1367.01.06

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۱۳ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1367
1367.01.06
نام‌های دیگر شش فروردین
تاریخ شمسی 1367.01.06
تاریخ میلادی 26 مارس 1988
تاریخ قمری 7 شعبان 1408



گزارش - 247

ادامه‌ي عمليات بيت‌المقدس4 از دقايق اوليه‌ي بامداد امروز آغاز شد. لشكر27 محمد رسول‌الله(ص) درصدد انتقال 2 گردان به ساحل جنوبي درياچه‌ي دربنديخان بود كه با پاك‌سازي دشت تولبي و پيشروي در عمق منطقه، در امتداد يال‌هاي شمالي ارتفاع برددكان تا ساحل درياچه خط دفاعي تشكيل دهد و تيپ18 الغدير نيز آماده مي‌شد كه روي ارتفاع برددكان وارد عمل شود،[۱] اما هنوز اولين گردان لشكر27 حضرت رسول(ص) به آن سوي درياچه‌ي دربنديخان منتقل نشده بود كه بمب‌باران‌هاي شيميايي مكرر عراق موجب شد سازمان گردان از هم بپاشد و فرمانده گردان به دليل نداشتن شناسايي قبلي از منطقه و نبود راهنما، دچار مشكلات جدي گرديد. از سوي ديگر، قبل از آن‌كه انتقال نيروهاي گردان دوم به آن سوي درياچه آغاز شود، در ساعت 30 دقيقه‌ي بامداد، عراق با اجراي حجم آتش نسبتاً سنگين توپ‌خانه، ضد حمله‌ي خود را به طرف ارتفاع شاخ شميران آغاز كرد. بنا به گفته‌‌هاي اسراي عراقي، دشمن 3 تيپ جديد وارد منطقه كرده و مأموريت پس گرفتن ارتفاع شاخ شميران را به آن‌ها واگذار كرده است. عراقي‌ها در ابتدا عقبه‌ي يگان‌هاي سپاه را روي ارتفاع تمورژنان به طور كامل به وسيله‌ي گلوله‌هاي توپ كاتيوشا شيميايي كرده، سپس از سه محور ضد حمله‌ي خود را به سمت شاخ شميران شروع كردند. همچنين با اجراي آتش‌بس سنگين و دقيق روي جاده‌ي چم سراژين، مسير تردد يگان‌ها را مسدود كرده، كمك‌رساني به نيروهاي در خط را مختل كردند. براي تقويت موقعيت نيروهاي لشكر ابوالفضل(ع) در ارتفاع شاخ شميران و پاسخ به درخواست‌هاي مكرر فرماندهي اين لشكر، قرارگاه فتح به تيپ18 الغدير كه مأموريت ادامه‌ي عمليات در ارتفاع برددكان را بر عهده داشت، ابلاغ كرد كه 2 گردان از نيروهايش را براي كمك به نيروهاي لشكر57 ابوالفضل(ع) و دفع ضد حمله‌ي دشمن راهي ارتفاعات شاخ شميران كند. در عمل، نيروهاي اين يگان نتوانستند امشب وارد عمل شوند.[۲] هم‌زمان با فشار دشمن به شاخ شميران، لشكر حضرت رسول(ص) كار انتقال گردان دوم خود را از ساعت 2 بامداد آغاز و تا ساعت 3:30 جا به جايي و سازمان‌دهي آن را انجام داد، اما با وجود اصرار فرمانده لشكر مبني بر افزايش سرعت نيروها به سمت اهداف، فرمانده اين گردان شناسايي نكردن منطقه؛ آلوده بودن محل به عوامل شيميايي و ناتواني نيروها براي انجام دادن مأموريت را از عوامل كندي سرعت نيروهايش عنوان و تقاضا كرد عمليات متوقف شود. فرمانده لشكر اين تقاضا را نپذيرفت و نيروهاي گردان يادشده پس از اندكي پيشروي به دلايل فوق از جلو رفتن بازماندند و حدود ساعت 5 بامداد به طرف اسكله‌ي لشكر در ساحل خودي عقب‌نشيني كردند، اما فشار دشمن به ارتفاع شاخ شميران ادامه يافت و عراق تا نزديكي‌هاي صبح توانست چند موضع نيروهاي خودي را در پايين اين ارتفاع تصرف كند، اما نيروهاي لشكر ابوالفضل(ع) در ساعت 5 صبح با حمله به دشمن، مواضع از دست رفته را بار ديگر تصرف كردند. در اين اقدام، تعدادي از نيروهاي عراقي به اسارت درآمدند. لشكر ابوالفضل(ع) تا اين ساعت، 4 حمله‌ي سنگين عراق را پاسخ داده بود. بدين ترتيب، در شب دوم به دليل موفق نبودن لشكر محمد رسول‌الله(ص) در اجراي مأموريت خود، بمب‌باران شيميايي عقبه‌ها، و برخي عوامل ديگر ادامه‌ي تصرف ارتفاع برددكان انجام نشد و فقط لشكر ابوالفضل(ع) موفق گرديد حملات سنگين دشمن به ارتفاع شاخ شميران را دفع كند.[۳]

گزارش - 248

از صبح امروز، فشار دشمن روي ارتفاع شاخ شميران كاهش يافت و جاده‌ي چم سراژين كه عقبه‌ي يگان‌ها محسوب مي‌شد، از زير ديد و تير دشمن خارج شد و امكان كمك‌رساني به نيروهاي لشكر57 ابوالفضل(ع) فراهم شد. كاهش فشار دشمن زمينه را براي گرد هم آمدن فرماندهان يگان‌ها در قرارگاه فتح براي بررسي آخرين وضعيت منطقه و چاره‌جويي براي ادامه‌ي عمليات فراهم كرد. ساعت 10:30 صبح، فرماندهان لشكر57 ابوالفضل(ع)، لشكر27 محمد رسول‌الله(ص)، تيپ18 الغدير و تيپ انصارالرسول(ص) به قرارگاه فتح آمدند و با احمد غلامپور فرمانده قرارگاه به گفت و گو پرداختند. پس از مذاكرات در اين جلسه و گفت و گوهاي متعدد در طول امروز، فرماندهي قرارگاه فتح به اين جمع‌بندي رسيد كه با توجه به واقعيات موجود، تشكيل خط دفاعي مناسب و قوي براي حفظ ارتفاع شاخ شميران كليد اصلي منطقه و تصميمي صحيح و واقع‌بينانه مي‌باشد. نكته‌ي محوري كه در اين تصميم‌گيري نقش اساسي داشت توان يگان‌هاي موجود بود كه به دليل حملات شيميايي عراق، دفع حمله‌هاي دشمن به ارتفاع شاخ شميران به ضعف گراييده بود. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه آخرين وضعيت نيروها و آمادگي يگان‌ها به شكل زير است: 1. بنا به گفته‌ي فرمانده لشكر حضرت رسول(ص)، دوسوم نيروهاي اين يگان به دليل بمب‌باران‌هاي شيميايي از رده خارج شده‌اند و عملاً به جز پدافند منطقه‌ي تحت حيطه‌ي مسئوليت خود، نمي‌توانند مأموريت جدي انجام دهند. 2. لشكر10 سيدالشهدا(ع) دو گردان با استعداد كم در اختيار داشت و از سوي ديگر پيشنهاد قرارگاه مبني بر تصرف ارتفاع برددكان را به دليل نداشتن شناسايي رد كرد. 3. لشكر57 ابوالفضل(ع) به دليل كمبود نيرو و فشارهاي واردشده بر يگان در طول دو روز گذشته براي پدافند از ارتفاع شاخ شميران دچار مشكلات اساسي بود و برادر نوري فرمانده اين لشكر مرتباً تقاضاي تعويض يگان خود را از خط داشت. 4. در اين وضعيت، تيپ18 الغدير با 3 گردان در اختيار قرارگاه بود كه با توجه به وضعيت موجود مي‌بايست براي تصرف ارتفاع برددكان مورد استفاده قرار مي‌گرفت يا براي كمك به لشكر ابوالفضل(ع) و حفظ ارتفاع شاخ شميران به اين ارتفاع اعزام مي‌شد. با توجه به شناختي كه از منطقه و ارتفاع برددكان وجود داشت و همچنين ميزان استعداد دشمن روي آن، نيروي موجود براي تصرف اين ارتفاع كفايت نمي‌كرد و در صورت تحقق چنين امر دور از ذهني، ديگر توان پاسخ‌گويي به ضد حمله‌‌هاي احتمالي دشمن باقي نمي‌ماند.[۴] لذا احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، در گزارش بعد از ظهر به فرمانده كل سپاه با اعلام اين‌كه عراق حدود 3000 نيرو روي ارتفاع برددكان مستقر كرده و همچنين توان عمده‌يي از زرهي و پياده در منطقه‌ي عملياتي تا سد دربنديخان متمركز كرده است و از سوي ديگر، توان يگان‌هاي خودي به‌ويژه در بمب‌باران‌هاي شيميايي و دفع ضد حمله‌هاي عراق به طور آشكاري تحليل رفته است، خواستار تكميل اهداف تصرف شده‌ي فعلي و حفظ و تثبيت آن‌ها شد. غلامپور گفت: اجازه بدهيد فعلاً در يك مرحله برددكان و دشت تولبي را بگيريم، بعداً برويم روي ارتفاع مله‌سور. وي در توضيح تدبير قرارگاه فتح براي ادامه‌ي عمليات اضافه كرد: الآن مي‌رويم با فرماندهان يگان‌ها صحبت مي‌كنيم. مجبوريم ارتفاع برددكان را به تيپ18 الغدير و دشت تولبي را هم به لشكر10 سيدالشهدا(ع) بدهيم.[۵] بدين ترتيب، با جمع‌بندي اوضاع جديد، تصميم قرارگاه فتح معطوف به تكميل و تثبيت وضع موجود گرديد تا در زمان بعد با رفع مشكلات موجود و فراهم شدن شرايط، عمليات از اين نقطه به سمت ارتفاعات مله‌سور كه بر سد دربنديخان مسلط است، توسعه داده شود.[۶]

گزارش - 249

در دومين روز از عمليات بيت‌المقدس4 در ارتفاعات جنوب درياچه‌ي دربنديخان، بعد از ظهر امروز دشمن با آوردن 2 گردان نيرو در يال زبانه‌يي ارتفاع برددكان، بار ديگر از دو سمت به شاخ شميران حمله كرد كه مقاومت نيروهاي لشكر57 ابوالفضل(ع) مانع از پيشروي آن‌ها شد، اما به دليل كمبود نيرو، فرمانده لشكر از قرارگاه درخواست نيروي كمكي كرد. عراق با در اختيار داشتن يال‌هاي جنوبي ارتفاع برددكان و روستاي رزين، همچنان نيروهاي لشكر ابوالفضل(ع) را تهديد مي‌كند. ضعف توان لشكر ابوالفضل(ع) به‌كارگيري يك يگان جديد را اجتناب‌نا‌پذير كرده است. ساعت 14:40 يك گردان از تيپ18 الغدير براي كمك به اين يگان راهي يال‌هاي شرقي شاخ شميران شد تا امشب در اين ارتفاع مستقر شوند و حملات دشمن را دفع كند، اما فرمانده تيپ الغدير معتقد است كه اين گردان به جز دفع فشار دشمن، امشب قادر به اجراي عمليات نيست و شب بعد مي‌تواند وارد عمليات شود. تسلط ديد و تير دشمن روي جاده‌ي چم سراژين ـ كه مسير تردد منطقه محسوب مي‌شود ـ نيز به عنوان يك مشكل همچنان وجود دارد. تا پايان امروز هنوز درباره‌ي موفقيت در ارتفاع برددكان در صورت حمله ترديد وجود دارد.[۷]

