1366.05.06
روزشمار جنگ سال 1366 1366.05.06 | |
---|---|
نامهای دیگر | شش مرداد |
تاریخ شمسی | 1366.05.06 |
تاریخ میلادی | 28 ژوئیه 1987 |
تاریخ قمری | 1 ذیحجه 1407 |
گزارش- 107
در آستانه برگزاري كنگره عظيم حج، امام خميني(ره) در پيامي به حجاج ايراني و غيرايراني، ابعاد سياسي ـ عبادي حج، سياست و استراتژي جمهوري اسلامي ايران را در مورد مسايل جهاني، تحولات خليجفارس و جنگ تحميلي تبيين كرد. ايشان ابتدا پس از سپاس و حمد خداوند و درود بر پيامبر اكرم(ص)، به بيان تذكراتي در موضوعهاي زير پرداختند: ـ ضرورت اعلان برائت از مشركان به عنوان اولين مرحله مبارزه؛ مقابله با تجاوز مشركان و كافران تا فوز عظيم شهادت؛ حفظ شعار "نه شرقي نه غربي" به منزله اساس سياست كشورهاي اسلامي؛ لزوم نجات فلسطين و مبارزه با صهيونيسم. ـ بهاي سنگين رسيدن به هدف بزرگ و آرمان اسلامي و الهي؛ وظيفه روشنفكران اسلامي و آزاديخواهان در مبارزه با قدرتهاي جهان؛ آمادگي براي مبارزه با امريكا؛ آمادگي ايران براي حفظ وحدت و حمايت از منافع كشورهاي اسلامي؛ ادامه جنگ تا سقوط صدام؛ تقوا و جهاد بالاترين ملاكها و ارزشها؛ تقدم مصلحت پابرهنهها بر مصلحت مرفهان گريزان از جبهه و جهاد. ـ لزوم مبارزه روحانيان و علما با آخوندهاي درباري؛ تلاش علماي كشورهاي اسلامي در حل مشكلات و معضلات مسلمانان؛ نياز مردم جهان به احكام اسلامي؛ وظيفه علما و فقها در مقابله جدي با فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادي شرق و غرب؛ التزام مسئولان به اتخاذ سياست حمايت از محرومان؛ لزوم تعهد روحانيان به سادهزيستي و زهدگرايي؛ التزم زائران به حفظ شعور و رشد سياسي اجتماعي. در اين جا گزيدهاي از پيام امام (ره) ارائه ميشود: «حجاج محترم ايراني و غيرايراني... فرياد كوبنده برائت از مشركان و ملحدان استكبار جهاني در رأس آنان امريكاي جنايتكار را در كنار خانه توحيد طنين اندازند و از ابراز بغض و كينه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند... اعلان برائت، كهنه شدني نيست و نه تنها اعلان برائت به ايام و مراسم حج منحصر نشود كه بايد مسلمانان، فضاي سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملي نسبت به دشمنان خدا لبريز كنند... امروز فرياد برائت ما از مشركان و كافران، فرياد از ستم ستمگران و فرياد آناني است كه جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان امريكا و اذناب آن به لب رسيده است و خانه و وطن و سرمايهاشان به غارت رفته است... فرياد برائت ما، فرياد برائت همه مردماني است كه ديگر تحمل تفرعن امريكا و حضور سلطهطلبانه آن را از دست دادهاند و نميخواهند صداي خشم و نفرتشان براي ابد در گلوهايشان خاموش و افسرده بماند و اراده كردهاند كه آزاد زندگي كنند و آزاد بميرند و فريادگر نسلها باشند... فرياد برائت ما، فرياد امتي است كه همه كفر و استكبار به مرگ او در كمين نشستهاند و همه تيرها و كمانها و نيزهها به طرف قرآن و عترت عظيم نشانه رفتهاند و هيهات كه امت محمد ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ و سيرابشدگان كوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هيهات كه خميني، در برابر تجاوز ديوسيرتان و مشركان و كافران به حريم قرآن كريم و عترت رسول خدا و امت محمد ـ صلياللهعليه و آله و سلم ـ و پيروان ابراهيم حنيف ساكت و آرام بماند و يا نظارهگر صحنههاي ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من، خون و جان ناقابل خويش را براي اداي واجب حق و فريضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظيم شهادتم… سياست نه شرقي نه غربي، ملاك عمل ابدي مردم ما و جمهوري اسلامي ما و همه مسلمانان سراسر عالم است. چرا كه شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوري از صراط گمراهان است كه در همه سطوح و جوامع اسلامي بايد پياده شود… مسلمانان از هياهو و طبلهاي توخالي تبليغات نهراسند كه كاخها و قدرتهاي نظامي و سياسي استكبار جهان، همانند لانه عنكبوت سست و در حال فروريختن است. مسلمانان جهان بايد به فكر تربيت و كنترل و اصلاح سران خودفروخته بعضي كشورها باشند و آنان را با نصيحت يا تهديد از اين خواب گراني كه هم خودشان و هم منافع ملتهاي اسلامي را به باد فنا ميدهد، بيدار نمايند و به اين سرسپردگان و نوكران هشدار بدهند و خودشان هم با بصيرت كامل از خطر منافقين و دلالان استكبار جهاني غافل نشوند و دست روي دست نگذارند و نظارهگر صحنه شكست اسلام و غارت سرمايهها و منابع و نواميس مسلمين نباشند…» امام(ره) با اشاره به فراگير شدن غده چركين و سرطاني صهيونيسم در كالبد كشورهاي اسلامي فرمود: «...حمايت بيدريغ خود و ملت و دولت و مسئولان ايران را از تمام مبارزات اسلامي ملتها و جوانان غيور و مسلمان در راه آزادي قدس، اعلام مينمايم و از جوانان عزيز لبنان كه موجب سرافرازي امت اسلام و خواري و ذلت جهانخواران گرديدهاند، تشكر ميكنم... و اطمينان ميدهم كه ملت ايران، شما را تنها نخواهد گذاشت. به خداي تعالي توكل كنيد و از قدرت معنوي مسلمانان بهره بجوييد و با سلاح تقوي و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببريد كه "ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم"... جهانخواران در آستانه پيروزي قاطع ملت ايران بر نظام پوسيده و رو به زوال عفلقيان، تلاش گستردهاي را در جهت مشوه ساختن افكار عمومي جهانيان به كار گرفتهاند تا بعد از آن همه تجاوزات و جنايات صداميان و سكوت مجامع بينالمللي، ما را جنگطلب معرفي نمايند... دنيا از آغاز جنگ تاكنون و در تمام مراحل دفاعي ما، هيچگاه با زبان عدالت و بيطرفي با ما سخن نگفته است... در آن روزي كه صدام اولين جرقه و شعلههاي آتش جنگ را در خرمن امنيت همه كشورهاي اسلامي و خليجفارس برافروخت، هيچيك از اين مدعيان صلح، جلو آتشافروزي او را نگرفته و از امكانات و اهرمهاي فشار و قراردادهاي خود در جهت كنترل و مهار او بهره نجست... امروز همه ميدانند، جرم واقعي ما از ديد جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسميت