب انجام ميپذيرد. بهگفته ناظران مزبور، براي اردن نحوه برخورد كشورهاي عرب با اسرائيل بايد در مقابل ايران نيز اعمال گردد.»<ref>مأخذ 37، ص19، امان ـ از خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.</ref> | |||
راديو بي.بي.سي. ضمن تحليل نگرانيهاي تركيه از گرايش احتمالي جمهوري اسلامي ايران به شوروي ـ بر اثر فشار غرب به ايران ـ گفت: «مقامات ترك نگران آناند كه اقدامات امريكا براي منزويكردن ايران، به افزايش نفوذ شوروي در ايران بينجامد و براي "ناتو" و منطقه خليجفارس پيآمدهاي بالقوه ناخوشايندي داشته باشد… علاوه بر آن، تركيه از اين موضوع نيز بيم دارد كه متحدين امريكا از جمله خود تركيه، مستقيماً وادار به دخالت در جنگ ايران و عراق گردند، در حاليكه اين كشور همواره شديداً سعي بر آن داشته است كه در قبال جنگ موضعي كاملاً بيطرفانه اختيار كند. گزارشي كه هفته گذشته انتشار يافت و حاكي از آن بود كه شوروي و ايران موافقت كردهاند تا نفت ايران از طريق خط لوله شوروي صادر شود، موجب نگراني مقامات تركيه شده است. منابع وزارت خارجه تركيه معتقدند كه وابستگي ايران به شوروي بدترين موقعيتها را براي منافع تركيه و ناتو به وجود ميآورد و در آن صورت امريكا را مسئول ميدانند.»<ref>مأخذ 21، ص16، به نقل از راديو لندن، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 413 == | |||
"شيخ زايد بنسلطان آلنهيان" رييس امارات متحده عربي كه در سوريه بهسر ميبرد، با تمديد زمان ديدار خود از اين كشور، امروز براي چهارمين روز پياپي با "حافظ اسد" رييس جمهوري سوريه، ديدار و گفتوگو كرد. خبرگزاري آسوشيتدپرس درباره مذاكرات سران دو كشور گزارش داد: «ديدارهاي متوالي آنها انتظار مربوط به پيشرفت در تلاش جهت كاهش تشنجات در خاورميانه را افزايش ميدهد. منابع مطلع گفتند شيخ زايد در اين سفر دو هدف را دنبال ميكند: يكي پايان دادن به اختلاف ديرپا ميان سوريه و عراق ـ كه به خاطر اتحاد سوريه با ايران در جنگ هفت ساله ايران و عراق عميقتر شده است ـ و ديگري جلب موافقت حافظ اسد به ميانجيگري… منابع مطلع گفتند: تمديد ديدار شيخزايد در دمشق براي چهارمين روز، مبيـّن پيشرفت در اين زمينه است.»<ref>مأخذ 21، ص58، دمشق ـ از خبرگزاري آسوشيتدپرس، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 414 == | |||
مواضع و عملكرد دولت امريكا در مورد انقلاب اسلامي و مسائل منطقهاي، مورد توجه رسانههاي همگاني جهان است. روزنامه "ال پائيس" چاپ اسپانيا، با اشاره به سرنگوني شاه در ايران، اشغال سفارت امريكا، شكست طرح نجات گروگانهاي امريكايي، انفجار پايگاه تفنگداران امريكايي در بيروت و رسوايي "ايران گيت" بهعنوان ضرباتي كه امريكا از انقلاب اسلامي دريافت كردهاست، نوشت: «ريگان طي دو دوره رياست جمهورياش شكستهاي فاحشي از دست انقلابيون مسلمان ايراني و لبناني متحمل شد و جديدترين آنها ايران گيت است كه باعث شد تا ريگان در مقابل متحدين ميانهرو عرب خود مانند مصر و اردن و عربستان كه طرفدار عراق هستند، از بازي خارج شود.» اين روزنامه سپس درباره سياست ايران در برابر لشكركشي امريكا به منطقه و آثار اين اقدام نظامي بر مسائل داخلي ايران، نوشت: «ايران اين مقابلهگرايي را پذيرفته است، ولي خودكشي نخواهد كرد. استقرار نظامي امريكا در مقابل سواحل ايرانيان به ملت آنها اجازه داده است كه در مقابل يك دشمن خارجي بسيج شده و مسائل هرچه وخيمتر داخلي را از ياد ببرند. رييس دمكرات كميسيون دفاع كنگره امريكا ميگويد: «بايد در آبهايي كه مورد استفاده نفتكشهاي حامل نفت ايران است، ميني نصب كنيم تا شايد آنها درك كنند كه شخصي كه در خانه شيشهاي زندگي ميكند، نبايد سنگ پرتاب كند.» اين جمله سياستمداران امريكا قابل توجه است كه اولين بازنده در مسدود شدن تنگه هرمز، ايران خواهد بود. در حقيقت غرب آنقدر به نفتي كه از آن راه دريايي ميگذرد احتياج ندارد كه خود را با جهاني كردن درگيري ميان ايران و عراق بهخطر بيندازد. كشوري كه وضعش بدتر از بقيه است، ايران ميباشد و صدام حسين اين موضوع را ميدانست و به همين علت هواپيماهايش جنگ نفتكشها را درسال 1984 ميلادي (1363) آغاز كردند ولي سر و صداي فعلي، آن موضوع را از ياد بردهاست و فراموش شده كه عراقيها بيشتر از ايرانيها به كشتيهاي غيرنظامي در خليجفارس حمله ميكنند.»<ref>مأخذ 19، صص29ـ27، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/5/1366، روزنامه "ال پائيس"، چاپ اسپانيا.</ref> | |||
"شيرين هانتر" استاد مركز مطالعات بينالمللي دانشگاه "جرج تاون" امريكا، به بررسي دلايل تيره شدن روابط ايران و غرب پرداخت و عدم واقعنگري امريكا را دليل آن ذكر كرد. وي در مقالهاي كه روزنامه "كريستين ساينس مانيتور" آنرا چاپ كرد، نوشت: «نظري كه از سوي بيشتر ناظران و مقامات غربي اعلام شده، اين است كه سياست بهبود روابط با ايران، ارزشي ندارد. برخي استدلال ميكنند كه چنين سياستي اشتباه است، زيرا هيچيك از رهبران فعلي ايران در مورد بهبود با غرب جدي نيستند و ابتكار عملهاي اخير از جانب آنها صرفاً تاكتيكهايي براي دستيابي به مزاياي اقتصادي است. برخي نيز بر اين باورند كه به سبب دستهبنديهاي داخلي، عناصري كه كمتر تندرو هستند، قادر به اتخاذ سياست آشتيجويانه با غرب نخواهند بود و هر دو به اين نتيجه ميرسند: «مادام كه كادر رهبري كنوني ايران بر سر كار است، هرگونه معامله با ايران بيفايده است.» خانم هانتر در مورد گروهها و نگرشهاي موجود در ايران نيز نوشت: «در ايران عناصر "پراگماتيك" در موضع دفاعي قرار گرفتهاند و "راديكالها" ميگويند رويدادهاي اخير ثابت ميكند كه غرب هرگز با انقلاب اسلامي كنار نخواهد آمد… در غرب طرفداران حمايت فعال از عراق، حتي به بهانه درگيري نظامي با ايران، دست بالا را دارند و در شرايط كنوني، فكر گشودن راه مذاكره با ايران به بايگاني سپرده شده است. بدينترتيب در كوتاه مدت براي غرب جز وارد كردن فشار بر ايران براي تغيير سياستهايش، راهي باقي نميماند.» شيرين هانتر سياست غيرواقعبينانه غرب در برابر جمهوري اسلامي ايران را عامل شكست تلاش آنها دانست و افزود: «قبل از آغاز درگيري با ايران، كشورهاي غربي بايد درك كنند كه هرگز از راههاي واقعگرايانه براي مصالحه با رژيم ايران وارد نشدهاند؛ براي نمونه، فرانسويها در حالي به انتظار بهبود روابط با ايران هستند كه همچنان به تأمين اسلحه براي عراق ادامه ميدهند. نه ايالات متحده و نه انگليس، كوچكترين توجهي به اين نظر ايران نكردهاند كه عراق بهعنوان آغازگر جنگ، حداقل مستحق آن است كه بهطور شفاهي محكوم شود. برخي در غرب به اين اميدند كه تماس با ايران و به طور صريحتر با عناصر معيني در آن كشور، به تغيير رژيم خواهد انجاميد. اين برداشتها و انتظارات تقريباً به مرحلهاي رسيده كه غرب از كادر رهبري ايران انتظار دارد كه دست به خودكشي سياسي بزند. بنابراين جاي شگفتي نيست كه تلاشهايي كه براي مصالحه با ايران بهعمل ميآيد، موفق نباشد. اگر قرار است چنين تلاشهايي در آينده نيز انجام شود، بايد بر مبنايي واقعگرايانه استوار باشد، اين به معناي تن دادن به درخواستهاي غيرمنطقي ايران نيست، بلكه به معناي آن است كه شكايتهاي ايران در رابطه با جنگ به طريقي مثبتتر مورد توجه قرار گيرد و اين به معناي كنار آمدن با رژيم فعلي ايران است نه اينكه روند آشتيجويي براي نابود كردن آن رژيم بهكار گرفته شود و بدون شك ايران نيز براي توفيق تلاشهاي آشتيجويانه سهم خود را ايفاكند.»<ref>مأخذ 21، صص47ـ44، راديو امريكا، 26/5/1366، به نقل از روزنامه "كريستين ساينس مانيتور"</ref> | |||
