1361.08.09

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۴ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.08.09
نام‌های دیگر نه آبان
تاریخ شمسی 1361.08.09
تاریخ میلادی 31 اكتبر 1982
تاریخ قمری 13 محرم 1403




گزارش - 115

"عمليات محرم در ساعت 21:00 دهم آبان‌ماه در منطقة عمومي عين‌خوش ـ زبيدات، اجرا خواهد شد." فرماندهي مشترك لشكر3 صاحب‌الزمان(عج) (حسين خرازي و سرهنگ منوچهر دژكام)، اين فرمان را به يگان‌هاي عمل‌كننده ابلاغ كرد.* همچنين پس از حدود 20 روز حضور فرماندهان لشكرها و تيپ‌هاي عمل‌كننده در منطقة عملياتي محرم و انجام‌دادن شناسايي و فراهم‌كردن تمهيدات شيوة اجراي عمليات در سطح يگان‌ها و قرارگاه‌ قائم، مانور نهايي عمليات، به‌مرور شكل كاملي يافت و درنهايت، امروز فرماندهي لشكر3 صاحب‌الزمان(عج)، منطقة عملياتي يگان‌ها و كليات مانور آنها را به اين شرح ابلاغ كرد: طرح مانور تيپ‌هاي تحت امر لشكر3 صاحب‌الزمان(عج) (قرارگاه تاكتيكي قائم با 6 قرارگاه قائم1 تا 6) به شرح زير است: هدف: آزادسازي ارتفاعات مرزي حمرين و بلندترين نقاط آن و مسلط‌شدن بر خاك عراق و پدافند در محل مناسب و آماده‌شدن براي ادامة عمليات بنابه‌دستور.

نقشه  الف)* قرارگاه قائم1 با استعداد 8 گردان از تيپ8 نجف اشرف به فرماندهي احمد كاظمي و گروهان ژاندارمري بيات تحت امر اين تيپ، با گرفتن سرپل در غرب رودخانة ميمه (براي تأمين جناح راست عمليات) تا سمت چپ ارتفاعات 298 (تا 3 كيلومتري سمت راست موسيان) عمل مي‌كند و با تصرف سلسله‌جبال حمرين (ارتفاعات 298)، جناح راست عمليات را تأمين خواهد كرد. منطقة عمل اين تيپ به 3 محور تقسيم شده است كه از محور اول، 4 گردان؛ از محور دوم، يك گردان و از محور سوم، 3 گردان وارد عمل خواهند شد و سپس با استقرار در ارتفاعات مرزي مسلط بر دشت در سمت چپ رود ميمه، ضمن الحاق با تيپ25 كربلا (قائم)، در منطقة تعيين‌شده در سمت چپ، پدافند خواهند كرد. نيروي احتياط اين تيپ، 2 گردان مي‌باشد. گروهان ژاندارمري بيات نيز تحت امر اين تيپ است. ب) قرارگاه قائم2 شامل 7 گردان پياده از تيپ25 كربلا به فرماندهي مرتضي قرباني، با تحت امر گرفتن گردان ژاندارمري ناحية خوزستان، از مختصات تعيين‌شده (از 3 كيلومتري راست موسيان تا 2 كيلومتري شمال‌غربي نهر عنبر) به عرض 10 كيلومتر وارد عمل خواهد شد. منطقة عملياتي اين قرارگاه به 3 محور تقسيم شده است كه از هر محور، 2 گردان وارد عمل مي‌شود و براي تأمين دو طرف خود، از سمت راست با تيپ نجف و از سمت چپ با تيپ علي‌بن‌ابيطالب(ع) الحاق مي‌كند. ضمناً اين تيپ، هماهنگي لازم را با تيپ17 علي‌بن‌ابيطالب(ع) كسب كرده است تا در يك معبر، به‌طور مشترك عمل كنند. اين تيپ با 2 گردان احتياط و تحت امر داشتن ژاندارمري موسيان، پس از تصرف ارتفاعات مرزي، در اين منطقه پدافند خواهد كرد. ج) قرارگاه قائم3 با 8 گردان پياده از تيپ17 علي‌بن‌ابيطالب(ع) سپاه، به فرماندهي مهدي زين‌الدين و تيپ1 لشكر21 حمزه با 3 گردان به فرماندهي سرهنگ علي رزمي وارد عمليات خواهد شد. اين قرارگاه پس از عبور از رودخانة دويرج، از مختصات تعيين‌شده (پاسگاه مرزي نهر عنبر تا پاسگاه چم‌سري) به عرض 10 كيلومتر و از 2 محور، وارد عمل مي‌شود. محور اول از سمت راست (كنار نهر عنبر) و محور دوم از پاسگاه چم‌سري خواهد بود و سرپل عبوري اين يگان به‌وسيلة تيپ امام حسين(ع) تأمين خواهد شد. منطقة پدافندي اين قرارگاه، پايين ارتفاعات400 و الحاق با تيپ امام حسين(ع) زير محل تلاقي جادة آسفالت در اين ارتفاعات خواهد بود. (مأموريت اين قرارگاه، تصرف ارتفاع300 و محاصرة ارتفاع بسيار مهم 400 و الحاق در سمت راست با تيپ25 كربلا و سمت چپ تيپ14 امام حسين(ع) است.) د) قرارگاه قائم4، شامل تيپ14 امام حسين(ع) از سپاه، با 8 گردان پياده به فرماندهي ابوشهاب و تيپ84 خرم‌آباد با 5 گردان پياده به فرماندهي سرهنگ بيرانوند است و مأموريت دارد با عبور از رودخانة دويرج، منطقه‌اي به عرض 12 كيلومتر از پاسگاه "چم‌سري" تا پاسگاه "چم‌هندي" را تصرف كند. محورهاي عملياتي اين تيپ، پاسگاه‌هاي "چم‌سري"، "ربوط" و "چم‌هندي" است كه از چم‌سري، 3 گردان؛ ربوط، 2 گردان و چم‌هندي 3 گردان وارد عمل خواهند شد. جادة آسفالت چم‌سري، محل الحاق تيپ امام حسين(ع) با تيپ علي‌بن‌ابيطالب(ع) است. تيپ امام حسين(ع) در سمت چپ منطقه عمل خواهد كرد و در مختصات تعيين‌شده به‌سمت جنوب، 12 كيلومتر خط پدافندي خواهد داشت. احتياط اين قرارگاه، 2 گردان و يك گروهان پياده است و درصورت لزوم، از روش هلي‌برد نيز استفاده خواهد كرد. علاوه‌بر يگان‌هاي عمل‌كننده، تيپ امام سجاد(ع) با استعداد 4 گردان، احتياط تيپ‌هاي17 و 14 با تقدم به‌كارگيري قائم4 و تيپ44 قمربني‌هاشم(ع) با استعداد 4 گردان، احتياط تيپ‌هاي8 و 25 با تقدم به‌كارگيري قائم1 عمل خواهند نمود.[۱]


گزارش - 116

امروز مانند روزهاي قبل، تبادل آتش ميان نيروهاي ايران و عراق ادامه داشت كه در مناطق جنوب، شدت آن بيشتر بود. شهر آبادان، جزيرة مينو، شلمچه، شهر خرمشهر و منطقة بيات، ازجمله مناطقي بودند كه با آتش توپخانه‌ها و هواپيماهاي دشمن روبه‌رو شدند. شهر آبادان امروز نيز هدف گلوله‌هاي توپخانه‌ و خمپارة نيروهاي عراقي قرار گرفت كه براثر آن، يك نفر شهيد و 8 تن مجروح شدند و خساراتي به ساختمان يك مسجد وارد شد و چند منزل مسكوني و 3 مغازه آسيب ديد.[۲] از سوي ديگر، 5 نوبت تلاش جنگنده‌هاي دشمن براي بمباران نقاط مسكوني آبادان، با واكنش آتش پدافند هوايي مستقر در منطقه ناكام ماند.[۳] همچنين جزيرة مينو، منطقة گمرك، شلمچه و چند نقطه از شهر خرمشهر ازجمله ميدان مطهري، خيابان طالقاني و راه‌آهن، زير آتش سلاح‌هاي دوربرد دشمن قرار داشت كه به زخمي‌شدن 2 نظامي و 6 ژاندارم انجاميد.[۴] در منطقة عمومي بيات نيز هواپيماهاي بمب‌افكن عراقي اقدام به پرتاب بمب‌هاي خوشه‌اي كردند.[۵]


گزارش - 117

در حاشية حوادث اصلي جنگ، رخدادهاي ديگري مشاهده مي‌شود كه به‌رغم تأثيرگذاري اندك در سرنوشت جنگ، تأثيرات رواني بر نيروهاي دو طرف دارد. ازجمله اينكه امروز، 6 نفر از مسلمانان عراقي ازطريق يكي از مرزهاي غربي به ايران پناهنده شدند. در بين اين افراد ـ كه اهل سليمانيه، كركوك، خانقين، بغداد و سامره‌اند ـ چند معلم و كارمند ديده مي‌شود.[۶] همچنين يك عراقي به همراه خانواده‌اش و 3 نفر ديگر، از مسير پاسگاه "محيره" در هورالعظيم به ايران پناهنده شدند.[۷] نيروهاي عشاير عراقي با همكاري نيروهاي لشكر64 اروميه، عملياتي را در منطقة باكرمان استان موصل (مقابل منطقة پيرانشهر) اجرا كردند و موفق شدند دو ارتفاع مهم را تصرف كنند. در اين عمليات، 30 تن از نيروهاي عراقي كشته شدند و يك تن نيز به اسارت درآمد. از نيروهاي عشاير نيز يك تن زخمي و 2 تن مفقود شدند. از نتايج اين عمليات به‌غنيمت‌گرفتن 28 قبضه اسلحة انفرادي، يك آر.‌پي.‌جي7، يك خمپارة 60 ميلي‌متري و 2 دستگاه بي‌سيم بود.[۸]


