1366.09.15
روزشمار جنگ سال 1366 1366.09.15 | |
---|---|
نامهای دیگر | پانزده آذر |
تاریخ شمسی | 1366.09.15 |
تاریخ میلادی | 6 دسامبر 1987 |
تاریخ قمری | 14 ربیعالثانی 1408 |
گزارش- 269
امروز در جبهه جنوب، اجراي عمليات در فاو، بررسي شد. پس از آنكه فرمانده كل سپاه، در قرارگاه شهيد بروجردي(واقع در ارتفاعات غرب شهرستان بانه) در مورخ 13/9/1366 عمليات زمستاني جبهه شمال غرب را در جمع فرماندهان قرارگاههاي نجف و قدس و يگانهاي تابع اين دو قرارگاه مورد گفتوگو و تصميمگيري قرارداد، روز بعد به باختران و قرارگاه رمضان آمد و عمليات كركوك را با حضور فرماندهان اين قرارگاه به بحث گذاشت. و امروز نيز دربارة عمليات در جبهه جنوب با حضور فرماندهان نيروي زميني سپاه، قرارگاه كربلا و فرماندهان يگانهاي اين قرارگاه جلسهاي تشكيل داد. در اين نشست درباره مانور عمليات، وضعيت آمادگي يگانها، دفاع ضدهوايي و وضعيت دشمن، بحثهاي مفصلي صورت گرفت. همچنين درباره اهميت منطقه عمليات و هدفهاي آن در مقايسه با ساير محورهاي جبهه جنوب نيز گفتوگوهايي انجام شد. در اين باره برخي فرماندهان مانند برادران احمد كاظمي و قاسم سليماني (فرماندهان لشكرهاي 8 نجف و 41 ثارالله) در مقايسه با اهميت منطقه شلمچه به سرمايهگذاري در فاو نظر چندان مثبتي نداشتند. دلايل آنها در اين مورد عبارت بود از: تلفات مشابه در دو منطقه فاو و شلمچه، كم اهميت بودن هدف در فاو و متقابلاً اهميت فراوان زمين شلمچه، همچنين دوري فاو از هدف اصلي جنگ در جبهه جنوب يعني بصره. با اين دلايل، فرماندهان اجراي عمليات در شلمچه را بر فاو ترجيح ميدادند، اما فرمانده كل سپاه (برادر محسن رضايي) مخالف اين نظر بود. از نظر وي، مسئله غافلگير بودن دشمن، عامل اصلي در تصويب عمليات در يك منطقه است. فرمانده سپاه گفت: «ما ديگر بدون غافلگيري هيچ جا نميجنگيم. تجربه عمليات كربلاي4 نيز اهميت اين مسئله را به ما گوشزد ميكند.» وي در بخش ديگري از دلايل خود با اشاره به حساسيت بسيار شديد دشمن در منطقه شلمچه، گفت: «در آنجا با تكان خوردن گوني، دشمن خمپاره60 شليك كرده است.» برادر رضايي در مقابل اصرار مجدد فرمانده لشكر8 نجف بر نظراتش، به سخنان خود چنين افزود: «بهطور كلي در جنوب اگر دشمن متوجه سمت عمليات ما بشود، مثل روز روشن است كه نميتوانيم موفق شويم. دشمن نسبت به شلمچه از همه جا حساستر است. حتي اين جا (فاو) هم اگر دقت نكنيد، زحماتتان به باد ميرود. غافلگيري اصل بوده و مديريت، موضوع جانبي است.»[۱] از ديگر سو، فرماندهان عراقي امروز خطهاي فاو و شلمچه را بازديد كردهاند. در اين خصوص و همچنين درباره اقدامات اخير دشمن، برادر "غلامرضا محرابي" مسئول اطلاعات قرارگاه كربلا، گزارش نسبتاً كاملي به فرماندهي كل ارائه داد. او ابتدا خبرهايي را بيان كرد كه تلويحاً در تأييد نظر فرماندهي كل بود. محرابي گفت: «شنود تأكيد كرد كه در فاو و شلمچه فرماندهان دشمن خطها را بازديد كردهاند. در محور "سيبه" و جزاير مجنون نيز همينطور... دشمن در شلمچه فعاليت داشته اما در هور تلاشش خيلي افزايش يافته است. در شلمچه، در پي يك حركت كوچك مهندسي، فرماندهان عراقي آمادهباش دادهاند.» آقاي محرابي با بيان اين مطلب كه حساسيت و تلاش دشمن به جبهههاي نبرد به ترتيب اولويت ابتدا در شلمچه و امالرصاص، دوم در منطقه هورالهويزه و سپس فاو است، خطاب به فرمانده كل سپاه گفت: «دشمن از فعاليت ما در محورهاي مختلف جبهه جنوب متوجه يك پيچيدگي شده و در تمام اين مناطق ردّ ما را دنبال ميكند كه در كجا قصد عمليات داريم.»[۲]
گزارش- 270
