1366.01.08
روزشمار جنگ سال 1366 1366.01.08 | |
---|---|
نامهای دیگر | هشت فروردین |
تاریخ شمسی | 1366.01.08 |
تاریخ میلادی | 28 مارس 1987 |
تاریخ قمری | 27 رجب 1407 |
گزارش- 379
اوضاع جبههها امروز آرام بود، تنها يك خبر حاكي است كه چهار فروند هواپيماي دشمن ضمن پرواز بر فراز يگانهاي خودي در منطقه "زبيدات"، "بوبيان"، "طلائيه" ديوار صوتي را شكستند.[۱] اما در خليجفارس جنگ نفتكشها همچنان ادامه دارد. در اين باره آسوشيتدپرس از بحرين (منامه) گزارش داد: «مقامهاي كشتيراني اعلام كردند كه يك ناوچه ايراني موشكي به سوي يك نفتكش سنگاپوري شليك كرد كه در اثر آن حداقل هفت دريانورد كشته شدند. اين نخستين حملهاي است كه از زمان افشاي استقرار موشكهاي ساخت چين در كنار "تنگه هرمز" صورت ميگيرد. منابع كشتيراني كه به شرط عدم افشاي نام، سخن ميگفتند، اعلام كردند ايرانيها با استفاده از يك قايق سريعالسير يك موشك "سي كيلر" (Sea Killer) ساخت ايتاليا را به نفتكش "صدرا-1" شليك كردند كه اين موشك كابين اصلي مهندسي كشتي را منفجر كرد و آتشي كه شعلههاي آن به حدود 100 متر ميرسيد، ايجاد نمود.»[۲] شركت "بيمه لويدز" لندن نيز اعلام كرد: «كشتي "صدرا-1" در حدود 15 كيلومتر از ساحل امارات متحده عربي فاصله داشت كه مورد هدف يك ناوچه ايراني قرار گرفت. كشتي از كويت به طرف سنگاپور در حركت بود ولي تاكنون ثابت نشده كه حامل نفت بوده يا نه. ايران ميگويد كه كويت در جنگ بين ايران و عراق، از عراق پشتيباني ميكند و از ماه سپتامبر به اين طرف مرتب به كشتيهايي كه با كويت سر و كار داشتند، حمله ميكردهاست.»[۳] امروز نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران ضمن كنترل تنگه هرمز، 5 فروند كشتي و ناو خارجي را بازرسي كرد كه مورد مشكوكي مشاهده نشد.[۴]
گزارش- 380
خريدهاي تسليحاتي ايران را رسانههاي همگاني جهان با حساسيت شديد پيگيري ميكنند. يك هفتهنامه چاپ سانتياگو در گزارشي اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران 500 بمب خوشهاي ساخت شيلي از اين كشور خريده است تا عليه عراق بهكار گيرد. در ادامه اين گزارش - كه در شماره اخير اين نشريه منتشر شدهاست - آمده كه اين بمبها را نيروي هوايي ايران از شركت "فرمار" شيلي خريده و اين شركت رقيب شركت "كاردئون" در اين معامله بودهاست. شركت كاردئون تأمينكننده بمبهاي خوشهاي براي عراق ميباشد. طبق اين گزارش، فروش اين بمبها به ايران توسط نيجريه صورت گرفتهاست و ايالات متحده نيز از فروش اين بمبهاي خوشهاي به ايران آگاه بودهاست.[۵] روزنامه "كريستين ساينس مانيتور" نيز درباره تدابير ايران براي خريد اسلحه، نوشت: «در حالي كه تجار ايران سرگرم مذاكره عقد قرارداد با مؤسسات اسلحهسازي هستند، ديپلماتهاي اين كشور دولتها را ترغيب ميكنند كه چشم خود را بر روي اين معاملات ببندند. يك ديپلمات بلندپايه اروپايي با تحسين ميگويد كه آنها در برابر دادن وعدههاي مهم، حتي دشمنان قسم خوردهشان را متقاعد كردهاند كه به آنان اسلحه بفروشند و اين كار را بدون دادن حتي يك امتياز انجام ميدهند. بازرگانان و وابستههاي بازرگاني غربي در تهران ميگويند