گزارش - 118

در كنار تحولات جنگ ايران و عراق، مناطق شمال‌غربي ايران همچنان صحنة كشمكش و درگيري ميان افراد وابسته به گروه‌هاي ضد‌انقلاب و نيروهاي امنيتي و نظامي جمهوري اسلامي ايران است. در آخرين ساعات امروز، عناصر حزب دمكرات كردستان ايران از تپه‌هاي جنوب‌غربي اروميه و حوالي پشت جادة كمربندي آپادانا، اقدام به شليك 7 گلولة خمپارة 60 ميلي‌متري به داخل شهر كردند.[۹] اين گلوله‌ها به 5 منزل مسكوني، يك پاركينگ و يك مسجد اصابت كرد و خساراتي به بار آورد.[۱۰] در اين اقدام، 2 تن از اهالي شهر زخمي شدند.[۱۱] همچنين يك بمب صوتي كه در مقابل مركز اسلامي غرب كشور (شعبة پيرانشهر) كار گذاشته شده بود، منفجر شد.[۱۲] درنتيجة اين انفجار شيشه‌هاي اين مركز و منازل مجاور شكسته شد و 2 نفر براثر اصابت تكه‌هاي شيشه مجروح شدند.[۱۳] يك خودرو نيروهاي گشت سپاه پاوه در منطقة شيخان در جنوب نوسود روي مين رفت كه 3 نفر مجروح شدند.[۱۴] در ادامة پاك‌سازي روستاي ميرآباد به موسي‌آلان در محور سردشت ـ پيرانشهر نيز يك درجه‌دار ارتش براثر انفجار مين شهيد شد.[۱۵] طبق گزارشي، نيروهاي سپاه در يك عمليات موفق، با رعايت اصل غافلگيري، تعدادي از چته‌هاي حزب دمكرات كردستان ايران را در روستاي هيجانات از توابع سقز به كمين انداختند. در درگيري ايجادشده ميان آنها، 12 نفر از چته‌ها كشته و 4 نفر مجروح شدند و روستاي مذكور نيز پاك‌سازي شد.[۱۶] در اين عمليات، يك نفر از اعضاي سازمان مجاهدين خلق كه با عناصر حزب دمكرات همكاري مي‌كرد، دستگير شد.[۱۷] در گشت نيروهاي خودي در محور مهاباد ـ پسوه، 5 مين و 36 پوند تي.ان.تي كشف و خنثي شد.[۱۸] همچنين نيروهاي امنيتي ايران با اقدامات اطلاعاتي و عملياتي، مسئول سياسي حزب دمكرات كردستان شاخة اشنويه را كه از اعضاي مهم حزب بود، دستگير كردند.[۱۹] در جوانرود هم 3 نفر از عوامل حزب دمكرات ـ كه به‌مدت 3 سال با حزب همكاري مي‌كردند ـ تسليم نيروهاي سپاه شدند.[۲۰] 2 نفر ديگر از اعضاي اين حزب و گروه كومه‌له نيز در بانه، با مراجعه به سپاه پاسداران و تحويل اسلحه‌هايشان، تقاضاي امان‌نامه كردند.[۲۱] همچنين حدود 100 نفر از هواداران گروه كومه‌له در اعتراض به رأي دادگاه انقلاب مبني‌بر تبعيد تعدادي از عناصر و هواداران اين گروه از سنندج ـ كه در ماه گذشته صادر شده بود ـ اقدام به تظاهرات كردند و چند حلقه لاستيك را در نقاطي از خيابان انقلاب اين شهر آتش زدند و شعارهايي در حمايت از كومه‌له سر دادند. ضمناً تعدادي از آنان، تير‌هاي بي‌هدفي به اطراف شليك كردند كه بلافاصله واحدهاي گشتي سپاه و شهرباني با حضور در محل، اين افراد را متفرق و 2 نفر از عوامل اصلي اين حركت را دستگير كردند. قبل از آغاز اين حركت، اعلاميه‌اي با امضاي گروه كومه‌له در شهر منتشر گرديد كه در آن از اهالي براي شركت در تظاهرات دعوت شده بود.[۲۲]


گزارش - 119

درگيري‌هاي پراكنده ميان افراد گروه‌هاي تروريستي به‌ويژه سازمان مجاهدين خلق (منافقين) با نيروهاي امنيتي ايران در شهرهاي مختلف همچنان ادامه دارد. در اين درگيري‌ها، بقاياي افراد اين گروه‌ها‌ ـ كه به نظر مي‌رسد ارتباط سازماني و تشكيلاتي خود را به‌دليل فرار مسئولانشان به خارج از كشور از دست داده‌اند ـ بسيار ناشيانه عمل كردند و به‌راحتي گرفتار نيروهاي امنيتي شدند. ساعت 20:30 امروز، سيدخضر صفوي برادر امام‌جمعة "ماسال" از توابع صومعه‌سرا، در منزل خود مورد سوءقصد چند نفر از اعضاي سازمان قرار گرفت و به شهادت رسيد.[۲۳] مهاجمان كه در اين حركت، از اسلحة ژ3 استفاده مي‌كردند، بعد از انجام‌دادن ترور گريختند.[۲۴] در رودسر نيز در آخرين ساعات امروز، روحاني مسئول دايرة عقيدتي ـ سياسي شهرباني در روستاي "گيتي‌جان" با اسلحة شكاري هدف سوءقصد قرار گرفت و مجروح شد.[۲۵] در سوءقصد ديگري به يك پاسدار در يكي از خيابان‌هاي شهر گرگان، وي و يك نفر از عابران مجروح شدند و ضارب به‌وسيلة اتومبيل از محل حادثه گريخت.[۲۶] نيروهاي سپاه يك خانة تيمي سازمان را در خيابان فلسطين تهران، شناسايي و محاصره كردند كه در درگيري ايجادشده، 2 نفر از اعضاي سازمان كشته شدند و نفر سوم نيز مجروح و دستگير شد. در اين عمليات يك نفر از نيروهاي سپاه نيز مجروح گرديد.[۲۷] در دو عمليات جداگانة نيروهاي گشتي كميتة انقلاب تهران نيز 2 نفر از اعضاي سازمان در يك خانة تيمي در خيابان بلوچستان و 3 نفر ديگر در يك خانة تيمي در خيابان پيروزي، شناسايي و دستگير شدند. از دستگيرشدگان مقداري مدارك و اعلاميه‌هاي درون‌سازماني به دست آمد.[۲۸] چند تن از اعضاي سازمان در تهران، با تهديد اسلحه، يك دستگاه خودرو را در تقاطع خيابان وليعصر با اتوبان مدرس و يك دستگاه موتورسيكلت را در چهارراه مولوي، ربودند و متواري شدند.[۲۹] يك خودرو سواري نيروهاي سازمان كه قبلاً به‌طور مسلحانه از شهر رشت سرقت شده بود، در اطراف اين شهر پيدا شد. در بازرسي از اين خودرو، 50 عدد فشنگ به دست آمد.[۳۰] امروز همچنين جسد شكنجه‌شدة مسئول يكي از نواحي بسيج اصفهان كه ديروز در خيابان مدرس اين شهر ربوده شده بود، در يكي از خيابان‌هاي اين شهر پيدا شد.[۳۱]


گزارش - 120

در روزنامة كيهان، امروز متن استفتايي به چاپ رسيد كه در آن، امام خميني ملاك عمل شرعي حضور در جبهه‌ها را به تشخيص مسئولان ذي‌ربط موكول كرده است. متن سؤال و جواب به اين شرح است: [سؤال:] «براي كساني كه به تحصيل علوم اسلامي يا علوم جديد اشتغال دارند يا به انجام وظايف ديگر براي خدمت به جمهوري اسلامي مشغول‌اند، آيا رفتن به جبهة جنگ مقدم است يا آنكه به كار خود ادامه دهند؟ لطفاً وظيفة شرعي را بيان فرماييد. [جواب:] درحال‌حاضر تمام افرادي كه قدرت دارند به جبهه بروند، بايد به مقامات مسئول مراجعه كنند و چنانچه تشخيص دادند كه جبهه به آنها نياز دارد، واجب است به جبهه بروند و بر هر كار ديگري مقدم است.»[۳۲]