امروز ميزان آمادگي يگانهاي جبهه جنوب در جلسه فرماندهي كل با قرارگاه كربلا و يگانهاي آن به تفصيل مورد بررسي قرار گرفت. در اين جلسه، بر استعداد نيروي انساني، لجستيك، امكانات و شناسايي از منطقه، تأكيد بيشتري شد. برادر "علي زاهدي" فرمانده لشكر14 امام حسين (ع)، استعداد گردان غواص اين لشكر را 80 تن اعلام كرد و افزود: «اين تعداد با اعزام جديد به 170 نفر افزايش يافتهاست.» اين فرمانده درباره شناسايي از مواضع دشمن، وجود مهتاب را مانع انجام دادن اين كار دانست و اعلام كرد كه ظرف 20 روز آينده يگان وي آماده عمليات خواهد شد. فرمانده لشكر17 عليابنابيطالب(ع) (برادر غلامرضا جعفري) دومين فرماندهي بود كه درباره موضوعات مذكور توضيح داد. وي گفت كه 9 گردان نيرو دارد كه دو گردان آنها مانوري نيستند و يك گردان نيز سرباز است و در مجموع، به 6 گردان ميتوان اميدوار بود. ايشان نيز بر نقص شناسايي از مواضع دشمن تأكيد كرد و افزود چنانچه شناسايي تكميل شود، ظرف 15 روز آينده آماده عمليات خواهند بود. پس از وي نوبت به لشكر41 ثارالله رسيد. فرمانده اين يگان برادر قاسم سليماني گفت كه 10 گردان آماده دارد. سپس برادر احمد كاظمي فرمانده لشكر8 نجف گفت: «[در محدوده واگذار شده] در دو محور شناسايي انجام شده اما جا پاي نيروها روي زمين مانده است.» وي افزود كه 3 گردان نيرو دارد اما با مشكل كادر اداره كننده مواجه است كه در صدد ميباشد با نيروهايي كه در اعزام جديد به منطقه ميآيند، كمبود كادر را تكميل كند. فرمانده بعدي، برادر مرتضي قرباني درباره شناسايي و استعداد لشكر25 كربلا گفت كه 4 محور را شناسايي كردهاند و 12 گردان نيز نيرو در اختيار دارد. فرمانده لشكر44 قمر بني هاشم (برادر اصغر صبوري) نيز در اين باره به اختصار مطالبي را بيان كرد.[۳] دفاع ضدهوايي براي عمليات فاو بحث بعدي بود كه در جلسه طولاني امروز با حضور فرمانده كل سپاه، فرمانده و جانشين نيروي هوايي سپاه و جانشين نيروي زميني سپاه تشكيل شد. نظر فرمانده كل اين بود كه سايت موشكي"سام2" براي برقراري پوشش هوايي عمليات مورد استفاده واقع شود. امّا به دليل نداشتن تعداد بيشتر سايت، سيستمهاي موجود در قم و اصفهان بايد به منطقه جنوب منتقل ميشدند و در آن صورت امنيت اين شهرها در برابر حملات هوايي دشمن با خطر مواجه ميشد. فرمانده نيروي هوايي سپاه از دست زدن به سايت قم نگران بود اما فرمانده سپاه با پذيرش مسئوليت عواقب اين تصميم و پاسخگويي در مقابل اعتراضات، دستور داد در يك اقدام به كلي سري، سايتهاي قم و اصفهان به جنوب منتقل شوند.[۴]
گزارش- 271
در قرارگاه رمضان جلسهاي با حضور "اتحاديه ميهني كردستان" و "حزب دمكرات كردستان عراق" تشكيل شد تا راهكارهاي توسعه و تعميق عمليات در جبهه شمالغرب بررسي شود. در اين جمع علاوه بر برادرمحمدباقر ذوالقدر، فرماندهان قرارگاه رمضان و نيز آقايان جلال طالباني و مسعود بارزاني، سران دو گروه مذكور و تني چند از مسئولان سطح مياني اين دو گروه حاضر بودند. قرارگاه رمضان، به دليل حضور انبوه نيروهاي دشمن در جنوب و خالي بودن جبهه شمالغرب از آنان، بر تعدد عمليات و تسريع در اجراي آن تأكيد ميكرد. عمليات كوچك پارتيزاني، حمله به مراكز اقتصادي، آزادسازي بعضي مناطق و مشاركت دادن مردم درعملياتها، محورهاي اساسي مورد تأكيد اين قرارگاه بود. همچنين فرمانده قرارگاه رمضان اجراي عمليات مشترك را مطرح كرد. جلال طالباني رهبر اتحاديه، حمله به شهر قلعهديزه، تأسيسات نفت كركوك و انجام دادن عمليات پارتيزاني در منطقه موصل، بغداد و اربيل را پيشنهاد داد. وي همچنين تلاش براي باز كردن راه ارتباطي ايران به داخل جبهه شمال را مهم توصيف كرد.[۵] مسعود بارزاني نيز ايجاد درگيري در چند محور براي تجزيه توان دشمن و مهمتر از آن، تصرف شهر قلعهديزه را پيشنهاد كرد. وي درباره اهميت منطقه قلعهديزه گفت: «عمليات روي اين شهر، علاوه بر تأثير روي جنگ، بر روي منطقه هم اثر ميگذارد. همچنين موازنه ميان ما (گروههاي كرد عراقي) و ارتش عراق را در شمال تغيير ميدهد.» بارزاني همچنين آمادگي گروه خود را براي اجراي عمليات مشترك با قرارگاه رمضان و اتحاديه ميهني كردستان در ماووت، پنجوين، رواندوز، گلاله و سيدكان اعلام كرد.[۶]
گزارش- 272