گزارش - 250

حضور نيافتن جدي يگان‌هاي دشمن در منطقه‌ي دشت زور؛ اكراه ارتش عراق در دست زدن به ضد حمله‌هاي وسيع و گسترده در منطقه‌ي عمومي حلبچه و متمركز شدن نيروهاي زبده‌ي گارد رياست‌جمهوري در جبهه‌هاي جنوبي بخشي از استراتژي جديد نظامي عراق در دوره‌ي زماني مي‌باشد كه سپاه پاسداران مشغول اجراي عمليات والفجر10 است. مطالب فوق بخش‌هايي از گزارش درج‌شده در شماره‌ي امروز روزنامه‌ي واشنگتن پست در تحليل عمليات والفجر10 در منطقه‌ي حلبچه است كه پاتريك تايلر خبرنگار اين نشريه كه هم‌اكنون در ايران به سر مي‌برد، آن را تهيه كرده است. در قسمت‌هايي از اين مطلب، خبرنگار واشنگتن پست واكنش ضعيف عراق را در مواجهه با عمليات ايران در حلبچه استراتژي جديد عراق ناميده و معتقد است عراق ترجيح داده است به جاي پذيرفتن تلفات نيروي انساني، بخشي از سرزمين‌هاي شمال را به ايران واگذار كند، اما كنترل مناطق مركزي و جنوب اين كشور را در دست داشته باشد. واگذاري كنترل سرزمين‌هاي شمالي به ايران با اين استراتژي هم‌خواني دارد، اما سقوط فوري خط دفاعي ارتش عراق در بخش عظيمي از دره‌ي دربنديخان ضعف احتمالي استراتژي دفاعي عراق را براي دوام آوردن در جنگي ديرپا و فرسايشي آشكار مي‌كند. به نظر مي‌رسد تنها در صورت دست‌يابي ايران به حوزه‌هاي نفتي كركوك يا شهر سليمانيه و سد دربنديخان عراق ناچار شود كه سربازان خود را از مناطق مهم و حياتي جنوب فرابخواند. در قسمت‌هايي از اين مطلب كه راديو امريكا آن را نقل كرده، چنين آمده است: «ماه گذشته در بغداد مقامات عراقي و تحليل‌گران نظامي غرب گفتند كه به عقيده‌ي آنان عراق براي دفاع از شهرهاي عمده و مناطق نفت‌خيز خود داراي برنامه‌ي منطقي است، ولي به دفاع از مناطق مرزي شمال كه اكثر سكنه‌ي آن را اقليت كرد تشكيل مي‌دهد چندان تعهدي نخواهد داشت. با توجه به چنين استراتژي، عراق ظاهراً چند واحد نظامي را تنها به خاطر اعلام حضور در مناطق مرزي شمال به آن خطه اعزام كرد. در همان احوال، عراق به متمركز كردن نيروهاي آموزش‌ديده و گارد جمهوري در جبهه‌هاي جنوب و مركز پرداخت تا به اين وسيله راه دست‌يابي به پايتخت را مسدود كند.» واشنگتن پست مي‌افزايد: اكراد، گرفتار بي‌ميلي عراق در هفته‌هاي اخير در دست زدن به يك ضد حمله يا تقويت واحدي كه در دام نيروهاي ايراني در كرانه‌ي درياچه‌ي دربنديخان افتاده است، شده‌اند كه اين امر ظاهراً با استراتژي جديد بغداد تطابق دارد و بدين ترتيب دولت بغداد ترجيح داده است كه كنترل سرزمين‌هاي خود را در مركز و جنوب در دست داشته باشد و به جاي آن‌كه پياده نظام خود را دست‌خوش تلفات سنگين كند، زمين را در شمال عراق به ايران واگذارد. واشنگتن پست در بخش ديگري از تحليل خود به آثار شكست عراق در عمليات والفجر10 پرداخته و نوشته است: به گفته‌ي تحليل‌گران مقيم تهران، حملات ايران كه در آن حدود چهار هزار سرباز عراقي تسليم شدند و صدها تانك و زره‌پوش و هزاران وسيله‌ي نقليه‌ي پشتيباني به اضافه‌ي كوهي از مهمات و اسلحه و 400 مايل مربع از خاك عراق به دست ايران افتاد، نشان‌دهنده‌ي پيروزي و دستاورد مهمي براي ايران به شمار مي‌رود. به نوشته‌ي روزنامه‌ي واشنگتن پست، سؤالي كه اكنون مطرح مي‌باشد اين است كه عراق تا چه زماني مي‌تواند به استراتژي دفاعي خود ادامه دهد و اگر ايران آن اندازه كه در دربنديخان نشان داد پيشرفت كند، آن ‌گاه چه روي خواهد داد. به رغم سربازان آموزش‌نديده و سالمند عراقي كه ديروز سه هزار نفر از آنان را در استاديوم فوتبال تهران گردآورده بودند، نيروهاي سپاه پاسدران ايران را اكثراً نوجواناني تشكيل داده‌اند كه داراي انگيره‌يي عالي و شوق و تعصب مذهبي هستند. به نظر تحليل‌گران نظامي اين باور عمومي كه نيروي نظامي عراق با استفاده از تانك‌هاي ساخت شوروي و پشتيباني توپ‌خانه و هواپيماهاي ساخت فرانسه هنوز مي‌تواند در ميدان جنگ متعارف در مقابل ايران ايستادگي كند و نيروهاي ايران را شكست دهد، به قوت خود باقي است و احتمال مي‌رود كه چنين برخوردي در جاده‌يي كه به كركوك يا به سليمانيه ختم مي‌شود، روي دهد. برخي تحليل‌گران بر اين باورند كه شدت گرفتن جنگ و شكست عراق؛ ادامه‌ي حملات موشكي به بغداد در تهران و انتقام‌جويي به دليل تصرف حلبچه كه هم‌راه با حملات شيميايي عراق بود، نشان‌دهنده‌ي آن است كه اين جنگ تا مدتي نامعلوم همچنان ادامه خواهد يافت. روزنامه‌ي واشنگتن پست مي‌نويسد كه امكان دارد يك سال يا دو سال ديگر ايران خود را صاحب برخي از بلندي‌هاي غير مهم شمال عراق كه اكثر ساكنان آن را كردهاي شورشي تشكيل مي‌دهد اعلام كند و احتمال ديگر آن است كه با كمك چريك‌هاي كرد شمال عراق كه با ايران هم‌كاري دارند ناآرامي‌ها وعدم ثبات منطقه‌يي افزايش يابد و دست‌يابي به حوزه‌هاي نفتي عراق و راه‌هاي حمل نفت آن كشور به تركيه را در پي داشته باشد. همچنين فشار آوردن بر جبهه‌هاي شمال، عراق را ناچار خواهد كرد كه سربازان خود را از مناطق مهم و حياتي جنوب فرابخواند.[۸]

گزارش - 251

در حمله‌ي موشكي بعد از ظهر امروز عراق، 2 موشك به تهران اصابت كرد و در نتيجه 17 نفر شهيد و 208 نفر مجروح شدند، اما در حملات هوايي به چند شهر كشور به رغم وارد آمدن خسارت زياد، تلفاتي به بار نيامد. اولين موشك در ساعت 14:38 در داخل فضاي باز مجتمع تربيتي متقين واقع در خيابان سرهنگ سخايي منشعب از خيابان فردوسي در شمال ميدان امام خميني تهران كه يك واحد آموزش دانش‌آموزان بي‌سرپرست است، فرود آمد و سبب مجروح شدن 8 نفر شد. بر اثر اين انفجار خساراتي به ساختمان‌هاي اطراف وارد شد.[۹] موشك دوم يك دقيقه‌ي بعد به يك ساختمان 4 طبقه در نزديكي تقاطع خيابان‌هاي توانير (شهيد عباسپور) و برزيل در جنوب ميدان ونك برخورد كرد و سبب تخريب آن شد. 2 منزل ديگر نيز در حد 50 درصد آسيب ديدند. در اين حمله 17 نفر شهيد و حدود 200 نفر مجروح شدند كه جراحت 13 نفر از آنان شديد است و بقيه به طور سرپايي درمان شدند. همچنين تا شعاع 400 متري محل اصابت موشك شيشه‌ي ساختمان‌ها شكست و به حداقل 15 اتومبيل خسارت كلي وارد آمد.[۱۰] عراق در اطلاعيه‌يي اعلام كرد چهل و دومين و چهل و سومين حمله‌ي موشكي به تهران را در ساعت 14:01 انجام داده است.[۱۱] اصابت موشك به تهران با حاشيه‌هايي هم‌راه بود، از جمله بر اساس گزارش‌هاي منتشرشده در نشريات داخلي منابع امنيتي، امروز پس از اصابت موشك به خيابان توانير (شهيد عباسپور)، 7 ديپلمات سفارت‌خانه‌هاي چكسلواكي، سومالي، امارات، سودان، عمان و مجارستان عموماً با اتومبيل داراي پلاك سياسي و بعضاً با پوشش‌هاي عادي به محل حادثه مراجعه كرده، با كمك كارمندان محلي سفارت و راننده‌هاي خود اطلاعاتي را از محل و آثار تخريب جمع‌آوري كردند.[۱۲] در حملات امروز هواپيماهاي عراقي به ساير شهرهاي ايران در مقايسه با روزهاي گذشته خسارت و تلفات كمي ايجاد شد؛ از جمله در حمله‌ي هوايي به شهر ايلام كه در ساعت 11:35 انجام شد، 4 نقطه‌ي شهر هدف قرار گرفت و 10 خانه و 6 واحد تجاري ويران شد، اما به ‌رغم بالا بودن خسارت مالي، تلفات جاني به بار نيامد.[۱۳] چند نقطه‌ي مسكوني شهر مريوان نيز در ساعت 9:30 مورد اصابت چند گلوله‌ي توپ قرارگرفت كه به دليل خلوت شدن اين شهر و تخليه‌ي كامل روستاهاي منطقه كه در معرض بمب‌باران‌هاي شيميايي بودند به‌خصوص محور روستاي قلعه‌جي تا روستاي هجرت و حضور مردم در كوه‌هاي اطراف تا غروب آفتاب، حملات امروز در اين مناطق تلفاتي نداشت.[۱۴] همچنين ساعت 14، هواپيماهاي عراقي روستاي تاكانه در 25 كيلومتري پاسگاه تازه‌آباد در منطقه‌ي پاوه را بمب‌باران كردند كه تلفاتي به غير نظاميان وارد گرديد.[۱۵] ستاد تبليغات جنگ شوراي عالي دفاع امروز، هم‌زمان با پايان تعطيلات نوروزي ادارات دولتي، خلاصه‌يي از اطلاعات مربوط به حملات موشكي و هوايي عراق در 10 روز گذشته را به كميته‌هاي تبليغات جنگ سراسر كشور ارسال كرد. قسمتي از اين اطلاعات بدين شرح است: بيش‌ترين شهداي حملات هوايي دشمن در 10 روز گذشته به مناطق مسكوني در مورخ 26/12/1366، روستاي آبدانان ايلام با 37 شهيد و مياندوآب در مورخ 5/1/1367 با 23 شهيد بوده است. در ايام تعطيلات، حجم موشك‌هاي پرتابي به تهران كاهش چشمگيري داشته، به طوري كه به جز تاريخ 4/1/1367 كه 6 موشك به تهران شليك شد، در ساير ايام، روزانه فقط يك موشك به مناطق مسكوني تهران اصابت مي‌كرد. به هر حال، از ساعت 10:36 پنجشنبه (4/1/1367) تا ساعت 14:37 شنبه (امروز) هيچ گونه حمله‌ي موشكي به تهران صورت نگرفته است و در اين ساعت، 2 موشك پياپي به تهران شليك شد.[۱۶]

گزارش - 252

اسكورت هجدهمين كاروان نفت‌كش‌هاي كويتي به وسيله‌ي ناوگان امريكا؛ استقرار 2 ناو جنگي در سواحل كويت و عربستان براي حفاظت از اين سواحل و پايان مأموريت 3 ناوچه‌ي ايتاليايي و يك كشتي مين‌روب بلژيكي مهم‌ترين اخبار امروز مرتبط با حضور يگان‌هاي جنگي كشورهاي خارجي در خليج فارس است. به گزارش ستاد تبليغات شوراي عالي دفاع، ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس امروز هجدهمين مأموريت اسكورت نفت‌كش‌هاي كويتي در خليج فارس را در سال جاري انجام دادند.[۱۷] همچنين استانداري هرمزگان اعلام كرد: يك فروند ناو جنگي امريكا مستقر در ساحل كويت به وسيله‌ي رادارهاي الكترونيكي مسير موشك‌هاي ايراني را كه در سواحل جنوبي خليج فارس شليك مي‌شود منحرف و همچنين در دستگاه‌هاي راديويي ايران اختلالاتي ايجاد مي‌كنند. نمونه‌هايي از عمليات انجام‌شده در تلويزيون دوبي نشان داده شد. همچنين يك نوع از اين ناو در بندر فجيره براي حفاظت از اين بندر استقرار يافته است.[۱۸] خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز اعلام كرد: 3 ناوچه‌ي ايتاليايي و يك فروند كشتي 700 تني مين‌روب بلژيكي در پايان مأموريت محول‌شده در منطقه‌ي خليج فارس در رأس كارواني از كشتي‌ها به سمت درياي مديترانه راهي شدند. در ادامه‌ي اين گزارش آمده است: در حال حاضر، واحدهاي دريايي از كشورهاي امريكا، انگليس، فرانسه، ايتاليا، بلژيك و هلند به بهانه‌ي حفاظت از كشتي‌هاي بازرگاني كشورهاي خود در خليج فارس در اين منطقه حضور دارند.[۱۹]