كه ايرانيها از ركود اقتصاد جهاني كه به صنايع اسلحهسازي بهشدت صدمه زدهاست نيز بهره بردهاند. به گفته اينان چند كارخانه اسلحهسازي امريكايي و اروپايي در وضع مالي بدي به سر ميبرند و به همين جهت مشتاقاند با مشترياني كه بتوانند پول نقد بپردازند، معامله كنند و ايرانيان هميشه پول نقد ميپردازند. اين روزنامه افزوده است: «مقامات ايران در مذاكره با شوروي، مبارزه خود عليه امپرياليسم و در معامله با چين، ايستادگي در برابر توسعهطلبي شوروي در خليجفارس را مجسم ساخته و زماني كه پاي اروپاي غربي به ميان ميآيد ميگويد ايران بازار پرسودي براي كالاهاي صنعتي است. معجزه اين جاست كه همه در نهايت حرف ايرانيها را باور ميكنند!»[۶]
گزارش- 381
امام خميني امروز گفتند: «دنيا عوض شدهاست ليكن قدرتمندان جهان نميخواهند اين مسئله را بفهمند.» ايشان به مناسبت عيد مبعث حضرت رسول اكرم (ص) در ديدار با وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و مسئولان پزشكي كشور در مورد تحولات اخير جنگ ايران و عراق و تلاش قدرتهاي بزرگ براي مداخله در اين جنگ گفتند: «شما ميبينيد كه ما الآن مبتلا هستيم به چيزهايي در دنيا؛ بايد من و شما ترك تعجب كنيم از اينكه تحول در همه چيز واقع شده الا در قصرهاي اين قدرتمندان! دنيا عوض شدهاست، اينها باز خيال ميكنند كه دنياي 100 سال، 150 سال پيش است! اينها باز نفهميدهاند يا خودشان را به نفهمي ميزنند كه همه عالم عوض شدهاست، آفريقا عوض شدهاست، اروپا عوض شدهاست و همه آسيا عوض شدهاست، همه عوض شدهاند الا اين سردمداران كه يا عوض نشدهاند يا خودشان را ميزنند به اين كه ما عوض نشدهايم و اينها خيال ميكنند كه مثلاً ايران باز مثل زمان قاجار و زمان پهلوي است كه اگر يك سفيري از آنها [يعني يك سفير كشورهاي قدرتمند] بخواهد يك كاري بكند اينها جرأت نكنند مقابلش حرف بزنند! . . . اينها [كشورهاي قدرتمند] نميفهمند كه مسئله اينطور نيست و دنيا حالا اين نيست كه شما هرچه آنجا نشستيد و گفتيد، اين عمل بشود. شما غايت امر بتوانيد كلاه خودتان را نگه داريد، دنبال اين نباشيد كه كلاه مردم را برداريد. اگر نفهميديد تا حالا دنيا چه خبر است، بايد گفت كه شما در رأس نفهمها واقع هستيد و اگر ميفهميد و خيال ميكنيد مردم ديگر نميفهمند، اين هم باز يك اشتباه بزرگ است كه شما خيال ميكنيد مردم حالا، مردم زمان 100 سال پيش از اينند، مردم زمان پنجاه سال پيش از اينند، نه، اينطور نيست، تغيير كردهاست، تحول حاصل شدهاست، دنيا به هم خوردهاست، انقلاب پيدا شدهاست در دنيا و شما سرتان را زير برف كردهايد و همان حرفهاي سابق را ميزنيد: اگر در خليجفارس چه بشود، تنگه هرمز چه باشد، ما چه ميكنيم. شما خيال ميكنيد حالا هم مثل سابق است كه در خليجفارس در همه جا با يك كلمه ميگفتيد، تمام ميشد قضيه! حالا نيست مسئله اينطور، بفرماييد در خليج ببينيد چه خبر است و لهذا يك روز ميگويند كه ما چه ميكنيم، يك روز برميگردند، يك روز ميگويند نگفتيم اين طور. در كاخ سفيد مسائل يك مسائلي است كه يكيشان ميگويد ما دخالت نظامي ميكنيم. يكيشان ميگويد ابداً همچو چيزي نبوده. اصلاً سردرگماند، نميفهمند چه