1364.04.11

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.04.11
نام‌های دیگر یازده تیر
تاریخ شمسی 1364.04.11
تاریخ میلادی 13 شوال 1405
تاریخ قمری 2 ژوئیه 1985



گزارش- 183

عراق با اجراي يك تك محدود كوشيد كه پد خندق را در هورالهويزه از نيروهاي خودي بازپس گيرد. در اين عمليات ابتدا آتش تهية سنگين ‌روي مواضع خودي ريخته شد سپس نيروهاي عراقي با قايق‌هايي كه بعضاً مجهز به دوشكاي چهارلول بودند، به سمت مواضع خودي روي پد خندق شروع به پيشروي كردند. در اين درگيري، مدافعان پد خندق با برتري عمل، تعدادي از مهاجمان را از پاي درآوردند و نيز مقداري مهمات به غنيمت گرفتند.[۱] تلفات خودي سه شهيد، هفت مجروح و يك اسير بود.[۲] در اين حمله - كه بعدازظهر امروز با بيست قايق و از دو محور انجام شد - دشمن كوشيد از بريدگي عرض جادة خندق بگذرد، اما سرانجام با به جاي گذاشتن سه قايق به عقب‌ گريخت.[۳] مدافعان پد، از لشكر14 امام حسين(ع) (سپاه) بودند كه به گزارش فرماندهي منطقة 3 كربلا، به يك درگيري شديد تن به تن با دشمن پرداختند.[۴] نهايتاً نيروهاي خودي مدافع پد توانستند مانع موفقيت عراق در دومين تك محدود در اين منطقه بشوند. يادآوري مي‌شود كه در 6/4/1364، عراق با اقدام مشابهي توانست حدود 800 متر در پد غربي جزيره مجنون پيشروي كند. پيروزي در قدم بعدي (اقدام امروز در پد خندق) مي‌توانست روحية مضاعفي براي نيروهاي عراقي باشد كه مرتباً دست به عمليات محدود بزنند و مانع اجراي برنامه‌هاي خودي بشوند.

گزارش- 184

تيپ الغدير كه به‌دستور قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) مأموريت دارد تا با اجراي عملياتي در هورالهويزه، پاسگاه "اليج" را تصرف كند، امروز تحت امر قرارگاه سلمان قرار گرفت و خط پدافندي تيپ ويژة شهدا در محور شط‏علي تحويل اين يگان گرديد تا هرچه سريع‏تر براي اجراي عمليات آماده گردد.  مأموريت تيپ الغدير در واقع ادامه و تكميل دو عمليات قدس 1 و 2 مي‌باشد كه قبلاً به‌وسيلة لشكر25 كربلا انجام شده‏است. در عمليات تصرف پاسگاه اليج اين مقاصد مدنظر است: 1- نزديك‌تر شدن به البيضه با توجه به حساسيت اين پاسگاه كه در سمت چپ پاسگاه بلاله و نزديك البيضه هست. 2- تأمين مطمئن‌تر جادة خندق. 3- تسلط بيش‌تر در تأمين جناح راست خط پدافندي كه احتمال دارد دشمن با اتكا به خشكي‌هاي موجود در اين محور، با نزديك شدن به مواضع خودي آن را به خطر بيندازد. 4- محدودتر شدن خط پدافندي خودي و تقليل پاسگاه‌هاي روبه‏روي آب. منطقة اين عمليات در شمال منطقة عملياتي بدر، حدفاصل پاسگاه بلاله و جادة خندق در شرق البيضه قرار دارد و شامل سه آب‏راه است كه آن‌ها را آب‏راه محمد رسول‌الله(ص)، آب‏راه حمزه سيد‌الشهدا(ع) و آب‏راه امام علي(ع) ناميده‌اند. اين آب‏راه‏ها طول و عرض متفاوت از يك‏ديگر دارند و زمان‌هاي در نظر گرفته شده براي عبور از آن‏ها تا رسيدن به دشمن نيز متفاوت است، بدين صورت كه عبور از آب‏راه محمد رسول‌الله(ص) يك‏ساعت و نيم و آب‏راه حمزه سيدالشهدا و آب‏راه امام علي(ع) نيز يك‌و نيم تا دو ساعت برآورد شده‏است. محل استقرار نيروهاي خودي قبل از عمليات، داخل آب‏راه شعبان و حوالي تقاطع آب‏راه‌هاي "تبوك" و "تبوك 1" است كه از دو پاسگاه و دو كمين شناور تشكيل مي‌شود. خط پدافندي نيروهاي دشمن نيز متشكل از شماري پاسگاه‌هاي كمين است با مركزيت پاسگاه اليج كه در واقع اين پاسگاه را پاسگاه‌هاي ديگر حفاظت مي‏كنند. مقر تاكتيكي فرماندهي گروهان مستقر در اين منطقه در 700 متري پاسگاه اليج (يك كيلومتري البيضه) و مركزيت اصلي اين گروهان در البيضه هست.[۵]