دادن به حكومت جمهوري اسلامي، بهجاي نظام طاغوت ستمشاهي است؛ جرم و گناه ما احياي سنت پيامبر ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ و عمل(به) دستورات قرآن كريم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شيعه و سني براي مقابله با توطئه كفر جهاني و پشتيباني از ملت محروم فلسطين و افغانستان و لبنان و بستن سفارت اسرائيل در ايران و اعلام جنگ با اين غده سرطاني و صهيونيسم جهاني و مبارزه با نژادپرستي و دفاع از مردم محروم آفريقا و لغو قراردادهاي بردگي رژيم كثيف پهلوي با امريكاي جهانخوار بوده است... جهانخواران ما را راحت و آرام نخواهند گذاشت و با استفاده از ايادي داخلي و خارجيشان به ما شبيخون زده و خون عزيزان ما را بر بستر كوچهها و خيابانها و مرزهايمان جاري ميكنند... مردم شريف ايران و مسلمانان و آزادي خواهان تمامي جهان بايد بدانند كه اگر بخواهند بدون گرايش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتي روي پاي خويش بايستند، بايد بهاي بسيار گران استقلال و آزادي را بپردازند... من با اطمينان ميگويم اسلام ابرقدرتها را به خاك ذلت مينشاند؛ اسلام موانع بزرگ داخل و خارج از محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد… من به تمام دنيا با قاطعيت اعلام ميكنم كه اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دين ما بايستند، ما در مقابل همه دنياي آنان خواهيم ايستاد و تا نابودي تمام آنان از پاي نخواهيم نشست؛ يا همه آزاد ميشويم و يا به آزادي بزرگتري كه شهادت است، ميرسيم و همانگونه كه در تنهايي و غربت و بدون كمك و رضايت احدي از كشورها و سازمانها و تشكيلات جهاني، انقلاب را به پيروزي رسانديم، و همانگونه كه در جنگ نيز مظلومانهتر از انقلاب جنگيديم و بدون كمك حتي يك كشور خارجي متجاوزان را شكست داديم، به ياري خدا باقيمانده راه پرفراز و نشيب را با اتكا به خدا، تنها خواهيم پيمود و به وظيفه خويش عمل خواهيم كرد؛ يا دست يكديگر را در شادي پيروزي جهان اسلام در كل گيتي ميفشاريم و يا همه به حيات ابدي و شهادت روي ميآوريم… هماكنون كه به مرز پيروزي مطلق رسيدهايم و قدمهاي آخرمان را برميداريم، صداي ناآشناي صلحطلبي آن هم از كام ستمگران و جنگافروزان به گوش ميرسد و در جهان غوغا به راه انداخته و عزا و ماتم صلحطلبي برپا نموده است… راستي چه شده است كه استكبار جهاني و در رأس آن امريكا اين قدر طرفدار ملتها شده است و جنگافروزان و آتشبياران معركهها و جلادان قرن، به شرف انسانيت و همزيستي مسالمتآميز اعتقاد پيدا كردهاند؟! آيا اين حقيقت است يا فريب و آيا اين همان جلوههاي ديگر شبيخونها و بيانصافيهايي نيست كه روزي سكوت را مصلحت خويش ميديد و امروز صلحطلبي را؟ آيا به راستي از اين طريق جهانخواران نميخواهند از ضربه آخر ما جلوگيري كنند و در برابر حفظ منافع خويش، سياست جنگ و صلح جهاني را به تصميمات و فكرهاي پوسيده و شيطاني خود گره بزنند و عملاً جان و مال و مملكت و امنيت مال عالم را به قبضه قدرت خود درآورند؟ كه به طور قطع و يقين، علت فلسفه سماجت و اصرار جهانخواران در تحميل صلح بر ملت ايران نشأت گرفته از همين تفكر است. …آيا واقعاً صدام از گذشتهها و كردهها و تجاوزات و ستمهاي خود پشيمان شده است و اظهار ندامت ميكند؟! …آيا صلحطلبي صدام از روي دلسوزي و تنبه و آگاهي اوست؟! و اصلاً با اين همه جنايت و غارتگريها، براي صدام وجدان و شعور و عاطفههايي ميتوان تصور كرد؟ يا اينكه اين افعي زخم خورده به خاطر استيصال و درماندگي خود به طناب صلحطلبي چسبيده است... دنيا در شروع تجاوز، به ما پيشنهاد مينمود كه"براي جلوگيري از تهاجم بيشتر به كشورتان، حاكميت و خواستههاي صدام را بپذيريد و به زورگويي صداميان گردن نهيد" و امروز هم در راستاي همان سياستها و در زير بمباران مناطق مسكوني و حمله شيميايي و حمله نفتكشها و هواپيماي غيرنظامي و قطارهاي مسافربري به زبان ديگري ما را به پذيرش حكومت زور و تجاوز صداميان دعوت ميكند! و اين را ديگر همه آگاهان جهان درك كردهاند كه نه تنها صدام از خلق و خوي سبعيت و درندگي ذرهاي عدول ننموده است كه متأسفانه با حمايت جهانخواران و يا سكوت سازمانها و مراكز بينالمللي به گرگ زخم برداشتهاي بدل شده است و ميرود تا شعلههاي آتش و جنگ را در كشورهاي منطقه و خصوصاً خليجفارس برافروزد. و من با وجود چنين شرايطي به همه سران كشورهاي خليجفارس و همه ابرقدرتهاي شرق و غرب و خصوصاً امريكا و شوروي هشدار ميدهم و آنان را از دخالت و ماجراجويي و تصميمات عجولانه برحذر ميدارم... من به سران كشورهاي خليجفارس سفارش ميكنم كه به خاطر يك عنصر ورشكسته سياسي، نظامي، اقتصادي، بيش از اين خود و مردم كشورتان را تحقير نكنيد... جمهوري اسلامي ايران به امنيت در خليجفارس اهميت زيادي ميدهد... دنيا به اين حقيقت رسيده است كه ناامني در خليجفارس فقط به ضرر ايران تمام نميشود، بلكه قويترين قدرتها و ابرقدرتها هم اگر مثل امريكا تمام امكانات هوايي و دريايي و جاسوسي خبري خود و همپيمانان خود در منطقه را بسيج كنند كه حتي يك كشتي را بدون خطر اسكورت و حفاظت نمايند، از اين خطر و ضرر مصون نخواهد ماند... چه بهتر كه امريكا و ريگان از مسير سياست مينگذاري شده خليجفارس ـ كه كوس رسوايي آنان را در جهان به صدا آورده است ـ مجدداً عبور نكند و بر مركب غرور و جهلي كه تا به حال دهها بار صاحب خود را بر زمين كوبانده است، سوار نشود و لااقل شبح قدرت و قدرتنمايي خود را پيش نوكران خود، مثل كويت حفظ كند... دنيا اگر خود را آماده بحران نفت و به هم خوردن همه معاملات اقتصادي و تجاري و صنعتي كرده است، ما هم آمادهايم و كمربندها را محكم بستهايم و همه چيز براي عمليات آماده است و حتماً امريكا بايد به اين نكته برسد كه دخالت نظامي در خليجفارس صرفاً يك آزمايش نيست بلكه يك دام بزرگ و يك بازي خطرناك است و ما و همه مسلمانان منطقه خليجفارس حضور نظامي ابرقدرتها را نقشه و مقدمه تهاجم و حمله به ممالك اسلامي و كشور جمهوري اسلامي ايران و در ادامه