1360.06.03
روزشمار جنگ سال 1360 1360.06.03 | |
---|---|
نامهای دیگر | سه شهریور |
تاریخ شمسی | 1360.06.03 |
تاریخ میلادی | 25 اوت 1981 |
تاریخ قمری | 24 شوال 1401 |
گزارش- 492
در بمباران و گلولهباران و برخی مناطق مرزی ایران تعدادی از مردم شهید یا مجروح شدند. هواپیماهای عراقی امروز روستای بنیخلف در شمالغربی سردشت و روستای واوان در شمال آن شهر را بمباران کردند که در این حمله، در واوان یک نفر از اهالی شهید و 3 نفر مجروح شدند. در بنیخلف نیز که در نزدیکی مرز واقع است، حدود 10 نفر شهید یا زخمی شدند. همزمان با این اقدام عراق، جنگندههای نیروی هوایی ارتش به پرواز درآمدند و هواپیماهای عراقی را تعقیب کردند که درنتیجه مهاجمان متواری شدند.[۱] مناطق مسکونی آبادان و شادگان نیز امروز گلولهباران شد. در این اقدام، یک دختر به نام کمیله محبوبیان به شهادت رسید و 2 منزل مسکونی در ایستگاههای 4 و 9 این شهر تخریب شد. همچنین قسمتی از پالایشگاه آبادان که محل نگهداری گوگرد بود، طعمه حریق شد و تعدادی نخل نیز آتش گرفت. این آتشسوزیها با تلاش نیروهای آتشنشانی مهار شد. علاوهبر آبادان، ارتش عراق منطقه عربنشین شادگان را نیز با گلولههای توپ هدف قرار داد که یک نفر مجروح شد.[۲] روز گذشته نیز نیروهای عراقی از هنگام ظهر تا ساعت 18، چندینبار مناطق مسکونی شهر آبادان را هدف آتش توپها و خمپارههای خود قرار دادند که براثر آن چند نفر از اهالی شهر مجروح شدند و چند منزل مسکونی آسیب دید.[۳] ارتش عراق دو روز پیش (1/6/1360) هم ساعت 15:05، یک موشک بهسمت شهر دزفول شلیک کرد که به منطقهای خارج از شهر اصابت کرد. این حمله هیچ خسارت مالی و جانبی بههمراه نداشت.[۴]
گزارش- 493
خبرگزاری پارس در گزارشی از مناطق جنگی خوزستان، از رکود در جبهههای اهواز خبر داد. این گزارش براساس وضعیت ظاهری جبههها تنظیم شده و دیدگاههای مسئولان نظامی در آن لحاظ نشده است، اما از آنجا که نگاهی کلی به آخرین وضعیت خطوط نیروهای خودی و دشمن دارد، به بخشهایی از آن اشاره میشود. در این گزارش آمده است: «[با] گذشت قریب به یک سال از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، متأسفانه تحول چشمگیری در جبهههای اهواز صورت نگرفته است. عراقیها با اشغال بخش غربی خونینشهر [خرمشهر] نیروهای خودی را بهموازات جاده اهواز - خونینشهر گسترش داده و تا عمق 100 کیلومتری این جاده بهطرف اهواز پیشروی کردهاند. وضعیت عراقیها در شرایط فعلی بهصورتی است که حدود 100 کیلومتر از جاده 125 کیلومتری اهواز - خونینشهر، در دست آنان است. در منتهاالیه مرکز تجمع نیروهای عراقی در فاصله 25 کیلومتری جاده اهواز بهطرف خونینشهر و در نقطهای معروف به سید طاهر و ایستگاه حمید، عراقیها نیروهای خود را گسترش دادهاند. عراقیها با عبور از مرز فکه، بخش مرزی بستان را اشغال [کردند] و پس از یک سلسله پیشرویها و عقبنشینی، سرانجام هویزه را به تصرف خود درآورده که با رشادت و دلاوریهای سلحشوران اسلام نیروهای بعثی ناچار به ترک هویزه شدند و در جنوبیترین ضلع این بخش موضعگیری کردند. این بخش؛ یعنی هویزه و بهویژه بخش اشغالی بستان برای عراقیها اهمیت استراتژیک فوقالعادهای دارد، زیرا علاوهبر جاده اهواز - خونینشهر که تدارکات آنان را ازطریق غرب خونینشهر و جاده شلمچه تغذیه میکند، بخش وسیعی از تدارکات آنان ازطریق فکه - بستان صورت میگیرد. گزارش تازهای که اخیراً از دیدبانان جبهههای دب حردان و آبتیمور دریافت شده حاکی است که عراقیها اخیراً دست به ایجاد مواضع جدیدی در حوالی سید طاهر و روستای تختیه در محورهای شرقی و غربی جاده اهواز - خونینشهر زدهاند. تجدید مواضع عراقیها در این قسمت هرچند صوری و ظاهری است، لیکن حکایت از عدم عقبنشینی عراقیها از این محور میکند. آگاهان نظامی پیشروی عراقیها از حوالی سید طاهر واقع در 25 کیلومتری جاده اهواز - خونینشهر بهطرف نورد - اهواز را بسیار بعید میدانند، زیرا براثر نفوذ آب کرخه در بیابانهای حدفاصل بین مواضع نیروهای خودی و عراقیها امکان پیشروی مزدوران عراقی وجود ندارد. از سوی دیگر، وجود همین