گزارش- 185

به مناسبت هشدار عراق كه حمله به غيرنظاميان ايران را مجدداً شروع خواهد كرد، سازمان‌ملل بيانيه‌اي انتشار داد كه در آن آمده است: «دبيركل از خبر اعلامية رژيم عراق مبني‏بر آغاز مجدد حملات خود عليه مناطق مسكوني ايران اظهار نگراني كرده و اعلام نموده‏است اين‏گونه حملات و ضدحملات - كه نتيجة احتمالي آن خواهد بود - براي غيرنظاميان بي‏گناهي كه در حال حاضر مدت‌هاست رنج بسياري تحمل مي‌كنند، مرگ و درد و رنج دوباره به وديعه خواهد آورد.» در پايان بيانيه، دبيركل بار ديگر ضمن اعلام همكاري خود براي خاتمة جنگ، دو طرف را براي انعقاد يك موافقت‌نامة عادلانه و شرافت‏مندانه دعوت كرده‏است.[۶]

گزارش- 186

خبرگزاري جمهوري‌اسلامي در تفسيري بر جنگ شهرها و پايان انقضاي آن و نيز انگيزه‌اي كه صدام را به شروع و ختم جنگ شهرها در اين مقطع واداشته، اشاره كرده سپس پيش‏فرض‌هايي را بر حملة مجدد هوايي عراق به ايران بررسي كرده كه ما‏حصل آن‌ چنين است: علي‏رغم گذشت سه روز از انقضاي زمان تعيين شده (مهلت 15 روزه) قطع بمباران شهرها، به نظر مي‌رسد عراق تمايل دارد تا اضطراب و نگراني حاصل از تمديد خود را به دليل تأثيرات جنگ رواني كه افزون بر نتايج حاصله از بمباران‌ها مي‌باشد، حفظ نمايد. در خلال مهلت تعيين شده از سوي عراق، ايران تحركات ويژه‌اي در ابعاد سياسي و نظامي داشته است كه قطعاً در تصميم‌گيري عراق براي عدم از سرگيري حملات عليه شهرها مؤثر بوده‏است. نتايج سفر حجت‌الاسلام‏والمسلمين هاشمي‌رفسنجاني به ليبي و سوريه و نيز واكنش غيرمنطقي و شتاب‏زدة عراق كه منجر به قطع روابط عراق و ليبي شد، عراق را به بازنگري و ارزيابي مجدد وادار نمود، چرا كه عراق اميد داشت در تداوم بمباران‌ها، ايران را با كاهش سلاح‏هاي تلافي‌جويانه مواجه كند ولي حمايت ليبي از ايران و نيز توافق‌هاي استراتژيك في‌مابين ايران و ليبي و نيز سفر آقاي هاشمي به چين و احتمال دست‌يابي به سلاح‏هاي ضدهواپيما و يا تعرضي‏(موشك)، عراق و پيش‌فرض‌هاي اين كشور را زير سؤال برد. در ابعاد سياسي، صدام اميد آن داشت تا از طريق حمله به شهرها افكار عمومي را به سمت قشر غيرمؤثر و رفاه‌طلب و خواهان پايان جنگ سوق دهد ولي حضور گسترده و انقلابي مردم در روز جهاني قدس موجب شد تا عراق نسبت به اطلاعات جمع‌آوري شده و ارزيابي آن توسط مخالفين نظام و منافقين با ديدة شك و كم‌توجهي نگاه كند. علاوه بر اين، علائمي دال بر تغييرات سياسي در روابط غرب و به خصوص امريكا با ايران است كه نشانة‏ تمايل بيش‏تر غرب به برقراري نوعي گفت‌وگو و روابط جديد با تهران تلقي مي‌شود به طوري كه علي‌رغم سر و صداهاي روزهاي اولية ماجراي ربوده شدن هواپيماي امريكايي تي.دبليو.اي. و نقش ايران در اين ماجرا و مشابهت آن با گروگان‌گيري كارمندان سفارت امريكا، و نيز تهديد به عمليات عليه ايران، مع‏ذالك با اقدامي برنامه‌ريزي و كنترل شده، كليه هياهوها خوابيد و با تعجب فراوان نشرية "واشنگتن پست" نوشت اعمال زور در مورد ايران بي‌نتيجه بود و بايد با ايران كنار آمد. انعكاس اين اظهار عقيده و احتمالاً سياست جديد در راديو امريكا و ديگر مطبوعات اين كشور و حتي بي.بي.سي. به‌صورت تلويحي، مي‌تواند موجبات نگراني بيش‏تر بغداد را فراهم كرده باشد، به‏خصوص برداشت غرب از گفته‌هاي آقاي هاشمي‌رفسنجاني در مصاحبة مطبوعاتي ايشان در پكن مبني بر اصلاح روش‌هاي امريكا جهت ايجاد ارتباط مجدد با جمهوري اسلامي و نيز استفاده و بهره‌برداري امريكا از موقعيت به دست آمده، منجر شد تا مصاحبة مطبوعاتي رئيس‌ مجلس شوراي اسلامي در سطح نسبتاً وسيعي منعكس شود. همچنين نقش نداشتن ايران در قضية هواپيماربايي و مذموم بودن آن در مطبوعات جهان، قابل تفسير است. در كنار تغييرات سياسي اخير، به نظر مي‌رسد طرح مسئلة لزوم برپايي دادگاه در مورد جنگ ايران و عراق نيز حائز اهميت باشد. پي‏گيري ايران در اين مورد نيز براي بغداد اميدهايي آفريده است كه تصور كند شايد جنگ به صورت سياسي پايان‏يافتني باشد. به نظر مي‌رسد سه روز پيش خبرگزاري‌ عراق با عنوان عقب‌نشيني عراق از خاك ايران، درصدد جمع‏آوري اطلاعات مورد نظر براي طرح در افكار عمومي جهان است تا سابقة حمله‌اش به ايران در 31 شهريور 1359 را تحت‏الشعاع قرار دهد و راه را براي عدم محكوميت قطعي در دادگاه احتمالي فراهم نمايد، لذا حملة مجدد و گسترده به شهرهاي ايران نمي‌تواند زمينه‌اي را كه صدام براي حمايت از رژيم‌اش به‏شدت به آن نياز دارد، فراهم سازد. در ابعاد نظامي، نتايج عمليات كوچك، متعدد و غيرمتمركز ايران در سه هفتة اخير و مشغول كردن افكار مسئولين نظامي عراق، اين طور متصور است كه عراق قادر به گشودن يك جبهة ديگر (جنگ شهرها) كه به ميزان زيادي آسيب‌پذير است، نباشد خصوصاً اين‏كه از حمايت مردمي برخودار نبوده و نتايج آن غيرقابل كنترل خواهد بود. در مجموعة چنين شرايطي كه ذكر شد، عراق چه خواهد كرد؟ 1- اگر بغداد تهديداتش را عليه شهرها عملي نسازد، نمي‌تواند به تأثيرات اين‏گونه جنگ رواني اميدوار باشد، عاملي كه در جريان جنگ براي عراق بسيار حياتي و داشتن قدرت در آن به‏شدت مورد نياز است. 2- براي اين‏كه عراق به تهديدات خود به گونه‏اي عمل كرده باشد، به حملات هوايي پراكنده به مناطق استراتژيك، جاده‌هاي تداركاتي، ايستگاه‌هاي مخابراتي، تلويزيوني، اردوگاه‌هاي نظامي، كشتي، پل و تأسيسات نظامي و صنعتي مهم دست خواهد زد و از آن‏ها به صورت قدرت نهايي بهرة‌ تبليغاتي خواهد گرفت و به ميزان قابل توجه اضطراب و ترس از گسترش حمله به مناطق مسكوني را باقي خواهد گذاشت. 3- به حملات شديد و گسترده عليه مناطق مسكوني ايران دست خواهد زد، لذا با اقدامات متقابل ايران‏ - مي‌تواند قوي‏تر از گذشته باشد - روبه‏رو خواهد شد و در نتيجه احتمالاً شرايطي غيرقابل كنترل در عراق ايجاد خواهد گرديد. به اعتقاد بعضي از تحليل‌گران، اگر عراق به اين نتيجه برسد كه ايران توان مقابله‌اش كاهش يافته، حملات خود را از سر خواهد گرفت و بالعكس. بنابراين منطقي است زمينة رسيدن اطلاعات از توانايي بالاي ايران جهت پاسخ‏گويي به حملات هوايي، به دست عراق فراهم شود. در يك جمع‏بندي، چنانچه اين مفروضات درست باشد، صدام ناگزير است در ابعاد معمولي حمله به مناطق استراتژيك ايران را از سرگيرد و در ابعاد كوچك حملات خود را به مناطق مسكوني شهرهاي ما با فاصلة زيادتر از گذشته ادامه دهد و آنان را نوعي مقابله با اقدامات به اصطلاح جنگ‏طلبانه و حمله به مناطق مسكوني عراق تبليغ نمايد و اين اظهار نظر در صورتي‏ است كه بغداد بتواند خالي از نگراني شديد و به گونه‌اي استدلالي با مسائل روبه‏رو شود و به اصطلاح به آخر خط نرسيده باشد و شرايط زدن به سيم آخر برايش فراهم نباشد. در چنين شرايطي است كه هر گونه اقدام ايران بايستي بسيار حساب شده باشد و دشمن را در عمل با بن‌بست جديدي روبه‏رو سازد.[۷]