ميكنند و باز هم نشناختهاند مردم را، نشناختهاند دنيا را، دنيا عوض شدهاست، شما هم بايد خودتان را عوض كنيد، افكارتان را عوض كنيد. نميشود حالا مثل سابق با ديكتاتوري يا با تبليغ به هم زد اوضاع را . . . امروز ايران ما اين طور نيست كه چنانچه فرض كنيد يك رئيسجمهور امريكا بيايد اين جا، مردم عادي اينجا حاضر برايشان نيستند بروند تماشايش كنند. اينطور نيست كه خيال كنيد كه اگر يك كسي بيايد اينجا، چه خواهد شد؛ چه ميشود، اگرچه بشود؛ نه خير اين مسئله نيست، مردم عوض شدهاند يك جور ديگري شدهاند، اعتنايي به مسائل ندارند؛ نه ما، آفريقاييها هم ندارند، ساير جاها هم ندارند، فقط شما هستيد كه چند نفري كه يك مسائلي دستتان است و يك قدرتهايي دستتان است و خيال ميكنيد كه اعمال نميخواهيد بكنيد، ميخواهيد بگوييد كه "ما اعمال ميكنيم" و با همين، كار تمام بشود؛ با اين، كارها تمام نميشود، اعمال هم بكنيد نميشود.» حضرت امام در ادامه در مورد مخالفان ايراني نظام جمهوري اسلامي و كساني كه ترس از قدرتهاي بزرگ در جان آنها ريشه دارد، فرمودند: «فقط يك چند نفر انگشت شمار كه تبع امريكا هستند، نميفهمند كه خودشان چه ميگويند. يك چند نفر معدودي هستند كه اينها برخلاف هستند و من عقيدهام اين است كه اينها هم بيايند با مردم بشوند و خيال نكنند كه حالا سابق است و امريكا هر كاري دلش بخواهد بكند كه شما بترسيد از امريكا . . . و از اين تبليغات هيچ وقت نترسيد و كشور ايران كه نميترسد . . .»[۷]
گزارش- 382
راديو بي.بي.سي. در تفسيري درباره سخنان امام، گفت: «آيتالله خميني در سومين سخنراني خود ظرف هفته گذشته، به جنگ ايران و عراق اشارهاي نكرد. اين موضوع به خوبي نشان ميدهد كه غياب هرگونه اشارهاي به جنگ در دو سخنراني پيشين آيتالله خميني تصادفي نبود. محافل ديپلماتيك در تهران اهميت زيادي به سكوت رهبر ايران در مورد جنگ قائلاند و آن را نشانهاي از آغاز تحول تازهاي در سياست جنگي ايران تلقي ميكنند. برخي از ناظران معتقدند كه سكوت آيتالله خميني ناشي از فعاليتهايي است كه در پشت پرده براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق انجام ميشود. از يك سو دولتهاي ميانهرو عرب به ابتكار دولت الجزاير و از طرف ديگر شوراي امنيت سازمان ملل متحد به ابتكار دبيركل سازمان ملل تلاش ميكنند. به عقيده اين ناظران، ايران اميدوار است كه اين فعاليتها نتيجهاي را كه ايران ميخواهد تا حدودي به دنبال داشتهباشد و نميخواهد با پيشداوري، به آن فعاليتها صدمه بزند. اما برخي ديگر از ناظران معتقدند كه سكوت رهبر ايران ناشي از مسائل داخلي است. به عقيده اين گروه، آيتالله خميني انتظار داشت كه در جبهه جنگ تحولي صورت بگيرد [و] بساط جنگ [را] پيش از پايان سال گذشته ايران، يكسره كند و سكوت آيتالله خميني را ميتوان نشانهاي از نارضايي او تلقي كرد. گزارشهاي غيررسمي نشان ميدهد كه بعضي از رهبران سياسي در تهران قصد دارند كه از آيتالله خميني بخواهند اظهار پشيماني رهبر عراق، رئيسجمهور "صدام حسين" از حمله به ايران را در نظر بگيرد. اين پيشنهاد نخستين بار توسط "مهدي بازرگان" رهبر انجمن دفاع از آزادي و حاكميت مردم ايران، در يك نامه سرگشاده به آيتالله خميني مطرح شد. آقاي مهدي بازرگان در اينباره با استفاده از برخي آيات قرآني گفت: پيامبر اسلام راه توبه را براي گناهكاران باز گذاشتهاست.»[۸]