گزارش - 121

ايران به‌دليل تحريم‌هاي نظامي و محدوديت‌هايي كه كشورهاي غربي براي خريد سلاح و مهمات ايجاد كرده‌اند، نيازهاي تسليحاتي و نظامي خود را از بازارهاي آزاد تأمين مي‌كند. دراين‌باره امروز هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود نوشت: «عصر، ملاقاتي با مسئول بازرگاني بنياد مستضعفان داشتم. آقاي مهري به سياست‌هاي تمركزي و جلوگيري از رونق بخش خصوصي اعتراض داشت و كسي را همراه خود آورده بود كه پيشنهاد فروش اسلحة پيشرفته ـ مثل موشك‌هاي هارپون و فونيكس و هواپيماهاي اف14، اف4 و اف16 ـ مي‌داد كه در ايران هم تحويل داده مي‌شود. گفتم كه از اين ادعاها زياد بوده و عمل نشده است. اگر راست مي‌گويد، هارپون را سريعاً تحويل ايران دهد كه قرار شد اقدام كنند.»[۳۳]


گزارش - 122

احمد عزيزي قائم‌مقام وزارت خارجة ايران، در ديدار با ويل بولديروف سفير شوروي در تهران، دربارة موضع شوروي دربرابر جنگ تحميلي مبني‌بر اينكه ادامة جنگ، به نفع امپرياليزم و به زيان دو ملت ايران و عراق است، گفت: «اين جنگي است كه به‌دست صدام و با حمايت ياران و مزدوران امريكا و استكبار جهاني به ملت ما تحميل شده است و بي‌شك، تلاش براي خاتمة جنگ، بدون افشاي متجاوز، مجازات او و بدون قضاوت مسئولانه دربارة ستمي كه در جريان جنگ تحميلي بر ميهن اسلامي ما رفته است، به امريكا و مزدوران امريكا در گوشه‌وكنار جهان فرصت خواهد داد كه اين‌چنين، همة انقلاب‌هاي اصيل را مورد تهاجم و تجاوز قرار داده و با واردكردن صدمات اساسي به منابع انساني، مادي، اقتصادي و نظامي مستضعفان، به سلامت از مهلكه خارج شوند.»[۳۴]


گزارش - 123

معاون بازرگاني وزارت امور خارجة ژاپن، در ادامة ديدارهاي خود با مقامات ايراني، امروز با بهزاد نبوي وزير صنايع سنگين ايران، ديدار و گفت‌وگو كرد. در اين ديدار آقاي نبوي با تشريح مناسبات ايران و ژاپن گفت: «يكي از دلايلي كه ما علاقه‌منديم با كشور و ملت شما روابط گسترده‌اي داشته باشيم اين است كه احساس مي‌كنيم كشور شما هم مثل ما، از سلطة ابرقدرت‌ها رنج برده و بمباران‌ شهرهاي شما توسط امريكا، يكي از اعمال ددمنشانة ابرقدرت‌هاست و ما در اين موارد، با شما نقاط اشتراك زيادي داريم.» وي افزود: «ما در آستانة پايان چهارمين سال پيروزي انقلاب اسلامي خود هستيم و برخلاف تصور ابرقدرت‌ها، روز‌به‌روز به‌سمت ثبات كامل سياسي و اقتصادي گام برمي‌داريم. ما درعين‌حال كه هنوز جنگ تحميلي صدام پايان نيافته، خوشبختانه قادر بوده‌ايم به برنامه‌ريزي درازمدت دست بزنيم و حركت توسعة اقتصادي جمهوري اسلامي ايران را آغاز كنيم و به‌طور خلاصه، درحال‌حاضر، جمهوري اسلامي ايران يك كشور مستقل، با عزم و ارادة توسعه و پيشرفت است و براي اين توسعه و پيشرفت، ژاپن را به‌عنوان يك كشور صنعتي و پيشرفته انتخاب كرده و علاقه‌مند به گسترش روابط في‌مابين است و اين دولت ژاپن است كه بايستي از اين فرصت استفاده كند.» وي در پايان اعلام كرد: «باتوجه‌به اينكه دولت جمهوري اسلامي ايران به انتقال تكنولوژي عنايت خاصي دارد، اما دليلي براي توسعة صنعت مونتاژ خود نمي‌بيند و علاقه‌منديم تا به صنايع اصولي بپردازيم. اميدواريم دراين‌زمينه هم ازسوي دولت ژاپن برخورد فعالي را شاهد باشيم.»[۳۵]


گزارش - 124

سراج‌الدين كازروني معاون وزير كشور و مسئول ستاد بازسازي و نوسازي مناطق جنگي، اقدامات انجام‌شده در گيلان‌غرب، سرپل ذهاب و باختران را تشريح كرد. چگونگي شكل‌گيري ستاد بازسازي و ساماندهي كاركنان آن؛ تشكيل اين ستاد با بهره‌گيري از نيروهاي متخصص استان؛ شركت‌دادن مردم آسيب‌ديده در بازسازي‌ها؛ معرفي استان‌هاي مشخص‌شده براي بازسازي، ارائة آمار كمك‌هاي اختصاص‌يافته براي بازسازي شهرهاي آسيب‌ديده و اشاره به برخي اقدامات انجام‌شده در اين شهرها، ازجمله مطالبي بود كه سراج‌الدين كازروني به آنها اشاره كرد. وي گفت: «ازجمله اولين و مهم‌ترين تصميماتي كه در شوراي‌ عالي بازسازي و نوسازي اتخاذ شد، اين بود كه برنامه‌ريزي، حين كار انجام شود. اين روشي است كه متخصصين جهان سوم تدوين كرده‌اند و در عمل، تاكنون خيلي ثمربخش بوده است. روش كار به اين صورت است كه كليات را ابتدا تهيه مي‌كنند و جزئيات را در عمل، باتوجه‌به پيشرفت كار و شرايط موجود، مشخص مي‌كنند و دائماً در عمل، چگونگي برنامه‌ريزي و كارها را با هم چك و كنترل مي‌كنند و آن بخش از برنامه كه در عمل، كاربردي ندارد، دوباره اصلاح مي‌شود. به نظر ما، اين روش براي بازسازي و نوسازي مناطق جنگ‌زده باتوجه‌به ميزان تخريب و امكانات اجرايي كه هيچ‌كدام در اول كار براي ما مشخص نبود، مناسب‌ترين روش بود.»*[۳۶]


گزارش - 125

وصيت‌نامة امام، به آيت‌الله منتظري، آيت‌الله خامنه‌اي و هاشمي رفسنجاني تحويل داده شد. آقاي هاشمي در كتاب خاطرات خود دراين‌باره نوشته است: «احمدآقا (سيداحمد خميني) اطلاع داد كه امام وصيت‌نامه‌اي در پاكت دربسته براي من فرستاده‌اند؛ پشت پاكت نوشته‌اند: "بعد از مرگ معظم‌له باز شود." هم خيلي متأثر شدم و هم از اعتماد امام، ممنون. آقاي [آيت‌الله] خامنه‌اي گفتند كه براي ايشان هم، چنين پاكتي داده‌اند. احمدآقا گفت كه براي آقاي [حسينعلي] منتظري هم نوشته‌اند. لابد مطلب مهمي در آن است. خداوند عمر امام را طولاني فرمايد.»[۳۷]


گزارش - 126

امام خميني امروز در پاسخ به استفتاي نوربخش رئيس كل بانك مركزي، مالكيت ارز حاصل از فروش نفت را براي دولت اعلام كردند. متن اين سؤال و جواب به اين شرح است: «محضر مقدس رهبر انقلاب و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي حضرت آيت‌الله العظمي امام خميني ـ مدظله‌العالي ـ به‌دنبال فرمان جناب‌عالي درمورد لغو قوانين خلاف اسلام [و اقداماتي] كه در بانك مركزي بدين‌منظور و جايگزين‌نمودن قوانين جديدي كه مخالف شرع مقدس اسلام نباشد، به عمل آمد، چون شبهه‌اي درمورد مالكيت دولت بر ارز حاصل از فروش نفت ايجاد گشته است، لذا از محضر آن مرجع عالي‌قدر تقاضا دارد كه پاسخ سؤال زير را بفرمايند. آيا ارزي كه ازطريق فروش نفت توسط دولت و با هزينه و سرمايه‌گذاري دولت، استخراج گشته و توسط دولت نيز به فروش مي‌رسد، متعلق به دولت و در مالكيت او هست يا نه؟ محسن نوربخش. بسمه تعالي متعلق به دولت و در مالكيت دولت اسلامي است كه بايد صرف در ادارة كشور و مصالح ملت شود. روح‌الله الموسوي الخميني»[۳۸]