گزارش- 187

يكي از طلبه‌هاي آزاد شده از اسارت - كه همراه با يك گروه 30 نفري از اسيران معلول ايراني اخيراً با شماري از اسيران عراقي مبادله شده‏اند و از طريق تركيه به ايران برگشته‏اند-[۸] دربارة وضعيت اسيران ايراني در عراق، به خبرگزاري جمهوري‌اسلامي گفته است: با بررسي‌هايي كه توانستيم در آن‌جا به عمل آوريم، حدود سه تا چهار هزار نفر كه در اوايل جنگ اسير شده‌اند، به دليل پنج سال ماندن در اسارت، تغيير متعدد اردوگاه‌ها، جدا شدن از دوستان و تحمل فشارهاي زياد، از روحيه چندان بالايي برخوردار نيستند. اين افراد شامل گروه‌هاي غيرنظامي هستند كه همراه عده‌اي نظامي در اوايل جنگ اسير شده‌اند. علاوه بر اين، گروهي از افراد به انحراف كشيده شدة بسيجي نيز همراه اينان مي‌باشند كه به مسائل جمهوري‌اسلامي و مسئولين آن آشنايي چنداني ندارند و تحت فشارهاي رواني رژيم عراق كم‏تر از خود مقاومت نشان مي‌دهند و بعضاً نيز با مأمورين عراقي همكاري مي‌كنند. مابقي اسرا كه در فتح‌المبين به بعد اسير شده‌اند، حدود 90 درصدشان از روحية عالي برخوردار هستند. افسران، نظامي‌ها و بسيجي‌ها علي‌رغم فشارهاي زيادي كه تحمل مي‌كنند، كم‏تر مرعوب ترفندهاي رژيم عراق شده، ضمن مقاومت شديد در برابر خواسته‌هاي زندان‏بانان عراقي، سعي مي‌كنند كه نمازهاي جماعت و جلسات دعاهاي خود را منظم برقرار كنند كه اين اعمال خود در پاسداري و مقاومت آنان تأثير زيادي دارد... اين اسرا كه تقريباً مسائل اسارت براي‏شان جا افتاده است، عملاً سعي مي‌كنند كه علي‌رغم ادغام بودن با اسراي عمليات گوناگون، با دشمن مبارزه كرده و بهانه‌اي ندهند كه باعث فشار وارد كردن بر آن‏ها شود. اسراي خيبر و بدر كلاً جداي از ديگر اسرا نگه‏داري مي‌شوند و رژيم عراق براي استفادة تبليغاتي از آن‏ها به ويژه اسراي عمليات خيبر، فشار زيادي را بر آن‏ها وارد كرده و آن‏ها را تحت شديدترين انواع شكنجه‌ها و ضرب و ‌شتم‌ها قرار داد كه عملاً آن‏ها هيچ‏گونه بهانة تبليغاتي به رژيم بغداد ندادند و رژيم بعث به ناچار و يا طبق دستورات اربابانش حدود 450نفر از اسراي كم سن و سال عمليات خيبر را در اردوگاه "رمادي‏2 "جمع كرده و با همكاري مزدوران ايراني كه اكثراً از گروه‌هاي ضدانقلاب بودند، در پوشش تأسيس مدرسه و رفتار انسان دوستانه، به القاء افكار و خواسته‌هاي ضدانقلابي و به انحراف كشيدن و فاسد نمودن آن‏ها اقدام كرد و با ظاهرسازي و دعوت از خبرنگاران رسانه‌هاي استكبار غربي تلاش زياد نمود كه ضمن پوشاندن رفتار وحشيانة خود با ساير اسرا، تصويري انسان‏دوستانه از خود در مورد اسرا به افكار عمومي جهان عرضه كند.[۹]

گزارش- 188

خبرگزاري جمهوري‌اسلامي گزارش داد كه حجت‌الاسلام "سيدمحمدحسين حكيم" يكي ديگر از اعضاي خانوادة آيت‌الله العظمي حكيم، پس از دو سال شكنجه و زندان، در ماه رمضان گذشته توسط رژيم عراق شهيد شده است.[۱۰] به اين مناسبت مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق اطلاعيه‌اي مبني بر محكوميت رژيم عراق و دعوت مسلمانان براي خاتمه بخشيدن به خون‏ريزي‌هاي رژيم بعثي عراق، انتشار داد.[۱۱]

گزارش- 189

مسئلة جنگ، يكي از مهم‌ترين موضوع‏هايي است كه در سفر آقاي هاشمي‌رفسنجاني به ژاپن مطرح مي‌گردد و موضوع مهم بعدي نوع رابطه ايران و امريكا مي‌باشد. آقاي هاشمي امروز در ژاپن پس از ملاقات با امپراتور "هيروهيتو" و سپس با وزير امور خارجه، به اتفاق همراهان در ضيافت شام "ناكازونه" نخست‌وزير ژاپن، شركت كرد. در اين ضيافت ناكازونه در سخناني اظهار اميدواري كرد كه جنگ عراق و ايران پايان يابد. سپس آقاي هاشمي‌رفسنجاني گفت: «شما الآن در ايران با كشوري مواجه هستيد كه حاضر نيست اصولش را در مقابل امتيازي از قدرت‌هاي بزرگ، عوض كند و تصميم دارد به راه استقلال و خودكفايي برود و براي اين تصميم كفاره‌هاي سنگيني به قدرت‌هاي بزرگ و متجاوز جهاني مي‌پردازد.» وي افزود: «امريكايي‌ها از ما خشمگين هستند كه كشور را از آن‏ها گرفته‌ايم و به مردم داده‌ايم. شوروي‌ها از ما خشمگين هستند كه تجاوز آن‏ها را به افغانستان محكوم كرده و از مردم افغانستان شجاعانه حمايت مي‌كنيم و با حمايتي كه از محرومان داريم، نفوذ كمونيسم را در منطقه متوقف كرديم.» آقاي هاشمي در ادامة سخنان خود با برشمردن توطئه‌هايي كه عليه انقلاب اسلامي به كار گرفته شده است، گفت: «جنگ را به منظور ساقط كردن حكومت و تجزية ايران به ما تحميل كردند ... عجيب اين است كه در اين جنگ، شوروي، امريكا و ارتجاع منطقه همه با هم عليه ما به متجاوز كمك مي‌كنند. سابقه نداشته كه اسلحة مدرن ناتو و ورشو در يك جنگ تشريك مساعي كنند، ولي اين جا هم ميگ شوروي، هم "سوپراتاندارد" فرانسه با "اگزوست" و هم "آواكس"‌هاي امريكايي هستند، براي اين كه ما هم با اشغال افغانستان مخالفيم و هم با اشغال فلسطين و با اين شرايط كه از خود دفاع مي‌كنيم، ما را جنگ‌طلب معرفي مي‌كنند... به‏زودي خواهيد ديد كه ما منطقة خاورميانه را كاملاً امن خواهيم كرد و خليج‌فارس را كه رگ حياتي دنيا از آن‌جا عبور مي‌كند، آرام نگاه مي‌داريم. طي پنج سال جنگ، ما