آبهای سطحی مانع پیشروی و انجام عملیاتی توسط نیروهای ما علیه مواضع دشمن میشود؛ به این علت، جبهه آبتیمور، که معروف به نورد است، راکدترین جبهههای جنوب است و تنها مبادله آتش بهصورت ایذایی صورت میگیرد. از طرف دیگر و از همین نقطه؛ یعنی حوالی ایستگاه حمید که مرکز تجمع آتشبارها و سلاحهای سنگین آنان [است]، شهر اهواز را هدف قرار میدهند. متقابلاً نیروهای ما با استقرار سکوهای پرتاب موشکهای کاتیوشا امنیت شهر اهواز را دربرابر حملات توپخانههای ارتش متجاوز عراق تا اندازهای تأمین میکنند؛ به این معنی که تانکها و آتشبارهای دشمن که در حوالی سید طاهر و ایستگاه حمید، شهر اهواز را هدف قرار میدهند، ثبت تیر شد و هرگاه تانکهای دشمن برای شلیک بهسوی شهر اهواز از آشیانه خارج میشوند، بلافاصله در مدت زمانی حدود 20 ثانیه، موشکهای کاتیوشا را بهسوی آنان رها میکنند و به این دلیل است شهر اهواز در چند روز گذشته کمتر هدف آتش توپخانههای دورزن دشمن قرار گرفته، از طرفی دیگر، رکود جبههها موجبات کاهش روحیه و توازن رزمی رزمندگان ما را بهویژه در ردههای پایین فراهم کرده است. به هر تقدیر، چنانچه از مشکلات جزئی بگذریم سربازان کلاً مایل به تحرک بیشتری در جبههها بوده و خواهان یک حمله گسترده علیه مواضع دشمن متجاوز هستند.»[۵]
گزارش- 494
در دومین برنامه مبادله اسیران جنگی بین ایران و عراق* با حضور نمایندگان صلیبسرخ جهانی در قبرس، 40 ایرانی شامل 3 نظامی و 37 غیرنظامی با 45 نظامی عراقی که در جبههها مجروح شده بودند، مبادله شدند. این افراد که با هواپیمای صلیبسرخ به تهران وارد شدند، مورد استقبال مقامات ارتش و جمعیت هلالاحمر قرار گرفتند. تعدادی از این اسیران آزادشده ایرانی، افراد کهنسالی بودند که بعضی از آنها حتی نمیتوانستند بهخوبی راه بروند. این افراد که عموماً از اهالی خرمشهر و حومه آن بودند، بهعنوان اسیر جنگی در زندانهای عراق به سر میبردند.[۶] پس از انجام این مبادله، مدیرکل روابط امور بینالملل جمعیت هلالاحمر در گفتوگویی با خبرگزاری پارس گفت: «قرارداد مبادله به این صورت بوده است که عراق در مقابل 45 نظامی به ما 5 نظامی و 44 غیرنظامی تحویل دهد، ولیکن به دلایلی که تاکنون نامشخص مانده، 2 نظامی و 7 غیرنظامی به ایران منتقل نشدهاند.» وی در پاسخ به این سؤال که چرا ایران در مقابل 45 اسیر نظامی تنها 3 اسیر نظامی تحویل گرفته است، گفت که فعالیت هلالاحمر نظارت بر امر مبادله بوده است و تعیین تعداد اسیران و مبادله نظامیان با غیرنظامیان با ارتش است.[۷] روزنامه تایمز (چاپ لندن) نیز با درج خبر مبادله اسیران نوشته است: «بااینکه تمام اسرای عراقی که در ایران به سر میبردند، نظامی بودند، ولی در میان اسرای ایرانی بجز 5 نفر، بقیه؛ ازجمله 9 زن غیرنظامی بودند. در میان این عده پیرمرد 90 ساله هم دیده میشد. برخی از این غیرنظامیان زخمی بودند و این امر نشان میداد که در عراق بهخوبی مداوا نشدهاند و یک مرد 75 ساله اهل خرمشهر شکایت میکرد در زندان موصل با 1500 ایرانی دیگر روزانه بیش از یک وعده غذا دریافت نمیکردند که آنهم شامل نان، آب و برنج بود. در همین حال، صلیبسرخ تأیید کرده است که عراقیهایی که ایران تحویل داده همه نظامی بودهاند و با لباسهای نو که ازسوی دولت ایران به آنها داده شده بود، ایران را ترک کردهاند.»[۸]
گزارش- 495
یک ستون شامل 20 کامیون حامل تجهیزات نظامی و مواد غذایی که از عربستان سعودی وارد عراق شده بود، در یک منطقه مرزی عراق موسوم به جاده حضر هدف حمله مجاهدین عراقی قرار گرفت و 3 دستگاه از این کامیونها با محموله به آتش کشیده شد، بقیه کامیونها نیز براثر اصابت گلوله از حرکت بازماندند. پس از اجرای این عملیات، مجاهدین عراقی موفق به فرار شدند.[۹]
گزارش- 496