== گزارش- 415 == | |||
پنجاه و دو تن از نمايندگان كنگره امريكا با ارسال نامهاي به "جورج شولتز" وزير خارجه اين كشور، خواهان ادامه همكاري امريكا با گروههاي مخالف جمهوري اسلامي ايران و پشتيباني بيشتر از آنها به ويژه سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، شدند. در اين نامه آمده است: «امريكا بايد ايرانيهايي را كه تسليم ديكتاتوري حاكم نشدهاند و با مقاومت خود جانشان را به خطر انداختهاند، بهرسميت بشناسد و بهطور دقيق و از نزديك مواضع آنها را مورد بررسي قرار دهد. ما از اينكه دولت امريكا درك و شناخت بيشتري از نقش نيروهاي مقاومت، بهويژه مجاهدين خلق، در روند مبارزه قدرت در ايران از خود نشان داده است و اين شناخت روزبهروز در حال گسترش ميباشد، بسيار خشنود و راضي هستيم. در حال حاضر فرصتي در اختيار ماست كه ميتوانيم سياستي را در پيش بگيريم كه به هنگام تغيير در رهبري ايران، در طرف مردم باشيم. سياست آتي ايالات متحده نبايد ما را در كنار رهبران كنوني قرار دهد؛ رهبراني كه از ترور، ادامه جنگ و طولانيتر كردن آن براي كنترل بيشتر بر اوضاع سود ميجويند.»<ref>روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص20، واشنگتن ـ به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس.</ref> "مروين دايمالي" نماينده حزب دمكرات كه طراح و عامل اصلي در پيشبرد اين طرح است، از تصميم اخير وزارت خارجه امريكا مبنيبر حذف نام سازمان مجاهدين خلق از ليست گروههاي تروريستي، استقبال كرد. وي مدتهاست ميكوشد تا دولت امريكا "مجاهدين" را به رسميت بشناسد. روزنامه كيهان با انتشار اين مطالب، افزود: «"ريچارد مورفي" معاون وزير خارجه امريكا، در ماه آوريل (فروردين ـ ارديبهشت) در مقابل مجلس نمايندگان اعتراف كرد كه دولت امريكا مدتهاست كه با سازمان مجاهدين خلق در تماس ميباشد تا اطلاعاتي در رابطه با وقايع داخلي ايران بهدست آورد. سازمان مجاهدين از طريق يك سيستم پيچيده تبليغاتي ـ اطلاعاتي در تلاش است تا اعتبار خود را در ايالات متحده و اروپا افزايش دهد و اتهامات وارده از قبيل شركت در ترور چند امريكايي در دوران رژيم شاه را رد كند.»<ref>روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص آخر.</ref> | |||
"تاس" خبرگزاري رسمي شوروي، در واكنشي در برابر اقدام اخير نمايندگان كنگره، اعلام كرد: «اين نامه نشان ميدهد كه در امريكا نيروهايي هستند كه براي تضمين منافع واشنگتن، حاضرند به هر روشي، از جمله توطئه براندازي، دست بزنند. اين سياست ماجراجويانه نشان ميدهد دولت امريكا قصد دارد اوضاع قابل انفجاري را در منطقه خليجفارس بهوجود آورد كه در دراز مدت به اين كشور اجازه دهد به هدفهاي خود در زمينههاي مختلف بهويژه گماردن سياستمداران باب طبع امريكا بر سركار، دست يابد و حضور نظامي خود را در اين منطقه گسترش دهد.»<ref>روزنامه اطلاعات، 29/5/1366، ص20، به نقل از خبرگزاري تاس.</ref> | |||
== گزارش- 416 == | |||
در پي ضربالعجل 24 ساعته دولت عربستان به سرپرست حجاج ايراني، وي به كشور بازگشت. "حجتالاسلام والمسلمين كروبي" در بازگشت به تهران، در فرودگاه مهرآباد مورد استقبال مهندس موسوي نخستوزير، قرار گرفت و گفت: «دولت عربستان كتباً به من ابلاغ كرد تا خاك اين كشور را ترك كنم و مرا با اسكورت نظامي به فرودگاه جده آوردند.»<ref>روزنامه جمهوري اسلامي، 28/5/1366، 12.</ref> | |||
== گزارش- 417 == | |||
يكي از كاركنان سفارت عربستان سعودي در تهران درگذشت. ديپلمات سعودي كه "مساعد الغامدي" نام داشت، پيشتر بر اثر سقوط از طبقه بالاي سفارت ـ به هنگام تجمع مردم تهران در مقابل آن ساختمان بعد از كشتار مكه [ر.ك.به: 10/5/1366ـ171] ـ زخمي شده بود.<ref>روزنامه جمهور اسلامي، 28/5/1366، ص7.</ref> يك مقام آگاه در وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران در اين باره گفت: «يكي از ديپلماتهاي سعودي كه در بيمارستان بستري بود، بهعلت اصرار مقامات سعودي براي انتقال وي به عربستان، از بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان خارج و به فرودگاه انتقال يافت. در فرودگاه حال وي روبه وخامت گذاشت و مجدداً به بيمارستان آورده شد، ولي تلاش پزشكان مؤثر واقع نشد و ديپلمات سعودي درگذشت.<ref>مأخذ 21، صص47ـ44، راديو امريكا، 26/5/1366، به نقل از روزنامه "كريستين ساينس مانيتور"</ref> | |||
وزارت خارجه سعودي با انتشار بيانيهاي، مرگ ديپلمات سعودي در تهران را ناشي از حمله مردم به سفارت عربستان اعلام كرد. خبرگزاري آسوشتيدپرس با نقل اين بيانيه افزود: «رفتار غيرانساني مقامات ايراني كه از پرواز وي براي معالجه در يك بيمارستان سعودي جلوگيري كردند، عامل ديگر آن ميباشد.»<ref>مأخذ 21، ص31، ـ به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، 27/5/1366.</ref> راديو بي.بي.سي. نيز درباره اين حادثه، با بررسي روابط دو كشور، گفت: «اگر كشورهاي ديگري در چنين ماجرايي درگير ميشدند، شايد به قطع روابط ديپلماتيك اقدام ميكردند، ولي ديديم هم ايران و هم عربستان سعودي تاكنون بر اين عقيده بودهاند كه بازنگهداشتن راههاي ارتباط بين دوكشور، در كاهش تشنجات منطقه مؤثرتر خواهد بود.»<ref>مأخذ 21، ص39، به نقل از راديو رياض، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 418 == | |||
"چارلز گلاس" خبرنگار امريكايي و فرزند وزير دفاع لبنان كه در 27 خرداد ماه گذشته به دست افراد مسلح ناشناس با هم از بيروت ربوده شده بودند، ساعت 2 بامداد امروز آزاد شدند و نيروهاي امنيتي سوريه آنها را به دمشق منتقل كردند. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از بيروت، به نقل از يك منبع آگاه اعلام كرد: «پس از ربودن چارلز گلاس كه در منطقه تحت كنترل نيروهاي سوري در بيروت صورت گرفت، فشارهاي مختلفي از سوي سوريها عليه مسلمانان آغاز شد و رفت و آمد روحانيون به مناطق "بقاع" با مشكلات عديده مواجه و مرزها بر روي آنها بسته شد<ref>مأخذ 21، ص53، بيروت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> و در آخرين اقدام، دو ساعت قبل از آزادي چارلز گلاس، سه فروند موشك به پادگان امام علي (ع)، در بعلبك كه تحت كنترل نيروهاي سپاه پاسداران و مجاهدين مسلمان لبناني است، اصابت كرد. هر چند هويت عاملان اين حمله موشكي اعلام نشده است، ولي تنها نيروهاي سوري در اين منطقه مسلح هستند و دره بقاع را كنترل ميكنند.» طبق اين گزارش، پس از آزادي چارلز گلاس، مرز سوريه و لبنان باز شده و فشار سوريها بر منطقه كاهش يافته است.<ref>مأخذ 21، ص53، بيروت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.</ref> | |||
وزير خارجه سوريه (فاروق الشرع) در مصاحبهاي كه پس از آزاد شدن خبرنگار امريكايي انجام داد، گفت: «ربوده شدن خبرنگار امريكايي در غرب بيروت كه نيروهاي سوري در آنجا حضور دارند، براي ما غيرقابل قبول بود، زيرا همه ميدانند كه سوريه مصمم به برقراري نظم در اين ناحيه است.» وي افزود: «به اين جهت سوريه از نخستين روز، كوششهاي شديد و همهگونه فشار براي تأمين آزادي او بهكار برد.»<ref>مأخذ 21، ص56، دمشق ـ به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس، 27/5/1366.</ref> | |||