حمايت از صدام تلقي ميكنيم. مسلمانان جهان با همراهي نظام جمهوري اسلامي ايران، عزم خود را جزم كنند تا دندانهاي امريكا را در دهانش خرد كنند و نظارهگر شكوفايي گل آزادي و توحيد و امامت جهان نبياكرم باشند.... همه ابرقدرتها و حاميان رژيم رو به زوال بعث مطمئن باشند كه بينالمللي كردن درگيريها در جنگ و ايجاد جو فشار و جريانات ساختگي سياسي، تبليغاتي و ديپلماسي عليه جمهوري اسلامي ايران در جهان و دخالتهاي نظامي و غيرنظامي در خليجفارس و بزرگنمايي مشكلات و اختلافتراشي و ارائه تحليلهاي كور و بيثمر، ما را از هدف سرنگوني صدام و حزب بعث عراق و تنبيه متجاوز باز نخواهد داشت و به لطف خدا تمام فشارها و محاصرههاي جهاني را براي نيل به اين هدف بزرگ تحمل ميكنيم و از جنگ كردن در راه خدا خسته نميشويم.... همين تقدم ارزشي و الهي بايد معيار انتخاب و امتياز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدي مسئوليتها و اداره كشور و بالاخره جايگزيني همه سنتها و امتيازات غلط بادي و نفساني شود... و صرف امتياز لفظي و عرفي كفايت نميكند، كه بايد هم در متن قوانين و مقررات و هم در متن عمل و عقيده و روش و منش جامعه پياده شود و مصلحت زجر كشيدهها و جبهه رفتهها و شهيد و اسير و مفقود و مجروح دادهها و در يك كلام، مصلحت پابرهنهها و گودنشينها و مستضعفين بر مصلحت قاعدين در منازل و مناسك و متمكنين و مرفهين گريزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامي مقدم باشد و نسل به نسل و سينه به سينه شرافت و اعتبار پيشتازان اين نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و بايد سعي شود كه تازه از راه رسيدهها و دين به دنيا فروشان، چهرهكفرزدايي و فقر ستيزي روشن انقلاب ما را خدشهدار نكنند.... و بدون شك جهانخواران به همان ميزان كه از شهادتطلبي و ساير ارزشهاي؛ ايثارگرانه ملتها واهمه دارند، از گرايش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمايت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هرقدر كشور ما به طرف فقرزدايي و دفاع از محرومان حركت كند، اميد جهانخواران از ما منقطع و گرايش ملتهاي جهان به اسلام زيادتر ميشود…» امام خميني(ره) در پايان پيام خود، هدف و فلسفه تحمل دردها و تاًسيس حكومت را برپايي عدل و پيروي از رسول خدا بيان كرد وافزود:…«خداوندا، اگر هيچكس نداند تو خود ميداني كه ما براي برپايي پرچم دين تو قيام كردهايم و براي برپايي عدل و داد در پيروي از رسول تو در مقابل شرق و غرب ايستادهايم و در پيمودن اين راه لحظهاي درنگ نميكنيم…»[۱]
گزارش- 108
پيام "فرياد برائت" امام(ره) كه ديروز خطاب به حجاج و مسلمانان جهان صادر شد، بازتاب گستردهاي در رسانههاي جمعي داشت. رسانههاي غربي با نقل قسمتهايي از پيام امام(ره)، آنرا موجب تشديد جنگ در منطقه و پاسخ مفني و قطعي ايران به تلاشهاي صلح دانستند و به تفسير آن پرداختند.
راديو لندن گفت: «آيتالله خميني بار ديگر به امريكا هشدار داد و گفت كه "امريكا اگر نميخواهد بيش از اين مايه رسوايي و خفت خود شود، نبايد در خليجفارس مداخله كند. اسلام دماغ ابرقدرتها را به خاك خواهد ماليد و پوزه امريكا را خواهد شكست."»[۲] روزنامه واشنگتنپست نيز نوشت: «آيتالله خميني به تمام ابرقدرتهاي شرقي و غربي و به ويژه امريكا و روسيه عليه دخالت و ماجراجويي هشدار داد و گفت كه ايران و تمام مسلمانان در سراسر جهان بايد مصمم شوند كه دندانهاي امريكا را در دهانش خرد كنند.»[۳]
راديو اسراييل در تفسيري گفت: «در حاليكه عراق از قطعنامه 598 شوراي امنيت استقبال ميكند، آيتالله خميني پيشنهاد آتشبس در جنگ با عراق را رد كرد... آيتالله خميني ديروز پيشنهاد برقراري صلح بين ايران و پرزيدنت صدام حسين رييس جمهوري عراق را بهكلي رد كرد.... وي افزود: "صدام گرگ زخمديدهاي است كه حالا به خاطر ضعف خود خواستار صلح شده است."» [۴] راديو امريكا نيز گفت: «آيتالله خميني هرگونه آتشبس را با عراق پيش از سرنگوني صدام حسين، مردود اعلام كرده است. رهبر انقلاب اسلامي گفت: "هركس كه داراي عقل سليمي باشد، از ادامه نبرد با دشمني كه به بهاي چنين فداكاريهاي بزرگي به حال احتضار افتاده است، دست برنخواهد داشت. آتشبس، تنها به عراق فرصت خواهد داد تا جان تازهاي بگيرد و در زماني ديگر به ايران، حمله كند. قدرتهاي سركوبگر جهاني و در رأس آن امريكا با تحميل صلح به ايران، ميخواهند مانع وارد آمدن ضربه نهايي ايران به عراق شوند. ايران در آستانه پيروزي كامل بر عراق است و عراق و حاميانش تنها براي جلوگيري از ضربه نهايي، مايل به صلح شدهاند."»[۵] راديو كلن نيز در تفسيري از "پيام فرياد برائت" با عنوان "ترس و وحشت در منطقه خليجفارس"، امكان تشديد جنگ را از سوي ايران در منطقه بعيد دانست و گفت: «… تهديدهاي آيتالله خميني را داير بر اينكه جهان احتمالاً با يك بحران جديد نفتي روبهرو خواهد شد، نبايد جدي گرفت. اگر جنگ نفتكشها ادامه يابد و ايران ديگر نتواند نفتخام خود را صادر كند، اين كشور بازيانهاي شديدي روبهرو خواهد شد. از سوي ديگر، عراق خواهد توانست با استفاده از خط لوله جديد حمل نفت كه از طريق تركيه عبور ميكند و اخيراً كار احداث آن پايان يافته است، بار ديگر ميزان صادرات نفتخام خود را به سطح دوران قبل از جنگ برساند.» [۶]
گزارش- 109
براي چهارمين روز پياپي، درگيري شديد ميان نيروهاي خودي و ارتش عراق در منطقه "ميمك" ادامه داشت و امروز دشمن به قصد تصرف ارتفاعات ميمك و تثبيت موقعيت خود، دو حمله ديگر انجام داد. در اين حملات كه با پشتيباني گسترده نيروي هوايي عراق و هليكوپترهاي اين كشور همراه بود،[۷] تعدادي از نيروهاي دشمن از جمله سرهنگ "حسين طارق" فرمانده تيپ كماندويي سپاه 4 عراق كشته شدند.[۸] براساس گزارش نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي، در ساعت 22 و 23 امشب چند فروند هواپيماي عراقي پنج كيلومتري غرب پاسگاه "كنجوان" ("سرتنگ بيجار" واقع در جنوب شرقي"سومار") را بمباران كردند.[۹] همچنين هواپيماهاي دشمن در چند نوبت، پل آبنماي "ميمد" واقع در غرب دهلران را بمباران كردند كه بر اثر آن خساراتي به پل وارد آمد.[۱۰]