دفتر دائمی ایران در سازمان ملل متحد در ژنو، اعلام کرد کمیته خلع سلاح بینالمللی بخشی از گزارش سالانه خود به مجمع عمومی سازمان ملل متحد را به جنگ عراق علیه ایران اختصاص داده است و در آن ضمن محکومکردن تجاوز عراق به ایران از جامعه بینالمللی خواسته است دربرابر این تجاوز سکوت نکند و هرگونه تجاوز و توسل به زور را محکوم کند. جلالی نماینده ایران در دفتر دائمی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در ژنو، در گفتوگو با واحد مرکزی خبر در لندن، اعلام کرد که دفتر نمایندگی ایران در ژنو با کوشش بسیار توانسته است این ماده را در گزارش سالانه کمیته خلع سلاح بگنجاند و این گزارش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح خواهد شد.[۱۰]
گزارش- 497
اقدامات تروریستی افراد مسلح در شهرهای مختلف کشور، چند شهید و مجروح بر جای گذاشت. در اهواز، دو موتورسوار مسلح که با لباس فرم سپاه پاسداران به منزل یکی از اعضای بسیج این شهر به نام کاظم حویزاوی مراجعه کرده بودند، با شلیک چند گلوله اسلحه کلاشینکف وی را مجروح کردند و بلافاصله از محل گریختند. این فرد که مورد اصابت 5 گلوله قرار گرفته بود، پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.*[۱۱] در رشت هم افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب با حمله به یکی از اعضای جهاد سازندگی که در منزل خود درحال استراحت بود، وی را به شهادت رساندند و سپس با استفاده از تاریکی شب متواری شدند.[۱۲] حجتالاسلام ابطحی یکی از روحانیان کرمانشاه نیز هنگام رفتن به محل کار خود هدف سوءقصد سرنشینان مسلح یک تاکسی قرار گرفت و براثر اصابت تیر به سرش، بهسختی مجروح و در حالت اغما به بیمارستان منتقل شد. مهاجمان نیز متواری شدند.[۱۳] در بهبهان هم یک فرد مسلح به سلاح کمری و نارنجک با تیراندازی بهسوی یکی از افراد متعهد این شهر، وی را مجروح کرد. مأموران شهربانی بلافاصله مهاجم را تعقیب و پس از مجروحشدن او براثر تیراندازی، وی را دستگیر کردند و تحویل نیروهای سپاه پاسداران دادند.[۱۴] یکی از افراد متعهد شهر قوچان نیز هدف سوءقصد فردی مسلح قرار گرفت و از ناحیه دست مجروح شد. ضارب بلافاصله بهوسیله یک موتورسیکلت متواری شد.[۱۵]
گزارش- 498
افراد وابسته به گروههای مسلح معارض؛ ازجمله سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در 6 شهر، اقدام به تیراندازی و پرتاب نارنجک و انواع بمبهای دستساز و آتشزا به مراکز عرضه کالاهای فرهنگی، افراد و اماکن متعلق به طرفداران جمهوری اسلامی کردند که در این حوادث 9 نفر مجروح شدند و خساراتی ایجاد شد. 4 نفر از عاملان این حوادث دستگیر شدند. ساعت 6 صبح امروز، سرنشینان مسلح 4 خودرو به چادر فروش کتابهای مذهبی در پیادهرو مقابل در ورودی دانشگاه تهران حمله و پس از پرتاب یک نارنجک، چند نفر از آنان بهسوی پاسداران مستقر در جلو دانشگاه با مسلسلهای یوزی و کلت شلیک کردند و بلافاصله از محل دور شدند. در این حادثه، یک رهگذر و 3 نفر از مسئولان چادر عرضه محصولات فرهنگی براثر اصابت ترکش نارنجک مجروح شدند، اما به پاسداران آسیبی نرسید.[۱۶] در خیابان امام خمینی اهواز، دو موتورسوار مسلح نارنجکی را بهسمت مغازه یکی از افراد متعهد شهر پرتاب کردند که موجب مجروحشدن صاحب مغازه و یک نفر دیگر شد و خساراتی را ایجاد کرد. این افراد سپس در خیابان سعدی نیز اقدام مشابهی را انجام دادند که نارنجک عمل نکرد و مهاجمان از محل حادثه گریختند. یکی از مأموران شهربانی بهکمک یکی از نیروهای جهاد سازندگی که در صحنه حاضر شده بودند، با تعقیب مهاجمان توانستند یکی از آنان را دستگیر کنند و به نیروهای سپاه پاسداران تحویل دهند.[۱۷] در بروجرد نیز یک بمب آتشزا به منزل یکی از پاسداران این شهر پرتاب شد که براثر انفجار آن، شیشههای خانه شکست. روابط عمومی سپاه پاسداران بروجرد اعلام کرد این چهارمینباری است که به منزل این فرد حمله میشود.[۱۸] در مشهد هم یک بمب دستساز بهطرف مغازه یکی از افراد متعهد شهر واقع در چهارراه لشکر، پرتاب شد که عمل نکرد.[۱۹] پرتاب 2 بمب دستساز به یک کتابفروشی و منزل یکی از افراد متعهد شهر تایباد خسارات جزئی ایجاد کرد. مهاجمان پس از این اقدام، تعدادی اعلامیه پخش کردند و متواری شدند.[۲۰] در بهبهان نیز چند نفر از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق با پرتاب نارنجک و تیراندازی بهسمت نمازگزارانی که از مسجد عازم منازلشان بودند، 3 نفر را مجروح کردند. پس از این اقدام، مردم حاضر در محل، مهاجمان را تعقیب کردند و موفق شدند 3 نفر از آنان را دستگیر کنند و تحویل نیروهای سپاه پاسداران شهر دهند.[۲۱]