گزارش - 127

مولانا محمد حافظي رهبر مذهبي مسلمانان بنگلادش، در مصاحبه‌اي با خبرنگاران گفت: «رهبران ايران مايل به خاتمة جنگ هستند.» به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از داكا پايتخت بنگلادش، وي با اشاره به ديدار خود از جمهوري اسلامي ايران اظهار كرد: «رهبران ايران ازجمله امام خميني و آقاي [آيت‌الله] خامنه‌اي رياست‌جمهوري، مشتاق هستند جنگ خاتمه يابد.» براساس همين گزارش، مولانا عزيزالحق يكي از همراهان مولانا حافظي نيز گفت: «ما شاهد يك جو كاملاً اسلامي در سراسر ايران بوديم و از نحوة برخورد مهمانداران شركت هواپيمايي ايران گرفته تا [نيروها در] جبهه‌هاي جنگ، [مي‌توان دريافت] همه‌جا ايرانيان از قرآن پيروي مي‌كنند.» وي افزود: «جمهوري اسلامي ايران اين جنگ را [جنگ] با اعراب و يا شيعه با سني نمي‌پندارد؛ زيرا معتقد است براساس پيروي از مباني قرآن مجيد، دودستگي و اختلاف ميان مسلمانان، به نام عرب يا غيرعرب و شيعه يا سني، صدمة بزرگي به اتحاد و برابري مسلمانان وارد مي‌آورد و ايران مايل است با ديگر كشورهاي مسلمان جهان، براساس اصول سياست قرآن و سنت كه امروز يا فردا كشورهاي اسلامي بايد به آن دست يابند، روابط دوستانه‌اي داشته باشد.»[۳۹]


گزارش - 128

درپي يك دوره‌ تيرگي روابط ايران و فرانسه، امروز براساس حكمي كه در روزنامة رسمي فرانسه انتشار يافت، "ژوزف پائولي" به‌سمت سفير فرانسه در تهران منصوب شد. اين پست از هنگام عزيمت "گي ژورژي" در 12 اوت 1981 (21 مرداد 1360) خالي بود.[۴۰] روزنامة لوموند (چاپ پاريس) نيز امروز در خبري با عنوان "فرانسه روابط خود را با ايران عادي مي‌كند"، اعلام كرد: گي ‌ژورژي در 12 اوت 1981، بعد از تظاهرات ضد‌فرانسوي در تهران درخصوص ماجراي كشتي توپ‌دار جنگي كه فرانسه به ايران فروخته بود و مخالفان ايراني آن را در دريا ربوده بودند، به فرانسه فراخوانده شده بود. دولت تهران نيز به‌نوبة خود، از گي ژورژي كه هم‌اكنون سفير فرانسه در الجزاير مي‌باشد، خواسته بود تا ايران را ترك كند.[۴۱]


گزارش - 129

خبرگزاري رويتر ضمن ارائة اطلاعاتي دربارة اختلافات مالي ايران و امريكا و چگونگي ادامة همكاري دو كشور براي حل‌وفصل اين اختلافات، آخرين وضعيت موجود دراين‌باره را با استناد به گفته‌هاي مسئول هيئت ايراني در لندن بررسي كرده است. رويتر گزارش داد: هيئت ايراني كه در شهر لندن مشغول مذاكره با مقامات بانك‌هاي امريكايي دربارة يك ميليارد و 400 ميليون دلار پول ايران است، درخواست كرده است تا با مقامات بانك مركزي يا خزانه‌داري امريكا مستقيماً وارد مذاكره شود. امريكا اين مبلغ را پس از ماجراي گروگان‌گيري، در بانك‌هاي خود مسدود كرد. علي معنوي‌راد رئيس اين هيئت، امروز به رويتر گفت: قرار بود يكي از مقامات وزارت امور خارجة امريكا، دوشنبه وارد لندن شود كه اين امر اكنون غير‌محتمل به نظر مي‌رسد. باتوجه‌به اينكه پس از تصرف سفارتخانة امريكا در تهران و ماجراي گروگان‌گيري سال 81 ـ 1980، روابط ديپلماتيك ميان دو كشور به‌شدت تيره شده بود، ملاقات با مقامات امريكايي، بيان‌كنندة يك تماس سياسي ميان دو كشور است. معنوي‌راد گفت كه گفت‌وگو با بانك‌هاي امريكا تقريباً تمام شده است، اما مهم‌ترين مانع، دولت امريكاست كه اجازه نمي‌دهد 300 ميليون دلار مازاد پول ايران كه در بانك انگليس (طرف ثالث) به امانت گذاشته شده است، به ايران انتقال يابد. به‌دنبال حل‌وفصل بحران گروگان‌گيري در ژانوية 1981 و آزادكردن حساب‌هاي ايران در امريكا، دو شماره حساب در بانك‌هاي انگليس گشايش يافت كه يكي از آنها براي دعاوي وام‌هاي سنديكايي با 300 ميليون دلار پول در نظر گرفته شد. منابع بانكي مي‌گويند كه دولت امريكا، همچنان قصد دارد اين اندوخته را براي حل‌وفصل دعاوي غير‌بانكي عليه ايران مسدود نگه دارد. حساب دوم نيز براي دعاوي بانكي مستقيم كه متعاقب حل‌وفصل حدود يك ميليارد و 400 ميليون دلار مورد ادعا گشايش يافته است، مازادي به مبلغ 200 ميليون دلار خواهد داشت كه اين مازاد به ايران انتقال خواهد يافت. بهرة بانكي قابل‌پرداخت به ايران كه به اندوخته‌هاي مسدودشدة ايران تعلق گرفته، هنوز موضوع بحث و مذاكره ميان طرفين است. حساب امانت انتقالي مشروط سومي نيز در بانك مركزي هلند گشايش يافته كه براساس قرارداد گروگان‌گيري، بايد حداقل 500 ميليون دلار براي حل‌وفصل دعاوي امريكا كه در لاهه مورد مذاكره است، در اين حساب موجود باشد. علاوه‌بر درخواست‌هاي بانكي و شركتي، عملاً حدود 2000 دعاوي كوچك كمتر از 250 هزار دلار نيز وجود دارد كه هريك از آنها نيز به‌موقع بايد رسيدگي شود.[۴۲]


گزارش - 130

پس از اينكه ايران اعلام كرد چنانچه امريكا درپي اخراج رژيم صهيونيستي از آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، كمك‌هاي خود را به آژانس قطع كند، حاضر به پرداخت سهم امريكاست، خبرگزاري فرانسه مدعي شد، ايران سهم خود را به آژانس در دو سال اخير پرداخت نكرده است كه اين امر پاسخ سازمان انرژي اتمي ايران را به‌دنبال داشت. روزنامة كيهان با اعلام اين مطلب در شمارة امروز خود، نوشت: خبرگزاري فرانسه از وين، به نقل از منابع سازمان بين‌المللي انرژي اتمي، ادعا كرد كه ايران هنوز به‌طور رسمي پيشنهاد خود را مبني‌بر پرداخت سهمية امريكا در بودجة اين سازمان به سازمان بين‌المللي انرژي اتمي تسليم نكرده است. خبرگزاري رسمي فرانسه همچنين مي‌افزايد: تاكنون فقط قسمتي از سهم المشاركة ايران در اين سازمان كه مربوط به سال 1980 مي‌شود، پرداخت شده و ايران حق عضويت سال‌هاي 1981 و 1982 را هنوز پرداخت نكرده است. دربارة اين موضوع، سازمان انرژي اتمي ايران با انتشار اطلاعيه‌اي، به ادعاهاي خبرگزاري فرانسه دراين‌باره پاسخ داد. در بخشي از اين اطلاعيه با اشاره به سخنان رئيس مجلس شوراي اسلامي و با استناد به نامة گروهي از نمايندگان مجلس دربارة كمك‌ مالي ايران به آژانس مزبور ـ درصورت خروج قطعي امريكا از اين آژانس ـ آمده است: اعلام آمادگي ايران مشروط بدين بود كه امريكا به‌طور كتبي، خروج و خودداري از پرداخت حق عضويت خود را رسماً به مراجع ذي‌صلاح اعلام كند. هم‌اكنون نيز دولت جمهوري اسلامي ايران يك ‌بار ديگر با تأكيد بر پيشنهاد برحق خود اعلام مي‌‌كند: همان‌گونه‌كه در سخنان رئيس مجلس و نيز نمايندگان مجلس شوراي اسلامي تصريح شده است، ايران حاضر است با كمك ديگر كشورهاي ضد‌امپرياليست و غيرمتعهد، در اين راه صميمانه همكاري كند تا راه هر نوع سوءاستفاده امريكاي جهان‌خوار و هم‌پيمانانش از پيشنهاد ايران مسدود شود. در اجراي همين نيت، رياست‌جمهوري و وزير امور خارجة كشورمان، با ارسال نامه‌هاي جداگانه به رئيس جنبش عدم‌تعهد، درخواست كردند كه براي جبران قطع احتمالي كمك‌هاي مالي امريكا و رهايي سازمان‌هاي بين‌المللي از قيمومت امپرياليسم، صندوق ويژه‌اي ايجاد شود و كشورهاي عضو اين جنبش، برحسب توانايي خود، مبالغي در اختيار صندوق قرار دهند و دولت جمهوري اسلامي ايران نيز به‌محض قطع كمك‌هاي امريكا به بودجة سازمان ملل، قسمتي از هزينه‌هاي آن سازمان را ازطريق صندوق مذكور در اختيار آن سازمان قرار خواهد داد. براي اطلاع بيشتر متذكر مي‌‌شود كه به‌‌واسطة نمايندة دائم جمهوري اسلامي ايران در آژانس، به مقامات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اعلام شده است كه ايران، آمادگي دارد هرلحظه كه امريكا كمك‌هاي خود را قطع كرد، براي جبران آن، معادل يك ميليون دلار در وجه آژانس پرداخت كند. درمورد پرداخت‌نكردن مابقي حق عضويت ايران نيز لازم به توضيح است كه پس از پيروزي انقلاب، باتوجه‌به اينكه يكي از ضوابط تعيين حق عضويت كشورها، ميزان درآمد سرانة هر كشور عضو مي‌باشد و با درنظرگرفتن اين مطلب كه در سال‌هاي قبل، حكومت به‌منظور فريب اذهان، درباره محاسبة درآمد سرانه غلو مي‌كرده و رقم حقيقي درآمد سرانه را به سازمان ملل اعلام نمي‌‌كرده است، دولت جمهوري اسلامي از مراجع مسئول درخواست كرده است كه اين موضوع را بررسي كرده، رقم حقيقي حق عضويت را براساس آمار و ارقام واقعي مشخص كنند تا دربارة پرداخت آن اقدام شود. روزنامة كيهان در ادامه نوشته است: محمد كيارشي كاردار سفارت جمهوري اسلامي ايران در وين، در مصاحبه‌اي مطبوعاتي دراين‌باره گفت: خبرگزاري‌هاي وابسته، براي بي‌اعتباركردن تصميم ايران، اين موضوع را مطرح كردند كه ايران در سال‌هاي گذشته و به‌ويژه از سال 1980 به بعد، حق عضويت خود را به اين سازمان نپرداخته است و چون احتمال داشت اين موضوع از بيلان پرداختي و بدهي كشورها به سازمان كه همه‌ساله منتشر مي‌شود، نشئت گرفته باشد، نمايندة سازمان انرژي اتمي ايران در وين، ضمن تسليم يادداشت اعتراضي به دبيركل سازمان انرژي اتمي، خواستار تكذيب موضوع بدهي ايران شد؛ زيرا ايران در سال 1982، مبلغ 245 هزار دلار به اين سازمان پرداخت كرده است. وي افزود: دبيركل آژانس انرژي اتمي در پاسخ، ضمن تكذيب موضوع بدهي ايران، اعلام كرد، اصولاً هيچ‌گاه موضوعي تحت‌عنوان پرداخت‌نشدن حق عضويت ايران به اين سازمان يا بدهي آن كشور مطرح نشده است. كيارشي در قسمت ديگري از اين مصاحبه گفت: درصورتي‌كه امريكا درپي اخراج رژيم صهيونيستي، حاضر به پرداخت تعهدات خود دربرابر سازمان انرژي اتمي نشود و بدين‌طريق بخواهد سازمان را باوجود خواست اكثريت آن، تحت فشار قرار دهد، تا زماني‌ كه سازمان بين‌المللي انرژي اتمي اين مبلغ را جايگزين كند، دولت جمهوري اسلامي ايران به شرط تقاضاي سازمان، حاضر است بلافاصله يك ميليون دلار پيش‌پرداخت بپردازد.[۴۳]