گزارش- 110
فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تشكيل جلسهاي چگونگي اجراي عمليات در غرب سردشت را بررسي كردند. در اين جلسه كه فرمانده كل سپاه پاسداران (محسن رضايي) نيز حضور داشت، يگانهاي شركتكننده گزارشي را از پيشرفت كارهاي انجامشده به اطلاع حاضران رساندند. برادر عزيز جعفري فرمانده قرارگاه قدس در مورد منطقه عمليات گفت: «محدوديت و اهميت منطقه ايجاب ميكند عمليات با قوت و سرعت صورت گيرد.» وي در مورد حساسيت دشمن در اين منطقه افزود: «در رابطه با غافلگيري اطمينان نداريم. دشمن خود را يك مقدار تقويت كرده.... بمباران كرده... دشمن به زمين حساس شده است ولي از زمان غافل است.» فرمانده كل سپاه نيز با تاكيد بر تسريع دركسب آمادگي جهت اجراي عمليات، گفت: " اگر شما اينجا عمل نكنيد، ممكن است دشمن به جاهاي ديگري تك كند." در اين جلسه و پس از بحث و بررسي، روزهاي 13 يا 14مرداد براي انجام دادن عمليات تعيين شد. گفتني است كه منطقه عملياتي "نصر" در غرب سردشت و شرق "دشت قلعه ديزه" عراق قرار دارد. اين عمليات قرار است روي ارتفاعات "دوپازا" و "بلفت" كه در امتداد مرزهاي بينالمللي دو كشور و در جهت شمال ـ جنوب كشيده شدهاند، انجام شود. هدف عمليات، علاوهبر تسخير اين دو ارتفاع مهم، قطع مسير حركت ضدانقلاب، بهبود موقعيت و خط خودي و تحميل خط نامناسب بر دشمن است. لشكرهاي 31 عاشورا، 27 حضرت رسول(ص) و تيپهاي 29 نبياكرم و 18 الغدير اجراي عمليات نصر 7 را به عهده دارند.[۱۱]
گزارش- 111
نيروهاي سپاه پاسداران در جبهه جنوب، اسكله العميه عراق را به شدت گلولهباران كردند. شدت اين گلولهباران به حدي بود كه پايگاه دشمن در اين اسكله با بيسيم به رده فرماندهي خود اطلاع داد كه هيچ شناور عراقي قادر به پهلو گرفتن نيست.[۱۲] همچنين عصر امروز در منطقه "كوره گليگاو" در استان "اربيل" نيروهاي سپاه با حمله به محل استقرار موقت نيروهاي ضدانقلاب، تعدادي از آنها از جمله دو ديدهبان مسلح را به قتل رساندند.[۱۳] خبر ديگر حاكياست كه 65 تن از كردهاي عراق در محور "قرهخاني" به نيروهاي ايراني پناهنده شدهاند.[۱۴]
گزارش- 112
امروز افراد گروهك "كومهله" در منطقه عمومي "كلاشين" و "سنندج" به دو عمليات دست زدند: آنها با كمين در منطقه كلاشين، چهار تن از نيروهاي خودي را اسير و يك تن را مجروح كردند.[۱۵] و در نزديكي سنندج نيز با حمله به يك پايگاه، سه تن از نيروهاي خودي را شهيد و مجروح كردند.[۱۶] از سوي ديگر، نيروهاي حزب"دمكرات" با حمله به يك كارخانه كشمشسازي و كارگاه يك شركت راهسازي در سه كيلومتري جاده "اروميه" ـ "سرو"، هفت دستگاه ماشينآلات راهسازي را منهدم كردند.[۱۷]
گزارش- 113
براي افزايش توان رزمي نيروهاي دريايي سپاه پاسداران و آشنايي بيشتر بسيجيان با جنگ دريايي در آستانه درگيري احتمالي با ناوگان قدرتهاي بزرگ در خليجفارس، سپاه پاسداران خود را براي برگزاري مانور دريايي "شهادت" آماده ميكند. ستاد كل نيروهاي سهگانه سپاه پاسداران اعلام كرد كه نيروي دريايي سپاه بيش از 30 هزار تن از بسيجيان استان هرمزگان و بوشهر را براي اجراي مانور شهادت سازماندهي كرده است.[۱۸]
گزارش- 114
سيصد و شصت و پنج هزار بسيجي با امضاي طومارهاي جداگانهاي آمادگي خود را براي انجامدادن عمليات انتحاري در آبهاي نيلگون خليجفارس عليه استكبار جهاني و بهويژه متجاوزان، اعلام كردند. مسئول واحد بسيج مستضعفان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در يك گفتوگوي مطبوعاتي اعلام كرد: «به دنبال پيام امام امت با عنوان "فرياد برائت" مبنيبر اينكه "خميني در كنار بسيجيان جهان اسلام، خواب راحت را از جهانخواران سلب خواهد كرد"،20 هزار بسيجي استان يزد،30 هزار بسيجي استان چهارمحال بختياري، دههزار بسيجي استان هرمزگان، پنج هزار بسيجي شهرستان قم و 300 هزار بسيجي استان اصفهان در قالب80 لشكر سازماندهي شده و با امضاي طومارهاي جداگانهاي آمادگي خود را براي انجام هر گونه عمليات شهادتطلبانه جهت حفظ حريم اسلام... اعلام كردهاند.»[۱۹] ستاد كل نيروهاي سهگانه سپاه نيز با صدور اطلاعيهاي با عنوان "لبيك يا امام" آمادگي خود را براي نبرد با امريكا و حاميان رژيم عراق اعلام كرد. در بخشي از اين بيانيه آمده است: "اينك سپاه آماده است همانند گذشته اعتلاي كلمه توحيد و فتح سنگرهاي كليدي سراسر جهان را سرلوحه مبارزه بيامان خويش با استكبار جهاني قرار دهد و تا شكوفايي گل آزادي و توحيد و امامت در جهان نبياكرم(ص)، از پاي ننشيند.... همچنين نيروهاي سهگانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عزم راسخ خويش را براي پيروزي نهايي در جنگ تحميلي تا سرنگوني صدام و حزب بعث عراق، تنبيه متجاوز و آزادي ملت مظلوم عراق از چنگ دشمنان اسلام و نيز تحمل ناملايمات، اعلام نمود... و تأكيد كرد كه با بهكارگيري تمامي امكانات... شكست ديگري بر كام ناتوان امريكا و ديگر حاميان زخم خورده رژيم عفلقي بغداد وارد خواهند ساخت."[۲۰]
گزارش- 115
در پي فراخواني رزمناو "ميسوري" به خليجفارس، شبكه تلويزيوني ان.بي.سي، امريكا جزئيات بيشتري از ماموريت جديد و توانائيهاي اين ناو را اعلام كرد. ان.بي.سي. در اين بارهگفت: «مقامات وزارت جنگ امريكا به رزمناو ميسوري دستور دادهاند برنامه توقف از پيش تعيين شدهاش را در اقيانوس اطلس حذف كرده و خود را زودتر به خليجفارس برساند. اين رزمناو اكنون به مدرنترين و مجهزترين سيستمهاي تسليحاتي مجهز شده است. اين ناو نسبت به ديگر كشتيهاي جنگي امريكايي داراي مقاومتي به مراتب بيشتر است، زيرا يك لايه فولادي 40 سانتيمتري بدنه آن را حفاظت ميكند و به توپهاي 40 سانتيمتري (16 اينچي) با برد 50 كيلومتر مجهز ميباشد.» اين شبكه تلويزيوني سپس افزود: «رزمناو ميسوري داراي تسليحات كامپيوتري (رايانهاي) بسيار دقيق مانند موشكاندازهاي "تاماهاك" است كه 32 موشك "كروز" با برد 1600 كيلومتر در داخل آن قرار دارد. اين موشكها روي محل دقيق پايگاههاي هوايي و ترمينالهاي نفتي ايران برنامهريزي و تنظيم شدهاند.» در اين گزارش به نقل از فرمانده رزمناو ميسوري آمده است: «تسليحات اين كشتي قادر به منهدم ساختن اهدافي هستند كه حمله عليه آنها توسط جنگندهها و ناوهاي امريكايي موجود در حوالي خليجفارس بسيار خطرناك ميباشد.