گزارش- 499
نیروهای سپاه پاسداران تعدادی از افراد گروههای ضدانقلاب را در خوزستان و سرخس شناسایی و دستگیر کردند. با پیگیری نیروهای سپاه پاسداران هفتگل مسجدسلیمان در استان خوزستان، 11 نفر از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و چریکهای فدایی خلق (اقلیت) شناسایی و دستگیر شدند. از این افراد وسایل ساخت انواع بمب دستساز و آتشزا و تعدادی اسناد و نشریات درونگروهی به دست آمد.[۲۲] در سرخس نیز یکی از افراد فعال سازمان مجاهدین خلق که یک کلت بههمراه داشت، دستگیر شد.[۲۳]
گزارش- 500
بخش خبری رادیو مجاهد (ارگان تبلیغی سازمان مجاهدین خلق) اقدام به پخش اخبار مربوط به عملیات تیمهای نظامی و عملیاتی سازمان در مناطق گوناگون تهران کرد. رادیو مجاهد با پخش این اخبار میکوشد حجم عملیات سازمان را بالا و مؤثر جلوه دهد، اما یکنواختی و شکل همسان این خبرها، بهوضوح از کاهش محسوس اقدامات سازمان مجاهدین در روزهای اخیر درپی دستگیریهای گسترده افراد وابسته به سازمان بهویژه در تهران و تبلیغاتیبودن این اقدام برای روحیهدادن به اعضای ردهپایین حکایت میکند. رادیو مجاهد از مجریان عملیاتها با القابی مانند "میلیشیای قهرمان" یا "فرزندان انقلابی خلق" یاد کرده و افزوده است: این افراد موفق به آتشزدن اتومبیل، حمله به افراد و تنبیه آنان (!) و پرتاب بمب آتشزا بهسمت چندین مغازه و منازل افراد وابسته به جمهوری اسلامی شدهاند. این رادیو همچنین در اخبار خود افرادی را که خودشان یا مغازه و منزلشان هدف حمله قرار گرفته است "فالانژ"، "مزدور خائن"، "سرسپرده رژیم"، "اجیرشدگان رژیم" و "جاسوس مزدور" و... خوانده است. درمجموع، در اخبار امروز از حمله و تنبیه (!) 9 نفر در محلههای مختلف با بهآتشکشیدن یک کتابفروشی در میدان امام خمینی، 2 مغازه در پارک شریعتی و فلکه سوم تهرانپارس و 2 مغازه بدون ذکر مکان، یک فرشفروشی در خیابان جیحون، یک مغازه پوسترفروشی بدون ذکر نام محل، 3 خانه در خیابانهای یوسفآباد، قصرالدشت، شریعتی، یک اتومبیل مقابل دانشگاه تهران و یک اتومبیل دیگر نام برده شده که به ادعای این رادیو، در همه این موارد، عاملان اقدام به پخش اعلامیه کرده و همگی سالم به پایگاههای خود بازگشتهاند، حتی در برخی موارد هم مردم آنها را تشویق کردهاند![۲۴]
گزارش- 501
کمال حبیباللهی یکی از سلطنتطلبان مخالف جمهوری اسلامی ایران که خبرگزاریها از وی بهعنوان فرمانده عملیات ربودن ناوچه ایرانی تبرزین نام بردهاند، با اعلام حقشناسی عمیق خود از شاهپور بختیار، از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نیز دعوت به همکاری کرد.* سخنگوی سلطنتطلب سازمان آزادگان نیز ضمن تأیید روابط این سازمان با بختیار، هرگونه همکاری با بنیصدر را رد کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، دریادار حبیباللهی فرمانده نیروی دریایی ارتش در رژیم شاه و یکی از رهبران جنبش مخالف حکومت ایران در مصاحبه با روزنامه فرانسوی صبح پاریس، ضمن اعلام رضایت و تشکر از شاهپور بختیار بهدلیل کمکهای وی به این جنبش، درباره دعوت از سازمان مجاهدین خلق گفت: «اگر مجاهدین خلق مایل باشند به ما بپیوندند ما به آنها خوشامد میگوییم، زیرا آنها نیز ناسیونالیست هستند و برای کشور خود مبارزه میکنند.»[۲۵] از سوی دیگر، ژنرال بهرام کیا عضو سابق ستاد ارتش ایران در زمان شاه، در مصاحبه با مجله عربی الدستور درباره رابطه این سازمان با بختیار و سازمان مجاهدین خلق گفت: «ما با شاهپور بختیار روابط بسیار نزدیکی داریم و رهبری سیاسی او را پس از ژنرال آریانا قبول داریم. ما همچنین به مجاهدین خلق و فداییان خلق احترام میگذاریم و روابط خوبی با آنها داریم، ولی با بنیصدر همکاری نخواهیم داشت و ما معتقدیم که همکاری مجاهدین خلق و بنیصدر طولی نخواهد کشید و این همکاری تاکتیکی و موقتی است.»**[۲۶]
گزارش- 502