سفر آقاي رفسنجاني به ژاپن؛ هيئت ايراني در ضيافت شام در توكيو


سفر آقاي هاشمي رفسنجاني به ژاپن؛ بازديد هيئت ايراني از يك كارخانه صنعتي ژاپن

خليج‌فارس را امن نگاه داشته‌ايم؛ عراق اگر به جاي ما بود خليج‌فارس را به آتش كشيده بود. ما با زدن كشتي‌ها مخالفيم و با ناامن كردن خطوط هوايي مخالفيم، با آن‏كه بيش‏تر از عراق مي‌توانيم اين كار را بكنيم. امروز كه نياز بيش‏تر داريم و در حال جنگ هستيم، شما اگر در كنار ما باشيد راه را براي همكاري‌هاي آينده بهتر صاف مي‌كنيم، به شرطي كه روابط عادلانه باشد. با توجه به استقلال و خودكفايي ما، اين هيئت هر تصميمي را كه بگيرد، در ايران پشتيباني خواهد شد و من پيشنهاد مي‌كنم از اين فرصت استفاده شود و كشور ژاپن دين خود را به آسيا از طريق ايران مي‌تواند ادا كند.»[۱۲] همچنين به گزارش راديو بي.بي.سي.، آقاي هاشمي‌رفسنجاني در ملاقات با وزير خارجة ژاپن به بحث گذاشته شدن موضوع جنگ ايران و عراق در شوراي امنيت سازمان‌ملل را رد كرد. وي مجدداً تأكيد كرد كه دولت ايران با مذاكرات مربوط به ايجاد مصالحه در چارچوب شوراي امنيت، مخالف است. به گفتة وي، شوراي امنيت همواره جانب عراق را گرفته است. به گفتة يكي از مقام‏هاي وزارت خارجة ژاپن، آقاي هاشمي‌رفسنجاني اين سخنان را در يك گردهم‌آيي با آقاي "آبه" وزير خارجة ژاپن، بيان كرده‏است. اين مقام افزوده كه آقاي رفسنجاني و آقاي "آبه" موضوع جنگ چهار سالة عراق و ايران را با صراحت به بحث گذاشته‌اند اما بنا به تقاضاي ايران، جزئيات مذاكرات محرمانه باقي خواهد ماند.[۱۳] روزنامة "ژاپن تايمز" نيز نوشت: «رئيس مجلس ايران گفت كه عراق بايد به‌عنوان محرك و آغاز كنندة جنگ، متهم شناخته شود و از ژاپن خواست درك بهتري از آنچه كه وي آن را موقعيت بشردوستانه ناميد، داشته باشد.»[۱۴] در كنار مسئله جنگ، يك محور مورد توجه ديگر، مسئله رابطه ايران و امريكا است كه امروز در مصاحبة‌ آقاي هاشمي با يك نشرية معتبر ژاپني مطرح شد. يونايتدپرس در اين باره از توكيو گزارش داد: «يك رهبر با نفوذ ايران امكان نزديك شدن ايران و امريكا را در شرايطي كه ريگان هنوز بر سركار است، رد كرد ولي واشنگتن را براي برداشتن نخستين گام در جهت بهبود روابط بين دو كشور فرا خواند. اكبر هاشمي‌رفسنجاني رئيس‌ مجلس ايران - كه مرد شمارة 2 اين كشور تلقي مي‌شود - اين مطلب را در مصاحبه‌اي با روزنامة ژاپني زبان "يوميوري شيمبون" كه روز سه‌شنبه (11/4/1364) انجام گرفت، اظهار كرد. رفسنجاني گفت: "ما مصمم نيستيم كه روابط ديپلماتيك‌مان براي هميشه قطع باشد، اما از سرگرفتن اين روابط با دولت كنوني امريكا دشوار خواهد بود." وي افزود اين ايران نبود كه روابط ديپلماتيك با امريكا را قطع كرد. امريكا بايد در اين امر پيش‏قدم شود و به خاطر اشتباه كارهايي كه در گذشته مرتكب شده، ندامت و پشيماني نشان دهد.»[۱۵]