نشريه "اخبار امريكا و گزارشهاي جهان" با استناد به منابع سرويسهاي اطلاعاتي در منطقه، تصريح كرد كه آزادي روزنامهنگار امريكايي و چند موضوع ديگر در ديدار مقامهاي بلندپايه ايران و سوريه مورد بحث و تبادلنظر قرار گرفته است. اين نشريه آزادي گلاس را برآيند توافق ايران و سوريه خواند و به نقل از سرويسهاي اطلاعاتي نوشت: «تهران از طرفداران خود خواسته است پس از اينكه حافظ اسد اطمينان داد كه ديگر حملهاي عليه مواضع گروههاي شيعه طرفدار ايران در جنوب بيروت صورت نميگيرد، روزنامهنگار امريكايي را آزاد كنند. حافظ اسد ظاهراً از اينكه يك گروه مرتبط با ايران، چارلز گلاس را در روز هفده ژوئن ربوده بود، بسيار عصباني شده است.»<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 157، 2/6/1366، صص56ـ55، واشنگتن ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه، 1/6/1366.</ref> | |||
خبرگزاري فرانسه نيز طي تفسيري در اين باره، آزادي چارلز گلاس را با بازگشت قريبالوقع سفير امريكا به دمشق ـ در پي ده ما غيبت ـ مرتبط دانست و افزود: «در واقع اين خبر كه توسط دو روزنامه چاپ بيروت انتشار يافت، تكذيب رسانههاي دمشق را بهدنبال نداشت. روزنامه "تشرين" آن را بهعنوان قبول بيگناهي دمشق توسط واشنگتن و اهميت نقش سوريه در منطقه معرفي كردهاست… برخي از ناظران معتقدند كه چارلز گلاس بدون چراغ سبز تهران نميتوانست آزاد گردد.»<ref>مأخذ 21، صص55ـ54، بيروت ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.</ref> | |||
== گزارش- 419 == | |||
تأثير انقلاب اسلامي در لبنان و بررسي يك نمونه از اين اثربخشي در منطقه "بعلبك"، موضوع مقالهاي است كه در روزنامه "ال پائيس" چاپ شدهاست. در اين مقاله آمده است: «در اولين ساعات دوم اوت 1987 ميلادي (11/5/1366)، روحانيون به همراه هزاران نفر در بعلبك دست به تظاهرات زدند و روحانيون به جاي قرآن، در دست سلاحهاي روسي حمل ميكردند و فرياد ميزدند "مرگ بر امريكا" و "دستان فهد بايد قطع گردد" زنان نيز بهدنبال آنها بودند. اين صحنهها لرزه بر اندام غربيها مياندازد، زيرا هيچگاه نميتوانند آنها را درك كنند. تا چند سال پيش، بعلبك به خاطر فستيوالهاي تابستاني، رقص و آواز و محصول حشيش، ناحيهاي معروف بود ولي حالا پايتخت آن دشت لبناني، مركز اساسي عمليات پاسداران در مديترانه شرقي است و سربازان سوري به كنترل سطحي شهر دست زده ولي در حقيقت صاحبان اصلي، بينادگرايان و شيعيان ايراني و پيروان آيتالله خميني ميباشند.»<ref>مأخذ 21، صص55ـ54، بيروت ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.</ref> | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۸
روزشمار جنگ سال 1366 1366.05.27 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و هفت مرداد |
تاریخ شمسی | 1366.05.27 |
تاریخ میلادی | 18 اوت 1987 |
تاریخ قمری | 22 ذیحجه 1407 |
گزارش- 402
امروز نيز چند مركز صنعتي و منطقه عملياتي هدف حملات هواپيماهاي عراقي قرار گرفت. هواپيماهاي مهاجم در ساعت 16، تأسيسات بهرهبرداري شماره دو و سه گچساران را بمباران كردند كه خسارتهاي فراواني به آن وارد آمد[۱] و فعاليت اين دو واحد صنعتي كه روزانه بالغ بر 440 هزار بشكه فرآوردهاي نفتي توليد ميكردند، متوقف شد. در اين حمله، چند تن از كاركنان اين واحدها نيز زخمي شدند. در همين ساعت، "نيروگاه برق رامين" اهواز نيز هدف دو فروند راكت هواپيماهاي دشمن قرار گرفت كه ترانس نيروگاه آسيب ديد و سه تن زخمي شدند.[۲] همچنين در ساعت 16:30 يك فروند هواپيماي دشمن از نوع ميراژ، سه راكت به سوي تأسيسات گاز "ايران و ژاپن" در 25 كيلومتري شمال غربي"اميديه" پرتاب كرد كه بر اثر برخورد دو راكت به ايستگاه توربين، خساراتي به آن وارد گرديد.[۳] همزمان با اين حمله، دشمن تأسيسات نفتي كوره 30 را نيز بمباران كرد كه به بخشي از تأسيسات و توربينها آسيب رسيد.[۴] هواپيماهاي عراق امروز در حمله ديگري، قصد داشتند دكل برق سراسري را در منطقه "بادمك" در 30 كيلومتري مركز بخش "پلدختر" در استان لرستان منهدم كنند، اما راكتهاي شليكشده به كوه اصابت كرد و خسارتي در پي نداشت.[۵] شهرهاي مهران، بستان، سوسنگرد و سردشت نيز مورد حمله جنگندههاي دشمن قرارگرفتند. در اين حملات شهر بستان سه بار بمباران شد و منطقه "چنگوله" و مهران، با بمبهاي آتشزا هدف قرارگرفتند كه بر اثر آن، مقاديري علوفه خشك آتش گرفت.[۶] هواپيماهاي دشمن همچنين اطراف سوسنگرد را در ساعت 10:10 و منطقه چزابه را در ساعات 13 و 18:30 مورد حمله قرار دادند.[۷] همچنين به گزارش قرارگاه حمزه(ع) از جبهههاي شمال غرب، هواپيماهاي عراق با تجاوز به حريم هوايي سردشت، مناطق "زيرمرگ"، "بران"، "بردسپيان"، "سهتال"، سنجوه"، "رشكان" و "كوه لكلك" را بمباران كردند.[۸] هجوم عراق در منطقه "سورداش" و در استان سليمانيه، بار ديگر با پايداري نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق دفع شد. امروز نيروهاي عراق با استفاده از دو گردان توپخانه دو گردان پياده، يك تيپ از نيروهاي مخصوص، به مناطق سورداش، "عمرقوم"، "كاني شك"، "خوردهلو"، "استيل كو" و "قلعه پوشينه" در استان سليمانيه حمله كردند و توانستند در آغاز عمليات بخشي از اين مناطق را به تصرف در آورند، ولي بر اثر مقاومت نيروهاي مبارز كرد، واحدهاي عراقي با به جا گذاشتن بيش از يكصد كشته و زخمي، عقبنشيني كردند. در اين درگيري، يك دستگاه زرهپوش، دو دستگاه خودرو نظامي و دو دستگاه لودر عراق مهندم شد و سلاح و مهمات فراواني به غنيمت نيروهاي مبارز كرد عراقي در آمد.[۹]
گزارش- 403
مبارزان كُرد عراقي با حمله به پايگاه جاشها و اجراي كمين در استان اربيل، تعددي از نيروهاي دشمن را هلاك يا زخمي كردند. در محور "شقلاوه" پيشمرگان حزب دمكرات عراق با حمله به چند پايگاه نيروهاي جاش، 40 تن از آنان را كشتند و 50 تن ديگر را زخمي كردند و مقاديري سلاح و مهمات به غنيمت گرفتند. در اين حمله، شش تن از پيشمرگان نيز به شهادت رسيدند.[۱۰] همچنين پيشمرگان كُرد در نزديكي بخش "باتوفه" (Batufuh) از همين استان، با كمين در مسير خودرو "زبير ريكاني"، بخشداري باتوفه، وي را به هلاكت رساندند.[۱۱]
گزارش- 404
نيروهاي خودي و ضدانقلاب در مناطقي از مهاباد، سنندج، نقده و مريوان با همديگر درگيرشدند. افراد ضدانقلاب در "جاده برآباد ـ قالو" در جنوب مهاباد، با كمين در مسير يك دستگاه تويوتاي گروه ضربت ژاندارمري، هشت تن از آنان را به شهادت رساندند، اما با مقاومت افراد باقيمانده و رسيدن نيروهاي كمكي، مهاجمان متواري شدند.[۱۲] در منطقه "ساوان" در ارتفاعات "سلطان" از توابع سنندج نيز بين نيروهاي خودي و چتههاي كومهله درگيري رويداد كه بر اثر آن، دو تن از چتههاي كومهله كشته و هشت تن ديگر زخمي شدند و 9 تن از نيروهاي خودي نيز به اسارت كومهله درآمدند.[۱۳] در زدوخورد ميان نيروهاي خودي و ضدانقلاب در نقده، پشت پادگان "پسوه" دو تن از افرادي خودي شهيد و دو تن ديگر زخمي شدند؛ از افراد ضدانقلاب نيز دو تن به هلاكت رسيدند.[۱۴] همچنين افراد حزب كومهله علاوه بر اين درگيريها، با ورود به روستاي "سروآباد" از توابع مريوان، پـزشك هندي و داروهاي درمانگاه اين روستا را به همرا سه تن از اهالي و 87 رأس گوسفنـد با خود بردند.[۱۵]
گزارش- 405