اشغال سفارتخانههای ایران در لاهه (هلند) و بروکسل (بلژیک) توسط افراد گروههای ضدانقلاب با دخالت نیروهای پلیس این دو کشور خاتمه یافت. تنها یک روز پس از ماجرای اشغال منزل سفیر ایران در استکهلم پایتخت سوئد و گروگانگرفتن وی و همسر و فرزندش که با دخالت پلیس خاتمه یافت، امروز نیز دو گروه کوچک از دانشجویان ایرانی مخالف جمهوری اسلامی ایران برای ساعاتی سفارتخانههای ایران در لاهه و بروکسل را به اشغال خود درآوردند. خبرگزاری فرانسه از لاهه به نقل از پلیس هلند اعلام کرد: یک گروه 18 نفری از دانشجویان ایرانی، سفارت ایران در لاهه را برای مدت کوتاهی، اشغال کردند. پس از اینکه این عده از خروج از سفارت، خودداری کردند، پلیس آنها را دستگیر کرد. این افراد که از فرانسه و آلمان فدرال وارد هلند شده بودند، به مرزهای مربوطه فرستاده شده و از این کشور اخراج خواهند شد.[۲۷] این خبرگزاری با اعلام اینکه عدهای از هواداران جنبش مارکسیستی - لنینیستی پیکار در نشستی مطبوعاتی در لاهه، مسئولیت این اقدام را پذیرفتهاند، به نقل از سخنگوی پلیس لاهه، افزود: 16 نفر از 18 نفری که در اشغال سفارت دست داشتند، به مقامات آلمانغربی و 2 نفر دیگر تحویل مقامات فرانسوی خواهند شد و باتوجهبه قانونیبودن پاسپورت و اجازه اقامت این افراد، دانشجویان فوق با مقامات پلیس فرانسه و آلمان مشکلی نخواهند داشت.[۲۸] خبرگزاری رویتر هم از بروکسل به نقل از سخنگوی پلیس بلژیک، گزارش داد: در حادثه اشغال سفارت ایران که 50 دقیقه ادامه یافت، به هیچیک از اعضای این سفارت آسیبی نرسیده است.[۲۹] پس از این دو حادثه، سفیر ایران در بلژیک، در ملاقات با مقامات مسئول در وزارت امور خارجه این کشور از آنان خواست تا حفاظت از این سفارتخانه را افزایش دهند.[۳۰] خبرگزاری فرانسه در خبر دیگری اعلام کرد: حدود یکصد تن از دانشجویان ایرانی مخالف نظام جمهوری اسلامی، در خارج از زندان مرکزی استکهلم، در اعتراض به دستگیری 35 ایرانی که روز قبل، اقدام به اشغال منزل سفیر ایران در سوئد کرده و 10 ساعت او و اعضای خانوادهاش را به گروگان گرفته بودند، تظاهرات کردند. این خبرگزاری در ادامه به نقل از فردی که وی را وکیل دستگیرشدگان خواند، اعلام کرد: بازداشتشدگان بهمنظور اعتراض به شرایط بازداشتشان اعتصاب غذا کردند. مقامات ندامتگاه، این دانشجویان را در سلولهای جدا از یکدیگر نگهداری میکنند تا از ملاقاتشان هم جلوگیری کنند. از سوی دیگر، وزیر امور خارجه سوئد در یک مصاحبه رادیویی گفت: هرچند آرای صادره در محاکم ایران مخالف عقیده سوئد درزمینه عدالت است، باوجوداین، استکهلم اشغال هیئتهای دیپلماتیک را نمیتواند تحمل کند.[۳۱]
گزارش- 503
انتشار تصویر امام خمینی همراه با سوره یاسین در چند روزنامه هندی که با سفارش سفارت عراق انجام شده است و نسبتدادن آن به مقامات ایرانی موجب اعتراض و تظاهرات عدهای از مسلمانان ایالت کشمیر و درنتیجه زخمیشدن 11 نفر، در این منطقه شد. آخوندزاده کاردار موقت ایران در هندوستان، در مصاحبهای مطبوعاتی در محل سفارت، با اعلام این خبر گفت: عراقیها در اعلامیهای که عکس امام خمینی را بههمراه سوره یاسین آورده و آن را برای انحراف اذهان عمومی انتشار دادهاند، نوشتهاند این قرآن مجید است درحالیکه همه مسلمانان میدانند قرآن نه با سوره یاسین، که با سوره حمد آغاز میشود و نظر به حساسبودن این مسئله، سفارت جمهوری اسلامی ایران ضمن اعتراض به دولت هند اعلام کرد اینگونه تبلیغات نقضکننده قوانین دیپلماتیک هستند و سفارت آن را توهین به اسلام و رهبر ایران میداند. وی افزود: دولت هند در پاسخ به این اعتراض اعلام کرد این اولینباری است که سفارتخانه در هند دست به چنین کاری زده است و دولت هند به سفارت ایران اطمینان خاطر داد که توسط یک قاضی خصوصی این موضوع را پیگیری خواهد کرد.[۳۲]