درباره عمليات اخير كردهاي معارض حكومت عراق در شمالغرب و همچنين اقدامات ساير مخالفان اين حكومت در مناطق متعدد عراق، نشريه "كرسنت اينترنشنال" چاپ لندن در گزارشي نوشته است: «رژيم صدام اكنون در معرض حملات همه روزه انقلابيون مسلمان عراقي كه عمليات خود را در سراسر خاك عراق گسترش دادهاند، قرار دارد.» اين نشريه سپس حملات انقلابيون مسلمان عراقي را تشريح كرد و در مورد عمليات در شهر "بعقوبه" كه در آن 120 تن كه بيشتر آنان را مسئولان حزب بعث و يا افراد امنيتي تشكيل ميدادند، كشته شدند، نوشته است: «حملهاي كه در جريان مراسم ويژه در شهر "بعقوبه" انجام شد، پيروزي سياسي ـ تبليغي مهمي را نصيب انقلابيون مسلمان عراقي كرد زيرا اين عمليات در حضور 40 ديپلمات خارجي كه به مراسم مذكور دعوت شده بودند صورت گرفت.» اين نشريه سپس با اشاره به عمليات ديگر انقلابيون مسلمان عراقي در "بغداد"، و حملات آنان به يكي از ساختمانهاي وزارت دارايي عراق ـ كه گفته ميشود يكي از مراكز مخفي تجمع افسران امنيتي حكومت صدام بوده ـ و مركز تلويزيون و مجتمع "گازال طاقي" را يادآور شده است. "كرسنت" همچنين در تشريح اوضاع شمال عراق نوشته است: «در اين منطقه رژيم عراق با مشكلات امنيتي بسيار جدي رو به رو است زيرا كنترل نواحي وسيع كوهستاني بهدست چريكهاي كرد افتاده است. عملكرد رژيم عراق در مناطق كردنشين ـ كه يك چهارم جمعيت اين كشور در آن مناطق سكونت دارند ـ خارج از حد تصور خشن و بيرحمانه است. در اين مناطق 3هزار روستا با خاك يكسان و هزاران تن از مردم روستاهاي كرد نشين به سكونت اجباري در اردوگاههاي واقع در مناطق مرز اردن و عربستان وادار شدهاند. در اين ميان آن دسته از روستاهايي كه دست به مقاومت عليه سياستهاي رژيم عراق ميزنند، آماج حملات شيميايي نيروهاي عراقي قرار ميگيرند.[۷]
گزارش- 273
حمله آينده ايران همچنان مورد توجه رسانهها و خبرگزاريهاي غربي است. خبرگزاري رويتر در گزارشي تهاجم ايران را قريبالوقوع اعلام كرد: «250هزار ايراني كه در شرق بصره مستقر شدهاند، خود را براي انجام يك تهاجم قريبالوقوع آماده ميكنند كه به اعتقاد ديپلماتها ممكن است تعيينكننده نتيجه جنگ هفت ساله خليج [فارس] باشد.» رويتر از قول ديپلماتهاي عرب در ابوظبي، افزود: «اين نبرد زميني ميتواند تعيينكننده باشد كه آيا ايران در جنگ پيروز ميشود يا خير؟ مقامات ايراني اعلام ميدارند حمله آتي با حملات قبلي متفاوت خواهد بود. در حملات قبلي ايران به تناوب حمله را متوقف ميكرد و منتظر تحولات سياسي ناشي از درگيري ميماند، اما اين اقدام ثمربخش نبوده است. تهران اكنون معتقد است درگيري بايد تا شكست دشمن و يا حداقل گوشمالي شديد آن ادامه يابد.»[۸] علاوه بر تأكيد اين منابع بر نزديك بودن حمله ايران، توصيف آمادگي عراق از جنبه رواني نيز در اكثر اخبار مشاهده ميشود، از جمله راديو بي.بي.سي. مشاهدات اخير "نورمن كركام" خبرنگار نشريه "ساندي تلگراف" را چنين نقل كرده است:«من با هليكوپتر از قسمتهايي از جبهه بصره ديدن كردم، آشكار بود كه عراق آمادگي كامل براي حمله ايران را دارد.»[۹] خبرگزاري خليج نيز در اين باره اعلام كرد: «تمام اشارات رسمي در بغداد حاكي است عراق نسبت به ادعاهاي مداوم ايران مبني بر اعزام صدها هزار داوطلب به مرزها جهت تداركات حملهاي جديد همچنان بر اعصاب خود مسلط بوده و متأثر نشده است. بيانيههاي رسمي يا اظهارات فرماندهان برجسته نظامي يا سياستمداران در بغداد همانطور كه ناظران سياسي مشاهده ميكنند، هيچ نشاني از دستپاچگي در شيوه مقابله يا آشفتگي در رفتار نسبت به اخباري كه اخيراً از ايران رسيده و مدعي اعزام يك ميليون ايراني به جبهه جنگ است، ديده نميشود. ناظران سياسي در بغداد متفقالقولند كه محاسبههاي بغداد در آماده كردن نيروي نظامي مطلوب جهت مقابله با حمله قريبالوقوع، بر اساس اطلاعات دقيق از امكانات بالفعل ايران در تمركز نيروهايش، محلهاي تجمع اين نيروها در طول جبهه همچنين تجربهاي گسترده از نبردهاي هفت سال گذشته ميباشد.»[۱۰]
گزارش- 274