گزارش - 253

وزارت امور خارجه‌ي ايران امروز نتيجه‌ي تلاش‌هاي فشرده‌ي خود را در اطلاع‌رساني تحولات جنگ و كاربرد سلاح‌هاي شيميايي توسط عراق؛ گرفتن پذيرش براي انتقال مصدومان شيميايي به امريكا و چند كشور اروپايي و ملاقات با مسئولان مجامع بين‌المللي را كه از طريق نمايندگي‌هاي جمهوري اسلامي در خارج از كشور انجام شده، به اطلاع مسئولان كشور رساند. اهم فعاليت‌هاي اين وزارت‌خانه كه در خبرنامه‌ي امروز اين وزارت‌خانه درج شده به اين شرح است: 1. ارسال تلكس توجيهي به صورت بخش‌نامه به همه‌ي نمايندگي‌هاي جمهوري اسلامي ايران به منظور تلاش براي افشاگري در مورد بمب‌باران شيميايي حلبچه توسط حكومت عراق. در پي اين اقدام، مصاحبه‌هاي رؤساي نمايندگي‌هاي نيويورك، ژنو، بن، رم، توكيو، اسلام‌آباد و برخي ديگر از نمايندگي‌ها انعكاس قابل قبولي داشته است. همه‌ي نمايندگي‌هاي سياسي در عين حال مكلف شده بودند كه مطالب گردآوري‌شده را در بيانيه‌هاي مطبوعاتي در اختيار رسانه‌ها و سفارت‌خانه‌هاي خارجي كشوري كه مقيم آن بودند، قرار دهند. 2. نمايندگي‌هاي جمهوري اسلامي در برخي از كشورهايي كه امكانات پذيرش مجروحان شيميايي را داشتند، مكلف شدند براي پذيرش، تا 50 مجروح را بررسي و آماده كنند. اكثر اين كشورها در اروپاي غربي هستند. پاسخي كه تا كنون از نمايندگي‌ها دريافت شده بدين شرح است: - آلمان غربي تا 50 مجروح شيميايي. - سوئيس: بعد از ارزيابي نمايندگان گروه پزشكي اعزامي به جمهوري اسلامي ايران در مورد تعداد مجروحان تصميم‌گيري خواهد كرد. - سوئد: بدون تبليغات آماده‌ي پذيرش مجروحان مي‌باشد. - نروژ: پس از اعزام تيم پزشكي براي تعيين تعداد مجروحان قابل پذيرش اقدام خواهد كرد. - امريكا: با اعزام 10 مجروح شيميايي موافقت كرده است. - ايتاليا: تا كنون به درخواست پذيرش مجروح پاسخ نداده، لكن اعلام آمادگي براي ارسال كمك دارويي كرده است. - بلژيك: گروه پزشكي به جمهوري اسلامي ايران اعزام كرده است كه هم‌اكنون مشغول بازديد از بيماران و مجروحان مي‌باشند. در مورد اسپانيا و اتريش با توجه به قبول مجروح شيميايي در سال گذشته، اين بار نيز در حال پي‌گيري مي‌باشند. - ژنو: كميسارياي عالي پناهندگان و صليب سرخ اعلام آمادگي براي ارسال كمك دارويي و تيم پزشكي كردند. 3. ارسال نامه‌هاي وزير امور خارجه به دبيركل سازمان ملل در مورد شروع جنگ شهرها، تشديد آن و حملات شيميايي حكومت عراق كه در ملاقات رئيس نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در نيويورك به مشاراليه تسليم و مواضع جمهوري اسلامي ايران درباره‌ي آن تشريح گرديد. خسارات واردشده در هر مورد نيز در يادداشت رسمي براي ثبت در سازمان ملل اعلام شد. 4. ملاقات طولاني رئيس نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در نيويورك با دبيركل سازمان ملل درباره‌ي جنايات اخير عراق در حمله به مناطق مسكوني و بمب‌باران شيميايي حلبچه كه موضع‌گيري رسمي دبيركل و محكوميت عراق را در پي داشت. مشارٌاليه همچنين در موارد فوق با رئيس شوراي امنيت ملاقات كرد. نتيجه‌ي اقدامات نمايندگي همچنين به اعزام گروه سه نفره‌ي كارشناسان سازمان ملل از سوي دبيركل براي بررسي آثار جنايت شيميايي عراق انجاميد. 5. ارسال دو نامه در مورد بمب‌باران مناطق مسكوني و شيميايي حلبچه به دبيركل كنفرانس اسلامي توسط وزير امور خارجه. 6. ديدار رئيس نمايندگي جمهوري اسلامي در ژنو با دبيركل صليب سرخ جهاني در دو مقطع زماني و تسليم دو پيام وزير امور خارجه در مورد حمله به مناطق مسكوني و بمب‌باران شيميايي به حلبچه و مذاكرات مفصل كه در نهايت به صدور اعلاميه‌ي رسمي سازمان صليب سرخ جهاني مبني بر محكوميت عراق در كاربرد سلاح شيميايي انجاميد. 7. تسليم نامه‌ي رياست‌جمهوري به رئيس‌جمهور زيمبابوه و رئيس جنبش عدم تعهد در مورد حملات عراق به مناطق مسكوني و شيميايي كه موضع‌گيري آقاي موگابه را در ملاقات با سفير جمهوري اسلامي ايران مبني بر محكوميت حكومت عراق در پي داشت و وي در نظر دارد با تماس حضوري (اعزام هيئت) و يا از طريق نمايندگي‌هاي سياسي در برخي از كشورهاي اصلي عضو جنبش عدم تعهد زمينه‌ي محكوميت حكومت صدام را توسط جنبش عدم تعهد فراهم كند. 8. هم‌كاري و هماهنگي نزديك با ستاد تبليغات جنگ و ديگر ارگان‌هاي ذي‌ربط براي انتخاب و اعزام خبرنگاران خارجي به منظور بازديد از جنايات عراق در حلبچه و تهيه‌ي گزارش‌هاي خبري و سياسي. 9. فراهم كردن زمينه‌ي تحرك نيروهاي مجلس اعلا براي افشاي جنايت‌هاي حكومت عراق. 10. ارسال فيلم تهيه‌شده توسط ستاد تبليغات جنگ در مورد حلبچه به نمايندگي‌هاي سياسي جمهوري اسلامي به منظور افشاي جنايت‌هاي حكومت عراق.[۲۰]

گزارش - 254

خلاصه‌يي از وضعيت استان‌هاي باختران، بوشهر و اصفهان كه در دور آخر جنگ شهرها در اسفند1366 مورد تهاجم موشكي و هوايي عراق قرار گرفته‌اند در شماره‌ي امروز نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه‌ي خبرگزاري جمهوري اسلامي درج شده است. آثار انتشار اخبار پيروزي رزمندگان در عمليات والفجر10؛ كمبود برخي اقلام و كالاها و تأثير آن در خريدهاي شب عيد مردم و فعاليت‌هاي انتخاباتي افراد و گروه‌ها از جمله موارد اشاره‌شده در اين گزارش‌هاست. قسمت‌هايي از اين گزارش‌ها كه مرتبط با جنگ شهرها مي‌باشد، به شرح زير است: استان باختران (كرمانشاه): مردم پس از حدود يك سال آرامش نسبي، اسفندماه مجدداً شاهد حملات گسترده‌ي هوايي دشمن به شهرها و مناطق مسكوني بودند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در اين ماه هواپيماهاي دشمن حدود 50 منطقه‌ي شهر باختران و اسلام‌آباد غرب و نيز شهرهاي گيلان‌غرب و سرپل ذهاب را بمب‌باران كردند كه ده‌ها شهيد و صدها مجروح غير نظامي بر جاي نهاد. به دنبال بمب‌باران‌هاي اخير، اكثر اهالي شهرهاي مذكور مهاجرت خود به نقاط امن و خارج از شهر‌ها را آغاز كردند و هم‌زماني اين حملات با تعطيلات نوروزي اين امر را شدت بخشيد. با وجود پيش‌بيني‌ قبلي و احداث پناهگاه‌هاي عمومي در شهرهاي استان باختران به‌ويژه در شهر باختران (كرمانشاه)، ناهماهنگي‌هايي در ايجاد حداقل امكانات اسكان مردم در اطراف شهر به چشم مي‌خورد و اهالي اين شهر به دليل نداشتن چادر و كمبود آن در سطح استان در بيابان‌هاي اطراف با مشكلات بسياري مواجه شدند. از ديگر رويدادهاي مهم استان در ماه قبل، بمب‌باران شيميايي چند روستا در فاصله‌ي 25 تا 35 كيلومتري شهر باختران توسط دشمن بود كه تعدادي شهيد و مجروح بر جاي گذاشت.[۲۱] استان اصفهان: بحث درباره‌ي شرارت‌هاي حكومت عراق و حملات موشكي به تهران و عمليات بزرگ والفجر10 مهم‌ترين موضوعات ماه گذشته‌ي اصفهان بود. در يك ماه اخير شهر اصفهان 2 بار مورد حملات موشكي دشمن قرار گرفته است با اين حال، در اين مدت هنگام صحبت درباره‌ي حملات دشمن بعثي به مناطق مسكوني بيش‌تر درباره‌ي اين شهر بحث مي‌شود. گذشته از شهر اصفهان بخش‌ داران، 2 بار و بخش چادگان از توابع اصفهان نيز يك بار هدف حمله‌ي دشمن قرار گرفته‌اند. در اين مدت شهر كاشان نيز يك بار هدف حمله‌ي هوايي دشمن قرار گرفت كه بمب‌هاي پرتاب‌شده در بيابان‌هاي اطراف شهر فرود آمد. در خصوص جنگ، مهم‌ترين موضوعات، عمليات پيروزمند والفجر10 بود. آزادي چند شهر عراقي و شهر نوسود كه دستاورد بزرگي براي اين عمليات محسوب مي‌شود، موجي از خوشحالي را در بين مردم فراهم آورده بود.[۲۲] استان بوشهر: آثار پيروزي‌هاي رزمندگان اسلام در عمليات اخير و شعف مردم در اين باره؛ موضوع انتخابات مجلس شوراي اسلامي؛ كمبود ميوه و تره‌بار و گاز مايع و عزيمت نيروهاي رزمنده به جبهه‌ها مهم‌ترين رويدادهاي استان بوشهر در اسفندماه سال گذشته بود. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، موشك‌باران شهرها به‌ويژه تهران و همچنين پخش شايعه‌يي در بوشهر مبني بر اين‌كه صدام گفته است بندر بوشهر را بمب‌باران خواهد كرد، در طول ماه گذشته سبب نگراني مردم شده بود. اين نگراني‌ها با حملات رزمندگان و فتوحات به دست آمده به شور و شعفي مبدل شد كه به‌وضوح در چهره‌ي مردم نمايان بود. حمله‌ي دشمن بعثي به تأسيسات نفتي در استان بوشهر ماه آخر سال گذشته تداوم يافت و 3 فروند كشتي نفت‌كش در اين ماه هدف حمله‌ي هواپيماهاي دشمن قرار گرفت. در اين ماه بيش از 5 فروند از هواپيماهاي عراقي بر فراز آب‌هاي خليج فارس سرنگون شدند.[۲۳]

گزارش - 255

در اعتراض به استفاده‌ي عراق از سلاح‌هاي شيميايي در حلبچه و روستاهاي اطراف آن، امروز در مقابل سفارت عراق در چند شهر از جمله واشنگتن، استكهلم، لاهور و چند شهر ديگر پاكستان تظاهرات برپا شد. در اين تظاهرات كه به دنبال پخش تصاوير آثار بمب‌باران‌هاي شيميايي و اجساد كشته‌شدگان در تلويزيون كشورهاي مختلف امريكا و اروپا انجام شد، شركت‌كنندگان كشتار مردم كرد عراق را محكوم كرده، خواستار واكنش سريع و جدي سازمان‌هاي جهاني شدند. به گزارش خبرگزاري فرانسه، تظاهركنندگان در مقابل سفارت عراق در واشنگتن در اعتراض به بمب‌باران‌هاي شيميايي اخير عراق اقدام به پرتاب سنگ و بطري به سوي سفارت كردند.[۲۴] استكهلم نيز از جمله پايتخت‌هايي بود كه تظاهرات گسترده‌يي در آن عليه اقدام عراق در استفاده از سلاح‌هاي شيميايي برگزار شد. به گزارش خبرگزاري‌ها، در اين تجمع، نمايندگان همه‌ي احزاب سياسي سوئد كه در ميان آن‌ها بسياري از كردهاي ساكن اين كشور ديده مي‌شدند، حلبچه را هيروشيماي ديگر خواندند و خواستار جلوگيري از تكرار اين فاجعه شدند. به گزارش واحد مركزي خبر، شبكه‌هاي تلويزيوني در كشورهاي اسكانديناوي در چند نوبت گزارش‌هاي تصويري از آثار برجا مانده از بمب‌باران‌هاي شيميايي عراق در حلبچه و روستاهاي اطراف آن را نمايش دادند.[۲۵] همچنين تظاهرات مشابهي در چند شهر پاكستان برگزار شد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، پس از اعلام عزاي عمومي در پاكستان از سوي رهبر نهضت اجراي فقه جعفري پاكستان، بسياري از مردم در شهرهاي اين كشور از جمله لاهور تظاهرات كردند و خواستار واكنش شديد مجامع مسئول جهاني در برابر اين اقدام عراق شدند.[۲۶]