آيتالله سيدعلي خامنهاي رياست جمهوري، در مشهد در ديدار با گروهي از پاسداران منطقه هشت ثامنالائمه(ع) استان خراسان، در سخناني به بررسي عملكرد دولت عربستان سعودي در مورد جمهوري اسلامي ايران پرداختند، سپس ضمن تشريح وضعيت خليجفارس، به حركات مخفيانه ناوگان امريكا در خليجفارس اشاره كردند و افزودند: «براساس شواهد موجود، لشكركشي امريكا به خليجفارس ناموفق بوده و تاكنون فقط جنجال به همراه داشته است. آنها سعي كردند نفتكشهاي كويتي را زير سايه ناو خود حركت دهند تا تير غيب الهي به آنها اصابت نكند، اما معتقديم تير غيب پرچم نميشناسد، مگر اينكه نفتكشهاي ايراني مورد تهديد قرار نگيرند… امريكاييها عاقلانه رفتاركردهاند و براساس اعلام ما، به عراق فشار آوردند تا كشتيها را نزند. ما قوياً اعلام ميكنيم، اگر هنگام اسكورت كشتي كويت، نفتكش ما مورد تعرض قرار گيرد، بلاشك برخورد جدي با قضيه خواهد شد.»[۱۶] محسن رضايي فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در ديدار با دانشجويان رزمنده، ضمن تحليل رويارويي جبهه مستكبران با انقلاب اسلامي، اقدامات آنها و نقطه قوت نيروهاي خودي در اين مبارزه، گفت: «دنيا امروز احساس كرده كه سنگر فرسوده صدام عليرغم تمام امكانات، در حال فرو ريختن است. از طرف ديگر، جنگ چند روزه عراق عليه ايران به يك جنگ درازمدت و جنگ مقاومت ملت ايران تبديل شده كه بلندگوي انقلاب نيز محسوب ميشود. اين جنگ حتي دشمنان ما را به تمجيد و تعريف از رزمندگان اسلام واداشته است.» وي افزود: «دنياي استكبار با اين حساب، سنگرهاي ديگري را بهطور غير مستقيم در كنار سنگر صدام عليه ما آرايش داد كه مسئله خليجفارس از آن جمله است. امريكاييها، فرانسويها و ديگر اقمار تجاوزگران از محدود بودن امكانات ما مطلع بودند، اما آنها از يك چيز اطلاع نداشتند و آن، ايمان، اخلاص، خلاقيت و ابتكار رزمندگان ما بود. رزمندگان ما خيلي سريع به فضل الهي و با امدادهاي غيبي در دريا جوشيدند و چنان با افتخار حضور پيدا كردند كه غيرقابل توصيف است. امريكاييان با حضور نيروهاي اسلامي، وارد شدن به خليجفارس را به تأخير انداختند و وقتي هم كه وارد خليجفارس شدند با وحشت جلوآمدند. آنها با تبليغات وسيع از تنگه هرمز گذشتند و به دنيا نيز اعلام كردند كه ما خط دفاعي جمهوري اسلامي را شكستيم و داريم به كويت نزديك ميشويم. در اينجا رزمندگان دلير ما عليرغم طوفاني بودن دريا، در حاليكه سوار بر قايق بودند و به جلو ميرفتند، كارشان را انجامدادند.» سپس آقاي رضايي گفت: «درحال حاضر با اصابت مين به كشتي "بريجتون" امريكا سنگر تهاجمي خود را تبديل به سنگر تدافعي كرده است.»[۱۷]
گزارش- 406
امروز بعد از ظهر يك فروند نفتكش "نروژي" با پرچم "ليبريا" در درياي عمان مورد حمله قرار گرفت. اين نفتكش كه "اوسكو سيرا" نام دارد، حامل مواد شيمياي بود كه مورد حمله دو قايق توپدار قرار گرفت و در بدنه آن سوراخ كوچكي ايجاد شد. حمله امروز كه نخستين تهاجم عليه كشتيها در درياي عمان و در دهانه خليجفارس بهشمار ميرود، با واكنش تند كشورها روبهرو شد. جمهوري اسلامي ايران اين حمله را تقبيح كرد و سخنگوي ستاد تبليغات جنگ آن را اقدامي تشنجآفرين خواند و افزود: «جمهوري اسلامي ايران ماداميكه عراق از حمله به كشتيها خودداري كند، از اقدامات مقابله به مثل پرهيز خواهد كرد.»[۱۸] گفتني است كه غربيها اين حمله را به ايران نسبت دادند؛[۱۹] ازجمله، سخنگوي وزارت خارجه امريكا ادعا كرد كه حمله به كشتي نروژي در تنگه هرمز را نيروهاي ايراني انجام دادهاند.[۲۰] خبرگزاري رويتر اين حادثه را يك تغيير جهت و نشان وخيمتر شدن اوضاع دانست و به نقل از منابع كشتيراني گزارش داد: «قايقهاي گشتي ايران معمولاً در دهانه خليجفارس براي بازرسي كشتيهاي خارجي حامل ابزار جنگي براي عراق، به فعاليت مشغول هستند.[۲۱] رسانههاي همگاني منطقه، حمله به اين كشتي را مقدمهاي بر شروع احتمالي درگيري در خليجفارس بين ايران و امريكا دانستند. اين حمله در مطبوعات كشورهاي حاشيه خليجفارس بازتاب گستردهاي داشت و آنها نيز همانند غربيها، جمهوري اسلامي ايران را مسئول اين حمله معرفي كردند. برخي روزنامههاي امارات متحده عربي نيز بهطور مستقيم و يا به نقل از بيمه لويدز لندن، جمهوري اسلامي ايران را عامل اين حمله معرفي كردند.[۲۲]
گزارش- 407
در ادامه عمليات مينروبي ايران ـ كه امارات متحده عربي آنرا عملياتي خطرناك اعلام كردهاست ـ ناوگان نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به جستوجو در آبهاي اطراف بندر فجيره پرداخت. در اينحال، ساعت 5 بعد از ظهر چند فروند ناو هواپيمابر امريكايي و فرانسوي قصد داشتند به ناوگان ايران نزديك شوند و دو فروند هواپيماي "سوپر اتاندارد" فرانسوي نيز در ارتفاع بالا و با سرعت بسيار از فراز منطقه عملياتي نيروي دريايي ايران عبور كردند كه هر دو مورد با اخطار شديد ناوگان ايران روبهرو شد. يك فروند هواپيماي شناسايي امريكايي از نوع "پي ـ تري" نيز در ارتفاع بسيار بالا، منطقه عملياتي يگان مينروب نيروي دريايي ايران را دور زد.[۲۳] در اين حال، يك فروند هليكوپتر غيرنظامي امريكايي، حامل تعدادي خبرنگار خارجي، بهوسيله مدار بييالمللي از ناوگان ايران اجازه خواست تا با پرواز بر فراز ناوگان ايران، از عمليات مينروبي گزارش تهيه كند، اما فرمانده ناوگان، ضمن رد اين درخواست، هليكوپتر امريكايي را با اخطار شديد از فراز منطقه عملياتي بيرون راند.[۲۴]
گزارش- 408
ناو 18 هزار تني "گوادال كانال"، مهمترين ناو امريكا در عمليات مينروبي، ديشب با حركت در نقاط مختلف خليجفارس و ايجاد اختلال در رادار كشتيهاي حاضر در منطقه، مأموريت خود را در مينروبي و حفاظت از كاروان نفتكشهاي كويتي زير پرچم امريكا، آغاز كرد. خبرگزاري فرانسه در اين باره گزارش دارد: «ناو گوادال كانال با هشت هليكوپتر "سي استاليون" ويژه، شب گذشته حركت كرده و امروز در شصت كيلومتري شرق بحرين در مركز خليجفارس قرار داشت.[۲۵] اين ناو قرار است به شمال خليجفارس حركت كرده و پس از رسيدن به بندر "الاحمدي" كويت، كاروان جديد نفتكشهاي كويتي را كه از سه فروند نفتكش كويتي با پرچم امريكا تشكيل شده است، تا آبهاي اقيانوس هند، در خارج از خليجفارس، همراهي و محافظت كند.» خبرنگار راديو بي.بي.سي. نيز در گزارشي از اقدامات و برنامههاي آتي اين ناو، گفت: «رزمناو گوادال كانال شبانه از ساحل بحرين لنگر كشيد و صبح امروز در حوالي 45 كيلومتري دوبي، واقع در انتهاي جنوبي خليجفارس، ديده شد. چند ساعت بعد، رزمناو گوادال كانال به سوي شمال و سپس غرب خليجفارس، يعني پهنترين بخش از آبراههاي آن منطقه، حركت كرد. گوادال كانال كه خود را در پيامهاي راديويي رزمناو "صفر هفت" معرفي كرده است، به هليكوپترهاي حامل خبرنگاران و فيلمبرداران تلويزيوني هشدار داد كه محوطه اطراف اين كشتي را تخليه كنند تا اين رزمناو عمليات گسترده هوايي خود را شروع كند. اين هشدار ميتواند حاكي از آن باشد كه هليكوپترهاي مينياب اين رزمناو آماده شروع جدي عمليات خود شدهاند. در صورت صحت اين احتمال، هليكوپترهاي مذكور ممكن است عمليات مينيابي را از جنوب به شمال خليجفارس آغاز كنند، تا هنگامي كه كاروان نفتكشها از كويت به آن منطقه برسد، آبراههاي آن منطقه يكبار مينروبي شده باشد. ايران با اين هشدار صريح، به حضور رزمناو گوادال كانال در خليجفارس واكنش نشان داد و گفت: «هرگونه حمله امريكا به كشتي يا بنادر ايران با تلافي كوبندهاي پاسخ داده خواهد شد…» ايران مجدداً يادآور شدهاست كه اگر عراق به كشتيهاي ايران حمله نكند، ايران نيز از حمله به كشتيراني در منطقه خودداري خواهد كرد.»[۲۶] روزنامه "تايمز لندن" نيز با اشاره به امكانات امريكا در پاكسازي خليجفارس از مين، نوشت: «هليكوپترهاي سي استاليون امريكايي قادر به يافتن مين در منطقه نيستند.» اين روزنامه افزود: «نيروي مينياب امريكا در 24 ساعت اول عمليات، به زحمت 10 مايل را طي كرد. خدمه هليكوپترهاي مينياب گوادال كانال در عمليات مينيابي، فاقد تعليمات و آموزش كافي هستند و در نتيجه، قسمت اعظم امروز را به تمرين پرواز پرداختهاند و تاكنون نتوانستهاند ميني بيابند.»[۲۷]
گزارش- 409