[۲۱] خبرگزاري فرانسه در مورد توان نيروهاي امريكايي مستقر در خليجفارس به نقل از منابع سياسي در كويت، گزارش داد: «امريكا جمعا 17 ناو جنگي براي حمايت از نيمي از ناوگان نفتي كويت به كار گرفته است. نيمي از نفتكشهاي كويتي قرار است در اولين هفته ماه اوت (مرداد)، تحت پرچم امريكا درآيند. 9 فروند ناو جنگي بهطور دائم در خليجفارس حضور دارند و تسهيلات و سوخت توسط بحرين در اختيار آنها گذاشته ميشود. در همين حال، ناو هواپيمابر "كانستليشن" و هفت ناوي كه آن را اسكورت ميكنند، در درياي عمان و در نزديكي تنگه هرمز يعني جايي كه گفته ميشود ايران موشكهاي خود را مستقر كرده است، در حال تردد ميباشند.»[۲۲] مقامات وزارت دفاع امريكا درباره نيازهاي طرح حفاظت از نفتكشها گفتند: «ما عقيده داريم كه نياز عاجل پروژه اسكورت نفتكشها، وجود مينيابهاي امريكايي در منطقه است، ولي ما هنوز نتوانستهايم تصميماتي در اين رابطه اتخاذ كنيم. تلاش براي جلب حمايت كويت و عربستان سعودي در واگذاري تأسيسات و امكانات لازم براي هليكوپترهاي بزرگ"آر ـ اچ ـ 53 ـ دي" تاكنون ناموفق مانده است. بدون در اختيار داشتن تأسيسات زميني و پايگاههاي لازم، نيروي دريايي امريكا مجبور خواهد شد كشتيهاي ديگري را وارد خليجفارس كند.»[۲۳] يك سخنگوي سفارت امريكا در كويت نيز در اين باره گفت: «نيروي دريايي، اقداماتي را انجام داده است و برخي فعاليتهاي مينيابي در خليجفارس جريان دارد.» وي تاكيد كرد كه هنوز هيچ طرح جامعي براي پاكسازي خطوط كشتيراني خليجفارس از مين، تهيه نشده است، اما چند طرح مختلف در دست بررسي است.[۲۴]
گزارش- 116
انگليس و فرانسه از نخستين كشورهايي هستند كه با وجود مخالفتهاي داخلي، قصد دارند كشتي جنگي به منطقه اعزام كنند. هماكنون دولت انگليس ضمن حفاظت رسمي از يك فروند كشتي كويتي، از عراق نيز خواستهاست كه از حمله به خطوط كشتيراني خودداري كند. اين كشتي كويتي "ماديصل" نام دارد و امروز بهطور رسمي در"جبلالطارق" تحت حفاظت نيروي دريايي سلطنتي انگليس درآمد."فايننشنالتايمز" با اعلام اين خبر افزود: «ناظران سياسي معتقدند كه اين اقدام منجر به كشيده شدن انگليس به درگيري خليجفارس خواهد شد.»[۲۵] در انگليس نمايندگان اتحاديه دريانوردان اين كشور از دولت خواستهاند كه در كوتاهترين زمان در مورد تشكيل يك واحد نظامي در خليجفارس شامل رزمناوهاي وابسته به سازمان ملل، با ديگر كشورهاي بيطرف مذاكره كند تا اين واحد نظامي بتواند كشتيهاي بازرگاني را همراهي و از آنها حافظت كند.[۲۶] انگليس لزوم پايان يافتن حملات عراق را به كشتيها براي كاهش تنشهاي موجود در خليجفارس، مورد تأكيد مجدد قرار داد. "ديويد ملور" معاون وزير خارجه انگليس در امور خاورميانه، در ديدار با سفير عراق در لندن، با تشكر از عراق به دليل خودداري از حمله به كشتيها در دو هفته اخير، گفت: «از ديدگاه انگليس، اگر عراق بخواهد به قطعنامه شوراي امنيت احترام بگذارد، بايد از انجام اينگونه حملات پرهيز كند.»[۲۷] ازسوي ديگر، "هارولد برايلي" خبرنگار بي.بي.سي. در مورد خسارتهايوارده به انگليس، گفت: «تقريبا از 300 كشتي بازرگاني كه تاكنون در خليجفارس هدف حمله قرار گرفتهاند، لااقل شانزده كشتي بريتانيايي بوده و يا كاركنان آنرا دريانوردان بريتانيا تشكيل ميدادهاند. تاكنون چند افسر و كاركنان اين كشتيها جان خود را در اين حملات از دست دادهاند.»[۲۸] مقامات فرانسوي در وزارت امور درياها نيز اعلام كردند كه يك فروند كشتي گازبر فرانسوي به نام "فلورئان" امروز بدون آن كه با حادثهاي روبهرو شود، تحت حفاظت دو فروند هواپيماي نيروي دريايي فرانسه از خليجفارس خارج شد.[۲۹] روزنامه "كريستين ساينس مانيتور" در مقالهاي در مورد همگامي فرانسه و انگليس با سياستهاي امريكا، نوشت: «ظاهراً چنين به نظر ميرسد كه هم فرانسه و هم بريتانيا سياستي مشابه با امريكا را آغاز كردهاند و افزايش حضور نيروي دريايي خود را در منطقه خليجفارس ضروري تشخيص دادهاند. از نظر سياسي نيز اين دو كشور اروپايي سياست قاطعي در برابر ايران اتخاذ كردهاند. اين روزنامه به نقل از "رابرت اليوت" عضو مؤسسه بينالمللي مطالعات استراتژيك لندن نوشت: "ما آموختهايم كه با ايران نميتوان مانند يك كشور معمولي كنار آمد." وي و بسياري ديگر از تحليلگران اروپايي اكنون به اين نتيجه رسيدهاند كه در برابر رژيم ايران بايد قدرتنمايي كرد. اكنون اروپا به اين نتيجه رسيده است كه از اقدامات امريكا در خليجفارس بايد حمايت كرد.»[۳۰] پيروزي ايرانيان ميتواند موجب تشويق و تقويت بنيادگرايي اسلامي در كشورهاي عرب طرفدار غرب شده و شايد منجر به تروريسم بيشتر و ناآرامي عمومي در سراسر منطقه شود.[۳۱]
گزارش- 117
حادثه برخورد نفتكش "بريجتون" با مين در خليجفارس، بازتاب گستردهاي يافت. تحليلگران و صاحبنظران به تشريح اوضاع منطقه عوامل، راهحلها و پيآمدهاي اين حادثه پراختند. روزنامه "اينديپندنت" چاپ لندن در سرمقاله خود باعنوان "درسهاي حادثه انفجار مين در خليجفارس" با ابراز ترديد درمورد عاقلانه بودن سياست امريكا در اين منطقه و با اشاره به تناقضهاي موجود در طرح حفاظت از نفتكشهاي كويتي و نيز پناه بردن ناوهاي جنگي امريكا به پشت نفتكش "بريجتون"، نوشت: «اگر هدف امريكا از اين اقدام، نمايش قدرت است، تاكنون ضعف نشان داده است. مداخله نظامي امريكا در خليجفارس، احتمال پايان يافتن جنگ ايران و عراق را كاهش و خطر گسترش آن را افزايش ميدهد.»[۳۲] اين روزنامه افزود: «امروز امريكاي قدرتمند به يك عروسك خيمه شببازي بدل شده است، كه سرنخ آن در بغداد و تهران است و هرزمان كه اين نخها كشيده شود، به حركت درميآيد و از آنجا كه حمله به كشتيها ناشي از ادامه جنگ است، بدون پايان جنگ احتمال قطع حمله به كشتيها وجود ندارد، اما مداخله مسلحانه امريكا، به پايان رسيدن جنگ را غيرمحتملتر ميكند. مداخله امريكا، خطر جنگ را گسترش ميدهد و آزادترين كشور جهان (امريكا) را خوار ميكند، چيزي كه بايد از آن خودداري كرد.»