در ادامه مانور آمادگي براي دفاع از انقلاب اسلامي و كشور كه در استانها و شهرهاي مختلف برگزار ميشود، امروز در استان سيستان و بلوچستان مانور سپاهيان حضرت محمد(ص) با حضور انبوه نيروهاي رزمنده و ساير اصناف مردم برگزار شد، اما نبودن يك مقام بلندپايه براي ايراد سخنراني، باعث از هم پاشيدگي جمعيت گرديد. مردم زاهدان و زابل از چند روز قبل گمان ميكردند در مراسم مانور، رئيسجمهور يا نخستوزير حضور خواهند يافت و اين انگيزه باعث ازدحام آنها در مراسم شد، از اين رو انتظار سخنراني سرتيپ "سهرابي" را كه از 3 روز قبل در منطقه مشغول بازديد بود، نداشتند. به نوشته خبرگزاري جمهوري اسلامي، گويي مردم نيامدن يكي از مسئولان برجسته كشور را نوعي توهين تلقي كردند و به تدريج محل را ترك گفتند.[۱۱] براي حمايت مالي از جبهه اسلام نيز مبالغي دلار و 33400 ريال و 10 قطعه طلاآلات اهدايي فرهنگيان ايراني مقيم قطر تقديم نخستوزير شد.[۱۲] همچنين روابط عمومي مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد كه رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي هزينه سه ماهه 313 رزمنده به مبلغ 000/600/62 ريال را عهدهدار شدند.[۱۳]
گزارش- 275
پس از يك دوره آرامش نسبي در خليجفارس كه چند روز بيشتر طول نكشيد، حمله به نفتكشها مجدداً آغاز شد. به گفته منابع خبري غربي، نفتكش سنگاپوري "نورمن آتلانتيك" امروز هدف حمله قرار گرفت.[۱۴] خبرگزاري آلمان در اين باره اعلام كرد: «ايران با از سرگيري حملات خود عليه نفتكشهاي حامل نفت عربستان سعودي، دو نفتكش حامل پرچمهاي سنگاپور و دانمارك را با قايقهاي توپدار مورد حمله قرار داد. به گفته منابع نجات دريايي، در حال حاضر هيچ تلاشي براي مهار آتشسوزي نفتكش 85000 تني "نورمن آتلانتيك" صورت نميگيرد و نفتكش مزبور كاملاً از دسترفته تلقي ميشود.» اين خبرگزاري سپس افزود: «حمله ايران به نفتكشهاي حامل نفت عربستان سعودي به وضوح در رابطه با هرچه آشكارتر شدن احتمال رويارويي ايران و عربستان سعودي در اجلاس آتي اوپك در وين، صورت ميگيرد، زيرا عربستان سعودي اعلام كرده است كه درخواست ايران براي افزايش بهاي نفت اوپك را ناكام خواهد گذاشت. از طرف ديگر، سعوديها به طور آشكار از عراق در رابطه با درخواست برخوردار شدن از سهميه نفت مساوي با ايران در اوپك حمايت ميكنند.»[۱۵] پس از آنكه اين حمله به ايران نسبت داده شد، درباره علت اين اقدام، خبرگزاري فرانسه، تحليل ديگري ارائه داده است: «در شب برگزاري كنفرانس سران كشورهاي شوروي و امريكا در واشنگتن كه طي آن بايد به جنگ خليجفارس اشاراتي بشود، ايران در خليج [فارس] دست به تهاجم تازهاي زد و به دو نفتكش حمله كرد... پس از حدود 10 روز آرامش نسبي در آبهاي خليجفارس، قايقهاي تندرو ايراني به دو نفتكش حمله كردند كه موجب كشته شدن يك خدمه دانماركي و مجروح شدن يك خدمه ايتاليايي شد.» خبرگزاري فرانسه دليل ديگري را نيز براي اين حملات ذكر كرده است: «از سرگيري حملات دريايي ايران به كشتيهاي بيطرف درخليج فارس، پس از حملات هوايي عراق عليه كشتيهايي كه نفت خام ايران راحمل ميكنند، صورت ميگيرد.»[۱۶] روزنامه "داگنز نيهتر" چاپ سوئد نيز همين تحليل را منعكس كرده است: «حمله قايقهاي توپدار، به وضوح پاسخ ايران به حملات هوايي عراق عليه نفتكشهايي كه نفت ايران را به خارج حمل مينمايند، بوده است.»[۱۷]
گزارش- 276
تلفات انساني حمله به نفتكشها، واكنش گروههاي غير رسمي در كشورهاي متبوع مقتولان را برانگيخته است. در پي گزارش وزارت امورخارجه دانمارك مبني بر كشته شدن يك ملوان 27 ساله اين كشور به نام "اديك جانسون" در حمله امروز به نفتكش دانماركي "استيل مارسك" در خليجفارس، سنديكاي ملوانان دانمارك از وزير صنعت اين كشور درخواست فوري كردهاند كه هرگونه تردد كشتيهاي دانماركي در خليجفارس ممنوع شود.[۱۸] در يونان نيز فدراسيون ملوانان اين كشور ـ كه حدود 80هزار عضو دارد ـ از عراق و ايران خواسته است كه از حمله به كشتيهاي بازرگاني درخليج فارس خودداري كنند. متن اين درخواست روي ديوار سفارتخانههاي عراق و ايران در آتن نصب شده و در آن آمده است: «تعداد كشتيهايي كه در خارج از منطقه جنگي مورد حمله قرار ميگيرند بيش از پيش افزايش يافته است.» به گزارش خبرگزاري تانيوك (يوگسلاوي) در اين درخواست همچنين نوشتهاند: «ما نگراني خود را از حملات نظامي در منطقه خليجفارس كه ناوگان بازرگاني را شديداً در معرض خطر قرار داده و تا كنون 140 ملوان و افسر يوناني و كشورهاي ديگر در جريان آن كشته شدهاند، ابراز ميداريم.» خبرگزاري تانيوك، افزوده است: «يك سوم از حدود 300 كشتي كه طي جنگ هفت ساله عراق و ايران در خليجفارس هدف حمله قرار گرفته است، يوناني بودهاند.»