خبرگزاري يونايتدپرس در گزارشي، قراردادهاي نظامي امريكا با كشورهاي حاشيه جنوب خليجفارس و پيآمدهاي سياسي اين نوع همكاري را در منطقه، مورد بررسي قرارداد و اعلام كرد:«به موجب توافقهاي اعلام شده، هواپيماهاي نظامي امريكا در جريان عمليات اسكورت نفتكشهاي كويتي در خليجفارس، اجازه دارند كه جهت انجام تعميرات و سوختگيري اضطراري، در فرودگاههاي نظامي كويت و عربستان فرود آيند. يك مقام امريكايي در اين رابطه گفته است لفظ اضطراري چندان مفهومي ندارد. و پنتاگون حتي هيئتهايي به بحرين، كويت و عمان اعزام داشته است تا جهت تدارك طرحهاي ضربتي نيروي هوايي امريكا، اجازه استفاده از پايگاههاي دائمي را از اين كشورها كسب كنند. وي تأكيد كردهاست تنها در صورت درخواست عربستان و كليه كشورهاي حوزه خليجفارس، نيروي هوايي اجازه انجام عملياتي تهاجمي را از پايگاههاي اين كشورها خواهد داشت.» يونايتدپرس سپس افزود: «منابع كنگره با اشاره به اين نكته كه آشكار شدن روابط نظامي عربستان و امريكا موجب بياعتباري عربستان خواهد شد، گفتند دولت ريگان كميتههاي مجلس سنا و نمايندگان را از ميزان توسعه همكاريهاي نظامي امريكا با كشورهاي عربي حوزه خليجفارس كه باعث گسترش حضور امريكا در منطقه شده و خطرات جاني براي پرسنل نظامي امريكا در بردارد، آگاه نكرده است. مقامات دولت امريكا معتقدند چنانچه اطلاعات بيشتري در زمينه همكاريهاي نظامي عربستان و امريكا در اختيار كنگره قرار گيرد، "فهد" پادشاه سعودي، بيش از پيش در مظان اين اتهام خواهد بود كه عروسك خيمهشببازي و آلت دست امريكا است. بدينترتيب امريكا تلاش دارد همكاريهاي خود را بهصورت پنهاني گسترش دهد. يك مقام امريكايي در مورد تلاشهاي امريكا ميگويد جهت هموار نمودن راه گسترش حضور نظامي امريكا در كشورهاي خليجفارس، "ريچارد آرميتاژ" معاون وزارت جنگ، و ديگر مقامات پنتاگون از ماه آوريل (فروردين ـ ارديبهشت) گذشته تاكنون 50 بار به اردن، مصر، پاكستان و ديگر كشورهاي منطقه سفر كردهاند. شايد بتوان گفت كه ميزان همكاريهاي نظامي كويت و عربستان با امريكا تاكنون تا اين حد سابقه نداشته است.»[۲۸]
گزارش- 410
"ديويد ملور" معاون وزير خارجه انگلستان، با شركت در يك برنامه ويژه راديويي، از تصميم انگلستان در اعزام مينروب به خليجفارس دفاع كرد و در طول برنامه بارها مدعي شد كه دولت انگلستان در اين تصميمگيري تسليم فشارهاي واشنگتن نشده است، تنها بهدليل خطر جدي مينها در خليجفارس، اين تصميم را گرفته است. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از لندن به نقل از وي افزود: «ما بهطور كامل از اقدام واشنگتن حمايت ميكنيم، اما اين نظر كه انگليس به دام برنامههاي امريكا افتاده باشد، حتي ارزش بررسي كردن هم ندارد. ملور در پاسخ به اين پرسش كه آيا انگلستان با متهم كردن ايران به مينگذاري، بهطور ضمني در جنگ از عراق جانبداري نميكند؟» گفت: «جز اعتقاد محكم دولت، هيچ دليل مستدل مثبتي براي اثبات اينكه تهران در اين جريان دست دارد، وجود، ندارد.» از ملور در مورد اينكه انگليس تاكنون از عمان و امارات خواستار تسهيلات پايگاهي شده و اكنون از قطر و بحرين چنين تقاضايي كرده، سوال شد كه وي در پاسخ گفت: «اين كشورها، كشورهاي كوچكي هستند كه در اين آبراه نسبتاً باريك، با يك قدرت منطقهاي مثل ايران مواجه هستند و مجبورند در انجام هرگونه اقدامي محتاط باشند.»[۲۹] در ايتاليا نيز يك سياستمدار بلندپايه اين كشور از دولت خواست از امتناع خود دست بردارد و به خليجفارس كشتي مينجمعكن بفرستد. "دليو حياكومتي" رييس كميته نظامي سناي ايتاليا و عضو حزب حاكم دمكرات مسيحي، به خبرگزاري رويتر گفت: «با توجه به اينكه انگليس و فرانسه اقدام به فرستادن كشتي مينروب كردهاند، بهعقيده من، ايتاليا نيز اكنون بايد چنين كاري بكند. اروپا وظيفه دارد در آبهايي كه نفت آن كشور از آنجا ميآيد، صلح برقرار نمايد.[۳۰] فرانسه به ناوگان خود در خليجفارس دستور داده است كه اگر قايقهاي حامل نيروهاي شهادتطلب ايراني براي آنها خطري ايجاد كردند، بهطرف اين قايقها تيراندازي كنند. روزنامه "الاتحاد" چاپ امارات متحده عربي، با اعلام اين خبر نوشت: «وزارت دفاع فرانسه به ناوگان خود كه در خليجفارس و درياي عمان عمل ميكنند، دستور دادهاست تا هر قايق انتحاري ايراني را كه سلامت آنها را تهديد ميكند، متوقف و هدف قرار دهند.» براساس اين گزارش، اين دستور به منظور پيشگيري از خطرهاي احتمالي صادر شده است.[۳۱]
گزارش- 411
"طارق عزيز" وزير خارجه عراق، با ارسال نامهاي به دبيركل سازمان ملل متحد خواستار تصويب قطعنامه جديد عليه جمهوري اسلامي ايران، در چارچوب فصل هفت منشور ملل متحد شد. خبرگزاري عراق صبح امروز متن كامل نامه وزير خارجه عراق به دبيركل را كه به ضميمه آن، آمار و ارقامي بود درباره عمليات نظامي ايران در جبههها و يا حملاتي كه ادعا شده ايران عليه مناطق مسكوني عراق انجام داده است، منتشر ساخت. طارق عزيز با اشاره به طبيعت الزامآور قطعنامه 598 شوراي امنيت، خواستار پاسخ مثبت و بيقيد و شرط دو طرف به آن شد و هرگونه برداشت استنباطي از قطعنامه را ردكرد. در نامه طارق عزيز آمده است: «مايلم اعلام كنم كه عراق شيوه نه رد و نه قبول را قاطعانه رد ميكند. ما نه تنها اين شيوه را مخالف طبيعت الزامآور اين قطعنامه ميدانيم، بلكه مخالف آراي مجمع عمومي ميدانيم، تلاشهاي جاري براي مهلت دادن به ايران نه تنها با واقعيت موضع رژيم ايران كه مخالف قطعنامه است، هيچ توجيه قانوني و منطقي ندارد، بلكه در حقيقت رژيم ايران را به لجاجت و اصرار بيشتر بر ادامه تجاوز و گسترش تروريسم و خرابكاري در منطقه تشويق ميكند.»[۳۲] "روزنامه الثوره" ارگان رسمي حزب بعث عراق نيز در مقالهاي اجراي قطعنامه 598 را يك آزمون عملي براي سازمان ملل متحد دانست و تلويحاً از مواضع شوروي در مورد جمهوري اسلامي ايران، انتقاد كرد. الثوره نوشت: «پس از گذشت هفت سال جنگ و آشكار شدن مقاصد تجاوزكارانه و توسعهطلبانه و نژادپرستانه رژيم ايران، براي هيچكس موضعگيري توأم با شك و ترديد در قبال محكوميت اين رژيم و پايان دادن به اين جنگ و اجراي مفاد قطعنامه 598 از سوي برخي از طرفهاي بينالمللي، قابل قبول نيست و ديگر دوستي آنها با عراق و ديگر كشورهاي عربي معني ندارد و اين موضعگيري ناپايدار، به روابط و شهرت آنها در منطقه عربي وكشورهاي جهانسوم ضربه وارد ميكند.»[۳۳] خبرگزاري رويتر نيز به نقل از اين روزنامه در مورد واكنش عراق در برابر موضع شوروي اعلام كرد: «عراق شوروي را به خاطر انتشار يافتن گزارشهايي مبنيبر مخالفت اين كشور با اعمال مجازات عليه ايران به دليل عدم پذيرش مصوبه شوراي امنيت در قبال جنگ خليجفارس، مورد سرزنش قرار داد. روزنامه الثوره اين اقدام را بهعنوان سياستي كوتهبينانه و محاسبات بيارزش ابرقدرتي كه اعتبار كشور را تضعيف ميكند، مورد نكوهش قرار داده و نوشت: «كسانيكه سعي ميكنند با بهرهبرداري از جنگ به اهداف و ارزشهاي سياسي و مادي برسند ـ كه روشي مغاير با آرمان صلح و امنيت جهاني است ـ سخت در اشتباهاند»[۳۴]
گزارش- 412