گزارش- 190

دربارة سفر آقاي هاشمي به چين، عمده حساسيت‌ها روي مسئله تسليحات متمركز است و به دليل آن‏كه طبعاً اين يك مسئله به كلي سري است، در محافل مختلف با استفاده از قرائن، بحث‌هايي كه بعضاً كاملاً متفاوت هستند در اين باره صورت مي‌گيرد. عمده حساسيت اين سفر - كه نخست‌وزير تركيه را نيز به چين كشاند - عمدتاً مربوط به اين مسئله مي‌باشد. "تورگوت اوزال" نخست‌وزير تركيه كه سرگرم ديدار از چين است، امروز در يك كنفرانس مطبوعاتي اعلام كرد كه رهبران چين به وي گفته‌اند كه قصد ندارند سلاح در اختيار ايران قرار دهند.[۱۶] برخي از مطبوعات غربي نيز اين مطلب را ترويج مي‌كنند با اين استدلال كه "ماه‏هاست كه چين سعي در گسترش روابطش با كشورهاي منطقة خليج]فارس[ دارد." يا اين كه "بي‌طرفي چين در جنگ ايران و عراق سبب شده كه نتواند به خواسته‌هاي تسليحاتي ايران جامة عمل بپوشاند و ايران مجبور است در بازار بين‌المللي با سختي زياد تسليحات جنگي خود را مهيا سازد."[۱۷] دراين باره يك روزنامة آلماني (هندزبلات) نوشته است: «ايران انتظار داشت كه بتواند از چين موشك‌هاي ضدهوايي دريافت كند ولي علاوه بر آن، ديدار رفسنجاني باعث نزديكي روابط اقتصادي دو كشور شده است و ايراني‌ها مي‌خواهند از چين مواد غذايي بخرند و چين نيز مي‌خواهد در رشتة كشاورزي و ساخت پروژه‌هاي صنعتي به ايران كمك كند. حجم معاملة تجاري دو كشور امروز حدود شش‌صد ميليون دلار است و چين اميد به پايان جنگ و دريافت سفارشات وارداتي زياد از ايران دارد.»[۱۸] اما نظرهاي ديگري نيز اظهار مي‏شود: مفسر خبرگزاري رويتر: «چين خواهان آن است كه به ايران‏ - كه شديداً نيازمند تجهيزات نظامي است - اسلحه بفروشد اما هرگونه تجارت از طريق يك كشور ثالث و احتمالاً كره شمالي انجام خواهد گرفت.»[۱۹] روزنامة انگليسي "ديلي تلگراف" نيز با قيد احتياط نوشت: «بنا بر گزارش‏هاي تأييد نشده، پكن موافقت كرده به مدت دو سال تجهيزات رزمي مورد نياز ايران شامل ميگ‌هاي روسي 19 - اس، تانك‌هاي تي 54 و موشك‌هاي زمين به زمين را تهيه كند.» اين روزنامه سپس افزود: «گزارش‏ها تأكيد دارند كه چين به‏منظور كاستن ميزان آسيب‌پذيري تهران درمقابل حملات هوايي عراق، سلاح‌هاي ضدهواپيما به‏ايران مي‌فروشد.»[۲۰]

گزارش- 191

با برگزاري اولين جلسة شوراي برنامه‏ريزي سازمان همكاري اقتصادي " اكو" با حضور هيئت‌هاي نمايندگي ايران، پاكستان و تركيه در دبيرخانة اين سازمان در تهران، حيات مجدد اين سازمان آغاز شد. در ابتداي جلسه، معاون اقتصادي وزارت برنامه و بودجة جمهوري‌اسلامي ايران - كه رياست هيئت ايران را به عهده دارد - در سخناني گفت: اين سازمان با اهداف منافع متقابل و با توجه به نيازهاي واقعي كشورهاي عضو، تشكيل شده است و بايد اذعان كرد كه همكاري بين سه كشور در چارچوب تشكيلات و برنامه‌ريزي‌هاي سازمان سابق، فعاليت‌هاي منطبق با واقعيت‌ها و نيازهاي اقتصادي سه كشور را در بر نداشته و نتيجة مثبتي نداده است.»[۲۱] در مورد اين جلسه راديو بي.بي.سي. گفت: «ديپلمات‌هاي مقيم تهران از اين جلسه استقبال كردند و احياي سازمان همكاري‌هاي اقتصادي را به‌عنوان نشانه‌اي داير بر درآوردن ايران از حالت انزوا و از ميان رفتن خطر نزديكي ايران به اتحاد شوروي مي‌دانند.»[۲۲]