گزارش - 256

آيت‌الله منتظري قائم‌مقام رهبري جمهوري اسلامي با انتشار اعلاميه‌يي به مناسبت شهادت مردم كرد عراق در منطقه حلبچه و شهداي فلسطين امروز را عزاي عمومي اعلام كرد. دولت جمهوري اسلامي نيز به تأسي از وي امروز را رسماً عزاي عمومي اعلام كرد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، نخست‌وزير در تماس با اخبار سيماي جمهوري اسلامي ضمن اعلام رسمي عزاي عمومي تأكيد كرد مجامع بين‌المللي به‌ويژه سازمان ملل و شوراي امنيت تا كنون به بهانه‌هاي گوناگون در برابر اين جنايت سكوت كرده‌اند.[۲۷] همچنين بنا به درخواست نماينده‌ي ايران در سازمان ملل، پرچم جمهوري اسلامي به نشانه‌ي عزاي عمومي در سازمان ملل نيمه‌افراشته گرديد.[۲۸] در همين خصوص و به منظور گرامي‌داشت شهداي حلبچه و فلسطين مجلس بزرگ‌داشتي در مسجد اعظم قم برگزار شد.[۲۹] به علاوه، مراسم مشابهي در اردوگاه‌هاي گرگينه و هزارخاني در منطقه‌ي مريوان محل اسكان پناه‌جويان كرد منطقه‌ي دشت زور برگزار شد و عده‌يي از روحانيون اهل تسنن در اين مراسم سخن‌راني كردند.[۳۰]

گزارش - 257

پس از حضور خبرنگاران خارجي در ايران و بازديد از آثار بر جا مانده از بمب‌باران‌هاي شيميايي در حلبچه، اخبار اين حادثه به طور گسترده‌يي در رسانه‌هاي بين‌المللي انعكاس يافت. مصاحبه‌ي تلفني امروز راديو دولتي انگليس با خبرنگار روزنامه‌ي ساندي تلگراف كه براي تهيه‌ي گزارش در تهران به سر مي‌برد، از جمله‌ي آن‌هاست. آنچه در اين گفت و گو جالب توجه است نوع سؤالات گزارش‌گر راديو و پاسخ‌هاي اين خبرنگار است. گزارش‌گر راديو بي‌بي‌سي در سؤالاتي كه مطرح مي‌كرد، مي‌كوشيد چند شبهه را القا كند، از جمله طرح موضوعاتي مانند: اغراق در اعلام تعداد قربانيان؛ احتمال آوردن اجساد از نقاط ديگر به حلبچه؛ اقدام ايران به ساخت سلاح‌هاي شيميايي و اين‌كه عراق مجبور است به سلاح شيميايي متوسل شود و در نتيجه جنايتش قابل توجيه است. اما خبرنگار ساندي تلگراف كه خود در حلبچه و روستاهاي اطراف حضور يافته، از نزديك شاهد بخشي از آثار حملات شيميايي از جمله تعدادي از جنازه‌هاي شهداي كرد بوده و از مصدومان نقاهتگاه‌هاي منطقه و بيمارستان‌ها ديدن كرده است، به نظر مي‌رسد به ميزان زيادي تحت تأثير ابعاد تصور نشدني حادثه و صحنه‌هاي پيش روي خود قرار دارد. وي گفته‌هاي گزارش‌گر بي‌بي‌سي را رد كرده، تأكيد مي‌كند كه به نظر او قربانيان در حلبچه به وسيله‌ي گاز خردل سوخته‌اند و كوچك‌ترين ترديدي وجود ندارد كه عراق مرتكب اين اقدام شده است. متن گزارش بي‌بي‌سي كه در آن جزئياتي از وضعيت منطقه‌ي حلبچه و اوضاع رقت‌بار مصدومان حادثه از زبان اين خبرنگار ترسيم شده به اين شرح است: مجري بي‌بي‌سي: اين‌كه عراق به‌دفعات در جنگ ظاهراً پايان‌ناپذيرش با ايران از سلاح شيميايي استفاده كرده است بار ديگر ظاهر گرديده و در هر مرتبه بغداد استفاده از اين تسليحات را تكذيب كرده است، اما با در نظر گرفتن حمله‌ي اخير به شهر كردنشين حلبچه ادعاي ايران در اين باره تحت نظر دقيق بين‌المللي قرار گرفته است. يك گروه متشكل از 3 پزشك بين‌المللي متفق‌القول‌اند كه سلاح شيميايي شامل گاز سيانور و گاز خردل در حلبچه و مناطق اطراف آن به كار رفته‌ است و اكنون دبيركل سازمان ملل آقاي پرز دكوئيار كه در همين هفته عراق را به دليل استفاده از سلاح شيميايي محكوم كرده است، در نظر دارد گروه تحقيق پزشكي را به تهران اعزام كند. و در اين حال ايران تعدادي از خبرنگاران غربي را به منطقه‌ي مربوطه برده است تا خودشان از نزديك شاهد ماجرا باشند. يكي از خبرنگاران، خبرنگار ديپلماتيك روزنامه‌ي ديلي تلگراف لندن است به نام نورمن كركام. او در يك تماس تلفني از تهران به من گفت كه پس از صحبت با تعدادي از پزشكان ايراني به چه واقعياتي دست يافته است. نورمن كركام: مرا به چند بيمارستان بردند و در آن‌جا تعدادي از قربانيان سلاح شيميايي را ديدم كه توسط گاز خردل به‌شدت سوخته بودند و به من گفته شد كه در آن‌جا تحت مداوا قرار دارند و به نظر من كوچك‌ترين شكي در اين‌كه آن‌ها به وسيله‌ي گاز خردل سوخته بودند وجود ندارد. مجري بي‌بي‌سي: ايراني‌ها و اكراد مخالف عراق مي‌گويند كه عراق در حملات شيميايي خردلي و ديگر گازهاي كشنده 5000 نفر را كشته و حدود همين تعداد را زخمي كرده است. آيا شما اين ادعا را باور داريد؟ نورمن كركام: شايد اين تعداد كمي اغراق‌آميز باشد، ولي من شك ندارم كه تعداد زيادي از مردم فقط در شهر حلبچه كشته شده‌اند. اين شهر داراي جمعيتي بين 60 تا 70 هزار نفر است و من به هم‌راه روزنامه‌نگاران ديگر از اين شهر بازديد كرده و اجساد بي‌شماري را در خيابان‌هاي اين شهر و روستاهاي اطراف آن ديدم و فقط در يك نقطه 40 جسد را شمارش كردم. با اين حساب بايد تعداد بسياري اجساد در اين شهر و اطراف آن وجود داشته باشد. نكته اين‌جاست كه به داخل هر منزلي كه وارد شديم تعدادي جسد در اطاق‌هاي نشيمن و ديگر جاها ديده مي‌شدند. مجري بي‌بي‌سي: آيا اين اجساد را در آن‌جا گذاشته بودند يا همان جا كشته شده بودند؟ نورمن كركام: امكان اين‌كه اين اجساد را در آن‌جا گذاشته باشند وجود ندارد. واضح است كه اين مردم در عرض چند ثانيه به دليل تنفس گاز سمي كشته شده بودند. آن‌ها در حالي كه مشغول انجام دادن كارهايي بودند و در همان حالي كه مشغول آن كارها بودند كشته شده بودند. حالات آن‌ها نشان مي‌داد كه زندگي خود را در عرض چند ثانيه از دست داده بودند. به سخن ديگر، مثلاً بعضي از آن‌ها دست‌هاي‌شان را دراز كرده بودند تا چيزي را بردارند. چشم‌هاي‌شان باز بود و مثلاً پدري در حالي كه سعي مي‌كرد از فرزندش مراقبت كند در خيابان افتاده بود، مادري در حال تكان دادن گهواره‌ي فرزندش به پشت افتاده بود و حالات چهره‌هاي آن‌ها آشكارا بيان‌كننده‌ي اين موضوع بود كه در عرض چند ثانيه مرده بودند. مجري بي‌بي‌سي: آيا در ذهن تو كوچك‌ترين شكي وجود دارد كه ممكن است عراق اين كار را نكرده باشد؟ نورمن كركام: كوچك‌ترين شكي وجود ندارد. من فكر مي‌كنم تبليغات سوء زيادي دارد داخل اين ماجرا مي‌شود و بايد انتظار داشت كه دولت عراق دست داشتن در چنين كار زشتي را تكذيب كند، ولي امكان اين وجود ندارد كه بگوييم ايراني‌ها اين كار را كردند و عراقي‌ها اين كار را نكردند؛ به اين دليل ساده كه ايراني‌ها بودند كه حلبچه را اشغال كردند. صبح روز چهارشنبه من يك فيلم ويديو را ديدم كه در آن نيروهاي ايراني به داخل حلبچه وارد مي‌شدند و اولين بمب حاوي گاز چندين ساعت بعد از اين ماجرا در حلبچه انداخته شد و اين در حالي بود كه هنوز تعدادي از سربازان ايران در شهر حلبچه بودند. البته، اكثر آن‌ها شهر را ترك كرده بودند. همان مردمي كه در ويديو ديدم كه از ورود سربازان ايراني استقبال مي‌كردند، بعداً همان‌ها را ديدم كه كشته شده بودند. با در نظر گرفتن اين قضيه مي‌توان نتيجه گرفت كه ايراني‌ها نمي‌توانستند حس انتقام‌جويي به آن مردم داشته باشند. مجري بي‌بي‌سي: آيا مدركي وجود دارد كه نشان دهد ايراني‌ها در فكر استفاده از سلاح‌هاي شيميايي مي‌باشند؟ نورمن كركام: آن‌ها در اين باره اشاره‌هايي كرده‌اند، اما به هر صورت من فكر نمي‌كنم آن‌ها از سلاح‌هاي شيميايي عليه شهرهايي همچون بغداد استفاده كنند. فكر مي‌كنم اگر بخواهند قابليت و قدرت استفاده از سلاح شيميايي را دارند و اگر اين كار عراق ادامه يابد ايران به شدت وسوسه خواهد شد كه از سلاح شيميايي در جبهه‌ي جنگ استفاده كند. بي‌بي‌سي: وقتي كه افرادي به ‌رغم كنوانسيون 1925 ژنو از سلاح شيميايي استفاده مي‌كنند آيا فكر مي‌كنيد به اين دليل است كه آن‌ها مي‌خواهند به وسيله‌ي اين سلاح در جنگ پيروز شوند يا صرفاً اقدامي است كه از روي استيصال به آن دست مي‌زنند؟ نورمن كركام: فكر مي‌كنم بيش‌تر يك اقدام از روي استيصال باشد، زيرا واضح است كه دولت عراق از جنگ خسته و مانده شده است و سعي دارد به هر قيمتي به آن خاتمه دهد و دولت ايران اصرار دارد كه جنگ را ادامه دهد و پاسداران انقلابي‌اش را تا اعماق عراق اعزام كند. بغداد به‌مراتب آسيب‌پذيرتر از تهران در برابر حملات موشكي است، زيرا بغداد فقط هفتاد مايل از مرز فاصله دارد، اما تهران 350 مايل از نزديك‌ترين مرز با عراق فاصله دارد. بنابراين، من فكر مي‌كنم اين كار عراق اصولاً اقدامي از روي استيصال است كه عراق با در پيش گرفتن آن سعي دارد به جنگ خاتمه دهد.[۳۱]

گزارش - 258

در پي تهديد‌هاي اخير عراق مبني بر احتمال استفاده از سلاح‌هاي شيميايي در جنگ شهرها و انعكاس آن در رسانه‌هاي بين‌المللي، وزير خارجه‌ي شوروي بر ضرورت تلاش جامعه‌ي جهاني براي غير قانوني شدن سلاح‌هاي شيميايي تأكيد كرد و از توافق امريكا و شوروي درباره‌ي پيش‌نويس بيانيه‌يي كه در آن منع استفاده از اين سلاح‌ها گنجانده شده است خبر داد. راديو مسكو با اعلام اين خبر در تفسيري به بررسي آثار استفاده از سلاح‌هاي شيميايي در جنگ شهرها پرداخته، به ضرورت غير قانوني اعلام كردن اين اقدام از سوي سازمان ملل تأكيد كرد. در قسمتي از گزارش اين راديو آمده است: ادوارد شوارد نادزه وزير امور خارجه‌ي شوروي در سخناني در كنفرانس مطبوعاتي كه به نتايج بازديد وي از امريكا و مذاكراتش با اعضاي دولت امريكا اختصاص داشت، اظهار كرد كه طبق توافقي كه اخيراً حاصل گرديده، پيش‌نويس اظهاريه‌ي مشترك دو كشور كه در آن از جمله منع سلاح شيميايي منظور شده است، به طرف امريكا تسليم گرديد. طرف شوروي بر آن است كه رهبران شوروي و امريكا هنگام بازديد قريب‌الوقوع رئيس‌جمهور امريكا از مسكو مي‌توانسته‌اند اين اظهاريه را به آگاهي همگان برسانند. راديو مسكو در بخش ديگري از مطلب خود با اشاره به استفاده‌ي امريكا از سلاح‌هاي شيميايي در جنگ ويتنام و استفاده‌ي اسرائيل در سركوب تظاهرات مردم فلسطين گفت: حالا بياييد فرض كنيم كه علاوه بر جنگ نفت‌كش‌ها و جنگ شهرها كه آتش آن‌ها در خليج فارس شعله‌ور است جنگ شيميايي هم در آن منطقه درگيرد. حتي تصور كردن اين وضع كه چه پيامدهاي فاجعه‌آميزي مي‌تواند براي كشورهاي درگير، يعني ايران و عراق و هم براي كل منطقه به طور كلي داشته باشد، دشوار است. اطلاعاتي كه اخيراً رسانه‌هاي همگاني پخش كرده‌اند اين نگراني را به وجود مي‌آورد كه دورنماي كاربرد گسترده‌ي سلاح شيميايي در جنگ ايران و عراق همواره بيش‌تر عملي و امكان‌پذير مي‌شود. پس راه چاره از اين راه اضطراب‌آور چيست؟ ما عقيده داريم كه سلاح شيميايي بايد غير قانوني اعلام شود؛ در همه جا و براي هميشه و جامعه‌ي جهاني بايد نقش مهمي در اين امر ايفا كند، ولي كوشش‌هاي سازمان ملل متحد فقط وقتي ثمربخش مي‌شود كه همه‌ي كشورهاي عضو سازمان ملل حسن نيت و واقع‌گرايي از خود نشان ‌دهند و اين امر طبيعي است كه اين موضوع بيش از همه در مورد ايران و عراق صدق مي‌كند.[۳۲]