هر چند هر يك از كشورهاي منطقه در خصوص ايران و عراق و بحران خليجفارس موضعگيريهاي متفاوتي دارند، ولي همانگونه كه خبرگزاري رويتر در گزارشي اعلام كردهاست: «همه كشورهاي عربي براي منزوي ساختن ايران و وادار كردن آن به قبول قطعنامه شوراي امنيت، تهاجمات ديپلماتيك عليه اين كشور را آغاز كرده و آن را شديداً تحت فشار قرار دادهاند.»[۳۵] برداشت اردن از جنگ عراق و ايران تفاوتي با جنگ اعراب و اسرائيل ندارد. خبرگزاري فرانسه در گزارشي از امان به نقل از محافل سياسي اردن گزارش داد: «اين كشور با نگراني خاصي اوضاع خليجفارس را دنبال ميكند و در صدد است به كشورهاي عربي نسبت به خطر بينالمللي شدن جنگ خليجفارس كه آنها را تهديد ميكند، هشدار دهد.[۳۶] اردن به بهانه اجلاس شوراي وزيران امورخارجه كشورهاي عرب كه قرار است روز 23 اوت (اول شهريور) در تونس برگزار گردد، قصد دارد در تونس رابطهاي نيز ميان جنگ اعراب و اسرائيل و جنگ عراق و ايران برقرار سازد و مدعي گردد كه اين دو جنگ هر دو از تجاوز به اعراب سخن ميگويند، با اين فرق كه يكي بهنام امنيت مرزهايش و ديگري بهنام مذهب انجام ميپذيرد. بهگفته ناظران مزبور، براي اردن نحوه برخورد كشورهاي عرب با اسرائيل بايد در مقابل ايران نيز اعمال گردد.»[۳۷] راديو بي.بي.سي. ضمن تحليل نگرانيهاي تركيه از گرايش احتمالي جمهوري اسلامي ايران به شوروي ـ بر اثر فشار غرب به ايران ـ گفت: «مقامات ترك نگران آناند كه اقدامات امريكا براي منزويكردن ايران، به افزايش نفوذ شوروي در ايران بينجامد و براي "ناتو" و منطقه خليجفارس پيآمدهاي بالقوه ناخوشايندي داشته باشد… علاوه بر آن، تركيه از اين موضوع نيز بيم دارد كه متحدين امريكا از جمله خود تركيه، مستقيماً وادار به دخالت در جنگ ايران و عراق گردند، در حاليكه اين كشور همواره شديداً سعي بر آن داشته است كه در قبال جنگ موضعي كاملاً بيطرفانه اختيار كند. گزارشي كه هفته گذشته انتشار يافت و حاكي از آن بود كه شوروي و ايران موافقت كردهاند تا نفت ايران از طريق خط لوله شوروي صادر شود، موجب نگراني مقامات تركيه شده است. منابع وزارت خارجه تركيه معتقدند كه وابستگي ايران به شوروي بدترين موقعيتها را براي منافع تركيه و ناتو به وجود ميآورد و در آن صورت امريكا را مسئول ميدانند.»[۳۸]
گزارش- 413
"شيخ زايد بنسلطان آلنهيان" رييس امارات متحده عربي كه در سوريه بهسر ميبرد، با تمديد زمان ديدار خود از اين كشور، امروز براي چهارمين روز پياپي با "حافظ اسد" رييس جمهوري سوريه، ديدار و گفتوگو كرد. خبرگزاري آسوشيتدپرس درباره مذاكرات سران دو كشور گزارش داد: «ديدارهاي متوالي آنها انتظار مربوط به پيشرفت در تلاش جهت كاهش تشنجات در خاورميانه را افزايش ميدهد. منابع مطلع گفتند شيخ زايد در اين سفر دو هدف را دنبال ميكند: يكي پايان دادن به اختلاف ديرپا ميان سوريه و عراق ـ كه به خاطر اتحاد سوريه با ايران در جنگ هفت ساله ايران و عراق عميقتر شده است ـ و ديگري جلب موافقت حافظ اسد به ميانجيگري… منابع مطلع گفتند: تمديد ديدار شيخزايد در دمشق براي چهارمين روز، مبيـّن پيشرفت در اين زمينه است.»[۳۹]
گزارش- 414
مواضع و عملكرد دولت امريكا در مورد انقلاب اسلامي و مسائل منطقهاي، مورد توجه رسانههاي همگاني جهان است. روزنامه "ال پائيس" چاپ اسپانيا، با اشاره به سرنگوني شاه در ايران، اشغال سفارت امريكا، شكست طرح نجات گروگانهاي امريكايي، انفجار پايگاه تفنگداران امريكايي در بيروت و رسوايي "ايران گيت" بهعنوان ضرباتي كه امريكا از انقلاب اسلامي دريافت كردهاست، نوشت: «ريگان طي دو دوره رياست جمهورياش شكستهاي فاحشي از دست انقلابيون مسلمان ايراني و لبناني متحمل شد و جديدترين آنها ايران گيت است كه باعث شد تا ريگان در مقابل متحدين ميانهرو عرب خود مانند مصر و اردن و عربستان كه طرفدار عراق هستند، از بازي خارج شود.» اين روزنامه سپس درباره سياست ايران در برابر لشكركشي امريكا به منطقه و آثار اين اقدام نظامي بر مسائل داخلي ايران، نوشت: «ايران اين مقابلهگرايي را پذيرفته است، ولي خودكشي نخواهد كرد. استقرار نظامي امريكا در مقابل سواحل ايرانيان به ملت آنها اجازه داده است كه در مقابل يك دشمن خارجي بسيج شده و مسائل هرچه وخيمتر داخلي را از ياد ببرند. رييس دمكرات كميسيون دفاع كنگره امريكا ميگويد: «بايد در آبهايي كه مورد استفاده نفتكشهاي حامل نفت ايران است، ميني نصب كنيم تا شايد آنها درك كنند كه شخصي كه در خانه شيشهاي زندگي ميكند، نبايد سنگ پرتاب كند.» اين جمله سياستمداران امريكا قابل توجه است كه اولين بازنده در مسدود شدن تنگه هرمز، ايران خواهد بود. در حقيقت غرب آنقدر به نفتي كه از آن راه دريايي ميگذرد احتياج ندارد كه خود را با جهاني كردن درگيري ميان ايران و عراق بهخطر بيندازد. كشوري كه وضعش بدتر از بقيه است، ايران ميباشد و صدام حسين اين موضوع را ميدانست و به همين علت هواپيماهايش جنگ نفتكشها را درسال 1984 ميلادي (1363) آغاز كردند ولي سر و صداي فعلي، آن موضوع را از ياد بردهاست و فراموش شده كه عراقيها بيشتر از ايرانيها به كشتيهاي غيرنظامي در خليجفارس حمله ميكنند.»[۴۰] "شيرين هانتر" استاد مركز مطالعات بينالمللي دانشگاه "جرج تاون" امريكا، به بررسي دلايل تيره شدن روابط ايران و غرب پرداخت و عدم واقعنگري امريكا را دليل آن ذكر كرد. وي در مقالهاي كه روزنامه "كريستين ساينس مانيتور" آنرا چاپ كرد، نوشت: «نظري كه از سوي بيشتر ناظران و مقامات غربي اعلام شده، اين است كه سياست بهبود روابط با ايران، ارزشي ندارد. برخي استدلال ميكنند كه چنين سياستي اشتباه است، زيرا هيچيك از رهبران فعلي ايران در مورد بهبود با غرب جدي نيستند و ابتكار عملهاي اخير از جانب آنها صرفاً تاكتيكهايي براي دستيابي به مزاياي اقتصادي است. برخي نيز بر اين باورند كه به سبب دستهبنديهاي داخلي، عناصري كه كمتر تندرو هستند، قادر به اتخاذ سياست آشتيجويانه با غرب نخواهند بود و هر دو به اين نتيجه ميرسند: «مادام كه كادر رهبري كنوني ايران بر سر كار است، هرگونه معامله با ايران بيفايده است.» خانم هانتر در مورد گروهها و نگرشهاي موجود در ايران نيز نوشت: «در ايران عناصر "پراگماتيك" در موضع دفاعي قرار گرفتهاند و "راديكالها" ميگويند رويدادهاي اخير ثابت ميكند كه غرب هرگز با انقلاب اسلامي كنار نخواهد آمد… در غرب طرفداران حمايت فعال از عراق، حتي به بهانه درگيري نظامي با ايران، دست بالا را دارند و در شرايط كنوني، فكر گشودن راه مذاكره با ايران به بايگاني سپرده شده است. بدينترتيب در كوتاه مدت براي غرب جز وارد كردن فشار بر ايران براي تغيير سياستهايش، راهي باقي نميماند.» شيرين هانتر سياست غيرواقعبينانه غرب در برابر جمهوري اسلامي ايران را عامل شكست تلاش آنها دانست و افزود: «قبل از آغاز درگيري با ايران، كشورهاي غربي بايد درك كنند كه هرگز از راههاي واقعگرايانه براي مصالحه با رژيم ايران وارد نشدهاند؛ براي نمونه، فرانسويها در حالي به انتظار بهبود روابط با ايران هستند كه همچنان به تأمين اسلحه براي عراق ادامه ميدهند. نه ايالات متحده و نه انگليس، كوچكترين توجهي به اين نظر ايران نكردهاند كه عراق بهعنوان آغازگر جنگ، حداقل مستحق آن است كه بهطور شفاهي محكوم شود. برخي در غرب به اين اميدند كه تماس با ايران و به طور صريحتر با عناصر معيني در آن كشور، به تغيير رژيم خواهد انجاميد. اين برداشتها و انتظارات تقريباً به مرحلهاي رسيده كه غرب از كادر رهبري ايران انتظار دارد كه دست به خودكشي سياسي بزند. بنابراين جاي شگفتي نيست كه تلاشهايي كه براي مصالحه با ايران بهعمل ميآيد، موفق نباشد. اگر قرار است چنين تلاشهايي در آينده نيز انجام شود، بايد بر مبنايي واقعگرايانه استوار باشد، اين به معناي تن دادن به درخواستهاي غيرمنطقي ايران نيست، بلكه به معناي آن است كه شكايتهاي ايران در رابطه با جنگ به طريقي مثبتتر مورد توجه قرار گيرد و اين به معناي كنار آمدن با رژيم فعلي ايران است نه اينكه روند آشتيجويي براي نابود كردن آن رژيم بهكار گرفته شود و بدون شك ايران نيز براي توفيق تلاشهاي آشتيجويانه سهم خود را ايفاكند.»[۴۱]
گزارش- 415