گزارش- 383
به گزارش مجله لبناني "الشراع"، شيخ مهدي خالصي از علماي برجسته عراق، بهطور معجزهآسايي از يك ترور در تهران نجات يافت. الشراع بدون اشاره به تاريخ ترور نوشت: «چند نفر كه به كلت مجهز به صداخفهكن مسلح بودند در تهران با تيراندازي به سوي شيخ مهدي خالصي سعي داشتند تا وي را به قتل برسانند. تروريستها عليرغم زخمي نمودن روحاني از ناحيه سر، بار ديگر در بيمارستان تلاش خود را براي ترور وي تكرار كردند كه اين مسئله مبين اصرار آنها براي انجام سوءقصدشان ميباشد.» اين مجله با طرح اين پرسش خبر خود را به پايان رساندهاست: «آيا اين ترور از سوي سازمان امنيت عراق صورت گرفتهاست و يا رقباي اين روحاني در جنبشهاي اسلامي كه همگي در ايران به سر ميبرند؟»[۹] روزنامه "واشنگتن پست" در مورد استفاده عراق از نيروهاي سازمان مجاهدين خلق ايران (منافقين)، در گزارشي نوشت: «تصور ميرود كه بغداد از سازمان مجاهدين خلق بهعنوان بازوي جنگي خود استفاده ميكند كه اين مسئله به كرات از سوي سازمان انكار شدهاست. گفته ميشود كمكهاي عراق به سازمان مجاهدين خلق شامل كمكهاي مالي نيز ميشود.»[۱۰]
گزارش- 384
فعاليتهاي ديپلماتيك امريكا، شوروي و انگلستان براي اتخاذ يك موضع واحد درخصوص پايان دادن به جنگ ايران و عراق افزايش يافتهاست. "مجلة المستقبل" در اين باره نوشت: «تلاشهاي بينالمللي در زمينه پايان دادن به جنگ ايران و عراق، در ابعاد گوناگون ادامه دارد. سازمان ملل متحد و رهنمود ايالات متحده امريكا از يكسو و الجزاير و عربستان از سوي ديگر و ساير محافل جهاني و منطقهاي نيز در اين جهت تلاش ميكنند. دولت امريكا طي روزهاي گذشته يك مقام بلندپايه امريكايي را براي ارائه چند پيشنهاد سري به رهبران شوروي راهي مسكو نموده و هدف از ارائه اين پيشنهادها - كه برخي از آنها براي اولينبار مطرح ميشود - حصول توافقي بين شوروي و اروپا و امريكا براي پايان بخشيدن به جنگ خليجفارس و تحميل صلح به عراق و ايران است. [ر.ك. به: 5/1/1366 - 355]. از سوي ديگر، "مارگارت تاچر" نخستوزير انگلستان، براي بحث و گفتوگو با "ميخائيل گورباچف" رهبر شوروي، در مورد طرحها و نظرهاي مربوط به خاتمه جنگ عراق و ايران، راهي مسكو شده و طي هفته جاري نيز گفتوگوهايي با "ملك فهد بن عبدالعزيز" پادشاه عربستان سعودي، پيرامون اين طرحها خواهد داشت و اخيراً با تني چند از رهبران عرب تماسهايي در حول و حوش اين قضيه برقرار نمودهاست. مارگارت تاچر در اين سفر [به مسكو] نتايج مذاكرات خود را با رهبران شوروي در ميان خواهد گذاشت. چندي پيش نيز جلساتي كاملاً سري بين مقامات بلندپايه شوروي و فرانسه در پاريس تشكيل شد و يك سري طرحها و تصميمات عملي براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق مورد بحث قرارگرفت.» به نوشته اين مجله، تاچر پيش از سفر به مسكو از كارشناسان انگليسي خواستهاست تا گزارش مفصلي در مورد اوضاع خليجفارس تهيه كنند كه آنها نيز سه