گزارش- 192

"محمدغرضي" وزير نفت جمهوري‌اسلامي ايران، در آستانة هفتاد و چهارمين اجلاس وزيران نفت كشورهاي عضو اوپك - كه اين هفته در وين برگزار خواهد شد - در گفت‌وگويي با خبرگزاري جمهوري‌اسلامي اعلام كرد كه ايران همچنان از قيمت‌ها، سهميه‌بندي و سقف توليد نفت و نيز تثبيت قيمت نفت دفاع خواهد كرد. وي - كه صبح امروز در رأس هيئتي متشكل از كارشناسان نفتي جهت شركت در اين اجلاس عازم وين شد - همچنين گفت: «بازار جهاني نفت به مناسبت‌هاي مختلف به كشورهاي توليدكننده فشار آوردند تا به خصوص در اين شرايط از اوپك استفاده كنند و قيمت نفت را حداكثر تا آن‌جا كه براي‏شان ميسر است، پايين بياورند ولي كشورهاي توليد كنندة عضو اوپك جهت تثبيت قيمت‌ها طي سه ماه گذشته همگي در اين مورد مقاومت كردند به طوري كه اكثر كشورهاي عضو اوپك توليد خود را از ميزان سهميه و مقدار تعيين شده پايين آوردند. در اين زمينه ميزان توليد كشورهاي عضو اوپك كه نزديك به شانزده ميليون بشكه در روز كاهش يافته است، فرآورده‌هاي وسيعي در بازار به معرض فروش گذاشته شد كه اين فرآورده‌ها موجب كاهش قيمت‌ها شد.» وي افزود: «قيمت نفت در شرايط فعلي براي نفت سبك عربستان، 28 دلار و قيمت‌هاي رسمي كه از ناحية درياي شمال و شوروي در بازار آزاد عرضه مي‌شود، دو تا سه دلار زير قيمت اوپك است و اوپك در حقيقت با تمام توانايي خود جور عرضة بازارهاي نفت ارزان اين كشورها را تحمل مي‌كند. پايين آوردن قيمت و وارد شدن به يك جنگ قيمت‌ها مسلماً نه به‏نفع توليدكنندگان، بالاخص اعضاي اوپك مي‌باشد و نه به‏نفع مصرف‏كنندگان و گذشته نيز اين مطلب را نشان داده است. بنابراين، پيشنهاد دقيق ايران در اين كنفرانس اين است كه سهميه‌ها رعايت و از قيمت‌ها نيز حمايت شود.» مهندس غرضي سپس به وضعيت توليد فعلي عربستان اشاره كرد و دربارة اين سؤال كه "چرا پادشاهي سعودي سهميه خود را از 3/4 ميليون بشكه در روز به 5/2 بشكه كاهش داده است؟" گفت: «تمام اعضاي اوپك در سه ماهة گذشته نتوانستند به سقف توليد خود برسند و طبيعي است كه وقتي بازار كشش نداشته باشد، عربستان به‌عنوان كسي كه سهميه‌اش بيش‏تر است، نزول مي‌كند.... توليد عربستان 4/2 تا 6/2 ميليون بشكه در روز گزارش شده است و اين مقدار طبيعي است كه در شرايط فعلي بيش از اين نمي‌تواند باشد.» وي در مورد احتمال كاهش تقاضاي خريد و در پي ‏آن كاهش قيمت نفت در اوپك، گفت: «اعتقاد ما بر اين است كه قيمت نفت تثبيت شود و در اين ارتباط اگر راجع به قيمت نفت صحبت شود، مشكلات بسيار وسيعي اوپك را احاطه خواهد كرد.»[۲۳]

گزارش- 193

به‌رغم آزاد شدن گروگان‌هاي امريكايي هواپيماي تي.دبليو.اي. (39 تن) و آسودگي خاطر امريكا در خروج از بحران طولاني‌ترين هواپيماربايي، پي‏آمدهاي اين ماجرا ادامه دارد كه امروز عمده‌ترينِ آن مربوط به ارتباط هوايي بين امريكا و لبنان است كه با تهديدهايي نه چندان جدي و بيش‏تر تبليغاتي عليه عوامل گروگان‌گيري همراه بود. به گزارش خبرگزاري فرانسه از واشنگتن، وزارت ترابري امريكا رفت و آمد هواپيماهاي شركت هواپيمايي لبناني "ميدل ايست ايرلاينز" را به ايالات متحده قدغن كرده است: «دولت امريكا در پي ماجراي گروگان‌گيري اخير، ترافيك هوايي بين لبنان و ايالات متحده را به حال تعليق درآورده است. وزارت ترابري امريكا همچنين فروش بليط هواپيما به مقصد لبنان را از روز جمعه آينده ممنوع كرده‏است. براي هواپيماهايي كه در فرودگاه بيروت توقف دارند نيز بليط فروخته نخواهد شد.» از سوي ديگر، "برنارد كلب" سخن‏گوي وزارت خارجة