ضمیمه گزارش501: معرفی سپهبد آریانا و سازمان سلطنتطلب آزادگان باتوجهبه نقش بهرام آریانا در ربودن ناوچه ایرانی تبرزین، خبرگزاری پارس مطالبی را درباره سوابق وی در ارتش شاه، رابطهاش با محافل نظامی امریکا و اختلافنظرهای متقابل او با حزب توده ایران منتشر کرد. در این گزارش آمده است: «سپهبد آریانا یکی از افسران دربار شاهنشاهی و رئیس ستاد ارتش شاه در سالهای 1340 تا 1345 بود. با شروع حمله عراق به ایران در سال 1340، آریانا پیشنهادی برای حمله متقابل به عراق به شاه داد و ادعا نمود که ارتش ایران با امکانات نظامی خود میتواند عصر همان روز بغداد را تصرف کند، ولی شاه بعد از مشاوره با کارشناسان اسرائیلی دید دیگری نسبت به تواناییهای ایران و عراق داشت. این کارشناسان به شاه گفتند هرگونه تجاوز به عراق به شکستی مفتضحانه خواهد انجامید و ارتش ایران بهکلی متلاشی خواهد شد. شاه که حمله به عراق را بیفایده میدید، در مقابل خواست و اصرار وی مقاومت کرد و بعداً آریانا را بهاصطلاح مورد کملطفی خود قرار داد و محرمانه وی را به فرانسه تبعید کرد. آریانا که نام اصلیاش حسن منوچهری است، نخست مسلمان بود، ولی بعداً به آئین زرتشتی گروید و نام بهرام آریانا را بر خود نهاد. آریانا بعد از انقلاب، با کمک عمال ایرانی خارج از کشور برعلیه جمهوری اسلامی به فعالیت پرداخت. بیشترین فعالیت این دسته پرداختن به وضعیت نظامی و تمرینات کماندویی بود؛ هرچند دراینزمینه نتوانستند موفقیتی داشته باشند. آریانا ازجمله افرادی است که مورد توجه محافل اطلاعاتی و نظامی امریکا قرار گرفت. امریکاییان که در یک زمان افراد و جریانات مختلف و متفاوت و جریاناتی که بهنظر آنان بالقوه قابلیت تبدیل به آلترناتیو جمهوری اسلامی را دارند، مدنظر قرار میدادند، به وی بهعنوان فردی که توان جمعکردن ملیگراها و نظامیان را دارد توجه کردند. بر همین اساس، نشریه داخلی ارتش امریکا با چاپ تصویر و بیوگرافی و اعتقادات آریانا به تحسین شخصیت نظامی وی پرداخته و نوشته است: ارتشبد آریانا یکی از با انضباطترین افسران ایران است که درعینحال دارای درجه دکترا در رشته جامعهشناسی، تاریخ و فرهنگ ایران میباشد. وی مورد توجه اغلب سیاستمداران ملی و نظامیان وطنپرست ایرانی بوده و در مجامع نظامیان مبارز بهعنوان پیشکسوت عضویت دارد. به اعتقاد مخالفین جمهوری اسلامی در خارج از کشور، آریانا احتمالاً مقبولترین نظامیای خواهد بود که میتواند در یک دوران انتقالی درصورت سقوط جمهوری اسلامی ایران نقش ویژهای را عهدهدار شود.» خبرگزاری پارس که این مطلب را با استفاده از چند نشریه خارج از کشور تهیه کرده است، درمورد فعالیتهای این فرد نوشته است: «بعد از گذشت یک سال از انقلاب، با کمک دیگر نظامیان فراری در خارج از کشور، سازمان ارتش رهاییبخش ایران را پایهریزی کردند که در کشورهای اروپایی بهخصوص کشور فرانسه برعلیه جمهوری اسلامی ایران بیشترین فعالیت را داشتهاند. آریانا بهدنبال اختلافنظرهایی که با دیگر نظامیان داشت، حدود 4 ماه قبل سازمانی را به نام سازمان آزادگان ایران به وجود آورد و افرادی از این گروه را در دهکدهای در اطراف پاریس در محوطه باغی، آموزش نظامی میدهد. عمده فعالیت این گروه در مرزهای ایران و ترکیه؛ یعنی در نقاط شمالغربی ایران متمرکز است، زیرا بهوسیله امکاناتی که رژیم نظامی ترکیه دراختیار آنها قرار میدهد، میتوانند با امکانات بیشتری برعلیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند. به گزارش روزنامههای ضدانقلابی خارج از کشور، آریانا یکشنبه 4 مرداد 1360، به مرز ترکیه عازم شده است و برای سازماندهی و مبارزه برعلیه جمهوری اسلامی افراد خود را بسیج کرده است. سازمان آزادگان ایران که تعداد آنها بسیار محدود بوده، در خارج از کشور به نشر تراکتهایی به نام نامه آزادگان میپردازند که بهعنوان ارگان سیاسی این سازمان محسوب میشود. مواضع این دسته حمایت از ملیتگرایی صرف و مخالفت با کمونیسم [است]، رژیم جمهوری اسلامی را رژیم ملایان قلمداد میکند و معتقدند که برای رسیدن به امکانات اقتصادی و قدرت سیاسی دست به هر کاری میزنند و سقوط بازرگان و بنیصدر را نمونهای از اینگونه جاهطلبیها میدانند. هرچند از بنیصدر به عنوان ریاستجمهوری قانونی و از بازرگان بهعنوان نخستوزیر قانونی یاد میکنند، ولی بر این اعتقاد هستند که آنچه در 22 بهمن 57 در ایران گذشت انقلاب نبود، بلکه شورشی و حتی کودتایی بود که با کمک ابرقدرتهای جهانی در ایران به وقوع پیوست.»