مورد را پيشنهاد كردهاند تا در مذاكرات با گورباچف مورد بحث قرار گيرد: «1- "مارگارت تاچر" در ملاقاتش با "گورباچف" اهميت صدور قطعنامهاي از سوي شوراي امنيت سازمان ملل در مورد تحميل آتشبس فوري و الزامي در جنگ خليج (فارس) و تعيين مجازات براي طرف مخالف با قبول آتشبس را مورد تأكيد قرار دهد. 2- تاچر به گورباچف تأكيد نمايد كه مصالح مشترك شوروي و غرب ايجاب ميكند طرفين براي پايان بخشيدن به جنگ عراق و ايران و مهار نمودن موج فزاينده انقلاب ايران، وارد همكاري شوند. 3- تاچر به گورباچف پيشنهاد كند كه كشورهاي قدرتمند ضمن گرفتن تماس با رهبران ايران به آنها ابلاغ نمايند كه اين كشورها به ايران اجازه برهم زدن امنيت منطقه خليج(فارس) را نخواهند داد و مصلحت جمهوري اسلامي بر اين است كه از تصميم خود داير بر صدور انقلابش به خارج صرفنظر نمايد و تنها به بازسازي وضعيت داخلي و بهبود شرايط خود كمر همت ببندد كه در اين صورت كشورهاي غربي و ديگر كشورها آمادگي همكاري با ايران در اين زمينه كمك به بازسازي وضعيت داخلي عراق و ايران را خواهند داشت.» مجله المستقبل در مورد مذاكرات "آرماكاست" نماينده امريكا، با مقامهاي شوروي نيز نوشتهاست: «آرماكاست طي اين گفتوگوها به مقامات شوروي ابلاغ نمودهاست كه ايالات متحده معتقد است قبل از بروز تحولات فاجعهآميز در جنگ عراق و ايران كه ممكن است به گسترش دامنه جنگ و سرايت آن از مرزهاي دو كشور متخاصم به ديگر كشورها منتهي شود و مهار نمودن آن را براي ابرقدرتها غيرممكن نمايد، بايستي هرچه سريعتر اين جنگ را خاتمه داد. آرماكاست توضيح داد كه دولت امريكا در پرتو اطلاعات و تحليلهاي خود از وضع موجود، تصور ميكند امكان متوقف شدن اين جنگ به خودي خود وجود ندارد، بلكه بايستي يك مداخله سياسي و ديپلماتيك قدرتمند خارجي با توافق كشورهاي بزرگ در مورد "تحميل صلح" و يا تحميل آتشبس به عراق و ايران صورت گيرد. "عبدالكريم ابونصر" نويسنده مقاله، پاسخ روسها به پيشنهادهاي امريكا را شامل اين موارد دانستهاست: «1- رهبران شوروي با نظر دولت امريكا مبني بر اين كه زمان يك تحرك فعال بينالمللي براي متوقف نمودن جنگ عراق و ايران و گسترش دامنه انقلاب ايران به خارج فرا رسيدهاست، موافقاند. 2- شوروي براي همكاري با ايالات متحده و ديگر كشورهاي ذيربط عضو شوراي امنيت در جهت دستيابي به يك توافق بينالمللي جديد براي تحقق آتشبس در جبهه عراق و ايران اعلام آمادگي مينمايد. 3- رهبران شوروي ضمن تأييد پيشنهاد تعيين مجازات براي طرف مخالف اجراي آتشبس، معتقد است بايستي توافق صريحي در اين زمينه بين ديگر كشورهاي عضو شوراي امنيت يعني فرانسه، بريتانيا و چين نيز صورت گيرد. 4- از نظر رهبران شوروي مانعي بر سر راه تحريم كمكهاي تسليحاتي به عراق و ايران تا زمان حصول توافقي بين مقامات دو كشور متخاصم، وجود ندارد ولي آنها معتقدند اعمال اين تحريم در گرو حصول توافق بين تمامي كشورهاي قدرتمندي است كه سلاحها و تجهيزات مورد نياز را در اختيار عراق و ايران قرار ميدهند و در رأس آنها امريكا، روسيه، بريتانيا و چين قرار دارند.» عبدالكريم ابونصر سپس در مورد جايگاه مسكو بهعنوان كانون