[۳۳] "ويليام بهين" استاد دانشگاه "برن" نيز با ابراز ترديد در مورد موفقيت امريكا در ماموريت خود در خليجفارس، گفت: «احتمال توفيق سياست امريكا در بازداري شوروي از گسترش نفوذ در منطقه خليجفارس، اندك است. ايالات متحده احتمالاً ميتواند ادعا كند كه حضورش در خليجفارس بعنوان عامل بازدارندهاي در برابر خشونت ايران بكار رفته است، ولي مسئله حفاظت از نفتكشهاي كويتي در واقع دستآويزي براي رساندن پيام ديگري است. اين پيام خطاب به اتحاد شوروي و با اين مضمون است كه به خليجفارس نزديك نشويد.[۳۴] روزنامه"ال پائيس" چاپ اسپانيا نيز در مقالهاي با عنوان "خفقان در خليجفارس"، احياي دوباره وجهه امريكا در منطقه و فشار بر ايران را هدف قدرت نهايي امريكا در خليجفارس بيان كرد و در پاسخ به اين سؤال كه "تاثير عمليات امريكا در خليج[فارس] چه خواهد بود؟" نوشت: «مثبتترين موضع اين است كه ايران حركتي از خود بروز ندهد، ولي نميتوانيم ديگر فرصتها را كنار بگذاريم. اگر خط افراطيون در تهران غلبه كند و حملات عليه ناوهاي امريكايي صورت گيرد، نتايج وخيمي در برخواهد داشت.» ال پائيس با ارائه آماري از حمله به كشتيها در خليجفارس، عراق را مسئول ناامني خواند و افزود: «دروغ است اگر ايران را به عنوان خطر و تهديد اصلي جهت آزادي رفت و آمد دريايي معرفي كنند. از سال 1984[ميلادي] تاكنون، 94 حمله به وسيله ايران و 139 حمله به وسيله عراق صورت گرفته است.» اين روزنامه وارد كردن فشارهاي سياسي و در صورت لزوم مجازات همگاني را در چارچوب تلاشهاي سازمان ملل، راهحلي براي تضيمن صدور نفت از خليجفارس اعلام كرد. به عقيده ال پائيس موفقيت اين راهحل به همكاري دو ابرقدرت بستگي دارد.[۳۵]
گزارش- 118
"يولي ورنتسف" در ديدار با آقاي "نوبري" سفير ايران در مسكو، با تشريح مواضع شوروي در برابر مسايل خليجفارس، به نقض قطعنامه شوراي امنيت از سوي امريكا اشاره كرد و گفت: «لشكركشي امريكا به خليجفارس به بهانه حفاظت از كشتيهاي كويتي، برخلاف مصوبه شوراي امنيت و تلاشهاي بينالمللي براي كاهش تشنج در اين منطقه است.»[۳۶] "گنادي گراسيموف" سخنگوي وزارت خارجه شوروي نيز در اين باره گفت: «ادامه اينگونه عمليات امريكا كه عليرغم صدور قطعنامه درباره درگيري ايران و عراق از سوي شوراي امنيت، انجام ميشود، موجب نگراني است. نمايندگان امريكا به اتفاق ديگر اعضاي شوراي امنيت در تهيه چنين سند سياسي بسيار مهم شركت داشتند، ولي قدرتنمايي كنوني كه دولت امريكا در خليجفارس به آن دست زده است با موضع شوراي امنيت كه از همه كشورها دعوت نموده است حداكثر خونسردي را به خرج دهند و از هر عملي كه بتواند باعث بسط و گسترش آتي مناقشه گردد، خودداري كنند، مغايرت دارد.» وي افزود: «تلاش همه كشورهاي عضو سازمان ملل متحد بهويژه اعضاي دايمي شوراي امنيت اين است كه خواستهاي شوراي امنيت را دقيقاً رعايت نمايند. اين امر شرط لازم براي آن است كه موفقيت رسالت صلحآفرين دبيركل سازمان ملل تامين گردد.»[۳۷] روزنامه"پراودا" نيز درباره هدف امريكا از حضور در منطقه نوشت: «ايالات متحده امريكا براي ضربهزدن به ايران و به منظور دفع خطري كه به قول واشنگتن، اين كشور براي نيروي دريايي امريكا در حوزه خليجفارس بهوجود ميآورد، نقشه ميكشد.» اين روزنامه افزود: «تبليغات ضدايراني در امريكا با افزايش بيش از پيش قدرت جنگي امريكا در خليجفارس همراه است.»[۳۸]
گزارش- 119
«ما خود را در كنار ايران ميدانيم و با تمام امكانات خود به ناوگانهاي بيگانه بهويژه ناوگانهاي امريكا و فرانسه حمله خواهيم كرد.» "وليد جنبلاط"، رييس" حزب مترقي سوسيال دروزي" لبنان با بيان اين مطلب و محكوم كردن تلاش اخير امريكا و فرانسه در منطقه، افزود: «همانگونه كه در لبنان دو جناح اسلامي، يكي وابسته به اسراييل و امريكا و حزب فالانژ و ديگري جناح اسلامي مبارز و پيشرو وجود دارد، در جهان اسلام نيز مسلمانان به دو جبهه تقسيم شدهاند كه يكي اسلام وابسته به امريكا و استعمارگران و ديگري اسلام انقلابي و سازشناپذير است كه جمهوري اسلامي در رأس جناح انقلابي و مبارزهگر با امپرياليسم قرار دارد. ايران هماكنون مورد حمله گسترده امپرياليسم قرار گرفته است و ما با تمام امكانات در كنار آنها خواهيم بود.»[۳۹]
گزارش- 120
يك نماينده مجلس انگلستان با درج مقالهاي در روزنامه گاردين با نگاهي متفاوت از نگرشهاي رايج در غرب، درباره دليل تصويب قطعنامه 598، آغازگر جنگ و وضعيت داخلي جمهوري اسلامي به اظهار نظر پرداخته و غرب را به بازنگري سياستهايش در برخورد با ايران فراخوانده است. "ترني تيلور" نماينده مجلس انگلستان معتقد است كه قطعنامه اخير شوراي امنيت تلاشي است براي بيرون آوردن صدام از چاهي كه خود كنده است. وي گفت: «در ابتداي جنگ، هنگاميكه به نظر ميرسيد عراق جنگ را خواهد برد، هيچ كشوري كوچكترين اظهار نگراني نميكرد و اين تصور بهوجود آمده بود كه شرق و غرب به اين دو كشور توجهي نميكنند، اكنون در اينكه ايران احساس ميكند از حق خود محروم شده است، جاي شگفتي وجود ندارد. ناظران بيطرف بايد حداقل از اين حقيقت آگاه باشند كه عراق بود كه جنگ را آغاز كرد نه ايران.» وي افزود: «عدالت و دفاع از ارزشها به ندرت در تعيين سياست خارجي نقش دارند، بنابراين بايد به جنبه عملي قضيه نگاه كرد. احساسات قوي مذهبي در ميان مسلمانان ايران به احتمال زياد براي مدت زيادي وجود خواهد داشت و اين احساسات بيشتر، عامل تداوم نظام خواهد بود، نظامي كه برخلاف كشورهاي ديگر منطقه خليجفارس، برپايه دموكراسي اسلامي است، نه ديكتاتوري و فساد. به نظر من دلايلي وجود دارد كه ما را وادار ميكند با ايران حداقل تا حدودي همدردي نشان دهيم و بپذيريم كه اين كشور باعث اين جنگ هفتساله نبوده است و روحيهاي كه مردم آنرا برميانگيزد، چيزي است كه غرب بايد زندگي كردن با آن را فراگيرد.»