گزارش - 259

تصميم دبيركل سازمان ملل متحد مبني بر فرستادن كارشناسان تسليحات شيميايي اين سازمان به تهران براي تهيه‌ي گزارش از بمب‌باران شيميايي حلبچه و اعلام نتايج اوليه‌ي بازديد گروه 3 نفره‌ي پزشكان بدون مرز از معاينه‌ي مصدومان اين حادثه و محكوم كردن عراق به دليل استفاده از سلاح‌هاي شيميايي مهم‌ترين اخبار امروز رسانه‌هاي خارجي در اين باره است. راديو بي‌بي‌سي در گزارشي درباره‌ي تصميم خاوير پرز دكوئيار براي فرستادن يك هيئت كوچك براي تحقيق و جمع‌آوري اطلاعات درباره‌ي استفاده‌ي عراق از سلاح‌هاي شيميايي اعلام كرد: «اين هيئت كساني را كه بر اثر سلاح‌هاي شيميايي مجروح شده‌اند مورد آزمايش قرار خواهد داد. خاوير پرز دكوئيار قبلاً عراق را به خاطر كاربرد سلاح‌هاي شيميايي محكوم كرده بود. خبرنگار بي‌بي‌سي در سازمان ملل متحد گزارش مي‌دهد كه تصميم دبيركل در پي فشار ديپلماتيك روزافزون در سازمان ملل متحد اعلام شده است. وي تحت فشار بود كه هيئتي براي بررسي اتهامات دولت ايران به تهران بفرستد. طي چند روز گذشته شايع بود كه دبيركل سازمان به اين جهت نسبت به فرستادن يك چنين هيئتي دچار ترديد است كه بيم دارد اين اقدام موجب شود عراق از شركت جستن در مذاكرات آينده‌ي نيويورك خودداري كند. مذاكراتي كه جهت تعيين طرح‌هاي سازمان ملل متحد براي قطع جنگ ايران و عراق خواهد بود. چند ساعت پس از اين‌كه خبر رسيد عراق دعوت سازمان ملل را براي شركت در اين مذاكرات در روزهاي چهارم و پنجم ماه آوريل پذيرفته است، مسئولان دبيركل سازمان افشا كردند كه يك هيئت دو نفره براي معاينه‌ي قربانيان ايراني سلاح‌هاي شيميايي عراق به تهران اعزام خواهد شد. ... محمدجعفر محلاتي كفيل نماينده‌ي ايران در سازمان ملل متحد، از تصميم دبيركل سازمان در اعزام هيئت تحقيقي به ايران تقدير كرده و اظهار اطمينان كرده است كه گزارش اين هيئت به جامعه‌ي بين‌المللي نشان خواهد داد كه جنگ شيميايي چه اثرات دهشتناكي به بار مي‌آورد و گناه عراق را در انجام اين جنايت ضد بشري مسجل خواهد كرد.»[۳۳]

گزارش - 260

يك گروه بلژيكي از سازمان پزشكان بدون مرز در بازديد از شهر حلبچه و روستاي انب ضمن نمونه‌برداري از آثار بمب‌هاي شيميايي و اجساد شهداي حادثه، مصدومان حملات شيميايي عراق را نيز معاينه كرد. پروفسور هندريكس سم‌شناس بلژيكي كه هم‌راه 4 دستيار به اين مأموريت آمده، اعلام كرد: در كلينيك‌هاي دانشگاهي بلژيك براي هر يك از بيماران مسموم‌شده عملاً به يك پرستار نياز است، اما در آن‌جا چه كسي از آن‌ها پرستاري خواهد كرد. آن‌ها در محل خواهند مرد. در محل تقريباً آب آشاميدني نيز موجود نيست. پروفسور هندريكس همچنين گفت: اوضاع خيلي دشوارتر از بعد از وقوع يك زلزله است، زيرا گاز ايپريت قدرت مقاومت بيش‌تري دارد و آثار آن 20 تا 30 سال در خاك مي‌ماند. راديو بي‌بي‌سي نيز درباره‌ي نتايج اوليه‌ي تحقيقات هيئت سازمان پزشكان بدون مرز در بازديد از حلبچه و معاينه‌ي مصدومان بمب‌باران شيميايي گفت: اكنون اين هيئت بين‌المللي وارد ايران شده است تا در مورد كاربرد سلاح‌هاي شيميايي در شهر حلبچه تحقيق كند. مورسين خبرنگار بي‌بي‌سي كه در تهران حضور دارد، با اعضاي اين هيئت مصاحبه‌يي كرده است. يك دكتر بلژيكي و يك دكتر هلندي از سازمان بهداشت بين‌المللي موسوم به پزشكان بدون مرز و يك متخصص امور شيميايي به اتفاق‌آرا تأييد كردند كه در حلبچه و مناطق اطراف آن در برابر مردم غير نظامي از سلاح‌هاي شيميايي استفاده شده است. قرار است اين گزارش پس از اتمام مراحل تحقيق و پس از تعطيلات عيد پاك به دست پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل برسد. دكتر ديرك داون از بخش سم‌شناسي دانشگاه گنس مي‌گويد: توصيف آنچه ديدم برايم غير ممكن است. درباره‌ي تأثيرگاز موسوم به گاز اعصاب خيلي حرف‌ها گفته مي‌شود، اما ديدن آن انسان را دچار وحشت غريبي مي‌كند. وي افزود برخي از كساني را كه ديده بود بر اثر مسموميت از سيانور كشته شده‌اند ناخن‌هاي‌شان كبود شده بود. احتمالاً از گاز اعصاب نيز استفاده شده بود. يك پرنده‌ي مرده براي آزمايش به دانشگاه گنس فرستاده شده است. دكتر برجنيارد مورلي رئيس بخش بلژيكي سازمان پزشكان بدون مرز گفت: به ايران رفته بود تا ببيند به كساني كه هنوز زنده مانده‌اند چه كمكي مي‌تواند بكند. ايراني‌ها اين افراد را به سه دسته تقسيم كرده‌اند: كساني كه انتظار نجات‌شان نمي‌رود؛ كساني كه به‌شدت حال‌شان وخيم است و كساني كه اميد بهبودي‌شان هست. اين پزشك بلژيكي و هم‌كار هلنديش با خود مقداري اتروپين ـ كه پادزهر گاز اعصاب است ـ به ايران برده‌اند، اما آن‌ها در اولين مأموريت‌شان بيش‌تر نيازهاي موجود را بررسي كرده‌اند. هر سه عضو اين هيئت گفتند درد و رنجي كه مردم به آن دچار شده‌اند وحشت‌آور است.[۳۴] همچنين به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، اين 3 تن ضمن شركت در مصاحبه‌يي با خبرنگاران داخلي و خارجي اعلام كردند: شهر آزادشده‌ي حلبچه هدف بمب‌باران وسيع شيميايي از نوع سيانيد و گاز خردل قرارگرفته است. دكتر ژاك دميليانو از هلند و يكي از پزشكان اين گروه گفت: بيماران بستري در چند بيمارستان داراي علائمي از گاز خردل شامل ضايعات چشمي و تاول‌هاي شديد پوستي هستند كه اين بيماران متعاقباً دچار ضايعات خوني شديد بر اثر كاهش سلول‌هاي سفيد خون خواهند شد. وي افزود: عده‌ي ديگري از اين بيماران علائمي از جمله اختلال در دستگاه تنفسي داشتند كه به صورت سرفه‌هاي شديد، دفع خلط و تنگي نفس بروز كرده است. دكتر موسلز رجينارد از بلژيك نيز به خبرنگاران گفت كه نتايج مشاهدات و تحقيقات اين گروه كه تأييدكننده‌ي استفاده‌ي گسترده از گازهاي شيميايي در منطقه‌ي حلبچه و جان باختن عده‌ي زيادي افراد غير نظامي از جمله زن و كودك است، به آقاي دكوئيار دبيركل سازمان ملل ارائه خواهد شد. آقاي اريك رومس نيز متذكر شد: گروه پزشكان بدون مرز تمامي مساعي خود را براي جلوگيري از ادامه‌ي اين اعمال جنايت‌كارانه و غير انساني به كار خواهد گرفت و همچنين تا حد ممكن همه‌ي نيازهاي پزشكي و كمك‌هاي تكنولوژيك را در اختيار بيماران قرار خواهد داد.[۳۵] از سوي ديگر، در پي بمب‌باران شيميايي اهالي شهر حلبچه، وزارت امور خارجه‌ي سوئيس اعلام كرد: سوئيس تصميم گرفته است در پي استفاده‌ي عراق از سلاح‌هاي شيميايي در كردستان عراق يك كمك فوري به ايران ارسال كند. اين كمك به درخواست هلال احمر ايران كه فهرستي از داروهاي مشخص و ضروري براي درمان مجروحان تهيه كرده بود اعطا مي‌گردد كه هم‌راه با يك هيئت پزشكي از گروه سوئيسي كمك در مواقع بروز فاجعه و نيز صليب سرخ اين كشور ارسال خواهد شد. اين مشاركت سوئيس حدود500 هزار فرانك سوئيس معادل 359 هزار دلار براورد مي‌شود.[۳۶] روزنامه‌ي نيويورك تايمز هم امروز در سرمقاله‌ي خود با چاپ مطلبي با عنوان "گاز سمي، جنايت عراقي" در ضرورت هشدار امريكا و شوروي به عراق براي توقف كاربرد سلاح‌هاي شيميايي نوشت: وسيله‌ي مرگ كشته‌هاي حلبچه، تنها با يك هواپيماي جنگي ـ كه تقريباً با اطمينان مي‌توان گفت عراقي بوده است ـ به اين شهر كردنشين عراقي رسيد؛ هواپيمايي كه بمب‌هاي آن ابري به رنگ زرد روشن در سراسر حلبچه ايجاد كرد. اين عمل از هر جهت و به هر مفهوم يك جنايت جنگي است و انكارهاي سست رسمي عراق و عذر و بهانه‌هاي غير رسمي در مورد استفاده از يك اسلحه‌ي نامردانه با آن در آميخته است. در حال حاضر، واشنگتن و مسكو بايد يك پيام فوري به بغداد برسانند: "استفاده از اين سلاح‌ها را متوقف كند يا شاهد آثار منفي اين عمل روي حمايت خارجي عراق باشد."[۳۷]