بحث و مناقشات اخير در مورد تلاش براي پايان دادن به جنگ، نوشتهاست: «واقعيت اين است كه مسكو اخيراً به كانون بحث و مناقشات بين مقامات شوروي و امريكا و اروپا پيرامون كيفيت جلوگيري از ادامه جنگ خليجفارس مبدل گرديدهاست. از سوي ديگر، روسها اينك به طرق مختلف فعالانه تلاش ميكنند تا اين جنگ را در خلال سال 1987 خاتمه دهند. اصولاً سابقه نداشتهاست كه مسكو چنين نقش محوري را در ارتباط با جنگ خليجفارس از زمان آغاز آن ايفا نمايد. همچنين سابقه نداشتهاست كه امريكاييها و اروپاييهاي ذينفع در منطقه خليجفارس براي همكاري با روسها در اين زمينه ابراز آمادگي كردهباشند.»[۱۱]
گزارش- 385
موضع فرانسه در برابر جنگ ايران و عراق تابع موضع كلي جهان غرب ميباشد. در اينباره "فرانسوا ميتران" رئيسجمهوري فرانسه، در يك برنامه تلويزيوني گفت: «پيروزي ايران در اين جنگ به منزله پيروزي تندروي اسلامي خواهد بود كه ميتواند ثبات كل جهان عرب و مديترانه را برهم بزند.» وي همچنين در توجيه فروش سلاح به عراق گفت: «دولت كنوني فرانسه قراردادهاي صدور اسلحه را از دولت پيشين به ارث بردهاست و من با ادامة آن و امضاي قراردادهاي جديد در همان روال موافقت كردم، زيرا در صورتيكه در جبهه كشورهاي عربي شكاف حاصل گردد، توسعه بنيادگرايي اسلامي در تمام كشورهاي منطقه و كشورهاي مديترانه و شايد تا ساحل اقيانوس اطلس گسترش يابد»[۱۲] از سوي ديگر، سخنگوي نخستوزير فرانسه در مورد روابط ايران و فرانسه گفت: «دستگيري هشت نفري كه مظنون به دست داشتن در اعمال تروريستياند، در حال حاضر بر روابط ايران و فرانسه تأثيري نخواهد داشت. اگر لازم باشد پس از صدور حكم دادگاه در مورد اين مسئله از طريق ديپلماتيك تصميم گرفته خواهد شد.» وي سپس به ماجراي دستگيري "نزار حمادي مهذاوي" در فرانسه اشاره كرد و افزود: «دولت بريتانيا نيز پس از آن كه در دادگاه شواهدي دال بر دخالت رسمي سوريه در اين ماجرا ارائه داده شد، روابطش را با سوريه قطع كرد. شش تن از اين بازداشت شدگان گذرنامه تونس داشتهاند.»[۱۳]
گزارش- 386
موضوع تقاضاي كويت از قدرتهاي بزرگ براي مداخله در خليجفارس و حفاظت از نفتكشهاي كويتي مجدداً مورد تأييد اين كشور قرارگرفت. در اين مورد وزير خارجه كويت "شيخ صباح الاحمدالصباح" اعلام كرد: «كويت تلاشهاي ابرقدرتها را براي تضمين آزادي كشتيراني در اين منطقه تقبيح نميكند.» وزارت دفاع كويت نيز در اطلاعيهاي موافقت كشور خود را با دخالت امريكا در خليجفارس اعلام كرد ليكن خاطرنشان ساخت كه يك چنين دخالتي بايد ضمن انطباق با قوانين بينالمللي، به آبهاي بينالمللي محدود باشد. "ابراهيم الصبحي" يك مقام عاليرتبه عماني نيز تأكيد كرد: «مسئوليت حفظ و حراست كشتيراني در تنگه هرمز تنها به عهده كشورهاي منطقه نيست.»[۱۴] در همين حال "پطروس غالي" وزير مشاور در امورخارجه مصر، روز شنبه گفتهاست كه مصر به هر كشور عربي مورد هجوم كه درخواست كمك كند، ياري خواهد رساند. به گزارش خبرگزاري فرانسه از قاهره، غالي كه با خبرنگاران گفتوگو كرده، افزوده است: «مصر عضو پيمان دفاعي مشترك با اعراب است و معتقد است كه امنيت ملي اين كشور با امنيت خليجفارس و درياي سرخ در ارتباط است.»