[۱۹] راديو بي.بي.سي. در باره تلفات انساني حمله به نفتكشها جنبه ديگري را مورد توجه قرار داده است: «از آغاز سال جاري تا كنون تأييد شده است كه 24 دريانورد غيرنظامي در حملات نيروي هوايي عراق و قايقهاي توپدار ايراني جان خود را از دست دادهاند.»[۲۰] آنگونه كه برخي رسانههاي همگاني اعلام كردهاند، حمله به نفتكشها و آمار تلفات انساني آن عمدتاً پس از حضور نظامي امريكا در خليجفارس، افزايش يافته است و نيروي دريايي امريكا نيز در حالي كه با هدف برقراري امنيت به خليجفارس آمده, براي جلوگيري از اين حملات اقدامي نكرده است.
گزارش- 277
دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امورخارجه ايران در يكي از نشريات داخلي خود حضور نظامي امريكا در خليجفارس را ريشهيابي كرده و علت آن را شكست سفر مك فارلين به تهران دانسته است: «شكست ديپلماسي امريكا در جريان سفر مك فارلين، هيئت حاكمه اين كشور را در ورطه بحراني پيشبيني نشده قرار داد و آسيبهاي جدي به سياست خارجي اين كشور وارد آورد. اين دوره را ميتوان شروع فصل جديدي از مبارزه براي حفظ سلطه جهاني براي سياست خارجي آمريكا در منطقه خاورميانه به حساب آورد. اين شكست داراي آثاري خطرناك براي سياست خارجي امريكا بود كه ميبايست براي خنثي كردن آن اقدام ميشد. پيآمدهاي اين شكست در دو سطح داخلي و خارجي قابل بررسي است: در خارج اصولاً سلطه بينالمللي امريكا ـ صرفنظر از عوامل عيني مانند قدرت اقتصادي، نظامي و ... ـ بر دو پايه مهم استوار است: 1ـ پرستيژ و وجهه بينالمللي به عنوان يك ابرقدرت كه در اثر شكستهاي ديپلماسي امريكا در قبال جمهوري اسلامي (متعاقب اشغال لانه جاسوسي و انفجار مقر تفنگداران امريكايي در لبنان و ناكامي مك فارلين و ….) خدشهدار شد، بهطوريكه سياست خارجي اين كشور را در يك سراشيبي قرار داد. اين سير نزولي پس از شكست مأموريت مك فارلين تشديد شد، لذا اين دليل ديگري است كه هيئت حاكمه امريكا را وادار به اقدامي قدرتمندانه جهت ترميم پرستيژ شكسته شده و تضمين حاكميت بينالمللي آن كشور ميكند 2ـ قابليت اعتماد و اعتبار، ركن ديگر سلطه بينالمللي امريكاست. متعاقب شكست سفر مك فارلين، دوگانگي در ديپلماسي امريكا و نزديكي به جمهوري اسلامي ايران، سياست خارجي امريكا به يك باره با خلاء اعتبار مواجه شد، بدينصورت كه كشورهاي بيپشتوانه و ضعيف منطقه دچار احساس ناامني و اضطراب شديد شدند. براي ترميم اين نيز امريكا بايد نشان ميداد دوستي ثابت و قابل اعتماد و حامي مقتدر براي اينگونه رژيمها ميباشد. گذشته از ارتباط لشكركشي امريكا به خليجفارس و همچنين با عواقب حاصل از شكست ديپلماسي مك فارلين، اين ابرقدرت اساساً با دو مسئله بلندمدتتر روبه رو است كه محور يكي منازعه اعراب و اسرائيل و محور ديگري ظهور انقلاب اسلامي در منطقه است. هرگونه اوجگيري انقلاب اسلامي در منطقه ميتواند احساسات مذهبي را به هيجان آورده و بيثباتي و سرنگوني رژيمهاي فوق ـ درمورد اسرائيل به نابودي آن ـ منجر شود، بنابراين ثبات در عراق به نحوي به ثبات در نقاط ديگر ارتباط پيدا ميكند.» اين نشريه اهداف حضور نظامي امريكا در خليجفارس را اين چنين برشمرده است: 1ـ ترميم محبوبيت خدشهدار شده ريگان و حزب جمهوريخواه در افكار عمومي امريكا. 2ـ ترميم پرستيژ شكسته شده امريكا در جهان. 3ـ احياي اعتبار و قابليت اعتماد نسبت به سياست خارجي امريكا در ميان رژيمهاي متمايل به امريكا در منطقه. 4ـ جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ. 5ـ تحميل صلح به ايران در راستاي اقدامات سازمانملل.[۲۱]
گزارش- 278