گزارش - 131

امير طاهري سردبير روزنامة كيهان قبل از انقلاب، با درج مقاله‌اي در روزنامة ساندي تايمز چاپ لندن، از انتشار خبر پناهنده‌شدن "كوزيكچين" ديپلمات سفارت شوروي در تهران، بهره‌برداري و ادعا كرده است كه حزب توده توانسته است در اركان بالاي دولتي ايران نفوذ كند. وي در قسمتي از اين مقاله كه در آن كوشيده است جنجال‌هاي عليه ايران را دامن بزند، نوشته است: مقامات ايراني، مبارزة سراسري را عليه سنديكاهاي كارگري و گروه‌هاي سياسي كه متهم به داشتن روابط محرمانه با مسكو مي‌باشند، آغاز كرده‌اند؛ ازجمله 11 نفر از اعضاي سنديكاي كارگران در صنايع مونتاژ اتومبيل در نزديكي تهران اعدام و بيش از 4000 نفر از فعالان كمونيست نيز در چند هفتة گذشته دستگير شده‌اند. در ادامة اين مقاله آمده است: توده‌اي‌ها ادعا مي‌كنند كه اين تصفيه براساس فهرستي انجام گرفته كه ازطرف سازمان‌هاي جاسوسي غرب و براساس اطلاعات كوزيكچين به آنها داده شده است و دامنة اتهام كمونيست‌بودن به واحدهايي از نيروهاي نظامي نيز كشانده شده است و حداقل 100 افسر جزء و درجه‌دار نيز دراين‌باره دستگير شده‌اند. امير طاهري در پايان آورده است: به نظر مي‌رسد حزب توده، هدف اصلي تصفيه‌ها باشد. نورالدين كيانوري كه در ماه ژوئن گذشته مخفي شده بود، اكنون در آلمان به سر مي‌برد و احسان طبري نيز در رشت دستگير شده است. ساير گروه‌هاي كمونيستي ازجمله "فدائيان خلق" و "اتحاد دمكراتيك" نيز در اين تصفيه آسيب ديده‌اند.[۴۴] گفتني است كه نشريات چاپ انگلستان نيز با استفاده از فرصت، به فضاي موجود دامن زده‌اند، ازجمله نشرية فارين ريپورت مدعي شده است كه سرويس اطلاعاتي انگليس، بخش‌هايي از اطلاعات اين ديپلمات را كه مربوط به فعاليت كمونيست‌ها در ايران بوده، در اختيار مقامات ايران قرار داده است. در بخشي از مطلب اين نشريه آمده است: سرويس اطلاعاتي انگليس، به‌دنبال پناهندگي ولاديمير كوزيكچين به اين كشور، اطلاعات مفصلي دربارة فعاليت‌هاي مخفي روس‌ها در ايران كسب كرده‌ است. ملي‌گرايان اسلامي ايران خواسته‌اند حكومت را از عوامل نفوذي كمونيستي كه بسياري از آنها با حزب توده در ارتباط‌اند، پاك‌سازي كنند.[۴۵]


گزارش - 132

روزنامة امريكايي نيويورك تايمز، در نگاهي كلي به اقتصاد عراق، به نقش حياتي سوريه در محدودكردن درآمدهاي ارزي اين كشور اشاره كرده و نوشته است: گفته مي‌شود اقتصاد عراق باوجود تخمين‌هاي ديپلمات‌هاي غربي در بغداد مبني‌بر اينكه عراق ماهيانه يك ميليارد دلار مخارج جنگي دارد، وضع بهتري دارد. انتظار مي‌رود چنانچه سوريه كه ازلحاظ تئوري، بهترين دوست ايران در جهان عرب است، اجازة بازشدن مجدد خط نفتي عراق را از داخل خاك كشورش به درياي مديترانه صادر كند، اوضاع اقتصادي عراق تا حدود زيادي بهبود يابد. به گفتة يك متخصص نفتي انگليس، اين اتفاق (بازشدن خط نفتي عراق در سوريه)، صادرات نفتي عراق را كه اكنون 600 هزار بشكه در روز گزارش شده است‌، به حدود 2 ميليون بشكه در روز افزايش خواهد داد. پيش از جنگ، در سپتامبر 1980، صادرات نفتي عراق به‌طور متوسط 4/3 ميليون بشكه در روز بوده است.[۴۶]