[۱۵] روزنامه "واشنگتن پست" نيز به نقل از يك مقام بلندپايه دولت ايالات متحده امريكا گزارش داد كه به نظر ميآيد در حال حاضر تهديدها عليه كشتيهاي كويتي بسيار كمتر از زماني است كه اين كشور خواهان كمك از امريكا و شوروي شد. به نوشته اين روزنامه، دولت امريكا گفتهاست: «پيشنهاد ما براي دادن اسكورت هنوز روي ميز كويتيهاست.» همچنين روزنامه "نيويورك تايمز" در سرمقاله خود در اين مورد نوشت: «حضور نظامي امريكا جهت اطمينان دادن به كويت و ديگر كشورهاي منطقه در مقابل پيروزي احتمالي ايران بر عراق، لازم ميباشد . . . منطق كويت و ديگر كشورهاي خليج (فارس) براي درخواست فوق، دفاع از آزادي درياها ميباشد، هرچند مقامات امريكايي تصديق ميكنند كه عليرغم وجود موشكها، ميزان تهديد ايران ناچيز است.» اين روزنامه افزود: «يك تهاجم مورد انتظار ديگر ايران عليه عراق، اين نگرانيها را تشديد مينمايد . . . مسئله اصلي در منطقه، احتمال موفقيت ايران در جنگ با عراق و بحران ناشي از آن ميباشد.»[۱۶] از سوي ديگر، بيم از احتمال پيروزي ايران در جنگ، كويت را واداشته كه انواع كمكها را در اختيار عراق بگذارد چندان كه پيوسته نمونه تازهاي از آن در مطبوعات غرب منتشر ميشود؛ براي مثال، "ژرژ بيپول تاكيس" در مقالهأي با عنوان "تحليل حقوقي از عملكرد امريكا در آخرين سال جنگ" به نقل از سند شماره 1987/18558 سازمان ملل نوشت: «طبق اطلاعات به دست آمده از يك خلبان عراقي كه در شهريور 1365 دستگير شد، تمام حملات هوايي عراق به كشتيهاي بازرگاني و تأسيسات ساحلي در خليجفارس از طريق پرواز ترانزيتي بر فراز كويت تسهيل ميشدهاست. به علاوه، ادعا شد كه استفاده عراق از فضاي كويت از قبل به صورتي هماهنگ شده بود كه در زمان پرواز هواپيماهاي عراقي بر فراز خاك آن كشور نيازي به مبادله پيامهاي راديويي نباشد. براي تهران روشن بود كه كويت با در پيش گرفتن چنين رفتاري خود را به صورت متحد بغداد درميآورد. دولت كويت با واگذاري كريدور هوايي و دادن اجازه پرواز به هواپيماهاي عراقي آشكارا با رژيم عراق همكاري نمودهاست. جالب است اينجا به اين نكته اشاره شود كه تا اندازهاي اتهامات وارده توسط ايران صحيح ميباشد. كويت به علت قصور در جلوگيري از ورود هواپيماهاي نظامي عراق به قلمرو خود يا مجبور كردن آنها به ترك قلمرو تحت حاكميتش، يعني تخطي از موارد 40 و 41 قواعد 1923 لاهه در مورد جنگ هوايي، مسئوليت دارد.[۱۷]
گزارش- 387
در مورد تأثير وضعيت اخير جنگ ايران و عراق در خليجفارس بر اقتصاد نفت و بالا رفتن قيمت اين ماده انرژيزا، "خبرگزاري يونايتدپرس" گزارش داد: «قيمتهاي نفت پس از آن كه وزير نفت كويت "شيخ علي خليفه الصباح" اعلام داشت كه توليد نفت اوپك در حال حاضر 15% زير سقف تعيين شده رسمي آن سازمان ميباشد و همچنين [پس از آن كه] ايران اخطار كرد كه قادر به بستن تنگه حياتي هرمز در دهانه خليجفارس است، افزايش يافت.»[۱۸]
گزارش- 388