[۴۰] روزنامه "تايمزمالي" نيز در مقالهاي پيرامون نگرش ايران به جنگ نوشت: «ايران خود را قرباني تجاوز ميبيند و هيچ فرد بيطرفي كه از اول جنگ آن را زيرنظر داشته، اين ادعا را رد نميكند. بنابراين تهران مستمراً استدلال كرده است كه سازمان ملل اگر بخواهد بر اصول خود وفادار بماند، نبايد متجاوز و قرباني را در يك كفه[ترازو] قرار دهد، بلكه بايد متجاوز را تنبيه و از قرباني محافظت كند.» روزنامه انگليسي زبان "مسلم" چاپ پاكستان هم درباره عملكرد شوراي امنيت در جنگ ايران و عراق نوشت: «اگر شوراي امنيت خواهان پايان جنگ است چرا تاكنون بهعنوان يك ارگان بيطرف، با متجاوز مانند يك گاو مقدس برخورد كرده و نام او را ذكر نميكند؟!»[۴۱] سخنان "هانس ديتريش گنشر" وزير خارجه آلمان كه آشكارا عراق را آغازگر جنگ و استفادهكننده از سلاحهاي شيميايي معرفي كردهاست، به لغو برنامه مذاكرات كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور در سطح وزرا در بن انجاميد و بحثهاي مفصلي را در روزنامههاي آلمان در پي داشت. اين روزنامهها با تأكيد بر درستي سخنان گنشر، آنرا مغاير با منافع آلمان خواندند. روزنامه "الگمانيه" در اين مورد نوشت: «عراق اينك از آلمان رنجيده شده است. آقاي گنشر حقيقتي انكار نكردني را علناً بيان كرده است. و اين حقيقت آن است كه عراق در سپتامبر 1980 ميلادي جنگ را آغاز و به ايران حمله كرد و حقيقت بلاشك ديگر اينكه عراق در اين جنگ از سلاحهاي شيميايي نيز استفاده كرده و برخلاف ضوابط كنوانسيونهاي بينالمللي رفتار كرده است. آقاي گنشر كه در امر سياست از مهارت خاصي برخوردار است براي اينگونه موضع صريح خود دليل دارد: از آنجا كه آلمان ماه آينده رياست شوراي امنيت را بهعهده ميگيرد و در اين زمان بايد كاري كرد كه قطعنامه شوراي امنيت براي برقراري صلح ميان ايران و عراق عملي شود. حتماً گنشر فكر كرده است كه دلرنجي اندك عراق به نفع كوتاه آمدن ايران در قبول قطعنامه شوراي امنيت خواهد بود.[۴۲] روزنامه "ديولت" نيز با اشاره به اينكه گنشر تنها يك حقيقت آشكار را بيان كرده است، آن را براي آلمان زيانبار دانست و نوشت: «براساس اصول ديپلماسي نبايد هرگونه حقايق مسلم را به زبان آورد. وزير خارجه آلمان (گنشر) به درستي گفته است كه عراق جنگ را آغاز كرده و در اين جنگ از بمب شيميائي استفاده كرده است. بدين جهت عراق رنجيده شده و ضمن لغو برنامه ديدار و مذاكرات اقتصادي در بن، مذاكرات براي بستن قرارداد با شركتهاي آلماني را نيز كنار گذاشته و اين جريان براي دولت آلمان بسيارگران تمام شده است.»[۴۳]
گزارش- 121
آلمان فدرال كه ماه آينده رياست دورهاي شوراي امنيت را برعهده خواهد گرفت، تلاش سياسي خود را براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق آغاز كرده است. وزيران خارجه آلمان و اردن امروز درباره تلاشهاي سازمان ملل براي تشكيل يك كنفرانس صلح در منطقه، با هم گفتوگو كردند. خبرگزاري رويتر به نقل از وزارت خارجه آلمان غربي در اين باره گزارش داد: «وزراي خارجه دو كشور از قطعنامه آتشبس هفته گذشته سازمان ملل به عنوان يك تصويب نامه مهم ستايش كردند و هر دو طرف پيرامون اهميت نقش دبيركل سازمان ملل به عنوان ميانجي محتمل در جنگ ايران و عراق توافقنظر داشته، و از بغداد به خاطر قبول قطعنامه ستايش كردند.»[۴۴]
گزارش- 122
نخستين محموله نفت خط لوله جديد عراق ـ تركيه به بندر"يومورتاليك"، در سواحل مديترانه رسيد. وزير نفت عراق (عصامالجليلي) همزمان با گشايش اين خط لوله گفت كه اين كشور قصد دارد ميزان صادرات نفت خود را به زمان قبل از آغاز جنگ ايران و عراق، يعني 5/3 ميليون بشكه در روز برساند.[۴۵] خبرگزاري رويتر از بحرين به نقل از منابع نفتي خليجفارس در مورد تاثير گشايش اين خط لوله بر ميزان توليد نفت در بازار جهاني و افزايش درآمد عراق گزارش داد: «عراق با آغاز بهرهبرداري از خط لوله نفتي جديد عراق ـ تركيه توانسته است از لحاظ صادرات نفت بر ايران پيشي گرفته و پس از عربستان سعودي دومين توليدكننده عمده نفت در اوپك باشد. بدين ترتيب عراق قادر خواهد بود روزانه بيش از 5/3 ميليون بشكه نفت صادر كند در حاليكه صادرات نفت ايران دو ميليون و 370 هزار بشكه در روز است. افزايش صادرات نفت عراق سبب خواهد شد اين كشور به پول بيشتري براي تأمين نيازهاي مالي ماشين جنگي خود دسترسي پيدا كند و از نفوذ بيشتري در اوپك برخوردار شود. يك تاجر نفتي تاثير اين مسئله را بر بازار نفت بررسي كرده و ميگويد: "عراق درحال حاضر با مشكل فروش نفت روبهرو نيست و تمام آنچه كه توليد ميكند به فروش ميرسد، ولي اين افزايش توليد از سوي عراق بر بينظمي در توليد اوپك دامن زده است."»[۴۶]
گزارش- 123
در پي قطع روابط ايران و فرانسه، براساس مذاكرات و توافقهاي به عمل آمده، دولت پاكستان حافظ منافع ايران در فرانسه و دولت ايتاليا حافظ منافع فرانسه در تهران شدند. "جوليو آندرئوتي" وزير خارجه ايتاليا در مصاحبهاي اعلام كرد: «روابط تهران و رم در مسير تفاهمآميزي قرار دارد. به نحويكه ايران پيشنهاد واگذاري منافع پاريس به سفارت رم را قبول كرد.»[۴۷] همزمان با اين توافق، دولت فرانسه ناوگان نظامي خود را براي اعزام به خليجفارس آمادهكرد.[۴۸] از سوي ديگر، اين كشور از تمام شركتهاي نفتي خواسته تا خريد نفت از ايران را متوقف كنند.[۴۹] در همين حال، طارق عزيز وزير خارجه عراق با "ژاك شيراك"، نخست وزير فرانسه به مدت 45 دقيقه ديدار و گفتوگو كرد. خبرگزاري فرانسه در مورد درخواست "طارق عزيز" از فرانسه گزارش داد: «عراق اميدوار است كه پنج عضو دايمي شوراي امنيت از خودداري تهران در قبول قطعنامه شوراي امنيت نتيجهگيري كنند و جلسه جديدي را به منظور آغاز مجازاتهايي عليه ايران كه در قطعنامه پيشبيني شده است، تشكيل دهند.»[۵۰]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/05/06