گزارش - 133

پس از يك دورة تقريباً دو هفته‌اي كه مباحث مربوط به مذاكرات صلح، محور اخبار مربوط به جنگ ايران و عراق بود و نيز درپي شكست اين مذاكرات و حملة موشكي عراق به دزفول و ايلام، روزنامة نيويورك تايمز در شمارة امروز خود به قلم يكي از مفسران مسائل نظامي در مطبوعات امريكا، مطلبي را با عنوان "عراق در جنگ با ايران، راهبرد جديدي درپيش مي‌گيرد"، به چاپ رساند. در قسمتي از اين نوشته آمده است: به گفتة منابع اطلاعاتي غرب، در روز چهارشنبة گذشته، عراق شهر دزفول را واقع در 60 مايلي داخل خاك ايران، با موشك‌هاي زمين‌به‌زمين خود مورد حمله قرار داد. استفاده از اين موشك‌ها مي‌تواند نشانه‌اي از آغاز راهبرد جديدي در جنگ بين دو كشور باشد. آگاهان معتقدند، ممكن است عراقي‌ها با فروريختن اين موشك‌ها روي دزفول، بخواهند سلسله اقدام‌هاي جديدي را آغاز كنند تا نشان دهند توانايي آن را دارند كه شهرهاي غرب ايران را با موشك يا بمب‌افكن‌هايشان هدف قرار دهند و نيز درطول خط مرزي دو كشور، حملات تهاجمي ايران را خنثي و ايرانيان را وادار به عقب‌نشيني كنند. به گفتة تحليل‌گران نظامي، اين سيستم‌هاي موشكي، متحرك است و هواپيماهاي ايراني به دشواري خواهند توانست محل آنها را شناسايي كنند و مورد حمله قرار دهند. اين نشريه در ادامة گزارش خود، ضمن بزرگ‌نمايي توانمندي نظامي عراق، به موضوع توسعة رابطة شوروي با ايران پرداخته و درحالي‌كه عموم محافل غربي از برخورد ايران با عوامل نفوذي روس‌ها در ايران خبر مي‌دهند، مدعي شده است كه حضور مأموران و مستشاران نظامي روس‌ در ايران، درحال افزايش است. اين روزنامه مي‌نويسد: منابع اطلاعاتي انگلستان دراين‌باره مي‌گويند: از زمان انقلاب اسلامي تاكنون، 1500 تن از مستشاران و مشاوران روسي به ايران رفته‌اند و گروهي از آنان، درزمينة امور نظامي، جمهوري اسلامي را ياري مي‌دهند. به گفتة يك كارشناس امريكايي، مقام‌هاي ايران در جبران اين همكاري‌ها، به روس‌ها اجازه داده‌اند سيستم رديابي و رادار هواپيماهاي جنگندة امريكايي اف14 ارتش ايران را كه در زمان سلطنت شاه به ايران فروخته شده بود، مطالعه و بررسي كنند. اين كارشناسان امريكايي مي‌گويند روس‌ها از اين موقعيت استفاده كرده، با كپي‌كردن و تقليد سيستم رادار هواپيماهاي جنگندة اف14، مشابه آن را روي جنگنده‌هاي ميگ 25ام و ميگ 21ام خود نصب خواهند كرد.[۴۷] اين درحالي است كه راديو مسكو نيز متقابلاً در تفسيري دربارة سياست امريكا در منطقة خليج‌فارس، به سياست‌هاي نظامي امريكا حمله كرده و با اشاره به تصميم امريكا براي تحت كنترل درآوردن مكان‌هايي كه داراي منابع غني مواد خام در جهان هستند، خليج‌فارس را يكي از اين مناطق ناميده است. در بخشي از تفسير اين راديو آمده است: دامنة وسيع تداركات نظامي ايالات متحدة امريكا در نزديكي منطقة خليج‌فارس به چشم مي‌خورد. بيش از 2 سال است كه ناوگروه‌هاي عظيم و واحدهاي بزرگ نيروي هوايي ايالات متحدة امريكا، در اين منطقه (خليج‌فارس) متمركز شده‌اند. افزايش قدرت نظامي امريكا در اين منطقه بلافاصله پس از براندازي حكومت سلطنتي سرسپردة امريكا با تلاش مردم ايران آغاز شد و اين جريان باوجود اعتراض‌هاي نيروهاي اجتماعي و دولت‌هاي بسياري از كشورهاي آسيا و افريقا ادامه دارد.[۴۸]


گزارش - 134

روزنامة كيهان امروز متن سخنراني ابواياد عضو كميتة مركزي جنبش فتح را كه در آن به سياست‌هاي كشورهاي عربي دربرابر تجاوز رژيم‌ صهيونيستي به لبنان به‌شدت انتقاد كرده است، منتشر كرد. وي در سفر يك ماه پيش خود به امارات، رفتار كشورهاي عربي در حمايت از ملت فلسطين و لبنان را فريب‌كارانه خواند و ضمن يادآوري مقاومت ملت فلسطين، به اطلاعاتي اشاره كرد كه قبلاً آن را در اختيار كشورهاي عربي قرار داده، ولي با بي‌توجهي آنان مواجه شده بود. اين اطلاعات حاكي‌از آماده‌شدن رژيم‌ صهيونيستي براي حمله به لبنان بود. ابواياد همچنين به قول‌هاي عمل‌نشدة معمر قذافي رهبر ليبي، براي كمك تسليحاتي درصورت حملة آن رژيم‌ به لبنان اشاره كرد. بخش‌هايي از اين سخنراني به شرح زير است: ما از زمرة كساني نيستيم كه به‌دروغ، اشك مي‌ريزند، بعضي از رژيم‌هاي عرب براي ما مي‌گريستند، اما خواهان مرگ ما بودند. مي‌خواستند در تشييع جنازة اين انقلاب شركت كنند، اما با پايداري قهرمانان فلسطيني و لبناني و توده‌هاي عرب در لبنان، جنازة خود اين رژيم‌هاي عرب تشييع شد نه ما. اين قهرماني‌ها، همة كساني را كه كوشيده و مي‌كوشند امت عربي را فريب دهند، در همه‌جا عريان و رسوا كرد. تلاش كردند پيروزي اين امت را از او بربايند و اين ملت را از لحظات سعادتي كه در روزهاي پايداري داشت، محروم كنند. از ملت ما مي‌خواهند كه با گريه و نوحه‌سرايي زندگي كند، انگار چنين مقدر است كه اين ملت هميشه بگريد و ناله كند و پيروزي‌هايش را فراموش كند. ما در همة اين تهاجمات بزرگ‌تريم. اين درست است كه آنچه رخ داد، هولناك‌ بود، اما تا ما زنده هستيم و اين شرف براي انقلاب كافي است، مي‌دانيم چگونه انتقام تك‌تك كودكان خردسال و شيرخواره را بگيريم؛ انتقامي كه بايد در چارچوب نظم و سازماندهي‌شده باشد، به‌گونه‌اي كه در اين دنيا كسي نداند چگونه و با چه شيوه‌اي انتقام خواهيم گرفت. همه مي‌دانستند توطئه‌اي عليه لبنان و ملت لبنان سازماندهي شده است و همان‌طوركه گفتم، متأسفانه بخشي از مشروعيت لبنان از همه چيز اين تهاجم آگاهي داشت. اطلاعات را در اختيارشان گذاشتيم. نه اينكه باورشان نمي‌شد، بلكه نمي‌خواستند باور كنند، زيرا اگر باور مي‌كردند، دراين‌صورت ملزم به انجام تعهداتي مي‌شدند كه به اين انقلاب داشتند، ولي آنها نمي‌خواستند به تعهدات خود عمل كنند. به ما مي‌گفتند مزخرف مي‌گوييد، ممكن نيست (اسرائيلي‌ها) تا بيروت پيش بيايند. حال اگر اين ادعاها را مي‌پذيرفتيم و اطلاعات خودمان را باور نمي‌كرديم، دشمن همان هفتة اول وارد بيروت شده بود و حجم كشتارها نه‌تنها در بيروت، بلكه در همة اردوگاه‌ها، چند برابر هولناك‌تر و فجيع‌‌تر از آنچه رخ داد، مي‌شد، اما فقط يك حاكم عرب حرف ما را باور كرد و گفت: سلاح‌هاي لازم را در اختيارتان خواهم گذاشت. اين حاكم، معمر قذافي بود كه به ما گفت براي شما اژدرهايي خواهم فرستاد كه برد آن 70 كيلومتر است؛ موشك‌هاي "فروغ" را خواهم فرستاد كه هركدام از آنها 70 كيلومتر برد دارد؛ موشك‌هاي 5/16 ميلي‌متري "لونا" كه 60 كيلومتر برد دارند، برايتان خواهم فرستاد. اژدرهايي خواهم فرستاد كه هركدام داراي يك تن مواد منفجره است؛ بهترين نوع آر.پي.‌جي‌ها را خواهم فرستاد كه هركدام از آنها به‌جاي يكي، داراي چهار دهانه است كه با حرارت هدايت مي‌شوند و تا 3 الي 4 كيلومتر برد دارند؛ ضد‌هوايي‌هايي خواهم فرستاد كه به‌شيوة موشك‌اندازها عمل مي‌كنند و 12 كيلومتر برد دارند؛ يعني هيچ هواپيمايي قادر به پرواز در آسمان بيروت نخواهد بود... او وعده كرد كه همة اين سلاح‌ها در ماه مارس به دست ما خواهد رسيد، ولي حتي يك قطعه از اين سلاح‌ها به دست ما نرسيد، درحالي‌كه قرار بود آنها را در ماه مارس، يعني بيشتر از 3 ماه قبل از تجاوز دريافت كنيم. مصيبت اينجاست كه هرگاه پاي صحبت هر حاكم عرب مي‌نشيني، به تو مي‌گويد: "خدا لعنت كند ايالات متحدة امريكا" را. پس چه كسي با امريكاست؟ نكند ما؟! حال كه حكام عرب به امريكا فحش مي‌دهند، پس چه كسي با امريكاست؟! اين تهاجم با برنامه‌ريزي و آگاهي وزارت جنگ امريكا و خود ريگان و هيگ وزير جنگ امريكا، انجام شد. براي شما فقط يك جمله از كيسينجر نقل مي‌كنم كه دربارة روابط امريكا با رژيم‌ صهيونيستي مي‌گويد: اين روابط، راهبردي است. هيچ كشور عربي و خاورميانه‌اي وجود ندارد كه با آن، روابط اساسي راهبردي داشته باشيم، مگر رژيم‌ صهيونيستي كه هم‌پيمان ثابت ماست.[۴۹]