خبرگزاري آلمان به نقل از منابع صنعت نفت درباره ملاحظات ايران و امريكا در رفتار نظامي خود در خليجفارس نوشته است: «نيروي دريايي امريكا و ايران ظاهراً يك خط قرمز را درخليج[فارس] رعايت ميكنند و حدود اين خط قرمز به گونهاي است كه به ايران اجازه ميدهد تا زماني كه به نفتكشهاي حامل پرچم امريكا حمله نكرده است [بتواند] حملات تلافيجويانه [را] عليه نفتكشهاي حامل نفت كشورهاي حامي عراق صورت دهد.» اين خبرگزاري افزوده است: «امريكاييها از اين كه هزينههاي خريد نفت رقباي تجاري آنها در ژاپن و اروپاي غربي افزايش يابد، ناراحت نخواهند شد.»[۲۲] روزنامه "پراودا" نيز به نقل از يك افسر نيروي دريايي شوروي در خليجفارس مدعي است كه كشتيهاي خارجي براي اينكه از حمله در امان باشند خود را به كاروانهاي شوروي ميچسبانند. اين افسر كه مأمور حزب كمونيست شوروي در ناو ضدزيردريايي "ادميرال تريبوتس" است، همچنين گفته است: «هيچ حادثهاي بين كشتيهاي شوروي و قايقهاي تندرو ايراني بهوجود نيامده است؛ وقتي آنها ما را ميبينند، ناپديد ميشوند.»[۲۳]
گزارش- 279
امروز در "كپنهاك" سران 12 كشور غربي در كنفرانس جامعه اقتصادي اروپا با ابراز نگراني از ادامه جنگ ايران و عراق، مجدداً پشتيباني خود را از قطعنامه 598 شوراي امينت به عنوان راهحل پايان بخشيدن به جنگ، اعلام كردند. آنها در قطعنامه كنفرانس نوشتهاند: «عدم اجراي مداوم اين قطعنامه الزامآور، براي جامعه بينالمللي قابل قبول نيست و يك اقدام ويژه بايستي هم اكنون براي تضمين اجراي قطعنامه اتخاذ گردد.» اين درحالي است كه قبلاً بيانيه تقريباً مشابهي در شوراي وزيران كشورهاي عضو بازار مشترك اروپا تصويب و اعلام شده بود ولي اجلاس سران كه در "بروكسل" در آخر ژوئن برگزار شده بود، راجع به جنگ ايران و عراق مطلبي اعلام نكرد و فقط شوراي وزيران در 13 ژوئيه در كپنهاك، جنگ شيميايي و حمله به كشتيراني بازرگاني بيطرف و جنگ شهرها را محكوم كرده بود. بنا به نظر منبع خبر، اعلام لازمالاجرا بودن قطعنامه 598 آن هم از طرف اجلاس سران 12 كشور غربي، تازگي دارد.[۲۴]
گزارش- 280
گزارشهاي مطبوعات امارات حاكي است كه امريكا براي بهدست آوردن اكثريت قاطع آراء به منظور تصويب طرح مجازات ايران در صورت مخالفت اين كشور با قطعنامه 598 شوراي امنيت، با 9 كشور عضو شورا مذاكراتي انجام داده است. روزنامه "الاتحاد" چاپ ابوظبي، در ادامه اين خبر به نقل از منابع آگاه ديپلماتيك در سازمان ملل، نوشته است: «امريكا در اين زمينه با اعضاي جديد شورايامنيت مانند برزيل، سنگال، الجزاير، يوگسلاوي و نپال مذاكراتي انجام خواهد داد.» بنا بر همين گزارش، امريكا از اين طريق ميتواند با بهدست آوردن اكثر آراي اعضاي شوراي امنيت، طرح مجازات را تصويب كند و مانع "وتوي" احتمالي شوروي شود.[۲۵] برخي نخبگان امريكا، از جمله سفير پيشين اين كشور در عربستان تحريم تسليحاتي ايران را به عنوان راه حل پايان جنگ چندان كارآمد نميدانند و جلوگيري از صدور نفت ايران را راهحل اصلي ميدانند. "جيمز اكنيز" كه كارشناس مسائل خاورميانه نيز ميباشد، در مصاحبه با روزنامه "چوردن تايمز" گفت: «نبايد گذاشت حتي يك قطره نفت ايران از تنگه هرمز حمل شود و كشورهاي عربي بايد متحد شده و تنگه هرمز را مسدود كنند. يكي از راههاي رسيدن به اين مقصود، انهدام ترمينال نفتي خارك در خليج [فارس] ميباشد و اگر به عراق موشكهايي داده شود كه داراي بُرد كافي و قدرت تخريبي قوي باشد، ميتواند خارك را نابود كند.»[۲۶] همچنين يك نشريه داخلي كه نظرهاي كارشناسي وزارت خارجه ايران را منعكس كرده, وضعيت كنوني جنگ را حساس دانسته و نوشته است: «ارتباط مجدد بعضي كشورهاي عربي با مصر، علنيتر شدن حمايتهاي كويت و عربستان از رژيم صدام و ضديت آنان با ايران، بهبود نسبي صدور نفت عراق، حضور نظامي گسترده امريكا و دول غربي در خليجفارس و تلاشهاي آنان جهت تحريم اقتصادي و تسليحاتي جمهوري اسلامي ايران، همه و همه نشان حساسيت شديد اين مرحله از جنگ است.»[۲۷]
گزارش- 281