روزنامه "البيان" درباره جنگ ايران و عراق نوشت: «جنگ ايران و عراق خطرناكترين مسئله جهان عرب و اسلام است چون باعث افزايش شكافها و دو دستگيها شده و ميبايست رهبران و مسئولين منطقه عربي اسلامي خطرهاي اين جنگ را درك كنند. خطرهاي جنگ ايران و عراق تنها منحصر به منطقه نميشود، بلكه خطر آن به تمامي منطقه عربي و اسلامي منعكس ميشود، لذا آناني كه تصميم گيرنده هستند، در جهت پايان دادن به اين فاجعه تلاش ميكنند.» اين روزنامه سپس تأكيد كرد: «پايان دادن به جنگ تنها از طريق اراده مشترك عربي اسلامي و در چارچوب اصلاح ريشههاي واقعيت موجود به دست ميآيد و در چنان روزي است كه موازنه نظامي و سياسي به نفع اعراب و مسلمانان تغيير خواهد كرد.»[۱۹]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/01/08
- ↑ سندشماره 027401 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي و اطلاعاتي شماره 10 نزاجا، 10/1/1366؛ و- سند شماره 027527 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي و اطلاعاتي شماره 2 نزاجا، 17/1/1366، ص11.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره9 (9/1/1366)، ص8، منامه - بحرين، آسوشيتدپرس، 8/1/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، "بولتن راديوهاي بيگانه"، 9/1/1366، ص4، بهنقل از راديو بي.بي.سي. 8/1/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 9/1/1366، ص2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 10 (10/1/1366)، ص12، بوئنوس آيرس - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/1/1366.
- ↑ سندشماره 226145 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بهنقل از روزنامه "كريستين ساينس مانيتور"، 8/1/1366، ص9.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام خميني، جلد 20، تهران، سروش، 1369، صص80 و 81.
- ↑ مأخذ 5، به نقل از راديو بي.بي.سي، 9/1/1366.
- ↑ مأخذ 2، ص38، بيروت - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/1/1366، به نقل از مجله لبناني "الشراع".
- ↑ مأخذ 2، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/1/1366، راديو امريكا، به نقل از روزنامه "واشنگتن پست"، ص23.
- ↑ اداره كل مطبوعات و رسانههاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، بررسي مطبوعات جهان، نشريه شماره 1228، 23/1/1366، صص3 تا 6، به نقل از مجله "المستقبل"، چاپ فرانسه.
- ↑ روزنامه رسالت، 11/1/1366، صآخر، به نقل از فرانسپرس.
- ↑ مأخذ 2، صص15 و 16، به نقل از راديو بي.بي.سي. 8/1/1366.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 10/1/1366، ص3.
- ↑ پيشين، به نقل از روزنامه واشنگتن پست.
- ↑ مأخذ5، صص9 و 10، واشنگتن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/1/1366، به نقل از روزنامه "نيويورك تايمز".
- ↑ ژرژ پي پول تاكيس، "تحليل حقوقي از عملكرد امريكا در آخرين سال جنگ، مجله اطلاعات سياسي - اقتصادي، شمارههاي 85 و 86، مهر و آبان 1373، ص10.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 11/1/1366، ص2، به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس.
- ↑ مأخذ 2، صص5 و 6، الجزيره - خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از روزنامه "البيان"، 8/1/1366.