پنجاه و دو تن از نمايندگان كنگره امريكا با ارسال نامهاي به "جورج شولتز" وزير خارجه اين كشور، خواهان ادامه همكاري امريكا با گروههاي مخالف جمهوري اسلامي ايران و پشتيباني بيشتر از آنها به ويژه سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، شدند. در اين نامه آمده است: «امريكا بايد ايرانيهايي را كه تسليم ديكتاتوري حاكم نشدهاند و با مقاومت خود جانشان را به خطر انداختهاند، بهرسميت بشناسد و بهطور دقيق و از نزديك مواضع آنها را مورد بررسي قرار دهد. ما از اينكه دولت امريكا درك و شناخت بيشتري از نقش نيروهاي مقاومت، بهويژه مجاهدين خلق، در روند مبارزه قدرت در ايران از خود نشان داده است و اين شناخت روزبهروز در حال گسترش ميباشد، بسيار خشنود و راضي هستيم. در حال حاضر فرصتي در اختيار ماست كه ميتوانيم سياستي را در پيش بگيريم كه به هنگام تغيير در رهبري ايران، در طرف مردم باشيم. سياست آتي ايالات متحده نبايد ما را در كنار رهبران كنوني قرار دهد؛ رهبراني كه از ترور، ادامه جنگ و طولانيتر كردن آن براي كنترل بيشتر بر اوضاع سود ميجويند.»[۴۲] "مروين دايمالي" نماينده حزب دمكرات كه طراح و عامل اصلي در پيشبرد اين طرح است، از تصميم اخير وزارت خارجه امريكا مبنيبر حذف نام سازمان مجاهدين خلق از ليست گروههاي تروريستي، استقبال كرد. وي مدتهاست ميكوشد تا دولت امريكا "مجاهدين" را به رسميت بشناسد. روزنامه كيهان با انتشار اين مطالب، افزود: «"ريچارد مورفي" معاون وزير خارجه امريكا، در ماه آوريل (فروردين ـ ارديبهشت) در مقابل مجلس نمايندگان اعتراف كرد كه دولت امريكا مدتهاست كه با سازمان مجاهدين خلق در تماس ميباشد تا اطلاعاتي در رابطه با وقايع داخلي ايران بهدست آورد. سازمان مجاهدين از طريق يك سيستم پيچيده تبليغاتي ـ اطلاعاتي در تلاش است تا اعتبار خود را در ايالات متحده و اروپا افزايش دهد و اتهامات وارده از قبيل شركت در ترور چند امريكايي در دوران رژيم شاه را رد كند.»[۴۳] "تاس" خبرگزاري رسمي شوروي، در واكنشي در برابر اقدام اخير نمايندگان كنگره، اعلام كرد: «اين نامه نشان ميدهد كه در امريكا نيروهايي هستند كه براي تضمين منافع واشنگتن، حاضرند به هر روشي، از جمله توطئه براندازي، دست بزنند. اين سياست ماجراجويانه نشان ميدهد دولت امريكا قصد دارد اوضاع قابل انفجاري را در منطقه خليجفارس بهوجود آورد كه در دراز مدت به اين كشور اجازه دهد به هدفهاي خود در زمينههاي مختلف بهويژه گماردن سياستمداران باب طبع امريكا بر سركار، دست يابد و حضور نظامي خود را در اين منطقه گسترش دهد.»[۴۴]
گزارش- 416
در پي ضربالعجل 24 ساعته دولت عربستان به سرپرست حجاج ايراني، وي به كشور بازگشت. "حجتالاسلام والمسلمين كروبي" در بازگشت به تهران، در فرودگاه مهرآباد مورد استقبال مهندس موسوي نخستوزير، قرار گرفت و گفت: «دولت عربستان كتباً به من ابلاغ كرد تا خاك اين كشور را ترك كنم و مرا با اسكورت نظامي به فرودگاه جده آوردند.»[۴۵]
گزارش- 417
يكي از كاركنان سفارت عربستان سعودي در تهران درگذشت. ديپلمات سعودي كه "مساعد الغامدي" نام داشت، پيشتر بر اثر سقوط از طبقه بالاي سفارت ـ به هنگام تجمع مردم تهران در مقابل آن ساختمان بعد از كشتار مكه [ر.ك.به: 10/5/1366ـ171] ـ زخمي شده بود.[۴۶] يك مقام آگاه در وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران در اين باره گفت: «يكي از ديپلماتهاي سعودي كه در بيمارستان بستري بود، بهعلت اصرار مقامات سعودي براي انتقال وي به عربستان، از بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان خارج و به فرودگاه انتقال يافت. در فرودگاه حال وي روبه وخامت گذاشت و مجدداً به بيمارستان آورده شد، ولي تلاش پزشكان مؤثر واقع نشد و ديپلمات سعودي درگذشت.[۴۷] وزارت خارجه سعودي با انتشار بيانيهاي، مرگ ديپلمات سعودي در تهران را ناشي از حمله مردم به سفارت عربستان اعلام كرد. خبرگزاري آسوشتيدپرس با نقل اين بيانيه افزود: «رفتار غيرانساني مقامات ايراني كه از پرواز وي براي معالجه در يك بيمارستان سعودي جلوگيري كردند، عامل ديگر آن ميباشد.»[۴۸] راديو بي.بي.سي. نيز درباره اين حادثه، با بررسي روابط دو كشور، گفت: «اگر كشورهاي ديگري در چنين ماجرايي درگير ميشدند، شايد به قطع روابط ديپلماتيك اقدام ميكردند، ولي ديديم هم ايران و هم عربستان سعودي تاكنون بر اين عقيده بودهاند كه بازنگهداشتن راههاي ارتباط بين دوكشور، در كاهش تشنجات منطقه مؤثرتر خواهد بود.»[۴۹]
گزارش- 418
"چارلز گلاس" خبرنگار امريكايي و فرزند وزير دفاع لبنان كه در 27 خرداد ماه گذشته به دست افراد مسلح ناشناس با هم از بيروت ربوده شده بودند، ساعت 2 بامداد امروز آزاد شدند و نيروهاي امنيتي سوريه آنها را به دمشق منتقل كردند. خبرگزاري جمهوري اسلامي در گزارشي از بيروت، به نقل از يك منبع آگاه اعلام كرد: «پس از ربودن چارلز گلاس كه در منطقه تحت كنترل نيروهاي سوري در بيروت صورت گرفت، فشارهاي مختلفي از سوي سوريها عليه مسلمانان آغاز شد و رفت و آمد روحانيون به مناطق "بقاع" با مشكلات عديده مواجه و مرزها بر روي آنها بسته شد[۵۰] و در آخرين اقدام، دو ساعت قبل از آزادي چارلز گلاس، سه فروند موشك به پادگان امام علي (ع)، در بعلبك كه تحت كنترل نيروهاي سپاه پاسداران و مجاهدين مسلمان لبناني است، اصابت كرد. هر چند هويت عاملان اين حمله موشكي اعلام نشده است، ولي تنها نيروهاي سوري در اين منطقه مسلح هستند و دره بقاع را كنترل ميكنند.» طبق اين گزارش، پس از آزادي چارلز گلاس، مرز سوريه و لبنان باز شده و فشار سوريها بر منطقه كاهش يافته است.[۵۱] وزير خارجه سوريه (فاروق الشرع) در مصاحبهاي كه پس از آزاد شدن خبرنگار امريكايي انجام داد، گفت: «ربوده شدن خبرنگار امريكايي در غرب بيروت كه نيروهاي سوري در آنجا حضور دارند، براي ما غيرقابل قبول بود، زيرا همه ميدانند كه سوريه مصمم به برقراري نظم در اين ناحيه است.» وي افزود: «به اين جهت سوريه از نخستين روز، كوششهاي شديد و همهگونه فشار براي تأمين آزادي او بهكار برد.»[۵۲] نشريه "اخبار امريكا و گزارشهاي جهان" با استناد به منابع سرويسهاي اطلاعاتي در منطقه، تصريح كرد كه آزادي روزنامهنگار امريكايي و چند موضوع ديگر در ديدار مقامهاي بلندپايه ايران و سوريه مورد بحث و تبادلنظر قرار گرفته است. اين نشريه آزادي گلاس را برآيند توافق ايران و سوريه خواند و به نقل از سرويسهاي اطلاعاتي نوشت: «تهران از طرفداران خود خواسته است پس از اينكه حافظ اسد اطمينان داد كه ديگر حملهاي عليه مواضع گروههاي شيعه طرفدار ايران در جنوب بيروت صورت نميگيرد، روزنامهنگار امريكايي را آزاد كنند. حافظ اسد ظاهراً از اينكه يك گروه مرتبط با ايران، چارلز گلاس را در روز هفده ژوئن ربوده بود، بسيار عصباني شده است.»[۵۳] خبرگزاري فرانسه نيز طي تفسيري در اين باره، آزادي چارلز گلاس را با بازگشت قريبالوقع سفير امريكا به دمشق ـ در پي ده ما غيبت ـ مرتبط دانست و افزود: «در واقع اين خبر كه توسط دو روزنامه چاپ بيروت انتشار يافت، تكذيب رسانههاي دمشق را بهدنبال نداشت. روزنامه "تشرين" آن را بهعنوان قبول بيگناهي دمشق توسط واشنگتن و اهميت نقش سوريه در منطقه معرفي كردهاست… برخي از ناظران معتقدند كه چارلز گلاس بدون چراغ سبز تهران نميتوانست آزاد گردد.»[۵۴]
گزارش- 419