خبرگزاري رويتر نوشته است كه ايران مصرانه براي حمله آينده خود در پي خريد موشك و هواپيماست. به گزارش رويتر، "دان كر" از مؤسسه بينالمللي مطالعات استراتژيك لندن، و ديگر كارشناسان نظامي معتقدند ايران به منظور مبارزه عليه برتري نيروي هوايي عراق و همچنين حفاظت از نيروها و جنگندههاي خود بايستي اقلامي چون هواپيما، موشك و رادار را در فهرست خريد تسليحاتي خود قرار دهد. طبق اين گزارش، تحليلگران دفاعي همچنين گفتهاند: «ايران براي ماشين جنگي خود، برنامهاي درازمدت در نظر گرفته و سرگرم تقويت صنايع تسليحاتي داخلي ميباشد. اين صنايع ميتواند بخش اعظم مهمات اين كشور را تأمين كرده و اكثر تسليحات عمده مورد نياز نيروي زميني راتوليد كند.» رويتر سپس افزوده است: «تهران ميگويد كار بر روي سيستمهاي ساده هدايت موشك و راكت را نيز آغاز كرده است. همين كارشناسان اظهار داشتند لكن برخي از تسليحات پيشرفته را كه اين كشور در حال حاضر به آن نياز فوري دارد، تنها بايستي از خارج خريداري كند. نيروي هوايي ايران آسيبپذيري خود را به اثبات رسانده است در حاليكه اين كشور از نيروي انساني و انگيزه كافي برخوردار است. تهران مشكل بودن حفظ ادامه پرواز هواپيماهاي خود را كاملاً درك كرده است. ايران در زمينه قدرت هوايي دو انتخاب دارد: تحكيم و تقويت دفاع هوايي در مقابل هواپيماهاي عراقي و يا تقويت پوشش هوايي نزديك براي نيروها و جنگندههاي خود. تحليلگران اظهار داشتند ايران براي تحكيم دفاع هوايي به ميزان قابل ملاحظهاي به هواپيماهاي رو به كاهش قديمي اف4 و اف5 متكي ميباشد. "دان كر" از مؤسسه بينالمللي مطالعات استراتژيك، همچنين گفت: "ايرانيها هواپيماي زيادي در اختيار ندارند؛ آنها قطعات يدكي اين نوع هواپيماها را براي استفاده هواپيماي ديگري بهكار ميگيرند." وي افزود: ايران براي پوشش هوايي به قطعات يدكي و موتور براي جنگندههاي "اف 14" موسوم به "تامكت" و همين طور موشكهاي هوا به هوا موسوم به "فونيكس" براي مسلح نمودن آنها نياز دارد.»[۲۸] درباره توانايي نيروي هوايي ايران، خبرگزاري فرانسه گزارش داد ايران با خريد هواپيماي آموزشي پيلاتوس ـ 7 از سوئيس، قابليت عمليات انتحاري عليه ناوگان امريكا در خليج [فارس] را يافته است... استفاده احتمالي ايران از اين نوع هواپيما عليه ناوگان امريكا در خليجفارس، از مدتها پيش مطرح است. يك تحليلگر سرويس اطلاعاتي ارتش امريكا معتقد است. هواپيماي (پيلاتوس ـ 7) موسوم به "پي. سي. ـ 7 " ميتواند پر از مواد منفجره شده و به عنوان هواپيماي انتحاري درخليج فارس مورد استفاده قرار گيرد. سخنگوي اين شركت قبول كرده كه شركت پيلاتوس در سال 1983 و 1984 تعدادي "پي. سي. ـ 7" به ايران فروخته است ليكن بدون آنكه تعداد آن را تصريح كند، اطمينان داد كه شمار آنها از 50 فروند كمتر است.»[۲۹]
گزارش- 282
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از بوشهر، يك فروند هواپيماي فانتوم اف 4 نيروي هوايي جمهوري اسلامي در منطقه "كالي" از توابع شهرستان "دشتي" سقوط كرد. گفته شده است ارتفاع پرواز اين فانتوم ـ كه در منطقه گشت ميزده ـ پائين بوده است.[۳۰]
گزارش- 283
محدوديتهاي گوناگون اقتصادي ناشي از جنگ، توليد برخي اقلام كشاورزي از جمله گندم را كاهش داده است. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در استانهاي خراسان و باختران توليد گندم كاهش يافته است. اين كاهش در استان باختران، نسبت به سال قبل 214هزار تن بوده است. علاوه بر اين، از 420هزار و 420 تن گندم مازاد بر مصرف امسال كشاورزان اين استان، به دليل "سنزدگي" فقط 16500 تن آن را اداره غله استان خريده است و بقيه به گفته مديركل اداره غله استان باختران، به مصارف خوراك دام و طيور خواهد رسيد.[۳۱] همچنين در استان خراسان مديركل كشاورزي، بدون ارائه آمار، علل كاهش ميزان گندم تحويلي به سيلوهاي خراسان را بيان كرد. وي اين كاهش را بر اثر كمبود سوخت و روغن موتور چاههاي عميق كشاورزي كه موجب كاهش سطح زير كشت محصولات غلات شده، ذكر كرد. وي يكي ديگر از علل اين كاهش را كمبود علوفه دامي و جايگزين كردن گندم به جاي جُو علوفهاي دانست و خاطر نشان كرد امسال مانند گذشته همه ساله يكصد هزارتن جُو علوفهاي به اين استان وارد نشده و كشاورزان دامدار جهت زنده نگه داشتن دام خود، به جاي جو از نوعي علوفه برگرفته از گندم استفاده ميكنند. وي همچنين يكي ديگر از علتهاي كاهش گندم تحويلي به سيلوها را حضور ناوگانهاي امريكايي در آبهاي خليجفارس و ايجاد رعب و وحشت كشاورزان از احتمال يك جنگ تمام عيار با امريكا، اعلام كرد و يادآور شد كه اين امر سبب گرديده كشاورزان جهت تأمين نان مصرفي خود، گندم بيشتري ذخيره كنند و به دولت تحويل ندهند.[۳۲]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/09/15