[۳۳] از مسائل مهم درمورد مواضع سازمان آزادگان، دیدگاه آنان درباره حزب توده است. اعضای این سازمان به نقش حزب توده در جریانات داخلی ایران بسیار بها داده و این حزب را زمینهساز نفوذ شوروی برای ایجاد حکومتی در ایران نظیر حکومت ببرک کارمل در افغانستان - که توسط شوروی پس از اشغال این کشور روی کار آمد - میدانند؛ لذا پس از انتشار خبر ربودن ناوچه ایرانی و مطرحشدن نام سازمان آزادگان، حزب توده با ارسال نامهای دستنویس به دفتر امام خمینی با عنوان "بسیار مهم و فوری" از قول منابعی که آنان را "دوستان خود در ترکیه" نامیده، خبری را مطرح کرد که براساس آن، عوامل امریکایی به فرماندهی یک ژنرال امریکایی به نام رینگ که رئیس کمیسیون مشترک ناتو برای کمکهای نظامی به ترکیه است، با همکاری یک ژنرال ترک و استفاده از عوامل آریانا درصدد اجرای یک طرح عملیاتی نظامی از مرز ترکیه علیه ایران هستند. در بخشی از این نامه که بیشتر ناشیاز یک درگیری سیاسی و تبلیغاتی بین حزب توده و سلطنتطلبها است و باوجود تبلیغات وسیع رسانهای هیچگاه به واقعیت نپیوست، آمده است: «با کمک امریکا یک طرح عملیاتی نظامی در خاک ایران تهیه شده است. در این طرح نقش اساسی را گروه ضدانقلابی با نام "ارتش آزادی ایران" که ارتشبد آریانا در رأس آن قرار دارد ایفا خواهد کرد. آریانا با یک دسته از ژنرالهای فراری ایران به ترکیه، نقشه این گروه این است که با کمک مقامات ترکیه از ناحیة وان وارد ایران شوند. به ابتکار آریانا در ترکیه "شورای ملی آزادی" تشکیل شده که تقریباً 40 ژنرال و افسر ارشد ارتش آریامهری [در آن] عضویت دارد [دارند]. در ترکیه و مصر در پایگاههای مخصوص گروههای کماندویی و خرابکاری آموزش میبینند. این گروهها دراختیار اویسی و آریانا قرار گرفتهاند. این گروه در ارتش ایران و بهویژه در نیروی هوایی، هواداران جدی دارد و اینان مأموریت دارند همزمان با شروع تهاجم آریانا از ترکیه در درون ارتش ایران آشوب و بلوا راه بیندازند. درصورتیکه آریانا بتواند کودتای خود را در آذربایجان به پیروزی برساند، نقشه این است که نیروهای جبهه متحد ضدانقلاب در سایر استانها دست به کار شوند.»[۳۴] همچنین امیر خسروی عضو کادر مرکزی حزب توده ایران که در پاریس به سر میبرد، با رد امکان بازگشت مجدد سلطنتطلبها به قدرت در ایران، درمورد سرقت ناوچه ایرانی توسط گروه آریانا گفت: «مسئله ناوچه تبرزین، ضعف سلطنتطلبان را نشان خواهد داد و ربودن این ناوچه یک عمل تبلیغاتی ازسوی آنان برای مخفیکردن حالت ناامیدی خود است.»[۳۵]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/03
- ↑ سند شماره 51836 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نهاجا (پست فرماندهی)، 3/6/1360؛ و - سند شماره 93749 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکز (فرماندهی) به سپاه کرمانشاه (فرماندهی)، 4/6/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/6/1360، ص15.
- ↑ سند شماره 4873 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی آبادان، 3/6/1360؛ و - روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص14، واحد مرکزی خبر؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/6/1360، ص15؛ و - سند شماره 4883 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی آبادان به ریاست اداره امور اجتماعی، 4/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 4847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی دزفول به فرمانداری دزفول، 1/6/1360.
- ↑ سند شماره 51836 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نهاجا (پست فرماندهی)، 3/6/1360؛ و - سند شماره 93749 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکز (فرماندهی) به سپاه کرمانشاه (فرماندهی)، 4/6/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص1.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 160، 6/6/1360، ص3، تهران - خبرگزاری پارس، 5/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 5050 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب (اطلاعات عملیات) به فرمانده سپاه پاسداران خوزستان، 20/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1360، ص1.