تأثير انقلاب اسلامي در لبنان و بررسي يك نمونه از اين اثربخشي در منطقه "بعلبك"، موضوع مقالهاي است كه در روزنامه "ال پائيس" چاپ شدهاست. در اين مقاله آمده است: «در اولين ساعات دوم اوت 1987 ميلادي (11/5/1366)، روحانيون به همراه هزاران نفر در بعلبك دست به تظاهرات زدند و روحانيون به جاي قرآن، در دست سلاحهاي روسي حمل ميكردند و فرياد ميزدند "مرگ بر امريكا" و "دستان فهد بايد قطع گردد" زنان نيز بهدنبال آنها بودند. اين صحنهها لرزه بر اندام غربيها مياندازد، زيرا هيچگاه نميتوانند آنها را درك كنند. تا چند سال پيش، بعلبك به خاطر فستيوالهاي تابستاني، رقص و آواز و محصول حشيش، ناحيهاي معروف بود ولي حالا پايتخت آن دشت لبناني، مركز اساسي عمليات پاسداران در مديترانه شرقي است و سربازان سوري به كنترل سطحي شهر دست زده ولي در حقيقت صاحبان اصلي، بينادگرايان و شيعيان ايراني و پيروان آيتالله خميني ميباشند.»[۵۵]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/05/27
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 153، 29/5/1366، صص4ـ3، ياسوج ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/5/1366.
- ↑ سند شماره 097379 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ژاجا ـ ركن سوم، به دفتر نخستوزير، 28/5/1366.
- ↑ پيشين؛ و ـ سند شماره 026017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي، شماره 22، نزاجا ـ معاونت اطلاعات و عمليات، 3/6/1366، ص11.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 153، 29/5/1366، صص4ـ3، ياسوج ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/5/1366.
- ↑ سند شماره 97357 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نمايندگي حضرت امام در سپاه مركز، از دفتر حضرت امام در سپاه مركز، ناحيه لرستان، 27/5/1366.
- ↑ سند شماره 226165 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 5/6/1366، صص8ـ7؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 152، ص6، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ سند شماره 029017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 22، نزاجا ـ معاونت اطلاعات و عمليات، 3/6/1366، ص11.
- ↑ سند شماره 226165 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 5/6/1366، صص8ـ7؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 152، ص6، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ سند شماره 098951 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: روابط عمومي فرماندهي قرارگاه رمضان، 28/5/1366؛ و ـ سند شماره 0144647 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: آمار عملياتها، 11/8/1366.
- ↑ سند شماره 029015 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، معاونت اطلاعات سپاه پانزدهم رمضان، 3/6/1366، ص1.
- ↑ سند شماره 029221 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه رمضان ـ معاونت اطلاعات، 29/6/1366.
- ↑ سند شماره 097393 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء، 31/5/1366؛ و ـ سند شماره 029017 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 22، نزاجا ـ معاونت اطلاعات و عمليات، 3/6/1366، ص13.
- ↑ سند شماره 046084 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش روزانه"، از قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) ـ اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه پاسداران ـ اطلاعات، 5/6/1366؛ و ـ سند شماره 046088 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 5/6/1366. و ـ سند شماره 097500 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر نمايندگي امام در سپاه 11 امام حسن عسگري (ع) ـ دفتر سياسي، به دفتر نمايندگي امام در ستاد مركزي ـ دفتر سياسي، 19/6/1366.
- ↑ سند شماره 097400 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء، به فرمانده محترم نيروي زميني سپاه، 1/6/1366؛ و ـ سند 097374 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهداء، به نيروي زميني سپاه، 28/5/1366.
- ↑ سند شماره 09740 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه حمزه (ع)، به فرمانده نيروي زميني سپاه، 1/6/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 27/5/1366، ص1.
- ↑ روزنامه كيهان، 28/5/1366، صص3ـ1.
- ↑ روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص3.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 153، 29/5/1366، ص24، راديو لندن.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 154،30/5/1366، ص14، واشنگتن ـ خبرگزاري فرانسه، 29/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 152، 28/5/1366، ص23، بحرين ـ خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 19، صص27ـ26، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 28/5/1366، ص2، خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص3.
- ↑ مأخذ 21، ص14، منامه ـ خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 19، صص23ـ21، راديو بي.بي.سي.
- ↑ مأخذ 19، صص27ـ26، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 27/5/1366، ص12، واشنگتن ـ خبرگزاري يونايتدپرس.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 28/5/1366، ص16، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 21، ص21، رم ـ خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص15، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، صص8ـ7، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص11، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، صص12ـ11، بغداد ـ خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص20، بحرين ـ از خبرگزاري رويتر، 27/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 28/5/1366، ص16.
- ↑ مأخذ 37، ص19، امان ـ از خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص16، به نقل از راديو لندن، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص58، دمشق ـ از خبرگزاري آسوشيتدپرس، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 19، صص29ـ27، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/5/1366، روزنامه "ال پائيس"، چاپ اسپانيا.
- ↑ مأخذ 21، صص47ـ44، راديو امريكا، 26/5/1366، به نقل از روزنامه "كريستين ساينس مانيتور"
- ↑ روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص20، واشنگتن ـ به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس.
- ↑ روزنامه كيهان، 28/5/1366، ص آخر.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 29/5/1366، ص20، به نقل از خبرگزاري تاس.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 28/5/1366، 12.
- ↑ روزنامه جمهور اسلامي، 28/5/1366، ص7.
- ↑ مأخذ 21، صص47ـ44، راديو امريكا، 26/5/1366، به نقل از روزنامه "كريستين ساينس مانيتور"
- ↑ مأخذ 21، ص31، ـ به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص39، به نقل از راديو رياض، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص53، بيروت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص53، بيروت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، ص56، دمشق ـ به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس، 27/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 157، 2/6/1366، صص56ـ55، واشنگتن ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه، 1/6/1366.
- ↑ مأخذ 21، صص55ـ54، بيروت ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.
- ↑ مأخذ 21، صص55ـ54، بيروت ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه، 27/5/1366.