گزارش - 261

حكومت عراق پس از تشكيل جلسه‌ي حزب بعث به رياست صدام حسين با انتشار بيانيه‌يي ضمن پذيرش تلويحي استفاده از سلاح شيميايي در جنگ و با انتقاد از محكوميت عراق توسط مراجع بين‌المللي و كشورهاي خارجي به دليل كاربرد اين سلاح‌ها، خاطرنشان كرد عراق براي دفاع از خاك خود به هر وسيله‌يي متوسل خواهد شد. به گزارش خبرگزاري عراق، در جلسه‌ي مشترك شوراي فرماندهي انقلاب و رهبري كشوري حزب بعث سوسياليست عرب كه صبح امروز در بغداد و به رياست صدام حسين برگزار شد، شورا و رهبري سخنان مبتني بر استفاده‌ي عراق از سلاح‌هاي شيميايي را به‌شدت نكوهش و تأكيد كردند كه امت عربي در رويارويي با ايران هر آنچه اسلحه دارد در جهت دفاع ازخود و در راه تحقق بخشيدن به صلح عادلانه به كار مي‌برد. شورا و رهبري از سخنان دبيركل سازمان ملل متحد و برخي كشورها و محافل درباره‌ي استفاده از سلاح‌هاي شيميايي مطلع شده، در اين باره تأكيد كردند كه عراق در طول هشت سال گذشته موضع اصولي اتخاذ كرده و همه‌ي حقوق بين‌المللي و منشور ملل متحد را محترم شمرده، ولي حكومت ايران همه‌ي احكام حقوق بين‌المللي را نقض و با ديدي حقارت‌آميز با ملل متحد برخورد كرده و اينك شك‌برانگيز است كه سخناني مطرح شود كه بر اين حقيقت سرپوش بگذارد و مخالفت ايران با صلح و تأكيد بر ادامه‌ي جنگ و تخريب و تجاوز به مرزهاي عراق و اشغال شهرهاي عراق را مخفي نگه دارد و اين موضع جانب عدالت را رعايت نكرده است. در اين جلسه تأكيد شد كه عراق تمايل واقعي به صلح را ثابت و با حل مناقشه طبق قطع‌نامه‌ي شوراي امنيت موافقت كرده است، ولي نمي‌تواند در برابر تجاوز ايران و امواج تهاجم وحشيانه كه هدف آن نابودي عراق و كشتار فرزندان ملت عراق مي‌باشد، دست بسته بايستد و قاطعانه مصمم است همه‌ي امكاناتي را كه دراختيار دارد براي نابودي مهاجمان تجاوزگر به كار گيرد.[۳۸]

گزارش - 262

حزب دمكرات كردستان عراق با صدور بيانيه‌يي اقدام ارتش عراق را در بمب‌باران شيميايي مردم حلبچه محكوم و كشورهاي هم‌پيمان عراق را در ساختن تسليحات شيميايي تهديد كرد در صورتي كه ديپلمات‌ها يا افرادي از اين كشورها را دست‌گير كند با آنان همچون جنايت‌كارجنگي رفتار خواهد كرد. در اين بيانيه آمده است: اگر تكنولوژي غرب به‌خصوص در ساختن اسلحه‌ي شيميايي نبود، حكومت عراق قادر نمي‌شد به اين صورت ملت كُرد را نابود كند. بنا به اطلاعاتي كه داريم شركت‌هاي آلمان غربي و ايتاليا و فرانسه و هلند، عراق را در ساختن گازهاي شيميايي ياري داده‌اند. اين سلاح‌ها كه براي چندمين بار است عليه ملت بي‌گناه كردستان به كار گرفته مي‌شود و بر اثر آن هزاران زن و كودك شهيد و مجروح شده‌اند و صدها كودك خردسال از داشتن پدر و مادر محروم مانده‌اند. ما حزب دمكرات كردستان، تا كنون مراعات اين را مي‌كرديم تا به خارجي‌ها اذيت نرسانيم و حتي بعضي از اوقات كه در كمين پيش‌مرگان افتاده‌اند با احترام با آنان رفتار شده و بدون شرط آزاد كرده‌ايم، لكن اينك پس از اين‌كه حكومت، هزاران زن و كودك را در تاريخ 26/12/1366 در منطقه‌ي حلبچه به شهادت رسانيده، ناچار هستيم به اين كشورها كه ملت كرد آن‌ها را شريك جرم در كشتن زن و كودكان‌شان مي‌دانند هشدار بدهيم و از آن‌ها مي‌خواهيم بر عراق فشار وارد بياورند تا اين جنايت را تكرار نكند و هر چه زودتر كمك‌هاي پزشكي و انساني به كردستان اعزام بدارند و مانع فعاليت شركت‌هاي خودشان كه با كارخانه‌هاي مواد شيميايي عراق مستقر در قائم، سامرا و بادوش كار مي‌كنند، شوند. همچنين از مردم تمام كشورهاي جهان درخواست مي‌كنيم تا اين جنايت بي‌مانند را متهم كنند و بر دولت‌هاي خود فشار وارد آورند تا به حكومت عراق كه مشغول نابود كردن كرد و محو ساختن آن از شكل يك ملت است كمك نكنند. در غير اين صورت، پس از اين، هر كارشناس يا كارمندي از اين كشورها چه در رده‌ي ديپلماتيك يا غير ديپلماتيك به دست ما بيفتد مانند يك جنايت‌كار جنگي با آنان رفتار خواهيم كرد و انتقام مردم كردستان را از آن‌ها خواهيم گرفت، زيرا هم‌راه با حكومت عراق در اين جنايت شريك هستند.[۳۹]

گزارش - 263

امروز تعدادي از فرماندهان يگان‌هاي سپاه پاسداران و مسئولان اكراد معارض عراقي در جلسه‌يي درباره‌ي چگونگي بستن معابر تردد عناصر مسلح گروه‌هاي مخالف جمهوري اسلامي در مناطق مرزي شمال غرب كشور از جمله در قسمت‌هايي از مناطق عملياتي والفجر10 تصميم‌گيري كردند. اين جلسه در پي تصرف مقرهاي اصلي حزب دمكرات، كومه‌له و رزگاري در منطقه‌ي نوسود ايران و طويله و بياره‌ي عراق در جريان عمليات والفجر10 و پراكنده شدن باقي‌مانده‌ي نيروهاي اين گروه‌ها در مناطق ديگر استان سليمانيه‌ي عراق برگزار شد. توافقات اين جلسه بر اساس صورت‌جلسه‌ي تنظيم‌شده به شرح زير است: 1. در مناطق زير هر جا كه نيروهاي اتحاديه‌ي ميهني كردستان عراق مستقر هستند نبايستي احدي از ضد انقلاب (اعم از دمكرات، كومه‌له و غيره) وجود داشته باشد و اين مورد را اتحاديه تضمين مي‌كند. مقرها عبارت‌اند از:‌ هاوار،‌ هاولده كنگ، دره تفي، گريله، بوئين، سازان، ريشاو، لمه، پيگه، ليجله، چنار، مردين، اباابيده، جليله، باوه كوچك، ترينه، تاوير و بياره. 2. اتحاديه با هماهنگي قرارگاه رمضان، نيروهاي جاش ايراني را كه مدت‌ها قبل از عمليات والفجر10 به اتحاديه پناهنده شده بودند با سلاح تحويل دهد. 3. هيچ خانواده‌يي از ضد انقلاب در مقرهاي اتحاديه (طالباني‌ها) نباشد و اگر باشد همه را اتحاديه جمع كند و تحويل سپاه بدهد و مسئوليتي به عهده‌ي اتحاديه نباشد. 4. اتحاديه متعهد مي‌شود كه غير از مواد غذايي چيزي از دمكرات‌ها نزد آن‌ها نباشد و اگر گشت سپاه پاوه بار ديگر موردي مشاهده كرد غير از سلاح كلاش هر چه باشد اخذ مي‌شود.[۴۰]

گزارش - 264

در پي گزارش‌هاي متعدد مبني بر افزايش فعاليت نظامي سازمان مجاهدين خلق در جبهه‌هاي مياني و شمالي، سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در گزارشي تحركات اخير سازمان را بررسي و نتيجه را امروز براي استفاده‌ي يگان‌ها و سپاه‌هاي كشوري و ايجاد آمادگي لازم در اين مناطق، به ستاد كل سپاه ارسال كرده است. در قسمتي از اين گزارش فعاليت‌هاي نظامي سازمان مجاهدين خلق در 5 منطقه شامل: الف) خط قصرشيرين، خسروي و نفت‌شهر؛ ب) خط شاخ شميران، سرتك بمو ـ رو به روي سازان؛ ج) منطقه‌ي نوسود؛ د) خط بانه ـ مريوان ـ سردشت؛ ه) خط موسيان ـ دهلران ـ مهران بررسي گرديده و طبق اخبار به دست آمده از جمله اعزام گروه‌هاي گشتي ـ شناسايي؛ احداث پايگاه؛ جا به جايي و استقرار نيرو و تجهيزات نظامي؛ برپايي كمين براي گرفتن اسير؛ فيلم‌برداري و عكس‌برداري، در 3 نقطه احتمال اجراي عمليات داده شده است. 1. قصرشيرين، خسروي و نفت‌شهر: دشمن در اين منطقه شناسايي و گشت‌هاي بسياري انجام داده و حدود 5 گردان نيز در منطقه مستقر كرده است. احتمالاً عمليات آتي منافقين براي آزادسازي و واگذاري آن به عراق، در اين منطقه مي‌تواند باشد. 2. شمال منطقه‌ي نوسود: دشمن در اين منطقه به دليل وضعيت خاص آن و شناسايي قبلي كه انجام داده است، در مرحله‌ي بعد احتمالاً مي‌تواند برنامه‌ي تك و شناسايي براي جاسوسي داشته باشد. 3. خط سرتك ـ بمو ـ شاخ شميران ـ رو به روي سازان: طبق شواهد، با توجه به تعدد شناسايي‌ها‌ و استقرار نيروهاي عملياتي دشمن در اين منطقه احتمال مي‌رود كه هدف سوم عمليات آن‌ها در اين منطقه باشد. در بقيه‌ي محورها و مناطق مثل مهران ـ دهلران ـ گيلان‌غرب و… منافقين در حد شناسايي و كمين تحرك داشته‌اند، اما به دليل هوشياري نيروهاي مستقر در اين محورها نتوانسته‌اند موفقيتي كسب كنند. به دليل مطرح نشدن منافقين در سطح دنيا و بازتاب ضعيفي كه عمليات‌هاي قبلي داشته‌ است، سازمان به دنبال عملياتي است كه بازتاب جهاني داشته باشد و احتمالاً قصد منافقين آزادسازي يك منطقه‌ي جنگي و تحويل آن به ارتش عراق مي‌باشد و طبق شواهد و اخبار موثق، آنان مي‌كوشند استعداد گردان‌هاي خود را از 100 نفر به 300 نفر و استعداد تيپ‌هاي خود را نيز به رده‌ي يك لشكر برسانند.[۴۱]

گزارش - 265

اعلام فعاليت مستقل جمعي از روحانيون سرشناس در فعاليت‌هاي انتخاباتي سومين دوره‌ي مجلس شوراي اسلامي از مهم‌ترين وقايع سياسي داخل كشور در روز جاري است. دلايل و چرايي اين اقدام در بيانيه‌يي با عنوان "چرا روحانيون مبارز تهران فعاليت خود را به طور مستقل آزاد كردند"برشمرده شده است. اين بيانيه با امضاي 23 نفر از روحانيون سرشناس تهران و در سه محور اصلي "دفاع از محرومان و مستضعفان"؛ "پشتيباني از نهادهاي اجرايي پيرو خط امام" و "اقتدار دادن به مجلس با انتخابات صحيح نمايندگان" انتشار يافت. در قسمت پاياني اين بيانيه درباره‌ي دليل اعلام ليست مستقل نامزدهاي شركت‌كننده در اين انتخابات آمده است: «روحانيون مبارز تهران كه موقعيت كانديداها را در ليست‌هاي مختلف انتخاباتي سنجيده و متأسفانه با كنار گذاشته شدن افراد صالح و به زير سؤال كشيده شدن برخي از صلحا در ليست‌هاي مختلف مواجه شده و از آن پرخطرتر طرح اسامي غير مقبول و خارج از ضابطه‌هاي يادشده را ديده است، به خاطر حفظ حرمت خون شهدا و اصالت‌هاي انقلاب اسلامي به انتشار اين بيانيه و معرفي كانديداهاي خود اقدام مي‌نمايند.»[۴۲] اعلام استقلال مجمع روحانيون مبارز تهران از جامعه‌ي روحانيت مبارز تهران با حمايت برخي گروه‌ها مواجه شد و اين گروه‌ها با صدور بيانيه‌هاي جداگانه از مجمع حمايت كردند.[۴۳] همچنين، جامعه‌ي روحانيت مبارز تهران در اطلاعيه‌يي با امضاي آيت‌الله مهدوي‌كني دبير جامعه با تأكيد بر معيارهايي براي شركت در انتخابات اعلام كرد ليست كانديداهاي جامعه‌ي روحانيت مبارز در تاريخ 9/1/1367 اعلام خواهد شد.[۴۴]