ضميمه گزارش115: تذكرات فرماندهي لشكر3 صاحب‌الزمان(عج) به يگان‌هاي عمل‌كننده براي بهتر انجام‌شدن عمليات لشكر3 صاحب‌الزمان(عج) براي اجراي بهتر عمليات، اين موارد را به يگان‌هاي تحت امر خود ابلاغ كرد: 1. برادران برنامه را طوري تنظيم كنند كه نيروهاي هر محور عملياتي، رأس ساعت مذكور در خط اول دشمن باشند. 2. رمز عمليات، بين همة تيپ‌ها و نيروها توزيع شود. 3. مسئول هر محور بايد علاوه‌بر ارتباط با بي‌سيم، بر نيروهاي خود نظارت عملياتي داشته باشد. 4. قرارگاه‌ها نبايد به يكديگر متكي باشند و بايد تأمين و پوشش جناحين خود را به‌دست نيروهاي همان قرارگاه انجام دهند. 5. هر گردان، يك دستة رزمي از شجاع‌ترين نيروهاي خود را در جلو داشته باشد. 6. از قبل، تعدادي آر.پي.جي‌‌زن و تيربارچي براي خفه‌كردن تيربارهاي دشمن، مشخص و توجيه شوند. 7. نيروي ضد‌كمين هر معبر، قبل از مستقرشدن كمين‌هاي دشمن، در محل‌هاي خود مستقر شوند و مأموريت آنها شناسايي محل و معبر كمين دشمن و ازبين‌بردن آن بنابه‌دستور فرمانده گردان عمل‌كننده در محور است. 8. آمبولانس‌ها پشت سر نيروهاي پياده حركت كنند. 9. نيروهاي اطلاعاتي به‌اندازة‌كافي داشته باشيد و ارتباط بين نيروي عمل‌كننده با احتياط را به‌وسيلة پيك برقرار كنيد. 10. سكوت راديويي كامل تا قبل از ساعت حمله برقرار باشد. 11. به نيروها متذكر شويد كه به‌هيچ‌وجه در معابر مين توقف نكنند و دراز نكشند و منور دشمن سرعت عمل آنها را كُند نكند. 12. بعد از عبور نيروهاي پياده، تابلوي راهنماي هر تيپ را در معبرها نصب كنيد. 13. از عمليات ايذايي و فريب، بنابه‌دستور و تشخيص فرمانده تيپ استفاده كنيد. 14. نيروهاي احتياط، در شب عمليات به‌صورت كامل استراحت كنند. 15. كشيدن طناب در معابر و انتقال دستگاه‌هاي سنگين يك شب قبل از عمليات انجام شود. 16. نيروها را دربارة موضوع غنائم توجيه كنيد كه با جمع‌آوري آنها سرگرم نشوند. 17. فرماندهان تيپ‌ها و گردان‌ها، به تداوم عمليات توجه كنند و خود را آماده نگه‌دارند. 18. دستورهاي مخابراتي شامل استفاده از رمز، تغيير بسامد و اسامي در تداوم عمليات رعايت شود. 19. پيك‌ها اسناد و مدارك اسرا و نقشه‌هاي عملياتي را جمع‌آوري كنند و آنها را سريع به قرارگاه مركز انتقال دهند. 20. در صبح روز عمليات، آتش ضد‌آتشبار دشمن اجرا شود و ديد‌بان‌ها در بلندترين ارتفاعات منطقه مستقر شوند.[۵۰]

ضميمه گزارش124: سخنان معاون وزير كشور و مسئول ستاد بازسازي و نوسازي مناطق جنگي دربارة اقدامات انجام‌شده اين ستاد كازروني با اشاره به سفر و بازديد اخير خود دربارة اقدامات انجام‌شده در باختران، سرپل ذهاب و گيلان‌غرب گفت: ستادي در خود باختران مستقر است كه نيروهاي مرتبط با امر بازسازي و نوسازي را هماهنگ مي‌كند. اين نيروها از استان‌هاي معين (كمك‌كننده) و عمدتاً از بنياد مسكن و جهادسازندگي استان‌اند. اين ستاد كار پشتيباني و تقسيم نيرو براي شهر و روستاهاي منطقه را هم انجام مي‌دهد. وي افزود: در شهرها و روستاها هم يك شعبه از ستاد مستقر شده است. هركدام از اين شعبه‌ها براي همة خانه‌هاي تخريب‌شده‌، يك پروندة جداگانه تشكيل داده‌اند؛ از ساختمان‌هاي تخريب‌شده عكس‌هايي گرفته‌اند كه اين عكس‌ها در پروندة مربوط به خانه نگهداري مي‌شود. ميزان خسارات نيز در پرونده هست و مصالح موردنياز براي بازسازي هم در همان پرونده پيش‌بيني و ثبت شده است. نحوة برخورد ستاد با مردم نيز به اين شكل است كه خود مردم، بعد از دريافت كارت بازگشت كه به‌تدريج به آنها داده مي‌شود، به شهر مراجعت مي‌كنند و صاحب‌خانه، مديريت ساختن خانه را به‌عهده مي‌گيرد و باتوجه‌به مصالح پيش‌بيني‌شده در پرونده، به انبار مراجعه مي‌كند و با تحويل‌گرفتن مصالح، آنها را به ساختمان موردنظر منتقل مي‌كند كه اين تحويل مصالح هم به‌تدريج و در چند مرحله انجام مي‌شود. اكيپ‌هاي فني مانند بنا، آهن‌كار، گچ‌بر و غيره هم هستند كه با مديريت و همكاري مالك، كمك مي‌كنند و خانه را مي‌سازند. در روستاها هم به همين شيوه عمل مي‌شود. بنابراين، ازنظر سازماندهي در ستادها، مثل گذشته ـ كه در چند مورد حوادث طبيعي مانند سيل و زلزله خساراتي به بار آورد ـ برخورد نشده است. ديگر اين‌طور نيست كه ارگاني مثل بنياد مسكن بيايد و ساختن ساختمان‌ها را به‌عهده بگيرد، بلكه خود مردم هستند كه خانه‌ها را مي‌سازند. كازروني ادامه داد: اين تجربة تازه‌اي است كه براي اولين ‌بار انجام شده است و بيان ميزان موفقيت نشان ‌مي‌دهد كه از اين تجربه مي‌توان به‌خوبي در آينده نيز استفاده كرد. وي سپس دربارة نتيجة بازديد خود گفت: در شهر گيلان‌غرب حدود 2300 پرونده تشكيل شده كه درحقيقت پرونده‌هاي خانه‌هايي است كه يا خسارت ديده‌اند يا كلاً تخريب‌شده‌اند. از اين تعداد پرونده، 35 درصد صاحب‌خانه‌ها اصلاً به ستاد مراجعه نكردند و علت هم اين است كه خودشان تمكن مالي دارند و هيچ كمكي هم دريافت نكردند و خودشان خانه‌ها را ساختند. بقيه هم كه مقداري نياز به تعمير داشت و تعدادي هم به‌كلي تخريب ‌شده بود، با كمك اكيپ‌هاي بنايي كه عمدتاً از آذربايجان شرقي آمده‌اند، ساخته شده است. آجر موردنياز، عمدتاً از شهرهاي كنگاور، صحنه و باختران تأمين شد كه درحدود 3 ميليون قطعه بود و كوره‌دارهاي اين 3 شهر، همة اين آجرها را به‌طور رايگان اهدا كردند. مصالح ديگر هم مانند دار چوبي از استان معين كه استان گيلان بود، فرستاده شد. بنابراين، مي‌بينيم در گيلان‌غرب كل خانه‌هاي تخريب‌شده، يعني 2300 واحد، با مبلغي حدوداً سه ميليون تومان ساخته شده است و مي‌دانيد كه مردم گيلان‌غرب همه در شهر اقامت دارند و به زندگي خود مشغول‌اند و از بازسازي و نوسازي‌ها راضي مي‌باشند. بسياري از كارها نيز با تلاش گروه‌هايي كه داوطلبانه از شهرهاي ديگر آمده‌اند، ازجمله صنف در و پنجره‌سازان و صنف كركره‌سازان، به هزينة خودشان انجام شده است. كازروني افزود: تقريباً 90 درصد نيروهاي ستاد، نيروهاي داوطلبي هستند كه بدون دريافت هيچ كمك مالي، در آنجا كار مي‌كنند. وي درمورد روستاها نيز گفت: بنياد مسكن استان گيلان به‌عنوان استان معين، كارهايي را در 16 روستا شروع كرده كه تقريباً درحال اتمام است و در بقية مناطق هم، زماني‌ كه پاك‌سازي كامل شود، كار شروع خواهد شد. كازروني درمورد كيفيت كارهاي انجام‌شده گفت: ازنظر فني، پيش‌بيني ما با عمل مغايرت داشت. ما فكر مي‌كرديم خانه‌هاي ساخته‌شده بايد از مصالح جديد و با كيفيت بالا باشد، درصورتي‌كه چيزي كه ساخته شده، ازنظر كيفيت، بالا، اما از مصالح محلي و مصالحي كه با فرهنگ مردم سازگار است، استفاده شده است؛ ازجمله نوع معماري كه كاملاً محلي است، با يك تغييرات بسيار جزئي. حتي در اورامانات كه حدود 150 روستا كلاً تخريب‌شده، به‌جاي آجر، از خشت استفاده شده است. وي همچنين درمورد كارهاي انجام‌شده در سرپل‌ذهاب گفت: در سرپل ذهاب هم شعبة بازسازي و نوسازي مستقر است و در 18 روستا فعاليت شروع شده است. استان معين در آنجا استان همدان است كه هم جهادسازندگي و هم بنياد مسكن اين استان در آنجا مستقرند. 4800 واحد خسارت‌ديده در خود شهر داريم كه بازسازي 300 واحد را بنياد مسكن به‌عهده گرفته است. فعلاً براي 30 نفر از اهالي، اجازة بازگشت صادر شده و 30 واحد هم درحال ساخت است كه اغلب به زير سقف رسيده است. در آنجا هم ازنظر سيستم، مانند گيلان‌غرب، تشكيل پرونده مي‌دهند و عمل مي‌كنند. كازروني ادامه داد: در خود باختران 140 واحد خسارت ديده است كه بعضاً كارهاي ساختماني آنها تمام شده است و بقيه در دست اقدام است. در باختران باتوجه‌به حكم آيت‌الله شهيد اشرفي اصفهاني، از كاميون‌داران باختران خواسته شده است به امر بازسازي كمك كنند و هر روز، حدود 40 كاميون در اختيار بازسازي قرار دارد. مسئول ستاد بازسازي و نوسازي مناطق جنگي افزود: ما به اين نتيجه رسيده‌ايم كه با پياده‌كردن سياست كلي حضور مردم در صحنه و پرهيز از مركزي‌كردن كارها، مي‌توانيم نتايج بهتري بگيريم، نه اينكه مانند تجربيات قبل، مثل زلزلة چهارمحال‌وبختياري كه بعد از 8 سال هنوز كارش تمام نشده و گلباف و طبس و غيره عمل شود. با اين روش كه خود مردم جنگ‌زده به كار گرفته شوند و از استان‌هاي معين استفاده شود، هم ازنظر وسعت كار و هم سرعت كار، نتيجه بسيار قابل‌توجه است. كازروني درمورد فعاليت جهادسازندگي نيز اظهار كرد: در سومار، جهادسازندگي حدود 10 كيلومتر كانال‌كشي آب كرده و در سرپل ذهاب، به كشاورزان تراكتور داده و جاهايي كه امكان بازگشت مردم نبوده، خود جهاد كشت كرده است. در تمامي اين شهرها و روستاها، برق و آب براي استفادة مردم وجود دارد. برادران جهادسازندگي و بنياد مسكن علاوه‌بر راه‌اندازي كوره‌هاي آجر و آهك، كوره‌هاي جديد هم تأسيس كرده‌اند. معاون وزير كشور دربارة بازگشت جنگ‌زدگان غرب كشور گفت: كارت بازگشت در مركز استان باختران پس از تحقيق داده مي‌شود. در روستاها، اول چادر مي‌زنند؛ كار كشت را شروع مي‌كنند و بعد كار ساختماني شروع مي‌شود و در شهر، در يكي از اتاق‌ها يا خانة همسايه مستقر مي‌شوند تا كار ساختماني تمام شود. البته در روستاها، جهاد پيش از بازگشت اهالي، كار تسطيح زمين و آب را انجام مي‌دهد.[۵۱]