امريكا، اعلام كرده كه ايالات متحده تصميم گرفته است از دولت لبنان بخواهد ربايندگان هواپيما را به مقام‌هاي امريكايي تحويل دهد و يا آن‏ها را در محل محاكمه كند. وي تأكيد كرده كه اگر تلاش‌هاي واشنگتن در اين مورد به نتيجه نرسد، امريكا ممكن است به "تلاش‌هاي يك‌جانبه" دست بزند. كلب در اين‌باره توضيح بيش‏تري نداد. "مارگارت تاچر" نخست‌وزير انگليس نيز از تحريم پروازها به فرودگاه بيروت پشتيباني كرد و افزود كه وي دربارة اقدامي بين‌المللي عليه تروريسم، با "جورج‌بوش" معاون رئيس‏جمهور امريكا، گفت‏وگو خواهد كرد. هنگامي كه تاچر اين سخنان را در پارلمان انگليس مي‏گفت، "بوش" به ديدار خود از پاريس پايان داده بود و در حال ورود به لندن بوده است. بوش در فرانسه با "فرانسوا ميتران" رئيس‏جمهور اين كشور ملاقات و دربارة پيكار بين‌المللي عليه تروريسم با وي بحث و تبادل نظر كرده‏است. بوش در دفتر كار ژاك شيراك روابط بازرگاني امريكا، فرانسه و نيز مسائل دفاعي، همچنين اقدام‌هاي بين‌المللي عليه تروريسم را در پي آزادي 39 گروگان امريكايي، مورد بحث و گفت‏ وگو قرار داده است. به‌گزارش خبرگزاري فرانسه از پاريس، جورج بوش در مصاحبه‌اي مطبوعاتي در پاريس گفته است كه ماجراي گروگان‌گيري اخير هيچ‌گونه تغييري در سياست امريكا در خاورميانه پديد نخواهد آورد: «خيال نمي‌كنم حوادثي كه ما در روزهاي اخير شاهد آن بوديم، در سياست امريكا تغييري به‌وجود آورد و ابتكار صلح ريگان كه نمودار اين سياست است، همچنان به‌قوت خود باقي است.» معاون رئيس‏جمهوري امريكا همچنين با اشاره به گزارش مطبوعات مبني بر اين‏كه ممكن است روابط اسرائيل و امريكا در پي شك و ترديد تل‌آويو در آزاد كردن زندانيان لبناني به تيرگي گرايد، تأكيد كرده است‌: «روابط بين اسرائيل و امريكا يك رابطة اصولي و محكمي است كه در برابر هرگونه مشكلاتي كه گاهي در مناسبات دو كشور پديد مي‌آيد، مقاومت مي‌كند.... روابط امريكا و اسرائيل ماهيت استراتژيكي و بسيار قديمي دارد.» بوش سپس افزوده كه در مورد آزادي 39 گروگان امريكايي هيچ‌گونه "معاملة پاياپاي" در ميان نبوده است. وي اعتراف كرده كه سوريه در آزاد شدن گروگان‌ها نقش مهمي داشته‏است. معاون رئيس‌جمهوري امريكا در ادامه اعلام كرده كه با كشورهاي اروپايي دربارة تحريم شركت هواپيمايي لبنان مذاكراتي انجام نداده است. جرج‌بوش سپس با اعتراف به مشكلات مبارزه با تروريسم، گفته است: «مبارزه عليه يك چيز "نامرئي" دشوار است و گاهي احساس مي‌كنم كه بايد به "جنگ سايه‌ها" برويم.» بوش در پايان افزوده‌: «دولت يونان با چهار ماه تأخير قبول كرده‏است توصيه‌هاي امنيتي ماه فوريه يك گروه كارشناسان امريكايي را به كار بندد.» از سوي ديگر، سازمان جهاد اسلامي امروز به دولت امريكا عليه هرگونه اقدام انتقام‌جويانة امريكايي‌ها يا اسرائيلي‌ها در پي ماجراي هواپيماربايي اخير، هشدار داد. جهاد اسلامي در اعلاميه‌اي كه براي يك خبرگزاري خارجي در بيروت فرستاده، يادآور شده‏است كه از همان روزهاي نخست، پشتيباني خود را از ربايندگان هواپيماي شركت هواپيمايي امريكا اعلام كرده و با اين‏كه در اين ماجرا دخالت نداشته، اما نمي‌تواند در برابر تهديدهاي امريكا عليه مردم ستم‏ديده دست روي دست بگذارد، از اين‏رو: «صريحاً اعلام مي‌داريم كه مبارزان اسلامي ما به‌موقع وارد عمل خواهند شد و اگر ريگان و دارودسته‌اش از اين نمايش‌ها و خودنمايي‌هاي مضحك دست بر نداشته و به پشتيباني از اسرائيل ادامه دهند، ما به منافع امريكا در سرتاسر جهان ضربت خواهيم زد.»[۲۴]




منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/11

  1. سند شماره 009631 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش نوبه‌اي عملياتي"، قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص)، شماره 5 (1/5/1364).
  2. سنـد شماره 009429 مركز مطالـعات و تحقيـقات جنـگ: قـرارگاه كربلا، اطلاعـات نيروي زميني، 12/4/1364، گزار‌ش 11/4/1364.
  3. سند‏شماره 640 رگ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ‌: بررسي وضعيت دشمن"، گزارش راوي قرارگاه خاتم در عمليات والفجر 8 (محمد دروديان‌) اسفند 67، ص‏43.
  4. سند شماره 074577مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: فرماندهي منطقه 3 كربلا، 13/4/1364، گزارش ظهر روز 11/4/1364.
  5. سند شماره 0631، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قدس‏5"، گزارش راوي عمليات قدس 5(سيدمحمدفاطمي‌)، مهر 1364.
  6. روزنامة كيهان، 12/4/1364، خبرنگار كيهان از نيويورك.
  7. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 105 (12/4/1364)، صص‌ 3 تا 6.
  8. روزنامة اطلاعات، 12/4/1364، ص 2.
  9. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 106 (13/4/1364)، صص 7 و 8.
  10. روزنامة كيهان، 11/4/1364، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي.
  11. همان.
  12. مأخذ 8، ص‏3.
  13. مأخذ 7، ص‌ 33، راديو بي.بي.سي.
  14. مأخذ 10، صص 7 و 8.
  15. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 107 (14/4/1364) ص10، توكيو - يونايتدپرس 13/4/1364.
  16. مأخذ 6، ص 15، خبرگزاري رويتر از پكن.
  17. مأخذ 17، ص 17، بن.
  18. مأخذ 17، ص 17، بن.
  19. سند شماره‏ 226056 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اسناد سياسي، 11/4/1364، صص 44 و 45.
  20. سند ‌شمارة 226057 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ‌: اسناد سياسي، 18/4/1364، ص‏5، روزنامة "ديلي‌تلگراف" چاپ لندن، 11/4/1364.
  21. مأخذ 8، ص 5.
  22. مأخذ 9، ص‌34، راديو بي.بي.سي.
  23. مأخذ 8، ص 4.
  24. مأخذ ص‏8، آخر.