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام(ره)، جلد20، تهران، سروش، 1369، ص133ـ109.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره132، 8/5/1366، ص38، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366، به نقل از راديو لندن.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام(ره)، جلد20، تهران، سروش، 1369، ص133ـ109.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص13، به نقل از راديو اسرائيل، 7/5/1366.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص38ـ37، تهران ـ از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 8/5/1366، ص21، به نقل از راديو كلن، 7/5/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره131، 7/5/1366، ص20، ايلام ـ از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص38ـ37، تهران ـ از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366.
- ↑ سند شماره 028843 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي و اطلاعاتي شماره 19، نزاجا ـ معاونت عمليات و اطلاعات ـ مديريت اطلاعات، 2/5/1366 تا 9/5/1366، ص15.
- ↑ سند شماره 0287980 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهأي و اطلاعاتي شماره 121، نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ معاونت عمليات و اطلاعات، 6/5/1366 تا 7/5/1366، ص4.
- ↑ سند شماره 1506 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي، قرارگاه نيروي زميني سپاه، راوي: برادر رخصتطلب، 2/5/1366 تا 6/5/1366، ص44ـ39.
- ↑ سند شماره 028819 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت اطلاعات قرارگاه كربلا، به فرمانده قرارگاه كربلا، 10/5/1366، ص1.
- ↑ سند شماره 069433 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: روابط عمومي قرارگاه رمضان، 9/5/1366.
- ↑ سند شماره 069487 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه اطلاعات، به تيپ 11 سنندج، 12/5/1366.
- ↑ سند شماره 069466 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي و اطلاعاتي شماره2221، از قرارگاه حمزه(ع) ـ اطلاعات، 11/5/1366.
- ↑ سند شماره 069447 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد سپاه 11 امام حسن عسگري كردستان ـ اطلاعات، به ستاد مركزي سپاه ـ معاونت اطلاعات، 10/5/1366.
- ↑ سند شماره 069463 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، شماره 2245، از قرارگاه حمزه(ع) ـ اطلاعات، 11/5/1366؛ و ـ سند شماره 226163 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 21/5/1366، ص19، 9/5/1366؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره133، 9/5/1366، ص33، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/5/1366.
- ↑ روزنامه كيهان، 7/5/1366، ص3.
- ↑ روزنامه كيهان، 8/5/1366، ص2.
- ↑ پيشين، ص3.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص8 ، واشنگتن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366، به نقل از شبكه تلويزيوني ان.بي.سي، امريكا.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 6/5/1366، ص16، خبرگزاري فرانسه.
- ↑ روزنامه كيهان، 6/5/1366، ص20، واشنگتن ـ خبرگزاري آسوشيتدپرس.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1366، ص16، كويت ـ خبرگزاري رويتر.
- ↑ مأخذ شماره 18، ص20، خبرگزاري تاس.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص23، به نقل از راديو بي.بي.سي، 6/7/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 8/5/1366، ص20، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص24، به نقل از راديو بي.بي.سي، 6/5/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 8/5/1366، ص12، پاريس ـ خبرگزاري فرانسه.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص14، به نقل از راديو امريكا، 6/5/1366.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص33، به نقل از راديو امريكا، 6/5/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1366، ص3، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از روزنامه اينديپندنت، چاپ لندن.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام(ره)، جلد20، تهران، سروش، 1369، ص133ـ109.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص32، به نقل از راديو امريكا، 6/5/1366.
- ↑ سند شماره 212682، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 6/5/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 7/5/1366، ص12.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص30ـ29، به نقل از راديو مسكو، 6/5/1366.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص38ـ37، تهران ـ از خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 6/5/1366، ص12، بيروت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ روزنامه كيهان، 6/5/1366، ص20، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از روزنامه گاردين.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 7/5/1366، ص11، به نقل از روزنامه مسلم، چاپ پاكستان.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص44، بن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 6/5/1366، روزنامه اگسبورگر الگمانيه.
- ↑ مأخذ شماره 2، ص43ـ42، بن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 7/5/1366، به نقل از روزنامه ديولت.
- ↑ سند شماره 1506 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي، قرارگاه نيروي زميني سپاه، راوي: برادر رخصتطلب، 2/5/1366 تا 6/5/1366، ص44ـ39.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص37، بحرين ـ خبرگزاري رويتر، 6/5/1366.
- ↑ پيشين.
- ↑ روزنامه كيهان، 6/5/1366، ص2.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 7/5/1366، ص11، خبرگزاري فرانسه.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص34، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 6/5/1366، خبرگزاري ليبي.
- ↑ مأخذ شماره 7، ص5، پاريس ـ خبرگزاري فرانسه، 6/5/1366.