منابع و مآخذ روزشمار 1361/08/09

  1. سند شماره 17554 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه فتح، 9/8/1361، صص 3 ـ 1؛ و ـ سند شماره 73/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: عمليات محرم، گزارش راوي قرارگاه لشكر3 صاحب‌الزمان(عج) (محسن رخصت‌طلب) از عمليات محرم، صص 4 و 5.
  2. روزنامة جمهوري اسلامي، 10/8/1361، ص2.
  3. روزنامة اطلاعات، 10/8/1361، ص3، اهواز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  4. سند شماره 289125 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: فرمانداري خرمشهر، 9/8/1361.
  5. سند شماره 73257 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد مركزي (مركز فرماندهي) به سماجا 3 (مركز فرماندهي)، 9/8/1361، ص1.
  6. مأخذ 3.
  7. سند شماره 227384 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر سياسي سپاه، بولتن رويدادهاي منطقة 8، نشرية شماره 16، تاريخ 20/9/1361، ص7.
  8. سندشماره 73254 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، سماجا3 (مركز فرماندهي)، شماره 229، تاريخ 15/8/1361، ص1؛ و ـ روزنامة جمهوري اسلامي، 15/8/1361، ص2، اطلاعية 1157 ستاد مشترك ارتش.
  9. سند شماره 17567 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اطلاعاتي هفتگي ستاد مركزي سپاه، طرح و برنامة عمليات ـ اطلاعات عمليات، شماره 43، تاريخ 17/8/1361، ص3.
  10. سند شماره 074262 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (مركز فرماندهي)، 10/8/1361.
  11. سند شماره 73261 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) واحد طرح و برنامة عمليات به طرح و برنامة عمليات، ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 10/8/1361.
  12. سند شماره 114273 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن مناطق ده‌گانه از مركز فرماندهي به فرماندهي كل، 10/8/1361، ص8؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشرية گزارش‌هاي ويژه، شماره 228، تاريخ 12/8/1361، ص4، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، تاريخ 11/8/1361.
  13. سند شماره 350396 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي، از قرارگاه مقدم لشكر64 پياده، شماره 58، تاريخ 10/8/1361.
  14. سند شماره 270242 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي ـ اطلاعات و بررسي‌هاي سياسي ـ تأميني منطقة 7، تاريخ 30/8/1361، ص2.
  15. سند شماره 73253 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي عمليات، از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) واحد طرح و برنامة عمليات به فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 9/8/1361.
  16. مأخذ 3، ص3.
  17. سند شماره 350352 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) طرح و برنامة عمليات سپاه به قرارگاه مركزي حمزه سيدالشهدا(ع) (ركن2) ارتش، 9/8/1361.
  18. سند شماره 58099 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي عمليات از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (طرح و برنامة عمليات) به ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، شماره 207، تاريخ 13/8/1361.
  19. سند شماره 350313 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه بعثت به فرماندهي منطقه5، تاريخ 9/8/1361.
  20. مأخذ 14.
  21. روزنامة اطلاعات، 11/8/1361، ص3.
  22. سند شماره 218077 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: واحد اطلاعات و تحقيقات كميتة مركزي انقلاب اسلامي، خبرنامة سياسي و اطلاعاتي، نشرية شماره 17، تاريخ 20/8/1361، ص18؛ و ـ سند شماره 58115 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد مركزي سپاه (اطلاعات) به ستاد قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (اطلاعات)، 15/8/1361.
  23. مأخذ 22، بخش اول، ص11؛ و ـ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، رويدادها و تحليل، نشرية شماره 47، 11/8/1361، ص11.
  24. مأخذ12، بخش اول، ص2؛ و ـ سند شماره 89206 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش امنيتي مناطق ده‌گانه، از مركز فرماندهي سپاه به فرماندهي كل، 16/8/1361، ص2.
  25. مأخذ 12، بخش اول، ص3.
  26. سند شماره 073252 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي سياسي ـ تأميني منطقة‌3، از ستاد منطقه 3 (فرماندهي) به ستاد مركزي (فرماندهي)، شماره 557، تاريخ 9/8/1361، ص1.
  27. مأخذ 22، بخش اول، ص3.
  28. مأخذ 22، بخش اول، ص8.
  29. سند شماره 218078 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: واحد اطلاعات و تحقيقات كميتة مركزي انقلاب اسلامي، خبرنامة سياسي و اطلاعاتي، شماره 18، 3/8/1361، ص1؛ و ـ مأخذ 22، بخش اول، ص1.
  30. مأخذ 26.
  31. مأخذ 23، بخش دوم.
  32. روزنامة كيهان، 9/8/1361، ص3.
  33. كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني، (پس از بحران) 1361، به اهتمام فاطمه هاشمي، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول: 1380، ص292.
  34. مأخذ 3، ص15.
  35. مأخذ 3.
  36. روزنامة كيهان، 10/8/1361، ص12.
  37. مأخذ 33، صص 293 ـ 292.
  38. مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني، صحيفة امام، (مجموعة آثار امام خميني)، جلد 17، تهران: چاپ اول، پاييز 1378، ص71.
  39. مأخذ 2، ص3.
  40. روزنامة اطلاعات، 9/8/1361، ص12.
  41. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشرية گزارش‌هاي ويژه، شماره 226، تاريخ 10/8/1361، صص 6 و 7، پاريس ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/8/1361.
  42. همان، صص 5 و 6، لبنان ـ خبرگزاري رويتر، 9/8/1361.
  43. مأخذ 32، ص10.
  44. سند شماره 213641 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفتر مطالعات و پژوهش‌هاي وزارت امور خارجه، خبرها و نظرها (اطلاعاتي ـ سياسي ـ خارجي)، بولتن شماره 326، تاريخ 26/8/1361، ص8، به نقل از ساندي تايمز چاپ لندن.
  45. مأخذ 41، صص 9 و 10، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/8/1361.
  46. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشرية گزارش‌هاي ويژه، شماره 227، تاريخ 11/8/1361، ص9، نيويورك تايمز، 9/8/1361.
  47. مأخذ 41، صص 16 ـ 18، راديو صداي امريكا، 9/8/1361.
  48. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 10/8/1361، صص 12 و 13، راديو مسكو، 9/8/1361.
  49. مأخذ 32، ص12.
  50. سند شماره 17432 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: لشكر3 صاحب‌الزمان(عج) (طرح و برنامه)، 9/8/1361، صص 1 و 2.
  51. مأخذ 36.