گزارش - 266

ساير خبرهاي امروز عبارت‌اند از: 1. به گزارش ستاد مشترك ارتش، هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي در 11 مأموريت مواضع و استحكامات عراق در منطقه‌ي عملياتي والفجر10 و شرق بصره را بمب‌باران كردند.[۴۵] همچنين يك فروند هواپيماي ميگ23 عراقي در ساعت 15:10 در پشت ارتفاعات شيخ گزنشين در منطقه‌ي عمومي مريوان مورد اصابت يك موشك سهند رزمندگان قرار گرفت و سقوط كرد.[۴۶] عراق در بيانيه‌يي سقوط اين هواپيما را تأييد كرد.[۴۷] 2. به گزارش قرارگاه نوح، به دنبال بازديد امروز امير كويت از جزيره‌ي بوبيان در نزديكي مرز آبي اين كشور با عراق، در مجاورت خور عبدالله فعاليت مهندسي و تردد خودروهاي كويتي در جزيره افزايش يافته است و فعاليت مهندسي با حجم گسترده‌يي ادامه دارد كه شامل احداث جاده و خاكريز در ساحل شرقي جزيره مي‌باشد. مقرهايي نيز در پشت خاكريز احداث شده است. پروازهاي هوايي از طريق كناره‌ي ساحل و داخل جزيره انجام مي‌شود. قايق‌هايي كه مشاهده شده‌اند، از ساحل جزيره جدا شده، سپس به ساحل برگشته و پهلو گرفته‌اند. در داخل جزيره اخيراً توپ‌هاي ضد هوايي مستقر شده است.[۴۸] 3. با آغاز فصل بهار و فراهم شدن شرايط جوي و جغرافيايي براي ورود عناصر ضد انقلاب از خاك عراق به ايران از طريق مرزهاي استان آذربايجان غربي، اداره‌ي كل اطلاعات اين استان گزارشي از مسيرهاي تردد گروه‌ها را از نوار مرزي به داخل كشور تهيه و به قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) ارسال كرد. در اين گزارش مسيرهاي تردد عناصر گروه‌ها براي رسيدن به مناطق سردشت، پيرانشهر، اروميه، نقده، اشنويه، بوكان و سلماس تشريح شده و برخي تدابير براي كنترل تحركات آن‌ها و اقدامات پيش‌گيرانه توصيه شده است. جزئيات مسيرها، توقف‌گاه‌ها و در بعضي موارد راه‌هاي كنترل اين مسيرها در ضميمه آمده است.[۴۹] (ضميمه دارد) 4. با ادامه يافتن عمليات ارتش عراق عليه اكراد معارض در منطقه‌ي قره‌داغ و بمب‌باران پي‌ در پي مواضع نيروهاي اتحاديه‌ي ميهني كردستان عراق (طالباني‌ها) و نيروهاي حزب دمكرات كردستان عراق (بارزاني‌ها)، مسئولان اتحاديه‌ي ميهني و حزب دمكرات با ارسال نامه‌هايي جداگانه از نيروهاي قرارگاه رمضان درخواست كردند تا هواپيماها و توپ‌خانه‌هاي ايران مواضع ارتش عراق را در اين منطقه هدف قرار دهند.[۵۰] 5. به گزارش حزب دمكرات كردستان عراق (بارزاني‌ها)، تعدادي از پيش‌مرگان حزب در يك عمليات انفجاري، امروز يك دستگاه اتومبيل پر از مواد منفجره‌ي تي.ان.تي. را در مقابل درب ساختمان ايستگاه فرستنده‌ي تلويزيون در مركز شهر موصل منفجر كردند كه بر اثر آن قسمت‌هاي مهم اين ساختمان ويران و چند دستگاه خودرو متعلق به ايستگاه نيز منهدم شد.[۵۱] 6. طبق اخباري كه ستاد مركزي سپاه اعلام كرده است، حدود 300 تن از عناصر سازمان مجاهدين خلق به منظور تخريب تأسيسات و ايستگاه‌هاي برق از طريق مرزهاي غرب كشور وارد خاك ايران شدند. همچنين تعدادي از اين عناصر در پوشش خريدن دام از نوار مرزي بانه و سردشت وارد ايران شدند و اقدام به شناسايي و عكس‌برداري از پايگاه‌هاي حساس منطقه كردند.[۵۲] 7. دو تن از چته‌هاي زن مسلح حزب دمكرات خود را به سپاه كامياران تسليم كردند. و اطلاعات سپاه تكاب (آذربايجان غربي) نيز 10 نفر از افراد كومه‌له را كه 7 تن از آنان دختر بودند، دست‌گير كردند.[۵۳] 8. نماينده‌ي عراق در سازمان ملل امروز با تسليم نامه‌يي خطاب به دبيركل مدعي شد ايران مناطق صرفاً مسكوني عراق را در استان‌هاي دهوك، بره ميسان و دياله در روز پنجشنبه (ديروز) و استان‌هاي ميسان، سليمانيه، دياله، واسط و بصره را به وسيله‌ي گلوله، بمب و موشك هدف قرار داده كه تلفات و خساراتي به بار آورده است.[۵۴] 9. پس از صدور بيانيه‌ي وزارت خارجه‌ي تركيه درباره‌ي بمب‌باران يك نقطه‌ي مرزي تركيه در مسير جاده‌ي ترانزيتي اين كشور با عراق به وسيله‌ي هواپيماهاي ايراني، تورگوت اوزال نخست‌وزير تركيه، در گفت و گو با خبرنگاران گفت كه نيروهاي نظامي تركيه در صورت لزوم هواپيماهايي را كه به حريم هوايي تركيه تجاوز كنند، هدف قرار خواهند داد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، نخست‌وزير تركيه همچنين بر اساس گزارش‌هاي منتشرشده در مطبوعات تركيه، تأكيد كرد: مهم اين است كه خاك تركيه مورد اصابت بمب‌هاي جنگنده‌يي كه به حريم فضايي اين كشور تجاوز كرده‌اند قرار گرفته و هرچند به نظر مي‌رسيد اين اقدام احتمالاً بر اثر يك اشتباه انجام‌شده باشد، تركيه اعتراض رسمي خود را به طرف مقابل ابلاغ كرده است.[۵۵] خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز اعلام كرد: وزارت خارجه‌ي تركيه امروز ادعاي ايران را مبني بر اين‌كه هواپيماهاي عراقي در روزهاي اخير از طريق حريم هوايي تركيه هدف‌هايي را در ايران بمب‌باران كرده‌اند، تكذيب كرد.[۵۶]

ضميمه‌ي گزارش266: مسير تردد ضد انقلاب در آذربايجان غربي بر اساس گزارشي كه اداره‌ي كل اطلاعات استان آذربايجان غربي تهيه كرده است، جزئيات مسيرهاي تردد عناصر گروه‌هاي مسلح مخالف نظام و محل‌هاي ورود آنان به داخل كشور با برخي توصيه‌ها و توضيحات ضروري به شرح زير مي‌باشد: 1. سردشت: مناطق استحفاظي اين شهرستان عمدتاً محل تردد نيروهاي حزب دمكرات بوده كه تا به حال از آن‌ها استفاده كرده، به احتمال قوي از اين به بعد نيز از اين مسيرها استفاده خواهند كرد. الف) محل تردد هيز كيارنگ از مقر سونه از مسير اصلي سنگي توژال گذشته و به پشت روستاي كاني‌زرد (شمال غربي سردشت) مي‌رسد و از آن‌جا به دو مسير شمال و جنوب تقسيم مي‌شود. ب) مسير تردد افراد هيز زمزيران ـ كه هم‌اكنون در منطقه‌ي مارد و رزگه‌ي عراق مستقر مي‌باشند ـ از مسير دشت ساوان به طرف منطقه‌ي جانداران و چولان است و آنان از آن‌جا به طرف منطقه‌ي پشت روستاهاي نستان، سيسر، زمزيران (در شمال شرقي سردشت و در محدوده محور سردشت ـ مهاباد) مي‌روند. ج) مسير تردد پيش‌مرگان پل سردشت «كومله» كه مقر اصلي آن در خندكه‌ي عراق قرار دارد، از مقر فوق به سمت مارد و رزگه‌ي عراق است و سپس به دو مسير اصلي تقسيم مي‌شود: 1. از سمت سونه به توژال در شمال غربي سردشت و سپس همران و از آن‌جا به كولوسه بالا و پايين (در جنوب سردشت) و بعد سيسر (در شمال شرقي سردشت). 2. از سمت آلواتان به دوله تو و از آن‌جا به اغلان (در شمال شرقي سردشت) و سپس كژال و در نهايت سي‌سر. 2. پيرانشهر: ضد انقلاب براي ورود و تردد به اين منطقه از چند مسير متفاوت استفاده مي‌كند كه به اين شرح است: الف) از سينموكه به پشت‌آشان، قرناقو و سپس به شيخ‌آيش و شيخ‌شرو (مابين دو قنديل) ب) از روستاي پشت‌آشان به گوريستو سپس به سوه (گمرك هيز قنديل در سال 1366) كه از اين سه راه جدا تشكيل مي‌شود كه اين راه‌ها به شمال غربي مهاباد ختم مي‌شوند. ج) سينموكه به تاتي 2 سپس به ارتفاع مهم و سوق‌الجيشي شرگه و به دره‌ي زويان (دول زويان). د) از مسير دره‌ي زويان به روستاي كاولان و سپيكان (در جنوب مهاباد و شمال شرقي سردشت). چهار مسير فوق به 5 دره‌ي مهم در داخل منطقه ختم مي‌شود كه عبارت‌اند از: 1. دره‌ي حاج ابراهيم. 2. بادين‌آباد. 3. آبخورده و تركش. 4. دره‌ي زويان. 5. خدرآباد كه 4 ماه اول سال به دليل زيادي آب فقط از 3 مسير بسيار محدود زير مي‌توانند عبور كنند كه مي‌توان با نيرويي كم راه ضد انقلاب را مسدود كرد. 1. پل روستاي هنگ‌آباد (در جنوب غربي پيرانشهر). 2. جنب روستاي كاني‌سيب (در جنوب مهاباد). 3. جنب روستاي باوله (در جنوب غربي مهاباد). پيشنهاد: در مسيرهاي تردد و ورود ضد انقلاب به منطقه‌ي پيرانشهر سه ارتفاع مهم سوق‌الجيشي و استراتژيك وجود دارد كه علاوه بر ناامن كردن مقر دفتر سياسي، مراكز عمده‌ي گروهك به كليه‌ي دره‌ها و مسيرهاي تردد، تسلط كامل دارد. از طرفي، راه تدارك تردد ضد انقلاب را تا 90 درصد مسدود مي‌كند كه لازم است در اين ارتفاعات پايگاه ايجاد شود كه اين ارتفاعات به‌ترتيب اهميت عبارت‌اند از: 1. شرگه. 2. قنديل. 3. كاني‌زرد. 3. اروميه: مسير تردد حزب دمكرات: تيم‌هاي 10 نفره‌ي حزب براي اجراي عمليات‌هاي ايذايي از مسيرهاي زير به اطراف اروميه اعزام مي‌شوند. الف) مسير تركيه: از مقر ثابت حزب دمكرات در نوار مرزي تركيه، رو به روي روستاي وارگنم تركيه حركت كرده، از طريق روستاي پاگنگ تركيه در جنوب منطقه‌ي مرزي سرو در شمال غربي اروميه وارد خاك ايران مي‌شوند. ب) مسير عراق: مسير ورود نيروهاي حزب دمكرات از عراق از طريق منطقه‌ي خاكرك عراق به منطقه‌ي ييلاقي نوار مرزي تركيه ـ ايران ـ عراق است و آنان از محلي به نام سركم پشت ارتفاعات دالانپر در نقطه‌يي بالاتر از منطقه‌ي مرزي سرو در شمال غربي اروميه وارد خاك ايران شده و از آن‌جا به هر روستايي كه مأموريت داشته باشند حركت مي‌كنند. 4. نقده: با توجه به سازمان‌دهي جديد سال 1366 كه در تشكيلات حزب دمكرات به وجود آمده است، نيروهاي هيز قنديل پيرانشهر و دم‌دم نقده با يك‌ديگر ادغام شده، مالبند اسپي‌سنگ را تشكيل دادند كه اين مالبند داراي سه لك بوده كه يك لك آن به منطقه‌ي نقده اختصاص يافته است و در اوايل سال 1366 نيروهاي اين مالبند از طريق نوار مرزي پيرانشهر از جمله ورودي‌هاي: 1. دره‌ي كهنه لاهيجان. 2. دره‌ي آبخوركه. 3. دره‌ي تركش. 4. دره‌ي بيكوس (همگي در جنوب سردشت و محور پيرانشهر ـ سردشت)، وارد خاك ايران شدند. نيروهاي ضد انقلاب در مواقع غروب در ارتفاعات اين منطقه مستقر شده، و ديد‌باني مي‌كنند و پس از حصول اطمينان از وجود نداشتن كمين نيروهاي اسلام و جمع‌آوري تأمين‌هاي جاده، از ارتفاعات پايين آمده، و از روي جاده‌ي آسفالته‌ي پسوه ـ مهاباد عبور كرده، و از شيار كوه‌هاي اطراف به سمت روستاهاي مورد نظر تردد مي‌كنند. از جمله محل‌هاي اطراق ضد انقلاب در منطقه‌ي نقده عبارت است از: الف) منطقه‌ي دشتي و كوهپايه‌يي پشت روستاي گرگول بالا در غرب مهاباد كه كوه قلعه‌تراش به آن مشرف بوده و منطقه‌يي وسيع است كه نيروهاي نظامي در اين منطقه مستقر نيستند و كنترل آن نيز به‌سختي امكان‌پذير مي‌باشد. ب) منطقه‌ي حلبي و كوئيك (در شمال غربي نقده و شرق اشنويه). ج) منطقه‌ي شهر ويران (در حومه‌ي شمالي مهاباد): نيروهاي نظامي در اين منطقه نيز مستقر نبودند و ضد انقلاب به‌راحتي در اين محل مانده، تردد و فعاليت مي‌كند. 5. اشنويه: الف) مسيرهاي ورود ضد انقلاب: در اين منطقه تردد و ورود نيروهاي حزب دمكرات پس از فصل زمستان و عمدتاً از اواخر ارديبهشت تا اواخر خرداد ماه انجام مي‌شود كه شامل مسيرهاي: 1. دالانپر كه در نهايت وارد روستاي مرزي گلازر در شمال غربي اشنويه مي‌شود. 2. مسير نازدارداغ كه به روستاي ذمه و بيمضرته در جنوب اشنويه ختم مي‌شود. 3. مسير گردنه‌ي ناويخان و ناويه كه در امتداد رودخانه‌ي آدريا (گودار) وارد منطقه مي‌شود. 4. كوه كلاشين: با عبور از چم كاني‌رش به روستاي كاني‌رش در جنوب اشنويه ختم مي‌شود. ضمناً، در بعضي مواقع عناصر حزب دمكرات براي ورود به اين منطقه از مسير گلازرد از توابع پيرانشهر نيز استفاده مي‌كنند. ب) مسيرهاي تردد ضد انقلاب شامل روستاي گلاز، ميرآباد، درود، كاني‌رش، بيمضرته، ده شمس، گندويلا، ذمه، پوش‌آباد، نليوان، شاهوانه، آغبلاغ، دوربه، شيخلان، كاني‌سرخ، بيژن‌آباد، حسن‌نوران، خانبلر، سرگيز، رهگرجي، خورشت و مسيرهاي مربوطه مي‌باشد. به انضمام مسيرهاي رودخانه‌ي سياه، كوه‌هاي گرده‌سور و برده‌رش و مسير رودخانه‌ي قادر كه همگي اين روستاها در شمال، جنوب و غرب اشنويه قرار دارند. نيروهاي ضد انقلاب دمكرات از روستا‌هاي فوق، هم براي تداركات و هم فعاليت‌هاي نظامي و تبليغاتي استفاده مي‌كنند. 6. بوكان: در سال جاري، نيروهاي هيز110 بيان هم‌راه با نيروهاي ارباباي بانه و مالبند2 سقز قرار بوده است كه از مرز پيرانشهر وارد كشور شوند كه نيروهاي قنديل مسئول عبور نيروهاي ديگر بوده‌اند. محل ورود، رودخانه‌يي نزديك روستاي تركش بوده و به دليل اين‌كه از طرف جمهوري اسلامي كمين‌گذاري شده بود، عبور از رودخانه غير ممكن مي‌نمود، ولي با توجه به جمع‌آوري كمين و نبود پايگاه، نيروهاي حزبي از همان محل وارد مرز مي‌شوند و تا روستاي بانه‌سو آمده و از آن‌جا به منطقه‌ي مهاباد نفوذ مي‌كنند كه به احتمال قوي بنا بر تجربياتي كه حزب در منطقه داشته است، (نبود پايگاه در مناطق فوق و كوتاه بودن مدت كمين) در سال آينده نيز از اين منطقه وارد كشور خواهند شد كه لازم است در اين خصوص سرمايه‌گذاري بيش‌تري انجام شود. ضمناً مسير اصلي حركت ضد انقلاب از قلعه‌ديزه به زندان حزب و سپس كوهستان‌هاي قنديل به سمت دشت وزنه و از آن‌جا به گردينه، سپس احمد بريو و از آن‌جا به شيواوكان است كه تنها راه حساس و مهم پل قلعه، تاسان و سيوني به سمت كنار چومل و جانداران و در نهايت گاكش مي‌باشد كه از اين‌جا هيز زمزيران جدا مي‌شود و هيزهاي پيشواي مهاباد و بيان بوكان و مالبند2 و هيز اربابا، بانه، هر كدام به منطقه‌ي خود خواهند رفت. ضمناً مسيرهايي كه احتمالاً گردان31 بوكان از آن استفاده كرده و خواهد نمود، بدين شرح است: حركت از شهر پنجوين عراق به سمت ارتفاعات مقابل آن شهر و سپس ورود به خاك ايران. 7. سلماس: حزب دمكرات: نيروهاي هيز آگري به هم‌راه تعدادي از بقاياي هيز حاتم در منطقه‌ي شپيران حضور نظامي و فعاليت دارند و به روستاهاي گريكان، قلعه‌رش بالا و پايين و اشناك و بروشخواران در شمال غربي سلماس تردد مي‌كنند كه پس از اجراي عمليات نظامي و ايذايي و تبليغات در روستاها به داخل خاك تركيه متواري مي‌شوند. در سال آينده با توجه به حضور تعدادي از نيروهاي هيز آگري در روستاهاي مرزي داخل تركيه و همچنين حركت‌هايي كه اخيراً از سوي مسئولان هيز حاتم در خاك تركيه براي اظهار وجود و برنامه‌ريزي به منظور فعاليت مجدد در منطقه مشاهده شده است، احتمال اين چنين حركت‌هايي با گستردگي بيش‌تر وجود دارد.[۵۷]