- ↑ سند شماره 1569 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي ستاد كل (حسين اردستاني)، 15/9/1366، تا 16/9/1366، صص 26 - 29.
- ↑ همان، ص 9.
- ↑ همان، صص 15 تا 20.
- ↑ معاونت سياسي ستادكل، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، نشريه "بررسي جنگ," شماره 5، 24/9/1366، صص 36 - 37.
- ↑ سند شماره 16049 / پ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه قرارگاه رمضان, 15/9/1366 (نوار 27856 راوي: حسين شفيعي)، ص 1.
- ↑ همان، ص 7.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 16/9/1366، ص 2، تهران - واحد مركزي خبر، به نقل از نشريه "كرسنت اينترنشنال".
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 262 (16/9/1366)، صص 4 تا 6, رويتر, 15/9/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 263 (17/9/1366)، ص 10، تهران - به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، صص1 تا 3, بغداد - به نقل از خبرگزاري خليج، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 40، زاهدان - به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 15/9/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 15/9/1366، ص 2.
- ↑ همان.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 268 (22/9/1366)، ص 24، به نقل از راديو بي.بي.سي.، 21/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 29، منامه - خبرگزاري آلمان, 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص 14 و 15، منامه - به نقل از خبرگزاري فرانسه، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، ص 7، استكهلم - به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 16/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص27، كپنهاك - به نقل از خبرگزاري فرانسه، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص27، آتن - به نقل از خبرگزاري تانيوك، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 29، به نقل از راديو بي.بي.سي.، 15/9/1366.
- ↑ سند شماره 21337 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 15/9/1366، صص 12 تا 18.
- ↑ مأخذ 8، صص 29 و 30، منامه - به نقل از خبرگزاري آلمان، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 30، مسكو - به نقل از خبرگزاري رويتر، 15/9/1366.
- ↑ سند شماره 212746 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 18/9/1366. ص 5.
- ↑ مأخذ 8، ص 13، ابوظبي - به نقل از خبرگزاري الخليج، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 9، صص 13 و 14، امان - به نقل از يونايتدپرس، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ21، ص 5.
- ↑ مأخذ 8، صص 6 تا 9، نيكوزيا - به نقل از خبرگزاري رويتر، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 26، استانس (سوئيس)، به نقل از خبرگزاري فرانسه، 15/9/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 264 (18/9/1366)، ص 33، بوشهر - به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 17/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، ص 19، باختران - به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 15/9/1366.
- ↑ مأخذ 8، صص 19 و 20، مشهد - به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 15/9/1366.