- ↑ سند شماره 417612 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان به استانداری خوزستان، 3/6/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 7/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 8/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص14؛ و - سند شماره 51832 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه کرمانشاه به سپاه مرکز (فرماندهی)، 3/6/1360.
- ↑ سند شماره 344738 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان به استاندار خوزستان، 4/6/1360.
- ↑ سند شماره 51836 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نهاجا (پست فرماندهی)، 3/6/1360؛ و - سند شماره 93749 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکز (فرماندهی) به سپاه کرمانشاه (فرماندهی)، 4/6/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 417611 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان به استاندار خوزستان، 3/6/1360؛ و - سند شماره 34800 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از معاون انتظامی شاجا، 3/6/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص4.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/6/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 8/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 7/6/1360، ص3.
- ↑ سند شماره 51941 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مشهد به تهران (فرماندهی سپاه)، 7/7/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص4؛ و - روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 7/7/1360، ص3.
- ↑ سند شماره 51858 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به فرماندهی مرکز، 4/6/1360.
- ↑ سند شماره 51831 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز (فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 3/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 158، 4/6/1360، ص9 ضمیمه، رادیو صدای مجاهد، 3/6/1360.
- ↑ همان، ص 17، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 4/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 159، 5/6/1360، ص8، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 4/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 168، 14/6/1360، صص 14 - 12، مجله عربی الدستور (چاپ لندن)، 13/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 159، 5/6/1360، ص9، لاهه - خبرگزاری فرانسه، 4/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 158، 4/6/1360، ص21، لاهه - خبرگزاری فرانسه، 3/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 160، 6/6/1360، ص9، لاهه - خبرگزاری فرانسه، 5/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 158، 4/6/1360، ص21، بروکسل - خبرگزاری رویتر، 3/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 159، 5/6/1360، ص27 ضمیمه، کویت، 4/6/1360.
- ↑ همان، ص9، استکهلم - خبرگزاری فرانسه، 4/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 158، 4/6/1360، ص22، استکهلم - خبرگزاری فرانسه، 3/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1360، ص16.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 151، 28/5/1360، صص 15 - 13، تهران - خبرگزاری پارس، 27/5/1360.
- ↑ سند شماره 169135 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از دفتر حزب توده ایران به دفتر امام خمینی، 25/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 153، 30/5/1360، ص6، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 29/5/1360.