منابع و مآخذ روزشمار 1367/01/6

  1. سند شماره 390306 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دستور عملياتي بيت‌المقدس4، تيپ مستقل18 الغدير، 6/1/1367، صص 3 ـ 1.
  2. سند شماره 1683/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه كربلا (فتح) در عمليات بيت‌المقدس4 (عبدالله درويشي)، 1/1/1367 تا 10/1/1367، صص 86 ـ 85.
  3. سند شماره 678/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش بيت‌المقدس4 (عبدالله درويشي)، ص 9؛ صص 38 ـ 37.
  4. مأخذ 2، صص 88 ـ 86 و 100 ـ 98؛ و ـ سند شماره 1641/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني در عمليات والفجر10 و بيت‌المقدس4 (اسدالله احمدي)، 3/1/1367 تا 10/1/1367، ص 74.
  5. سند شماره 1683/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه كربلا (فتح) در عمليات بيت‌المقدس4 (عبدالله درويشي)، 1/1/1367 تا 10/1/1367، صص 86 ـ 85.
  6. مأخذ 3، ص 38.
  7. سند شماره 678/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش بيت‌المقدس4 (عبدالله درويشي)، ص 9؛ صص 38 ـ 37.
  8. مأخذ 3، ص 38.
  9. روزنامه‌ي كيهان، 7/1/1367، ص 11؛ و ـ سند شماره 200765 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، وزارت اطلاعات، شماره 787، 7/1/1367، ص 4.
  10. مأخذ 8، بخش اول، ص 6، تهران، 6/1/1367؛ و ـ سند شماره 77671 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از مركز فرماندهي (ستاد منطقه يك) به فرماندهي سپاه پاسداران منطقه يك ثارالله(ع)، 19/1/1367، ص 2.
  11. مأخذ 8، بخش اول، ص 3، تهران، 6/1/1367.
  12. سند شماره 201778 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبرها و نظرها، وزارت اطلاعات، شماره 704، 7/1/1367، صص 3 ـ 2.
  13. مأخذ 8، بخش اول، ص 9، ايلام، 6/1/1367؛ و ـ سند شماره 86130 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه سوم قدس (اطلاعات) به ستاد مركزي سپاه پاسداران (اطلاعات)، 8/1/1367، ص 2.
  14. سند شماره 381006 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانداري مريوان به استانداري استان كردستان، 6/1/1367، سند تك‌برگي.
  15. سند شماره 380861 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش خبري روزانه، واحد اطلاعات قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 10/1/1367، ص 3.
  16. سند شماره 380838 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد تبليغات جنگ شوراي عالي دفاع به مسئولين كميته‌هاي تبليغات جنگ سراسر كشور، 6/1/1367، ص 2.
  17. سند شماره 380839 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد تبليغات جنگ شوراي عالي دفاع به مسئولين كميته‌هاي تبليغات جنگ سراسر كشور، 8/1/1367، ص 2.
  18. سند شماره 438679 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از وزارت امور خارجه (اداره كل سياسي) كشورهاي عربي و افريقايي به ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران، 7/1/1367، صص 2 ـ 1؛ و ـ سند شماره 164405 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: وزارت امور خارجه (اداره اول سياسي) استانداري هرمزگان، 7/1/1367، ص 2.
  19. روزنامه‌ي اطلاعات، 7/1/1367، ص 12، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  20. وزارت امور خارجه، بولتن روزانه سياسي، شماره 1/6، 7/1/1367، صص 11 ـ 9.
  21. مأخذ 8، بخش اول، ص 41، باختران، 6/1/1367.
  22. مأخذ 8، بخش اول، صص 42 ـ 41، اصفهان، 6/1/1367.
  23. مأخذ 8، بخش اول، صص 43 ـ 42، بوشهر، 6/1/1367.
  24. روزنامه‌ي اطلاعات، 8/1/1367، ص 1؛ و ـ سند شماره 60719 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/1/1367، سند تك‌برگي.
  25. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 8/1/1367، راديو اسرائيل، 7/1/1367، ص 11.
  26. مأخذ 24، بخش اول، ص 3.
  27. روزنامه‌ي اطلاعات، 6/1/1367، صص 2 ـ 1.
  28. مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمه‌ي محمدعلي خرمي، جلد 8، تهران: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، 1389، ص 140.
  29. مأخذ 19، ص 3.
  30. مأخذ 14.
  31. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 8، 8/1/1367، صص 12 ـ 11، تهران، 7/1/1367؛ و ـ روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 9/1/1367، ص 3.
  32. مأخذ 8، بخش دوم، صص 9 ـ 8.
  33. مأخذ 8، بخش اول، صص 28 ـ 27، تهران، 6/1/1367.
  34. همان، صص 27 ـ 25، تهران، 6/1/1367.
  35. مأخذ 19، ص 2.
  36. روزنامه‌ي كيهان، 8/1/1367، ص 2.
  37. سند شماره 678/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش بيت‌المقدس4 (عبدالله درويشي)، ص 9؛ صص 38 ـ 37.
  38. مأخذ 3، ص 38.
  39. سند شماره 86071 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده قرارگاه رمضان (روابط عمومي) به دفتر فرماندهي نيروي زميني (روابط عمومي)، 12/1/1367، سند تك‌برگي.
  40. مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمه‌ي محمدعلي خرمي، جلد 8، تهران: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، 1389، ص 140.
  41. سند شماره 37012 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه به رياست ستاد كل سپاه، 6/1/1367، صص 5 ـ 1.
  42. مأخذ 27، ص 15.
  43. روزنامه‌ي اطلاعات، 17/1/1367، ص 2.
  44. مأخذ 19، ص 1.
  45. سند شماره 128679 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي محور گردان شهيد محلاتي به فرماندهي قرارگاه تاكتيكي كربلا، 9/1/1367، ص 1؛ و ـ روزنامه‌ي جمهوري اسلامي، 7/1/1367، ص 2.
  46. سند شماره 380866 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (واحد اطلاعات) به كليه پايگاه‌هاي ناحيه آذربايجان غربي و باختران، 10/1/1367، ص 1.
  47. مأخذ 8، بخش اول، ص 5، تهران، 6/1/1367.
  48. سند شماره 108588 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت اطلاعات قرارگاه نوح(ع)، 6/1/1367، ص 4.
  49. سند شماره 178977 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از مدير كل اطلاعات آذربايجان غربي به فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 6/1/1367.
  50. سند شماره 86121 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان به فرماندهي نيروي زميني، 7/1/1367، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 178988 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر روابط امور خارجه به قرارگاه رمضان فتح2، 6/1/1367، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 178188 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه نصر به فرماندهي قرارگاه مركزي رمضان، 6/1/1367، سند تك‌برگي.
  51. سند شماره 179012 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از نماينده‌ي حزب دمكرات كردستان عراق به فرماندهي قرارگاه نصر رمضان، 8/1/1367، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 86066 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان (معاونت اطلاعات) به فرماندهي نيروي زميني سپاه (معاونت اطلاعات)، 11/1/1367، سند تك‌برگي.
  52. سند شماره 380851 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه(ع) (اطلاعات) به پايگاه‌هاي آذربايجان غربي و ناحيه كردستان و باختران، 6/1/1367، ص1؛ و ـ سند شماره 380353 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه(ع) اطلاعات به پايگاه‌هاي آذربايجان غربي اطلاعات، 6/1/1367، ص 1.
  53. سند شماره 380960 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه كامياران (اطلاعات) به سپاه يازدهم امام حسن عسگري(ع) (اطلاعات)، 6/1/1367، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 380863 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) واحد اطلاعات به پايگاه‌هاي نواحي آذربايجان غربي و باختران، 6/1/1367، ص 1.
  54. مأخذ 28، صص 143 ـ 142.
  55. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 9، 9/1/1367، ص 33، آنكارا، 8/1/1367.
  56. مأخذ 8، بخش اول، صص 47 ـ 46، آنكارا ـ خبرگزاري آسوشيتدپرس، 6/1/1367.
  57. مأخذ 49..